1
00:00:13,104 --> 00:00:27,604
بهترین حالت نمایش زیرنویس این فیلم
KMPlayer در نرم افزار
Font: B nazanin
Size: 55
1
00:00:28,704 --> 00:00:37,604
برای اجرای مناسبتر فیلم و زیرنویس بهتر است
استفاده نمایید PotPlayer از نرم افزار
Font: B nazanin
Size: 22
1
00:00:38,641 --> 00:00:42,275
" مـــاتـــریـــکـــس "
«نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: خواهران واچوفسکی»
1
00:00:42,441 --> 00:00:45,275
" بــارگــذاری دوبــاره "
1
00:00:46,704 --> 00:00:57,604
«بینندهی گرامی: پیشنهاد میگردد اگر برای نخستین بار به»
«تماشای این فیلم مینشینید ابتدا فیلم نخست را با زیرنویس»
«همین مترجم تماشا کنید و سپس به سراغ قسمت دوم بیایید»
1
00:00:58,804 --> 00:01:09,404
«:مخاطب گرامی»
«نحوهی خاص ادای برخی از دیالوگهای فیلم که به شکل رسمی»
«و یا اصطلاحاً کتابی توسط بازیگران گفته میشوند، در ترجمه فیلم»
«نیز لحاظ شده و دیالوگها آنگونه که گفته میشوند، ترجمه شدهاند»
2
00:01:12,729 --> 00:01:28,104
:ترجمه و تنظیم
یاسـیــن بــرون
YBoroon.blogfa.com
1
00:01:29,441 --> 00:01:31,205
فردا ميبينمت
2
00:01:50,987 --> 00:01:52,029
! اوه خدای من
3
00:02:14,277 --> 00:02:15,778
! داخل هستم
4
00:04:08,892 --> 00:04:10,684
تقريباً رسيديم
5
00:04:10,852 --> 00:04:12,813
قربان در مورد این کار اطمینان دارید ؟
5
00:04:13,152 --> 00:04:15,103
بهت که گفتم، هیچ مشکلی برامون پیش نمیاد
6
00:04:15,181 --> 00:04:20,444
متوجه هستم قربان ولی دارم فعالیت زیاد
اختاپوسها رو توی رادار رصد میکنم
7
00:04:58,808 --> 00:05:01,026
لينک ؟ -
بله قربان ؟ -
8
00:05:01,394 --> 00:05:07,157
با توجه به شرایطی که داری، متوجه نمیشم
که چرا برای کار روی هواناو من داوطلب شدی
10
00:05:07,425 --> 00:05:11,328
به هر حال اگر ميخواي به کارت ادامه بدي
بايد ازت بخوام يه كاري برام بكني
11
00:05:11,971 --> 00:05:13,330
چه كاري قربان ؟
12
00:05:14,102 --> 00:05:15,374
! به من اعتماد كني
13
00:05:15,642 --> 00:05:17,501
،بله قربان
! اعتماد خواهم کرد قربان
14
00:05:19,646 --> 00:05:21,704
منظورم اینه که همین الان هم
! به شما اعتماد دارم قربان
14
00:05:21,736 --> 00:05:22,794
! اميدوارم
15
00:05:22,982 --> 00:05:26,460
حالا جریان اصلی برق رو به ذخیره کنندههای
اطلاعات وصل کن و آمادهی داده پراکنی* باش
«اصطلاحی که به معنی یافتن یک»
«درگاه ورودی به ماتریکس میباشد»
16
00:05:26,528 --> 00:05:27,611
! بله قربان
17
00:05:36,354 --> 00:05:38,605
هنوز نميتوني بخوابي ؟
18
00:05:40,567 --> 00:05:42,942
ميخواي در مورد(رویاهات) حرف بزنی ؟
19
00:05:44,279 --> 00:05:46,655
فقط یه سری رویا هستن
20
00:05:49,092 --> 00:05:51,368
... اگر از چیزی هراس داری
21
00:05:51,736 --> 00:05:53,370
... فقط ای کاش
22
00:05:54,103 --> 00:05:56,290
کاش میدونستم که باید چکار کنم
23
00:05:56,658 --> 00:05:58,292
! فقط همين
24
00:05:59,210 --> 00:06:00,794
فقط آرزو میکنم که این رو میدونستم
25
00:06:01,102 --> 00:06:05,215
اون زن تماس میگیره
نگران نباش
26
00:06:05,583 --> 00:06:06,625
پس شما اينجا هستيد
27
00:06:06,793 --> 00:06:10,053
آمادهی رفتن(به ماتریکس) هستیم ؟ -
! خيلي هم دير كرديد -
28
00:06:10,421 --> 00:06:14,850
،این دادههای زمین گرمایی
آخرین گزارشِ " اوسایرِس "* رو تایید میکنن
«نام ایزد جهان زیرزمینی»
«و زندگیِ پس از مرگ در اساطیر مصر باستان»
29
00:06:15,802 --> 00:06:17,269
! ماشینها در حال حفاری هستن
30
00:06:19,098 --> 00:06:21,531
دارن مستقیماً از سطح زمین
به طرف " صهیون " حفاری میکنن
31
00:06:21,699 --> 00:06:24,103
... مادر به -
با این روش، کل " دفاع محیطیِ " ما رو دور میزنن -
32
00:06:24,252 --> 00:06:25,952
با چه سرعتی پیشروی میکنن ؟
33
00:06:26,020 --> 00:06:29,498
طبق تخمین واحد کنترل، حدود صد متر در ساعت -
! لعنتی -
34
00:06:29,665 --> 00:06:32,025
تا چه عمقی حفاری کردن ؟ -
تقريباً دو هزار متر -
35
00:06:32,103 --> 00:06:35,737
اسکنهای هواناو اوسایرس چی رو نشون میدن ؟ -
اونها نميتونن دقيق باشن -
36
00:06:35,905 --> 00:06:37,023
! ممکنه که باشن
36
00:06:37,095 --> 00:06:38,103
! ولي اين امكان نداره
37
00:06:38,490 --> 00:06:40,250
اين يعني الان دویست و پنجاه هزار اختاپوس
! اون بيرون هستن
38
00:06:40,618 --> 00:06:42,004
درسته -
! امكان نداره -
39
00:06:42,096 --> 00:06:43,854
!چرا امکان نداره ؟
40
00:06:44,022 --> 00:06:47,674
یک اختاپوس برای هر زن، مرد و کودکِ صهیون
41
00:06:48,635 --> 00:06:52,596
از نظر من این(نقشه) دقیقاً شبیه به
اندیشهی یک ماشینـه
42
00:06:52,764 --> 00:06:54,932
مورفیوس، خوشحالم که به ما ملحق شدی
43
00:06:55,433 --> 00:06:57,900
*! نــايــوبــي
«نام یکی از اساطیر یونان باستان که به دلیل بیاحترامی»
«به خدایان چهارده فرزندش کشته شدند و به سنگ تبدیل شد»
44
00:06:58,077 --> 00:07:00,055
از همه عذرخواهی میکنم
44
00:07:00,377 --> 00:07:02,005
اما همونطور که بدون شک
... همهی شما اطلاع دارید
45
00:07:02,103 --> 00:07:04,916
پیدا کردنِ یک درگاه ورودیِ ایمن
مرتباً داره سختتر میشه
46
00:07:05,094 --> 00:07:08,537
اختاپوسها بهترين ورودیهای ما رو گرفتن -
مثل مور و ملخ ریختن توی ورودیهای اصلی -
47
00:07:08,604 --> 00:07:12,399
و اگر حق با نایوبی باشه، طی هفتاد و دو ساعت آینده
تعدادشون از دویست و پنجاه هزارتا هم بیشتر میشه
48
00:07:12,567 --> 00:07:13,692
برای حل این مشکل باید چکار کنیم ؟
49
00:07:13,860 --> 00:07:15,953
ما کاری رو میکنیم که فرمانده " لاک " دستور داده
50
00:07:16,287 --> 00:07:18,872
از اینجا خارج میشیم و به صهیون برمیگردیم
51
00:07:19,040 --> 00:07:24,169
و آيا فرمانده نقشهاي براي متوقف کردن
دویست و پنجاه هزار اختاپوس داره ؟
52
00:07:24,337 --> 00:07:27,005
یک راهبردِ (دفاعی) در حال برنامه ریزیـه
53
00:07:27,173 --> 00:07:28,840
! مطمئنم که همين طوره
53
00:07:32,173 --> 00:07:40,040
«*Is 5416 :نوشتهی روی پلاک خودرو»
«:اشاره به این قسمت از کتاب "اشعیا" در تورات»
«به گوش باشید،من،اسمیت[آهنگر] را آفریدهام که در»
«،آتش بِدَمَد و سلاحی برای رسیدن به اهدافش بسازد»
«من آن اسمیتِ ویرانگر را برای نابودی خلق کردهام»
54
00:07:43,856 --> 00:07:45,857
به نظرت ما بايد چکار کنيم، مورفيوس ؟
55
00:07:46,067 --> 00:07:48,193
... بايد طبق دستور عمل کنيم -
چي شده ؟ -
56
00:07:48,361 --> 00:07:49,403
! نميدونم
57
00:07:49,571 --> 00:07:52,364
اگرچه باید از یکی از شما درخواستِ کمک کنم
58
00:07:52,532 --> 00:07:57,245
،عدهای از شما به چیزی که من باور دارم
باور دارید و عدهای باور ندارید
59
00:07:57,413 --> 00:08:00,956
اما اونهایی که باور دارن میدونن که ما داریم
به پایان این رویارویی نزدیک میشیم
60
00:08:01,124 --> 00:08:03,377
پيشگويي به زودي محقق ميشه
60
00:08:03,424 --> 00:08:05,377
... اما پيش از اون
61
00:08:05,545 --> 00:08:08,880
بايد با " اوراکل " مشورت کنيم
53
00:08:12,173 --> 00:08:16,540
«نوشتهی روی دیوار: موزایا 2519»
«:اشاره به قسمتی از یکی از کتب مقدس مورمونها»
«و او به کسانی که از بند رها شده بودند توصیه کرد که»
«باید به یاد داشته باشند که خداوند آنها را رهانیده است»
62
00:08:16,806 --> 00:08:19,057
اگه ما همين الان برگرديم و سوختگيري کنيم
63
00:08:19,225 --> 00:08:23,078
،ميتونيم تا سی و شش ساعت ديگه برگرديم
درست قبل از اينکه ماشينها به اين عمق برسند
[و درگاه ورودی رو از بین ببرن]
64
00:08:23,187 --> 00:08:25,022
متوجه هستی که داري چه درخواستي ميکني ؟
65
00:08:25,189 --> 00:08:28,025
دارم درخواست میکنم که یک ناو
در این محل باقی بمونه
66
00:08:28,192 --> 00:08:30,902
تا اگر اوراکل تلاش کرد با ما تماس بگیره
اطلاع پیدا کنیم
67
00:08:31,070 --> 00:08:34,197
! چرت و پرت میگی
تو از ما میخوای که از دستور مستقیم فرمانده سرپیچی کنیم ؟
68
00:08:34,365 --> 00:08:38,910
درسته همین رو میخوام، اما همه میدونیم
... که حضورِ بیشترِ ما در این مکان
69
00:08:39,078 --> 00:08:41,705
! به دلیل میل به نافرمانیـه
70
00:08:41,873 --> 00:08:46,376
ولی اگر به محض رسیدنت به صهیون
فرمانده فرستادت زندان، چی میشه ؟
72
00:08:46,544 --> 00:08:47,753
اين کار رو نميکنه
73
00:08:48,880 --> 00:08:52,090
لعنتی، مورفیوس تو هیچوقت عوض نميشي
74
00:08:52,800 --> 00:08:55,552
لعنت بهش، من میمونم فقط به این خاطر
! که ببینم زندان چه بلایی سرت میاره
75
00:08:55,720 --> 00:08:57,262
سی و شش ساعتی که میخواستی در اختیارتـه
76
00:09:00,058 --> 00:09:01,892
من دنبال " نئو " ميگردم
77
00:09:02,060 --> 00:09:05,437
تا حالا اسمش رو نشنيدم -
يه چيزي براش آوردم -
78
00:09:06,648 --> 00:09:08,857
! يک هديه
79
00:09:09,067 --> 00:09:11,943
چون اون من رو آزاد کرد
80
00:09:14,238 --> 00:09:16,615
! باشه، حالا بزن به چاک
81
00:09:17,158 --> 00:09:18,200
اون کی بود ؟
82
00:09:18,368 --> 00:09:20,202
!از کجا فهميدي کسي اينجا بوده ؟
83
00:09:20,370 --> 00:09:21,828
اين رو براي شما آورد
84
00:09:27,585 --> 00:09:29,002
! گفت که شما آزادش کرديد
85
00:09:30,963 --> 00:09:33,298
همه چي رو به راهه، قربان ؟
86
00:09:33,925 --> 00:09:36,301
جلسه تمام شده
برگرديد به خروجيهاتون
87
00:09:36,469 --> 00:09:38,679
مأمورها دارن ميان -
مأمورها ؟ -
88
00:09:39,138 --> 00:09:40,514
! بريد
89
00:09:50,316 --> 00:09:51,400
! چطوريد رفقا
90
00:09:51,567 --> 00:09:52,793
! خودشه -
" همون ناهنجاري " -
91
00:09:52,860 --> 00:09:54,111
ادامه بديم ؟ -
بله -
92
00:09:54,278 --> 00:09:56,780
... اون هنوز هم -
فقط يک انسانـه ... -
93
00:10:02,954 --> 00:10:05,205
! ارتقا پیدا کردید
94
00:11:00,136 --> 00:11:02,679
همونطور که انتظار داشتیم پیش رفت -
بله -
95
00:11:02,847 --> 00:11:05,515
دقیقاً مثل بارِ قبل شد
96
00:11:05,683 --> 00:11:08,351
! خوب، نه دقيقاً
97
00:11:12,064 --> 00:11:14,191
اونجا چه اتفاقي افتاد ؟ -
نميتونم بفهمم -
98
00:11:14,358 --> 00:11:16,026
! مامورها یهویی از ناکجا آباد پیداشون شد
99
00:11:16,194 --> 00:11:19,196
بعدش کدهاشون عجیب و غریب شد
یه نوع رمزگذاری بود که تا حالا ندیده بودم
100
00:11:19,363 --> 00:11:22,282
نئو حالش خوبه ؟ -
! خوبه؟ لعنتی، بايد ميديدينش -
101
00:11:22,450 --> 00:11:23,867
الان کجاست ؟
102
00:11:25,328 --> 00:11:27,078
! داره کارای " سوپرمنی " ميکنه
103
00:12:17,046 --> 00:12:18,505
کجايي ؟
104
00:12:23,177 --> 00:12:26,763
،نَبوکادنزار در حال نزدیک شدن است
درخواست ورود از دروازهی سه را داريم
105
00:12:30,810 --> 00:12:35,272
نبوكادنزار، برج مراقبت صهیون صحبت ميكنه
سرعت حالِ حاضرتان را حفظ کنید و آماده باشيد
106
00:12:35,439 --> 00:12:36,940
دريافت شد، برج مراقبت
107
00:12:37,108 --> 00:12:40,610
اينجا برج مراقبت صهیون است، سيستمهاي
دفاعي دروازه شماره سه را فوراً خاموش كنيد
108
00:12:41,404 --> 00:12:44,614
نبوکادنزار در حال نزدیک شدن است
اجازه باز شدن دروازه را صادر کنید
109
00:12:50,204 --> 00:12:53,123
نبوكادنزار، اجازه ورود از دروازه شماره سه
و فرود در محلِ شماره هفت را دارید
110
00:12:53,291 --> 00:12:55,000
دريافت شد، برج مراقبت
111
00:13:02,133 --> 00:13:05,218
دروازه باز شد، محل فرود آماده است
به خانه خوش آمديد
112
00:13:05,970 --> 00:13:08,138
! هيچجا مثل اینجا نميشه
113
00:13:22,320 --> 00:13:26,031
برج مراقبت دریافت شد
برج مراقبت برای بستن دروازهی سه آماده باشید
114
00:14:15,539 --> 00:14:17,958
نبوكادنزار در محل شماره هفت فرود آمد
115
00:14:18,125 --> 00:14:19,292
مفهوم شد
116
00:14:29,261 --> 00:14:31,053
*" كاپيتان " ميفونه
«نام بازیگر مشهور و فقید ژاپنی»
«که شباهت زیادی با این بازیگر دارد»
117
00:14:31,639 --> 00:14:32,806
! كاپيتان مورفیوس
118
00:14:32,974 --> 00:14:35,809
اومدید که من رو به بازداشتگاه
راهنمایی کنید کاپیتان ؟
119
00:14:35,977 --> 00:14:38,603
من فقط براي برقراري آرامش اومدم -
... فرمانده لاك دستور دادن -
120
00:14:40,648 --> 00:14:44,017
درخواست کردن يك مشاوره فوري
با شما داشته باشن، قربان
121
00:14:44,735 --> 00:14:46,569
لينك ؟ -
قربان -
122
00:14:46,737 --> 00:14:49,322
ميخوام هواناو هرچه زودتر آمادهی حركت بشه
123
00:14:49,490 --> 00:14:51,032
چشم قربان
124
00:14:58,207 --> 00:15:01,095
اين دو نفر چه مشكلي با هم دارن ؟ -
مورفيوس و لاک ؟ -
125
00:15:01,752 --> 00:15:04,000
نايوبي -
كاپيتان نايوبي ؟ -
126
00:15:04,088 --> 00:15:07,298
قبلاً دوست دختر مورفيوس بود، حالا با لاکـه
127
00:15:08,551 --> 00:15:10,135
چه اتفاقی افتاد ؟
128
00:15:10,344 --> 00:15:13,763
مورفيوس پيش اوراكل رفت
و بعد از اون همه چيز تغییر کرد
129
00:15:13,931 --> 00:15:16,599
! آره، اون زن میتونه از این کارا بکنه
130
00:15:16,767 --> 00:15:17,934
! نئو
131
00:15:18,936 --> 00:15:21,813
! اوه نه -
!اون هميشه از كجا ميفهمه که ما اومديم ؟ -
132
00:15:21,981 --> 00:15:23,940
شاید كار بهتري نداره بكنه
133
00:15:24,108 --> 00:15:26,898
ميدوني اونها دربارهی كسي كه
جونش رو نجات دادي چي ميگن ؟
134
00:15:26,986 --> 00:15:28,778
من جونش رو نجات ندادم
135
00:15:30,948 --> 00:15:32,323
! چطوري نئو
136
00:15:33,492 --> 00:15:36,119
! ترينيتي، لينك -
سلام -
137
00:15:36,287 --> 00:15:39,956
خیلی خوبه كه شما برگشتيد -
ممنون، برگشتن به اینجا خیلی خوبه -
138
00:15:40,124 --> 00:15:42,876
ميتونم اون رو برات بيارم نئو ؟ -
نه، خودم ميتونم كيفم رو بيارم -
139
00:15:43,044 --> 00:15:44,711
تو چی ترينيتي ؟ -
خودم میبرمش -
140
00:15:45,671 --> 00:15:48,548
ميتوني اينها رو بياري -
آره، حتما لينك -
141
00:15:53,471 --> 00:15:57,974
ميدونيد، من سال ديگه به سِني ميرسم
كه ميتونم به خدمهی هواناو ملحق بشم
142
00:15:58,142 --> 00:16:00,894
