1 00:00:04,414 --> 00:00:05,939 ‫آیا اون داستان رو بلدید که 2 00:00:05,940 --> 00:00:08,608 ‫که بچه‌ای زیر ماشین گیر افتاد 3 00:00:08,609 --> 00:00:10,780 ‫و والدینش توانایی فرا انسانی پیدا کردن 4 00:00:10,781 --> 00:00:13,815 ‫تا ماشین رو بلند کنن و بچه رو نجات بدن؟ 5 00:00:13,816 --> 00:00:17,117 ‫همیشه برام سؤال بوده که ‫آیا این داستان واقعیه یا نه؟ 6 00:00:17,353 --> 00:00:19,187 ‫مطمئنی نمیخوای باهات بیام؟ 7 00:00:19,188 --> 00:00:20,455 ‫میتونستم باهات بیام. 8 00:00:20,456 --> 00:00:22,590 ‫نه. خوبم. ‫فقط یه ثانیه وقت میخوام. 9 00:00:22,591 --> 00:00:24,525 ‫میتونستم بیام. ‫امروز مرخصی ام. 10 00:00:24,526 --> 00:00:25,459 ‫همراه لازم داری. 11 00:00:25,460 --> 00:00:27,528 ‫خوبه نشونشون بدی ‫دور و برت آدم داری. 12 00:00:27,529 --> 00:00:29,797 ‫به صلاحت نیست مثل ‫یه قلدر تک پر به نظر بیای. 13 00:00:29,798 --> 00:00:30,798 ‫بدون هیچ دوستی. 14 00:00:30,799 --> 00:00:32,940 ‫تنها کاری که قراره ‫بکنن تعیین تاریخ دادگاهه. 15 00:00:32,941 --> 00:00:34,635 ‫فقط ۱۰ دقیقه وقت میگیره. 16 00:00:34,636 --> 00:00:36,637 ‫بازرسی اولش بیشتر طول میکشه. 17 00:00:36,638 --> 00:00:39,173 ‫- دست بردار. ‫- باشه. خیلی خب. 18 00:00:39,174 --> 00:00:42,509 ‫اگه مطمئنی. باشه. ‫موفق باشی. 19 00:00:42,510 --> 00:00:45,678 ‫آیا اگر کسی که برای من مهمه ‫صدمه ببینیه یا گیر بیوفته 20 00:00:45,679 --> 00:00:47,680 ‫غرایز منم وارد عمل میشن؟ 21 00:00:47,681 --> 00:00:49,682 ‫آیا اون موقع میدونم چکار کنم؟ 22 00:00:49,683 --> 00:00:51,897 ‫میخوای یه دقیقه بشینی؟ 23 00:00:51,898 --> 00:00:54,153 ‫نه خوبم. باید برم. ‫خداحافظ. 24 00:00:54,154 --> 00:00:56,356 ‫خیلی خب. بهم زنگ بزن. ‫یا پیامک بده. 25 00:00:56,357 --> 00:00:58,358 ‫سعی کن زودتر بیای خونه. باشه؟ 26 00:00:58,359 --> 00:01:01,561 ‫آیا میتونم ماشین رو بلند کنم؟ ‫یا بپرم جلوی گلوله؟ 27 00:01:01,562 --> 00:01:04,116 ‫آیا میتونم یک نفر رو ‫بدون هیچ احساسی بزنم؟ 28 00:01:04,117 --> 00:01:05,751 ‫.دوست دارم فکر کنم میتونم 29 00:01:05,752 --> 00:01:08,419 ‫الکس؟ 30 00:01:09,288 --> 00:01:13,423 ‫- شایدم یکم بشینیم. ‫- باشه. 31 00:01:09,889 --> 00:01:11,923 32 00:01:26,071 --> 00:01:28,872 ‫وقت داریم. 33 00:01:39,784 --> 00:01:42,452 ‫فکر کنم این صف ‫از این کندتر نتونه باشه. 34 00:01:42,453 --> 00:01:45,088 ‫اصلاً چیزی کندتر از ‫حرکت نکردن وجود نداره. 35 00:01:45,089 --> 00:01:46,156 ‫ولش کن. ‫حرفمو پس میگیرم. 36 00:01:46,157 --> 00:01:48,358 ‫آره، فکر میکردم نیم ساعت ‫زودتر بیام کافیه. 37 00:01:48,359 --> 00:01:51,294 ‫مثل ۹۱۱ شده. همه مظنونن. ‫(اشاره به حادثهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱) 38 00:01:51,295 --> 00:01:54,297 ‫اون خانم رو ببین. ‫به نظرت خطرناک میاد؟ 39 00:01:54,298 --> 00:01:55,231 ‫نه واقعاً. 40 00:01:55,232 --> 00:01:57,300 ‫اما اگر قهوهٔ ‫اون آقا رو بگیری شاید. 41 00:01:57,301 --> 00:01:59,134 ‫من از اون خطرناکتر به نظر میرسم. 42 00:01:59,135 --> 00:02:00,769 ‫فقط بخاطر ‫دادگاه تخلف ترافیکی اینجام. 43 00:02:00,770 --> 00:02:02,337 ‫برای اعتراض به جریمه. 44 00:02:02,338 --> 00:02:05,374 ‫اصلاً برای تابلوی ایست توقف نکردم 45 00:02:05,375 --> 00:02:07,309 ‫اما روی این حساب میکنم ‫که پلیسه پیداش نشه 46 00:02:07,310 --> 00:02:08,444 ‫معمولاً هیچوقت نمیان. 47 00:02:08,445 --> 00:02:11,313 ‫پولشو ندارم ‫که بخاطر این داستان هدر کنم. 48 00:02:11,314 --> 00:02:13,348 ‫تازه حامله شدم. 49 00:02:13,349 --> 00:02:15,617 ‫- مبارکه. ‫- ممنون. 50 00:02:15,618 --> 00:02:17,152 ‫تو برای چی اومدی؟ 51 00:02:17,153 --> 00:02:19,288 ‫برای تعیین وقت دادگاه. 52 00:02:19,289 --> 00:02:22,008 ‫تاریخ دادگاه؟ ‫آیا خطرناکی؟ 53 00:02:22,009 --> 00:02:23,858 ‫چند وقتته؟ 54 00:02:23,859 --> 00:02:26,394 ‫هنوز تازه ست. ‫۱۶ هفته. 55 00:02:26,395 --> 00:02:30,297 ‫اون قرمزی روی دستت. ‫خیلی وقته داریش؟ 56 00:02:30,365 --> 00:02:32,233 ‫چیزی حدود یک هفته. 57 00:02:32,234 --> 00:02:35,203 ‫علائم غیرعادی چی؟ ‫تورم پا، درد شکم؟ 58 00:02:35,204 --> 00:02:37,205 ‫الان دیگه قطعاً ‫عجیب غریب بنظر میای. 59 00:02:37,206 --> 00:02:40,641 ‫ببخشید. عادتمه. ‫من توی گری اسلوان پزشکم. 60 00:02:40,642 --> 00:02:42,671 ‫بهتره اون راش رو ببری چک کنن. 61 00:02:42,672 --> 00:02:44,212 ‫نه، فعلاً باید حواسم به 62 00:02:44,213 --> 00:02:45,847 ‫خرجهام باشه. به اندازهٔ کافی ویزیت 63 00:02:45,848 --> 00:02:47,014 ‫پیش رو دارم. ‫بیشتر لازم ندارم. 64 00:02:47,015 --> 00:02:50,906 ‫پیش من میتونی بیای. ‫توی درمانگاه رایگان اونجا هستم. 65 00:02:51,632 --> 00:02:53,632 ‫لعنتی! دیرم شد. 66 00:02:55,423 --> 00:02:58,090 ‫بده چکش کنن! ‫بهش فکر کن! 67 00:02:59,427 --> 00:03:00,994 ‫بعله. 68 00:03:00,995 --> 00:03:02,662 ‫این منم. ‫دختری با راش پوستی. 69 00:03:02,663 --> 00:03:04,397 ‫ممنون. 70 00:03:04,398 --> 00:03:06,900 ‫الان که داریم صحبت میکنیم ‫اونها دارن تاریخ دادگاه تعیین میکنن. 71 00:03:06,901 --> 00:03:08,268 ‫هنوز منتظر خبرم. 72 00:03:08,269 --> 00:03:10,170 ‫تاریخ؟ ‫قضیه خیلی واقعی بنظر میاد. 73 00:03:10,171 --> 00:03:11,770 ‫آره. ‫میدونم خبر خوبیه. 74 00:03:11,771 --> 00:03:14,006 ‫این یعنی پایان نزدیکه. ‫اما مسائل تازه کم کم 75 00:03:14,007 --> 00:03:16,208 ‫داشتن به وضع معمولی برمیگشتن. 76 00:03:16,209 --> 00:03:17,576 ‫آره، همه چیز رو زنده میکنه. 77 00:03:17,577 --> 00:03:19,211 ‫هنوزم با کرو صحبت میکنی؟ 78 00:03:19,212 --> 00:03:21,714 ‫صحبت نمیکنیم. ‫به زحمت همدیگه رو میبینیم. 79 00:03:21,715 --> 00:03:25,683 ‫انگار من و اون هرگز وجود نداشتیم. 80 00:03:26,520 --> 00:03:28,387 ‫باید برم. ‫امروز در خدمت بیلی ام. 81 00:03:28,388 --> 00:03:30,389 ‫اگر با وکیلت حرف زدی بهم بگو. 82 00:03:30,390 --> 00:03:31,757 ‫باشه. 83 00:03:31,758 --> 00:03:33,792 ‫رابینز، رزیدنت جدید رو دیدی؟ 84 00:03:33,793 --> 00:03:36,127 ‫اون عالیه. ‫نه، فوق العاده ست. 85 00:03:36,128 --> 00:03:37,595 ‫از بعضی از پزشکهای معالجم هم بهتره. 86 00:03:37,596 --> 00:03:38,496 ‫وایستا یه لحظه! 87 00:03:38,497 --> 00:03:40,265 ‫من حتی نمیدونستم رزیدنت جدید داریم. 88 00:03:40,266 --> 00:03:43,634 ‫وبر تازه استخدامش کرده. ‫اون... صبر کن. 89 00:03:45,905 --> 00:03:49,073 ‫- دکتر رابینز... ایشون... ‫- «مورفی»! 90 00:03:47,607 --> 00:03:48,540 91 00:03:49,074 --> 00:03:50,275 ‫دکتر رابینز. 92 00:03:50,276 --> 00:03:51,476 ‫سلام. 93 00:03:51,477 --> 00:03:53,544 ‫شما همدیگه رو میشناسین؟ 94 00:03:54,079 --> 00:03:55,812 ‫بله. 95 00:03:57,216 --> 00:04:01,118 ‫«لیا»... دکتر... ‫دکتر مورفی قبلاً... 96 00:04:01,119 --> 00:04:02,486 ‫- من قبلاً اینجا کار میکردم. ‫- بله. 97 00:04:02,487 --> 00:04:05,555 ‫من بیمار دارم. 98 00:04:06,491 --> 00:04:10,661 ‫میدونی که شیطنتهای ‫امروز صبحت باعث شد دیر کنم. 99 00:04:10,662 --> 00:04:12,229 ‫بیمارستان مال خودته. 100 00:04:12,230 --> 00:04:13,430 ‫میتونی هرقدر بخوای دیر کنی. 101 00:04:13,431 --> 00:04:16,466 ‫در ضمن نمیتونی بگی ‫شیطنتهام ارزشش رو نداشته. 102 00:04:16,467 --> 00:04:17,768 ‫خوشم نمیاد دیر کنم. 103 00:04:17,769 --> 00:04:18,969 ‫جراحی بزرگ؟ 104 00:04:18,970 --> 00:04:20,137 ‫با بیلی قرار دارم. 105 00:04:20,138 --> 00:04:21,505 ‫جدا؟ در چه مورد؟ 106 00:04:21,506 --> 00:04:23,273 ‫تو لیا مورفی رو ‫دوباره استخدام کردی؟ 107 00:04:23,274 --> 00:04:25,341 ‫چرا؟ چرا؟ چرا؟ ‫چرا این کار رو کردی؟ 108 00:04:25,342 --> 00:04:27,577 ‫با رفتن بلیک ‫این کار درست بنظر میومد. 109 00:04:27,578 --> 00:04:29,845 ‫فکر میکردم اخراجش کردی ‫چون به درد جراحی نمیخورد. 110 00:04:29,846 --> 00:04:31,781 ‫آره، چرا باید برش گردونی؟ 111 00:04:31,782 --> 00:04:33,983 ‫اون کاری کرد که ‫بهم ثابت شد اشتباه میکردم. 112 00:04:33,984 --> 00:04:36,786 ‫و مسؤل برنامه رزیدنسی ‫فاستر هم گفت اون عالی بوده 113 00:04:36,787 --> 00:04:38,955 ‫و فکر کردم لیاقت ‫یک فرصت دوباره رو داره. 114 00:04:38,956 --> 00:04:40,656 ‫چیه؟ به فرصت دوباره ‫اعتقاد نداری؟ 115 00:04:40,657 --> 00:04:42,524 ‫نه! 116 00:04:44,194 --> 00:04:48,396 ‫واقعاً که! 117 00:04:49,999 --> 00:04:52,167 ‫سلام. ‫داشتم میرفتم سر عمل. 118 00:04:52,168 --> 00:04:54,936 ‫فقط اومدم صبح بخیر بگم. ‫بیدار شدم رفته بودی. 119 00:04:54,937 --> 00:04:57,639 ‫آره. عمل سر صبح. 120 00:04:57,640 --> 00:05:01,042 ‫گوش کن... میخوای بعداً صحبت کنیم یا... 121 00:05:01,043 --> 00:05:04,378 ‫- دیشب صحبت نکردیم. ‫- نع! 122 00:05:05,047 --> 00:05:08,049 ‫آملیا، آدما هیچوقت توی ‫تلاش اول حامله نمیشن. 123 00:05:08,050 --> 00:05:10,118 ‫و من نمیخوام تو حس کنی... 124 00:05:10,119 --> 00:05:11,486 ‫شوخیت گرفته؟ ‫من مشکلی ندارم. 125 00:05:11,487 --> 00:05:12,721 ‫- مشکلی نداری؟ ‫- آره، خوبم. 126 00:05:12,722 --> 00:05:15,055 ‫عالیم حتی. ‫آره قطعاً همینطوره. 127 00:05:15,056 --> 00:05:16,523 ‫این... این... خوبه. 128 00:05:16,524 --> 00:05:17,691 ‫خوبه که تو حالت خیلی خوبه. 129 00:05:17,692 --> 00:05:20,361 ‫مورد ممکنه هر لحظه برسه! ‫تصادف بوده. 130 00:05:20,362 --> 00:05:21,228 ‫بچه با ترومای احتمالی سر. 131 00:05:21,229 --> 00:05:23,197 ‫پدر با چندین زخم شکمی. 132 00:05:23,198 --> 00:05:25,699 ‫- متخصص اعصاب میخوایم. ‫- پشت سرت میام. 133 00:05:26,635 --> 00:05:29,169 ‫«رابی ریوز». ۱۲ ساله. ‫تصادف کرده. 134 00:05:29,170 --> 00:05:31,505 ‫کمربند ایمنی داشته. ‫علائم حیاتی پایدارن. 135 00:05:31,506 --> 00:05:34,041 ‫توی تصادف بیهوش نشده. ‫پارگی جزئی پوست جمجمه. 136 00:05:34,042 --> 00:05:35,576 ‫مثل ترن هوایی بود! 137 00:05:35,577 --> 00:05:37,211 ‫خیلی خب رابی. ‫من دکتر شفردم. 138 00:05:37,212 --> 00:05:39,012 ‫بابام کجاست؟ باید ازش بپرسم ‫چقدر سرعت داشتیم. 139 00:05:39,013 --> 00:05:40,580 ‫به نظر میاد ‫داره پشت سرت میاد. 140 00:05:40,581 --> 00:05:42,815 ‫- سرت درد میکنه؟ ‫- خیلی کم. میشه ازش بپرسم؟ 141 00:05:42,816 --> 00:05:45,350 ‫آره، تا یه دقیقه دیگه. ‫اول باید تو رو چک کنم. 142 00:05:47,688 --> 00:05:49,889 ‫«باب ریوز». ۴۰ ساله. ‫راننده. 143 00:05:49,890 --> 00:05:51,658 ‫چند کبودی در شکم. ‫و فشار خون ضعیف 144 00:05:51,659 --> 00:05:53,059 ‫زخمهای بزرگ روی پای چپ. 145 00:05:53,060 --> 00:05:55,228 ‫رابی؟ ‫پسرم کجاست؟ 146 00:05:55,229 --> 00:05:56,596 ‫یکی به من بگه پسرم اینجاست یا نه. 147 00:05:56,597 --> 00:05:58,931 ‫قربان. اون اینجاست. ‫تازه بردنش داخل. 148 00:05:58,932 --> 00:06:00,667 ‫خیلی خب. خیلی خب. ‫خوبه. ممنون. 149 00:06:00,668 --> 00:06:02,501 ‫کبودیهای ناجوری داری. 150 00:06:02,502 --> 00:06:04,603 ‫اونجا به شدت ضربه خوردی آقای ریوز. 151 00:06:04,604 --> 00:06:06,871 ‫باید ماشینم رو ببینین. 152 00:06:10,510 --> 00:06:12,411 ‫- بفرمایید. ‫- ممنون. 153 00:06:12,412 --> 00:06:15,947 ‫خیلی خب. ‫درماتیت تماسی، تخت ۴. 154 00:06:15,948 --> 00:06:18,183 ‫سلام. ببین کی اومده. 155 00:06:18,184 --> 00:06:19,918 ‫من نمیتونم زن حامله ای باشم 156 00:06:19,919 --> 00:06:21,953 ‫که یک توصیهٔ خیرخواهانهٔ ‫پرشکی رو رد کنه. 157 00:06:21,954 --> 00:06:23,555 ‫همچون زنی خیلی عوضیه. 158 00:06:23,556 --> 00:06:25,023 ‫بذار راش رو ببینم. 159 00:06:25,024 --> 00:06:26,758 ‫فقط یه توصیهٔ پزشکی بود ‫مگه نه؟ 160 00:06:26,759 --> 00:06:28,359 ‫چون اگه من رو نگران کردی 161 00:06:28,360 --> 00:06:30,528 ‫که باهام قرار بذاری و با ‫یه زن حامله رابطه برقرار کنی 162 00:06:30,529 --> 00:06:32,296 ‫این یعنی خودت عوضی هستی. 163 00:06:32,297 --> 00:06:33,931 ‫فقط کارم رو میکنم. ‫قول میدم. 164 00:06:33,932 --> 00:06:36,100 ‫چند وقت دستهات میخاره؟ 165 00:06:36,101 --> 00:06:38,469 ‫یک هفته شایدم بیشتر. 166 00:06:38,470 --> 00:06:41,772 ‫نه اینکه دنبال قرار نباشم. ‫هستم، یعنی میتونم. 167 00:06:41,773 --> 00:06:44,608 ‫شکم بالا اومده دقیقاً ‫به معنی وجود بابای بچه نیست. 168 00:06:44,609 --> 00:06:45,543 ‫البته بابایی هم در کاره. 169 00:06:45,544 --> 00:06:47,278 ‫فقط زیاد شیفته نیست. ‫یعنی نسبت به من. 170 00:06:47,279 --> 00:06:49,547 ‫- لازم نیست توضیح بدی. ‫- چرا یه جورایی. 171 00:06:49,548 --> 00:06:51,581 ‫بیمارستانها منو میترسونن. ‫حرف زدن آرومم میکنه. 172 00:06:51,582 --> 00:06:53,550 ‫که اینطور، پس بچه ‫بابای غیر رسمی داره. 173 00:06:53,551 --> 00:06:55,251 ‫«جرمی»... بهترین دوستم از بچگی. 174 00:06:55,252 --> 00:06:57,253 ‫با هم از اون قرارها داشتیم که اگر 175 00:06:57,254 --> 00:06:58,988 ‫ تا ۴۰ سالگی مجرد بودیم ‫با هم بچه دار شیم. 176 00:06:58,989 --> 00:07:00,990 ‫فکر میکردم فقط هزینهٔ سوزن ‫و لولهٔ آزمایش باشه 177 00:07:00,991 --> 00:07:02,492 ‫ولی معلوم شد واقعاً هزینه داره. 178 00:07:02,493 --> 00:07:05,861 ‫آره، همینطوره. ‫این طرف رو نگاه کن. 179 00:07:07,095 --> 00:07:09,499 ‫اونطرف رو نگاه کن. 180 00:07:09,500 --> 00:07:10,600 ‫خیلی خب. خوبه. 181 00:07:10,601 --> 00:07:13,837 ‫یک شب کلی تکیلا بوده و بووووم! ‫(نوعی مشروب) 182 00:07:13,838 --> 00:07:16,238 ‫صاحب این انگل کوچولو شدم ‫که کل انرژیم رو می مکه. 183 00:07:16,239 --> 00:07:18,340 ‫قسمت خوبش اینه که ‫واقعاً دارم وزن کم میکنم. 184 00:07:18,341 --> 00:07:19,908 ‫همیشه فکر میکردم برعکس باشه. 185 00:07:19,909 --> 00:07:21,510 ‫وزن کم میکنی. ‫چقدر؟ 186 00:07:21,511 --> 00:07:24,718 ‫نمیدونم. ‫یک سایز کوچکتر شدم. 187 00:07:24,719 --> 00:07:26,582 ‫چیه؟ این نگاه یعنی چی؟ 188 00:07:26,583 --> 00:07:29,351 ‫میخوام چندتا آزمایش بگیرم. ‫میشه امروز یکم اینجا بمونی. 189 00:07:27,017 --> 00:07:28,818 190 00:07:29,352 --> 00:07:30,486 ‫دوباره نگرانم کردی. 191 00:07:30,487 --> 00:07:32,488 ‫آیا مشکلی وجود داره؟ ‫لازمه بابای بچه رو خبر کنم؟ 192 00:07:32,489 --> 00:07:36,791 ‫اگه قراره اینجا باشی ‫یه همراه ضرری نداری. 193 00:07:38,595 --> 00:07:40,294 ‫اقدامی برای اخراج کرو نکردی. 194 00:07:40,295 --> 00:07:43,131 ‫جراح جایگزینی در کار نیست. ‫برنامه چیه؟ 195 00:07:43,132 --> 00:07:45,166 ‫ کرو تا زمان دادگاهش از خدمات جراحی 196 00:07:45,167 --> 00:07:46,267 ‫کنار گذاشته شده. 197 00:07:46,268 --> 00:07:49,337 ‫من اصلاً نمیفهمم اون چرا ‫هنوز داره اینجا کار میکنه. 198 00:07:49,338 --> 00:07:50,605 ‫اگر یکی از پزشکان ما 199 00:07:50,606 --> 00:07:52,607 ‫به جرم شرارت متهم شده باشه 200 00:07:52,608 --> 00:07:54,275 ‫نباید دیگه جزو کارکنان ما باشه. 201 00:07:54,276 --> 00:07:56,177 ‫اون بیگناهه مگر خلافش ثابت بشه. 202 00:07:56,178 --> 00:07:58,012 ‫ما سیستم قضایی داریم. 203 00:07:58,013 --> 00:08:01,215 ‫من نمیخوام شغل یک جراح خوب رو 204 00:08:01,216 --> 00:08:02,617 ‫بخاطر یک اشتباه نابود کنم. 205 00:08:02,618 --> 00:08:04,618 ‫میدونم. ‫گرایش تو همینه. 206 00:08:04,619 --> 00:08:06,953 ‫گرایش من همینه... گرایش من چیه؟ 207 00:08:06,954 --> 00:08:09,990 ‫دل رحم بودن. ‫گرایش تو به سمت دل رحم بودنه. 208 00:08:09,991 --> 00:08:12,572 ‫شوخی میکنی؟ 209 00:08:12,573 --> 00:08:15,729 ‫میدونی قبلاً ‫اسم مستعار من چی بود؟ 210 00:08:15,730 --> 00:08:16,696 ‫قبلاً منو «نازی» صدا... ‫(اشاره به حزب نازی) 211 00:08:16,697 --> 00:08:19,771 ‫بنجامین وارن. 212 00:08:22,168 --> 00:08:24,571 ‫دکتر بیلی. ‫من به تو اعتقاد دارم. 213 00:08:24,572 --> 00:08:28,674 ‫به نظر من ‫آیندهٔ فوق العاده ای پیش رو داری. 214 00:08:25,506 --> 00:08:28,141 215 00:08:28,675 --> 00:08:30,342 ‫و اصلاً دلم نمیخواد بیام اینجا 216 00:08:30,343 --> 00:08:33,212 ‫و بگم چطور کارت رو انجام بدی. 217 00:08:33,213 --> 00:08:35,514 ‫اما اگه برای جایگزینی دکتر کرو 218 00:08:35,515 --> 00:08:38,569 ‫اقدامی نکنی... 219 00:08:38,685 --> 00:08:41,571 ‫خودم میکنم. 220 00:08:47,559 --> 00:08:50,883 .:: آناتومی گری ::. .: فصل سیزدهم - قسمت ششم :. 221 00:08:50,884 --> 00:08:54,323 «ترجمه از «بابک -- @bandsx کانال تلگرام -- 222 00:08:54,324 --> 00:08:57,763 www.IranFilm.net www.nightmovie.co 223 00:08:58,137 --> 00:09:00,473 ‫- تو پیجم کردی؟ ‫- آره. بیا یه نگاهی بکن. 224 00:09:00,474 --> 00:09:01,676 ‫ضربهٔ سر رو بررسی کن. 225 00:09:01,677 --> 00:09:04,350 ‫قربان، میخوام به ‫زخمتون نگاهی بندازم. باشه؟ 226 00:09:04,351 --> 00:09:05,988 ‫خیلی خب. واقعاً عمیقه. 227 00:09:05,989 --> 00:09:07,725 ‫لازم میشه دبریدمانش کنیم. 228 00:09:07,726 --> 00:09:10,468 ‫و بلافاصله روش رو با ‫یه فلپ ماهیچه بپوشونیم. 229 00:09:10,469 --> 00:09:11,830 ‫به نظر کتک خورده. 230 00:09:11,831 --> 00:09:13,974 ‫ماشین به گارد وسط خورده. ‫شانس آوردن زنده موندن. 231 00:09:13,975 --> 00:09:15,244 ‫بچه ام با من توی ماشین بود. 232 00:09:15,245 --> 00:09:16,381 ‫یارو کل جاده رو گرفته بود. 233 00:09:16,382 --> 00:09:19,021 ‫- خون توی شکمشه. ‫- بهتره سی-تی رزرو کنیم. 234 00:09:19,022 --> 00:09:20,591 ‫یهو سه تا لاین رو رد کرد ‫تا فقط بپیچه جلوی من. 235 00:09:20,592 --> 00:09:22,864 ‫آخه یعنی چی؟ ‫کی همچین کاری میکنه؟ 236 00:09:22,865 --> 00:09:24,735 ‫خدایا. رابی. 237 00:09:24,736 --> 00:09:27,175 ‫پسرم چکارش شده؟ ‫آیا حالش خوبه؟ 238 00:09:27,176 --> 00:09:30,850 ‫ما چندتا ماشین رو رد کردیم ‫و همینطور سرعت میگرفتیم! 239 00:09:30,851 --> 00:09:34,392 ‫انگشتم رو با چشمت دنبال کن. 240 00:09:36,266 --> 00:09:37,868 ‫یه زخم حسابی برداشتی رابی. 241 00:09:37,869 --> 00:09:39,640 ‫- درد داره؟ ‫- میتونم تحمل کنم. 242 00:09:39,641 --> 00:09:43,316 ‫آیا بابام حالش خوبه؟ چون ‫احتمالاً باید حالش رو بپرسم. 243 00:09:43,317 --> 00:09:44,218 ‫درسته. 244 00:09:44,219 --> 00:09:47,658 ‫منظورم اینه که اون بابامه. 245 00:09:50,769 --> 00:09:52,506 ‫- حالت خوبه رابی؟ ‫- خوبم بابا. 246 00:09:52,507 --> 00:09:54,578 ‫- ممنون که صبر کردین. ‫- اشکال نداره. 247 00:09:54,579 --> 00:09:57,853 ‫جکسون میتونه چند دقیقهٔ ‫دیگه اون بالا منتظر بمونه. 248 00:09:57,854 --> 00:10:00,426 ‫من صدمه ندیدم. ‫واقعاً حالم خوبه بابا. 249 00:10:00,427 --> 00:10:02,364 ‫مامان توی راهه رفیق. 250 00:10:02,365 --> 00:10:04,269 ‫تا برسه به حرف دکترها گوش کن. 251 00:10:04,270 --> 00:10:05,339 ‫شنیدی چی گفتم؟ ‫مؤدب باش. 252 00:10:05,340 --> 00:10:08,407 ‫من همیشه مؤدبم. برخلاف ‫اون عوضی که پیچید جلومون. 253 00:10:08,408 --> 00:10:10,412 ‫شرط میبندم دفعهٔ بعد حواسش جمع بشه. 254 00:10:10,413 --> 00:10:12,026 ‫شرط میبندم ادبش کردیم. 255 00:10:12,027 --> 00:10:13,293 ‫باشه، باشه. ‫کافیه رفیق. 256 00:10:13,294 --> 00:10:16,081 ‫باشه بابا. 257 00:10:18,394 --> 00:10:19,997 ‫بیشتر از یک ساعته ‫بیلی رو پیج کردم. 258 00:10:19,998 --> 00:10:23,806 ‫مگه چقدر طول میکشه ‫تا به این درمانگاه لعنتی بیاد؟ 259 00:10:25,498 --> 00:10:26,700 ‫داری چکار میکنی؟ 260 00:10:26,701 --> 00:10:27,980 ‫ببخشید. اضطراب دارم. 261 00:10:27,981 --> 00:10:29,203 ‫منم. ‫اما حد و مرزها که یادته؟ 262 00:10:29,204 --> 00:10:31,208 ‫نمیتونم دستت رو بگیرم؟ ‫قبلاً سینه هات رو گرفته بودم. 263 00:10:31,209 --> 00:10:33,179 ‫میشه لطفاً در مورد چطوری ‫درست شدن این سوسیس حرف نزنیم؟ 264 00:10:33,180 --> 00:10:34,951 ‫میشه دیگه بچه رو سوسیس صدا نزنیم؟ 265 00:10:34,952 --> 00:10:36,387 ‫ببخشید دوستان. ‫یک دقیقه دیگه. 266 00:10:36,388 --> 00:10:39,362 ‫ولی به هر حال گفتی عاشقانه بود. 267 00:10:39,363 --> 00:10:40,465 ‫بود. به شکل خودش. 268 00:10:40,466 --> 00:10:43,772 ‫و در ضمن گفتم دیگه ‫در موردش صحبت نکن. یادته؟ 269 00:10:46,414 --> 00:10:48,719 ‫- صحبت چی بود؟ ‫- چیزیه که لازمه بدونیم؟ 270 00:10:47,150 --> 00:10:48,185 271 00:10:48,720 --> 00:10:51,325 ‫بله، اما یه جراح لازم دارم ‫تا رسماً بررسیت کنه. 272 00:10:51,326 --> 00:10:52,595 ‫و گویا نمیتونم یکی گیر بیارم. 273 00:10:52,596 --> 00:10:57,741 ‫اگر میشه شما همینجا بمونید ‫من زود برمیگردیم. باشه؟ 274 00:11:09,005 --> 00:11:11,678 ‫عمل ترمیم پارگی مثانه ‫تمومِ تموم شد. 275 00:11:11,679 --> 00:11:14,117 ‫الانم باید برای یک ‫ولولوس ناجور ضدعفونی کنم. 276 00:11:14,118 --> 00:11:16,122 ‫- تو چی داری؟ ‫- یه بچه تصادف کرده. 277 00:11:16,123 --> 00:11:17,860 ‫اما خوش شانس بوده. 278 00:11:17,861 --> 00:11:18,896 ‫چیز خاصی نمیبینم 279 00:11:18,897 --> 00:11:22,137 ‫فقط یک مالفورماسیون شریانی-وریدی ‫مادرزادی کوچک. کاری لازم نیست. 280 00:11:22,138 --> 00:11:25,012 ‫اگه چند ساعتی حالش خوب باشه ‫میفرستمش خونه. 281 00:11:25,013 --> 00:11:27,584 ‫یک دقیقه برای صحبت وقت داری؟ 282 00:11:27,987 --> 00:11:29,255 ‫اُون، چیزی برای صحبت نیست. 283 00:11:29,256 --> 00:11:32,330 ‫اما تو عاشق حرف زدنی و ‫در این مورد اصلاً حرف نزدی. 284 00:11:32,331 --> 00:11:34,068 ‫حرفم رو بشنو و قبول کن. 285 00:11:34,069 --> 00:11:35,940 ‫میدونم من با حرف زدن مشکلی ندارم. 286 00:11:35,941 --> 00:11:39,115 ‫من خوبم. فقط چیزی ‫که هست... چرا انقدر عجله؟ 287 00:11:39,116 --> 00:11:41,186 ‫چی؟ 288 00:11:41,187 --> 00:11:44,159 ‫نامزدیمون خیلی کوتاه بود. ‫الانم تازه ازدواج کردیم. 289 00:11:42,458 --> 00:11:43,625 290 00:11:44,160 --> 00:11:45,631 ‫و از الان سعی میکنیم بچه دار شیم. 291 00:11:45,632 --> 00:11:48,606 ‫چرا انقدر فشار؟ ‫بیا یکم برای خودمون باشیم. 292 00:11:48,607 --> 00:11:51,146 ‫از همدیگه لذت ببریم و ‫قبل از اینکه 293 00:11:51,147 --> 00:11:56,158 ‫یکی اضافه بشه ببینیم ‫ازدواجمون و تازه متأهل شدن 294 00:11:56,159 --> 00:11:57,561 ‫چه حسی داره؟ 295 00:11:57,562 --> 00:12:00,057 ‫آیا... 296 00:12:01,440 --> 00:12:04,012 ‫اگه تو میخوای باشه. 297 00:12:04,013 --> 00:12:06,283 ‫عالیه. 298 00:12:10,463 --> 00:12:11,798 ‫باهات اتمام حجت کرد؟ 299 00:12:11,799 --> 00:12:14,805 ‫و بهم گفت دل رحم. 300 00:12:14,806 --> 00:12:16,109 ‫دل رحم! 301 00:12:16,110 --> 00:12:17,112 ‫«تو» دل رحم بودی. 302 00:12:17,113 --> 00:12:19,383 ‫من نبودم. ‫من دل رحم نبودم 303 00:12:19,384 --> 00:12:20,687 ‫چرا، بودی. 304 00:12:20,688 --> 00:12:24,898 ‫تو یه رئیس دل رحم و ‫مهربون و خردمند بودی 305 00:12:24,899 --> 00:12:26,168 ‫که با انصاف ریاست میکرد. 306 00:12:26,169 --> 00:12:29,143 ‫بله. من منصف بودم. ‫بیطرف بودم. 307 00:12:29,144 --> 00:12:31,014 ‫اما «دل رحم» باعث میشه ‫ضعیف بنظر بیام. 308 00:12:31,015 --> 00:12:31,782 ‫میدونم. 309 00:12:31,783 --> 00:12:33,654 ‫و من به فرصت دوباره اعتقاد دارم. 310 00:12:33,655 --> 00:12:37,196 ‫به لیا مورفی نگاه کن. ‫پشتکار داشت و پیشرفت کرد. 311 00:12:37,197 --> 00:12:38,232 ‫درخواست کرد که برگرده. 312 00:12:38,233 --> 00:12:41,206 ‫حس کردم به این شکیبایی ‫باید پاداش داده بشه. 313 00:12:41,207 --> 00:12:43,914 ‫و بیش از این معتقدم ‫این پاداش به خودمون برمیگرده. 314 00:12:43,915 --> 00:12:46,286 ‫منم در مورد کرو ‫همین حس رو دارم. 315 00:12:46,287 --> 00:12:48,658 ‫و حق با منه. 316 00:12:50,464 --> 00:12:51,934 ‫درسته؟ 317 00:12:51,935 --> 00:12:54,086 ‫خودت باید تصمیم بگیری. 318 00:12:54,087 --> 00:12:56,478 ‫بیلی، همینه به اینها ‫میگن «تصمیمات سخت». 319 00:12:56,479 --> 00:12:57,982 ‫«همینه به اینها ‫میگن تصمیمات سخت؟» 320 00:12:57,983 --> 00:13:00,721 ‫فقط همینو داری بگی؟ ‫الان گفتم خردمندی. 321 00:13:00,722 --> 00:13:02,160 ‫مواظب باش. 322 00:13:02,161 --> 00:13:04,165 ‫ببین، میدونم کار درمانگاه شوخیه 323 00:13:04,166 --> 00:13:05,803 ‫و هیچکس نمیخواد بره اونجا 324 00:13:05,804 --> 00:13:07,173 ‫اما وقتی یک زن حامله 325 00:13:07,174 --> 00:13:09,144 ‫بیش از یک ساعت ‫مجبور صبر کنه تا یکی بیاد 326 00:13:09,145 --> 00:13:11,183 ‫و تأیید کنه سرطان داره ‫اصلاً شوخی نیست. 327 00:13:11,184 --> 00:13:13,154 ‫چندین بار پیجت کردم. 328 00:13:13,155 --> 00:13:14,358 ‫من رئیس بخش جراحیم. 329 00:13:14,359 --> 00:13:16,129 ‫چرا یک رزیدنت رو پیج نکردی؟ 330 00:13:16,130 --> 00:13:18,134 ‫«تو» رو میخوام که ‫ماهرترین جراحی 331 00:13:18,135 --> 00:13:19,704 ‫تا به بیمار بیشترین شانس رو بدم. 332 00:13:19,705 --> 00:13:22,479 ‫خودت منو انداختی اونجا. ‫اونجا درمانگاه خودته. 