1 00:00:00,000 --> 00:00:20,618 بازسازي و تنظيم براي نسخه 720p SANA 2 00:00:20,619 --> 00:00:37,618 sanagoblin@yahoo.com 3 00:00:37,619 --> 00:00:39,829 .... پنج هزار سال پيش 4 00:00:39,663 --> 00:00:42,874 ... جنگجوى درنده اى به نام عقرب شاه وجود داشت 5 00:00:42,499 --> 00:00:45,585 ... او سر کرده ى سپاه بزرگى در نبردى 6 00:00:45,585 --> 00:00:47,587 براي تصرف دنيا شناخته شده،بود 7 00:02:08,668 --> 00:02:13,590 بعد از اين نبرد خون بار که پيش از ... هفت سال به طول کشيد 8 00:02:13,590 --> 00:02:16,551 ... عقرب شاه و نيروهايش شکست خوردند 9 00:02:16,593 --> 00:02:19,679 و به سمت صحراى مقدس "اهم شير" رانده شدند 10 00:02:42,160 --> 00:02:45,622 ،يکى پس از ديگرى ... آنها کم کم هلاک شدند 11 00:02:45,622 --> 00:02:47,582 ... در زير آفتاب سوزان 12 00:02:48,875 --> 00:02:53,463 .تا آنکه فقط خود جنگجوي بزرگ زنده مانده بود 13 00:03:00,220 --> 00:03:02,013 ... دم دماى مردن 14 00:03:02,013 --> 00:03:06,559 .... عقرب شاه با خداى تاريک "آنوبيس" پيمانى بست 15 00:03:06,559 --> 00:03:09,020 ... که اگر "آنوبيس" جانش را نجات بدهد 16 00:03:09,020 --> 00:03:11,689 ... و اجازه بدهد بر دشمنانش غلبه پيدا کند 17 00:03:11,189 --> 00:03:14,526 روحش را به او خواهد داد 18 00:03:21,699 --> 00:03:25,662 آنوبيس" اين پيشنهاد را پذيرفت و جانش را نجات داد" 19 00:03:53,189 --> 00:03:56,567 آنوبيس" به عقرب شاه اجازه ى استفاده" ... از نيروهايش را داد 20 00:03:58,069 --> 00:04:01,614 ... همانند سيلى شيطانى،آنها ويران کردند 21 00:04:01,614 --> 00:04:03,616 هر چه را که وجود داشت ... 22 00:04:13,918 --> 00:04:15,586 ... وقتى ماموريتش پايان يافت 23 00:04:15,253 --> 00:04:21,050 آنوبيس" عقرب شاه را مجبور کرد که" تا ابد به او خدمت کند 24 00:04:27,140 --> 00:04:31,644 ،و نيروهايش بازگشتند به شن ها ... همانجايى که از آن آمده بودند 25 00:04:35,940 --> 00:04:38,609 ... به جاييکه منتظر نشستند،بى صدا 26 00:04:38,151 --> 00:04:41,612 .تا روزى که دوباره بيدار شوند 27 00:04:41,612 --> 00:04:43,489 مصر 1933 28 00:06:17,500 --> 00:06:20,586 الکس؟ 29 00:06:20,586 --> 00:06:23,297 پس چى فکر کردى؟ که يه موميايى زنده شده؟ 30 00:06:23,214 --> 00:06:25,424 يه قصه هست که يه روز برات تعريف مى کنم 31 00:06:25,132 --> 00:06:27,677 اين پايين چيکار مى کنى؟ بهت گفته بودم که تو معبد منتظر بمونى 32 00:06:27,510 --> 00:06:29,887 ... ـ ولي پدر من ـ ولى نداريم،اين پايين خطرناکه 33 00:06:29,887 --> 00:06:32,765 .ـ ولى من خالکوبى شما رو ديدم ـ چى ديدى؟ 34 00:06:32,265 --> 00:06:35,393 روى يکي از ديوارهاى سر در ورودى !يه شکل درست مثل همين بود 35 00:06:34,892 --> 00:06:37,937 ... يک هرم و يک چشم 36 00:06:37,937 --> 00:06:39,939 و دو تا پادشاه و بقيه چيزها 37 00:06:39,939 --> 00:06:41,941 ـ واقعا؟ ـ آره 38 00:06:41,941 --> 00:06:45,861 خيلى خوب،تا چند دقيقه ديگه ميام بالا تا يه نگاهى بهش بندازم 39 00:06:45,903 --> 00:06:48,281 در ضمن ازت ميخوام که بري اونجا و منتظر باشى 40 00:06:47,905 --> 00:06:50,449 وسايلت رو بردار تو رو تو معبد ميبينم 41 00:06:50,157 --> 00:06:52,451 برو 42 00:06:53,202 --> 00:06:54,662 ادامه بده 43 00:06:54,954 --> 00:06:57,123 و من بايد چيکار کنم؟ 44 00:06:56,914 --> 00:06:58,916 نميدونم،سوپرايزم کن 45 00:06:59,917 --> 00:07:01,919 ـ يه تله موش بهتر درست کن ـ باشه 46 00:07:01,919 --> 00:07:06,090 تا وقتى که مادرت ميره و به يه مقبره ي ديگه بى حرمتى ميکنه 47 00:07:18,936 --> 00:07:20,021 برو گم شو 48 00:07:22,898 --> 00:07:25,901 ـ ميدونستى،اونا سمى هستن،ها!؟ ـ اگه فقط نيشت بزنند 49 00:07:25,901 --> 00:07:27,945 خوب،چى شده بود؟ 50 00:07:27,945 --> 00:07:31,907 اوه،هيچى الکس ميخواست که يه چيزى رو نشونم بده 51 00:07:31,907 --> 00:07:33,784 ... قسم مى خورم 52 00:07:33,909 --> 00:07:35,911 که اين بچه روز به روز بيشتر به تو شبيه ميشه ... 53 00:07:35,953 --> 00:07:38,956 ... چى،منظورت اينه که جذاب تر،زيباتر 54 00:07:38,831 --> 00:07:40,833 و دلرباتره؟ ... 55 00:07:40,833 --> 00:07:43,461 نه،اون داره منو ديوونه ميکنه 56 00:07:43,919 --> 00:07:45,379 خوب،حالا ما کجا هستيم؟ 57 00:07:46,005 --> 00:07:47,923 چکش و قلم 58 00:07:52,970 --> 00:07:55,514 !خيلى خوب! خيلى خوب به روش خودت انجامش بده 59 00:07:54,889 --> 00:07:56,891 ممنونم 60 00:08:14,950 --> 00:08:16,952 ... از وقتى که اون خواب رو ديدم 61 00:08:17,912 --> 00:08:20,873 همش به اينجا فکر مى کنم ... 62 00:08:20,873 --> 00:08:25,211 ،از وقتى هم که تو اون خواب رو ديدى من يه خواب راحت نکردم 63 00:08:25,920 --> 00:08:28,005 احساس مى کنم که قبلا هم اينجا بودم 64 00:08:28,005 --> 00:08:30,466 ميدونم که قبلا هم اينجا بودم 65 00:08:30,216 --> 00:08:33,844 ايوى" ،هيچکس اينجا نبوده" !نه کم کم تا 3000 سال پيش 66 00:08:33,928 --> 00:08:36,514 !البته به جز اينها 67 00:08:40,893 --> 00:08:44,146 اگه اينطوره،پس من از کجا ميدونم که دارم کجا ميرم؟ 68 00:08:57,910 --> 00:08:59,912 بزن بريم 69 00:09:32,945 --> 00:09:37,283 تق،تق کسى خونه هست؟ 70 00:09:39,910 --> 00:09:41,912 .شما دو تا اونجا رو چک کنيد ببينيد اونجا هست 71 00:09:42,955 --> 00:09:45,916 من ترتيب "اوکانل ها" رو ميدم 72 00:11:18,884 --> 00:11:21,929 ميدونستى،اگه بتوني به قدر کافي اون رو سريع حرکت بدي،فکر کنم بتونى باهاش اسم خودت رو بنويسى 73 00:11:21,929 --> 00:11:23,931 يه تصوير تو ذهنم اومد 74 00:11:23,931 --> 00:11:27,017 ... مثل خوابم بود 75 00:11:26,016 --> 00:11:28,018 !ولى واقعى.... 76 00:11:28,852 --> 00:11:30,854 انگار که من واقعا در دوران باستان اينجا بودم 77 00:11:30,854 --> 00:11:33,857 ... خوب،اگه تو واقعا اينجا بودى 78 00:11:33,857 --> 00:11:35,859 ميتونى،به من بگى که اين چطورى باز ميشه؟ 79 00:11:35,984 --> 00:11:37,903 اين رو بگير 80 00:11:52,876 --> 00:11:56,797 .ـ ديگه کم کم دارى من رو ميترسونى .ـ خودم هم کم کم دارم ميترسم 81 00:11:57,923 --> 00:12:00,884 اين چيه؟ اين آشغالها رو نگاه 82 00:12:00,884 --> 00:12:02,886 اين مصرى ها هيچوقت يه سرنخ به جا نميذاشتن اين آشغال ها رو ببينيد 83 00:12:02,886 --> 00:12:05,931 يه مشت گلدون و آشغاله نگاه کن 84 00:12:06,056 --> 00:12:09,935 اين،سفال هاى بى ارزش آشغال هاى تاريخى 85 00:12:12,938 --> 00:12:14,898 "ژاک" يه چيزي منو نيش زد 86 00:12:14,898 --> 00:12:15,858 "خفه شو،"اسپيوى 87 00:12:16,900 --> 00:12:17,943 اين مکان نفرين شده است 88 00:12:21,905 --> 00:12:23,907 ما که نميخوايم خدايان رو بيدار کنيم 89 00:12:45,971 --> 00:12:49,016 اين نشانه عقرب شاهه 90 00:12:49,933 --> 00:12:51,935 قرار بوده که اون فقط يه افسانه باشه 91 00:12:51,935 --> 00:12:54,896 .هيچ نشانه اى از اون تا حالا پيدا نشده بود !هيچ چيزى 92 00:12:54,896 --> 00:12:56,898 هيچ مدرک ثبت شده اى 93 00:12:56,898 --> 00:12:58,900 شايد نميخواستند که کسى اون رو پيدا کنه 94 00:12:58,900 --> 00:13:00,819 .ـ بزار اين رو باز کنيم .ـ ايوى،من نمى دونم 95 00:13:00,819 --> 00:13:03,947 .ـ احساس خوبى در رابطه با اين ندارم .ـ اين فقط يه صندوقچه است 96 00:13:03,947 --> 00:13:05,782 هيچ کس تا حالا از باز کردن يه صندوقچه آسيبى نديده 97 00:13:05,949 --> 00:13:09,077 درسته،هيچکس هم تا حالا از خوندن يه کتاب آسيبى نديده 98 00:13:08,827 --> 00:13:10,954 ـ يادت مياد اون دفعه چى شد؟ .ـ بى خيال،الان ديگه نمى تونيم دست برداريم 99 00:13:10,954 --> 00:13:13,832 فقط يادت باشه که حرف منطقى رو من زدم 100 00:13:13,915 --> 00:13:14,833 براي يکبار 101 00:13:15,917 --> 00:13:16,877 آشغال 102 00:13:16,877 --> 00:13:18,879 آشغال،گلدون 103 00:13:18,879 --> 00:13:20,881 ... فقط نصف اينها 104 00:13:24,885 --> 00:13:26,887 !خداى من،درد ميکنه 105 00:13:45,864 --> 00:13:49,993 عزيزم،بزار به روش تو انجامش بديم 106 00:14:07,761 --> 00:14:10,847 "دستبند "آنوبيس 107 00:14:17,854 --> 00:14:19,856 خودم ترتيبش رو ميدم 108 00:14:25,904 --> 00:14:27,906 اوه،خداى من 109 00:14:28,824 --> 00:14:30,909 !!!يه کم براى اين کار دير نشده 110 00:14:30,909 --> 00:14:33,912 ـ اين رو بنداز تو کوله پشتيت .ـ بدو اينجا رو ترک کنيم 111 00:14:33,912 --> 00:14:36,873 ـ يه کم براي اينکار ديره ـ روش چى نوشته؟ 112 00:14:36,873 --> 00:14:39,876 ... هر کس آشفته سازد اين دستبند را " 113 00:14:39,918 --> 00:14:41,920 " .