1 00:00:00,500 --> 00:00:07,000 تماشاي اين سريال بهيچ عنوان براي افراد حساس . يا کم سن و سال توصيه نميشود 2 00:00:10,001 --> 00:00:15,001 www.9movie.co 3 00:01:45,002 --> 00:01:51,502 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 4 00:01:52,400 --> 00:01:54,500 يه ناچويِ بزرگِ ديگه ميخوري ؟ 5 00:01:55,400 --> 00:01:58,200 نه ؛ خيلي مونده شدن ؛ . پنيرش شُل و وِل شده 6 00:01:58,235 --> 00:02:01,100 يکي تو زندان به اسمِ " راستا ديوونه " داشتيم ؛ 7 00:02:01,200 --> 00:02:03,400 که روي شوفاژ . . . پنير تنوري درست ميکرد 8 00:02:03,500 --> 00:02:06,500 نون رو برميداشت و ميذاشت . بينِ دوتا ورقه کاغذ 9 00:02:06,600 --> 00:02:08,865 . واسه خودش سيستم خاصي داشت 10 00:02:08,900 --> 00:02:10,265 پات چي شده ؟ 11 00:02:10,300 --> 00:02:12,600 . . چندشب پيش ؛ تو " اروينگتون" لعنتي 12 00:02:12,700 --> 00:02:15,100 دوتا سياهپوست . . . بيرون از يه ميخونه به بهم حمله کردن 13 00:02:15,200 --> 00:02:20,200 منو بگو که فکر ميکردم حالا که نصفِشون تو زندان افتادن و پنير تنوري درست ميکنن ؛ ديگه کسي نيست که براي ماها . مشکل و دردِسر درست کنه 14 00:02:20,300 --> 00:02:24,500 بازم پنير آب کنم ؟ - . نه ؛ ميل ندارم . تو شهر شام خوردم - 15 00:02:32,000 --> 00:02:34,265 حالا بگو ببينم " فين " ؛ براي تابستون برنامه ي خاصي داري ؟ 16 00:02:34,300 --> 00:02:37,600 مثلا دوباره ميخواي برگردي ميشن وييِهو " تا موج سواري کني ؟ " 17 00:02:37,635 --> 00:02:39,865 . اميدوارم همينجا تو شهر بمونم 18 00:02:39,900 --> 00:02:42,065 مدرسه ي تابستوني چطوره ؟ - . مزخرفه - 19 00:02:42,100 --> 00:02:44,600 . منم يه بار مدرسه ي تابستوني رفتم . همچنان ميتوني خوش بگذروني 20 00:02:44,700 --> 00:02:47,600 اونم با وجودِ مادرم ؟ . برادرم بشدت تحتِ نظرِه 21 00:02:49,800 --> 00:02:51,500 . يه دقيقه ببخشيد 22 00:02:53,300 --> 00:02:55,365 چرا دست از حمله به مادرت برنميداري ؟ هان ؟ 23 00:02:55,400 --> 00:02:59,900 تو اين وضعيت سخت فعلي که درِش قرار گرفتيم . اون کسيه که خانواده رو کنار هم نگه داشته 24 00:03:02,100 --> 00:03:04,900 ميشه لطفا صورتحسابو بياريد ؟ - . اون آقاي جوان پرداخت کردن - 25 00:03:14,300 --> 00:03:18,300 تو صورتحسابو دادي ؟ - پيش خودم گفتم ؛ بخاطر اينکه شما - . . هميشه خيلي دست و دلبازي ميکنين 26 00:03:18,335 --> 00:03:19,500 . منم بايد تلافي کنم . . 27 00:03:21,000 --> 00:03:24,500 . شانس آوردي که کله اتو لِه و پِه نميکنم . بذار برات توضيح بدم که روشن بشي 28 00:03:24,535 --> 00:03:27,765 . تو ميخوري ؛ من پول ميدم - . . آقاي " سوپرانو " ؛ - 29 00:03:27,800 --> 00:03:30,300 نخير ؛ وقتي خانواده ي خودتو تشکيل دادي ؛ . اونوقت ميتوني حساب کني 30 00:03:37,900 --> 00:03:40,200 . راه بيفتين بريم 31 00:03:43,400 --> 00:03:44,900 . فقط پولو بگير و هيچي نگو 32 00:03:58,300 --> 00:04:02,300 . نميخواستم اونجا بهت حمله کنم - . منم نميخواستم از حد و حدودم تجاوز کنم - 33 00:04:02,335 --> 00:04:04,800 . فقط خواستم تشکر کرده باشم 34 00:04:04,900 --> 00:04:08,300 . تو پسر خوبي هستي . به اين که داري سعي ميکنم احترام ميذارم 35 00:04:13,900 --> 00:04:16,500 . و درست بعدش خوابش بُرد 36 00:04:17,900 --> 00:04:20,200 . اواخر صبح روز بعدش ؛ بهم زنگ زد 37 00:04:20,235 --> 00:04:22,265 . و برام گل فرستاد . . 38 00:04:22,300 --> 00:04:25,300 اما غيراز اون . تمام هفته هيچ خبري ازش نگرفتم 39 00:04:25,335 --> 00:04:27,700 حالا چي گفت ؟ - . گفت " خوب بوده " ؛ ميدوني - 40 00:04:27,735 --> 00:04:29,800 . بنظر منم خوب و قشنگ بود . خيلي مهربون و خواستني بود 41 00:04:29,900 --> 00:04:31,800 . . بنظرت اتفاقي که تو مهموني افتاده 42 00:04:31,900 --> 00:04:34,500 مقدمه ايه که " توني " ؛ . . ميخواد دوباره باهمديگه باشيد ؟ 43 00:04:34,535 --> 00:04:36,700 . نميدونم . . شايد همينطور باشه 44 00:04:37,500 --> 00:04:39,500 . بعدا " اي.جي " رو آورد رسوند 45 00:04:40,700 --> 00:04:43,300 . اين آخرين چيزيه که الان ميخوام درگيرش باشم 46 00:04:43,335 --> 00:04:45,400 خواهش ميکنم اينطوري نگو ؛ . هرگز تو زندگيش اينقدر خوب رفتار نکرده 47 00:04:46,900 --> 00:04:50,500 . اون اينطوريه ديگه - . شما دوتا بايد حرف بزنيد . بذار برم بشاشم و بيام - 48 00:05:14,500 --> 00:05:16,900 ببينم ؛ بابات براي کاري عجله داشت ؟ 49 00:05:16,935 --> 00:05:18,700 . نه ؛ گفت خسته اس 50 00:05:20,500 --> 00:05:23,000 و همينطور خواست اينو به تو بدم . و گونه اتو هم ببوسم 51 00:05:28,300 --> 00:05:31,300 . خداروشکر . آخرين چيزي که لازم داشتم حرف زدن با اون بود 52 00:05:43,400 --> 00:05:47,900 ميدوني کي عاشق گلف بود ؟ . " جويي پيپس " 53 00:05:47,935 --> 00:05:49,865 . خدابيامرزدش 54 00:05:49,900 --> 00:05:53,300 . وقتي اينطوري جوونمرگ ميشن خيلي غم انگيزه - جوونمرگ ؟ - 55 00:05:54,900 --> 00:05:56,865 . اين چه حرفيه 56 00:05:56,900 --> 00:05:58,765 . کارماين کوچيکِ"ـه پشت قضيه اس " 57 00:05:58,800 --> 00:06:01,600 بخاطر انتقام اون جنده ي مورد علاقه اش . لورين کالوزو " اينکارو کرده " 58 00:06:01,700 --> 00:06:04,600 . " تو که به قطع نميدوني " جان 59 00:06:04,700 --> 00:06:08,300 کارماين کوچيکِ"ـه ميدونست که " . " چقدر به اين بچه علاقمندم " توني 60 00:06:08,335 --> 00:06:10,317 . از وقتي بچه بود خودم بزرگش کرده بودم 61 00:06:10,352 --> 00:06:12,300 از وقتي راننده ام شده بود . همه چي بهش يادداده بودم 62 00:06:14,800 --> 00:06:16,665 اون پليسي که باهات دوستِه خبري برات نگرفته ؟ 63 00:06:16,700 --> 00:06:18,900 يه بي خانمان عوضي ؛ ديده که . يه مردي داشته لنگ لنگان از اونجا فرار ميکرده 64 00:06:18,935 --> 00:06:20,900 . اما خب ؛ مطمئن مطمئن نبوده 65 00:06:40,700 --> 00:06:44,300 باور کن ؛ نميدونم چطوري ميخوام مراسمِ . خاکسپاري " جويي " رو تحمل کنم و پشت سر بذارم 66 00:06:44,335 --> 00:06:46,465 . تازه " جيني " رو يادم رفت 67 00:06:46,500 --> 00:06:48,900 . . هر کريسمس که ميرسيد " جويي " ؛ 68 00:06:49,000 --> 00:06:52,100 . يه کيک قهوه ي مخصوص مادربزرگِشو براش ميفرستاد . . 69 00:06:52,135 --> 00:06:53,817 چي شده ؟ حالت خوبه ؟ 70 00:06:53,852 --> 00:06:55,465 قلبش مشکل داره ؟ - . نه - 71 00:06:55,500 --> 00:06:58,000 . بخاطر تغيير ناگهاني آب و هواس 72 00:06:58,100 --> 00:07:01,000 . دستگاه تنفسيشو بهم ميريزه . يالا 73 00:07:01,100 --> 00:07:03,500 . گرفتمت - . يمقدار مايعات الکتروليت بهش بديد - 74 00:07:03,535 --> 00:07:06,365 . هواتو داريم . رسيديم 75 00:07:06,400 --> 00:07:10,200 . بشين . . خوبه . . خوبه . رسيديم 76 00:07:10,300 --> 00:07:13,200 . حالت خوبه . حالت خوبه 77 00:07:14,600 --> 00:07:17,200 . . نکته اي که ميخوام روشن کنم اينه که 78 00:07:17,300 --> 00:07:20,365 . البته کسي دنبال جنگ و دعوا نيست . . 79 00:07:20,400 --> 00:07:23,900 اما بلحاظ تاريخي ؛ . . . تغييرات اثرگذار از دِل جنگ بيرون اومدن 80 00:07:24,800 --> 00:07:27,265 تاجاييکه به من مربوط ميشه ؛ . روزِ جديدي جلويِ رومونِه 81 00:07:27,300 --> 00:07:30,300 قراردادهاي قديمي و روش هاي سابق . کان لم يکن و باطلن 82 00:07:30,335 --> 00:07:33,100 . دقيقا - و درمورد " جو پيپس " ؟ - 83 00:07:33,200 --> 00:07:35,265 حالا ما کجاي قضيه قرار ميگيريم ؟ 84 00:07:35,300 --> 00:07:37,900 وقتي مثل من . . يه جراحي قلب بازو پشت سر گذاشته باشي 85 00:07:37,935 --> 00:07:40,565 باعث ميشه که . . . وقت زيادي براي فکر کردن داشته باشي 86 00:07:40,600 --> 00:07:43,765 . تنها چيزي که " جاني " ميفهمه ؛ زورِه 87 00:07:43,800 --> 00:07:47,500 اما حقيقتش ؛ بالاخره ما اين کندويِ زنبورِ عسلو . عصباني کرديم و حالا هم دنبالمونن 88 00:07:47,600 --> 00:07:50,700 پس انتخاب بعدي چيه ؟ کوتاه بيايم ؟ 89 00:07:53,300 --> 00:07:55,550 . ميتونيم بشينيم و مذاکره کنيم 90 00:07:55,585 --> 00:07:57,765 . شايد با بقيه ي دست راست ها 91 00:07:57,800 --> 00:08:02,300 اينجا که سازمان ملل نيست " آنجلو " ؛ اجازه نميدم . بلايي که سر پدرم اومد ؛ سرِ خودم هم بياد 92 00:08:02,400 --> 00:08:06,800 خدا منو بخاطر گفتنش ببخشه ؛ اما ممکنه که تو ؛ . نسبت به پدرت مردِ قوي تري باشي 93 00:08:06,900 --> 00:08:08,865 . . سئوال اساسي اينه که 94 00:08:08,900 --> 00:08:11,400 آيا به اندازه ي پدرم . . ميتونم رئيس موفقي هم باشم ؟ 95 00:08:11,500 --> 00:08:13,565 . و ميخوام باشم 96 00:08:13,600 --> 00:08:15,765 . . حتي بيشتر . . اما تو اون موقع 97 00:08:15,800 --> 00:08:18,700 تاييد کردن اين که بنظرم . . . بيشتر از پدرم موثرم ؛ خيلي سخته 98 00:08:20,200 --> 00:08:22,065 . تازه با پدر و مادرم حرف زدم 99 00:08:22,100 --> 00:08:25,000 . بهم پيشنهاد يه بليطِ بازگشت به خونه رو دادن . گفتن هيچ کمک مالي اي بهم نميکنن 100 00:08:25,035 --> 00:08:27,100 اون خانمِه ؛ تو مرکز بکارگيري و استخدامِ دانشجوها چي گفت ؟ 101 00:08:27,200 --> 00:08:29,765 . من هرگز اونجا نرفتم - چرا نرفتي ؟ - 102 00:08:29,800 --> 00:08:33,900 آخه تو اين وضع خراب اقتصادي . . حواست هست ؟ . منظورم اينه که حتي شغل ها مزخرفو هم گرفتن 103 00:08:34,000 --> 00:08:37,000 منم نميخوام شغلي که آدم هاي پايين دستِ جامعه . ميتونن داشته باشنو از دستِشون دَربيارم 104 00:08:40,100 --> 00:08:43,000 . بهرحال اون کولر ديگه هيچ خاصيت سرمايي نداره . ولش کن 105 00:08:44,100 --> 00:08:46,200 . پنجره رو باز نکن ؛ بويِ گندِ آشغال مياد تو 106 00:08:46,300 --> 00:08:48,600 اصلا چرا ميخوايم تو " نيويورک " باشيم ؟ 107 00:08:48,635 --> 00:08:50,765 مثلا قرار بود بهمون خوش بگذره ؛ يادته ؟ 108 00:08:50,800 --> 00:08:53,500 تابستونِ قبل از فارغ التحصيلي ؟ 109 00:08:53,535 --> 00:08:56,200 ميتوني بري " جرزي " و . راحت و آروم بگيري بخوابي 110 00:08:56,900 --> 00:08:58,500 اون چيزيه که ميخواي ؟ 111 00:08:58,535 --> 00:09:00,000 . نه 112 00:09:01,100 --> 00:09:04,700 فقط اينو ميدونم که نميتونم برگردم خونه . و با پدر و مادرم زندگي کنم 113 00:09:06,100 --> 00:09:08,200 . ناسلامتي فارغ التحصيل شدم 114 00:09:14,800 --> 00:09:16,600 . شايد بايد برگردم اونجا 115 00:09:16,635 --> 00:09:18,400 ميتونم بعنوان دستيار توليدِ . بابايِ " جاش " کار کنم 116 00:09:18,500 --> 00:09:21,500 . اونطوري لااقل يه پولي درميارم . تو هم يه هفته ميتوني بياي پيشم 117 00:09:21,600 --> 00:09:23,365 . وايسا . . وايسا . . وايسا چي ؟ 118 00:09:23,400 --> 00:09:26,800 اون عکاسِه . . بهت که گفته بودم کارايِ . . تبليغاتي مجله هاي مهمو انجام ميده 119 00:09:26,900 --> 00:09:29,300 مثلا براي ماشينِ بي.ام.و . . . کلا کارِ باحاليه 120 00:09:29,400 --> 00:09:31,600 اون چيزيه که ميخواي ؟ - . نه - 121 00:09:32,800 --> 00:09:36,000 . اما لااقل يه پولي دستمو ميگيره - . تو خوشت مياد دور و برِ مُدل ها باشي - 122 00:09:36,100 --> 00:09:38,500 . هيچ مُدلي اونجا وجود نداره - چي ؟ - 123 00:09:38,600 --> 00:09:41,165 . کارِ جالبيه 124 00:09:41,200 --> 00:09:43,700 . . بعنوان يه شغل و حرفه . . راستش . . يعني 125 00:09:43,800 --> 00:09:46,400 بابايِ " جاش " اون عکسايي که تو مدرسه گرفته بودم . و باهاشون جايزه بُردمو ديده بود 126 00:09:46,435 --> 00:09:48,700 بهم گفت که عکسام . " خالي از احساسات هستن " 127 00:09:48,800 --> 00:09:51,000 داري درباره ي چي حرف ميزني ؟ 128 00:09:51,035 --> 00:09:53,200 ميخواي دانشکده ي دندانپزشکيو وِل کني ؟ 129 00:09:53,300 --> 00:09:56,200 . يک ساله که حتي يه عکس هم نگرفتي 130 00:09:56,235 --> 00:09:58,500 . . هردفعه که ازت خواستم 131 00:09:58,600 --> 00:10:01,400 . از من و دوستام عکس بگيري جاخالي دادي . . - . . فقط دارم ميگم - 132 00:10:01,435 --> 00:10:03,700 من بخاطر با تو بودن ؛ . درس خوندن خارج از کشورو بيخيال شدم 133 00:10:03,800 --> 00:10:06,500 . ميدونم . . منم ميخوام اينجا بمونم 134 00:10:06,600 --> 00:10:09,400 . ميتونم همراهت به سمتِ غرب بيام 135 00:10:09,500 --> 00:10:13,200 . اما بايد مرکز حقوقيو بيخيال بشم - اون چيزيه که ميخواي ؟ - 136 00:10:13,235 --> 00:10:15,717 . نميدونم تو ميخواي همراهت بيام ؟ 137 00:10:15,752 --> 00:10:18,200 . اگه خودت ميخواي آره - . نه ؛ بايد قطعي حرف بزني - 138 00:10:19,500 --> 00:10:21,300 . شايد بايد اونجا بمونيم 139 00:10:21,400 --> 00:10:23,600 . تو هم ميتوني به " يو.سي.ال.اي " انتقالي بگيري 140 00:10:27,100 --> 00:10:29,100 . جهنمش 141 00:10:29,200 --> 00:10:31,165 . اينجا اينقدر گرمه که آدم کباب ميشه 142 00:10:31,200 --> 00:10:33,200 ساعت تازه 10:30 شده ؛ هنوزم ميتونيم . بريم سينما فيلم تماشا کنيم 143 00:10:36,700 --> 00:10:39,400 چه فيلمي ميخواي تماشا کني ؟ - . نميدونم . . تو بگو - 144 00:10:40,000 --> 00:10:41,700 . نه ؛ تو بگو 145 00:10:49,400 --> 00:10:50,765 الو ؟ 146 00:10:50,800 --> 00:10:53,300 خانم " سوپرانو " ؛ " لي نيمن " هستم . شما زنگ زده بوديد و باهام کار داشتيد 147 00:10:53,400 --> 00:10:55,000 . اوه ؛ سلام ؛ عاليه . . تشکر 148 00:10:55,100 --> 00:10:58,100 . بطور مختصر منشيتونو درجريان قرار دادم 149 00:10:58,200 --> 00:11:01,400 ظاهرا مشکل اينه که وسطِ جريانِ طلاق هستيد . اما وکيل اصليتون بازنشسته شده 150 00:11:01,435 --> 00:11:02,865 . " درسته ؛ " باب گرينبرگ 151 00:11:02,900 --> 00:11:07,600 درهرصورت ؛ بنظرم وقتش رسيده که پرونده ي . طلاقو و کاراي اجراييشو به جريان بندازم 152 00:11:07,700 --> 00:11:10,365 . متاسفانه بايستي تماستونو کوتاه کنم 153 00:11:10,400 --> 00:11:14,300 . درمورد قبول کردن پرونده ؛ مجبورم خودمو معذور کنم - منظورتون چيه ؟ - 154 00:11:17,500 --> 00:11:21,400 حقيقتش شوهرتون سال گذشته . براي مشاوره اومده بود پيشم 155 00:11:21,435 --> 00:11:23,000 يعني شوهرم استخدامتون کرده ؟ 156 00:11:23,100 --> 00:11:27,200 نخير ؛ اما براساس ملاقات قبليمون ؛ . . قانون مسئوليت حرفه اي وُکلا 157 00:11:27,235 --> 00:11:30,700 مانع ميشه که بدليل انجام اون مشاوره . . . بتونم وکالت شما رو بعهده بگيرم 158 00:11:30,735 --> 00:11:33,400 خب شوهرم پيش " گرينبرگ " هم رفته بود . اما اون با پذيرفتن وکالتم مشکلي نداشت 159 00:11:33,500 --> 00:11:37,900 حتي اگه آقاي " گرينبرگ " کارشو ادامه ميداد و وکالتِتونو به عهده . ميگرفت ؛ خودشو دربرابر اتهام اخلال در اصول حرفه اي پيدا ميکرد 160 00:11:38,000 --> 00:11:40,665 اينو متوجه نميشم . آخه چرا شوهرم اينقدر تو انتخاب وکيل مته به خشخاش گذاشته ؟ 161 00:11:40,700 --> 00:11:43,700 اون با چندين وکيل مجرب و کارکُشته ي طلاق . تو " نيوجرزي " مشاوره کرده 162 00:11:43,800 --> 00:11:46,900 شايد خودتون بتونين دليلِ . انجام اون مانور از طرف شوهرتونو پيدا کنين 163 00:11:48,400 --> 00:11:50,365 . يا مسيح 164 00:11:50,400 --> 00:11:53,900 . نااميديتونو درک ميکنم . ميتونم يکي از وکلاي همکارمو پيشنهاد بدم 165 00:11:54,000 --> 00:11:56,300 کسي که شوهرتون . هنوز براتون خرابش نکرده باشه 166 00:11:56,400 --> 00:11:59,200 . خب . . باشه . .خوبه 167 00:12:04,700 --> 00:12:08,600 با توجه به حرفاي " جاني سَک " ؛ . مغزِ اون بچه رو صندلي پخش شده بوده 168 00:12:08,635 --> 00:12:10,565 جويي پيپيس " رو ميگي ؟ " 169 00:12:10,600 --> 00:12:13,100 . پس فکر نکنم تميزکردنش اينقدرها هم کار سختي بوده " اشاره به کوچک بودن مغز جويي " 170 00:12:14,100 --> 00:12:17,200 شنيدم فاحشه اي که همراهش بوده . به قفسه ي سينه اش تيرخورده 171 00:12:17,235 --> 00:12:19,600 . بايد يه عالمه هم سيليکون اينطرف و اونطرف ريخته باشه " ماده اي که پستانِ مصنوعي ازش ساخته شده " 172 00:12:19,635 --> 00:12:21,600 تو چرا هميشه سعي ميکني رودستم بلند بشي ؟ 173 00:12:21,700 --> 00:12:24,400 . همچين ضد حال ميزني که اعصابم خورد ميشه 174 00:12:24,500 --> 00:12:28,200 بگذريم ؛ . . مادرِ " جويي پيپس " بيوه اس 175 00:12:28,235 --> 00:12:30,700 . رو ويلچر ميشينه . . 176 00:12:30,800 --> 00:12:33,800 . جاني " داره هزينه ي مراسم خاکسپاريو تقبل ميکنه " 177 00:12:33,835 --> 00:12:36,800 پس منم فکر کردم که شايد ما هم . بايد سنگِ قبرشو تقبل کنيم 178 00:12:36,900 --> 00:12:40,400 . جيسون " ؛ تو ترتيبِشو بده " - . به سنگ تراش زنگ ميزنم - 179 00:12:42,000 --> 00:12:44,100 چه خبر بچه ها ؟ - . " فرانک " - 180 00:12:44,200 --> 00:12:46,000 . " فرانکي " - مياي بيرون باهات حرف بزنم ؟ - 181 00:12:52,500 --> 00:12:54,000 . دوتا ورق بهم بده 182 00:13:06,600 --> 00:13:08,265 چه خبرا ؟ 183 00:13:08,300 --> 00:13:12,100 معلوم شد که يکي پيدا شده که تونسته . يه نگاهي به قاتل " جويي پيپس " بندازه 184 00:13:13,100 --> 00:13:15,600 منتها تنها چيزي که تاحالا دستگيرشون شده . اينه که قاتل لنگ لنگ ميزده 185 00:13:15,635 --> 00:13:17,900 . پس شايد کارِ " لانگ جان سيلور " بوده 186 00:13:18,000 --> 00:13:21,100 ببينم ؛ از کدوم گوري يه دفعه اينهمه خايه پيدا کردي ؟ 187 00:13:21,200 --> 00:13:26,300 من دارم کونمو پاره ميکنم که بيطرف باشم . حتي پولِ صندلي لعنتي يارو رو هم دادم 188 00:13:26,400 --> 00:13:29,600 اونوقت تو ميري اون بيرون واسه خودت ! مثل عامل هاي آزاد رفتار ميکني 189 00:13:31,800 --> 00:13:33,800 . طوري نيگام نکن اينکار خرم 190 00:13:33,900 --> 00:13:37,200 ديگه از اين سوء استفاده ات از رابطه ي خونيمون خسته شدم . . و همينطورم از اون دزدي هاي افتضاحِت 191 00:13:37,235 --> 00:13:39,600 اينگار به خودت حق ميدي که . . . . هرغلطي دلت ميخواد بکني 192 00:13:39,635 --> 00:13:42,000 فقط به خاطر اينکه اونشب . . ! تو رو گرفتن اما من جونِ سالم بدر بردم 193 00:13:42,600 --> 00:13:44,900 . تو هميشه اون موضوعو وسط ميکِشي . من باهاش مشکلي ندارم 194 00:13:54,200 --> 00:13:56,900 اول که ؛ . من هيچ ارتباطي با اين ماجراي قتل ندارم 195 00:13:57,000 --> 00:14:00,400 ! بهم دروغ نگو - تازه اگرم باهاش ارتباط داشتم ؛ واقعا ميخواي بدوني ؟ - 196 00:14:01,800 --> 00:14:05,300 دونستنش فقط به مشکلاتِت با " جاني " ؛ اضافه ميکرد . . درسته ؟ 