333 00:13:22,480 --> 00:13:24,970 ‫لااقل اونقدر محترم باش ‫که به پیجت جواب بدی. 334 00:13:24,971 --> 00:13:29,129 ‫امروز نه کرو. صلاح نیست ‫امروز بهم پیله کنی. 335 00:13:29,130 --> 00:13:31,834 ‫۵ دقیقه دیگه اونجا میبینمت. 336 00:13:36,248 --> 00:13:40,895 ‫داشتی میگفتی نمیخوای ‫اخراجش کنی؟ 337 00:13:48,995 --> 00:13:51,263 ‫- سلام. ‫- سلام. 338 00:13:51,264 --> 00:13:54,501 ‫- من در خدمت دکتر بیلی ام... ‫- درسته. 339 00:13:52,466 --> 00:13:53,968 340 00:13:54,502 --> 00:13:56,804 ‫- من دکتر بیلی ام. ‫- سلام. جرمی هستم. 341 00:13:56,805 --> 00:13:59,607 ‫این دیگه برای یک راش ساده ‫خیلی زیاده. 342 00:13:59,608 --> 00:14:01,711 ‫خیلی خب. 343 00:14:01,712 --> 00:14:04,045 ‫بگین ببینم. 344 00:14:04,148 --> 00:14:07,116 ‫علائمی که دکتر کرو متوجهش شدن 345 00:14:07,117 --> 00:14:09,086 ‫یعنی کاهش وزنت ‫و خارش دستهات 346 00:14:09,087 --> 00:14:12,257 ‫وقتی کنار هم نگاهشون میکنیم ‫علامت خطرناکیه. 347 00:14:12,258 --> 00:14:14,759 ‫به همین خاطر ام-آر-آی ات ‫رو نگاه کردیم 348 00:14:14,760 --> 00:14:17,430 ‫و متوجه یک توده ‫در لوزالمعده ات شدیم. 349 00:14:17,431 --> 00:14:20,501 ‫خدای من! ‫آیا... سرطانه؟ 350 00:14:20,502 --> 00:14:22,837 ‫الان خیلی زوده که با اطمینان بگیم. 351 00:14:22,838 --> 00:14:24,038 ‫اما ممکنه باشه؟ 352 00:14:24,039 --> 00:14:26,141 ‫لازمه برای تأییدش نمونه برداری کنیم. 353 00:14:26,142 --> 00:14:27,806 ‫تا ببینیم چکار باید بکنیم. 354 00:14:27,807 --> 00:14:30,480 ‫ تو فقط با نگاه کردن ‫دستهام متوجه اینها شدی؟ 355 00:14:30,481 --> 00:14:32,115 ‫امیدوار بودم اشتباه کرده باشم. 356 00:14:32,116 --> 00:14:34,519 ‫هنوزم همینطور. 357 00:14:34,520 --> 00:14:36,988 ‫هر دو مون. 358 00:14:37,600 --> 00:14:41,127 ‫خیلی خب. بیاید یکم ‫اینجا رو شستشو بدیم. 359 00:14:41,128 --> 00:14:43,062 ‫من توی رانندگی عصبی نمیشم. ‫تو چطور؟ 360 00:14:43,063 --> 00:14:45,199 ‫من دنبال بقیه نمیوفتم. ‫دیوونه نیستم. 361 00:14:45,200 --> 00:14:46,400 ‫آره، ولی بقیه چرا. 362 00:14:46,401 --> 00:14:47,802 ‫- بقیه دیوونه ان. ‫- آره. 363 00:14:47,803 --> 00:14:50,305 ‫آپریل، راستش تو گاهی دیوونه میشی. 364 00:14:50,306 --> 00:14:52,475 ‫چی؟ ‫وارن. با بووی درستش کن. 365 00:14:52,476 --> 00:14:54,477 ‫وقتی کسی میپیچه جلوت ‫یه سری فحشهای 366 00:14:54,478 --> 00:14:57,147 ‫ناجور براش ردیف میکنی ‫که رنگ از رخ دیوار میپره. 367 00:14:57,148 --> 00:14:58,850 ‫کپنر؟ جداً؟ 368 00:14:58,851 --> 00:15:01,145 ‫فقط برای آروم شدن. ‫اونها که نمیتونن بشنون. 369 00:15:01,146 --> 00:15:02,354 ‫ - فکر میکنن پشت تلفنی. ‫- آره. 370 00:15:02,355 --> 00:15:04,356 ‫خدایا! با وجود هریت که نمیکنی؟ 371 00:15:04,357 --> 00:15:05,825 ‫نه. هرگز. هرگز. 372 00:15:05,826 --> 00:15:06,793 ‫بوق هم نمیشه زد. 373 00:15:06,794 --> 00:15:08,428 ‫چون دیوونه ها رو دیوونه تر میکنی. 374 00:15:08,429 --> 00:15:10,431 ‫نه، بوق نه. ‫هیچ وقت. 375 00:15:10,432 --> 00:15:12,066 ‫وقتی هم انگشت نشون میدم 376 00:15:12,067 --> 00:15:13,769 ‫دستم رو پایین داشبورد میگیرم 377 00:15:13,770 --> 00:15:14,670 ‫که حتی نتونن ببینن. 378 00:15:14,671 --> 00:15:17,114 ‫شایدم بهتره آدم کاری نکنه. 379 00:15:18,409 --> 00:15:20,076 ‫نصیحت کاملاً درستیه. 380 00:15:20,077 --> 00:15:22,194 ‫قطعاً. ‫کلمپ. 381 00:15:27,086 --> 00:15:28,436 ‫تو حتی نمیجوی. 382 00:15:28,437 --> 00:15:32,559 ‫گشنه ام. وقت ندارم. ‫منتظر جواب نمونه برداری ام. 383 00:15:32,560 --> 00:15:34,361 ‫پیرس از رزیدنت جدید عزیزش بهت گفت؟ 384 00:15:34,362 --> 00:15:35,930 ‫من اجازهٔ عمل ندارم. ‫پس برام مهم نیست. 385 00:15:35,931 --> 00:15:37,799 ‫از نظر فنی ‫طرف یک رزیدنت قدیمیه. 386 00:15:37,800 --> 00:15:39,268 ‫لیا مورفی. 387 00:15:39,269 --> 00:15:41,236 ‫- برگشته؟ ‫- عاشقشم. 388 00:15:41,237 --> 00:15:45,007 ‫با تکنیک بخیه زدن عالی و ‫دستهای بدون لرزش. 389 00:15:46,244 --> 00:15:47,578 ‫در چه حالی؟ 390 00:15:47,579 --> 00:15:49,881 ‫عالی. ‫متأهل. 391 00:15:49,882 --> 00:15:53,152 ‫تازه عروس دو ماهه ‫خیلی سرحاله. 392 00:15:53,153 --> 00:15:54,354 ‫بیش از حد سرحال. 393 00:15:54,355 --> 00:15:57,224 ‫واقعاً وبر میتونه دوباره استخدامش ‫کنه؟ من خودم عضو هیئت مدیره ام. 394 00:15:57,225 --> 00:15:58,592 ‫مشکل چیه؟ 395 00:15:58,593 --> 00:16:00,962 ‫ما رزیدنت لازم داشتیم ‫و اون هم خیلی خوبه. 396 00:16:00,963 --> 00:16:02,230 ‫رابینز قبلاً باهاش خوابیده. 397 00:16:02,231 --> 00:16:03,231 ‫همینطور هم الکس. 398 00:16:03,232 --> 00:16:05,468 ‫اگر رفتی اونجا مواظب باش. ‫آویزون میشه. 399 00:16:05,469 --> 00:16:07,603 ‫من رو ببخشید. 400 00:16:08,306 --> 00:16:10,273 ‫- هنوز ندیدیش؟ ‫- نه. 401 00:16:10,274 --> 00:16:12,410 ‫به نظرت عجیب نیست باهامون 402 00:16:12,411 --> 00:16:13,978 ‫تماس نگرفته که بگه داره برمیگیرده؟ 403 00:16:13,979 --> 00:16:16,115 ‫- کی برگشته؟ ‫- لیا مورفی. 404 00:16:16,116 --> 00:16:17,950 ‫توی کلاس انترنی ما بود. 405 00:16:17,951 --> 00:16:19,486 ‫و سال دوم رفت. 406 00:16:19,487 --> 00:16:21,788 ‫- نه به انتخاب خودش. ‫- چه اتفاقی افتاد؟ 407 00:16:21,789 --> 00:16:23,457 ‫زیاد برای رفتن به اتاق عمل و مطالعه 408 00:16:23,458 --> 00:16:25,493 ‫- و آماده شدن نجنگید. ‫- آره. 409 00:16:25,494 --> 00:16:28,263 ‫با دریل پای بیمار رو ‫تا خود تخت سوراخ کرد. 410 00:16:26,463 --> 00:16:27,730 411 00:16:28,264 --> 00:16:29,332 ‫عجب! 412 00:16:29,333 --> 00:16:31,668 ‫- اتفاقی بود. ‫- آیا گفتم که با 413 00:16:31,669 --> 00:16:33,871 ‫شکایتهای آزار جنسی علیه ‫پزشکهای معالج 414 00:16:33,872 --> 00:16:35,339 ‫داشت بیمارستان رو نابود میکرد؟ 415 00:16:35,340 --> 00:16:38,209 ‫چون با پزشکان معالج میخوابید. 416 00:16:38,210 --> 00:16:39,611 ‫منصف باشیم ‫منم با یکیشون خوابیدم. 417 00:16:39,612 --> 00:16:41,280 ‫پزشک «های» معالج. 418 00:16:41,281 --> 00:16:42,882 ‫رابینز و کرو. 419 00:16:42,883 --> 00:16:44,618 ‫- رابینز «و» کرو. ‫- یادم نیار. 420 00:16:44,619 --> 00:16:47,387 ‫نه اینکه اهمیت نمیدم. ‫اما بازم یادم نیار. 421 00:16:47,388 --> 00:16:49,323 ‫همه تقصیر اون بود ‫و وبر بیرونش کرد. 422 00:16:49,324 --> 00:16:52,360 ‫خلاصه که توی ظرف ‫غذات نباید کثافتکاری کنی. 423 00:16:54,030 --> 00:16:56,466 ‫سلام بچه ها! ‫اینجا جای کسیه؟ 424 00:16:56,467 --> 00:16:58,334 ‫سلام! 425 00:16:58,335 --> 00:16:59,637 ‫نه. بشین. 426 00:16:59,638 --> 00:17:00,671 ‫داشتیم میگفتیم... 427 00:17:00,672 --> 00:17:05,176 ‫در مورد من؟ ‫معلوم بود. 428 00:17:05,813 --> 00:17:09,615 ‫بهرحال. ‫دوباره خوش اومدی. 429 00:17:20,231 --> 00:17:21,598 ‫لعنتی. 430 00:17:21,599 --> 00:17:23,835 ‫سرطان پیشرفتهٔ لوزالمعده. 431 00:17:23,836 --> 00:17:28,006 ‫من میگم با پرتو-شیمی درمانی ‫القایی شروع کنیم. 432 00:17:28,007 --> 00:17:31,745 ‫امیدوارم تومور رو کوچک کنه ‫و بعدش بتونیم خارجش کنیم. 433 00:17:31,746 --> 00:17:33,279 ‫و پیگیری با شیمی درمانی بیشتر. 434 00:17:33,280 --> 00:17:34,882 ‫اما، اما اون حامله ست. 435 00:17:34,883 --> 00:17:37,384 ‫چطور ممکنه جنین از چنین ‫شیمی درمانی ای زنده بمونه؟ 436 00:17:37,385 --> 00:17:38,252 ‫نمیتونه. 437 00:17:38,253 --> 00:17:39,955 ‫مجبور خواهیم شد ‫سقط رو پیشنهاد بدیم. 438 00:17:39,956 --> 00:17:42,291 ‫اگر بتونیم برای ‫امروز عصر برنامه ریزی کنیم 439 00:17:42,292 --> 00:17:45,027 ‫میتونیم دور اول شیمی درمانی ‫رو فردا شروع کنیم. 440 00:17:45,028 --> 00:17:46,630 ‫این از حاملگیهای اتفاقی نیست. 441 00:17:46,631 --> 00:17:48,365 ‫باید گزینهٔ دیگه ای هم باشه. 442 00:17:48,366 --> 00:17:50,401 ‫این بهترین گزینه ست. 443 00:17:50,402 --> 00:17:52,070 ‫تو که مطمئن نیستی. ‫اون رو که نمیشناسی. 444 00:17:52,071 --> 00:17:54,373 ‫من میدونم دارم روی این ‫عکسها چی رو میبنیم. 