1 00:00:01,635 --> 00:00:06,051 ترجمه از mohaMax MohaTranslator@Gamil.com 26 / 5 / 1401 2 00:01:40,720 --> 00:01:42,676 (صدای اردک ها) 3 00:02:00,800 --> 00:02:02,950 اوه ... گلف بازی. 4 00:02:39,720 --> 00:02:41,676 هی پرستار! 5 00:02:43,440 --> 00:02:45,192 ببخشید! 6 00:02:46,239 --> 00:02:49,347 - اوه، نه آقا، برای ما نیست. - افتاده بود اونجا. 7 00:02:49,547 --> 00:02:51,793 - نه آقا. - اما پرستار. 8 00:02:51,993 --> 00:02:54,311 آخه برای من هم که نیست. هی کوچولو. 9 00:02:54,511 --> 00:02:57,754 لطفن آقا، تازه خوابش بردـه. 10 00:02:57,954 --> 00:03:01,067 - خُب، وقتی بیدار شد بهش بدید. - نه مچکرم. 11 00:03:01,267 --> 00:03:03,634 تازه ما که نمی دونیم برای کی ـه، مگه نه؟ 12 00:03:11,799 --> 00:03:13,870 (صدای پارس سگ) 13 00:03:16,079 --> 00:03:18,036 (صدای پارس سگ) 14 00:03:23,960 --> 00:03:25,907 مچکرم. 15 00:03:26,107 --> 00:03:27,319 (زوزة سگ) 16 00:03:27,519 --> 00:03:29,396 (پارس سگ) 17 00:03:59,000 --> 00:04:00,956 (صدای شتاب گرفتن ماشین) 18 00:04:03,600 --> 00:04:05,716 مراقب باش! 19 00:04:11,639 --> 00:04:13,596 (صدای بوق ماشین) 20 00:04:18,799 --> 00:04:21,439 اوه خدای من! 21 00:04:52,039 --> 00:04:54,998 - بچه چطورـه؟ - خُب، فقط یه کالسکه ست. 22 00:04:56,679 --> 00:05:00,391 - بچه ای در کاری نیست، جالب ـه، نه؟ - شاید. 23 00:05:00,591 --> 00:05:04,024 آخه بعضی وقت ها زن ها با کالسکة خالی می رن خرید. 24 00:05:04,224 --> 00:05:08,634 - اما نه یه پرستار توی پارک ریجنت. - چه می دونم، یه بررسی می کنیمش. 25 00:05:08,834 --> 00:05:10,866 حالا می شه اسمتون رو بگید، آقا؟ 26 00:05:11,066 --> 00:05:13,790 - بله، هانی. (صدای آژیر آمبولانس) 27 00:05:13,990 --> 00:05:17,435 - چطور نوشته می شه؟ - هـ الف نون ی. ریچارد هانی. 28 00:05:18,600 --> 00:05:21,512 خیابان ششم اوزوالد کلد، دبلیو 1. 29 00:05:25,520 --> 00:05:27,229 (ترمز آمبولانس) 30 00:05:27,429 --> 00:05:31,628 - اون رو کجا می برن؟ - فکر کنم بیمارستان مریم مقدس، آقا. 31 00:05:31,828 --> 00:05:33,675 - اوه ... - مچکرم آقا. 32 00:05:33,875 --> 00:05:36,796 اگه اون ماشین رو پیدا کردیم شاید نیاز باشه دوباره ببینیمتون. 33 00:05:36,996 --> 00:05:38,717 امیدوارم خیلی صدمه ندیده باشه. 34 00:05:40,479 --> 00:05:42,436 اوه، راستی. 35 00:05:44,960 --> 00:05:46,916 این رو بده به مافوقت. 36 00:05:52,780 --> 00:05:56,284 ایشون رفتن. با شوک درمان شدند و اجازه داده شد برن خونه. 37 00:05:56,484 --> 00:05:58,287 مطمئناً شما آدرسش رو دارید؟ 38 00:05:58,487 --> 00:06:00,843 بله اما فکر نکنم که ... 39 00:06:01,043 --> 00:06:05,010 آه، می دونم، اما بالاخره من اونجا بودم و این هم کیفش ـه. 40 00:06:05,210 --> 00:06:08,169 - داخل کیف نشونی ای نیست؟ - هیچی. 41 00:06:08,369 --> 00:06:12,807 فقط کلی پول توشه. می تونم بدمش به پلیس اما... 42 00:06:13,007 --> 00:06:15,730 ممکنه لفتش بدن و باعث نگرانی خانم بشن. 43 00:06:15,930 --> 00:06:18,897 - خُب ... - خٌب، من که قیافة معصومی دارم. 44 00:06:23,900 --> 00:06:27,449 - شماره 13 اولک تریس، دبلیو 2، خانم رابینسون. - مچکرم. 45 00:06:43,460 --> 00:06:46,378 صبح بخیر، می تونی بهم بگی ... 46 00:06:46,578 --> 00:06:49,290 این خیابون شمارة 13 اُلدتریس ـه؟ 47 00:06:49,490 --> 00:06:53,129 یه زمانی بود. 13 عدد بدشانسی ـه، مگه نه؟ 48 00:07:28,700 --> 00:07:30,656 (صدای تشویق) 49 00:07:31,580 --> 00:07:34,094 - نمایش شروع شده آقا. - چی؟ اوه، بله. 50 00:07:37,580 --> 00:07:40,926 - می شه برای یکی از دوست هام هم بلیط رزرو کنم؟ - به چه نامی، آقا؟ 51 00:07:41,126 --> 00:07:44,979 - خانم رابینسون. شاید بعدن پیداش بشه. - بسیار خُب، آقا. 52 00:07:45,179 --> 00:07:47,091 - از این طرف. - مچکرم. 53 00:08:18,059 --> 00:08:20,210 (موسیقی جاز) 54 00:08:45,420 --> 00:08:47,376 آه، خانم رابینسون. 55 00:08:50,019 --> 00:08:52,284 امشب حال بچه چطورـه؟ 56 00:08:52,484 --> 00:08:55,369 شما همون آقای هانی هستید که هوای کالسکه رو داشتید؟ 57 00:08:55,569 --> 00:08:56,810 بله. 58 00:08:57,010 --> 00:08:58,855 یکی از وسیله های من ... 59 00:08:59,055 --> 00:09:02,979 - ... دست شماست. - بله، اما توی آپارتمانن. 60 00:09:03,179 --> 00:09:07,130 چه حیف. نیازی نیست که شما خودتون رو درگیر این ماجرا کنید. 61 00:09:07,330 --> 00:09:09,174 من هم درگیر شدم؟ 62 00:09:09,374 --> 00:09:11,256 چه باحال. 63 00:09:12,340 --> 00:09:15,258 - اصلن ماجرا چی ـه؟ - اینجا نمی تونیم صحبت کنیم. 64 00:09:15,458 --> 00:09:20,968 خُب، من که می تونم بزنم بیرون مگر این که تو بخوای بمونی. 65 00:09:21,168 --> 00:09:24,456 حتمن. نمایش بعدی خیلی جالب ـه. 66 00:09:31,940 --> 00:09:33,896 نگاه کن! 67 00:09:36,340 --> 00:09:38,774 اون ها هیچ وقت اجازه نمی دن اون از تیرسشون خارج بشه. 68 00:09:40,220 --> 00:09:42,484 - کیا؟ - آقای مموری، حاضرید؟ 69 00:09:42,684 --> 00:09:44,576 (صدای ترومپت) 70 00:09:58,700 --> 00:10:01,299 اون پرستار لعنتی بازم اینجاست. 71 00:10:01,499 --> 00:10:04,607 - همون پرستار بچه؟ فکر می کردم که ... - ناشیانه کار کردن. 72 00:10:04,807 --> 00:10:07,732 محله پنج، استراتام، چیزیک و حالا هم اینجا. 73 00:10:09,580 --> 00:10:15,375 حالا، باعث خوشحالی بنده ست که یکی از جالب ترین آدم های زنده حال حاضر رو به شما معرفی کنم. 74 00:10:15,575 --> 00:10:18,846 یک دانشنامة انسانی از آمار و ارقام. 75 00:10:19,046 --> 00:10:22,564 اینجا برای پاسخ به پرسش هاتون، هر پرسشی که هست، 76 00:10:22,764 --> 00:10:24,615 کسی نیست جز آقای حافظه. 77 00:10:24,815 --> 00:10:26,696 (موزیک شاد) 78 00:10:32,139 --> 00:10:35,486 مچکرم و شب بخیر خانم ها و آقایون. 79 00:10:35,686 --> 00:10:39,331 قبل از این که شروع کنیم فقط باید بگم که من یه شعبده باز نیستم. 80 00:10:39,531 --> 00:10:44,778 من نمی تونم از آینده این که شریکتون بورـه یا سبزه خبر بدم 81 00:10:44,978 --> 00:10:48,087 یا اینکه بگم چند تا بچه خواهید داشت. 82 00:10:48,287 --> 00:10:51,407 (صدای خنده) من با حقایق محکم سر و کار دارم. 83 00:10:51,607 --> 00:10:53,454 حقایقی از حافظه انسانی. 84 00:10:53,654 --> 00:10:58,135 ورزشی، علمی، جغرافیایی، سیاسی و تاریخی 85 00:10:58,335 --> 00:11:01,177 حالا، کی برای اولین سوال حاضرـه؟ 86 00:11:01,377 --> 00:11:03,486 ساعت چندـه؟ (خنده) 87 00:11:03,686 --> 00:11:05,964 بپرسید خانم، نترسید. 88 00:11:06,164 --> 00:11:09,414 اسم اسب ناپلئون در جنگ واترلو چی بود؟ 89 00:11:09,614 --> 00:11:13,697 اسمش مارنگون بود. یک نریان سفید، با یک و نیم متر قد. 90 00:11:13,897 --> 00:11:16,175 - درست گفتم، خانم؟ - بله. 91 00:11:20,379 --> 00:11:22,294 سؤال بعدی، لطفن. 92 00:11:22,494 --> 00:11:24,892 پشه ها زمستون کجا می رن؟ 93 00:11:25,092 --> 00:11:28,171 (خنده) زن پیر من کجاست؟ 94 00:11:30,180 --> 00:11:34,576 خواهش می کنم سؤالات معقول بپرسید. بله آقا، شما سؤال دارید؟ 95 00:11:34,776 --> 00:11:39,573 چه ارتباطی هست بین شیخ بحرین و جزیرة سنت هلن؟ 96 00:11:39,773 --> 00:11:43,968 اینجا جوان بزرگ واری رو داریم با یک معمای اسرارآمیز از شرق. 97 00:11:44,168 --> 00:11:45,936 تازه از خارج آمدید، آقا؟ 98 00:11:46,136 --> 00:11:48,451 - بله. - می شه سوالتون رو تکرار کنید؟ 99 00:11:48,651 --> 00:11:52,322 چه ارتباطی هست بین شیخ بحرین و جزیرة سنت هلن؟ 100 00:11:52,522 --> 00:11:57,126 جزیرة سنت هلن جایی برای تبعید مجرمانی که 101 00:11:57,326 --> 00:12:01,210 علیه شیخ بحرین توطئه کرده اند. درست گفتم آقا؟ 102 00:12:01,410 --> 00:12:03,296 زدی تو خال. 103 00:12:06,100 --> 00:12:10,258 - و سوال بعدی. - قانون جاذبة نیوتون چیست؟ 104 00:12:10,458 --> 00:12:13,213 فکر کنم شما اول پرسیدید آقا؟ 105 00:12:16,619 --> 00:12:20,329 کدام یک از رؤسای جمهور امریکا ترور شدند؟ 106 00:12:22,499 --> 00:12:24,574 تا آپارتمانت خیلی راه ـه؟ 107 00:12:24,774 --> 00:12:26,853 با تاکسی حدود 5 دقیقه. 108 00:12:27,053 --> 00:12:30,405 - بهترـه بریم. اون ها می دونند من اینجا هستم. - اول شما. 109 00:12:30,605 --> 00:12:33,691 و دبلیو مکینلی، سال 1901، درست گفتم آقا؟ 110 00:12:35,139 --> 00:12:39,536 از پله ها خیلی فرز اومدید بالا. فکر می کردم بعد از تصادفتون به سختی بالا بیاین. 111 00:12:39,736 --> 00:12:43,448 اون یه تصادف نبود آقای هانی، اون های سعی داشتن من رو بکشند. 112 00:12:45,460 --> 00:12:47,610 لطفن لامپ رو روشن نکنید. 113 00:13:11,379 --> 00:13:13,336 بهتر نشد؟ 114 00:13:28,859 --> 00:13:30,816 شما کی هستید؟ 115 00:13:32,460 --> 00:13:36,124 اگه بگم کار من مربوط به امنیت ملی کشورمون ـه، چی می گید؟ 116 00:13:36,324 --> 00:13:38,445 منظورتون این ـه که یه جورایی جاسوسید؟ 117 00:13:38,645 --> 00:13:43,373 خُب ما خیلی از این کلمه خوشمون نمی آد، آقای هانی، اما خیلی دور نشدید. 118 00:13:43,573 --> 00:13:45,616 اون آدم ها منتظر من هستن. 119 00:13:46,700 --> 00:13:48,964 اوه، بی خیال، شما استراحت کامل نیاز دارید. 120 00:13:49,164 --> 00:13:52,092 به یه سفر برید، از همة این چیزا دور بشید. 121 00:13:54,180 --> 00:13:56,774 شاید، وقتی این کار تموم بشه. 122 00:13:58,420 --> 00:14:00,414 شما زیاد سفر می کنید، آقای هانی؟ 123 00:14:00,614 --> 00:14:04,282 منظورتون این چیزاست؟ آره، کارم، من رو همه جا می برـه. 124 00:14:04,482 --> 00:14:06,892 من یه جورایی برای دولت هم کار می کنم. 125 00:14:07,092 --> 00:14:10,939 همون که بهش می گید جایگاه سیاسی. تازه دیروز برگشتم. 126 00:14:11,139 --> 00:14:13,850 - نوشیدنی می خورید؟ - مچکرم، نه. 127 00:14:14,050 --> 00:14:16,293 همین قدرـه، زیاد نیست. 128 00:14:16,493 --> 00:14:20,095 - اشکالی ندارـه من بخورم؟ - البته که نه. 129 00:14:21,180 --> 00:14:24,287 بعدش می تونیم وسایل شما رو برداریم و برسونمتون خونه. 130 00:14:24,487 --> 00:14:26,606 - کجا زندگی می کنید؟ - ویلزدن. 131 00:14:26,806 --> 00:14:31,087 ویلزدن؟! عجب مخفی گاه عاشقانه ای برای یه مأمور مخفی. 132 00:14:31,287 --> 00:14:33,850 - واقعن اسمتون رابینسون ـه؟ - اسم واقعیم ـه. 133 00:14:34,050 --> 00:14:36,770 اما به طور رسمی من به عنوان پرستار بچه معرفی می شم. 134 00:14:36,970 --> 00:14:39,494 پرستار بچه. 135 00:14:40,739 --> 00:14:42,973 انتظارش رو دارم که فکر کنید من یه دیوونه ام ... 136 00:14:43,173 --> 00:14:46,653 اوه، نه. شاید فقط یه خورده دلواپسی بی جهت باشه. 137 00:14:46,853 --> 00:14:49,887 می دونید، من یه عمو داشتم که از یه همچین مشکلی رنج می برد. 138 00:14:50,087 --> 00:14:52,094 خیلی آدم رو اذیت می کرد. 139 00:14:52,294 --> 00:14:53,938 به سلامتی. 140 00:14:55,019 --> 00:14:57,253 تا حالا اسم 39 پله به گوشتون خوردـه؟ 141 00:14:57,453 --> 00:14:59,575 چی هست، بازی جورچین ـه؟ 142 00:15:00,659 --> 00:15:03,051 بومرنگ برای شما معنی ای دارـه؟ 143 00:15:03,251 --> 00:15:06,336 بله. اسم رمز موشک بالستیک ـه. 144 00:15:06,536 --> 00:15:12,414 کشوری که حواسش به بومرنگ باشه از هر حمله ای مصون می مونه. 145 00:15:12,614 --> 00:15:16,252 می بینید که چقدر مسئله اهمیت بالایی دارـه، آقای هانی. 146 00:15:16,452 --> 00:15:18,294 می دونم که این کار رو می کنند. 147 00:15:18,494 --> 00:15:21,973 اما اگه از نشت اطلاعات خبر دارید چرا نمی رید سراغ پلیس؟ 148 00:15:22,173 --> 00:15:24,652 در این کشور اگه کسی قانون شکنی کنه ... 149 00:15:24,852 --> 00:15:26,850 هیچ کس براش مهم نیست. 150 00:15:38,100 --> 00:15:40,056 شما که من رو وارد این کار کردی. 151 00:15:42,739 --> 00:15:46,532 باشه، فرض کنیم حرفی که می زنید درست باشه. چرا به من می گید؟ 152 00:15:46,732 --> 00:15:50,579 برای این که الان شما می دونید من کی هستم، من شاید وقت نداشته باشم گزارشم رو بفرستم قبل از ... 153 00:15:50,779 --> 00:15:53,851 - قبل از این که یه تصادف دیگه رخ بده؟ منظورتون این ـه؟ - بله. 154 00:15:55,460 --> 00:15:57,327 از من می خواین چه کار کنم؟ 155 00:15:57,527 --> 00:16:01,379 این یه پازل پیچیده ست. من می خوام چند تا سرنخ که به دست آوردم بهتون بدم. 156 00:16:01,579 --> 00:16:05,004 - بعدش می تونم فردا برم اسکاتلند... - اسکاتلند؟ 157 00:16:05,204 --> 00:16:07,661 یه مردی اونجاست که باید ببینمش. 158 00:16:07,861 --> 00:16:12,811 وقت خیلی کم. این اطلاعات تا 48 ساعت دیگه از مملکت خارج می شه. 159 00:16:13,011 --> 00:16:17,256 و در این تشکیلات، از بین اون هایی که مهم هستند، سردسته ای وجود دارـه؟ 160 00:16:17,456 --> 00:16:19,486 ما فکر می کنیم که باشه اما نمی دونیم که کی ـه. 161 00:16:19,686 --> 00:16:22,219 او به طور مداوم شیوة زندگی خودش رو تغییر می ده. 162 00:16:22,419 --> 00:16:26,656 تمام چیزی که می دونیم این ـه که او مفصل بالای انگشت کوچیکش رو از دست داده. 163 00:16:26,856 --> 00:16:30,045 این 39 پله، توی اسکاتلندـه؟ 164 00:16:30,245 --> 00:16:33,208 اوه آقای هانی نازنین، جواب کوتاهی به این یکی سؤال وجود ندارـه. 165 00:16:33,408 --> 00:16:35,892 باید از اول شروع کنیم. 166 00:16:36,092 --> 00:16:38,889 قبل از اون یه کاری هست که باید انجام بدیم. 167 00:16:39,089 --> 00:16:41,126 - چی کاری؟ - یه فنجون چایی. 168 00:16:41,326 --> 00:16:44,208 توی این کار که خیلی واردم. می رم کتری رو بذارم رو گاز. 169 00:16:44,408 --> 00:16:46,854 (صدای زنگ ساعت بزرگ از دوردست) 170 00:17:20,379 --> 00:17:23,736 متأسفانه شکر نداریم. اشکالی ندارـه ...؟ 171 00:17:24,379 --> 00:17:26,336 خانم رابینسون. 172 00:17:43,899 --> 00:17:45,856 اوه خدای من. 173 00:18:04,060 --> 00:18:07,089 - می تونم کمکتون کنم؟ - وضعیت اضطراری. پلیس لطفن. 174 00:18:07,289 --> 00:18:11,372 برای سرویس وضعیت اضطراری گوشی رو بذارید و بعد شمارة 999 رو بگیرید. 175 00:18:12,459 --> 00:18:14,416 (صدای زنگ تلفن) 176 00:18:39,179 --> 00:18:41,171 (ادامة صدای زنگ تلفن) 177 00:18:59,619 --> 00:19:01,576 (قطع صدای زنگ تلفن) 178 00:19:33,980 --> 00:19:35,936 (صدای شیهه اسب) 179 00:19:44,219 --> 00:19:46,176 (صدای سوت) 180 00:19:55,939 --> 00:19:58,539 ترسیدم. زود بیدار شدید، نه؟ 181 00:19:58,739 --> 00:20:00,575 جریان چیه؟ 182 00:20:00,775 --> 00:20:04,364 صبح بخیر. بگو ببینم، تو یه مرد متأهلی؟ 183 00:20:04,564 --> 00:20:07,766 - دوربین مخفی ـه؟ - نه، فقط می خوام بدونم. 184 00:20:07,966 --> 00:20:12,137 - خُب، بعضی وقت ها هستم بعضی وقت ها نیستم. - منظورت چی ـه؟ 185 00:20:12,337 --> 00:20:16,845 خُب می دونی من جدا شدم. الان محکومم به زندگی. 186 00:20:17,045 --> 00:20:19,532 آره، فکر کنم همونی هستی که دنبالش بودم. حالا گوش بده... 187 00:20:19,732 --> 00:20:21,654 - اون دو تا مرد رو می بینی؟ - آره. 188 00:20:21,854 --> 00:20:25,888 اون ها کارآگاه هایی هستند که توسط یه همسر استخدام شدند. 189 00:20:26,088 --> 00:20:28,650 - کدود همسر. - همسر زنی که طبقة بالاست. 190 00:20:28,850 --> 00:20:32,739 دیشب اشتباه کردم یه نگاهی به نقاشی هاش انداختم 191 00:20:33,619 --> 00:20:36,092 یه خورده زیادی موندم، گرفتی چی می گم؟ 192 00:20:36,292 --> 00:20:39,168 گرفتم؟ پس خودم چطوری به یه آدم مجرد تبدیل شدم. 193 00:20:39,368 --> 00:20:41,930 - فقط قضیه نقاشی نبود. - پس چی بود؟ 194 00:20:42,130 --> 00:20:45,979 - مرغ عشق ها معطلمون کرد. چی می خوای؟ - یه مرد عین خودم. 195 00:20:46,179 --> 00:20:49,092 می شه یه قدم بزنی تا اونجا و برگردی؟ 196 00:20:53,419 --> 00:20:55,775 تا حالا یه بچه خوک داشتی؟ 197 00:20:57,260 --> 00:21:00,367 - بامزه مثل یه بچه. - نه تا حالا نداشتم. 198 00:21:00,567 --> 00:21:02,456 (صدای سوت) 199 00:21:19,540 --> 00:21:22,850 یا شراب هلو. خوشمزه ست. 200 00:21:44,780 --> 00:21:48,205 ترم پیش فیشر کاملن بی خیال من شده بود. 201 00:21:48,405 --> 00:21:50,287 من واقعن تحسینش می کردم. 202 00:21:50,487 --> 00:21:54,816 فیشر اون قدرا بد نیست. ماویس کارتر توی ادینبورگ در تعطیلات باهاش قرار می گذاشت 203 00:21:55,016 --> 00:21:59,934 - قبل از این که کاملن از اون محل دور بشه. - فکر می کنی اون برای مردها جذاب ـه؟ 204 00:22:01,179 --> 00:22:05,019 ماویس کارتر می گفت قیافه اش خیلی داغون ـه. 205 00:22:05,219 --> 00:22:08,724 من فکر می کنم یه تراژدی خیلی بزرگی توی زندگی اش اتفاق افتاده. 206 00:22:08,924 --> 00:22:12,047 مثلا یه ماجرای مخفی با لرد مونتباتن. 207 00:22:12,347 --> 00:22:14,702 اوه، خفه شو این قدر پشت سر فیشر حرف نزن، مونیکا! 208 00:22:14,902 --> 00:22:19,713 فقط به خاطر این که اون زندگی خصوصی اش رو پیش خودش نگه داشته، داری از خودت براش حرف در می آری. 209 00:22:19,913 --> 00:22:25,153 من فقط دارم حدس می زنم! به هر حال اون بهترین مربی نتبالی بوده که مدرسه تا حالا داشته. [نتبال: بسکتبال پنج نفره دختران] 210 00:22:28,799 --> 00:22:33,751 جسد زنی چاقو خورده که صبح زود امروز پیدا شده بود، هنوز شناسایی نشده. 211 00:22:33,951 --> 00:22:38,435 پلیس خواهان بازجویی از ریچارد هانی، مستأجر آپارتمان است، 212 00:22:38,635 --> 00:22:42,479 کسی که معتقدند می تواند به حل پرونده کمک کند. 213 00:22:42,679 --> 00:22:46,838 تصور می شود او در حال سفر به شمال، احتمالن اسکاتلند، است. 214 00:22:47,038 --> 00:22:51,467 سن حدود 35 سال، قد متوسط با ابروی قهوه ای و چشمان خاکستری. 215 00:22:51,667 --> 00:22:56,628 او آخرین باری که دیده شده، یک کت شلوار قهوه ای به همراه بارانی روشن به تن داشته است. 216 00:22:58,039 --> 00:23:02,913 سازمان هواشناسی امروز صبح را آفتابی پیش بینی کرده است ... 217 00:23:03,113 --> 00:23:05,395 (اعلان ایستگاه قطار) 218 00:23:11,279 --> 00:23:15,956 ادینبورگ، فقط یه ساعت دیگه دوباره برگشتیم توی همون مرغ دونی. 219 00:23:19,719 --> 00:23:21,906 خیلی گرسنه ام ـه، شما نیستید؟ 220 00:23:22,106 --> 00:23:24,353 - دارم ضعف می رم! - ببخشید. 221 00:23:24,553 --> 00:23:26,872 شاید یه آشپز جدید آورده باشند. 222 00:23:27,072 --> 00:23:28,956 ببخشید. 223 00:24:03,640 --> 00:24:05,596 (سوت قطار) 224 00:24:36,840 --> 00:24:38,796 (صدای نی اسکاتلندی) 225 00:24:56,319 --> 00:24:59,710 اوه، زود باشید دخترا، زودتر، از قطار جا می مونید. 226 00:25:04,440 --> 00:25:06,396 (خنده) 227 00:25:10,920 --> 00:25:12,876 (سوت مأمور) 228 00:25:25,999 --> 00:25:28,918 - موفق باشید. - خیلی ممنون جناب سرکار. 229 00:25:29,118 --> 00:25:31,353 خداحافظ! 230 00:25:31,553 --> 00:25:33,675 (صدای سوت قطار) 231 00:25:35,680 --> 00:25:37,595 - خدانگهدار. - خداحافظ عزیزم. 232 00:25:37,795 --> 00:25:39,676 خوش بگذرـه. 233 00:25:57,840 --> 00:25:59,796 (صدای خنده) 234 00:26:07,479 --> 00:26:11,837 - ببخشید آقا، شام اول رو میل می کنید؟ - بله، مچکرم. 