1
00:01:17,300 --> 00:01:21,969
کاری کن که کلمات بر زبانم، و عبادت در قلبم
2
00:01:22,676 --> 00:01:24,945
همیشه از سوی تو پذیرفته شود
3
00:01:25,108 --> 00:01:27,377
خدایا، کسی که قدرت من از توست
4
00:01:27,540 --> 00:01:29,514
و ای ناجی من
5
00:01:36,499 --> 00:01:38,768
سخنرانی امروزم
6
00:01:38,964 --> 00:01:41,199
برگرفته از "امثال" است
7
00:01:41,716 --> 00:01:43,789
باب 25
8
00:01:43,955 --> 00:01:45,864
آیه 28
9
00:01:46,643 --> 00:01:49,491
"کسی که بر روح خود تسلط ندارد
10
00:01:49,651 --> 00:01:54,124
مثل شهر منهدم و بیحصار است"
11
00:01:54,835 --> 00:01:58,927
اگر قلبمان را بیازماییم
همهمان که اینجا از برای عبادت گردآمدهایم
12
00:01:59,379 --> 00:02:03,983
چه تعدادمان میتوانیم بگوییم
که "من بر روح خود تسلط دارم"؟
13
00:02:04,147 --> 00:02:07,563
چرا که انسان بسیار ضعیف است
14
00:02:07,731 --> 00:02:09,422
چندبار تا کنون ...
15
00:02:10,131 --> 00:02:11,986
چندین بار ...
16
00:02:12,884 --> 00:02:16,658
چه مدت است که از صراط مستقیم
منحرف شدهایم
17
00:02:17,138 --> 00:02:21,067
چون فقط در کنار خدا ایستادهایم
همچون شهرهایی بیحصاریم
18
00:02:21,235 --> 00:02:24,431
که فقط اینگونه میتوانیم در برابر
شیطان و وسوسههایش بایستیم
19
00:02:24,818 --> 00:02:27,339
ما به تنهایی قادر به کنترل خود نیستیم
20
00:02:28,115 --> 00:02:30,765
خدا برای ما ...
21
00:02:32,659 --> 00:02:35,757
برای ما نوعی کمک است
22
00:02:36,179 --> 00:02:38,088
و سبب رستگاری ماست
23
00:02:39,346 --> 00:02:41,801
بسیار خب
24
00:02:42,098 --> 00:02:46,091
همه میدانید که چرا اینجا آمدهاید
برای دیدن این شهر منهدم و بیحصار
25
00:02:46,258 --> 00:02:48,363
"وقتی دو یا سه نفر از شما
به نام من جمع میشوید" ...
26
00:02:48,530 --> 00:02:50,958
این چیزیه که کتاب مقدس بیان میکنه
ولی شما برای این اینجا نیستید
27
00:02:50,962 --> 00:02:54,377
بیایید کلمات را عوض کنیم. بیایید
دعای روزمره را عوض کنیم
28
00:02:54,546 --> 00:02:58,343
وقتی که دو یا سه یا 20 یا 30
یا 200 یا 300 نفر از شما
29
00:02:58,515 --> 00:03:00,849
دور هم جمع میشوید
تا سخن درگوشی و پچپچ آغاز کنید
30
00:03:01,010 --> 00:03:05,134
شما به قضاوت مینشینید
دربارهی ... دربارهی چه؟
31
00:03:05,298 --> 00:03:06,825
دربارهی مرد خدا
32
00:03:07,026 --> 00:03:10,572
گفتم مرد خدا و منظورم دقیقاً همین بود
33
00:03:10,930 --> 00:03:14,673
تنها چیزی که میدانید اینه که پدر روحانیتون
34
00:03:14,835 --> 00:03:19,886
از نسل و پشتِ روحانیون
و نوهی دو اسقف بوده
35
00:03:20,049 --> 00:03:23,726
اما کسانی از خانوادههای دیگر هم بودند
که خودشون رو در این راه به خطر انداختند
36
00:03:23,889 --> 00:03:25,351
و آنهایی که پوست سرشان کنده شد
37
00:03:25,522 --> 00:03:30,094
افرادی با قلب انسانی
قلبهای وحشی و آزاد
38
00:03:30,353 --> 00:03:33,070
آنها گرسنگی را میشناسند
و اشتیاقشان را تغذیه میکنند
39
00:03:33,233 --> 00:03:37,902
آنها اشتیاقشان را تغذیه میکنند
همان اشتیاق و شهوتی که من به ارث بردهام
40
00:03:38,258 --> 00:03:41,967
من "شانون" شما را به مبارزه میطلبم
41
00:03:42,129 --> 00:03:45,446
تبرهاتون را بیرون بیارید!
دشنه و قمههاتون را بیرون بیارید!
42
00:03:45,617 --> 00:03:48,684
قمههاتون را تیز کنید و پوست سرمو بکنید!
43
00:03:48,849 --> 00:03:53,868
من از اجرای مراسم نیایش
به درگاه یک خطاکار فرتوت خرفت ...
44
00:03:54,033 --> 00:03:56,903
...
همانی که شما بدان معتقدید- خسته شدهام
45
00:03:57,074 --> 00:04:00,139
شما به خدای مهر و محبت و عشق
پشت کردهاید ...
46
00:04:00,306 --> 00:04:03,567
و آنرا برای خود بصورت این پیرمرد
بدخلق خشمگین بدعنق درآوردهاید
47
00:04:03,730 --> 00:04:08,104
که جهان و مخلوقات خویش را به جبران
خطاهایش (در ساختار آفرینش) سرزنش میکند
48
00:04:08,690 --> 00:04:11,210
درها و پنجرههایتان را ببندید!
49
00:04:11,377 --> 00:04:14,541
قلبهایتان را به روی حقیقتِ
خداوند واقعی ببندید!
50
00:06:04,336 --> 00:06:05,797
سلام
51
00:06:07,407 --> 00:06:10,571
- کجان؟
-هنوز تو کلیسا
52
00:06:10,735 --> 00:06:12,645
من از این کلیساهای قدیمی خسته شدم
53
00:06:12,815 --> 00:06:14,790
آفتاب رو دوست دارم
54
00:06:16,272 --> 00:06:21,225
ببخشید دائم فراموش میکنم شما چی بودید
یعنی چی هستید
55
00:06:21,390 --> 00:06:22,668
چی؟
56
00:06:25,231 --> 00:06:27,019
خوشگله، مگه نه؟
57
00:06:28,111 --> 00:06:30,282
- آره
- شما بهش چی میگفتید؟
58
00:06:32,655 --> 00:06:36,004
"فنجان طلا".
واقعاً با این چیزی مینوشید؟
59
00:06:36,463 --> 00:06:39,812
شامپاین برای دو نفر در این
copa de oro "فنجان طلا".
60
00:06:45,167 --> 00:06:48,233
- دکتر شانون
- دوشیزه فلوز. دوشیزه پیبلز.
61
00:06:50,030 --> 00:06:52,332
همیشه همینه
در عرض مدتی خوب میشید
62
00:06:52,495 --> 00:06:56,357
- ممنون حالم خیلی خوبه. چقدر بهتون بدهکارم؟
- شش پزو و نیم
63
00:06:56,527 --> 00:06:59,625
ولی قبلاً که فقط شش پزو بود
64
00:06:59,790 --> 00:07:03,947
- من همشو نوشته دارم
- ایرادی نداره جودیت
65
00:07:04,111 --> 00:07:07,406
سیودادخوارز 1200 مایل از اینجا دورتره
دوشیزه فلوز.
66
00:07:07,566 --> 00:07:10,665
فکر کنم برای ذخیره کردن 4 سنت یه کم دوره
67
00:07:21,166 --> 00:07:23,916
- خسته نشدیم؟
- نه.
68
00:08:04,013 --> 00:08:05,541
عالیه!
69
00:08:21,645 --> 00:08:23,717
اونو دیدید؟
70
00:08:23,949 --> 00:08:26,054
ببینین. یکی دیگه
71
00:08:26,221 --> 00:08:28,109
دکتر شانون اون پسرا چی دستشونه؟
72
00:08:28,269 --> 00:08:31,652
ایگوانا. یه جور مارمولک بزرگ
که خاص این منطقهی مکزیک است
73
00:08:31,821 --> 00:08:34,571
میگن مزهاش مثل مرغ میمونه
74
00:08:34,733 --> 00:08:40,134
یعنی اونها واقعاً این موجودات
بدترکیب رو میخورند؟
75
00:08:41,165 --> 00:08:44,067
- هنک روی پل وایستا
- وایستم؟
76
00:08:44,237 --> 00:08:46,474
آره، روی پل
77
00:09:11,117 --> 00:09:13,288
برای چی وایستادیم؟
78
00:09:13,453 --> 00:09:15,362
برای این لحظهی زیبا، دوشیزه فلوز
79
00:09:15,756 --> 00:09:18,723
نگاهی گذرا
به این دنیای گمشده
80
00:09:18,893 --> 00:09:20,648
و بیگناه
81
00:09:28,876 --> 00:09:30,851
ببینید جناب کشیش
ما همینجوری هم از برنامه عقب هستیم
82
00:09:31,628 --> 00:09:33,035
راه بیوفت راننده
83
00:09:34,284 --> 00:09:35,844
باشه
84
00:09:37,740 --> 00:09:41,056
برادرم تو آبیلینه
کلارنس تراکستون
85
00:09:41,228 --> 00:09:44,043
خشکشوییهای زنجیرهای داره
86
00:09:44,204 --> 00:09:47,848
گفته تنها چیزی که میخواد رو
سنگ قبرش بنویسن اینه:
87
00:09:48,012 --> 00:09:51,722
"او کسی که بانوان تگزاس را
از بند لباس شستن آزاد کرد"
88
00:09:51,884 --> 00:09:53,574
باورکردنی نیست
89
00:09:53,739 --> 00:09:57,733
از وقتی راه افتادیم
دارن غر میزنن
90
00:09:57,900 --> 00:10:01,729
اگه میخوان تو سفر هم مثل خونه در
آسایش باشن، چرا نمودن خونه؟
91
00:10:01,899 --> 00:10:05,380
خدای من، واقعاً این سفر
تجربهی بزرگیه
92
00:10:05,547 --> 00:10:06,693
البته
93
00:10:06,860 --> 00:10:08,802
همه چیز از همون اوّل
بد پیش رفت
94
00:10:08,971 --> 00:10:13,281
کلی بدبیاری داشتیم
95
00:10:14,315 --> 00:10:16,868
دوشیزه گودال، بهتره برین
سر جاتون بنشینید
96
00:10:17,035 --> 00:10:19,174
تو گفتی دیگه شارلوت صدام میکنی
97
00:10:19,339 --> 00:10:21,347
خیلی خب. شارلوت
98
00:10:21,516 --> 00:10:26,469
- منم نمیتونم همش دکتر شانون صداتون کنم
- خب "شانون" کافیه
99
00:10:26,924 --> 00:10:30,633
اگه تو منو شارلوت صدا میکنی
منم میتونم تو رو لاری صدا کنم؟
100
00:10:30,859 --> 00:10:33,161
عزیزم، یه ذره منطقی باش
101
00:10:33,323 --> 00:10:36,073
هستم لاری. اینو تازه درک کردم
102
00:10:36,235 --> 00:10:38,853
عزیزم شارلوت، جات رو با من عوض کن
103
00:10:39,147 --> 00:10:42,889
میخوام دربارهی سفرمون با
دکتر شانون حرف بزنم
104
00:10:45,803 --> 00:10:48,105
بعداً میبینمت لاری
105
00:10:50,955 --> 00:10:56,258
فکر کنم خودتون میدونید که شارلوت
هنوز به سن قانونی نرسیده
106
00:10:56,427 --> 00:10:59,045
این چه ربطی به سفرمون داره؟
107
00:10:59,211 --> 00:11:01,699
بخاطر خودتون هم که شده
دست از سرش بردارید
108
00:11:01,867 --> 00:11:04,932
دوشیزه فلوز شما میدونید که دارید با یه
کشیش عالیرتبه صحبت میکنید؟
109
00:11:05,098 --> 00:11:06,790
اینقدر سعی نکن بهش نفوذ کنی
110
00:11:06,954 --> 00:11:10,631
من نمیدونم تو تیرا کالینته چه اتفاقی افتاد
اصلاً هم نمیخوام بدونم
111
00:11:10,794 --> 00:11:12,769
چون اگه بفهمم،
حتماً واکنش نشون میدم
112
00:11:12,939 --> 00:11:14,761
منو مجبور به این کار نکنید
دکتر شانون
113
00:11:14,923 --> 00:11:17,225
ببینید، اتفاق خاصی اونجا نیوفتاد
114
00:11:17,387 --> 00:11:21,544
اتاقدار کلیدهای من و اونو جابهجا داد
فقط همین. خیلی ساده
115
00:11:21,706 --> 00:11:24,521
این بدگمانی شما بیاساسه
116
00:11:24,682 --> 00:11:26,787
بهتون اطمینان میدم
117
00:11:26,954 --> 00:11:31,525
فقط دست از سرش بردار
منو وادار به کاری نکن
118
00:11:32,522 --> 00:11:34,693
خیلی خب دخترا، آمادهی یه سرود جدید هستین؟
119
00:12:14,761 --> 00:12:20,163
این قرصها دیگه کاری برای من نمیکنند
120
00:12:29,706 --> 00:12:31,561
- پنچر کردیم
- ترکیده
121
00:12:31,722 --> 00:12:33,861
لنت ترمزهامون هم سوخته
122
00:12:34,026 --> 00:12:35,967
تسمه پروانه پاره شده
لاستیکهامون هم صاف شده
123
00:12:36,137 --> 00:12:38,788
این اتفاقات توی هر سفری میوفته
دوشیزه فلوز
124
00:12:38,953 --> 00:12:41,157
چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه تا
لاستیک رو عوض کنیم
125
00:12:41,418 --> 00:12:43,839
حرفی میزنی جناب کشیش
باید بریم لاستیک جدید رو بیاریم
126
00:12:44,009 --> 00:12:47,325
اونو بندازیم به جای این
نیمساعتی طول میکشه
127
00:12:47,497 --> 00:12:49,537
پس سریع انجامش بده هنک
128
00:12:50,441 --> 00:12:51,968
جودیت!
129
00:12:52,137 --> 00:12:56,164
- کمکم کن
- باشه پیبی
130
00:13:19,753 --> 00:13:21,160
خیلی دلپذیره مگه نه؟
131
00:13:21,961 --> 00:13:23,367
آره
132
00:13:24,840 --> 00:13:27,109
شما واقعاً کشیش هستید لاری؟
133
00:13:27,272 --> 00:13:30,621
- کی گفته نیستم
- هیچکس. برا خودم سؤال بود
134
00:13:30,792 --> 00:13:32,418
چرا این سؤال رو پرسیدی؟
135
00:13:32,585 --> 00:13:35,715
مگه نه اینکه آژانس بلیک در آگهیاش فخر
فروخته: هدایت گروههای ویژهی تور توسط
136
00:13:35,881 --> 00:13:38,019
... عالیجناب تی.لاورنس شانون؟
137
00:13:38,185 --> 00:13:40,868
مگه ممکنه چنین ادعایی کنن
اونهم بدون دلیل و مدرک؟
138
00:13:41,032 --> 00:13:42,855
خوشحالم که هستی
139
00:13:43,017 --> 00:13:44,805
منظورت چیه؟
140
00:13:45,192 --> 00:13:48,191
خب، اینجور زندگی باشکوهه
141
00:13:48,360 --> 00:13:51,677
اینکه به روح مردم اهمیت بدی
142
00:13:52,265 --> 00:13:54,404
تو برای مردم خیلی باارزشی
143
00:13:54,569 --> 00:13:56,324
برای کسی مثل من
144
00:13:56,488 --> 00:13:58,627
من میتونم باهات حرف بزنم
145
00:13:58,791 --> 00:14:02,753
دیگه وقتی برگردیم خونه، رویای شنا کردن
با جناب کشیش "هاچکیس" رو نخواهم داشت
146
00:14:02,921 --> 00:14:04,197
آخه اون پیره
147
00:14:07,944 --> 00:14:11,424
برو رو صندلی عقب بشین پیبی
پاهات رو بذار بالا
148
00:14:11,592 --> 00:14:15,268
- راننده، شما خانم گودال رو ندیدید؟
- چرا دیدمش
149
00:14:15,432 --> 00:14:17,668
خب کجاست؟
150
00:14:17,832 --> 00:14:20,581
اون بردش اونجا
151
00:14:31,719 --> 00:14:33,411
شارلوت
152
00:14:35,656 --> 00:14:37,411
شارلوت
153
00:14:38,055 --> 00:14:39,681
شارلوت
154
00:14:40,487 --> 00:14:41,470
شارلوت
155
00:14:41,735 --> 00:14:44,004
- یه پسری پشت خونمون بود
- شارلوت
156
00:14:44,167 --> 00:14:45,858
فکر میکرد عاشق من شده
157
00:14:46,024 --> 00:14:49,472
- جدی میگم. زندگی رو برام غیرممکن کرده بود
- شارلوت
158
00:14:49,640 --> 00:14:52,006
پدر فکر کرد این مسافرت برام لازمه
159
00:14:52,167 --> 00:14:55,364
در واقع میخواست توی یه کشور غریب
بدون ملازم و همراه هم نباشم
160
00:14:55,527 --> 00:14:57,861
- شارلوت!
- زندگی خیلی عجیبه
161
00:14:58,023 --> 00:15:00,706
- آره
- اگه بخاطر اون پسرهی احمق نبود ...
162
00:15:00,871 --> 00:15:03,042
... من اصلاً نمیدیدمت
163
00:15:03,206 --> 00:15:06,240
- شارلوت!
- دستم رو بگیر لاری
164
00:15:06,407 --> 00:15:07,584
برای چی؟
165
00:15:07,750 --> 00:15:09,758
برای اینکه جدا نشیم
166
00:15:11,398 --> 00:15:14,465
شارلوت، بهت دستور میدم
که برگردی اینجا
167
00:15:17,158 --> 00:15:18,336
شارلوت گودال
168
00:15:18,823 --> 00:15:20,994
تو فقط بخاطر من اجازهی
این سفر رو پیدا کردی
169
00:15:21,671 --> 00:15:25,468
میشنوی شارلوت؟
170
00:15:25,959 --> 00:15:30,334
شارلوت میدونم که میشنوی
داری عمداً این کارها رو میکنی
171
00:15:30,503 --> 00:15:34,593
شارلوت!
شارلوت از اون مرد دور شو!
172
00:15:35,111 --> 00:15:36,736
شنیدی؟
173
00:15:38,022 --> 00:15:39,964
شارلوت، مادرت تو رو به من سپرده
174
00:15:40,135 --> 00:15:42,753
من مسئولیت دارم شارلوت
175
00:15:44,806 --> 00:15:47,555
تو فقط بخاطر من، اجازهی این سفر
را پیدا کردی
176
00:15:47,974 --> 00:15:49,730
شارلوت!
177
00:15:59,302 --> 00:16:00,863
چی شده دوشیزه فلوز
178
00:16:01,030 --> 00:16:02,437
دخترهی دریده
179
00:16:02,982 --> 00:16:07,291
تو عمداً این کارها را میکنی
180
00:16:08,485 --> 00:16:11,715
شما فکر کردین داشتیم اونجا چکار
میکردیم دوشیزه فلوز؟ تولید مثل؟
181
00:16:11,877 --> 00:16:15,554
تو یه حیوونی! حیوون!
182
00:16:15,718 --> 00:16:18,020
حیوون!
183
00:18:18,564 --> 00:18:21,085
هی! چکار میکنی؟
برو از اینجا بیرون!
184
00:18:21,252 --> 00:18:24,286
- خدای من، ساعت 3 صبحه
- اومدم تو رو ببینم
185
00:18:24,452 --> 00:18:27,582
- خیلی مهمه. زندگیم تو خطره
- شغل من هم در خطره
186
00:18:27,748 --> 00:18:30,203
نباید زیاد نگران این کار
مسخره باشی
187
00:18:30,372 --> 00:18:33,852
عزیزم وقتی برگردیم خونه
میبینی که پدرم سه تا نمایندگی "فورد" داره
188
00:18:34,020 --> 00:18:36,256
تو این لحظه که در زندگی آیندم
فوردی نمیبینم
189
00:18:36,420 --> 00:18:37,762
تو مست کردی لاری؟
190
00:18:37,924 --> 00:18:41,437
عزیزم، اگه مست کرده بودم که
الان اینجا نبودم. بازم داشتم مشروب میزدم
191
00:18:41,604 --> 00:18:44,451
پس چی شده؟
چرا اینقدر عرق کردی؟
192
00:18:44,611 --> 00:18:48,539
تو که سؤتعبیری از کارم نمیکنی؟
منظورم اینه که از اومدنم به اتاقت
193
00:18:48,708 --> 00:18:50,268
بهم قول بده فکر بد نکنی
194
00:18:50,435 --> 00:18:55,192
اون پسره که بهت گفتم، میگفت من پوستی دارم
که هیچ دختری اجازه نداره داشته باشه
195
00:18:55,620 --> 00:18:58,173
میگفت من باید برای داشتن پوستی به
این نرمی به دیگران مجوز بدم
196
00:18:58,340 --> 00:19:00,761
- احمقانه نیست؟
- نه
197
00:19:00,931 --> 00:19:03,036
آره، نه. نه منظورم اینه که
باید مجوز باشه
198
00:19:03,203 --> 00:19:06,498
البته تا وقتی که اینقدر سنت بره بالا ...
199
00:19:06,659 --> 00:19:10,521
... تا گواهینامه بگیری. حالا میشه از اتاقم
بری بیرون
200
00:19:10,691 --> 00:19:14,553
چشمام رو میبندم تا
وقتی از اتاقم بری بیرون
201
00:19:14,851 --> 00:19:18,561
- من پیش از موقع شکوفا شدم لاری؟
آره، نه، آره
202
00:19:18,723 --> 00:19:20,927
پروردگارا مرا از هوس دور کن!
203
00:19:21,090 --> 00:19:24,735
حالا برو خونه
من خودم میدونم باید چکار کنم
204
00:19:24,899 --> 00:19:27,649
- منم برای گفتن همین اومدم
چی؟
205
00:19:27,811 --> 00:19:29,217
دارم میرم خونه
206
00:19:29,378 --> 00:19:31,680
فردا، از پوئرتو والارتا
207
00:19:31,844 --> 00:19:34,364
تو "پوئرتو والارتا" یه هواپیما میگیرم
208
00:19:34,531 --> 00:19:39,265
من از دست اون جندهی پیر در میرم
وقتی که اون داره خواب قیلوله میکنه ...
209
00:19:39,426 --> 00:19:41,499
... و قبل از اینکه بفهمه، رفتهام
210
00:19:41,667 --> 00:19:43,324
نباید بهش بگی من کجا رفتم
211
00:19:43,491 --> 00:19:45,214
بذار یه کم حالش جا بیاد
212
00:19:45,379 --> 00:19:48,728
بذار فکر کنه
که توی جنگل ناپدید شدم
213
00:19:48,899 --> 00:19:50,655
ولی نتونستم تو رو نگران کنم
214
00:19:50,819 --> 00:19:52,793
میخواستم باهات خداحافظی کنم ...
215
00:19:52,963 --> 00:19:54,937
... یا شایدم
au revoir."به امید دیدار"
216
00:19:55,106 --> 00:19:57,824
چون وقتی اونها رو برگردونی ...
217
00:19:57,986 --> 00:20:00,190
... من اونجا منتظرتم ...
218
00:20:00,354 --> 00:20:04,031
... copa de oro
"فنجان طلا" بر گیسوانم در آنسوی مرز
219
00:20:04,194 --> 00:20:07,543
عزیزم تنها مرزی که دارم ازش رد میشم
مرز سلامت عقلیه
220
00:20:07,714 --> 00:20:09,602
- نه
- چرا عزیزم
221
00:20:09,762 --> 00:20:11,322
من بهش فکر کردم عزیزم
222
00:20:11,523 --> 00:20:14,783
آنچه که تو باید داشته باشی، کلیسای بزرگ
و قشنگی در ارتفاعات "تاندر برد" است ...
