1 00:00:10,635 --> 00:00:20,394 ‫ارائه کننده برترین آثار سینمایی ‫https://t.me/PishgumTeam 2 00:00:21,604 --> 00:00:26,358 ‫انتخاب و سفارش عنوان برای ترجمه از ‫آقای حسینخانی 3 00:01:34,761 --> 00:01:37,387 ‫تا چند دقیقه ی دیگه ‫میتونیم نوشابه های سرد و خنک... 4 00:01:37,388 --> 00:01:41,100 ‫... بزنیم به بدن 5 00:01:42,811 --> 00:01:47,481 ‫صحرا! اگه به من بود ‫اینجا رو به سرخ پوستها پس میدادم. 6 00:01:47,482 --> 00:01:49,858 ‫ح. ‫اون پل که رسیدی ماشین رو نگه دار. 7 00:01:49,859 --> 00:01:52,486 ‫هالورسون" گفت توی شهر منتظرمونه. ‫ممکنه به قرارمون نرسیم 8 00:01:54,948 --> 00:01:57,324 ‫نباید به اینجا برمیگشتیم 9 00:01:57,325 --> 00:01:59,201 ‫سرت به کار خودت باشه 10 00:02:18,012 --> 00:02:18,846 ‫تعمیرش نکردن 11 00:02:18,847 --> 00:02:20,973 ‫چرا یه عکس ازش نمیگیری؟ 12 00:02:20,974 --> 00:02:21,807 ‫خفه شو! 13 00:02:21,808 --> 00:02:26,145 ‫یه عکس ازش گرفتم...توی ذهنم. 14 00:02:40,869 --> 00:02:42,870 ‫لطفاً ‫برین کنار. عجله دارم. 15 00:02:42,871 --> 00:02:45,706 ‫برو عقب تا رد بشه. 16 00:03:07,896 --> 00:03:12,524 ‫"جانی"، متوجه شدی؟ - آره، متوجه شدم. 17 00:03:32,545 --> 00:03:34,838 ‫"پائولا"، قرار بود که تو... "فيتزی" کجاست؟ 18 00:03:34,881 --> 00:03:37,424 ‫خونه .است امروز بعد از ظهر نیومده 19 00:03:37,425 --> 00:03:38,550 ‫- اون میدونه که... ‫- نه. 20 00:03:38,593 --> 00:03:40,469 ‫تو هم زنگ نزدی که بهش خبر بدی؟ 21 00:03:40,470 --> 00:03:42,971 ‫- نه ‫- سلام. 22 00:03:45,058 --> 00:03:45,724 ‫. فقط. ویترینها رو دید میزنین؟ 23 00:03:45,725 --> 00:03:49,227 ‫بله، ولی از چیزایی که می بینیم ‫خوشمون نمیاد. 24 00:03:49,228 --> 00:03:51,146 ‫خیلی بی ارزه ‫هستند. 25 00:04:08,248 --> 00:04:10,123 ‫باید واسه این کار جریمه ت کنم. 26 00:04:10,124 --> 00:04:13,418 ‫ارزشش رو داشت. ‫خودشون اومدن جلوی ماشین 27 00:04:13,419 --> 00:04:15,629 ‫مثل دو تا مرغ. 28 00:04:15,672 --> 00:04:16,505 ‫ممکن بود اونا رو بکشی 29 00:04:16,506 --> 00:04:19,007 ‫دفاع از خود بود، ‫به طرفم چاقو پرت میکردن 30 00:04:19,008 --> 00:04:20,759 ‫هنوز یه برچسب پشت لباست مونده. 31 00:04:20,760 --> 00:04:22,761 ‫بذار خودم بردارمش. 32 00:04:22,762 --> 00:04:25,055 ‫از دیدنم خوشحالی؟ ‫- نه آنچنان! 33 00:04:25,056 --> 00:04:27,140 ‫من هم از دیدنت خوشحالم 34 00:04:27,141 --> 00:04:29,768 ‫بریم نوشیدنی بخوریم 35 00:04:29,769 --> 00:04:30,727 ‫چه خبر از "چاکاوالا"؟ 36 00:04:30,728 --> 00:04:33,063 ‫- جنایت هاش یا شایعاتش؟ ‫- فرقی هم میکنه؟ 37 00:04:33,064 --> 00:04:34,815 ‫بستگی به حس و حال خودت داره 38 00:04:34,816 --> 00:04:36,358 ‫همیشه حسش رو دارم. 39 00:04:36,401 --> 00:04:37,401 ‫چرا برگشتی؟ 40 00:04:37,402 --> 00:04:40,654 ‫از شهرهای بزرگ هراس دارم. ‫توی یه شهر کوچیک بزرگ شدم. 41 00:04:40,697 --> 00:04:42,114 ‫این بار چقدر میخوای بمونی؟ 42 00:04:42,115 --> 00:04:46,368 ‫- فکر کنم یه مدت ‫- نظر مادرت چیه؟ 43 00:04:46,828 --> 00:04:49,288 ‫یه سیگار بده. 44 00:04:51,833 --> 00:04:55,335 ‫من دیگه بزرگ شدم ‫اجازه دارم با کبریت بازی کنم 45 00:05:06,681 --> 00:05:08,890 ‫"I ‫سلام آقای "بندیکس 46 00:05:09,767 --> 00:05:11,518 ‫هانسون ..... تام "هانسون 47 00:05:11,561 --> 00:05:15,105 ‫- حافظه ی خوبی دارید. ‫- بعضی چیزا خوب یادم میمونه. 48 00:05:15,106 --> 00:05:16,648 ‫فکر نمیکنم تو رو بتونم فراموش کنم. 49 00:05:16,649 --> 00:05:17,774 ‫این اطراف میمونین؟ 50 00:05:17,775 --> 00:05:19,693 ‫- مزرعه ی "هالورسون ‫- واسه کسب و کار اومدین؟ 51 00:05:19,694 --> 00:05:21,695 ‫امان از پلیسها! ‫همه شون مثل هم .هستن خیلی حرف میزنن 52 00:05:21,738 --> 00:05:24,323 ‫- همیشه سوال میکنن. ‫- داشتم با ایشون حرف میزدم. 53 00:05:24,324 --> 00:05:27,492 ‫- من هم جوابت رو دادم. ‫- برو آدرس "هالورسون" رو پیدا کن 54 00:05:27,493 --> 00:05:30,704 ‫همه ی پلیسها لنگهی هم هستن. 55 00:05:31,497 --> 00:05:32,164 ‫چی داشتی میگفتی؟ 56 00:05:32,165 --> 00:05:34,374 ‫پرسیدم واسه کسب و کار به اینجا اومدین 57 00:05:34,375 --> 00:05:35,584 ‫نه، چنین برنامه ای نداریم. 58 00:05:35,585 --> 00:05:37,502 ‫فقط اومدم تا یه مدت در صحرا باشم 59 00:05:37,503 --> 00:05:38,879 ‫آها. 60 00:05:38,880 --> 00:05:39,713 ‫اسم شما چیه؟ 61 00:05:39,714 --> 00:05:42,591 ‫من پائولا هستم... ‫پائولا هالر". 62 00:05:42,592 --> 00:05:45,469 ‫من بطور رسمی معرفیتون میکنم. ‫پائولا ایشون آقای بندیکس" هستند. 63 00:05:45,470 --> 00:05:46,219 ‫قبلاً با هم روبرو شدیم. 64 00:05:46,220 --> 00:05:47,679 ‫توی مسیرم کنار پل. 65 00:05:47,680 --> 00:05:50,223 ‫از آشنایی با شما خوشبختم ‫- هالورسون نتونسته منتظر ما بمونه. 66 00:05:50,224 --> 00:05:51,558 ‫کلیدها رو واسه ما گذاشته. 67 00:05:51,559 --> 00:05:53,643 ‫باشه بریم 68 00:05:54,228 --> 00:05:55,687 ‫"هالر". 69 00:05:55,688 --> 00:05:57,898 ‫پائولا هالر 70 00:06:01,569 --> 00:06:04,571 ‫- اون کیه؟ ‫- یه مرد خیلی مهم. 71 00:06:04,572 --> 00:06:05,989 ‫یه قمار باز؟ 72 00:06:06,032 --> 00:06:06,990 ‫تو اون رو از کجا میشناسی؟ 73 00:06:07,033 --> 00:06:08,450 ‫من هم چند سال پیش 74 00:06:08,451 --> 00:06:10,869 ‫... کنار همون پل باهاش آشنا شدم. 75 00:06:10,912 --> 00:06:12,162 ‫خیلی خوش قیافه است. 76 00:06:12,163 --> 00:06:14,372 ‫بستگی به نگاهت داره 77 00:06:14,373 --> 00:06:15,457 ‫مثل همیشه. 78 00:06:15,458 --> 00:06:17,084 ‫به نظرم بهتره برم به فیتزی سر بزنم 79 00:06:17,085 --> 00:06:20,087 ‫- خدافz ‫"تام" ‫- خدافظ. 80 00:06:33,601 --> 00:06:37,104 ‫- دندونات رو خورد میکنم. - آروم باش "پت". 81 00:06:37,105 --> 00:06:38,438 ‫سام "تام". 82 00:06:38,481 --> 00:06:40,399 ‫یه مجرم بدبخته؟ ‫یکی از کارگرای راه آهن هستش 83 00:06:40,400 --> 00:06:42,442 ‫پولاش رو به باد داده ‫بعدش یه شیشه رو با سنگ زده شکسته. 84 00:06:42,443 --> 00:06:43,902 ‫خیلی شرایط جدی شد. 85 00:06:43,903 --> 00:06:45,070 ‫تخریب اموال عمومی 86 00:06:45,071 --> 00:06:47,614 ‫توی "چاکاوالا" همه چیز عمومی هستش. 87 00:06:47,615 --> 00:06:48,949 ‫همه صاحب همه چیز هستن. 88 00:06:48,950 --> 00:06:50,784 ‫بیخیال شو "تام"، ‫این یکی خیلی لجبازه. 89 00:06:50,785 --> 00:06:52,869 ‫- اسمش رو هم به من نمیگه. ‫هیس! 90 00:06:52,870 --> 00:06:53,703 ‫هیچی بهش نگو. 91 00:06:53,704 --> 00:06:56,373 ‫من هوات رو دارم ‫تا وقتی یک وکیل برات نگرفتم هیچی نگو! 92 00:06:56,374 --> 00:06:58,583 ‫نمیدونم چرا با تو همکار شدم تام 93 00:06:58,584 --> 00:06:59,418 ‫من هم نمیدونم 94 00:06:59,419 --> 00:07:00,752 ‫تنها راه مناسب واسه برخورد با این ولگردها... 95 00:07:00,878 --> 00:07:02,838 ‫اینه که یه گوشمالی بهشون بدیم ‫تا بفهمن چه کسی رئیسه 96 00:07:02,880 --> 00:07:04,965 ‫هیمنطوره "پت" ‫فعلا میندازمش توی هلفدونی 97 00:07:04,966 --> 00:07:07,717 ‫باشه شنیدم فردا برنامه هایی داری. 98 00:07:07,760 --> 00:07:09,302 ‫- باید تلاشم رو بکنم. ‫تو دیوونه ای 99 00:07:09,303 --> 00:07:10,679 ‫،آره درست میگی. 100 00:07:10,680 --> 00:07:12,305 ‫راستی اومده بودم یه چیزی بہت بگم. 101 00:07:12,306 --> 00:07:13,932 ‫ادى بنديكس" به شهر اومده. ‫- جدی؟ 102 00:07:13,933 --> 00:07:15,809 ‫توی مزرعه ی "هالورسون" میمونه. 103 00:07:15,852 --> 00:07:18,019 ‫- چرا؟ ‫- چیزی نگفت. 104 00:07:18,020 --> 00:07:19,896 ‫فکر کردم بهتره بہت خبر بدم 105 00:07:19,897 --> 00:07:21,398 ‫نگران نباش پت . 106 00:07:21,399 --> 00:07:23,400 ‫تو چیزی نداری که اون دنبالش باشه 107 00:07:23,401 --> 00:07:25,569 ‫با شاید داری؟ 108 00:07:50,428 --> 00:07:53,263 ‫- سلام خانم پائولا. ‫سلام "رز". حالت چطوره؟ 109 00:07:53,264 --> 00:07:54,473 ‫مادرتون میخوان شما رو ببینن 110 00:07:54,515 --> 00:07:56,641 ‫بهش بگو الان میام پایین ‫- خودش خبر داره که برگشتین 111 00:07:56,642 --> 00:07:58,810 ‫"مایک" از کازینوی پرپل سیج ‫بهش زنگ زده 112 00:07:58,811 --> 00:08:01,104 ‫پائولا؟ ‫پائولا، بیا اینجا. 113 00:08:01,105 --> 00:08:04,941 ‫از من خواسته بودن که هر وقت برگشتید ‫بهتون اطلاع بدم 114 00:08:05,276 --> 00:08:07,319 ‫پائولا! 115 00:08:08,154 --> 00:08:10,113 ‫پائولا عزیزم ‫بدون اینکه سلام کنی... 116 00:08:10,114 --> 00:08:11,198 ‫داشتی میرفتی بالا 117 00:08:11,240 --> 00:08:12,824 ‫سلام "فيتزي". سلام جناب قاضی. 118 00:08:12,825 --> 00:08:14,242 ‫من یه سفر طولانی داشتم، ‫خسته بودم. 119 00:08:14,243 --> 00:08:15,452 ‫گفتم بهتره که استراحت کنم. 120 00:08:15,453 --> 00:08:16,661 ‫،عزیزم از نظر من که وضعیتت خوبه 121 00:08:16,662 --> 00:08:17,495 ‫حتى وقتی خسته هستی. 122 00:08:17,496 --> 00:08:19,331 ‫مگه نه جناب قاضی؟ ‫از نظر شما چطوره؟ 123 00:08:19,332 --> 00:08:20,624 ‫خیلی زیبا شدند. 124 00:08:20,625 --> 00:08:22,542 ‫بشین عزیزم 125 00:08:23,920 --> 00:08:25,670 ‫یه بوس بده، خوشگلم. 126 00:08:25,713 --> 00:08:28,131 ‫خانم ‫با اجازه ی شما بنده رفع زحمت میکنم 127 00:08:28,132 --> 00:08:29,716 ‫نه جناب ،قاضی میخوام که بمونید. 128 00:08:29,759 --> 00:08:31,885 ‫واسه چی؟ ‫واسه محکوم کردن؟ 129 00:08:31,928 --> 00:08:35,972 ‫خیلی عجوله، مگه نه قاضی؟ ‫واسه خودش میبره و میدوزه 130 00:08:35,973 --> 00:08:37,098 ‫به خانوادهش رفته. 131 00:08:37,099 --> 00:08:39,559 ‫جناب قاضی شما که من رو بهتر میشناسید. 132 00:08:39,560 --> 00:08:40,977 ‫هرگز عجولانه تصمیم نمیگیرم 133 00:08:40,978 --> 00:08:43,230 ‫در مورد مسائل خیلی فکر میکنم. 134 00:08:43,231 --> 00:08:45,774 ‫- سریع اقدام میکنم. - بسیار خب مادر 135 00:08:45,775 --> 00:08:48,735 ‫برو سر اصل مطلب. 136 00:08:48,736 --> 00:08:50,904 ‫خیلی ساده و عادی گفتی "فریتزی". 137 00:08:50,947 --> 00:08:51,863 ‫حالا میگی مادر 138 00:08:51,864 --> 00:08:53,448 ‫وقتی متوجه میشه که نمیتونه باهام کنار بیاد... 139 00:08:53,449 --> 00:08:55,700 ‫میگه مادر ‫و اوضاع سخت تر میشه. 140 00:08:55,701 --> 00:08:57,744 ‫خب، به نظر من که در چنین شرایطی... 141 00:08:57,745 --> 00:08:59,621 ‫وقتی طرفین، بدخلقی بکنن... 142 00:08:59,622 --> 00:09:01,289 ‫به سود هیچکدوم نیست پیشنهاد من اینه که... 143 00:09:01,290 --> 00:09:03,959 ‫"1 ‫دقیقاً چیزیه که فریتزی" از شما خواسته که بگین. 144 00:09:03,960 --> 00:09:05,126 ‫خب راستش همینطوره 145 00:09:05,127 --> 00:09:06,628 ‫شما شخصیت ضعیفی دارین آقای قاضی 146 00:09:06,629 --> 00:09:10,966 ‫آره "فریتزی"، خودت هم ‫این مساله رو مدتها پیش متوجه شدی 147 00:09:12,176 --> 00:09:13,510 ‫خب این بار واسه چی بوده؟ 148 00:09:13,553 --> 00:09:15,679 ‫همون دلیل همیشگی ‫- این پنجمین مدرسه است. 149 00:09:15,680 --> 00:09:18,223 ‫اگه مدرسهی پنجاهم هم ،بود فرقی نمی 150 00:09:18,224 --> 00:09:20,058 ‫- پس باز ‫هم باید بری. ‫- نه، نمیشه. 151 00:09:20,059 --> 00:09:23,520 ‫چرا تو با بقیه فرق داری؟ 152 00:09:23,521 --> 00:09:24,688 ‫منظورت با دختر ایشونه؟ 153 00:09:24,689 --> 00:09:27,482 ‫اون متولد شده تا مدرسه رو تموم . ‫کنه. 154 00:09:27,483 --> 00:09:28,525 ‫خیلی هم خودخواهه. 155 00:09:28,526 --> 00:09:31,611 ‫چند دقیقه پیش توی خیابون دیدمش. 156 00:09:31,612 --> 00:09:32,946 ‫با همسرتون بود. 157 00:09:32,989 --> 00:09:34,823 ‫هر دو، جلوی راهم رو گرفتن. 158 00:09:34,824 --> 00:09:36,908 ‫باهاش حرف میزنم. 159 00:09:36,909 --> 00:09:38,285 ‫چی میخواین بهش بگین، جناب قاضی؟ 160 00:09:38,286 --> 00:09:40,704 ‫اینکه واقعاً ما با هم فرقی نداریم؟ 161 00:09:40,705 --> 00:09:42,497 ‫اینکه شما یکی از شرکای "فیتزی" هستید؟ 162 00:09:42,498 --> 00:09:44,791 ‫اینکه منبع درآمدتون با "فیتزی" یکی هستش؟ 163 00:09:44,792 --> 00:09:46,626 ‫با این تفاوت که توی کوچه های تاریک ‫دستمزدتون رو میگیرید 164 00:09:46,627 --> 00:09:48,169 ‫تا همچنان قابل احترام بمونید؟ 165 00:09:48,170 --> 00:09:49,838 ‫اینطوری حرف نزن 166 00:09:49,839 --> 00:09:52,048 ‫- جناب قاضی... ‫- قاضی! 167 00:09:52,049 --> 00:09:53,049 ‫حتی این لقب هم بامزه است. 168 00:09:53,050 --> 00:09:55,760 ‫سعی داره محترمانه رفتار کنه گفت که باهاش حرف میزنه 169 00:09:55,761 --> 00:09:58,972 ‫از وقتی هشت ساله بودم ‫داره باهاش حرف میزنه 170 00:09:58,973 --> 00:10:01,391 ‫خب دیگه هشت ساله نیستی. 171 00:10:01,434 --> 00:10:02,934 ‫نه 172 00:10:03,144 --> 00:10:06,187 ‫وقتی هشت ساله بودم زیاد گریه می.کردم 173 00:10:06,606 --> 00:10:08,440 ‫ولی دیگه گریه نمی.کنی 174 00:10:08,441 --> 00:10:10,942 ‫نه، من مثل تو نیستم "فریتزی". 175 00:10:10,943 --> 00:10:13,445 ‫ولی هر روز این شباهت داره بیشتر میشه. 176 00:10:13,446 --> 00:10:14,487 ‫مثل مادر و دختر. 177 00:10:14,488 --> 00:10:16,615 ‫- دو تا خانم جذاب.. ‫- تو حرف نزن! 178 00:10:16,616 --> 00:10:18,283 ‫مادر اشکالی نداره برم بالا؟ 179 00:10:18,284 --> 00:10:20,577 ‫ببین عزیزم ‫من نمیخوام باهات بحث کنم. 180 00:10:20,578 --> 00:10:22,454 ‫خودت هم میدونی که همچین قصدی ندارم. 181 00:10:22,455 --> 00:10:23,621 ‫واقعاً؟ 182 00:10:23,622 --> 00:10:25,415 ‫بله البته. 183 00:10:26,792 --> 00:10:28,185 ‫"برل" برام نوشیدنی بریز. 184 00:10:28,197 --> 00:10:29,377 "فریتزی"، عزیزم... 185 00:10:29,378 --> 00:10:31,588 ‫برام نوشیدنی بریز. 186 00:10:41,015 --> 00:10:42,640 ‫الو؟ 187 00:10:43,893 --> 00:10:45,268 ‫کلانتر پشت خطه 188 00:10:45,269 --> 00:10:46,978 ‫خودت باهاش حرف بزن 189 00:10:46,979 --> 00:10:48,855 ‫باشه. سلام "پت". 190 00:10:48,856 --> 00:10:50,440 ‫"فريتزي " الان حال مساعدی نداره. 191 00:10:50,441 --> 00:10:53,276 ‫از من خواست باهات حرف بزنم. 192 00:10:54,111 --> 00:10:55,654 ‫ 193 00:10:56,572 --> 00:10:58,198 ‫بسیار خب یت 194 00:10:58,240 --> 00:11:01,826 ‫گفت که به شما بگم ‫ادی بندیکس به شهر اومده 195 00:11:04,705 --> 00:11:06,039 ‫ادی بندیکس - بله. 196 00:11:06,040 --> 00:11:09,501 ‫به نظر میاد که قراره ‫در مزرعه ی هالورسون" اقامت کنه. 197 00:11:09,502 --> 00:11:12,962 ‫انگار یه مدت میخواد این اطراف باشه. 198 00:11:12,963 --> 00:11:14,172 ‫ادي بنديكس 199 00:11:14,173 --> 00:11:17,258 ‫اون یکی از دوستای قدیمیته ‫درسته ‫"فريتزى"؟ 200 00:11:17,259 --> 00:11:19,427 ‫یه جوری میگی انگار خودت نمیدونی 201 00:11:19,428 --> 00:11:21,388 ‫نگفت واسه واسه چی به اینجا اومده؟ 202 00:11:21,389 --> 00:11:24,224 ‫گفت از شما ‫بپرسم. 203 00:11:24,558 --> 00:11:26,851 ‫بهش بگو من هم چیزی نمیدونم. 204 00:11:27,019 --> 00:11:30,230 ‫- خدافظ "برل" ‫میخواستم براتون توضیح بدم که... 205 00:11:30,231 --> 00:11:31,272 ‫خدافظ برل. 206 00:11:31,315 --> 00:11:33,692 ‫فریتزی"، شما هنوز نوشیدنیتون رو هم میل نکردید. ‫11 207 00:11:33,693 --> 00:11:35,360 ‫باشه واسه بعد. 208 00:11:52,420 --> 00:11:53,920 ‫پائولا؟ 209 00:11:54,088 --> 00:11:55,505 ‫بله مادر 210 00:11:55,506 --> 00:11:57,632 ‫بیا اینجا عزیزم 211 00:11:59,718 --> 00:12:03,012 ‫خوشحالم که به خونه برگشتی. ‫واقعاً میگم 212 00:12:03,013 --> 00:12:06,558 ‫ممنونم "فریتزی". ‫خیلی ممنونم. 213 00:12:07,309 --> 00:12:08,643 ‫خب بگو عزیزم. 214 00:12:08,644 --> 00:12:10,937 ‫این بار واسه چی مدرسه رو ترک کردی؟ 215 00:12:10,938 --> 00:12:11,771 ‫به دلایل همیشگی 216 00:12:11,772 --> 00:12:14,023 ‫اهل کجایی؟ ‫دوستات چه کسانی هستن؟ 217 00:12:14,024 --> 00:12:15,442 ‫چیکاره هستن؟ 