1 00:00:10,635 --> 00:00:20,394 ‫ارائه کننده برترین آثار سینمایی ‫https://t.me/PishgumTeam 2 00:00:21,604 --> 00:00:26,358 ‫انتخاب و سفارش عنوان برای ترجمه از ‫آقای حسینخانی 3 00:01:45,372 --> 00:01:47,998 ‫تا چند دقیقه ی دیگه ‫میتونیم نوشابه های سرد و خنک... 4 00:01:47,999 --> 00:01:51,711 ‫... بزنیم به بدن 5 00:01:53,422 --> 00:01:58,092 ‫صحرا! اگه به من بود ‫اینجا رو به سرخ پوستها پس میدادم. 6 00:01:58,093 --> 00:02:00,469 ‫ح. ‫اون پل که رسیدی ماشین رو نگه دار. 7 00:02:00,470 --> 00:02:03,097 ‫هالورسون" گفت توی شهر منتظرمونه. ‫ممکنه به قرارمون نرسیم 8 00:02:05,559 --> 00:02:07,935 ‫نباید به اینجا برمیگشتیم 9 00:02:07,936 --> 00:02:09,812 ‫سرت به کار خودت باشه 10 00:02:28,623 --> 00:02:29,457 ‫تعمیرش نکردن 11 00:02:29,458 --> 00:02:31,584 ‫چرا یه عکس ازش نمیگیری؟ 12 00:02:31,585 --> 00:02:32,418 ‫خفه شو! 13 00:02:32,419 --> 00:02:36,756 ‫یه عکس ازش گرفتم...توی ذهنم. 14 00:02:51,480 --> 00:02:53,481 ‫لطفاً ‫برین کنار. عجله دارم. 15 00:02:53,482 --> 00:02:56,317 ‫برو عقب تا رد بشه. 16 00:03:18,507 --> 00:03:23,135 ‫"جانی"، متوجه شدی؟ - آره، متوجه شدم. 17 00:03:43,156 --> 00:03:45,449 ‫"پائولا"، قرار بود که تو... "فيتزی" کجاست؟ 18 00:03:45,492 --> 00:03:48,035 ‫خونه .است امروز بعد از ظهر نیومده 19 00:03:48,036 --> 00:03:49,161 ‫- اون میدونه که... ‫- نه. 20 00:03:49,204 --> 00:03:51,080 ‫تو هم زنگ نزدی که بهش خبر بدی؟ 21 00:03:51,081 --> 00:03:53,582 ‫- نه ‫- سلام. 22 00:03:55,669 --> 00:03:56,335 ‫. فقط. ویترینها رو دید میزنین؟ 23 00:03:56,336 --> 00:03:59,838 ‫بله، ولی از چیزایی که می بینیم ‫خوشمون نمیاد. 24 00:03:59,839 --> 00:04:01,757 ‫خیلی بی ارزه ‫هستند. 25 00:04:18,859 --> 00:04:20,734 ‫باید واسه این کار جریمه ت کنم. 26 00:04:20,735 --> 00:04:24,029 ‫ارزشش رو داشت. ‫خودشون اومدن جلوی ماشین 27 00:04:24,030 --> 00:04:26,240 ‫مثل دو تا مرغ. 28 00:04:26,283 --> 00:04:27,116 ‫ممکن بود اونا رو بکشی 29 00:04:27,117 --> 00:04:29,618 ‫دفاع از خود بود، ‫به طرفم چاقو پرت میکردن 30 00:04:29,619 --> 00:04:31,370 ‫هنوز یه برچسب پشت لباست مونده. 31 00:04:31,371 --> 00:04:33,372 ‫بذار خودم بردارمش. 32 00:04:33,373 --> 00:04:35,666 ‫از دیدنم خوشحالی؟ ‫- نه آنچنان! 33 00:04:35,667 --> 00:04:37,751 ‫من هم از دیدنت خوشحالم 34 00:04:37,752 --> 00:04:40,379 ‫بریم نوشیدنی بخوریم 35 00:04:40,380 --> 00:04:41,338 ‫چه خبر از "چاکاوالا"؟ 36 00:04:41,339 --> 00:04:43,674 ‫- جنایت هاش یا شایعاتش؟ ‫- فرقی هم میکنه؟ 37 00:04:43,675 --> 00:04:45,426 ‫بستگی به حس و حال خودت داره 38 00:04:45,427 --> 00:04:46,969 ‫همیشه حسش رو دارم. 39 00:04:47,012 --> 00:04:48,012 ‫چرا برگشتی؟ 40 00:04:48,013 --> 00:04:51,265 ‫از شهرهای بزرگ هراس دارم. ‫توی یه شهر کوچیک بزرگ شدم. 41 00:04:51,308 --> 00:04:52,725 ‫این بار چقدر میخوای بمونی؟ 42 00:04:52,726 --> 00:04:56,979 ‫- فکر کنم یه مدت ‫- نظر مادرت چیه؟ 43 00:04:57,439 --> 00:04:59,899 ‫یه سیگار بده. 44 00:05:02,444 --> 00:05:05,946 ‫من دیگه بزرگ شدم ‫اجازه دارم با کبریت بازی کنم 45 00:05:17,292 --> 00:05:19,501 ‫"I ‫سلام آقای "بندیکس 46 00:05:20,378 --> 00:05:22,129 ‫هانسون ..... تام "هانسون 47 00:05:22,172 --> 00:05:25,716 ‫- حافظه ی خوبی دارید. ‫- بعضی چیزا خوب یادم میمونه. 48 00:05:25,717 --> 00:05:27,259 ‫فکر نمیکنم تو رو بتونم فراموش کنم. 49 00:05:27,260 --> 00:05:28,385 ‫این اطراف میمونین؟ 50 00:05:28,386 --> 00:05:30,304 ‫- مزرعه ی "هالورسون ‫- واسه کسب و کار اومدین؟ 51 00:05:30,305 --> 00:05:32,306 ‫امان از پلیسها! ‫همه شون مثل هم .هستن خیلی حرف میزنن 52 00:05:32,349 --> 00:05:34,934 ‫- همیشه سوال میکنن. ‫- داشتم با ایشون حرف میزدم. 53 00:05:34,935 --> 00:05:38,103 ‫- من هم جوابت رو دادم. ‫- برو آدرس "هالورسون" رو پیدا کن 54 00:05:38,104 --> 00:05:41,315 ‫همه ی پلیسها لنگهی هم هستن. 55 00:05:42,108 --> 00:05:42,775 ‫چی داشتی میگفتی؟ 56 00:05:42,776 --> 00:05:44,985 ‫پرسیدم واسه کسب و کار به اینجا اومدین 57 00:05:44,986 --> 00:05:46,195 ‫نه، چنین برنامه ای نداریم. 58 00:05:46,196 --> 00:05:48,113 ‫فقط اومدم تا یه مدت در صحرا باشم 59 00:05:48,114 --> 00:05:49,490 ‫آها. 60 00:05:49,491 --> 00:05:50,324 ‫اسم شما چیه؟ 61 00:05:50,325 --> 00:05:53,202 ‫من پائولا هستم... ‫پائولا هالر". 62 00:05:53,203 --> 00:05:56,080 ‫من بطور رسمی معرفیتون میکنم. ‫پائولا ایشون آقای بندیکس" هستند. 63 00:05:56,081 --> 00:05:56,830 ‫قبلاً با هم روبرو شدیم. 64 00:05:56,831 --> 00:05:58,290 ‫توی مسیرم کنار پل. 65 00:05:58,291 --> 00:06:00,834 ‫از آشنایی با شما خوشبختم ‫- هالورسون نتونسته منتظر ما بمونه. 66 00:06:00,835 --> 00:06:02,169 ‫کلیدها رو واسه ما گذاشته. 67 00:06:02,170 --> 00:06:04,254 ‫باشه بریم 68 00:06:04,839 --> 00:06:06,298 ‫"هالر". 69 00:06:06,299 --> 00:06:08,509 ‫پائولا هالر 70 00:06:12,180 --> 00:06:15,182 ‫- اون کیه؟ ‫- یه مرد خیلی مهم. 71 00:06:15,183 --> 00:06:16,600 ‫یه قمار باز؟ 72 00:06:16,643 --> 00:06:17,601 ‫تو اون رو از کجا میشناسی؟ 73 00:06:17,644 --> 00:06:19,061 ‫من هم چند سال پیش 74 00:06:19,062 --> 00:06:21,480 ‫... کنار همون پل باهاش آشنا شدم. 75 00:06:21,523 --> 00:06:22,773 ‫خیلی خوش قیافه است. 76 00:06:22,774 --> 00:06:24,983 ‫بستگی به نگاهت داره 77 00:06:24,984 --> 00:06:26,068 ‫مثل همیشه. 78 00:06:26,069 --> 00:06:27,695 ‫به نظرم بهتره برم به فیتزی سر بزنم 79 00:06:27,696 --> 00:06:30,698 ‫- خدافz ‫"تام" ‫- خدافظ. 80 00:06:44,212 --> 00:06:47,715 ‫- دندونات رو خورد میکنم. - آروم باش "پت". 81 00:06:47,716 --> 00:06:49,049 ‫سام "تام". 82 00:06:49,092 --> 00:06:51,010 ‫یه مجرم بدبخته؟ ‫یکی از کارگرای راه آهن هستش 83 00:06:51,011 --> 00:06:53,053 ‫پولاش رو به باد داده ‫بعدش یه شیشه رو با سنگ زده شکسته. 84 00:06:53,054 --> 00:06:54,513 ‫خیلی شرایط جدی شد. 85 00:06:54,514 --> 00:06:55,681 ‫تخریب اموال عمومی 86 00:06:55,682 --> 00:06:58,225 ‫توی "چاکاوالا" همه چیز عمومی هستش. 87 00:06:58,226 --> 00:06:59,560 ‫همه صاحب همه چیز هستن. 88 00:06:59,561 --> 00:07:01,395 ‫بیخیال شو "تام"، ‫این یکی خیلی لجبازه. 89 00:07:01,396 --> 00:07:03,480 ‫- اسمش رو هم به من نمیگه. ‫هیس! 90 00:07:03,481 --> 00:07:04,314 ‫هیچی بهش نگو. 91 00:07:04,315 --> 00:07:06,984 ‫من هوات رو دارم ‫تا وقتی یک وکیل برات نگرفتم هیچی نگو! 92 00:07:06,985 --> 00:07:09,194 ‫نمیدونم چرا با تو همکار شدم تام 93 00:07:09,195 --> 00:07:10,029 ‫من هم نمیدونم 94 00:07:10,030 --> 00:07:11,363 ‫تنها راه مناسب واسه برخورد با این ولگردها... 95 00:07:11,489 --> 00:07:13,449 ‫اینه که یه گوشمالی بهشون بدیم ‫تا بفهمن چه کسی رئیسه 96 00:07:13,491 --> 00:07:15,576 ‫هیمنطوره "پت" ‫فعلا میندازمش توی هلفدونی 97 00:07:15,577 --> 00:07:18,328 ‫باشه شنیدم فردا برنامه هایی داری. 98 00:07:18,371 --> 00:07:19,913 ‫- باید تلاشم رو بکنم. ‫تو دیوونه ای 99 00:07:19,914 --> 00:07:21,290 ‫،آره درست میگی. 100 00:07:21,291 --> 00:07:22,916 ‫راستی اومده بودم یه چیزی بہت بگم. 101 00:07:22,917 --> 00:07:24,543 ‫ادى بنديكس" به شهر اومده. ‫- جدی؟ 102 00:07:24,544 --> 00:07:26,420 ‫توی مزرعه ی "هالورسون" میمونه. 103 00:07:26,463 --> 00:07:28,630 ‫- چرا؟ ‫- چیزی نگفت. 104 00:07:28,631 --> 00:07:30,507 ‫فکر کردم بهتره بہت خبر بدم 105 00:07:30,508 --> 00:07:32,009 ‫نگران نباش پت . 106 00:07:32,010 --> 00:07:34,011 ‫تو چیزی نداری که اون دنبالش باشه 107 00:07:34,012 --> 00:07:36,180 ‫با شاید داری؟ 108 00:08:01,039 --> 00:08:03,874 ‫- سلام خانم پائولا. ‫سلام "رز". حالت چطوره؟ 109 00:08:03,875 --> 00:08:05,084 ‫مادرتون میخوان شما رو ببینن 110 00:08:05,126 --> 00:08:07,252 ‫بهش بگو الان میام پایین ‫- خودش خبر داره که برگشتین 111 00:08:07,253 --> 00:08:09,421 ‫"مایک" از کازینوی پرپل سیج ‫بهش زنگ زده 112 00:08:09,422 --> 00:08:11,715 ‫پائولا؟ ‫پائولا، بیا اینجا. 113 00:08:11,716 --> 00:08:15,552 ‫از من خواسته بودن که هر وقت برگشتید ‫بهتون اطلاع بدم 114 00:08:15,887 --> 00:08:17,930 ‫پائولا! 115 00:08:18,765 --> 00:08:20,724 ‫پائولا عزیزم ‫بدون اینکه سلام کنی... 116 00:08:20,725 --> 00:08:21,809 ‫داشتی میرفتی بالا 117 00:08:21,851 --> 00:08:23,435 ‫سلام "فيتزي". سلام جناب قاضی. 118 00:08:23,436 --> 00:08:24,853 ‫من یه سفر طولانی داشتم، ‫خسته بودم. 119 00:08:24,854 --> 00:08:26,063 ‫گفتم بهتره که استراحت کنم. 120 00:08:26,064 --> 00:08:27,272 ‫،عزیزم از نظر من که وضعیتت خوبه 121 00:08:27,273 --> 00:08:28,106 ‫حتى وقتی خسته هستی. 122 00:08:28,107 --> 00:08:29,942 ‫مگه نه جناب قاضی؟ ‫از نظر شما چطوره؟ 123 00:08:29,943 --> 00:08:31,235 ‫خیلی زیبا شدند. 124 00:08:31,236 --> 00:08:33,153 ‫بشین عزیزم 125 00:08:34,531 --> 00:08:36,281 ‫یه بوس بده، خوشگلم. 126 00:08:36,324 --> 00:08:38,742 ‫خانم ‫با اجازه ی شما بنده رفع زحمت میکنم 127 00:08:38,743 --> 00:08:40,327 ‫نه جناب ،قاضی میخوام که بمونید. 128 00:08:40,370 --> 00:08:42,496 ‫واسه چی؟ ‫واسه محکوم کردن؟ 129 00:08:42,539 --> 00:08:46,583 ‫خیلی عجوله، مگه نه قاضی؟ ‫واسه خودش میبره و میدوزه 130 00:08:46,584 --> 00:08:47,709 ‫به خانوادهش رفته. 131 00:08:47,710 --> 00:08:50,170 ‫جناب قاضی شما که من رو بهتر میشناسید. 132 00:08:50,171 --> 00:08:51,588 ‫هرگز عجولانه تصمیم نمیگیرم 133 00:08:51,589 --> 00:08:53,841 ‫در مورد مسائل خیلی فکر میکنم. 134 00:08:53,842 --> 00:08:56,385 ‫- سریع اقدام میکنم. - بسیار خب مادر 135 00:08:56,386 --> 00:08:59,346 ‫برو سر اصل مطلب. 136 00:08:59,347 --> 00:09:01,515 ‫خیلی ساده و عادی گفتی "فریتزی". 137 00:09:01,558 --> 00:09:02,474 ‫حالا میگی مادر 138 00:09:02,475 --> 00:09:04,059 ‫وقتی متوجه میشه که نمیتونه باهام کنار بیاد... 139 00:09:04,060 --> 00:09:06,311 ‫میگه مادر ‫و اوضاع سخت تر میشه. 140 00:09:06,312 --> 00:09:08,355 ‫خب، به نظر من که در چنین شرایطی... 141 00:09:08,356 --> 00:09:10,232 ‫وقتی طرفین، بدخلقی بکنن... 142 00:09:10,233 --> 00:09:11,900 ‫به سود هیچکدوم نیست پیشنهاد من اینه که... 143 00:09:11,901 --> 00:09:14,570 ‫"1 ‫دقیقاً چیزیه که فریتزی" از شما خواسته که بگین. 144 00:09:14,571 --> 00:09:15,737 ‫خب راستش همینطوره 145 00:09:15,738 --> 00:09:17,239 ‫شما شخصیت ضعیفی دارین آقای قاضی 146 00:09:17,240 --> 00:09:21,577 ‫آره "فریتزی"، خودت هم ‫این مساله رو مدتها پیش متوجه شدی 147 00:09:22,787 --> 00:09:24,121 ‫خب این بار واسه چی بوده؟ 148 00:09:24,164 --> 00:09:26,290 ‫همون دلیل همیشگی ‫- این پنجمین مدرسه است. 149 00:09:26,291 --> 00:09:28,834 ‫اگه مدرسهی پنجاهم هم ،بود فرقی نمی 150 00:09:28,835 --> 00:09:30,669 ‫- پس باز ‫هم باید بری. ‫- نه، نمیشه. 151 00:09:30,670 --> 00:09:34,131 ‫چرا تو با بقیه فرق داری؟ 152 00:09:34,132 --> 00:09:35,299 ‫منظورت با دختر ایشونه؟ 153 00:09:35,300 --> 00:09:38,093 ‫اون متولد شده تا مدرسه رو تموم . ‫کنه. 154 00:09:38,094 --> 00:09:39,136 ‫خیلی هم خودخواهه. 155 00:09:39,137 --> 00:09:42,222 ‫چند دقیقه پیش توی خیابون دیدمش. 156 00:09:42,223 --> 00:09:43,557 ‫با همسرتون بود. 157 00:09:43,600 --> 00:09:45,434 ‫هر دو، جلوی راهم رو گرفتن. 158 00:09:45,435 --> 00:09:47,519 ‫باهاش حرف میزنم. 159 00:09:47,520 --> 00:09:48,896 ‫چی میخواین بهش بگین، جناب قاضی؟ 160 00:09:48,897 --> 00:09:51,315 ‫اینکه واقعاً ما با هم فرقی نداریم؟ 161 00:09:51,316 --> 00:09:53,108 ‫اینکه شما یکی از شرکای "فیتزی" هستید؟ 162 00:09:53,109 --> 00:09:55,402 ‫اینکه منبع درآمدتون با "فیتزی" یکی هستش؟ 163 00:09:55,403 --> 00:09:57,237 ‫با این تفاوت که توی کوچه های تاریک ‫دستمزدتون رو میگیرید 164 00:09:57,238 --> 00:09:58,780 ‫تا همچنان قابل احترام بمونید؟ 165 00:09:58,781 --> 00:10:00,449 ‫اینطوری حرف نزن 166 00:10:00,450 --> 00:10:02,659 ‫- جناب قاضی... ‫- قاضی! 167 00:10:02,660 --> 00:10:03,660 ‫حتی این لقب هم بامزه است. 168 00:10:03,661 --> 00:10:06,371 ‫سعی داره محترمانه رفتار کنه گفت که باهاش حرف میزنه 169 00:10:06,372 --> 00:10:09,583 ‫از وقتی هشت ساله بودم ‫داره باهاش حرف میزنه 170 00:10:09,584 --> 00:10:12,002 ‫خب دیگه هشت ساله نیستی. 171 00:10:12,045 --> 00:10:13,545 ‫نه 172 00:10:13,755 --> 00:10:16,798 ‫وقتی هشت ساله بودم زیاد گریه می.کردم 173 00:10:17,217 --> 00:10:19,051 ‫ولی دیگه گریه نمی.کنی 174 00:10:19,052 --> 00:10:21,553 ‫نه، من مثل تو نیستم "فریتزی". 175 00:10:21,554 --> 00:10:24,056 ‫ولی هر روز این شباهت داره بیشتر میشه. 176 00:10:24,057 --> 00:10:25,098 ‫مثل مادر و دختر. 177 00:10:25,099 --> 00:10:27,226 ‫- دو تا خانم جذاب.. ‫- تو حرف نزن! 178 00:10:27,227 --> 00:10:28,894 ‫مادر اشکالی نداره برم بالا؟ 179 00:10:28,895 --> 00:10:31,188 ‫ببین عزیزم ‫من نمیخوام باهات بحث کنم. 180 00:10:31,189 --> 00:10:33,065 ‫خودت هم میدونی که همچین قصدی ندارم. 181 00:10:33,066 --> 00:10:34,232 ‫واقعاً؟ 182 00:10:34,233 --> 00:10:36,026 ‫بله البته. 183 00:10:37,403 --> 00:10:38,796 ‫"برل" برام نوشیدنی بریز. 184 00:10:38,808 --> 00:10:39,988 "فریتزی"، عزیزم... 185 00:10:39,989 --> 00:10:42,199 ‫برام نوشیدنی بریز. 186 00:10:51,626 --> 00:10:53,251 ‫الو؟ 187 00:10:54,504 --> 00:10:55,879 ‫کلانتر پشت خطه 188 00:10:55,880 --> 00:10:57,589 ‫خودت باهاش حرف بزن 189 00:10:57,590 --> 00:10:59,466 ‫باشه. سلام "پت". 190 00:10:59,467 --> 00:11:01,051 ‫"فريتزي " الان حال مساعدی نداره. 191 00:11:01,052 --> 00:11:03,887 ‫از من خواست باهات حرف بزنم. 192 00:11:04,722 --> 00:11:06,265 ‫ 193 00:11:07,183 --> 00:11:08,809 ‫بسیار خب یت 194 00:11:08,851 --> 00:11:12,437 ‫گفت که به شما بگم ‫ادی بندیکس به شهر اومده 195 00:11:15,316 --> 00:11:16,650 ‫ادی بندیکس - بله. 196 00:11:16,651 --> 00:11:20,112 ‫به نظر میاد که قراره ‫در مزرعه ی هالورسون" اقامت کنه. 197 00:11:20,113 --> 00:11:23,573 ‫انگار یه مدت میخواد این اطراف باشه. 198 00:11:23,574 --> 00:11:24,783 ‫ادي بنديكس 199 00:11:24,784 --> 00:11:27,869 ‫اون یکی از دوستای قدیمیته ‫درسته ‫"فريتزى"؟ 200 00:11:27,870 --> 00:11:30,038 ‫یه جوری میگی انگار خودت نمیدونی 201 00:11:30,039 --> 00:11:31,999 ‫نگفت واسه واسه چی به اینجا اومده؟ 202 00:11:32,000 --> 00:11:34,835 ‫گفت از شما ‫بپرسم. 203 00:11:35,169 --> 00:11:37,462 ‫بهش بگو من هم چیزی نمیدونم. 204 00:11:37,630 --> 00:11:40,841 ‫- خدافظ "برل" ‫میخواستم براتون توضیح بدم که... 205 00:11:40,842 --> 00:11:41,883 ‫خدافظ برل. 206 00:11:41,926 --> 00:11:44,303 ‫فریتزی"، شما هنوز نوشیدنیتون رو هم میل نکردید. ‫11 207 00:11:44,304 --> 00:11:45,971 ‫باشه واسه بعد. 208 00:12:03,031 --> 00:12:04,531 ‫پائولا؟ 209 00:12:04,699 --> 00:12:06,116 ‫بله مادر 210 00:12:06,117 --> 00:12:08,243 ‫بیا اینجا عزیزم 211 00:12:10,329 --> 00:12:13,623 ‫خوشحالم که به خونه برگشتی. ‫واقعاً میگم 212 00:12:13,624 --> 00:12:17,169 ‫ممنونم "فریتزی". ‫خیلی ممنونم. 213 00:12:17,920 --> 00:12:19,254 ‫خب بگو عزیزم. 214 00:12:19,255 --> 00:12:21,548 ‫این بار واسه چی مدرسه رو ترک کردی؟ 215 00:12:21,549 --> 00:12:22,382 ‫به دلایل همیشگی 216 00:12:22,383 --> 00:12:24,634 ‫اهل کجایی؟ ‫دوستات چه کسانی هستن؟ 217 00:12:24,635 --> 00:12:26,053 ‫چیکاره هستن؟ 