235 00:26:22,360 --> 00:26:25,272 لطفن من رو ببخشید. اسمم ریچارد هانی ـه. 236 00:26:27,600 --> 00:26:30,071 مثل این که طرف خیلی عجله دارـه؟ 237 00:26:30,271 --> 00:26:32,156 آره. 238 00:26:35,479 --> 00:26:37,505 (صدای جیغ) 239 00:26:37,705 --> 00:26:41,878 شما خانم فیشر نیستید، بهترین مربی نتبال. 240 00:26:42,078 --> 00:26:45,742 گوش بده، من از دست کسی فرار نمی کنم، 241 00:26:45,942 --> 00:26:49,879 اما اگه خودم رو تسلیم کنم کلی زمان می بره و من اصلن وقت ندارم. 242 00:26:50,079 --> 00:26:53,314 - من نمی فهمم! - چی رو نمی فهمی؟ فقط بهم اعتماد کن. 243 00:26:53,514 --> 00:26:57,353 ببخشید، من افسر پلیس هستم. ممنون می شم اگه کمکم کنید. 244 00:26:59,200 --> 00:27:03,277 اگه دنبال ریچارد هانی می گردید، ایشون همون مردی هستند که دنبالشید. 245 00:27:03,477 --> 00:27:07,837 - اسم شما هانی ـه؟ - ببخشید. لطفن برای شام بنشینید. 246 00:27:36,680 --> 00:27:38,636 (سوت قطار) 247 00:27:44,999 --> 00:27:46,718 زودباشید. 248 00:27:50,479 --> 00:27:52,267 (صدای جیغ زن) 249 00:27:52,467 --> 00:27:54,347 این چه وضعی ـه؟ 250 00:27:54,547 --> 00:27:56,872 بده من اون دستمالو! 251 00:27:57,072 --> 00:28:00,870 گند زدی به کت و شلوارم! مشکلت چی ـه؟ 252 00:28:01,070 --> 00:28:04,028 - ببخشید. - می شه لطفن کنار بایستید؟! 253 00:28:04,228 --> 00:28:08,233 - من افسر پلیس هستم. - خُب، این ابله رو دستگیر کن! 254 00:28:35,920 --> 00:28:39,314 - اون رو می شناختید، خانم؟ - نه، خارج از اینجا نه. 255 00:28:39,514 --> 00:28:41,476 مچکرم. 256 00:28:43,999 --> 00:28:47,839 - کسی دید که بپرـه؟ - نه، من که می گم هنوز توی قطارـه. 257 00:28:48,039 --> 00:28:49,712 شاید توی دست شویی ـه. 258 00:28:53,160 --> 00:28:54,869 (صدای مرغ های دریایی) 259 00:28:55,069 --> 00:28:58,993 هِی، ما یه زمانبندی داریم که باید حفظش کنیم! کل روز رو که نمی تونیم اینجا بایستیم. 260 00:29:00,080 --> 00:29:01,911 (صدای سوت قطار) 261 00:29:22,360 --> 00:29:24,316 (صدای سوت قطار) 262 00:29:48,600 --> 00:29:50,556 (صدای سوت کشتی) 263 00:30:04,959 --> 00:30:06,757 (پارس سگ) 264 00:30:30,999 --> 00:30:33,710 من اصلن نمی خوام چیزی درباره هیچ کس بدونم. 265 00:30:33,910 --> 00:30:37,027 نه حتی اون هایی که بین راه اَبِردین سوار می کنم. [اَبِردین: سومین شهر بزرگ اسکاتلند] 266 00:30:37,227 --> 00:30:39,551 گفتی کجا می خوای بری؟ 267 00:30:39,751 --> 00:30:41,516 گلنکرک، نزدیک شهر بِلِگائوری. 268 00:30:41,716 --> 00:30:45,432 بِلِگائوری. تا فردا صبح نمی رسی اونجا. 269 00:30:45,632 --> 00:30:49,399 وقتی رسیدیم پِرت، پیاده ت می کنم، درسته هارولد؟ 270 00:30:49,599 --> 00:30:51,276 درسته، پرس. 271 00:30:51,476 --> 00:30:54,984 درست بعد از این که پلیس راه رو رد کنیم. 272 00:30:55,184 --> 00:30:59,198 - کدوم پلیس راه؟ - پلیس ها دران دنبال یه نفر می گردن. 273 00:30:59,398 --> 00:31:02,189 - معمولن پیش می آد. - مشخصات طرف رو دارن؟ 274 00:31:02,389 --> 00:31:05,189 - نه بابا، از طرف شمال اومدند. - شما خبر داری؟ 275 00:31:05,389 --> 00:31:10,113 نه، کل روز رو توی جاده بودند. هنوز دنبالش می گردن. 276 00:31:10,313 --> 00:31:13,505 اما من که فکر نکنم مشکلی برامون باشه. درسته هارلد؟ 277 00:31:13,705 --> 00:31:16,837 - دقیقن درسته، پرس. - رفیق همیشه موافق من. 278 00:31:18,479 --> 00:31:20,427 تا حالا زندون بودی؟ 279 00:31:20,627 --> 00:31:22,824 - نه. - من بودم. 280 00:31:23,024 --> 00:31:26,672 - اگه خواستی می تونی حرف بزنی. - منظورت چی ـه؟ 281 00:31:26,872 --> 00:31:29,075 تو همون یارو هستی که دنبالشن، مگه نه؟ 282 00:31:31,559 --> 00:31:35,302 - آره من همون یاروم. - شنیدی هارولد؟ طرف خودش ـه. 283 00:31:35,502 --> 00:31:36,750 آره. 284 00:31:36,950 --> 00:31:40,067 چقدر دیگه مونده تا پلیس راه؟ 285 00:31:40,267 --> 00:31:42,720 آه، حدود 8 یا 9 کیلومتر. 286 00:31:42,920 --> 00:31:45,184 چکار می خوای کنی، من رو تحویلم بدی؟ 287 00:31:45,384 --> 00:31:47,999 همچین حرفی نزدم. گفتم سؤال بی سؤال. 288 00:31:48,199 --> 00:31:50,799 - فقط یه چیزی ازت می پرسم. - بپرس. 289 00:31:50,999 --> 00:31:54,107 نمی خوام بدونم چکار کردی، فقط یه چیزی هست. 290 00:31:54,307 --> 00:31:56,196 خُب؟ 291 00:31:57,880 --> 00:32:01,433 خُب، چیز ناخوشایندی که نبودـه، بوده؟ 292 00:32:01,633 --> 00:32:03,824 می دونی دیگه، منظورم چی ـه. 293 00:32:04,024 --> 00:32:06,224 گرفتم چی می گی. نه نبوده. 294 00:32:06,424 --> 00:32:08,116 خوب ـه. 295 00:32:08,316 --> 00:32:13,268 چون که کوچکترین کمکی نمی خوام به یکی از اون ... ، درسته هارولد؟ 296 00:32:14,360 --> 00:32:16,157 نه، نه تو پرس. 297 00:32:17,200 --> 00:32:20,068 فکر کنم بهترـه که رسیدیم پیش نلی، پیاده اش کنیم. 298 00:32:20,268 --> 00:32:22,794 پسر، تو و نلی با هم کنار می آیید. 299 00:32:32,719 --> 00:32:36,639 گفتم که دور نیست. اونجاست، چوبة دار. 300 00:32:36,839 --> 00:32:39,073 - چه اسم باحالی. - حله؟ 301 00:32:39,273 --> 00:32:42,912 - یه می خونه ست؟ - پمپ بنزین دارـه، کافه، تخت خواب و خیلی چیزهای دیگه. 302 00:32:43,112 --> 00:32:45,384 به نلی بگو پرسی بیکر فرستادت. 303 00:32:45,584 --> 00:32:49,708 خیلی مچکرم پرسی، خیلی لطف کردی. بهترین ها رو برات آرزو دارم. 304 00:32:49,908 --> 00:32:50,989 خیرپیش. 305 00:33:11,039 --> 00:33:12,827 چی ـه؟ چی می خوای؟ 306 00:33:13,027 --> 00:33:17,387 اوه، خیلی ببخشید که مزاحم شدم یه تخت خواب برای امشب می خوام. 307 00:33:17,587 --> 00:33:20,230 الان زمان مناسبی ـه برای بیدار شدن. 308 00:33:20,430 --> 00:33:25,757 خُب، متوجه هستم اما راستش ... پرسی بیکر من رو فرستاده، گفت دنبال نلی بگردم. 309 00:33:25,957 --> 00:33:27,677 اوه ... 310 00:33:28,759 --> 00:33:32,150 یه دقیقه صبر کن، می رم با زنم صحبت کنم. 311 00:33:37,799 --> 00:33:39,875 نلی، نلی. 312 00:33:40,075 --> 00:33:42,264 یه نفر از طرف پرسی بیکر اومده، نل. 313 00:33:42,464 --> 00:33:45,556 خُب، چه رنگی؟ امیدوارم قرمز نباش ـه. 314 00:33:45,756 --> 00:33:49,355 - خیلی تاریک بود، نفهمیدم. - خُب، برو ازش بپرس، احمق پیر. 315 00:33:54,160 --> 00:33:56,186 (صدای جغد) 316 00:33:56,386 --> 00:33:59,349 نل می خواد بدون ـه شما چه رنگی هستید آقا؟ 317 00:33:59,549 --> 00:34:01,793 - سفید. - نه، نه! 318 00:34:01,993 --> 00:34:04,630 نه، منظورش این ـه که شما روشنی یا تاریک؟ 319 00:34:04,830 --> 00:34:08,710 اوه، موی قهوه ای و چشم های فندقی. 320 00:34:08,910 --> 00:34:10,637 - چرا می پرسی؟ - باشه. 321 00:34:14,480 --> 00:34:16,394 در حد چماق یا یه بیل ـه، نل. 322 00:34:16,594 --> 00:34:20,153 عصر توی فنجون چاییم یه مرد چماقی دیدم. 323 00:34:20,353 --> 00:34:23,545 - ازش بپرس کی به دنیا اومده. - اون فکر می کنه ... 324 00:34:23,745 --> 00:34:27,798 برام مهم نیست، امشب نمی خوام یه کماندار توی این خونه داشته باشم. [کماندار: از صور فلکی: مرداد] 325 00:34:31,439 --> 00:34:35,914 - شما کی به دنیا اومدید آقا؟ - برای چی می خوای بدونی؟ 326 00:34:36,114 --> 00:34:39,673 - تو که نل رو می شناسی؟ - ششم ژوئن. 327 00:34:39,873 --> 00:34:42,473 بز دریایی. خوش به حالش. [بز دریایی از صور فلکی: شهریور] 328 00:34:44,919 --> 00:34:48,919 اسمشون لامِسِن ـه. شما حتمن اسم خانم لامسن رو شنیدین. 329 00:34:49,119 --> 00:34:50,638 نه، نشنیدم. 330 00:34:50,838 --> 00:34:55,792 شما پروندة لامسن رو یادتون نیست؟ به احضار روح اعتقاد ندارید؟ نه، شما خیلی جوونید. 331 00:34:55,992 --> 00:34:59,186 - من خارج کشور بودم. - پس به خاطر همین ـه. 332 00:34:59,386 --> 00:35:03,159 ببخشید، بشنینید، آقای؟ بشینید ... آقای؟ 333 00:35:03,359 --> 00:35:06,229 - هاموند. 0 درسته، نشستی. 334 00:35:06,429 --> 00:35:10,437 وحشتناک بود، به خاطر جادوگری محکومش کردند. 335 00:35:10,637 --> 00:35:13,031 چه جادوگری آخه؟ 336 00:35:13,231 --> 00:35:16,028 حتمن تا حالا ندیدیش، مگه نه؟ 337 00:35:16,228 --> 00:35:19,824 - نه هنوز. - خُب، اون ها انداختنش زندان. 338 00:35:20,024 --> 00:35:24,911 به خاطر همین اینجا رو خریدم، گفتم اون رو از همه اون ماجراها دور نگه دارم. 339 00:35:25,111 --> 00:35:26,954 اما اون دوباره همون جوری ـه. 340 00:35:27,154 --> 00:35:31,476 پایین دره تاریک و این یه پیام از طرف عموت ـه. 341 00:35:31,676 --> 00:35:34,160 گفته یک فرشته و ... بله. 342 00:35:36,719 --> 00:35:39,192 - آقای هاموند، نل. - آقای هاموند. 343 00:35:39,392 --> 00:35:42,476 و این احمق پیر داشت چی می گفت؟ 344 00:35:42,676 --> 00:35:45,865 داشتم بهش می گفتم که عجب زن شگفت انگیزی هستی. 345 00:35:46,065 --> 00:35:50,158 حالا برو برای ایشون یه خورده غذا آماده کن تا من هم بهش بگم که تو عجب مرد شگفت انگیزی هستی. 346 00:35:50,358 --> 00:35:52,316 چی؟ اوه، چشم نل. 347 00:35:53,759 --> 00:35:55,547 بهش توجهی نکن. 348 00:35:55,747 --> 00:36:00,315 در تمام کرة زمین لامسن بیچاره، سطح پایین ترین موجود ـه. 349 00:36:00,515 --> 00:36:02,227 او فقط یه کارپرداز بیچاره ست. 350 00:36:02,427 --> 00:36:06,831 اگه به خاطرگوی من نبود الان توی خیاباون کارتون خواب بودیم. بفرمایید بنشینید. 351 00:36:07,919 --> 00:36:09,876 (صدای صاف گردن گلو) 352 00:36:11,040 --> 00:36:15,149 - آیا شما توی دردسر افتادید؟ - ببخشید این وقت شب مزاحمتون شدم 353 00:36:15,349 --> 00:36:19,279 - ... اما من غذا و جای خواب می خوام. - من متنفرم از این که آدم ها رو توی دردسر ببینم. 354 00:36:19,479 --> 00:36:21,474 باعث و بانی حال و روز الانم ـه. 355 00:36:21,674 --> 00:36:24,787 اگه مردم، این طرف نمی تونند یه خورده آرامش پیدا کنند، 356 00:36:24,987 --> 00:36:28,473 چه اشکالی داره کمک بشه اون طرف آرامش پیدا کنند؟ 357 00:36:28,673 --> 00:36:30,595 اشکالی ندارـه به شرط این که ... 358 00:36:30,795 --> 00:36:33,033 اما اون ها به خاطر این، 4 سال برام بریدند. 359 00:36:33,233 --> 00:36:36,869 چهار سال از جوانی و زیبایی من به هدر رفت. 360 00:36:38,040 --> 00:36:42,118 خُب، آه، می خوای یه مدتی رو اینجا استراحت کنی، مگه نه؟ 361 00:36:42,318 --> 00:36:47,033 راستش نه اما باید یه نفر رو پیدا کنم و این فوق العاده مهم ـه. 362 00:36:47,233 --> 00:36:51,348 اوه، متأسفم. پرسی بیکر برای پنج هفته اینجا استراحت کرد. 363 00:36:51,548 --> 00:36:54,190 یه رابطة دوست داشتنی با هم داشتیم. 364 00:36:54,390 --> 00:36:56,235 حیف که زود گذشت. 365 00:36:56,435 --> 00:37:01,710 می دونی، لامسن پیر بیچاره، از خیلی وقت که به این چیزها اهمیت می ده. 366 00:37:01,910 --> 00:37:06,236 خُب، مردها همیشه دنبال لاغر کوچولوها نیستند، می دونی که. 367 00:37:06,436 --> 00:37:08,465 اوه، نه. 368 00:37:08,665 --> 00:37:10,913 نه، تنوع نمک زندگی ـه. 369 00:37:11,113 --> 00:37:13,273 این کی ـه که باید بری ببینیش؟ 370 00:37:13,473 --> 00:37:16,953 یه نفر توی گلنکرک. باید فردا برم اونجا. 371 00:37:17,153 --> 00:37:19,679 گلنکرک... گلنکرک. 372 00:37:19,879 --> 00:37:22,796 ببینیم که چی می شه دید؟ عزیزم. 373 00:37:22,996 --> 00:37:25,391 - امیدوار بودم ... - هیس! یه لحظه. 374 00:37:25,591 --> 00:37:27,476 یه نفر دارـه می آد. 375 00:37:28,960 --> 00:37:33,833 اوه، عزیزم. اوه، اینجا خون ـه، آقای هاموند. 376 00:37:34,033 --> 00:37:35,916 خشونت ـه. 377 00:37:37,000 --> 00:37:40,633 اوه ... درد، درد کمرم. 378 00:37:40,833 --> 00:37:42,675 اوه ... 379 00:37:42,875 --> 00:37:44,905 خُب، چی می بینید؟ 380 00:37:45,105 --> 00:37:46,954 یه ... 381 00:37:47,154 --> 00:37:49,344 اوه، نه، خیلی وحشتناک ـه. 382 00:37:49,544 --> 00:37:52,476 حیوونی بیچاره. یه زن بیچارة بدبخت. 383 00:37:52,676 --> 00:37:56,868 - کدام زن؟ - پرده هایی رو می بنیم که روی یه پنجره کشیده شده. 384 00:37:57,068 --> 00:38:01,189 اتاق تاریک ـه. یه چیز دیگه هم می بینم. 385 00:38:01,389 --> 00:38:04,238 - چی؟ - یه چاقو، آقای هاموند. 386 00:38:04,438 --> 00:38:06,513 چه جور چاقویی، خانم لامسن؟ 387 00:38:06,713 --> 00:38:09,589 یه لحظه. بله ... 388 00:38:09,789 --> 00:38:13,719 یه چاقوـه با یه تیغة بلندِ خمیده. 389 00:38:13,919 --> 00:38:17,549 هوم. شاید ساخت شرق باشه؟ 390 00:38:18,640 --> 00:38:20,995 شاید باشه. راستش ایرانی ـه. 391 00:38:22,080 --> 00:38:24,344 از کجا می دونید آقای هاموند؟ 392 00:38:24,544 --> 00:38:28,553 مثل شما من هم توی روزنامه خوندم، خانم لامسن. 393 00:38:33,839 --> 00:38:36,232 شما از اون آدم باحال ها هستی، آقای هانی. 394 00:38:36,432 --> 00:38:38,275 خیلی باحال، عزیزم. 395 00:38:38,475 --> 00:38:40,505 اگه شرایطش باشه منم باحال می شم. 396 00:38:40,705 --> 00:38:44,144 ببین، چطورـه اینجا بمونید و به ما توی کار با این گوی کمک کنید؟ 397 00:38:44,344 --> 00:38:48,596 - هیچ وقت پیداتون نمی کنند. - شما با یه قاتل مشکلی نداری؟ 398 00:38:48,796 --> 00:38:52,190 شما که قاتل نیستید. شما نه. 399 00:38:54,120 --> 00:38:58,786 پلیس با شما هم نظر نیست. اون ها هیچ وقت داستان من رو باور نمی کنند. 400 00:38:58,986 --> 00:39:02,584 - داستان من رو هم باور نکردند. - اگه بتونم فردا برم گلنکرک ... 401 00:39:02,784 --> 00:39:05,638 - چقدر پول دارید؟ - حدود 40 پوند. 402 00:39:05,838 --> 00:39:07,671 می تونی بری اونجا. 403 00:39:09,600 --> 00:39:14,393 چطوری؟ پلیس توی همة راه ها و ایستگاه های راه آهن ایست بازرسی گذاشته. 404 00:39:14,593 --> 00:39:16,595 گوش کن، منی که می تونم هیاواتا رو [هیاواتا: قهرمانی سرخ پوست] 405 00:39:16,795 --> 00:39:20,431 هر سه شنبه، کلی راه از شکارگاه دنجش به اینجا بکشونم 406 00:39:20,631 --> 00:39:23,667 تو رو که دیگه حتمن می تونم فردا به گلنکرک برسونم. 407 00:39:23,867 --> 00:39:25,905 البته برای پاداش. 408 00:39:26,105 --> 00:39:28,988 البته. 409 00:39:29,188 --> 00:39:33,198 امروز صبح هم برای صبحونه مشتری داریم، لامسن؟ 410 00:39:33,398 --> 00:39:37,508 بله نل. دوچرخه سوارای کلکمنن، دسته 30 ام. [کلکمنن: شهری در اسکاتلند] 411 00:39:37,708 --> 00:39:41,304 اوه به نظر من که خوب می آد. خیلی ممنونم. 412 00:39:41,504 --> 00:39:43,911 کاری ـه که از دستمون بر می اومد، آقای هاموند. 413 00:39:44,111 --> 00:39:48,913 هر کاری برای دوست های پرسی بیکر انجام می دم، آخه پرسی به گردن من خیلی حق دارـه. 414 00:39:49,113 --> 00:39:51,592 کافی ـه دیگه لامسن. 415 00:39:51,792 --> 00:39:55,224 خدمت رسانی دوباره با سرعت از سر گرفته می شه. 416 00:39:55,424 --> 00:39:57,593 دوچرخه سوارهای کلکمنن. 417 00:39:57,793 --> 00:40:01,384 - لامسن، باید یه خورده حرف بزنیم. - دربارة چی، نل؟ 418 00:40:01,584 --> 00:40:03,595 درباره کار فردا. 419 00:40:03,795 --> 00:40:08,593 - اما همه چیز آماده ست. شش تا شونه تخم مرغ ... - برو آشپزخونه احمق پیر ... 420 00:40:08,793 --> 00:40:12,076 - و اجازه بده این مرد بیچاره در آرامش غذاش رو بخورـه. - باشه، نل. 421 00:40:13,759 --> 00:40:16,789 من می دونم کجا باید دنبال جواب گشت، آقای هانی. 422 00:40:16,989 --> 00:40:18,629 چه خوب، کجا؟ 423 00:40:18,829 --> 00:40:21,399 دستة دوچرخه سوارهای کلکمنن. 424 00:40:29,960 --> 00:40:32,110 [فریاد خنده و هیجان] 425 00:40:35,120 --> 00:40:37,076 [صدای همهمة حضار] 426 00:40:39,799 --> 00:40:41,953 آماده اش کردم، نل. تا یه دقیقة دیگه می ره. 427 00:40:42,153 --> 00:40:44,393 اون کجاست؟ برای ناهارش غذا گذاشتم. 428 00:40:44,593 --> 00:40:46,954 توی آشپزخونه ست. بروی ازش خداحافظی کن. 429 00:40:47,919 --> 00:40:52,316 پس رفتنی شدی؟ تا ناهار باید گلنکرک باشی. 430 00:40:52,516 --> 00:40:54,227 تشکر به خاطر همه چیز. 431 00:40:54,427 --> 00:40:58,279 بچه ها خودتون رو جمع و جور کنید. رد می خواد همه بیرون باشند. 432 00:40:58,479 --> 00:41:02,188 - سه نفر هنوز نیومند. - اونها دیگه باید خودشون بیان. 433 00:41:03,279 --> 00:41:07,548 باید عجله کنی. این هم ناهارت. یه جای امن بذارش. 434 00:41:07,748 --> 00:41:11,758 مطمئنی نظرت عوض نمی شه؟ تو هیاواتا دوست داشتنی ای می شی. 435 00:41:11,958 --> 00:41:14,303 - چطورـه! - خودش ـه! 436 00:41:14,503 --> 00:41:18,439 - هیچ سفیدپوستی که سرخپوست نمی شه. - من و تو از پسش بر می آیم. 437 00:41:18,639 --> 00:41:23,195 اوه، چه می شه کرد. اگه از این طرف برگشتی، سه شنبه و جمعه ماه کامل می شه. 438 00:41:23,395 --> 00:41:28,351 - یادم نمی رـه. دیگه خداحافظ خانم ... - اوه بی خیال، نلی صدام کن. 439 00:41:28,551 --> 00:41:30,436 باشه دیگه، نلی. 440 00:41:36,239 --> 00:41:38,584 - نلی! - اوه تو هم ... 441 00:41:38,784 --> 00:41:41,280 وقتی برگردی وقت بیشتری داریم. 442 00:41:43,279 --> 00:41:46,033 [همخوانی گروه] 443 00:42:11,080 --> 00:42:13,036 [صدای بوق ماشین] 444 00:42:21,080 --> 00:42:24,789 - همه شون رو بازرسی می کنی؟ - باشه. 445 00:42:29,560 --> 00:42:31,516 خیلی خُب، برو. 446 00:42:36,279 --> 00:42:38,465 - اهل کجایید؟ - کلکمنن. 447 00:42:38,665 --> 00:42:41,787 - واسه تفریح می رید؟ - بله، درسته. 448 00:42:41,987 --> 00:42:43,867 ادامه بدید. 449 00:42:44,067 --> 00:42:45,956 حرکت! 450 00:42:58,359 --> 00:43:00,237 هی، تو! 451 00:43:21,919 --> 00:43:23,876 [بوق ماشین] 452 00:43:38,120 --> 00:43:39,956 ای بابا، این که آشناست. 453 00:43:40,156 --> 00:43:43,267 چرا یه دفعه جنی شدی؟ زده به سرت؟ 454 00:43:43,467 --> 00:43:46,238 - خودت گفتی ادامه بدید. - صدای داد من رو نشنیدی؟ 455 00:43:46,438 --> 00:43:49,388 - ن نشنیدم. - کجا داشتی می رفتی؟ 456 00:43:49,588 --> 00:43:53,073 ببین، به چه حقی این جوری با من صحبت می کنی؟ 457 00:43:53,273 --> 00:43:55,830 - گوش کن ... - من ... من ... 458 00:43:56,030 --> 00:43:58,793 خیلی واضح شنیدم که گفتی: به راهتون ادامه بدید. 459 00:44:34,799 --> 00:44:36,756 [صدای بع بع گوسفند] 460 00:44:43,759 --> 00:44:46,073 آه، روزبخیر چوپان. 461 00:44:46,273 --> 00:44:49,149 من چوپان نیستم، اسمم لوری ـه. 462 00:44:49,349 --> 00:44:52,356 اوه، آقای لوری. از کلنکرک می آی؟ 463 00:44:52,556 --> 00:44:55,190 آره، اگه منظورت این ـه که از اونجا برگشتم. 464 00:44:55,390 --> 00:45:00,908 من خیلی جاها رفتم: گلاسکو، کیپ تاون، بابمی، ماندالیا. [شهرهای: اسکاتلند، آفریقای جنوبی، هند، میانمار] 465 00:45:01,108 --> 00:45:04,959 اما یه مرد آخرش باید برگردـه خونه ش. مثل گوسفندها. 466 00:45:05,159 --> 00:45:09,554 آره میفهمم چی می گی. بگو ببینم، این حوالی آدم مهم و مشهوری هم هست؟ 467 00:45:09,754 --> 00:45:13,471 - زمیندار ثروتمندی هم هست؟ - آره، مکلین. یه اسکاتلندی خوبی هم بود. 468 00:45:13,671 --> 00:45:16,676 یه ماه پیش دیدم بچه هاش گذاشتنش تو قبرش. 469 00:45:16,876 --> 00:45:19,796 اوه، خیلی متأسفم. کس دیگه ای هم هست؟ 