1
00:00:00,500 --> 00:00:07,000
تماشاي اين سريال بهيچ عنوان براي افراد حساس
. يا کم سن و سال توصيه نميشود
2
00:00:10,001 --> 00:00:15,001
www.9movie.co
3
00:01:39,002 --> 00:01:45,502
ترجمه شده توسطِ
-= D & X =-
4
00:01:46,000 --> 00:01:50,500
. حق با تو بود . پزشکي قانوني اوراق تحويل جسدو امضا کرده
. جسد ميتونه تحويل بشه
5
00:01:50,535 --> 00:01:53,200
چرا صبر نميکني
تا يه دستي به سَر و روش بکِشن ؟
6
00:01:53,300 --> 00:01:56,800
به مادرمون قول دادم
. . که " جيمي " رو همونطوريکه ميشناختيمش ببينم
7
00:01:56,900 --> 00:01:59,700
. قبل از اينکه گريم و خوشگلِش کنن . .
8
00:02:21,200 --> 00:02:24,800
. ماشين حمل جنازه اتون رسيده
. من ميرم پايين پيشِشون
9
00:02:31,900 --> 00:02:34,100
تا کِي بايس صبر کنم " جان " ؟
10
00:02:34,200 --> 00:02:36,500
اگه بذاريم " توني سوپرانو " هرکاري
. . که دلش ميخواد بکنه
11
00:02:36,600 --> 00:02:39,600
محاله که هرگز دست از اون . .
. بلوندتو " يِ حيوون بکِشه "
12
00:02:40,700 --> 00:02:42,900
. . فيلي " ؛ " -
چشم دربرابر چشم " ؟ " -
13
00:02:56,600 --> 00:02:58,200
. يجورايي باحاله ها
14
00:02:58,300 --> 00:03:03,100
اما اگه من جات بودم ؛
. . اين شغلو وِل ميکردم و
15
00:03:03,200 --> 00:03:05,300
. " برميگشتم " ايتاليا . .
16
00:03:08,500 --> 00:03:11,200
. محاله يه سرايدار بتونه اينطوري زندگي کنه
17
00:03:12,600 --> 00:03:15,365
. خب ؛ قبل از رفتنم ؛ اول بايد يه چيزاييو سَروسامون بدم
18
00:03:15,400 --> 00:03:18,100
قراره پسرعموم يه مقدار پول
. برام بفرسته تا از مرزِ " کانادا " خارج بشم
19
00:03:18,135 --> 00:03:20,600
. " ايتاليا "
. واو . . چه پسرعموي خوبي
20
00:03:31,600 --> 00:03:34,100
. اوه ؛ هي ؛ بابت اون ماساژي که بهم دادي ممنون
21
00:03:34,200 --> 00:03:37,000
. انگشتم ديگه اونقدرها بشدت دردنميکنه
22
00:03:42,500 --> 00:03:43,700
. حواست به پنجره ها باشه
23
00:03:47,000 --> 00:03:48,665
. ببخشيد
24
00:03:48,700 --> 00:03:51,365
حالتون چطوره ؟
شما " جوآن " هستيد . . درسته ؟
25
00:03:51,400 --> 00:03:54,200
شما ؟ -
. خب ؛ ما از دوستاي پسرتون هستيم -
26
00:03:54,600 --> 00:03:56,800
. پسرم با من زندگي نميکنه
27
00:03:56,900 --> 00:04:00,100
. ما باهمديگه تو جلسات الکُلي هاي بي نام و نشان شرکت ميکنيم
28
00:04:00,135 --> 00:04:01,700
اسمتون چيه ؟
29
00:04:01,800 --> 00:04:03,800
. خب . . بي اسم و نشانيم ديگه
30
00:04:03,835 --> 00:04:05,800
. ديدم که ماشينش اون بيرون ؛ جلوي خونه پارک شده
31
00:04:05,900 --> 00:04:08,300
. رفته " کاليفرنيا " يا " وگاس " . . دقيق نميدونم
32
00:04:08,400 --> 00:04:11,465
. " پس رفته سمت " کاليفرنيا " يا " وگاس
حالا کِي رفته ؟
33
00:04:11,500 --> 00:04:14,600
. شرمنده . . بايد برم سرِ کار -
پسرت کدوم گوريه ؟ -
34
00:04:14,700 --> 00:04:18,400
. تنهام بذار -
. من يه برادر به سن و سالِ پسرت داشتم -
35
00:04:18,435 --> 00:04:20,565
. لطفا دستمو وِل کن
36
00:04:20,600 --> 00:04:22,765
کدوم گوريه . . جنده ي عوضي ؟
37
00:04:22,800 --> 00:04:26,200
اگه نگي ؛ اون دستگاهِ ديسکمن رو برميدارم
! و ميچپونم تو کُسِت
38
00:04:26,235 --> 00:04:28,200
! فيلي " ؛ خواهش ميکنم ؛ بسه "
39
00:04:29,400 --> 00:04:31,700
. " اين مادرِ طرفِه " فيل
40
00:04:31,735 --> 00:04:33,200
. مادرشِه . . نه خودش
41
00:04:39,100 --> 00:04:40,965
. اون ورزشکارا معتادِ الکُلين
42
00:04:41,000 --> 00:04:43,800
. جلويِ مشروب مفتي اونکارو ميکنن -
تو هنوز اينجايي ؟ -
43
00:04:43,835 --> 00:04:46,600
با ماشين ميرم مدرسه ؛
. مجبور نيستن خيلي زود برم
44
00:04:46,700 --> 00:04:48,465
. قراره چندتا آدم باحال باخودش بياره
45
00:04:48,500 --> 00:04:51,065
تو چرا بيداري ؟ -
. ماشين برف روبي اومده -
46
00:04:51,100 --> 00:04:54,500
مثل اينکه يه مدتي ميشه
. که خوب نخوابيدي
47
00:04:55,800 --> 00:04:57,200
. تو رو نيگا
48
00:04:57,300 --> 00:05:00,400
وقتي هنوز خونه ي مادرم بودم
. به " اي.جي " گفتم اين سوراخو بگيره
49
00:05:04,000 --> 00:05:05,500
اين پسره چشِه ؟
50
00:05:05,600 --> 00:05:08,600
هروقت از جلوي اتاقش رد ميشم رو تختخش
. دراز کِشيده و داره با تلفن حرف ميزنه
51
00:05:08,635 --> 00:05:10,400
. ديگه از گيردادن به اون پسر خسته شدم
52
00:05:10,500 --> 00:05:15,600
و اگه پيش خودش فکر کرده اينطوري ميتونه
. واردِ کالجِ " ايست استرائسبرگ " بشه اشتباه کرده
53
00:05:20,500 --> 00:05:23,700
. اون پسره رو بيرون نگاه کن ؛ پسرِ باغبونو ميگم
54
00:05:23,800 --> 00:05:27,400
. از اين آقا نميشه بخواي آشغالا رو بيرون بذاره -
. فقر ؛ انگيزه ي فوق العاده اي براي کار کردنه -
55
00:05:33,500 --> 00:05:36,400
بنظرت زيادي امکانات براي " اي.جي " فراهم کرديم ؟ -
. بعدش . . " مِدو " رو ببين -
56
00:05:36,435 --> 00:05:38,900
همين خونه ؛ همه چيشون عينِ همه ؛
. اما خيلي خوب داره پيش ميره
57
00:05:38,935 --> 00:05:40,465
. شايد به تو رفته باشه
58
00:05:40,500 --> 00:05:42,500
. اونکارو نکن
. اون پسر منم هست
59
00:05:45,600 --> 00:05:49,200
. امروز با مربيش قرار دارم
. شايد اون بدونه پسرمون چرا اينطوريه
60
00:05:49,235 --> 00:05:52,000
سلام ؟ -
. اينجام بابا -
61
00:05:53,100 --> 00:05:57,365
. هي . . اينم نون شيريني کوچولوي خودم
62
00:05:57,400 --> 00:06:00,100
يکم جا بازکن
. تا بتونيم يه نگاهي به اينا بندازيم
63
00:06:00,135 --> 00:06:02,000
. البته اينا فقط نقشه هاي اوليه ان
64
00:06:02,100 --> 00:06:04,165
. اگه کسي ميل داره ؛ بيسکويت دارم
65
00:06:04,200 --> 00:06:07,000
هي " مِدو " ؛ بيا يه نگاه به خونه اي
. که مادرت قراره بسازه بنداز
66
00:06:07,035 --> 00:06:08,765
. و خب البته بابا بزرگ
67
00:06:08,800 --> 00:06:14,100
توني " ؛ اين آقاي " ايگناتس " کسيه که مسئوليت ساخت اون "
. قصرهاي سَبکِ نورماندي تو خيابون " تيش " رو عهده دار بوده
68
00:06:14,200 --> 00:06:18,100
واو ؛ ورودي خونه رو ببين . . چقدره ؟
به بلندي سه طبقه ؟
69
00:06:40,100 --> 00:06:42,400
تي " ؟ " -
. " سلام " کريستوفر " ؛ منم " کارملا -
70
00:06:42,435 --> 00:06:44,365
آدريانا " خونه اس ؟ " -
. نه -
71
00:06:44,400 --> 00:06:47,900
. ميخواستم بدونم چه اتفاقي افتاده
. امروز صبح يه سري به مغازه ي " فورچونوف " زدم
72
00:06:47,935 --> 00:06:51,500
قرار بود جواب نهاييشو براي انتخاب
. . ظرف هاي چيني مراسم بهشون بده
73
00:06:51,600 --> 00:06:54,900
. اما جواب تلفن هاشونو نداده . .
