1 00:00:00,001 --> 00:00:10,000 از اونجایی که این فیلم اقتباسی از کتب عهد عتیق هستش و اسامیِ کاراکتر ها در انگلیسی با فارسی فرق داره اسم ها برعکسِ چیزی که به نظر می‌رسه، درست ترجمه شدن. برای مثال جیکوب: یعقوب ریچل: راحیل آیزاک: اسحاق جوزف: یوسف لیبن: لابان جودا: یهودا 2 00:00:41,812 --> 00:00:43,605 نمی‌تونم ببینم 3 00:00:45,148 --> 00:00:48,277 عیسو، پشتت 4 00:00:56,618 --> 00:00:58,161 ولش کنید 5 00:00:58,370 --> 00:01:00,831 بذارید توسطِ باد خم بشه، ولی شکسته نشه 6 00:01:23,854 --> 00:01:25,564 جای ابراهیم امنه؟ 7 00:01:25,772 --> 00:01:28,066 آره، چادرِ اون دور از باد هستش 8 00:01:29,151 --> 00:01:30,944 تو برو 9 00:01:31,153 --> 00:01:32,821 می‌رم مطمئن شم که روی چاه ها بسته باشه 10 00:01:33,030 --> 00:01:35,824 نمی‌خوایم صبح پر از خاک شده باشن 11 00:01:44,374 --> 00:01:46,335 کمک کنید، کمک 12 00:01:50,130 --> 00:01:52,382 ولش کن ولش کن 13 00:01:56,595 --> 00:01:57,929 خیلی طول کشید 14 00:01:58,138 --> 00:02:00,057 پسر ها کجان؟ 15 00:02:00,265 --> 00:02:03,518 یکی‌شون برای نجات دادنِ چاه داره با طوفان می‌جنگه 16 00:02:03,727 --> 00:02:06,730 اون یکی پیش پدربزرگشه 17 00:02:06,938 --> 00:02:08,523 متبارک باد خداوند یکتا 18 00:02:08,732 --> 00:02:10,192 پادشاه جهانِ هستی 19 00:02:10,400 --> 00:02:12,361 کسی که از زمین ها نان پدید میاره 20 00:02:12,569 --> 00:02:13,862 آمین 21 00:02:16,907 --> 00:02:20,911 اوه، عیسو همیشه بهترین گله ها رو پرورش می‌ده 22 00:02:21,119 --> 00:02:23,080 هیچوقت گله های ساده رو نمی‌گیره 23 00:02:23,288 --> 00:02:26,792 قومِ ابراهیم از رهبرشون چیزی بیشتر از قدرتِ بازو می‌خوان 24 00:02:27,000 --> 00:02:28,400 می‌دونم که من از قوم دیگه ای هستم 25 00:02:28,585 --> 00:02:30,253 دوباره شروع نکن زن 26 00:02:31,880 --> 00:02:33,382 عیسو اول زاده‌ست 27 00:02:33,590 --> 00:02:34,590 یعقوب بعدِ اون به دنیا اومد 28 00:02:34,675 --> 00:02:38,345 ولی در حین به دنیا اومدن پاشنه ی عیسو رو گرفته بود، داشت سعی می‌کرد زود تر بیاد 29 00:02:38,553 --> 00:02:41,390 ولی عیسوی شکارچی اول به دنیا اومد 30 00:02:41,598 --> 00:02:43,392 و بعدش یعقوب 31 00:02:43,600 --> 00:02:45,602 یکی‌شون مرد جنگ 32 00:02:45,811 --> 00:02:46,812 و اون یکی 33 00:02:47,020 --> 00:02:48,772 کسی که به قوم اهمیت می‌ده 34 00:02:48,980 --> 00:02:50,857 دیگه کافیه 35 00:02:55,195 --> 00:02:57,948 فکر کنم هر وقت باد میاد ابراهیم صدای خدا رو می‌شنوه 36 00:02:58,156 --> 00:03:00,075 خدا با همه‌مون صحبت می‌کنه 37 00:03:00,283 --> 00:03:02,494 آره، ولی همه‌مون صداش رو نمی‌شنویم 38 00:03:04,413 --> 00:03:05,789 متبارک باد خداوند یکتا 39 00:03:05,997 --> 00:03:06,997 پادشاه جهانِ هستی 40 00:03:07,082 --> 00:03:08,834 کسی که از زمین ها نان پدید میاره 41 00:03:09,042 --> 00:03:10,127 آمین 42 00:03:11,169 --> 00:03:12,629 تو صداش رو می‌شنوی؟ 43 00:03:12,838 --> 00:03:16,049 صدای خدا رو؟ من؟ 44 00:03:16,258 --> 00:03:18,927 همیشه احساس می‌کنم یه نفر داره نگاهم می‌کنه 45 00:03:19,136 --> 00:03:20,220 می‌دونی چی می‌گم؟ 46 00:03:20,679 --> 00:03:23,765 من آره، همیشه احساسش می‌کنم 47 00:03:23,974 --> 00:03:26,143 ولی همیشه مشخص می‌شه که یه زنِ کنعانی بوده 48 00:03:26,351 --> 00:03:27,853 که مثل یه گاوِ عاشق دنبالم می‌کرده 49 00:03:29,396 --> 00:03:30,605 و تو هم تشویق‌شون می‌کنی 50 00:03:30,814 --> 00:03:32,649 آخر هم یه زن کنعانی گیرت میاد 51 00:03:32,858 --> 00:03:34,443 بد تر از اینم می‌تونم 52 00:03:34,651 --> 00:03:36,820 انتخابات زیادی توی اردوگاه نیست 53 00:03:57,841 --> 00:03:58,884 بگیر 54 00:04:01,887 --> 00:04:03,764 بیا یه سایه پیدا کنیم 55 00:04:07,684 --> 00:04:09,269 تو برو 56 00:04:22,699 --> 00:04:25,869 یعقوب، پسرم داره می‌میره اول زاده‌م 57 00:04:47,224 --> 00:04:48,475 قوی باش الون 58 00:04:48,683 --> 00:04:51,186 خدای ابراهیم حواسش بهت هست 59 00:05:30,976 --> 00:05:33,895 خدای ابراهیم، از مخلوقت محافظت کن 60 00:05:53,623 --> 00:05:56,543 هوم، خوشمزه‌ به نظر میاد 61 00:05:56,751 --> 00:05:57,919 هدیه ی خوبیه 62 00:05:58,128 --> 00:05:59,796 حیوونه رو نصف روز تعقیب کردم 63 00:06:00,005 --> 00:06:01,923 واسه شکارچی ای مثل تو هم سخته 64 00:06:02,132 --> 00:06:04,134 فقط یه لذت هست که لذتش از این کار بیشتره، باور کن 65 00:06:05,635 --> 00:06:08,263 باید با من بیای پیش زن های کنعانی 66 00:06:08,471 --> 00:06:11,057 انقدر خوبه که حتی تو هم می‌تونی لذت ببری 67 00:06:11,266 --> 00:06:13,435 شاید همین الانش هم لذتم رو بردم 68 00:06:13,643 --> 00:06:18,148 اگه مغزت سالم بود حواست می‌بود که داری با کی می‌خوابی 69 00:06:18,356 --> 00:06:22,235 مثل پیرزنی که داره شوربا درست می‌کنه حرف می‌زنی 70 00:06:22,444 --> 00:06:24,571 شوربا هم کاربرد های خودشو داره 71 00:06:26,031 --> 00:06:28,867 گرسنمه، یه ذره بده 72 00:06:29,075 --> 00:06:32,078 نه، این برای پسر گاهام هستش اون مریضه 73 00:06:37,626 --> 00:06:38,793 لعنت بهت 74 00:06:39,002 --> 00:06:41,296 به اندازه ی شکمِ کلِ قوم گوشت آوردم خونه 75 00:06:41,504 --> 00:06:42,864 بعد لیاقت یه ذره شوربا رو ندارم؟ 76 00:06:43,006 --> 00:06:44,326 گفتم که، واسه پسر گاهام هستش 77 00:06:44,424 --> 00:06:45,675 به هر دوتامون می‌رسه 78 00:06:45,884 --> 00:06:47,802 پس صبر کن، فقط فکر خودت نباش 79 00:06:51,598 --> 00:06:54,309 فکر می‌کنی من احمقم، مگه نه؟ 80 00:06:54,517 --> 00:06:56,645 نه، ولی خیلی بی ملاحظه ای 81 00:06:57,604 --> 00:06:58,647 تو اول زاده ای (یعنی فرزندی که اول به دنیا اومده) 82 00:06:58,855 --> 00:07:00,941 اول زادگی بره به درک 83 00:07:01,149 --> 00:07:02,484 اصلاً معنیش چیه؟ 84 00:07:02,692 --> 00:07:04,694 فقط یه ذره ارث بیشتری گیرم میاد 85 00:07:04,903 --> 00:07:06,821 اگر وراثتت انقدر برات کم ارزشه 86 00:07:07,030 --> 00:07:08,178 و گرسنگیت انقدر زیاده 87 00:07:08,198 --> 00:07:09,366 پس بدتش به من 88 00:07:09,574 --> 00:07:12,035 و در ازاش می‌تونی هر چه قدر که می‌خوای شوربا برداری 89 00:07:15,121 --> 00:07:16,581 حله نه، به همین سادگی نیست - 90 00:07:16,790 --> 00:07:18,625 قسم بخور به خدای ابراهیم قسم می‌خورم - 91 00:07:19,292 --> 00:07:20,961 که در ازای مقداری شوربا 92 00:07:21,378 --> 00:07:23,129 حق وراثتم رو به تو می‌دم 93 00:07:23,380 --> 00:07:25,131 ارثِ اول زاده 94 00:07:25,548 --> 00:07:28,259 تقدیم به تو، به برادرم، یعقوب 95 00:08:02,335 --> 00:08:05,130 به همون اندازه که می‌خواستی حیوون ها رو جفت کردی؟ 96 00:08:05,338 --> 00:08:06,464 بله مادر 97 00:08:06,673 --> 00:08:08,299 تا بهار اینجا پر از بره خواهد شد 98 00:08:08,508 --> 00:08:12,262 تا حالا هیچکس انقدر خوب به اوضاع گله نرسیده بود 99 00:08:12,470 --> 00:08:15,682 وادار کردن حیوون ها به جفت گیری کار سختی نیست مادر 100 00:08:15,890 --> 00:08:17,350 همینطور مرد ها 101 00:08:20,353 --> 00:08:22,856 من علیه عیسو حرفی نمی‌زنم 102 00:08:23,064 --> 00:08:26,693 اون با افرادِ قوم های دیگه ازدواج کرده و حالا داره یه خونه ی سنگی می‌سازه 103 00:08:26,901 --> 00:08:28,611 مثل کنعانی ها 104 00:08:29,863 --> 00:08:30,863 حال پدر چطوره؟ 105 00:08:31,156 --> 00:08:32,449 بیناییش بدتر شده 106 00:08:32,657 --> 00:08:34,367 و می‌دونم که داره درد می‌کشه 107 00:08:37,704 --> 00:08:38,704 عیسو؟ 108 00:08:39,664 --> 00:08:41,041 نه پدر، یعقوب هستم 109 00:08:55,430 --> 00:08:57,640 به نظرت سر عیسو شلوغه؟ 110 00:08:59,434 --> 00:09:01,311 برای تو پدر؟ هرگز 111 00:09:03,146 --> 00:09:04,522 می‌رم بیارمش 112 00:09:16,826 --> 00:09:18,953 عیسو، پدر می‌خواد تو رو ببینه 113 00:09:26,961 --> 00:09:30,381 خب، نظرت چیه؟ 