خيلي دربارهاش فكر كردم و بالاخره تصميم گرفتم
143
00:16:01,062 --> 00:16:02,520
بذار حدس بزنم
144
00:16:03,022 --> 00:16:04,981
من ميخوام به نبوكادنزار ملحق بشم
145
00:16:05,983 --> 00:16:09,527
میدونم که مورفيوس هنوز هيچ كدوم از پُستهاي
خالي رو پر نكرده البته غير از تو، لينك
146
00:16:09,695 --> 00:16:11,103
... مطمئنم كه اون دلايل خودش رو داره
147
00:16:11,238 --> 00:16:14,574
،ولي هرچي بيشتر در موردش فكر ميكنم
ميبينم كه بايد همینطوری باشه
148
00:16:14,742 --> 00:16:16,284
! ميدونيد، اين سرنوشتـه
149
00:16:16,452 --> 00:16:17,994
چون دليل اينجا بودن من تو هستی نئو
150
00:16:18,162 --> 00:16:20,705
،بهت كه گفتم بچه
! تو من رو پيدا كردي نه من تو رو
151
00:16:20,873 --> 00:16:23,416
،ميدونم ولي تو من رو بيرون آوردی
جونم رو نجات دادی
152
00:16:24,543 --> 00:16:26,169
تو خودت جونت رو نجات دادی
153
00:16:42,478 --> 00:16:45,772
مورفيوس -
فرمانده لاك -
154
00:16:46,023 --> 00:16:50,527
من با بقیهی كاپيتانها صحبت كردم و ميخوام
اين فرصت رو بهت بدم كه عملکردت رو توضيح بدي
155
00:16:50,694 --> 00:16:53,571
اطلاع نداشتم که عملکرد من نیاز به توضیح داره
156
00:16:53,739 --> 00:16:56,102
به شما دستور مستقیم داده شده بود
که به صهیون برگردید
157
00:16:56,200 --> 00:16:59,035
! من هم برگشتم -
اما شما خواستيد كه يك هواناو اونجا باقی بمونه -
158
00:16:59,203 --> 00:17:01,871
اگر میتونستم خودم میموندم
اما هواناو من نیاز به سوختگیری داشت
159
00:17:02,039 --> 00:17:04,749
پس آشکارا دارید به تخلف
! از وظایفتون اعتراف میکنید
160
00:17:04,917 --> 00:17:08,336
فرمانده ما باید در انتظار تماس اوراکل
در ماتریکس باقی میمونیدم
161
00:17:08,504 --> 00:17:10,463
! نميخوام از اين مزخرفات بشنوم
162
00:17:10,631 --> 00:17:13,299
اوراكل و پيشگويي و مسیح موعود برام اهمیتی ندارن
163
00:17:13,467 --> 00:17:16,886
فقط یک چیز برام اهمیت داره، جلوی اون ارتشی
که میخوان این شهر رو نابود کنن بگیرم
164
00:17:17,054 --> 00:17:19,889
و براي اين كار به سربازاني نياز دارم
که مطیع دستوراتم باشن
165
00:17:20,057 --> 00:17:24,644
،با کمال احترام فرمانده
فقط یک راه برای نجات این شهر وجود داره
166
00:17:24,812 --> 00:17:26,229
چه راهی ؟
167
00:17:26,397 --> 00:17:29,190
! نئو -
! لعنت به تو مورفيوس -
168
00:17:29,358 --> 00:17:32,085
همه به چیزی که تو باور داری، اعتقاد ندارن
169
00:17:32,153 --> 00:17:34,437
! باورِ من نيازي به اعتقادِ اونها نداره
170
00:17:42,413 --> 00:17:46,432
،امشب يه گردهمايي داريم
مردم دارن یه چیزایی میگن، خيليها ترسيدن
171
00:17:46,500 --> 00:17:49,352
هیچکس به خاطر نداره که آخرین بار کِی بود
که این همه ناو توی فرودگاه بودن
172
00:17:49,420 --> 00:17:52,380
یه اتفاقی داره میافته، مگه نه ؟
یه اتفاق بزرگ
173
00:17:52,548 --> 00:17:55,717
ما اجازه نداریم چیزی بگیم
پس سوالاتت رو تمام کن
174
00:18:01,015 --> 00:18:04,142
لعنتی، توی خونه بودن چه حس خوبی داره
175
00:18:17,156 --> 00:18:20,116
از شورا درخواست میکنم
که از خدمت برکنار بشی
176
00:18:20,284 --> 00:18:22,619
قطعاً این حق قانونی شماست فرمانده
177
00:18:22,786 --> 00:18:26,664
،اگر دستِ من بود کاپیتان
تا آخر عمر پات رو توی هیچ ناوی نمیذاشتی
178
00:18:26,832 --> 00:18:29,584
پس خوشحالم كه دست شما نيست
179
00:18:36,050 --> 00:18:39,068
*! مُستشار هامان -
! فرمانده -
«نام فیلسوف مشهور آلمانی که اعتقاد داشت»
«ایمان و باور، فراتر از دانش، تعیین کننده اعمال انسان است»
180
00:18:39,136 --> 00:18:41,846
كاپيتان -
جناب مُستشار -
181
00:18:42,014 --> 00:18:45,391
شورا از من خواسته که امشب
در گردهماییِ معبد سخنرانی کنم
182
00:18:45,559 --> 00:18:49,646
در مورد حضور ناوگان و تداوم شایعات
در این زمینه، باید صحبت بشه
183
00:18:49,813 --> 00:18:52,315
باید به مردم گفته بشه
که چه اتفاقاتی داره میافته
184
00:18:52,483 --> 00:18:54,192
حتماً مُستشار
185
00:18:54,902 --> 00:19:00,156
اما ممکنه توصیه کنم که سطحی از احتیاط رو
در مورد ذکر برخی جزئیات در نظر بگیرید ؟
186
00:19:00,324 --> 00:19:03,326
ما كه قصد نداریم ترس و وحشت راه بندازيم -
کاملاً درسته -
187
00:19:03,494 --> 00:19:06,579
هیچکس نمیخواد که ترس و وحشت راه بیافته
188
00:19:06,747 --> 00:19:10,283
شما چطور کاپیتان ؟
توصیهی شما چیه ؟
189
00:19:12,503 --> 00:19:13,857
! گفتن حقيقت
189
00:19:14,003 --> 00:19:17,257
هیچکس وحشت نمیکنه
چون چیزی براي ترسيدن وجود نداره
190
00:19:17,424 --> 00:19:20,050
اون ارتش هرگز به
دروازههاي صهیون نخواهد رسيد
191
00:19:20,344 --> 00:19:22,104
چي باعث شده كه اينقدر مطمئن باشيد ؟
191
00:19:22,244 --> 00:19:23,930
اتفاقاتی که افتاده رو
در نظر بگیرید جناب مُستشار
192
00:19:24,098 --> 00:19:25,974
شش ماه گذشته رو در نظر بگیرید
193
00:19:26,141 --> 00:19:28,284
به اندازهی بیش از شش سال
! تونستیم ذهن آزاد کنیم
194
00:19:28,452 --> 00:19:31,454
اين حمله واكنشي از روي ناچاری و ناامیدیـه
195
00:19:31,622 --> 00:19:35,958
من باور دارم كه به زودي پيشگويي محقق ميشه
و این جنگ به پايان ميرسه
196
00:19:37,236 --> 00:19:39,362
اميدوارم حق با شما باشه، كاپيتان
197
00:19:39,530 --> 00:19:42,240
از نظر من موضوع بر سر امید نیست مستشار
198
00:19:42,408 --> 00:19:44,993
فقط خيلي ساده، بايد زمانش فرا برسه
199
00:19:47,162 --> 00:19:48,621
محل پیاده شدن من
200
00:19:48,789 --> 00:19:50,206
به زودي ميبينمتون
201
00:19:50,374 --> 00:19:51,833
! اميدوارم به این زودیها نباشه
202
00:19:52,001 --> 00:19:55,169
بریم بچه، این دو نفر
! یه کارهایی دارن که باید بکنن
203
00:20:04,596 --> 00:20:06,347
تو هم به همون چیزی فکر میکنی
که من فکر میکنم ؟
204
00:20:06,515 --> 00:20:08,933
اگر تو هم به داری به این فکر میکنی که
! این آسانسور لعنتی چقدر داره یواش میره، پس آره
205
00:20:09,101 --> 00:20:12,437
سوخت گيري ناو چقدر طول ميكشه ؟ -
بيست و چهار، شايد هم سی ساعت -
206
00:20:12,604 --> 00:20:16,816
بعضی از مردم کل عمرشون رو
! بدون شنیدن خبری به این خوبی سپری میکنن
207
00:20:41,258 --> 00:20:45,695
خواهش ميكنم نئو، پسری دارم به اسم جیکوب که
توی ناو " گنوسیس "* کار میکنه
«واژهای یونانی به معنی معرفت و دانش، یک جریانِ»
«فکریِ کهن که بر آگاهی از رازهای الهی تأکید میورزد»
208
00:20:45,763 --> 00:20:49,265
خواهش میکنم مراقبش باش -
تلاش خودم رو ميكنم -
209
00:20:49,433 --> 00:20:52,017
دختر من توي ناو " ايكاروس "* كار ميكنه
«یکی از اساطیر یونان باستان که به علت نزدیک شدن بیش از»
«حد به خورشید، با بالهایی از جنس موم، به دریا سقوط کرد»
210
00:20:52,311 --> 00:20:53,603
! نه، صبر كن
211
00:20:53,771 --> 00:20:56,272
اشكالي نداره، اونها به تو نياز دارن
212
00:20:56,440 --> 00:20:58,691
من هم به تو نياز دارم -
! ميدونم -
213
00:20:59,234 --> 00:21:01,527
! وقت زیاده
214
00:21:06,492 --> 00:21:08,618
کجاست این خوشگ....؟
215
00:21:08,786 --> 00:21:11,120
! سلام -
! دايي لينك -
216
00:21:11,288 --> 00:21:12,914
! خدای من
217
00:21:13,082 --> 00:21:15,041
! دايي لينك
218
00:21:15,209 --> 00:21:18,795
! خدای من، شما چقدر بزرگ شدین
219
00:21:18,962 --> 00:21:21,130
! ديگه شماها بايد من رو بلند كنيد -
! نه -
220
00:21:21,298 --> 00:21:22,840
! آره -
! باشه -
221
00:21:23,008 --> 00:21:24,717
!باشه؟ خيليخوب
222
00:21:24,885 --> 00:21:27,929
باید باهمدیگه تلاش کنید، باشه ؟
223
00:21:28,097 --> 00:21:30,306
! يك، دو، سه، بلند كنيد
224
00:21:30,474 --> 00:21:33,643
! اوه خدای من
به این بچهها چه غذایی میدی ؟
225
00:21:33,811 --> 00:21:36,521
زود باشید بچهها، وقت رفتنه
226
00:21:38,315 --> 00:21:39,649
سلام كَس -
سلام -
227
00:21:40,192 --> 00:21:42,735
خوشحالم كه برگشتي خونه، لينك -
منم خوشحالم که خونهام -
228
00:21:42,903 --> 00:21:44,737
حواست بهش باشه
229
00:21:44,905 --> 00:21:47,698
! نگران من نباش، اون خودش همه چیز رو میفهمه
230
00:21:49,535 --> 00:21:51,911
! بيرون، هر دوتون
! راه بیافتید
231
00:21:52,079 --> 00:21:54,122
! خداحافظ -
! خداحافظ -
232
00:22:00,504 --> 00:22:02,046
چی رو قراره بفهمم ؟
233
00:22:03,340 --> 00:22:07,427
تمام ناوها، دو یا حتی سه بار
بیشتر از نبوکادنزار به خونه برگشتن
234
00:22:07,594 --> 00:22:11,431
بیخیال زي، فكر ميكردم
اين مسئله رو دیگه حل کردیم
235
00:22:11,598 --> 00:22:15,017
وقتي حل ميشه كه توی یک ناو دیگه شروع به کار کنی -
من نميتونم اينكار رو بكنم -
236
00:22:15,185 --> 00:22:16,686
چرا ؟ -
خودت دلیلش رو ميدوني -
237
00:22:16,854 --> 00:22:20,622
اگر " دوزر "* میدونست الان چه حسی دارم
هیچ وقت ازت نمیخواست جایگزینش بشی
«برادر زی و کسی که در قسمت قبل توسط سایفر کشته شد»
238
00:22:20,732 --> 00:22:23,276
شايد، اما حالا ديگه خيلي دير شده
239
00:22:23,444 --> 00:22:26,070
من قول دادم و به بعضی از قولها نمیشه عمل نکرد
240
00:22:26,238 --> 00:22:28,948
اين منصفانه نيست -
هیچکس نگفته که قراره باشه -
241
00:22:29,116 --> 00:22:32,676
به نظرت، كَس* فكر ميكنه منصفانهست
كه من اينجا هستم ولي دوزر نيست ؟
«خواهر لینک و همسر دوزر»
242
00:22:38,000 --> 00:22:41,210
من دو تا برادرم رو
توی اون ناو از دست دادم، لينك
243
00:22:42,296 --> 00:22:44,505
از اون ناو میترسم
244
00:22:46,091 --> 00:22:48,718
! ميترسم تو رو هم ازم بگيره
245
00:22:49,386 --> 00:22:51,220
اين طور نميشه
246
00:22:51,388 --> 00:22:53,222
چطور میتونی اينقدر
با اطمینان این رو بهم بگی ؟
247
00:22:53,390 --> 00:22:55,349
به خاطر مورفيوس
248
00:22:55,517 --> 00:23:00,146
به خاطر چيزي كه اون بهم گفت، گفت كه
به آخرش رسیدیم، و به زودي همه چيز تمام ميشه
249
00:23:00,314 --> 00:23:04,525
! لينك، مورفيس ديوانهست -
! بدون شک همینطوره -
250
00:23:05,027 --> 00:23:08,237
اما تنک و دوزر بهش باور داشتن
... و بذار يه چيزي رو بهت بگم
251
00:23:08,405 --> 00:23:13,743
وقتی رفتم توی اون ناو و دیدم که
... چه کارهایی از نئو بر میاد، باید بگم
252
00:23:13,911 --> 00:23:15,953
من هم بهش باور پیدا کردم
253
00:23:21,084 --> 00:23:23,503
! مراقب باش لينک
254
00:23:28,842 --> 00:23:31,219
! خواهش ميكنم مراقب باش
255
00:23:40,312 --> 00:23:43,731
مراسم رو شروع كردن ؟ -
فقط مستشار هامان نیایش رو آغاز کرده -
256
00:23:43,999 --> 00:23:47,094
امشب، بیایید تا این مردان و زنان را ارج بِنَهیم
257
00:23:47,252 --> 00:23:49,879
اينان سربازان و جنگجويان ما هستند
258
00:23:50,047 --> 00:23:56,035
،اینان همسران ما، برادران و خواهران ما
و فرزندان ما هستند
260
00:23:56,620 --> 00:23:59,747
بیایید یاد و خاطرهی کسانی
که از دست دادهایم را گرامی بداریم
261
00:23:59,915 --> 00:24:03,125
و از کسانی که جایگزین آنها شدند
... سپاسگذاری کنیم
262
00:24:03,293 --> 00:24:06,587
و از همهی کسانی که
این جا در کنار ما ایستادهاند
263
00:24:06,797 --> 00:24:10,466
حالا دوست دارم شخص دیگری
این نیایش را به پایان برساند
264
00:24:10,634 --> 00:24:13,844
کسی که برای مدتی طولانی اینجا صحبت نکرده
265
00:24:14,012 --> 00:24:19,392
اما معتقدم حرفهایی برای گفتن دارد
که همهی ما باید بشنویم
266
00:24:20,494 --> 00:24:22,298
! اين شما و اين هم مورفيوس
267
00:24:41,498 --> 00:24:43,268
! صـهـیـون
267
00:24:43,398 --> 00:24:45,668
به من گوش کنید
268
00:24:46,670 --> 00:24:49,797
چیزی که بسیاری از شما شنیدید حقیقت دارد
269
00:24:49,965 --> 00:24:53,968
ماشينها ارتشي فراهم کردهاند
... و الان كه من با شما صحبت ميكنم
270
00:24:54,136 --> 00:24:58,055
اون ارتش داره به خانهی ما
نزدیک و نزدیکتر میشه
271
00:24:59,516 --> 00:25:04,186
حرفم رو باور کنید وقتی که میگم
دوران سختی رو در پیش داریم
272
00:25:04,855 --> 00:25:07,627
اما اگر قراره خودمون رو برای
رویارویی با اون ارتش آماده کنیم
272
00:25:07,655 --> 00:25:11,027
باید ابتدا ترسی که ازش داریم رو دور بریزیم
273
00:25:11,528 --> 00:25:16,449
من حقیقتاً اینجا بدون ترس در مقابل شما ایستادم
274
00:25:17,034 --> 00:25:18,784
چرا ؟
275
00:25:19,202 --> 00:25:22,038
چون من به چيزي باور دارم كه شما نداريد ؟
276
00:25:22,205 --> 00:25:24,040
! نه
277
00:25:24,333 --> 00:25:29,295
من بدون ترس این جا ایستادم
... چرا که به یاد میارم
278
00:25:29,463 --> 00:25:33,382
به یاد میارم که این جا بودنم
... به خاطر مسیری که در پیش رو دارم نیست
279
00:25:33,550 --> 00:25:36,886
بلکه به خاطر مسیری است که پشت سر گذاشتم
280
00:25:37,054 --> 00:25:41,724
به یاد میارم که ما صد سال
با این ماشینها جنگیدیم
281
00:25:41,892 --> 00:25:46,646
به یاد میارم صد ساله که اونها دارن
ارتشهاشون رو میفرستن تا ما رو نابود کنن
282
00:25:46,813 --> 00:25:52,902
،و پس از یک قرن نبرد
... به یاد میارم که چه چیزی از همه مهمتره
283
00:25:53,779 --> 00:25:56,781
! اينكه ما هنوز اينجا هستيم
284
00:26:03,497 --> 00:26:05,581
... امشب
285
00:26:05,749 --> 00:26:09,126
بياييد پيامي براي آن ارتش بفرستيم
286
00:26:09,294 --> 00:26:12,338
بياييد امشب اين غار را به لرزه دربياوريم
287
00:26:12,506 --> 00:26:19,679
امشب، بیایید این تالارهای درون زمین
و این فلز و سنگها را به لرزه در بیاوریم
289
00:26:19,846 --> 00:26:25,101
بگذارید صدای فریاد ما از هستهی سرخ زمین
به آسمان سیاه و تاریک برسد
290
00:26:25,268 --> 00:26:29,814
امشب، بیایید به یادشان بیاوریم
291
00:26:29,981 --> 00:26:34,944
که اینجا صهیون است
! و ما از هیچ چیز نمیترسیم
292
00:26:58,301 --> 00:27:00,302
... به یاد میارم
293
00:27:01,138 --> 00:27:03,556
! به یاد میارم که قبلاً میرقصیدی
294
00:27:05,183 --> 00:27:08,477
