1
00:03:07,139 --> 00:03:09,827
عقب ، عقب، عقب
2
00:03:09,942 --> 00:03:12,854
چقدر اين فاصله لعنتي رو ميخواي عقب بري؟
3
00:03:12,978 --> 00:03:16,051
مادر و پدر من وقتي که من کمتر از 2 سال بودن از هم جدا شدن
4
00:03:16,182 --> 00:03:20,660
و از اون به بعد ، تقريباً پدر من وارد زندگيم نشد
5
00:03:20,852 --> 00:03:24,169
ولي مادرم خيلي زياد گرفتار زندگي من بود
6
00:03:25,390 --> 00:03:28,838
اون ميخواست تمام اشتباهاتي که خودش
مرتکب شده رو از طريق من درست کنه
7
00:03:29,962 --> 00:03:33,759
يک شب يه چيزي توي شرت من بود، شبيه به خون
8
00:03:34,734 --> 00:03:38,222
مادرم گفت، اوه لعنت، تو عادت ماهيانه شدي
9
00:03:38,371 --> 00:03:40,793
اينجا نقطه اي بود که همه ترسها شروع شد"
10
00:03:42,542 --> 00:03:44,198
اون درست ميگفت
11
00:04:13,538 --> 00:04:16,450
حالا پدر و مادر من چيزي داشتن که واقعاً سرش با هم بجنگن
12
00:04:16,575 --> 00:04:17,851
من
13
00:04:18,477 --> 00:04:21,038
بعد يه روزي، سر و کله پدر من پيدا شد
14
00:04:21,147 --> 00:04:25,075
نه شماره اي، نه نامه اي، فقط رفته بود
15
00:04:25,585 --> 00:04:27,793
من چيزي براي مجله هفده نوشتم
16
00:04:27,887 --> 00:04:29,999
يک نامه بلند بالا در مورد ما
17
00:04:30,089 --> 00:04:33,032
اونها ميخواستن اون رو چاپ کنن
:اما با پرسيدن اين سوالها که
18
00:04:33,158 --> 00:04:35,814
"پدر تو رفته بود؟
آيا اون برگشته؟
19
00:04:35,927 --> 00:04:38,071
آيااين داستان يه سرانجام خوشحال کننده داره؟"
20
00:04:38,163 --> 00:04:41,427
در واقع اينطوري نبود
اما من فکر ميکردم، چه غلطي بکنم؟
21
00:04:41,566 --> 00:04:43,257
من به اونها چيزي رو که ميخواستن دادم."
22
00:04:44,603 --> 00:04:45,979
وقتش رسيد
23
00:04:46,037 --> 00:04:47,598
وقت رفتنه
24
00:04:48,274 --> 00:04:50,322
....مامان، خواهش ميکنم
25
00:04:50,409 --> 00:04:52,425
هيچ دليلي نداره که ما دير کنيم
26
00:04:52,511 --> 00:04:53,919
ما وقت داريم
27
00:04:53,980 --> 00:04:57,147
عزيزم، عزيزم، تو بايد تو کلاس 4 ثبت نام کني.
28
00:04:57,282 --> 00:04:58,940
يالا، حالا
29
00:04:59,751 --> 00:05:03,783
اوه، ليزي، تو بايد قاليچه رو جمع کني
30
00:05:03,955 --> 00:05:06,672
- مامان
- چيه؟ يالا
31
00:05:08,027 --> 00:05:10,580
اين مهمترين روز تو زندگي تو هست
32
00:05:11,697 --> 00:05:14,385
من فکر ميکنم بهترين روز ، روزي هست که تو ازدواج کردي
33
00:05:14,500 --> 00:05:17,151
نه، عزيزم، اون بدترين روز تو زندگي تو هست
34
00:05:19,406 --> 00:05:21,291
آره، اون خيلي هيجانزده هست
35
00:05:21,371 --> 00:05:23,484
اوه، مامان اون خيلي زيبا شده
36
00:05:23,575 --> 00:05:25,550
ببخشيد که من براي بيمار رواني انتخاب شده بودم
37
00:05:27,045 --> 00:05:28,901
خب، آره
38
00:05:28,980 --> 00:05:31,221
مادر بزرگ خيلي هيجانزده شده، اون داره گريه ميکنه
39
00:05:31,317 --> 00:05:33,429
اين يه بورسيه روزنامه نگاري هست، مامان
40
00:05:33,519 --> 00:05:36,366
روزنامه نگاري ، آره
اون ميخواد نويسنده بشه
41
00:05:43,462 --> 00:05:46,559
تو چند روز اول همه به فکر پيدا کردن دوست هستن
42
00:05:47,065 --> 00:05:48,473
ميدونم
43
00:05:48,533 --> 00:05:51,730
- اين کار بعداً سخت تر ميشه
- مامان، من فکر ميکنم با اين سن ميفهمم
44
00:05:53,204 --> 00:05:55,157
اضطراب نداشته باش
45
00:05:55,241 --> 00:05:56,712
من هيچ اضطرابي ندارم
46
00:05:56,774 --> 00:05:58,662
چرا تو ميگي من مضطرب هستم؟
47
00:05:59,078 --> 00:06:01,478
من فقط سعي ميکنم به تو کمک کنم، خودت هم ميدوني
48
00:06:01,580 --> 00:06:03,751
تو ميدوني من چقدر به تو افتخار ميکنم، ليزي
49
00:06:04,550 --> 00:06:06,917
تو استعداد بالقوه زيادي داري
50
00:06:08,654 --> 00:06:10,285
داري به حرفهام گوش ميکني؟
51
00:06:10,355 --> 00:06:12,144
ليزي؟
52
00:06:12,689 --> 00:06:14,610
ليزي، ليزي، داري چيکار ميکني؟
53
00:06:14,692 --> 00:06:17,188
يالا، حالا ديگه ماشين مياد پائين
54
00:06:17,295 --> 00:06:20,143
من مجبور نيستم برم به هاروارد براي اينکه نويسنده بشم
55
00:06:23,102 --> 00:06:25,655
ليزي، داري در مورد چي حرف ميزني؟
56
00:06:26,238 --> 00:06:28,286
در هاروارد ، تو با مردم ملاقات ميکني
57
00:06:28,373 --> 00:06:32,214
تو با اونها تماس برقرار ميکني
تو کسائي رو داري که به تو کمک ميکنن
58
00:06:32,379 --> 00:06:35,128
من ميدونم دارم در مورد چي حرف ميزنم، ليزي
59
00:06:35,245 --> 00:06:38,595
من تمام زندگيم رو جلوي روي خودم داشتم.
60
00:06:40,351 --> 00:06:42,173
تو نميخواي به هاروارد بري؟
61
00:06:43,254 --> 00:06:44,599
.....خب، تو فقط
62
00:06:44,656 --> 00:06:47,632
...صبر ميکني تا اينکه هيچ انتخابي براي تووجود نداشته باشه...
63
00:06:47,759 --> 00:06:49,551
...جائيکه هيچ چيزي براي تو نداره
64
00:06:49,628 --> 00:06:52,445
هيچ چي، هيچ چي
کي به تو توجه ميکنه
65
00:06:52,565 --> 00:06:55,914
- بعد تو ميبيني که احساست چطوري ميشه
- مامان من نگفتم که نميرم
66
00:06:57,768 --> 00:06:59,559
دکتر ايساس به من هشدار داده بود
67
00:06:59,636 --> 00:07:01,845
مامان ، من گفنم که ميرم
68
00:07:01,939 --> 00:07:03,411
......اون به من گفته بود که تو تمام طول روز
69
00:07:03,474 --> 00:07:06,130
تو اتاقت گوشه گيري ميکني
- من گوشه گير نيستم
70
00:07:06,243 --> 00:07:08,382
خب، من نبايد گوشه گير باشم
71
00:07:10,449 --> 00:07:12,358
من ميخوام يه چيز متفاوت باشم
72
00:07:16,788 --> 00:07:18,644
خوبه
73
00:07:18,724 --> 00:07:20,997
اين تنها چيزي هست که تو لازم داري
74
00:07:21,094 --> 00:07:23,099
اين همون چيزيه که من دارم در موردش حرف ميزنم
75
00:07:24,695 --> 00:07:26,711
تو خواهي ديد، ليزي
76
00:07:26,797 --> 00:07:29,580
اونجا يه دنياي بزرگ ديگه براي تو خواهد بود
77
00:07:37,375 --> 00:07:40,480
جواني، خدا، من خيلي جوون بودم
78
00:07:40,613 --> 00:07:44,964
تو بايد مراقب باشي.وقتيکه من فکرش رو ميکنم
.....فقط يک سال از تو بزرگتر بودم
79
00:07:45,150 --> 00:07:47,352
...و قبلاً يه زن خونه دار شده بودم.
80
00:07:49,053 --> 00:07:51,257
خداي من، من خيلي خسته بودم
...يه ميمون خريده بودم.
81
00:07:52,590 --> 00:07:55,045
...که فقط مجبور بودم با اون حرف بزنم.
82
00:07:55,759 --> 00:07:57,286
اما بعد تو بدنيا اومدي
83
00:08:24,522 --> 00:08:26,922
خداي من
84
00:08:27,025 --> 00:08:30,002
...ليزي، ليزي، اين هست خيلي
85
00:08:30,129 --> 00:08:32,016
هاروارد
86
00:08:39,303 --> 00:08:40,994
اما تو تو طبقه 5 هستي.
87
00:08:41,371 --> 00:08:43,068
ميدونم
88
00:08:43,141 --> 00:08:45,765
خب، چطور بايد اين کار ها رو بکنيم، هان؟
89
00:08:45,877 --> 00:08:48,501
من اين کار رو ميکنم، مامان، ممکنه؟
نگرانش نباش
90
00:08:48,613 --> 00:08:50,817
- نه،نه، نه
- سلام.
91
00:08:52,584 --> 00:08:53,958
ممکنه کمکتون کنم؟
92
00:08:55,154 --> 00:08:58,023
ميتونيد؟ اين خيلي سخاوتمندانه هست
93
00:08:59,289 --> 00:09:00,466
با احترام
94
00:09:02,259 --> 00:09:04,723
....حتي از وقتيکه اون کلاس دوم بود
95
00:09:04,828 --> 00:09:06,844
هميشه چيزهائي مينوشت
96
00:09:06,930 --> 00:09:10,163
اون مردي هست که رو تمام پيشونيش "خير"نوشته
97
00:09:10,301 --> 00:09:13,235
هر لحظه هست که مادرم از من بخواد که اون رو تائيد کنم
98
00:09:13,971 --> 00:09:15,859
ليزي
99
00:09:15,940 --> 00:09:18,437
من هميشه به مادرم براي
آشنا شدن با دوست پسرها کمک ميکردم
100
00:09:18,544 --> 00:09:21,680
تنها کسي که من هرگز با اون صحبت نکرده بودم کسي بود که اهميت داشت
101
00:09:21,814 --> 00:09:23,121
پدر من
102
00:09:24,381 --> 00:09:26,877
اون چطور بود، اون يه پدر هست
103
00:09:26,983 --> 00:09:30,215
تو ميتوني پدرت رو تصور کني؟
ما هنوز تو منهتن هستيم
104
00:09:30,353 --> 00:09:32,775
من به اون گفتم که تو قبلا يه چيزهائي چاپ کردي
105
00:09:34,791 --> 00:09:39,102
تو فکر نميکني که بايد ماشين رو برگردوني؟
ديگه داره دير ميشه
106
00:09:40,565 --> 00:09:41,907
آره
107
00:09:44,303 --> 00:09:45,928
فراموش نکن غذات رو بخوري
108
00:09:55,378 --> 00:09:56,840
- خداحافظ عزيزم
- خداحافظ عزيزم
109
00:10:02,520 --> 00:10:06,993
از وقتيکه من بچه بودم مامان من و من با هم درگير ميشديم.
110
00:10:10,362 --> 00:10:13,262
من با اکثر بچه هاي مدرسه جور نبودم
111
00:10:13,763 --> 00:10:17,888
اونها فکر ميکردن من ادم عجيبي هستم,
پس اونها مثل يه غريبه با من رفتار ميکردن
112
00:10:20,171 --> 00:10:23,563
و مادرم فوايد کارهائي رو که براي سن من زود بود به من داد
113
00:10:23,707 --> 00:10:26,939
من رو به سمت بازي کردن
.....تلاش مضاعف، مطالعه کردن
114
00:10:27,078 --> 00:10:31,650
...نوشتن، موزه ها، کنسرتها، و حتي نوشتن بيشتر هل ميداد
115
00:10:32,184 --> 00:10:34,672
اون من رو متقاعد کرد که اينها من رو به سمت هدف نهائي مقدسي ميکشونه.
116
00:10:35,187 --> 00:10:38,545
هاروارد، جائي بود که من بالاخره توسط افراد زيادي احاطه شدم
117
00:10:38,688 --> 00:10:40,640
...من يه چيزهائي با اونها مشترک بودم
118
00:10:40,723 --> 00:10:42,867
من نبايد چيز زيادي ميخواستم
119
00:10:42,959 --> 00:10:45,577
اونها مجبور نبودن هيچ تحرک و انعطافي از خودشون نشون بدن
120
00:10:51,268 --> 00:10:51,908
از ديدنتون خوشحال شدم، بچه ها
121
00:10:51,936 --> 00:10:53,627
از ديدنتون خوشحال شدم، بچه ها
122
00:10:55,373 --> 00:10:56,716
- سلام
- سلام
123
00:10:56,774 --> 00:10:58,567
تو اليزابت هستي، درسته؟
124
00:10:58,643 --> 00:11:01,511
آره، من فکر ميکنم که تو رو از روي آلبوم عکس دانشجوها شناختم
125
00:11:02,412 --> 00:11:05,677
من اون مقاله اي رو که تو در مورد جدائي والدينت نوشتي خودنم
126
00:11:05,816 --> 00:11:08,440
- اون عالي بود
- ممنون
127
00:11:08,552 --> 00:11:10,375
- من روبي هستم
-سلام
128
00:11:10,453 --> 00:11:13,104
- ما با هم، هم اتاقي هستيم
- اوه، چه خوب
129
00:11:14,925 --> 00:11:18,414
جداً ، تو که قصد نداري يه مقاله در مورد من بنويسي
130
00:11:18,563 --> 00:11:22,425
تو اون حقيقت وحشتناک رو در مورد والدينت گفتي، تمام دروغهاشون رو آشکار کردي
131
00:11:23,401 --> 00:11:27,142
و بعد با پدرت رو برو ميشي
و با اون آشتي ميکني
132
00:11:28,337 --> 00:11:30,279
عجب هوائي.
133
00:11:34,277 --> 00:11:35,706
سيگار ميکشي؟
134
00:11:37,981 --> 00:11:41,021
ميدوني، من قبلاً هرگز سيگار نکشيدم
135
00:11:41,151 --> 00:11:44,534
خوب، حالا تو هاروارد هستيم
ما ميتونيم هر کاري که بخوايم، بکنيم
136
00:11:45,556 --> 00:11:46,833
خوبه
137
00:11:49,592 --> 00:11:51,894
من اين چيزهاي زيبا رو دوست دارم، مسائل ادبي.
138
00:11:52,728 --> 00:11:55,696
و درخشندگي و تاريکي و شهواني بودن رو
139
00:11:58,200 --> 00:12:01,813
آزار دهنده هست، من به طور وحشتناکي جدي هستم
140
00:12:10,681 --> 00:12:13,752
پسر ها هرگز قبلاً به من توجه نميکردن
141
00:12:13,883 --> 00:12:16,371
من حتي تو ليستشون به عنوان جايگزين نبودم
142
00:12:42,279 --> 00:12:44,351
روبي اون رو بدست آورد، اون من رو بدست اورد
143
00:12:45,015 --> 00:12:47,797
اگر اون يه پسر بود، همه چيز عالي ميشد
144
00:13:01,964 --> 00:13:04,844
وقتيکه "لو ريد" 17 ساله بود اون مشهور شده بود به.
145
00:13:04,967 --> 00:13:06,975
...اينکه از خوردن مشروب رنج ميبره.