218 00:12:26,054 --> 00:12:27,721 ‫و تو همیشه چه جوابی میدی؟ 219 00:12:27,764 --> 00:12:29,639 ‫انتظار نداری که دروغ بگم، درسته؟ 220 00:12:29,640 --> 00:12:30,390 ‫چرا که نه؟ 221 00:12:30,391 --> 00:12:33,060 ‫من که به خاطر تو خجالت زده نیستم. 222 00:12:33,227 --> 00:12:35,812 ‫- می خوای خجالت زده باشم؟ ‫- نه. 223 00:12:35,813 --> 00:12:38,482 ‫فريتزي... من خیلی از اونا بزرگترم. 224 00:12:38,483 --> 00:12:39,441 ‫فقط فکر میکنی که هستی. 225 00:12:39,484 --> 00:12:42,152 ‫اونا فقط بچه هستن، ‫نمیدونن چی میخوان 226 00:12:42,153 --> 00:12:43,570 ‫و تو میدونی؟ ‫- بله. 227 00:12:43,571 --> 00:12:46,490 ‫- میشه به من هم ‫- میخوام اینجا بمونم. 228 00:12:46,491 --> 00:12:47,157 ‫که چیکار کنی؟ 229 00:12:47,158 --> 00:12:49,284 ‫میخوام توی کازینوی پرپل سیج ‫کنار تو کار کنم 230 00:12:49,327 --> 00:12:50,369 ‫حالا گوش کن چی میگم. 231 00:12:50,370 --> 00:12:53,538 ‫اگه به اون مکان نزدیک بشی من... 232 00:12:54,707 --> 00:12:57,000 ‫دوباره دارم از کوره در میرم. 233 00:12:57,043 --> 00:12:59,169 ‫بعداً در موردش حرف میزنیم، باشه عزیزم؟ 234 00:12:59,212 --> 00:13:01,088 ‫الان باید حرف بزنیم 235 00:13:01,130 --> 00:13:03,090 ‫باشه اگه تو اینطور میخوای... 236 00:13:03,091 --> 00:13:04,049 ‫جواب من منفيه. 237 00:13:04,050 --> 00:13:06,093 ‫من چنین آینده ای برات نمیخوام. 238 00:13:06,094 --> 00:13:08,261 ‫چه ‫آیندهی برای من در نظر داری فریتزی؟ 239 00:13:08,262 --> 00:13:09,679 ‫باعث شد به این فکر بیفتی؟ 240 00:13:09,680 --> 00:13:11,306 ‫بگو، "فریتزی ‫- نه خودت بگو. 241 00:13:11,307 --> 00:13:14,476 ‫باشه ‫چون این کاریه که تو میکنی. 242 00:13:17,271 --> 00:13:20,482 ‫قبلاً توی یک کارگاه ابریشم بافی در نیوجرسی کار می کردم. 243 00:13:20,483 --> 00:13:23,735 ‫هفته ای دلار دستمزد می گرفتم ‫که این قطعا برات جالب نیست. 244 00:13:23,736 --> 00:13:25,737 ‫فقط یه جفت کفش و یه لباس داشتم. 245 00:13:25,738 --> 00:13:28,615 ‫پدرم به دائم الخمر بود ‫و مادرم هم اهمیتی نمیداد. 246 00:13:28,616 --> 00:13:30,951 ‫شرايط من خیلی خاص بود ‫ولی شرایط تو... 247 00:13:30,952 --> 00:13:34,913 ‫،فریتزی مردم میان پیشت ‫و هر کاری که تو بگی انجام میدن 248 00:13:34,914 --> 00:13:36,289 ‫و تو دنبال چنین موقعیتی هستی؟ 249 00:13:36,332 --> 00:13:37,707 ‫آره دنبال همین هستم 250 00:13:37,708 --> 00:13:38,917 ‫تو دیوونه ای عزیزم 251 00:13:38,918 --> 00:13:41,545 ‫به محض اینکه مشکلی برات پیش بیاد ‫مستقیم میای سراغ من 252 00:13:41,546 --> 00:13:44,131 ‫- یه بار امتحان کن تا .بفهمی - نیازی به این کار نیست. 253 00:13:44,132 --> 00:13:44,673 ‫خودم میدونم 254 00:13:44,674 --> 00:13:46,299 ‫ببین ‫اگه چیزی اذیتت میکنه به من بگو 255 00:13:46,300 --> 00:13:47,884 ‫مثل همیشه درستش میکنم 256 00:13:47,885 --> 00:13:49,094 ‫نه ،فریتزای این بار دیگه... 257 00:13:49,095 --> 00:13:50,512 ‫قرار نیست چیزی رو درست کنی. 258 00:14:07,780 --> 00:14:09,990 ‫- "ادى"؟ ‫- بله! 259 00:14:09,991 --> 00:14:12,159 ‫باید تمومش کنی 260 00:14:12,160 --> 00:14:14,369 ‫سعی کن بهش فکر نکنی۔ 261 00:14:14,370 --> 00:14:16,746 ‫تو راهی بلدی؟ 262 00:14:39,770 --> 00:14:41,438 ‫احتمالاً توی اتاق پشتی باشه. می خوای برم پیداش کنم؟ 263 00:14:41,439 --> 00:14:45,150 ‫عجله ای نیست. بذار ببینیم اینجا چه بساطی داره 264 00:14:45,151 --> 00:14:46,234 ‫شرط هاتون رو تعیین ‫کنید. 265 00:14:46,235 --> 00:14:49,988 ‫پایان شرط بندی ‫سیزده واسه خانه ی سیاه... 266 00:14:49,989 --> 00:14:51,281 ‫روز بخیر آقای بندیکس. 267 00:14:51,282 --> 00:14:52,657 ‫شروع میکنیم. 268 00:14:55,786 --> 00:14:59,164 ‫- زود شرطت رو تعیین ‫- بجنب "كوين کن 269 00:14:59,207 --> 00:15:00,415 ‫عدد ، اون باخت. 270 00:15:00,416 --> 00:15:02,751 ‫سلام آقای بندیکس. - سلام "چاک". ‫— 271 00:15:02,752 --> 00:15:03,793 ‫سلام "جانی" 272 00:15:03,794 --> 00:15:05,128 ‫- تاس رو عوض کن ‫- شوخی میکنی 273 00:15:05,171 --> 00:15:07,214 ‫- آقای بندیکس، درست میگم؟ ‫- يالا تاس رو بده بهمن. 274 00:15:07,215 --> 00:15:09,299 ‫بسیار خب شرطها رو تعیین کنید. 275 00:15:09,300 --> 00:15:12,177 ‫پرتاب بعدی. ‫لطفاً دستها رو عقب بیارید. 276 00:15:12,178 --> 00:15:14,346 ‫امتیاز هشت ‫عدد هشت امتیاز مورد نظره. 277 00:15:14,347 --> 00:15:17,641 ‫- بسیار خب دوستان... ‫- عذر میخوام. 278 00:15:17,642 --> 00:15:20,352 ‫صبر کن آقای بندیکس. 279 00:15:20,811 --> 00:15:22,062 ‫شرمنده خانم پائولا 280 00:15:22,063 --> 00:15:22,771 ‫پول خوبی میدم. 281 00:15:22,772 --> 00:15:23,897 ‫روی این میز نمیشه. 282 00:15:23,898 --> 00:15:25,357 ‫می خوای کاری کنی که اخراجم کنن، درسته؟ 283 00:15:25,358 --> 00:15:27,901 ‫فریتزی اخراجت نمیکنه "چاک"، ‫خیلی براش ارزشمندی. 284 00:15:27,902 --> 00:15:29,694 ‫متاسفم خودش اینطور دستور داده. 285 00:15:29,695 --> 00:15:32,489 ‫این رو بگیرید خانم هالر ‫واسه من تاس بندازین 286 00:15:32,531 --> 00:15:34,574 ‫وای ممنون ‫- بسیار خب، شروع میکنیم. 287 00:15:34,575 --> 00:15:37,327 ‫شش شش و هشت. 288 00:15:37,370 --> 00:15:39,162 ‫شش و دو. موفق شد. 289 00:15:39,205 --> 00:15:41,414 ‫ادامه میدیم ‫باز هم بنداز خانم هالر 290 00:15:41,415 --> 00:15:43,375 ‫دوباره شانست رو امتحان کن ‫بندازید. 291 00:15:43,376 --> 00:15:47,003 ‫همه به موقع شرطبندی کنید. ‫شروع شد. 292 00:15:47,004 --> 00:15:49,506 ‫یازده ‫چه تاس خوش اقبالی 293 00:15:49,507 --> 00:15:51,800 ‫دوباره میندازه. ‫واسه من خوش شانسی میاری. 294 00:15:51,801 --> 00:15:53,093 ‫یازده ‫مهره ی زمین همینه. 295 00:15:53,094 --> 00:15:56,388 ‫هزینه رو بده چند لحظه صبر کنید تا هزینه ی پرداخت بشه. شروع. 296 00:15:56,389 --> 00:15:58,431 ‫- همه به موقع شرط بندی کنید. ‫- دوباره شروع میکنیم. 297 00:15:58,808 --> 00:15:59,766 ‫لطفاً تاس رو بنداز 298 00:15:59,767 --> 00:16:02,644 ‫خب الان شروع میشه. 299 00:16:04,188 --> 00:16:05,939 ‫- شش ‫- امتیاز ،زمین شش هستش 300 00:16:05,982 --> 00:16:07,899 ‫- امتیاز هدف، شش ‫- لطفاً دستها رو عقب ببرید. 301 00:16:07,900 --> 00:16:10,277 ‫دوباره شروع میکنیم ‫همه عجله کنید. 302 00:16:15,032 --> 00:16:16,616 ‫به سختی تونست موفق بشه. 303 00:16:17,702 --> 00:16:18,952 ‫- چه خانم خوش شانسی. دوباره شروع میکنیم. 304 00:16:18,995 --> 00:16:20,787 ‫شروع میکنیم دوستان سریع باشید. 305 00:16:20,788 --> 00:16:22,956 ‫پائولا نمیدونستم اینقدر استعداد داری. 306 00:16:22,999 --> 00:16:25,125 ‫- این توی ذات منه. - سلام فريتزي. 307 00:16:25,167 --> 00:16:25,959 ‫" ‫سلام "ادى 308 00:16:26,002 --> 00:16:26,960 ‫فریتزی به ایشون گفتم که شما ناراحت میشید 309 00:16:27,003 --> 00:16:28,962 ‫من ازش خواستم که واسه من پرتاب کنه. ‫آره به من خبر دادن 310 00:16:28,963 --> 00:16:31,923 ‫- اعتراضی داری؟ ‫- همون "جانی" همیشگی. 311 00:16:31,924 --> 00:16:33,758 ‫ضرر زیادی متحمل شدی. 312 00:16:33,759 --> 00:16:36,094 ‫چیز خاصی نیسد ‫- چاک تاس رو بده به من 313 00:16:36,095 --> 00:16:39,139 ‫بسیار خب شروع میکنیم. ‫همه به موقع شرط بندی کنید. 314 00:16:39,140 --> 00:16:41,349 ‫یک و یک ‫ایشون بازی رو باخت. 315 00:16:41,350 --> 00:16:42,767 ‫کارتون خیلی درسته ‫اینطور نیست آقای بندیکس؟ 316 00:16:42,810 --> 00:16:45,603 ‫- من بینظیر هستم چاک - شما عمداً این کار رو کردید. 317 00:16:45,646 --> 00:16:49,149 ‫ساده نباش فقط یک احمق همچین کاری میکنه 318 00:16:49,150 --> 00:16:51,109 ‫واسه صرف نوشیدنی و ‫یک گپ مختصر با شما به اینجا اومدم 319 00:16:51,110 --> 00:16:53,612 ‫واسه هر دو کار میتونین به دفتر من بیاین 320 00:16:53,613 --> 00:16:55,155 ‫تو رو توی خونه میبینم 321 00:17:06,792 --> 00:17:08,960 ‫عجب جای قشنگی درست کردی 322 00:17:08,961 --> 00:17:10,462 ‫چرا که نه؟ ‫من عملاً اینجا زندگی میکنم. 323 00:17:10,463 --> 00:17:12,589 ‫دختر زیبایی دارید 324 00:17:12,590 --> 00:17:15,467 ‫و یه دختر زیبا دارم. 325 00:17:16,302 --> 00:17:17,302 ‫به سلامتی چی؟ 326 00:17:17,303 --> 00:17:18,386 ‫به سلامتی گذشتهها 327 00:17:18,387 --> 00:17:19,721 ‫- گذشته ها چیز خوبی داشت؟ ‫هیچی 328 00:17:19,722 --> 00:17:22,682 ‫این درست نیست مردم خوب بودن، ‫اونا جربزه داشتند. 329 00:17:22,683 --> 00:17:25,769 ‫- مثل شوهر خودت ‫- شوهر من. 330 00:17:25,811 --> 00:17:27,270 ‫فریتزی، تو دیگه ازدواج نکردی؟ 331 00:17:27,271 --> 00:17:29,397 ‫- نه تو چطور؟ ‫- نه. 332 00:17:29,398 --> 00:17:31,858 ‫به تنهایی خودت رو خوب بالا کشیدی 333 00:17:31,859 --> 00:17:33,610 ‫نه زیاد. خیلی کم. 334 00:17:33,611 --> 00:17:37,489 ‫معدنچی ها کارگران راه آهن گاوچرونهای ورشکسته 335 00:17:37,490 --> 00:17:40,784 ‫تو کسی هستی که موفق عمل کرده. ‫- آره 336 00:17:40,785 --> 00:17:42,952 ‫من موفق بودم 337 00:17:44,413 --> 00:17:46,873 ‫از آدمی مثل تو غیر از این انتظار نمیره. 338 00:17:46,874 --> 00:17:49,959 ‫الان یاد یه چیزی افتادم. 339 00:17:51,337 --> 00:17:53,004 ‫دخترت. 340 00:17:53,047 --> 00:17:54,631 ‫ب دختریه... ‫- اون چشه؟ 341 00:17:54,632 --> 00:17:56,549 ‫عاشق قمار کردنه ‫این توی خونشه 342 00:17:56,550 --> 00:17:57,801 ‫مثل شوهرت. 343 00:17:57,843 --> 00:17:58,968 ‫بهش یه جفت تاس نشون بده... 344 00:17:59,011 --> 00:18:00,553 ‫اون شباهتی به تو نداره 345 00:18:00,554 --> 00:18:01,971 ‫فکر کردم میخوای ‫صحبت کنی 346 00:18:01,972 --> 00:18:03,932 ‫من رو یاد یه نفر میندازه که میشناسمش 347 00:18:03,933 --> 00:18:05,475 ‫لا ‫هم اولش همچین فکری کردم. 348 00:18:05,476 --> 00:18:06,643 ‫بعدش یه نگاه دقیقتر انداختم... 349 00:18:06,686 --> 00:18:08,812 ‫کسی از تو نپرسید. 350 00:18:09,438 --> 00:18:10,897 ‫،باشه میرم سر اصل مطلب. 351 00:18:10,898 --> 00:18:12,899 ‫امروز کلانتر رو دیدم. 352 00:18:12,900 --> 00:18:14,150 ‫- خب؟ ‫از اون وضعیت خوشم نیومد. 353 00:18:14,151 --> 00:18:15,485 ‫- هیچکس از کلانترها خوشش نمیاد. ‫- بگو بره پی کارش 354 00:18:15,486 --> 00:18:16,820 ‫- من؟ ‫- سر به سر من نذار. 355 00:18:16,821 --> 00:18:18,571 ‫اون آدم توئه بهش بگو بره پی کارش ‫- چرا؟ 356 00:18:18,572 --> 00:18:20,657 ‫چون من میگم. 357 00:18:20,866 --> 00:18:23,743 ‫یا شاید به خاطر گذشتهها 358 00:18:24,203 --> 00:18:26,371 ‫مگه من بابت گذشتهها چیزی به تو بدهکار هستم؟ 359 00:18:26,372 --> 00:18:29,040 ‫نه، ولی دوست ندارم کسی مزاحمم بشه. 360 00:18:29,083 --> 00:18:31,292 ‫آروم باش ادی ‫شاید اون 361 00:18:31,794 --> 00:18:33,253 ‫تو چت شده "ادی"؟ 362 00:18:33,254 --> 00:18:34,587 ‫دوست ندارم کسی من رو مسخره کنه. 363 00:18:34,588 --> 00:18:37,298 ‫باشه بهش اطلاع میدم 364 00:18:37,800 --> 00:18:39,175 ‫أه، معذرت میخوام. 365 00:18:39,176 --> 00:18:40,510 ‫فکر کردم شما رفتید. 366 00:18:40,511 --> 00:18:41,845 ‫گفتم که توی خونه میبینمت. 367 00:18:41,887 --> 00:18:43,304 ‫منتظر شما ‫بودم 368 00:18:43,305 --> 00:18:45,557 ‫میخواستم همراه شما به خونه برم. 369 00:18:45,558 --> 00:18:46,808 ‫بیرون منتظر میمونم. ‫- نیازی نیست. 370 00:18:46,851 --> 00:18:49,519 ‫من دیگه کاری ندارم. ‫فقط یه چیز دیگه. 371 00:18:49,520 --> 00:18:51,563 ‫تو ازش خواستی که اون سوالها رو از من بپرسه؟ 372 00:18:51,605 --> 00:18:53,189 ‫- چه سوالاتی؟ ‫- در مورد همسرم. 373 00:18:53,190 --> 00:18:54,441 ‫اون تصادف و نحوه مرگش ی 374 00:18:54,442 --> 00:18:56,401 ‫نه من چیزی نگفتم ‫لابد ایده ی خودش بوده. 375 00:18:56,444 --> 00:18:58,403 ‫خب ایده ی من هم اینه که ‫هرگز دیگه این کار رخ نده. 376 00:18:58,404 --> 00:19:00,613 ‫فقط تکرار نشه. ‫ادی نمیتونی من رو مقصر بدونی 377 00:19:00,614 --> 00:19:01,865 ‫خیلی یهویی به روش خودت وارد شهر شدی. 378 00:19:01,866 --> 00:19:03,116 ‫به اون پلیس جوان هم گفتم که... 379 00:19:03,159 --> 00:19:04,200 ‫... اومدم اینجا تا کمی تنها باشم. 380 00:19:04,201 --> 00:19:05,869 ‫با شایعاتی از این قبیل که ‫از "وكاس" بیرونت کردن. 381 00:19:05,870 --> 00:19:08,621 ‫هر وقت ادی میخواد برگرده ‫سرو کله ی اون پیدا میشه. 382 00:19:08,622 --> 00:19:09,956 ‫من نمیدونم چه کاری باید بکنم. 383 00:19:09,957 --> 00:19:11,875 ‫من موقعیت خوبی رو اینجا فراهم کردم. 384 00:19:11,876 --> 00:19:12,876 ‫شاید لازم باشه شما هم واردش بشین. 385 00:19:12,877 --> 00:19:16,212 ‫شاید هم بخوام برگردم و ‫به بازی پرتاب سکه مشغول بشم. 386 00:19:16,213 --> 00:19:17,589 ‫من هیچی از تو نمیخوام فریتزی 387 00:19:17,590 --> 00:19:18,840 ‫از هیچکس چیزی نمیخوام. 388 00:19:18,883 --> 00:19:21,593 ‫فقط میخوام تنها باشم. 389 00:19:21,594 --> 00:19:22,594 ‫همونطور که من رو تنها گذاشتی؟ 390 00:19:22,595 --> 00:19:24,804 ‫اخلاقش اینطوری شده، فریتزی ‫از وقتی که... 391 00:19:24,847 --> 00:19:26,514 ‫همیشه همینطوری بودم 392 00:19:26,515 --> 00:19:30,101 ‫فریتزی، کاری که گفتم رو بکن ‫دنبال دردسر نباش 393 00:19:36,942 --> 00:19:38,818 ‫واقعاً شبیه اون هستش. 394 00:19:38,819 --> 00:19:40,987 ‫حالا نگاش کن. 395 00:19:45,785 --> 00:19:48,495 ‫مثل حرف زدنت با من بود، مادر 396 00:19:48,496 --> 00:19:51,164 ‫اونا هم اونطوری باهات حرف زدند. 397 00:19:51,207 --> 00:19:53,291 ‫"" ‫"کاری که گفتم رو بکن فریتزی 398 00:19:59,340 --> 00:20:01,216 ‫برو خونه 399 00:20:02,218 --> 00:20:04,552 ‫باشه مادر 400 00:20:54,562 --> 00:20:56,396 ‫- سلام "هانک ‫- سلام پائولا. 401 00:20:56,397 --> 00:20:59,524 ‫- مراقب باش پسر ‫- آروم باش. 402 00:20:59,900 --> 00:21:01,860 ‫مطمئن شو که تسمه ی زین ‫باشه "تام". ‫محکم بسته شده باشه 403 00:21:01,861 --> 00:21:02,902 ‫بجنب "تام". 404 00:21:02,903 --> 00:21:04,195 ‫من آماده ام. 405 00:21:04,196 --> 00:21:05,071 ‫" ‫شروع کن "تامی' 406 00:21:05,072 --> 00:21:06,739 ‫يالا "تام". 407 00:21:10,870 --> 00:21:14,080 ‫خودت رو نگه دار "تام". آفرین "تام". عالیه. 408 00:21:39,732 --> 00:21:41,065 ‫- حالت خوبه؟ ‫- من خوبم. 409 00:21:41,066 --> 00:21:43,359 ‫"تام" ‫کدوم یکیتون داغون شد، تو یا اون اسب؟ 410 00:21:43,360 --> 00:21:45,278 ‫اگه چند بار دیگه امتحان کنم میتونم راه ببرمش. 411 00:21:45,321 --> 00:21:47,030 ‫- جدى؟ ‫- سر به سرش نذار. 412 00:21:47,031 --> 00:21:47,906 ‫پائولا یه لحظه واستا. 413 00:21:47,907 --> 00:21:49,490 ‫هیچ کدوم از شما گاوچرونهای دوا فروش 414 00:21:49,491 --> 00:21:52,410 ‫فکر نمیکردین یه روز بتونین کنار ،اون سوارکاری کنین 415 00:21:52,411 --> 00:21:53,661 ‫من میرم به خوابگاه 416 00:21:53,662 --> 00:21:55,747 ‫نه تنهاش بذار ‫وقتی چنین اتفاقی رخ میده... 417 00:21:55,748 --> 00:21:57,707 ‫دوست نداره کسی کنارش باشه حتی من 418 00:21:57,708 --> 00:22:01,169 ‫- واقعاً اینقدر کارش درسته، "پت"؟ ‫- تا حالا بہت ‫نگفته؟ 419 00:22:01,211 --> 00:22:02,503 ‫"تام" زیاد در مورد خودش حرف نمیزنه. 420 00:22:02,504 --> 00:22:05,298 ‫اون بهترین بود ‫- چه اتفاقی براش افتاد؟ 421 00:22:05,299 --> 00:22:07,675 ‫با یک گاو، سرشاخ شده بود که پاش لیز خورد. 422 00:22:07,676 --> 00:22:09,427 ‫حالا از درون داغون شده 423 00:22:09,428 --> 00:22:12,430 ‫واقعاً توی این فکره که ‫دوباره بره سراغ سوارکاری با گاو وحشی؟ 424 00:22:12,431 --> 00:22:13,222 ‫همیشه توی همین فکره. 425 00:22:13,223 --> 00:22:14,474 ‫هم همیشه بهش میگم ..باشه.... ‫لا 426 00:22:14,475 --> 00:22:16,267 ‫...شاید بتونی برگردی ولی دیگه هیچ وقت نمیتونی 427 00:22:16,268 --> 00:22:17,518 ‫"I ‫به خوبی گذشتههات .