1 00:02:33,300 --> 00:02:39,300 قسمت دهم : امتيازات 2 00:02:44,300 --> 00:02:49,300 جولاي سال 1945 زل ام سي ، اتريش 3 00:03:07,069 --> 00:03:12,324 سه سال از وقتي که من و لوئيس نيکسون .تصميم گرفتيم به يگان چتربازا ملحق بشيم ميگذشت 4 00:03:12,741 --> 00:03:15,619 .و بيشتر از يک سال از رفتن به جنگ 5 00:03:15,911 --> 00:03:20,583 .نميدونستيم چي به سرمون مياد .يا چه مدت خواهيم جنگيد 6 00:03:20,958 --> 00:03:23,210 از کجا سر در مياريم؟ 7 00:03:23,502 --> 00:03:27,548 من مطمئنا انتظار نداشتم خودمو .توي همچين جايي ببينم 8 00:03:31,177 --> 00:03:33,471 .فکر ميکردم تو باشي 9 00:03:36,557 --> 00:03:38,350 .صبح بخير 10 00:03:39,727 --> 00:03:43,189 گزارشاتي در مورد .يه اسکيموي مو قرمز شنيدم 11 00:03:44,356 --> 00:03:46,775 .و گفتم چک کنم ببينم درسته يا نه 12 00:03:47,067 --> 00:03:50,112 اومدي تو شناي صبحگاهي بهم ملحق بشي؟ 13 00:03:51,322 --> 00:03:54,533 آره- .تو منو خوب ميشناسي- 14 00:03:54,867 --> 00:03:57,786 .بيا. از طرف زيلينسکيه 15 00:03:58,746 --> 00:04:00,331 .اوه، عاليه 16 00:04:04,627 --> 00:04:06,045 چيه؟ 17 00:04:06,420 --> 00:04:09,173 ، به عکاس هنگ برخوردم 18 00:04:09,465 --> 00:04:13,511 گفت مقداري عکس از ...هنگ 506 داره 19 00:04:13,844 --> 00:04:16,347 .از زمان توکوآ به بعد ... 20 00:04:16,639 --> 00:04:21,185 .من اونارو با يک جفت لوگر عوض کردم - .معامله خيلي خوبي بوده - 21 00:04:31,862 --> 00:04:36,242 بعد از اين چيکار ميکني؟ - .ميرم صبحانه ميخورم - 22 00:04:38,953 --> 00:04:41,330 .نه. بعد بعد اون 23 00:04:46,418 --> 00:04:50,548 مسخره است چون .يه ملاقات با سرهنگ سينک داشتم 24 00:04:50,923 --> 00:04:53,384 واقعا؟ - .آره - 25 00:04:54,051 --> 00:04:57,847 .آره، بحث در مورد امکان موندن من بود 26 00:04:58,180 --> 00:04:59,932 توي ارتش؟ 27 00:05:00,933 --> 00:05:04,061 . آره، به عنوان شغل 28 00:05:06,063 --> 00:05:08,023 تو چي گفتي؟ 29 00:05:08,566 --> 00:05:10,693 .گفتم بايد فکر کنم 30 00:05:20,411 --> 00:05:24,039 نظرت درباره نيوجرسي چيه؟ - نيوجرسي؟ - 31 00:05:24,373 --> 00:05:28,794 ،يه شرکت تو نيکسون نيوجرسي هست .اسمش کارخانه نيکسون نيتريشنه 32 00:05:29,170 --> 00:05:31,380 . به نظر جالب مياد - ... آره، خب - 33 00:05:31,672 --> 00:05:34,717 . اتفاقا، من صاحباشو ميشناسم... 34 00:05:35,551 --> 00:05:39,263 احتمالا از من انتظار دارن .که قدر خودمو بدونم 35 00:05:39,638 --> 00:05:42,433 . گفتم بهتره تو رو هم با خودم ببرم 36 00:05:45,769 --> 00:05:48,772 داري به من پيشنهاد کار ميدي ؟ 37 00:05:52,234 --> 00:05:56,822 ،بايد ببينيم تو مصاحبه چه کار ميکني ... اما مردي با تواناييهاي تو 38 00:05:57,198 --> 00:06:02,495 به نظرم ميتونه درآمدي متناسب... . با چيزي که الان ميگيري داشته باشه 39 00:06:06,582 --> 00:06:08,918 .باشه، در موردش فکر ميکنم 40 00:06:11,253 --> 00:06:14,799 . من ... . واقعا ممنونم 41 00:06:15,299 --> 00:06:18,177 .آره، حتما در موردش فکر کن 42 00:06:19,845 --> 00:06:21,347 .حتما 43 00:06:53,921 --> 00:06:55,464 .پيشنهاد کار 44 00:06:56,173 --> 00:06:57,883 .درکش سخته 45 00:06:58,134 --> 00:07:00,803 .حتي جنگ هم تموم نشده 46 00:07:01,387 --> 00:07:05,683 تازه داشتم به دوش گرم .و شناي صبحگاهي عادت ميکردم 47 00:07:16,402 --> 00:07:21,198 اوايل ماه مي به اميد تصرف .بِرکتِسگادِن" وارد باواريا شديم" 48 00:07:21,574 --> 00:07:26,203 اين شهر مشهور در ارتفاعات آلپ .خانه ي سمبليک حزب نازي بود 49 00:07:26,579 --> 00:07:29,540 تمام سرکرده هاي رايش سوم .اونجا خونه داشتن 50 00:07:29,832 --> 00:07:33,043 ،با اينکه هيتلر مرده بود ...به اس.اس ها دستور داده بود 51 00:07:33,377 --> 00:07:38,007 از اونجا، جنگ پارتيزاني رو براي مقابله... .با پيشرفت متفقين، راه بندازن 52 00:07:38,382 --> 00:07:42,261 .اولين قدم بستن راه ها بود 53 00:07:47,433 --> 00:07:50,603 کي مهندس ها بايد ميرسيدن ؟- . نيم ساعت قبل- 54 00:07:50,936 --> 00:07:53,564 تا وقتي که برسن .همينجا گير کرده ايم ، نيکس 55 00:07:53,856 --> 00:07:57,860 اگه تو هم اس.اس بودي، نميذاشتي .تو خونه هيتلر جشن بگيريم 56 00:07:58,194 --> 00:08:00,196 .احتمالا خودت سنگها رو ميريختي 57 00:08:00,446 --> 00:08:03,491 اگه دنبال کسي ميگردين که راهي .به اون بالا پيدا کنه ، گروهان ايزي آماده و مشتاقه 58 00:08:03,908 --> 00:08:06,702 .بموقع گفتي .من قبلا تو رو به سرهنگ سينک پيشنهاد کرده ام 59 00:08:06,994 --> 00:08:09,622 .عاليه ،بريم ببنيم هيتلر کجا زندگي ميکنه- .ران - 60 00:08:09,914 --> 00:08:14,376 ما نميدونيم اونجا چه خبره. سرهنگ .نميخواد خطر کنيم 61 00:08:14,752 --> 00:08:17,922 پس فرانسويها توي قلعه عقابها از ما جلو ميوفتن؟ 62 00:08:31,602 --> 00:08:34,188 .من همين الام با خود ژنرال لِکلِرک صحبت کردم 63 00:08:34,480 --> 00:08:39,360 گفت اون تو پاريس اول بوده .و ميخواد توي بِرکتِسگادِن هم اول باشه 64 00:08:41,695 --> 00:08:44,365 .بهش گفتم منظورشو فهميدم 65 00:08:46,283 --> 00:08:49,495 پس بريد و اون .فرانسويهاي عوضي رو دور بزنيد 66 00:08:49,829 --> 00:08:51,205 .بله، قربان 67 00:08:56,627 --> 00:08:59,505 .گروهان ايزي جلو ميره .تو اتوبان جمعشون کن 68 00:08:59,797 --> 00:09:01,423 .بله ، قربان 69 00:09:38,085 --> 00:09:39,503 .ترسناکه 70 00:09:40,421 --> 00:09:42,548 .يه دونه آدم هم نيست 71 00:09:42,840 --> 00:09:46,844 به اين خاطره که تو اين شهر .نميتوني نازي بودن رو انکار کني 72 00:09:47,261 --> 00:09:50,473 منظورت چيه؟ - .بايد نازي باشي تا اينجا زندگي کني - 73 00:09:50,806 --> 00:09:54,018 بايد يه جايي پيدا کنيم که .سرهنگ رو بتونيم مستقر کنيم 74 00:09:54,351 --> 00:09:56,604 اونجا چطوره؟ 75 00:10:25,007 --> 00:10:26,759 .نه، نه 76 00:10:48,906 --> 00:10:50,241 واي 77 00:11:00,709 --> 00:11:02,878 .