1
00:00:42,276 --> 00:01:07,913
تيــــم تــرجـــمــه ســـايــــت
.:: IMDb-DL ::.
تقــديـــم مــي کــند
2
00:01:07,914 --> 00:01:41,213
(KaVeH)ترجمه و زيرنويس : کاوه
Email: kaveh_henry@yahoo.com
3
00:01:43,313 --> 00:01:46,006
...من يه هنرمندم و يه کلمه از نمايشنامهام رو
4
00:01:46,079 --> 00:01:48,136
براي خوشحال کردن بعضي از
.تماشاگراي تجاري "برادوِي" عوض نميکنم
5
00:01:48,213 --> 00:01:51,304
!باهات بحث نميکنم
ميبيني که باهات بحث کنم؟
6
00:01:51,380 --> 00:01:55,005
.فکر ميکنم بازيت عاليـه. واقعيـه
.منظور رو ميرسونه. پرتکاپوـه
7
00:01:55,079 --> 00:01:58,534
پس چرا روش سرمايه گذاري نميکني؟ -
.چون نميتونم با يه شکست ديگه مواجه بشم -
8
00:01:58,780 --> 00:02:01,871
.ديويد"، "ديويد"، اين نمايش خيلي سنگينه" -
.اما کسي چيزي براي نقدش ننوشته -
9
00:02:01,947 --> 00:02:04,777
...وظيفهي تئاتر فقط سرگرم کردن نيست
10
00:02:04,847 --> 00:02:07,335
.بلکه دگرگون کردن روح انسانها هم هست -
.بيخيال، بيخيال -
11
00:02:07,413 --> 00:02:10,811
تو توي يکي از کافههاي کنار خيابون
.تو محلهي "گرينويچ" نيستي. اينجا "برادوِي"ـه
12
00:02:10,880 --> 00:02:13,573
.ميدونم "برادوِي"ـه. اما گفتي به نمايشم اعتقاد داري -
..."ميخواي چي بگم؟ "ديويد -
13
00:02:13,814 --> 00:02:17,075
پولم تموم شده. شايد اگه
...چندتا کارگردان بزرگ علاقمند داشتيم
14
00:02:17,146 --> 00:02:20,340
...ميتونستم چندتا اسپانسر پيدا کنم -
.نه، نه، نه. من اين نمايش رو کارگرداني ميکنم -
15
00:02:20,413 --> 00:02:23,470
به اين يارو گوش ميدي؟
موفقيتهاي قبليت کجاست؟
16
00:02:23,547 --> 00:02:26,240
.ديگه نميخوام ببينم کارهام خراب ميشن
.قبلاً دوبار اين رو پشت سر گذاشتم
17
00:02:26,313 --> 00:02:29,245
،دو تا نمايشنامهي قوي
.که ميتونستن موفقيت بزرگي داشته باشن
18
00:02:29,313 --> 00:02:33,837
مجبور بودم عقب بشينم و ببينم که بازيگرها ديالوگهام رو
.عوض ميکنن و کارگردانها همهچي رو اشتباه تفسير کردن
19
00:02:33,914 --> 00:02:35,846
.ميدونم. ميدونم تو هنرمندي
20
00:02:35,914 --> 00:02:40,846
بذار يه چي رو بهت بگم، بچه، اون بيرون
.دنيا واقعيـه و بيشتر از اوني که فکر ميکني خشنـه
21
00:02:54,847 --> 00:02:58,142
منتظر چي هستين؟
!بکشينشون
22
00:03:00,146 --> 00:03:02,271
.يالا، بريم يه چيزي بخوريم
23
00:03:02,346 --> 00:03:05,278
.هوس کردم گوشت دنده بخورم -
.ايدهي خوبيـه -
24
00:03:05,346 --> 00:03:09,870
.بايد برم خونهي "تامي" قمار کنم
.يه مسابقه تو "اِنسونيا" داره. بايد برم
25
00:03:09,947 --> 00:03:13,538
يکي بايد به آقاي "والِنتي" خبر بده که اوضاع
.از چه قراره. تو خيابون "دوسِز"ِ سوم منتظره
26
00:03:13,780 --> 00:03:17,303
چرا تو نميري بهش بگي؟ -
به "بابي دويل" قول دادم. نميتونم کاري نکنم. خُب؟ -
27
00:03:17,380 --> 00:03:22,335
.بايد برم به مسابقهم برسم -
مشکل چيه، "چيچ"؟ نميخواي از دوست دخترش نگهداري کني؟ -
28
00:03:22,380 --> 00:03:24,471
.دوست دخترش رو اعصابه
29
00:03:43,146 --> 00:03:46,044
.بفرما دخترجان، مراقب اين کلاه باش
30
00:03:46,113 --> 00:03:49,307
آقاي "وي" اينجاست؟ -
.آره، درست از اين طرف -
31
00:03:49,380 --> 00:03:53,335
.خوب شلوغهها -
.آره، هرشب اينطوريـه -
32
00:03:53,413 --> 00:03:57,573
.دقيقاً اينجا
33
00:04:05,847 --> 00:04:09,939
.انجام شد -
حالا ديگه خيالم راحت شد. چندتا؟ -
34
00:04:10,013 --> 00:04:13,446
چهارتا؟ -
اين يعني ديگه مشکلي نخواهيم داشت؟ -
35
00:04:13,513 --> 00:04:17,138
،ميدوني که "کوستابِک" عصباني ميشه
.اما نگران ميشه که داره شکست ميخوره
36
00:04:17,180 --> 00:04:19,976
.شايد -
.گوش کن، قرار قراره -
37
00:04:20,046 --> 00:04:25,343
.ما مرکز شهر رو گرفتيم
.منظورم اينه... آقاي "والِنتي" گرفتن
38
00:04:52,947 --> 00:04:56,003
!خسته شدم
خسته شدم، ميشنوي چي ميگم؟
39
00:04:56,079 --> 00:05:00,273
،ميتوني با اژدرهات به هرجا ميخواي حمله کني
!اما بيشتر از اين نميتونم تحمل کنم
40
00:05:00,346 --> 00:05:03,141
چي شده الان؟ -
.اتاق رختکن رو به اشتراک نميذارم -
41
00:05:03,180 --> 00:05:08,010
.خسته شدم از اينکه بالا پايين بپرم و پام لگد بشه
.هيچکدوم از اين دخترهاي احمق نميدونن چطور برقصن
42
00:05:08,046 --> 00:05:10,808
!دخترهاي احمق -
.اونها بهترينها تو نيويورک هستن -
43
00:05:10,880 --> 00:05:13,004
!چرته! چرته! چرته -
.تمومش کنين -
44
00:05:13,079 --> 00:05:15,545
.صحبت کردن رو تموم کنين. "اُليو" بيخيال -
چيه؟ -
45
00:05:15,780 --> 00:05:18,769
.اُليو"، اين جشن سالانهي ماست" -
.اين جشن سالانهي ما نيست -
46
00:05:18,847 --> 00:05:21,278
.داري پير ميشي -
.امروز 28 سپتامبرـه. شش ماه تا امروز -
47
00:05:21,346 --> 00:05:23,278
خُب؟ -
.مثل اينکه همين ديروز بود -
48
00:05:23,346 --> 00:05:26,039
چون اون روز صبح پاي
جويي بنجامين" رو شکستيم. درسته؟"
49
00:05:26,113 --> 00:05:28,807
شش ماه؟ شش ماه؟ -
.آره، شش ماه -
50
00:05:28,847 --> 00:05:32,939
!شش ماه و من هنوز تو اين تله موش ايکبيري گير کردم -
.اُليو". برات يه چيزي آوردم" -
51
00:05:33,013 --> 00:05:34,809
چي هست؟ -
.بازش کن -
52
00:05:34,847 --> 00:05:39,040
نه خودت بازش کن. نميبيني دارم لباس عوض ميکنم؟ -
.بازش ميکنم. بفرما -
53
00:05:39,113 --> 00:05:42,045
چي هست؟ -
مرواريد! فکر ميکني قراره چي باشن؟ -
54
00:05:42,079 --> 00:05:44,204
.مرواريدها سفيدن -
.اينها مرواريدهاي سياه هستن -
55
00:05:44,280 --> 00:05:48,076
!اون رو بهم نده
!هيچوقت نشنيدم که مرواريد سياه داريم
56
00:05:48,146 --> 00:05:50,772
فقط بخاطر اينکه نشنيدي چيزي وجود داره
.دليل نميشه که اون وجود نداشته باشه
57
00:05:50,847 --> 00:05:54,779
فکر کردي کي هستم؟ يه آدم ساده لوح؟
.محض رضاي خدا، اونها سياه هستن
58
00:05:54,847 --> 00:05:59,336
.احتمالاً از صدفهاي خوراکي فاسد، در آورده شدن -
.مرواريدها خراب نميشن -
59
00:05:59,413 --> 00:06:03,106
...مرواريدهاي سياه، قرار
!چي؟ قرار بودن سياه باشن
60
00:06:03,180 --> 00:06:06,874
.آره، آره، آره -
.اينطوري نباش. ميدوني من واقعاً دوستت دارم -
61
00:06:06,947 --> 00:06:11,311
،"اگه واقعاً دوستم داري "نيکي
چرا من رو از اين گروه رقص شپشو بيرون نميبري؟
62
00:06:11,380 --> 00:06:14,972
.اومدم "نيويورک" تا يه بازيگر شم
.اونجا جاييه که هديههام قرار دارن
63
00:06:15,046 --> 00:06:18,877
.ميشي عزيزم. يه بازيگر بزرگ ميشي
.قول قولـه
64
00:06:18,947 --> 00:06:23,140
...آره، من -
.يالا. لباسات رو بپوش. تو رو به "هارلِم" ميبرم. خُب -
(محلهاي در نيويورک)
65
00:06:23,213 --> 00:06:26,805
به کلابِ "کاتِن"؟ -
.آره عزيزم -
66
00:06:26,880 --> 00:06:30,073
،دارم بهت ميگم، اونها نمايشنامهم رو خوندن
.عاشقشن، اما ازش ميترسن
67
00:06:30,146 --> 00:06:32,408
.بي ربطه -
.بي ربط نيست -
68
00:06:32,480 --> 00:06:35,412
...نکتهاي که ميخوام بهش برسم اينه که
69
00:06:35,480 --> 00:06:40,003
هيچ هنرمند واقعاً بزرگي تو طول عمرش
.هيچوقت مورد احترام نبوده
70
00:06:40,079 --> 00:06:42,045
يه دونه هم نه؟ -
.نه، نه، نه -
71
00:06:42,079 --> 00:06:47,341
."فِلِندِر" -
."مثلاً ... "وَنگوگ" يا "اِدگار آلِن پو -
72
00:06:47,413 --> 00:06:51,311
.پو" فقير و يخ زده با گربهش که روي پاش نشسته بود، مُرد"
73
00:06:51,380 --> 00:06:54,938
.دِيويد"، بيخيال اين نشو"
.شايد بعد از مرگت توليد بشه
74
00:06:55,013 --> 00:06:58,969
ميدوني، من هيچوقت يه نمايشنامهي
.توليد شده نداشتم و همينطوره
75
00:06:59,046 --> 00:07:03,138
.و تو 20 سال گذشته، سالي يه نمايشنامه نوشتم -
.آره و بخاطر اينه که تو نابغهاي -
76
00:07:03,213 --> 00:07:06,976
دليلشم اينه که هم مردم عادي
.و هم روشنفکر ميفهمن که کارهات متناقضه
77
00:07:07,046 --> 00:07:10,342
.اين يعني نابغهاي -
.هممون لحظات دودليمون رو داشتيم -
78
00:07:10,413 --> 00:07:16,312
،هر هفته رو يه بوم نقاشي، نقاشي ميکشم
.يکي رو برميدارم، بهش نگاه ميکنم و با يه تيغ ميبرمش
79
00:07:16,346 --> 00:07:20,176
.خُب، تو موقعيتِ تو، اين ايدهي خوبيـه -
.به نمايشنامههات اعتقاد دارم -
80
00:07:20,213 --> 00:07:24,009
.به نمايشنامههام اعتقاد داره چون عاشقمـه -
.نه و همينطور بخاطراينکه نابغهاي -
81
00:07:24,079 --> 00:07:27,011
ده سال قبل، اين خانوم رو
...از يه زندگي زيبا تو يه خانواده متوسط
82
00:07:27,079 --> 00:07:30,341
.در "پيتزبورگ" دزديدم و از اون موقع بدبختش کردم
83
00:07:30,413 --> 00:07:33,402
."تا وقتي مرد خوبي باشه، باهاش بمون "اِلِن
84
00:07:33,480 --> 00:07:37,344
ميدونين، فکر کنم اشتباهي که ما زنها ميکنيم
...اينه که عاشق هنرمندها ميشيم
85
00:07:37,380 --> 00:07:39,346
شماها گوش ميدين؟ -
.آره، آره -
86
00:07:39,380 --> 00:07:42,039
.ما عاشق هنرمندها ميشيم، نه مردها -
.فکر نميکنم اين اشتباه باشه -
87
00:07:42,113 --> 00:07:44,545
چطور ميتونه اشتباه باشه؟ -
.هنرمند مرد رو ميسازه -
88
00:07:44,780 --> 00:07:48,803
.حق با اونه. نميتوني از هم جداشون کني
...نه، ببينين، ببينين. مثلاً اونجا يه خونه داشت ميسوخت
89
00:07:48,880 --> 00:07:52,175
و ميتونستين برين داخل
...و فقط ميتونستين يه چيز رو نجات بدين
90
00:07:52,213 --> 00:07:57,305
"يا يکي از نسخههاي معروف نمايشنامههاي "شکسپير
.يا يه آدم بي نام و نشان رو
91
00:07:57,346 --> 00:07:59,403
...نميتوني -
شما چيکار ميکردين؟ -
92
00:07:59,480 --> 00:08:01,969
.نميتوني دنيا رو از اون نمايشنامهها محروم کني -
.دقيقاً -
93
00:08:02,046 --> 00:08:04,444
."تلفن باهات کار داره "ديويد -
.اون يه شيء بيجانـه -
94
00:08:04,513 --> 00:08:09,275
!اون بيجان نيست! هنرـه
!هنر زندگيـه! زندگي ميکنه
95
00:08:09,346 --> 00:08:12,278
.پول رو بدست آورديم
.ميتونيم نمايش رو اجرا کنيم
96
00:08:12,313 --> 00:08:15,006
چي؟ کِي؟ چطور؟
97
00:08:15,079 --> 00:08:18,045
.يه اسپانسر دنبال همهي نمايشـه
98
00:08:18,113 --> 00:08:21,307
.يه آشناي قديمي. الان تو کلابِ "کاتِن" هستم
.اتفاقي ديدمش
99
00:08:21,380 --> 00:08:24,813
بدون هيچ مشکلي؟ -
... خُب -
100
00:08:24,847 --> 00:08:29,074
،فردا همديگه رو ميبينيم و درموردش حرف ميزنيم
.خُب؟ حمام "لاکسِر". موقع ظهر
101
00:08:30,914 --> 00:08:35,278
ديوونه شدي؟ فکر کردي ميذارم
يه آماتور نقش اول نمايشم رو بازي کنه؟
102
00:08:35,346 --> 00:08:37,972
من گفتم نقش اول؟
نه، من گفتم نقش اول، آقاي نابغه؟
103
00:08:38,013 --> 00:08:41,138
دوست دختر يه يارو، چون قراره پول رو بده؟ -
من گفتم نقش اول؟ -
104
00:08:41,213 --> 00:08:44,145
.گفتم يه نقش
.فکر کردم شايد نقش دکتر "فيليپس"ـه
105
00:08:44,180 --> 00:08:47,305
.روانپزشکه؟ اون يه نقش کليديه -
چه نقش کليدياي؟ -
106
00:08:47,346 --> 00:08:50,506
!يه نقش کوچيکه. نقش کليدي -
بهرحال اون زنه کيه؟ -
107
00:08:50,580 --> 00:08:54,205
،اُليو نيل"؟ حتي نميدونم چه شکليه"
.چقدر از بازيگري ميدونه
108
00:08:54,280 --> 00:08:57,246
.ميگه اون چيزيه که ستارهها ازش ساخته شدن
109
00:08:57,313 --> 00:09:00,211
.بخاطر اينه که عاشقشه
و بهرحال خودش کيه؟
110
00:09:00,280 --> 00:09:04,770
.اسمش "نيک والِنتي"ـه -
چطور اسمش برام آشناست؟ چيکارهست؟ -
111
00:09:04,847 --> 00:09:08,210
.تو خيلي چيزها دخالت داشته -
.باهاش حال نميکنم -
112
00:09:08,280 --> 00:09:11,337
ببين، ميخواي نمايشت رو اجرا کني يا نه؟ -
.بايد اول دختره رو ببينم -
113
00:09:11,413 --> 00:09:13,504
.خُب ببينش -
.الان ذهنم درگيره -
114
00:09:13,580 --> 00:09:17,307
.ببينش. اين چيزيه که دارم ميگم. ببينش -
.نقش روانپزشک اونقدرها هم کوچيک نيست -
115
00:09:17,346 --> 00:09:22,301
.نقش اصلي نيست. يه نقش کوچيکه
قراره کـي نقش اصلي باشه؟
116
00:09:22,346 --> 00:09:25,176
.نميدونم -
نظرت در مورد "هِلِن سينکلِر" چيه؟ -
117
00:09:25,246 --> 00:09:29,144
.البته. منظورم اينه، عالي ميشه اگه باشه
اما ميتونيم بياريمش؟
118
00:09:29,213 --> 00:09:31,975
چرا نتونيم؟ تو سه سال گذشته
.چيزي جز يه شکست خورده نبود
119
00:09:32,046 --> 00:09:33,979
.آره، اما بازيگر بزرگيـه
120
00:09:34,013 --> 00:09:36,172
.بود
.بود
121
00:09:36,246 --> 00:09:39,110
.عالي ميشه اگه باشه
.منظورم اينه، واقعاً، با استعداده
122
00:09:39,180 --> 00:09:42,442
.همهي چيزهاي لازم رو براي نقش داره، عالي ميشه اگه باشه -
واقعاً اينطور فکر ميکني؟ -
123
00:09:42,513 --> 00:09:45,206
.خوشحالم اينطور فکر ميکني -
فکر ميکني ميتونيم بياريمش؟ -
124
00:09:45,280 --> 00:09:49,178
،نمايشنامه رو به مديربرنامههاش -
.سيدني لوميس" فرستادم"
واقعاً؟ -
125
00:09:49,246 --> 00:09:52,872
اشتباه کردم؟ اشتباه کردم؟ -
.نه، نه -
126
00:09:52,947 --> 00:09:55,572
اشتباه کردم اول باهات هماهنگ نکردم؟ -
.نه، نه، نه اصلاً -
127
00:09:55,814 --> 00:09:58,507
.اگه اينطوريه، اشتباهم رو قبول ميکنم. راستش رو ميگم -
.نه، واقعاً -
128
00:09:58,547 --> 00:10:02,240
.هِلِن سينکلِر"، منظورم اينه... واقعاً" -
.بگو، يالا -
129
00:10:02,313 --> 00:10:05,871
.اون عاليه -
.خُب، همهي کاري که ميتونيم بکنيم اينه که اميدوار باشيم -
130
00:10:05,947 --> 00:10:09,037
!بايد شوخيت گرفته باشه
131
00:10:09,113 --> 00:10:14,102
ازم ميخواي نقش يه زن خونهدار شلخته
که يه چُلمنگ وِلِش کرده رو بازي کنم؟
132
00:10:14,180 --> 00:10:18,306
يادت نمياد من کـي هستم؟
نميدوني نمايندهي کـي هستي؟
133
00:10:18,346 --> 00:10:22,335
.من "هِلِن سينکلِر" هستم -
.قطعن! قطعن "هِلِن سينکلِر" هستي -
134
00:10:22,413 --> 00:10:27,072
!"بهت نگاه ميکنم و ميگم "هِلِن سينکلِر
اما کـي بهتره که اون نقش رو بازي کنه؟
135
00:10:27,146 --> 00:10:29,908
!زيردست کدوم کارگردان؟ يه تازه کار -
.نويسندهش اونه -
136
00:10:29,980 --> 00:10:33,571
.نويسندهي دو کار شکست خورده -
.جوليان" گفت اين کارگردانها بودن که به کارها گند زدن" -
137
00:10:33,814 --> 00:10:39,337
"جوليان مارکس"! نمايشهايي که توسط "بلاسکو"
.يا "سَم هريس" ساخته ميشه رو اجرا ميکنم
138
00:10:39,413 --> 00:10:42,846
نه يه يهوديِ شلوار فروش
.که تغيير شغل داده به تهيه کنندگي
139
00:10:42,914 --> 00:10:47,175
،شوهر سابقم ميگفت، اگه قراره اُفول کني
.با بهترينشون اُفول کن
140
00:10:47,246 --> 00:10:50,940
کدوم شوهر سابقت؟ -
.نميدونم کدوم شوهر سابقم. هموني که سبيل داشت -
141
00:10:51,013 --> 00:10:54,309
بهم گوش کن. نويسندهها معمولاً
.بهترين کارگردانهاي کارهاي خودشون هستن
142
00:10:54,380 --> 00:10:57,505
!اون زنه بيعرضهست
."اون دخترِ ساده، همهي خطوط اصلي رو ميگه، "سيد
143
00:10:57,580 --> 00:11:00,171
.حتي اون روانپزشکه هم نقش بهتري داره
144
00:11:00,246 --> 00:11:03,212
.اما نقش "سيلويا پوستون" نقش اصليـه
145
00:11:03,280 --> 00:11:08,144
."سيلويا پوستون"
.حتي اسمش هم از "اُربَک" نشأت گرفته
146
00:11:08,180 --> 00:11:11,874
!نقش "اِلِکترا" رو بازي کردم
!نقش بانو "مَک بِث" رو بازي کرد
147
00:11:11,947 --> 00:11:17,208
"نمايشهاي "نوئِل" و "فيل بَري
.يا حداقل "مَکس اَندرسون" رو بازي کردم
148
00:11:17,280 --> 00:11:21,906
.هِلِن"، بهم گوش کن"
.اين يه نقش بزرگ تو يه نمايش مهمـه
149
00:11:21,980 --> 00:11:25,468
."و بيا واقع بين باشيم، "هِلِن
.خيلي وقته که تو صحنه نبودي
150
00:11:25,513 --> 00:11:29,536
.مدت خيلي خيلي خيلي زياديـه -
!هنوز هم يه ستاره هستم -
151
00:11:30,980 --> 00:11:33,912
.هيچوقت نقش زنهاي شلخته يا باکرهها رو بازي نميکنم
152
00:11:33,980 --> 00:11:36,343
ستارهاي چون بزرگي
.و يه ستارهي بزرگ هستي
153
00:11:36,380 --> 00:11:38,346
."اما بذار يه چيزي رو بهت بگم، "هِلِن
154
00:11:38,380 --> 00:11:40,346
...تو چند سال گذشته
155
00:11:40,380 --> 00:11:43,073
.بيشتر بعنوان يه زناکار و يه دائم الخمر شناخته شدي
.و ميگم اينها همش بخاطر از دست رفتن احترامه
156
00:11:43,146 --> 00:11:45,510
.ببين، از روز قبل از سال نو تا الان مشروب نخوردم
157
00:11:45,547 --> 00:11:47,513
!داريم درمورد سال نوع چيني حرف ميزنيم ديگه -
.طبيعتاً -
158
00:11:47,547 --> 00:11:50,138
."لااقل، اونم 2 روزه، "سيد
ميدوني همينم چقدر برام طولانيـه؟
159
00:11:50,213 --> 00:11:52,771
چي هست، "جوزِت"؟ -
.چندتا گُلـه -
160
00:11:52,847 --> 00:11:54,813
خُب، بيارشون اينجا، ميشه؟
161
00:11:54,847 --> 00:11:58,040
هِلِن" بايد بهت بگم، پيشنهادها"
.ديگه مثل گذشته داده نميشن
162
00:11:58,113 --> 00:12:00,545
.از طرف "ديويد شِين" هستن
163
00:12:00,780 --> 00:12:04,405
.از طرف يه هنرمند کوچيک به يه هنرمند بزرگ
...توجه شما به نمايشنامهي من
164
00:12:04,480 --> 00:12:07,969
.سربلنديايست که نياز دارم
165
00:12:11,880 --> 00:12:16,812
چه جور آدميـه؟ -
.شنيدم فوقالعادهست. يه نابغهي آماده به پديدار شدن -
166
00:12:16,880 --> 00:12:20,141
.بايد تو عنوان اسمم قرار بگيره -
ديگه کجا؟ -
167
00:12:20,213 --> 00:12:24,771
.نقش اول مرد تأييد شده. اطاق رختکن يه ستاره -
.شکي درش نيست -
168
00:12:24,847 --> 00:12:27,244
.تأييد تمام عکسهام
169
00:12:27,313 --> 00:12:29,836
.حتي هنوزم يه نقش خيلي زيبا نيست
170
00:12:29,880 --> 00:12:33,778
.اما شايد بتونم با "ديويد" ملاقات کنم
.شايد بتونيم نمايشنامه رو باهم مرور کنيم
171
00:12:33,847 --> 00:12:37,802
شايد راههايي وجود داشته باشه
.که بتونيم نقشش رو پر رنگ تر کنيم
172
00:12:37,847 --> 00:12:39,938
چرا مضطربم؟
173
00:12:41,213 --> 00:12:45,145
.ناراحت کننده بود. "کلارا بو" سختش کرده بود -
.اون يه عروسکه -
174
00:12:45,180 --> 00:12:49,135
.هرکاري ميکنم تا تو يه فيلم باشم -
.ميدوني، به اندازهي کافي خوشکل هستي -
175
00:12:49,213 --> 00:12:52,577
فکر ميتوني هيچوقت بتوني با آقاي "والِنتي" صحبت کني؟
176
00:12:52,814 --> 00:12:55,371
.آقاي "والِنتي" همه رو ميشناسه. کارهاي درستي انجام ميده -
.درسته -
177
00:12:55,446 --> 00:12:59,037
شنيدم قراره "اُليو نيل" رو
.به يه ستارهي "برادوِي" تبديل کنه
178
00:13:06,313 --> 00:13:08,973
!برو، برو، برو
179
00:13:09,046 --> 00:13:11,410
چه اتفاقي افتاد؟
180
00:13:11,480 --> 00:13:14,969
کـي تير خورد؟
!يا خدا
181
00:13:15,013 --> 00:13:18,207
.بسيارخُب، حدود يه ساعت ديگه خونهي "اُليو" ميمونم
182
00:13:18,280 --> 00:13:21,508
چندنفر بيشتر بيار طبقهي پايين
.و در مورد قضيه "ماسوچي" دوباره بهم زنگ بزن
183
00:13:21,580 --> 00:13:24,774
اين براي "لئو کوستابِک"ـه، شنيدي چي گفتم؟
184
00:13:24,847 --> 00:13:28,779
.گفتي نقش اوله. اما نقشش کوتاست -
.باشه. باشه -
185
00:13:28,847 --> 00:13:31,472
.الان وقت ندارم -
.اين يه نقش کوتاهه. باور نميکنم -
186
00:13:31,547 --> 00:13:34,479