470 00:45:19,996 --> 00:45:23,235 یه تعداد آدم توی کوهستان هستند، وزیر و کس و کارش. 471 00:45:23,435 --> 00:45:26,070 اما خیلی با سلیقة من جور نیستن، می فهمی که چی می گم. 472 00:45:26,270 --> 00:45:30,357 آره، آره، می فهم چی می گی. این اطراف دکتر هم هست؟ 473 00:45:30,557 --> 00:45:35,193 فکر کنم یه دکتر باشه، اما من خودم ازش دعوتی برای ملاقات نداشتم. 474 00:45:35,393 --> 00:45:38,715 اوه، صبر کن ببینم، نکنه دنبال خارجی های می گردی؟ 475 00:45:38,915 --> 00:45:42,679 - خارجی ها؟ - آره، مثل خودت ساکسونی. [ژرمن های که در قرون وسطی از آلمان به انگلیس مهاجرت کردند] 476 00:45:42,879 --> 00:45:46,304 منظورت انگلیسی ـه؟ آره شاید همون ها باشند. 477 00:45:46,504 --> 00:45:50,439 این آدم جدیدا ساکن خونة گلنکرک هستند، فکر کنم یه پرفسور باشه. 478 00:45:50,639 --> 00:45:53,318 پرفسور؟ خونه اش کجاست؟ 479 00:45:53,518 --> 00:45:56,944 همین مسیر رو تا خلیج برو پیداش می کنی؟ 480 00:45:57,144 --> 00:46:00,109 خیلی لطف کردی. تشکر چوپان. 481 00:46:00,309 --> 00:46:02,595 - منظورم لاری ـه. - آره. 482 00:46:04,200 --> 00:46:06,156 بذارین رد بشه. 483 00:46:09,160 --> 00:46:12,311 اثری ازش نیست. ما اون جاده رو هم گشتیم. 484 00:46:17,279 --> 00:46:19,236 [صدای شکستن] 485 00:47:00,359 --> 00:47:01,793 آره. 486 00:47:02,879 --> 00:47:05,235 بله قربان. بسیار عالی قربان. 487 00:47:06,480 --> 00:47:07,833 آره 488 00:47:11,680 --> 00:47:13,557 [صدای موتور] 489 00:47:37,080 --> 00:47:39,790 - هنوز ندیدمش. - منم همین طور. 490 00:47:39,990 --> 00:47:43,919 - شاید از اون یکی جاده رفته. - آره. 491 00:47:44,119 --> 00:47:45,996 بسیار خُب. 492 00:48:38,919 --> 00:48:40,876 [صدای موتور] 493 00:49:33,040 --> 00:49:34,792 [صدای عوعو سگ] 494 00:49:36,000 --> 00:49:37,956 چه سگ خوبی. 495 00:50:26,439 --> 00:50:28,192 چایی حاضرـه! 496 00:50:36,040 --> 00:50:37,996 [همهمة حضار] 497 00:50:39,319 --> 00:50:41,470 [صدای پارس سگ] 498 00:50:50,919 --> 00:50:52,876 [صدای سگ] 499 00:51:39,120 --> 00:51:41,111 دست ها بالا. 500 00:51:42,200 --> 00:51:46,070 به به، چطوری رفیق؟ گیرم انداختی. 501 00:51:46,270 --> 00:51:50,834 - اینجا رئیس کی ـه؟ - عموم ـه، دوست کلانتر ـه. 502 00:51:51,034 --> 00:51:54,430 جدی؟ حالا گوش بده. 503 00:51:55,879 --> 00:51:57,589 دست ها بالا. 504 00:51:57,789 --> 00:52:02,385 دوست داری یه پیام خیلی خیلی محرمانه برای عموت ببری؟ 505 00:52:02,585 --> 00:52:05,034 - حتماً. - خوب ـه، حالا به من گوش بده. 506 00:52:07,040 --> 00:52:09,110 - دیوید. - اینجاست. 507 00:52:13,839 --> 00:52:15,914 بیا. 508 00:52:16,114 --> 00:52:19,354 دیوید، مستقیم می ری دست هاتو می شوری. 509 00:52:19,554 --> 00:52:23,632 - دلم واسه یه فنجون چایی لک زده. - منم همین طور. 510 00:52:24,759 --> 00:52:28,344 سلام دیوید، چی شده؟ فکر کنم چایی حاضرـه، نه؟ 511 00:52:28,544 --> 00:52:32,319 بله اما قبلش من یه پیام محرمانه برای رسوندن دارم. 512 00:52:32,519 --> 00:52:36,517 - آه، دیوی باز بازیت گرفته. - نه عمو، این یه پیام واقعی ـه. 513 00:52:36,717 --> 00:52:39,791 - خُب، این دفعه از طرف کی ـه؟ - ننی رابینسون. 514 00:52:42,040 --> 00:52:44,431 - گفتی کی؟ - ننی رابینسون. 515 00:52:44,631 --> 00:52:47,313 آره، همین رو ازت شنیدم. 516 00:52:48,640 --> 00:52:52,559 - کی بهت گفت این رو بگی؟ - همون آقایی که توی خونه تابستونی قدیمی ـه. 517 00:52:52,759 --> 00:52:55,240 همون مردی که توی خونة تابستونی قدیمی ـه؟ 518 00:52:56,319 --> 00:52:58,028 فهمیدم. 519 00:52:58,228 --> 00:53:02,438 خُب، بریم ببینیم ماجرا چی ـه، باشه دیوید؟ 520 00:53:10,000 --> 00:53:12,630 برو به عمه ات بگو یه چایی دیگه آماده کنه. 521 00:53:12,830 --> 00:53:15,672 - باشه عمو. - نگو باشه، بگو بسیار خُب عمو. 522 00:53:17,120 --> 00:53:20,465 - ننی شما رو فرستادـه؟ - یه جورایی بله. 523 00:53:20,665 --> 00:53:24,025 - می دونید چه اتفاقی افتاده؟ - او یکی از بهترین افراد ما بود. 524 00:53:24,225 --> 00:53:26,997 بسیار متأسفم. زن شجاعی بود. 525 00:53:27,197 --> 00:53:31,436 - هنی بودـه دیگه، درسته؟ - من خودم رو هاموند معرفی می کنم. 526 00:53:31,636 --> 00:53:36,146 اوه، آروم آروم. نیازی نیست نگران پلیس باشید، الان نه. 527 00:53:36,346 --> 00:53:38,593 اسم من لوگان ـه. پرفسور لوگان. 528 00:53:38,793 --> 00:53:42,759 - از دیدنتون خوشحالم آقا. - بریم داخل خونه، بهتر نیست؟ 529 00:53:45,399 --> 00:53:49,143 بهتون نگفت چطوری قرارـه این اطلاعات رو به دست بیارند؟ 530 00:53:49,343 --> 00:53:51,195 نه آقا. اما فکر کنم که می دونست. 531 00:53:51,395 --> 00:53:54,984 اوه، بله، می دونست. خُب، باید سریع اقدام کنیم. 532 00:53:55,184 --> 00:53:58,434 بله، می دونم. می گفت همه چیزی که داریم روی بومرنگ ـه 533 00:53:58,634 --> 00:54:00,666 می تونه تا 48 ساعت دیگه اون طرف باشه. 534 00:54:00,866 --> 00:54:02,556 شاید هم کم تر. 535 00:54:02,756 --> 00:54:06,422 همه چیز رو به من گفتی؟ برای اقدام باید مطمئن باشم. 536 00:54:06,622 --> 00:54:08,904 بله آقا، فکر کنم همه چیز رو گفتم. 537 00:54:09,104 --> 00:54:13,864 خوب ـه. ما همه مون از شما کمال قدردانی رو داریم، پسرم. 538 00:54:14,064 --> 00:54:17,315 - اوه، یه چیز دیگه ای هست، آقا. - چی؟ 539 00:54:17,515 --> 00:54:20,119 یه مسئله ای دربارة مردی که زیر نظرـه. 540 00:54:20,319 --> 00:54:21,948 چه مسئله ای؟ 541 00:54:22,148 --> 00:54:25,156 ننی می گفت بند بالایِ انگشتِ کوچکش، قطع شده. 542 00:54:25,356 --> 00:54:28,272 - کدوم دستش؟ - فکر می کنم این یکی باشه. 543 00:54:31,040 --> 00:54:34,669 مطمئنی که این یکی نیست؟ 544 00:54:38,480 --> 00:54:42,064 متأسفم آقای هنی. باید شما رو ببرم پایین باغ. 545 00:54:42,264 --> 00:54:44,275 یا شاید هم بالای باغ. هیچ وقت یادم نمی مونه. 546 00:54:44,475 --> 00:54:47,556 - من مطمئنم که خود باغ رو اشتباه اومدم. - کاملاً درسته. 547 00:54:47,756 --> 00:54:50,103 شما من رو در موقعیت خیلی دشواری قرار دادید. 548 00:54:50,303 --> 00:54:53,427 خُب، پیشنهاد شما چی ـه؟ 549 00:54:53,627 --> 00:54:55,474 آه، مشکل همین جاست. 550 00:54:55,674 --> 00:54:57,706 اگه بدمت دست پلیس 551 00:54:57,906 --> 00:55:02,664 امکانش هست که اون ها رو متقاعد کنید تا یه سری اقدام 552 00:55:02,864 --> 00:55:06,065 توی این موقعیت علیه ما انجام بدن. 553 00:55:06,265 --> 00:55:10,437 از یه طرف دیگه، نانی درباره بومرنگ کاملاً درست می گفت، ما اطلاعات رو به دست آوردیم. 554 00:55:10,637 --> 00:55:15,799 از طرف دیگه نمی تونم اجازه بودم به همین راحتی بری، چه کار می خوای کنی؟ 555 00:55:15,999 --> 00:55:19,504 نه، جای شما بودم تلاشی براش نمی کردم. 556 00:55:19,704 --> 00:55:22,313 یادتون هست که شما به جرم قتل تحت تعقیبید. 557 00:55:24,319 --> 00:55:27,824 فکر کنم فقط یه راه می مونه، آقای هنی. 558 00:55:28,024 --> 00:55:30,076 بهش دست نزن. 559 00:55:35,319 --> 00:55:38,710 آرتور، چاییت سرد شد. 560 00:55:42,480 --> 00:55:44,675 باشه لوئیس، آلان می آیم. 561 00:55:45,719 --> 00:55:47,715 همین جا باید بهت شلیک کنم، لوگان. 562 00:55:47,915 --> 00:55:50,947 اما کلی مسئله هست که باید به کلانتر توضیح بدم. 563 00:55:51,147 --> 00:55:53,310 خیلی نمی تونی دور بشی، هنی. 564 00:55:54,080 --> 00:55:56,266 حالا می بینی. 565 00:55:56,466 --> 00:55:59,984 به اندازه کافی برات شیر ریختم؟ شما چطور؟ 566 00:56:00,184 --> 00:56:04,755 آه آقای هاموند، قبلاً با بقیه آشنا شدید، درسته؟ شکر می خواهید؟ 567 00:56:04,955 --> 00:56:07,713 - نه تشکر، راستش، چایی نمی خوام. - بامزه نیست. 568 00:56:49,520 --> 00:56:53,263 خودشه، الان دیگه باید پیش کلانتر باش ـه. 569 00:56:53,463 --> 00:56:55,999 بله، بهتون قول می دم، آقای هنی. 570 00:56:56,199 --> 00:57:00,436 و شکی ندارم که می تونید مقامات لندن رو راضی کنید که 571 00:57:00,636 --> 00:57:02,586 شما بهترین کار رو کردید. 572 00:57:02,786 --> 00:57:06,193 داستان جالبی ـه. بسیار جالب. 573 00:57:06,393 --> 00:57:10,239 بله آقا، اما الان باید علیه لوگان یه کاری کرد. 574 00:57:10,439 --> 00:57:12,513 اوه، بله، من به ادینبورگ میرم. 575 00:57:12,713 --> 00:57:16,113 تمام ماجرا باید برای اسکاتلندیار دورنویس بشه. 576 00:57:16,313 --> 00:57:19,427 - تا اون موقع با لوگان چه کار باید کرد؟ - لوگان رو بسپارش به ما. 577 00:57:19,627 --> 00:57:23,669 با یه تلفن به راحتی ترتیبش داده میشه. 578 00:57:23,869 --> 00:57:26,113 خوب ـه، حالا شد یه چیزی. 579 00:57:26,313 --> 00:57:30,159 اگر اتفاقی اون تفنگ کوچولو همراهت نبود 580 00:57:30,359 --> 00:57:34,310 - شک داشتم که می تونستی زنده از اونجا خارج بشی. - همچین بی راه نمی گی. 581 00:57:34,510 --> 00:57:38,672 - یه کار کوچک تمیز. - به شرطی که عاقبت خوبی داشته باشی. 582 00:57:40,040 --> 00:57:42,750 - برو کنار و اونجا وایستا. - چی؟ 583 00:57:42,950 --> 00:57:44,795 دستهاتم بیگر بالا. 584 00:57:44,995 --> 00:57:47,630 - گوش بده ... - شما بازداشتی. 585 00:57:47,830 --> 00:57:51,344 به اتهام قتل عمد خانمی در سه شنبه قبل. 586 00:57:51,544 --> 00:57:54,428 - تو که حرفهای من رو شنیدی. - مزخرفات ابلهانه. 587 00:57:54,628 --> 00:57:57,716 - پرفسور لوگان دوست صمیمی من ـه. - اوه ... 