بايد از رود نيل بنوشد 114 00:14:41,920 --> 00:14:44,089 به نظر خيلى هم بد نمياد 115 00:15:02,399 --> 00:15:07,237 ژاک" يه مجسمه ى خوشگل ازت ميسازه پسر کوچولو 116 00:15:07,904 --> 00:15:08,864 اوه،خواهش مى کنم 117 00:15:08,864 --> 00:15:12,784 !اسپيوى! ژاک !بزنيد از اين جهنم بريم بيرون 118 00:15:12,951 --> 00:15:14,911 يالا 119 00:16:14,846 --> 00:16:17,849 "وضعمون خيلي بده، "ايوى 120 00:16:17,932 --> 00:16:20,018 ـ قبلا هم از اين وضع ها داشتيم ـ اين بدترينشه 121 00:16:58,890 --> 00:17:00,850 مامان؟ بابا؟ 122 00:17:00,850 --> 00:17:02,977 من ميتونم همه چيز رو توضيح بدم 123 00:17:30,880 --> 00:17:34,050 کتاب مردگان زندگى مى بخشد 124 00:17:34,008 --> 00:17:36,052 ... و کتاب زندگان 125 00:17:38,888 --> 00:17:40,932 زندگى را ميگيرد... 126 00:17:40,932 --> 00:17:44,060 فکر ميکردم که اين فقط کار منه 127 00:17:46,896 --> 00:17:47,897 نزديک شديم 128 00:18:17,927 --> 00:18:20,013 گيرش آورديد؟ 129 00:19:30,875 --> 00:19:32,877 خيلى نزديک شديم 130 00:19:47,934 --> 00:19:49,894 پيداش کرديم 131 00:19:51,854 --> 00:19:54,023 !پيداش کرديم! ما پيداش کرديم 132 00:20:10,957 --> 00:20:13,918 .از اينجا بريد کنار .از سر راه بريد کنار 133 00:20:18,881 --> 00:20:20,883 "ايمهوتپ" 134 00:20:20,883 --> 00:20:22,885 "خودشه،"ايمهوتپ 135 00:20:27,932 --> 00:20:31,227 حالا ديگه بايد اونها که بهش خدمت مى کردند رو بيدار کنيم 136 00:20:29,934 --> 00:20:32,061 از سر راهم بريد کنار از سر راهم بريد کنار 137 00:20:32,061 --> 00:20:34,897 از سر راهم بريد کنار و يا اينکه تو صورتتون شليک مى کنم 138 00:20:34,897 --> 00:20:36,899 !منظور اون اينه که قبلا اين کار رو کرده،ها 139 00:20:37,900 --> 00:20:38,818 بديدش به من 140 00:20:38,818 --> 00:20:41,863 ما فرصت کافى نداشتيم 141 00:20:42,864 --> 00:20:48,494 .ـ ما به اون دستبند احتياج داريم .ـ قبل از اينکه باز بشه بهش احتياج داريم 142 00:20:51,497 --> 00:20:53,458 بسه 143 00:20:55,585 --> 00:20:57,587 ... عزيزم حافظ 144 00:20:57,587 --> 00:21:00,590 بهت گفته بودم که،من بايد ترتيب اينکار رو بدم 145 00:21:00,590 --> 00:21:02,467 ... من نمى خوام که تاريخ گذشته ى تو 146 00:21:01,924 --> 00:21:05,011 باعث لکه دار شدن بشه ... 147 00:21:05,136 --> 00:21:07,597 نگران نباشيد،ما ميدونيم کجاست خودمون ترتيبش رو ميديم 148 00:21:07,513 --> 00:21:10,516 نه،ما ترتيبش رو ميديم 149 00:21:10,516 --> 00:21:13,561 الان يه ماموريت ديگه براى شما دارم 150 00:21:13,561 --> 00:21:14,937 دستبند کجاست؟ 151 00:21:14,937 --> 00:21:17,440 .تو راهه لندنه 152 00:21:18,441 --> 00:21:21,485 پس لندن جايى هست که من بايد برم 153 00:21:39,503 --> 00:21:41,589 ... من فکر ميکنم که دستبند يه جور راهنما 154 00:21:41,422 --> 00:21:43,883 براى گمشده ها تو صحراى "اهم شير" بوده ... 155 00:21:43,007 --> 00:21:46,636 ... ايوى،ميدونم دارى به چى فکر ميکنى 156 00:21:46,510 --> 00:21:48,512 .و جوابه اون نه ... 157 00:21:48,638 --> 00:21:50,640 ما تازه رسيديم خونه 158 00:21:50,640 --> 00:21:54,477 خوب همين يه حسنه،از قبل وسايلمون جمعه 159 00:21:54,518 --> 00:21:57,480 چرا تو فقط يه دليل منطقى برام نميارى؟ 160 00:21:57,480 --> 00:21:59,482 ... اين يه "واحه" (آبادي کويرى) است 161 00:22:01,484 --> 00:22:02,526 عزيزم 162 00:22:03,319 --> 00:22:05,529 ... يه خوشگل 163 00:22:05,696 --> 00:22:07,490 ...مهيج... 164 00:22:08,574 --> 00:22:10,493 ... رومانتيک ... 165 00:22:11,869 --> 00:22:14,580 (واحه (آبادي کويرى 166 00:22:14,163 --> 00:22:18,459 ... با اون ساحل سفيد و شنى اش،با نخل هاى خرما 167 00:22:19,502 --> 00:22:21,462 و آب خنک و گواراى آبى رنگ؟ ... 168 00:22:22,505 --> 00:22:25,591 ميتونيم از اين نوشيدنى هاى بزرگ و چترهاى کوچيک هم استفاده کنيم 169 00:22:26,592 --> 00:22:29,595 ـ فکر خوبيه ـ فکر خوبيه،هدفت چيه؟ 170 00:22:29,428 --> 00:22:32,556 گفته شده که اونجا محلى هست که ارتش "آنوبيس" در خواب فرو رفته اند 171 00:22:32,556 --> 00:22:35,518 ديدى؟ ميدونستم که يه چيزى بايد باشه هميشه همينطوره 172 00:22:35,518 --> 00:22:37,561 از کجا ميدونستم؟ بزار فکر کنم 173 00:22:37,561 --> 00:22:39,522 اين مربوط به اون عقرب شاه؟ 174 00:22:39,021 --> 00:22:42,525 درسته،ولى اون تنها هر پنج هزار سال يکبار بيدار ميشه 175 00:22:42,525 --> 00:22:45,569 ،و اگه کسى اون رو نکشه .اون دنيا رو نابود مى کنه 176 00:22:45,569 --> 00:22:47,863 ـ تو از کجا ميدونى؟ ... ـ نميدونم،ولى اين همون چيزى هست که هميشه 177 00:22:46,654 --> 00:22:49,198 تو قصه ها وجود داره... 178 00:22:48,406 --> 00:22:51,575 ... آخرين گروه تحقيقاتى که تونستند به "اهم شير" برسند 179 00:22:52,410 --> 00:22:55,496 بوسيله "رامسس چهارم" بيش از ... سه هزار سال پيش فرستاده شده بود 180 00:22:55,579 --> 00:22:58,499 .ـ اون بيشتر از 1000 مرد جنگجو رو فرستاد بود !ـ و هيچکدوم از اونها دوباره ديده نشدن 181 00:22:58,499 --> 00:23:00,459 ـ تو ااز کجا مى دونى؟ ـ نميدونم،ولى اين همون چيزيه که هميشه تو قصه ها وجود داره 182 00:23:00,584 --> 00:23:02,586 ـ راستى به هرم طلايى اشاره اى کردم؟ ـ دو بار 183 00:23:02,712 --> 00:23:05,506 اسکندر مقدونى سربازانش رو براى جستجوى اون فرستاده بود 184 00:23:05,506 --> 00:23:07,508 .ـ آفرين به اون .ـ سزار هم همينطور 185 00:23:07,508 --> 00:23:09,552 ـ عجب کارهايى تو دوره اش کرده .ـ همچنين ناپلئون 186 00:23:09,552 --> 00:23:11,554 آره،ولى ما از اون باهوشتريم 187 00:23:11,595 --> 00:23:13,556 .ـ قد بلندتر هم هستيم !ـ دقيقا 188 00:23:13,556 --> 00:23:16,559 ـ اين همون دليلى هست که ميخوايم پيداش کنيم ـ چون قدمون بلنده!؟ 189 00:23:17,226 --> 00:23:20,563 ـ به خاطر همينه که دوست دارم ـ خوب بود 190 00:23:41,584 --> 00:23:43,461 !مامان 191 00:23:43,461 --> 00:23:45,463 با ابن صندوقچه چيکار بکنم؟ 192 00:23:45,463 --> 00:23:47,465 آشغال عوضى يه تن وزنشه 193 00:23:47,465 --> 00:23:49,592 الکس،مواظب حرف زدنت باش 194 00:23:49,300 --> 00:23:51,510 خوب،يه کم سنگينه 195 00:24:01,520 --> 00:24:05,441 ايوي" ، اولى خواب عجيب تو دقيقا براى شش هفته پيش بود،درسته؟ 196 00:24:05,441 --> 00:24:07,443 آره درسته ولى اين به چى ربط داره؟ 197 00:24:08,277 --> 00:24:12,448 اون مصادف بود با سال جديد مصرى ها 198 00:24:12,740 --> 00:24:16,452 درسته !چه تصادفى 199 00:24:17,578 --> 00:24:19,497 شايد 200 00:24:19,497 --> 00:24:21,582 من فقط ميگم بيا يه کم با احتياط باشيم 201 00:24:31,508 --> 00:24:34,470 اگه هر اتفاقى سر تو بياد من هيچوقت خودم رو نمى بخشم 202 00:24:55,491 --> 00:24:57,493 تو و الکس تنها چيزهايى هستيد که برام مهم هستند 203 00:24:57,493 --> 00:24:59,453 ... خوب 204 00:24:59,161 --> 00:25:03,499 ... پژوهشگران بمبريج به من التماس کردن که 205 00:25:03,499 --> 00:25:05,459 به موزه ي بريتانيا برم ... 206 00:25:24,561 --> 00:25:26,480 لعنتى ها،چطورى اين رو از دستتون باز ميکرديد؟ 207 00:25:26,522 --> 00:25:28,357 من امروز تو رو بوسيدم؟ 208 00:25:37,491 --> 00:25:39,493 .ازش متنفرم وقتى اينکار رو ميکنى 209 00:25:39,493 --> 00:25:40,577 واسه چى؟ 210 00:25:40,369 --> 00:25:43,580 ـ با اين کارت هر چى بگى قبول ميکنم ـ هرچى؟ 211 00:25:50,546 --> 00:25:52,506 اون لباس ها،مال من نيستن 212 00:25:53,549 --> 00:25:55,551 "جاناتان" 213 00:25:55,551 --> 00:25:58,554 الکس" پنج دقيقه مواظب رفتارت باش،خيلى خوب؟" 214 00:25:58,095 --> 00:26:00,556 حتما 215 00:26:09,440 --> 00:26:12,443 ـ خوشحال هستى که خونه اى؟ .ـ خوشحالتر از اين نميتونستم باشم 216 00:26:12,568 --> 00:26:15,446 اين سال عقربه 217 00:26:15,446 --> 00:26:17,448 ـ چه با حال .ـ فکر کردم که ازش خوشت بياد 218 00:26:17,281 --> 00:26:21,493 و خوب بعدش من موميايى رو کشتم و همينطور معشوقه اش رو و بعد عصاى طلايى اش رو دزديدم 219 00:26:21,577 --> 00:26:23,495 اوه،تو خيلى شجاعى 220 00:26:23,579 --> 00:26:25,581 و ثروتمند راستى گفتم ثروتمند؟ 221 00:26:25,581 --> 00:26:28,417 پس فکر ميکنى من براى چى اينجام؟ 222 00:26:29,585 --> 00:26:33,589 ـ متاسفم،فکر کنم که خونه رو اشتباهى اومديم ـ تو که گفتى اين خونه توست؟ 223 00:26:33,797 --> 00:26:35,466 .ـ من نگفتم .ـ بهم زنگ بزن 224 00:26:37,509 --> 00:26:39,595 ـ تو که شوهر شيلا نيستى؟ ـ نه 225 00:26:40,429 --> 00:26:43,515 ،اگه شما براى جانى کار ميکنيد .