1
00:00:00,500 --> 00:00:07,000
تماشاي اين سريال بهيچ عنوان براي افراد حساس
. يا کم سن و سال توصيه نميشود
2
00:00:10,001 --> 00:00:15,001
www.9movie.co
3
00:01:51,902 --> 00:01:58,402
ترجمه شده توسطِ
-= D & X =-
4
00:01:59,200 --> 00:02:01,200
! ريدم توش
. الان به " کارلو " زنگ ميزنم
5
00:02:08,800 --> 00:02:10,950
. آره . .سر قرار نيومدن
6
00:02:10,985 --> 00:02:13,100
. موتورهاي وِسپا
7
00:02:15,200 --> 00:02:17,100
. بايد منتظر بمونيم
8
00:02:18,100 --> 00:02:21,900
کارلو " داشت از ناراحتي منفجر ميشد ؛ آدماش "
. تمام شبو کنار رودخونه ي " هاکن سک" منتظر بودن
9
00:02:22,600 --> 00:02:24,900
. اون موتورهاي وسپاي لعنتي هيچ وقت به دستم نرسيدن
10
00:02:26,200 --> 00:02:29,000
. داريم از بندرِ " نيوآرک " حرف ميزنيم
کارگرهاي مخصوص خالي کردنِ کشتيت کجا بودن ؟
11
00:02:29,035 --> 00:02:31,400
الان ديگه بخاطر " القاعده " اقدامات امنيتي
. تمام بندرها رو خيلي بالا بردن
12
00:02:31,435 --> 00:02:34,700
. " تموم شد " جاني -
. بايد برم -
13
00:02:37,300 --> 00:02:39,200
. " آفرين " بيلي
14
00:02:45,200 --> 00:02:48,600
به " کارلو " گفته شده که کار تمومه ؛ حالا اگه تو
ميگي موتوري تحويل نشده ؛ پس چرا کسي زنگ نزده ؟
15
00:02:48,635 --> 00:02:51,400
خب اتفاقات زيادي درواقع نيفتادن
. . اما بنظر ميرسه که افتاده باشن
16
00:02:51,500 --> 00:02:55,100
مثلا ؛ پسرعموت " جويي " رو نکُشته ؛ . .
. يا اون موتورهاي " وسپا " هرگز به دستم نرسيدن
17
00:03:00,900 --> 00:03:03,165
! " يالا . . برو جلو " صوفي
18
00:03:03,200 --> 00:03:06,400
! هي ؛ کسي مراقب " صوفي " نيست ! يالا پاس بده -
! اينجا -
19
00:03:06,500 --> 00:03:08,600
! اون دختره لااقل بايد يازده سالش باشه
20
00:03:09,800 --> 00:03:11,465
! " قبول نکن " ليسي
21
00:03:11,500 --> 00:03:14,000
! شماره ي هفت . . حواست به آرنجت باشه
22
00:03:14,100 --> 00:03:16,400
! هي . . از خط خارج شده
! از خط خارج شده
23
00:03:16,435 --> 00:03:18,765
! اوه ؛ " ليسي " . . برو جلو
24
00:03:18,800 --> 00:03:21,265
! فقط يه مشت بازنده ان
25
00:03:21,300 --> 00:03:24,700
! اوهوي . . منفي بافي نکن -
! يالا . . " پاتس " . . حمله کن سمتِ توپ -
26
00:03:24,735 --> 00:03:26,200
! حمله کن
27
00:03:27,800 --> 00:03:30,500
! خطا
! اون بچه به بچه ام تنه زد و انداختش زمين
28
00:03:30,600 --> 00:03:32,500
. قانونيه . . قصدش گرفتن توپ بود
29
00:03:32,600 --> 00:03:34,200
. نخيرم نبود -
! گل -
30
00:03:34,300 --> 00:03:37,400
! گل بزن . . يالا ديگه -
! بچه ات خارج از کنترله -
31
00:03:37,435 --> 00:03:39,465
از اول تابستون تاحالا تنها کاري که
. تو زمين بازي انجام داده خشونت بوده
32
00:03:39,500 --> 00:03:43,300
. خفه شو گمشو اونطرف ببينم -
! به من نگو خفه بشم -
33
00:03:46,700 --> 00:03:48,600
چيه . . ديوونه اي ؟
34
00:03:52,800 --> 00:03:55,200
! خواهش ميکنم . . بسه
! يکي کمک کنه
35
00:03:55,300 --> 00:03:57,400
حالا چطوره جنده خانم ؟
36
00:03:59,200 --> 00:04:01,400
. بچه اش دخترمو زده
! ولم کن ببينم
37
00:04:03,000 --> 00:04:05,200
. صد دلار برات آب ميخوره -
. بفرما -
38
00:04:06,200 --> 00:04:07,800
. بشينيد . . بشين . . بشين
39
00:04:12,100 --> 00:04:14,200
. با " جان " حرف زدم
40
00:04:14,300 --> 00:04:18,300
ميگه موتورهاي " وسپا " رسيدن اما فرصت اينکه
. . از بندر خارجِشون کنن بوجود نيومده
41
00:04:18,400 --> 00:04:20,865
اونم واسه اينکه بخاطر " القاعده " ؛ . .
. امنيت بندرها رو بالا بردن
42
00:04:20,900 --> 00:04:24,600
پناه برخدا ! جوونا عاشق خريدن
. اون موتورهاي عضلاني هستن
43
00:04:24,635 --> 00:04:27,365
. نصف اون محموله رو بهم بدهکاره -
حرفاي " جاني " رو باور نميکني ؟ -
44
00:04:27,400 --> 00:04:31,150
. نميدونم چي فکر کنم
. رفتارهاش ديگه دارن مسخره ميشن
45
00:04:31,185 --> 00:04:34,900
فقط اينو ميدونم که رفتارش تو مراسم
. خاکسپاري اون بچه فضاحت بار بود
46
00:04:34,935 --> 00:04:37,265
اون بندر ؛ بخش بزرگي از
. منبع درآمدمه
47
00:04:37,300 --> 00:04:42,300
من که ميگم خيلي جالبه " تي " ؛ تو و " جان " ؛
. . تو مراسم خاکسپاري حرفتون ميشه
48
00:04:42,335 --> 00:04:44,217
. . حالا کاري نداريم موضوع چي بوده . .
49
00:04:44,252 --> 00:04:46,100
يهويي بعداز اون ماجرا ؛ . .
. موتورهاي " وسپا " بدستمون نميرسن
50
00:04:50,200 --> 00:04:52,300
. خيلي خب . . بايد اين تلفنو جواب بدم
51
00:04:54,600 --> 00:04:57,900
يکي از آدماي " کارلو " رو بردار ؛
. بريد اطراف بندر " نيوآرک " کِشيک بکِشيد
52
00:04:58,000 --> 00:05:00,300
. بفهميد که اوضاع از چه قراره
53
00:05:02,000 --> 00:05:05,300
. ماليات خونه . . آره ؛ خودم ميدونم -
. عليک سلام -
54
00:05:05,400 --> 00:05:08,065
. خواهرت " جنس " ؛ بازداشت شده
55
00:05:08,100 --> 00:05:10,750
چي ؟ -
. . امروز عصر در " اسکس کانتي " ؛ -
56
00:05:10,785 --> 00:05:13,365
درگيري خشونت آميز بخاطر مسابقه . .
. . بين دو تن از مادران
57
00:05:13,400 --> 00:05:17,000
به دستگيري زني ايتاليايي . .
. که به مافيا وابسته اس ختم شد
58
00:05:17,035 --> 00:05:19,200
خبرنگارمون " جيلين گلاسنر " اونجا سر صحنه بوده ؛
اوضاع چطوره " جيلين " ؟
59
00:05:19,300 --> 00:05:23,500
بنظرت اون يکي مادر ؛ بايستي بره تحتِ برنامه ي
محافظت از مادراني که بچه هاشون فوتباليستن قرار بگيره ؟
60
00:05:23,535 --> 00:05:26,800
. " شايد بهتر باشه که بره " کارل
. . درگيري اينجا در " ساميت اونيو پارک " شروع شد
61
00:05:26,835 --> 00:05:29,500
در ضمن يک مسابقه ي فوتبال که براي . .
. دخترهاي 9 تا 10 ساله بود
62
00:05:29,600 --> 00:05:34,500
و همين جا بود که درگيري بين دوتا از مادرها
. يکيو به بيمارستان و ديگريو روانه ي زندان کرد
63
00:05:34,535 --> 00:05:37,400
دنيس مک کارتي " ؛ يکي از مادران حاضر ؛ "
. شاهد اين درگيري خشونت آميز بوده
64
00:05:37,435 --> 00:05:38,965
. فقط براي بچه ها خيلي ناراحتم
65
00:05:39,000 --> 00:05:42,400
تعدادي از والدين از مسابقه فيلمبرداري کردن
. و اين درگيريو به تصوير کِشيدن
66
00:05:42,435 --> 00:05:44,565
! يکي به دادم برسه
67
00:05:44,600 --> 00:05:46,500
خوشت مياد جنده ؟
68
00:05:48,200 --> 00:05:49,900
. دخترش ؛ دخترمو زده
69
00:05:50,000 --> 00:05:52,500
هنوز اتهامي به صورت رسمي به اين خانم
. . وارد نشده . . اما ميدنيم که
70
00:05:52,600 --> 00:05:56,400
زني که در تصوير نشون داديم دستگير شده . .
. . جنس باکالييِريِ"ـه "
71
00:05:56,500 --> 00:05:59,900
خواهر رئيس بزرگِ مافياي نيوجرزي ؛ . .
. " آنتوني سوپرانو "
72
00:06:00,000 --> 00:06:02,600
فکر کنم بتونيد اسم اين درگيريو
. يه درگيري با پس زمينه ي مافيايي بذاريد
73
00:06:03,400 --> 00:06:05,500
دراين رابطه
. با روانشناس " بلا کاکوک " صحبت کرديم
74
00:06:05,600 --> 00:06:07,865
. اين مشکلي رو به رشد در جامعمونِه
75
00:06:07,900 --> 00:06:10,900
روانش شناسها متوجه شدن
. . که آدم هاي خاص و معيني
76
00:06:10,935 --> 00:06:13,665
. عملا تمايل به خشونت دارن . .
77
00:06:13,700 --> 00:06:17,465
. . تقريبا هر نااميدي و ناراحتي
78
00:06:17,500 --> 00:06:20,800
يا اهميت ندادن به عقيده اشون . .
. ميتونه باعث منفجر شدن خشمِشون بشه
79
00:06:20,900 --> 00:06:23,200
! مادرجنده
80
00:06:27,700 --> 00:06:30,100
! جنس " ؛ درو باز کن "
81
00:06:31,400 --> 00:06:33,200
کجاس ؟ -
! تقصير من نبود -
82
00:06:33,300 --> 00:06:36,800
بخاطر اين گندکاري تو
! همه جا تو تلويزيون اسمِ منو دارن ميبرن
83
00:06:36,900 --> 00:06:40,300
. موضوع به اين سادگيا نيست
. بچه ي اون زنيکه داشت " صوفيا " رو اذيت ميکرد
84
00:06:40,335 --> 00:06:43,967
پس چرا اونو دستگير نکردن ؟ -
. . دارم اين شهرستانو به اتهامِ -
85
00:06:44,002 --> 00:06:47,565
. دستگيري اشتباهي و پيش داوري مورد تعقيب قرار ميدم . . -
! نه ؛ نه ؛ اينکارو نميکني -
86
00:06:47,600 --> 00:06:51,200
کاري که ميکني اينه که زنگ ميزني " نيل مينک " ؛
. معذرت خواهي ميکني و جريمه رو پرداخت ميکني
87
00:06:51,300 --> 00:06:53,900
و اين درگيريو به يکي از . .