223
00:20:14,945 --> 00:20:16,288
بابا اونجا خیلی نفوذ داره
224
00:20:16,451 --> 00:20:19,450
- و یه همسر میخوای
که اهمیت مأموریت خداییت رو بفهمه
225
00:20:19,618 --> 00:20:23,361
- نه، نه
- چرا. من درستش میکنم، پدر درستش میکنه
226
00:20:23,523 --> 00:20:25,213
- نه
- آره
227
00:20:25,378 --> 00:20:27,679
"کسی که بر روح خود تسلط ندارد، مثل
228
00:20:27,842 --> 00:20:29,849
... شهر منهدم و بیحصار است"
229
00:20:30,017 --> 00:20:31,676
من روحت رو کنترل میکنم
230
00:20:31,842 --> 00:20:33,020
من نگهت میدارم
231
00:20:33,185 --> 00:20:36,568
- نه، نه
- آره، آره
232
00:20:48,642 --> 00:20:50,169
شارلوت
233
00:20:53,249 --> 00:20:54,744
شارلوت ...
234
00:20:55,042 --> 00:20:57,692
... بهت گفتم چقدر متأسفم
235
00:20:58,882 --> 00:21:01,784
باید من رو ببخشی
236
00:21:02,753 --> 00:21:06,616
نتونستم عصبانیتم رو کنترل کنم
237
00:21:08,545 --> 00:21:11,448
اصلاً نمیخواستم اذیتت کنم
238
00:21:11,682 --> 00:21:16,416
دنیا رو هم بدن، حاضر به اذیت شدنت نیستم
239
00:21:19,394 --> 00:21:20,822
شارلوت
240
00:21:21,281 --> 00:21:26,497
شارلوت، باید من رو ببخشی
نمیتونم اینقدر ناراحت بمونم
241
00:21:33,377 --> 00:21:35,068
شانون؟
242
00:21:35,457 --> 00:21:36,832
شانون، در رو باز کن
243
00:21:36,994 --> 00:21:38,455
میشنوی؟
244
00:21:38,625 --> 00:21:41,177
اون بچه اینجاست
همین حالا باز کن
245
00:21:41,409 --> 00:21:44,442
همین کم بود. به پدرم میگه
به همه میگه
246
00:21:50,177 --> 00:21:52,282
اون دختر بچه رو با خودش برده اونجا
در رو هم قفل کرده
247
00:21:52,449 --> 00:21:56,343
این دفعه دیگه کلیدی جابهجا نشده
من کلیدی ندارم
248
00:22:01,441 --> 00:22:03,197
کارت تمومه شانون
249
00:22:03,361 --> 00:22:04,538
خودم تمومش میکنم
250
00:22:04,704 --> 00:22:07,803
وقتی کارم باهات تموم بشه
دیگه نمیتونی جایی قایم بشی
251
00:22:07,969 --> 00:22:11,231
درسته دوشیزه فلوز
عفت، پیروزی است. کاملاً حق با شماست
252
00:22:11,392 --> 00:22:14,742
صبر کن. فقط صبر کن
253
00:22:42,113 --> 00:22:44,283
صبح بخیر. یه سفر خیلی خوب
در پیش داریم
254
00:22:44,449 --> 00:22:46,904
چندتا از زیباترین چشماندازها
در این بخش از مکزیک
255
00:22:47,073 --> 00:22:49,919
من اجازه گرفتم تا سوغاتیهامون
رو همینجا بذاریم
256
00:22:50,079 --> 00:22:51,574
عاشقتم
257
00:22:52,320 --> 00:22:56,663
رایگانه. اهدایی
عالیجناب تی.لاورنس شانون
258
00:22:58,464 --> 00:23:00,220
دوشیزه پیبلز
259
00:23:12,095 --> 00:23:13,273
دوشیزه فلوز کجاست؟
260
00:23:13,439 --> 00:23:16,571
فکر کردی میتونی یه شیرینکاری مثل دیشب
دربکنی و انگار چیزی نشده؟
261
00:23:16,736 --> 00:23:18,711
- منظورت چیه؟
- همه دارن خبردار میشن
262
00:23:19,295 --> 00:23:21,335
امروز صبح
چند تا تلگراف برای ...
263
00:23:21,503 --> 00:23:23,674
... چند تا قاضی تو تگزاس فرستاد
264
00:23:23,839 --> 00:23:26,491
میخواد کل زندگیت رو
از وقتی زبون باز کردی در بیاره
265
00:23:26,655 --> 00:23:29,339
- تو از کجا میدونی؟
- از اینجا که به من گفت تا براش بفرستم
266
00:23:29,503 --> 00:23:32,319
من بهش گفتم این
در وظایف هیچ رانندهای نیست
267
00:23:32,480 --> 00:23:35,578
- دمت گرم هنک
- ولی از شرش راحت نمیشی
268
00:23:35,742 --> 00:23:38,809
دوشیزه فلوز خودش رفته اونجا
تا تلگراف کنه
269
00:23:43,743 --> 00:23:45,815
میخواد پوستت رو بکنه عالیجناب
270
00:23:45,983 --> 00:23:47,958
صبح بخیر، دوشیزه فلوز
271
00:23:57,056 --> 00:23:59,837
من ... من میرونم
272
00:24:13,567 --> 00:24:18,204
رسیدیم پیبی. مشکلاتت تموم شد
حالا میتونی یه حموم مَشت بگیری
273
00:24:18,623 --> 00:24:22,070
"هتل آمبوسموندوز
در پوئرتو والارتا ...
274
00:24:22,238 --> 00:24:25,915
هتل کاملاً مدرن
مجهز به سیستم تهویه مطبوع ...
275
00:24:26,366 --> 00:24:30,228
وسط بازار و میدانی دلباز
با غذاها و سرویس عالیست"
276
00:24:41,758 --> 00:24:44,180
شانون؟ هتل ما اونجاست
277
00:24:48,190 --> 00:24:50,612
شانون. بایست
278
00:24:50,782 --> 00:24:54,197
فوری نگهش دار
شانون. شانون!
279
00:25:11,806 --> 00:25:14,653
چه غلطی میخوای بکنی عالیجناب؟
هممون رو به کشتن بدی؟
280
00:25:44,701 --> 00:25:47,483
دیوونه شدی؟
- اینجا که آمبوسموندوز نیست
281
00:25:47,645 --> 00:25:51,190
بروشور میگه باید در آمبوسموندوز
توقف میکردیم؛ در مرکز پوئرتو والارتا
282
00:25:51,421 --> 00:25:55,611
رسیدیم خانمها، اینجا "میسمالویا"ست
جنگلی مشرف به ساحل غربی
283
00:25:55,773 --> 00:25:57,715
روز مرگتون، ممنونم خواهید شد
284
00:25:57,885 --> 00:26:00,569
در تمام مکزیک
جایی نیست که با این برابری کنه
285
00:26:00,734 --> 00:26:04,116
سرآشپزش چینیه
خودم از شانگهای آوردمش اینجا
286
00:26:04,285 --> 00:26:07,667
ساکاتون رو بذارید بمونه
پرسنل اینجا میارنش بالا
287
00:26:10,461 --> 00:26:12,828
همین حالا مارو برگردون
به پوئرتو والارتا. جایی که باید باشیم
288
00:26:12,989 --> 00:26:14,647
من منتظر تلگراف مهمی هستم
289
00:26:14,813 --> 00:26:16,503
- نمیتونم جایی ببرمتون
- چرا؟
290
00:26:16,668 --> 00:26:19,320
چون عالیجناب (کشیش) سر دلکو
و رابط شمعها را برداشتن
291
00:26:19,485 --> 00:26:21,176
شانون
292
00:26:21,341 --> 00:26:23,196
شانون، از این یکی نمیتونی قِسِر در بری
293
00:26:30,716 --> 00:26:32,025
فِرد؟
294
00:26:33,501 --> 00:26:34,929
فرد؟
295
00:26:43,356 --> 00:26:45,145
شانون
296
00:26:46,109 --> 00:26:48,345
توی این فصل غیر جهانگردی
اینجا چه غلطی میکنی؟
297
00:26:48,509 --> 00:26:51,061
میشه یکی از افرادت رو بفرستی
که این ساک رو برام بیارن بالا؟
298
00:26:51,931 --> 00:26:53,361
پپی
299
00:26:57,148 --> 00:26:59,352
فرد، کجایی؟
300
00:26:59,516 --> 00:27:01,042
فرد نمیتونه صدات رو بشنوه عزیزم
301
00:27:01,212 --> 00:27:03,100
چرا؟ رفته ماهیگیری؟
302
00:27:03,260 --> 00:27:04,721
چند وقته گذاشتیش کنار؟
303
00:27:04,893 --> 00:27:06,681
- چی رو؟
- بشکهی مشروب رو
304
00:27:06,843 --> 00:27:08,218
من مشروب نخوردهام
305
00:27:08,381 --> 00:27:12,504
- پس چت شده؟
- تب دارم. گیجیام از تبه
306
00:27:12,668 --> 00:27:15,220
فِرد کجاست؟
- مرده
307
00:27:17,372 --> 00:27:20,372
- گفتی مرده؟
آره همین رو گفتم. فرد مرده
308
00:27:22,043 --> 00:27:23,931
چطوری؟ کی؟
309
00:27:24,092 --> 00:27:25,947
کمتر از چهار هفتهی پیش
310
00:27:27,004 --> 00:27:30,898
دستش رو با قلاب ماهیگیری برید
عفونت کرد و به خونش رسید
311
00:27:31,068 --> 00:27:34,581
فکر میکردم فرد میتونه منو
از این مخمصه نجات بده
312
00:27:34,747 --> 00:27:37,650
اون تنها راه نجاتم بود
خیلی روش حساب میکردم
313
00:27:37,820 --> 00:27:41,115
- داری از هم میپاشی، آره؟
- آره، اونها ...
314
00:27:41,276 --> 00:27:42,802
اونها داغونم کردند
315
00:27:42,971 --> 00:27:45,819
در اشتیاق دراز کشیدن داخل
ننو توی ایوانم ...
316
00:27:45,980 --> 00:27:49,395
... بالای جنگل باران و ساحل آبِ آرام
این تنها چیزیه که منو نگه داشته
317
00:27:49,564 --> 00:27:52,280
عزیزم برو اونجا دراز بکش
منم برات یه عرق نارگیل درست میکنم
318
00:27:52,443 --> 00:27:55,411
نه، نه. اگه الان عرق نارگیل را شروع کنم
دیگه نمیتونم از آن دست بکشم
319
00:27:55,611 --> 00:27:59,440
جناب کشیش!
اونها میخوان برگردن شهر
320
00:27:59,708 --> 00:28:03,384
خب بهشون بگو که نمیتونن
به شهر برگردن!
321
00:28:04,155 --> 00:28:05,911
فکر کردم فرد میتونه رامشون کنه
322
00:28:06,075 --> 00:28:09,687
اون یه ماهیگیر بود
اون پایین هم کلی کوسهی آدمخوار
323
00:28:10,555 --> 00:28:13,620
- من باید اون خانمها رو بیارم بالا
- نه
324
00:28:13,787 --> 00:28:17,102
ما تو ماه آگوست تعطیلیم
همیشه تعطیلیم
325
00:28:17,275 --> 00:28:19,664
اینقدر بوق نزن!
326
00:28:20,443 --> 00:28:23,607
ماکسین. ماکسین، باید کمکم کنی
327
00:28:24,347 --> 00:28:28,056
- عزیزم، تو واقعاً از دست رفتی
- ببین من نمیتونم این گروه رو از دست بدم
328
00:28:28,219 --> 00:28:31,514
آژانس جهانگردی بلیک، دورهی آزمایشی
برام گذاشته، چون ماه قبل هم گروه بدی داشتم
329
00:28:31,674 --> 00:28:34,260
اونها تلاششون رو کردن تا منو اخراج کنن
الان هم تنبیهی تعلیقی هستم
330
00:28:34,427 --> 00:28:38,202
اگه این گروه رو هم از دست بدم، حتماً اخراجم
بعدش چکار کنم ماکسین؟
331
00:28:38,363 --> 00:28:40,784
هیچی
از آژانس بلیک بیارزشتر که وجود نداره
332
00:28:40,955 --> 00:28:43,769
باشه، باشه، عزیزم
اگه اینقدر برات مهمه ...
333
00:28:44,666 --> 00:28:46,554
... اونها میتونن اینجا بمونن
334
00:28:48,442 --> 00:28:50,351
رفیقت داره میاد بالا
335
00:28:50,522 --> 00:28:52,530
اسمش هنکه. هنک
336
00:28:52,698 --> 00:28:54,641
- کمکم کن. هواشو داشته باش
- حتماً
337
00:28:54,810 --> 00:28:57,014
- یه لیوان عرق نارگیل مجانی بهش میدم
- نه، نه
338
00:28:57,178 --> 00:28:59,065
تا وقتی اتوبوس رو خالی نکرده نه
339
00:28:59,706 --> 00:29:03,001
نمیتونی از این خلاص بشی.
بعضی از اون خانمها شرایط بدی دارن
340
00:29:03,162 --> 00:29:05,748
اگه بهم سر دلکو رو ندی
پیاده برمیگردن
341
00:29:05,914 --> 00:29:09,689
اونوقت از آفتابزدگی مثل حشرات میافتند
روی جاده. هنک، من به همکاری تو احتیاج دارم
342
00:29:10,202 --> 00:29:14,742
این ماجرا، یه آزمون قدرته بین دو مرد و یک
اتوبوس پر از مرغ ریقوی پیر!
343
00:29:14,906 --> 00:29:17,328
تو که متوجه هستی، مگه نه؟
من میدونم دارم چکار میکنم هنک
344
00:29:17,497 --> 00:29:18,610
اینو یادت نره
345
00:29:18,778 --> 00:29:21,713
اون گاو زنگولهپا یه تلگرام از لوسفلیز
امروز صبح فرستاد. درسته؟
346
00:29:21,882 --> 00:29:24,565
که جوابش هم باید بیاد به هتلشون
در پوئرتو والارتا، درسته؟
347
00:29:24,729 --> 00:29:27,283
ولی اگه ما اونجا نباشیم
جوابی هم نخواهد آمد. درسته؟
348
00:29:27,450 --> 00:29:29,654
لیزی بوردن (زن قاتل معروف در 1892) نمیتونه
تبر به دست بشه
349
00:29:29,818 --> 00:29:34,072
دلیل اینکه آوردمشون اینجا هم همینه. هر لحظه
مشغول بودم. حالا هم یه زمان کوتاه نیاز دارم
350
00:29:34,234 --> 00:29:37,201
برای اثبات لیاقتم به اون ...
351
00:29:37,369 --> 00:29:39,824
... پیریها ...
بانوان محترمهی گروهمان
352
00:29:39,993 --> 00:29:43,671
همین فرداست که
از کف دستم دون بگیرن
353
00:29:43,834 --> 00:29:48,143
تو تضمین عالیجناب
تی. لاورنس شانون رو داری
354
00:29:48,762 --> 00:29:51,031
چه ضمانتی به اون بچه که داشتی
گولش میزدی دادی؟
355
00:29:51,193 --> 00:29:53,681
گولش میزدم؟ ببین هنک
اگه میخوای تو کارت موفق باشی ...
356
00:29:53,849 --> 00:29:57,625
... باید اخبار واقعی رو بگی، بدون اغراق.
واضحه که این اغراقه
357
00:29:57,786 --> 00:30:00,916
من هر کاری از دستم برمیومد انجام دادم ...
358
00:30:01,082 --> 00:30:04,430
تا از شر اون دخترهی زود-رشدِ بدکاره
در امان بمونم
359
00:30:04,953 --> 00:30:07,506
این چه طرز صحبت کردن
دربارهی یه دختر جوونِ بیگناهه
360
00:30:07,769 --> 00:30:11,118
مطمئنی دیشب بدون هیچ غرضی
اونو برده بودی تو رختخواب خودت؟
361
00:30:11,289 --> 00:30:12,718
آره، بخند، خیلی بامزهست
362
00:30:12,889 --> 00:30:15,824
بدون اغراق بگم،
هر بلایی سرت بیارن کمه
363
00:30:15,993 --> 00:30:18,262
میخوای بکشی کنار؟ اونم وقتیکه
با احساسش بازی کردی ...
364
00:30:18,424 --> 00:30:20,181
... دلیل اینکه کشیدیمون این بالا
- هنک ...
365
00:30:20,345 --> 00:30:22,352
من حرفهات رو شنیدم
ولی اون اینها رو نمیگه
366
00:30:22,841 --> 00:30:26,005
اون میگه میخواسته از پوئرتو والارتا
هواپیما بگیره و بره ...
367
00:30:26,169 --> 00:30:28,885
... اما تو نتونستی دوریش رو تحمل کنی
368
00:30:29,785 --> 00:30:32,534
جالبه. واقعاً جالبه
369
00:30:32,697 --> 00:30:34,453
خانم فالک عزیز
370
00:30:34,617 --> 00:30:38,129
یه صورتغذا به او بدید. یه نمونه از
فهرست غذاها را، تا به خانمها نشون بده
371
00:30:38,296 --> 00:30:40,915
یه نمونه از اون فهرستهای جالبتو
372
00:30:41,081 --> 00:30:43,285
متشکرم. بیا بگیر هنک
373
00:30:43,449 --> 00:30:47,278
حالا برگرد پایین و این فهرست افسانهای رو
به اون خانمها نشون بده
374
00:30:47,448 --> 00:30:51,026
چشمانداز تپه رو براشون تعریف کن ...
از امکانات مجلل هتل بگو ...
375
00:30:51,192 --> 00:30:52,535
... هر چی خودت دوست داری
376
00:30:52,697 --> 00:30:54,354
بیارشون بالا هنک
377
00:30:57,529 --> 00:31:00,147
یه مرد جوونِ شرافتمند
378
00:31:00,312 --> 00:31:03,923
پس تو جوجه کوچولو را بلند کردی
و مرغهای پیر شاکی شدن؟
379
00:31:04,088 --> 00:31:06,609
موضوع جدیه، خیلی هم جدیه
دختره گرفتار ِ احساسات زودرسه
380
00:31:06,809 --> 00:31:09,361
- چه غلطها
- در ضمن اون تو این سفر
381
00:31:09,528 --> 00:31:12,343
تحت محافظت نظامی یه زنک مردنما
یه معلم آواز انکرالاصوات هم هست
382
00:31:13,304 --> 00:31:16,751
دارم فکر میکنم که چقدر طول میکشه
تا عرق هیأتعلمی کالج زنان باپتیست دربیاد
383
00:31:16,920 --> 00:31:20,946
... از اتوبوسی که زیر آفتاب مانده
اونهم موقعی که حرارت در سایه، چهل درجهست
384
00:31:21,175 --> 00:31:23,347
- حالا مثل لشگر شکستخورده دارن پیاده میشن
- جدی؟
385
00:31:23,512 --> 00:31:26,578
گمانم این دور از مسابقه را من بردم
هنک بیچاره
386
00:31:26,744 --> 00:31:29,264
هنک بیچاره رو بهتره یکی نجات بده
387
00:31:36,024 --> 00:31:38,610
اونو ببین. مثل فیل مادهی مست
به بالای تپه یورش آورده
388
00:31:38,775 --> 00:31:40,947
ماکسین، محض رضای خدا
در این مورد کمکم کن
389
00:31:41,112 --> 00:31:44,308
اون نه فقط برای اخراجم تلاش میکنه،
بلکه سعی میکنه ...
390
00:31:44,471 --> 00:31:46,544
... اتهامی جنایی را،
تجاوز جزایی رو به من بچسبونه
391
00:31:46,712 --> 00:31:48,883
تجاوز جزایی؟
هیچوقت نفهمیدم یعنی چی؟
392
00:31:49,048 --> 00:31:53,391
تجاوز به صغیر. یعنی اغفالِ مرد بوسیلهی
دختر زیر بیست سال. خنده نداره ماکسین
393
00:31:54,231 --> 00:31:56,850
عزیزم چرا همیشه بچهسالها رو میخوای؟
394
00:31:57,016 --> 00:31:59,471
من هیچکدوم رو نمیخوام،
هیچکدوم. اصلاً سن مهم نیست
395
00:31:59,639 --> 00:32:02,006
پس چرا اونها رو بلند میکنی شانون؟
هان شانون؟
396
00:32:02,167 --> 00:32:05,811
- خب آدمها به تماسهای انسانی نیاز دارن
- شانون!
397
00:32:05,975 --> 00:32:07,154
شانون! تو یه حقهبازی
398
00:32:07,319 --> 00:32:09,937
بفرمایید بالا دوشیزه فلوز
ترتیب همه چیز داده شده
399
00:32:10,903 --> 00:32:12,365
هرگز اینکار را نکنید دوشیزه فلوز
400
00:32:12,535 --> 00:32:15,602
آنهم صلاة ظهر تابستان، در یک دهکدهی
استوایی. هرگز بالای تپهای اینطور نروید
401
00:32:15,767 --> 00:32:19,029
... که انگار دستهی سواره نظام را
برای حمله به دژی فرماندهی میکنید
402
00:32:19,191 --> 00:32:22,224
من نه احتیاجی به نصیحت دارم نه راهنمایی
من فقط سر دلکو را میخوام
403
00:32:22,807 --> 00:32:26,484
ایشون یکی از همون خانمهای دلفریبیاند که
داشتم حرفشونو میزدم. خانم فالک، دوشیزه فلوز
404
00:32:26,647 --> 00:32:29,069
- سلام
- این مرد با شما معاملهای داره؟
405
00:32:29,238 --> 00:32:32,108
- چه معاملهای؟
- این مرد از شما حق و حساب میگیره؟
406
00:32:32,375 --> 00:32:34,796
ببین عزیزم،
من به هیچکس پورسانت نمیدم
407
00:32:35,094 --> 00:32:37,363
- به بیشتر مسافرا هم جواب رد میدم
- شما اینجا تلفن دارید؟
408
00:32:37,815 --> 00:32:40,085
- البته
- میخوام یه تلفن به تگزاس بزنم
409
00:32:40,375 --> 00:32:43,790
- به حساب طرف مقابل البته
- اونجا داخل دفتره
410
00:32:46,551 --> 00:32:48,558
تو کی این تلفن لعنتی رو
آوردی اینجا؟
411
00:32:48,727 --> 00:32:51,695
فرد پیر، مخابرات رو وادار
به کشیدن یه خط به این بالا کرد
412
00:32:51,863 --> 00:32:54,678
خیلی خب. برو اون تو
ببین داره با کی حرف میزنه
413
00:32:54,839 --> 00:32:58,549
نذار با آژانس بلیک تماس بگیره
کاری کنه که من اخراج بشم
414
00:32:58,711 --> 00:33:01,166
رسیدیم پیبی
یه کم دیگه
415
00:33:01,334 --> 00:33:04,401
دوشیزه پیبلز. خوشحالم کردید
416
00:33:04,791 --> 00:33:06,701
میدونستم حستون بالاخره
متقاعدتون میکنه
417
00:33:06,871 --> 00:33:09,489
میسمالویا شما رو افسون میکنه
این منظره رو ببینید
418
00:33:09,654 --> 00:33:12,174
ما مجبور شدیم بیایم اینجا
419
00:33:12,342 --> 00:33:14,513
- دوشیزه پیبلز مریضه و نیازمندِ یه ...
- یه حمام
420
00:33:14,678 --> 00:33:17,548
حمام
هنک، برو وسایل رو از ماشین بیار
421
00:33:17,718 --> 00:33:19,857
به خودتون برسید خانمها
این مهمونخونه متعلق به خودتونه
422
00:33:20,022 --> 00:33:22,672
اینجا همهچیز برای رفاه شماست
دوشیزه پیبلز
423
00:33:22,838 --> 00:33:24,813
- پیبی
- ما نمیتونیم کاری براش بکنیم جودیت
424
00:33:24,982 --> 00:33:28,298
چیزی نشده، یه کم حالش به هم خورده
خانم فالک ازش مراقبت میکنه
425
00:33:28,470 --> 00:33:29,844
این از خدمات همینجاست
426
00:33:30,006 --> 00:33:34,130
شما و شارلوت، دوشیزه گودال،
میتونید برید تو این اتاق
427
00:33:34,294 --> 00:33:36,334
من یه اتاق تکی میخوام
428
00:33:36,502 --> 00:33:39,633
برای من فرقی نمیکنه.