114 00:09:30,590 --> 00:09:32,133 تو هم باید یه‌ دونه واسه خودت بسازی 115 00:09:32,342 --> 00:09:33,593 یه خونه ی سنگی؟ 116 00:09:33,802 --> 00:09:36,387 نه عیسو، من کنعانی نیستم 117 00:09:40,934 --> 00:09:44,813 پر مو، مثل حیوون هایی که از کمانت می‌ترسن 118 00:09:50,235 --> 00:09:52,445 من دیگه پیر شدم عیسو 119 00:09:52,654 --> 00:09:54,239 و ساعتِ مرگم نزدیکه 120 00:09:54,447 --> 00:09:55,447 نه پدر 121 00:09:55,573 --> 00:09:56,825 نه، گوش کن، گوش کن 122 00:09:57,033 --> 00:09:58,076 کمانت رو بردار 123 00:09:58,284 --> 00:10:00,829 یه شکار پیدا کن، بهترین حیوونِ گله 124 00:10:01,037 --> 00:10:03,206 تبدیل به غذا بکنش و بیارش برای من 125 00:10:03,414 --> 00:10:05,500 وقتی غذا رو خوردم، بعدش 126 00:10:05,708 --> 00:10:08,211 بعدش به عنوان پدر بهت برکت می‌دم 127 00:10:08,670 --> 00:10:09,337 نه پدر 128 00:10:09,546 --> 00:10:11,965 دیگه وقتشه، بحث نکن 129 00:10:14,050 --> 00:10:17,178 کاری که گفتم رو بکن وگرنه می‌میرم 130 00:10:17,387 --> 00:10:19,931 و دیگه فرصتی نخواهی داشت 131 00:10:32,819 --> 00:10:34,070 زود باش، یعقوب رو بیار 132 00:10:34,279 --> 00:10:35,989 بگو فوراً بیاد اینجا 133 00:10:48,793 --> 00:10:50,712 خدا می‌خواد که تو راهِ ابراهیم رو ادامه بدی 134 00:10:50,920 --> 00:10:51,713 نه عیسو 135 00:10:51,921 --> 00:10:53,548 واقعاً؟ حتماً خودش بهت گفته، آره؟ 136 00:10:58,803 --> 00:11:01,723 وقتی حامله بودم درد خیلی زیادی داشتم 137 00:11:02,557 --> 00:11:04,767 از خدا مشورت خواستم 138 00:11:04,976 --> 00:11:08,271 به من گفت که دو قوم در‌ رَحِمِ من هستن 139 00:11:08,479 --> 00:11:11,482 و دو ملت از بطن من جدا خواهند شد 140 00:11:11,649 --> 00:11:13,860 یکی نیرومندتر از دیگری خواهد بود 141 00:11:14,068 --> 00:11:16,988 و بزرگ تر، کوچک تر رو خدمت خواهد کرد 142 00:11:19,991 --> 00:11:22,619 تو کسی هستی که خدا رو خشنود می‌کنه 143 00:11:23,661 --> 00:11:26,706 باید این رو بفهمی 144 00:11:26,915 --> 00:11:28,791 نه، نمی‌تونم با عیسو این کار رو بکنم 145 00:11:29,000 --> 00:11:32,000 همین الانش هم حقِ ارثِ اول زادگیش رو ازش گرفتم، دیگه کافیه 146 00:11:32,128 --> 00:11:34,881 واقعاً؟ احساس نمی‌کنی خدا داره صدات می‌زنه؟ 147 00:11:35,089 --> 00:11:38,009 تا حالا روی شونه هات یک حضورِ خاص رو احساس نکردی؟ 148 00:11:42,639 --> 00:11:44,933 دو تا بزِ جوون برام بیار 149 00:11:45,141 --> 00:11:47,185 باهاشون برای پدرت غذا درست می‌کنم 150 00:11:47,393 --> 00:11:50,438 خودت می‌تونی براش ببری اون تقریباً کور شده 151 00:11:51,522 --> 00:11:53,149 بهت برکت می‌ده 152 00:11:54,817 --> 00:11:56,486 نه 153 00:11:56,694 --> 00:11:59,197 برکتِ اول زاده رو نمی‌خوای؟ 154 00:11:59,405 --> 00:12:03,076 نمی‌خوای راهی که ابراهیم شروع کرد رو ادامه بدی؟ 155 00:12:05,703 --> 00:12:06,996 با فریب نه 156 00:12:07,205 --> 00:12:10,333 تنها چیزی که مهمه اینه که‌ انجامش بدی 157 00:12:10,875 --> 00:12:12,961 عیسو قوم ما رو به کنعانی ها می‌فروشه 158 00:12:14,212 --> 00:12:15,713 کاری که می‌گم رو بکن 159 00:12:16,506 --> 00:12:19,259 این خواست خداست 160 00:12:33,189 --> 00:12:36,442 مادر، اصلاً ممکنه از این کار خیر و خوبی به وجود بیاد؟ 161 00:12:36,609 --> 00:12:38,278 حتماً خواست خدا همینه 162 00:12:38,486 --> 00:12:40,113 وگرنه تو، شکارچیِ خانواده می‌بودی 163 00:12:40,321 --> 00:12:42,781 و عیسو کسی می‌بود که اهمیت می‌ده 164 00:12:49,372 --> 00:12:50,372 کار‌ نمی‌کنه 165 00:12:50,540 --> 00:12:53,418 پدر‌ دستم رو لمس می‌کنه و می‌فهمه که من عیسو نیستم 166 00:12:53,626 --> 00:12:56,212 ساکت؛ کار می‌کنه 167 00:13:04,762 --> 00:13:05,972 پدر 168 00:13:08,349 --> 00:13:10,101 اینجام 169 00:13:10,310 --> 00:13:12,103 یعقوب هستی یا عیسو؟ 170 00:13:14,856 --> 00:13:16,566 اول زاده‌ت 171 00:13:16,774 --> 00:13:20,194 و همون کاری که خواستی رو انجام دادم، غذا رو آوردم 172 00:13:26,117 --> 00:13:27,535 بیا نزدیک تر 173 00:13:28,745 --> 00:13:31,539 نزدیک تر بیا پسرم تا بتونم لمست کنم 174 00:13:42,133 --> 00:13:44,802 غذایی که برات آماده کردم رو بگیر 175 00:13:46,554 --> 00:13:49,223 و بعد می‌تونی بهم برکت بدی 176 00:13:52,852 --> 00:13:55,271 بازوت، بازوی عیسوئه 177 00:13:56,773 --> 00:13:59,317 اما صدات، صدای یعقوبه 178 00:14:01,819 --> 00:14:03,905 واقعاً پسرم عیسو هستی؟ 179 00:14:09,786 --> 00:14:11,996 خودمم 180 00:14:14,665 --> 00:14:16,042 پسرت 181 00:14:46,823 --> 00:14:49,075 جلو بیا پسرم و من رو ببوس 182 00:15:13,641 --> 00:15:15,601 آره، واقعاً عیسو هستی 183 00:15:18,646 --> 00:15:21,607 خدا بهت شبنم آسمان رو عطا کنه 184 00:15:21,816 --> 00:15:24,318 و فربهی زمین 185 00:15:24,527 --> 00:15:27,572 و از فراوانی و شرابِ تازه 186 00:15:29,532 --> 00:15:32,869 مردم بهت خدمت کنن و طایفه‌ ها در برابرت زانو خم کنن 187 00:15:34,996 --> 00:15:38,166 بر برادر هات سرور خواهی بود 188 00:15:38,374 --> 00:15:41,169 و پسر های مادرت بهت تعظیم کنن 189 00:15:43,212 --> 00:15:45,381 ملعون باد هر کی تو رو لعنت کنه 190 00:15:47,633 --> 00:15:50,261 و مبارک باد هر کی که بهت برکت بده 191 00:16:33,930 --> 00:16:35,306 کیه؟ 192 00:16:38,351 --> 00:16:40,061 منم، عیسو 193 00:16:42,146 --> 00:16:44,565 بیا، بشین غذا رو بخور 194 00:16:44,774 --> 00:16:47,443 تا بعدش بهم برکت بدی 195 00:16:47,652 --> 00:16:49,862 چرا دوباره غذا آوردی؟ 196 00:16:50,071 --> 00:16:52,073 من که بهت برکت دادم 197 00:16:55,034 --> 00:16:57,495 اونی که برام غذا آورد کی بود؟ 198 00:17:00,998 --> 00:17:02,250 یعقوب (یعقوب زمان به دنیا اومدنش پاشنه ی عیسو رو گرفته بود و از همین رو اسمش رو یعقوب گذاشتن، به معنای اینکه "او که پاشنه را می‌گیرد" و این اسم به طور مجازی معنیِ "او که فریب می‌دهد" رو نیز می‌ده) 199 00:17:04,877 --> 00:17:05,877 لعنت بهش 200 00:17:07,255 --> 00:17:09,173 اول حق اول زادگیم رو می‌گیره 201 00:17:09,382 --> 00:17:10,758 حالا ارثم رو ازم می‌دزده 202 00:17:10,967 --> 00:17:13,177 عیسو، پسرم، من چی‌کار کردم؟ 203 00:17:15,805 --> 00:17:17,557 هیچ برکتی نمونده که به من بدی؟ 204 00:17:17,765 --> 00:17:20,059 من همه چی رو به اون دادم اون رو سرورِ تو کردم 205 00:17:20,268 --> 00:17:21,811 ولی باید به جاش به من برکت می‌دادی 206 00:17:22,019 --> 00:17:24,063 ولی به اون برکت دادم 207 00:17:24,272 --> 00:17:26,232 و برکتش همراهش می‌مونه 208 00:17:26,440 --> 00:17:28,359 خداوند دید که دارم به یعقوب برکت می‌دم 209 00:17:30,236 --> 00:17:33,281 و اجازه داد این اتفاق بیفته من نمی‌تونم این رو تغییر بدم 210 00:17:33,489 --> 00:17:36,909 پس به منم برکت بده به منم برکت بده 211 00:17:44,000 --> 00:17:48,879 تو از فربهی زمین و شبنم آسمان لذت خواهی برد 212 00:17:49,088 --> 00:17:50,965 اما به شمشیر زندگی خواهی کرد 213 00:17:56,304 --> 00:17:58,514 تو زیادی من رو فریب دادی 214 00:17:58,723 --> 00:18:00,975 تا قبل از طلوع جونتو می‌گیرم 215 00:18:01,183 --> 00:18:03,352 تو به ما ها اهمیت نمی‌دی 216 00:18:03,561 --> 00:18:05,313 به هویت‌مون اهمیتی نمی‌دی 217 00:18:05,521 --> 00:18:07,732 من لایق برکت اول زادگی هستم 218 00:18:13,362 --> 00:18:15,531 یعقوب 219 00:18:15,740 --> 00:18:18,701 کافیه، کافیه 220 00:18:18,909 --> 00:18:19,952 عیسو 221 00:18:20,161 --> 00:18:23,456 می‌خوای با کشتنِ برادرت آخرین روز های پدرت رو به کامش تلخ کنی؟ 