. موارد جنجالي و معروفت تبديل نميکني
88
00:06:54,000 --> 00:06:58,800
تو طرف همه رو بجز من ميگيري .
. اون جنده شانس آورد که نکُشتمش
89
00:06:58,900 --> 00:07:02,000
. خب ؛ همه اينو ميدونيم که راس ميگي -
چي ؟ -
90
00:07:03,400 --> 00:07:06,200
. از دست تو و اين مزاجِ خشنت -
! برو بيرون -
91
00:07:10,900 --> 00:07:12,900
. اين ديگه آخر رابطمونه
92
00:07:16,500 --> 00:07:17,800
! برو بيرون
93
00:07:25,200 --> 00:07:27,400
. ميدونم وضعيت بدي بنظر ميرسه
94
00:07:28,900 --> 00:07:31,400
اما از اونطرف ؛
. صوفيا " رو دختر خودش صدا کرده "
95
00:07:31,435 --> 00:07:33,800
. يه ذره هم برام مهم نيست
96
00:07:35,300 --> 00:07:37,065
. خيلي خب . . برام مهمه
97
00:07:37,100 --> 00:07:40,600
اما . . آخه چند بار بايد بهت بگم ؟
! زنتو کنترل کن
98
00:07:57,000 --> 00:07:58,665
. خيلي خجالت کِشيدم
99
00:07:58,700 --> 00:08:00,900
ديگه نميخوام دوباره
. هيچ کدوم از دوستامو ببينم
100
00:08:01,000 --> 00:08:03,400
خب ؛ وقتي خودت يه روزي مادر شدي
. ميفهمي
101
00:08:03,500 --> 00:08:06,400
هرمادري مثل شير
. با پنجه هاش از بچه هاش محافظت ميکنه
102
00:08:06,435 --> 00:08:09,300
. تو که مادرم نيستي -
چي گفتي ؟ -
103
00:08:11,500 --> 00:08:13,265
. . من اينجام
104
00:08:13,300 --> 00:08:16,300
. و دارم سعي ميکنم تا جاييکه ميتونم اهميت بدم . .
105
00:08:17,200 --> 00:08:19,600
. حالا بگير بخواب -
ميخواي با مشت بهم بزني ؟ -
106
00:08:21,000 --> 00:08:23,800
جَن " ؛ ميشه باهات حرف بزنم ؟ "
107
00:08:28,700 --> 00:08:30,100
. بگيربخواب
108
00:08:38,800 --> 00:08:41,100
. فردا حرف ميزنيم
. الان بدجوري خسته ام
109
00:08:41,200 --> 00:08:43,700
. نه
. همين الان حرف ميزنيم
110
00:08:43,800 --> 00:08:45,700
چيه . . ميخواي بگي تو اين خونه
حق حرف زدن و اظهار نظر ندارم ؟
111
00:08:45,800 --> 00:08:48,965
. جنس " ؛ بنظرم به کمک يه روانشناس حرفه اي احتياج داري "
112
00:08:49,000 --> 00:08:52,500
قراره يه جلسه ي اضافي
. با " سندي " داشته باشم . . باور کن
113
00:08:52,600 --> 00:08:55,600
حالا مگه چيکار ميکنه ؟
. . بهت ميگه بابات اذيتت ميکرده
114
00:08:55,700 --> 00:08:57,750
. و ازت ميخواد چندتا نوشته ي روي صفحه رو بخوني . .
115
00:08:57,785 --> 00:08:59,800
بنظرم آدمايي هستن که تخصصشون
. معالجه ي حملات خشمِه
116
00:08:59,900 --> 00:09:02,200
منم ميگم تو بايد بري پيشِ
! يه متخصص کاهش وزن
117
00:09:02,300 --> 00:09:06,365
. تو هنوز به خشمت غلبه نکردي
. حرفاتو با " صوفيا " شنيدم
118
00:09:06,400 --> 00:09:11,700
خيلي بهتر از قبل داشتي باهاش کنار ميومدي
. اما تا يه تيکه ي کوچکي پروند قاطي کردي
119
00:09:11,735 --> 00:09:15,300
. آخه خيلي درد دارم -
. اين حادثه ؛ فقط همين يه بار نبوده که اتفاق افتاده -
120
00:09:15,400 --> 00:09:18,250
حتي ديگه بهت اجازه نميدن که
. از اون فروشگاهِ گوشه ي خيابون خريد کني
121
00:09:18,285 --> 00:09:21,100
. اون دونه هاي قهوه سوخته بودن
. خودت امتحانشون کردي
122
00:09:21,135 --> 00:09:23,365
جنس " ؛ "
. . من از دختراي آتيشي خوشم مياد
123
00:09:23,400 --> 00:09:27,400
قبلا هم اينو بهت گفته بودم ؛ . .
. اما من و بچه ها نميتونيم اينطوري زندگي کنيم
124
00:09:27,500 --> 00:09:29,765
چطوري ؟
125
00:09:29,800 --> 00:09:32,300
. اينجا خونه ي خوبي بود
126
00:09:32,400 --> 00:09:36,200
. آرامش داشت . . نميدونم چي بگم
. اينهمه داد و بيداد و فشار رواني نداشتيم
127
00:09:36,235 --> 00:09:38,300
آخه تو چطور ميتوني منو درک کني ؟
128
00:09:38,400 --> 00:09:40,350
. . بابات آدم خوب و دوست داشتني اي بود
129
00:09:40,385 --> 00:09:43,192
. حتي وقتي آميفزم داشت . .
130
00:09:43,227 --> 00:09:46,000
اما تو خونه ي ما ؛
. فقط خودخواهي بود و بيرحمي
131
00:09:46,100 --> 00:09:48,200
حتي اگرم اينطور بوده که ميگي ؛
. . بازم گذشته ها گذشته
132
00:09:48,300 --> 00:09:51,800
اگه قبول نکني تو اين کلاس هاي کنترل خشم . .
. . يا هرکوفت و مرضي که دارن شرکت کني
133
00:09:51,900 --> 00:09:54,300
. رابطمون محاله به جايي برسه . .
134
00:10:05,800 --> 00:10:08,500
. آقايون . . داره ميچرخه . . 9 . . روي شماره ي 9
135
00:10:14,100 --> 00:10:16,100
بنظرت چيکار کرده که اينجا رو بدست آورده ؟
136
00:10:18,400 --> 00:10:20,700
دوتا ميز مربع قمار ؛ بلک جک ؛
. رولت
137
00:10:20,800 --> 00:10:23,600
حسابشو که بکني يه چيزايي حدود
. . شبي 2500
138
00:10:23,700 --> 00:10:26,300
. تا 5000 دلار به جيب ميزنه . . .
139
00:10:28,700 --> 00:10:30,600
قبلا تو ؛ جايِ اونو پيش " توني " داشتي ؛ درسته ؟
140
00:10:30,700 --> 00:10:32,400
! بچه ي مورد علاقه ي استاد بودي ؟
141
00:10:32,500 --> 00:10:35,200
. " مسخره بازيو بذار کنار " پولي -
. فقط دارم ميگم -
142
00:10:35,300 --> 00:10:37,600
. حالا ميفهمي که من چه سختي هايي کِشيدم
143
00:10:43,300 --> 00:10:45,500
اين همون کيکيه که " جينا " هم
. براي عروسيش سفارش داده بود
144
00:10:45,535 --> 00:10:47,700
. بايد ببينيم رو صورتِت چطوري ميشه
145
00:10:57,500 --> 00:10:58,900
اين ديگه چه وضعيه ؟
146
00:11:07,600 --> 00:11:09,565
چه خبرا ؟ -
. سلام پسرعمو -
147
00:11:09,600 --> 00:11:12,000
حدس بزن کي بهم زنگ زده ؟ -
بگو ببينم چطوري پيدام کردي ؟ -
148
00:11:12,035 --> 00:11:14,265
نميخواي حدس بزني ؟ -
خيلي خب . . کي بهت زنگ زده ؟ -
149
00:11:14,300 --> 00:11:17,800
. اون دوستِمون که باغستان داره -
شوخي ميکني . . حالش خوبه ؟ -
150
00:11:17,835 --> 00:11:20,367
آره ؛ باغِشو فروخته
. و رفته " فلوريدا " زندگي کنه
151
00:11:20,402 --> 00:11:22,900
بايدم بره ؛
. ديگه داره پير ميشه
152
00:11:24,000 --> 00:11:25,265
. اوه ؛ لعنت
153
00:11:25,300 --> 00:11:27,400
. هنوز اون هلوهاي کنسرو شده ات اونجان
154
00:11:28,800 --> 00:11:32,200
. تازه ماشينو دادم سرويس کردن
. حواست به حرف زدنت باشه
155
00:11:32,300 --> 00:11:34,400
يعني دوباره بايد اون آشغالو جابجا کنم ؟
156
00:11:34,500 --> 00:11:36,200
. توسعه دهنده داره ميره اونجا ديگه
157
00:11:36,300 --> 00:11:39,000
ظاهرا نه براي تو
. . و نه براي اون دوستت خوبيت نداره
158
00:11:39,100 --> 00:11:41,900
که کسي ؛ درِ اون قوطيِ ميوه ي . .
. کنسرو شده رو باز کنه
159
00:11:42,000 --> 00:11:44,550
پس تو و اين پسرعموت
. ميرين و ترتيبشو ميدين
160
00:11:44,585 --> 00:11:47,065
. من خودم انجامش ميدم -
. من نگران اون دوستِ پيرمونم -
161
00:11:47,100 --> 00:11:50,800
. بهت که گفتم ؛ خودم انجامش ميدم -
. آخه بابايِ خودم هم يه چندتا قوطي اونجا داره -
162
00:11:50,835 --> 00:11:53,600
. که ممکنه براي عَموم مشکل درست کنن . .
163
00:11:54,700 --> 00:11:56,500
. . کار زيادي ميبره
164
00:11:56,600 --> 00:11:59,900
که البته اگه از " لوييس " کمک بگيريم . .
. ميتونيم يه شبه تمومش کنيم بره
165
00:12:00,000 --> 00:12:02,800
. درسته -
. همه چي دوهفته اي بايد تموم بشه -
166
00:12:02,835 --> 00:12:04,600
. بولدوزرها دارن ميان
167
00:12:05,500 --> 00:12:08,465
داري کيک عروسي انتخاب ميکني ؟ -
. آره -
168
00:12:08,500 --> 00:12:12,365
. اميدوارم تو شانسِت بهتر از من باشه -
مگه از کيکِت خوشت نيومد ؟ -
169
00:12:12,400 --> 00:12:16,900
بنظرم که خيلي هم خوش شانس بودي
. اما با کارات نفرينش کردي
170
00:12:17,000 --> 00:12:19,100
چيه . . حرفي براي گفتن داري ؟
171
00:12:20,100 --> 00:12:22,000
. خيلي خب -
. پس بهم زنگ بزن ديگه -
172
00:12:32,200 --> 00:12:34,300
حالا اين عَمو " پت " کي هست ؟
173
00:12:36,100 --> 00:12:38,765
. . مثل باباي " توني " يه آدم مهم بوده
174
00:12:38,800 --> 00:12:42,100
اما گذاشتن تو مزرعه اش که تو شمالِ نيويورک . .
