1 00:00:07,390 --> 00:00:11,542 گريس : بچه ها راحت نشسته ايد؟ 2 00:00:11,590 --> 00:00:14,468 پس شروع ميکنم 3 00:00:14,509 --> 00:00:17,626 اين داستان مربوط به هزاران سال پيش است 4 00:00:17,669 --> 00:00:20,866 اما يکباره تمامش در عرض هفت روز به پايان رسيد 5 00:00:20,908 --> 00:00:22,785 در دور دست ها ، زمان هاي بسيار دور 6 00:00:22,828 --> 00:00:24,864 هيچ کدوم از اين چيزها رو الان ميتونيم مشاهده کنيم 7 00:00:24,909 --> 00:00:27,866 خورشيد ، ماه ستاره ها ، زمين 8 00:00:27,908 --> 00:00:31,536 حيوانات و گياهان به جز تنها کسي که وجود داشت 9 00:00:31,588 --> 00:00:33,464 تنها خدا وجود داشت 10 00:00:33,508 --> 00:00:36,021 و مثل اينکه اون ميتونست اونا رو خلق کنه 11 00:00:36,067 --> 00:00:37,659 و اينکار رو کرد 12 00:02:00,220 --> 00:02:02,095 [صداي جيغ کشيدن] 13 00:02:08,098 --> 00:02:09,327 [گريه کردن] 14 00:02:15,098 --> 00:02:18,248 [نفس نفس زدن] 15 00:02:18,297 --> 00:02:20,731 [نفس نفس زدن] 16 00:02:38,056 --> 00:02:39,967 [صداي خنده] 17 00:02:42,175 --> 00:02:45,008 خانم ميلز : سيمپسون او چه شخصيتي بود 18 00:02:45,055 --> 00:02:47,205 من متعجم که به چه روزي افتاد؟ 19 00:02:47,255 --> 00:02:49,530 آقاي توتل : اوه ، من تصور ميکنم که مثل همه آدم هاي ديگه مرد 20 00:02:49,575 --> 00:02:52,088 خانم ميلز : آه ، عجب روزهايي بود 21 00:02:54,974 --> 00:02:57,043 [زنگ در] 22 00:03:01,094 --> 00:03:03,004 آقاي توتل ، موهاتون 23 00:03:04,933 --> 00:03:07,083 [صداي باز شدن در] 24 00:03:10,653 --> 00:03:12,005 بله؟ 25 00:03:12,053 --> 00:03:14,884 صبح بخير ، خانم ما در مورد .... 26 00:03:14,932 --> 00:03:18,322 اوه ، بله ، البته 27 00:03:18,372 --> 00:03:19,565 بيايد داخل 28 00:03:21,132 --> 00:03:23,167 به اين زودي منتظرتون نبودم 29 00:03:30,851 --> 00:03:32,124 شما؟ 30 00:03:31,970 --> 00:03:33,683 من بريا ميلز هستم ، خانم 31 00:03:33,730 --> 00:03:35,880 و ايشون هم ادموند توتل هستند 32 00:03:35,930 --> 00:03:37,522 از ملاقات با شما خيلي خوشحالم ، خانم 33 00:03:37,570 --> 00:03:39,241 شما بايد باغبان باشيد 34 00:03:39,289 --> 00:03:41,519 درسته . باغبان 35 00:03:41,569 --> 00:03:45,403 و اين خانم جوان ليديا صدا زده ميشه 36 00:03:45,449 --> 00:03:47,804 تقريبا تجربه خدمت کردن رو داشتي؟ 37 00:03:47,848 --> 00:03:50,921 اوه ، نزاريد صورت فرشته مانندش شما رو فريب بده ، خانم 38 00:03:50,969 --> 00:03:52,959 سنش از چيزي که نشون ميده بالاتره 39 00:03:53,008 --> 00:03:54,805 ميتوني اتو بزني؟ 40 00:03:56,968 --> 00:03:59,038 موضوع چيه؟ گربه زبونش رو خورده؟ 41 00:03:59,088 --> 00:04:03,160 اون نميتونه صحبت کنه ، خانم 42 00:04:04,847 --> 00:04:06,280 اوه 43 00:04:06,327 --> 00:04:07,806 اوه ، اما تا حدي کارگر خوبيه 44 00:04:07,847 --> 00:04:08,995 ميتونم بابتش بهتون قول بدم 45 00:04:09,047 --> 00:04:11,481 خيلي خب 46 00:04:11,527 --> 00:04:13,960 خيلي خب . به هر حال دخترهاي قبلي اي که داشتم بيش از حد صحبت مي کردن 47 00:04:14,006 --> 00:04:16,600 دنبالم بيايد خانم ميلز ، شما و دختر 48 00:04:16,646 --> 00:04:19,285 در اتاق زير شيرواني در بالاي پله ها ميخوابيد 49 00:04:19,326 --> 00:04:22,557 -و شما ، آقاي... - توتل ، خانم 50 00:04:22,606 --> 00:04:26,962 شما ميتونيد در الونک پشت خانه استراحت کنيد 51 00:04:27,005 --> 00:04:30,236 همان طور که مي بيند ، در امر خانه داري يک مقدار غفلت شده 52 00:04:30,285 --> 00:04:32,594 بعد از اينکه کارگران نزديک يک هفته قبل ناپديد شدن 53 00:04:32,645 --> 00:04:34,680 منظورتون اينه که يک دفعه ناپديد شدن؟ 54 00:04:37,444 --> 00:04:39,593 بدون خبر ، هيچي . حتي دستمزدشون رو هم نگرفتن 55 00:04:39,643 --> 00:04:42,396 اونا ... يک دفعه ما رو ترک کردن 56 00:04:42,443 --> 00:04:44,594 خانم ميلز : چه چيز عجيبي 57 00:04:44,643 --> 00:04:46,554 به زودي چندين بار خواهيد فهميد که زماني اين خونه 58 00:04:46,603 --> 00:04:49,959 دقيقا يک خانه ايده آل و نمونه نبوده 59 00:04:50,003 --> 00:04:51,640 بنابراين آگهي من در روزنامه 60 00:04:51,683 --> 00:04:54,992 درخواست مردماني صادق و زحمت کش بوده 61 00:04:55,043 --> 00:04:57,681 هيچ کسي صادق تر يا زحمت کش تر از ما نيست 62 00:04:57,722 --> 00:04:58,996 مگه نه ، آقاي توتل؟ 63 00:04:59,042 --> 00:05:01,111 اوه ، بله . ما خيلي صادق هستيم 64 00:05:01,161 --> 00:05:04,154 و ، خيلي زحمت کش 65 00:05:06,921 --> 00:05:09,196 آشپزخانه 66 00:05:09,241 --> 00:05:11,038 من صبحانه را در ساعت 8 ميخورم 67 00:05:11,081 --> 00:05:13,036 بچه ها در ساعت 9 68 00:05:13,080 --> 00:05:16,153 ناهار در ساعت 1 خورده ميشه و شام در ساعت 7:30 69 00:05:16,200 --> 00:05:18,430 خانم ميلز : و ارباب چطور ، خانم؟ 70 00:05:20,920 --> 00:05:23,309 ارباب يک سال و نيم 71 00:05:23,360 --> 00:05:25,156 پيش به جنگ رفته 72 00:05:25,200 --> 00:05:28,987 بعد از تمام شدن جنگ هيچ خبري ازش نداشتم 73 00:05:29,039 --> 00:05:30,437 کدوم يک از شماها آشپزي ميکنه؟ 74 00:05:30,479 --> 00:05:32,753 خانم ميلز : خيلي متاسفم ، خانم 75 00:05:32,798 --> 00:05:34,790 کدوم يک از شماها آشپزي ميکنه؟ 76 00:05:34,839 --> 00:05:36,635 شما از کاري که من انجام ميدم آگاه خواهيد شد 77 00:05:36,679 --> 00:05:40,068 در اين خانه ، هيچ دري نبايد باز بمونه 78 00:05:40,118 --> 00:05:42,154 قبل از اينکه در قبلي اول بسته شده باشه 79 00:05:42,198 --> 00:05:44,757 اين مورد حياتي اي هستش که بايد يادتون بمونه 80 00:05:44,797 --> 00:05:46,754 به اين آسوني ها که تصور ميکنيد نيست 81 00:05:46,798 --> 00:05:49,755 15کليد مختلف براي تمام 50 تا در وجود داره 82 00:05:49,797 --> 00:05:53,073 مربوط به فضايي که شما در اون لحظه در خانه هستيد 83 00:05:53,117 --> 00:05:55,584 خانم ميلز ، از فردا به بعد 84 00:05:55,636 --> 00:05:57,991 من يک جفت کليد را با مسوليت شما بهتون ميدم 85 00:05:58,036 --> 00:05:59,435 بله ، خانم 86 00:05:59,476 --> 00:06:01,353 اتاق موزيک 87 00:06:01,396 --> 00:06:03,626 پيانو قديمي از زمان اسباب کشي قبلا به اينجا آورده شده 88 00:06:03,676 --> 00:06:07,634 خواهش ميکنم اجازه نديد بچه ها بر روش راه برند و ضربه بزنند 89 00:06:07,675 --> 00:06:09,313 باعث سر درد من ميشه 90 00:06:09,355 --> 00:06:13,826 آرامش چيزي هستش که ما در اين خونه خيلي براش ارزش قائل ميشيم 91 00:06:13,875 --> 00:06:16,435 اين دليلي هستش که شما تلفن يا راديو پيدا نخواهيد کرد 92 00:06:16,475 --> 00:06:18,590 يا هر چيز ديگه اي که سر و صدا به پا بکنه 93 00:06:18,634 --> 00:06:20,784 اوه ، ما نيروي برق هم نداريم 94 00:06:20,834 --> 00:06:23,063 در ميان جنگ ، آلمان ها به قطع کردنش ادامه دادند 95 00:06:23,113 --> 00:06:25,582 بنابراين ياد گرفتيم که چجوري بدون وجودش زندگي کنيم . بزاريد ادامه بديم 96 00:06:25,634 --> 00:06:28,147 خانم ، نيازي نيست که کل خانه را به ما نشان بديد 97 00:06:28,193 --> 00:06:29,342 گريس : بله 98 00:06:29,394 --> 00:06:32,351 بله ، درسته 99 00:06:32,393 --> 00:06:34,907 اغلب اوقات به سختي ميتونيد راهتون رو پيدا کنيد 100 00:06:34,952 --> 00:06:36,750 معمولا درک کردن 101 00:06:36,792 --> 00:06:39,864 تصور وجود داشتن يک ميز ، يک صندلي ، يک در ، يک ميز دم دستي 102 00:06:39,913 --> 00:06:43,791 يا قايم موشک يکي از بچه ها دشوار است 103 00:06:43,832 --> 00:06:46,790 منظورتون چيه ، خانم؟ 104 00:06:46,832 --> 00:06:49,743 شايد من مي بايستي بچه ها رو بهتون معرفي کنم 105 00:06:49,831 --> 00:06:51,059 [صداي باز شدن در] 106 00:06:55,271 --> 00:06:57,341 آقاي توتل ، حالا ميتونيد باغ رو ببينيد 107 00:06:57,390 --> 00:06:58,585 ابزارها را در الونک ميتونيد پيدا کنيد 108 00:06:58,631 --> 00:07:00,222 بله ، خانم 109 00:07:00,270 --> 00:07:02,704 شما دو نفر ميتونيد شروع به کشيدن پرده ها کنيد 110 00:07:02,750 --> 00:07:04,342 همشون رو 111 00:07:33,187 --> 00:07:34,938 بيا 112 00:07:45,226 --> 00:07:48,502 من اونا رو بيدار ميکنم شما اينجا صبر کنيد 113 00:07:48,546 --> 00:07:50,695 هر کاري کنيد فقط پرده ها رو کنار نزنيد 114 00:07:53,865 --> 00:07:56,060 بلند شيد 115 00:07:58,265 --> 00:08:00,255 همين حالا ، زود باشيد 116 00:08:00,304 --> 00:08:03,057 چشم ها بسته ، دست ها با هم 117 00:08:03,104 --> 00:08:06,016 بچه ها : بگذاريد در روشنايي روز باشيد 118 00:08:06,063 --> 00:08:08,180 عيسي ، کسي که حالا براش دعا ميکنم 119 00:08:08,224 --> 00:08:10,499 برکت داده شده براي باکره خالص بودن 120 00:08:10,544 --> 00:08:12,534 که من با ايمان بسيار قوي بهش سلام ميفرستم 121 00:08:12,583 --> 00:08:14,653 عيسي ، مريم ، گل هاي سرخ بي نقص و عيب 122 00:08:14,703 --> 00:08:17,820 ما را تا تمام شدن امروز حفظ کن 123 00:08:22,782 --> 00:08:25,057 اونا هنوز يکم خواب آلود هستن 124 00:08:25,102 --> 00:08:28,537 خانم ميلز : چه بچه هاي کوچولو شيريني 125 00:08:28,581 --> 00:08:31,778 خب....نظرتون چيه؟ 126 00:08:31,821 --> 00:08:33,777 حالتون چطوره؟ 127 00:08:33,821 --> 00:08:35,652 حالتون چطوره؟ 128 00:08:35,701 --> 00:08:39,011 شما حالتون چطوره ، بچه ها؟ 129 00:08:39,060 --> 00:08:40,733 اسم من خانم ميلز است 130 00:08:40,781 --> 00:08:43,817 اما اگر دوست داشته باشيد ميتونيد من رو بريا صدا کنيد 131 00:08:43,860 --> 00:08:45,612 اسم شماها چيه؟ 132 00:08:45,660 --> 00:08:48,253 -آن -نيکولس 133 00:08:48,300 --> 00:08:52,497 آن و نيکولس چه اسم هاي قشنگي 134 00:08:52,539 --> 00:08:55,292 آن : شما پرستار جديد ما خواهيد شد؟ 135 00:08:58,219 --> 00:09:01,528 بله ، عزيزانم من پرستار جديد شما هستم 136 00:09:01,578 --> 00:09:03,296 وقت صبحانتونه 137 00:09:03,338 --> 00:09:05,329 ليديا ، برو به آشپزخانه و همه پرده ها رو بکش 138 00:09:05,378 --> 00:09:07,050 [صداي کليدها] 139 00:09:12,017 --> 00:09:14,691 دکترها هرگز نتونستن يک روش درمان پيدا کنند 140 00:09:14,737 --> 00:09:16,614 براي چي؟ 141 00:09:16,657 --> 00:09:18,886 براي شرايطتشون 142 00:09:18,937 --> 00:09:23,249 بچه ها حساسيت خيلي جدي اي به روشنايي دارند 143 00:09:23,297 --> 00:09:25,526 اونا حساس به روشنايي نور هستند و هرگز نبايد در معرض 144 00:09:25,576 --> 00:09:27,851 نوري قوي تر از اين قرار بگيرند 145 00:09:27,896 --> 00:09:30,046 در غير اينصورت در عرض يک دقيقه 146 00:09:30,096 --> 00:09:31,847 اونا شروع به تاول زدن و زخم شدن ميکنن 147 00:09:31,896 --> 00:09:35,012 و در معرض خفگي قرار مي گيرند 148 00:09:35,055 --> 00:09:36,534 و سرانجام نيز به مرگ ختم ميشه 149 00:09:36,575 --> 00:09:38,805 خانم ميلز : عجب 150 00:09:39,815 --> 00:09:41,453 من از اين نون خوشم نمياد 151 00:09:41,495 --> 00:09:43,053 اوه؟ چرا که نه؟ 152 00:09:43,095 --> 00:09:45,164 مزه اش مضحکه 153 00:09:45,214 --> 00:09:47,091 قبلي رو بهتر دوست داشتم 154 00:09:47,134 --> 00:09:51,286 بخاطر اينه که قبلا بوده و فرد ديگه اي درستش ميکرده 155 00:09:51,334 --> 00:09:53,450 اونا کي بر ميگردند؟ 156 00:09:55,374 --> 00:09:56,931 اونا بر نميگردند ، بچه 157 00:09:56,973 --> 00:09:59,806 درست مثل پدر 158 00:09:59,853 --> 00:10:02,242 ولي پدر بر ميگرده 159 00:10:02,293 --> 00:10:06,171 خانم ميلز ، پدر ما در فرانسه در حال حنگيدن است 160 00:10:06,212 --> 00:10:07,565 نيکولس : جنگ جهاني است 161 00:10:07,612 --> 00:10:09,409 ميدونم اما ايشون در فرانسه هستند 162 00:10:09,452 --> 00:10:13,570 کافيه ، پر حرف ها صبحانتون رو تمام کنيد 163 00:10:13,612 --> 00:10:17,001 شما هم ميخوايد ما را ترک کنيد؟ 