1 00:01:09,582 --> 00:01:12,957 آقا پسرتون از لندن رسیدند 2 00:01:16,545 --> 00:01:18,253 پدر 3 00:01:18,505 --> 00:01:21,505 جان. جان 4 00:01:22,590 --> 00:01:25,215 تو به زودی از وصیت نامه ی من مطلع میشی 5 00:01:25,800 --> 00:01:29,969 املاکی که از نورلند از من باقی خواهد ماند 6 00:01:30,137 --> 00:01:34,680 می خواهم همون طور باقی بمونه و بین دو خانوادم تقسیم نشه 7 00:01:34,848 --> 00:01:37,057 پدر آروم باشید براتون خوب نیست 8 00:01:37,225 --> 00:01:40,434 تمامیت نورلند 9 00:01:40,603 --> 00:01:44,771 توسط قانون الان مال توئه 10 00:01:45,440 --> 00:01:50,984 و من برای تو و "فَنی" خوشحال هستم 11 00:01:52,444 --> 00:01:56,738 اما نامادری تو... همسر و دختران من، 12 00:01:56,907 --> 00:01:59,490 من برای اون ها فقط 500 پوند در سال جهت گذران زندگی می گذارم که 13 00:01:59,658 --> 00:02:04,368 خیلی کم هست و هیچ چیز برای جهزیه دختران نمی مونه 14 00:02:06,079 --> 00:02:09,288 تو باید به اون ها کمک کنی 15 00:02:10,665 --> 00:02:15,251 ـ البته ـ تو باید قول بدی این کار رو می کنی 16 00:02:16,878 --> 00:02:19,212 من قول میدم، پدر 17 00:02:19,880 --> 00:02:21,964 قول میدم 18 00:02:22,757 --> 00:02:25,633 به اون ها کمک کنی؟ منظورت چیه؟ بهشون کمک کنی؟ 19 00:02:26,092 --> 00:02:28,926 همسر عزیزم منظورم اینه که به اون ها سالی سیصد هزار پوند بدهم 20 00:02:29,094 --> 00:02:33,263 طبق وصیت نامه باید بهشون مقداری درآمد بیشتر اختصاص بدیم 21 00:02:33,431 --> 00:02:36,806 چنین هدیه ای باعث میشه به قولی که به پدرم دادم عمل کنم 22 00:02:36,974 --> 00:02:40,267 بدون درخواست یکم براشون زیاده 23 00:02:40,436 --> 00:02:41,936 هر چه سریع تر انجام بشه بهتره 24 00:02:47,066 --> 00:02:50,525 البته که اون هیچ مبلغی رو قید نکرده 25 00:02:51,693 --> 00:02:53,693 ♪♪♪ 26 00:02:53,757 --> 00:02:56,299 هزار و پانصد... هزار و پانصد چطوره؟ 27 00:02:56,364 --> 00:03:02,012 کدوم برادری این قدر با خواهر های تَنی اش مهربونه حالا ناتَنی که دیگه بماند 28 00:03:02,076 --> 00:03:03,617 بیشتر از این هم نباید انتظار داشته باشن 29 00:03:03,994 --> 00:03:08,496 سوال اینجاست که تو چقدر بهشون پیشنهاد میدی؟ 30 00:03:11,791 --> 00:03:14,165 صد پوند در سال به مادرشون تا موقعی که زنده س 31 00:03:14,335 --> 00:03:18,461 این خیلی بهتر از اینه که یکجا هزار و پونصد پوند از دست بدیم 32 00:03:18,629 --> 00:03:23,507 اگه اون تا 15 سال دیگه زنده بمونه ما کاملا ورشکست می شیم 33 00:03:24,842 --> 00:03:28,927 آدمایی که این طوری از کسی پول می گیرن ممکنه تا ابد زندگی کنند 34 00:03:31,304 --> 00:03:33,638 مطمئنا با 20 پوند هم می تونم به قولی که به پدرم دادم عمل کنم 35 00:03:33,806 --> 00:03:35,973 حق کاملا با توئه 36 00:03:36,392 --> 00:03:41,977 در واقع من متقاعد شدم که پدرت اصلا نمی خواست به اونا پول بده 37 00:03:42,145 --> 00:03:47,648 حالا قراره 500 پوند سالیانه بگیرن دیگه چی می خوان؟ 38 00:03:47,857 --> 00:03:49,440 این طوری معنی نداره که خونه رو اشغال کنند 39 00:03:49,608 --> 00:03:53,777 اونا نه کالسکه دارند، نه اسب به ندرت مهمان دارند و نه کسی باهاشون معاشرت می کنه 40 00:03:53,945 --> 00:03:56,320 می دونی چقدر راحت تر زندگی خواهند کرد 41 00:03:57,239 --> 00:04:00,447 اونا خیلی بیشتر از این بهت بدهکارن که چیزی رو بهت بدن 43 00:04:23,132 --> 00:04:26,133 ماری آن میشه یه چیز دیگه بزنی؟ 44 00:04:26,301 --> 00:04:29,509 مامان از بعد از صبحونه داره گریه می کنه 46 00:04:39,560 --> 00:04:42,624 منظورم یه چیز کمتر عزادارانه تر بود عزیزکم 47 00:04:44,606 --> 00:04:47,835 برای دیدن خونه ای که مال ماست میان؟ 48 00:04:47,899 --> 00:04:51,047 این آدم رو نمی سوزونه الینور؟ 49 00:04:51,485 --> 00:04:53,402 مامان ما جای دیگه ای نداریم که بریم 50 00:04:53,570 --> 00:04:56,361 جان و فَـنی به زودی از لندن می رسن 51 00:04:56,425 --> 00:04:58,675 تو انتظار داری من همین جا بمونم و بهشون خوش آمد بگم؟ 52 00:04:58,948 --> 00:05:00,322 لاشخورها 53 00:05:14,126 --> 00:05:18,170 من شروع به گشتن دنبال یه خونه ی جدید می کنم 54 00:05:20,005 --> 00:05:23,672 از حالا به بعد باید اومدن شون رو تحمل کنیم 55 00:05:26,259 --> 00:05:28,885 مارگارت تو اونجایی؟ بیا پایین 56 00:05:29,053 --> 00:05:31,887 جان و فَـنی به زودی می رسن 57 00:05:33,889 --> 00:05:38,558 ـ چرا اونا میان توی نورلند زندگی کنن؟ اون ها که توی لندن خونه دارن 58 00:05:38,726 --> 00:05:44,061 ـ چون خونه از پدر به پسر می رسه عزیزکم نه از پدر به دختر 59 00:05:44,229 --> 00:05:46,314 این قانونه 60 00:05:47,608 --> 00:05:49,816 اگه بیای می ریم با طلس تو بازی می کنیم 61 00:05:49,984 --> 00:05:53,818 اون دیگه مال من نیست اطلس اوناست 62 00:06:00,033 --> 00:06:01,908 بفرمایید بنشینید 63 00:06:03,201 --> 00:06:05,951 همون طور که می دونید ما داریم دنبال خونه ی جدیدی می گردیم 64 00:06:06,120 --> 00:06:10,913 و وقتی از این جا بریم فقط می تونیم توماس و بِتسی رو نگه داریم 65 00:06:11,667 --> 00:06:14,833 متاسفیم که مجبوریم بقیه شما رو مرخص کنیم 66 00:06:15,001 --> 00:06:22,254 اما مطمئنیم که می تونید یک خانم داشوود دیگه پیدا کنید یک خانم با انصاف و بخشنده 67 00:06:22,256 --> 00:06:26,842 چیزی که برام مهمه اینه که چقدر طول می کشه که از این جا نقل مکان کنن 68 00:06:49,108 --> 00:06:50,440 خانم فراس چطورن؟ 69 00:06:51,860 --> 00:06:53,944 مادرم همیشه در سلامت کامل هستن 70 00:06:54,445 --> 00:06:58,947 برادرم رابرت هم این فصل پیش ایشون ـه اون محبوب ترین مرد مجرد لندن به حساب میاد 71 00:06:59,116 --> 00:07:00,448 اون برای خودش درشکه شخصی داره 72 00:07:05,285 --> 00:07:07,202 شما دو برادر دارید درسته؟ 73 00:07:07,370 --> 00:07:11,622 بله. ادوارد بزرگتره مادرم کاملا به اون وابسته س 74 00:07:11,791 --> 00:07:14,709 اون از تنگه پیلموث سفر می کنه و بین سفرش چند روزی اینجا می مونه 75 00:07:20,463 --> 00:07:22,797 البته اگر شما بپذیرید 76 00:07:23,674 --> 00:07:25,882 جان عزیزم 77 00:07:26,300 --> 00:07:28,551 این جا الان دیگه خونه ی توئه 78 00:07:32,096 --> 00:07:35,806 فَـنی کلید کمد نقره ها رو می خواست 79 00:07:35,975 --> 00:07:38,558 فَـنی با نقره ها چیکار داره؟ 80 00:07:38,726 --> 00:07:41,977 احتمالا می خواد فضولی کنه و بشماردشون 81 00:07:42,145 --> 00:07:43,602 تو داری چیکار می کنی؟ 82 00:07:43,771 --> 00:07:45,312 هدیه برای خدمتکارهاس 83 00:07:45,480 --> 00:07:50,691 تو مارگارت رو ندیدی؟ همش خودش رو قایم می کنه 84 00:07:50,860 --> 00:07:54,923 حداقل اون می تونه از فَـنی فرار کنه، ما که نمی تونیم این کار رو هم بکنیم 85 00:07:54,987 --> 00:07:57,653 تو که داری تلاشت رو می کنی تاحالا حتی یک کلمه هم باهاش حرف نزدی 86 00:07:57,822 --> 00:08:02,157 چرا زدم بهش آره یا نه رو گفتم 87 00:08:15,752 --> 00:08:17,793 صبح بخیر فَـنی 88 00:08:20,338 --> 00:08:22,588 صبح بخیر دوشیزه ماری آن 89 00:08:23,299 --> 00:08:26,467 نقره ها چطور بودن؟ همه اصل بودن؟ 90 00:08:26,634 --> 00:08:31,303 خب، تا کی باید منتظر افتخار لذت همراهی برادرتون باشیم؟ 91 00:08:31,471 --> 00:08:33,763 موعد اومدن ادوارد فرداست 92 00:08:33,930 --> 00:08:35,555 اوه... و خانم داشوود عزیزم 93 00:08:35,723 --> 00:08:37,932 از مصاحبت با او زیاد نمیشه لذت برد اون زیاد نخواهد ماند 94 00:08:38,100 --> 00:08:41,517 متعجب میشم اگه مارگارت اتاقش رو به برادرم واگذار کنه 95 00:08:41,686 --> 00:08:47,522 منظره ی اون اتاق باید خوب باشه و من می خوام که ایشون نورلند رو به بهترین وجه ببینند 96 00:09:10,164 --> 00:09:14,625 خانم داشوود دوشیزه داشوود، دوشیزه مری آن 97 00:09:14,793 --> 00:09:17,376 برادر من ادوارد فراس 98 00:09:19,337 --> 00:09:21,295 لطفا بفرمایید بنشینید 99 00:09:24,299 --> 00:09:26,217 دوشیزه مارگارت کجاست؟ 100 00:09:26,384 --> 00:09:30,052 دارم به وجود داشتنش شک می کنم 101 00:09:30,220 --> 00:09:36,222 ما رو ببخشید آقای فراس کوچک ترین دخترم در مورد غریبه ها خجالتیه 102 00:09:37,225 --> 00:09:38,974 ـ طبیعیه 103 00:09:39,142 --> 00:09:43,977 ـ من خودم از رو به رو شدن با غریبه ها خجالت می کشم از نظر من رفتارش احتیاج به عذر خواهی نداره 104 00:09:44,729 --> 00:09:46,939 از منظره خوشتون اومد آقای فراس؟ 105 00:09:49,817 --> 00:09:51,983 خیلی زیاد 106 00:09:52,151 --> 00:09:55,402 اصطبلتون زیباست و قشنگ نگه داری شده 107 00:09:55,571 --> 00:09:59,113 اصطبل؟ ادوارد پنجره ی اتاقت رو به دریاچه باز میشه 108 00:09:59,740 --> 00:10:03,241 فَـنی اشتباها یکی از اتاق های خانوادگی رو به من دادن 109 00:10:03,409 --> 00:10:05,618 اما من موقعیتم رو عوض کردم 110 00:10:05,786 --> 00:10:07,910 خوشحال هستم که در اتاق مهمان مستقر باشم 111 00:10:10,915 --> 00:10:12,081 چای 112 00:10:14,041 --> 00:10:16,625 اون طور که من فهمیدم همه شون غارتگر هستند 113 00:10:16,793 --> 00:10:20,378 دوشیزه مارگارت همیشه بالای درخت یا زیر مبلمان هست 114 00:10:20,547 --> 00:10:23,881 و به سختی می تونم یه لغت مدنی برای ماری آن پیدا کنم 115 00:10:24,340 --> 00:10:27,423 فَنـی عزیزم اونا تازه پدرشون رو از دست دادن 116 00:10:27,592 --> 00:10:30,301 زندگی شون دیگه هیچ وقت مثل سابق نمیشه 117 00:10:31,095 --> 00:10:33,804 عذر موجهی نیست 118 00:10:36,850 --> 00:10:38,932 کتابخونه 119 00:10:42,353 --> 00:10:44,602 بیشترشون خارجی هستند 120 00:10:45,188 --> 00:10:47,772 راستی؟ عالیه 121 00:10:47,940 --> 00:10:49,857 هیچ وقت بوی کتاب رو دوست نداشتم 122 00:10:50,024 --> 00:10:51,774 اوه 123 00:10:51,943 --> 00:10:55,403 نه احتمالا این بوی خاکه 124 00:10:55,571 --> 00:10:57,737 شنیدم شما نقشه هایی برای درختستان گردو دارید 125 00:10:57,905 --> 00:11:01,782 اوه... آره باید یه راه مجزا از معبد یونانی براش بسازیم 126 00:11:01,950 --> 00:11:05,033 مارگارت: اوه اوه... به نظر جالب میاد 127 00:11:05,202 --> 00:11:07,244 ممکنه مکانش رو به من نشون بدید 128 00:11:14,208 --> 00:11:16,417 خیلی گرونه 129 00:11:16,585 --> 00:11:20,085 و ما به چهار اتاق خواب نیاز نداریم می تونیم اتاق ها رو شریک بشیم 130 00:11:20,714 --> 00:11:22,755 این یکی پس 131 00:11:22,923 --> 00:11:26,757 ماری آن ما فقط 500 پوند در سال داریم 132 00:11:26,925 --> 00:11:29,010 ما امروز یکم بیشتر پرس و جو می کنیم 134 00:11:34,265 --> 00:11:36,765 می بخشید مُسَدِع اوقاتتون شدم 135 00:11:36,932 --> 00:11:41,142 ولی فکر می کنم چیزی که دنبالش می گردید رو پیدا کردم 136 00:11:42,312 --> 00:11:43,936 اوه 137 00:11:50,358 --> 00:11:54,651 عزیزکم نمی خوای بیای بیرون؟ ما کل روز تو رو ندیدیم 139 00:12:04,493 --> 00:12:07,452 اوه... دوشیزه داشوود 140 00:12:07,621 --> 00:12:13,290 ببخشید شما به صورت اتفاقی اطلس معتبر دارید؟ 141 00:12:13,458 --> 00:12:18,586 ـ فکر کنم داشته باشیم ـ من باید محل رود نیل رو چک کنم 142 00:12:18,754 --> 00:12:20,753 خواهرم به من گفت توی آمریکای جنوبیه 144 00:12:23,548 --> 00:12:25,130 اوه 145 00:12:25,300 --> 00:12:26,840 نه 146 00:12:27,009 --> 00:12:30,092 نه ایشون اشتباه کردند 147 00:12:30,261 --> 00:12:32,887 فکر کنم توی بلژیک باشه 148 00:12:33,055 --> 00:12:34,595 بلژیک؟ 149 00:12:34,764 --> 00:12:38,015 مطمئنا نه شما باید با رود ولگا اشتباه گرفته باشیدش 150 00:12:38,184 --> 00:12:40,850 ولگا البته ولگا 151 00:12:41,018 --> 00:12:44,226 همون طور که می دونیم از ولادیواستوکا شروع میشه که توی ویملدونه 152 00:12:44,395 --> 00:12:45,729 ویمبلدون. دقیقا 153 00:12:45,897 --> 00:12:48,438 از جایی که دونه های قهوه میان 154 00:12:48,607 --> 00:12:52,359 مبدا رود نیل حبشه ست 155 00:12:53,151 --> 00:12:54,734 درسته؟ 156 00:12:55,904 --> 00:12:57,112 چقدر جالب حال شما چطوره؟ 157 00:12:57,280 --> 00:13:00,864 ـ ادوارد فراس ـ مارگارت داشوود 158 00:13:01,033 --> 00:13:03,199 از آشنایی با شما خیلی خوشبختم 159 00:13:03,368 --> 00:13:05,117 این جا به این ملک متصل میشه که 160 00:13:05,285 --> 00:13:08,535 می تونم بگم پر خواستار ترینه 161 00:13:08,704 --> 00:13:10,537 من فردا تا اونجا با اسب سواری می کنم و با اون... اسمش چی بود صحبت می کنم 162 00:13:10,706 --> 00:13:11,914 اون کی بود؟ 163 00:13:12,082 --> 00:13:14,123 ـ گیبسونـ ـ گیبسونـ 164 00:13:14,291 --> 00:13:16,541 اون باید از فروش ملکش به اندازه کافی خوشحال باشه 165 00:13:16,710 --> 00:13:20,420 اون بیشتر از ارزش اونجا پول طلب خواهد کرد که خیلی بده 167 00:13:49,650 --> 00:13:51,358 آه 168 00:13:51,526 --> 00:13:54,234 آیا من به شما صدمه زدم؟ ـ نه... نه 170 00:14:56,113 --> 00:14:59,113 متشکرم. منو ببخشید 171 00:15:00,532 --> 00:15:03,700 این موسیقی مورد علاقه پدرم بود 172 00:15:07,620 --> 00:15:12,456 برای کمک به مارگارت متشکرم اون از وقتی شما اومدید عوض شده 173 00:15:12,623 --> 00:15:15,623 قابلی نداشت اصلا قابلی نداشت من از مصاحبت با اون لذت می برم 174 00:15:15,793 --> 00:15:19,961 اون خونه ی درختیش رو به شما نشان داده؟ ـ هنوز نه 175 00:15:20,128 --> 00:15:24,380 آیا افتخار می دید دوشیزه داشوود؟ 176 00:15:26,383 --> 00:15:30,051 هوا بیرون بسیار خوبه ـ با کمال میل 177 00:15:31,887 --> 00:15:34,512 مارگارت همیشه می خواسته سفر کنه 178 00:15:34,680 --> 00:15:37,055 می دونم خیلی زود فکر سفر کردن به چین به سرش می زنه 179 00:15:37,224 --> 00:15:38,639 فکر کنم من هم به عنوان خدمتکار باهاش برم 180 00:15:38,808 --> 00:15:42,477 اما باید بدونید من خیلی بد سفرم 181 00:15:43,478 --> 00:15:45,519 وظایف شما چه خواهد بود؟ 182 00:15:45,688 --> 00:15:49,939 مبارزه با شمشیر و سابیدن کف کشتی 183 00:15:50,108 --> 00:15:52,859 کدومش رو الان انجام می دید؟ 184 00:15:53,027 --> 00:15:54,735 سابیدن کشتی البته اگه بتونم تصورش کنم 186 00:16:02,241 --> 00:16:07,077 چیزی که همیشه می خواستم یه زندگی خصوصی ساکت و آروم بوده 187 00:16:07,244 --> 00:16:09,162 اما مادر من مصممه که من رو متمایز از دیگران ببینه 188 00:16:09,330 --> 00:16:12,163 به عنوان؟؟ ـ به عنوان هر چیزی حالا 189 00:16:12,832 --> 00:16:15,166 یه سخنران ممتاز، یه سیاستمدار 190 00:16:15,334 --> 00:16:19,668 حتی یک سفیر... البته اگر یه درشکه عالی داشته باشه 191 00:16:19,837 --> 00:16:21,795 ـ آرزوی شما چیه؟ 192 00:16:23,340 --> 00:16:27,674 ـ من کلیسا رو ترجیح می دهم اما این به اندازه کافی برای مادر من خوب نیست 193 00:16:27,884 --> 00:16:32,594 اون ارتش رو هم ترجیح میده ولی ارتش برای من لقمه بزرگتر از حده 194 00:16:32,762 --> 00:16:35,805 آیا در لندن می مونید؟ ـ من از لندن متنفرم 195 00:16:35,972 --> 00:16:42,142 زندگی در ییلاق ایده آل من هست یه محل کوچک که بتونم کارهای مفید انجام بدهم 196 00:16:42,311 --> 00:16:46,479 مرغ و جوجه نگه دارم و موعظه های کوتاه کنم 197 00:16:48,815 --> 00:16:51,065 ♪♪♪ 198 00:16:51,234 --> 00:16:53,359 ـ شما از ایده آل ها و احساساتتون صحبت می کنید 199 00:16:54,319 --> 00:16:57,195 تصور کنید چقدر بده وقتی کسی هیچ امیدی نداشته باشه 200 00:16:57,363 --> 00:17:01,197 و هیچ انتخابی برای شغل مورد علاقش 201 00:17:02,867 --> 00:17:05,575 بنابراین شرایط ما کاملا مشابه همه 202 00:17:07,245 --> 00:17:10,537 به جز این که شما آینده خودتون رو به ارث می برید 203 00:17:12,665 --> 00:17:15,206 ما حتی نمی تونیم خرج خودمون رو در بیاریم 204 00:17:17,043 --> 00:17:19,460 شاید مارگارت درست می گفت ـ درست می گفت؟ 205 00:17:19,628 --> 00:17:21,585 دزد دریایی شدن تنها راه حل ماست 206 00:17:24,673 --> 00:17:27,048 سابیدن کف کشتی چی دقیقا؟ 