1
00:00:04,218 --> 00:00:07,867
قهرمانها، سربازها، اولین پاسخدهندگان...
(مشاغلی که باید بلافاصله در صحنهٔ حادثه حاضر شوند
مثل پلیس و آمبولانس.)
2
00:00:07,868 --> 00:00:11,551
اینها کسانی هستند که وقتی به شجاعت
فکر میکنیم یاد اونها میوفتیم.
3
00:00:12,412 --> 00:00:14,395
سلام.
4
00:00:15,140 --> 00:00:16,789
- ببخشید. آیا بیدارت کردم؟
- نه، نه.
5
00:00:16,790 --> 00:00:18,420
اما جراحها هم بایستی
به این فهرست اضافه بشن.
6
00:00:18,541 --> 00:00:19,978
امروز برمیگردم سر کار.
7
00:00:19,979 --> 00:00:21,358
- این عالیه!
- آره.
8
00:00:21,383 --> 00:00:22,951
فقط میخواستم یادداشتهای قدیمیام
9
00:00:22,952 --> 00:00:24,736
از زمان دانشگاه پزشکی رو مرور کنم
10
00:00:24,737 --> 00:00:28,026
که البته خیلی کار غیرمعقولیه.
میدونم، اما...
11
00:00:28,029 --> 00:00:30,527
یادداشتهای قدیمی برام
آرامشبخش هستن.
12
00:00:30,528 --> 00:00:32,770
بعدش به ذهنم زد که اونها اینجا بودن.
13
00:00:32,771 --> 00:00:36,063
یادداشتهام، توی کتاب درسیای
که نوشته بودمشون.
14
00:00:36,512 --> 00:00:38,077
عصبی هستی؟
15
00:00:38,909 --> 00:00:40,858
یخرده.
16
00:00:41,851 --> 00:00:44,311
تو حالت چطوره؟
17
00:00:48,297 --> 00:00:51,463
به نظرت اشتباه کردیم؟
تصمیم اشتباه رو گرفتیم؟
18
00:00:51,464 --> 00:00:53,425
نه.
19
00:00:53,426 --> 00:00:55,685
فکر نمیکنم.
20
00:00:55,929 --> 00:00:57,562
اما ای کاش اینطور بود.
21
00:00:57,563 --> 00:00:59,852
منم آرزو میکنم همینطور بود.
22
00:00:59,853 --> 00:01:02,512
دارم سعی میکنم بفهمم
علائم از کی شروع شدن.
23
00:01:02,533 --> 00:01:04,705
میدونم که تومور برای
یک دهه داشته رشد میکرده
24
00:01:04,706 --> 00:01:07,165
اما در تمام این مدت
کاملاً هم بدون علامت نبوده.
25
00:01:07,208 --> 00:01:10,831
میدونی... من... من توی سال
گذشته زندگی تو رو جهنم کرده بودم.
26
00:01:10,832 --> 00:01:12,431
اما حرفم اینه که...
27
00:01:12,432 --> 00:01:15,422
عشق من به تو، این جذبه
جزو علائم تومور نبوده.
28
00:01:15,423 --> 00:01:17,763
و این رو میدونم...
29
00:01:17,780 --> 00:01:20,147
چون هنوز اون جذبه وجود داره
30
00:01:20,148 --> 00:01:22,131
حتی بدون وجود تومور.
31
00:01:24,176 --> 00:01:25,913
برای همین میخوام با هم دوست باشیم.
32
00:01:25,914 --> 00:01:27,778
منم همینطور.
33
00:01:27,779 --> 00:01:30,778
اما نه دوستهای جعلی. نه از اونها
که میگن: «ما قبلاً زن و شوهر بودیم
34
00:01:30,779 --> 00:01:32,736
برای همین الان باید وانمود کنیم
با هم مشکلی نداریم.».
35
00:01:32,737 --> 00:01:34,816
مثل دوستهای واقعی... طوری که
بتونیم با هم صحبت کنیم.