164 00:10:17,051 --> 00:10:20,327 البته که نه 165 00:10:20,371 --> 00:10:22,088 چرا من بايد تو رو ترک کنم؟ 166 00:10:22,130 --> 00:10:24,087 بقيه ميگن که اونا نميخواستن 167 00:10:24,131 --> 00:10:26,042 اما خواستن و بعدش اتفاق افتاد 168 00:10:26,091 --> 00:10:27,968 ساکت باش 169 00:10:29,530 --> 00:10:34,160 منظورت چيه ، آن؟ چه اتفاقي افتاد؟ 170 00:10:34,210 --> 00:10:38,248 مامان ديوانه.....شد 171 00:10:38,289 --> 00:10:40,962 -هيچي اتفاق نيوفتاد - چرا افتاد 172 00:10:41,009 --> 00:10:42,886 -نه ، نيوفتاد - چرا افتاد 173 00:10:42,929 --> 00:10:44,998 گريس : آروم باشيد 174 00:10:46,768 --> 00:10:49,680 چه خبره؟ ميخوام که اون بشقاب ها رو عرض 175 00:10:49,728 --> 00:10:51,923 کمتر از يک دقيقه خالي ببينم روشنه؟ 176 00:10:55,087 --> 00:10:57,238 خانم ميلز ، ممکنه يک لحظه بيرون بيايد؟ 177 00:10:57,287 --> 00:10:59,243 من تمايل دارم چند کلمه با شما صحبت کنم 178 00:11:00,927 --> 00:11:02,359 بله ، خانم 179 00:11:05,847 --> 00:11:09,885 پستچي معمولا هر چهارشنبه مياد 180 00:11:09,926 --> 00:11:11,325 اما من اندکي پيش صندوق پست را چک کردم 181 00:11:11,366 --> 00:11:13,561 و اين هفته اون نيامده بود 182 00:11:13,606 --> 00:11:15,517 متاسفم ، متوجه نميشم ، خانم 183 00:11:15,566 --> 00:11:17,397 اين نامه بايد 5 روز پيش 184 00:11:17,445 --> 00:11:20,005 وصل ميشده و به روزنامه تحويل داده ميشده 185 00:11:20,045 --> 00:11:21,444 اين يک آگهي براي خدمتکار است 186 00:11:21,485 --> 00:11:22,679 از اونجايي که منتشر نشده 187 00:11:22,725 --> 00:11:25,318 ميشه بهم توضيح بديد که شما اينجا چيکار مي کنيد؟ 188 00:11:25,365 --> 00:11:28,162 اوه ، فهميدم 189 00:11:28,204 --> 00:11:31,162 خانم ، اون چيزي بود که وقتي شما در را روي ما باز کرديد 190 00:11:31,204 --> 00:11:32,637 ميخواستم بهتون بگم 191 00:11:32,684 --> 00:11:35,073 حقيقت امر اينه که ما بر حسب 192 00:11:35,124 --> 00:11:37,318 شانس به اينجا اومديم 193 00:11:37,364 --> 00:11:38,877 يک خانه بزرگ مثل اينجا 194 00:11:38,924 --> 00:11:41,391 هميشه به فردي براي شناختن طناب ها نياز داره 195 00:11:41,443 --> 00:11:44,241 شما تو خونه اي مثل اين قبلا خدمت کرديد؟ 196 00:11:44,283 --> 00:11:46,796 اين شايد براي شما يک غافلگيري باشه ، خانم ، اما 197 00:11:46,842 --> 00:11:50,471 ما در حقيقت ما به کار در اينجا آشنا هستيم 198 00:11:51,642 --> 00:11:52,791 اينجا؟ 199 00:11:52,842 --> 00:11:57,120 اوه ، چند سال پيش 200 00:11:57,162 --> 00:11:59,995 اگر به گفته من ايمان نداريد ، خانم 201 00:12:00,041 --> 00:12:03,669 اونا بهترين سال هاي زندگيم بود 202 00:12:03,721 --> 00:12:06,917 دليل اومدن من به اين خانه 203 00:12:06,960 --> 00:12:08,791 به خاطر هدف هاي بسيار زيادي بوده 204 00:12:08,840 --> 00:12:11,673 شايد بهتر باشه که مدارکمون رو بهتون نشون بدم ، خانم 205 00:12:11,720 --> 00:12:14,393 نه ، نه ، نه. زحمت نکشيد نيازي نيست 206 00:12:14,440 --> 00:12:16,509 بنابراين ميگيد که اين خونه رو به خوبي ميشناسيد؟ 207 00:12:16,559 --> 00:12:18,914 خانم ميلز : درست مثل کف دستم 208 00:12:18,959 --> 00:12:21,952 يعني گمان ميکنم که ديوارها قسمت ريشه رو ندارند 209 00:12:21,999 --> 00:12:23,910 و در حال حاضر حرکت کردند 210 00:12:23,959 --> 00:12:26,996 گريس : تنها چيزي که در اينجا حرکت ميکنه روشنايي است 211 00:12:28,438 --> 00:12:31,430 [آه کشيدن] اما همه چي عوض شده 212 00:12:35,918 --> 00:12:38,432 نسبتا سخته که بگي حداقل 213 00:12:39,718 --> 00:12:43,676 يک نيرويي تقريبا ميگه ..... غير قابل تحمل 214 00:12:45,877 --> 00:12:49,187 تنها راه تحمل کردنش خونسرد بودن است 215 00:12:49,237 --> 00:12:51,431 اوه ، بله خانم 216 00:12:51,476 --> 00:12:54,036 من از توهمات خوشم نمياد 217 00:12:54,076 --> 00:12:56,350 تصورات عجيب ميفهميد منظورم چيه؟ 218 00:12:56,396 --> 00:12:59,354 فکر ميکنم ، خانم 219 00:12:59,396 --> 00:13:03,183 بچه هاي من گاهي اوقات فکرهاي عجيبي دارند 220 00:13:03,235 --> 00:13:05,908 اما شما نبايد هيچ توجهي به اونا بکنيد 221 00:13:05,955 --> 00:13:08,833 بچه ها بچه خواهند بود 222 00:13:08,875 --> 00:13:11,149 بله ، البته ، خانم 223 00:13:11,194 --> 00:13:15,984 خيلي خب . ميتوني بموني 224 00:13:17,474 --> 00:13:19,988 خيلي ممنون ، خانم 225 00:13:30,993 --> 00:13:33,062 اتفاق افتاد 226 00:13:42,751 --> 00:13:44,469 نيکولس : پس از آن حاکم روم سعي کرد که 227 00:13:44,511 --> 00:13:46,263 "که عقيدشون رو عوض کنه" 228 00:13:46,311 --> 00:13:49,461 براي وادار کردن عوض کردن عقيدشون.نقطه 229 00:13:49,510 --> 00:13:51,421 - پس از آن 230 00:13:51,471 --> 00:13:52,984 به اونا دستور داد که پيکار کنند 231 00:13:53,031 --> 00:13:56,989 اما جستوس و پستوس از ترسيدن به دور بودند 232 00:13:57,030 --> 00:13:59,464 شادي کردند و به اونا نشون دادند که راضي اند به خاطر عيسي مسيح کشته بشوند 233 00:13:59,509 --> 00:14:01,148 وقتي که او ، اين را ديد 234 00:14:01,190 --> 00:14:02,987 حاکم روم به شدت عصباني شد 235 00:14:03,030 --> 00:14:04,587 و دستور داد که سرشون را جدا کنند 236 00:14:04,629 --> 00:14:06,938 [خنيديدن] 237 00:14:08,389 --> 00:14:10,266 [پوزخند] 238 00:14:10,309 --> 00:14:13,266 چه چيز سرگرم کننده اي رو ديدي؟ 239 00:14:13,308 --> 00:14:14,707 خب 240 00:14:14,748 --> 00:14:16,625 خب ، چي؟ 241 00:14:16,668 --> 00:14:19,057 اون بچه ها واقعا ابله بودند 242 00:14:19,108 --> 00:14:21,063 چرا؟ 243 00:14:21,107 --> 00:14:22,826 براي اينکه اونا فقط گفتند به عيسي مسيح ايمان دارند 244 00:14:22,867 --> 00:14:25,427 و بعدش به خاطرش کشته شدند 245 00:14:25,468 --> 00:14:27,617 و کاري که کردن باعث انکار کردن عيسي مسيح بوده؟ 246 00:14:27,667 --> 00:14:29,066 آن : خب ، بله 247 00:14:29,107 --> 00:14:30,938 در درونم به او اعتقاد دارم 248 00:14:30,987 --> 00:14:33,706 اما تمايل ندارم که به رومي در مورد اين قضيه چيزي بگم 249 00:14:36,306 --> 00:14:38,217 اين چيزيه که تو هم فکر ميکني ، نيکولس؟ 250 00:14:41,866 --> 00:14:44,141 فهميدم 251 00:14:44,186 --> 00:14:47,575 بنابراين شما در مورد موضوع انکار کردن عيسي مسيح دروغ گفتيد 252 00:14:47,625 --> 00:14:51,857 شما مجبوريد که جونتون رو از دست رومي ها نجات بديد ، اون درسته 253 00:14:51,905 --> 00:14:53,542 اما بعدش چه اتفاقي افتاد؟ 254 00:14:53,584 --> 00:14:54,734 کي؟ 255 00:14:54,785 --> 00:14:56,934 در زندگي ديگر 256 00:14:56,984 --> 00:14:59,020 کسي که بعد از مردنمون منتظر ما هستش 257 00:14:59,064 --> 00:15:00,941 به کجا رفتند؟ 258 00:15:00,984 --> 00:15:02,133 آه 259 00:15:02,184 --> 00:15:03,696 کجا ، نيکولس؟ 260 00:15:03,743 --> 00:15:05,223 به برزخ بچه ها 261 00:15:05,264 --> 00:15:07,141 گريس : برزخ بچه ها چيه ، آن؟ 262 00:15:07,184 --> 00:15:09,219 يکي از چهار جهنم 263 00:15:09,263 --> 00:15:10,616 کدوماش؟ 264 00:15:11,783 --> 00:15:13,261 [نفس نفس زدن] 265 00:15:13,302 --> 00:15:15,532 آن : من ، من ، من 266 00:15:15,582 --> 00:15:17,971 گريس : نه بزار خودش جواب بده کدوم؟ 267 00:15:18,022 --> 00:15:20,582 يک جهنم وجود داره که جهنميان ميرن 268 00:15:20,622 --> 00:15:22,578 که يک دوزخ وجود داره 269 00:15:22,622 --> 00:15:23,896 بله 270 00:15:23,942 --> 00:15:25,534 جايي که از آغوش ابراهيم عبور ميکنه 271 00:15:25,581 --> 00:15:27,254 و دوزح جايي که بچه ها عبور مي کنند 272 00:15:27,302 --> 00:15:28,620 در مرکز جهان 273 00:15:28,661 --> 00:15:31,573 جايي که خيلي خيلي داغه 274 00:15:31,621 --> 00:15:33,100 جايي که مکان بچه هاي دروغ گو است 275 00:15:33,141 --> 00:15:35,132 اما اونا فقط براي چند روز اونجا نميرند 276 00:15:35,180 --> 00:15:36,534 اوه ، نه 277 00:15:36,580 --> 00:15:40,129 نه ، اونا براي هميشه جهمي هستند 278 00:15:40,181 --> 00:15:43,489 در موردش فکر کن 279 00:15:43,540 --> 00:15:48,055 سعي کن که پايان ابديت را تصور کني 280 00:15:48,099 --> 00:15:50,329 چشم هات رو ببند 281 00:15:50,379 --> 00:15:53,769 چشم هات رو ببند و سعي کن تصورش کني 282 00:15:53,819 --> 00:15:55,218 براي هميشه 283 00:15:56,858 --> 00:16:00,295 درد.... براي هميشه 284 00:16:01,578 --> 00:16:04,615 من دارم گيج ميشم . هه 285 00:16:04,658 --> 00:16:06,614 حالا ميفهميد که چرا 286 00:16:06,658 --> 00:16:09,615 جستوس و پستوس حقيقت را گفتند؟ 287 00:16:12,736 --> 00:16:14,090 خيلي خب 288 00:16:14,136 --> 00:16:17,573 خواندنتون رو از درس شش شروع کنيد 289 00:16:17,617 --> 00:16:18,844 آن : نميتونيم بازي کنيم؟ 290 00:16:18,896 --> 00:16:20,568 مطمئنا نميتوني 291 00:16:20,616 --> 00:16:21,969 اول بايد درس رو ياد بگيري 292 00:16:22,016 --> 00:16:24,086 بعدش بايد به وسيله گوش کردن ياد بگيريش 293 00:16:24,136 --> 00:16:25,285 همش رو؟ 294 00:16:25,336 --> 00:16:26,529 و اگر بازم اعتراض بشه 295 00:16:26,575 --> 00:16:29,044 امروز به هيچ وجه از بازي خبري نخواهد بود 296 00:16:29,096 --> 00:16:32,485 در حقيقت ، فکر ميکنم ميتوني در اتاق هاي جداگانه درس بخوني 297 00:16:32,535 --> 00:16:35,173 -بچه ها : نه ، نه -گريس : بله ، بله ، بله 298 00:16:35,214 --> 00:16:36,933 آن : اما اگر ما جدا بشيم ميترسيم 299 00:16:36,975 --> 00:16:39,886 گريس: ترس؟ مثل اينکه تا حالا به اين خونه آشنا نبوديد 300 00:16:39,934 --> 00:16:41,811 نيوکلس : چي ميشه اگر ما يک روح ببينيم؟ 301 00:16:41,854 --> 00:16:44,766 خواهرت يکي از اون داستان هاش رو بهت گفته؟ 302 00:16:44,813 --> 00:16:46,486 من بهش هيچي نگفتم 303 00:16:46,534 --> 00:16:47,933 اگر روح ديدي ميگي "سلام 304 00:16:47,973 --> 00:16:49,372 و به درس خوندن ادامه ميدي 305 00:16:49,413 --> 00:16:51,483 -به اتاق موزيک بيا - چرا من؟ 306 00:16:51,533 --> 00:16:53,410 براي اينکه من گفتم نه حالا زود باش 307 00:16:53,453 --> 00:16:55,284 کتابت رو بردار 308 00:16:55,332 --> 00:16:56,891 نيکولس ، ميخوام ببينم که درس رو 309 00:16:56,933 --> 00:16:58,160 در عرض کمتر از يک ساعت ياد گرفته باشي 310 00:16:58,212 --> 00:17:00,806 -مامان - چيه؟ 311 00:17:00,852 --> 00:17:03,002 يک بوس بهم بده 312 00:17:03,053 --> 00:17:05,771 آن : يک بوس بهم بده يک بوس بهم بده 313 00:17:05,812 --> 00:17:07,767 آن ، بيرون منتظرم باش 314 00:17:07,811 --> 00:17:11,406 ميدوني که نميتونم 315 00:17:11,451 --> 00:17:13,009 اونطرف 316 00:17:14,531 --> 00:17:18,080 خانم ميلز : تمام پرده ها را بکشيد 317 00:17:18,131 --> 00:17:21,440 دخترم ميخواد از اطاق نشيمن رد بشه 318 00:17:21,490 --> 00:17:23,446 بله ، خانم 319 00:17:29,890 --> 00:17:31,242 خيلي خب ، آن 320 00:17:34,089 --> 00:17:35,647 عزيزم 321 00:17:37,169 --> 00:17:40,957 مامان نميتونه هميشه باهات باشه ، مگه نه؟ 322 00:17:42,048 --> 00:17:45,597 تو بايد ياد بگيري که رو پاي خودت وايسي 323 00:17:46,848 --> 00:17:48,997 تسبيحت کجاست؟ 324 00:17:49,048 --> 00:17:51,880 آه 325 00:17:51,928 --> 00:17:54,646 هر وقت احساس ترس کردي 326 00:17:54,687 --> 00:17:57,406 ميخوام که با تمام نيروت اون رو بفشاري 327 00:17:57,447 --> 00:18:00,882 به پدر خودت متکي شو و بعدش ترس هايت دور ميشن 328 00:18:00,926 --> 00:18:05,158 -نميشه - چرا ميشه . از روي ديانت 329 00:18:05,206 --> 00:18:06,878 نفهميدي که هر وقت اينکار رو بکني 330 00:18:06,926 --> 00:18:08,757 خدا با تو هستش؟ 