146
00:13:09,306 --> 00:13:12,951
اون تو گروه موسيقي الکتريکي سه بار در هفته فعاليت ميکرد
147
00:13:14,177 --> 00:13:17,634
.....هر برنامه پر مشتري اون به عنوان سازنده لحظات درخشان
148
00:13:17,782 --> 00:13:20,533
و دروغهاش اونجا از استعداد اون هست.....
149
00:13:20,650 --> 00:13:22,603
.....به خاطر اون آغوش خون آلودش و
150
00:13:22,687 --> 00:13:26,264
...و براي خلق تعدادي از بهترين
آهنگهاي رقص راک اند رول که دنيا شنيده
151
00:13:56,986 --> 00:13:58,809
.... من آغوش گرمش رو
152
00:13:58,887 --> 00:14:00,680
...و بغل گرفتن اون رو احساس ميکردم
153
00:14:00,757 --> 00:14:03,061
دروغگوئي در اتاق من روزهاي پاياني خودش بود
154
00:14:03,159 --> 00:14:06,680
همه چيز ير، سياه و نقره اي هست
155
00:14:06,830 --> 00:14:10,477
من ميترسيدم اون من رو ببره عقب
......به ژرفاي اميال تغيير کرده من
156
00:14:10,633 --> 00:14:14,184
...به جائي که من خيلي از اونجا ميترسيدم
چون ممکن بود هرگز نتونم از اونجا خلاص بشم
157
00:14:14,336 --> 00:14:16,507
من شرط ميبندم 1000 دلار تو خونه داري
158
00:14:20,376 --> 00:14:23,410
يه جعبه سيگار و يه چيزي که دراي مينويسي
159
00:14:26,048 --> 00:14:28,192
داستان زندگي تو هست؟
160
00:14:28,284 --> 00:14:30,291
دياري؟ نه؟
161
00:14:30,854 --> 00:14:32,283
يالا، اين داره من رو ميکشه
162
00:14:35,893 --> 00:14:37,589
اين يه تکليف درسي هست
163
00:14:37,661 --> 00:14:40,692
تو بهترين دانشجوي وظيفه شناس تو هاروارد هستي
164
00:14:41,964 --> 00:14:43,208
اين يه مقاله در مورد موسيقي هست
165
00:14:45,367 --> 00:14:47,921
من دارم شروع ميکنم يه مقاله در مورد موسيقي براي کريمسون بنويسم
166
00:14:48,471 --> 00:14:49,998
اين عاليه
167
00:14:54,044 --> 00:14:55,222
يه دونه قرص اکس ميخواي؟
168
00:14:58,248 --> 00:15:00,353
تو هرگز اکس نخوردي
169
00:15:02,152 --> 00:15:03,612
روي اعصابت تاثير ميزاره، ميفهمي؟
170
00:15:05,621 --> 00:15:07,693
اکس تو قلبت نفوذ ميکنه
171
00:16:10,919 --> 00:16:12,610
هي
172
00:16:13,289 --> 00:16:14,499
تو خوبي؟
173
00:16:19,528 --> 00:16:21,535
تو اينجا چيکار ميکني؟
174
00:16:24,867 --> 00:16:26,915
اوه، نه
175
00:16:27,002 --> 00:16:28,912
ميخواي برگردي بري تو؟
176
00:16:35,712 --> 00:16:37,728
يه نفر اون بيرون هست
177
00:16:37,814 --> 00:16:39,885
فکر ميکنم دنبال تو ميگرده
178
00:17:14,249 --> 00:17:17,002
صداي اون در اعماق وجود من بود
179
00:17:17,120 --> 00:17:21,344
"بيا، عزيزم."، اون کنار من بود
جائي که هيچ کس ديگه اي وجود نداشت
180
00:17:21,524 --> 00:17:24,011
...در جاي تاريک و مرموز من
181
00:17:24,694 --> 00:17:26,390
.....من اونجا به اون اجازه دادم با من باشه
182
00:17:26,462 --> 00:17:28,412
اما بعد ترس من برگشت......
183
00:17:28,496 --> 00:17:30,544
من از اون خواستم بمونه
184
00:17:30,631 --> 00:17:34,088
فکر ميکني احساس اون چطور هست؟
وقتي که تو در مورد توقف کردن فکر ميکني؟
185
00:17:34,236 --> 00:17:36,220
من نميخوام در کنترل اون باشم
186
00:17:36,304 --> 00:17:37,744
من اون رو ميخواست براي بودن
187
00:17:37,806 --> 00:17:39,662
من اون رو براي عدم وجود ميخواستم
188
00:17:39,741 --> 00:17:41,533
منظورم اينه که، بزار با اون روبرو بشم
189
00:17:41,610 --> 00:17:43,553
"لو ريد بايد مرده باشه."
190
00:17:47,049 --> 00:17:48,456
اين عاليه
191
00:17:57,826 --> 00:18:00,062
ميخواي امشب با من بخوابي؟
192
00:18:03,264 --> 00:18:04,671
نگو که من بهت اخطار نکردم
193
00:18:05,334 --> 00:18:09,229
- منظورت از اين حرف چيه؟
-منظورم اينکه که نگو من بهت اخطار نکردم
194
00:18:12,274 --> 00:18:13,703
عاليه
195
00:18:17,078 --> 00:18:20,822
......من يه سکس خيلي بد درست به همين روش
196
00:18:20,982 --> 00:18:24,844
...با همين آدم,
در همين زمان و همينجا ميخواستم
197
00:18:28,022 --> 00:18:30,422
-اون اصلاً کار بزرگي نيست
- با وجود اين کي بود؟
198
00:18:30,525 --> 00:18:33,307
- اين کار بايد ميشد
- خب، حداقل اون به نظر خوب مياد
199
00:18:33,795 --> 00:18:35,524
اين اولين دفعه من بود
200
00:18:35,598 --> 00:18:37,550
آر، حتماً
201
00:18:37,633 --> 00:18:39,194
نه، من جدي ميگم
202
00:18:41,335 --> 00:18:43,310
تو داري با من شوخي ميکني؟
203
00:18:43,938 --> 00:18:45,281
اين حقيقت داره
204
00:18:45,339 --> 00:18:47,063
اصلاً ، من نميتونم حرفت رو باور کنم
205
00:18:47,709 --> 00:18:50,808
من تصور کردم که سکس کردن رو بايد از 19 سالگي شروع ميکردم.
206
00:18:53,314 --> 00:18:55,778
من فکر ميکنم بايد براي اين کار يه جشن بگيريم
207
00:18:55,883 --> 00:18:58,567
- ما ميتونيم يه جشن بگيريم
- يه جشن؟
208
00:19:03,492 --> 00:19:05,602
من در ضمن دقيق و تيز بودم...
209
00:19:05,692 --> 00:19:07,484
...اما البته...
210
00:19:07,561 --> 00:19:11,555
اليزابت اين عاليه
مثل يه ايده ديوانه کننده
211
00:19:13,601 --> 00:19:14,779
همه اون رو گرفتن
212
00:19:17,673 --> 00:19:20,226
نه تنها کسي که خيلي دلپذير بود
213
00:19:21,510 --> 00:19:24,134
من آرزو داشتم که من هم همچين جشني داشتم
214
00:19:24,246 --> 00:19:26,035
ممنون
215
00:19:26,582 --> 00:19:28,469
من لباست رو دوست دارم
216
00:19:39,627 --> 00:19:41,221
هي
217
00:19:41,829 --> 00:19:45,318
چطور تو ميتوني يه مسئله خصوصي
رو تبديل به يه مسئله عمومي کني؟
218
00:19:45,467 --> 00:19:47,671
براي شروع کردن ديگه خصوص نيست.
219
00:19:49,404 --> 00:19:52,925
- اون سکس عالي بود، خيلي هيجان انگيز بود
- هيجان انگيز؟
220
00:19:53,076 --> 00:19:54,834
منظورم اينکه که براي من اينطوري نبود
221
00:19:54,909 --> 00:19:58,106
ميدوني، اون خيلي هم خاص نبود
اون فقط يه سکس بود
222
00:20:00,481 --> 00:20:02,685
خب، اين خيلي خوبه
223
00:20:03,819 --> 00:20:05,924
با اين لباس خيلي خوشتيپ به نظر نمياي
224
00:20:13,695 --> 00:20:17,310
من بکارت خودم رو براي کسي که واقعاً
من رو دوست داشت حفظ کرده بودم
225
00:20:17,465 --> 00:20:20,025
...کسي که واقعاً درون من رو ميشناخت
226
00:20:20,134 --> 00:20:22,406
او نوح نبود
227
00:20:22,503 --> 00:20:25,479
.......اون بعداً به من با تاکيد گفت که
228
00:20:25,606 --> 00:20:28,646
...سکس و مواد مخدر به يک اندازه براي اون بي معني هستن
229
00:20:28,776 --> 00:20:31,330
فقط دو روش مختلف براي ارضاء شدن بود
230
00:20:32,748 --> 00:20:34,892
...که هر دو روش خوب و عالي هست
231
00:20:34,983 --> 00:20:37,798
...وقتيکه يه دختر تلاش ميکنه که نزديکي داشته باشه
232
00:20:39,821 --> 00:20:41,326
ليزي؟
233
00:20:41,390 --> 00:20:43,690
- هي، شما ليزي رو نديديد؟
نه
234
00:20:44,758 --> 00:20:46,220
ليزي؟
235
00:20:47,895 --> 00:20:50,000
ليزي؟
236
00:20:50,364 --> 00:20:52,509
ليزي، تو تلفن داري؟
237
00:20:52,601 --> 00:20:54,392
-کيه؟
- موسسه رولينگ استون
238
00:20:54,468 --> 00:20:56,291
رولينگ استون؟
239
00:20:58,773 --> 00:20:59,253
......جايزه روزنامه نگاري سال1985...
240
00:20:59,274 --> 00:21:03,595
....جايزه روزنامه نگاري سال 1985
241
00:21:03,779 --> 00:21:06,880
...به اليزابت وورزل تقديم ميشه...
242
00:21:07,013 --> 00:21:10,080
...براي مقاله ادبي موسيقي "لو ريد" در هاروارد هست
243
00:21:12,519 --> 00:21:17,031
من ميخوام هر چيزي که رو که قبلاً براي من اتقاق افتاده فراموش کنم
244
00:21:17,224 --> 00:21:19,363
من ميخوام تو اين لحظه بمونم
245
00:21:21,529 --> 00:21:23,023
تا ابد
246
00:21:31,805 --> 00:21:33,299
ممنون
247
00:21:35,042 --> 00:21:37,090
-اين عاليه
- نه، تو عالي هستي
248
00:21:37,177 --> 00:21:38,649
- ممنون
- قابلي نداشت
249
00:21:38,712 --> 00:21:42,200
من در مورد گروه موسيقي که تو کمبريج
هستن و تو ميتوني ازشون مطلب تهيه کني فکر ميکردم
250
00:21:42,349 --> 00:21:45,294
....اين خيلي کم پيش مياد که يکي با همه لطافتي که داره
251
00:21:45,420 --> 00:21:47,148
...با اين دقت و زيبائي مينويسه
252
00:21:47,222 --> 00:21:49,462
....بعد من فکر کردم اون دنبال من هست
253
00:21:49,557 --> 00:21:52,597
و اون مثل يه ويرايشگر تو موسسه رولينگ استون هست
254
00:21:52,727 --> 00:21:54,518
اون چند سالش هست؟
255
00:21:54,595 --> 00:21:57,091
- اوه خداي من
- چيه؟
256
00:21:57,197 --> 00:21:58,604
- اون پدر منه
- خيلي خوبه
257
00:22:00,400 --> 00:22:02,160
نگاش کن
258
00:22:02,235 --> 00:22:05,980
- چيه؟
- من باور نميکنم اون ما رو براي اون ترک کرد
259
00:22:06,140 --> 00:22:08,091
چيه، موضوع چيه؟
260
00:22:08,175 --> 00:22:10,287
من تو اين چهار سال نميخواستم اون رو ببينم
261
00:22:10,377 --> 00:22:11,850
....صبر کن، من فکر ميکنم تو گفتي
262
00:22:11,913 --> 00:22:14,117
ميدونم من چي گفتم
263
00:22:22,622 --> 00:22:25,656
پدر، حالا که تو برگشتي ميخواي با ما زندگي کني؟
264
00:22:28,562 --> 00:22:30,635
خب، نه نميخوام عزيزم، تو ميدوني
265
00:22:31,131 --> 00:22:33,652
اما مامان گفت که اگر تو بخواي اون هم تو رو ميخواد
266
00:22:36,804 --> 00:22:39,300
من مطمئنم که مامانت اين حرف رو نزده، زده؟
267
00:22:39,407 --> 00:22:41,098
آره، اون گفته
268
00:22:42,109 --> 00:22:43,804
....عزيزم، ميدوني که
269
00:22:43,877 --> 00:22:45,438
اين موضوع نميتونه اتفاق بيفته
270
00:22:49,783 --> 00:22:52,783
اين چه معني ميده که من تو رو به اندازه کمترين مقدار دوست دارم
271
00:23:05,901 --> 00:23:07,786
اون فکر ميکنه کي هست؟
272
00:23:07,866 --> 00:23:12,475
اون تو اين 4 سال لعنتي غيبش زده بود
....بعد اون فکر ميکنه که ميتونه بياد اينجا
273
00:23:12,672 --> 00:23:15,648
...و به دختر محبوب و نازنينش عکسهاش رو بده؟
274
00:23:15,775 --> 00:23:17,791
اون اينجا کاري نداره که انجامش بده
275
00:23:17,877 --> 00:23:20,918
حداقل اون ميتونست نجابت و شايستگيش رو نشون بده که درکش ميکردم
276
00:23:21,048 --> 00:23:23,064
تو بايد يه چيزي به اون بگي؟
277
00:23:23,150 --> 00:23:24,459
مثل چي؟
278
00:23:24,952 --> 00:23:26,446
نميدونم
279
00:23:26,821 --> 00:23:29,638
زندگي جديد تو چطور هست؟
دوست دختر جديد لعنتي تو چطورهست؟
280
00:23:29,758 --> 00:23:31,964
ليزي اون پدر تو هست
اون دوست داره
281
00:23:32,058 --> 00:23:33,978
نه، تو نميدوني اون شبيه به چي هست
282
00:23:34,060 --> 00:23:36,524
وقتيگه من 8 سالم بود، رفتيم فيلم آخرين رقص رو ببينيم.
283
00:23:36,629 --> 00:23:38,453
اون با داروهاي مسکن بيهوش شد
284
00:23:38,531 --> 00:23:42,148
من مجبور بودم که تمام طول اين فيلم
لعنتي رو تا اينکه اون به هوش بياد اونجا بشينم
285
00:23:42,303 --> 00:23:44,310
چه آدمي اين کار رو ميکنه؟
286
00:23:46,440 --> 00:23:47,782
من نميفهمم
287
00:23:49,310 --> 00:23:50,686
.......عنوان اون مقاله
288
00:23:50,744 --> 00:23:52,883
...آرزوي کامل بودن بود
289
00:23:53,415 --> 00:23:56,069
من در مورد اين نوشتم که ميخوام زندگيم چطوري باشه
290
00:23:56,182 --> 00:23:58,006
...روشي که مردم در موردش حرف ميزنن
291
00:23:58,084 --> 00:24:00,735
..روشي که تو در موردش حرف ميزني
اون به نظر واقعي مياد
292
00:24:02,088 --> 00:24:03,746
خوب، شايد اينطوري باشه
293
00:24:05,626 --> 00:24:10,841
نه، اين فقط يه رويا هست که من مدت طولاني با اون زندگي کردم
294
00:24:11,465 --> 00:24:13,538
من اينجا خوشحال هستم
به هيچ وجه هم به اون نيازي ندارم
295
00:24:15,469 --> 00:24:17,095
ما بايد بريم، مياي؟
296
00:24:18,606 --> 00:24:22,150
نه، من به ويرايشگر من براي مقاله هفته بعد قول دادم
297
00:24:52,739 --> 00:24:55,041
يا مسيح، ساعت 4 صبح هست
مخت کار ميکنه؟
298
00:24:55,676 --> 00:24:57,723
ميدونم، متاسفم
299
00:24:57,810 --> 00:25:00,494
موزيک به تمرکز کردن من کمک ميکنه
300
00:25:05,653 --> 00:25:08,915
مانند بچه آهوئي که در دنياي ميکانيکي دست و پا ميزنه
301
00:25:09,055 --> 00:25:12,252
تو ميتوني بوي عرق روي توي صداش
و چرک سياه رو توي گيتارش احساس کني
302
00:25:13,125 --> 00:25:16,518
...وقتي که اون ميخونه من خيابانهاي پر از
303
00:25:16,663 --> 00:25:18,615
...عاشقان اون رو ميبينم که...