36
00:01:34,820 --> 00:01:37,199
حتی در مورد کسانی که باهاشون
رابطه برقرار میکنیم یا از این چیزا.
37
00:01:37,200 --> 00:01:39,899
فقط دوست.
فقط مثل دوستهای واقعی.
38
00:01:39,900 --> 00:01:41,364
پس الان با کسی آشنا شدی؟
39
00:01:41,364 --> 00:01:43,229
نه!
40
00:01:43,247 --> 00:01:44,957
نه، اما... چنین کاری رو میتونیم بکنیم، مگه نه؟
41
00:01:44,958 --> 00:01:46,659
چون این شرایط مثل یک
طلاق معمولی نیست.
42
00:01:46,660 --> 00:01:48,171
- نه.
- من خیلی کم اینجا زندگی کردم.
43
00:01:48,172 --> 00:01:50,412
برای همین... اصلاً نمیخوام
همدیگه رو شکنجه بدیم.
44
00:01:51,503 --> 00:01:52,633
منم همینطور.
45
00:01:52,634 --> 00:01:54,858
من دیگه با شکنجه و شرم و
احساس گناه هیچ کاری ندارم.
46
00:01:54,859 --> 00:01:57,036
من واقعاً... واقعاً دیگه با
هیچکدومشون هیچ کاری ندارم.
47
00:01:57,037 --> 00:01:58,963
خوبه! بله! منم همینطور!
48
00:01:58,964 --> 00:02:01,677
خوبه. باشه. بله.
49
00:02:03,506 --> 00:02:06,755
حالا، آیا میتونیم توافق کنیم که...
50
00:02:06,756 --> 00:02:08,555
تومور برای همهٔ چیزهای بد مقصر بوده
51
00:02:08,599 --> 00:02:11,318
و فقط خاطرات خوب رو نگه داریم
52
00:02:11,319 --> 00:02:14,852
- و دوست باشیم؟
- آره، میتونیم این کار رو بکنیم.
53
00:02:18,993 --> 00:02:22,347
واو! عکس مردیت روی جلد
مجلهٔ «جی-اس» چاپ شده؟
54
00:02:22,348 --> 00:02:23,446
آره، میدونم.
55
00:02:23,447 --> 00:02:25,958
حالا دیگه زندگی کردن باهاش غیرممکنه.
56
00:02:26,483 --> 00:02:28,734
شاید بهتر باشه دوباره برگردم اینجا.
57
00:02:29,741 --> 00:02:30,934
شوخی کردم.
58
00:02:30,935 --> 00:02:32,095
- رفیق!
- آره.
59
00:02:33,619 --> 00:02:36,617
جراحها شنل یا زره نمیپوشن.
60
00:02:36,618 --> 00:02:38,237
ما تفنگ حمل نمیکنیم.
61
00:02:38,266 --> 00:02:40,333
و کسی برامون رژهٔ بزرگداشت برگزار نمیکنه.
62
00:02:40,334 --> 00:02:42,261
خودتو نگاه کن! عکست رو جلد مجلهست!
63
00:02:42,262 --> 00:02:43,310
بذارش کنار.
64
00:02:43,311 --> 00:02:45,870
تو مثل ستارهای از مهارت در
تنوع مسائل بالینی هستی.
65
00:02:45,871 --> 00:02:48,247
لطفاً بذارش کنار.
66
00:02:48,248 --> 00:02:50,667
اما ما حسابی مبارزه میکنیم
تا جون شما رو نجات بدیم.
67
00:02:50,743 --> 00:02:52,606
آمادهای که امروز جراحی کنی؟
68
00:02:52,607 --> 00:02:53,651
آره.
69
00:02:53,652 --> 00:02:55,191
خیلی هیجانانگیزه. چی داری؟
70
00:02:55,197 --> 00:02:56,446
شوانومای قاعدهٔ جمجمه.
71
00:02:56,450 --> 00:02:57,987
بله، به لطف من، تو برگشتی...