197 00:14:11,400 --> 00:14:16,100 . ميدونم اونقدري که انتظارشو داشتي دَرنمياري . و بايد از دوقلوها و " نانسي " هم نگهداري کني 198 00:14:16,135 --> 00:14:18,100 . تو پسر بااستعداد و توانايي هستي 199 00:14:20,800 --> 00:14:23,700 يه بار از دهن مادرت دَر رفت . که بهره ي هوشيت 158 ـه 200 00:14:23,735 --> 00:14:26,100 مامانم اونو بهت گفت ؟ - . همون هفته اي که آزمايش دادي - 201 00:14:26,135 --> 00:14:28,100 . همه ي راهبه ها واسش جاروجنجال راه انداخته بودن 202 00:14:29,100 --> 00:14:31,100 مثل اينکه اين بهره ي هوشي زياد . فوايد زيادي هم برام داشته 203 00:14:32,300 --> 00:14:34,200 وقتي آزاد شدي . اميدهاي زيادي برات داشتم 204 00:14:34,300 --> 00:14:35,700 جدي ؟ 205 00:14:35,800 --> 00:14:38,300 ببين ؛ مردي مثل تو ؛ . . که هم باهوشه و هم خايه داره 206 00:14:38,400 --> 00:14:41,600 اگه باهام روراست باشي . . . ميتونم از توانايي هات استفاده کنم 207 00:14:41,635 --> 00:14:43,800 ! پس بفرستم تو بازي مربي 208 00:14:52,700 --> 00:14:57,700 خيلي خب ؛ بالايِ سخت افزارفروشيِ . . خيابون " بلومفيلد " يه کازينو داريم 209 00:14:57,735 --> 00:15:01,400 آدمِ " کارلو " اونجا رو ميگردونه ؛ . . . اما تازگي تشخيص دادن که سرطان " هودکينگ " داره 210 00:15:01,500 --> 00:15:03,000 يعني اونجا رو به من ميدي ؟ - . آره ديگه - 211 00:15:06,000 --> 00:15:08,065 . يه عالمه پول اونجا ريخته 212 00:15:08,100 --> 00:15:11,200 بذار ببينم چيکار ميتونم بکنم تا . . واردِ اونجا بکنمت 213 00:15:11,300 --> 00:15:13,400 . و يه چندتايي دفتر برات بزنم . . 214 00:15:15,400 --> 00:15:16,700 . بايد خيلي وقت پيش اينکارو برات ميکردم 215 00:15:24,300 --> 00:15:26,700 . عاقلانه ؛ يه مشکل حرفه اي مهمو حل و فصل کردم 216 00:15:26,800 --> 00:15:29,800 . يه نيروي کاري قوي رو هم به کار گرفتم 217 00:15:29,900 --> 00:15:31,665 . پسرعمو " توني " رو ميگم 218 00:15:31,700 --> 00:15:33,800 قبلا اشاره کرده بودي . که چقدر بهمديگه نزديکين 219 00:15:33,900 --> 00:15:37,800 بچه که بوديم ؛ منو " تونيِ عمو جاني " و . اونو " تونيِ عمو اَل " صدا ميکردن 220 00:15:37,835 --> 00:15:40,300 . صحيح . . درسته . قبلا همه ي اينا رو برام تعريف کردي 221 00:15:40,400 --> 00:15:43,800 . بگذريم . . مردِ واقعا باهوشيه . بهره ي هوشيش 158ـه 222 00:15:43,900 --> 00:15:46,500 ببينم ؛ خيلي رويِ اون عدد 158 حساب ميکني ؟ 223 00:15:46,535 --> 00:15:49,100 چطور . . ميخواي بهم بگي چرت و پرته ؟ 224 00:15:50,900 --> 00:15:53,700 بخاطر اينکه من خودم هم اون آزمايشو دادم . . و وقتي يکي 158 بگيره 225 00:15:53,735 --> 00:15:55,700 . خب ؛ معلوم ميشه يه چيزايي حاليشونِه ديگه . . 226 00:15:55,800 --> 00:15:58,800 پس ميتونيم اينطور فکر کنيم که بنظرت . پسرعموت از خودت باهوش تره 227 00:15:58,900 --> 00:16:00,900 راستشو بخواي بنظرم . . از خودتم باهوش تره 228 00:16:01,000 --> 00:16:03,465 بخاطر اينکه همه اش داري سعي ميکني . ارزش اون آزمايش بهره ي هوشيو پايين بياري 229 00:16:03,500 --> 00:16:07,100 . البته منم همچينا احمق نيستم . حرکت خوبي بود که انجام دادم 230 00:16:13,100 --> 00:16:15,700 . من و " کارملا " سکس کرديم 231 00:16:16,500 --> 00:16:20,100 چطور بود ؟ - . خوب - 232 00:16:20,135 --> 00:16:23,100 . خيلي . . شهواني بود 233 00:16:25,100 --> 00:16:28,800 . اون عطر هميشگيشو زده بود 234 00:16:30,600 --> 00:16:33,200 راستشو بگم ؛ . بيچاره بدجوري هلاکِ سکس بود 235 00:16:36,200 --> 00:16:38,900 . آخه من تنها مرديم که تاحالا باهاش بوده 236 00:16:38,935 --> 00:16:40,500 درباره اش حرف هم زدين ؟ 237 00:16:41,700 --> 00:16:44,100 . نه ؛ قبل از اينکه بيدار بشه از خونه زدم بيرون 238 00:16:44,200 --> 00:16:45,800 چطور مگه ؟ 239 00:16:47,800 --> 00:16:51,400 اگه بيدار ميشد و منو کنارش ميديد ؛ . باعث سوء تفاهم ميشد 240 00:16:51,435 --> 00:16:54,700 . . مطمئن نيستم بهترين تصميم ممکن بوده 241 00:16:58,400 --> 00:16:59,600 بله ؟ 242 00:17:01,600 --> 00:17:04,965 نه ؛ بهش بگو اينقدر دستگاه فکس دارم . که ديگه داره از کونم بيرون ميزنه 243 00:17:05,000 --> 00:17:10,700 و ؛ آيا جداييتونو به صورت دوستانه و بدون درگيري توصيف ميکنيد ؟ 244 00:17:10,800 --> 00:17:13,065 . بزحمت ميشه بگي متمدنانه اس 245 00:17:13,100 --> 00:17:17,400 آره خب ؛ لحظاتي هستن که عادات و . احساساتِ قديمي خودي نشون ميدن 246 00:17:17,500 --> 00:17:21,500 اما اون کسي نيست که بخوام . بقيه ي عُمرمو باهاش بگذرونم 247 00:17:21,535 --> 00:17:24,265 . عاليه . . واما درمورد دارايي ها و املاک 248 00:17:24,300 --> 00:17:27,000 شما گزارش ماليات ها . . و سرمايه گذاري هاتونو بهم دادين ؟ 249 00:17:27,100 --> 00:17:30,000 . خونه به اسمِ منِه . . اما قايق نه 250 00:17:30,100 --> 00:17:33,465 اسمِش " استوگاتسِ"ـه ؛ درسته ؟ - . بله - 251 00:17:33,500 --> 00:17:36,900 يکم از اين بابت که ممکنه اين ليست به طور کامل . تمام دارايي ها رو پوشش نده نگراني دارم 252 00:17:37,000 --> 00:17:39,300 آخه شوهرم درآمدهاي ديگه اي هم داره ؛ . که مقدارشون خيلي هم زياده 253 00:17:41,100 --> 00:17:44,165 يعني درآمدي که به اداره ي ماليات گزارش نشده ؟ - . بله - 254 00:17:44,200 --> 00:17:47,000 و اين عايديِ ديگه اي که ميگين ؛ از مجاري غيرقانوني بدست مياد ؟ 255 00:17:47,100 --> 00:17:49,200 . نه ؛ البته که نه 256 00:17:49,300 --> 00:17:53,300 . اما خب شوهرم براي اين کسب و کارِش نقدي معامله ميکنه . همون کسب و کارِ دفعِ زباله رو ميگم 257 00:17:53,335 --> 00:17:56,300 . متوجهم - مگه مشکلي ايجاد ميکنه ؟ - 258 00:17:56,400 --> 00:18:02,100 يه بار پرونده اي داشتم که شوهرِه يکي از اين . دستگاه هاي خودکارِ فروش نوشابه رو داشت 259 00:18:02,200 --> 00:18:06,500 من از يه حسابدارِ مخصوص دادگاه براي . احيايِ مقدار درآمدهاش استفاده کردم 260 00:18:06,600 --> 00:18:12,400 در عرضِ کمتراز يک هفته . درآمدِ 11 ساله ي طرفو برام رو کرد 261 00:18:12,435 --> 00:18:14,400 تازه اين براي پول خرد بوده . . . نه مثل شوهر شما که اسکناس درمياره 262 00:18:17,900 --> 00:18:20,000 هي . . امروز سرت شلوغه ؟ 263 00:18:21,500 --> 00:18:25,400 براي کار کردن تو " سينه پلکس " ؛ . تو " برادوي " درخواست دادم 264 00:18:25,500 --> 00:18:27,200 . يه سري به بابام زدم 265 00:18:27,300 --> 00:18:29,700 . يه کار تو بخش ساخت و ساز برات داره 266 00:18:29,735 --> 00:18:32,465 ساخت و ساز ؟ . اين که محشره 267 00:18:32,500 --> 00:18:35,700 . البته محل کار تو " جرزيِـ"ـه . بايد با قطار خودتون برسوني اونجا 268 00:18:35,735 --> 00:18:37,865 . باشه . . مشکلي نداره 269 00:18:37,900 --> 00:18:41,665 منتها بيشترين تجربه ام تو زمينه ي ساخت و ساز . کمک به پدرم براي رنگ کردن خونه بوده 270 00:18:41,700 --> 00:18:45,400 پدرم گفت نيازي به داشتن تجربه نيست ؛ . قراره کارگر عادي اي چيزي بشي 271 00:18:45,435 --> 00:18:49,500 . ساعتي حدود 20 دلار بهت ميده - . اي لعنت - 272 00:18:49,600 --> 00:18:51,600 آخه چطور همچين چيزي ممکنه ؟ 273 00:19:01,400 --> 00:19:03,765 باورتون ميشه چه بلايي داره سرِ " بلو جيز " مياد ؟ 274 00:19:03,800 --> 00:19:07,000 ديروز همچين بلند فرياد کِشيدم ! که زنم فکر کرد سکته ي قلبي زدم 275 00:19:07,035 --> 00:19:08,565 چرا . . مگه چه اتفاقي افتاده ؟ 276 00:19:08,600 --> 00:19:11,350 . برل " بي حفاظ موند و ضربه خورد " . واقعا قشنگ بود 277 00:19:11,385 --> 00:19:13,942 مگه طرفدار تيم " متز"ـي ؟ - . راستش طرفدار " پادرز"ـم - 278 00:19:13,977 --> 00:19:16,138 پادرز " ؟ " - . خب آخه اهلِ " کاليفرنيا"م - 279 00:19:16,173 --> 00:19:18,265 . بايد برم پولامو جمع کنم 280 00:19:18,300 --> 00:19:21,700 . به همون تيم " انجلز " بچسب بهتره . پادز " ؛ الان 20 ساله که تيم درست و حسابي نداشته " - 281 00:19:21,735 --> 00:19:24,300 منظورت چيه ؟ . اونا در ليگ سال 98 شرکت داشتن - 282 00:19:24,335 --> 00:19:26,500 . اون سال " يانکي ها " چهارم شدن . خودم اونجا بودم 283 00:19:31,900 --> 00:19:36,100 هي ؛ موقشنگ ؛ يه سطل و يمقدار تميزکننده بردار . برو تايرهاي ماشينمو خوب بشور 284 00:19:36,200 --> 00:19:38,350 تو وردي اينجا . مدفوع سگ ريخته 285 00:19:38,385 --> 00:19:40,500 . من قراره خرده فلزاتو جمع کنم 286 00:19:40,600 --> 00:19:43,200 اگه کاري که گفتمو نکني تا چند ثانيه ديگه . مجبوري دندون هاتو از روي زمين جمع کني 287 00:19:43,300 --> 00:19:45,700 هي " دتروليو " ؛ ميخواي کار خاصي برات انجام بشه ؟ 288 00:19:45,800 --> 00:19:47,500 ! گمشو بينم 289 00:19:47,535 --> 00:19:49,200 . بياين بچه ها 290 00:19:51,200 --> 00:19:53,700 ! دِ برو ديگه ! قبل از اينکه تو لاستيکم فرو بره و سفت بشه بشورش 291 00:19:57,100 --> 00:19:59,300 چک هام هنوز نرسيدن ؟ 292 00:19:59,400 --> 00:20:01,365 . نميدونم . دخترَه رو نديدم 293 00:20:01,400 --> 00:20:05,100 اگه دختره نياوردشون ؛ اونوقت بعداز اينکه اين . دوستِ " مِدو " کارش با ماشينم تموم شد ؛ بفرستش دنبالش 294 00:20:05,135 --> 00:20:07,667 کدوم " مِدو " ؟ درباره ي چي داري حرف ميزني ؟ 295 00:20:07,702 --> 00:20:10,200 . مِدو سوپرانو " ديگه " . اون دوست پسرشه 296 00:20:12,900 --> 00:20:15,000 ! اينم از سرورمون 297 00:20:15,500 --> 00:20:16,965 . ماده ي تميزکننده رو پيدا نميکنم 298 00:20:17,000 --> 00:20:20,700 نگرانش نباش ؛ ببينم چرا از اول بهم نگفتي که با برادرزاده ام قرار ميذاري ؟ 299 00:20:20,800 --> 00:20:23,300 . بگير 300 00:20:25,700 --> 00:20:27,700 . ببرش يه جاي خيلي خوب و باکلاس 301 00:20:27,800 --> 00:20:29,900 . حواست باشه که حتما بهش بگي از طرف عمو " پوليِ"ـه 302 00:20:30,000 --> 00:20:33,100 . ممنون . . من . . خيلي لطف داريد 303 00:20:33,135 --> 00:20:36,067 . بيا ببينم . . اون سطلِ لعنتيو بدِش به من 304 00:20:36,102 --> 00:20:39,000 ! " پولي " . بيا اينجا 305 00:20:39,035 --> 00:20:41,000 . شلنگِ آبو بيار 306 00:20:47,200 --> 00:20:48,800 . ببخشيد که دير کردم 307 00:20:50,400 --> 00:20:53,600 خيلي وقته منتظر بودي ؟ - . راستش نه - 308 00:20:57,600 --> 00:20:59,865 حالا بگو ببينم ؛ به دليلي اين افتخار نصيبم شده ؟ 309 00:20:59,900 --> 00:21:02,965 خب ؛ فکر نکنم وقتي بگم . به اونصورت نگاش کني 310 00:21:03,000 --> 00:21:07,100 ازت خواستم بياي باهام ناهار بخوري . که بهت بگم دارم فرم هاي درخواست طلاقو پُر ميکنم 311 00:21:09,400 --> 00:21:12,000 . اميدوارم با اشتهاي کامل اومده باشي 312 00:21:15,000 --> 00:21:16,800 ميشه يه دقيقه تنهامون بذاري ؟ 313 00:21:21,200 --> 00:21:23,600 . خوبه 314 00:21:23,700 --> 00:21:26,400 . . برميداري به يه مکان عمومي دعوتم ميکني 315 00:21:26,500 --> 00:21:29,700 . تا يهويي با غافلگيري تمام بهم حمله کني . . 316 00:21:30,600 --> 00:21:34,900 فکر کردي اهميت ميدم و درگيري درست نميکنم ؟ - . " خشمِتو نشونم نده " توني - 317 00:21:34,935 --> 00:21:37,200 اين حقيقتو قبول کن که گذشته رو فراموش کردم . و دارم با چشم انداز جديدي به زندگيم ادامه ميدم 318 00:21:37,235 --> 00:21:39,500 گذشته رو فراموش کردي و به زندگيت ادامه ميدي ؟ 319 00:21:39,600 --> 00:21:41,965 اون کاريه که داشتي بعداز مهموني انجام ميدادي ؟ 320 00:21:42,000 --> 00:21:44,600 هرجفتمون ميدونيم که سکسي که اونشب داشتيم . چيزيو بينمون عوض نميکنه 321 00:21:44,635 --> 00:21:47,200 ما " ايتاليايي " هستيم . به طلاق و اين حرفا اعتقادي نداريم 322 00:21:47,300 --> 00:21:49,900 . ما به حفظ هسته ي خانواده اعتقاد داريم 323 00:21:49,935 --> 00:21:51,500 اصلا خودِت حاليته چي ميگي ؟ 324 00:21:54,100 --> 00:21:57,000 . . و عليرغم تمام تلاش هات 325 00:21:57,900 --> 00:22:02,500 يه وکيل پيدا کردم که ميخواد با پشتکار تمام . . کمکم کنه تا سرپرستي " اي.جي " ؛ 326 00:22:02,535 --> 00:22:05,600 . و همينطور نصفِ دارايي هامونو ازت بگيرم . . 327 00:22:05,635 --> 00:22:07,165 دارايي هامون " ؟ " 328 00:22:07,200 --> 00:22:11,000 ديگه خسته شدم ازبس با زور و سختي يه پولي . ازت ميگيرم که تاحدود کمي نيازهامو برآورده کنه 329 00:22:11,100 --> 00:22:13,765 . پس موضوع پولِه يعني تمام ازدواجمون همين معنيو برات داره ؟ 330 00:22:13,800 --> 00:22:17,200 بعداز اونهمه سختي که باهمديگه کِشيديم . . يعني اينقدر سخته که من ؛ مالکِ چيزي 331 00:22:17,235 --> 00:22:19,200 بجز اضافه ي برگشتي . . از ماليات هاي پرداخت شده باشم ؟ 332 00:22:23,000 --> 00:22:25,700 . برو اونجا وايسا . وقتي آماده ي سفارش بودم صدات ميکنم 333 00:22:28,900 --> 00:22:30,865 پول ميخواي ؟ 334 00:22:30,900 --> 00:22:33,165 اون 40 هزار دلارم که از دستگاهِ غذادهنده ي پرنده دزديدي چي ؟ 335 00:22:33,200 --> 00:22:35,950 . بايد پولِ زيادي باشه . بالاخره تو هم نابغه ي سرمايه گذاري هستي 336 00:22:35,985 --> 00:22:38,700 ميخواي ضايع بازي دربياري " توني " ؟ . آخه اين آدماي اطرافمون عاشق همچين چيزين 337 00:22:38,735 --> 00:22:40,600 فکر کردي اينکارو نميکنم ؟ 338 00:22:47,500 --> 00:22:50,550 تنها دليلي که هرچيزي تو زندگيت داري . اينه که من کلي کار کردم و زحمت کِشيدم 339 00:22:50,585 --> 00:22:53,600 و خودتم قدم به قدم دقيقا ميدونستي . که پول از کجا مياد و سيستم کارم چطوريه 340 00:22:53,700 --> 00:22:55,900 . . اما همچين تو اون خونه ي بزرگ 341 00:22:56,000 --> 00:22:58,565 . . با اون کفش هاي 500 دلاري و انگشترهاي الماس راه ميري 342 00:22:58,600 --> 00:23:01,400 . که اينگار بي گناهي و هيچي نميدوني . . 343 00:23:01,500 --> 00:23:04,600 اونوقت نميخواي ضايع بازي بشه ؟ . ديگه خيلي براي اين حرفا ديره 344 00:23:04,635 --> 00:23:07,100 . من چيزيو ميخوام که حقمه 345 00:23:07,200 --> 00:23:09,400 . حقت ؛ گوهِه 346 00:23:11,400 --> 00:23:12,900 . آماده ي سفارش دادنه 347 00:23:21,000 --> 00:23:22,665 . فکر کنم باهمديگه تفاهم داريم 348 00:23:22,700 --> 00:23:24,365 منتها يمقدار فرق داريم باهمديگه ؛ ميفهمي چي ميگم ؟ 349 00:23:24,400 --> 00:23:27,365 . اون راست ميره ؛ من چپ ميرم . از اين جور چيزا ديگه 350 00:23:27,400 --> 00:23:32,800 . باباش چطوريه ؟ از اين تيپ هاس که هميشه از زنها دلبري ميکنن - . خوبه . . منتها بعضي وقتا همچين خشن ميشه - 351 00:23:39,300 --> 00:23:42,500 . مهم اينه که آدم خوبيه 352 00:23:44,400 --> 00:23:48,800 حالا ميخواين ازدواج کنين يا نه ؟ - . زندگي کردن با همديگه هم همونه ديگه - 353 00:23:49,800 --> 00:23:52,065 . . يه بار با يه پسري زندگي ميکردم و باورکن 354 00:23:52,100 --> 00:23:54,400 باهم زندگي کردن . . . حتي نزديکِ متاهل بودن هم نيست 355 00:23:54,435 --> 00:23:56,665 منظورت چيه ؟ آخه چرا ؟ - . خب ديگه - 356 00:23:56,700 --> 00:24:00,000 وقتي فقط باهمديگه زندگي کنين ؛ ميتوني هروقت . اوضاع خراب بشه وسايلتو جمع کني و راحت بري 357 00:24:00,100 --> 00:24:02,465 . اما ؛ با آدماي متاهل حرف بزن 358 00:24:02,500 --> 00:24:04,965 اون حلقه ي ازدواج ؛ . . باورکني يا نه 359 00:24:05,000 --> 00:24:07,800 يه جور قدرتِ عجيب و غريبي داره . . . که جلوي آدمو ميگيره 360 00:24:07,835 --> 00:24:10,600 حالا ؛ چه اتفاقي بين تو و اين پسره که ميگي افتاد ؟ 361 00:24:10,635 --> 00:24:13,400 ! " دوستِ خودم " فينياس - . هي - 362 00:24:13,500 --> 00:24:15,365 . راستش " فينِ" خاليه 363 00:24:15,400 --> 00:24:18,600 راستي ؛ تيم " کابيز " ديشب . تيم مورد علاقه اتو نفلِه کردن 364 00:24:18,635 --> 00:24:20,965 . هنوزم زوده که نظر بدي - . درسته - 365 00:24:21,000 --> 00:24:24,400 ميدوني اين پسره شکل کيه ؟ . " همون يارو که عضو گروه " ايروسميث " بود ؛ " جو پري 366 00:24:26,000 --> 00:24:28,000 رئيسِت داخله ؟ - . آره - 367 00:24:28,100 --> 00:24:30,000 . خيلي خب . بعدا اين دور و برا ميبينمت 368 00:24:30,100 --> 00:24:32,100 . باشه 369 00:24:34,000 --> 00:24:35,700 . مرد خوبي بنظر مياد 370 00:24:36,500 --> 00:24:39,300 . درسته . همشون تقريبا ميشه بگي آدماي خوبين 371 00:24:39,400 --> 00:24:41,600 حالا ؛ اين روزا با کسِ خاصي قرار ميذاري ؟ 372 00:24:51,600 --> 00:24:53,500 . قشنگه 373 00:24:53,600 --> 00:24:55,765 . البته براي همچين پيرهن کوتاهي پول خيلي زياديه 374 00:24:55,800 --> 00:24:59,365 . آروم باش . . ميذارمش به حسابِ کارت اعتباري خودم - . صدالبته که همين کارو ميکني - 375 00:24:59,400 --> 00:25:03,400 اين که گفتي يعني چي ؟ - . از بابات بپرس . . ديگه پولِ خريدامو نميده - 376 00:25:03,435 --> 00:25:07,000 بابا ؟ اونشب تو استخر . که خيلي صميمي و چيک تو چيک بنظر ميرسيدين 377 00:25:07,035 --> 00:25:10,100 . با " آرتي " رفت خونه . موندن و براي تميزکاري کمکم کردن 378 00:25:16,200 --> 00:25:19,200 تصميم گرفتم که . مراحل قانوني طلاق رو به جريان بندازم 379 00:25:21,000 --> 00:25:23,600 ميخواي چيکار کني ؟ - چيو ؟ - 380 00:25:23,635 --> 00:25:26,165 . زندگي . . نميدونم - چيکار از دستم برمياد ؟ - 381 00:25:26,200 --> 00:25:29,100 به مستقل بودن فکر نکردي ؟ 382 00:25:29,200 --> 00:25:30,965 . واسه تو گفتنش خيلي آسونه 383 00:25:31,000 --> 00:25:34,200 براي همه ي آدمايي که عادت ندارن هرچي بخوان . حاضر و آماده بهشون تقديم بشه ؛ گفتنش آسونه 384 00:25:34,300 --> 00:25:36,900 حتي " فين " هم . رفته سر ساختمون داره کار ميکنه 385 00:25:37,000 --> 00:25:38,965 . پس خوشبحالش 386 00:25:39,000 --> 00:25:40,765 . آدم تو زندگي حق انتخاب هاي زيادي داره 387 00:25:40,800 --> 00:25:43,150 مگه خودت هميشه اينو بهم نميگفتي ؟ 388 00:25:43,185 --> 00:25:45,500 . تو حق انتخاب داري . منم وکيل 389 00:25:57,000 --> 00:25:58,565 ! " فينياس " 390 00:25:58,600 --> 00:26:01,500 . اين الان داشت ازم سئوال ميکرد چرا ميخواي دندونپزشک بشي ؟ 391 00:26:01,535 --> 00:26:04,067 مگه دکتر عادي بودن چه مشکلي داره ؟ 