304
00:25:18,699 --> 00:25:20,363
...سينشون رو براش چاک ميدن
305
00:25:20,434 --> 00:25:24,428
چرک و کثيفي زير ناخونهاي اون و
روشن بيني و بصيرت تو چشمهاي اون موج ميزنه
306
00:25:33,445 --> 00:25:35,900
يا مسيح، ليزي
تو چند روز هست نخوابيدي
307
00:25:37,983 --> 00:25:40,703
من قبلاً قدرت بيشتري داشتم
308
00:25:40,819 --> 00:25:43,023
ميدونم ميتونم برگردونمش
309
00:25:45,124 --> 00:25:48,421
......کلمات پيچيده و يکنواخت يک داستان تو مخت چکش ميزنه
310
00:25:48,562 --> 00:25:51,378
...اما صدا و گيتارش مستقيم به قلب تو نفوذ ميکنه
311
00:25:51,498 --> 00:25:55,590
موزيک از اعماق وجود اون سرچشمه ميگيره و به اين دنياي پرآشوب عرضه ميشه
312
00:25:57,469 --> 00:25:59,997
مثل بچه آهوئي که توي دنياي خشک و بيحال گرفتار شده
313
00:26:00,105 --> 00:26:02,527
موزيک از اعماق وجود اون سرچشمه ميگيره
314
00:26:08,715 --> 00:26:12,683
وارد اين دنياي پر آشوبي ميشود که دانشها براي تکامل به وجود ميان
315
00:26:12,852 --> 00:26:16,149
....موسيقي مثل آگاهي که د رسراسر عمر انسان برميگرده
316
00:26:16,290 --> 00:26:20,610
.به عنوان يه عصب واحد که در مغز ما انسنها وجود داره
.....موسيقي چراغ هدايتي هست که ميتونه لمس بشه
317
00:26:20,795 --> 00:26:22,649
اون قدرت و توانائي احساسات خالصانه داره
318
00:26:22,728 --> 00:26:25,795
.....احساسات شديد افراد به طور دقيق کارهائي انجام ميدن
319
00:26:43,650 --> 00:26:45,409
- بيرون مياد د ر شلوغي هاي
- لعنت
320
00:26:45,484 --> 00:26:47,459
اون هنوز نخوابيده
321
00:26:51,056 --> 00:26:52,715
ليزي
322
00:26:53,326 --> 00:26:54,984
ليزي!
323
00:26:55,628 --> 00:26:58,156
....من نميدونم چطور بايد بگم، خب
324
00:26:58,264 --> 00:27:00,501
....اما تو داري بو ميفتي
325
00:27:01,267 --> 00:27:02,828
اين مهمه
326
00:27:03,504 --> 00:27:07,344
ليزي اين اونقدرها هم اهميت نداره
تو بايد بخوابي
327
00:27:07,508 --> 00:27:08,686
ميشه اين بحث لعنتي رو تموم کنيد؟
328
00:27:10,175 --> 00:27:12,150
من بايد اين رو تموم کنم
329
00:27:13,445 --> 00:27:15,453
من ميتونم برات يه متکا بيارم، خب؟
330
00:27:16,415 --> 00:27:18,357
- آره؟
- آره
331
00:27:21,888 --> 00:27:24,896
نوح؟نوح، يالا
اون رو بده من ، نوح
332
00:27:25,024 --> 00:27:26,784
ليزي، اينا فقط يه نوشته هاي بيخودي هستن
333
00:27:26,859 --> 00:27:29,004
چي، چه غلطي کردي؟آشغال
334
00:27:29,096 --> 00:27:31,912
واستا، نوح، اونرو بزار پائين
....اون رو بزار
335
00:27:32,032 --> 00:27:34,302
يا مسيح، اون رفت تو کمد خانمهاي هاروارد
336
00:27:34,399 --> 00:27:36,704
- تو چيکار کردي؟
- اون يه چيزي لازم داره
337
00:27:36,803 --> 00:27:38,946
- چي؟
- نميدونم، يه کم کم روحي
338
00:27:39,037 --> 00:27:40,466
!روبي
339
00:27:43,209 --> 00:27:46,657
اين خوبه، من اونها رو دارم، من اونها رو دارم
همش خوب هست
340
00:27:49,015 --> 00:27:50,807
....احساست بسيار شديد
341
00:27:50,883 --> 00:27:52,127
.......بدنها رو به طرف آسمان
342
00:27:55,856 --> 00:27:58,058
ليزي، ليزي، نگاه کن
343
00:27:58,657 --> 00:28:01,185
تو بايد استراحت کني، خوب؟
344
00:28:01,292 --> 00:28:04,260
اين حرف رو وقتي که معامله تو رو تو دهنم گذاشته بودم نميزدي
345
00:28:12,839 --> 00:28:14,918
تو هيچ موادي تو اين 24 ساعت گذشته مصرف نکردي؟
346
00:28:15,007 --> 00:28:16,633
نه
347
00:28:17,210 --> 00:28:21,402
خب، من فکر ميکنم يه مقدار مشروب سياه خوردم ، چند تائي هم پک سيگار زدم
348
00:28:21,581 --> 00:28:24,132
اما استفاده از قرص اکستازي مال خيلي قبل هست
349
00:28:24,682 --> 00:28:26,471
مطمئني چيزي رو فراموش نکردي؟
350
00:28:27,385 --> 00:28:28,694
شايد يه کمي آبجور هم بوده
351
00:28:29,554 --> 00:28:33,427
آيا تو فکر ميکني يه مشکل جسمي حاد داري؟
352
00:28:33,592 --> 00:28:37,304
......تنها مشکل جسمي که دارم اينه که تو يکم آرامش به من بدي
353
00:28:37,463 --> 00:28:40,333
...تا اينکه من بتونم اين مشروب لعنتي رو بزارم کنار
354
00:28:40,867 --> 00:28:42,045
و بعد چي ميشه؟
355
00:28:44,471 --> 00:28:48,437
پس تودوست نداري بياي اينجا
و نميخواي حرف بزني.
356
00:28:48,606 --> 00:28:51,358
تو مجبور نيستي
...تو مجبور نيستي چيزي بگي
357
00:28:51,476 --> 00:28:54,452
....تو نميخواي چيزي بگي
....اما اگر تو چيزي نگي
358
00:28:54,579 --> 00:28:56,243
...اگر با من حرف نزني..
359
00:28:56,314 --> 00:28:57,525
...من نميتونم بهت کمک کنم
360
00:28:59,251 --> 00:29:02,387
ميدوني، آيا تو به من پيشنهاد معالجه ميدي، نه نميدي
361
00:29:02,521 --> 00:29:04,147
دليل زندگي من کار کردن نيست
362
00:29:04,757 --> 00:29:07,791
- پس،تو اينجا چيکار ميکني؟
- دوستام من رو آوردن اينجا
363
00:29:09,829 --> 00:29:11,999
تو ديگه اينجا کاري نداري
364
00:29:12,830 --> 00:29:15,711
تو به من چيزي ميدي، دکتر؟
365
00:29:15,834 --> 00:29:17,177
نه
366
00:29:17,235 --> 00:29:18,861
امروز نه
367
00:29:29,916 --> 00:29:31,672
من دارم از حال ميرم
368
00:29:32,285 --> 00:29:34,653
نميتونم حتي مقاله رو تموم کنم
369
00:29:34,754 --> 00:29:37,504
شايد نوح حق داشت
اون فقط يه نوشته هاي بيخودي بود
370
00:29:37,622 --> 00:29:39,826
من چيز اصيلي براي گفتن نداشتم
371
00:29:41,526 --> 00:29:43,511
نوشتن من رو نجات نميده
372
00:29:43,595 --> 00:29:45,570
حتي هاروارد نميتونه من رو نجات بده
373
00:29:46,698 --> 00:29:49,065
چطور من ميتون از روح پديد ذهن خودم فرار کنم؟
374
00:29:50,369 --> 00:29:52,449
- من نميتونم
- پس چي، اون تو رو هدايت ميکنه؟
375
00:29:52,537 --> 00:29:55,546
- ميري....؟چي؟
- آره اون لعتي من رو ميکشونه، درسته؟
376
00:29:55,675 --> 00:29:57,754
- اما من مست بودم
- تو يه عوضي آشغال هستي
377
00:29:57,843 --> 00:30:01,158
چطور اين غلط رو کردي؟
چه غلطي؟
378
00:30:02,147 --> 00:30:03,842
ليزي؟
379
00:30:03,914 --> 00:30:05,769
ليزي، واستا
380
00:30:06,818 --> 00:30:08,247
ليزي
381
00:30:08,586 --> 00:30:10,923
ليزي، من بايد تو رو بکشم
382
00:30:11,023 --> 00:30:13,263
من بايد تو رو بکشم، هرزه
383
00:30:13,358 --> 00:30:15,662
سام به من گفت، اون همه چيز رو گفت
384
00:30:15,761 --> 00:30:18,610
تو بکارتت رو از دست دادي
ديگه چه دروغي به من گفتي؟
385
00:30:18,731 --> 00:30:20,651
تو درک نميکني، حاليته؟
386
00:30:20,733 --> 00:30:23,069
تو نميفهمي
اون تصادفي بود
387
00:30:23,169 --> 00:30:26,015
تصادفي؟
تو اسم اين رو ميزاري تصادفي؟
388
00:30:26,137 --> 00:30:29,658
...اون بود
....اون بود يه جور، ميدوني
389
00:30:29,808 --> 00:30:32,296
- يالا، چي؟
- يه اتفاق خوشايند بود
390
00:30:33,979 --> 00:30:35,321
اوه، لعنت به تو
391
00:30:36,114 --> 00:30:37,874
من بايد تو رو بکشم، ليزي
392
00:30:37,949 --> 00:30:41,594
به خدا قسم ميخورم که ميتونم تو رو بکشم
چطور تو اين کار رو کردي؟
393
00:30:50,160 --> 00:30:53,681
همينگوي لحظات خاص و کلاسيکي تو کتاب خورشيد باز طلوع ميکند داره
394
00:30:53,832 --> 00:30:57,384
وقتيکه يکي از "ميک کمپل " پرسيد چطور ورشکست شده
395
00:30:57,535 --> 00:31:01,759
تنها چيزي که اون گفت اين بود که
"به تدريج و بعد ناگهاني."
396
00:31:01,940 --> 00:31:03,988
دليلش مصادف شدن با کسادي بود
397
00:31:04,075 --> 00:31:07,239
يه روز از خواب پا ميشي و ميترسي که زنده هستي
398
00:31:10,383 --> 00:31:12,877
من نميتونم باور کنم به اين برميگردم
399
00:31:12,983 --> 00:31:15,191
تو فکر ميکني من اين رو دوست دارم؟
400
00:31:15,285 --> 00:31:17,587
من نميدونم، من نميدونم ليزي
401
00:31:18,922 --> 00:31:21,508
من فکر ميکردم همه چيز مرتبه
402
00:31:22,894 --> 00:31:25,928
من خيلي افتخار ميکردم که تو اومدي به هاروارد
403
00:31:27,899 --> 00:31:30,834
- اين دليلي بود که من تو رو نبينم؟
- نه،مامان
404
00:31:32,203 --> 00:31:35,020
من فکر ميکنم اين به گذشته ما مربوط ميشه
...بعد من تلفن رو برداشتم
405
00:31:35,141 --> 00:31:37,147
مامان، اين کاري نيست که تو بخواي انجام بدي
406
00:31:43,882 --> 00:31:46,271
منظورم اينه که، کاري نيست که تو انجام بدي
407
00:31:52,725 --> 00:31:54,186
چرا اونها تو رو اينجا آوردي؟
408
00:31:54,592 --> 00:31:56,348
من يه اتاق براي خودم خواستم
409
00:31:57,563 --> 00:31:59,259
چرا؟
410
00:31:59,331 --> 00:32:01,052
بخاطر بي ثباتي روحي
411
00:32:02,032 --> 00:32:04,881
...من به اونها گفتم من فقط
من نميتونم با کسي زندگي کنم
412
00:32:05,003 --> 00:32:06,563
...تو گفتي
413
00:32:08,373 --> 00:32:09,900
تو اين رو گفتي؟
414
00:32:10,608 --> 00:32:14,160
اوه، ليزي،
415
00:32:14,312 --> 00:32:15,873
اين مناسب بود
416
00:32:17,615 --> 00:32:19,590
من متاسفم، مامان
417
00:32:23,355 --> 00:32:26,874
ميدوني، من نميتونم از عهده اين موضوع بربيام
418
00:32:27,024 --> 00:32:28,911
اين خيلي سنگين هست
419
00:32:28,992 --> 00:32:31,807
اين ديونه کننده هست
420
00:32:33,598 --> 00:32:37,013
من ديگه نميتونم اين داستان رو ادامه بدم
421
00:32:42,708 --> 00:32:45,042
نه، به من گوش کن
422
00:32:45,544 --> 00:32:50,598
من اون رو بزرگ کردم! من اون رو بزرگ کردم و هيچ کمکي از تو نداشتم
423
00:32:50,814 --> 00:32:54,911
هيچ کمکي از من؟من کسي بودم که همه کار رو ميکرد، من هرگز حساب نشدم
424
00:32:55,086 --> 00:32:58,638
تو تصميم دادگاه رو ميبيني و اونها اون رو تو صورتت ميزنن
425
00:32:58,789 --> 00:33:00,997
- ميفهمي؟
- داري درمورد چي حرف ميزني؟
426
00:33:01,092 --> 00:33:04,101
تو براي اون هيچ چي نيستي
تو براي اون هيچ چي نيستي
427
00:33:04,229 --> 00:33:06,501
تو هرگز حتي اون رو نديدي
428
00:33:06,598 --> 00:33:10,470
تو اون رو به تعطيلات نبردي
تو اون رو براي يه آخر هفته نداشتي
429
00:33:10,636 --> 00:33:13,131
چه غلطي ميخواي براي اون بکني، دونالد؟
430
00:33:13,237 --> 00:33:17,204
من پدرش هستم، ميبرمش بيمارستان
و تو هر از چند گاهي تو منهتن اون رو ميبيني
431
00:33:17,373 --> 00:33:21,054
تو يه حرومزاده اي
خداي من، من ازت تنفر دارم، من ازت تنفر دارم
432
00:33:21,212 --> 00:33:24,114
من ازت تنفر دارم، حرومزاده
433
00:33:28,920 --> 00:33:30,294
چه چيزي در مورد تو اشتباه بود؟
434
00:33:30,788 --> 00:33:31,966
هيچ چيز
435
00:33:33,358 --> 00:33:36,108
اوه، خداي من ، تو نيستي؟
436
00:33:36,529 --> 00:33:40,142
حامله؟نه مامان من حامله نيستم
437
00:33:40,296 --> 00:33:42,856
در هرصورت 80 ساعت گذشته
اون مشکلي نداشت
438
00:33:42,966 --> 00:33:45,170
خواهش ميکنم، ليزي در موردش حرف نزن
439
00:33:45,703 --> 00:33:47,263
بعدش چي؟
440
00:33:56,347 --> 00:33:58,769
من نميتونم تو رو درک کنم ليزي
441
00:34:05,856 --> 00:34:09,271
اينجا کثيف هست
من بهت کمک ميکنم تميز کني
442
00:34:09,793 --> 00:34:11,135
مامان، نه
443
00:34:13,031 --> 00:34:16,479
من يه راه حل ساده براي حل مشکلم ندارم، ميفهمي؟
444
00:34:20,138 --> 00:34:22,407
من نميدونم چيکار کنم، ليزي
445
00:34:23,508 --> 00:34:26,803
- من دو روز از کارم مرخصي گرفتم
- نه، تو نميتوني
446