445 00:17:54,374 --> 00:17:56,242 ‫پس بهتر نگاه کن. ‫باید راهی باشه که... 446 00:17:56,243 --> 00:17:57,978 ‫بسه دیگه! ‫تو از حدت فراتر رفتی. 447 00:17:57,979 --> 00:18:00,748 ‫سر من داد زدی که بیام ‫و بیمارت رو بررسی کنم. 448 00:18:00,749 --> 00:18:02,316 ‫من! ‫هیچ کس دیگه حاضر نمیشد. 449 00:18:02,317 --> 00:18:04,553 ‫و حالا اینجام و ‫دارم بررسی میکنم. 450 00:18:04,554 --> 00:18:06,388 ‫اگر از حرفام خوشت نمیاد ‫کمکی از من برنمیاد. 451 00:18:06,389 --> 00:18:08,091 ‫من متقاعدش کردم که بیاد به درمانگاهمون. 452 00:18:08,092 --> 00:18:09,392 ‫بهش گفتم میتونیم کمکش کنیم. 453 00:18:09,393 --> 00:18:11,495 ‫این سرطان لوزالمعده ست. 454 00:18:11,496 --> 00:18:13,397 ‫کمکی زیادی از ما برنمیاد. 455 00:18:13,398 --> 00:18:14,165 ‫تو حتی سعی هم نمیکنی. 456 00:18:14,166 --> 00:18:17,269 ‫تو روی یخ نازک ایستادی کرو. 457 00:18:17,270 --> 00:18:21,307 ‫نازک! الان وقتش نیست که... 458 00:18:21,308 --> 00:18:24,444 ‫من اینجا جراحم. ‫توصیهٔ خودم رو میدونم. 459 00:18:24,445 --> 00:18:27,714 ‫کارمون اینجا تمومه. 460 00:18:33,191 --> 00:18:36,642 ‫رابی، خبرهای خوبی دارم. ‫عمل پدرت تموم شده. 461 00:18:36,643 --> 00:18:37,935 ‫به محض اینکه مامانت برسه 462 00:18:37,936 --> 00:18:39,197 ‫میتونه تو رو ببره ببینیش. 463 00:18:39,198 --> 00:18:41,433 ‫مامانم از این خیلی خوشحال میشه. 464 00:18:41,434 --> 00:18:43,435 ‫آره، مطمئنم. 465 00:18:43,436 --> 00:18:46,312 ‫احتمالاً خیلی ترسیده. 466 00:18:47,007 --> 00:18:49,309 ‫حتماً همینطوره. 467 00:18:51,480 --> 00:18:55,050 ‫رابی... 468 00:18:55,519 --> 00:18:58,060 ‫اگر تو هم ترسیدی اشکالی نداره. 469 00:18:58,061 --> 00:19:00,190 ‫اشکالی نداره ترسیده باشی. 470 00:19:00,191 --> 00:19:03,927 ‫اشکال نداره بگی ترسیدی ‫و در موردش حرف بزنی. 471 00:19:05,564 --> 00:19:07,533 ‫اون خیلی عصبانی شد. 472 00:19:07,534 --> 00:19:10,537 ‫آره. عیبی نداره. 473 00:19:10,538 --> 00:19:12,138 ‫خیلی تند میرفتیم. 474 00:19:12,139 --> 00:19:14,242 ‫فکر میکردم از جاده منحرف بشیم. 475 00:19:14,243 --> 00:19:16,177 ‫فکر میکردم میمیریم. 476 00:19:16,178 --> 00:19:18,180 ‫فقط مامانمو میخوام. 477 00:19:18,181 --> 00:19:21,551 ‫اون داره میاد. ‫توی راهه. 478 00:19:21,552 --> 00:19:24,432 ‫و تو هم در امانی. باشه؟ 479 00:19:25,999 --> 00:19:28,193 ‫باشه؟ رابی؟ 480 00:19:28,194 --> 00:19:30,195 ‫- من فقط میخوام... ‫- چی شده؟ 481 00:19:30,196 --> 00:19:32,598 ‫- درد میکنه... ‫- رابی؟ میدونی کجایی؟ 482 00:19:32,599 --> 00:19:34,967 ‫میتونی دستم رو فشار بدی؟ 483 00:19:35,603 --> 00:19:37,504 ‫من اینجا پیشتم. ‫بهت کمک میکنم. 484 00:19:37,505 --> 00:19:39,507 ‫- دکتر شفرد ایشون مادر... ‫- وارِن بیا اینجا! 485 00:19:39,508 --> 00:19:41,542 ‫رابی؟ کمک لازم داریم. ‫اون رو بیرونش کن. 486 00:19:41,543 --> 00:19:44,346 ‫- چی شده؟ چی شده؟ ‫- گوش کنید خانم. لازمه برید بیرون. 487 00:19:44,347 --> 00:19:46,416 ‫یه نفر طبقهٔ بالا رو خبر کنه که 488 00:19:46,417 --> 00:19:49,486 ‫که هر کی زیر سی-تی هست ‫رو بیرون کنن، ما داریم میایم. 489 00:19:49,922 --> 00:19:51,855 ‫بریم. 490 00:19:52,291 --> 00:19:54,626 ‫چه اتفاقی براش افتاده؟ ‫اونا گفتن حالش خوبه. 491 00:19:54,627 --> 00:19:58,016 ‫همینطور هم بود. ‫اما الان واقعاً لازمه برم. 492 00:20:02,756 --> 00:20:05,254 ‫سی-تی سالم بود. ‫نه کوفتگی، نه شکستگی. 493 00:20:05,255 --> 00:20:06,696 ‫یه مالفورماسیون شریانی-وریدی ‫ضمنی توی لب گیجگاهی چپش داشت. 494 00:20:06,697 --> 00:20:09,500 ‫- حتماً همون پاره شده. ‫- اگه اون باشه که خیلی بده. مگه نه؟ 495 00:20:09,501 --> 00:20:11,162 ‫خیلی بد. 496 00:20:11,163 --> 00:20:14,504 ‫میخوام اتاق عمل آماده باشه. ‫همین الان ترتیبش رو بده. 497 00:20:14,580 --> 00:20:16,214 ‫رابی زیر عمله؟ 498 00:20:16,215 --> 00:20:18,217 ‫آره، خونریزی مغزی داشت. 499 00:20:18,218 --> 00:20:21,087 به محض تشخیص ‫بردنش اتاق عمل. 500 00:20:22,423 --> 00:20:24,392 ‫امروز قرار بود روز خوبی باشه. 501 00:20:24,393 --> 00:20:27,229 ‫رابی گفت میخواد من ‫ببرمش تا کتاب کامیک بخره. 502 00:20:27,230 --> 00:20:30,233 ‫از این جور مواقع ‫دیگه زیاد اتفاق نمیوفتاد. 503 00:20:30,234 --> 00:20:32,470 ‫الان ۱۲ سالشه. 504 00:20:32,471 --> 00:20:36,374 ‫و هر کاری که من میکنم ‫باعث خجالت زدگیش میشه. 505 00:20:36,375 --> 00:20:40,988 ‫اما امروز وقتی طرف پیچید ‫جلوم خیلی عصبی شدم. 506 00:20:40,989 --> 00:20:42,951 ‫ممکن بود ما رو به کشتن بده. 507 00:20:42,952 --> 00:20:44,486 ‫منم... افتادم دنبالش. 508 00:20:44,487 --> 00:20:47,990 ‫بعد یک جای لغزنده سر خوردیم ‫و کنترل رو از دست دادیم. 509 00:20:47,991 --> 00:20:50,460 ‫و خوردیم به دیوار. 510 00:20:50,461 --> 00:20:54,566 ‫اون الان پیش دکتر شفرده ‫و ایشون عالی هستن. 511 00:20:54,567 --> 00:20:57,437 ‫سلام عزیزم. ‫رابی چطوره؟ 512 00:20:57,438 --> 00:21:00,540 ‫خبری نیست. هنوز زیر عمله. 513 00:21:00,942 --> 00:21:02,811 ‫باب. چه اتفاقی افتاد؟ 514 00:21:02,812 --> 00:21:06,114 ‫من نمیفهمم. 515 00:21:06,984 --> 00:21:09,719 ‫من چند دقیقه دیگه برمیگردم. 516 00:21:12,458 --> 00:21:17,433 ‫یه یارو پیچید جلوم ‫و منم خیلی عصبانی شدم. 517 00:21:33,019 --> 00:21:35,721 ‫ببخشید. اما به نظر میرسه 518 00:21:35,722 --> 00:21:38,625 ‫شما ازم میخواید حاملگیم رو پایان بدم. 519 00:21:38,626 --> 00:21:40,995 ‫لازمه هر چه زودتر ‫درمان رو شروع کنیم. 520 00:21:40,996 --> 00:21:42,730 ‫و بچه زیر درمان دوام نمیاره. 521 00:21:42,731 --> 00:21:44,733 ‫پس بچه سالمه. 522 00:21:44,734 --> 00:21:47,570 ‫این وسط منم که اشکال دارم. ‫مگه نه؟ 523 00:21:48,573 --> 00:21:50,399 ‫چقدر زمان دارم؟ 524 00:21:50,400 --> 00:21:52,644 ‫اگر کارهایی که خواستید رو بکنم 525 00:21:52,645 --> 00:21:56,515 ‫و درمانها رو انجام بدم ‫چقدر زمان خواهم داشت؟ 526 00:21:58,687 --> 00:22:01,121 ‫کمتر از یکسال. 527 00:22:04,328 --> 00:22:06,432 ‫پس چه فایده ای داره؟ 528 00:22:06,433 --> 00:22:08,665 ‫چرا تا بعد از تولد بچه صبر نکنیم 529 00:22:08,666 --> 00:22:11,102 ‫و اون موقع بدنم رو با ‫شیمی درمانی نابود کنین؟ 530 00:22:11,103 --> 00:22:14,640 ‫گوش نمیکنی. ‫اون گوش نمیده. 531 00:22:15,042 --> 00:22:17,340 ‫اونها میگن... 532 00:22:17,568 --> 00:22:21,683 ‫بدون درمان، سرطان تو رو میکشه. ‫حتی قبل از تولد بچه. 533 00:22:21,684 --> 00:22:25,621 ‫ظرف یک یا دو ماه ‫هر دوی شما خواهید مرد. 534 00:22:27,592 --> 00:22:31,730 ‫رفتم به دادگاه ‫تا به یه جریمه اعتراض کنم 535 00:22:31,731 --> 00:22:34,033 ‫تا ۳۶۰ دلار صرفه جویی کنم 536 00:22:34,034 --> 00:22:36,703 ‫و باهاش ملافهٔ تشک ‫اورگانیک برای نوزاد بخرم. 537 00:22:36,704 --> 00:22:41,809 ‫روز من اینطوری شروع شد و حالا... 538 00:22:42,946 --> 00:22:47,218 ‫تمام طول روز دارم فکر میکنم... 539 00:22:47,219 --> 00:22:49,988 ‫دلیلی وجود داشته ‫که توی اون صف باشم. 540 00:22:49,989 --> 00:22:51,556 ‫دلیلی داشته که تو رو ببینم. 541 00:22:51,557 --> 00:22:54,093 ‫من به خدا و سرنوشت ‫و هیچ چیز باور ندارم. 542 00:22:54,094 --> 00:22:55,462 ‫اصلاً اعتقاد نداره. 543 00:22:55,463 --> 00:22:56,530 ‫اما آیا همینه؟ 544 00:22:56,531 --> 00:23:00,636 ‫تو رو دیدم که بهم بگی ‫بچه مون قراره بمیره 545 00:23:00,637 --> 00:23:05,508 ‫و بعدش خودم برم بخزم ‫یه گوشه و تنهایی بمیرم؟ 546 00:23:07,680 --> 00:23:10,082 ‫انتخابهام همینها هستن؟ 547 00:23:10,083 --> 00:23:11,917 ‫فقط مرگ؟ 548 00:23:11,918 --> 00:23:14,453 ‫و مرگ بیشتر؟ 549 00:23:15,691 --> 00:23:17,793 ‫- عمل «ویپِل» چطور؟ ‫- ویپل؟ 550 00:23:17,794 --> 00:23:19,918 عمل چی؟ 551 00:23:19,919 --> 00:23:22,932 ‫بچه مدت زیادی زیر ‫بیهوشی دوام نمیاره. 552 00:23:22,933 --> 00:23:25,698 ‫پس جراحی باز انجام میدیم. ‫زمان رو نصف میکنیم. 553 00:23:25,699 --> 00:23:27,839 ‫از اولین مرحلهٔ شیمی درمانی ‫صرفنظر میکنیم 554 00:23:27,840 --> 00:23:29,174 ‫و بجاش جراحی رو انجام میدیم. 555 00:23:29,175 --> 00:23:30,776 ‫سرطان رو از لوزالمعده ات درمیاریم. 556 00:23:30,777 --> 00:23:32,779 ‫بدون آسیب زدن به بچه ‫و بعدش شکمت رو میبندیم. 