.الان "ويني" و "سَل" رو بيرون از سينما کشتن -
.تعداد خطوط رو شمردم -
187
00:13:34,513 --> 00:13:38,377
.سيلويا پوستون" نقش اوله. من فقط نقش مکملش هستم" -
شنيدي چي گفتم؟ -
188
00:13:38,446 --> 00:13:42,970
.خسته شدم از اينکه مکمل بقيه باشم. ميخوام نقش اول باشم -
.جوليان" گفت قراره دکتر باشي" -
189
00:13:43,013 --> 00:13:46,810
.دکتر. نميخوام دکتر باشم. ميخوام نقش اول باشم -
.يه دکتر اصلي. اين يه نقش بزرگه -
190
00:13:46,847 --> 00:13:49,506
،يه دکتر اصلي
.اما نقش اصلي نيست
191
00:13:49,547 --> 00:13:52,206
.پس سعي نکن و خرم نکن -
.تو اعتراض ميکني اگه با يه طناب تازه دارت بزنن -
192
00:13:52,280 --> 00:13:55,269
،وقتي يه نقش اول رو ببينم
.ميفهمم نقش اوله و اين نقش اول نيست
193
00:13:55,346 --> 00:13:58,972
.يه نقش اول تو همهي صفحات هست -
.يه نقش اول کلي صحنه داره
..."الو؟ "ويتو -
194
00:13:59,046 --> 00:14:03,843
.شنيدي؟ همه رو تو گاراژ جمع کن -
.نقش اول همه رو ميبوسه، من هيچکس رو نميبوسم -
195
00:14:03,914 --> 00:14:06,846
!نه، امروز ميخوام کلکش کنده شه
چه بلايي سرتون اومده؟
196
00:14:06,914 --> 00:14:11,073
!ميخواي کارت رو به بيرون از اينجا ببري؟ مهمون داريم -
.بعداً بهم زنگ بزن -
197
00:14:11,146 --> 00:14:14,306
.اينجا مشکل دارم -
.به مشکلاتت اهميتي نميدم -
198
00:14:14,380 --> 00:14:16,972
چيکار بايد بکنم؟ فقط پول اينجا رو بدم؟ -
.اهميتي نميدم -
199
00:14:17,046 --> 00:14:22,172
.و ميخوام بگم اين يه نمايش بزرگ براي "برادوِي" هم هست -
.باشه، فقط من رو شرمنده نکن. خُب -
200
00:14:22,246 --> 00:14:25,838
هرکاري ميکنم تا به خواستههات برسي، خُب؟ -
خانوم "اُليو"؟ -
201
00:14:25,914 --> 00:14:30,175
... آقاي "مارکس" و -
."ميدونم، ميدونم. بفرستشون داخل، "وينِس -
202
00:14:30,246 --> 00:14:32,474
...گوش کن. وقتي اومدن داخل -
چي؟ -
203
00:14:32,547 --> 00:14:35,843
.يه خُرده مجذوبشون کن، عزيزم -
.تو کسي هستي که به دروس مجذوب کردن احتياج داري -
204
00:14:35,914 --> 00:14:39,107
.بهشون گفتم تو يه بازيگر بزرگي -
.من يه بازيگر بزرگم -
205
00:14:39,180 --> 00:14:42,271
!"نيک والِنتي"
.به "ديويد شِين" سلام کن
206
00:14:42,313 --> 00:14:44,871
ديويد"، چطوري؟" -
.سلام، من "اُليو" هستم -
207
00:14:44,947 --> 00:14:46,970
.ايشون "اُليو نيل" هستن -
.خوشبختم، خوشبختم، خوشبختم -
208
00:14:47,013 --> 00:14:50,036
.بياين داخل. بياين -
.بياين داخل -
209
00:14:50,113 --> 00:14:53,079
.ديو"، اون نمايشنامهت رو خوند. فکر ميکنه عاليـه" -
.آره، نمايشنامهت رو خوندم -
210
00:14:53,146 --> 00:14:55,942
.مهيج، آشفته کننده، جالبه
211
00:14:56,013 --> 00:14:58,571
،خوشبختم، خوشبختم
.خوشبختم، خوشبختم
212
00:14:58,814 --> 00:15:01,075
.اون يه بازيگر زن کوچيکِ عاليـه
.فقط به يه شانس احتياج داره
213
00:15:01,146 --> 00:15:04,078
...اوضاعتون چطوره، خانومِ -
."اُليو". "اُليو". "اُليو" -
214
00:15:04,146 --> 00:15:06,169
.اُليو" صدام کن، عسلم" -
سيگار ميکشين؟ -
.نه -
215
00:15:06,246 --> 00:15:08,974
اُليو"، شما... خُب، سابقهي بازيگري دارين؟" -
.عاشق بازيگري هستم -
216
00:15:09,013 --> 00:15:11,445
...خُب، من -
.هيچ سابقهي بازيگرياي نداره -
217
00:15:11,513 --> 00:15:13,911
.دارم. دارم -
.استعداد ذاتي داره -
218
00:15:13,980 --> 00:15:16,002
.تجربه دارم -
."درمورد رقصيدن حرف نميزنن، "اُليو -
219
00:15:16,079 --> 00:15:19,477
.نميدونه درمورد چي داره حرف ميزنه -
منظورتون که رقصيدن نيست، نه؟ -
220
00:15:19,547 --> 00:15:24,241
.قبلاً تو اين گروه رقص در "هوبوکِن" قِر ميداد
...اون زنيـه که يه 25 سنتي رو از رو ميز با
221
00:15:24,313 --> 00:15:27,541
.فقط دارم جمع رو خودموني ميکنم -
!مزاحمت رو تموم کن، چرا نميکني! دارن با من صحبت ميکنن -
222
00:15:27,780 --> 00:15:30,803
کـي مشروب ميخواد؟ -
.من دوبل هر چيزي شد رو ميخوام -
223
00:15:30,880 --> 00:15:33,107
.من نميخوام، زخم معده دارم -
.وينِس" يه ويسکي دوبل بريز" -
224
00:15:33,180 --> 00:15:36,806
."دوتاش کن، "وينِس -
آبيـه رو ميخواين يا سبزه رو؟ -
225
00:15:36,880 --> 00:15:40,437
.وارداتي رو، احمق جون -
.منظورتون از حمومِ تميزه -
226
00:15:43,847 --> 00:15:47,870
پس قبلاً بازيگري نکردين؟ -
.عسلم، عسلم. آره، بازيگري کردم -
227
00:15:47,947 --> 00:15:52,538
.بازيگري کردم. خيلي زياد هم بازيگري کردم
تو يه جُنگ نمايشي بودم. ميشه اينو برام روشن کني؟
228
00:15:52,780 --> 00:15:56,337
.خدايا. نه ادبي. نه اصالتي
229
00:15:57,780 --> 00:16:00,439
آره، تو يه جُنگ نمايشي موزيکال
.در "ويچيتا" بازي کردم
230
00:16:00,513 --> 00:16:04,309
.شايد اسمش رو شنيده باشين
.اسمش "اسطوره رو ترک کن" بود. دوتا شعر اجرا کردم
231
00:16:04,380 --> 00:16:07,505
،دو تا اجرا. دو تا هيجان
.دو تا اجراي طولاني
232
00:16:07,580 --> 00:16:10,341
.درواقع احساس ميکنم يه کم حالم بد شده، واقعاً
233
00:16:10,413 --> 00:16:12,879
.احساس ميکنم يه کم ضعف کردم
ميشه بشينيم؟
234
00:16:12,947 --> 00:16:18,846
خُب، چيزي که ذهنم رو به خودش جلب کرده
اينه که کـي قراره نقش "سيلويا پوستون" رو بازي کنه؟
235
00:16:18,914 --> 00:16:21,209
."فقط "هِلِن سينکلِر
236
00:16:21,280 --> 00:16:25,474
هِلِن سينکلِر"؟"
.هيچوقت اسمش به گوشم نخورده
237
00:16:25,513 --> 00:16:30,138
تئاتر رو دنبال ميکنين؟ -
دارين سعي ميکنين تلقين کنين؟ -
238
00:16:30,213 --> 00:16:32,145
!اون شِر و وِر رو تحويلم نده
239
00:16:32,213 --> 00:16:36,908
،به "ماسوچي" بگو اگه همکاري نکنه
!ميام اونجا، پاهاش رو ميشکنم
240
00:16:36,980 --> 00:16:40,537
.به "نيک" توجهي نکنين
.الان تو يکي از مودهاي افسردگيشه
241
00:16:40,780 --> 00:16:44,974
،گِلوش رو ميبُرم. ميام اونجا
.دل و رودهش رو از حلقومش ميکشم بيرون
242
00:16:45,046 --> 00:16:47,171
شنيدي چي گفتم؟ -
چيکار کردين؟ پياده اومدين؟ -
243
00:16:47,246 --> 00:16:49,178
!نه -
.مثل يه خوک دارين عرق ميکنين -
244
00:16:49,246 --> 00:16:53,303
.گاه به گاه مشکل قند خون دارم -
قند خون؟ -
245
00:16:53,380 --> 00:16:57,073
چي هست؟ -
اُليو"، شما... اون نمايش رو دوست دارين؟" -
246
00:16:57,146 --> 00:17:00,840
.ناراحت کنندهست -
.خُب، يه نمايش تراژديـه -
247
00:17:00,880 --> 00:17:04,903
ميگم، اما چندتا ايده دارم
.که چطور بتونيم بهش بال و پر بديم
248
00:17:04,980 --> 00:17:07,571
ايده؟ -
.هميشه به سينما ميرم -
249
00:17:07,814 --> 00:17:12,803
.ميليون تا ايدهي معقولانه دارم -
.کاملاً نابودش ميکني "چيچ"! بهت ميگم کاملاً نابودش ميکني -
250
00:17:12,880 --> 00:17:16,277
!ميخوام شبيه آتش زدن عمدي بشه -
.قولنج گرفتم -
251
00:17:16,346 --> 00:17:18,209
کِي؟ -
قولنج؟ -
252
00:17:18,280 --> 00:17:22,804
.همهچي تنگه
.فکر کنم شايد بهتره ما بريم
253
00:17:22,847 --> 00:17:25,472
.نه، نه، نه
.نرين
254
00:17:25,547 --> 00:17:28,274
!وينِس"، اون مشروب قاچاقي رو بيار"
255
00:17:28,346 --> 00:17:31,801
اُليو"، کِي به بازيگري علاقمند شدي؟"
256
00:17:31,880 --> 00:17:36,403
گوش کن بينم، فکر کردي به اين شهر اومدم
تا تو گروههاي رقص برقصم؟
257
00:17:36,480 --> 00:17:40,503
.سينه و کون. سينه و کون
.اون همهي چيزيه که بهش اهميت ميدن. مرسي
258
00:17:40,580 --> 00:17:43,569
بهت نگفته بودم که پيش غذا درست کني؟
259
00:17:43,814 --> 00:17:47,211
،من هيچ غذايي درست نميکنم
...مخصوصا پيش غذا
260
00:17:47,280 --> 00:17:49,906
چون نميدونم چي هست
!و همينطور تو هم نميدوني
261
00:17:49,980 --> 00:17:54,036
.زبون دراز شدي
262
00:17:54,113 --> 00:17:59,341
.و من گفتم مشروب وارداتي -
!مشروب وارداتي تموم شده. تموم -
263
00:17:59,413 --> 00:18:02,470
.باورنکردنيـه. اين روزها گرفتن يه کمکِ خوب، خيلي سخته
264
00:18:02,547 --> 00:18:05,411
.عذرميخوام شماها مجبور شدين اين رو بشنوين -
.واقعاً احساس سرگيجه دارم -
265
00:18:05,480 --> 00:18:10,276
.چندتا مشکل با شرکته -
واقعاً؟ اون چه نوع شرکتيـه، "نيک"؟ -
266
00:18:10,346 --> 00:18:14,142
...نوعي که "تو کار بقيه دخالت نکن
267
00:18:14,180 --> 00:18:16,976
."و بلايي سرت نمياد -
.آره -
268
00:18:17,013 --> 00:18:20,275
.متوجهم، متوجهم. مرسي -
.اون نوع شرکته -
269
00:18:20,346 --> 00:18:23,506
.يه مقدار حالم خوب نيست
...فکر کنم شايد بهتره برم
270
00:18:23,580 --> 00:18:27,068
و تو بيمارستان بستري شم
.و کمکم کنن تا خوب شم
271
00:18:27,146 --> 00:18:30,943
و بعداً با هم حرف ميزنيم. چون همهچي خوبه. نه، "جوليان"؟ -
.آره -
272
00:18:31,013 --> 00:18:32,946
.آره -
.همهچي خوبه -
273
00:18:33,013 --> 00:18:36,275
.قراره يه رويداد بزرگ تو "برادوِي" بشه -
.مرسي -
274
00:18:36,346 --> 00:18:39,244
!به هيچ وجه
!نه
275
00:18:39,313 --> 00:18:42,336
.باهاش کار کن، بهش فُرم بده. يه چالشي برات ميشه -
.راه نداره -
276
00:18:42,413 --> 00:18:45,470
.اون يه جايزه ميبره. اين قراره يه نمايش بزرگ بشه
277
00:18:45,547 --> 00:18:49,843
!همچين اتفاقي نميفته -
.يه اعتباري برات بعنوان کارگردان درست ميشه -
.مثل "کِلِي" ميتوني از بازيگرهاي خودت استفاده کني
278
00:18:49,914 --> 00:18:52,573
جوليان"، عقلت رو به کلي از دست دادي؟"
279
00:18:52,814 --> 00:18:57,007
فکر ميکني اون زن بتونه نقش يه روانپزشک رو
بازي کنه؟ اون زن؟ اون چيز اون بالا؟
280
00:18:57,079 --> 00:18:59,011
.صداش، چنگ زدناش -
.بسيارخُب -
281
00:18:59,079 --> 00:19:03,978
...اون زنيـه که يه 25 سنتي رو از رو ميز با -
.بذار باهات رو راست باشم، آقاي هنرمند -
282
00:19:04,013 --> 00:19:06,946
.اينجا دنياي رقابتيـه، نه يه دنياي آرماني
283
00:19:07,013 --> 00:19:09,980
،اگه ميخواي نمايشت بره رو صحنه
.مجبوري چندتا چيز رو واگذار کني
284
00:19:10,046 --> 00:19:13,103
.زندگي کامل نيست
.علاوه بر اين، کوتاه هم هست
285
00:19:13,180 --> 00:19:17,545
و اگه نميتوني اين رو بفهمي، بهتره همين الان
."وسايلت رو جمع کني و برگردي به "پيتزبورگ
286
00:19:22,547 --> 00:19:26,912
.من فروخته شدم. من فروخته شدم
287
00:19:26,980 --> 00:19:29,172
.من فروخته شدم -
."ديويد" -
288
00:19:32,580 --> 00:19:35,171
چي شده؟
289
00:19:35,246 --> 00:19:37,303
!من يه فاحشه هستم -
!خداي من -
290
00:19:37,380 --> 00:19:40,471
!من يه روسپي هستم! يه فاحشه هستم -
.ديويد"، خودت رو کنترل کن" -
291
00:19:40,547 --> 00:19:42,206
.به پليس زنگ ميزنن
292
00:19:42,280 --> 00:19:44,838
!ديويد". خداي من"
.حالت خيلي بده
293
00:19:44,914 --> 00:19:46,573
.حس ميکنم حالم بده
294
00:19:46,814 --> 00:19:51,178
.لطفاً، "فينکِلستِين" رو بيدار ميکني
آسپرين" ميخواي؟"
295
00:19:51,246 --> 00:19:55,372
."ديويد". "ديويد" -
!خداي من! هنرم! کارم -
296
00:19:55,446 --> 00:19:58,344
چه بلايي سرت اومده؟ -
اونقدر بد ميخوام که موفق شم؟ -
297
00:19:58,413 --> 00:20:02,436
.ديويد"، برگرد به رختخواب" -
.جواب بلهست. جواب بلهست -
298
00:20:02,513 --> 00:20:06,570
.لطفاً برگرد به رختخواب -
وقتي بهم پيشنهاد داد که نمايشم توسط -
.يه گانگستر قراره ساپورت بشه، گفتم باشه
299
00:20:06,814 --> 00:20:10,473
.لطفاً برگرد به رختخواب -
...اين معامله با شيطانـه و سزاش -
300
00:20:10,547 --> 00:20:14,445
.بازي دوست دخترش تو نمايشـه -
ساعت 3 نصف شب داري به کي زنگ ميزني؟ -
301
00:20:14,513 --> 00:20:18,343
.الو، "جوليان"؟ "ديويد" هستم
برا نقش اول مرد، کي رو در نظر داري؟
302
00:20:18,413 --> 00:20:21,072
.بچه جون
303
00:20:21,146 --> 00:20:23,305
.الان ساعت 3 نصف شبه
304
00:20:23,346 --> 00:20:26,540
.نظر من "وارنِر پِرسِل"ـه -
.نه، زياد چاغه -
305
00:20:26,780 --> 00:20:31,144
اخيراً ديديش؟
.نه، اون يارو معتاد غذا خوردنه
306
00:20:31,213 --> 00:20:33,145
.اهميتي نداره
...با مديربرنامهش صحبت کردم
307
00:20:33,180 --> 00:20:35,146
.و چهار ماهه که رژيم غذايي جديدي گرفته. خوب به نظر مياد
308
00:20:35,180 --> 00:20:37,908
.اون رو براي نقش ستوان "مَسترز" ميخوام
.بعد شايد بتونم با کُل اين قضايا کنار بيام
309
00:20:37,980 --> 00:20:40,036
.ميتونم با اين توافقات کنار بيام
310
00:20:40,113 --> 00:20:44,239
وارنِر پرسِل" و "هِلِن سينکلِر" رو دارم"
.و بعدش ميتونم با معشوقهي اون گانگستر کنار بيام
311
00:20:44,313 --> 00:20:47,177
.نه، "وارنِر" نه، بچه جون. نه
312
00:20:47,213 --> 00:20:49,543
.تو نمايش "نانز اَپلنتي" داشتمش
313
00:20:49,780 --> 00:20:54,007
.سعي کرد بهتر زندگي کنه
.بعد بي اعتبار شد و شروع کرد به خوردن
314
00:20:54,079 --> 00:20:58,273
،قبل از اينکه به "بوستون" برسيم
.اندازهي باسن خواهر زنم، بزرگ شده بود
315
00:20:58,346 --> 00:21:02,472
!نه! ديگه مصالحه نميکنم
!اين نمايش منـه و اون رو ميخوام
316
00:21:02,547 --> 00:21:06,172
اون رو ميخوام و اون رو ميخوام
!و هميني که هست. من يه فاحشه نيستم
317
00:21:06,246 --> 00:21:09,406
!"ديويد"، "ديويد"، "ديويد" -
.حالم خوبه -
318
00:21:09,480 --> 00:21:13,105
.هفتهي ديگه "اُليو" تمرين براي نمايش رو شروع ميکنه
319
00:21:13,180 --> 00:21:15,305
.ميخوام باهاش بموني -
.چشم -
320
00:21:15,346 --> 00:21:18,335
ميخوام مطمئن شي
.اونجا باهاش درست رفتار ميکنن
321
00:21:18,413 --> 00:21:21,277
.به اون شخصيتهاي تئاتري اعتماد ندارم
322
00:21:21,346 --> 00:21:25,335
نمايش مقدار زيادي برام خرج برداشته
.و قراره بهاش رو بدست بيارم
323
00:21:25,413 --> 00:21:28,379
.اون ميخواد يه ستاره بشه -
.آره. آره -
324
00:21:28,446 --> 00:21:31,435
.و بهش قول دادم -
...آقاي "وي" ببينين، اينطور نيست که نخوام انجامش بدم -
325
00:21:31,480 --> 00:21:35,879
.چيچ"، دارم بهت يه دستور ميدم"
کارت چيه؟
326
00:21:35,947 --> 00:21:37,970
.ميدونم
327
00:21:38,046 --> 00:21:40,171
.دوشنبه، 10 سپتامبر
328
00:21:40,246 --> 00:21:43,770
امروز تمرينمون شروع ميشه
.و تصميم گرفتم تا تو دفتر خاطراتم ثبتش کنم
329
00:21:43,847 --> 00:21:46,472
...شايد تجربهي من براي بقيه مفيد باشه
330
00:21:46,513 --> 00:21:50,843
درست مثل من، که از طريق تفکر در نوشتههاي خداهام
.چِکوف" و "استريندبرگ" بدست آوردم"
331
00:21:50,914 --> 00:21:54,175
.تمرين نمايش بدون معطلي ساعت 10 صبح شروع شد
332
00:21:54,246 --> 00:21:58,110
وارنِر پرسِل" اولين نفري بود که رسيد"
.سرشار از خوش خلقي و رفتار دلپذير
333
00:21:58,180 --> 00:22:01,977
!صبح بخير -
.وارنِر پرسِل". سلام، من "ديويد شِين" هستم" -
334
00:22:02,046 --> 00:22:04,911
.ديويد"، چه عالي شد که ديدمت. آفرين" -
.مرسي -
335
00:22:04,980 --> 00:22:08,036
.نمايشنامهي عاليايه. ديالوگهاي دوست داشتنياي داره -
.مفتخرم که شما توش بازي ميکنين -
336
00:22:08,113 --> 00:22:10,136
.باعث افتخارمه -
."مدير نمايشمون، "ميچ -
337
00:22:10,213 --> 00:22:12,941
.ميچل سِباين". اگه چيزي لازم داشتين، در خدمتم" -
.ميچل"، از ديدنت خوشبختم" -
338
00:22:13,013 --> 00:22:15,206
.خوبه -
.و اتاق رختکن شماره 2 براي شماست -
339
00:22:15,280 --> 00:22:17,439
.دوست داشتنيـه -
.و ايشون دستيارم، "لورنا" هستن -
340
00:22:17,513 --> 00:22:20,138
.از آشناييتون خوشبختم -
.لورنا"، خوشحالم که ميبينمت" -
341
00:22:20,213 --> 00:22:23,304
،قهوه و شيريني دانمارکي داريم
.مقداري ماهي دودي
342
00:22:23,380 --> 00:22:27,574
مشکلي نيست اگه فقط آب داغ و ليمو بخوام؟
343
00:22:27,814 --> 00:22:29,803
.بهيچ وجه -
.مرسي -
344
00:22:29,880 --> 00:22:32,368
.و البته که "جوليان مارکس" رو ميشناسين -
.جوليان" آره" -
345
00:22:32,446 --> 00:22:34,969
.با هم داستان داشتيم -
.وارنر"، عالي بنظر مياي" -
346
00:22:35,013 --> 00:22:37,138
.و توهم همينطور
347
00:22:37,213 --> 00:22:40,179
ايدِن بِرِنت"، کسي که نقش اون يکي زن رو"
.بازي ميکنه، چند لحظه بعد رسيد
348
00:22:40,213 --> 00:22:42,270
.نشاط فوقالعادهاي داشت
349
00:22:42,346 --> 00:22:46,142
!صبح بخير! صبح بخير
.بلند نشين. بلند نشين
350
00:22:46,180 --> 00:22:49,340
.براي همه هديههاي روز اول تمرين رو آوردم -
.لطف دارين -
351
00:22:49,380 --> 00:22:54,210
چيزي نيست. فقط چندتا صابون و چندتا عطر
.و بُخُور براي شماست، فکر کنم
352
00:22:54,280 --> 00:22:57,440
حالا، با آقاي "ووفِلز" آشنا شدين؟ -
.نه، نه -
353
00:22:57,513 --> 00:23:00,877
.قيافهي عبوس به خودت نگير -
."سلام آقاي "ووفِلز -
354
00:23:00,947 --> 00:23:02,879
.مراقب باشين
.اون از نژاد "چيواوا"ـه
355
00:23:02,947 --> 00:23:07,003
اما يه کم نژاد "دوبِرمَن" توش هست
.که بعضي وقتها به گلوت حمله ميکنه
356
00:23:07,079 --> 00:23:09,204
.شوخي کردم
357
00:23:09,280 --> 00:23:12,872
."فکر کنم اينجا با همه آشنا شدين. "لورنا -
.با تلفن باهم حرف زديم -
358
00:23:12,947 --> 00:23:15,777
."نميدونم با ستوان "مَسترز" آشنا شده باشين، "وارنِر پرسِل
359
00:23:15,847 --> 00:23:18,244
.از آشناييتون خوشبختم -
مسافرت خارجتون چطور بود؟ -
360
00:23:18,313 --> 00:23:22,006
.خُب، مال 5 سال پيش بود، اما دوست داشتني بود -
361
00:23:22,079 --> 00:23:25,136
حالا، عزيزم، مقداري شير يا همچين چيزي برا خوردن ميخواي؟
362
00:23:25,213 --> 00:23:29,339
.براش يه بشقاب کوچيک ميگيرم -
،نه، نميخواد به خودتون زحمت بدين -
.چون از سينه بهش شير ميدم
363
00:23:29,413 --> 00:23:33,106
.شوخي کردم
364
00:23:33,180 --> 00:23:35,373
.بفرماييد -
.جوليان"، خوبه که ميبينمت" -
365
00:23:35,446 --> 00:23:37,878
چطورين؟ -
."آقاي "مارکس -
.بله، البته -
366
00:23:37,947 --> 00:23:40,572
وسطاشم، آره؟
367
00:23:40,814 --> 00:23:43,473
... بايد سگتون رو بگيريم يا -
.نه، نه، نه، نه، نه -
368
00:23:43,547 --> 00:23:46,342
.بچه خودمه
369
00:23:46,413 --> 00:23:50,345
،اُليو نيل" وارد شد"
.بطور طبيعي با نيروي توفان
370
00:23:50,380 --> 00:23:54,779
قراره مثل گوشت مُرده دور و برم بپلکي؟ -
.آقاي "وي" گفتن نزديکتون بمونم -
371
00:23:54,847 --> 00:23:56,779
.به مدت 15 دقيقه اين اطراف با ماشين دور زديم
372
00:23:56,847 --> 00:24:00,574
.بهت گفتم اون گفته "بلاسکو" نه "مراسکو"، کله سيماني
373
00:24:00,814 --> 00:24:02,177
."سلام "اُليو -
.سلام -
374
00:24:02,246 --> 00:24:05,440
."همگي، ايشون دکتر "فيليپس" هستن. "اُليو نيل -
.سلام، از آشناييتون خوشبختم -
375
00:24:05,513 --> 00:24:07,001
.جوليان" رو ميشناسي" -
.آره -
376
00:24:07,079 --> 00:24:09,068
."دستيارم، "لورنا -
.سلام خوشحالم دوباره ميبينمت -
377
00:24:09,146 --> 00:24:11,271
."ايدِن برِنت"، "کريستِن" -
.سگ بانمکيـه -
378
00:24:11,346 --> 00:24:13,938
."وارنِر پرسِل". ستوان "مَسترز" -