باشی 428 00:22:17,519 --> 00:22:19,437 ‫به نظر من، ‫کسی که قهرمانی رو تجربه کرده 429 00:22:19,438 --> 00:22:20,730 ‫دوم شدن براش ارزشی نداره. 430 00:22:20,731 --> 00:22:25,068 ‫احتمالاً اونجا داره از درون درد می 431 00:22:25,069 --> 00:22:27,111 ‫بهترین چیز واسه کسی مثل "تام" اینه ‫که..... 432 00:22:27,112 --> 00:22:30,615 ‫واسه خودش یه مزرعه دست و پا کنه. 433 00:22:31,700 --> 00:22:33,660 ‫شاید تو بتونی باهاش حرف بزنی 434 00:22:33,661 --> 00:22:35,995 ‫= ‫ممنون "پت 435 00:22:45,339 --> 00:22:48,633 ‫- حالت بهتره؟ - آره 436 00:22:51,387 --> 00:22:53,179 ‫تام به چی فکر میکنی؟ 437 00:22:53,180 --> 00:22:55,974 ‫به این فکر میکنم که دیگه ‫مثل گذشته ها مهارت ندارم. 438 00:22:55,975 --> 00:22:57,809 ‫به نظر من که داری 439 00:22:57,810 --> 00:22:59,894 ‫همینطوری یه چیزی میگی. ‫تو که نمیدونی 440 00:22:59,895 --> 00:23:01,813 ‫تو رو که میشناسم. 441 00:23:02,856 --> 00:23:04,273 ‫ممنون. 442 00:23:04,733 --> 00:23:05,650 ‫حس و حال سوارکاری داری؟ 443 00:23:05,651 --> 00:23:09,362 ‫به نظر الان وقت مناسبیه؟ ‫- قطعاً آره. 444 00:23:09,405 --> 00:23:11,197 ‫باهات موافقم. 445 00:23:43,605 --> 00:23:45,106 ‫عجب منظره ای داره 446 00:23:45,107 --> 00:23:47,567 ‫چاکاوالا هم از اینجا دیده میشه.... 447 00:23:47,609 --> 00:23:49,152 ‫البته اگه نگاه کنی. 448 00:23:49,153 --> 00:23:51,237 ‫اگه تو بخوای. 449 00:23:57,411 --> 00:23:59,078 ‫هنوز عصبانی هستی؟ 450 00:23:59,079 --> 00:24:01,414 ‫سوارکاری باعث شد آرومتر بشم. 451 00:24:01,457 --> 00:24:02,540 ‫من هم همینطور. 452 00:24:02,541 --> 00:24:03,499 ‫با فریتزی بحث کردی؟ 453 00:24:03,500 --> 00:24:07,045 ‫دیشب دوباره با هم بحث کردیم. ‫یه سیلی به من زد. 454 00:24:07,212 --> 00:24:09,964 ‫تو چیکار کردی؟ یه سیلی بهش زدی؟ 455 00:24:10,007 --> 00:24:11,883 ‫چرت نگو! 456 00:24:12,342 --> 00:24:13,551 ‫باشه نمیگم. 457 00:24:13,552 --> 00:24:15,011 ‫تام اون واقعاً من رو دوست داره. 458 00:24:15,012 --> 00:24:18,514 ‫فقط ‫من رو درک نمیکنه. 459 00:24:18,515 --> 00:24:20,099 ‫من هم همینطور. 460 00:24:20,893 --> 00:24:22,643 ‫تو هم همینطور چی؟ 461 00:24:22,686 --> 00:24:24,520 ‫دوستت دارم. 462 00:24:24,521 --> 00:24:26,689 ‫میدونم. 463 00:24:26,732 --> 00:24:29,609 ‫من نمیدونم چی میخوام. 464 00:24:29,610 --> 00:24:32,195 ‫حداقل هنوز نفهمیدم. 465 00:24:33,530 --> 00:24:34,489 ‫فکر کنم من میدونم. 466 00:24:34,531 --> 00:24:38,451 ‫تو دنبال چیزی هستی که من ‫قبلاً ‫توی زمین گاوبازی بهش دست پیدا کردم. 467 00:24:38,452 --> 00:24:40,286 ‫اینکه مردم به همدیگه بگن.... 468 00:24:40,287 --> 00:24:43,081 ‫اون آدم خیلی خاصی هستش ‫" 469 00:24:43,082 --> 00:24:46,000 ‫قبلاً واسه من اینطوری بود. 470 00:24:46,335 --> 00:24:50,129 ‫شاید الان اگه یه نفر هم چنین نظری ‫داشته باشه دوباره اون حس رو پیدا کنم. 471 00:24:50,297 --> 00:24:53,174 ‫اینجا عجب منظره ای داره. ‫چاکاوالا" هم از اینجا دیده میشه. 472 00:24:53,175 --> 00:24:55,051 ‫آره برف روی کوه ها رو هم میشه دید. 473 00:24:55,052 --> 00:24:56,677 ‫و دودی که از کوره ها بیرون زده 474 00:24:56,678 --> 00:24:57,804 ‫"1 ‫اونجا مزرعه ی بار ترای آنگل" هستش. 475 00:24:57,846 --> 00:24:59,388 ‫دوست دارم یه روز اونجا رو بخرم 476 00:24:59,389 --> 00:25:02,391 ‫- چقدر از اینجا فاصله داره؟ ‫- حدود ده ‫كيلومتر. 477 00:25:02,392 --> 00:25:04,602 ‫درست بعد از مزرعه ی "هالورسون 478 00:25:04,603 --> 00:25:05,478 ‫هالورسون. 479 00:25:05,479 --> 00:25:07,021 ‫ادى بنديكس" اونجا اقامت میکنه 480 00:25:07,022 --> 00:25:09,649 ‫- آره. ‫- دیشب دوباره دیدمش 481 00:25:09,691 --> 00:25:12,110 ‫به کازینو اومده بود. 482 00:25:12,111 --> 00:25:13,444 ‫مرد عجیبی هستش. 483 00:25:13,570 --> 00:25:16,030 ‫خیالاتی شدی. 484 00:25:16,031 --> 00:25:17,198 ‫همسرش رو میشناختی؟ 485 00:25:17,199 --> 00:25:18,491 ‫فقط بعد از مرگش اون رو دیدم 486 00:25:18,534 --> 00:25:20,368 ‫ده دقیقه بعد از اون اتفاق به اونجا رسیدم 487 00:25:20,410 --> 00:25:23,329 ‫به گارد ریل روی پل برخورد کرده بود. ‫همه جا پر از خون بود. 488 00:25:23,372 --> 00:25:25,915 ‫- اون... ‫اون چی؟ 489 00:25:26,375 --> 00:25:28,251 ‫اون زن زیبایی بود 490 00:25:28,252 --> 00:25:30,920 ‫فکر کنم همینطور بوده 491 00:25:31,130 --> 00:25:32,130 ‫چه تصادف وحشتناکی. 492 00:25:32,172 --> 00:25:35,842 ‫آره، تصادف. ‫توی سوابق که اینطور گفته شده. 493 00:25:35,843 --> 00:25:37,510 ‫هیچوقت نتونستم بفهمم که چرا... 494 00:25:37,553 --> 00:25:40,263 ‫بندیکس" سوار یه ماشین دیگه بوده. ‫"" 495 00:25:41,557 --> 00:25:44,934 ‫به نظر من اون به درد دوستی نمیخوره 496 00:25:44,935 --> 00:25:48,437 ‫- حالا تو خیالاتی شدی. ‫- ممکنه. 497 00:25:49,106 --> 00:25:50,940 ‫- دیگه برگردیم. ‫- باشه. 498 00:26:01,451 --> 00:26:02,201 ‫ 499 00:26:07,040 --> 00:26:08,541 ‫"رز"! 500 00:26:08,584 --> 00:26:11,377 ‫- هنوز برنگشته؟ ‫- نه،‫خانم. 501 00:26:11,378 --> 00:26:14,255 ‫اون چیز رو از اینجا ببر بیرون 502 00:26:28,478 --> 00:26:32,023 ‫میگم یکی از بچه ها ماشینت رو از مزرعه برات بیاره 503 00:26:32,024 --> 00:26:33,816 ‫خدافظ پائولا. 504 00:26:33,817 --> 00:26:36,110 ‫خدافظ تام. 505 00:27:05,265 --> 00:27:06,474 ‫باشه فریتزی تو برنده شدی 506 00:27:06,475 --> 00:27:09,560 ‫اشتباه میکردم. ‫نباید اون حرف رو میزدم. 507 00:27:09,561 --> 00:27:10,561 ‫من نمیخوام اینطوری برنده بشم. 508 00:27:10,562 --> 00:27:13,814 ‫حتی وقتی خیلی کوچیک بودی هم ‫بہت سیلی نزده بودم. 509 00:27:13,815 --> 00:27:16,651 ‫- شاید باید این کار رو میکردی ‫- شاید. 510 00:27:16,652 --> 00:27:20,613 ‫نمیدونم پائولا. ‫انگار نمیتونم با تو کنار بیام. 511 00:27:20,656 --> 00:27:22,990 ‫فکر کنم باید از یه راه دیگه وارد بشی 512 00:27:22,991 --> 00:27:24,241 ‫شاید اینطور باشه 513 00:27:24,284 --> 00:27:26,452 ‫فکر نمیکنم حرف زدن در مورد بازگشتت به مدرسه... 514 00:27:26,453 --> 00:27:28,496 ‫... فایده ای داشته باشه 515 00:27:28,497 --> 00:27:30,289 ‫- فایده نداره ‫- بسیار خب. 516 00:27:30,332 --> 00:27:31,582 ‫پس در موردش حرف نمیزنیم. 517 00:27:31,583 --> 00:27:34,085 ‫امروز با کی رفتی سوارکاری؟ 518 00:27:34,127 --> 00:27:35,461 ‫71. 519 00:27:35,462 --> 00:27:38,256 ‫- تام مرد خوبیه. ‫- به نظرم همینطوره. 520 00:27:38,257 --> 00:27:41,342 ‫- ازش خوشت میاد؟ ‫- آره. 521 00:27:41,593 --> 00:27:44,262 ‫واسه یه قضیهی کاری باید به لس آنجلس برم 522 00:27:44,263 --> 00:27:46,138 ‫شاید بد نباشه که تو هم باهام بیای 523 00:27:46,139 --> 00:27:47,598 ‫میتونی واسه خودت لباس جدید بخری. 524 00:27:47,599 --> 00:27:49,141 ‫- من لباس لازم ندارم ‫- أه. 525 00:27:49,142 --> 00:27:51,811 ‫یه دختر همیشه به لباس جدید نیاز داره 526 00:27:51,812 --> 00:27:53,854 ‫قبول کن میتونم بخرم 527 00:27:53,855 --> 00:27:56,732 ‫تو هر چیزی رو میتونی ،بخری مگه نه فریتزی؟ 528 00:27:56,733 --> 00:27:57,775 ‫تقریباً هر چیزی رو. 529 00:27:57,776 --> 00:28:00,361 ‫صبح راه میفتیم. ‫نظرت چیه عزیزم؟ 530 00:28:00,362 --> 00:28:01,070 ‫خوش میگذره. 531 00:28:01,071 --> 00:28:03,114 ‫اگه قول بدی به بقیه ی پسرا بگی که ‫من خواهرت هستم. 532 00:28:03,115 --> 00:28:06,534 ‫اینطوری رقابت سختی خواهی داشت. 533 00:28:06,535 --> 00:28:09,954 ‫- پس خواهر بزرگترت. ‫باشه قبوله 534 00:28:09,955 --> 00:28:11,372 ‫برو بالا و لباسهات رو عوض کن 535 00:28:11,373 --> 00:28:13,207 ‫با هم شام میخوریم. 536 00:28:13,250 --> 00:28:14,375 ‫از شر اون بوی اسب هم خلاص شو. 537 00:28:14,376 --> 00:28:15,876 ‫از عطر من استفاده کن ‫خیلی عطر بزن 538 00:28:15,877 --> 00:28:19,005 ‫نه میشه توی مدرسه نگهت داشت، ‫نه از اصطبل بیرونت آورد. 539 00:28:19,006 --> 00:28:20,965 ‫از اصطبل خوشم میاد. 540 00:28:31,935 --> 00:28:33,853 ‫سلام "پت". فریتزی هستم. 541 00:28:33,854 --> 00:28:36,689 ‫به "تام هانسون" بگو امشب به کازینو بیاد. 542 00:28:36,690 --> 00:28:39,108 ‫میخوام باهاش حرف بزنم 543 00:28:39,109 --> 00:28:40,901 ‫خوبه 544 00:28:54,583 --> 00:28:55,583 ‫بله؟ 545 00:28:57,794 --> 00:29:00,463 ‫- سلام فريتزي. ‫- سلام "تام". بشین. 546 00:29:00,464 --> 00:29:01,589 ‫گفت میخوای با من حرف بزنی. 547 00:29:01,590 --> 00:29:04,091 ‫- نوشیدنی میخوری؟ ‫- نه ممنون. 548 00:29:04,092 --> 00:29:06,719 ‫نمیخواد تظاهر کنی که حالت رو خراب میکنه 549 00:29:06,762 --> 00:29:08,679 ‫اگه ده سال جوانتر بودم حق داشتی... 550 00:29:08,680 --> 00:29:12,099 ‫ولی حالا که جوونتر نیستم ‫میتونی من رو مادر صدا کنی 551 00:29:12,100 --> 00:29:13,684 ‫باشه مادر 552 00:29:13,810 --> 00:29:16,270 ‫تام هانسون ‫ساله هستی، 553 00:29:16,271 --> 00:29:18,355 ‫اهل شهر "واکو" در ایالت تگزاس هستی. 554 00:29:18,356 --> 00:29:19,231 ‫یک کارگر مزرعه بودی. 555 00:29:19,232 --> 00:29:22,818 ‫بعدش چهار سال به مسابقات گاوبازی در سطح کشور مشغول بودی. 556 00:29:22,819 --> 00:29:25,237 ‫دکترها گفتن اگه دوباره گاوبازی کنی ممکنه خودت رو به کشتن بدی. 557 00:29:25,238 --> 00:29:27,823 ‫اگه "پت" اون کار کلانتری رو ‫برات جور نکرده بود 558 00:29:27,824 --> 00:29:29,658 ‫معلوم نبود الان چه حالی داشتی. 559 00:29:29,659 --> 00:29:31,160 ‫اگه پول میداشتی به مزرعه میخریدی یه 560 00:29:31,161 --> 00:29:33,120 ‫ولی پول نداری، درسته؟ 561 00:29:33,121 --> 00:29:34,455 ‫قتی ساله بودم هم واکسن زدم. 562 00:29:34,456 --> 00:29:37,291 ‫یادشون رفته این رو توی گزارش بنویسن. 563 00:29:37,292 --> 00:29:40,252 ‫از یه آژانس کاراگاهی برای بررسی سوابقت ‫کمک گرفتم از نظر تو اشکالی داره؟ 564 00:29:40,253 --> 00:29:41,921 ‫به شما گفتن که اون شب وقتی ‫در شهر شایان مست شده بودم... 565 00:29:41,922 --> 00:29:42,880 ‫... چه اتفاقی رخ داد؟ 566 00:29:42,881 --> 00:29:45,424 ‫نه چیزی در اون مورد نگفتند. 567 00:29:45,425 --> 00:29:48,052 ‫امیدوارم هزینه ی زیادی بابت این گزارش ‫متحمل شده باشید. 568 00:29:48,053 --> 00:29:48,677 ‫همینطور هم بوده 569 00:29:48,678 --> 00:29:50,137 ‫به دست آوردن چیزی که میخوای هزینه داره. 570 00:29:50,138 --> 00:29:52,139 ‫- مثلا چی؟ ‫- من فهمیدم که تو صادق هستی. 571 00:29:52,140 --> 00:29:53,974 ‫با جربزه هستی. ‫از این اخلاقت خوشم میاد 572 00:29:53,975 --> 00:29:55,893 ‫باهوش هستی ‫و راه و چاه رو بلدی 573 00:29:55,894 --> 00:29:59,397 ‫وقتی میگی که میخوای اینجا ‫یه مزرعه دار ،بشی حرفت رو باور میکنم 574 00:29:59,398 --> 00:30:01,023 ‫ولی هزینه کردم تا مطمئن بشم. 575 00:30:01,024 --> 00:30:03,776 ‫تا الان که به نظر میاد ‫سرمایه گذاری خوبی نبوده 576 00:30:03,819 --> 00:30:06,237 ‫واسه همین گفتم امشب بیای. 577 00:30:06,238 --> 00:30:08,072 ‫تا مطمئن بشم 578 00:30:08,073 --> 00:30:11,492 ‫احتمالا متعجب شدی که ‫پائولا رو فرستادم بره. 579 00:30:11,493 --> 00:30:13,327 ‫اصلاً به این مساله فکر نکردم. 580 00:30:13,370 --> 00:30:14,995 ‫اون ساله است. یک خانمه. 581 00:30:14,996 --> 00:30:16,789 ‫در این شهر هیچ دوستی نداره. 582 00:30:16,832 --> 00:30:18,457 ‫البته به جز شرکای تجاری من 583 00:30:18,458 --> 00:30:21,252 ‫این تقصیر اون نیست. فکر کنم من مقصرم. 584 00:30:21,253 --> 00:30:23,421 ‫بگذریم من یه مشکلی دارم. 585 00:30:23,422 --> 00:30:25,256 ‫فکر نمیکردم متوجه این نکته شدین. 586 00:30:25,257 --> 00:30:27,842 ‫دوست داری با پائولا ازدواج کنی؟ 587 00:30:27,884 --> 00:30:29,385 ‫بحث داره جالب میشه. 588 00:30:29,386 --> 00:30:30,886 ‫واسه همین از آژانس پینکرتونز" خواستی ‫در موردم تحقیق کنن؟ 589 00:30:30,887 --> 00:30:34,140 ‫و برای حفاظت از یه سرمایه، ‫هزینه بیشتری هم متقبل میشم 590 00:30:34,141 --> 00:30:37,393 ‫تام اگه تو با پائولا ازدواج کنی ‫به مزرعهت میرسی. 591 00:30:37,394 --> 00:30:38,811 ‫یه مزرعه و یک انبار بزرگتر ...... 592 00:30:38,812 --> 00:30:40,020 ‫...و بهتر از اون چیزی که ‫اگه تا سالگی هم کار کنی... 593 00:30:40,021 --> 00:30:42,064 ‫نمیتونی مثل اون رو بخری 594 00:30:42,065 --> 00:30:44,024 ‫پائولا چی میشه؟ 595 00:30:44,025 --> 00:30:46,402 ‫اون به اسب و گاو علاقه داره 596 00:30:48,447 --> 00:30:50,322 ‫واسه همین تو رو انتخاب کردم. 597 00:30:50,323 --> 00:30:53,200 ‫دلایل دیگه ت چیه؟ 598 00:30:54,077 --> 00:30:55,536 ‫} ‫بسیار 599 00:30:55,537 --> 00:30:57,538 ‫ما ده سال میشه که اینجا هستیم. 600 00:30:57,539 --> 00:30:59,290 ‫مردم شهر هیچوقت ما رو نپذیرفتن. 601 00:30:59,291 --> 00:31:02,293 ‫واسه من مهم نیست. ‫خب من هم باهاشون دمخور نمیشم. 602 00:31:02,294 --> 00:31:05,421 ‫ولی اونا تو رو پذیرفتن تو یکی از اونا هستی 603 00:31:05,422 --> 00:31:08,257 ‫و اگه اون با تو ازدواج کنه، در نهایت پائولا رو هم میپذیرن 604 00:31:08,258 --> 00:31:11,302 ‫- واسه خودش دوست پیدا میکنه ‫- متوجهم. 605 00:31:11,303 --> 00:31:12,720 ‫و دیگه؟ 606 00:31:12,721 --> 00:31:14,513 ‫یه چیز دیگه 607 00:31:14,514 --> 00:31:15,681 ‫شما رو با همدیگه دیدم 608 00:31:15,682 --> 00:31:18,309 ‫از قبل عاشقش شدی. 609 00:31:18,310 --> 00:31:21,270 ‫واسه خودت بریدی و دوختی... ‫آره؟ 610 00:31:21,271 --> 00:31:24,231 ‫از نظر من که اینطوره. ‫الان پائولا کجاست؟ 611 00:31:24,232 --> 00:31:27,610 ‫- خونه. چرا؟ ‫میخوام باهاش حرف بزنم 612 00:31:28,236 --> 00:31:29,236 ‫باشه... 613 00:31:29,237 --> 00:31:31,447 ‫میتونی من رو هم تا خونه برسونی. 614 00:31:52,636 --> 00:31:54,762 ‫پائولا بیداری؟ 615 00:31:54,804 --> 00:31:55,554 ‫ਤੋਂ 616 00:31:55,555 --> 00:31:56,889 ‫بیا پایین تام با من اومده. 617 00:31:56,932 --> 00:31:58,265 ‫میخواد باهات حرف بزنه. 618 00:31:58,266 --> 00:32:00,267 ‫الان میام. 619 00:32:03,480 --> 00:32:05,773 ‫به ‫نظرم بهتره من برم به رم به اتاقم. خیلی خسته ام. 620 00:32:05,774 --> 00:32:08,025 ‫ازت میخوام که بمونی 621 00:32:08,026 --> 00:32:10,027 ‫من؟ واسه چی؟ 622 00:32:15,784 --> 00:32:16,450 ‫چی ‫شده؟ 623 00:32:16,451 --> 00:32:18,035 ‫من و فریتزی داریم به قراری با هم میذاریم. 624 00:32:18,036 --> 00:32:20,246 ‫به تو مربوط میشه. ‫- تام! 625 00:32:20,247 --> 00:32:22,289 ‫پائولا دوست داری با من ازدواج کنی؟ 626 00:32:22,332 --> 00:32:26,043 ‫فریتزی گفت اگه باهات ازدواج کنم ‫یه مزرعه ی خیلی بزرگ به من میده. 627 00:32:26,086 --> 00:32:28,212 ‫میخوام بدونم چقدر این احتمال وجود داره. 628 00:32:28,213 --> 00:32:31,674 ‫- مر - يائولا من... ‫- خب چی میگی؟ 629 00:32:32,884 --> 00:32:34,385 ‫خیلی ممنونم "تام"، ولی... 630 00:32:34,386 --> 00:32:36,554 ‫فکر نمیکنم اونقدرها اینجا بمونم..... 631 00:32:36,555 --> 00:32:38,931 ‫که این فرصت برات فراهم بشه. 632 00:32:38,974 --> 00:32:40,599 ‫شاید یه وقت دیگه. 633 00:32:40,600 --> 00:32:41,725 ‫پائولا 634 00:32:46,898 --> 00:32:49,024 ‫چی باعث شد که همچین کار احمقانه ای بکنی؟ 635 00:32:49,025 --> 00:32:50,359 ‫اگه یه مزرعه بخوام ‫خودم به دست ‫میارمش. 636 00:32:50,360 --> 00:32:52,361 ‫اگه بخوام با دخترت ازدواج کنم، این به خودم مربوط میشه. 637 00:32:52,362 --> 00:32:53,737 ‫تو ‫عمداً رابطه ی ما رو خراب کردی. 638 00:32:53,738 --> 00:32:55,239 ‫تو همیشه اون رو از خودت دور می.کنی 639 00:32:55,240 --> 00:32:56,782 ‫یکی از همین روزا ‫بالاخره اون رو از زندگی خودت... 640 00:32:56,783 --> 00:32:58,867 ‫...