218 00:12:15,443 --> 00:12:17,110 ‫و تو همیشه چه جوابی میدی؟ 219 00:12:17,153 --> 00:12:19,028 ‫انتظار نداری که دروغ بگم، درسته؟ 220 00:12:19,029 --> 00:12:19,779 ‫چرا که نه؟ 221 00:12:19,780 --> 00:12:22,449 ‫من که به خاطر تو خجالت زده نیستم. 222 00:12:22,616 --> 00:12:25,201 ‫- می خوای خجالت زده باشم؟ ‫- نه. 223 00:12:25,202 --> 00:12:27,871 ‫فريتزي... من خیلی از اونا بزرگترم. 224 00:12:27,872 --> 00:12:28,830 ‫فقط فکر میکنی که هستی. 225 00:12:28,873 --> 00:12:31,541 ‫اونا فقط بچه هستن، ‫نمیدونن چی میخوان 226 00:12:31,542 --> 00:12:32,959 ‫و تو میدونی؟ ‫- بله. 227 00:12:32,960 --> 00:12:35,879 ‫- میشه به من هم ‫- میخوام اینجا بمونم. 228 00:12:35,880 --> 00:12:36,546 ‫که چیکار کنی؟ 229 00:12:36,547 --> 00:12:38,673 ‫میخوام توی کازینوی پرپل سیج ‫کنار تو کار کنم 230 00:12:38,716 --> 00:12:39,758 ‫حالا گوش کن چی میگم. 231 00:12:39,759 --> 00:12:42,927 ‫اگه به اون مکان نزدیک بشی من... 232 00:12:44,096 --> 00:12:46,389 ‫دوباره دارم از کوره در میرم. 233 00:12:46,432 --> 00:12:48,558 ‫بعداً در موردش حرف میزنیم، باشه عزیزم؟ 234 00:12:48,601 --> 00:12:50,477 ‫الان باید حرف بزنیم 235 00:12:50,519 --> 00:12:52,479 ‫باشه اگه تو اینطور میخوای... 236 00:12:52,480 --> 00:12:53,438 ‫جواب من منفيه. 237 00:12:53,439 --> 00:12:55,482 ‫من چنین آینده ای برات نمیخوام. 238 00:12:55,483 --> 00:12:57,650 ‫چه ‫آیندهی برای من در نظر داری فریتزی؟ 239 00:12:57,651 --> 00:12:59,068 ‫باعث شد به این فکر بیفتی؟ 240 00:12:59,069 --> 00:13:00,695 ‫بگو، "فریتزی ‫- نه خودت بگو. 241 00:13:00,696 --> 00:13:03,865 ‫باشه ‫چون این کاریه که تو میکنی. 242 00:13:06,660 --> 00:13:09,871 ‫قبلاً توی یک کارگاه ابریشم بافی در نیوجرسی کار می کردم. 243 00:13:09,872 --> 00:13:13,124 ‫هفته ای دلار دستمزد می گرفتم ‫که این قطعا برات جالب نیست. 244 00:13:13,125 --> 00:13:15,126 ‫فقط یه جفت کفش و یه لباس داشتم. 245 00:13:15,127 --> 00:13:18,004 ‫پدرم به دائم الخمر بود ‫و مادرم هم اهمیتی نمیداد. 246 00:13:18,005 --> 00:13:20,340 ‫شرايط من خیلی خاص بود ‫ولی شرایط تو... 247 00:13:20,341 --> 00:13:24,302 ‫،فریتزی مردم میان پیشت ‫و هر کاری که تو بگی انجام میدن 248 00:13:24,303 --> 00:13:25,678 ‫و تو دنبال چنین موقعیتی هستی؟ 249 00:13:25,721 --> 00:13:27,096 ‫آره دنبال همین هستم 250 00:13:27,097 --> 00:13:28,306 ‫تو دیوونه ای عزیزم 251 00:13:28,307 --> 00:13:30,934 ‫به محض اینکه مشکلی برات پیش بیاد ‫مستقیم میای سراغ من 252 00:13:30,935 --> 00:13:33,520 ‫- یه بار امتحان کن تا .بفهمی - نیازی به این کار نیست. 253 00:13:33,521 --> 00:13:34,062 ‫خودم میدونم 254 00:13:34,063 --> 00:13:35,688 ‫ببین ‫اگه چیزی اذیتت میکنه به من بگو 255 00:13:35,689 --> 00:13:37,273 ‫مثل همیشه درستش میکنم 256 00:13:37,274 --> 00:13:38,483 ‫نه ،فریتزای این بار دیگه... 257 00:13:38,484 --> 00:13:39,901 ‫قرار نیست چیزی رو درست کنی. 258 00:13:57,169 --> 00:13:59,379 ‫- "ادى"؟ ‫- بله! 259 00:13:59,380 --> 00:14:01,548 ‫باید تمومش کنی 260 00:14:01,549 --> 00:14:03,758 ‫سعی کن بهش فکر نکنی۔ 261 00:14:03,759 --> 00:14:06,135 ‫تو راهی بلدی؟ 262 00:14:29,159 --> 00:14:30,827 ‫احتمالاً توی اتاق پشتی باشه. می خوای برم پیداش کنم؟ 263 00:14:30,828 --> 00:14:34,539 ‫عجله ای نیست. بذار ببینیم اینجا چه بساطی داره 264 00:14:34,540 --> 00:14:35,623 ‫شرط هاتون رو تعیین ‫کنید. 265 00:14:35,624 --> 00:14:39,377 ‫پایان شرط بندی ‫سیزده واسه خانه ی سیاه... 266 00:14:39,378 --> 00:14:40,670 ‫روز بخیر آقای بندیکس. 267 00:14:40,671 --> 00:14:42,046 ‫شروع میکنیم. 268 00:14:45,175 --> 00:14:48,553 ‫- زود شرطت رو تعیین ‫- بجنب "كوين کن 269 00:14:48,596 --> 00:14:49,804 ‫عدد ، اون باخت. 270 00:14:49,805 --> 00:14:52,140 ‫سلام آقای بندیکس. - سلام "چاک". ‫— 271 00:14:52,141 --> 00:14:53,182 ‫سلام "جانی" 272 00:14:53,183 --> 00:14:54,517 ‫- تاس رو عوض کن ‫- شوخی میکنی 273 00:14:54,560 --> 00:14:56,603 ‫- آقای بندیکس، درست میگم؟ ‫- يالا تاس رو بده بهمن. 274 00:14:56,604 --> 00:14:58,688 ‫بسیار خب شرطها رو تعیین کنید. 275 00:14:58,689 --> 00:15:01,566 ‫پرتاب بعدی. ‫لطفاً دستها رو عقب بیارید. 276 00:15:01,567 --> 00:15:03,735 ‫امتیاز هشت ‫عدد هشت امتیاز مورد نظره. 277 00:15:03,736 --> 00:15:07,030 ‫- بسیار خب دوستان... ‫- عذر میخوام. 278 00:15:07,031 --> 00:15:09,741 ‫صبر کن آقای بندیکس. 279 00:15:10,200 --> 00:15:11,451 ‫شرمنده خانم پائولا 280 00:15:11,452 --> 00:15:12,160 ‫پول خوبی میدم. 281 00:15:12,161 --> 00:15:13,286 ‫روی این میز نمیشه. 282 00:15:13,287 --> 00:15:14,746 ‫می خوای کاری کنی که اخراجم کنن، درسته؟ 283 00:15:14,747 --> 00:15:17,290 ‫فریتزی اخراجت نمیکنه "چاک"، ‫خیلی براش ارزشمندی. 284 00:15:17,291 --> 00:15:19,083 ‫متاسفم خودش اینطور دستور داده. 285 00:15:19,084 --> 00:15:21,878 ‫این رو بگیرید خانم هالر ‫واسه من تاس بندازین 286 00:15:21,920 --> 00:15:23,963 ‫وای ممنون ‫- بسیار خب، شروع میکنیم. 287 00:15:23,964 --> 00:15:26,716 ‫شش شش و هشت. 288 00:15:26,759 --> 00:15:28,551 ‫شش و دو. موفق شد. 289 00:15:28,594 --> 00:15:30,803 ‫ادامه میدیم ‫باز هم بنداز خانم هالر 290 00:15:30,804 --> 00:15:32,764 ‫دوباره شانست رو امتحان کن ‫بندازید. 291 00:15:32,765 --> 00:15:36,392 ‫همه به موقع شرطبندی کنید. ‫شروع شد. 292 00:15:36,393 --> 00:15:38,895 ‫یازده ‫چه تاس خوش اقبالی 293 00:15:38,896 --> 00:15:41,189 ‫دوباره میندازه. ‫واسه من خوش شانسی میاری. 294 00:15:41,190 --> 00:15:42,482 ‫یازده ‫مهره ی زمین همینه. 295 00:15:42,483 --> 00:15:45,777 ‫هزینه رو بده چند لحظه صبر کنید تا هزینه ی پرداخت بشه. شروع. 296 00:15:45,778 --> 00:15:47,820 ‫- همه به موقع شرط بندی کنید. ‫- دوباره شروع میکنیم. 297 00:15:48,197 --> 00:15:49,155 ‫لطفاً تاس رو بنداز 298 00:15:49,156 --> 00:15:52,033 ‫خب الان شروع میشه. 299 00:15:53,577 --> 00:15:55,328 ‫- شش ‫- امتیاز ،زمین شش هستش 300 00:15:55,371 --> 00:15:57,288 ‫- امتیاز هدف، شش ‫- لطفاً دستها رو عقب ببرید. 301 00:15:57,289 --> 00:15:59,666 ‫دوباره شروع میکنیم ‫همه عجله کنید. 302 00:16:04,421 --> 00:16:06,005 ‫به سختی تونست موفق بشه. 303 00:16:07,091 --> 00:16:08,341 ‫- چه خانم خوش شانسی. دوباره شروع میکنیم. 304 00:16:08,384 --> 00:16:10,176 ‫شروع میکنیم دوستان سریع باشید. 305 00:16:10,177 --> 00:16:12,345 ‫پائولا نمیدونستم اینقدر استعداد داری. 306 00:16:12,388 --> 00:16:14,514 ‫- این توی ذات منه. - سلام فريتزي. 307 00:16:14,556 --> 00:16:15,348 ‫" ‫سلام "ادى 308 00:16:15,391 --> 00:16:16,349 ‫فریتزی به ایشون گفتم که شما ناراحت میشید 309 00:16:16,392 --> 00:16:18,351 ‫من ازش خواستم که واسه من پرتاب کنه. ‫آره به من خبر دادن 310 00:16:18,352 --> 00:16:21,312 ‫- اعتراضی داری؟ ‫- همون "جانی" همیشگی. 311 00:16:21,313 --> 00:16:23,147 ‫ضرر زیادی متحمل شدی. 312 00:16:23,148 --> 00:16:25,483 ‫چیز خاصی نیسد ‫- چاک تاس رو بده به من 313 00:16:25,484 --> 00:16:28,528 ‫بسیار خب شروع میکنیم. ‫همه به موقع شرط بندی کنید. 314 00:16:28,529 --> 00:16:30,738 ‫یک و یک ‫ایشون بازی رو باخت. 315 00:16:30,739 --> 00:16:32,156 ‫کارتون خیلی درسته ‫اینطور نیست آقای بندیکس؟ 316 00:16:32,199 --> 00:16:34,992 ‫- من بینظیر هستم چاک - شما عمداً این کار رو کردید. 317 00:16:35,035 --> 00:16:38,538 ‫ساده نباش فقط یک احمق همچین کاری میکنه 318 00:16:38,539 --> 00:16:40,498 ‫واسه صرف نوشیدنی و ‫یک گپ مختصر با شما به اینجا اومدم 319 00:16:40,499 --> 00:16:43,001 ‫واسه هر دو کار میتونین به دفتر من بیاین 320 00:16:43,002 --> 00:16:44,544 ‫تو رو توی خونه میبینم 321 00:16:56,181 --> 00:16:58,349 ‫عجب جای قشنگی درست کردی 322 00:16:58,350 --> 00:16:59,851 ‫چرا که نه؟ ‫من عملاً اینجا زندگی میکنم. 323 00:16:59,852 --> 00:17:01,978 ‫دختر زیبایی دارید 324 00:17:01,979 --> 00:17:04,856 ‫و یه دختر زیبا دارم. 325 00:17:05,691 --> 00:17:06,691 ‫به سلامتی چی؟ 326 00:17:06,692 --> 00:17:07,775 ‫به سلامتی گذشتهها 327 00:17:07,776 --> 00:17:09,110 ‫- گذشته ها چیز خوبی داشت؟ ‫هیچی 328 00:17:09,111 --> 00:17:12,071 ‫این درست نیست مردم خوب بودن، ‫اونا جربزه داشتند. 329 00:17:12,072 --> 00:17:15,158 ‫- مثل شوهر خودت ‫- شوهر من. 330 00:17:15,200 --> 00:17:16,659 ‫فریتزی، تو دیگه ازدواج نکردی؟ 331 00:17:16,660 --> 00:17:18,786 ‫- نه تو چطور؟ ‫- نه. 332 00:17:18,787 --> 00:17:21,247 ‫به تنهایی خودت رو خوب بالا کشیدی 333 00:17:21,248 --> 00:17:22,999 ‫نه زیاد. خیلی کم. 334 00:17:23,000 --> 00:17:26,878 ‫معدنچی ها کارگران راه آهن گاوچرونهای ورشکسته 335 00:17:26,879 --> 00:17:30,173 ‫تو کسی هستی که موفق عمل کرده. ‫- آره 336 00:17:30,174 --> 00:17:32,341 ‫من موفق بودم 337 00:17:33,802 --> 00:17:36,262 ‫از آدمی مثل تو غیر از این انتظار نمیره. 338 00:17:36,263 --> 00:17:39,348 ‫الان یاد یه چیزی افتادم. 339 00:17:40,726 --> 00:17:42,393 ‫دخترت. 340 00:17:42,436 --> 00:17:44,020 ‫ب دختریه... ‫- اون چشه؟ 341 00:17:44,021 --> 00:17:45,938 ‫عاشق قمار کردنه ‫این توی خونشه 342 00:17:45,939 --> 00:17:47,190 ‫مثل شوهرت. 343 00:17:47,232 --> 00:17:48,357 ‫بهش یه جفت تاس نشون بده... 344 00:17:48,400 --> 00:17:49,942 ‫اون شباهتی به تو نداره 345 00:17:49,943 --> 00:17:51,360 ‫فکر کردم میخوای ‫صحبت کنی 346 00:17:51,361 --> 00:17:53,321 ‫من رو یاد یه نفر میندازه که میشناسمش 347 00:17:53,322 --> 00:17:54,864 ‫لا ‫هم اولش همچین فکری کردم. 348 00:17:54,865 --> 00:17:56,032 ‫بعدش یه نگاه دقیقتر انداختم... 349 00:17:56,075 --> 00:17:58,201 ‫کسی از تو نپرسید. 350 00:17:58,827 --> 00:18:00,286 ‫،باشه میرم سر اصل مطلب. 351 00:18:00,287 --> 00:18:02,288 ‫امروز کلانتر رو دیدم. 352 00:18:02,289 --> 00:18:03,539 ‫- خب؟ ‫از اون وضعیت خوشم نیومد. 353 00:18:03,540 --> 00:18:04,874 ‫- هیچکس از کلانترها خوشش نمیاد. ‫- بگو بره پی کارش 354 00:18:04,875 --> 00:18:06,209 ‫- من؟ ‫- سر به سر من نذار. 355 00:18:06,210 --> 00:18:07,960 ‫اون آدم توئه بهش بگو بره پی کارش ‫- چرا؟ 356 00:18:07,961 --> 00:18:10,046 ‫چون من میگم. 357 00:18:10,255 --> 00:18:13,132 ‫یا شاید به خاطر گذشتهها 358 00:18:13,592 --> 00:18:15,760 ‫مگه من بابت گذشتهها چیزی به تو بدهکار هستم؟ 359 00:18:15,761 --> 00:18:18,429 ‫نه، ولی دوست ندارم کسی مزاحمم بشه. 360 00:18:18,472 --> 00:18:20,681 ‫آروم باش ادی ‫شاید اون 361 00:18:21,183 --> 00:18:22,642 ‫تو چت شده "ادی"؟ 362 00:18:22,643 --> 00:18:23,976 ‫دوست ندارم کسی من رو مسخره کنه. 363 00:18:23,977 --> 00:18:26,687 ‫باشه بهش اطلاع میدم 364 00:18:27,189 --> 00:18:28,564 ‫أه، معذرت میخوام. 365 00:18:28,565 --> 00:18:29,899 ‫فکر کردم شما رفتید. 366 00:18:29,900 --> 00:18:31,234 ‫گفتم که توی خونه میبینمت. 367 00:18:31,276 --> 00:18:32,693 ‫منتظر شما ‫بودم 368 00:18:32,694 --> 00:18:34,946 ‫میخواستم همراه شما به خونه برم. 369 00:18:34,947 --> 00:18:36,197 ‫بیرون منتظر میمونم. ‫- نیازی نیست. 370 00:18:36,240 --> 00:18:38,908 ‫من دیگه کاری ندارم. ‫فقط یه چیز دیگه. 371 00:18:38,909 --> 00:18:40,952 ‫تو ازش خواستی که اون سوالها رو از من بپرسه؟ 372 00:18:40,994 --> 00:18:42,578 ‫- چه سوالاتی؟ ‫- در مورد همسرم. 373 00:18:42,579 --> 00:18:43,830 ‫اون تصادف و نحوه مرگش ی 374 00:18:43,831 --> 00:18:45,790 ‫نه من چیزی نگفتم ‫لابد ایده ی خودش بوده. 375 00:18:45,833 --> 00:18:47,792 ‫خب ایده ی من هم اینه که ‫هرگز دیگه این کار رخ نده. 376 00:18:47,793 --> 00:18:50,002 ‫فقط تکرار نشه. ‫ادی نمیتونی من رو مقصر بدونی 377 00:18:50,003 --> 00:18:51,254 ‫خیلی یهویی به روش خودت وارد شهر شدی. 378 00:18:51,255 --> 00:18:52,505 ‫به اون پلیس جوان هم گفتم که... 379 00:18:52,548 --> 00:18:53,589 ‫... اومدم اینجا تا کمی تنها باشم. 380 00:18:53,590 --> 00:18:55,258 ‫با شایعاتی از این قبیل که ‫از "وكاس" بیرونت کردن. 381 00:18:55,259 --> 00:18:58,010 ‫هر وقت ادی میخواد برگرده ‫سرو کله ی اون پیدا میشه. 382 00:18:58,011 --> 00:18:59,345 ‫من نمیدونم چه کاری باید بکنم. 383 00:18:59,346 --> 00:19:01,264 ‫من موقعیت خوبی رو اینجا فراهم کردم. 384 00:19:01,265 --> 00:19:02,265 ‫شاید لازم باشه شما هم واردش بشین. 385 00:19:02,266 --> 00:19:05,601 ‫شاید هم بخوام برگردم و ‫به بازی پرتاب سکه مشغول بشم. 386 00:19:05,602 --> 00:19:06,978 ‫من هیچی از تو نمیخوام فریتزی 387 00:19:06,979 --> 00:19:08,229 ‫از هیچکس چیزی نمیخوام. 388 00:19:08,272 --> 00:19:10,982 ‫فقط میخوام تنها باشم. 389 00:19:10,983 --> 00:19:11,983 ‫همونطور که من رو تنها گذاشتی؟ 390 00:19:11,984 --> 00:19:14,193 ‫اخلاقش اینطوری شده، فریتزی ‫از وقتی که... 391 00:19:14,236 --> 00:19:15,903 ‫همیشه همینطوری بودم 392 00:19:15,904 --> 00:19:19,490 ‫فریتزی، کاری که گفتم رو بکن ‫دنبال دردسر نباش 393 00:19:26,331 --> 00:19:28,207 ‫واقعاً شبیه اون هستش. 394 00:19:28,208 --> 00:19:30,376 ‫حالا نگاش کن. 395 00:19:35,174 --> 00:19:37,884 ‫مثل حرف زدنت با من بود، مادر 396 00:19:37,885 --> 00:19:40,553 ‫اونا هم اونطوری باهات حرف زدند. 397 00:19:40,596 --> 00:19:42,680 ‫"" ‫"کاری که گفتم رو بکن فریتزی 398 00:19:48,729 --> 00:19:50,605 ‫برو خونه 399 00:19:51,607 --> 00:19:53,941 ‫باشه مادر 400 00:20:43,951 --> 00:20:45,785 ‫- سلام "هانک ‫- سلام پائولا. 401 00:20:45,786 --> 00:20:48,913 ‫- مراقب باش پسر ‫- آروم باش. 402 00:20:49,289 --> 00:20:51,249 ‫مطمئن شو که تسمه ی زین ‫باشه "تام". ‫محکم بسته شده باشه 403 00:20:51,250 --> 00:20:52,291 ‫بجنب "تام". 404 00:20:52,292 --> 00:20:53,584 ‫من آماده ام. 405 00:20:53,585 --> 00:20:54,460 ‫" ‫شروع کن "تامی' 406 00:20:54,461 --> 00:20:56,128 ‫يالا "تام". 407 00:21:00,259 --> 00:21:03,469 ‫خودت رو نگه دار "تام". آفرین "تام". عالیه. 408 00:21:29,121 --> 00:21:30,454 ‫- حالت خوبه؟ ‫- من خوبم. 409 00:21:30,455 --> 00:21:32,748 ‫"تام" ‫کدوم یکیتون داغون شد، تو یا اون اسب؟ 410 00:21:32,749 --> 00:21:34,667 ‫اگه چند بار دیگه امتحان کنم میتونم راه ببرمش. 411 00:21:34,710 --> 00:21:36,419 ‫- جدى؟ ‫- سر به سرش نذار. 412 00:21:36,420 --> 00:21:37,295 ‫پائولا یه لحظه واستا. 413 00:21:37,296 --> 00:21:38,879 ‫هیچ کدوم از شما گاوچرونهای دوا فروش 414 00:21:38,880 --> 00:21:41,799 ‫فکر نمیکردین یه روز بتونین کنار ،اون سوارکاری کنین 415 00:21:41,800 --> 00:21:43,050 ‫من میرم به خوابگاه 416 00:21:43,051 --> 00:21:45,136 ‫نه تنهاش بذار ‫وقتی چنین اتفاقی رخ میده... 417 00:21:45,137 --> 00:21:47,096 ‫دوست نداره کسی کنارش باشه حتی من 418 00:21:47,097 --> 00:21:50,558 ‫- واقعاً اینقدر کارش درسته، "پت"؟ ‫- تا حالا بہت ‫نگفته؟ 419 00:21:50,600 --> 00:21:51,892 ‫"تام" زیاد در مورد خودش حرف نمیزنه. 420 00:21:51,893 --> 00:21:54,687 ‫اون بهترین بود ‫- چه اتفاقی براش افتاد؟ 421 00:21:54,688 --> 00:21:57,064 ‫با یک گاو، سرشاخ شده بود که پاش لیز خورد. 422 00:21:57,065 --> 00:21:58,816 ‫حالا از درون داغون شده 423 00:21:58,817 --> 00:22:01,819 ‫واقعاً توی این فکره که ‫دوباره بره سراغ سوارکاری با گاو وحشی؟ 424 00:22:01,820 --> 00:22:02,611 ‫همیشه توی همین فکره. 425 00:22:02,612 --> 00:22:03,863 ‫هم همیشه بهش میگم ..باشه.... ‫لا 426 00:22:03,864 --> 00:22:05,656 ‫...شاید بتونی برگردی ولی دیگه هیچ وقت نمیتونی 427 00:22:05,657 --> 00:22:06,907 ‫"I ‫به خوبی گذشتههات .