.خوشبختم، خوشبختم، خوشبختم -
379
00:24:14,013 --> 00:24:16,445
."مدير نمايش، "ميچ -
.ميچ"، سلام، سلام، سلام، سلام" -
380
00:24:16,513 --> 00:24:19,274
و شما؟ -
.با اون هستم -
381
00:24:19,346 --> 00:24:22,335
.اون با منه. آره -
.بسيارخُب. بسيارخُب -
382
00:24:22,413 --> 00:24:25,811
...خُب، قراره براي مدتي تمرين کنيم، بنابراين
383
00:24:25,847 --> 00:24:27,813
.آره
.هرجا اون بره، منم ميرم
384
00:24:27,847 --> 00:24:30,836
،بسيارخُب، آقاي دعوا گير
...چرا نميري رو صندلي تماشاچيهاي تئاتر نميشيني
385
00:24:30,914 --> 00:24:32,846
.و سعي نميکني خر و پف نکني
386
00:24:32,914 --> 00:24:35,379
...من
387
00:24:35,446 --> 00:24:38,435
چيه؟ -
...دوست ندارم بقيهي مردم تمرين رو ببينن -
388
00:24:38,513 --> 00:24:42,309
.معمولاً بعنوان يه قانون، چون بازيگرها خيلي حساس هستن -
چي گفتي؟ -
389
00:24:42,380 --> 00:24:45,813
...دوست ندارم -
کي هستي؟ کي هستي؟ -
390
00:24:45,847 --> 00:24:47,836
.آروم باش -
.من کارگردان هستم -
391
00:24:47,880 --> 00:24:49,311
اين کيه؟ -
.يه دقيقه صبر کن -
392
00:24:49,380 --> 00:24:52,278
.من کارگردان نمايش هستم -
يه دقيقه صبر کن آقاي... اسمتون چيه؟ -
393
00:24:52,313 --> 00:24:55,211
.چيچ". اسمم "چيچ"ـه" -
...آقاي "چيچ"، اول از همه -
394
00:24:55,280 --> 00:24:57,974
نه، آقاي "چيچ" نه. شنيدي چي گفتم؟ -
.بله -
395
00:24:58,046 --> 00:25:00,979
."چيچ". سادهست. "چيچ" -
."چيچ" -
396
00:25:01,046 --> 00:25:05,342
...حالا، چرا فقط اون پشت نميشينين و ما
.آره، بفرماييد
397
00:25:05,380 --> 00:25:07,972
.بسيارخُب -
.متوجه شدم اين خيلي مشکل سازه -
398
00:25:08,046 --> 00:25:10,205
.ميرم اونجا -
.مزاحم نميشه، حرفم رو باور کن -
399
00:25:10,280 --> 00:25:13,940
.برا کسي مزاحمت ايجاد نميکنه
.فقط ميخواد تماشا کنه
400
00:25:14,013 --> 00:25:16,980
.محافظ منه
401
00:25:17,046 --> 00:25:19,444
.سلام -
.سلام -
402
00:25:19,513 --> 00:25:24,036
.عذر ميخوام دير کردم. معمولاً خيلي حرفهاي هستم -
.مطمئنم -
403
00:25:24,113 --> 00:25:28,307
.اين براي شماست -
.پودر تالک. مورد علاقمه -
404
00:25:28,346 --> 00:25:32,108
.مرسي. تو يه عروسکي -
.نه، تو يه عروسکي -
405
00:25:32,146 --> 00:25:35,909
هِلِن سينکلِر" نيم ساعت ديرتر اومد"
.اما عذر موجهي داشت
406
00:25:35,980 --> 00:25:39,537
.لطفاً من رو ببخشين
.معالج پام، حمله قلبي بهش دست داد
407
00:25:39,780 --> 00:25:43,234
.افتاد و چوب لاک کردن فرو رفت تو پنجهم
408
00:25:43,313 --> 00:25:46,177
.نياز به بانداژ داشت -
.عزيز بيچارهي من -
409
00:25:46,246 --> 00:25:48,804
.خيلي خوشحالم ميبينمتون
410
00:25:48,847 --> 00:25:51,506
.هممون "هِلِن سينکلِر" رو ميشناسيم و تحسينش ميکنيم -
.ما دوستهاي قديمي هستيم -
411
00:25:51,580 --> 00:25:54,341
.خيلي ممنونم -
.خانوم "سينکلِر"، ايشون "ميچ" هستن -
412
00:25:54,413 --> 00:25:59,471
.آره، آره، همديگه رو ميشناسيم. خداي من
.باورم نميشه اينجا هستم
413
00:25:59,547 --> 00:26:03,479
.اينجا رو ببين. اينجا رو ببين
ميشه ببينينش؟
414
00:26:03,513 --> 00:26:06,206
.اين سالن تئاتر قديمي
415
00:26:07,947 --> 00:26:09,970
.اين کليسا
416
00:26:11,079 --> 00:26:13,477
.لبريز از خاطراته
417
00:26:13,547 --> 00:26:16,911
.پر از شبح
418
00:26:16,980 --> 00:26:19,309
."آقاي "اَلوينگ
419
00:26:19,380 --> 00:26:21,346
."عمو "وانيا
420
00:26:22,380 --> 00:26:24,812
.کاردِليا" اونجاست"
421
00:26:25,513 --> 00:26:28,001
.اوفِليا" اينجاست"
422
00:26:29,547 --> 00:26:31,877
!"کلاتِمنِسترا"
423
00:26:33,446 --> 00:26:35,912
.هر اجرايي يه تولدـه
424
00:26:37,013 --> 00:26:39,309
...هر پرده
425
00:26:39,380 --> 00:26:41,437
.يه مرگه
426
00:26:44,280 --> 00:26:46,473
اون يه سگه؟
427
00:26:46,547 --> 00:26:49,172
."بله، خانوم "سينکلِر
428
00:26:49,246 --> 00:26:53,372
!از سگها بدم مياد
429
00:26:53,446 --> 00:26:56,435
...نميخواستم تو روز اول هيچکدوم از بازيگرها رو دست پاچه کنم
430
00:26:56,513 --> 00:26:59,138
بنابراين همهي کاري که کرديم
.اين بود که نمايشنامه رو کامل خونديم
431
00:26:59,213 --> 00:27:01,406
.نميتونم اينطوري زندگي کنم
432
00:27:01,480 --> 00:27:04,935
.يه زندگي معمولي تکراري
433
00:27:05,013 --> 00:27:07,377
.روزها مثل سلولويد آب شده با هم درآميختن
434
00:27:07,446 --> 00:27:11,003
.مثل يه فيلم که تصاويرش از شکل افتاده و بي معني شده
435
00:27:11,079 --> 00:27:14,307
."ميخوام طلاق بگيرم، "سيلويا
...به هزاران راه زيرکانه اين رو گفتم
436
00:27:14,380 --> 00:27:17,437
با اميد به اينکه متوجه شي
.اما انکارش ميکني
437
00:27:17,513 --> 00:27:20,479
وقتي يه بچه بودم
...يه روز سوگند خوردم
438
00:27:20,547 --> 00:27:23,877
.يه گردنبند ساخته شده از کهکشان خواهم داشت
439
00:27:23,947 --> 00:27:29,277
کريستن"، "کريستن"، اگه فقط انسانها"
.به نيروي حافظه لعنت نشده بودن
440
00:27:29,346 --> 00:27:33,005
.روياها فقط احساسات رو پنهان ميکنن
441
00:27:33,079 --> 00:27:37,375
...هرچي بيشتر اين تجربيات دردناک رو
442
00:27:37,446 --> 00:27:40,310
.رسيدگي کردن بهشون راحت تره
443
00:27:40,380 --> 00:27:42,938
پيش" چيه؟" -
.پيش". مثل پيش زمينه" -
444
00:27:43,013 --> 00:27:45,104
آيا... ميتونم؟ -
.بفرماييد -
445
00:27:45,180 --> 00:27:49,112
،"يه اصطلاح گُلفـه، وقتي داد ميزني "پيش
.وقتيه که داري مياي جلو
446
00:27:49,180 --> 00:27:52,943
.به ذهنم خطور نکرده بود -
پس يعني ميگين، داره درمورد گُلف صحبت ميکنه؟ -
447
00:27:53,013 --> 00:27:54,274
!ادامه بدين -
چيه؟ -
448
00:27:54,346 --> 00:27:56,972
...آره، باشه. دکتر
449
00:27:57,013 --> 00:28:00,241
آيا من بدقيافه هستم، کهنهام؟
450
00:28:00,313 --> 00:28:04,439
خستهام؟ شکستهام؟
بي جانم؟ پيرم؟
451
00:28:04,513 --> 00:28:08,775
."بيا، بيا، خانوم "پوستون
...تو آزا
452
00:28:10,079 --> 00:28:11,978
...آزا -
.آزار طلبي -
453
00:28:12,046 --> 00:28:16,945
آزارطلب؟ -
.بله، آزارطلب کسيـه که از درد لذت ميبره -
454
00:28:17,013 --> 00:28:19,912
.نقطه مقابل ساديسم -
از درد لذت ميبره؟ -
455
00:28:19,980 --> 00:28:22,104
،اون چيه
يه عقب مونده؟
456
00:28:22,146 --> 00:28:25,237
!اصلاً اين کوفتي رو باور نميکنم -
.ادامه بدين -
457
00:28:25,313 --> 00:28:28,541
.بعد از تمرين، احساس نشاط ميکردم
458
00:28:28,780 --> 00:28:31,268
هِلِن سينکلِر" پيشنهاد کرد"
.برا آرامش بريم يه مشروب بزنيم
459
00:28:31,313 --> 00:28:35,575
،گفت يه مشروب فروشي دنج
.جايي که بتونيم حرف بزنيم رو ميشناسه
460
00:28:35,814 --> 00:28:38,279
... عالي بود که اون پيرمرد -
نبود؟ -
461
00:28:38,346 --> 00:28:41,801
.وارنر". آره" -
.وارنر"، آره. خيلي لاغر شده بود" -
462
00:28:41,847 --> 00:28:44,972
.يه رژيم غذايي جديد گرفته -
.اون زنه کيه؟ به يه مشروب احتياج دارم -
463
00:28:45,046 --> 00:28:47,171
."اُليو"
.آره، بابت "اُليو" عذر ميخوام
464
00:28:47,246 --> 00:28:49,974
.عذر ميخوام. عذر ميخوام
.اون رو براي جمع کردن پول لازم داشتيم
465
00:28:50,046 --> 00:28:52,376
.بايد سخت باشه کاري مثل اين رو پيش ببرين
466
00:28:52,446 --> 00:28:54,912
.ميتونم بگم، اين واقعيت ناراحت کنندهي بازارـه
467
00:28:54,980 --> 00:28:57,411
.هيچوقت شانس اين رو نداشتيم که با هم صحبت کنيم -
.نه -
468
00:28:57,480 --> 00:29:01,071
سلام دوستان. چي ميل دارين؟ -
.دو تا "مارتيني"، لطفاً -
469
00:29:01,146 --> 00:29:04,476
از کجا ميدونستين من چه مشروبي ميخوام؟ -
تو هم يکي ميخواي؟ -
470
00:29:04,513 --> 00:29:06,502
.سه تا -
."سه تا "مارتيني -
471
00:29:06,580 --> 00:29:10,068
،نميتونم رو نوشتهي خودم قضاوت کنم
...اما بايد بگم
472
00:29:10,146 --> 00:29:14,306
که درست از خوندن امروز، ميتونم بگم
.شما چقدر قراره تو اين نقش فوقالعاده بشين
473
00:29:14,380 --> 00:29:16,243
.نمايش عاليايه -
.مرسي -
474
00:29:16,313 --> 00:29:20,370
نه، نه، منظورم اينه، خيلي کميابه
.که هرچيزي واقعاً درمورد يه چيزه
475
00:29:20,446 --> 00:29:23,378
.ميدوني...خُب، "مکس اَندرسون" و "جين اُ نيل" هستن
476
00:29:23,446 --> 00:29:25,969
.موضوع اينه -
.الان 2تا از خداهام رو نام بردين -
477
00:29:26,013 --> 00:29:28,980
.اولش کمي براي بازي تو اين نقش بي ميل بودم
478
00:29:29,013 --> 00:29:33,309
...کاراکتر خيلي
.خيلي ... کم رنگ بود
479
00:29:33,380 --> 00:29:35,039
.کم رنگ، آره
...خُب، اون ايدهي
480
00:29:35,113 --> 00:29:37,102
.بعد متوجه شدم قصد دارين چيکار کنين -
واقعاً؟ -
481
00:29:37,180 --> 00:29:39,339
.زندگي درونيش واقعاً چقدر عميق و چقدر پيچيده است
482
00:29:39,413 --> 00:29:41,879
.سعي کردم بهش کمي تناقض بدم
483
00:29:41,947 --> 00:29:43,913
.اما نگران بودم
484
00:29:43,980 --> 00:29:47,969
.قبلاً نقش زنهاي حماسيتر رو بازي ميکردم
485
00:29:48,013 --> 00:29:50,809
.کمتر دودل، بيشتر جذاب
486
00:29:50,880 --> 00:29:53,277
.مطمئناً سردمزاج نه
487
00:29:53,346 --> 00:29:58,574
.نه، آره، آره. خُب، "سيلويا پوستون" انبوهي از اختلال اعصابه
488
00:29:58,814 --> 00:30:02,871
عليرغم اينکه واقعاً نتونستم
...چيزي تو نمايش براي درخشيدنش پيدا کنم
489
00:30:02,947 --> 00:30:06,071
...نه شهوت واقعياي، نه فريبندگياي -
هيچي؟ -
490
00:30:06,146 --> 00:30:08,442
.هنوز فکر ميکنم بازيگريش با ارزشه
491
00:30:08,513 --> 00:30:12,570
خُب، ميتونيم روش کار کنيم و يه دستکاري اينجا
...و اونجا ميتونه عوضش کنه تا باعث شه شما
492
00:30:12,814 --> 00:30:15,905
...نه، نه، نه، نه. به اين فکر نميکنم که شما -
.راحت باشين -
493
00:30:15,980 --> 00:30:18,502
.بخاطر من يه کلمه از کارتون رو تغيير بدين
494
00:30:18,580 --> 00:30:23,774
خدايا، من کي هستم، يه افسانهي خودبين "برادوِي"؟
495
00:30:23,847 --> 00:30:27,574
.شما... شما يه شکوفهي "چکوف" هستين
496
00:30:30,847 --> 00:30:35,870
نميگم که نمايشنامه رو تحريف ميکنم. فقط ميگم
.با در نظرگرفتن اين تو ذهنم، دوباره خوانيش ميکنم
497
00:30:35,947 --> 00:30:39,003
..."منظورم اينه، بالاخره، خانوم "سينکلِر
هِلِن". ميشه "هِلِن" صداتون کنم؟"
498
00:30:39,079 --> 00:30:41,204
.بله -
..."هِلِن" -
499
00:30:41,280 --> 00:30:44,405
.غريزهتون بعنوان يه بازيگر زن بيعيب و نقصه
500
00:30:44,480 --> 00:30:49,208
.و ميخوام اون کاراکتر بُعد داشته باشه
.هدفم اين نيست که اون يکنواخت سخن بگه
501
00:30:50,313 --> 00:30:53,473
خوب من رو درک ميکني، نه؟ -
من؟ -
502
00:30:53,513 --> 00:30:55,843
.باهوشي
503
00:30:55,914 --> 00:30:58,141
.با استعدادي
504
00:30:58,180 --> 00:31:00,806
.بينشي که زنها به دنبالشن
505
00:31:00,880 --> 00:31:02,937
.انکارش نکن
506
00:31:07,980 --> 00:31:11,036
.نميدونم چرا اون بايد سردمزاج باشه
507
00:31:15,480 --> 00:31:18,810
چطوري، عروسکم؟
چطور پيش رفت؟
508
00:31:18,847 --> 00:31:21,142
.اونها خيلي مغرور هستن
509
00:31:21,213 --> 00:31:24,077
آره؟ کسي اذيتش کرد؟ -
.نه -
510
00:31:24,146 --> 00:31:26,977
.ازم انتظار دارن همهي اين خطوط رو حفظ کنم
511
00:31:27,013 --> 00:31:30,810
خُب، اون چيزي بود که ميخواستي، نه؟ که يه بازيگر بشي؟ -
.ميدونم، ميدونم، ميدونم -
512
00:31:30,847 --> 00:31:34,404
.سر درد گرفتم -
.بعد از اينکه غذا خورديم "چيچ" بهت کمک ميکنه تمرين کني -
513
00:31:34,480 --> 00:31:38,071
من؟ -
دختره يه چيزهايي داره که بايد حفظ کنه، خُب؟ -
514
00:31:38,146 --> 00:31:41,408
..."آره، اما "نيک -
.برو تو وان بشين، عسلم. برو -
515
00:31:41,480 --> 00:31:45,207
."قراره ببرمت به رستوران "دِلمونيکو
گوشت راسته ميخوري يا خرچنگ؟
516
00:31:45,280 --> 00:31:48,940
.جفتشون -
گوش کن، "نيک"، تو اين قضيهي -
.حفظ کردن زياد خوب نيستم و يه قرار دارم
517
00:31:49,013 --> 00:31:52,878
.باشه، باشه، تمومش کن
.برات يه مأموريت کوچيک دارم که انجام بدي
518
00:31:52,947 --> 00:31:57,777
چه نوع مأموريتي؟ -
.يه پيام براي "چارلي ماسوچي" و وقت زيادي نداريم -
519
00:31:59,977 --> 00:32:29,977
"WwW.IMDb-DL.IN"
(By: KaVeH)
520
00:32:42,814 --> 00:32:45,177
...نميتوني ببيني
521
00:32:45,213 --> 00:32:48,407
...داري دقيقاً با الگوي يکسان زندگي ميکني
522
00:32:48,480 --> 00:32:51,173
مادرت با پدرت زندگي نميکرد؟
523
00:32:51,246 --> 00:32:54,337
واقعاً؟
.لطفاً توضيح بدين
524
00:32:54,413 --> 00:32:57,777
...به طور کلي، داري سعي ميکني دوباره زندگي کني
525
00:32:57,847 --> 00:33:01,904
.و در پروسهي زندگي دوباره، درستش کني
526
00:33:01,980 --> 00:33:05,468
.مثل اينکه امکان پذيره
!"ها"
527
00:33:05,547 --> 00:33:08,775
."اينجا ننوشته "ها -
.ميدونم ننوشته "ها". خودم اضافهش کردم -
528
00:33:08,847 --> 00:33:12,040
منظورت چيه خودت اضافهش کردي؟ اجازهي اينکارو داري؟ -
.اجازه اضافه کردن رو داريم -
529
00:33:12,113 --> 00:33:14,511
.چطور ميتوني چيزي رو اضافي کني؟ نميتوني اينکارو بکني -
!اجازه داري چيزها رو اضافه کني -
530
00:33:14,580 --> 00:33:17,011
.بهش ميگن فيالبداهه گفتن -
!نميتوني اينکارو بکني -
531
00:33:17,079 --> 00:33:20,443
ميتونم اينکارو بکنم. تو چي ميدوني؟
.هيچي نميدوني. خفه شو و بخون
532
00:33:20,513 --> 00:33:24,104
.فکر ميکنم همه چيزش گنده -
.فکر ميکنم يه زامبي بوگندو هستي. خفه شو و بخون -
533
00:33:24,180 --> 00:33:26,874
!بهتره خفه شي! فقط خفه شو -
.تو خفه شو و بخون -
534
00:33:26,947 --> 00:33:29,879
!خفه شو -
.شانس آوردي دوست دختر "نيک" هستي -
535
00:33:29,947 --> 00:33:31,879
.تو هم شانس آوردي يه احمق هستي
536
00:33:31,947 --> 00:33:36,811
...چي باعث ميشه
يه تئوري به اين کوچيکي رو درست کني؟
537
00:33:38,814 --> 00:33:42,803
مطمئنم تماشاگراي بيچاره افسوس ميخورن
.که براي اين نمايش پول دادن
538
00:33:44,980 --> 00:33:48,912
به چي فکر ميکني؟ -
.به "يوجين اُ نيل" و "مکس اَندرسون"، ميدوني -
539
00:33:48,980 --> 00:33:52,377
آره. همهي شب رو داشتي بازنويسي ميکردي
.و فقط يه روز گذشته
540
00:33:52,446 --> 00:33:54,810
نشونهي بدي نيست؟ -
...نه، فقط فکر کردم شايد بايد -
541
00:33:54,880 --> 00:33:57,243
.کاراکتر "سيلويا پوستون" رو کمي بهتر بکنم
542
00:33:57,313 --> 00:33:59,370
.ميدوني منظورم چيه، بايد يه جنبهي جنسي داشته باشه -
.نه -
543
00:33:59,446 --> 00:34:03,845
.فکر ميکنم اون بهترين کاراکتر زنيـه که بعداز مدتها نوشتي -
کـي گفته؟ -
544
00:34:03,914 --> 00:34:07,277
.ديويد"، ميدوني هميشه براي ورود به ذهن زنها مشکل داري"
545
00:34:07,346 --> 00:34:11,301
.ميدونم اينطوري فکر ميکني -
.قبلاً اين رو به خودت ميگفتي. قبلاً اين بحث رو داشتيم -
546
00:34:11,380 --> 00:34:15,972
...تمام دوستهات مرد هستن. تو
.تو هميشه براي نوشتن درمورد زنها مشکل داشتي
547
00:34:16,046 --> 00:34:18,842
...شاهد ارتباطت با مادرت، مادربزرگت
548
00:34:18,914 --> 00:34:22,004
...دوتا خالهت، خواهرت بودم -
.فکر کنم، دارم سعي ميکنم اون رو از کارم فاکتور بگيرم -
549
00:34:22,079 --> 00:34:24,011
...اما بخوام باهات رو راست باشم
550
00:34:24,079 --> 00:34:26,011
تو اين لحظه، فکر نميکنم
.ابداً کارم رو درک کني
551
00:34:26,079 --> 00:34:28,136
.اينقدر حالت دفاعي به خودت نگير -
.حالت دفاعي به خودم نميگيرم -
552
00:34:28,213 --> 00:34:32,145
.شايد نظرم به اندازهي کافي برات عقلاني نيست
...احتمالاً اونها فقط
553
00:34:32,213 --> 00:34:36,373
.اين حرفي که ميزني درست نيست
.وقتي ايدهي خوبي داري، بهشون گوش ميدم. علاقمندم
554
00:34:36,446 --> 00:34:39,901
.تو اين مورد، فکر ميکنم اشتباه ميکني. فقط همين -
کِي حق با منه؟ -
555
00:34:39,980 --> 00:34:43,412
،درمورد چيزهاي ديگه حق باهاته
.اما درمورد "سيلويا پوستون" و جنبهي جنسيش نه
556
00:34:43,480 --> 00:34:47,037
.17سپتامبر
...يه هفته رو پشت سر گذاشتم
557
00:34:47,113 --> 00:34:50,944
،و صرف نظر از حوادث کوچيک
.بنظر همهچي خوب پيش ميرفت
558
00:34:50,980 --> 00:34:53,445
.يه دعوايي بين "هِلِن" و "ايدِن" بوجود اومده بود
559
00:34:53,513 --> 00:34:57,411
نميتونم ديالوگهام رو بگم
.اگه اون قراره رو صحنه، هِي بره اينور اونور
560
00:34:57,480 --> 00:35:00,071
.خُب، بخاطر همينه که فکر ميکنم بايد بشينم -
!خدايا -
561
00:35:00,146 --> 00:35:03,772
سيلويا" هيچوقت ازش نخواست"
!که تو خونهش بشينه. از اون نفرت داره
562
00:35:03,847 --> 00:35:07,506
.ازم نميخواد بشينم. نميخواد سرپا باشم
.فکر کنم ميتونم چمباتمه بزنم
563
00:35:07,547 --> 00:35:10,775
ديويد"، متوجهي که از تماشاگرها"
...ميخواي باور کنن که شوهرم
564
00:35:10,814 --> 00:35:12,803
بخاطر اين زن من رو ترک کرده؟
565
00:35:12,880 --> 00:35:16,778
.بيخيال -
عذر ميخوام. عذر ميخوام "هِلِن"، اما -
...فکر ميکنم اين مسئله تو ديالوگهاي
566
00:35:16,847 --> 00:35:19,574
مربوط به جاذبهي شهواني واضح شده بود
.که چرا ترکش کرده
567
00:35:19,814 --> 00:35:22,279
،اِي احمق! وقتي که اون ديالوگ رو ميگفت
داشت به من فکر ميکرد. هيچي رو نميدوني؟
568
00:35:22,313 --> 00:35:24,779
فقط اون قسمتش درمورد -
.تيرگي پوست، بخاطر بالا رفتن سن
.گوش کن -
569
00:35:24,847 --> 00:35:28,802
چند وقت از موقع پريودت گذشته؟
570
00:35:28,847 --> 00:35:32,870
ديويد"، گمان کنم الان وقتشه"
.که گفتگو با خودم رو، از پرده دوم انجام بدم
571
00:35:32,947 --> 00:35:37,970
...شنيدين چي گفت -
!لطفاً. آسپرين بيارين -
572
00:35:38,013 --> 00:35:41,776
باشه، آره، چرا انجامش نديم؟
.و "ايدِن"، فقط پنج دقيقه استراحت کنم
573
00:35:41,814 --> 00:35:44,507
!به يه آسپرين احتياج دارم
574
00:35:44,580 --> 00:35:47,512
."ميچ"
575
00:35:47,547 --> 00:35:51,138
بعدش موقعي بود که سعي کردم
.يکي از ديالوگهاي "اُليو" رو کم کنم
576
00:35:51,213 --> 00:35:55,270
.از اون ديالوگ خوشم اومد و حفظش کردم -
.اما ضروري نيست -
577
00:35:55,346 --> 00:35:58,073
اون... چيه؟ -
.خُب، دوباره نوشتمش -
578
00:35:58,146 --> 00:36:02,476
ميدونيم چه حسي درمورد شکست عشقي "سيلويا" داري
.وقتي با يه دکتر خوب صحبت ميکني
579
00:36:02,547 --> 00:36:05,342
.بنابراين من اشتباه کردم
.اجراتون خوبه
580
00:36:05,413 --> 00:36:08,504
... اما
.دوست دارم اينو بگم
581
00:36:08,580 --> 00:36:11,068
.ما... بهش نياز نداريم
582
00:36:11,146 --> 00:36:14,169
داري سعي ميکني نقش من رو کوچيکتر کني؟
583
00:36:14,246 --> 00:36:16,804
...نه، نه، هر -
!نقش من به اندازهي کافي کوچيک هست -
584
00:36:16,880 --> 00:36:20,471
