1 00:00:00,500 --> 00:00:07,000 تماشاي اين سريال بهيچ عنوان براي افراد حساس . يا کم سن و سال توصيه نميشود 2 00:00:10,001 --> 00:00:15,001 www.9movie.co 3 00:01:33,002 --> 00:01:39,502 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 4 00:01:40,400 --> 00:01:42,850 . نگو هميشه دعوا داريم . منم سعي ميکنم درکِت کنم 5 00:01:42,885 --> 00:01:45,265 آخه آدم که نميتونه هرچي به فکرش ميرسه رو . درجا به زبون بياره 6 00:01:45,300 --> 00:01:48,100 تو خودت وحشتناک بودي ؛ اون حرفايي که درباره ي گروه هاي موسيقي دوره گرد ميزديو يادته ؟ 7 00:01:48,200 --> 00:01:51,800 تو که اول خودت گندکاريو شروع کردي " جن " ؛ . و شروع کردي به زدن اون حرفاي زشت 8 00:01:51,900 --> 00:01:53,900 . براي " صوفيا " پنير نذار 9 00:01:55,400 --> 00:01:57,600 . مثل اينکه اون بچه ها يجورايي ازت خوششون مياد 10 00:01:57,700 --> 00:02:00,800 بهش اجازه دادم که کاملا هرکاري که . دلشون ميخوادو انجام بدن 11 00:02:00,835 --> 00:02:03,900 والا چطور ميتونن از اشتباهاتشون درس بگيرن ؟ 12 00:02:04,000 --> 00:02:06,600 بگذريم ؛ . ممنون که دعوتمون کردي 13 00:02:13,800 --> 00:02:16,100 اين چيه داريد تماشا ميکنيد ؟ 14 00:02:16,135 --> 00:02:18,100 . " بتهوون " 15 00:02:26,000 --> 00:02:28,200 ميشه سگ بياريم ؟ - تو رو خدا ؟ - 16 00:02:28,300 --> 00:02:30,800 من خودم ميبرم ميگردونمش و خودم هم . مدفوع و ادرارِشو تميز ميکنم 17 00:02:30,835 --> 00:02:33,800 شاش ؟ صحيح ؛ . اول از شورتِ شاشي خودت شروع کن 18 00:02:35,800 --> 00:02:39,500 ما خودمون سگ داشتيم ؛ يادته ؟ تيپي " ؟ " 19 00:02:41,500 --> 00:02:44,800 گرچه کرم داشت ؛ . مجبور شديم بفرستيمش دهات 20 00:02:44,900 --> 00:02:48,565 تيپي " رو با گاز سمي کُشتن " توني " ؛ " . بابا برد تحويل پناهگاهِ حيوانات بيمار دادش 21 00:02:48,600 --> 00:02:52,000 سگِه کونِشو به فرش خونه ميماليد . تا خودشو بخارونه 22 00:02:52,035 --> 00:02:55,300 . مادرم با اون صحنه ديوونه ميشد - با گاز سمي کُشتنش ؟ - 23 00:02:55,400 --> 00:02:58,300 . تازه به همه چي هم گير ميداد 24 00:02:58,335 --> 00:03:01,200 پدر بهم گفت که اون سگو براي زندگي . به يه مزرعه فرستاده 25 00:03:01,300 --> 00:03:05,500 خب هميشه همينو ميگن . اون مزرعه اي که همه حرفشو . ميزنن اگه وجود داشت الان بايد 17 ميليارد سگ توش باشه 26 00:03:05,600 --> 00:03:07,200 اگه وجود داشت الان ديگه تو گوهِ سگ . غرق شده بود 27 00:03:14,400 --> 00:03:17,965 چي ؟ . اوه . . نه . . وحشتناکه 28 00:03:18,000 --> 00:03:22,700 چيه ؟ موضوع چيه ؟ - . دخترعمو " جوزفينِ"ـه ؛ ميگه عمه " کونچت " مُرده - 29 00:03:22,735 --> 00:03:25,800 چه اتفاقي افتاده ؟ - . ميکن سکته ي قلبي بوده - 30 00:03:27,700 --> 00:03:31,500 عمو " زيو " بعداز جلسه با روزنامه نگارها . جسدِشو روي مبل خونه پيدا کرده 31 00:03:31,600 --> 00:03:34,300 . . بدين وسيله " کونچتا " را به سلامت به درگاه الهي ميفرستيم 32 00:03:34,335 --> 00:03:37,200 . تا در آغوش پروردگارش جاي بگيرد . . 33 00:03:38,200 --> 00:03:43,100 . باشد تا به آرامش ابدي برسد . . آمين - . آمين - 34 00:03:52,500 --> 00:03:54,100 . . گوش کن ؛ حالا که اينجاييم 35 00:03:54,200 --> 00:03:56,000 . ميخواستم يه سري به مزارِ پدرم بزنم . . 36 00:03:56,100 --> 00:03:57,900 ميخواي باهام بياي ؟ 37 00:03:58,000 --> 00:04:02,100 . اجازه دادن 5 ساعت براي مراسم خاکسپاري بيرون بيام حالا ميگي بايد همه اشو با گريه زاري بگذرونم ؟ 38 00:04:02,200 --> 00:04:03,900 . روزِ قشنگيه 39 00:04:04,000 --> 00:04:07,600 فکر کردم شايد بخواي . يه اداي احترامي به برادرت داشته باشي 40 00:04:07,635 --> 00:04:09,865 با گريه کردن سرِ يه تيکه سنگِ مرمر ؟ 41 00:04:09,900 --> 00:04:13,000 . ميتونم از مهموني بعداز خاکسپاري بهش اداي احترام کنم 42 00:04:13,100 --> 00:04:15,400 مهموني بعداز مراسم خاکسپاري " ؟ " 43 00:04:17,500 --> 00:04:22,200 بخاطر داروي ضد افسردگيه که مصرف ميکنه ؛ اولش يه مقدار . شک داشتيم که چطورن ؛ اما بعدش حس و حالش بهتر شد 44 00:04:22,300 --> 00:04:24,300 . همينطور حافظه اش هم پيشرفت کرده 45 00:04:46,600 --> 00:04:48,700 . ببخشيد 46 00:04:51,500 --> 00:04:53,500 . ببخشيد . سلام 47 00:04:53,600 --> 00:04:56,800 . اوه . . سلام - شما مادرمو ميشناختيد ؟ - 48 00:04:59,900 --> 00:05:02,400 . تو " آنتوني " هستي . . اوه خداي من 49 00:05:03,500 --> 00:05:06,000 من شما رو ميشناسم ؟- . اوه . . نه - 50 00:05:06,100 --> 00:05:10,600 ! اوه . . نه ؛ نه ؛ حضور شما باعث اذيتم نميشه - ! نه ؛ نه ؛ پرسيدم " ما همديگه رو ميشناسيم " ؟ - 51 00:05:10,700 --> 00:05:13,465 . اوه . . يه بار همديگه رو ديديم 52 00:05:13,500 --> 00:05:16,300 . يکي از دوستاي پدرت بودم 53 00:05:20,400 --> 00:05:24,800 شما همون خانمي هستيد که اهل " بمبرگر " بود ؛ . تو دايره ي پوستِ خز کار ميکرديد 54 00:05:24,835 --> 00:05:27,500 . " فرن فلستين " - . " توني " - 55 00:05:27,600 --> 00:05:30,000 حالتون چطوره ؟ 56 00:05:32,800 --> 00:05:35,000 پس . . معمولا براي سر زدن مياين ؟ 57 00:05:37,400 --> 00:05:39,600 . بعضي وقتا دلتنگِ پدرت ميشم . . اين 58 00:05:39,635 --> 00:05:41,965 . احمقانه اس . . 59 00:05:42,000 --> 00:05:43,365 . نه ؛ اينو نگو 60 00:05:43,400 --> 00:05:46,200 . وقتي خبر از دنيا رفتن مادرتو شنيدم خيلي متاسف شدم 61 00:05:47,100 --> 00:05:49,400 . لااقل زجر نکِشيد 62 00:05:50,400 --> 00:05:52,400 . البته بجاش ماها رو زجر داد 63 00:05:54,500 --> 00:05:57,300 . جوک بود . " گفتم " ماها رو زجر داد 64 00:05:58,500 --> 00:06:01,200 باورکن داستانهاي جالبي از پدرت . درباره اش شنيدم 65 00:06:05,000 --> 00:06:09,100 . بايد منو ببخشي . . قوه ي شنواييم ، تو اين چندسال اخير کاهش پيدا کرد 66 00:06:09,200 --> 00:06:12,400 خب چرا سمعک نميذارين ؟ . حالا ديگه سمعک ها کوچک شدن . حتي به چشم هم نميان 67 00:06:12,435 --> 00:06:16,900 . . خب من خيلي مغرورم . . بگذريم . جاني " خيلي بهت افتخار ميکرد " 68 00:06:17,000 --> 00:06:19,800 . خيلي براش خاص بودي 69 00:06:22,700 --> 00:06:24,165 . مطمئنم شما هم همينطور براش بودين 70 00:06:24,200 --> 00:06:29,200 جاني " بهم گفت اگه يه وقت چيزي خواستم " . هميشه بايد به پسرش زنگ بزنم 71 00:06:32,000 --> 00:06:34,100 حالا چي لازم دارين ؟ 72 00:06:35,200 --> 00:06:36,900 . هيچي 73 00:06:41,400 --> 00:06:43,865 فرن فلستين " ؟ " 74 00:06:43,900 --> 00:06:47,200 . زنِ باکلاسي بود - . واسه يه جنده ي پير ؛ پاهاي خوشگلي داشت - 75 00:06:47,235 --> 00:06:49,400 . من عاشق اون زن بودم 76 00:06:49,500 --> 00:06:52,900 . بخاطر اون بود که هرگز ازدواج نکردم . ميخواستم ازش خواستگاري کنم 77 00:06:53,000 --> 00:06:57,600 . حتي حلقه ي ازدواجو هم خريده بودم - پس چي شد ؟ بهت جواب منفي داد ؟ - 78 00:06:57,635 --> 00:07:02,200 خودم دودِل شدم ؛ آخه چطور ميتونستم اون زنو وارد اين سبکِ زندگي خاصمون بکنم ؟ 79 00:07:02,300 --> 00:07:05,165 بهرحال . . اون زن همين کارمو . بعنوان اينکه علاقه اي به ازدواج ندارم برداشت کرد 80 00:07:05,200 --> 00:07:11,600 بعدش يه شب که همگي رفته بوديم کلابِ " 500 " تا اجرايِ . انزو استوآرتي " رو تماشا کنيم ؛ سروکله ي بابات پيدا شد " 81 00:07:11,700 --> 00:07:15,800 با کت و شلوار گرون قيمت " ساي دفور " ؛ . با يقه ي شيکِ 6 سانتي . . و همين ديگه 82 00:07:17,400 --> 00:07:20,100 . اون دختر هرگز از احساساتم باخبر نشد خب چکار ميتونستم بکنم ؟ 