222 00:18:28,919 --> 00:18:30,921 بهت هشدار می‌دم 223 00:18:32,131 --> 00:18:35,259 زندگی پدرمون داره به پایان می‌رسه 224 00:18:35,468 --> 00:18:37,553 و زمانی که خاک بشه 225 00:18:37,762 --> 00:18:39,263 می‌کشمت برادر 226 00:18:39,472 --> 00:18:41,974 بدون اینکه دلم برات بسوزه 227 00:18:42,183 --> 00:18:44,644 فردای روزِ مرگ پدر، تو می‌میری 228 00:18:53,527 --> 00:18:54,904 باید از اینجا بری یعقوب 229 00:18:55,112 --> 00:18:56,364 باید نقل مکان کنی 230 00:18:56,572 --> 00:18:57,782 من از عیسو نمی‌ترسم 231 00:18:57,990 --> 00:18:59,659 کاری که می‌گم رو بکن وگرنه اون می‌کشتت 232 00:18:59,867 --> 00:19:01,327 بعدش هم مردم اون رو می‌کشن 233 00:19:01,535 --> 00:19:04,163 نمی‌خوام دو تا پسرم رو توی یه روز از دست بدم 234 00:19:24,350 --> 00:19:27,019 پدرت باهات کار داره زود باش 235 00:19:28,229 --> 00:19:29,647 کاری که بهت می‌گه رو بکن 236 00:19:32,525 --> 00:19:34,527 می‌خواد من رو بفرسته برم 237 00:19:36,946 --> 00:19:38,989 واسه این بهم برکت داد؟ 238 00:19:42,410 --> 00:19:44,870 دیگه وقتشه که ازدواج کنی یعقوب 239 00:19:45,079 --> 00:19:47,206 ولی نه با یه زنِ کنعانی 240 00:19:47,415 --> 00:19:50,084 باید به فدان‌ارام بری و اونجا یه زن پیدا کنی 241 00:19:50,292 --> 00:19:51,836 یکی از دختر های لابان 242 00:19:52,044 --> 00:19:53,212 برادرِ مادرت (داییت) 243 00:19:53,421 --> 00:19:54,755 حالا یعقوب 244 00:19:55,506 --> 00:19:57,049 آمین که خدا بهت برکت بده 245 00:19:57,258 --> 00:20:00,136 آمین که تو رو بارور کنه و نسلت رو کثیر بسازه 246 00:20:00,344 --> 00:20:02,972 تا زمانی که از نسلت ملتی متحد پدید بیاد 247 00:20:03,472 --> 00:20:06,142 آمین که به خودت و فرزندهات برکت عطا کنه 248 00:20:06,350 --> 00:20:08,811 برکتی که به ابراهیم عطا کرد 249 00:20:09,019 --> 00:20:12,231 تا بتونی سرزمینی که الان داخلش زندگی می‌کنی رو مال خودت کنی 250 00:20:12,440 --> 00:20:15,067 سرزمینی که خداوند به ابراهیم بخشید 251 00:20:17,403 --> 00:20:19,655 هدیه ای خاص برای همسر آینده‌ت 252 00:20:31,834 --> 00:20:33,586 داره دارایی های ارزشمندی رو می‌بره 253 00:20:35,796 --> 00:20:37,381 می‌خوای اجازه بدی بره؟ 254 00:20:39,633 --> 00:20:41,969 این روز ها آخرین روز های زندگی پدرمه 255 00:20:43,345 --> 00:20:44,972 نمی‌تونم به یعقوب صدمه ای بزنم 256 00:20:45,181 --> 00:20:47,016 چیزی که به تو صدمه بزنه به من هم صدمه می‌زنه 257 00:20:47,183 --> 00:20:49,351 تو برادر زنم هستی 258 00:20:49,560 --> 00:20:51,937 نمی‌تونم خون یعقوب رو روی روحم تحمل کنم 259 00:20:54,106 --> 00:20:55,608 معلومه که نمی‌تونی 260 00:22:39,545 --> 00:22:40,629 عیسو 261 00:26:16,720 --> 00:26:18,180 من خداوند هستم 262 00:26:18,388 --> 00:26:21,141 خدای ابراهیم و پدرت اسحاق 263 00:26:22,434 --> 00:26:26,105 من این سرزمین را به تو و به نسل تو خواهم بخشید 264 00:26:26,313 --> 00:26:28,982 ذریه ی تو به اندازه ی گرد و غبارِ روی زمین، زیاد و کثیر خواهد شد 265 00:26:30,984 --> 00:26:36,782 و نسلت در سرتاسرِ غرب و شرق و شمال و جنوب پراکنده خواهد شد 266 00:26:38,367 --> 00:26:44,123 همه ی طوایف زمین به واسطه ی تو و نسل تو برکت خواهند یافت 267 00:26:44,331 --> 00:26:47,876 اینک من با تو هستم و تو را هر جا که بروی محافظت خواهم کرد 268 00:26:48,085 --> 00:26:50,754 و تو را به این سرزمین باز خواهم گرداند 269 00:26:50,963 --> 00:26:56,131 تا زمانی که آنچه را به تو وعده داده‌ ام به جا نیاورم رهایت نخواهم کرد 270 00:27:46,643 --> 00:27:49,229 خدا همراهمه 271 00:27:51,815 --> 00:27:54,568 اگه در سفرم ازم محافطت کنه 272 00:27:56,403 --> 00:27:59,406 و اگه سالم و سلامت به خونه ی پدرم برگردم 273 00:28:00,324 --> 00:28:02,910 پس خداوند، قادر مطلق و سرورمه 274 00:28:06,246 --> 00:28:08,582 و از هر چیزی که بهم می‌بخشه 275 00:28:09,499 --> 00:28:11,126 یک دهمش رو 276 00:28:12,669 --> 00:28:14,546 به خودش تقدیم می‌کنم 277 00:28:30,729 --> 00:28:33,148 اصلاً اگه برسم اونجا چی می‌شه؟ 278 00:28:34,107 --> 00:28:36,068 الان دیگه هیچ دارایی ای ندارم 279 00:28:37,569 --> 00:28:39,488 پس یعنی نمی‌تونم زن بگیرم 280 00:28:41,740 --> 00:28:43,408 بهم بگو 281 00:29:07,766 --> 00:29:09,476 آره 282 00:29:09,685 --> 00:29:11,979 آره، به راه ادامه می‌دم 283 00:29:12,187 --> 00:29:14,022 من ایمانم رو به خدا مستحکم کردم 284 00:29:14,231 --> 00:29:16,692 کسی که دروازه ی بهشت رو بهم نشون داد 285 00:30:08,201 --> 00:30:10,704 دوستانم دوستانم 286 00:30:10,912 --> 00:30:12,164 شما اهل کجایید؟ 287 00:30:12,372 --> 00:30:13,498 اهل حران هستیم 288 00:30:17,627 --> 00:30:18,628 پس رسیدم 289 00:30:20,047 --> 00:30:21,882 خدا من رو رسوند 290 00:30:27,888 --> 00:30:29,848 آیا شما.....آیا شما لابان رو می‌شناسید؟ 291 00:30:30,057 --> 00:30:32,057 لابان، نوه ی ناحور (ناحور برادر ابراهیم بود و یعقوب هم نوه ی ابراهیم بود، از طرفی لابان برادرِ ربکا، مادر یعقوب بود، پس در نتیجه لابان در واقع داییِ یعقوب و همینطور نوه ی برادرِ پدربزرگِ یعقوبه، گرچه توی فیلم گفته می‌شه پسرِ ناحور، اما در واقع "پسر" در اینجا معنای "نوه" می‌ده) 292 00:30:32,392 --> 00:30:35,437 هرکسی اون رو نشناسه حتماً اهل جای خیلی دوریه 293 00:30:41,735 --> 00:30:43,695 می‌تونید من رو ببرید پیشش؟ 294 00:30:46,782 --> 00:30:49,034 اون می‌تونه ببره 295 00:30:54,206 --> 00:30:56,083 اون زنشه؟ 296 00:30:56,291 --> 00:30:58,293 دخترشه 297 00:31:03,298 --> 00:31:05,550 این دنبال پدرته 298 00:31:05,759 --> 00:31:08,804 وقتی گله رو آب بدم می‌برمت پیشش 299 00:31:43,380 --> 00:31:46,091 توانمند و سخاوتمندی 300 00:31:46,716 --> 00:31:48,135 ممنون 301 00:32:07,195 --> 00:32:08,613 شرمنده 302 00:32:10,073 --> 00:32:11,616 واقعا شرمنده‌م 303 00:32:13,452 --> 00:32:15,245 من یعقوب هستم 304 00:32:15,454 --> 00:32:18,957 پسر ربکا، خواهرِ پدرت 305 00:32:37,309 --> 00:32:38,685 لابان 306 00:32:41,062 --> 00:32:42,856 لابان 307 00:32:44,900 --> 00:32:48,403 لابان، لابان 308 00:32:50,405 --> 00:32:52,657 لابان، باید همین الان ببینمت 309 00:32:52,866 --> 00:32:54,868 چرا طالع بین ها اینجوری می‌شن؟ 310 00:32:55,076 --> 00:32:58,078 اونا که باید آینده رو بدونن مگه‌ نه؟ 311 00:32:59,122 --> 00:33:00,562 وقتی امروز صبح سنگ های طالع بینی رو انداختم 312 00:33:00,707 --> 00:33:01,750 پیغام جدیدی دریافت کردم 313 00:33:01,958 --> 00:33:04,127 به زودی شخصی میاد بین‌مون 314 00:33:04,336 --> 00:33:06,463 شخصی که همه‌مون رو ثروتمند می‌کنه 315 00:33:06,671 --> 00:33:09,007 فکر کنم اول به خودت پول برسه 316 00:33:09,216 --> 00:33:11,092 از اونجایی که برای این پیشبینی پول می‌خوای 317 00:33:12,511 --> 00:33:14,304 نه لابان، قسم می‌خورم 318 00:33:28,985 --> 00:33:32,614 به خدایانِ اجدادم قسم بخور 319 00:33:36,368 --> 00:33:37,494 می‌خورم 320 00:33:38,703 --> 00:33:40,413 قسم می‌خورم 321 00:33:40,622 --> 00:33:42,874 که شخص بزرگی نزدیکمونه 322 00:33:43,708 --> 00:33:45,168 پدر 323 00:33:45,377 --> 00:33:47,754 یه مرد دم چاه بود یعقوب 324 00:33:49,089 --> 00:33:51,174 مردی که...... خودش رو 325 00:33:51,383 --> 00:33:53,510 پسر خواهرت، ربکا معرفی می‌کنه 326 00:33:56,054 --> 00:33:57,305 واقعاً؟ 327 00:33:59,474 --> 00:34:01,643 پس بیارش اینجا راحیل 328 00:34:03,144 --> 00:34:05,897 ممکنه یه سودی توی این ماجرا باشه 329 00:34:06,106 --> 00:34:08,650 ثروتِ زیاد خویشان عشایرنشین؟ 330 00:34:11,111 --> 00:34:12,571 دایی 331 00:34:13,613 --> 00:34:17,826 من یعقوب هستم پسر اسحاق و ربکا 332 00:34:20,787 --> 00:34:22,205 خواهرت (ربکا) 333 00:34:30,171 --> 00:34:32,799 گفتی ثروتِ زیاد؟ 