کيتي حتما عاشق اينا ميشه 78 00:11:03,170 --> 00:11:06,674 چند تا عروس ميتونن از هيتلر هديه عروسي بگيرن؟ 79 00:11:09,802 --> 00:11:11,762 ميخواي نصفشو برداري؟ 80 00:11:12,012 --> 00:11:14,014 .من نميتونم همشو ببرم 81 00:11:14,265 --> 00:11:17,935 هرکي بعد ما بياد .هرچي مونده باشه بر ميداره 82 00:11:18,269 --> 00:11:21,647 .باشه. نميخوام بزارم همچين اتفاقي بيوفته 83 00:11:26,902 --> 00:11:29,947 .قشنگه- .حتي فکرشم نکن- 84 00:11:39,456 --> 00:11:42,710 .سرگرد وينترز. قربان - .مور - 85 00:11:43,043 --> 00:11:46,547 اجازه بالا رفتن از کوه رو ميديد؟ قلعه عقابها؟ - اين چيه؟ - 86 00:11:46,881 --> 00:11:48,799 .يک دقيقه صبر کن 87 00:11:49,341 --> 00:11:53,846 .گروهان ششم رو بزاريد از هتل حفاظت کنن .يک راه بند هم تو غرب شهر برپا کنيد 88 00:11:54,221 --> 00:11:58,058 ،يه مرکز فرماندهي ميخوام، شمال رو ببنديد .براي اسير ها آماده باشيد 89 00:11:58,392 --> 00:12:00,436 .گروهبان گرنت - ... هري - 90 00:12:00,895 --> 00:12:03,397 .کسي صدمه نبينه، الان نه... 91 00:12:05,900 --> 00:12:07,443 و گروهان ايزي ؟ 92 00:12:08,819 --> 00:12:11,947 گروهان ايزي از مسير ...اوبرسالزبورگ کوه رو بالا ميره 93 00:12:12,239 --> 00:12:14,492 .و قلعه عقابها رو ميگيره... 94 00:12:17,119 --> 00:12:19,788 ... يک دو سه 95 00:12:24,418 --> 00:12:27,087 !آره! کراهي 96 00:12:27,379 --> 00:12:32,301 ،قلعه عقابها هديه تولد هيتلر بود .که با پول حزب نازي ساخته شده بود 97 00:12:32,843 --> 00:12:35,679 يک استراحتگاه سنگي بر بالاي کوهي ...به ارتفاع 8000 پا 98 00:12:36,013 --> 00:12:38,557 که دسترسي بهش از طريق... .يک آسانسور روکش طلاست 99 00:12:38,849 --> 00:12:41,894 يکي از جواهرهاي تاج ...امپراطوري اش بود 100 00:12:42,186 --> 00:12:44,230 .و تازه، اون از بلندي ميترسيده... 101 00:13:31,235 --> 00:13:32,361 .به سلامتي اون 102 00:13:47,293 --> 00:13:48,836 .نه، لعنتي، گوش کن 103 00:13:49,295 --> 00:13:50,963 .هيتلر، هيتلر ... نه 104 00:13:51,213 --> 00:13:57,344 هيتلر، هيملر، گورينگ، گوبلز ...و پاپ ميرن به بار 105 00:13:57,803 --> 00:14:01,307 ...مثل اينکه خيلي خورده - .اينجوري شروع شد که - 106 00:14:01,724 --> 00:14:05,478 .هي، آدولف! قلعه عقابهاتو دوست دارم .اميدوارم ناراحت نشي 107 00:14:05,811 --> 00:14:10,691 ما فکر کرديم خونه خودمونه. عاشق کارايي .هستيم که واسه اينجا کردي. نوشيدني بخور 108 00:14:11,066 --> 00:14:14,570 زود باش. فقط ميخوايم بگيم که .ديديم اين کارو کردي 109 00:14:14,904 --> 00:14:16,322 .گوش کنين 110 00:14:17,698 --> 00:14:23,579 از لشگره، الان رسيد. " همه نيروها ".در موقعيت حاضر بايستند 111 00:14:24,997 --> 00:14:27,875 .بايستند - اين يعني چي؟ - 112 00:14:29,168 --> 00:14:31,003 ميخواين بشنوين؟ 113 00:14:32,338 --> 00:14:36,383 .حاضرين؟ گوش بدين .ارتش آلمان تسليم شد 114 00:14:42,681 --> 00:14:45,893 .يه هديه هم براي تو دارم. بيا 115 00:14:47,436 --> 00:14:49,563 .درسته؟ آره 116 00:15:10,334 --> 00:15:13,003 اينجا کجاست؟ - .خونه هرمن گورينگ - 117 00:15:13,295 --> 00:15:16,549 .اينو ديروز پيدا کرديم .از اون موقع تحت حفاظته 118 00:15:16,882 --> 00:15:19,802 .من اينو ضمانت ميکنم - مشتاقي از نگهباني مرخص بشي؟ - 119 00:15:20,094 --> 00:15:23,305 نه، اينجا چيزاي زيادي براي ديدن .و کاراي زيادي براي انجام دادن هست، قربان 120 00:15:58,841 --> 00:16:02,595 ،ده هزارتا شيشه از بهترين شراب ها ... ليکورها و شامپاين ها 121 00:16:02,928 --> 00:16:06,807 باعث شد روز آخر جنگ در اروپا... .در ذهن گروهان ايزي ثبت بشه 122 00:16:07,141 --> 00:16:08,893 .همش ماله توئه 123 00:16:09,768 --> 00:16:13,522 هرچي ميخواي بردار و به هر گروهان .هم يه بار کاميون بده 124 00:16:14,315 --> 00:16:18,068 ما فردا صبح ميريم به اتريش.اما احساس نکن . مجبوري چيزي رو براي نفرات بعدي جا بزاري 125 00:16:18,402 --> 00:16:21,030 اتريش، قربان؟ - .روز پيروزي مبارک - 126 00:16:22,781 --> 00:16:24,325 .آره 127 00:16:25,993 --> 00:16:27,828 روز پيروزي؟ 128 00:16:28,329 --> 00:16:30,915 .پيروزي در اروپا 129 00:16:38,005 --> 00:16:40,341 .روز پيروزي مبارک 130 00:16:42,802 --> 00:16:46,722 ،به جاي يه واحد رزمي .تبديل به نيروي اشغال کننده شديم 131 00:16:47,056 --> 00:16:51,101 .هيچکس نمي خواست برکتسگادن رو ترک کنه .تا وقتي که اتريش رو ديدن 132 00:17:28,347 --> 00:17:32,268 به نظرت مارو مجبور ميکنن از اون بريم بالا يا تا پايينش اسکي کنيم؟ 133 00:17:50,995 --> 00:17:54,165 هي، چطوري؟ کمک نميخواي؟ 134 00:17:54,748 --> 00:17:57,376 .سلام! سلام! اين عاشقته 135 00:17:57,835 --> 00:18:01,172 هي، خانوم، حالت چطوره؟ 136 00:18:04,175 --> 00:18:07,094 !به نظرم جنگ تموم شده 137 00:18:39,877 --> 00:18:42,171 .اينجا راحت خواهيم بود 138 00:18:46,967 --> 00:18:50,304 از خودم ميپرسم براي افرادي مثل ...من و شما چه اتفاقي ميفته 139 00:18:50,721 --> 00:18:55,226 .وقتي جنگي نباشه که ما رو مشغول کنه ... 140 00:18:58,979 --> 00:19:01,023 ...به افرادتون دستور بديد اسلحه ها رو جمع کنن 141 00:19:01,273 --> 00:19:04,318 و اونها رو تو کليسا ، مدرسه .و فرودگاه انبار کنن 142 00:19:04,610 --> 00:19:06,237 .باشه 143 00:19:13,744 --> 00:19:17,248 لطفا اين رو به عنوان تسليم .رسمي از من قبول کنيد، سرگرد 144 00:19:17,581 --> 00:19:21,127 بهتر از اينه که بزارمش .روي ميز يه منشي 145 00:19:28,676 --> 00:19:31,512 .ميتونيد سلاح کمريتون رو نگه داريد، سرهنگ 146 00:19:45,401 --> 00:19:49,613 ،مرگ قهرمانانه نيروهاي ارتشي و تفنگداران دريايي ... نبرد اوکيناوا را رقم زد 147 00:19:49,989 --> 00:19:52,867 جايي که جنگي خونين... .شروع شده 148 00:19:53,200 --> 00:19:57,788 هزاران آمريکايي زخمي يا ...جان خود را از دست داده اند 149 00:19:58,164 --> 00:20:01,125 تا دشمن پليد را... .