00:34:26,944 --> 00:34:28,733
من بايد بهت کمک کنم
447
00:34:30,147 --> 00:34:35,363
- ....خدا ميدونه که من قدرتش رو ندارم، اما
- من تنهائي مشکلم رو حل ميکنم، خب؟
448
00:34:36,053 --> 00:34:38,126
....اگر من ميدونستم تو اين واکنش رو نشون ميدي
449
00:34:40,757 --> 00:34:43,989
نگاه کن، من بايد مطالعه کنم
450
00:34:44,127 --> 00:34:47,392
....من خيلي سخت کار ميکنم
451
00:34:47,532 --> 00:34:51,753
...و ساعتهاي سختي رو پيش رو دارم
من فقط چند روز لازم دارم
452
00:34:53,569 --> 00:34:55,810
من خيلي بابت تو نگرانم، ليزي
453
00:34:55,906 --> 00:34:58,882
من به تو قول ميدم مواظب خودم باشم
454
00:34:59,009 --> 00:35:00,438
خب؟
455
00:35:00,911 --> 00:35:03,017
و بيام و تو رو ببينم
456
00:35:03,548 --> 00:35:05,339
من به اندازه کافي قبلاً تو رو ديدم
457
00:35:05,415 --> 00:35:07,837
ما يه وقتي رو تو نيو يورک با همديگه ميگذرونيم
458
00:35:08,286 --> 00:35:10,228
خواهش ميکنم، قول ميدم
459
00:35:10,688 --> 00:35:14,071
من فقط اين کار رو دارم مجبورم تمومش کنم
460
00:35:15,359 --> 00:35:17,431
شايد براي روز تولدت
461
00:35:18,729 --> 00:35:20,937
آره،آره
462
00:35:21,031 --> 00:35:23,519
من قول ميدم روز تولدم خونه باشم
463
00:35:23,934 --> 00:35:25,560
ما ميتونيم جشن بگيريم
464
00:35:26,270 --> 00:35:28,926
- ما يه مهموني داريم
-بسيار خب
465
00:35:29,040 --> 00:35:31,691
من يه کيک گلابي ترش درست ميکنم که تو دوست داري
466
00:35:32,777 --> 00:35:34,533
اون بايد عالي باشه
467
00:35:40,149 --> 00:35:41,611
هي
468
00:35:48,025 --> 00:35:50,201
ليزي، من دوست دارم عزيزم
واقعاً دوست دارم
469
00:35:50,294 --> 00:35:54,102
ولي تو فقط بايد تو اتاق من اويزون باشي
اگر مست نکني و مواد نکشي
470
00:35:54,265 --> 00:35:56,272
بيخيال، تو جدي نميگي
471
00:35:56,834 --> 00:35:58,466
خب ديگه
472
00:35:58,536 --> 00:35:59,813
فقط بگو نه
473
00:36:01,539 --> 00:36:04,604
اوه،نوح، دليلي وجود نداره که بخواي تو اتاقت بهوش باشي
474
00:36:10,447 --> 00:36:13,967
من بايد براي نوح توضيح ميدادم چطور دارم از پا درميام
475
00:36:14,117 --> 00:36:16,070
حتي توي روياهام
476
00:36:16,153 --> 00:36:18,361
چطور من خسته از خواب بلند ميشم
477
00:36:18,456 --> 00:36:21,969
چطور من در موجي سياه غرق شدم
478
00:36:22,460 --> 00:36:23,802
ولي نميتونم بنويسم
479
00:36:24,429 --> 00:36:27,623
و اون واقعاً در مورد اين چيزها چيزي نميدونست
480
00:36:40,243 --> 00:36:42,415
- بفرمائيد
- ممنون
481
00:36:42,779 --> 00:36:44,121
سلام
482
00:36:45,549 --> 00:36:46,858
سلام
483
00:36:54,757 --> 00:36:58,149
روبي، اين دويونگي هست
ما بايد حرف بزنيم
484
00:36:58,294 --> 00:37:00,629
ميدوني، من واقعاً تمايلي ندارم
485
00:37:01,798 --> 00:37:04,515
متاسفم، ميدوني در مورد چي حرف ميزنم
486
00:37:04,968 --> 00:37:07,721
من هيچ بهانه اي ندارم
487
00:37:07,838 --> 00:37:10,075
پس چرا؟ چرا اون کار رو کردي؟
488
00:37:11,842 --> 00:37:14,330
من واقعاً يه لعنتي هستم
489
00:37:15,313 --> 00:37:17,135
....من مثل يه مدل معيوب هستم
490
00:37:17,213 --> 00:37:21,588
...و من نميدونستم تا وقتي که تو پيش من بودي.
491
00:37:23,486 --> 00:37:28,254
ميدوني ، بعضي از روزها از خواب بلند ميشم
......و يه احساس بيخودي دارم، واقعاً مزخرف
492
00:37:28,458 --> 00:37:30,795
که هر کاري ميکنم که حالم رو عوض کنم.....
493
00:37:30,894 --> 00:37:33,006
ليزي وقتي که ما با هم هستيم تو خوب هستي
494
00:37:33,097 --> 00:37:35,817
- .....تو شاد هستي، تو هستي
- من از اون کار بدم مياد
495
00:37:35,933 --> 00:37:38,802
- خب، هر کسي اون کار رو ميکنه
- نه مثل من
496
00:37:41,337 --> 00:37:43,792
نگاه کن، ما روزهاي بدي داشتيم
497
00:37:44,440 --> 00:37:48,597
اين چيزي هست که مردم تو
موقعيتهائي ميگن که نميدونن چي بايد بگن
498
00:37:49,078 --> 00:37:50,540
لعنت
499
00:37:50,947 --> 00:37:53,216
من نميدونم بايد چيکار کنم
500
00:37:56,286 --> 00:37:58,391
مردم به تو توجه ميکنن ، ليزي
501
00:37:59,156 --> 00:38:01,364
......چيزي که من ميخوام اينه که کسي من رو درک کنه
502
00:38:01,458 --> 00:38:02,898
.اما اونها واقعاً اين کار رو نميکنن....
503
00:38:02,960 --> 00:38:05,071
اين موضوع تحمل هر چيزي رو سختر تر ميکنه
504
00:38:05,161 --> 00:38:06,792
اونا اين کار رو ميکنن، اونا بايد کمک کنن
505
00:38:06,861 --> 00:38:09,966
بسيار خب، من بايد بهت کمک کنم
اما نميدونم بايد چيکار کنم
506
00:38:10,099 --> 00:38:12,303
من که لازم نيست تو خط انجمن قرار بگيرم، درسته؟
507
00:38:15,005 --> 00:38:16,412
خب
508
00:38:17,274 --> 00:38:20,282
مسيح، به من گوش کن
509
00:38:20,410 --> 00:38:23,476
تنها چيزي که من ميبينم جنبه سياه اجسام هست
510
00:38:25,015 --> 00:38:26,584
روبي بيچاره
511
00:38:26,651 --> 00:38:28,729
من خوشي اون رو ضايع کردم
512
00:38:28,818 --> 00:38:31,890
به غمش نگاه کن ، به صورت بيروحش نگاه کن
513
00:38:32,021 --> 00:38:33,330
من نميدونم چي بايد بگم
514
00:38:35,658 --> 00:38:39,172
چقدر رنج اور هست که به عنوان يه حرفه اي حساب بشي؟
515
00:38:50,373 --> 00:38:53,603
پس من فکر ميکنم اين قسمت فرويد هست
.....جائي که من چيزي نميگم
516
00:38:53,741 --> 00:38:56,840
و تو هم چيزي نميگي.....
:تنها چيزي که ناگهان اتفاق ميفته اينه که
517
00:38:57,246 --> 00:39:00,345
"به طور قطع تو آرزو ميکني که با پدرت بخوابي."
518
00:39:01,450 --> 00:39:04,459
پس من بايد به اين نتيجه برسم که تو دوست نداشتي با پدرت بخوابي؟
519
00:39:04,587 --> 00:39:05,929
نه
520
00:39:08,258 --> 00:39:11,193
و من نبايد در مورد دوران بچگيم حرف ميزدم.
521
00:39:13,763 --> 00:39:15,650
نميدونم چرا اينجا هستم
522
00:39:17,298 --> 00:39:19,153
چرا بايد اينجا باشي؟
523
00:39:22,304 --> 00:39:24,060
من نميتونم بنويسم
524
00:39:25,809 --> 00:39:27,663
و در مورد چي مينويسي؟
525
00:39:28,745 --> 00:39:32,297
من داستان، مقاله و شعر مينويسم
526
00:39:32,449 --> 00:39:35,035
من اينجا با يه بورسيه روزنامه نگاري اومدم
527
00:39:38,321 --> 00:39:41,167
من نويسندگي رو دوست دارم، و مجبور به اين کار هستم
528
00:39:42,291 --> 00:39:44,844
چند وقت از وقتي که چيزي نمينويسي گذشته؟
529
00:39:46,595 --> 00:39:48,221
حدود يه ماه
530
00:39:49,398 --> 00:39:51,991
اولين چيزي رو که نوشتي يادت مياد؟
531
00:39:52,101 --> 00:39:53,701
يه شعر
532
00:39:53,770 --> 00:39:55,842
يه شعر ، در مورد چي؟
533
00:39:56,239 --> 00:39:57,700
پدرم
534
00:39:58,408 --> 00:40:00,232
يادت مياد تو اين شعر چي گفتي؟
535
00:40:00,310 --> 00:40:02,766
من بهت گفتم، نميخوام در مورد بچگيم حرف بزنم
536
00:40:06,548 --> 00:40:09,716
من فقط.....، من احساس احمقانه اي دارم وقتي که رو صندلي روانشناسي نشستم
537
00:40:09,851 --> 00:40:12,188
افرادي هستن که دوران بچگي خيلي سختري از من داشتن
538
00:40:12,288 --> 00:40:15,037
ما در مورد ديگران حرف نميزنيم
ما در مورد تو حرف ميزنيم
539
00:40:15,658 --> 00:40:17,737
من به اون اطلاعات زيادي دادم
540
00:40:17,826 --> 00:40:19,736
من خودم مشکل هستم
541
00:40:22,265 --> 00:40:24,761
من در مورد تحت درمان بودن نگران هستم
542
00:40:24,867 --> 00:40:27,715
من در مورد تحت درمان نبودن نگران هستم
543
00:40:27,837 --> 00:40:31,032
من حتي در مورد اين موضوع نگران هستم
که به اندازه کافي مقبول دکتر استرلينگ نباشم
544
00:40:31,506 --> 00:40:34,898
....من تو اين فکر هستم که فقط يه آدم نرمال باشم
545
00:40:35,043 --> 00:40:39,011
.يا وقتي که يه روز صبح از تختم بيرون ميام ، همه چيز مطلوب و خوشايند باشه
546
00:40:39,181 --> 00:40:41,004
خب، فکر ميکني نرمال بودن چطور هست؟
547
00:40:43,686 --> 00:40:47,429
اکثر مردم، وقتي جائيشون رو ميبرن، روش
يه باند ميزار ، تا جلوي خون رو بگيره و زخم رو تميز نگه داره.
548
00:40:47,924 --> 00:40:49,102
و تو چيکار ميکني؟
549
00:40:49,926 --> 00:40:51,203
من فقط جلوي خونريزي رو ميگيرم
550
00:40:51,895 --> 00:40:55,509
پس تو فکر ميکني نرمال بودن اينه که وقتي که
.....يه زخمي داشته باشي، روش رو ببندي
551
00:40:55,664 --> 00:40:57,125
و بعد بري دنبال زندگيت؟......
552
00:40:58,199 --> 00:40:59,693
اين يه کار درست و سالم نيست؟
553
00:41:00,635 --> 00:41:02,716
اين همون زندگي کردن نيست؟
554
00:41:02,805 --> 00:41:05,748
ميدوني ، وقتي که جلوي اون رو
ميگيري انگار که اتفاقي براي تو نيفتاده
555
00:41:05,874 --> 00:41:07,663
اين روش زندگي کردن هست؟
556
00:41:34,970 --> 00:41:36,563
مامان
557
00:41:38,675 --> 00:41:40,846
اوه، يالا عزيزم
558
00:41:41,244 --> 00:41:45,137
چرا موي سرت رو هيچ وقت نميبندي؟
صورتت خيلي قشنگ هست
559
00:41:48,816 --> 00:41:50,671
اونها هم اومدن
560
00:41:57,293 --> 00:41:58,951
تکون بخور، ليزي
561
00:42:05,535 --> 00:42:08,184
سلام، عزيزم
562
00:42:11,939 --> 00:42:14,011
اون هنوز خونه هست؟
563
00:42:23,053 --> 00:42:27,144
من کسي رو لازم دارم که فکر و مغزم
رو مسدود کنه و قلب و احساسم رو به جريان بندازه.
564
00:42:28,023 --> 00:42:32,854
خب، من موي بلند قهوه اي و چشم سياه دارم
565
00:42:33,060 --> 00:42:35,812
تو احتمالاً با همه دختر ها توي حموم مردونه قرار ميذاري
566
00:42:35,930 --> 00:42:39,313
آره، آخر اکستازي
567
00:42:40,068 --> 00:42:43,012
آره، من نميتونم باور کنم يادت مونده
568
00:42:43,138 --> 00:42:44,545
ليزي
569
00:42:47,811 --> 00:42:49,720
ميتوني يه ثانيه صبر کني؟
570
00:42:50,713 --> 00:42:52,825
پدر بزرگ و مادر بزرگ اومدن
571
00:42:52,916 --> 00:42:54,225
آره، شنيدم
572
00:42:55,750 --> 00:43:01,053
ميدوني، تنها دليلي که من جشن تولد گرفتم
اين بود که تو خوشحال بشي
573
00:43:02,990 --> 00:43:05,999
نميفهمم که تو چرا با من اينطور حرف ميزني
574
00:43:06,128 --> 00:43:07,754
ميتونم يه کمي تنها باشم؟ خواهش ميکنم
575
00:43:18,041 --> 00:43:19,730
مادرم بود
576
00:43:20,207 --> 00:43:23,600
امروز تولدم هست
اون يه مهموني بزرگ براي من گرفته
577
00:43:23,745 --> 00:43:25,376
خيلي خوبه
578
00:43:25,446 --> 00:43:28,032
خب، نه درواقع اينطوري نيست
579
00:43:28,483 --> 00:43:31,299
اينجا فقط من و مادرم و پدر بزرگ و مادربزرگم هستن.
580
00:43:31,419 --> 00:43:33,077
من حتي از اينجا نميتونم برم بيرون
581
00:43:33,109 --> 00:43:34,898
دل اونا براي تو تنگ نشده؟
582
00:43:35,311 --> 00:43:37,519
خب، تو هميشه مثل يه بچه مثبت يهودي هستي
583
00:43:37,613 --> 00:43:40,482
خب، شايد من يه بچه مثبت باشم
584
00:43:41,716 --> 00:43:44,018
من فقط ميخواستم زنگ بزنم و يه سلامي عرض کنم
585
00:43:45,488 --> 00:43:47,792
ميخوام وقتي که برگشتي دانشگاه ببينمت
586
00:43:47,890 --> 00:43:50,002
بسيار خب، اين عاليه
587
00:43:50,092 --> 00:43:53,289
هي، تولدت مبارک
588
00:43:55,565 --> 00:43:57,059
ممنون
589
00:43:59,603 --> 00:44:01,490
....به نظر نميومد که "ريف" مشکل من رو درک ميکرد
590
00:44:01,570 --> 00:44:04,473
اون تعيين شده بود که زندگي من رو نجات بده.....