557 00:23:32,780 --> 00:23:36,023 ‫و این... این نجاتشون میده... ‫هر دو شون رو؟ 558 00:23:36,024 --> 00:23:39,888 ‫ نه. اما اونقدری که بتونی یه ‫بچهٔ سالم بیاری زنده نگهت میداره. 559 00:23:39,889 --> 00:23:41,324 ‫این برای هر دو تون وقت میخره. 560 00:23:41,325 --> 00:23:43,459 ‫دکتر کرو. 561 00:23:43,795 --> 00:23:47,999 ‫یعنی چی؟ تو فعلاً ‫ یک جراح استثنایی نیستی. 562 00:23:48,000 --> 00:23:49,669 ‫الان پزشک درمانگاهی. 563 00:23:49,670 --> 00:23:52,740 ‫نمیتونی راه بیوفتی و ‫درمانهای تکاندهنده توصیه کنی! 564 00:23:52,741 --> 00:23:54,742 ‫داشتم انتخابهای بیمارم رو ‫بهش میگفتم. 565 00:23:54,743 --> 00:23:56,845 ‫اونهم بیماری که فقط بخاطر ‫فرصتی که من دادم 566 00:23:56,846 --> 00:23:58,414 ‫تا توی درمانگاه کار کنی ‫بدست آورده بودی! 567 00:23:58,415 --> 00:24:00,249 ‫ببخشید! 568 00:24:00,250 --> 00:24:01,718 ‫اما اشتباه نمیکردم! 569 00:24:01,719 --> 00:24:03,220 ‫من قول غیرممکن ندادم! 570 00:24:03,221 --> 00:24:05,223 ‫بله، زیاده روی کردم ‫و باز هم میکنم 571 00:24:05,224 --> 00:24:07,226 ‫و عصبانیت میکنم ‫و اهمیت هم نمیدم. 572 00:24:07,227 --> 00:24:09,696 ‫ادامه بده. از من عصبانی شو. ‫اما سر بیمار خالی نکن. 573 00:24:09,697 --> 00:24:12,365 ‫فقط بهش یه فرصت لعنتی بده. 574 00:24:16,172 --> 00:24:19,275 ‫وقتی بهت میگم ‫جایگاه خودت رو بدون... 575 00:24:19,276 --> 00:24:22,545 ‫تو هم جایگاه لعنتی خودت رو بدون. 576 00:24:28,422 --> 00:24:30,957 ‫- ۲۵ واحد مانیتول بزن. ‫- خیلی سریع اتفاق افتاد. 577 00:24:30,958 --> 00:24:32,860 ‫خونریزی خودبخودی. ‫اما برش میگردونیم. 578 00:24:32,861 --> 00:24:34,295 ‫باید برش گردونیم. 579 00:24:34,296 --> 00:24:37,265 ‫فیبریلاسیون بطنی. ‫روی ۱۲۰ شارژ کن. 580 00:24:37,901 --> 00:24:40,669 ‫برید کنار. 581 00:24:40,871 --> 00:24:42,440 ‫آسیستول. ‫(عدم ضربان قلب) 582 00:24:42,441 --> 00:24:45,910 ‫۲۵ واحد دیگه مانیتول بزن. ‫مردمکهاش رو چک کن. 583 00:24:52,120 --> 00:24:54,188 ‫بی حرکت و گشاد. 584 00:24:54,924 --> 00:24:57,659 ‫بذار ببینم. 585 00:24:59,997 --> 00:25:03,668 ‫نه، نه. ‫نه، نه! 586 00:25:03,669 --> 00:25:05,504 ‫نه! 587 00:25:05,505 --> 00:25:09,084 ‫تموم کرده. ‫هر کاری میتونستی کردی. 588 00:25:18,633 --> 00:25:21,496 ‫به نظر میرسه خونریزی از ‫مزانتر زیری داشته باشه. 589 00:25:21,498 --> 00:25:22,754 ‫مورفی. تو بودی چکار میکردی؟ 590 00:25:22,755 --> 00:25:25,171 ‫یک گردی دور مبدأ شریان میساختم ‫ و دورش رو مرتب میکردم 591 00:25:25,173 --> 00:25:27,092 ‫- و باز توی گرافت ری ایمپلنت میکردم. ‫- چطور؟ 592 00:25:27,093 --> 00:25:29,831 ‫با گرفتن گرافت بوسیلهٔ یک ‫کلامپ دندانه دار تا بشه 593 00:25:29,832 --> 00:25:32,586 ‫برش ایجاد کرد و سپس ‫دوختن شریان مزانتر زیری 594 00:25:32,587 --> 00:25:34,633 ‫- با پرولین ۴-۰. ‫- و بعدش چی؟ 595 00:25:34,634 --> 00:25:36,368 ‫بعد از تکمیل آناستوموز 596 00:25:36,369 --> 00:25:38,771 ‫سیگموید مزانتر رو با ‫سیگنالهای داپلر چک میکنیم. 597 00:25:38,772 --> 00:25:40,707 ‫دقیقاً. 598 00:25:40,708 --> 00:25:42,709 ‫شما هر بخیه ای که زدم ‫رو مجدد بررسی کردید 599 00:25:42,710 --> 00:25:45,446 ‫و با سؤالهای پیچیده ‫دانش من رو محک زدید. 600 00:25:45,447 --> 00:25:47,081 ‫اونها داستان من رو ‫براتون تعریف کردن. 601 00:25:47,082 --> 00:25:48,750 ‫چی؟ نه. 602 00:25:48,751 --> 00:25:50,385 ‫چه داستانی؟ ‫داستانی وجود داره؟ 603 00:25:50,386 --> 00:25:52,420 ‫کی اهمیت میده؟ 604 00:25:52,421 --> 00:25:55,949 ‫چیزی که بهتون نگفتن ‫و نمیتونستن هم بهتون بگن 605 00:25:55,950 --> 00:25:58,060 ‫اینه که وقتی از اینجا رفتم ‫اوضاع واقعاً خراب بود. 606 00:25:58,061 --> 00:25:59,763 ‫بعدش وارد طرح فاستر شدم 607 00:25:59,764 --> 00:26:01,331 ‫و سخت تر از همیشه کار کردم 608 00:26:01,332 --> 00:26:02,666 ‫و بهترین شدم. 609 00:26:02,667 --> 00:26:06,503 ‫و بعدش ‫شما اتفاق افتادید دکتر پیرس. 610 00:26:07,121 --> 00:26:08,673 ‫ببخشید؟ 611 00:26:08,674 --> 00:26:10,643 ‫حین یکی از شیفتهای قلب ‫مقاله ای رو که شما در مورد جراحی 612 00:26:10,644 --> 00:26:13,345 ‫توراکوسکوپیک بدون بیهوشی با دوربین ‫نوشته بودید پیدا کردم و میخکوب شدم. 613 00:26:13,346 --> 00:26:15,849 ‫به همین خاطر بقیهٔ ‫نوشته های شما رو جستجو کردم 614 00:26:15,850 --> 00:26:20,210 ‫و برام کاملاً روشن شد ‫که من یک جراح معمولی نیستم. 615 00:26:20,211 --> 00:26:22,507 ‫من یک جراح کاردیوتوراسیک هستم. 616 00:26:22,508 --> 00:26:25,760 ‫و لازم بود شما رو پیدا میکردم ‫و ازتون آموزش میدیدم. 617 00:26:25,761 --> 00:26:27,296 ‫بعدش فهمیدم شما اینجا استخدام شدید 618 00:26:27,297 --> 00:26:28,497 ‫و گفتم «وای، لعنت». 619 00:26:28,498 --> 00:26:30,440 ‫و بعدش گفتم اصلاً‌ به درک 620 00:26:30,441 --> 00:26:33,169 ‫باید راهی پیدا کنم ‫تا یه جوری دوباره برگردم اینجا. 621 00:26:33,170 --> 00:26:39,208 ‫و حالا هم توی اتاق عمل ‫در کنار «مگی پیرس» مشهور هستم. 622 00:26:39,277 --> 00:26:40,878 ‫ببخشید دکتر ریگز. ‫جسارت نباشه. 623 00:26:40,879 --> 00:26:42,846 ‫نه، جسارتی نبود اصلاً. ‫درک میکنم. 624 00:26:42,847 --> 00:26:46,684 ‫فقط امیدوارم هر چیزی که قبلاً شنیدید... 625 00:26:46,837 --> 00:26:49,721 ‫اون دیگه از کنترل من خارجه. 626 00:26:50,617 --> 00:26:51,958 ‫میدونی، وقتی اول اومدم اینجا 627 00:26:51,959 --> 00:26:54,461 ‫انقدر بهم ریخته بودم ‫که بعد دو هفته سعی کردم برم. 628 00:26:54,462 --> 00:26:57,564 ‫همه از من متنفر بودن. ‫یه مشت هم توی صورتم خورد. 629 00:26:57,565 --> 00:26:58,999 ‫تنها یک دوست داشتم. 630 00:26:59,000 --> 00:27:02,402 ‫کپنر. ‫اون از همه خوشش میاد. 631 00:27:08,712 --> 00:27:11,348 ‫آیا لازمه صبر کنیم جرمی برگرده؟ 632 00:27:11,349 --> 00:27:13,717 ‫نه، وقتی استرسی میشه ‫معده اش قاطی میکنه. 633 00:27:13,718 --> 00:27:16,486 ‫احتمالاً زیاد طول بکشه. 634 00:27:16,567 --> 00:27:21,438 ‫میخواستم در مورد برنامه ریزی ‫سقط جنین صحبت کنم. 635 00:27:21,439 --> 00:27:24,730 ‫دکتر کرو گفت یجور جراحی هم هست. ‫چرا اون رو انجام نمیدیم؟ 636 00:27:24,731 --> 00:27:29,002 ‫چون برای تو خیلی خطرناکه. ‫همینطور بچه. 637 00:27:29,003 --> 00:27:31,470 ‫من که همینجوری هم ‫تاریخ انقضام معلومه. 638 00:27:31,471 --> 00:27:34,840 ‫آیا حالا دیگه نباید از ‫یه سری خطرات چشم پوشی کنیم؟ 639 00:27:34,843 --> 00:27:36,110 ‫اگر این کار رو بکنیم 640 00:27:36,111 --> 00:27:41,282 ‫اگر بتونیم تومور رو دربیاریم ‫و حاملگی ات رو ادامه بدیم 641 00:27:41,283 --> 00:27:43,218 ‫وقت زایمان که برسه 642 00:27:43,219 --> 00:27:46,922 ‫سرطان مدت شش ماه رو ‫بدون بررسی ما رشد کرده 643 00:27:46,923 --> 00:27:49,693 ‫و اون موقع برای درمانش خیلی دیره. 644 00:27:49,694 --> 00:27:51,094 ‫منظورم اینه که تو 645 00:27:51,095 --> 00:27:56,466 ‫به معنای واقعی کلمه ‫خودت رو فدای... بچه ات میکنی. 646 00:27:57,477 --> 00:27:59,799 ‫میتونم از الان ببینمش. 647 00:27:59,800 --> 00:28:01,506 ‫چی رو؟ 648 00:28:01,507 --> 00:28:04,226 ‫اینکه جرمی داره بچه مون رو ‫توی گهواره هل میده 649 00:28:04,227 --> 00:28:06,246 ‫و انگشتهای پاهاش رو ‫وقتی بالا میاد لمس میکنه 650 00:28:06,247 --> 00:28:08,281 ‫و بچه کلی خوشش میاد. 651 00:28:08,282 --> 00:28:11,491 ‫میتونم ببینم اونها کنار هم بزرگ بشن 652 00:28:11,492 --> 00:28:13,421 ‫و به قسمتهای خوب داستان برسن. 653 00:28:13,422 --> 00:28:16,157 ‫جرمی برای اولین بار بهش ‫«جنگ ستارگان» رو نشون بده. 654 00:28:16,158 --> 00:28:19,894 ‫از قسمت ۴، چون ‫از جای دیگه نمیشه شروع کرد. 655 00:28:20,463 --> 00:28:22,932 ‫دبیرستان، دانشگاه... 656 00:28:22,933 --> 00:28:25,623 ‫اولین خونه اش. 657 00:28:25,769 --> 00:28:29,589 ‫جرمی خودش هست ‫و اون بهترین پدر دنیاست. 