331 00:18:10,045 --> 00:18:12,240 هيچ دليلي براي ترسيدن نيست 332 00:18:22,605 --> 00:18:24,004 [صداي بوسه] 333 00:18:28,364 --> 00:18:31,197 [باز شدن در] 334 00:18:49,642 --> 00:18:51,997 نيکولس : خانه و خانواده 335 00:18:52,042 --> 00:18:55,078 همه ما در يک خانه با خانواده امون زندگي ميکنيم 336 00:18:55,122 --> 00:18:58,397 خانواده معمولا توسط پدر و مادرها ساخته ميشه 337 00:18:58,441 --> 00:19:00,909 بچه ها و پدربزرگ هاشون 338 00:19:00,961 --> 00:19:02,678 "ما بايد حرف شنو باشيم" 339 00:19:05,960 --> 00:19:08,599 و ما هرگز نبايد مشاجره يا دعوا 340 00:19:08,640 --> 00:19:11,074 با برادرهامون يا خواهرهامون بکنيم 341 00:19:11,120 --> 00:19:12,997 بچه اي هم داري؟ 342 00:19:13,040 --> 00:19:14,439 خانم ميلز : نه 343 00:19:14,479 --> 00:19:18,552 آقاي توتل و ليديا همه چيزي هستند که من دارم 344 00:19:18,599 --> 00:19:19,952 و من همه چيزي هستم که اونا دارن 345 00:19:19,998 --> 00:19:21,955 گريس : همون طوري به دنيا اومد؟ 346 00:19:21,999 --> 00:19:24,354 ببخشيد ، خانم؟ 347 00:19:24,399 --> 00:19:27,515 دختر . اون لال به دنيا اومد؟ 348 00:19:27,558 --> 00:19:31,187 نه 349 00:19:31,238 --> 00:19:33,273 فکر ميکنم کار اينجا رو تموم کردم ، خانم 350 00:19:33,317 --> 00:19:35,308 اگر من رو مي بخشيد فکر ميکنم بايد برم 351 00:19:35,358 --> 00:19:37,792 و آقاي توتل رو ببينم چنانچه به کمک نياز داشته باشه 352 00:19:45,037 --> 00:19:46,549 [بسته شدن در] 353 00:19:50,236 --> 00:19:51,510 [آه کشيدن] 354 00:20:01,595 --> 00:20:06,510 [صداي گريه بچه] 355 00:20:06,555 --> 00:20:07,988 نيکولس 356 00:20:12,714 --> 00:20:14,432 نيکولس ، دارم ميام 357 00:20:17,313 --> 00:20:18,508 اوه 358 00:20:21,073 --> 00:20:23,188 -نيکولس؟ - موضوع چيه؟ 359 00:20:23,232 --> 00:20:24,382 چرا داشتي گريه ميکردي؟ 360 00:20:24,433 --> 00:20:26,946 من گريه نمي کردم داشتم مطالعه مي کردم 361 00:20:26,992 --> 00:20:29,951 اما من صدات رو شنيدم... آن 362 00:20:31,872 --> 00:20:33,066 [بسته شدن در] 363 00:20:33,112 --> 00:20:34,864 [صداي گريه بچه] 364 00:20:37,712 --> 00:20:38,985 آن 365 00:20:40,711 --> 00:20:42,622 آن 366 00:20:42,671 --> 00:20:44,502 آن : من هنوز ياد نگرفتمش ، مامان 367 00:20:44,551 --> 00:20:48,065 -حالت خوبه؟ - بله 368 00:20:48,110 --> 00:20:51,069 - چرا داشتي گريه ميکردي؟ -گريه نميکردم 369 00:20:51,110 --> 00:20:54,659 يک لحظه پيش صدات رو شنيدم 370 00:20:54,710 --> 00:20:56,620 نيازي به شرمنده بودن نيست ، عزيزم 371 00:20:56,669 --> 00:20:57,898 شرمنده نيستم 372 00:20:57,949 --> 00:21:00,225 اگر که گريه مي کردم بهت ميگفتم 373 00:21:00,269 --> 00:21:02,305 اوه ، واقعا پس خيال برم داشته ، نه؟ 374 00:21:02,349 --> 00:21:04,624 نه . اون پسره بود 375 00:21:04,669 --> 00:21:06,500 کدوم پسره؟ 376 00:21:06,549 --> 00:21:07,982 ويکتور 377 00:21:08,028 --> 00:21:10,259 ويکتور کيه؟ 378 00:21:10,308 --> 00:21:13,539 پسر که يک لحظه پيش اينجا بود 379 00:21:13,588 --> 00:21:15,384 بهش گفتم که بزاره من درسم رو بخونم 380 00:21:15,427 --> 00:21:17,498 اما اون نميخواست گريه کردنش رو تموم کنه 381 00:21:17,548 --> 00:21:19,379 فکر ميکنم يک بچه بد اخلاق باشه 382 00:21:19,428 --> 00:21:21,543 اون گفت که ما بايد خونه رو ترک کنيم 383 00:21:21,587 --> 00:21:25,057 گريس : اوه ، واقعا؟ و چرا داشت گريه مي کرد؟ 384 00:21:25,107 --> 00:21:26,699 براي اينکه از اين خونه خوشش نمياد 385 00:21:26,747 --> 00:21:29,864 اما مجبوره توش زندگي کنه پدرش يک نوازنده پيانو است 386 00:21:29,907 --> 00:21:32,262 -پدرش يک نوازنده پيانو هستش؟ - بله 387 00:21:32,306 --> 00:21:35,502 قبلا هم بهش گفته بودم که اجازه نداره به پيانو دست بزنه 388 00:21:38,226 --> 00:21:40,456 بنابراين با پدرشم صحبت کردي؟ 389 00:21:40,506 --> 00:21:42,303 آن : نه ، فقط با ويکتور 390 00:21:42,346 --> 00:21:43,744 پدرش با ديگران در تالار هستش 391 00:21:43,785 --> 00:21:46,059 من همين چند لحظه پيش از تالار اومدم هيچ کسي اونجا نيست 392 00:21:47,825 --> 00:21:50,622 اونا بايد به طبقه بالا رفته باشند دارن خونه رو نگاه مي کنند 393 00:21:50,664 --> 00:21:54,259 کافيه 394 00:21:54,304 --> 00:21:55,532 حالا ، چرا داشتي گريه مي کردي؟ 395 00:21:55,584 --> 00:21:56,903 ويکتور بودش 396 00:21:56,944 --> 00:21:59,377 -خب الان کجاست؟ -از اون وسط رفتش 397 00:21:59,423 --> 00:22:00,936 ممکنه خودت بهم بگي چطور يک پسر ميتونه 398 00:22:00,984 --> 00:22:03,781 در حالي که در قفل هستش داخل و وارد بشه؟ 399 00:22:05,783 --> 00:22:07,579 [نفس نفس زدن] 400 00:22:07,622 --> 00:22:10,819 گريس : فکر ميکردم خودم رو کاملا روشن کردم 401 00:22:10,862 --> 00:22:12,261 هيچ دري نبايد باز بمونه 402 00:22:12,302 --> 00:22:14,020 بدون اينکه در قبلي بسته شده باشه 403 00:22:14,062 --> 00:22:16,178 درک کردنش خيلي سخته؟ 404 00:22:16,222 --> 00:22:18,213 اين خانه شبيه يک کشتي است 405 00:22:18,262 --> 00:22:20,218 از روشنايي مثل آب بايد به وسيله بستن و باز کردن درها 406 00:22:20,262 --> 00:22:23,253 خودداري بشه 407 00:22:23,301 --> 00:22:25,132 زندگي فرزندان من در خطره 408 00:22:25,181 --> 00:22:26,329 خانم ميلز : اما خانم 409 00:22:26,381 --> 00:22:28,941 با من جر و بحث نکن آروم باش 410 00:22:28,981 --> 00:22:31,858 کدوماتون آخرين بار وارد اون اتاق شديد؟ 411 00:22:31,900 --> 00:22:33,129 ليديا؟ 412 00:22:34,820 --> 00:22:37,777 اون کليد نداره من قبلا بهتون گفتم 413 00:22:37,819 --> 00:22:39,776 خب پس ما رو ترک ميکنه 414 00:22:39,820 --> 00:22:41,299 اما من تمام مدت در تالار بودم 415 00:22:41,340 --> 00:22:42,773 و بعدش من به سمت باغ رفتم 416 00:22:42,819 --> 00:22:44,013 شما من رو با چشم هاي خودتون ديديد 417 00:22:44,060 --> 00:22:47,256 اميدوارم منظورتون اين نباشه که اون شخص من بودم 418 00:22:47,299 --> 00:22:49,529 فکر ميکني من از همچين موردي چشم پوشي ميکنم 419 00:22:49,579 --> 00:22:52,615 و زندگي دختر خودم رو به خطر ميندازم؟ 420 00:22:58,778 --> 00:23:02,087 نيکولس : قرار نشده که سر ميز مطالعه کني 421 00:23:02,137 --> 00:23:03,332 آن : اوه ، واقعا؟ 422 00:23:03,378 --> 00:23:06,097 کي ميخواد به مامان بگه؟ تو؟ 423 00:23:08,177 --> 00:23:12,215 يا شايدم تو؟ [خنديدن] 424 00:23:15,656 --> 00:23:19,171 تو يک پسر رو ديدي؟ 425 00:23:19,216 --> 00:23:20,853 آره . ويکتور صداش ميزنن 426 00:23:23,056 --> 00:23:24,853 يک روح هستش؟ 427 00:23:24,896 --> 00:23:27,125 احمق نباش روح ها اون شکلي نيستند 428 00:23:27,176 --> 00:23:28,972 چه شکلي هستند؟ 429 00:23:29,015 --> 00:23:31,369 هزار بار بهت گفتم 430 00:23:31,414 --> 00:23:34,407 اونا با ملافه سفيد و حالت خميده راه ميرند و گشت ميزنند 431 00:23:34,455 --> 00:23:36,729 -از کجا ميدوني؟ -براي اينکه ديدمشون 432 00:23:36,775 --> 00:23:39,242 اونا شب ها بيرون ميايند 433 00:23:39,294 --> 00:23:41,364 دروغگو . کجا؟ 434 00:23:44,333 --> 00:23:46,130 [خنديدن] 435 00:23:47,933 --> 00:23:50,401 - تو احمقي -نه به اندازه نصف تو 436 00:23:50,453 --> 00:23:52,522 من باور ندارم که اون پسر رو ديدي 437 00:23:52,573 --> 00:23:54,006 به هر چي که دوست داري اعتقاد داشته باش 438 00:23:54,053 --> 00:23:56,725 به زودي از ما خواهش ميکني که باهات بازي کنيم 439 00:24:08,731 --> 00:24:09,880 آن : نيکولس 440 00:24:09,931 --> 00:24:13,844 نيکولس : چيه؟ 441 00:24:13,891 --> 00:24:16,404 ببين 442 00:24:16,450 --> 00:24:18,281 براي چي پرده ها رو کنار زدي؟ 443 00:24:18,330 --> 00:24:20,286 -من نکردم - پس کار کيه؟ 444 00:24:20,330 --> 00:24:22,446 کار ويکتوره 445 00:24:22,490 --> 00:24:24,799 هر شب اينکار رو ميکنه 446 00:24:24,850 --> 00:24:26,919 داري دروغ ميگي من به مامان ميگم 447 00:24:26,969 --> 00:24:29,483 -پس من دروغگو ام ، درسته؟ - بله 448 00:24:29,529 --> 00:24:32,123 ويکتور ، از پشت اون پرده بيا بيرون 449 00:24:32,169 --> 00:24:34,922 تا برادر ابله من تو رو ببينه 450 00:24:34,968 --> 00:24:36,799 [به سختي نفس کشيدن] 451 00:24:41,968 --> 00:24:43,286 [نفس نفس زدن] 452 00:24:43,328 --> 00:24:45,079 تنهام بزار 453 00:24:45,127 --> 00:24:47,083 آن : مگه نميخواستي حالا ببينيش ، هان؟ 454 00:24:47,127 --> 00:24:48,641 تو يک بچه ننه ترسو هستي 455 00:24:48,688 --> 00:24:52,521 بچه ننه ترسو ترسو 456 00:24:54,206 --> 00:24:56,720 پس خودم ميرم انجامش ميدم 457 00:25:13,365 --> 00:25:14,877 آن : کافيه ، ويکتور 458 00:25:17,644 --> 00:25:19,680 نيکولس ، نيکولس 459 00:25:19,725 --> 00:25:20,998 بهش بگو که فورا پرده رو ترک کنه 460 00:25:21,044 --> 00:25:22,238 حرف من رو گوش نميکنه 461 00:25:22,284 --> 00:25:24,514 ويکتور : دست بردار از رختخوابم بريد بيرون ، هر دوتون 462 00:25:24,564 --> 00:25:26,202 آن : اين رختخواب هردونفرمون است 463 00:25:26,243 --> 00:25:27,835 ويکتور : نه مال منه 464 00:25:27,884 --> 00:25:30,796 آن ، لطفا دست از در آوردن اون صدا بردار 465 00:25:30,843 --> 00:25:33,311 آروم باش ، بچه ننه ترسو 466 00:25:33,363 --> 00:25:36,479 گوش کن ، اگر دست برنداري مامان رو صدا ميکنم 467 00:25:36,523 --> 00:25:37,922 و بعدش بيرون ميندازدتت 468 00:25:37,963 --> 00:25:40,157 تو مادر من رو نميشناسي 469 00:25:40,202 --> 00:25:41,761 ويکتور : و تو هم پدر و مادر من رو نميشناسي 470 00:25:41,802 --> 00:25:44,635 آن ، من ميرم درباره تو به مامان بگم 471 00:25:44,682 --> 00:25:47,912 احمق نباش نميتوني ببيني من نيستم؟ 472 00:25:47,961 --> 00:25:51,192 ويکتور ، لبش رو لمس کن تا بفهمه تو واقعي هستي 473 00:25:51,241 --> 00:25:53,152 [به تندي نفس کشيدن] 474 00:25:58,440 --> 00:25:59,590 آه 475 00:25:59,641 --> 00:26:01,790 [جيغ زدن نيکولس] 476 00:26:01,840 --> 00:26:03,831 نيکولس : مامان ، کمک 477 00:26:03,880 --> 00:26:05,996 کمک! کمک مامان 478 00:26:06,040 --> 00:26:08,713 چي شده؟ چي شده؟ 479 00:26:08,760 --> 00:26:09,987 [گريه کردن] 480 00:26:10,040 --> 00:26:11,392 چي شده؟ 481 00:26:11,439 --> 00:26:14,875 اون داشت با من جنگ ميکرد و بهش گفتم که آروم باشه 482 00:26:14,919 --> 00:26:17,228 حوصله ام ازت سر رفت ميشنوي چي ميگم؟ 483 00:26:17,279 --> 00:26:18,916 حوصله ام ازت سر رفته 484 00:26:18,958 --> 00:26:20,516 من هيچ کاري نکردم 485 00:26:23,918 --> 00:26:26,637 بنابراين خداوند او را به دور دست ها فرستاد 486 00:26:26,677 --> 00:26:28,748 از باغ بهشت 487 00:26:28,798 --> 00:26:31,107 تا زمين ، جايي که او عاشق شده بود 488 00:26:31,158 --> 00:26:32,591 بنابراين او از مرد بودن خارج گرديد 489 00:26:32,637 --> 00:26:35,276 و در قسمت شرقي باغ بهشت قرار گرفته شد 490 00:26:35,317 --> 00:26:37,671 فرشتگان و يک شمشير شعله ور 491 00:26:37,716 --> 00:26:39,672 که هر راهي رو براي نگه داشتن مسيرش 492 00:26:39,717 --> 00:26:41,230 از رقابت کردن تغيير ميداد 493 00:26:41,277 --> 00:26:43,836 تمومش کردم [بستن کتاب] 494 00:26:43,876 --> 00:26:46,788 خيلي خوبه 495 00:26:46,835 --> 00:26:48,474 [آه کشيدن] 496 00:26:48,516 --> 00:26:51,075 حالا ميتوني از مريم باکره براي بخشيده شدن درخواست کني 497 00:26:51,115 --> 00:26:54,312 چي؟ اون چيزي نبود که ما به توافق رسيده بوديم 498 00:26:54,355 --> 00:26:56,186 ما در مورد هيچي به توافق نرسيديم ، خانم جوان 499 00:26:56,235 --> 00:26:59,113 امروز تو تنبيه ميشي و هر چيزي رو که من ميگم ، خواهي گفت 500 00:26:59,155 --> 00:27:01,110 تو نميتوني کاري کني که از مريم مقدس تقاضاي بخشش کنم 501 00:27:01,154 --> 00:27:02,507 چقدر پرو هستي 502 00:27:02,554 --> 00:27:05,626 مامان ، من براي کاري که نکردم تقاضاي بخشش نميکنم 503 00:27:05,674 --> 00:27:07,710 تو به برادرت گفتي که يک فرد ديگه هم اتاق بوده 504 00:27:07,754 --> 00:27:09,107 - بودش - داري دروغ ميگي 505 00:27:09,154 --> 00:27:10,632 دروغ نميگم 506 00:27:10,673 --> 00:27:11,902 [آه کشيدن] 507 00:27:11,954 --> 00:27:13,671 آن 508 00:27:13,714 --> 00:27:17,547 داستان جستوس و پستوس رو به ياد داري؟ 509 00:27:17,593 --> 00:27:20,551 بچه هايي که حقيقت رو نگند کارشون به برزخ کشيده ميشه 510 00:27:20,593 --> 00:27:23,312 اون چيزيه که تو ميگي ، اما من روز ديگه رو خوندم 511 00:27:23,353 --> 00:27:26,185 که برزخ فقط براي بچه هايي بوده که تعميد ميشن 512 00:27:26,232 --> 00:27:29,507 و منم تعميد شده هستم 513 00:27:29,552 --> 00:27:31,860 آن : "من و ابراهميم چوب را 514 00:27:31,911 --> 00:27:35,870 در جهت فداکاري برداشتيم و آن را بر فراز پسرش اسحق گذاشتيم 515 00:27:35,911 --> 00:27:39,699 و سپس او يک آتش و چاقو را با دستش برداشت 516 00:27:39,751 --> 00:27:41,820 و هردو با يکديگر راهي شدند 517 00:27:41,870 --> 00:27:44,748 و اسحق در برابر پدرش صحبت کرد 518 00:27:44,790 --> 00:27:46,826 و گفت پدرم 519 00:27:46,870 --> 00:27:50,306 و اون گفت من اينجام ، پسرم 520 00:28:04,908 --> 00:28:06,546 به نيکولس سر زدي؟ 521 00:28:06,588 --> 00:28:10,263 بله ، خانم فرشته کوچولو سريع خوابش برد 522 00:28:10,308 --> 00:28:12,537 آن چطور؟ 523 00:28:12,587 --> 00:28:14,226 هنوز تو پله ها هستش؟ 524 00:28:14,267 --> 00:28:16,987 اوه ، بله خانم 525 00:28:17,027 --> 00:28:18,858 من ترجيح ميدم جايي باشه که بتونم ببينمش 526 00:28:18,907 --> 00:28:21,944 اما اين سبک مسخره رو نميتونم گلدوزي کنم 527 00:28:24,826 --> 00:28:26,703 اين تنبيه چقدر ادامه خواهد داشت؟ 528 00:28:26,746 --> 00:28:28,623 با امروز ميشه سه روز 529 00:28:32,145 --> 00:28:33,738 اون بايد ياد بگيره که غرورش رو ناديده بگيره 530 00:28:33,786 --> 00:28:36,095 و براي تقاضاي بخشيده شدن بکنه 531 00:28:36,146 --> 00:28:38,898 به هر حال ، وقتشه که اون شروع به خواندن کتاب مقدس بکنه 532 00:28:38,945 --> 00:28:43,256 کشيش با شنيدن اين خبر خيلي خوشحال خواهد شد ، خانم 533 00:28:43,305 --> 00:28:45,135 گريس : اي کاش اون هميشه با يک قرار ملاقات ديگه برامون دعا بکنه 534 00:28:45,184 --> 00:28:47,220 اون به خوبي ميدونه که بچه ها نميتونن بيرون برن 535 00:28:47,264 --> 00:28:48,584 خانم ميلز : ايشون ديروز به من گفتن 536 00:28:48,624 --> 00:28:51,376 به زودي اينکار ممکن خواهد شد 537 00:28:51,424 --> 00:28:55,098 من دارم احساس ميکنم کاملا دارم از دنيا بريده ميشم 538 00:28:55,143 --> 00:28:57,941 اين مه به درستي کمک نميکنه 539 00:28:57,983 --> 00:28:59,496 سابقه نداشته اينقدر طول بکشه 540 00:28:59,543 --> 00:29:01,613 اوه ، درسته ، خانم 541 00:29:05,863 --> 00:29:08,501 آن 542 00:29:08,542 --> 00:29:11,102 آن ، صدات رو نميشنوم 543 00:29:13,742 --> 00:29:15,573 اوه 544 00:29:15,621 --> 00:29:17,817 ضمنا ، من مجبور بودم که در مورد اين سر و صداهاي دويدن 545 00:29:17,862 --> 00:29:19,772 ليديا در بالاي سرم سازش کنم 546 00:29:19,821 --> 00:29:21,379 اون طوري از بالا به پايين حرکت ميکنه 547 00:29:21,421 --> 00:29:23,411 که انگار سه نفر از اون وجود داره 548 00:29:23,460 --> 00:29:25,099 ممکنه يک جوري بهش بگيد که لازم نيست 549 00:29:25,141 --> 00:29:27,813 براي يک تميز کردن مختصر اين همه پا نکوبه و سر و صدا به پا نکنه؟ 550 00:29:27,861 --> 00:29:30,579 من نميتونم يک حمله ديگر سردرد رو تحمل کنم 551 00:29:30,620 --> 00:29:32,417 بهش خواهم گفت ، خانم 552 00:29:32,460 --> 00:29:34,371 گريس : ممنون 553 00:30:18,935 --> 00:30:21,210 حالا واقعا ديگه داره تند ميره 554 00:30:21,255 --> 00:30:24,167 ليديا ، ليديا 555 00:30:43,173 --> 00:30:46,051 در مقر خداوند بايد ديده شده باشه 556 00:30:46,093 --> 00:30:47,684 و فرشته خدا 557 00:30:47,732 --> 00:30:49,211 اون بالا چه خبره؟ 558 00:30:49,253 --> 00:30:51,687 هيچي مامان من فقط دارم ميخونم 559 00:30:51,733 --> 00:30:55,964 -تو هم شنيدي؟ -چي رو شنيدم؟ 560 00:30:59,812 --> 00:31:00,960 "و فرشته خدا 561 00:31:01,011 --> 00:31:03,002 "به سوي ابراهيم در خارج از بهشت فراخوانده شد 562 00:31:03,051 --> 00:31:04,928 "بار دوم و او گفت 563 00:31:04,971 --> 00:31:07,280 "'به وسيله خودم در مورد خدا کفر گفتم" 564 00:31:18,210 --> 00:31:19,529 اون چي بود؟ 565 00:31:19,570 --> 00:31:20,969 نميدونم 566 00:31:21,010 --> 00:31:24,126 آن ، بهم بگو که داره اون صدا رو در مياره 567 00:31:24,169 --> 00:31:26,000 نميتونم بهت بگم ، مامان 568 00:31:26,049 --> 00:31:28,165 بهم بگو 569 00:31:28,209 --> 00:31:29,880 بهت گفتم که يکي تو اون اتاق بود 570 00:31:29,928 --> 00:31:31,725 و تو من رو تنبيه کردي 571 00:31:31,768 --> 00:31:32,996 حالا نميدونم که چي بگم 572 00:31:33,048 --> 00:31:36,324 آن ، من حقيقت رو ميخوام 573 00:31:36,368 --> 00:31:38,643 اگر کسي طبقه بالا هستش بهم بگو 574 00:31:40,887 --> 00:31:43,037 اونجا . تو اتاق کهنه 575 00:32:30,163 --> 00:32:32,630 آن : مامان داري اجازه ميدي نور وارد بشه 576 00:33:30,597 --> 00:33:33,157 -اون يک زنه -اون چيه؟ 577 00:33:55,675 --> 00:33:56,948 کجا رفتند؟ 578 00:33:56,994 --> 00:33:59,064 چند لحظه پيش پشت اونجا رفتند اونا رو نديدي؟ 579 00:33:59,114 --> 00:34:00,627 از کدوم راه رفتند؟ 580 00:34:00,674 --> 00:34:03,905 اونطرف ، اونطرف و همينطور پايين اونجا 581 00:34:09,073 --> 00:34:13,190 اونا همه جا هستند ميگن که اين خونه مال اوناست 582 00:34:13,232 --> 00:34:16,748 و ميخوان که پرده ها رو کنار بزنند 583 00:34:18,032 --> 00:34:19,988 خانم ، لطفا آروم باشيد 584 00:34:20,033 --> 00:34:21,181 من آروم نميشم 585 00:34:21,232 --> 00:34:23,029 براي 5 سال کامل در هنگام اشغال 586 00:34:23,072 --> 00:34:25,540 من نذاشتم يک نازي قدمي به اين خونه نزديک بشه 587 00:34:25,591 --> 00:34:29,187 و حالا يکي اينجاست که درها رو باز و بسته ميکنه 588 00:34:29,231 --> 00:34:31,108 خانم ، اين خونه خيلي قديمي است 589 00:34:31,151 --> 00:34:34,029 صداي تخته ها و چک چک لوله ها 590 00:34:34,071 --> 00:34:35,868 يک صداهايي بود دارم بهتون ميگم 591 00:34:35,911 --> 00:34:37,264 آن : مامان ، ببين 592 00:34:37,311 --> 00:34:38,790 يک پسر و دو زن دارن با هم صحبت ميکنند 593 00:34:38,830 --> 00:34:40,468 مامان ، ببين 594 00:34:42,110 --> 00:34:44,101 ديروز کشيدمش 595 00:34:44,150 --> 00:34:45,787 اين بابا هستش و اين مادر 596 00:34:45,829 --> 00:34:49,026 اين ويکتور هستش و اين پيرزن 597 00:34:49,069 --> 00:34:50,866 اين شماره ها براي چي بالا هستند؟ 598 00:34:50,909 --> 00:34:53,059 آن : اونا دفعاتي هستش که اونا رو ديدم 599 00:34:53,109 --> 00:34:55,464 من پيرزن رو بيشتر ديدم 600 00:34:59,708 --> 00:35:01,505 اوه ، خدايا 601 00:35:01,548 --> 00:35:02,742 خانم ميلز بريد و آقاي توتل را صدا کنيد 602 00:35:02,788 --> 00:35:05,177 ما فورا بايد کل خانه رو بگرديم 603 00:35:05,228 --> 00:35:06,376 قبل از اينکه هوا تاريک بشه 604 00:35:06,427 --> 00:35:08,258 - بله ، خانم . همين الان -مامان 605 00:35:08,307 --> 00:35:09,581 بله ، عزيزم . مشکلي نيست 606 00:35:09,627 --> 00:35:12,858 تا زماني که مامان اينجاست اتفاقي برات نمي افته 607 00:35:12,907 --> 00:35:15,943 آن : ببين مامان اون واقعا من رو ميترسونه 608 00:35:15,986 --> 00:35:17,181 مثل اينکه اون بهت نگاه نميکنه 609 00:35:17,227 --> 00:35:18,660 اما ميتونه تو رو ببينه 610 00:35:18,706 --> 00:35:21,539 و هميشه وقتي راه ميره ميگه با من بيا 611 00:35:21,586 --> 00:35:23,225 نه ، آن . به من دروغ نگو 612 00:35:23,266 --> 00:35:25,860 آن : واقع بين باش مامان و از من چيزهايي رو درخواست ميکنه 613 00:35:25,906 --> 00:35:27,703 ويکتور به من گفته که اون ساحره هستش 614 00:35:27,746 --> 00:35:29,099 چي ازت درخواست ميکنه؟ 615 00:35:29,146 --> 00:35:31,022 چيزهايي 616 00:35:32,625 --> 00:35:35,583 نفسش بو ميده 617 00:35:38,265 --> 00:35:40,414 ما مجبوريم که تمام پرده ها رو کنار بزنيم 618 00:35:40,465 --> 00:35:42,614 هيچ گوشه تاريکي رو نميخوام که کسي بتونه مخفي بشه 619 00:35:42,664 --> 00:35:43,938 بله ، خانم 620 00:35:43,984 --> 00:35:46,373 شما دو نفر سمت راست رو بگرديد و من طرف چپ رو 621 00:35:46,424 --> 00:35:48,221 پس ما طبقه بالا رو مي گرديم 622 00:36:56,217 --> 00:36:58,013 نيکولس : شايد اونا روح هايي باشند 623 00:36:58,057 --> 00:37:00,173 که قبلا تو اين خونه زندگي مي کردند 624 00:37:00,217 --> 00:37:02,605 احمق نباش قبلا بهت گفتم 625 00:37:02,656 --> 00:37:04,169 روح ها با يک ملافه کاملا سفيد هستند 626 00:37:04,216 --> 00:37:06,810 و حالت خميده دارند 627 00:37:08,136 --> 00:37:10,570 براي چي همچين داستان هايي رو درست ميکني؟ 628 00:37:10,616 --> 00:37:12,607 آن : نميکنم من اونا رو تو کتاب خوندم 629 00:37:12,656 --> 00:37:14,487 خب ، تو نبايد به هر چيزي که 630 00:37:14,535 --> 00:37:15,684 در کتاب ها ميخوني اعتقاد داشته باشي 631 00:37:15,735 --> 00:37:17,215 اون چيزيه که مادر بهمون ميگه 632 00:37:17,255 --> 00:37:20,645 اون ميگه تمام اين چيزهاي درباره روح بي ارزش است 633 00:37:20,695 --> 00:37:22,572 و بعدش از ما انتظار داره که 634 00:37:22,615 --> 00:37:24,684 هر چيزي رو که در انجيل است باور کنيم 635 00:37:24,734 --> 00:37:26,167 و شما باور نداريد؟ 636 00:37:26,214 --> 00:37:27,363 به بعضي چيزهاش اعتقاد دارم 637 00:37:27,414 --> 00:37:29,643 اما براي مثال من اعتقاد ندارم که 638 00:37:29,694 --> 00:37:32,208 خدا کل دنيا رو در عرض 7 روز ساخته 639 00:37:32,254 --> 00:37:33,845 و اعتقاد ندارم که نوح 640 00:37:33,893 --> 00:37:36,009 تمام اون حيوانات رو داخل يک کشتي کرده 641 00:37:36,053 --> 00:37:38,521 روح القدس فاخته است 642 00:37:38,573 --> 00:37:40,768 نه منم بهش اعتقاد ندارم 643 00:37:40,813 --> 00:37:42,484 آن : فاخته ها همه چيز به جز پاکيزه بودن هستند 644 00:37:49,532 --> 00:37:53,080 تا حالا اين چيزها رو به گوش مادرتون رسونديد؟ 645 00:37:57,012 --> 00:37:58,649 اوه 646 00:38:55,685 --> 00:38:57,881 [در زدن] خانم ميلز : خانم 647 00:38:57,926 --> 00:38:59,517 بله؟ 648 00:38:59,565 --> 00:39:01,760 اونا همه رو گشتند ، خانم 649 00:39:01,805 --> 00:39:03,318 هيچ کسي نيستش 650 00:39:03,365 --> 00:39:05,037 فهميدم 651 00:39:07,005 --> 00:39:09,677 خانم ميلز 652 00:39:09,724 --> 00:39:11,237 بله ، خانم؟ 653 00:39:11,284 --> 00:39:14,036 نظري داري که اينا چي ميتونه باشه؟ 