591
00:44:07,244 --> 00:44:09,771
مجله رولينگ استون
592
00:44:09,879 --> 00:44:12,887
اين مجله موزيک هست
593
00:44:13,015 --> 00:44:16,280
اين فوق العاده هست، عزيزم
594
00:44:16,419 --> 00:44:21,122
اونا ميخوان که ليزي براي اونها کار کنه، آره
درامد کار براي رولين استون
595
00:44:21,892 --> 00:44:23,266
اونا به ليزي پول ميدن؟
596
00:44:30,166 --> 00:44:33,396
فکر ميکنم ديشب تا دير وقت داشت مينوشت
597
00:44:34,504 --> 00:44:36,446
ديشب تا دير وقت داششتي مينوشتي، عزيزم؟
598
00:44:37,340 --> 00:44:39,129
من تو اين ماه هيچ چيزي ننوشتم
599
00:44:40,510 --> 00:44:42,879
اون هميشه روي چيزي کار ميکنه
600
00:44:42,980 --> 00:44:45,092
اون دوست نداره درباره نوشته هاش حرفي بزنه
601
00:44:45,182 --> 00:44:46,906
مثل اينکه تا حالا چيزي از اون رو نخوندي
602
00:44:52,990 --> 00:44:55,038
ليزي اين اصلاً کار خوبي نيست
603
00:44:55,126 --> 00:44:56,687
يه دونه ميخواي؟
604
00:45:06,669 --> 00:45:09,485
اون چه مشکلي داره؟
605
00:45:10,273 --> 00:45:13,058
هيچ چي، مامان، اون هيچ مشکلي نداره
606
00:45:13,177 --> 00:45:15,769
- اون مسته
- البته که من مستم
607
00:45:15,880 --> 00:45:19,208
- اون فقط خسته شده
- اون يه پارچه پوست و استخون شده
608
00:45:19,350 --> 00:45:21,554
اون خيلي خسته هست
اونها توي مجله خيلي سخت کار ميکنن
609
00:45:23,220 --> 00:45:25,261
-ليزي
- اون مواد مصرف ميکنه؟
610
00:45:26,224 --> 00:45:28,656
- آرزوم بود که مواد مصرف ميکردم
- ليزي
611
00:45:28,760 --> 00:45:30,648
- اون گفت که اون....؟
- نه ، مامان
612
00:45:30,729 --> 00:45:33,160
همه چيز خوبه، باور کن
613
00:45:33,264 --> 00:45:36,369
مامان حرفم رو باور کن، که
من مواد مصرف کردم، دارم بهت ميگم
614
00:45:36,501 --> 00:45:39,477
کسي اينطوري رفتار نميکنه اگر مواد مصرف نکنه
615
00:45:39,604 --> 00:45:41,906
من اين کار لعنتي رو ميکنم
616
00:45:53,251 --> 00:45:55,585
من خيل متاسفم ، مامان
617
00:46:05,430 --> 00:46:08,790
من در مورد اون چيزهائي که دوست داشتم بگم، خواب ميديدم
618
00:46:08,933 --> 00:46:11,942
متضاد اون چيزهائي که از دهن من بيرون اومده بود
619
00:46:12,071 --> 00:46:15,526
دوست داشتم بگم
"مامان من رو ببخش
620
00:46:15,673 --> 00:46:17,722
خواهش ميکنم کمکم کن
621
00:46:17,810 --> 00:46:20,974
من ميدونم که رفتار درستي ندارم."
622
00:46:34,527 --> 00:46:36,511
- سلام
- هي
623
00:46:36,595 --> 00:46:39,668
- سلام
- دخترمتولد امروز من چطوره؟
624
00:46:39,800 --> 00:46:42,103
دير يادت اومد، يه روز با تاخير گفتي
625
00:46:42,201 --> 00:46:44,406
ديروز بايدچطور به تو ميگفتم، ميدوني وضعيت چطوره.
626
00:46:44,771 --> 00:46:48,675
به هر حال ، فکر ميکنم بايد
حالا يه چيزهاي مهم رو بهت بگم
627
00:46:48,842 --> 00:46:52,137
تو مثل يه روزنام نگار نامدار براي
مجله رولين استون هستي
628
00:46:52,278 --> 00:46:54,166
- تو اون رو خوندي؟
- ...ميدوني
629
00:46:54,246 --> 00:46:56,547
اين رو يادت باشه که.....
اونها با تو شانس به در خونشون اومده
630
00:46:57,583 --> 00:47:00,368
اونها آدمهاي کوچيکي هستن
اونها خيلي کوچيک هستن
631
00:47:00,487 --> 00:47:03,047
اونها ميدونن دارن چيکار ميکنن
اونها هوش و استعداد رو ميبينن
632
00:47:03,156 --> 00:47:06,132
......من احتمالاً بايد به همه کشور مسافرت کنم
633
00:47:06,259 --> 00:47:08,275
...تا اينکه شايد بتونم تو رو يه جائي بينم
634
00:47:08,361 --> 00:47:10,270
با کي داري حرف ميزني، ليزي؟
635
00:47:12,031 --> 00:47:14,432
- کسي نيست
- اون کيه؟
636
00:47:14,534 --> 00:47:16,358
- کسي نيست
- به حرف اون گوش نکن
637
00:47:16,436 --> 00:47:17,843
خواهش ميکنم، مامان.
638
00:47:19,305 --> 00:47:21,546
نگاش کن، مثل خودته
639
00:47:21,642 --> 00:47:23,945
- ادامه بده، تو خيلي مورد علاقه اون هستي
- مامان
640
00:47:24,044 --> 00:47:26,284
تو داري حرف اون رو گوش ميکني؟
نميشنوي من به تو چي ميگم؟
641
00:47:26,379 --> 00:47:28,043
وقتي بچه بودي اون کجا بود؟
642
00:47:28,114 --> 00:47:30,122
- کجا....؟
- تمومش کن، فقط تمومش کن
643
00:47:32,753 --> 00:47:35,313
من فقط ميخواستم با اون حرف بزنم
644
00:47:35,423 --> 00:47:37,911
ميدوني ليزي
من ديگه اخر خط هستم
645
00:47:40,861 --> 00:47:44,636
من ساعتهاي زيادي رو کار ميکنم
هرگز بيرون نميرم
646
00:47:45,198 --> 00:47:49,061
هرگز لباس نميخرم
من پولمون رو براي درمان تو خرج کردم
647
00:47:50,504 --> 00:47:52,805
همه پولمون رو مامان؟
بابا اون پول رو داده
648
00:47:53,239 --> 00:47:55,126
تو فکر ميکني اون پرداخت کرده؟
649
00:47:56,409 --> 00:47:58,581
تو فکر ميکني اون داده؟
650
00:47:59,078 --> 00:48:02,119
اون حتي يک سنت هم نداده
651
00:48:02,249 --> 00:48:06,110
حتي يه تک سنتي قرمز ناقابل
652
00:48:07,221 --> 00:48:09,076
اين واقعيت نداره
653
00:48:09,490 --> 00:48:12,818
اوه، تو ميخواي بهت نشون بدم
هان، ميخواي ببيني؟
654
00:48:12,960 --> 00:48:17,505
تو ميخواي ببيني من چطور اون پول رو دادم
...هنوز دارم
655
00:48:17,699 --> 00:48:20,354
صورت حساب ترم اخرت رو پرداخت ميکنم؟ هان....
656
00:48:20,467 --> 00:48:23,315
اينجا، اينجا، نگاه کن
به اينها نگاه کن
657
00:48:23,437 --> 00:48:26,414
- اينجا، به اين نگاه کن، ليزي
-متاسفم، مامان
658
00:48:26,541 --> 00:48:30,884
تو بايد بدوني من چقدر به اين دکتر استرلينگ پرداخت کردم
659
00:48:31,379 --> 00:48:32,724
متاسفم
660
00:48:32,782 --> 00:48:35,181
نه، تو نميتوني با اين حرف خودت رو خلاص کني.
661
00:48:35,283 --> 00:48:38,033
از اون بپرس کي پول رو پرداخت کرده
662
00:48:40,890 --> 00:48:44,825
ميدوني، اين تقصير من بود که با کارهاي خودم تو رو لوس کردم
663
00:48:44,993 --> 00:48:49,345
من خودم رو کشتم که تو رو به هاروارد بفرستم و
تو مثل يه آدم احمق از اونجا برگشتي
664
00:48:49,531 --> 00:48:52,248
ميدونم، من متاسفم
665
00:48:53,334 --> 00:48:54,796
...من خيلي
666
00:48:55,637 --> 00:48:57,612
چرا اون پول رو نداد؟
667
00:48:59,507 --> 00:49:02,354
- چرا اون نداد؟
- ميدونم، ميدونم، عزيزم، ميدونم
668
00:49:04,112 --> 00:49:08,017
من از خودم و کارهائي که کردم تنفر دارم
669
00:49:08,184 --> 00:49:11,032
ليزي، مشکلي نيست، همه چيز حل ميشه
670
00:49:14,757 --> 00:49:16,993
اين بده هست، اين خيلي بد هست
671
00:49:19,527 --> 00:49:22,601
و من کسي رو که من رو دوست داده آزار دادم
672
00:49:22,732 --> 00:49:25,481
....اما وقتي که اون زنگ زد
673
00:49:32,241 --> 00:49:34,183
خداي من، يه مهموني؟
674
00:49:34,678 --> 00:49:37,710
و اون مرباي ترش گلابي احمقانه تو
675
00:49:45,254 --> 00:49:46,758
چرا تو اين کار رو ميکني، ليزي؟
676
00:49:46,822 --> 00:49:50,466
چون من ميمون دست آموز تو نيستم
677
00:49:55,231 --> 00:49:59,125
متاسفم، مامان، منظوري ندارم
متاسفم
678
00:49:59,936 --> 00:50:01,878
منظوري ندارم
679
00:50:03,472 --> 00:50:05,261
متاسفم
680
00:50:14,050 --> 00:50:16,385
اون مهموني رو براي خودش راه انداخت؟
681
00:50:17,754 --> 00:50:19,322
نه، فکر ميکنم براي مادر بزرگ
682
00:50:19,389 --> 00:50:21,626
چرا اون بايد بخواد اين کار رو بکنه؟
683
00:50:24,728 --> 00:50:27,378
براي اينکه به اون نشون بده دختر کوچولوش چيکار کرده
684
00:50:28,365 --> 00:50:30,252
اين بايد خيلي آزار دهنده باشه
685
00:50:31,402 --> 00:50:35,657
به اون نگاه ميکنم
اين نميتونه مشکل من رو حل کنه، عزيزم
686
00:50:36,340 --> 00:50:39,569
مادر من 100 دلار براي هر ساعت پرداخت کرده
687
00:50:41,044 --> 00:50:46,229
اين خيلي منزجر کننده هست. زمان شناختن
اين شبيه به ارتباط من با اون يارو ريف هست
688
00:50:46,450 --> 00:50:49,586
من لازم نيست فرويد باشم تا معني ترس از عدم پذيرش رو بفهمم
689
00:50:49,720 --> 00:50:52,536
و من ميدونم اين از کجا ناشي ميشه
ميدونم که بخاطر پدرم هست
690
00:50:53,157 --> 00:50:55,589
اما اين چيزي رو عوض نميکنه
691
00:50:55,693 --> 00:50:58,595
- من هنوز نميتونم با اون بيرون برم
- چرا نه؟
692
00:50:59,229 --> 00:51:00,691
من فقط به تو ميگم
693
00:51:03,434 --> 00:51:05,802
تو نميتوني چيزي در مورد "ريف" به من بگي
694
00:51:06,404 --> 00:51:09,087
آيا اون تا حالا دليلي براي رد کردن تو ارائه داده؟
695
00:51:18,917 --> 00:51:21,056
چطور به اون نشون ندم که ديونه هستم
696
00:51:22,653 --> 00:51:24,894
- يه ميمون؟
- اسمش پرسي بود
697
00:51:24,989 --> 00:51:26,621
ميدونم، اون من رو اذيت ميکرد
698
00:51:26,691 --> 00:51:29,346
- اون کسي رو لازم داشت که باهاش حرف بزنه
- خب، اون تو رو داشت
699
00:51:29,459 --> 00:51:30,986
نه، نه، اين مال قبل بود
700
00:51:31,396 --> 00:51:33,785
- چيزي شنيدي؟
- خداي من، آره
701
00:51:34,232 --> 00:51:35,476
من براي تو آزاردهنده هستم؟
702
00:51:35,934 --> 00:51:38,461
خواهش ميکنم، ليزي
من تو رو تو قسمت آقايون ديدم
703
00:51:38,569 --> 00:51:41,799
- تو هر چيزي هستي بجز آزار دهنده
- من چي هستم
704
00:51:43,876 --> 00:51:45,632
ترسناک
705
00:51:47,246 --> 00:51:49,635
تو بايد بري تيپت رو ببيني
706
00:51:51,482 --> 00:51:52,976
من مطمئن نيستم
707
00:51:54,053 --> 00:51:55,909
من واقعاً نميدونم اين کجاست
708
00:51:55,988 --> 00:51:59,022
تو اومدي اونجا حالا ميگي نميدوني مجاست؟
709
00:51:59,758 --> 00:52:02,922
....من گفتم اومدم تيپم رو ببينم
710
00:52:06,031 --> 00:52:07,689
خودت ميدوني
711
00:52:08,667 --> 00:52:12,443
- چي رو؟
- نه، نه حالا ديگه خرلي بيرحم شدي.
712
00:52:12,604 --> 00:52:14,172
....نه،نه، تو گفتي
713
00:52:14,239 --> 00:52:17,949
....من گفتم اومدم تيپم رو ببينم
714
00:52:19,278 --> 00:52:21,864
اما تو رو ديدم....
715
00:52:42,559 --> 00:52:45,639
صبر، صبر، صبر
716
00:52:47,314 --> 00:52:50,194
صبر براي اينکه اون رو به اينجا بيارم
717
00:52:53,446 --> 00:52:58,207
اون خبر نداشت؟
اون بايد نجات دهنده من باشه
718
00:53:07,128 --> 00:53:09,214
.....اين خيلي دوست داشتني و قابل احترام هست که اون
719
00:53:09,339 --> 00:53:12,419
اينقد ر مهربانانه و درست رفتار ميکنه
720
00:53:13,093 --> 00:53:15,293
اما من نياز دارم که من رو ببوسه
721
00:53:15,422 --> 00:53:17,228
همين حالا
722
00:54:03,649 --> 00:54:05,569
روبي
723
00:54:06,403 --> 00:54:08,163
روبي
724
00:54:13,744 --> 00:54:14,943
هي
725
00:54:15,245 --> 00:54:16,965
هي
726
00:54:17,289 --> 00:54:20,930
نميدونستم رفتي تو اتاق
من فکر ميکردم تو هنوز اينجائي
727
00:54:23,255 --> 00:54:26,575
روبي در مورد اون مقاله هائي که تو
برنامه نوشتنش رو داري برام صحبت ميکرد
728
00:54:28,343 --> 00:54:30,944
اين چيزها هميشه براي من آسون هستن
729
00:54:35,477 --> 00:54:38,037
دکتر استرلينگ بايد اون رو خبر کرده باشه
730
00:54:38,181 --> 00:54:40,466
چرا اون بايد اينجا باشه؟
731
00:54:41,066 --> 00:54:44,113
شايد براي ديدن ترسي که تو اين موقعيت هست
732
00:54:44,277 --> 00:54:46,918
شايد ديدن دختر کوچولش هنوز بتونه ادامه داشته باشه
733
00:54:47,782 --> 00:54:49,463
...يا
734
00:54:49,992 --> 00:54:52,952
.شايد واقعاً اون بالاخره دلش براي من تنگ شده...