. قرار گرفته بازنشست بشه
175
00:12:44,000 --> 00:12:47,400
ايني که ميگم ممکنه خنده دار بنظر برسه
. اما اينطور نيست ؛ حدود يک سالي سکسکه ميکرد
176
00:12:47,435 --> 00:12:49,100
. پناه برخدا
177
00:12:49,200 --> 00:12:52,000
مرد فوق العاده ايه . . يه دختر داشت
. اما دختره با مادرش زندگي ميکرد
178
00:12:52,100 --> 00:12:57,200
ما پسرا وقتي 12 ؛ 13 سالمون بود
. تابستونا اونجا فرستاده ميشديم
179
00:12:57,300 --> 00:13:00,165
. اونم به هممون چيز ميز ياد ميداد
180
00:13:00,200 --> 00:13:04,100
اونموقع هم سکسکه داشت ؟ -
. نه ؛ بهت که گفتم بعدا خوب شد -
181
00:13:04,200 --> 00:13:05,865
بنظرت خنده داره ؟
182
00:13:05,900 --> 00:13:08,200
. نزديک بود بخاطر خودکُشي کنه
183
00:13:08,300 --> 00:13:10,065
خوشت مياد اون بلا سرت بياد ؟
184
00:13:10,100 --> 00:13:13,200
اون شورتِ مارکِ " بارني"ـم
که کتان خالص بود کوشش ؟
185
00:13:13,300 --> 00:13:15,600
. هنوز تو خشک کنِه
186
00:13:19,300 --> 00:13:20,865
. . يه چي بهت بگم
187
00:13:20,900 --> 00:13:23,800
اين که اونجا به کمک " توني بي " احتياج داشته باشم
. مثل اين ميمونه که خايه ي سوم بخوام
188
00:13:24,900 --> 00:13:26,600
. اين همه تنفر که ازش داري خيلي جالب نيستا
189
00:13:26,700 --> 00:13:28,365
. بالاخره پسرعموتِه -
جدي ؟ -
190
00:13:28,400 --> 00:13:31,700
بايس وقتي بچه بودم ميديديش ؛
. " هم اونو و هم " توني
191
00:13:31,735 --> 00:13:36,100
. اينکه چطور سربسرم ميذاشتن و اذيتم ميکردن
192
00:13:37,000 --> 00:13:40,600
يه بار که تابستون رفته بودم
. . مزرعه ي عَمو " پت " ؛
193
00:13:40,635 --> 00:13:42,865
درست مثل خودشون ؛ . .
. اونموقع 11 ساله بودم
194
00:13:42,900 --> 00:13:46,100
اون دوتا هم اومدن اونجا ؛ 19 ساله بودن
. و اومده بودن شليک با شاتگانو تمرين کنن
195
00:13:46,200 --> 00:13:49,200
منو همراهشون نبردن
. . و وقتي يواشکي دنبالشون رفتم و پيداشون کردم
196
00:13:49,235 --> 00:13:52,165
گفتن فقط درصورتي ميتونن منو بين خودشون . .
. . قبول کنن که عضو کلابِ خاصي باشم
197
00:13:52,200 --> 00:13:55,300
و اونم به اين صورته که بايد يک ساعت تمام . .
. تو باغستان ؛ تنها به يه درخت بسته بشم
198
00:13:57,600 --> 00:14:00,700
. تا ساعت 3 صبح به اون درخت بسته شده بودم
199
00:14:02,600 --> 00:14:06,200
اون دوتا رو ميپرستيدم و احترام ميکردم
. بخصوص " توني سوپرانو " رو
200
00:14:06,235 --> 00:14:07,965
. . وقتي تنها بود
201
00:14:08,000 --> 00:14:09,800
. . ميومد از روي دوچرخه ام هلم ميداد و مينداختم . .
202
00:14:09,835 --> 00:14:11,767
. بهم فحش هاي رکيک يادميداد . .
203
00:14:11,802 --> 00:14:13,700
. البته گفتم که ؛ وقتي خودش تنها بود
204
00:14:17,100 --> 00:14:19,100
پمادِ ضد قارچ کجاس ؟
205
00:14:20,600 --> 00:14:22,500
. رويِ ميزِ کنار تختخواب
206
00:14:23,500 --> 00:14:26,200
. حالا دوباره همه چي داره تکرار ميشه
. . توني بي " اشتباه ميکنه "
207
00:14:26,300 --> 00:14:29,300
اونوقت " توني " برميداره کسب و کاري که . .
. سالي راحت 200 هزار دلار درآمد داره رو بهش ميده
208
00:14:35,400 --> 00:14:39,100
کريستوفر " ؛ عصباني نشو . . خب ؟ "
209
00:14:39,800 --> 00:14:42,400
. . ميدونم يه چندباري حرفِشو زديم
210
00:14:42,500 --> 00:14:45,150
. اما تو خيلي ناراحتي . .
211
00:14:45,185 --> 00:14:47,765
. . نظرت چيه که اينجا رو ترک کنيم
212
00:14:47,800 --> 00:14:51,800
بريم يه جايِ خيلي دور ؛ . .
و يه شغل ديگه اي انتخاب کني ؟
213
00:14:51,835 --> 00:14:54,700
مثلا چه شغلي ؟ -
. . نميدونم . . مثلا -
214
00:14:54,800 --> 00:14:56,700
شايد به کار نويسندگيت ادامه بدي ؟ . .
215
00:14:57,700 --> 00:14:59,400
. يا مُدلِ لباس بشي
216
00:15:00,800 --> 00:15:03,150
. . يه روزي دوباره به نويسندگي ادامه ميدم
217
00:15:03,185 --> 00:15:05,500
. اما وقتي که حسابي پولدار باشم . .
218
00:15:07,200 --> 00:15:09,900
درمورد مُدل شدن هم
. . احتمالا موفق ميشم
219
00:15:10,000 --> 00:15:12,400
اما خوشم نمياد . .
. که دور و بر اون جور آدما باشم
220
00:15:14,700 --> 00:15:19,200
. " من يه سربازم " آدريانا
آخه کِي ميخواي اينو بفهمي ؟
221
00:15:30,200 --> 00:15:32,100
اين چه کثافت کاري ايه ؟
222
00:15:32,200 --> 00:15:34,365
. " کارملا " -
چيه ؟ -
223
00:15:34,400 --> 00:15:37,100
. استخر آب نداره
224
00:15:37,135 --> 00:15:39,300
. آره . . خودم دادم آبِشو خالي کردن
225
00:15:39,400 --> 00:15:41,800
. آخه پولِ برقش خيلي زياد ميشه
226
00:15:41,835 --> 00:15:44,200
. تنها کسيم که ازش استفاده ميکنه خودتي
227
00:15:50,600 --> 00:15:52,500
فکر ميکردم اين اواخر
. خيلي خوب داشتيم کنار ميومديم
228
00:15:52,600 --> 00:15:57,600
پس رفتي همه ي وکيلاي خوبِ نيوجرزيو برام خراب کردي
تا نتونن وکالتمو به عهده بگيرن هان ؟
229
00:15:57,700 --> 00:16:00,365
. نتونستي مردونه بازي کني -
! من اوني نيستم که طلاق ميخواد -
230
00:16:00,400 --> 00:16:03,500
بيا وانمود کنيم که تو دعوا و طلاق کِشيو ؛
231
00:16:03,600 --> 00:16:05,500
به يک ميليون راه متفاوت شروع نکردي ؛ . .
. . باشه
232
00:16:05,600 --> 00:16:08,000
. بخاطر اينکه بدجوري داغونم . .
233
00:16:42,700 --> 00:16:45,300
فين " بچه ي خوبيه . . درسته ؟ "
234
00:16:46,500 --> 00:16:48,500
. همينطوره
235
00:16:53,400 --> 00:16:56,600
براشون مهموني نامزدي ميگيريم يا نه ؟
236
00:16:56,635 --> 00:16:58,700
. اگه بتونيم مثل آدماي متمدن باشيم
237
00:16:59,500 --> 00:17:01,200
. دخترمون خيلي جوونه
238
00:17:01,300 --> 00:17:03,800
. درست به همون سن و ساليه که ما ازدواج کرديم
239
00:17:07,400 --> 00:17:09,700
. ازدواج ما که اونقدرها بد نبود
240
00:17:19,500 --> 00:17:22,200
آخرين بار ازتون خواستم که بدون فکر و سريع
. . يک يا دو موقعيت خاص
241
00:17:22,300 --> 00:17:24,300
. . يا آدمايي که باعث فوران خشمتون ميشنو بنويسين . .
242
00:17:24,335 --> 00:17:26,100
افراد يا موقعيت هايي که . .
. . حتي اگه بهشون فکر هم بکنيد
243
00:17:26,200 --> 00:17:28,400
. باعث بشن دوباره خشمگين بشين . .
حالا کسي هست ؟
244
00:17:29,700 --> 00:17:31,900
. بياين ايندفعه رو به " بردلي " شانس بديم
245
00:17:33,400 --> 00:17:36,700
. شريکِ زندگيم دوباره ماشينمو تو پارکينگ گذاشت
. نتونستم کليدهامو پيدا کنم
246
00:17:36,735 --> 00:17:39,200
مجبور شدم بيدارش کنم
. و اونم شروع کرد به سرم فرياد کِشيدن
247
00:17:39,235 --> 00:17:40,900
. احساساتِتو توصيف کن
248
00:17:41,800 --> 00:17:43,700
. فرزندخونده هام هميشه اينکارو باهام ميکنن
249
00:17:43,800 --> 00:17:45,950
. . دوچرخه هاشونو وسط گاراژ خونه وِل ميکنن
250
00:17:45,985 --> 00:17:48,100
و اگه بخوام ماشينو بيارم تو ؛ . .
. . بايد پياده شم
251
00:17:48,200 --> 00:17:50,565
و دوچرخه ها رو از جلوي راه بردارم ؛ . .
. اونم با ماشيني که پر از خريدهاي روزانه اس
252
00:17:50,600 --> 00:17:54,400
دوريس " ؛ نميتوني دوچرخه ي " بيلي" رو
! از تويِ راهِ جلويِ خونه برداري ؟
253
00:17:57,200 --> 00:18:00,200
اين يه تبليغ معروفِ دهه ي شصت ميلادي
. براي قرصهاي " بافرينِ"ـه
254
00:18:00,235 --> 00:18:03,200
توي تبليغ ؛ شوهر سردرد داشت
. و خودشو سرِ زنِش خالي کرد
255
00:18:05,500 --> 00:18:07,165
. . دوباره برميگرديم به " بردلي " ؛
256
00:18:07,200 --> 00:18:10,400
دارم سعي ميکنيم به ريشه هاي
. فيزيکي خشم درونيش برسم
257
00:18:10,500 --> 00:18:12,365
. خب عصباني شده ديگه
کيه که نشه ؟
258
00:18:12,400 --> 00:18:14,265
. راس ميگه
آخه چرا اون اينجاس ؟
259
00:18:14,300 --> 00:18:17,900
مثلا چرا هم اتاقيش که مشکلات خودبيني و
خودخواهي داره براي روان درماني نيومده ؟
260
00:18:18,000 --> 00:18:22,000
هميشه مسايلي اون بيرون وجود دارن که آدمو عصباني
. و اذيت ميکنن و خارج از کنترل ما هم هستن
261
00:18:22,035 --> 00:18:25,000
اما چيزي که کنترلش دست خودمونه
. پاسخيه که به اون محرک ميديم
262
00:18:25,100 --> 00:18:27,600
يعني ميگي بايد تا ابد
جلوي همچين آدمايي کوتاه بيايم ديگه ؟
263
00:18:27,635 --> 00:18:29,717
. . داستان مديرمو براتون تعريف کردم
264
00:18:29,752 --> 00:18:31,800
اين که فقط حواسش به کاراي من هست . .