ببينم ؛ همه چي بين شمادوتا روبراهه ؟
74
00:06:57,200 --> 00:06:59,650
! بهم زديم -
چي ؟ -
75
00:06:59,685 --> 00:07:02,100
چرا ؟
چه اتفاقي افتاده ؟
76
00:07:02,600 --> 00:07:04,765
. هيچي
. دختره گذاشت رفت و قلبمو شکست
77
00:07:04,800 --> 00:07:07,400
چند روز پيش از اينجا رفت
. از اون موقع به بعد هم نديدمش
78
00:07:07,500 --> 00:07:10,265
. اوه ؛ نه ؛ وحشتناکه
ببينم ؛ حالت خوبه ؟
79
00:07:10,300 --> 00:07:13,800
تويِ کلاب باهام بهم زد ؛
. سرِ کار هم ديگه پيداش نشده ؛ خونه هم داغونه
80
00:07:13,835 --> 00:07:16,300
! خداي من
کاري ازم برمياد ؟
81
00:07:18,200 --> 00:07:20,365
. خب ؛ ببين ؛ ديگه بايد برم
82
00:07:20,400 --> 00:07:22,700
. يکي منتظرمه -
. از شنيدنش داغون شدم -
83
00:07:22,735 --> 00:07:25,000
. ميخوام پيداش کنم و باهاش حرف بزنم
شماره اي چيزي ازش داري ؟
84
00:07:25,035 --> 00:07:27,265
. اگرم تلفن داشته باشه ؛ من بلد نيستم
85
00:07:27,300 --> 00:07:30,100
کريس " ؛ گوش کن ؛ "
. بالاخره دختراي زيادي هستن که ميتوني باهاشون باشي
86
00:07:31,900 --> 00:07:33,900
. ميدونم
. ممنون
87
00:07:59,100 --> 00:08:02,900
توني سوپرانو " و " ويتو اسپاتافورِه " ؛ "
. دارن درباره ي پروژه ي ايستگاه اتوبوس حرف ميزنن
88
00:08:02,935 --> 00:08:04,800
درمورد " آدريانا لاسروا " ؛
. . تحقيقاتمون نشون ميدن
89
00:08:04,900 --> 00:08:07,400
. که يا فرارکرده يا اينکه به قتل رسونده شده . .
90
00:08:07,435 --> 00:08:10,200
تو خبري ازش نشنيدي ؟ -
کُشته شده ؟ آخه چرا ؟ -
91
00:08:11,700 --> 00:08:15,100
. به دوست پسرش خيانت کرده -
. شنيدم فرار کرده -
92
00:08:15,135 --> 00:08:18,500
ميدوني ممکنه به کجا فرار کرده باشه ؟ -
! آخه من از کجا بايد بدونم ؟ پسره معتاده -
93
00:08:18,535 --> 00:08:20,700
ببينم ؛ اينو قبلا بهت گفته بودم ؟
94
00:08:22,100 --> 00:08:26,000
. اگه خبري گرفتي ؛ منو درجريان بذار -
. سلاممو به " آيک " و بچه ها برسون -
95
00:08:31,600 --> 00:08:34,600
. توني " ؛ تاخير داره "
. گفت بدون اون شروع کنيم
96
00:08:34,700 --> 00:08:37,500
باشه ؟ -
. خب -
97
00:08:38,500 --> 00:08:40,500
چي ميتونيم درباره ي اين آقا بگيم ؟
98
00:08:40,600 --> 00:08:43,300
. . رومي هاي باستان يه لغتي براي توصيفِش داشتن
99
00:08:43,335 --> 00:08:44,800
. " عوضي "
100
00:08:47,400 --> 00:08:50,600
رُک بگم پسر ؛
. " همه دوستِت داريم " ريموند
101
00:08:57,700 --> 00:08:59,700
. اون بشقاب ها رو ببريد
. اون نمياد
102
00:08:59,800 --> 00:09:02,150
کيو ميگي ؟ " کريس " ؟ -
. مخفي شده -
103
00:09:02,185 --> 00:09:04,642
. کريستوفر " ؛ قرباني جايگزينِ منطقيه "
104
00:09:04,677 --> 00:09:07,088
. " بجاي برادر از دنيا رفته ي " فيل -
. منم دامادشم -
105
00:09:07,123 --> 00:09:09,500
واقعا فکر کردي دار و دسته ي " نيويورک " ؛
دنبالت ميفتن " بابي " ؟
106
00:09:09,600 --> 00:09:11,765
از کدوم گوري بدونم ؟
107
00:09:11,800 --> 00:09:14,900
اگه خودتو جاشون بذاري ؛ ميخواي يکيو بکُشي
. که تا جاييکه ميشه به " توني " نزديک باشه
108
00:09:15,000 --> 00:09:17,465
و بين همه ؛ کيه که بهتراز من
توني " رو بشناسه ؟ "
109
00:09:17,500 --> 00:09:20,650
. حالا " جاني " هممونو بلحاظ مالي تحت فشار ميذاره
110
00:09:20,685 --> 00:09:23,800
. همين الانشم آدماي " جاني " دهنمو سرويس کردن
111
00:09:23,900 --> 00:09:26,500
. وضع خوبي نيست -
. . با احترام کامل -
112
00:09:26,600 --> 00:09:29,600
. من که حاضر بخاطر هدف خوب جونمو هم بدم . .
113
00:09:29,635 --> 00:09:32,600
. اما اين حرفا چرنده -
! اينم از رئيس -
114
00:09:33,000 --> 00:09:34,500
. بشينيد
115
00:09:38,200 --> 00:09:39,965
چه خبرا ؟
116
00:09:40,000 --> 00:09:42,600
چطوري " ويتو " ؟
117
00:09:43,600 --> 00:09:46,400
. " تولدت مبارک " رِي -
. " ممنون که اومدي " توني -
118
00:09:46,435 --> 00:09:49,600
. اينو آوردم . . بعلاوه ي اينکه حرف نداره
119
00:09:51,600 --> 00:09:53,965
. تو خونه ي خودم هم سِروِش ميکنم
. مالِ " آولينو"ـه
120
00:09:54,000 --> 00:09:58,000
پدر بزرگم کفت که بعضي از اجدادم
. شراب ساز بودن
121
00:09:58,035 --> 00:10:00,500
اما . . من چي از شراب حاليمه ؟ -
. " دستت دردنکنه " توني -
122
00:10:00,535 --> 00:10:02,500
. اين شراب ؛ يه روزي حکم طلا پيدا ميکنه
123
00:10:02,535 --> 00:10:04,600
. آره . . خب. . هرچي حالا
124
00:10:06,200 --> 00:10:08,900
! " لَري "
تو اينجا چه غلطي ميکني ؟
125
00:10:09,000 --> 00:10:11,550
. تو که تحتِ بازداشت خونگي هستي -
. گائيدمشون -
126
00:10:11,585 --> 00:10:14,065
اگه يه بار ديگه اون دکتر زندانو ببينم ؛
. . ميخوام بهش بگم
127
00:10:14,100 --> 00:10:17,900
هيچ وقت شد که تو دانشکده ي پزشکي " اينا " رو
. بهتون نشون بدن ؟ بهشون ميگن خايه
128
00:10:18,700 --> 00:10:20,300
! دمِت گرم ؛ آفرين
129
00:10:22,600 --> 00:10:24,400
. گوش کنين ؛ نميتونم بمونم
130
00:10:25,000 --> 00:10:27,450
. يه جلسه اي هست که بايد بهش برسم
131
00:10:27,485 --> 00:10:29,900
. يه حرفي ميخوام بزنم
132
00:10:30,900 --> 00:10:35,400
. پسرعمو " آنتوني"ـم مستقل عمل ميکنه
133
00:10:35,500 --> 00:10:37,200
. همه اينو ميدونيم
134
00:10:37,700 --> 00:10:39,800
. و هيچ چيزي نيست که کارشو توجيه کنه
135
00:10:40,900 --> 00:10:43,200
. اون مشکلات کنترل خشم داره
136
00:10:44,200 --> 00:10:48,100
آنتوني " طوري نااميدم کرده "
. که حتي نميتونم براتون توصيف کنم
137
00:10:49,700 --> 00:10:51,900
. و همگي ما رو هم به خطر انداخته
138
00:10:51,935 --> 00:10:53,900
. . علي ايِّ حال
139
00:10:55,000 --> 00:10:59,000
. . برام روشن شده که اگه دستشون بهش برسه . .
140
00:10:59,100 --> 00:11:01,100
. مرگِ سريع و راحتي نخواهد داشت . .
141
00:11:02,000 --> 00:11:04,200
. داريم حرف از زجرکُش کردن و شکنجه ميزنيم
142
00:11:05,500 --> 00:11:10,000
به همون دليل ؛ حتي اگه ميدونستم
. . که پسرعموم کجاس هم
143
00:11:10,035 --> 00:11:11,900
. تحويلِشون نميدادمِش . . .