بهش بگيد که حسابش رو سه شنبه تسويه ميکنم 226 00:26:43,599 --> 00:26:45,601 من هيچ جانى نامى رو نمى شناسم 227 00:26:45,934 --> 00:26:48,520 ما دنبال دستبند "آنوبيس" ميگرديم 228 00:26:48,520 --> 00:26:51,440 .اوه خوب،آفرين به شما داشتن دستبند "آنوبيس" چيز خوبيه 229 00:26:51,440 --> 00:26:52,441 اون کجاست؟ 230 00:26:52,649 --> 00:26:55,611 آه،فهميدم شما اينجا دنبال اون دستبند ميگرديد 231 00:26:55,611 --> 00:26:57,988 من اصلا نميفهمم که شما داريد درباره ى چى حرف ميزنيد 232 00:26:57,321 --> 00:27:01,450 آقاي "اوکانل" شما داريد از صبر من سواستفاده مى کنيد 233 00:27:01,450 --> 00:27:04,578 .آقاى "اوکانل" يه لحظه وايسيد شما عوضى گرفتيد 234 00:27:05,496 --> 00:27:06,497 اون دستبند،الان يادم اومد؟ 235 00:27:06,580 --> 00:27:11,335 ـ اونو تو قمار باختم ـ به خاطر خودت هم که شده،بهتره اينطور نباشه 236 00:27:14,505 --> 00:27:16,465 ... اين نميتونه 237 00:27:15,964 --> 00:27:18,800 سلام 238 00:27:21,303 --> 00:27:22,387 !سلام 239 00:27:23,639 --> 00:27:26,517 ـ زنت کجاست؟ ـ زن من!؟ 240 00:27:26,517 --> 00:27:27,476 "منظورتون "ايوى 241 00:27:27,309 --> 00:27:31,480 ،فکر مى کنم رفته باشه يه جايى تو آلمان يا تبت و يه جاى ديگه 242 00:27:31,480 --> 00:27:35,317 اون يه دختره آزاده راستى من گفتم که مجرد هستم؟ 243 00:27:40,697 --> 00:27:43,492 افعى هاى مصرى واقعا سم مهلکى دارن 244 00:27:44,660 --> 00:27:46,453 توى طبقه پايينه 245 00:27:46,495 --> 00:27:51,583 يه گاو صندوق هست شماره رمزش 3 ـ 20 ـ 58 246 00:27:52,501 --> 00:27:53,502 شايد هم 393 247 00:27:53,001 --> 00:27:55,003 اون تو گاو صندوق تو طبقه پايينه 248 00:27:55,003 --> 00:27:56,088 !من که بهتون گفتم 249 00:27:56,088 --> 00:27:58,006 خوب براى چى اينکار رو مى کنى؟ 250 00:27:58,090 --> 00:28:02,594 ـ من بهتون گفتم تا که من رو نکشيد ـ کى ما همچين قرارى گذاشتيم؟ 251 00:28:10,102 --> 00:28:12,396 !!!سلام 252 00:28:13,021 --> 00:28:15,023 جاناتان،فکر کنم گفته بودم که ديگه اينجا مهمونى نگيرى 253 00:28:15,023 --> 00:28:17,025 ... خوب،به خاطر مشهور بودن تو 254 00:28:17,985 --> 00:28:20,988 الکس،دارم جدى ميگم اگه اون کليد رو گم کرده باشى،تنبيه ميشى 255 00:28:20,988 --> 00:28:23,991 من گمش نکردم،فقط نمى تونم پيداش کنم اينها با هم فرق ميکنند 256 00:28:23,991 --> 00:28:26,994 خوب،پس بهتره که شروع کنى تا پيداش کنى 257 00:28:26,994 --> 00:28:29,871 .باشه مامان اصلا جاى نگرانى نيست 258 00:28:29,705 --> 00:28:31,999 عصر بخير 259 00:28:33,959 --> 00:28:37,462 تو کى هستي؟ اينجا چيکار دارى؟ 260 00:28:37,212 --> 00:28:40,007 معلومه،دنبال صندوقچه ام 261 00:28:42,009 --> 00:28:43,927 .همين حالا بدش به من 262 00:28:47,097 --> 00:28:49,099 از خونه ى من برو بيرون 263 00:28:50,058 --> 00:28:51,059 واى،مامان 264 00:28:51,059 --> 00:28:53,061 .ـ شايد اين بهترين کار ممکن نباشه .ـ الکس،برو عقب 265 00:28:56,940 --> 00:28:59,067 واقعا اين بهترين راه ممکن نيست 266 00:28:59,943 --> 00:29:01,945 فکر کنم که الان بهتره پدر رو صدا بزنيم 267 00:29:01,945 --> 00:29:04,948 ـ من ميکشمت و اون رو بر ميدارم ـ فکر نميکنم 268 00:29:06,950 --> 00:29:09,995 آردث تو اينجا چيکار مى کنى؟ 269 00:29:09,995 --> 00:29:11,997 .فکر کنم بهتر باشه توضيحات رو بزارم براي بعد 270 00:29:11,997 --> 00:29:13,957 آرتث بى 271 00:29:15,917 --> 00:29:17,961 ... هى،بچه ها برادر زن من رو ميشناسيد 272 00:29:17,961 --> 00:29:20,088 شايد سزاوار اين کارهايى که ... مى خوايد باهاش بکنيد،باشه 273 00:29:20,964 --> 00:29:21,965 ولى اينجا خونه ى منه 274 00:29:21,965 --> 00:29:24,009 و من يه سرى قوانينى رو دارم .درباره ى مارها و قطع اندام 275 00:29:28,096 --> 00:29:30,015 !بهش شليک کنيد 276 00:29:58,001 --> 00:30:00,003 !واى،مامان 277 00:30:00,003 --> 00:30:03,548 ـ از کجا ياد گرفتى اين کارها رو بکنى؟ ـ خودم هم نمى دونم 278 00:30:08,136 --> 00:30:10,514 اين چيزيه که از پدرت ياد گرفتم 279 00:30:12,140 --> 00:30:14,017 من اين رو ميگيرم 280 00:30:23,985 --> 00:30:26,029 براى يه مجوسى زياد هم بد نيست 281 00:30:32,994 --> 00:30:34,955 !بزار برم 282 00:30:43,964 --> 00:30:47,384 ـ چى توى اون صندوقچه است؟ !ـ دستبند آنوبيس 283 00:31:01,022 --> 00:31:03,984 اونها نبايد دستشون به دستبند برسه 284 00:31:03,984 --> 00:31:05,986 !بگيرش و از اينجا برو بيرون 285 00:31:11,074 --> 00:31:13,076 !مامان،مواظب باش 286 00:31:13,994 --> 00:31:15,078 !اولين 287 00:31:34,055 --> 00:31:36,975 اين دفعه چيکار کردى؟ 288 00:31:37,058 --> 00:31:39,060 من هيچ کارى با هيچکس نکردم 289 00:31:41,062 --> 00:31:42,063 !ـ يعنى اين اواخر !ـ بجنب 290 00:32:03,960 --> 00:32:05,962 !ريک 291 00:32:06,963 --> 00:32:08,965 !مواظب باش،ريک 292 00:32:19,017 --> 00:32:20,018 !بابا!بابا 293 00:32:21,102 --> 00:32:23,063 ـ حالت خوبه؟ ـ آره 294 00:32:28,985 --> 00:32:31,905 تو اينجا چه غلطى ميکنى؟ بى خيال،مهم نيست 295 00:32:31,988 --> 00:32:33,948 اون لعنتى ها کى بودن و کجا زن منو بردن؟ 296 00:32:33,948 --> 00:32:36,951 ... دوست من،مطمئن نيستم 297 00:32:36,951 --> 00:32:39,204 ... ولى هر جا اين مرد باشه 298 00:32:38,995 --> 00:32:40,997 زن تو هم همونجاست 299 00:32:42,999 --> 00:32:45,668 .هى من ميشناسمش .اون يه کتابداره 300 00:32:46,002 --> 00:32:48,004 ـ اون تو موزه ى انگلستان کار ميکنه ـ تو مطمئنى؟ 301 00:32:48,004 --> 00:32:52,592 بهتره حرفش رو قبول کنيم،اون وقتش رو بيشتر اونجا ميگذرونه تا توى خونه 302 00:32:53,093 --> 00:32:56,012 خيلي خوب،تو اينجايى آدم بدها هم اينجان 303 00:32:56,012 --> 00:32:58,014 اولين هم که دزديند بزار حدس بزنم 304 00:32:58,014 --> 00:33:00,016 اونها يه بار ديگه موجود رو از قبر بيرون کشيدند 305 00:33:00,016 --> 00:33:03,061 نميخوام فضولى کرده باشم،ولى مگه اين وظيفه ى تو نبود تا نذارى اين اتفاق بيفته؟ 306 00:33:03,061 --> 00:33:06,981 اون زني که باهاش بود،چيزهايى رو ميدونه که هيچ انسان زنده اى نبايد از اونها خبر داشته باشه 307 00:33:06,981 --> 00:33:08,983 اون ميدونست که اون موجود دقيقا کجا مدفون شده 308 00:33:08,983 --> 00:33:13,196 ما اميدواريم که اون ما رو به سمت دستبند هدايت کنه که البته همين کار رو هم کرد 309 00:33:12,987 --> 00:33:13,988 الان دست اوناست 310 00:33:14,030 --> 00:33:17,033 !من هنوز زياد دستپاچه نشدم 311 00:33:18,993 --> 00:33:19,994 اين از طلاست؟ 312 00:33:20,078 --> 00:33:21,996 ،وقتى اون رو به دستم زدم اهرام "گيزا" رو ديدم 313 00:33:22,080 --> 00:33:25,083 بعد يه دفعه واو... از بيابان "کارناک" شروع به جلو رفتن کرد 314 00:33:26,000 --> 00:33:28,086 تو واکنش زنجيرى اون رو فعال کردى که ممکنه باعث يه آخر زمان ديگه بشه 315 00:33:29,087 --> 00:33:32,006 تو،يه کم آرومتر تو هم،يه دردسر بزرگ 316 00:33:32,006 --> 00:33:34,008 و تو،سوار ماشين شو 317 00:33:40,014 --> 00:33:43,059 ،معذرت ميخوام اگه به پسرت تذکر دادم .ولى تو بايد بفهمى 318 00:33:43,059 --> 00:33:47,021 الان که دستبند فعال شده،ما فقط هفت روز تا بيدارى عقرب شاه وقت داريم 319 00:33:47,021 --> 00:33:48,856 ما؟ براى چى ما؟ 320 00:33:48,982 --> 00:33:51,025 اگه اون کشته نشه اون ارتش "آنوبيس" رو بيدار ميکنه 321 00:33:51,025 --> 00:33:54,070 .ـ فکر کنم که اين چيز زياد خوبى نباشه .ـ اوه،اون ميخواد که دنيا رو نابود کنه 322 00:33:54,988 --> 00:33:56,990 باز هم "اون ميخواهد دنيا رو نابود کنه" ديگه 323 00:34:00,952 --> 00:34:02,996 ... هر کسى که بتونه عقرب شاه رو بکشه 324 00:34:02,996 --> 00:34:04,998 ... ميتونه ارتش اون رو به دنياى مردگان برگردونه ... 325 00:34:04,998 --> 00:34:07,959 و يا از اونها براى نابودى نسل بشر و فرمانروايى بر زمين استفاده کنه 326 00:34:07,959 --> 00:34:12,005 پس اونها "ايمهوتپ" رو از خاک بيرون کشيدن چون اون تنها کسى هست که قدرت کشتن عقرب شاه رو داره 327 00:34:12,005 --> 00:34:13,006 اين نقشه اونهاست 328 00:34:26,060 --> 00:34:29,188 الکس" يه کار مهم برات دارم" اينجا بمون و از ماشين مراقبت بکن 329 00:34:29,147 --> 00:34:31,941 ـ من ميتونم ـ مراقبت از ماشين؟ 330 00:34:31,941 --> 00:34:34,944 بى خيال پدر،چون که من بچه هستم دليل نميشه که احمق هم باشم 331 00:34:34,944 --> 00:34:36,946 ـ ميدونم !ـ پدر 332 00:34:38,072 --> 00:34:40,950 اگه ديدى کسى با جيغ و داد داره مياد بيرون،بدون که اون منم 333 00:34:40,950 --> 00:34:43,995 شايد بهتر باشه که تو هم اينجا بمونى و مراقب اون باشى 334 00:34:43,995 --> 00:34:45,997 درسته،الان ديگه تو راست ميگى 335 00:34:49,959 --> 00:34:53,588 ـ تو شات گان ميخواى؟ ـ نه،تامپسون رو ترجيح ميدم 336 00:35:00,011 --> 00:35:03,097 ... اگه من بهت ميگفتم که من يه غريبه از شرق هستم 337 00:35:03,097 --> 00:35:05,099 و دنبال چيزى گمشده هستم ... 338 00:35:05,099 --> 00:35:08,019 اونوقت من جواب ميدادم که منم يه غريبه از غرب هستم 339 00:35:08,019 --> 00:35:10,938 ـ و من همون چيزى هستم که تو دنبالش هستى ـ درسته 340 00:35:11,939 --> 00:35:13,941 ـ تو يک نشان مقدس دارى ـ چى،اين؟ 341 00:35:13,941 --> 00:35:16,944 نه،اين رو تو پرورشگاه تو قاهره بهم زدن 342 00:35:16,986 --> 00:35:18,946 اين نشانه معنيش اينه که تو هم ... يک محافظ هستى 343 00:35:18,946 --> 00:35:21,949 يکى از جنگجويان خدا،يکى از مجوسيان 344 00:35:21,949 --> 00:35:25,495 متاسفم،اشتباهى گرفتى 345 00:36:08,996 --> 00:36:10,998 آقاى حافظ 346 00:36:16,003 --> 00:36:18,005 اونها پيداش کردند 347 00:36:50,204 --> 00:36:53,082 !بلند شو 348 00:36:51,914 --> 00:36:54,125 !برخيز 349 00:37:53,017 --> 00:37:54,977 "ايمهوتپ" 350 00:37:56,187 --> 00:37:56,896 الان چه سالى هست؟ 351 00:37:56,771 --> 00:38:02,943 سرورم،امسال سال عقربه 352 00:38:01,984 --> 00:38:03,611 واقعا؟ 353 00:38:03,778 --> 00:38:05,571 بله 354 00:38:30,012 --> 00:38:32,014 وحشت نکن 355 00:38:32,098 --> 00:38:35,017 من وحشت نکردم 356 00:38:34,600 --> 00:38:39,355 من تجديد زندگى شده ى "آناکسونامون" هستم 357 00:38:38,604 --> 00:38:42,608 تنها در جسم 358 00:38:42,983 --> 00:38:44,693 ... ولى خيلى زود 359 00:38:44,985 --> 00:38:50,950 ... من روح تو را از دنياى مردگان باز خواهم آورد 360 00:38:51,033 --> 00:38:55,788 .و عشقمان يکبار ديگر به وجود خواهد آمد ... 361 00:39:03,087 --> 00:39:05,005 ... ميدونى 362 00:39:05,005 --> 00:39:09,093 تا چند سال پيش،اين چيزها برام عجيب به نظر مى اومد 363 00:39:15,015 --> 00:39:17,059 ارباب "ايمهوتپ" خيلى خوشحال ميشه 364 00:39:26,986 --> 00:39:29,071 اون کجاست؟ 365 00:39:29,071 --> 00:39:31,073 دستبند کجاست؟ 366 00:39:32,116 --> 00:39:34,952 فکر کنم بدونم 367 00:39:34,994 --> 00:39:38,998 ،و بالاي يک هرم طلايى .يه الماس خيلى بزرگ بود 368 00:39:38,998 --> 00:39:40,791 بزرگ! چقدر بزرگ؟ 369 00:39:40,124 --> 00:39:43,085 خيلى بزرگ ... نور خورشيد رو منعکس ميکرد 370 00:39:44,044 --> 00:39:45,921 ... و از دور دست به مسافران چشمک ميزد 371 00:39:46,005 --> 00:39:49,008 و اونها رو به سمت مرگشون صدا ميکرد ... 372 00:39:50,050 --> 00:39:52,928 من هديه اي براى تو دارم 373 00:39:53,095 --> 00:39:54,096 !اون 374 00:39:57,433 --> 00:40:02,521 مى دونستم که از ديدن مرگ اون خشنود خواهى شد 375 00:40:08,903 --> 00:40:10,988 !ولم کنيد!ولم کنيد 376 00:40:14,992 --> 00:40:16,035 !اوه،خداى من 377 00:40:16,035 --> 00:40:17,995 دنياي مردگان در انتظار توست 378 00:40:17,995 --> 00:40:18,954 !حالا صبر کن 379 00:40:18,954 --> 00:40:21,081 خودم دوباره ميزارمت توى قبرت 380 00:40:21,957 --> 00:40:25,961 به نظر ما،وقتى تو رو اول توى قبر بزاريم اون کار ديگه امکانش موجود نيست 381 00:40:26,962 --> 00:40:27,963 !بسوزونيدش 382 00:40:27,963 --> 00:40:28,964 ... تو حرومزاده 383 00:40:43,020 --> 00:40:45,939 !ـ بازش کن! بازش کن ـ دارم سعى ميکنم 384 00:41:07,002 --> 00:41:08,962 !ـ عجله کن !ـ يالا،بجنب 385 00:41:11,006 --> 00:41:13,008 !ـ تو شکونديش !ـ ساکت باش 386 00:41:13,008 --> 00:41:15,969 ،اگه هيجان زدگى اى هم باشه اون از طرف منه 387 00:41:23,018 --> 00:41:25,020 !تو 388 00:42:00,013 --> 00:42:01,098 !برو،برو،برو،برو 389 00:42:02,015 --> 00:42:04,059 !استخوان هاى خود را جمع کنيد 390 00:42:04,059 --> 00:42:06,061 !عضوهاى خود را گرد هم آوريد 391 00:42:06,061 --> 00:42:09,189 !از گامهايتان زمين را بلرزانيد 392 00:42:09,314 --> 00:42:12,192 !ارباب شما اينجاست 393 00:42:16,989 --> 00:42:19,992 .اوه،نه. بازم اين آدمها دوباره 394 00:42:19,992 --> 00:42:22,911 !نابودشون کنيد 395 00:42:29,084 --> 00:42:32,004 چيکار کنيم؟ چيکار کنيم؟ 396 00:42:32,004 --> 00:42:34,923 از من ميپرسى؟ !من فقط هشت سالمه 397 00:42:42,097 --> 00:42:45,976 عزيزم،دارى چيکار ميکنى؟ اين آدمها که از در استفاده نميکنند 398 00:42:49,062 --> 00:42:50,939 جاناتان" کدوم گوريه؟" 399 00:42:55,944 --> 00:42:57,946 !ـ الکس ـ ماشينم چه مرگش شده؟ 400 00:42:57,946 --> 00:43:00,949 مجبور شدم تا دنبال يه وسيله نقليه ديگه بگردم 401 00:43:00,949 --> 00:43:02,993 ـ يه اتوبوس دو طبقه؟ ـ اين يه پيشنهاد بود 402 00:43:02,993 --> 00:43:03,994 !ـ نبود !ـ خيلي هم بود 403 00:43:04,077 --> 00:43:06,079 !ـ فقط برو !ـ خيلى هم بود 404 00:43:22,012 --> 00:43:25,015 !نه،ماشين من نه 405 00:43:29,019 --> 00:43:30,979 اوه،از موميايى ها متنفرم 406 00:43:30,979 --> 00:43:34,107 ـ حالا از ديدن من خوشحالى؟ ـ درست مثل روزهاى قديم،آره؟ 407 00:45:14,040 --> 00:45:15,083 !بپيچ،بپيچ 408 00:45:34,060 --> 00:45:36,062 !نه!از سر راه برو کنار 409 00:46:05,091 --> 00:46:07,010 !مواظب باش 410 00:47:09,990 --> 00:47:11,992 عجب رانندگى،دايى جان 411 00:47:11,992 --> 00:47:13,076 آره 412 00:47:19,082 --> 00:47:21,000 حالت خوبه؟ 413 00:47:21,000 --> 00:47:24,671 اين اولين بارى بود که سوار اتوبوس شدم 414 00:47:32,011 --> 00:47:35,014 ـ بدون تو بايد چيکار مى کردم؟ ـ همه ى کتابدارها اينقدر دردسر ندارند؟ 415 00:47:35,014 --> 00:47:37,559 !خداى من،برو تو اتاقت 416 00:47:50,989 --> 00:47:51,990 !ولم کن برم 417 00:47:51,990 --> 00:47:53,950 !ساکت 418 00:47:53,992 --> 00:47:54,993 برو 419 00:47:54,993 --> 00:47:56,995 !وايسا 420 00:48:38,953 --> 00:48:41,206 .حالا من به "اهم شير" ميرم 421 00:48:41,247 --> 00:48:43,958 و عقرب شاه رو ميکشم 422 00:48:43,958 --> 00:48:47,086 و با سپاهش بر جهان حکومت ميکنم 423 00:48:47,962 --> 00:48:50,006 .باهم 424 00:48:50,006 --> 00:48:52,008 ...سرورم 425 00:48:52,008 --> 00:48:54,010 چيزى هست که شما بايد بدونيد ... 426 00:48:54,010 --> 00:48:56,095 اونها عصاى سلطنتى "ازيريس" رو دارن 427 00:48:56,095 --> 00:48:57,972 من خودم ديدمش 428 00:48:58,097 --> 00:49:01,142 ... وقتى به "اهم شير" برسيم 429 00:49:01,017 --> 00:49:03,102 قدرت من دوباره برميگرده ... 430 00:49:04,020 --> 00:49:08,900 .و من نيازى به عصا نخواهم داشت 431 00:49:41,015 --> 00:49:44,018 خواهش ميکنم،نميخواد درباره ى پسرت نگران باشى دوست من 432 00:49:44,018 --> 00:49:46,980 اونها نميتونند به اون آسيبى برسونند چونکه اون دستبند "آنوبيس" رو دستش کرده 433 00:49:47,981 --> 00:49:49,941 الکس" دستبند رو دستش کرده بود؟" 434 00:49:49,983 --> 00:49:52,986 ،وقتي اون رو دستش کرده،اهرام "گيزا" رو ديده معبد "کارناک" رو 435 00:49:52,986 --> 00:49:57,115 وقتى اونها به "کارناک" برسند،دستبند مرحله ى بعدى از سفر رو نشون ميده 436 00:49:57,991 --> 00:50:01,953 ،اگه ما قبل از اونها به "کارناک" نرسيده باشيم ديگه نمى تونيم بفهميم که اونها کجا رفتند 437 00:50:01,995 --> 00:50:03,997 ... به نظر من 438 00:50:03,997 --> 00:50:05,999 ما به يه قاليچه پرنده احتياج داريم ... 439 00:50:25,059 --> 00:50:28,021 وقتي ارباب "ايمهوتپ" براى بار آخر ... با "اوکانل" برخورد کرد 440 00:50:28,062 --> 00:50:31,024 اونها روح جاويدانش رو به دنياي مردگان فرستادند ... 441 00:50:31,024 --> 00:50:34,986 ،تا وقتى که ايشون قدرتشون بازگرده هنوز آسيب پذير هستند 442 00:50:34,986 --> 00:50:38,906 تنها با ارتش "آنوبيس" ايشون شکست ناپذير ميشند 443 00:50:39,991 --> 00:50:41,993 او به کمک تو احتياج پيدا مى کند 444 00:50:45,997 --> 00:50:48,082 اين رو هميشه پيش خودت نگه دار 445 00:50:49,959 --> 00:50:52,003 !کتاب مردگان 446 00:50:52,003 --> 00:50:54,046 عجب پسر کوچولوى باهوشى 447 00:50:56,048 --> 00:50:58,092 مامانت بايد خيلى دلش برات تنگ شده باشه 448 00:50:59,051 --> 00:51:01,053 ،اگه دلت ميخواد که دوباره ببينيش پس بهتره مواظب رفتارت باشى 449 00:51:01,053 --> 00:51:04,265 خانوم،من براى پدر و مادرم هم مواظب رفتارم نيستم 450 00:51:04,056 --> 00:51:06,058 پس براي چى فکر ميکنيد من براى شما اينکار رو بکنم؟ 451 00:51:06,058 --> 00:51:07,059 !ساکت 452 00:51:07,059 --> 00:51:11,022 چونکه پدر و مادرت مارهاى سمى ... تو رختخوابت که نميندازن 453 00:51:11,063 --> 00:51:13,065 .