735
00:54:54,122 --> 00:54:55,322
دختر من
736
00:54:58,460 --> 00:55:00,507
بابا، تو از صورتحسابهاي پزشکي خبر داري؟
737
00:55:00,630 --> 00:55:03,031
اونائي که براي معالجه روانشناسي هستن؟
738
00:55:05,133 --> 00:55:07,474
اونها براي مامان فرستاده شدن
739
00:55:07,609 --> 00:55:09,916
پس من فکر ميکنم تو اونها رو پرداخت نکردي
740
00:55:10,431 --> 00:55:13,792
- نميتونم باور کنم که از من اين سوال رو ميپرسي
- اوه، تو پرداخت کردي؟
741
00:55:13,971 --> 00:55:15,937
تو خيلي سرد و غير صميمي هستي
742
00:55:16,057 --> 00:55:17,870
...و....و
743
00:55:17,983 --> 00:55:20,023
و حالا داري از من چي ميپرسي؟
744
00:55:20,144 --> 00:55:22,118
داري در مورد چي حرف ميزني؟
745
00:55:22,237 --> 00:55:25,897
- .... تو نميدوني
-نه،نه، من نميدونم
746
00:55:26,087 --> 00:55:29,714
- تو يه قولي داده بودي
- تو براي من نمينويسي
747
00:55:29,905 --> 00:55:31,878
هرگز به من زنگ نميزني
748
00:55:31,996 --> 00:55:34,204
مثل اينکه وجود ندارم
749
00:55:34,333 --> 00:55:38,814
- فکر ميکني با کي داري حرف ميزني؟
- من حتي اومدم تا تو رو ببينم
750
00:55:39,040 --> 00:55:40,814
- لعنت به تو!
- مواظب حرف زدنت باش
751
00:55:40,925 --> 00:55:43,371
- اين روشي هست که با پدرت حرف ميزني؟
- گوش کن
752
00:55:43,510 --> 00:55:47,151
تو کسي بودي که ما رو ترک کردي، تو
کسي بودي که ما رو براي 4 سال تنها گذاشتي
753
00:55:47,341 --> 00:55:50,389
تو فکر ميکني من نميدونم؟
به اون چيزي که تو فکرت هست؟
754
00:55:50,553 --> 00:55:52,167
تو فکر ميکني که من احساس نميکنم؟
755
00:55:52,271 --> 00:55:56,911
تو فکر ميکني که براي من آسون بود از تو دور باشم؟
756
00:55:57,144 --> 00:55:58,717
من از اون تنفر داشتم
757
00:55:58,819 --> 00:56:00,700
براي تو اين کار مفيد بود
758
00:56:00,815 --> 00:56:02,628
براي مادرت و براي خودم.
759
00:56:02,741 --> 00:56:05,461
من از اين تنفر داشتم که تو
درست تو دوره جوونيت تو درگيري ما باشي
760
00:56:05,612 --> 00:56:07,738
- بين دو تاي ما
- پد ر، خواهش ميکنم
761
00:56:07,864 --> 00:56:09,637
خواهش ميکنم
762
00:56:09,748 --> 00:56:11,235
- تو پدر من هستي
- درسته
763
00:56:11,332 --> 00:56:14,373
و تو حتي صورت حساب پزشکي من رو هم پرداخت نميکني
764
00:56:14,539 --> 00:56:17,546
حتي حاضر نيستي کمترين هزينه اي بکني
765
00:56:17,966 --> 00:56:21,285
تو مجبور بودي اون کاغذها رو امضاء کني
766
00:56:23,638 --> 00:56:25,765
فقط 10% بود.
767
00:56:25,891 --> 00:56:28,939
- اصلاً پولي نبود
- نه
768
00:56:29,103 --> 00:56:31,863
من آپارتمان و زندگيم رو وقتي طلاق گرفتيم از دست دادم
769
00:56:32,017 --> 00:56:36,543
- اون هزينه براي تو چيزي نبود
- متاسفم، ليزي
770
00:56:36,771 --> 00:56:39,298
اون به عهده مادرت بود
771
00:56:41,951 --> 00:56:45,271
تو براي من چيکار ميخواي بکني؟
....تو ميخاي که مچ دستهاي من رو بگيري
772
00:56:45,448 --> 00:56:48,015
و من رو به عنوان يه بيمار رواني محدود کني، براي اينکه...؟
773
00:56:48,160 --> 00:56:50,286
اين من رو هم اذيت ميکنه
774
00:56:50,794 --> 00:56:52,841
اين من رو اذيت ميکنه
775
00:56:52,963 --> 00:56:54,450
منظورم اينه که من احساس بدي دارم
776
00:56:54,548 --> 00:56:56,874
من به گذشته نگاه ميکنم و اشتباهاتي که کردم
777
00:56:57,008 --> 00:56:59,809
من اشتباهات زيادي کردم و کار ديگه اي نميتونستم بکنم
778
00:57:00,805 --> 00:57:02,486
من چيکار بايد ميکردم؟
779
00:57:09,314 --> 00:57:11,074
هي، تو
780
00:57:12,693 --> 00:57:14,733
سلام
781
00:57:24,832 --> 00:57:26,632
حدس بزن کيه؟
782
00:57:27,127 --> 00:57:29,167
چيکار داري ميکني؟
783
00:57:29,629 --> 00:57:32,368
هيچ چي، فقط قدم ميزنيم
784
00:57:32,520 --> 00:57:35,193
با يکي قدم ميزنم
785
00:57:35,343 --> 00:57:38,664
اوه، اين اصلاً مسخره نيست
نميتونم با يه دختر قدم بزنم
786
00:57:39,515 --> 00:57:42,276
بسيار خب، تو حق داري، يه پسر هست
787
00:57:43,687 --> 00:57:45,486
اون قد بلند هست
788
00:57:45,897 --> 00:57:47,857
خيلي قد بلند
789
00:57:48,190 --> 00:57:50,431
البته که از من قد بلند تر هست
790
00:57:50,562 --> 00:57:52,648
قدت چقدر هست؟
791
00:57:53,489 --> 00:57:55,549
به اندازه کافي هست
792
00:57:55,673 --> 00:57:57,699
اون ميگه 6 وجب هست
793
00:57:59,035 --> 00:58:02,196
پاهاي بلند و چشم قهوه اي
794
00:58:02,582 --> 00:58:07,183
اون يه مرد سکسي، روشنفکر و دوست داشتني هست
795
00:58:10,216 --> 00:58:11,621
چي؟
796
00:58:11,717 --> 00:58:13,284
اوه، خوبه، منم ميخوام
797
00:58:13,386 --> 00:58:15,506
من از اون خواستم که يه تلفن کوتاه داشته باشم
798
00:58:15,631 --> 00:58:17,158
بسيار خب،
799
00:58:17,259 --> 00:58:19,752
خداحافظ
800
00:58:19,894 --> 00:58:24,373
خب، کي حالا من رو به عنوان يه مرد سکس روشنفکر ميشناسه؟
801
00:58:24,599 --> 00:58:26,366
مامان من
802
00:58:27,568 --> 00:58:29,888
اون ميخواد تو رو بعد از تعطيلات ببينه
803
00:58:30,022 --> 00:58:32,109
مادرم اسباب کشي کرده
من بالاخره بايد برم
804
00:59:50,743 --> 00:59:54,665
هر موقع که با اون هستم، خودم رو ميبينم که
دارم اين کارهاي ناگوار رو انجام ميدم
805
00:59:54,867 --> 00:59:57,434
و به خاطر اينها از خودم تنفر
دارم، ولي کاري نميتونم بکنم
806
00:59:57,579 --> 00:59:59,582
خب، ميخوام به تو بگم که تو ميتوني
807
00:59:59,702 --> 01:00:01,672
چه کار متفاوتي ميتوني انجام بدي؟
808
01:00:04,634 --> 01:00:08,275
....وقتي که من تو رو با اون ديدم، من فقط
809
01:00:08,465 --> 01:00:09,758
نميدونم
810
01:00:09,849 --> 01:00:12,810
...من ميدونم اين ديونگي هست، فقط
811
01:00:13,854 --> 01:00:16,773
من نتونستم کار ديگه اي بکنم
من فقط اين احساس رو داشتم
812
01:00:19,943 --> 01:00:23,584
...متاسفم، من
من نفهميدم
813
01:00:26,159 --> 01:00:27,925
هي، اين اتفاقيه که افتاده
814
01:00:28,036 --> 01:00:30,796
يه دختر خوشکل که خودش رو به من آويزون کرده بود
815
01:00:41,384 --> 01:00:43,524
- اين خيلي پر رنگ شد
- لعنت، متاسفم
816
01:00:43,650 --> 01:00:45,603
- يکي ديگه برات ميگيرم
- فراموشش کن
817
01:00:45,722 --> 01:00:47,662
- مشکلي نيست
-من نميخوام
818
01:00:47,780 --> 01:00:49,653
ميشه يه چاي ديگه براي مابياريد؟
819
01:00:49,769 --> 01:00:52,409
- من گفتم، من نميخوام
- ميتوني آروم باشي، ليزي؟
820
01:00:52,556 --> 01:00:55,163
- اين فقط يه فنجون چاي هست
- سر من داد نزن.
821
01:00:55,309 --> 01:00:58,077
فقط کارهاي خنده دار نکن، خب؟
822
01:00:58,612 --> 01:01:00,618
تو با اون دختر سکس کردي، نکردي؟
823
01:01:00,739 --> 01:01:03,458
- چي؟ تو ديوونه شدي؟
- سر من داد نزن
824
01:01:03,610 --> 01:01:06,297
من واقعاً نميدونم مشکلت چيه
825
01:01:07,204 --> 01:01:10,205
چرا تو فقط با اون سکس نميکني اگر که اين رو ميخواي
826
01:01:15,881 --> 01:01:17,800
- فقط برو دنبال کارت
- ليزي
827
01:01:20,344 --> 01:01:22,464
هي، ليزي، ليزي
828
01:01:22,299 --> 01:01:24,570
ليزي، بيخيال
829
01:01:24,667 --> 01:01:27,003
متاسفم، ميفهمي؟
830
01:01:27,103 --> 01:01:29,280
من خيلي...متاسفم
....نمفهميدم
831
01:01:29,373 --> 01:01:33,853
چطور عصباني شدم
تقصير تو نبود، ميفهمي؟
832
01:01:34,044 --> 01:01:35,571
اون تقصير من بود
833
01:01:37,247 --> 01:01:39,483
تو باد من رو ول کني، اين کار رو ميکني؟
834
01:01:40,282 --> 01:01:42,387
...نه من هرگز
835
01:01:45,588 --> 01:01:47,018
من دوست دارم
836
01:01:48,859 --> 01:01:50,801
چرا؟
837
01:01:56,165 --> 01:01:58,370
......هيچ احساس ته اعماق وجودت نسبت به من نيست
838
01:01:59,468 --> 01:02:03,430
که تو بتوني اون رو احساس کني.....
839
01:02:03,875 --> 01:02:05,882
تو غير قابل پيش بيني هستي
840
01:02:20,158 --> 01:02:24,533
من حالا ميفهمم چطور بعضي اوقات افراد ميخوان عشقشون رو قرباني کنن
841
01:02:26,596 --> 01:02:28,669
عاشقشون رو بکشن
842
01:02:29,967 --> 01:02:32,684
و روي بقاياي جسد عشقشون نفس بکشن
843
01:02:34,305 --> 01:02:37,753
اين تنها راهي هست که ميتوني از افراد عبور کني
844
01:03:01,265 --> 01:03:03,883
مادرم بايد دوست داشته باشه
845
01:03:07,438 --> 01:03:10,537
- آب ميوه ميخوري؟
- حتماً
846
01:03:14,546 --> 01:03:16,400
ليزي، گوش کن
847
01:03:17,548 --> 01:03:20,941
من نميتونم با تو براي تعطيلات برگردم
848
01:03:21,086 --> 01:03:23,647
.....يه مشکلي براي مادرم پيش اومده که
849
01:03:23,756 --> 01:03:25,861
...و من لازمه...
لازمه که برم خونه
850
01:03:26,993 --> 01:03:29,105
اما حالا که تعطيلات هست
851
01:03:29,195 --> 01:03:32,170
- من احتياج دارم که تو با من بياي
- و من هم دوست داشتم که با تو بيام
852
01:03:32,297 --> 01:03:34,599
من فقط...نميتونم در آن واحد دو جا باشم
853
01:03:37,602 --> 01:03:40,450
بسيار خب، من با تو ميام
854
01:03:40,572 --> 01:03:42,140
من به تو براي مادرت کمک ميکنم
855
01:03:42,207 --> 01:03:44,799
اين بهترين کار هست که ميشه انجام داد
مادر من ميفهمه
856
01:03:44,910 --> 01:03:46,852
مادر تو حالا آپارتمانش رو عوض کرده، ليزي
857
01:03:47,979 --> 01:03:50,412
اما من بايد با تو بيام
858
01:03:50,516 --> 01:03:53,331
اما مادرت تو حالا به تو نياز داره
859
01:03:58,024 --> 01:04:01,672
من هستم، من تو يه موقعيت پيچيده قرار گرفتم
860
01:04:01,827 --> 01:04:04,355
....ليزي، مادر من
861
01:04:04,463 --> 01:04:07,944
اون واقعاً با غريبه ها راحت نيست
خب؟
862
01:04:09,169 --> 01:04:13,456
من درست وسط يه موقعيتي هستم که من رو ناراحت ميکنه، ليزي.
863
01:04:13,639 --> 01:04:15,559
ميدونم، ميدونم
864
01:04:15,641 --> 01:04:18,325
متاسفم، متاسفم
865
01:04:19,612 --> 01:04:22,557
من فقط....تو رو دوست دارم، و ميخوام کمکت کنم
866
01:04:22,683 --> 01:04:26,170
تو کمک ميکني، ليزي، تو داري کمک ميکني
867
01:04:26,318 --> 01:04:27,855
....فقط
868
01:04:27,921 --> 01:04:30,791
فقط ميدونم که بايد تو رو ببينم
869
01:04:31,658 --> 01:04:34,890
ما تمام ترم بعد با هم هستيم
خب؟
870
01:04:35,028 --> 01:04:38,411
- خب؟
خب
871
01:04:40,000 --> 01:04:41,503
بعد اون از من خواست که کمکش کنم
872
01:04:41,567 --> 01:04:43,328
ميدوني، براي قدرت دادن به اون
873
01:04:43,403 --> 01:04:46,219
و من گفتم، بسيار خب
874
01:04:46,339 --> 01:04:48,419
اما من واقعاً اون کار رو کردم
من همه کارها رو کردم
875
01:04:48,508 --> 01:04:52,092
من بوسه خداحافظي کردم
من همه چيز رو براش راحت کردم
876
01:04:52,245 --> 01:04:55,764
و اين در واقع همه چيز رو براي من آسونتر کرد
877
01:04:55,915 --> 01:04:58,916
-و ما هر دو واقعاً خوشحال بوديم
- خي، اين خيلي خوبه
878
01:05:35,222 --> 01:05:36,912
واي
879
01:05:39,860 --> 01:05:41,780
همه چيز رو راحت جابجا کردي؟
880
01:05:41,862 --> 01:05:44,993
حتماً ،منظورم اينه که زياد نبودن
881
01:05:46,033 --> 01:05:50,473
ميدوني اين خونه جنوبي هست
اينجا تمام روز روشن هست
882
01:05:52,540 --> 01:05:56,402
و تميز کردن اين خونه هم آسونتر هست
883
01:05:58,513 --> 01:06:00,847
فکر ميکنم اون اتاق رو دوست داشته باشي
884
01:06:06,253 --> 01:06:07,628
اون، آره
885
01:06:08,223 --> 01:06:12,031
پس من فقط بايد وسائل خودم رو جابجا ميکنم
886
01:06:12,193 --> 01:06:15,870
- من بايد برم چيزي براي شام اماده کنم، عزيزم.