144
00:11:13,300 --> 00:11:15,365
. . براي اون هم همون محافظتيو
145
00:11:15,400 --> 00:11:19,700
که اگه الان هرکدوم از شماها تويِ همين شرايط . .
. بودين پيشنهاد ميدادم ؛ پيشنهاد ميدم
146
00:11:19,800 --> 00:11:23,300
. ميدنم الان چي ميخواين بگين
. " هي ؛ من هرگز کاري که اون کردو انجام نميدادم "
147
00:11:23,400 --> 00:11:26,200
. خداخيرتون بده ؛ اميدوارم همينطورم باشه
. اما ما هم خانواده ايم
148
00:11:27,400 --> 00:11:31,100
و حتي در همچين روزِ و دوره ي خرابي هم
. خانواده اهميت زيادي داره و پُرمعنيه
149
00:11:31,200 --> 00:11:34,200
پس بعنوان خانواده ؛
. با اين مشکل روبرو ميشيم و حلِش ميکنيم
150
00:11:34,300 --> 00:11:36,100
. . و مهم نيست هرکس چطوري تحت فشار قرار بگيره
151
00:11:36,200 --> 00:11:40,100
حالا ميخواد بلحاظ امنيتي باشه ؛ . .
. يا مالي يا هرچي فرقي نميکنه
152
00:11:46,400 --> 00:11:50,500
ميبينم که برادرزاده ام اينجا نيست
. و خب الان مهمه که فرار کنه
153
00:11:50,600 --> 00:11:54,100
ازتون ميخوام که براي محافظت از اون
. يه حلقه ي دفاعي تشکيل بديد
154
00:11:56,500 --> 00:11:59,000
. . تا وقتي يه راه حلي پيدا بشه و
155
00:12:09,000 --> 00:12:11,900
. ريموند " ؛ شرمنده که نميتونم بمونم "
156
00:12:13,000 --> 00:12:14,900
. تولدت مبارک
157
00:12:15,000 --> 00:12:17,900
. ممنون -
. آقايون ؛ از شامِتون لذت ببريد -
158
00:12:18,000 --> 00:12:19,500
. " بعدا ميبينمت " تي
159
00:12:25,800 --> 00:12:28,300
. ممنون
. عالي بود
160
00:12:32,200 --> 00:12:35,500
. فکر ميکردم براي شام جشن تولد " ريموند " دعوتي -
. زود از مهموني بيرون اومدم -
161
00:12:35,600 --> 00:12:37,600
. خوبه که خونه اي
162
00:12:38,900 --> 00:12:41,000
. خوراکِ مرغ تو يخچاله
163
00:12:43,300 --> 00:12:45,700
کريستوفر " هم اونجا تو مهموني بود ؟ "
164
00:12:48,400 --> 00:12:49,465
. نه
165
00:12:49,500 --> 00:12:52,000
ميدونستي اون و " آدريانا " باهمديگه بهم زدن ؟
166
00:12:53,000 --> 00:12:54,800
. اين پسره . . اين مشکلو هميشه داشته
167
00:12:54,900 --> 00:12:57,165
. همه چيو تو خودش ميريزه
168
00:12:57,200 --> 00:13:00,300
. اونوقت تعجب ميکنن که چرا به مواد مخدر پناه ميبره
169
00:13:11,100 --> 00:13:13,800
بنظرت پايِ پسر ديگه اي درميون بوده ؟
170
00:13:15,100 --> 00:13:19,200
آخه يه شب ؛ خيلي قبل تر ؛
. شبِ فيلم ديدن با دخترا بود
171
00:13:19,235 --> 00:13:22,517
اون شب " آدريانا " ناراحت بود و
. ميخواست يه باريو از روي سينه اش برداره
172
00:13:22,552 --> 00:13:25,800
. بعدش گريان از خونه بيرون رفت
. شرط ميبندم با يه پسر ديگه اي روهم ريخته بوده
173
00:13:28,000 --> 00:13:30,200
. آدم هيچ وقت نميتونه درست و حسابي مردمو بشناسه
174
00:13:31,800 --> 00:13:33,865
. . نقشه هايش اغلب تکان دهنده و شگفت انگيز
175
00:13:33,900 --> 00:13:38,000
غريزي ؛ خودانگيخته ؛ . .
. و بندرت مبهم بودند
176
00:13:39,100 --> 00:13:42,800
افرادش مثل بت ميپرستيدنش
. و بي حد و حصر بهش ايمان داشتن
177
00:13:44,400 --> 00:13:49,200
بعداز ترقي سال 1916 ؛
. . با خوشي براي استراحت به خونه برگشت
178
00:13:49,235 --> 00:13:51,900
تا با عشق قديميش . .
. لوييس ماريا مولين " ازدواج کنه "
179
00:13:53,900 --> 00:13:57,250
. اون زن تا پايان عُمر تنها عشقش باقي موند
180
00:13:57,285 --> 00:14:00,600
رامل " ديد که هجوم بزرگي "
. . به سمت فرانسه درحالِ شکل گيريه
181
00:14:00,635 --> 00:14:03,617
. . و مشاهده که که اسلحه ي تقويت شده ي جديدي . .
182
00:14:03,652 --> 00:14:06,600
. هنوزم خيلي اين خونه ي قديميو دوست دارم
183
00:14:07,500 --> 00:14:10,800
اميدوارم بتونم نصفِ خوبي هاي اين جارو
. روي پروژه ي مسخره ام پياده کنم
184
00:14:19,000 --> 00:14:21,500
شرمنده . . ميخواستي تنها باشي ؟
185
00:14:21,535 --> 00:14:23,665
. نه
186
00:14:27,000 --> 00:14:28,400
. . اين " رومل " بود که
187
00:14:51,300 --> 00:14:55,600
اون مرد چيزيو داشت که " آلماني ها " ؛
. . بهش " حس ششم " ميگفتن
188
00:14:56,500 --> 00:15:02,000
که با اون حس . .
. ميتونست موقعيت رو شناسايي و تعيين کنه
189
00:15:23,700 --> 00:15:26,750
. " کلاود رِينز " -
. ممنون که اينکارو برام ميکني -
190
00:15:26,785 --> 00:15:29,800
. حدود 1500 دلار توشِه
. بايستي برات کفايت کنه
191
00:15:29,835 --> 00:15:31,700
. " هي " سيل -
. هي بچه -
192
00:15:31,800 --> 00:15:33,800
چيزي ميخوري ؟
سيب زميني سرخ کرده ؟
193
00:15:34,800 --> 00:15:38,100
. وضعيت فلاکت باريه ها -
. درسته -
194
00:15:38,200 --> 00:15:41,000
حتي يه سر نميتونم تا مغازه ي " ميلت " برم
. و يمقدار جواهر بخرم
195
00:15:41,035 --> 00:15:43,800
. همه دو چشمي دارن پشتِ سرشونو ميپان
196
00:15:43,900 --> 00:15:46,200
. من خودم راننده ي " توني " بودم و ميترسم -
. فوق العاده اس -
197
00:15:46,235 --> 00:15:48,065
ميخواي باهات روراست باشم ؟
198
00:15:48,100 --> 00:15:52,600
اين که " توني " همچنان پسرعموي لعنتيمونو
به بقيه ترجيح ميده ؛ اونم بعداز اينهمه گندکاري ؛
199
00:15:52,635 --> 00:15:54,900
بنظرت " توني بي " چي عليهِ " توني " داره . .
که اينهمه بهش باج ميده ؟
200
00:15:55,000 --> 00:15:57,400
. ممکنه بخاطر اين عوضي جونمو ازدست بدم
201
00:15:57,435 --> 00:15:59,800
بعداز اينهمه لُطفي که عموت
درحقت کرده اين حرفا رو ميگي ؟
202
00:15:59,835 --> 00:16:01,700
ببينم ؛ بايد وارد جزئيات بشم ؟
203
00:16:17,300 --> 00:16:19,300
. تو که گفتي رفتي خونه
204
00:16:23,400 --> 00:16:26,800
. ترشا " الان شنيد که پدرش ازدنيا رفته "
. ميخوام بهش زنگ بزنم
205
00:16:36,300 --> 00:16:39,400
. راستش از قصد خونه نرفتم
206
00:16:39,435 --> 00:16:41,300
. " بايس باهات حرف بزنم " توني
207
00:16:42,300 --> 00:16:44,200
درباره ي چي ؟
208
00:16:46,000 --> 00:16:50,100
. چندين ساله که مشاورت بودم -
. نميخواد وارد اين مقدمات چرند پرند بشي -
209
00:16:50,135 --> 00:16:54,200
. بگو چي تو سرت ميگذره -
. چندنفرن که بدجوري از دستت عصبانين -
210
00:16:54,235 --> 00:16:57,265
. شوخي ميکني -
. تازه نه فقط جوونا -
211
00:16:57,300 --> 00:16:59,865
. يه عده اي که از همون اول کار باهات بودن
212
00:16:59,900 --> 00:17:02,900
. حتي قبل از آغاز
. آدمايي که براي پدرت کار ميکردن
213
00:17:03,000 --> 00:17:05,600
پولي " عوضيو ميگي ؛ درسته ؟ " -
. من هيچي نميگم -
214
00:17:05,700 --> 00:17:07,200
. اي خدا بگم لعنتش کنه
215
00:17:07,300 --> 00:17:09,800
. اين آدما ؛ هر دستوري بدي اجرا ميکنن
216
00:17:12,200 --> 00:17:15,900
. بجز اين مورد -
. اينطوري نگو -
217
00:17:16,000 --> 00:17:18,465
. اصلا فراموش کن که " توني بلوندتو " پسرعمومِه
218
00:17:18,500 --> 00:17:21,200
اگه اون تسليمشون کنيم و بيخيالش بشيم
. حتي ممکنه هرچي داريمو هم ازدست بديم
219
00:17:21,800 --> 00:17:24,700
. اينجاس که حرف زدن سخت ميشه
220
00:17:24,735 --> 00:17:27,000
. بگو -
. . با احترام کامل -
221
00:17:28,400 --> 00:17:31,100
يک هفته پيش آمادگيشو داشتي . .