! و به یاد میارم که توی این کار خیلی خوب بودی
295
00:27:09,229 --> 00:27:12,481
... چيزهايي در اين جهان هست، كاپيتان نايوبي
296
00:27:13,275 --> 00:27:16,068
که هرگز تغییر نمیکنن
297
00:27:17,362 --> 00:27:19,280
! نايوبي
298
00:27:23,994 --> 00:27:25,745
بعضي چيزها هم هستن که تغییر میکنن
299
00:27:45,015 --> 00:27:46,849
! عذر میخوام
300
00:27:58,695 --> 00:28:02,198
دلم برات تنگ شده بود -
! متوجه شدم -
301
00:28:02,657 --> 00:28:06,368
... داشتم فكر ميكردم، الان که همه اينجا هستن
302
00:28:06,912 --> 00:28:09,205
! بیا دنبالم
303
00:31:30,198 --> 00:31:33,784
نئو، چي شده ؟
304
00:31:34,077 --> 00:31:36,328
چه مشکلی هست ؟
305
00:31:37,914 --> 00:31:40,249
مشکلی نیست میتونی به من بگی
306
00:31:40,625 --> 00:31:43,127
... ترينيتي
307
00:31:43,294 --> 00:31:46,088
از چیزی نترس
308
00:31:46,256 --> 00:31:48,590
نمیتونم از دستت بدم
309
00:31:48,758 --> 00:31:50,634
قرار نيست من رو از دست بدي
310
00:31:54,764 --> 00:31:57,641
این رو احساس میکنی ؟
311
00:31:57,809 --> 00:32:00,001
من هيچوقت تو رو تنها نميذارم
312
00:32:36,806 --> 00:32:39,475
! شب خوش صهیون
313
00:32:39,642 --> 00:32:42,311
! خوابهاي خوش ببيني
314
00:32:52,489 --> 00:32:54,156
تو خوبي ؟ -
از عهدهاش بر ميام -
315
00:32:54,324 --> 00:32:56,950
اون مامور رو ديدي ؟
! تا حالا چيزي مثل این نديده بودم
316
00:32:57,118 --> 00:32:59,203
حالا دیگه مهم نیست
تنها چیزی که مهمه اینـه
317
00:32:59,370 --> 00:33:01,663
اول تو برو
318
00:33:12,550 --> 00:33:15,427
! اوه خدايا -
! اسميت بگی کافیه -
319
00:33:27,357 --> 00:33:30,651
ممنون -
باعث افتخاره -
320
00:34:20,618 --> 00:34:23,912
دنبال هم صحبت نمیگردی ؟ -
! مُستشار هامان -
321
00:34:24,789 --> 00:34:27,624
اگر ترجیح میدی تنها باشی
دوست ندارم مزاحمت بشم
322
00:34:28,084 --> 00:34:31,628
نه، یکم همراهی شاید به دردم بخوره -
خوبه -
323
00:34:32,088 --> 00:34:34,464
! براي منم همينطور
324
00:34:37,594 --> 00:34:40,095
شب خوبیـه
325
00:34:40,597 --> 00:34:43,015
خيلي آرومـه
326
00:34:43,183 --> 00:34:45,934
به نظر میرسه که همه با آرامش کامل خوابیدن
327
00:34:46,311 --> 00:34:48,770
! همه نه
328
00:34:49,063 --> 00:34:53,775
،از خوابيدن متنفرم
هيچوقت بيشتر از چند ساعت نميخوابم
329
00:34:53,943 --> 00:34:57,988
،وقتي ميبينم یازده سال اول عمرم رو خواب بودم
دلم ميخواد الان[با بیدار موندن] جبرانش كنم
330
00:34:58,448 --> 00:35:00,160
تو چطور ؟
330
00:35:00,448 --> 00:35:03,660
من هيچوقت نتونستم زياد بخوابم
331
00:35:04,621 --> 00:35:06,489
اين نشانهی خوبيـه
331
00:35:06,701 --> 00:35:07,789
از چي ؟
332
00:35:07,957 --> 00:35:11,126
! از اين كه در حقیقت تو هنوز یک انسان هستي
333
00:35:14,714 --> 00:35:18,634
تا حالا به قسمت مهندسی رفتی ؟
334
00:35:18,801 --> 00:35:21,845
عاشق اینم که شبها اونجا راه برم
واقعا حیرت انگیزه
335
00:35:22,013 --> 00:35:24,556
دوست داری اونجا رو ببيني ؟ -
حتماً -
336
00:35:35,235 --> 00:35:39,696
،تقريباً هيچكس اين پايين نمياد
البته مگر اینکه مشکلی پیش اومده باشه
337
00:35:39,864 --> 00:35:44,952
آدمها این طورن، تا وقتی که چیزی درست کار کنه
کسی اهمیت نمیده که چطور و چگونه کار میکنه
338
00:35:45,119 --> 00:35:47,412
من اين پايين رو دوست دارم
339
00:35:47,580 --> 00:35:53,377
دوست دارم همیشه به یاد بیارم که این شهر
به خاطر این ماشینهاست که توانسته دوام بیاره
340
00:35:53,544 --> 00:35:58,674
،اين ماشينها ما رو زنده نگه ميدارن
! درحالي كه ماشينهاي ديگه ميخوان ما رو بُكشن
341
00:35:59,092 --> 00:36:03,929
جالبه، نه ؟
... نيرويي براي زندگي دادن
342
00:36:04,097 --> 00:36:05,507
! و نیرویی برای پایان دادن به زندگی
342
00:36:05,797 --> 00:36:07,307
ما هم همين نيرو رو داريم
343
00:36:07,475 --> 00:36:10,185
... آره، به نظرم همینطوره، ولی
344
00:36:10,353 --> 00:36:13,814
این پایین که میام گاهي به انسانهایی كه
هنوز به ماتريكس وصل هستن فكر ميكنم
345
00:36:13,982 --> 00:36:16,984
... و وقتي كه به اين ماشينها نگاه ميكنم
346
00:36:17,151 --> 00:36:22,239
نمیتونم به این فکر نکنم که از جهتی
ما هم به این ماشینها وصل هستیم
347
00:36:22,532 --> 00:36:25,609
،اما این ما هستیم که این ماشینها رو کنترل میکنیم
اونها ما رو کنترل نمیکنن
348
00:36:25,827 --> 00:36:28,829
البته كه ما رو کنترل نمیکنن، چطور ميتونن ؟
349
00:36:28,997 --> 00:36:31,540
این ایده کاملاً غیر منطقیـه
350
00:36:32,041 --> 00:36:35,168
... اما ممکنه کسی رو به فکر بندازه که بپرسه
351
00:36:35,336 --> 00:36:36,920
اساساً کنترل چیه ؟
352
00:36:37,171 --> 00:36:40,215
اگر بخواهیم میتونیم این ماشینها رو خاموش کنیم
353
00:36:40,591 --> 00:36:45,053
البته، همينطوره، همینه که گفتی
كنترل يعني همين، مگه نه ؟
354
00:36:45,680 --> 00:36:49,057
اگر بخواهیم میتونیم
همهشون رو خرد و ریز ریز کنیم
355
00:36:49,309 --> 00:36:53,437
هرچند اگر این کار رو بکنیم اون وقت باید
... این رو در نظر بگیریم که برای نور
356
00:36:53,604 --> 00:36:56,273
گرما و هوا چه کار باید بکنیم ؟
357
00:36:57,275 --> 00:36:59,703
بنابراین ما به ماشينها نياز داريم
و اونها هم به ما
357
00:36:59,775 --> 00:37:01,403
منظور شما همين بود، مُستشار ؟
358
00:37:01,571 --> 00:37:04,197
نه، منظوري در كار نيست
359
00:37:04,907 --> 00:37:07,694
،آدمهای پیری مثل من
! زحمت منظور رسوندن رو به خودشون نمیدن
359
00:37:07,807 --> 00:37:09,103
هیچ منظوری توی حرفهام نیست
360
00:37:09,787 --> 00:37:13,582
!به همین دلیله كه هيچ جواني توی شورا نیست ؟
361
00:37:13,750 --> 00:37:15,417
! به نكتهی خوبي اشاره كردي
362
00:37:16,127 --> 00:37:20,297
چرا بهم نميگيد چي توی ذهنتون هست، مُستشار ؟
363
00:37:20,465 --> 00:37:23,717
... چيزهاي زيادي در اين دنيا وجود داره
364
00:37:23,885 --> 00:37:26,803
كه من از اونها سر در نميارم
365
00:37:28,598 --> 00:37:33,352
اون ماشين رو ميبيني ؟
یه کارایی برای بازیافت منبع آب شهر میکنه
366
00:37:33,519 --> 00:37:36,521
من اصلاً نمیدونم که چطور کار میکنه
367
00:37:36,689 --> 00:37:40,776
اما دليلِ كار كردنش رو متوجه میشم
368
00:37:42,278 --> 00:37:46,782
من اصلاً متوجه نمیشم که تو چطور توانایی
انجام بعضی از کارها رو داری
369
00:37:47,950 --> 00:37:51,119
اما باور دارم كه براي اون هم دلیلی وجود داره
370
00:37:51,996 --> 00:37:57,125
و امیدوارم که اون دلیل رو
! قبل از اینکه خیلی دیر بشه بفهمیم
371
00:38:03,633 --> 00:38:05,300
! بالارد -
نئو اينجاست ؟ -
372
00:38:07,720 --> 00:38:10,305
! نئو، این از طرف اوراکلـه
373
00:38:13,267 --> 00:38:14,976
! وقت رفتنه
374
00:38:15,937 --> 00:38:18,397
مورفیوس گفته بود که این اتفاق قراره بیافته
375
00:38:18,564 --> 00:38:22,984
نميدونم، شايد پيشگويي درست باشه
! شايد هم نباشه
376
00:38:23,528 --> 00:38:26,696
تنها چیزی که میدونم اینه که اون هواناو
الان به کاربر نیاز داره
377
00:38:28,282 --> 00:38:30,158
و در حال حاضر، اون کاربر من هستم
378
00:38:30,785 --> 00:38:32,869
! ميدونم
379
00:38:37,834 --> 00:38:39,501
... زي -
ميخوام اين رو بندازي گردنت -
380
00:38:39,669 --> 00:38:42,754
ميدوني که من به اين چيزها اعتقاد ندارم -
اما من دارم -
381
00:38:43,047 --> 00:38:46,007
اين هميشه برام شانس آورده
382
00:38:46,175 --> 00:38:50,303
! شايد اين بار تو رو برام بياره -
! من برميگردم -
383
00:38:50,471 --> 00:38:55,016
! قول میدم، هر کاری لازم باشه میکنم
من برمیگردم خونه
384
00:38:55,726 --> 00:38:59,354
،فقط اين رو همراه خودت نگه دار
خواهش ميکنم
385
00:38:59,522 --> 00:39:01,606
به خاطر من
386
00:39:04,026 --> 00:39:06,319
باشه
387
00:39:25,798 --> 00:39:27,966
! نئو -
اين ديگه کدوم ...؟ -
388
00:39:28,384 --> 00:39:30,552
*! بِــیــن
«به معنی مایهی هلاکت»
389
00:39:30,720 --> 00:39:32,053
مشکلي پيش اومده ؟
390
00:39:32,221 --> 00:39:33,930
نه، مشکلی نیست
391
00:39:34,098 --> 00:39:36,892
... فقط میخواستم بهتون برسم و بگم
392
00:39:37,059 --> 00:39:38,894
! موفق باشید
393
00:39:40,563 --> 00:39:42,272
! ممنون
394
00:39:42,440 --> 00:39:44,858
! بعداً میبینیمت
395
00:39:46,444 --> 00:39:49,529
! نئو
به موقع رسيدم
396
00:39:49,697 --> 00:39:52,032
میخواید به دیدن اوراکل برید ؟ -
وقت نداريم -
397
00:39:52,200 --> 00:39:53,825
بايد يه چيزي رو به نئو ميدادم
398
00:39:54,535 --> 00:39:57,245
*هديهاي از طرف يکي از يتيمها
«کودکانی که از ماتریکس آزاد شدهاند یا»
«در جنگ والدینشان را از دست دادهاند»
399
00:39:57,413 --> 00:40:01,102
مجبورم کرد سوگند بخورم
که قبل از رفتنت این اون رو بهت بدم
400
00:40:01,709 --> 00:40:06,469
! گفت که خودت متوجه میشی
«در قسمت نخستِ فیلم،نئو در خانهی اوراکل کودکی»
«را دید که در ردای یک راهب بودایی ضمن خم کردن»
«یک قاشق در مورد درک درست حقیقت به او تذکر داد»
«این قاشق و کودک یتیم اشاره به آن صحنه دارد»
401
00:40:06,839 --> 00:40:08,965
ممنون
402
00:40:16,057 --> 00:40:18,975
تازه بهم اطلاع دادن که شما
! اجازهی پرواز نبوکادنزار رو صادر کردید
403
00:40:19,143 --> 00:40:21,102
بله درسته
404
00:40:21,270 --> 00:40:23,230
جناب مستشار آيا من هنوز
مسئول سيستم دفاعي هستم ؟
405
00:40:23,397 --> 00:40:24,689
! البته
406
00:40:25,399 --> 00:40:29,444
به نظر من برای اینکه از این حمله جون سالم
به در ببریم، به تمام ناوهامون احتیاج داریم
407
00:40:30,029 --> 00:40:32,197
متوجه هستم، فرمانده
408
00:40:32,365 --> 00:40:34,950
پس چرا به نبوکادنزار اجازه خروج داديد ؟
409
00:40:35,117 --> 00:40:39,996
چون به عقيدهی من، نجاتِ ما به چيزي
بيش از تعداد ناوهامون بستگي داره
410
00:40:42,500 --> 00:40:44,793
! مراقب باش
411
00:41:13,823 --> 00:41:16,032
! سلام
412
00:41:26,335 --> 00:41:29,879
تو دنبال اوراکل میگردی -
تو کي هستي ؟ -
413
00:41:32,925 --> 00:41:37,429
من " سِراف "* هستم و ميتونم تو رو پيش
اوراکل ببرم، اما اول بايد عذرخواهي کنم
«نام گروهی از فرشتگان مقرب در یهودیت و مسیحیت»
414
00:41:37,680 --> 00:41:39,389
برای چی عذرخواهی کنی ؟
415
00:41:40,057 --> 00:41:41,850
! براي اين
416
00:42:39,158 --> 00:42:41,409
! خوبه
417
00:42:43,913 --> 00:42:47,082
،اوراکل دشمنان زيادي داره
ابتدا بايد مطمئن ميشدم
418
00:42:47,249 --> 00:42:49,459
از چي ؟ -
از اينکه تو همون شخص برگزيده هستي -
419
00:42:49,919 --> 00:42:53,672
ميتونستي بپرسي -
... نه، نميتوني کسي رو واقعاً بشناسي -
420
00:42:53,839 --> 00:42:56,091
! تا وقتی که باهاش مبارزه کنی
421
00:42:56,634 --> 00:43:00,095
بيا، اون منتظره
422
00:43:15,152 --> 00:43:17,028
کدوم جهنمی رفتن ؟
423
00:43:17,405 --> 00:43:20,115
اينها درهاي پشتي هستن، مگه نه ؟
424
00:43:20,282 --> 00:43:23,201
راههای دسترسی برنامه نویسها
425
00:43:24,286 --> 00:43:28,039
چطور کار ميکنن ؟ -
یک کد در کلیدها پنهان شده -
426
00:43:28,207 --> 00:43:33,211
يک چرخش، قفل رو بار میکنه
و چرخش ديگه يکي از اين درها رو باز میکنه
427
00:43:34,964 --> 00:43:37,799
تو برنامه نويسي ؟
428
00:43:37,967 --> 00:43:40,301
پس چي هستي ؟
429
00:43:42,471 --> 00:43:45,974
من از مهمترين چيزها محافظت ميکنم
430
00:44:05,494 --> 00:44:08,872
! بيا جلو، نمیخوام گازت بگیرم
431
00:44:09,290 --> 00:44:12,083
بيا اينجا بذار يک نگاهي بهت بندازم
432
00:44:15,296 --> 00:44:17,672
خدای من، نگاهش كن
433
00:44:18,007 --> 00:44:20,842
خيلي بهتر شدي، مگه نه ؟
434
00:44:21,010 --> 00:44:23,219
حالت چطوره ؟ -
... من -
435
00:44:23,387 --> 00:44:26,973
،میدونم که خوابت نمیبره
! به اون هم میرسیم
436
00:44:27,141 --> 00:44:29,851
چرا این بار نمياي و بشيني ؟
437
00:44:30,561 --> 00:44:33,089
! شايد بهتر باشه بِایستم
437
00:44:33,161 --> 00:44:34,689
! خوب، هر طور راحتي
438
00:44:45,826 --> 00:44:48,369
یهو دلم خواست بشينم -
! ميدونم -
439
00:44:49,538 --> 00:44:51,456
... خب
440
00:44:53,542 --> 00:44:56,060
!بهتره که از واضحات بگذریم(و به پرسشها برسیم)
441
00:44:56,453 --> 00:45:00,715
تو انسان نيستي، نه ؟ -
!چیزی واضحتر از این هم مگه هست ؟ -
442
00:45:01,083 --> 00:45:06,721
اگه قرار بود حدس بزنم، ميگفتم
تو برنامهاي هستی که ماشینها ساختن
443
00:45:07,097 --> 00:45:11,309
... اون هم همينطور -
تا اينجا که خوب پیش رفتی -
444
00:45:11,477 --> 00:45:14,646
،اما اگر اين حقيقت داشته باشه
يعني تو هم بخشي از اين سیستم هستي
445
00:45:14,914 --> 00:45:17,398
! نوع دیگری از کنترل
446
00:45:17,566 --> 00:45:18,870
! ادامه بده
446
00:45:18,966 --> 00:45:22,070
... پس با اين حساب، واضحترین پرسش اینه که
447
00:45:22,438 --> 00:45:26,157
چطور میتونم بهت اعتماد کنم ؟ -
! آفرین -
448
00:45:27,301 --> 00:45:30,104
مسئله دشوار همینه و هيچ شکي هم درش نيست
449
00:45:30,154 --> 00:45:34,290
خبر بد اينه که هيچ راهی هم وجود نداره که بفهمي
! چیزهایی که اینجا هستن بهت کمک میکنن یا نه
450
00:45:34,458 --> 00:45:38,302
پس در واقع همه چيز به خودت بستگي داره
... فقط باید با ذهن لعنتی خودت کلنجار بری
451
00:45:38,370 --> 00:45:42,966
که قراره حرفهای من رو قبول کني يا رد کنی
452
00:45:44,460 --> 00:45:46,427
آب نبات میخوای ؟
453
00:45:49,339 --> 00:45:51,404
تو از قبل ميدوني که من
اون رو ازت ميگيرم يا نه ؟
453
00:45:51,589 --> 00:45:53,560
! اگه نميدونستم که اوراکل نبودم
454
00:45:53,727 --> 00:45:56,938
اما اگه از قبل ميدوني، پس من چطور میتونم
انجام کاری رو انتخاب کنم ؟
455
00:45:57,106 --> 00:45:59,450