اون هم وقتى که تو خوابى ... 454 00:51:14,066 --> 00:51:16,068 سرور "ايمهوتپ" مى خواهد که پسر رو ببينند 455 00:51:16,944 --> 00:51:20,948 خوب،الان ميبينيم که چقدر دل و جرات دارى 456 00:51:21,073 --> 00:51:24,076 هى،مواظب لباسم باش 457 00:51:24,994 --> 00:51:26,913 .آى!انگشتام 458 00:51:27,955 --> 00:51:29,957 خوبه 459 00:51:32,960 --> 00:51:33,961 خيلى خوبه 460 00:51:33,961 --> 00:51:36,005 اون چيزى رو که خواسته بوديم،گير آورديد؟ 461 00:51:36,088 --> 00:51:39,008 گيرش آورديم،آره 462 00:51:39,008 --> 00:51:40,092 ميدونى چيه؟ 463 00:51:41,010 --> 00:51:44,096 مجبور شديم که دو تا از اين نگهبانهاى مقبره رو بکشيم 464 00:51:45,014 --> 00:51:46,015 اين صندوقچه نفرين شده است 465 00:51:49,018 --> 00:51:50,978 ... روش نوشته که 466 00:51:51,020 --> 00:51:51,979 ... که يک موجود نمردنى... 467 00:51:52,063 --> 00:51:54,941 خواهد کشت تمام کسانى رو که اين ... .صندوقچه رو باز مى کنند 468 00:51:54,982 --> 00:51:58,903 آره،و اون موجود آنها را ميمکد تا وقتى که خودش مثل روز اولش شود 469 00:51:58,945 --> 00:52:00,947 ما اين داستان ها رو قبلا هم شنيديم 470 00:52:00,947 --> 00:52:04,575 آره،ولى ما شنيديم که آمريکايى هايى که نه سال پيش اين رو پيدا کردند،همشون مردن 471 00:52:04,992 --> 00:52:06,994 مرگ وحشتناکى داشتن 472 00:52:06,994 --> 00:52:08,996 ...ـ پس يادت باشه ـ ما ده تا ميخوايم 473 00:52:09,997 --> 00:52:10,998 !ساکت 474 00:52:10,998 --> 00:52:14,001 اين صندوقچه نبايد هرگز باز شود 475 00:52:14,001 --> 00:52:16,003 قرارداد پنج تا بوده 476 00:52:16,003 --> 00:52:19,006 آره خوب،ولى ما ده تا ميخوايم وگرنه صندوقچه رو ميبريم 477 00:52:19,006 --> 00:52:21,133 ...ـ اگه شما ـ ده تا خوبه 478 00:52:22,009 --> 00:52:23,010 دنبالم بيايد،آقايون 479 00:52:25,137 --> 00:52:27,014 برو تو 480 00:52:44,031 --> 00:52:46,075 ميدونم که متوجه ميشى چى ميگم بچه 481 00:52:46,075 --> 00:52:48,077 ... بنابراين بايد با دقت گوش کنى چون 482 00:52:47,952 --> 00:52:50,997 ... تو کسى هستى که او انتخاب کرده ... 483 00:52:50,997 --> 00:52:55,042 تو کسى هستى که من را به "اهم شير" خواهى برد 484 00:52:55,001 --> 00:52:59,380 و اگه اينکار رو نکنم؟ چي ميشه اگه من گم بشم؟ 485 00:53:01,007 --> 00:53:04,010 تو خيلى سرسختى،کوچولو 486 00:53:05,011 --> 00:53:09,390 تو پسر پدرت هستى ولى من چيزهايى رو ميدونم که تو نميدونى 487 00:53:10,057 --> 00:53:12,018 ... دستبند يک موهبت است 488 00:53:12,059 --> 00:53:14,020 . و يک نفرين ... 489 00:53:15,021 --> 00:53:16,981 ... شن هاى زمان 490 00:53:16,981 --> 00:53:19,900 از قبل بر عليه تو جارى شده اند 491 00:53:23,988 --> 00:53:25,948 آره،قبلا اين قسمت رو شنيده بودم 492 00:53:25,948 --> 00:53:27,992 ... از دقيقه اى که من دستبند رو به دست ميکنم 493 00:53:27,992 --> 00:53:30,995 .هفت روز تا بيدارى عقرب شاه وقت دارم ... 494 00:53:30,995 --> 00:53:32,997 ... و آيا اين رو هم شنيدى که اگر وارد هرم نشى 495 00:53:33,080 --> 00:53:36,042 ... تا قبل از برخورد اشعه ى خورشيد صبح آخر ... 496 00:53:36,042 --> 00:53:39,045 اون دستبند زندگى تو رو ميمکه؟ 497 00:53:39,045 --> 00:53:41,047 اين قسمتش رو نشنيده بودم 498 00:53:41,047 --> 00:53:44,925 هى،يه لحظه صبر کن،پس يعنى من فقط پنج روز وقت دارم 499 00:53:45,051 --> 00:53:49,055 پس به نظر من بهتره که گم نشى،درسته؟ 500 00:53:49,055 --> 00:53:53,059 .پدرم دهنت رو سرويس ميکنه 501 00:53:59,940 --> 00:54:01,942 فکر نمى کنم 502 00:54:06,071 --> 00:54:10,075 در اينجا،آقايون شما پاداشتون رو دريافت ميکنيد 503 00:54:10,993 --> 00:54:12,953 کلکى تو کار نباشه ها،خانم 504 00:54:12,953 --> 00:54:15,080 ما تا وقتى راضى نشده باشيم اين صندوقچه رو نميديم 505 00:54:15,080 --> 00:54:18,959 اوه،نگران نباشيد حتما راضى ميشيد 506 00:54:28,010 --> 00:54:29,094 چه خبر شده؟ 507 00:54:34,016 --> 00:54:37,978 اين محل نفرين شده است 508 00:54:38,020 --> 00:54:41,899 ـ تو چه مشکلى با اين نفرين دارى؟ !ـ اون انگار اگه از نفرين حرف نزنه نميشه 509 00:54:42,024 --> 00:54:44,109 اين نفرين شده است اين نفرين شده است 510 00:54:44,985 --> 00:54:46,946 بى خيال اين بشيم،ميشه؟ 511 00:54:49,073 --> 00:54:50,991 !يا مسيح مقدس 512 00:55:00,000 --> 00:55:03,087 اون ازتون ميخواد که در صندوقچه رو باز کنيد !بازش کنيد 513 00:55:25,985 --> 00:55:27,027 کجا رفت؟ 514 00:55:27,987 --> 00:55:29,029 کجا رفت؟ 515 00:56:18,078 --> 00:56:22,750 ـ اين قاليچه ى پرنده است؟ ـ نگران نباش،اون يه حرفه ايه 516 00:56:24,084 --> 00:56:26,003 !ايزى 517 00:56:32,051 --> 00:56:33,594 اون خيلى خوب تو رو يادش اومد 518 00:56:32,760 --> 00:56:36,055 اون فقط يه کم خجالتيه جاناتان،چومدونها رو بيار 519 00:56:36,055 --> 00:56:39,058 ـ اوه دستام پره ـ همين الان 520 00:56:39,058 --> 00:56:42,269 ـ خيلى خوب،چمدونها رو ميارم ـ من هم به جزييات پرواز ميرسم 521 00:56:43,062 --> 00:56:46,065 .ـ عزيزم،تو يه آدم لطيفى نيستى .ـ براى احساسى بودن وقتى نداريم 522 00:56:48,942 --> 00:56:50,944 ايزى،بيا اينجا 523 00:56:52,071 --> 00:56:55,866 .ـ انگار از ديدنت خوشحال نشده .ـ هيچوقت پاسخ رد بهم نداده 524 00:56:55,991 --> 00:56:58,077 هرچى که هست،هرچى که ميخواى براى من اهميت نداره،فراموشش کن،اوکانل 525 00:56:58,077 --> 00:57:00,662 ،هر دفعه که گول تو رو خوردم بهم تير خورده 526 00:57:00,954 --> 00:57:03,957 دفعه ى آخر خورد به کونم !هنوز عزادار کونم هستم 527 00:57:03,957 --> 00:57:07,086 ـ اون کار بانکى رو تو مراکش يادت هست؟ ـ کار بانکى؟ 528 00:57:07,961 --> 00:57:10,964 ـ اينطوريهام نيست .ـ دقيقا هم همينطوره 529 00:57:11,006 --> 00:57:13,008 من تو ارتفاع پرواز ميکردم تو آسمون مخفى شده بودم 530 00:57:13,008 --> 00:57:16,011 بعد اين پسر سفيدى که اينجاست مجبورم کرد برم پايين،خوب من براى دوباره بلند شدم رفتم پايين 531 00:57:16,011 --> 00:57:18,097 ،و بعد چيزى که اتفاق افتاد بهم تير خورد 532 00:57:18,097 --> 00:57:20,974 من وسط جاده دراز کشيده بودم ... ... با شکم بيرون ريخته ام 533 00:57:21,016 --> 00:57:24,019 و ديدم که اون با يه دختر رقاص داشت ميرقصيد 534 00:57:24,019 --> 00:57:25,979 يه دختر رقاص؟ 535 00:57:25,979 --> 00:57:29,107 .ـ ايزي،فکر کنم من و تو بايد يه کم با هم حرف بزنيم ـ تا اون وقتى که من تير نخورم 536 00:57:28,982 --> 00:57:32,319 ،ناله کردن ديگه بسه .ايندفعه بهت پول ميدم 537 00:57:33,946 --> 00:57:36,949 اين دور و ور رو نگاه کردى؟ براي چى به پول احتياج داشته باشم؟ 538 00:57:37,074 --> 00:57:39,952 اينهارو کجا و چه جورى خرج کنم؟ 539 00:57:39,993 --> 00:57:42,079 بزار خلاصه بهت بگم پسر کوچيک من يه جايى اين بيرونه 540 00:57:42,996 --> 00:57:44,998 و من هم به هر قيمتى شده ميخوام برش گردونم 541 00:57:53,006 --> 00:57:54,967 اگه اين چيز طلايي رو بهم بدى ... ميتونى حتى پوست سرم رو بکنى 542 00:57:55,008 --> 00:57:57,010 پاهام رو واکس بزنى و به جاى چوب اسکى ازشون استفاده کنى 543 00:57:58,011 --> 00:58:00,138 اينکار رو تو تريپول نکرديم؟ 544 00:58:01,014 --> 00:58:04,685 حالا بگو ببينم،اون چشمت رو کى از دست دادى؟ 545 00:58:05,018 --> 00:58:08,897 از دست ندادم،فقط فکر کردم که اينطورى خوشگل تر به نظر ميام 546 00:58:10,983 --> 00:58:11,984 يالا بجنب،آماده شو 547 00:58:12,985 --> 00:58:17,155 .ـ شما هنوز اخلاق خوب من رو نديديد .ـ اوه،مطمئنم همينطوره 548 00:58:24,997 --> 00:58:27,958 .ميدونستم باز هم قراره تير بخورم 549 00:58:29,001 --> 00:58:32,170 اينها جنگجويان 12 قبيله از مجوسيان هستند 550 00:58:33,005 --> 00:58:34,089 "هورس" 551 00:58:40,012 --> 00:58:41,054 پرنده ى دست آموز 552 00:58:41,013 --> 00:58:43,056 بهترين و باهوشترين دوست من 553 00:58:43,056 --> 00:58:47,185 اون به جنگجويان وضعيت سفرمون رو اطلاع ميده 554 00:59:03,994 --> 00:59:07,289 ... اگه که ارتش "آنوبيس" بيدار بشند 555 00:59:08,040 --> 00:59:11,043 اونها تمام تلاششون رو براى مقابله با اون ميکنند ... 556 00:59:11,043 --> 00:59:15,005 ـ تو واقعا مطمئنى که "ايزى" قابل اعتماده؟ ـ آره،اون قابل اعتماده 557 00:59:21,053 --> 00:59:24,264 ـ به نظرت خوشگل نيست؟ ـ اين که يه بالونه 558 00:59:24,056 --> 00:59:25,098 اين يه کشتى هواييه 559 00:59:25,098 --> 00:59:28,769 ـ هواپيمات کجاست؟ ـ هواپيما واسه قديم ها بود 560 00:59:29,061 --> 00:59:31,063 ـ "ايزى" حق با تو بود ـ با من؟ 