654 00:39:15,883 --> 00:39:17,760 اين يک آلبوم عکس است ، خانم 655 00:39:17,803 --> 00:39:19,236 نه . به جز قيافه همشون خوابيده اند 656 00:39:19,283 --> 00:39:21,275 ببين 657 00:39:21,323 --> 00:39:23,883 اونا نخوابيده اند ، خانم اونا مرده اند 658 00:39:26,083 --> 00:39:27,232 اين کتاب مرگ است 659 00:39:27,282 --> 00:39:29,113 در قرن گذشته من اعتقاد دارم 660 00:39:29,162 --> 00:39:30,993 اونا از عکس مرده ها استفاده مي کردن 661 00:39:31,042 --> 00:39:32,873 تا اينکه اميد باشه روحشون 662 00:39:32,922 --> 00:39:35,594 به زندگي کردن در ميان تصاوير ادامه بده 663 00:39:38,281 --> 00:39:40,477 حتي تصاوير گروهي نيز وجود داره 664 00:39:40,522 --> 00:39:43,433 و بچه ها 665 00:39:43,481 --> 00:39:46,119 اوه ، ترسناکه 666 00:39:47,601 --> 00:39:50,353 چطور اين مردم ميتونن اينقدر خرافاتي باشند؟ 667 00:39:50,400 --> 00:39:52,595 غم از دست دادن عزيزي 668 00:39:52,640 --> 00:39:56,678 ميتونه مردم رو به انجام دادن چيزهاي عجيبي راهنمايي کنه 669 00:39:59,799 --> 00:40:02,757 بندازش بيرون نميخوام که اينا تو خونه باشه 670 00:40:02,799 --> 00:40:04,596 خانم ميلز : بله خانم 671 00:40:15,158 --> 00:40:17,273 خانم ميلز ، هوا سرده 672 00:40:17,318 --> 00:40:19,434 چرا نمي آيد و بغل آتش بشينيد؟ 673 00:40:30,317 --> 00:40:33,513 خيلي ممنون ، خانم 674 00:40:33,556 --> 00:40:37,265 خب ... درباره زماني که قبلا اينجا کار ميکردي برام بگو 675 00:40:37,315 --> 00:40:39,432 در اون زمان مواظب اين بچه ها بودي؟ 676 00:40:39,476 --> 00:40:43,708 نه ، من مسئول تشکيلات خانه داري بودم 677 00:40:43,755 --> 00:40:46,315 پيشخدمت هاي زيادي داشتند؟ 678 00:40:46,355 --> 00:40:50,109 اوه، نزديک 15 تا 679 00:40:50,154 --> 00:40:51,349 با اين وجود سرانجام 680 00:40:51,395 --> 00:40:53,544 تنها ما سه نفر باقي مونديم 681 00:40:53,594 --> 00:40:54,868 چرا؟ 682 00:40:54,914 --> 00:40:57,064 کارفرمايان ما به لندن نقل مکان کردند 683 00:40:57,114 --> 00:41:00,902 اونا کم کم به اينجا اومدند 684 00:41:03,113 --> 00:41:07,311 بنابراين خانه به تدريج خالي شد 685 00:41:07,353 --> 00:41:11,949 سرانجام همه شروع به ترک کردن اين جزيره دوزخي کردند 686 00:41:11,993 --> 00:41:15,143 خانواده ام من رو در تابستان 1940 ترک کرد 687 00:41:15,192 --> 00:41:18,468 درست قبل از حمله 688 00:41:18,512 --> 00:41:20,707 آخرين باري بود که خبري ازشون ميشنيدم 689 00:41:22,552 --> 00:41:24,109 اوه 690 00:41:25,151 --> 00:41:27,711 من اونا رو سرزش نميکنم 691 00:41:27,751 --> 00:41:31,141 در واقع ، ما هم اونا رو ترک کرديم 692 00:41:31,191 --> 00:41:32,862 اگر چه ، ميدونيد 693 00:41:32,910 --> 00:41:34,902 گاهي اوقات وقتي يک مکان رو ترک ميکني 694 00:41:34,951 --> 00:41:39,307 شبيه اينه که اونجا تمام مدت با تو بوده 695 00:41:39,350 --> 00:41:42,898 من هميشه احساسم ميکردم که هرگز اين خونه رو ترک نميکنم 696 00:41:42,949 --> 00:41:45,099 چرا پس ترکش کردي؟ 697 00:41:45,149 --> 00:41:47,345 مرض سل گزارش شده بود 698 00:41:47,389 --> 00:41:50,506 کل منطقه تخليه شده بود 699 00:41:50,549 --> 00:41:52,857 اوه 700 00:41:52,908 --> 00:41:55,104 اون زمان بود که ليديا لال شد؟ 701 00:41:55,148 --> 00:41:57,946 بله ، فکر ميکنم 702 00:41:57,988 --> 00:42:01,696 به هر حال اين روزها حافظه من يکم فرسوده شده ، خانم 703 00:42:01,748 --> 00:42:03,340 چه اتفاقي براش افتاد؟ 704 00:42:08,467 --> 00:42:11,345 يک روز به طور ناگهاني اتفاق افتاد 705 00:42:11,387 --> 00:42:15,221 اون فقط..... دست از صحبت کردن برداشت 706 00:42:15,267 --> 00:42:18,099 بايد دليلي بوده باشه 707 00:42:18,146 --> 00:42:20,535 مردم همينطوري دست از صحبت کردن بر نميدارن 708 00:42:20,586 --> 00:42:21,939 اين چيزها معمولا از نتايج يک سري 709 00:42:21,986 --> 00:42:25,057 آسيب هاي روحي است 710 00:42:25,105 --> 00:42:27,097 يک چيزي بايد براش اتفاق افتاده باشه 711 00:42:31,185 --> 00:42:32,822 کارفرماهاتون درست باهاش رفتار مي کردند؟ 712 00:42:32,865 --> 00:42:34,741 اوه ، اونا هميشه به ما لطف داشتند 713 00:42:34,785 --> 00:42:37,697 مثل خانواده خودشون باهامون رفتار مي کردند 714 00:42:39,904 --> 00:42:43,135 ميدوني ، خانم فکر ميکنم بايد برم بخوابم 715 00:42:43,184 --> 00:42:45,778 با اين وضع هرگز نميتونم صبح از خواب بلند بشم 716 00:42:45,824 --> 00:42:47,381 ميتوني بري 717 00:42:47,423 --> 00:42:49,175 من ميخوام يکم ديگه اينجا بمونم 718 00:42:49,223 --> 00:42:50,781 بله ، خانم 719 00:43:20,100 --> 00:43:21,453 [آه کشيدن] 720 00:43:23,539 --> 00:43:27,089 I'm sorry I was so hard on you. 721 00:43:32,939 --> 00:43:35,406 ميتوني من رو ببخشي؟ 722 00:43:40,818 --> 00:43:42,331 آن 723 00:44:00,537 --> 00:44:01,685 نيکولس : مامان 724 00:44:01,736 --> 00:44:02,884 چيه؟ 725 00:44:02,936 --> 00:44:05,244 کي بابا برميگرده خونه؟ 726 00:44:05,296 --> 00:44:08,571 وقتي جنگ تموم بشه 727 00:44:08,615 --> 00:44:10,652 براي چي به جنگ رفت؟ 728 00:44:10,695 --> 00:44:15,405 منظورم اينه که هيچ کسي بدي اي به ما نکرد 729 00:44:19,934 --> 00:44:23,722 بابا براي اين رفت چون خيلي شجاع بود 730 00:44:23,774 --> 00:44:25,730 و براي اينکه نميخواست 731 00:44:25,773 --> 00:44:29,163 بزار آلمان ها بهش بگن که چه کاري رو بايد بکنه 732 00:44:29,213 --> 00:44:30,805 نيکولس : چرا؟ 733 00:44:35,573 --> 00:44:38,245 [گريه کردن] 734 00:44:38,292 --> 00:44:41,602 چارلز 735 00:44:41,652 --> 00:44:43,643 کجا هستي؟ 736 00:47:24,157 --> 00:47:26,990 خانم ميلز 737 00:47:27,037 --> 00:47:28,868 خانم ميلز 738 00:47:30,116 --> 00:47:31,595 موضوع چيه ، خانم؟ 739 00:47:31,636 --> 00:47:35,072 کليد اتاق موزيک رو بده به من ! زود باش 740 00:47:35,116 --> 00:47:37,584 - چه اتفاقي داره مي افته ، خانم؟ -زود باش 741 00:47:46,034 --> 00:47:48,468 اوه خداي من 742 00:47:48,515 --> 00:47:50,186 اوه 743 00:47:50,234 --> 00:47:53,112 اون اتاق رو خودم چک کردم 744 00:47:55,073 --> 00:47:56,904 خالي بود 745 00:47:56,953 --> 00:47:59,592 اين قرص ها رو بخوريد ، خانم 746 00:47:59,633 --> 00:48:01,464 حالتون رو خوب ميکنه 747 00:48:01,513 --> 00:48:04,629 و هنوز مثل اينکه احساس ميکنم يکي اونجا بود 748 00:48:04,672 --> 00:48:08,222 و انسان نبود 749 00:48:08,272 --> 00:48:11,423 يک چيزي در اين خانه است 750 00:48:11,472 --> 00:48:13,269 يک چيز شيطاني 751 00:48:13,311 --> 00:48:14,744 خانم 752 00:48:14,791 --> 00:48:17,669 يک چيزي که 753 00:48:19,351 --> 00:48:21,990 نمرده است 754 00:48:25,111 --> 00:48:27,670 ميدونم باورت نميشه 755 00:48:27,710 --> 00:48:30,225 باورت نميشه ، مگه نه؟ 756 00:48:30,270 --> 00:48:31,590 من سرزنشت نميکنم 757 00:48:31,630 --> 00:48:35,509 منم اين چيزها رو باور نميکردم 758 00:48:36,789 --> 00:48:40,179 من باور دارم ، خانم 759 00:48:41,670 --> 00:48:44,661 من هميشه به اون چيزها باور داشتم 760 00:48:44,709 --> 00:48:46,858 چيزهاي آسوني براي توضيح دادن نيست 761 00:48:46,908 --> 00:48:48,501 اما اونا اتفاق مي افتند 762 00:48:48,549 --> 00:48:53,303 همه ما داستان هايي در مورد ماوراء شنيديم 763 00:48:53,348 --> 00:48:56,181 هر چند وقت يکبار 764 00:48:56,228 --> 00:49:03,099 و فکر ميکنم گاهي اوقات جهان مرده 765 00:49:03,147 --> 00:49:06,742 با دنياي زنده مخلوط ميشه 766 00:49:06,787 --> 00:49:09,619 اما غير ممکنه 767 00:49:09,666 --> 00:49:11,897 خداوند هرگز اجازه همچين خطايي رو نداده 768 00:49:11,946 --> 00:49:13,095 مرده و زنده 769 00:49:13,146 --> 00:49:17,058 تنها در پايان ابديت يکديگر را ملاقات مي کنند 770 00:49:17,106 --> 00:49:19,699 بارها در انجيل گفته شده 771 00:49:19,745 --> 00:49:22,054 خانم 772 00:49:22,105 --> 00:49:26,815 هميشه براي هرچيزي پاسخ نيست 773 00:49:37,744 --> 00:49:39,336 خانم ميلز : کجا ميريد ،خانم؟ 774 00:49:39,383 --> 00:49:42,103 من به روستان ميرم تا يک ملاقات با پدر مک گريو بکنم 775 00:49:42,143 --> 00:49:44,134 چنانچه اون اينجا نمياد پس من بايد برم پيشش 776 00:49:44,183 --> 00:49:45,457 من بايد برش گردونم 777 00:49:45,503 --> 00:49:47,539 خانم ، شما بايد تا بهبودي آب و هوا صبر کنيد 778 00:49:47,583 --> 00:49:49,335 به اندازه کافي صبر کردم 779 00:49:49,383 --> 00:49:51,452 خانم ، کشيش به من گفت 780 00:49:51,502 --> 00:49:53,572 به چيزي که اون ميگه اهميت نميدم 781 00:49:53,622 --> 00:49:55,658 ميخوام که شخصا بهش بگم 782 00:49:55,702 --> 00:49:57,215 اون بايد امروز بياد 783 00:49:57,261 --> 00:49:58,980 خانم ميلز : چي ميخوايد بهش بگيد؟ 784 00:49:59,022 --> 00:50:01,661 که همه جا رو قدم به قدم گشتيم 785 00:50:01,702 --> 00:50:04,261 و حالا نياز دارم که اونا تقديس بشوند 786 00:50:05,581 --> 00:50:07,651 خانم ميلز : خانم ، خواهش ميکنم صبر کنيد 787 00:50:07,701 --> 00:50:09,054 هنوز خيلي زوده 788 00:50:09,101 --> 00:50:11,251 -آقاي توتل -صبح بخير ، خانم 789 00:50:11,301 --> 00:50:14,134 ازت ميخوام که تو باغ دنبال سنگ قبر بگردي 790 00:50:14,180 --> 00:50:15,374 سنگ قبر؟ 791 00:50:15,420 --> 00:50:16,739 بله . وقتي که شوهرم اين خانه رو خريد 792 00:50:16,780 --> 00:50:18,577 به ما گفته شد که يک گورستان کوچيک اينجا وجود داره 793 00:50:18,620 --> 00:50:20,895 فکر ميکنم اونطرف بوده ، در ميان درختان 794 00:50:20,940 --> 00:50:22,088 من هيچي نديدم 795 00:50:22,139 --> 00:50:25,097 با دقت بررسي کن 796 00:50:25,140 --> 00:50:26,367 بله ، خانم 797 00:50:26,419 --> 00:50:28,649 نياز دارم بدونه که آيا يک خانواده اينجا دفن شده 798 00:50:28,699 --> 00:50:31,292 و چنانچه يک پسر کوچيک داشتند، ويکتور 799 00:50:45,857 --> 00:50:48,973 حالا فکر ميکنه که در خانه رفت و آمد ميشده 800 00:50:49,016 --> 00:50:51,577 فکر ميکني امن هستش که بزاريم بره؟ 801 00:50:51,617 --> 00:50:54,893 اوه ، نگران نباش . مه نميزاره زياد دور بشه 802 00:50:54,936 --> 00:50:56,449 اوه ، بله . مه 803 00:50:56,496 --> 00:50:58,885 مه ، البته 804 00:50:58,936 --> 00:51:00,448 فکر ميکني کي بايد 805 00:51:00,495 --> 00:51:03,726 تمام اينار رو نمايان کنيم؟ 806 00:51:03,775 --> 00:51:05,572 سر موقع ، آقاي توتل 807 00:51:05,615 --> 00:51:07,924 سر موقع 808 00:52:55,765 --> 00:52:56,993 اوه 809 00:52:59,724 --> 00:53:02,033 چارلز؟ 810 00:53:02,084 --> 00:53:03,312 گريس؟ 811 00:53:06,323 --> 00:53:08,200 اوه 812 00:53:16,842 --> 00:53:20,073 تو اينجائي . تو اينجائي 813 00:53:20,122 --> 00:53:22,158 اونا گفتن که اميدي نيست 814 00:53:25,322 --> 00:53:27,835 اون چيزهاي زيادي گفتند 815 00:53:27,881 --> 00:53:30,190 گريس : اون 816 00:53:32,041 --> 00:53:34,680 اوه ، ممنون 817 00:53:34,720 --> 00:53:36,199 خدا رو شکر 818 00:53:36,241 --> 00:53:37,720 خدا رو شکر 819 00:53:37,761 --> 00:53:40,752 هر شب بابت اين دعا مي کردم 820 00:53:40,800 --> 00:53:43,189 از خدا خواهش ميکردم که تو رو برگردونه 821 00:53:44,960 --> 00:53:47,269 پدر بچه ها رو برگردونه 822 00:53:47,320 --> 00:53:48,799 بياردش 823 00:53:51,160 --> 00:53:54,310 اما اين همه مدت کجا بودي؟ 