. که پسرعموتو تحويلِشون بدي
222
00:17:31,200 --> 00:17:36,100
موضوع کنارِ بچه ها ايستادن يا حمايت از
.قانون هايي که ميذاري نيست ؛ راستش اينا نيست
223
00:17:36,135 --> 00:17:37,700
پس موضوع چيه ؟
224
00:17:37,800 --> 00:17:39,365
چرا يکم روشنم نميکني ؟
225
00:17:39,400 --> 00:17:43,200
. موضوع اينه که نميخواي جلوي " جان " کم بياري
226
00:17:43,235 --> 00:17:44,800
. نميخواي جلوش زانو بزني و کمرخم کني
227
00:17:44,900 --> 00:17:47,100
. بهش گفتي بره خودشو بگاد
228
00:17:47,200 --> 00:17:48,965
. . که . . اگه بخوايم روراست باشيم
229
00:17:49,000 --> 00:17:51,600
با درنظر گرفتن شرايطي که توش قرار داريم . .
. گفتار چندان مناسب حالي نبوده
230
00:17:51,700 --> 00:17:53,865
اوه . . جدي ؟ -
. با احترام کامل ؛ آره -
231
00:17:53,900 --> 00:17:56,700
آخه تو چه ميدوني که
تو کله ام چي ميگذره ؟
232
00:17:56,735 --> 00:17:58,765
. " من از وقتي بچه بودي ميشناختمت " توني
233
00:17:58,800 --> 00:18:03,000
. روراست بگم ؛ تو با قدرت بالاتر ازخودت مشکل داري
234
00:18:06,700 --> 00:18:08,665
. . اين رفتاري که داري
235
00:18:08,700 --> 00:18:11,600
خب بيشترينش همون چيزيه . .
. که يه رهبر موثر ازت ساخته
236
00:18:11,635 --> 00:18:15,465
. اما خب ؛ همگي نقاط ضعف خودمونو داريم
. حتي تو
237
00:18:15,500 --> 00:18:18,800
. از بين هفت گناه ؛ گناهِ تو ؛ غرورِه
238
00:18:25,700 --> 00:18:30,700
با احترام کامل ؛ تو کوفتم درباره ي اينکه
. رهبر بودن چه معني اي ميده نميدوني
239
00:18:30,800 --> 00:18:35,600
هر تصميمي که آدم در مقام رئيس بگيره
. رو زندگي تک تک آدماي اطرافش اثر ميذاره
240
00:18:35,635 --> 00:18:37,965
. تقريبا ميشه بگي تحمل کردنش خيلي سخته
241
00:18:38,000 --> 00:18:41,200
و دستِ آخر ؛
. خودت تنهايي بايد باهمه چي روبرو بشي
242
00:18:46,700 --> 00:18:48,700
. متاسفم که اينطور احساس ميکني
243
00:18:48,800 --> 00:18:51,365
. اين مسيريه که خودم انتخاب کردم
244
00:18:51,400 --> 00:18:55,300
و اون عده اي از شماها که توش نميخواين همراهيم کنين
. خب ؛ باعث ميشه ناراحت بشم
245
00:18:55,400 --> 00:18:57,200
. و بوقتش ؛ با اين مشکل هم روبرو ميشم
246
00:19:14,800 --> 00:19:16,900
براي کار ديگه اي بهم احتياج نداري ؟
247
00:20:09,400 --> 00:20:11,800
بني " ؛ درسته ؟ " -
حالتون چطوره آقاي " ليوتاردو " ؟ -
248
00:20:11,900 --> 00:20:16,300
داشتم به شبکه ي راديويي " دابليو.اف.اِي.ان " گوش ميدادم و با
خودم گفتم ؛ " اين همون بچه اي نيست که راننده ي توني بود " ؟
249
00:20:16,400 --> 00:20:19,600
. من تو راهِ بيمارستانم -
. خب ؛ اين به خودت بستگي داره -
250
00:20:19,635 --> 00:20:21,600
. . نه ؛ نه ؛ منظورم اينه که مادرم ؛ اون
251
00:20:21,700 --> 00:20:23,800
دوستِ رئيست کجاس ؟ -
کدوم دوست ؟ -
252
00:20:23,835 --> 00:20:25,500
! سربه سرم نذار بچه
253
00:20:25,535 --> 00:20:27,100
! سر به سرم نذار
254
00:20:40,500 --> 00:20:43,500
بلوندتو " کجاس ؟ " -
! نميدونم -
255
00:20:49,900 --> 00:20:51,900
. اين تازه شروعِشِه
256
00:21:12,300 --> 00:21:16,000
. يا مسيح -
. جمجمه اش خورد شده -
257
00:21:20,300 --> 00:21:23,600
اصلا حرف ميزنه ؟ -
. يکم -
258
00:21:31,200 --> 00:21:33,900
. . گوش کن " بن " ؛ ميخوام بدوني که
259
00:21:35,000 --> 00:21:38,500
تمام مخارج بيمارستانت از طريق بيمه ي
. اتحاديه ي لولِه کِش ها پرداخت ميشه
260
00:21:43,800 --> 00:21:46,100
ميدوني چيه ؟
. اينجا داشتيم حرف ميزديم
261
00:21:46,200 --> 00:21:48,665
. وقتشه که ديگه مشتري هاي خاص خودتو داشته باشي
262
00:21:48,700 --> 00:21:51,700
. ديگه داري پيرتر از اوني ميشي که با مردم کتک کاري کني
263
00:21:58,300 --> 00:22:00,300
لَري " کجاس ؟ " -
. خونه مونده -
264
00:22:00,400 --> 00:22:02,465
. پدرخونده اشه
. اون بهم زنگ زد
265
00:22:02,500 --> 00:22:06,100
. گفت اينجا پيش اين بچه خواهد بود -
. حبس خونگيه -
266
00:22:11,000 --> 00:22:13,000
. خيلي خب
267
00:22:19,900 --> 00:22:23,265
. بدجوري بهم ريخته اس -
ميخواي چيکارش کنم ؟ -
268
00:22:23,300 --> 00:22:26,800
من ميخوام چيکار کنم ؟
. ميخوام رئيس يه کاري درباره اش بکنه
269
00:22:26,900 --> 00:22:29,200
ميخوام بهمون چراغ سبز نشون بده
. . تا بريم سمت " بروکلين " ؛
270
00:22:29,235 --> 00:22:31,365
. و زمينو از لوثِ وجود چند نفري پاک کنيم . .
271
00:22:31,400 --> 00:22:34,865
توني بلوندتو " برادرِ يکي از "
. دست راست هاي " جاني " رو کُشته
272
00:22:34,900 --> 00:22:38,400
اگه " توني " دوباره بخواد بهشون حمله کنه
. اونوقت بايد رئيس اصليشونو بکُشيم
273
00:22:44,500 --> 00:22:47,700
ببين ؛ فقط همون اوليو بهم بده ؛
. همون که ساختِ " اورگونيِ"ـه
274
00:22:47,735 --> 00:22:50,500
. قيمتش 39.95 دلاره
275
00:22:52,900 --> 00:22:55,100
. ميخواي يه سبد ميوه براي اون بچه بفرستي
276
00:22:55,200 --> 00:22:57,400
. خيلي متشکر ميشه -
. براي " ملِ"ـه -
277
00:22:57,435 --> 00:22:59,365
. بيچاره سکته زده
278
00:22:59,400 --> 00:23:02,800
. از من جوونتره -
ملوين " ؟ " -
279
00:23:02,835 --> 00:23:04,600
. يا مسيح ؛ وحشتناکه
280
00:23:04,700 --> 00:23:08,200
. بخاطر همينه که ازت خواستم بياي اينجا
. . قدرت سخنرانيش
281
00:23:08,235 --> 00:23:11,700
ممکنه يمقدار داغون و عجيب باشه . .
. شايد تا آخر عُمرش همينطور بمونه
282
00:23:11,735 --> 00:23:15,500
اما اينو داشته باش ؛
. . تا 9 ماه ؛ شايدم يک سال ديگه
283
00:23:15,535 --> 00:23:18,267
. ميتونه يه برنامه ريزي کامل انجام بده . .