392 00:26:04,102 --> 00:26:06,600 . بچه که بودم ؛ يه مستند درباره ي دندونِ کوسه ها ديدم 393 00:26:06,700 --> 00:26:08,865 . " هي " فيل 394 00:26:08,900 --> 00:26:11,400 . خوشحالم که ميبينم تو اين گرما اينطرف اونطرف نميري 395 00:26:11,435 --> 00:26:13,665 . البته . حالا تشريف آوردين 396 00:26:13,700 --> 00:26:17,900 بمحض اينکه گوجه هاي " جرزي " به ثمر ميشينن . سخت بشه از شر اين " نيويورکي " ها خلاص بشي 397 00:26:18,000 --> 00:26:21,700 گورِ باباي گوجه فرنگي ؛ من کاهو رو ترجيح ميدم ( يعني پول ) ؛ داداش " بيلي"ـمو ميشناسي ؟ 398 00:26:21,735 --> 00:26:24,400 آره . . چطوري " بيل " ؟ - حالت چطوره ؟ - 399 00:26:24,435 --> 00:26:26,265 هي " فيلشيا " ؟ - چيه ؟ - 400 00:26:26,300 --> 00:26:29,700 بسته هاي جوهر هنوز نرسيدن ؟ - . چرا ؛ داخل کاميونن - 401 00:26:29,735 --> 00:26:32,400 . ميرم باکِ ماشينو پُر کنم . زود برميگردم 402 00:26:33,700 --> 00:26:37,300 حالا ديگه رفتن تو کار کارتيجِ پرينتر ؟ به اندازه ي کافي از اين کار دَرنميارن ؟ 403 00:26:37,335 --> 00:26:39,400 اين برادرهاي لعنتي از تو صندوق عقب ماشينِش . ميفروشن و حتي زحمت درآوردنشونو هم به خودشون نميدن 404 00:26:39,500 --> 00:26:42,065 . يا مسيح - . راستي " پتسي " ؛ اون ماجراي گردنبند - 405 00:26:42,100 --> 00:26:44,700 اوضاع با اون معشوقه چطور پيش رفت ؟ - . خوشگل - 406 00:26:44,735 --> 00:26:47,265 هموني که زمردهاي کوچک داشت ؟ . عاشقش شد 407 00:26:47,300 --> 00:26:50,300 اول به دختره " زمرد " داده ! " بعدشم " دوتا مرواريد خوشگل 408 00:26:51,600 --> 00:26:53,300 . منم ساعت مارکِ " ايبل " داشتم 409 00:26:53,400 --> 00:26:55,150 . اگه گوشواره يا هرچيز ديگه اي لازم داشتيد بياين سراغم 410 00:26:55,185 --> 00:26:56,900 . تولد دوست دخترم نزديکه 411 00:26:57,000 --> 00:27:01,300 . دختره عجب چاک سينه اي داره ها - ! آره خب ؛ البته اگه بتوني موهايِ گوشِشو بيخيال بشي - 412 00:27:02,500 --> 00:27:04,865 . نگاه کنيد کي داره حرف ميزنه اون جنده اي که باهاش ديدمت . . ؟ 413 00:27:04,900 --> 00:27:08,700 با وجود اون سبيلي که دختره داره ؛ بايد موقع بوسيدن . آدم حس کنه که داره يه مردِ آتش نشانو ميبوسه 414 00:27:08,735 --> 00:27:11,200 خب ؛ تو بايد بدوني که ! بوسيدنِ يه مَردِ آتش نشان چه حالي ميده 415 00:27:13,300 --> 00:27:18,500 چي گفتي ؟ - . هيچي بابا . . داريم شوخي ميکنيم ديگه - 416 00:27:19,400 --> 00:27:21,965 فين " ؛ بازي امشب " ساعت چند برگذار ميشه ؟ 417 00:27:22,000 --> 00:27:25,700 . فکر کنم ساعت 8 - . ميرم بشاشم - 418 00:27:26,700 --> 00:27:29,000 . يه لطفي بهم بکن . اينو برام نگه دار 419 00:27:33,100 --> 00:27:34,550 ! ميدونستم اينطوري ميشه 420 00:27:34,585 --> 00:27:35,965 ! چشمَم - چشمِت ؟ - 421 00:27:36,000 --> 00:27:39,200 . شرمنده ! ميخواستم تو دهنِت بزنم 422 00:27:40,400 --> 00:27:42,000 . جين " ؛ " جين " ؛ آروم باش " 423 00:27:42,100 --> 00:27:44,300 حالت خوبه ؟ - . خيلي خب - 424 00:27:44,335 --> 00:27:46,600 . بي خيال ديگه 425 00:27:46,700 --> 00:27:48,800 . منظورتو رسوندي 426 00:27:49,900 --> 00:27:53,800 . فليشيا " ؛ آمبولانس خبر کن " - . خودت زنگ بزن . . من سرم شلوغه - 427 00:27:53,835 --> 00:27:55,865 تو تمام روز ناخوش بودي ؛ چرا بقيه ي روزو نميري استراحت کني ؟ 428 00:27:55,900 --> 00:27:59,200 اين مرتيکه چي ميشه ؟ اگه يه شهروندِ عادي پليس خبرکنه چي ؟ 429 00:27:59,235 --> 00:28:02,500 چي ؟ فکر کنم دوتا سياه زنگيو ديدم که . داشتن به اون سمت فرار ميکردن 430 00:28:02,600 --> 00:28:04,265 . آره . . همون دوتا 431 00:28:04,300 --> 00:28:07,700 ميخواي استراحت کني ؟ يکم آب ميخواي ؟ مطمئني ؟ 432 00:28:07,735 --> 00:28:10,200 يوجين پانتکوروُ " ؟ " 433 00:28:10,300 --> 00:28:11,900 . اون که خيلي نازِه 434 00:28:12,000 --> 00:28:14,300 ناز ؟ . عينِ حيوون بود 435 00:28:18,400 --> 00:28:19,865 ميخواي بخوري ؟ 436 00:28:19,900 --> 00:28:22,000 . گرسنه نيستم . بهرحال هوا خيلي گرمِه 437 00:28:22,100 --> 00:28:24,000 . بهت که گفته بودم امشب ميخوام شام درست کنم 438 00:28:34,200 --> 00:28:36,800 . غذايِ تندِ فوق العاده ايه 439 00:28:38,500 --> 00:28:40,265 . بايد اين ها رو ميديدي 440 00:28:40,300 --> 00:28:42,865 . داشتن قاه قاه ميخنديدن . بيمارگونه بود 441 00:28:42,900 --> 00:28:46,100 ببينم ؛ تو با همين چيزا بزرگ شدي ؟ - درباره ي چي داري حرف ميزني ؟ - 442 00:28:46,200 --> 00:28:50,800 . اين آدما رو ميگم ديگه . . دوستاي بابات - . تمام طولِ زندگيم يه ذره هم خشونت ازشون نديدم - 443 00:28:50,900 --> 00:28:52,865 پس اون عصبانيت بابات موقع رانندگي چي ؟ 444 00:28:52,900 --> 00:28:56,500 مگه بهم نگفته بودي يه بار دوست پسري داشتي که با شليک گلوله کُشته بودنش ؟ 445 00:28:56,600 --> 00:28:59,265 اول اينکه اون دوست پسرمو . مواد فروش ها کُشته بودن 446 00:28:59,300 --> 00:29:02,000 اگه باعث ميشه احساس بهتري داشته باشي . کار آفريقايي - آمريکايي ها بود 447 00:29:06,000 --> 00:29:09,900 ميدوني ؛ همچين از اين آدما حرف ميزني . اينگار کلاس مردم شناسيه 448 00:29:09,935 --> 00:29:13,200 اما حقيقت اينه که اين آدمايي که ميگي . . براي حل و فصل دعواهاشون 449 00:29:13,300 --> 00:29:15,300 . از روش هاي قديمي ايتاليايي استفاده ميکنن . . 450 00:29:15,400 --> 00:29:18,150 روش هايي که . . تو محله ي فقير " مزوجيورنو " ي ايتاليا استفاده ميشده 451 00:29:18,185 --> 00:29:20,900 . جايي که تمام نيروهاي پليس فاسد بودن . . 452 00:29:37,502 --> 00:29:40,600 " پيپس " 453 00:29:43,200 --> 00:29:46,900 پيپس " ؟ " . اين که اسم مستعارشِه 454 00:29:47,000 --> 00:29:49,200 . اسم فاميلِش " پِپارليِ"ـه 455 00:29:51,600 --> 00:29:53,865 . دوباره انجامش ميدن و اشتباهو برطرف ميکنن 456 00:29:53,900 --> 00:29:57,350 اين " جيسون" لعنتي ؛ . بيماري ديرفهمي داره 457 00:29:57,385 --> 00:30:00,800 خب چه ربطي داره ؟ 458 00:30:02,200 --> 00:30:05,500 . خاکستر به خاکستر . . خاک به خاک 459 00:30:05,600 --> 00:30:08,100 باشد که خداوند بيامرزدش . و او را در جوار خويش نگاه دارد 460 00:30:08,900 --> 00:30:11,565 . باشد که خداوند با نورِ خود بر وِي بتابد 461 00:30:11,600 --> 00:30:15,300 سيمايش را به وي نشان دهد . و به او صلح و آرامش ارزاني دارد 462 00:30:16,900 --> 00:30:19,900 به نام پدر ؛ . پسر و روحُ القدُس 463 00:30:20,000 --> 00:30:22,100 . آمين - . آمين - 464 00:30:24,700 --> 00:30:25,800 . آمين 465 00:30:41,900 --> 00:30:43,300 . " جان " 466 00:30:45,100 --> 00:30:48,300 . بابت سنگِ قبر متاسفم . اشتباه شده . . درستش ميکنيم 467 00:30:49,300 --> 00:30:51,065 ميکي فارل " رو يادته ؟ " 468 00:30:51,100 --> 00:30:53,165 يکي از کارگرهاي بارانداز ؛ که قبلا بندرگاهِ " نيوآرک " رو ميگردونده ؛ 469 00:30:53,200 --> 00:30:56,000 حدس بزن چند شب پيش ؛ . . چه کسي تو بخش بالايي غربي ديده ؟ 470 00:30:56,100 --> 00:30:58,600 . پسرعمو " توني " جنابعاليو ديده - يعني چي ؟ - 471 00:30:59,100 --> 00:31:02,500 اونشبي که " جويي " ترور شده ؟ - ببينم با مازاراتيت تصادف کردي و کله ات ضربه خورده ؟ - 472 00:31:02,535 --> 00:31:06,200 ! مرتيکه ي دو رويِ عوضي - . آروم باش - 473 00:31:06,300 --> 00:31:09,900 اگه ميخواي سرِ کسي فرياد بکِشي . کسي که دنبالشي اونجا وايساده 474 00:31:12,700 --> 00:31:14,700 . کيرخورِ عوضي 475 00:31:14,800 --> 00:31:18,000 . . بايد اون و زنِشو بکُشم 476 00:31:18,100 --> 00:31:20,065 . و بعدش برم سراغ پسرعموت و اونم بکُشم . . 477 00:31:20,100 --> 00:31:24,100 . بسه . . بيا يه قدمي بزنيم . آروم باش . . بيا 478 00:31:39,700 --> 00:31:41,800 ! اون مرتيکه خيلي وقيحِه 479 00:31:41,900 --> 00:31:44,000 . تنِ پدرش تو گور بايد به لرزه افتاده باشه 480 00:31:45,000 --> 00:31:47,000 نصيحت منو ميخواي ؟ 481 00:31:47,100 --> 00:31:49,250 . . برو بيرون ؛ باهاش دست بده 482 00:31:49,285 --> 00:31:51,400 . و اين دشمني مسخره رو بذار کنار و فراموشش کن . . 483 00:31:51,500 --> 00:31:53,000 باهاش دست بدم ؟ 484 00:31:53,100 --> 00:31:57,000 تازه مادرِ اون بچه رو هم که داده بکُشنو ميبوسه ؟ - . خب اينطوريه ديگه . . خودت که ميدوني - 485 00:31:57,035 --> 00:31:59,065 ! البته . . بخاطر همينه که پسرعموت اينجاس 486 00:31:59,100 --> 00:32:02,700 . . صادقانه بگم اگه فکر کردي من يا پسرعموم 487 00:32:02,735 --> 00:32:04,600 . ربطي به اين ماجرا داريم اشتباه ميکني . . 488 00:32:04,700 --> 00:32:07,865 . پسرعموت سه تا چهارراه دورتر ديده شده - ! " توسطِ " ميکي فارل - 489 00:32:07,900 --> 00:32:11,500 يعني ميخواي حرفِ يه ايرلنديِ مستِ عوضيو نسبت به من قبول کني ؟ 490 00:32:14,400 --> 00:32:16,565 . يه نوشيدني بخور 491 00:32:16,600 --> 00:32:19,800 . نوشيدني نميخوام - . بهرحال يکي ميخورم - 492 00:32:24,500 --> 00:32:27,400 دخترت چطوره ؟ 