588 00:57:57,916 --> 00:58:00,439 - سرجات بمون. - باشه باشه، نیازی به شلیک نیست. 589 00:58:00,639 --> 00:58:03,112 - اون تفنگ که پر نیست. - چی؟ 590 00:58:03,312 --> 00:58:06,347 من که با یه اسلحه خطرناک این طرف و اون طرف نمی رم. 591 00:58:06,547 --> 00:58:07,997 [صدای ماشه تفنگ] 592 00:58:08,197 --> 00:58:10,076 اون مرد رو بیگرید! 593 00:58:24,399 --> 00:58:26,630 سریع سوار شو. 594 00:58:31,480 --> 00:58:33,436 [صدای بع بع گوسفند] 595 00:59:01,200 --> 00:59:03,953 - می شه ماشین رو نگه داری، لطفاً؟ 596 00:59:18,799 --> 00:59:21,712 برید برید. 597 00:59:56,000 --> 00:59:57,709 آه! 598 00:59:57,909 --> 01:00:00,758 خُب، سلام آقای پرینگل، بفرمایید. 599 01:00:00,958 --> 01:00:05,354 من جانسون هستم. دوشیزه دنت گفتند شما گم شده بودید، ایشون اومدند دنبال شما. 600 01:00:05,554 --> 01:00:07,436 بفرمایید، ما همه حاضریم. 601 01:00:11,439 --> 01:00:13,396 دخترا، ایشون بالاخره تشریف آوردند. 602 01:00:20,839 --> 01:00:24,948 آقای پرینگل، می شه بنشینید تا من چند کلمه ای صحبت کنم؟ 603 01:00:25,148 --> 01:00:28,187 بله، همون طور مستحضرید، در آخرین لحظه سخنران ما اومدند 604 01:00:28,387 --> 01:00:30,999 البته از جهتی غیر منتظره. 605 01:00:31,199 --> 01:00:34,385 امروز، در باشگاه فیلد 606 01:00:34,585 --> 01:00:38,232 آقای پرینگل قصد دارند تا ما رو از سخنان جذابشون دربارة 607 01:00:38,432 --> 01:00:41,309 جنگل و جاده در آگوست، بهره مند کنند. 608 01:00:41,509 --> 01:00:44,627 با تمرکز ویژه بر روی گیاه دارویی سرخس شاخ گوزنی 609 01:00:44,827 --> 01:00:48,264 که ترم پیش نگاهی بهش انداختیم. یادتونه، برگه چهارم، سمت بالا. 610 01:00:48,464 --> 01:00:51,158 بدون هیچ حرف اضافه ای، از شما می خواهم که 611 01:00:51,358 --> 01:00:54,545 به آقای پرینگل از نوع مدرسه سنت کترین، یه خوش آمدگویی اساسی بگید. 612 01:00:54,745 --> 01:00:57,069 [صدای تشویق] 613 01:01:06,719 --> 01:01:09,188 مچکرم مچکرم، با تشکر فراوان. 614 01:01:10,640 --> 01:01:12,746 خُب، ... 615 01:01:12,946 --> 01:01:16,316 خانم ها و ... خانم ها 616 01:01:17,480 --> 01:01:19,793 چه خنگ بازی در آوردم. 617 01:01:19,993 --> 01:01:23,315 جاده و جنگل در آگوست. 618 01:01:23,515 --> 01:01:25,795 خُب. 619 01:01:27,919 --> 01:01:31,186 قبل از این که صحبتم رو درباره سرخس شاخی، شروع کنم ... 620 01:01:31,386 --> 01:01:34,238 نه نه ... سرخس شاخ گوزنی، 621 01:01:34,438 --> 01:01:37,864 آخه موضوع چندش آوری ـه واسه صحبت کردن، 622 01:01:38,064 --> 01:01:42,158 فکر کنم ... براتون یه داستان کوچولو تعریف کنم. 623 01:01:42,358 --> 01:01:45,467 یه انگلیسی با 624 01:01:45,667 --> 01:01:47,556 یه اسکاتلندی و یه ایرلندی بودن. 625 01:01:48,759 --> 01:01:53,076 این ماجرا مال قبل از اختراع هواپیما ـه. 626 01:01:53,276 --> 01:01:58,916 به هر حال، انگلیسی و اسکاتلندی داشتن از دوبلین می رفتن سمت کُرک. [دوبلین: پایتخت ایرلند؛ کُرک: شهری در ایرلند] 627 01:01:59,116 --> 01:02:02,513 یا شاید هم از کُرک می رفتن دوبلین. 628 01:02:02,713 --> 01:02:05,477 یادم نیست کدوم به کدوم بود. همونی که کوتاه ترـه بود. 629 01:02:05,677 --> 01:02:10,155 - حالا چه کار کنیم؟ - داره براشون سخنرانی می کنه. دستپاچه شده. 630 01:02:10,355 --> 01:02:13,833 ایرلندی می گه: ترجیح می دم با یه خوک بخوابم. 631 01:02:14,033 --> 01:02:18,991 انگلیسی می گه: خُب پدی، مگه تا حالا پیش چی می خوابیدی. 632 01:02:19,191 --> 01:02:20,828 [صدای خنده] 633 01:02:21,028 --> 01:02:22,874 - ببخشید دوشیزه. - بله؟ 634 01:02:23,074 --> 01:02:26,999 ما باید سخنران شما رو برگردونیم به اداره پلیس. 635 01:02:27,199 --> 01:02:29,226 اون یه هدیه بود، یه کشاورز بهم دادشون. 636 01:02:29,426 --> 01:02:31,465 - شما رو نمی گم، داداش. - آقای پرینگل؟ 637 01:02:31,665 --> 01:02:34,676 منظور ما ریچارد هنی ـه. 638 01:02:34,876 --> 01:02:37,917 - ریچارد هنی؟ کجا هستن؟ - اینجا. 639 01:02:42,560 --> 01:02:46,224 البته با این حرفها از موضوع مورد تمرکز 640 01:02:46,424 --> 01:02:51,342 مدیر نازنین شما، دور شدیم. 641 01:02:51,542 --> 01:02:55,350 فراموش نکنید که سرخس شاخ گوزنی، غذای هر کسی نیست. 642 01:02:55,550 --> 01:02:58,905 من یه بار یه طوطی داشتم که به سرخس آلرژی داشت. 643 01:02:59,105 --> 01:03:03,514 اگه یکی از اونها رو می خورد، صداش وحشتناک می شد. 644 01:03:03,714 --> 01:03:05,189 [صدای خنده] 645 01:03:05,389 --> 01:03:08,396 من که نمی تونم جلوی دخترام آبروریزی کنم. 646 01:03:08,596 --> 01:03:13,601 به هر حال، وقتی چشمش به یه سرخس می افتاد، حالش به هم می خورد. 647 01:03:13,801 --> 01:03:18,116 شما هم قبول دارید که اگر یه طوطی حالش به هم بخوره، تبدیل به یه پرندة غمگین می شه. 648 01:03:18,316 --> 01:03:19,948 [صدای پچ پچ] 649 01:03:20,148 --> 01:03:23,315 - من با موقعیتی مواجه شدم که ... - اوه نه! 650 01:03:23,515 --> 01:03:27,752 حتی به عنوان تحسین کننده ترین فرد یک سرخس، نمی تونستم تحملش کنم. 651 01:03:29,960 --> 01:03:33,799 تا جایی که جنگل و جاده نگران ... 652 01:03:33,999 --> 01:03:35,876 [زنگ تفریح] 653 01:03:43,719 --> 01:03:50,592 آه ... خُب، از شما دخترها می خوام که این رو از من به یادگار داشته باشید 654 01:03:51,680 --> 01:03:54,797 هر کاری می کنید، از وسط جاده راه نرید 655 01:03:55,600 --> 01:03:57,514 و مهم تر این که 656 01:03:57,714 --> 01:04:00,518 از جنگل دور باشید، مخصوصاً در آگوست. 657 01:04:15,960 --> 01:04:20,198 خُب خُب، ماهی گیر عزیز کهنه کار. باید به خاطر این کار مدال بگیری. 658 01:04:20,398 --> 01:04:23,269 - لطفاً با من صحبت نکنید. - شما این یارو رو می شناسی؟ 659 01:04:23,469 --> 01:04:26,318 بله ایشون همون آقایی که توی قطار به من توهین کرد. 660 01:04:26,518 --> 01:04:29,388 خیال کردی دلم می خواست ببوسمت؟ 661 01:04:29,588 --> 01:04:32,437 چطور جرأت می کنی با کارمندهای من این طوری صحبت کنی؟ 662 01:04:32,637 --> 01:04:36,430 - ببند دهنتو هنی. - همه چیز مرتب ـه، دوشیزه پرسکات. 663 01:04:36,630 --> 01:04:40,303 - به جز باتلر و کمپ. - الان میام حسابشون رو می رسم. 664 01:04:40,503 --> 01:04:44,279 - این مرد رو از اینجا ببرید بیرون. - فیشر، گوش بده به من ... 665 01:04:44,479 --> 01:04:47,635 به اسکاتلندیارد تلفن کن، بگو بومرنگ رو بررسی کنند. 666 01:04:47,835 --> 01:04:52,584 نشت اطلاعات وجود دارـه! یه چیزی تو مایه های 39 پله! متوجه شدی؟ 667 01:04:52,784 --> 01:04:55,192 اصلاً نمی فهمم چی داری می گی. 668 01:04:55,392 --> 01:04:59,159 خودت رو به حماقت نزن، این خیلی مهم ـه! با اسکاتلندیارد تماس بگیر. 669 01:04:59,359 --> 01:05:01,801 ساکت شو وگرنه دستات رو می شکنم. 670 01:05:02,001 --> 01:05:06,152 مردی که دنبالش هستند، پرفسور لوگان ـه از گلنکرک، این کار رو می کنی؟ اوه! 671 01:05:07,239 --> 01:05:09,584 - فیشر! - یه لحظه صبر کنید دوشیزه. 672 01:05:09,784 --> 01:05:13,034 - بله؟ - با ما بیاین اداره پلیس. 673 01:05:13,234 --> 01:05:17,795 - برای چی؟ - برای احراز هویت. اگه اشکالی ندارـه؟ 674 01:05:17,995 --> 01:05:20,070 اشکال؟ از خدامه. 675 01:05:22,960 --> 01:05:25,193 اداره پلیس اینجاست. 676 01:05:25,393 --> 01:05:27,156 اما ازش رد شدیم. 677 01:05:27,356 --> 01:05:31,310 - قرار نیست به این اداره پلیس بریم. - پس کجا می ریم؟ 678 01:05:31,510 --> 01:05:36,025 اینوراری [شهری در اسکاتلند] این مرد قرارـه توسط کلانتر ارشد، بازجویی بشه. 679 01:05:36,225 --> 01:05:40,428 - اما شما حکمی برای بازداشت من ندارید. - دوشیزه، شما در کوتاه ترین زمان شما رو بر می گردونیم. 680 01:05:40,628 --> 01:05:43,350 تا اینوراری چقدر راه ـه؟ 681 01:05:43,550 --> 01:05:45,505 100 کیلومتر. 682 01:05:45,705 --> 01:05:49,349 - پس امشب نمی تونم برگردم. - نه قبل از خاموشی. 683 01:06:01,960 --> 01:06:07,627 - می تونم یه نگاهی به مدرکتون بندازم. - وقتی به اینوراری رسیدم، اون رو هم می بینی. 684 01:06:07,827 --> 01:06:10,517 هی خانم فیشی، حاضری یه شرط کوچولو ببندی؟ 685 01:06:10,717 --> 01:06:13,430 نه؟ باشه، با توش شرط می بندم. 686 01:06:13,630 --> 01:06:19,476 100 به 1 شرط می بندم که انگشت کوچیکة دست چپ کلانتر ارشد شما، فقط یه بند دارـه. 687 01:06:23,680 --> 01:06:28,425 این جاده که به سمت اینوراری نیست. این جاده به سمت جنوب ـه. 688 01:06:28,625 --> 01:06:30,437 من راه رو بلدم، دوشیزه. 689 01:06:31,520 --> 01:06:33,351 فکر کنم که شرط رو می برم. 690 01:06:49,439 --> 01:06:52,309 - پنچر شدیم. - عجب بچه های بدشانسی. 691 01:06:52,509 --> 01:06:54,354 خیلی خُب دوشیزه، برو پایین. 692 01:06:54,554 --> 01:06:56,471 - چی شده؟ - برو پایین. 693 01:07:01,239 --> 01:07:04,904 باید تایر ماشین رو عوض کنیم. یه تایر یدکی تو صندوق هست. 694 01:07:05,104 --> 01:07:06,954 اون چی؟ 695 01:07:07,154 --> 01:07:09,355 ببندشون به هم. 696 01:07:11,279 --> 01:07:13,236 بشین. 697 01:07:15,839 --> 01:07:17,876 هر جا بری اون باهات ـه. 698 01:07:22,799 --> 01:07:26,799 فیشر، عجب سرنوشتی. حیف که به من نمی خوری. 699 01:07:26,999 --> 01:07:28,876 حیف که تو من نمی خوری. 700 01:07:51,359 --> 01:07:53,316 بجنب، در رفتن. 701 01:08:12,439 --> 01:08:14,351 نگران نباش، همه چی مرتب ـه. 702 01:08:18,040 --> 01:08:20,349 صبر کن. الان می ریم تو کفی. 703 01:08:23,479 --> 01:08:25,436 [صدای فریاد] 704 01:08:36,239 --> 01:08:41,668 زودباش فیشر، باید فرار کنیم. دوستامون مسلح هستن! زودباش. 