میتونه برای خودش یه اتاق داشته باشه
429
00:33:39,798 --> 00:33:43,627
چون من دیگه مسئولیت کارهای اون رو
بر عهده نمیگیرم. اون آزاده
430
00:33:43,798 --> 00:33:46,383
تا وقتی به شهر برگردیم
431
00:33:47,190 --> 00:33:48,466
هنک
432
00:33:48,629 --> 00:33:50,898
چمدون دوشیزه فلوز رو به من بده
433
00:33:51,062 --> 00:33:53,036
متشکرم
434
00:33:53,782 --> 00:33:55,243
از این طرف دوشیزه فلوز
435
00:33:55,414 --> 00:33:57,552
تماستون رو گرفتید؟
436
00:33:57,717 --> 00:33:59,441
خطها مشغول بود
گفتن بهم زنگ میزنن
437
00:33:59,606 --> 00:34:02,224
دوشیزه فلوز، لطفاً
لطفاً یه دقیقه بهم وقت بدید
438
00:34:02,390 --> 00:34:03,917
خب چیه؟
439
00:34:04,086 --> 00:34:05,940
خب، همانطور که برای ...
440
00:34:06,101 --> 00:34:08,337
... هر انسانی
در این یا آن نقطه از زندگی پیش میاد ...
441
00:34:08,501 --> 00:34:10,225
... زندگی من بر سرم خراب شده است
442
00:34:10,389 --> 00:34:12,396
این چطور خسارت ما رو جبران میکنه؟
443
00:34:12,565 --> 00:34:15,729
دوشیزه فلوز، من هماکنون به شما اعتراف کردم
که در انتهای خط هستم
444
00:34:15,893 --> 00:34:18,707
خواهش میکنم دوشیزه فلوز، این
احساس رو به من ندید که همهی انسانها ...
445
00:34:18,869 --> 00:34:21,772
... جبران خسارت شخصی را
مقدم بر واقعیت عریان و دردناک ...
446
00:34:21,942 --> 00:34:25,171
... مردی میدانند که به انتهای خط رسیده
مردی که ناگزیر به تلاش برای ادامه دادن است
447
00:34:25,334 --> 00:34:28,083
حالا تو گوش کن
ما دخترها، کار و بردگی کردیم ...
448
00:34:28,245 --> 00:34:31,923
... تمام سال را در کالج زنان باپتیست بخاطر
این تور مکزیک. ولی حالا تور تقلبی درآمده
449
00:34:32,085 --> 00:34:33,263
عالیه
450
00:34:33,429 --> 00:34:35,600
چندین روز تو اون اتوبوس ِخفقانآور
زندانی شدیم ...
451
00:34:35,765 --> 00:34:37,390
... تمام مسیر، تو یه راه پر دستانداز
452
00:34:37,557 --> 00:34:40,077
پیرمون دراومد
تا تو بتونی پولت رو بگیری
453
00:34:40,246 --> 00:34:42,155
همهی این دخترها
اسهال خونی گرفتن
454
00:34:42,324 --> 00:34:45,259
نمیتونید منو مسئول اون بدونید
من کپیهای اطلاعاتِ سفر رو داده بودم:
455
00:34:45,429 --> 00:34:48,145
چی بخورید، چی نخورید
چی بنوشید، چی ننوشید
456
00:34:48,309 --> 00:34:50,676
چیزی که خوردیم مریضمون نکرد
جایی که خوردیم، بهمون اسهال داد
457
00:34:50,837 --> 00:34:53,041
این اسهال خونی نیست
میکربی هم نیست، حتی ...
458
00:34:53,205 --> 00:34:54,634
این همان انتقام "مونتهزوما"ست
459
00:34:54,869 --> 00:34:57,040
به همین دلیل این اطراف بهش میگن:
آزتک دو قدمی
460
00:34:57,205 --> 00:35:02,158
راستی؟! خب من خیال دارم انتقامم
رو از شما بگیرم دکتر شانون
461
00:35:03,221 --> 00:35:06,516
عزیزم فکر نکنم حتی فِرد پیر هم میتونست
این رو آروم کنه
462
00:35:06,676 --> 00:35:08,302
برو دراز بکش
463
00:35:40,531 --> 00:35:43,532
- خیلی خب شانون
- میخوای چکار کنی؟
464
00:35:43,988 --> 00:35:46,257
تا حالا ریشات رو
یه خانم آرایشگر تراشیده بود؟
465
00:35:46,420 --> 00:35:48,591
خودم میتونم ریشام رو بزنم
466
00:35:49,619 --> 00:35:52,205
با اون لرزشها (حملهی عصبی)؟
چند وقته که گرفتارشونی شانون؟
467
00:35:52,371 --> 00:35:56,431
از وقتی مسافرت شروع شد
تمام راه، مثل یه بختک
468
00:35:56,595 --> 00:36:00,687
با زنِ جادوی عیندور (که روح سموئیل
پیغمبر را برآورد) منو تا خود قبر میکشونه
469
00:36:00,852 --> 00:36:03,121
همون وقته که ترس کور منو فرا بگیره
470
00:36:03,284 --> 00:36:05,007
همون وقتی که روح، اظهار بشه --کنایه از
برآمدن روح سموئیل بر شائول
471
00:36:05,172 --> 00:36:07,856
تموم مشکلت همینه عزیزم؟
فقط وحشتزدگی؟
472
00:36:08,020 --> 00:36:12,110
ماکسین طوری نگو "فقط وحشتزدگی"
انگار که بخوای بگی "فقط جذام"
473
00:36:12,307 --> 00:36:14,031
وحشتزدگی، جدیه
474
00:36:14,195 --> 00:36:17,130
مادام لافارجه (که شوهرش را در 1840
با آرسنیک کشت) میخواست به کی زنگ بزنه؟
475
00:36:17,300 --> 00:36:19,307
- به یه قاضی تو کورپوس کریستی
- میشناسمش
476
00:36:19,476 --> 00:36:21,418
- کجا داری میری؟
- میرم اون تلفن رو قطع کنم
477
00:36:21,587 --> 00:36:23,376
عمراً
478
00:36:23,539 --> 00:36:26,573
اون تلفن تا اینجا برام 1200 پزو
خرج برداشته
479
00:36:26,740 --> 00:36:29,423
تو هم فقط بگیر بخواب
وقتی کارم باهات تموم شد ...
480
00:36:29,587 --> 00:36:31,627
... میرم و تماس رو کنسل میکنم
481
00:36:37,587 --> 00:36:39,562
میبینم که صلیب طلات رو هم
انداختی گردنت
482
00:36:39,731 --> 00:36:41,487
دوباره به فکر برگشتن به کلیسا افتادی؟
483
00:36:41,652 --> 00:36:45,743
دیشب، اعتراف کردم و برای اسقف سابقم
تسلیمنامهی مفصلی نوشتم
484
00:36:45,906 --> 00:36:47,794
تا کی میخوای خودت رو دست بندازی شانون؟
485
00:36:47,955 --> 00:36:50,890
تو هیچ تصمیمی برای برگشتن به
هیچ کلیسایی نداری ...
486
00:36:51,091 --> 00:36:54,408
... اصلاً هم برات مهم نبود که بخوای
این چند تکه لباس (روحانی) را از دست بدی
487
00:36:55,123 --> 00:36:58,734
میدونی، کسی نمیره کلیسا تا به
خطابههای ملحدانه گوش کنه
488
00:36:58,898 --> 00:37:02,247
به جهنم. من که کل زندگیم هیچ خطابهی
ملحدانهای تو کلیسا نداشتم
489
00:37:02,419 --> 00:37:04,875
باشه عزیزم، باشه
490
00:37:05,747 --> 00:37:07,787
کفشهات چه سایزی هستن؟
491
00:37:08,627 --> 00:37:10,449
دلیل این سؤالت رو نمیدونم
492
00:37:10,610 --> 00:37:12,715
کفشهات سوراخ شده
493
00:37:12,883 --> 00:37:15,272
اگه درست یادم باشه
تو فقط با یه جفت کفش سفر میکنی
494
00:37:15,443 --> 00:37:18,257
جزو ماترکِ فردِ پیر
یه جفت کفش نو هم هست
495
00:37:18,514 --> 00:37:20,173
گمانم پای تو، اندازهی
پای اوست
496
00:37:20,339 --> 00:37:23,502
من فردِ پیر رو خیلی دوست داشتم ماکسین
ولی نمیخوام پامو تو کفش اون بکنم
497
00:37:23,923 --> 00:37:26,257
تو میتونستی پیشتر از این هم
پات کنی عزیز!
498
00:37:26,546 --> 00:37:28,434
قبلتر هم میتونستی
499
00:37:39,538 --> 00:37:41,032
دریا کدوم طرفه؟
500
00:37:41,203 --> 00:37:44,879
درست پایین تپهست
ولی از اینجا بخاطر درختها دیده نمیشه
501
00:37:45,042 --> 00:37:47,409
میتونم حضور و بوش رو حس کنم
502
00:37:47,570 --> 00:37:49,741
آنجا مهدِ زندگیست
503
00:38:22,609 --> 00:38:25,227
این دو تا جزو گروه تو هستن؟
504
00:38:26,034 --> 00:38:27,976
به نظر، دو تا دیوونه میاند
505
00:38:28,977 --> 00:38:31,563
زندگی درونِ دریا آغاز شد
506
00:38:32,113 --> 00:38:34,797
سلام، چطورید؟
507
00:38:35,569 --> 00:38:36,943
سلام
508
00:38:38,450 --> 00:38:40,970
تا حالا تجربهی بالا بردن پیرمردی ...
509
00:38:41,138 --> 00:38:43,919
... که نمیتونه راه بره را
به روی تپهای در جنگل ِ باران داشتهاید؟
510
00:38:44,465 --> 00:38:47,182
نخیر. حتی پایین بردنش رو هم تجربه نکردهام
511
00:38:47,602 --> 00:38:49,128
چکار میتونم براتون بکنم؟
512
00:38:49,297 --> 00:38:52,144
خب، حالا که موفق شدیم
از تلاشم پشیمون نیستم
513
00:38:52,306 --> 00:38:54,345
عجب چشمانداز خیرهکنندهایست
برای یه نقاش!
514
00:38:54,513 --> 00:38:58,190
تو شهر بهم گفتن که
اینجا برای نقاشها ایدهآل است
515
00:38:58,353 --> 00:39:00,425
و ... وای ... مبالغه هم نکردن
516
00:39:01,489 --> 00:39:03,464
کاری میتونم براتون بکنم؟
517
00:39:03,633 --> 00:39:06,601
بله، میخوام مدیر هتل
را ببینم
518
00:39:06,768 --> 00:39:08,491
خودم هستم. بفرمایید
519
00:39:08,657 --> 00:39:12,486
مدیر شما هستید، چه خوب!
من هانا جلکس هستم
520
00:39:12,657 --> 00:39:15,078
خانم ...؟
- فالک، ماکسین فالک
521
00:39:15,249 --> 00:39:16,678
اینجا دنبال اتاق میگردید؟
522
00:39:16,849 --> 00:39:19,369
بله، درسته، ولی
بدون رزرو اومدیم
523
00:39:19,537 --> 00:39:22,734
خب عزیز، ما تو آگوست تعطیل هستیم
جز برای چند مهمان ویژه
524
00:39:22,897 --> 00:39:25,449
محض رضای خدا
اینها هم مهمانهای ویژهاند
525
00:39:25,616 --> 00:39:28,071
عزیز، این پیرمرد باید الان توی
بیمارستان باشه
526
00:39:28,241 --> 00:39:31,307
اوه، نه، نه. فقط قوزک پاش
امروز صبح یه کم پیچ خورده
527
00:39:31,473 --> 00:39:36,656
یواش بابا بزرگ. دو پله
یکی! دو تا! حالا موفق شدی
528
00:39:36,817 --> 00:39:40,745
هانا به خانم بگو
که ضعف من موقتیه
529
00:39:40,912 --> 00:39:43,629
به زودی میتونم ورجه وورجه کنم
530
00:39:43,793 --> 00:39:47,241
و چیزی نمیگذره که این اطراف مثل
بز کوهی پیر جست و خیز میکنم
531
00:39:47,408 --> 00:39:49,863
بله، بله پدربزرگ. توضیح دادم
532
00:39:50,032 --> 00:39:55,182
به خانم بگو که میدونم بعضی هتلها
سگ و گربه و میمون نمیپذیرن
533
00:39:55,345 --> 00:39:59,915
و بعضی حتی رغبت پذیرفتن
نوزادان بالای نود سال رو هم ندارن
534
00:40:00,080 --> 00:40:01,454
ولی به ایشان اطمینان بده ...
535
00:40:01,616 --> 00:40:05,228
که اگه کهنسالی ِشرمآورم را
عفو کنند
536
00:40:05,392 --> 00:40:08,294
... و این ناتوانی موقتیام را
537
00:40:08,464 --> 00:40:12,872
منم آخرین جلد امضا شدهی
اولین مجموعهی شعرم را بهشون هدیه میدم
538
00:40:13,040 --> 00:40:15,757
که در ... کی منتشر شد هانا؟
539
00:40:15,920 --> 00:40:19,531
روزی که پرزیدنت ویلیام مککينلی
به قتل رسید، نانو
540
00:40:19,695 --> 00:40:22,543
پدر بزرگ من شاعره
جوناتان کافین
541
00:40:22,704 --> 00:40:24,614
او جوانی 97 ساله است
542
00:40:24,784 --> 00:40:26,638
و جوانی 98 ساله خواهد شد
543
00:40:26,800 --> 00:40:30,149
... در پنجم اکتبر
- آدمهای پیر جالباند
544
00:40:30,319 --> 00:40:32,043
هی، تلفن!
اون تماس رو کنسل کردی؟
545
00:40:32,207 --> 00:40:34,062
کی وقت کردم؟
546
00:40:34,224 --> 00:40:36,133
من زیاد حرف زدم؟
547
00:40:36,303 --> 00:40:38,125
دوباره زیاد حرف زدم؟
548
00:40:38,640 --> 00:40:40,395
متأسفانه فکر کنم که آره
549
00:40:40,559 --> 00:40:42,218
تصور نمیکنم که ما رو بپذیره
550
00:40:42,383 --> 00:40:45,350
از چشماش میتونم "نه" رو بفهمم
551
00:40:45,520 --> 00:40:48,454
میپذیره
نگران نباشید
552
00:40:50,031 --> 00:40:52,006
قاضی ترومان فلوز
روی خطه
553
00:40:52,175 --> 00:40:54,444
باید برادر بزرگهاش باشه
نمیخوره شوهر داشته باشه
554
00:40:54,607 --> 00:40:56,811
گفتم که هتل رو ترک کرده
تماس رو کنسل کردم
555
00:40:56,975 --> 00:40:59,462
ماکسین، تو خیلی با محبتی
556
00:41:00,558 --> 00:41:03,112
میتونیم اسممون رو
در دفتر وارد کنیم؟
557
00:41:03,727 --> 00:41:05,386
میتونید بعداً این
کار رو بکنید
558
00:41:05,552 --> 00:41:07,788
ولی الان باید 6 دلار
ازتون بگیرم
559
00:41:07,951 --> 00:41:09,576
اگه میخواین سهمتون رو
برا شام وارد دیگ کنم
560
00:41:09,839 --> 00:41:11,214
شش؟ دلار؟
561
00:41:12,334 --> 00:41:14,668
آره، نفری سه دلار
خارج از فصل، مثل حالا ...
562
00:41:14,831 --> 00:41:17,002
... مجبورم اینجا را
با روش آمریکایی بچرخونم
563
00:41:17,168 --> 00:41:20,069
اوه، متوجهم، بله
564
00:41:20,239 --> 00:41:23,174
... خب راستش ما هم بر
مبنایی استثنایی عمل میکنیم
565
00:41:23,694 --> 00:41:25,101
منظورت چهجور عمل و مبنایییه؟
566
00:41:25,839 --> 00:41:28,140
این کارت ماست
567
00:41:28,398 --> 00:41:29,959
تصور میکنم دربارهمون شنیده باشید
568
00:41:30,127 --> 00:41:31,653
دربارهمون نقدهای مثبت زیادی نوشته شده
569
00:41:32,046 --> 00:41:35,046
پدربزرگ من کهنسالترین شاعر زنده
و فعال دنیاست
570
00:41:35,214 --> 00:41:37,353
و شعرخوانی هم میکنه
571
00:41:37,519 --> 00:41:40,966
من ... با آبرنگ ... نقاشی میکنم
و "طراح فوری" هستم
572
00:41:41,134 --> 00:41:43,949
ما با هم سفر میکنیم
و هزینهی سفر رو در مسیرمون ...
573
00:41:44,110 --> 00:41:45,736
... با شعرخوانی پدربزرگ
574
00:41:45,902 --> 00:41:49,864
... و فروش تابلوهای آبرنگ من و طراحی فوریِ
چهرهها با زغال و پاستل تأمین میکنیم
575
00:41:51,086 --> 00:41:54,534
معمولاً وقت نهار و شام
بین میزها چرخ میخورم
576
00:41:54,703 --> 00:41:56,842
لباس کار هنرمندانهای میپوشم ...
577
00:41:57,006 --> 00:41:59,275
... که به طرز خوشایندی آغشته به رنگه
578
00:41:59,438 --> 00:42:02,919
خودم رو به مردم تحمیل نمیکنم
فقط کارهامو نشون میدم
579
00:42:03,086 --> 00:42:06,185
و با خوشرویی بهشون لبخند میزنم
و اگه برای کار دعوتم کنن ...
580
00:42:06,350 --> 00:42:08,838
... میشینم یه جا و
چهرهشون رو طراحی میکنم
581
00:42:09,006 --> 00:42:10,533
بابابزرگ چی؟
582
00:42:10,990 --> 00:42:14,186
من اونو بعنوان کهنسالترین شاعر
زندهی فعال جهان معرفی میکنم
583
00:42:14,511 --> 00:42:17,412
اگه دعوت بشه، براشون
یکی از شعرهاش رو میخونه
584
00:42:17,934 --> 00:42:20,901
البته، تموم اشعارش
مدتها پیش سروده شده ...
585
00:42:21,070 --> 00:42:23,208
... ولی میدونید
که ایشون شعر تازهای رو آغاز کردن؟
586
00:42:23,598 --> 00:42:27,177
برای اولینبار بعدِ 20 سال
شعر دیگری رو آغاز کرده
587
00:42:27,342 --> 00:42:28,651
هنوز تمومش نکردن؟
588
00:42:28,814 --> 00:42:33,865
ایشون هنوز سرچشمهی الهام دارن
ولی قدرت تمرکزشون کمی ضعیف شده
589
00:42:35,117 --> 00:42:37,639
همین الان هم
متمرکز نیستن
590
00:42:37,806 --> 00:42:39,845
بابابزرگ در حال چرت زدنه
591
00:42:40,653 --> 00:42:41,995
بابابزرگ؟
592
00:42:42,254 --> 00:42:43,847
بابابزرگ؟
593
00:42:44,174 --> 00:42:45,734
بیا ببرمت به رختخواب
594
00:42:45,901 --> 00:42:48,389
- صبر کن ببینم
- خواهش میکنم
595
00:42:48,558 --> 00:42:51,307
ما به همهی هتلهای
پوئرتو والارتا سر زدیم
596
00:42:51,469 --> 00:42:53,324
هیچکدوم ما رو نپذیرفتن
597
00:42:53,485 --> 00:42:56,584
گمانم ناچار باید به ترحم
شما متوسل شوم
598
00:42:57,325 --> 00:43:00,260
باشه. پیداست که امشب، موندنی
هستید، ولی فقط یه شب
599
00:43:00,429 --> 00:43:02,633
- متشکرم
- چمدونتون کجاست؟
600
00:43:02,861 --> 00:43:03,974
چمدون ندارید؟
601
00:43:04,141 --> 00:43:08,548
چرا، اونها رو با ویلچر پدربزرگ
پشت نخلها، پایین کورهراه مخفی کردم
602
00:43:08,717 --> 00:43:09,927
پپی
603
00:43:13,934 --> 00:43:16,104
دنبال یه ایگوانا کردند
604
00:43:18,957 --> 00:43:20,712
باهاش چکار میکنن؟
605
00:43:20,877 --> 00:43:23,975
با طناب میبندنش، پروارش میکنند
بعدش هم میخورنش
606
00:43:34,637 --> 00:43:36,164
پپی
607
00:43:42,093 --> 00:43:44,645
خب عزیزم
میتونید برید تو اتاق 9
608
00:43:44,812 --> 00:43:47,201
بذار برن تو اون سوئیت
609
00:43:47,372 --> 00:43:49,413
شانون، اون سوئیت لوکسهی ِ هتله
610
00:43:49,580 --> 00:43:52,897
میدونم، ماکسین، بخشندگی
شالودهی طبیعت توست
611
00:43:53,068 --> 00:43:55,011
زود باش بابابزرگ
باید بریم
612
00:43:55,180 --> 00:43:56,390
یا علی
613
00:43:56,556 --> 00:43:58,891
کسی ازم شعرخوانی خواسته؟
614
00:43:59,052 --> 00:44:02,217
نه، نانو
فقط داریم میریم تو اتاق خودمون
615
00:44:04,205 --> 00:44:06,693
خیلی نگرانم که
پدربزرگم سکتهی مغزی خفیف زده باشه ...
616
00:44:06,860 --> 00:44:08,715
... توی او گردنههای مرتفع
617
00:44:08,876 --> 00:44:12,521
نه ، برای آدمهای پیر پیش میاد
این سکتهی مغزی نیست، فقط یه اختلاله
618
00:44:12,684 --> 00:44:16,426
نشونههاش چنان به سرعت رفع میشه
که کهنسالها حتی متوجه بروزش نمیشن
619
00:44:23,627 --> 00:44:26,792
یه کم استراحت کن نانو
620
00:44:32,652 --> 00:44:35,948
با چه آرامش شگفتی، شاخهی زیتون
621
00:44:36,108 --> 00:44:39,620
بر سپیدهی بامدادی مینگرد
622
00:44:40,011 --> 00:44:43,427
بیاشک و خواهشی
623
00:44:43,724 --> 00:44:47,138
بییأس فاحشی
624
00:44:51,852 --> 00:44:54,754
من نانو رو میذارم اینجا
خودم هم میرم تو اون اتاق
625
00:44:54,924 --> 00:44:57,957
اون اتاق سقفش چکه میکنه
ولی متوجهش نمیشین ...
626
00:44:58,123 --> 00:45:01,669
... مگه اینکه بارون بباره. اونوقت چارهای
ندارین جز اینکه شناکنان ازش خارج شید
627
00:45:01,835 --> 00:45:04,934
- اوه، نه، آقای ...
- شانون، کشیش تی.لاورنس
628
00:45:05,099 --> 00:45:08,394
آقای شانون
اگه بارون اومد، یه گوشهی خشک پیدا میکنم
629
00:45:08,555 --> 00:45:09,962
چند وقته؟
630
00:45:10,123 --> 00:45:12,033
چند باره که دور دنیا میگردید؟
631
00:45:12,203 --> 00:45:14,440
تقریباً هر چند بار که دنیا
دور خورشید گشته
632
00:45:14,603 --> 00:45:17,767
و احساس میکنم که انگار
همهی این راه رو پیاده رفتم
633
00:45:18,028 --> 00:45:19,849
ممنونم آقای شانون
634
00:45:52,651 --> 00:45:54,243
اپراتور
635
00:45:54,955 --> 00:45:57,508
اپراتور aquí parlar
لطفاً انگلیسی صحبت کنین
636
00:45:57,675 --> 00:46:01,220
- Sí, señora. میتونم کمکی بکنم؟
- من دوشیزه فلوز هستم از میسمالویا
637
00:46:01,386 --> 00:46:03,753
- Sí, señora.