اما بجز من ديگه به کسي گير نميده ؟
265
00:18:31,900 --> 00:18:34,000
. موندم اين کارش چه دليلي داره -
. بخاطر اينکه تو جزو اقليتي -
266
00:18:34,035 --> 00:18:36,600
. دقيقا همينطوره
. بخاطر همينه که اينجام
267
00:18:37,500 --> 00:18:41,400
. بنظر ميرسه بابت مشکل " اولين " عصباني هستي -
. خب ناراحت و عصبانيم ميکنه -
268
00:18:41,435 --> 00:18:44,765
مشکل اون نيست که عصبانيت ميکنه
. بلکه اين خودتي که خودتو عصباني ميکني
269
00:18:44,800 --> 00:18:47,765
من خودم از خانواده اي ميام که توش تبعيض بيداد ميکرد ؛
. اما با بقيه ي اعضاي خانواده فرق ميکردم
270
00:18:47,800 --> 00:18:51,000
تمام ايمانمو به اميدها و آرزوهام
. براي مطالبه ي حقوق مدني بستم
271
00:18:51,100 --> 00:18:53,200
خونه رو ترک کردم
. و در اون مسير به حرکت ادامه دادم
272
00:18:53,300 --> 00:18:56,765
اونوقت واسه چي ؟
. . تا يه عده بتمرگن تو اون ماشين هاي اس.يو.ويشون
273
00:18:56,800 --> 00:19:00,900
آهنگ هاي چرند رپ بذارن و آدم بترسه که . .
حرفي بهشون بزنه چونکه ممکنه مسلح باشن ؟
274
00:19:01,000 --> 00:19:03,165
. يه دقيقه ي کوفتي وايسا ببينم
منظورت از " يه عده " کياس ؟
275
00:19:03,200 --> 00:19:06,800
. به هرکسي که اين تعريف بخوره -
. اين واقعا محشره -
276
00:19:06,900 --> 00:19:08,750
خيلي خب ؛
. . بياين نبش قبر گذشته رو بذاريم کنار
277
00:19:08,785 --> 00:19:10,565
. بياين سعي کنيم تو زمان حال باقي بمونيم . .
278
00:19:10,600 --> 00:19:13,350
. جنس " ؛ تو عصباني هستي "
. بيا به همون موضوع برسيم
279
00:19:13,385 --> 00:19:16,100
بگو ببينم ؛ دقيقا الان چه احساسي داري ؟
280
00:19:16,135 --> 00:19:18,765
. ميخوام با مشت بکوبم تو صورت يکي
281
00:19:18,800 --> 00:19:21,800
. مشت هاتو گره کردي
خودت متوجه اين کارت شدي ؟
282
00:19:23,200 --> 00:19:25,365
. داري عصبانيم ميکني تا حرفِتو ثابت کني
283
00:19:25,400 --> 00:19:28,400
. شايد اين شغلت باشه ؛ اما من خوشم نمياد -
. تو رو نيگا -
284
00:19:28,435 --> 00:19:31,517
. تو حتي گوش نميدي چي ميگه بهت -
. سلام ؟ ناسلامتي داره با من حرف ميزنه ها -
285
00:19:31,552 --> 00:19:34,526
نخير . . من و تو ؛ داريم بيشترينِ
. حرف زدنو اينجا انجام ميديم
286
00:19:34,561 --> 00:19:37,500
اون مَرد داره سعي ميکنه بهمون بگه
. . که آدماي بيرون از اينجا
287
00:19:37,535 --> 00:19:39,165
. . اونا هستن که باعث بروز خشمِمون ميشن . .
288
00:19:39,200 --> 00:19:42,200
اما اين خودمونيم که ناراحت ميشيم . .
. و کنترل اعصابِمونو ازدست ميديم
289
00:19:42,300 --> 00:19:44,300
. اون مرد سعي داره همينو بهمون بگه
290
00:19:48,800 --> 00:19:51,100
. " منطقه ي " هادسون
291
00:19:54,800 --> 00:19:58,700
بچه که بودم ؛ اون انيميشِنِ " اسليپي هالو " ؛
. همچين ميترسوندم که از ترس به خودم ميشاشيدم
292
00:19:58,800 --> 00:20:01,200
ميشه پاتو از اونجا برداري ؟
293
00:20:01,235 --> 00:20:03,500
. اوه . . حتما
294
00:20:03,600 --> 00:20:06,300
. اين يه ماشين 50 هزار دلاريه
. نميخوام جايِ پا بهش بمونه
295
00:20:16,700 --> 00:20:18,965
مزرعه ي عمو " پت " يادته ؟
296
00:20:19,000 --> 00:20:22,700
آخ پسر ؛ وقتي آدم 12 ؛ 13 سالِش باشه
اونجا مثل بهشت ميمونه . . درسته ميگم ؟
297
00:20:24,100 --> 00:20:27,800
آدم ميره تو جنگل اينطرف و اونطرف ميره ؛
. سوار اون تراکتور ميشه و حال ميکنه
298
00:20:29,200 --> 00:20:33,800
مجبورم ميکرد با داس شاخه هاي درختيو
. که از حصار رد شده بودنو قطع کنم
299
00:20:33,900 --> 00:20:36,000
. منم مجبور بودم اونکارو بکنم
. " همينطورم " توني
300
00:20:37,300 --> 00:20:40,400
و همينطور گوجه فرنگي ها
. و " باسينيگول " هاشو آب بديم
301
00:20:40,500 --> 00:20:43,050
. . البته عمو " پت " بعداز اينکه
302
00:20:43,085 --> 00:20:45,565
لوييس " برگشت اونجا که " . .
. پيشِش زندگي کنه عوض شد
303
00:20:45,600 --> 00:20:48,400
اونوقت بود که ديگه " پت " و
. داستان هاي فوق العاده اش وجود نداشتن
304
00:20:55,300 --> 00:20:57,400
. اونموقع ها منو " ايکاباد کرين " صدا ميکردن
" يکي از شخصيت هاي افسانه ي اسليپي هالو "
305
00:20:58,600 --> 00:21:01,700
کيا رو ميگي ؟ -
. يه چندتا آدم که خيلي بابتش متاسفن -
306
00:21:06,800 --> 00:21:11,500
به نسبت " کارملا " ؛ آيا شما دوتا درباره ي
اون شبي که سکس داشتيد حرف زديد ؟
307
00:21:13,700 --> 00:21:17,500
. خب اون يه بار بود و تموم شد رفت
. اون شبو فراموش کردم
308
00:21:17,600 --> 00:21:20,100
افسردگي چي ؟
309
00:21:22,200 --> 00:21:26,800
آشکارسازي اي که درباره ي پسرعموت داشتي ؛
درباره ي مجازات زندانش ؟
310
00:21:26,835 --> 00:21:29,700
. خيلي بابت ناراحت بودي
311
00:21:30,600 --> 00:21:34,000
حقيقتش اونقدري وقت نداشتم
. که درباره اش فکر کنم
312
00:21:35,400 --> 00:21:37,000
. . خواهرم
313
00:21:38,100 --> 00:21:44,100
سر بازي فوتبالِ فرزندخونده اش . .
. به يه زنِ ديگه حمله کرده
314
00:21:44,200 --> 00:21:46,565
. قبلا به زود جوش آوردنش اشاره کرده بودي
315
00:21:46,600 --> 00:21:50,400
بهش اتهام حمله ي خشونت آميز
. و مقاومت دربرابر دستگيري وارد شده
316
00:21:50,435 --> 00:21:51,700
. عاليه
317
00:21:51,800 --> 00:21:53,400
. بيا درباره اش حرف بزنيم
318
00:21:53,500 --> 00:21:55,900
چيو يگي ؟ -
. " خشم " -
319
00:21:56,000 --> 00:21:59,200
چرا ؟ -
. افسردگي ؛ همون خشمِ فرو خورده اس -
320
00:22:02,100 --> 00:22:04,250
درباره ي طبيعتِ زود جوش آوردن و
. خشن بودن خانواده ي " سوپرانو " برام بگو
321
00:22:04,285 --> 00:22:06,365
موضوع اينه که همچين چيزي
. براي کار و کاسبي بده
322
00:22:06,400 --> 00:22:10,200
. روي قدرتِ تصميم گيري آدم اثرات بد ميذاره
. جان " ؛ هميشه زود جوش مياورد "
323
00:22:10,300 --> 00:22:12,000
جان " ؟ " -
. " گاتي " -
324
00:22:12,100 --> 00:22:13,865
و دستِ آخر ؛
. فکر کنم به خودش صدمه زد
325
00:22:13,900 --> 00:22:19,200
ببين ؛ يادمون رفته که اون قديما ؛ اونايي که
. . اينجا اومدن و همه چيو شروع و پايه گذاري کردن
326
00:22:19,300 --> 00:22:21,265
. اونا به اين راحتيا از کوره دَر نميرفتن . .