493 00:32:28,200 --> 00:32:30,200 . خوبه 494 00:32:42,600 --> 00:32:45,600 . . خيلي خب . . شايد اشتباه ميکنم 495 00:32:45,700 --> 00:32:48,900 اما تو هم از وقتي پدرت از دنيا رفته . . . خودت نبودي و خيلي عوض شدي 496 00:32:51,800 --> 00:32:54,400 . اول که " لورين کلوتسو " رو کُشتي 497 00:32:54,500 --> 00:32:56,800 . بعدشم که قايقِ اين عوضيو غرق کردي 498 00:32:58,600 --> 00:33:00,465 جاني سک"ـي که من ميشناختم " . اهلِ اين جور کارا نبود 499 00:33:00,500 --> 00:33:03,600 . " منتظر توضيحِتم " توني 500 00:33:05,800 --> 00:33:09,600 پسرعموم ؛ اون شبي که حادثه اتفاق افتاده . نميتونسته تو شهر بوده باشه چونکه همراهِ من بوده 501 00:33:11,500 --> 00:33:14,100 . " داشتيم دنبال دخترش ميگشتيم " جان 502 00:33:14,135 --> 00:33:17,000 . بخاطر اينکه ناپديد شده 503 00:33:18,000 --> 00:33:20,400 سمتِ شمالِ نيويورک رفته بوديم . " يه جايي به اسم " مانتسلو 504 00:33:21,500 --> 00:33:25,800 شنيده بوديم که " کلي " اونجا . همراه يه معتاد بي خاصيت زندگي ميکنه 505 00:33:25,900 --> 00:33:29,700 راستش ؛ . . تازه ميخواستيم از تو کمک بگيريم 506 00:33:30,800 --> 00:33:33,200 ببينيم ميتوني چندتا از آدماتو . . . بذاري که روش کار کنن و پيداشون کنن 507 00:33:34,100 --> 00:33:37,600 به جونِ مادرم قسم " توني " ؛ . . اگه يه روز بفهمم که دروغ گفتي 508 00:33:41,100 --> 00:33:44,400 اينجا نشستم و بابت دوستي با تو . دارم خودمو کوچيک ميکنم 509 00:34:30,700 --> 00:34:34,000 . . اينم از رفيق خودمون . بيا چندتا دندونپزشک ازت سئوال دارن 510 00:34:34,035 --> 00:34:36,700 چطوري ؟ - . کجا داري ميري ؟ بيا اينجا ببينم - 511 00:34:43,200 --> 00:34:45,165 . . خيلي خب . . اينو جواب بده 512 00:34:45,200 --> 00:34:47,800 اگه " محمد علي کلِي " و " مايک تايسون " ؛ . . تو دورانِ اوج خودشون 513 00:34:47,900 --> 00:34:49,900 باهمديگه مسابقه بدن ؛ . . کدوم يکي برنده ميشه ؟ 514 00:34:50,000 --> 00:34:52,500 . فرض کن که ميخواستي روشون شرطبندي کني 515 00:34:52,535 --> 00:34:54,765 . . يا مسيح 516 00:34:54,800 --> 00:34:57,400 . راستش نميدونم . . 517 00:34:57,500 --> 00:34:59,600 ! نميدونه . باباجون فقط ميخواي نظرتو بگي 518 00:35:03,300 --> 00:35:06,900 حقيقتش ؛ بعداز اتفاق ديروز ؛ . نميخوام يه دفعه اي حرفِ اشتباهي از دهن دَربرِه 519 00:35:07,000 --> 00:35:09,765 ميبينيد ؟ . اين بچه يکِه 520 00:35:09,800 --> 00:35:12,300 . بايد برگردم . راموس " ازدستم عصباني ميشه " 521 00:35:12,400 --> 00:35:16,400 ميشه بخاطر خدا اين " راموس " رو فراموش کني ؟ . خودم باهاش حرف زدم 522 00:35:18,400 --> 00:35:21,400 . بشين . امروز دونات هاي خوبي داريم 523 00:35:37,200 --> 00:35:39,800 . از خستگي دارم ميميرم . تمام شب چشم رو هم نذاشتم 524 00:35:39,900 --> 00:35:42,300 . خب پس يه چرتي بزن نگران چي هستي ؟ 525 00:35:54,900 --> 00:35:57,800 ميدوني اون کازينو چقدر پول توش خوابيده ؟ 526 00:35:57,835 --> 00:35:59,765 اونوقت برداشته دادتِش به " توني بي " ؟ 527 00:35:59,800 --> 00:36:04,000 مرتيکه دو دقيقه هم نيست از زندان آزاد شده . حالا واسه ما ارتقايِ شغلي هم ميگيره 528 00:36:04,035 --> 00:36:05,765 ببينم ؛ اصلا خريد رفتي ؟ 529 00:36:05,800 --> 00:36:07,800 گذاشتمشون تو يخچال . همونطور که دوست داري 530 00:36:11,200 --> 00:36:14,365 . حالا " توني بي " داره حرف از مستخدم گرفتن هم ميزنه - جدي ؟ - 531 00:36:14,400 --> 00:36:17,500 طرف از زندان آزاد ميشه . و يهويي از چشمِ " توني " ميفتم 532 00:36:17,535 --> 00:36:19,100 . . کريسي " ؛ " - ! حقيقته - 533 00:36:19,200 --> 00:36:21,700 از وقتي از مواد و الکُل پاک شدم ؛ . . هرقدر هم زور زدم فايده اي نداره 534 00:36:21,735 --> 00:36:23,800 بخاطر اينکه بنظر " توني " ؛ . آدم هرگز نميتونه عوض بشه 535 00:36:23,835 --> 00:36:25,465 تازه مرتيکه ي عوضي خودش . پيش روانشناس ميره 536 00:36:25,500 --> 00:36:29,500 شايد با توجه به کارايي که تو " کاروليناي شمالي " و . بقيه ي جاها انجام ميدي فکر ميکنه زياد کار ميکني 537 00:36:29,535 --> 00:36:33,600 . " من ميتونم چندين کارو باهمديگه انجام بدم " آدريانا . عقب افتاده که نيستم 538 00:36:33,700 --> 00:36:35,600 . هميشه دلايل عجيب و غريبي واسه خودش داره 539 00:36:35,700 --> 00:36:37,650 مثلا معاملات جانبي . يا قول و قرارهاي مخفيانه 540 00:36:37,685 --> 00:36:39,565 . هميشه يه برنامه اي داره 541 00:36:39,600 --> 00:36:42,200 پس اون که قرار بود بابت چيزاي کوچيک و بي ارزش عصباني نشي چي شد ؟ 542 00:36:42,235 --> 00:36:44,800 فقط اينو ميدونم که من . قبلا پسرعموي شماره يک بودم 543 00:36:44,835 --> 00:36:46,800 . اما حالا کنار گذاشته شدم 544 00:36:48,800 --> 00:36:50,900 . تمام رفتارهات بطور کلي 545 00:36:54,500 --> 00:36:56,700 و تا داريم درباره اش حرف ميزنيم ؛ . . يادت باشه که 546 00:36:56,800 --> 00:36:59,800 درباره ي اينکه موقعي که داريم با تلفن . . . حرف ميزنم حرفمو قطع نکني چه قراري گذاشتيم 547 00:36:59,835 --> 00:37:02,400 . باشه مامان 548 00:37:02,500 --> 00:37:04,700 الو ؟ - . منم - 549 00:37:04,800 --> 00:37:06,600 سلام ؛ چه خبرا ؟ 550 00:37:15,200 --> 00:37:18,000 دِيل " الان بهمون گفت که بالاخره فهميده " . که بقيه ي زندگيشو ميخواد چيکار کنه 551 00:37:18,035 --> 00:37:20,400 هنوزم داري به " سي.آي.اي" فکر ميکني ؟ - . آره ؛ ميخوام تو بخش مبارزه با تروريسم کار کنم - 552 00:37:20,500 --> 00:37:22,800 . نه ؛ من که ميخوام برم دانشکده ي سينما 553 00:37:22,900 --> 00:37:24,800 . منم همينطور 554 00:37:36,100 --> 00:37:39,500 . بايد راه بيفتم برم - . تو که هنوز 3 ساعت به زمان شروع کارت مونده - 555 00:37:40,200 --> 00:37:41,700 . بايد يکم بخوابه 556 00:37:42,900 --> 00:37:45,200 . من با " الکس " برميگردم خونه 557 00:37:45,300 --> 00:37:47,400 تو اين ساعت ديگه خونه رفتن . و خوابيدن فايده اي نداره 558 00:37:47,500 --> 00:37:49,800 . شايد همونجا سرِکار يه چرتي زدم 559 00:37:49,900 --> 00:37:52,500 فليشيا " بهم گفت که کليدِ اون تريلر رو " . کجا ميذاره 560 00:37:52,600 --> 00:37:54,700 . فليشيا " بهش گفته " 561 00:37:56,900 --> 00:38:00,700 . با دقت رانندگي کن - . خيلي خب . . امشب ميبينمت - 562 00:38:02,700 --> 00:38:04,900 . بعدا ميبينمت - . باي - 563 00:39:12,300 --> 00:39:14,900 . فکر کردم اسب مسابقه اي اونتو داره ميشاشه 564 00:39:16,800 --> 00:39:18,800 اوضاع چطوره ؟ 565 00:39:23,400 --> 00:39:26,500 . راستي هيچ وقت ازت نپرسيدم که فاميلت چيه - . فاميلم " ديتروليو"ـه - 566 00:39:26,535 --> 00:39:30,300 . فين ديتروليو " ؛ دشمن وحشتناکم " 567 00:39:31,400 --> 00:39:34,900 از اينجا کارکردن لذت ميبري ؟ - . خوبه - 568 00:39:35,900 --> 00:39:38,600 که . نبايد اينقدر سخت کار کني و به خودت فشار بياري 569 00:39:38,635 --> 00:39:41,600 نبايد اين همه ساعت طولاني . اونم تو اين گرما کار کني 570 00:39:41,700 --> 00:39:43,800 . بعلاوه که امروز صبح خيلي زود اومدي 571 00:39:45,300 --> 00:39:47,800 . فقط دارم کارمو انجام ميدم 572 00:39:47,835 --> 00:39:49,665 . خوبه 573 00:39:49,700 --> 00:39:52,500 . تو قوي هستي . اين کمک ميکنه 574 00:39:55,800 --> 00:39:57,400 ميدوني که ميتوني " ويتو " صدام کني ؟ 575 00:39:57,500 --> 00:40:00,400 . آره ؛ ميدونم 576 00:40:01,200 --> 00:40:03,000 . پس بگو 577 00:40:03,100 --> 00:40:06,600 بذار بشنوم که ميگي ؛ چه خبرا " ويتو " ؟ 578 00:40:08,600 --> 00:40:11,250 چه خبرا " ويتو " ؟ - . " خبر خاصي نيست " فين - 579 00:40:11,285 --> 00:40:13,900 . بجز اينکه سوپرايز کوچکي برات دارم 580 00:40:14,000 --> 00:40:17,700 دوتا بليط براي بازي امشب تيم مورد علاقه ات " پدرز " ؛ . که قراره توسط تيم " يانيکز " لِه بشه 581 00:40:19,100 --> 00:40:23,300 . لعنت - . رديف سوم ؛ بعلاوه که امشب ؛ چوب مخصوص پخش ميکنن - 582 00:40:24,600 --> 00:40:27,200 . . خيلي لطف داري " ويتو " ؛ اما من 583 00:40:27,300 --> 00:40:31,100 . . من . . فکر نکنم بتونم که . . - . از اين چرت و پرت ها تحويلم نده - 584 00:40:31,135 --> 00:40:33,100 . خيلي هم مياي 585 00:40:40,100 --> 00:40:43,100 . پس قرارمون امشب راس ساعت 7 586 00:40:43,200 --> 00:40:46,000 . راستي ؛ نميخوام سرودِ مليو ازدست بدما 587 00:41:02,600 --> 00:41:04,765 پس نميخواي بري ؟ 588 00:41:04,800 --> 00:41:07,200 . تو که عاشق بيسبالي چِت شده ؟ 589 00:41:07,235 --> 00:41:09,700 از اين يارو خوشم نمياد . . باشه ؟ 590 00:41:10,400 --> 00:41:12,665 . صحيح . متوجهم 591 00:41:12,700 --> 00:41:15,900 دکتر " ديتروليو " خوششون نمياد . که با آدماي سطحِ متوسط و عادي بپلکن 592 00:41:18,200 --> 00:41:20,065 يجورايي به زور ميخواد منو ببره اونجا ؛ باشه ؟ 593 00:41:20,100 --> 00:41:23,300 ! منظورش اين بود که يا باهاش برم يا ميکُشتم - چي ؟ - 594 00:41:24,200 --> 00:41:27,200 تو پارکينگ ديدمش ! که داشت کير يه مامور امنيتو ساک ميزد 595 00:41:27,300 --> 00:41:31,600 کِي ؟ درباره ي چي داري حرف ميزني ؟ - . امروز صبح زودتر از موعد سرِکار رفتم - 596 00:41:31,635 --> 00:41:35,900 نميخواستم چيزي بگم ؛ اما ؛ . واقعا از اين يارو وحشت دارم 597 00:41:37,400 --> 00:41:40,300 . " ويتو اسپاتافورِه " يه مردِ متاهلِه " فين " 598 00:41:40,400 --> 00:41:42,750 . جدا شک دارم که بخواد بکُشتِت 599 00:41:42,785 --> 00:41:45,100 خب شايد اول ميخواد کونم بذاره ! و بعد بکُشتم 600 00:41:49,200 --> 00:41:51,700 وايسا ببينم ؛ بخاطر اونه که چمدونِتو بيرون آوردي ؟ 