از اين پايگاه برانند 150 00:20:01,959 --> 00:20:07,882 آمريکايي ها به کندي پيش ميروند، و با يکي از . شديد ترين گلوله بارانهاي جنگ مواجه شده اند 151 00:20:08,299 --> 00:20:13,137 هر پيشروي کوچک بوسيله ي پاکسازي ...وجب به وجب، زير آتش ويران کننده ي 152 00:20:13,512 --> 00:20:17,391 دشمني انتحاري که در حال رانده شدن... . به سمت تپه هاست، بدست مي آيد 153 00:20:17,725 --> 00:20:20,769 جريان پيشروي بي رحمانه است ...و تعداد مجروحين زياد 154 00:20:21,103 --> 00:20:25,149 اما اوکيناوا قدم بعدي... .بسوي پيروزي بر ژاپن است 155 00:20:25,524 --> 00:20:30,321 پيروزي که تنها با تلاش، روحيه جنگجويي .و فداکاري قهرمانانه بدست ميايد 156 00:20:37,536 --> 00:20:40,873 خب، ما کي ميريم؟ - .هنوز تاريخش معلوم نيست - 157 00:20:41,207 --> 00:20:43,459 مي تونيم به افراد اطلاع بديم؟ 158 00:20:43,751 --> 00:20:45,961 بعضي ها براي رفتن به خونه .به اندازه کافي امتياز دارن 159 00:20:46,253 --> 00:20:49,882 زياد نيستن، اگه تنها مدالشون . قلب ارغواني باشه، کافي نيست 160 00:20:50,216 --> 00:20:53,344 به نظرم بيشتر ماها که اينجاييم .امتياز کافي خواهند داشت 161 00:20:53,636 --> 00:20:58,557 .هرکدوم از ما بايد تصميم بگيره که چيکار ميکنه ...نميدونم چه مدت منتظر دستور خواهيم موند 162 00:20:58,974 --> 00:21:03,979 اما ميخوام جنگديده هايي که ميمونن... .و جايگزين ها ، آماده جنگ باشن 163 00:21:04,355 --> 00:21:07,566 .يعني تمرينات تيراندازي .يعني مراسم صبحگاه 164 00:21:07,900 --> 00:21:13,197 .رژه نفرات. مخصوصا، تمرينات جسمي . به درجه دارهاتون بگيد مشغول بشن 165 00:21:14,907 --> 00:21:16,492 .عاشقت خواهند شد 166 00:21:20,871 --> 00:21:23,249 پرکو، براي چي خم شدي؟ 167 00:21:23,541 --> 00:21:27,002 فکر ميکني آهوها بهت شليک ميکنن؟ - .بيخيال من شو - 168 00:21:27,336 --> 00:21:31,757 .نظرتون چيه که خفه شيد .و بزاريد شيفتي يه شام برامون بزنه 169 00:21:32,133 --> 00:21:36,262 چت شده؟ از خوردن سيب زميني خشک شده سه بار در روز خسته شدي؟ 170 00:21:36,637 --> 00:21:41,892 من يه پيشنهاد دارم. بياييد بول رو .بزنيم و گروهان رو يک هفته تغذيه کنيم 171 00:22:10,087 --> 00:22:12,298 .اوه، خدا لعنتت کنه، شيفتي 172 00:22:12,590 --> 00:22:16,635 گذاشتي در بره. ارتش بايد .از اينکه مرخص ميشي خوشحال بشه 173 00:22:16,969 --> 00:22:20,222 اميدوارم. به نظر مياد ميخوان منو .يه مدتي همينجاها نگه دارن 174 00:22:20,556 --> 00:22:22,808 جدي؟ - چندتا امتياز ميخواي؟ - 175 00:22:23,100 --> 00:22:24,560 .پونزده - پونزده؟ - 176 00:22:24,810 --> 00:22:28,272 .يا عيسي مسيح! فکر ميکردم مال من بد باشه 177 00:22:28,606 --> 00:22:30,983 .بدون قلب ارغواني، هيچوقت مجروح نشدم 178 00:22:31,275 --> 00:22:33,402 !گروهان - !جوخه - 179 00:22:33,694 --> 00:22:35,946 !خبر دار 180 00:22:39,742 --> 00:22:41,410 ...دوش 181 00:22:41,994 --> 00:22:43,287 !فنگ... 182 00:22:45,956 --> 00:22:47,416 ...پا 183 00:22:48,167 --> 00:22:49,376 !فنگ... 184 00:22:52,588 --> 00:22:54,215 .آزاد 185 00:22:56,383 --> 00:23:00,513 ،ژنرال تيلور مي دونن خيلي از جنگديده ها ...از جمله سربازهاي نورماندي 186 00:23:00,846 --> 00:23:04,266 هشتاد و پنج امتياز لازم براي معافيت از ... .خدمت رو ندارن 187 00:23:04,600 --> 00:23:08,521 در اين سالگرد شروع حمله ...اجازه برگزاري يه قرعه کشي رو دادن 188 00:23:08,854 --> 00:23:12,983 تا از هر گروهان يک نفر رو به... .خونه بفرستن، بصورت لازم الاجرا 189 00:23:13,317 --> 00:23:16,779 ...در گروهان ايزي برنده 190 00:23:22,952 --> 00:23:24,870 .زود باش، زود باش، زود باش 191 00:23:26,455 --> 00:23:30,668 .شماره سريال 13066266 192 00:23:31,544 --> 00:23:36,048 .گروهبان دارل سي پاورز - .شيفتي - 193 00:23:36,715 --> 00:23:39,260 .اينجورياس، شيفتي 194 00:23:41,554 --> 00:23:43,514 .مبارکه، شيفتي 195 00:23:43,764 --> 00:23:47,685 گروهبان گرنت ناظر استقرار جوخه دوم ... بر محل بازرسيه، که 196 00:23:48,060 --> 00:23:50,271 .امشب ساعت 2200 شروع ميشه... 197 00:23:50,563 --> 00:23:53,065 .اينم از سالگردمون - .واقعا - 198 00:23:53,357 --> 00:23:57,153 ژنرال تيلور همچنين اعلام کردن ...لشگر 101 هوابرد 199 00:23:57,486 --> 00:24:01,657 .قطعا به اقيانوس آرام اعزام ميشن... 200 00:24:02,199 --> 00:24:08,289 بنابراين فردا ساعت 0600 ، ما تمرين .رو براي رفتن به جنگ مي کنيم 201 00:24:16,505 --> 00:24:17,965 .بيا تو 202 00:24:25,097 --> 00:24:31,020 .نميخواستم مزاحمتون بشم، قربان .فقط ميخواستم خداحافظي کنم 203 00:24:32,146 --> 00:24:34,190 . ...ميدونيد، شما 204 00:24:36,317 --> 00:24:38,235 . ...شما 205 00:24:39,570 --> 00:24:43,699 .خوب، زمان زيادي گذشته 206 00:24:46,202 --> 00:24:49,788 چيزايي که ميخواستي رو گرفتي؟ - .من غنايمم رو جمع کردم - 207 00:24:50,372 --> 00:24:53,584 .هفت تير، بيشتر. کاغذ بازي ها هم تموم شده 208 00:24:53,918 --> 00:24:56,712 .حتي حقوق عقب افتادمم تو جيبمه 209 00:25:01,675 --> 00:25:04,512 . ...وقتي برگردم به خونه تو ويرجينيا 210 00:25:07,431 --> 00:25:08,891 . ...خب 211 00:25:12,019 --> 00:25:16,232 نميدونم چطور همه اينارو .بايد توضيح بدم 212 00:25:20,319 --> 00:25:22,196 . ...ميدونيد، من 213 00:25:23,197 --> 00:25:26,659 . ...ميدونستم ... . ميدونستم 214 00:25:28,327 --> 00:25:31,372 .تو يه سرباز عالي بودي، شيفتي 215 00:25:31,831 --> 00:25:34,500 .چيز ديگه اي براي توضيح نيست 216 00:25:37,670 --> 00:25:39,588 .ممنون، قربان 217 00:25:47,847 --> 00:25:52,476 دو روز بعد، شيفتي پاورز سوار کاميوني بود .که به طرف کشتي اي ميرفت که ميبردش خونه 218 00:25:52,852 --> 00:25:57,439 ،بدبختانه، کاميون با يه سرجوخه مست .از يه هنگ ديگه تصادف کرد 219 00:25:57,815 --> 00:26:02,027 ،شيفتي لگن و بازوش شکست .و جراحات بدي ديد 220 00:26:02,403 --> 00:26:06,157 زنده موند، اما چندين ماه رو .