- تماس من به تگزاس چی شد؟
638
00:46:03,914 --> 00:46:05,889
- کجای تگزاس؟
- کورپوسکریستی
639
00:46:06,058 --> 00:46:08,164
فکر میکردم که هتل رو ترک کردین
ترک کردم؟
640
00:46:08,330 --> 00:46:11,112
چطور ترک کنم؟
اون وایرهای ماشین رو کنده
641
00:46:12,266 --> 00:46:15,495
اپراتور، یهبار دیگه
این تماس رو وصل کنید
642
00:46:15,658 --> 00:46:19,782
منم اگه لازم باشه، کل ِ
بعد از ظهر این گوشی رو نگه میدارم
643
00:46:19,978 --> 00:46:21,385
بسیار خب سینیورا
644
00:46:27,627 --> 00:46:29,600
شیاد
645
00:46:30,219 --> 00:46:32,836
- چی؟
- شیاد
646
00:46:34,314 --> 00:46:37,129
- دیگه مشکلتون چیه؟
- لاری، چرا به من نگفتی؟
647
00:46:37,290 --> 00:46:38,567
چی رو بگم؟ چی شده؟
648
00:46:38,730 --> 00:46:41,959
- تو دیگه رسوا شدی شانون
- با اون گذشتهی شرمآورت
649
00:46:42,122 --> 00:46:44,391
اون دروغهایی که دربارهی
کشیش بودنات میگفتی
650
00:46:44,554 --> 00:46:46,529
من کشیش هستم. هر کی گفته نیستم ...
651
00:46:46,698 --> 00:46:49,000
عزیزم، اون صلیب طلایی رو نشونشون بده
اثبات میکنه
652
00:46:49,162 --> 00:46:53,155
فکر کردی میتونی زرنگی کنی شانون؟
رفیقهت رو بذاری تا تماس منو کنسل کنه؟
653
00:46:53,322 --> 00:46:56,517
ببین دوشیزه فلوز عزیز، اگه
رفیقه همون معنیای رو میده که من فکر میکنم
654
00:46:56,681 --> 00:46:59,048
بپا دهنت سرویس نشه
655
00:46:59,210 --> 00:47:02,308
برادر من با آژانس بلیک
در ارتباطه
656
00:47:02,473 --> 00:47:05,256
اونها بهش اطمینان دادن
که عکسالعمل جدیای در برابرت نشون بدن
657
00:47:05,418 --> 00:47:07,425
منظورت از این حرفها چیه؟
658
00:47:07,594 --> 00:47:10,310
- من یه قرارداد دارم که ثابت میکنه ...
- قراردادت بیارزشه
659
00:47:10,537 --> 00:47:12,294
برادر من، قاضیه
660
00:47:12,458 --> 00:47:15,873
و اون به کارفرمای تو میفهمونه
که نباید کسی رو استخدام کنه ...
661
00:47:16,042 --> 00:47:18,910
... که کارش راهبهراه، فریب دادن
دخترهای جوونه
662
00:47:19,082 --> 00:47:22,081
فریب!
راهنماییاش کردین که همچین ادعایی کنه؟
663
00:47:22,249 --> 00:47:24,224
لاری، چطور فکر کردی که من ...
664
00:47:24,394 --> 00:47:28,453
من گفتم راهبهراه. منظورم
از درهی خوش ِ ویرجینیا ...
665
00:47:28,617 --> 00:47:31,519
... تا اون هتل وحشتناکی بود
که هممون رو دیشب توش گول زدی
666
00:47:31,689 --> 00:47:33,064
ولی دیگه تموم شد
667
00:47:33,353 --> 00:47:36,352
عالیجناب شانون، کشیش مخلوع
668
00:47:36,618 --> 00:47:38,788
دروغه. دروغ محض
669
00:47:38,986 --> 00:47:42,401
من هیچوقت خلع لباس نشدم
فقط ... از کلیسایم برکنار شدم
670
00:47:42,793 --> 00:47:44,450
جار زدن همچین داستانی
واقعاً توهینآمیزه
671
00:47:44,616 --> 00:47:48,261
میتونم اقدام قانونی کنم، اینکارم میکنم
این خانمها شاهدن
672
00:47:48,425 --> 00:47:50,759
تکرار کردن یه همچین داستانی ...
673
00:47:52,041 --> 00:47:54,942
بهت نشون میدم. به همتون نشون میدم
674
00:47:55,113 --> 00:47:57,503
نمیتونید بگید که خلع لباس شدم
675
00:47:57,769 --> 00:48:00,583
نشونتون میدم. نشونتون میدم
676
00:48:02,920 --> 00:48:07,143
خب، اگه نمیخواید اونو بخورید
برم براتون غذا درست کنم
677
00:48:14,409 --> 00:48:16,034
این شلمشوربا چیه؟
678
00:48:16,201 --> 00:48:17,477
سوپ
679
00:48:17,641 --> 00:48:19,364
این سوخته!
680
00:48:25,865 --> 00:48:27,358
چنگ ...
681
00:48:27,655 --> 00:48:28,833
قبلاً بهت تذکر داده بودم ...
682
00:48:29,001 --> 00:48:31,815
اجازهی مصرف مواد رو نداری
حتی اگه تو تعطیلات باشی
683
00:48:31,976 --> 00:48:34,180
یادته قبلاً چه گندی تو غذا زده بودی؟
684
00:48:35,048 --> 00:48:36,903
با این سگماهی
میخوای چکار کنی؟
685
00:48:37,063 --> 00:48:39,617
من هیچی. چون تو تعطیلاتم
686
00:48:39,784 --> 00:48:44,061
پدرو میتونه اونو با فلفل زیاد سرخ کنه
تا عمل بیاد
687
00:48:50,920 --> 00:48:54,236
- چرا آبپزش نکنیم خانم فالک؟
- مهمانها اجازه ندارن بیان آشپزخونه
688
00:48:54,408 --> 00:48:55,814
نمیتونم کمک کنم؟
689
00:48:56,296 --> 00:48:57,474
لطفاً اجازه بدید
690
00:48:57,640 --> 00:49:00,487
من تو بندر ماهیگیری نانتاکت
به دنیا اومدم و بزرگ شدم
691
00:49:00,648 --> 00:49:03,429
و همهجور ماهیای رو پختم
692
00:49:03,591 --> 00:49:05,893
به جز وال. البته اونها پستاندارن
693
00:49:06,600 --> 00:49:08,422
میدونم چرا میخوای کمک کنی عزیز
694
00:49:08,583 --> 00:49:11,965
میخوای خودتو مفید نشون بدی
تا بذارم با پدربزرگت اینجا مجانی بمونید
695
00:49:12,135 --> 00:49:14,077
من، کاری به این تابلویی نمیکنم
696
00:49:14,247 --> 00:49:16,287
نه با زنی با تجربهی شما
697
00:49:16,456 --> 00:49:18,757
نه، قصدم از کمک در آشپزخانه ...
698
00:49:18,919 --> 00:49:20,959
میشه چاقو رو بدید لطفاً؟
699
00:49:21,223 --> 00:49:22,849
ساطور
700
00:49:23,399 --> 00:49:25,887
اینه که پی بردم ...
701
00:49:26,055 --> 00:49:29,351
به دشمنی با آقای شانون ...
702
00:49:29,511 --> 00:49:32,359
بین خانمهای این گروه
بویژه خصومت آشکار ...
703
00:49:34,151 --> 00:49:37,827
دوشیزه فلوز.
و فکر کردم که یه غذای آرامشبخش ...
704
00:49:37,991 --> 00:49:39,485
شاید بتونه یهکم آرومشون کنه
705
00:49:40,679 --> 00:49:43,493
دوشیزه جلکس عزیز، تو یه اغواگری
706
00:49:43,654 --> 00:49:46,557
یه اغواگر جالب و خونسرد
707
00:49:47,495 --> 00:49:48,869
شماها کاملاً برشکستهاید، درسته؟
708
00:49:49,351 --> 00:49:51,522
بله، همینطوره، کاملاً
709
00:49:51,815 --> 00:49:53,954
طوری میگی، انگار افتخارم میکنی
710
00:49:54,118 --> 00:49:56,257
من نه افتخار میکنم
نه خجالت میکشم
711
00:49:56,423 --> 00:49:58,725
این صرفاً اتفاقی است
که افتاده
712
00:50:02,759 --> 00:50:04,100
میدونی یعنی چی؟
713
00:50:04,262 --> 00:50:05,887
نه، فکر نکنم
714
00:50:06,055 --> 00:50:07,964
چینیه. یعنی "این نیز بگذرد
715
00:50:08,135 --> 00:50:10,142
آشپز چینیمون میگه
716
00:50:10,502 --> 00:50:12,510
فِرد پیر میگفت ...
717
00:50:12,678 --> 00:50:16,126
... این سه کلمه، بیانگر
کل حکمت و خرد شرقیهاست
718
00:50:17,127 --> 00:50:19,199
- فرد؟
- همسرم
719
00:50:19,622 --> 00:50:20,800
همسر مرحومم
720
00:50:22,567 --> 00:50:24,901
کی از دست دادینش خانم فالک؟
721
00:50:25,063 --> 00:50:27,430
سه یا تقریباً چهار هفتهی پیش
722
00:50:27,591 --> 00:50:30,274
شاید هنوز زیاد شوکه نشدم
723
00:50:30,439 --> 00:50:33,253
فکر میکنم رفته بیرون ماهیگیری
همیشه بیرون بود تا بهنوعی ماهیگیری کنه
724
00:50:33,414 --> 00:50:36,730
اون به زحمت دهنش رو باز میکرد، مگه
وقتاییکه مست بود و میخواست آواز بخونه
725
00:50:36,902 --> 00:50:40,099
میخوابید رو اون ننو
و تمام شب رو مینوشید و آواز میخوند
726
00:50:40,262 --> 00:50:41,724
هیچکسی هم هیچوقت شکایت نمیکرد
727
00:50:41,894 --> 00:50:44,382
یا اینکه مستقیم بیرونشون میکردم
728
00:50:44,646 --> 00:50:46,468
مطمئنام اینکارو میکردین
729
00:50:47,750 --> 00:50:49,692
من فِرد پیر رو دوست داشتم
730
00:50:50,022 --> 00:50:53,339
هیچکس دیگهای اینو نمیدونست
به جز خودش
731
00:50:53,510 --> 00:50:56,161
میدونی، اون 28 سال بزرگتر از من بود
732
00:50:56,326 --> 00:50:59,141
ما مدتها بود که دیگه با هم
نخوابیده بودیم
733
00:50:59,302 --> 00:51:00,960
فِرد میگفت ...
734
00:51:01,126 --> 00:51:04,803
... فکر میکنه قوای جنسیش رو از دست داده
ولی من میدونستم که علاقهاش از بین رفته
735
00:51:07,078 --> 00:51:09,925
دیگه چه سرگرمیای داشت
خانم فالک؟
736
00:51:10,278 --> 00:51:11,456
فقط ماهیگیری
737
00:51:11,622 --> 00:51:13,761
میگرفتشون و برشون میگردون تو آب
738
00:51:13,926 --> 00:51:16,544
مگه اینکه قلاب رو میخوردن
اونوقت میاوردیمشون برای شام عید
739
00:51:16,710 --> 00:51:18,533
فِرد زندگی کرد و زندگی بخشید
740
00:51:21,221 --> 00:51:23,610
وقتی اون پسرهای نجاتغریق
را استخدام کردم
741
00:51:24,262 --> 00:51:25,276
فِرد اهمیت داد؟
742
00:51:25,446 --> 00:51:29,024
اصلاً عین خیالش بود که با آنها
به شنای شبانه میرفتم؟ نه
743
00:51:29,190 --> 00:51:31,579
اون هم به ماهیگیری شبانه میرفت
تموم شب رو ماهی میگرفت
744
00:51:32,261 --> 00:51:34,334
باید مرد جالبی بوده باشه
745
00:51:34,501 --> 00:51:35,678
دقیقاً
746
00:51:35,846 --> 00:51:39,523
هر کسی که مشکلی داشت
میومد با فِرد در میون میذاشت
747
00:51:39,686 --> 00:51:42,620
اونم همهی حرفهاشونو گوش میکرد
خیلی اینکارو خوب بلد بود ...
748
00:51:42,788 --> 00:51:45,756
... چون میدونست چی
آزارت میده، قبل ِ اینکه بهش بگی
749
00:51:45,925 --> 00:51:48,707
به همین دلیل شانون هر وقت به مشکل
برمیخورد میومد اینجا
750
00:51:49,349 --> 00:51:53,211
یادمه یه بار مثل الان، خارج از فصل
اومد اینجا
751
00:51:53,382 --> 00:51:54,756
من خواستم اغواش کنم
752
00:51:54,917 --> 00:51:59,040
ولی شانون با من همراهی نکرد
رو حساب دوستیش با فِرد
753
00:51:59,205 --> 00:52:00,798
خب، برای پختن حاضرن
754
00:52:01,157 --> 00:52:04,452
چنین بودم دوشیزه جلکس عزیز. چنین بودم
755
00:52:04,612 --> 00:52:07,874
ولی نمیتونستم بهش بگم
که فِرد اصلاً چیزی براش مهم نیست
756
00:52:08,069 --> 00:52:10,076
ظاهراً نسبت به فِرد منصف نبودم
757
00:52:12,005 --> 00:52:15,233
میدونید، فکر میکنم شما هم
شخص خیلی جالبی هستید خانم فالک
758
00:52:15,396 --> 00:52:17,055
نمیخوای که گولم بزنی عزیز
759
00:52:17,221 --> 00:52:18,530
من خودمو درک میکنم
760
00:52:18,693 --> 00:52:21,693
من هنوزم اندامهای تناسلی دارم
761
00:52:22,052 --> 00:52:23,296
اون پسرهای نجاتغریق؟
762
00:52:24,133 --> 00:52:25,442
آره
763
00:52:26,181 --> 00:52:30,436
ولی حتی منم
فرق دوست داشتن کسی ...
764
00:52:30,628 --> 00:52:33,858
با همخوابه شدن باهاشون رو میدونم
765
00:52:48,002 --> 00:52:51,515
نلی یک بانو بود
766
00:52:51,684 --> 00:52:54,618
دیشب او درگذشت
767
00:52:54,787 --> 00:52:58,583
ناقوس را به صدا درآورید
برای نل دوستداشتنی
768
00:52:58,756 --> 00:53:01,177
عروس نگونبخت من
769
00:53:01,731 --> 00:53:04,382
نیا تو این اتاق
از اون در رد نشو
770
00:53:04,547 --> 00:53:07,645
زندگیم رو دشوارتر نکن. من تب دارم
تبم رو ... دشوارتر نکن
771
00:53:07,810 --> 00:53:09,883
لاری، مواظب باش
داری روی شیشه شکستهها راه میری
772
00:53:10,050 --> 00:53:11,228
- مهم نیست
- روشون وایستادی
773
00:53:11,395 --> 00:53:13,949
داری پاهاتو میبرّی
همهجا رو خونی کردی
774
00:53:14,115 --> 00:53:16,504
- کی دید که اومدی اینجا؟
- هیچکس، بهجز یه ایگوانا
775
00:53:16,675 --> 00:53:19,228
- فرشتهی نگهبانت الان گریه میکنه
- بذار زوزه بکشه
776
00:53:19,394 --> 00:53:23,421
ازش متنفرم و هم ازون جندهی
فضول که تو رو در ویرجینیا خراب کرد
777
00:53:23,587 --> 00:53:26,303
تو هم در مکزیک داری خرابم میکنی
بلند شو ببینم بیحیا
778
00:53:26,466 --> 00:53:29,663
بشین اینجا، میخوام
چیزی رو برات توضیح بدم. گوش کن
779
00:53:30,050 --> 00:53:32,833
یه مرد میتونه حساب جاری
عاطفی سرشاری داشته باشه
780
00:53:32,995 --> 00:53:35,002
ولی برای من چیزی باقی نمونده
781
00:53:35,171 --> 00:53:38,967
و دیگه نمیتونم چک بکشم
و از عاطفهام خرج کنم
782
00:53:39,138 --> 00:53:42,008
خدای من، اینجا رو خونی کردی
783
00:53:42,178 --> 00:53:44,350
متأسفم که باید بهت بگم
خطرناکی ...
784
00:53:44,515 --> 00:53:46,521
به اندازهی زیباییت خطرناکی
785
00:53:46,691 --> 00:53:50,847
و همین جوونی و دلفریبی ِ توئه
که تو رو خیلی خطرناک میکنه
786
00:53:51,009 --> 00:53:57,021
و بهت قدرت تخریب کردن بالقوهی یه
مرد آسیبپذیر رو میده
787
00:53:57,186 --> 00:53:58,495
ما برنمیگردیم
788
00:53:58,946 --> 00:54:00,320
همینجا با هم میمونیم
789
00:54:00,482 --> 00:54:04,312
همینجا زندگی میکنیم، مثل فلچر کریستیَن
افسر شورشی کشتی بونتی) و دختر بومی
790
00:54:04,482 --> 00:54:08,760
زندگی زیر آفتاب
تو با من عروسی میکنی لاری
791
00:54:09,505 --> 00:54:10,934
خدای من، نه
792
00:54:11,107 --> 00:54:14,816
بدتر از این ممکن نیست که دختری ...
دختری در موقعیت بیثبات تو ...
793
00:54:14,978 --> 00:54:18,872
... وابستگی عاطفی پیدا کنه به مردی
در موقعیت بیثبات من
794
00:54:19,042 --> 00:54:21,912
چون ترکیب دو موقعیت بیثبات ...
795
00:54:22,081 --> 00:54:26,205
... میتونه جهانی رو به آتش بکشه
796
00:54:26,370 --> 00:54:31,869
پس این نیروی بالقوه مخرب
میتونه جهان رو منهدم کنه
797
00:54:32,034 --> 00:54:33,376
... به گونهای برگشتناپذیر
798
00:54:33,698 --> 00:54:35,291
داری پابرهنه رو شیشه راه میری
799
00:54:35,457 --> 00:54:38,011
اگه لازم باشه روی باروت وسط جهنم-ام
رد میشم
800
00:54:38,178 --> 00:54:40,894
تا تو رو از اتاقم بیرون کنم
حالا از اتاقم برو بیرون
801
00:54:41,057 --> 00:54:43,163
باور نمیکنم که دوسَم نداری
802
00:54:43,329 --> 00:54:45,086
من هیچکس رو دوست ندارم
803
00:54:45,250 --> 00:54:48,632
میدونم پذیرفتنش سخته
هیچکس باور نمیکنه که دوست داشته نمیشه ...
804
00:54:48,802 --> 00:54:51,452
... از طرف اون کسی که
گمان میکنه دوستش داره
805
00:54:51,617 --> 00:54:54,105
پابرهنه رو شیشه راه نمیرفتی
اگه که عاشقم نبودی
806
00:54:54,273 --> 00:54:59,575
من دارم پابرهنه رو شیشه راه میرم
چون تو دست از سرم برنمیداری
807
00:54:59,969 --> 00:55:03,449
بسیار خب، منم باهات رو شیشه راه میرم
بذار اینقدر ازم خون بره تا باهات بمیرم
808
00:55:03,746 --> 00:55:07,128
نه، اینکارو نکن. تو باید
از اتاق من و از زندگی من بری بیرون
809
00:55:07,298 --> 00:55:08,475
نه، بذارم زمین
810
00:55:09,601 --> 00:55:11,292
دیگه نباید به من نزدیک بشی
فهمیدی؟
811
00:55:11,456 --> 00:55:13,399
بذارم زمین. ازت متنفرم
812
00:55:13,568 --> 00:55:14,910
زندگیم رو تباه کردی
813
00:55:15,073 --> 00:55:18,302
منو کُشتی، کُشتی
814
00:55:18,465 --> 00:55:21,248
بذارم زمین
815
00:55:29,697 --> 00:55:31,190
این چیه آقای شانون؟
816
00:55:31,360 --> 00:55:33,335
جهنم و نفرین شدن
817
00:55:33,505 --> 00:55:34,781
از پاهاتون داره خون میره
818
00:55:34,944 --> 00:55:36,799
تمام کف اتاقم پر از شیشه است
819
00:55:36,960 --> 00:55:40,954
بشینید. من داروی ضدعفونی
و باند جراحی تو اتاقم دارم
820
00:55:50,785 --> 00:55:54,330
خارقالعاده است، کاملاً خارقالعاده
821
00:55:54,816 --> 00:55:58,165
ظاهراً کلمهی "خارقالعاده" تکیهکلام
محبوب شما باشه آقای شانون
822
00:55:58,335 --> 00:55:59,678
دوشیزه جلکس ...
823
00:55:59,841 --> 00:56:01,433
... ما در دو سطح زندگی میکنیم
824
00:56:01,600 --> 00:56:02,778
فقط دو تا؟
825
00:56:02,944 --> 00:56:07,833
یه سطح واقعی، و یه سطح خیالی
و خارقالعاده
826
00:56:08,000 --> 00:56:09,942
ولی کدوم یکیشون واقعاً حقیقی است؟
827
00:56:10,111 --> 00:56:11,934
من میگم هر دو آقای شانون
828
00:56:12,096 --> 00:56:15,195
اما وقتی شما در سطح خیالی
زندگی میکنید ...
829
00:56:15,360 --> 00:56:19,615
... همونطور که من اخیراً زندگی کردهام
در حالیکه مجبورید در سطح واقعی فعالیت کنید
830
00:56:19,776 --> 00:56:21,598
... همون وقته که جنزده میشید
831
00:56:21,825 --> 00:56:24,378
و منم جنزده شدم دوشیزه جلکس
832
00:56:24,544 --> 00:56:27,261
روزگاری که دیگر طلایی نیست
833
00:56:27,744 --> 00:56:30,264
معامله با خاک است و غبار
834
00:56:30,432 --> 00:56:31,675
تموم شد
835
00:56:31,839 --> 00:56:34,588
میرم شیشهخردهها رو
از اتاقتون جمع کنم
836
00:56:34,752 --> 00:56:37,687
زحمت نکشید. اگه فقط کفشهام رو
بیارید ممنون میشم ...
837
00:56:37,855 --> 00:56:40,758
پیشسینهی جامهی روحانیتم
هم روی زمینه، لطف کنید اونم بیارید
838
00:56:44,544 --> 00:56:48,188
خیال دارید امشب اینجا نوعی
مراسم مذهبی برگزار کنید آقای شانون؟
839
00:56:48,352 --> 00:56:51,287
نه، فقط میخوام ...
840
00:56:51,455 --> 00:56:52,764
... هیچی
841
00:56:52,927 --> 00:56:56,026
اگه ممکنه اون وایرها و سر دلکو
رو هم بیارید
842
00:56:58,719 --> 00:57:00,028
این؟
843
00:57:00,991 --> 00:57:02,300
خودشه
844
00:57:05,312 --> 00:57:09,239
اگه قصد ندارید مراسم مذهبی انجام بدید
پس برا چی این لباس ناراحت رو میپوشید؟
845
00:57:09,407 --> 00:57:13,717
برای اینکه به خلع لباس
و دروغگویی دربارهی اون متهم شدهام
846
00:57:13,887 --> 00:57:19,583
میخوام به این خانمها نشون بدم
که من هنوز یک کشیش ... با لباس رسمیام
847
00:57:19,743 --> 00:57:21,750
میترسم مؤثر نباشه آقای شانون
848
00:57:21,919 --> 00:57:24,853
جادگمهای یقه اونقدر پوسیده
که میترسم دگمه رو نگه نداره
849
00:57:25,024 --> 00:57:26,746
هانا
850
00:57:26,910 --> 00:57:28,820
خدای من، افتاد
851
00:57:32,095 --> 00:57:33,688
هی، بابابزرگ
852
00:57:34,655 --> 00:57:36,956
خوبه، همینجا
853
00:57:43,711 --> 00:57:45,652
ایکاش نبض منم مثل این بود
854
00:57:45,822 --> 00:57:48,245
سرگیجه داری پدربزرگ؟
855
00:57:48,543 --> 00:57:50,484
نه
856
00:57:50,879 --> 00:57:53,944
داشتم رو شعر جدیدم کار میکردم ...
