1
00:00:02,242 --> 00:00:05,967
مِردیت: جراح ها ضرب المثلی دارن که
.«میگه: «همۀ خونریزیها بالاخره بند میان
2
00:00:05,992 --> 00:00:09,281
این یک جورایی بیان دیگۀ این
.«ضرب المثله که: «این نیز بگذرد
3
00:00:09,476 --> 00:00:12,092
.هر بحرانی آخرش به پایان میرسه
4
00:00:12,210 --> 00:00:14,844
.بالاخره یا بیمارت رو نجات میدی یا نمیدی
5
00:00:14,880 --> 00:00:15,678
...آیا میخوان از من در مورد
6
00:00:15,718 --> 00:00:17,084
.بِیلی: بن -
[زنگ آسانسور]
7
00:00:17,153 --> 00:00:19,854
.درسته. تو نمیتونی چیزی بهم بگی
8
00:00:19,889 --> 00:00:21,088
حال عُمر چطوره؟
9
00:00:21,124 --> 00:00:22,256
...من نمیتونم
10
00:00:22,292 --> 00:00:24,525
.این رو هم نمیتونی بهم بگی
11
00:00:24,561 --> 00:00:26,060
[آه کشیدن] -
.فقط کارم رو انجام میدم -
12
00:00:26,095 --> 00:00:28,396
.ممنون... رئیس
13
00:00:28,431 --> 00:00:29,630
[زنگ آسانسور]
14
00:00:29,666 --> 00:00:31,566
چقدر خوبه که دیگه در حال نجات جون آدمها نیستم
15
00:00:31,601 --> 00:00:34,302
.چون اینطوری میتونم متوجه باز شدن در آسانسور بشم
16
00:00:35,305 --> 00:00:37,104
...مردیت: پس
[زنگ آسانسور]
17
00:00:37,140 --> 00:00:39,407
.بالاخره در هر دو صورت خونریزی بند میاد
18
00:00:39,442 --> 00:00:40,641
[نفس عمیق]
19
00:00:40,677 --> 00:00:42,845
واقعیتش، بین ضرب المثلها
.این یکی زیاد دلداری دهنده نیست
20
00:00:42,845 --> 00:00:45,813
واقعیتش، بین ضرب المثلها
.این یکی زیاد دلداری دهنده نیست
21
00:00:45,848 --> 00:00:47,982
[بوق زدن دستگاه]
استفانی: عمر سینگ، در وضعیت یک
روز بعد از جراحی شکم و سینه
22
00:00:47,982 --> 00:00:49,917
[بوق زدن دستگاه]
استفانی: عمر سینگ، در وضعیت یک
روز بعد از جراحی شکم و سینه
23
00:00:49,953 --> 00:00:52,353
.برای ترمیم آسیبهای وارده در اثر تصادف
24
00:00:52,422 --> 00:00:53,181
دلوکا؟
25
00:00:53,206 --> 00:00:55,457
.عُمَر کمی بعد از جراحی دچار ایست قلبی شد
26
00:00:55,491 --> 00:00:58,125
.دکتر شفرد اون رو تحت «هیپوترمی درمانی» گذاشت
(پایین آوردن دمای بدن به سطح مورد نظر)
27
00:00:58,161 --> 00:00:59,627
.به عنوان بخشی از پروتکل احیای جدید
28
00:00:59,662 --> 00:01:01,462
.بهم بگو چرا -
...امیدوار بودیم خنک کردن بیمار -
29
00:01:01,497 --> 00:01:03,030
.اون داره هشیاریش رو بدست میاره
30
00:01:03,066 --> 00:01:04,000
.و خودش داره تنفس میکنه
.به زودی لولۀ تنفسی رو در میارن
31
00:01:04,000 --> 00:01:04,966
.و خودش داره تنفس میکنه
.به زودی لولۀ تنفسی رو در میارن
32
00:01:05,001 --> 00:01:06,067
.خدا رو شکر
33
00:01:06,102 --> 00:01:07,568
.گِری، تو باید بری
34
00:01:07,604 --> 00:01:09,236
.اونها منتظرتن -
.باشه -
35
00:01:11,507 --> 00:01:14,809
.من یک کمیتۀ مشورتی تشکیل دادم
36
00:01:14,844 --> 00:01:16,777
.شامل گِری، هانت و پیِرس
37
00:01:16,813 --> 00:01:19,680
.اونها قراره ماجرای وارِن رو تحلیل کنن
38
00:01:19,716 --> 00:01:22,516
.بِیلی، ما در موردش صحبت کردیم -
[نفس عمیق] -
39
00:01:22,552 --> 00:01:24,218
تو به عنوان رئیس کارکنان بخش جراحی
40
00:01:24,253 --> 00:01:25,353
.خودت باید تصمیم گیری کنی
41
00:01:25,388 --> 00:01:27,388
به عنوان رئیس این کارکنان بخش جراحی
42
00:01:27,423 --> 00:01:28,856
.من باید محدودیتهای خودم رو بشناسم
43
00:01:28,891 --> 00:01:32,093
و این رو میدونم که نمیتونم نسبت به همسرم
44
00:01:32,128 --> 00:01:34,195
.و آیندۀ شغلیش بی طرف باشم
45
00:01:34,230 --> 00:01:38,566
به عنوان رهبر گروه عدم بی طرفی خودم رو با
46
00:01:38,601 --> 00:01:43,270
.تشکیل یک کمیتۀ مشورت برای بررسی ماجرا حل کردم
47
00:01:43,306 --> 00:01:45,006
به محض اینکه اونها پیشنهاداتشون رو در مورد
48
00:01:45,041 --> 00:01:46,941
اینکه چطور باید پیش بریم به من بدن
49
00:01:46,976 --> 00:01:48,709
من به عنوان رهبر گروه
50
00:01:48,745 --> 00:01:53,814
.تصمیم گیری نهایی در مورد همسرم رو انجام میدم
51
00:01:53,850 --> 00:01:56,984
به عنوان یک انسان خدای بزرگ رو شکر میکنم که
52
00:01:57,020 --> 00:01:59,286
مسؤلیت مرگ هر دو والدین
.اون بچه ها متوجه همسر من نیست
53
00:01:59,286 --> 00:02:03,024
مسؤلیت مرگ هر دو والدین
.اون بچه ها متوجه همسر من نیست
54
00:02:03,059 --> 00:02:04,458
[نفس عمیق]
55
00:02:04,494 --> 00:02:07,495
♪
56
00:02:12,669 --> 00:02:14,935
.اُون: بشین وارِن -
[بسته شدن در]
57
00:02:14,971 --> 00:02:17,304
وقتی میراندا بهم گفت کمیته تحقیق تشکیل شده
58
00:02:17,340 --> 00:02:20,708
.یک مشت وکیل و افراد بیمارستانی رو تصور میکردم
59
00:02:20,743 --> 00:02:23,577
.من... خوشحالم که کمیته شماها هستین
60
00:02:23,613 --> 00:02:25,079
[زنگ تلفن]
61
00:02:25,114 --> 00:02:26,647
.بیاین به کارمون برسیم
62
00:02:26,683 --> 00:02:28,949
مَگی: دکتر وارِن، آگاه باشید که هدف این کمیته
63
00:02:28,985 --> 00:02:30,584
درک حادثۀ رخداده و ارائۀ توصیه های
.لازم جهت برخورد انضباطی مقتضی هستش
64
00:02:30,584 --> 00:02:32,953
درک حادثۀ رخداده و ارائۀ توصیه های
.لازم جهت برخورد انضباطی مقتضی هستش
65
00:02:32,953 --> 00:02:34,255
درک حادثۀ رخداده و ارائۀ توصیه های
.لازم جهت برخورد انضباطی مقتضی هستش
66
00:02:34,290 --> 00:02:35,925
عدم همکاری کامل و یا کتمان اطلاعات
از این کمیته، بلافاصله منجر به
67
00:02:35,925 --> 00:02:38,092
عدم همکاری کامل و یا کتمان اطلاعات
از این کمیته، بلافاصله منجر به
68
00:02:38,127 --> 00:02:40,697
.عزل شما از طرح پذیرش رزیدنت خواهد شد
69
00:02:40,697 --> 00:02:42,663
.عزل شما از طرح پذیرش رزیدنت خواهد شد
70
00:02:42,699 --> 00:02:44,765
.خیلی خب
71
00:02:44,801 --> 00:02:46,467
آیا این شرایط رو قبول میکنید؟
72
00:02:46,502 --> 00:02:48,135
.بله
73
00:02:48,171 --> 00:02:51,439
.خیلی خب، شروع میکنیم
74
00:02:51,474 --> 00:02:53,808
جکسون: آیا اون هنوزم به من
اتهام آزار و اذیت میزنه؟
75
00:02:53,843 --> 00:02:55,876
.موقع اومدن سعی کردم وسط راه ملاقاتش کنم
76
00:02:55,912 --> 00:02:57,378
...سعی کردم از لحاظ اخلاقی درست رفتار کرده باشم
77
00:02:57,413 --> 00:03:00,381
کاترین: ظاهراً مسیر اخلاقیات
.با قرارهای منع سنگ فرش شده
78
00:03:00,416 --> 00:03:01,849
.متأسفم. دیگه حرف نمیزنم
79
00:03:01,884 --> 00:03:03,684
.در واقع قرار منع برای ما مفیده
80
00:03:03,720 --> 00:03:05,386
وقتی به دادگاه ببریمش و این موضوع مطرح بشه
81
00:03:05,421 --> 00:03:07,855
اون نخواهد تونست اتهامات رو ثابت کنه
82
00:03:07,890 --> 00:03:09,724
و این شخصیت اون رو زیر سؤال میبره
83
00:03:09,759 --> 00:03:11,592
.که دقیقاً ما هم میخوایم ماجرا به همون سمت بره
84
00:03:11,627 --> 00:03:13,928
چرا؟ -
چون به محض اینکه اون بچه متولد بشه -
85
00:03:13,963 --> 00:03:17,331
تو شانس خیلی خوبی برای
.گرفتن حضانت کامل بچه خواهی داشت
86
00:03:17,366 --> 00:03:19,366
آپریل: حضانت کامل؟
87
00:03:19,402 --> 00:03:21,569
.نه، اون هرگز این کار رو نمیکنه
88
00:03:21,604 --> 00:03:22,770
.چرا میکنه
89
00:03:22,805 --> 00:03:24,538
آریزونا: میدونم که من فقط برای حمایت اینجام
90
00:03:24,574 --> 00:03:26,073
ولی چرا جکسون باید اینکار رو بکنه؟
91
00:03:26,109 --> 00:03:29,110
چون این دقیقاً همون کاریه که
.من به خود آپریل توصیه میکنم
92
00:03:29,178 --> 00:03:31,412
چه بخوای و چه نخوای آپریل
93
00:03:31,447 --> 00:03:34,014
.این قرار منع باعث یک رقابت تسلیحاتی شده
94
00:03:34,050 --> 00:03:35,950
.درخواست قرار منع یک اشتباه بود
95
00:03:35,985 --> 00:03:37,785
نمیشه راحت پسش بگیریم؟
96
00:03:37,820 --> 00:03:41,255
.جدی بهت میگم، اصلاً سعی نکن باهاش صحبت کنی
97
00:03:41,290 --> 00:03:43,791
.قرار منع لازمه پا بر جا بمونه
98
00:03:43,826 --> 00:03:46,627
باید کارها رو با هم انجام بدیم، باشه؟
99
00:03:46,662 --> 00:03:48,629
100
00:03:48,664 --> 00:03:51,365
.این دقیقاً چیزیه که سعی میکردم ازش اجتناب کنم
101
00:03:51,400 --> 00:03:54,602
...بعد از تمام اتفاقاتی که برای «ساموئل» افتاد
102
00:03:54,637 --> 00:03:56,337
.فقط میخوام این بچه ایمن باشه
103
00:03:56,372 --> 00:03:59,073
خوبه. دیدی؟... پس خودت این
.رو حس کردی که بچه ات در خطره
104
00:03:59,108 --> 00:04:02,443
.عالیه. از همین میتونیم استفاده کنیم
105
00:04:02,478 --> 00:04:05,179
[آه کشیدن]
106
00:04:05,214 --> 00:04:07,515
[صحبتهای نامفهوم از بلندگو]
107
00:04:07,550 --> 00:04:09,416
!پِنی: عجب
108
00:04:09,452 --> 00:04:10,718
شکستگی لگن؟
109
00:04:10,753 --> 00:04:12,486
.رفته زیر پای یک اسب
110
00:04:12,522 --> 00:04:14,622
.فردا روز موعوده
111
00:04:14,657 --> 00:04:18,959
...«بورسیۀ پرمینجر»
.آره یا نه، میمونی یا میری
112
00:04:18,995 --> 00:04:21,328
اوه، مگه هنوز بهشون جواب ندادی؟
113
00:04:21,364 --> 00:04:23,099
به نظرت من بدون اینکه با تو صحبت
کنم بهشون جواب میدادم؟
114
00:04:23,099 --> 00:04:23,964
به نظرت من بدون اینکه با تو صحبت
کنم بهشون جواب میدادم؟
115
00:04:24,000 --> 00:04:25,099
.نه
116
00:04:25,134 --> 00:04:26,367
نه. منظورم اینه که