- خوب، فکر خوبيه
887
01:06:21,569 --> 01:06:23,745
يه روز همه اينها رو به اون بر ميگردونم
888
01:06:23,838 --> 01:06:25,910
قسم ميخورم
889
01:06:42,658 --> 01:06:45,691
- .....تو گفتي که دوست تو بود
- يه مسئله خانوادگي اضطراري براش پيش اومد
890
01:06:47,996 --> 01:06:51,485
- اما اون ميخواست بياد
-آره
891
01:06:51,634 --> 01:06:54,835
.....اون فقط...اون مجبور بود برگرده تگزاس براي اينکه
892
01:06:54,971 --> 01:06:56,506
نميدونم
893
01:06:56,572 --> 01:06:58,482
اسمش ريف هست
894
01:07:01,277 --> 01:07:03,037
اسم قشنگيه
895
01:07:03,112 --> 01:07:04,745
تو از اون خوشت مياد
896
01:07:04,815 --> 01:07:07,406
اون مهربون و خوب به نظر مياد
897
01:07:07,516 --> 01:07:09,589
و يهودي هست
898
01:07:10,020 --> 01:07:13,730
و ميدوني، اون خيلي خيلي سخت کار مکينه
899
01:07:16,293 --> 01:07:19,205
- خب، شايد دفعه بعد
- آره
900
01:07:19,329 --> 01:07:20,833
اون ميخواست تو رو ببينه
901
01:07:20,897 --> 01:07:23,457
اون ارتباط خيلي قوي با مادرش داره
902
01:07:23,567 --> 01:07:25,258
اين خوبه
903
01:07:33,876 --> 01:07:36,015
من بايد يه زنگ بزنم
904
01:07:36,613 --> 01:07:39,333
ليزي، اين کار رو نکن
ده بار امروز تو زنگ زدي
905
01:07:39,449 --> 01:07:41,306
چرا؟
906
01:07:41,385 --> 01:07:45,960
تو داري اون رو ديونه مکين،
ميريني تو اعصابش
907
01:07:46,156 --> 01:07:48,268
تو نميدوني داري در مورد چي حرف ميزني
908
01:07:48,358 --> 01:07:50,497
لعنت به اين چرت و پرتهائي که ميگي
909
01:07:51,294 --> 01:07:52,766
سلام، خانم استيونسون؟
910
01:07:52,829 --> 01:07:54,718
سلام، من ليزي هستم
911
01:07:54,799 --> 01:07:57,486
ليزي، من دوست ريف هستم
912
01:07:57,600 --> 01:08:00,833
اون اونجاست؟ اوه اون سرش شلوغه
913
01:08:00,971 --> 01:08:03,360
خب، ميتونيد بهش بگيد که فوري هست؟
914
01:08:04,809 --> 01:08:07,592
خب، خداحافظ
915
01:08:09,280 --> 01:08:10,873
چرا اون تلفن رو برنميداره؟
916
01:08:13,451 --> 01:08:16,037
من هرگز اين کار رو باون نکردم
917
01:08:19,390 --> 01:08:21,332
خب، چطور بود؟
918
01:08:22,259 --> 01:08:24,812
نميدونم، اون بيرون بود
919
01:08:31,135 --> 01:08:33,855
من تعجب ميکنم از اينکه اون شب به من دروغ گفت بخاطر من بيدار مونده
920
01:08:33,971 --> 01:08:36,240
و من حالا دلتنگ اون هستم....
921
01:08:42,046 --> 01:08:44,502
تو تا حالا کسي رو دوست داشتي، روبي؟
922
01:08:45,750 --> 01:08:47,506
منظورم اينه که واقعاً کسي رو دوست داشتي
923
01:08:48,486 --> 01:08:50,461
داري شوخي ميکني؟ حتماً
924
01:08:51,924 --> 01:08:54,989
تو فکر ميکني واقعاً عاشقي
تو اين احساس رو نداري
925
01:08:57,128 --> 01:08:58,557
من فکر ميکنم که تو عاشق شدي
926
01:09:02,534 --> 01:09:06,278
عشق واقعي همه چيز هست
927
01:09:06,438 --> 01:09:08,743
اون شبيه به زندگي يا مرگ هست
928
01:09:08,841 --> 01:09:10,953
ميدوني، وقتي که جدا بشي ميميري
929
01:09:11,043 --> 01:09:14,009
چون نيازت خيلي ناب و خالص هست.....
930
01:09:14,679 --> 01:09:16,719
بسيار کامل.
931
01:09:19,418 --> 01:09:20,759
تنها چيزي که تو ميدوني سکس هست
932
01:09:22,220 --> 01:09:26,669
يا مسيح تو يه چيزهائي در مورد سام به من گفتي.
933
01:09:26,859 --> 01:09:29,859
تو هرگز سام رو دوست نداشتي
چقدر دوست داشتي؟
934
01:09:35,200 --> 01:09:36,897
اوه، به خاطر حرفهاي منه؟
935
01:09:36,969 --> 01:09:40,068
تو نبايد به خاطر تحولي که درون تو رخ داده گريه کني
936
01:09:43,877 --> 01:09:46,943
ليزي، من به خاطر حرفهاي تو گريه نميکنم
937
01:09:48,547 --> 01:09:51,776
من فقط نميتونم اندازه دردناک
غير قابل باور با تو بودن رو تصور کنم
938
01:10:07,066 --> 01:10:10,514
گوش کن، من فرودگاه هستم
939
01:10:13,439 --> 01:10:16,383
.....نه، نه، منظورم اينه که اينجا هستم
940
01:10:16,508 --> 01:10:18,417
تو فرودگاه اوستين هستم....
941
01:10:21,080 --> 01:10:22,521
اوه، خداي من
942
01:10:22,582 --> 01:10:25,135
من به يه دوست دختر منزجر کننده و بختک تبديل شدم
943
01:10:27,787 --> 01:10:29,543
شايد بايد به مادرت زنگ بزني
944
01:10:30,090 --> 01:10:32,610
بزار اون بدونه حالت خوب هست
945
01:10:33,126 --> 01:10:34,653
نميتونم
946
01:10:37,597 --> 01:10:39,256
ليزي
947
01:10:40,568 --> 01:10:42,936
....نگاه کن، يادت مياد بهت گفتم
948
01:10:43,037 --> 01:10:45,786
.....اومدن تو به اينجا فکر خوبي نيست؟
949
01:10:47,508 --> 01:10:48,915
عشق تو براي من کافي هست
950
01:10:50,544 --> 01:10:52,336
بسيار خوب، ببينم
951
01:10:52,413 --> 01:10:56,604
حرفي وجود نداره که من بخوام با تو صحبت کنم
952
01:10:58,153 --> 01:11:01,416
- اوه، مسيح، اينطوري به من نگاه نکن
- فقط به من بگو
953
01:11:01,555 --> 01:11:04,147
- اينطوري که تو فکر ميکني نيست
- عوضي
954
01:11:04,258 --> 01:11:07,265
- عوضي آشغال
- اون خواهر من هست
955
01:11:07,393 --> 01:11:09,401
اون خواهر من هست، درست
956
01:11:18,072 --> 01:11:21,007
پس تو اصالتاً اهل نيويورک هستي؟
957
01:11:21,542 --> 01:11:23,964
منتهن، من تو قسمت جنوب بزرگ شدم.
958
01:11:33,687 --> 01:11:35,575
ريف کپي مقاله هاي تو رو به من نشون داده بود
959
01:11:36,157 --> 01:11:38,426
اون يه موفقيت بزرگ براي سال اول هست
960
01:11:40,829 --> 01:11:42,653
الن، الن
961
01:11:42,731 --> 01:11:45,355
هي، واستا، صبر کن
962
01:11:45,467 --> 01:11:48,915
هي، بخور ، خب، بيا
963
01:11:52,208 --> 01:11:54,543
تو به من قول دادي که ميري به رختخواب، درسته؟
964
01:11:54,642 --> 01:11:56,050
خوبه، بيا
965
01:11:56,110 --> 01:11:58,414
بيا، خوبه، بيا
966
01:11:58,513 --> 01:12:00,817
بيا، صبر کن
967
01:12:00,915 --> 01:12:04,211
الن، اگر بري و رخت خواب ، ما
فردا ميريم پارک، قبوله؟
968
01:12:04,352 --> 01:12:06,784
بيا، بيا، خواهش ميکنم
خواهش ميکنم
969
01:12:06,888 --> 01:12:09,375
هي، تو ميخواي فردا بري پارک؟
970
01:12:20,069 --> 01:12:22,628
بايد اون رو ببريم پيش دکتر
971
01:12:22,737 --> 01:12:25,999
هر چقدر که اون بزرگتر ميشه من نميدونم چيکار بايد بکنم
972
01:12:27,610 --> 01:12:29,236
موضوع چيه؟
973
01:12:32,648 --> 01:12:34,950
تو نبايد اين کار رو ميکردي
974
01:12:39,121 --> 01:12:40,779
چي رو؟
975
01:12:41,724 --> 01:12:44,146
همين کاري که انجام ميدي
976
01:12:51,033 --> 01:12:54,449
- تو داري در مورد چي حرف ميزني؟
- تو اون رو از من مخفي کردي
977
01:12:55,305 --> 01:12:57,320
تو فکر ميکني اين کار دليلي داشت؟
978
01:12:57,406 --> 01:12:59,486
فکر نميکني بايد يه چيزي به من بگي؟
979
01:12:59,575 --> 01:13:01,016
يا مسيح
980
01:13:01,077 --> 01:13:03,156
نگاه خيلي مضطربي داري
981
01:13:03,245 --> 01:13:06,957
- تو شبيه به آدمهاي بدبخت هستي
- تو مريض هستي
982
01:13:07,115 --> 01:13:09,644
تو واقعاً هستي...تو واقعاً مريض هستي
983
01:13:09,752 --> 01:13:11,726
اين موضوع واقعيت نداره
984
01:13:12,789 --> 01:13:14,611
ريف ، خواهش ميکنم
985
01:13:15,959 --> 01:13:17,934
من ماشين ميگريم
986
01:13:32,542 --> 01:13:34,974
مامان، حالت چطوره؟
987
01:13:35,078 --> 01:13:37,479
فکر ميکني چطور بايد باشم؟
988
01:13:37,581 --> 01:13:40,045
ليزي، تو هرگز فکر نميکني
989
01:13:40,150 --> 01:13:43,222
....متاسفم، من فقط
من بايد فوراً ميرفتم فرودگاه
990
01:13:43,354 --> 01:13:47,002
من بايد به شما ميگفتم
ما يه مشکلاتي داشتيم
991
01:13:47,157 --> 01:13:50,357
اين خيلي سخت بود ولي بايد با اون رو برو ميشديم
992
01:13:50,494 --> 01:13:52,574
آره، اون من رو دوست داره و من هم ميدونم
993
01:13:52,663 --> 01:13:54,386
.....من فقط
994
01:13:55,132 --> 01:13:57,372
اون فقط در مورد خانوادش نگران هست.
995
01:13:57,468 --> 01:13:59,260
اون سعي ميکنه هم به اونها و هم به من کمک کنه
996
01:13:59,336 --> 01:14:03,688
و اون اول بايد به خودش کمک کنه
997
01:14:03,874 --> 01:14:06,722
و اگر اين کار رو بکنه همه چيز مرتب ميشه
998
01:14:07,244 --> 01:14:10,477
-من مطمئنم
-منظورم اين بود که ما خوب هستيم
999
01:14:10,615 --> 01:14:13,931
ميدونم، منظورم اينه که تو چي فکر مکيني؟
1000
01:14:15,953 --> 01:14:20,328
من واقعاً نميتونم اونجا بهت کمک کنم
1001
01:14:21,058 --> 01:14:22,782
ميدونم، ميدونم
1002
01:14:23,895 --> 01:14:25,805
مامان، من متاسفم که آپارتمانت رو عوض کردي
1003
01:14:28,032 --> 01:14:30,170
ميدونم، عزيزم
1004
01:14:32,036 --> 01:14:35,460
- من بايد برم، خب؟
- مامان؟
1005
01:14:35,607 --> 01:14:37,712
....به من زنگ بزن
1006
01:14:42,780 --> 01:14:44,406
مامان؟
1007
01:14:45,416 --> 01:14:47,140
...وقتيکه با...
1008
01:14:50,121 --> 01:14:52,969
...دکتر استرلينک ملاقات کردي
1009
01:14:53,091 --> 01:14:54,684
مامان؟
1010
01:14:55,059 --> 01:14:56,651
- خداحافظ عزيزم
-مامان
1011
01:15:09,708 --> 01:15:12,096
من بايد به حرفهاي اون گوش ميکردم
1012
01:15:13,312 --> 01:15:16,094
اون به من گفت اينجا نيام
1013
01:15:17,249 --> 01:15:19,933
من بيشتر ار چيزي که هستم گرفتاري دارم
1014
01:15:24,890 --> 01:15:27,192
خب، درسهاي ترم رو خوندي؟
1015
01:15:27,693 --> 01:15:29,837
نه،نه
1016
01:15:29,928 --> 01:15:32,547
عزيزم، تو بايد بعضي از کارها رو تموم کني
1017
01:15:36,002 --> 01:15:39,458
ليزي، مشکلم کار کردن نيست
1018
01:15:39,606 --> 01:15:41,333
ميدونم، ميدونم، ميدونم
1019
01:15:41,406 --> 01:15:44,063
به محض اينکه برگشتم برنامه امتحاني تو رو برات مينويسم
1020
01:15:44,177 --> 01:15:47,406
نيازي نيست، خب؟
....نيازي نيست
1021
01:15:54,953 --> 01:15:56,873
خب، پس بهت زنگ ميزنم
1022
01:15:56,955 --> 01:16:00,534
زنگ نه، زنگ نه، ميفهمي؟
1023
01:16:01,995 --> 01:16:04,516
نگاه کن، اين چيزي نيست که من ميخوام، ميفهمي؟
1024
01:16:04,898 --> 01:16:06,272
اين زندگي من نيست
1025
01:16:06,331 --> 01:16:09,015
من اصلاً اين رو نميخوام
1026
01:16:10,970 --> 01:16:13,498
پس تو چي ميخواي؟
....اوه، تو از خواب پا ميشي
1027
01:16:13,606 --> 01:16:16,199
...و تصميم ميگيري که ميخواي با يه دختر مرد پسند سکس کني...
1028
01:16:16,310 --> 01:16:18,677
...و مواد مصرف کني؟
1029
01:16:19,847 --> 01:16:21,537
اين چيزيه تو ميخواي؟
1030
01:16:24,450 --> 01:16:26,243
آره
1031
01:16:26,320 --> 01:16:29,167
آره، اين دقيقاً چيزيه که من ميخوام
1032
01:16:31,125 --> 01:16:34,441
من ميخوام برم پارتي
من خويام شاد باشم
1033
01:16:52,211 --> 01:16:54,612
تو کسي بودي که به من گفتي به يه نفر اعتماد کن
1034
01:16:54,715 --> 01:16:56,891
ببين چه اتفاقي افتاد
1035
01:16:56,984 --> 01:16:58,969
- ......اعتماد کردن تو به ريف نداشت
- نه
1036
01:16:59,053 --> 01:17:01,709
تنها چيزي که من ميخوام اينه که ريف برگرده
1037
01:17:01,823 --> 01:17:03,838
درحاليکه تو داري در مورد داروها حرف ميزني؟
1038
01:17:03,924 --> 01:17:06,452
....بخاطر اين چيزهائي که براي تو حالا خيلي دردناک هست
1039
01:17:06,560 --> 01:17:09,953
من فکر ميکنم تو به کمک نياز داري......
- تو گفتي که من دارم پيشرفت ميکنم
1040
01:17:10,098 --> 01:17:12,274
....بعضي اوقات چيزها دردناک ميشن قبل از اينکه
1041
01:17:12,367 --> 01:17:14,575
تو داري در مورد بعضي چيزها صحبت ميکني
1042
01:17:14,669 --> 01:17:16,588
همه چيز حالا حالم من رو به هم ميزنه
1043
01:17:16,670 --> 01:17:20,020
من هنوز دارم حرف ميزنم
1044
01:17:23,011 --> 01:17:25,695
من نميتونم باور کنم بعد از همه اين
ماجراها تو ميخواي داروهات رو به زور به من بدي
1045
01:17:27,182 --> 01:17:29,966
....من به تو توصيه ميکنم که از اين داروها استفاده کني
1046
01:17:30,085 --> 01:17:34,241
بعد تو ميتوني نگاهت رو مثبت کني و کنترلت رو هم حفظ کني
1047
01:17:37,325 --> 01:17:39,212
ليزي اين چيزي نيست که تو ميخواي؟
1048
01:17:47,802 --> 01:17:51,664
دو هفته از وقتي اين دوره رو شروع کرديم ميگذره
1049
01:17:53,975 --> 01:17:55,950
ميدونم تو خوشت نمياد
1050
01:17:56,645 --> 01:17:59,492
اما من ميتونم ببينم که داره عمل ميکنه
1051
01:18:03,551 --> 01:18:06,847
مادرت زنگ زده
اون ميخواد بياد و تو رو ببينه
1052
01:18:13,528 --> 01:18:15,704
سوخت شروع کار موتور رو پائين آورديم
1053
01:18:15,797 --> 01:18:17,041
به 94% درصد.....