857
00:57:54,910 --> 00:57:56,852
عصای من کجاست؟
858
00:58:01,630 --> 00:58:03,573
اینجاست، بابابزرگ
859
00:58:03,966 --> 00:58:09,148
داشتم (وزن شعر را) با عصام ضرب میگرفتم
که عصام سر خورد
860
00:58:09,566 --> 00:58:10,995
بهتره استراحت کنی
861
00:58:11,166 --> 00:58:12,572
آره
862
00:58:12,734 --> 00:58:14,556
استراحت
863
00:58:14,909 --> 00:58:17,496
حالش بهتره
میتونیم بیرون حرف بزنیم
864
00:58:18,430 --> 00:58:20,318
چرا اینجوری نفس میکشید؟
865
00:58:21,342 --> 00:58:22,836
بعضیها مینوشند ...
866
00:58:24,478 --> 00:58:26,748
بعضیها دارو میخورن
867
00:58:28,031 --> 00:58:31,063
من فقط چند نفس عمیق میکشم
868
00:58:31,229 --> 00:58:32,538
خب ...
869
00:58:32,702 --> 00:58:34,939
مسئله رو بزرگش نکنید
870
00:58:36,862 --> 00:58:40,026
اون تا این اواخر حیرتانگیز بود ...
871
00:58:40,190 --> 00:58:45,689
... تا پیش از این سوانح مغزی
872
00:58:46,333 --> 00:58:47,511
وقتی دیدم حافظهش ضعیف شده ...
873
00:58:47,677 --> 00:58:52,534
سعی کردم متقاعدش کنم تا برگرده
به نانتاکت. ولی اون گفت: نه، مکزیک
874
00:58:52,701 --> 00:58:55,636
خب، اینم مکزیک
875
00:58:55,805 --> 00:58:58,872
بیوقفه اصرار داشت تا
سفرمون رو به مقصد دریا ادامه بدیم
876
00:58:59,037 --> 00:59:02,071
بسوی "مهد زندگی"، به قول خودش
877
00:59:02,750 --> 00:59:05,434
حالا ما اینجاییم آقای شانون
878
00:59:05,597 --> 00:59:09,110
مثل یه جفت مترسک
روی این تپهی بادگیر ...
879
00:59:09,277 --> 00:59:11,219
... درست بالای مهد زندگی
880
00:59:11,390 --> 00:59:14,870
و سقوط میکند بر زمین ...
881
00:59:15,037 --> 00:59:16,662
هانا؟ هانا؟
882
00:59:16,829 --> 00:59:20,626
- بله، پدربزرگ؟
-کاملاً مطمئنم که همینجا تمومش میکنم
883
00:59:20,797 --> 00:59:23,066
منم همین احساس رو برای خودم دارم
بابابزرگ
884
00:59:23,229 --> 00:59:25,912
هرگز تو تموم زندگیم در مورد هیچچیز
مطمئنتر از این نبودهام
885
00:59:26,077 --> 00:59:28,827
منم هرگز تو زندگی خودم مطمئنتر
از این نبودهام
886
00:59:28,989 --> 00:59:32,851
البته که شما شعرتون رو تموم میکنید
چون تقریباً دیگه تموم شده
887
00:59:33,020 --> 00:59:36,566
من همین بیرونم
اگه که بخوای (شعرت را) برات بنویسم
888
00:59:39,869 --> 00:59:42,389
احتمالاً الان یه کم بخوابه
889
00:59:44,924 --> 00:59:49,115
دوشیزه جلکس، ممکنه ...
ممکنه یکی از سیگارهاتون رو به من بدید؟
890
00:59:50,204 --> 00:59:52,114
هرگز از اینها نکشید
891
00:59:52,285 --> 00:59:55,580
اینها با توتون تهسیگارهایی که از
جوی آب جمع میشن ساخته میشه
892
00:59:55,741 --> 00:59:57,529
از مال من بکشید
893
00:59:57,692 --> 01:00:02,482
سیگار انگلیسی وارداتی ِ دربسته
این، تنها تجمل ِ زندگی ِ منه
894
01:00:02,653 --> 01:00:06,133
بله، ممنون، البته
چون مال من رو هم که دور انداختید
895
01:00:06,301 --> 01:00:07,479
خب ...
896
01:00:07,644 --> 01:00:11,157
میخوام نکتهای رو دربارهی شما بگم
دوشیزه جلکس
897
01:00:11,324 --> 01:00:16,146
شما یه خانم واقعی هستید
یه خانم به تماممعنا و استثنایی
898
01:00:16,732 --> 01:00:19,601
چه کاری ازم سرزده
که شایستهی این تعریف شدهام؟
899
01:00:19,772 --> 01:00:22,871
خب، شما سیگارای مکزیکی رو بیرون آوردید
و دیدید که فقط دو تا از اونها باقیه
900
01:00:23,036 --> 01:00:25,752
از عهدهی خرید یه بسته دیگه
حتی از اون نوع ارزونش هم برنمیاید ...
901
01:00:25,916 --> 01:00:28,567
... پس اونها را برای بعد کنار گذاشتید
درسته؟
902
01:00:28,860 --> 01:00:31,543
دقیق و بیرحمانه، آقای شانون
903
01:00:31,709 --> 01:00:35,985
اما وقتیکه من یه سیگار ازتون خواستم
بی تأمل و نارضایتی، بهم تعارف کردید
904
01:00:36,860 --> 01:00:39,894
فکر کنم دارید از کاه، کوه میسازید
905
01:00:40,156 --> 01:00:41,716
نه، نه
906
01:00:41,883 --> 01:00:46,390
برعکس. دارم از کوه، کاه میسازم
907
01:00:48,923 --> 01:00:53,396
چند وقته که تو کلیسا
مشغول نیستید، آقای شانون؟
908
01:00:54,427 --> 01:00:57,592
این چه ربطی به قیمت
برنج در چین داره؟
909
01:00:57,755 --> 01:00:59,413
- هیچی
- و چه ربطی به ...
910
01:00:59,579 --> 01:01:02,000
... قیمت قهوه در برزیل؟
911
01:01:02,748 --> 01:01:05,366
سؤالم را با پوزش پس میگیرم
912
01:01:05,532 --> 01:01:08,727
خب، الان
خوشحال میشم که جوابتون رو بدم
913
01:01:08,891 --> 01:01:12,208
من همهی مدت رو توی کلیسا
غیر فعال بودهام، به جز یکسال
914
01:01:12,379 --> 01:01:16,057
از اون وقتی که به عنوان کشیش
در کلیسا منصوب شدم
915
01:01:16,220 --> 01:01:18,587
فرصت مطالعاتی و فراغت خوبی داشتید
916
01:01:18,748 --> 01:01:22,490
بله، برای یک سال، مسئولیت یه منطقهی
کلیسایی با من بود. بعد از اون ...
917
01:01:22,971 --> 01:01:24,793
... خلع لباس نشدم
918
01:01:24,955 --> 01:01:27,410
بلکه ... از کلیسایم برکنار شدم
919
01:01:32,508 --> 01:01:35,093
شما دارین ...؟ دارین منو میکشید؟
920
01:01:36,028 --> 01:01:37,816
سعی میکنم
921
01:01:39,003 --> 01:01:41,010
چرا برکنارتون کردند؟
922
01:01:41,819 --> 01:01:45,910
بخاطر زنا و بدعت
923
01:01:46,683 --> 01:01:51,385
این خطاها تو چه شرایطی بود؟
منظورم خطای اوّله؟
924
01:01:51,547 --> 01:01:53,140
زنا؟
925
01:01:53,979 --> 01:01:58,900
یه خانم معلم بسیار جوان دینی
خواست منو خصوصی تو اتاق کارم ملاقات کنه
926
01:01:59,066 --> 01:02:00,442
خب، اون ...
927
01:02:00,603 --> 01:02:03,602
اون دیوانهوار خودشو به من عرضه کرد
928
01:02:03,963 --> 01:02:06,297
عرضهی عشق؟
929
01:02:06,618 --> 01:02:09,585
مسخرهام نکنید، دوشیزه جلکس
930
01:02:10,746 --> 01:02:12,340
نکردم
931
01:02:14,619 --> 01:02:17,237
اونروزها چنان زاهدنمای ملعونی بودم
که نمیتونید تصور کنید
932
01:02:17,402 --> 01:02:20,751
من به او دختر گفتم
بیا با هم زانو بزنیم و دعا کنیم
933
01:02:20,922 --> 01:02:22,264
و کردیم. زانو زدیم
934
01:02:22,426 --> 01:02:24,467
و یهو نمیدونم چی شد که ...
935
01:02:24,762 --> 01:02:28,559
... زانو زدن به دراز کشیدن تبدیل شد
936
01:02:30,107 --> 01:02:33,968
روز بعد، خودش رو با تیغ اصلاح پدرش
زخمی کرد
937
01:02:34,522 --> 01:02:36,889
- کشنده؟
- نه
938
01:02:37,050 --> 01:02:39,025
سطحی بود با اندکی خونریزی
939
01:02:39,354 --> 01:02:42,135
اما همین، رسوایی بهپا کرد
940
01:02:42,297 --> 01:02:44,851
بله، میتونم تصور کنم
که باعث چه اظهارنظرهایی شده بود
941
01:02:45,018 --> 01:02:46,262
بله، شده بود. باعث وراجی شده بود
942
01:02:46,681 --> 01:02:51,952
یکشنبهی بعد که بالای منبر، اون چهرههای
متهمکنندهی عبوس و از خودراضی رو دیدم
943
01:02:52,122 --> 01:02:55,439
یه لحظه هوس کردم که شوکهشون کنم
944
01:02:55,610 --> 01:02:57,203
و لرزاندمشان
945
01:02:57,497 --> 01:02:59,766
از کلیسا انداختمشون بیرون
946
01:03:00,698 --> 01:03:02,869
نتیجهاش چه شد؟
947
01:03:03,034 --> 01:03:06,863
منو به یه تیمارستان خصوصی کوچک و
پاکیزه فرستادند تا نجات داده بشم ...
948
01:03:07,034 --> 01:03:09,717
... از فروپاشی کامل روانی، ترجیح
میدادن که اینطور تلقیاش کنند
949
01:03:09,881 --> 01:03:11,954
و بعد ... وقتی از اونجا اومدم بیرون
950
01:03:12,122 --> 01:03:13,747
به مسیر کنونی وارد شدم
951
01:03:13,913 --> 01:03:17,558
سیاحت جهان خداوند
به سرپرستی خدمتگزار خداوند
952
01:03:17,722 --> 01:03:19,958
این شعارمون بود
953
01:03:20,441 --> 01:03:22,165
ولی در واقع ...
954
01:03:22,553 --> 01:03:24,626
شانون در حال گردآوری شواهد بود
955
01:03:24,793 --> 01:03:28,568
- شواهد ِ چی؟
- بیعاطفگی انسان به خدا
956
01:03:30,489 --> 01:03:33,970
- منظورتون چیه؟
- درد و رنجی که ما براش ایجاد میکنیم
957
01:03:34,489 --> 01:03:37,304
ما اتمسفرش رو مسموم کردهایم
958
01:03:37,465 --> 01:03:39,702
حیاتوحشاش رو سلاخی کردهایم
959
01:03:39,866 --> 01:03:42,070
رودخونههاش رو آلوده کردهایم
960
01:03:42,553 --> 01:03:46,864
حتی اشرف مخلوقاتش، انسان رو ...
961
01:03:47,033 --> 01:03:50,032
شستشوی مغزی دادهایم و
مصنوع ِ خودمون کردهایم نه خداوند
962
01:03:50,201 --> 01:03:53,267
شخمزده، توده شده، کنسرو شده
963
01:03:58,681 --> 01:04:00,567
زیاد تکون میخورم؟
964
01:04:01,945 --> 01:04:03,505
نه، البته که نه
965
01:04:07,705 --> 01:04:09,527
آقای شانون؟
966
01:04:09,816 --> 01:04:11,475
چکار میکنید اگه ...؟
967
01:04:11,641 --> 01:04:13,845
اگه چی؟
968
01:04:14,009 --> 01:04:15,951
اگه دوشیزه فلوز کوتاه نیاد
969
01:04:16,121 --> 01:04:18,706
و من رو اخراج کنه؟
970
01:04:19,160 --> 01:04:21,102
آره، بعدش چکار میکنید؟
971
01:04:22,873 --> 01:04:26,321
یا برمیگردم به کلیسا، یا ...
972
01:04:26,713 --> 01:04:28,087
... یه شنای طولانی میکنم
973
01:04:28,248 --> 01:04:31,031
- درست اون پشته
- چی؟
974
01:04:32,217 --> 01:04:33,493
چین
975
01:04:44,408 --> 01:04:47,539
- زنگ نهار بود؟
- غذا نیمساعت دیگه حاضره
976
01:04:47,704 --> 01:04:49,973
حالتون چطوره دوشیزه پیبلز عزیز؟
بهترید؟
977
01:04:50,136 --> 01:04:52,558
- آره، ممنونم
- با یه کم نوشیدنی چطورید؟
978
01:04:52,728 --> 01:04:56,045
- کاریتون نمیکنه
- خب ...
979
01:04:56,729 --> 01:04:59,478
مثل مامانهایی هستین که مچگیری میکنن
خودتون چطور دوشیزه فلوز؟
980
01:04:59,640 --> 01:05:02,902
ممنونم، ما همینجا میشینیم
تا نهار حاضر بشه
981
01:05:03,096 --> 01:05:04,919
دوشیزه فلوز عزیز
982
01:05:05,080 --> 01:05:06,541
میدونم یه مقدار شاکی هستی
983
01:05:06,776 --> 01:05:09,875
ولی چرا یه جا راحت نمیشینی
یه عرق نارگیل مجانی بخوری؟
984
01:05:10,040 --> 01:05:13,618
نگهشون دار برای دوستت آقای شانون
من نمینوشم
985
01:05:13,784 --> 01:05:15,693
نظرت در مورد کوفت چیه؟
986
01:05:15,864 --> 01:05:17,652
معمولاً اینو به مهمونهام نمیدم
987
01:05:17,816 --> 01:05:19,954
ولی مثل اینکه به درد تو خیلی میخوره
988
01:05:26,136 --> 01:05:27,663
میشه ببینم؟
989
01:05:28,023 --> 01:05:30,642
من یه طراح سریعام آقای شانون
990
01:05:30,808 --> 01:05:32,749
زیاد مستعد نیستم
991
01:05:33,655 --> 01:05:35,249
چشمهای من اینقدر وحشیه؟
992
01:05:35,416 --> 01:05:36,757
بله همینطوریه، آقای شانون
993
01:05:36,919 --> 01:05:38,479
چون تب دارم
994
01:05:38,647 --> 01:05:41,365
- چی دارید بده بستون میکنید؟
- منظورت چیه؟
995
01:05:41,527 --> 01:05:43,535
نکنه من اینجا اسکولم؟
996
01:05:43,704 --> 01:05:45,809
نه، اصلاً
997
01:05:46,040 --> 01:05:48,374
چی قایم کردی؟
بده ببینم
998
01:05:49,528 --> 01:05:52,081
برای چی اونو کشیدی؟
اون از تو بیپولتره
999
01:05:52,695 --> 01:05:54,605
شاید شما بخواید نگهش دارید
خانم فالک
1000
01:05:54,775 --> 01:05:57,743
خیلی ممنون شدم عزیز
ولی همین یکیش کافیه
1001
01:05:57,911 --> 01:06:00,780
- کی نوشیدنی میخواد؟
- من نمیخوام، متشکرم
1002
01:06:00,951 --> 01:06:03,318
راستش تو که اینجا غذا و اتاق
مجانی گرفتی
1003
01:06:03,479 --> 01:06:05,584
- یه کم ویسکی هم فرقی نمیکنه
- بس کن ماکسین
1004
01:06:06,007 --> 01:06:08,462
تو هم برو به جهنم، چرا نمیری؟
1005
01:06:15,447 --> 01:06:17,270
آقای شانون، خانم فالک
1006
01:06:17,431 --> 01:06:21,391
این بچگانه است
خواهش میکنم بس کنید! خیلی بده
1007
01:06:22,646 --> 01:06:24,502
مایهی آبروریزی
1008
01:06:27,606 --> 01:06:30,705
- خانم فالک، شما باید بفهمید که ...
- من فهمیدم که تو یه مفتخوری
1009
01:06:30,870 --> 01:06:32,693
اون پیرمرد مردنی رو میندازی جلو ...
1010
01:06:32,855 --> 01:06:35,953
... تا بتونی جا و اتاق بگیری بدون اینکه
حتی پول یه روز جلوتر رو داشته باشی
1011
01:06:36,311 --> 01:06:38,384
اونو این طرف و اونطرف میکشی
مثل گداهای چینی ...
1012
01:06:38,550 --> 01:06:41,846
... که برای جلب ترحم ِ توریستها
بچهی مریضی رو یدک میکشند
1013
01:06:42,007 --> 01:06:43,664
من باید برم شهر
1014
01:06:43,830 --> 01:06:45,935
و سهپایهی نقاشیم رو
وسط مرکز خرید برپا کنم
1015
01:06:46,102 --> 01:06:48,754
و تابلوهای آبرنگام رو حراج کنم
و چهرهی توریستها رو طراحی کنم
1016
01:06:48,918 --> 01:06:51,023
من موجود ضعیفی نیستم خانم فالک
1017
01:06:51,190 --> 01:06:53,132
درموندگی ِ الانم، از ضعفم نیست
1018
01:06:53,301 --> 01:06:55,636
- منم موجود ضعیفی نیستم عزیز
- نه، به هیچ وجه
1019
01:06:55,799 --> 01:06:58,165
- تواناییهای شما اعجاببرانگیزه
- اینو درست فهمیدی ...
1020
01:07:02,389 --> 01:07:04,778
چطور میخوای بری به شهر
وقتی پول کرایهی ماشین نداری؟
1021
01:07:05,238 --> 01:07:07,277
پیاده میرم خانم فالک
1022
01:07:07,446 --> 01:07:10,445
من متولد و بزرگشدهی نانتاکتام
جزیرهنشینان رهروان خوبی هستند
1023
01:07:10,614 --> 01:07:11,858
باید برم وسایلمون رو جمع کنم
1024
01:07:12,022 --> 01:07:14,291
پدربزرگم رو هم بذارم تو وبلچرش
1025
01:07:14,455 --> 01:07:17,487
... و برگردونم پایین تپه، روی جاده
و از اونجا یکسره ببرمش شهر
1026
01:07:17,653 --> 01:07:20,108
اونم ترجیح میده جایی نباشه
که به زور تحملش میکنند
1027
01:07:20,438 --> 01:07:23,405
و منم، برای اون، و هم برای خودم
این رو ترجیح میدم خانم فالک
1028
01:07:23,573 --> 01:07:24,751
خیلی خب، آروم باش
1029
01:07:24,918 --> 01:07:27,252
- من کاملاً آرومم، خانم فالک
- خب، من نیستم
1030
01:07:27,414 --> 01:07:29,835
مشکل من شانونه
1031
01:07:30,006 --> 01:07:32,526
- امواج احساسات رو بین شما دو تا حس کردم
- خانم فالک
1032
01:07:32,694 --> 01:07:35,312
من یه پیردختر نیوانگلندیام
که به 40 سالگی نزدیک میشه
1033
01:07:35,478 --> 01:07:37,300
خب، کی اینطوری نیست؟
1034
01:07:37,461 --> 01:07:39,501
من گیرندهی خوب امواج احساساتم
1035
01:07:39,670 --> 01:07:43,761
و بین شما دو تا این امواج برقراره
یه حس دو طرفه، اینو به محض ورودت فهمیدم
1036
01:07:43,925 --> 01:07:46,707
و فقط همین، باور کن، هیچ چیز دیگهای
باعث سؤتفاهم بین ما نشده
1037
01:07:46,869 --> 01:07:48,299
ازم نپرس چرا
یه نگاه بهش بنداز
1038
01:07:48,469 --> 01:07:50,443
برشکسته، وحشتزده، و در حال اخراج
1039
01:07:50,997 --> 01:07:54,062
اینها فقط شرایطیه که براش بوجود اومده
خانم فالک ...
1040
01:07:54,229 --> 01:07:56,946
... خودش یه چیز دیگهست
- به هر حال
1041
01:07:57,109 --> 01:07:58,450
فراموش کن چی گفتم عزیزم
1042
01:07:58,613 --> 01:08:01,331
از دست تو ناراحت نبودم
از دست شانون ناراحت بودم
1043
01:08:01,494 --> 01:08:05,006
با این همه، میوهی رسیده و شاخه
1044
01:08:05,173 --> 01:08:08,785
هنوز بر سپیدهی بامداد مینگرند
- برای بابابزرگ یه مخلوط درست میکنم
1045
01:08:08,949 --> 01:08:11,218
- پیرمردها خیلی خوششون میاد
- بیاشک و خواهشی
1046
01:08:11,381 --> 01:08:13,007
خیلی لطف دارید
1047
01:08:13,174 --> 01:08:15,378
براش یه منهَتن درست کردم
با دو تا گیلاس داخلش
1048
01:08:15,541 --> 01:08:17,199
تا نهار، سرحال میاد
1049
01:08:17,365 --> 01:08:18,675
شارلوت
1050
01:08:18,837 --> 01:08:21,258
- شارلوت
- حالا چه مرگشه؟
1051
01:08:21,557 --> 01:08:24,426
شارلوت! دخترها! شارلوت
1052
01:08:24,597 --> 01:08:26,483
چی شده دوشیزه فلوز؟
1053
01:08:26,644 --> 01:08:28,172
شارلوت رو ندیدید؟
1054
01:08:28,341 --> 01:08:30,796
ناپدید شده
شارلوت
1055
01:08:30,964 --> 01:08:32,753
- شارلوت
- شارلوت
1056
01:08:42,933 --> 01:08:44,875
- شارلوت
- آروم باشید دوشیزه فلوز
1057
01:08:45,045 --> 01:08:46,671
به ما بگید چه اتفاقی افتاده
1058
01:08:46,836 --> 01:08:51,113
اون برای نهار نیومد، اتاقش
خالی بود، تو اتاق منم نیست
1059
01:08:51,284 --> 01:08:53,674
نمیدونم چی شده
چرا جواب نمیده
1060
01:08:53,845 --> 01:08:55,667
- باید پیداش کنیم. شارلوت
- شارلوت
1061
01:08:55,828 --> 01:08:58,676
شارلوت
1062
01:09:37,652 --> 01:09:39,921
- بازم بده
- بسه دیگه
1063
01:09:40,083 --> 01:09:41,906
دیگه بس کن
1064
01:09:42,067 --> 01:09:44,271
- برو خونه سینیوریتا
- من خونه ندارم
1065
01:09:44,435 --> 01:09:45,679
گفتم برو خونه
1066
01:09:45,843 --> 01:09:48,177
دلارهاتم با خودت ببر
من خودم ثروتمندم
1067
01:09:48,339 --> 01:09:52,530
دلارهاتو نمیخوام
نمیخوام با موزیک من برقصی
1068
01:09:52,691 --> 01:09:54,284
- بازم موزیک
- نه، بسه
1069
01:09:54,452 --> 01:09:57,647
سینیوریتا، ما نمیخوایم پسرامون بفهمن
که دخترهای جوون مثل تو هم میتونن باشن
1070
01:10:00,468 --> 01:10:04,242
نمیخوام برگردم اون بالا
ولم کنید
1071
01:10:19,667 --> 01:10:21,674
دمت گرم هنک
حسابشونو برس
1072
01:10:24,083 --> 01:10:25,577
بزنشون
1073
01:10:27,026 --> 01:10:28,521
بزنشون زمین
1074
01:10:29,235 --> 01:10:31,471
همینه پسر، بزنشون
1075
01:10:32,274 --> 01:10:33,649
دوباره
1076
01:10:34,866 --> 01:10:37,452
حسابشونو برس هنک
1077
01:10:40,691 --> 01:10:42,480
زودباش، بزنشون
1078
01:10:45,971 --> 01:10:47,912
یالله هنک
1079
01:10:48,083 --> 01:10:50,221
بزنشون زمین
1080
01:10:50,386 --> 01:10:53,201
یالله هنک، حسابشونو برس
1081
01:10:57,971 --> 01:10:59,978
زودباش، هنک
1082
01:11:16,211 --> 01:11:20,072
اوه، هنک، تو منو نجات دادی
تو خیلی شجاعی
1083
01:11:20,242 --> 01:11:24,038
قهرمان من. منو با خودت ببر خونه
1084
01:11:24,210 --> 01:11:26,861
ببرم خونه
به بابام میگم تو منو نجات دادی
1085
01:11:27,026 --> 01:11:30,801
بابا، عاشق منه
برای تشکر ازت هر کاری میکنه
1086
01:11:33,361 --> 01:11:36,144
ببینم، هیچکدوم از شما خانمها
علاقهای به دیدن ...