117
00:04:26,402 --> 00:04:28,803
.بورسیۀ پرمینجر یک موقعیت تکرار نشدنیه
118
00:04:28,838 --> 00:04:30,371
اگر بگم آره
119
00:04:30,406 --> 00:04:34,642
.باید حداقل برای یک سال برم به نیویورک
120
00:04:34,677 --> 00:04:36,010
.درسته
121
00:04:36,045 --> 00:04:37,011
تو باهاش مشکلی نداری؟
122
00:04:37,046 --> 00:04:39,113
آیا تو مشکلی نداری؟
123
00:04:39,148 --> 00:04:42,049
...خب، همونطور که گفتی
124
00:04:42,084 --> 00:04:44,450
.این یک موقعیت تکرار نشدنیه
125
00:04:46,222 --> 00:04:50,090
.خیلی خب، باید این رو ببرم اتاق عمل
126
00:04:50,126 --> 00:04:52,259
[صاف کردن گلو]
127
00:04:52,295 --> 00:04:53,594
[آه کشیدن]
128
00:04:53,629 --> 00:04:54,929
[زنگ تلفن، مکالمات نامفهوم]
129
00:04:54,964 --> 00:04:56,130
رِجی دالتون»؟»
130
00:04:56,165 --> 00:04:57,898
.من دکتر جو ویلسون هستم
131
00:04:57,934 --> 00:04:59,834
.پرونده ات میگه دچار فتق شدی
132
00:04:59,869 --> 00:05:01,302
.آره. خیلی بده
133
00:05:01,337 --> 00:05:03,771
.خیلی خب، بذار یک نگاهی بکنم. دراز بکش
134
00:05:03,806 --> 00:05:06,006
.میخوام پیراهنت رو بالا بزنم
135
00:05:06,042 --> 00:05:07,975
خیلی خب، چند وقته که اینجوریه؟
136
00:05:08,010 --> 00:05:10,611
من حدود شش ماه پیش جراحی کردم
137
00:05:10,646 --> 00:05:12,014
.و بعد مدتی این کوچولو شروع به بیرون اومدن کرد
138
00:05:12,014 --> 00:05:13,681
.و بعد مدتی این کوچولو شروع به بیرون اومدن کرد
139
00:05:13,716 --> 00:05:14,748
شش ماه پیش؟
140
00:05:14,784 --> 00:05:16,517
.آره. بالافاصله همون موقع رفتم نشونش دادم
141
00:05:16,552 --> 00:05:17,718
اونها گفتن میتونن عملش کنن اما
142
00:05:17,753 --> 00:05:19,220
.اونقدرها اورژانسی نیست
143
00:05:19,255 --> 00:05:21,155
...منم دست نگه داشتم
144
00:05:21,190 --> 00:05:22,189
.اوه، خدای من
145
00:05:22,225 --> 00:05:23,490
.اوه، نه، نه
146
00:05:23,526 --> 00:05:24,491
رجی، حالت خوبه؟
147
00:05:24,527 --> 00:05:25,559
.آره
148
00:05:25,595 --> 00:05:27,127
...مشکل اینجاست که
149
00:05:27,163 --> 00:05:30,164
...الان فصل آلرژی هستش و هر بار که عطسه میکنم
150
00:05:30,199 --> 00:05:31,498
.اون کوچولو میزنه بیرون
151
00:05:31,534 --> 00:05:34,501
.آره. به نظرم برای جراحی زیاد معطل کردم
152
00:05:34,537 --> 00:05:35,736
...چون
153
00:05:35,771 --> 00:05:37,104
.اوه! اوه! نه -
.خیلی خب رجی، باهاش مقابله نکن -
154
00:05:37,139 --> 00:05:38,672
.اینطوری فقط بدترش میکنی
155
00:05:38,708 --> 00:05:40,875
[عطسه کردن]
156
00:05:40,910 --> 00:05:42,743
دیگه بدتر از این؟
157
00:05:45,581 --> 00:05:48,315
158
00:05:48,351 --> 00:05:49,550
آیا بچه ام داره میمیره؟
159
00:05:49,585 --> 00:05:50,251
.نه
160
00:05:50,286 --> 00:05:51,785
[بوق دستگاه]
161
00:05:53,055 --> 00:05:55,356
مَگی: قبل از اینکه تو حتی
.بهش دست بزنی در باز شده بود
162
00:05:55,391 --> 00:05:56,790
.میدونم. اینطوری به نظر میرسه
163
00:05:56,826 --> 00:05:59,393
.این چیزیه که اتفاق افتاده، وارِن، درست اونجا
164
00:05:59,428 --> 00:06:01,662
.تو گفتی اصلاً ندیدی که درها باز شدن
165
00:06:01,697 --> 00:06:03,330
.آره. یعنی، نه
166
00:06:03,366 --> 00:06:04,832
خب پس کدومش... دیدی یا ندیدی؟
167
00:06:04,867 --> 00:06:06,133
.ندیدم که باز شدن
168
00:06:06,168 --> 00:06:07,334
.درست جلوی تو بود
169
00:06:07,370 --> 00:06:09,436
.«میدونم، اما من «ندیدمش
170
00:06:09,472 --> 00:06:10,771
.توی ذهنم نقش نبست
171
00:06:10,806 --> 00:06:12,206
.مَگی: خیلی خب، من رو روشن کن
172
00:06:12,241 --> 00:06:13,641
...آیا
[آه کشیدن]
173
00:06:13,676 --> 00:06:16,343
آیا قبلش تصمیمت رو گرفته بودی که بشکافی؟ -
.نه -
174
00:06:16,379 --> 00:06:18,579
یا فکر کردی تا وقتی که سوار آسانسور بشین
175
00:06:18,614 --> 00:06:20,180
و به اتاق عمل برسین خیلی دیر میشه؟
176
00:06:20,216 --> 00:06:21,515
.نه
177
00:06:21,550 --> 00:06:25,319
بِن، اگر الان دروغ بگی باعث میشه
.کارمون خیلی زود به پایان برسه
178
00:06:25,354 --> 00:06:27,755
.من - ندیدم - باز شدن
179
00:06:30,526 --> 00:06:31,558
180
00:06:31,594 --> 00:06:34,628
♪
181
00:06:36,666 --> 00:06:38,032
.من با مادربزرگت صحبت کردم
182
00:06:38,067 --> 00:06:41,001
.اون تا چند ساعت دیگه میاد اینجا
183
00:06:41,037 --> 00:06:44,705
.پدرت هنوز دوران بهبودی طولانی ای پیش رو داره
184
00:06:44,774 --> 00:06:48,375
.اما همین که بهوش اومده واقعاً نشونۀ خوبیه
185
00:06:48,411 --> 00:06:50,311
.شما گفتین وقتی بهوش اومد میتونم ببینمش
186
00:06:50,346 --> 00:06:51,545
.گفتم
187
00:06:51,580 --> 00:06:52,646
.و خواهی دید
188
00:06:52,682 --> 00:06:54,548
کِی؟ -
الان چطوره؟ -
189
00:06:54,583 --> 00:06:57,117
.بیا بریم
190
00:06:57,153 --> 00:06:58,719
...اما قبل از اینکه بریم داخل
191
00:06:58,754 --> 00:07:00,454
به پدرت یک سری لوله وصل شده
192
00:07:00,489 --> 00:07:02,122
...اما این طبیعیه -
!داریم رد میشیم -
193
00:07:02,158 --> 00:07:04,191
...پس وقتی دیدیش نترسی...
194
00:07:04,226 --> 00:07:05,259
!صبر کن، جاسمین
195
00:07:05,294 --> 00:07:06,894
بابا؟ -
...دلوکا، لولۀ مکش رو بیار -
196
00:07:06,929 --> 00:07:08,128
.خیلی خب، آوردم -
بابا؟ -
197
00:07:08,164 --> 00:07:10,030
.لورازپام بیشتری بزنین -
!چکارش شده؟ -
198
00:07:10,066 --> 00:07:11,098
.آملیا: باید دوباره به ونتیلاتور وصلش کنیم
(دستگاه تنفس مصنوعی)
199
00:07:11,133 --> 00:07:12,199
.برای لوله گذاری سریع آماده اش کنین
200
00:07:12,234 --> 00:07:14,234
.جاسیمن، اونها باید کارشون رو بکنن
201
00:07:14,270 --> 00:07:15,636
.شما گفتین اون بهوش اومده
202
00:07:15,671 --> 00:07:17,104
!شما گفتین حالش خوبه
203
00:07:17,139 --> 00:07:18,605
.میدونم، میدونم، عزیزم
204
00:07:18,641 --> 00:07:20,240
.بیا
205
00:07:22,611 --> 00:07:25,546
.بِن: برای امروز کارشون با من تموم شد
206
00:07:25,581 --> 00:07:27,281
.خیلی خب
207
00:07:27,316 --> 00:07:29,416
میخوان با بقیۀ دکترهایی
.که درگیر بودن صحبت کنن
208
00:07:29,452 --> 00:07:31,218
.متوجه شدم -
میخواستم بیمارهای بعد از عملم رو چک کنم -
209
00:07:31,253 --> 00:07:32,753
.اما اونها گفتن که نمیتونم برگردم سر کارم
210
00:07:32,788 --> 00:07:34,390
...تا وقتی که -
.آره، بهتره تماسی با هیچ بیماری نداشته باشی -
211
00:07:34,390 --> 00:07:36,357
...تا وقتی که -
.آره، بهتره تماسی با هیچ بیماری نداشته باشی -
212
00:07:36,392 --> 00:07:39,626
...خیلی خب، پس
[بالا کشیدن بینی]
213
00:07:39,662 --> 00:07:43,564
.میرم «تاک» رو زودتر از مدرسه بردارم
214
00:07:43,599 --> 00:07:46,266
میدونی، مدتیه بهم التماس میکنه
.به اون مرکز تفریحی جدید بریم
215
00:07:46,302 --> 00:07:48,102
بِیلی: آیا اتاقش رو تمیز کرده؟
216
00:07:48,137 --> 00:07:49,603
.نمیدونم
217
00:07:49,638 --> 00:07:52,706
خب، تا وقتی که اتاقش رو تمیز
.نکرده حق رفتن به اونجا رو نداره
218
00:07:52,742 --> 00:07:54,508
.خودت هم میدونی بن -
منم خرس گنده ای هستم برای خودم -
219
00:07:54,543 --> 00:07:56,076
و اون موقع که این قانون
.رو گذاشتیم خودم اونجا بودم
220
00:07:56,112 --> 00:07:57,244
...لازم نیست که تو به من بگی
221
00:07:57,279 --> 00:07:59,780
...خب، ظاهراً لازمه چون تو
222
00:07:59,815 --> 00:08:02,416
.خیلی خب، بس کن. بس کن. فقط بس کن
223
00:08:02,451 --> 00:08:04,952
♪
224
00:08:04,987 --> 00:08:08,789
...میراندا
225
00:08:08,824 --> 00:08:10,724
.من رو نگاه کن
226
00:08:10,760 --> 00:08:11,792
...میراندا، من
227
00:08:11,827 --> 00:08:13,227
.خیلی باهام بد بودی
228
00:08:13,262 --> 00:08:14,995
.امروز صبح، خیلی باهام بد بودی
229
00:08:15,031 --> 00:08:16,930
.متأسفم
230
00:08:16,966 --> 00:08:20,134
این ماجرا... این ماجرا مثل یک
.کامیون داره من رو زیرش له میکنه
231
00:08:20,169 --> 00:08:22,403
...حس میکنم -
.میدونم -
232
00:08:22,438 --> 00:08:24,505
.منم همینطور
233
00:08:24,540 --> 00:08:29,443
...خب، پس ما باید اینها رو از هم جدا کنیم
234
00:08:29,478 --> 00:08:32,479
.رئیس و دکتر وارِن» یک طرف»
235
00:08:32,515 --> 00:08:37,484
.بِن و میراندا» هم یک طرف»
236
00:08:37,520 --> 00:08:41,355
مثل دین و سیاست؟
237
00:08:41,390 --> 00:08:44,691
.دین و سیاست
238
00:08:44,727 --> 00:08:46,727
[در زدن]
239
00:08:46,762 --> 00:08:49,029
.دکتر بِیلی، مادر عمر سینگ اینجان
240
00:08:49,065 --> 00:08:50,597
.بهش بگو الان میام
241
00:08:50,633 --> 00:08:52,966
...بن -
.خونه میبینمت -
242
00:08:57,073 --> 00:08:59,640
حالا خونه دینه یا سیاست؟
243
00:09:01,043 --> 00:09:03,811
.دین، به نظرم
244
00:09:08,116 --> 00:09:14,084
زیرنویس از بابک
ترجمه شده از زیرنویس
Caio
برای درک بهتر، زیرنویس به)
فارسی روان ترجمه شده و معادلهای
(محاوره ای فارسی در آن بکار رفته است
245
00:09:16,132 --> 00:09:18,694
.در واقع فتق های بعد از جراحی زیاد هم نادر نیستن
246
00:09:18,772 --> 00:09:21,239