باشی 428 00:22:06,908 --> 00:22:08,826 ‫به نظر من، ‫کسی که قهرمانی رو تجربه کرده 429 00:22:08,827 --> 00:22:10,119 ‫دوم شدن براش ارزشی نداره. 430 00:22:10,120 --> 00:22:14,457 ‫احتمالاً اونجا داره از درون درد می 431 00:22:14,458 --> 00:22:16,500 ‫بهترین چیز واسه کسی مثل "تام" اینه ‫که..... 432 00:22:16,501 --> 00:22:20,004 ‫واسه خودش یه مزرعه دست و پا کنه. 433 00:22:21,089 --> 00:22:23,049 ‫شاید تو بتونی باهاش حرف بزنی 434 00:22:23,050 --> 00:22:25,384 ‫= ‫ممنون "پت 435 00:22:34,728 --> 00:22:38,022 ‫- حالت بهتره؟ - آره 436 00:22:40,776 --> 00:22:42,568 ‫تام به چی فکر میکنی؟ 437 00:22:42,569 --> 00:22:45,363 ‫به این فکر میکنم که دیگه ‫مثل گذشته ها مهارت ندارم. 438 00:22:45,364 --> 00:22:47,198 ‫به نظر من که داری 439 00:22:47,199 --> 00:22:49,283 ‫همینطوری یه چیزی میگی. ‫تو که نمیدونی 440 00:22:49,284 --> 00:22:51,202 ‫تو رو که میشناسم. 441 00:22:52,245 --> 00:22:53,662 ‫ممنون. 442 00:22:54,122 --> 00:22:55,039 ‫حس و حال سوارکاری داری؟ 443 00:22:55,040 --> 00:22:58,751 ‫به نظر الان وقت مناسبیه؟ ‫- قطعاً آره. 444 00:22:58,794 --> 00:23:00,586 ‫باهات موافقم. 445 00:23:32,994 --> 00:23:34,495 ‫عجب منظره ای داره 446 00:23:34,496 --> 00:23:36,956 ‫چاکاوالا هم از اینجا دیده میشه.... 447 00:23:36,998 --> 00:23:38,541 ‫البته اگه نگاه کنی. 448 00:23:38,542 --> 00:23:40,626 ‫اگه تو بخوای. 449 00:23:46,800 --> 00:23:48,467 ‫هنوز عصبانی هستی؟ 450 00:23:48,468 --> 00:23:50,803 ‫سوارکاری باعث شد آرومتر بشم. 451 00:23:50,846 --> 00:23:51,929 ‫من هم همینطور. 452 00:23:51,930 --> 00:23:52,888 ‫با فریتزی بحث کردی؟ 453 00:23:52,889 --> 00:23:56,434 ‫دیشب دوباره با هم بحث کردیم. ‫یه سیلی به من زد. 454 00:23:56,601 --> 00:23:59,353 ‫تو چیکار کردی؟ یه سیلی بهش زدی؟ 455 00:23:59,396 --> 00:24:01,272 ‫چرت نگو! 456 00:24:01,731 --> 00:24:02,940 ‫باشه نمیگم. 457 00:24:02,941 --> 00:24:04,400 ‫تام اون واقعاً من رو دوست داره. 458 00:24:04,401 --> 00:24:07,903 ‫فقط ‫من رو درک نمیکنه. 459 00:24:07,904 --> 00:24:09,488 ‫من هم همینطور. 460 00:24:10,282 --> 00:24:12,032 ‫تو هم همینطور چی؟ 461 00:24:12,075 --> 00:24:13,909 ‫دوستت دارم. 462 00:24:13,910 --> 00:24:16,078 ‫میدونم. 463 00:24:16,121 --> 00:24:18,998 ‫من نمیدونم چی میخوام. 464 00:24:18,999 --> 00:24:21,584 ‫حداقل هنوز نفهمیدم. 465 00:24:22,919 --> 00:24:23,878 ‫فکر کنم من میدونم. 466 00:24:23,920 --> 00:24:27,840 ‫تو دنبال چیزی هستی که من ‫قبلاً ‫توی زمین گاوبازی بهش دست پیدا کردم. 467 00:24:27,841 --> 00:24:29,675 ‫اینکه مردم به همدیگه بگن.... 468 00:24:29,676 --> 00:24:32,470 ‫اون آدم خیلی خاصی هستش ‫" 469 00:24:32,471 --> 00:24:35,389 ‫قبلاً واسه من اینطوری بود. 470 00:24:35,724 --> 00:24:39,518 ‫شاید الان اگه یه نفر هم چنین نظری ‫داشته باشه دوباره اون حس رو پیدا کنم. 471 00:24:39,686 --> 00:24:42,563 ‫اینجا عجب منظره ای داره. ‫چاکاوالا" هم از اینجا دیده میشه. 472 00:24:42,564 --> 00:24:44,440 ‫آره برف روی کوه ها رو هم میشه دید. 473 00:24:44,441 --> 00:24:46,066 ‫و دودی که از کوره ها بیرون زده 474 00:24:46,067 --> 00:24:47,193 ‫"1 ‫اونجا مزرعه ی بار ترای آنگل" هستش. 475 00:24:47,235 --> 00:24:48,777 ‫دوست دارم یه روز اونجا رو بخرم 476 00:24:48,778 --> 00:24:51,780 ‫- چقدر از اینجا فاصله داره؟ ‫- حدود ده ‫كيلومتر. 477 00:24:51,781 --> 00:24:53,991 ‫درست بعد از مزرعه ی "هالورسون 478 00:24:53,992 --> 00:24:54,867 ‫هالورسون. 479 00:24:54,868 --> 00:24:56,410 ‫ادى بنديكس" اونجا اقامت میکنه 480 00:24:56,411 --> 00:24:59,038 ‫- آره. ‫- دیشب دوباره دیدمش 481 00:24:59,080 --> 00:25:01,499 ‫به کازینو اومده بود. 482 00:25:01,500 --> 00:25:02,833 ‫مرد عجیبی هستش. 483 00:25:02,959 --> 00:25:05,419 ‫خیالاتی شدی. 484 00:25:05,420 --> 00:25:06,587 ‫همسرش رو میشناختی؟ 485 00:25:06,588 --> 00:25:07,880 ‫فقط بعد از مرگش اون رو دیدم 486 00:25:07,923 --> 00:25:09,757 ‫ده دقیقه بعد از اون اتفاق به اونجا رسیدم 487 00:25:09,799 --> 00:25:12,718 ‫به گارد ریل روی پل برخورد کرده بود. ‫همه جا پر از خون بود. 488 00:25:12,761 --> 00:25:15,304 ‫- اون... ‫اون چی؟ 489 00:25:15,764 --> 00:25:17,640 ‫اون زن زیبایی بود 490 00:25:17,641 --> 00:25:20,309 ‫فکر کنم همینطور بوده 491 00:25:20,519 --> 00:25:21,519 ‫چه تصادف وحشتناکی. 492 00:25:21,561 --> 00:25:25,231 ‫آره، تصادف. ‫توی سوابق که اینطور گفته شده. 493 00:25:25,232 --> 00:25:26,899 ‫هیچوقت نتونستم بفهمم که چرا... 494 00:25:26,942 --> 00:25:29,652 ‫بندیکس" سوار یه ماشین دیگه بوده. ‫"" 495 00:25:30,946 --> 00:25:34,323 ‫به نظر من اون به درد دوستی نمیخوره 496 00:25:34,324 --> 00:25:37,826 ‫- حالا تو خیالاتی شدی. ‫- ممکنه. 497 00:25:38,495 --> 00:25:40,329 ‫- دیگه برگردیم. ‫- باشه. 498 00:25:50,840 --> 00:25:51,590 ‫ 499 00:25:56,429 --> 00:25:57,930 ‫"رز"! 500 00:25:57,973 --> 00:26:00,766 ‫- هنوز برنگشته؟ ‫- نه،‫خانم. 501 00:26:00,767 --> 00:26:03,644 ‫اون چیز رو از اینجا ببر بیرون 502 00:26:17,867 --> 00:26:21,412 ‫میگم یکی از بچه ها ماشینت رو از مزرعه برات بیاره 503 00:26:21,413 --> 00:26:23,205 ‫خدافظ پائولا. 504 00:26:23,206 --> 00:26:25,499 ‫خدافظ تام. 505 00:26:54,654 --> 00:26:55,863 ‫باشه فریتزی تو برنده شدی 506 00:26:55,864 --> 00:26:58,949 ‫اشتباه میکردم. ‫نباید اون حرف رو میزدم. 507 00:26:58,950 --> 00:26:59,950 ‫من نمیخوام اینطوری برنده بشم. 508 00:26:59,951 --> 00:27:03,203 ‫حتی وقتی خیلی کوچیک بودی هم ‫بہت سیلی نزده بودم. 509 00:27:03,204 --> 00:27:06,040 ‫- شاید باید این کار رو میکردی ‫- شاید. 510 00:27:06,041 --> 00:27:10,002 ‫نمیدونم پائولا. ‫انگار نمیتونم با تو کنار بیام. 511 00:27:10,045 --> 00:27:12,379 ‫فکر کنم باید از یه راه دیگه وارد بشی 512 00:27:12,380 --> 00:27:13,630 ‫شاید اینطور باشه 513 00:27:13,673 --> 00:27:15,841 ‫فکر نمیکنم حرف زدن در مورد بازگشتت به مدرسه... 514 00:27:15,842 --> 00:27:17,885 ‫... فایده ای داشته باشه 515 00:27:17,886 --> 00:27:19,678 ‫- فایده نداره ‫- بسیار خب. 516 00:27:19,721 --> 00:27:20,971 ‫پس در موردش حرف نمیزنیم. 517 00:27:20,972 --> 00:27:23,474 ‫امروز با کی رفتی سوارکاری؟ 518 00:27:23,516 --> 00:27:24,850 ‫71. 519 00:27:24,851 --> 00:27:27,645 ‫- تام مرد خوبیه. ‫- به نظرم همینطوره. 520 00:27:27,646 --> 00:27:30,731 ‫- ازش خوشت میاد؟ ‫- آره. 521 00:27:30,982 --> 00:27:33,651 ‫واسه یه قضیهی کاری باید به لس آنجلس برم 522 00:27:33,652 --> 00:27:35,527 ‫شاید بد نباشه که تو هم باهام بیای 523 00:27:35,528 --> 00:27:36,987 ‫میتونی واسه خودت لباس جدید بخری. 524 00:27:36,988 --> 00:27:38,530 ‫- من لباس لازم ندارم ‫- أه. 525 00:27:38,531 --> 00:27:41,200 ‫یه دختر همیشه به لباس جدید نیاز داره 526 00:27:41,201 --> 00:27:43,243 ‫قبول کن میتونم بخرم 527 00:27:43,244 --> 00:27:46,121 ‫تو هر چیزی رو میتونی ،بخری مگه نه فریتزی؟ 528 00:27:46,122 --> 00:27:47,164 ‫تقریباً هر چیزی رو. 529 00:27:47,165 --> 00:27:49,750 ‫صبح راه میفتیم. ‫نظرت چیه عزیزم؟ 530 00:27:49,751 --> 00:27:50,459 ‫خوش میگذره. 531 00:27:50,460 --> 00:27:52,503 ‫اگه قول بدی به بقیه ی پسرا بگی که ‫من خواهرت هستم. 532 00:27:52,504 --> 00:27:55,923 ‫اینطوری رقابت سختی خواهی داشت. 533 00:27:55,924 --> 00:27:59,343 ‫- پس خواهر بزرگترت. ‫باشه قبوله 534 00:27:59,344 --> 00:28:00,761 ‫برو بالا و لباسهات رو عوض کن 535 00:28:00,762 --> 00:28:02,596 ‫با هم شام میخوریم. 536 00:28:02,639 --> 00:28:03,764 ‫از شر اون بوی اسب هم خلاص شو. 537 00:28:03,765 --> 00:28:05,265 ‫از عطر من استفاده کن ‫خیلی عطر بزن 538 00:28:05,266 --> 00:28:08,394 ‫نه میشه توی مدرسه نگهت داشت، ‫نه از اصطبل بیرونت آورد. 539 00:28:08,395 --> 00:28:10,354 ‫از اصطبل خوشم میاد. 540 00:28:21,324 --> 00:28:23,242 ‫سلام "پت". فریتزی هستم. 541 00:28:23,243 --> 00:28:26,078 ‫به "تام هانسون" بگو امشب به کازینو بیاد. 542 00:28:26,079 --> 00:28:28,497 ‫میخوام باهاش حرف بزنم 543 00:28:28,498 --> 00:28:30,290 ‫خوبه 544 00:28:43,972 --> 00:28:44,972 ‫بله؟ 545 00:28:47,183 --> 00:28:49,852 ‫- سلام فريتزي. ‫- سلام "تام". بشین. 546 00:28:49,853 --> 00:28:50,978 ‫گفت میخوای با من حرف بزنی. 547 00:28:50,979 --> 00:28:53,480 ‫- نوشیدنی میخوری؟ ‫- نه ممنون. 548 00:28:53,481 --> 00:28:56,108 ‫نمیخواد تظاهر کنی که حالت رو خراب میکنه 549 00:28:56,151 --> 00:28:58,068 ‫اگه ده سال جوانتر بودم حق داشتی... 550 00:28:58,069 --> 00:29:01,488 ‫ولی حالا که جوونتر نیستم ‫میتونی من رو مادر صدا کنی 551 00:29:01,489 --> 00:29:03,073 ‫باشه مادر 552 00:29:03,199 --> 00:29:05,659 ‫تام هانسون ‫ساله هستی، 553 00:29:05,660 --> 00:29:07,744 ‫اهل شهر "واکو" در ایالت تگزاس هستی. 554 00:29:07,745 --> 00:29:08,620 ‫یک کارگر مزرعه بودی. 555 00:29:08,621 --> 00:29:12,207 ‫بعدش چهار سال به مسابقات گاوبازی در سطح کشور مشغول بودی. 556 00:29:12,208 --> 00:29:14,626 ‫دکترها گفتن اگه دوباره گاوبازی کنی ممکنه خودت رو به کشتن بدی. 557 00:29:14,627 --> 00:29:17,212 ‫اگه "پت" اون کار کلانتری رو ‫برات جور نکرده بود 558 00:29:17,213 --> 00:29:19,047 ‫معلوم نبود الان چه حالی داشتی. 559 00:29:19,048 --> 00:29:20,549 ‫اگه پول میداشتی به مزرعه میخریدی یه 560 00:29:20,550 --> 00:29:22,509 ‫ولی پول نداری، درسته؟ 561 00:29:22,510 --> 00:29:23,844 ‫قتی ساله بودم هم واکسن زدم. 562 00:29:23,845 --> 00:29:26,680 ‫یادشون رفته این رو توی گزارش بنویسن. 563 00:29:26,681 --> 00:29:29,641 ‫از یه آژانس کاراگاهی برای بررسی سوابقت ‫کمک گرفتم از نظر تو اشکالی داره؟ 564 00:29:29,642 --> 00:29:31,310 ‫به شما گفتن که اون شب وقتی ‫در شهر شایان مست شده بودم... 565 00:29:31,311 --> 00:29:32,269 ‫... چه اتفاقی رخ داد؟ 566 00:29:32,270 --> 00:29:34,813 ‫نه چیزی در اون مورد نگفتند. 567 00:29:34,814 --> 00:29:37,441 ‫امیدوارم هزینه ی زیادی بابت این گزارش ‫متحمل شده باشید. 568 00:29:37,442 --> 00:29:38,066 ‫همینطور هم بوده 569 00:29:38,067 --> 00:29:39,526 ‫به دست آوردن چیزی که میخوای هزینه داره. 570 00:29:39,527 --> 00:29:41,528 ‫- مثلا چی؟ ‫- من فهمیدم که تو صادق هستی. 571 00:29:41,529 --> 00:29:43,363 ‫با جربزه هستی. ‫از این اخلاقت خوشم میاد 572 00:29:43,364 --> 00:29:45,282 ‫باهوش هستی ‫و راه و چاه رو بلدی 573 00:29:45,283 --> 00:29:48,786 ‫وقتی میگی که میخوای اینجا ‫یه مزرعه دار ،بشی حرفت رو باور میکنم 574 00:29:48,787 --> 00:29:50,412 ‫ولی هزینه کردم تا مطمئن بشم. 575 00:29:50,413 --> 00:29:53,165 ‫تا الان که به نظر میاد ‫سرمایه گذاری خوبی نبوده 576 00:29:53,208 --> 00:29:55,626 ‫واسه همین گفتم امشب بیای. 577 00:29:55,627 --> 00:29:57,461 ‫تا مطمئن بشم 578 00:29:57,462 --> 00:30:00,881 ‫احتمالا متعجب شدی که ‫پائولا رو فرستادم بره. 579 00:30:00,882 --> 00:30:02,716 ‫اصلاً به این مساله فکر نکردم. 580 00:30:02,759 --> 00:30:04,384 ‫اون ساله است. یک خانمه. 581 00:30:04,385 --> 00:30:06,178 ‫در این شهر هیچ دوستی نداره. 582 00:30:06,221 --> 00:30:07,846 ‫البته به جز شرکای تجاری من 583 00:30:07,847 --> 00:30:10,641 ‫این تقصیر اون نیست. فکر کنم من مقصرم. 584 00:30:10,642 --> 00:30:12,810 ‫بگذریم من یه مشکلی دارم. 585 00:30:12,811 --> 00:30:14,645 ‫فکر نمیکردم متوجه این نکته شدین. 586 00:30:14,646 --> 00:30:17,231 ‫دوست داری با پائولا ازدواج کنی؟ 587 00:30:17,273 --> 00:30:18,774 ‫بحث داره جالب میشه. 588 00:30:18,775 --> 00:30:20,275 ‫واسه همین از آژانس پینکرتونز" خواستی ‫در موردم تحقیق کنن؟ 589 00:30:20,276 --> 00:30:23,529 ‫و برای حفاظت از یه سرمایه، ‫هزینه بیشتری هم متقبل میشم 590 00:30:23,530 --> 00:30:26,782 ‫تام اگه تو با پائولا ازدواج کنی ‫به مزرعهت میرسی. 591 00:30:26,783 --> 00:30:28,200 ‫یه مزرعه و یک انبار بزرگتر ...... 592 00:30:28,201 --> 00:30:29,409 ‫...و بهتر از اون چیزی که ‫اگه تا سالگی هم کار کنی... 593 00:30:29,410 --> 00:30:31,453 ‫نمیتونی مثل اون رو بخری 594 00:30:31,454 --> 00:30:33,413 ‫پائولا چی میشه؟ 595 00:30:33,414 --> 00:30:35,791 ‫اون به اسب و گاو علاقه داره 596 00:30:37,836 --> 00:30:39,711 ‫واسه همین تو رو انتخاب کردم. 597 00:30:39,712 --> 00:30:42,589 ‫دلایل دیگه ت چیه؟ 598 00:30:43,466 --> 00:30:44,925 ‫} ‫بسیار 599 00:30:44,926 --> 00:30:46,927 ‫ما ده سال میشه که اینجا هستیم. 600 00:30:46,928 --> 00:30:48,679 ‫مردم شهر هیچوقت ما رو نپذیرفتن. 601 00:30:48,680 --> 00:30:51,682 ‫واسه من مهم نیست. ‫خب من هم باهاشون دمخور نمیشم. 602 00:30:51,683 --> 00:30:54,810 ‫ولی اونا تو رو پذیرفتن تو یکی از اونا هستی 603 00:30:54,811 --> 00:30:57,646 ‫و اگه اون با تو ازدواج کنه، در نهایت پائولا رو هم میپذیرن 604 00:30:57,647 --> 00:31:00,691 ‫- واسه خودش دوست پیدا میکنه ‫- متوجهم. 605 00:31:00,692 --> 00:31:02,109 ‫و دیگه؟ 606 00:31:02,110 --> 00:31:03,902 ‫یه چیز دیگه 607 00:31:03,903 --> 00:31:05,070 ‫شما رو با همدیگه دیدم 608 00:31:05,071 --> 00:31:07,698 ‫از قبل عاشقش شدی. 609 00:31:07,699 --> 00:31:10,659 ‫واسه خودت بریدی و دوختی... ‫آره؟ 610 00:31:10,660 --> 00:31:13,620 ‫از نظر من که اینطوره. ‫الان پائولا کجاست؟ 611 00:31:13,621 --> 00:31:16,999 ‫- خونه. چرا؟ ‫میخوام باهاش حرف بزنم 612 00:31:17,625 --> 00:31:18,625 ‫باشه... 613 00:31:18,626 --> 00:31:20,836 ‫میتونی من رو هم تا خونه برسونی. 614 00:31:42,025 --> 00:31:44,151 ‫پائولا بیداری؟ 615 00:31:44,193 --> 00:31:44,943 ‫ਤੋਂ 616 00:31:44,944 --> 00:31:46,278 ‫بیا پایین تام با من اومده. 617 00:31:46,321 --> 00:31:47,654 ‫میخواد باهات حرف بزنه. 618 00:31:47,655 --> 00:31:49,656 ‫الان میام. 619 00:31:52,869 --> 00:31:55,162 ‫به ‫نظرم بهتره من برم به رم به اتاقم. خیلی خسته ام. 620 00:31:55,163 --> 00:31:57,414 ‫ازت میخوام که بمونی 621 00:31:57,415 --> 00:31:59,416 ‫من؟ واسه چی؟ 622 00:32:05,173 --> 00:32:05,839 ‫چی ‫شده؟ 623 00:32:05,840 --> 00:32:07,424 ‫من و فریتزی داریم به قراری با هم میذاریم. 624 00:32:07,425 --> 00:32:09,635 ‫به تو مربوط میشه. ‫- تام! 625 00:32:09,636 --> 00:32:11,678 ‫پائولا دوست داری با من ازدواج کنی؟ 626 00:32:11,721 --> 00:32:15,432 ‫فریتزی گفت اگه باهات ازدواج کنم ‫یه مزرعه ی خیلی بزرگ به من میده. 627 00:32:15,475 --> 00:32:17,601 ‫میخوام بدونم چقدر این احتمال وجود داره. 628 00:32:17,602 --> 00:32:21,063 ‫- مر - يائولا من... ‫- خب چی میگی؟ 629 00:32:22,273 --> 00:32:23,774 ‫خیلی ممنونم "تام"، ولی... 630 00:32:23,775 --> 00:32:25,943 ‫فکر نمیکنم اونقدرها اینجا بمونم..... 631 00:32:25,944 --> 00:32:28,320 ‫که این فرصت برات فراهم بشه. 632 00:32:28,363 --> 00:32:29,988 ‫شاید یه وقت دیگه. 633 00:32:29,989 --> 00:32:31,114 ‫پائولا 634 00:32:36,287 --> 00:32:38,413 ‫چی باعث شد که همچین کار احمقانه ای بکنی؟ 635 00:32:38,414 --> 00:32:39,748 ‫اگه یه مزرعه بخوام ‫خودم به دست ‫میارمش. 636 00:32:39,749 --> 00:32:41,750 ‫اگه بخوام با دخترت ازدواج کنم، این به خودم مربوط میشه. 637 00:32:41,751 --> 00:32:43,126 ‫تو ‫عمداً رابطه ی ما رو خراب کردی. 638 00:32:43,127 --> 00:32:44,628 ‫تو همیشه اون رو از خودت دور می.کنی 639 00:32:44,629 --> 00:32:46,171 ‫یکی از همین روزا ‫بالاخره اون رو از زندگی خودت... 640 00:32:46,172 --> 00:32:48,256 ‫...