1087
01:11:36,306 --> 01:11:37,735
... نمونه کارهام دارین؟
1088
01:11:37,905 --> 01:11:39,247
اسم این یکی هست
1089
01:11:39,441 --> 01:11:41,809
مهتاب غرق در آفتاب
1090
01:11:41,970 --> 01:11:46,705
اینم طراحی شخصیته که من
در عرض 5 دقیقه انجام دادم
1091
01:11:46,866 --> 01:11:51,176
شخص ملکه، اون موقع پرنسس الیزابت
بود، در تور افریقا، چندین سال پیش
1092
01:11:51,378 --> 01:11:53,003
البته نشد خوب از نزدیک ببینمشون
1093
01:11:53,169 --> 01:11:55,274
- مجبور بودم عینک صحرایی بزنم
- نه، ممنون
1094
01:11:55,441 --> 01:12:00,394
عشق، خاطرهی دور آهنگی
که ویولنزن مستی مینوازد آن را
1095
01:12:00,562 --> 01:12:04,010
تلوتلوخوران و مجنون
از کوچهباغهای پیچاپیچ
1096
01:12:04,178 --> 01:12:07,887
- حالا نه، نانو
- هنگام که قلبش با موسیقی شیفته شود
1097
01:12:08,049 --> 01:12:11,116
- خواهد نواخت ...
- نانو، خواهش میکنم
1098
01:12:14,801 --> 01:12:17,800
خیال میکنه ازش خواستن که
شعر بخونه
1099
01:12:17,969 --> 01:12:19,246
نگران نباش عزیزم
1100
01:12:19,409 --> 01:12:21,897
تو این جمع، تنها آدم عاقل
همین بابابزرگه
1101
01:12:22,065 --> 01:12:24,137
بیا عزیزم
1102
01:12:24,369 --> 01:12:26,192
مخلوطت رو تموم کن
1103
01:12:27,889 --> 01:12:30,256
برام مهم نیست بقیه چی میگن
1104
01:12:30,417 --> 01:12:31,911
این ماهی خیلی خوشمزهست
1105
01:12:32,241 --> 01:12:34,761
تابش بده اینطرف
میتونم یکی دیگهشونم راهی کنم
1106
01:12:36,945 --> 01:12:39,662
مسخرهبازی در نیار
اونها رو بذار تو سینی
1107
01:12:45,009 --> 01:12:46,253
چی گفت؟
1108
01:12:46,417 --> 01:12:50,312
اون گفت تو در برابر یه ماهی
قدرت خیلی زیادی داری ...
1109
01:12:50,480 --> 01:12:52,553
... البته اگه که یه ماهی مرده باشه
1110
01:12:58,321 --> 01:13:00,230
خیلی بانمکی
1111
01:13:01,008 --> 01:13:04,140
بابا همیشه میگفت که تنها تفاوت
بین یک موفقیت با شکست اینه که ...
1112
01:13:04,304 --> 01:13:07,882
... موفقیت، قدر فرصتهای بدست اومده
رو میدونه؛ ولی شکست، نمیدونه
1113
01:13:08,048 --> 01:13:10,382
نگران من نباش، من قدر
فرصتها رو میدونم
1114
01:13:10,545 --> 01:13:13,806
اوه، هنک، وقتی به بابا بگم
خیلی بهت افتخار میکنه
1115
01:13:13,968 --> 01:13:16,172
هانا؟
چقدر گیرمون اومد؟
1116
01:13:16,335 --> 01:13:18,922
پدربزرگ، خواهش میکنم فریاد نکش
1117
01:13:19,088 --> 01:13:22,023
کف دستت نقره گذاشتن
یا کاغذ هانا؟
1118
01:13:22,192 --> 01:13:25,508
نانو، فریاد کشیدن کافيه
ما داریم نهار میخوریم
1119
01:13:25,679 --> 01:13:26,924
وقت لُمبوندن، بابابزرگ
1120
01:13:27,089 --> 01:13:29,161
با چه مبلغی کنار اومدن؟
1121
01:13:29,520 --> 01:13:31,112
اون بس نمیکنه
1122
01:13:31,696 --> 01:13:33,933
بیا بابابزرگ. پنج دلار
1123
01:13:34,096 --> 01:13:35,754
میذارم تو جیبت
1124
01:13:36,016 --> 01:13:38,023
ما نمیتونیم صدقه قبول کنیم
آقای شانون
1125
01:13:38,192 --> 01:13:40,428
سخت نگیر، اونها دلار نبود، پزو بود
1126
01:13:40,687 --> 01:13:43,175
آره، اینجا ثروت کلانی بدست میاریم
1127
01:13:43,344 --> 01:13:45,711
مطمئن باش که اینجا ثروت کلانی
بدست میارید
1128
01:13:46,064 --> 01:13:49,064
اگه سالن کوکتل دارند
باید اول اونجا کار کنیم
1129
01:13:49,232 --> 01:13:51,599
آهن رو تا داغه باید کوبید
1130
01:13:51,824 --> 01:13:53,384
ها، تا داغه
1131
01:13:53,552 --> 01:13:55,145
بله؟
1132
01:13:55,312 --> 01:13:56,937
الو؟
1133
01:13:58,031 --> 01:14:00,039
بفرمایید
1134
01:14:00,623 --> 01:14:02,566
امرتون چیه؟
1135
01:14:03,440 --> 01:14:05,130
کی؟
1136
01:14:05,967 --> 01:14:07,178
شانون
1137
01:14:07,343 --> 01:14:10,726
پای گوشی میخوانت
از الپازو (شهری در تگزاس) تماس گرفتن
1138
01:14:11,919 --> 01:14:14,308
این همون لحظهایه که منتظرش بودین
دوشیزه فلوز
1139
01:14:14,479 --> 01:14:17,927
حالا قدر و اعتبار من دونسته میشه
1140
01:14:18,095 --> 01:14:21,870
میخوام بهتون نشون بدم
که یه آدم درستکار ...
1141
01:14:22,031 --> 01:14:26,341
... چطور در شرایط بسیار سخت
باز هم پیروز میشه
1142
01:14:43,183 --> 01:14:46,282
عالیجناب تی.لاورنس شانون
صحبت میکنند
1143
01:14:48,111 --> 01:14:51,340
چطورید آقای بلیک؟
خوشحالم باهاتون حرف میزنم
1144
01:14:51,503 --> 01:14:54,951
ایکاش با ما اینجا بودید
هوا اینجا عالیه ...
1145
01:14:55,118 --> 01:14:56,678
... در این فصل از سال
1146
01:14:56,847 --> 01:14:59,978
منظورتون چیه؟
شما منو خوب میشناسید آقای بلیک
1147
01:15:01,551 --> 01:15:03,885
برام مهم نیست که
اون قاضی در کورپوسکریستی چی میگه
1148
01:15:04,047 --> 01:15:08,008
شما و من هر دو میدونیم که من یه
کشیش کاملاً شرعی و قانونی هستم
1149
01:15:08,174 --> 01:15:12,365
- شانون، تو اخراجی
- گوش کن ببینم خپلهی خیکی
1150
01:15:12,527 --> 01:15:13,901
بذار یه چیزی بهت بگم
1151
01:15:14,062 --> 01:15:16,997
مسئول یه تور
مثل کاپیتان یه کشتیه
1152
01:15:17,167 --> 01:15:20,428
وقتی اتوبوس از ترمینال خارج میشه
اون تحت فرمان خودشه
1153
01:15:20,590 --> 01:15:22,630
و باید بهتون اطمینان بدم ...
1154
01:15:22,798 --> 01:15:25,002
... که شانون کارشو خوب بلده
1155
01:15:25,294 --> 01:15:27,716
من بلدم باید چکار کنم. و ...
1156
01:15:27,886 --> 01:15:30,637
... مخاطرات راه را به سلامت گذراندهام
1157
01:15:30,798 --> 01:15:34,443
یه کم تمثیلی شد
پس من همچنان سر جای خودم میمونم
1158
01:15:34,734 --> 01:15:38,508
من اینجا تو جیبم
نماد فرماندهیم رو دارم
1159
01:15:38,669 --> 01:15:40,458
همینجا، تو جیبم
1160
01:15:40,622 --> 01:15:43,884
شما نمیتونید کسی رو اخراج کنید
که سر دلکو دستشه
1161
01:15:44,046 --> 01:15:46,054
شانون میتونه تور ِ بلیک رو اخراج کنه ...
1162
01:15:46,222 --> 01:15:48,742
... اما تور ِ بلیک نمیتونه شانون
رو اخراج کنه
1163
01:15:48,910 --> 01:15:52,042
- این سفر با صلح و وحدت به پایان میرسه
- تو اخراجی شانون
1164
01:15:52,206 --> 01:15:55,206
شانون پیروز میشود
1165
01:15:57,965 --> 01:16:01,282
خب، هنک، تو به من افتخار نمیکنی؟
بعنوان یکی از خدمهی سفر ...
1166
01:16:01,453 --> 01:16:03,309
... به من افتخار نمیکنی؟
1167
01:16:03,470 --> 01:16:08,291
هنک، این چهره به تو شخصیت داده
1168
01:16:08,462 --> 01:16:10,317
هی، گمشو کنار عنتر گنده
1169
01:16:10,478 --> 01:16:12,867
گرفتمش! گرفتمش! گرفتمش
1170
01:16:13,038 --> 01:16:15,176
تا بفهمی که چقدر ازت متنفرم
1171
01:16:15,341 --> 01:16:17,446
ازت متنفرم
1172
01:16:17,614 --> 01:16:21,607
ای دشمن بدصفت
فکر میکردم تو از دوستان منی
1173
01:16:21,773 --> 01:16:24,162
تو تموم شدی جناب کشیش
همش حقته
1174
01:16:24,366 --> 01:16:26,340
آروم باش عزیزم، مهمونی تموم شد
1175
01:16:26,509 --> 01:16:28,036
بچهها بارهاتون رو جمع کنید
1176
01:16:28,206 --> 01:16:30,693
باید از این طویله بریم
1177
01:16:30,861 --> 01:16:32,836
- طویله؟
- زود باشید، من کمکتون میکنم
1178
01:16:33,005 --> 01:16:35,907
شما تو پوئرتو والارتا اتاق دارین
تا 20 دقيقهی دیگه میرسونمتون اونجا
1179
01:16:36,078 --> 01:16:39,143
از این به بعد در این تور
با شما با احترام رفتار میشه
1180
01:16:39,309 --> 01:16:41,830
با احترام؟ چیزی که من به
این خانمها دادم ...
1181
01:16:41,998 --> 01:16:45,510
... به بیشترشون، اگه نه به همه
چیزی که در تمام عمرشون تجربه نکرده بودن ...
1182
01:16:45,677 --> 01:16:49,157
... شانس آشنایی، تماس اجتماعی با
اصیلزادهای که زاده و پروردهی ...
1183
01:16:49,325 --> 01:16:52,172
... شرایطی بوده
که هر کسی نمیتونه شاهدش باشه
1184
01:16:52,333 --> 01:16:54,569
فرزند یک کشیش
و نوادهی دو اسقف
1185
01:16:54,733 --> 01:16:56,042
هر دو طرفِ خانوادم
کلیسایی بودند
1186
01:17:00,653 --> 01:17:02,857
- بابابزرگ چطوره؟
- خوابیده
1187
01:17:03,021 --> 01:17:04,875
وسط این آشوب؟
1188
01:17:05,932 --> 01:17:08,202
فکر میکنید آقای شانون
خوب میشن؟
1189
01:17:08,364 --> 01:17:10,982
خوب؟ نمیدونم عزیزم
1190
01:17:11,149 --> 01:17:15,371
اون بارها اینجوری بههم ریخته
طوری که میشه از اون، تقویم درست کرد
1191
01:17:15,532 --> 01:17:16,940
تقریباً دو بار در هر سال
1192
01:17:17,101 --> 01:17:19,042
دو بارش همینجا پیش اومد
1193
01:17:19,213 --> 01:17:22,147
فِرد میگفت اون بد اقبالیش
تحت تأثیر ماهه
1194
01:17:23,021 --> 01:17:26,054
ایکاش الانم اینجا بود
1195
01:17:27,469 --> 01:17:29,290
خدای من
1196
01:17:29,452 --> 01:17:31,907
- چی شده خانم فالک؟
- عزیزم توصیه میکنم نگاه نکنی
1197
01:17:32,077 --> 01:17:35,459
جدی میگم نبینی بهتره
شانون داره میشاشه بهشون
1198
01:17:37,900 --> 01:17:42,122
شانون، تو حیوونی
تو، تو ... تو یه حیوونِ مسلّمی
1199
01:17:43,084 --> 01:17:45,190
دیدید چکار کرد؟
1200
01:17:45,356 --> 01:17:49,131
خیلی خب خانمها، حالا آروم باشید
آروم باشید، دنبال من بیایین
1201
01:17:49,964 --> 01:17:51,786
دنبالم بیاین پایین تپه
1202
01:17:52,364 --> 01:17:54,274
چمدون من رو هم بیارید
1203
01:18:00,684 --> 01:18:02,659
شانون
1204
01:18:03,308 --> 01:18:06,505
تو انتقام خودت رو برای همیشه
از چمدون دوشیزه فلوز گرفتی
1205
01:18:06,668 --> 01:18:09,701
از سگه شنیدم که پاشو یهوری گرفته بود
1206
01:18:10,924 --> 01:18:13,095
نمیخوای سوار جاروت بشی
بری عجوزه؟
1207
01:18:13,260 --> 01:18:15,147
من با تو کاری ندارم
با اون کار دارم
1208
01:18:15,468 --> 01:18:18,501
من پیگیری میکنم که در لیست سیاهِ
تمام آژانسهای مسافرتی آمریکا قرار بگیری
1209
01:18:18,828 --> 01:18:22,951
آفریقا چطور؟ استرالیا؟
آفريقای جنوبی، تانماور؟
1210
01:18:23,116 --> 01:18:24,938
خواهش میکنم دوشیزه فلوز، تنهاش بذارید
1211
01:18:25,099 --> 01:18:28,067
به محض اینکه برگردم
شکایت میکنم تا حکم جلب برات بگیرم
1212
01:18:28,427 --> 01:18:31,689
تجاوز به صغیر، آدمدزدی
صدمهی عمدی به وسایل شخصی
1213
01:18:31,852 --> 01:18:33,194
بیحیایی در ملاء عام
1214
01:18:33,355 --> 01:18:36,738
عزیز، شما توی کالجتون چی درس میدی؟
1215
01:18:36,908 --> 01:18:40,769
- آواز، اگه برات مهمه
- خب، من جغرافی رو بیشتر دوست دارم
1216
01:18:40,940 --> 01:18:42,914
میدونی اگه آببندها وجود نداشتن ...
1217
01:18:43,083 --> 01:18:45,504
... تمام دشت تگزاس
الان با آب خلیج مکزیک غرق شده بود؟
1218
01:18:45,676 --> 01:18:46,853
ماکسین
1219
01:18:47,019 --> 01:18:48,807
بذار یهکم بیحساب شیم،
پیردختر ِ پسرنما
1220
01:18:48,971 --> 01:18:51,305
میدونی کجات میسوزه؟
بدجوری هم میسوزه؟
1221
01:18:51,467 --> 01:18:55,045
اون چیز ارتجاعی کوچیکت
بطور طبیعی برای مردها بلند میشه بجای اینکه
1222
01:18:55,211 --> 01:18:56,520
ماکسین
1223
01:18:59,788 --> 01:19:01,031
اون چی داره میگه؟
1224
01:19:01,771 --> 01:19:04,674
بهتره دیگه برید دوشیزه فلوز
مهمونی تموم شده
1225
01:19:04,843 --> 01:19:07,015
من دیگه اینجا ...
1226
01:19:07,178 --> 01:19:10,025
هیچ مسئولیتی در قبال محافظت از شما ندارم
1227
01:19:10,187 --> 01:19:13,503
مسئولیتی
که شما منو ازش رها کردین
1228
01:19:13,803 --> 01:19:15,428
پس برید دوشیزه فلوز
1229
01:19:15,595 --> 01:19:17,156
برید
1230
01:19:24,811 --> 01:19:27,975
برای چی سرم داد کشیدی؟
سرکار علیه رو داشتم خوب میشستم
1231
01:19:28,779 --> 01:19:30,437
دوشیزه فلوز، یه فردِ خیلی اخلاقیه
1232
01:19:30,603 --> 01:19:33,952
اگه حقیقت رو دربارهی خودش بفهمه
این موضوع نابودش میکنه
1233
01:19:34,411 --> 01:19:36,997
خب، اون نهایت تلاشش رو
برای نابودی تو کرد
1234
01:19:37,387 --> 01:19:38,947
ماکسین
1235
01:19:39,242 --> 01:19:43,137
بخاطر فضائل اندکم، آبروم رو کِش نرو
(بیحیثیتام نکن)
1236
01:19:46,218 --> 01:19:49,961
یا پادشاه یهود! صورتحساب
اونها صورتحساب ننه سگ رو نپرداختن
1237
01:19:51,466 --> 01:19:54,019
خیلی خب خانمها
بشینید، زودتر راه بیفتیم
1238
01:19:54,186 --> 01:19:57,666
نمیدونم، حس میکنم نباید از این
جایِ قشنگ برم
1239
01:19:57,834 --> 01:19:59,525
پیبی
1240
01:20:00,650 --> 01:20:03,235
- خیلی خب شارلوت، برو بالا
- سوار بشید دوشیزه فلوز
1241
01:20:03,402 --> 01:20:05,442
شارلوت، جلو پیش من میشینه
1242
01:20:07,370 --> 01:20:08,832
هی
1243
01:20:09,002 --> 01:20:10,496
یه دقیقه صبر کن
1244
01:20:10,666 --> 01:20:13,252
- دوباره چی شده؟
- سیصد پزو بده بیاد
1245
01:20:13,418 --> 01:20:15,622
- میشه 24 دلار
- پس چمدون من چی؟
1246
01:20:15,786 --> 01:20:18,121
دوشیزه فلوز عزیز
تقصیر من چیه؟
1247
01:20:18,282 --> 01:20:21,216
اون ما رو آورد اینجا
پولش رو هم از خودش بگیر
1248
01:20:21,386 --> 01:20:25,183
دوشیزه فلوز، از بد بودن غذا تو این
سفر، خیلی شکایت کردید
1249
01:20:25,353 --> 01:20:28,103
فکر میکنید تو یه زندان مکزیکی
غذای بهتری بهتون میدن؟
1250
01:20:29,546 --> 01:20:32,927
- دختر خوب
- یک، دو، سه
1251
01:20:34,057 --> 01:20:37,124
مراقب ککها در آمبوسموندوس باشید
1252
01:20:37,289 --> 01:20:40,159
اگه زدنتون، روش نفت سفید بمالید
1253
01:20:40,330 --> 01:20:44,224
مدیر هتل مقدار زیادی داره
تویِ همون لابی
1254
01:20:45,097 --> 01:20:47,944
خانمهاتون دارن میرن، آقای شانون
1255
01:20:50,345 --> 01:20:52,899
پیروزیِ شبح
1256
01:20:53,289 --> 01:20:55,329
به چیزی که میخواست رسیده
1257
01:20:55,785 --> 01:20:58,688
اثبات کرده که برای شانون
هیچ جایی ...
1258
01:20:58,857 --> 01:21:01,192
... در سطح واقعی زندگی وجود نداره
1259
01:21:01,641 --> 01:21:05,535
آخرین ریسمان نازکی
هم که اونو متصل و مقید میکرد ...
1260
01:21:05,706 --> 01:21:07,527
گسسته شده
1261
01:21:08,330 --> 01:21:10,184
حالا، پروردگار من ...
1262
01:21:10,410 --> 01:21:12,449
... بگذار خادم تو ...
1263
01:21:12,617 --> 01:21:14,951
... در آرامش، راهی شود
1264
01:21:15,113 --> 01:21:18,495
آقای شانون، بس کنید
دارید گردن خودتون رو میبرید
1265
01:21:18,665 --> 01:21:20,126
خواهش میکنم، بذارید من کمک کنم
1266
01:21:20,297 --> 01:21:23,111
- بذارید من بازش کنم
- باز نمیشه، باید این زنجیر رو پاره کنم
1267
01:21:23,273 --> 01:21:26,120
نه، نه، صبر کنید
1268
01:21:26,730 --> 01:21:28,584
بیا
1269
01:21:28,745 --> 01:21:30,240
بیا، تموم شد
1270
01:21:30,409 --> 01:21:31,587
ممنون
1271
01:21:31,753 --> 01:21:34,436
مال شما. نگهش دارید
1272
01:21:34,664 --> 01:21:36,323
کجا دارید میرید؟
1273
01:21:36,488 --> 01:21:39,455
شنای طولانی. به چین
1274
01:21:42,248 --> 01:21:44,670
خانم فالک. جلوشو بگیرید
1275
01:21:45,865 --> 01:21:47,588
خانم فالک
1276
01:21:48,648 --> 01:21:50,437
خانم فالک، جلوشو بگیرید
1277
01:21:50,600 --> 01:21:53,502
باید جلوشو بگیرید. لطفاً نگهش دارید
1278
01:22:21,704 --> 01:22:23,133
اگه مجبور شدید، بزنیدش
1279
01:22:23,496 --> 01:22:24,772
بگیریدش
1280
01:22:41,480 --> 01:22:42,658
عزیزم
1281
01:22:42,823 --> 01:22:44,710
تو انگاری به بابای اشباح، گیر دادی
1282
01:22:44,871 --> 01:22:46,530
بدجوری گند زده بهت
1283
01:22:46,696 --> 01:22:50,209
- بذار بیام بیرون
- همینجا بتمرگ. آروم بگیر
1284
01:22:50,375 --> 01:22:52,928
هم من و هم خودت میدونیم که
نصف این کارهات فیلمه
1285
01:22:53,096 --> 01:22:55,648
فقط مشکل اینه که
کوسهماهیها نمیفهمن که فیلمه
1286
01:22:55,815 --> 01:22:57,571
ولم کنید
1287
01:22:57,735 --> 01:23:01,859
تو هفت سال پیش هم منو حسابی ترسوندی
دوباره اینکار رو نکن
1288
01:23:02,023 --> 01:23:03,299
خانم فالک؟
1289
01:23:03,495 --> 01:23:06,462
ممکنه این چای رو دم کنید؟
1290
01:23:06,631 --> 01:23:09,566
دوشیزه جلکس عزیز، به نظرتون
الان زمان مناسبی برای مهمونی ِ چاییه؟
1291
01:23:09,736 --> 01:23:13,248
ولی این یه چای معمولی نیست، چایِ
تخم ِ خشخاشه، که اثر آرامبخشی داره
1292
01:23:13,415 --> 01:23:14,463
بذارید من برم
1293
01:23:15,367 --> 01:23:18,214
- چایی، چارهی کار نیست
- لطفاً حرفم رو باور کنید خانم فالک
1294
01:23:18,375 --> 01:23:21,125
من اینو به کسانی در شرایط
آقای شانون دادهام
1295
01:23:21,287 --> 01:23:23,775
میدونم دارم چکار میکنم
1296
01:23:24,744 --> 01:23:26,369
منو باز کنید
1297
01:23:29,126 --> 01:23:32,356
تخم خشخاش، یه مسکّن ِ ملایم
ایجاد میکنه ...
1298
01:23:32,519 --> 01:23:36,610
... که باعث میشه امشب، با چیزهایی که
اذیتتون میکنه، بتونید راحتتر کنار بیایید
1299
01:23:37,607 --> 01:23:39,711
هممون میتونیم امشب از این بخوریم
1300
01:23:39,879 --> 01:23:41,155
چون برای همهی ما ...
1301
01:23:41,319 --> 01:23:44,636
... شما، من، پدربزرگم ...