83 00:07:21,400 --> 00:07:23,700 . چندين سال ؛ در سکوت زجر کِشيدم 84 00:07:29,800 --> 00:07:32,600 ماريو " ؛ گيتارتو آوردي ؟ " 85 00:07:32,635 --> 00:07:34,600 . نه واسه همچين جايي 86 00:07:37,000 --> 00:07:39,800 . يالا " انجي " . . يه آوازي چيزي برامون بخون - . " خودت بخون " جونيور - 87 00:07:39,835 --> 00:07:41,700 . کسي نميخواد صداي منو بشنوه 88 00:07:41,800 --> 00:07:43,800 يادته " ماريو " ؟ 89 00:07:55,600 --> 00:07:58,600 . تشکر ؛ اسمم " جِي.تيِ"ـه . به الکُل و مواد مخدر معتادم 90 00:07:58,635 --> 00:07:59,765 . " سلام " جي.تي 91 00:07:59,800 --> 00:08:03,300 همينطور يه نويسنده ي تلووزيوني هستم ؛ . که باعث ميشه يه احمق تموم عيار باشم 92 00:08:03,400 --> 00:08:06,700 البته اين چيزيه که يه دقيقه اي . خودتون متوجهش ميشيد 93 00:08:08,600 --> 00:08:13,000 حدود 15 سال پيش ؛ . . از " جرزي " اومدم " هاليوود " زندگي کنم 94 00:08:13,035 --> 00:08:15,600 براي اينکه واردِ کاري که . . . بهم پيشنهاد داده بودن بشم 95 00:08:15,700 --> 00:08:18,250 . رويام به حقيقت پيوسته بود . . پول داشتم 96 00:08:18,285 --> 00:08:20,765 يه ماشين " بي.ام.دابليو " ؛ . . ! دوست دختر هنرپيشه 97 00:08:20,800 --> 00:08:26,200 منتها بهترين جاش اين بود که به وفور " کوکائين " دراختيارم بود . تا بتونم براي " کوربن برنسن " ديالوگ هاي گيرا و سرزنده بنويسم 98 00:08:26,235 --> 00:08:31,200 مواد مخدر ؛ الکُل ؛ اين دوتا چيز عملا . . . رو پيشوني نويسنده ها نوشته شده 99 00:08:32,100 --> 00:08:34,100 . . بگذريم 100 00:08:34,800 --> 00:08:37,800 طولي نکِشيده بود . . . که با " هروئين " آشنا شدم 101 00:08:40,800 --> 00:08:43,600 . بعدش اوضاع زندگيم شروع به از هم پاشيدن کرد 102 00:08:43,700 --> 00:08:47,700 اينقدر اوضاعم بهم ريخت که تونستم متنِ يکي از . قسمت هاي " نَش بريجز " رو به موقع تحويل بدم 103 00:08:48,500 --> 00:08:52,165 . از کار اخراج شدم . هجده ماه تمام بيکار بودم 104 00:08:52,200 --> 00:08:57,200 به لطف خدا ؛ وارد يکي از برنامه هاي . . بازپروري در ايالت " پنسيلوانيا " شدم 105 00:08:57,235 --> 00:09:02,200 و با کمک چندتا از دوستاي خوبي که اونجا . . . پيدا کردم . . اعتيادو پشت سر گذاشتم 106 00:09:03,100 --> 00:09:07,000 کجايي " کريس " ؟ . اونم دوستِ عزيزم " کريسِ"ـه بچه ها 107 00:09:10,400 --> 00:09:15,200 بهرحال ؛ ميخوام يکم درباره ي . اهميت ارزش هاي اخلاقي حرف بزنم 108 00:09:15,700 --> 00:09:17,700 . حدود يک ساعتي حرف زديم 109 00:09:17,800 --> 00:09:23,000 معلوم شد اون زن و بابام تا زماني . که از دنيا رفت يه رابطه ي نصفه نيمه اي داشتن 110 00:09:23,035 --> 00:09:26,300 پدرم چيزي که تو خونه نميتونست بدست بياره رو . از اين زن دريافت ميکرده 111 00:09:27,400 --> 00:09:29,765 . . پشتيباني 112 00:09:29,800 --> 00:09:31,565 . ميدوني ؛ عشق . . 113 00:09:31,600 --> 00:09:33,900 . لبخند ؛ وقتي از درِ خونه تو مياي 114 00:09:33,935 --> 00:09:36,200 بنظرت همچين چيزي خيانت پدرتو توجيه ميکنه ؟ 115 00:09:36,300 --> 00:09:41,600 مادرم با رفتارش باعث شد پدرم به اون زن . پناه ببره ؛ همينطور بقيه ي زنايي که باهاشون بود 116 00:09:45,000 --> 00:09:49,000 .يه چي بهت بگم . . اينهمه سال که جسدش داشت زيرخاک ميپوسيد 117 00:09:49,800 --> 00:09:53,000 يادم نمياد که مادرم . . . حتي يه بارم سرِ خاکِش رفته باشه 118 00:09:54,000 --> 00:09:56,000 . . اما اين خانم ؛ " فرن " رو ميگم 119 00:09:57,100 --> 00:10:00,065 . امکانش هست که انجام اون کار براي مادرت خيلي دردناک بوده 120 00:10:00,100 --> 00:10:04,800 . طفلکي - اونجا ؛ کنار " فرن " نشستن و حرف زدن چطور بود ؟ - 121 00:10:05,500 --> 00:10:07,500 . . اولش برام يکم عجيب غريب بود 122 00:10:09,400 --> 00:10:13,800 . آخه ناسلامتي با معشوقه ي بابام طرف شده بودم . . . تازه مادرم هم کنارش به خاک سپرده شده بود 123 00:10:13,835 --> 00:10:17,100 جذبش شدي ؟ - ! اينقدر پيره که جايِ مادرمه - 124 00:10:18,900 --> 00:10:21,300 . يا مسيح . . اين يه اصطلاحه 125 00:10:22,300 --> 00:10:25,800 . حشري نشو الکي ! هيچ وقت نميخواستم ننه امو بکُنم 126 00:10:27,700 --> 00:10:32,900 بايد ميديدي با اون توري که با اون لباس تو خونه اي . و توري که به سرش ميبست چه شکلي ميشد . همچين گفتگويي دوثانيه اي تموم ميشد 127 00:10:32,935 --> 00:10:35,800 باخودم گفتم ؛ چرا برنگردم " نيوجرزي " زندگي کنم ؟ 128 00:10:35,835 --> 00:10:38,065 . شروع تازه . اونطوري بهتره 129 00:10:38,100 --> 00:10:42,200 هفته ي بعدش ؛ مديربرنامه هاي جديدم . يه قرار با وکيلِ " ديک ولف " گذاشت 130 00:10:42,235 --> 00:10:44,200 . يه شب " ديک ولف"ـو تو کلابِ " رِيو " ديدم 131 00:10:44,300 --> 00:10:46,300 . ليموزينِ شخصي داشت 132 00:10:46,400 --> 00:10:50,800 با پولي که از سريال " قانون و نظم " نصيبش شده . حتي ميتونه ناو جنگي هم براي خودش بخره 133 00:10:50,835 --> 00:10:54,300 حرف زدن از زندگي من کافيه ؛ تو چطوري ؟ 134 00:10:55,300 --> 00:10:57,665 . . خوبم . . ميدوني 135 00:10:57,700 --> 00:11:00,100 . دارم روي برنامه کار ميکنم . . 136 00:11:06,000 --> 00:11:10,365 يمقدار شراب خوردم ؛ خب ؟ اين چيزيه که ميخواي بشنوي ؟ 137 00:11:10,400 --> 00:11:15,800 کريستوفر " . . کِي خوردي ؟ " - . نميدونم . . نامزدم با ماشين تصادف کرده بود - 138 00:11:16,900 --> 00:11:19,600 . حتي از طعمش هم خوشم نيومد . روز بعدش رفتم جلسه 139 00:11:19,700 --> 00:11:21,300 اما از بعدش که ديگه لب نزدي ؟ 140 00:11:22,000 --> 00:11:25,300 . هم به هوش بودم و هم نشئه . به هوش بودن خيلي بهتره 141 00:11:27,400 --> 00:11:30,700 ميدوني که هروقت بخواي ميتوني بهم زنگ بزني ؟ - چيه حالا ؟ قراري چيزي داري ؟ - 142 00:11:30,735 --> 00:11:33,200 . با يه دوست قرار دارم 143 00:11:34,900 --> 00:11:37,300 . تو برو . . من ميزو حساب ميکنم - . مرسي داداش - 144 00:11:37,335 --> 00:11:39,600 . گوش کن . . بهم زنگ بزن . جدي ميگم 145 00:12:02,000 --> 00:12:05,100 . " هارولد ملوين " - . مل " ؛ منم " - 146 00:12:06,200 --> 00:12:09,100 کورادو " . . چه خبرا ؟ " - . بايد براي يه مراسم خاکسپاري برم - 147 00:12:09,200 --> 00:12:11,700 . ميخوام به ماموراي فدرال زنگ بزني و هماهنگ کني 148 00:12:11,735 --> 00:12:13,565 . " وينسنت پترونلا " 149 00:12:13,600 --> 00:12:16,565 قوم و خويشه ؟ . خودت که قوانينو ميدوني 150 00:12:16,600 --> 00:12:21,100 پدرخونده ي برادرزاده امه ؛ تويِ يه مهموني کباب خوري . که پيش از جشن دويست ساله برگذار شده بود باهاش آشنا شدم 151 00:12:21,135 --> 00:12:22,700 . درخواستِتو رَد ميکنن 152 00:12:29,100 --> 00:12:34,300 . بابات قبلاها هميشه برام گل مياورد . البته گل و لباس زير 153 00:12:35,800 --> 00:12:39,400 . دارم جوجه درست ميکنم ؛ به روش کوبايي با لوبيايِ سياه 154 00:12:41,700 --> 00:12:43,000 اين چيه ؟ 155 00:12:43,800 --> 00:12:45,700 سوسِ کچاپ ؟ . اگه ميخواي حتما 156 00:12:48,600 --> 00:12:51,300 . نه ؛ اين پسر و سگو ميگم 157 00:12:51,400 --> 00:12:53,065 . پسرم ؛ " بروسِ"ـه 158 00:12:53,100 --> 00:12:58,700 . با يه دختر اسرائيلي ازدواج کرده . مدير خدمات غذا تو " ال عالِ"ـه 159 00:12:58,800 --> 00:13:01,800 . نه ؛ نه ؛ نه ؛ اين سگه رو ميگم - فرکلز " ؟ " - 160 00:13:03,200 --> 00:13:06,700 . اون يه هديه از طرف بابات بود - چي ؟ - 161 00:13:07,900 --> 00:13:09,500 کِي ؟ 