بیرونش میکنی ‫اون موقع خیلی بدتر میشه. 641 00:32:48,257 --> 00:32:51,927 ‫اون به من نیاز داره. ‫اگه بخوام هم نمیتونم از خودم دورش کنم. 642 00:32:51,928 --> 00:32:55,555 ‫واسه همین به خونه اومده ‫هرگز من رو ترک نمیکنه. 643 00:34:12,133 --> 00:34:14,051 ‫اون چراغ رو خاموش کن 644 00:34:23,019 --> 00:34:25,395 ‫این موقع شب، ‫تنهایی اینجا چیکار میکنی؟ 645 00:34:25,396 --> 00:34:28,356 ‫- خودت چیکار میکنی - زود از اینجا برو 646 00:34:28,399 --> 00:34:29,691 ‫نشنیدی گفتم از اینجا برو؟ 647 00:34:29,692 --> 00:34:32,277 ‫- چرا. ‫- چی از جون من میخوای؟ 648 00:34:32,320 --> 00:34:33,278 ‫هیچی 649 00:34:33,279 --> 00:34:36,990 ‫خیلی خوبه وقتی یه نفر رو میبینی که ‫ازت هیچی نمیخواد 650 00:34:40,244 --> 00:34:41,703 ‫همین جا اتفاق افتاد، درسته؟ 651 00:34:41,704 --> 00:34:44,206 ‫چه چیزی اتفاق افتاد؟ ‫- اون حادثه 652 00:34:44,207 --> 00:34:46,666 ‫- ازش خبر دارم. کی به تو گفته؟ 653 00:34:46,667 --> 00:34:49,503 ‫تام من ازش پرسیدم 654 00:34:49,670 --> 00:34:50,921 ‫چرا؟ 655 00:34:50,922 --> 00:34:53,006 ‫فقط میخواستم بدونم. 656 00:34:54,425 --> 00:34:56,468 ‫چرا وقتی گفتم برو، از اینجا نرفتی؟ 657 00:34:56,469 --> 00:34:59,429 ‫چون میخواستم تو رو بهتر بشناسم. 658 00:34:59,514 --> 00:35:01,556 ‫تو کم نمیاری، درسته؟ 659 00:35:01,599 --> 00:35:04,601 ‫شنیدم تو هم کم نمیاری 660 00:35:05,061 --> 00:35:06,603 ‫دختر جالبی هستی 661 00:35:06,604 --> 00:35:08,271 ‫بامزه و جالب هستی. 662 00:35:08,272 --> 00:35:11,399 ‫ممنون. ‫میخوای تا یه جا برسونمت؟ 663 00:35:11,400 --> 00:35:12,567 ‫خب کمک بزرگی میکنی 664 00:35:12,568 --> 00:35:15,904 ‫من رو تا مزرعه ی هالورسون برسون. 665 00:35:15,905 --> 00:35:17,322 ‫} ‫بسیار 666 00:35:37,844 --> 00:35:39,052 ‫اون پلیس که امروز باهاش بودی، 667 00:35:39,053 --> 00:35:42,055 ‫وقتی در مورد من ازش سوال کردی ‫چی بہت گفت؟ 668 00:35:42,056 --> 00:35:42,639 ‫هیچی 669 00:35:42,640 --> 00:35:45,016 ‫من پلیسها رو میشناسم. اون چی گفت؟ 670 00:35:45,017 --> 00:35:46,852 ‫گفت نباید زیاد توجه نشون بدم 671 00:35:46,853 --> 00:35:49,938 ‫تو زیاد بهش توجه نمیکنی آره؟ 672 00:35:49,939 --> 00:35:50,438 ‫نه 673 00:35:50,481 --> 00:35:52,524 ‫میدونی وارد چه قضیهای داری میشی؟ 674 00:35:52,567 --> 00:35:54,526 ‫چون فقط در صورتیکه الان از اینجا ...نری 675 00:35:54,569 --> 00:35:57,404 ‫متوجهش خواهی شد. 676 00:36:02,285 --> 00:36:04,161 ‫- "ادى"، خودتی؟ ‫اینطوری جلوی نور لامپ نمون 677 00:36:04,162 --> 00:36:05,912 ‫به راحتی میشه تو رو نشونه گرفت. 678 00:36:05,913 --> 00:36:09,249 ‫کجا بودی؟ ‫متوجه نشدم کی رفتی بیرون. 679 00:36:11,711 --> 00:36:14,296 ‫اه، خبر نداشتم. فکر کردم. 680 00:36:14,297 --> 00:36:16,006 ‫،جانی برو توی خونه 681 00:36:16,007 --> 00:36:18,383 ‫از اینجا برو. ‫تنهاش بذار! 682 00:36:18,384 --> 00:36:20,510 ‫برو توی خونه 683 00:36:28,644 --> 00:36:31,479 ‫حق با اونه. ‫شاید بهتر باشه که بری. 684 00:36:31,480 --> 00:36:33,899 ‫شاید هم بهتر باشه که برنگردی. 685 00:36:33,900 --> 00:36:34,566 ‫واسه چی؟ 686 00:36:34,609 --> 00:36:37,736 ‫چون من مرد مناسبی واسه تو نیستم. 687 00:36:37,945 --> 00:36:39,404 ‫اینطوری مغزت سوت میکشه بچه جون. 688 00:36:39,405 --> 00:36:42,574 ‫آرزو میکنی که ای کاش هرگز من رو نمیدیدی. 689 00:36:52,335 --> 00:36:54,586 ‫چیزی که گفتم رو فراموش نکن. 690 00:36:54,629 --> 00:36:56,504 ‫یادم میمونه. 691 00:37:01,135 --> 00:37:02,802 ‫چمدون هاش رو برداشت و برد داخل ماشین... 692 00:37:02,803 --> 00:37:04,679 ‫و وقتی که دیدمش ‫واقعاً داشت میرفت. 693 00:37:04,680 --> 00:37:07,432 ‫از ایشون پرسیدم که ‫چیزی هست که به شما بگم... 694 00:37:07,475 --> 00:37:08,308 ‫ولی جوابی نداد. 695 00:37:08,309 --> 00:37:09,601 ‫فقط سوار ماشین شد و رفت 696 00:37:09,644 --> 00:37:13,021 ‫- بسیار خب "رز". اون برمیگرده. ‫باشه خانم. 697 00:37:35,795 --> 00:37:38,505 ‫به این زودی برگشتی؟ ‫- بله مادر 698 00:37:38,506 --> 00:37:40,548 ‫نتونستی بری ‫مگه نه عزیزم؟ 699 00:37:40,549 --> 00:37:42,384 ‫نه مادر. 700 00:37:42,385 --> 00:37:45,428 ‫" ‫"بله مادر نه مادر 701 00:38:27,847 --> 00:38:30,515 ‫چی شده عزیزم؟ 702 00:38:31,684 --> 00:38:33,935 ‫چی شده؟ بابت حرفهام ناراحتی؟ 703 00:38:33,936 --> 00:38:36,229 ‫- معذرت میخوام ‫- نه واسه... 704 00:38:36,272 --> 00:38:38,940 ‫نمی دونم ...فریتزی 705 00:38:38,941 --> 00:38:39,607 ‫چی رو؟ 706 00:38:39,608 --> 00:38:43,653 ‫نمی تونم توضیح بدم. ‫فقط یهو گریه م گرفت، همین. 707 00:38:45,406 --> 00:38:46,239 ‫حتماً به خاطر توفان بوده. 708 00:38:46,240 --> 00:38:48,533 ‫از زمانی که بچه بودی از توفان میترسیدی 709 00:38:48,534 --> 00:38:51,661 ‫معمولاً اون موقع ها کنارت میخوابیدم. 710 00:38:52,163 --> 00:38:53,455 ‫الان حالت خوبه؟ 711 00:38:53,456 --> 00:38:54,581 ‫آره، خوبم. 712 00:38:54,582 --> 00:38:57,625 ‫اگه بخوای من میتونم... - نه، من راحتم. 713 00:38:57,626 --> 00:38:59,669 ‫باشه فردا با هم به لس آنجلس میریم... 714 00:38:59,754 --> 00:39:02,422 ‫و کمی خرید میکنیم ‫میریم سینما... 715 00:39:02,423 --> 00:39:05,091 ‫ولی من دلم نمیخواد. 716 00:39:05,593 --> 00:39:06,718 ‫حتماً باید بری؟ 717 00:39:06,719 --> 00:39:09,137 ‫آره نمیخوای من برم؟ ‫- نه. 718 00:39:09,138 --> 00:39:15,143 ‫خب... نمی دونم چی میخوام. 719 00:39:15,394 --> 00:39:19,356 ‫توفان تقریباً تموم ‫شده. ‫حالا دیگه میتونی بخوابی 720 00:39:22,526 --> 00:39:24,110 ‫شب بخیر عزیزم 721 00:39:24,111 --> 00:39:25,904 ‫شب بخیر فریتزی 722 00:39:37,833 --> 00:39:40,543 ‫ادی باز هم قهوه میخوری؟ 723 00:39:40,544 --> 00:39:42,670 ‫میرم برات بیارم. 724 00:39:42,671 --> 00:39:44,631 ‫این بیرون خیلی خوبه 725 00:39:44,673 --> 00:39:47,342 ‫حتماً خیلی پیر شدم که ‫اینجا دارم آفتاب میگیرم 726 00:39:47,343 --> 00:39:49,636 ‫از اول هم قرار بوده همین کار رو بکنی. 727 00:39:49,678 --> 00:39:50,428 ‫استراحت آفتاب گرفتن 728 00:39:50,429 --> 00:39:53,056 ‫اینطوری میتونی واسه هر چیزی ‫آمادگی پیدا کنی. 729 00:39:53,057 --> 00:39:55,975 ‫برگردی به لس آنجلس، ‫دوستات رو جمع کنی 730 00:39:55,976 --> 00:39:59,521 ‫حتماً از اینکه اینقدر نقش دایه رو واسه من ،داشتی، خسته شدی. 731 00:39:59,522 --> 00:40:02,273 ‫ما مدت زیادی با هم بودیم. 732 00:40:14,412 --> 00:40:15,912 ‫سلام! 733 00:40:20,626 --> 00:40:22,293 ‫- سلام دختر جون. ‫- سلام. 734 00:40:22,294 --> 00:40:23,169 ‫قهوه میخوری؟ 735 00:40:23,170 --> 00:40:24,379 ‫،جانی سه تا فنجون قهوه بیار 736 00:40:24,380 --> 00:40:26,548 ‫- "جانی" رو یادته؟ ‫- آره بادمه 737 00:40:26,549 --> 00:40:29,676 ‫به نظرم بابت حرفهایی که ‫دیشب به شما زدم... 738 00:40:29,718 --> 00:40:31,344 ‫باید از شما عذرخواهی کنم. 739 00:40:31,345 --> 00:40:32,345 ‫قهوه تون چطور باشه؟ 740 00:40:32,346 --> 00:40:33,805 ‫روش جالبی واسه عذرخواهی داری. 741 00:40:33,806 --> 00:40:36,057 ‫کم کم دارم یاد میگیرم 742 00:40:36,058 --> 00:40:37,809 ‫فقط برو و قهوه رو بیار 743 00:40:37,810 --> 00:40:39,227 ‫ببخشید. 744 00:40:39,228 --> 00:40:41,020 ‫خیلی بی ادبم. 745 00:40:45,985 --> 00:40:50,196 ‫- راحت به خونه رسیدی؟ ‫آره راحت رسیدم. 746 00:40:58,456 --> 00:41:01,624 ‫بشین. ‫. ممنون. 747 00:41:02,751 --> 00:41:06,004 ‫از خودت بگو! ‫- منظورت چیه؟ 748 00:41:06,005 --> 00:41:07,088 ‫چطور زندگی میکنی؟ چه کارهایی میکنی؟ 749 00:41:07,089 --> 00:41:09,757 ‫أه كار خاصی نمیکنم. ‫- از محیط اینجا خوشت میاد؟ 750 00:41:09,758 --> 00:41:11,801 ‫بهش عادت کردم، ‫وقتی کوچیک بودم با مادرم.... 751 00:41:11,802 --> 00:41:14,053 ‫از نیوجرسی به اینجا اومدیم. 752 00:41:14,054 --> 00:41:16,931 ‫پدرم به قاچاقچی الکل یه بود. اون کشته شد. 753 00:41:16,932 --> 00:41:19,767 ‫اون رو یادم نیست ‫- من یادمه. 754 00:41:19,768 --> 00:41:21,686 ‫می شناختیش؟ - آره. 755 00:41:21,687 --> 00:41:23,438 ‫با هم کار میکردیم. 756 00:41:23,439 --> 00:41:26,691 ‫- فریتزی رو هم میشناختی؟ از خیلی وقت پیش 757 00:41:26,692 --> 00:41:28,943 ‫توی مراسم ازدواج با پدرت... 758 00:41:28,944 --> 00:41:31,654 ‫حرف های قشنگی زد 759 00:41:31,655 --> 00:41:33,865 ‫بگو ببینم، ‫فریتزی اون موقعها چطور بود؟ 760 00:41:33,866 --> 00:41:36,493 ‫اون رو خوب نمیشناختم. 761 00:41:36,660 --> 00:41:39,871 ‫شما زیاد با هم خوب نیستید، درسته؟ 762 00:41:40,706 --> 00:41:44,250 ‫،باشه بیخیال ‫به من ربطی نداره. 763 00:41:45,211 --> 00:41:47,295 ‫ولی بہت ربط داره 764 00:41:47,296 --> 00:41:49,047 ‫چنین اشتباهی نکن دختر جون. 765 00:41:49,048 --> 00:41:52,258 ‫منظورم اون چیزی نیست که تو فکر میکنی. ‫نمیخواستم بہت تہمت بزنم. 766 00:41:52,259 --> 00:41:54,886 ‫بس کن ‫این حرفها سودی واسه تو نداره 767 00:41:54,887 --> 00:41:56,888 ‫من واسه سود و منفع ‫و یا واسه توبیخ شدن 768 00:41:56,889 --> 00:41:58,264 ‫...به اینجا نیومدم 769 00:41:58,265 --> 00:41:59,432 ‫کسی تو رو توبیخ نکرد. 770 00:41:59,475 --> 00:42:00,558 ‫کسی هم نمیتونه این کار رو بکنه. 771 00:42:00,601 --> 00:42:01,643 ‫فقط از این طرز مهمان نوازی شما 772 00:42:01,644 --> 00:42:02,852 ‫اصلاً خوشم نیومدم آقای بندیکس. 773 00:42:02,853 --> 00:42:03,686 ‫زیاد تند نرو 774 00:42:03,687 --> 00:42:05,146 ‫شاید بتونی به "جانی" زور بگی... 775 00:42:05,147 --> 00:42:07,649 ‫ولی من زیر بار حرف زور هیچکسی نمیرم. 776 00:42:07,650 --> 00:42:08,691 ‫سخت ‫نگیر نرو. 777 00:42:08,692 --> 00:42:13,154 ‫بی دعوت به اینجا اومدم ‫و همونطور هم برمیگردم. 778 00:42:37,179 --> 00:42:40,390 ‫- سلام عروس جوان. - سلام "تام". 779 00:42:41,433 --> 00:42:42,850 ‫- از من دلگیر هستی؟ ‫- البته که نه. 780 00:42:42,851 --> 00:42:44,227 ‫تنهای کاری بود که از دستت برمیومد. 781 00:42:44,228 --> 00:42:46,563 ‫زیاد مطمئن نیستم. ‫همیشه میخواستم یه مزرعه داشته باشم. 782 00:42:46,564 --> 00:42:48,565 ‫فقط نمیدونستم که آشپزی تو چطوره؟ 783 00:42:48,566 --> 00:42:50,441 ‫لیموناد؟ 784 00:42:50,442 --> 00:42:52,068 ‫آره لطفاً. 785 00:42:52,236 --> 00:42:54,445 ‫شاید بهتر بود اون پیشنهاد رو قبول میکردم. 786 00:42:54,947 --> 00:42:57,824 ‫اون شب در مزرعه ی هالورسون چیکار میکردی؟ 787 00:42:57,825 --> 00:42:59,409 ‫سرم توی کار خودم بود. 788 00:42:59,410 --> 00:42:59,993 ‫من هم همینطور. 789 00:43:00,035 --> 00:43:02,245 ‫داشتم توی بزرگراه گشت میدادم. 790 00:43:02,246 --> 00:43:04,414 ‫همون موقع که تو از اون ملک شخصی خارج شدی... 791 00:43:04,415 --> 00:43:06,249 ‫و به سمت شہر اومدی. 792 00:43:06,250 --> 00:43:08,918 ‫دیگه اونجا نرو 793 00:43:08,919 --> 00:43:10,169 ‫زیاد تند نرو نرو "تام". 794 00:43:10,170 --> 00:43:11,588 ‫خیلی جدی گفتم، پائولا. 795 00:43:11,589 --> 00:43:13,381 ‫معاشرت با آدمی مثل بندیکس... 796 00:43:13,382 --> 00:43:16,593 ‫به اون سادگیها که فکر میکنی نیست. 797 00:43:16,594 --> 00:43:18,094 ‫دارم میگم که ازش فاصله بگیر 798 00:43:18,095 --> 00:43:20,346 ‫و این چه ارتباطی به تو داره؟ 799 00:43:20,347 --> 00:43:23,141 ‫شاید هم نظرت در مورد اون مزرعه عوض شده؟ 800 00:43:23,142 --> 00:43:23,975 ‫بعد از همچین بحثی 801 00:43:24,018 --> 00:43:25,893 ‫باید میذاشتم خودت با افکارت کلنجار بشی 802 00:43:25,894 --> 00:43:28,855 ‫ولی بهتره اول یه چیزی بگم که لازمه تو بدونی. 803 00:43:28,856 --> 00:43:29,689 ‫من جلوت رو نمیگیرم 804 00:43:32,651 --> 00:43:34,819 ‫جسد همسرش رو آوردن پیش ما در بخشداری. 805 00:43:34,820 --> 00:43:36,571 ‫من دیدمش ‫حافظه ی خوبی هم دارم. 806 00:43:36,572 --> 00:43:39,032 ‫- می شناختیش؟ ‫- نه، آدم خاصی نبود. 807 00:43:39,074 --> 00:43:40,950 ‫ولی اولین بار که دیدمش 808 00:43:40,993 --> 00:43:42,452 ‫چهره ش توی ذهنم موند. 809 00:43:42,453 --> 00:43:45,747 ‫و روی اون تپه میخواستم بهت ‫بگم.... 810 00:43:46,040 --> 00:43:48,458 ‫تو خیلی بهش شباهت داری، پائولا 811 00:43:48,459 --> 00:43:51,753 ‫شبه ‫. خیلی شبیهش هستی. 812 00:43:53,839 --> 00:43:55,840 ‫آها. 813 00:43:59,720 --> 00:44:03,640 ‫ممنونم "تام". ‫از لطفی که به من کردی ممنونم. 814 00:44:04,058 --> 00:44:06,267 ‫نوشیدنی رو مهمون من هستی. 815 00:44:07,811 --> 00:44:09,646 ‫- سلام پائولا. - سلام ادى. 816 00:44:09,647 --> 00:44:12,690 ‫منتظر بودم که برگردی. 817 00:44:12,691 --> 00:44:13,441 ‫- ادى؟ ‫- بله. 818 00:44:13,442 --> 00:44:16,569 ‫الان چیزی رو میدونم که قبلاً نمیدونستم. 819 00:44:16,570 --> 00:44:18,404 ‫من هم یه چیزی رو میدونم ‫دلم برات تنگ شد. 820 00:44:18,405 --> 00:44:20,948 ‫خودم هم خیلی متحیر شدم ‫سوار شو. 821 00:44:20,949 --> 00:44:22,992 ‫بعد از رفتاری که تو و جانی با من داشتید. 822 00:44:22,993 --> 00:44:23,868 ‫فکر کنم نباید سوار بشم. 823 00:44:23,869 --> 00:44:26,412 ‫باشه قبول دارم که اشتباه کردم ‫متاسفم. 824 00:44:26,413 --> 00:44:28,539 ‫حالا سوار شو. 825 00:44:28,540 --> 00:44:29,707 ‫فکر نکنم دلش بخواد که سوار بشه. 826 00:44:29,708 --> 00:44:31,709 ‫فکر نمیکنم ربطی به تو داشته باشه. 827 00:44:31,710 --> 00:44:33,419 ‫میدونی یه چیزی خیلی جالبه. 828 00:44:33,420 --> 00:44:34,921 ‫تو آرزو میکنی یه اتفاقی رخ بده.... 829 00:44:34,922 --> 00:44:36,255 ‫بعد ‫واقعاً برات پیش میاد. 830 00:44:36,256 --> 00:44:38,299 ‫- مثل چی؟ ‫- مثل برخورد یه مشت توی صورتت 831 00:44:38,300 --> 00:44:39,425 ‫نه بابا! ‫از ماشین پیاده شو 832 00:44:39,426 --> 00:44:42,970 ‫- گوش کن پاسبان... ‫ادی، صبر کن. 833 00:44:42,971 --> 00:44:45,848 ‫چرا نظر خود دختره رو نمیپرسی؟ 834 00:44:47,184 --> 00:44:50,019 ‫پائولا میخوای باهاش بری؟ ‫- بله. 835 00:45:16,714 --> 00:45:18,881 ‫من نرده ها رو تعمیر میکنم 836 00:45:22,594 --> 00:45:26,097 ‫می دونم چرا اون روز اون رفتار رو داشتی 837 00:45:26,098 --> 00:45:27,056 ‫من رو از خودت دور کردی 838 00:45:27,057 --> 00:45:31,436 ‫من بهش شباهت دارم، درسته؟ 839 00:45:31,437 --> 00:45:32,478 ‫خیلی شبیهش هستم. 840 00:45:32,521 --> 00:45:33,438 ‫من از زنهای زرنگ خوشم نمیاد. 841 00:45:33,480 --> 00:45:36,441 ‫شاید بهتر باشه این بار هم زیاد اینجا نمونی. 842 00:45:36,442 --> 00:45:39,110 ‫اگه تو بخوای باشه 843 00:45:40,779 --> 00:45:43,573 ‫ولی نمیخوای برم مگه نه؟ 844 00:45:44,366 --> 00:45:47,827 ‫بیا بریم داخل. ‫توی خونه رو بهت نشون میدم 845 00:45:58,297 --> 00:46:01,215 ‫کی کارهای خونه رو انجام میده؟ ‫- جانی. 846 00:46:01,216 --> 00:46:03,968 ‫جانی! 847 00:46:03,969 --> 00:46:06,053 ‫کمی نامرتب هستش مگه نه؟ 848 00:46:06,054 --> 00:46:10,141 ‫روز خوبیه ‫بهتره بذاری خونه روشن بشه. 849 00:46:11,226 --> 00:46:14,771 ‫من دوست دارم نور خورشید رو بیرون از خونه احساس کنم. 850 00:46:16,064 --> 00:46:19,358 ‫فکر کنم حق با توئه ‫اینجا خیلی نامرتب هستش 851 00:46:22,321 --> 00:46:25,156 ‫انگار خیلی وقته که جانی ظرفها رو نشسته 852 00:46:25,240 --> 00:46:26,824 ‫آره. 853 00:46:29,536 --> 00:46:31,996 ‫خیلی آروم میخوابی، آره؟ 854 00:46:32,039 --> 00:46:33,498 ‫تو خیلی تیزبین ..هستی 855 00:46:33,499 --> 00:46:36,375 ‫آره، آروم میخوابم، ‫مثل یه گربه خودم رو جمع میکنم. 