اما با توجه به اندازه اش باید
شیوۀ خاصی رو در پیش بگیریم
247
00:09:21,264 --> 00:09:23,239
...تا بستن شکاف بدون فشار روی
248
00:09:23,264 --> 00:09:24,597
داری... داری چکار میکنی؟
249
00:09:24,632 --> 00:09:25,867
.عادت کردم که بعدش برش گردونم سر جاش
250
00:09:25,867 --> 00:09:27,733
.عادت کردم که بعدش برش گردونم سر جاش
251
00:09:27,769 --> 00:09:29,969
آیا کار درستی نیست؟
252
00:09:30,004 --> 00:09:33,295
...آااه
253
00:09:33,350 --> 00:09:34,783
.سلام
254
00:09:34,818 --> 00:09:37,619
.ویلسون، ما الان برمیگردیم
255
00:09:37,654 --> 00:09:38,987
.بیا
256
00:09:42,459 --> 00:09:44,225
اینجا چکار میکنی؟
257
00:09:44,522 --> 00:09:47,068
ویلسون برای بیمار سی-اِس-آر شما
.درخواست مشاوره داده بود
258
00:09:47,093 --> 00:09:49,514
اما واضحه که با وجود تو در
.اونجا نمیتونم کاری انجام بدم
259
00:09:49,561 --> 00:09:50,793
مگر اینکه تو بخوای قوانین قرار منعی که
260
00:09:50,829 --> 00:09:51,861
.خودت گرفته بودی رو نقض کنی
261
00:09:51,896 --> 00:09:54,230
.من هیچ... من هیچ چیزی رو نقض نمیکنم
262
00:09:54,265 --> 00:09:55,731
.چون تو باید بری
263
00:09:55,767 --> 00:09:57,433
.خواهش میکنم یک نفر دیگه رو بفرست -
چرا از بیمار نظرش رو نپرسیم؟ -
264
00:09:57,468 --> 00:09:58,534
اگر به خودش باشه مشاوره با بهترین جراح پلاستیک
265
00:09:58,570 --> 00:09:59,936
.توی این بیمارستان رو میخواد
266
00:09:59,971 --> 00:10:01,304
خودت هم خوب میدونی که این مورد به همون اندازه
267
00:10:01,339 --> 00:10:03,105
که به جراحی پلاستیک مربوطه
.به جراحی عمومی ربط داره
268
00:10:03,141 --> 00:10:04,907
درسته، و اینجا کلی جراح عمومی هست
269
00:10:04,943 --> 00:10:05,975
.ولی من تنهام
(جراح پلاستیک دیگه ای نیست)
270
00:10:06,010 --> 00:10:07,143
.من اول اومدم بالای سرش
271
00:10:07,178 --> 00:10:08,711
.رجی: اوه! اوه! نه
[عطسه کردن]
272
00:10:08,746 --> 00:10:10,446
!جو: یا خدا
273
00:10:13,418 --> 00:10:15,885
[مکالمات نامفهوم]
274
00:10:19,157 --> 00:10:20,990
[بهم خوردن در]
275
00:10:21,025 --> 00:10:23,292
.اون لحظه رو کاملاً از قلم انداختی
276
00:10:23,328 --> 00:10:24,460
کدوم لحظه؟
277
00:10:24,495 --> 00:10:27,063
.«اون لحظه که من بهت بگم: «برو به نیویورک
278
00:10:27,098 --> 00:10:29,532
.و تو بعدش ازم بخوای که با تو بیام اونجا
279
00:10:29,567 --> 00:10:30,533
.اون لحظه رو میگفتم
280
00:10:30,568 --> 00:10:32,235
.چی؟ وایستا
281
00:10:32,270 --> 00:10:35,538
.تو حتی نمیخواستی من با بچه ات ملاقات کنم
282
00:10:35,573 --> 00:10:37,006
.نه... اما تو باهاش ملاقات کردی
283
00:10:37,041 --> 00:10:38,241
.دخترم هم تو رو خیلی دوست داره. مشکلی هم نیست
284
00:10:38,276 --> 00:10:40,576
.کِلی، تو اینجا توی سیاتل زندگی میکنی
285
00:10:40,612 --> 00:10:42,011
.تو... تو اینجا خانواده داری
286
00:10:42,046 --> 00:10:43,212
.شغل داری
287
00:10:43,248 --> 00:10:45,414
نمیتونی به همین راحتی قید
.همه چیز رو بزنی و به نیویورک بیای
288
00:10:45,450 --> 00:10:46,983
.میدونم. باز هم دلیل نمیشه
289
00:10:47,018 --> 00:10:48,251
پِنی: چرا نمیشه؟
290
00:10:48,286 --> 00:10:50,720
.درستش این بود که این رو ازم میخواستی
291
00:10:50,788 --> 00:10:53,289
[آه کشیدن]
292
00:10:53,324 --> 00:10:55,458
[نیشخند]
293
00:10:55,493 --> 00:10:57,360
چی شده؟
294
00:10:57,395 --> 00:11:00,029
...تو
295
00:11:00,064 --> 00:11:02,965
ستودنی ترین زنی هستی
.که تا این لحظه دیدم
296
00:11:03,001 --> 00:11:04,066
واقعاً؟
297
00:11:06,004 --> 00:11:10,273
.و البته که من میخوام تو با من به نیویورک بیای
298
00:11:10,308 --> 00:11:12,174
.اما این شدنی نیست
299
00:11:14,178 --> 00:11:19,048
.همیشه میشه... رابطۀ از راه دور داشت
300
00:11:19,083 --> 00:11:21,450
.بله خب، درسته
301
00:11:21,486 --> 00:11:24,186
.سفرهای آخر هفته
302
00:11:25,490 --> 00:11:26,989
[آه کشیدن]
303
00:11:27,025 --> 00:11:28,524
.تلفنهای بی تربیتی
304
00:11:28,559 --> 00:11:30,660
305
00:11:30,695 --> 00:11:32,094
دقیقاً چقدر بی تربیت؟
306
00:11:32,130 --> 00:11:34,196
[خندیدن]
307
00:11:35,433 --> 00:11:37,300
308
00:11:37,335 --> 00:11:38,134
309
00:11:38,169 --> 00:11:39,502
310
00:11:42,140 --> 00:11:43,372
!خدای من
311
00:11:43,408 --> 00:11:45,808
.من یک کیت نخ بخیه لازم داشتم
312
00:11:45,843 --> 00:11:48,277
.نه. راستش الان نمیخوام. خداحافظ
313
00:11:48,313 --> 00:11:49,578
[بسته شدن در]
314
00:11:49,614 --> 00:11:50,646
[خندیدن]
315
00:11:50,682 --> 00:11:52,114
.الکس: بچه ها ما نمیتونیم به گذشته برگردیم
316
00:11:52,150 --> 00:11:53,816
هیچ راهی وجود نداره که بفهمیم
.مسئله باید چطور پیش میرفته
317
00:11:53,851 --> 00:11:55,484
آریزونا: مطمئناً اگر من بودم
شکمش رو توی راهرو نمیشکافتم
318
00:11:55,520 --> 00:11:56,652
،البته اگر مجبور نبودم
319
00:11:56,688 --> 00:11:58,621
.اما وارِن میگه هیچ انتخابی نداشته
320
00:11:58,656 --> 00:12:00,656
...البته به استثناء درهای آسانسور
321
00:12:00,692 --> 00:12:02,491
.آره. درها باز بودن
322
00:12:02,527 --> 00:12:03,960
چطور میشه یکی اون درهای باز رو نبینه؟
323
00:12:03,995 --> 00:12:05,094
و وضعیت بچه چطور بود؟
324
00:12:05,129 --> 00:12:07,797
.دچار اسیدوز شده بود، اکسیژن گیری نمیکرد
325
00:12:07,832 --> 00:12:09,565
.مجبور شدیم به اکسیژناسیون بیرونی وصلش کنیم -
.که موفقیت آمیز نبود -
326
00:12:09,600 --> 00:12:12,234
این نوع پرفیوژن برای بچه های
.کوچک میتونه سنگین باشه
327
00:12:12,270 --> 00:12:14,036
.ریگز پیشنهادش رو داد. ما همه موافقت کردیم
328
00:12:14,072 --> 00:12:15,304
صبر کن. پیشنهاد ریگز بوده؟
329
00:12:15,340 --> 00:12:16,839
.آره
330
00:12:16,874 --> 00:12:18,107
و تو باهاش موافقت کردی؟
331
00:12:18,142 --> 00:12:21,010
.خب، من نگران بودم ولی راه حل دیگه ای هم نبود
332
00:12:21,045 --> 00:12:23,212
پس، پیشنهاد ریگز باعث بغرنج تر شدن مشکل شد؟
333
00:12:23,212 --> 00:12:25,348
پس، پیشنهاد ریگز باعث بغرنج تر شدن مشکل شد؟
334
00:12:25,383 --> 00:12:27,883
.همونطور که گفتم، انتخاب دیگه ای نداشتیم
335
00:12:27,919 --> 00:12:29,685
.خیلی خب
336
00:12:29,721 --> 00:12:31,120
فکر میکنم همۀ چیزهایی که لازم
.داشتیم رو ازتون پرسیدیم
337
00:12:31,155 --> 00:12:32,922
.ممنونم -
.خواهش میکنم -
338
00:12:32,957 --> 00:12:34,857
.مرسی -
.موفق باشین -
339
00:12:36,260 --> 00:12:37,259
[باز و بسته شدن در]
340
00:12:37,295 --> 00:12:38,627
.گوش کنین، فردا هم باید جلسه داشته باشیم
341
00:12:38,663 --> 00:12:39,795
با کی؟
342
00:12:39,831 --> 00:12:40,896
.ما صحبتهای همه رو شنیدیم
343
00:12:40,932 --> 00:12:42,365
.ما هنوز با ریگز صحبت نکردیم
344
00:12:44,235 --> 00:12:46,135
.اوه خدای من -
چیه؟ -
345
00:12:46,170 --> 00:12:47,269
.هیچی
[زنگ هشدار تلفن]
346
00:12:47,305 --> 00:12:48,637
به نظرت سر وارِن چی میاد؟
347
00:12:48,673 --> 00:12:49,805
.اوه. نمیدونم
348
00:12:49,841 --> 00:12:51,007
.تو که از حالا رفتنی شدی
349
00:12:51,042 --> 00:12:53,009
اگر وارِن هم بره اونها از
.ما تا سر حد مرگ کار میکشن
350
00:12:53,044 --> 00:12:55,211
.تمام جراحی ها به ما میرسه
351
00:12:55,246 --> 00:12:58,080
احساس خوبی نیست، اما دیگه
.ما اینجا رو میگردونیم
352
00:12:58,116 --> 00:12:59,882
[زنگ هشدار تلفن]
خدای من... [نیشخند]
353
00:12:59,917 --> 00:13:01,951
توی تلفن تو چه خبره؟ -
!داری چکار میکنی... بس کن -
354
00:13:01,986 --> 00:13:03,386
.نکن! نه، نه، نه -
چی؟ -
355
00:13:03,421 --> 00:13:04,887
.لطفاً بهم پسش بده -
کایل» کیه؟» -
356
00:13:04,922 --> 00:13:06,622
و چرا میخواد با زبونش یک سری
...عملیات رو برات انجام بده
357
00:13:06,657 --> 00:13:08,691
.هیس، هیس -
.جواب سؤال رو بده -
358
00:13:09,894 --> 00:13:11,360
.خیلی خب، بیاین اینجا
359
00:13:11,396 --> 00:13:12,995
.خواهش میکنم. ساکت باشین
360
00:13:13,031 --> 00:13:15,264
اون بیمار شفرد که اِم-اس داشت رو میشناسین؟
361
00:13:15,299 --> 00:13:17,767
...اوه -
قهرمان گیتار»؟» -
362
00:13:17,802 --> 00:13:19,635
تو داری با اون عملیات زبونی انجام میدی؟
363
00:13:19,670 --> 00:13:22,171
.نه... نه هنوز
364
00:13:22,206 --> 00:13:25,908
بهش گفتم شاید وقتی که از تور
.برگشت با هم بریم بیرون
365
00:13:25,943 --> 00:13:28,978
از اون موقع به هم پیامک میدیم
.و الان داره گوشیم رو ذوب میکنه
366
00:13:29,013 --> 00:13:31,947
.خیلی جذاب و واقعاً بی تربیتیه -
[زنگ هشدار تلفن]
367
00:13:31,983 --> 00:13:33,115
.آره. من با همین تلفن به مادرم هم زنگ میزنم
368
00:13:33,151 --> 00:13:34,917
[نیشخند] -
.اوه، خدای من -
369
00:13:34,952 --> 00:13:36,152
.مثلاً این
370
00:13:36,187 --> 00:13:37,920
جواب این رو باید با چی بدم؟
371
00:13:37,955 --> 00:13:39,955
.اینطوری
372
00:13:41,459 --> 00:13:43,292
!خدای من
373
00:13:43,327 --> 00:13:45,094
374
00:13:45,129 --> 00:13:46,195
.ممنونم