284
00:23:18,302 --> 00:23:21,000
اونوقت مجبورن که محاکمه امو
. بتعويق بندازن
285
00:23:21,100 --> 00:23:23,165
شوخي ميکني ؟
286
00:23:23,200 --> 00:23:28,100
سئوال اينجاس که بايد از اين تاخير به وجود اومده
استفاده کنم و وکيل بهتري بگيرم ؟
287
00:23:31,000 --> 00:23:33,600
شنيدي که اين روزا " فيل " و " جان " دارن چيکار ميکنن ؟
288
00:23:35,500 --> 00:23:39,500
. بابي " يه چيزايي درباره اش برام گفت " -
. احتمالا خودتم بابتش يمقدار پول ازدست ميدي -
289
00:23:39,535 --> 00:23:44,900
من ؟ چقدر ؟ -
. نميدونم بايد باهاش حرف بزني -
با " جان " ؟ -
. " نخير ؛ با " بابي -
290
00:23:45,000 --> 00:23:46,700
مگه " جان " پول هاتو برات جمع ميکنه ؟
291
00:23:53,500 --> 00:23:56,400
ببين عمو " جون " ؛
تو نظرت چيه ؟
292
00:23:56,500 --> 00:23:59,200
. فيل " يکي از آدمامو تا سرحد مرگ کتک زده "
293
00:23:59,235 --> 00:24:01,717
. لابد دفعه ي بعد يکيو ميکُشه
294
00:24:01,752 --> 00:24:04,200
چه کاري ازم برمياد ؟
. ناسلامتي حرف از پسرعمومه
295
00:24:07,800 --> 00:24:10,400
ببينم ؛ آدرس دفترو بهشون دادم يا خونه رو ؟
296
00:24:14,100 --> 00:24:16,065
. دارم باهات حرف ميزنما -
. سکته زده -
297
00:24:16,100 --> 00:24:19,600
ميخواي سبد ميوه به آدرس اشتباهي بره ؟
. ميوه اس . . فاسد ميشه
298
00:24:20,500 --> 00:24:24,200
يه گوشه خودمو گيرانداختم
. و هيچ راه خروجي نميبينم
299
00:24:24,300 --> 00:24:26,850
اما اون آدم با تربيتي نبود ؛درسته ؟
300
00:24:26,885 --> 00:24:29,400
! همون پسره . . پسرِ " فيل " رو ميگم
301
00:24:35,200 --> 00:24:37,200
. اشکالي نداره . . فراموشش کن
302
00:24:38,400 --> 00:24:41,200
. شرمنده
. بخاطراين همه خبر که بهم رسيده گيج شدم
303
00:24:41,235 --> 00:24:43,400
. رُک بگم . . نميدونم
304
00:24:43,500 --> 00:24:46,100
ديگه تو اين خونه کم کم داري
. عجيب غريب و ديوونه ميشي
305
00:24:46,200 --> 00:24:49,400
. به " فيل" بگو -
چيو به " فيل " بگم ؟ -
306
00:24:54,900 --> 00:24:57,000
کجا داري ميري ؟
307
00:24:58,200 --> 00:25:02,500
ميخواستي باهام مشورت کني ؟ -
. نه ؛ مهم نيست -
308
00:25:06,000 --> 00:25:08,700
. حواست باشه حتما امروز ناهار بخوري
309
00:25:24,100 --> 00:25:25,700
. فيچ لامانا"يِ بيچاره ي بدبخت "
310
00:25:25,800 --> 00:25:28,265
. توني " ؛ کلاهبردارِ سابقِ اشتباهيو زندان فرستاد "
311
00:25:28,300 --> 00:25:33,500
ميدوني يه محموله ي کامل پنيرِ " پروولون " وارداتي
. . که قرار بود شنبه وارد بندر بشه داشتم
312
00:25:33,535 --> 00:25:35,765
. . اما " فيل " و بقيه ؛ محموله رو بار کاميون زدن . .
313
00:25:35,800 --> 00:25:39,500
و بجاي " راوي " که هميشه بارها رو ميبرديم . .
و تقسيم ميکرديم ؛ بردنش به " وسچستر " ؟
314
00:25:39,535 --> 00:25:41,767
. يا مسيح
. اون پنير ؛ مثل طلايِ مايعه
315
00:25:41,802 --> 00:25:43,965
. توني " ميدونه بايد چيکار کنه "
316
00:25:44,000 --> 00:25:46,900
. بايد جايِ " بلوندتو " رو به " جان " بگه
. منتها حاضر نميشه اينکارو بکنه
317
00:25:47,000 --> 00:25:48,900
. البته به شرط اينکه جايِ " توني بي " رو بلد باشه
318
00:25:49,000 --> 00:25:51,500
. بيخيال بابا
. البته که ميدونه
319
00:25:51,535 --> 00:25:53,965
. دلم به حال " کريستوفر " ميسوزه -
! همينجا وايسا خب ؟ -
320
00:25:54,000 --> 00:25:56,800
. بذار يه چيزي بهت بگم
. . آنتوني سوپرانو " مهارت زيادي "
321
00:25:56,900 --> 00:25:59,500
تو محافظت از خانواده اش . .
. دربرابر موجِ حمله داره
322
00:25:59,535 --> 00:26:01,800
. فقط جفت پسرعموهاش براش اهميت دارن
. . بقيه امون
323
00:26:03,600 --> 00:26:06,600
حالا که برگشتي خونه
زندگي چطوريه ؟
324
00:26:14,500 --> 00:26:17,200
. چند هفته پيش يه خوابي ديدم
325
00:26:18,200 --> 00:26:21,000
مالِ قبل از وقتيه که دوباره برگردم خونه ؛
. يه خوابي بود که همه اش تکرار ميشد
326
00:26:21,035 --> 00:26:23,800
. تو خواب ؛ مُربي ورزش پير دوران دبيرستانمو ميبينم
327
00:26:23,835 --> 00:26:26,000
بعدش چي ميشه ؟
328
00:26:30,000 --> 00:26:33,500
. . اونموقع بهم ميگفت . . اين مرد . . بهم گفت
329
00:26:36,100 --> 00:26:39,600
. بهم گفت بچه ي خاصيم -
. قبلا هرگز اينو بهم نگفته بودي -
330
00:26:39,700 --> 00:26:41,365
چرا الان داري حرفِشو ميزني ؟
331
00:26:41,400 --> 00:26:44,900
مگه هرچي اينجا ميگم
حتما بايد يه موضوع بي ارزش باشه ؟
332
00:26:46,600 --> 00:26:49,000
. رفتم مربي فوتبال پسرمو ببينم
333
00:26:50,200 --> 00:26:56,300
ببين ؛ اول کار همه ي توجهش به پسرم بود ؛
. اما الان بيشتر به يه پسر ديگه اي توجه داره
334
00:26:56,335 --> 00:26:58,465
دليلش چيه ؟
335
00:26:58,500 --> 00:27:01,400
خب ؛ " اي.جي " بيشتر تمرکزشو
. روي تحصيل و ورود به کالج گذاشته
336
00:27:01,435 --> 00:27:04,000
. مصممه که وارد يه کالج خوب و درجه يک بشه
337
00:27:07,700 --> 00:27:11,100
جهات ديگه ي زندگيت
چه وضعيتي دارن ؟
338
00:27:11,135 --> 00:27:13,200
مثلا پسرعموت ؟
339
00:27:15,700 --> 00:27:19,700
. روي مساله اي انگشت گذاشتي که چندان خوب نيست
340
00:27:19,800 --> 00:27:23,200
مگه مشکلش چيه ؟ -
. حقيقتش ؛ واقعا نميتونم درباره اش حرف بزنم -
341
00:27:23,300 --> 00:27:26,350
. درمان کردنت برام خيلي سخته
342
00:27:26,385 --> 00:27:29,400
. بخاطر اينکه بخش زيادي از زندگيتو ازم مخفي ميکني
343
00:27:29,435 --> 00:27:31,100
آخه چندبار بايد اينو بگم ؟
344
00:27:31,200 --> 00:27:33,400
. ببين ؛ نميخوام اوضاعو سخت کنم
345
00:27:33,500 --> 00:27:35,665
. فقط موضوع اينه که بطرز فوق العاده بزرگي روم اثر ميذاره
346
00:27:35,700 --> 00:27:39,100
منظورم اين دردسريه که پسرعموم خودشو
! بهش دچارکرده . . درنتيجه ناراحتم
347
00:27:39,135 --> 00:27:41,000
. . خب
348
00:27:42,100 --> 00:27:45,900
. و خيلي هم بهش اهميت ميدم -
خيلي به پسرعموت اهميت ميدي ؟ -
349
00:27:45,935 --> 00:27:49,200
. . ساعتهاي زياديو صرف رسيدن به اين ادراک کرديم
350
00:27:49,300 --> 00:27:53,500
که احساساتِت نسبت به پسرعموت . .