72
00:02:57,988 --> 00:03:00,387
یک ماشین جراحی بدون تومور
و کاملاً تنظیم موتور شده.
73
00:03:00,388 --> 00:03:02,467
و منم رسماً بخش تو رو بهت برمیگردونم.
74
00:03:02,518 --> 00:03:04,698
عکس قشنگیه، دختر جلد مجلهای.
75
00:03:04,699 --> 00:03:06,184
چشمات حسابی درشت افتادن.
76
00:03:06,185 --> 00:03:08,474
اوه، محض رضای خدا. متشکرم.
77
00:03:08,533 --> 00:03:09,911
داری میری؟ امروز؟
78
00:03:09,919 --> 00:03:11,092
آره، مقداری کاغذبازی رو جمع و جور میکنم،
79
00:03:11,093 --> 00:03:12,712
تعدادی بیمار رو مرخص میکنم
و بعدش میزنم به چاک.
80
00:03:12,736 --> 00:03:14,865
این مدت سرگرمکننده بود. البته فقط
من باب خداحافظی دوستانه این رو گفتم.
81
00:03:14,868 --> 00:03:16,487
- خب، تام...
- نه.
82
00:03:16,490 --> 00:03:18,197
نه، نه، نه.
نه اشک، نه آغوش.
83
00:03:18,198 --> 00:03:20,317
میفهمم. تو... دلت برام تنگ میشه.
84
00:03:20,320 --> 00:03:22,026
آره. همه بیمارها رو کشته مردهٔ خودت کن.
85
00:03:22,027 --> 00:03:23,776
البته از نظر مفهومی.
86
00:03:23,781 --> 00:03:26,011
و البته چاقویی در دستهامون داریم...
87
00:03:26,012 --> 00:03:28,601
که میدونیم شاید ما همون کسی باشیم
که زندگی شما رو خاتمه میده.
88
00:03:28,634 --> 00:03:32,127
هیچوقت عکس پزشکها رو
روی مجله چاپ نمیکنن!
89
00:03:32,128 --> 00:03:33,417
- عکس درک رو چاپ کردن.
- بهرحال بازم تأثیرگذاره.
90
00:03:33,483 --> 00:03:35,194
امشب توی مراسم آشنایی
با انترنها هستی؟
91
00:03:35,195 --> 00:03:37,578
- آیا لازمه باشم؟
- بهتره که باشی!
92
00:03:37,579 --> 00:03:38,965
"Standout" ترانهٔ ♫
♫ "Kid Dean" از
93
00:03:39,106 --> 00:03:40,857
نمیخوای این عکس رو امضا کنی؟
94
00:03:40,858 --> 00:03:42,990
بگیرش اونور.
95
00:03:42,991 --> 00:03:44,773
ببین، میتونی جو رو امروز
در خدمت خودت بگیری
96
00:03:44,774 --> 00:03:45,950
و باهاش مهربون باشی؟
97
00:03:45,950 --> 00:03:47,558
من همیشه با جو مهربونم.
98
00:03:47,559 --> 00:03:50,238
درسته، اما نه مهربونی «مردیتگونه».
مهربونی واقعی.
99
00:03:50,239 --> 00:03:52,199
آخه اون از اینکه اسمش توی اون
مقاله نبوده سرخورده شده.
100
00:03:52,200 --> 00:03:54,079
- تقصیر خودش که نبود.*
- فقط دارم ازت خواهش میکنم.
101
00:03:54,170 --> 00:03:56,159
واقعاً، مر؟ جلد مجله؟
102
00:03:56,160 --> 00:03:57,831
اگر حس بهتری بهت میده
باید بگم از اون عکس متنفرم.
103
00:03:57,832 --> 00:03:59,701
- راستش، میده. ممنون.
- برای تو چه اهمیتی داره؟
104
00:03:59,790 --> 00:04:01,462
منظورم اینه که تو الان
میتونی یک مجله رو
105
00:04:01,463 --> 00:04:02,948
بخری و عکست رو روی
جلدش چاپ کنی.