327
00:22:21,300 --> 00:22:24,600
خيلي ساده لبخند ميزدن و سري تکون ميدادن و
. و کاري ميکردن که مطمئن بشن طرف بعدا به سزاي عملش ميرسه
328
00:22:25,200 --> 00:22:27,565
اون ؛ تمام هدف زيبا
. از اين کاره که آدم خودشو نگه داره
329
00:22:27,600 --> 00:22:30,900
ميدوني ؛ يه گفته ي قديمي هست که ميگه ؛
. " انتقام مثل سِروِ تکه گوشت هاي سرد شده ميمونه "
330
00:22:31,900 --> 00:22:35,350
فکر کنم درستش اين باشه که ؛
. " انتقام غذاييه که بهتره سرد سِرو بشه "
331
00:22:35,385 --> 00:22:38,765
خب مگه من چي گفتم ؟ -
اما . . چرا هميشه حرف از انتقام ميزني ؟ -
332
00:22:38,800 --> 00:22:44,100
اين خشم سيري ناپذير که هم خودت و هم خواهرت
هردو بهش دچارين ؛ از کجا مياد و ريشه اش چيه ؟
333
00:22:44,135 --> 00:22:46,500
مونده بودم کِي ميخواي دوباره
پايِ مادرمو وسط بکِشي ؟
334
00:22:46,600 --> 00:22:49,565
مادرت ؟
بابات چي ؟
335
00:22:49,600 --> 00:22:53,000
هرگز نديده بودي که مادرت
. انگشتِ کسيو قطع کنه
336
00:22:53,035 --> 00:22:56,400
من خودم اون موضوعو بهت گفتم ؛درسته ؟ -
. بله -
337
00:22:58,500 --> 00:23:00,750
. يا مسيح . . کاشکي نگفته بودم -
چرا ؟ -
338
00:23:00,785 --> 00:23:03,000
آخه وقتي ميخوام بيام اينجا
. . اينهمه شيک و پيک ميکنم و به خودم ميرسم و
339
00:23:03,100 --> 00:23:05,500
. خيلي خب . . بيا از موضوع اصلي خارج نشيم
340
00:23:05,600 --> 00:23:09,000
که چي باشه ؟ -
. اينکه تحمل نااميديو نداري -
341
00:23:13,100 --> 00:23:16,800
مثلا يه جا زنگ ميزني طرف از پشت تلفن ميگه ؛
. " از اينکه گوشيو نگه داشتيد متشکرم ؛ تماس شما براي ما مهمه "
342
00:23:16,835 --> 00:23:19,365
خب عوضي ؛ اگه اينقدر اين تماس برات مهمه
! خب تلفن کوفتيو جواب بده ديگه
343
00:23:19,400 --> 00:23:23,200
. ادامه بده -
! خب اينم يه نوع ديگه از مسخره بازي و چرت و پرته ديگه -
344
00:23:24,400 --> 00:23:28,800
هر ايده اي که براي بهتر کردن شرايط زندگي ميدن
. باعث ميشه که همه چي بدتر از قبل بشه
345
00:23:28,835 --> 00:23:32,200
. باشه . . خيلي خب . . موافقم
. " خانه از پايبست ويران است "
346
00:23:32,300 --> 00:23:34,550
. " کو گوشِ شنوا ؟ "
347
00:23:34,585 --> 00:23:36,765
چي داري واسه خودت زِر ميزني ؟
348
00:23:36,800 --> 00:23:41,000
ما در دورانِ بحرانِ فن آوري و امور معنوي زندگي ميکنيم ؛
349
00:23:41,035 --> 00:23:43,100
. . اما تو حس ميکني برتر و بالاتر از همه ي اينايي
350
00:23:43,200 --> 00:23:47,400
. يقينا بالاتر از هرنوع ناراحتي و رنجش خاطر . .
351
00:23:47,435 --> 00:23:49,700
. . و اگه همه چي مطابق ميلت پيش نره
352
00:23:49,800 --> 00:23:55,800
بجاي اينکه فقط نااميد . .
. يا ناراحت بشي ؛ از عصبانيت منفجر ميشي
353
00:24:02,600 --> 00:24:05,100
. . خواهرم
354
00:24:05,200 --> 00:24:08,000
. تو کلاس هاي کنترل خشم ثبت نام کرده . .
355
00:24:09,600 --> 00:24:12,065
. شايد داره در مسير درستي حرکت ميکنه
356
00:24:12,100 --> 00:24:14,600
اين چيزيه که توهم بهش فکر ميکني ؟ -
. نه -
357
00:24:16,400 --> 00:24:20,400
اما اعتراف ميکنم اين همه آشفتگي
. و تلاطم روحي برام خوب نيست
358
00:24:22,300 --> 00:24:26,200
. فرسوده و داغونم ميکنه
. هميشه بدجوري خسته ام
359
00:24:26,300 --> 00:24:30,100
از کجا شروع کرديم ؟ -
. نميدونم -
360
00:24:30,135 --> 00:24:32,400
. " افسردگي ؛ خشميه که فرو خورده شده "
361
00:24:44,500 --> 00:24:46,800
. زيباس
362
00:24:47,500 --> 00:24:50,550
براي بچه اي از منطقه ي فقير مثل من ؛
. اين مهم بود
363
00:24:50,585 --> 00:24:53,565
منطقه ي فقير " ؟ ناسلامتي کنار بزرگترين "
. مجتمع تجاري " نيوجرزي " زندگي ميکردي ها
364
00:24:53,600 --> 00:24:56,665
حالا ديگه همه چي تموم شده . خانم ميخواد
." بچپونتم تو اون خونه ي " فلوريدا
365
00:24:56,700 --> 00:25:00,200
. و بعدشم که ديگه هيچ وقت نميبينمش -
. منم پايين همون خيابون خونه گرفتم بابا -
366
00:25:00,235 --> 00:25:01,965
. يه آپارتمان نقلي خوشگل خريدم
367
00:25:02,000 --> 00:25:04,800
فکر کرده اينطوري ميتونه با يه
. مَردِ زن مُرده ي بدردبخور آشنا بشه
368
00:25:10,900 --> 00:25:13,600
. لوييس " ؛ وقت دسرِه "
369
00:25:14,600 --> 00:25:16,300
. ميرم دسِرو بيارم
370
00:25:17,500 --> 00:25:22,600
راستي يه لطفي بکن ؛ به همون اندازه اي
. که وقتي خودمون دوتا هستيم مودب باش
371
00:25:29,700 --> 00:25:32,300
. ميدونيم " کريسي " طرفو کجا خاک کرده
372
00:25:32,400 --> 00:25:35,700
اما اونيو که عَمو " جاني " خاک کرده ؛
. بايد براي پيداکردنش کمکمون کنيد
373
00:25:39,400 --> 00:25:42,650
دقيقا مطمئن نيستم ؛
. اما دوتا جسد بود
374
00:25:42,685 --> 00:25:45,900
. " برادرهاي " جانسون -
يادت نمياد کجا خاک شدن ؟ -
375
00:25:48,000 --> 00:25:50,500
. آخه موضوع مالِ خيلي وقت پيشه
376
00:25:51,400 --> 00:25:54,200
. نميتونيم همه جا رو بکنيم که
377
00:25:54,300 --> 00:25:56,600
خودت که ميدوني " توني " چي ميگه ؟
378
00:25:56,635 --> 00:25:58,900
. خب پس بذار خودش بياد اينجا و بکنه زمينو
379
00:25:59,000 --> 00:26:02,400
نگو اين حرفو . . با اين وضعي که اون داره
. هرلحظه ممکنه سکته بزنه
380
00:26:02,435 --> 00:26:06,100
. شوخي هم نيستا
. آخه 86 درصدِ بدنِ آدمو آب تشکيل ميده
381
00:26:06,200 --> 00:26:08,700
اما درمورد اون ؛ آخرين آزمايش خونِش
! نشون داد که 65 درصدِ بدنش از کلوچه ي محليه
382
00:26:14,300 --> 00:26:19,000
وقتي اولين بار لغت " شيريني آسماني " به گوشش خورد
. براي هشتاد و دومين سالگرد نيروي هوايي داوطلب شد
383
00:26:19,035 --> 00:26:20,500
. اونو خوب اومدي
384
00:26:22,200 --> 00:26:26,800
موقع بازپروري متوجه شدم که اون با خوردن
. احساساتِ بدشو فرو ميشونه
385
00:26:29,100 --> 00:26:32,065
. بايد باهاش حرف بزنم
مايه ي شرمساريه . . ميفهمي چي ميگم ؟
386
00:26:32,100 --> 00:26:35,300
. اون بهترين و سرحال ترين مردِ دنيا بود -
کِي بود ؟ -
387
00:26:37,800 --> 00:26:41,800
تمام دنيا زيرپاشه اما طوري رفتار ميکنه
. که اينگار همه چي يه تراژدي غم انگيز بزرگه
388
00:26:41,900 --> 00:26:45,800
با رئيس بودن ؛
. خودشو از بقيه جدا کرده
389
00:26:45,900 --> 00:26:48,200
آره ديگه ؛
. فقط خودش هست و پولِش
390
00:27:03,400 --> 00:27:05,400
! سلام
391
00:27:08,700 --> 00:27:13,200
اصلا اين يارو کي هست ؟ -
. اولين کسي که کُشتم . يه مردِ اهلِ " چکسلواکي"ـه -
392
00:27:14,200 --> 00:27:16,900
. بار دوميه که دارم جاشو عوض ميکنم
393
00:27:32,900 --> 00:27:35,600
. بيا اينجا ببينم فسقلي عوضي -
. بچه ها . . صبر کنيد -
394
00:27:35,700 --> 00:27:38,600
. بيا اينجا ببينم عوضي -
. . من نبودم -
395
00:27:40,400 --> 00:27:44,100
. کمک ! تو رو خدا منو نکُشين -
واسه چي داري فرار ميکني ؟ -
396
00:27:46,100 --> 00:27:50,900
شبِ دوازدهم ماه ؛ يه کشتي از " ايتاليا " ؛
. با محموله ي موتورهاي " وسپا " اينجا رسيده
397
00:27:51,000 --> 00:27:53,200
! من هيچي درباره ي هيچ موتور " وسپايي " نميدونم
398
00:27:53,300 --> 00:27:55,900
. ميدونيم که محموله به اينجا رسيده
حالا بنال بينم چه اتفاقي براش افتاده ؟
399
00:27:56,000 --> 00:27:58,700
. نميدونم
! من اينجا نبودم
400
00:27:59,500 --> 00:28:02,300
. خب ؛ ظاهرا ميگه اينجا نبوده
401
00:28:05,100 --> 00:28:10,600
بنال بينم ؛
کي موتورهايِ وسپايِ مادرجنده ي کيرخورمونو بُرده ؟
402
00:28:13,000 --> 00:28:16,665
! تا دو ثانيه ي ديگه . . اين چماق مستقيم ميره تو کونِت
403
00:28:16,700 --> 00:28:20,400
. يه عده از " نيويورک " بودن
. فيل ليوتاردو " و بقيه "
404
00:28:34,900 --> 00:28:36,800
. گوش کن
405
00:28:36,900 --> 00:28:40,000
. ممنون که داري کمک ميکني
. مجبور نبودي
406
00:28:40,035 --> 00:28:42,100
. ريدم توش
. ناسلامتي پسرعمو کوچيکَمي
407
00:28:53,000 --> 00:28:56,200
ميتونم تصورشو بکنم
. . که چه چيزايي درباره ي من
408
00:28:56,300 --> 00:28:58,200
و اتفاقي که . .
. تو " نيويورک " افتاده شنيدي
409
00:28:58,300 --> 00:29:00,500
فقط اينو ميتونم بگم ؛
. که همه اش دروغِه محضِه
410
00:29:01,300 --> 00:29:02,700
. من هيچ فکر خاصي نکردم
411
00:29:02,800 --> 00:29:06,400
و اينکه " توني " اون کازينو رو بهم داده ؛
. ميدنستم که مردم از اون کارش ناراحت و منزجر ميشن
412
00:29:07,000 --> 00:29:10,400
اما منم مدت طولاني بخاطر اينکه از خانواده
. . دفاع کردم و دهن باز نکردم زندان افتادم
413
00:29:10,435 --> 00:29:13,200
و تو و هرکس ديگه اي . .
. . ميتونين هرفکري ميخواين بکنين
414
00:29:13,235 --> 00:29:15,300
اما بنظرم حقم بوده . .