1054
01:18:17,532 --> 01:18:20,729
سوخت معمولي براي اکثر پروازها 104% هست
1055
01:18:21,170 --> 01:18:24,178
سه تا موتور به طور معمول کار ميکنه
سه تا موتور با سوخت خوب
1056
01:18:24,307 --> 01:18:26,313
سه تا موتور با کارکرد فوق العاده
1057
01:18:26,708 --> 01:18:28,756
سرعت، 2257 پا در ثانبه
1058
01:18:28,844 --> 01:18:30,829
هي، تو چه غلطي داري ميکني؟
1059
01:18:30,913 --> 01:18:33,185
- هيچي چي
- داشتي از کيف من دزدي ميکردي
1060
01:18:33,283 --> 01:18:36,250
- شاتل، جريان بنزين موتور رو کنترل کن
- روگر، جريان بنزين رو کنترل کن
1061
01:18:38,154 --> 01:18:41,289
......شاتل بعد از پرتاب در يک فضائي از آتش قرار گرفت
1062
01:18:41,423 --> 01:18:43,375
بعد از اينکه اون داشت پرواز ميکرد
1063
01:18:43,458 --> 01:18:45,314
- ...منهدم شده و
1064
01:18:45,394 --> 01:18:47,858
....مقامات ميگن که شواهدي وجود نداره
1065
01:18:47,963 --> 01:18:50,236
.نشون بده خلبان زنده هست
1066
01:18:50,333 --> 01:18:51,901
...رئيس جمهور ريگان
1067
01:18:51,968 --> 01:18:55,424
- خلبانان و کساني که درون شاتل زندگي ميکردند براي من قابل احترام هستند
1068
01:18:55,571 --> 01:18:58,451
......سازمان فضائي گزارش کرده که اين
1069
01:18:58,574 --> 01:19:02,371
.....بدترين حادثه در تاريخ برنامه هاي فضائي آمريکا
1070
01:19:04,581 --> 01:19:07,264
- بود يه نشانه اي که احتمالاً اشتباه وحشتناکي رخ داده است.
1071
01:19:10,386 --> 01:19:12,051
روبي؟
1072
01:19:12,122 --> 01:19:13,913
- روبي؟
-يا مسيح
1073
01:19:13,990 --> 01:19:15,551
صبر کن، صبر کن، خب؟
1074
01:19:16,760 --> 01:19:19,575
روبي، بيا، موضوع جديه
1075
01:19:20,130 --> 01:19:22,178
- چيه؟
- مادرم کتک خورده
1076
01:19:22,266 --> 01:19:25,527
من بايد برم نيويورک ، تو با من مياي
1077
01:19:26,870 --> 01:19:28,496
نه
1078
01:19:29,072 --> 01:19:30,768
روبي، بيخيال
1079
01:19:30,841 --> 01:19:33,230
من دارم از تو کمک ميخوام
1080
01:19:33,977 --> 01:19:36,216
ليزي، من کمک نميکنم
1081
01:19:36,312 --> 01:19:38,937
تو کمک نميکني؟ تو چطور ميتوني..؟
1082
01:19:39,049 --> 01:19:40,740
من نميتونم
1083
01:19:41,485 --> 01:19:43,241
من مجبورم
1084
01:19:43,620 --> 01:19:45,476
خب؟
نميتونم کاري برات بکنم
1085
01:19:45,555 --> 01:19:46,931
اين داستان بايد تموم بشه
1086
01:19:46,990 --> 01:19:49,893
هفته بعد هم يه مسئله ديگه براي تو پيش مياد
1087
01:19:54,431 --> 01:19:56,504
همينطور ادامه داره
1088
01:20:12,183 --> 01:20:14,071
اون تزريق وريدي رو قبول نميکنه
1089
01:20:15,419 --> 01:20:18,491
اون داروهاي مسکن رو قبول نميکنه؟
1090
01:20:18,623 --> 01:20:21,307
امکان داره ما به هم ربط داشته باشيم؟
1091
01:20:22,193 --> 01:20:25,935
بنظر ميرسه اون بايد چند روزي اينجا باشه، تا حالش بهتر بشه
1092
01:20:27,031 --> 01:20:29,432
اون به کمک احتياج داره وقتي برميگرده خونه
1093
01:20:29,535 --> 01:20:31,095
اما همه چيز درست ميشه
1094
01:20:35,806 --> 01:20:37,595
ترسناک بود
1095
01:20:38,075 --> 01:20:41,850
براي اولين بار ديگه اشک من در نميومد
1096
01:20:47,351 --> 01:20:49,588
نميدونستم بايد چيکار کنم
1097
01:20:52,891 --> 01:20:54,843
منظورم اينکه که باهاش روبرو بشم
1098
01:20:54,926 --> 01:20:58,276
وجود من اينجا مثل يه جوک بيرحمانه هست
1099
01:21:11,377 --> 01:21:14,311
حتي ارتفاع بلند هم براي من ترسناک و عجيب نبود
1100
01:21:17,683 --> 01:21:19,723
انگار حالت بهتر هست
1101
01:21:20,453 --> 01:21:22,841
اين چيزيه که همه ميگن
1102
01:21:26,592 --> 01:21:28,413
....ميدوني، ليزي
1103
01:21:29,094 --> 01:21:30,726
من خوبم...
1104
01:21:30,795 --> 01:21:34,924
و دليلي وجود نداره که تو نتوني به کمبريج برگردي
1105
01:21:35,101 --> 01:21:38,493
....مامان، من با پرستار صحبت کردم، و اونها گفتن که
1106
01:21:38,638 --> 01:21:41,638
عزيزم، تو بايد به امتحانات برسي
1107
01:21:43,543 --> 01:21:46,839
توبراي چند روز کسي رو لازم داري که باهات باشه
1108
01:21:46,979 --> 01:21:49,762
من ميتونم مراقب خودم باشم
هميشه بودم
1109
01:21:51,818 --> 01:21:53,989
تو نميتوني تنها بري خونه
1110
01:21:55,154 --> 01:21:56,498
تو اون يکي قفسه هست
1111
01:21:56,555 --> 01:21:59,148
نميدونم
1112
01:21:59,259 --> 01:22:00,885
مادر بزرگ
1113
01:22:14,775 --> 01:22:17,808
من نميدونم اينجا بدون ليزي بايد چيکار ميکردم
1114
01:22:21,214 --> 01:22:24,573
-...اين اتفاق نميفتاد اگر
- مامان، اين رو نگو
1115
01:22:24,717 --> 01:22:27,946
اگر تو نميرفتي دنبال اون....
1116
01:22:44,305 --> 01:22:46,321
اونها رفتن
1117
01:22:46,407 --> 01:22:47,869
آره
1118
01:22:48,876 --> 01:22:51,298
من واقعاً احساسي مثل خداحافظي کردن ندارم
1119
01:22:58,954 --> 01:23:02,532
بعد از اين همه وقت، من ازت درباره ريف چيزي نپرسيدم
1120
01:23:10,699 --> 01:23:12,739
اون تموم شد
1121
01:23:14,134 --> 01:23:15,735
.....اون
1122
01:23:15,803 --> 01:23:18,193
اون ديگه نميخواست من رو دوباره ببينه.
1123
01:23:23,978 --> 01:23:25,953
....ميدوني، وقتي که دونالد من رو ترک کرد
1124
01:23:28,749 --> 01:23:30,757
خيلي براي باور نکردني بود....
1125
01:23:31,886 --> 01:23:34,123
من فقط نميتونستم باور کنم
1126
01:23:45,267 --> 01:23:48,398
فکر ميکنم من اون رو فراموش کردم، ليزي
1127
01:23:49,270 --> 01:23:50,797
ميفهمي؟
1128
01:23:52,441 --> 01:23:54,873
تو يه بچه بودي
1129
01:23:54,976 --> 01:23:58,272
خيلي کوچيک
1130
01:24:02,450 --> 01:24:04,490
اما به من احتياج داشتي
1131
01:24:06,555 --> 01:24:10,844
و اينکه من بايد دوباره با چيزي روبرو ميشدم
1132
01:24:11,027 --> 01:24:12,718
ميدوني منظورم چيه؟
1133
01:24:15,164 --> 01:24:17,497
من بايد مراقب تو ميبودم
1134
01:24:20,068 --> 01:24:24,261
خلاصه اينکه
تو من رو به زندگي برگردوندي
1135
01:24:24,440 --> 01:24:27,506
و براي من همه چيز شدي
1136
01:24:29,078 --> 01:24:32,656
براي من همه چيز به تو ختم ميشد
1137
01:24:37,553 --> 01:24:42,385
اما تو براي من نويد چيزهاي زيادي بودي
1138
01:24:42,591 --> 01:24:47,261
و من براي تو چيزهاي زيادي تو زندگي ميخواستم
1139
01:24:49,298 --> 01:24:53,641
و من نميتونستم چيزهائي که براي تو خوب نيست رو ببينم
1140
01:24:58,209 --> 01:25:00,117
....تو فقط
1141
01:25:00,844 --> 01:25:03,146
.....ميدونم تو ميخواستي من
1142
01:25:03,815 --> 01:25:07,524
همه چيز باشم، و من نتونستم
1143
01:25:12,155 --> 01:25:14,325
من نتونستم کسي بشم
1144
01:25:23,301 --> 01:25:24,894
نگاه کن، ليزي
1145
01:25:26,103 --> 01:25:29,299
تو مجبور نيستي براي من همه چيزي باشي
1146
01:25:29,906 --> 01:25:32,946
تو لازم نيست براي من زندگي کني
1147
01:25:33,076 --> 01:25:34,931
ميفهمي؟
1148
01:25:37,582 --> 01:25:40,103
تو مجبور نيستي تظاهر کني
1149
01:25:44,187 --> 01:25:46,555
من بايد آدم شايسته اي باشم، مامان
1150
01:25:50,294 --> 01:25:52,182
من بايد خوب باشم
1151
01:25:53,532 --> 01:25:55,473
قول ميدم
1152
01:26:06,577 --> 01:26:08,398
من بايد خوب باشم
1153
01:26:10,080 --> 01:26:12,087
و براي اين دليل وجود داره
1154
01:26:25,062 --> 01:26:28,859
من به اينجا اومدم، جائي که بايد تحقير بشم
1155
01:26:29,367 --> 01:26:31,920
دکتر استرلينگ معرف من هست
1156
01:26:33,205 --> 01:26:36,817
اون مثل بقيه دکتر هائي که هست که مريضشون رو معرفي کردن
1157
01:26:38,610 --> 01:26:42,222
بعضي اوقات تصور ميکنم که درون خانواده پروزاک زندگي ميکنيم.
1158
01:26:42,881 --> 01:26:45,664
"ايا لات متحده افسرده"
1159
01:26:49,956 --> 01:26:52,225
من ديگه نميدونم کي هستم
1160
01:26:54,293 --> 01:26:56,562
من اين شخصيت رو دارم
1161
01:26:57,362 --> 01:27:00,745
و اين رنج آور هست، ولي خودمم
1162
01:27:02,034 --> 01:27:05,585
......و من خودم رو ميبينم که کسي شده که کارها رو دست انجام ميده
1163
01:27:05,737 --> 01:27:08,039
...کسي که درست حرف ميزنه...
1164
01:27:08,907 --> 01:27:10,252
...اما من خودم نيستم
1165
01:27:10,309 --> 01:27:13,381
- تو احساس متفاوتي داري، درسته؟
-البته که احساس متفاوتي دارم
1166
01:27:13,512 --> 01:27:15,880
من دارم از دارو استفاده ميکنم
موضوع همينه، نيست؟
1167
01:27:15,981 --> 01:27:17,891
آره، ميتونه اين باشه
1168
01:27:18,284 --> 01:27:21,580
تو فقط با شخصيت جديدي که پيدا کردي راحت نيستي
1169
01:27:21,720 --> 01:27:24,184
اما من نميتونم بدون مصرف دارو اينطوري باشم
1170
01:27:24,290 --> 01:27:26,947
داروها به تو فرصت فکر کردن ميدن
1171
01:27:27,060 --> 01:27:29,875
اين احساس شبيه به اين هست که رو ي چيزي سرپوش بذاري
1172
01:27:30,464 --> 01:27:33,663
من به تو توصيه ميکنم داروها رو ادامه بدي، اما ديگه انتخاب با من نيست
1173
01:27:33,799 --> 01:27:35,523
تو انتخاب ميکني
1174
01:27:39,405 --> 01:27:41,315
تو ميخواي داروها رو کنار بزاري؟
1175
01:28:41,469 --> 01:28:42,876
عزيزم، بيا اينجا
1176
01:28:42,936 --> 01:28:44,791
بيا اينجا، مشکلي نيست
1177
01:28:45,272 --> 01:28:46,930
مشکلي نيست
1178
01:29:18,340 --> 01:29:21,602
آيا زندگي من ميتونه اينقدر شبيه به فيلمها باشه
1179
01:29:22,377 --> 01:29:25,513
من يه فرشته ميخوام که به من نازل بشه
......مثل اون کاري که جيمي استيوارت
1180
01:29:25,647 --> 01:29:29,292
.تو فيلم زندگي شگفت انگيز کرد.....
و با من در مورد خودکشي حرف بزنه
1181
01:29:29,918 --> 01:29:33,215
......من هميشه منتظر اون لحظه واقعي بودم که من رو آزاد کنه
1182
01:29:33,356 --> 01:29:35,724
و زندگيم رو براي هميشه تغيير بده
1183
01:29:35,825 --> 01:29:37,713
اما اون فرشته نيومد
1184
01:29:38,593 --> 01:29:40,960
اين اتفاق نيفتاد
1185
01:29:43,466 --> 01:29:45,961
...همه داروها، همه دوره هاي درمان
1186
01:29:46,067 --> 01:29:51,156
....مبارزه ها، عصبانيت ، گناه
و "ريف "به فکر خودکشي ختم شد
1187
01:29:51,373 --> 01:29:54,540
همه اينها قسمتي از دوره آهسته بازگرداندن بهبودي من بود.
1188
01:29:54,676 --> 01:29:57,780
تمام راهي که من به آرومي رفته بودم
...من برگشتم
1189
01:29:57,912 --> 01:30:01,229
بتدريج و بعد به طور ناگهاني
1190
01:30:05,988 --> 01:30:08,899
داروها علاج درد من نبودن
...خدا ميدونه
1191
01:30:09,023 --> 01:30:10,976
...اما اونها به من فرصت تعقل و نفس کشيدن دادن...
1192
01:30:11,060 --> 01:30:13,268
...تا اينکه من اجازه نوشتن دوباره پيدا کنم
1193
01:30:13,362 --> 01:30:16,974
و حالا زماني هست که زندگي من به اون داروها وابسته نيست
1194
01:30:31,924 --> 01:30:36,036
هفت سال بعد اليزابت وورزل " خانواده افسرده" رو
چاپ کرد که بهترين فروش جهاني رو پيدا کرد
1195
01:30:39,424 --> 01:30:43,036
فقط در ايالات متحده بيش از 300 ميليون نسخه در سال
براي افراد افسرده و ديگر افراد غير افسرده چاپ ميشه
1196
01:27:10,424 --> 01:27:18,036
خريد بهترين فيلمها و سريالهاي روز دنيا
.::: SantaFilm :::.