بیرونش میکنی ‫اون موقع خیلی بدتر میشه. 641 00:32:58,868 --> 00:33:02,538 ‫اون به من نیاز داره. ‫اگه بخوام هم نمیتونم از خودم دورش کنم. 642 00:33:02,539 --> 00:33:06,166 ‫واسه همین به خونه اومده ‫هرگز من رو ترک نمیکنه. 643 00:34:22,744 --> 00:34:24,662 ‫اون چراغ رو خاموش کن 644 00:34:33,630 --> 00:34:36,006 ‫این موقع شب، ‫تنهایی اینجا چیکار میکنی؟ 645 00:34:36,007 --> 00:34:38,967 ‫- خودت چیکار میکنی - زود از اینجا برو 646 00:34:39,010 --> 00:34:40,302 ‫نشنیدی گفتم از اینجا برو؟ 647 00:34:40,303 --> 00:34:42,888 ‫- چرا. ‫- چی از جون من میخوای؟ 648 00:34:42,931 --> 00:34:43,889 ‫هیچی 649 00:34:43,890 --> 00:34:47,601 ‫خیلی خوبه وقتی یه نفر رو میبینی که ‫ازت هیچی نمیخواد 650 00:34:50,855 --> 00:34:52,314 ‫همین جا اتفاق افتاد، درسته؟ 651 00:34:52,315 --> 00:34:54,817 ‫چه چیزی اتفاق افتاد؟ ‫- اون حادثه 652 00:34:54,818 --> 00:34:57,277 ‫- ازش خبر دارم. کی به تو گفته؟ 653 00:34:57,278 --> 00:35:00,114 ‫تام من ازش پرسیدم 654 00:35:00,281 --> 00:35:01,532 ‫چرا؟ 655 00:35:01,533 --> 00:35:03,617 ‫فقط میخواستم بدونم. 656 00:35:05,036 --> 00:35:07,079 ‫چرا وقتی گفتم برو، از اینجا نرفتی؟ 657 00:35:07,080 --> 00:35:10,040 ‫چون میخواستم تو رو بهتر بشناسم. 658 00:35:10,125 --> 00:35:12,167 ‫تو کم نمیاری، درسته؟ 659 00:35:12,210 --> 00:35:15,212 ‫شنیدم تو هم کم نمیاری 660 00:35:15,672 --> 00:35:17,214 ‫دختر جالبی هستی 661 00:35:17,215 --> 00:35:18,882 ‫بامزه و جالب هستی. 662 00:35:18,883 --> 00:35:22,010 ‫ممنون. ‫میخوای تا یه جا برسونمت؟ 663 00:35:22,011 --> 00:35:23,178 ‫خب کمک بزرگی میکنی 664 00:35:23,179 --> 00:35:26,515 ‫من رو تا مزرعه ی هالورسون برسون. 665 00:35:26,516 --> 00:35:27,933 ‫} ‫بسیار 666 00:35:48,455 --> 00:35:49,663 ‫اون پلیس که امروز باهاش بودی، 667 00:35:49,664 --> 00:35:52,666 ‫وقتی در مورد من ازش سوال کردی ‫چی بہت گفت؟ 668 00:35:52,667 --> 00:35:53,250 ‫هیچی 669 00:35:53,251 --> 00:35:55,627 ‫من پلیسها رو میشناسم. اون چی گفت؟ 670 00:35:55,628 --> 00:35:57,463 ‫گفت نباید زیاد توجه نشون بدم 671 00:35:57,464 --> 00:36:00,549 ‫تو زیاد بهش توجه نمیکنی آره؟ 672 00:36:00,550 --> 00:36:01,049 ‫نه 673 00:36:01,092 --> 00:36:03,135 ‫میدونی وارد چه قضیهای داری میشی؟ 674 00:36:03,178 --> 00:36:05,137 ‫چون فقط در صورتیکه الان از اینجا ...نری 675 00:36:05,180 --> 00:36:08,015 ‫متوجهش خواهی شد. 676 00:36:12,896 --> 00:36:14,772 ‫- "ادى"، خودتی؟ ‫اینطوری جلوی نور لامپ نمون 677 00:36:14,773 --> 00:36:16,523 ‫به راحتی میشه تو رو نشونه گرفت. 678 00:36:16,524 --> 00:36:19,860 ‫کجا بودی؟ ‫متوجه نشدم کی رفتی بیرون. 679 00:36:22,322 --> 00:36:24,907 ‫اه، خبر نداشتم. فکر کردم. 680 00:36:24,908 --> 00:36:26,617 ‫،جانی برو توی خونه 681 00:36:26,618 --> 00:36:28,994 ‫از اینجا برو. ‫تنهاش بذار! 682 00:36:28,995 --> 00:36:31,121 ‫برو توی خونه 683 00:36:39,255 --> 00:36:42,090 ‫حق با اونه. ‫شاید بهتر باشه که بری. 684 00:36:42,091 --> 00:36:44,510 ‫شاید هم بهتر باشه که برنگردی. 685 00:36:44,511 --> 00:36:45,177 ‫واسه چی؟ 686 00:36:45,220 --> 00:36:48,347 ‫چون من مرد مناسبی واسه تو نیستم. 687 00:36:48,556 --> 00:36:50,015 ‫اینطوری مغزت سوت میکشه بچه جون. 688 00:36:50,016 --> 00:36:53,185 ‫آرزو میکنی که ای کاش هرگز من رو نمیدیدی. 689 00:37:02,946 --> 00:37:05,197 ‫چیزی که گفتم رو فراموش نکن. 690 00:37:05,240 --> 00:37:07,115 ‫یادم میمونه. 691 00:37:11,746 --> 00:37:13,413 ‫چمدون هاش رو برداشت و برد داخل ماشین... 692 00:37:13,414 --> 00:37:15,290 ‫و وقتی که دیدمش ‫واقعاً داشت میرفت. 693 00:37:15,291 --> 00:37:18,043 ‫از ایشون پرسیدم که ‫چیزی هست که به شما بگم... 694 00:37:18,086 --> 00:37:18,919 ‫ولی جوابی نداد. 695 00:37:18,920 --> 00:37:20,212 ‫فقط سوار ماشین شد و رفت 696 00:37:20,255 --> 00:37:23,632 ‫- بسیار خب "رز". اون برمیگرده. ‫باشه خانم. 697 00:37:46,406 --> 00:37:49,116 ‫به این زودی برگشتی؟ ‫- بله مادر 698 00:37:49,117 --> 00:37:51,159 ‫نتونستی بری ‫مگه نه عزیزم؟ 699 00:37:51,160 --> 00:37:52,995 ‫نه مادر. 700 00:37:52,996 --> 00:37:56,039 ‫" ‫"بله مادر نه مادر 701 00:38:38,458 --> 00:38:41,126 ‫چی شده عزیزم؟ 702 00:38:42,295 --> 00:38:44,546 ‫چی شده؟ بابت حرفهام ناراحتی؟ 703 00:38:44,547 --> 00:38:46,840 ‫- معذرت میخوام ‫- نه واسه... 704 00:38:46,883 --> 00:38:49,551 ‫نمی دونم ...فریتزی 705 00:38:49,552 --> 00:38:50,218 ‫چی رو؟ 706 00:38:50,219 --> 00:38:54,264 ‫نمی تونم توضیح بدم. ‫فقط یهو گریه م گرفت، همین. 707 00:38:56,017 --> 00:38:56,850 ‫حتماً به خاطر توفان بوده. 708 00:38:56,851 --> 00:38:59,144 ‫از زمانی که بچه بودی از توفان میترسیدی 709 00:38:59,145 --> 00:39:02,272 ‫معمولاً اون موقع ها کنارت میخوابیدم. 710 00:39:02,774 --> 00:39:04,066 ‫الان حالت خوبه؟ 711 00:39:04,067 --> 00:39:05,192 ‫آره، خوبم. 712 00:39:05,193 --> 00:39:08,236 ‫اگه بخوای من میتونم... - نه، من راحتم. 713 00:39:08,237 --> 00:39:10,280 ‫باشه فردا با هم به لس آنجلس میریم... 714 00:39:10,365 --> 00:39:13,033 ‫و کمی خرید میکنیم ‫میریم سینما... 715 00:39:13,034 --> 00:39:15,702 ‫ولی من دلم نمیخواد. 716 00:39:16,204 --> 00:39:17,329 ‫حتماً باید بری؟ 717 00:39:17,330 --> 00:39:19,748 ‫آره نمیخوای من برم؟ ‫- نه. 718 00:39:19,749 --> 00:39:25,754 ‫خب... نمی دونم چی میخوام. 719 00:39:26,005 --> 00:39:29,967 ‫توفان تقریباً تموم ‫شده. ‫حالا دیگه میتونی بخوابی 720 00:39:33,137 --> 00:39:34,721 ‫شب بخیر عزیزم 721 00:39:34,722 --> 00:39:36,515 ‫شب بخیر فریتزی 722 00:39:48,444 --> 00:39:51,154 ‫ادی باز هم قهوه میخوری؟ 723 00:39:51,155 --> 00:39:53,281 ‫میرم برات بیارم. 724 00:39:53,282 --> 00:39:55,242 ‫این بیرون خیلی خوبه 725 00:39:55,284 --> 00:39:57,953 ‫حتماً خیلی پیر شدم که ‫اینجا دارم آفتاب میگیرم 726 00:39:57,954 --> 00:40:00,247 ‫از اول هم قرار بوده همین کار رو بکنی. 727 00:40:00,289 --> 00:40:01,039 ‫استراحت آفتاب گرفتن 728 00:40:01,040 --> 00:40:03,667 ‫اینطوری میتونی واسه هر چیزی ‫آمادگی پیدا کنی. 729 00:40:03,668 --> 00:40:06,586 ‫برگردی به لس آنجلس، ‫دوستات رو جمع کنی 730 00:40:06,587 --> 00:40:10,132 ‫حتماً از اینکه اینقدر نقش دایه رو واسه من ،داشتی، خسته شدی. 731 00:40:10,133 --> 00:40:12,884 ‫ما مدت زیادی با هم بودیم. 732 00:40:25,023 --> 00:40:26,523 ‫سلام! 733 00:40:31,237 --> 00:40:32,904 ‫- سلام دختر جون. ‫- سلام. 734 00:40:32,905 --> 00:40:33,780 ‫قهوه میخوری؟ 735 00:40:33,781 --> 00:40:34,990 ‫،جانی سه تا فنجون قهوه بیار 736 00:40:34,991 --> 00:40:37,159 ‫- "جانی" رو یادته؟ ‫- آره بادمه 737 00:40:37,160 --> 00:40:40,287 ‫به نظرم بابت حرفهایی که ‫دیشب به شما زدم... 738 00:40:40,329 --> 00:40:41,955 ‫باید از شما عذرخواهی کنم. 739 00:40:41,956 --> 00:40:42,956 ‫قهوه تون چطور باشه؟ 740 00:40:42,957 --> 00:40:44,416 ‫روش جالبی واسه عذرخواهی داری. 741 00:40:44,417 --> 00:40:46,668 ‫کم کم دارم یاد میگیرم 742 00:40:46,669 --> 00:40:48,420 ‫فقط برو و قهوه رو بیار 743 00:40:48,421 --> 00:40:49,838 ‫ببخشید. 744 00:40:49,839 --> 00:40:51,631 ‫خیلی بی ادبم. 745 00:40:56,596 --> 00:41:00,807 ‫- راحت به خونه رسیدی؟ ‫آره راحت رسیدم. 746 00:41:09,067 --> 00:41:12,235 ‫بشین. ‫. ممنون. 747 00:41:13,362 --> 00:41:16,615 ‫از خودت بگو! ‫- منظورت چیه؟ 748 00:41:16,616 --> 00:41:17,699 ‫چطور زندگی میکنی؟ چه کارهایی میکنی؟ 749 00:41:17,700 --> 00:41:20,368 ‫أه كار خاصی نمیکنم. ‫- از محیط اینجا خوشت میاد؟ 750 00:41:20,369 --> 00:41:22,412 ‫بهش عادت کردم، ‫وقتی کوچیک بودم با مادرم.... 751 00:41:22,413 --> 00:41:24,664 ‫از نیوجرسی به اینجا اومدیم. 752 00:41:24,665 --> 00:41:27,542 ‫پدرم به قاچاقچی الکل یه بود. اون کشته شد. 753 00:41:27,543 --> 00:41:30,378 ‫اون رو یادم نیست ‫- من یادمه. 754 00:41:30,379 --> 00:41:32,297 ‫می شناختیش؟ - آره. 755 00:41:32,298 --> 00:41:34,049 ‫با هم کار میکردیم. 756 00:41:34,050 --> 00:41:37,302 ‫- فریتزی رو هم میشناختی؟ از خیلی وقت پیش 757 00:41:37,303 --> 00:41:39,554 ‫توی مراسم ازدواج با پدرت... 758 00:41:39,555 --> 00:41:42,265 ‫حرف های قشنگی زد 759 00:41:42,266 --> 00:41:44,476 ‫بگو ببینم، ‫فریتزی اون موقعها چطور بود؟ 760 00:41:44,477 --> 00:41:47,104 ‫اون رو خوب نمیشناختم. 761 00:41:47,271 --> 00:41:50,482 ‫شما زیاد با هم خوب نیستید، درسته؟ 762 00:41:51,317 --> 00:41:54,861 ‫،باشه بیخیال ‫به من ربطی نداره. 763 00:41:55,822 --> 00:41:57,906 ‫ولی بہت ربط داره 764 00:41:57,907 --> 00:41:59,658 ‫چنین اشتباهی نکن دختر جون. 765 00:41:59,659 --> 00:42:02,869 ‫منظورم اون چیزی نیست که تو فکر میکنی. ‫نمیخواستم بہت تہمت بزنم. 766 00:42:02,870 --> 00:42:05,497 ‫بس کن ‫این حرفها سودی واسه تو نداره 767 00:42:05,498 --> 00:42:07,499 ‫من واسه سود و منفع ‫و یا واسه توبیخ شدن 768 00:42:07,500 --> 00:42:08,875 ‫...به اینجا نیومدم 769 00:42:08,876 --> 00:42:10,043 ‫کسی تو رو توبیخ نکرد. 770 00:42:10,086 --> 00:42:11,169 ‫کسی هم نمیتونه این کار رو بکنه. 771 00:42:11,212 --> 00:42:12,254 ‫فقط از این طرز مهمان نوازی شما 772 00:42:12,255 --> 00:42:13,463 ‫اصلاً خوشم نیومدم آقای بندیکس. 773 00:42:13,464 --> 00:42:14,297 ‫زیاد تند نرو 774 00:42:14,298 --> 00:42:15,757 ‫شاید بتونی به "جانی" زور بگی... 775 00:42:15,758 --> 00:42:18,260 ‫ولی من زیر بار حرف زور هیچکسی نمیرم. 776 00:42:18,261 --> 00:42:19,302 ‫سخت ‫نگیر نرو. 777 00:42:19,303 --> 00:42:23,765 ‫بی دعوت به اینجا اومدم ‫و همونطور هم برمیگردم. 778 00:42:47,790 --> 00:42:51,001 ‫- سلام عروس جوان. - سلام "تام". 779 00:42:52,044 --> 00:42:53,461 ‫- از من دلگیر هستی؟ ‫- البته که نه. 780 00:42:53,462 --> 00:42:54,838 ‫تنهای کاری بود که از دستت برمیومد. 781 00:42:54,839 --> 00:42:57,174 ‫زیاد مطمئن نیستم. ‫همیشه میخواستم یه مزرعه داشته باشم. 782 00:42:57,175 --> 00:42:59,176 ‫فقط نمیدونستم که آشپزی تو چطوره؟ 783 00:42:59,177 --> 00:43:01,052 ‫لیموناد؟ 784 00:43:01,053 --> 00:43:02,679 ‫آره لطفاً. 785 00:43:02,847 --> 00:43:05,056 ‫شاید بهتر بود اون پیشنهاد رو قبول میکردم. 786 00:43:05,558 --> 00:43:08,435 ‫اون شب در مزرعه ی هالورسون چیکار میکردی؟ 787 00:43:08,436 --> 00:43:10,020 ‫سرم توی کار خودم بود. 788 00:43:10,021 --> 00:43:10,604 ‫من هم همینطور. 789 00:43:10,646 --> 00:43:12,856 ‫داشتم توی بزرگراه گشت میدادم. 790 00:43:12,857 --> 00:43:15,025 ‫همون موقع که تو از اون ملک شخصی خارج شدی... 791 00:43:15,026 --> 00:43:16,860 ‫و به سمت شہر اومدی. 792 00:43:16,861 --> 00:43:19,529 ‫دیگه اونجا نرو 793 00:43:19,530 --> 00:43:20,780 ‫زیاد تند نرو نرو "تام". 794 00:43:20,781 --> 00:43:22,199 ‫خیلی جدی گفتم، پائولا. 795 00:43:22,200 --> 00:43:23,992 ‫معاشرت با آدمی مثل بندیکس... 796 00:43:23,993 --> 00:43:27,204 ‫به اون سادگیها که فکر میکنی نیست. 797 00:43:27,205 --> 00:43:28,705 ‫دارم میگم که ازش فاصله بگیر 798 00:43:28,706 --> 00:43:30,957 ‫و این چه ارتباطی به تو داره؟ 799 00:43:30,958 --> 00:43:33,752 ‫شاید هم نظرت در مورد اون مزرعه عوض شده؟ 800 00:43:33,753 --> 00:43:34,586 ‫بعد از همچین بحثی 801 00:43:34,629 --> 00:43:36,504 ‫باید میذاشتم خودت با افکارت کلنجار بشی 802 00:43:36,505 --> 00:43:39,466 ‫ولی بهتره اول یه چیزی بگم که لازمه تو بدونی. 803 00:43:39,467 --> 00:43:40,300 ‫من جلوت رو نمیگیرم 804 00:43:43,262 --> 00:43:45,430 ‫جسد همسرش رو آوردن پیش ما در بخشداری. 805 00:43:45,431 --> 00:43:47,182 ‫من دیدمش ‫حافظه ی خوبی هم دارم. 806 00:43:47,183 --> 00:43:49,643 ‫- می شناختیش؟ ‫- نه، آدم خاصی نبود. 807 00:43:49,685 --> 00:43:51,561 ‫ولی اولین بار که دیدمش 808 00:43:51,604 --> 00:43:53,063 ‫چهره ش توی ذهنم موند. 809 00:43:53,064 --> 00:43:56,358 ‫و روی اون تپه میخواستم بهت ‫بگم.... 810 00:43:56,651 --> 00:43:59,069 ‫تو خیلی بهش شباهت داری، پائولا 811 00:43:59,070 --> 00:44:02,364 ‫شبه ‫. خیلی شبیهش هستی. 812 00:44:04,450 --> 00:44:06,451 ‫آها. 813 00:44:10,331 --> 00:44:14,251 ‫ممنونم "تام". ‫از لطفی که به من کردی ممنونم. 814 00:44:14,669 --> 00:44:16,878 ‫نوشیدنی رو مهمون من هستی. 815 00:44:18,422 --> 00:44:20,257 ‫- سلام پائولا. - سلام ادى. 816 00:44:20,258 --> 00:44:23,301 ‫منتظر بودم که برگردی. 817 00:44:23,302 --> 00:44:24,052 ‫- ادى؟ ‫- بله. 818 00:44:24,053 --> 00:44:27,180 ‫الان چیزی رو میدونم که قبلاً نمیدونستم. 819 00:44:27,181 --> 00:44:29,015 ‫من هم یه چیزی رو میدونم ‫دلم برات تنگ شد. 820 00:44:29,016 --> 00:44:31,559 ‫خودم هم خیلی متحیر شدم ‫سوار شو. 821 00:44:31,560 --> 00:44:33,603 ‫بعد از رفتاری که تو و جانی با من داشتید. 822 00:44:33,604 --> 00:44:34,479 ‫فکر کنم نباید سوار بشم. 823 00:44:34,480 --> 00:44:37,023 ‫باشه قبول دارم که اشتباه کردم ‫متاسفم. 824 00:44:37,024 --> 00:44:39,150 ‫حالا سوار شو. 825 00:44:39,151 --> 00:44:40,318 ‫فکر نکنم دلش بخواد که سوار بشه. 826 00:44:40,319 --> 00:44:42,320 ‫فکر نمیکنم ربطی به تو داشته باشه. 827 00:44:42,321 --> 00:44:44,030 ‫میدونی یه چیزی خیلی جالبه. 828 00:44:44,031 --> 00:44:45,532 ‫تو آرزو میکنی یه اتفاقی رخ بده.... 829 00:44:45,533 --> 00:44:46,866 ‫بعد ‫واقعاً برات پیش میاد. 830 00:44:46,867 --> 00:44:48,910 ‫- مثل چی؟ ‫- مثل برخورد یه مشت توی صورتت 831 00:44:48,911 --> 00:44:50,036 ‫نه بابا! ‫از ماشین پیاده شو 832 00:44:50,037 --> 00:44:53,581 ‫- گوش کن پاسبان... ‫ادی، صبر کن. 833 00:44:53,582 --> 00:44:56,459 ‫چرا نظر خود دختره رو نمیپرسی؟ 834 00:44:57,795 --> 00:45:00,630 ‫پائولا میخوای باهاش بری؟ ‫- بله. 835 00:45:27,325 --> 00:45:29,492 ‫من نرده ها رو تعمیر میکنم 836 00:45:33,205 --> 00:45:36,708 ‫می دونم چرا اون روز اون رفتار رو داشتی 837 00:45:36,709 --> 00:45:37,667 ‫من رو از خودت دور کردی 838 00:45:37,668 --> 00:45:42,047 ‫من بهش شباهت دارم، درسته؟ 839 00:45:42,048 --> 00:45:43,089 ‫خیلی شبیهش هستم. 840 00:45:43,132 --> 00:45:44,049 ‫من از زنهای زرنگ خوشم نمیاد. 841 00:45:44,091 --> 00:45:47,052 ‫شاید بهتر باشه این بار هم زیاد اینجا نمونی. 842 00:45:47,053 --> 00:45:49,721 ‫اگه تو بخوای باشه 843 00:45:51,390 --> 00:45:54,184 ‫ولی نمیخوای برم مگه نه؟ 844 00:45:54,977 --> 00:45:58,438 ‫بیا بریم داخل. ‫توی خونه رو بهت نشون میدم 845 00:46:08,908 --> 00:46:11,826 ‫کی کارهای خونه رو انجام میده؟ ‫- جانی. 846 00:46:11,827 --> 00:46:14,579 ‫جانی! 847 00:46:14,580 --> 00:46:16,664 ‫کمی نامرتب هستش مگه نه؟ 848 00:46:16,665 --> 00:46:20,752 ‫روز خوبیه ‫بهتره بذاری خونه روشن بشه. 849 00:46:21,837 --> 00:46:25,382 ‫من دوست دارم نور خورشید رو بیرون از خونه احساس کنم. 850 00:46:26,675 --> 00:46:29,969 ‫فکر کنم حق با توئه ‫اینجا خیلی نامرتب هستش 851 00:46:32,932 --> 00:46:35,767 ‫انگار خیلی وقته که جانی ظرفها رو نشسته 852 00:46:35,851 --> 00:46:37,435 ‫آره. 853 00:46:40,147 --> 00:46:42,607 ‫خیلی آروم میخوابی، آره؟ 854 00:46:42,650 --> 00:46:44,109 ‫تو خیلی تیزبین ..هستی 855 00:46:44,110 --> 00:46:46,986 ‫آره، آروم میخوابم، ‫مثل یه گربه خودم رو جمع میکنم. 856 00:47:14,056 --> 00:47:15,974 ‫بهتره کمی کمک کنی. 857 00:47:15,975 --> 00:47:17,600 ‫باشه. 858 00:47:20,271 --> 00:47:21,980 ‫اونا خشاب هستن. ‫- میدونم. 