تو بيمارستان هاي مختلف گذروند 221 00:26:06,490 --> 00:26:10,035 اميدوار بودم بتونم بگم اون .تنها تلفات ما تو اتريش بوده 222 00:26:10,369 --> 00:26:14,290 ،من مصمم هستم. امتيازها رو دارم .من بر ميگردم پيش کيتي 223 00:26:14,623 --> 00:26:18,794 هري ،واقعا فکر ميکني کيتي تا الان با يکي از اون "از خدمت رد شده ها" در نرفته؟ 224 00:26:19,170 --> 00:26:22,423 .مادر به خطا! اصلا بامزه نبود 225 00:26:22,756 --> 00:26:24,341 .هري. باهاش حرف نزن 226 00:26:24,675 --> 00:26:30,181 من چطوري ميتونم بهش بگم ميتونستم بيام خونه، ولي تصميم گرفتم برم توکيو؟ 227 00:26:30,598 --> 00:26:33,476 .باشه، پس بهش نگو 228 00:26:34,226 --> 00:26:39,815 اون سه ساله منتظرمونده. ما ميريم توکيو و .دو ساله، نهايتش سه ساله برميگرديم 229 00:26:40,232 --> 00:26:42,943 .قبل از اينکه برسيد اونجا تموم ميشه 230 00:26:43,235 --> 00:26:48,365 واقعيت اينه که شما اينجا 6 ماه منتظر ميمونيد، و .من بر ميگردم ويلکيس بري و بچه درست ميکنم 231 00:26:48,782 --> 00:26:51,577 بهش نگفتي؟ - .نه .نتونستم خفه اش کنم - 232 00:26:53,204 --> 00:26:55,539 چي؟ به من چي بگي؟ 233 00:26:56,040 --> 00:26:59,585 .قهرمان مون درخواست انتقال کرده - چي؟ - 234 00:27:00,127 --> 00:27:04,298 همين الان هنگ 13 هوابرد .دارن ميرن به اقيانوس آرام 235 00:27:07,384 --> 00:27:10,429 ميخوام وقتي ميرم خونه .تموم شده باشه 236 00:27:12,723 --> 00:27:17,019 تو هم باهاش ميري؟- .نميتونم بزارم خودش تنها بره - 237 00:27:20,314 --> 00:27:22,525 تو سربازاتو ترک ميکني؟ 238 00:27:24,401 --> 00:27:26,821 .اونا ديگه به من احتياجي ندارن 239 00:27:37,414 --> 00:27:38,916 تو نورماندي مجروح شدي؟ 240 00:27:39,166 --> 00:27:43,129 .بله قربان. پام يه زخم سطحي برداشت 241 00:27:43,462 --> 00:27:47,258 .گروهان ايزي 24 تا کشته اونجا داد - .بله، قربان - 242 00:27:48,175 --> 00:27:52,304 هفده تاشون توي هواپيماي فرمانده من .بودن. اونا روز حمله سقوط کردن 243 00:27:53,013 --> 00:27:56,225 تو روز حمله فرمانده گروهان شدي؟ 244 00:27:56,559 --> 00:27:58,144 .درسته 245 00:28:07,736 --> 00:28:10,239 .برگرديد به مواضع اولتون 246 00:28:10,531 --> 00:28:14,785 ،بقيه نفرات .قدرت آتشتون رو حفظ کنيد 247 00:28:23,836 --> 00:28:28,549 تو هلند، اونها تو رو افسر اجرايي گردان کردن؟ 248 00:28:29,717 --> 00:28:31,177 .بله، قربان 249 00:28:35,389 --> 00:28:38,434 .حرومزاده ها گروهانت رو ازت گرفتن 250 00:29:06,086 --> 00:29:08,672 .من آخرين تيرم رو اونجا شليک کردم 251 00:29:10,049 --> 00:29:12,176 در طول کل جنگ؟ 252 00:29:12,802 --> 00:29:14,386 .بله، قربان 253 00:29:16,472 --> 00:29:19,934 تو توي باستون بودي و تيري از اسلحه ات شليک نکردي؟ 254 00:29:20,267 --> 00:29:21,644 .درسته، قربان 255 00:29:21,894 --> 00:29:25,940 تمام وقت تو خط مقدم بودي؟ - .بله، قربان - 256 00:29:28,692 --> 00:29:31,695 امتحاني سخت تر از اين رو .نميتونم براي يک فرمانده تصور کنم 257 00:29:31,987 --> 00:29:36,492 ، در اون شرايط محاصره .نشستن و شليک نکردن خيلي کاره 258 00:29:36,867 --> 00:29:39,620 .ما ردش کرديم - !پناه بگيرين - 259 00:29:39,912 --> 00:29:43,916 .پناه بگيرين. بريد توي سنگر !يالا، پناه بگيرين 260 00:29:45,417 --> 00:29:47,211 !پناه بگيريد 261 00:29:51,924 --> 00:29:54,468 !يالا، پناه بگيرين 262 00:29:57,721 --> 00:30:01,267 خب، چرا ميخواي منتقل بشي؟ - ببخشيد، قربان؟ - 263 00:30:01,934 --> 00:30:04,311 چرا ميخواي سربازاتو ترک کني؟ 264 00:30:04,603 --> 00:30:10,109 اينطور نيست، قربان. اگه جنگ هنوز ادامه داره . ...و من بتونم کاري انجام بدم 265 00:30:10,526 --> 00:30:13,529 دنبال ايني که يه روزي لشگر خودتو داشته باشي؟ 266 00:30:13,821 --> 00:30:15,030 .نه، قربان 267 00:30:15,281 --> 00:30:18,325 شغل در ارتش نميخواي؟ - .نه - 268 00:30:18,617 --> 00:30:21,745 .بل... خب، نميدونم، قربان 269 00:30:22,913 --> 00:30:28,169 اگه فکر ميکني تجربه بيشتري نياز داري ... تا روي کلاهت ستاره داشته باشي 270 00:30:28,586 --> 00:30:31,464 :بزار يه چيزي بهت بگم، پسرم... 271 00:30:31,755 --> 00:30:33,924 .تو وظيفه ي خودت رو انجام داده اي 272 00:30:36,218 --> 00:30:39,013 .ممنون، قربان .هدف من اين نيست 273 00:30:47,021 --> 00:30:50,774 من اين ملاقات رو براي احترام .به موفقيت هات گذاشتم 274 00:30:51,108 --> 00:30:52,985 .و براي لشگر 101 275 00:30:53,986 --> 00:30:57,490 ...اگه در نهايت به اقيانوس آرام برن 276 00:30:57,823 --> 00:31:00,868 شما بايد هدايت يکي از... .گردان ها رو داشته باشيد 277 00:31:02,286 --> 00:31:03,954 .ممنون، قربان 278 00:31:06,123 --> 00:31:09,794 رک بگم، سربازات اين حق رو دارن .که تو کنارشون باشي 279 00:31:16,342 --> 00:31:17,760 .بله، قربان 280 00:31:18,719 --> 00:31:20,346 .ممنون، قربان 281 00:31:25,434 --> 00:31:29,647 ،عجالتا بايد تو اتريش مي موندم ...منتظر دستورات باشم 282 00:31:30,022 --> 00:31:33,943 مراقب سربازهايي باشم... .که دشمني براي جنگيدن نداشتن 283 00:31:34,276 --> 00:31:38,531 .ليب، ازين متنفرم - . يا مسيح. اونا شکنجه اش داده بودن - 284 00:31:38,906 --> 00:31:43,494 يکي از لهستاني ها تو اردوگاه کار اجباري .گفت که يارو اينجا زندگي ميکنه 285 00:31:43,869 --> 00:31:45,913 کدوم اردوگاه؟ - . هر اردوگاهي- 286 00:31:47,748 --> 00:31:51,043 من تحت فرمانم .و خوشحال ميشم ازش تبعيت کنم 287 00:32:10,354 --> 00:32:12,815 يه مسئله شخصي، جو؟- چي؟- 288 00:32:13,107 --> 00:32:16,861 يه مسئله شخصي برات؟- .نه، اين يه دستور بيخوده- 289 00:32:17,194 --> 00:32:20,364 سرگرد وينترز ميدونه؟- .مهم نيست- 290 00:32:20,698 --> 00:32:26,745 چرا نيست. اگه فقط يه سرباز باشه چي؟ اگه يه افسر بدون ارتباط با اس.اس باشه چي؟ 291 00:32:27,204 --> 00:32:29,874 اگه فرمانده نازي اردوگاه کار اجباري باشه چي؟ 292 00:32:30,166 --> 00:32:32,668 .کدوم اردوگاه؟ تو هيچ مدرکي نداري 293 00:32:32,960 --> 00:32:35,004 تو لندزبورگ کجا بودي؟ 294 00:32:35,296 --> 00:32:36,755 .ميدوني کجا بودم 295 00:32:37,006 --> 00:32:42,928 فکر ميکني اون يه سرباز مثل من و توئه؟ يه افسر لعنتي بي گناه آلماني؟ 296 00:32:43,345 --> 00:32:46,515 تو سه سال گذشته کدوم گوري بودي؟ 297 00:32:53,272 --> 00:32:54,607 چي؟ 298 00:32:56,025 --> 00:32:57,401 .خفه شو 299 00:33:15,753 --> 00:33:17,880 .به من دروغ نگو 300 00:33:18,756 --> 00:33:22,092 ميدوني با ما چيکار کردي؟ 301 00:33:22,551 --> 00:33:24,094 .همينه 302 00:33:50,871 --> 00:33:52,414 .اون گناهکاره 303 00:33:55,000 --> 00:33:58,629 .ليبگات اينجوري گفت - .شايد باشه - 304 00:34:06,846 --> 00:34:08,222 .پدرسگ لعنتي 305 00:34:08,472 --> 00:34:09,974 .بزنش 306 00:34:11,517 --> 00:34:13,060 !بزنش- نه- 307 00:34:36,459 --> 00:34:41,797 .افسرها فرار نميکنن - .جنگ تموم شده. همه ميتونن فرار کنن - 308 00:34:44,049 --> 00:34:47,720 تابستون توي بهشت آلپ .ميتونست تسکين دهنده باشه 309 00:34:48,053 --> 00:34:52,766 .مخصوصا الان که تو آتش بس بوديم .همه فقط ميخواستن برن خونه 310 00:34:53,142 --> 00:34:56,270 .فرانسه. فرانسه بهترينه - واقعا؟ - 311 00:34:56,604 --> 00:34:58,105 .آره - 312 00:34:58,355 --> 00:35:04,236 پنج سال، تو کشورهاي مختلف بودم .اما فرانسه بهترينش بود، اين نظر منه 313 00:35:08,991 --> 00:35:13,120 .ايتاليا برام دوميه .روسيه رو نپسنديدم 314 00:35:13,496 --> 00:35:16,123 .اوکراين، خوب بود 315 00:35:17,124 --> 00:35:19,543 خوب کي ميري؟ 316 00:35:19,835 --> 00:35:24,298 يگان داره مرخص ميشه. وقتي فرمانده مون .منتقل بشه، ما هم ميريم 317 00:35:24,673 --> 00:35:27,927 .اين پايان جنگ دوم منه - !يا مسيح - 318 00:35:28,260 --> 00:35:31,722 .ميرم خونه ام تو مانهايم - .من اينو انجام ميدم - 319 00:35:36,894 --> 00:35:38,270 .باشه 320 00:35:43,359 --> 00:35:45,486 .هي، وبستر. جايگزين من 321 00:35:45,736 --> 00:35:50,115 .به آلمانيها احترام نظامي نذار - .بيخيال. منو سرگرم ميکنه - 322 00:35:50,491 --> 00:35:53,661 .به هر حال، ما دشمن جديدي داريم .ژاپنيها 323 00:35:53,994 --> 00:35:58,207 هفتاد و پنج امتياز. تو چطور؟ تو بچه توکوآيي، درسته؟ 324 00:35:58,582 --> 00:36:01,544 چندتا گرفتي؟ - .فکر نکنم بخواي بدوني - 325 00:36:04,964 --> 00:36:06,841 مرخصي، آره؟ 326 00:36:08,050 --> 00:36:12,179 .برو، ولش کن. نوبت منه - .باشه. تو مزرعه ميبينمت - 327 00:36:14,181 --> 00:36:15,850 .هشتادو يک 328 00:36:17,685 --> 00:36:19,645 .من 81 امتياز گرفتم 329 00:36:20,938 --> 00:36:23,315 .خوبه، ولي نه به اندازه کافي 330 00:36:29,738 --> 00:36:32,283 .بزار ببينم ميتونم سوارت کنم 331 00:36:32,616 --> 00:36:35,953 هي، هي. کجا ميرن؟ 332 00:36:36,287 --> 00:36:37,663 .مونيخ 333 00:36:39,415 --> 00:36:41,292 ميخواي بري مونيخ؟ 334 00:36:52,928 --> 00:36:54,180 .سوار شو 335 00:36:55,973 --> 00:36:57,099 .خيلي بد شد 336 00:37:02,897 --> 00:37:04,356 !فرمونو بچرخون 337 00:37:07,359 --> 00:37:09,403 !يا مسيح 338 00:37:22,583 --> 00:37:24,585 .سرباز جانوويچ اِه 339 00:37:27,755 --> 00:37:30,257 .وقتي آوردنش مرده بود 340 00:37:33,886 --> 00:37:36,013 .هفتادو پنج امتياز 341 00:37:36,514 --> 00:37:39,266 چي؟ - .اون 10 امتياز کم داشت - 342 00:37:41,310 --> 00:37:45,731 ،دشمن تسليم شده بود .اما يه جورايي هنوز افراد مي مردن 343 00:37:46,106 --> 00:37:48,484 ...مردان جووني که بايد تا الان خونه مي بودن 344 00:37:48,776 --> 00:37:53,989 ،کساني که از قبل از نورماندي در خدمت بودن... . به خاطر کم بودن امتيازشون گير افتاده بودن 345 00:37:54,406 --> 00:38:00,412 به جاش مقدار زيادي اسلحه، الکل .و زمان در اختيار داشتن 346 00:38:01,330 --> 00:38:05,835 يکدفعه، از يه جايي، يکي ...از بوته ها ميپره بيرون 347 00:38:06,210 --> 00:38:11,215 يه چاقو رو گلوش فشار ميده... "و فرياد ميزنه " کدوم طرفي هستي؟ 348 00:38:12,299 --> 00:38:13,509 .من نميفهمم 349 00:38:13,759 --> 00:38:16,971 .روز پياده شدن متفقين در نورمانديه .بيل گارنير از جوخه دوم 350 00:38:17,304 --> 00:38:21,517 خود گانورياي پير.تازه پريده توي .نورماندي و حسابي زخم و زيليه 351 00:38:21,892 --> 00:38:24,103 .کدوم طرفي هستي؟" چه سوژه اي" 352 00:38:24,603 --> 00:38:26,272 چه بلايي سرش اومد؟ 353 00:38:27,189 --> 00:38:30,067 .پاشو تو باستون از دست داد 354 00:38:31,193 --> 00:38:32,319 .همينجا بمونيد 355 00:38:38,325 --> 00:38:40,911 تو خوبي، مک؟ کمک ميخواي؟ 356 00:38:47,418 --> 00:38:50,296 .اونا نميخواستن به من بنزين بدن 357 00:38:50,713 --> 00:38:52,256 .آلمانيها 358 00:38:57,636 --> 00:38:59,597 .سعي کردم توضيح بدم 359 00:39:01,182 --> 00:39:04,852 .اين سرباز لعنتي نميخواست گوش کنه 360 00:39:06,061 --> 00:39:08,314 .به نظرم سرگرد بود 361 00:39:08,606 --> 00:39:12,485 .نگاه کن، سرباز، ما اينجا يه مشکلي داريم - تو بنزين داري؟ - 362 00:39:13,360 --> 00:39:15,654 چرا اسلحت رو نميدي به من؟ 363 00:39:16,572 --> 00:39:21,577 .خوب، به نظرم بايد از جيپش استفاده کنم .فکر نمي کنم ديگه بهش احتياج داشته باشن 364 00:39:21,994 --> 00:39:24,038 يه لحظه صبر کن، خيله خب؟ 365 00:39:25,581 --> 00:39:26,957 !يا مسيح 366 00:39:27,208 --> 00:39:30,002 !گروهبان! گروهبان گرنت 367 00:39:32,922 --> 00:39:34,423 !گروهبان 368 00:39:41,931 --> 00:39:44,892 .يا مسيح - چي؟ - 369 00:39:45,184 --> 00:39:47,144 .زنده نمي مونه 370 00:39:47,394 --> 00:39:50,439 نميتوني عملش کني؟ - .يه جراح مغز لازمه - 371 00:39:50,773 --> 00:39:54,485 حتي اگه يکيشو داشته باشيد .فکر نميکنم اميدي باشه 372 00:39:57,988 --> 00:40:02,993 .تيراندازو پيدا کنيد، زنده. بيا کمک من .ميريم يه جراح مغز پيدا کنيم 373 00:40:05,746 --> 00:40:10,918 ميخواد درجه دارها راه ها رو ببندن .