1302
01:23:44,807 --> 01:23:46,716
... گذراندن امشب، آسان نخواهد بود
1303
01:23:46,887 --> 01:23:49,473
بیاشک و خواهشی
1304
01:23:49,639 --> 01:23:52,672
- بییأس فاحشی
- منو باز کنید
1305
01:23:52,839 --> 01:23:54,661
- هنوز نه
- وحشتزدم میکنه
1306
01:23:54,822 --> 01:23:56,513
- میدونم
- آدم ممکنه از وحشت بمیره
1307
01:23:56,679 --> 01:23:59,428
اما نه اگه به اندازهی شما از اون
لذت ببره آقای شانون
1308
01:23:59,590 --> 01:24:01,151
منظورتون از این توهین چی بود؟
1309
01:24:01,319 --> 01:24:05,213
خیال کردید دوست دارم دست و پا بسته تو این
ننو باشم، مثل خوکِ به سلاخخونه کشونده شده
1310
01:24:05,381 --> 01:24:09,473
نه، ولی کی دوست نداره
تاوان گناهان خودش ...
1311
01:24:09,638 --> 01:24:12,933
... و جهان رو بپردازه
اون هم درون ننویی بوسیلهی طناب ...
1312
01:24:13,094 --> 01:24:15,964
... به جای صلیب و میخها
1313
01:24:16,135 --> 01:24:18,306
اونهم رو یه تپهی
دوستداشتنی
1314
01:24:18,503 --> 01:24:22,626
به جای تپهی گلگتا
(محل تصلیب عیسی)
1315
01:24:23,047 --> 01:24:25,632
اگه مقایسه کنیم، آیا این
لذتبخش نیست که به این راحتی ...
1316
01:24:25,798 --> 01:24:30,947
... به جای مصلوب شدن بخاطر
جبران گناهان جهان، روی این ننو باشیم؟
1317
01:24:31,109 --> 01:24:33,827
- چرا ناگهان مخالف من شدهاید؟
- بههیچ وجه مخالفتون نشدهام
1318
01:24:33,990 --> 01:24:36,673
فکر میکردم که شما از جنسیت تهی هستید
اما شما ناگهان زن شدهاید
1319
01:24:36,838 --> 01:24:37,950
میدونید اینو از کجا فهمیدم؟
1320
01:24:38,118 --> 01:24:41,434
از اونجا که شما، و نه من
از بسته بودنم لذت میبرید
1321
01:24:41,606 --> 01:24:43,745
همهی زنها، آگاهانه
یا ناخودآگاه ...
1322
01:24:43,909 --> 01:24:45,949
... دلشون میخواد که
مرد رو دربند و دستبسته ببینن
1323
01:24:46,117 --> 01:24:49,947
زنها تو تموم طول زندگیشون
تلاش میکنن تا مردی رو به بند بکشن
1324
01:24:50,118 --> 01:24:52,932
تو زندگیشون وقتی ارضا میشن
که یک یا هر چند مردی که بتونن ...
1325
01:24:53,093 --> 01:24:54,948
... در بند کرده باشن
1326
01:24:55,109 --> 01:24:58,405
دوست دارم الان بازتون کنم
ولی نمیتونم
1327
01:24:58,566 --> 01:25:00,092
پس معتقدید مردم باید بسته باشن؟
1328
01:25:00,261 --> 01:25:04,036
فقط وقتیکه بخوان یه شنای طولانی
تا چین بکنند
1329
01:25:05,477 --> 01:25:07,998
شنای طولانی تا چین
1330
01:25:08,165 --> 01:25:09,507
شانون
1331
01:25:09,670 --> 01:25:11,044
- آره
- بس کن
1332
01:25:11,206 --> 01:25:13,759
بس کن، بس کن شانون
1333
01:25:13,957 --> 01:25:16,324
به دکتر لوپز زنگ میزنم
1334
01:25:16,485 --> 01:25:19,616
تا تو محفظه ببرنت
کازا د لوکوس
1335
01:25:19,781 --> 01:25:22,115
- و اونجا میندازنت تو یه سلول انفرادی
1336
01:25:22,277 --> 01:25:24,449
سلولی که کفِـش فقط یه حصیر و
یه سطل داره
1337
01:25:24,612 --> 01:25:25,921
پاشو ، پاشو
1338
01:25:26,085 --> 01:25:27,362
پاشو
1339
01:25:27,526 --> 01:25:30,275
- بفرمایید آقای شانون، اینو بنوشید
- بازم کنید
1340
01:25:30,437 --> 01:25:33,088
میتونی هر چقدر دلت خواست
جیغ و داد کنی ...
1341
01:25:33,253 --> 01:25:35,555
... شب و روز توی
کازا د لوکوس
1342
01:25:35,718 --> 01:25:39,362
من یه شهروند با حقوق اجتماعی هستم
میخوام مشاورم رو ببینم
1343
01:25:39,525 --> 01:25:42,241
لطفاً آقای شانون
این چایِ خشخاش رو بنوشید
1344
01:25:42,405 --> 01:25:44,860
چطور میتونم، وقتی این بیوه
نشسته روی من؟
1345
01:25:45,029 --> 01:25:47,647
بدش به من. خودم درستش کردم
خودم هم میدم بخوره
1346
01:25:47,812 --> 01:25:49,951
اینو بخور عمله
1347
01:25:50,821 --> 01:25:52,795
سوختم
1348
01:25:52,965 --> 01:25:55,386
ممنون ماکسین
همین رو کم داشتم
1349
01:25:55,557 --> 01:25:57,280
که دهنم رو هم بسوزونی
1350
01:25:57,445 --> 01:26:00,478
اگه بخوای میتونی خردهی چوب هم بکنی
لای ناخنهای پام ...
1351
01:26:00,644 --> 01:26:04,638
... یا اینکه پلکهام رو دربیاری ...
- خانم فالک، بدینش من
1352
01:26:04,932 --> 01:26:06,176
باشه عزیز
1353
01:26:06,340 --> 01:26:08,096
همه چیز برای تو
1354
01:26:08,260 --> 01:26:09,853
اونم برای تو
1355
01:26:10,021 --> 01:26:12,061
میخوای یه پیشنهاد بهت بکنم
ماکسین؟
1356
01:26:12,228 --> 01:26:14,781
چرا نمیری با اون پسرها زیر
مهتاب شنا کنی؟
1357
01:26:14,948 --> 01:26:19,552
نذار حضور من، مانعات بشه
بیشتر از آنچه که حضور فِرد مانعات بود
1358
01:26:20,100 --> 01:26:22,402
حرومزاده
1359
01:26:23,108 --> 01:26:24,386
پپی
1360
01:26:24,548 --> 01:26:26,304
پدرو
1361
01:26:27,556 --> 01:26:30,372
تو حرومزادهی خوبی نیستی
1362
01:26:34,724 --> 01:26:37,145
خیلی بیرحمی کردید آقای شانون
1363
01:26:37,316 --> 01:26:39,039
یه بیرحمی بچهگانه
1364
01:26:39,204 --> 01:26:43,841
نمیتونم تحمل کنم کسی که مورد احتراممه
یه همچین رفتار بچهگانهای انجام بده
1365
01:26:44,004 --> 01:26:47,866
چه چیز قابل احترامی در من دیدهاید
دوشیزه بودای لاغر؟
1366
01:26:48,068 --> 01:26:50,523
کسی مورد احترام منه ...
1367
01:26:50,692 --> 01:26:53,277
... که در دفاع از شایستگیش
مجبور شده بجنگه و نعره بزنه
1368
01:26:53,443 --> 01:26:56,510
- چه شایستگیای؟
- بله، شایستگی
1369
01:26:56,675 --> 01:26:57,853
و ...
1370
01:26:58,020 --> 01:26:59,613
اندکی نیکی
1371
01:26:59,780 --> 01:27:02,333
احترامش برام بیشتره
از اون خوششانسهایی ...
1372
01:27:02,499 --> 01:27:05,250
... که از بدو تولد این مواهب رو داشتن ...
1373
01:27:05,412 --> 01:27:11,074
... و هرگز هم با شکنجههای تحملناپذیر
اونها را ازشون بازپس نگرفتن
1374
01:27:11,236 --> 01:27:13,537
روزگاری که دیگر طلایی نیست
1375
01:27:14,371 --> 01:27:17,186
معامله با خاک است و غبار
1376
01:27:17,347 --> 01:27:20,643
گوش کن
دائم یه چیز رو تکرار میکنه
1377
01:27:20,804 --> 01:27:23,193
بیتهای شعر جدیدشه
1378
01:27:23,427 --> 01:27:26,744
مثل یه مرد کور که از پلکانی بالا میره
که به جایی ختم نمیشه
1379
01:27:26,915 --> 01:27:28,508
نمیخوای بری کمکش کنی؟
1380
01:27:28,676 --> 01:27:32,701
وقتی کمک بخواد صدام میکنه
اینو بخورید آقای شانون
1381
01:27:35,426 --> 01:27:38,013
حق ندارم این سؤال رو بپرسم ...
1382
01:27:38,180 --> 01:27:41,595
... ولی چرا سعی کردید از
دوشیزه فلوز محافظت کنید؟
1383
01:27:41,763 --> 01:27:43,770
... برای اون، شما ارزشی ندارید
1384
01:27:44,100 --> 01:27:48,190
... و در عوض، خانم فالک رو که براش
اینقدر ارزشمند هستید بهراحتی آزردید؟
1385
01:27:48,354 --> 01:27:50,242
ماکسین آسیبناپذیره
1386
01:27:50,403 --> 01:27:51,809
جداً؟
1387
01:27:51,971 --> 01:27:53,629
یا اینکه فقط اینجوری نشون میده؟
1388
01:27:53,795 --> 01:27:57,057
تنها چیزی که ماکسین نشون میده
خودِ واقعیشه. اون، ماکسینه
1389
01:27:57,219 --> 01:28:01,179
و منم یه "حرومزادهی خوب" نیستم
بذارش به حساب مست بودنم
1390
01:28:01,347 --> 01:28:04,063
شما وقتی به نجات دوشیزه فلوز
هم رفتید، مست بودید
1391
01:28:04,482 --> 01:28:06,010
مستتر شدم
1392
01:28:08,770 --> 01:28:11,291
مشکل شما مست بودن نیست آقای شانون
1393
01:28:11,458 --> 01:28:14,393
پس مشکلم چیه دوشیزه جلکس؟
1394
01:28:14,563 --> 01:28:16,603
قدیمیترین مشکل دنیا
1395
01:28:16,771 --> 01:28:20,033
نیاز ِ ایمان آوردن به چیزی
یا به کسی
1396
01:28:20,515 --> 01:28:23,296
کم و بیش به هر کس
کم و بیش به هر چیز
1397
01:28:23,458 --> 01:28:26,622
- به نظر میاد خودتون ناامیدترین
- نه، ناامید نیستم
1398
01:28:26,786 --> 01:28:30,266
در واقع من ...
به چیزی برای ایمان آوردن دست یافتهام
1399
01:28:30,914 --> 01:28:32,256
چی؟
1400
01:28:34,722 --> 01:28:37,919
سدهای شکسته بین آدمها
1401
01:28:38,178 --> 01:28:40,512
تمایل به یاری کردنِ یکدیگر
1402
01:28:40,738 --> 01:28:42,299
در شبهایی مثل امشب
1403
01:28:42,466 --> 01:28:44,407
توقفهای یک شبه
1404
01:28:45,250 --> 01:28:49,592
یک شب گفتوگو و ارتباط ...
1405
01:28:49,762 --> 01:28:51,617
روی ایوانی ...
1406
01:28:51,778 --> 01:28:54,876
... خارج از سلولهای مستقلشون
1407
01:28:56,802 --> 01:28:59,039
منظورتون ارتباط جسمی که نیست؟
1408
01:29:00,449 --> 01:29:02,871
- نه
- چنین خیالی هم نکردم
1409
01:29:03,041 --> 01:29:08,987
آمیزشی است ناگزیر
میان موجودات طلایی
1410
01:29:09,154 --> 01:29:12,120
که سبزی اصیلشان، چتر پوشانندهی
1411
01:29:12,289 --> 01:29:15,453
عشقهای از پی رنگ و ننگ زمین
1412
01:29:15,617 --> 01:29:17,657
این همونیه که شفاعتشو به من میکنید؟
1413
01:29:17,826 --> 01:29:20,761
همون چیزی که بهش میگید ارتباط انسانی
مثل ارتباط خودتون با پدربزرگ؟
1414
01:29:21,025 --> 01:29:24,058
بله آقای شانون، بله
1415
01:29:24,226 --> 01:29:27,454
من و پدربزرگم خانهی یکدیگر هستیم
1416
01:29:27,617 --> 01:29:30,683
منظورم خانه، به معنای متداولش، نیست
چون ...
1417
01:29:30,849 --> 01:29:32,988
... برداشت من از خانه ...
1418
01:29:33,153 --> 01:29:35,936
یک مکان، یک ساختمان ...
1419
01:29:36,098 --> 01:29:38,006
... از چوب و آجر و سنگ نیست
1420
01:29:39,233 --> 01:29:41,022
من خانه را چیزی ...
1421
01:29:41,185 --> 01:29:44,284
... میان دو نفر میدانم
1422
01:29:44,450 --> 01:29:46,140
چیزی که هر کدام از آنها میتوانند ...
1423
01:29:46,305 --> 01:29:48,891
... در آن آشیان کنند، آرام بگیرند ...
1424
01:29:49,057 --> 01:29:51,064
... و زندگی کنند
منظورم از جنبهی عاطفی است
1425
01:29:51,233 --> 01:29:53,600
آیا این برای شما هیچ معنایی داره
آقای شانون؟
1426
01:29:53,761 --> 01:29:55,287
چرا، ولی ...
1427
01:29:55,457 --> 01:29:57,083
ادامه بدید، ولی چی؟
1428
01:29:58,241 --> 01:30:00,608
ولش کنید، ممکنه چیزی بگم که آزردتون کنه
1429
01:30:01,504 --> 01:30:03,479
من نازکنارنجی نیستم آقای شانون
1430
01:30:04,065 --> 01:30:07,163
بسیار خب. پرندهای که آشیانه میسازه
تا توش آروم بگیره و زندگی کنه ...
1431
01:30:07,328 --> 01:30:10,624
... اونو روی درختی که در حال سقوطه نمیسازه
- من پرنده نیستم آقای شانون
1432
01:30:10,784 --> 01:30:14,329
پرنده آشیانهشو نظر به ثبات نسبی ِ
مکان و همچنین بهمنظور ...
1433
01:30:14,497 --> 01:30:17,115
... جفتگیری و تکثیر نوع خودش میسازه
1434
01:30:17,281 --> 01:30:21,536
تکرار میکنم که من پرنده نیستم آقای شانون
من انسانم
1435
01:30:21,696 --> 01:30:25,045
و وقتی یکی از این گونهی افسانهای ...
1436
01:30:25,217 --> 01:30:27,191
... آشیانهشو تو قلب دیگری میسازه ...
1437
01:30:27,360 --> 01:30:30,044
... مسئلهی ثبات و تولید مثل ...
1438
01:30:30,208 --> 01:30:33,950
... نه اولین، که حتی
آخرین نکتهی مورد توجهشم نیست
1439
01:30:34,336 --> 01:30:36,758
چیزی که مهمه اینه ...
1440
01:30:36,960 --> 01:30:38,782
... که دیگه تنها نیستند
1441
01:31:26,399 --> 01:31:29,564
همهی سؤالها رو شما پرسیدید دوشیزه جلکس
میشه منم یه سؤال بپرسم؟
1442
01:31:29,727 --> 01:31:32,663
بپرسید. امشب هیچ محدودیتی برای
سؤال کردن نداریم
1443
01:31:32,832 --> 01:31:34,206
پاسخها هم محدودیت ندارن؟
1444
01:31:34,367 --> 01:31:37,979
میان من و شما محدودیتی به فکرم نمیرسه
1445
01:31:38,143 --> 01:31:40,630
خب، سؤالم اینه
1446
01:31:40,927 --> 01:31:43,032
آیا هرگز در طول زندگیتون
هیچنوع ...
1447
01:31:43,199 --> 01:31:44,824
... ماجرای عاشقانهای نداشتهاید؟
1448
01:31:46,687 --> 01:31:48,694
میشه سؤالتون رو تکرار کنید؟
1449
01:31:48,862 --> 01:31:53,817
آیا هرگز در طول زندگی و سفرهاتون
برخورد یا تجربهای با ...
1450
01:31:53,983 --> 01:31:57,300
... آنچه که "لاری" ِ دیوونه
بهش ماجرای عشقی میگه، نداشتهاید؟
1451
01:31:59,135 --> 01:32:01,786
بدتر از پاکدامنی هم چیزهایی وجود داره
آقای شانون
1452
01:32:02,335 --> 01:32:04,026
بله، جنون و مرگ
1453
01:32:04,191 --> 01:32:06,580
خب، اگه نمیخواید جواب بدید ...
1454
01:32:06,911 --> 01:32:09,332
نه، از جواب دادن طفره نمیرم
1455
01:32:10,431 --> 01:32:11,772
بله
1456
01:32:11,935 --> 01:32:16,921
بله، من دو تجربه
خب، دو برخورد داشتهام با ...
1457
01:32:17,471 --> 01:32:18,648
دو تا؟
1458
01:32:19,103 --> 01:32:21,110
بله، گفتم دو تا
1459
01:32:22,622 --> 01:32:24,052
وقتی 16 سالم بود
1460
01:32:24,863 --> 01:32:26,521
شانزده
1461
01:32:27,262 --> 01:32:29,172
بله، 16
1462
01:32:31,966 --> 01:32:34,170
وقتی 16 سالم بود ...
1463
01:32:34,366 --> 01:32:36,733
... هر شنبه بعد از ظهر
میرفتم به تئاتر شهرمون ...
1464
01:32:36,895 --> 01:32:39,033
... به سینما تئاتر ِ نانتاکت
1465
01:32:39,199 --> 01:32:42,777
یه کم بعد ِ این بود که والدینم
در تصادف رانندگی کشته شدن ...
1466
01:32:42,943 --> 01:32:45,179
... و منم خیلی تنها بودم
1467
01:32:45,918 --> 01:32:48,636
خب، یه روز یه مرد جوون ...
1468
01:32:48,798 --> 01:32:51,733
... کنارم نشست
و زانوش رو به زانوی من فشرد ...
1469
01:32:52,414 --> 01:32:57,269
من جام رو عوض کردم، ولی اون هم
جاش رو عوض کرد و ادامه داد
1470
01:32:57,470 --> 01:32:59,444
من پریدم و جیغ کشیدم ...
1471
01:32:59,614 --> 01:33:02,680
... اون هم بخاطر
تعرض به یه نابالغ دستگیر شد
1472
01:33:03,294 --> 01:33:05,181
آیا هنوزم تو زندان ِ "نانتاکت"ـه؟
1473
01:33:05,630 --> 01:33:07,518
نه، آوردمش بیرون
1474
01:33:07,678 --> 01:33:10,427
به پلیس گفتم که فیلم ِ "گرتا گاربو" بوده
(گاربو: بازیگر اثیری هالیوود)
1475
01:33:10,621 --> 01:33:12,084
واقعاً هم فیلم ِ "گاربو" بود
1476
01:33:12,414 --> 01:33:14,520
و من فقط بیش از حد
هیجانزده شده بودم
1477
01:33:14,686 --> 01:33:16,311
و دوّمی؟
1478
01:33:17,502 --> 01:33:21,014
دومین تجربه
مال همین تازگیهاست
1479
01:33:21,470 --> 01:33:26,009
چهار سال پیش
که من و "نانو" رفته بودیم هنگکنگ
1480
01:33:27,230 --> 01:33:28,407
یه غروب ...
1481
01:33:28,574 --> 01:33:31,836
... در "حیاط نخل" هتل کلیف
1482
01:33:31,998 --> 01:33:35,031
... یه فروشندهی میانسال و ...
1483
01:33:35,198 --> 01:33:38,013
... معمولی استرالیایی را ملاقات کردیم
1484
01:33:38,174 --> 01:33:42,745
مردی فربه، طاس و خالدار
و به طرز فجیعی، صمیمی
1485
01:33:43,422 --> 01:33:46,139
من یه طرح فوری ازش کشیدم
که بیشرمانه تملقآمیز بود ...
1486
01:33:46,301 --> 01:33:48,505
... در ازاش، اون خیلی بیشتر از معمول
بهم پول داد
1487
01:33:48,669 --> 01:33:50,841
ده دلار ِ "مالایا"یی
1488
01:33:51,229 --> 01:33:55,931
بعدش ازم خواست که با هم بریم
بیرون، قایقسواری
1489
01:33:56,510 --> 01:33:59,575
خب، اونقدر که سخاوتمند بود ...
1490
01:33:59,742 --> 01:34:01,530
... پذیرفتم
1491
01:34:01,757 --> 01:34:03,131
بله
1492
01:34:03,294 --> 01:34:04,538
قبول کردم
1493
01:34:05,532 --> 01:34:07,955
پدربزرگ رفت بالا که بخوابه
1494
01:34:08,125 --> 01:34:10,711
و منم به قایقسواری رفتم ...
1495
01:34:10,877 --> 01:34:13,725
... همراهِ اون فروشندهی
لباس زیر زنانه
1496
01:34:15,453 --> 01:34:18,322
من متوجه شدم که اون داره
هر لحظه بیشتر و بیشتر ...
1497
01:34:19,101 --> 01:34:20,475
چی؟
1498
01:34:21,213 --> 01:34:23,123
به هیجان میاد
1499
01:34:23,964 --> 01:34:26,714
بله، عاقبت به طرفم خم شد
1500
01:34:26,877 --> 01:34:29,724
ما صورتبهصورت توی قایق نشسته بودیم
1501
01:34:29,884 --> 01:34:34,740
و اون عمیق و پرشور توی چشمهام
نگاه کرد و گفت
1502
01:34:34,909 --> 01:34:38,324
" دوشیزه جلکس؟ ممکنه لطفی به من بکنید؟
1503
01:34:38,493 --> 01:34:40,882
میشه کاری برام انجام بدید؟"
1504
01:34:41,308 --> 01:34:43,218
گفتم: چه کاری؟
1505
01:34:43,420 --> 01:34:45,243
گفت
1506
01:34:45,405 --> 01:34:47,509
" اگه من روم رو برگردونم ...
1507
01:34:47,677 --> 01:34:50,043
... اگه به طرف دیگه نگاه کنم ...
1508
01:34:50,940 --> 01:34:55,675
... ممکنه یه تیکه از لباستون رو دربیارید
و بدید من دستم بگیرم
1509
01:34:55,837 --> 01:34:57,363
فقط دستم بگیرم؟"
1510
01:34:57,852 --> 01:35:00,984
شما در اون شرایط چه کردید؟
1511
01:35:01,500 --> 01:35:03,410
همون کاری که گفت
1512
01:35:03,708 --> 01:35:05,302
اونم سر قولش موند
1513
01:35:05,468 --> 01:35:08,981
فقط وقتی روشو برگردوند
که گفتم "آماده" ...
1514
01:35:09,276 --> 01:35:11,862
... و اون تیکه از لباسم رو براش پرت کردم
1515
01:35:13,500 --> 01:35:15,442
با اون چه کار کرد؟
1516
01:35:15,836 --> 01:35:18,203
نمیدونم
من به یه طرف دیگه نگاه میکردم
1517
01:35:18,939 --> 01:35:22,354
- و اون تجربه ... شما به اون میگید ...
- تجربهی عشقی؟
1518
01:35:22,523 --> 01:35:23,931
بله، من بهش میگم تجربهی عشقی
1519
01:35:24,316 --> 01:35:28,090
اون ماجرای حقیر کثیفِ غمانگیز
شما به اون میگید ...؟
1520
01:35:28,251 --> 01:35:32,245
غمانگیز که بیشک بود، برای آن مردک
ولی چرا میگید کثیف؟
1521
01:35:34,588 --> 01:35:37,785
یعنی حالتون رو به هم نزد؟
1522
01:35:37,948 --> 01:35:40,981
هیچ چیز ِ انسانی حال منو به هم نمیزنه
آقای شانون
1523
01:35:41,147 --> 01:35:44,443
مگه اینکه بیرحمانه یا خشن باشه
1524
01:35:45,595 --> 01:35:47,832
و بهتون گفتم که اون ...