561 00:59:31,063 --> 00:59:32,939 آره،قراره که بهت شليک بشه 562 00:59:33,899 --> 00:59:35,984 اون از اونى که به نظر مياد سريعتره 563 00:59:35,984 --> 00:59:37,069 و خيلى هم ساکته 564 00:59:37,944 --> 00:59:41,031 جون ميده براى کارهاى يواشکى و دزدکى 565 00:59:41,990 --> 00:59:43,658 ... البته تا زمانى که نخوايم فرود بيايم 566 00:59:43,200 --> 00:59:48,163 يه دفعه وارد ميشيم و تفنگها شروع به شليک ميکنند و تير ميزنيم به پشت دوستات 567 00:59:49,956 --> 00:59:53,668 چرا شما آدمها پاهاتون رو روى زمين نگه نمى داريد؟ 568 01:00:39,089 --> 01:00:43,135 ،اوکانل" نميخواد که باورش کنه" ولى اون مثل "هورث"پرواز ميکنه 569 01:00:43,135 --> 01:00:47,139 آره، خيلى جالبه يه کم بيشتر درباره ى اين هرم طلايى برام بگو 570 01:00:47,139 --> 01:00:50,016 ... نوشته شده که از زمان عقرب شاه 571 01:00:50,016 --> 01:00:53,019 ،هر آدمى که چشمش به اون خورده ... ديگه برنگشته 572 01:00:53,019 --> 01:00:55,981 اين چيزها رو آخه کجا مى نويسند؟ 573 01:00:58,024 --> 01:00:59,985 گرفتمش 574 01:01:04,990 --> 01:01:06,950 خيلى قشنگه،نه؟ 575 01:01:06,992 --> 01:01:08,994 اين تنها چيزى که تو اين دنيا برام مونده 576 01:01:08,994 --> 01:01:10,996 ... بقيه ى وسايلام گم شدند 577 01:01:10,996 --> 01:01:13,957 و شايد بهتر باشه که بگم يه جورايى باختمشون 578 01:01:13,999 --> 01:01:17,085 ،اگه اون کتابدار اين حرفها رو بشنوه خيلى ناراحت ميشه 579 01:01:17,085 --> 01:01:20,005 ،اگه من جاى تو بودم اون رو نزديک خودم نگه ميداشتم 580 01:01:20,005 --> 01:01:23,091 دوست من،خدا هم نميتونه اين رو از من جدا کنه 581 01:01:24,009 --> 01:01:25,010 ـ اون مال منه !ـ نه،نيست 582 01:01:28,013 --> 01:01:30,056 دستت رو بکش 583 01:01:39,065 --> 01:01:41,985 "ميخوام پيشم برگرده، "ريک 584 01:01:41,985 --> 01:01:43,987 ميخوام تو دستاي من باشه 585 01:01:44,070 --> 01:01:45,989 ميدونم 586 01:01:47,991 --> 01:01:49,993 ما خيلى بهش سخت ميگرفتيم 587 01:01:50,994 --> 01:01:53,038 اون خيلى از تو باهوشتره 588 01:01:54,039 --> 01:01:55,999 .خيلى هم سرسختر از من 589 01:01:55,999 --> 01:01:58,877 ... ـ من خيلى دوستش دارم،من فقط نميتونم ـ ميدونم،هردومون همين احساس رو داريم 590 01:01:58,084 --> 01:02:00,003 خود الکس هم ميدونه 591 01:02:02,005 --> 01:02:04,049 "من برش ميگردونم، "ايوى قول ميدم 592 01:02:04,049 --> 01:02:06,092 ميدونم که اين کار رو ميکنى 593 01:02:32,952 --> 01:02:35,955 هنوز نرسيديم؟ هنوز نرسيديم؟ 594 01:02:48,009 --> 01:02:51,262 ايول،عالى بود عجب نشونه گيرى 595 01:02:51,012 --> 01:02:53,973 درباره ى چى حرف ميزنى؟ 596 01:02:54,015 --> 01:02:55,016 اشتباهى زدم 597 01:03:03,983 --> 01:03:05,110 من ميخوام برم دستشويى 598 01:03:37,016 --> 01:03:38,017 زود کارت رو بکن 599 01:03:44,983 --> 01:03:46,025 بجنب 600 01:03:50,029 --> 01:03:52,949 !ـ هى روزنامه براى خوندن !ـ بدو 601 01:03:57,996 --> 01:04:00,081 من نميتونم وقتى يکى داره ميبينه 602 01:04:03,001 --> 01:04:05,003 ،بهت اطمينان ندارم !تو نگاه ميکنى 603 01:04:14,012 --> 01:04:15,054 !لعنتى 604 01:04:19,058 --> 01:04:21,019 .اوه،خداى من 605 01:04:21,060 --> 01:04:23,980 انگار اين دور و ورا بلد نيستند که دستشويى رو تميز کنند 606 01:04:57,013 --> 01:04:58,598 !پسره 607 01:05:23,956 --> 01:05:25,958 "کارناک" 608 01:06:05,998 --> 01:06:09,669 ،اگه يک مرد،گذشته ى خودش رو فراموش بکنه هيچ آينده اى نخواهد داشت 609 01:06:09,085 --> 01:06:11,003 ... ببين 610 01:06:11,003 --> 01:06:13,131 ... حتى اگه ... 611 01:06:13,131 --> 01:06:15,133 ... من يکى از مجوسيان روحانى باشم ... 612 01:06:15,133 --> 01:06:17,093 چه خوبى براى من داره؟ ... 613 01:06:17,093 --> 01:06:19,929 اين قسمت گمشده اى از قلب تو 614 01:06:20,012 --> 01:06:24,058 اگه به آغوش بگيريش،قبولش داشته باشى ميتونى هر کارى انجام بدى 615 01:06:24,016 --> 01:06:25,017 عاليه 616 01:06:25,017 --> 01:06:29,105 گوش کن،ما چه انتظارى از دوست قديميمون ايمهوتپ" بايد داشته باشيم؟" 617 01:06:28,980 --> 01:06:30,982 قدرتش به سرعت داره بر ميگرده 618 01:06:30,982 --> 01:06:35,027 اگه به "اهم شير" برسه،حتى خود عقرب شاه هم نميتونه منوقفش بکنه 619 01:06:48,166 --> 01:06:54,046 اکنون وقت آن رسيده است تا به تو ... يادآورى کنم که هستى 620 01:06:55,798 --> 01:06:59,010 و براى که ما با هم هستيم ... 621 01:06:59,051 --> 01:07:03,055 زيرا که عشق ما عشقى هست حقيقى 622 01:07:03,055 --> 01:07:06,058 و آن عشقى هست ابدى 623 01:07:06,058 --> 01:07:10,062 و روح ما يگانه است به مانند يک روح 624 01:07:10,021 --> 01:07:12,607 براي هميشه 625 01:07:57,193 --> 01:07:59,070 !ماسکت رو بزار 626 01:07:58,861 --> 01:08:02,198 نزار اون صورت خوشگلت زخمى بشه 627 01:09:10,975 --> 01:09:14,019 "خيلى سريع دارى ياد ميگيرى، "نفرتيرى 628 01:09:14,019 --> 01:09:16,188 بايد حواسم به پشت سرم هم باشه 629 01:09:16,188 --> 01:09:21,235 آره،من هم همينکار رو بايد بکنم 630 01:09:23,070 --> 01:09:25,072 !آفرين! آفرين 631 01:09:26,407 --> 01:09:31,078 چه کسى شايسته تر هست براى ... "نگهدارى دستبند "آنوبيس 632 01:09:32,079 --> 01:09:34,957 "از دختر دوست داشتنيم،"نفرتيرى... 633 01:09:34,999 --> 01:09:38,002 ... و چه کسى بهتر است براى محافظت از من 634 01:09:38,085 --> 01:09:40,087 .از همسر آينده من،آناکسونامون 635 01:09:44,592 --> 01:09:47,386 عالى بود،دخترم 636 01:10:52,910 --> 01:10:54,828 !فرعون 637 01:11:13,347 --> 01:11:14,348 !مجوسيان 638 01:11:13,514 --> 01:11:16,558 .پدرم به شما احتياج دارد 639 01:11:39,415 --> 01:11:41,709 !ـ برو ! خودت رو نجات بده ـ نه 640 01:11:41,792 --> 01:11:43,961 فقط تو ميتونى من رو دوباره زنده کنى 641 01:11:45,796 --> 01:11:47,339 من تو رو تنها نميزارم 642 01:11:47,339 --> 01:11:49,550 از من دور بشيد 643 01:11:50,968 --> 01:11:51,552 "آناکسونامون" 644 01:11:55,305 --> 01:11:58,559 بدن من بيش از اين معبد اون نميشه 645 01:12:35,387 --> 01:12:38,932 ايوى"،ميدونم که تو اخيرا خودت نبودى" ... به خاطر اين روياها و تصورات 646 01:12:38,891 --> 01:12:41,435 نه،اونها خاطرات من از زندگى گذشه ام هستن 647 01:12:41,435 --> 01:12:44,480 در حقيقت،من عقلم رو از دست ندادم الان ميتونم همه چيز رو بفهمم 648 01:12:44,480 --> 01:12:47,399 ـ به همين دليل تو دستبند رو پيدا کردى؟ ـ دقيقا 649 01:12:47,399 --> 01:12:50,360 .ـ من محافظ اون بودم ـ خوب حالا که ميتونى باور کنى،دوست من؟ 650 01:12:50,360 --> 01:12:52,905 واضحه که تو انتخاب شدى تا از اين زن محافظت کنى 651 01:12:52,821 --> 01:12:56,366 درسته،اين تجسم يه شاهزاده است و من هم يه جنگجوى خدا 652 01:12:56,408 --> 01:13:00,412 "و پسرتون هم راهنمايى به سمت "اهم شير سه ضلع يک هرم 653 01:13:00,412 --> 01:13:03,457 همه ي اين چيزها از هزاران سال پيش مقرر شده 654 01:13:03,457 --> 01:13:05,167 و اين داستان چطورى تموم ميشه؟ 655 01:13:05,000 --> 01:13:07,878 فقط سفر نوشته شده،نه مقصد و سرنوشت 656 01:13:07,461 --> 01:13:08,837 خوب بود 657 01:13:08,504 --> 01:13:11,423 چه جور ديگه اى ميتونى روياهاى ايوي" رو توضيح بدى؟" 658 01:13:11,465 --> 01:13:14,176 و اينکه پسر توست که دستبند رو بدست کرده؟ 659 01:13:13,926 --> 01:13:16,595 ـ و چه توجيهى براى اون علامت روى دستت دارى؟ !ـ اتفاقى 660 01:13:16,428 --> 01:13:21,183 دوست من،فرق زيادى بين اتفاقى بودن و تقدير هست 661 01:13:41,328 --> 01:13:43,372 حتى فکرش رو هم نکن 662 01:13:47,334 --> 01:13:49,503 همونجا بمون،رفيق 663 01:13:52,422 --> 01:13:54,883 ... وقتى،وقتش برسه 664 01:13:55,384 --> 01:13:58,470 من واقعا از کشتن تو لذت مى برم ... 665 01:13:59,388 --> 01:14:01,348 ... ولى تا اون وقت 666 01:14:02,391 --> 01:14:05,310 بهتره يه کم با من مهربونتر باشى ... 667 01:14:05,352 --> 01:14:07,396 خوب حالا،آبى که من خواستم کوش؟ 668 01:14:11,358 --> 01:14:12,859 اين که خنک نيست؟ 669 01:14:17,322 --> 01:14:19,658 !مطمئن شو که جمب نخوره 670 01:14:50,063 --> 01:14:52,899 اونها رفتند ما گمشون کرديم 671 01:15:18,467 --> 01:15:21,344 ... الکس کرواتش رو براى ما جا گذاشته 672 01:15:21,344 --> 01:15:25,307 و يه قلعه شنى کوچيک هم براى ما ساخته ... 673 01:15:25,432 --> 01:15:27,392 اين معبدگاه جزيره ى فيلايه 674 01:15:27,392 --> 01:15:31,229 ـ اونها رفتن به فيلاى !