106
00:04:02,949 --> 00:04:04,908
اما بازم قابل مقایسه نیست، مگه نه کرو؟
107
00:04:04,910 --> 00:04:08,119
رفیق، من اگر این همه پول داشتم
اصلاً اینجا نمیبودم.
108
00:04:08,120 --> 00:04:11,873
توی یک قایق میبودم... یک قایق بزرگ.
109
00:04:15,158 --> 00:04:16,811
سلام، من دکتر گری هستم. ویلسون؟
110
00:04:16,812 --> 00:04:18,798
با من تماس گرفته بودید.
111
00:04:19,001 --> 00:04:20,460
نگرفته بودید؟ خیلی خب. ممنونم.
112
00:04:20,505 --> 00:04:22,623
- تو امروز در خدمت منی.
- جدی؟
113
00:04:22,624 --> 00:04:24,079
- بله!
- ممنونم.
114
00:04:24,080 --> 00:04:26,319
بله، تو توی اون عمل خیلی خوب کار کردی.
115
00:04:26,320 --> 00:04:27,960
رفیق، در مورد اون مقاله ناراحت نباش.
116
00:04:27,961 --> 00:04:29,500
اسم جو هم روی مقاله نبود.
117
00:04:29,564 --> 00:04:31,468
میدونی چیه؟ به نظرم
یک روز مرخصی استعلاجی بگیرم.
118
00:04:31,469 --> 00:04:33,598
- واقعاً انقدر در موردش ناراحتی؟
- اوه، آره. آره.
119
00:04:33,617 --> 00:04:36,354
در ضمن، همین الان یک قایق خریدم، پس...
120
00:04:37,576 --> 00:04:39,026
اوه، رفیق.
121
00:04:39,031 --> 00:04:40,237
تو حالت چطوره؟
122
00:04:40,238 --> 00:04:41,697
منم حس میکنم مریض شدم.
123
00:04:41,715 --> 00:04:44,364
- آره، منم همین فکر رو میکنم.
- حله.
124
00:04:44,874 --> 00:04:46,948
ما قبلاً هم یک بار جلسهٔ استماع
«گیبسون» رو عقب انداختیم.
125
00:04:46,949 --> 00:04:48,578
مطمئنم «دایان» ترجیح میده
چند هفتهٔ دیگه صبر کنه
126
00:04:48,627 --> 00:04:50,208
تا اینکه اجازه بده بچههاش به
دست سیستم قضایی برگردن.
127
00:04:50,209 --> 00:04:53,379
دکتر گری. زیاد هم شکسته نشدید!
128
00:04:53,410 --> 00:04:56,779
قاضی «کینگ».
ایشون دکتر جو ویلسون هستن.
129
00:04:56,813 --> 00:04:58,506
ایشون رزیدنت ممتاز من هستن.
130
00:04:58,507 --> 00:05:00,636
و ایشون آقای «رابرت سوزا» هستن.
131
00:05:00,696 --> 00:05:02,241
اون هم رزیدنت ممتاز منه.
132
00:05:02,242 --> 00:05:03,648
انقدر دوست داره با من کار کنه
133
00:05:03,649 --> 00:05:06,118
که تمام پیشنهادهای
کاری جذاب دیگه رو رد کرد.
134
00:05:06,119 --> 00:05:07,891
«سندروم استکهلم».
(حس اعتماد و جاذبهٔ کاذب اسیر به ربایندهاش.)
135
00:05:08,424 --> 00:05:10,718
- ویلسون، میتونی شرح بدی؟
- بله...
136
00:05:10,719 --> 00:05:11,912
قاضی «جفری» کینگ،
137
00:05:11,913 --> 00:05:15,368
پنجاه ساله، مذکر، با سابقهٔ
سرطان رودهٔ بزرگ مرحلهٔ چهار-ای.
138
00:05:15,369 --> 00:05:17,367
تحت ریسکشن و بعد از اون
شیمیدرمانی قرار گرفتن.