375
00:13:46,230 --> 00:13:47,930
[زنگ هشدار تلفن]
376
00:13:47,965 --> 00:13:49,999
به نظرت میتونی اینها رو به منم یاد بدی؟
377
00:13:50,068 --> 00:13:51,567
.آره
378
00:13:53,071 --> 00:13:54,970
.اینم نخ بخیه که میخواستی. متأسفم
379
00:13:55,006 --> 00:13:57,206
.اشکال نداره
[خندیدن]
380
00:13:57,241 --> 00:13:59,642
.فکر کنم باید در میزدم
381
00:13:59,677 --> 00:14:01,410
.اون داره میره -
چی؟ -
382
00:14:01,479 --> 00:14:03,646
.به نیویورک
383
00:14:03,681 --> 00:14:06,048
همون بورسیۀ پرمینجر؟
384
00:14:06,084 --> 00:14:07,616
[آه کشیدن]
385
00:14:07,652 --> 00:14:10,152
...خیلی متأسفم. اما میدونی
386
00:14:10,188 --> 00:14:12,188
.به این معنی نیست که همه چی باید تموم بشه
387
00:14:12,223 --> 00:14:14,423
.رابطۀ از راه دور غیرممکن نیست
388
00:14:14,459 --> 00:14:16,492
.مطمئن نیستم بتونیم طاقت بیاریم
389
00:14:16,527 --> 00:14:19,128
.خیلی نگرانم که همه چیز از هم بپاشه
390
00:14:19,163 --> 00:14:20,830
.پس اجازه نده
391
00:14:20,865 --> 00:14:24,133
.اراده کن که میتونی و محققش کن
392
00:14:24,168 --> 00:14:25,201
.اونجا نیویورکه
393
00:14:25,236 --> 00:14:26,335
.فقط یک پرواز شش ساعته است
394
00:14:26,370 --> 00:14:27,870
.آخر هفته و تماس تلفنی
395
00:14:27,905 --> 00:14:31,005
.میتونی مسئله رو حل کنی
.میکنی... باید بکنی
396
00:14:32,376 --> 00:14:34,577
.ممنونم
397
00:14:34,612 --> 00:14:35,711
.کلی -
بله؟ -
398
00:14:35,746 --> 00:14:37,079
[صاف کردن گلو]
شاید دفعۀ بعدی بهتر باشه برین
399
00:14:37,115 --> 00:14:38,581
.جایی که درش قفل داشته باشه
400
00:14:38,616 --> 00:14:40,516
[زنگ آسانسور]
[خندیدن]
401
00:14:40,551 --> 00:14:42,518
آپریل: تو بیمار من رو ازم دزدیدی؟
402
00:14:42,553 --> 00:14:43,953
.جکسون: اون بیمار منه
403
00:14:43,988 --> 00:14:45,289
.و در ضمن باید چیزی حدود 30 متر بری عقب
404
00:14:45,289 --> 00:14:46,255
.و در ضمن باید چیزی حدود 30 متر بری عقب
405
00:14:46,290 --> 00:14:47,623
!ریچارد: خیلی خب دیگه
406
00:14:47,658 --> 00:14:49,191
.اون مرد به یک جراح پلاستیک احتیاج داره
407
00:14:49,227 --> 00:14:50,359
.و یک جراح عمومی
408
00:14:50,394 --> 00:14:51,662
به همین خاطره قراره دکتر وبر
.همراه من بیان توی اتاق عمل
409
00:14:51,662 --> 00:14:53,262
به همین خاطره قراره دکتر وبر
.همراه من بیان توی اتاق عمل
410
00:14:53,297 --> 00:14:54,763
.من رئیس بخش جراحی پلاستیک هستم
.اینجا اولویت با منه
411
00:14:54,799 --> 00:14:56,100
فقط به خاطر اینکه تو علیه من قرار
.منع ثبت کردی من خودم رو عقب نمیکشم
412
00:14:56,100 --> 00:14:58,134
فقط به خاطر اینکه تو علیه من قرار
.منع ثبت کردی من خودم رو عقب نمیکشم
413
00:14:58,169 --> 00:14:59,368
...این... این یک
414
00:14:59,403 --> 00:15:00,402
.خیلی خب... باشه
415
00:15:00,438 --> 00:15:02,438
[آه کشیدن] -
.بسه دیگه -
416
00:15:02,473 --> 00:15:04,740
قرار نیست به خاطر اینکه شما دو نفر نمیتونین
417
00:15:04,775 --> 00:15:07,476
با هم توی یک اتاق باشین
.در حق این بیمار کم کاری کنیم
418
00:15:07,512 --> 00:15:09,178
.من با دکتر آوری میرم سر عمل
419
00:15:09,213 --> 00:15:10,479
.ختم کلام
420
00:15:12,049 --> 00:15:13,282
421
00:15:13,317 --> 00:15:16,719
.فردا بعد از ساعت چهار وقتم آزاده
422
00:15:16,754 --> 00:15:20,222
♪
423
00:15:20,258 --> 00:15:21,524
[بوق زدن دستگاه]
424
00:15:21,559 --> 00:15:25,261
پس اون دیگه هیچ وقت بهوش نمیاد؟
425
00:15:25,296 --> 00:15:26,896
،بهوش اومد
426
00:15:26,931 --> 00:15:28,797
.اما دچار یک تشنج طولانی شد
427
00:15:28,833 --> 00:15:31,000
.احتمالاً دچار محرومیت از اکسیژن شده بوده
428
00:15:31,035 --> 00:15:32,768
.ما هنوز داریم سعی میکنیم دلیلش رو بفهمیم
429
00:15:32,803 --> 00:15:33,869
اما شما باید اطلاع داشته باشین که
430
00:15:33,905 --> 00:15:35,473
عکسهای اخیر اون فعالیت
.مغزی زیادی رو نشون نمیده
431
00:15:35,473 --> 00:15:37,072
عکسهای اخیر اون فعالیت
.مغزی زیادی رو نشون نمیده
432
00:15:37,108 --> 00:15:40,142
عکسها حاکی از این هستن که
.اون دچار آسیب جدی ای شده
433
00:15:40,178 --> 00:15:43,712
به همین خاطر حتی اگر الان هم بهوش بیاد
.نمیشه گفت چقدر فعالیت مغزی خواهد داشت
434
00:15:43,748 --> 00:15:46,315
بِیلی: پسرتون فرم اعلام نظر دربارۀ مراقبتهای
.پزشکی پیش از وقوع رو قبلاً پر نکرده
435
00:15:46,350 --> 00:15:48,751
این فرمها برای مشخص کردن این هستن که
436
00:15:48,786 --> 00:15:51,453
آیا شما میخواید در صورت از کار افتادن قلب عُمَر
437
00:15:51,489 --> 00:15:53,589
.ما اون رو زنده نگه داریم یا نه
438
00:15:55,092 --> 00:15:56,725
[نفس عمیق]
439
00:15:56,761 --> 00:15:58,360
[ترکیدن بغض]
.من نمیدونم باید چکار کنم
440
00:15:58,396 --> 00:16:00,796
.تصمیم خیلی سختیه
441
00:16:00,831 --> 00:16:03,632
[گریه کردن]
.اون بچۀ منه
442
00:16:03,668 --> 00:16:06,569
.هنوز یادمه وقتی بغلش میکردم چه حسی داشتم
443
00:16:06,604 --> 00:16:08,704
...نمیتونم راحت
444
00:16:08,739 --> 00:16:10,339
.نمیدونم باید چکار کنم
445
00:16:10,374 --> 00:16:13,075
چکار کنم؟
446
00:16:14,545 --> 00:16:17,446
.شما باید برگه ها رو امضاء کنین
447
00:16:17,481 --> 00:16:19,782
خود بابا هم نمیخواد اینطوری توی رختخواب
448
00:16:19,817 --> 00:16:21,817
به دستگاهها وصل باشه
449
00:16:21,852 --> 00:16:24,687
.و چشمهاش همیشه بسته باشن
450
00:16:24,722 --> 00:16:26,288
.خودش هم از این شرایط بدش میاد
451
00:16:26,324 --> 00:16:28,757
...و میخواد
452
00:16:32,430 --> 00:16:34,897
.و میخواد پیش مامان باشه
453
00:16:34,932 --> 00:16:37,933
♪
454
00:16:44,442 --> 00:16:47,042
[بالا کشیدن بینی]
455
00:16:51,782 --> 00:16:53,048
.یک خودکار لازم دارم
456
00:16:53,084 --> 00:16:55,451
[بالا کشیدن بینی]
457
00:16:55,486 --> 00:16:58,487
♪
458
00:17:01,525 --> 00:17:03,859
.دوستت داریم بابا
459
00:17:10,486 --> 00:17:12,252
[آژیر از دوردست]
460
00:17:12,548 --> 00:17:13,953
تغییری اتفاق نیوفتاده؟ -
.نه -
461
00:17:14,673 --> 00:17:15,884
جلسات وارِن چطور پیش میره؟
462
00:17:15,939 --> 00:17:17,172
.مردیت: هنوز ادامه داره -
.مَگی: نباید ادامه پیدا کنه -
463
00:17:17,207 --> 00:17:19,407
.الان فقط این اُوِن هستش که از دست ریگز عصبانیه
464
00:17:19,443 --> 00:17:21,242
...درک میکنم که با هم دشمن خونی هستن اما
465
00:17:21,278 --> 00:17:23,156
.واقعاً هم بدجور دشمن خونی ان
466
00:17:23,181 --> 00:17:24,947
اُوِن حتی کلیات داستانشون رو هم برام نگفت
467
00:17:24,982 --> 00:17:26,849
.مجبور شدم از زیر زبونش بکشم
468
00:17:26,884 --> 00:17:28,150
.غیرممکن بود که به حرف زدن بیاریش
469
00:17:28,186 --> 00:17:29,885
.احتمالاً چون خودت در حال صحبت کردن بودی
470
00:17:29,921 --> 00:17:30,886
.بدجنس
471
00:17:30,922 --> 00:17:33,189
.مهربون باش -
.[نیشخند] -
472
00:17:33,224 --> 00:17:35,991
.ریگز به خواهر اُون خیانت کرده بود
473
00:17:36,027 --> 00:17:37,326
چی؟ -
چی؟ -
474
00:17:37,361 --> 00:17:40,663
به همین خاطر سوار هلیکوپتر
...شده و بعدش هم ناپدید شده
475
00:17:40,698 --> 00:17:42,364
.چون داشته ترکش میکرده
476
00:17:42,433 --> 00:17:44,467
.باز هم دلیل نمیشه، این مال قدیماست
477
00:17:44,502 --> 00:17:46,435
.و اون توی چشمهام نگاه کرد و بهم دروغ گفت
478
00:17:46,471 --> 00:17:48,037
یک داستان غمگین ساختگی درست کرد که
479
00:17:48,072 --> 00:17:51,006
سعی کرده خواهر اُون رو از سوار
شدن توی هلیکوپتر منصرف کنه
480
00:17:51,042 --> 00:17:54,743
اما اون میخواسته بیمارش رو نجات
.بده و چارۀ دیگه ای نداشته
481
00:17:54,779 --> 00:17:56,378
.اون خودش رو خیلی خوب جلوه داد
482
00:17:56,414 --> 00:17:58,747
...عجب. مثل آدمهای
483
00:17:58,783 --> 00:18:00,716
.آدمهای روان پریش. موافقم
484
00:18:00,751 --> 00:18:03,853
واسۀ همین اُون بهش اعتماد
.نداره و من هم تمایلی ندارم
485
00:18:03,888 --> 00:18:05,354
[بوق زدن سریع دستگاه]
486
00:18:05,389 --> 00:18:06,388
.ضربان قلب داره افت میکنه
487
00:18:06,424 --> 00:18:07,690
.من ترالی اورژانس رو میارم
488
00:18:07,725 --> 00:18:09,925
.نه، نه، صبر کن. اون دی-ان-آره
(بیماری که نباید احیای قلبی بشه)
489
00:18:09,961 --> 00:18:12,895
[تنفس از طریق دستگاه]
[بوق زدن دستگاه]
490
00:18:16,067 --> 00:18:19,034
♪
491
00:18:30,448 --> 00:18:32,348
.مَگی: از این مواقع متنفرم
492
00:18:32,383 --> 00:18:35,384
♪
493
00:18:38,756 --> 00:18:41,023
مِر؟
494
00:18:41,058 --> 00:18:44,193
.بِیلی باید باخبر بشه
495
00:18:44,228 --> 00:18:48,063
496
00:18:49,567 --> 00:18:54,036
497
00:18:54,071 --> 00:18:56,105
498
00:18:56,140 --> 00:18:58,774
.بیدارم نکردی -
کلیدهام کجان؟ -
499
00:18:58,809 --> 00:19:00,543
چرا بیدارم نکردی؟ -
کلیدهای من رو ندیدی؟ -
500
00:19:00,578 --> 00:19:02,745
.اونها... خواستن که برم اونجا
501
00:19:02,780 --> 00:19:05,047
بله، لابد این جواب سؤال منه که