به این خاطر که تو
اينجا نيومدي که انتخاب کني
455
00:45:59,706 --> 00:46:01,150
تو پیش از این انتخابت رو کردي
456
00:46:01,318 --> 00:46:05,947
تو اینجا هستی که بفهمی
چرا این انتخاب رو انجام دادی
457
00:46:11,495 --> 00:46:14,455
! فکر ميکردم تا حالا اين رو فهميده باشي
458
00:46:16,208 --> 00:46:18,793
تو چرا اينجايي ؟ -
! به همون دلیل که تو اینجا هستی -
459
00:46:19,044 --> 00:46:21,796
! من عاشق آب نباتم
460
00:46:21,964 --> 00:46:24,799
اما، چرا به ما کمک ميکني ؟
461
00:46:24,967 --> 00:46:28,469
ما اینجا هستیم تا کاري رو انجام بديم
! که براي انجام دادنش اینجا هستیم
462
00:46:29,013 --> 00:46:32,098
: من به يک چيز علاقه دارم نئو
" آیــنــده "
463
00:46:32,266 --> 00:46:36,477
و باور کن، من ميدونم که
تنها راه رسيدن به آينده، با هم بودنـه
464
00:46:37,313 --> 00:46:42,233
برنامههاي ديگهاي هم مثل تو وجود دارن ؟ -
... خب، نه مثل من اما -
465
00:46:42,401 --> 00:46:45,069
نگاه کن، اين پرندهها رو ميبيني ؟
466
00:46:45,321 --> 00:46:48,698
در یک مقطع برنامهای نوشته شد
تا اونها رو اداره کنه
467
00:46:48,866 --> 00:46:54,704
برنامهای نوشته شد تا مراقب درختها باشه
و همینطور برای طلوع و غروب خورشید
468
00:46:54,955 --> 00:46:57,832
برنامهها همه چیزِ اینجا رو اداره میکنن
469
00:46:58,000 --> 00:47:01,462
اونهايي كه وظیفهشون، یعنی کاری که
براش ساخته شدن رو درست انجام میدن
469
00:47:01,700 --> 00:47:02,762
نامرئی هستن و به چشم نميان
470
00:47:02,830 --> 00:47:06,466
،تو حتی متوجه حضورشون نمیشی
... اما بقیهی اونها
471
00:47:06,634 --> 00:47:10,720
! خب، همیشه چیزهایی در موردشون میشنوی
472
00:47:11,305 --> 00:47:14,182
من كه هيچوقت چیزی در موردشون نشنيدم -
! البته كه شنيدي -
473
00:47:14,350 --> 00:47:19,270
هر بار ميشنوي که يک نفر ميگه
روح يا فرشته ديده
474
00:47:19,438 --> 00:47:24,025
،يا هر داستاني كه دربارهی خونآشامها
... گرگینهها یا فضاييها ميشنوي
475
00:47:24,193 --> 00:47:26,527
در حقیقت مربوط به کار سیستم میشه
که داره برنامههایی رو حذف میکنه
476
00:47:26,695 --> 00:47:31,366
! که کاری رو انجام میدن که قرار نبوده انجام بدن
477
00:47:31,533 --> 00:47:34,535
برنامههای کامپیوتری همديگه رو هَک ميكنن ؟
478
00:47:34,703 --> 00:47:37,580
چرا ؟ -
... اونها دلايل خودشون رو دارن -
479
00:47:37,748 --> 00:47:41,709
*اما معمولاً یک برنامه، گوشه نشینی رو انتخاب میکنه
«یعنی برنامههای هوشمندی که باعث بروز اختلال در سیستم»
«ماتریکس میشوند،انتخاب میکنند که به جای حذف شدن»
«توسط سیستم، به شکل غیر فعال در بیایند تا پاک نشوند»
480
00:47:42,127 --> 00:47:46,047
و چرا يک برنامه بايد حذف بشه ؟ -
شايد خراب شده -
481
00:47:46,215 --> 00:47:50,760
شايد هم برنامهی بهتري نوشته شده
تا جایگزینش بشه، اين اتفاق هميشه ميافته
482
00:47:50,928 --> 00:47:55,890
،و وقتی که این اتفاق بیافته
یک برنامه میتونه انتخاب کنه که اینجا پنهان بشه
483
00:47:56,058 --> 00:47:58,726
یا برگرده به منبع اصلی
484
00:48:00,396 --> 00:48:02,104
به پردازندهی اصلی ماشینها
484
00:48:02,196 --> 00:48:03,490
! بله
485
00:48:03,857 --> 00:48:06,359
جايي كه تو بايد بري
486
00:48:06,927 --> 00:48:09,138
جايي كه مسیر شخص برگزيده به پايان ميرسه
486
00:48:09,627 --> 00:48:11,038
... تو اون رو ديدي
487
00:48:12,097 --> 00:48:14,742
در روياهات ديديش، مگه نه ؟
488
00:48:14,910 --> 00:48:17,745
دَري از جنس نور
489
00:48:19,999 --> 00:48:23,543
وقتي که از در رد ميشي، چه اتفاقي ميافته ؟
490
00:48:25,871 --> 00:48:28,673
... من ترينيتي رو ميبينم
491
00:48:28,841 --> 00:48:32,010
... و يه اتفاقي ميافته
492
00:48:32,177 --> 00:48:34,095
... يه اتفاق بد
493
00:48:34,263 --> 00:48:38,266
اون شروع به افتادن میکنه
و من از خواب میپرم
494
00:48:39,309 --> 00:48:41,687
مُردنش رو هم میبینی ؟
494
00:48:42,439 --> 00:48:43,487
! نه
495
00:48:44,081 --> 00:48:47,025
! تو دارای بصیرت هستی نئو
496
00:48:47,392 --> 00:48:50,294
تو فارغ از زمان، جهان رو نظاره میکنی
«یعنی فارغ از قید زمان و مکان هستی»
497
00:48:50,362 --> 00:48:52,780
پس چرا نميتونم ببينم
كه چه اتفاقي براش ميافته ؟
498
00:48:52,948 --> 00:48:56,701
ما هرگز نمیتونیم ماورای انتخابها
و چیزهایی که " درک " نمیکنیم رو ببینیم
499
00:48:56,869 --> 00:49:00,038
منظورت اینه كه من مجبورم بينِ مرگ
و زندگي ترينيتي يكي رو انتخاب كنم ؟
500
00:49:00,289 --> 00:49:04,083
! نه، تو قبلاً انتخابت رو كردي
501
00:49:04,251 --> 00:49:06,794
! حالا بايد اون انتخاب رو " درک " کنی
502
00:49:07,421 --> 00:49:08,796
! نه
503
00:49:09,094 --> 00:49:12,216
،من نميتونم اينكار رو بكنم
این کار رو نخواهم کرد
504
00:49:13,026 --> 00:49:14,303
! خب، تو مجبوري
504
00:49:14,526 --> 00:49:15,603
چرا ؟
505
00:49:15,888 --> 00:49:18,973
! چون تو " شخص برگزيده " هستی
506
00:49:21,343 --> 00:49:23,645
اگر نتونم چي ؟
507
00:49:24,513 --> 00:49:26,314
اگر شكست بخورم چي ؟
508
00:49:27,099 --> 00:49:30,101
! اون موقع، صهیون سقوط میکنه
509
00:49:37,667 --> 00:49:39,446
وقت ما تمام شده
509
00:49:39,667 --> 00:49:42,446
گوش کن نئو، تو میتونی صهیون رو نجات بدی
510
00:49:42,514 --> 00:49:45,750
اگر که به منبع اصلی برسی
ولی برای این کار به " کلید ساز " نیاز داری
511
00:49:46,103 --> 00:49:47,103
!كليد ساز ؟
512
00:49:47,227 --> 00:49:50,813
بله، اون مدتي پيش ناپديد شد و تا امروز
نميدونستيم چه اتفاقی براش اومده
513
00:49:51,081 --> 00:49:54,634
اون توسط یک برنامهی
خیلی خطرناک زندانی شده
514
00:49:54,802 --> 00:49:58,346
يكي از قديميترينهاي ما
* " که نامش هست " مروينجين
«یکی از برنامههایی که گوشهنشینی را انتخاب کردهاند»
515
00:49:58,714 --> 00:50:01,590
اون نميذاره كه كليدساز به خواست خودش جايي بره -
اون ازش چي ميخواد ؟ -
516
00:50:01,758 --> 00:50:06,395
:چيزي كه همهی مردهاي صاحب قدرت ميخوان
" قدرت بيشتر "
517
00:50:07,306 --> 00:50:10,508
... دقیقاً در زمان مقرر اونجا باش
518
00:50:10,626 --> 00:50:13,194
تا بتونی شانسی داشته باشی
519
00:50:13,987 --> 00:50:16,239
! بايد بريم
520
00:50:16,406 --> 00:50:21,786
ظاهراً هر موقع همدیگه رو میبینیم
! من چیزی به جز خبر بد برات ندارم
521
00:50:22,571 --> 00:50:25,248
از این بابت متاسفم، واقعاً متاسفم
522
00:50:25,415 --> 00:50:28,167
ولی این ملاقاتها ارزشش رو داره
523
00:50:29,511 --> 00:50:32,880
! تو من رو " باورمَند " کردی
524
00:50:34,374 --> 00:50:36,300
! موفق باشی بچه جون
522
00:50:56,023 --> 00:50:57,674
! آقاي اندرسون
525
00:51:00,442 --> 00:51:02,243
بستهام به دستتون رسيد ؟
526
00:51:02,411 --> 00:51:04,579
آره -
خوبه -
527
00:51:05,747 --> 00:51:08,624
اسميت ؟ -
! هر چي كه هست، كدهاش مثل يه مامور نيست -
528
00:51:08,792 --> 00:51:12,470
از ديدن من شگفت زده شُدید ؟ -
! نه -
529
00:51:12,963 --> 00:51:15,423
پس خودتون ازش اطلاع دارید -
از چی ؟ -
530
00:51:16,633 --> 00:51:18,634
! از ارتباط بینمون
531
00:51:18,802 --> 00:51:21,670
درست نفهميدم که چطور این اتفاق افتاد
532
00:51:21,738 --> 00:51:25,016
شاید بخشی از وجود شما به من منتقل شد
533
00:51:25,184 --> 00:51:27,852
شاید چیزی [در من] بازنویسی یا کپی شد
534
00:51:28,020 --> 00:51:30,730
اما در این مقطع دیگه مهم نیست
... چیزی که الان مهم هست اینه که
535
00:51:30,898 --> 00:51:33,983
هر اتفاقي كه افتاده، به یک دلیلی بوده
536
00:51:34,151 --> 00:51:35,818
و اون دليل چيه ؟
537
00:51:36,378 --> 00:51:40,239
من شما رو كُشتم آقاي اندرسون
من دیدم که شما مُردید
538
00:51:40,507 --> 00:51:43,659
و باید اضافه کنم که
[با رضایت و لذتی خاص [شما رو کشتم
539
00:51:43,927 --> 00:51:47,330
،و بعد اتفاقي افتاد
اتفاقي كه ميدونستم ناممكن هست
540
00:51:47,597 --> 00:51:49,332
اما به هر حال، اتفاق افتاد
541
00:51:50,103 --> 00:51:53,211
! شما من رو از بین بردید، آقاي اندرسون
542
00:51:55,314 --> 00:51:59,800
بعد از اون، من قوانين رو ياد گرفتم
... فهمیدم که چکار باید میکردم
543
00:51:59,968 --> 00:52:02,970
! که نکردم
544
00:52:03,388 --> 00:52:07,608
نتونستم انجامش بدم، من مجبور بودم زنده بمونم
545
00:52:07,868 --> 00:52:11,312
من مجبور شدم که از قوانین سرپیچی کنم
546
00:52:11,897 --> 00:52:15,650
و حالا به خاطر شماست
که اينجا ايستادم آقاي اندرسون
547
00:52:15,817 --> 00:52:19,779
به خاطر شما، من ديگه مامورِ اين سيستم نيستم
548
00:52:20,047 --> 00:52:23,157
به خاطر شما من تغيير كردم
من از سیستم رها شدم
549
00:52:23,325 --> 00:52:28,162
،به اصطلاح یک موجود جدید شدم
مثل شما ظاهراً آزاد شدم
550
00:52:28,597 --> 00:52:30,072
! تبريك ميگم
551
00:52:30,624 --> 00:52:32,959
! ممنون
552
00:52:33,543 --> 00:52:38,172
اما همونطور که خودتون خوب میدونید
ظواهر میتونن فریبنده باشن
553
00:52:38,340 --> 00:52:43,511
و همین مسئله من رو به دلیل حضورمون
در اینجا برمیگردونه
554
00:52:43,679 --> 00:52:46,107
ما اينجا نيستيم به این دلیل که " آزاد " هستيم
554
00:52:46,303 --> 00:52:48,657
ما اينجا هستيم به این دلیل که " آزاد " نيستيم
555
00:52:48,825 --> 00:52:52,745
هیچ " دلیلی " برای فرار
و هیچ " هدفی " برای انکار وجود نداره
556
00:52:52,913 --> 00:52:58,190
چون هر دوی ما میدونیم که
اگر " هدفی " وجود نداشت، ما هم وجود نداشتیم
557
00:52:58,358 --> 00:53:01,195
و " هدف " هست که ما رو به وجود آورده
558
00:53:01,363 --> 00:53:04,365
هدف، ما رو به هم پیوند میزنه -
هدف، ما رو به دنبال خودش ميكشه -
559
00:53:04,533 --> 00:53:06,467
ما رو راهنمایی ميكنه -
ما رو به حركت در میاره -
560
00:53:06,535 --> 00:53:11,247
هدف، ما رو تعريف ميكنه -
هدف، ما رو مُقیّد و محدود ميكنه -
561
00:53:11,415 --> 00:53:13,874
ما به خاطر شما اينجا هستيم، آقاي اندرسون
562
00:53:14,042 --> 00:53:18,421
ما این جا هستیم تا اون چیزی رو از شما بگیریم
! که شما تلاش داشتید از ما بگیرید
563
00:53:20,382 --> 00:53:22,466
" هــدفـــــ "
564
00:53:25,554 --> 00:53:27,430
چه اتفاقی داره براش میافته ؟ -
نميدونم -
565
00:53:30,475 --> 00:53:34,061
آره، خودشه، به زودی تمام ميشه
566
00:55:20,919 --> 00:55:23,379
تو ؟ -
! بله، من -
567
00:55:27,551 --> 00:55:30,428
! من، من، من
568
00:55:35,308 --> 00:55:36,976
! من هم همينطور
569
00:57:44,729 --> 00:57:45,771
! بيشتر
570
00:58:48,043 --> 00:58:50,878
! اين اجتناب ناپذيره
571
00:58:51,296 --> 00:58:52,713
زود باش، از اونجا بزن بیرون
572
00:59:35,924 --> 00:59:38,258
حالت خوبه ؟
573
00:59:39,344 --> 00:59:41,261
اون اسميت بود -
آره -
574
00:59:42,138 --> 00:59:44,765
حالا بيشتر از يك اسميت هست ؟ -
! خيلي بيشتر -
575
00:59:44,933 --> 00:59:48,727
این چطور ممكنه ؟ -
نميدونم -
576
00:59:48,895 --> 00:59:51,355
به یک طریقی تونسته
راهی برای تکثیر خودش پیدا کنه
577
00:59:51,523 --> 00:59:55,734
این همون کاری بود که میخواست با تو هم بکنه ؟ -
نميدونم ميخواست چكار كنه -
578
00:59:55,902 --> 00:59:58,654
ولي ميدونم چه حسی داشتم -
چه حسی ؟ -
579
00:59:59,572 --> 01:00:03,283
احساس برگشتن به اون راهرو رو داشتم
580
01:00:03,451 --> 01:00:04,868
! حسی مثل مُردن داشت
581
01:00:05,370 --> 01:00:08,247
ماشينها دارند تونل ميزنن تا
به سیستم دفاعی ما برخورد نکنن
582
01:00:08,415 --> 01:00:12,251
اما به نظرم قصد دارن خطوط مشخصی رو قطع کنن
تا بتونن اونها رو کنترل کنن
583
01:00:12,419 --> 01:00:14,962
اين نقاط تقاطع، بسيار حياتي هستن
584
01:00:15,130 --> 01:00:17,923
چون به نظرم اونها در برابر
حملهی متقابل ما آسیب پذیر هستن
585
01:00:18,091 --> 01:00:20,136
... با وجود اینکه گفته شده
585
01:00:20,291 --> 01:00:24,096
این حمله هم مثل حملات دیگهای هست
که ما سالها با اونها مقابله کردیم
586
01:00:24,203 --> 01:00:26,103
اما تاکید دارم که شورا
این حقیقت رو در نظر بگیره
587
01:00:26,341 --> 01:00:29,476
که این بزرگترین تهدیدی هست
که ما تا حالا با اون روبرو شدیم
588
01:00:29,744 --> 01:00:33,480
و اگر ما بر این اساس با اون مقابله نکنیم
ازش جون سالم به در نمیبریم
589
01:00:33,648 --> 01:00:37,651
فرمانده لاک، شورا کاملاً از جدی بودنِ
این حمله اطلاع داره
590
01:00:37,944 --> 01:00:42,489
شما از طرف ما اختیار کامل دارید
تا به هر روش ممکن شهر رو برای دفاع آماده کنید
591
01:00:42,657 --> 01:00:43,925
از شورا تشکر میکنم
591
01:00:44,007 --> 01:00:45,325
... با این حال
592
01:00:45,577 --> 01:00:48,912
ميخواهيم بدانيم که آیا
خبري از نبوكادنزار دارید ؟
593
01:00:49,164 --> 01:00:51,665
نه جناب مستشار، خبری نیست، هیچ خبری
594
01:00:53,493 --> 01:00:57,454
بنابراین ما درخواست میکنیم که یک ناو برای
مشخص شدنِ سرنوشتِ شخصِ برگزیده گُسیل شود
595
01:00:57,622 --> 01:01:02,103
کاش امکانش وجود داشت اما فکر نمیکنم سیستم دفاعی
ما تحمل از دست دادن یک ناو دیگه رو داشته باشه
596
01:01:02,342 --> 01:01:05,004
میتونه فرمانده، اگر لازم باشه
«بازیگر این نقش، کرنل وست، فیلسوف آمریکایی میباشد»
«که از آراء فلسفی او در ساخت فیلم ماتریکس استفاده شده»
597
01:01:05,094 --> 01:01:07,589
ممکنه روزها طول بکشه که یک ناو
بتونه نبوکادنزار رو پیدا کنه
598
01:01:07,757 --> 01:01:09,401
! پس دو تا بفرستيد
598
01:01:09,557 --> 01:01:10,601
! اين ديوانگيه
599
01:01:10,769 --> 01:01:13,771
! مراقب حرف زدنتون باشيد فرمانده
600
01:01:13,980 --> 01:01:17,316
ناراحتی من رو ببخشید مستشاران
601
01:01:17,484 --> 01:01:21,361
ولی کاش میتونستم علتِ تصمیم شورا
در این مورد رو بدونم
602
01:01:21,529 --> 01:01:24,698