824 00:53:54,359 --> 00:53:58,796 خارج از اونجا دنبال خونه ام 825 00:54:05,518 --> 00:54:08,396 تو خيلي فرق کردي 826 00:54:08,438 --> 00:54:10,428 خيلي فرق کردي 827 00:54:10,477 --> 00:54:13,117 گاهي اوقات خونريزي داشتم 828 00:54:48,594 --> 00:54:50,073 خانم 829 00:54:51,193 --> 00:54:55,584 خانم ميلز 830 00:54:55,633 --> 00:54:57,623 ايشون شوهر من هستند 831 00:55:00,553 --> 00:55:03,191 از ديدنتون خيلي خوشحالم ، آقا 832 00:55:03,232 --> 00:55:05,143 اون خيلي خسته است 833 00:55:05,192 --> 00:55:06,420 بدش 834 00:55:08,872 --> 00:55:11,829 ازت ميخوام که يک حمام داغ و چند تا لباس تميز آماده کني 835 00:55:11,871 --> 00:55:13,988 و يک چيزي براي خوردن 836 00:55:14,032 --> 00:55:16,545 فورا ، خانم 837 00:55:33,949 --> 00:55:35,905 کوچولوي من چطوره؟ 838 00:55:38,069 --> 00:55:39,296 بابا 839 00:55:41,789 --> 00:55:44,622 براي چي اينقدر طول کشيد؟ 840 00:55:51,267 --> 00:55:52,620 سلام ، نيکولس 841 00:55:52,667 --> 00:55:53,941 ديدي بهت گفته بودم 842 00:55:53,987 --> 00:55:55,579 بهت گفته بودم که برميگرده 843 00:56:02,387 --> 00:56:04,264 هر دوتون با ادب بوديد؟ 844 00:56:04,307 --> 00:56:05,944 ما خيلي خوب بوديم 845 00:56:05,986 --> 00:56:07,385 با مادرتون مهربان بوديد؟ 846 00:56:07,426 --> 00:56:08,654 خيلي خوب 847 00:56:08,706 --> 00:56:11,777 براي مشارکتمون هر روز درس ميخونيم 848 00:56:11,825 --> 00:56:15,262 بابا ، کسي رو هم کشتي؟ 849 00:56:25,584 --> 00:56:29,179 عزيزم ، ناهار رو برات آماده کرديم 850 00:56:29,224 --> 00:56:31,340 مياي پايين يا ترجيح ميدي که.... 851 00:56:43,422 --> 00:56:45,015 آن : بابا کي مياد پايين؟ 852 00:56:45,063 --> 00:56:48,850 صبور باش ، آن بابا حالش.... خوب نيست 853 00:56:48,902 --> 00:56:50,813 آن : اون گفت که مرده هاي مرده زيادي رو ديده 854 00:56:50,862 --> 00:56:52,533 هيش 855 00:56:55,062 --> 00:56:58,133 مامان ، وقتي که مردم در جنگ ميميرن 856 00:56:58,181 --> 00:56:59,331 به کجا ميرن؟ 857 00:56:59,381 --> 00:57:01,212 اوه ، چه سوالي 858 00:57:01,261 --> 00:57:04,935 -بستگي داره -به چي؟ 859 00:57:04,980 --> 00:57:08,451 به اينکه طرف خوب بجنگند يا طرف بد 860 00:57:08,501 --> 00:57:10,968 براي مثال پدرت براي انگلستان جنگيده است 861 00:57:11,020 --> 00:57:13,011 به طرفداري از خوب ها 862 00:57:14,820 --> 00:57:17,287 از کجا ميشه فهميد کي خوبه و کي بده؟ 863 00:57:17,339 --> 00:57:20,092 سوال کردن کافيه غذات رو بخور 864 00:57:20,139 --> 00:57:21,697 تو هرگز به جنگ نميري 865 00:57:21,739 --> 00:57:23,615 ما هيچ جايي نخواهيم رفت 866 00:57:23,658 --> 00:57:25,809 اوه 867 00:57:25,859 --> 00:57:28,691 شما چيزي رو از دست نميديد 868 00:57:28,738 --> 00:57:31,127 شما بهتره که تو خونه با مامان و باباتون باشيد 869 00:57:31,178 --> 00:57:33,089 که شما رو خيلي خيلي دوست دارند 870 00:57:35,018 --> 00:57:36,292 و مزاحم ها 871 00:57:37,897 --> 00:57:40,365 هيچ مزاحمي اينجا وجود نداره 872 00:57:40,417 --> 00:57:42,453 اما تو گفتي که وجود داشته 873 00:57:42,497 --> 00:57:43,896 نه من گفتم که اينجا هيچ مزاحمي نيستش 874 00:57:43,937 --> 00:57:45,768 ديگه نميخوام کلمه اي در اين مورد بشنوم 875 00:57:45,817 --> 00:57:48,285 -اما تو گفتي - کافيه 876 00:57:48,336 --> 00:57:50,452 ميتوني يک چيزي بگم؟ 877 00:57:50,496 --> 00:57:51,690 -نه - چرا نه؟ 878 00:57:51,736 --> 00:57:54,250 براي اينکه نميتوني 879 00:57:59,776 --> 00:58:02,164 آن ، اونطوري نفس نکش 880 00:58:04,335 --> 00:58:05,973 صدام رو شنيدي. دست بردار 881 00:58:08,855 --> 00:58:11,164 دست از نفس کشيدن بردار 882 00:58:13,574 --> 00:58:15,087 همين الان برو به اتاقت 883 00:58:15,134 --> 00:58:19,012 برو به اتاقت امروز خبري از دسر نيست 884 00:58:22,693 --> 00:58:26,732 اوه گريه نکن . گريه نکن 885 00:58:26,773 --> 00:58:28,649 اوه بس کن 886 00:58:28,692 --> 00:58:32,002 مي بيني وقتي گريه ميکني صورتت چه ترسناک ميشه 887 00:58:32,052 --> 00:58:35,488 -اهميت نميدم - ببين ، ببين 888 00:58:35,531 --> 00:58:38,728 گوشت به من باشه 889 00:58:38,771 --> 00:58:41,001 منم اونا رو ديدم 890 00:58:41,051 --> 00:58:43,201 واقعا؟ 891 00:58:43,252 --> 00:58:45,640 بله 892 00:58:45,691 --> 00:58:48,329 چرا به مامان نميگي؟ بعدش شايد حرف هاي من رو باور کنه 893 00:58:48,370 --> 00:58:51,362 يک چيزهايي هستش که مادرت نميخواد بشنوه 894 00:58:51,411 --> 00:58:54,322 اون تنها به چيزهايي اعتقاد داره که قبلا ياد گرفته 895 00:58:54,370 --> 00:58:58,920 اما نگران نباش زودتر يا ديرتر 896 00:58:58,969 --> 00:59:00,925 مي بيندشون 897 00:59:00,970 --> 00:59:03,085 اون وقت همه چيز فرق خواهد کرد 898 00:59:03,129 --> 00:59:05,848 چطور؟ 899 00:59:05,889 --> 00:59:08,164 اوه ، خواهي فهميد 900 00:59:08,209 --> 00:59:11,757 يک غافلگيري بزرگ در راه خواهد بود 901 00:59:11,808 --> 00:59:16,279 تغييراتي در راه هستش 902 00:59:16,328 --> 00:59:18,239 تغييرات؟ 903 00:59:29,126 --> 00:59:33,483 طوري رفتار کن که انگار اتفاقي نيوفتاده است 904 00:59:33,527 --> 00:59:35,756 در مورد دخترش چطور؟ 905 00:59:35,806 --> 00:59:37,876 اوه ، اون خيلي لجباز نيست 906 00:59:37,926 --> 00:59:40,997 بچه ها رو آسون تر ميشه متقاعدشون کرد 907 00:59:41,045 --> 00:59:45,914 نه ، اين مادرش هستش که دليل مشکلات ما است 908 00:59:45,965 --> 00:59:49,718 فکر ميکني که شوهرش به چيزي مشکوک شده باشه؟ 909 00:59:49,764 --> 00:59:54,315 نه ، فکر نميکنم اون حتي نميدونه کجا است 910 01:00:08,163 --> 01:00:12,475 اون ، ببين چه دختر خوشگلي دارم 911 01:00:14,162 --> 01:00:18,235 مامان اين پرده رو مخصوص تو درست کرده 912 01:00:18,282 --> 01:00:20,920 -شبيه يک تازه عروس شدم 913 01:00:22,082 --> 01:00:25,118 بله . شدي 914 01:00:28,561 --> 01:00:32,156 لازمه که آستين هاش رو يک کوچولو کوتاه تر کنم 915 01:00:32,201 --> 01:00:34,476 - حالا ميتوني درش بياري -نه 916 01:00:34,521 --> 01:00:36,590 اين لباس براي اولين آيين عشا ما هستش 917 01:00:36,640 --> 01:00:38,073 قول ميدم که کثيفش نکنم 918 01:00:38,120 --> 01:00:40,997 فقط بزار يکم بيشتر بپوشمش 919 01:00:41,039 --> 01:00:43,428 اوه ، يکم فقط؟ 920 01:00:43,480 --> 01:00:47,916 خيلي خب زودي بر ميگردم 921 01:00:47,959 --> 01:00:50,268 روز زمين نشين يا اينکه به ديوار تکيه نده 922 01:00:50,319 --> 01:00:51,593 نه 923 01:01:06,918 --> 01:01:09,795 ارباب ، دوست داريد برقصيد؟ 924 01:01:12,397 --> 01:01:14,387 منم دوست دارم 925 01:01:36,474 --> 01:01:38,545 چارلز ، با اين وضع نميتوني ادامه بدي 926 01:01:38,595 --> 01:01:41,391 تو بايد يک چيزي بخوري 927 01:02:54,147 --> 01:02:56,455 آن ، حالا بايد اون لباس رو در بياري 928 01:03:00,107 --> 01:03:02,939 آن ، گوشت با منه؟ 929 01:03:04,586 --> 01:03:05,814 آن؟ 930 01:03:10,026 --> 01:03:12,493 در مورد نشستن روي زمين چي بهت گفتم؟ 931 01:03:12,545 --> 01:03:13,898 آن : اما تميزه 932 01:03:13,945 --> 01:03:15,173 فرقي نميکنه 933 01:03:15,224 --> 01:03:17,977 چرا اصلا نميتوني چيزي رو که بهت ميگم انجام بدي 934 01:03:40,383 --> 01:03:41,861 موضوع چيه؟ 935 01:03:41,902 --> 01:03:43,972 دختر من کجاست؟ 936 01:03:46,302 --> 01:03:49,339 با دخترم چيکار کردي؟ 937 01:03:49,382 --> 01:03:52,578 ديوانه شدي؟ من دخترتم 938 01:03:52,621 --> 01:03:55,294 نه! تو دختر من نيستي 939 01:03:56,861 --> 01:04:00,170 نه! نه 940 01:04:00,220 --> 01:04:01,370 آه 941 01:04:01,421 --> 01:04:03,730 تو دختر من نيستي ، نه 942 01:04:17,099 --> 01:04:18,691 خانم ، صداي جيغ شنيدم 943 01:04:18,739 --> 01:04:20,092 اون ميخواد من رو بکشه 944 01:04:20,139 --> 01:04:22,494 تا وقتي ما رو نکشه دست برنميداره 945 01:04:22,538 --> 01:04:24,608 اون دست برنميداره 946 01:04:24,658 --> 01:04:26,172 خانم ميلز : ساکت ، بچه . با من بيا 947 01:04:26,218 --> 01:04:28,492 آن : تو بدجنسي ، بدجنس ، بدجنس 948 01:04:29,738 --> 01:04:30,886 آن : بدجنس 949 01:04:40,777 --> 01:04:42,449 حالش چطوره؟ 950 01:04:42,497 --> 01:04:44,931 آرامش نداره 951 01:04:44,976 --> 01:04:46,568 منم گذاشتمش پيش باباش 952 01:04:46,616 --> 01:04:47,810 اوه 953 01:04:47,856 --> 01:04:49,972 اون خيلي اصرار ميکرد تا باهاش صحبت کنه 954 01:04:53,255 --> 01:04:56,088 چه اتفاقي افتاد؟ براي چي دعوا کرديد؟ 955 01:04:56,135 --> 01:04:57,807 گريس : خودش نبود 956 01:04:57,855 --> 01:05:02,212 يک پيرزن با چشم هاي عجيب بود 957 01:05:02,255 --> 01:05:04,449 داشت صداي دخترم رو تقليد ميکرد 958 01:05:04,495 --> 01:05:08,851 به خدا قسم ميخورم که اون دخترم نبود 959 01:05:08,894 --> 01:05:13,331 اوه ، خدا . خدا بهم کمک کن 960 01:05:13,373 --> 01:05:16,604 خدا کمکم کن من چه مرگم شده؟ 961 01:05:16,653 --> 01:05:19,087 نميدونم چه مرگم شده 962 01:05:19,133 --> 01:05:21,600 خانم ميلز : شما بايد استراحت کنيد 963 01:05:23,892 --> 01:05:28,170 شما نميتونيد تمام مسئوليت اين خونه را تحمل کنيد 964 01:05:28,212 --> 01:05:29,645 به ما واگذار کنيد 965 01:05:29,692 --> 01:05:32,081 ما ميدونيم چطور انجامش بديم 966 01:05:35,172 --> 01:05:36,923 منظورت چيه؟ 967 01:05:38,331 --> 01:05:40,561 منظورت چيه که ميدونيد چطور انجامش بديد؟ 968 01:05:40,611 --> 01:05:42,363 هيچي ، خانم فقط داشتم پيشنهاد ميدادم.. 969 01:05:42,411 --> 01:05:45,163 هيچي براي پيشنهاد دادن نيست 970 01:05:45,211 --> 01:05:46,609 فکر ميکني کي هستي؟ 971 01:05:46,651 --> 01:05:48,481 هيچ نظري نداري که چطور انجامش بدي 972 01:05:53,010 --> 01:05:54,567 يا داري؟ 973 01:05:57,849 --> 01:06:00,204 اينا چي هستند؟ 974 01:06:02,209 --> 01:06:05,884 قرص هاي سردردتون ، خانم 975 01:06:05,929 --> 01:06:07,646 اونايي که هميشه برميداريد 976 01:06:07,688 --> 01:06:11,124 خواهش ميکنم ، من بايد به حال خودم باشم 977 01:06:11,168 --> 01:06:13,602 بله ، خانم 978 01:06:36,206 --> 01:06:38,037 بيا بچه 979 01:06:59,643 --> 01:07:02,111 چارلز : آن همه چيز رو به من گفت 980 01:07:07,962 --> 01:07:11,079 من دوست داشتم توضيحي داشته باشم ولي ندارم 981 01:07:11,122 --> 01:07:13,397 اولش فکر ميکردم فرد ديگه اي تو خونه است 982 01:07:13,442 --> 01:07:14,875 حتي فکر ميکردم روح هايي وجود دارند 983 01:07:14,922 --> 01:07:17,675 من درباره روح ها صحبت نميکنم 984 01:07:17,722 --> 01:07:20,633 من درباره اتفاقي که اون روز افتاد صحبت ميکنم 985 01:07:27,481 --> 01:07:29,199 نميدونم درباره چي داري صحبت ميکني 986 01:07:29,241 --> 01:07:31,118 چارلز : بهم بگو که حقيقت نداره 987 01:07:31,160 --> 01:07:33,912 بهم بگو چه اتفاقي افتاد 988 01:07:33,960 --> 01:07:37,748 اتفاق افتاد؟ 989 01:07:40,959 --> 01:07:44,269 نميدونم اون روز چه بلايي سرم اومد 990 01:07:44,319 --> 01:07:47,914 خدمتکاران نصفه شب مارو ترک کردند 991 01:07:47,959 --> 01:07:51,473 جراتش رو نداشتي که تو روم بهم بگي 992 01:07:53,198 --> 01:07:59,193 اونا ميدونستن که من نميتونم خونه رو ترک کنم 993 01:07:59,237 --> 01:08:03,515 اونا ميدونستند 994 01:08:03,557 --> 01:08:06,230 آن 995 01:08:06,277 --> 01:08:09,234 آن ، چه اتفاقي افتاد؟ 996 01:08:10,957 --> 01:08:13,151 اون من رو زد 997 01:08:13,197 --> 01:08:16,505 مثل اون روز ديوانه شد 998 01:08:16,556 --> 01:08:19,831 يادت مياد؟ 999 01:08:19,875 --> 01:08:21,991 نه 1000 01:08:22,035 --> 01:08:27,028 تو بايد من رو ببخشي ، چارلز 1001 01:08:27,074 --> 01:08:30,624 من نه . بچه ها 1002 01:08:30,674 --> 01:08:34,064 اونا ميدونن که من دوستشون دارم 1003 01:08:34,114 --> 01:08:36,423 اونا ميدونن که من هرگز بهشون صدمه نميزنم 1004 01:08:36,474 --> 01:08:38,590 من اول بايد بميرم 1005 01:08:41,913 --> 01:08:44,552 ميخواي چيکار کني؟ 