.میخواستم بدونم چرا من رو بیدار نکردی
502
00:19:05,082 --> 00:19:07,416
.وقتی از در اومدم داخل توی دستم بود
503
00:19:07,451 --> 00:19:09,785
.من تو رو بیدار میکنم، تو هم من رو بیدار میکنی
.این قانون ماست
504
00:19:09,820 --> 00:19:11,622
.اگر نصف شب پیجمون کردن، همدیگه رو بیدار میکنیم
505
00:19:11,622 --> 00:19:14,056
.اگر نصف شب پیجمون کردن، همدیگه رو بیدار میکنیم
506
00:19:14,091 --> 00:19:18,127
...باید بیدارم کنی تا بدونم که باید حواسم به تاک باشه
507
00:19:18,162 --> 00:19:19,828
.تا بدونم صبح سریع از خونه نرم بیمارستان
508
00:19:19,864 --> 00:19:22,064
به خیال اینکه تو کارهای صبحانه رو انجام دادی
509
00:19:22,099 --> 00:19:23,899
.و فقط یکم زودتر رفتی بیمارستان
510
00:19:23,935 --> 00:19:27,002
باید بدونم تا بچه مون رو همینطوری
.در حال خواب توی رختخواب ولش نکنم
511
00:19:27,038 --> 00:19:28,871
در حالی که باید بیدارش کنم
و براش صبحانه درست کنم
512
00:19:28,906 --> 00:19:30,172
.و ببرمش مدرسه
513
00:19:30,207 --> 00:19:31,774
.چون وظیفۀ من اینه
514
00:19:31,809 --> 00:19:34,710
...چون این قانون ماست، چون این
515
00:19:34,745 --> 00:19:36,078
516
00:19:36,113 --> 00:19:38,147
.چون وقتی... پیجت میکنن باید من رو بیدار کنی
517
00:19:38,182 --> 00:19:39,815
میشه یک لحظه بیخیال اون کلیهای لعنتی بشی
518
00:19:39,850 --> 00:19:41,550
و بهم بگی چرا بیدارم نکردی میراندا؟
519
00:19:41,586 --> 00:19:43,319
.عُمَر داره میمیره
520
00:19:43,354 --> 00:19:45,421
و در همین حال که تو اینجا
ایستادی و سر من داد میزنی
521
00:19:45,456 --> 00:19:47,189
.سه تا بچه دارن یتیم میشن
522
00:19:47,224 --> 00:19:48,757
.بیدارت نکردم چون نمیخواستم الان باهات صحبت کنم
523
00:19:48,757 --> 00:19:51,827
.بیدارت نکردم چون نمیخواستم الان باهات صحبت کنم
524
00:19:51,862 --> 00:19:54,964
525
00:19:56,467 --> 00:19:57,533
.کلیدهام
526
00:19:57,568 --> 00:20:00,936
527
00:20:00,972 --> 00:20:03,204
[باز و بسته شدن در]
528
00:20:03,239 --> 00:20:06,642
529
00:20:08,446 --> 00:20:09,678
...پِنی: خیلی
530
00:20:09,714 --> 00:20:11,780
.جداً تو خیلی ماهری
531
00:20:11,816 --> 00:20:13,148
[نیشخند]
.من تنها نیستم
532
00:20:13,184 --> 00:20:14,750
[خندیدن] -
.کار گروهی -
533
00:20:14,785 --> 00:20:18,220
[خندیدن]
534
00:20:18,255 --> 00:20:20,456
.تنهایی نمیتونم
535
00:20:20,491 --> 00:20:22,758
.بدون تو بهم خیلی سخت میگذره
536
00:20:24,862 --> 00:20:27,896
537
00:20:27,932 --> 00:20:30,532
.اصلاً ازم نخواستی که همینجا بمونم
538
00:20:30,568 --> 00:20:33,335
539
00:20:33,371 --> 00:20:36,205
.نمیتونم
540
00:20:36,240 --> 00:20:38,474
541
00:20:38,509 --> 00:20:39,642
.اوه
542
00:20:39,677 --> 00:20:41,944
...پنی
543
00:20:41,979 --> 00:20:43,579
544
00:20:43,614 --> 00:20:45,147
.پنی، من میخوام که بمونی
545
00:20:45,182 --> 00:20:47,750
.من... من همه چیزم رو میدم تا تو بمونی
546
00:20:47,785 --> 00:20:49,284
547
00:20:49,320 --> 00:20:50,552
.ولی خودم بهتر میدونم
548
00:20:50,588 --> 00:20:52,588
.من هم توی این شرایط بودم
549
00:20:52,623 --> 00:20:54,823
.این شروع یک ماجراجویی کاملاً متفاوت برای توئه
550
00:20:54,859 --> 00:20:56,025
551
00:20:56,093 --> 00:20:58,160
.هیچ وقت نمیتونم ازت بخوام که ازش بگذری
552
00:20:58,195 --> 00:21:00,162
.من خیلی خیلی دوستت دارم
553
00:21:01,499 --> 00:21:02,831
...تو
554
00:21:02,867 --> 00:21:03,999
.دوستت دارم
555
00:21:04,035 --> 00:21:08,804
[خندیدن]
556
00:21:08,839 --> 00:21:10,673
.هِی
557
00:21:10,708 --> 00:21:14,443
.نه، نه، گریه نکن
558
00:21:14,478 --> 00:21:16,745
559
00:21:16,781 --> 00:21:18,514
...من تو رو دوست دارم
560
00:21:18,549 --> 00:21:19,848
[آه کشیدن]
561
00:21:19,884 --> 00:21:21,417
.و تو هم من رو دوست داری
562
00:21:21,452 --> 00:21:22,584
[خندیدن]
563
00:21:22,620 --> 00:21:24,855
و من حالا باید برم اون طرف
...کشور که جون آدمها رو نجات بدم
564
00:21:24,855 --> 00:21:26,655
و من حالا باید برم اون طرف
...کشور که جون آدمها رو نجات بدم
565
00:21:26,691 --> 00:21:30,793
که خیلی... انسان دوستانه به نظر میاد
...درست مثل فیلمها اما
566
00:21:30,828 --> 00:21:32,828
567
00:21:32,863 --> 00:21:36,231
.در واقع خیلی مزخرفه
568
00:21:36,267 --> 00:21:41,704
569
00:21:41,739 --> 00:21:46,075
570
00:21:46,110 --> 00:21:47,342
[بالا کشیدن بینی]
571
00:21:47,378 --> 00:21:49,278
572
00:21:49,313 --> 00:21:52,081
...پنی
573
00:21:52,116 --> 00:21:53,449
.دوباره موقعش رسیده
574
00:21:53,484 --> 00:21:56,685
575
00:21:56,721 --> 00:21:57,820
.وقتشه
576
00:21:57,855 --> 00:22:00,956
577
00:22:00,991 --> 00:22:03,358
.ازم درخواست کن
(که با هم بریم نیویورک)
578
00:22:03,394 --> 00:22:05,961
.زود باش
579
00:22:05,996 --> 00:22:08,664
.ازم بخواه
580
00:22:08,699 --> 00:22:11,166
581
00:22:11,202 --> 00:22:13,335
582
00:22:13,370 --> 00:22:14,436
[زنگ در]
583
00:22:14,472 --> 00:22:16,138
آریزونا: سوفیا، دندونهات
!رو مسواک بزن، خانمی
584
00:22:16,173 --> 00:22:17,706
.من تا 10 دقیقۀ دیگه راه میوفتم
585
00:22:17,742 --> 00:22:19,074
[آواز خواندن پرندگان]
586
00:22:19,110 --> 00:22:21,176
.سلام -
...بچه ام یک مشکلی داره -
587
00:22:21,212 --> 00:22:22,945
.واقعاً، خیلی ناجوره
588
00:22:22,980 --> 00:22:24,480
ناجور؟ چطوری؟
589
00:22:24,515 --> 00:22:26,348
داشتم میرفتم بیمارستان
590
00:22:26,383 --> 00:22:29,551
.اونقدر ترسیده بودم که حتی نفسم بالا نمیومد
591
00:22:29,587 --> 00:22:31,820
...خونۀ تو نزدیک تر بود، واسۀ همین اومدم
592
00:22:31,856 --> 00:22:33,222
.صبر کن آپریل... آروم باش
593
00:22:33,257 --> 00:22:34,223
.فقط بهم بگو جریان از چه قراره
594
00:22:34,258 --> 00:22:35,491
حق با جکسون بود، مگه نه؟
595
00:22:35,526 --> 00:22:37,159
.که اشتباه میکنم آزمایشها رو انجام نمیدم
596
00:22:37,194 --> 00:22:39,094
[نفس نفس زدن]
597
00:22:39,130 --> 00:22:40,229
...نمیتونم
598
00:22:40,264 --> 00:22:42,464
.آریزونا، دوباره تحملش رو ندارم
599
00:22:42,533 --> 00:22:44,433
.نمیتونم
600
00:22:47,304 --> 00:22:49,068
آریزونا: اوه، تو دستیار
.کوچولوی خیلی خوبی هستی
601
00:22:49,093 --> 00:22:50,615
ولی بیا یکم تندتر راه بریم، باشه؟
602
00:22:50,640 --> 00:22:52,041
اوه، اَندرو. اَندرو بهت نشون میده که
بهترین کتابهای نقاشی کجا هستن، باشه؟
603
00:22:52,041 --> 00:22:54,076
اوه، اَندرو. اَندرو بهت نشون میده که
بهترین کتابهای نقاشی کجا هستن، باشه؟
604
00:22:54,101 --> 00:22:54,967
!من؟ -
.آره -
605
00:22:55,002 --> 00:22:55,734
.باشه
606
00:22:55,770 --> 00:22:56,969
.بیا
607
00:22:57,004 --> 00:22:59,004
.من تن به سونوگرافی ندادم
608
00:22:59,040 --> 00:23:00,973
بیش از حد میخواستم این بچه سالم بمونه
609
00:23:01,008 --> 00:23:02,074
...و حالا اگه من باعث این اتفاق شده باشم
610
00:23:02,109 --> 00:23:03,909
.خیلی خب، خیلی خب، هیس، هیس، هیس، هیس
.اشکالی نداره
611
00:23:03,944 --> 00:23:05,010
...اگه میتونستیم ازش پیشگیری کنیم -
.خیلی خب، بذار یک نگاهی بندازم -
612
00:23:05,046 --> 00:23:07,246
بذار نگاه کنم، باشه؟ -
.باشه، باشه، باشه -
613
00:23:07,281 --> 00:23:09,448
[نفس عمیق]
614
00:23:09,483 --> 00:23:10,516
.ایناهاش
615
00:23:10,551 --> 00:23:11,950
.کوچولو اینجاست
616
00:23:11,986 --> 00:23:13,118
!اوه
617
00:23:13,154 --> 00:23:15,954
.همین... همین حس رو میگم. همین حس
618
00:23:15,990 --> 00:23:17,056
این چیه؟ چه حسیه؟
619
00:23:17,124 --> 00:23:19,391
.این تکون خوردن بچه است
620
00:23:19,427 --> 00:23:21,226
.نگاه کن
621
00:23:21,262 --> 00:23:23,462
.نبض جنینی خیلی قدرتمند
622
00:23:23,497 --> 00:23:25,531
[نیشخند]
623
00:23:25,566 --> 00:23:26,965
[نیشخند]
624
00:23:27,001 --> 00:23:30,769
.این بخاطر تکون خوردن بچه است
625
00:23:30,805 --> 00:23:32,171
...ساموئل هیچوقت
626
00:23:32,206 --> 00:23:34,473
.میدونم. قبلاً این چیزها رو حس نکرده بودی
627
00:23:34,508 --> 00:23:36,575
.میخوام طول دهانۀ رحم رو چک کنم
628
00:23:36,610 --> 00:23:37,810
.اون هم فقط بخاطر گرفتگی
629
00:23:37,845 --> 00:23:40,514
وگرنه کاملاً اطمینان دارم که
.این حس مربوط به یک بچۀ سالم هستش
630
00:23:40,514 --> 00:23:42,748
وگرنه کاملاً اطمینان دارم که
.این حس مربوط به یک بچۀ سالم هستش
631
00:23:42,783 --> 00:23:45,117
[خندیدن]
632
00:23:45,152 --> 00:23:46,185
کاترین: کمیته مشورتی؟
633
00:23:46,220 --> 00:23:48,153
.موضوع که خیلی واضح به نظر میاد
634
00:23:48,189 --> 00:23:51,490
.این کار اصلاً باعث راحتی تصمیم گیری انضباطی نمیشه
635
00:23:51,525 --> 00:23:54,159
.آره، به نظرم
636
00:23:54,195 --> 00:23:57,229
اگه قضیه مربوط به من و تو بود چی؟
637
00:23:57,264 --> 00:23:59,965
آیا برات آسون بود که تصمیم گیری کنی؟
638
00:24:00,000 --> 00:24:02,234
.تو و من هرگز در همچین موقعیتی قرار نمیگرفتیم