139
00:05:17,368 --> 00:05:20,251
سی-تی بهبود شریانی در
لوب راست کبد رو نشون میده.
140
00:05:20,252 --> 00:05:21,631
شرایط قانونی پیوند رو ندارن.
141
00:05:21,680 --> 00:05:24,138
ایشون ماه گذشته ۲۷ خانواده رو نجات دادن.
142
00:05:24,139 --> 00:05:26,508
خانوادههای مهاجرین، بچهها و
بچههای به سرپرستی گرفته شده.
143
00:05:26,545 --> 00:05:28,448
به نظر «یونوس» شاید استثنا قائل بشه.
(«شبکهٔ یکپارچهٔ اشتراک اعضای بدن».)
144
00:05:28,449 --> 00:05:30,159
بهم اعتماد کن، شانسم رو امتحان کردم.
145
00:05:30,160 --> 00:05:32,513
اگر خریدن عضو قانونی بود
اون رو هم امتحان میکردم.
146
00:05:32,514 --> 00:05:35,473
برای جراحی ریسکشن کبد و
تغییر مسیر جریان خون برنامهریزی شدن؟
147
00:05:35,488 --> 00:05:36,777
میخوایم یک عمل آلپس انجام بدیم؟
148
00:05:36,816 --> 00:05:38,281
ما یک عمل آلپس انجام میدیم.
149
00:05:38,282 --> 00:05:39,697
آیا این برای این بیمارستان
اولین بار نیست؟
150
00:05:39,698 --> 00:05:41,148
این عمل برای کل
ساحل غربی اولین باره، ویلسون.
151
00:05:41,149 --> 00:05:43,711
اون یک ستارهست. مگه نشنیدی؟
152
00:05:43,712 --> 00:05:45,768
خیلی خب.
153
00:05:45,807 --> 00:05:47,908
میدونم این ترسناکه «هارمونی»
اما بهت اطمینان میدم
154
00:05:47,909 --> 00:05:50,200
که ما دائم داریم این نوع عمل رو
انجام میدیم... تقریباً هر هفته.
155
00:05:50,201 --> 00:05:51,330
این یعنی کلی تومور مغزی.
156
00:05:51,373 --> 00:05:52,661
فکر میکنید به خاطر تلفنهای همراه باشه؟
157
00:05:52,662 --> 00:05:54,662
«امتیست» ساکت باش.
158
00:05:54,681 --> 00:05:57,579
- بچهها، اینجا بیمارها در حال استراحتن.
- اشکال نداره.
159
00:05:57,580 --> 00:05:59,984
ثابت شده که خندهٔ بچهها
تأثیرات شفابخش داره.
160
00:05:59,985 --> 00:06:02,054
من شنیدم بعضیها که از
جراحی مغز بهوش میان
161
00:06:02,055 --> 00:06:03,844
یهو تبدیل به یک نژادپرست
حامی سفیدپوستها میشن.
162
00:06:03,888 --> 00:06:06,509
به نظر من که برای چنین اتفاقی
چیزی بیشتر از یک تومور مغز لازمه.
163
00:06:06,510 --> 00:06:08,799
بعد از اینکه کارتون تموم بشه هنوزم
مامانم همون مامان قبلی خواهد بود، درسته؟
164
00:06:08,847 --> 00:06:10,900
شاید اولش براش یه مقدار سخت
باشه که خودش رو با شما هماهنگ کنه
165
00:06:10,901 --> 00:06:13,622
اما، آره، هنوزم اون مامانتون خواهد بود.
166
00:06:14,328 --> 00:06:15,959
همهچیز درست میشه.
167
00:06:15,960 --> 00:06:17,400
باشه؟
168
00:06:17,410 --> 00:06:20,319
جوونه. خیلی جوونه.
خیلی خیلی جوونه.
169
00:06:20,333 --> 00:06:21,542
من از مجرد بودن متنفرم.