. که اون سهم کوچکو بگيرم
415
00:29:15,400 --> 00:29:19,300
کاملا همينطوره . . اون روزم که " بني " داشت
. غرغر ميکرد همين حرفو بهش گفتم
416
00:29:19,400 --> 00:29:21,200
و حرفي که قبلا درباره ي " توني " زدم ؟
417
00:29:21,300 --> 00:29:25,300
. خودت ميدوني که مثل برادر دوستش دارم -
. منم دوستش دارم -
418
00:30:07,400 --> 00:30:10,700
. طرفو تو لنگرگاه ديديم
. موتورهاي " وسپا " دستِ " جانِ"ـه
419
00:30:12,600 --> 00:30:17,500
فکرشو که بکني چقدر بابت ناکاميش دربرابر
. کارماين کوچيکِ"ـه ازش حمايت کردي "
420
00:30:17,600 --> 00:30:19,165
. داره انتقام ميگيره
421
00:30:19,200 --> 00:30:22,700
به کله ي " جاني " افتاده که پسرعموم
. با کُشته شدن " جويي " ارتباط داره
422
00:30:22,735 --> 00:30:25,800
جاني " بايد بجاي اينکه اين همه وقتو "
. . تو زمين گلف بگذرونه
423
00:30:25,900 --> 00:30:28,900
. بيفته دنبال پيداکردنِ قاتل هاي واقعي . .
424
00:30:31,400 --> 00:30:34,400
. تا يه ماهِ ديگه هم محموله ي پنير ميرسه
425
00:30:34,435 --> 00:30:36,465
. پنير مخصوصِ " پروولونِ ايتاليايي " وارداتي
426
00:30:36,500 --> 00:30:39,700
فکر کنم بايد با اون هم
خداحافظي کنيم ديگه . . درسته ؟
427
00:30:47,000 --> 00:30:48,200
! مادرجنده
428
00:31:07,800 --> 00:31:10,800
اينجا چيکار ميکني " کارملا " ؟ -
. پسرم سالِ آخريه -
429
00:31:10,835 --> 00:31:14,000
داشتيم براي شب فارغ التحصيلي
. صندلي انتخاب ميکرديم
430
00:31:14,035 --> 00:31:15,400
. صحيح
431
00:31:15,500 --> 00:31:17,600
حالا . . چطوري ؟ -
. خوبم -
432
00:31:17,700 --> 00:31:21,700
آخه وقتي رفتي خيلي ناراحت بودي
. و ميخواستم بهت زنگ بزنم
433
00:31:21,800 --> 00:31:24,465
. . واقعا بابت اتفاقي که افتاد احساس ندامت ميکنم
434
00:31:24,500 --> 00:31:28,500
. دارم با شوهرم آشتي ميکنم -
. اوه . . خوبه -
435
00:31:29,800 --> 00:31:31,500
. موفق باشي
436
00:31:47,900 --> 00:31:50,600
ديگه شراب نميخوري ؟
437
00:31:50,700 --> 00:31:53,200
. چهارده ماهِه که لب به الکُل نزدم
438
00:31:53,300 --> 00:31:56,000
. آره . . مادرتم همون مشکلو داشت
439
00:31:57,400 --> 00:31:59,600
. آفرين
440
00:32:13,200 --> 00:32:16,000
! خودشه -
چي ؟ -
441
00:32:17,300 --> 00:32:19,700
. " جسدهاي برادرهاي " جانسون
442
00:32:19,800 --> 00:32:21,900
. ميدونم کجا دفن شدن
443
00:32:24,300 --> 00:32:27,765
. . نزديکِ حصارِ گوشه ي شمالغربي
444
00:32:27,800 --> 00:32:30,265
آخه اونشب متوجه شدم . .
. . که يکي از ميوه چين هام
445
00:32:30,300 --> 00:32:35,165
يه بطري خالي نوشيدني سوييسيو . .
. برعکس به يکي از ديواره ها فرو کرده بود
446
00:32:35,200 --> 00:32:39,100
و منم خيلي بابت اينکه سرِ کار مشروب خوري
. راه انداخته بودن عصباني شده بودم ؛ حالا بهتون ميگم
447
00:32:39,200 --> 00:32:41,400
. اون بطري شيشه اي هنوز اونجاس
448
00:32:41,500 --> 00:32:43,600
مطمئني ؟ -
! ناهار -
449
00:32:45,900 --> 00:32:48,100
. " ببين چي برات آوردم " کريسي -
. دستت دردنکنه -
450
00:32:48,200 --> 00:32:50,200
ساندويچ ؟
451
00:32:56,800 --> 00:32:58,200
. قشنگه
452
00:33:01,900 --> 00:33:04,100
. اين نامه مالِ سه هفته ي لعنتي پيشِه
453
00:33:05,300 --> 00:33:08,900
. دختره حتي امروز سرکار پيداش نشده -
چرا يه مستخدم جديد نميگيري ؟ -
454
00:33:08,935 --> 00:33:11,967
حالا خانم دوتا کلاس کنترل خشم رفته ؛
. داره به مردم ميگه که چطوري زندگيشونو اداره کنن
455
00:33:12,002 --> 00:33:15,000
نميخواد بخاطر من بُردن بچه هاتو
. به پيست اسکيت روي يخ به تاخير بندازي
456
00:33:25,800 --> 00:33:30,000
تو کاملا حق داري که ازدستم عصباني باشه
. و ازت معذرت هم ميخوام
457
00:33:31,100 --> 00:33:36,500
ميدونم کاري که کردم براي خانواده و
. کسب و کار بده . . اما دارم روي مشکلم کار ميکنم
458
00:33:41,000 --> 00:33:43,300
. آره ؛ ميدونم ؛ " بابي " بهم گفته
459
00:33:46,300 --> 00:33:49,400
حالا چطور پيش ميره ؟ -
کلاسِ کنترل خشم ؟ -
460
00:33:49,500 --> 00:33:51,900
. بهترين اتفاقيه که تمام عُمرم برام افتاده
461
00:33:52,000 --> 00:33:55,500
احساس خيلي خوبيه که اون همه
. . آشغالي که درونم جمع کرده بودمو خالي کنم
462
00:33:55,535 --> 00:33:58,200
. . هرگز متوجه نشده بودم که چه آدم عصباني اي بودم . .
463
00:33:58,300 --> 00:34:00,165
. و اين که اون خشم چطور از خودش تغذيه ميکرد . .
464
00:34:00,200 --> 00:34:03,700
پس بهت قرص آرامبخش دادن ؟ -
. نه -
465
00:34:04,900 --> 00:34:09,000
اساسا روش درمانيشون اينطوره که آدم خودش
. . مسئوليت خشم و عصبانيتشو به عهده مي گيره
466
00:34:09,035 --> 00:34:12,565
. . و ياد ميگيري احساس خشمِتو بشناسي . .
467
00:34:12,600 --> 00:34:16,600
و اينو متوجه بشي که اونا فقط احساسن . .
. و مجبور نيستي براساسِشون واکنش نشون بدي
468
00:34:16,635 --> 00:34:19,200
اين چيزيه که مردم ميخوان
. تا اونطوري حقِتو بخورن
469
00:34:19,300 --> 00:34:21,800
. بيشتر خشم و عصبانيت بخاطر خودبينيِه
470
00:34:21,900 --> 00:34:25,450
خودبيني " ؟" -
. مثل مشکلاتِ تحمل مسئوليت -
471
00:34:25,485 --> 00:34:28,965
. دکتر " سيپمن " سريع سرِ ساعت 7 درها رو ميبنده
472
00:34:29,000 --> 00:34:34,000
مردم اگه نتونن وارد بشن به وحشت ميفتن و قاطي ميکنن
. اونوقته که با هيجان به در ميکوبن . . اين درس بزرگيه
473
00:34:36,000 --> 00:34:38,665
من با رفتارهام
. . همه رو تو زندگيم بيچاره کرده بودم
474
00:34:38,700 --> 00:34:42,800
همه اش فرياد ميزدم و جيغ ميکِشيدم ؛ . .
. . يا اخم ميکردم و احساس قرباني بودن بهم دست ميداد
475
00:34:42,835 --> 00:34:46,517
اما حالا . .
. درباره ي همه چيز احساس بهتري دارم
476
00:34:46,552 --> 00:34:50,200
مثل اين ميمونه که غم بزرگي
. از روي سينه ام برداشته شده باشه
477
00:34:50,300 --> 00:34:52,700
غم "؟ " -
. آره -
478
00:34:57,300 --> 00:35:00,500
. خب ؛ برات خوشحالم -
. ممنون -
479
00:35:02,000 --> 00:35:04,500
. جدي ميگم
480
00:35:28,500 --> 00:35:31,300
. " نوبت توئه " کريسي
481
00:35:33,000 --> 00:35:35,100
منتظر کسي هستي ؟
482
00:35:36,500 --> 00:35:38,200
! اينم از رئيسمون
483
00:35:39,400 --> 00:35:41,700
. خداي من . . باورم نميشه
484
00:35:41,735 --> 00:35:44,200
اون کيه . . " آنتوني " ؟
485
00:35:49,700 --> 00:35:51,900
موضوع چيه ؟
سرپايي ؟
486
00:35:52,500 --> 00:35:54,400
. اي خدا . . تو چقدر هيکلت گنده اس
487
00:35:57,200 --> 00:35:58,900
. شونه هاشو نيگا
488
00:35:59,000 --> 00:36:01,665
. جن " و " بارب " هم سلام رسوندن " -
ناهار خوردي ؟ -
489
00:36:01,700 --> 00:36:06,000
. لوييس " ؛ ازش نپرس . . اون مهمونه "
! فقط برو يه بشقاب براش بيار
490
00:36:06,500 --> 00:36:08,365
. بشين
491
00:36:08,400 --> 00:36:12,000
. مثل اينکه حال و روز خوبي داري -
. خوبم -
492
00:36:13,800 --> 00:36:16,000
کار چطور پيش ميره ؟
493
00:36:16,500 --> 00:36:20,100
. ديشب مشکل منو حل کرديم
. امشب هم به " برادرهاي جانسون " رسيدگي ميکنيم
494
00:36:21,300 --> 00:36:25,400
عمو " پت " مثل " جاني ممونيک " بود ؛
درست ميگم عمو " پت " ؟
495
00:36:25,500 --> 00:36:27,700
. داريم ورق بازي ميکنيم
. يه دست بازي کن
496
00:36:36,300 --> 00:36:38,800
اينو ميگن زندگي . . هان ؟ -
. باهات موافقم -
497
00:36:38,835 --> 00:36:40,700
. درسته . . الان داشتيم همينو ميگفتيم
498
00:37:25,000 --> 00:37:27,400
. به سلامتي تموم کردنِ کار
499
00:37:32,900 --> 00:37:35,365
. اينجا تغييرات زيادي نکرده
500
00:37:35,400 --> 00:37:38,600
. اونشب يه چندتا دختر کالجي خوشگلو ديديم
مگه نه " توني " ؟
501
00:37:38,635 --> 00:37:40,800
اون دختره ي مو قرمز
ازت خوشش اومده بود هان ؟
502
00:37:43,300 --> 00:37:45,200
پت " هم صحيح و سالم بنظر ميرسه هان ؟ "
503
00:37:46,900 --> 00:37:49,300
. لوييس " اينگار چاق شده "
504
00:37:54,800 --> 00:37:56,965
. . آخه 86 درصدِ بدنِ آدميزادو آب تشکيل ميده
505
00:37:57,000 --> 00:38:00,000
اما آخرين آزمايش خون " لوييس " نشون داده . .
. که 65 درصدِ بدنش کلوچه ي محليه
506
00:38:05,000 --> 00:38:06,700
. جوک خوبي بود
507
00:38:08,100 --> 00:38:11,165
يکيو ميشناختم که وقتي ميخواست
. . استيکِ فيلادلفيايي با پنير بخوره
508
00:38:11,200 --> 00:38:15,200
شهردار " فيلادلفيا " مجبور ميشد . .