هر نمايشي لازمه که کوتاهتر بشه
."و اندازهي نقشها چيز مهمي نيست، "اُليو
585
00:36:20,547 --> 00:36:24,138
.شنيدي چي گفت؟ نميخواد ديالوگش رو ازش بگيرين! خُب
586
00:36:24,213 --> 00:36:28,771
...ببين، ببين، آقاي "چيچ"، من -
...من خودم ترجيح ميدم قمار بزنم -
587
00:36:28,847 --> 00:36:33,438
اما آقاي "وي" بهم گفت
!اون قراره زياد اون بالا باشه
588
00:36:33,513 --> 00:36:36,138
!من اين نمايش رو نوشتم و خودم هم کارگردانيش ميکنم -
.اهميتي نميدم -
589
00:36:36,213 --> 00:36:40,168
ميخواي همينجا بزنم تو صورتت يا
ميخواي ببرمت بيرون و اين مشکل رو حل کنيم؟
590
00:36:40,246 --> 00:36:42,940
.بستگي به خودت داره
591
00:36:46,180 --> 00:36:49,943
وارنِر پرسِل" سرزندگيش رو داره"
.و کار باهاش لذت بخشه
592
00:36:50,013 --> 00:36:55,344
و چه انضباطي. گرچه متوجه شدم
.ديگه فقط آب جوش و ليمو نميخوره
593
00:37:01,580 --> 00:37:06,308
خُب، قراره درمورد اون دخترهي عاشق سگ، چيکار کنيم؟
594
00:37:06,346 --> 00:37:09,278
چون فکر کردي جذابه، بعنوان بازيگر انتخابش کردي؟ -
...خُب، زيباست -
595
00:37:09,346 --> 00:37:12,972
اما از همه مهمتر، مسلماً
.اون خودنمايي که کاراکتر ميخواد رو داره
596
00:37:13,046 --> 00:37:16,945
خودنماست. باعث ميشه با يه بالش
.دزدکي بري پشت سرش و خفهش کني
597
00:37:17,013 --> 00:37:19,377
.آپارتمان زيباييـه -
."جوزِت" -
598
00:37:19,446 --> 00:37:22,276
.ليوانهاي "مارتيني"ـم رو بيار -
.سليقهتون دلپسنده -
599
00:37:22,313 --> 00:37:26,769
.سليقهي من عاليـه
.چشمهام دلپسندن
600
00:37:26,847 --> 00:37:28,972
.چه اطمينان قابل توجيهي
601
00:37:29,013 --> 00:37:32,571
.فکر کنم به يه نحوي بايد "اُليو" رو اخراج کني -
.متأسفانه غيرممکنه -
602
00:37:32,814 --> 00:37:37,371
چطور ميتوني بذاري اشعارت رو نابود کنه؟
.ميدونم من نميتونم دووم بيارم
603
00:37:37,446 --> 00:37:41,538
هيچکس با عقل سالمش نميتونه باور کنه
.اون يه دامپزشک باشه، چه برسه به دکتر
604
00:37:41,780 --> 00:37:44,837
...ميفهمم، اما اين يه توافقه، بايد باهاش کنار بيام
605
00:37:44,914 --> 00:37:47,311
و اگه بخوام نمايش افتتاح بشه
.بايد راهي پيدا کنم تا باهاش کنار بيام
606
00:37:47,380 --> 00:37:49,903
نقشه داشتم تا اندازهي نقشش رو کم کنم
.البته اگه محافظش بهم اجازه بده
607
00:37:49,980 --> 00:37:51,912
ميتوني اون کاراکتر رو باور کني؟
608
00:37:51,980 --> 00:37:55,070
مثل اين ميمونه که داري
.با انسان اوليهي خودت مسافرت ميکني
609
00:37:55,146 --> 00:37:58,078
.باخبر نبودم که "مَستر بيلدِر" رو باز کرده باشين -
.خُب -
610
00:37:58,146 --> 00:38:01,374
.يادم رفته بود که اون جايزهي تئاتر رو بُرده بودين
611
00:38:01,446 --> 00:38:04,310
.به سلامتي نمايشتون -
.مرسي، نمايشمون -
612
00:38:04,346 --> 00:38:08,176
.به سلامي جهاني بدون سازش
613
00:38:12,480 --> 00:38:15,446
.خداي من، اين منظره رو ببين
614
00:38:15,513 --> 00:38:20,241
.يه ميليون چراغ چشمک زن
.يه ميليون قلب شکسته
615
00:38:20,313 --> 00:38:22,836
ميدوني اون پايين چيه؟ -
چيه؟ -
616
00:38:22,914 --> 00:38:25,971
."برادوِي" -
.اون خيابون شماست -
617
00:38:26,046 --> 00:38:31,104
،آره، اون خيابون منه
.اما دوست دارم بدمش بهت
618
00:38:31,180 --> 00:38:35,135
.بعبارت ديگه، اگه بخواييش -
کـي نميخواد؟ -
619
00:38:35,213 --> 00:38:38,976
.ازت ميخوام تا برام يه نمايشنامه بنويسي
.منظورم اينه وقتي همهي اينها تموم شد
620
00:38:39,013 --> 00:38:42,810
واقعاً؟ -
"نمايشنامهي بعديت، ميخوام براي "هِلِن سينکلِر -
.يه نمايش درست کني
621
00:38:42,880 --> 00:38:46,073
.باعث افتخارمه -
...اما بايد سايز -
622
00:38:46,146 --> 00:38:48,271
.يه زن مهم رو داشته باشه
623
00:38:48,346 --> 00:38:52,005
.يه "بورجا". يه "کوري". هرچي خودت اسم روش ميذاري -
!باشه -
624
00:38:52,079 --> 00:38:55,011
.خودم رو وقفش ميکنم -
...و وقتي داري روش کار ميکني -
625
00:38:55,079 --> 00:38:58,341
.ميتوني فقط يه نگاهي به اون صحنه تو پردهي دوم بندازي
626
00:38:58,380 --> 00:39:02,574
اگه موفق بشه که ستوان رو اغوا کنه
...بجاي اينکه يه بارديگه، توسط اون پس زده بشه
627
00:39:02,814 --> 00:39:07,974
.ميتونه کمي بي ثباتي رو به کاراکتر اضافه کنه -
.آره، ايدهي عاليايه -
628
00:39:08,013 --> 00:39:10,502
...قلب پيچيدهست
629
00:39:10,580 --> 00:39:14,910
.يک پيچ و خم مُزَيَّن با دامهاي بي رحم و موانع معمولي
630
00:39:14,980 --> 00:39:19,378
.ديويد"، نميتونم اين خط رو بگم"
.با عقل جور در نمياد. احمقانهست. درکش نميکنم
631
00:39:19,446 --> 00:39:23,105
.اين فقط نحوهي اظهار کردنِ يه ايدهي خاصـه -
ايده؟ چه ايدهاي؟ -
632
00:39:23,180 --> 00:39:25,305
.رنج عشق
.سختي رابطه
633
00:39:25,346 --> 00:39:28,039
چرا بايد اينقدر برا گفتن سختش کني؟ -
.فقط خط رو بگو -
634
00:39:28,113 --> 00:39:31,102
.نه، نميتونم بگمش. اين يه برف دهن پر کنه -
!حرف دهن پر کن -
635
00:39:31,146 --> 00:39:33,942
.نميتونم بگمش و نميگم -
.فقط خط رو بگو -
636
00:39:34,013 --> 00:39:35,946
.نه! از خودم يه احمق نميسازم
637
00:39:36,013 --> 00:39:37,946
.راست ميگه، اين ضايعست
638
00:39:38,013 --> 00:39:40,445
.خدايا، يه حرف ديگه از طرف يه شريک
639
00:39:40,480 --> 00:39:43,139
اين روش احمقانهاي براي صحبت کردنه
.و هيچکي اينطوري حرف نميزنه
640
00:39:43,213 --> 00:39:45,577
.باور نميکنم اين داره اتفاق ميفته -
.فرانکستاين" راست ميگه" -
641
00:39:45,814 --> 00:39:47,803
.وقتي نظرت رو خواستم، ازت ميپرسم
642
00:39:47,847 --> 00:39:50,574
.نميتونم وايسم و اين آشغال رو بشنوم
...هر روز اون عقب ميشينم
643
00:39:50,814 --> 00:39:52,575
.و همون شِر و وِرها رو بارها و بارها ميشنوم
644
00:39:52,814 --> 00:39:54,575
.پس برو
.چون کسي ازت نخواست اينجا باشي
645
00:39:54,814 --> 00:39:56,473
.ديويد"، سخت نگير"
646
00:39:56,513 --> 00:39:58,911
کجا ياد گرفتگي نمايشنامه بنويسي؟
تو "سينگ سينگ" بود؟
647
00:39:58,980 --> 00:40:01,309
"...يک پيچ و خم مُزَيَّن با دامهاي بي رحم"
648
00:40:01,346 --> 00:40:03,938
...اُليو"، من حفظش کردم و دارم بهت ميگم"
649
00:40:04,013 --> 00:40:07,446
هميشه برام پيش مياد
.و از يه يخ داغ هم پست تره
650
00:40:07,513 --> 00:40:10,479
.ديگه تموم شد. استعفا ميدم. اين ديوانه کنندهست -
."ديويد" -
651
00:40:10,547 --> 00:40:14,240
.لطفاً، يه کم سرم درد ميکنه -
.گرسنمه -
652
00:40:14,313 --> 00:40:17,370
،همگي، همگي
چرا نريم ناهار بخوريم؟ به مدت يه ساعت؟
653
00:40:17,446 --> 00:40:20,310
...نميخواي اون خط لعنتي رو بگي
654
00:40:20,346 --> 00:40:23,574
!اون خط لعنتي رو نگو -
.خودت رو ببين، آقاي تند مزاج -
655
00:40:23,814 --> 00:40:27,405
...اگه اون سگ يه بار ديگه پارس کنه
656
00:40:27,480 --> 00:40:30,378
بنظر ماليخولياييـه. آيا ماليخولياييـه؟ -
.ميتوني خط رو درست کني -
657
00:40:30,446 --> 00:40:33,901
چون نميتونه از پسش بر بياد؟ -
.چون خودت گفتي باهاش مشکل داري -
658
00:40:33,980 --> 00:40:36,207
پس با اون گوريلـه موافقي؟ -
!ديويد" محض رضاي خدا! اين فقط يه خطه" -
659
00:40:36,280 --> 00:40:38,473
.قرار نيست که صحنه رو نابود کنه -
!نکته اين نيست -
660
00:40:38,513 --> 00:40:41,968
يهو دارم از يه يارو گردن کلفت
.با آي کيو کمتر از 50، پيشنهاد ميگيرم
661
00:40:42,046 --> 00:40:44,012
!جونم به لبم رسيده
662
00:40:44,046 --> 00:40:47,342
.ديويد"، محض رضاي خدا بيخيال شو" -
.ببين کـي اينجاست -
663
00:40:47,413 --> 00:40:50,243
!خدايا! تفنگم رو بهم بدين
664
00:40:50,313 --> 00:40:53,837
گمان کنم خيلي حساس شدم
.چون شايد ته دلم، با اون آدمکش موافق باشم
665
00:40:53,914 --> 00:40:58,312
.شايد اون يه خط پرطمطراقه. نميدونم. اعصابم داغونه -
.نه، به خودت مسلط باش -
666
00:40:58,346 --> 00:41:03,040
،هِلِن"، نمايشنامه جواب نميده. جواب نميده"
.و مشکلش تو نوشتهمه. فقط "اُليو" نيست
667
00:41:03,113 --> 00:41:07,307
.به همين دليله که تمرين ميکنيم
.به همين دليله که به خارج از شهر ميريم
668
00:41:09,280 --> 00:41:12,769
.نگرش خيلي عالياي داري
.خيلي خوش شانسم
669
00:41:12,847 --> 00:41:15,472
بهترين قسمت از اين پروژهي روزانه
...اينه که هرروز ميام سرکار
670
00:41:15,547 --> 00:41:18,445
.و ميبينمت و باهات ميمونم و باهات کار ميکنم
671
00:41:18,513 --> 00:41:23,002
.قصد ندارم اين روز رو خراب کنم -
.پس نکن -
672
00:41:23,079 --> 00:41:26,375
.همينجا بشين
.قراره يه چيزي رو نشونت بدم
673
00:41:26,446 --> 00:41:28,344
.باشه
674
00:41:29,413 --> 00:41:32,277
.اينجا جاي مورد علاقهم توي پارکه
675
00:41:34,280 --> 00:41:37,508
...و تو زمستون، وقتي با برف پوشيده ميشه
676
00:41:37,580 --> 00:41:42,274
حدود ساعت 4:30 بعد از ظهر، وقتي که تازه هوا
...داره تاريک ميشه و چراغها روشن ميشن
677
00:41:42,313 --> 00:41:44,279
.همهش مهداره
678
00:41:44,346 --> 00:41:49,244
و ميتوني درست سايهاي از
...آسمان خراش "منهتن" رو از ميان درختها ببيني
679
00:41:49,313 --> 00:41:51,802
.و جادوييـه
680
00:41:51,880 --> 00:41:54,209
.جادوييـه
681
00:41:55,947 --> 00:41:58,538
.هِلِن"، فکر کنم عاشقت شدم"
682
00:41:58,780 --> 00:42:00,575
.نشو
683
00:42:00,814 --> 00:42:04,803
.نميدونم بتونم کاريش بکنم -
.ديويد"، لطفاً، بايد قوي باشيم" -
684
00:42:04,880 --> 00:42:08,437
خيلي وقت ميشه که دائماً احساساتم رو چک ميکنم
.اما چيزهاي بيشتري وجود داره که ميخوام بگم
685
00:42:08,513 --> 00:42:11,104
اون کلمات چيان؟ -
.خدايا -
686
00:42:11,180 --> 00:42:14,442
ديويد"، هرچيز معنيداري"
.به شکل غيرقابل توضيحيايه
687
00:42:14,513 --> 00:42:18,775
.بيشتر به زبان کهنـه تا اينکه به زبان انحصاري باشه
688
00:42:18,847 --> 00:42:21,210
.مطمئن نيستم ايني که گفتي رو گرفتم -
.ساکت باش -
689
00:42:21,280 --> 00:42:23,246
.ساکت باش -
..."هِلِن" -
690
00:42:23,313 --> 00:42:26,404
.نه، فقط بيا با نگهداشتن افکارمون اينجا بشينيم
691
00:42:26,480 --> 00:42:29,310
.نه اينکه نشونشون بديم
.ساکت بمون
692
00:42:29,380 --> 00:42:34,142
.بذار پرندهها آوازشون رو بخونن
.بذار اين بار خودمون، خوانده نشده باقي بمونيم
693
00:42:34,213 --> 00:42:36,338
.تو فوقالعادهاي
694
00:42:43,480 --> 00:42:45,173
.تمومش کن
.تمومش کن
695
00:42:45,246 --> 00:42:47,974
!الان حالش رو ندارم -
منظورت چيه حالش رو نداري؟ -
696
00:42:48,046 --> 00:42:50,239
،عسلم، بهتره حالت بياد سر جاش
.چون اون پول اجاره رو ميده
697
00:42:50,313 --> 00:42:54,143
!"خفه شو، "وينِس
.دقيقاً همون چيزي که گفتم: حالش رو ندارم
698
00:42:54,213 --> 00:42:58,805
مجبورم هر دفعه که تو حال داري، حال داشته باشم؟ -
."جار زدن رو تموم کن. باشه "اُليو -
699
00:42:58,847 --> 00:43:02,142
.جار نميزنم -
هيچوقت پيش نيومده بود -
.که برا يه فعاليت کوچيک آماده نباشي
700
00:43:02,180 --> 00:43:06,135
.خُب امروز، براي فعاليت آماده نيستم
.خستهام. تمرين سخته
701
00:43:06,213 --> 00:43:09,270
.موتورت رو راه بنداز -
!نه -
702
00:43:09,346 --> 00:43:12,471
.برات يه چيزي آوردم -
چي؟ -
703
00:43:15,847 --> 00:43:17,813
.چي ميگي؟ يالا
704
00:43:17,847 --> 00:43:20,904
."نيکي" -
.يه شيشه مشروب فرانسوي گرفتم -
705
00:43:20,980 --> 00:43:22,946
.جويي فاستر" خودش ساختتش"
706
00:43:23,013 --> 00:43:25,479
.پَسِدينا". خستهام"
707
00:43:31,146 --> 00:43:33,510
.امروز، "اِلِن" اومد تا تمرين رو ببينه
708
00:43:33,580 --> 00:43:37,239
،خيلي مشتاق بود که بازيگرها رو ببينه
.مخصوصاً "وارنِر پرسِل" رو
709
00:43:37,313 --> 00:43:42,041
.وارنِر" اين "اِلِن"ـه. دوست دخترم" -
.از آشناييتون خوشبختم -
710
00:43:42,113 --> 00:43:45,910
.بايد خيلي افتخار کنين. اون يه استعداد کمياب داره -
.آره، همينطوره -
711
00:43:45,980 --> 00:43:48,844
.نيم ساعت اول صبح خيلي آروم پيش ميرفت
712
00:43:48,880 --> 00:43:50,846
.و بعد يه حادثهي ديگه اتفاق افتاد
713
00:43:50,914 --> 00:43:54,937
!"قلب از قوانين خودش پيروي ميکنه. "ها
714
00:43:55,013 --> 00:43:59,469
.بعنوان يه دکتر، احترامت براي عقلانيت خيلي عميق نيست
715
00:43:59,547 --> 00:44:01,479
...ديويد"، من... "ديويد"، ميتونم" -
بله؟ -
716
00:44:01,547 --> 00:44:05,309
.اينجا کاراکتر رو درک نميکنم
.يهو، خيلي عاقل شده
717
00:44:05,380 --> 00:44:09,540
و "ديويد"، نميدونم چرا داره بهش ميگه
.که نامزدش رو ترک کنه
718
00:44:09,780 --> 00:44:12,143
.صبر کن، رابطهش با ستوان لو رفته -
ستوان؟ -
719
00:44:12,180 --> 00:44:14,908
اما مثل اين ميمونه که فقط داره
.يه نوشتهي فلسفي رو بيان ميکنه
720
00:44:14,980 --> 00:44:18,173
چرا بلند نميشه و "تام" رو ترک نميکنه؟ -
.چون عجولـه -
721
00:44:18,213 --> 00:44:21,771
.درست بنظر نمياد -
...خُب، آره، و نميفهمم، ميدوني -
722
00:44:21,847 --> 00:44:25,142
اگه من دکترم، چطور همچين نصيحت بدي بهش ميکنم؟
723
00:44:25,180 --> 00:44:27,305
.چي؟ اين نصيحت بدي نيست -
.نصيحت بديـه -
724
00:44:27,380 --> 00:44:31,335
،اما "ديويد"، متوجهي، تو پردهي اول
.اون گفت که "تام" زندگيش رو عوض کرده
725
00:44:31,413 --> 00:44:34,971
.آره، اما از روي بي پروايي رفته سراغ ستوان -
.با عقل جور در نمياد -
726
00:44:35,046 --> 00:44:37,342
.فقط يه شانسي بهش بده -
.يه چيز متناقضي درموردش وجود داره -
727
00:44:37,413 --> 00:44:39,777
.فقط يه شانسي بهش بده -
.اين فقط يه نوشتهي بدـه -
728
00:44:39,847 --> 00:44:42,472
.ميگم مشکل چيه
729
00:44:42,547 --> 00:44:45,206
خدايا! "جوليان"؟ -
.حالا يه دقيقه صبر کن -
730
00:44:45,280 --> 00:44:49,110
.نذار اينجا وارد اين موقعيت شيم -
.اون نبايد مَرده رو ترک کنه -
731
00:44:49,180 --> 00:44:51,305
.بايد باهاش بمونه
732
00:44:51,380 --> 00:44:55,506
بعد وقتي ستوان با زنش دعوا ميگيره
.و ترکش ميکنه، بايد متوجه اون زن بشه
733
00:44:55,580 --> 00:44:58,239
.اونطوري، اين نمايش خسته کننده نميشه
734
00:45:06,513 --> 00:45:09,946
!يکي يه چي بگه
735
00:45:09,980 --> 00:45:13,468
.فکر ميکنم ايدهي خوبيـه -
.ايدهي بدي نيست -
736
00:45:13,547 --> 00:45:15,775
.شوخي ميکني -
.نه -
737
00:45:15,847 --> 00:45:18,005
...اين
.واقعاً نيست
738
00:45:18,079 --> 00:45:21,045
.شخصاً ازش خوشم مياد
.فکر ميکنم خيلي داراماتيکه
739
00:45:21,113 --> 00:45:24,102
اِلِن"، ميبيني با چه چيزهايي دست و پنجه نرم ميکنم؟"
ميبيني چه چيزهايي رو بايد تحمل کنم؟
740
00:45:24,180 --> 00:45:27,078
.صبر کن "ديويد". فکر ميکنم فکر جالبي داره -
چي؟ -
741
00:45:27,146 --> 00:45:29,339
...نه اينکه بگم که
742
00:45:29,413 --> 00:45:31,902
.اون ستوان رو ترک نميکنه -
.درسته -
743
00:45:31,980 --> 00:45:34,002
.نامزدش رو ترک نميکنه -
.درسته -
744
00:45:34,079 --> 00:45:37,375
اون صحنه رو از دست بديم
.و يهو يه عالمه احتمالات بهتري آشکار ميشه
745
00:45:37,446 --> 00:45:40,310
.خيلي بهتر از چيزيه که تو به دست مياري -
.واقعاً دوستش دارم -
746
00:45:40,380 --> 00:45:42,869
طرف اون رو ميگيري؟ -
.مسئله طرف کسي رو گرفتن نيست -
747
00:45:42,947 --> 00:45:46,310
.ديويد"، حق با اونه. نمايشنامه هميشه لنگ ميزنه" -
.امتحانش کن -
748
00:45:46,346 --> 00:45:50,301
.بهمين خاطره که بازيگرها هميشه ناراحت بنظر ميرسن -
.نميتونم اونها رو تغييرش بدم -
749
00:45:50,346 --> 00:45:54,779
چرا نميتوني؟ دوباره بگين چطور همديگه رو ميبينن؟ -
...چون -
750
00:45:54,847 --> 00:45:59,176
ستوان متوجه اون زن ميشه، خُب؟
.و بعد، دنبالش ميکنه
751
00:45:59,213 --> 00:46:03,168
منظورم اينه، تو زندگي واقعي
.اينطوري اتفاق ميفته. اون ميره دنبال زنه. يالا
752
00:46:03,246 --> 00:46:07,440
،نميتوني مجبورش کني، بچه جون. منظورم اينه
...اگه قرار باشه از يه راه ديگه جلو بره
753
00:46:07,513 --> 00:46:10,968
!من استعفا ميدم -
.اينقدر خودخواه نباش -
754
00:46:11,046 --> 00:46:13,205
.اگه استعفا بده، من از اينجا ميرم -
خودخواه؟ چرا؟ چون از نمايشم دفاع ميکنم؟ -
755
00:46:13,280 --> 00:46:16,804
محافظت در برابر چي؟ يه ايدهي خوب؟ -
.مرسي بابت حمايتت -
756
00:46:16,847 --> 00:46:20,040
.نه، نه، استعفا ميدم! همين. خداحافظ -
.منم ميرم قمار کنم -
757
00:46:20,113 --> 00:46:22,306
.همين. استعفا ميدم -
.يه دقيقه صبر کن -
758
00:46:22,346 --> 00:46:25,312
!"ديويد". "ديويد"
759
00:46:25,346 --> 00:46:27,539
.ميرم قمار کنم -
."ديويد" -
760
00:46:27,780 --> 00:46:30,974
.مامان داره مياد
761
00:46:31,046 --> 00:46:36,001
اگه يه هنرمند بتونه، اين بهمون
.يه شانس بهتر ميده و اون يه هنرمنده
762
00:46:36,046 --> 00:46:39,444
بخاطر همينه که همش داغ ميکنه و جوش ميزنه؟ -
.هنرمندها خيلي احساساتي هستن -
763
00:46:39,513 --> 00:46:42,274
هنرمندها احساساتي هستن، نه؟ -
.آره، هستن -
764
00:46:42,313 --> 00:46:45,108
...قصد داشتم ازت بپرسم
765
00:46:45,180 --> 00:46:49,943
اين تصور منه يا تو هميشه... حواست بهم هست؟
766
00:46:50,013 --> 00:46:52,980
.تو دختر خيلي باهوشي هستي. آره، حواسم بهت هست -
.مرسي -
767
00:46:53,013 --> 00:46:56,002
.آره، خُب، يه چيزهايي رو متوجه ميشم
...متوجه شدم تو
768
00:46:56,046 --> 00:46:59,308
.اشتهاي خيلي زيادي داري
769
00:46:59,380 --> 00:47:02,813
.آره، اشتهاي خيلي زيادي دارم -
...آره، متوجهش شدم، اما -
770
00:47:02,880 --> 00:47:04,937
پرستارت کجاست؟ -
چي، "چيچ"؟ -
771
00:47:05,013 --> 00:47:07,980
.آره -
.لازم نيست نگران "چيچ" باشي. رفته -
772
00:47:08,046 --> 00:47:12,069
واقعاً؟ -
.آره، يه دقيقه هم فرصت داشته باشه، ميره تو کار قمار -
773
00:47:12,146 --> 00:47:15,544
.دو ساعت طول ميکشه -
...خُب، گوش کن، حالا که آزاد شدي -
774
00:47:15,780 --> 00:47:18,245
خُب؟ -
...چرا نريم -
775
00:47:18,313 --> 00:47:21,575
و يه کم بهتر باهمديگه آشنا نشيم؟ -
.باشه -
776
00:47:21,814 --> 00:47:24,336
.اين ميتونه خوشايند باشه
777
00:47:29,346 --> 00:47:31,005
.خُب
778
00:47:31,079 --> 00:47:33,011
.سلام -
.سلام -
779
00:47:33,079 --> 00:47:35,272
.سلام
780
00:47:37,980 --> 00:47:40,537
.تو خيلي جذ... يه دقيقه صبر کن -
چيه؟ چيه؟ چيه؟ -
781
00:47:42,146 --> 00:47:44,408
.قبل از اينکه شروع کنيم -
خُب؟ -
782
00:47:44,480 --> 00:47:46,776
چيه؟ -
...فقط يه -
783
00:47:46,847 --> 00:47:49,870
.يه مرغ کوچولو
.بسيارخُب
784
00:47:49,947 --> 00:47:51,879
.بسيارخُب. بريم تو کارش -
.بسيارخُب -
785
00:47:51,947 --> 00:47:54,435
.واقعاً اشتهاي خيلي زيادي داري
786
00:47:54,513 --> 00:47:57,968