334 00:34:33,008 --> 00:34:35,927 باید به سنگ‌هات نگاه بندازم طالع بین 335 00:34:36,136 --> 00:34:37,679 حقیقت داره 336 00:34:37,887 --> 00:34:40,140 من به خدایانت قسم خوردم لابان 337 00:34:46,688 --> 00:34:48,315 بشین خواهرزاده 338 00:34:48,523 --> 00:34:50,650 به سفره ی کوچیکمون ملحق شو 339 00:34:59,743 --> 00:35:03,747 خب..... وقتی دیدمت که توسطِ دزد ها بهت حمله شده بود 340 00:35:06,207 --> 00:35:06,666 بله دایی 341 00:35:06,875 --> 00:35:08,376 اونا توی مسیر های کاروانی حمله می‌کنن 342 00:35:09,377 --> 00:35:10,420 اوه، بله بله 343 00:35:11,338 --> 00:35:12,714 ما توی زمانه ی بی قانونی زندگی می‌کنیم 344 00:35:17,093 --> 00:35:19,220 چیز زیادی دزدیدن؟ 345 00:35:21,640 --> 00:35:26,308 فدیه ی عروس رو (یعنی مقداری که واسه عروسی کردن آورده بود) 346 00:35:32,859 --> 00:35:35,779 باید تا وقتی که دوباره سالم بشی پیش ما بمونی 347 00:35:36,154 --> 00:35:37,906 و می‌خوام بیشتر از داستانت بشنوم 348 00:35:38,114 --> 00:35:39,157 همه‌مون می‌خوایم 349 00:35:39,366 --> 00:35:41,868 این موراش هستش پسر بزرگم 350 00:35:47,540 --> 00:35:50,335 حداقل اشتهات رو ندزدیدن مگه نه؟ 351 00:35:52,962 --> 00:35:54,714 گله رو سرشماری کردی بئور؟ 352 00:35:55,173 --> 00:35:56,383 اوه، این پسر دوممه 353 00:35:56,591 --> 00:35:57,842 هنوز نه پدر 354 00:35:58,051 --> 00:36:00,553 اینجا به کمک بیشتری نیاز داریم 355 00:36:02,305 --> 00:36:04,391 شاید خواهرزادم بتونه کمک کنه 356 00:36:08,853 --> 00:36:09,646 باعث افتخاره دایی 357 00:36:09,854 --> 00:36:11,022 خوبه 358 00:36:12,273 --> 00:36:14,275 لیَه راهنماییت می‌کنه 359 00:36:14,484 --> 00:36:17,737 خونه‌مون، روستامون و زمین‌هامون رو نشونت می‌ده 360 00:36:18,530 --> 00:36:20,907 اون دختر بزرگمه 361 00:36:24,661 --> 00:36:27,080 از کمکش ممنون می‌شم 362 00:37:08,204 --> 00:37:10,331 کارِ یعقوبه 363 00:37:12,542 --> 00:37:15,170 هرچیزی که اون لمس می‌کنه پربرکت می‌شه 364 00:37:15,378 --> 00:37:16,755 از کجا معلوم که کار اونه؟ 365 00:37:16,963 --> 00:37:18,631 کار خودشه 366 00:37:19,799 --> 00:37:22,677 و ‌کار خدایی که هر شب به درگاهش دعا می‌کنه 367 00:37:22,886 --> 00:37:23,970 کدوم خدا؟ 368 00:37:24,763 --> 00:37:26,598 دعا های منم باید به خوبیِ دعا های اون باشه 369 00:37:26,806 --> 00:37:28,433 ما اون خدا رو نمی‌شناسیم 370 00:37:34,314 --> 00:37:36,149 باید یعقوب رو همینجا نگه داریم 371 00:37:37,442 --> 00:37:38,985 اون چشمش دنبال راحیله 372 00:37:39,194 --> 00:37:41,404 و راحیل هم همینطور 373 00:37:53,958 --> 00:37:54,958 راحیل 374 00:37:56,586 --> 00:37:57,629 از کجا پیدات شد؟ 375 00:37:58,213 --> 00:37:59,506 باید غذای نیمه‌ظهر رو میاوردم 376 00:37:59,714 --> 00:38:00,840 حال لیَه خوب نیست 377 00:38:01,049 --> 00:38:02,717 تو خیلی سخت کار می‌کنی 378 00:38:02,926 --> 00:38:04,636 این فقط یه حادثه بود 379 00:38:04,844 --> 00:38:06,638 به خودت سخت می‌گیری 380 00:38:08,306 --> 00:38:12,268 چرا خدایی که به هر چیزی که تو دست می‌زنی برکت می‌ده، بخواد که تقلا کنی؟ 381 00:38:12,519 --> 00:38:13,603 تا لایقم کنه 382 00:38:24,030 --> 00:38:25,657 متبارک باد خداوند یکتا 383 00:38:25,865 --> 00:38:26,865 پادشاه جهانِ هستی 384 00:38:27,033 --> 00:38:28,713 کسی که از زمین ها نان پدید میاره 385 00:38:28,910 --> 00:38:29,953 آمین 386 00:38:30,954 --> 00:38:32,372 ولی یه روز 387 00:38:32,580 --> 00:38:33,623 چی؟ 388 00:38:33,832 --> 00:38:35,124 بهم پاداش می‌ده 389 00:38:35,333 --> 00:38:36,334 چه پاداشی؟ 390 00:38:37,085 --> 00:38:38,461 عشق تو 391 00:38:39,587 --> 00:38:41,005 .اگه واقعاً بهم اهمیت بده 392 00:38:50,390 --> 00:38:52,350 امیدوارم برادر هام هیچوقت اینطوری حرف زدنت رو نشنون 393 00:38:52,559 --> 00:38:54,894 نمی‌شنون؛ نه تا زمانی که زمانش برسه 394 00:38:59,274 --> 00:39:01,442 تا وقتی که لیَه عروسی نکنه ما نمی‌تونیم ازدواج کنیم (چون که لیَه دخترِ بزرگه و طبق رسوم اول اون باید ازدواج کنه) 395 00:39:02,277 --> 00:39:03,528 می‌تونم صبر کنم 396 00:39:19,419 --> 00:39:20,503 نگران نباش 397 00:39:20,712 --> 00:39:22,338 اگه دیده بشیم سنگسار می‌شیم 398 00:39:22,797 --> 00:39:25,174 فرار نکن راحیل خواهش می‌کنم 399 00:39:28,261 --> 00:39:29,554 خودت می‌دونی که نمی‌کنم 400 00:39:30,805 --> 00:39:32,015 نمی‌تونم 401 00:39:35,643 --> 00:39:37,312 ولی باید مراقب باشیم 402 00:39:40,815 --> 00:39:41,608 شنیدی؟ 403 00:39:41,816 --> 00:39:43,276 آره 404 00:39:43,484 --> 00:39:45,194 این نشونه ی ما دو تاست 405 00:39:45,403 --> 00:39:47,322 به این معنی که یکی‌مون می‌خواد با اون یکی صحبت کنه 406 00:39:47,530 --> 00:39:49,532 اگه جوابش داده شد یعنی کسی در اون حوالی نیست 407 00:39:56,748 --> 00:39:57,957 الان زمان خوبی نیست 408 00:39:59,542 --> 00:40:01,836 موراش می‌دونه که من باید غذای نیمه‌ظهر رو بیارم 409 00:40:14,682 --> 00:40:15,682 یعقوب 410 00:40:17,143 --> 00:40:19,687 درست نیست که تو مجانی کار کنی 411 00:40:19,896 --> 00:40:20,896 آره 412 00:40:21,064 --> 00:40:23,024 بگو چه چیزی در ازای این همه کار می‌خوای 413 00:40:24,567 --> 00:40:26,611 من مزدی نمی‌خوام دایی 414 00:40:27,737 --> 00:40:29,864 پس برای چی اومدی اینجا؟ 415 00:40:32,408 --> 00:40:34,661 ربکا، خواهر شما و مادر من 416 00:40:37,246 --> 00:40:39,791 ازم می‌خواست که با یکی از دختر های شما ازدواج کنم 417 00:40:55,390 --> 00:40:59,978 چرا باید دارایی به این ارزشمندی رو به مردی بدم که هیچ دارایی ای نداره؟ 418 00:41:05,108 --> 00:41:07,735 می‌دونم که دست خالی اومدم اینجا 419 00:41:07,944 --> 00:41:10,488 ولی خوب کار می‌کنم 420 00:41:10,697 --> 00:41:11,781 من رو به عنوان کارگر بپذیرید 421 00:41:11,990 --> 00:41:13,700 ،در ازای پنج سال کار با راحیل ازدواج می‌کنم 422 00:41:18,162 --> 00:41:23,001 اینکه راحیل قبل از لیَه ازدواج کنه یک سنت شکنیِ خیلی بزرگه 423 00:41:24,919 --> 00:41:27,130 من از اقوامتون هستم 424 00:41:27,338 --> 00:41:30,008 این یه ازدواجِ خارج از چهارچوبِ خانواده نیست 425 00:41:30,925 --> 00:41:33,094 آره، درسته 426 00:41:33,302 --> 00:41:36,305 و شما هم می‌دونی که من چه قدر سخت کار می‌کنم که یعنی سود زیای بهتون می‌رسه 427 00:41:36,514 --> 00:41:38,474 هر چیزی که بهش دست می‌زنی پربرکت می‌شه 428 00:41:39,976 --> 00:41:41,602 پس بذارید براتون کار کنم 429 00:41:41,811 --> 00:41:42,812 به مدت پنج سال 430 00:41:43,021 --> 00:41:44,021 ده 431 00:41:47,817 --> 00:41:48,818 هفت 432 00:41:49,027 --> 00:41:50,027 قبوله 433 00:41:50,194 --> 00:41:51,904 همینجا بمون و برام کار کن 434 00:41:54,866 --> 00:41:57,076 قول می‌دم که هیچوقت از این کار پشیمون نشید 435 00:42:00,580 --> 00:42:02,248 خودت نمی‌ری به راحیل خبر بدی؟ 436 00:42:08,463 --> 00:42:10,882 البته اگه خودش همین الان ندونه 437 00:42:15,595 --> 00:42:16,888 تو داری به لیَه خیانت می‌کنی 438 00:42:17,096 --> 00:42:19,057 هفت سال زمان خیلی زیادیه 439 00:42:20,266 --> 00:42:22,435 بعداً نگران اون می‌شیم 440 00:42:35,406 --> 00:42:37,658 برای لیَه متاسفم 441 00:42:37,867 --> 00:42:41,328 ولی چیزی که باعث غم اونه باعث خوشحالی منه 442 00:42:42,246 --> 00:42:44,582 من چی؟ 443 00:42:44,791 --> 00:42:47,752 هر روز صبح نگران این بودم که بگی‌ دیگه می‌خوای بری 444 00:42:48,920 --> 00:42:51,214 سر صبح اولین کاری که می‌کنم رفتنه 445 00:42:52,215 --> 00:42:54,133 البته هفت سال دیگه 446 00:42:55,593 --> 00:42:57,553 ولی به هیچ وجه بدون تو نمی‌رم 447 00:43:10,000 --> 00:43:11,500 "هفت سال بعد" 448 00:43:11,818 --> 00:43:12,860 هر چیزی که یعقوب لمسش می‌کنه 449 00:43:13,069 --> 00:43:14,069 پربرکت می‌شه 450 00:43:18,116 --> 00:43:20,076 بارون به موقع میاد 451 00:43:21,494 --> 00:43:24,247 علف ها بی وقفه رشد می‌کنن 452 00:43:24,872 --> 00:43:26,624 این ها کار خدای یعقوبه 453 00:43:26,833 --> 00:43:29,168 اگه یعقوب بره 454 00:43:29,335 --> 00:43:33,089 خدای قدرتمند و بخشنده‌ش هم باهاش می‌ره 455 00:43:43,057 --> 00:43:44,142 یه راهی هست 456 00:43:44,642 --> 00:43:46,978 یعقوب مردی نیست که بشه به زور نگهش داریم 457 00:43:47,645 --> 00:43:49,480 باید زیرکی به خرج بدیم 458 00:43:50,815 --> 00:43:53,192 باید فکر کنه که با خواستِ خودش می‌مونه 459 00:43:56,112 --> 00:43:57,112 لابان 460 00:43:59,907 --> 00:44:00,907 لابان 461 00:44:09,709 --> 00:44:10,877 یعقوب 462 00:44:12,003 --> 00:44:13,129 زمان خدمتم تموم شده 463 00:44:14,338 --> 00:44:15,506 اومدم با راحیل ازدواج کنم 464 00:44:15,715 --> 00:44:17,091 تو....