162 00:13:10,700 --> 00:13:12,600 ! اين سگِ لعنتيِ خودمِه 163 00:13:15,800 --> 00:13:20,300 ! ببخشيد . . شرمنده . . آخه اين سگم بود ! اسمشم " تيپي " بود 164 00:13:21,300 --> 00:13:23,200 . بابات هيچ وقت چيزي نگفت 165 00:13:24,000 --> 00:13:26,100 . باورم نميشه 166 00:13:26,900 --> 00:13:28,900 . مادرم مجبورش کرد سگَه رو بندازه بيرون 167 00:13:28,935 --> 00:13:31,765 . خب ؛ " بروس " عاشق اون سگ بود 168 00:13:31,800 --> 00:13:36,100 تقريبا يه ده سالي داشتيمش ؛ . تا وقتي رفت " تلاويو " زندگي کنه 169 00:13:36,200 --> 00:13:37,700 . بعدش مجبور شدم با مواد آرامبخش به زندگيش پايان بدم 170 00:13:40,900 --> 00:13:44,100 رو ميز پيشدستي ؛ . يه چندتا ديگه عکس هست 171 00:13:45,800 --> 00:13:47,900 . اون دمپايي راحتيا هم مالِ بابات بودن 172 00:13:58,800 --> 00:14:01,200 . اينو ببين . شما دوتا رو 173 00:14:03,200 --> 00:14:06,300 . قبلاها منو يادِ " ويکتور مچور " مينداخت 174 00:14:10,000 --> 00:14:12,500 . بيرون از محله ي " لاتيني ها " ؛ تو فرانسه 175 00:14:13,600 --> 00:14:19,400 . " اي لعنت ؛ " هِش " رو نيگا . . " جورج گرويش - . آدم جاکِش و خسيسي بود - 176 00:14:20,800 --> 00:14:23,300 . سرم کلاه گذاشت و پولِ بازنشستگيمو بالا کِشيد 177 00:14:24,500 --> 00:14:26,765 . تازه اونم برخلاف خواستِ پدرت 178 00:14:26,800 --> 00:14:30,100 داري درباره ي چي حرف ميزني ؟ - . نگو که دهنم باز ميشه - 179 00:14:32,000 --> 00:14:35,800 بگو ديگه . . چي شده ؟ - . بابات يه خط مسابقه داشت - 180 00:14:35,900 --> 00:14:37,700 . براي ماشين هاي مسابقه ي کوچک 181 00:14:39,500 --> 00:14:42,000 درسته ؛ مسير مسابقه ي " چيکاماوگا " ؛ . " تو " نيوايجپت 182 00:14:42,500 --> 00:14:45,900 . . بابات ؛ " هرمن " ؛ با يکي ديگه 183 00:14:46,900 --> 00:14:51,000 . فيل"ـي چيزي بود ؛ همون که موهاي عجيب داره و نيويورکيه " . . - . " ليوتاردو " - 184 00:14:52,200 --> 00:14:55,000 پدرم يه سهم از مسابقه بهش داده بود . تا بدهيِ قماربازيشو بده 185 00:14:55,100 --> 00:14:58,600 جاني " هميشه بهم ميگفت " . که بعدازخودش ؛ سهمش از اونجا به من ميرسه 186 00:15:00,100 --> 00:15:03,100 . البته مشخصا نميتونست اسمَمو وارد وصيت نامه اش کنه 187 00:15:03,200 --> 00:15:05,400 . . وقتي پدرت از دنيا رفت 188 00:15:06,500 --> 00:15:08,500 . به " هِش " زنگ زدم . . . 189 00:15:09,800 --> 00:15:12,400 . برام 500 دلار فرستاد 190 00:15:12,435 --> 00:15:13,700 همين ؟ 191 00:15:15,400 --> 00:15:17,800 . متاسفم 192 00:15:19,200 --> 00:15:22,000 . يامسيح . . کاشکي به خودم زنگ زده بودي 193 00:15:22,800 --> 00:15:28,400 . بروس " ؛ گاه و بيگاه برام پول ميفرسته " - . موضوع اين نيست ؛ اين خواستِ پدرمه - 194 00:15:28,435 --> 00:15:32,500 . ببين ؛ فراموشش کن . جدي ميگم . . متاسفم 195 00:15:33,400 --> 00:15:36,100 . اصلا نبايد حرفِشو وسط ميکِشيدم 196 00:15:36,200 --> 00:15:39,700 گوش کن ؛ بعداز غذا ؛ ميخواي بريم يه دوري بزنيم ؟ 197 00:15:43,700 --> 00:15:47,000 . راستي ؛ عَمو " جونَ"ـمو ديدم 198 00:15:47,800 --> 00:15:49,800 . سلام ميرسونه - جونيور " ؟ " - 199 00:15:50,900 --> 00:15:53,665 . يا مسيح حالش چطوره ؟ 200 00:15:53,700 --> 00:15:57,900 نميدونم ميدوني يا نه ؛ . اما چشاش هميشه دنبالت بوده 201 00:15:58,000 --> 00:16:00,000 . اون مرد عملا مثل کنه بهم چسبيده بود و ولم نميکرد 202 00:16:00,100 --> 00:16:03,100 . به من گفت در سکوت ؛ زجر کِشيده - درسکوت زجر کِشيده ؟ - 203 00:16:03,200 --> 00:16:06,365 يواشکي چندين ساعت . ميومد درِ ساختمونِ محل زندگيم کشيک ميکِشيد 204 00:16:06,400 --> 00:16:10,900 تلفن هاي عجيب غريب ميزد ؛ هميشه يه حسي داشتم . که درباره ي من و " جاني " به " اوليويا " گفته 205 00:16:10,935 --> 00:16:13,200 . يا مسيح 206 00:16:15,000 --> 00:16:17,200 . مادرت ؛ زن خوش تيپ و قواره اي بود 207 00:16:18,100 --> 00:16:21,700 البته نه اينکه دقيقا سکسي و جذاب ها ؛ . اما خوش هيکل بود 208 00:16:23,800 --> 00:16:26,500 يکم ميخوري ؟ 209 00:16:27,000 --> 00:16:30,000 چيه ؟ - . واسه جاده اس عزيزم - 210 00:16:30,100 --> 00:16:32,100 . و اين جا هم بنظرم جاده اس که داريم ميريم 211 00:16:32,200 --> 00:16:35,100 . " ريس مارتين ؛ وي.اس.او.پي " 212 00:16:50,200 --> 00:16:52,600 نميتونن پولِ زيادي از اينجا دربيارن . . اما اگه " هِش " رو درست و حسابي شناخته باشم 213 00:16:54,000 --> 00:16:56,300 اون و " فيل " حتما . . . دارن يه کاري اينجا انجام ميدن که پول توشِه 214 00:16:59,300 --> 00:17:01,700 . حالا . . از زنت برام بگو 215 00:17:01,800 --> 00:17:03,800 زنت . . چه شکليه ؟ 216 00:17:05,200 --> 00:17:07,700 . نميدونم والا چي بگم ؟ 217 00:17:10,100 --> 00:17:12,100 . زنِ خوبيه . . مادر خوبيه 218 00:17:14,500 --> 00:17:18,400 . گرچه ازدواجمون شکست خورده ؛ همين ديگه چه کاري از دستِ آدم برمياد ؟ 219 00:17:19,400 --> 00:17:21,000 دوست دخترت چي ؟ 220 00:17:21,100 --> 00:17:24,200 . دلال آثار هنريه . خيلي خبره و ماهره 221 00:17:25,300 --> 00:17:29,100 . مو و چشم هاي تيره ؛ لاتينِه 222 00:17:30,100 --> 00:17:32,200 . ميدوني ؛ ريشه ي " اسپانيايي " داره 223 00:17:40,000 --> 00:17:42,000 . بسه 224 00:17:44,200 --> 00:17:48,100 اوه ؛ پسر ؛ خوشحالم که زنگ زدي ؛ . واقعا به ورزش احتياج داشتم 225 00:17:54,000 --> 00:17:56,165 پس ؟ - پس چي ؟ - 226 00:17:56,200 --> 00:17:58,900 چيزي نيست که بخواي درباره اش حرف بزني ؟ 227 00:17:58,935 --> 00:18:01,600 . اونشب باهات روراست بودم 228 00:18:04,200 --> 00:18:06,565 يعني ميخواي بگي مواد مصرف نميکني ؟ - چي ؟ - 229 00:18:06,600 --> 00:18:11,700 همچين از رستوران بسرعت زدي بيرون . که اينگار آتيش گرفته بودي ؛ بدجور داشتي ميلرزيدي 230 00:18:11,735 --> 00:18:14,700 با يه دختر خانمي قرار داشتم ؛ قرار بود براي . ديدن مسابقه به گ ميدولندز " بريم 231 00:18:14,800 --> 00:18:16,600 . نميخواستم آخرين مسابقه رو ازدست بدم 232 00:18:16,635 --> 00:18:19,665 . من کاملا پاک و به هوشم 233 00:18:19,700 --> 00:18:22,900 . يا مسيح . شک نداشتم موادو زدي 234 00:18:23,000 --> 00:18:25,800 . ممنون پسر . تشکر که نگرانم بودي 235 00:18:30,600 --> 00:18:34,300 . اگه ميگفتي بجاي اينکه تا اونجا بري خودم برات شرط ميبستم 236 00:18:34,335 --> 00:18:38,000 ببينم اگه تو بودي هزارتا روي " يانکيز " و هزارتا هم روي " سنت لوييس " شرط مي بستي ؟ 237 00:18:38,035 --> 00:18:40,165 . واو . . پس مبلغ بالا هم شرط ميبندي 238 00:18:40,200 --> 00:18:44,800 سه هزاردلار سر اون اپيزودي که . براي سريال " زندگي " نوشتم برام مونده 239 00:18:44,835 --> 00:18:48,000 همون جشن ايتاليايي تقلبي با " پول سوروينو " ؟ 240 00:18:48,035 --> 00:18:50,200 . خيلي غيرواقعي بود 241 00:18:52,900 --> 00:18:55,400 . اينجا هواش گرد و غبار داره 242 00:18:57,800 --> 00:19:02,200 دستمالت ابريشميه ؟ - . کلنکس که نيست . . کتانِه - 243 00:19:04,400 --> 00:19:06,400 . . ميدوني . . تو خيلي 244 00:19:07,700 --> 00:19:09,700 . نميدونم چطور بگم . . خيلي باکلاسي . . 245 00:19:11,600 --> 00:19:13,200 . عينِ دوست دخترت 246 00:19:22,200 --> 00:19:26,000 . بهم گفت حواسم به دختره باشه ؛ منم براش پول فرستادم . که خيلي از کارايي که بقيه کردن بيشتر بوده 247 00:19:26,035 --> 00:19:28,400 پس اينهمه سال ؛ تصميم گرفتي که سهمِ بابامو واسه خودت نگه داري هان ؟ 248 00:19:28,500 --> 00:19:32,100 يعني ميگي بايد به يه زنِ هرزه ميدادمش ؟ . بعلاوه که بنظرم حقم بود 249 00:19:32,135 --> 00:19:36,100 وقتي " فيل ليوتاردو " 20 سال افتاد زندان بنظرت کي اين همه وقت اونجا رو ميگردونده ؟ 250 00:19:36,135 --> 00:19:38,900 يا اجاره ها رو جمع ميکرده و ماليات ها و بقيه ي کارا رو راست و ريست ميکرده ؟ 251 00:19:39,000 --> 00:19:42,200 پس سهم من چي ميشه ؟ . اينهمه سال يه پولِ سياه هم بهم ندادين 252 00:19:45,400 --> 00:19:48,000 . " تو دوستِ بابامي " هِش ! دوستِ خودمي 253 00:19:48,100 --> 00:19:51,700 اگه اينقدر دوست خوبي هستي ؛ پس هيچ وقت نديدمت ؟ - چي ؟ - 254 00:19:51,800 --> 00:19:54,700 . من هميشه ميبينمت و بهت سر ميزنم . حالا سرم يکم شلوغ بوده 255 00:19:54,800 --> 00:19:58,550 اما هميشه سرت خلوت بوده که ساعت 2 صبح . بهم زنگ بزني و از مشکلاتِت برام بگي 256 00:19:58,585 --> 00:20:02,265 . حالا يه بار اونطوري شد . اونم بخاطر اين بود که روانشناسم تعطيلات رفته بود 257 00:20:02,300 --> 00:20:07,450 اگه سهمِ باباتو ميخواي بچه ؛ باشه ؛ مالِ خودت ؛ 25 درصده ؛ . منتها قرارداد تا دوهفته ي ديگه نهايي ميشه 258 00:20:07,485 --> 00:20:12,600 و خيلي ازت متشکر ميشم به " فيل ليوتاردو " زنگ بزني . که اونم تو اين بخش بازي و قرارداد شريک بشه 259 00:20:12,635 --> 00:20:16,600 عليرغم احساسي که داري ؛ . پدرم عاشق اين خانم بود 260 00:20:16,700 --> 00:20:19,800 اون زن آدم بدي نيست ؛ . اما ؛ خب نميدونم چي بگم 261 00:20:20,600 --> 00:20:23,300 يه چيزي هميشه درباره اش وجود داشته . که باعث ميشده ازش خوشم نياد 262 00:20:23,400 --> 00:20:28,100 . خب شايد بخاطر اين بوده که به اون ميداده ؛ نه تو - چند وقته منو ميشناسي بچه ؛ هان ؟ - 263 00:20:28,135 --> 00:20:30,400 . اون زن يکم از سطح سليقه ي من پايين تره 264 00:20:36,900 --> 00:20:39,700 مراسم خاکسپاري آقاي " پاترونلا " هفته ي گذشته بود ؛ . اين يکي فرق ميکنه 265 00:20:41,400 --> 00:20:44,600 بله . . کاملا آگاهم که ايشون دراين ماه . در دو مراسم خاکسپاري شرکت داشتن 266 00:20:46,100 --> 00:20:48,200 . خب ؛ مردم ميميرن ديگه جناب مستشار دادگاه 267 00:20:49,500 --> 00:20:52,500 . . متوفي اي که امروز حرفشو ميزنيم ؛ خانم " کرلي " ؛ 268 00:20:52,535 --> 00:20:55,500 . خواهرِ دخترعموي آقاي " سوپرانو " بودن . . 269 00:20:56,500 --> 00:20:58,500 . بخاطر ازدواج فاميل شدن 270 00:20:59,900 --> 00:21:02,365 حالا بگيم ايشون خويشاوند نسَبي نيستن ؛ 271 00:21:02,400 --> 00:21:05,200 آخه بخاطر خدا ؛ . . . اين مرد محترم ميخواد بره اداي احترام کنه 272 00:21:07,100 --> 00:21:11,000 خب ؛ شايد تماس بعديم ؛ . بايد با قاضي " رونيونز " باشه و پاي ايشونو وسط بکِشم 273 00:21:16,000 --> 00:21:19,400 . پنج ساعت . تعطيلات به مقصدِ " هاوايي " که نيست 274 00:21:19,500 --> 00:21:23,600 ميخواد يه سر تا کليسا بره و بعدش هم . به خانواده ي متوفي اداي احترام کنه 275 00:21:26,100 --> 00:21:28,800 . تشکر جناب مستشار . از لطفِتون سپاسگزاريم 276 00:21:31,700 --> 00:21:33,500 ! تا قِرونِ آخر لياقت پولي که ميگيريو داري 277 00:21:40,100 --> 00:21:43,200 قراره تو مراسم خاکسپاري . موسيقي مخصوص اسکاتلندي داشته باشن 278 00:21:43,235 --> 00:21:45,200 . بايد جالب باشه 279 00:21:58,100 --> 00:22:01,200 ! " دون پروولون " بازي لعنتيو ديدي ؟ 280 00:22:02,400 --> 00:22:05,400 . کوکاکولايِ رژيمي با هرچي که اين آقا ميخوره - آبجويِ بدونِ الکُلِ زنجبيلي ؟ - 281 00:22:07,700 --> 00:22:11,500 . يادم بنداز يه دوجين گلِ رُز براي " جيتر " بفرستم - ميخواي دوباره روش شرطبندي کني ؟ - 282 00:22:11,600 --> 00:22:15,000 داشتم فکر ميکردم يه سري به اون کازينوي هندي بزنم . و اونجا يمقدار پوکر بازي کنم 283 00:22:15,035 --> 00:22:17,900 اگه دنبال يه قمار واقعي هستي . برات جورش ميکنم 284 00:22:18,000 --> 00:22:20,600 با شرطبندي مبلغ بالا . و مشتري هاي اختصاصي 285 00:22:22,400 --> 00:22:25,365 . " مثلا " ديويد لي روث - . يه چي بهت بگم پسر - 286 00:22:25,400 --> 00:22:29,000 ورق بازي ؛ قماربازي و اين جور چيزا رو . قبلا هيچ وقت ازش خوشم نميومد 287 00:22:29,100 --> 00:22:35,500 هيچ وقت رياضيم خوب نبود ؛ . . اما يه چيزي درباره ي اون هيجان وجود داره که خيلي 288 00:22:35,600 --> 00:22:37,600 . نميدونم چي بگم 289 00:22:38,700 --> 00:22:41,800 چي شده ؟ حالا من يه شرطو بُردم . و همچين قيافه گرفتي که اينگار داره گريه ات ميگيره 290 00:22:41,835 --> 00:22:44,100 . دوباره گند زدم 291 00:22:45,000 --> 00:22:48,700 صاحب خونه ام امروز صبح دوباره اومد . که گرفتگي توالتو درست کنه 292 00:22:50,100 --> 00:22:52,700 . يه مقدار ماريجوآنا همراهش داشت - . . بايد قبل از اينکه مواد بزني به يکي زنگ بزني - 293 00:22:52,800 --> 00:22:54,800 . نه بعداز اينکه ديگه مصرف کردي . . 294 00:22:54,900 --> 00:22:59,200 ميدونم . . ميدونم ؛ فقط خواستم ببينم آيا توانِشو دارم . که مثل يه آدم عادي نشئه بشم يا نه 295 00:22:59,300 --> 00:23:01,800 . تو يه آدم عادي نيستي . هيچ کدوممون عادي نيستيم 296 00:23:02,800 --> 00:23:05,600 تازه مهم تر از اينا ؛ قرار گذاشتي که تو مِيخونه بيام ديدنت ؟ 297 00:23:09,300 --> 00:23:11,900 . بيا اينجا ببينم ديوونه 298 00:23:12,400 --> 00:23:17,165 يعني 625 هزار دلار براي اون همه زمين ؟ همه اش همين ؟ 299 00:23:17,200 --> 00:23:20,300 . اونجا يه مقدار محدوديت هاي منطقه بندي وجود داره . کلا شانس آورديم که اساسا خريدار پيدا کرديم 300 00:23:20,400 --> 00:23:22,100 . . اين پيشنهادمه 301 00:23:24,100 --> 00:23:26,300 . توني " 150 هزار تا ميگيره " 302 00:23:26,400 --> 00:23:30,300 که 25 درصدِش از سهم تو و 75 درصدش . از سهم " هش " بهش پرداخت ميشه 303 00:23:30,400 --> 00:23:34,000 . اي بابا ؛ اينطور که بايد 40 هزارتا بدم . " لابد شوخيت گرفته " جان 304 00:23:34,100 --> 00:23:35,600 ببينم ؛ بنظرت دارم لبخند ميزنم ؟ 305 00:23:39,200 --> 00:23:41,550 خوب خايه داري بچه ؛ . اعتراف ميکنم که زرنگي 306 00:23:41,585 --> 00:23:43,900 . چيزي که بهت گفتمو رَد ميکني بياد 307 00:23:44,000 --> 00:23:46,365 . آروم باش - ! ريدم توش - 308 00:23:46,400 --> 00:23:48,965 الان ديگه نه دهه ي هفتادِه . و نه من يه بچه ي فسقليم 309 00:23:49,000 --> 00:23:52,700 . آروم باش . . يه اصطلاحه - . خب ؛ پس اينم يکي ديگه اش - 310 00:23:52,735 --> 00:23:55,000 . پنج روز وقت داري که پولمو بدي 311 00:23:56,000 --> 00:23:57,800 . پاشو بريم 312 00:24:04,500 --> 00:24:07,300 . ديگه پاشو از گليمش درازتر کرده بود - . فيلي " ؛ اونم بهرحال يه رئيس بزرگه " - 313 00:24:08,100 --> 00:24:10,700 رئيس بزرگِ " جرزي " ؟ بيخيال . . جدي ؟ 314 00:24:15,100 --> 00:24:18,100 با " فيل " و " هش " درباره ي . اون پيست مسابقه حرف زدم 315 00:24:18,135 --> 00:24:20,365 چقدر ضايعت کردن و دروغ تحويلت دادن ؟ 316 00:24:20,400 --> 00:24:22,765 . راستشو بخواي ؛ مشکلو حل کرديم 317 00:24:22,800 --> 00:24:26,600 پس ؛ وقتي اونجا بفروش برسه ؛ . تو هم مبلغ قابل توجهي گيرت مياد 318 00:24:26,700 --> 00:24:28,465 شوخي ميکني ؟ 319 00:24:28,500 --> 00:24:31,100 . هي . . اين که فوق العاده اس 320 00:24:34,200 --> 00:24:36,200 . ميخواستم يه چيزي نشونت بدم 321 00:24:37,400 --> 00:24:39,500 . يادته که داشتي دستمالمو تحسين ميکردي 322 00:24:52,100 --> 00:24:54,600 . يه نيگا به حروفِ اختصاريش بنداز 323 00:24:54,700 --> 00:24:57,600 جي.اف.کِي " ؟ واقعا مالِ خودش بوده ؟ " " جان فيتزجرالد کندي " 324 00:24:58,800 --> 00:25:01,800 . ميدوني ؛ من يکي از کلاه هاشو داشتم 325 00:25:01,900 --> 00:25:04,300 يه کلاهِ مخصوص کاپيتان کِشتي که . تويِ مزايده برنده شده بودم 326 00:25:04,400 --> 00:25:08,100 البته دوستاي زيادي سر قضيه ي " روبي " و . اين چرنديات ازش دلِ خوشي ندارن 327 00:25:08,200 --> 00:25:12,300 . اما گورِباباشون ؛ من اون موقع مدرسه ي ابتدايي بودم - . اون رُژِ لبمه - 328 00:25:14,200 --> 00:25:15,900 . يه علاقه ي کوچکي بينمون بود 329 00:25:16,000 --> 00:25:19,200 وقتي رئيس جمهور بود ؟ - . مارچِ سالِ 1961 - 330 00:25:19,235 --> 00:25:21,765 درست قبل از . " عملياتِ " خليجِ خوک ها 331 00:25:21,800 --> 00:25:24,365 . با يکي از دوستام به " کوپا " رفته بودم 332 00:25:24,400 --> 00:25:27,665 پالتو پوستِ جديدي تنم کرده بودم . و تو کلابِ " لِم بيلينگز " همديگه رو ديديم 333 00:25:27,700 --> 00:25:32,200 حالا ؛ يکي از دوستامون به اسم " لِم " هم مدرسه ايِ " جک " از . چوآت " بود ؛ اما خب البته ما اصلا اينو نميدونستيم " 334 00:25:32,235 --> 00:25:37,000 اون اصرار کرد که براي جشني که . تو هتل " پييِر " برگذار ميشد بهش ملحق بشيم 335 00:25:38,100 --> 00:25:40,000 . آخه اون جواب نه رو اصلا قبول نميکرد 336 00:25:40,100 --> 00:25:44,200 يه ماشينِ ليموزين هم داشت ؛ خب ماهم پيشِ خودمون فکر کرديم " خب ؛ جهنمش ؛ چرا نريم " ؟ 337 00:25:44,300 --> 00:25:47,100 . . رفتيم اونجا و بهمون گفت 338 00:25:47,200 --> 00:25:49,400 . ميخواد ما رو به سوئيتِ رياست جمهوري ببره . . 339 00:25:50,100 --> 00:25:52,865 بعدش بلند شديم . و رفتيم سوارِ آسانسور شديم 340 00:25:52,900 --> 00:25:58,500 . رفتيم داخلِ سوئيتِ مخصوصِ رياست جمهوري . اون اتاق پر بود از مدل ها و آدم هاي مشهور 341 00:25:58,535 --> 00:26:00,900 . " پيتر لاوفورد " ؛ " سيناتر " 342 00:26:01,000 --> 00:26:04,000 . " جکي گلنسون " - ! شوخي ميکني ؟ - 343 00:26:04,100 --> 00:26:07,200 اطرافو نگاه کردم و . . يه نگاهِ سريع به اطراف اتاق انداختم 344 00:26:07,300 --> 00:26:11,050 و يه دفعه ي . . . . چشم تو چشمِ 345 00:26:11,085 --> 00:26:14,800 . جان فيتزجرالد کندي " شدم " . . . 346 00:26:16,600 --> 00:26:19,500 . آره ديگه . . اون اومد جلو . يه جنتلمنِ واقعي بود 347 00:26:19,600 --> 00:26:23,900 کُتمو گرفت ؛ يه نوشيدني کوکتيل برام آورد ؛ . و منو به بقيه معرفي کرد 348 00:26:23,935 --> 00:26:26,200 دستِ آخر ؛ وقتي شب به آخر رسيد ؛ . . خوب اينو که ميگم گوش کن 349 00:26:26,300 --> 00:26:29,200 بهم گفت ؛ . . بنابرمصالحِ امنيت ملي ؛ " 350 00:26:29,300 --> 00:26:31,565 . " بهم احتياج داره که اونجا بمونم . . 351 00:26:31,600 --> 00:26:35,100 گفت ؛ بخاطر اينکه پالتويِ پوست تنم کردم . خودش شخصا بايستي ازم بازجويي کنه 352 00:26:35,135 --> 00:26:38,400 تا مطمئن بشه . . . جاسوسِ " روس ها " نيستم 353 00:26:38,435 --> 00:26:41,500 خودش اين حرفو گفت ؟ - جمله ي باحاليه . . هان ؟ - 354 00:26:43,600 --> 00:26:46,300 چطوري بود ؟ - . فوق العاده - 355 00:26:46,400 --> 00:26:49,365 پس . . عاشق و معشوق شدين يا . . ؟ - . نه بابا . . اون بهم زنگ زد - 356 00:26:49,400 --> 00:26:54,000 اما خب بالاخره اين مرد ناسلامتي . . رهبر دنياي آزاد بود . . يعني . . ميدوني که 357 00:26:54,100 --> 00:26:58,600 يادمه يه يه تعطيلات آخر هفته قرار بود برم " واشينگتون " ؛ . و تو هتل " ريتز کارلتون " بمونم 358 00:26:58,700 --> 00:27:01,965 . دقيقه ي آخر . . يه جلسه ي اضطراري براش پيش اومد 359 00:27:02,000 --> 00:27:05,900 . کارکن هاي بخش فولاد قصدِ اعتصاب داشتن - پس فقط همون يه بار بود ؟ - 360 00:27:08,400 --> 00:27:12,100 ميدوني ؛ بعداز ماجراي " خليج خوک ها " ؛ . احتمالا سرش خيلي شلوغ بوده 361 00:27:12,135 --> 00:27:14,365 خب ؛ ميدونستم که غيراز من . زن هاي ديگه اي هم تو زندگيش وجود دارن 362 00:27:14,400 --> 00:27:16,965 مثلا " جودي کمپل " ؛ . " و البته " مرلين مونرو 363 00:27:17,000 --> 00:27:20,550 . ماها ؛ يه چيز خاصي تو وجودمون بود . يه جور هوس و اشتياقِ ديوانه وار 364 00:27:20,585 --> 00:27:24,100 اون چيزي بود که مادرت . هرگز درکِش نکرد 365 00:27:24,200 --> 00:27:27,565 . . وقتي آدم با يه مردِ قدرتمند ازدواج ميکنه 366 00:27:27,600 --> 00:27:31,000 بايد تمام سعيِشو بکنه . . . که اون مرد احساس قدرتمندي کنه 367 00:27:32,200 --> 00:27:34,350 مادرمو ميگي ؟ 368 00:27:34,385 --> 00:27:36,465 . تو رو خدا 369 00:27:36,500 --> 00:27:39,200 يه عکس از " ليويا " ديدم . که براي شبِ سالِ نو بود 370 00:27:40,400 --> 00:27:42,900 . مثل پناهنده ها لباس پوشيده بود 371 00:27:46,400 --> 00:27:50,400 . فکر نکنم واسه قهوه خوردن وقت داشته باشم . آخه يه جلسه اي تو شهر دارم 372 00:27:51,400 --> 00:27:53,600 مطمئني ؟ 373 00:27:55,200 --> 00:27:57,200 . . ببين 374 00:27:59,200 --> 00:28:01,065 . اينو بعنوان پيش پرداخت درنظر بگير . . 375 00:28:01,100 --> 00:28:03,900 تلفنِتو باهاش وصل کن . و پولِ اجاره اتو بده 376 00:28:05,000 --> 00:28:07,000 اگه الان بابات اينجا بود . حسابي بهت افتخار ميکرد 377 00:28:08,800 --> 00:28:11,300 . تو رو مثلِ يه جنتلمنِ واقعي بارآورده 378 00:28:19,800 --> 00:28:22,000 ميخواي اين صندوقو بخري ؟ 379 00:28:22,100 --> 00:28:24,500 . هشتصد تا . . و خودت ميدوني 380 00:28:26,000 --> 00:28:28,000 . لعنت 381 00:28:30,700 --> 00:28:33,100 . کابوي و سه تا سرخپوست کوچولو 382 00:28:34,100 --> 00:28:36,100 ! گائيدي ما رو 383 00:28:40,100 --> 00:28:42,900 . هفته ي آينده آدم هاي مهم و پولداري قراره بيان 384 00:28:44,600 --> 00:28:47,200 حالا بگو ببينم ؛ وقتي براي سريال هاي تلويزيوني . . فيلمنامه مينويسي ؛ مثلا ميدن 385 00:28:47,300 --> 00:28:50,200 يکي ديالوگ هاي . . . . ديلان مک درموت " رو بنويسه " 386 00:28:50,235 --> 00:28:53,100 و يکي ديگه رو ميذارن که . . ديالوگهاي دوست دختر " نيکلسون " رو بنويسه ؟ 387 00:28:54,200 --> 00:28:57,800 . همه اشو يه نفر مينويسه - . اوه . . جالبه - 388 00:28:59,800 --> 00:29:02,400 اوضاع و احوالت چطوره ؟ ميخواي بريم ؟ 389 00:29:02,435 --> 00:29:04,665 . يه عالمه اينجا باختم 390 00:29:04,700 --> 00:29:06,700 . من که ميخوام برم . بدجوري خسته و داغونم 391 00:29:06,800 --> 00:29:11,100 فردا بهت زنگ ميزنم . . ميخواي ورزش کنيم ؟ - . حتما . . آره . . جهنمش - 392 00:29:11,135 --> 00:29:14,900 چهار تا خال براي " جويي هاليوود " ؛ . و يه سرباز هم براي پادشاهِ کارواش 393 00:29:16,200 --> 00:29:18,200 . " دَه براي آقاي " ويتو 394 00:29:22,800 --> 00:29:25,700 ! عشقتو به " ولنتينا " نشون بده 395 00:29:55,000 --> 00:29:57,000 . داروي مُسهلي که مصرف ميکنيو تموم کرده بودن 396 00:29:59,300 --> 00:30:03,300 کجا داري ميري ؟ - . بايد يمقدار گل سفارش بدم - 397 00:30:03,335 --> 00:30:05,800 سَل " هست که تو خشکشويي کار ميکنه ؛ " . بچه اش مُرده 398 00:30:05,900 --> 00:30:09,100 . تو جکوزي غرق شده فقط 7 سالِش بوده . . باورت ميشه ؟ 399 00:30:09,135 --> 00:30:11,100 . خيلي غم انگيزه 400 00:30:22,600 --> 00:30:27,700 . " هارولد ملوين " - . منم . . يه مراسم خاکسپاري ديگه بايد برم . . يه بچه اس - 401 00:30:27,800 --> 00:30:29,965 . پدرش ؛ خشکشويي لباس هامو انجام ميده 402 00:30:30,000 --> 00:30:33,600 . بايد حتما خويشاوندِت باشه - ! خويشاونده ديگه . . لعنتي - 403 00:30:33,700 --> 00:30:36,700 بابام ؛ همراهِ پدربزرگِ پدربزرگِش . از " ايتاليا " به " آمريکا " مهاجرت کرده بودن 404 00:30:36,735 --> 00:30:39,700 . طرف پاش کج بود - ديگه بنظرت زيادي غلو نميکني ؟ - 405 00:30:39,800 --> 00:30:44,000 تمام دهکده ي " آولينو " تو اين منطقه ساکن شدن ؛ . بايد باهمديگه قوم و خويش باشيم 406 00:30:44,035 --> 00:30:46,200 . . کورادو " ؛ " - ! کورادو " به تخمم " - 407 00:30:46,300 --> 00:30:49,100 . بايد از اين خونه ي کوفتي برم بيرون . ديگه دارم ديوونه ميشم 408 00:30:50,000 --> 00:30:52,000 . دستِ آخر شروع ميشه 409 00:30:58,100 --> 00:31:00,500 . اي لعنت هنوزم اينجايي ؟ 410 00:31:01,500 --> 00:31:04,200 . تمام روز ميخواستم باهات تماس بگيرم - . ناسلامتي وسط بازي هستيما - 411 00:31:05,900 --> 00:31:08,600 ميخواي چيکار کني ؟ - . عقب ميکِشم - 412 00:31:11,800 --> 00:31:14,900 . بيا . . جهنمش . هرچي دارمو ميذارم وسط 413 00:31:17,100 --> 00:31:19,400 . ورق هاتو روکن - . چهارتا ده - 414 00:31:20,300 --> 00:31:22,600 . فلاش . به لطفِ ورقِ آخر 415 00:31:22,700 --> 00:31:25,000 . . اي مادربخطايِ 416 00:31:25,100 --> 00:31:27,100 ! لعنتي 417 00:31:30,600 --> 00:31:32,565 اوضاعش چقدر خرابه ؟ 418 00:31:32,600 --> 00:31:35,500 . به صندوق 57 بدهکاره - هزارتا ؟ - 419 00:31:44,300 --> 00:31:47,800 ببينم ؛ مگه ديوونه شدي ؟ - . ديوونه رو تعريف کن - 420 00:31:49,600 --> 00:31:54,100 . من پول دارم . قراره با " ديک ولف " کار کنم . اگه اون شغلو بدست بيارم ؛ اين فوقش حقوق يک ماهمِه 421 00:31:54,200 --> 00:31:56,200 خب ؛ پس اين ماهِ لعنتيو چيکار ميکني ؟ 422 00:31:58,700 --> 00:32:01,000 بنظرت ميتوني يه مدت بهم قرض بدي ؟ 423 00:32:01,100 --> 00:32:03,200 . تازه غيرازاين بايد نفقه هم بدم 424 00:32:07,100 --> 00:32:12,000 اين با من ؛ بابت هرکدوم سه هزارتا قرض ميدم ؛ . که کلا بدهيت سرجمع ميشه 60 هزارتا 425 00:32:12,100 --> 00:32:16,500 . فقط دو روز بيدار بودم . . هنوزم بلدم جمع کنم - . . خوبه . . پس هفته اي دو درصد سود ميذاري روش - 426 00:32:16,600 --> 00:32:20,165 . تا وقتي که پولمو تمام و کمال پرداخت کني . . - يعني ازم سود ميگيري ؟ - 427 00:32:20,200 --> 00:32:25,500 باضافه ي پولِ اصلي اگه تاخير داشته باشي به بدهيت اضافه . ميشه ؛ از امروز تا يه هفته ي ديگه 1200 دلار بايد بهم بدي 428 00:32:25,600 --> 00:32:28,700 . اونطوري برام قيافه نگير . اين مشکلِ خودته 429 00:32:28,735 --> 00:32:31,000 . بهت اجازه نميدم اينطوري رفتار کني 430 00:32:45,800 --> 00:32:47,300 ! اينم از دوستِ خودم ! " فيلي " 431 00:32:54,800 --> 00:32:58,300 فيل " ؛ داري کجا ميري ؟ " - . تو رستوان با " جان " قرار دارم - 432 00:32:58,400 --> 00:33:00,200 ! اي کير خورِ عوضي 433 00:33:35,600 --> 00:33:39,200 آخه کجا ميخواي بري ؛ هان ؟ کجا ميخواي بري ؟ 434 00:33:39,300 --> 00:33:41,200 ! مادرجنده 435 00:33:52,300 --> 00:33:54,500 يا مسيح . . آقا . . شما حالتون خوبه ؟ 436 00:33:54,600 --> 00:33:57,300 ! آخ . . گردنم - حالتون خوبه ؟ - 437 00:33:57,335 --> 00:34:00,000 از دستِ من فرار ميکني کيرخور ؟ 438 00:34:00,035 --> 00:34:02,365 پولم کجاس ؟ 439 00:34:02,400 --> 00:34:04,900 . بهت ميدم . . حالا بهت ميدم . " گردنم . . " توني 440 00:34:04,935 --> 00:34:07,667 چيه ؟ فکر کردي خرم ؟ - . نه - 441 00:34:07,702 --> 00:34:10,400 . صداتو نميشنوم - . " نه ؛ نه ؛ خواهش ميکنم . . " توني - 442 00:34:12,000 --> 00:34:14,000 . بيست و چهارساعت وقت داري 443 00:34:17,700 --> 00:34:20,300 . زنگ زدم اورژانس . . تو راهَن . حالش خوبه 444 00:34:23,000 --> 00:34:25,400 . اوه . . خداي من 445 00:34:29,200 --> 00:34:32,000 . بچه ام - . " ببرش بالا " اندي - 446 00:34:32,100 --> 00:34:33,265 . . بچه ام 447 00:34:33,300 --> 00:34:37,700 بايد يکي از اون آرامبخش هايي که . مادرش بهش دادو مصرف کنه 448 00:34:44,400 --> 00:34:47,400 . ما بايد بريم - . آروم باش . . تازه رسيديم - 449 00:34:48,700 --> 00:34:50,700 خوراک مرغ خوشمزه و تنديه . . هان ؟ 450 00:35:11,000 --> 00:35:15,100 . ميدونم خونه اي . از زيرِ دَر سايه ات پيداس 451 00:35:19,300 --> 00:35:21,300 چيه ؟ حالا ديگه ازم قايم ميشي ؟ 452 00:35:23,900 --> 00:35:27,000 . فکر کردم اين دختره اي . آخه خيلي اذيتم ميکنه 453 00:35:27,100 --> 00:35:29,965 ببينم . . کدوم گوري بودي ؟ 454 00:35:30,000 --> 00:35:32,365 کار ميکردم پسر ؛ آخه دارم براي جلسه ي . تبادل افکار براي يه سريال تلويزيوني آماده ميشم 455 00:35:32,400 --> 00:35:35,400 . ميخواستم بهت زنگ بزنم - صحيح . . خب پس چرا زنگ نزدي ؟ - 456 00:35:40,800 --> 00:35:44,700 خيلي خب ؛ ببين ؛ راستِشو ميخواي بدوني ؟ . " اينجا نبودم . . رفته بودم " آتلانتيک سيتي 457 00:35:44,800 --> 00:35:47,400 پولم کجاس ؟ - . هنوز جورِش نکردم - 458 00:35:47,435 --> 00:35:48,900 . " اما رفته بودي " آتلانتيک سيتي 459 00:35:49,000 --> 00:35:52,300 هفته ي آينده با " رنِه بالسِر " جلسه دارم ؛ 460 00:35:54,100 --> 00:35:59,500 اون دستِ راستِ " ديک ولفِ"ـه ؛ از نوشته هام خوشش مياد ؛ . . . خودش به مديربرنامه هام گفته . . قراره جزو نويسنده هاشون باشم 461 00:35:59,535 --> 00:36:03,167 من از اون کسب و کار زدم بيرون . بخاطر اينکه مردم حقِتو ميخورن 462 00:36:03,202 --> 00:36:06,701 مثلا اون مرتيکه " جان فورو " ؛ همون کيرخورِ عوضي که ميخواست فکرمو بدزده رو يادته ؟ 463 00:36:06,736 --> 00:36:10,165 به تمام مقدسات قسم ؛ . هفته ي آينده پولِتو ميدم 464 00:36:10,200 --> 00:36:14,200 . اين قرارمون نبود ! فردا دوباره برميگردم ! کاري نکن اون روم بالا بياد 465 00:36:18,000 --> 00:36:21,100 . خيلي خوشحالم . يه نيگا به اينا بنداز 466 00:36:22,000 --> 00:36:26,200 کفش هاي جديدم ؛ مارکِ " بوتگا ونتا " ؛ . با تخفيف ويژه ؛ فقط 600 دلار 467 00:36:28,400 --> 00:36:33,200 . فکر ميکردم ميخواي پولِ قبضِ تلفنتو باهاش بدي - . اوه . . بايد همون کارو ميکردم . . ميدونم - 468 00:36:33,235 --> 00:36:37,500 اما . . آخه خيلي وقت بود که اينطوري . خودمو تحويل نگرفته بودم 469 00:36:40,900 --> 00:36:42,900 . اوه . . ممنون 470 00:36:45,000 --> 00:36:49,400 مثل اينکه عمو " زيو " هم . داره رهسپارم ديارِ باقي ميشه 471 00:36:49,500 --> 00:36:54,900 همون روزي که همديگه رو ديديم ؛ بهت گفتم که براي مراسم . خاکسپاري زنش که عمه " کونچتا" بود اونجا اومده بوديم 472 00:36:55,700 --> 00:36:57,700 . هفتاد سال باهمديگه زندگي کرده بودن 473 00:36:59,100 --> 00:37:01,100 . مردکِ بيچاره ضربه ي سختي خورده 474 00:37:09,200 --> 00:37:12,600 ! اوه . . شواليه ام در زره درخشان 475 00:37:20,400 --> 00:37:23,100 خب ؟ 476 00:37:24,800 --> 00:37:26,800 . صبح تو هم بخير - جورِش کردي ؟ - 477 00:37:26,900 --> 00:37:30,300 . يا مسيح . . تو خيلي رو اعصابيا 478 00:37:30,335 --> 00:37:32,300 . بهرحال . . " جِي.تي " هستم 479 00:37:33,000 --> 00:37:36,200 اين ديگه چيه ؟ فيلمِ " داستان هاي عامه پسند"ـه ؟ مثلا الان بايد هول کنم و بترسم ؟ 480 00:37:36,235 --> 00:37:37,900 . نميدونم . آخه من فيلمِشو نديدم 481 00:37:38,000 --> 00:37:41,000 . ديگه واقعا داري مسخره اشو درمياري . بهت که گفتم . . وقت بيشتري لازم دارم 482 00:37:41,100 --> 00:37:42,965 . پولِتو جور نکردم - ! دِ پس گمشو جورِش کن - 483 00:37:43,000 --> 00:37:47,700 تو که منو خوب ميشناسي ؛ مثلا ميخواي چه بلايي سرم بياري که قبلا سرم نيومده باشه ؟ 