859 00:47:21,981 --> 00:47:25,608 ‫ترسیدم یه موقع اون رو هم بندازی توی شومینه. 860 00:47:25,651 --> 00:47:26,985 ‫با خودت اسلحه حمل میکنی؟ 861 00:47:26,986 --> 00:47:29,529 ‫اگه بخوای میتونی جاروبرقی رو... 862 00:47:29,572 --> 00:47:30,280 ‫توی کابینت آشپزخونه پیدا کنی. 863 00:47:30,322 --> 00:47:33,658 ‫- معذرت میخولم. ‫- ایرادی نداره. 864 00:47:34,535 --> 00:47:36,202 ‫تو آدم عجیبی هستی. 865 00:47:36,203 --> 00:47:37,704 ‫هم میدونی خشاب اسلحه چه شکلیه... 866 00:47:37,705 --> 00:47:40,874 ‫و هم خیلی خوب اسب سواری می.کنی 867 00:47:41,959 --> 00:47:45,086 ‫اون زیرسیگاری رو هم ‫خیلی خوب خالی کردی. 868 00:47:47,173 --> 00:47:48,214 ‫زنها خیلی جالب هستن... 869 00:47:48,215 --> 00:47:49,591 ‫هرگز بہت نزدیک ،نمیشن، مگر زمانی که... 870 00:47:49,592 --> 00:47:51,968 ‫بذاری بیان داخل خونه ت ‫تا بتونی زیر نظر بگیریشون 871 00:47:52,011 --> 00:47:54,304 ‫نیازی نیست اون کار رو بکنی. 872 00:47:54,305 --> 00:47:57,140 ‫اولین دلیلش اینه که ‫من کارم رو از دست میدم. 873 00:47:57,141 --> 00:47:58,183 ‫نگران نباش "جانی"، 874 00:47:58,184 --> 00:48:01,102 ‫حقوق تو رو بهت میدم 875 00:48:01,270 --> 00:48:05,190 ‫پائولا بیا بریم بیرون اونجا هواش ..بهتره 876 00:48:08,486 --> 00:48:10,528 ‫من عاشق همین چیزا هستم ادی.... 877 00:48:10,571 --> 00:48:12,572 ‫تنها بودن در صحرا 878 00:48:12,573 --> 00:48:15,825 ‫زیر آسمون و در میون بوته های درمنه. 879 00:48:16,285 --> 00:48:19,120 ‫اینجا کسی با دید حقارت بہت نگاه نمیکنه 880 00:48:19,121 --> 00:48:20,663 ‫آره. ‫ترجمه شده توسط گروه پیشگام 881 00:48:20,664 --> 00:48:21,289 ‫قشنگه. 882 00:48:21,332 --> 00:48:22,790 ‫تو به اندازه ی من ازش خوشت نمیاد. 883 00:48:22,791 --> 00:48:25,084 ‫از چهره ت کاملاً مشخصه . انگار..... 884 00:48:25,127 --> 00:48:27,795 ‫داری به یه چیز دیگه فکر می.کنی 885 00:48:27,796 --> 00:48:31,216 ‫به چی فکر میکردی ادی؟ 886 00:48:31,217 --> 00:48:34,177 ‫آپارتمانهای اجاره ای و کوچه های باریک. 887 00:48:35,596 --> 00:48:39,307 ‫ادى، قبل از آشناییم با تو، چجور آدمی بودی؟ 888 00:48:39,558 --> 00:48:40,183 ‫یه آدم سرسخت. 889 00:48:40,184 --> 00:48:43,853 ‫نه منظورم مدتها قبل هستش حتی قبل از آشناییت با جانی 890 00:48:43,854 --> 00:48:45,271 ‫یه بچه بودم، مثل خودت. 891 00:48:45,272 --> 00:48:46,856 ‫وقتی بچه بودی کجا زندگی میکردی؟ 892 00:48:46,857 --> 00:48:49,859 ‫- در منطقه ی بروکلین. ‫- چجوری بودی؟ 893 00:48:49,860 --> 00:48:53,071 ‫راستش نمیدونم ‫مثل بقیه ی بچه ها 894 00:48:54,865 --> 00:48:56,449 ‫نه 895 00:48:57,535 --> 00:48:58,660 ‫کی با جانی آشنا شدی؟ 896 00:48:58,661 --> 00:49:01,454 ‫همسن تو بودم ‫شاید به سال بزرگتر بودم 897 00:49:01,455 --> 00:49:03,081 ‫در میدان "تایمز" کنار دستگاه فروش اتوماتیک غذا بودم... 898 00:49:03,082 --> 00:49:05,375 ‫حدوداً ساعت صبح روز شنبه بود. 899 00:49:05,376 --> 00:49:07,752 ‫من پولی نداشتم و اون چند دلار داشت. 900 00:49:07,753 --> 00:49:09,212 ‫با هم کمی صحبت کردیم. 901 00:49:09,213 --> 00:49:12,465 ‫در نهایت پول ساندویچ من رو داد. 902 00:49:12,675 --> 00:49:13,299 ‫و بعد؟ 903 00:49:13,300 --> 00:49:15,385 ‫اون شب باهاش به خونه رفتم. 904 00:49:15,386 --> 00:49:18,096 ‫بی خانمان شده بودم ‫و جایی برای استراحت نداشتم. 905 00:49:18,097 --> 00:49:19,931 ‫مادر پیرش در برونکس" یک خوابگاه داشت، 906 00:49:19,974 --> 00:49:22,350 ‫چند تا از اتاقهاش خالی بود. 907 00:49:22,351 --> 00:49:25,436 ‫از اون موقع با هم هستیم. 908 00:49:25,437 --> 00:49:27,063 ‫تو چطور 909 00:49:27,064 --> 00:49:29,983 ‫چطور وارد کار قاچاق شدم؟ 910 00:49:30,442 --> 00:49:32,485 ‫چه فرقی میکنه؟ 911 00:49:32,486 --> 00:49:34,028 ‫از طریق جانی. 912 00:49:34,029 --> 00:49:35,738 ‫نیویورک، "نوادا... 913 00:49:35,739 --> 00:49:38,825 ‫مدت زیادیه که با هم هستیم. 914 00:49:39,827 --> 00:49:41,744 ‫زمان خیلی زیادیه 915 00:49:41,954 --> 00:49:43,371 ‫کجا با اون دختر آشنا شدی؟ 916 00:49:43,372 --> 00:49:44,872 ‫- نیویورک یا نوادا؟ ‫"آنجلا" رو میگی؟ 917 00:49:44,873 --> 00:49:46,624 ‫در لاس وگاس باهاش آشنا شدم ‫چرا میپرسی؟ 918 00:49:46,625 --> 00:49:47,959 ‫همینطوری. ‫چی میخوای بدونی؟ 919 00:49:47,960 --> 00:49:49,752 ‫اینکه آیا باهاش خوشحال بودم؟ ‫- بله. 920 00:49:49,753 --> 00:49:51,170 ‫طوری در موردش حرف میزنی 921 00:49:51,171 --> 00:49:53,464 ‫که انگار فکر میکنی هنوز زنده است. 922 00:49:53,465 --> 00:49:54,090 ‫عذر میخوام. 923 00:49:54,091 --> 00:49:56,009 ‫توی زندگیم به حد کافی مشکل دارم. 924 00:49:56,051 --> 00:49:58,177 ‫نمی خواستم.... ‫- ایرادی نداره 925 00:49:58,178 --> 00:49:59,762 ‫این بار منظورم از مشکل، تو نبودی. 926 00:49:59,805 --> 00:50:01,389 ‫ادی! 927 00:50:01,390 --> 00:50:04,309 ‫- میاین غذا بخورین؟ ‫،آره میز رو واسه سه نفر بچین. 928 00:50:04,310 --> 00:50:07,895 ‫. سه نفر؟ ‫البته تو هم هنوز اینجا زندگی می 929 00:50:07,896 --> 00:50:09,856 ‫شک داشتم. 930 00:50:10,316 --> 00:50:11,190 ‫از من خوشش نمیاد. 931 00:50:11,191 --> 00:50:12,525 ‫قرار نیست اون از تو خوشش بیاد 932 00:50:12,526 --> 00:50:15,653 ‫قرار ‫ار هم نیست که دوستهای من رو اون انتخاب کنه. 933 00:50:15,654 --> 00:50:18,323 ‫خب دیگه ‫بریم ‫داخل. 934 00:50:23,704 --> 00:50:26,831 ‫پائولا؟ پائولا؟ 935 00:50:33,589 --> 00:50:35,131 ‫رو یادته؟ ‫مادرت هستم. 936 00:50:35,132 --> 00:50:37,634 ‫سلام فریتزی کی برگشتی؟ 937 00:50:37,635 --> 00:50:40,386 ‫دیشب آخر وقت. ‫فکر کردم خوابیدی. 938 00:50:40,387 --> 00:50:42,347 ‫آره، خواب بودم. 939 00:50:42,348 --> 00:50:44,515 ‫خب انگار از دیدنم زیاد خوشحال نشدی. 940 00:50:44,516 --> 00:50:45,892 ‫خب...غافلگیر شدم ‫من... 941 00:50:45,893 --> 00:50:48,561 ‫فکر نمیکردم تا فردا برگردی. 942 00:50:48,604 --> 00:50:49,896 ‫مرتب به نظر میای عزیزم 943 00:50:49,897 --> 00:50:50,855 ‫سرزنده و شاداب 944 00:50:50,856 --> 00:50:53,149 ‫دوست دارم تو رو مرتب و شیک ببینم. ‫کجا داری میری؟ 945 00:50:53,150 --> 00:50:56,361 ‫کجا میرم؟ نمیدونم ‫میرم ‫با ماشین دور بزنم. 946 00:50:56,362 --> 00:50:57,779 ‫شاید واسه یه روز به "وكاس" برم. 947 00:50:57,780 --> 00:50:59,572 ‫- صبحانه نمیخوری؟ ‫- گرسنه نیستم. 948 00:50:59,573 --> 00:51:02,784 ‫خب پس نرو. ‫ند روز میشه که ندیدمت. بشین. 949 00:51:02,785 --> 00:51:04,202 ‫بگو این چند روز کجاها بودی؟ 950 00:51:04,244 --> 00:51:05,536 ‫چیکار میکردی؟ 951 00:51:07,206 --> 00:51:08,873 ‫- الو؟ ‫- خدافظ فريتزي. 952 00:51:08,874 --> 00:51:10,500 ‫چند لحظه ‫صبر کن 953 00:51:10,501 --> 00:51:12,627 ‫پائولا؟ 954 00:51:12,628 --> 00:51:15,129 ‫الو؟ بله "مایک 955 00:51:15,172 --> 00:51:17,548 ‫من زود خودم رو میرسونم 956 00:51:17,549 --> 00:51:20,301 ‫تا اون موقع مشکلی پیش نمیاد. 957 00:51:40,572 --> 00:51:44,367 ‫آخر داستان چی میشه؟ ‫- نمیدونم 958 00:51:44,410 --> 00:51:47,203 ‫آخرین صفحه رو میخونم. 959 00:51:52,668 --> 00:51:54,085 ‫یه پایان شاد داره 960 00:51:54,086 --> 00:51:57,547 ‫همیشه همینطوره. ‫عاشق میشن و ازدواج میکنن. 961 00:51:57,548 --> 00:51:59,424 ‫پایان این داستان ‫زمانیه که عاشق همدیگه میشن 962 00:51:59,425 --> 00:52:02,552 ‫- آها. ‫اینطور نوشته 963 00:52:02,553 --> 00:52:05,680 ‫بخونش. ‫- باشه. 964 00:52:08,726 --> 00:52:10,852 ‫نیازی نبود افکارشان را بیان کنند. 965 00:52:10,853 --> 00:52:14,480 ‫او از چشمان دخترک ‫آنچه که میخواست را متوجه شد... 966 00:52:14,523 --> 00:52:17,483 ‫،دخترک عاشق او شده بود. 967 00:52:17,526 --> 00:52:20,278 ‫او را در آغوش گرفت 968 00:52:44,887 --> 00:52:47,930 ‫زود در رو ببند 969 00:52:52,436 --> 00:52:55,354 ‫امشب هوا خیلی خرابه. 970 00:52:56,231 --> 00:52:58,191 ‫میری بخوابی؟ 971 00:52:59,234 --> 00:53:00,860 ‫.o,T 972 00:53:03,906 --> 00:53:06,324 ‫نمیترسی که آب تو رو ببره؟ 973 00:53:06,366 --> 00:53:09,243 ‫توفان داره ملایمتر میشه فکر نمیکنم سیل بیاد. 974 00:53:09,286 --> 00:53:11,788 ‫- هنوز داره بارون میاد - نه توی کوهستان. 975 00:53:11,789 --> 00:53:13,289 ‫آب اصلی از اونجا میاد 976 00:53:13,290 --> 00:53:14,957 ‫آب رودخانه چند متر بالا اومده 977 00:53:14,958 --> 00:53:16,793 ‫شده "جانی"؟ ‫میترسی غرق بشی؟ 978 00:53:16,794 --> 00:53:19,504 ‫اگه جاده رو آب بگیره، ‫ممکنه امشب به خونه نرسه. 979 00:53:19,505 --> 00:53:21,798 ‫میتونه اینجا بمونه ‫- البته که میتونه 980 00:53:21,799 --> 00:53:24,091 ‫صبح ،زود همهی پلیسهای صحرا... 981 00:53:24,092 --> 00:53:25,426 ‫. این در رو میشکنن. 982 00:53:25,427 --> 00:53:28,179 ‫- خیلی حرف میزنی. باز هم کافی نیست. 983 00:53:28,180 --> 00:53:29,972 ‫فکر کردی میذارم که بی عقلی کنی ... 984 00:53:29,973 --> 00:53:33,476 ‫بهتر از اینه که تو بی عقلی کنی! 985 00:53:39,525 --> 00:53:40,483 ‫فکر کردی کجا داری میری؟ 986 00:53:40,526 --> 00:53:41,859 ‫- خونه. ‫- کتت رو در بیار. 987 00:53:41,860 --> 00:53:43,152 ‫جانی درست میگه ‫اگه جاده رو آب بگیره... 988 00:53:43,153 --> 00:53:44,529 ‫جانی اینجا به کسی دستور نمیده 989 00:53:44,571 --> 00:53:47,740 ‫درسته ادی. سعی نداشتم هیچ دستوری بدم. 990 00:53:47,741 --> 00:53:49,867 ‫فقط خواستم تو رو از دردسر دور کنم. 991 00:53:49,868 --> 00:53:51,369 ‫کتت رو در بیار. 992 00:53:51,370 --> 00:53:52,620 ‫شنیدی که ادی چی ‫گفت. 993 00:53:52,621 --> 00:53:55,498 ‫میخواد که اینجا بمونی. 994 00:53:56,834 --> 00:54:01,462 ‫اصلاً. شبیه اون نیستی ‫- اهمیتی داره؟ 995 00:54:01,755 --> 00:54:04,507 ‫یه جا یه چیزی اشتباه پیش رفت. 996 00:54:04,508 --> 00:54:05,132 ‫اشتباه؟ 997 00:54:05,133 --> 00:54:08,469 ‫که ‫مطمئن نیستم بتونم با تو کنار بیام. 998 00:55:00,856 --> 00:55:01,731 ‫من قانونی رو نقض کردم؟ 999 00:55:01,732 --> 00:55:02,732 ‫فقط پلاک خودرو قابل رویت نیست. 1000 00:55:02,733 --> 00:55:05,401 ‫چرا جلوی من رو گرفتی؟ ‫این هم بخشی از کارت هستش؟ 1001 00:55:05,402 --> 00:55:06,444 ‫دارم دور میزنم. 1002 00:55:06,486 --> 00:55:07,612 ‫اون روز جلوی داروخانه... 1003 00:55:07,613 --> 00:55:09,030 ‫... بہت که گفتم، پائولا. 1004 00:55:09,031 --> 00:55:10,072 ‫من گوش نمیدادم 1005 00:55:10,073 --> 00:55:13,284 ‫- حالا میخوای چیکار کنی؟ ‫- خودت بگو. 1006 00:55:13,327 --> 00:55:14,827 ‫همیشه میتونی به فریتزی خبر بدى. 1007 00:55:14,828 --> 00:55:17,204 ‫همیشه فکر میکردم بهترین راه برای رام کردن یک کره اسب... 1008 00:55:17,205 --> 00:55:18,623 ‫اینه که یک طناب بلند بهش ببندی. 1009 00:55:18,624 --> 00:55:20,750 ‫ولی کم کم دارم مردد میشم. 1010 00:55:20,751 --> 00:55:24,045 ‫فکر کنم هر اندازه که میتونستم ‫به تو طناب دادم. 1011 00:55:24,046 --> 00:55:26,088 ‫- تو میتونستی؟ ‫- آره من. 1012 00:55:26,089 --> 00:55:27,298 ‫داری دقیقاً شبیه فریتزی میشی. 1013 00:55:27,341 --> 00:55:28,925 ‫باید با اون همدست بشی. 1014 00:55:28,926 --> 00:55:29,759 ‫شاید همین کار رو کردم. 1015 00:55:29,760 --> 00:55:31,052 ‫پس میتونین دو نفری زندگی من رو خراب کنین. 1016 00:55:31,053 --> 00:55:33,429 ‫میتونی زندگیت رو راه ببری پائولا؟ میدونی داری چیکار میکنی؟ 1017 00:55:33,430 --> 00:55:35,890 ‫آره میدونم دارم چیکار میکنم. 1018 00:55:35,891 --> 00:55:38,517 ‫- ولی چرا؟ ‫- چون احساسم به من اینطور میگه. 1019 00:55:38,518 --> 00:55:41,938 ‫ولی مردی مثل بندیکس ‫یه قاچاقچی بدبخته 1020 00:55:41,939 --> 00:55:43,981 ‫اون فرقی با فریتزی نداره 1021 00:55:43,982 --> 00:55:48,986 ‫فقط اینکه باهوشتر بزرگتر و قویتره. 1022 00:55:49,154 --> 00:55:51,072 ‫و این اهمیتی داره؟ 1023 00:55:51,073 --> 00:55:52,823 ‫واسه من داره. 1024 00:55:52,824 --> 00:55:54,951 ‫پس دیگه حرفی نمیمونه 1025 00:55:54,952 --> 00:55:56,202 ‫فریتزی توی کازینو هستش؟ 1026 00:55:56,244 --> 00:55:57,536 ‫آره اون فکر میکنه من به "وگاس" رفتم. 1027 00:55:57,537 --> 00:55:59,789 ‫بهتره بری خونه ‫جاده خیلی خراب شده. 1028 00:55:59,790 --> 00:56:01,123 ‫اگه دنبالم ،بیای من ‫. ممنون. 1029 00:56:01,124 --> 00:56:03,250 ‫خودم میتونم به خونه برسم. ‫راهم رو بلدم. 1030 00:56:03,251 --> 00:56:06,504 ‫- خدافظ ‫"تام". ‫- خدافظ. 1031 00:56:22,354 --> 00:56:24,021 ‫بيا داخل 1032 00:56:25,107 --> 00:56:27,483 ‫بهای گناه 1033 00:56:27,526 --> 00:56:28,359 ‫...بسیار سنگینه 1034 00:56:28,402 --> 00:56:31,779 ‫ولی اصلاً مشخص نیست ‫امشب حالت چطوره، بدبخت؟ 1035 00:56:31,780 --> 00:56:33,030 ‫خیس و تشنه هستم. 1036 00:56:33,031 --> 00:56:35,157 ‫- میخوای نوشیدنی ‫- و سیگار 1037 00:56:35,158 --> 00:56:37,576 ‫ولی تو با دخترها جور نمیشی. 1038 00:56:37,577 --> 00:56:39,453 ‫دوست ندارم واسه این کار پول بگیرم. 1039 00:56:39,454 --> 00:56:41,205 ‫میخوام ‫همین جایگاه ساده رو حفظ کنم. 1040 00:56:41,206 --> 00:56:43,958 ‫یادم بنداز واسه کریسمس بہت یک بلوز پشمی بدم 1041 00:56:43,959 --> 00:56:45,376 ‫این خلاف قوانینه. 1042 00:56:47,504 --> 00:56:49,505 ‫واسه چی به دیدنم اومدی؟ 1043 00:56:49,506 --> 00:56:51,799 ‫سعی دارم اول خودم بفهمم. 1044 00:56:51,800 --> 00:56:54,510 ‫لازمه که من بهت بگم؟ 1045 00:56:54,845 --> 00:56:56,178 ‫५ 1046 00:56:56,179 --> 00:56:57,013 ‫تو فکرهات رو کردی. 1047 00:56:57,014 --> 00:56:58,389 ‫و دوست داری که دوباره بهت پیشنهاد بدم. 1048 00:56:58,390 --> 00:57:00,599 ‫ولی اونقدر جسور نیستی که این رو اقرار کنی. 1049 00:57:00,600 --> 00:57:02,935 ‫تو با بقیهی مردم این شهر فرقی نداری. 1050 00:57:02,936 --> 00:57:06,689 ‫تو هم به دنبال سهم خودت هستی فقط میخوای محترمانه بهش برسی 1051 00:57:06,732 --> 00:57:09,900 ‫- من واسه این اومدم؟ ‫- آره 1052 00:57:10,193 --> 00:57:14,113 ‫- احتمالش بود. ‫- باشه پس واسه چی اومدی؟ 1053 00:57:14,114 --> 00:57:16,991 ‫چند لحظه اینجا موندم تا کمی گرم بشم 1054 00:57:17,367 --> 00:57:19,410 ‫بدبخت خودتی فریتزی 1055 00:57:19,411 --> 00:57:20,703 ‫71. 1056 00:57:20,704 --> 00:57:21,704 ‫واسه چی به اینجا اومدی؟ 1057 00:57:21,705 --> 00:57:25,291 ‫واسه هر چی که بوده، ‫خودم بهش رسیدگی میکنم 1058 00:57:25,542 --> 00:57:26,083 ‫ 1059 00:57:26,084 --> 00:57:26,792 ‫ 1060 00:57:36,636 --> 00:57:38,679 ‫" ‫سلام "جانی" 1061 00:57:40,098 --> 00:57:41,307 ‫ادى هنوز بیدار نشده؟ 1062 00:57:41,308 --> 00:57:44,060 ‫نه هنوز خوابه 1063 00:57:45,187 --> 00:57:47,563 ‫اشکالی نداره اینجا بشینم و ‫نگاه کنم؟ 1064 00:57:47,606 --> 00:57:49,565 ‫من مشکلی ندارم. 1065 00:57:53,361 --> 00:57:55,696 ‫جانی؟ ‫- بله. 1066 00:57:55,697 --> 00:57:58,157 ‫تو از زندگی چی میخوای؟ 1067 00:57:58,158 --> 00:58:00,076 ‫خب همه دنبال یه چیزی هستن. 1068 00:58:00,077 --> 00:58:04,121 ‫پول، عشق، سفر، ‫کسب و ...کارشون 1069 00:58:04,164 --> 00:58:05,456 ‫تو چی میخوای؟ 1070 00:58:05,457 --> 00:58:06,707 ‫چرا میخوای بدونی؟ 1071 00:58:06,708 --> 00:58:09,627 ‫أه، من فقط كنجكاوم. 1072 00:58:09,628 --> 00:58:10,711 ‫تو همیشه با ادی هستی 1073 00:58:10,712 --> 00:58:12,463 ‫انگار تو همیشه با اون بودی. 1074 00:58:12,464 --> 00:58:16,300 ‫اما حتما بخشی از وجود تو ‫از اون جداست 1075 00:58:16,301 --> 00:58:17,343 ‫چی واسه خودت میخوای؟ 