و افراد مراقب خروجي هاي شهر باشن 374 00:40:11,335 --> 00:40:15,089 بول، مالارک، يه گروه و يکي از شاهدها . بردارين براي جستجوي خونه ها 375 00:40:15,422 --> 00:40:19,426 ميتونيم تا اين حرومزاده رو ديديم بزنيمش؟ - .سعي کنيد زنده بياريدش - 376 00:40:19,760 --> 00:40:21,095 الان گرنت کجاست؟ 377 00:40:21,345 --> 00:40:25,224 بردنش به بيمارستان آلمانيها .تا يه دکتر خوب پيدا کنن 378 00:40:34,483 --> 00:40:35,985 .بازش کن 379 00:40:40,698 --> 00:40:41,949 .با من بيا 380 00:40:42,199 --> 00:40:44,326 چرا؟ - .برو تو جيپ - 381 00:40:47,580 --> 00:40:50,791 کجا داريم ميريم؟ - .بيمارستان. سوار شو - 382 00:40:52,042 --> 00:40:55,838 .اگه ميخواي منو بزني، بزن .اگه نميخواي، اسلحه رو بزار کنار 383 00:40:56,172 --> 00:40:57,840 .برو تو جيپ، الان 384 00:40:58,841 --> 00:41:01,886 چه اتفاقي براش افتاده؟ - .يه تير خورده به سرش - 385 00:41:03,053 --> 00:41:04,805 .نيم ساعت پيش 386 00:41:05,973 --> 00:41:09,101 .زود باش- .اگه ميخواي زنده بمونه، کمکم ميکني- 387 00:41:09,393 --> 00:41:12,354 .اول، با کنار گذاشتن اون 388 00:41:14,398 --> 00:41:16,525 .بجنب بريم - .بزار من برونم - 389 00:41:16,775 --> 00:41:19,236 .زودتر مي رسيم اونجا 390 00:41:27,244 --> 00:41:30,206 .باشه، ببين چي گيرم اومده 391 00:41:31,540 --> 00:41:34,794 .يا مسيح. دوباره، چه دستي 392 00:41:37,713 --> 00:41:42,051 کي بدتر ميبازه، من يا اون؟ - ميخواي يه چيز ديگه بازي کنيم؟ - 393 00:41:42,426 --> 00:41:45,221 همون بازي، فقط خوب بر بزن، هان؟ 394 00:41:48,390 --> 00:41:51,143 خوبي؟ - .آره، خوبم - 395 00:41:52,186 --> 00:41:54,688 ميخواي بري تو و بهشون ملحق بشي؟ 396 00:41:56,273 --> 00:41:58,234 .بايد برم تو و متوقفش کنم 397 00:41:58,526 --> 00:42:01,946 فلويد، بزار ورقمون رو بازي کنيم، باشه؟ 398 00:42:07,827 --> 00:42:09,537 کجاست؟ - گرنت چطوره؟ - 399 00:42:09,787 --> 00:42:12,123 خوبه؟- !کجاست؟- 400 00:42:22,258 --> 00:42:23,843 خودشه؟ 401 00:42:24,969 --> 00:42:26,554 .خودشه 402 00:42:29,098 --> 00:42:31,642 .جايگزين. گروهان نهم 403 00:42:33,227 --> 00:42:35,229 اسلحه اش کجاست؟ 404 00:42:36,897 --> 00:42:38,774 کدوم اسلحه؟ 405 00:42:40,776 --> 00:42:44,071 وقتي با يه افسر حرف ميزني ."بگو "قربان 406 00:43:34,538 --> 00:43:38,000 اين کثافت رو بدين .به دژبانها 407 00:43:39,502 --> 00:43:41,837 گرنت مرد؟ - .نه - 408 00:43:43,506 --> 00:43:46,300 .جراح آلماني گفت زنده مي مونه 409 00:43:49,845 --> 00:43:53,224 .هي، قلدر، راه بيوفت .زود باش، حرکت کن 410 00:43:53,557 --> 00:43:55,100 !بلند شو 411 00:43:53,557 --> 00:43:55,100 !پاشو 412 00:43:55,643 --> 00:44:00,940 من حدس ميزنم که آلبومهاي عکس هيتلر بوده .باشند ، قربان. کلي عکس از اون توش بود 413 00:44:01,357 --> 00:44:04,068 بهشون نگاه کردي ، اما چيزي ورنداشتي ؟ - .درسته، قربان - 414 00:44:04,360 --> 00:44:06,320 .باور نميکنم 415 00:44:11,575 --> 00:44:15,079 .مواظبت هستم. مرخصي 416 00:44:18,332 --> 00:44:20,709 .بهتره بهم دروغ نگفته باشي 417 00:44:26,173 --> 00:44:28,467 چيه ؟ - ... قربان - 418 00:44:28,759 --> 00:44:31,387 ... اگه براتون مشکلي به وجود نمياره، مايلم... 419 00:44:31,679 --> 00:44:35,182 .از سمت گروهبان اولي گروهان استعفا بدم ... 420 00:44:36,225 --> 00:44:39,854 اگه انتخاب با من باشه ، دوست دارم .دوباره در بين افراد باشم 421 00:44:40,187 --> 00:44:44,316 خوشحال ميشم در هر مکاني .که شما بگين گروهبان دوم باشم 422 00:44:48,821 --> 00:44:52,491 خب، فکر ميکنم حق تنزل درجه .دادن خودتو به دست آوردي 423 00:44:52,825 --> 00:44:54,368 .متشکرم ،قربان 424 00:44:55,703 --> 00:45:00,166 ميخواي مسئوليت جوخه گروهبان گرنت - .رو قبول کني ؟ - خوبه ، قربان 425 00:45:04,336 --> 00:45:07,840 .باشه ، به ستوان پيکاک گزارش بده 426 00:45:09,967 --> 00:45:12,511 .اگه برات مشکلي درست کرد، بهم خبر بده 427 00:45:14,430 --> 00:45:16,974 اوه ، قربان ، تصميمتون رو گرفتين ؟ 428 00:45:17,349 --> 00:45:18,809 .آره، گرفتم 429 00:45:26,859 --> 00:45:29,487 ديگه چي ميخواي بگي ؟ 430 00:45:30,154 --> 00:45:33,574 گروهان ايزي يه افسر فرمانده .براي بعد جنگ لازم خواهد داشت 431 00:45:33,908 --> 00:45:37,203 يه نفر که دستشون رو بگيره ، و .اجازه نده همديگه رو بکشن 432 00:45:37,536 --> 00:45:40,414 بهتره يه نفر باشه که .بدونه چه کار دارند ميکنن 433 00:45:40,706 --> 00:45:42,124 .منم نظرم همينه 434 00:45:42,374 --> 00:45:46,170 کاملا غير مسئولانه است که اونا رو .در دستان آدم نادرستي بزاريم 435 00:45:46,504 --> 00:45:50,049 .اونا منابع خوبي براي ارتش هستند 436 00:45:53,886 --> 00:45:56,138 پس تصميم گرفته اي که بموني ؟ 437 00:45:56,639 --> 00:45:58,766 .بله ، من با افراد مي مونم 438 00:46:00,726 --> 00:46:02,853 .خوشحالم که اينو ميشنوم 439 00:46:05,856 --> 00:46:08,400 بنابراين تعدادي از ما .به اختيار خودشون مي موندن 440 00:46:08,692 --> 00:46:12,571 اما بقيه، مجبور بودن بمونن مگر اينکه .ميتونستيم بهانه اي براي فرستادنشون پيدا کنيم 441 00:46:12,905 --> 00:46:17,910 بنابراين يه نمايشگاه هوابرده. از هر کدوم از .هواپيماهاي جنگي متفقين يکي دارن 442 00:46:18,285 --> 00:46:19,537 .آها 443 00:46:19,912 --> 00:46:21,122 .يعني، بله ،قربان 444 00:46:21,372 --> 00:46:24,917 براي اينکه مطمئن بشيم درست کارشون رو انجام .ميدن، تو مشاورفني شون خواهي بود 445 00:46:25,251 --> 00:46:29,088 .متوجهم ،قربان - .ميبخشيد که جاي زياد مهمون نوازي نيست - 446 00:46:29,421 --> 00:46:34,343 .نه،پاريس خوبه، اگه شما ميگيد بايد برم .به هر حال يکي بايد اونجا باشه 447 00:46:34,718 --> 00:46:36,720 .قطعا لازمه 448 00:46:36,971 --> 00:46:41,100 راننده ات به هر هتلي که ...بخواي ميرسونت 449 00:46:41,433 --> 00:46:45,604 .و فکر نميکنم به اين زودي ها اين ورا ببينيمت 450 00:46:45,980 --> 00:46:48,107 .