658 00:28:29,590 --> 00:28:33,812 ‫اینها رو مجسم میکنم ‫و همهٔ اینها بخاطر یک چیزه. 659 00:28:33,813 --> 00:28:36,367 ‫یک پایان خوش. 660 00:28:37,016 --> 00:28:39,819 ‫من میمیرم ‫اما هنوز چیز خوبی وجود داره. 661 00:28:39,820 --> 00:28:42,554 ‫چیز خوبی برای دیدن وجود داره. 662 00:28:42,618 --> 00:28:46,377 ‫اما وقتی راه شما رو مجسم ‫میکنم همه چیز سیاه میشه. 663 00:28:46,378 --> 00:28:48,467 ‫چیزی در کار نیست. 664 00:28:48,996 --> 00:28:51,031 ‫تنها مرگ. 665 00:28:52,034 --> 00:28:56,972 ‫اگر این تنها شانس بچه ام ‫برای زنده موندنه 666 00:28:56,973 --> 00:28:59,775 ‫من دنبال تضمین نمیگردم 667 00:28:59,776 --> 00:29:02,411 ‫به دنبال فرصتم. 668 00:29:09,945 --> 00:29:11,954 ‫ورونیکا رو کجا بردین؟ 669 00:29:11,955 --> 00:29:13,125 ‫داره برای عمل آماده میشه. 670 00:29:13,126 --> 00:29:17,963 ‫داشتم به جرمی توضیح میدادم ‫بعد از عمل ویپل باید منتظر چی باشن. 671 00:29:18,966 --> 00:29:23,102 ‫ممنونم دکتر بیلی. ‫بخاطر همه چیز. 672 00:29:27,375 --> 00:29:29,811 ‫یه سوئیشرت کلاهدار ندیدی؟ 673 00:29:29,812 --> 00:29:32,914 ‫سوئیشرت ورونیکا. ‫مشکیه. 674 00:29:32,915 --> 00:29:34,116 ‫کلاه داشت. 675 00:29:34,117 --> 00:29:38,655 ‫داشتم دنبالش میگشتم ‫که دکتر بیلی اومد و... 676 00:29:38,656 --> 00:29:40,891 ‫- مطمئنی اینجا جا گذاشته؟ ‫- نه، نیستم. 677 00:29:40,892 --> 00:29:42,993 ‫اصلاً مطمئن نیستم ‫چون اصلاً توجه نمیکردم. 678 00:29:42,994 --> 00:29:46,363 ‫کی میدونه؟ ‫کدوم خری میدونه کجاست؟ 679 00:29:48,867 --> 00:29:51,767 ‫من نمیتونم... ‫توانش رو ندارم. 680 00:29:51,768 --> 00:29:54,106 ‫نمیتونم یک بچه رو بزرگ کنم. 681 00:29:54,107 --> 00:29:55,742 ‫تنهایی نمیتونم. ‫بدون اون نمیتونم. 682 00:29:55,743 --> 00:29:58,845 ‫فکر خوبی بود ‫چون هر دو بودیم. ‫چون «ما» میخواستیم انجامش بدیم. 683 00:29:58,846 --> 00:30:01,248 ‫اون کسیه که مسؤل فکر کردنه ‫و حواسش به همه چیزه. 684 00:30:01,249 --> 00:30:05,019 ‫من مسؤل ایده های جالبم. ‫مسؤلیت منطقی بودن با اونه 685 00:30:05,020 --> 00:30:07,922 ‫و اینکه اون سوئیشرت لعنتی کجاست. 686 00:30:07,952 --> 00:30:11,059 ‫شاید سوئیشرت بعدی که ‫گم میکنم تن بچه ام باشه. 687 00:30:11,060 --> 00:30:13,062 ‫اگر بچه ام اون رو ‫پوشیده باشه چی؟ 688 00:30:13,063 --> 00:30:16,867 ‫من با خیلی از پدر و مادرها ‫سر و کار داشتم. 689 00:30:16,868 --> 00:30:18,451 ‫فقط یک کلک ساده داره. 690 00:30:18,452 --> 00:30:19,469 ‫کلکش چیه؟ 691 00:30:19,470 --> 00:30:23,775 ‫اینکه باشی. فقط همین. ‫کنارش باش. پیشش باش. 692 00:30:23,776 --> 00:30:26,405 ‫این همون کاریه که الان ‫داری برای بچه و مادرش انجام میدی. 693 00:30:26,406 --> 00:30:28,774 ‫و خوب هم این کار رو بلدی. 694 00:30:28,775 --> 00:30:31,115 ‫به خودت سخت نگیر. 695 00:30:32,085 --> 00:30:35,354 ‫اون بهترین دوستمه. 696 00:30:38,292 --> 00:30:41,410 ‫همیشه کنارم بوده. 697 00:30:42,331 --> 00:30:44,765 ‫همیشه. 698 00:30:50,107 --> 00:30:53,375 ‫آماده ای ورونیکا؟ 699 00:30:54,411 --> 00:30:57,248 ‫آیا دکتر کرو هم توی جراحی حضور داره؟ 700 00:30:57,249 --> 00:31:01,885 ‫توی درمانگاه بهش نیاز دارن. 701 00:31:02,288 --> 00:31:06,090 ‫پس میشه از قول من ‫ازش تشکر کنید؟ 702 00:31:08,629 --> 00:31:12,532 ‫تصادف باعث صدمه دیدن ‫بخش ضعیفی از مغزش شد. 703 00:31:12,533 --> 00:31:14,268 ‫سعی کردیم ترمیمش کنیم 704 00:31:14,269 --> 00:31:16,136 ‫اما رابی زیر عمل ‫دچار ایست قلبی شد. 705 00:31:16,137 --> 00:31:17,705 ‫نه. 706 00:31:17,706 --> 00:31:19,007 ‫من خیلی متأسفم. 707 00:31:19,008 --> 00:31:21,142 ‫هر کاری میتونستیم انجام دادیم. 708 00:31:21,143 --> 00:31:23,858 ‫خانم ریوز. 709 00:31:24,273 --> 00:31:26,534 ‫«لورا». 710 00:31:28,631 --> 00:31:32,020 ‫اگر کاری هست که بتونیم انجام بدیم... 711 00:31:33,291 --> 00:31:36,092 ‫کاش تو جاش بودی. 712 00:31:37,062 --> 00:31:39,064 ‫باید تو جای اون میبودی. 713 00:31:39,065 --> 00:31:44,636 ‫باید تو میبودی! ‫باید تو میبودی! 714 00:31:41,668 --> 00:31:43,135 715 00:31:45,205 --> 00:31:46,005 ‫خانم ریوز. 716 00:31:46,006 --> 00:31:49,841 ‫خانم ریوز. ‫لطفاً با من بیاین. 717 00:31:56,919 --> 00:31:59,887 ‫میخوای در موردش صحبت کنیم؟ 718 00:32:01,224 --> 00:32:05,527 ‫منتظر نتیجهٔ جراحی ام. ‫وقت برای تلف کردن زیاد دارم. 719 00:32:07,291 --> 00:32:11,100 ‫شایدم نمیخوای. ‫در هر صورت من مشکلی ندارم. 720 00:32:12,204 --> 00:32:15,939 ‫یا فقط بشین. ‫گاهی نشستن کمک میکنه. 721 00:32:18,278 --> 00:32:20,311 ‫من الان میرم. 722 00:32:24,618 --> 00:32:26,952 ‫من یه بچه داشتم. 723 00:32:27,588 --> 00:32:29,837 ‫یه نوزاد پسر. 724 00:32:30,258 --> 00:32:33,676 ‫- من یه پسر داشتم. ‫- داشتی؟ 725 00:32:33,677 --> 00:32:35,930 ‫وقتی توی لس آنجلس زندگی میکردم 726 00:32:35,931 --> 00:32:40,236 ‫اون با آنانسفالی بدنیا اومد... 727 00:32:40,237 --> 00:32:45,527 ‫مغز نداشت. واسهٔ همین فقط... 728 00:32:47,255 --> 00:32:49,812 ‫۴۳ دقیقه زنده موند. 729 00:32:53,225 --> 00:32:55,425 ‫من بغلش کردم. 730 00:32:57,141 --> 00:32:59,598 ‫موفق شدم بغلش کنم. 731 00:33:03,498 --> 00:33:08,935 ‫تا اینکه زمان سر رسید و اون... 732 00:33:10,020 --> 00:33:13,341 ‫همهٔ اعضاش رو اهدا کرد. 733 00:33:16,185 --> 00:33:19,548 ‫بعد ازش دست کشیدم. 734 00:33:20,780 --> 00:33:24,287 ‫و این داشت منو میکشت. 735 00:33:24,656 --> 00:33:26,956 ‫نمیدونستم. 736 00:33:28,085 --> 00:33:30,720 ‫نه. نمیدونستی. 737 00:33:31,330 --> 00:33:35,802 ‫هرگز به خانواده ام نگفتم... ‫نه دِرک و نه مردیت. 738 00:33:35,803 --> 00:33:38,279 ‫هیچ کس. 739 00:33:42,110 --> 00:33:45,647 ‫به اُون هم همهٔ داستان رو نگفتم. 740 00:33:46,055 --> 00:33:48,549 ‫و فکر نمیکنم بتونم. 741 00:33:49,819 --> 00:33:53,388 ‫اون بدجور دلش خانواده میخواد. 742 00:33:55,325 --> 00:33:58,160 ‫چطور این رو بهش بگم... 743 00:34:00,731 --> 00:34:03,137 ‫دیگه مثل قبل به من نگاه نمیکنه. 744 00:34:03,138 --> 00:34:05,502 ‫شوخیت گرفته؟ 745 00:34:07,140 --> 00:34:09,308 ‫ازم بیزار میشه. 746 00:34:09,309 --> 00:34:13,145 ‫فکر نمیکنم. ‫هانت اینطوری نیست. 747 00:34:17,384 --> 00:34:19,353 ‫دیشب تست حاملگی انجام دادم. 748 00:34:19,354 --> 00:34:24,358 ‫فکر میکردم شاید... 749 00:34:26,596 --> 00:34:29,165 ‫در حالیکه نشسته بودم ‫و منتظر نتیجه بودم 750 00:34:29,166 --> 00:34:32,474 ‫ میدیدم که اون داره ‫بیشتر و بیشتر هیجانزده میشه. 751 00:34:32,503 --> 00:34:36,038 ‫بدجور دلش میخواست. 752 00:34:38,376 --> 00:34:42,031 ‫اما هرچه زمان میگذشت ‫من بیشتر و بیشتر حس میکردم که... 753 00:34:42,548 --> 00:34:45,223 ‫دارم میمیرم. 754 00:34:45,751 --> 00:34:49,843 ‫نمیتونستم نفس بکشم. ‫نمیتونستم تکون بخورم. 755 00:34:51,457 --> 00:34:54,259 ‫و زمانی که جواب تست منفی شد 756 00:34:54,260 --> 00:34:56,860 ‫قلب اُون شکست. 757 00:34:58,816 --> 00:35:00,920 ‫و... 758 00:35:03,120 --> 00:35:06,335 ‫اما من راحت شدم. 759 00:35:07,238 --> 00:35:09,605 ‫میتونستم دوباره نفس بکشم. 760 00:35:17,821 --> 00:35:19,762 ‫میبینی. 761 00:35:21,319 --> 00:35:28,032 ‫حالا اگه میتونی توی چشمم نگاه کن ‫و دوباره بگو اُون ازم بیزار نمیشه. 762 00:35:35,601 --> 00:35:38,099 ‫ممنون. 763 00:35:39,977 --> 00:35:43,752 ‫سلام. ببخشید. ببخشید. ‫متأسفم که ناجور رفتار کردم. 764 00:35:43,753 --> 00:35:46,344 ‫نمیدونستم تو دوباره برگشتی. ‫واسهٔ همین یخرده جاخورده بودم. 765 00:35:46,345 --> 00:35:48,537 ‫آره. آره. ‫منم تمام روز همینطور بودم. 766 00:35:48,538 --> 00:35:52,621 ‫ولی خوبه که دوباره میبینمت. 767 00:35:52,622 --> 00:35:54,452 ‫دیدم وارد پزشکی جنین شدی. 768 00:35:54,453 --> 00:35:55,821 ‫خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. 769 00:35:55,822 --> 00:35:58,748 ‫آره. ممنونم. 770 00:35:58,749 --> 00:36:00,864 ‫باید این آزمایشها رو به دکتر ریگز برسونم. 771 00:36:00,865 --> 00:36:01,833 ‫بعداً میبینمت. 772 00:36:01,834 --> 00:36:03,704 ‫خداحافظ. 773 00:36:07,268 --> 00:36:09,948 ‫حالت خوبه؟ 