1076 00:58:17,344 --> 00:58:20,471 ‫چرا باید بخشی از وجودم از ادی جدا باشه؟ 1077 00:58:20,514 --> 00:58:22,640 ‫دو تا مرد نمیتونن توی یک زندگی باشن. 1078 00:58:22,641 --> 00:58:25,309 ‫این نظر توئه 1079 00:58:25,519 --> 00:58:27,937 ‫اگه از کا افتاده بشه ‫و یا ازدواج کنه چی میشه؟ 1080 00:58:27,938 --> 00:58:30,940 ‫از کار افتاده نمیشه و ازدواج هم نمیکنه 1081 00:58:30,941 --> 00:58:34,985 ‫- یه بار ازدواج کرده ‫- عاقبت خوبی براش نداشت. 1082 00:58:36,905 --> 00:58:39,490 ‫اون رو میشناختی؟ آنجلا رو میگم؟ 1083 00:58:39,491 --> 00:58:41,242 ‫.o,T 1084 00:58:41,243 --> 00:58:42,785 ‫هم باهاشون زندگی کردم. 1085 00:58:42,786 --> 00:58:45,579 ‫من ادى بندیکس رو مدتها ‫قبل از آشنائیش با آنجلا میشناختم... 1086 00:58:45,580 --> 00:58:48,499 ‫و مدتها بعد هم کنارش بودم و میشناسمش. 1087 00:58:48,542 --> 00:58:52,211 ‫و مدتها بعد از ترک اینجا ‫همچنان کنارش خواهم بود. 1088 00:58:52,212 --> 00:58:55,965 ‫ادی بندیکس داره وقتش رو ‫توی این قبرستون کاکتوسها هدر میده 1089 00:58:56,007 --> 00:58:56,966 ‫اون میخواد اینجا بمونه 1090 00:58:56,967 --> 00:58:58,259 ‫بعضی مردها نمیدونن چی میخوان 1091 00:58:58,260 --> 00:59:01,470 ‫مدتی دیوونگی میکنن ولی بعد سر عقل میان 1092 00:59:01,471 --> 00:59:04,265 ‫گاهی هم نمیان. 1093 00:59:04,266 --> 00:59:05,516 ‫من که شک دارم. 1094 00:59:05,559 --> 00:59:08,227 ‫یه روز تو رو ترک میکنه ‫خودت هم میدونی 1095 00:59:08,228 --> 00:59:10,354 ‫من رو ترک نمیکنه 1096 00:59:10,355 --> 00:59:11,188 ‫من خیلی به کارش میام 1097 00:59:11,189 --> 00:59:14,692 ‫- منظورت چیه؟ ‫- چرا از خودش نمیپرسی؟ 1098 00:59:15,694 --> 00:59:17,361 ‫جانی؟ ‫-بله؟ 1099 00:59:17,362 --> 00:59:21,490 ‫جانی، بیا با هم دوست باشیم. - شوخیت گرفته؟ 1100 00:59:21,491 --> 00:59:23,075 ‫شما ‫دو تا! 1101 00:59:23,076 --> 00:59:25,035 ‫چه خبر شده؟ 1102 00:59:25,287 --> 00:59:27,705 ‫فقط حرف میزدیم ‫- در مورد چی؟ 1103 00:59:27,706 --> 00:59:31,333 ‫- در مورد تو‫صبحانه برو نیمرو آماده کن 1104 00:59:33,503 --> 00:59:35,671 ‫باشه ادی 1105 00:59:40,093 --> 00:59:42,177 ‫چی شده دختر؟ 1106 00:59:42,178 --> 00:59:44,930 ‫جانی گفت که تو بزودی صحرا رو ترک می کنی. 1107 00:59:44,931 --> 00:59:47,433 ‫هر دوی شما. ‫- تو رو تحت فشار میذاره؟ 1108 00:59:47,434 --> 00:59:50,811 ‫- توی این کار خیلی مهارت داره. ‫- خب میخوای چیکار کنی؟ 1109 00:59:50,812 --> 00:59:52,730 ‫هنوز بهش فکر نکردم. 1110 00:59:52,731 --> 00:59:56,025 ‫اون سعی داره رابطه ی ما رو خراب کنه ‫اون از من متنفره 1111 00:59:56,026 --> 00:59:58,235 ‫فراموشش کن. 1112 00:59:58,236 --> 01:00:00,029 ‫ادى... 1113 01:00:00,572 --> 01:00:02,656 ‫اگه عاشقم ،هستی اون رو بیخیال شو. 1114 01:00:02,657 --> 01:00:05,075 ‫این حرفها فقط از تو بر میاد، مگه نه؟ 1115 01:00:05,076 --> 01:00:09,371 ‫من اول شروع نکردم. اون شروع کرد. 1116 01:00:09,915 --> 01:00:14,210 ‫ادى، من تو رو میخوام. ‫من عاشقت هستم. 1117 01:00:15,211 --> 01:00:18,297 ‫شاید جانی به اینجا تعلق نداره. 1118 01:00:18,506 --> 01:00:20,132 ‫و تو؟ 1119 01:00:20,133 --> 01:00:23,093 ‫کم کم دارم به صحرا علاقمند میشم 1120 01:00:23,762 --> 01:00:26,805 ‫و کم کم به چیزایی که ‫به صحرا مربوطه هم ‫علاقمند میشم. 1121 01:00:34,981 --> 01:00:35,731 ‫ 1122 01:00:36,816 --> 01:00:39,401 ‫ادی کی قراره از صحرا بریم؟ 1123 01:00:39,444 --> 01:00:40,819 ‫چی توی فکرته؟ 1124 01:00:40,820 --> 01:00:42,154 ‫اینکه به این زودیها برنمی گردیم، 1125 01:00:42,155 --> 01:00:45,282 ‫چون مشکلات متعددی ممکنه برامون پیش بیاد. 1126 01:00:45,283 --> 01:00:47,243 ‫هنوز هم واسه خودت اسم و رسمی داری. ‫ولی..... 1127 01:00:47,285 --> 01:00:50,329 ‫اگه بعد از یه شکست ناجور ‫کنار گذاشته ...بشی 1128 01:00:50,330 --> 01:00:51,455 ‫خب بگو. 1129 01:00:51,456 --> 01:00:52,539 ‫من و تو. 1130 01:00:52,540 --> 01:00:54,541 ‫هر دو میدونیم که تو هیچ هراسی نداشتی. 1131 01:00:54,542 --> 01:00:58,087 ‫اتفاق ناگواری که واسه تو پیش اومد ‫ممکنه واسه هر کسی رخ بده. 1132 01:00:58,129 --> 01:01:03,133 ‫ممکنه بعضی از رفقامون در لس آنجلس ‫منتظر باشن. 1133 01:01:03,677 --> 01:01:05,636 ‫شاید با خودشون فکر کنن که... 1134 01:01:05,637 --> 01:01:08,264 ‫شاید واسه این شروع مجدد مضطرب شدی. 1135 01:01:08,265 --> 01:01:11,642 ‫همونطور که خودت ،گفتی هر دو میدونیم ‫که این موضوع صحت نداره 1136 01:01:11,643 --> 01:01:12,559 ‫البته. 1137 01:01:12,560 --> 01:01:13,560 ‫فقط خواستم یادآوری کنم... 1138 01:01:13,561 --> 01:01:16,313 ‫باید مراقب باشی چون بد آوازه هستی. 1139 01:01:16,314 --> 01:01:19,275 ‫پونزده سال تلاش کردیم ‫تا به اینجا رسیدیم. 1140 01:01:19,276 --> 01:01:21,277 ‫نباید به این سادگی قیدش رو بزنیم. 1141 01:01:21,278 --> 01:01:24,488 ‫طی چند سال میتونیم بزرگترین گروه قاچاق در کشور رو..... 1142 01:01:24,531 --> 01:01:25,197 ‫... داشته باشیم. 1143 01:01:25,198 --> 01:01:26,824 ‫میتونی باهاش هر کاری که میخوای بکنی 1144 01:01:26,825 --> 01:01:30,035 ‫موقعیت، شخصیت، رابطه. 1145 01:01:30,036 --> 01:01:31,078 ‫"I ‫دیگه تمومه "جانی 1146 01:01:31,079 --> 01:01:32,955 ‫همه چی تمومه. ‫من کنار میکشم. 1147 01:01:32,956 --> 01:01:35,541 ‫- حتماً شوخیت گرفته! ‫نه کنار میکشم 1148 01:01:35,542 --> 01:01:38,502 ‫میخوام اینجا توی صحرا بمونم. 1149 01:01:40,296 --> 01:01:42,589 ‫ادی تو میترسی که برگردی درسته؟ 1150 01:01:42,590 --> 01:01:45,551 ‫واقعاً که اینطور فکر نمیکنی آره "جانی ‫"؟ 1151 01:01:45,552 --> 01:01:48,178 ‫-پس- ‫- مشکلی واسه تو پیش نمیاد. 1152 01:01:48,179 --> 01:01:51,348 ‫میخوای چیکار کنی؟ ‫یک ساعت طلا به من میدی؟ 1153 01:01:51,349 --> 01:01:53,392 ‫ساعت هم بد نیست. ‫بهش فکر نکرده بودم. 1154 01:01:53,393 --> 01:01:55,060 ‫- حالا گوش کن.... ‫سہمت رو بهت میدم. 1155 01:01:55,061 --> 01:01:57,521 ‫هر وقت بخوای میتونی بری 1156 01:02:01,609 --> 01:02:03,861 ‫باشه ادی. ‫هر طور که تو میخوای. 1157 01:02:03,862 --> 01:02:07,322 ‫ولی من هم نمیرم. اینجا با تو میمونم 1158 01:02:07,323 --> 01:02:10,367 ‫اصلاً نمیشه جانی ‫ازت میخوام که بری 1159 01:02:28,136 --> 01:02:30,971 ‫"چاکاوالا" شماره بیست و سه. 1160 01:02:54,871 --> 01:02:57,164 ‫فکر کردم رفتی. 1161 01:03:09,969 --> 01:03:12,262 ‫داری میری به کازینو؟ 1162 01:03:12,263 --> 01:03:13,764 ‫نه. 1163 01:03:18,061 --> 01:03:19,895 ‫حالت خوب نیست؟ 1164 01:03:19,896 --> 01:03:21,897 ‫من ..خوبم 1165 01:03:21,898 --> 01:03:23,899 ‫فکر کنم بهتره به گشتی توی روستا بزنم 1166 01:03:23,900 --> 01:03:26,485 ‫فکر نکنم همچین قصدی داشته باشی. 1167 01:03:29,114 --> 01:03:31,949 ‫راه رسیدن به اونا رو بلدی آره؟ 1168 01:03:32,492 --> 01:03:33,492 ‫مگه نه؟ جواب بده. 1169 01:03:33,493 --> 01:03:36,245 ‫بله فریتزی ‫میدونم چطور برم سراغشون 1170 01:03:36,788 --> 01:03:39,331 ‫فقط همین رو داری بگی؟ 1171 01:03:39,332 --> 01:03:41,291 ‫انتظار داری چی بگم؟ 1172 01:03:41,292 --> 01:03:45,546 ‫بله، صحت .داره نمیدونم از کجا فهمیدی ‫ولی صحت داره 1173 01:03:45,547 --> 01:03:46,797 ‫چرا؟ 1174 01:03:46,840 --> 01:03:49,049 ‫نمیدونم چرا عاشقش شدم. 1175 01:03:49,092 --> 01:03:50,092 ‫نباید عاشقش باشی. 1176 01:03:50,093 --> 01:03:52,136 ‫تو چیزی از عشق نمیدونی 1177 01:03:52,137 --> 01:03:54,805 ‫از نظر تو من در هیچ زمینه ای ‫چیزی نمیدونم 1178 01:03:57,684 --> 01:04:00,811 ‫اگه میدونستی ‫اگه میدونستم چی؟ 1179 01:04:01,563 --> 01:04:03,188 ‫اون آدم مناسبی نیست. 1180 01:04:03,189 --> 01:04:04,982 ‫میدونی من چه سختیهایی کشیدم.... 1181 01:04:04,983 --> 01:04:05,983 ‫تا تو رو به اینجا رسوندم؟ 1182 01:04:05,984 --> 01:04:08,110 ‫قبلاً برام تعریف کردی. ‫نه نگفتم 1183 01:04:08,111 --> 01:04:09,278 ‫فکر کردی دوست دارم اینجا زندگی کنم؟ 1184 01:04:09,279 --> 01:04:13,991 ‫فکر کردی از پت" و قاضی ‫و معدنچی های مست خوشم میاد؟ 1185 01:04:13,992 --> 01:04:15,951 ‫بعد از مرگ پدرت، ‫متوجه شدم که ریه هام.... 1186 01:04:15,952 --> 01:04:19,580 ‫...یه مشکلی دارن ‫قرار نبود زنده بمونم. 1187 01:04:19,747 --> 01:04:21,748 ‫ولی زنده موندم. 1188 01:04:21,749 --> 01:04:23,709 ‫فقط به خاطر تو. 1189 01:04:23,710 --> 01:04:26,253 ‫چون میخواستم چیزی رو برات فراهم کنم ‫که خودم هیچوقت نداشتم. 1190 01:04:26,254 --> 01:04:27,671 ‫و اون چیز ادی بندیکس .نبود 1191 01:04:27,672 --> 01:04:29,423 ‫فریتزی این اتفاقها پیش میاد. 1192 01:04:29,424 --> 01:04:31,467 ‫باید جلوش گرفته بشه. 1193 01:04:31,468 --> 01:04:32,301 ‫گوش کن پائولا 1194 01:04:32,302 --> 01:04:34,970 ‫قرار ‫نیست دیگه هیچوقت ادی بندیکس رو ببینی 1195 01:04:34,971 --> 01:04:37,681 ‫اگه توی این فکر هستی که از اون در بری بیرون 1196 01:04:37,682 --> 01:04:39,266 ‫بہتره بدونی که تلفن رو برمیدارم. 1197 01:04:39,267 --> 01:04:40,392 ‫و با دفتر کلانتر تماس میگیرم 1198 01:04:40,393 --> 01:04:43,061 ‫و قسم میخورم کاری کنم ‫که حکم بازداشت بندیکس رو صادر کنن. 1199 01:04:43,062 --> 01:04:43,729 ‫به چه جرمی؟ 1200 01:04:43,771 --> 01:04:45,230 ‫تو به این چیزا کاری نداشته باش 1201 01:04:45,231 --> 01:04:48,317 ‫یت هر کاری که بگم میکنه ‫تو هم همینطور. 1202 01:04:48,318 --> 01:04:50,986 ‫فریتزی اون منتظرمه ‫قراره برم پیشش. 1203 01:04:50,987 --> 01:04:51,987 ‫مدت زیادی باید صبر ‫کنه. 1204 01:04:51,988 --> 01:04:54,281 ‫- میاد اینجا دنبال ‫- خیلی دوست دارم بیاد. 1205 01:04:54,282 --> 01:04:55,324 ‫فریتزی بذار بهش تلفن بزنم. 1206 01:04:55,325 --> 01:04:57,201 ‫نباید بذاری بی اطلاع منتظرم بمونه. 1207 01:04:57,243 --> 01:04:57,868 ‫خبردار میشه 1208 01:04:57,911 --> 01:05:00,370 ‫و وقتی بفهمه ‫خیلی زود از این شهر میره 1209 01:05:00,371 --> 01:05:02,122 ‫نه، نمیره. 1210 01:05:02,165 --> 01:05:03,290 ‫من میگم که میره. 1211 01:05:03,291 --> 01:05:04,875 ‫دارم میگم که حق نداری اون رو ببینی ‫یا اینکه بهش تلفن ...بزنی 1212 01:05:04,876 --> 01:05:07,336 ‫با به هر طریقی بهش نزدیک بشی. 1213 01:05:07,337 --> 01:05:09,922 ‫در اون صورت ترجیح میدم مرگت رو ببینم 1214 01:05:10,965 --> 01:05:13,258 ‫مطمئنم که داری جدی میگی 1215 01:05:13,259 --> 01:05:17,054 ‫نیازی نیست که حکم بازداشتش رو صادر کنی. ‫من میرم بالا توی اتاقم. 1216 01:05:17,055 --> 01:05:20,933 ‫و تا زمان خروجش از شهر باید توی اتاقت بمونی. 1217 01:07:29,020 --> 01:07:30,020 ‫دیگه چند رو ‫گذشته. 1218 01:07:30,063 --> 01:07:31,438 ‫نمیتونی واسه همیشه اون رو حبس کنی. 1219 01:07:31,439 --> 01:07:33,273 ‫وقتی ادی بفهمه چه قصدی داریم ‫خیلی زود فرار میکنه 1220 01:07:33,274 --> 01:07:35,108 ‫من زیاد مطمئن نیستم. 1221 01:07:35,109 --> 01:07:36,443 ‫چون به نظرم.... 1222 01:07:56,255 --> 01:07:58,090 ‫الو. 1223 01:07:58,424 --> 01:08:00,592 ‫الو، من پائولا هستم. 1224 01:08:01,594 --> 01:08:02,677 ‫ادى؟ 1225 01:08:02,678 --> 01:08:04,638 ‫ادی، خودتی؟ 1226 01:08:05,765 --> 01:08:07,891 ‫جانی، توئی؟ 1227 01:08:08,059 --> 01:08:09,142 ‫لطفاً بذار با ادی صحبت کنم. 1228 01:08:09,143 --> 01:08:12,813 ‫من پائولا هستم. ‫نمیتونم زیاد حرف بزنم. 1229 01:08:14,732 --> 01:08:15,982 ‫صدای من رو میشنوی؟ 1230 01:10:03,883 --> 01:10:05,509 ‫- از اینجا برو. ‫- جانی، بذار بیام داخل. 1231 01:10:05,510 --> 01:10:08,553 ‫- باید با ادى حرف بزنم. ‫- اون نمیخواد تو رو ببینه 1232 01:10:08,554 --> 01:10:10,180 ‫حالا از اینجا برو و گرنه میکشمت 1233 01:10:10,223 --> 01:10:13,975 ‫یا برو یا همونجایی که ایستادی کشته میشی. 1234 01:10:43,840 --> 01:10:45,298 ‫صدای ماشین نبود؟ 1235 01:10:45,299 --> 01:10:48,093 ‫..آره اشتباه اومده بود. 1236 01:10:48,094 --> 01:10:50,554 ‫جدی؟ 1237 01:10:50,555 --> 01:10:52,597 ‫خواب بودم. 1238 01:10:52,598 --> 01:10:53,932 ‫- اون زنگ نزد؟ ‫- نه. 1239 01:10:53,933 --> 01:10:57,143 ‫کل مدت توی خونه بودم 1240 01:10:57,144 --> 01:10:59,229 ‫خیلی سرم درد میکنه 1241 01:10:59,230 --> 01:11:01,648 ‫- زیادی مشروب خوردی. ‫آره 1242 01:11:01,691 --> 01:11:03,358 ‫- باید زنگ میزد ‫- گوش کن ادی. 1243 01:11:03,359 --> 01:11:05,193 ‫گوش كن ‫اینقدر بهش فکر نکن 1244 01:11:05,194 --> 01:11:07,070 ‫مثل احمقها داری رفتار میکنی 1245 01:11:07,071 --> 01:11:09,656 ‫باید به کاری که در وگاس داری" .برسی ‫یه کار بزرگ 1246 01:11:09,657 --> 01:11:11,741 ‫کار عاقلانه اینه که همین حالا برگردی 1247 01:11:11,742 --> 01:11:12,951 ‫این مهمترین چیزه 1248 01:11:12,952 --> 01:11:14,160 ‫مطمئنی که باید این کار رو بکنم؟ 1249 01:11:14,161 --> 01:11:17,330 ‫- آره مطمئنم. ‫ولی این کار رو نمیکنم. 1250 01:11:17,498 --> 01:11:20,000 ‫میرم به شهر تا بفهمم ‫چه اتفاقی واسه اون دختر افتاده 1251 01:11:20,001 --> 01:11:20,917 ‫- دیوونه شدی؟ ‫- شاید. 1252 01:11:20,918 --> 01:11:22,252 ‫ولی کسی نمیتونه با من مثل بدبختها رفتار کنه 1253 01:11:22,295 --> 01:11:24,838 ‫ادی فراموشش ‫بی خیال شو. 1254 01:11:24,839 --> 01:11:26,089 ‫ادی تو نمیتونی به شهر بری 1255 01:11:26,132 --> 01:11:27,841 ‫این شهر رو فریتزی راه میبره 1256 01:11:27,884 --> 01:11:30,677 ‫کلانتر رو میفرسته سراغت 1257 01:11:30,678 --> 01:11:31,928 ‫خودت بگو. 1258 01:11:31,971 --> 01:11:33,930 ‫با من روراست نیستی. 1259 01:11:33,931 --> 01:11:34,931 ‫منظورت چیه؟ 1260 01:11:34,932 --> 01:11:36,933 ‫واسه دور کردن پائولا از من چیکار کردی؟ 1261 01:11:36,934 --> 01:11:39,019 ‫ادی داری اشتباه میکنی. 1262 01:11:39,020 --> 01:11:41,521 ‫توی شهر معلوم میشه. 1263 01:11:41,564 --> 01:11:43,815 ‫ادی این کار رو نکن 1264 01:11:53,659 --> 01:11:55,910 ‫- این اینجا چیکار میکنه؟ ‫- نمی دونم. 1265 01:11:55,911 --> 01:11:58,079 ‫مال اون زنی هستش که آدرس رو ‫درست نیومده بود 1266 01:11:58,080 --> 01:12:00,040 ‫- حتماً از دستش افتاده. ‫این دستکش پائولا هستش. 1267 01:12:00,082 --> 01:12:01,625 ‫خیلی ها از این دستکشهای چرمی دارن. 1268 01:12:01,626 --> 01:12:03,126 ‫ولی اسم اون روی دستکش نوشته شده. ‫چرا از اینجا رفت؟ 1269 01:12:03,127 --> 01:12:04,377 ‫ببين، ادى... ‫- چرا رفت؟ 1270 01:12:04,378 --> 01:12:05,670 ‫- دارم میگم... بگو! 1271 01:12:05,671 --> 01:12:07,714 ‫فقط سعی داشتم..... 1272 01:12:49,131 --> 01:12:50,674 ‫- سلام آقای بندیکس. 1273 01:12:50,675 --> 01:12:52,258 ‫همیشه دنبال دردسر هستی مگه نه؟ 1274 01:12:52,259 --> 01:12:54,678 ‫ين، من عجله دارم. ‫برگه ی جریمه رو بده تا برم 1275 01:12:54,679 --> 01:12:56,179 ‫- بیا بیرون ‫گفتم برگه ی جریمه رو بده. 1276 01:12:56,180 --> 01:13:00,225 ‫دیگه چی میخوای؟ ‫امضا میخوای یا پول نقد؟ 1277 01:13:00,226 --> 01:13:01,893 ‫- پیاده شو. ‫صبر کن 1278 01:13:01,894 --> 01:13:02,894 ‫داری از حد خودت فراتر میری 1279 01:13:02,895 --> 01:13:04,437 ‫میدونم دوست داری کارهات رو ‫به روش خودت انجام بدی، 1280 01:13:04,438 --> 01:13:07,691 ‫شرمنده که مجبورم این کار رو بکنم. 1281 01:13:09,110 --> 01:13:11,194 ‫باید احترام بیشتری واسه قانون قائل بشی. 1282 01:13:11,195 --> 01:13:14,322 ‫اصلاً به این فکر نمیکنی که شاید من ناراحت بشم. 1283 01:13:14,323 --> 01:13:18,159 ‫بهتره با من بیای ‫تا در این مورد حرف بزنیم. 1284 01:13:27,503 --> 01:13:30,547 ‫- سرحال شدی؟ - چی گفتی؟ 