تو خیلی عجولی 465 00:44:18,050 --> 00:44:20,094 سر قولت می‌ایستی؟ 466 00:44:20,303 --> 00:44:23,222 اوه، معلو‌مه که آره، معلومه 467 00:44:23,890 --> 00:44:26,559 اوه، باید برای مراسم ازدواج برنامه ریزی کنیم 468 00:44:28,436 --> 00:44:30,688 از خانواده ی تو کسی رو دعوت کنیم؟ 469 00:44:30,897 --> 00:44:32,607 مثلاً شاید برادرت 470 00:44:32,815 --> 00:44:34,275 نه 471 00:44:34,483 --> 00:44:36,861 وقتی با راحیل برگردم دوباره می‌بینمش 472 00:44:37,069 --> 00:44:38,654 وقتی برگردم به سرزمین خودم 473 00:44:38,863 --> 00:44:40,948 اوه، هر چیزی به موقع خودش 474 00:44:41,699 --> 00:44:43,492 اول بیا داخل 475 00:44:43,701 --> 00:44:45,953 باید مراسم عروسی رو آماده کنیم 476 00:44:50,791 --> 00:44:52,418 ای کاش مرده بودم 477 00:44:54,962 --> 00:44:56,130 ای کاش پدر مرده بود 478 00:44:56,339 --> 00:44:58,500 همینطور اون خدا های مضحکی که می‌پرسته 479 00:45:02,011 --> 00:45:05,306 حداقل خدای یعقوب به شرافت و نجابت اهمیت می‌ده 480 00:45:05,973 --> 00:45:08,184 پس چرا اجازه می‌ده این اتفاق ها بیفتن؟ 481 00:45:09,477 --> 00:45:11,562 چرا الان داره یعقوب رو ترک می‌کنه؟ 482 00:45:13,397 --> 00:45:15,900 اونچه برای یعقوب مقدر شده برای من هم مقدر شده 483 00:45:16,901 --> 00:45:18,236 و برای تو 484 00:45:20,321 --> 00:45:23,241 همونطور که قراره تموم شه، تموم می‌شه من به این باور دارم 485 00:47:10,056 --> 00:47:11,766 لیَه کجاست؟ 486 00:47:11,974 --> 00:47:14,018 آم، اون توی اتاقشه 487 00:47:15,269 --> 00:47:17,021 خیلی خیلی ناراحته 488 00:47:17,229 --> 00:47:19,148 قابل درکه، نه؟ 489 00:48:13,869 --> 00:48:16,122 عروس منتظر دامادشه 490 00:48:17,373 --> 00:48:19,708 ولی اتاق تاریکه 491 00:48:19,917 --> 00:48:21,961 این یه سنت برای حفظ اصولِ حیاست 492 00:48:22,169 --> 00:48:25,423 اتاق خواب نباید در شب عروسی نور داشته باشه 493 00:48:34,306 --> 00:48:35,433 راحیل 494 00:50:32,925 --> 00:50:33,926 تو؟ 495 00:50:36,053 --> 00:50:37,054 تو؟ 496 00:50:39,390 --> 00:50:42,101 کل شب تو رو راحیل صدا کردم 497 00:50:45,229 --> 00:50:47,189 و تو هم بهم جواب دادی 498 00:50:51,026 --> 00:50:52,861 از کجا منظورم رو می‌فهمیدی؟ 499 00:50:54,738 --> 00:50:56,907 راحیل چاره ی دیگه ای نداشت یعقوب 500 00:50:58,492 --> 00:51:00,160 چه کاری از دستش بر میومد؟ 501 00:51:00,369 --> 00:51:03,080 کافی بود یه کلمه حرف بزنی تا کل این ماجرا متوقف بشه 502 00:51:14,925 --> 00:51:21,973 تا حالا نشده طوری عاجزانه چیزی رو بخوای که برای رسیدن بهش، افرادی که دوستشون داری رو هم گول بزنی؟ 503 00:51:23,642 --> 00:51:24,685 خدایا 504 00:51:25,853 --> 00:51:27,062 خدای من 505 00:51:31,525 --> 00:51:33,527 بدهیم هیچوقت داده نمی‌شه؟ 506 00:51:35,195 --> 00:51:36,780 هیچوقت خوشبخت نمی‌شم؟ 507 00:51:48,042 --> 00:51:49,251 لابان کجاست؟ 508 00:51:52,087 --> 00:51:53,130 لابان 509 00:51:56,300 --> 00:51:58,010 نه، نه، نه هیچ کاری نکن 510 00:51:58,218 --> 00:51:59,219 تو فریبم دادی 511 00:51:59,428 --> 00:52:01,055 یه دلیل بهم بده که چرا نکشمت 512 00:52:01,263 --> 00:52:03,307 می‌تونم بهت توضیح بدم کمک کنید، کمک کنید 513 00:52:04,516 --> 00:52:07,478 خدای تو دلش می‌خواد که خون من رو بریزی؟ 514 00:52:12,399 --> 00:52:14,860 بیرون، بیرون، همه برن بیرون، بیرون 515 00:52:16,278 --> 00:52:17,738 یه دلیل بهم بده که چرا نکشمت 516 00:52:17,946 --> 00:52:19,031 می‌تونم توضیح بدم 517 00:52:19,239 --> 00:52:20,699 کمکم کنید جلوش رو بگیرید 518 00:52:27,373 --> 00:52:29,541 من فریبت ندادم 519 00:52:29,750 --> 00:52:31,377 راحیل برای توئه 520 00:52:31,585 --> 00:52:33,212 تو می‌تونی با راحیل ازدواج کنی، من قسم خوردم 521 00:52:33,420 --> 00:52:35,172 و تو این همه سختی که به من دادی رو فراموش کردی 522 00:52:35,381 --> 00:52:36,632 و فریبم دادی 523 00:52:36,840 --> 00:52:39,510 نه، نه، نه خب، نه دقیقاً 524 00:52:39,718 --> 00:52:41,970 همه‌مون باید یه ذره این و اون رو فریب بدیم 525 00:52:44,765 --> 00:52:46,850 الان لیَه زن توئه 526 00:52:47,059 --> 00:52:49,645 و به محض اینکه این هفته ی جشن و شادی تموم بشه 527 00:52:49,853 --> 00:52:53,607 راحیل رو هم به عقدت در میارم 528 00:52:53,816 --> 00:52:56,276 من فقط یه زن می‌خواستم احمق 529 00:52:56,485 --> 00:52:59,238 ولی دو تا زن برای یه مرد خوشبختی میاره 530 00:52:59,446 --> 00:53:01,031 دو جهیزیه 531 00:53:01,240 --> 00:53:03,992 به دنیا نشون می‌دن که شوهرشون چه قدر ثروتمنده 532 00:53:04,201 --> 00:53:05,494 چه ثروتی؟ 533 00:53:05,703 --> 00:53:07,871 هفت ساله که هیچ حقوقی بهم نمی‌دی 534 00:53:08,080 --> 00:53:09,790 این مشکلی نیست 535 00:53:11,750 --> 00:53:14,169 تو اینجا با دخترهای من زندگی کن 536 00:53:14,920 --> 00:53:18,298 و هفت سالِ دیگه هم کار کن 537 00:53:18,507 --> 00:53:20,718 تا زن دومت، یعنی راحیل رو هم بگیری 538 00:53:23,721 --> 00:53:26,223 به اصطلاح از قبل سهمت رو می‌گیری 539 00:53:26,432 --> 00:53:27,725 سخت به نظر میاد 540 00:53:29,184 --> 00:53:31,687 ولی این تنها راهی هست که خدایان برات گذاشتن 541 00:53:33,188 --> 00:53:34,773 راه دیگه ای نیست 542 00:53:55,878 --> 00:53:56,879 لطفاً ازم متنفر نباش 543 00:53:57,087 --> 00:53:58,338 ازت متنفر نیستم 544 00:54:37,795 --> 00:54:38,962 ملحفه بیارید 545 00:54:40,422 --> 00:54:41,548 تقریباً تمومه 546 00:54:41,757 --> 00:54:44,635 به زودی با یه بچه ی سالم خوشحال می‌شی 547 00:54:44,843 --> 00:54:45,969 حالا دوباره زور بزن 548 00:54:50,933 --> 00:54:53,936 داره میاد ملحفه ها کجان؟ 549 00:55:19,795 --> 00:55:23,215 اسمت رو می‌ذارم یهودا "به معنیِ "ستایش 550 00:55:24,883 --> 00:55:27,219 و این کاری هست که باید برای خدا انجام بدیم 551 00:55:27,427 --> 00:55:29,179 برای رحمتش ستایشش کنیم 552 00:55:49,449 --> 00:55:51,368 چهار تا پسر آوردم شوهرم 553 00:55:53,328 --> 00:55:55,372 حالا عاشقم هستی؟ 554 00:56:15,809 --> 00:56:19,730 هیچوقت خوشحال تر از زمانی نیستی که زنت برات یه پسر دیگه میاره 555 00:56:34,661 --> 00:56:36,955 لیَه زن خیلی خوبیه 556 00:56:37,164 --> 00:56:40,167 درست نیست که به خاطر کاری که پدرت کرده باهاش بد باشی 557 00:56:41,501 --> 00:56:43,337 تو هم زنمی 558 00:56:43,545 --> 00:56:45,547 بچه ها هدیه ای از سمت خدا هستن 559 00:56:45,756 --> 00:56:47,674 برکتی برای همه‌مون 560 00:56:47,883 --> 00:56:49,968 من می‌خوام مثل اون باشم یعقوب 561 00:56:51,511 --> 00:56:54,890 لطفاً بهم یه بچه بده تا از غم دِق نکنم 562 00:56:56,266 --> 00:56:57,601 من خدا نیستم 563 00:56:58,936 --> 00:57:00,771 بچه ها رو من نمی‌بخشم 564 00:57:02,689 --> 00:57:05,192 ولی تو برگزیده ی اونی 565 00:57:05,400 --> 00:57:07,235 چرا خدا باید لیَه رو ترجیح بده؟ 566 00:57:12,366 --> 00:57:13,951 بهم بگو چی‌کار کنم 567 00:57:15,953 --> 00:57:16,953 چی‌کار می‌تونم بکنم؟ 