601 00:41:52,200 --> 00:41:54,465 . من ديگه سرِ اون ساختمون برنميگردم 602 00:41:54,500 --> 00:41:57,300 اصلا ميدوني بابام به چه کسايي . . رو انداخته 603 00:41:57,400 --> 00:41:59,700 تا اون کارو برات جور کنه ؟ . . اونوقت به اين راحتي ميخواي کنار بکِشي ؟ 604 00:41:59,800 --> 00:42:01,700 ! اگه اينکارو بکني يه عالمه سرزنش و تحقير بايد بشنوم 605 00:42:01,735 --> 00:42:03,600 پس فقط خودت مهمي ؛ درسته ؟ 606 00:42:03,700 --> 00:42:08,400 ببينم يعني هروقت به احساساتِ من ميرسه همين يه حرفو براي گفتن داري ؟ 607 00:42:09,800 --> 00:42:12,700 ميخواي به " ميشن ويهو " برگردي ؟ - . من که اون حرفو نگفتم - 608 00:42:12,800 --> 00:42:14,600 چرا راحت اعتراف نميکني ؟ 609 00:42:14,700 --> 00:42:17,500 تمام اين ماجرا . . اين دعوا . . ؛ . . حرفايي که درباره ي " ويتو " ميزني 610 00:42:17,535 --> 00:42:19,617 همه اش بخاطر اينه که . . . نميخواي تعهد داشته باشي 611 00:42:19,652 --> 00:42:21,665 ! من که اينجام ! داريم باهمديگه زندگي ميکنيم 612 00:42:21,700 --> 00:42:25,000 ! اما چمدونِتو بيرون آوردي - اين پروسه ي کاريمِه . . خب ؟ - 613 00:42:25,035 --> 00:42:26,800 . ببين ؛ آدم هيچوقت نميتونه بگه چي ميشه 614 00:42:26,835 --> 00:42:28,265 پروسه ات " ؟ " 615 00:42:28,300 --> 00:42:31,700 هيچ وقت نميتوني درباره ي آينده نظر بدي که چي ميشه ؛ . داشتم بلند بلند فکر ميکردم 616 00:42:31,800 --> 00:42:37,000 خب ؛ البته نه بلند ؛ اما وقتي داشتم . چمدونو بيرون مياوردم ؛ داشتم فکر هم ميکردم 617 00:42:37,100 --> 00:42:38,500 ! آره ديگه . . فکرِ رفتن 618 00:42:38,535 --> 00:42:40,965 . نه . . خب . . آره 619 00:42:41,000 --> 00:42:43,300 . اما ؛ هنوز اينجام . نرفتم که 620 00:42:43,335 --> 00:42:44,900 ! برو به جهنم 621 00:42:45,000 --> 00:42:46,700 ! باشه . . عاليه . . ميرم به درَک 622 00:42:46,800 --> 00:42:50,700 وقتي اون چمدونو بيرون آوردم ؛ . هيچ نيت واقعي و عميقي براي رفتن نداشتم 623 00:42:50,800 --> 00:42:53,900 . خب منم ميتونم برم ؛ ميدوني . دوستم " هانتر " ؛ تو " مونتريالِ"ـه 624 00:42:53,935 --> 00:42:56,267 ميدونم " ؟ " . . آره ديگه ؛ لابد با اون آقاي هم اتاقي فرانسويش - 625 00:42:56,302 --> 00:42:58,565 که وقتي رفته بوديم اونجا دوستِتو ببيني . . . همه اش داشت بهت وَر ميرفت 626 00:42:58,600 --> 00:43:02,400 بنظرت دستِکم هر روز اسم اين مرتيکه رو نمياري ؟ 627 00:43:05,000 --> 00:43:08,400 بخاطر اينکه داره به اين فکر ميکنه . که جراح فک و دهان بشه 628 00:43:08,435 --> 00:43:10,365 . . و تو هم اگه اونقدر تو کلاب ازش نفرت نداشتي 629 00:43:10,400 --> 00:43:13,100 ! ممکن بود يه دوست جديد پيدا کني . . 630 00:43:15,400 --> 00:43:17,350 ميشه دعوا رو تموم کنيم ؟ 631 00:43:17,385 --> 00:43:19,292 ! تو چمدونتو بيرون آوردي 632 00:43:19,327 --> 00:43:21,200 خب دوباره ميذارمش سرِ جاش ؛ باشه ؟ 633 00:43:38,600 --> 00:43:42,400 . . حالا ضربه براي تيم " پادريز " ؛ 634 00:43:50,600 --> 00:43:52,200 . . پس ربطي به رابطمون نداره 635 00:43:52,300 --> 00:43:54,700 . اما يهويي داري از انتخاب هاي روبروت حرف ميزني 636 00:43:54,800 --> 00:43:56,965 . حرفامو تفسير و تحريف نکن 637 00:43:57,000 --> 00:44:00,300 گفتم اين مرحله از زندگيمون . . يه دوره ي گذراس 638 00:44:00,335 --> 00:44:03,500 . که با زور ؛ توسط عوامل خارجي بهمون تحميل شده . . 639 00:44:03,535 --> 00:44:05,567 . درسم ديگه تموم شده 640 00:44:05,602 --> 00:44:07,600 . و سالِ آينده هم درسِ خودت تموم ميشه 641 00:44:07,700 --> 00:44:12,500 اينا انتخاب هاي سختين . . ببينم يعني ترجيح ميدي . که حق انتخاب نداشته باشي ؟ خداروشکر که دارم 642 00:44:12,535 --> 00:44:16,065 ! چرت و پرت بسه . موضوع خيلي ساده اس 643 00:44:16,100 --> 00:44:18,900 آيا ميخواي باهمديگه بمونيم يا نه ؟ - . اگه تو بخواي آره - 644 00:44:19,000 --> 00:44:21,400 ! اين جواب سئوالم نيست - . گفتم که ميخوام - 645 00:44:21,435 --> 00:44:23,765 اونوقت بعدش گفتي ؛ . . پس چطوري درمدت 646 00:44:23,800 --> 00:44:27,400 چهارسال دانشکده ي دندانپزشکي براي من و احتمالا پزشکي براي تو ؛ رابطمونو نگه داريم ؟ 647 00:44:27,435 --> 00:44:29,400 . خب ؛ اينم سئوال خوبيه 648 00:44:29,500 --> 00:44:32,600 اما . . آخه چرا الان اين سئوالو ميپرسي ؟ چرا از بين اينهمه شب ؛ امشبو انتخاب کردي ؟ 649 00:44:41,000 --> 00:44:43,565 خوابيدي ؟ - . نه - 650 00:44:43,600 --> 00:44:47,700 خوابيده بودي ! و حالا هم ميخواي مثل موضوع چمدون . بهم دروغ بگي 651 00:44:47,800 --> 00:44:49,500 . من درباره ي چمدون بهم دروغ نگفتم 652 00:44:49,535 --> 00:44:51,667 پس چي اسمشو ميذاري ؟ 653 00:44:51,702 --> 00:44:53,800 . نميدونم ؛ توضيح دادم که 654 00:44:53,900 --> 00:44:55,600 يا مسيح ؛ . تو بايد از اون مرکز حقوقي بيرون بياي 655 00:44:55,700 --> 00:44:58,500 ساعت 4 صبح ؛ داري مثل دادستان باهام حرف ميزني ؛ . با اين وضع ؛ نميتونم درست و حسابي فکر کنم 656 00:44:58,600 --> 00:45:00,700 آخه چطور ميتوني وسط اين دعوا بگيري بخوابي ؟ 657 00:45:00,800 --> 00:45:02,565 وسطِ چي ؟ 658 00:45:02,600 --> 00:45:04,865 گفتم ديگه نميخوام سر کار ساختموني برگردم ؛ 659 00:45:04,900 --> 00:45:08,200 و شايد بهتر باشه تا وقتي اين مساله بينِ . . . من و " ويتو " حل بشه برگردم خونه 660 00:45:08,300 --> 00:45:10,165 ! اما از من نخواستي که همراهت بيام 661 00:45:10,200 --> 00:45:12,800 رفتي سر کمد ! و چمدونتو بيرون آوردي 662 00:45:12,900 --> 00:45:14,300 ! پناه برخدا 663 00:45:45,300 --> 00:45:48,300 ببين ؛ گريه نکن . . باشه ؟ 664 00:46:30,200 --> 00:46:33,600 ! اصلا چرا ازدواج نکنيم ؟ 665 00:46:33,635 --> 00:46:35,565 ازدواج کنيم ؟ 666 00:46:35,600 --> 00:46:38,200 . بيا نامزد کنيم 667 00:46:39,300 --> 00:46:40,865 واقعا ؟ 668 00:46:40,900 --> 00:46:42,900 چرا الان داري اينو ميگي ؟ 669 00:46:45,200 --> 00:46:49,500 . نميتونم درست فکر کنم . خيلي دير وقته . يه چيزيه که بشدت ميخوامش 670 00:46:51,200 --> 00:46:54,600 . مونده بودم کِي ازتون خبر ميگيرم . اظهارنامه اتون بدستم نرسيده 671 00:46:54,635 --> 00:46:57,400 . خب ؛ راستش بخاطر همونه که زنگ زدم 672 00:46:57,500 --> 00:47:00,400 . يه مشکل کوچکي پيش اومده - چه نوع مشکلي ؟ - 673 00:47:00,500 --> 00:47:04,700 خب ؛ چند روز پيش به " فيل کنتر " ؛ . همون حسابدار کارشناس دادگاه زنگ زدم 674 00:47:04,735 --> 00:47:07,800 . همون که ته و توهِ اون پرونده ي دستگاه اتوماتيک فروشو درآورده بود - . بعدش خبري ازش نگرفتم - 675 00:47:07,900 --> 00:47:10,600 يهويي تماس گرفت . و بهم گفت که علاقه اي به انجام اين کار نداره 676 00:47:10,635 --> 00:47:12,400 . پس به يه حسابدار ديگه زنگ زدم 677 00:47:12,500 --> 00:47:14,000 و ؟ 678 00:47:14,100 --> 00:47:18,700 رُک بگم ؛ وقتي شنيد که شوهرتون طرف دعواس . اونم درخواستمو رَد کرد 679 00:47:18,800 --> 00:47:21,200 يعني چي ؟ يعني شما هم پرونده رو قبول نميکنيد ؟ 680 00:47:21,235 --> 00:47:23,300 . . خب ؛ همونطور که شرکام بهم يادآوري کردن 681 00:47:23,400 --> 00:47:25,400 . من همين الانشم يه عالمه پرونده دارم . . 682 00:47:25,435 --> 00:47:27,400 . . شايد بايد همون موقع که 683 00:47:43,900 --> 00:47:46,200 . و خيلي هم مثبت به قضيه فکر ميکردي 684 00:47:46,300 --> 00:47:50,900 امروز صبح که از خواب بلند شدم . افسردگي همه ي وجودمو گرفته بود 685 00:47:50,935 --> 00:47:53,767 . خب ؛ داريد يه ازدواج 20 ساله رو منحل ميکنيد 686 00:47:53,802 --> 00:47:56,600 بخاطر ازدواج کوفتيم نبود . . خب ؟ 687 00:48:00,800 --> 00:48:03,200 . دوباره حمله ي عصبي بهم دست داد 688 00:48:04,500 --> 00:48:06,400 ! اونوقت منو بگو که فکر ميکردم اين بيماريو شکست دادم رفته 689 00:48:06,500 --> 00:48:07,765 چه اتفاقي افتاد ؟ 690 00:48:07,800 --> 00:48:10,600 . . داشتم با يکي از دوستام گلف بازي ميکردم و اون 691 00:48:12,400 --> 00:48:15,500 درباره ي يه مردِ جواني که از آشناهاش بود . . . و بتازگي از دنيا رفته بود حرف زد 692 00:48:17,000 --> 00:48:19,650 . . فکر کنم احساساتم بهم غلبه کردن 693 00:48:19,685 --> 00:48:22,300 . چونکه مجبور شدن براي راه رفتن بهم کمک کنن . . 694 00:48:26,900 --> 00:48:31,400 اولين باري نيست که اين اواخر . اين اتفاق برام ميفته 695 00:48:31,435 --> 00:48:32,965 . کاشکي بهم گفته بودي 696 00:48:33,000 --> 00:48:35,200 . آره ؛ خب ؛ کاشکي درمانش کرده بودي 697 00:48:39,000 --> 00:48:41,300 وقتي اولين بار ؛ دوباره حملات عصبي ظاهر شدن ؛ 698 00:48:41,335 --> 00:48:43,565 زندگيت چه وضعي داشت . . و چه اتفاقي داشت ميفتاد ؟ 699 00:48:43,600 --> 00:48:46,300 . تو دستِ رَد به سينه ام زده بودي 700 00:48:49,400 --> 00:48:52,500 وقتي از هوش رفتي . . دقيقا داشتي به من فکر ميکردي يا 701 00:48:52,535 --> 00:48:56,067 . . وارد خونه ام شدم و ديدم دختري که تميزکاري ميکنه 702 00:48:56,102 --> 00:48:59,565 . . داشت پشت تلفن گريه زاري ميکرد که پسرعموش . . 