. که گاردِ مليو خبر کنه
509
00:38:17,100 --> 00:38:21,100
آخه کجاي اين جوک خنده داره ؟
. اصلا باعقل جور درنمياد
510
00:38:23,500 --> 00:38:25,950
. خب . . اين مسته -
کريس " ؟ " -
511
00:38:25,985 --> 00:38:28,400
. محاله
. تو مرحله ي بازپروريه
512
00:38:30,300 --> 00:38:33,100
اگه خايه ات برگشت
. خبرمون کن
513
00:38:33,135 --> 00:38:35,200
. اونوقت ممکنه بخوايم باهات خوش بگذرونيم
514
00:38:35,300 --> 00:38:37,200
. نه ؛ جدي ميگم . . خنده دار نيست
515
00:38:37,300 --> 00:38:39,765
داره از يه برنامه ي 12 مرحله اي
پيروي ميکنه ؛ درسته ؟
516
00:38:39,800 --> 00:38:42,200
خب ؛ آره ؛ خودت که ميدوني ؛
. درسته
517
00:38:43,300 --> 00:38:48,000
پس شايد بتونه يه چند قدمي از درِ اين رستوران
بيرون بره تا ما بتونيم يه ذره خوش بگذرونيم ؟
518
00:38:49,800 --> 00:38:53,400
. بيخيال . . عصباني نشو
. فقط داره شوخي ميکنه . . همين
519
00:38:55,000 --> 00:38:58,400
همين که جداي از مسخره شدن توسط بقيه سعي ميکنم
. که مشروب نخورم به اندازه ي کافي برام سخت هست
520
00:38:58,435 --> 00:39:01,000
خداي بزرگ ؛
باباجون چرا نميري يه ليوان نوشيدني بخوري ؟
521
00:39:01,100 --> 00:39:03,750
بخاطر اينکه ديگه با اين حرفات
. داري رو اعصاب همه ميري
522
00:39:03,785 --> 00:39:06,400
منظورم تمام اين چرندياتيه که
. . يا ازدستِ خدا نالوني
523
00:39:06,435 --> 00:39:09,300
يا به شيريني ليمويي فحش ميدي . .
. و اين چرت و پرت ها ديگه
524
00:39:11,200 --> 00:39:14,600
يه لطفي بهم بکن و يه ليوان
. کوکتل لعنتي سفارش بده بره
525
00:39:23,400 --> 00:39:28,600
شرمنده ؛ نميدونستم
. اين قدر اعصاب بقيه رو خورد کردم
526
00:39:28,700 --> 00:39:30,700
. ببين . . فقط . . ميدوني . . اينطوري نباش
527
00:39:35,300 --> 00:39:38,200
. داري کار درست رو انجام ميدي
528
00:39:45,000 --> 00:39:47,165
نظرت درباره ي ماشينش چيه ؟
529
00:39:47,200 --> 00:39:49,600
. آرنولد شوآرتزينگر " هم يکي مثل همون داره "
ماشين فوق العاده ايه . . مگه نه ؟
530
00:39:49,635 --> 00:39:52,765
. هَمِر " ؛ آره . . قشنگه "
531
00:39:52,800 --> 00:39:55,400
. البته يکم گرون قيمته -
. بيخيال . . تو که گفتي پولِشو خودت ندادي -
532
00:39:55,500 --> 00:39:59,000
! گفتي واسه يکي با دست استمنا کردي و اينو بجاش گرفتي -
! يعني دربرابر يه " هَمِر " ؟ -
533
00:39:59,035 --> 00:40:01,365
! خب شايد بخواد يه حالي هم به من بده
534
00:40:01,400 --> 00:40:04,200
چيه . . اين دوستِ " بيل " که اينجاسو ميگي ؟ -
. چقدر شما دوتا ضايعين -
535
00:40:04,235 --> 00:40:06,700
بيل " ؟ "
! البته
536
00:40:06,800 --> 00:40:09,600
اون ؟
! اين که " بيل " نيست ؛ دماغِه
537
00:40:09,700 --> 00:40:11,500
. . ميدوني
538
00:40:11,600 --> 00:40:16,300
اون جوکِ " کلوچه ي محلي"ـيو
. درواقع براي تو ساخته بود
539
00:40:19,100 --> 00:40:22,050
خب ميتونيم سرِ راهِ برگشت به خونه
! تو شهر " دماغ درازها " پياده اش کنيم
540
00:40:22,085 --> 00:40:25,000
خب ؛ اگه دماغ گنده قابليت کُشتن بقيه رو
. داشته باشه ؛ دماغ اين پسره بدون شک اينکارو ميکنه
541
00:40:29,300 --> 00:40:32,500
ميدوني ؛ منم ميتونستم " ايکاباد کرين " صدات کنم
. اما اون کارو نکردم
542
00:40:33,900 --> 00:40:37,100
اين چي داره ميگه ؟ " ايکاباد کرين " ديگه
چه کوفتيه ؟
543
00:40:37,700 --> 00:40:39,800
. هيچي
544
00:40:45,500 --> 00:40:50,100
به سلامتي برادرهاي " جانسون " ؛
. حالا هر کُسکِشي که بودن
545
00:41:13,800 --> 00:41:17,265
سالانه شش ميليون کانتينر از طريق بنادرِ
. . ساحلي ايالات متحده وارد کشور ميشن
546
00:41:17,300 --> 00:41:22,300
با اينوجود کمتر از دودرصد از اونها توسطِ
. پليس ايالات متحده مورد بازبيني قرار ميگيرن
547
00:41:22,400 --> 00:41:25,100
. . البته گشتن دونه به دونه ي کانتيرنها
548
00:41:25,200 --> 00:41:27,900
بدون اينکه روي رويه ي تجارتِ . .
. بين المللي آمريکا اثر بذاره کار غيرممکنيه
549
00:41:27,935 --> 00:41:30,567
. . اما چيزي که باعث نگراني مقامات رسمي شده
550
00:41:30,602 --> 00:41:33,200
. . اينه که تروريست ها ميتونن از اين روش . .
551
00:41:33,300 --> 00:41:36,565
براي قاچاق اسلحه . .
. يا سلاح هاي کُشتار جمعي استفاده کنن
552
00:41:36,600 --> 00:41:39,750
. . نيروهاي تندرويِ اسلام گرا اين تواناييو دارن
553
00:41:39,785 --> 00:41:42,865
که بمبيو داخل اين کانتينرها بذارن . .
. . و بوسيله ي " جي.پي.اس " کنترلش کنن
554
00:41:42,900 --> 00:41:46,700
و درنهايت يک بمب اتمي يا شيمياييو به اين صورت
. مخفيانه داخل اين کانتينرها منفجر کنن
555
00:41:46,800 --> 00:41:48,200
! مادربخطا
556
00:41:48,300 --> 00:41:53,000
همينطور يه تروريست ميتونه از اين کانتينرها
. براي قاچاقي وارد شدن خودش به کشور استفاده کنه
557
00:41:56,200 --> 00:41:58,400
. اينم از خانم خودمون
558
00:42:00,100 --> 00:42:04,800
اونطوري که ديشب از تلووزيون ديدم
. بندرها کاملا بازن
559
00:42:04,835 --> 00:42:06,965
. حکومت هيچ غلطي براي کنترل کردنشون نميکنه
560
00:42:07,000 --> 00:42:09,800
لوييس " ؛ مارگارينو کجا گذاشتي ؟ " -
. جلويِ روتِه -
561
00:42:09,835 --> 00:42:12,565
نشنيدي چي گفتم ؟
. البته خودم ميدونستم وضع خرابيه
562
00:42:12,600 --> 00:42:16,700
اما خب اونجا هت ميليون کانتينر هست ؛ تيم خبري
. براي آزمايش داخل يکيشون مواد راديواکتيو گذاشت
563
00:42:16,735 --> 00:42:19,800
. اما پليس نتونست پيداشون کنه -
. خواهش ميکنم . . يواش . . گوشام درد گرفت -
564
00:42:19,900 --> 00:42:22,165
. بشين
. بشين
565
00:42:22,200 --> 00:42:24,400
. بيا . . تخم مرغ درست کردم
566
00:42:26,800 --> 00:42:28,800
. ممکن بود بجاش يه بمب اتم باشه
567
00:42:28,835 --> 00:42:30,800
قهوه ميخوري ؟ -
. آره -
568
00:42:33,600 --> 00:42:35,165
. عجب کابوس هاي ترسناکي
569
00:42:35,200 --> 00:42:38,600
. آره ؛ اشتهاي آدمو کامل از بين ميبره
570
00:42:41,000 --> 00:42:44,100
تو چِت شده ؟ -
. هيچي . . واقعا ترسناکه -
571
00:42:45,000 --> 00:42:47,000
. البته ديگه مشکل من يکي که نيست
572
00:42:48,000 --> 00:42:50,900
حالا که حرف از گوهِ ترسناک شد ؛
ببينم ؛ امروز تو تو توالت بودي ؟
573
00:42:51,000 --> 00:42:55,300
اوه ؛ آره ؛ فکر کنم اون بمب شيميايي
. که حرفِشو ميزدي ديگه منفجر شده
574
00:42:58,900 --> 00:43:01,400
. خيلي خب . . بايد برم
575
00:43:02,100 --> 00:43:03,965
. فکر ميکردم قراره بريم شکار
576
00:43:04,000 --> 00:43:07,400
امروز صبح صداي بوقلمون ها رو شنيدي ؟ -
. نه ؛ بايد برگردم -
577
00:43:07,500 --> 00:43:10,765
. " مراقب خودت باش عمو " پَت
578
00:43:10,800 --> 00:43:14,800
. تو " ميامي " مراقب تمساح ها باش -
. خيلي خب . . پسرک سفت و سخت -
579
00:43:51,100 --> 00:43:54,500
هي " تون " ! چيکار کردي ؟
از يه سبزي فروش کنار جاده سرقت کردي ؟
580
00:43:54,600 --> 00:43:58,200
. مالِ مزرعه ي عَمومِه
. کمتر از 100 مايل بااينجا فاصله داره
581
00:43:58,900 --> 00:44:01,800
. اصلا اينگار اونجا يه دنياي ديگه اس
582
00:44:02,500 --> 00:44:05,000
. آدم اونجا همه ي اين مسخره بازيا و چرندياتو فراموش ميکنه
583
00:44:16,200 --> 00:44:18,200
مشکل جديدي که بندرها دارنو شنيدين ؟
584
00:44:18,300 --> 00:44:22,400
مامورهاي گمرک پدرِ ماها رو درميارن ؛
. اما به مبارزه با تروريسم که ميرسه هيچ غلطي نميکنن
585
00:44:22,500 --> 00:44:25,565
آخه بايد چه بلايي سرمون بياد که يه تکوني
به خودشون بدن ؟ حتما بايد بمب اتمي بترکه ؟
586
00:44:25,600 --> 00:44:28,700
يکي از اعضاي القاعده رو که ميخواسته يواشکي
. وارد کشور بشه تويِ يکي از اون کانتينرها دستگير کردن
587
00:44:28,800 --> 00:44:31,500
. خب خداروشکر که گرفتنش -
. خب دربرابرش آدماي زيادين که گيرنميفتن -
588
00:44:31,600 --> 00:44:34,300
بايد متوجه باشي که مقامات حکومتي هم سرشون ؛
589
00:44:34,400 --> 00:44:37,400
به دادن قراردادهاي مناقصه ي ساخت و ساز . .