639
00:24:02,269 --> 00:24:03,969
.خب، کسی چه میدونه
640
00:24:04,004 --> 00:24:06,205
چرا، من میدونم، چون اگر تو همچین کاری کرده بودی
641
00:24:06,240 --> 00:24:08,905
.خودم با همین دستهام خفه ات کرده بودم
642
00:24:08,930 --> 00:24:09,261
[باز شدن در]
643
00:24:09,286 --> 00:24:11,243
[نیشخند]
...من که این کار رو نمیکردم
644
00:24:11,278 --> 00:24:12,878
!خودت رو که میشناسی -
.نگو تو رو خدا -
645
00:24:12,913 --> 00:24:13,946
[خندیدن]
646
00:24:13,981 --> 00:24:16,849
.جکسون: به نظرم همه ش همینها هستن
647
00:24:16,884 --> 00:24:18,050
همۀ چی؟
648
00:24:18,085 --> 00:24:19,353
خریدهای مشترک، گواهی ازدواج و
.حکم طلاق رو سر جمع کردم
649
00:24:19,353 --> 00:24:22,955
خریدهای مشترک، گواهی ازدواج و
.حکم طلاق رو سر جمع کردم
650
00:24:22,990 --> 00:24:26,100
وکیل مون از جکسون خواسته
تمام مدارکی که سیر زمانی
651
00:24:26,110 --> 00:24:28,961
.مسائل رو نشون میده سر جمع کنه
652
00:24:28,996 --> 00:24:30,429
باید همین الان این کار رو انجام بدیم؟
653
00:24:30,464 --> 00:24:32,831
.آره، باید تا آخر هفته به دستش برسونم
654
00:24:32,867 --> 00:24:34,199
[آه کشیدن]
655
00:24:34,235 --> 00:24:36,368
.پس من شما رو تنها میذارم
656
00:24:36,403 --> 00:24:39,104
.باز هم بابت دیروز ممنونم قربان
657
00:24:39,140 --> 00:24:40,305
.سپاسگزارم که هوای من رو داشتین
658
00:24:40,341 --> 00:24:41,640
.من از تو طرفداری نکردم
659
00:24:41,675 --> 00:24:44,642
من هوای بیماری رو داشتم که
پزشکهاش نمیتونستن حتی به اندازه ای
660
00:24:44,677 --> 00:24:47,178
.با هم کنار بیان که بتونن کارشون رو انجام بدن
661
00:24:47,982 --> 00:24:50,048
ناتان: اون بچه دچار از کار افتادگی تنفس شده بود
662
00:24:50,084 --> 00:24:52,184
.علیرغم بالاترین حد تنفس مصنوعی
663
00:24:52,219 --> 00:24:55,120
کاملاً با معیارها همخوانی داشت، به همین
.خاطر اکسیژانسیون بیرونی تنها راه حل بود
664
00:24:55,156 --> 00:24:56,421
.موافقم
665
00:24:56,457 --> 00:24:57,489
.خیلی خب
666
00:24:57,525 --> 00:24:58,924
اُون: شاخص اکسیژن گیریش روی چند بود؟
667
00:24:58,959 --> 00:25:01,827
.حدود 45 بود، لااقل برای 20 دقیقه
668
00:25:01,862 --> 00:25:02,861
.خیلی خب
669
00:25:02,897 --> 00:25:05,764
و تو از احیای تهاجمی استفاده کردی؟
670
00:25:05,800 --> 00:25:07,166
.بله، البته
671
00:25:07,201 --> 00:25:09,835
اونها سعی کردن اسیدی شدن
متابولیسمش رو با مایعات درست کنن
672
00:25:09,870 --> 00:25:13,872
...اما پی-هاشِ اون برابر
.میتونم عددش رو از پرونده بخونم
673
00:25:13,908 --> 00:25:15,207
.پرونده دست ماست
674
00:25:15,242 --> 00:25:17,042
پس این سؤال ها برای چیه؟
675
00:25:17,077 --> 00:25:19,278
.اینها بخاطر دکتر وارِن هستش
676
00:25:19,313 --> 00:25:21,346
.ممنون دکتر ریگز. شما میتونین برین
677
00:25:21,382 --> 00:25:22,848
.خواهش میکنم
678
00:25:22,883 --> 00:25:24,516
بهت خوش گذشت؟
679
00:25:24,552 --> 00:25:26,084
[آژیر از دوردست]
[باز و بسته شدن در]
680
00:25:26,120 --> 00:25:28,687
پس اگر پیشنهاد ریگز باعث مرگ بچه شده باشه
681
00:25:28,722 --> 00:25:31,356
...ما باید -
.باز هم نظر من تغییری نمیکرد -
682
00:25:31,392 --> 00:25:33,725
.چارۀ دیگه ای نبوده -
.معلوم نیست -
683
00:25:33,761 --> 00:25:35,928
خیلی خب، بهتره دیگه به اصل موضوع برگردیم
684
00:25:35,963 --> 00:25:38,499
.چون تو وقت من رو سر خیالات بی فایده هدر دادی
685
00:25:38,499 --> 00:25:39,965
.چون تو وقت من رو سر خیالات بی فایده هدر دادی
686
00:25:40,000 --> 00:25:42,701
.این مسئله در مورد دکتر ریگز و تو نیست
687
00:25:42,736 --> 00:25:45,704
...اینجا هدف پاسخ دادن به یک سؤاله
688
00:25:45,739 --> 00:25:50,008
آیا به نظر ما بن وارِن داره حقیقت رو میگه؟
689
00:25:50,044 --> 00:25:51,977
.پس بیاین جوابش رو بدیم
690
00:25:52,012 --> 00:25:53,946
میرا: فشار خونش داره پایین میاد
691
00:25:53,981 --> 00:25:56,615
.و ضربان قلبش خیلی بی نظمه
692
00:25:56,650 --> 00:25:59,486
ساعتها گذشته و اون دیگه
.فعالیتهای تشنجی نشون نداده
693
00:25:59,486 --> 00:26:02,321
ساعتها گذشته و اون دیگه
.فعالیتهای تشنجی نشون نداده
694
00:26:02,356 --> 00:26:05,557
میتونیم برای کنترل قلبش بهش دارو بدیم
695
00:26:05,593 --> 00:26:07,459
.و مایعاتی هم برای تقویت فشارش تجویز کنیم
696
00:26:07,494 --> 00:26:08,660
.نه
697
00:26:08,696 --> 00:26:10,028
خانم سینگ؟
698
00:26:10,064 --> 00:26:13,065
♪
699
00:26:13,868 --> 00:26:15,500
[بوسیدن]
700
00:26:15,536 --> 00:26:18,904
.اون رفته
701
00:26:18,939 --> 00:26:21,773
.پسر من رفته
702
00:26:22,810 --> 00:26:25,043
[زنگ آسانسور]
703
00:26:25,079 --> 00:26:27,646
[مکالمات نامفهوم]
704
00:26:31,986 --> 00:26:34,953
[بسته شدن در آسانسور]
705
00:26:34,989 --> 00:26:36,488
...آیا عُمَر
706
00:26:38,425 --> 00:26:40,259
تموم کرده؟
707
00:26:40,294 --> 00:26:44,162
.میتونی... میتونی این رو بهم بگی
708
00:26:48,535 --> 00:26:50,369
.هنوز منتظریم
709
00:26:53,207 --> 00:26:56,108
[زنگ آسانسور]
710
00:26:56,143 --> 00:26:58,310
711
00:26:58,345 --> 00:26:59,912
دین؟
712
00:26:59,947 --> 00:27:02,948
♪
713
00:27:11,292 --> 00:27:14,359
[زنگ آسانسور]
714
00:27:14,395 --> 00:27:17,930
[باز شدن در آسانسور]
715
00:27:17,965 --> 00:27:21,166
.سیاست
716
00:27:21,201 --> 00:27:24,202
♪
717
00:27:28,142 --> 00:27:32,377
...چیز جدیدی پیدا کردید یا
718
00:27:32,413 --> 00:27:34,846
.وارِن، لازمه بهمون بگی چرا
719
00:27:34,882 --> 00:27:36,448
چرا چی؟
720
00:27:36,483 --> 00:27:39,051
چرا وقتی که در آسانسور باز شد
721
00:27:39,086 --> 00:27:41,086
...تصمیم گرفتی بهش توجه نکنی
722
00:27:41,121 --> 00:27:42,421
...بهتون گفتم و گفتم که
723
00:27:42,456 --> 00:27:44,489
مردیت: ...و هر طور شده شکم
.گرچن مک کی رو شکافتی
724
00:27:44,525 --> 00:27:45,857
.من هیچ چیزی رو انتخاب نکردم...
725
00:27:45,893 --> 00:27:47,259
.اصلاً انتخابی نداشتم
726
00:27:47,294 --> 00:27:50,862
مجبور شده بودم از دانش و
توانایی ای که داشتم استفاده کنم
727
00:27:50,898 --> 00:27:53,398
تا با نجات جون اون به
...سوگندی که خوردم وفادار بمونم
728
00:27:53,434 --> 00:27:54,967
.چون در باز نشده بود
729
00:27:55,002 --> 00:27:56,435
.نه، باز شد. کاملاً واضحه
730
00:27:56,470 --> 00:27:58,971
.من دارم میگم، من این اتفاق رو ندیدم
731
00:28:01,775 --> 00:28:03,709
.نمیفهمم چطور تو متوجه این اتفاق نشدی
732
00:28:03,744 --> 00:28:06,011
.چرا. میفهمی. باید بفهمی
733
00:28:06,046 --> 00:28:08,413
.شماها جراح هستین
734
00:28:08,449 --> 00:28:11,049
.خودتون میدونین
735
00:28:11,085 --> 00:28:12,985
...وقتی در حال جراحی هستید
736
00:28:13,020 --> 00:28:16,288
وقتی دست شماست که فرد به
...دنبال هر نفس، نفس دیگه ای بکشه
737
00:28:16,323 --> 00:28:19,091
...وقتی قلب تپندۀ اون رو در دست دارید
738
00:28:19,126 --> 00:28:22,294
وقتی شما مسؤل حیاتش هستید
739
00:28:22,329 --> 00:28:29,101
هیچ چیز دیگه ای رو نه میبینید
.نه میشنوید و نه حس میکنید
740
00:28:32,373 --> 00:28:35,874
.همۀ دنیا از نظرت محو میشه
741
00:28:37,778 --> 00:28:40,846
.خودتون این رو میدونین
742
00:28:40,881 --> 00:28:43,648
.همه تون میدونین
743
00:28:43,684 --> 00:28:48,020
.نمیتونین بهم بگین اینطور نیست
744
00:28:48,055 --> 00:28:50,822
[بوق زدن سریع دستگاه]
745
00:28:52,292 --> 00:28:54,192
چه اتفاقی داره میوفته؟
746
00:28:54,228 --> 00:28:56,461
.حملات متوالی «تاکی کاردی بطنی» داره
.به نظرم داره تموم میکنه
747
00:28:56,497 --> 00:28:59,264
مادرش تازه بچه ها رو
...برای نهار برده پایین. آیا
748
00:28:59,299 --> 00:29:01,733
آیا باید بیارمش اینجا؟
749
00:29:03,670 --> 00:29:04,636
رئیس؟
750
00:29:04,671 --> 00:29:05,637
.ترالی اورژانس
751
00:29:05,672 --> 00:29:06,671
چی؟
752
00:29:06,707 --> 00:29:08,240
!درسته، ترانلی اورژانس میخوام، همین الان
753
00:29:08,275 --> 00:29:09,508
.سی-پی-آر رو شروع کن
(احیای قلبی ریوی)
754
00:29:09,543 --> 00:29:12,477
.دکتر بیلی به نظرم ما نباید این کار رو بکنیم
755
00:29:12,513 --> 00:29:14,413
.یک آمپول ِاِپی (اِپینفرین) بهش بزن
756
00:29:14,448 --> 00:29:16,081
چه خبره؟ -
...دکتر شفرد، من... من -
757
00:29:16,116 --> 00:29:17,849
بِیلی داری چکار میکنی؟ -
.خیلی خب -
758
00:29:17,885 --> 00:29:19,084
.خوبه. روی 100 شارژ کن
759
00:29:19,119 --> 00:29:20,952
مگه قرار نیست اون احیا نشه؟
760
00:29:20,988 --> 00:29:22,254
.چرا، مادرش موافقت کرد -
[شارژ شدن دستگاه شوک]
761
00:29:22,289 --> 00:29:24,089
!برین کنار
762
00:29:24,158 --> 00:29:26,558
[ادامۀ بوق زدن]
763
00:29:26,593 --> 00:29:28,160
.خیلی خب، روی 150 شارژ کن
764
00:29:28,195 --> 00:29:29,795
.اِپی رو آماده کنین
765
00:29:29,830 --> 00:29:31,863
.بِیلی ما به مادرش گفتیم احیاش نمیکنیم
766
00:29:31,899 --> 00:29:33,965
[بوق زدن دستگاه]
[شارژ شدن دستگاه شوک]