ـ آفرين الکس،بجنبيد 675 01:15:42,824 --> 01:15:45,869 "عبادتگاه بزرگه "ابو سيمبل 676 01:17:12,372 --> 01:17:16,293 "اون پايين" نيل آبى ما بايد الان ديگه از مصر خارج شده باشيم 677 01:17:16,293 --> 01:17:19,963 در دوران باستان،تمام اين ها به حکومت مرکزى تعلق داشت 678 01:17:20,338 --> 01:17:22,299 اون واحه بايد همين اطراف باشه 679 01:17:22,299 --> 01:17:25,343 نگران نباشيد،پيداش مي کنيم اون بچه باهوشى 680 01:17:25,343 --> 01:17:27,345 اون يه علامت برامون ميزاره 681 01:17:32,767 --> 01:17:34,602 تعجب کردى که من رو ديدى؟ 682 01:17:34,311 --> 01:17:37,814 دارى علامت ميزارى،آره؟ 683 01:17:38,732 --> 01:17:39,733 !نگاه کن 684 01:17:39,774 --> 01:17:42,861 .بچه رو بزار پايين 685 01:17:46,364 --> 01:17:50,201 اميدوارم پدر و مادرت از سفرشون لذت برده باشند 686 01:18:31,910 --> 01:18:34,537 !تو دردسر افتاديم 687 01:18:46,299 --> 01:18:48,343 !هوروس،پرواز کن 688 01:18:50,929 --> 01:18:55,850 !ايزى برو به سمت راست !سمت راست کشتى! سمت راست کشتى 689 01:19:37,725 --> 01:19:41,604 چيز ديگه اى هست که بهش اشاره نکرده باشى،هوم؟ 690 01:19:45,316 --> 01:19:46,359 بچه ها؟ 691 01:20:05,295 --> 01:20:07,380 "اهم شير" 692 01:20:18,308 --> 01:20:19,309 درسته 693 01:20:26,316 --> 01:20:27,692 !اون برگشت 694 01:20:31,321 --> 01:20:32,864 !محکم بشينيد 695 01:20:46,294 --> 01:20:48,254 خوب،اين اصلا خوب نيست 696 01:20:50,340 --> 01:20:51,299 !محکم بشينيد 697 01:20:58,348 --> 01:21:00,350 مامان؟ 698 01:21:00,350 --> 01:21:02,352 بابا؟ 699 01:21:11,277 --> 01:21:13,279 ما ميريم و بچه امون رو ميگيريم 700 01:21:13,279 --> 01:21:16,407 ،بعد برمى گرديم و از اينجا ميريم بيرون خيلى سريع پس ايزى يه کاري کن که اين کار بکنه 701 01:21:16,282 --> 01:21:20,328 انگار تو نميفهمى،اين چيز به سوخت احتياج داره !نه هواي داغ،به سوخت 702 01:21:20,328 --> 01:21:24,290 من به سوخت احتياج دارم تا بتونم اين رو ببرم هوا خوب حالا من از کجا سوخت پيدا کنم؟ 703 01:21:24,332 --> 01:21:27,251 از موزها؟ از انبه؟ يا که از پشت تارزان؟ 704 01:21:27,293 --> 01:21:30,254 شايد بتونم با هواى داغ اينو حرکتش بدم 705 01:21:30,254 --> 01:21:33,299 ولى تو آخه ميدونى به چندين متر مکعب !هوا احتياج داره!؟ اين خيلى بزرگه 706 01:21:33,382 --> 01:21:38,137 ،اگه کسى بتونه که اين رو پر از هواى داغ بکنه ايزى،خود تو هستى 707 01:21:44,268 --> 01:21:45,394 .بيا پيش بابايى 708 01:21:59,116 --> 01:22:01,702 خوب ريک،نقشه چيه؟ 709 01:22:00,868 --> 01:22:03,788 بايد بريم به يه جاى مرتفعتر 710 01:22:29,605 --> 01:22:31,941 ـ من بايد برم ـ کجا؟ 711 01:22:31,274 --> 01:22:33,317 ـ تا به جنگجوها بگم که کجا هستيم ـ تو نمى تونى برى 712 01:22:33,317 --> 01:22:38,447 ... ـ اگه ارتش "آنوبيس" بيدار بشه ـ من به کمکت براى پيدا کردن پسرم احتياج دارم 713 01:22:42,285 --> 01:22:44,871 خوب پس اول به شما کمک ميکنم 714 01:22:44,287 --> 01:22:46,038 ممنونم 715 01:23:24,285 --> 01:23:26,203 نگاه کن،سربازان لژيون روم 716 01:23:28,748 --> 01:23:33,336 و اينجا هم،نيروهاى فرانسوى سربازان ناپلئون 717 01:23:33,085 --> 01:23:35,838 خداي "آنوبيس" باهاشون چيکار کرده 718 01:23:56,650 --> 01:23:58,778 ـ شنيدى؟ ـ چى رو؟ 719 01:23:59,612 --> 01:24:01,781 هيچى 720 01:24:02,698 --> 01:24:03,699 هيچى،هيچى 721 01:24:04,700 --> 01:24:07,828 !واو 722 01:24:11,749 --> 01:24:13,751 ميگم بچه ها،يه نگاه به اينجا بندازيد 723 01:24:13,751 --> 01:24:17,755 کله هاى پوسيده دلم ميخواد بدونم چطور اين بلا سرشون اومده 724 01:24:20,674 --> 01:24:21,717 فقط کنجکاويه 725 01:24:26,764 --> 01:24:28,808 کار باهاش رو بلدى؟ 726 01:24:28,849 --> 01:24:33,938 سه بار قهرمان مسابقه شکار سگ و روباه شدم خودت چى،با اون بلدى کار کنى؟ 727 01:24:34,730 --> 01:24:36,690 ... خيلى زود خودت ميفهمى 728 01:24:36,690 --> 01:24:41,654 ،چونکه تنها راهي که ميشه يه سرباز "آنوبيس" رو کشت اينه که بايد سرش رو قطع بکنى 729 01:24:41,654 --> 01:24:43,739 يادم ميمونه 730 01:24:48,661 --> 01:24:50,704 ... سعى کن يادت باشه 731 01:24:52,665 --> 01:24:55,668 ... که اون رو بچسبونى به شونهات... 732 01:24:56,836 --> 01:24:59,713 ... و نشونه رو به سمت هدف بگيرى و بعد ... 733 01:25:00,798 --> 01:25:02,800 ماشه رو فشار بدى يکدفعه 734 01:25:05,719 --> 01:25:07,721 يادم ميمونه 735 01:25:46,760 --> 01:25:47,720 هرم 736 01:25:49,722 --> 01:25:51,765 خداى من،الان ديگه توى دردسر افتادم 737 01:25:51,765 --> 01:25:53,726 الان ميتونم بکشمش؟ 738 01:25:55,102 --> 01:25:56,312 ... سرورم 739 01:25:55,978 --> 01:25:58,731 ديگه احتياجى به اون پسر نداريم 740 01:25:58,647 --> 01:26:00,774 بوسيله اون ارتش "آنوبيس" رو آزاد ميکنيم 741 01:26:00,649 --> 01:26:03,319 درسته،ولى به دستبند احتياج داريم 742 01:26:04,695 --> 01:26:06,655 دستبند؟ دستبند يه کليده؟ 743 01:26:06,655 --> 01:26:09,617 .ـ اون دستبند رو باز کن ـ با کمال ميل 744 01:26:22,713 --> 01:26:24,757 موضوع چيه؟ 745 01:26:35,768 --> 01:26:38,729 يه چيزى داره مياد 746 01:26:52,660 --> 01:26:56,497 !حواستون رو جمع کنيد! چشماتون رو باز کنيد !اسلحه ها رو بگيريد بالا 747 01:26:59,166 --> 01:27:00,709 .ـ جاناتان ـ بله 748 01:27:00,709 --> 01:27:03,754 شوهر و پسر من اون پايين هستند 749 01:27:04,713 --> 01:27:06,173 کارى کن که بهت افتخار کنم 750 01:27:06,757 --> 01:27:08,717 امروز روزه منه،ايوى 751 01:27:10,386 --> 01:27:14,723 نترس،اونها نميتونند به من آسيبى برسونند 752 01:27:16,809 --> 01:27:18,268 اون بچه کجاست؟ 753 01:28:36,722 --> 01:28:38,724 !کتاب سياه 754 01:28:43,729 --> 01:28:45,731 !بزن بريم 755 01:29:14,718 --> 01:29:16,678 !پس تو اينجايى 756 01:29:18,013 --> 01:29:21,600 ديگه وقتش رسيده دوست کوچولوى من 757 01:29:21,725 --> 01:29:22,684 !بزار برم 758 01:29:40,661 --> 01:29:43,830 !ـ پدر !ـ الکس 759 01:30:03,684 --> 01:30:06,687 وقتشه که اون دستبند رو از دستت جدا کنى،پسر خوب 760 01:30:17,656 --> 01:30:19,658 !پدر پشت سرت 761 01:31:42,657 --> 01:31:44,701 ـ بزن بريم ـ خدا رو شکر 762 01:31:52,125 --> 01:31:56,963 شما دو نفر بايد خودتون رو براى من قربانى کنيد 763 01:31:57,172 --> 01:32:00,050 !باشد که در بهشت به شما پاداش دهند 764 01:32:14,814 --> 01:32:16,733 !ـ مامان !ـ الکس 765 01:32:17,609 --> 01:32:18,610 عجب نشونه گيرى 766 01:32:18,610 --> 01:32:22,322 ـ اون جونورهاى کوتوله چى چى بودند؟ .ـ موجودات محلى اينجا 767 01:32:22,656 --> 01:32:24,616 ـ مطمئنى؟ ـ مطمئنم،هيچى نبودند 768 01:32:24,658 --> 01:32:27,619 يالا،مامان. يالا بابا ما بايد به هرم بريم 769 01:32:27,619 --> 01:32:29,663 !همين حالا بايد اون دستبند رو جدا کنم 770 01:32:29,663 --> 01:32:31,665 بى خيالش خيلى بهت مياد 771 01:32:31,665 --> 01:32:33,667 نه،شما متوجه نيستيد 772 01:32:33,667 --> 01:32:38,672 !اگه تا قبل از طلوع خورشيد اونجا نباشم ... دستبند من رو ميکشه 773 01:32:38,672 --> 01:32:39,631 !طلوع امروز 774 01:32:39,714 --> 01:32:41,633 اوه،خداى من 775 01:32:45,095 --> 01:32:46,680 !وقت رفتنه 776 01:32:47,681 --> 01:32:50,684 !فکر کردم که گفتى اونها چيزه مهمى نيستن 777 01:33:02,654 --> 01:33:04,864 جاناتان" کجاست؟" 778 01:33:13,707 --> 01:33:16,710 !نگاه کن! اونجا يه قبرستونه !اينجا در امان اين!ما اينجا در امان اين 779 01:33:16,710 --> 01:33:19,629 اون سنگهاى مقدس رو ميبينى،اونها هيچوقت از بين سنگهاى مقدس حرکت نميکنند 780 01:33:19,629 --> 01:33:23,216 ـ تو مطمئنى؟ .ـ آره،البته که مطمئنم 781 01:33:37,647 --> 01:33:39,649 معذرت ميخوام،اشتباه شد 782 01:33:48,241 --> 01:33:50,869 !ـ وايسيد من هم بيام !ـ بجنب،جاناتان 783 01:33:51,744 --> 01:33:53,621 !وايسيد من هم بيام 784 01:33:53,621 --> 01:33:57,917 ـ اين ديگه براى چيه؟ .ـ فقط از روي محکم کارى 785 01:34:20,732 --> 01:34:22,901 بدو بريم،الکس 786 01:34:30,575 --> 01:34:35,121 !بدو!بجنب،الکس،سريعتر !بجنب!بجنب 787 01:34:35,622 --> 01:34:37,665 !بدو! دستبند 788 01:34:38,625 --> 01:34:40,585 !بجنب!بجنب 789 01:35:02,690 --> 01:35:04,692 ... ميدونى 790 01:35:04,692 --> 01:35:08,780 .پدر بودن هم کار راحتى نيست ها 791 01:35:09,614 --> 01:35:12,617 .