1525
01:35:48,091 --> 01:35:49,782
... چقدر ملایم بود
1526
01:35:50,684 --> 01:35:53,717
چقدر پوزشخواه و شرمزده
1527
01:35:54,011 --> 01:35:56,116
و واقعاً ...
1528
01:35:56,700 --> 01:35:58,074
... خب ...
1529
01:35:58,844 --> 01:36:00,818
با ملاحظه و حساس بود
1530
01:36:03,067 --> 01:36:08,534
با اینحال، باهاتون موافقم
که این بیشتر در سطح افسانهای بود
1531
01:36:09,308 --> 01:36:10,552
چه کار دارید میکنید؟
1532
01:36:10,716 --> 01:36:12,242
دارم بازتون میکنم
1533
01:36:12,411 --> 01:36:14,299
چرا؟ چرا الان؟
1534
01:36:14,587 --> 01:36:19,737
فکر کنم اون جن (شبح) از شما خارج شده
دیگه دست و پا نمیپرونید
1535
01:36:19,899 --> 01:36:24,176
پذیرش ِ زندگی، اوّلین شرط ِ زندگی کردنه
1536
01:36:32,347 --> 01:36:36,439
اون کسی که به ماکسین گفتید قبلنها کمکش
کردین تا از فروپاشی مثل من رها بشه کی بود؟
1537
01:36:37,403 --> 01:36:38,963
آها، آن
1538
01:36:40,571 --> 01:36:42,229
خودم
1539
01:36:43,451 --> 01:36:45,239
شما؟
1540
01:36:45,659 --> 01:36:47,317
بله
1541
01:36:47,899 --> 01:36:50,801
منم شبح پلید و جنی داشتم مثل ِ شما
1542
01:36:51,035 --> 01:36:53,719
فقط یه اسم دیگه روش گذاشته بودم
1543
01:36:54,107 --> 01:36:57,206
و اون رو "شیطان آبی" صدا میزدم
1544
01:36:57,370 --> 01:37:02,324
- بین ما مبارزهی جانانهای بود
- که بدیهی است ...
1545
01:37:02,490 --> 01:37:04,017
... شما پیروز شدید
1546
01:37:04,571 --> 01:37:07,058
برام مقدور نبود ببازم
1547
01:37:07,514 --> 01:37:11,126
چطوری ...؟
چطوری این "شیطان آبی" رو شکست دادید؟
1548
01:37:11,482 --> 01:37:13,588
بهش نشون دادم که میتونم تحملش کنم
1549
01:37:13,754 --> 01:37:17,016
- و اونو واداشتم تا به تحملم احترام بذاره
- چطوری؟
1550
01:37:17,722 --> 01:37:19,958
فقط با تحمل کردن
1551
01:37:20,122 --> 01:37:23,384
تحمل، چیزیه که جن و شیطانهای آبی
بهش احترام میذارن
1552
01:37:23,546 --> 01:37:25,782
اونها احترام میذارن به همهی
ترفندهایی که ...
1553
01:37:25,946 --> 01:37:29,721
... آدمهای وحشتزده و مضطرب به کار میبرند
تا بر اضطراب و ترسشون غلبه کنند
1554
01:37:29,883 --> 01:37:32,981
مثل کشیدن چند نفس عمیق؟
1555
01:37:33,145 --> 01:37:35,284
یا عرق نارگیل
1556
01:37:35,770 --> 01:37:39,085
یا حتی پسرهای نجاتغریق
1557
01:37:39,386 --> 01:37:42,802
هر چیزی، همهی چیزهایی که کمک کنه
تا از دستشون خلاص بشیم ...
1558
01:37:42,970 --> 01:37:45,817
... و به رفتن ادامه بدیم
1559
01:37:45,977 --> 01:37:47,407
به کجا؟
1560
01:37:49,338 --> 01:37:51,923
شاید به جایی مثل اینجا
1561
01:37:53,049 --> 01:37:56,562
پس از سفرهای سخت و طولانی ...
1562
01:37:56,730 --> 01:38:00,853
... سفرهای باطنی و درونی
که شیطانزدگان و جنزدگان ناگزیرند ...
1563
01:38:01,018 --> 01:38:05,687
... به گذرگاههای روشنایی نتافتهی
طبیعت و وجودشون انجام بدن تا سرانجام ...
1564
01:38:05,849 --> 01:38:08,216
... نور ضعیف خاکستریای رو ببینند
1565
01:38:08,378 --> 01:38:10,931
و به سمتش بالا برند
1566
01:38:11,353 --> 01:38:13,557
آیا شما هنوز
به دنبال اون "نور ضعیف خاکستری" هستید؟
1567
01:38:13,721 --> 01:38:17,037
هر نوری میتونه براتون خوشایند باشه
در پایان یک تونل تاریک و طولانی ...
1568
01:38:17,209 --> 01:38:19,729
... که بیپایان به نظر میرسیده
1569
01:38:19,897 --> 01:38:24,087
تونلی که فقط خدا یا مرگ میتونسته ازش
نجاتتون بده
1570
01:38:24,249 --> 01:38:26,421
بهخصوص وقتی ...
1571
01:38:27,321 --> 01:38:31,314
وقتی من
به وجود خدا زیاد مطمئن نبودم
1572
01:38:31,513 --> 01:38:33,553
هنوزم نامطمئن هستید؟
1573
01:38:34,905 --> 01:38:37,720
نه آنقدر نامطمئن که آن زمان بودم
1574
01:38:42,425 --> 01:38:44,497
اون هنوز داره تقلا میکنه
1575
01:38:46,489 --> 01:38:49,805
آره. اونم به آخر طنابش رسیده
1576
01:38:49,977 --> 01:38:51,733
و بیشتر از این نمیتونه بره
1577
01:38:51,897 --> 01:38:56,338
میتونید صادقانه بگید که اون نمیتونه
هیچ درد و وحشتی رو حس کنه؟
1578
01:38:56,504 --> 01:39:00,530
- منظورتون اینه که اونم از مخلوقات خداست؟
- بله، اینطورم میشه تعبیر کرد
1579
01:39:01,433 --> 01:39:04,782
آقای شانون، خلاصش کنید
1580
01:39:07,193 --> 01:39:08,621
بسیار خب
1581
01:39:09,016 --> 01:39:13,239
ما امشب نقش خدا رو بازی میکنیم، مثل بچهها
که با جعبهشکسته ادای خونهسازی درمیارن
1582
01:39:13,400 --> 01:39:16,150
ما طناب مارمولک رو پاره میکنیم
که اون بتونه دوباره بره تو بیشه
1583
01:39:16,312 --> 01:39:19,956
چون خدا همچین کاری نمیکنه
و ما میخوایم نقش خدا رو بازی کنیم
1584
01:39:26,424 --> 01:39:27,985
آقای شانون
1585
01:39:37,624 --> 01:39:38,999
میدونستم این کارو خواهید کرد
1586
01:39:50,712 --> 01:39:53,232
چه غلطی داری میکنی شانون؟
1587
01:39:57,687 --> 01:40:01,167
من فقط یکی از مخلوقات خدا رو که
به انتهای طنابش رسیده بود آزاد کردم
1588
01:40:02,135 --> 01:40:03,760
برای چی؟
1589
01:40:04,088 --> 01:40:06,771
که یکی از مخلوقات خدا بتونه
آزاد و امن ...
1590
01:40:06,935 --> 01:40:11,027
... به خونه بخزه
اقدام کوچکی از سر ِ رحمت، ماکسین
1591
01:40:11,927 --> 01:40:14,262
هانا! هانا
کجایی؟
1592
01:40:14,423 --> 01:40:17,173
اینجام پدربزرگ
همینجا
1593
01:40:17,336 --> 01:40:22,387
تموم شد! زود، قبل از اینکه فراموشم بشه
مداد و کاغذ! عجله کن لطفاً
1594
01:40:29,207 --> 01:40:32,143
- حاضری؟
- بله. همه چیز آماده است پدربزرگ
1595
01:40:33,847 --> 01:40:37,524
شاخهی زیتون با چه آرامش شگفتی
1596
01:40:38,487 --> 01:40:41,803
بر سپیدهی بامداد مینگرد
1597
01:40:42,454 --> 01:40:45,454
بیاشک و خواهشی
1598
01:40:46,071 --> 01:40:49,006
بییأس فاحشی
1599
01:40:50,039 --> 01:40:54,773
هنگام که شب
1600
01:40:55,319 --> 01:40:58,548
اوج طلایهی درخت را
1601
01:40:58,711 --> 01:41:01,395
در انبوه تیرگی محو میکند
1602
01:41:02,134 --> 01:41:04,306
از آن زمان
1603
01:41:04,919 --> 01:41:08,694
شبگار (علاوه بر روزگار) دیگری آغاز میشود
1604
01:41:09,623 --> 01:41:12,786
روزگاری که دیگر طلایی نیست
1605
01:41:13,143 --> 01:41:16,721
معامله با خاک است و غبار
1606
01:41:17,366 --> 01:41:20,879
و در انتهای ناگزیر، میشکند شاخهی پر رنج
1607
01:41:21,430 --> 01:41:23,186
و سقوط میکند بر زمین
1608
01:41:23,927 --> 01:41:27,472
وز آن پس، آمیزشی است ناگزیر
1609
01:41:27,638 --> 01:41:32,340
از سر اتفاق
میان موجودات طلایی
1610
01:41:32,726 --> 01:41:35,148
که سبزی اصیلشان، چتر پوشانندهی
1611
01:41:35,318 --> 01:41:39,147
عشقهای از پی رنگ و ننگ زمین
1612
01:41:40,151 --> 01:41:43,500
با این همه، میوهی رسیده و شاخه
1613
01:41:43,670 --> 01:41:47,380
مینگرند هنوز بر سپیدهی بامداد
1614
01:41:48,118 --> 01:41:51,053
بیاشک و خواهشی
1615
01:41:52,085 --> 01:41:55,381
بییأس فاحشی
1616
01:41:56,470 --> 01:41:58,511
آه ای شجاعت
1617
01:41:59,413 --> 01:42:03,636
توانی جای دیگر در جهان
از برای خویشتن سازی آشیان
1618
01:42:05,077 --> 01:42:08,144
نه فقط بر آن درخت طلایی
1619
01:42:09,205 --> 01:42:13,002
که در دل وحشتزدهی من
1620
01:42:15,381 --> 01:42:17,421
نوشتی هانا؟
1621
01:42:18,326 --> 01:42:20,180
بله پدربزرگ
1622
01:42:20,341 --> 01:42:23,341
- تمامش رو؟
- کلمه به کلمهاش رو
1623
01:42:24,246 --> 01:42:27,245
- و تمام است؟
- بله
1624
01:42:27,413 --> 01:42:31,952
- بالاخره تموم شد؟
- بله، عاقبت تموم شد
1625
01:42:32,438 --> 01:42:34,030
و خوب هم هست
1626
01:42:34,773 --> 01:42:36,463
زیباست
1627
01:42:37,238 --> 01:42:41,231
- خوب هست؟
- زیباست پدربزرگ
1628
01:42:42,549 --> 01:42:45,811
آخ پدربزرگ، چقدر براتون خوشحالم
1629
01:42:46,196 --> 01:42:49,295
متشکرم ازت که همچین شعر زیبا و
دوستداشتنیای نوشتی
1630
01:42:49,653 --> 01:42:51,857
ارزش اون همه انتظار رو داشت
1631
01:42:54,197 --> 01:42:57,045
میخواید یه کم بخوابید؟
1632
01:42:57,493 --> 01:42:59,632
میرم شالتون رو بیارم
1633
01:43:00,405 --> 01:43:02,794
دوست دارم الان دعا بخونم
1634
01:43:31,412 --> 01:43:33,038
آه، خدای من
1635
01:43:35,188 --> 01:43:38,450
آیا نمیشود اکنون توقف کنیم؟
1636
01:44:10,420 --> 01:44:12,241
اون دیگه نیازی به شال نداره
1637
01:44:13,140 --> 01:44:16,653
خدا دوباره نقش خودشو بازی کرد
و اون رو خلاص کرد
1638
01:44:43,571 --> 01:44:45,065
آه ای شجاعت
1639
01:44:45,876 --> 01:44:47,501
توانی جای دیگر در جهان
1640
01:44:47,667 --> 01:44:50,253
از برای خویشتن سازی آشیان
1641
01:44:51,571 --> 01:44:53,546
نه فقط بر این درخت طلایی
1642
01:44:54,995 --> 01:44:58,573
که در دلِ وحشتزدهی من
1643
01:45:36,755 --> 01:45:38,162
دوشیزه جلکس
1644
01:45:38,579 --> 01:45:41,481
چکار میکنید؟
شما که نمیخواید امروز ما رو ترک کنید؟
1645
01:45:41,651 --> 01:45:44,848
دلیلی برای تأخیر نیست
همهی کارها انجام شده
1646
01:45:45,010 --> 01:45:47,563
ممنون از لطف شما
و خانم فالک ...
1647
01:45:47,730 --> 01:45:50,764
... دکتر لوپز، و همهی مردم خوب دهکده
1648
01:45:56,498 --> 01:45:59,880
حالا فهمیدم چرا اون این همه اصرار داشت
که به این سفر بریم
1649
01:46:00,051 --> 01:46:01,480
میدونست که این، آخرشه
1650
01:46:01,650 --> 01:46:05,327
و میخواست به چنین مکانی بیاد تا
بتونه با آرامش راهی شه؛ رو این تپهی سبز
1651
01:46:05,490 --> 01:46:08,621
... با چشمانداز و صدای دریا
در مهد ِ زندگی
1652
01:46:09,522 --> 01:46:12,271
- شما ادامه میدید، نه؟
- بله، طبیعتاً
1653
01:46:12,433 --> 01:46:14,768
- کجا؟
- خب، اولش باید برم به شهر ...
1654
01:46:14,930 --> 01:46:16,336
.. و شانسمو تو میدانبازار
امتحان کنم
1655
01:46:16,498 --> 01:46:18,156
چه شانسی انتظار دارید اونجا باشه؟
1656
01:46:18,322 --> 01:46:22,348
انتظار دارید اون خانمهای فروشندهی
غذای مکزیکی بیان طرحهاتون رو بخرن؟
1657
01:46:22,514 --> 01:46:26,256
حتماً چند تا توریست هست. منم باید
برای فروش تلاش کنم
1658
01:46:26,418 --> 01:46:29,134
دوشیزه جلکس، شما در "سطح واقعی" عمل
نمیکنید
1659
01:46:29,298 --> 01:46:32,015
چرا در همین "سطح واقعی"-ام
همه در این سطحیم
1660
01:46:32,178 --> 01:46:34,480
... وقتی مجبوریم کارهایی رو بکنیم
که باید بکنیم
1661
01:46:34,641 --> 01:46:39,529
ولی شما نمیتونید به تنهایی برید
بعد از این همه سال که همسفر داشتید
1662
01:46:40,081 --> 01:46:42,602
باید ببینم چه حسی داره
1663
01:46:43,314 --> 01:46:45,516
دوشیزه جلکس، من فکر کردم ...
1664
01:46:46,353 --> 01:46:48,176
بله. به چی فکر کردید؟
1665
01:46:48,561 --> 01:46:50,449
خب، داشتم فکر میکردم ...
1666
01:46:50,610 --> 01:46:54,765
... شاید ما بتونیم با هم سفر کنیم
1667
01:46:54,929 --> 01:46:57,351
منظورم اینه که فقط سفر کنیم
1668
01:46:58,065 --> 01:46:59,723
واقعاً فکر میکنید میتونیم؟
1669
01:46:59,889 --> 01:47:04,526
دلیلی نمیبینم که نتونیم
جفتمون، درد مشترک داریم
1670
01:47:05,265 --> 01:47:11,408
مطمئنم که عملی نبودن این نظریه
بعداً براتون روشن میشه
1671
01:47:11,793 --> 01:47:15,089
به نظرم برای هر دو مون منجر به بدی و
اضطراب میشه
1672
01:47:15,249 --> 01:47:17,289
- دوشیزه جلکس ...
- ببینم خانم فالک کجان؟
1673
01:47:17,457 --> 01:47:20,108
- میخواستم ازشون تشکر کنم
- اینجام
1674
01:47:20,817 --> 01:47:24,461
میخوام یه خبری به جفتتون بدم
1675
01:47:24,625 --> 01:47:26,513
بشینید
1676
01:47:26,769 --> 01:47:28,295
بشینید
1677
01:47:34,065 --> 01:47:36,935
میخوام بهتون یه پیشنهاد کاری بدم
1678
01:47:37,105 --> 01:47:39,079
دوشیزه جلکس عزیز
شما منو حیرتزده کردید ...
1679
01:47:39,345 --> 01:47:42,311
با اون روشی که ماهی رو سِرو کردید
1680
01:47:42,480 --> 01:47:46,343
و به همین دلیل من تصمیم گرفتم که
این پیشنهاد رو بهتون بدم
1681
01:47:47,057 --> 01:47:48,846
چه پیشنهادی خانم فالک؟
1682
01:47:49,777 --> 01:47:51,467
من یه آشپز میخوام
1683
01:47:54,481 --> 01:47:56,422
آبجو. آبجو
1684
01:48:01,680 --> 01:48:04,778
پیشنهادم اینه که: شما اینجا بمونید
1685
01:48:05,552 --> 01:48:08,455
میشه هم اینجا زندگی کرد
هم ازش پول درآورد
1686
01:48:08,912 --> 01:48:13,484
من اینجا سالی 4000 درمیارم
بصورت خالص
1687
01:48:13,648 --> 01:48:15,208
چهار هزار دلار
1688
01:48:15,375 --> 01:48:17,798
تعجب نمیکنم شما بتونید بیشتر
از این درآمد داشته باشید
1689
01:48:17,968 --> 01:48:21,580
به شرط اینکه شانون هم اینجا بمونه
1690
01:48:22,704 --> 01:48:24,046
معامله همینه
1691
01:48:24,559 --> 01:48:26,447
سود رو پنجاهپنجاه تقسیم میکنیم
1692
01:48:26,608 --> 01:48:29,357
حساب بیحساب
اشتراک به تساوی
1693
01:48:29,520 --> 01:48:31,407
قبوله؟
1694
01:48:32,559 --> 01:48:35,080
ماکسین. حالت خوبه؟
1695
01:48:35,344 --> 01:48:38,027
البته که خوبم
منظورت چیه؟
1696
01:48:38,192 --> 01:48:42,502
تنها دلیلی که تو رو وارد این معامله کردم
اینه که تنهام و حضور یه مرد اینجا ضروریه
1697
01:48:42,672 --> 01:48:47,178
باید یه مرد باشه
این یکی از قوانین مدیریت هتله
1698
01:48:47,344 --> 01:48:50,278
باید یه مرد باشه
تا محیط برای خانمها جذاب بشه
1699
01:48:50,447 --> 01:48:52,586
تا خانمهای خانهدار رو ببره ماهیگیری
1700
01:48:52,944 --> 01:48:55,726
در واقع، پیشنهاد من، مشروط به
حضور یک مرد در اینجاست
1701
01:48:55,887 --> 01:48:59,018
- اگه شانون نمونه، معاملهای هم نیست
- خودتون چکار میکنید خانم فالک؟
1702
01:48:59,183 --> 01:49:01,485
من؟ من دیگه از اینجا سیر شدم
1703
01:49:01,647 --> 01:49:04,297
سیر شدم از دور باطل و ...
1704
01:49:04,463 --> 01:49:06,765
- زوال این جنگل
- کجا میری؟
1705
01:49:06,928 --> 01:49:09,993
مطمئناً به اون تور مسافرتی ِ جنابعالی نمیرم
1706
01:49:10,159 --> 01:49:11,752
میرم شمال
1707
01:49:12,303 --> 01:49:14,573
شاید الپاسو. آره، الپاسو رو دوست دارم
1708
01:49:15,503 --> 01:49:17,358
سالن کوکتلهای خنک
1709
01:49:17,519 --> 01:49:21,741
پنجاه تا میدی، یه مارتینی میگیری
با نگاه کردن به آینههاشم رَم نمیکنی
1710
01:49:22,000 --> 01:49:26,025
میدونید، من یه زن جوون و جذابم
اگه برم یه اتاق پذیرایی مجلل و زیبا
1711
01:49:26,191 --> 01:49:29,704
نگران این بیوهی بدبخت نباشین
بهش خوش میگذره
1712
01:49:33,230 --> 01:49:36,133
- خارقالعاده است
- بله، آقای شانون
1713
01:49:36,303 --> 01:49:38,059
دقیقاً خارقالعاده است
1714
01:49:38,607 --> 01:49:42,087
شما داشتین آشیانهتون رو میساختین
بدون اینکه خودتون بدونید
1715
01:49:42,543 --> 01:49:44,168
- خداحافظ
- خداحافظ
1716
01:49:44,335 --> 01:49:47,401
- حداقل بذارید تا شهر ببرمتون
- نه، ممنون، ترجیح میدم پیاده برم
1717
01:49:47,567 --> 01:49:51,691
فقط اگه میشه لطف کنید وسایلم رو
برام بفرستید
1718
01:49:51,918 --> 01:49:54,187
داشت یادم میرفت
1719
01:49:54,350 --> 01:49:58,954
امروز صبح که داشتم لباسهام رو جمع میکردم
اینو تو جیب روپوشم پیدا کردم
1720
01:49:59,118 --> 01:50:01,540
میخواستم این رو بدم به شما
1721
01:50:01,711 --> 01:50:03,653
نمیتونم این رو بپذیرم
آقای شانون
1722
01:50:03,822 --> 01:50:07,118
نه، لطفاً بگیرید. اونو گرو بذارید
هزینهی برگشتتون به امریکا تأمین میشه
1723
01:50:07,278 --> 01:50:08,554
اون یاقوتِ اصلـه ...
1724
01:50:08,719 --> 01:50:12,166
... پس به قیمت کمتر از 1800 پزو
گرو نذاریدش
1725
01:50:12,334 --> 01:50:15,268
هر سال که میگذره
به قیمتش اضافه میشه
1726
01:50:16,398 --> 01:50:18,155
بسیار خوب، آقای شانون
1727
01:50:18,318 --> 01:50:21,351
براتون گرو-نامهش رو میفرستم
تا بعداً بتونید از گرو درش بیارید
1728
01:51:10,830 --> 01:51:13,480
- چکار میکنی ماکسین؟
- دارم وسایلم رو میبندم
1729
01:51:18,349 --> 01:51:19,811
جدا شید
1730
01:51:20,237 --> 01:51:23,466
همه چیز داره از هم جدا میشه
حتی تو و شانون
1731
01:51:23,758 --> 01:51:26,626
یه عرق نارگیل مجانی
اختصاصی از کوستا-ورده
1732
01:51:26,797 --> 01:51:30,791
من عرق نارگیل نمیخوام. اگه بخوام
خودم میرم یکی درست میکنم
1733
01:51:33,005 --> 01:51:37,031
اون رفته ماکسین
شعر، تموم شد
1734
01:51:38,444 --> 01:51:41,478
یعنی اون پیشنهاد من رو قبول نکرد؟
1735
01:51:42,253 --> 01:51:44,675
نه، نکرد
1736
01:51:45,646 --> 01:51:46,987
من قبول کردم
1737
01:51:47,884 --> 01:51:49,379
البته، اگه ...
1738
01:51:49,804 --> 01:51:53,066
... اگه تو واقعاً به یه مرد
این اطراف نیاز داری
1739
01:52:17,644 --> 01:52:22,346
هنوز هوا گرم نیست شانون
چرا نریم پایین کنار ِ ساحل؟
1740
01:52:23,021 --> 01:52:24,515
خب من میتونم ...
1741
01:52:24,940 --> 01:52:28,236
میتونم از تپه برم پایین ماکسین
ولی مطمئن نیستم بتونم ...
1742
01:52:28,396 --> 01:52:29,857
... دوباره برگردم بالا
1743
01:52:30,540 --> 01:52:35,210
من برت میگردونم عزیزم
همیشه برت میگردونم بالا
1744
01:52:38,183 --> 01:52:50,402
مترجم: یاغش کاظمی | ضمن مطابقت با ترجمههای
مسعود خیام و تارنگار دیدگاهفیلم