. ناشي از احساس گناه و شرمِه
351
00:27:53,535 --> 00:27:56,200
يادته ؟
اصلا اهميتي به اون حرفا ميدي ؟
352
00:27:56,300 --> 00:27:58,400
. موضوع اينه که اون حرفا الان ديگه اهميتي ندارن
353
00:27:58,500 --> 00:28:02,900
موضوع فقط اينه که دوباره مثل هميشه
. . به نقطه ي شروع برگشتيم
354
00:28:02,935 --> 00:28:06,167
. جايي که بيش از حد احساساتي ميشي
355
00:28:06,202 --> 00:28:09,400
احساساتي ميشم ؟
! ناسلامتي ما از بچگي باهمديگه بزرگ شديما
356
00:28:10,100 --> 00:28:13,100
. ببين ؛ اينم شباهت زيادي به وضعيت پسرت داره
357
00:28:13,200 --> 00:28:15,865
اين حرفيه که مطمئنم مربي
. بهت نگفته
358
00:28:15,900 --> 00:28:22,100
چيزي که بيشتر از همه چي ميخواستي بشنوي
. اين بوده که پسرتم خاصه
359
00:28:25,000 --> 00:28:28,200
حرفم اينه که ؛
. . هرکاري ميخواي بکني
360
00:28:28,300 --> 00:28:33,600
چه متعلق به پسرعموت ؛ پسرت يا هرکس ديگه اي
! ميخواد باشه . . احساساتِتو کنترل کن
361
00:28:37,700 --> 00:28:42,500
. خيلي گيج شدم -
. اما . . نميتونيم درباره اش حرف بزنيم -
362
00:28:44,700 --> 00:28:46,300
. گنديه که خودم زدم
363
00:28:49,700 --> 00:28:52,600
. همه ي انتخاب هام اشتباه بودن
364
00:28:56,100 --> 00:28:58,500
چقدر ؟ -
. پنج دلار -
365
00:29:03,700 --> 00:29:05,500
. ليوان هاتون کارتهاي وروديتون هستن
366
00:29:11,500 --> 00:29:15,200
اهل کجان ؟ -
. " مانتويل " -
367
00:29:15,300 --> 00:29:16,900
. بايد برن
368
00:29:16,935 --> 00:29:19,365
. کاملا موافقم
369
00:29:19,400 --> 00:29:21,365
الو ؟ -
! " کيارا " -
370
00:29:21,400 --> 00:29:24,100
. نه ؛ بايد از جاده ي " گرينبروک " بياين
371
00:29:26,100 --> 00:29:29,000
پاتريک " گفت بهت بگم بعضيا "
. ليوان هاي تقلبي دارن
372
00:29:29,035 --> 00:29:31,900
ليوان ها رو باخودشون آوردن
. تا مُفتي بيان تو
373
00:29:36,000 --> 00:29:39,500
. هي ؛ پسر ؛ بذار ليوانتو ببينم -
. اون پشت تو زمين ورزش جاگذاشتمش -
374
00:29:39,600 --> 00:29:42,700
. يه عده دارن ازمون دزدي ميکنن
. اين کار ؛ مثل دانلود موسيقي بي ضرر نيست
375
00:29:42,735 --> 00:29:45,500
اون آبجو ؛ دارايي ماس
. مگراينکه پولِشو داده باشيد
376
00:29:47,100 --> 00:29:49,000
! مودب باش
377
00:30:33,000 --> 00:30:34,800
. حرف بزن
378
00:30:37,200 --> 00:30:38,700
الو ؟
379
00:31:04,000 --> 00:31:06,600
کيه ؟ -
. اين درو باز کن -
380
00:31:10,300 --> 00:31:12,465
. ميخوام باهات حرف بزنم
381
00:31:12,500 --> 00:31:14,800
. شنيدم با چند نفر درگيري پيدا کردي
382
00:31:17,100 --> 00:31:19,400
ميخواي همه رو خبرکني ؟
383
00:31:26,300 --> 00:31:28,800
اين ديگه چه کوفتيه ؟
384
00:31:28,900 --> 00:31:34,100
ميدونم گفتي ميخواستي سوزونده بشه " تي " ؛
. اما اين نقاشي واقعا رو احساساتم اثر گذاشت
385
00:31:35,000 --> 00:31:37,400
. بخاطر اينکه ميدونستي هزينه ي زيادي برام داشته
386
00:31:37,435 --> 00:31:39,800
اعتراف ميکنم که کيفتيش
. درحد کارهاي تو موزه اس
387
00:31:39,900 --> 00:31:43,000
اما به بچه ها گفتم حالا که فرصتي پيش اومده
. که عکسِتو به ديوارخونه ام آويزون کنم ازدستش نميدم
388
00:31:43,035 --> 00:31:44,900
. اونوقت بود که از سوزونده شدن نجاتش دادم
389
00:31:45,000 --> 00:31:46,700
داستان اين کلاه مسخره چيه ؟
390
00:31:47,100 --> 00:31:50,500
ها " و تعجب و اين حرفا رو تحويلم نده ؛ "
ميدوني باهام چيکار ميکنه ؟
391
00:31:50,600 --> 00:31:54,300
ميدوني يادآوري اون اسب لعنتي چه بلايي سرم مياره ؟ -
. " شرمنده " تي -
392
00:31:54,400 --> 00:31:58,400
. اما . . آخه ديگه اين جا نميومدي
. فکرشو نميکردم که مشکلي پيش بياد
393
00:32:03,800 --> 00:32:07,700
بخاطر اين ديگه اينجا نميام
. که همه ي خونه هامون تحت نظرن
394
00:32:07,735 --> 00:32:10,800
. خوب نيست که ديدن همديگه بريم -
. ميدونم -
395
00:32:16,300 --> 00:32:18,500
ببينم ؛ تو و جنده هات
ميشينين قاه قاه به اين تابلو ميخندين ؟
396
00:32:18,600 --> 00:32:20,800
. " اين که جوک نيست که بهش بخنديم " تي -
پس چه کوفتيه ؟ -
397
00:32:20,900 --> 00:32:24,400
! اون جوک نيست
. روتوش کردنش يه عالمه هزينه برام داشته
398
00:32:24,435 --> 00:32:28,100
آخه چرا اونکارو کردي ؟
. " و بگما . . چرنديات تحويلم نده " پولي
399
00:32:28,135 --> 00:32:32,000
يمقدار از هزينه ها بابت درست کردن
. خرابي پايِ عکس بابت آتش سوزي بود
400
00:32:32,035 --> 00:32:34,317
اما . . وقتي داده بودمش براي مرمت
. . به فکرم رسيد که
401
00:32:34,352 --> 00:32:36,600
. . منم تو خونه يه منظره ي مُدرن نداشتم
402
00:32:36,700 --> 00:32:40,065
. . پس ؛ رفتم سراغ يه مفهوم سنتي تر . .
403
00:32:40,100 --> 00:32:42,465
. که بيشتر بتونه تو رو اونطوري که هستي نشون بده . .
404
00:32:42,500 --> 00:32:46,300
يه اسب سوار بي خاصيت ؟ -
. اون يه اسب سوار بي خاصيت نيست -
405
00:32:46,335 --> 00:32:48,100
. ژنرالِه
406
00:32:49,900 --> 00:32:51,700
چه ژنرالي ؟
کي ؟
407
00:32:51,800 --> 00:32:55,600
يه ژنرال واقعي مربوط به دوران گذشته نيست ؛
. تويي
408
00:33:09,400 --> 00:33:11,400
. . لعنتي
409
00:36:03,100 --> 00:36:04,300
. حرف بزن
410
00:36:05,400 --> 00:36:09,300
اون پسر تو پلاک 146 ؛
. جاده ي 9-ايِ " کيندرهوکِ"ـه
411
00:36:56,000 --> 00:36:58,200
. سلام رئيس -
چه خبرا ؟ -
412
00:37:09,900 --> 00:37:12,000
. برات نون و قهوه گرفتيم
413
00:37:17,600 --> 00:37:21,100
. جاني سَک " زنگ زد باهات کار داشت "
. تا حالا يه چندباري تماس گرفته
414
00:37:21,135 --> 00:37:23,300
. مثل اينکه بابت يه موضوعي ناراحته
415
00:37:35,400 --> 00:37:38,900
. نونِ خوبيه -
. خواهش ميکنم رئيس -
416
00:38:00,600 --> 00:38:02,700
. بعدا ميبينمت
417
00:38:07,000 --> 00:38:09,200
. " خودتو اذيت نکن " توني
418
00:38:22,600 --> 00:38:25,050
چيه ؟ -
. کاري که کردي هيچ فايده اي نداشت -
419
00:38:25,085 --> 00:38:27,465
. " همه چي ديگه تموم شده اس " جان -
! کورخوندي -
420
00:38:27,500 --> 00:38:30,765
. حالا ديگه بدجوري عصباني شده -
. . اين کاري که کردم ؛ بهترين کاربراي اون -
421
00:38:30,800 --> 00:38:36,000
تو ؛ و همه ي ما بود ؛ بايد اين حادثه رو . .
. پشت سربذاريم و برگرديم سرِ کسب و کار
422
00:38:37,100 --> 00:38:41,000
مثلا چطور بايد اين اتفاق بيفته ؟ -
. خب اين چيزيه که بايد درباره اش حرف بزنيم -
423
00:38:41,100 --> 00:38:43,500
بعنوان اولين قدم
. . درنظر ميگيرم که
424
00:38:43,600 --> 00:38:47,900
يک چهارم سودم از عمليات " بلومفيلد " رو که . .