568 00:57:21,750 --> 00:57:23,377 با کنیزم بخواب 569 00:57:24,211 --> 00:57:26,545 لطفاً باهاش بخواب تا بتونه روی زانو های من زایمان کنه 570 00:57:26,713 --> 00:57:29,341 اون‌موقع منم صاحبِ بچه می‌شم (اون موقع رسم بوده که وقتی یه زن نازا بوده و بچه می‌خواسته، کنیزش رو به شوهرش می‌داده تا با اون بخوابه و حاملش کنه و زمان زایمان، خدمتکار روی زانو های اون زن زایمان می‌کرده و قانوناً، بچه دیگه مالِ اون زن می‌شده و مادر قانونی و شرعیش، اون زن محسوب می‌شده) 571 00:57:29,549 --> 00:57:31,593 لطفاً این کار رو برام بکن یعقوب 572 00:57:49,861 --> 00:57:50,946 بِلهَه 573 00:58:30,277 --> 00:58:32,279 همونطور شد که برنامه ریزی کرده بودم 574 00:58:32,487 --> 00:58:35,574 در حالی که یعقوب اینجاست خداش بهمون برکت می‌ده 575 00:58:37,367 --> 00:58:39,161 امیدوارم همه‌مون یادمون بمونه 576 00:58:39,369 --> 00:58:40,454 که چه کسی یعقوب رو اینجا نگه داشت 577 00:58:40,662 --> 00:58:42,289 چطور ممکنه فراموش کنیم پدر؟ 578 00:58:42,497 --> 00:58:44,124 ولی هفت سالِ دومش دیگه داره تموم می‌شه 579 00:58:44,332 --> 00:58:46,043 چطور قراره دوباره نگهش داریم؟ 580 00:58:46,251 --> 00:58:47,919 اون الان دیگه دلیلی برای رفتن نداره 581 00:58:48,128 --> 00:58:50,088 هفت تا پسر از لیَه داره 582 00:58:50,255 --> 00:58:52,049 دو تا از کنیزش بِلهَه 583 00:58:52,257 --> 00:58:54,426 یکی دیگه هم از کنیزِ لیَه، یعنی زِلفَه 584 00:58:54,634 --> 00:58:55,844 و برای حفظ توازن 585 00:58:56,053 --> 00:58:58,764 لیَه یه دختر به اسمِ دینه" هم براش آورده" 586 00:58:58,972 --> 00:59:02,059 اوه، برای خوشحال کردنِ منِ پیرمرد خیلی زود اومدید 587 00:59:02,267 --> 00:59:04,227 خداوند به من برکت داده پدر 588 00:59:04,436 --> 00:59:05,979 منظورت چیه؟ 589 00:59:06,188 --> 00:59:07,731 پدر، من حامله‌م 590 00:59:07,939 --> 00:59:10,358 برکت گرفتنِ راحیل یه نشونه ی قطعیه 591 00:59:10,984 --> 00:59:14,571 زمانی که این بچه به دنیا بیاد، می‌ریم 592 00:59:16,782 --> 00:59:18,950 مطمئناً نمی‌‌تونم جلوی رفتنتون رو بگیرم 593 00:59:21,870 --> 00:59:25,165 ولی به محض اینکه به اونجا برسید پشیمون می‌شید 594 00:59:25,957 --> 00:59:27,834 تازه اگر بتونید برسید 595 00:59:31,463 --> 00:59:33,924 تو با دست خالی به اینجا اومدی 596 00:59:34,132 --> 00:59:36,551 پس باید با دست خالی هم بری 597 00:59:38,470 --> 00:59:40,639 به نظرم متوجه بشی که خیلی سخته 598 00:59:40,847 --> 00:59:46,061 که بچه ها و خانوادت رو بدونِ آب و غذا توی این سفر طولانی مدیریت کنی 599 00:59:49,147 --> 00:59:51,024 می‌خوای من رو مثل یه زندانی اینجا نگه داری؟ 600 00:59:51,191 --> 00:59:54,111 نه، نه، نه، نه، تو برای ازدواج با دختر هام ثروت گیرت اومد 601 00:59:54,319 --> 00:59:55,779 باعث افتخاره که پولت رو بدم 602 00:59:55,987 --> 00:59:57,280 بگو چه قدر می‌خوای 603 00:59:57,489 --> 01:00:01,201 نه، من نقره ی تو رو نمی‌خوام طلای تو رو نمی‌خوام 604 01:00:01,409 --> 01:00:02,410 ولی 605 01:00:03,453 --> 01:00:05,914 می‌خوام توی سهمِ گله هات سهیم بشم 606 01:00:06,123 --> 01:00:08,250 لیاقتشو دارم 607 01:00:08,458 --> 01:00:10,043 برو بین گله‌ت 608 01:00:10,252 --> 01:00:12,254 همه ی بره های سیاه رنگت رو از گله حذف کن 609 01:00:12,462 --> 01:00:13,880 و همه ی بز های خالدارت 610 01:00:14,089 --> 01:00:16,007 اونا سهم من می‌شن 611 01:00:16,216 --> 01:00:19,594 ولی همه ی بره های من سفید و همه ی بز هام سیاه هستن 612 01:00:19,803 --> 01:00:20,846 اینجوری هیچی بهت نمی‌رسه 613 01:00:21,054 --> 01:00:22,973 به قدری که لازم داشته باشم می‌رسه 614 01:00:23,181 --> 01:00:25,891 من توسط دستی که دروازه ی بهشت رو نشونم داد هدایت شدم 615 01:00:26,059 --> 01:00:28,728 پس داستانش رو دوباره برام تعریف کن؛ لطفاً 616 01:00:28,937 --> 01:00:30,105 به لابان گفتم 617 01:00:30,313 --> 01:00:31,673 که به بینِ گله‌ش می‌رم 618 01:00:31,815 --> 01:00:34,568 و هر بره ی سیاه و بزِ خالدار رو بر می‌دارم 619 01:00:34,776 --> 01:00:36,403 و اونا می‌شن مالِ من 620 01:00:36,611 --> 01:00:38,196 ولی لابان و پسرهاش بهم حقه زدن 621 01:00:38,405 --> 01:00:39,906 و همه ی بز های خالدار 622 01:00:40,115 --> 01:00:42,784 و بره های سیاه رو از گله حذف کردن 623 01:00:42,993 --> 01:00:45,495 بعدش فرشته ی خدا توی خواب بهم ظاهر شد 624 01:00:45,704 --> 01:00:48,957 پس من چوب های تازه ی صنوبر و چنار رو برداشتم 625 01:00:49,166 --> 01:00:51,042 و پوست‌شون رو کندم 626 01:00:51,251 --> 01:00:53,378 و سفیدیِ چوب ها رو در معرض دید گذاشتم 627 01:00:53,587 --> 01:00:56,298 چوب هایی که پوست کنده بودم رو توی آبگیر ها گذاشتم 628 01:00:56,506 --> 01:00:58,258 و بعضی‌هاشون رو عمودی گذاشتم 629 01:00:58,466 --> 01:01:02,511 تا رو به روی بز های ماده ای که از گرما میومدن تا آب بخورن قرار بگیرن 630 01:01:03,555 --> 01:01:06,140 وقتی که حیوون های نحیف تر اومدن تا آب بخورن، چوب ها رو بکش بیرون چرا؟ - 631 01:01:07,058 --> 01:01:08,810 ما می‌خوایم که قوی ترین ها تولید مثل کنن 632 01:01:11,188 --> 01:01:13,106 اونا جلوی چوب ها جفت گیری کردن 633 01:01:13,315 --> 01:01:19,237 و حیوون های جدیدی که سیاه و خالدار بودن به دنیا آوردن 634 01:01:19,446 --> 01:01:21,520 و حالا فهمیدی که چرا همواره به خداوند اعتماد می‌کنم 635 01:01:23,491 --> 01:01:25,035 این یه حیله‌ست 636 01:01:25,243 --> 01:01:26,369 یه سرقته 637 01:01:26,578 --> 01:01:28,121 و وقتی بچه ی راحیل به دنیا بیاد می‌رن 638 01:01:30,540 --> 01:01:32,876 و گوسفند ها بچه های سیاه رنگ به دنیا آوردن 639 01:01:42,010 --> 01:01:44,387 پس ثروتمون زیاد شد 640 01:01:50,352 --> 01:01:51,603 پسرت 641 01:02:02,239 --> 01:02:03,657 یوسف 642 01:02:04,950 --> 01:02:06,826 اسمت رو می‌ذاریم یوسف 643 01:02:08,411 --> 01:02:10,038 یعنی 644 01:02:10,247 --> 01:02:13,791 "کسی که به شمارِ مردممون اضافه کنه" (واژه ی یوسف به معنی اضافه کند است) 645 01:02:18,838 --> 01:02:19,838 یوسف 646 01:02:24,719 --> 01:02:25,887 یوسف 647 01:02:46,283 --> 01:02:49,286 خدا دیشب دوباره بهم مرئی شد 648 01:02:50,745 --> 01:02:52,956 به زودی وقت رفتن فرا می‌رسه 649 01:02:54,874 --> 01:02:57,419 من باید کاری که خدا بهم می‌گه رو بکنم 650 01:02:58,920 --> 01:03:02,132 ولی نمی‌تونم شما رو وادار به ترک کردنِ پدرتون کنم 651 01:03:05,844 --> 01:03:08,722 به نظرم همه‌مون باید کاری که خدا بهت می‌گه رو بکنیم 652 01:03:10,098 --> 01:03:12,999 پدر، ما رو برای سود خودش فروخت 653 01:03:13,101 --> 01:03:14,686 بهاش رو هم گرفت 654 01:03:17,564 --> 01:03:19,649 ما الان دیگه براش بی ارزشیم 655 01:03:24,112 --> 01:03:25,739 پس باید منتظر فرصت‌ باشیم 656 01:03:31,578 --> 01:03:35,123 تو باید گوسفندهات رو ببری و به چراگاه زمستونی منتقلشون کنی 657 01:03:35,332 --> 01:03:36,332 الان وقتشه 658 01:03:36,458 --> 01:03:38,835 نه، من کاری که خدا بهم می‌گه رو می‌کنم 659 01:03:39,044 --> 01:03:40,795 از دست تو و خدات 660 01:03:41,004 --> 01:03:43,340 گله‌ت توسط برف زمستونی نابود می‌شه 661 01:03:43,548 --> 01:03:45,050 حیوون‌هات می‌میرن 662 01:03:45,258 --> 01:03:47,052 اون‌موقع دست به دامنِ خدای من می‌شی 663 01:03:47,802 --> 01:03:49,346 هر کاری می‌خوای بکن 664 01:03:49,554 --> 01:03:52,515 ما گله‌مون رو می‌بریم و شش روز دیگه بر می‌گردیم 665 01:03:57,354 --> 01:04:00,440 سه روز دیگه می‌ریم، زمانی که از همیشه از خونه دور تره 666 01:04:01,232 --> 01:04:03,026 باید مراقب باشیم 667 01:04:03,234 --> 01:04:05,737 هیچکدوم از خدمتکار ها نباید نقشه‌مون رو بفهمن 668 01:05:11,886 --> 01:05:13,930 باید سریع تر حرکت کنیم 669 01:05:14,139 --> 01:05:16,599 تا جِلعاد پنج روز راهه 670 01:05:16,808 --> 01:05:18,977 عیسو قراره اونجا ملاقاتمون کنه؟ 671 01:05:20,061 --> 01:05:22,147 وقتی بفهمه که نزدیکیم 672 01:05:22,355 --> 01:05:25,275 حدس می‌زنم که بی درنگ برای دیدنمون میاد 673 01:05:26,067 --> 01:05:27,652 مشکل چیه؟ 