.خودت رو کنترل کن
.خُب، اون ايدهي خوبي داد
787
00:47:58,013 --> 00:48:00,445
هِلِن"، تو ديگه نگو؟" -
...اگه پيشنهادش رو درک ميکردي -
788
00:48:00,513 --> 00:48:03,775
ميتونستي تو صحنهي جديد از پردهي سومي
.که هميشه ميخواستيش، قرارش بدي
789
00:48:03,847 --> 00:48:07,779
...آره، اما -
...و اون، اون ميتونه يه فاز کاملاً جديد -
790
00:48:07,847 --> 00:48:10,244
!در رابطهام با شوهرم ايجاد کنه. آره
791
00:48:10,313 --> 00:48:12,939
پس داري ميگي
ازم ميخواي عوضش کنم؟
792
00:48:13,013 --> 00:48:16,411
.با اين خطر که تو رو، تو روز تولدت آشفته ببينم
793
00:48:16,480 --> 00:48:19,139
از کجا ميدونستي امروز تولدمه؟ -
.تولدت مبارک -
794
00:48:19,213 --> 00:48:22,407
!"هِلِن" -
.بازش کن -
795
00:48:22,480 --> 00:48:25,071
!خدايا
796
00:48:25,146 --> 00:48:28,442
...خدايا. واقعاً. اين
797
00:48:28,513 --> 00:48:31,240
.زياد هيجان زده نشو
.نخريدمش
798
00:48:31,313 --> 00:48:34,279
.کول پورتر" بهم دادش"
.يکي از هموناست
799
00:48:34,346 --> 00:48:36,938
.حالا بايد شروع کنم به سيگار کشيدن
800
00:48:37,013 --> 00:48:40,070
.امشب با دوست دخترت بهت خوش بگذره
.مطمئنم امشب ميبرتت بيرون
801
00:48:40,146 --> 00:48:44,238
."آره، با خانوادهي "مارکس -
.آره، خُب... يه آرزوي جشن تولد بکن -
802
00:48:44,313 --> 00:48:49,109
.کردم -
.اميدوارم به هرچيزي که تو زندگي ميخواي، برسي -
803
00:48:49,180 --> 00:48:51,112
...هِلِن"، به اون چيزي که قبلتر در مورد حسي که دارم"
804
00:48:51,146 --> 00:48:53,374
گفتم، فکر کردي؟ -
.چيزي نگو -
805
00:48:54,580 --> 00:48:57,910
...اما ميخوام ابراز احساسات -
.چيزي نگو. نگو -
806
00:48:59,480 --> 00:49:01,412
.فقط چندتا چيز رو ميخوام بهت بگم -
.چيزي نگو -
807
00:49:01,480 --> 00:49:04,412
...وقتي اولين بار همديگه رو ديديم -
.نه، نه. چيزي نگو -
808
00:49:04,480 --> 00:49:07,537
.لطفاً چيزي نگو
.لطفاً چيزي نگو
809
00:49:07,780 --> 00:49:10,507
!نه! نه
!نه! برو
810
00:49:10,580 --> 00:49:14,410
!برو، متولد برج عقرب، برو
811
00:49:14,480 --> 00:49:18,845
.متولد برج حوت آرزو ميکنه به همهي خواستههات برسي
812
00:49:19,547 --> 00:49:21,843
...فقط يه -
!چيزي نگو -
813
00:49:24,213 --> 00:49:28,168
!اِيول، يه کيف پول
814
00:49:28,213 --> 00:49:31,202
.مناسبه -
.اين بهترينش بود که ديدم -
815
00:49:31,280 --> 00:49:34,542
.چرم اصله -
.جاهايي براي گذاشتن وسايل توش -
816
00:49:34,780 --> 00:49:36,575
دوستش داري؟ -
.عاليـه. قشنگه -
817
00:49:36,814 --> 00:49:38,803
دوستش داري؟ -
.آره، واقعاً -
818
00:49:38,847 --> 00:49:42,802
حالا همهي چيزي که لازم دارم پوله -
.و اين شکلشون رو حفظ ميکنه
.پيشرفت ميکني، دوستِ من -
819
00:49:42,847 --> 00:49:46,040
قول ميدم. حق با منه، "هيلدا"؟ -
.نه، عاشقشم -
820
00:49:46,113 --> 00:49:49,477
ميتونم انتخابشون کنم يا ميتونم انتخابشون کنم؟ -
."البته که ميتوني، "جوليان -
821
00:49:49,547 --> 00:49:52,536
.تولدت مبارک -
.مرسي. مرسي. مرسي اين روز رو باهام ميگذرونين -
822
00:49:52,780 --> 00:49:55,109
.عاليه
823
00:49:58,547 --> 00:50:02,104
.ببين کـي اونجا با دوست دخترشه
824
00:50:02,180 --> 00:50:05,442
.نه -
.به اون "گورگونزولا"يِ بزرگ يه عذرخواهي بدهکارم -
825
00:50:05,513 --> 00:50:10,104
،درمورد چي حرف ميزني؟ حالا که مسته
.ميخواد از همه عذرخواهي کنه. غريبههايي که نميشناسه
826
00:50:10,146 --> 00:50:14,408
امروز تو تمرين، با اون پيشنهاد کوچيک اومد
.و من تو رفتارم زياده روي کردم
827
00:50:14,480 --> 00:50:18,276
گذاشتم نفسم وارد کارم بشه
.و احساس ميکنم، به اون يه عذرخواهي بدهکارم
828
00:50:18,346 --> 00:50:21,870
.مشکلي نداري. خيلي خوب از پسش بر اومدي -
.الان بر ميگردم -
829
00:50:29,880 --> 00:50:33,107
.تمام حرفام رو پس ميگيرم
.يه پيشنهاد خوب بود و عذر ميخوام
830
00:50:33,180 --> 00:50:35,169
.به "وايولِت" سلام کن -
."سلام، "وايولِت -
831
00:50:35,246 --> 00:50:37,906
سلام، از آشناييتون خوشبختم. ايشون کيان، "چيچ"؟ -
.نويسندهست -
832
00:50:37,980 --> 00:50:41,844
.يه نوسيندهي مبارزم -
ميخواي بدوني مشکل داستانت چيه؟ -
833
00:50:41,914 --> 00:50:45,971
مشکل داستانم چيه؟ ميخواي يه کم بيشتر بازنويسيش کني؟ -
.بشين. به پاهات استراحت بده -
834
00:50:46,013 --> 00:50:49,776
.مو"، يالا. بيا اينجا. يه آبجو بهش بده" -
چرا که نه؟ -
835
00:50:49,814 --> 00:50:51,803
يه نويسندهست؟ -
.آره -
836
00:50:51,847 --> 00:50:55,142
.نميدونستم نويسندهها رو هم ميشناسي -
يه لطفي بهم بکن. خفه شو. باشه؟ -
837
00:50:55,213 --> 00:50:57,145
.بهم نگو خفه شم
838
00:50:57,180 --> 00:50:59,544
...بسيارخُب، اولاً
839
00:50:59,780 --> 00:51:02,905
.ببين، باور ندارم زنه از همون اول عاشق اون يارو باشه
840
00:51:02,980 --> 00:51:06,434
.هميشه خيلي زياد مَرده رو تحت کنترل داره
.اين عشق نيست
841
00:51:06,513 --> 00:51:10,309
.مثل اين ميمونه که کسي رو تو زندان حبس کنن
اما اگه تغييرش بدي، خُب؟
842
00:51:10,380 --> 00:51:13,175
،و اون رو ترک کنه
....بعدش احساس خيلي بدي درموردش داشته باشه
843
00:51:13,246 --> 00:51:17,110
که باعث شه دچار بحران رواني شه
.و ديوونه شه
844
00:51:17,180 --> 00:51:19,942
چطوري، "چيچ"؟ -
.توليو"، گوش کن، بعد بايد ببينمت" -
845
00:51:20,013 --> 00:51:23,468
قراره رو دوتا بازي در "کاردينال" شرط بندي کنم، خُب؟ -
.هرچي امر بفرمايي -
846
00:51:23,547 --> 00:51:27,809
.مرغهاشون خوب به نظر ميان -
.به رفيقت ادب ياد بده و از اينجا ببرش بيرون -
847
00:51:27,847 --> 00:51:30,335
...بسيارخُب، پس -
...داشتي... داشتي درمورد -
848
00:51:30,413 --> 00:51:33,004
.آره، بسيارخُب
...پس حالا
849
00:51:33,079 --> 00:51:37,136
اگه دکتر چيزي که "سيلويا" احساس ميکنه رو
.احساس کنه... اسمش "سيلويا"ست ديگه
850
00:51:37,213 --> 00:51:39,543
.درسته، يه "سيلويا" نامي تو محلهمون زندگي ميکرد -
آره؟ -
851
00:51:39,780 --> 00:51:43,041
."آره. اسمش چي بود؟ "سيلويا پينکِس -
."سيلويا پينکِس" -
852
00:51:43,113 --> 00:51:45,875
سيلويا پينکِس". يه زن گندهي چاق يهودي"
.که يه شوهر خيلي کوچيک داشت
853
00:51:45,947 --> 00:51:48,777
اون مَرده رو با يه تبر تکه تکه کرد
.و تکههاش رو به سراسر کشور فرستاد
854
00:51:48,847 --> 00:51:51,176
.نميدونم سعي ميکرد چي رو ثابت کنه
855
00:51:51,246 --> 00:51:53,178
.منزجر کنندهست
بايد اين داستان رو جلو روم ميگفتي؟
856
00:51:53,246 --> 00:51:54,872
.آروم باش -
.ميدوني معدهي ضعيفي دارم -
857
00:51:54,947 --> 00:51:57,412
.يه دقيقه پيش داشتي درمورد نمايشنامه بهم ميگفتي -
.حرفم رو قطع نکن -
858
00:51:57,480 --> 00:52:00,412
داشتي درمورد "سيلويا" ميگفتي؟ -
درسته. خُب اگه دکتر چيزيکه -
...سيلويا" حس ميکنه رو، حس کنه"
859
00:52:00,480 --> 00:52:02,469
ميدوني چي ميگم؟
860
00:52:02,547 --> 00:52:05,513
.آره. مشکل بيمارش رو کمي تشخيص ميده
861
00:52:05,547 --> 00:52:09,343
،درسته. اين وقتيِ که حسود ميشه
.با عقل جور در مياد
862
00:52:09,380 --> 00:52:11,312
.درسته
863
00:52:11,380 --> 00:52:14,175
بايد يه زماني وجود داشته باشه
.که ستوان با دکتر رفته باشه بيرون
864
00:52:14,246 --> 00:52:16,178
چرا نمايشنامه اين رو نداره؟
865
00:52:16,246 --> 00:52:18,371
.داري درمورد يه مسير داستانيِ ديگه تو نمايشنامه صحبت ميکني
866
00:52:18,446 --> 00:52:20,378
.دقيقاً
867
00:52:22,113 --> 00:52:24,045
.درموردش فکر کن
868
00:52:24,113 --> 00:52:27,876
تماشاگرا چطور ميفهمن
...که "سيلويا" احساس گناه ميکنه؟ اگه
869
00:52:27,947 --> 00:52:30,105
.نميدونم
870
00:52:30,180 --> 00:52:32,146
.يه دقيقه صبر کن
.آره. صبر کن
871
00:52:32,180 --> 00:52:36,135
...ميتوني اين مشکل رو با شايد
.بشنوي که چه فکري ميکنه، حل کني
872
00:52:36,180 --> 00:52:39,112
منظورت اينه که بلند بلند فکر کنه؟ -
.البته، چرا نه؟ بهرحال يه نمايشه -
873
00:52:39,180 --> 00:52:42,271
،لازم نيست واقعي باشه
.اما متقاعد کنندهتره
874
00:52:42,313 --> 00:52:46,109
.درموردش فکر کن
.و تو، ديگه تو حرفم نپر
875
00:52:46,180 --> 00:52:48,112
.عذر ميخوام
876
00:52:49,880 --> 00:52:54,471
خُب چطور شد با اون آدمکشِ "والِنتي" اينقدر حرف داشتي؟
877
00:52:54,547 --> 00:52:57,012
.نه، چيزي نشد
.فقط داشتم بخاطر ايدههاش ازش تشکر ميکردم
878
00:52:57,046 --> 00:53:01,103
چه ايدههايي؟ اون فقط يه پيشنهاد داد، نه؟ -
.آره -
879
00:53:01,180 --> 00:53:04,146
.فقط همين بود -
خُب، کيف پولت رو دوست داري؟ -
880
00:53:04,180 --> 00:53:06,146
چي؟ -
.کيف پول رو ميگم -
881
00:53:06,180 --> 00:53:08,476
.آره، آره، فوقالعادهست -
مطمئني؟ -
882
00:53:08,513 --> 00:53:12,036
.خيلي هيجان برانگيزه. عاشق چرم هستم
.هميشه دوست داشتم يکي داشته باشم
883
00:53:12,113 --> 00:53:14,443
پسر، مست هستي؟
884
00:53:14,513 --> 00:53:16,502
.آره -
.تولدت مبارک -
885
00:53:16,580 --> 00:53:18,512
.مرسي
886
00:53:20,847 --> 00:53:25,779
.24سپتامبر. بازنويسيهاي جديد رو به بازيگرا دادم
.همه بنظر راضي بودن
887
00:53:25,847 --> 00:53:28,540
.اينها عاليان -
.آره -
888
00:53:28,780 --> 00:53:30,769
.حالا "سيليويا" خيلي بي احساس نيست
889
00:53:30,847 --> 00:53:34,802
براي به دام انداختن ستوان حيله به کار ميبره
!و اين چيزيه که باعث گناهش ميشه
890
00:53:34,880 --> 00:53:37,311
.همهچي هيجان انگيز شده
.جون گرفته. عاليـه
891
00:53:37,380 --> 00:53:40,904
منظورت اينه بايد همهي خطوط جديد رو حفظ کنم؟ -
.اينها عاليان -
892
00:53:40,980 --> 00:53:45,207
چطور همچين تغييراتي به ذهنت رسيد؟ -
...واقعاً مال من نيستن -
893
00:53:45,280 --> 00:53:49,212
نه؟ پس مال کيان، مال خدا؟
894
00:53:49,280 --> 00:53:53,007
...خُب، مال منن. با توجه به اينکه مال من هستن -
."شکسته نفسي تو خونته، "ديويد شِين -
895
00:53:53,079 --> 00:53:55,238
.اما بذار واقع بين باشيم
.خيلي با استعدادي
896
00:53:55,313 --> 00:53:57,370
.يه صداي جديد مهم در تئاتر
897
00:53:57,446 --> 00:54:00,970
...کلمهي نابغه خيلي زياد تو اين شغل به کار برده ميشه
898
00:54:01,013 --> 00:54:03,445
...اما عزيزم، اگه تعريفي ازت ميشه -
.تبريک ميگم -
899
00:54:03,513 --> 00:54:07,445
.بالاخره هيجاني شده -
...حالا، اگه بتونيم کاري بابت پردهي سوم بکنيم -
900
00:54:07,513 --> 00:54:09,911
.موفقيت بزرگي تو دستامون خواهيم داشت
901
00:54:09,980 --> 00:54:13,810
...سه بار به افتخار نويسنده "هورا" بکشين! "هيپ هيپ -
!هورا -
902
00:54:13,847 --> 00:54:17,040
.تمام شب رو بيدار موندم تا روي پردهي سوم کار کنم
903
00:54:17,113 --> 00:54:19,045
...بايد اعتراف کنم نسبتاً مشکل شد
904
00:54:19,113 --> 00:54:22,341
،و قبل از اينکه صفحهها رو ارائه بدم
.فرستادمشون براي "چيچ" تا بخونتشون
905
00:54:22,413 --> 00:54:25,140
.بهم پيشنهاد داد تا به دفترش برم
906
00:54:29,280 --> 00:54:31,872
.هدف رو گُم دادي -
واقعاً؟ -
907
00:54:31,947 --> 00:54:34,504
.آره، واقعاً
.بعلاوه، هيچکس اونطور صحبت نميکنه
908
00:54:34,580 --> 00:54:38,012
.واقعاً اون مشکل رو داري -
.جوري که مردم حرف ميزنن، نمينويسي
.ليسانس ادبيات گرفتم -
909
00:54:38,079 --> 00:54:42,774
ليسانس ادبيات، شِر و وره. مردم وقتي بازيگرها
.واقعي بنظر بيان، چيزي که ميبنن رو باور ميکنن
910
00:54:42,847 --> 00:54:45,813
.بيا اينجا. بذار بهت نشون بدم -
داري چيکار ميکني؟ -
911
00:54:45,880 --> 00:54:47,869
بنظر مياد چيکار دارم ميکنم؟ -
قراره بنويسيش؟ -
912
00:54:47,947 --> 00:54:52,140
چي هستم؟ يه احمق به تمام معنا؟
.اونها تو مدرسه قبل ازاينکه بسوزونمش، بهم نوشتن ياد دادن
913
00:54:52,180 --> 00:54:56,306
مدرسهت رو سوزوندي؟ -
.آره، روز تولد "لينکلن" بود. هيچکس اونجا نبود -
914
00:54:56,380 --> 00:54:59,403
...اگه واقعاً مينويسي -
ببين، ميدونم مردم چطور حرف ميزنن، خُب؟ -
915
00:54:59,480 --> 00:55:01,446
برو يه بيلياردي بزن
.و بذار انجامش بدم
916
00:55:01,480 --> 00:55:04,275
اما اگه واقعاً بنويسيش
...بعد من نميـ
917
00:55:04,346 --> 00:55:06,835
.نگرانش نباش. به هيچکس نميگم -
نه؟ -
918
00:55:06,914 --> 00:55:09,846
.نه. ديدم نقش يه آدم مهم رو بازي کردي
.ميدونم همهي اينها بابت چيه
919
00:55:09,914 --> 00:55:12,311
ازجايي که ميام
.کسي، کسي رو لو نميده
920
00:55:18,013 --> 00:55:20,172
.برو يه بيلياردي بزن
921
00:55:20,246 --> 00:55:22,576
.زل زدن بهم رو تمومش کن
922
00:55:22,814 --> 00:55:26,769
!چه ديالوگي
!اين از اون "اُنيل" بهتره
923
00:55:26,847 --> 00:55:28,335
!مَکس اَندرسون" هيچوقت به پاي تو نميرسه"
924
00:55:28,413 --> 00:55:30,345
.پس ازش خوشت اومده
925
00:55:30,413 --> 00:55:34,209
!پُر از شهوته
!پُر از زندگيـه
926
00:55:34,280 --> 00:55:38,269
.اميدوار بودم بتونه داستان رو در بر بگيره -
.عجب تفاوتي بين اين و پيش نويس اولت پيدا کرده -
927
00:55:38,346 --> 00:55:43,301
.اون موقع خودت رو کشف نکرده بودي
.ايده همونجا بود، اما شکل نگرفته بود
928
00:55:43,380 --> 00:55:46,175
لازم بود ميشنيديش
.و حالا اين
929
00:55:46,246 --> 00:55:49,269
.ديگه سست و دماغي نيست
930
00:55:49,313 --> 00:55:53,143
!پر از زندگيـه
!پر از شهوته
931
00:55:53,213 --> 00:55:57,236
!بُخار تمايلات جنسي ازش بلند ميشه
!سرانجام جون گرفته
932
00:55:57,313 --> 00:56:01,837
فکر ميکردي پيش نويس اولم سست و دماغي بود؟ -
.فقط اون قسمت و ديالوگش -
933
00:56:01,914 --> 00:56:05,937
...اما اين -
...هيچي تو پيش نويس اصلي وجود نداشت -
934
00:56:06,013 --> 00:56:07,980
که حس کني، ارزش حفظ کردن رو داشته باشه؟
935
00:56:08,013 --> 00:56:11,275
.دستور کار نمايش شفاف بود
.بهترين دستور کاري که تا حالا ديدم
936
00:56:11,313 --> 00:56:14,006
.و رنگ پوشهها. انتخاب خوبي بود -
.مرسي -
937
00:56:14,079 --> 00:56:16,136
.هميشه يه خودنمايي براي دستورکار نمايش داشتم
938
00:56:16,213 --> 00:56:20,441
.برگشتم و نمايشنامههاي قبليت رو خوندم
.اونها هم از همين مشکل رنج ميبردن
939
00:56:20,480 --> 00:56:24,173
.ايدههاي خوب، اما خيلي ساختگي، واقعي نبودن
940
00:56:24,246 --> 00:56:26,235
.مثل اين ميمونه که بالاخره تونستي
941
00:56:26,313 --> 00:56:28,575
.هِلِن"، بايد يه اعترافي بکنم" -
خُب؟ -
942
00:56:31,213 --> 00:56:33,509
...من -
!چيزي نگو -
943
00:56:33,580 --> 00:56:36,307
.نه، نه، چيزي نگو
.ميدونم ميخواي خودت رو قبول نکني
944
00:56:36,380 --> 00:56:40,779
،ميدونم
.اما قراره اين شهر رو با موفقيتت تصرف کني
945
00:56:45,013 --> 00:56:47,138
...من
946
00:56:48,413 --> 00:56:51,106
...متوجه نبودم که چه انگيزهاي
947
00:56:51,146 --> 00:56:53,442
.به نوشتن من دادي
948
00:56:53,513 --> 00:56:56,001
."ديويد"
949
00:56:56,046 --> 00:56:58,342
.ديويد"ِ عزيزِ عزيز"
950
00:56:58,413 --> 00:57:01,436
.هنرمند پر جوش و خروش
951
00:57:01,480 --> 00:57:04,310
.پيلهات باز شده
952
00:57:09,213 --> 00:57:13,009
بدنم رو مجاني به مردي
.که اون نوشتهها رو نوشت، ميدم
953
00:57:13,079 --> 00:57:17,102
.اون سخنان باشکوه قدرتمند
954
00:57:17,180 --> 00:57:19,112
..."هِلِن" -
.نه، چيزي نگو -
955
00:57:19,180 --> 00:57:22,476
.چيزي نگو. چيزي نگو
.نه. ساکت. ساکت
956
00:57:22,547 --> 00:57:25,411
.چيزي نگو -
.لطفاً -
957
00:57:28,780 --> 00:57:32,234
.28سپتامبر
.نمايش الان خيلي بهتر پيش ميره
958
00:57:32,313 --> 00:57:36,245
هِلِن" بهتر با "ايدِن" برخورد ميکنه"
.و مطمئنم از آقاي "ووفلز" خوشش مياد
959
00:57:36,313 --> 00:57:39,939
!برو عقب! برو عقب
!برو عقب! برو عقب
960
00:57:39,980 --> 00:57:43,810
وارنِر پرسِل" و "اُليو" بنظر ميرسه"
.هميشه با خجالت همديگه رو ديد ميزنن
961
00:57:43,847 --> 00:57:47,301
،نميدونم آيا تصور من اينطوريه
.اما بنظر مياد "وارنِر" يه کم وزنش زياد شده
962
00:57:47,380 --> 00:57:53,176
"احتمالاً استرس افتتاحيهمون در "بوستون
.باعث شده رژيم غذاييش رو بپيچونه
963
00:57:53,246 --> 00:57:55,439
ميتونيم از "خداي پدرامون" ادامه بديم؟
964
00:57:58,980 --> 00:58:01,309
.از "خداي پدرامون" ادامه بده
965
00:58:12,814 --> 00:58:16,906
...داشتم فکر ميکردم وقتي "سيلويا" تو تميارستانـه
966
00:58:16,980 --> 00:58:18,912
.آسايشگاه -
.آره، آره، آره -
967
00:58:18,980 --> 00:58:21,810
.روانپريشي ميگيره و يه چيزهايي ميبينه -
.هذيان ميگه -
968
00:58:21,847 --> 00:58:25,506
.نه، يه چيزهايي ميبنه. ميدوني، مثل تصاوير -
مثلاً چه جور تصاويري؟ -
969
00:58:25,580 --> 00:58:29,910
.مثلاً شوهر مرحومش و بعد اون صحبت رو ميکنه -
اوني که تو پردهي سوم هست؟ -
970
00:58:29,980 --> 00:58:33,343
.درسته. وقتي زنده بود نميتونست باهاش روبرو بشه
971
00:58:33,413 --> 00:58:36,937
.عاليه. عاليه
.عاليه
972
00:58:37,013 --> 00:58:39,343
.عاليه -
چرا بهش فکر نکردم؟ -
973
00:58:40,413 --> 00:58:42,379
.جو"، يه آبجو بهم بده"
974
00:58:50,246 --> 00:58:53,269
.عاليه
.همهش عاليه
975
00:58:53,346 --> 00:58:55,312
مشکل چيه؟
976
00:58:55,346 --> 00:58:57,505
.هيچي
.فقط چند دقيقه بايد استراحت کنم
977
00:58:57,580 --> 00:58:59,910
ميخواي استراحت کني؟ -
.آره -
978
00:58:59,980 --> 00:59:03,912
.بسيارخُب -
.عضلهام گرفت -
979
00:59:07,079 --> 00:59:09,272
.رفيق
980
00:59:09,313 --> 00:59:12,507
.اينجا... جاي خوبيه
981
00:59:12,580 --> 00:59:14,512
.خيلي وقته اينجا ميام -
جداً؟ -
982
00:59:14,580 --> 00:59:17,239
.آره -
اهل همين اطرافي؟ همين اطراف زندگي ميکني؟ -
983
00:59:17,313 --> 00:59:20,541
.تو "نيويورک" متولد و بزرگ شدم
.خيابان 45اُم غربي
984
00:59:23,346 --> 00:59:26,141
خانوادهي بزرگي داري؟ -
.نه -
985
00:59:26,213 --> 00:59:28,907
.يه خواهر دارم که تو "جِرزي" زندگي ميکنه
986
00:59:28,980 --> 00:59:31,878
يه داداش داشتم
.اما کشته شد
987
00:59:31,947 --> 00:59:35,003
.متأسفم -
.مشکلي نيست -
988
00:59:35,079 --> 00:59:39,774
.سر چندتا "شايلاکس" کلاه گذاشت
.به بيرون از "کانارسي" بردنش و به سرش تير زدن
989
00:59:39,847 --> 00:59:41,813
به برادرت؟
990
00:59:45,180 --> 00:59:48,169
چطوري اومدي تو اينکار؟
991
00:59:48,246 --> 00:59:50,178
تو اينکارم؟ -
.آره -
992
00:59:50,246 --> 00:59:52,474
.توسط پدرم
.مرد خشني بود
993
00:59:54,280 --> 00:59:57,007
به اين فکر کردي
کار ديگهاي کني؟
994
00:59:57,079 --> 00:59:59,011
مثل چي؟ -
.مثل نوشتن -
995
00:59:59,079 --> 01:00:01,011
!نوشتن -
.آره -
996
01:00:01,079 --> 01:00:03,545