207 00:17:28,884 --> 00:17:32,802 هیچ صدای خدایی طوفان را آرام نکرد هیچ نور مساعدی نتابید 208 00:17:32,971 --> 00:17:37,597 آن هنگام که دست مساعدت موثری به سویمان دراز نشد ما هلاک شدیم هر یک به تنهایی 209 00:17:38,808 --> 00:17:43,935 اما من در دریای خشن تری فرو رفتم و در خلیج عمیق تری از او غرق شدم 210 00:17:44,563 --> 00:17:45,895 نه، ادوارد، گوش کن 211 00:17:46,564 --> 00:17:51,440 هیچ صدای خدایی طوفان رو آرام نکرد هیچ نور مساعدی نتابید 212 00:17:51,608 --> 00:17:55,860 آن هنگام که دست مساعدت موثری به سویمان دراز نشد ما هلاک شدیم هر یک به تنهایی 213 00:17:56,028 --> 00:17:58,279 نمی تونید ناامیدی اون رو حس کنید؟ 214 00:17:58,905 --> 00:17:59,946 آه 215 00:18:00,114 --> 00:18:01,113 دوباره تلاش کنین 216 00:18:06,369 --> 00:18:12,581 هیچ صدای خدایی طوفان رو آرام نکرد هیچ نور مساعدی نتابید 217 00:18:12,999 --> 00:18:18,418 آن هنگام که دست مساعدت موثری به سویمان دراز نشد ما هلاک شدیم هر یک به تنهایی 218 00:18:21,254 --> 00:18:22,754 مامان 219 00:18:26,090 --> 00:18:29,967 نگاه کن این تازه رسیده 220 00:18:31,136 --> 00:18:36,346 خرسند می شم که خونه ی بارتون کاتیج رو" "هر زمان که نیاز داشتید به شما پیشنهاد بدم 221 00:18:36,515 --> 00:18:38,599 این از طرف پسر عموی من سر جان میدلتون ـه 222 00:18:38,766 --> 00:18:40,892 حتی الینور باید اجاره ش رو قبول کنه 223 00:18:41,059 --> 00:18:42,435 الینور هنوز اینو ندیده؟ 224 00:18:42,603 --> 00:18:45,436 نه... میرم صداش کنم ـ نه صبر کن 225 00:18:45,605 --> 00:18:47,188 بذار یکم دست نگه داریم 226 00:18:47,355 --> 00:18:48,688 ـ چرا؟ 227 00:18:48,857 --> 00:18:50,231 ـ من فکر می کنم 228 00:18:50,399 --> 00:18:54,942 من باور دارم که ادوارد و الینور تعلق خاطری نسبت به هم دارن 229 00:18:55,110 --> 00:18:59,612 ظالمانست که بخواهم به این زودی حرف رفتن بزنم دونشایر خیلی دور ـه 230 00:19:00,407 --> 00:19:03,616 چرا این قدر ماتم گرفتی؟ تو انتخابش رو رد می کنی؟ 231 00:19:03,783 --> 00:19:05,950 به هیچ وجه 232 00:19:06,119 --> 00:19:10,954 ادوارد بسیار دوست داشتیه ـ دوست داشتنی... اما؟ 233 00:19:11,122 --> 00:19:13,539 یه چیزایی وجود داره 234 00:19:13,707 --> 00:19:16,708 او بیش از حد متین و موقره خوندن دیشبش 235 00:19:16,877 --> 00:19:20,294 الینور احساسی مثل تو نداره تودار بودن ادوارد شایسته ی الینوره 236 00:19:20,462 --> 00:19:22,212 آیا اون می تونه عاشقش باشه؟ 237 00:19:22,379 --> 00:19:26,798 آیا روح آدم می تونه با چنین علاقه ی مودبانه ای راضی شه 238 00:19:26,966 --> 00:19:31,801 عاشق بودن یعنی سوختن در آتش مثل ژولیت، وینور، الوویس 239 00:19:31,969 --> 00:19:36,471 اون ها همگی به سرنوشت رقت انگیزی دچار شدن ـ رقت انگیز؟ به خاطر این که برای عشق مُردن؟ 240 00:19:36,640 --> 00:19:39,682 چطور می تونی همچین حرفی بزنی؟ چه چیزی از این باشکوه تر؟ 241 00:19:39,850 --> 00:19:42,976 ـ من فکر می کنم احساسات رمانتیک تو یکم از حد گذشته 242 00:19:46,438 --> 00:19:49,356 ♪♪♪ 243 00:19:49,649 --> 00:19:52,900 آیا عشق فقط یک خواهش است یا یک احساس؟ 244 00:19:53,068 --> 00:19:56,819 نه عشق یک حقیقت ابدی و عاری از گناه ـه 245 00:19:57,029 --> 00:20:01,155 عشق شکوفه ای نیست که در جوانی از شاخسار زندگی فرو بیافتد 246 00:20:01,323 --> 00:20:04,658 چرا که عشق در زمین بایر خواهد رویید همان جا که هیچ آبی در آن جاری نیست 247 00:20:04,825 --> 00:20:08,410 و نه اشعه ای از نور که تاریکی نا امید کننده را بفریبد 248 00:20:08,995 --> 00:20:10,495 هوم؟ 249 00:20:11,706 --> 00:20:14,122 چه حیف ادوارد هیچ شور و شوق برای خوندن نداشت 250 00:20:14,290 --> 00:20:17,333 تو ازش خواستی بخونه و بعد دستپاچه ش کردی 251 00:20:17,501 --> 00:20:19,209 من؟ ـ بله 252 00:20:21,003 --> 00:20:27,340 رفتارت صمیمیه ولی تو خوشت میاد نقص های اون رو بزرگنمایی کنی 253 00:20:28,092 --> 00:20:34,345 من فکر می کنم همه چیز اون دلپذیر و با ارزشه 254 00:20:35,347 --> 00:20:37,721 سرانجام یه تعریف 255 00:20:38,182 --> 00:20:43,309 من طرفدارش میشم اگه تو بگی که قراره جای برادرم باشه 256 00:20:43,477 --> 00:20:46,186 من بدون تو چیکار کنم آخه؟ 257 00:20:46,355 --> 00:20:47,938 بدون من؟ 258 00:20:48,106 --> 00:20:52,607 من مطمئنم تو خیلی خوشبخت خواهی شد اما قول بده نمی خوای جای دوری زندگی کنی 259 00:20:52,776 --> 00:20:55,985 ماری آن، مسئله این نیست اینه که 260 00:20:56,152 --> 00:20:58,362 هیچ مدرکی وجود نداره 261 00:20:58,530 --> 00:21:00,571 تو عاشقش هستی؟ 262 00:21:03,534 --> 00:21:07,660 انکار نمی کنم که من خیلی خیلی متعالی به اون فکر می کنم 263 00:21:07,828 --> 00:21:09,786 که من 264 00:21:10,997 --> 00:21:13,872 کاملا اونو محترم و ارجمند می دونم 265 00:21:14,541 --> 00:21:17,959 از اون خوشم میاد ـ محترم می دونم؟ ازش خوشم میاد؟ 266 00:21:18,127 --> 00:21:20,752 دوباره از این کلمات استفاده کن تا بذارم از اتاق برم 267 00:21:20,920 --> 00:21:23,129 خیلی خوب. من رو ببخش 268 00:21:23,297 --> 00:21:28,632 احساسات منو باور کن که دارن قوی تر میشن و از چیزی که در باورت بگنجه فراتر میرن 269 00:21:31,011 --> 00:21:34,053 آیا عشق فقط یک خواهش خیالی ست یا یک احساس؟ 270 00:21:34,221 --> 00:21:38,014 یا یک فراس؟ ـ برو بخواب 271 00:21:39,642 --> 00:21:44,019 انکار نمی کنم که من خیلی خیلی متعالی به اون فکر می کنم" 272 00:21:44,979 --> 00:21:48,814 کاملا اونو محترم و ارجمند می دونم 273 00:21:50,899 --> 00:21:53,566 "که من اون رو دوست دارم 274 00:22:12,749 --> 00:22:17,250 ما خیلی خوشحالیم که شما ادوارد رو به نورلند دعوت کردید 275 00:22:17,418 --> 00:22:20,835 اون پسر عزیزیه ما خیلی شیفته ی اون شدیم 276 00:22:21,004 --> 00:22:22,962 ما هم براش خیلی آرزوها داریم 277 00:22:23,130 --> 00:22:24,795 مادرم انتظار خیلی زیادی از اون داره 278 00:22:24,964 --> 00:22:26,214 و خیلی مراقب شغل اونه 279 00:22:26,382 --> 00:22:27,715 ـ طبیعیه 280 00:22:27,883 --> 00:22:29,258 ـ و در ازدواجش 281 00:22:29,426 --> 00:22:32,092 اون مصمم هست که اون و رابرت هر دو ازدواج موفقی داشته باشن 282 00:22:32,261 --> 00:22:33,887 ـ البته 283 00:22:34,055 --> 00:22:36,929 اما من امیدوارم ایشون بخوان که اون ها به خاطر عشق ازدواج کنن 284 00:22:38,223 --> 00:22:40,599 عشق چیز خوبیه 285 00:22:40,768 --> 00:22:45,353 اما قلب همیشه ما رو به مسیر درست راهنمایی نمی کنه 286 00:22:46,562 --> 00:22:51,273 می دونید خانم داشوود عزیز ادوارد آدم دلسوز و احساساتیه 287 00:22:51,441 --> 00:22:53,941 که زنان بی پول آرزوش رو دارن 288 00:22:54,486 --> 00:22:56,902 و با وجود داشتن رابطه بدون درک کافی هم 289 00:22:57,070 --> 00:22:58,611 از حرفش بر نمی گرده 290 00:22:58,780 --> 00:23:01,447 اون به سادگی از شکستن قولش عاجزه 291 00:23:01,823 --> 00:23:04,282 اما این منجر به تباهیش خواهد شد 292 00:23:05,118 --> 00:23:10,745 من براش نگرانم مادرم آشکارا گفته پشتیبانی از اون رو پس خواهد گرفت 293 00:23:10,913 --> 00:23:16,791 باید از رفتار دلسوزانه ش دست برداره و جوری که شایسته ست رفتار کنه 294 00:23:19,211 --> 00:23:21,795 ـ کاملا حرفتون رو متوجه می شم 295 00:23:26,966 --> 00:23:28,716 به دونشایر 296 00:23:28,884 --> 00:23:32,301 پسر عموی من، سـِر جان میدلتون، به ما یک خونه کوچک پیشنهاد داده 297 00:23:32,470 --> 00:23:34,428 سـِر جان میدلتون؟ 298 00:23:34,596 --> 00:23:37,721 اون باید یک مالک باشه 299 00:23:37,890 --> 00:23:43,310 او بیوه ست و با مادر زنش در بارتون پارک زندگی می کنه و بارتون کاتیج رو به ما پیشنهاد داده 300 00:23:43,478 --> 00:23:47,354 اوه، یک کلبه؟ چقدر جذاب یه کلبه ی کوچیک همیشه بسیار گرم و نرمه 301 00:23:48,439 --> 00:23:49,939 اما 302 00:23:50,483 --> 00:23:52,440 شما که تا قبل از تابستون نخواهید رفت؟ 303 00:23:52,608 --> 00:23:57,402 ادوارد عزیزم ما نمی تونیم بیش از این از مهربونی خواهرتون سوء استفاده کنیم 304 00:23:57,570 --> 00:24:00,072 شما برای موندن پیش ما خواهید اومد ادوارد؟ 305 00:24:00,614 --> 00:24:01,989 خیلی خوشحال میشم 306 00:24:02,157 --> 00:24:05,533 مادرمون خیلی وقته منتظر ادوارد ـه 307 00:24:06,494 --> 00:24:08,159 هر چقدر زودتر می تونید پیش ما تشریف بیارید 308 00:24:09,266 --> 00:24:12,309 یادتون باشه ما همیشه مقدمتون رو گرامی می داریم 310 00:24:38,474 --> 00:24:40,014 نمی تونین اونو همراه خودتون ببرید؟ 311 00:24:40,184 --> 00:24:43,017 نمی تونیم خرجش رو بدیم 312 00:24:44,686 --> 00:24:47,895 شاید بتونه توی آشپزخونه قابل استفاده باشه 313 00:24:48,897 --> 00:24:50,106 منو ببخشید 314 00:24:54,110 --> 00:24:56,652 دوشیزه داشوود 315 00:24:58,864 --> 00:25:00,780 الینور 316 00:25:02,240 --> 00:25:03,780 من باید با شما صحبت کنم 317 00:25:08,328 --> 00:25:12,370 مطلب مهمی هست که باید به شما بگم 318 00:25:14,123 --> 00:25:19,584 درباره ی دوران تحصیلم به شما بگم 319 00:25:23,380 --> 00:25:24,880 تحصیل تون؟ 320 00:25:25,381 --> 00:25:27,132 بله 321 00:25:27,549 --> 00:25:33,302 اون جا یه جای خیلی دور افتاده در پلیموث بود 322 00:25:34,637 --> 00:25:36,304 واقعا؟ ـ بله 323 00:25:36,473 --> 00:25:37,930 آیا شما می دونید کجاست؟ پلیموث؟ 324 00:25:38,099 --> 00:25:39,098 بله ـ نه 325 00:25:39,266 --> 00:25:41,725 اوه. خب 326 00:25:42,810 --> 00:25:45,227 من چهار سال اون جا بودم 327 00:25:46,353 --> 00:25:49,897 در مدرسه ای که توسط آقای پرات اداره میشد 328 00:25:53,775 --> 00:25:56,443 پرات؟ ـ دقیقا. پرات 329 00:25:56,612 --> 00:25:58,861 و 330 00:25:59,030 --> 00:26:01,155 در حالی که من آنجا بودم 331 00:26:02,115 --> 00:26:04,073 ایشون صاحب یک 332 00:26:04,241 --> 00:26:06,491 اون یک ـ ادوارد 333 00:26:06,910 --> 00:26:08,367 ـ ادوارد 334 00:26:09,579 --> 00:26:13,330 من همه جا رو دنبالت گشتم همین الان به تو در لندن نیاز ـه 335 00:26:13,602 --> 00:26:15,038 ـ من که دارم این بعد از ظهر دارم می رم اونجا 336 00:26:15,416 --> 00:26:19,083 نه امکان نداره مادر همین الان تو رو خواسته 337 00:26:23,087 --> 00:26:25,004 ببخشید 338 00:26:36,556 --> 00:26:39,556 ♪♪♪ 339 00:26:56,361 --> 00:26:59,569 ادوارد قول داده که برام اطلس رو به بارتون بیاره 340 00:26:59,738 --> 00:27:01,321 اون این کار رو خواهد کرد؟ 341 00:27:02,282 --> 00:27:05,158 من شرط می بندم در کمتر از دو هفته این کار رو انجام خواهد داد 342 00:27:06,826 --> 00:27:08,826 ادوارد عزیز 343 00:27:30,009 --> 00:27:33,552 ـ سلام ـ خانم داشوود 344 00:27:33,720 --> 00:27:36,095 ـ مخلوقات بیچاره 346 00:27:39,641 --> 00:27:41,474 سِر جان 347 00:27:50,023 --> 00:27:55,484 خانم های عزیز! مطابق قولی که دادم بفرمایید 348 00:27:55,944 --> 00:28:01,571 اوه... سِر جان شما خیلی مهربونید نه این طور نیست... نه... هیس 349 00:28:01,740 --> 00:28:05,658 این هم مادر زن عزیز من خانم جنینگز 350 00:28:05,826 --> 00:28:09,326 بیا پایین هاپو این باید خانم داشوود باشه 351 00:28:09,495 --> 00:28:11,829 سفرتون قابل تحمل بود؟ طفلکی های بیچاره 352 00:28:11,997 --> 00:28:15,497 چرا اول نیومدین به بارتون پارک؟ 353 00:28:15,666 --> 00:28:20,668 ما شاهد بودیم که شما رسیدید جان رو وادار کردم کالسکه رو خبر کنه 354 00:28:20,837 --> 00:28:25,337 اون نمی تونست صبر کنه خیلی کم کسی به ما سر می زنه 355 00:28:25,506 --> 00:28:28,506 اوه، من احساس می کنم که خیلی وقته می شناسمتون 356 00:28:28,675 --> 00:28:31,342 مخلوقات دلپذیر درست نمی گم؟ 357 00:28:31,510 --> 00:28:35,344 شما باید هر روز در بارتون پارک با ما غذا بخورید خانوم. جنینگز: آه، هر روز 358 00:28:35,513 --> 00:28:36,679 سِر جان عزیز ما نمی تونیم 359 00:28:36,847 --> 00:28:38,263 ـ نه، نه، نه 360 00:28:38,432 --> 00:28:42,851 من بهانه نمی پذیرم این جور مواقع اصلا کر میشم 361 00:28:43,019 --> 00:28:44,518 اما من اصرار می کنم 362 00:28:44,686 --> 00:28:47,687 پس بذارید فقط دو سه روز با شما شام بخوریم 363 00:28:47,855 --> 00:28:49,687 نه، نه، نه متشکرم 364 00:28:51,232 --> 00:29:13,540 اون ها دوست داشتنی ترین دختر هایی هستند که تا به حال دیدم نتونستی شوهرشون بدی؟ نباید تاخیر کنی ـ مردجوونی این اطراف بهشون اظهار لطف نکرده؟ ـ تا مایل ها هیچ جوون شیک پوشی نبود 365 00:29:13,706 --> 00:29:18,416 بیا ماما بذار اونا در آرامش باشند و هر وقت آماده بودین کالسکه رو برامون پس بفرستید خداحافظ 366 00:29:18,585 --> 00:29:21,502 متشکرم ـ از ما تشکر نکنید 367 00:29:21,670 --> 00:29:22,753 روز خوبی داشته باشی 368 00:29:23,046 --> 00:29:25,671 بیا پسر... بیا 370 00:29:42,393 --> 00:29:44,685 پاهات سرده 371 00:29:59,112 --> 00:30:02,113 ♪♪♪ 372 00:30:10,745 --> 00:30:12,078 چی کار می کردی؟ 373 00:30:12,247 --> 00:30:14,581 گردنت این قدر کثیف شده که می تونی روش سیب زمینی بکاری 374 00:30:15,499 --> 00:30:18,416 سرده... خیلی سرده 375 00:30:19,377 --> 00:30:21,752 ابگرم ممنون الینور 376 00:30:22,754 --> 00:30:24,336 داغه 377 00:30:29,509 --> 00:30:34,094 براندون کجا می تونه باشه امیدوارم اسبش چلاق نشده باشه 378 00:30:34,261 --> 00:30:38,138 کلنل براندون بهترین مرد مجرد این ناحیه ست 379 00:30:38,306 --> 00:30:39,305 اوه موافقم 380 00:30:39,474 --> 00:30:44,352 اون می تونه کارهای زیادی براتون انجام بده و سنش برای دوشیزه داشوود مناسب ـه 381 00:30:45,687 --> 00:30:49,438 ولی من به جرات میگم اون قلبش رو توی ساسکس جا گذاشته 382 00:30:50,524 --> 00:30:55,818 من می بینمت دوشیزه ماری آن فکر کنم یه راز رو کشف کردم 383 00:30:55,984 --> 00:30:58,778 تو داری بو می کشی تو از منم بدتر به یه موضوع اشاره می کنی 384 00:31:01,447 --> 00:31:06,366 آیا یه نونوای مجرده؟ شمع ساز؟ 385 00:31:06,535 --> 00:31:07,575 ازت حرف می کشم 386 00:31:07,952 --> 00:31:10,119 اون خیلی خوب از آدم حرف می کشه 387 00:31:10,286 --> 00:31:14,330 هیچ کدوم از ما اینجا هیچ رازی نداریم 388 00:31:14,498 --> 00:31:16,456 اگر هم داشته باشیم زیاد نمی تونیم حفظش کنیم 390 00:31:19,627 --> 00:31:23,669 او معاون کشیش منطقه س یا یا شاید یک ستوان خوش تیپ 391 00:31:24,130 --> 00:31:26,839 یه سرنخ بهمون بده اون یونیفورم می پوشه؟ 392 00:31:27,006 --> 00:31:29,006 آه... اون هیچ شغلی نداره 393 00:31:29,551 --> 00:31:32,509 شغلی نداره؟ پس یک نجیب زاده ست؟ 394 00:31:32,969 --> 00:31:36,970 مارگارت، تو خوب می دونی چنین فردی اصلا وجود نداره 395 00:31:37,140 --> 00:31:40,306 وجود داره و اسم فامیلش هم با "ف" شروع میشه 396 00:31:40,474 --> 00:31:41,765 مارگارت... اوه 397 00:31:41,933 --> 00:31:45,184 با "ف"؟ این امیدوار کننده تره 398 00:31:45,353 --> 00:31:47,478 ف.ف.ف. فاستر؟ 399 00:31:47,646 --> 00:31:52,314 این جا یکی داریم فارست؟ ـ بله ـ فاترینکی، فاگرتی 400 00:31:52,483 --> 00:31:54,858 فورتسکیو؟ فاندانت؟ 401 00:31:56,318 --> 00:32:00,695 سر جان، ممکنه من از پیانوی شما استفاده کنم؟ 402 00:32:01,948 --> 00:32:03,613 بله البته 403 00:32:03,991 --> 00:32:05,365 خدای من 404 00:32:05,533 --> 00:32:09,159 ما جلوی رسوم شما رو این جا نمی گیریم عزیزم 405 00:32:09,327 --> 00:32:10,536 لطفا اون رو ببخشید 406 00:32:10,704 --> 00:32:13,287 منم با یه سرگرمی موافقم 407 00:32:13,456 --> 00:32:15,914 یادم نمیاد آخرین بار کی این جا یه خانم خونده 409 00:33:34,762 --> 00:33:38,222 دوست داشتنی بود عزیزم،... براندون!؟ 