856 00:47:03,445 --> 00:47:05,363 ‫بهتره کمی کمک کنی. 857 00:47:05,364 --> 00:47:06,989 ‫باشه. 858 00:47:09,660 --> 00:47:11,369 ‫اونا خشاب هستن. ‫- میدونم. 859 00:47:11,370 --> 00:47:14,997 ‫ترسیدم یه موقع اون رو هم بندازی توی شومینه. 860 00:47:15,040 --> 00:47:16,374 ‫با خودت اسلحه حمل میکنی؟ 861 00:47:16,375 --> 00:47:18,918 ‫اگه بخوای میتونی جاروبرقی رو... 862 00:47:18,961 --> 00:47:19,669 ‫توی کابینت آشپزخونه پیدا کنی. 863 00:47:19,711 --> 00:47:23,047 ‫- معذرت میخولم. ‫- ایرادی نداره. 864 00:47:23,924 --> 00:47:25,591 ‫تو آدم عجیبی هستی. 865 00:47:25,592 --> 00:47:27,093 ‫هم میدونی خشاب اسلحه چه شکلیه... 866 00:47:27,094 --> 00:47:30,263 ‫و هم خیلی خوب اسب سواری می.کنی 867 00:47:31,348 --> 00:47:34,475 ‫اون زیرسیگاری رو هم ‫خیلی خوب خالی کردی. 868 00:47:36,562 --> 00:47:37,603 ‫زنها خیلی جالب هستن... 869 00:47:37,604 --> 00:47:38,980 ‫هرگز بہت نزدیک ،نمیشن، مگر زمانی که... 870 00:47:38,981 --> 00:47:41,357 ‫بذاری بیان داخل خونه ت ‫تا بتونی زیر نظر بگیریشون 871 00:47:41,400 --> 00:47:43,693 ‫نیازی نیست اون کار رو بکنی. 872 00:47:43,694 --> 00:47:46,529 ‫اولین دلیلش اینه که ‫من کارم رو از دست میدم. 873 00:47:46,530 --> 00:47:47,572 ‫نگران نباش "جانی"، 874 00:47:47,573 --> 00:47:50,491 ‫حقوق تو رو بهت میدم 875 00:47:50,659 --> 00:47:54,579 ‫پائولا بیا بریم بیرون اونجا هواش ..بهتره 876 00:47:57,875 --> 00:47:59,917 ‫من عاشق همین چیزا هستم ادی.... 877 00:47:59,960 --> 00:48:01,961 ‫تنها بودن در صحرا 878 00:48:01,962 --> 00:48:05,214 ‫زیر آسمون و در میون بوته های درمنه. 879 00:48:05,674 --> 00:48:08,509 ‫اینجا کسی با دید حقارت بہت نگاه نمیکنه 880 00:48:08,510 --> 00:48:10,052 ‫آره. ‫ترجمه شده توسط گروه پیشگام 881 00:48:10,053 --> 00:48:10,678 ‫قشنگه. 882 00:48:10,721 --> 00:48:12,179 ‫تو به اندازه ی من ازش خوشت نمیاد. 883 00:48:12,180 --> 00:48:14,473 ‫از چهره ت کاملاً مشخصه . انگار..... 884 00:48:14,516 --> 00:48:17,184 ‫داری به یه چیز دیگه فکر می.کنی 885 00:48:17,185 --> 00:48:20,605 ‫به چی فکر میکردی ادی؟ 886 00:48:20,606 --> 00:48:23,566 ‫آپارتمانهای اجاره ای و کوچه های باریک. 887 00:48:24,985 --> 00:48:28,696 ‫ادى، قبل از آشناییم با تو، چجور آدمی بودی؟ 888 00:48:28,947 --> 00:48:29,572 ‫یه آدم سرسخت. 889 00:48:29,573 --> 00:48:33,242 ‫نه منظورم مدتها قبل هستش حتی قبل از آشناییت با جانی 890 00:48:33,243 --> 00:48:34,660 ‫یه بچه بودم، مثل خودت. 891 00:48:34,661 --> 00:48:36,245 ‫وقتی بچه بودی کجا زندگی میکردی؟ 892 00:48:36,246 --> 00:48:39,248 ‫- در منطقه ی بروکلین. ‫- چجوری بودی؟ 893 00:48:39,249 --> 00:48:42,460 ‫راستش نمیدونم ‫مثل بقیه ی بچه ها 894 00:48:44,254 --> 00:48:45,838 ‫نه 895 00:48:46,924 --> 00:48:48,049 ‫کی با جانی آشنا شدی؟ 896 00:48:48,050 --> 00:48:50,843 ‫همسن تو بودم ‫شاید به سال بزرگتر بودم 897 00:48:50,844 --> 00:48:52,470 ‫در میدان "تایمز" کنار دستگاه فروش اتوماتیک غذا بودم... 898 00:48:52,471 --> 00:48:54,764 ‫حدوداً ساعت صبح روز شنبه بود. 899 00:48:54,765 --> 00:48:57,141 ‫من پولی نداشتم و اون چند دلار داشت. 900 00:48:57,142 --> 00:48:58,601 ‫با هم کمی صحبت کردیم. 901 00:48:58,602 --> 00:49:01,854 ‫در نهایت پول ساندویچ من رو داد. 902 00:49:02,064 --> 00:49:02,688 ‫و بعد؟ 903 00:49:02,689 --> 00:49:04,774 ‫اون شب باهاش به خونه رفتم. 904 00:49:04,775 --> 00:49:07,485 ‫بی خانمان شده بودم ‫و جایی برای استراحت نداشتم. 905 00:49:07,486 --> 00:49:09,320 ‫مادر پیرش در برونکس" یک خوابگاه داشت، 906 00:49:09,363 --> 00:49:11,739 ‫چند تا از اتاقهاش خالی بود. 907 00:49:11,740 --> 00:49:14,825 ‫از اون موقع با هم هستیم. 908 00:49:14,826 --> 00:49:16,452 ‫تو چطور 909 00:49:16,453 --> 00:49:19,372 ‫چطور وارد کار قاچاق شدم؟ 910 00:49:19,831 --> 00:49:21,874 ‫چه فرقی میکنه؟ 911 00:49:21,875 --> 00:49:23,417 ‫از طریق جانی. 912 00:49:23,418 --> 00:49:25,127 ‫نیویورک، "نوادا... 913 00:49:25,128 --> 00:49:28,214 ‫مدت زیادیه که با هم هستیم. 914 00:49:29,216 --> 00:49:31,133 ‫زمان خیلی زیادیه 915 00:49:31,343 --> 00:49:32,760 ‫کجا با اون دختر آشنا شدی؟ 916 00:49:32,761 --> 00:49:34,261 ‫- نیویورک یا نوادا؟ ‫"آنجلا" رو میگی؟ 917 00:49:34,262 --> 00:49:36,013 ‫در لاس وگاس باهاش آشنا شدم ‫چرا میپرسی؟ 918 00:49:36,014 --> 00:49:37,348 ‫همینطوری. ‫چی میخوای بدونی؟ 919 00:49:37,349 --> 00:49:39,141 ‫اینکه آیا باهاش خوشحال بودم؟ ‫- بله. 920 00:49:39,142 --> 00:49:40,559 ‫طوری در موردش حرف میزنی 921 00:49:40,560 --> 00:49:42,853 ‫که انگار فکر میکنی هنوز زنده است. 922 00:49:42,854 --> 00:49:43,479 ‫عذر میخوام. 923 00:49:43,480 --> 00:49:45,398 ‫توی زندگیم به حد کافی مشکل دارم. 924 00:49:45,440 --> 00:49:47,566 ‫نمی خواستم.... ‫- ایرادی نداره 925 00:49:47,567 --> 00:49:49,151 ‫این بار منظورم از مشکل، تو نبودی. 926 00:49:49,194 --> 00:49:50,778 ‫ادی! 927 00:49:50,779 --> 00:49:53,698 ‫- میاین غذا بخورین؟ ‫،آره میز رو واسه سه نفر بچین. 928 00:49:53,699 --> 00:49:57,284 ‫. سه نفر؟ ‫البته تو هم هنوز اینجا زندگی می 929 00:49:57,285 --> 00:49:59,245 ‫شک داشتم. 930 00:49:59,705 --> 00:50:00,579 ‫از من خوشش نمیاد. 931 00:50:00,580 --> 00:50:01,914 ‫قرار نیست اون از تو خوشش بیاد 932 00:50:01,915 --> 00:50:05,042 ‫قرار ‫ار هم نیست که دوستهای من رو اون انتخاب کنه. 933 00:50:05,043 --> 00:50:07,712 ‫خب دیگه ‫بریم ‫داخل. 934 00:50:13,093 --> 00:50:16,220 ‫پائولا؟ پائولا؟ 935 00:50:22,978 --> 00:50:24,520 ‫رو یادته؟ ‫مادرت هستم. 936 00:50:24,521 --> 00:50:27,023 ‫سلام فریتزی کی برگشتی؟ 937 00:50:27,024 --> 00:50:29,775 ‫دیشب آخر وقت. ‫فکر کردم خوابیدی. 938 00:50:29,776 --> 00:50:31,736 ‫آره، خواب بودم. 939 00:50:31,737 --> 00:50:33,904 ‫خب انگار از دیدنم زیاد خوشحال نشدی. 940 00:50:33,905 --> 00:50:35,281 ‫خب...غافلگیر شدم ‫من... 941 00:50:35,282 --> 00:50:37,950 ‫فکر نمیکردم تا فردا برگردی. 942 00:50:37,993 --> 00:50:39,285 ‫مرتب به نظر میای عزیزم 943 00:50:39,286 --> 00:50:40,244 ‫سرزنده و شاداب 944 00:50:40,245 --> 00:50:42,538 ‫دوست دارم تو رو مرتب و شیک ببینم. ‫کجا داری میری؟ 945 00:50:42,539 --> 00:50:45,750 ‫کجا میرم؟ نمیدونم ‫میرم ‫با ماشین دور بزنم. 946 00:50:45,751 --> 00:50:47,168 ‫شاید واسه یه روز به "وكاس" برم. 947 00:50:47,169 --> 00:50:48,961 ‫- صبحانه نمیخوری؟ ‫- گرسنه نیستم. 948 00:50:48,962 --> 00:50:52,173 ‫خب پس نرو. ‫ند روز میشه که ندیدمت. بشین. 949 00:50:52,174 --> 00:50:53,591 ‫بگو این چند روز کجاها بودی؟ 950 00:50:53,633 --> 00:50:54,925 ‫چیکار میکردی؟ 951 00:50:56,595 --> 00:50:58,262 ‫- الو؟ ‫- خدافظ فريتزي. 952 00:50:58,263 --> 00:50:59,889 ‫چند لحظه ‫صبر کن 953 00:50:59,890 --> 00:51:02,016 ‫پائولا؟ 954 00:51:02,017 --> 00:51:04,518 ‫الو؟ بله "مایک 955 00:51:04,561 --> 00:51:06,937 ‫من زود خودم رو میرسونم 956 00:51:06,938 --> 00:51:09,690 ‫تا اون موقع مشکلی پیش نمیاد. 957 00:51:29,961 --> 00:51:33,756 ‫آخر داستان چی میشه؟ ‫- نمیدونم 958 00:51:33,799 --> 00:51:36,592 ‫آخرین صفحه رو میخونم. 959 00:51:42,057 --> 00:51:43,474 ‫یه پایان شاد داره 960 00:51:43,475 --> 00:51:46,936 ‫همیشه همینطوره. ‫عاشق میشن و ازدواج میکنن. 961 00:51:46,937 --> 00:51:48,813 ‫پایان این داستان ‫زمانیه که عاشق همدیگه میشن 962 00:51:48,814 --> 00:51:51,941 ‫- آها. ‫اینطور نوشته 963 00:51:51,942 --> 00:51:55,069 ‫بخونش. ‫- باشه. 964 00:51:58,115 --> 00:52:00,241 ‫نیازی نبود افکارشان را بیان کنند. 965 00:52:00,242 --> 00:52:03,869 ‫او از چشمان دخترک ‫آنچه که میخواست را متوجه شد... 966 00:52:03,912 --> 00:52:06,872 ‫،دخترک عاشق او شده بود. 967 00:52:06,915 --> 00:52:09,667 ‫او را در آغوش گرفت 968 00:52:34,276 --> 00:52:37,319 ‫زود در رو ببند 969 00:52:41,825 --> 00:52:44,743 ‫امشب هوا خیلی خرابه. 970 00:52:45,620 --> 00:52:47,580 ‫میری بخوابی؟ 971 00:52:48,623 --> 00:52:50,249 ‫.o,T 972 00:52:53,295 --> 00:52:55,713 ‫نمیترسی که آب تو رو ببره؟ 973 00:52:55,755 --> 00:52:58,632 ‫توفان داره ملایمتر میشه فکر نمیکنم سیل بیاد. 974 00:52:58,675 --> 00:53:01,177 ‫- هنوز داره بارون میاد - نه توی کوهستان. 975 00:53:01,178 --> 00:53:02,678 ‫آب اصلی از اونجا میاد 976 00:53:02,679 --> 00:53:04,346 ‫آب رودخانه چند متر بالا اومده 977 00:53:04,347 --> 00:53:06,182 ‫شده "جانی"؟ ‫میترسی غرق بشی؟ 978 00:53:06,183 --> 00:53:08,893 ‫اگه جاده رو آب بگیره، ‫ممکنه امشب به خونه نرسه. 979 00:53:08,894 --> 00:53:11,187 ‫میتونه اینجا بمونه ‫- البته که میتونه 980 00:53:11,188 --> 00:53:13,480 ‫صبح ،زود همهی پلیسهای صحرا... 981 00:53:13,481 --> 00:53:14,815 ‫. این در رو میشکنن. 982 00:53:14,816 --> 00:53:17,568 ‫- خیلی حرف میزنی. باز هم کافی نیست. 983 00:53:17,569 --> 00:53:19,361 ‫فکر کردی میذارم که بی عقلی کنی ... 984 00:53:19,362 --> 00:53:22,865 ‫بهتر از اینه که تو بی عقلی کنی! 985 00:53:28,914 --> 00:53:29,872 ‫فکر کردی کجا داری میری؟ 986 00:53:29,915 --> 00:53:31,248 ‫- خونه. ‫- کتت رو در بیار. 987 00:53:31,249 --> 00:53:32,541 ‫جانی درست میگه ‫اگه جاده رو آب بگیره... 988 00:53:32,542 --> 00:53:33,918 ‫جانی اینجا به کسی دستور نمیده 989 00:53:33,960 --> 00:53:37,129 ‫درسته ادی. سعی نداشتم هیچ دستوری بدم. 990 00:53:37,130 --> 00:53:39,256 ‫فقط خواستم تو رو از دردسر دور کنم. 991 00:53:39,257 --> 00:53:40,758 ‫کتت رو در بیار. 992 00:53:40,759 --> 00:53:42,009 ‫شنیدی که ادی چی ‫گفت. 993 00:53:42,010 --> 00:53:44,887 ‫میخواد که اینجا بمونی. 994 00:53:46,223 --> 00:53:50,851 ‫اصلاً. شبیه اون نیستی ‫- اهمیتی داره؟ 995 00:53:51,144 --> 00:53:53,896 ‫یه جا یه چیزی اشتباه پیش رفت. 996 00:53:53,897 --> 00:53:54,521 ‫اشتباه؟ 997 00:53:54,522 --> 00:53:57,858 ‫که ‫مطمئن نیستم بتونم با تو کنار بیام. 998 00:54:50,245 --> 00:54:51,120 ‫من قانونی رو نقض کردم؟ 999 00:54:51,121 --> 00:54:52,121 ‫فقط پلاک خودرو قابل رویت نیست. 1000 00:54:52,122 --> 00:54:54,790 ‫چرا جلوی من رو گرفتی؟ ‫این هم بخشی از کارت هستش؟ 1001 00:54:54,791 --> 00:54:55,833 ‫دارم دور میزنم. 1002 00:54:55,875 --> 00:54:57,001 ‫اون روز جلوی داروخانه... 1003 00:54:57,002 --> 00:54:58,419 ‫... بہت که گفتم، پائولا. 1004 00:54:58,420 --> 00:54:59,461 ‫من گوش نمیدادم 1005 00:54:59,462 --> 00:55:02,673 ‫- حالا میخوای چیکار کنی؟ ‫- خودت بگو. 1006 00:55:02,716 --> 00:55:04,216 ‫همیشه میتونی به فریتزی خبر بدى. 1007 00:55:04,217 --> 00:55:06,593 ‫همیشه فکر میکردم بهترین راه برای رام کردن یک کره اسب... 1008 00:55:06,594 --> 00:55:08,012 ‫اینه که یک طناب بلند بهش ببندی. 1009 00:55:08,013 --> 00:55:10,139 ‫ولی کم کم دارم مردد میشم. 1010 00:55:10,140 --> 00:55:13,434 ‫فکر کنم هر اندازه که میتونستم ‫به تو طناب دادم. 1011 00:55:13,435 --> 00:55:15,477 ‫- تو میتونستی؟ ‫- آره من. 1012 00:55:15,478 --> 00:55:16,687 ‫داری دقیقاً شبیه فریتزی میشی. 1013 00:55:16,730 --> 00:55:18,314 ‫باید با اون همدست بشی. 1014 00:55:18,315 --> 00:55:19,148 ‫شاید همین کار رو کردم. 1015 00:55:19,149 --> 00:55:20,441 ‫پس میتونین دو نفری زندگی من رو خراب کنین. 1016 00:55:20,442 --> 00:55:22,818 ‫میتونی زندگیت رو راه ببری پائولا؟ میدونی داری چیکار میکنی؟ 1017 00:55:22,819 --> 00:55:25,279 ‫آره میدونم دارم چیکار میکنم. 1018 00:55:25,280 --> 00:55:27,906 ‫- ولی چرا؟ ‫- چون احساسم به من اینطور میگه. 1019 00:55:27,907 --> 00:55:31,327 ‫ولی مردی مثل بندیکس ‫یه قاچاقچی بدبخته 1020 00:55:31,328 --> 00:55:33,370 ‫اون فرقی با فریتزی نداره 1021 00:55:33,371 --> 00:55:38,375 ‫فقط اینکه باهوشتر بزرگتر و قویتره. 1022 00:55:38,543 --> 00:55:40,461 ‫و این اهمیتی داره؟ 1023 00:55:40,462 --> 00:55:42,212 ‫واسه من داره. 1024 00:55:42,213 --> 00:55:44,340 ‫پس دیگه حرفی نمیمونه 1025 00:55:44,341 --> 00:55:45,591 ‫فریتزی توی کازینو هستش؟ 1026 00:55:45,633 --> 00:55:46,925 ‫آره اون فکر میکنه من به "وگاس" رفتم. 1027 00:55:46,926 --> 00:55:49,178 ‫بهتره بری خونه ‫جاده خیلی خراب شده. 1028 00:55:49,179 --> 00:55:50,512 ‫اگه دنبالم ،بیای من ‫. ممنون. 1029 00:55:50,513 --> 00:55:52,639 ‫خودم میتونم به خونه برسم. ‫راهم رو بلدم. 1030 00:55:52,640 --> 00:55:55,893 ‫- خدافظ ‫"تام". ‫- خدافظ. 1031 00:56:11,743 --> 00:56:13,410 ‫بيا داخل 1032 00:56:14,496 --> 00:56:16,872 ‫بهای گناه 1033 00:56:16,915 --> 00:56:17,748 ‫...بسیار سنگینه 1034 00:56:17,791 --> 00:56:21,168 ‫ولی اصلاً مشخص نیست ‫امشب حالت چطوره، بدبخت؟ 1035 00:56:21,169 --> 00:56:22,419 ‫خیس و تشنه هستم. 1036 00:56:22,420 --> 00:56:24,546 ‫- میخوای نوشیدنی ‫- و سیگار 1037 00:56:24,547 --> 00:56:26,965 ‫ولی تو با دخترها جور نمیشی. 1038 00:56:26,966 --> 00:56:28,842 ‫دوست ندارم واسه این کار پول بگیرم. 1039 00:56:28,843 --> 00:56:30,594 ‫میخوام ‫همین جایگاه ساده رو حفظ کنم. 1040 00:56:30,595 --> 00:56:33,347 ‫یادم بنداز واسه کریسمس بہت یک بلوز پشمی بدم 1041 00:56:33,348 --> 00:56:34,765 ‫این خلاف قوانینه. 1042 00:56:36,893 --> 00:56:38,894 ‫واسه چی به دیدنم اومدی؟ 1043 00:56:38,895 --> 00:56:41,188 ‫سعی دارم اول خودم بفهمم. 1044 00:56:41,189 --> 00:56:43,899 ‫لازمه که من بهت بگم؟ 1045 00:56:44,234 --> 00:56:45,567 ‫५ 1046 00:56:45,568 --> 00:56:46,402 ‫تو فکرهات رو کردی. 1047 00:56:46,403 --> 00:56:47,778 ‫و دوست داری که دوباره بهت پیشنهاد بدم. 1048 00:56:47,779 --> 00:56:49,988 ‫ولی اونقدر جسور نیستی که این رو اقرار کنی. 1049 00:56:49,989 --> 00:56:52,324 ‫تو با بقیهی مردم این شهر فرقی نداری. 1050 00:56:52,325 --> 00:56:56,078 ‫تو هم به دنبال سهم خودت هستی فقط میخوای محترمانه بهش برسی 1051 00:56:56,121 --> 00:56:59,289 ‫- من واسه این اومدم؟ ‫- آره 1052 00:56:59,582 --> 00:57:03,502 ‫- احتمالش بود. ‫- باشه پس واسه چی اومدی؟ 1053 00:57:03,503 --> 00:57:06,380 ‫چند لحظه اینجا موندم تا کمی گرم بشم 1054 00:57:06,756 --> 00:57:08,799 ‫بدبخت خودتی فریتزی 1055 00:57:08,800 --> 00:57:10,092 ‫71. 1056 00:57:10,093 --> 00:57:11,093 ‫واسه چی به اینجا اومدی؟ 1057 00:57:11,094 --> 00:57:14,680 ‫واسه هر چی که بوده، ‫خودم بهش رسیدگی میکنم 1058 00:57:14,931 --> 00:57:15,472 ‫ 1059 00:57:15,473 --> 00:57:16,181 ‫ 1060 00:57:26,025 --> 00:57:28,068 ‫" ‫سلام "جانی" 1061 00:57:29,487 --> 00:57:30,696 ‫ادى هنوز بیدار نشده؟ 1062 00:57:30,697 --> 00:57:33,449 ‫نه هنوز خوابه 1063 00:57:34,576 --> 00:57:36,952 ‫اشکالی نداره اینجا بشینم و ‫نگاه کنم؟ 1064 00:57:36,995 --> 00:57:38,954 ‫من مشکلی ندارم. 1065 00:57:42,750 --> 00:57:45,085 ‫جانی؟ ‫- بله. 1066 00:57:45,086 --> 00:57:47,546 ‫تو از زندگی چی میخوای؟ 1067 00:57:47,547 --> 00:57:49,465 ‫خب همه دنبال یه چیزی هستن. 1068 00:57:49,466 --> 00:57:53,510 ‫پول، عشق، سفر، ‫کسب و ...کارشون 1069 00:57:53,553 --> 00:57:54,845 ‫تو چی میخوای؟ 1070 00:57:54,846 --> 00:57:56,096 ‫چرا میخوای بدونی؟ 1071 00:57:56,097 --> 00:57:59,016 ‫أه، من فقط كنجكاوم. 1072 00:57:59,017 --> 00:58:00,100 ‫تو همیشه با ادی هستی 1073 00:58:00,101 --> 00:58:01,852 ‫انگار تو همیشه با اون بودی. 1074 00:58:01,853 --> 00:58:05,689 ‫اما حتما بخشی از وجود تو ‫از اون جداست 1075 00:58:05,690 --> 00:58:06,732 ‫چی واسه خودت میخوای؟ 