705 01:08:41,868 --> 01:08:44,155 - من نمی آم! - زودباش. 706 01:08:46,200 --> 01:08:47,956 من نمی آم. 707 01:08:48,156 --> 01:08:50,435 بذا پنچری اون یکی تایر رو هم خودشون بگیرن. 708 01:09:15,200 --> 01:09:17,555 - اینجاست. - آره. 709 01:09:23,439 --> 01:09:25,476 از کدوم طرف رفتن؟ 710 01:09:35,399 --> 01:09:37,356 بیا! 711 01:10:04,920 --> 01:10:07,434 [صدای موتور قایق] 712 01:10:37,399 --> 01:10:41,588 - بجنب فیشر. - اوه، خُب یه خورده استراحت کنیم. 713 01:10:41,788 --> 01:10:45,463 وقت نداریم. فکر کن داریم برای بسکتبال، تمرین می کنیم. 714 01:10:45,663 --> 01:10:47,511 چه بی مزه. 715 01:10:50,439 --> 01:10:52,960 حیف که برای گشت و گذار وقت نداریم. 716 01:10:53,160 --> 01:10:55,759 این چه گرفتاری ـه ای؟ 717 01:10:55,959 --> 01:10:59,433 چرا من باید به تو گره بخورم؟ 718 01:10:59,633 --> 01:11:04,146 این سوالی ـه که باید از شوهرت بپرسی، البته من شک دارم تا حالا شوهر گیرت اومده باشه. 719 01:11:04,346 --> 01:11:07,037 آخه شما مسئولیت سنگینی رو دوشت ـه. 720 01:11:07,237 --> 01:11:11,953 تنها چیزی که باعث خوشحالی من می شه این ـه که بالاخره صبح می شه و اون پلیس ها ما رو پیدا می کنند. 721 01:11:12,153 --> 01:11:16,714 اوه، نمی دونم. خیلی دیروقت نیست. کل شب رو وقت داریم با هم بگذرونیم. 722 01:11:16,914 --> 01:11:20,997 - و پلیسی هم وجود ندارـه. - خیلی خوش خیالی. 723 01:11:21,197 --> 01:11:22,956 به من نیرو بده. 724 01:11:23,156 --> 01:11:27,318 حالا گوش بده. من یا راست می گم یا نمی گم. درسته؟ 725 01:11:27,518 --> 01:11:30,674 - خُب؟ - اگه راست نگم پس فقط یه قاتل معمولی ام. 726 01:11:30,874 --> 01:11:33,796 کسی که دو روز پیش یه زن رو از پشت با چاقو زده. 727 01:11:33,996 --> 01:11:37,107 یا این که تو با من توی یه بیابون تاریک و متروک گیر افتادی 728 01:11:37,307 --> 01:11:40,506 با مردی که برای خلاصی از دست تو هر کاری می کنی. 729 01:11:40,706 --> 01:11:43,161 - کدوم رو ترجیح می دی؟ - من از تو نمی ترسم. 730 01:11:43,361 --> 01:11:48,232 خودت می دونی کدوم بهترـه. پس هر کاری بهت گفتم، مثل برق انجامش می دی. 731 01:11:48,432 --> 01:11:51,150 - اوه. - همش اوه اوهف حرفی دیگه ای بلد نیستی؟ 732 01:11:51,350 --> 01:11:53,111 بجنب فیشر. 733 01:12:00,639 --> 01:12:02,596 [صدای پارس سگ] 734 01:12:08,200 --> 01:12:10,464 خیلی خُب 735 01:12:10,664 --> 01:12:13,071 هر چی گفتم یا انجام دادم تو تأیید می کنی. 736 01:12:13,271 --> 01:12:15,513 - فهمیدی؟ - فکر کنم فهمیده باشم؟ 737 01:12:15,713 --> 01:12:17,631 خوب ـه، پس بریم. 738 01:12:23,000 --> 01:12:26,395 اوه، شما واسه نوشیدن خیلی دیر اومدید. دیگه دیروقت ـه. 739 01:12:26,595 --> 01:12:30,024 بله، خُب، ما یه تصادف داشتیم، ماشینمون به یه پل برخورد کرد. 740 01:12:30,224 --> 01:12:32,711 - منظورتون این ـه که می خواین شب رو اینجا بمونید. - بله. 741 01:12:32,911 --> 01:12:35,868 - فکر کنم که شما زن و شوهر باشید دیگه؟ - بله. 742 01:12:36,068 --> 01:12:39,504 - چمدون دارید؟ - نه، توی ماشین گذاشتیمش. 743 01:12:39,704 --> 01:12:42,031 خُب من می تونم یه لباس خواب به خانم بدم. 744 01:12:42,231 --> 01:12:44,074 مک دوگل، دفتر رو بیار! 745 01:12:44,274 --> 01:12:47,149 - اشکالی ندارـه که امضاء کنید؟ - نه، شب بخیر. 746 01:12:47,349 --> 01:12:51,707 من می رم آتش رو برای شما روشن کنم. ما فقط یه اتاق یه تخته داریم. 747 01:12:51,907 --> 01:12:54,708 - که البته برای شما مشکلی نیست. - نه. 748 01:12:54,908 --> 01:12:56,754 شام هم می خواین؟ 749 01:12:56,954 --> 01:13:00,433 می شه چند تا ساندویچ بفرستید بالا؟ و یه بطری بزرگ ویسکی. 750 01:13:00,633 --> 01:13:03,393 - دو تا بطری بزرگ ویسکی. - بسیار خُب خانم. 751 01:13:04,479 --> 01:13:06,189 مچکر. 752 01:13:06,389 --> 01:13:08,871 بهترـه شما دفتر رو امضاء کنی، عزیزم. 753 01:13:09,071 --> 01:13:11,679 باید با اسم جدیدت امضا کنی. 754 01:13:11,879 --> 01:13:15,110 آقا و خانم هری هاموند. 755 01:13:16,239 --> 01:13:19,198 همسمیت، لندن. 756 01:13:24,880 --> 01:13:27,193 - تشکر. - قابلی نداشت. 757 01:13:27,393 --> 01:13:30,790 بریم بالا اتاقتون رو بهتون نشون بدم. 758 01:13:43,519 --> 01:13:45,229 [صدای باز شدن در] 759 01:13:45,429 --> 01:13:49,628 اومدید. شاید باب میلتون نباش ـه 760 01:13:49,828 --> 01:13:52,947 اما از هیچی بهتر ـه 761 01:13:53,147 --> 01:13:56,506 دامنتون رو دربیارید تا توی آشپز خونه پهن کنم خشک بشه. 762 01:13:56,706 --> 01:13:59,747 نه، نیازی نیست، همیون پهنش می کنم. 763 01:13:59,947 --> 01:14:03,671 - به هر حال ممنونم. - مطمئنم آقاتون از شما مراقبت می کن ـه. 764 01:14:03,871 --> 01:14:06,917 - البته که مراقبشم، بیا عزیزم. - اوه. 765 01:14:12,160 --> 01:14:15,347 این هم از سفارششون. اون ها زن و شوهرند؟ 766 01:14:15,547 --> 01:14:17,395 نه می دونم نه برام مهم ـه. 767 01:14:17,595 --> 01:14:21,312 اما بدجوری عاشق همند. مردـه که یه لحظه هم ولش نمی کن ـه. 768 01:14:21,512 --> 01:14:23,784 من رو یاد روزهای نامزدیمون انداخت. 769 01:14:23,984 --> 01:14:27,027 بگیر ببر زن، این قدر هم خوشمزه بازی در نیار. 770 01:14:27,227 --> 01:14:30,585 من نمی خوام تمام شب رو با تو، توی این اتاق تنها باشم. 771 01:14:30,785 --> 01:14:35,624 خدایا بهم صبر بده. فیشر، 30 میلیون زن توی این جزیره هست، 772 01:14:35,824 --> 01:14:39,264 چرا باید تو رو انتخاب کنم؟ بدون من کجا می تونی بری؟ 773 01:14:39,464 --> 01:14:43,112 باید داستان رو بهشون بگم و اون ها هم پلیس رو در جریان بذارن. 774 01:14:43,312 --> 01:14:45,553 - یعنی من برات مهم نیستم؟ - نه. 775 01:14:45,753 --> 01:14:48,478 زودباش، بشین روی زانوی من. 776 01:14:49,760 --> 01:14:51,751 بفرمایید. 777 01:14:53,760 --> 01:14:55,674 بفرمایید. 778 01:14:55,874 --> 01:14:58,113 - فقط یه خورده دیگه گرم بشیم. - باشه. 779 01:14:58,313 --> 01:15:00,919 چیز دیگه ای هم نیاز دارید؟ 780 01:15:01,119 --> 01:15:05,039 - نه، فکر نمی کنم، درسته عزیزم؟ - نه ... عزیزم. 781 01:15:05,239 --> 01:15:07,074 پس من هم می رم بخوام. 782 01:15:07,274 --> 01:15:09,115 لطفا نرید. 783 01:15:09,315 --> 01:15:11,393 چرا عزیزم، مشکلی پیش اومده؟ 784 01:15:11,593 --> 01:15:15,024 - نه، البته که نه، خانم ...؟ - مک دوگول. 785 01:15:15,224 --> 01:15:18,316 خانم مک دوگول، می خواد راستش رو به شما بگن. 786 01:15:18,516 --> 01:15:20,196 ما یه زوج فراری هستیم. 787 01:15:20,396 --> 01:15:22,871 اوه، همون اولش فهمیدم. 788 01:15:23,071 --> 01:15:25,948 و مشکل این ـه که اونها دنبالتون هستن؟ 789 01:15:26,148 --> 01:15:29,999 بله، اونها دنبال ما هستن. شما که ما رو لو نمی دین، مگه نه؟ 790 01:15:30,199 --> 01:15:33,546 معلومه که شما رو لو نمی دیم، مک دوگول ها از کارها نمی کنند. 791 01:15:33,746 --> 01:15:37,599 شب هر دوی شما بخیر. کسی مزاحم شما نمی شه، قول می دم. 792 01:15:37,799 --> 01:15:41,508 - شب بخیر، خانم مک دوگول. - شب بخیر، خوابهای خوب ببینید. 793 01:15:47,439 --> 01:15:50,989 ای زن بیچاره. کل شب رو باید با من بگذرونی، مگه نه؟ 794 01:15:52,920 --> 01:15:55,673 بیا، این رو برو بالا، واست خوب ـه. 795 01:15:59,359 --> 01:16:04,264 می دونی، هنوز یه خورده خیس ـه. دوست ندارم سرما بخوری. 796 01:16:04,464 --> 01:16:06,664 چرا در نمی آریش؟ برای من مهم نیست. 797 01:16:06,864 --> 01:16:10,156 - تشکر، همین جوری بهترـه. - هر جور مایلی. 798 01:16:12,040 --> 01:16:14,639 به سلامتی. 799 01:16:14,839 --> 01:16:17,550 جوراب هام خیلی خیس ـه، می خوام درشون بیارم. 800 01:16:17,750 --> 01:16:21,229 این عاقلانه ترین حرف امشبت بود. 801 01:16:28,479 --> 01:16:30,395 کمک می خوای؟ 802 01:16:30,595 --> 01:16:32,476 نه. 803 01:16:36,760 --> 01:16:38,512 آه ... 804 01:16:40,040 --> 01:16:41,996 بیا، صبر کن. 805 01:16:55,120 --> 01:16:56,951 این هم از این. 806 01:16:58,040 --> 01:16:59,996 بفرما. 807 01:17:02,000 --> 01:17:03,956 ممنون. 808 01:17:11,120 --> 01:17:15,477 بیا خانم فیشر. روی تخت جراحی دراز بکشید. 809 01:17:16,760 --> 01:17:20,599 خیلی خُب، نیازی نیست اونقدر نگران نگاه کنی، امشب آتش بس ـه. 810 01:17:20,799 --> 01:17:23,112 تازه این قدر خوابم می آد که نمی تونم سرپا وایستم. 811 01:17:23,312 --> 01:17:27,587 - من روی تخت دراز نمی کشم. - ما به هم بسته شدیم. چارة دیگه ای نداری. 812 01:17:27,787 --> 01:17:29,836 بیا. 813 01:17:30,880 --> 01:17:32,794 آه. 814 01:17:32,994 --> 01:17:35,153 ای کاش دیگه آه نمی گفتی. 815 01:17:35,353 --> 01:17:39,034 توی همچین جای محترمی، شاید این کلمه یه معنای دیگه داشته باشه. 816 01:17:40,359 --> 01:17:43,989 شب بخیر عزیزم! بقیه اش باشه برای فردا. 817 01:17:48,000 --> 01:17:49,914 هوووم. 818 01:17:50,114 --> 01:17:51,996 [صدای تنفس] 819 01:17:54,200 --> 01:17:56,156 شب بخیر. 820 01:17:58,399 --> 01:18:00,356 شب بخیر. 821 01:18:26,479 --> 01:18:28,436 [صدای ناله] 822 01:18:40,720 --> 01:18:42,676 [صدای خرخر] 823 01:19:32,279 --> 01:19:34,236 [صدای ظرف] 824 01:20:30,120 --> 01:20:32,076 [صدا ناله] 825 01:20:48,279 --> 01:20:50,635 [صدای جیر جیر در] 826 01:20:55,040 --> 01:20:56,748 [صدای جیر جیر در] 827 01:20:56,948 --> 01:21:02,119 نه، ما همه جا رو دنبالشون گشتیم. ماشین کاملاً از کار افتاده. 