1006 01:08:44,593 --> 01:08:47,391 از دست من عصباني هستي؟ 1007 01:08:50,113 --> 01:08:52,262 من فقط برگشتم که با 1008 01:08:52,312 --> 01:08:53,905 همسرم و بچه هام خداحافظي کنم 1009 01:08:53,953 --> 01:08:56,182 حالا بايد برم 1010 01:08:56,232 --> 01:08:57,950 کجا بري؟ 1011 01:08:57,992 --> 01:09:00,665 به جلو 1012 01:09:00,712 --> 01:09:02,111 نه . جنگ تموم شده 1013 01:09:02,152 --> 01:09:04,870 جنگ تمام نشده 1014 01:09:04,911 --> 01:09:08,142 در مورد چي صحبت ميکني؟ 1015 01:09:08,191 --> 01:09:10,181 تو نميري ، فهميدي؟ 1016 01:09:10,231 --> 01:09:12,425 تو قبلا يکبار مارو ترک کردي تو نميتوني بري 1017 01:09:12,470 --> 01:09:15,348 چرا؟ 1018 01:09:15,390 --> 01:09:18,109 چرا به اون جنگ احمقانه رفتي 1019 01:09:18,150 --> 01:09:20,539 که هيچي سودي براي ما نداشت؟ 1020 01:09:20,589 --> 01:09:23,422 چرا عين ديگران نميتوني اينجا بموني؟ 1021 01:09:23,469 --> 01:09:24,619 ديگران تسيلم شدند 1022 01:09:24,670 --> 01:09:26,501 همه ما تسيلم شديم 1023 01:09:26,549 --> 01:09:29,779 تمام جزيزه اشغال شده بود 1024 01:09:29,829 --> 01:09:32,297 چه انتظاري داشتي؟ 1025 01:09:36,508 --> 01:09:39,739 با رفتن به جنگ سعي داشتي چي رو ثابت کني؟ 1026 01:09:39,788 --> 01:09:42,382 جايگاه تو اينجا به همراه ما بود 1027 01:09:43,667 --> 01:09:45,897 با خانواده ات 1028 01:09:50,427 --> 01:09:54,306 دوستت داشتم 1029 01:09:54,347 --> 01:09:57,065 براي من همين کافي بود 1030 01:09:57,106 --> 01:10:01,417 زندگي کردن در اين تاريکي 1031 01:10:01,466 --> 01:10:03,774 در اين زندان 1032 01:10:06,025 --> 01:10:09,142 اما نه به خاطر تو 1033 01:10:09,185 --> 01:10:12,541 من براي تو کافي نبودم 1034 01:10:12,585 --> 01:10:15,178 اون دليليه که تو رفتي 1035 01:10:16,865 --> 01:10:19,059 فقط به خاطر جنگ نبود 1036 01:10:21,864 --> 01:10:25,219 ميخواي من رو ترک کني ، مگه نه؟ 1037 01:10:35,583 --> 01:10:37,061 اوه 1038 01:12:26,292 --> 01:12:28,044 آن 1039 01:12:28,092 --> 01:12:30,401 نيکولس 1040 01:12:39,730 --> 01:12:42,085 چي شده؟ 1041 01:12:42,130 --> 01:12:44,849 اوه 1042 01:12:47,290 --> 01:12:49,359 اوه ، خداي من 1043 01:12:49,409 --> 01:12:52,719 اوه خداي من 1044 01:12:58,849 --> 01:13:00,076 اينجا 1045 01:13:10,648 --> 01:13:12,478 پرده ها کجا هستند؟ 1046 01:13:17,007 --> 01:13:19,441 گريس : خانم ميلز 1047 01:13:33,565 --> 01:13:36,284 بزار ببينم . بزار ببينم 1048 01:13:36,325 --> 01:13:39,442 اون ، تو حالت خوبه تو حالت خوبه 1049 01:13:39,485 --> 01:13:42,920 من بابام رو ميخوام 1050 01:13:46,565 --> 01:13:47,997 بابا رفته 1051 01:13:48,044 --> 01:13:50,114 حقيقت نداره 1052 01:13:50,164 --> 01:13:53,041 چرا ، داره 1053 01:13:53,083 --> 01:13:55,438 حقيقت داره 1054 01:13:56,723 --> 01:13:59,078 دوستت دارم ، مامان 1055 01:14:05,882 --> 01:14:08,635 پرده ها رو پيدا کن 1056 01:14:11,082 --> 01:14:13,073 کار کي بوده؟ 1057 01:14:13,121 --> 01:14:14,315 کي اينکار رو کرده؟ 1058 01:14:14,362 --> 01:14:15,874 بهم بگو 1059 01:14:15,921 --> 01:14:17,593 بهم بگو 1060 01:14:19,560 --> 01:14:20,755 تو ميدوني چه اتفاقي داره اينجا مي افته 1061 01:14:20,801 --> 01:14:22,996 تو ميدوني چونکه براي تو هم اتفاق افتاده 1062 01:14:23,041 --> 01:14:25,110 تو بهم خواهي گفت 1063 01:14:25,160 --> 01:14:26,593 بنويسش 1064 01:14:26,640 --> 01:14:29,518 خواهش ميکنم ! بنويسش 1065 01:14:29,560 --> 01:14:32,154 خانم ميلز : اون رفتار چيزي رو حل نميکنه ، خانم 1066 01:14:32,200 --> 01:14:34,838 به هر حال اون نميتونه بنويسه 1067 01:14:34,879 --> 01:14:37,029 - کجا هستند؟ - چي؟ 1068 01:14:37,079 --> 01:14:38,398 پرده ها 1069 01:14:38,439 --> 01:14:41,192 پرده هايي که جون بچه هاي من بهش وابسته است 1070 01:14:41,239 --> 01:14:42,672 يکي پرده ها رو دزديده 1071 01:14:42,719 --> 01:14:43,946 منم با خبر شدم ، خانم 1072 01:14:43,998 --> 01:14:46,911 نيازي نيست که صداتون رو بالا بياريد 1073 01:14:46,959 --> 01:14:50,189 اوه ، آقاي توتل . قصد داشتم که صداتون کنم 1074 01:14:50,237 --> 01:14:54,071 خبر داشتيد که يکي تمام پرده ها را برداشته است؟ 1075 01:14:54,118 --> 01:14:57,234 پرده ها؟ 1076 01:14:59,757 --> 01:15:03,146 چرا بايد کسي خواستار اين باشه که تمام پرده ها رو برداره؟ 1077 01:15:03,197 --> 01:15:06,950 من تصور ميکنم براي اينکه بزار کمي روشنايي روز وارد خونه بشه 1078 01:15:06,996 --> 01:15:10,068 روشنايي روز . البته 1079 01:15:10,116 --> 01:15:12,311 يکي ميخواد بچه هاي من رو بکشه 1080 01:15:12,356 --> 01:15:15,153 چرا فکر ميکنيد که روشنايي روز ميتونه اونا رو بکشه؟ 1081 01:15:15,196 --> 01:15:18,586 ديوانه شدي؟ 1082 01:15:18,635 --> 01:15:20,990 بهت گفتم 1083 01:15:21,035 --> 01:15:22,593 قبلا بهت گفتم 1084 01:15:22,635 --> 01:15:25,866 بچه ها نسبت به نور حساسيت دارند نور اونا رو ميکشه 1085 01:15:25,915 --> 01:15:28,303 بله ، اما اين قضيه براي قبلا بوده 1086 01:15:28,354 --> 01:15:31,152 موقعيت ميتونه خودش مرتب داده بشه 1087 01:15:31,194 --> 01:15:33,707 اگر هرگز اونا رو در مقابل روشنايي قرار نداديد 1088 01:15:33,753 --> 01:15:35,426 از کجا ميدانيد که اونا بهبودي پيدا نکرده اند؟ 1089 01:15:35,474 --> 01:15:40,070 خواهر زن من حمله هاي وحشتناکي رو از طرف مرض رماتيسم 1090 01:15:40,113 --> 01:15:42,229 در پاهاش و کمرش داشت 1091 01:15:42,273 --> 01:15:44,992 سپس يک روزي خوب شد 1092 01:15:46,232 --> 01:15:48,143 اونا ناپديد شدند 1093 01:15:49,552 --> 01:15:51,304 من ميرم که اون پرده ها رو پيدا کنم 1094 01:15:51,352 --> 01:15:53,467 و زماني که شما در آويزون کردنش بهم کمک کرديد 1095 01:15:53,512 --> 01:15:55,468 اين خانه رو ترک خواهيد کرد 1096 01:16:08,230 --> 01:16:10,141 و در مورد آقا چطور ، خانم؟ 1097 01:16:10,190 --> 01:16:13,023 در مورد همه اين چيزها چه چيزي براي گفتن داره؟ 1098 01:16:13,070 --> 01:16:15,220 کليدهاتون رو بديد به من 1099 01:16:15,270 --> 01:16:17,101 همين حالا کليدهات رو ميخوام 1100 01:16:21,389 --> 01:16:23,505 ميدونم چي ميخواي 1101 01:16:23,549 --> 01:16:25,107 تو ميخواي ما رو به ترس بندازي 1102 01:16:25,149 --> 01:16:27,185 تو ميخواي ماها رو بيرون کني من و بچه هام 1103 01:16:27,229 --> 01:16:28,377 تو ميخواستي کل اين خونه رو در دست بگيري 1104 01:16:28,428 --> 01:16:30,305 از همون روز اولي که به اينجا اومدي 1105 01:16:30,348 --> 01:16:34,181 حالا اون کليدها رو بده به من دوباره ازت درخواست نميکنم 1106 01:16:34,228 --> 01:16:35,866 شايد بايد سعي کنيد آروم باشيد ، خانم 1107 01:16:35,908 --> 01:16:38,865 کليدها رو بده به من 1108 01:16:39,948 --> 01:16:41,346 اونا رو بده به من 1109 01:16:47,466 --> 01:16:49,377 و حالا از اينجا بريد بيرون 1110 01:17:05,345 --> 01:17:09,224 يک چيزي رو ميدوني ، آقاي توتل؟ 1111 01:17:09,265 --> 01:17:12,256 فکر ميکنم من به پايان هدفم رسيدم 1112 01:17:12,304 --> 01:17:14,374 در مورد شما چطور؟ 1113 01:17:14,424 --> 01:17:18,975 اوه ، بله . مطمئنا 1114 01:17:19,023 --> 01:17:22,413 بهتره که بريم و سنگ قبرها رو نمايان کنيم 1115 01:17:59,540 --> 01:18:01,131 مامان داره چيکار ميکنه؟ 1116 01:18:01,179 --> 01:18:03,330 قبلا بهت گفته بودم اون ديوونه شده 1117 01:18:03,380 --> 01:18:04,698 دروغگو 1118 01:18:04,740 --> 01:18:09,733 -اون ديوونه شده -دروغگو ، دروغگو 1119 01:18:14,779 --> 01:18:16,689 شب شد 1120 01:18:16,738 --> 01:18:19,172 کجا داري ميري؟ 1121 01:18:19,218 --> 01:18:22,130 به اندازه کافي تحمل کردم 1122 01:18:22,178 --> 01:18:24,327 من داخل جنگل ميرم تا بابا رو پيدا کنم 1123 01:18:24,378 --> 01:18:26,937 ميخواي فرار کني؟ 1124 01:18:28,656 --> 01:18:31,853 اگر به لوله ها آويزون بشم ميتونم برم پايين 1125 01:18:31,896 --> 01:18:33,727 خيلي آسونه 1126 01:18:46,495 --> 01:18:49,725 نيکولس : اگر مامان بفهمه ، گرفتار ميشي 1127 01:18:49,775 --> 01:18:51,925 آن : بله ، بله ، بله 1128 01:19:00,894 --> 01:19:02,771 نيکولس : آن ، صبر کن 1129 01:19:02,814 --> 01:19:04,963 منم ميخوام بيام و دنبال بابا بگردم 1130 01:19:09,773 --> 01:19:10,967 ساکت باش 1131 01:20:02,447 --> 01:20:04,756 آن ، فکر ميکنم گم شديم 1132 01:20:04,807 --> 01:20:07,799 احمق ، ما هنوز باغ رو ترک نکرديم 1133 01:20:07,848 --> 01:20:11,634 -من ترسيدم -پس نبايد بياي 1134 01:20:14,607 --> 01:20:17,564 -يک چيزي بگو - چي بايد بگم؟ 1135 01:20:17,606 --> 01:20:19,915 نميدونم . هرچي 1136 01:20:19,966 --> 01:20:23,116 بزار ببينم اسم من آن هستش و در حال راه رفتن هستم 1137 01:20:23,166 --> 01:20:25,122 من راه ميرم اسمم آن است 1138 01:20:50,964 --> 01:20:53,352 اونجا چيه؟ 1139 01:20:54,363 --> 01:20:56,718 فکر ميکنم اونا قبر باشند 1140 01:20:57,683 --> 01:20:59,240 نزديک نرو 1141 01:20:59,282 --> 01:21:00,840 چرا ؟ 1142 01:21:00,882 --> 01:21:03,157 چي ميشه اگر روح ها بپرن بيرون؟ 1143 01:21:03,202 --> 01:21:06,193 قبرها روح ندارند تنها اسکلت دارند 1144 01:21:22,680 --> 01:21:23,999 يک چيزي اينجا نوشته شده 1145 01:21:24,040 --> 01:21:25,439 نيکولس : بزن بريم 1146 01:21:25,480 --> 01:21:27,754 صبر کن 1147 01:21:45,518 --> 01:21:46,792 اوه 1148 01:21:48,918 --> 01:21:51,830 آن ! چي نوشته؟ 1149 01:21:59,276 --> 01:22:01,472 خانم ميلز : شما بايد قوي باشيد ، بچه ها 1150 01:22:01,516 --> 01:22:03,791 آن : نيکولس ، بيا اينطرف 1151 01:22:03,836 --> 01:22:07,146 خانم ميلز ، لطفا به مامان نگيد که ما فرار کرديم 1152 01:22:07,196 --> 01:22:08,389 با اونا صحبت نکن 1153 01:22:08,435 --> 01:22:10,346 چرا؟ 1154 01:22:10,395 --> 01:22:12,625 - اون مرده اند - چي؟ 1155 01:22:12,675 --> 01:22:14,586 آن : اونا روح هستند لطفا بيا اينجا 1156 01:22:14,635 --> 01:22:16,830 بچه ها 1157 01:22:16,875 --> 01:22:18,672 آن : نيکولس 1158 01:22:18,715 --> 01:22:20,306 اونا روح هستند؟ 1159 01:22:20,354 --> 01:22:22,663 براي چي ملافه سفيد ندارند و خميده راه نميرند؟ 1160 01:22:22,714 --> 01:22:24,113 تو گفتي که.. 1161 01:22:24,154 --> 01:22:26,384 اهميت نميدم چي گفتم از اونا دور شو 1162 01:22:26,434 --> 01:22:29,312 تو هميشه سر به سرم ميزاري و بهم دروغ ميگي 1163 01:22:29,354 --> 01:22:30,753 و من حالم داره از اين کارا بهم ميخوره 1164 01:22:30,793 --> 01:22:32,784 سر به سرت نميزارم دارم حقيقت رو بهت ميگم 1165 01:22:32,833 --> 01:22:35,063 بيا اينجا 1166 01:22:36,873 --> 01:22:38,545 زود باش 1167 01:22:42,033 --> 01:22:44,626 بچه ها 1168 01:22:52,911 --> 01:22:56,187 بريد ! داخل خونه 1169 01:22:57,511 --> 01:23:00,149 گريس : ديگه نزديک نشو 1170 01:23:00,190 --> 01:23:03,023 حرکت نکن 1171 01:23:06,630 --> 01:23:08,268 خانم ميلز : خودت رو به دردسر ننداز ، خانم 1172 01:23:08,310 --> 01:23:11,107 مرض سل کار ما رو تموم کرد 1173 01:23:11,149 --> 01:23:13,744 بيش از نيم قرن پيش 1174 01:23:33,028 --> 01:23:34,381 گريس : دور شو 1175 01:23:40,667 --> 01:23:42,146 خانم ميلز : لطفا در رو باز کنيد خانم 1176 01:23:42,187 --> 01:23:43,415 چي ميخواي؟ 