410 00:33:38,389 --> 00:33:41,223 بیا و با همسایه های زیبا و جدیدمون دیدار کن 411 00:33:41,391 --> 00:33:47,393 چه حیف که دیر کردید کلنل. شما حتما آواز پرنده ی خوش صدای ما دوشیزه ماری آن رو نشنیدید 412 00:33:47,938 --> 00:33:49,896 خیلی حیف شد 413 00:33:50,064 --> 00:33:54,942 خانم داشوود ایشون دوست عزیز من سرهنگ براندون ـه ما در جبهه ی هند شرقی خدمت می کردیم 414 00:33:55,109 --> 00:33:57,901 فردی بهتر از اون در جهان نیست 415 00:33:58,070 --> 00:34:00,319 شما در هند شرقی بودید؟ 416 00:34:00,489 --> 00:34:02,823 بله چطوری بود 417 00:34:02,990 --> 00:34:05,074 گرم مثل؟ 418 00:34:05,742 --> 00:34:09,159 هوا پر از ادویه جات بود چقدر دوست داشتنی 419 00:34:10,787 --> 00:34:14,287 دوشیزه داشوود الان نوبت شماست که ما رو سرگرم کنید 420 00:34:14,456 --> 00:34:15,580 وای نه سر جان 421 00:34:15,748 --> 00:34:20,416 و من معتقدم که می دونم شما روی چه کوکی خواهید خوند 422 00:34:20,627 --> 00:34:22,252 اِف ماژور 423 00:34:36,471 --> 00:34:39,806 تو حق نداری فرضیات خودتو نمایش بدی 424 00:34:39,974 --> 00:34:42,266 اونا فرضیات نیست تو خودت به من گفتی 425 00:34:44,185 --> 00:34:45,935 من هیچی بهت نگفتم 426 00:34:46,103 --> 00:34:47,770 وقتی اومد اونا خودشون می بیننش 427 00:34:47,938 --> 00:34:51,398 ربطی نداره تو نباید راجع به چنین چیزایی جلوی غریبه ها صحبت کنی 428 00:34:51,566 --> 00:34:55,149 هر کس دیگری بود خانم جنینگز هر کسی نیست 429 00:34:55,318 --> 00:35:00,279 من ازش خوشم میاد اون راجع به همه چیز صحبت می کنه ما هیچ وقت راجع به این چیزها حرف نمی زنیم 430 00:35:00,446 --> 00:35:03,822 هیس، لطفا کافیه، مارگارت 431 00:35:03,991 --> 00:35:08,450 اگر نمی تونی صحبت درباره ی مسائل رو مهار کنی بهتره از این به بعد فقط درباره ی آب و هوا صحبت کنی 432 00:35:12,539 --> 00:35:14,955 مطمئنا از حالا به بعد به اندازه کافی نی برای سبد درست کردن داریم 433 00:35:15,123 --> 00:35:17,164 مادر، خیلی نی کندیم 435 00:35:48,521 --> 00:35:51,522 ♪♪♪ 436 00:35:54,109 --> 00:35:56,483 می دونین اون ها چی میگن؟ 437 00:35:56,943 --> 00:36:02,279 هوم... کلمه ش اینه شما به یه شریک واقعی نیاز دارید 438 00:36:02,448 --> 00:36:06,407 و چرا که نه، من می گم؟ یک مرد مثل تو در بهار زندگی خودش 439 00:36:06,575 --> 00:36:09,451 اون خانم جوان باید خیلی خوشبخت باشه 440 00:36:09,620 --> 00:36:13,287 ماری آن داشوود به من همون قدر فکر می کنه که به تو 441 00:36:13,455 --> 00:36:16,289 براندون پسر من، درباره ی خودت این قدر بد فکر نکن 442 00:36:16,458 --> 00:36:19,166 و برای اون هم کیس های بهتر وجود داره 443 00:36:21,501 --> 00:36:24,502 ♪♪♪ 444 00:36:43,184 --> 00:36:44,767 اوه نه 445 00:36:45,186 --> 00:36:46,393 اوه 446 00:36:47,312 --> 00:36:49,312 مبهوت کننده س 447 00:36:49,480 --> 00:36:50,980 چه جفت فوق العاده ای 448 00:36:51,148 --> 00:36:53,357 مرد ثروتمنده و خانم زیباست 449 00:36:54,359 --> 00:36:55,691 چند وقته کلنل رو می شناسید؟ 450 00:36:55,859 --> 00:37:01,528 خدا حفظت کنه از وقتی من اومدم این جا 15 سال قبل 451 00:37:01,697 --> 00:37:06,532 ملکش از این جا چهار مایل فاصله داره و اون و جان خیلی صمیمی هستن 452 00:37:06,951 --> 00:37:11,744 اون همسر نداره بچه هم نداره چون یه گذشته ی تراژیک داشته 453 00:37:12,746 --> 00:37:15,746 زمانی عاشق دختری بود بیست سال پیش از این 454 00:37:15,916 --> 00:37:18,874 پرستار خانواده ش بود اما اون ها اجازه ندادن باهاش ازدواج کنه 455 00:37:19,542 --> 00:37:22,543 بر چه اساسی؟ ـ پول. الایزا فقیر بود 456 00:37:22,921 --> 00:37:24,878 وقتی پدرش پی به عشق اون ها برد 457 00:37:25,046 --> 00:37:28,254 دختره رو از خونه پرت کرد بیرون و پسره هم اساسش رو جمع کرد و به ارتش پیوست 458 00:37:28,423 --> 00:37:31,299 فکر کنم اگه جان نبود اون به خودش صدمه می زد 459 00:37:32,885 --> 00:37:34,677 سر اون خانم چی اومد؟ 460 00:37:34,844 --> 00:37:38,388 زندگی ش از این مرد به اون مرد طی شد 461 00:37:38,556 --> 00:37:40,723 از جامعه ی خوشنام هم ناپدید شد 462 00:37:41,725 --> 00:37:45,893 وقتی براندون از هند برگشت خدا می دونه چقدر دنبال اون گشت 463 00:37:46,061 --> 00:37:49,312 و فقط زمانی پیداش کرد که در یک نوانخونه در حال مرگ بود 464 00:37:49,689 --> 00:37:52,856 یک بار، من فکر کردم دختر من شارلوت ممکنه اون رو خوشحال کنه 465 00:37:53,024 --> 00:37:55,733 اما همون بهتر که هر جا هست باشه 466 00:37:55,901 --> 00:38:01,112 اما حالا به اون نگاه کن خیلی توی باغ اومده 467 00:38:03,615 --> 00:38:08,783 فکر کنم باید براش چاره ای بیاندیشم اوه... نه... لطفا خانم جنینگز کلنل رو به حال خودش بذارید 468 00:38:08,952 --> 00:38:12,744 نه، نه، نه، عزیزم. همه خواستگاران نیاز به یک کمک کوچک دارند 469 00:38:13,872 --> 00:38:17,665 کلنل برادون خیلی وقته ندیده بودیم شما پیانو بزنید 470 00:38:17,833 --> 00:38:21,167 احتمالا ساده ترین دلیلش اینه عزیزم که موزیسین بهتری اینجا داریم 471 00:38:21,335 --> 00:38:25,461 براندون عزیز ما علاقه تون به موسیقی رو با دوشیزه ماری آن سهیم بشید 472 00:38:25,630 --> 00:38:29,131 ایشون بسیار خوب پیانو می نوازن 473 00:38:29,299 --> 00:38:35,094 اوه زود باشید شما خیلی بیشتر از دوشیزه مری آن ملودی های غمگین بلدید 474 00:38:35,929 --> 00:38:41,098 باید برای ما یه قطعه ی دو نفری بنوازید بذارید شماها رو در کنار هم ببینیم 475 00:38:41,266 --> 00:38:43,640 من هیچ قطعه ی دو نفری بلد نیستم 476 00:38:44,059 --> 00:38:45,851 من رو ببخشید کلنل 478 00:38:52,107 --> 00:38:58,235 ما هیچ وقت آرامش نخواهیم داشت؟ اجاره اینجا خیلی کمه ولی شرایط اینجا خیلی سخته 479 00:38:58,403 --> 00:39:03,613 خانم جنینگز هیچ کاری نداره جز این که دختر های دیگران رو شوهر بده 480 00:39:03,781 --> 00:39:06,449 یه بسته رسیده 481 00:39:06,617 --> 00:39:08,117 بسته؟ ـ نگاه کن 482 00:39:08,285 --> 00:39:09,325 اوه خدای من 484 00:39:12,079 --> 00:39:17,457 این خیلی مسخره ست. وقتی که یه مرد از شوخ طبعی در امان باشه، ضعف و ناتوانی نمی تونه از اون محافظت کنه 485 00:39:17,624 --> 00:39:19,583 ضعف و ناتوانی؟ اگر براندون ضعیف و ناتوان ـه، 486 00:39:19,752 --> 00:39:20,834 پس منم الان لب گور هستم 487 00:39:21,002 --> 00:39:22,877 این یه معجزه ست. که شما هنوز زنده هستین 488 00:39:23,045 --> 00:39:29,360 اون خودش درباره ی درد روماتیسم شونه ش شکایت نکرد؟ گفت کمی درد گرفتگی داره اگه جمله ش درست یادم باشه 489 00:39:34,178 --> 00:39:37,928 اما ادوارد گفت که خودش اینو میاره 490 00:39:39,765 --> 00:39:43,516 خانم داشوود عزیز، دوشیزه داشوود، دوشیزه ماریان و کاپیتان مارگارت 491 00:39:43,684 --> 00:39:47,310 باعث افتخاره منه که این اطلس رو به صاحب اصلیش پس بدهم 492 00:39:47,479 --> 00:39:53,814 تجارت اجازه ی همراهی با این اطلس رو به من نداد این من رو بیشتر از شما ناراحت می کنه 493 00:39:53,982 --> 00:39:58,276 خاطرات من از محبت شما باقی می مونه 494 00:39:58,444 --> 00:40:02,613 خدمتگذار همیشگی و جانسپارتان ای.سی فراس 495 00:40:02,781 --> 00:40:06,698 چرا خودش نیومد؟ اون گفته که سرش شلوغه عزیزم 496 00:40:06,867 --> 00:40:08,909 اون گفت که میاد 497 00:40:09,077 --> 00:40:10,451 چرا نیومد؟ 498 00:40:10,619 --> 00:40:11,869 می خوام ببرمت یکم قدم بزنی 499 00:40:12,037 --> 00:40:13,829 نه... من همین الان قدم زدم بازم نیاز داری راه بری 500 00:40:13,997 --> 00:40:16,121 می خواد بارون بباره بارون نمیاد 501 00:40:16,290 --> 00:40:20,167 تو همیشه همینو میگی و همیشه هم بارون میاد 502 00:40:20,752 --> 00:40:24,337 می ترسم خانم جنینگز همنشین بدی براش باشه 503 00:40:31,343 --> 00:40:33,717 باید دلت براش تنگ شده باشه الینور 504 00:40:34,511 --> 00:40:37,012 ما که نامزد نبودیم مامان 505 00:40:37,971 --> 00:40:41,431 ولی مطمئنم که اون عاشقت بود عزیزم 506 00:40:41,599 --> 00:40:44,100 من به هیچ وجه مطمئن نیستم 507 00:40:44,267 --> 00:40:46,352 و با اون برتری که اون داشت 508 00:40:46,520 --> 00:40:50,521 ما باید احمق باشیم که مطمئن باشیم مانعی برای 509 00:40:50,688 --> 00:40:55,108 ازدواج اون با یه دختر بدون مقام و جهیزیه وجود نداره دختری که حتی استطاعت خرید شکر رو هم نداره 510 00:40:55,275 --> 00:41:00,694 اما قلبت باید بهت بگه که بهتر برای یه بار هم شده از مغزمون استفاده کنیم 511 00:41:10,161 --> 00:41:14,663 این هوا اصلا برامون خوب نیست چرا هست... این قدر شکایت نکن 512 00:41:14,831 --> 00:41:18,039 باعث میشه سرفه م بگیره باعث نمیشه که سرفه ت بگیره 513 00:41:18,250 --> 00:41:19,750 خواهش می کنم میشه برگردیم؟ 514 00:41:19,918 --> 00:41:23,877 این دوست داشتنیه. بیا، نفس عمیق بکش 515 00:41:25,088 --> 00:41:28,296 اون طرف نرده ها یه زمین پر از خرگوش هست 516 00:41:28,465 --> 00:41:31,341 من نمی خوام خرگوش ها رو ببینم ـ چرا تو می خوای 517 00:41:36,388 --> 00:41:41,640 آه... هیچ لذتی توی دنیا بالاتر از این هست؟ بهت گفتم بارون می گیره 518 00:41:41,808 --> 00:41:44,267 هنوزم یکم آسمون آبیه بذار یکم طعم این آسمونِ آبی رو بچشیم 519 00:41:44,434 --> 00:41:46,226 فکر نکنم که مناسب باشه که بدوئیم 520 00:41:49,437 --> 00:41:50,895 آه ماری آن 521 00:41:52,356 --> 00:41:55,274 صدمه دیدی؟ آخ 522 00:41:57,402 --> 00:42:01,486 من نمی تونم راه برم باید بدوی و بری کمک بیاری 523 00:42:01,655 --> 00:42:04,488 تا اون جایی که بتونم تند می دوم 524 00:42:14,164 --> 00:42:18,248 مارگارت 526 00:42:24,588 --> 00:42:27,922 نترس اون بهت صدمه نمی زنه 527 00:42:32,467 --> 00:42:35,259 صدمه دیدیدن؟ فقط مچ پام 528 00:42:36,762 --> 00:42:39,596 اجازه دارم ببینم شکستگی وجود داره یا نه؟ 529 00:43:00,112 --> 00:43:02,111 نشکسته 530 00:43:02,447 --> 00:43:06,531 حالا می تونین بازوتون رو دور گردن من بندازین 531 00:43:09,701 --> 00:43:12,452 اجازه می دید تا خونه اسکورتتون کنم 532 00:43:17,415 --> 00:43:19,123 سر انجام 533 00:43:19,792 --> 00:43:22,626 اون زمین خورد و ایشون تا این جا حملش کردن 534 00:43:22,794 --> 00:43:24,127 چی؟ 535 00:43:25,630 --> 00:43:28,504 اوه... ماری آن صدمه دیدی؟ 536 00:43:28,673 --> 00:43:32,257 فقط یه پیچ خوردگی قوزک پاست نگران نباشید مامان 537 00:43:32,426 --> 00:43:36,428 جدی نیست من یه نگاهی به استخون پا انداختم کاملا خوب بود 538 00:43:36,596 --> 00:43:38,763 اقا من نمی دونم چطور از شما تشکر کنم 539 00:43:38,931 --> 00:43:41,973 اصلا بهش فکر نکنید من افتخار دارم در خدمت باشم 540 00:43:42,141 --> 00:43:46,351 نمی خواید بنشینید؟ مایل نیستم توی این هوای بارانی این جا رو ترک کنم 541 00:43:46,894 --> 00:43:50,354 اما به من اجازه می دید که فردا برگردم و جویای احوال بیمار بشم؟ 542 00:43:50,772 --> 00:43:52,647 ما باید مشتاق این ملاقات باشیم 543 00:43:53,066 --> 00:43:55,107 مهربانی شما رو می رسونه شما رو تا خارج خونه همراهی می کنم 544 00:43:55,275 --> 00:43:56,858 متشکرم 545 00:43:57,068 --> 00:43:59,985 مارگارت، کلاه جنتلمن رو بهشون بده 546 00:44:00,153 --> 00:44:01,654 متشکرم 547 00:44:02,822 --> 00:44:05,530 اسمش... اسمش اسم ش 548 00:44:05,698 --> 00:44:08,492 هیس ممکنه بگید چه کسی این قدر به ما لطف کرده؟ 549 00:44:08,660 --> 00:44:11,451 جان ویلابی از آلنهام در خدمتم 550 00:44:12,329 --> 00:44:14,746 جان ویلابی از آلنهام 551 00:44:17,540 --> 00:44:20,166 چه مرد تاثیر گذاری 552 00:44:20,793 --> 00:44:23,210 اون منو جوری بلند کرد که انگار وزنم بیشتر از یه برگ خشک نیست 553 00:44:23,379 --> 00:44:25,170 آیا اون انسان ـه؟ 554 00:44:26,338 --> 00:44:30,130 هر وقت درد داشتی بهم بگو مامان اون هیچ دردی رو حس نمی کنه 555 00:44:30,841 --> 00:44:33,841 مارگارت، از بتسی بخواه که کمپرس آب سرد بیاره لطفا 556 00:44:34,010 --> 00:44:37,094 با سرعت هر چه تمام تر لطفا چیز مهمی نگید 557 00:44:37,263 --> 00:44:38,511 برو دیگه 558 00:44:38,681 --> 00:44:41,847 اون خودش رو خیلی خوب معرفی کرد این طور نیست؟ 559 00:44:42,015 --> 00:44:45,308 خیلی مودب، با جرات و هوشمند و پر احساس 560 00:44:45,476 --> 00:44:48,519 و ثروتمند ده کلمه در نهایت اوه، الینور 561 00:44:48,687 --> 00:44:52,272 و اون فردا میاد ـ لباستو عوض کن وگرنه سرما می خوری 562 00:44:52,439 --> 00:44:54,022 سرما خوردگی چه اهمیتی داره وقتی چنین مردی توی دنیا هست 563 00:44:54,191 --> 00:44:58,859 وقتی بینیت ورم بکنه بهش اهمیت میدی ـ حق با توئه کمکم کن الینور 564 00:45:01,779 --> 00:45:07,364 آقای ویلابی ارزش به دست آوردن رو داره دوشیزه داشوود دوشیزه ماری آن نباید همه ی مردها رو برای خودش برداره 565 00:45:07,533 --> 00:45:09,783 اما شما از آقای ویلابی چی می دونید سِر جان؟ 566 00:45:10,703 --> 00:45:14,328 جوان آراسته و نجیب اینجا سواری جسورتر از اون وجود نداره 567 00:45:14,496 --> 00:45:16,871 ولی علائق و سلایقش چیه؟ علایق؟ 568 00:45:17,040 --> 00:45:19,581 چه چیز مورد پسندشه؟ احساساتش، حرفه ش چیه؟ 569 00:45:21,294 --> 00:45:22,834 خب 570 00:45:23,461 --> 00:45:28,046 یه زن باهوش نکته سنج مراقبشه دیروز همراهش بود؟ 571 00:45:28,214 --> 00:45:30,881 آلنهام کجاست سر جان؟ آلنهام؟ 572 00:45:31,050 --> 00:45:35,719 ملک کوچک قشنگیه سه مایل به طرف شرق ویلابی اونجا رو از خویشاوندهای بزرگترش به ارث می بره 573 00:45:35,886 --> 00:45:38,387 اسم اون خانم لیدی آلنه 575 00:45:44,684 --> 00:45:48,394 این کلنل براندونه من باید برم بیرون و مراقب باشم 576 00:45:50,147 --> 00:45:51,437 سلام، کلنل 577 00:45:51,606 --> 00:45:57,151 شما دارید برای ویلابی دیده بانی می کنید و تو به براندون الان فکر نمی کنی 578 00:45:57,736 --> 00:45:59,443 بفرمایید داخل 579 00:46:01,487 --> 00:46:03,405 کلنل صبح بخیر براندون 580 00:46:03,573 --> 00:46:05,156 صبح به خیر 581 00:46:05,324 --> 00:46:07,115 بیمار ناتوان چطورن؟ 582 00:46:07,283 --> 00:46:09,742 آه، از شما بسیار متشکرم، کلنل 583 00:46:09,909 --> 00:46:11,034 الینور، لطف می کنی؟ 584 00:46:11,202 --> 00:46:14,411 دوشیزه ماری آن نمی تونم به این فکر نکنم که چرا شما برای ویلابی کلاهتون رو از سر برمی دارید 585 00:46:14,580 --> 00:46:17,914 وقتی یک همچین پیروزی بزرگی به دست آوردید 586 00:46:18,124 --> 00:46:21,417 من به هیچ وجه مایل نیستم کلاهم رو برای احترام به کسی بردام 587 00:46:21,752 --> 00:46:23,961 برادرزاده خانم آلن؟ 588 00:46:24,129 --> 00:46:26,503 اون هر سال از ملکش در اینجا دیدن می کنه 589 00:46:28,089 --> 00:46:31,965 ایشون ملک قشنگی از خودش داره دوشیزه داشوود 590 00:46:32,134 --> 00:46:35,052 دامنه تپه مگنا در سامرست 591 00:46:35,219 --> 00:46:40,472 من اگر جای شما بودم ایشون رو تسلیم خواهر کوچک تر نمی کردم که این طور خوشحال باشن 592 00:46:40,639 --> 00:46:42,264 مری آن 593 00:46:42,766 --> 00:46:46,893 ندو خودشه بیا، براندون 594 00:46:47,061 --> 00:46:51,437 ما می دونیم که چه وقت ما رو نمی خوان بذار اونو بسپاریم به خانم ها 595 00:46:52,190 --> 00:46:53,814 خیلی متشکرم که به ما سر زدید 596 00:46:56,360 --> 00:46:59,610 ماریان، کلنل و سِر جان دارند تشریف می برن 597 00:46:59,778 --> 00:47:03,112 بدرود، سر جان. کلنل، ممنونم برای گل ها 599 00:47:14,580 --> 00:47:15,578 حال شما چطوره کلنل؟ 600 00:47:15,748 --> 00:47:18,164 حال اون چطوره؟ حال شما بهتره انگار 601 00:47:18,332 --> 00:47:20,832 بفرمایید داخل اون ها منتظر شما هستن 602 00:47:21,001 --> 00:47:22,459 بیا 603 00:47:32,801 --> 00:47:33,967 بسه 604 00:47:37,638 --> 00:47:43,973 آقای ویلابی چقدر دیدار دوباره ی شما خوش آینده ـ خوشوقتی از منه مطمئن باشید 605 00:47:44,141 --> 00:47:46,350 دوشیزه ماری آن که سرما نخوردند؟ 