1076 00:58:06,733 --> 00:58:09,860 ‫چرا باید بخشی از وجودم از ادی جدا باشه؟ 1077 00:58:09,903 --> 00:58:12,029 ‫دو تا مرد نمیتونن توی یک زندگی باشن. 1078 00:58:12,030 --> 00:58:14,698 ‫این نظر توئه 1079 00:58:14,908 --> 00:58:17,326 ‫اگه از کا افتاده بشه ‫و یا ازدواج کنه چی میشه؟ 1080 00:58:17,327 --> 00:58:20,329 ‫از کار افتاده نمیشه و ازدواج هم نمیکنه 1081 00:58:20,330 --> 00:58:24,374 ‫- یه بار ازدواج کرده ‫- عاقبت خوبی براش نداشت. 1082 00:58:26,294 --> 00:58:28,879 ‫اون رو میشناختی؟ آنجلا رو میگم؟ 1083 00:58:28,880 --> 00:58:30,631 ‫.o,T 1084 00:58:30,632 --> 00:58:32,174 ‫هم باهاشون زندگی کردم. 1085 00:58:32,175 --> 00:58:34,968 ‫من ادى بندیکس رو مدتها ‫قبل از آشنائیش با آنجلا میشناختم... 1086 00:58:34,969 --> 00:58:37,888 ‫و مدتها بعد هم کنارش بودم و میشناسمش. 1087 00:58:37,931 --> 00:58:41,600 ‫و مدتها بعد از ترک اینجا ‫همچنان کنارش خواهم بود. 1088 00:58:41,601 --> 00:58:45,354 ‫ادی بندیکس داره وقتش رو ‫توی این قبرستون کاکتوسها هدر میده 1089 00:58:45,396 --> 00:58:46,355 ‫اون میخواد اینجا بمونه 1090 00:58:46,356 --> 00:58:47,648 ‫بعضی مردها نمیدونن چی میخوان 1091 00:58:47,649 --> 00:58:50,859 ‫مدتی دیوونگی میکنن ولی بعد سر عقل میان 1092 00:58:50,860 --> 00:58:53,654 ‫گاهی هم نمیان. 1093 00:58:53,655 --> 00:58:54,905 ‫من که شک دارم. 1094 00:58:54,948 --> 00:58:57,616 ‫یه روز تو رو ترک میکنه ‫خودت هم میدونی 1095 00:58:57,617 --> 00:58:59,743 ‫من رو ترک نمیکنه 1096 00:58:59,744 --> 00:59:00,577 ‫من خیلی به کارش میام 1097 00:59:00,578 --> 00:59:04,081 ‫- منظورت چیه؟ ‫- چرا از خودش نمیپرسی؟ 1098 00:59:05,083 --> 00:59:06,750 ‫جانی؟ ‫-بله؟ 1099 00:59:06,751 --> 00:59:10,879 ‫جانی، بیا با هم دوست باشیم. - شوخیت گرفته؟ 1100 00:59:10,880 --> 00:59:12,464 ‫شما ‫دو تا! 1101 00:59:12,465 --> 00:59:14,424 ‫چه خبر شده؟ 1102 00:59:14,676 --> 00:59:17,094 ‫فقط حرف میزدیم ‫- در مورد چی؟ 1103 00:59:17,095 --> 00:59:20,722 ‫- در مورد تو‫صبحانه برو نیمرو آماده کن 1104 00:59:22,892 --> 00:59:25,060 ‫باشه ادی 1105 00:59:29,482 --> 00:59:31,566 ‫چی شده دختر؟ 1106 00:59:31,567 --> 00:59:34,319 ‫جانی گفت که تو بزودی صحرا رو ترک می کنی. 1107 00:59:34,320 --> 00:59:36,822 ‫هر دوی شما. ‫- تو رو تحت فشار میذاره؟ 1108 00:59:36,823 --> 00:59:40,200 ‫- توی این کار خیلی مهارت داره. ‫- خب میخوای چیکار کنی؟ 1109 00:59:40,201 --> 00:59:42,119 ‫هنوز بهش فکر نکردم. 1110 00:59:42,120 --> 00:59:45,414 ‫اون سعی داره رابطه ی ما رو خراب کنه ‫اون از من متنفره 1111 00:59:45,415 --> 00:59:47,624 ‫فراموشش کن. 1112 00:59:47,625 --> 00:59:49,418 ‫ادى... 1113 00:59:49,961 --> 00:59:52,045 ‫اگه عاشقم ،هستی اون رو بیخیال شو. 1114 00:59:52,046 --> 00:59:54,464 ‫این حرفها فقط از تو بر میاد، مگه نه؟ 1115 00:59:54,465 --> 00:59:58,760 ‫من اول شروع نکردم. اون شروع کرد. 1116 00:59:59,304 --> 01:00:03,599 ‫ادى، من تو رو میخوام. ‫من عاشقت هستم. 1117 01:00:04,600 --> 01:00:07,686 ‫شاید جانی به اینجا تعلق نداره. 1118 01:00:07,895 --> 01:00:09,521 ‫و تو؟ 1119 01:00:09,522 --> 01:00:12,482 ‫کم کم دارم به صحرا علاقمند میشم 1120 01:00:13,151 --> 01:00:16,194 ‫و کم کم به چیزایی که ‫به صحرا مربوطه هم ‫علاقمند میشم. 1121 01:00:24,370 --> 01:00:25,120 ‫ 1122 01:00:26,205 --> 01:00:28,790 ‫ادی کی قراره از صحرا بریم؟ 1123 01:00:28,833 --> 01:00:30,208 ‫چی توی فکرته؟ 1124 01:00:30,209 --> 01:00:31,543 ‫اینکه به این زودیها برنمی گردیم، 1125 01:00:31,544 --> 01:00:34,671 ‫چون مشکلات متعددی ممکنه برامون پیش بیاد. 1126 01:00:34,672 --> 01:00:36,632 ‫هنوز هم واسه خودت اسم و رسمی داری. ‫ولی..... 1127 01:00:36,674 --> 01:00:39,718 ‫اگه بعد از یه شکست ناجور ‫کنار گذاشته ...بشی 1128 01:00:39,719 --> 01:00:40,844 ‫خب بگو. 1129 01:00:40,845 --> 01:00:41,928 ‫من و تو. 1130 01:00:41,929 --> 01:00:43,930 ‫هر دو میدونیم که تو هیچ هراسی نداشتی. 1131 01:00:43,931 --> 01:00:47,476 ‫اتفاق ناگواری که واسه تو پیش اومد ‫ممکنه واسه هر کسی رخ بده. 1132 01:00:47,518 --> 01:00:52,522 ‫ممکنه بعضی از رفقامون در لس آنجلس ‫منتظر باشن. 1133 01:00:53,066 --> 01:00:55,025 ‫شاید با خودشون فکر کنن که... 1134 01:00:55,026 --> 01:00:57,653 ‫شاید واسه این شروع مجدد مضطرب شدی. 1135 01:00:57,654 --> 01:01:01,031 ‫همونطور که خودت ،گفتی هر دو میدونیم ‫که این موضوع صحت نداره 1136 01:01:01,032 --> 01:01:01,948 ‫البته. 1137 01:01:01,949 --> 01:01:02,949 ‫فقط خواستم یادآوری کنم... 1138 01:01:02,950 --> 01:01:05,702 ‫باید مراقب باشی چون بد آوازه هستی. 1139 01:01:05,703 --> 01:01:08,664 ‫پونزده سال تلاش کردیم ‫تا به اینجا رسیدیم. 1140 01:01:08,665 --> 01:01:10,666 ‫نباید به این سادگی قیدش رو بزنیم. 1141 01:01:10,667 --> 01:01:13,877 ‫طی چند سال میتونیم بزرگترین گروه قاچاق در کشور رو..... 1142 01:01:13,920 --> 01:01:14,586 ‫... داشته باشیم. 1143 01:01:14,587 --> 01:01:16,213 ‫میتونی باهاش هر کاری که میخوای بکنی 1144 01:01:16,214 --> 01:01:19,424 ‫موقعیت، شخصیت، رابطه. 1145 01:01:19,425 --> 01:01:20,467 ‫"I ‫دیگه تمومه "جانی 1146 01:01:20,468 --> 01:01:22,344 ‫همه چی تمومه. ‫من کنار میکشم. 1147 01:01:22,345 --> 01:01:24,930 ‫- حتماً شوخیت گرفته! ‫نه کنار میکشم 1148 01:01:24,931 --> 01:01:27,891 ‫میخوام اینجا توی صحرا بمونم. 1149 01:01:29,685 --> 01:01:31,978 ‫ادی تو میترسی که برگردی درسته؟ 1150 01:01:31,979 --> 01:01:34,940 ‫واقعاً که اینطور فکر نمیکنی آره "جانی ‫"؟ 1151 01:01:34,941 --> 01:01:37,567 ‫-پس- ‫- مشکلی واسه تو پیش نمیاد. 1152 01:01:37,568 --> 01:01:40,737 ‫میخوای چیکار کنی؟ ‫یک ساعت طلا به من میدی؟ 1153 01:01:40,738 --> 01:01:42,781 ‫ساعت هم بد نیست. ‫بهش فکر نکرده بودم. 1154 01:01:42,782 --> 01:01:44,449 ‫- حالا گوش کن.... ‫سہمت رو بهت میدم. 1155 01:01:44,450 --> 01:01:46,910 ‫هر وقت بخوای میتونی بری 1156 01:01:50,998 --> 01:01:53,250 ‫باشه ادی. ‫هر طور که تو میخوای. 1157 01:01:53,251 --> 01:01:56,711 ‫ولی من هم نمیرم. اینجا با تو میمونم 1158 01:01:56,712 --> 01:01:59,756 ‫اصلاً نمیشه جانی ‫ازت میخوام که بری 1159 01:02:17,525 --> 01:02:20,360 ‫"چاکاوالا" شماره بیست و سه. 1160 01:02:44,260 --> 01:02:46,553 ‫فکر کردم رفتی. 1161 01:02:59,358 --> 01:03:01,651 ‫داری میری به کازینو؟ 1162 01:03:01,652 --> 01:03:03,153 ‫نه. 1163 01:03:07,450 --> 01:03:09,284 ‫حالت خوب نیست؟ 1164 01:03:09,285 --> 01:03:11,286 ‫من ..خوبم 1165 01:03:11,287 --> 01:03:13,288 ‫فکر کنم بهتره به گشتی توی روستا بزنم 1166 01:03:13,289 --> 01:03:15,874 ‫فکر نکنم همچین قصدی داشته باشی. 1167 01:03:18,503 --> 01:03:21,338 ‫راه رسیدن به اونا رو بلدی آره؟ 1168 01:03:21,881 --> 01:03:22,881 ‫مگه نه؟ جواب بده. 1169 01:03:22,882 --> 01:03:25,634 ‫بله فریتزی ‫میدونم چطور برم سراغشون 1170 01:03:26,177 --> 01:03:28,720 ‫فقط همین رو داری بگی؟ 1171 01:03:28,721 --> 01:03:30,680 ‫انتظار داری چی بگم؟ 1172 01:03:30,681 --> 01:03:34,935 ‫بله، صحت .داره نمیدونم از کجا فهمیدی ‫ولی صحت داره 1173 01:03:34,936 --> 01:03:36,186 ‫چرا؟ 1174 01:03:36,229 --> 01:03:38,438 ‫نمیدونم چرا عاشقش شدم. 1175 01:03:38,481 --> 01:03:39,481 ‫نباید عاشقش باشی. 1176 01:03:39,482 --> 01:03:41,525 ‫تو چیزی از عشق نمیدونی 1177 01:03:41,526 --> 01:03:44,194 ‫از نظر تو من در هیچ زمینه ای ‫چیزی نمیدونم 1178 01:03:47,073 --> 01:03:50,200 ‫اگه میدونستی ‫اگه میدونستم چی؟ 1179 01:03:50,952 --> 01:03:52,577 ‫اون آدم مناسبی نیست. 1180 01:03:52,578 --> 01:03:54,371 ‫میدونی من چه سختیهایی کشیدم.... 1181 01:03:54,372 --> 01:03:55,372 ‫تا تو رو به اینجا رسوندم؟ 1182 01:03:55,373 --> 01:03:57,499 ‫قبلاً برام تعریف کردی. ‫نه نگفتم 1183 01:03:57,500 --> 01:03:58,667 ‫فکر کردی دوست دارم اینجا زندگی کنم؟ 1184 01:03:58,668 --> 01:04:03,380 ‫فکر کردی از پت" و قاضی ‫و معدنچی های مست خوشم میاد؟ 1185 01:04:03,381 --> 01:04:05,340 ‫بعد از مرگ پدرت، ‫متوجه شدم که ریه هام.... 1186 01:04:05,341 --> 01:04:08,969 ‫...یه مشکلی دارن ‫قرار نبود زنده بمونم. 1187 01:04:09,136 --> 01:04:11,137 ‫ولی زنده موندم. 1188 01:04:11,138 --> 01:04:13,098 ‫فقط به خاطر تو. 1189 01:04:13,099 --> 01:04:15,642 ‫چون میخواستم چیزی رو برات فراهم کنم ‫که خودم هیچوقت نداشتم. 1190 01:04:15,643 --> 01:04:17,060 ‫و اون چیز ادی بندیکس .نبود 1191 01:04:17,061 --> 01:04:18,812 ‫فریتزی این اتفاقها پیش میاد. 1192 01:04:18,813 --> 01:04:20,856 ‫باید جلوش گرفته بشه. 1193 01:04:20,857 --> 01:04:21,690 ‫گوش کن پائولا 1194 01:04:21,691 --> 01:04:24,359 ‫قرار ‫نیست دیگه هیچوقت ادی بندیکس رو ببینی 1195 01:04:24,360 --> 01:04:27,070 ‫اگه توی این فکر هستی که از اون در بری بیرون 1196 01:04:27,071 --> 01:04:28,655 ‫بہتره بدونی که تلفن رو برمیدارم. 1197 01:04:28,656 --> 01:04:29,781 ‫و با دفتر کلانتر تماس میگیرم 1198 01:04:29,782 --> 01:04:32,450 ‫و قسم میخورم کاری کنم ‫که حکم بازداشت بندیکس رو صادر کنن. 1199 01:04:32,451 --> 01:04:33,118 ‫به چه جرمی؟ 1200 01:04:33,160 --> 01:04:34,619 ‫تو به این چیزا کاری نداشته باش 1201 01:04:34,620 --> 01:04:37,706 ‫یت هر کاری که بگم میکنه ‫تو هم همینطور. 1202 01:04:37,707 --> 01:04:40,375 ‫فریتزی اون منتظرمه ‫قراره برم پیشش. 1203 01:04:40,376 --> 01:04:41,376 ‫مدت زیادی باید صبر ‫کنه. 1204 01:04:41,377 --> 01:04:43,670 ‫- میاد اینجا دنبال ‫- خیلی دوست دارم بیاد. 1205 01:04:43,671 --> 01:04:44,713 ‫فریتزی بذار بهش تلفن بزنم. 1206 01:04:44,714 --> 01:04:46,590 ‫نباید بذاری بی اطلاع منتظرم بمونه. 1207 01:04:46,632 --> 01:04:47,257 ‫خبردار میشه 1208 01:04:47,300 --> 01:04:49,759 ‫و وقتی بفهمه ‫خیلی زود از این شهر میره 1209 01:04:49,760 --> 01:04:51,511 ‫نه، نمیره. 1210 01:04:51,554 --> 01:04:52,679 ‫من میگم که میره. 1211 01:04:52,680 --> 01:04:54,264 ‫دارم میگم که حق نداری اون رو ببینی ‫یا اینکه بهش تلفن ...بزنی 1212 01:04:54,265 --> 01:04:56,725 ‫با به هر طریقی بهش نزدیک بشی. 1213 01:04:56,726 --> 01:04:59,311 ‫در اون صورت ترجیح میدم مرگت رو ببینم 1214 01:05:00,354 --> 01:05:02,647 ‫مطمئنم که داری جدی میگی 1215 01:05:02,648 --> 01:05:06,443 ‫نیازی نیست که حکم بازداشتش رو صادر کنی. ‫من میرم بالا توی اتاقم. 1216 01:05:06,444 --> 01:05:10,322 ‫و تا زمان خروجش از شهر باید توی اتاقت بمونی. 1217 01:07:18,409 --> 01:07:19,409 ‫دیگه چند رو ‫گذشته. 1218 01:07:19,452 --> 01:07:20,827 ‫نمیتونی واسه همیشه اون رو حبس کنی. 1219 01:07:20,828 --> 01:07:22,662 ‫وقتی ادی بفهمه چه قصدی داریم ‫خیلی زود فرار میکنه 1220 01:07:22,663 --> 01:07:24,497 ‫من زیاد مطمئن نیستم. 1221 01:07:24,498 --> 01:07:25,832 ‫چون به نظرم.... 1222 01:07:45,644 --> 01:07:47,479 ‫الو. 1223 01:07:47,813 --> 01:07:49,981 ‫الو، من پائولا هستم. 1224 01:07:50,983 --> 01:07:52,066 ‫ادى؟ 1225 01:07:52,067 --> 01:07:54,027 ‫ادی، خودتی؟ 1226 01:07:55,154 --> 01:07:57,280 ‫جانی، توئی؟ 1227 01:07:57,448 --> 01:07:58,531 ‫لطفاً بذار با ادی صحبت کنم. 1228 01:07:58,532 --> 01:08:02,202 ‫من پائولا هستم. ‫نمیتونم زیاد حرف بزنم. 1229 01:08:04,121 --> 01:08:05,371 ‫صدای من رو میشنوی؟ 1230 01:09:53,272 --> 01:09:54,898 ‫- از اینجا برو. ‫- جانی، بذار بیام داخل. 1231 01:09:54,899 --> 01:09:57,942 ‫- باید با ادى حرف بزنم. ‫- اون نمیخواد تو رو ببینه 1232 01:09:57,943 --> 01:09:59,569 ‫حالا از اینجا برو و گرنه میکشمت 1233 01:09:59,612 --> 01:10:03,364 ‫یا برو یا همونجایی که ایستادی کشته میشی. 1234 01:10:33,229 --> 01:10:34,687 ‫صدای ماشین نبود؟ 1235 01:10:34,688 --> 01:10:37,482 ‫..آره اشتباه اومده بود. 1236 01:10:37,483 --> 01:10:39,943 ‫جدی؟ 1237 01:10:39,944 --> 01:10:41,986 ‫خواب بودم. 1238 01:10:41,987 --> 01:10:43,321 ‫- اون زنگ نزد؟ ‫- نه. 1239 01:10:43,322 --> 01:10:46,532 ‫کل مدت توی خونه بودم 1240 01:10:46,533 --> 01:10:48,618 ‫خیلی سرم درد میکنه 1241 01:10:48,619 --> 01:10:51,037 ‫- زیادی مشروب خوردی. ‫آره 1242 01:10:51,080 --> 01:10:52,747 ‫- باید زنگ میزد ‫- گوش کن ادی. 1243 01:10:52,748 --> 01:10:54,582 ‫گوش كن ‫اینقدر بهش فکر نکن 1244 01:10:54,583 --> 01:10:56,459 ‫مثل احمقها داری رفتار میکنی 1245 01:10:56,460 --> 01:10:59,045 ‫باید به کاری که در وگاس داری" .برسی ‫یه کار بزرگ 1246 01:10:59,046 --> 01:11:01,130 ‫کار عاقلانه اینه که همین حالا برگردی 1247 01:11:01,131 --> 01:11:02,340 ‫این مهمترین چیزه 1248 01:11:02,341 --> 01:11:03,549 ‫مطمئنی که باید این کار رو بکنم؟ 1249 01:11:03,550 --> 01:11:06,719 ‫- آره مطمئنم. ‫ولی این کار رو نمیکنم. 1250 01:11:06,887 --> 01:11:09,389 ‫میرم به شهر تا بفهمم ‫چه اتفاقی واسه اون دختر افتاده 1251 01:11:09,390 --> 01:11:10,306 ‫- دیوونه شدی؟ ‫- شاید. 1252 01:11:10,307 --> 01:11:11,641 ‫ولی کسی نمیتونه با من مثل بدبختها رفتار کنه 1253 01:11:11,684 --> 01:11:14,227 ‫ادی فراموشش ‫بی خیال شو. 1254 01:11:14,228 --> 01:11:15,478 ‫ادی تو نمیتونی به شهر بری 1255 01:11:15,521 --> 01:11:17,230 ‫این شهر رو فریتزی راه میبره 1256 01:11:17,273 --> 01:11:20,066 ‫کلانتر رو میفرسته سراغت 1257 01:11:20,067 --> 01:11:21,317 ‫خودت بگو. 1258 01:11:21,360 --> 01:11:23,319 ‫با من روراست نیستی. 1259 01:11:23,320 --> 01:11:24,320 ‫منظورت چیه؟ 1260 01:11:24,321 --> 01:11:26,322 ‫واسه دور کردن پائولا از من چیکار کردی؟ 1261 01:11:26,323 --> 01:11:28,408 ‫ادی داری اشتباه میکنی. 1262 01:11:28,409 --> 01:11:30,910 ‫توی شهر معلوم میشه. 1263 01:11:30,953 --> 01:11:33,204 ‫ادی این کار رو نکن 1264 01:11:43,048 --> 01:11:45,299 ‫- این اینجا چیکار میکنه؟ ‫- نمی دونم. 1265 01:11:45,300 --> 01:11:47,468 ‫مال اون زنی هستش که آدرس رو ‫درست نیومده بود 1266 01:11:47,469 --> 01:11:49,429 ‫- حتماً از دستش افتاده. ‫این دستکش پائولا هستش. 1267 01:11:49,471 --> 01:11:51,014 ‫خیلی ها از این دستکشهای چرمی دارن. 1268 01:11:51,015 --> 01:11:52,515 ‫ولی اسم اون روی دستکش نوشته شده. ‫چرا از اینجا رفت؟ 1269 01:11:52,516 --> 01:11:53,766 ‫ببين، ادى... ‫- چرا رفت؟ 1270 01:11:53,767 --> 01:11:55,059 ‫- دارم میگم... بگو! 1271 01:11:55,060 --> 01:11:57,103 ‫فقط سعی داشتم..... 1272 01:12:38,520 --> 01:12:40,063 ‫- سلام آقای بندیکس. 1273 01:12:40,064 --> 01:12:41,647 ‫همیشه دنبال دردسر هستی مگه نه؟ 1274 01:12:41,648 --> 01:12:44,067 ‫ين، من عجله دارم. ‫برگه ی جریمه رو بده تا برم 1275 01:12:44,068 --> 01:12:45,568 ‫- بیا بیرون ‫گفتم برگه ی جریمه رو بده. 1276 01:12:45,569 --> 01:12:49,614 ‫دیگه چی میخوای؟ ‫امضا میخوای یا پول نقد؟ 1277 01:12:49,615 --> 01:12:51,282 ‫- پیاده شو. ‫صبر کن 1278 01:12:51,283 --> 01:12:52,283 ‫داری از حد خودت فراتر میری 1279 01:12:52,284 --> 01:12:53,826 ‫میدونم دوست داری کارهات رو ‫به روش خودت انجام بدی، 1280 01:12:53,827 --> 01:12:57,080 ‫شرمنده که مجبورم این کار رو بکنم. 1281 01:12:58,499 --> 01:13:00,583 ‫باید احترام بیشتری واسه قانون قائل بشی. 1282 01:13:00,584 --> 01:13:03,711 ‫اصلاً به این فکر نمیکنی که شاید من ناراحت بشم. 1283 01:13:03,712 --> 01:13:07,548 ‫بهتره با من بیای ‫تا در این مورد حرف بزنیم. 1284 01:13:16,892 --> 01:13:19,936 ‫- سرحال شدی؟ - چی گفتی؟ 