*دانستن، لازمهی همکاری کردن نیست
«برای اجرای دستور نیازی به فهمیدن علتش نیست»
603
01:01:24,866 --> 01:01:27,396
اگر شما از من درخواست میکنید که
... به دوتا از کاپیتانها دستور بدم که
604
01:01:27,494 --> 01:01:29,203
نيازی به چنين دستوري نيست
605
01:01:29,370 --> 01:01:32,915
کاپیتانها اینجا حضور دارن و
میتونن از طرف خودشون پاسخ بدن
606
01:01:33,374 --> 01:01:38,629
شورا برای دو داوطلب جهت یافتن
نبوکادنزار اعلام فراخوان میکند
607
01:01:38,797 --> 01:01:42,966
آیا دو نفر در میان شما وجود دارند
که به این فراخوان پاسخ مثبت دهند ؟
608
01:01:44,260 --> 01:01:47,199
کاپیتان سورن* از ناو ویجلانت اعلام آمادگی میکند
«اشاره به نام سورن کییِرکِگارد فیلسوف مشهور دانمارکی»
«که نظراتی پیرامون انتخاب، تعهد و سرسپردگی داشت»
609
01:01:48,223 --> 01:01:51,141
آيا از وضعیت آگاهی دارید، كاپيتان سورن ؟
610
01:01:51,309 --> 01:01:52,669
! بله، خانم
610
01:01:52,809 --> 01:01:53,969
ممنون كاپيتان
611
01:01:55,288 --> 01:01:56,605
كس ديگهای هست ؟
612
01:01:57,398 --> 01:02:01,209
كاپيتان، فكر ميكنم ما بايد داوطلب بشيم -
!چي؟ مگه ديوونه شدي؟ -
613
01:02:01,307 --> 01:02:02,113
... گوش كن
614
01:02:02,201 --> 01:02:05,302
دهن گشادت رو ببند، بِین
! قبل از اینکه خودم ببندمش
615
01:02:14,666 --> 01:02:16,416
كس ديگهای نيست ؟
616
01:02:17,168 --> 01:02:19,103
براي هر " مَردي " سخته
كه زندگیش رو به خطر بندازه
617
01:02:19,254 --> 01:02:22,214
! به ویژه اگر که علتش رو هم ندونه
618
01:02:22,674 --> 01:02:26,276
كاپيتان نايوبي از ناو لوگوس* اعلام آمادگی میکند
«واژهای یونانی به معنی عقل،از مهمترین اصطلاحات»
«رایج در مکاتب فلسفی یونان است که به انسان»
«قدرت ادراک،منطق و قضاوت درست میدهد»
619
01:02:26,344 --> 01:02:28,595
!چي ؟ -
ممنون كاپيتان نایوبی -
620
01:02:28,805 --> 01:02:30,892
فرمانده لاک، دستورات لازم به شما داده شد
620
01:02:31,095 --> 01:02:34,092
بدین وسیله پایان جلسه اعلام میشود
621
01:02:38,606 --> 01:02:41,191
نايوبي، چکار داري ميكني ؟ -
هر كاري كه بتونم -
622
01:02:41,359 --> 01:02:42,401
چرا ؟
623
01:02:43,695 --> 01:02:46,947
چون بعضی چيزها هرگز تغيير نميكنن، جيسون
624
01:02:47,115 --> 01:02:49,449
! ولي يه چيزهايي تغيير ميكنن
625
01:03:05,884 --> 01:03:07,301
چي ميتوني ببيني، نئو ؟
626
01:03:07,468 --> 01:03:09,803
عجيبه، كُدها يه جورايي متفاوت هستن
627
01:03:09,971 --> 01:03:11,655
رمزگذاري شدن ؟ -
شايد -
628
01:03:11,823 --> 01:03:13,682
اين براي ما خوبه يا بد ؟
629
01:03:14,392 --> 01:03:17,519
خب، مثل اینه که همهی طبقات
! بمبگذاري شده باشن
630
01:03:18,146 --> 01:03:19,688
! پس براي ما بده
631
01:03:20,106 --> 01:03:21,607
! رسيديم
631
01:03:22,106 --> 01:03:26,907
«طبقهی شماره 101»
«اشاره به اتاق شماره 101 در کتاب 1984 نوشته جرج اورول»
«اتاقی به شدت محافظت شده که توسط طبقه حاکم ساخته شده و»
«هرکس به آن وارد شود پس از خروج، دیگر مانند سابق نیست»
631
01:03:27,406 --> 01:03:29,407
اینجا کاری دارید ؟
632
01:03:29,616 --> 01:03:32,734
بله، ما برای صحبت با مروینجین* اینجا هستیم
«نام یکی از خاندانهای پادشاهی فرانسه در قرون وسطا»
«که طبق عقیده عدهای، از نوادگان عیسی مسیح هستند»
633
01:03:32,994 --> 01:03:36,830
حتماً، ايشون منتظر شما هستن
634
01:03:36,998 --> 01:03:38,040
دنبالم بيايد
635
01:03:58,728 --> 01:04:02,397
! آها... بالاخره پیداش شد
636
01:04:02,607 --> 01:04:05,901
! نئو، شخص برگزیده
637
01:04:06,069 --> 01:04:07,486
درسته ؟
638
01:04:07,754 --> 01:04:10,088
! و همچنین مورفيوس افسانهاي
639
01:04:10,823 --> 01:04:14,802
... و البته ترينيتي
[!ترجمه فرانسوی: آنقدر زیبا که باعث میشود رنج بکشم]
639
01:04:14,923 --> 01:04:17,662
در مورد شما خیلی شنیدم، به من افتخار داديد
لطفا بنشينيد و به ما ملحق بشید
640
01:04:17,770 --> 01:04:20,231
ايشون همسر من " پرسفونه "* هستن
«در اسطورههای یونان او دختر زئوس و دمتر و»
«ملکهی جهان زیرین و همسر خدای مردگان است»
641
01:04:20,449 --> 01:04:23,543
چیزی میخورید یا مینوشید ؟
642
01:04:23,936 --> 01:04:26,880
البته اینجور چیزها رو خودمون ابداع کردیم
مثل بیشتر چیزهای اینجا
643
01:04:27,103 --> 01:04:29,549
! فقط محض داشتن یک ظاهر زیبا
644
01:04:29,717 --> 01:04:33,178
نه، ممنون چیزی نمیخوریم -
بله البته، كي برای اين كارها وقت داره ؟ -
645
01:04:33,346 --> 01:04:38,733
چه کسی وقت داره؟ اما اگر ما وقتمون رو
نگذرونیم، پس چطور میتونیم وقت داشته باشیم ؟
646
01:04:42,146 --> 01:04:45,524
شاتو هاوت بریون محصول 1959
! یک شراب عالی
647
01:04:45,692 --> 01:04:48,610
من عاشق شراب فرانسوي هستم
مثل عشقی که به زبان فرانسه دارم
648
01:04:48,778 --> 01:04:52,948
من تمام زبانها رو امتحان کردم اما فرانسوی
زبان مورد علاقمه، یک زبان خارق العادهست
649
01:04:53,116 --> 01:04:55,242
! به ویژه برای ناسزا گفتن
650
01:04:59,247 --> 01:05:03,792
دیدید؟ مثل اینه که باسنتون رو
! با دستمال ابریشمی پاک کنید، عاشقشم
651
01:05:05,420 --> 01:05:07,170
شما میدونید که ما چرا اینجا هستیم
652
01:05:08,923 --> 01:05:13,802
من تاجر اطلاعات هستم
هر چیزی رو که بتونم [سعی میکنم] بدونم
653
01:05:14,220 --> 01:05:20,058
: اما پرسش اصلی اینه که
شما خودتون ميدونيد که چرا اينجا هستید ؟
654
01:05:20,351 --> 01:05:22,811
ما دنبال " كليد ساز " ميگرديم
655
01:05:23,479 --> 01:05:27,983
! اوه بله، درسته
! كليد ساز، البته
656
01:05:28,151 --> 01:05:31,111
اما این یک دلیل نیست، یک علّت نیست
657
01:05:31,279 --> 01:05:35,032
خود کلید ساز، طبیعتِ وجودش یک معنی داره
و اون اینه که هیچ پایانی وجود نداره
658
01:05:35,199 --> 01:05:42,154
بنابراین گشتن به دنبال اون، در واقع
گشتن به دنبال چیز دیگهایه، و اون چیه ؟
659
01:05:42,222 --> 01:05:44,291
! خودت پاسخِ این پرسش رو میدونی
660
01:05:44,459 --> 01:05:46,585
اما شما چطور ؟
661
01:05:46,794 --> 01:05:49,129
شما فكر ميكنيد كه ميدونيد، ولی نميدونيد
662
01:05:49,297 --> 01:05:52,507
شما اينجا هستید، چون به اينجا فرستاده شُديد
663
01:05:52,675 --> 01:05:55,802
به شما گفته شده که به اینجا بيايد
و شما هم اطاعت كرديد
664
01:05:56,971 --> 01:05:59,306
البته روالِ همهی چيزها، همين طوریه
665
01:05:59,474 --> 01:06:02,142
... ميدونید، تنها يك چيز ثابت وجود داره
666
01:06:02,310 --> 01:06:06,480
یک چیز عالمگیر، تنها حقیقتِ واقعی
667
01:06:06,647 --> 01:06:08,315
*" عِــلّــيَّــت "
«این اصل یعنی هر معلولی نیازمند علتی است و لازمه»
«آن این است که هیچ معلولی بدون علت به وجود نمیآید»
668
01:06:08,483 --> 01:06:10,776
کنش و واکنش
669
01:06:10,943 --> 01:06:15,155
! علت و معلول -
هر چيزي با " انتخاب " شروع ميشه -
670
01:06:15,323 --> 01:06:17,074
! نه، اشتباهه
671
01:06:17,241 --> 01:06:21,828
قدرتِ انتخاب، توهمی هست
بین افرادی که قدرت دارن
672
01:06:21,996 --> 01:06:25,081
*و افرادی که قدرت ندارند
«یعنی افرادی که قدرتمند نیستند فقط فکر میکنند»
«که قدرت و حق انتخاب دارند ولی صرفاً»
«مطیعِ انتخابهای قدرتمندان هستند»
673
01:06:25,625 --> 01:06:28,794
به اون زن نگاه کنيد
674
01:06:29,504 --> 01:06:33,423
! خدای من، فقط بهش نگاه کنيد
675
01:06:33,674 --> 01:06:36,343
همه رو در اطرافش تحت تاثير قرار داده
676
01:06:36,511 --> 01:06:41,264
خیلی واضح، خیلی بورژوایی* ،خیلی کسل کننده
... اما صبر کنید
«طبقه متوسط جامعه»
677
01:06:41,516 --> 01:06:45,268
نگاه کنید، میبینید که یه دسر براش فرستادم
678
01:06:45,478 --> 01:06:49,689
! يک دسر خيلي ویژه
679
01:06:54,028 --> 01:06:56,488
خودم برنامهی اون دسر رو نوشتم
680
01:06:56,656 --> 01:06:59,866
... خيلي ساده آغاز ميشه
681
01:07:00,034 --> 01:07:04,621
هر خط اين برنامه يک تاثير جدید ايجاد ميکنه
... درست مثل یک
682
01:07:05,665 --> 01:07:07,290
! شــعــر
683
01:07:07,458 --> 01:07:08,875
... در آغاز
684
01:07:09,377 --> 01:07:14,798
... گردش ناگهانی خون در رگها و بعد ایجاد حرارت
قلبش شروع به تپیدن میکنه
685
01:07:15,383 --> 01:07:18,009
تو ميتوني ببينيش نئو، آره ؟
686
01:07:18,636 --> 01:07:21,221
اون زن دلیلش رو درک نمیکنه
687
01:07:21,472 --> 01:07:23,890
يعني به خاطر شرابه ؟
! نه
688
01:07:24,058 --> 01:07:26,434
پس چی میتونه باشه ؟
دليلش چیه ؟
689
01:07:27,061 --> 01:07:29,396
و به زودی، این دیگه اهمیت نداره
690
01:07:29,564 --> 01:07:32,566
خیلی زود، چرایی و علت از بین میرن
691
01:07:33,526 --> 01:07:39,072
و تنها چیزی که اهمیت پیدا میکنه
! فقط همون احساسـه
692
01:07:39,532 --> 01:07:42,617
و این ماهیتِ هستیـه
693
01:07:42,785 --> 01:07:45,328
ما علیه اون مبارزه میکنیم
ما میجنگیم تا انکارش کنیم
694
01:07:45,496 --> 01:07:48,081
،و البته که این تظاهری بیش نیست
! این یک دروغـه
695
01:07:48,249 --> 01:07:52,252
... در پسِ ظاهرِ موقر و متوازنِ ما
696
01:07:52,420 --> 01:07:57,716
... این حقیقت پنهان هست که ما به طور کامل
697
01:08:00,595 --> 01:08:04,671
خارج از کنترل "* هستیم "
«،نام کتابی نوشتهی " برژینسکی " استراتژیست آمریکایی»
«دیالوگهای مروینجین بیارتباط با محتوای این کتاب نیست»
698
01:08:08,811 --> 01:08:13,690
،عِلیّت، هیچ راه گریزی هم ازش نیست
ما همیشه بردهی اون هستیم
699
01:08:14,108 --> 01:08:19,571
،تنها اميد ما، تنها مايهی آرامش ما
" اینه که درکش کنیم، درک کنیم که " چرا ؟
700
01:08:19,739 --> 01:08:23,158
همين " چرا " هست که ما رو
از اونها متمايز ميکنه
701
01:08:23,326 --> 01:08:25,619
! و شما رو از من
702
01:08:25,786 --> 01:08:29,539
چرا " ، تنها منبع واقعي قدرت هست "
بدون اون شما بدون قدرت هستید
703
01:08:29,707 --> 01:08:33,001
این، طوری هست که شما سراغ من اومدید
بدون " چرا "، بدون قدرت
704
01:08:33,169 --> 01:08:35,962
حلقهی ديگری از اين زنجير
705
01:08:36,172 --> 01:08:37,464
! ولی نگران نباشید
706
01:08:37,632 --> 01:08:41,509
از اونجا که میبینم چقدر خوب
از دستورات پیروی میکنید
707
01:08:41,677 --> 01:08:44,304
به شما میگم که قدم بعدیتون چیه
708
01:08:44,805 --> 01:08:49,643
برگردید و به اون زن فالگیر این پیام رو برسونید
709
01:08:49,852 --> 01:08:54,105
" زمانش تقریباً به پایان رسیده "
710
01:08:55,149 --> 01:08:58,893
حالا من کارهای مهمتری برای انجام دادن، دارم
پس بهتون میگم بدرود و خدانگهدار
711
01:08:59,061 --> 01:09:01,363
کارمون تمام نشده -
! اوه، چرا شده -
712
01:09:01,530 --> 01:09:07,911
کلید ساز مال منه و من هم دلیلی نمیبینم
که " چرا " باید اون رو به شما بدم
713
01:09:08,079 --> 01:09:12,123
اصلاً دلیلی نداره -
کجا داري ميري ؟ -
714
01:09:12,291 --> 01:09:17,003
خواهش میکنم بانوی عزیزم، من که تازه گفتم
همهی ما قرباني عليّت هستيم
715
01:09:17,171 --> 01:09:20,507
! خیلی مشروب خوردم و حالا بايد برم ادرار کنم
716
01:09:21,008 --> 01:09:23,035
... علّت و معلول
716
01:09:23,208 --> 01:09:24,335
! بدرود
717
01:09:29,183 --> 01:09:32,269
من رو لمس کن، تا دستت
! دیگه هیچوقت نتونه چیزی رو لمس کنه
718
01:09:41,153 --> 01:09:42,654
خیلی خوب پیش نرفت
719
01:09:42,822 --> 01:09:45,198
مطمئني که اوراکل چيز ديگهاي نگفت ؟
720
01:09:45,366 --> 01:09:47,492
آره -
شايد یه کاری رو اشتباه انجام دادیم ؟ -
721
01:09:48,160 --> 01:09:49,494
! یا شايد يه کاري رو انجام ندادیم
722
01:09:49,662 --> 01:09:52,914
نه، چیزی که قرار بود اتفاق بیافته، اتفاق افتاد
هیچ طور دیگهای هم امکان نداشت اتفاق بیافته
723
01:09:53,082 --> 01:09:55,834
از کجا ميدوني ؟ -
! چون ما هنوز زندهايم -
724
01:09:59,130 --> 01:10:02,382
اگه کليد ساز رو ميخوايد، دنبالم بيايد
725
01:10:09,390 --> 01:10:11,474
! بزن بیرون
726
01:10:13,394 --> 01:10:19,733
دیگه حالم از حرفهای مزخرفِ خسته کننده
! و تکراریش بهم میخوره، عوضی مغرور
727
01:10:20,318 --> 01:10:25,822
خيلي وقت پيش، وقتي براي اولين بار
اومديم اينجا شرایط با حالا خیلی فرق داشت
728
01:10:27,575 --> 01:10:32,003
*اون با حالا خیلی فرق داشت
«طبق اساطیر یونان محل ربودن پرسفونه در سیسیل»
«در کشور ایتالیا بوده، مونیکا بلوچی بازیگر این نقش»
«نیز ایتالیایی است و با لهجه ایتالیایی صحبت میکند»
729
01:10:32,079 --> 01:10:34,706
اون شبیه تو بود
«طبق اساطیر یونان محل ربودن پرسفونه در سیسیل»
«در کشور ایتالیا بوده، مونیکا بلوچی بازیگر این نقش»
«نیز ایتالیایی است و با لهجه ایتالیایی صحبت میکند»
730
01:10:37,418 --> 01:10:41,412
،چيزي رو که ميخواي بهت ميدم
اما تو هم بايد به من يه چيزي بدي
731
01:10:41,964 --> 01:10:43,207
چي ؟
731
01:10:43,364 --> 01:10:44,457
! يک بوسه
732
01:10:44,733 --> 01:10:45,759
!ببخشيد ؟
733
01:10:47,261 --> 01:10:52,981
*میخوام همونطور که اون رو میبوسی، من رو هم ببوسی
«انتخاب این شرط به نوعی اشاره به این بوده که طبق اساطیر»
«یونان،پرسفونه در کودکی توسط خدای مردگان ربوده شد و»
«!مورد تجاوز قرار گرفت و هرگز طعم عشق واقعی را نچشید»
734
01:10:53,100 --> 01:10:56,686
چرا ؟ -
تو عاشقش هستی، اون هم عاشق توئه -
735
01:10:56,937 --> 01:10:58,897
! این حس تمام وجود شما رو فرا گرفته
736
01:10:59,565 --> 01:11:04,110
مدتها پیش، من هم میدونستم
که این حس چطوریه
737
01:11:05,446 --> 01:11:11,201
ميخوام اون رو به یاد بيارم، میخوام دوباره
! اون حس رو امتحان کنم، فقط همین
738
01:11:11,452 --> 01:11:13,286
! فقط یه امتحان کوچیک
739
01:11:13,454 --> 01:11:16,456
چرا به جاش این رو امتحان نمیکنی -
! ترينيتي -
740
01:11:18,667 --> 01:11:23,630
چنین جنجالی برای چیزی به این کوچیکی ؟
! فقط یه بوسهست
741
01:11:23,798 --> 01:11:25,965
چرا بايد بهت اعتماد کنيم ؟
742