484 00:37:47,800 --> 00:37:50,400 . مطمئنم که يه فکري برات ميکنيم 485 00:38:05,200 --> 00:38:10,900 و 66 سال بعداز بستن اون پيمان مقدس . . که " تا وقتي مرگ ما را از يکديگر جدا نمايد " ؛ 486 00:38:11,000 --> 00:38:13,400 کونچتا " شوهرِشو ترک کرده " . . . و به ديار باقي به نزدِ پروردگارش شتافت 487 00:38:14,400 --> 00:38:18,600 دو هفته پس از آن ؛ " نيکولا " بدون وجودِ . . همسرش درکنارش ؛ تقلاي زيادي کرد 488 00:38:18,635 --> 00:38:21,200 تا بالاخره دربرابر خسارت جبران ناپذير . . . سر تسليم فرود آورد 489 00:38:22,400 --> 00:38:25,200 . . عظمت غم و اندوهش 490 00:38:26,000 --> 00:38:28,565 . بسختي قابل تصوره . . 491 00:38:28,600 --> 00:38:32,100 اين که چه اتفاقات شاد و غم انگيزيو . . باهمديگه پشت سرگذاشتن 492 00:38:32,135 --> 00:38:35,165 . . بزرگ شدن بچه هاشونو ديدن . . 493 00:38:35,200 --> 00:38:40,200 و با خوشي و شادماني نظاره گرِ . . . بچه دار شدنِ نوه هاشون بودن 494 00:38:40,300 --> 00:38:43,200 . . در بيماري و سلامتي 495 00:38:43,300 --> 00:38:45,265 . . و درخوشي و ناخوشي کنار هم بودن . . 496 00:38:45,300 --> 00:38:48,400 اما در تمام طولِ اين مسير طولاني . . . يک عنصر ثابت موند 497 00:38:49,000 --> 00:38:50,900 . اين که همديگه رو داشتن 498 00:38:51,400 --> 00:38:55,400 عشقِ " نيکولو " به " کونچتا " بود که . . باعث شد اين کُره يِ خاکي رو تنها 499 00:38:55,435 --> 00:38:58,700 . پانزده روز پس از همسرش ترک کنه . . 500 00:38:58,800 --> 00:39:02,100 با دانستن اين موضوع که اونها امروز . . دوباره کنارهمديگه 501 00:39:02,200 --> 00:39:04,200 در بارگاه پروردگارمان آرام گرفته اند . . . خاطرمان را تسلي ميدهيم 502 00:39:05,600 --> 00:39:08,600 . بياييد باهمديگه دعا کنيم 503 00:39:28,100 --> 00:39:32,000 جونيور " ؛ موضوع چيه ؟ " - ! مسخره بازيه - 504 00:39:32,035 --> 00:39:34,000 پس ؛ فايده اش چيه ؟ 505 00:39:34,100 --> 00:39:36,700 . " ساکت . . عمو " جونيور - ! ديگه تحملشو ندارم - 506 00:39:38,800 --> 00:39:41,200 . بايد صداتونو بيارين پايين . از اينطرف 507 00:39:49,035 --> 00:39:51,267 . اين جايزه ي " اِميِ"ـه 508 00:39:51,302 --> 00:39:53,500 . روکِشِش طلاس 509 00:39:54,900 --> 00:39:56,900 . خب ؛ پس آبِش کن پسر 510 00:39:56,935 --> 00:39:59,167 . ببين ؛ بهت که گفتم 15 دلار بابتش ميدم 511 00:39:59,202 --> 00:40:01,365 ! اي بابا . . مرد . . اذيت نکن ديگه 512 00:40:01,400 --> 00:40:03,900 . اين جايزه . . خيلي مهم و باارزشِه 513 00:40:04,600 --> 00:40:07,600 حالا اگه مجسمه ي اسکار بود . شايد ميتونستم يه پولي بابتش بهت بدم 514 00:40:07,635 --> 00:40:09,800 . بهرحال جايزه ي آکادمي اسکار ارزش داره اما . . تلويزيون ؟ 515 00:40:11,500 --> 00:40:13,900 ديگه چي تو بساطِت پيدا ميشه ؟ - . نميدونم والا - 516 00:40:14,000 --> 00:40:16,800 . تو ماشينم يه لپ تاپ دارم 517 00:40:16,900 --> 00:40:19,500 . باشه . . خوبه . يه نگاه بهش ميندازم 518 00:40:35,400 --> 00:40:38,200 . از طرفِ دوستِتِه . هزار و دويست دلار . . تمام و کمال 519 00:40:39,600 --> 00:40:43,600 اذيتِت کرد ؟ - . سخت ترين کار اين بود که به هوش نگهِش دارم - 520 00:40:43,700 --> 00:40:48,200 . به خودش هروئين تزريق ميکنه و بيهوش ميشه - ! اي مادرسگِ عوضي - 521 00:40:52,200 --> 00:40:54,200 . به سلامتي 522 00:40:58,400 --> 00:41:00,700 دارم واسه خودمون يه مقدار . گوشتِ پشت مازوي گاو کباب ميکنم 523 00:41:00,800 --> 00:41:03,400 . و تو . . بشين يه استراحتي بکن تا آماده بشه 524 00:41:11,400 --> 00:41:14,500 اين پوليه که از قراردادِ . فروش اون پيستِ مسابقه بهت ميرسه 525 00:41:14,535 --> 00:41:16,800 . رويِ هم 150 هزار دلاره - . عاليه - 526 00:41:18,500 --> 00:41:21,400 دوستِت " هش " حالش چطوره ؟ - . خوبه - 527 00:41:21,500 --> 00:41:25,700 يه بار يادمه ؛ . که من و بابات با ماشين رفتيم ساحل 528 00:41:25,800 --> 00:41:30,300 . هش " تو " پوينت پليزنت " يه ويلا اجاره کرده بود " . درست قبل از روزِ کارگر بود 529 00:41:30,400 --> 00:41:34,800 درواقع حدود 2 ماهي قبل از مرگِش بود ؛ . جلويِ يه مشروب فروشي توقف کرديم 530 00:41:34,835 --> 00:41:37,265 . اون بايد ميشاشيد ؛ منم سيگار لازم داشتم 531 00:41:37,300 --> 00:41:40,500 و . . بگذريم ؛ . صندوقدار اون مغازه ؛ کور بود 532 00:41:40,600 --> 00:41:43,600 . . بابات يه نگاه بهش انداخت و - . يه دقيقه وايسا - 533 00:41:45,100 --> 00:41:48,565 اين ماجرايي که ميگي مالِ بعداز زمانيه که بابام مريض شد ؟ - . آره - 534 00:41:48,600 --> 00:41:51,900 يعني با وجود اين که بابام بيماري آمفيزوم داشت تو بازم به سيگار کِشيدنت ادامه ميدادي ؟ 535 00:41:51,935 --> 00:41:55,165 . بنظرش اشکالي نداشت - . پدرم به زور نفس ميکِشيد - 536 00:41:55,200 --> 00:41:59,500 . تو خونه براش دستگاه اکسيژن گذاشته بوديم . يا مسيح . . حتي مادرم هم سيگارِشو ترک کرده بود 537 00:41:59,600 --> 00:42:04,600 . منم بهش گفتم نکِشم ؛ اما پدرت نميخواست اونکارو بکنم . با سيگار کِشيدنم مشکلي نداشت . . جدي ميگم 538 00:42:06,100 --> 00:42:09,265 . خيلي خب . . بي خيال . داستانِتو تموم کن 539 00:42:09,300 --> 00:42:13,400 بهرحال احمقانه بود ديگه . . بابات کاري کرد که طرف . بهمون يه مقدار شامپاين بده 540 00:42:24,700 --> 00:42:26,850 . . بلوطِ آبي 541 00:42:26,885 --> 00:42:29,000 . . پيچيده شده در گوشتِ خوک . . 542 00:42:29,100 --> 00:42:32,200 . و فرو برده شده در سوسِ اردک . . 543 00:42:32,235 --> 00:42:34,200 . خيلي خب 544 00:42:41,200 --> 00:42:42,200 . خوشمزه اس 545 00:42:44,900 --> 00:42:47,100 حالا بگو ببينم ؛ تو کيسه چيه ؟ 546 00:42:49,300 --> 00:42:51,600 . آره . . ميخواستم اينو بهت نشون بدم 547 00:42:54,000 --> 00:42:56,000 . همون کلاهيه که بهت گفته بودم 548 00:42:57,000 --> 00:43:00,200 . مالِ " جي.اف.کيِ"ـه - . اوه خداي من - 549 00:43:01,300 --> 00:43:03,400 . اينو نيگا 550 00:43:04,000 --> 00:43:06,000 ميشه امتحانش کنم ؟ - . آره - 551 00:44:00,600 --> 00:44:03,450 . با وکيلِ " ديک ولف " ملاقات کردم 552 00:44:03,485 --> 00:44:06,300 بجاي من ؛ يه بچه ي فارغ التحصيلِ . دانشگاهِ " يل " رو استخدام کردن 553 00:44:06,400 --> 00:44:09,400 . . تازه بعلاوه ي پولي که به تو بدهکارم 554 00:44:10,800 --> 00:44:13,000 . . زنِ سابقم هم . . 555 00:44:13,100 --> 00:44:15,100 چندبار تزريق کردي ؟ 556 00:44:16,200 --> 00:44:18,400 . پنج يا شش بار 557 00:44:19,400 --> 00:44:22,600 . فکر ميکردم تحت کنترلمه . اما ازدستم دَر رفت 558 00:44:22,635 --> 00:44:24,300 . اي پسره ي خر عوضي 559 00:44:24,400 --> 00:44:28,400 . داشتي خوب پيش ميرفتي . . حالا گند زدي به همه چي - تو چه حقي داري که اين حرفارو بهم بگي ؟ - 560 00:44:28,500 --> 00:44:32,400 . ما تو برنامه ي ترکيم چرا به اسپانسرت زنگ نزدي ؟ 561 00:44:32,500 --> 00:44:35,400 . نتونستم پيداش کنم - پس چرا به من زنگ نزدي ؟ - 562 00:44:41,800 --> 00:44:45,300 درست . . اما من . با معشوقه ام زندگي نميکنم 563 00:44:46,800 --> 00:44:48,800 آخه . . مثلا اون کفش راحتيايِ لعنتيش خونه ي اين زنيکه بود ؟ 564 00:44:50,200 --> 00:44:52,700 . ادامه بده 565 00:44:52,800 --> 00:44:54,800 . . خب ؛ وقتي از اونجا بيرون اومدم . . من 566 00:44:56,600 --> 00:44:58,300 . شروع کردم به فکر کردن درباره اش . . 567 00:45:01,500 --> 00:45:05,000 . . وقتي . . نميدونم . . 16 سالم بود 568 00:45:07,500 --> 00:45:09,300 . . يعني وقتي به سن و سالِ پسرم بودم . . 