674 01:05:28,403 --> 01:05:29,904 اون برادرمه 675 01:05:30,113 --> 01:05:32,866 همونطور که یوسف برادرِ توئه 676 01:05:33,074 --> 01:05:35,618 هیچوقت نباید جنگی بین اعضای خانواده باشه 677 01:05:41,666 --> 01:05:43,876 ولی فکر نکنم پدربزرگت لابان موافق باشه 678 01:05:44,461 --> 01:05:47,630 احمقا، چرا یکی رو دنبالم نفرستادید؟ 679 01:05:47,839 --> 01:05:51,092 فرستادیم ارباب؛ ولی قبل از اینکه پیداتون کنه برگشته بودید 680 01:05:52,135 --> 01:05:53,761 بیا بریم دنبالش پدر 681 01:05:53,970 --> 01:05:56,306 بیا بکشیمش و گله‌مون رو برگردونیم 682 01:05:56,514 --> 01:05:58,141 نه ولی گله برای ماست - 683 01:05:58,349 --> 01:06:00,059 یعقوب با حیله گری دزدیدشون 684 01:06:00,852 --> 01:06:03,897 نمی‌شه با زور یعقوب رو شکست داد 685 01:06:07,233 --> 01:06:08,359 ما نیاز به راهنمایی داریم 686 01:06:23,249 --> 01:06:29,029 حتی اگر شده، تا چادر پدرش دنبالش می‌کنم و اونجا می‌کُشمش 687 01:06:46,481 --> 01:06:49,067 بیشتر از یه روز سواری ازمون دور نیست 688 01:06:59,827 --> 01:07:01,788 امشب اینجا کمپ می‌کنیم 689 01:07:02,622 --> 01:07:05,500 فردا به زمین های برادرم می‌رسیم 690 01:07:05,917 --> 01:07:09,254 من جلو تر می‌رم و مسیر رو برای فردا صبح تعیین می‌کنم 691 01:07:35,613 --> 01:07:37,615 تقریباً رسیدم خونه 692 01:07:37,824 --> 01:07:39,242 تقریباً خونه 693 01:07:42,370 --> 01:07:45,582 این تویی خدای اجدادم 694 01:07:45,790 --> 01:07:48,710 کسی که برای خادمش یعقوب پیروزی به عمل میاره 695 01:07:50,295 --> 01:07:53,256 ناجیِ من تیغه ی شمشیر نبود 696 01:07:53,464 --> 01:07:55,508 بلکه راهنمایی و عشقِ تو بود 697 01:08:00,930 --> 01:08:03,224 با دقت گوش کن لابان 698 01:08:03,433 --> 01:08:06,936 دستت رو بر علیهِ مردی که بهش برکت دادم دراز نکن 699 01:08:07,145 --> 01:08:08,980 به یعقوب هیچ صدمه ای نرسون 700 01:08:09,188 --> 01:08:11,899 تو من رو از دست دشمن‌هام نجات دادی 701 01:08:14,527 --> 01:08:17,280 دشمن‌های من رو به سردرگمی انداختی 702 01:08:25,913 --> 01:08:26,913 شمعون 703 01:08:28,291 --> 01:08:29,291 شمعون 704 01:08:33,171 --> 01:08:35,506 اون لابانه اون اینجاست 705 01:08:46,934 --> 01:08:49,020 دیدید؟ خیلی کار راحتیه 706 01:08:49,228 --> 01:08:50,480 عیسو 707 01:08:53,941 --> 01:08:55,193 عیسو 708 01:08:56,402 --> 01:08:57,862 برادرت 709 01:09:01,449 --> 01:09:02,784 برادرم 710 01:09:05,787 --> 01:09:08,706 کمتر از دو روز سواری تا اینجا راه داره 711 01:09:08,915 --> 01:09:10,124 اون تنهاست؟ 712 01:09:10,333 --> 01:09:12,335 حدوداً صد نفر همراهش هستن 713 01:09:12,543 --> 01:09:14,045 افراد رو آماده کن می‌خوام مسلح باشن 714 01:09:14,879 --> 01:09:15,879 همین حالا راه می‌افتیم 715 01:09:43,282 --> 01:09:45,243 منتظر چی هستی؟ 716 01:09:48,955 --> 01:09:51,165 تا وقتی بهت چیزی نگفتم هیچ کاری نکن 717 01:09:58,715 --> 01:10:01,050 یعقوب، یعقوب، پسرم 718 01:10:02,385 --> 01:10:04,303 تو چی‌کار کردی؟ 719 01:10:04,512 --> 01:10:07,890 می‌تونستیم راحت گفت و گو کنیم، ها؟ 720 01:10:08,099 --> 01:10:10,852 تو مرد خیلی باهوشی هستی لابان 721 01:10:11,060 --> 01:10:14,564 ولی عاقبتِ گفت و گو با تو می‌شه سال ها بردگی 722 01:10:17,984 --> 01:10:20,903 ولی یعقوب، آخه خداهای من رو برای چی دزدیدی؟ 723 01:10:22,613 --> 01:10:25,283 چطور می‌تونم از چنین توهینی چشم‌پوشی کنم؟ 724 01:10:25,491 --> 01:10:27,160 خداهای تو رو؟ 725 01:10:27,368 --> 01:10:29,245 من خدا های تو رو ندزدیدم 726 01:10:30,329 --> 01:10:32,248 چطور می‌تونی فریبم بدی؟ 727 01:10:33,166 --> 01:10:35,668 من هیچوقت چنین کاری نمی‌کنم 728 01:10:35,877 --> 01:10:37,336 کمپم رو بگرد 729 01:10:37,545 --> 01:10:41,174 هر کسی که خداهای تو رو دزدیده، کشته بشه 730 01:10:41,382 --> 01:10:44,510 قسم به تمامِ مقدساتم 731 01:10:59,609 --> 01:11:01,819 چرا یوسف دست توئه؟ 732 01:11:02,028 --> 01:11:03,404 راحیل مریضه 733 01:11:34,811 --> 01:11:37,021 ببخشید که بلند نمی‌شم پدر 734 01:11:37,230 --> 01:11:39,273 توی دوره ی قاعدگیِ زنان هستم 735 01:11:42,944 --> 01:11:44,237 عزیزم 736 01:11:45,363 --> 01:11:46,781 من رو ببخش 737 01:12:00,169 --> 01:12:01,587 چیزی پیدا کردی؟ 738 01:12:02,129 --> 01:12:03,129 نه 739 01:12:03,965 --> 01:12:05,424 پس بذار بریم 740 01:12:07,927 --> 01:12:12,223 اونا دختر های من، نوه های من و گله های من هستن 741 01:12:12,431 --> 01:12:14,016 هر چیزی که می‌بینی مال منه 742 01:12:14,225 --> 01:12:15,893 ولی نمی‌تونم باهات برگردم 743 01:12:17,562 --> 01:12:22,358 باید برم تا به سرزمینی برسم که ابراهیم و اسحاق قولش رو بهم داده بودن 744 01:12:24,026 --> 01:12:27,113 سرزمینی که اون همه سال کار کردم 745 01:12:27,321 --> 01:12:29,365 تا خودم رو لایقش کنم 746 01:12:40,459 --> 01:12:43,129 پس اینجا جاییه که راهمون از هم جدا می‌شه 747 01:12:45,131 --> 01:12:48,175 قسم می‌خورم که دیگه هرگز از این راه نگذرم 748 01:12:49,010 --> 01:12:51,220 در حضورِ خدا 749 01:12:51,429 --> 01:12:53,848 من هم از این نقطه عبور نخواهم کرد 750 01:12:55,391 --> 01:12:57,435 اگر با دخترهام بد رفتاری کنی 751 01:12:57,643 --> 01:12:59,604 یا با یک زنِ دیگه بهشون خیانت کنی 752 01:13:01,230 --> 01:13:05,359 خدای ابراهیم تو رو داوری کنه 753 01:13:05,568 --> 01:13:07,403 باید یه قربونی تقدیم کنیم 754 01:13:07,612 --> 01:13:08,779 و پیمان ببندیم 755 01:13:25,129 --> 01:13:26,839 درست رو به رومون هستن 756 01:13:30,051 --> 01:13:31,218 بیاید 757 01:13:32,637 --> 01:13:34,472 فردا می‌گیریمشون 758 01:14:13,928 --> 01:14:15,304 همینجا کمپ می‌‌کنیم 759 01:14:15,513 --> 01:14:18,224 ولی خورشید هنوز توی آسمونه باید ادامه بدیم 760 01:14:20,142 --> 01:14:21,435 ما الان توی زمینِ عیسو هستیم 761 01:14:21,644 --> 01:14:24,271 تا وقتی که من و اون، مشکلاتمون رو حل نکنیم جلو تر نمی‌‌ریم 762 01:14:25,481 --> 01:14:28,359 می‌خوام مقداری هدیه آماده کنید 763 01:14:28,567 --> 01:14:30,736 بهترین بره‌ها و بزهامون رو بردارید 764 01:14:30,945 --> 01:14:33,155 بهترین گوسفند ها و بز های ماده 765 01:14:34,156 --> 01:14:36,325 بهترین ماهوت‌مون 766 01:14:36,534 --> 01:14:38,327 و یک کاروان درست کنید 767 01:14:38,869 --> 01:14:39,869 زوریم 768 01:14:41,163 --> 01:14:43,124 ازت می‌خوام ‌که به غربِ سعیر بری 769 01:14:43,332 --> 01:14:44,792 و برادرم رو پیدا کنی 770 01:14:45,001 --> 01:14:46,544 هدایام رو بهش تقدیم کن 771 01:14:49,171 --> 01:14:51,924 بهش بگو که این سال ها کجا بودم 772 01:14:53,467 --> 01:14:56,387 بهش بگو که اون پادشاهمه 773 01:14:57,555 --> 01:14:59,890 و هدایایی که براش فرستادم 774 01:15:00,099 --> 01:15:03,060 نشون دهنده ی احترام و مطیع بودنم نسبت بهشه 775 01:15:11,402 --> 01:15:13,112 تا کِی اینجا می‌مونیم؟ 776 01:15:13,487 --> 01:15:15,740 تا وقتی که هدایامون ارسال بشه و پیام‌رسون هامون برگردن 777 01:15:15,948 --> 01:15:17,366 دو روز راهِ رفت دارن دو روز راهِ برگشت 778 01:15:17,575 --> 01:15:19,118 بعدش راه می‌افتیم 779 01:15:19,326 --> 01:15:20,995 ولی چرا صبر کنیم؟ 780 01:15:22,663 --> 01:15:26,792 و چرا باید همه ی چیزایی که این همه براشون کار کردیم رو به برادرت که خیلی وقته ندیدیش بدیم؟ 781 01:15:27,001 --> 01:15:29,003 از روزی که از خونه رفتم هر روز حس می‌کردم باهامه 782 01:15:29,211 --> 01:15:32,415 تا وقتی که با عیسو صلح نکردم نمی‌تونیم وارد سرزمینی که خدا قولش رو بهمون داده بشیم 783 01:15:32,548 --> 01:15:33,548 چرا نمی‌تونیم؟ 784 01:15:37,720 --> 01:15:40,139 خیلی وقت پیش من عیسو رو فریب دادم 785 01:15:40,347 --> 01:15:44,477 من مشقت های زیادی رو تحمل کردم تا پشتکارم رو به خدا نشون بدم 786 01:15:44,685 --> 01:15:46,405 و نشون بدم که می‌خوام درسی که می‌خواد رو یاد بگیرم 787 01:15:47,688 --> 01:15:49,940 تو این رو درک می‌‌کنی ولی عیسو هم می‌کنه؟ 