767
00:29:34,001 --> 00:29:35,367
!برین کنار
768
00:29:35,402 --> 00:29:37,469
[ادامۀ بوق زدن]
769
00:29:37,504 --> 00:29:39,805
!روی 200 -
!بِیلی -
770
00:29:39,840 --> 00:29:41,406
[کاهش بوق زدن دستگاه]
771
00:29:55,207 --> 00:29:56,473
[بوق زدن دستگاه]
772
00:29:56,567 --> 00:29:59,167
قلبش ایستاد؟
773
00:29:59,551 --> 00:30:02,985
...بله، ولی فقط برای چند لحظه و بعدش
774
00:30:03,021 --> 00:30:05,321
.شما تصمیم گرفتید احیاش کنید
775
00:30:05,356 --> 00:30:07,623
.ولی من اون برگه ها رو امضاء کرده بودم
776
00:30:07,692 --> 00:30:10,493
.جاسمین و من... تصمیمون رو گرفته بودیم
777
00:30:10,528 --> 00:30:12,094
.بله، میدونم
778
00:30:12,130 --> 00:30:15,164
.میخواستم بهش یک فرصت دیگه بدم
779
00:30:15,200 --> 00:30:18,301
یعنی فکر میکنید هنوز امید وجود داره؟
780
00:30:18,336 --> 00:30:19,702
.متوجه نمیشم
781
00:30:19,737 --> 00:30:22,805
.دیروز داشتیم در مورد آسیب مغزی صحبت میکردیم
782
00:30:22,841 --> 00:30:25,007
.رئیس، کارِت دارم
783
00:30:30,248 --> 00:30:32,248
[صحبتهای نامفهوم از بلندگو]
784
00:30:34,452 --> 00:30:38,287
.بِیلی، توضیح بده با خودت چی فکر میکنی
785
00:30:38,323 --> 00:30:40,490
.برگه های دی-نی-آر بیمار من امضاء شده
786
00:30:40,525 --> 00:30:44,594
.بیمار مستحق یک فرصت دوباره است
787
00:30:46,831 --> 00:30:48,764
خانوادۀ اون مستحق این هستن که
788
00:30:48,800 --> 00:30:51,234
.این بیمارستان به خواسته شون احترام بذاره
789
00:30:51,269 --> 00:30:52,502
...شفرد
790
00:30:52,537 --> 00:30:53,870
این عادلانه نیست که
791
00:30:53,905 --> 00:30:56,072
.که بجای وارِن، بیمار رو زجرش بدیم
792
00:30:56,107 --> 00:30:58,641
.خودت این رو میدونی -
.دکتر شفرد، مواظب حرف زدنت باش -
793
00:31:06,784 --> 00:31:08,484
♪
794
00:31:08,520 --> 00:31:09,752
795
00:31:12,557 --> 00:31:14,223
.حق با تو بود و ازت متشکرم
796
00:31:14,259 --> 00:31:16,859
.من عاشق اینم که حق با من باشه
در مورد چی حق با من بود؟
797
00:31:16,895 --> 00:31:18,594
.پِنی. ما مسئله رو حل کردیم
798
00:31:18,630 --> 00:31:20,029
.اوه! آخ جون -
.آره -
799
00:31:20,064 --> 00:31:22,431
...نه، سوفیا که میگفت -
.میتونم کلاً باهاش برم -
800
00:31:22,467 --> 00:31:24,333
چی؟ -
.نه. نشدنی به نظر میرسید -
801
00:31:24,369 --> 00:31:26,502
تا اینکه واقعاً بهش فکر کردم
.و دیدم غیر ممکن نیست
802
00:31:26,538 --> 00:31:28,237
.یک ماجراجوئیه
803
00:31:28,273 --> 00:31:29,405
.شوخی میکنی
804
00:31:29,440 --> 00:31:31,340
داری شوخی میکنی؟ -
میدونم، خیلی غیرمنتظره ست، نه؟ -
805
00:31:31,376 --> 00:31:32,808
.ولی من هر جایی میتونم کار پیدا کنم
806
00:31:32,844 --> 00:31:34,176
به احتمال قوی همراه با بودجۀ پژوهشی
807
00:31:34,212 --> 00:31:35,845
و اونجا دوستانی هم دارم که
...میتونن کمکم کنن خونه ای پیدا کنم
808
00:31:35,880 --> 00:31:37,046
...وایستا، نه... تو
809
00:31:37,081 --> 00:31:38,481
.تو یک دختر داری -
.آره، میدونم -
810
00:31:38,516 --> 00:31:39,715
هنوز وضع خیلی چیزها رو باید مشخص کنم
811
00:31:39,751 --> 00:31:41,050
...ولی حق با تو بود
...مسئله حل شدنی بود
812
00:31:41,085 --> 00:31:42,285
فقط یک پرواز شش ساعته کافیه که
813
00:31:42,320 --> 00:31:44,420
تو بتونی بیای و سوفیا رو
.هر موقع که دوست داشتی ببینی
814
00:31:44,455 --> 00:31:45,621
ما هم این مسئله رو حل میکنم، مگه نه؟
815
00:31:45,657 --> 00:31:49,191
اوه، لعنتی، بعداً در موردش صحبت میکنیم، باشه؟
816
00:31:49,227 --> 00:31:51,561
.ولی... ممنونم ازت
817
00:31:51,596 --> 00:31:54,230
♪
818
00:31:54,265 --> 00:31:57,300
مَگی: تمام جراحانی که روی خانم
مک کِی و بچه اش کار کرده بودن
819
00:31:57,335 --> 00:31:59,602
.همه یک چیز رو گفتن، از جمله خود وارِن
820
00:31:59,637 --> 00:32:01,037
مردیت: اینکه یک گوشه گیر افتادن
821
00:32:01,072 --> 00:32:02,138
.و هیچ انتخابی نداشتن
822
00:32:02,173 --> 00:32:03,606
تنها تفاوت در مورد وارِن
823
00:32:03,641 --> 00:32:05,141
.اینه که تشخیص بدیم آیا دروغ میگه یا نه
824
00:32:05,176 --> 00:32:07,443
.آیا باور میکنیم که ندیده در باز شده یا نه
825
00:32:07,478 --> 00:32:09,478
حالا به نظرتون دروغ میگفته؟
826
00:32:09,514 --> 00:32:12,615
.نه -
.نخیر -
827
00:32:12,650 --> 00:32:14,684
.اُون: به اعتقاد ما وارِن متوجه در نشده
828
00:32:14,719 --> 00:32:16,619
اعتقاد داریم تمرکز اون کاملاً روی
829
00:32:16,654 --> 00:32:19,055
.مسؤلیتش نسبت به بیمار جمع شده بوده
830
00:32:19,090 --> 00:32:21,757
♪
831
00:32:23,962 --> 00:32:25,962
.خب، ممنون از همه تون
832
00:32:25,997 --> 00:32:28,230
.اوهومم
833
00:32:28,733 --> 00:32:30,633
834
00:32:31,536 --> 00:32:34,637
[باز و بسته شدن در]
835
00:32:34,672 --> 00:32:37,306
.به نظر اونها وارِن تلاش خودش رو کرده
836
00:32:37,342 --> 00:32:39,275
.اما باز هم دو نفر فوت کردن
837
00:32:39,310 --> 00:32:41,811
[آه کشیدن]
838
00:32:41,846 --> 00:32:44,580
میخوای چکار کنی؟
839
00:32:46,985 --> 00:32:49,318
شش ماه؟
840
00:32:49,354 --> 00:32:51,621
!شش ماه بدون عمل جراحی
841
00:32:51,656 --> 00:32:53,891
برای شفافیت بیشتر میگم: «شش ماه
.«تعلیق از طرح پذیرش رزیدنت
842
00:32:53,891 --> 00:32:55,424
برای شفافیت بیشتر میگم: «شش ماه
.«تعلیق از طرح پذیرش رزیدنت
843
00:32:55,460 --> 00:32:57,159
!من رو از کار توی بیمارستان معلق میکنی؟
844
00:32:57,195 --> 00:32:58,227
.بله
845
00:32:58,262 --> 00:32:59,428
...چطور میتونی
846
00:32:59,464 --> 00:33:02,865
آیا میدونی چقدر عقب میوفتم؟
847
00:33:02,900 --> 00:33:04,200
.دیگه هرگز نمیتونم خودم رو برسونم
848
00:33:04,235 --> 00:33:05,735
قراره از این تنبیه چه درسی بگیرم؟
849
00:33:05,770 --> 00:33:10,573
آیا تو کوچکترین پشیمونی ای احساس نمیکنی؟
850
00:33:10,608 --> 00:33:12,642
!چرا، چرا
851
00:33:12,677 --> 00:33:15,077
چطور همچین سؤالی ازم میکنی؟
.البته که حس میکنم
852
00:33:15,113 --> 00:33:18,014
من مدام ماجرا رو توی ذهنم مرور میکنم
853
00:33:18,049 --> 00:33:19,749
.و سعی میکنم بفهمم چطور میتونم تغییرش بدم
854
00:33:19,784 --> 00:33:22,385
.معلومه که پشیمونم
855
00:33:22,420 --> 00:33:25,021
.اما شش ماه... دیگه تنبیه انضباطی نیست
856
00:33:25,056 --> 00:33:26,789
.برای یک جراح مثل حکم اعدامه
857
00:33:26,824 --> 00:33:28,858
.مثل اینکه همین الان اخراج شده باشم
858
00:33:31,763 --> 00:33:34,363
.فقط همینه دکتر وارِن
859
00:33:36,434 --> 00:33:39,035
من سعی کردم جون اون رو با
.تنها راهی که میدونستم نجات بدم
860
00:33:39,070 --> 00:33:40,569
.تو... اونها این رو میدونن
861
00:33:40,605 --> 00:33:43,572
.خودت هم میدونی
862
00:33:43,608 --> 00:33:46,509
♪
863
00:33:55,421 --> 00:33:58,188
[صحبتهای نامفهوم از بلندگو]
864
00:33:59,900 --> 00:34:06,225
♪
865
00:34:08,609 --> 00:34:10,576
[زنگ تلفن]
866
00:34:11,386 --> 00:34:12,596
!پِنی: سوفیا
867
00:34:12,831 --> 00:34:14,630
!سلام
868
00:34:14,666 --> 00:34:16,338
[نیشخند]
869
00:34:16,409 --> 00:34:18,943
[صحبتهای نامفهوم]
870
00:34:18,979 --> 00:34:20,011
.سلام
871
00:34:20,046 --> 00:34:21,045
آماده ای؟ -
آماده ای؟ -
872
00:34:21,081 --> 00:34:22,180
.بزن بریم
873
00:34:22,215 --> 00:34:23,581
[نیشخند]
874
00:34:23,617 --> 00:34:25,049
[باز شدن در]
875
00:34:25,085 --> 00:34:26,451
!اوه، متشکرم
876
00:34:26,486 --> 00:34:28,586
[بسته شدن در]
877
00:34:28,622 --> 00:34:31,522
[آژیر از دور دست]
878
00:34:31,558 --> 00:34:33,625
،ناتان: پیِرس، قبل از اینکه بری
879
00:34:33,660 --> 00:34:35,893
تاکوما میخواد بیماری رو بفرسته که
...استنت گذاریش به مشکل خورده
880
00:34:35,929 --> 00:34:37,829
.بایپس» اورژانسی چهارتا رگ»
881
00:34:37,864 --> 00:34:38,863
نمیخواستم قبل از هماهنگ کردن با تو
882
00:34:38,898 --> 00:34:40,398
...اجازه اش رو بدم، اما
883
00:34:40,433 --> 00:34:42,800
خب، آیا وضعیت بیمار اونقدر
که بخوان منتقلش کنن پایدار هست؟
884
00:34:42,836 --> 00:34:44,268
.تا جایی که به من مربوطه، آره
885
00:34:44,304 --> 00:34:45,403
.خیلی خب، باشه
886
00:34:45,472 --> 00:34:47,972
.انجامش بده
887
00:34:48,008 --> 00:34:49,374
چیزی شده؟
888
00:34:49,409 --> 00:34:51,943
.هیچی، هیچی
889
00:34:51,978 --> 00:34:54,612
اُون دربارۀ من چی بهت گفت؟
890
00:34:54,648 --> 00:34:58,216
...مردیت گفت
891
00:34:58,251 --> 00:35:00,718
...خواهرمه و بهم گفت
892
00:35:00,754 --> 00:35:02,754
.در مورد مگان بهت گفت
893
00:35:02,789 --> 00:35:05,523
چرا در مورد همچین چیزی باید دروغ بگی؟
894
00:35:05,558 --> 00:35:07,592
.نباید ازت سؤال کنم
895
00:35:07,627 --> 00:35:09,360
.اصلاً هیچ ربطی به من نداره
896
00:35:09,396 --> 00:35:12,230
...و من هم معمولاً آدمی نیستم که
897
00:35:12,265 --> 00:35:15,199
.واضحه که تو هیچ توضیحی به من بدهکار نیستی
898
00:35:15,235 --> 00:35:18,069
اما تو آدم خوبی هستی...