1285 01:13:30,548 --> 01:13:32,924 ‫وقتی به یک آدم ‫مست ‫از ماشن پیاده بشه... 1286 01:13:32,967 --> 01:13:34,175 ‫انتظار دارم به حرفم گوش بده. 1287 01:13:34,176 --> 01:13:37,512 ‫- خودت رو به خریت نزن ‫- کی مسته؟ 1288 01:13:37,513 --> 01:13:40,265 ‫تو. بلند شو راه برو 1289 01:13:40,266 --> 01:13:43,518 ‫نشون بده چقدر به هوش هستی 1290 01:13:43,894 --> 01:13:46,229 ‫ببین من باید از اینجا برم 1291 01:13:46,230 --> 01:13:48,064 ‫نمیدونم چی میخوای ولی اگه دنبال پولی... 1292 01:13:48,065 --> 01:13:49,065 ‫ہت میدم. 1293 01:13:49,066 --> 01:13:50,817 ‫انگار حرف از رشوه میزنی 1294 01:13:50,818 --> 01:13:52,777 ‫- چی میخوای؟ ‫هیچی 1295 01:13:52,778 --> 01:13:55,071 ‫فقط دوست دارم آدمای کله گنده رو ببینم. 1296 01:13:55,072 --> 01:13:56,072 ‫به خاطر پائولا داری حسادت میکنی. 1297 01:13:56,073 --> 01:13:57,574 ‫رو مقصر میدونی. ‫- اخفه شو 1298 01:13:57,575 --> 01:13:59,159 ‫- خیلی بیشعور هستی. - !گفتم خفه شو 1299 01:13:59,160 --> 01:14:00,535 ‫چرا اون رو هم بازداشت نمیکنی؟ 1300 01:14:00,536 --> 01:14:01,870 ‫اینطوری هم میتونی بهش نزدیک بشی. 1301 01:14:01,871 --> 01:14:03,413 ‫من دنبال بهانه نیستم. 1302 01:14:03,414 --> 01:14:04,414 ‫بهتره کارت رو سریع تر کنی... 1303 01:14:04,457 --> 01:14:05,874 ‫چون من دارم میرم به خونه ی اونا. 1304 01:14:05,875 --> 01:14:07,083 ‫- میخوام اون رو از اینجا ببرم. ‫- جدى؟ 1305 01:14:07,126 --> 01:14:08,418 ‫همین امشب. ‫اون هم با تو میاد؟ 1306 01:14:08,461 --> 01:14:11,838 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره 1307 01:14:13,507 --> 01:14:16,176 ‫آره، فکر کنم میاد. 1308 01:14:16,552 --> 01:14:18,053 ‫بندیکس، خوب گوش کن چی میگم. 1309 01:14:18,054 --> 01:14:20,430 ‫این قضیه قرار نیست مثل قضیه ی قبلی تموم بشه 1310 01:14:20,473 --> 01:14:22,265 ‫منظورت رو متوجه نمیشم 1311 01:14:22,266 --> 01:14:23,767 ‫اون شب چهره ت رو دیدم 1312 01:14:23,768 --> 01:14:25,435 ‫حافظه ی خوبی هم دارم. 1313 01:14:25,478 --> 01:14:26,561 ‫از اون یکی قسر در رفتی 1314 01:14:26,562 --> 01:14:27,937 ‫چون هیچ شاهدی وجود نداشت. 1315 01:14:27,938 --> 01:14:30,523 ‫و تو هم میتونی این چیزها رو درست کنی ‫ولی این بار نمیشه 1316 01:14:32,610 --> 01:14:33,818 ‫چون مهم نیست که کجا باشی، 1317 01:14:33,819 --> 01:14:36,404 ‫هر جا باشی میام و پیدات میکنم 1318 01:14:36,530 --> 01:14:39,491 ‫- حرفات تموم شد، آقای پلیس؟ ‫- نه. 1319 01:14:51,087 --> 01:14:53,880 ‫پس یادت میمونه؟ 1320 01:14:58,094 --> 01:15:00,678 ‫یادم میمونه. 1321 01:15:23,452 --> 01:15:25,120 ‫هر طور بود رفتی بیرون. 1322 01:15:25,121 --> 01:15:27,872 ‫با اینکه گفته بودم بیرون نری. ‫- بله. 1323 01:15:27,873 --> 01:15:30,625 ‫برو داخل 1324 01:15:33,546 --> 01:15:37,006 ‫پائولا نباید اون کار رو می کردی ‫ماشین من رو برداشتی. 1325 01:15:37,007 --> 01:15:39,175 ‫بشین. 1326 01:15:41,971 --> 01:15:44,347 ‫این همه وقت رفته بودی بیرون؟ 1327 01:15:44,348 --> 01:15:46,599 ‫نه من یک ساعت پیش رفتم. 1328 01:15:46,600 --> 01:15:48,476 ‫کجا رفته بودی؟ 1329 01:15:48,477 --> 01:15:50,603 ‫همینطوری چرخ میزدم. 1330 01:15:50,604 --> 01:15:52,689 ‫فکر کنم میدونی چه قصدی دارم. 1331 01:15:52,731 --> 01:15:55,525 ‫دیگه به دیدنش نمیرم ‫اگه بخوای میتونم بهت قول بدم 1332 01:15:55,526 --> 01:15:57,402 ‫اون هم نمیتونه قسر در بره 1333 01:15:57,403 --> 01:15:59,237 ‫پت قراره صبح بازداشتش کنه. 1334 01:15:59,238 --> 01:16:02,198 ‫کاریش نداشته باش ‫هر کاری که بگی میکنم 1335 01:16:06,370 --> 01:16:08,121 ‫کنه؟ 1336 01:16:12,626 --> 01:16:14,586 ‫بندیکس هستش. 1337 01:16:22,803 --> 01:16:24,971 ‫چه اتفاقی برات افتاده؟ 1338 01:16:25,222 --> 01:16:26,472 ‫- شما یک معاون به اسم "هانسون" دارین؟ ‫- بله. 1339 01:16:26,473 --> 01:16:28,141 ‫اگه آدم باهوشی باشه ‫دیگه از پلیس ،بودن کناره میگیره 1340 01:16:28,142 --> 01:16:29,893 ‫- اگه شما قانون شکنی..کنید ‫- خیلی داری کوتاهی می کنی. 1341 01:16:29,894 --> 01:16:32,145 ‫بندازش بیرون سر فرصت ‫کاری میکنم که نشانش رو ازش بگیرن. 1342 01:16:32,146 --> 01:16:34,230 ‫لا ‫هم از تو میخوام از خونه ی من بری بیرون. 1343 01:16:34,231 --> 01:16:35,273 ‫باشه خیلی سریع 1344 01:16:35,274 --> 01:16:36,941 ‫کتت رو بپوش ‫قراره با هم ازدواج کنیم. 1345 01:16:36,942 --> 01:16:39,444 ‫- ادى! ‫- آره یا نه؟ 1346 01:16:39,486 --> 01:16:41,529 ‫میرم کتم رو بپوشم. 1347 01:16:41,572 --> 01:16:43,114 ‫دستگیرش کن پت همین حالا دستگیرش کن. "پت". 1348 01:16:43,115 --> 01:16:46,743 ‫باید حکم داشته باشم. ‫قانون قانونه. 1349 01:16:46,744 --> 01:16:49,120 ‫خب، به جرم مظنون ،بودن بازداشتش کن. 1350 01:16:49,121 --> 01:16:50,830 ‫خودت گفتی که میتونی ‫پرونده ی مرگ همسرش رو... 1351 01:16:50,831 --> 01:16:51,956 ‫...دوباره باز کنی 1352 01:16:51,957 --> 01:16:53,750 ‫- مدارک جدید. ‫- من هیچوقت همچین حرفی نزدم 1353 01:16:53,751 --> 01:16:54,792 ‫هیچوقت نمیدونی که کی باید کنار بکشی؟ 1354 01:16:54,793 --> 01:16:55,960 ‫..نه ‫این مرد احمق نیست. 1355 01:16:55,961 --> 01:16:57,921 ‫اون میدونه ادی بندیکس چه آدمیه ‫نمیتونم فریتزی. 1356 01:16:57,963 --> 01:16:59,839 ‫تو خیلی کارهای دیگه ای کردی که ‫نمیتونستی انجامشون بدی. 1357 01:16:59,840 --> 01:17:01,216 ‫یه بار دیگه هم این کار رو بکن. 1358 01:17:01,217 --> 01:17:02,383 ‫- من آماده ام. ‫- پائولا! 1359 01:17:02,384 --> 01:17:03,760 ‫فایده ای نداره فریتزی ‫- پائولا، عزیزم. 1360 01:17:03,761 --> 01:17:05,803 ‫من دیگه بچه نیستم. ‫می دونم چی میخوام. 1361 01:17:05,804 --> 01:17:07,430 ‫گوش کن ‫اون واسه تو مناسب نیست. 1362 01:17:07,431 --> 01:17:09,515 ‫اون یه کلاهبردار پست فطرت هستش ‫- بیا بریم دختر. 1363 01:17:09,516 --> 01:17:10,391 ‫به کلاهبردار پست 1364 01:17:10,392 --> 01:17:12,268 ‫ببین من سعی دارم درست رفتار کنم ‫دارم عضو این خانواده میشم. 1365 01:17:12,269 --> 01:17:14,145 ‫- برو همنوع خودت رو پیدا کن ‫- یعنی امثال تو رو؟ 1366 01:17:14,146 --> 01:17:15,563 ‫- ادى! ‫- خودش شروع کرد. 1367 01:17:15,606 --> 01:17:16,272 ‫آره خودم خواستم. 1368 01:17:16,273 --> 01:17:17,982 ‫ولی درست میگه فریتزی تو هم مثل اونی. 1369 01:17:17,983 --> 01:17:19,776 ‫من هم همینطور ‫چون دختر تو هستم. 1370 01:17:19,777 --> 01:17:21,569 ‫دیگه به بچه مدرسه ای ساده نیستم. 1371 01:17:21,612 --> 01:17:23,738 ‫،پائولا عزیزم تو نمیدونی ‫چه چیزی در انتظارته 1372 01:17:23,739 --> 01:17:25,156 ‫چطور ممکنه تو بدونی که ‫از کنار اون بودن 1373 01:17:25,157 --> 01:17:26,699 ‫...چه حسی پیدا میکنم؟ 1374 01:17:26,700 --> 01:17:29,577 ‫بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنی میدونم. 1375 01:17:29,578 --> 01:17:31,829 ‫حالا خیلی محترمانه میگم. 1376 01:17:31,830 --> 01:17:33,623 ‫- تنهاش بذار. ‫نمیتونم 1377 01:17:33,666 --> 01:17:36,209 ‫هر چی که بخوای بهت میدم ‫- من اون رو میخوام 1378 01:17:36,252 --> 01:17:39,504 ‫ببین فریتزی، سعی دارم تو رو متقاعد کنم. 1379 01:17:39,505 --> 01:17:41,923 ‫من یک مرد تنها هستم. تموم زندگیم تنها بودم. 1380 01:17:41,966 --> 01:17:45,009 ‫همیشه به دنبال این بودم که تنها نباشم. 1381 01:17:45,010 --> 01:17:47,553 ‫بریم. ‫ادى. 1382 01:17:48,097 --> 01:17:49,681 ‫ادی باید تنهایی باهات حرف بزنم 1383 01:17:49,723 --> 01:17:51,307 ‫هر چیزی که میخوای بگی ‫جلوی من بگو. 1384 01:17:51,308 --> 01:17:54,185 ‫گوش کن پائولا من از ابتدای کارش ‫اون رو میشناختم. 1385 01:17:54,186 --> 01:17:56,479 ‫من و اون... ‫K 1386 01:17:56,480 --> 01:17:57,855 ‫بگو فریتزی 1387 01:17:57,856 --> 01:17:59,023 ‫اون قبلاً واسه پدرت کار میکرد 1388 01:17:59,024 --> 01:18:01,859 ‫همون موقع بود که ‫خیانت کردن به مردم رو شروع کرد. 1389 01:18:01,860 --> 01:18:03,111 ‫اون رو چقدر خوب میشناسی فریتزی؟ 1390 01:18:03,112 --> 01:18:04,570 ‫تو فکر میکنی اون یه آدم خاص هستش آره؟ 1391 01:18:04,571 --> 01:18:06,406 ‫ولی اینطور نیست. ‫اون رو چقدر خوب میشناسی؟ 1392 01:18:06,407 --> 01:18:09,492 ‫اونقدر میشناسم که بدونم ‫واسه تو مناسب نیست. 1393 01:18:09,493 --> 01:18:10,576 ‫یالا بهش بگو فریتزی 1394 01:18:10,577 --> 01:18:11,995 ‫فکر میکنی جرات ندارم بهش بگم، آره؟ 1395 01:18:11,996 --> 01:18:14,289 ‫فکر نمیکنم چیزی رو عوض کنه. ‫بیا بریم پائولا. 1396 01:18:14,290 --> 01:18:16,416 ‫نه صبر ‫كن. 1397 01:18:16,792 --> 01:18:19,961 ‫میخوام داستان تو و ادی رو بدونم. 1398 01:18:21,588 --> 01:18:22,297 ‫باشه. 1399 01:18:22,298 --> 01:18:24,465 ‫همینطور که الان تو رو میخواد، ‫قبلا من رو میخواست 1400 01:18:24,466 --> 01:18:27,260 ‫آره حتی به من هم قول ازدواج داد. 1401 01:18:28,012 --> 01:18:30,221 ‫خب، حالا فهمیدی. ‫این باید برات کافی باشه. 1402 01:18:30,222 --> 01:18:33,433 ‫نه کافی نیست ‫واسه من کفایت نمیکنه 1403 01:18:33,434 --> 01:18:35,643 ‫بقیه ی ماجرا رو هم بگو. ‫بگو چطور شد که از پیشت رفتم. 1404 01:18:35,769 --> 01:18:38,062 ‫البته، بهش میگم. 1405 01:18:38,397 --> 01:18:40,690 ‫اون فهمید که من باید به اینجا بیام 1406 01:18:40,691 --> 01:18:41,649 ‫به صحرا. 1407 01:18:41,692 --> 01:18:43,401 ‫این یعنی پزشک و هزینه هاش 1408 01:18:43,402 --> 01:18:45,069 ‫شاید واسه چندین سال. 1409 01:18:45,070 --> 01:18:46,404 ‫پس لا ‫رو تنها گذاشت. 1410 01:18:46,447 --> 01:18:47,697 ‫درست همونطور که ‫وقتی به تو نیاز نداشته باشه. 1411 01:18:47,698 --> 01:18:49,657 ‫تو رو هم تنها میذاره. 1412 01:18:49,658 --> 01:18:50,491 ‫این داستان خودشه. 1413 01:18:50,492 --> 01:18:52,493 ‫در تمام ،زندگیش ‫از همین روش استفاده کرده 1414 01:18:52,494 --> 01:18:54,579 ‫با یک انگیزه ی مشابه 1415 01:18:59,585 --> 01:19:01,711 ‫حرفم رو باور نمیکنی، مگه نه؟ 1416 01:19:01,754 --> 01:19:04,213 ‫هیچکدوم از حرفام رو باور نمی کنی. 1417 01:19:04,214 --> 01:19:05,340 ‫نه باور نمیکنم. 1418 01:19:05,341 --> 01:19:06,924 ‫مطمئنم تمام تلاشت رو می.کنی 1419 01:19:06,925 --> 01:19:09,886 ‫تا من رو از اون دور نگه داری 1420 01:19:09,887 --> 01:19:13,556 ‫میخوای دلیلش رو بہت بگم، فریتزی؟ 1421 01:19:13,557 --> 01:19:14,432 ‫نه. 1422 01:19:14,433 --> 01:19:16,517 ‫حالا از اینجا برو ‫هر دو تون برین. 1423 01:19:32,868 --> 01:19:35,244 ‫فریتزی من 1424 01:19:35,829 --> 01:19:37,705 ‫اون رفت 1425 01:19:37,873 --> 01:19:40,416 ‫نوزده سال زحمت..... 1426 01:19:41,251 --> 01:19:43,753 ‫فریتزی اگه کاری از دستم برمیومد... 1427 01:19:43,796 --> 01:19:45,713 ‫برات انجام میدادم. 1428 01:19:47,007 --> 01:19:48,883 ‫نوزده سال... 1429 01:19:48,884 --> 01:19:51,386 ‫به همین سادگی 1430 01:20:00,187 --> 01:20:02,730 ‫کجا میریم؟ - به وگاس. 1431 01:20:02,731 --> 01:20:04,440 ‫بعدش برمیگردیم به اینجا 1432 01:20:04,441 --> 01:20:07,235 ‫امیدوارم دیگه هیچوقت اینجا رو نبینم. 1433 01:20:07,236 --> 01:20:09,362 ‫چی باعث شد نظرت عوض بشه؟ 1434 01:20:09,363 --> 01:20:10,571 ‫- تام؟ ‫- ساکت شو. 1435 01:20:10,572 --> 01:20:11,906 ‫ادى، منظور بدی نداشتم. 1436 01:20:11,907 --> 01:20:13,991 ‫میدونم چه منظوری داشتی. دیگه حرفش رو هم نزن 1437 01:20:13,992 --> 01:20:16,285 ‫ادی با من اینطوری حرف نزن 1438 01:20:16,286 --> 01:20:17,537 ‫من قراره همسرت بشم. 1439 01:20:17,538 --> 01:20:20,456 ‫اگه لازم باشه بقیه ی عمرم رو در کنارت مبارزه میکنم 1440 01:20:20,457 --> 01:20:23,251 ‫معذرت میخوام. ‫کمی عصبی هستم. 1441 01:20:23,252 --> 01:20:26,087 ‫ایرادی نداره ادی 1442 01:20:26,880 --> 01:20:29,507 ‫رابطه ی تو و اون چی میشه؟ 1443 01:20:29,508 --> 01:20:31,634 ‫- اون پلیسه ،تام. 1444 01:20:31,635 --> 01:20:34,971 ‫- من پیش تو هستم ادی این هیچ مفهومی نداره 1445 01:20:34,972 --> 01:20:38,474 ‫توی سرت چی ن گذره؟ به چی فکر میکنی؟ 1446 01:20:38,475 --> 01:20:41,894 ‫فکر میکنی که شاید اشتباه کرده باشی؟ 1447 01:20:41,895 --> 01:20:43,813 ‫نه همچین فکری نمیکنم. 1448 01:20:43,814 --> 01:20:47,692 ‫خب کسی نمیتونه من رو قال بذاره 1449 01:20:50,070 --> 01:20:51,737 ‫ادی، نگاه کن. 1450 01:20:57,619 --> 01:20:58,453 ‫ادی من رو هم با خودتون ببرید. 1451 01:20:58,454 --> 01:20:59,704 ‫برو کنار وگرنه دستت رو لای شیشه قطع میکنم 1452 01:20:59,705 --> 01:21:01,414 ‫تو که نمیخوای من رو ‫سرگردون در صحرا تنها بذاری؟ 1453 01:21:01,415 --> 01:21:04,667 ‫برو پی کارت ‫- حداقل من رو تا وگاس برسون. 1454 01:21:04,668 --> 01:21:06,002 ‫اینجا دیوونه میشم 1455 01:21:06,003 --> 01:21:08,171 ‫ادی تا ایستگاه قطار برسونش 1456 01:21:08,172 --> 01:21:10,214 ‫بهتره که اینجا کار ناتمومی نداشته باشیم. 1457 01:21:10,215 --> 01:21:11,841 ‫آره ممکنه مزرعه رو به آتیش بکشه... 1458 01:21:11,842 --> 01:21:14,051 ‫و واسه من هزینه بتراشه ‫سوار شو، کار ناتموم. 1459 01:21:14,052 --> 01:21:16,095 ‫یه چمدون هم کنار جاده دارم. 1460 01:21:16,096 --> 01:21:18,139 ‫خب بیارش 1461 01:21:20,350 --> 01:21:22,768 ‫امیدوارم هیچوقت کارت با من تموم نشه. 1462 01:21:22,811 --> 01:21:23,603 ‫- نمیخوای؟ ‫- نه. 1463 01:21:23,604 --> 01:21:26,564 ‫متنفرم از اینکه نیمه شب ‫توی یک جاده ی صحرایی تنها بمونم. 1464 01:21:26,565 --> 01:21:29,984 ‫به خاطر نگه داشتنش ضرری نداره 1465 01:21:30,819 --> 01:21:34,530 ‫شاید بد نباشه خودت رانندگی کند ‫بشین. 1466 01:21:46,627 --> 01:21:49,003 ‫یه دونه هم به من بده. 1467 01:21:51,715 --> 01:21:55,760 ‫تموم شده ‫کنار اولین فروشگاه توقف کن 1468 01:22:10,651 --> 01:22:13,194 ‫الان برمی گردم. 1469 01:22:32,047 --> 01:22:35,216 ‫پس جایزه ی بزرگ رو برنده شدی آره؟ 1470 01:22:35,217 --> 01:22:35,883 ‫واقعاً جانی؟ 1471 01:22:35,926 --> 01:22:38,511 ‫پس واقعاً میخوای این کار رو بکنی. 1472 01:22:38,512 --> 01:22:40,680 ‫میخوای باهاش ازدواج کنی. 1473 01:22:40,681 --> 01:22:42,139 ‫اون از کارش کنار نمیکشه ‫خودت هم میدونی 1474 01:22:42,140 --> 01:22:45,142 ‫میدونم. ‫اون گفت که داره برمیگرده 1475 01:22:45,143 --> 01:22:45,851 ‫کسی به حرف من گوش نداد. 1476 01:22:45,852 --> 01:22:49,897 ‫واسه اینکه تام هانسون اون رو کتک زده ‫خیلی عصبانی شده. 1477 01:22:49,898 --> 01:22:50,648 ‫جدی؟ 1478 01:22:50,691 --> 01:22:53,067 ‫میبینی، وقتی من نباشم این اتفاقها پیش میاد. 1479 01:22:53,068 --> 01:22:56,362 ‫از پسش بر میاد ‫- شرط میبندی؟ 1480 01:23:05,831 --> 01:23:06,872 ‫بفرمائید. 1481 01:23:06,873 --> 01:23:08,457 ‫معمولاً کسی سیگار درجه یک نمیگیره، 1482 01:23:08,458 --> 01:23:11,669 ‫ولی میدونستم یه دونه برام مونده. 1483 01:23:12,462 --> 01:23:14,130 ‫چی ‫شده؟ 1484 01:23:14,131 --> 01:23:16,340 ‫جانی چیزی گفته؟ 1485 01:23:21,597 --> 01:23:22,513 ‫لطفاً یه فنجون قهوه 1486 01:23:22,514 --> 01:23:25,057 ‫خب من هم کمی گرسنه هستم 1487 01:23:25,058 --> 01:23:28,060 ‫اینطوری تمام شب رو اینجا معطل میشیم. 1488 01:23:29,229 --> 01:23:32,231 ‫باشه چند تا همبرگر واسه ما بیار. 1489 01:23:32,232 --> 01:23:33,107 ‫بیاین بریم اون پشت. 1490 01:23:33,108 --> 01:23:36,402 ‫چی شده رفیق؟ ‫هم سطح شما نیستیم؟ 1491 01:23:36,403 --> 01:23:38,195 ‫هی از ما خوشت نمیاد؟ 1492 01:23:38,196 --> 01:23:40,823 ‫گفتم از ما خوشت نمیاد؟ 1493 01:23:40,824 --> 01:23:42,491 ‫نه ‫خوشم نمیاد. 1494 01:23:42,492 --> 01:23:45,453 ‫از نوع حرف زدنت خوشم نیومد... 