. پسرعموم ميگردوندش بدم به " فيل " بدم
425
00:38:50,300 --> 00:38:53,000
من تمام روز تو بيمارستان " کلومبيا پرس " هستم ؛
. براي چکاپِ ساليانه ام اومدم
426
00:38:53,100 --> 00:38:55,665
. يک ساعتِ تمومه که منتظر اين دکتر لعنتيم
427
00:38:55,700 --> 00:38:59,500
بعدش آزمايش چگالي استخوان و
. آزمايش چربي خون دارم ؛ امشب ميام شهر
428
00:38:59,600 --> 00:39:03,300
توهين نباشه ها " جان " ؛ اما بهره ي هوشي من
. صد و سي و ششه ؛ اين عدد آزمايش شده اس
429
00:39:06,700 --> 00:39:09,400
خيلي خب ؛ پس قرارمون براي فردا صبح ؛
. ساعت 6:30 ؛ خونه ي من
430
00:39:09,435 --> 00:39:12,100
چي ؟ -
. ساعت 9 صبح به سمت " ميامي " پرواز دارم -
431
00:39:12,200 --> 00:39:15,065
. بايد اوضاع اونجا رو سروسامون بدم
432
00:39:15,100 --> 00:39:18,700
فکر کردي درحاليکه " جيني " طبقه ي بالا خوابيده
ميخوام کونِت بذارم ؟
433
00:39:22,800 --> 00:39:26,900
. اگه ديگه بهت زنگ نزدم ؛ فردا اونجام -
. توني " ؛ فقط من و تو ؛ تنها " -
434
00:39:26,935 --> 00:39:29,400
. نه " فيل " و نه هيچ کس ديگه ايو نميارم
435
00:39:35,600 --> 00:39:38,800
کيه ؟ -
. منم -
436
00:39:59,100 --> 00:40:02,400
بايد يه سر تا مزرعه بري
. و جسدِ پسرعموتو بياري
437
00:40:05,100 --> 00:40:07,800
. ميخوام همين امروز صبح بري اونجا
438
00:40:07,835 --> 00:40:10,600
ممکنه درگيري تموم شده باشه ؛
. اما حواستو جمع کن
439
00:40:12,700 --> 00:40:15,200
. مشخصا جسدشو ببر يه جايِ دور
440
00:40:17,000 --> 00:40:19,300
. بايد دفن بشه
441
00:40:20,400 --> 00:40:23,300
. کسي که دفنِش ميکنه بايد تو باشي
442
00:40:23,335 --> 00:40:25,400
. تموم شده بدونش
443
00:40:30,900 --> 00:40:35,300
. فرصت نشد جزئي درباره ي " آدريانا " حرف بزنيم
444
00:40:36,300 --> 00:40:37,900
. ميدونم
445
00:40:51,300 --> 00:40:53,100
. . شد جلوش حرفي از دهنت دربره
446
00:40:54,400 --> 00:40:56,300
. . يا چيزي ديد که نبايد ببينه . .
447
00:40:57,600 --> 00:41:01,200
يه چند باري براي جمع کردن پول
. اونو همراهم بردم
448
00:41:01,300 --> 00:41:03,100
. تو منطقه ي ساحلي
449
00:41:05,500 --> 00:41:08,300
درمورد معامله ي سيگارها هم
. هميشه فضولي ميکرد
450
00:41:11,900 --> 00:41:15,100
حرفي درباره ي " رالف " يا
بچه ي " بوالکا " جلوش گفتي ؟
451
00:41:15,135 --> 00:41:16,700
. نه -
اگرم گفته باشي ؛ يادت مياد ؟ -
452
00:41:16,735 --> 00:41:18,400
. به جونِ خودم نگفتم
453
00:41:35,000 --> 00:41:39,500
. از اون هيچي دستگيرت نميشه -
. دارم کتاب ميخونم . وزنه هم ميزنم -
454
00:41:41,700 --> 00:41:45,700
. ميدونم چي فکر ميکني ؛ اما حالا خودت ميبيني
. ميخوام خودمو بهت ثابت کنم
455
00:41:45,735 --> 00:41:48,700
فقط يه بار ؛ اونم روزي که اون مُرد
. داغون شدم
456
00:41:58,200 --> 00:42:02,100
بخاطر اينکه نميتونست 5 سال زندان بره
ميخواست منو بفروشه ؟
457
00:42:02,135 --> 00:42:04,500
. فکر ميکردم عاشقمه -
. جنده اس -
458
00:42:06,300 --> 00:42:09,100
. الان بهش فکر کردن فايده اي نداره
459
00:42:14,500 --> 00:42:16,100
. خيلي خب
460
00:42:36,200 --> 00:42:38,200
. جدا از اون دختره خوشش مياد
461
00:42:38,300 --> 00:42:40,100
. آخه خودش بهم گفت
462
00:42:43,600 --> 00:42:46,600
. صدات ميومد که تمام شب اينجا حرف ميزدي -
ميتوني در بزني ؛ بعدش بياي تو ؟ -
463
00:42:46,635 --> 00:42:49,065
. گفتي که تقاضانامه ي کالجِتو تموم ميکني
464
00:42:49,100 --> 00:42:52,800
اگه يه راهي براي اينکه جلوي اين اتفاقا خودتو
. کنترل کني پيدانکني ؛ يه دفعه سکته ميزنيا
465
00:42:52,900 --> 00:42:55,500
. ميدونم -
. اون تلفنو قطع کن ببينم -
466
00:42:57,600 --> 00:42:59,500
بعدا بهم زنگ ميزني ؟
467
00:43:01,100 --> 00:43:03,665
نميدونم چي بگم . . ميدوني ؟
468
00:43:03,700 --> 00:43:06,900
اگه تقاضانامه به تاخير بيفته
. کارت تمومه ؛ به همين سادگي
469
00:43:06,935 --> 00:43:09,600
اينو ميدونم بخاطر اينکه
. . از روزي که به دنيا اومدي بزرگت کردم
470
00:43:09,635 --> 00:43:11,665
و ميدونم که از کار کردن . .
. تو رستوران " مک دونالد " خوشت نمياد
471
00:43:11,700 --> 00:43:14,365
ميشه يکم دست از بزرگ کردن موضوع برداري ؟ -
ميدوني چيه ؟ -
472
00:43:14,400 --> 00:43:17,600
از طعنه خوشم نمياد ؛
. . و نميخوام که سال آينده
473
00:43:17,700 --> 00:43:19,765
با ما زندگي کني ؛ . .
. پس خيلي خب هرچي ميخواي بگو
474
00:43:19,800 --> 00:43:22,700
تا وقتي فرم هاي درخواستِ کالجو پر نکردي
. خبري از پول تو جيبي نيست
475
00:43:22,735 --> 00:43:25,500
. خودتم خوب ميدوني که همچين چيزي اصلا عملي نيست
476
00:43:25,600 --> 00:43:28,900
موضوع چيه ؟ -
. فرم هاي تقاضانامه ي کالجِشو پُر نکرده -
477
00:43:28,935 --> 00:43:31,500
. درنتيجه پول توجيبي بهش نميديم -
. پول توجيبي ؛ بي پول توجيبي -
478
00:43:31,600 --> 00:43:34,300
. من خودم 300 دلار پول درآوردم -
چطوري ؟ -
479
00:43:34,335 --> 00:43:36,365
. من و " مت " يه مهموني راه انداختيم
480
00:43:36,400 --> 00:43:40,600
نفري 5 دلار وروديه گرفتيم ؛ بعداز اينکه
. هزينه ها رو کم کرديم 600 دلار برامون موند
481
00:43:40,700 --> 00:43:42,565
کدوم هزينه ها ؟ -
. گروهِ موسيقي -
482
00:43:42,600 --> 00:43:45,565
بخاطر اينه که اين دوهفته ي اخير
همه اش پشتِ تلفن بودي ؟
483
00:43:45,600 --> 00:43:49,900
ممکنه دونستنش برات جالب باشه
. که مردم گفتن بهترين مهموني تمام سال بوده
484
00:43:49,935 --> 00:43:53,400
ببينم ؛ مشروبخوري هم بکار بوده ؟ -
." ما فقط گذاشتيم مردم بيان خونه ي " مت -
485
00:43:53,435 --> 00:43:57,100
حالا اينکه با خودشون چيا به مهموني آوردن
. ديگه تحتِ کنترل ما نبوده
486
00:43:57,200 --> 00:43:59,900
. همين الان تقاضانامه هاتو پُر کن
487
00:44:12,400 --> 00:44:15,400
چيه ؟ -
. ميدوين ؛ جالبه -
488
00:44:15,500 --> 00:44:18,300
. . داشتم با مشاور کالجِش حرف ميزدم
489
00:44:18,400 --> 00:44:19,665
کي ؟ آقاي " وگلر " ؟
490
00:44:19,700 --> 00:44:23,100
. نه ؛ " اي.جي " مشاورِشو عوض کرده
. " خانم " مِرو
491
00:44:23,135 --> 00:44:26,465
. . اون اشاره کرد که يه بار " اي.جي " باهاش
492
00:44:26,500 --> 00:44:30,500
درباره ي اينکه که کدوم کالج ها براي . .