774 00:36:10,184 --> 00:36:12,187 ‫نمیتونم بهش فکر نکنم. 775 00:36:12,188 --> 00:36:14,391 ‫دیدم که رابی اونجا ایستاد 776 00:36:14,392 --> 00:36:16,127 ‫و با پدرش صحبت کرد. ‫حالش خوب بود. 777 00:36:16,128 --> 00:36:18,282 ‫اما بعدش نه. 778 00:36:22,945 --> 00:36:25,479 ‫سلام عزیزم. 779 00:36:34,876 --> 00:36:37,413 ‫آپریل، ایمنه. من مطمئنم. 780 00:36:37,414 --> 00:36:40,184 ‫میدونم. میدونم. 781 00:36:45,162 --> 00:36:46,598 ‫فقط میخواستم چک کنم. 782 00:36:46,599 --> 00:36:48,827 ‫آره. 783 00:36:48,903 --> 00:36:52,107 ‫یه لحظه. 784 00:36:56,851 --> 00:36:59,221 ‫آره. به نظر خوبه. 785 00:37:03,532 --> 00:37:05,634 ‫دلوکا! 786 00:37:05,803 --> 00:37:09,708 ‫سلام. در مورد تاریخ دادگاه ‫از وکیلت خبری نشنیدی؟ 787 00:37:09,709 --> 00:37:11,679 ‫چرا. به زودی موعدش میرسه. 788 00:37:11,680 --> 00:37:12,949 ‫شب بخیر. 789 00:37:12,950 --> 00:37:15,786 ‫وایستا. وایستا. ‫چی شده؟ 790 00:37:15,955 --> 00:37:17,423 ‫هیچی. 791 00:37:17,424 --> 00:37:18,793 ‫یه بار دیگه. ‫چی شده؟ 792 00:37:18,794 --> 00:37:20,730 ‫دیگه نباید در مورد ‫پروند با هم صحبت کنیم. 793 00:37:20,731 --> 00:37:22,600 ‫صبر کن. چی؟ 794 00:37:26,375 --> 00:37:29,274 ‫میدونم با کرو صحبت میکنی. ‫خودم دیدمتون. 795 00:37:29,275 --> 00:37:31,918 ‫بعد از اون همه که گفتی ‫دیگه با هم صحبت نمیکنید. 796 00:37:31,919 --> 00:37:36,327 ‫روی یک پروندهٔ درمانگاه کار میکردیم. ‫هیچ چارهٔ دیگه ای نداشتم. 797 00:37:36,328 --> 00:37:39,166 ‫چیه؟ فکر میکنی من یجور ‫جاسوس دو جانبه ام که...؟ 798 00:37:39,167 --> 00:37:42,205 ‫نه. نه. ‫فکر نمیکنم که... 799 00:37:42,206 --> 00:37:45,745 ‫تو فقط... مرد بد رو انتخاب میکنی. 800 00:37:45,746 --> 00:37:48,451 ‫کسی که هم به خودت ‫و هم دیگران آسیب بزنه 801 00:37:48,452 --> 00:37:51,654 ‫اما لیاقتت بیشتر از اینه. 802 00:37:51,655 --> 00:37:55,030 ‫شاید خودت متوجه این نیستی. ‫اما من چرا. 803 00:37:55,031 --> 00:37:58,135 ‫وقتی تو رو با اون دیدم... 804 00:37:59,139 --> 00:38:03,545 ‫ولش کن. من باید برم. 805 00:38:10,394 --> 00:38:12,397 .من دارم میرم ‫تا دیر وقت میمونی؟ 806 00:38:12,398 --> 00:38:13,996 ‫گفتم چیزی روی گریل بپزم... 807 00:38:13,997 --> 00:38:14,902 ‫آره. نه. 808 00:38:14,903 --> 00:38:17,307 ‫یه مورد تازهٔ ‫دررفتگی مهره گردن دارم 809 00:38:17,308 --> 00:38:19,277 ‫یه مدت معطل میشم. 810 00:38:19,278 --> 00:38:21,448 ‫خب منم گرسنه نیستم. ‫میتونم صبر کنم. 811 00:38:21,449 --> 00:38:22,951 ‫بهتره صبر نکنی. 812 00:38:22,952 --> 00:38:28,360 ‫من خیلی دیر میام. ‫واسهٔ همین صبر نکن، باشه؟ 813 00:38:36,110 --> 00:38:37,546 ‫متأسفم. 814 00:38:37,547 --> 00:38:40,518 ‫قرار بود بگن منتظر نمونی. ‫یه عمل ویپل داشتم. 815 00:38:40,519 --> 00:38:43,023 ‫میدونم. بهر حال باید منتظر میموندم. 816 00:38:43,024 --> 00:38:45,527 ‫لازمه صحبت کنیم. 817 00:38:45,528 --> 00:38:49,968 ‫درسته. لازمه. 818 00:38:50,138 --> 00:38:53,016 ‫چون من الکس کرو رو اخراج نمیکنم. 819 00:38:53,017 --> 00:38:54,512 ‫به نظر تو این دل رحمیه. 820 00:38:54,513 --> 00:38:57,651 ‫به نظرت بخاطر احساست شخصی منه. 821 00:38:57,652 --> 00:38:59,227 ‫حق با توئه. 822 00:38:59,228 --> 00:39:02,594 ‫نمیشه یک جراح رو تعلیم داد ‫بدون اینکه از لحاظ شخصی درگیر بشی. 823 00:39:02,595 --> 00:39:04,364 ‫لااقل، امیدوارم نشه! 824 00:39:04,365 --> 00:39:07,604 ‫منم اشتباهاتی کردم ‫و کسانی که بهم تعلیم میدادن 825 00:39:07,605 --> 00:39:09,475 ‫فرصت رشد کردن رو بهم دادن. 826 00:39:09,476 --> 00:39:14,417 ‫و من هم مطمئناً این سنت رو در مورد ‫جراحی به خوبیه کرو ادامه میدم. 827 00:39:14,418 --> 00:39:17,423 ‫لذا الکس کرو ‫همین جایی که هست باقی میمونه. 828 00:39:17,424 --> 00:39:20,128 ‫وقتی کسی که دوستش دارید ‫توی خطر فیزیکی باشه... 829 00:39:20,129 --> 00:39:23,735 ‫به آسونی میشه توانایی لازم ‫برای نجاتشون رو پیدا کرد. 830 00:39:23,736 --> 00:39:25,772 ‫عیبی نداره. 831 00:39:25,773 --> 00:39:27,564 ‫ببخشید؟ 832 00:39:27,565 --> 00:39:30,134 ‫مشکلی نیست. ‫کرو میتونه جایی که هست بمونه. 833 00:39:30,135 --> 00:39:32,582 ‫ما مشکل خیلی بزرگتری از کرو داریم. 834 00:39:32,583 --> 00:39:36,150 ‫بعد از صحبت امروز صبح .‫به پروندهٔ الکس نگاه کردم 835 00:39:36,151 --> 00:39:39,086 ‫همینطور بن وارن و این لیا مورفی. 836 00:39:39,087 --> 00:39:42,353 ‫و همهٔ این کسانی که ‫بهشون فرصت دوباره داده شده. 837 00:39:42,354 --> 00:39:43,921 ‫آپریل کپنر. مردیت گری. 838 00:39:43,922 --> 00:39:46,923 ‫برام سؤال شد چرا به ‫فرصت دوباره نیازمند شدن؟ 839 00:39:46,924 --> 00:39:48,924 ‫چرا اصلاً از اول خرابکاری کردن؟ 840 00:39:48,925 --> 00:39:50,991 ‫ببخشید. متوجه نمیشم دارین... 841 00:39:50,992 --> 00:39:54,626 ‫ما قبلاً در طرح آموزش ‫در کل سواحل غربی پیشرو بودیم. 842 00:39:52,560 --> 00:39:54,093 843 00:39:54,627 --> 00:39:58,326 ‫پس چرا یکی مثل لیا مورفی ‫باید اینجا خرابکاری کنه 844 00:39:58,327 --> 00:39:59,961 ‫اما جای دیگه شکوفا بشه؟ 845 00:40:00,263 --> 00:40:01,896 ‫مسئله در نحوهٔ آموزش ماست. 846 00:40:01,897 --> 00:40:06,499 ‫در شیوهٔ آموزش رزیدنتهامون ‫یک مشکل اساسی وجود داره. 847 00:40:06,500 --> 00:40:08,467 ‫و ما باید درستش کنیم. 848 00:40:08,468 --> 00:40:09,600 ‫تو و من. 849 00:40:09,601 --> 00:40:10,734 ‫و دکتر وبر. 850 00:40:10,735 --> 00:40:14,702 ‫طرح رزیدنسی مربوط ‫به بخش شوهر شماست. 851 00:40:15,170 --> 00:40:18,572 ‫میدونم. میدونم همینطوره. 852 00:40:18,573 --> 00:40:21,172 ‫.اما گاهی تهدید از نوع فیزیکی نیست‫ 853 00:40:21,173 --> 00:40:24,674 ‫.گاهی عمق بیشتری داره 854 00:40:26,401 --> 00:40:30,478 ‫که در اون حالت ‫هیچ غریزه ای نمیتونه نجاتت بده. 855 00:40:30,479 --> 00:40:35,412 ‫نه قدرت فرا انسانی ‫و نه ترشح زیاد آدرنالین. 856 00:40:41,450 --> 00:40:43,317 ‫زنگ نزدی. پیامک ندادی. 857 00:40:43,318 --> 00:40:45,485 ‫زود هم که قطعاً برنگشتی. 858 00:40:45,486 --> 00:40:47,619 ‫مجبور شدم یه بیمار رو بررسی کنم. 859 00:40:47,620 --> 00:40:48,487 ‫چطور پیش رفت؟ 860 00:40:48,488 --> 00:40:51,588 ‫مشکلی نبود. ‫هرچند هنوز هم قراره بمیره. 861 00:40:51,589 --> 00:40:53,755 ‫دادگاه چطور پیش رفت؟ 862 00:40:53,756 --> 00:40:55,923 ‫چیز مهمی نبود. 863 00:40:55,924 --> 00:41:00,725 ‫با زور زدن نمیتونی از زیر ماشینی که ‫تصادف کرده بیرون بیای. 864 00:41:01,660 --> 00:41:04,494 ‫من یکشنبه ها وافل میخوام. ‫(نوعی شیرینی) 865 00:41:04,562 --> 00:41:06,529 ‫انتظار میره بدونم معنی حرفت چیه؟ 866 00:41:06,530 --> 00:41:09,797 ‫میخوام هر یکشنبه وافل درست کنم. 867 00:41:09,798 --> 00:41:11,965 ‫مثل یک خانواده. همه مون... 868 00:41:11,966 --> 00:41:16,800 ‫تو، من، بچه ها، پیرس. ‫همگی. همه دور هم. 869 00:41:16,801 --> 00:41:18,335 ‫باشه. 870 00:41:18,336 --> 00:41:20,780 ‫میخوام تا میشه اینکار رو بکنم 871 00:41:20,781 --> 00:41:23,804 ‫قبل از اینکه برم گمشم. 872 00:41:24,641 --> 00:41:26,938 ‫برام مهمه. 873 00:41:28,541 --> 00:41:29,640 ‫باشه. 874 00:41:29,641 --> 00:41:33,007 ‫و آملیا. ‫اون هم بهتره بیاد. 875 00:41:35,511 --> 00:41:37,043 ‫لازمه باهاش مهربونتر برخورد کنی. 876 00:41:37,044 --> 00:41:38,677 ‫به خواهرهات احتیاج داری. 877 00:41:38,678 --> 00:41:41,554 ‫قرار نیست همیشه پیشت باشم. ‫به اونها نیاز پیدا میکنی. 878 00:41:41,555 --> 00:41:43,814 ‫تنها کاری که میتونی بکنی ‫اینه که بنشینی... 879 00:41:43,815 --> 00:41:47,182 ‫اون خیلی حرف میزنه. 880 00:41:47,183 --> 00:41:50,550 ‫بذار حرف بزنه. باشه؟ 881 00:41:51,791 --> 00:41:52,962 ‫باشه؟ 882 00:41:52,963 --> 00:41:55,305 ‫باشه. 883 00:41:55,599 --> 00:41:57,587 ‫...و صبر کنی 884 00:42:09,561 --> 00:42:11,661 ‫آیا باید توی درست کردن ‫وافل کمک کنم؟ 885 00:42:11,662 --> 00:42:14,427 ‫اون تخصص منه. ‫وارد آشپزخونه نمیشی. 886 00:42:14,428 --> 00:42:19,428 ‫...و آرزو کنی ای کاش ‫همه چیز طور دیگه ای رقم میخورد. 887 00:42:19,429 --> 00:42:22,428 «ترجمه از «بابک -- @bandsx کانال تلگرام -- 888 00:42:22,429 --> 00:42:25,427 www.IranFilm.net www.nightmovie.co