569 00:45:09,400 --> 00:45:12,800 اومدم خونه و يه نوشته اي . . . از عمه " کوئين"ـم پيدا کردم 570 00:45:14,900 --> 00:45:19,800 مادرم ؛ بعداز خواهر " باربارا"م ؛ . دوباره يه بچه ي ديگه رو حامله شده بود 571 00:45:20,800 --> 00:45:23,700 . . بهش ميگفتن " بچه ي تغيير زندگي " ؛ 572 00:45:25,500 --> 00:45:27,100 . خب ؛ مادرم شروع به خونريزي کرد 573 00:45:28,900 --> 00:45:31,900 . بايد هرچه سريعتر بابامو پيدا ميکردم 574 00:45:32,000 --> 00:45:35,500 . به هرشماره اي که داشتم زنگ زدم . همه جاي شهر براش پيام گذاشتم 575 00:45:40,100 --> 00:45:42,900 و بالاخره ؛ اونشب . . حدود ساعت 10 بود که 576 00:45:42,935 --> 00:45:45,100 . پدرم بهم تلفن کرد . . . 577 00:45:50,000 --> 00:45:53,400 الو ؟ - آنتوني " ؛ موضوع چيه ؟ " - 578 00:45:53,435 --> 00:45:55,265 . مامان تو بيمارستانه 579 00:45:55,300 --> 00:45:58,800 . فکر کنم خونريزي داشت . به بچه مربوط ميشه 580 00:45:59,400 --> 00:46:01,300 . پناه برخدا 581 00:46:02,600 --> 00:46:04,900 ! اوه . . لعنتي 582 00:46:08,600 --> 00:46:11,900 . خيلي خب رفيق - . کباب بره خشک ميشه ها - 583 00:46:14,200 --> 00:46:18,200 الان که دستم بنده ؛ اما سعي ميکنم . هرچه سريعتر خودمو به بيمارستان برسونم 584 00:46:19,300 --> 00:46:21,100 . فردا صبحش اومد دنبالم 585 00:46:23,600 --> 00:46:26,400 . . باهمديگه رفتيم بيمارستان 586 00:46:26,435 --> 00:46:27,965 . رفتيم به اتاقي که مادرم توش بستري بود . . 587 00:46:28,000 --> 00:46:31,700 . حالت خوبه عزيزم . . حالت خوبه - ! نخيرم ؛ خودت خوبي - 588 00:46:31,735 --> 00:46:34,700 ! زندگيت فوق العاده و بي عيب و خوبه 589 00:46:34,800 --> 00:46:36,800 . . لي " ؛ " 590 00:46:38,900 --> 00:46:40,900 ديشب کجا بودي ؟ 591 00:46:43,300 --> 00:46:45,700 . رفته بودم بازي تيم " يانکي " ها رو ببينم 592 00:46:45,800 --> 00:46:47,765 . نخيرم ؛ با اون زنيکه ي فاحشه بودي 593 00:46:47,800 --> 00:46:52,500 منو چي فرض کردي ؟ خر ؟ - ! نه " لي " ؛ اين واقعيت نداره - 594 00:46:52,535 --> 00:46:55,567 رفتم مدرسه دنبال " آنتوني " ؛ ! بعدشم باهمديگه رفتيم بازيو تماشا کرديم 595 00:46:55,602 --> 00:46:58,600 . نيکي " بليط ها رو بهمون داد " - . واقعا که دروغ گوي خوبي هستي - 596 00:46:58,700 --> 00:47:01,765 ! بخدا قسم " لي " ؛ ماشين خراب شد 597 00:47:01,800 --> 00:47:05,100 ! تسمه تايمِش خراب شده بود . مجبور شديم خونه ي پسرعمو " جيمي " بمونيم 598 00:47:06,100 --> 00:47:11,400 پناه بر خدا . . وقتي خونه رسيديم . و اون نوشته رو ديدم ؛ از نگراني داغون شدم 599 00:47:11,435 --> 00:47:13,600 اگه حرفاي منو باور نميکني . از " آنتوني " بپرس 600 00:47:19,000 --> 00:47:21,000 ديشب کجا بودي " آنتوني " ؟ 601 00:47:25,900 --> 00:47:27,600 . خونه ي پسرعمو " جيمي " بوديم ؛ مامان 602 00:47:32,200 --> 00:47:34,200 . . ممکن بود بخاطر سقط جنين 603 00:47:34,235 --> 00:47:36,400 . جونِشو ازدست بده . . 604 00:47:49,900 --> 00:47:54,000 ! گورِ باباش که ميمُرد - يعني بنظرت هيچ مسئوليتي ؛ - 605 00:47:54,100 --> 00:47:57,000 متوجه اين مردي که ازش تقليد ميکني . . يعني پدرت . . نبود ؟ 606 00:47:57,100 --> 00:48:00,800 بخاطر اون دروغ هايي که ميگفته ؟ يا خيانت هايي که با زن هاي ديگه به مادرت کرده ؟ 607 00:48:05,200 --> 00:48:07,200 . گوش کن ببين چي ميگم 608 00:48:07,300 --> 00:48:12,000 اين خيلي مهمه . مادرت هم تقصيرهاي خاصِ . . خودشو داشته اما بهرحال بعدازاينهمه وقت 609 00:48:12,100 --> 00:48:14,600 بنظرت بايد با اين پيرزن فرتوت چيکار کنيم ؟ . . 610 00:48:14,635 --> 00:48:16,867 حکم اعدام درملاء عام به جرم ارتدادِشو صادرکنيم ؟ 611 00:48:16,902 --> 00:48:19,100 بديم به صليب بکِشن و بسوزوننِش ؟ 612 00:48:21,800 --> 00:48:24,900 . بايد مادرتو ببخشي و به زندگيت ادامه بدي 613 00:48:32,800 --> 00:48:34,765 . پدرمو مجبور کرد سگمو بده بره 614 00:48:34,800 --> 00:48:37,100 . فکر ميکردم پدرت مردِ بزرگ و سرسختي بوده 615 00:48:37,200 --> 00:48:40,300 . احتمالا ديگه نميخواسته چرت و پرت هاي مادرمو بشنوه 616 00:48:41,800 --> 00:48:44,600 . سگمو داد به پسرِ دوست دخترش ! واي . . چه مهم 617 00:48:44,700 --> 00:48:47,100 . . اگه به مادرم بود 618 00:48:47,200 --> 00:48:49,600 . ميداد سگَه رو بکُشنش . . 619 00:49:01,700 --> 00:49:03,700 . خيلي خب . . مرسي 620 00:49:05,400 --> 00:49:09,500 . ارزش ثبت شده اش 17 هزارتاس . قيمتِشو از بدهيت کم ميکنم 621 00:49:12,500 --> 00:49:15,000 . من عاشق اين ماشينم 622 00:49:15,100 --> 00:49:17,600 . حالا يکي ديگه ميخري 623 00:49:23,800 --> 00:49:25,800 اون مَرد اسپانسرتِه ؟ 624 00:49:28,400 --> 00:49:33,000 . وقتي از بازپروري مرخص شدي ميبينمت . يه راهي براي بازپرداخت بقيه ي بدهيت پيدا ميکنيم 625 00:49:34,100 --> 00:49:36,800 . تو ميتوني اينکارو انجام بدي پسر . بهت ايمان دارم که ميتوني 626 00:49:39,300 --> 00:49:43,100 . هيچ راه حلِ شيمايي اي براي مشکل روحي - معنوي وجود نداره 627 00:50:02,400 --> 00:50:06,000 . ممکنه يه کاهش ظرفيت خون موقت ديگه باشه . سخت بشه بگي 628 00:50:06,035 --> 00:50:09,600 هيچ کدوم از اين حمله هايي که ميگين با از دست دادن حافظه هم همراه بوده ؟ 629 00:50:12,000 --> 00:50:13,665 . نميدونم 630 00:50:13,700 --> 00:50:16,600 اگه همون موقع آورده بودينش . جواب هاي بيشتري براتون داشتم 631 00:50:16,700 --> 00:50:19,250 . اون دارو ديگه جواب نميده 632 00:50:19,285 --> 00:50:21,800 بيشتر مصرف کردم . اما هيچ فايده اي نداشت 633 00:50:21,900 --> 00:50:24,600 . شدم عينِ مُرده يِ متحرک - . دارو هم مثل آشپزيه - 634 00:50:24,635 --> 00:50:27,000 . بايد عناصرِشو دستکاري کنيم تا بهتر جواب بده 635 00:50:27,100 --> 00:50:29,200 کي اهميت ميده ؟ . خيلي افسرده ام 636 00:50:30,900 --> 00:50:35,100 خب چه انتظاري داري ؟ . کارت شده رفتن به مراسم خاکسپاري 637 00:50:36,600 --> 00:50:39,400 . اينجا گيرافتادم آخه اين زندگي چه فايده اي داره ؟ 638 00:50:40,300 --> 00:50:42,600 . آخه با اين حبس خونگي لعنتي چيکار کنم 639 00:50:46,300 --> 00:50:48,900 . زندگيم فقط و فقط مرگِه و بس 640 00:50:49,000 --> 00:50:51,100 . دارم تويِ قبر زندگي ميکنم 641 00:50:52,700 --> 00:50:55,300 پس چه فايده اي داشت که زندانو شکست دادم ؟ 642 00:50:55,400 --> 00:50:57,400 . هيچ بچه اي ندارم 643 00:50:59,200 --> 00:51:01,500 ميشه يکي اينو برام توضيح بده ؟ 644 00:51:09,200 --> 00:51:13,100 هش " بهم گفت که " . معشوقه ي باباتو ديدي 645 00:51:20,300 --> 00:51:22,200 . بايد اين زنو تو دوران جوانيش ميديدي 646 00:51:24,100 --> 00:51:26,365 خوشگله هان ؟ - خوشگل ؟ - 647 00:51:26,400 --> 00:51:30,965 . سه سال دوست دختر " جان اف کندي " بوده - ! شوخي ميکني - 648 00:51:31,000 --> 00:51:35,200 . يادمه يه چيزايي ازش شنيدم - . هوش از سَرِ آدم ميبره . . خوشگل . . باکلاس - 649 00:51:36,100 --> 00:51:39,500 جان اف کندي " ؛ هان ؟ " نظرتون چيه ؟ 650 00:51:41,600 --> 00:51:45,600 زنِش که نبوده ؛ . يه هفته بردتِش کاخ سفيد 651 00:51:50,000 --> 00:51:53,100 . اين زن . . مثل يه . . شاهزاده بوده 652 00:51:58,600 --> 00:52:00,400 . ايني که ميگم باور کنيد 653 00:52:00,500 --> 00:52:05,000 براي يه مدتي ؛ " جکي کندي " فکر ميکرده . که ازدواجِشون به آخر رسيده 654 00:52:05,501 --> 00:52:09,001 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 655 00:52:09,502 --> 00:52:12,002 www.9movie.co