828 01:21:02,319 --> 01:21:06,239 - بله، البته که بود. - من یه ویسکی قوی می خوام. 829 01:21:06,439 --> 01:21:10,359 - آره، می رم براتون بیارم. - نه، ما مجبور شدیم دختر رو بگیریم. 830 01:21:10,559 --> 01:21:13,313 سعی داشت دختر رو راضی کن ـه به اسکاتلندیارد زنگ بزن ـه. 831 01:21:14,399 --> 01:21:16,231 نه، فرصتش نیست. 832 01:21:17,599 --> 01:21:20,549 بله، بله، تمام کاری ـه که می تونیم. 833 01:21:20,749 --> 01:21:22,671 بسیار خُب، خداحافظ. 834 01:21:23,760 --> 01:21:27,837 لوگان می خواد حرکت می کنه. می گه با هنی فراری، اون رو هم می خواد. 835 01:21:28,037 --> 01:21:31,036 محل قرار پلة 39، فردا شب ساعت 11:17 دقیقه 836 01:21:31,236 --> 01:21:35,119 - بومرنگ چی؟ - برای اون هم، محل قرار همون کاخ ـه. 837 01:21:36,200 --> 01:21:39,068 نوشیدنی شما، آقا. می شه پنج شیلینگ. [شیلینگ: یکای قدیمی پول انگلیسی] 838 01:21:39,268 --> 01:21:41,513 - این جا مسکونی هم هست؟ - آره. 839 01:21:41,713 --> 01:21:44,062 - باید چندتایی مهمون داشته باشید. - آره. 840 01:21:44,262 --> 01:21:46,720 - امشب هم مسافر داشتید؟ _ آره. 841 01:21:46,920 --> 01:21:49,673 - مثلاً یه زوج؟ - مک دوگول! 842 01:21:52,279 --> 01:21:56,834 چرا من با یه آدم کر ازدواج کردم؟ می خوای همه مون رو بندازی زندان؟ 843 01:21:57,034 --> 01:21:59,352 - چقدر شد؟ - پنج شیلینگ. 844 01:21:59,552 --> 01:22:03,748 بگیر، حالا بیرون اینجا اجازه نوشیدن ندارید. 845 01:22:03,948 --> 01:22:07,115 - سریع بیرون، حرف نباشه. - ببین، ما اومدیم اینجا ... 846 01:22:07,315 --> 01:22:11,794 - اینجا دیگه چه جور هتلی ـه؟ - داشتی چه کار می کردی مک دوگول؟ 847 01:22:11,994 --> 01:22:14,559 داشتی کاسبی ما رو به هم می زدی. 848 01:22:16,559 --> 01:22:18,516 احمق پیر. 849 01:22:19,679 --> 01:22:22,592 تو که نمی خوای این زوج جوون گیر بیافتند، می خوای؟ 850 01:23:27,920 --> 01:23:29,876 صبح بخیر. 851 01:23:31,920 --> 01:23:35,027 سلام فیشر. چطور از دست این خلاص شدی؟ 852 01:23:35,227 --> 01:23:38,585 با کمک دست لاغرم و یه خورده صابون. 853 01:23:38,785 --> 01:23:40,984 آهان، خُب چرا فرار نکردی؟ 854 01:23:41,184 --> 01:23:45,833 داشتم می رفتم، ولی فهمیدم که تو حقیقت رو بهم گفته بودی. 855 01:23:46,033 --> 01:23:48,224 - پس تصمیم گرفتم بمونم. _ آهان. 856 01:23:48,424 --> 01:23:50,751 چه ناگهانی احساساتت عوض شد. 857 01:23:50,951 --> 01:23:54,429 اون دو تا آدما دیشب اومدند اینجا و من صحبت تلفنی اونها رو شنیدم. 858 01:23:55,840 --> 01:23:58,550 - چی گفتند؟ - یه نفر دارـه راه حرکت می کن ـه. 859 01:23:58,750 --> 01:24:02,264 و اونها در کاخ باکینگهام منتظر بومرنگ هستن. [کاخ باکینگهام: اقامتگاه اصلی خانوادة سلطنتی در لندن] 860 01:24:02,464 --> 01:24:06,319 - کاخ باکینگهام؟ چیز دیگه ای هم بود؟ - یه حرفی هم درباره پلة 39 ام بود. 861 01:24:06,519 --> 01:24:08,149 یالا یالا. 862 01:24:08,349 --> 01:24:11,670 پلة 39 ام، فردا شب ساعت 11:17 دقیقه. 863 01:24:12,920 --> 01:24:14,834 [پچ پچ کردن] 864 01:24:15,034 --> 01:24:16,712 خُب. 865 01:24:18,559 --> 01:24:22,303 - توی کدوم اتاق اند؟ - بعد از تلفن رفتن. 866 01:24:22,503 --> 01:24:25,070 اوه، فیشر، چرا بیدارم نکردی؟ 867 01:24:25,270 --> 01:24:27,830 چهار پنج ساعت از ما جلوترند. 868 01:24:28,030 --> 01:24:31,799 من باید برم لندن و پلة 39 ام رو پیدا کنم. 869 01:24:31,999 --> 01:24:33,834 - تو هم باید بیای. - اما ... 870 01:24:34,034 --> 01:24:38,991 اوه، پیش به سوی درخشش در مسابقه، این خیلی مهم ـه، باید ماجرا رو به اسکاتلندیارد بگی. 871 01:24:39,191 --> 01:24:42,037 - تو چه کار می کنی؟ - می رم قصر باکینهام. 872 01:24:42,237 --> 01:24:46,079 حتماً یه عده سر قرار می آن، شاید لوگان باشه. 873 01:24:46,279 --> 01:24:50,119 - گفتند قصر باکینهام؟ - گفت: «قصر». 874 01:24:50,319 --> 01:24:53,904 شاید یه کاخ دیگه باشه. کنزینگتون یا لمبت. [کنزینگتون: محله ای سلطنتی در چلسی؛ لمبت: محله ای در لندن] 875 01:24:54,104 --> 01:24:56,353 - اوه ... - اوه! فهمیدن! دقیقاً درسته! 876 01:24:56,553 --> 01:24:59,825 سالن نمایش پالاس! فیشر، تو فوق العاده ای. 877 01:25:00,025 --> 01:25:01,916 [صدای ممتد طبل] 878 01:25:05,359 --> 01:25:07,316 هی ... هوووو! 879 01:25:18,399 --> 01:25:22,874 - نمی خوای روی صندلیتون بشینید؟ - می تونم بلیط دوستم رو به شما بدم؟ 880 01:25:23,074 --> 01:25:25,074 - اسمشون چی ـه آقا؟ - دوشیزه فیشر. 881 01:25:25,274 --> 01:25:27,350 - بسیار خُب، آقا. - حل ـه. 882 01:25:50,439 --> 01:25:53,469 - خُب؟ - فایده ندارـه، حرف ما رو باور نمی کنند؟ 883 01:25:53,669 --> 01:25:56,914 - با کی حرف زدی؟ - با خود دستیار کمسیر. 884 01:25:57,114 --> 01:25:59,146 اون ها خیلی مشتاق اند تا تو رو دستگیر کنند. 885 01:25:59,346 --> 01:26:02,118 امنیت بومرنگ رو بررسی کردند؟ 886 01:26:02,318 --> 01:26:05,316 - آره، چیزی گم نشده. - اما باید شده باشه. 887 01:26:05,516 --> 01:26:07,515 خودت شنیدی که گفتند گرفتیمش. 888 01:26:07,715 --> 01:26:10,154 [هیاهوی نمایش] 889 01:26:12,160 --> 01:26:15,744 نباید بریم؟ شاید پلیس ها من رو تعقیب کرده باشند. 890 01:26:15,944 --> 01:26:20,112 نه، یه دقیقه صبر کن. شاید نمایش بعدی جالب باش ـه. 891 01:26:21,319 --> 01:26:25,747 - متأسفم آقا، هیچکس اجازه بیرون رفتن ندارـه؟ - مگه چی شده؟ 892 01:26:25,947 --> 01:26:27,836 [صدای شیپور نمایش] 893 01:26:30,439 --> 01:26:36,395 حالا، باعث افتخارـه که یکی از جالب ترین آدمهای زندة این دنیا رو خدمتتون معرفی کنم. 894 01:26:36,595 --> 01:26:39,516 دانشنامه ای زنده از حقایق و ارقام. 895 01:26:39,716 --> 01:26:42,985 او باعث بهت دانشمندان پنج قاره شده است. 896 01:26:43,185 --> 01:26:46,196 اینجاست تا به هر سوال شما پاسخ بده. 897 01:26:46,396 --> 01:26:48,473 آقای حافظة بی نظیر. 898 01:26:48,673 --> 01:26:50,716 [آهنگ شاد] 899 01:26:54,720 --> 01:26:58,957 متشکرم و شب بخیر به شما خانم و آقایان. 900 01:26:59,157 --> 01:27:03,189 قبل از این که شروع کنیم باید به شما بگم که من یه شعبده باز نیست. 901 01:27:03,389 --> 01:27:08,033 من نمی تونم به شما بگم شریک آیندة زندگی شما یه بلوندـه یا یه سبزه. 902 01:27:08,233 --> 01:27:10,631 یا اینکه چه تعداد بچه خواهید داشت... 903 01:27:10,831 --> 01:27:12,627 می شه یه لحظه دوربین رو بدید، لطفاً؟ 904 01:27:12,827 --> 01:27:16,503 یا این که عمو جرج در وصیت نامه اش شما رو یادش ـه یا نه. 905 01:27:16,703 --> 01:27:21,195 تشکر. فهمیدم، فهمیدم. البته که چیزی از بومبرنگ کم نشده. 906 01:27:21,395 --> 01:27:24,349 اگه دستشون به آقای حافظه نرسه. 907 01:27:24,549 --> 01:27:26,395 تمام اطلاعات توی حافظة اون ـه. 908 01:27:26,595 --> 01:27:30,550 ورزشی، علمی، جغرافیایی، سیاسی و تاریخی. 909 01:27:30,750 --> 01:27:35,315 می بینی، تمام اطلاعات، اشکال و جزئیات مربوط به بومرنگ رو 910 01:27:35,515 --> 01:27:40,233 گذاشتند توی حافظه اش و بعد اسناد گذاشتند سر جاش، قبل از اینکه بفهمند گم شده. 911 01:27:40,433 --> 01:27:43,785 آقا، یه سری آقای محترم هستند که می خوان با شما صحبت کنند. 912 01:27:43,985 --> 01:27:47,584 - شما ریچارد هنی هستید؟ - یه مطلبی هست که باید بدونید ... 913 01:27:47,784 --> 01:27:50,241 - فقط خیلی آروم با ما بایید. - اما اون مرد... 914 01:27:50,441 --> 01:27:52,112 لطفاً! 915 01:27:53,960 --> 01:27:55,954 و سؤال بعدی لطفاً؟ 916 01:27:56,154 --> 01:27:58,640 39 امین پله کجاست؟ 917 01:28:04,040 --> 01:28:07,306 یالا جواب بده! 39 امین پله کجاست؟ 918 01:28:07,506 --> 01:28:09,715 [پچ پچ حضار] 919 01:28:13,000 --> 01:28:14,914 پلة 39 ام ... 920 01:28:15,114 --> 01:28:19,229 در بانک جنوبی بخش چندلر، درست زیر معبر جدید ـه. 921 01:28:19,429 --> 01:28:22,594 دفتر مرکزی یک ارگان شناخته شده ... 922 01:28:22,794 --> 01:28:25,350 اون مرد بود! 923 01:28:25,550 --> 01:28:27,152 [فریادهای وحشت زده] 924 01:28:28,239 --> 01:28:29,798 [صدای تیراندازی] 925 01:28:43,840 --> 01:28:47,027 دخترها آمادند؟ بیارشون روی صحنه. 926 01:28:47,227 --> 01:28:49,310 [صدای موسیقی] 927 01:28:57,160 --> 01:29:00,077 آقای حافظه، دربارة بومرنگ چی می دونی؟ 928 01:29:00,277 --> 01:29:02,464 فقط چیزهایی که یاد گرفتم، آقا. 929 01:29:02,664 --> 01:29:06,752 حفظ کردنش خیلی سخت بود. سخت ترین کاری که تا حالا کرده بودم. 930 01:29:07,960 --> 01:29:09,907 وزن چاشنی های انفجار انتهایی 931 01:29:10,107 --> 01:29:13,271 با نیروی سرعت اون متناسب ـه. 932 01:29:15,120 --> 01:29:18,829 تفاوت استحکام پرتو بر اساس تابع مجذور C بر روی R، محاسبه می شود. 933 01:29:20,000 --> 01:29:23,107 دمای همجوشی با طول موج محدود می شود 934 01:29:23,307 --> 01:29:27,916 که کمتر از 50 میکروسیکل نیست 935 01:29:29,000 --> 01:29:31,355 درست گفتم آقا؟ 936 01:29:33,040 --> 01:29:35,474 کاملاً درست گفتی، رفیق. 937 01:29:43,720 --> 01:29:45,676 فوت کرد. 938 01:30:08,720 --> 01:30:10,676 دیر کردی. 939 01:30:17,679 --> 01:30:21,519 آ آ، بعد از اون همه ماجرا، از کجا معلوم دردسر نداشته باشه، مگه نه؟ 940 01:30:21,719 --> 01:30:23,995 برای اولین بار فیشر، حق با توـه.