. به دوستايِ مورد علاقه اشون گرمه
590
00:44:37,435 --> 00:44:40,800
. حتي ما ؛ اين خطرو درک ميکنيم اونا ديگه بجاي خود
591
00:44:42,000 --> 00:44:43,765
. ماها اهداف سهل الوصوليم
592
00:44:43,800 --> 00:44:47,400
تنها چيزي که بين خونه هامون
. با بندر " نيوآرک " وجود داره يه حصار آهنيه
593
00:44:47,435 --> 00:44:51,100
اگه بردارن يه بمب اتمي بذارن تويِ يه کانتينر
! هممون مُرديم
594
00:44:51,135 --> 00:44:53,900
! بخاطر همينه که بايد در لحظه زندگي کني
595
00:44:55,000 --> 00:44:58,800
چي گفتي تو ؟ -
. گفتم بخاطر همينه که بايد در لحظه زندگي کني -
596
00:44:58,835 --> 00:45:01,500
! داريم حرف از نابودي ميزنيم مرتيکه ي عوضي
597
00:45:01,600 --> 00:45:04,900
بچه هاي تو ؛ بچه هاي من ؛
! همگي به زغال و خاکستر تبديل ميشن
598
00:45:04,935 --> 00:45:07,700
. حتي نميتونم فکرشو هم بکنم
599
00:45:07,800 --> 00:45:09,200
. . اي خرِ
600
00:45:11,900 --> 00:45:15,900
نميتوني فکرشو بکني " ؟ "
مادرجنده . . هان ؟
601
00:45:17,000 --> 00:45:19,265
حالا ميتوني فکرشو بکني ؟
602
00:45:19,300 --> 00:45:21,200
حالا چطوره ؟ -
! " هي " توني -
603
00:45:21,235 --> 00:45:22,765
. توني " ؛ آروم باش "
604
00:45:22,800 --> 00:45:26,000
. برو قدم بزن -
. برو يکم هواي تازه بخور -
605
00:45:26,100 --> 00:45:28,100
. برو قدم بزن
. برو بيرون يه قدمي بزن
606
00:45:28,200 --> 00:45:30,400
. شرمنده ؛ همگي
607
00:45:33,000 --> 00:45:35,300
. بيا . . آروم باش
608
00:45:50,000 --> 00:45:51,565
بيدارت کردم ؟ -
! آره -
609
00:45:51,600 --> 00:45:53,500
. الان دارم از بيمارستان ميام
610
00:45:53,535 --> 00:45:55,400
. گفتن ميخواستي درجريان باشي
611
00:45:55,435 --> 00:45:57,900
اوه . . حالش چطوره ؟
612
00:46:03,200 --> 00:46:05,300
. ببخشيد -
. اشکال نداره -
613
00:46:06,600 --> 00:46:08,800
. دکتر ساعت يک جراحي پوست داره
614
00:46:08,835 --> 00:46:11,000
. سلام -
چطوري عزيزم ؟ -
615
00:46:12,000 --> 00:46:14,700
بهم زنگ ميزني ؟ -
. آره -
616
00:46:16,000 --> 00:46:19,165
. باي -
. بعدا ميبينمت -
617
00:46:19,200 --> 00:46:21,600
همون پرستاريه که براي اون متخصص پوست کار ميکنه ؟ -
. آره -
618
00:46:21,700 --> 00:46:25,900
. خوشگله -
. اونا تمام درمان هاي پوستيو با نصف قيمت انجام ميدن -
619
00:46:30,400 --> 00:46:34,265
حالا . . دکترا چي ميگن ؟
اون بچه ؛ حالش خوب ميشه ؟
620
00:46:34,300 --> 00:46:38,300
اون بزرگ و قوي هيکله ؛ خوب ميشه ؛
. اما شنوايي يه گوشش مشکل پيدا کرده
621
00:46:38,400 --> 00:46:40,265
. مثل اينکه دائمي هم هست
622
00:46:40,300 --> 00:46:43,400
رئيس ؛ اون بدبخت بيچاره خودش ميدونه
. که بايد دهنِشو ميبست و زِرِ زيادي نميزد
623
00:46:48,400 --> 00:46:50,500
. برو اونجا
624
00:46:50,600 --> 00:46:52,900
. مطمئن شو که بهترين مراقبت پزشکي ازش بعمل بياد
625
00:47:00,800 --> 00:47:03,200
مشکل اينه " توني " که اون پسر
. داره از " بينگ " استعفا ميده
626
00:47:03,300 --> 00:47:04,700
. . و به " سيل " گفته که
627
00:47:04,800 --> 00:47:07,200
خيلي متشکر ميشم که توني "
. " ملاقاتم نياد
628
00:47:07,300 --> 00:47:09,400
. نميخواد ببينتِت
629
00:47:10,800 --> 00:47:13,200
. بهش گفتم مراقب حرف زدنش باشه
630
00:47:13,300 --> 00:47:15,365
. " اين اتفاقا ميفتن ديگه " تي
631
00:47:15,400 --> 00:47:18,300
. بخاطر همينه که خوشم نمياد از سياست حرف بزنم
632
00:47:28,500 --> 00:47:32,200
تو اونکارو کردي ؟ -
. اي بابا ؛ خودم هم باورم نميشد -
633
00:47:32,235 --> 00:47:35,465
خب ؛ يعني حالا ميخواي با " توني " آشتي کني ؟ -
. نه -
634
00:47:35,500 --> 00:47:38,600
پس چرا بهم گفتي ؟ -
. نميدونم . . همينطوري از دهنم دَر رفت -
635
00:47:38,635 --> 00:47:40,200
. احمق
. قرار بود بهم زنگ بزنه
636
00:47:40,300 --> 00:47:42,600
اما بنظرت زد ؟ -
. عوضي -
637
00:47:44,000 --> 00:47:45,900
! بيا تو
638
00:47:50,700 --> 00:47:52,200
. " از طرفِ عمو " پت
639
00:47:53,100 --> 00:47:55,765
اي.جي " کجاس ؟ " -
. قرارنيست بياد -
640
00:47:55,800 --> 00:47:58,700
شايد يه مدت کمي از دستش بدي
. اما بالاخره دوباره برميگرده
641
00:47:58,735 --> 00:48:00,100
! " سلام عمو " توني
642
00:48:11,100 --> 00:48:13,300
قبل از شام ؟ -
نصفِشو بخورم ؟ -
643
00:48:16,200 --> 00:48:17,565
. ممنون
644
00:48:17,600 --> 00:48:20,800
. اوهوي . . اينگار واسه خودت يه پا " ماهاتما گاندي " شدي
. خوبه
645
00:48:23,800 --> 00:48:25,500
. پس صداتو درست شنيدم
646
00:48:25,600 --> 00:48:27,365
الو ؟ -
. اميدوارم مسابقه ي خوبي دربياد -
647
00:48:27,400 --> 00:48:29,650
فکر کنم شماره ي ما جزو شماره هايي باشه
. که اجازه نداريد باهاشون تماس بگيريد
648
00:48:29,685 --> 00:48:31,865
. نه ؛ از خدماتِتون راضي هستيم
649
00:48:31,900 --> 00:48:34,500
. . از دست اين فروشنده هاي تلفني
. قطِعش کن . . قطع کن تلفنو
650
00:48:34,535 --> 00:48:37,400
. تازه نشستيم دورميز و ميخوايم شام بخوريم
651
00:48:37,435 --> 00:48:39,700
. باشه . . لطفا دوباره تماس نگيريد
652
00:48:39,800 --> 00:48:41,600
. ممنونم . . متشکر
653
00:48:45,400 --> 00:48:47,300
. بابي " ؛ " صوفيا " ؛ بياين شام "
654
00:48:53,100 --> 00:48:56,965
. يه کامپيوتر جي-5 هست
. پردازنده اش 64 بيتيه
655
00:48:57,000 --> 00:48:59,665
اين روزا با اين اصطلاحات کامپيوتري و اين جور
. چيزا اينگار اصلا به يه زبون ديگه حرف ميزنن
656
00:48:59,700 --> 00:49:03,100
يه برنامه درباره ي کامپيوترها ديدم ؛
. . اين که اينقدر ارزون شدن
657
00:49:03,135 --> 00:49:05,200
که آدم ميتونه با 500 دلار . .
. . از فروشگاه يه کامپيوتريو بخره
658
00:49:05,300 --> 00:49:09,100
که خيلي از کامپيوتري که فضانوردها . .
. روي کره ي ماه استفاده کردن قوي تره
659
00:49:10,300 --> 00:49:12,100
. " خوراک بادمجانِ خوشمزه ايه " جن
660
00:49:14,100 --> 00:49:15,600
. آره ؛ خوشمزه اس
661
00:49:23,200 --> 00:49:26,600
موندم " هارپو " شامِ يکشنبه شبِشو کجا ميخوره ؟
662
00:49:28,200 --> 00:49:29,600
چي ؟
663
00:49:32,000 --> 00:49:33,865
. فقط ميخوام بدونم " هارپو " ميخواد چيکار کنه
664
00:49:33,900 --> 00:49:37,000
هارپو " کيه ؟ " -
. هال " ؛ پسرِ " جنسِ"ـه " -
665
00:49:37,100 --> 00:49:39,400
تو پسر داري ؟ -
. درباره اش به ما نگفته بودي -
666
00:49:47,100 --> 00:49:48,800
. . اون ترانه رو بلدي
667
00:49:48,900 --> 00:49:52,200
همون ترانه ي " هارپو " ؛ . .
که " فيبي اسنو " اجرا کرده ؟
668
00:49:52,300 --> 00:49:55,900
اسمِ " هارپو " رو از رويِ
همون ترانه انتخاب کردي ؛ درسته ؟
669
00:49:56,900 --> 00:49:59,300
. البته " هارپو " نصف فرانسوي-کاناداييه ها
670
00:49:59,400 --> 00:50:02,400
. " خيلي خب " توني
. بچه رو بخاطر اسمِش مسخره کن
671
00:50:10,100 --> 00:50:14,200
موندم لغت فرانسوي-کانادايي براي
بدون مادر بزرگ شدم " ؛ چيه ؟ "
672
00:50:20,300 --> 00:50:23,000
! مامانم کجاس ؟
673
00:50:24,400 --> 00:50:27,200
! اي مادرسگِ عوضي
674
00:50:27,235 --> 00:50:29,400
! بابا
675
00:50:29,500 --> 00:50:31,800
! آروم ؛ آروم ؛ آروم باش -
! اي بدبخت گائيده -
676
00:50:31,900 --> 00:50:34,900
يعني حق سئوال پرسيدنم ندارم ؟
. ناسلامتي داييشم
677
00:50:34,935 --> 00:50:36,500
. آروم باش . . آروم باش
678
00:50:41,300 --> 00:50:43,600
. آروم باش -
. ازش متنفرم . ازش متنفرم -
679
00:50:44,101 --> 00:50:47,601
ترجمه شده توسطِ
-= D & X =-
680
00:50:48,102 --> 00:50:50,602
www.9movie.co