1285 01:13:19,937 --> 01:13:22,313 ‫وقتی به یک آدم ‫مست ‫از ماشن پیاده بشه... 1286 01:13:22,356 --> 01:13:23,564 ‫انتظار دارم به حرفم گوش بده. 1287 01:13:23,565 --> 01:13:26,901 ‫- خودت رو به خریت نزن ‫- کی مسته؟ 1288 01:13:26,902 --> 01:13:29,654 ‫تو. بلند شو راه برو 1289 01:13:29,655 --> 01:13:32,907 ‫نشون بده چقدر به هوش هستی 1290 01:13:33,283 --> 01:13:35,618 ‫ببین من باید از اینجا برم 1291 01:13:35,619 --> 01:13:37,453 ‫نمیدونم چی میخوای ولی اگه دنبال پولی... 1292 01:13:37,454 --> 01:13:38,454 ‫ہت میدم. 1293 01:13:38,455 --> 01:13:40,206 ‫انگار حرف از رشوه میزنی 1294 01:13:40,207 --> 01:13:42,166 ‫- چی میخوای؟ ‫هیچی 1295 01:13:42,167 --> 01:13:44,460 ‫فقط دوست دارم آدمای کله گنده رو ببینم. 1296 01:13:44,461 --> 01:13:45,461 ‫به خاطر پائولا داری حسادت میکنی. 1297 01:13:45,462 --> 01:13:46,963 ‫رو مقصر میدونی. ‫- اخفه شو 1298 01:13:46,964 --> 01:13:48,548 ‫- خیلی بیشعور هستی. - !گفتم خفه شو 1299 01:13:48,549 --> 01:13:49,924 ‫چرا اون رو هم بازداشت نمیکنی؟ 1300 01:13:49,925 --> 01:13:51,259 ‫اینطوری هم میتونی بهش نزدیک بشی. 1301 01:13:51,260 --> 01:13:52,802 ‫من دنبال بهانه نیستم. 1302 01:13:52,803 --> 01:13:53,803 ‫بهتره کارت رو سریع تر کنی... 1303 01:13:53,846 --> 01:13:55,263 ‫چون من دارم میرم به خونه ی اونا. 1304 01:13:55,264 --> 01:13:56,472 ‫- میخوام اون رو از اینجا ببرم. ‫- جدى؟ 1305 01:13:56,515 --> 01:13:57,807 ‫همین امشب. ‫اون هم با تو میاد؟ 1306 01:13:57,850 --> 01:14:01,227 ‫- مطمئنی؟ ‫- آره 1307 01:14:02,896 --> 01:14:05,565 ‫آره، فکر کنم میاد. 1308 01:14:05,941 --> 01:14:07,442 ‫بندیکس، خوب گوش کن چی میگم. 1309 01:14:07,443 --> 01:14:09,819 ‫این قضیه قرار نیست مثل قضیه ی قبلی تموم بشه 1310 01:14:09,862 --> 01:14:11,654 ‫منظورت رو متوجه نمیشم 1311 01:14:11,655 --> 01:14:13,156 ‫اون شب چهره ت رو دیدم 1312 01:14:13,157 --> 01:14:14,824 ‫حافظه ی خوبی هم دارم. 1313 01:14:14,867 --> 01:14:15,950 ‫از اون یکی قسر در رفتی 1314 01:14:15,951 --> 01:14:17,326 ‫چون هیچ شاهدی وجود نداشت. 1315 01:14:17,327 --> 01:14:19,912 ‫و تو هم میتونی این چیزها رو درست کنی ‫ولی این بار نمیشه 1316 01:14:21,999 --> 01:14:23,207 ‫چون مهم نیست که کجا باشی، 1317 01:14:23,208 --> 01:14:25,793 ‫هر جا باشی میام و پیدات میکنم 1318 01:14:25,919 --> 01:14:28,880 ‫- حرفات تموم شد، آقای پلیس؟ ‫- نه. 1319 01:14:40,476 --> 01:14:43,269 ‫پس یادت میمونه؟ 1320 01:14:47,483 --> 01:14:50,067 ‫یادم میمونه. 1321 01:15:12,841 --> 01:15:14,509 ‫هر طور بود رفتی بیرون. 1322 01:15:14,510 --> 01:15:17,261 ‫با اینکه گفته بودم بیرون نری. ‫- بله. 1323 01:15:17,262 --> 01:15:20,014 ‫برو داخل 1324 01:15:22,935 --> 01:15:26,395 ‫پائولا نباید اون کار رو می کردی ‫ماشین من رو برداشتی. 1325 01:15:26,396 --> 01:15:28,564 ‫بشین. 1326 01:15:31,360 --> 01:15:33,736 ‫این همه وقت رفته بودی بیرون؟ 1327 01:15:33,737 --> 01:15:35,988 ‫نه من یک ساعت پیش رفتم. 1328 01:15:35,989 --> 01:15:37,865 ‫کجا رفته بودی؟ 1329 01:15:37,866 --> 01:15:39,992 ‫همینطوری چرخ میزدم. 1330 01:15:39,993 --> 01:15:42,078 ‫فکر کنم میدونی چه قصدی دارم. 1331 01:15:42,120 --> 01:15:44,914 ‫دیگه به دیدنش نمیرم ‫اگه بخوای میتونم بهت قول بدم 1332 01:15:44,915 --> 01:15:46,791 ‫اون هم نمیتونه قسر در بره 1333 01:15:46,792 --> 01:15:48,626 ‫پت قراره صبح بازداشتش کنه. 1334 01:15:48,627 --> 01:15:51,587 ‫کاریش نداشته باش ‫هر کاری که بگی میکنم 1335 01:15:55,759 --> 01:15:57,510 ‫کنه؟ 1336 01:16:02,015 --> 01:16:03,975 ‫بندیکس هستش. 1337 01:16:12,192 --> 01:16:14,360 ‫چه اتفاقی برات افتاده؟ 1338 01:16:14,611 --> 01:16:15,861 ‫- شما یک معاون به اسم "هانسون" دارین؟ ‫- بله. 1339 01:16:15,862 --> 01:16:17,530 ‫اگه آدم باهوشی باشه ‫دیگه از پلیس ،بودن کناره میگیره 1340 01:16:17,531 --> 01:16:19,282 ‫- اگه شما قانون شکنی..کنید ‫- خیلی داری کوتاهی می کنی. 1341 01:16:19,283 --> 01:16:21,534 ‫بندازش بیرون سر فرصت ‫کاری میکنم که نشانش رو ازش بگیرن. 1342 01:16:21,535 --> 01:16:23,619 ‫لا ‫هم از تو میخوام از خونه ی من بری بیرون. 1343 01:16:23,620 --> 01:16:24,662 ‫باشه خیلی سریع 1344 01:16:24,663 --> 01:16:26,330 ‫کتت رو بپوش ‫قراره با هم ازدواج کنیم. 1345 01:16:26,331 --> 01:16:28,833 ‫- ادى! ‫- آره یا نه؟ 1346 01:16:28,875 --> 01:16:30,918 ‫میرم کتم رو بپوشم. 1347 01:16:30,961 --> 01:16:32,503 ‫دستگیرش کن پت همین حالا دستگیرش کن. "پت". 1348 01:16:32,504 --> 01:16:36,132 ‫باید حکم داشته باشم. ‫قانون قانونه. 1349 01:16:36,133 --> 01:16:38,509 ‫خب، به جرم مظنون ،بودن بازداشتش کن. 1350 01:16:38,510 --> 01:16:40,219 ‫خودت گفتی که میتونی ‫پرونده ی مرگ همسرش رو... 1351 01:16:40,220 --> 01:16:41,345 ‫...دوباره باز کنی 1352 01:16:41,346 --> 01:16:43,139 ‫- مدارک جدید. ‫- من هیچوقت همچین حرفی نزدم 1353 01:16:43,140 --> 01:16:44,181 ‫هیچوقت نمیدونی که کی باید کنار بکشی؟ 1354 01:16:44,182 --> 01:16:45,349 ‫..نه ‫این مرد احمق نیست. 1355 01:16:45,350 --> 01:16:47,310 ‫اون میدونه ادی بندیکس چه آدمیه ‫نمیتونم فریتزی. 1356 01:16:47,352 --> 01:16:49,228 ‫تو خیلی کارهای دیگه ای کردی که ‫نمیتونستی انجامشون بدی. 1357 01:16:49,229 --> 01:16:50,605 ‫یه بار دیگه هم این کار رو بکن. 1358 01:16:50,606 --> 01:16:51,772 ‫- من آماده ام. ‫- پائولا! 1359 01:16:51,773 --> 01:16:53,149 ‫فایده ای نداره فریتزی ‫- پائولا، عزیزم. 1360 01:16:53,150 --> 01:16:55,192 ‫من دیگه بچه نیستم. ‫می دونم چی میخوام. 1361 01:16:55,193 --> 01:16:56,819 ‫گوش کن ‫اون واسه تو مناسب نیست. 1362 01:16:56,820 --> 01:16:58,904 ‫اون یه کلاهبردار پست فطرت هستش ‫- بیا بریم دختر. 1363 01:16:58,905 --> 01:16:59,780 ‫به کلاهبردار پست 1364 01:16:59,781 --> 01:17:01,657 ‫ببین من سعی دارم درست رفتار کنم ‫دارم عضو این خانواده میشم. 1365 01:17:01,658 --> 01:17:03,534 ‫- برو همنوع خودت رو پیدا کن ‫- یعنی امثال تو رو؟ 1366 01:17:03,535 --> 01:17:04,952 ‫- ادى! ‫- خودش شروع کرد. 1367 01:17:04,995 --> 01:17:05,661 ‫آره خودم خواستم. 1368 01:17:05,662 --> 01:17:07,371 ‫ولی درست میگه فریتزی تو هم مثل اونی. 1369 01:17:07,372 --> 01:17:09,165 ‫من هم همینطور ‫چون دختر تو هستم. 1370 01:17:09,166 --> 01:17:10,958 ‫دیگه به بچه مدرسه ای ساده نیستم. 1371 01:17:11,001 --> 01:17:13,127 ‫،پائولا عزیزم تو نمیدونی ‫چه چیزی در انتظارته 1372 01:17:13,128 --> 01:17:14,545 ‫چطور ممکنه تو بدونی که ‫از کنار اون بودن 1373 01:17:14,546 --> 01:17:16,088 ‫...چه حسی پیدا میکنم؟ 1374 01:17:16,089 --> 01:17:18,966 ‫بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنی میدونم. 1375 01:17:18,967 --> 01:17:21,218 ‫حالا خیلی محترمانه میگم. 1376 01:17:21,219 --> 01:17:23,012 ‫- تنهاش بذار. ‫نمیتونم 1377 01:17:23,055 --> 01:17:25,598 ‫هر چی که بخوای بهت میدم ‫- من اون رو میخوام 1378 01:17:25,641 --> 01:17:28,893 ‫ببین فریتزی، سعی دارم تو رو متقاعد کنم. 1379 01:17:28,894 --> 01:17:31,312 ‫من یک مرد تنها هستم. تموم زندگیم تنها بودم. 1380 01:17:31,355 --> 01:17:34,398 ‫همیشه به دنبال این بودم که تنها نباشم. 1381 01:17:34,399 --> 01:17:36,942 ‫بریم. ‫ادى. 1382 01:17:37,486 --> 01:17:39,070 ‫ادی باید تنهایی باهات حرف بزنم 1383 01:17:39,112 --> 01:17:40,696 ‫هر چیزی که میخوای بگی ‫جلوی من بگو. 1384 01:17:40,697 --> 01:17:43,574 ‫گوش کن پائولا من از ابتدای کارش ‫اون رو میشناختم. 1385 01:17:43,575 --> 01:17:45,868 ‫من و اون... ‫K 1386 01:17:45,869 --> 01:17:47,244 ‫بگو فریتزی 1387 01:17:47,245 --> 01:17:48,412 ‫اون قبلاً واسه پدرت کار میکرد 1388 01:17:48,413 --> 01:17:51,248 ‫همون موقع بود که ‫خیانت کردن به مردم رو شروع کرد. 1389 01:17:51,249 --> 01:17:52,500 ‫اون رو چقدر خوب میشناسی فریتزی؟ 1390 01:17:52,501 --> 01:17:53,959 ‫تو فکر میکنی اون یه آدم خاص هستش آره؟ 1391 01:17:53,960 --> 01:17:55,795 ‫ولی اینطور نیست. ‫اون رو چقدر خوب میشناسی؟ 1392 01:17:55,796 --> 01:17:58,881 ‫اونقدر میشناسم که بدونم ‫واسه تو مناسب نیست. 1393 01:17:58,882 --> 01:17:59,965 ‫یالا بهش بگو فریتزی 1394 01:17:59,966 --> 01:18:01,384 ‫فکر میکنی جرات ندارم بهش بگم، آره؟ 1395 01:18:01,385 --> 01:18:03,678 ‫فکر نمیکنم چیزی رو عوض کنه. ‫بیا بریم پائولا. 1396 01:18:03,679 --> 01:18:05,805 ‫نه صبر ‫كن. 1397 01:18:06,181 --> 01:18:09,350 ‫میخوام داستان تو و ادی رو بدونم. 1398 01:18:10,977 --> 01:18:11,686 ‫باشه. 1399 01:18:11,687 --> 01:18:13,854 ‫همینطور که الان تو رو میخواد، ‫قبلا من رو میخواست 1400 01:18:13,855 --> 01:18:16,649 ‫آره حتی به من هم قول ازدواج داد. 1401 01:18:17,401 --> 01:18:19,610 ‫خب، حالا فهمیدی. ‫این باید برات کافی باشه. 1402 01:18:19,611 --> 01:18:22,822 ‫نه کافی نیست ‫واسه من کفایت نمیکنه 1403 01:18:22,823 --> 01:18:25,032 ‫بقیه ی ماجرا رو هم بگو. ‫بگو چطور شد که از پیشت رفتم. 1404 01:18:25,158 --> 01:18:27,451 ‫البته، بهش میگم. 1405 01:18:27,786 --> 01:18:30,079 ‫اون فهمید که من باید به اینجا بیام 1406 01:18:30,080 --> 01:18:31,038 ‫به صحرا. 1407 01:18:31,081 --> 01:18:32,790 ‫این یعنی پزشک و هزینه هاش 1408 01:18:32,791 --> 01:18:34,458 ‫شاید واسه چندین سال. 1409 01:18:34,459 --> 01:18:35,793 ‫پس لا ‫رو تنها گذاشت. 1410 01:18:35,836 --> 01:18:37,086 ‫درست همونطور که ‫وقتی به تو نیاز نداشته باشه. 1411 01:18:37,087 --> 01:18:39,046 ‫تو رو هم تنها میذاره. 1412 01:18:39,047 --> 01:18:39,880 ‫این داستان خودشه. 1413 01:18:39,881 --> 01:18:41,882 ‫در تمام ،زندگیش ‫از همین روش استفاده کرده 1414 01:18:41,883 --> 01:18:43,968 ‫با یک انگیزه ی مشابه 1415 01:18:48,974 --> 01:18:51,100 ‫حرفم رو باور نمیکنی، مگه نه؟ 1416 01:18:51,143 --> 01:18:53,602 ‫هیچکدوم از حرفام رو باور نمی کنی. 1417 01:18:53,603 --> 01:18:54,729 ‫نه باور نمیکنم. 1418 01:18:54,730 --> 01:18:56,313 ‫مطمئنم تمام تلاشت رو می.کنی 1419 01:18:56,314 --> 01:18:59,275 ‫تا من رو از اون دور نگه داری 1420 01:18:59,276 --> 01:19:02,945 ‫میخوای دلیلش رو بہت بگم، فریتزی؟ 1421 01:19:02,946 --> 01:19:03,821 ‫نه. 1422 01:19:03,822 --> 01:19:05,906 ‫حالا از اینجا برو ‫هر دو تون برین. 1423 01:19:22,257 --> 01:19:24,633 ‫فریتزی من 1424 01:19:25,218 --> 01:19:27,094 ‫اون رفت 1425 01:19:27,262 --> 01:19:29,805 ‫نوزده سال زحمت..... 1426 01:19:30,640 --> 01:19:33,142 ‫فریتزی اگه کاری از دستم برمیومد... 1427 01:19:33,185 --> 01:19:35,102 ‫برات انجام میدادم. 1428 01:19:36,396 --> 01:19:38,272 ‫نوزده سال... 1429 01:19:38,273 --> 01:19:40,775 ‫به همین سادگی 1430 01:19:49,576 --> 01:19:52,119 ‫کجا میریم؟ - به وگاس. 1431 01:19:52,120 --> 01:19:53,829 ‫بعدش برمیگردیم به اینجا 1432 01:19:53,830 --> 01:19:56,624 ‫امیدوارم دیگه هیچوقت اینجا رو نبینم. 1433 01:19:56,625 --> 01:19:58,751 ‫چی باعث شد نظرت عوض بشه؟ 1434 01:19:58,752 --> 01:19:59,960 ‫- تام؟ ‫- ساکت شو. 1435 01:19:59,961 --> 01:20:01,295 ‫ادى، منظور بدی نداشتم. 1436 01:20:01,296 --> 01:20:03,380 ‫میدونم چه منظوری داشتی. دیگه حرفش رو هم نزن 1437 01:20:03,381 --> 01:20:05,674 ‫ادی با من اینطوری حرف نزن 1438 01:20:05,675 --> 01:20:06,926 ‫من قراره همسرت بشم. 1439 01:20:06,927 --> 01:20:09,845 ‫اگه لازم باشه بقیه ی عمرم رو در کنارت مبارزه میکنم 1440 01:20:09,846 --> 01:20:12,640 ‫معذرت میخوام. ‫کمی عصبی هستم. 1441 01:20:12,641 --> 01:20:15,476 ‫ایرادی نداره ادی 1442 01:20:16,269 --> 01:20:18,896 ‫رابطه ی تو و اون چی میشه؟ 1443 01:20:18,897 --> 01:20:21,023 ‫- اون پلیسه ،تام. 1444 01:20:21,024 --> 01:20:24,360 ‫- من پیش تو هستم ادی این هیچ مفهومی نداره 1445 01:20:24,361 --> 01:20:27,863 ‫توی سرت چی ن گذره؟ به چی فکر میکنی؟ 1446 01:20:27,864 --> 01:20:31,283 ‫فکر میکنی که شاید اشتباه کرده باشی؟ 1447 01:20:31,284 --> 01:20:33,202 ‫نه همچین فکری نمیکنم. 1448 01:20:33,203 --> 01:20:37,081 ‫خب کسی نمیتونه من رو قال بذاره 1449 01:20:39,459 --> 01:20:41,126 ‫ادی، نگاه کن. 1450 01:20:47,008 --> 01:20:47,842 ‫ادی من رو هم با خودتون ببرید. 1451 01:20:47,843 --> 01:20:49,093 ‫برو کنار وگرنه دستت رو لای شیشه قطع میکنم 1452 01:20:49,094 --> 01:20:50,803 ‫تو که نمیخوای من رو ‫سرگردون در صحرا تنها بذاری؟ 1453 01:20:50,804 --> 01:20:54,056 ‫برو پی کارت ‫- حداقل من رو تا وگاس برسون. 1454 01:20:54,057 --> 01:20:55,391 ‫اینجا دیوونه میشم 1455 01:20:55,392 --> 01:20:57,560 ‫ادی تا ایستگاه قطار برسونش 1456 01:20:57,561 --> 01:20:59,603 ‫بهتره که اینجا کار ناتمومی نداشته باشیم. 1457 01:20:59,604 --> 01:21:01,230 ‫آره ممکنه مزرعه رو به آتیش بکشه... 1458 01:21:01,231 --> 01:21:03,440 ‫و واسه من هزینه بتراشه ‫سوار شو، کار ناتموم. 1459 01:21:03,441 --> 01:21:05,484 ‫یه چمدون هم کنار جاده دارم. 1460 01:21:05,485 --> 01:21:07,528 ‫خب بیارش 1461 01:21:09,739 --> 01:21:12,157 ‫امیدوارم هیچوقت کارت با من تموم نشه. 1462 01:21:12,200 --> 01:21:12,992 ‫- نمیخوای؟ ‫- نه. 1463 01:21:12,993 --> 01:21:15,953 ‫متنفرم از اینکه نیمه شب ‫توی یک جاده ی صحرایی تنها بمونم. 1464 01:21:15,954 --> 01:21:19,373 ‫به خاطر نگه داشتنش ضرری نداره 1465 01:21:20,208 --> 01:21:23,919 ‫شاید بد نباشه خودت رانندگی کند ‫بشین. 1466 01:21:36,016 --> 01:21:38,392 ‫یه دونه هم به من بده. 1467 01:21:41,104 --> 01:21:45,149 ‫تموم شده ‫کنار اولین فروشگاه توقف کن 1468 01:22:00,040 --> 01:22:02,583 ‫الان برمی گردم. 1469 01:22:21,436 --> 01:22:24,605 ‫پس جایزه ی بزرگ رو برنده شدی آره؟ 1470 01:22:24,606 --> 01:22:25,272 ‫واقعاً جانی؟ 1471 01:22:25,315 --> 01:22:27,900 ‫پس واقعاً میخوای این کار رو بکنی. 1472 01:22:27,901 --> 01:22:30,069 ‫میخوای باهاش ازدواج کنی. 1473 01:22:30,070 --> 01:22:31,528 ‫اون از کارش کنار نمیکشه ‫خودت هم میدونی 1474 01:22:31,529 --> 01:22:34,531 ‫میدونم. ‫اون گفت که داره برمیگرده 1475 01:22:34,532 --> 01:22:35,240 ‫کسی به حرف من گوش نداد. 1476 01:22:35,241 --> 01:22:39,286 ‫واسه اینکه تام هانسون اون رو کتک زده ‫خیلی عصبانی شده. 1477 01:22:39,287 --> 01:22:40,037 ‫جدی؟ 1478 01:22:40,080 --> 01:22:42,456 ‫میبینی، وقتی من نباشم این اتفاقها پیش میاد. 1479 01:22:42,457 --> 01:22:45,751 ‫از پسش بر میاد ‫- شرط میبندی؟ 1480 01:22:55,220 --> 01:22:56,261 ‫بفرمائید. 1481 01:22:56,262 --> 01:22:57,846 ‫معمولاً کسی سیگار درجه یک نمیگیره، 1482 01:22:57,847 --> 01:23:01,058 ‫ولی میدونستم یه دونه برام مونده. 1483 01:23:01,851 --> 01:23:03,519 ‫چی ‫شده؟ 1484 01:23:03,520 --> 01:23:05,729 ‫جانی چیزی گفته؟ 1485 01:23:10,986 --> 01:23:11,902 ‫لطفاً یه فنجون قهوه 1486 01:23:11,903 --> 01:23:14,446 ‫خب من هم کمی گرسنه هستم 1487 01:23:14,447 --> 01:23:17,449 ‫اینطوری تمام شب رو اینجا معطل میشیم. 1488 01:23:18,618 --> 01:23:21,620 ‫باشه چند تا همبرگر واسه ما بیار. 1489 01:23:21,621 --> 01:23:22,496 ‫بیاین بریم اون پشت. 1490 01:23:22,497 --> 01:23:25,791 ‫چی شده رفیق؟ ‫هم سطح شما نیستیم؟ 1491 01:23:25,792 --> 01:23:27,584 ‫هی از ما خوشت نمیاد؟ 1492 01:23:27,585 --> 01:23:30,212 ‫گفتم از ما خوشت نمیاد؟ 1493 01:23:30,213 --> 01:23:31,880 ‫نه ‫خوشم نمیاد. 1494 01:23:31,881 --> 01:23:34,842 ‫از نوع حرف زدنت خوشم نیومد... 