606 00:47:46,811 --> 00:47:49,352 شما اسم منو فهمیدید البته 607 00:47:49,521 --> 00:47:52,146 این منطقه پر از جاسوس های منه 608 00:47:52,314 --> 00:47:55,148 و تا زمانی که شما نتونید به دامن طبیعت برگردید 609 00:47:55,316 --> 00:47:56,690 طبیعت باید برای شما به ارمغان آورده بشه 610 00:47:57,652 --> 00:48:00,111 اوه، چه زیبا 611 00:48:00,278 --> 00:48:01,694 این ها گل گلخونه ای نیستند 612 00:48:03,656 --> 00:48:07,366 می بینم که گل های من اولین و زیبا ترین گل های تقدیمی نیستند 613 00:48:07,534 --> 00:48:10,492 من ترسیدم، من این ها رو از زمین های آماده به خدمت فراهم کردم 614 00:48:10,660 --> 00:48:14,744 من همیشه گل های وحشی رو ترجیح میدم من هم دقیقا منتظر همین بودم 615 00:48:14,913 --> 00:48:16,663 الینور، میشه؟ آه بله. ببخشید 616 00:48:16,831 --> 00:48:19,164 قدردانی ما فراتر از کلمات ـه 617 00:48:19,333 --> 00:48:20,499 اما این من که هستم سپاسگزار هستم 618 00:48:20,668 --> 00:48:23,543 اغلب از کنار این کلبه می گذشتم و افسوس می خوردم که چرا خالی مونده 619 00:48:23,711 --> 00:48:27,504 بعد که شنیدم گرفته شده 620 00:48:27,673 --> 00:48:32,758 علاقه ی ویژه ای حس کردم که هیچ چیز نمی تونست علتش رو مشخص کنه ولی وجود من سرشار از شادی ملاقات شما شده 621 00:48:32,926 --> 00:48:34,926 اوه، الینور، بذارشون اینجا 622 00:48:35,094 --> 00:48:36,342 لطفا بفرمایید بنشنید آقای ویلابی 623 00:48:37,138 --> 00:48:39,054 آه، کی غزلیات شکسپیر می خونه؟ 624 00:48:39,263 --> 00:48:41,263 ماری ان من می خونم 625 00:48:43,474 --> 00:48:46,934 ماری آن برای ما می خونه و کدوم مورد علاقه ی شما هستن؟ 626 00:48:47,102 --> 00:48:50,562 آه... بدون شک، شماره ی 116 ـه 627 00:48:50,729 --> 00:48:54,522 مگذار پیوند اذهان خالصانه را مانعی باشد 628 00:48:54,691 --> 00:48:58,443 آن عشق، عشق نیست که دگرگون شود 629 00:48:58,610 --> 00:49:02,027 یا خمیده شود آن هنگام که آن را بر می چینند 630 00:49:02,863 --> 00:49:04,195 چطور ادامه پیدا می کنه 631 00:49:04,739 --> 00:49:05,738 آه... نه 632 00:49:05,907 --> 00:49:07,865 این نشانه ی تغییر ناپذیری ست که 633 00:49:08,033 --> 00:49:10,283 که به نظر می رسد تند باد که به نظر می رسد طوفان 634 00:49:10,452 --> 00:49:13,702 طوفان درسته من باور دارم که طوفان درسته 635 00:49:13,872 --> 00:49:15,621 اجازه بدید من پیداش کنم 636 00:49:15,789 --> 00:49:17,831 این عجیب و غریبه شما اینو می خونین 637 00:49:17,999 --> 00:49:22,458 من همیشه همراهم دارمش ـ اوه... چه زیبا 639 00:49:31,175 --> 00:49:33,383 پس تا فردا 640 00:49:37,554 --> 00:49:42,556 کتاب غزلیات جیبی من هم مال شما طلسمیه در برابر صدمات آینده 641 00:49:42,766 --> 00:49:45,558 خداحافظ. متشکرم 642 00:49:51,230 --> 00:49:53,856 کارت خوب بود، ماری آن 643 00:49:54,024 --> 00:49:57,608 باید شکسپیر و اسکات و همه ی اشعارشون رو یاد بگیری 644 00:49:57,776 --> 00:50:00,568 ملاقات بعدی علاقه ی اونو درباره ی طبیعت و وابستگی های رومانتیک نشون میده 645 00:50:00,737 --> 00:50:04,154 و بعد دیگه چیزی برای صحبت کردن برات باقی نمی مونه و رابطه تون تموم میشه 646 00:50:04,322 --> 00:50:10,159 گمان می کنم من درباره ی آداب دانی اشتباه کردم من باید از آب و هوا صحبت می کردم 647 00:50:10,327 --> 00:50:14,745 نه ولی آقای ویلابی نمی تونه در مورد هواخواهی تو تردید کنه 648 00:50:14,913 --> 00:50:17,914 چرا باید تردید کنه چرا باید توجه م به اون رو پنهان کنم 649 00:50:18,082 --> 00:50:21,708 به خاطر دلایل به خصوص این که ما خیلی کم در مورد این مرد می دونیم 650 00:50:21,876 --> 00:50:24,210 فقط زمان می تونه صمیمیت بین دو نفر رو معلوم کنه 651 00:50:24,377 --> 00:50:29,379 هفت سال هم نمی تونه بعضی آدم ها رو نسبت به هم آشنا کنه ولی برای بعضی ها هفت روز کافیه 652 00:50:29,547 --> 00:50:31,297 البته در این مورد مثل این که هفت ساعت 653 00:50:31,467 --> 00:50:34,258 من حس می کنم از قبل آقای ویلابی رو می شناختم 654 00:50:34,427 --> 00:50:37,762 اگه احساسات من هم مثل احساسات تو سطحی بود شاید می تونستم پنهانش کنم 655 00:50:37,929 --> 00:50:41,596 ماری آن منصفانه نیست متاسفم الینور منظوری نداشتم 656 00:50:41,765 --> 00:50:43,849 خودت رو توی زحمت ننداز ماری آن 657 00:50:48,269 --> 00:50:50,728 من اونو درک نمی کنم 658 00:50:52,730 --> 00:50:55,731 ♪♪♪ 660 00:51:19,375 --> 00:51:21,291 ماری آن 661 00:51:24,628 --> 00:51:29,129 تموم نشده؟ نه صبور باش 662 00:51:41,013 --> 00:51:44,473 مطمئنا نمی خوای انکار کنی که گوشت گاو به خوبیه شکره 663 00:51:44,642 --> 00:51:48,142 هیچی قیمتش زیر ده پنی نیست ما باید صرفه جویی کنیم 664 00:51:48,311 --> 00:51:49,644 می خوای از گرسنگی رو به مرگ بشیم 665 00:51:49,853 --> 00:51:53,897 نه فقط گوشت گاو نخوریم 668 00:52:36,678 --> 00:52:41,013 اگر در رفتار من ناشایستگی وجود داشت خودم ازش مطلع می شدم 669 00:52:41,180 --> 00:52:47,182 رفتارت تو رو در معرض توجه و ح رفهای بی ربط مردم قرار میده نمی خوای در رفتارت تجدید نظر کنی؟ 670 00:52:48,227 --> 00:52:53,355 اگر حرف در آوردن از طرف خانم جنینگز باشه، اون برای همه ی ما یه حرفی داره 671 00:52:53,523 --> 00:52:55,565 صبح بخیر 672 00:52:55,733 --> 00:52:57,815 صبح به خیر، کلنل 673 00:52:59,277 --> 00:53:05,614 دوشیزه داشوود، دوشیزه ماری آن من اومدم یک دعوتنامه رو تقدیم تون کنم 674 00:53:08,992 --> 00:53:12,367 یک پیک نیک در املاک من در دلفورد 675 00:53:12,536 --> 00:53:16,538 اگر مایل هستید به ما بپیوندید پنجشنبه ی آینده ست 676 00:53:17,998 --> 00:53:21,875 دختر خانم جنینگز و شوهرش هم به این جا سفر خواهند کرد 677 00:53:25,004 --> 00:53:27,046 خرسند خواهیم شد سرهنگ 678 00:53:29,006 --> 00:53:32,214 من هم همچنین، البته آقای ویلابی هم در میهمانی خواهند بود 679 00:53:34,052 --> 00:53:36,385 من هم از ملحق شدن بهتون خوشحال میشم کلنل 680 00:53:42,223 --> 00:53:44,849 صبح تون بخیر باشه دوشیزه داشوود صبح شم هم بخیر باشه کلنل 681 00:53:45,017 --> 00:53:48,392 صبح بخیر آقای ویلابی کلنل ما رو دعوت کردند به دلفورد ویلابی 682 00:53:48,561 --> 00:53:49,560 عالی ـه 683 00:53:49,728 --> 00:53:52,896 من شنیدم شما یه پیانوی عالی دارید 684 00:53:53,065 --> 00:53:55,398 یه براوود گراند یه برادوود گراند؟ 685 00:53:55,566 --> 00:53:59,026 پس من باید برای همه شما بزنم ما مشتاقانه منتظریم 686 00:53:59,194 --> 00:54:01,985 روز بخیر. راه بیافت. راه بیافت 687 00:54:02,570 --> 00:54:04,278 خداحافظ 688 00:54:14,245 --> 00:54:16,245 خواهر شما بسیار خوشحال به نظر می رسه 689 00:54:16,413 --> 00:54:18,081 بله 690 00:54:18,248 --> 00:54:21,666 مری آن دوست نداره احساساتش رو مخفی کنه 691 00:54:22,584 --> 00:54:27,462 تعصب رومانتیکش باعث میشه نزاکت رو فراموش کنه 692 00:54:28,421 --> 00:54:33,215 اون کاملا معصوم ـه من نظرم اینه که نسبتا معصوم ـه 693 00:54:33,384 --> 00:54:37,511 هر چه زودتر با راه و رسم دنیا آشنا بشه بهتره 694 00:54:42,474 --> 00:54:44,598 بانویی بسیار شبیه به خواهر شما می شناختم 695 00:54:44,766 --> 00:54:47,475 با همین خلق و خو بدون فکر کارها رو انجام می داد 696 00:54:47,644 --> 00:54:53,355 که مجبور شد راه و رسم دنیا رو بهتر بشناسه 697 00:54:53,522 --> 00:54:57,941 که نتیجه ش فقط ویرانی و تباهی و ناامیدی بود 698 00:54:59,527 --> 00:55:02,694 آرزو نکنین راه و رسم دنیا رو بهتر بشناسه دوشیزه داشوود 699 00:55:05,739 --> 00:55:08,782 چمنزار ملک کلنل براندون برای بادبادک بازی عالیه 700 00:55:08,950 --> 00:55:13,618 ما باید بادبادکت رو امتحان کنیم بهش روبان های قشنگ وصل کردی؟ 701 00:55:16,288 --> 00:55:21,374 تصور کن من چقدر سورپرایز شدم وقتی شارلوت و شوهرش با لوسی اومدن 702 00:55:21,543 --> 00:55:24,418 آخرین کسی که انتظار دیدنش رو داشتم 703 00:55:24,586 --> 00:55:29,629 اون اومده برای تفریح به ما بپیونده امکانی برای این جور خوشگذرونی ها در خونه براش وجود نداره 704 00:55:29,798 --> 00:55:33,465 من خیلی وقته که شما رو ندیدم خانم جنینگز نتونستم موقعیت رو غنیمت ندونم 705 00:55:33,634 --> 00:55:37,885 چه آب زیر کاهی هستی! اون می خواست دوشیزه داشوود رو ببینه نه دلفورد رو مامان 706 00:55:38,554 --> 00:55:42,681 هیچی نشنیدم ازش جز این که دوشیزه داشوود این طوری، دوشیزه داشوود اون طوری 707 00:55:42,849 --> 00:55:44,931 حالا که اونا رو دیدی درباره شون چی فکری می کنی لوسی؟ 708 00:55:45,100 --> 00:55:48,810 از وقتی شما به این جا اومدین مادرم در نامه هاش جز شما درباره ی چیزی حرف نزده 709 00:55:49,437 --> 00:55:52,687 اونا شبیه به همون چیزی هستن که اون تعریف کرده بود؟ ابدا 710 00:55:52,855 --> 00:55:56,440 اوه... شما امروز خیلی گستاخ شدی آقای پالمر 711 00:55:56,608 --> 00:55:59,859 اون قبلا متین تر بود براش خیلی سخته که 712 00:56:00,027 --> 00:56:02,819 همه رو وادار کنه ازش خوششون بیاد و دوستش داشته باشن اون کاملا شوکه کننده ست 713 00:56:02,988 --> 00:56:04,571 من چیز نا معقولی نگفتم 714 00:56:05,281 --> 00:56:08,990 آقای پالمر خیلی بامزه هستن. اون مدام شوخ می کنه 715 00:56:09,159 --> 00:56:13,368 اوه! اوناهاش داره میاد! در حال حاضر تو باید ببینی، شارلوت 716 00:56:20,666 --> 00:56:23,292 سلام آقای ویلابی 717 00:56:23,460 --> 00:56:26,711 شما باید با دختر من، شارلوت، و آقای پالمر آشنا بشید 718 00:56:27,172 --> 00:56:31,173 حالتون چطوره؟ و دختر عموی کوچک ما دوشیزه لوسی استیل 719 00:56:31,674 --> 00:56:34,175 به میهمانی ما خوش اومدید دوشیزه 720 00:56:34,342 --> 00:56:37,093 دور بزن بریم بچرخیم پسرا بزن بریم 721 00:56:40,346 --> 00:56:43,514 ممکن هست کنار شما بنشینم دوشیزه داشوود؟ 722 00:56:44,016 --> 00:56:47,850 خیلی منتظر بودم با شما آشنا بشم هیچ چیز به جز ستایش شما نشنیدم 723 00:56:48,770 --> 00:56:51,186 خوشحال میشم 724 00:56:51,353 --> 00:56:53,855 اما سِر جان و خانم جنینگز بیش از حد تعارف کردند 725 00:56:54,023 --> 00:56:55,688 اوه نه مطمئنم نا امید نمی شید 726 00:56:55,857 --> 00:56:58,733 منبع ستایش شما کس دیگه بوده 727 00:56:58,901 --> 00:57:01,359 کسی که اصلا تعارف و اغراق نمی کنه 728 00:57:02,570 --> 00:57:04,820 این چی می تونه باشه؟ 729 00:57:15,662 --> 00:57:17,496 کلنل براندون این جا هستن؟ ـ اینجام 730 00:57:17,664 --> 00:57:19,039 ایشون این جا هستن 731 00:57:27,629 --> 00:57:30,922 اسبم، سریع ـ چی شده براندون؟ 732 00:57:31,090 --> 00:57:33,924 باید برم لندن ـ امکان نداره 733 00:57:34,092 --> 00:57:35,216 ضروریه 734 00:57:35,384 --> 00:57:41,054 ما بدون میزبان مون نمی تونیم پیک نیک بگیریم فردا به شهر برید 735 00:57:41,222 --> 00:57:44,097 یا صبر کنید تا ما برگردیم شش ساعت دیرتر می رسید 736 00:57:44,265 --> 00:57:47,975 نمی تونم حتی یک دقیقه رو هم از دست بدم 737 00:57:48,144 --> 00:57:51,520 منو ببخشید امیدوارم چیز جدی ای نباشه کلنل 738 00:57:53,480 --> 00:57:57,315 خدای من این خیلی غیر معموله 739 00:57:59,401 --> 00:58:02,902 تاسف آوره این بی نزاکتی جناب براندون 740 00:58:03,071 --> 00:58:05,780 برخی نمی تونن یک جمع شاد رو تحمل کنند 741 00:58:06,447 --> 00:58:10,365 شماها خیلی ظالمین کلنل براندون برای از دست دادنش افسوس می خوره 742 00:58:10,534 --> 00:58:11,950 چرا؟ 743 00:58:12,327 --> 00:58:16,745 همه پشت سرش درباره ی اون چیزهای خوب میگن ولی کسی یادش نمی مونه با خود اون حرف بزنه 744 00:58:16,913 --> 00:58:18,246 دقیقا ـ بی معنیه 745 00:58:18,414 --> 00:58:21,290 اون بسیار در بارتون پارک مورد احترامه 746 00:58:21,458 --> 00:58:24,501 کدوم یکی از اینا کافیه؟ قابل سرزنش هست ـ واقعا ویلابی 747 00:58:26,754 --> 00:58:31,422 بیا... بیا... آقای گستاخ من تو و راه های نابکارانه ت رو می شناسم 748 00:58:31,590 --> 00:58:34,423 زود باشید دوشیزه داشوود مرد شیک پوشتون رو انتخاب کنید 749 00:58:34,592 --> 00:58:38,261 هیچ رازی بین دوست ها نیست بذارید رازهاتون رو از درونتون دربیارم 750 00:58:38,428 --> 00:58:44,682 دوشیزه ماری آن من شما رو برای ازدواج با کلنل متقاعد خواهم کرد تا وقت چای یا من کلاه خودمو قورت میدم 751 00:58:46,476 --> 00:58:47,976 بر فرض محال اگر بتونید با چنین آدمی ازدواج کنید 752 00:58:49,018 --> 00:58:50,935 چرا از اون خوشتون نمیاد؟ 753 00:58:52,438 --> 00:58:55,647 چون وقتی هوای خوب می خوام اون یه تهدید برای بارندگیه 754 00:58:57,066 --> 00:59:02,486 اون توی بلند پروازی من اختلال به وجود آورده و نمی تونم متقاعدش کنم مادیان قهوه ای منو بخره 755 00:59:02,654 --> 00:59:05,989 اوه و اگه این راضی تون می کنه 756 00:59:06,156 --> 00:59:09,949 من اعتقاد دارم که شخصیت اون با وجود تمام چیزهایی که گفتم قابل سرزنش کردن نیست، 757 00:59:10,117 --> 00:59:11,950 پس من آماده م که اینو اعتراف کنم 758 00:59:12,119 --> 00:59:18,162 در مقابل یک همچین اقرار دردناکی نمی تونید وادارم کنید این امتیاز رو انکار کنم 759 00:59:18,330 --> 00:59:21,956 همون قدر از اون خوشم نمیاد که در مقابل 760 00:59:26,962 --> 00:59:28,962 از این کلبه خوشم میاد 761 00:59:30,548 --> 00:59:33,299 من نقشه هایی برای بهبودش دارم جناب ویلابی 762 00:59:33,925 --> 00:59:36,384 حالا این چیزیه که من هم هیچ وقت بهش رضایت نمی دم 763 00:59:37,761 --> 00:59:39,553 حتی یه سنگ به دیوارهاش اضافه بشه 764 00:59:41,472 --> 00:59:46,725 اگه من به اندازه کافی ثروتمند بودم کامب ماگنا رو خراب می کردم و اون رو مثل این کلبه دوباره می ساختم 765 00:59:46,893 --> 00:59:49,018 با پلکان تنگ و تاریک و هال خفه 766 00:59:49,185 --> 00:59:50,977 و آتشی که دود میده 767 00:59:51,729 --> 00:59:53,604 مخصوصا آتشی که دود میده 768 00:59:54,772 --> 00:59:57,147 بنابراین میشه وقتی در کامب هستم به اندازه وقتی در بارتون هستم خوشحال باشم 769 00:59:58,984 --> 01:00:02,569 اما علاقه ی من به این جا به اندازه ایه که هیچ جای دیگه ای قابل رقابت با اون نیست 770 01:00:05,489 --> 01:00:07,780 قول بدید هرگز تغییرش ندید 771 01:00:13,286 --> 01:00:16,786 من افتخار دارم خانمی با کمالات شما 772 01:00:16,954 --> 01:00:20,122 افتخار بدن و من رو تا دروازه همراهی کنند 773 01:00:20,291 --> 01:00:22,791 این دقیقا چیزیه که الینور خواهد گفت 774 01:00:22,958 --> 01:00:25,125 و حق هم خواهد داشت 775 01:00:25,961 --> 01:00:29,671 دوشیزه ماری آن به من افتخار می دید فردا با هم صحبتی داشته باشیم 776 01:00:30,048 --> 01:00:31,464 به تنهایی؟ 777 01:00:31,965 --> 01:00:35,842 اوه ویلابی ما همیشه تنها هستیم ـ اما چیزی هست 778 01:00:36,344 --> 01:00:39,053 مسئله ی خیلی به خصوصی هست که دوست دارم از شما بپرسم 779 01:00:40,931 --> 01:00:42,888 البته 780 01:00:43,806 --> 01:00:46,933 از ماما می خوام که من رو از رفتن به کلیسا معاف کنن 781 01:00:48,353 --> 01:00:50,102 متشکرم 782 01:00:51,812 --> 01:00:53,771 پس تا فردا 783 01:00:56,774 --> 01:00:58,482 دوشیزه ماری آن 784 01:01:09,075 --> 01:01:11,032 اه، تقوا 785 01:01:11,243 --> 01:01:17,372 خموش و هراسان به درون قلب های همه ی آنانی که آوایم را امروز می شنوند نفوذ کرده 786 01:01:17,539 --> 01:01:19,246 فکر می کنی اون زانو می زنه وقتی داره ازش تقاضای ازدواج می کنه 787 01:01:19,415 --> 01:01:21,706 هیسسس 788 01:01:21,874 --> 01:01:24,208 اونا همیشه زانو می زنن 791 01:01:38,720 --> 01:01:41,261 چی شده عزیزکم؟ 792 01:01:42,014 --> 01:01:45,556 ویلابی چی شده 793 01:01:45,725 --> 01:01:47,642 من باید 794 01:01:47,810 --> 01:01:50,143 من رو ببخشید خانم داشوود 795 01:01:50,311 --> 01:01:51,937 من فرستاده شدم 796 01:01:52,105 --> 01:01:57,524 چیزی که باید بگم اینه که لیدی آلن اختیار ثروتشون روٍ به عموزاده شون دادن 797 01:01:57,692 --> 01:01:59,649 و من رو به لندن فرستادن 798 01:02:00,068 --> 01:02:03,486 کی؟ امروز صبح؟ ـ تقریبا همین الان 799 01:02:03,654 --> 01:02:08,489 چه نا امید کننده امیدوارم کسب و کارتون زیاد شما رو اون جا نگه نداره نه؟ 800 01:02:09,533 --> 01:02:15,119 شما خیلی بامحبت هستید ولی اصلا نمی دونم می تونم فورا به دونشایر برگردم یا نه 801 01:02:15,912 --> 01:02:18,453 من به ندرت بیش از یک بار در سال به آلنهام دعوت میشم 802 01:02:18,623 --> 01:02:21,915 چه بد ویلابی می تونید منتظر دعوت ما از بارتون کاتیج باشید 803 01:02:23,835 --> 01:02:26,752 مشغولیات من در حال حاضر در اولویت هستند 804 01:02:28,255 --> 01:02:30,921 جرات ندارم درباره ی خودم تملق گویی کنم 805 01:02:32,090 --> 01:02:36,174 مردد بودن این دم آخر احمقانه ست خودم رو بیشتر از این عذاب نمی دم 806 01:02:37,344 --> 01:02:39,678 ویلابی برگرد 807 01:02:40,513 --> 01:02:44,847 مارگارت به بتسی بگو یه فنجون چای برای ماری آن درست کنه 808 01:02:45,016 --> 01:02:48,684 چی چیزی غلط پیش رفت عزیزم؟ ـ از من هیچ سوالی نپرسید 809 01:02:48,852 --> 01:02:51,852 لطفا، منو به حال خودم بذارید 810 01:02:57,483 --> 01:02:59,441 باید با هم حرفشون شده باشه 811 01:02:59,609 --> 01:03:01,608 بعید به نظر می رسه 812 01:03:03,112 --> 01:03:08,114 احتمالا این لیدی آلن تمایل اون به ماری آن رو رد کرده 813 01:03:08,323 --> 01:03:10,282 و براش دعوتنامه فرستاده که بخواد اون روبه این بهانه از این جا دور کنه 814 01:03:10,451 --> 01:03:13,284 پس چرا اون بیشتر توضیح نداد 815 01:03:13,452 --> 01:03:16,202 به نظر نمی رسید که ویلابی اهل پنهان کاری باشه 816 01:03:16,620 --> 01:03:17,953 به چی شک کردی؟ 817 01:03:18,123 --> 01:03:21,519 چرا اون این طور گناهکارانه رفتار کرد؟ 818 01:03:21,583 --> 01:03:25,710 چی داری میگی الینور فکر می کنی اون داشته برای خواهرت نقش بازی می کرده؟ 819 01:03:25,878 --> 01:03:27,627 نه، اون عاشقشه مطمئنم 820 01:03:27,795 --> 01:03:28,794 البته که عاشقشه 821 01:03:30,922 --> 01:03:34,548 آیا اون درباره ی بازگشتش هیچ اطمینانی بهش داده؟ 822 01:03:34,717 --> 01:03:37,426 نمی تونین ازش بپرسین که اون بهش پیشنهاد ازدواج داده یا نه؟ 823 01:03:37,594 --> 01:03:42,804 مطمئنا نه من نمی تونم مجبورش کنم بیاد اعتراف کنه تو هم حق نداری با ماری آن این کار رو بکنی 824 01:03:42,973 --> 01:03:46,807 باید بهش اعتماد داشته باشیم تا اون خودش به وقتش به ما بگه 825 01:03:48,435 --> 01:03:51,895 یه چیز پنهانی توی رفتار اون موقع رفتن از این جا بود 826 01:03:52,063 --> 01:03:53,563 تو قراره به چیزهای بد درباره ی اون فکر کنی؟ 827 01:03:53,731 --> 01:03:54,772 من چنین قصدی ندارم 828 01:03:54,939 --> 01:03:58,607 من ترجیح میدم درباره ی اون خوب فکر کنم اون سزاوار کم تر از این نیست 829 01:03:58,775 --> 01:04:00,816 از طرف هیچ کدوم از ما 830 01:04:00,985 --> 01:04:03,986 ماما من خیلی طرفدار ویلابی هستم 831 01:04:04,154 --> 01:04:07,489 مامان مامان 832 01:04:12,243 --> 01:04:14,785 اون نمی ذاره من برم تو 834 01:04:30,964 --> 01:04:33,965 ♪♪♪ 836 01:04:58,025 --> 01:04:59,483 آه 837 01:05:00,192 --> 01:05:03,360 اوه اگه فقط این بارون بند میومد 838 01:05:03,529 --> 01:05:05,029 اگه تو فقط بس می کردی 839 01:05:06,948 --> 01:05:11,824 این شما بودین که اونو از دست من در آوردین آقای پالمر و معامله ی خوبی هم انجام دادید 840 01:05:11,992 --> 01:05:17,995 و حالا من باید شلاقتون بزنم چون نمی تونید اونو به من پس بدید 841 01:05:19,915 --> 01:05:25,209 دوشیزه مری آن بیا و با ما بازی کن با نگاه کردن به آسمون اون برنمی گرده 842 01:05:25,377 --> 01:05:29,753 اون برای شام هم هیچ چیزی نخورد ـ همه ی ما این روزها سرگردانیم 843 01:05:32,423 --> 01:05:37,884 دوشیزه داشوود عزیز احتمالا الان ما می تونیم بحثمون رو با هم داشته باشیم 844 01:05:38,052 --> 01:05:39,927 بحثمون؟ 845 01:05:40,096 --> 01:05:43,054 سوال به خصوصی هست که مدت زیادیه می خوام از شما بپرسم 846 01:05:43,222 --> 01:05:45,222 شما ممکنه فکر کنید من گستاخ هستم 847 01:05:45,391 --> 01:05:47,641 من چنین تصوری نمی کنم ـ ولی این سوال عجیبیه 848 01:05:47,809 --> 01:05:49,059 منو ببخشید، نمی خواستم شما رو به دردسر بندازم 849 01:05:49,227 --> 01:05:51,435 نه نه دوشیزه استیل عزیزم ـ دوشیزه داشوود اگه فقط 850 01:05:51,603 --> 01:05:55,104 آقای ویلابی رفته باشه به خونه ش توی کومب ماگنا ما می تونیم دوشیزه مری آن رو ببریم که اونو ملاقات کنی 851 01:05:55,273 --> 01:05:56,897 ما فقط نیم مایل دورتر از اونجا زندگی می کنیم 852 01:05:57,065 --> 01:05:59,774 پنج و نیم مایل ـ نه 853 01:05:59,942 --> 01:06:03,819 نمی تونم باور کنم این قدر دور باشه چون می تونی از خونه ی ما اونجا رو ببینی واقعا پنج و نیم مایله؟ 854 01:06:03,988 --> 01:06:05,612 نه نمی تونم باور کنم 855 01:06:06,197 --> 01:06:08,322 سعی کن 856 01:06:09,366 --> 01:06:13,159 شما اجازه دارید هر سوالی که می خواید از من بپرسید 857 01:06:13,327 --> 01:06:14,785 متشکرم 858 01:06:15,662 --> 01:06:21,706 تا به حال با مادر همسر برادرتون ملاقات کردید؟ خانم فراس؟ 859 01:06:21,874 --> 01:06:24,500 با مادر فَـنی؟ 860 01:06:24,668 --> 01:06:28,085 نه، من هرگز اون رو ملاقات نکردم 861 01:06:28,254 --> 01:06:31,045 حتما فکر می کنید که عجیبه که من این رو بپرسم 862 01:06:31,715 --> 01:06:34,215 کاش جرات داشته باشم اینو بگم 863 01:06:34,758 --> 01:06:40,845 لوسی اگه ایشون دارند چیزی درباره ی آقای ف معروف به تو میگن باید به ما هم بگی 864 01:06:42,764 --> 01:06:45,181 میایید با من یه دور بزنیم دوشیزه داشوود 865 01:06:45,433 --> 01:06:47,390 آه، البته 866 01:06:50,603 --> 01:06:55,771 من هیچ ایده ای نداشتم که شما با این خانواده در تماسید 867 01:06:55,981 --> 01:07:00,482 مطمئنا در حال حاضر با خانم فراس هیچ رابطه ای ندارم 868 01:07:00,942 --> 01:07:03,276 اما وقتی زمانش برسه 869 01:07:03,446 --> 01:07:08,071 اون وقت با هم رابطه ی تنگاتنگی خواهیم داشت 870 01:07:08,239 --> 01:07:10,198 منظورتون چیه؟ 871 01:07:13,827 --> 01:07:17,953 شما با برادر فَـنی رابرت سَر و سِری دارید؟ 872 01:07:18,413 --> 01:07:20,747 کوچکتره؟ نه 873 01:07:20,915 --> 01:07:22,832 هرگز اون رو در زندگیم ملاقات نکردم 874 01:07:23,001 --> 01:07:25,792 نه... با ادوارد 875 01:07:26,961 --> 01:07:29,961 ادوارد؟ ادوارد فراس؟ 876 01:07:31,130 --> 01:07:35,841 من و ادوارد توی این پنج سال اخیر به صورت مخفیانه نامزد شدیم 877 01:07:39,970 --> 01:07:41,303 شما ممکنه حسابی شگفت زده شید 878 01:07:42,805 --> 01:07:47,642 من فقط به این خاطر به این موضوع اشاره کردم که به شما اعتماد داشتم که راز ما رو نگه می دارید 879 01:07:47,809 --> 01:07:49,517 ادوارد از این که به شما گفتم ناراحت نخواهد شد 880 01:07:50,269 --> 01:07:52,977 اون شما رو دقیقا مثل خواهر خودش می بینه 881 01:07:55,689 --> 01:07:57,439 متاسفم 882 01:07:58,358 --> 01:08:00,316 قطعا ما 883 01:08:00,485 --> 01:08:05,402 مطمئنا ما منظورمون به یه آقای فراس نیست 884 01:08:05,572 --> 01:08:11,991 اوه چرا دقیقا یکی هستن اون چهار سال تحت سرپرستی عموی من، آقای پرات، در پلیموث بود 885 01:08:12,159 --> 01:08:14,243 اون هرگز ازش حرفی نزده؟ 886 01:08:14,410 --> 01:08:18,036 بله. بله، من معتقدم اون گفته 887 01:08:20,749 --> 01:08:24,416 من می خواستم تایید مادرش رو داشته باشم 888 01:08:25,126 --> 01:08:27,627 اما ما خیلی همدیگر رو دوست داشتیم 889 01:08:29,088 --> 01:08:31,838 گرچه فکر می کنم شما اونو به اندازه ی من نمی شناسید دوشیزه داشوود 890 01:08:32,006 --> 01:08:34,381 باید توانایی اون رو ببینید 891 01:08:34,549 --> 01:08:37,259 که چطور زنی رو وادار می کنه خالصانه بهش علاقه مند بشه 892 01:08:39,553 --> 01:08:43,513 من نمی تونم وانمود کنم که برای ما هر دو ما سخت نبوده 893 01:08:43,682 --> 01:08:47,516 ما به ندرت می تونیم همدیگر رو یکی دو بار در سال ببینیم 894 01:08:58,024 --> 01:09:00,525 خیلی به هم ریختید دوشیزه داشوود حالتون خوبه؟ 895 01:09:00,693 --> 01:09:02,026 کاملا خوبم ممنونم 896 01:09:02,568 --> 01:09:05,027 من شما رو از خودم رنجوندم ـ برعکس 897 01:09:05,195 --> 01:09:08,530 من باید بدونم شما دارید درباره ی چی صحبت می کنید 898 01:09:08,698 --> 01:09:12,533 اگر کسی بفهمه، برای اون خیلی بد میشه قول بدید چیزی نمی گین 899 01:09:12,702 --> 01:09:15,952 دوشیزه داشوود کاملا مجذوب شده 900 01:09:17,705 --> 01:09:19,496 من به شما قول میدم 901 01:09:19,665 --> 01:09:24,041 چی تونسته شما رو این طور مجذوب کنه دوشیزه داشوود 902 01:09:24,209 --> 01:09:25,375 به همه ی ما بگید 903 01:09:25,544 --> 01:09:29,545 ما داشتیم درباره ی لندن صحبت می کردیم تفریحات و سرگرمی هاش 904 01:09:29,713 --> 01:09:32,672 شنیدی شارلوت 905 01:09:32,840 --> 01:09:36,215 وقتی شما و دوشیزه لوسی مشغول پچ پچ بودین شارلوت و من یه نقشه ریختیم 906 01:09:36,384 --> 01:09:38,259 بهترین نقشه ی جهان 907 01:09:38,427 --> 01:09:42,970 من زودتر به لندن میرم و و تو رو دعوت می کنم لوسی 908 01:09:43,140 --> 01:09:46,140 و هر دو تا دوشیزه داشوود ها هم به من می پیوندید 909 01:09:46,308 --> 01:09:48,599 ایده پر زرق و برقیه لندن؟ 910 01:09:50,852 --> 01:09:53,686 منم می تونم برم ـ می دونی که تو هنوز خیلی جوونی 911 01:09:53,855 --> 01:09:59,983 شما همه تون میایید به خونه ی من در چلسی و یک فصل لذت بخش رو تجربه خواهیم کرد 912 01:10:00,151 --> 01:10:02,776 می تونم منم برم من به زودی 12 سالم میشه لطفا 913 01:10:02,944 --> 01:10:06,946 آقای پالمر شما مایل هستید دوشیزه داشوودها به لندن بیان؟ 914 01:10:07,114 --> 01:10:10,072 منم به قصد همین کار به دونشایر اومدم 915 01:10:11,451 --> 01:10:14,951 خانم جنینگز شما مهربانید، اما ما نمی تونیم مادر رو ترک کنیم 916 01:10:15,120 --> 01:10:18,954 اوه... مادرت می تونه به خوبی از شما چشم پوشی کنه ـ البته که می تونم 917 01:10:19,122 --> 01:10:24,082 البته که می تونه ـ من نمی تونستم بیشتر از این خوشحال بشم... این دقیقا چیزه که آرزوشو داشتم 918 01:10:24,250 --> 01:10:29,627 من هیچ نوع امتناع رو نمی پذیرم دوشیزه داشوود بیایین با هم یه معامله بکنیم 919 01:10:29,795 --> 01:10:36,257 اگر من شما سه تا رو تا عید فرشته ميكائيل عروس نکنم تقصیر کار من نیستم 920 01:10:44,140 --> 01:10:47,724 هرگز تا به حال در عمرم این قدر از خانم جنینگز ممنون نبودم 921 01:10:47,893 --> 01:10:53,269 اوه الینور من ویلابی رو می بینم و تو هم ادوارد رو 922 01:10:53,438 --> 01:10:55,355 خوابیدی؟ 923 01:10:56,648 --> 01:10:58,773 با تو توی اتاق مگه میشه بخوابم 924 01:10:59,649 --> 01:11:04,318 باورم نمیشه که تو همون قدر که در ظاهر نشون میدی از درون هم آروم باشی 925 01:11:04,487 --> 01:11:07,279 آه... من هرگز امشب خوابم نخواهد برد 926 01:11:07,448 --> 01:11:11,074 تو و دوشیزه استیل درباره ی چی امشب این همه حرف می زدین 927 01:11:12,075 --> 01:11:14,950 چیز مهمی نبود 928 01:11:18,288 --> 01:11:21,289 ♪♪♪ 929 01:11:32,756 --> 01:11:39,175 فکر می کنید من چطور بدون شارلوت توی این خونه ی بزرگ زندگی کنم 930 01:11:41,096 --> 01:11:46,139 من برای ادوارد نامه نوشتم هنوز نمی دونم چند دفعه ممکنه بتونم اونو ملاقات کنم 931 01:11:46,307 --> 01:11:49,433 پنهان کاری ما حیاتیه اون هم هیچ وقت نمی تونه تماس بگیره 932 01:11:49,602 --> 01:11:51,976 نمی تونم تصورش کنم 933 01:11:52,144 --> 01:11:56,938 خیلی سخته تنها این مایه ی آرامشمه که علاقه ی اون در تمام این مدت پایدار بوده 934 01:11:57,107 --> 01:11:59,816 شما خوش شانس هستید با این نامزدی طولانی 935 01:11:59,983 --> 01:12:01,983 هیچ وقت شک و تردید رابطه تون رو خراب نکرده 936 01:12:02,193 --> 01:12:05,443 اووه... من طبیعت حسودی دارم 937 01:12:05,612 --> 01:12:09,364 اگه اون بیشتر از یک بار درباره ی یک خانم جوان صحبت کنه 938 01:12:09,824 --> 01:12:13,242 اما اون هیچ وقت یک لحظه هم برام نگرانی درست نکرده 939 01:12:14,618 --> 01:12:18,119 تصور بکنید که اون چقدر خوشحال خواهد شد وقتی بفهمه ما با هم دوست هستیم 940 01:12:21,206 --> 01:12:24,207 ♪♪♪ 941 01:12:24,834 --> 01:12:27,751 بفرما دلت برای من تنگ نشده بود پیجن؟ خیلی زیاد خانم 942 01:12:27,919 --> 01:12:29,545 هه همیشه همینو میگی و من هیچ وقت باور نکردم 943 01:12:29,712 --> 01:12:33,880 امیدوارم همه چیز مطابق دستوراتم بوده باشه... نه؟ کاملا عالی خانم فکر کنم بخواهید دستور بدید ذغال تهیه کنیم 944 01:12:34,048 --> 01:12:35,674 درباره ی ذغال با من صحبت نکن 945 01:12:35,842 --> 01:12:40,009 اوه تو هم اینجایی پوتر این طور که می بینم هنوز زنده ست چای پیجن چای بیار 946 01:12:40,177 --> 01:12:41,344 بله خانم سلام، عزیزان من 948 01:12:42,721 --> 01:12:47,473 خوب، تو وقتت رو اصلا تلف نکردی دوشیزه مری آن اینو بده به پیجن... رازت رو 949 01:12:49,351 --> 01:12:51,726 بذار امیدوار باشیم اونا قطعا نامزد شدند 950 01:12:51,894 --> 01:12:54,186 خانم جنینگز میگه خواهرت لباس عروسی شو در شهر خواهد خرید 951 01:12:54,355 --> 01:12:57,480 در واقع، دوشیزه استیل، من در این باره چیزی نمی دونم 952 01:12:59,275 --> 01:13:03,152 جان و فَـنی هم توی شهر هستن فکر کنم ما ممکنه مجبور باشیم به دیدنشون بریم 954 01:13:12,868 --> 01:13:15,201 فکر می کنم در کناری رو زدن 955 01:13:15,369 --> 01:13:16,743 بله حق با توئه 956 01:13:16,911 --> 01:13:20,204 ماری آن لطفا برای دو دقیقه بشین 957 01:13:20,372 --> 01:13:22,330 داری منو عصبی می کنی 959 01:13:28,628 --> 01:13:31,379 عصر به خیر، آقا ـ عصر به خیر دوشیزه ماری آن اینجا هستن؟ 960 01:13:33,256 --> 01:13:35,089 هیس 961 01:13:38,760 --> 01:13:42,179 اوه الینور... اون ویلابیه 962 01:13:42,680 --> 01:13:44,805 فکر کنم خودشه 963 01:13:49,726 --> 01:13:51,267 اوه 964 01:13:52,228 --> 01:13:54,102 منو ببخشید کلنل 965 01:13:55,063 --> 01:13:57,397 کلنل 966 01:13:59,442 --> 01:14:01,901 چقدر از دیدارتون خوشحالم 967 01:14:02,611 --> 01:14:04,068 این مدت تماما لندن بودید 968 01:14:04,236 --> 01:14:06,737 من رو ببخشید دوشیزه داشوود 969 01:14:08,448 --> 01:14:12,824 من گزارشاتی شنیدم که 970 01:14:15,077 --> 01:14:18,829 دوشیزه داشوود یک بار برای همیشه به من بگید 971 01:14:19,497 --> 01:14:24,166 بالاخره همه چیز بین خواهرتون و آقای ویلابی حل شد؟ 972 01:14:27,211 --> 01:14:32,588 کلنل هیچ کدوم از اون ها از هیچ نظر منو از چیزی مطلع نکردند 973 01:14:33,048 --> 01:14:36,591 من درباره ی علاقه ی متقابل اون دو شک ندارم 974 01:14:38,761 --> 01:14:41,219 از شما متشکرم دوشیزه داشوود 975 01:14:43,180 --> 01:14:46,805 برای خواهرتون آرزوی تمام خوشی های قابل تصور رو دارم 976 01:14:48,100 --> 01:14:54,436 برای آقای ویلابی هم امیدوارم سعی خودش رو بکنه که لیاقت خواهرتون رو داشته باشه 977 01:14:56,147 --> 01:14:57,438 منظورتون چیه؟ 978 01:15:00,442 --> 01:15:02,609 منو ببخشید... من 979 01:15:06,988 --> 01:15:08,780 منو ببخشید 981 01:15:21,040 --> 01:15:24,457 ادوارد عزیز ما کجاست جان؟ انتظار داشتیم هر روز اونو ملاقات کنیم 982 01:15:24,625 --> 01:15:27,626 و ممکنه بپرسم ادوارد عزیز ما کیه؟ بله کیه؟ 983 01:15:27,795 --> 01:15:31,087 برادرم خانم جنینگز جناب آقای ادوارد فراس 984 01:15:31,256 --> 01:15:36,173 البته! این همون فراس هست که با ف شروع میشه 985 01:15:41,595 --> 01:15:44,137 هیچ پیغامی نرسیده پیجن ـ نه 986 01:15:44,305 --> 01:15:47,431 اصلا پیغامی نرسیده؟ هیچ کارتی؟ ـ نه خانم 987 01:15:47,600 --> 01:15:52,978 بهت پیشنهاد می کنم درباره ی پیام هات پرس و جو نکنی البته که نه من انتظار چنین چیزی رو ندارم خانم جنینگز 988 01:15:53,145 --> 01:15:56,312 من آشناهای کمی در شهر دارم 989 01:16:13,577 --> 01:16:19,246 حتی یه کلمه ی دیگه هم نمی خوام درباره ی استخون ران چیزی بدونم پیجن تو کارت رایت باید اینو بین خودتون حل کنید 990 01:16:19,414 --> 01:16:21,371 پیغامی نیست خانم 991 01:16:21,540 --> 01:16:25,000 نگران نباشید، عزیزم 992 01:16:25,167 --> 01:16:30,253 این آب و هوای خوب مردهای ورزشکار رو در ییلاق نگه می داره 993 01:16:30,421 --> 01:16:34,755 اما برف و سرما به زودی اون ها رو به شهر بر می گردونه بستگی به هوا داره 994 01:16:34,924 --> 01:16:37,550 البته به این فکر نکرده بودم 995 01:16:37,718 --> 01:16:39,926 ممنونم خانم جنینگز 996 01:16:40,095 --> 01:16:42,511 و دوشیزه داشوود باید قلبش رو آروم کنه 997 01:16:42,679 --> 01:16:48,473 از زن برادرتون دعوتنامه برای آقای ف جهت شرکت در مهمانی رقص امشب فرستاده شده 998 01:16:49,435 --> 01:16:53,603 عزیزم مراقب باش اسبا این جا بودن 999 01:16:54,937 --> 01:16:59,648 بارون هم داره شروع میشه حالا دنبالم بیایید 1001 01:17:16,494 --> 01:17:18,953 نه نه این دیوونگیه 1002 01:17:28,461 --> 01:17:32,296 مامان... این خیلی خوشحال کننده س 1003 01:17:34,341 --> 01:17:38,799 جاسوسی کردی ببینی کسی هست ما بشناسیم یا نه؟ ـ نه آقای پالمر دید بهتری نسبت به من داره از اون بپرس 1004 01:17:38,968 --> 01:17:42,386 آقای پالمر؟ شما کسی که ما می شناسیم دیدید؟ 1005 01:17:42,554 --> 01:17:43,887 متاسفانه خیر 1006 01:17:44,056 --> 01:17:49,162 چطور می تونید ما رو دست بندازید اون جا خانم آقای جان داشوود هست خودم می تونم ببینمش 1007 01:17:49,225 --> 01:17:52,225 ســــــلام خانم داشوود 1008 01:17:53,354 --> 01:17:55,562 بیاین اینجا عزیزان من 1009 01:17:59,232 --> 01:18:02,150 شما اینجایید 1010 01:18:02,318 --> 01:18:05,402 خانوم جنینیگز ـ اوه خدایا چقدر گرمه اینجا ـ موافقم 1011 01:18:05,570 --> 01:18:06,944 اعتقاد راسخ دارم که تو تنها نیومدی؟ هان؟ 1012 01:18:07,112 --> 01:18:11,864 البته که نه جان فقط رفته برادم رو همراهی کنه اونا دارند یخ می خورن 1013 01:18:12,075 --> 01:18:18,328 برادرت! من می شناسم شون! بالاخره یه خبر خوب 1014 01:18:18,496 --> 01:18:21,497 دوشیزه داشوود من دارم غش می کنم 1015 01:18:21,665 --> 01:18:23,665 خانم جنینگز، از دیدنتون خوشحالم 1016 01:18:24,875 --> 01:18:29,169 ممکنه برادر خانومم رو بهتون معرفی کنم آقای رابرت فراس 1017 01:18:31,254 --> 01:18:34,254 دوشیزه داشوود، دوشیزه استیل، دوشییزه مری آن 1018 01:18:35,591 --> 01:18:39,508 خانم های عزیز من، سرانجام همدیگه رو ملاقات کردیم 1019 01:18:41,303 --> 01:18:45,345 پس شما باید برادر کوچکترشون باشید آقای ادوارد این جا نیستند 1020 01:18:45,515 --> 01:18:47,347 دوشیزه داشوود دنبالشون می گشت 1021 01:18:47,516 --> 01:18:50,475 ایشون سرشون خیلی شلوغ بود که به این مهمانی بی مناسبت بیان 1022 01:18:50,644 --> 01:18:54,436 و هیچ آشنای خاصی هم این جا ندارن که وقتشون رو به خاطرش تلف کنند 1024 01:18:56,773 --> 01:19:00,817 متوجه شدم اما نمی دونم مردای جوون این دوره زمونه چشونه؟ همشون قایم شدن؟ 1025 01:19:01,901 --> 01:19:07,529 بیاین آقای رابرت در غیاب برادرتون شما باید با دوشیزه داشوود دوست داشتنی ما برقصید 1026 01:19:12,784 --> 01:19:15,702 باعث افتخار منه 1027 01:19:20,956 --> 01:19:26,625 شاید خانم استیل بپذیرند زوج رقص رزرو من باشند؟ 1028 01:20:07,279 --> 01:20:10,904 شما در دونشایر اقامت دارید دوشیزه داشوود؟ 1029 01:20:11,158 --> 01:20:12,323 بله 1030 01:20:14,660 --> 01:20:18,745 در یک کلبه؟ ـ بله 1031 01:20:19,872 --> 01:20:23,998 من بیش از حد علاقه مند به پیدا کردن یک کلبه هستم 1032 01:20:25,542 --> 01:20:30,003 اگر پولی برای پس انداز داشتم باید یک کلبه برای خودم می ساختم 1033 01:20:42,512 --> 01:20:43,887 آقای ویلابی 1034 01:20:45,098 --> 01:20:48,891 حالتون چطوره دوشیزه داشوود؟ خیلی خوبم ممنونم 1035 01:20:49,058 --> 01:20:52,350 خانواده تون چطورند؟ ما همه کاملا خوب هستیم جناب ویلابی 1036 01:20:55,396 --> 01:20:58,022 ممنون از احوال پرسی گرم و مهربانانه تون 1037 01:21:00,691 --> 01:21:02,941 ویلابی 1039 01:21:13,742 --> 01:21:15,366 خدا رو شکر ویلابی 1040 01:21:18,871 --> 01:21:21,245 با من دست نمی دین؟ 1041 01:21:22,998 --> 01:21:24,706 حالتون چطوره دوشیزه ماری آن؟ 1042 01:21:28,377 --> 01:21:30,295 ویلابی چی شده؟ 1043 01:21:31,046 --> 01:21:33,254 چرا نیومدین من رو ببینین؟ 1044 01:21:34,423 --> 01:21:38,216 در لندن نبودین؟ نامه های من به دستتون نرسید؟ 1045 01:21:39,219 --> 01:21:43,220 افتخار دریافت اطلاعاتی که برام فرستاده بودید رو داشتم 1046 01:21:45,223 --> 01:21:49,891 به خاطر خدا ویلابی به من بگو چی شده؟ 1047 01:21:52,228 --> 01:21:54,561 متشکرم. من مورد لطف شما قرار گرفتم 1048 01:21:56,104 --> 01:21:59,272 اگه عذر من رو بپذیرید من باید به مهمانی برگردم 1049 01:22:20,746 --> 01:22:24,289 برو پیشش الینور مجبورش کن همین الان برگرده پیش من 1050 01:22:25,792 --> 01:22:27,583 ماری آن تو باید از اون دوری کنی 1051 01:22:31,254 --> 01:22:32,754 اونا رو می شناسی؟ 1052 01:22:33,422 --> 01:22:35,798 آشنایانی از ییلاق هستند 1053 01:22:37,717 --> 01:22:42,386 البته دیدم مُد دهاتشون رو پوشیدند 1054 01:22:45,557 --> 01:22:47,473 بیا بریم، عزیزکم 1055 01:22:48,516 --> 01:22:49,723 بیا بریم 1056 01:22:56,479 --> 01:22:59,105 من نمی فهمم من باید باهاش صحبت کنم 1057 01:22:59,274 --> 01:23:01,065 شما اینجایید عزیزای من 1058 01:23:01,233 --> 01:23:06,318 خدای من بیا عزیزم. تو به هوای تازه نیاز داری 1059 01:23:18,787 --> 01:23:22,163 لوسی! لوسی... بیا عزیزم. ما باید بریم 1060 01:23:22,331 --> 01:23:23,497 اوه، خیلی زود داریم می ریم 1061 01:23:23,666 --> 01:23:27,959 این باعث خوشحالیه ماست که فامیل جوان شما رو تا خونه همراهی کنیم 1062 01:23:28,127 --> 01:23:31,169 چقدر مهربان این لطف شما رو می رسونه 1063 01:23:31,337 --> 01:23:33,462 در واقع اون در طول شب هم براش پیغام می فرستاده 1064 01:23:33,630 --> 01:23:35,255 بله، در واقع 1065 01:23:47,307 --> 01:23:51,933 ماری آن لطفا به من بگو ـ از من سوالی نپرس 1066 01:23:52,102 --> 01:23:54,394 به من اصلا اعتماد نداری 1067 01:23:54,562 --> 01:23:59,355 منو سرزنش می کنی؟ چطور تو خودت به هیچ کس اعتماد نمی کنی؟ 1068 01:24:00,566 --> 01:24:06,026 من چیزی برای گفتن ندارم ـ منم همین طور دیگه انگار هیچ کدوم از ما چیزی برای گفتن نداره 1069 01:24:06,194 --> 01:24:10,322 من، چون چیزی رو پنهان نمی کنم و تو چون کسی رو لایق حرف زدن نمی دونی 1070 01:24:17,953 --> 01:24:23,414 خانوم چارتیز باید لیست مهمانانش رو محدودتر می کرد اون جا خیلی گرم بود 1071 01:24:23,582 --> 01:24:25,831 خوشحالم زود اونجا رو ترک کردیم 1072 01:24:27,585 --> 01:24:29,335 بفرمایید حالا 1073 01:24:34,673 --> 01:24:40,884 نزاع عاشقان سریع التیام پیدا می کنه این نامه کار خودشو می کنه قول میدم 1074 01:24:41,052 --> 01:24:42,844 من باید برم بیرون 1075 01:24:43,262 --> 01:24:47,847 واقعا امیدوارم بیشتر از این اون رو منتظر نذاره دوشیزه داشوود 1076 01:24:48,015 --> 01:24:50,891 خیلی اذیت کنندس که می بینم این قدر سرگردون و بیچاره ست 1077 01:24:53,353 --> 01:24:56,937 دوشیزه داشوود چقدر از جانب خانواده ی ادوارد به من خوش آمد گفتند 1078 01:24:57,105 --> 01:25:00,773 من شگفت زده شدم که چرا شما هیچ وقت نگفتید که همسر برادرتون چقدر دلپذیر و مطبوع هستن 1079 01:25:00,942 --> 01:25:03,650 همین طور آقای رابرت خیلی خوش برخورد و مهربون بودن 1080 01:25:03,860 --> 01:25:08,779 احتمالا این خوش شانسی به خاطره اینه که هیچ کدوم چیزی از نامزدی شماها نمی دونستند می بخشید 1081 01:25:18,078 --> 01:25:19,953 مادام عزیز من 1082 01:25:20,120 --> 01:25:25,206 من بسیار ناراحتم از این که بالاخره دیدم چقدر شما رو ناراحت کردم و رنجوندم 1083 01:25:25,375 --> 01:25:31,211 ارزش و اعتباری که برای خانواده ی شما قائلم بسیار صادقانه ست اگر باعث شدم بیش از اونچه ابراز کردم باور کنید 1084 01:25:31,380 --> 01:25:35,089 خودم رو سرزنش می کنم که مراقب نبودم 1085 01:25:35,256 --> 01:25:38,257 عواطف من در جای دیگری مشغول اند 1086 01:25:38,425 --> 01:25:44,302 بسیار پشیمان و متاسف هستم که نامه ها و طره ی مویی که شما به من بخشیدید را باز پس می فرستم 1087 01:25:44,471 --> 01:25:46,638 من و غیره جان ویلابی 1088 01:25:46,806 --> 01:25:49,015 اوه، ماری آن 1089 01:25:51,476 --> 01:25:53,560 عزیزترینم 1090 01:25:56,355 --> 01:25:58,729 بهتر شد که برای یک بار هم که شده فهمیدیم قصدش دقیقا چیه 1091 01:25:58,898 --> 01:26:03,984 فکر کن قبل از این که اون تمومش کنه نامزد می شدید 1092 01:26:04,151 --> 01:26:06,402 ما نامزد نبودیم 1093 01:26:07,153 --> 01:26:12,029 ولی تو براش نامه می نوشتی من فکر می کردم اون بهت یه چیزایی گفته و بعد رفته 1094 01:26:12,198 --> 01:26:13,573 نه 1095 01:26:13,741 --> 01:26:15,408 اونقدرا که تو فکر می کنی بی ارزش نیست 1096 01:26:15,576 --> 01:26:19,285 بی ارزش نیست؟ آیا اون به تو گفت که عاشقته؟ 1097 01:26:19,453 --> 01:26:21,246 بله 1098 01:26:22,081 --> 01:26:23,581 نه 1099 01:26:23,749 --> 01:26:25,332 هرگز مشخصا نگفت 1100 01:26:25,500 --> 01:26:28,166 هر روز مواقعی بود که اشاره می کرد اما هیچ وقت مشخصا نگفت 1101 01:26:28,335 --> 01:26:33,421 گاهی اوقات من فکر می کردم هست، اما هرگز نبود اون هیچ عهدی رو نشکسته 1102 01:26:33,588 --> 01:26:38,215 اون کاری کرد همه ی ما باور کنیم که عاشقته 1103 01:26:38,425 --> 01:26:44,261 بود! عاشقم بود همون قدر که من عاشقش بودم 1105 01:26:47,265 --> 01:26:52,100 من باید برمی گشتم حالت چطوره دوشیزه ماری آن؟ 1106 01:26:52,268 --> 01:26:57,103 اوه بیچاره حالش خیلی بد به نظر میاد جای تعجب نداره دوشیزه داشوود ولی حقیقته 1107 01:26:57,272 --> 01:27:00,814 همین جا توی خیابون خانوم مورتون یکی از دوستان خوب من به من گفت 1108 01:27:00,983 --> 01:27:05,651 قراره به زودی تا آخر ماه ازدواج کنه با دوشیزه گری که در ماه 50 هزار پوند درآمد داره 1109 01:27:06,612 --> 01:27:12,364 اگر درست باشه، اون به هیچ دردی نمی خوره کسی که از دوست جوان من سو استفاده کرده 1110 01:27:12,532 --> 01:27:17,951 و من با تمام وجودم آرزو می کنم همسرش قلبش رو جریحه دار کنه 1111 01:27:18,494 --> 01:27:22,996 اوه عزیزم اون تنها مرد جوانی نیست که با ارزش باشه 1112 01:27:23,165 --> 01:27:27,499 با صورت زیبایی که تو داری احتیاجی به ستایشگران نخواهی داشت 1113 01:27:30,587 --> 01:27:33,629 بهتره بذاریم اشکاشو بیرون بریزه و کار رو تموم کنه 1114 01:27:35,798 --> 01:27:39,799 میرم دنبال چیزی بگردم که اونو شاد کنه 1115 01:27:40,469 --> 01:27:42,134 زیتون دوست داره؟ 1116 01:27:44,096 --> 01:27:45,888 نمی دونم 1118 01:27:53,311 --> 01:27:56,269 ظاهرا، اون ها هرگز نامزد نشده بودند 1119 01:27:56,479 --> 01:28:00,898 دوشیزه گری 50 هزار پوند عایدی داره ماری آن عملا بی پوله و یه پنی هم نداره 1120 01:28:01,066 --> 01:28:03,857 نمی تونه انتظار داشته باشه اون مرد از پول بگذره 1121 01:28:04,026 --> 01:28:06,026 اما من برای مری آن ناراحتم 1122 01:28:06,195 --> 01:28:09,987 اون شکوفه ی جوانی ش رو از دست خواهد داد و ترشیده میشه مثل الینور 1123 01:28:11,490 --> 01:28:17,701 عزیزم فکر کنم باید بذاریم اونا بیان و چند روزی پیش ما بمونن هر چی باشه ما خانواده ایم 1124 01:28:17,869 --> 01:28:20,328 و پدر من عشق من 1125 01:28:20,496 --> 01:28:26,373 از صمیم قلب از اون ها دعوت می کردم که بیان اما قبلا از دوشیزه استیل خواستم 1126 01:28:26,542 --> 01:28:30,335 نمی تونیم خانوم جنینگز رو از مصاحبت با همه ی اون ها به یکباره محروم کنیم 1127 01:28:30,878 --> 01:28:34,087 می تونیم خواهرات رو یه سال دیگه دعوت کنیم می دونی که 1128 01:28:34,256 --> 01:28:37,881 و دوشیزه استیل از سخاوت تو بیشتر سود خواهد برد 1129 01:28:38,592 --> 01:28:39,591 دختر بیچاره 1130 01:28:39,759 --> 01:28:41,884 فکر بسیار عالی ایه 1132 01:28:46,722 --> 01:28:49,139 کلنل براندون اومدند شما رو ببینند دوشیزه داشوود 1133 01:28:49,892 --> 01:28:51,432 کلنل 1134 01:28:52,352 --> 01:28:55,185 خیلی ممنونم که اومدید 1135 01:28:55,812 --> 01:28:57,228 خواهرتون چطورند؟ 1136 01:28:57,396 --> 01:28:59,688 هر چه سریع تر باید اونو به خونه برگردونم 1137 01:29:00,565 --> 01:29:04,525 پالمرها می تونند ما رو تا خونشون در کلیولند، که یک روز از بارتون فاصله داره ببرن 1138 01:29:04,693 --> 01:29:08,278 اجازه بدید خودم شخصا از کلیولند تا بارتون شما رو همراهی می کنم 1139 01:29:08,446 --> 01:29:12,198 باید اعتراف کنم این دقیقا همون چیزی بود که امیدوار بودم شما پیشنهاد کنید 1140 01:29:13,282 --> 01:29:16,117 ماری آن خیلی رنج می کشه 1141 01:29:16,785 --> 01:29:21,120 چیزی که برام درد آوره اینه که اون خیلی سخت سعی می کنه به آقای ویلابی حق بده 1142 01:29:21,288 --> 01:29:24,039 اما شما که خلق و خوی اونو می شناسین 1143 01:29:27,501 --> 01:29:29,458 شاید 1144 01:29:29,794 --> 01:29:31,961 من 1145 01:29:32,379 --> 01:29:38,298 ممکنه من اتفاقی رو براتون شرح بدم که هیچ چیزی نیست جز این که آرزو دارم گفتنش مفید باشه 1146 01:29:38,467 --> 01:29:41,218 شما چیزی از آقای ویلابی می دونید که می خواهید به من بگید؟ 1147 01:29:52,144 --> 01:29:54,977 وقتی آخرین بار بارتون رو ترک کردم 1148 01:29:56,104 --> 01:29:58,645 نه، باید بیشتر به عقب برگردم 1149 01:30:00,107 --> 01:30:02,399 بدون شک 1150 01:30:03,234 --> 01:30:04,899 بدون شک 1151 01:30:05,068 --> 01:30:09,695 خانم جنینگز شما رو از رویدادهای گذشته ی من مطلع کرده 1152 01:30:09,864 --> 01:30:13,698 نتیجه ی غم انگیز ارتباط من با زن جوانی به نام الایزا 1153 01:30:18,245 --> 01:30:21,245 چیزی که احتمالا گفته نشده اینه که 1154 01:30:22,080 --> 01:30:27,457 بیست سال قبل، پیش از این که اون بمیره الایزا بچه ی نامشروعی به دنیا آورد 1155 01:30:28,418 --> 01:30:31,419 پدر بچه هر کسی بود اونا رو ترک کرد و رفت 1156 01:30:32,713 --> 01:30:38,841 وقتی الایزا در بستر مرگ بود، اون به من التماس کرد از بچه ش مراقبت کنم 1157 01:30:39,301 --> 01:30:44,032 من الایزا رو از جهت های دیگه نا امید کرده بودم نمی تونستم این بار درخواستش رو رد کنم 1158 01:30:44,638 --> 01:30:49,952 من بچه رو گرفتم اسم این دختر بث هست و اونو سپردم به خانواده ای در روستا که ازش مراقبت کنن 1159 01:30:50,016 --> 01:30:54,747 جایی که می دونستم ازش مواظبت میشه و هر وقت تونستم برای دیدنش رفتم 1160 01:30:55,561 --> 01:30:59,062 اون خیلی خودسر بزرگ شد 1161 01:30:59,231 --> 01:31:04,609 و خدا منو ببخش، من آزادی بیش از حد بهش دادم 1162 01:31:05,819 --> 01:31:09,154 تقریبا یک سال پیش اون ناپدید شد ـ ناپدید شد؟ 1163 01:31:09,322 --> 01:31:14,032 من گروه جست و جویی تشکیل دادم اما برای هشت ماه بدترین چیزها رو تصور کردم 1164 01:31:14,200 --> 01:31:19,911 روز پیک نیک در دلفورد اولین خبر رو از اون شنیدم 1165 01:31:21,121 --> 01:31:24,955 اون همراه یه بچه بود 1166 01:31:25,917 --> 01:31:31,501 و ولگردی که اونو همین طوری بدون هیچ رد و نشونی از خودش رها کرد 1167 01:31:32,630 --> 01:31:34,254 آه، خدای بزرگ 1168 01:31:37,633 --> 01:31:39,466 آیا منظورتون ویلابی هست؟ 1169 01:31:43,762 --> 01:31:49,744 پیش از این که من بتونم با اون رو به رو بشم بانو آلن از رفتارش مطلع شد و اونو از خونه ی شما دور کرد و به لندن فرستاد 1170 01:31:49,745 --> 01:31:54,456 بله اون روز صبح اون ما رو ترک کرد بدون هیچ توضیحی 1171 01:31:54,519 --> 01:31:57,519 بانو آلن میراثش رو لغو کرده و اونو بدون پول رهاش کرده 1172 01:31:57,687 --> 01:32:02,022 و اون با بدهکاری های زیاد در خطر این افتاد که تنها داراییش کامب مگنا رو هم از دست بده 1173 01:32:03,275 --> 01:32:05,901 بنابراین اون ماری آن رو رها کرد 1174 01:32:06,653 --> 01:32:09,070 به خاطر دوشیزه گری و 50 هزارپوند پولش 1175 01:32:13,658 --> 01:32:16,283 آیا بث هنوز در شهره؟ 