703 00:48:59,600 --> 00:49:03,200 . تو مکزيک با اتوبوسي چيزي تصادف کرده . . 704 00:49:04,600 --> 00:49:06,865 . . و يادمه يه حسي درونم داشتم 705 00:49:06,900 --> 00:49:10,400 اينگار که ميخواستم بگيرم خفه اش کنم ؛ . . . آخه اين دختره هميشه ي خدا يه مرگيش هست 706 00:49:12,700 --> 00:49:14,850 ! چيز بعدي که يادم مياد . . بوووم غش کردم 707 00:49:14,885 --> 00:49:17,000 دفعه ي بعد کِي اتفاق افتاد ؟ 708 00:49:19,700 --> 00:49:22,165 . پسرعمو " توني " اومده بود خونه ام 709 00:49:22,200 --> 00:49:27,200 ميخواست چندتا وسيله ازم قرض بگيره . اما خب اونا جايي که بايد نبودن 710 00:49:27,235 --> 00:49:28,965 . . من تو خونه داشتم با " کارملا " حرف ميزدم 711 00:49:29,000 --> 00:49:35,600 و يهويي اين حس . . سراغم اومد و . . ميفهمي چي ميگم ؟ . . . و بعدش از هوش رفتم 712 00:49:36,800 --> 00:49:38,800 پسرعموت تو خونه اتون بود ؟ 713 00:49:38,835 --> 00:49:40,100 . آره ديگه 714 00:49:40,200 --> 00:49:42,400 . . تونيِ عمو " 715 00:49:42,435 --> 00:49:43,765 . " تونيِ عمو آل " 716 00:49:43,800 --> 00:49:46,900 . و پيشخدمت خونه ات هم داشت براي پسرعموش گريه ميکرد 717 00:49:49,100 --> 00:49:51,300 . . و اون روز هم تو زمين گلف 718 00:49:52,800 --> 00:49:54,900 . پسرعموم اونجا هم دخالت داشت . . 719 00:49:55,000 --> 00:49:57,965 چطور ؟ - . پاش آسيب ديده بود - 720 00:49:58,000 --> 00:50:01,500 يعني اينقدر نگران پايِ آسيب ديده ي . . پسرعموت بودي که 721 00:50:01,535 --> 00:50:03,900 سر زمين گلف حمله ي عصبي بهت دست دادي ؟ . . 722 00:50:03,935 --> 00:50:06,400 . نگرانشم 723 00:50:06,500 --> 00:50:08,000 اون مرد عاقل و بالغيه ؛ مگه نه ؟ 724 00:50:10,300 --> 00:50:12,365 . . يعني ممکنه پاشو بخاطر آسيب ديدگي ازدست بده يا 725 00:50:12,400 --> 00:50:16,000 ! گورِ بابايِ پاش ! موضوع پاش نيست ! پا رو بيخيال 726 00:50:18,900 --> 00:50:21,600 . نگرانشم . . اون 727 00:50:21,700 --> 00:50:24,800 تازه از زندان آزاد شده ؛ . . خب ؟ 728 00:50:32,300 --> 00:50:33,900 . خيلي خب ؛ ببين 729 00:50:34,500 --> 00:50:37,300 . . بخاطر اين زندان افتاد 730 00:50:37,400 --> 00:50:42,100 که موقعي که سال 1986 داشتن . . . يه محموله ي نوار ويدئو رو ميزدن گيرافتاد 731 00:50:42,135 --> 00:50:45,500 بعدشم ازش استفاده کردن و براش پرونده ي " ريکو " ؛ . تشکيل دادن و 17 سال انداختنش هلوفتوني 732 00:50:47,800 --> 00:50:50,500 منم قرار بود اون شبي که سرقتو انجام دادن . اونجا با پسرعموم باشم 733 00:50:54,800 --> 00:50:57,000 . متوجهم - ! متوجهي - 734 00:50:59,900 --> 00:51:01,665 خب چرا نرفتي ؟ 735 00:51:01,700 --> 00:51:03,865 . چندتا کاکاسياه بهم حمله کردن 736 00:51:03,900 --> 00:51:08,700 ميخواستن کفش هامو بدزدن . . منم جلوشون دراومدم . . اما کله امو جِر دادن 737 00:51:08,735 --> 00:51:11,300 ! کاکاسياهاي مادرجنده ي کيرخور . . 738 00:51:11,335 --> 00:51:13,465 . خيلي خب . . فراموشش کن 739 00:51:13,500 --> 00:51:15,465 . پس ؛ پسرعموت ميفته زندان 740 00:51:15,500 --> 00:51:18,100 . اين بار گناه خيلي زياديه که به دوش ميکِشي 741 00:51:18,135 --> 00:51:20,300 مثل اين ميمونه که اون براي جنگ به " ويتنام " رفته باشه . اما من يه گوشه نشسته و به درد جنگ نخورده باشم 742 00:51:20,400 --> 00:51:22,500 . و دوستامون اينطوري به قضيه نگاه ميکنن 743 00:51:24,300 --> 00:51:26,600 . و بخاطر همينه که " تونيِ عمو آل " رو ترجيح ميدي 744 00:51:26,700 --> 00:51:30,250 تمام اون 17 سالو . خيلي خوب آوردم و زندگي خوبي داشتم 745 00:51:30,285 --> 00:51:33,800 . اما اون زن و دخترشو ازدست داد 746 00:51:34,800 --> 00:51:37,500 . تعجبي نداره که حمله ي عصبي بهت دست ميده 747 00:51:37,600 --> 00:51:39,400 . درسته 748 00:51:39,500 --> 00:51:41,800 شايد بايد همه چيو رُک و راست بهش بگي ؟ 749 00:51:46,300 --> 00:51:48,500 . . آره . . خب . . درسته 750 00:51:51,100 --> 00:51:54,000 حالت خوبه ؟ - . آره - 751 00:51:55,500 --> 00:51:59,400 . . ادامه بده . . ادامه بده . حرفي که داشتي ميزديو ادامه بده 752 00:51:59,435 --> 00:52:01,500 الان داره حمله ي عصبي بهت دست ميده ؟ - . نه - 753 00:52:01,600 --> 00:52:04,400 . ناهار سنگيني خوردم . . فقط همين . اينا هم گازِه ؛ نفخ کردم 754 00:52:04,500 --> 00:52:06,700 چي شده " آنتوني " ؟ 755 00:52:09,900 --> 00:52:12,800 شبي که پسرعموم گيرافتاد . حمله ي عصبي بهم دست داده بود 756 00:52:12,900 --> 00:52:15,000 ! بخاطر دعوايي که با مادرم داشتم 757 00:52:15,100 --> 00:52:18,000 ! اونموقع حتي اصلا نميدونستم که چي هست - . فقط آروم باش - 758 00:52:18,035 --> 00:52:19,965 . روي نفس کِشيدنت تمرکز کن 759 00:52:20,000 --> 00:52:23,050 . آروم نفس بکِش - . . مشکل اين نيست . . من - 760 00:52:23,085 --> 00:52:26,100 . فقط يمقدار دارويي چيزي لازم دارم . . . 761 00:52:26,135 --> 00:52:28,700 . نه . . فقط خواهش ميکنم روي تنفست تمرکز کن 762 00:52:29,700 --> 00:52:33,000 . اگر لازم شد ؛ کيفِ داروهام همراهمه 763 00:52:36,500 --> 00:52:39,700 . مردهاي سياه پوست . . به کونم 764 00:52:43,200 --> 00:52:46,300 با مادرم دعوا کردم و !بعدش حمله ي عصبي بهم دست داد 765 00:52:46,400 --> 00:52:48,400 . خيلي خب . . فعلا فراموشش کن 766 00:52:51,100 --> 00:52:54,000 قرار بود " کارملا " يمقدار کلاف ؛ 767 00:52:54,100 --> 00:52:57,400 براي نيم چکمه ي پشمي اي که مادرم . . . داشت براي " مِدو " ميبافت بياره 768 00:52:59,400 --> 00:53:01,665 . کارملا " ديرکرده بود " 769 00:53:01,700 --> 00:53:03,500 اصلا چه اهميتي داره ؟ چرا ميخواي اين موضوعو باز کني ؟ 770 00:53:03,535 --> 00:53:05,665 . چشم هاتو ببند 771 00:53:05,700 --> 00:53:07,800 . روي نفس کِشيدنت تمرکز کن 772 00:53:14,300 --> 00:53:17,600 يکم آب ميخواي ؟ - . مادرم ساکت نميشد - 773 00:53:23,600 --> 00:53:26,165 بهش گفتم . . بش گفتم ؛ . " کارملا دوستِت داره " 774 00:53:26,200 --> 00:53:29,300 بايد درک کني " . " که اون يه بچه ي سه ماهه داره 775 00:53:32,000 --> 00:53:34,700 اما اون اهميت نميداد و همينطور . . ادامه ميداد و تيکه مينداخت 776 00:53:34,735 --> 00:53:36,617 . و منم شروع کردم به سرش فرياد کِشيدن . 777 00:53:36,652 --> 00:53:38,465 . پس . . اونجا رو ترک کردم . از درِ خونه بيرون اومدم 778 00:53:38,500 --> 00:53:40,900 رفتم سرِ ماشين ! درو باز کردم و . . بووم 779 00:53:41,000 --> 00:53:42,565 ! کله ي لعنتيم شکاف برداشت 780 00:53:42,600 --> 00:53:47,200 و پسرعموت اينو نميدونه ؟ - نه ؛ دروغ گفتم ! آخه ميخواستم چي بهش بگم ؟ - 781 00:53:47,235 --> 00:53:49,100 چي بايد به همشون ميگفتم ؟ 782 00:53:51,200 --> 00:53:53,500 ميگفتم با مادرم دعوام شده و غش کردم ؟ 783 00:53:53,535 --> 00:53:55,100 . بخاطر همينه که به عمليات سرقت نرسيدم 784 00:54:02,300 --> 00:54:04,300 ! يا مسيح 785 00:54:07,200 --> 00:54:09,500 . خيلي خوب خودتو خالي کردي 786 00:54:11,900 --> 00:54:15,600 فکر ميکردم باهوشم و بخاطر همين . سعي کردم بعداز آزادي ازش محافظت کنم 787 00:54:17,500 --> 00:54:23,000 معلوم شد که فقط يه روباتم . که براساس ضعف و ترسش رفتار ميکنه 788 00:54:23,035 --> 00:54:25,800 . خب پسرعموت آدم توانا و بااستعدادي هم هست 789 00:54:28,900 --> 00:54:30,300 خوبي ؟ 790 00:54:34,200 --> 00:54:37,000 بعضي وقتا اتفاقي که اينجا ميفته . مثل ريدن ميمونه 791 00:54:37,100 --> 00:54:39,100 . باشه . . خيلي خب 792 00:54:39,200 --> 00:54:44,600 گرچه ترجيح ميدم که بيشتر مثل . زايمان بهش نگاه کنم 793 00:54:44,635 --> 00:54:48,900 . بارو کن . مثل ريدنِه 794 00:55:52,600 --> 00:55:56,100 الو ؟ - ! مامان ؟ من نامزد کردم - 795 00:55:56,200 --> 00:55:58,065 چي ؟ - . فين " ازم خواستگاري کرد " - 796 00:55:58,100 --> 00:56:01,565 . قراره ازدواج کنيم - مطمئني ؟ - 797 00:56:01,600 --> 00:56:04,700 . فوق العاده اس عزيزم ! خيلي غافلگير شدم 798 00:56:04,800 --> 00:56:07,800 ببينم ؛ حالا ميخواد دانشکده ي دندانپزشکيو تموم کنه که . . درسته ؟ 799 00:56:07,900 --> 00:56:11,600 . هردو ميخوايم درسِمونو تموم کنيم . تا وقتي مدرک هامون نگرفته باشيم ازدواج نميکنيم 800 00:56:11,700 --> 00:56:13,365 . خيلي هيجان انگيزه 801 00:56:13,400 --> 00:56:15,500 . نميتونم صبر کنم تا با پدر و مادرش آشنا بشيد 802 00:56:15,535 --> 00:56:17,065 . بايد جشن بگيريم 803 00:56:17,100 --> 00:56:20,100 ميخواد از هديه ي فارغ التحصيليش . براي خريدن حلقه واسه من استفاده کنه 804 00:56:21,100 --> 00:56:23,300 . خيلي عاليه 805 00:56:24,300 --> 00:56:26,200 . بهش گفتم که نبايد اونکارو بکنه 806 00:56:28,700 --> 00:56:31,600 . خداي من . . الانه که گريه ام بگيره - . باشه - 807 00:56:32,601 --> 00:56:36,101 ترجمه شده توسطِ -= D & X =- 808 00:56:36,102 --> 00:56:38,602 www.9movie.co