788 01:15:51,984 --> 01:15:53,194 یعقوب 789 01:15:54,653 --> 01:15:56,113 یعقوب 790 01:15:56,864 --> 01:15:58,365 یعقوب 791 01:15:58,574 --> 01:15:59,574 زوریم 792 01:15:59,700 --> 01:16:00,826 یعقوب 793 01:16:01,035 --> 01:16:02,328 چه اتفاقی افتاد؟ 794 01:16:02,536 --> 01:16:04,371 چرا انقدر زود برگشتی؟ 795 01:16:06,707 --> 01:16:08,375 برادرت عیسو 796 01:16:08,584 --> 01:16:10,711 حتماً می‌دونسته که داری میای 797 01:16:10,920 --> 01:16:15,091 تا صبح با گروهی از افراد مسلح به اینجا می‌رسه 798 01:16:21,764 --> 01:16:23,557 به دو گروه تقسیم بشید 799 01:16:23,766 --> 01:16:25,726 کالا ها و گله ها رو به طور مساوی توی این دو گروه تقسیم کنید 800 01:16:25,935 --> 01:16:28,187 بعدش وقتی دستور دادم 801 01:16:28,395 --> 01:16:32,358 یکی از گروه ها دنبالِ راحیل و نصف پسرهام می‌ره 802 01:16:33,567 --> 01:16:36,237 گروه بعدی با لیَه و بقیه ی پسرهام 803 01:16:36,779 --> 01:16:37,779 برید 804 01:17:21,323 --> 01:17:23,534 خدای ابراهیم و اسحاق 805 01:17:25,077 --> 01:17:27,872 خواهش می‌کنم نجاتم بده 806 01:17:28,038 --> 01:17:29,540 از دست برادرم عیسو نجاتم بده 807 01:17:29,748 --> 01:17:31,792 از این می‌ترسم که بیاد و هلاکم کنه 808 01:17:32,001 --> 01:17:33,878 و به زن و بچه ها هم رحم نکنه 809 01:17:37,089 --> 01:17:39,216 نجاتم بده 810 01:17:39,425 --> 01:17:42,094 تا بتونم وعده ای که دادی رو به انجام برسونم 811 01:17:42,928 --> 01:17:44,346 تا نسل بچه هام بتونن 812 01:17:44,555 --> 01:17:45,890 به اندازه ی شن های دریا کثیر بشن 813 01:17:48,434 --> 01:17:50,227 غیرقابل شمارش 814 01:17:53,898 --> 01:17:55,316 کی اونجاست؟ 815 01:18:01,572 --> 01:18:02,656 عیسو؟ 816 01:18:03,616 --> 01:18:04,867 عیسو؟ 817 01:18:21,050 --> 01:18:22,509 تو کی هستی؟ 818 01:18:25,346 --> 01:18:27,556 چرا داری سعی می‌کنی من رو بکشی؟ 819 01:18:29,350 --> 01:18:33,312 اگه برادرم تو رو فرستاده برو و این رو بهش بگو 820 01:18:34,355 --> 01:18:36,065 "تو نمی‌تونی من رو شکست بدی" 821 01:18:37,066 --> 01:18:39,151 "خدای ابراهیم همراهمه" 822 01:18:39,360 --> 01:18:41,153 "فقط اون می‌تونه من رو شکست بده" 823 01:18:53,916 --> 01:18:55,501 آیا خدا همراه توئه؟ 824 01:18:57,169 --> 01:18:58,837 یعنی من رو رها کرده؟ 825 01:19:05,469 --> 01:19:06,679 هی 826 01:19:08,931 --> 01:19:10,432 ولم کن 827 01:19:10,641 --> 01:19:12,226 اگه بخوام می‌تونم بکشمت 828 01:19:12,434 --> 01:19:14,436 تا وقتی بهم برکت ندی نمی‌رم 829 01:19:14,645 --> 01:19:16,480 نیومدم بهت برکت بدم بلکه اومدم تا مطمئن بشم 830 01:19:16,689 --> 01:19:17,690 که فرار نکنی 831 01:19:17,898 --> 01:19:18,899 حالا بذار برم 832 01:19:19,108 --> 01:19:20,150 نه تا وقتی که بهم برکت ندادی 833 01:19:20,359 --> 01:19:22,236 مگه خدا برای همین تو رو نفرستاده؟ 834 01:19:22,444 --> 01:19:24,446 حالا بهم برکت بده 835 01:19:26,782 --> 01:19:28,075 اسمت چیه؟ 836 01:19:28,284 --> 01:19:29,618 یعقوب 837 01:19:29,785 --> 01:19:31,453 دیگه از این به بعد اسمت یعقوب نباشه 838 01:19:31,662 --> 01:19:32,662 بلکه اسرائیل باشه 839 01:19:32,830 --> 01:19:34,581 چون که با خدا مبارزه کردی (به عبری یعنی او که با خدا مبارزه می‌کند) 840 01:19:34,790 --> 01:19:35,874 همونطور که با انسان ها مبارزه می‌شه 841 01:19:36,083 --> 01:19:37,668 و تو پیروز شدی 842 01:19:38,000 --> 01:19:45,000 نکته: مبارزه ی یعقوب با خدا در واقع جزو اسطوره شناسی ها محسوب می‌شه و یک استعاره از نبرد یعقوب با سرنوشتش، یعنی مرگ هستش؛ همونطور که انسان معاصر با استفاده از تکنولوژی های پزشکی به جنگِ مرگ می‌ره، یعقوب هم به جنگِ سرنوشتش که مرگ بود رفت و جنگید، چونکه از دست برادرش عیسو در حال فرار بود، البته بعد از این نبرد پاش لنگ می‌زد و منظور از اینجا اینه که برای مثال ما می‌تونیم بیماری ها و سرنوشت رو شکست بدیم، اما یه بخشی ازمون همیشه آسیب می‌بینه، مثلاً اگه یه دست مصنوعی برای دست قطع شده‌مون استفاده کنیم، اون دست هیچوقت مثل دست اول برامون کار نمی‌کنه و یه جورایی مثل یعقوب لنگ می‌زنیم، حس کردم اگر این نکته ی کوتاه رو بگم که یکی از تفاسیر از این نبرده، درک این بخش برای بیننده ها راحت تر بشه 843 01:20:03,694 --> 01:20:04,694 عیسو 844 01:20:32,806 --> 01:20:33,806 پدر، چی شده؟ 845 01:20:34,141 --> 01:20:35,141 برو عقب 846 01:20:36,018 --> 01:20:37,353 باید با خودم رو به رو شه 847 01:21:00,250 --> 01:21:01,250 برادر 848 01:21:02,544 --> 01:21:04,838 یه دفعه دوباره شدم برادرش 849 01:21:07,007 --> 01:21:09,718 چرا این همه سال داشتی ازم فرار می‌کردی؟ 850 01:21:10,511 --> 01:21:12,096 من بهت ظلم کردم 851 01:21:12,304 --> 01:21:15,432 و می‌ترسیدم که ازم انتقام بگیری 852 01:21:16,433 --> 01:21:17,935 کار عادلانه ای می‌بود 853 01:21:18,143 --> 01:21:19,645 حتی خودشم قبول داره 854 01:21:21,313 --> 01:21:22,898 متواضعانه 855 01:21:25,484 --> 01:21:27,361 خواهش می‌کنم من رو ببخش 856 01:21:29,029 --> 01:21:30,280 لعنت بهت 857 01:21:31,615 --> 01:21:33,784 اومدم اینجا تا مجازاتت کنم 858 01:21:33,992 --> 01:21:35,577 می‌خواستم اموالت رو بگیرم 859 01:21:35,786 --> 01:21:37,496 و آس و پاس رهات کنم 860 01:21:37,704 --> 01:21:39,164 می‌خواستم مردمت رو بگیرم 861 01:21:39,373 --> 01:21:41,125 و بدونِ دوست و یار ولت کنم 862 01:21:41,333 --> 01:21:43,669 سال ها منتظر این روز بودم 863 01:21:48,340 --> 01:21:50,050 حالا اینجام 864 01:21:52,386 --> 01:21:54,930 و دارم دستِ ابراهیم و اسحاق رو احساس می‌کنم 865 01:22:00,352 --> 01:22:01,937 نمی‌تونم بهت آسیب بزنم 866 01:22:32,551 --> 01:22:33,844 و این بچه ها 867 01:22:34,052 --> 01:22:35,812 هدایایی هستن که خدا از سرِ لطف بهم داده 868 01:22:35,971 --> 01:22:38,015 بی شک خدا بهت لطف داشته 869 01:22:41,560 --> 01:22:43,479 حالا با من به سعیر بیا 870 01:22:44,897 --> 01:22:47,357 و در صلح در همسایگی من زندگی کن 871 01:22:47,566 --> 01:22:49,234 شمشیرم رو غلاف می‌کنم 872 01:22:53,572 --> 01:22:55,324 ما نیاز به استراحت داریم 873 01:22:56,074 --> 01:22:57,784 تا خودمون رو جمع و جور کنیم 874 01:22:58,869 --> 01:23:00,204 تو برو 875 01:23:01,246 --> 01:23:02,831 ما به زودی پشتت راه می‌افتیم 876 01:23:07,294 --> 01:23:08,587 خیلی خب 877 01:23:11,006 --> 01:23:13,008 بهتره پناه بگیرید 878 01:23:14,510 --> 01:23:16,136 یه طوفان در راهه 879 01:23:51,296 --> 01:23:52,297 آماده شید که از اینجا بریم 880 01:23:52,506 --> 01:23:53,715 بریم؟ 881 01:23:53,924 --> 01:23:55,175 چرا پشت عیسو نریم؟ 882 01:23:58,762 --> 01:24:01,056 چون‌ که ما به سعیر نمی‌ریم 883 01:24:02,266 --> 01:24:04,726 ما قرار نیست به عیسو ملحق بشیم 884 01:24:10,274 --> 01:24:12,859 عیسو و من باید راه های جداگانه ای رو طی کنیم 885 01:24:15,153 --> 01:24:19,000 به هر دوی ما وعده ی نسلی که ازش ملت بزرگی پدید میاد شده 886 01:24:23,579 --> 01:24:24,830 یوسف رو نگاه کن 887 01:24:26,206 --> 01:24:28,125 اون داره راه رو بهمون نشون می‌ده 888 01:24:51,023 --> 01:24:52,232 از این سمت 889 01:26:42,092 --> 01:26:46,054 و یعقوب به سلامت به شهرِ شکیم در کنعان رسید 890 01:26:46,263 --> 01:26:48,140 و خیمه‌ش رو در شرق اونجا بر پا کرد 891 01:26:48,348 --> 01:26:52,352 توی زمینِ نه چندان بزرگی که از حمور، شاهزاده ی شکیم خریده بود 892 01:26:52,561 --> 01:26:54,146 به بهای صد گوسفند 893 01:26:54,354 --> 01:26:56,022 اون یه مذبح بر پا کرد 894 01:26:56,231 --> 01:26:59,109 و اسمش رو "اِل اِلوهی اسرائیل" گذاشت 895 01:26:59,317 --> 01:27:01,528 به معنیِ خداوند، خدای اسرائیل 896 01:27:01,737 --> 01:27:04,114 اسمی که بهش داده شده بود