1177 01:23:43,467 --> 01:23:46,026 مامان در رو باز نکن نکن 1178 01:23:46,066 --> 01:23:48,137 ما قبرهاشون رو ديديم 1179 01:23:48,186 --> 01:23:49,982 بريد طبقه بالا و مخفي شيد 1180 01:23:50,025 --> 01:23:51,902 -يالا -من ترسيدم 1181 01:23:51,945 --> 01:23:54,664 ohh! 1182 01:23:58,225 --> 01:24:00,898 از هم جدا نشيد 1183 01:24:06,624 --> 01:24:09,934 هر کاري که ميکنيد فقط از هم جدا نشيد 1184 01:24:09,984 --> 01:24:14,023 بريد مخفي شد . بريد 1185 01:24:14,064 --> 01:24:16,702 خانم ميلز : ما سعي کرديم که به شما بفهمونيم 1186 01:24:19,143 --> 01:24:20,815 فهميدن چي؟ 1187 01:24:20,863 --> 01:24:22,296 در مورد خانه 1188 01:24:22,343 --> 01:24:24,936 در مورد موقعيت جديد 1189 01:24:24,982 --> 01:24:27,053 گريس : چه موقعيتي؟ 1190 01:24:27,102 --> 01:24:31,254 همه ما بايد ياد بگيريم با هم زندگي کنيم 1191 01:24:31,302 --> 01:24:32,496 زنده و مرده 1192 01:24:32,542 --> 01:24:33,940 اوه 1193 01:24:33,981 --> 01:24:37,815 اگر تو مردي مارو به حال خودمون بزار 1194 01:24:37,861 --> 01:24:40,295 اوه . مارو به حال خودمون بزار 1195 01:24:40,342 --> 01:24:43,458 گريس : مارو به حال خودمون بزار 1196 01:24:48,220 --> 01:24:50,814 اينجا . برو داخل 1197 01:24:55,659 --> 01:24:57,854 خانم ميلز : و تصور اينکه ما شما رو ترک ميکنيم 1198 01:24:57,899 --> 01:25:00,016 فکر ميکني اونا اينکار رو ميکنند؟ 1199 01:25:00,059 --> 01:25:01,458 کيا؟ 1200 01:25:01,499 --> 01:25:03,490 مزاحمان 1201 01:25:03,539 --> 01:25:05,654 مزاحمي وجود نداره 1202 01:25:05,698 --> 01:25:06,972 آقاي توتل : اونا پرده ها رو کنار زدند 1203 01:25:07,018 --> 01:25:08,337 هيچ مزاحمي وجود نداره 1204 01:25:08,378 --> 01:25:10,938 اوه ، بله بهتون اطمنيان ميدم که کار اونا بوده 1205 01:25:10,978 --> 01:25:14,857 و حالا اونا اونجا با شما و بچه هاتون هستند 1206 01:25:14,898 --> 01:25:17,172 - منتظرش باشيد -نه 1207 01:25:17,218 --> 01:25:21,449 بله . شما من رو باور ميکنيد زودتر يا ديرتر 1208 01:25:21,497 --> 01:25:23,851 اونا شما رو پيدا خواهند کرد 1209 01:25:23,937 --> 01:25:25,733 گوش کن ، اينجا صبر کن ، من تا يک دقيقه ديگه برميگردم 1210 01:25:25,776 --> 01:25:28,609 نه ، نه . مامان گفت که از هم جدا نشيم 1211 01:25:28,656 --> 01:25:30,533 ما نميتونيم همينطوري به حال خودش رهاش کنيم 1212 01:25:34,656 --> 01:25:37,375 اونطوري نفس نکش 1213 01:25:44,055 --> 01:25:46,852 نيکولس ، اونطوري نفس نکش 1214 01:25:49,614 --> 01:25:51,287 دست از نفس کشيدن بردار 1215 01:25:53,174 --> 01:25:57,769 نميشنوي؟ يک نفري اونجاست 1216 01:26:00,133 --> 01:26:02,772 پيرزن : با ما بيايد ، بچه ها 1217 01:26:02,813 --> 01:26:05,725 با ما بيايد 1218 01:26:07,012 --> 01:26:08,241 آه 1219 01:26:11,772 --> 01:26:13,364 نيکولس؟ 1220 01:26:15,452 --> 01:26:16,680 آن؟ 1221 01:26:19,132 --> 01:26:21,043 کجا هستيد؟ 1222 01:26:23,812 --> 01:26:25,722 جوابم رو بديد 1223 01:26:25,771 --> 01:26:27,123 خانم ميلز : مزاحمان اونا رو پيدا کردند 1224 01:26:27,171 --> 01:26:29,639 آقاي توتل : حالا ديگه ما نميتونيم کاري بکنيم 1225 01:26:29,691 --> 01:26:34,718 خانم ميلز : شما مجبوريد که بريد بالا و با اونا صحبت کنيد 1226 01:26:51,288 --> 01:26:53,961 پروردگارا که در بهشت هستي 1227 01:26:54,009 --> 01:26:56,078 به مقدس بودن مشهور هستي 1228 01:26:57,968 --> 01:27:00,037 آنان کارشان بر روي زمين تمام شده 1229 01:27:00,087 --> 01:27:02,648 به مانند بهشت 1230 01:27:02,688 --> 01:27:04,997 روزي امروز ما رو بده 1231 01:27:05,047 --> 01:27:06,639 و خطاهاي ما را ببخش 1232 01:27:09,887 --> 01:27:12,559 پيرزن : چرا ترسيده ايد ، بچه ها؟ 1233 01:27:12,606 --> 01:27:15,518 چرا نميخوايد که ماها دوست شما باشيم؟ 1234 01:27:17,446 --> 01:27:21,040 زود باش . با ما صبحت کن 1235 01:27:21,085 --> 01:27:23,360 براي ما صحبت کن 1236 01:27:27,285 --> 01:27:30,720 بهم بگو چه اتفاقي افتاده 1237 01:27:32,005 --> 01:27:35,041 نيکولس : بهش نگو نگو بهش 1238 01:27:35,084 --> 01:27:38,679 مرد : "بهش نگو 1239 01:27:38,724 --> 01:27:43,114 آن : اگر بهشون بگم مارو به حال خودمون ميزارن 1240 01:27:44,083 --> 01:27:45,436 نيکولس : مامان 1241 01:27:47,283 --> 01:27:48,796 مرد : مامان 1242 01:27:48,843 --> 01:27:52,119 چرا گريه ميکنيد ، بچه ها؟ 1243 01:27:52,163 --> 01:27:55,393 در اين اتاق چه اتفاقي افتاده؟ 1244 01:27:55,442 --> 01:27:59,799 مادرتون باهاتون چيکار کرده؟ 1245 01:28:10,120 --> 01:28:12,316 يک چيزي مثل بالش 1246 01:28:12,360 --> 01:28:15,796 اونطوري تو رو کشته؟ 1247 01:28:17,080 --> 01:28:18,559 با يک بالش؟ 1248 01:28:18,600 --> 01:28:19,874 اون مارو نکشته 1249 01:28:19,920 --> 01:28:21,399 بچه ها ، اگر شما مرده ايد 1250 01:28:21,440 --> 01:28:23,953 چرا در اين خانه مانده ايد؟ 1251 01:28:23,999 --> 01:28:25,876 آن : ما نمرده ايم 1252 01:28:27,159 --> 01:28:28,831 چرا در اين خانه مانده ايد؟ 1253 01:28:28,879 --> 01:28:30,073 ما نمرده ايم 1254 01:28:30,119 --> 01:28:31,347 نيکولس : ما نمرده ايم 1255 01:28:31,399 --> 01:28:34,197 ما نمرده ايم 1256 01:28:34,239 --> 01:28:37,196 پيرزن : چرا در اين خانه مانده ايد؟ 1257 01:28:37,238 --> 01:28:40,833 ما نمرده ايم ما نمرده ايم 1258 01:28:40,878 --> 01:28:45,190 - ما نمرده ايم - ما نمرده ايم 1259 01:28:46,197 --> 01:28:47,995 ما نمرده ايم 1260 01:28:50,877 --> 01:28:52,515 اوه 1261 01:29:03,556 --> 01:29:04,988 مرد : حالتون خوبه؟ 1262 01:29:05,035 --> 01:29:10,667 بله . فقط يک مقدار سر درد کوچولو همش همين 1263 01:29:10,715 --> 01:29:12,467 چه اتفاقي افتاد؟ 1264 01:29:12,515 --> 01:29:15,506 اونا ارتباط برقرار کردند 1265 01:29:15,554 --> 01:29:17,067 هر سه نفرشون؟ 1266 01:29:17,114 --> 01:29:19,992 ظاهرا ، بله 1267 01:29:20,034 --> 01:29:23,629 مادر و دو بچه اش 1268 01:29:23,674 --> 01:29:25,311 کاملا جالب توجه است ، اينطور فکر نميکني؟ 1269 01:29:25,354 --> 01:29:27,230 جالب توجه؟ 1270 01:29:27,274 --> 01:29:28,945 من بدجور ترسيده بودم 1271 01:29:28,993 --> 01:29:30,426 عزيزم ، آروم باش 1272 01:29:30,473 --> 01:29:33,306 نه . خيلي وقته که اين موضوع رو به روش تو اجرا ميکنيم 1273 01:29:33,353 --> 01:29:34,945 اما حالا تو گوشت به من باشه 1274 01:29:34,993 --> 01:29:37,302 ديگه ممکن نيست که بيش از اين تو اين خونه بمونيم 1275 01:29:37,353 --> 01:29:40,663 کاملا مشخصه که اين موجودات نميخوان که ما در اينجا زندگي کنيم 1276 01:29:40,712 --> 01:29:42,191 ما هنوز هيچي در مورد اونا نميدونيم 1277 01:29:42,232 --> 01:29:44,029 چرا ميدونيم 1278 01:29:44,072 --> 01:29:45,710 ما ميدونيم که زنه ديوانه شده 1279 01:29:45,751 --> 01:29:48,470 هر دو بچه اش را خفه کرده و بعدش به خودش شليک کرده 1280 01:29:48,511 --> 01:29:51,583 همين کاملا کافيه به پسرمون فکر کن 1281 01:29:51,631 --> 01:29:53,349 هيچ مشکلي با ويکتور نيست 1282 01:29:53,391 --> 01:29:56,064 چرا هستش اون کابوس هايي داره 1283 01:29:56,111 --> 01:29:57,908 اون ميگه که با اون دختره بوده 1284 01:29:57,951 --> 01:30:00,225 و حتي اين خانم توسط او تسخير شده بوده 1285 01:30:00,270 --> 01:30:03,147 خواهش ميکنم ، بزار اين خانه رو ترک کنيم 1286 01:30:03,190 --> 01:30:04,418 خيلي خب 1287 01:30:04,470 --> 01:30:07,621 فردا صبح خواهيم رفت 1288 01:30:07,670 --> 01:30:10,024 اوه ، بابتش خدا رو شکر ميکنم 1289 01:30:11,389 --> 01:30:13,619 من ميرم و يک سر به ويکتور ميزنم 1290 01:30:16,548 --> 01:30:18,540 يک مرتبه ديگر بابت اومدن خيلي تشکر ميکنم 1291 01:30:18,589 --> 01:30:19,782 خواهش ميکنم 1292 01:30:19,828 --> 01:30:21,625 اميدوارم که کمي کمک کرده باشيم 1293 01:30:21,668 --> 01:30:24,546 اوه بله ، البته 1294 01:30:27,987 --> 01:30:31,263 اولش نميتونستم چيزي رو که 1295 01:30:31,307 --> 01:30:35,141 با بالش در دستان کردم رو درک کنم 1296 01:30:37,787 --> 01:30:40,540 يا چرا حرکت نکردم 1297 01:30:44,186 --> 01:30:46,336 اما بعدشم فهميدم 1298 01:30:49,065 --> 01:30:50,976 اون اتفاق افتاده بود 1299 01:30:54,585 --> 01:30:57,099 من بچه هام رو کشته بودم 1300 01:31:02,864 --> 01:31:06,937 من تفنگ داشتم 1301 01:31:06,984 --> 01:31:09,133 اونو رو پيشاني خودم گذاشتم 1302 01:31:13,144 --> 01:31:15,293 و بعدش ماشه رو کشيدم 1303 01:31:18,903 --> 01:31:21,052 هيچي 1304 01:31:27,502 --> 01:31:32,177 بعد من صداي خنده تو رو در رختخواب شنيدم 1305 01:31:32,221 --> 01:31:35,099 آه 1306 01:31:35,141 --> 01:31:36,494 تو داشتي با بالش ها بازي ميکردي 1307 01:31:36,540 --> 01:31:38,849 مثل اينکه هيچ اتفاقي نيوفتاده بود 1308 01:31:40,380 --> 01:31:47,252 و فکر ميکردم خدا با بخشش بزرگش 1309 01:31:47,300 --> 01:31:52,977 يک فرصت ديگه به من داده بود 1310 01:31:53,019 --> 01:31:57,331 به من ميگفت : تسيلم نشو 1311 01:32:00,338 --> 01:32:01,930 "قوي باش" 1312 01:32:03,658 --> 01:32:05,297 "مادر خوبي باش" 1313 01:32:07,618 --> 01:32:08,937 "براي اونا" 1314 01:32:12,857 --> 01:32:17,725 اما حالا 1315 01:32:17,777 --> 01:32:19,290 حالا 1316 01:32:22,577 --> 01:32:24,488 همه اينا چه معني اي ميده؟ 1317 01:32:28,856 --> 01:32:30,209 ما کجا هستيم؟ 1318 01:32:32,055 --> 01:32:34,524 خانم ميلز : ليديا جوان نيز دقيقا همونا رو ميگفت 1319 01:32:34,576 --> 01:32:38,045 وقتي که فهميد هر سه نفر ما کشته شديم 1320 01:32:39,294 --> 01:32:42,287 و آخرين باري بودش که اون حرف زد 1321 01:32:44,255 --> 01:32:47,087 اما قبلا نميتونستم بهتون بگم 1322 01:32:51,334 --> 01:32:54,690 بايد يک قوري چايي براي خودمون درست کنم ، خانم؟ 1323 01:32:58,453 --> 01:33:00,444 مزاحمان در حال ترک کردن هستند 1324 01:33:00,493 --> 01:33:02,722 اما ديگران خواهند آمد 1325 01:33:02,773 --> 01:33:04,729 حالا ، يک زماني ما اونا رو احساس خواهيم کرد 1326 01:33:04,773 --> 01:33:08,208 زمان هاي ديگر ، احساس نخواهيم کرد 1327 01:33:08,252 --> 01:33:11,449 اما اون روشي بوده که هميشه برقرار بوده 1328 01:33:13,372 --> 01:33:14,599 خانم 1329 01:33:18,731 --> 01:33:21,291 نيکولس : مامان 1330 01:33:21,331 --> 01:33:23,561 بابا در جنگ مرده ، مگه نه؟ 1331 01:33:23,611 --> 01:33:25,043 گريس : بله 1332 01:33:25,090 --> 01:33:26,763 بازم اونو مي بينيم؟ 1333 01:33:26,811 --> 01:33:29,643 نميدونم 1334 01:33:29,690 --> 01:33:34,285 اگر ما مرده ايم ، پس برزخ کجاست؟ 1335 01:33:38,089 --> 01:33:40,967 نميدونم حتي برزخي وجود داشته باشه 1336 01:33:43,049 --> 01:33:45,801 من عاقل تر از شماها نيستم 1337 01:33:47,889 --> 01:33:51,881 اما ميدونم که دوستتون دارم 1338 01:33:51,928 --> 01:33:54,601 هميشه دوستتون داشتم 1339 01:33:57,287 --> 01:34:00,165 و اين خانه براي ما است 1340 01:34:01,727 --> 01:34:04,764 با من بگيدش 1341 01:34:04,807 --> 01:34:06,001 اين خانه براي ما است 1342 01:34:06,047 --> 01:34:07,526 نيکولس : اين خانه براي ما است 1343 01:34:07,567 --> 01:34:09,636 اين خانه براي ما است 1344 01:34:29,364 --> 01:34:32,834 مامان ببين ديگه آسيب نميزنه 1345 01:34:43,243 --> 01:34:46,075 هيچ کسي نميتونه مارو از اين خونه بيرون کنه 1346 01:35:11,000 --> 01:35:12,672 بريم ، ويکتور 1347 01:35:37,150 --> 01:35:41,150 براي فروش 1348 01:35:45,900 --> 01:35:55,150 :ويرايش و تنظيم محمد جعفرپور