1495 01:23:35,260 --> 01:23:39,013 ‫- بشین و خفه شو. ‫- داشتم شوخی میکردم. 1496 01:23:41,641 --> 01:23:43,183 ‫ܘ. 1497 01:23:45,687 --> 01:23:47,980 ‫خب بچه ها بشینین 1498 01:23:47,981 --> 01:23:49,148 ‫کار بی رحمانه ای کردی 1499 01:23:49,149 --> 01:23:51,692 ‫کسی مجبورش نکرده بود دهنش رو باز کنه 1500 01:23:51,693 --> 01:23:53,360 ‫"1 ‫فکر نمیکردی جانی" اسلحه داشته باشه؟ 1501 01:23:53,361 --> 01:23:56,655 ‫اه ادی همیشه یه برگ برنده داره ‫یه اسلحه. یعنی من. 1502 01:23:56,656 --> 01:24:00,492 ‫تکنیک خاصی واسه آروم کردن آدمای عاقل بلده. 1503 01:24:00,493 --> 01:24:03,620 ‫یاد موقعی افتادم که ‫مسئول تقسیم پاسورهای بازی ۲۱، 1504 01:24:03,621 --> 01:24:06,582 ‫سعی کرد برگهای علامتدار به آنجلا بده، ‫یادته ادی؟ 1505 01:24:08,460 --> 01:24:09,793 ‫یک هفته بعد همسرش که بیوه شده ‫بود... 1506 01:24:09,836 --> 01:24:13,130 ‫چند هزار دلار رو با پست سفارشی دریافت کرد 1507 01:24:13,131 --> 01:24:15,424 ‫اون مرد بچه هم داشت، ادی؟ ‫من یادم نیست. 1508 01:24:15,425 --> 01:24:17,426 ‫از این حرفها چه منظوری داری؟ ‫هیچی 1509 01:24:17,469 --> 01:24:19,678 ‫همهش حقیقته، مگه نه؟ ‫- بلند شو برو 1510 01:24:19,679 --> 01:24:21,472 ‫- بلند شو برو. ‫- نه، من میخوام بمونه. 1511 01:24:21,514 --> 01:24:22,639 ‫چرا؟ ‫- میخوام بیشتر بفهمم. 1512 01:24:22,640 --> 01:24:23,724 ‫چی رو بفهمی؟ ‫- در مورد تو 1513 01:24:23,725 --> 01:24:25,142 ‫تو من رو همینجوری که هستم خواستی 1514 01:24:25,143 --> 01:24:27,269 ‫جانی، اینجا آخر خط واسه توئه. 1515 01:24:27,312 --> 01:24:28,270 ‫بقیه ی راه رو تنها میریم. 1516 01:24:28,313 --> 01:24:29,563 ‫نه ،ادی، به حد کافی.. 1517 01:24:29,564 --> 01:24:31,815 ‫توی یک شب من رو تنها گذاشتی ‫دیگه داره تکراری میشه. 1518 01:24:31,816 --> 01:24:33,901 ‫اونقدر با هم بودیم که ‫به این سادگی نمیشه جدا بشیم. 1519 01:24:33,902 --> 01:24:36,070 ‫- پس برو پی کارت. ‫- مجبور نیستم. 1520 01:24:36,071 --> 01:24:36,904 ‫منظورت. ‫جيه؟ 1521 01:24:36,905 --> 01:24:38,113 ‫تا زمانی که من به خودم اهمیت میدم... 1522 01:24:38,156 --> 01:24:39,239 ‫تو هم در امان هستی. 1523 01:24:39,240 --> 01:24:40,449 ‫ولی دیگه به خودم اهمیتی نمیدم 1524 01:24:40,450 --> 01:24:42,284 ‫یا من رو با خودت میبری یا... 1525 01:24:42,285 --> 01:24:44,745 ‫- یا چی؟ ‫همه چی رو میگم. 1526 01:24:44,746 --> 01:24:46,580 ‫در مورد چی؟ ‫- در مورد آنجلا 1527 01:24:46,581 --> 01:24:48,165 ‫بهشون میگم که واقعاً چه اتفاقی افتاد. 1528 01:24:48,166 --> 01:24:51,335 ‫ای خائن پست فطرد ‫- بشين ادى. 1529 01:24:53,922 --> 01:24:56,590 ‫گفتم بشین. 1530 01:24:58,676 --> 01:24:59,760 ‫تو هم همینطور. 1531 01:24:59,761 --> 01:25:02,429 ‫میخوام یه چیزایی رو ‫در مورد ادی بندیکس بہت بگم. 1532 01:25:02,514 --> 01:25:04,389 ‫- ادى بندیکس و خودم. - گوش کن پائولا 1533 01:25:04,432 --> 01:25:05,849 ‫هر چیزی که بگه دلیلش اینه که 1534 01:25:05,850 --> 01:25:07,059 ‫بابت تنها گذاشتنش ‫از دست من عصبانی شده. 1535 01:25:07,060 --> 01:25:09,186 ‫- بگو "جانی ‫- دیگه تکرار نمیکنم 1536 01:25:09,187 --> 01:25:11,480 ‫تو فراموش کردی ادی. ‫-1 1537 01:25:11,523 --> 01:25:14,441 ‫ادی آدم خیلی باهوشیه. 1538 01:25:14,442 --> 01:25:16,443 ‫خوش قیافه با کلاس 1539 01:25:16,444 --> 01:25:17,611 ‫فقط یه مشکل داره. 1540 01:25:17,612 --> 01:25:20,197 ‫هیچوقت نتونسته بهای کارهاش رو پرداخت کنه 1541 01:25:20,240 --> 01:25:23,033 ‫اینجاست که من وارد صحنه میشم ‫تقاص همه ی کارهاش به گردن من بود. 1542 01:25:23,076 --> 01:25:24,118 ‫فریتزی هم یه همچین چیزی گفت. 1543 01:25:24,119 --> 01:25:26,161 ‫می خواستیم در کنار هم آدمای سرشناسی بشیم. 1544 01:25:26,162 --> 01:25:28,122 ‫من سال واسه این هدف برنامه ریزی کردم 1545 01:25:28,123 --> 01:25:30,958 ‫- تو سهمت رو گرفتی - بیشتر از سهمم گرفتم. 1546 01:25:30,959 --> 01:25:31,750 ‫تقاصش رو هم پرداخت کردم 1547 01:25:31,751 --> 01:25:33,627 ‫هر موقع قرار بود کسی مقصر شناخته بشه، ‫اون یه نفر من بودم. 1548 01:25:33,628 --> 01:25:35,587 ‫- یک سال واسه ،دولت کار خدماتی کردم. ‫- ما توافق کرده بودیم. 1549 01:25:35,588 --> 01:25:37,422 ‫البته که توافق کردیم، ‫دست و پات رو گم کردی. 1550 01:25:37,423 --> 01:25:38,841 ‫..... هر چیزی که میخواستن رو بهشون گفتی 1551 01:25:38,842 --> 01:25:40,801 ‫رفقامون در "نوادا" رو فروختی ‫تا خودت رو نجات بدی. 1552 01:25:40,802 --> 01:25:42,845 ‫- پائولا، گوش ‫- دارم به حرفای اون گوش میدم. 1553 01:25:42,846 --> 01:25:45,514 ‫بعدش قضیه ی برادران "راکو" پیش اومد. 1554 01:25:45,598 --> 01:25:46,306 ‫يادته ادی؟ 1555 01:25:46,307 --> 01:25:48,517 ‫من سوار ماشین شدم و سریع حرکت کردم، 1556 01:25:48,560 --> 01:25:49,768 ‫همه فکر کردن که تو توی اون ماشین بودی 1557 01:25:49,769 --> 01:25:52,104 ‫و تو تونستی از در پشتی بیرون بری 1558 01:25:52,105 --> 01:25:54,106 ‫بعدش هم جریان اون کشتی قماربازی.... 1559 01:25:54,107 --> 01:25:56,400 ‫در خلیج مکزیک پیش اومد. 1560 01:25:57,068 --> 01:25:58,986 ‫تقریباً داشتم موفق میشدم.... 1561 01:25:58,987 --> 01:26:00,612 ‫...تا اینکه تو وارد صحنه شدی. 1562 01:26:00,613 --> 01:26:03,198 ‫شرط میبندم فکر میکردی خیلی میخوادت، مگه نه؟ 1563 01:26:03,199 --> 01:26:03,824 ‫فکر ‫کنم 1564 01:26:03,825 --> 01:26:05,367 ‫آدمایی مثل ،ادی عاشق نمیشن 1565 01:26:05,368 --> 01:26:07,244 ‫اونا فقط عاشق اسرارشون هستن 1566 01:26:07,245 --> 01:26:09,538 ‫تنها دلیل علاقه ش به تو این بوده که میخواست... 1567 01:26:09,539 --> 01:26:10,789 ‫من روی سرش نباشم و بهش امر و نهی نکنم 1568 01:26:10,832 --> 01:26:14,668 ‫نمیتونست تنهایی بره. ‫هیچ کاری رو نمیتونه تنهایی انجام بده. 1569 01:26:14,669 --> 01:26:15,794 ‫آنجلا هم این رو متوجه شد. 1570 01:26:15,795 --> 01:26:18,839 ‫اون فقط یه رقاص ساده بود که ‫توی این جریان پولی گیر کرده بود. 1571 01:26:18,840 --> 01:26:20,382 ‫فکر میکرد قراره آدم خیلی موفقی بشه. 1572 01:26:20,383 --> 01:26:23,177 ‫هنوز چند ماه از ازدواجش نگذشته بود ‫که متوجه این مسائل شد. 1573 01:26:23,178 --> 01:26:24,678 ‫همونطور که تو الان متوجه شدی. 1574 01:26:24,721 --> 01:26:26,430 ‫ولی به اندازه ی تو خوش شانس نبود. 1575 01:26:26,472 --> 01:26:27,431 ‫خوش شانس؟ ‫- البته. 1576 01:26:27,473 --> 01:26:29,892 ‫نباید میرفت ‫خیلی چیزها فهمیده بود. 1577 01:26:29,893 --> 01:26:32,227 ‫اسامی ،تاریخ ها مکانها، افراد. 1578 01:26:32,228 --> 01:26:34,021 ‫فهمیده بود که ادی چجور آدمیه 1579 01:26:34,022 --> 01:26:37,858 ‫کارهایی که من براش انجام میدادم. ‫کارهای دشوار. 1580 01:26:37,859 --> 01:26:39,192 ‫جاني ‫قلدر. 1581 01:26:39,193 --> 01:26:41,570 ‫و یک دهن لق ‫تو بودی که همه چیز رو بهش گفتی 1582 01:26:41,571 --> 01:26:43,238 ‫تو گفتی میتونم بهش اعتماد کنم. 1583 01:26:43,281 --> 01:26:44,907 ‫اون همسرت بود، غیر از اینه؟ 1584 01:26:44,908 --> 01:26:48,493 ‫همونطور که به این دختر اعتماد کردم ‫یا نباید اعتماد میکردم؟ 1585 01:26:48,494 --> 01:26:50,078 ‫دیگه دوست ندارم چیزی بشنوم. 1586 01:26:50,079 --> 01:26:52,164 ‫گوش کن تا حرفهام تموم بشه. 1587 01:26:52,165 --> 01:26:53,498 ‫آنجلا یک دختر خوب و معمولی بود. 1588 01:26:53,499 --> 01:26:56,710 ‫اون هم مثل تو دیگه نمیتونست تحمل کنه. 1589 01:26:56,753 --> 01:26:57,586 ‫دیگه طاقت نداشت. 1590 01:26:57,587 --> 01:27:00,589 ‫پس سوار ماشینش شد ‫و به سمت لس آنجلس حرکت کرد. 1591 01:27:01,674 --> 01:27:02,216 ‫ 1592 01:27:02,258 --> 01:27:03,759 ‫اونقدر از ما اطلاعات داشت که ‫نمیشد بذاریم بره 1593 01:27:03,760 --> 01:27:05,677 ‫ما هم ماشینمون رو برداشتیم و دنبالش رفتیم. 1594 01:27:05,720 --> 01:27:08,138 ‫روی پل بیرون از "چاکاوالا" بهش رسیدیم. 1595 01:27:08,139 --> 01:27:09,723 ‫تقصیر تو بود. ‫مجبورم کردی اون کار رو بکنم. 1596 01:27:09,724 --> 01:27:10,724 ‫البته من تو رو وادار به انجام تمام کارهات کردم. 1597 01:27:10,725 --> 01:27:12,601 ‫تو ‫نمیتونستی بند کفشت رو ببندی. 1598 01:27:14,520 --> 01:27:15,562 ‫بذار اون صحنه رو برات توصیف کنم. 1599 01:27:15,563 --> 01:27:17,606 ‫ما بهش رسیدیم ولی اون نمی خواست توقف کنه. 1600 01:27:17,649 --> 01:27:19,524 ‫ادی نمیتونست تصمیم درستی بگیره. ‫میخواست بذاره اون بره 1601 01:27:19,525 --> 01:27:22,194 ‫من گفتم برای متوقف کردنش ‫ماشینش رو به کنار جاده هل بده 1602 01:27:22,195 --> 01:27:25,989 ‫کنترلش رو از دست داد. ‫پس بهش گفتم چیکار باید بکنه. 1603 01:27:25,990 --> 01:27:28,492 ‫ فرمون رو بچرخون ‫گفتم 1604 01:27:28,493 --> 01:27:30,869 ‫و بعد؟ 1605 01:27:30,870 --> 01:27:32,079 ‫فرمون رو چرخوند. 1606 01:27:33,623 --> 01:27:36,333 ‫من اون رو نکشتم. ‫فقط خواستم نگهش دارم. 1607 01:27:36,334 --> 01:27:38,001 ‫ایده ی اون بود ‫خودت شنیدی که چی گفت. 1608 01:27:38,002 --> 01:27:39,294 ‫شنیدم. ‫- من اون رو نکشتم. 1609 01:27:39,295 --> 01:27:41,296 ‫- کار من نبود نه کار اون بود. ‫آره بوده 1610 01:27:41,297 --> 01:27:42,339 ‫ولی با این حال کنار اون موندی. 1611 01:27:42,340 --> 01:27:44,007 ‫- مجبور بودم. ‫- همه حق انتخاب دارن. 1612 01:27:44,008 --> 01:27:45,592 ‫تو متوجه نیستی. ‫- خودت متوجه نیستی 1613 01:27:45,593 --> 01:27:47,970 ‫حتی درک هم نمی کنی، این بیشتر آزارم میده 1614 01:27:47,971 --> 01:27:50,889 ‫ادى من دیگه نیستم ‫از همین جا دیگه با تو نیستم. 1615 01:27:50,890 --> 01:27:51,974 ‫. نه نمیشه. ‫- اصلاً صلاح نیست. 1616 01:27:51,975 --> 01:27:53,392 ‫- هیچ حسی نبوده. ‫البته که بوده 1617 01:27:53,434 --> 01:27:57,396 ‫نه من تا الان نفهمیده بودم که تو واقعاً واقعاً چه آدمی هستی. 1618 01:27:57,438 --> 01:27:58,563 ‫آره، جالبه، مگه نه؟ 1619 01:27:58,564 --> 01:28:01,358 ‫این همه سال مردم فکر میکردن ‫دارن ادی رو میبینن 1620 01:28:01,401 --> 01:28:03,402 ‫...ولی در واقع من رو میدیدن. 1621 01:28:03,403 --> 01:28:05,404 ‫من ادی بندیکس هستم. 1622 01:28:05,405 --> 01:28:08,740 ‫چرا هیچ زنی عاشق من نمیشه؟ 1623 01:28:08,741 --> 01:28:10,534 ‫همینجا واستا. 1624 01:28:10,535 --> 01:28:12,244 ‫باید این قضیه رو تموم ‫کنم. 1625 01:28:12,245 --> 01:28:15,622 ‫تمام این مدت از این موضوع رنج می کشیدی. 1626 01:29:06,507 --> 01:29:08,425 ‫وقتی همه چیز رو فهمید، تصمیم گرفت که بره 1627 01:29:08,426 --> 01:29:09,926 ‫ولی اونقدر از ما اطلاعات داشت که نمیتونستیم بذاریم بره 1628 01:29:09,927 --> 01:29:13,347 ‫ما هم سوار ماشینمون شدیم ‫و دنبالش رفتیم. 1629 01:29:15,683 --> 01:29:18,560 ‫هیچوقت نتونست بهای کارهاش رو پرداخت کنه 1630 01:29:18,561 --> 01:29:21,229 ‫تقاص همه ی کارهاش به گردن من بود. 1631 01:29:23,775 --> 01:29:26,026 ‫آنجلا یک دختر خوب و معمولی بود. 1632 01:29:26,027 --> 01:29:29,488 ‫اون هم مثل تو دیگه نمیتونست تحمل کنه. 1633 01:29:33,868 --> 01:29:36,578 ‫نباید میرفت ‫خیلی چیزها فهمیده بود. 1634 01:29:36,579 --> 01:29:39,706 ‫اسامی ،تاریخ ها مکانها، افراد. 1635 01:29:43,169 --> 01:29:45,379 ‫آدمایی مثل ،ادی عاشق نمیشن. 1636 01:29:45,380 --> 01:29:49,049 ‫اونا فقط عاشق اسرارشون هستن 1637 01:29:51,094 --> 01:29:52,761 ‫خودت گفتی میتونم بهش اعتماد کنم 1638 01:29:52,762 --> 01:29:54,096 ‫اون همسرت بود، غیر از اینه؟ 1639 01:29:54,097 --> 01:29:56,848 ‫همونطور که به این دختر اعتماد کردم. 1640 01:29:56,849 --> 01:29:58,850 ‫یا نباید اعتماد میکردم؟ 1641 01:31:23,561 --> 01:31:26,563 ‫ادی نمیتونست تصمیم بگیره. 1642 01:31:26,564 --> 01:31:28,815 ‫کنترلش رو از دست داد. 1643 01:31:41,996 --> 01:31:43,872 ‫پس بهش گفتم چیکار باید بکنه... 1644 01:31:50,880 --> 01:31:52,547 ‫فرمون رو بچرخون 1645 01:31:58,763 --> 01:31:59,971 ‫هانسون هستم ‫سریعتر یک آمبولانس... هرچه 1646 01:31:59,972 --> 01:32:02,724 ‫بفرستید به پل چاکاوالا ‫به "فریتز هالر" هم خبر بدین... 1647 01:32:02,725 --> 01:32:04,809 ‫... تا بیاد اینجا 1648 01:32:08,189 --> 01:32:11,566 ‫- حالت خوبه پائولا؟ ‫آره آره من .خوبم 1649 01:32:21,369 --> 01:32:24,037 ‫بهتره همین جا بمونی پائولا 1650 01:33:17,550 --> 01:33:20,302 ‫سلام فريتزي. ‫- حالت خوبه؟ 1651 01:33:20,303 --> 01:33:22,304 ‫آره، من خوبم. 1652 01:33:22,305 --> 01:33:24,764 ‫به خودت افتخار میکنی؟ 1653 01:33:24,765 --> 01:33:25,765 ‫ว 1654 01:33:25,766 --> 01:33:29,144 ‫قبل از این حادثه چه اتفاقی افتاد؟ ‫تو رو ترک کرد؟ 1655 01:33:29,145 --> 01:33:30,854 ‫هر دو از هم جدا شدیم. 1656 01:33:30,855 --> 01:33:33,148 ‫نمیخوای در موردش حرف بزنی؟ 1657 01:33:33,149 --> 01:33:35,108 ‫ترجیح میدم چیزی نگم. 1658 01:33:36,485 --> 01:33:37,611 ‫باشه عزیزم 1659 01:33:37,612 --> 01:33:40,447 ‫میتونی به کازینو بیای ‫و کنار من کار کنی. 1660 01:33:40,448 --> 01:33:43,283 ‫کمترین کاری که از دستم بر میاد ‫اینه که پول در آوردن رو بہت یاد بدم. 1661 01:33:43,284 --> 01:33:45,243 ‫و اینکه وقتی بدست آوردیش چطور اون رو حفظ کنی. 1662 01:33:45,244 --> 01:33:46,077 ‫روشهای تقلب کردن رو هم بهت میگم. 1663 01:33:46,120 --> 01:33:49,706 ‫نه ممنون فریتزت ‫دیگه تمایلی ندارم. 1664 01:33:51,334 --> 01:33:53,418 ‫هنوز هم عاشقش هستی؟ 1665 01:33:53,419 --> 01:33:55,795 ‫"ادى بنديكس" دیگه وجود نداره. 1666 01:33:55,796 --> 01:33:56,546 ‫هیچوقت وجود نداشته. 1667 01:33:56,547 --> 01:33:59,966 ‫اون هر چیزی که داشت ‫متعلق به جانی بود. 1668 01:33:59,967 --> 01:34:03,178 ‫همیشه مسیرم رو اشتباه میرم 1669 01:34:04,930 --> 01:34:05,972 ‫اون مرده. 1670 01:34:05,973 --> 01:34:08,767 ‫اگه تو نیومده بودی ‫ممکن بود الان من جای اون بودم 1671 01:34:08,768 --> 01:34:10,268 ‫گفتم که یک طناب بزرگ لازمه". 1672 01:34:10,269 --> 01:34:11,811 ‫تقریباً زیادی بلند بود. 1673 01:34:11,812 --> 01:34:13,688 ‫،عزیزم بهتره دیگه بریم خونه. 1674 01:34:13,689 --> 01:34:15,649 ‫الان نه فریتزی خواهش میکنم. 1675 01:34:15,650 --> 01:34:16,775 ‫فرار نمی کنی؟ 1676 01:34:16,776 --> 01:34:19,152 ‫دیگه هیچوقت و از هیچ چیزی فرار نمیکنم 1677 01:34:19,153 --> 01:34:20,945 ‫من میارمش خونه 1678 01:34:20,946 --> 01:34:22,989 ‫خدافظ ‫"تام". ‫خدافظ عزیزم 1679 01:34:22,990 --> 01:34:24,949 ‫خدافظ مادر. 1680 01:34:24,950 --> 01:34:27,452 ‫موقعی که من رو مادر صدا میکنه حتما یه چیزی ازم میخواد 1681 01:34:27,453 --> 01:34:30,830 ‫آره ازت میخوام من رو ببوسی. 1682 01:34:42,760 --> 01:34:46,888 ‫- هیچوقت اینجا رو درست نکردن ‫- یه روز تعمیرش میکنن 1683 01:34:51,018 --> 01:34:54,312 ‫گاهی بعضی چیزا رو نمیشه درست کرد. 1684 01:34:54,355 --> 01:34:57,065 ‫من قبول ندارم. ‫خودت هم قبول نداری. 1685 01:34:57,066 --> 01:34:59,442 ‫- مگه نه پائولا؟ ‫- نمیدونم "تام". 1686 01:34:59,443 --> 01:35:01,403 ‫واقعاً نمیدونم. 1687 01:35:01,404 --> 01:35:03,863 ‫انتظار داشتم همین رو از تو بشنوم. 1688 01:35:03,864 --> 01:35:07,909 ‫اینجا عجب منظره ای داره. ‫چاکاوالا" هم از اینجا دیده میشه. 1689 01:35:08,160 --> 01:35:11,204 ‫مزرعه ی بار" ترای آنگل ‫اون پشت دیده میشه. 1690 01:35:11,205 --> 01:35:12,330 ‫البته اگه بخوای نگاه کنی. 1691 01:35:12,331 --> 01:35:15,583 ‫میخوام ببینم. ‫من از دیدنش لذت میبرم 1692 01:35:15,584 --> 01:35:17,335 ‫بستگی داره کجا نشسته باشی. 1693 01:35:17,336 --> 01:35:19,546 ‫و اینکه چه کسی کنارت نشسته باشه. 1694 01:35:37,356 --> 01:35:45,530 ‫مترجم : مهدی ‫Pishgum@Gmail.Com