. تحصيل درزمينه ي برگذاري مراسم خوبن حرف زده
493
00:44:32,000 --> 00:44:34,100
برگذاري مراسم " ؟ "
494
00:44:38,300 --> 00:44:40,850
اين ديگه چه کوفتيه ؟
495
00:44:40,885 --> 00:44:43,400
. راستش چندان مطمئن نيستم
496
00:44:47,000 --> 00:44:50,365
يه کاريه که همجنسگراها انجام ميدن ؛ مگه نه ؟ -
. نميدونم -
497
00:44:50,400 --> 00:44:53,000
. ميدونم با آدماي پولدار زيادي سروکار داري
498
00:44:54,600 --> 00:44:57,200
. همه اش داره اون دي.وي.ديو تماشا ميکنه
499
00:44:57,300 --> 00:45:00,100
همون فيلمي که " مايک مايرز " بازي ميکنه
. . با کي بود . . ؟
500
00:45:00,200 --> 00:45:04,200
با " استيو روبل " . . که براي استديو 54 کار ميکنه ؟ . . -
. يا مسيح -
501
00:45:11,300 --> 00:45:13,100
. . آره . . اما منظورم اينه که . . ميدوني . . اين
502
00:45:18,000 --> 00:45:20,400
. . خب . . فکر کنم . . ميدوني
503
00:45:21,300 --> 00:45:24,500
. نميدونم چي بگم
504
00:45:24,600 --> 00:45:26,900
. لااقل درباره ي يه چيزي هيجان داره ديگه
505
00:46:03,700 --> 00:46:05,400
پس ؟
. بگو
506
00:46:07,000 --> 00:46:11,100
فيل " بايد بدونه فردِ گناهکار مجازات شده "
. و ديگه همه چي تموم شده اس
507
00:46:11,135 --> 00:46:13,700
. . و هدفي مشترکِ همگي ما اينه که
508
00:46:13,800 --> 00:46:20,500
غذا سرِ سُفره ي خانواده ها و پسرامون بذاريم ؛ . .
. و همينطور به فکر آينده باشيم
509
00:46:20,600 --> 00:46:24,000
. اون چيزيه که مهمه -
. فيل " قبول نميکنه " -
510
00:46:24,035 --> 00:46:25,865
. خانواده اش ؛ يکي از اعضاشو ازدست داده
511
00:46:25,900 --> 00:46:29,100
خب ؛ پس دوستِ من ؛
. تو بايد کاري کني که قبول کنه
512
00:46:29,200 --> 00:46:31,065
من ؟ -
. . بيا حرف بزنيم " جان " ؛ -
513
00:46:31,100 --> 00:46:33,865
. درباره ي يه موضوع واقعي . .
514
00:46:33,900 --> 00:46:38,400
تو خودت با کُشتن دختري که " کارماين " قبلا ميکردِش
. اين خونريزي و کُشت و کشتارو شروع کردي
515
00:46:38,435 --> 00:46:40,500
. . لورين کالوسو " يه دختر ساده نبود "
516
00:46:40,600 --> 00:46:43,400
و بگو ببينم ؛ آخه چه جور مردي . .
دخترعموي درجه دوشو ميکُنه ؟
517
00:46:43,500 --> 00:46:45,800
ببينم ؛ مگه کاردينال اعظمي تو ؟
518
00:46:47,700 --> 00:46:50,365
ببين ؛ اگه ميخواي کسب و کار ساخت و سازِ
. مشترکمونو تعطيل کني ؛ باشه
519
00:46:50,400 --> 00:46:54,365
. ميخواي جنگ راه بندازي ؟ اونم باشه
ميخواي " فيل " يکي از آدمامو بکُشه ؟
520
00:46:54,400 --> 00:46:58,500
اگه طالب اين چيزايي باعث ميشه راه دور و درازي براي
. تبديل شدن به اون مردِ پولداري که ميخواي بشي ؛ داشته باشي
521
00:46:58,535 --> 00:47:01,967
چه پيشنهادي داري ؟ -
. . هرقدر غم و اندوهِش واقعي باشه -
522
00:47:02,002 --> 00:47:05,400
. بهرحال يه قيمتي داره . .
. بالاخره ميخواد خرج خانواده اشو بده
523
00:47:06,200 --> 00:47:08,265
و ؟ -
و چي ؟ -
524
00:47:08,300 --> 00:47:10,565
. قيمتشو بده بره ديگه
. و ديگه حرفي ندارم
525
00:47:10,600 --> 00:47:13,400
. نميخوام حرف ديگه اي بشنوم -
اوه . . نميخواي ؟ -
526
00:47:13,435 --> 00:47:17,300
به اندازه ي کافي مايه گذاشتم " جان " ؛
. خيلي برام گرون دراومده
527
00:47:28,700 --> 00:47:30,600
. شايد بتونم راضيش کنم
528
00:47:31,500 --> 00:47:34,700
. حقيقتش قبلا باهمديگه بحث و جدل داشتيم
. بهش شرط بندي رو مسابقات ورزشيو دادم
529
00:47:34,800 --> 00:47:37,200
چرا از اول نگفتي ؟
خسيسِ کوني ؟
530
00:47:37,300 --> 00:47:40,200
. چونکه خوشم نمياد
. . ميخواد مشاورم بشه يا
531
00:47:40,300 --> 00:47:42,900
. بيا دوباره به گذشته برنگرديم
532
00:47:48,700 --> 00:47:51,465
از دستِ اين آدمايي که به تورِ آدم ميخورن
و ميخوان رئيس بشن . . هان ؟
533
00:47:51,500 --> 00:47:55,500
. بايد بدونن رئيس شدن واقعا چطوريه -
. بهت گفتم . . تو گوش ندادي . ديوونه -
534
00:47:59,700 --> 00:48:02,700
. خوبه . . اينکه دوباره ميبينمت
535
00:48:03,800 --> 00:48:06,800
. " هنوزم ميخوام باهات کار کنم " جان
. جدي ميگم
536
00:48:06,900 --> 00:48:09,700
قهوه ميخوري ؟ -
. نميدونم -
537
00:48:15,200 --> 00:48:17,400
! يا مسيح
538
00:48:34,700 --> 00:48:36,500
! " اف.بي.آي "
! درو باز کنيد
539
00:48:41,200 --> 00:48:42,900
! خداي من
540
00:48:52,700 --> 00:48:54,700
. من که باغبونم
541
00:50:02,600 --> 00:50:04,200
. حتما . . وصلِش کنيد
542
00:50:06,200 --> 00:50:10,400
. ماموراي فدرال الان " جاني سَک " رو بازداشت کردن
چيزي درباره اش شنيدي ؟
543
00:50:10,500 --> 00:50:13,300
تمام طول راه تا اينجا
. داشتم با " گندلر " حرف ميزدم
544
00:50:13,335 --> 00:50:15,265
. جيمي پتريِل " باهاشون همکاري کرده "
545
00:50:15,300 --> 00:50:18,500
پليس فدرال تمام دارودسته ي " پتريل " ؛
. بعلاوه ي " جاني " رو دستگير کردن
546
00:50:18,600 --> 00:50:21,500
اگه " کارماينِ " بزرگ نمُرده بود
. الان اونو هم گرفته بودن
547
00:50:21,535 --> 00:50:24,600
جيمي پتريل " ؟ "
. اون که پيرمردِ خوبيه
548
00:50:24,700 --> 00:50:27,500
تمام آمارِ قمار ؛ قتل ؛
. . ترافيکِ موادِ مخدر
549
00:50:27,535 --> 00:50:29,165
. لااقل اطلاعات 18 سالِ اخيرو لو داده . .
550
00:50:29,200 --> 00:50:31,300
. ورطه ي هولناکيه ؛ دوستِ من
551
00:50:31,400 --> 00:50:34,050
. من خودم اونجا بودم -
چي . . کجا ؟ -
552
00:50:34,085 --> 00:50:36,542
. خونه ي " جاني " ؛ ماشينم جلوي خونه اش پارکِه
553
00:50:36,577 --> 00:50:38,965
. سه مايل پياده تا خونه ام اومدم
554
00:50:39,000 --> 00:50:42,700
هيچ قانوني درباره ي پارک کردن ماشين وجود نداره ؛
. مگر اينکه جلويِ شيرِ آتش نشاني باشه
555
00:50:43,500 --> 00:50:46,500
. " باهات شوخي ندارم " نيل -
. نه ؛ البته که نداري -
556
00:50:47,700 --> 00:50:51,400
بگذريم ؛ مشخصا تو لايحه ي اعلام جرمي که ارائه شده
. اسمي از تو بُرده نشده
557
00:50:51,435 --> 00:50:53,865
. موضوع به " بروکلين " مربوط ميشه
. دنبال تو نيومده بودن
558
00:50:53,900 --> 00:50:58,300
پس ؛ رُک بگم ؛ اگه من جات بودم ؛
. به خنديدن فکر ميکردم
559
00:50:58,400 --> 00:51:01,000
. يا ميزدم به چوب که چشم نخورم
. يا خلاصه يه کاري ميکردم ديگه
560
00:51:03,900 --> 00:51:06,400
. باشه -
. خوشحال باش -
561
00:51:07,300 --> 00:51:09,200
. وقتي خبراي بيشتري گرفتم بهت زنگ ميزنم
562
00:52:50,800 --> 00:52:54,400
چه اتفاقي برات افتاده ؟
. کفشاتِ خيسِ آبَن
563
00:52:54,901 --> 00:52:58,401
ترجمه شده توسطِ
-= D & X =-
564
00:52:59,102 --> 00:53:01,602
www.9movie.co