آره ولى تو واقعا خوب هستى 792 01:35:13,618 --> 01:35:14,619 ممنون 793 01:35:34,138 --> 01:35:37,684 اونها تونستند خدا رو شکر 794 01:35:37,642 --> 01:35:39,644 آره،عاليه 795 01:35:39,686 --> 01:35:41,646 "فابولوس" 796 01:36:10,591 --> 01:36:14,637 ـ اون حالش خوب ميشه،مگه نه؟ ـ درسته 797 01:36:13,761 --> 01:36:15,596 ببرش 798 01:36:15,304 --> 01:36:17,765 مامان حالش خوبه 799 01:36:17,598 --> 01:36:18,641 اون خوبه 800 01:36:19,642 --> 01:36:21,644 حال مادرت خوب ميشه،باشه؟ 801 01:36:23,646 --> 01:36:26,190 .تو خيلى قوى هستى تو ميتونى مقاومت کنى 802 01:36:25,732 --> 01:36:27,567 تو خوب ميشى 803 01:36:28,609 --> 01:36:30,611 من چيکار بايد بکنم؟ 804 01:36:34,574 --> 01:36:36,617 مواظب الکس باش 805 01:36:39,662 --> 01:36:41,622 عزيزم،نه 806 01:36:43,624 --> 01:36:45,710 من دوست دارم 807 01:37:02,643 --> 01:37:04,604 "برگرد، "ايوى 808 01:37:07,607 --> 01:37:08,608 برگرد 809 01:38:22,640 --> 01:38:23,891 ... "خداى بزرگ "آنوبيس 810 01:38:23,516 --> 01:38:26,686 قدرت هاى منو ازم گرفته ... 811 01:38:27,186 --> 01:38:33,651 به نظر مياد که ميخواد من مثل يک موجود فانى مبارزه کنم 812 01:38:35,695 --> 01:38:37,571 همينجا بمون 813 01:40:06,660 --> 01:40:09,663 پس شروع شد 814 01:40:12,583 --> 01:40:14,668 ... الکس به اين فکر کن 815 01:40:15,544 --> 01:40:17,546 که مادرت به يه جاى بهتر رفته ... 816 01:40:17,546 --> 01:40:20,508 ... ـ همونطورى که تو کتاب ها نوشتند !ـ اون کتاب 817 01:40:20,508 --> 01:40:22,551 ـ چى؟ ـ اونهاش 818 01:40:22,551 --> 01:40:23,594 !ـ خودشه ـ چى خودشه؟ 819 01:40:23,594 --> 01:40:27,723 !"يالا دايى "جان !خودشه! اون کتاب 820 01:40:36,524 --> 01:40:38,567 خيلى دير اومدى،اوکانل 821 01:40:38,567 --> 01:40:40,528 من ارتش "آنوبيس" رو بيدار کردم 822 01:40:40,528 --> 01:40:43,697 ... ارباب "ايمهوتپ" بزودى عقرب شاه رو ميکشند 823 01:40:44,281 --> 01:40:45,699 و فرماندهى رو بدست ميگرند ... 824 01:40:46,575 --> 01:40:49,495 نه اگه من اول بتونم اينکار رو بکنم 825 01:41:08,556 --> 01:41:11,141 من بايد تنهايى با عقرب شاه بجنگم 826 01:41:10,391 --> 01:41:12,601 نه،تو نبايد اينکار رو بکنى 827 01:41:12,518 --> 01:41:15,521 بدون قدرتهات،اون تو رو ميکشه 828 01:41:15,646 --> 01:41:18,482 هيچ چيز نميتونه جلوى من رو بگيره اين سرنوشت ماست 829 01:41:20,401 --> 01:41:23,570 من نميخوام که دوباره از دستت بدم 830 01:41:29,535 --> 01:41:32,538 تو بايد بدونى،که اينکار فقط ... از عهده ى کسى که 831 01:41:32,538 --> 01:41:34,623 بتونه خطوط مصرى رو بخونه بر مياد... 832 01:41:34,623 --> 01:41:37,668 تو رو نميدونم ولى من زياد يادم نيست 833 01:41:39,586 --> 01:41:42,214 ـ حالا کدوم طرف؟ .ـ ميريم سمت راست 834 01:41:40,546 --> 01:41:43,632 تو از کجا ميدونى؟ 835 01:41:46,552 --> 01:41:50,639 ،نوشته "اين راه به سمت عقرب شاه است" 836 01:41:51,265 --> 01:41:53,350 مادرم بهم ياد داده 837 01:41:55,602 --> 01:41:58,480 پس بايد نتيجه بده 838 01:42:28,552 --> 01:42:33,932 الان وقت اون رسيده که يکى بهت درسى بده هرزه کوچولو،يالا 839 01:42:40,522 --> 01:42:43,525 اين از طرفه خواهرمه 840 01:43:34,743 --> 01:43:37,704 پس تو ميخواى که من رو بکشى؟ 841 01:43:37,412 --> 01:43:40,624 ... و بعدش هم ميخواى که اون رو بکشى 842 01:43:41,166 --> 01:43:44,586 و ارتشش رو به دنياى مردگان بفرستى 843 01:43:44,294 --> 01:43:47,631 من اجازه ى اينکار رو نميدم 844 01:44:31,550 --> 01:44:33,969 اين تمام قدرتيه که دارى؟ 845 01:45:26,313 --> 01:45:27,939 !عجله کن،الکس 846 01:46:21,535 --> 01:46:25,372 !دايى "جان" من نميدونم معنى اين شکل چيه 847 01:46:23,578 --> 01:46:26,248 چه شکليه؟ 848 01:46:26,540 --> 01:46:28,792 !يه پرنده است،يه لک لک 849 01:46:30,544 --> 01:46:33,547 !ميدونم چى هست !ميدونم چى هست 850 01:46:33,547 --> 01:46:35,507 خوب چيه؟ 851 01:46:39,928 --> 01:46:41,847 !خودشه 852 01:47:24,848 --> 01:47:27,809 چرا با هم قد خودت دعوا نميکنى؟ 853 01:47:27,934 --> 01:47:29,811 اوه،خداى من 854 01:47:29,811 --> 01:47:31,771 !ـ ايوى .ـ الکس رو بردار و ببر،برو به ريک کمک کن 855 01:47:31,771 --> 01:47:34,649 ...ـ ولى مامان ـ ولى نداريم 856 01:47:33,815 --> 01:47:35,400 بجنب الکس 857 01:47:37,861 --> 01:47:39,863 من طوريم نميشه 858 01:47:39,863 --> 01:47:42,949 !ـ ما تونستيم دايى جان ـ درسته،شريک 859 01:47:42,782 --> 01:47:43,867 الان بريم به پدرت کمک کنيم 860 01:48:39,839 --> 01:48:42,884 !من خدمتگذار شما هستم 861 01:48:45,845 --> 01:48:47,847 خواهيم ديد 862 01:48:50,517 --> 01:48:53,853 !ولى او فرستاده شده تا شما را بکشد 863 01:49:21,840 --> 01:49:24,884 ـ ايفرتينى ـ آناکسونامون 864 01:49:26,803 --> 01:49:27,804 خوبه 865 01:49:42,819 --> 01:49:44,821 روش هاى قديمى رو بياد ميارى 866 01:49:46,739 --> 01:49:48,741 اين يه چيز جديد بود 867 01:50:16,811 --> 01:50:18,855 !سرورم 868 01:50:20,732 --> 01:50:22,734 !نجاتم بده!نجاتم بده 869 01:50:22,734 --> 01:50:24,777 براي چى؟ 870 01:51:19,916 --> 01:51:21,918 خدا کمکمون کنه 871 01:51:47,735 --> 01:51:50,988 خيلى خوب،الان ديگه اعتقاد دارم 872 01:51:56,744 --> 01:51:57,745 !اون يه نيزه است 873 01:51:57,745 --> 01:52:00,665 !اون چيز طلايى !يه نيزه است 874 01:52:00,832 --> 01:52:04,335 واقعا؟ !اصلا به نيزه شبيه نيست 875 01:52:03,835 --> 01:52:07,380 !به خاطر اينه که بايد بازش کنى 876 01:52:05,920 --> 01:52:09,590 آره؟ و؟ 877 01:52:08,381 --> 01:52:12,927 !بازش کن تا يه نيزه بشه 878 01:52:41,914 --> 01:52:44,834 تا پاى مرگ 879 01:53:07,732 --> 01:53:09,692 !ـ بپيچونش !ـ فشارش بده 880 01:53:09,817 --> 01:53:11,736 !بايد فشارش بدى 881 01:53:11,777 --> 01:53:13,779 !نيزه ى اسيريس 882 01:53:13,779 --> 01:53:16,115 !جاناتان،بجنب 883 01:53:30,796 --> 01:53:32,798 !پرتش کن !عقرب شاه رو بکش 884 01:53:32,798 --> 01:53:34,926 !ارتشش رو بفرست به دنياى مردگان 885 01:53:35,384 --> 01:53:38,804 برو عقب،الکس من يه حرفه ايم 886 01:53:53,819 --> 01:53:56,781 ارتش "آنوبيس" اکنون براى من است 887 01:54:41,742 --> 01:54:45,663 برو به جهنم !و دوستهات رو هم با خودت ببر 888 01:56:23,052 --> 01:56:26,764 !از اينجا بريد بيرون !فقط از اينجا بريد بيرون 889 01:56:47,534 --> 01:56:49,286 !محکم بگير،ريک 890 01:58:04,778 --> 01:58:06,739 !بدويد بريم بالا 891 01:58:25,799 --> 01:58:30,137 !تمام اين جاى لعنتى داره فرو ميره !بدوييد بريم بالا! برو 892 01:58:42,608 --> 01:58:44,860 !برو،الکس 893 01:58:55,913 --> 01:58:58,499 !ريک،ما گير افتاديم 894 01:59:10,719 --> 01:59:15,390 !زود بجنبيد! عجله کنيد !من تمام روز رو وقت ندارم 895 01:59:19,019 --> 01:59:21,647 !تو نفر بعدى هستى!برو 896 01:59:27,736 --> 01:59:29,738 !جاناتان!محکم بگير 897 01:59:29,738 --> 01:59:32,741 !ـ بکش بالا!بکشش بالا !ـ بکش بالا!بکشش بالا 898 01:59:34,743 --> 01:59:39,248 !وايسا!وايسا! !من رو بزار پايين!بزارم پايين 899 01:59:38,705 --> 01:59:43,502 ـ‌اون از جونت با ارزشتر نيست،احمق !ـ چرا هست!هست!با ارزشتر 900 01:59:44,670 --> 01:59:46,672 خيلى خوب 901 01:59:53,762 --> 01:59:56,640 !بکشم بالا! من و بکش بالا 902 02:00:15,283 --> 02:00:20,956 !ـ اوکانل نزديک بود منو بکشتن بدي .ـ حداقل اينبار تير نخوردى 903 02:00:21,707 --> 02:00:24,626 !متشکرم!متشکرم 904 02:00:29,881 --> 02:00:32,801 اوکانل" ايندفعه ديگه چه غلطي کردى؟ هان؟" 905 02:00:31,800 --> 02:00:33,719 .ميدونى،چيزهاى هميشگى 906 02:00:33,719 --> 02:00:36,722 ... موميايى ها،آدم کوتوله ها 907 02:00:36,722 --> 02:00:39,516 حشره هاى بزرگ 908 02:01:07,878 --> 02:01:10,881 فکر کردم که اونجا از دستت داده باشم 909 02:01:09,796 --> 02:01:13,049 براي چند دقيقه،همينطور هم بود 910 02:01:13,717 --> 02:01:15,844 دوست دارى بدونى که بهشت چه شکلى هست؟ 911 02:01:17,679 --> 02:01:18,680 بعدا 912 02:01:23,977 --> 02:01:25,479 !ـ اه،خواهش ميکنم !ـ اه،خواهش ميکنم 913 02:01:24,686 --> 02:01:26,688 ـ اون نصفش مال منه ـ چى؟ 914 02:01:26,688 --> 02:01:30,650 ـ نصف اون مال منه ـ درباره ى چى دارى حرف ميزنى؟ 915 02:01:30,650 --> 02:01:32,694 !تو اون شى طلايى من رو برداشتى 916 02:01:32,694 --> 02:01:38,074 به جان زنم نميدونم که دارى درباره ي چى حرف ميزنى 917 02:01:36,740 --> 02:01:39,701 !تو که زن نگرفتى 918 02:01:38,783 --> 02:01:43,205 !من اون شى طلايى تو رو هم نگرفتم 919 02:01:44,215 --> 02:02:56,218 sanagoblin@yahoo.com