.بيخيال، از 16 سالگي برا مافيا کار ميکنم -
.يه استعداد بزرگ داري -
997
01:00:03,780 --> 01:00:08,178
.آره -
.نه، جدي ميگم. واقعاً، اين غير طبيعيـه -
998
01:00:08,246 --> 01:00:11,838
.منظورم غريزهـته. غريزهي نمايشيت -
.بذار يه چيزي رو بهت بگم. گوش کن -
999
01:00:11,914 --> 01:00:14,880
.نمايشنامهت خيلي خوب بود -
.واقعاً حسادت برانگيزه -
1000
01:00:14,947 --> 01:00:18,106
.فقط از مغزت استفاده نکردي
.بعضي وقتها مردم فکر نميکنن
1001
01:00:19,914 --> 01:00:22,072
خُب، البته، براي تو اين سادهست، ميدوني؟
1002
01:00:22,146 --> 01:00:27,078
برا کسي که ميتونه طراحي کنه، همهش بنظر
...منطقي مياد، اما براي کسي که نميتونه
1003
01:00:27,146 --> 01:00:30,135
.پيش همهي معلمها، کلاس نمايشنامه نويسي رفتم
.همه نوع کتابي خوندم
1004
01:00:30,213 --> 01:00:32,145
.بذار يه چيزي درمورد معلمها بهت بگم
.از معلمها متنفرم
1005
01:00:32,213 --> 01:00:35,475
.اون پيرمردهاي عوضي که با خط کش کتکمون ميزدن
.معلمها رو فراموش کن
1006
01:00:35,513 --> 01:00:39,172
.تو دوران بچگيم، يه پسري رو ميشناختم و آکارديون ميزد -
خُب؟ -
1007
01:00:39,246 --> 01:00:43,042
عاشق آکارديون بودم. و تمرين کردم
.و تمرين کردم و حرفهاي شدم
1008
01:00:43,113 --> 01:00:47,136
درعين حال يه نُت رو ميزد
.و صداي اون نُت، باعث ميشد گريهت در آد
1009
01:00:47,213 --> 01:00:49,941
قبلاً ميخواستم رقاص بشم. ميدوني؟
1010
01:00:50,013 --> 01:00:54,275
واقعاً ميگم. هيچوقت رقص "جورج رِفت" رو ديدي؟ -
.آره -
1011
01:01:01,280 --> 01:01:03,212
...خُب -
چيه؟ -
1012
01:01:03,280 --> 01:01:07,872
...آقاي "مارکس" گفت که تو
واقعاً چند نفر رو کشتي. حقيقت داره؟
1013
01:01:07,947 --> 01:01:10,435
اين چيه، اعتراف گيري؟ -
.بهيچ وجه -
1014
01:01:10,513 --> 01:01:13,308
پس برا چي گفتيش؟ -
...فقط واقعاً -
1015
01:01:13,346 --> 01:01:15,835
.حقيقت اينه که مشتاقم بدونم
1016
01:01:15,880 --> 01:01:19,004
.ترتيب چند نفر رو دادم -
چرا؟ -
1017
01:01:19,079 --> 01:01:21,011
چرا، چرا؟
.نميدونم چرا
1018
01:01:21,079 --> 01:01:24,011
.به آقاي "وي" خيانت کردن. بدهيشون رو ندادن
.يه چي رو بهت ميگم
1019
01:01:24,079 --> 01:01:27,011
.هيچوقت کسي که سزاوارش نبود رو، نکشتم
1020
01:01:29,780 --> 01:01:35,178
...واقعاً چه حسي داره وقتي واقعاً
1021
01:01:35,246 --> 01:01:37,337
چي؟ -
يه نفر رو ميکشي؟ -
1022
01:01:37,413 --> 01:01:39,538
.احساس خوبي ميده -
احساس خوبي ميده؟ -
1023
01:01:39,780 --> 01:01:42,837
.آره -
حتي اولين بار؟ -
1024
01:01:42,914 --> 01:01:45,971
اولين بار؟
.اولين بار يه وِلگرد تو زندان بود
1025
01:01:46,046 --> 01:01:49,410
.لوم داده بود و من يه يخ شکن رو تو کمرش فرو کردم
1026
01:01:49,480 --> 01:01:51,469
يه يخ شکن؟ -
.آره، يه يخ شکن -
1027
01:01:51,547 --> 01:01:55,843
.مجبور شدم چندبار اين کارو کنم، 40 بار شد
.يه گندي شده بود. فراموشش کن
1028
01:01:58,246 --> 01:02:01,770
.يکم اکتبر
.هِلِن سينکلِر" يه پارتي گرفت"
1029
01:02:01,814 --> 01:02:04,473
.مثل اين ميموند که تو يه رويا هستي
...مَکسوِل اَندرسون" اونجا بود"
1030
01:02:04,547 --> 01:02:07,342
"و "جورج اس کافمَن
."و "گِرترود لورنس
1031
01:02:07,413 --> 01:02:11,004
،عزيزم، ازت ميخوام با نمايشنامه نويسم
."ملاقات کني، "ديويد شِين
1032
01:02:11,079 --> 01:02:14,773
.کشف بزرگي اينجا کردي، عزيزم
.شهرتت همه جا پيچيده
1033
01:02:14,847 --> 01:02:17,813
.خُب، "هِلِن" کاملاً ازم يه قهرمان ساخته. شما خيلي مهربونين
1034
01:02:17,880 --> 01:02:20,038
.نه، مهربون نيستم
.هِلِن" در اين مورد تضمين کرده"
1035
01:02:20,113 --> 01:02:22,841
اما نمايشنامهت رو خوندم
.و چيزي از يه اثر حيرت آور کم نداره
1036
01:02:22,914 --> 01:02:25,175
،بهش اجازه دادم بازنويسيت رو بخونه
.نه نسخهي اصليت رو
1037
01:02:25,246 --> 01:02:29,872
.زبانم منتظره تا اين رو در تئاتر لندن ارائه کنه -
لندن؟ -
1038
01:02:29,947 --> 01:02:33,811
."قيافهش رو ببين، "هِلِن
.تو قراره تو "برادوِي" معروف بشي
1039
01:02:33,880 --> 01:02:35,869
چرا تو تئاتر "وِست اِند" لندن معروف نشي؟
1040
01:02:35,947 --> 01:02:39,344
.خُب، خيلي خوشحالم که از نمايش لذت بردي -
.فوقالعاده بود -
1041
01:02:39,413 --> 01:02:42,004
چيزي که درمورد آخرين کار "هِلِن" شنيدم، چيه؟
حقيقت داره؟
1042
01:02:42,079 --> 01:02:45,477
.بله. اون قراره يه نمايشنامه برا فصل آيندهش بنويسه
واقعاً؟ -
1043
01:02:45,547 --> 01:02:49,343
اين يه ايدهي کوچيک بود که سالها ميخواست
.انجامش بده. نقش مادر مسيح رو بازي ميکنه
1044
01:02:49,413 --> 01:02:51,345
.همهش درمورد علاقهي بچهي کوچيک به جنس مخالفه
1045
01:02:51,413 --> 01:02:54,811
.اون مادرش رو ردوست داره، ميخواد کاراي باباش رو بکنه
.خُب، ميتوني پيچيدگيها رو ببيني
1046
01:02:54,880 --> 01:02:57,846
.البته -
..."البته، داريم با "آيرا گارشوين -
1047
01:02:57,880 --> 01:03:01,334
درمورد نسخه مدرن موزيکالِ
.گوژ پشت نوتردام" صحبت ميکنيم"
1048
01:03:01,413 --> 01:03:06,175
."کوآزيمودو جونز" -
.هِلِن" يه جور نيروي حيات تازهاي داره" -
1049
01:03:06,246 --> 01:03:10,269
.حتي صورتش بنظر صافتر شده -
.ميدونم. عصارهي ميمون داره جواب ميده -
1050
01:03:15,180 --> 01:03:18,146
... ميتوني کيفت رو اينجا بذاري يا
1051
01:03:18,180 --> 01:03:21,203
چرا در رو بستي؟ -
...ميخواستم از موقعيکه اين پارتي خسته کننده -
1052
01:03:21,280 --> 01:03:23,371
.شروع شد، باهات تنها بشم
1053
01:03:23,446 --> 01:03:27,378
اين پارتي، خسته کنندهست؟
!اين پارتي عاليـه! با شکوهـه
1054
01:03:27,446 --> 01:03:30,173
.باهام سکس کن
1055
01:03:30,246 --> 01:03:32,474
اينجا؟
الان؟
1056
01:03:32,513 --> 01:03:37,070
.دليلي براي صبر کردن، نميبينم -
.جِروم کِرن" اونور در وايساده" -
1057
01:03:37,146 --> 01:03:39,476
.آره، يه آهنگ ساز عاليـه
.بايد باهاش ملاقات کني
1058
01:03:39,547 --> 01:03:42,980
.حالا شلوارت رو آويزون کن
1059
01:03:43,013 --> 01:03:46,241
،امروز احساس خوبي دارم. ميدوني
.رفتم به خيابون 34اُم. اين لباس جديد رو گرفتم
1060
01:03:46,313 --> 01:03:48,245
دوستش داري؟ -
.خيلي زيباست -
1061
01:03:48,313 --> 01:03:51,143
.نه؟ فکر کنم امشب بايد بريم برقصيم -
.ميريم ميرقصيم -
1062
01:03:51,180 --> 01:03:53,146
.فقط بايد يه کاري رو انجام بدم -
.الانو کار -
1063
01:03:53,180 --> 01:03:56,169
.بيخيال -
.چند دقيقه ديگه ميبرمت رقص. فقط اينجا بمون -
1064
01:03:56,213 --> 01:03:58,179
.باشه
1065
01:04:05,346 --> 01:04:09,210
.ميخوام باهات حرف بزنم -
سلام "چيچ"! اينجا چيکار ميکني؟ -
1066
01:04:09,280 --> 01:04:13,042
گوش کن، معمولاً بهت اخطار نميدم
.اما تو بازيگر خوبي هستي
1067
01:04:13,113 --> 01:04:16,238
و داري خوب کار ميکني
.و مشکل خيلي بزرگي پيش مياد، اگه نباشي
1068
01:04:16,313 --> 01:04:20,211
،اما همين الان دارم بهت ميگم
...اگه يه بار ديگه نزديک دوست دختر "نيک والِنتي" بشي
1069
01:04:20,280 --> 01:04:24,042
تفنگم رو ميکنم تو دهنت
.و بالا سرت يه سوراخ درست ميکنم
1070
01:04:24,113 --> 01:04:27,773
خُب؟ -
.چيچ"، خيلي جالبه که بد متوجه وضعيت شدي" -
1071
01:04:27,847 --> 01:04:31,142
.گوش کن چي ميگم
گفتم الان شِر و وِر تحويلم نده، شنيدي؟
1072
01:04:31,180 --> 01:04:33,442
.باشه، باشه -
.ميدونم چي بينتون ميگذره -
1073
01:04:33,513 --> 01:04:35,445
."فهميدم آقاي "چيچ -
فهميدي؟ -
1074
01:04:35,513 --> 01:04:38,877
.فهميدم، آره -
دفعهي بعد عصباني برميگردم. شنيدي چي گفتم؟ -
1075
01:04:38,947 --> 01:04:41,879
.بله، فهميدم -
.و دفعه بعد نزديکش شي، به درک واصل ميشي -
1076
01:04:41,947 --> 01:04:44,879
.منظورت رو گرفتم. مرسي، مرسي -
.حالا از اينجا گُم شو -
1077
01:04:55,780 --> 01:04:59,041
!گارسون
!گارسون
1078
01:04:59,113 --> 01:05:03,478
ميشه برام بازم سيب زميني بياري، لطفاً؟
.و بازم گوشت خوک ميخوام
1079
01:05:03,547 --> 01:05:07,001
.مرسي
.و يه چيز ديگه
1080
01:05:07,079 --> 01:05:12,011
يه بشقاب ديگه پنير هم ميخوام
و ميتوني برام کيک "نِسِلرود" کنار بذاري؟
1081
01:05:12,079 --> 01:05:13,978
.مرسي
1082
01:05:16,113 --> 01:05:19,170
.12اُکتبر
.نمايشمون رو تو "بوستون" افتتاح کرديم
1083
01:05:19,246 --> 01:05:21,906
.اِلِن" به موقع اومد"
.آقاي "والِنتي" اونجا بود
1084
01:05:21,980 --> 01:05:25,173
خوب پيش رفت، اما هر وقت
.اُليو" حرف ميزد، قلبم تو دهنم بود"
1085
01:05:25,246 --> 01:05:29,975
...بهم نگو، هنوز فکر ميکني جهان به شکل مدور ميچرخه
1086
01:05:30,046 --> 01:05:32,376
!"تو" -
.تو -
1087
01:05:32,446 --> 01:05:35,378
.مَکس گوردون" رو تو لابي ديدم"
!عاشقش شده بود
1088
01:05:35,446 --> 01:05:39,503
ديويد"، ميدوني بايد به قطارم برسم؟"
1089
01:05:39,580 --> 01:05:43,876
دِيو"، چطور بود؟"
.عالي بود. اين دفعه همهي ديالوگت رو گفتي -
1090
01:05:43,947 --> 01:05:46,003
آره، گفتم، نه؟ -
.و خيلي پيشرفت کردي -
1091
01:05:46,079 --> 01:05:50,034
...ميدوني، "اُليو" خوب بود. هنوز يه ذره کار داره، اما
سلام "چارلي"، چطوري؟
1092
01:05:50,113 --> 01:05:52,045
.اولين نمايش بنظر خيلي خوب پيش رفت
1093
01:05:52,113 --> 01:05:56,910
.چندتا گل براتون آوردم -
.صدتا اُرکيده! فقط ميتونه از طرف "بيلي رُز" باشه -
1094
01:05:56,980 --> 01:06:01,207
.آره، همينطوره! از طرف "بيلي"اَن
.زيبا هستن
1095
01:06:01,280 --> 01:06:03,974
!و تو
.فوقالعاده
1096
01:06:04,046 --> 01:06:07,570
.خيلي ممنونم
.خيلي لطف داري
1097
01:06:07,814 --> 01:06:11,371
گوش کن، بذار برم و لباسم رو عوض کنم
.و بعد تو کبابيِ خرچنگ ميبينمت
1098
01:06:11,446 --> 01:06:14,207
ميتوني بعنوان پيش غذا
برام يه غذاي دريايي سفارش بدي؟
1099
01:06:14,280 --> 01:06:16,212
و براي غذاي اصلي
.گوشت گاو کبابي ميخورم
1100
01:06:16,280 --> 01:06:20,110
چرا کُل هفته بهم زنگ نزدي؟ -
.عالي بودي -
1101
01:06:20,146 --> 01:06:22,874
.سرم شلوغ بود، عزيزم. الانم سرم شلوغه -
واقعاً؟ -
1102
01:06:22,947 --> 01:06:25,936
ببخشيد. ميشه يه کلمه باهات حرف بزنم؟ -
.نه، دوستام زياد تو شهر نميمونن -
1103
01:06:26,013 --> 01:06:30,002
.داشتيم ميرفتيم غذا بخوريم و بايد برم لباسم رو عوض کنم -
.ناراحت نميشين اگه حرف بزنيم -
1104
01:06:30,079 --> 01:06:32,136
.منتظرت ميمونيم -
.يه ثانيه بيشتر طول نميکشه -
1105
01:06:32,213 --> 01:06:36,839
.دو ثانيه ديگه ميام پيشتون -
.خداحافظ -
1106
01:06:36,914 --> 01:06:42,471
...نميتونم اينجا باشم. نبايد -
...وقتي سر صحنه ديدم اون ديالوگ بزرگ رو گفتي -
1107
01:06:42,513 --> 01:06:46,536
.اُليو"، خيلي وسوسه شدم، تو يه دختر زيبايي" -
.خيلي خيلي سکسي بودي -
1108
01:06:46,780 --> 01:06:49,803
.نبايد با تو ديده بشم -
.اين ديگه چه کوفتيـه؟ يه شکم بند؟ درش بيار -
1109
01:06:49,880 --> 01:06:52,311
!نکن -
چيه، چيه، چيه؟ چرا اينقدر مضطربي؟ -
1110
01:06:52,380 --> 01:06:56,437
.نميتونم با تو ديده شم. تهديد کرد که من رو ميشکه -
کي تهديد کرد که ميکشتت؟ -
1111
01:06:56,513 --> 01:07:00,309
."چيچ" -
چيچ" تهديد کرد که ميکشتت؟" -
1112
01:07:00,346 --> 01:07:03,335
خُب، چه انتظاري داري؟
.بالاخره فهميد
1113
01:07:03,413 --> 01:07:06,470
ميدوني چيه؟ اگه جاي تو بودم
.نميذاشتم اين نگرانت کنه
1114
01:07:06,513 --> 01:07:10,172
از اون نوعش نيستي که بذاري
.يه گوريلِ قُلدر باهات بد رفتار کني
1115
01:07:10,246 --> 01:07:14,201
.اُليو"، در اصل من يه بازيگرم"
...نقشهايي که مناسبم هستن رو بعهده ميگيرم
1116
01:07:14,280 --> 01:07:18,178
،وقتي لباس زيرم رو در مياوردي
.فقط يه بازيگر نبودي. شخص مهمي بودي
1117
01:07:18,246 --> 01:07:22,269
بهم ميگفتي، ""اُليو"، نقشههاي بزرگي
".برات دارم. ميخوام باهام ستاره شي
1118
01:07:22,346 --> 01:07:25,107
..."تمومش کن. گوش کن "اُليو -
.من قوانين خودم رو ميسازم -
1119
01:07:25,180 --> 01:07:27,305
همهي اين درسته
.اما بايد واقع گرا باشيم
1120
01:07:27,346 --> 01:07:32,040
واقع گرا؟ -
.خدايا، دارم از گشنگي ميميرم! شيريني داري يا سوسيس -
1121
01:07:32,113 --> 01:07:34,841
."باز کن. منم "نيک -
1122
01:07:34,914 --> 01:07:37,175
نيک"؟"
نيک والِنتي"؟"
1123
01:07:37,213 --> 01:07:42,271
.دارم لباس عوض ميکنم -
.بيخيال. جايي رو که قبلاً نديده بودم رو قرار نيست ببينم -
1124
01:07:42,346 --> 01:07:45,972
.دارم ميام، دارم ميام
.صبر کن
1125
01:07:47,346 --> 01:07:49,812
.سلام عزيزم -
.اينجايي -
1126
01:07:49,847 --> 01:07:52,574
."امشب تو نمايش خيلي زيبا بودي "اُليو -
.خُّب، مرسي -
1127
01:07:52,814 --> 01:07:54,575
.اينطور فکر ميکردم -
اينطور نبود، بچهها؟ -
.آره -
1128
01:07:54,814 --> 01:07:57,109
.فوقالعاده بود -
.يالا. لباست رو عوض کن -
1129
01:07:57,180 --> 01:08:01,078
"قبل از اينکه برگردم "نيويورک -
.وقت داريم يه مشروبي باهم بخوريم
.خُب، نميدونم -
1130
01:08:01,146 --> 01:08:04,044
.امشب نه، "نيکي". يه کم خستهام -
.يالا، يالا -
1131
01:08:04,113 --> 01:08:06,238
.يه هفته ميشه نذاشتي ببينمت
1132
01:08:06,313 --> 01:08:09,939
.يه کم خستهام -
از کِي تاحالا برا مشروب خوردن خيلي خسته شدي؟ -
1133
01:08:10,013 --> 01:08:13,002
چه تماشاگراي جالبي. فکر ميکردم
نمايش کاملاً خوب پيش بره، نه؟
1134
01:08:13,079 --> 01:08:17,978
."ببخشيد، آقاي "والِنتي
عزيزم، ميشه اون ديالوگ تو پردهي 2 رو يه کم سريعتر بهم بگي؟
1135
01:08:18,013 --> 01:08:21,104
ميدوني هموني که کاراکترت داره از "هملت" نقل قول ميکنه؟
1136
01:08:21,146 --> 01:08:24,306
خُب، ميدوني، سخته
.چون هميشه قسمت دومش رو فراموش ميکنم
1137
01:08:24,346 --> 01:08:27,870
.آره، ميدونم
اون "يا نبودن"ـه. خُب؟
1138
01:08:27,947 --> 01:08:31,174
،چون تا موقعيکه خطت رو تموم نکني
."نميتونم بيام و من ميگم "اوو
1139
01:08:31,246 --> 01:08:34,474
...بودن -
.يا نبودن -
1140
01:08:34,513 --> 01:08:37,775
.اينطوري پيش ميره. خستهاي
.نميتوني به حافظهت بسپريش
1141
01:08:37,847 --> 01:08:41,210
و متوجه تشويق تماشاچيها موقع خروجت شدي؟
1142
01:08:41,280 --> 01:08:45,007
دفعهي بعد حتي بهتر ميشه
.اگه از داخل راهرو بري، نه از ديوار صحنه
1143
01:08:48,346 --> 01:08:50,778
.سگت رو از اينجا ببر
1144
01:08:50,814 --> 01:08:53,939
."آقاي "ووفلز
.بوي چيزي رو حس کرده
1145
01:08:54,013 --> 01:08:58,002
کسي رو اون داخل داري؟ -
.آره، درسته، يکي رو اون داخل دارم -
1146
01:08:58,079 --> 01:09:00,978
.بيا، سگي، برو بيرون -
.بيا عزيزم. از مامان محافظت کن -
1147
01:09:01,013 --> 01:09:03,571
.خداحافظ، خداحافظ -
برا چي پارس ميکرد؟ -
1148
01:09:03,814 --> 01:09:06,871
.فکر ميکنم در مورد اون زن هرزه حرف زده بوديم -
.بسيارخُب، نمايش تمومه -
1149
01:09:06,947 --> 01:09:09,310
.يالا. از اينجا برين بيرون
.بايد لباس عوض کنم
1150
01:09:09,380 --> 01:09:12,141
.نيکي"، تو هم همينطور"
.يه مشروب، خُب؟ بذار لباسم رو عوض کنم
1151
01:09:12,213 --> 01:09:15,077
خُب اون يارو "هملت"ـه کيه؟ -
.يالا. برو بيرون -
1152
01:09:15,146 --> 01:09:17,305
.برو. برو -
همين اطراف زندگي ميکنه؟ -
1153
01:09:17,380 --> 01:09:20,778
.هملت". خيلي خندهداره، عسلم. خداحافظ"
1154
01:09:20,814 --> 01:09:22,871
.برو! از اينجا برو بيرون. اونها رفتن
1155
01:09:22,947 --> 01:09:25,538
.برو! از اينجا برو بيرون. اونها رفتن
.از اينجا برو بيرون. برو، برو
1156
01:09:25,780 --> 01:09:29,041
.نه، نه، نه! از اونطرف نه
.از پنچره، از پنچره
1157
01:09:29,113 --> 01:09:31,272
.برو. از پنچره
1158
01:09:31,313 --> 01:09:34,108
."يه دقيقه ديگه ميام بيرون "نيک
1159
01:09:40,547 --> 01:09:43,877
."خداي من. "وارنِر"! سلام "وارنِر -
.اجراي دوست داشتنياي بود -
1160
01:09:43,947 --> 01:09:47,470
.خيلي ممنونم. نظر لطفتونه -
.خيلي ازش لذت برديم -
1161
01:09:47,547 --> 01:09:50,274
آره، خُب، از نمايش خوشتون اومد؟
.عاشق نمايش شدم -
1162
01:09:50,346 --> 01:09:53,176
.يه قسمت متحير کننده داشت -
.پردهي دوم عالي بود -
1163
01:09:53,246 --> 01:09:55,974
.صحنهي زيبايي بود -
.البته، کار کردن با "هِلِن" دوست داشتنيـه -
1164
01:09:56,013 --> 01:09:59,104
.کارش خيلي خوبه. بانصاف دوست داشتنيـه -
.بانصاف يه تنه نمايش رو جلو ميبره -
1165
01:09:59,146 --> 01:10:01,203
ميشه يه امضا بهم بدين؟
1166
01:10:01,280 --> 01:10:04,940
.دوست دارم. با خودم خودکار ندارم -
ندارين؟ -
1167
01:10:05,013 --> 01:10:09,139
.خودشه. همينه. نميتونم در نظر نگيرمش. مشکل از "اُليو"ـه
1168
01:10:09,213 --> 01:10:11,179
.از موقعي که شروع کرديم بهتر شده
1169
01:10:11,246 --> 01:10:14,872
.البته بهتر شده. اما نه اينکه به اندازهي کافي خوب شده باشه -
...خُب، منظورم اينه، ميدوني -
1170
01:10:14,947 --> 01:10:17,208
.اين چيزيه که دقيقاً نگرانت کرده -
.آره -
1171
01:10:17,280 --> 01:10:21,337
.منتقدها... گفتن سخنهاش آراسته بودن -
آراسته، اين چيزيه که ميخواي؟ -
.آراسته به اندازهي کافي خوب نيست
1172
01:10:21,413 --> 01:10:27,175
.داره کلماتم رو نابود ميکنه -
.کلمات تو؟ بسيارخُب، ضعيفه، اما اهميتي نداره -
1173
01:10:27,246 --> 01:10:30,770
ضعيف؟ فکر ميکنم بيشتر از اوني -
.که فکر ميکني، داره ضرر ميزنه
چيکار ميتونم بکنم، اخراجش کنم؟ -
1174
01:10:30,847 --> 01:10:32,904
.نميتونم بذارم نمايشم رو خراب کنه -
نمايشت؟ -
1175
01:10:32,980 --> 01:10:36,309
از کِي؟ داري درمورد چي حرف ميزني؟ -
.باشه، باشه، باشه، نمايش ما -
1176
01:10:36,346 --> 01:10:39,244
.اما خيلي زحمت براش کشيدم. ميتونست کامل باشه -
...آره، منم همينطور -
1177
01:10:39,313 --> 01:10:41,245
اما امتيازاتي وجود داره
.که مجبوريم واگذار کنيم
1178
01:10:41,313 --> 01:10:44,279
.نمايش موفق شده. داره خوب پيش ميره -
.اون بهتريني نيست که ميتونيم براي اون نقش بذاريم -
1179
01:10:44,346 --> 01:10:48,005
.يه عالمه دختر ديگه وجود داره -
قراره چيکار کنيم، "چيچ"؟ -
1180
01:10:48,079 --> 01:10:50,807
.اون همه چي رو داره خراب ميکنه
متوجه نيستي؟
1181
01:10:50,880 --> 01:10:53,141
.تماشاچيها تفاوتش رو نميدونن -
.ميدونن -
1182
01:10:53,213 --> 01:10:56,077
.نميدونن -
.نميدونن چطور بگنش، اما ميدونن -
1183
01:10:56,146 --> 01:10:59,840
،هروقت اون صدا رو ميشنوم
.مثل چاقويي تو قلبمـه. نميتونه بازي کنه
1184
01:10:59,914 --> 01:11:01,846
بهم گوش ميدي؟ -
.چيچ"، برو يه دوش بگير" -
1185
01:11:01,914 --> 01:11:05,277
.کاري ميکنه صحنهها خوب پيش نره
.حتي صحنههايي که توش نيست هم نابود ميشه
1186