1495 01:23:45,871 --> 01:23:49,624 ‫- بشین و خفه شو. ‫- داشتم شوخی میکردم. 1496 01:23:52,252 --> 01:23:53,794 ‫ܘ. 1497 01:23:56,298 --> 01:23:58,591 ‫خب بچه ها بشینین 1498 01:23:58,592 --> 01:23:59,759 ‫کار بی رحمانه ای کردی 1499 01:23:59,760 --> 01:24:02,303 ‫کسی مجبورش نکرده بود دهنش رو باز کنه 1500 01:24:02,304 --> 01:24:03,971 ‫"1 ‫فکر نمیکردی جانی" اسلحه داشته باشه؟ 1501 01:24:03,972 --> 01:24:07,266 ‫اه ادی همیشه یه برگ برنده داره ‫یه اسلحه. یعنی من. 1502 01:24:07,267 --> 01:24:11,103 ‫تکنیک خاصی واسه آروم کردن آدمای عاقل بلده. 1503 01:24:11,104 --> 01:24:14,231 ‫یاد موقعی افتادم که ‫مسئول تقسیم پاسورهای بازی ۲۱، 1504 01:24:14,232 --> 01:24:17,193 ‫سعی کرد برگهای علامتدار به آنجلا بده، ‫یادته ادی؟ 1505 01:24:19,071 --> 01:24:20,404 ‫یک هفته بعد همسرش که بیوه شده ‫بود... 1506 01:24:20,447 --> 01:24:23,741 ‫چند هزار دلار رو با پست سفارشی دریافت کرد 1507 01:24:23,742 --> 01:24:26,035 ‫اون مرد بچه هم داشت، ادی؟ ‫من یادم نیست. 1508 01:24:26,036 --> 01:24:28,037 ‫از این حرفها چه منظوری داری؟ ‫هیچی 1509 01:24:28,080 --> 01:24:30,289 ‫همهش حقیقته، مگه نه؟ ‫- بلند شو برو 1510 01:24:30,290 --> 01:24:32,083 ‫- بلند شو برو. ‫- نه، من میخوام بمونه. 1511 01:24:32,125 --> 01:24:33,250 ‫چرا؟ ‫- میخوام بیشتر بفهمم. 1512 01:24:33,251 --> 01:24:34,335 ‫چی رو بفهمی؟ ‫- در مورد تو 1513 01:24:34,336 --> 01:24:35,753 ‫تو من رو همینجوری که هستم خواستی 1514 01:24:35,754 --> 01:24:37,880 ‫جانی، اینجا آخر خط واسه توئه. 1515 01:24:37,923 --> 01:24:38,881 ‫بقیه ی راه رو تنها میریم. 1516 01:24:38,924 --> 01:24:40,174 ‫نه ،ادی، به حد کافی.. 1517 01:24:40,175 --> 01:24:42,426 ‫توی یک شب من رو تنها گذاشتی ‫دیگه داره تکراری میشه. 1518 01:24:42,427 --> 01:24:44,512 ‫اونقدر با هم بودیم که ‫به این سادگی نمیشه جدا بشیم. 1519 01:24:44,513 --> 01:24:46,681 ‫- پس برو پی کارت. ‫- مجبور نیستم. 1520 01:24:46,682 --> 01:24:47,515 ‫منظورت. ‫جيه؟ 1521 01:24:47,516 --> 01:24:48,724 ‫تا زمانی که من به خودم اهمیت میدم... 1522 01:24:48,767 --> 01:24:49,850 ‫تو هم در امان هستی. 1523 01:24:49,851 --> 01:24:51,060 ‫ولی دیگه به خودم اهمیتی نمیدم 1524 01:24:51,061 --> 01:24:52,895 ‫یا من رو با خودت میبری یا... 1525 01:24:52,896 --> 01:24:55,356 ‫- یا چی؟ ‫همه چی رو میگم. 1526 01:24:55,357 --> 01:24:57,191 ‫در مورد چی؟ ‫- در مورد آنجلا 1527 01:24:57,192 --> 01:24:58,776 ‫بهشون میگم که واقعاً چه اتفاقی افتاد. 1528 01:24:58,777 --> 01:25:01,946 ‫ای خائن پست فطرد ‫- بشين ادى. 1529 01:25:04,533 --> 01:25:07,201 ‫گفتم بشین. 1530 01:25:09,287 --> 01:25:10,371 ‫تو هم همینطور. 1531 01:25:10,372 --> 01:25:13,040 ‫میخوام یه چیزایی رو ‫در مورد ادی بندیکس بہت بگم. 1532 01:25:13,125 --> 01:25:15,000 ‫- ادى بندیکس و خودم. - گوش کن پائولا 1533 01:25:15,043 --> 01:25:16,460 ‫هر چیزی که بگه دلیلش اینه که 1534 01:25:16,461 --> 01:25:17,670 ‫بابت تنها گذاشتنش ‫از دست من عصبانی شده. 1535 01:25:17,671 --> 01:25:19,797 ‫- بگو "جانی ‫- دیگه تکرار نمیکنم 1536 01:25:19,798 --> 01:25:22,091 ‫تو فراموش کردی ادی. ‫-1 1537 01:25:22,134 --> 01:25:25,052 ‫ادی آدم خیلی باهوشیه. 1538 01:25:25,053 --> 01:25:27,054 ‫خوش قیافه با کلاس 1539 01:25:27,055 --> 01:25:28,222 ‫فقط یه مشکل داره. 1540 01:25:28,223 --> 01:25:30,808 ‫هیچوقت نتونسته بهای کارهاش رو پرداخت کنه 1541 01:25:30,851 --> 01:25:33,644 ‫اینجاست که من وارد صحنه میشم ‫تقاص همه ی کارهاش به گردن من بود. 1542 01:25:33,687 --> 01:25:34,729 ‫فریتزی هم یه همچین چیزی گفت. 1543 01:25:34,730 --> 01:25:36,772 ‫می خواستیم در کنار هم آدمای سرشناسی بشیم. 1544 01:25:36,773 --> 01:25:38,733 ‫من سال واسه این هدف برنامه ریزی کردم 1545 01:25:38,734 --> 01:25:41,569 ‫- تو سهمت رو گرفتی - بیشتر از سهمم گرفتم. 1546 01:25:41,570 --> 01:25:42,361 ‫تقاصش رو هم پرداخت کردم 1547 01:25:42,362 --> 01:25:44,238 ‫هر موقع قرار بود کسی مقصر شناخته بشه، ‫اون یه نفر من بودم. 1548 01:25:44,239 --> 01:25:46,198 ‫- یک سال واسه ،دولت کار خدماتی کردم. ‫- ما توافق کرده بودیم. 1549 01:25:46,199 --> 01:25:48,033 ‫البته که توافق کردیم، ‫دست و پات رو گم کردی. 1550 01:25:48,034 --> 01:25:49,452 ‫..... هر چیزی که میخواستن رو بهشون گفتی 1551 01:25:49,453 --> 01:25:51,412 ‫رفقامون در "نوادا" رو فروختی ‫تا خودت رو نجات بدی. 1552 01:25:51,413 --> 01:25:53,456 ‫- پائولا، گوش ‫- دارم به حرفای اون گوش میدم. 1553 01:25:53,457 --> 01:25:56,125 ‫بعدش قضیه ی برادران "راکو" پیش اومد. 1554 01:25:56,209 --> 01:25:56,917 ‫يادته ادی؟ 1555 01:25:56,918 --> 01:25:59,128 ‫من سوار ماشین شدم و سریع حرکت کردم، 1556 01:25:59,171 --> 01:26:00,379 ‫همه فکر کردن که تو توی اون ماشین بودی 1557 01:26:00,380 --> 01:26:02,715 ‫و تو تونستی از در پشتی بیرون بری 1558 01:26:02,716 --> 01:26:04,717 ‫بعدش هم جریان اون کشتی قماربازی.... 1559 01:26:04,718 --> 01:26:07,011 ‫در خلیج مکزیک پیش اومد. 1560 01:26:07,679 --> 01:26:09,597 ‫تقریباً داشتم موفق میشدم.... 1561 01:26:09,598 --> 01:26:11,223 ‫...تا اینکه تو وارد صحنه شدی. 1562 01:26:11,224 --> 01:26:13,809 ‫شرط میبندم فکر میکردی خیلی میخوادت، مگه نه؟ 1563 01:26:13,810 --> 01:26:14,435 ‫فکر ‫کنم 1564 01:26:14,436 --> 01:26:15,978 ‫آدمایی مثل ،ادی عاشق نمیشن 1565 01:26:15,979 --> 01:26:17,855 ‫اونا فقط عاشق اسرارشون هستن 1566 01:26:17,856 --> 01:26:20,149 ‫تنها دلیل علاقه ش به تو این بوده که میخواست... 1567 01:26:20,150 --> 01:26:21,400 ‫من روی سرش نباشم و بهش امر و نهی نکنم 1568 01:26:21,443 --> 01:26:25,279 ‫نمیتونست تنهایی بره. ‫هیچ کاری رو نمیتونه تنهایی انجام بده. 1569 01:26:25,280 --> 01:26:26,405 ‫آنجلا هم این رو متوجه شد. 1570 01:26:26,406 --> 01:26:29,450 ‫اون فقط یه رقاص ساده بود که ‫توی این جریان پولی گیر کرده بود. 1571 01:26:29,451 --> 01:26:30,993 ‫فکر میکرد قراره آدم خیلی موفقی بشه. 1572 01:26:30,994 --> 01:26:33,788 ‫هنوز چند ماه از ازدواجش نگذشته بود ‫که متوجه این مسائل شد. 1573 01:26:33,789 --> 01:26:35,289 ‫همونطور که تو الان متوجه شدی. 1574 01:26:35,332 --> 01:26:37,041 ‫ولی به اندازه ی تو خوش شانس نبود. 1575 01:26:37,083 --> 01:26:38,042 ‫خوش شانس؟ ‫- البته. 1576 01:26:38,084 --> 01:26:40,503 ‫نباید میرفت ‫خیلی چیزها فهمیده بود. 1577 01:26:40,504 --> 01:26:42,838 ‫اسامی ،تاریخ ها مکانها، افراد. 1578 01:26:42,839 --> 01:26:44,632 ‫فهمیده بود که ادی چجور آدمیه 1579 01:26:44,633 --> 01:26:48,469 ‫کارهایی که من براش انجام میدادم. ‫کارهای دشوار. 1580 01:26:48,470 --> 01:26:49,803 ‫جاني ‫قلدر. 1581 01:26:49,804 --> 01:26:52,181 ‫و یک دهن لق ‫تو بودی که همه چیز رو بهش گفتی 1582 01:26:52,182 --> 01:26:53,849 ‫تو گفتی میتونم بهش اعتماد کنم. 1583 01:26:53,892 --> 01:26:55,518 ‫اون همسرت بود، غیر از اینه؟ 1584 01:26:55,519 --> 01:26:59,104 ‫همونطور که به این دختر اعتماد کردم ‫یا نباید اعتماد میکردم؟ 1585 01:26:59,105 --> 01:27:00,689 ‫دیگه دوست ندارم چیزی بشنوم. 1586 01:27:00,690 --> 01:27:02,775 ‫گوش کن تا حرفهام تموم بشه. 1587 01:27:02,776 --> 01:27:04,109 ‫آنجلا یک دختر خوب و معمولی بود. 1588 01:27:04,110 --> 01:27:07,321 ‫اون هم مثل تو دیگه نمیتونست تحمل کنه. 1589 01:27:07,364 --> 01:27:08,197 ‫دیگه طاقت نداشت. 1590 01:27:08,198 --> 01:27:11,200 ‫پس سوار ماشینش شد ‫و به سمت لس آنجلس حرکت کرد. 1591 01:27:12,285 --> 01:27:12,827 ‫ 1592 01:27:12,869 --> 01:27:14,370 ‫اونقدر از ما اطلاعات داشت که ‫نمیشد بذاریم بره 1593 01:27:14,371 --> 01:27:16,288 ‫ما هم ماشینمون رو برداشتیم و دنبالش رفتیم. 1594 01:27:16,331 --> 01:27:18,749 ‫روی پل بیرون از "چاکاوالا" بهش رسیدیم. 1595 01:27:18,750 --> 01:27:20,334 ‫تقصیر تو بود. ‫مجبورم کردی اون کار رو بکنم. 1596 01:27:20,335 --> 01:27:21,335 ‫البته من تو رو وادار به انجام تمام کارهات کردم. 1597 01:27:21,336 --> 01:27:23,212 ‫تو ‫نمیتونستی بند کفشت رو ببندی. 1598 01:27:25,131 --> 01:27:26,173 ‫بذار اون صحنه رو برات توصیف کنم. 1599 01:27:26,174 --> 01:27:28,217 ‫ما بهش رسیدیم ولی اون نمی خواست توقف کنه. 1600 01:27:28,260 --> 01:27:30,135 ‫ادی نمیتونست تصمیم درستی بگیره. ‫میخواست بذاره اون بره 1601 01:27:30,136 --> 01:27:32,805 ‫من گفتم برای متوقف کردنش ‫ماشینش رو به کنار جاده هل بده 1602 01:27:32,806 --> 01:27:36,600 ‫کنترلش رو از دست داد. ‫پس بهش گفتم چیکار باید بکنه. 1603 01:27:36,601 --> 01:27:39,103 ‫ فرمون رو بچرخون ‫گفتم 1604 01:27:39,104 --> 01:27:41,480 ‫و بعد؟ 1605 01:27:41,481 --> 01:27:42,690 ‫فرمون رو چرخوند. 1606 01:27:44,234 --> 01:27:46,944 ‫من اون رو نکشتم. ‫فقط خواستم نگهش دارم. 1607 01:27:46,945 --> 01:27:48,612 ‫ایده ی اون بود ‫خودت شنیدی که چی گفت. 1608 01:27:48,613 --> 01:27:49,905 ‫شنیدم. ‫- من اون رو نکشتم. 1609 01:27:49,906 --> 01:27:51,907 ‫- کار من نبود نه کار اون بود. ‫آره بوده 1610 01:27:51,908 --> 01:27:52,950 ‫ولی با این حال کنار اون موندی. 1611 01:27:52,951 --> 01:27:54,618 ‫- مجبور بودم. ‫- همه حق انتخاب دارن. 1612 01:27:54,619 --> 01:27:56,203 ‫تو متوجه نیستی. ‫- خودت متوجه نیستی 1613 01:27:56,204 --> 01:27:58,581 ‫حتی درک هم نمی کنی، این بیشتر آزارم میده 1614 01:27:58,582 --> 01:28:01,500 ‫ادى من دیگه نیستم ‫از همین جا دیگه با تو نیستم. 1615 01:28:01,501 --> 01:28:02,585 ‫. نه نمیشه. ‫- اصلاً صلاح نیست. 1616 01:28:02,586 --> 01:28:04,003 ‫- هیچ حسی نبوده. ‫البته که بوده 1617 01:28:04,045 --> 01:28:08,007 ‫نه من تا الان نفهمیده بودم که تو واقعاً واقعاً چه آدمی هستی. 1618 01:28:08,049 --> 01:28:09,174 ‫آره، جالبه، مگه نه؟ 1619 01:28:09,175 --> 01:28:11,969 ‫این همه سال مردم فکر میکردن ‫دارن ادی رو میبینن 1620 01:28:12,012 --> 01:28:14,013 ‫...ولی در واقع من رو میدیدن. 1621 01:28:14,014 --> 01:28:16,015 ‫من ادی بندیکس هستم. 1622 01:28:16,016 --> 01:28:19,351 ‫چرا هیچ زنی عاشق من نمیشه؟ 1623 01:28:19,352 --> 01:28:21,145 ‫همینجا واستا. 1624 01:28:21,146 --> 01:28:22,855 ‫باید این قضیه رو تموم ‫کنم. 1625 01:28:22,856 --> 01:28:26,233 ‫تمام این مدت از این موضوع رنج می کشیدی. 1626 01:29:17,118 --> 01:29:19,036 ‫وقتی همه چیز رو فهمید، تصمیم گرفت که بره 1627 01:29:19,037 --> 01:29:20,537 ‫ولی اونقدر از ما اطلاعات داشت که نمیتونستیم بذاریم بره 1628 01:29:20,538 --> 01:29:23,958 ‫ما هم سوار ماشینمون شدیم ‫و دنبالش رفتیم. 1629 01:29:26,294 --> 01:29:29,171 ‫هیچوقت نتونست بهای کارهاش رو پرداخت کنه 1630 01:29:29,172 --> 01:29:31,840 ‫تقاص همه ی کارهاش به گردن من بود. 1631 01:29:34,386 --> 01:29:36,637 ‫آنجلا یک دختر خوب و معمولی بود. 1632 01:29:36,638 --> 01:29:40,099 ‫اون هم مثل تو دیگه نمیتونست تحمل کنه. 1633 01:29:44,479 --> 01:29:47,189 ‫نباید میرفت ‫خیلی چیزها فهمیده بود. 1634 01:29:47,190 --> 01:29:50,317 ‫اسامی ،تاریخ ها مکانها، افراد. 1635 01:29:53,780 --> 01:29:55,990 ‫آدمایی مثل ،ادی عاشق نمیشن. 1636 01:29:55,991 --> 01:29:59,660 ‫اونا فقط عاشق اسرارشون هستن 1637 01:30:01,705 --> 01:30:03,372 ‫خودت گفتی میتونم بهش اعتماد کنم 1638 01:30:03,373 --> 01:30:04,707 ‫اون همسرت بود، غیر از اینه؟ 1639 01:30:04,708 --> 01:30:07,459 ‫همونطور که به این دختر اعتماد کردم. 1640 01:30:07,460 --> 01:30:09,461 ‫یا نباید اعتماد میکردم؟ 1641 01:31:34,172 --> 01:31:37,174 ‫ادی نمیتونست تصمیم بگیره. 1642 01:31:37,175 --> 01:31:39,426 ‫کنترلش رو از دست داد. 1643 01:31:52,607 --> 01:31:54,483 ‫پس بهش گفتم چیکار باید بکنه... 1644 01:32:01,491 --> 01:32:03,158 ‫فرمون رو بچرخون 1645 01:32:09,374 --> 01:32:10,582 ‫هانسون هستم ‫سریعتر یک آمبولانس... هرچه 1646 01:32:10,583 --> 01:32:13,335 ‫بفرستید به پل چاکاوالا ‫به "فریتز هالر" هم خبر بدین... 1647 01:32:13,336 --> 01:32:15,420 ‫... تا بیاد اینجا 1648 01:32:18,800 --> 01:32:22,177 ‫- حالت خوبه پائولا؟ ‫آره آره من .خوبم 1649 01:32:31,980 --> 01:32:34,648 ‫بهتره همین جا بمونی پائولا 1650 01:33:28,161 --> 01:33:30,913 ‫سلام فريتزي. ‫- حالت خوبه؟ 1651 01:33:30,914 --> 01:33:32,915 ‫آره، من خوبم. 1652 01:33:32,916 --> 01:33:35,375 ‫به خودت افتخار میکنی؟ 1653 01:33:35,376 --> 01:33:36,376 ‫ว 1654 01:33:36,377 --> 01:33:39,755 ‫قبل از این حادثه چه اتفاقی افتاد؟ ‫تو رو ترک کرد؟ 1655 01:33:39,756 --> 01:33:41,465 ‫هر دو از هم جدا شدیم. 1656 01:33:41,466 --> 01:33:43,759 ‫نمیخوای در موردش حرف بزنی؟ 1657 01:33:43,760 --> 01:33:45,719 ‫ترجیح میدم چیزی نگم. 1658 01:33:47,096 --> 01:33:48,222 ‫باشه عزیزم 1659 01:33:48,223 --> 01:33:51,058 ‫میتونی به کازینو بیای ‫و کنار من کار کنی. 1660 01:33:51,059 --> 01:33:53,894 ‫کمترین کاری که از دستم بر میاد ‫اینه که پول در آوردن رو بہت یاد بدم. 1661 01:33:53,895 --> 01:33:55,854 ‫و اینکه وقتی بدست آوردیش چطور اون رو حفظ کنی. 1662 01:33:55,855 --> 01:33:56,688 ‫روشهای تقلب کردن رو هم بهت میگم. 1663 01:33:56,731 --> 01:34:00,317 ‫نه ممنون فریتزت ‫دیگه تمایلی ندارم. 1664 01:34:01,945 --> 01:34:04,029 ‫هنوز هم عاشقش هستی؟ 1665 01:34:04,030 --> 01:34:06,406 ‫"ادى بنديكس" دیگه وجود نداره. 1666 01:34:06,407 --> 01:34:07,157 ‫هیچوقت وجود نداشته. 1667 01:34:07,158 --> 01:34:10,577 ‫اون هر چیزی که داشت ‫متعلق به جانی بود. 1668 01:34:10,578 --> 01:34:13,789 ‫همیشه مسیرم رو اشتباه میرم 1669 01:34:15,541 --> 01:34:16,583 ‫اون مرده. 1670 01:34:16,584 --> 01:34:19,378 ‫اگه تو نیومده بودی ‫ممکن بود الان من جای اون بودم 1671 01:34:19,379 --> 01:34:20,879 ‫گفتم که یک طناب بزرگ لازمه". 1672 01:34:20,880 --> 01:34:22,422 ‫تقریباً زیادی بلند بود. 1673 01:34:22,423 --> 01:34:24,299 ‫،عزیزم بهتره دیگه بریم خونه. 1674 01:34:24,300 --> 01:34:26,260 ‫الان نه فریتزی خواهش میکنم. 1675 01:34:26,261 --> 01:34:27,386 ‫فرار نمی کنی؟ 1676 01:34:27,387 --> 01:34:29,763 ‫دیگه هیچوقت و از هیچ چیزی فرار نمیکنم 1677 01:34:29,764 --> 01:34:31,556 ‫من میارمش خونه 1678 01:34:31,557 --> 01:34:33,600 ‫خدافظ ‫"تام". ‫خدافظ عزیزم 1679 01:34:33,601 --> 01:34:35,560 ‫خدافظ مادر. 1680 01:34:35,561 --> 01:34:38,063 ‫موقعی که من رو مادر صدا میکنه حتما یه چیزی ازم میخواد 1681 01:34:38,064 --> 01:34:41,441 ‫آره ازت میخوام من رو ببوسی. 1682 01:34:53,371 --> 01:34:57,499 ‫- هیچوقت اینجا رو درست نکردن ‫- یه روز تعمیرش میکنن 1683 01:35:01,629 --> 01:35:04,923 ‫گاهی بعضی چیزا رو نمیشه درست کرد. 1684 01:35:04,966 --> 01:35:07,676 ‫من قبول ندارم. ‫خودت هم قبول نداری. 1685 01:35:07,677 --> 01:35:10,053 ‫- مگه نه پائولا؟ ‫- نمیدونم "تام". 1686 01:35:10,054 --> 01:35:12,014 ‫واقعاً نمیدونم. 1687 01:35:12,015 --> 01:35:14,474 ‫انتظار داشتم همین رو از تو بشنوم. 1688 01:35:14,475 --> 01:35:18,520 ‫اینجا عجب منظره ای داره. ‫چاکاوالا" هم از اینجا دیده میشه. 1689 01:35:18,771 --> 01:35:21,815 ‫مزرعه ی بار" ترای آنگل ‫اون پشت دیده میشه. 1690 01:35:21,816 --> 01:35:22,941 ‫البته اگه بخوای نگاه کنی. 1691 01:35:22,942 --> 01:35:26,194 ‫میخوام ببینم. ‫من از دیدنش لذت میبرم 1692 01:35:26,195 --> 01:35:27,946 ‫بستگی داره کجا نشسته باشی. 1693 01:35:27,947 --> 01:35:30,157 ‫و اینکه چه کسی کنارت نشسته باشه. 1694 01:35:47,967 --> 01:35:56,141 ‫مترجم : مهدی ‫Pishgum@Gmail.Com