1176 01:32:16,910 --> 01:32:21,204 بخاطر رازش ترجیح داده به روستا برگرده 1177 01:32:28,210 --> 01:32:32,669 نمی خواستم مسئولیت این بار رو روی دوش شما هم بذارم دوشیزه داشوود از اعماق قلبم 1178 01:32:32,837 --> 01:32:38,507 باور دارم وقتش که بشه این درس باعث پشیمونیه خواهرتون میشه 1179 01:32:48,556 --> 01:32:53,976 من شخصیت آقای ویلابی رو مثل یک مرد افسار گسیخته توصیف کردم 1180 01:32:54,686 --> 01:33:00,272 اما از بانو آلن متوجه شدم که اون روز قصد داشته پیشنهاد ازدواج بده و 1181 01:33:01,482 --> 01:33:04,565 من نمی تونم انکار کنم که نیتش نسبت به ماری آن 1182 01:33:05,236 --> 01:33:08,111 شرافتمندانه بوده 1183 01:33:10,239 --> 01:33:15,283 من احساس می کنم که اون با مری آن ازدواج می کرد 1184 01:33:15,450 --> 01:33:16,700 اگر به خاطر 1185 01:33:17,535 --> 01:33:19,576 پول نبود 1186 01:33:20,370 --> 01:33:23,121 ♪♪♪ 1187 01:33:25,082 --> 01:33:29,625 عزیزکم حق داشتم بهت بگم ـ البته 1188 01:33:32,796 --> 01:33:37,381 رفتارش در گذشته هر چی بوده و روشش در حاضر هر چی که هست 1189 01:33:37,549 --> 01:33:40,924 تو ممکنه به این فکر کنی که اون عاشقت بود 1190 01:33:42,385 --> 01:33:44,552 اما نه به اندازه ی کافی 1191 01:33:46,013 --> 01:33:47,929 نه به اندازه ی کافی 1193 01:33:57,271 --> 01:34:00,856 اینم کسی که شما رو خوشحال می کنه دوشیزه داشوود 1194 01:34:03,942 --> 01:34:08,319 خواهر عزیز شما چطورن؟ 1195 01:34:08,486 --> 01:34:10,404 بیچاره 1196 01:34:10,573 --> 01:34:15,490 نمی دونم چیکار می کردم اگه یه مرد این طور بی ملاحضه با من رفتار می کرد 1197 01:34:15,659 --> 01:34:18,075 از اقامت تون نزد جان و فـَنی لذت بردید دوشیزه استیل؟ 1198 01:34:18,244 --> 01:34:21,829 آه، من هرگز در تمام زندگیم این قدر خوشحال نبودم دوشیزه داشوود 1199 01:34:21,997 --> 01:34:25,165 فکر کنم زن برادرتون یه فکرهایی درباره ی من داره 1200 01:34:25,333 --> 01:34:29,208 اوه باید میومدم و براتون می گفتم نمی تونین تصور کنین چه اتفاقی افتاد 1201 01:34:29,377 --> 01:34:30,418 نه نمی تونم 1202 01:34:30,586 --> 01:34:34,962 دیروز من به مادر ادوارد معرفی شدم 1203 01:34:35,131 --> 01:34:37,882 اون مالک یه زمین پهناوره 1204 01:34:38,050 --> 01:34:41,760 هنوز ادوارد رو ندیدم اما حس می کنم به زودی این اتفاق خواهد افتاد 1206 01:34:43,095 --> 01:34:44,802 بفرمایید داخل 1207 01:34:47,056 --> 01:34:50,931 آقای ادوارد فراس به دیدن شما اومدند دوشیزه داشوود 1208 01:34:52,934 --> 01:34:54,351 اوه 1209 01:34:55,603 --> 01:34:57,936 ازشون بخواین تشریف بیارن داخل 1210 01:35:03,775 --> 01:35:05,608 از این طرف قربان 1211 01:35:23,915 --> 01:35:25,289 آقای فراس 1212 01:35:26,500 --> 01:35:27,499 دوشیزه داشوود 1213 01:35:34,422 --> 01:35:37,130 چه ملاقات خوشایندی دوشیزه داشوود چطور می تونم 1214 01:35:37,298 --> 01:35:39,840 البته که شما دوشیزه استیل رو می شناسید 1215 01:35:44,720 --> 01:35:47,846 البته حالتون چطوره دوشیزه استیل؟ 1216 01:35:48,515 --> 01:35:51,140 من خوبم متشکرم آقای فراس 1217 01:35:53,685 --> 01:35:55,727 بفرمایید بنشینید 1218 01:35:57,437 --> 01:35:58,479 متشکرم 1219 01:35:58,814 --> 01:36:00,188 بله 1220 01:36:01,899 --> 01:36:07,819 باید شگفت زده شده باشید که من رو این جا پیدا کردید آقای فراس من در خونه ی خواهرتون منتظرتون بودم 1221 01:36:09,613 --> 01:36:13,531 اجازه بدهید من ماری آن رو هم بیارم جناب فراس. اون خیلی نارحت میشه که مصاحبت با شما رو از دست بده 1222 01:36:13,698 --> 01:36:14,697 ادوارد؟ 1223 01:36:15,909 --> 01:36:18,575 ادوارد! من صداتون رو شنیدم 1224 01:36:19,912 --> 01:36:25,872 بالاخره ما رو پیدا کردید ـ منو ببخشید ماری آن از موعد ملاقات من با شما خیلی گذشته 1225 01:36:26,041 --> 01:36:29,250 رنگتون پریده حالتون خوب نیست؟ 1226 01:36:29,419 --> 01:36:32,336 به فکر من نباشید می بینید که الینور حالش خوبه 1227 01:36:32,504 --> 01:36:35,547 این باید برای هر دوی ما کافی باشه 1228 01:36:35,714 --> 01:36:39,090 موافقم و از اقامتتون در لندن لذت می برید دوشیزه ماری آن 1229 01:36:39,258 --> 01:36:43,009 نه اصلا تنها لذتی که وجود داشته دیدن شما بوده 1230 01:36:43,177 --> 01:36:45,636 درست نمیگم الینور؟ 1231 01:36:47,973 --> 01:36:49,848 چرا پیش تر از این به دیدن مون نیومدید؟ 1232 01:36:50,974 --> 01:36:52,932 در جای دیگه ای مشغول بودم 1233 01:36:53,268 --> 01:36:55,352 جای دیگه ای مشغول بودین؟ 1234 01:36:55,520 --> 01:36:57,999 اما اونجا کجاست؟ وقتی آدم جایی رو داره که میشه دوستانش رو ملاقات کنه 1235 01:36:58,063 --> 01:37:01,523 دوشیزه ماری آن احتمالا شما فکر می کنید مردان جوان هرگز نباید به مشغولیاتشون افتخار کنند 1236 01:37:01,857 --> 01:37:03,064 نه، کاملا 1237 01:37:03,234 --> 01:37:07,819 صفت خودخواهی در ادوارد کمتر از هر کس دیگه ای که من توی عمرم دیدم می تونه وجود داشته 1238 01:37:11,322 --> 01:37:13,739 ادوارد شما نمی خواین بنشینید؟ 1239 01:37:14,116 --> 01:37:16,867 الینور به من کمک کن ایشون رو ترغیب کنم 1240 01:37:25,498 --> 01:37:28,040 منو ببخشید من باید برم 1241 01:37:28,209 --> 01:37:29,709 شما که تازه رسیدید 1242 01:37:29,877 --> 01:37:34,378 عذر منو بپذیرید ولی من یه ماموریت فوری از طرف فـَنی دارم 1243 01:37:34,546 --> 01:37:38,630 در این زمینه ممکنه منو در برگشت به خونه ی خواهرتون همراهی کنید آقای فراس 1244 01:37:41,801 --> 01:37:43,843 باعث افتخار منه 1245 01:37:46,305 --> 01:37:47,888 دوشیزه داشوود 1246 01:37:48,599 --> 01:37:50,056 ماری آن 1247 01:38:04,193 --> 01:38:06,818 چرا شما ازش نخواستی بمونه؟ 1248 01:38:07,570 --> 01:38:10,278 اون باید دلایل خودشو برای رفتن داشته باشه 1249 01:38:10,446 --> 01:38:13,030 دلیلش بدون شک سرد بودن توئه 1250 01:38:13,198 --> 01:38:17,240 اگر من جای ادوارد بودم فکر می کردم تو به هیچ عنوان به من اهمیت نمی دی 1251 01:38:21,204 --> 01:38:24,038 دوشیزه ماری آن بیچاره اون روز حالش خیلی بد بود 1252 01:38:24,207 --> 01:38:27,749 وقتی به اون فکر می کنم می ترسم که نکنه من هرگز ازدواج نکنم 1253 01:38:27,917 --> 01:38:31,502 مزخرفه... تو خیلی بهتر از دخترهای داشوود ازدواج خواهی کرد 1254 01:38:33,004 --> 01:38:36,254 اما من هیچ جهیزیه ای ندارم 1255 01:38:36,423 --> 01:38:41,883 ویژگی های مهم دیگه ای هست که در تو وجود داره 1256 01:38:42,052 --> 01:38:46,930 متعجب نمی شم اگه تو با کسی ازدواج کنی که از انتظاراتت فاصله ی زیادی داره 1257 01:38:47,097 --> 01:38:50,432 امیدوارم این طور باشه 1258 01:38:52,141 --> 01:38:56,101 یک مرد جوانی وجود داره 1259 01:38:56,270 --> 01:39:00,604 آها... خوشحالم اینو می شنوم اون آینده و تربیت خوبی داره؟ 1260 01:39:00,774 --> 01:39:06,359 بله هر دو رو داره. ولی خانواده ش قطعا با وصلت ما مخالفت می کنن 1261 01:39:06,527 --> 01:39:11,153 هیس. اونا به محض این که تو رو ببینند موافقت می کنن عزیزم 1262 01:39:11,322 --> 01:39:14,240 این یه راز خیلی بزرگه 1263 01:39:14,449 --> 01:39:18,534 من به هیچ کس در جهان به خاطر ترس از برملا شدنش اینو نگفتم 1264 01:39:19,702 --> 01:39:22,620 من کاملا آدم محتاطی هستم 1265 01:39:23,747 --> 01:39:26,121 اگه جراتش رو داشته باشم که بگم 1266 01:39:27,917 --> 01:39:32,335 من بهت اطمینان میدم که مثل یه قبر ساکت هستم 1267 01:39:37,173 --> 01:39:38,798 اون برادرتون ادوارد ـه 1268 01:39:39,967 --> 01:39:42,300 مار توی آستینم پرورش می دادم 1270 01:39:46,721 --> 01:39:50,514 بسه گمشو 1271 01:39:50,558 --> 01:39:53,558 ♪♪♪ 1272 01:40:05,402 --> 01:40:08,235 اوه عزیزان من چه بلوایی به پا شده 1273 01:40:08,403 --> 01:40:12,779 آقای ادوارد فراس... همون که من براش جوک می ساختم و باهاش تو رو اذیت می کردم دوشیزه داشوود 1274 01:40:12,948 --> 01:40:16,992 با لوسی استیل پنج ساله نامزد شده 1275 01:40:17,158 --> 01:40:21,160 بیچاره آقای فراس... مادرش که خیلی هم به خاطر امتیازاتش مغروره 1276 01:40:21,329 --> 01:40:25,622 درخواست کرده که اون به خاطر محروم شدن از ارث نامزدیشو بهم بزنه 1277 01:40:25,790 --> 01:40:29,001 اما اون رد کرده که قولش به لوسی رو بشکنه 1278 01:40:29,167 --> 01:40:33,335 اون جلوش وایساد، مرد خوب و بدون حتی یک پنی از ارث محروم شد 1279 01:40:33,503 --> 01:40:37,338 اون زن هم تمام ارث رو غیر قابل فسخ به حساب آقای رابرت واریز کرده 1280 01:40:37,507 --> 01:40:39,674 ولی من نمی تونم صبر کنم باید برم پیش لوسی 1281 01:40:39,842 --> 01:40:44,176 همسر برادرتون به اون فحاشی کرده و بهش حمله ی عصبی دست داده 1282 01:40:46,178 --> 01:40:47,679 چند وقته می دونی؟ 1283 01:40:52,350 --> 01:40:55,268 از آن شب که خانم جنینگز ما رو به لندن دعوت کرد 1284 01:40:55,728 --> 01:40:57,685 چرا به من نگقتی؟ 1285 01:40:58,604 --> 01:41:01,062 لوسی اینو بهم گفت چون به من اعتماد کامل داشت 1286 01:41:02,190 --> 01:41:05,108 نمی تونستم قولم رو بشکنم ـ ادوارد عاشق توئه 1287 01:41:05,276 --> 01:41:08,569 اون به من هیچ قولی نداد اون سعی کرد درباره ی لوسی به من بگه 1288 01:41:08,737 --> 01:41:10,694 اون نمی تونه باهاش ازدواج کنه 1289 01:41:11,947 --> 01:41:14,865 می خوای وادارش کنی بلایی بدتر از چیزی که ویلابی سر تو آورد سر لوسی بیاره؟ 1290 01:41:14,949 --> 01:41:16,364 نه 1291 01:41:16,701 --> 01:41:18,867 اما نمی خوام اون با کسی که عاشقش نیست ازدواج کنه 1292 01:41:19,036 --> 01:41:23,287 ادوارد این قول رو مدت ها قبل داده بود مدت ها قبل تر از این که منو ببینه 1293 01:41:23,455 --> 01:41:27,372 اگر چه ممکنه که از جهاتی پشیمون شده باشه اما به این اعتقاد دارم که اون خوشحال خواهد بود 1294 01:41:27,541 --> 01:41:32,043 که وظیفه ش رو انجام داده و زیر قولش نزده... به هر حال 1295 01:41:32,711 --> 01:41:35,212 به هر حال این 1296 01:41:36,089 --> 01:41:41,007 سحر انگیزه به این ایده فکر کنی که خوشحالی یک نفر بستگی به وجود کس دیگه ای داره 1297 01:41:41,176 --> 01:41:44,719 همیشه همه چیز ممکن نیست ما باید قبول کنیم 1298 01:41:45,553 --> 01:41:50,556 ادوارد با لوسی ازدواج خواهد کرد و من و تو بر می گردیم به خونه 1299 01:41:51,266 --> 01:41:54,224 همیشه تسلیم و پذیرش 1300 01:41:54,977 --> 01:41:58,562 همیشه ملاحظه و شرافت و وظیفه 1301 01:41:58,730 --> 01:42:01,730 الینور، قلبت کجاست؟ 1302 01:42:02,899 --> 01:42:07,400 تو درباره ی قلب من چی می دونی؟ یا از چی به جز دردهای خودت خبر داری؟ 1303 01:42:07,568 --> 01:42:13,363 ماری آن این فشار برای هفته ها روی من بوده بدون این که اجازه داشته باشم درباره ش با هیچ موجود زنده ای حرف بزنم 1304 01:42:13,365 --> 01:42:18,700 و کسایی که مجبورم کردند امیدم رو کم و کمتر کنم 1305 01:42:20,078 --> 01:42:25,038 من بارها و بارها ستایش و تمجید لوسی رو تحمل کردم در حالی که می دونستم برای ابد از ادوارد جدا شدم 1306 01:42:25,206 --> 01:42:31,084 و باور کن ماری آن اگر به خاطر سکوت نبود باز هم باید یه مدرک دیگه برای قلب شکسته م تهیه می کردم حتی برای تو 1307 01:42:35,941 --> 01:42:39,161 الینور 1309 01:42:55,644 --> 01:42:57,018 اوه 1310 01:42:58,145 --> 01:43:02,063 من شنیده م که فقط به خاطر نامزدیش دوست شما آقای فراس 1311 01:43:02,232 --> 01:43:05,650 ارثیه ی متعلق به خودش رو به طور غیر قابل برگشتی به برادرش واگذار کرده 1312 01:43:06,443 --> 01:43:11,029 درست مطلع شدم؟ همین طوره؟ ـ دقیقا همین طوره خب 1313 01:43:11,906 --> 01:43:14,447 آیا شما با آقای فراس آشنایی دارید؟ 1314 01:43:15,409 --> 01:43:18,326 نه، ما هرگز همدیگه رو ندیدیم 1315 01:43:19,494 --> 01:43:23,328 اما این ظلم رو به خوبی می شناسم 1316 01:43:24,247 --> 01:43:29,874 این که جلوی دو جوان رو برای رسیدن به هم بگیرند 1317 01:43:33,336 --> 01:43:38,338 من پیشنهادی دارم که ممکنه اجازه بده اون سریع تر با دوشیزه استیل ازدواج کنه 1318 01:43:39,383 --> 01:43:44,718 به این خاطر که این جنتلمن به خانواده ی شما نزدیک هست احتمالا شما بتونید این پیشنهاد رو بهشون برسونید 1319 01:43:46,638 --> 01:43:48,513 اوه 1320 01:43:48,781 --> 01:43:53,791 کلنل من مطمئنم خیلی خوشحال خواهند شد که اینو از زبون خود شما بشنوند 1321 01:43:55,159 --> 01:43:56,842 فکر نکنم 1322 01:43:58,146 --> 01:44:00,929 رفتارشون ثابت می کنه خیلی مغرورند 1323 01:44:01,565 --> 01:44:04,566 از نوع خوبش البته 1324 01:44:06,485 --> 01:44:09,226 من احساس می کنم این طوری بهتره 1326 01:44:16,058 --> 01:44:18,282 آقای ادوارد فراس 1327 01:44:23,204 --> 01:44:25,289 آقای فراس 1328 01:44:25,457 --> 01:44:26,997 دوشیزه داشوود 1329 01:44:28,833 --> 01:44:31,934 متشکرم که پاسخ پیغام من رو در اسرع وقت دادید 1330 01:44:32,003 --> 01:44:34,869 از رسیدن پیغام شما خیلی سپاسگذار شدم 1331 01:44:36,089 --> 01:44:38,566 دوشیزه داشوود خدا می دونه درباره ی من چی فکر می کنین 1332 01:44:38,570 --> 01:44:40,922 ـ آقای فراس ـ من حق ندارم حرف بزنم خودم می دونم 1333 01:44:40,925 --> 01:44:44,385 من خبرهای خوبی دارم 1334 01:44:44,753 --> 01:44:46,352 لطفا بنشینید 1335 01:44:52,675 --> 01:44:56,342 فکر کنم شما دوست ما سرهنگ براندون رو می شناسید 1336 01:44:56,686 --> 01:44:58,114 بله اسمشون رو شنیدم 1337 01:44:58,161 --> 01:45:00,871 کلنل براندون از من خواستند که بگم 1338 01:45:00,938 --> 01:45:04,350 درباره ی تمایل شما به ملحق شدن به کلیسا خبر دارند 1339 01:45:04,358 --> 01:45:10,120 خوشحال میشن که به شما یک قلمرو کشیشی در ملکشون دلفورد پیشنهاد کنند 1340 01:45:10,128 --> 01:45:13,980 با این امید که شما قادر بشید با دوشیزه استیل ازدواج کنید 1341 01:45:16,908 --> 01:45:18,501 کلنل براندون؟ 1342 01:45:18,768 --> 01:45:19,943 بله 1343 01:45:20,011 --> 01:45:25,989 ایشون نگران موقعیت ظالمانه ای که شما در اون قرار گرفتین بودند 1344 01:45:28,783 --> 01:45:31,741 کلنل براندون به من یه قلمرو کشیشی می بخشن؟ 1345 01:45:33,245 --> 01:45:35,245 این امکان داره؟ 1346 01:45:36,923 --> 01:45:38,772 بی مهری خانواده ی شما 1347 01:45:38,840 --> 01:45:42,641 باعث شده شما از پیدا کردن دوست در جای دیگه شگفت زده بشین 1348 01:45:44,253 --> 01:45:45,918 نه 1349 01:45:46,946 --> 01:45:48,988 از فهمیدن دوستی شما متحیر نشدم 1350 01:45:49,680 --> 01:45:54,658 نمی تونم نادان باشم و مطمئنم که که این موقعیت رو به شما مدیونم... حسش می کنم 1351 01:45:54,726 --> 01:45:58,911 اگه می تونستم این رو توضیح می دادم اما من سخنران خوبی نیستم 1352 01:45:58,979 --> 01:46:05,407 شما اشتباه می کنید شما فقط و فقط به شایستگی خودتون مدیون هستید من دستی در این موضوع ندارم 1353 01:46:09,853 --> 01:46:13,538 کلنل براندون باید مردی باشه بسیار با ارزش و قابل احترام 1354 01:46:13,605 --> 01:46:17,124 اون مهربان ترین و از بهترین مردان ـه 1355 01:46:20,944 --> 01:46:25,588 میشه بپرسم چرا کلنل خودشون این رو از من نخواستند؟ 