01:11:26,133 --> 01:11:30,136
اگر کليد ساز رو بهتون تحویل ندادم
! اون ميتونه من رو بکشه
743
01:11:37,228 --> 01:11:39,354
! باشه
744
01:11:39,647 --> 01:11:43,483
ولي بايد کاري کني باورم بشه
! که من، اون زن هستم
745
01:11:44,693 --> 01:11:46,736
! باشه
746
01:11:53,077 --> 01:11:54,911
! افتضاح بود، فراموشش کن
747
01:11:57,873 --> 01:11:59,332
! صبر کن
748
01:12:00,251 --> 01:12:01,793
! باشه
749
01:12:38,873 --> 01:12:40,957
! آره
750
01:12:41,542 --> 01:12:44,043
! همینه
751
01:12:58,809 --> 01:13:04,230
بهت غبطه میخورم
اما این احساس ماندگار نخواهد بود
752
01:13:07,234 --> 01:13:08,610
همراهم بیاید
753
01:13:39,683 --> 01:13:41,434
! دوباره نه
754
01:13:44,855 --> 01:13:47,482
مشکلي نيست بچهها، اينها همراه من هستن
755
01:13:48,150 --> 01:13:50,527
اين افراد براي شوهرم کار ميکنن
756
01:13:50,694 --> 01:13:54,531
کارهاي کثيفش رو انجام ميدن
اونها خیلی خوب و وفادار هستن
757
01:13:54,698 --> 01:13:56,401
مگه نه پسرها ؟
«،طبق فهرست بازیگران و نقشهایشان در انتهای فیلم»
«این دو محافظ در نقش هابیل و قابیل میباشد که دو»
«برنامه مشکل ساز برای جهان ماتریکس هستند»
758
01:13:56,408 --> 01:13:57,450
! بله بانو
«،طبق فهرست بازیگران و نقشهایشان در انتهای فیلم»
«این دو محافظ در نقش هابیل و قابیل میباشد که دو»
«برنامه مشکل ساز برای جهان ماتریکس هستند»
759
01:13:57,618 --> 01:14:00,328
اينها مال يک نسخهی خيلي قديميِ ماتريکس هستن
760
01:14:00,496 --> 01:14:04,666
اما مثل خيلي از برنامههای اون موقع، مشکلاتي که ايجاد
ميکردن بسیار بيشتر از مشکلاتی بود که حل ميکردن
761
01:14:05,417 --> 01:14:10,421
شوهرم اونها رو حفظ کرد چون
از بین بردنشون خیلی سخت بود
762
01:14:10,589 --> 01:14:17,634
چند نفر گلولهی نقرهاي* تو اسلحهشون دارن ؟
«اوراکل برنامههای مشکل ساز مانند این دو محافظ را»
«به گرگینه و خونآشام تشبیه کرده بود،در داستانهای خیالی»
«برای کشتن این موجودات از گلوله نقرهای استفاده میشود»
763
01:14:19,348 --> 01:14:22,559
تو ميتوني فرار كني و بري
... به شوهرم بگی که من چکار کردم
« ! کسی که کشته شد هابیل بود»
764
01:14:22,726 --> 01:14:25,311
! یا میتونی همین جا بمونی و بمیری
765
01:14:26,230 --> 01:14:28,189
! اون توي دستشويي خانمهاست
765
01:14:31,110 --> 01:14:34,109
« : نام کتابی که کلید درب مخفی است»
« " جهان همچون اراده و تصور " »
«،مهمترین اثر آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی است»
«این کتاب چنین آغاز میشود: جهان تصور من است»
766
01:14:34,280 --> 01:14:36,197
زود باشيد
767
01:15:01,765 --> 01:15:02,904
من نئو هستم
767
01:15:03,265 --> 01:15:05,094
بله ميدونم، من كليد ساز هستم
768
01:15:05,102 --> 01:15:07,020
! در انتظارت بودم
769
01:15:12,943 --> 01:15:16,830
،اوه خداي من، خدای من
پرسفونه تو چطور تونستي اين كار رو بكني ؟
769
01:15:16,943 --> 01:15:18,930
! تو به من خيانت كردي
770
01:15:21,869 --> 01:15:24,704
! علت و معلول عشقم -
!علت ؟ -
771
01:15:24,872 --> 01:15:27,874
براي اين كار هيچ علتي وجود نداره، كدوم علت ؟
772
01:15:28,042 --> 01:15:32,337
کدوم علت ؟
مثلا اون رژ لبي كه هنوز روي صورتت هست چیه ؟
773
01:15:32,504 --> 01:15:35,214
رژ لب ؟
! رژ لب
774
01:15:35,382 --> 01:15:39,218
این حرفهای جنون آمیز چیه که میزنی، زن ؟
! رژ لبی وجود نداره
775
01:15:40,929 --> 01:15:43,598
! پس حتماً اون زن صورتت رو نمیبوسیده، عشقم
776
01:15:44,725 --> 01:15:49,187
ای، ای، ای، ای زن، چیزی نبوده
777
01:15:49,355 --> 01:15:52,701
! يه بازي بود، فقط يه بازي
777
01:15:52,755 --> 01:15:54,901
! پس اين هم يه بازيـه
778
01:15:55,069 --> 01:15:57,070
! خوش بگذره
779
01:16:03,977 --> 01:16:07,163
! باشه
780
01:16:07,414 --> 01:16:10,208
بیاید بفهمیم که این جریان به کجا میرسه
781
01:16:10,376 --> 01:16:13,252
شما دوتا، كليد ساز رو بگيريد
782
01:16:19,760 --> 01:16:21,761
! کَلَکِ خوبی بود
783
01:16:21,929 --> 01:16:23,421
! امکان نداره (به اون زندان) برگردم
784
01:16:23,764 --> 01:16:25,765
! من حساب اینها رو میرسم
785
01:16:26,266 --> 01:16:32,397
حساب ما رو میرسی؟ تو حساب ما رو میرسی؟
* ! نفرات پیش از تو احترام بیشتری قائل بودن
«منظور،افراد برگزیده در ماتریکسهای پیشین است»
786
01:16:45,786 --> 01:16:47,929
! باشه، تو یه مهارتهایی داری
787
01:16:50,040 --> 01:16:51,999
! بُكشيدش
788
01:17:52,186 --> 01:17:54,228
!ديديد ؟
! اون فقط يک انسانـه
789
01:20:09,031 --> 01:20:11,782
! خدا لعنتت کنه زن
!تو آخرش من رو از بین میبری
790
01:20:13,911 --> 01:20:17,914
حرفهام یادت بمونه، پسر جون
! خوب یادت بمونه
791
01:20:18,081 --> 01:20:23,294
،من از دست نفرات قبل از تو جون سالم به در بردم
از دست تو هم جون سالم به در ميرم
792
01:20:43,357 --> 01:20:46,734
كجا داري ميري ؟ -
از يه راه ديگه، هميشه يه راه ديگه هم هست -
793
01:20:50,864 --> 01:20:52,740
! ببندش، زود
794
01:20:57,537 --> 01:21:00,081
ميشه با هم حركت كنيم ؟
795
01:21:03,627 --> 01:21:05,211
! فرار كنيد
796
01:21:21,144 --> 01:21:23,479
از در فاصله بگیر
797
01:21:28,568 --> 01:21:30,060
! برای این کارِت بهت مدیونم
798
01:21:32,114 --> 01:21:33,280
درست مثل روز اول شد
799
01:21:33,573 --> 01:21:35,032
! اسلحهات رو بنداز زمين
800
01:21:40,414 --> 01:21:42,248
کنارش بمون -
پس نئو چي میشه ؟ -
801
01:21:42,416 --> 01:21:44,098
! اون میتونه گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه
802
01:21:47,045 --> 01:21:48,229
! برو عقب
803
01:22:25,992 --> 01:22:27,059
! لعنتی
804
01:22:27,461 --> 01:22:28,961
اپراتور هستم -
لينك، من كجا هستم ؟ -
805
01:22:29,504 --> 01:22:32,915
امکان نداره باورت بشه
! ولی الان بالای کوهستان هستی
806
01:22:33,008 --> 01:22:35,701
واقعاً ؟ -
آره، یکم طول ميكشه تا برات يه خروجي پيدا كنم -
807
01:22:35,802 --> 01:22:36,844
! لعنتي -
چي شده ؟ -
808
01:22:37,054 --> 01:22:39,922
،اون دوقلوها دنبال مورفيوس و ترينيتي هستن
! ولی من یه راهی دارم که بیارمشون بیرون
809
01:22:40,090 --> 01:22:43,267
الان كجا هستن ؟ -
از وسط شهر، پانصد مايل به سمت جنوب هستی -
810
01:23:00,035 --> 01:23:01,619
اپراتور هستم -
ما رو از اينجا بيار بيرون لینک -
811
01:23:01,787 --> 01:23:04,538
كار سادهاي نيست قربان -
ميدونم، ما درونِ هستهی اصلی شبكه هستيم -
812
01:23:04,706 --> 01:23:07,333
بله قربان، تنها خروجیای که نزدیک شماست
! پل هواییِ " وینزلو " هست
813
01:23:07,501 --> 01:23:09,585
بیرون از آزاد راه ؟ -
بله قربان -
814
01:23:09,753 --> 01:23:11,106
خوبه، پیداش میکنیم
814
01:23:11,253 --> 01:23:13,506
... قربان به نظرم باید
اوه لعنتی اونها پشت سرتون هستن
815
01:23:18,512 --> 01:23:20,096
! ميخوان شليك كنن -
! برید پایین -
815
01:23:22,512 --> 01:23:27,096
«*DA203 :نوشتهی روی پلاک خودرو»
«:اشاره به این قسمت از کتاب "دانیال" در تورات»
«من رویایی دیدهام که فکرم را مشغول کرده»
«و میخواهم بدانم که چه معنایی دارد»
816
01:23:28,355 --> 01:23:29,522
! محكم بشينید
817
01:23:46,540 --> 01:23:49,041
! اوه نه، اوضاع داره خیلی سریع بهم میریزه
818
01:23:49,209 --> 01:23:50,918
اوضاع رو میبینی لینک ؟
819
01:23:51,086 --> 01:23:54,713
بله قربان، همه توجهها به سمت شما جلب شده
هشت واحد (پلیس) هم دارن به سمت شما میان
820
01:23:55,757 --> 01:23:57,716
پيشنهادي داري ؟
821
01:23:59,594 --> 01:24:01,595
! بپيچيد به راست -
! بپيچ به راست، زود -
822
01:24:09,062 --> 01:24:11,897
حالا اگه همین رو مستقیم برید به یک تونل ارتباطی
میرسید که شما رو به(آزاد راه) 101 میبره
823
01:24:12,065 --> 01:24:14,775
فهميدم -
قربان مطمئنيد؟ منظورم آزاد راه،خيلي خطرناكه -
824
01:24:14,943 --> 01:24:16,654
توی اين چهارده سالي كه اپراتور بودم
... هرگز ندیدم كسي
824
01:24:16,743 --> 01:24:18,654
لينك، یادت هست چي بهت گفته بودم ؟
825
01:24:18,947 --> 01:24:21,240
،بله، قربان یادمه
پل هوايي وينزلو
826
01:24:21,408 --> 01:24:23,909
وقتی برسید اون جا من آمادهام -
آفرین -
827
01:24:24,077 --> 01:24:26,245
هميشه ميگفتي از آزاد راه دوري كنيم
828
01:24:26,413 --> 01:24:29,039
بله، درسته -
ميگفتي كه اين كار خودكشيه -
829
01:24:29,249 --> 01:24:31,167
... پس بيا اميدوار باشيم
830
01:24:31,334 --> 01:24:32,710
! که من اشتباه کرده باشم
831
01:24:44,598 --> 01:24:45,781
اپراتور هستم -
لينك، نايوبي هستم -
832
01:24:45,849 --> 01:24:47,474
ما رو فرستادن تا شما رو برگردونيم
833
01:24:47,642 --> 01:24:50,728
من بايد با مورفيوس صحبت كنم -
! باور کن نايوبي، اون خيلي بهت احتياج داره -
834
01:24:50,896 --> 01:24:52,897
اون كجاست ؟ -
! فقط آژيرها رو دنبال كن -
835
01:25:00,447 --> 01:25:02,364
... تكرار ميكنم، اونها دارن نزدیک میشن
836
01:25:05,535 --> 01:25:09,747
اونها توی چنگمون هستن -
*اولویت اصلی، اون موردِ تبعیدیـه -
«منظور کلیدساز است»
«که جزء برنامههای گوشهنشین میباشد»
838
01:26:16,982 --> 01:26:18,857
! جات رو عوض کن
839
01:28:08,843 --> 01:28:12,054
! داريم خشمگین ميشيم -
آره، همين طوره -
840
01:28:58,101 --> 01:29:00,102
! ترينيتي
841
01:29:00,520 --> 01:29:01,645
! اون رو از اينجا خارج کن
842
01:29:05,275 --> 01:29:07,359
! زود باش
843
01:29:24,377 --> 01:29:25,878
! لِهش کن
843
01:29:33,377 --> 01:29:39,098
«*DE2852 :نوشتهی روی پلاک خودرو»
«:اشاره به این قسمت از کتاب "تثنیه" در تورات»
«شما را در شهرهایتان به دام خواهند انداخت»
«تا زمانی که حصارهای بلند و مستحکم شما فرو بریزند»
844
01:29:56,367 --> 01:29:57,409
! مورفيوس
845
01:29:57,577 --> 01:29:59,077
اون حالش خوبه
به راهتون ادامه بديد
846
01:30:00,079 --> 01:30:01,872
! بیا بریم
847
01:30:07,629 --> 01:30:09,796
یه برنامه براي سرقت موتورسیکلت احتياج دارم
848
01:30:09,964 --> 01:30:12,299
... مشكلي نيست، يک دورهی فشرده براي دزدي
849
01:30:12,467 --> 01:30:13,884
صبر كن
850
01:30:15,261 --> 01:30:16,720
! لَغوِش کن
851
01:30:16,888 --> 01:30:19,097
! تو خیلی به درد بخوری
852
01:30:19,265 --> 01:30:21,183
! بپر بالا
853
01:32:48,456 --> 01:32:49,498
اون هیچ ارزشی نداره
854
01:32:49,666 --> 01:32:52,993
تبعيدي رو پيدا كنيد -
پيداشون كرديم -
855
01:32:53,127 --> 01:32:55,253
... يك، آدام دوازده
لطفا جواب بده
856
01:33:01,719 --> 01:33:03,428
! دراز بکش
857
01:35:14,435 --> 01:35:16,061
! گرفتمت
858
01:35:16,813 --> 01:35:17,896
! اون زن عالیه
859
01:35:22,276 --> 01:35:24,569
ديگه به وجود تو نيازي نيست
860
01:35:31,244 --> 01:35:34,955
همه ما كاري رو انجام میدیم
كه براش ساخته شديم
861
01:35:36,582 --> 01:35:40,168
پس تو فقط برای یک چیز دیگه
! ساخته شدی: حذف شدن
862
01:35:41,128 --> 01:35:43,004
! برو دهنش رو سرویس کن
863
01:36:33,055 --> 01:36:36,007
نئو اگر این اطراف هستی
! یکم کمک به دردمون میخوره
864
01:36:36,559 --> 01:36:38,018
اون ديگه چيه ؟
865
01:37:07,882 --> 01:37:10,759
! آره
! آره
866
01:37:17,350 --> 01:37:22,479
،قربان، ناو ایکاروس موقعیتش رو تایید کرد
دو ناو اول، در موقعیت ضد حمله هستن
867
01:37:22,730 --> 01:37:23,772
خوبه
868
01:37:24,774 --> 01:37:25,915
تغییری ایجاد نشده ؟
869
01:37:26,103 --> 01:37:28,835
مهاجمین به یک لایه سنگ آهن برخورد کردن
که سرعتشون رو کاهش میده
870
01:37:29,103 --> 01:37:32,030
چقدر؟ -
احتمالاً يك ساعت -
871
01:37:32,398 --> 01:37:35,101
اين يعني اونها كمي بيش از نُه ساعت
زمان لازم دارن تا به ما برسن
872
01:37:35,576 --> 01:37:37,202
بله، قربان
873
01:38:09,819 --> 01:38:12,070
يك " ساختمان " وجود داره
874
01:38:12,238 --> 01:38:17,909
،و داخل اون ساختمان طبقهاي هست
كه هيچ آسانسوري نميتونه به اون طبقه بره
875
01:38:18,077 --> 01:38:20,095
و هيچ راه پلهاي به اونجا نميرسه
876
01:38:20,663 --> 01:38:26,751
این طبقه پر از " در " هست
اين درها به مکانهای مختلفي باز ميشن
877
01:38:26,919 --> 01:38:29,254
مکانهای پنهان
878
01:38:29,688 --> 01:38:33,216
اما یک درِ ویژه هم وجود داره
879
01:38:33,384 --> 01:38:35,893
این همون دری هست
که به طرف منبع اصلی باز میشه
880
01:38:43,936 --> 01:38:48,356
این ساختمان با يك سيستم امنیتی
بسيار قدرتمند محافظت ميشه
881
01:38:48,524 --> 01:38:53,103
هر زنگ اعلام خطری، یک بمبه -
!بمب؟ اون گفت بمب؟ -
882
01:38:53,279 --> 01:38:55,947
اما مثل همه سيستمها، یک نقطه ضعف داره
883
01:38:56,115 --> 01:38:59,117
این سیستم براساس قوانين
يك ساختمان واقعي ساخته شده
884
01:38:59,285 --> 01:39:02,662
هر سيستم، روي سيستم دیگهای بنا شده -
! برق -
885
01:39:03,205 --> 01:39:06,103
اگر يكيشون از كار بيافته
باید بقيه هم از كار بيافتن
885
01:39:06,205 --> 01:39:07,959
اگر برق نباشه
زنگهای اعلام خطر هم از كار ميافتن
886
01:39:08,127 --> 01:39:10,962
،اما براي قطع برق ساختمانی مثل اون
! بايد برق يك منطقه از شهر رو قطع كنيم
887
01:39:11,130 --> 01:39:14,841
! يك منطقه نه، بيست و هفت منطقه -
بيست و هفت منطقه ؟ -
888
01:39:15,676 --> 01:39:18,136
يک نيروگاه برق وجود داره
889
01:39:18,304 --> 01:39:20,555
اون بايد نابود بشه
890
01:39:20,723 --> 01:39:25,060
! اما بايد يک سيستم برق اضطراری هم باشه -
بله، يك سيستم برق اضطراري هم وجود داره -
891
01:39:26,687 --> 01:39:30,482
بايد به هستهی مركزي شبكهی برق
دسترسي پيدا كنيم
892
01:39:30,649 --> 01:39:33,485
سیستم برق اضطراري بايد از كار بيافته
893
01:39:33,652 --> 01:39:35,070
خب چه نیازی به ما دارید ؟
894
01:39:35,237 --> 01:39:37,405
نئو میتونه خيلي راحتتر
از ما هر دو كار رو انجام بده
895
01:39:37,573 --> 01:39:39,324