مايوس تون نميکنم ،قربان 451 00:47:02,163 --> 00:47:04,415 ...کاروود ، بله 452 00:47:04,707 --> 00:47:10,087 ميخواستم بگم، همونطور که ميدوني وقتي ...ارتش به کسي ارتقا درجه ميده 453 00:47:10,504 --> 00:47:14,550 ،و افسر ميشه... معمولا نميزارن با همون گروهان بمونه 454 00:47:14,925 --> 00:47:17,428 .بله ، قربان. فکر ميکردم اينطوري بشه 455 00:47:17,803 --> 00:47:22,433 ميترسن که افراد به اون فرد .مثل يک افسر ديگه احترام نزارن 456 00:47:22,808 --> 00:47:24,810 .بله. تئوري خوبيه ، قربان 457 00:47:25,060 --> 00:47:27,813 .تئوري احمقانه ايه .مخصوصا در مورد تو 458 00:47:28,105 --> 00:47:32,234 با اين وجود اين اختيار رو به .من داده اند که انتخاب کنم کجا ميري 459 00:47:32,568 --> 00:47:36,113 .منم فکر کردم مقر گردان نبايد بد باشه 460 00:47:36,447 --> 00:47:38,908 .بسختي ميشه فکر جاي بهتري رو کرد 461 00:47:39,200 --> 00:47:41,452 .خوبه. خوبه 462 00:47:42,495 --> 00:47:46,624 ...همين الان در فرودگاه، يک ژنرال آلماني هست که 463 00:47:46,999 --> 00:47:51,128 که از تسليم شدن به سرباز بيب هفرون... .از فيلادلفياي جنوبي عصبانيه 464 00:47:51,504 --> 00:47:54,256 .فکر مي کنه درخور مقامش نيست - .قابل درکه - 465 00:47:54,799 --> 00:47:58,928 آره. من فکر ميکنم ستوان دوم ...کاروود ليپتون از ويرجينياي غربي 466 00:47:59,303 --> 00:48:03,140 .بتونه پرهاي کز خوردشو مرتب کنه... .مشکلي نيست ، قربان - 467 00:48:03,474 --> 00:48:07,311 سرگرد ، آيا اين نوع کاريه که از اين به بعد بايد انتظار داشته باشم ؟ 468 00:48:09,605 --> 00:48:13,651 آره، آره. البته مواقعي که کنار درياچه .حمام آفتاب نمي گيريم 469 00:48:24,495 --> 00:48:25,830 .ستوان 470 00:48:35,131 --> 00:48:38,300 با اجازه شما، دوست دارم با .افرادم مختصرا صحبت کنم 471 00:48:38,634 --> 00:48:41,053 .مشکلي نداره ، ژنرال 472 00:48:50,938 --> 00:48:53,065 .سروان سوبل - .سرگرد وينترز - 473 00:48:53,315 --> 00:48:54,358 .سروان سوبل 474 00:48:56,527 --> 00:48:59,530 ،تو به درجه احترام ميزاري .نه به اون شخص 475 00:49:23,929 --> 00:49:25,222 ليبگات ؟ 476 00:49:26,849 --> 00:49:30,519 افراد، جنگ سخت و .طولاني اي بوده 477 00:49:34,190 --> 00:49:38,903 شما با شجاعت و افتخار .براي کشورتان جنگيده ايد 478 00:49:42,448 --> 00:49:44,700 ...شما يه گروه ويژه هستيد 479 00:49:47,995 --> 00:49:50,414 که با يکديگر پيوندي... ...برقرار کرديد 480 00:49:55,961 --> 00:49:58,088 ... که فقط در رزم ... 481 00:50:00,049 --> 00:50:01,842 ...بين برادراني که... 482 00:50:03,803 --> 00:50:05,721 .سنگرها را با هم شريک شدند، وجود دارد... 483 00:50:11,018 --> 00:50:13,479 .در لحظات شوم همديگر را تنها نگذاشتيد 484 00:50:21,237 --> 00:50:24,406 مرگ را ديده ايد و .با يکديگر رنج کشيده ايد 485 00:50:31,956 --> 00:50:36,001 من افتخار ميکنم که با .تک تک شما خدمت کرده ام 486 00:50:41,590 --> 00:50:45,469 شما استحقاق يک زندگي شاد .و طولاني در صلح را داريد 487 00:51:01,110 --> 00:51:02,653 .حوله ،حوله ،حوله 488 00:51:03,821 --> 00:51:05,281 .ممنون 489 00:51:05,739 --> 00:51:07,783 .يه نگاهي به اين دو تا بچه بنداز 490 00:51:09,118 --> 00:51:11,620 چه اتفاقي به سرشون اومد ؟ 491 00:51:12,538 --> 00:51:14,540 نيو جرسي ، ها؟ 492 00:51:16,417 --> 00:51:17,626 .آره 493 00:51:18,335 --> 00:51:19,670 .بهش فکر کن 494 00:51:20,504 --> 00:51:22,089 .دارم همين کارو ميکنم 495 00:51:24,175 --> 00:51:25,968 بيدار شدي يا نه ؟ 496 00:51:27,344 --> 00:51:28,721 بيدار ؟ 497 00:51:30,264 --> 00:51:32,016 .وقت رفتن به تخته 498 00:51:46,947 --> 00:51:48,532 .بجنب ،جيمي 499 00:51:50,576 --> 00:51:52,828 .بازي خوبي بود 500 00:51:53,120 --> 00:51:57,666 .يالا، پي وي. وبستر رو بگير - .يالا ،پي وي. بگيريش ها - 501 00:51:59,168 --> 00:52:02,838 باک کامپتون برگشت که گروهان .رو ببينه و خبر بده که حالش خوبه 502 00:52:03,172 --> 00:52:05,674 .او در لس آنجلس دادستان شد 503 00:52:05,966 --> 00:52:08,886 او سيرهان سيرهان رو به خاطر ...قتل رابرت کندي محکوم کرد 504 00:52:09,178 --> 00:52:13,307 و بعد ها به دادگاه استيناف کاليفرنيا... .منتقل شد 505 00:52:14,141 --> 00:52:18,187 "ديويد وبستر نويسنده "ساتردِي ايونينگ پست ...و "وال استريت ژورنال" شد 506 00:52:18,562 --> 00:52:20,940 .و بعد ها کتابي راجع به کوسه ها نوشت... 507 00:52:21,232 --> 00:52:27,613 او در سال 1961 ، تنها به اقيانوس .رفت و از آن به بعد هرگز ديده نشد 508 00:52:30,950 --> 00:52:32,743 .برو ، برو ،برو 509 00:52:33,327 --> 00:52:36,497 جاني مارتين به شغل قبليش ...توي راه آهن برگشت 510 00:52:36,831 --> 00:52:39,250 .و بعدش شرکت ساختماني خودش رو راه انداخت... 511 00:52:39,542 --> 00:52:43,587 او وقتش رو بين آريزونا و جايي .در مونتانا تقسيم کرد 512 00:52:46,132 --> 00:52:50,386 جرج لاز، تبديل به يک تعميرکار . در "پراويدنس رُد آيلند" شد 513 00:52:50,761 --> 00:52:54,056 ...و به عنوان شاهدي بر شخصيتش هزار و ششصد نفر در 514 00:52:54,431 --> 00:52:58,435 . مراسم تدفينش در سال 1998 شرکت کردند... 515 00:52:59,436 --> 00:53:04,150 .دکتر رو در سال 1998 در لوييزيانا فوت کرد 516 00:53:05,067 --> 00:53:07,528 . اون يه پيمانکار ساختماني شده بود 517 00:53:09,822 --> 00:53:14,660 فرانک پرکانته به شيکاگو برگشت و .در يه مسير پستي به عنوان پستچي کار کرد 518 00:53:21,500 --> 00:53:26,088 جو ليبگات به سان فرانسيکو برگشت .و تاکسيش رو روند 519 00:53:28,215 --> 00:53:32,011 بول رندلمن يکي از بهترين .سربازهايي بود که داشته ام 520 00:53:32,344 --> 00:53:37,683 .او به حرفه خاکبرداري در آرکانزاس روي آورد .هنوزم همونجاست 521 00:53:44,773 --> 00:53:48,402 آلتون مور با يک سوغات تک : به وايومينگ برگشت 522 00:53:48,736 --> 00:53:51,572 .آلبوم عکس هاي شخصي هيتلر 523 00:53:51,864 --> 00:53:55,701 .