01:11:05,346 --> 01:11:09,108
!نميتونم اخراجش کنم! خودت اين رو ميدوني -
.سر من داد نزن -
1187
01:11:09,146 --> 01:11:11,772
.سرت داد نميزنم، اما تو خيلي به اين قضيه نزديکي
1188
01:11:11,847 --> 01:11:13,574
.تنهام بذار
.سردرد گرفتم
1189
01:11:13,814 --> 01:11:15,973
.تنهام بذار. سردرد گرفتم -
."تند مزاجي، "چيچ -
1190
01:11:16,046 --> 01:11:18,069
.خيلي تند مزاج
1191
01:11:18,146 --> 01:11:20,203
.تقدير به روشهاي عجيب عمل ميکنه
1192
01:11:20,280 --> 01:11:23,906
همه بنظر فشار افتتاح نمايشمون
.تو "نيويورک" رو حس ميکردن
1193
01:11:23,980 --> 01:11:28,435
ديروز، "وارنِر" با "ايدِن" دعواش شد
.و نتيجهش ثابت کرد که هنوزم حق با "چيچ"ـه
1194
01:11:28,513 --> 01:11:32,275
."اينجايين، آقاي "پرسِل
.غذاهاي سگمون رو ميدزدين و ميخورينشون
1195
01:11:32,313 --> 01:11:34,541
.بهيچ وجه
.اين يه نظريهي ظالمانهست
1196
01:11:34,780 --> 01:11:37,371
.پس بذارين تو جيبهاتون رو ببينم -
من غذاي سگ ميخورم؟ -
1197
01:11:37,446 --> 01:11:40,970
،هرچيزي که اول نخوردت رو ميخوري
.اِي بشکهي چاق بزرگ پر شده از هليوم
1198
01:11:41,013 --> 01:11:43,775
.اين غذاييـه که من ميخورم. بهترين قسمت گوشت خوک -
.بذار ببينم -
1199
01:11:43,847 --> 01:11:47,404
از حيوونها دزدي نميکنم. دستت رو
.از شلوارم بيار بيرون، اِي زن ترسناک
1200
01:11:47,480 --> 01:11:49,969
!ببينين
!دزد، دزد، دزد
1201
01:11:50,046 --> 01:11:52,274
.اين تو بودي که ديروز بشقاب شيرش رو خوردي
1202
01:11:52,313 --> 01:11:56,040
!اِي تکهي بزرگ چربي
1203
01:11:56,113 --> 01:11:59,978
!اون هلم داد -
.دستم! بخاطر اينه که غذاي سگش رو دزديدي -
1204
01:12:00,046 --> 01:12:03,843
.يکي بايد يه نيزه تو شکمت فرو کنه، اِي نهنگِ گنده
1205
01:12:03,914 --> 01:12:06,471
.ميتونم يه دکتر برات بگيرم
.ميتونم يه دکتر برات بگيرم
1206
01:12:06,513 --> 01:12:08,479
.گمان کنم اين يعني نمايش بعدازظهر رو از دست ميدي
1207
01:12:08,513 --> 01:12:11,343
.از نظر من مشکلي نيست
.يه نمايش تو روز زياده
1208
01:12:11,413 --> 01:12:13,902
...فکر کن اول باورت نکردم، عزيزم
1209
01:12:13,980 --> 01:12:18,776
.فکر کنم ميتونم اين رو باهاتون بگم
1210
01:12:18,814 --> 01:12:23,940
.زني به سن تو، بايد از اون نوع خودشيفتگي بگذره
1211
01:12:32,513 --> 01:12:35,070
!عجب تفاوتي داره وقتي يه بازيگر واقعي، اون خطوط رو ميگه -
.باشه. باشه -
1212
01:12:35,146 --> 01:12:38,374
!تمام نمايش زنده شد -
.گوش کن بهم -
1213
01:12:38,446 --> 01:12:43,071
.احساساتي نشو
.هيچ فکري به سرت نزنه. "اُليو" ادامه ميده
1214
01:12:43,146 --> 01:12:47,169
.ميتونيم همهي کمکهامون رو بگيريم
.به "نيک والِنتي" احتياج نداريم. نقدهامون عالي هستن
1215
01:12:47,246 --> 01:12:50,007
...مردم وايسادن -
.مسئلهي پول نيست. اين رو بهت گفتم -
1216
01:12:50,079 --> 01:12:54,034
،اُليو" رو رد کنيم، زندگي تو، من"
.حتي اون سگ تو "هادسون" خاتمه پيدا ميکنه
1217
01:12:54,113 --> 01:12:58,443
"اونقدر طول نميکشه. همينجا تو "بوستون
.ما رو ميکشه. زير رودخونه "چارلز" دفن ميشيم
1218
01:12:58,480 --> 01:13:01,776
.حق با اون بود. اون تمام نمايش رو نابود ميکنه
.متوجه اين شده بود
1219
01:13:01,847 --> 01:13:06,108
کـي؟ داري درمورد چي حرف ميزني؟ -
.هيچي. فقط اين که رو همهي نمايش تأثير ميذاره -
1220
01:13:07,513 --> 01:13:10,502
.شما عالي بودين -
.آره، آره، عالي -
1221
01:13:10,580 --> 01:13:13,239
ديليا" رو با لباسم ديدين؟" -
.آره، داره مياد -
1222
01:13:13,313 --> 01:13:16,074
.گوش کن
1223
01:13:16,146 --> 01:13:19,510
.يه کاري که نميکني اينه که زير قولت به "نيک والِنتي" نميزني -
."نيک والِنتي" -
1224
01:13:19,580 --> 01:13:22,808
،تو توليدات ديگهمون -
.ميتونيم کس ديگهاي رو استخدام کنيم
1225
01:13:22,880 --> 01:13:26,277
ميتونيم کس ديگهاي رو استخدام کنيم، اما اگه اون
.با اجرا تو "نيويورک" مشکلي نداره، اجرا ميکنه
1226
01:13:26,346 --> 01:13:29,471
...منظورم اينه، نمايش بايد ادامه پيدا کنه، هرکاري ميکنم -
.رو همهچي تأثير ميذاره -
1227
01:13:38,213 --> 01:13:40,975
.نميتونم بهت بگم، چندبار ديدمش
1228
01:13:41,046 --> 01:13:43,012
...يه نمايش به "بوستون" مياد
1229
01:13:43,079 --> 01:13:48,011
،عاجز، لنگ زنان، تقلا کنان
...نفس نفس زنان، در تلاش براي زندگي خودش
1230
01:13:48,079 --> 01:13:53,011
و بعد، يه جا در امتداد خط
.يه معجزه اتفاق ميفته
1231
01:13:53,079 --> 01:13:55,102
.يه اثر هنري به وجود مياد
1232
01:13:55,180 --> 01:13:58,943
.شگفت انگيزه که نمايش بدون "اُليو" خيلي بهتر جواب ميده -
."اُليو" -
1233
01:13:58,980 --> 01:14:00,946
.همه چي نفس ميکشه و زندهست -
.آره، درسته -
1234
01:14:00,980 --> 01:14:04,571
کسل کنندهست، اما هنوزم داره
.به يه موفقيت خوبِ بزرگ تبديل ميشه
1235
01:14:04,814 --> 01:14:07,177
...به افتخار آيندهي تو
1236
01:14:07,213 --> 01:14:10,270
بعنوان يه شواليهاي که براي کمک
.از "گرين وايت وِي" مياد
1237
01:14:11,814 --> 01:14:15,974
.به سلامتي
1238
01:14:16,013 --> 01:14:20,139
اين چيه؟ -
.رنگ زُدا. ميتوني با "کلاب سودا" درصدش رو بياري پايين -
1239
01:14:20,213 --> 01:14:22,145
.خيلي تندـه -
.آره -
1240
01:14:23,780 --> 01:14:25,575
اون شهر کوچيک که ازش ميگذريم رو ميبيني؟
1241
01:14:28,013 --> 01:14:31,468
هِلِن"، وقتي به "نيويورک" برگردم"
.ميخوام درمورد خودمون به "اِلِن" بگم
1242
01:14:31,547 --> 01:14:33,979
!ديويد -
.نه، تصميم گرفتم -
1243
01:14:34,013 --> 01:14:36,980
مطمئني؟ -
.ميدوني چه حسي بهت دارم -
1244
01:14:37,013 --> 01:14:41,571
.ديويد"، بايد نجيب باشي"
.قبلاً خيلي زياد ضربه خوردم
1245
01:14:41,814 --> 01:14:44,439
.ميدونم
.ميدونم
1246
01:14:44,513 --> 01:14:47,479
.تو رو لبهي افتخار وايسادي
1247
01:14:47,547 --> 01:14:52,980
.دنيا مثل يه صدف به روت باز ميشه
.نه، نه. مثل صدف نه
1248
01:14:53,046 --> 01:14:56,308
.دنيا مثل يه واژن باشکوه به روت باز ميشه
1249
01:15:00,113 --> 01:15:02,204
حالت خوبه؟
.بنظر يه کم رنگت سرخ شده
1250
01:15:02,280 --> 01:15:04,803
...فکر کنم فقط يه کم زيادي -
بخاطر چيزيه که گفتم؟ -
1251
01:15:04,847 --> 01:15:07,438
.نه، فقط بخاطر رنگ زُداست
1252
01:15:10,980 --> 01:15:13,810
هيچوقت درمورد اين فکر کردي که آيا
...وقتي عاشق ميشي
1253
01:15:13,847 --> 01:15:16,972
عاشق هنرمند ميشي يا عاشق مرد؟
1254
01:15:18,947 --> 01:15:21,208
.چه سوال عجيبي
1255
01:15:21,280 --> 01:15:23,212
...آره، عجيبه، اما
1256
01:15:25,013 --> 01:15:29,912
عاشق تو هستم، "هِلِن". هستم و
.الان زمانش رسيده که بهش عمل کنم
1257
01:15:29,980 --> 01:15:33,002
.قطار داره خيلي سريع حرکت ميکنه
1258
01:15:33,079 --> 01:15:36,534
.ديويد"، خيلي سريعـه"
!نگهم دار
1259
01:15:36,780 --> 01:15:39,541
.نگهم دارم. نه، نه، چيزي نگو -
.هِلِن" عاشقتم" -
1260
01:15:39,780 --> 01:15:42,268
.چيزي نگو
.لطفاً چيزي نگو
1261
01:15:42,346 --> 01:15:45,141
.چيزي نگو. نه. چيزي نگو
1262
01:15:45,213 --> 01:15:47,179
.نه، لطفاً
1263
01:15:47,246 --> 01:15:51,770
آيا با "هِلِن سينکلِر" رابطه داري؟ -
!چي؟ نه -
1264
01:15:51,814 --> 01:15:53,780
.بهم دروغ نگو -
داري درمورد چي حرف ميزني؟ -
1265
01:15:53,847 --> 01:15:57,176
.رابطهي شما تو همه روزنامههاي شهر هست
.در سراسر "بوستون" با هم بودين
1266
01:15:57,246 --> 01:15:59,178
.اون روزنامهها رو ميشناسي -
.همهي اون شب دير اومدنا -
1267
01:15:59,246 --> 01:16:01,269
!داشتم کار ميکردم -
درمورد اين چي؟ -
1268
01:16:01,346 --> 01:16:05,073
.اين قوطيِ سيگاريه که پيدا کردم. نميدونم کجا پيداش کردم -
."به "هِلِن" از طرف "کول -
1269
01:16:05,146 --> 01:16:08,340
.بيا انجامش بديم -
.الان يادم اومد. ازش تعريف کردم و اون دادش بهم -
1270
01:16:08,413 --> 01:16:11,402
چرا بهم نگفتي؟ -
."چون چيزي براي گفتن وجود نداشت، "اِلِن -
1271
01:16:11,480 --> 01:16:15,879
حالا که در شُرُف موفقيت هستي، ميخواي من رو
.ترک کني و با "هِلِن سينکلِر" رابطه داشته باشي
1272
01:16:15,947 --> 01:16:18,936
.اين ... اين خنده داره -
مطمئني؟ -
1273
01:16:19,013 --> 01:16:21,241
ميدوني الان چقدر ديوونه به نظر مياي؟
1274
01:16:21,313 --> 01:16:24,802
.هيچوقت ترغيبم نکردي تا تو "بوستون" بمونم -
.تو شغلم فرو رفتم -
1275
01:16:24,847 --> 01:16:27,938
.نمايشنامه مشکل داره
.دارم روش کار ميکنم
1276
01:16:28,013 --> 01:16:30,104
."منم. "ديويد
1277
01:16:30,180 --> 01:16:32,476
ميدوني؟
ديويد"؟ خُب؟"
1278
01:16:34,346 --> 01:16:36,869
.چه تصوراتي داره اين دختر
1279
01:16:38,413 --> 01:16:42,038
،"گوش کن، "فِلندر
.کاملاً گيج شدم
1280
01:16:42,113 --> 01:16:45,409
.اِلِن"، "اِلِن". عاشق "اِلِن" هستم"
.همهي اين مدت باهام بود
1281
01:16:45,480 --> 01:16:48,002
.بهم وفادار بود. ميدونم تو "پيتزبورگ" خوشحالتر بود
1282
01:16:48,079 --> 01:16:50,102
.رابطهي عالياي داشتيم -
.خُب -
1283
01:16:50,146 --> 01:16:53,306
...از صميم قلب عاشقشم و هنوز -
.آره، آره. برو سر اصل مطلب -
1284
01:16:53,346 --> 01:16:56,540
.اينجا مشکل چيه؟ هميشه واضح بود که عاشق "اِلِن" هستي
1285
01:16:56,780 --> 01:17:00,337
.به "هِلِن سينکلِر" علاقمند شدم و احساس بدي دارم
1286
01:17:00,413 --> 01:17:05,311
.اما نميتونم کمکي به خودم بکنم
.اون خيلي مجذوب کنندهست و باهوش و زيباست
1287
01:17:05,346 --> 01:17:08,437
... منظورم يه هنرمند واقعيـه و
.و به زبون همديگه صحبت ميکنيم
1288
01:17:08,513 --> 01:17:10,479
.احساس گناه ميکني -
.احساس گناه ميکنم -
1289
01:17:10,513 --> 01:17:13,479
.احساس گناه ميکني. احساس گناه ميکني -
...نميدونم آيا -
1290
01:17:13,513 --> 01:17:18,002
.نميتونم بخوابم -
.گناه چرند کوچيکيـه -
1291
01:17:18,079 --> 01:17:21,910
.يه هنرمند دنياي اخلاقي خودش رو ميسازه -
...اين رو ميدونم. ميدونم -
1292
01:17:21,980 --> 01:17:25,912
خُب؟ مشکل چيه؟
.ببين، چندتا نصيحت بهت ميکنم
1293
01:17:25,980 --> 01:17:30,309
همون نصيحتي رو بهت ميکنم که سالها قبل
.وقتي مشکل مشابهاي رو داشتم، بهم کردن
1294
01:17:30,380 --> 01:17:32,471
...مشابه مشکل من -
.آره، آره -
1295
01:17:32,547 --> 01:17:34,513
چيکار کردي؟
چيکار؟
1296
01:17:34,547 --> 01:17:37,308
.بايد کاري رو بکني که بايد بکني
1297
01:17:54,113 --> 01:17:56,875
تو نمايش عاليه، ها؟
1298
01:17:56,947 --> 01:17:58,879
.بهترينـه
1299
01:17:58,947 --> 01:18:01,003
.برادوِي" رو با موفقيت تصرف ميکنه"
1300
01:18:01,079 --> 01:18:05,136
...نقشش با حياست
1301
01:18:05,213 --> 01:18:09,145
گوش کن، وقتي اومد اينجا
.بهش بگو قراره چندتا خط جديد بهش بدي
1302
01:18:09,213 --> 01:18:11,907
.ميدوني، همونطور که صحبت کرديم -
.آره -
1303
01:18:11,980 --> 01:18:15,343
."بذار باهاتون صادق باشم آقاي "وي
مشکلي ندارين "نيک" صداتون کنم؟
1304
01:18:15,413 --> 01:18:18,402
،"متوجهي "نيک
.يه نمايش موفق رو دستکاري نميکني
1305
01:18:18,480 --> 01:18:21,344
،هر نمايشنامهاي به هدفي ميرسه
...از نظر قضاوت حرفهاي
1306
01:18:21,413 --> 01:18:23,811
،توسط توليد کننده و کارگردان
.کارتون تموم شده
1307
01:18:23,847 --> 01:18:26,210
.نميتونين نمايش رو تحريف کنين
1308
01:18:26,280 --> 01:18:30,007
.حالا، چيزي نمونده که نمايش رو شروع کنيم
.تغييرات ميتونه مضر باشه
1309
01:18:30,079 --> 01:18:32,136
.نه، نمايش اساساً بي حرکته
1310
01:18:34,280 --> 01:18:36,974
.بيا از سوء تفاهم دوري کنيم -
.البته -
1311
01:18:37,013 --> 01:18:38,980
...اون چندتا خط جديد لعنتي ميگيره
1312
01:18:39,013 --> 01:18:42,002
.يا اينکه زانوت رو به زمين رقص ميخ ميکنم
1313
01:18:44,413 --> 01:18:47,868
تصور کن کارگردان بهم ميگه
...تو صحنهي اول زياده روي ميکنم
1314
01:18:47,947 --> 01:18:50,071
.و نميدونم چي دارم ميگم
1315
01:18:50,146 --> 01:18:53,943
،ميدوني کاري که دارم ميکنم، "چيچ"، اينه که
...دارم رو يه خنديدنِ عالي کار ميکنم. مثلِ
1316
01:18:57,346 --> 01:19:02,074
،ميخوام وقتي "سيلويا" تهديد ميکنه به رفتن
.انجامش بدم و بعد شروع کنم به گريه کردن
1317
01:19:02,146 --> 01:19:06,943
خُب، ميدوني، اون ميگه نه، اما بهرحال
چه نمايش خسته کنندهايه که اون داره؟
1318
01:19:07,013 --> 01:19:10,446
.نميدونم -
.داريم کجا ميريم؟ فکر ميکردم، ميريم "نيک" رو ببينيم -
1319
01:19:10,513 --> 01:19:13,104
.بايد بريم دنبال "نيک". چند دقيقه ديگه ميرسيم اونجا
1320
01:19:13,180 --> 01:19:16,874
ميريم دنبال "نيک"؟
.هيچوقت چيزي درمورد رفتن دنبالش نگفته بودي
1321
01:19:16,947 --> 01:19:20,310
...فقط بايد ببينيمش -
.فکر ميکردم قراره تو کلاب ببينيمش -
1322
01:19:28,146 --> 01:19:32,875
چطور بايد اون لباسهاي
...کهنهي قهوهايِ زشت رو بپوشم؟ نميفهمم
1323
01:19:32,947 --> 01:19:36,174
اينجا چيکار ميکنيم؟
.فکر ميکردم ميريم "نيک" رو ببينيم
1324
01:19:36,246 --> 01:19:38,212
.آره، ميريم
.نيک" برات يه سورپرايز داره"
1325
01:19:38,280 --> 01:19:40,838
نيک" برام يه سورپرايز داره؟" -
.آره، بيا -
1326
01:19:40,914 --> 01:19:44,903
.باهام بيا. واقعاً دوستش داري
...براي "نيک" خيلي خرج برداشت تا
1327
01:19:44,980 --> 01:19:48,844
.اينکار رو برات بکنه. بيا -
.من... ازش خوشم نمياد -
1328
01:19:48,914 --> 01:19:53,107
."ازش خوشم نمياد "چيچ
.نميفهمم چرا "نيک" تو انبار برام سورپرايز داره
1329
01:19:53,180 --> 01:19:55,237
.باهام مثل يه خانوم رفتار نميکنه
1330
01:19:55,313 --> 01:19:59,211
.اون يه کشتي مسافرتي شبانه گرفته -
.کشتي مسافرتي شبانه؟ نميفهم -
1331
01:19:59,280 --> 01:20:01,803
.فقط تا اونجا برو. بفرما. اونجاست -
...نميـ -
1332
01:20:01,847 --> 01:20:04,335
."فقط تا اونجا برو. "اُليو -
نيکي"؟" -
1333
01:20:04,413 --> 01:20:08,038
چيه؟ -
.فکر کنم بايد اين رو بدوني. تو يه بازيگر مزخرفي -
1334
01:20:12,513 --> 01:20:17,172
.خدارو شکر ديگه لازم نيست صداش رو بشنوم
1335
01:20:19,346 --> 01:20:22,801
.25اُکتبر. فردا نمايش رو آغاز ميکنيم
1336
01:20:22,847 --> 01:20:25,005
.اُليو" براي نمايش امروز حاضر نشد"
1337
01:20:25,079 --> 01:20:27,011
سعي کرديم باهاش تماس بگيريم
.اما جواب نميداد
1338
01:20:27,079 --> 01:20:30,273
امکانش بود که بازيگر جايگزينش
.فردا نمايش رو اجرا کنه
1339
01:20:30,313 --> 01:20:33,279
.بهش گوش کن. همهچي زنده شده -
.آره -
1340
01:20:33,346 --> 01:20:37,836
.شايد "اُليو" وحشت از صحنه پيدا کرده. شايد پيداش نشه -
.اُليو" نه" -
1341
01:20:37,914 --> 01:20:40,379
.اون دختره يه عصب هم تو بدنش نداره
1342
01:20:40,446 --> 01:20:43,537
.فکر نميکنم نخاش به مغزش وصل باشه
1343
01:20:43,780 --> 01:20:46,405
.خدا. گوش کن به اين -
.آره -
1344
01:20:46,480 --> 01:20:49,503
فوقالعادهست. "چيچ" کجاست؟
.اون ميدونه "اُليو" کجاست
1345
01:20:49,580 --> 01:20:53,273
.اونم پيداش نشد -
.ببين، عاشق هنرپيشهي جايگزينم -
1346
01:20:53,346 --> 01:20:55,835
...خيلي طبيعيايه. اين
1347
01:20:55,880 --> 01:20:57,846
جوليان"؟" -
بله؟ -
1348
01:20:57,880 --> 01:21:00,345
خبري از "اُليو" داري؟ -
حالا چي شده؟ -
1349
01:21:00,413 --> 01:21:02,345
.به قتل رسيده
1350
01:21:04,146 --> 01:21:06,578
چي؟ -
.کنار لنگرگاه -
1351
01:21:06,814 --> 01:21:09,041
.يه جنايت گانگستري
1352
01:21:09,113 --> 01:21:12,170
.ميخوام باهات حرف بزنم
1353
01:21:12,246 --> 01:21:14,337
من؟ -
.آره، تو -
1354
01:21:14,413 --> 01:21:16,811
."جو"
.يه مدت برو بيرون
1355
01:21:16,880 --> 01:21:19,402
چطور تونستي؟
چطور تونستي؟
1356
01:21:19,480 --> 01:21:21,412
.هيچکس قرار نيست نمايش من رو خراب کنه -
نمايش تو؟ -
1357
01:21:21,480 --> 01:21:24,310
.اين بار دومـه که اينطور صداش کردي -
.باشه، نمايش ما -
1358
01:21:24,380 --> 01:21:27,972
ميشنيدي چي ميگفت، از درون نابودت نميکرد؟ -
.ما بايد دووم مياورديم -
1359
01:21:28,046 --> 01:21:31,479
دووم مياورديم؟ اين چيزيه که ميخواي؟
وقتي يه ايدهي عالي داري، ايدهاي از زيبايي؟
1360
01:21:31,547 --> 01:21:33,979
...اما "چيچ"! با
!کشتنِ اون
1361
01:21:34,046 --> 01:21:36,569
.اون يه ولگرد بود -
.اينجا يه کشور آزاده -
1362
01:21:36,814 --> 01:21:39,143
.پس تنهام بذار -
.نه، تنهات نميذارم -
1363
01:21:39,213 --> 01:21:43,509
کسي هيچوقت بهت ياد داده
...که اين اخلاقاً اشتباهه، که اين گناهه که
1364
01:21:43,580 --> 01:21:45,512
دارم با کـي حرف ميزنم؟
!اِي خدا
1365
01:21:45,580 --> 01:21:48,512
.اون نقش با بازيگر جايگزين بهتر پيش ميره -
.نکته اين نيست -
1366
01:21:48,580 --> 01:21:51,774
بذار ببينم ميتونم يه جوري
.اين رو توضيح بدم که تو بفهميش
1367
01:21:51,814 --> 01:21:54,780
...بذار بگيم اون نمايش رو خراب ميکرد
.که نميکرد. فقط داشت تقليلش ميداد
1368
01:21:54,847 --> 01:21:57,574
.داشت خرابش ميکرد -
.بذار بگيم داشت نمايش رو خراب ميکرد -
1369
01:21:57,814 --> 01:22:00,473
اي يعني که سزاوارِ مرگه؟ -
.راهي براي اخراجش وجود نداشت -
1370
01:22:00,547 --> 01:22:04,138
تو ديگه چه جور هيولاي بيعاطفهاي هستي؟ -
.فکر ميکنم بهتره بري -
1371
01:22:04,213 --> 01:22:06,475
.فکر نميکنم برم
.فکر ميکنم بهتره وايسم
1372
01:22:06,513 --> 01:22:09,946
.بايد ازم تشکر کني. هردومون تو اين موضوع باهميم -
.نه، نيستيم -
1373
01:22:09,980 --> 01:22:14,139
نميخواستم اون بميره، متوجهي؟
.ميفهمي چي دارم ميگم؟ من تو هيچي نيستم
1374
01:22:14,213 --> 01:22:18,077
تو اون رو براي نمايش انتخاب کردي؟ -
!البته که انتخاب کردم! آره -
1375
01:22:18,146 --> 01:22:21,772
فکر ميکني درسته يه زن جيغ جيغو بياد داخل
و يه چيز به اين زيبايي رو نابود کنه؟
1376
01:22:21,814 --> 01:22:24,507
.منم به اندازهي تو يه نمايش عالي ميخواستم -
.نه به اندازهي من -
1377
01:22:24,580 --> 01:22:27,011
!اما بخاطرش آدم نميکشي -
آره؟ کـي گفته؟ -
1378
01:22:27,079 --> 01:22:30,443
.بابام به اُپرا گوش ميداد
....عاشق اُپرا بود. اما اگه يه نفر اشتباه ميکرد
1379
01:22:30,513 --> 01:22:33,274
چي، ميکشتش؟ -
."يه بار، تو "پالرمو -
1380
01:22:36,446 --> 01:22:41,208
،منم يه هنرمندم، يه هنرمند عالي مثل تو نيستم
.اما ميدوني چيه؟ اول انسان هستم
1381
01:22:41,280 --> 01:22:44,804
.يه انسان با اخلاق محجوب هستم -
پس با "هِلِن سينکلِر" داري چيکار ميکني؟ -
1382
01:22:44,847 --> 01:22:48,040
اون چه ربطي به اين داره؟ از کجا ميدوني؟ -
.همه تو شهر اين رو ميدونن -
1383
01:22:48,113 --> 01:22:50,579
.احتمالاً بجز دوست دخترت
فکر ميکني داري کـي رو گول ميزني؟