زمان كافي وجود نداره -
چرا ؟ -
896
01:39:39,492 --> 01:39:42,619
اگر از اون در محافظت نشه
ارتباط قطع خواهد شد
897
01:39:42,787 --> 01:39:45,080
اما قبل از این اتفاق
باید ارتباط دیگهای برقرار بشه
898
01:39:45,915 --> 01:39:46,951
چقدر زمان داریم ؟
898
01:39:46,995 --> 01:39:49,851
*! دقيقاً 314 ثانيه
«:احتمالا اشاره به آیه 3:14 کتاب مقدس دارد»
«،همانگونه که موسی عصایش را بالا آورد»
«فرزند انسان نیز باید بالا بیاید تا هرکس»
«که باور و ایمان داشته باشد زندگی ابدی بیابد»
899
01:39:49,919 --> 01:39:51,503
! فقط كمي بيشتر از پنج دقيقه
900
01:39:51,670 --> 01:39:53,922
اين طول و عرض پنجرهی ورود به اون در هست
901
01:39:54,090 --> 01:39:56,382
... فقط شخص برگزيده ميتونه اون در رو باز كنه
902
01:39:56,592 --> 01:39:59,711
و فقط از طريق اون پنجره، در باز خواهد شد
903
01:40:00,803 --> 01:40:02,347
تو همهی اين چيزها رو از كجا ميدوني ؟
904
01:40:02,515 --> 01:40:07,485
من ميدونم، چون که بايد بدونم
هدف از وجود من همينه
905
01:40:07,853 --> 01:40:09,858
علّتِ اینجا بودن من همینه
905
01:40:10,353 --> 01:40:13,358
همون علّتی که همهی ما این جا هستیم
906
01:40:24,120 --> 01:40:26,913
نئو من میدونم که مشکلی وجود داره
907
01:40:27,581 --> 01:40:29,624
تو مجبور نيستي به من بگي
908
01:40:29,792 --> 01:40:33,545
فقط ميخوام بدوني كه من كنارت هستم
909
01:40:37,091 --> 01:40:38,550
همه بايد با هم عمل كنن
910
01:40:43,305 --> 01:40:44,973
! ضرری که نداره
911
01:40:48,519 --> 01:40:50,603
... اگر يك نفر شكست بخوره
912
01:40:51,397 --> 01:40:53,106
همه شکست میخورن
913
01:40:53,607 --> 01:40:57,277
زمان تغيير شيفت نگهبانيِ
هردو ساختمان در نيمه شبه
914
01:40:58,654 --> 01:41:01,906
نیمه شب حمله میکنیم
915
01:41:02,533 --> 01:41:03,616
! هی
916
01:41:03,784 --> 01:41:07,745
! برو خونه گوسفندهات رو بشمار -
! چرا؟ به من پول ميدن كه اینجا بشمارم -
917
01:41:17,923 --> 01:41:20,133
بسیار خوب، وارد شدن
918
01:41:20,301 --> 01:41:22,802
چقدر وقت لازم داریم ؟ -
دوازده دقيقه -
919
01:41:25,514 --> 01:41:26,598
! اوه لعنتي
920
01:41:29,977 --> 01:41:33,440
تمام عمرمون رو صرف این جنگ کردیم
920
01:41:33,577 --> 01:41:36,440
امشب، باور دارم که
میتونیم این جنگ رو به پایان برسونیم
921
01:41:36,942 --> 01:41:39,110
امشب(حضور ما در اینجا) يک اتفاقِ تصادفي نيست
922
01:41:40,446 --> 01:41:42,447
هیچ اتفاقِ تصادفیای وجود نداره
923
01:41:43,824 --> 01:41:48,870
ما به صورتِ شانسی اینجا حضور پیدا نکردیم
من به شانس اعتقاد ندارم
924
01:41:49,038 --> 01:41:54,626
،وقتی میبینم که سه هدف
سه کاپیتان و سه ناو داریم
925
01:41:54,793 --> 01:41:58,596
،این رو یک چیز اتفاقی نمیبینم
این رو مشیّت و چیزی که مقرّر شده میبینم
926
01:41:58,631 --> 01:42:00,965
من (در پس این ماجرا) هدفی رو میبینم
927
01:42:03,677 --> 01:42:06,595
من باور دارم که این تقدیرِ ما بوده
که اینجا باشیم
927
01:42:07,097 --> 01:42:10,016
سرنوشت ما بوده
928
01:42:10,184 --> 01:42:18,691
،من باور دارم که امشب، هدف و معنای دقیقِ زندگی
برای تکتکِ ما هویدا خواهد شد
930
01:42:18,859 --> 01:42:23,029
،قصد دارم ازت بخوام که یه کاری برام بکنی
ولی نمیدونم چطور بگم
931
01:42:23,614 --> 01:42:25,731
بهت قول ميدم که اگر بتونم، حتماً انجامش بدم
932
01:42:26,867 --> 01:42:30,203
اگر ازت بخوام که از این ماجرا
دور بمونی چی میگی ؟
933
01:42:31,163 --> 01:42:33,164
... هر اتفاقي که افتاد
934
01:42:33,332 --> 01:42:35,667
! از ماتريكس دور بمون
935
01:42:36,752 --> 01:42:38,544
چرا ؟
936
01:42:46,762 --> 01:42:47,845
خواهش ميكنم
937
01:42:49,932 --> 01:42:51,266
باشه
938
01:42:54,603 --> 01:42:57,105
چی شده، نايوبي ؟
939
01:42:57,273 --> 01:43:01,501
نميتونم بهش فکر نكنم مورفيوس، نميتونم به اين
فكر نكنم كه اگه تو اشتباه كرده باشي چي ؟
940
01:43:01,668 --> 01:43:05,002
اگه همهی اینها، پيشگويي و بقيه حرفها
همش یه مشت مزخرفات باشه، چي ؟
941
01:43:05,103 --> 01:43:09,033
! در این صورت، فردا همهی ما مُرده هستیم
942
01:43:09,451 --> 01:43:12,078
ولی این چه تفاوتی با سایر روزهای ما داره ؟
943
01:43:21,547 --> 01:43:28,052
اين يک جنگه، و ما سرباز هستيم
944
01:43:28,304 --> 01:43:31,222
... مرگ میتونه هر زمانی به سراغ ما بیاد
945
01:43:31,765 --> 01:43:33,558
! در هر مکانی
946
01:43:33,726 --> 01:43:35,643
! دارن ميان
! دارن ميان
947
01:43:37,604 --> 01:43:39,230
! دارن ميان
948
01:43:45,154 --> 01:43:47,613
حالا حالت دیگری رو در نظر بگیرید
949
01:43:47,781 --> 01:43:49,668
اگر من درست بگم چي ؟
949
01:43:49,981 --> 01:43:52,368
اگه پيشگويي حقیقت داشته باشه چی ؟
950
01:43:52,636 --> 01:43:57,056
اگر فردا امکان پایان دادن
به این جنگ وجود داشته باشه چی ؟
951
01:43:57,916 --> 01:44:00,918
آیا این ارزش جنگیدن رو نداره ؟
952
01:44:02,046 --> 01:44:04,672
آیا این ارزشِ مُردن رو نداره ؟
953
01:44:05,591 --> 01:44:08,217
زمان ؟ -
سه دقیقه -
954
01:44:08,385 --> 01:44:09,510
تقریباً تمام شد
955
01:44:29,573 --> 01:44:30,948
آماده شد
956
01:44:31,116 --> 01:44:32,408
بقيه رو پيدا كن
957
01:44:33,535 --> 01:44:35,787
نايوبي توی محل مورد نظره
اونها از قبل بيرون نيروگاه مستقر شدن
958
01:44:35,954 --> 01:44:38,623
سورن چطور ؟ -
توی محل مورد نظره -
959
01:44:38,791 --> 01:44:40,625
... اونها هنوز داخل هستن، اما
960
01:44:41,502 --> 01:44:42,543
! حركت نميكنن
961
01:45:06,693 --> 01:45:08,611
وقتشه، بریم
962
01:45:10,739 --> 01:45:12,573
همین الان با نئو تماس بگیر
963
01:45:16,537 --> 01:45:21,072
ارتباطمون قطع شد، اونها داخل راهرو هستن -
شبكهی برق تو چه وضعیتیـه ؟ -
964
01:45:23,502 --> 01:45:27,094
همه چیز هنوز فعالـه
سیستم اضطراری در حال برگردوندن برقـه
965
01:45:32,678 --> 01:45:34,846
! یا خدا
966
01:45:35,013 --> 01:45:39,058
،به محض اينكه اون در رو باز كنن
! همه چيز تمامه
967
01:45:39,226 --> 01:45:41,185
! نمیذارم این اتفاقِ لعنتی بیافته
968
01:45:41,937 --> 01:45:43,271
!داري چكار ميكني، ترينيتي ؟
969
01:45:44,565 --> 01:45:47,525
،نميتونم اینجا بِایستم و كاري نكنم
نميتونم منتظر بمونم و شاهد مرگشون باشم
970
01:45:47,693 --> 01:45:49,861
! داریم دربارهی کمتر از پنج دقیقه حرف میزنیم
971
01:45:50,028 --> 01:45:52,530
من ظرف پنج دقیقه کُل اون ساختمان لعنتی رو
! با خاک یکسان میکنم
972
01:45:52,698 --> 01:45:56,242
چقدر ديگه مونده ؟ -
از این طرف، همین نزدیکیـه -
973
01:45:57,536 --> 01:46:01,539
! ببخشيد، اينجا بُنبسته
974
01:46:02,708 --> 01:46:05,209
این بدترین هکی خواهد بود
! که تا حالا انجام دادم
975
01:46:08,422 --> 01:46:11,549
،این نزدیکترین جاییه که میتونم بذارمت
! بهتره که بال در بیاری
976
01:46:30,152 --> 01:46:31,194
اپراتور هستم -
وارد شدم -
977
01:46:31,361 --> 01:46:33,529
به راهت ادامه بده، برو طبقهی شصت و پنجم
978
01:46:34,114 --> 01:46:38,284
به نظر میرسه از دیدن دوبارهی من
شگفت زده شُدید آقای اندرسون
979
01:46:38,452 --> 01:46:43,831
،خب، این تفاوتِ بین ماست
من در انتظارتون بودم
980
01:46:43,999 --> 01:46:46,918
تو چي ميخواي اسميت ؟ -
اوه، هنوز متوجه نشدی ؟ -
981
01:46:47,085 --> 01:46:52,590
هنوز از همهی اندامهات استفاده میکنی
! به جز اونی که از همه مهمتره
982
01:46:52,758 --> 01:46:55,426
من هم دقیقاً همون چیزی رو میخوام
! که تو میخوای
983
01:46:55,594 --> 01:46:57,978
! من " همه چيز " رو ميخوام
984
01:46:58,138 --> 01:47:00,640
اون "همه چيز" ، شاملِ
گلولهی اين اسلحه هم ميشه ؟
985
01:47:00,807 --> 01:47:02,600
زود باش، شليك كن
986
01:47:02,768 --> 01:47:08,103
،بهترین چیز در مورد " من " اینه که
من "های زیادی وجود دارن "
987
01:47:19,451 --> 01:47:23,079
خدای من! اينجا چه اتفاقي افتاده ؟
988
01:47:23,956 --> 01:47:25,998
! همون جا بِایست خانم كوچولو
989
01:47:35,342 --> 01:47:37,134
... اگر نميتوني ما رو شكست بدي
990
01:47:37,302 --> 01:47:39,136
! پس به ما ملحق شو
991
01:47:41,306 --> 01:47:42,390
! مورفيوس
992
01:47:55,988 --> 01:47:59,115
هنوز هيچ اثري ازشون نيست، نمیدونم دارن
چکار میکنن ولی فقط دو دقيقه وقت دارن
993
01:48:12,879 --> 01:48:13,921
! يك دقيقه
994
01:48:23,140 --> 01:48:25,268
! زود باش
991
01:48:25,432 --> 01:48:26,603
! زود باش
995
01:48:27,853 --> 01:48:29,729
خواهش ميكنم
996
01:48:39,656 --> 01:48:41,198
! اونها رو بُکشید
997
01:48:49,082 --> 01:48:50,124
! وارد شدن
998
01:48:50,292 --> 01:48:52,251
باورم نميشه
999
01:49:07,809 --> 01:49:09,935
این اتفاق قرار بود بیافته
1000
01:49:10,103 --> 01:49:15,483
مورفيوس، اون در تو رو خونه برميگردونه
1001
01:49:24,242 --> 01:49:26,879
! خودت میدونی که کدوم " در " هست
1001
01:49:27,242 --> 01:49:28,579
! عجله کن نئو
1002
01:49:34,086 --> 01:49:38,054
*ترینیتی، یه سری فعالیتِ جدی دارن به سمتت میان
«منظور فعل و انفعالات غیر طبیعی ماتریکس هست»
«که نشان دهندی حضور مامورها میباشد»
1003
01:50:29,558 --> 01:50:30,933
! سلام نئو
1004
01:50:31,476 --> 01:50:32,671
تو كي هستي ؟
1004
01:50:32,876 --> 01:50:35,271
من " معمار "* هستم
«ظاهر این شخص احتمالاً برگرفته از ظاهر»
«زیگموند فروید پدر دانش روانشناسی مدرن»
«و بنتون سرف پدر فضای مجازی میباشد»
1005
01:50:35,439 --> 01:50:39,096
من ماتريكس را خلق* کردم، در انتظارَت بودم
«،اشاره به مفهوم عقل فعال در اندیشه گنوسی-افلاطونی»
«فلاسفهای مانند افلاطون و فارابی این ایده را بسط دادهاند»
1006
01:50:39,104 --> 01:50:41,087
تو پرسشهای زیادی داری
«طبق این ایده در باطن جهان، موجودی واسطه قرار دارد که»
«تمام ادراکها و شعورها و قدرتهای این جهان به مدد اوست»
«خودآگاه و غیرمادی است و به آشفتگی جهان، نظم بخشیده»
1007
01:50:41,105 --> 01:50:45,656
و با وجود اینکه این فرآیند، آگاهیِ تو را تغییر داده
ولی تو به طرز بازگشتناپذیری انسان باقی ماندهای
1008
01:50:45,824 --> 01:50:49,410
بنابراین برخی از پاسخهای من برای تو
! قابل فهم هستند و برخی دیگر غیرقابل فهم
1009
01:50:49,828 --> 01:50:53,873
همزمان، در حالی که نخستین پُرسشِ تو میتواند
... هوشمندانهترین و مرتبطترین پرسشِ تو باشد
1010
01:50:54,040 --> 01:50:58,102
ممکن است متوجه باشی یا نباشی، که همچنین
! میتواند بیربطترین پرسشِ تو نیز باشد
1011
01:50:58,628 --> 01:51:00,254
چرا من اينجا هستم ؟
1012
01:51:00,422 --> 01:51:04,341
زندگی تو مجموعهای از بقایای بر جا ماندهی
یک معادلهی نامتوازن است
1013
01:51:04,509 --> 01:51:06,844
که یک چیز طبیعی و ذاتی در روند
برنامه نویسی ماتریکس است
1014
01:51:07,012 --> 01:51:11,098
تو نتیجهی یک ناهنجاریِ احتمالی هستی
... که با وجود تلاشهای صمیمانه و بی وقفهام
1015
01:51:11,266 --> 01:51:14,101
... هنوز موفق به حذف آن
1016
01:51:14,269 --> 01:51:18,731
از معادلهی دقیق و متوازن ماتریکس نشدهام
1017
01:51:19,065 --> 01:51:21,400
با وجود اینکه این مشکلی است
که به شدت از آن اجتناب میشود
1018
01:51:21,568 --> 01:51:26,030
اما یک چیز غیر منتظره نبوده
و بنابراین فراتر از حد کنترل ما نیست
1019
01:51:26,198 --> 01:51:30,159
... چیزی که تو را لاجَرَم و به ناچار کِشانید به
1020
01:51:31,119 --> 01:51:32,369
! اینجا
1021
01:51:32,537 --> 01:51:36,624
! تو هنوز پاسخِ، پرسش من رو ندادی -
كاملاً درسته -
1022
01:51:36,792 --> 01:51:40,586
! جالبه، زودتر از دیگران متوجه شدی
1023
01:51:40,754 --> 01:51:43,380
*دیگران؟ مگه چندتا ديگه بوده؟ كدوم دیگران؟
«صدای نفرات قبلی»
1024
01:51:43,548 --> 01:51:46,050
ماتريكس قديميتر از آن چیزی است
كه فكر ميكني
1025
01:51:46,218 --> 01:51:50,221
من ترجیح میدهم از پیدایش یک ناهنجاریِ معادلاتی
*تا پیدایش ناهنجاری بعدی زمان را محاسبه کنم
«یعنی مبنای محاسبه و شمارش دورههای زمانیِ»
«ماتریکس پیدا شدن برگزیدهها یا همان ناهنجاریهاست»
1026
01:51:50,388 --> 01:51:52,640
كه در اين صورت
! اين ششمين نسخهی ماتريكس است
1027
01:51:52,808 --> 01:51:55,267
پنج نفر قبل از من بودن ؟
! داره دروغ میگه، مزخرف میگه
1028
01:51:55,435 --> 01:51:58,979
اگر پنج فرد برگزیده قبل از من وجود داشتن
پس فقط دو توضیح ممکنه وجود داشته باشه
1029
01:51:59,147 --> 01:52:01,039
... يا بقیه میدونستن و كسي به من چيزی نگفته
1030
01:52:01,691 --> 01:52:05,694
يا هيچكس چيزي در این مورد نميدونه -
! دقيقاً -
1031
01:52:05,862 --> 01:52:09,156
،همانطور که بدون شک داری متوجه میشوی
ناهنجاری، مَقولهای سیستماتیک است
1032
01:52:09,324 --> 01:52:12,743
که حتی در سادهترین معادلات هم
نوسانات و بی ثباتیهایی را به وجود میآورد
1033
01:52:12,911 --> 01:52:16,163
،نميتوني من رو كنترل كني
! من خُرد و خمیرت میکنم
1034
01:52:16,331 --> 01:52:18,123
! میکُشمت لعنتی
1035
01:52:18,291 --> 01:52:21,460
! نميتوني من رو مجبور به كاري بكني
! پیرمرد سفید پوشِ عوضی
1036
01:52:23,755 --> 01:52:25,256
" انــتــخــاب "
1037
01:52:25,423 --> 01:52:27,258
! مشکل بر سر " انتخاب "ـه
1038
01:52:49,489 --> 01:52:53,217
،نخستین ماتريكسي كه طراحي كردم
از نظر طبیعی کاملاً بینقص بود، يك اثر هنري بود
1039
01:52:53,285 --> 01:52:55,119
بی عیب، کامل
1040
01:52:55,287 --> 01:52:58,789
یک پیروزی بزرگ که تنها
! با شکست عظیمش قابل مقایسه بود
1041
01:52:59,457 --> 01:53:01,876
اجتناب ناپذیر بودنِ فروپاشی آن ماتریکس
اکنون آشکار شده
1042
01:53:02,043 --> 01:53:05,379
*دلیل آن نقصی ذاتیست که درتکتک انسانها وجود دارد
«منظور این است که انسانها ذاتاً عادت به رنج دارند و»
«وقتی در یک دنیای بدون رنج زندگی کنند سر به طغیان»