1356 01:46:26,548 --> 01:46:31,424 فکر می کنم حس کرد بهتره اینو از یک دوست بشنوید 1357 01:46:36,563 --> 01:46:40,348 دوستی شما مهم ترین چیزیه که من در زندگی داشتم 1358 01:46:45,378 --> 01:46:47,727 و همیشه هم خواهید داشت 1359 01:46:52,841 --> 01:46:54,774 منو ببخشید 1360 01:46:56,343 --> 01:47:01,696 آقای فراس افتخار شما قولیه که دادید این بیش از همه چیز ارزش داره 1361 01:47:01,764 --> 01:47:06,423 من آرزو می کنم هر دوی شما بسیار خوشحال باشید 1362 01:47:12,773 --> 01:47:14,347 دوشیزه داشوود 1363 01:47:29,876 --> 01:47:32,877 ♪♪♪ 1364 01:47:45,820 --> 01:47:49,946 چه شانس عالی برای لوسی و ادوارد که می تونن یه ملک کشیشی این قدر نزدیک بارتون پیدا کنند 1365 01:47:50,014 --> 01:47:54,466 می تونیم همیشه بریم دیدنشون این شما رو خوشحال خواهد کرد دوشیزه ماری آن 1366 01:47:54,435 --> 01:47:59,453 هیچ وقت از هیچ کس اینقدر بیزار نبودم که از آقای ویلابی. مرد غیر قابل تحمل 1367 01:47:59,521 --> 01:48:03,455 فکر کن می تونیم خونه ی غیر قابل تحملشو از روی تپه هامون ببینیم 1368 01:48:03,524 --> 01:48:07,325 باید از جکسون بخوام درخت های خیلی بلند روی تپه بکاره 1369 01:48:07,610 --> 01:48:09,518 تو همچین کاری نخواهی کرد 1370 01:48:09,737 --> 01:48:14,605 من شنیدم در لباس عروسی دوشیزه گری همه چیز از بهترین جنس به کاربرده شده 1371 01:48:14,824 --> 01:48:17,824 ♪♪♪ 1372 01:48:26,331 --> 01:48:29,890 اوه خانم بانتینگ ما خیلی سخت به چای نیاز داریم 1373 01:48:29,958 --> 01:48:31,958 متشکرم کلنل 1374 01:48:39,799 --> 01:48:42,658 من فکر نمی کنم از وقتی لندن رو ترک کردیم اون حتی نفس کشیده باشه 1375 01:48:42,676 --> 01:48:44,701 باید یه راه دیگه ای برای رفتن به خونه پیدا کنیم 1376 01:48:44,719 --> 01:48:47,807 راه دیگه ای وجود نداره 1377 01:48:47,846 --> 01:48:51,404 من می خوام برم قدم بزنم و فقط چند دقیقه در آرامش باشم الینور 1378 01:48:51,432 --> 01:48:55,166 فکر کنم می خواد بارون بگیره ـ دوشیزه داشوود بیاین تو و چای بخورید 1379 01:48:55,184 --> 01:48:58,835 نه بارون نمی گیره ـ تو همیشه همین رو میگی و همیشه هم بارون می باره 1380 01:48:59,555 --> 01:49:02,656 تا توی باغ میرم نزدیک خونه 1381 01:49:22,236 --> 01:49:24,863 همه ی ما به توماس کوچولو مون افتخار می کنیم کلنل 1382 01:49:24,872 --> 01:49:31,691 باباش جور دیگه ای باهاش رفتار می کنه ـ به ندرت پدری رو دیدم که این طوری بچه رو بگیره 1383 01:49:36,171 --> 01:49:39,172 ♪♪♪ 1384 01:49:43,093 --> 01:49:48,595 هیس اوه دوشیزه داشوود اینجایید بیاین و توماس کوچولو رو ببینین 1385 01:50:04,108 --> 01:50:06,608 من نمی تونم ماری آن رو ببینم 1386 01:50:17,157 --> 01:50:20,158 ♪♪♪ 1387 01:50:46,137 --> 01:50:51,472 عشق آن عشق نیست که دگرگون شود آن هنگام که تغییرات پدیدار شوند 1388 01:50:53,016 --> 01:50:56,933 و یا خمیده شود آن هنگام که آن را بر می چینند 1389 01:50:58,603 --> 01:51:03,229 اوه نه این نشانه ی تغییر ناپذیریست که 1390 01:51:03,983 --> 01:51:08,151 بر پایه ی تند باد هرگز متزلزل نخواهد شد 1391 01:51:10,737 --> 01:51:12,736 ویلابی 1391 01:51:15,669 --> 01:51:17,592 ویلابی 1391 01:51:19,131 --> 01:51:22,010 ویلابی 1392 01:51:25,748 --> 01:51:27,497 ماری آن؟ 1393 01:51:27,957 --> 01:51:33,542 وقتی برگردند حسابی خیس شدند ممنونم به خاطر نظری که دادی عزیزم 1394 01:51:34,545 --> 01:51:38,046 نگران نباشید دوشیزه داشوود، براندون پیداش می کنه 1395 01:51:38,631 --> 01:51:41,715 همه ما می توانیم حدس بزنیم که کجا می تونه رفته باشه 1396 01:51:50,514 --> 01:51:52,556 دوشیزه داشوود ـ اوه، متشکرم 1397 01:52:02,522 --> 01:52:04,814 ♪♪♪ 1398 01:52:12,280 --> 01:52:15,572 صدمه ندیده اما باید اونو گرم نگه داریم 1399 01:52:16,532 --> 01:52:21,659 شارلوت آتش توی اتاق من روشنه نگران نباشید 1400 01:52:47,512 --> 01:52:49,095 دوشیزه داشوود 1401 01:52:49,514 --> 01:52:52,223 من فکر می کنم ماری آن به دکتر نیاز داشته باشه 1402 01:53:12,737 --> 01:53:15,531 خودتون را از پا در آوردین کلنل 1403 01:53:15,698 --> 01:53:19,574 نگران نباشین با یکی دو روز موندن توی رختخواب حالش خوب میشه 1404 01:53:19,742 --> 01:53:23,660 می تونید به هریس اعتماد کنید کلنل من تا به حال پزشکی به خوبی اون ندیدم 1405 01:53:26,373 --> 01:53:29,415 تشخیص تون چیه؟ تب واگیر داره 1406 01:53:29,583 --> 01:53:33,584 و بیشتر از اون چیزی که انتظار داشتم در این جوون جدی شده 1407 01:53:33,752 --> 01:53:40,047 من توصیه می کنم بچه تون رو سریعا از این جا ببرید خانم پالمر ـ خانم بانتینگز 1408 01:53:48,321 --> 01:53:53,922 دوشیزه داشوود عزیز من خیلی بیشتر از اونچه بتونم بگم متاسفم 1409 01:53:53,992 --> 01:53:56,767 اگر ترجیح می دید من بمونم من در خدمتگذاری حاضرم 1410 01:53:57,661 --> 01:54:00,252 آقای پالمر شما بسیار مهربون هستید 1411 01:54:00,271 --> 01:54:04,231 اما کلنل براندون و دکتر هریس مراقب ما هستن 1412 01:54:04,399 --> 01:54:07,350 ممنون برای همه کارهایی که انجام دادین 1414 01:54:36,287 --> 01:54:38,961 اون به اون خوبی که می خواستم نیست 1415 01:54:53,933 --> 01:54:56,218 من چیکار می تونم بکنم؟ 1416 01:54:58,703 --> 01:55:00,836 کلنل پیش از این هم خیلی کارها انجام دادین 1417 01:55:00,905 --> 01:55:04,906 کاری به من واگذار کنید دوشیزه داشوود وگرنه دیوونه میشم 1418 01:55:05,291 --> 01:55:08,575 برای اون ساده تر میشد اگه مادرش این جا بود 1419 01:55:09,860 --> 01:55:11,510 البته 1420 01:55:21,619 --> 01:55:24,620 ♪♪♪ 1421 01:55:54,641 --> 01:55:56,808 من باید مخلوط افیون بیشتری بیارم 1422 01:55:56,935 --> 01:56:00,452 نمی تونم تظاهر کنم که شرایط خواهرتون ... دوشیزه داشوود 1423 01:56:00,471 --> 01:56:02,862 خیلی جدی نیست 1424 01:56:08,784 --> 01:56:11,451 شما باید خودتون رو آماده کنید 1425 01:56:11,894 --> 01:56:14,486 من به زودی باز خواهم گشت 1426 01:56:32,159 --> 01:56:33,967 ماری آن 1427 01:56:34,870 --> 01:56:37,495 ماری آن، لطفا سعی کن 1428 01:56:40,515 --> 01:56:42,423 ماری آن 1429 01:56:45,210 --> 01:56:47,977 لطفا سعی کن 1430 01:56:55,359 --> 01:56:56,994 اه 1431 01:56:59,988 --> 01:57:01,904 نمی تونم 1432 01:57:02,781 --> 01:57:05,582 من نمی تونم بدون تو کاری کنم 1433 01:57:08,701 --> 01:57:10,434 اوه، لطفا 1434 01:57:13,129 --> 01:57:18,590 من سعی کردم هر چیزی رو تحمل کنم سعیمو می کنم 1435 01:57:19,717 --> 01:57:23,902 اما لطفا، عزیزکم 1436 01:57:27,707 --> 01:57:30,448 ماری آن دوست داشتنی من 1437 01:57:34,420 --> 01:57:37,445 منو تنها نذار 1438 01:58:32,668 --> 01:58:34,418 الینور 1440 01:59:00,937 --> 01:59:02,562 مادرم 1441 01:59:09,944 --> 01:59:12,111 مامان... مامان 1442 01:59:12,279 --> 01:59:15,905 اون از خطر نجات پیدا کرده 1444 01:59:24,287 --> 01:59:27,537 آه، مری آن من 1445 01:59:29,290 --> 01:59:32,499 الینور کجاست؟ ـ من این جا هستم 1446 01:59:33,085 --> 01:59:35,294 عزیزکم، من این جا هستم 1447 01:59:40,507 --> 01:59:42,465 کلنل براندون 1448 01:59:50,888 --> 01:59:52,806 متشکرم 1449 01:59:54,766 --> 01:59:57,140 ♪♪♪ 1451 02:00:35,211 --> 02:00:40,923 اون به دلربایی ویلابی نیست اما اون جذابیت خاصی داره 1452 02:00:41,966 --> 02:00:47,677 اگه یادت باشه یه چیزی توی چشمای ویلابی بود که من دوستش نداشتم 1453 02:00:52,014 --> 02:00:55,765 نه زمین و نه هیچ چیز دیگری 1454 02:00:55,933 --> 02:00:59,635 چرا که به هیچ وجه از یک مکان دو رودخانه جریان نخواهد داشت 1455 02:00:59,703 --> 02:01:03,779 تا به یکدیگر برسند 1456 02:01:04,931 --> 02:01:09,625 چرا که چیزی برای از دست دادن وجود ندارد 1457 02:01:10,386 --> 02:01:12,943 که ممکن است پیدا شود 1458 02:01:18,532 --> 02:01:20,966 می تونیم فردا ادامه بدیم؟ 1459 02:01:21,034 --> 02:01:23,618 نه، چون من باید برم 1460 02:01:23,786 --> 02:01:26,636 برید؟ کجا؟ 1461 02:01:26,705 --> 02:01:29,806 نمی تونم به شما بگم 1462 02:01:30,224 --> 02:01:31,924 یه رازه 1463 02:01:36,095 --> 02:01:38,562 خیلی که نمی مونید نه؟ 1464 02:01:56,342 --> 02:01:57,925 اون جا 1465 02:02:00,245 --> 02:02:04,297 اون جا بود که من افتادم و اون جا بود که اولین بار ویلابی رو دیدم 1466 02:02:06,533 --> 02:02:10,234 ویلابی بیچاره همیشه افسوس تو رو می خوره 1467 02:02:11,411 --> 02:02:15,929 اما این به این معنا نیست که اگه من رو انتخاب می کرد راضی بود نه؟ 1468 02:02:17,207 --> 02:02:20,907 اون وقت زنی رو که عاشقش بود داشت اما پول نداشت 1469 02:02:21,859 --> 02:02:27,862 به زودی می فهمه که بین کسی که به خاطر کیف پولش اونو بخواد با کسی که به خاطر قلبش اونو بخواد فرق هست 1470 02:02:31,826 --> 02:02:36,852 اگه پشیمونی الان اون به اندازه ی نصف رنجی باشه که من دارم می کشم براش کافیه 1471 02:02:38,120 --> 02:02:40,787 رفتار خودت رو با اون مقایسه می کنی؟ 1472 02:02:40,815 --> 02:02:42,314 نه 1473 02:02:43,700 --> 02:02:46,651 با اون چیزی که باید می بود مقایسه ش می کنم 1474 02:02:47,744 --> 02:02:49,885 با رفتار تو 1475 02:02:56,466 --> 02:02:58,558 [مارگارت فرانسوی حرف می زند] 1477 02:03:02,313 --> 02:03:05,919 اوه توماس ـ من این گوشت گردن ها رو برای شما آوردم خانم 1478 02:03:06,599 --> 02:03:09,266 گوشت گاو در اکستر خیلی گرونتر ـه 1479 02:03:09,335 --> 02:03:11,926 به هر حال، اینا برای ماری آن ـه ـ ممنوم 1480 02:03:13,112 --> 02:03:15,947 اکستر خیلی شلوغ بود؟ ـ البته خانم 1481 02:03:15,956 --> 02:03:20,619 با خانوم برینتزی صحبت کردم اون به من گفت که خانوم اوتیگتون یه سکته ی دیگه کرده 1482 02:03:20,683 --> 02:03:27,062 و خانم مردن مجبور شده کالز رو به خاطر مستیش بیرون کنه 1483 02:03:27,129 --> 02:03:30,989 اوه... و آقای فراس هم ازدواج کرده ولی البته حتما شما اینو خودتون می دونستید 1484 02:03:31,057 --> 02:03:32,974 اما، الینور 1485 02:03:36,752 --> 02:03:39,628 کی به شما گفت که آقای فراس ازدواج کردند توماس؟ 1486 02:03:39,797 --> 02:03:44,277 من خودم خانمِ آقای فراس رو دیدم خانم لوسی که قبلا فامیلیشون استیل بوده 1487 02:03:44,341 --> 02:03:47,425 اون و آقای فراس در مسافرخونه در لندن جدید توقف کرده بودند 1488 02:03:47,694 --> 02:03:52,179 داشتم نگاه می کردم و رد می شدم که دیدم اون دوشیزه استیل ـه پس کلاهمو برداشتم 1489 02:03:52,347 --> 02:03:57,266 اون جویای احوال شما شد خانم و همین طور همه ی شما خانم های جوان مخصوصا دوشیزه داشوود بزرگ 1490 02:03:57,433 --> 02:04:01,289 از من خواست بهترین سلام ها رو از طرف خودشون و آقای فراس به شما برسونم 1491 02:04:01,353 --> 02:04:04,603 و براتون یه برش کیک هم فرستاد 1492 02:04:06,148 --> 02:04:11,650 پس خانم فراس خوب به نظر میومدند؟ ـ اوه بله دوشیزه ماری آن ایشون گفت که خوشبخته 1493 02:04:11,819 --> 02:04:16,654 و همون طور که اون همیشه یک خانم خوش برخورد بود من براش آرزوی سعادت کردم 1494 02:04:17,323 --> 02:04:19,490 ممنونم توماس 1495 02:04:51,638 --> 02:04:55,765 این چیه توماس؟ مطمئن نیستم ولی هر چی که هست سنگینه 1496 02:04:56,683 --> 02:05:00,559 دنبال یه آلت موسیقی گشتم که مناسب اتاق پذیرایی تون باشه 1497 02:05:00,623 --> 02:05:06,710 یکی دو روز دیگر باز خواهم گشت و انتظار دارم اون چه در پیوست میاید را آموخته باشید دوست جانسپار شما کریستوفر براندون 1498 02:05:06,774 --> 02:05:11,108 آه، عزیزم، نگاه کنید. این کاملا متناسبه 1499 02:05:12,528 --> 02:05:15,195 بفرمایید دوشیزه ماری آن 1500 02:05:16,197 --> 02:05:17,988 واکشی چای 1501 02:05:18,573 --> 02:05:20,657 اون باید تو رو خیلی دوست داشته باشه 1502 02:05:20,825 --> 02:05:24,909 این فقط برای من نیست، مال همه ی ماست 1505 02:06:12,862 --> 02:06:15,779 کلنل براندون اینجاست ماری آن 1506 02:06:25,912 --> 02:06:28,036 من فکر نمی کنم کلنل باشه 1507 02:06:28,205 --> 02:06:33,416 باید خودش باشه اون گفت ممکنه امروز برسه تو باید آهنگ جدیدت رو براش بزنی ماری آن 1508 02:06:33,918 --> 02:06:35,750 ادوارد 1509 02:06:36,587 --> 02:06:38,961 اون ادوارد ـه 1510 02:06:41,756 --> 02:06:45,257 آروم باش ما باید آروم باشیم 1512 02:07:06,608 --> 02:07:09,149 آقای فراس به دیدنتون اومدند خانم 1513 02:07:13,320 --> 02:07:15,402 ادوارد 1514 02:07:15,571 --> 02:07:17,487 چقدر از دیدنتون خوشحالم 1515 02:07:18,032 --> 02:07:19,573 خانوم داشوود 1516 02:07:20,742 --> 02:07:23,700 دوشیزه ماری آن مارگارت 1517 02:07:24,369 --> 02:07:25,367 دوشیزه داشوود 1518 02:07:34,919 --> 02:07:36,835 امیدوارم حال همگی خوب بوده باشه 1519 02:07:37,545 --> 02:07:41,171 متشکرم ادوارد. ما همه خیلی خوبیم 1520 02:07:46,259 --> 02:07:51,302 از هوای خوب داریم لذت می بریم خب هوای خوبی داریم دیگه 1521 02:07:52,847 --> 02:07:56,556 خوشحالم اینو می شنوم جاده ها خیلی 1522 02:07:57,016 --> 02:07:58,683 خشک بودند 1523 02:08:02,730 --> 02:08:06,564 براتون آرزوی خوشی خیلی زیاد می کنم ادوارد 1524 02:08:07,441 --> 02:08:08,815 متشکرم 1525 02:08:25,286 --> 02:08:28,787 امیدوارم خانم فراس حالشون خوب باشه 1526 02:08:31,333 --> 02:08:34,583 نسبتا. متشکرم 1527 02:08:39,505 --> 02:08:42,256 خانم فراس در ملک کشیشی جدید هستند؟ 1528 02:08:43,674 --> 02:08:47,801 نه، مادر من در شهر هستند 1529 02:08:48,177 --> 02:08:51,678 منظورم این بود که جویای احوال خانمِ ادوارد فراس باشم 1530 02:08:55,182 --> 02:08:57,015 خب، پس شما 1531 02:08:57,892 --> 02:08:59,267 شما نشنیدید نه؟ 1532 02:09:01,395 --> 02:09:05,354 فکر کنم... فکر کنم منظورتون برادرم باشه منظورتون خانمِ رابرت فراس هست 1533 02:09:08,066 --> 02:09:09,940 خانمِ آقای رابرت فراس؟ 1534 02:09:10,694 --> 02:09:12,026 بله 1535 02:09:13,987 --> 02:09:16,112 من 1536 02:09:16,531 --> 02:09:19,948 من نامه ای از دوشیزه استیل دریافت کردم 1537 02:09:20,116 --> 02:09:24,367 یا بهتره بگم از خانوم فراس 1538 02:09:24,535 --> 02:09:27,036 که با من مکاتبه کرده بودند و 1539 02:09:27,204 --> 02:09:32,164 عواطفشون رو نسبت به برادر من رابرت معطوف کردند 1540 02:09:33,083 --> 02:09:36,875 به نظر می رسه که اون ها در لندن بسیار با هم رفت و آمد داشتند و 1541 02:09:38,296 --> 02:09:43,673 با در نظر گرفتن عوض شدن شرایط من، من احساس کردم 1542 02:09:43,841 --> 02:09:47,717 ایشون صراحتا نامزدی بین ما رو لغو کردند 1543 02:09:48,636 --> 02:09:52,762 در هر حال، اون ها چند هفته گذشته در شهر پلیموث ازدواج کردند 1544 02:09:58,810 --> 02:10:00,727 پس شما 1545 02:10:03,730 --> 02:10:05,105 با هم ازدواج نکردید؟ 1546 02:10:07,441 --> 02:10:09,398 نه 1547 02:10:37,253 --> 02:10:39,086 الینور 1548 02:10:39,713 --> 02:10:43,088 من لوسی رو وقتی دیدم که خیلی جوون بودم 1549 02:10:43,257 --> 02:10:49,093 شغلی داشتم و هرگز نباید احساس می کردم 1550 02:10:50,095 --> 02:10:53,013 رفتار من در نورلند بسیار اشتباه بود 1551 02:10:53,180 --> 02:10:56,765 اما من خودم رو قانع کردم که شما احساس می کنید که برای من فقط یه دوسط معمولی هستید 1552 02:10:56,933 --> 02:11:00,768 و فقط منم که این احساس رو دارم و دارم ریسک می کنم 1553 02:11:01,228 --> 02:11:04,604 بدون هیچ انتظاری این جا اومده بودم 1554 02:11:04,772 --> 02:11:07,814 الان هم فقط اومدم اظهار بکنم که اختیار این رو دارم 1555 02:11:09,400 --> 02:11:15,361 که قلب من حالا و همیشه 1556 02:11:17,405 --> 02:11:19,155 از آن شما خواهد بود 1557 02:11:23,785 --> 02:11:25,785 ♪♪♪ 1558 02:11:29,540 --> 02:11:31,808 از خونه درختی برو بالا 1559 02:11:34,500 --> 02:11:37,292 اون کنارش نشسته ـ مارگارت بیا پایین 1560 02:11:37,461 --> 02:11:39,294 میشه تمومش کنی؟ ـ دیگه چی؟... دیگه چی؟ 1561 02:11:39,461 --> 02:11:41,837 اوه، ماری ان ـ بهمون بگو 1562 02:11:42,006 --> 02:11:43,338 صبر کنین 1563 02:11:43,507 --> 02:11:45,424 اون زانو زده 1564 02:11:45,231 --> 02:11:49,828 واقعا؟ 1565 02:13:06,312 --> 02:13:11,239 سکه ها رو پرت کنید 1566 02:13:11,317 --> 02:13:15,038 سکه ها رو پرت کنید 1567 02:13:15,112 --> 02:13:19,413 سکه ها رو پرت کنید 1568 02:13:19,492 --> 02:13:23,588 سکه ها رو پرت کنید