1384
01:22:50,814 --> 01:22:54,246
،ببين، من شايد کامل نباشم
!اما تو قاتلي! تو يه حيوان فاسدي
1385
01:22:54,313 --> 01:22:57,473
!تو قاتلي
!جات رو صندلي اعدام برقيـه
1386
01:22:57,513 --> 01:23:00,172
.بهم گوش کن، تو
.تو بهم گوش کن
1387
01:23:00,246 --> 01:23:03,542
هيچکس، هيچکس قرار نيست
کار من رو خراب کنه، شنيدي چي گفتم؟
1388
01:23:03,780 --> 01:23:05,541
هيچکس، ها؟
1389
01:23:16,013 --> 01:23:18,980
...عاشق "هِلِن سينکلِر" شدم
1390
01:23:19,046 --> 01:23:22,979
و اون روز بهت درموردش دروغ گفتم
.که مطمئنم احتمالاً اين رو ميدونستي
1391
01:23:23,046 --> 01:23:26,342
اما ته قلبم ميخوام بدوني
.که قصد نداشتم اين اتفاق بيفته. يهويي شد
1392
01:23:26,380 --> 01:23:28,369
.سورپرايز نشدم
.اون فوقالعادهست
1393
01:23:28,446 --> 01:23:31,537
.تو هم همينطور. اين منم که به کُلي گند زدم -
.بايد يه اعترافي کنم -
1394
01:23:31,780 --> 01:23:35,439
هميشه ميدونستي، اما خيلي نجيب بودي
...که به روم بياري وقتيکه من
1395
01:23:35,513 --> 01:23:38,502
.نه، "شِلدون فِلندر" رو ميديدم
1396
01:23:38,580 --> 01:23:41,478
ببخشيد؟ -
.باهم رابطه داشتيم -
1397
01:23:41,513 --> 01:23:45,343
گفتي "شِلدون فِلندر"؟ -
.آره، خيلي وقته که عاشقمـه -
1398
01:23:45,413 --> 01:23:48,402
،تئوريش رو ميدونستي، که هنر رابطهايه
...که به دونفر احتياج داره
1399
01:23:48,480 --> 01:23:50,446
به هنرمند و بيننده؟
1400
01:23:50,480 --> 01:23:52,503
.خُب، درمورد سکس هم همين احساس رو داشت -
درمورد ... درمورد سکس؟ -
1401
01:23:52,580 --> 01:23:55,808
،آره، بين دو نفر مناسب
.به شکل هنر در مياد
1402
01:23:55,880 --> 01:24:00,039
"چي ميگي؟ داري ميگي تو و "فِلندر
سکس رو به درجهاي از هنر در آوردين؟
1403
01:24:00,113 --> 01:24:02,045
.نه فقط سکس رو
.آماده شدن براي سکس رو هم همچنين
1404
01:24:02,113 --> 01:24:04,807
دوستم، نمايشنامه نويسي که کارهاش توليد نشده؟ -
.خيلي وقته که عاشقمه -
1405
01:24:04,847 --> 01:24:09,108
،و تو بنظر نميومد که بخواي ازدواج کني و بنابراين
...يه شب رفتيم بيرون، چندتا نوشيدني خورديم
1406
01:24:09,180 --> 01:24:12,476
و شروع کرديم درمورد هنر و ادبيات
.و "فرويد" و "نيچي" حرف زدن
1407
01:24:12,513 --> 01:24:15,343
...و موقعيکه به تشريح ريشه شناسي يونان رسيديم
1408
01:24:15,413 --> 01:24:17,345
...متوجه شدم زيپ شلوارش رو باز کرده
1409
01:24:17,413 --> 01:24:20,777
!نه، نه، نه، نه! لطفاً، لطفاً
.لازم نيست بيشتر از اين بشنوم
1410
01:24:20,814 --> 01:24:24,211
.اما اون خيلي با استعداده
.خودت يه ميليون بار اين رو گفتي
1411
01:24:24,280 --> 01:24:28,235
،با هوشي به اون بزرگي
.لازمه که جهان اخلاقي خودت رو بسازي
1412
01:24:50,446 --> 01:24:53,105
.فقط ميخوام برات آرزوي موفقيت کنم -
.عزيزم -
1413
01:24:53,180 --> 01:24:56,305
.بنظر رنگت پريده
.نه، نه، نگران نباش -
1414
01:24:56,346 --> 01:25:01,005
.بزودي اين شهر متعلق به تو ميشه
.يکشنبه شب با "جين اُ نيل" قرار شام داريم
1415
01:25:01,079 --> 01:25:05,068
.شنيده که نوشتههات وحشت آور و افسرده کنندهست
.لحظه شماري ميکنه که ببينتت
1416
01:25:05,146 --> 01:25:07,078
.اون قلم مو اينجاست -
.ميدونم امشب فوقالعاده خواهي بود -
1417
01:25:07,146 --> 01:25:10,408
.اونها کلمات تو هستن
1418
01:25:10,480 --> 01:25:12,571
.من فقط وسيلهام
1419
01:25:12,814 --> 01:25:15,473
.تو من رو کامل ميکني
1420
01:25:15,513 --> 01:25:19,036
و اين؟
.اين فقط شروعشه
1421
01:25:19,113 --> 01:25:24,045
با مدير برنامههام درمورد
.همه نوع ايدهي جديد براي نمايشم صحبت ميکردم
1422
01:25:24,113 --> 01:25:27,079
زنهاي زيادي وجود دارن که ميتونم نقششون رو
...بازي کنم. به محض اينکه من رو بشناسي
1423
01:25:27,146 --> 01:25:29,840
.متوجه ميشي که هيچ محدوديتي ندارم
1424
01:25:29,914 --> 01:25:33,141
...ميگن من هنوز ميتونم نقش 25 تا 29 ساله رو بازي کنم
1425
01:25:33,180 --> 01:25:36,476
.اما گفتم نه، نه، بالاي 30 سال
1426
01:25:36,513 --> 01:25:39,274
.به خونهم تو "وينيارد" ميريم. اونجا آرومه
1427
01:25:39,346 --> 01:25:41,938
.ميتوني بنويسي
.برات قهوه ميارم
1428
01:25:41,980 --> 01:25:44,468
.گوش کن، بهتره بري
.15دقيقه تا نمايش وقت مونده
1429
01:25:44,547 --> 01:25:47,035
.هنوز تمرين تنفسم رو تموم نکردم
1430
01:25:47,113 --> 01:25:50,273
.تقدير
.تقدير ما رو به هم رسوند
1431
01:25:52,280 --> 01:25:54,212
.موفق باشي
1432
01:26:10,814 --> 01:26:12,905
.بگيرش
!بگيرش
1433
01:26:12,980 --> 01:26:16,343
.بذار بدون يه "پني" تنهام بذاره
.بفرما. بگيرش
1434
01:26:16,380 --> 01:26:19,904
.اما فکر نکن هميشگي خواهد بود
.همين اتفاق هم براي تو خواهد افتاد
1435
01:26:19,980 --> 01:26:23,935
.سيلويا"، نميدونم چرا اينقدر ناراحت هستي"
1436
01:26:24,013 --> 01:26:26,241
...چرا همچين آدم خيلي ناراحتي هستي -
!خدايا -
1437
01:26:26,313 --> 01:26:29,211
...اماميخوام بدوني که -
...چون داري شوهرم رو ميگيري -
1438
01:26:29,280 --> 01:26:32,576
،زندگيم رو، بنيان وجود داشتنم رو
!اِي احمق کند ذهن
1439
01:26:32,814 --> 01:26:35,279
هيچوقت قصد نداشتم -
...بهت آسيب بزنم. من
1440
01:26:35,346 --> 01:26:38,312
."اِدگار"
1441
01:26:38,346 --> 01:26:41,107
.الان داشتم با دکتر "فيليپس" صحبت ميکردم -
.خُب -
1442
01:26:41,180 --> 01:26:46,112
،دستور صريحش اينه که ما، هيچکدوممون
.از امروز خونه رو ترک نميکنيم
1443
01:26:46,180 --> 01:26:48,578
اوضاعش چطوره؟
1444
01:26:48,814 --> 01:26:50,575
.خوب، خوب، رئيس
1445
01:26:52,513 --> 01:26:54,479
.امروز صبح
1446
01:26:55,947 --> 01:26:59,003
."چيچ" -
چه خبر آقاي "وي"؟ -
1447
01:26:59,079 --> 01:27:03,478
.هيچي. فقط ميخواستم حرف بزنم
1448
01:27:03,547 --> 01:27:05,513
خُب؟ -
.اين روزها يه کم ناراحتم -
1449
01:27:05,547 --> 01:27:08,377
.البته -
.ميدوني چطوريه -
.آره -
1450
01:27:14,013 --> 01:27:17,138
.نمايش الان ديگه شروع شده
.بچهي بيچاره
1451
01:27:18,346 --> 01:27:20,312
يه ستاره ميشد، اينطور فکر نميکني؟
1452
01:27:20,346 --> 01:27:24,278
.آره. مشکلي نيست
.دخل اون افراد "کاستابِک" رو مياريم
1453
01:27:24,346 --> 01:27:28,142
.تو اين فکرم که آيا واقعاً افراد "کاستابِک" بودن -
خُب، پس کـي؟ -
1454
01:27:28,213 --> 01:27:32,771
...نميدونم. اما خبر داريم
1455
01:27:32,847 --> 01:27:35,574
.که "چارلي کِي" کاري به اين قضيه نداشت -
واقعاً؟ -
1456
01:27:35,814 --> 01:27:38,575
.آره. بهرحال با عقل هم جور در نمياد
1457
01:27:38,814 --> 01:27:42,871
.منظورم اينه، طوري که اوضاع آروم ميشه
1458
01:27:42,947 --> 01:27:45,538
ميبينم تو خيابون چيکار ميتونم بکنم، ميدوني؟
1459
01:27:45,780 --> 01:27:49,268
عجله داري کجا بري؟ -
...ميدوني، به بچهها تو نمايش گفتم -
1460
01:27:49,346 --> 01:27:52,005
.که ميرم پيششون و براشون آرزوي موفقيت ميکنم
1461
01:27:52,079 --> 01:27:54,910
.با چندتا از دست اندرکاراي صحنه رفيق شدم -
واقعاً؟ -
1462
01:27:54,980 --> 01:27:57,036
.آره -
.به تو نميخوره -
1463
01:27:57,113 --> 01:27:59,045
چرا؟ -
.مگر اينکه قمار ميکنن -
1464
01:27:59,113 --> 01:28:02,375
.نه، ميدوني، هرروز چهرههاي يکساني رو ميبيني، ميدوني
1465
01:28:04,380 --> 01:28:08,472
،مارتي بَنيستِر" گفت، شبي که "اُليو" کشته شد"
."ديده که تو رفتي دنبالش، "چيچ
1466
01:28:08,547 --> 01:28:11,479
من؟ -
بهم نگفتي که نديديش؟ -
1467
01:28:11,513 --> 01:28:13,479
.من؟ آره، گفتم ديدم
1468
01:28:13,513 --> 01:28:18,275
،رفتم دنبالش و چندتا خيابون مونده به تئاتر
پيادهاش کردم. چطور مگه؟
1469
01:28:18,346 --> 01:28:21,312
چيزي برضد "اُليو" نداشتي، نه؟ -
.اُليو"؟ نه" -
1470
01:28:21,380 --> 01:28:24,403
از "اُليو" خوشم ميومد. چطور مگه؟ -
.منظورم اينه، خيلي خوب باهاش ميساختي -
1471
01:28:24,480 --> 01:28:26,776
.اُليو" و من، خوب با هم ميساختيم"
.اُليو" رو که ميشناسي"
1472
01:28:26,847 --> 01:28:28,779
اُليو" خوش خنده بود، درسته؟"
1473
01:28:28,814 --> 01:28:31,006
جز بخاطر کدورتهايي اينجا و اونجا؟ -
.آره -
1474
01:28:31,079 --> 01:28:33,068
.اُليو"... ميدوني"
.باهم ميساختيم
1475
01:28:34,880 --> 01:28:37,812
چطور شد اون رو نياوردي کلاب، پيشم، "چيچ"؟
1476
01:28:37,847 --> 01:28:41,802
،گفت نظرت رو عوض کردي
.که بايد اون رو کنار تئاتر پياده کنم
1477
01:28:41,847 --> 01:28:45,472
تئاتر. تو شب؟ -
.آره. آره -
1478
01:28:45,513 --> 01:28:48,809
."نمايشي اون شب وجود نداشت "چيچ
.تمريني هم نبود
1479
01:28:48,880 --> 01:28:51,141
واقعاً؟
1480
01:28:51,213 --> 01:28:54,373
چطور شد تنهاش گذاشتي، "چيچ"؟
1481
01:28:54,446 --> 01:28:57,139
و به کلاب نيومدي و بهم نگفتي؟
1482
01:28:57,213 --> 01:29:01,043
ميخوام باهات رو راست باشم، خُب؟
.يه بازي قمار داشتم. نميخواستم از دستش بدم
1483
01:29:01,113 --> 01:29:03,409
.آره
1484
01:29:03,480 --> 01:29:06,878
چرا بهم نميگي؟ -
.نيک"، ميخواي اخراجم کني؟ تا اينجا بدهکارم" -
1485
01:29:06,947 --> 01:29:08,879
.دارم سعي ميکنم پولها رو پس بدم -
آره؟ -
1486
01:29:08,947 --> 01:29:12,106
.آره. تاس خيلي برام خوش شانسي نداشت
.ميدوني. ميدوني چطوريه ديگه
1487
01:29:12,146 --> 01:29:15,271
.هميشه بهم ميگفتي بايد ترکش کنم
.ميدوني، بايد ترکش کنم
1488
01:29:15,346 --> 01:29:17,278
..."چيچ" -
.گوش کن، گوش کن -
1489
01:29:17,313 --> 01:29:20,541
به بچهها گفتم تو نمايش براشون
.آرزوي موفقيت ميکنم. اونها خيلي خرافاتي هستن
1490
01:29:20,780 --> 01:29:23,803
کشف ميکنم کـي "اُليو" رو کشته، خُب؟
.کشف ميکنم
1491
01:29:23,880 --> 01:29:25,971
.بسيارخُب
.بعداً ميبينمتون
1492
01:29:31,079 --> 01:29:34,068
."کار خودش بود، "نيک
.نميدونم انگيزهش چي بود
1493
01:29:34,146 --> 01:29:36,806
.شايد باهم رابطه داشتن
1494
01:29:36,847 --> 01:29:39,369
چي داري بهم ميگي؟ -
."آروم باش، "نيک -
1495
01:29:39,446 --> 01:29:42,571
.فقط يه فرضيهست
...اما "مارتي بَنيستِر" اونها رو باهم ديده
1496
01:29:42,814 --> 01:29:45,245
.و اون اسکله محل مورد علاقهي "چيچ"ـه
1497
01:29:45,313 --> 01:29:48,143
متوجه نشدي داشت دروغ ميگفت، "نيکي"؟
متوجه قيافهش شدي؟
1498
01:29:48,213 --> 01:29:52,407
.ترسيده بود -
...ببين، "نيک"، ميدونم دوست نداري بهش فکر کني -
1499
01:29:52,480 --> 01:29:56,139
.اما خبر اينه که اون داشت دورت ميزد -
!اين رو نگو -
1500
01:29:56,180 --> 01:29:58,976
."فقط سعي دارم کمک کنم، آقاي "وي -
."نيکي" -
1501
01:29:59,046 --> 01:30:00,979
.فقط سعي داره کمک کنه
1502
01:30:02,580 --> 01:30:04,512
."چيچ" و "اُليو"
1503
01:30:05,947 --> 01:30:08,003
.به حسابش برس
1504
01:30:08,079 --> 01:30:11,773
.عالي پيش ميره
1505
01:30:11,814 --> 01:30:16,007
.آره، کاملاً دارن ازش لذت ميبرن
.قبلاً ميتونستم بوي پول رو حس کنم. الان ميتونم مزهش کنم
1506
01:30:16,079 --> 01:30:18,477
.آره -
مشکل چيه؟ -
1507
01:30:18,547 --> 01:30:21,945
.بنظر مياد داري به يه شکست نگاه ميکني
.اين درست برعکسشه
1508
01:30:21,980 --> 01:30:25,412
اِلِن" کجاست؟" -
.خيلي عصبي بود که بياد -
1509
01:30:28,313 --> 01:30:30,438
چطور پيش ميره؟ -
چيچ"، چطوري؟" -
1510
01:30:30,513 --> 01:30:34,104
.عالي پيش ميره. فوقالعادهست
.بايد دلگرمش کني. نميدونم
1511
01:30:34,180 --> 01:30:36,146
مشکل چيه؟ -
چي ميخواي؟ -
1512
01:30:36,180 --> 01:30:39,271
عالي پيش ميره، ها؟ -
."تو "اُليو" رو کشتي، "چيچ -
1513
01:30:39,313 --> 01:30:41,404
.بخاطر اون هيچوقت نميتونم ببخشمت
1514
01:30:41,480 --> 01:30:44,241
.اهميتي نميدم چه آدم با استعدادي هستي
1515
01:30:44,313 --> 01:30:48,075
به اون تماشاچيها گوش کن. ها؟
.اونها رو خوب تو دستهاشون گرفتن
1516
01:30:48,146 --> 01:30:51,010
.چيچ". براي تو تموم شده"
.کارت تمومه
1517
01:31:06,413 --> 01:31:09,902
.چيچ"! تو بايد جلوي صحنه باشي"
1518
01:31:09,980 --> 01:31:13,070
.نزديکه که صحنهي عاليِ من رو از دست بدي
بخش اول رو ديدي؟
1519
01:31:13,146 --> 01:31:18,078
چطور بود؟ فکر ميکني دوستش دارن؟ -
.عالي بود، عالي -
1520
01:31:18,146 --> 01:31:22,442
چيچ" کجاست؟" -
.از اينجا گُم شو. گُم شو -
1521
01:31:22,513 --> 01:31:26,070
.احمق
1522
01:31:28,480 --> 01:31:31,537
."براي آخرين بار باختي، "چيچ
1523
01:31:41,880 --> 01:31:45,039
."چيچ"! "چيچ"
1524
01:31:45,113 --> 01:31:47,272
."ديويد"
1525
01:31:47,313 --> 01:31:50,438
...آخرين خط -
خُب؟ -
1526
01:31:50,513 --> 01:31:52,479
.تو نمايش
1527
01:31:53,847 --> 01:31:57,108
...به "سيلويا پوستون" بگو
1528
01:31:59,113 --> 01:32:01,773
.که بگه حاملهست
1529
01:32:03,413 --> 01:32:07,004
.اين يه پايان عالي ميشه
1530
01:32:07,079 --> 01:32:10,239
.خدايا، اين خيلي عاليـه -
.نه، چيزي نگو -
1531
01:32:11,914 --> 01:32:13,846
.چيزي نگو
1532
01:32:23,113 --> 01:32:26,978
.يه شاهکار
.يه نمايش تأثيرگذار
1533
01:32:29,280 --> 01:32:32,212
.يه اثر هنري ممتاز
1534
01:32:32,280 --> 01:32:35,576
يکي از عاليترين لحظههايي
...که اين منتقد ادبي تجربه کرد، در پردهي سوم بود
1535
01:32:35,814 --> 01:32:38,405
.وقتي ستوان برميگرده و با معشوقهش روبرو ميشه
1536
01:32:38,480 --> 01:32:41,139
صداي تير اندازي رو از دور ميشنويم
...که بلندتر و بلندتر ميشد
1537
01:32:41,213 --> 01:32:45,942
...گذشتهي پيچيده و تمايل شديد ستوان رو
1538
01:32:46,013 --> 01:32:48,070
.تبديل به کاري برجسته ميکنه
1539
01:32:48,146 --> 01:32:52,977
"نويسنده و کارگردان "ديويد شِين
.کشف اين دههست
1540
01:32:53,013 --> 01:32:56,468
ديويد" کجاست؟" -
.نميدونم. فکر ميکردم اينجاست -
1541
01:32:56,668 --> 01:33:12,168
(KaVeH)ترجمه و زيرنويس : کاوه
Email: kaveh_henry@yahoo.com
1542
01:33:12,180 --> 01:33:14,203
!"فِلندر"
1543
01:33:14,280 --> 01:33:16,940
.فِلندر"، بيدار شو"
.ديويد شِين" هستم"
1544
01:33:17,013 --> 01:33:19,309
.لازمه باهات صحبت کنم
1545
01:33:19,346 --> 01:33:22,870
."لطفاً "فِلندر
!"فِلندر"
1546
01:33:22,947 --> 01:33:26,310
.ببين کي اينجاست
."موفقيت بزرگ "برادوِي
1547
01:33:26,346 --> 01:33:28,471
.من چيزهاي موفق نمينويسم
.نمايشنامههاي من هنر هستن
1548
01:33:28,547 --> 01:33:31,274
.اونها دقيقاً براي توليد نشدن، نوشته ميشن -
اِلِن" اينجاست؟" -
1549
01:33:31,313 --> 01:33:33,370
.نه، اينجا نيست -
.فکر ميکنم هست -
1550
01:33:33,446 --> 01:33:35,969
."بخاطر موفقيتت تبريک ميگم، "ديويد
1551
01:33:36,013 --> 01:33:39,104
.هميشه ميدونستم موفق ميشي -
.آره، خُب، اشتباه ميکردي -
1552
01:33:39,146 --> 01:33:42,271
.بايد... بايد يه سوالي ازت بکنم -
چه سوالي؟ -
1553
01:33:42,313 --> 01:33:44,973
من رو بعنوان هنرمند دوست داشتي يا بعنوان مرد؟
1554
01:33:45,046 --> 01:33:49,035
.هر دو -
خُّب، چي ميشه اگه روشن بشه که من واقعاً يه هنرمند نبودم؟ -
1555
01:33:49,113 --> 01:33:51,978
ميتونم عاشق مردي بشم
...اگه يه هنرمند واقعي نباشه
1556
01:33:52,046 --> 01:33:54,877
اما نميتونم عاشق يه هنرمند بشم
.اگه يه مرد واقعي نباشه
1557
01:33:54,947 --> 01:33:58,106
.اما اينها همهش علميـه
.الان با منه. الان با مني
1558
01:33:58,180 --> 01:34:00,874
واقعاً ميخواي با "فِلندر" باشي؟ -
.آره -
1559
01:34:00,947 --> 01:34:03,913
.فِلندر" يه عاشق عاليـه"
1560
01:34:03,980 --> 01:34:08,344
.من با "فِلندر" سکس داشتم. فقط خوب بود
واقعاً؟ -
1561
01:34:08,413 --> 01:34:11,072
!ريتا"، لطفاً"
درمورد چي حرف ميزني؟
1562
01:34:11,146 --> 01:34:13,078
،سالها قبل بود
.تو دوران عشق ورزيت بدون رعايت آيين ازدواج
1563
01:34:13,146 --> 01:34:16,135
.احساس ميکنم اين مربوط به رابطهست
.براي من، اون عاليه
1564
01:34:16,213 --> 01:34:19,441
جالبه. داري درمورد مکانيک
صحبت ميکني يا همچين چيزي؟
1565
01:34:19,513 --> 01:34:21,979
.تکنيکش شگفت انگيزه -
شگفت انگيز؟ -
1566
01:34:22,013 --> 01:34:26,275
.عشق و سکس رو باهم قاطي کردي -
.نه، براي من، عشق خيلي عميقه -
1567
01:34:26,346 --> 01:34:28,278
.سکس فقط بايد چند اينچ فرو بره
1568
01:34:28,313 --> 01:34:33,268
.همتون دارين نکته رو از دست ميدين
.نکته اينه که، ميتونم روزي چندبار سکس کنم
1569
01:34:33,346 --> 01:34:36,403
."واقعاً الان، "فِلندر
کميت چه ربطي به اين داره؟
1570
01:34:36,480 --> 01:34:39,275
.کميت روي کيفيت تأثير ميذاره -
کـي گفته؟ -
1571
01:34:39,313 --> 01:34:42,177
."کارل مارکس" -
.پس الان داريم روي اقتصاد صحبت ميکنيم -
1572
01:34:42,246 --> 01:34:45,872
.سکس اقتصاديـه -
.چرته. "اِلِن" بيا اين پايين. ميخوام باهات حرف بزنم -
1573
01:34:45,947 --> 01:34:49,071
.عاشقتم. ميخوام ببينمت
.بيا اين پايين
1574
01:34:49,146 --> 01:34:52,112
.باشه -
منظورت چيه "باشه"؟ من چي ميشم؟ -
1575
01:34:52,180 --> 01:34:55,146
.تو عالياي، "فِلندر"، اما نکته اين نيست
.هيچوقت "ديويد" رو از خودم دک نميکنم
1576
01:34:55,180 --> 01:34:58,943
نتونستي حدس بزني؟ هرموقع که ارضاع ميشدم
"!جيغ ميزدم، "ديويد! ديويد
1577
01:34:58,980 --> 01:35:01,070
،فکر ميکردم ميگي
!بکن! بکن
1578
01:35:01,146 --> 01:35:04,044
.فِلندر"، تمومش کن"
.تنهاشون بذار
1579
01:35:04,113 --> 01:35:06,443
نميفهمي عاشق همديگه هستن؟
1580
01:35:11,146 --> 01:35:14,237
:تمومش کردم
...زندگي تو اتاق زير شيرووني
1581
01:35:14,313 --> 01:35:18,245
خوردن پنير و نوشيدن شراب
.و تحليل هنر تو قهوه خونه ها
1582
01:35:18,313 --> 01:35:20,836
.تمومه
.عاشقتم
1583
01:35:20,914 --> 01:35:23,937
."ميخوام ازدواج کنيم. برميگرديم به "پيتزبورگ -
.اما تو موفق شدي -
1584
01:35:24,013 --> 01:35:26,809
.يه موفقيت کسب کردي -
.بچه دار ميشيم -
چرا يهو تغيير کردي؟ -
1585
01:35:26,880 --> 01:35:30,243
.چون الانشم کلي وقت تلف کردم. عاشقتم -
.اما تو يه هنرمندي -
1586
01:35:30,313 --> 01:35:32,279
.نه، نيستم
.نيستم
1587
01:35:32,346 --> 01:35:35,335
.همهش رو تو قطار برگشت به "پيتزبورگ" برات توضيح ميدم
1588
01:35:35,380 --> 01:35:38,835
.دوتا چيز هست که مطمئنم
.يکيش اينه که عاشقتم
1589
01:35:40,180 --> 01:35:42,305
.دوميش اينه که هنرمند نيستم
1590
01:35:43,346 --> 01:35:45,778
اينم از اين، گفتمش
.و احساس آزادي ميکنم
1591
01:35:45,847 --> 01:35:47,779
.من هنرمند نيستم
1592
01:35:54,146 --> 01:35:56,112
باهام ازدواج ميکني؟ -
.آره -
1593
01:35:56,113 --> 01:36:46,412
تـــخصـــصي ترين ســـايت فـــيلم و ســــريـــــال
.:: WwW.IMDb-DL.IN ::.