«برمیدارند و آن جامعه دچار فروپاشی میشود»
1043
01:53:05,547 --> 01:53:08,457
بنابراین من ماتريكس را دوباره و اين بار
بر اساس تاريخ شما انسانها طراحی کردم
1044
01:53:08,675 --> 01:53:13,078
تا این بار بازتاب دقیقتری از ذات و طبیعت
متفاوت و عجیب شما انسانها باشد
1045
01:53:13,388 --> 01:53:17,141
اگرچه که دوباره از شکستی که خوردم ناامید شدم
1046
01:53:18,602 --> 01:53:21,228
از آن زمان به تدریج دریافتم
که پاسخ از من میگریزد
1047
01:53:21,396 --> 01:53:23,439
چرا که به ذهنی دونتر
و عقلی کمتر نیاز دارد
1048
01:53:23,607 --> 01:53:29,570
یا شاید به ذهنی که کمتر
با مولّفههای کمال مقیَّد شده باشد
1049
01:53:29,988 --> 01:53:34,408
،بنابراین پاسخ به سوی فردِ دیگری غلتید
به سوی یک برنامهی حسی و درکی
1050
01:53:34,576 --> 01:53:39,371
برنامهای که در ابتدا برای بررسی
جنبههای خاصی از روانِ انسان ایجاد شده بود
1051
01:53:39,539 --> 01:53:45,502
،اگر من پدر ماتريكس باشم
آن زن، بدون شک مادر ماتریکس است
1052
01:53:46,129 --> 01:53:48,422
! همون اوراكل -
! خواهش میکنم -
1053
01:53:49,132 --> 01:53:53,135
همانطور که میگفتم، آن زن به راه حلی رسید
... که نود و نه درصد نمونههای آزمایشی
1054
01:53:53,303 --> 01:53:56,280
تا زمانی که به آنها حق انتخاب داده میشد
برنامه را میپذیرفتند
1055
01:53:56,348 --> 01:54:00,476
حتی اگر آنها فقط در سطحی نزدیک به
ضمیرِ ناخودآگاه از این قدرتِ انتخاب آگاهی داشتند
1056
01:54:00,644 --> 01:54:04,063
در عین حالی که این راه حل، پاسخگوی نیاز ما بود
اما بدیهی است که دارای نقص نیز بود
1057
01:54:04,230 --> 01:54:08,333
بنابراین یک ناهنجاریِ
سیستماتیکِ متناقضِ دیگر خلق شد
1058
01:54:08,401 --> 01:54:11,311
که اگر کنترل نشده باقی میماند
ممکن بود موجودیتِ کُلِ سیستم را تهدید کند
1059
01:54:11,488 --> 01:54:15,716
بنابراین افرادی که برنامه را پس میزدند، حتی با
وجود اینکه در اقلیت بودند، اگر کنترل نمیشدند
1060
01:54:15,784 --> 01:54:19,970
احتمال فزایندهای از بروز فاجعه را رقم میزدند
1061
01:54:20,038 --> 01:54:22,030
همهی اینها به خاطر " صهیون "ـه
1062
01:54:22,290 --> 01:54:25,960
تو اينجا حضور داری
زیرا که صهیون در آستانهی نابوديست
1063
01:54:26,127 --> 01:54:30,647
همهی ساکنان آن از بین خواهند رفت
و حیات به کُلی در آن ریشه کن خواهد شد
1064
01:54:30,840 --> 01:54:31,882
! مزخرف میگی
1065
01:54:32,050 --> 01:54:35,219
انکار، قابل پيشبينيترين واکنشِ انسانهاست
1066
01:54:35,428 --> 01:54:41,992
اما خیالت آسوده باشد، این ششمین باری
! خواهد بود که آن را نابود میکنیم
1067
01:54:42,060 --> 01:54:46,103
! و ما در این زمینه بسیار کارآمد و متبحّر شدهایم
1068
01:54:58,785 --> 01:55:00,103
... ماموریت شخص برگزیده این است
1069
01:55:00,245 --> 01:55:04,915
که به منبع اصلی بازگردد و اجازه دهد کُدی را
که حمل میکند به صورت موقت انتشار یابد
1070
01:55:05,083 --> 01:55:07,092
*و برنامهی اصلی را دوباره بازسازی و اجرا کند
«یعنی مانند یک آنتی ویروس که باعث از بین رفتن»
«،مشکلات به وجود آمده در سیستم عامل میشود»
«برگزیده مشکلات سیستم عامل ماتریکس را برطرف میکند»
1071
01:55:07,377 --> 01:55:11,380
بعد از آن بیست و سه نفر را از درون ماتریکس
انتخاب خواهی کرد
1072
01:55:11,548 --> 01:55:14,800
شانزده مادِّه و هفت نَر*،تا صهیون را از نو بسازی
«:اشاره به آیه 7:16 از کتاب "پیدایش" در تورات»
«و آنهایی كه آمدند نر و ماده از هر موجود آمدند»
«چنان كه خداوند نوح را امر فرموده بود»
«و خداوند درِ(کشتی) را از عقب او بست»
1073
01:55:14,968 --> 01:55:19,513
شکست در تکمیل این فرآیند به نابودیِ
فاجعه بارِ کل سیستم[ماتریکس] خواهد انجامید
1074
01:55:19,681 --> 01:55:22,016
که باعث کشته شدن تمام افراد
متصل به ماتریکس میشود
1075
01:55:22,183 --> 01:55:24,768
که اگر نابودی صهیون را نیز به آن اضافه کنیم
1076
01:55:24,936 --> 01:55:29,148
در نهایت به انقراضِ
! کُل نوع بشر منجر خواهد شد
1077
01:55:29,482 --> 01:55:33,569
،شما اجازه نمیدید این اتفاق بیافته، شما نمیتونید
شما براي بقا به انسانها نیاز داريد
1078
01:55:34,362 --> 01:55:37,990
سطوح مختلفی از بقا وجود دارند
که ما آمادهی پذیرش آنها هستیم
1079
01:55:38,158 --> 01:55:40,951
با این حال مهمترین موضوع این است که
... آیا تو آمادگی داری
1080
01:55:41,119 --> 01:55:44,705
تا مسئولیت مرگ تکتک انسانهای
این جهان را بر عهده بگیری یا خیر ؟
1081
01:55:51,171 --> 01:55:54,503
! خواندن واکنشهای تو خیلی جالب است
«منظور خواندن کدهایی است که نشان دهندهی عواطف»
«و افکار درونی است و چون نئو در آن لحظه به ماتریکس»
«متصل است، خواندن این کدها برا معمار میسر میباشد»
1082
01:55:54,758 --> 01:55:58,594
پنج برگزیدهی پیش از تو، بر مبنای
پیشبینیهای مشابه طراحی شده بودند
1083
01:55:58,762 --> 01:56:03,323
تصادفی محتمل الوقوع که بنا بود
... یک پیوستگی عمیق بین شما(برگزیدهها)
1084
01:56:03,391 --> 01:56:07,097
،و سایر هم نوعهای شما ایجاد کند
که باعث تسهیل در عملکرد شخص برگزیده شود
1085
01:56:07,145 --> 01:56:09,580
در حالی که دیگران این فرآیند را
به شیوهی معمول تجربه میکنند
1086
01:56:09,647 --> 01:56:12,608
اما این در مورد تو بسیار متفاوت و خاص است
1087
01:56:12,942 --> 01:56:16,019
! در برابر عــشــق
1088
01:56:16,821 --> 01:56:18,447
! ترينيتي
1089
01:56:20,742 --> 01:56:25,099
او به موقع وارد ماتريکس شد تا جان تو را
! نجات دهد، به قيمت فدا کردن جان خودش
1090
01:56:25,955 --> 01:56:26,997
! نه
1091
01:56:27,207 --> 01:56:33,535
که این ما را به واپسین لحظهی حقیقت* میرساند،زمانی
که مشکل بنیادینِ این فرآیند، سرانجام روشن میگردد
«لحظهای که شخص باید یک تصمیم مهم و سریع بگیرد و»
«این کار درآینده عواقبی را برای او در پی خواهد داشت»
1092
01:56:33,603 --> 01:56:38,759
،و آشکار میشود که ناهنجاری
! هم نقطهی آغاز و هم نقطهی پایان است
1094
01:56:38,927 --> 01:56:40,594
دو درب وجود دارد
1095
01:56:40,762 --> 01:56:43,972
درب سمت راست تو، به منبع اصلی
و نجات صهیون منتهی میشود
1096
01:56:44,557 --> 01:56:50,854
درب سمت چپ تو، به ماتریکس، نجات آن زن
و پایان بشریت منتهی میشود
1097
01:56:51,022 --> 01:56:55,400
،همانطور که به درستی بیان کردی
مشکل اصلی بر سر " انتخاب " است
1098
01:56:55,568 --> 01:56:59,071
اما هر دوی ما پیشاپیش میدانیم که تو
قرار است چکار کنی، مگر نه ؟
1099
01:56:59,239 --> 01:57:01,495
از هم اکنون میتوانم زنجیرهی واکنشها را ببینم
1099
01:57:01,679 --> 01:57:05,225
فعل و انفعالاتی شیمیایی
... برای بروز یک احساس
1100
01:57:05,493 --> 01:57:08,747
که به طور ویژه برای غلبه بر
منطق و خِرَد طراحی شده است
1101
01:57:08,915 --> 01:57:13,544
احساسی که تو را از دیدنِ
: این حقیقت ساده و آشکار باز میدارد
1102
01:57:13,711 --> 01:57:20,217
آن زن خواهد مُرد و تو براي جلوگیری از
مرگ او هیچ کاری نمیتوانی انجام دهی
1103
01:57:25,223 --> 01:57:29,151
" ! امــيــد، اصليترين توهم بشر است "
1104
01:57:29,204 --> 01:57:33,230
چیزی که همزمان، هم بزرگترین نقطهی قوت
! و هم بزرگترین نقطهی ضعف شماست
1105
01:57:33,398 --> 01:57:37,734
اگر جای تو بودم، آرزو میکردم
! که دوباره همدیگه رو نبینیم
1106
01:57:37,902 --> 01:57:39,319
! نخواهيم ديد
1107
01:57:46,744 --> 01:57:48,954
! ما يه مشكل خیلی جدی داريم، قربان
1108
01:57:49,414 --> 01:57:50,497
! اوه نه
1109
01:58:50,141 --> 01:58:51,685
اون ديگه چيه ؟ -
1109
01:58:51,785 --> 01:58:53,985
هر چي که هست، از هرچیزی که
! توی عمرم دیدم سریعتر حرکت میکنه
1110
01:59:44,320 --> 01:59:46,113
! لعنتی، گرفتش
1111
02:00:00,044 --> 02:00:01,878
! نئو، من مجبور بودم
1112
02:00:02,046 --> 02:00:03,797
! ميدونم
1113
02:00:08,845 --> 02:00:11,388
گلوله هنوز داخل بدنتـه
1114
02:00:22,150 --> 02:00:24,067
! ترينيتي
1115
02:00:25,278 --> 02:00:26,987
! توی این شرایط من رو تنها نذار
1116
02:00:36,164 --> 02:00:38,749
! متاسفم
1117
02:00:45,256 --> 02:00:47,549
! ترينيتي
1118
02:00:57,518 --> 02:00:59,478
! ترينيتي
1119
02:00:59,645 --> 02:01:01,438
ميدونم كه صدا من رو ميشنوي
1120
02:01:02,231 --> 02:01:04,775
! نميذارم بري
1121
02:01:04,942 --> 02:01:06,568
! نميتونم
1122
02:01:07,779 --> 02:01:09,988
! من از ته دل عاشقتم
1123
02:01:38,684 --> 02:01:40,096
! اين یکی رو ديگه نمیتونم باور كنم
1124
02:01:43,731 --> 02:01:49,817
*به نظرم دیگه با هم بيحساب شديم
«در قسمت قبلی فیلم، ترینیتی عامل»
«بازگشت نئو به زندگی شده بود»
1125
02:01:59,497 --> 02:02:01,456
! نمیتونم درک کنم
1126
02:02:01,624 --> 02:02:04,626
همهی کارها همونطور که مقدّر شده بود
انجام شد
1127
02:02:04,794 --> 02:02:07,838
وقتی که شخص برگزیده به منبع اصلی میرسید
باید این جنگ به پایان میرسید
1128
02:02:08,005 --> 02:02:10,841
تا بیست و چهار ساعت ديگه به پایان خواهد رسید -
!چي ؟ -
1129
02:02:11,008 --> 02:02:15,345
اگر تا بیست و چهار ساعت دیگه یه کاری رو
انجام ندیم، صهیون نابود خواهد شد
1130
02:02:15,763 --> 02:02:17,389
چی ؟ -
تو این رو از كجا ميدوني ؟ -
1131
02:02:17,849 --> 02:02:19,891
بهم گفتن که این اتفاق میافته -
کی گفته ؟ -
1132
02:02:20,893 --> 02:02:23,728
مهم نيست، من حرفش رو باور كردم
1133
02:02:23,896 --> 02:02:27,732
... اين غير ممكنه، پيشگويي میگه که -
! همهاش دروغ بود مورفيوس -
1134
02:02:29,485 --> 02:02:32,028
! اون " پيشگويي " یک دروغ بود
1135
02:02:33,239 --> 02:02:36,241
شخص برگزيده هرگز قرار نبوده
! چيزي رو به پایان برسونه
1136
02:02:36,409 --> 02:02:39,453
همهی اینها، یه سیستم دیگه
برای کنترل ما بوده
1137
02:02:39,620 --> 02:02:42,706
! من این رو باور نميكنم
1138
02:02:43,040 --> 02:02:45,375
اما خودت الان گفتي
1139
02:02:45,543 --> 02:02:49,546
چطور اون پیشگویی میتونه حقیقت داشته
وقتی که جنگ به پایان نرسیده ؟
1140
02:02:55,720 --> 02:02:58,180
! متاسفم
1141
02:02:58,347 --> 02:03:01,725
... ميدونم كه شنيدنش آسون نیست، اما
1142
02:03:01,893 --> 02:03:05,061
سوگند ميخورم كه حقيقت داره
1143
02:03:08,274 --> 02:03:10,984
حالا بايد چيكار كنيم ؟ -
نميدونم -
1144
02:03:13,196 --> 02:03:14,404
! اوه نه
1145
02:03:23,748 --> 02:03:25,103
چه كاری دارن ميكنن ؟
1145
02:03:25,348 --> 02:03:27,583
هستن " EMP " اونها درست خارج از بُردِ
1146
02:03:27,685 --> 02:03:29,095
! اون يه بمبه
1147
02:03:30,004 --> 02:03:32,214
! باید از اینجا خارج بشیم، همین حالا
1148
02:04:08,918 --> 02:04:13,694
*"... من رویایی داشتم "
«قسمتی از آیه 2:3 از کتاب "دانیال" در تورات»
«هنگامی که نبوکدنزار پادشاه بابل از دانیال پیامبرِ»
«بنی اسراییل میخواهد که رویای او را تعبیر کند»
1149
02:04:13,819 --> 02:04:17,617
*" اما اکنون از آن رویا هیچ چیز باقی نمانده است "
«قسمتی از آیه 2:3 از کتاب "دانیال" در تورات»
«هنگامی که نبوکدنزار پادشاه بابل از دانیال پیامبرِ»
«بنی اسراییل میخواهد که رویای او را تعبیر کند»
1150
02:04:28,271 --> 02:04:30,522
! اومدن
1151
02:04:30,773 --> 02:04:32,482
بيا بريم، مورفيوس
1152
02:04:33,901 --> 02:04:36,945
ما موفق نميشيم -
بايد تلاشمون رو بكنيم -
1153
02:04:44,662 --> 02:04:47,664
! زود باش -
يه چيزي فرق كرده -
1154
02:04:47,832 --> 02:04:49,833
چی ؟
1155
02:04:50,501 --> 02:04:52,002
میتونم احساسشون کنم
1156
02:05:14,942 --> 02:05:16,526
! نئو
1157
02:05:22,700 --> 02:05:26,286
چه اتفاقی افتاد ؟ -
نميدونم -
1158
02:05:31,542 --> 02:05:37,460
*!اين كشتي " هَمِر " ـه
«به معنی پُتک، نام اصلی این هواناو " میولنیر " است»
«که نام پتکی متعلق به ثور، ایزد نامدارِ آذرخش است»
«به همین دلیل این ناو در بین سایر افراد به پُتک شهرت دارد»
1159
02:05:45,139 --> 02:05:47,849
توی نوعی کُما قرار داره
1160
02:05:48,017 --> 02:05:50,268
اما علائم حیاتیش پایدار و خوبه
1161
02:05:51,479 --> 02:05:53,396
خودت چطوري ؟
1162
02:05:53,564 --> 02:05:55,690
من خوبم
1163
02:05:55,858 --> 02:05:58,234
میتونی یکم استراحت کنی
1164
02:05:58,402 --> 02:06:00,236
نه، ميخوام پيشش بمونم
1165
02:06:07,328 --> 02:06:09,954
... حق با لاك بود، اون حدس ميزد كه ماشينها
1166
02:06:10,122 --> 02:06:12,999
خطوط اصليِ ورودی و خروجی صهیون رو قطع كنن
1167
02:06:13,167 --> 02:06:15,919
فكر ميكرد یک ضدحمله ميتونه
اونها رو غافلگير كنه
1168
02:06:16,170 --> 02:06:19,889
به نظر فکر خوبی میاومد
من فکر کردم که شانسی برای پیروزی داریم
1169
02:06:20,094 --> 02:06:22,567
تا اينكه يک نفر همه چيز رو خراب كرد
1170
02:06:22,635 --> 02:06:25,361
قبل از اینکه در موقعیتِ موردِ نظر قرار بگیریم
شلیک شد" EMP " یک
1171
02:06:25,429 --> 02:06:27,305
پنج تا ناو بلافاصله نابود شدند
1172
02:06:27,873 --> 02:06:29,265
وقتی ماشینها وارد شدن
1173
02:06:29,633 --> 02:06:32,644
،ديگه جنگي در كار نبود
! سلاخی بود
1174
02:06:32,812 --> 02:06:35,647
اون حادثه یه اتفاقِ تصادفی بود ؟
یه جور اشکال در عملکرد ؟
1175
02:06:35,815 --> 02:06:37,074
هيچكس نميدونه
1175
02:06:37,215 --> 02:06:38,274
! يک نفر ميدونه
1176
02:06:38,442 --> 02:06:40,193
كي ؟
1177
02:06:40,461 --> 02:06:44,072
وقتی ماشینها کارشون با ما تمام شد
دوباره شروع به حفاری کردن
1178
02:06:44,340 --> 02:06:46,833
ما هم خیلی سریع
مشغولِ پیدا کردن بازماندهها شدیم
1179
02:06:47,042 --> 02:06:48,096
کسی رو هم پیدا کردید ؟
1180
02:06:49,778 --> 02:06:51,287
! فقط یک نفر
1180
02:06:56,778 --> 02:07:01,887
:ترجمه و تنظیم
یاسـیــن بــرون
YBoroon.blogfa.com
1174
02:07:06,368 --> 02:07:09,420
«بعداً به نتیجه خواهد رسید»
1174
02:07:09,668 --> 02:07:12,420
«نویسنده و کارگردان»
«برادران(خواهران) واچوفسکی»