899
00:35:18,138 --> 00:35:20,872
...و یک جراح عالی ای و من
900
00:35:23,243 --> 00:35:25,109
چرا؟
901
00:35:25,145 --> 00:35:27,245
.من به مردیت دروغ نگفتم
902
00:35:28,548 --> 00:35:30,715
.اصلاً ولش کن، اشکال نداره
903
00:35:30,750 --> 00:35:34,118
.ببین، تمام چیزهایی که بهش گفتم واقعیت بود
904
00:35:34,154 --> 00:35:36,054
.اون بیمار وجود داشت
905
00:35:37,157 --> 00:35:38,823
.هلیکوپتر هم واقعی بود
906
00:35:41,261 --> 00:35:44,062
...من فقط بعضی قسمتهاش رو حذف کردم
907
00:35:44,097 --> 00:35:46,330
...اون قسمتی که با هم دعوا کردیم
908
00:35:46,366 --> 00:35:49,934
...اینکه من بهش خیانت کردم
909
00:35:49,969 --> 00:35:52,470
اینکه من بهترین کسی که توی
.زندگیم دیده بودم رو نااُمید کردم
910
00:35:52,505 --> 00:35:54,839
.تنها زنی که عاشقش شده بودم
911
00:35:54,874 --> 00:35:57,809
.و این قسمتها مربوط به من و مگان هستش
912
00:35:57,844 --> 00:35:01,944
.تو درست میگی
.به کسی گفتن اینها رو بدهکار نیستم
913
00:35:01,979 --> 00:36:02,346
914
00:36:02,382 --> 00:36:08,252
...من اشتباه کردم
915
00:36:08,288 --> 00:36:11,089
.یک اشتباه بزرگ
916
00:36:11,124 --> 00:36:15,893
.و هنوز هم دارم... تاوانش رو پس میدم
917
00:36:17,597 --> 00:36:19,597
حل شد؟
918
00:36:19,632 --> 00:36:21,666
.حل شد
919
00:36:21,701 --> 00:36:24,702
♪
920
00:36:34,414 --> 00:36:35,446
[آژیر از دوردست]
921
00:36:35,482 --> 00:36:38,049
.خوشحالم که در این مورد محکم هستی
922
00:36:38,084 --> 00:36:40,251
.میدونم چقدر سخته
923
00:36:40,286 --> 00:36:42,553
.میدونم چه احساس بدی داری
924
00:36:42,589 --> 00:36:44,322
.یک موقع عاشق اون شخص بودی
925
00:36:44,357 --> 00:36:46,524
.پای یک بچه وسطه
[رعد و برق]
926
00:36:46,559 --> 00:36:49,260
...اما میخوام چیزی رو بهت بگم
927
00:36:49,295 --> 00:36:52,563
چیزی که تمام موارد
حضانت توی اون مشترک هستن
928
00:36:52,599 --> 00:36:55,600
.اون هم اینه که مثل یک جنگ میمونن
929
00:36:55,635 --> 00:36:58,669
.و مهم نیست که ببری یا ببازی
930
00:36:58,705 --> 00:37:01,572
در هر صورت آخرش احساس
.میکنی چیزی رو از دست دادی
931
00:37:01,608 --> 00:37:05,009
حالا آیا مطمئنی که میخوای وارد این جنگ بشی؟
932
00:37:05,044 --> 00:37:07,945
همسر سابقم میخواد بره اون طرف کشور
933
00:37:07,981 --> 00:37:12,216
.و دخترمون رو با خودش ببره... آره
934
00:37:12,252 --> 00:37:14,652
♪
935
00:37:14,721 --> 00:37:16,454
[صدای آژیر از دوردست]
936
00:37:16,489 --> 00:37:17,588
.سلام
937
00:37:17,624 --> 00:37:18,623
.وایستا
938
00:37:18,658 --> 00:37:20,258
جلوتر نیا، باشه؟
939
00:37:20,293 --> 00:37:22,126
.کاری باهات ندارم. از من دور بمون
940
00:37:22,162 --> 00:37:23,594
خیلی خب، از این جلوتر نمیام، باشه؟
941
00:37:23,630 --> 00:37:24,929
.فقط میخوام باهات صحبت کنم
.لازمه چیزی رو بهت بگم
942
00:37:24,964 --> 00:37:26,063
.لازمه به حرفهام گوش کنی
943
00:37:26,099 --> 00:37:27,832
میشه؟
944
00:37:27,867 --> 00:37:30,101
.باشه
945
00:37:30,136 --> 00:37:32,472
من درگیر کاغذ بازیهای وکیل مون شده بودم
946
00:37:32,472 --> 00:37:33,504
من درگیر کاغذ بازیهای وکیل مون شده بودم
947
00:37:33,540 --> 00:37:35,173
.اسناد ازدواج و بقیۀ چیزها
948
00:37:35,208 --> 00:37:36,607
.ببین... من به این حرفها احتیاجی ندارم
949
00:37:36,643 --> 00:37:39,677
در نگاه اول واقعاً نااُمید کننده به نظر اومد
950
00:37:39,712 --> 00:37:41,412
چون نتونستم چیزی پیدا کنم که
951
00:37:41,447 --> 00:37:42,613
.توی این پرونده بتونه کمکم کنه
952
00:37:42,649 --> 00:37:44,382
.همه چیز کاملاً منصفانه بود
953
00:37:44,417 --> 00:37:46,350
و بعد متوجه شدم علتش اینه که اینها رو
954
00:37:46,386 --> 00:37:51,589
...دو تا آدمی نوشتن که واقعاً عاشق همدیگه بودن
955
00:37:51,624 --> 00:37:53,724
آدمهایی که واقعاً
...میخواستن از همدیگه محافظت کنن
956
00:37:53,760 --> 00:37:56,093
.آدمهایی که بهترینها رو برای همدیگه میخواستن
957
00:37:56,162 --> 00:37:58,462
...و آپریل، من
958
00:37:58,498 --> 00:38:00,665
.نمیدونم اون دو نفر کجا رفتن
959
00:38:01,935 --> 00:38:04,335
.نمیدونم میتونیم رابطه مون رو درست کنیم یا نه
960
00:38:04,370 --> 00:38:05,903
.نمیدونم اصلاً باید درستش کنیم یا نه
961
00:38:05,939 --> 00:38:09,874
اما میدونم از آدمی که دارم
.بهش تبدیل میشم خوشم نمیاد
962
00:38:11,678 --> 00:38:13,711
...نمیخوام با تو مثل یک
963
00:38:13,746 --> 00:38:16,981
[بالا کشیدن بینی]
964
00:38:17,016 --> 00:38:21,018
کسی که این رو نوشته و امضاش کرده
965
00:38:21,054 --> 00:38:24,422
.بهترین دوست تو بوده
966
00:38:24,457 --> 00:38:28,226
...تو بهترین دوست من بودی آپریل
967
00:38:28,261 --> 00:38:31,629
.دوست مورد علاقۀ من
968
00:38:32,999 --> 00:38:38,135
و به این نتیجه رسیدم که باید
.با این آدم روبرو بشم
969
00:38:38,171 --> 00:38:42,974
باید با همدیگه همون طوری رفتار
.کنیم که موقع نوشتن اینها بودیم
970
00:38:47,580 --> 00:38:48,846
971
00:38:48,882 --> 00:38:50,915
972
00:38:50,950 --> 00:38:53,951
♪
973
00:38:56,956 --> 00:38:59,924
میخوای یک چیز فوق العاده رو حس کنی؟
974
00:38:59,959 --> 00:39:02,960
975
00:39:02,996 --> 00:39:04,395
اوه. لگد زدن بچه بود؟
976
00:39:04,430 --> 00:39:06,030
.آره
977
00:39:06,065 --> 00:39:07,899
پسره داره لگد میزنه؟
978
00:39:07,934 --> 00:39:09,567
[نیشخند]
شاید هم دختره داره لگد میزنه؟
979
00:39:09,636 --> 00:39:11,769
این بچه میتونه لگد بزنه؟
980
00:39:11,804 --> 00:39:14,105
981
00:39:14,140 --> 00:39:16,274
.بچه مون میتونه لگد بزنه
982
00:39:16,309 --> 00:39:17,708
.اوه، دوباره لگد زد
983
00:39:17,744 --> 00:39:20,378
[خندیدن]
984
00:39:20,413 --> 00:39:24,282
985
00:39:24,317 --> 00:39:25,549
چرا تو هنوز اینجایی؟
986
00:39:25,585 --> 00:39:26,851
...باید برگردی پیش اونها. تو باید بری
987
00:39:26,886 --> 00:39:27,919
.پیش هانت و کمیتۀ اونها
988
00:39:27,954 --> 00:39:29,320
.باید مجبورشون کنی تجدید نظر کنن
989
00:39:29,355 --> 00:39:32,815
چیزی برای... اونها چیزی
.برای تجدید نظر کردن ندارن
990
00:39:32,820 --> 00:39:32,823
991
00:39:32,859 --> 00:39:34,625
.اونها پیشنهاد دادن
.من هم تصمیم گیری کردم
992
00:39:34,661 --> 00:39:36,961
خیلی ساده است، من دیگه
.در مورد این موضوع صحبتی نمیکنم
993
00:39:36,996 --> 00:39:38,129
.دین و سیاست
994
00:39:38,164 --> 00:39:39,563
.حتماً دلیلی داره که اینها رو از هم جدا میکنن
995
00:39:39,599 --> 00:39:40,765
!گور بابای سیاست
996
00:39:40,800 --> 00:39:41,935
آیا میخوای دوباره برگردی بهم
...بگی «پارتی بازی» نداریم؟... شش ماه
997
00:39:41,935 --> 00:39:43,768
آیا میخوای دوباره برگردی بهم
...بگی «پارتی بازی» نداریم؟... شش ماه
998
00:39:43,803 --> 00:39:46,304
!همون «شش ماه» هم پارتی بازی بوده
999
00:39:46,339 --> 00:39:48,539
چی؟
1000
00:39:48,574 --> 00:39:51,311
اگر جای تو کس دیگه ای بود
.تعلیق نمیشد... بلکه اخراج میشد
1001
00:39:51,311 --> 00:39:52,576
اگر جای تو کس دیگه ای بود
.تعلیق نمیشد...اخراج میشد
1002
00:39:52,612 --> 00:39:54,245
اونها بهت گفتن که من رو اخراج کنی؟
1003
00:39:54,280 --> 00:39:56,280
.نه. «خودم» میخواستم اخراجت کنم
1004
00:39:56,349 --> 00:39:58,783
.اونها منصرفم کردن
1005
00:39:58,818 --> 00:40:00,584
1006
00:40:00,620 --> 00:40:03,154
اصلاً میدونی داری چکار میکنی؟
1007
00:40:03,189 --> 00:40:05,656
آیا تو میدونی چه کار کردی؟
1008
00:40:05,692 --> 00:40:08,326
.من یک اشتباه کردم میراندا
.آدمها همیشه اشتباه میکنن
1009
00:40:08,361 --> 00:40:10,394
.جراح ها هم اشتباه میکنن
1010
00:40:10,430 --> 00:40:12,129
.من نه، من همچین اشتباهی نمیکنم
1011
00:40:12,165 --> 00:40:15,820
...تو مرتکب خطای بزرگی در قضاوتت شدی
1012
00:40:15,825 --> 00:40:15,830
1013
00:40:15,835 --> 00:40:20,437
.که من دارم سعی میکنم بپذریم و ببخشمش
1014
00:40:20,472 --> 00:40:21,572
1015
00:40:21,607 --> 00:40:24,875
و این برای من خیلی بیشتر
.از شش ماه طول خواهد کشید
1016
00:40:24,911 --> 00:40:27,278
1017
00:40:27,313 --> 00:40:29,280
.مردیت: همۀ خونریزی ها بند میان
1018
00:40:29,315 --> 00:40:32,650
.متأسفم که تو رو نااُمید میکنم
1019
00:40:32,685 --> 00:40:34,585
1020
00:40:34,620 --> 00:40:36,854
.گاهی اوقات با هزینه همراهه
1021
00:40:36,889 --> 00:40:39,457
.من هم همینطور
1022
00:40:39,492 --> 00:40:41,859
مثل از دست دادن یک دست
.یا خارج کردن یک عضو
1023
00:40:41,894 --> 00:40:45,896
1024
00:40:45,932 --> 00:40:47,531
...خودت انتخاب میکنی که تن به هزینه بدی
1025
00:40:47,567 --> 00:40:49,233
[در زدن]
رئیس؟
1026
00:40:49,268 --> 00:40:53,804
1027
00:40:53,840 --> 00:40:55,575
چون سرانجام آخرش هر کاری
.میکنی تا از نابودی فرار کنی
1028
00:40:55,575 --> 00:40:58,142
چون سرانجام آخرش هر کاری
.میکنی تا از نابودی فرار کنی
1029
00:40:58,177 --> 00:41:02,747
1030
00:41:02,782 --> 00:41:04,448
توی ساعت آخر شروع به حرکت کردن و
1031
00:41:04,484 --> 00:41:06,517
.و پاسخ دادن به محرکهای آوایی کرد
1032
00:41:06,552 --> 00:41:08,252
.و حالا علائم حیاتیش پایدار هستن
1033
00:41:08,287 --> 00:41:09,887
.دوباره داره خودش رو پیدا میکنه
1034
00:41:09,922 --> 00:41:11,255
...بِیلی: چی
1035
00:41:11,290 --> 00:41:14,425
.یک در میلیون این اتفاق میوفته
.نباید همچین اتفاقی میوفتاد
1036
00:41:14,460 --> 00:41:16,360
1037
00:41:16,396 --> 00:41:18,429
.اما گاهی با یک معجزه، تلاشت جواب میده
1038
00:41:18,464 --> 00:41:20,031
.خونریزی بند میاد
1039
00:41:20,066 --> 00:41:22,666
از ماجرای همسر و بچه اش خبر داره؟
1040
00:41:22,702 --> 00:41:26,337
.نه، هنوز نه
1041
00:41:26,372 --> 00:41:27,338
.در موردشون سؤال میکنه
1042
00:41:27,373 --> 00:41:29,407
1043
00:41:29,442 --> 00:41:32,710
[نفس عمیق]
1044
00:41:32,745 --> 00:41:36,313
.من اشتباه میکردم، بِیلی
1045
00:41:36,349 --> 00:41:39,649
.تو جونش رو نجات دادی
1046
00:41:42,155 --> 00:41:44,800
.و حالا باید برم داخل و خرابش کنم
1047
00:41:44,910 --> 00:41:49,079
...اما گاهی، هر چقدر تلاش کنی
1048
00:41:51,316 --> 00:41:55,986
[باز و بسته شدن درب کشویی]
1049
00:41:56,021 --> 00:41:59,022
1050
00:42:00,559 --> 00:42:03,193
....باز هم کافی نیست
1051
00:42:03,228 --> 00:42:06,229
1052
00:42:14,978 --> 00:42:24,111
زیرنویس از بابک
ترجمه شده از زیرنویس
Caio
برای درک بهتر، زیرنویس به)
فارسی روان ترجمه شده و معادلهای
(محاوره ای فارسی در آن بکار رفته است