او در يک تصادف رانندگي در سال 1958 کشته شد 524 00:53:57,119 --> 00:54:00,122 ما ارتباطمون رو با فلويد تالبرت ...از دست داديم 525 00:54:00,414 --> 00:54:05,252 تا اينکه درست قبل از مرگش در 1981... .در يک گردهمايي شرکت کرد 526 00:54:07,129 --> 00:54:12,259 نحوه زنگيمون بعد از جنگ .به اندازه تعداد نفراتمون متفاوت بود 527 00:54:13,177 --> 00:54:17,848 کاروود ليپتون، مدير اجرايي جهاني يک شرکت .سازنده شيشه شد 528 00:54:18,224 --> 00:54:21,101 .او زندگي خوبي در کاروليناي شمالي داره 529 00:54:21,477 --> 00:54:23,896 .هري ولش، با کيتي گروگان ازدواج کرد 530 00:54:24,188 --> 00:54:28,776 .و مدير مدرسه ويلکس - بري در پنسيلوانيا شد 531 00:54:31,695 --> 00:54:34,990 رونالد اسپيرز در ارتش باقي موند .و در جنگ کره خدمت کرد 532 00:54:35,324 --> 00:54:39,870 و در سال 1958 به عنوان .رييس زندان اسپاندو به آلمان برگشت 533 00:54:40,246 --> 00:54:43,040 .او با درجه سرهنگ دوم بازنشسته شد 534 00:54:47,795 --> 00:54:50,506 .جمعشون کن - .يالا ، وبستر - 535 00:54:50,798 --> 00:54:53,425 .گروهان ايزي ، حلقه بزنيد 536 00:55:00,015 --> 00:55:03,644 براي گروهان ايزي 434 روز . از پياده شدن در فرانسه ميگذشت 537 00:55:03,978 --> 00:55:06,939 .يه مرد سريع ميگرفتش ، پرکو 538 00:55:07,231 --> 00:55:09,608 .گوش بدين. چند تا خبر دارم 539 00:55:11,277 --> 00:55:16,615 امروز صبح، رييس جمهور ترومن .تسليم بي قيد و شرط نيروهاي ژاپني رو دريافت کرد 540 00:55:17,450 --> 00:55:19,034 .جنگ تموم شد 541 00:55:20,953 --> 00:55:23,622 ...بدون توجه به امتيازها ، مدالها و يا مجروحيت ها 542 00:55:23,956 --> 00:55:27,460 ،هر نفر در لشگر 101 هوابرد ... .به خونه برمي گشت 543 00:55:28,669 --> 00:55:32,923 تک تک ما به وسيله اين تجربه مشترک .براي هميشه به هم متصل شده بوديم 544 00:55:33,632 --> 00:55:37,553 و هر کدوم بايد به بهترين نحوي .که ميتونستيم به دنيا ملحق بشيم 545 00:55:53,110 --> 00:55:55,821 .لوييس نيکسون ، اوقات سختي بعد از جنگ داشت 546 00:55:56,113 --> 00:55:58,240 .چند بار طلاق داده شد 547 00:55:58,532 --> 00:56:02,995 در 1956 با زني به نام گريس .ازدواج کرد و همه چي جفت و جور شد 548 00:56:03,370 --> 00:56:06,415 او باقي عمرشو با گريس در .حالي که دنيا رو سفر ميکرد ، گذروند 549 00:56:06,749 --> 00:56:10,711 .دوست من ، لو در سال 1995 فوت کرد 550 00:56:11,587 --> 00:56:15,883 .من پيشنهاد کارشو قبول کردم ...و مدير کارگزيني شرکت نيکسون نايتريشن بودم 551 00:56:16,258 --> 00:56:20,262 تا اينکه در سال 1950 براي... .آموزش افسر ها به خدمت فراخونده شدم 552 00:56:20,596 --> 00:56:24,642 .من تصميم گرفتم به کره نروم .به اندازه کافي جنگ ديده بودم 553 00:56:25,017 --> 00:56:29,146 در شهر هرشي در ايالت پنسيلوانيا موندم .تا بالاخره يک مزرعه پيدا کردم 554 00:56:29,522 --> 00:56:33,901 .گوشه آرامي از اين دنيا .جايي که امروزه هم در اون زندگي ميکنم 555 00:56:34,276 --> 00:56:39,448 و حتي يک روز هم نميگذره درحالي ...که به مرداني که با اونها خدمت کردم فکر نکنم 556 00:56:39,865 --> 00:56:43,452 مرداني که هيچگاه نتونستند... .از دنيا بدون جنگ لذت ببرند 557 00:56:43,786 --> 00:56:48,023 :ديک وينترز .احساسي بسيار غير عاديه 558 00:56:49,166 --> 00:56:53,003 .اتفاقي بسيار غيرعاديه .و پيوندي بسيار غير عاديه 559 00:56:53,337 --> 00:56:55,997 :کاروود ليپتون .ما ميدونستيم که ميتونيم به همديگه اعتماد کنيم 560 00:56:56,757 --> 00:56:59,260 .بنابراين يک گروه به هم گره خورده بوديم 561 00:56:59,552 --> 00:57:02,729 :دونالد مالارکي .به قدري شجاع ، که قابل باور نبود 562 00:57:03,430 --> 00:57:06,016 ...من هيچکس رو نميشناسم که بيشتر از 563 00:57:06,308 --> 00:57:10,062 .بيل گارنير يا جو توي تحسين کنم... 564 00:57:11,063 --> 00:57:13,107 .واقعا استثنايي بودن 565 00:57:13,399 --> 00:57:17,402 :بيل گارنير .من فقط بخشي از اين جنگ بزرگ بودم. بخش کوچکي 566 00:57:18,446 --> 00:57:23,451 .و افتخار ميکنم که بخشي از اون بودم .بعضي مواقع باعث ميشه گريه کنم 567 00:57:23,909 --> 00:57:27,128 :بيب هفرون ...مردان واقعي، قهرمانان واقعي 568 00:57:27,830 --> 00:57:31,375 .کساني هستند که اونجا يا همينجا دفن شده اند 569 00:57:31,917 --> 00:57:35,546 :شيفتي پاورز .فکر ميکردي ميتوني هر کاري انجام بدي 570 00:57:35,880 --> 00:57:37,381 و بعد اينکه جنگ تموم شد ...و برگشتي 571 00:57:38,841 --> 00:57:43,345 .ديگه اون حس رو نداشتي. يا حداقل من نداشتم .مقدار زيادي از اون اطمينان رو از دست دادم 572 00:57:43,721 --> 00:57:48,057 :جان مارتين .فقط آرزو ميکردي که زنده بموني. همين 573 00:57:49,393 --> 00:57:52,980 .هنري پنجم داشت با مردانش صحبت ميکرد 574 00:57:53,314 --> 00:57:55,608 ...گفت : " از اين روز 575 00:57:55,900 --> 00:57:58,652 ... تا پايان دنيا ... 576 00:57:58,944 --> 00:58:02,198 ...ما به يادها خواهيم ماند... 577 00:58:02,531 --> 00:58:06,494 ...ما چند نفر خوش شانس ، ما دسته برادران... 578 00:58:06,827 --> 00:58:10,664 و کسي که امروز خونش با من ... ...ريخته شود 579 00:58:10,998 --> 00:58:12,583 "برادر من خواهد بود... 580 00:58:14,210 --> 00:58:16,128 ...نامه اي که 581 00:58:18,297 --> 00:58:21,592 مايک رني به من نوشت رو يادت مياد ؟... 582 00:58:21,926 --> 00:58:22,968 آره ؟ 583 00:58:23,219 --> 00:58:26,013 يادت مياد چه جوري تمومش کرده بود ؟ 584 00:58:27,515 --> 00:58:30,684 ...من خاطره سوالي که " 585 00:58:31,018 --> 00:58:35,064 ...اون روز نوه ام ازم پرسيد رو دوست دارم... 586 00:58:35,439 --> 00:58:40,611 او گفت : پدربزرگ ، آيا توي جنگ يک قهرمان بودي ؟ 587 00:58:43,572 --> 00:58:46,075 ...پدربزرگ گفت : نه 588 00:58:50,162 --> 00:58:53,666 .اما در گروهاني از قهرمانان خدمت کردم... 589 00:58:58,300 --> 00:59:11,300 : ترجمه شده در www.discuss.Moverios.com