170
00:06:21,543 --> 00:06:23,386
حتی بیشتر از اینکه دستشویی رو
با کسی مشترک باشم.
171
00:06:23,387 --> 00:06:24,447
چی؟
172
00:06:24,448 --> 00:06:26,237
با «کارینا» بهم زدم. اتفاقی.
173
00:06:26,245 --> 00:06:27,924
من فقط... به کمی فضا احتیاج داشتم.
174
00:06:27,925 --> 00:06:29,714
منظورم فضای فیزیکیه. توی خونهام.
چون سوفیا داره برمیگرده.
175
00:06:29,738 --> 00:06:31,527
اما ظاهراً اون فکر میکنه
من باهاش بهم زدم.
176
00:06:31,546 --> 00:06:34,532
برای همین حالا اینجام و بجای سکس با
یک دانشمند اورگاسم ایتالیایی
177
00:06:34,533 --> 00:06:37,410
دارم گزینهها رو «رد» میکنم.
(رد کردن گزینههای پیشنهادی در اپلیکیشن
دوستیابی «تیندر».)
178
00:06:37,411 --> 00:06:38,792
اتفاق خیلی بدی بوده.
179
00:06:38,793 --> 00:06:40,382
اصلاً بهتره با کسی آشنا نشم چون بایستی
180
00:06:40,408 --> 00:06:41,867
برای برگشتن سوفیا به خونه آماده بشم.
181
00:06:41,929 --> 00:06:43,041
من که حسابی آمادهام برای آشنایی...
182
00:06:43,042 --> 00:06:44,451
با هر کسی که البته توی این
بیمارستان کار نکنه.
183
00:06:44,582 --> 00:06:46,174
سلام. بچهها شما
الان توی تیندر هستین؟
184
00:06:46,175 --> 00:06:48,248
من یک پروفایل درست کردم
اما از رد و تأیید کردن میترسم.
185
00:06:48,249 --> 00:06:49,548
اوه، اینکه خیلی سر راسته...
186
00:06:49,616 --> 00:06:51,080
برای «نه» میکشی به چپ.
برای «بله» میکشی به راست.
187
00:06:51,081 --> 00:06:52,431
«بله» به چه معنا؟
«بله، من با تو میخوابم.»؟
188
00:06:52,432 --> 00:06:53,521
قرارداد قانونی رسمی که نیست.
189
00:06:53,600 --> 00:06:56,822
شماهایی که اینجا ایستادین و به دیوار
تکیه زدید، دارید چکار میکنید؟
190
00:06:56,823 --> 00:06:58,225
- اینجا یک بیمارستانه.
- امروز روز کسل کنندهایه.
191
00:06:58,226 --> 00:07:00,895
دارید چکار میکنید؟
192
00:07:00,909 --> 00:07:02,535
خیلی جوونه. خیلی خیلی جوونه.
193
00:07:02,536 --> 00:07:04,893
سلام، «ادریس البا».
(بازیگر مرد انگلیسی.)
194
00:07:04,894 --> 00:07:06,488
قابلی نداشت.
195
00:07:06,539 --> 00:07:07,718
آیا الان برام کسی رو انتخاب کردی؟
196
00:07:07,719 --> 00:07:09,848
میدونی که این طرف یک
آدم واقعی و زندهست!
197
00:07:09,906 --> 00:07:11,393
هی! من که هیچوقت فرصت
رد و تأیید کردن رو پیدا نمیکنم.
198
00:07:11,394 --> 00:07:12,625
پس بذار همین یک لحظه رو خوش باشم.
199
00:07:12,626 --> 00:07:14,473
از بخش اورژانسه! من جواب میدم!
200
00:07:14,520 --> 00:07:16,411
- نه! من جراح ترومام!
- حوصلهام سر رفته!
201
00:07:16,412 --> 00:07:19,445
من رئیس بخش جراحیام!
خودم جواب میدم!
202
00:07:20,467 --> 00:07:22,386
وارن، الان درگیر چه کاری هستی؟
203
00:07:22,411 --> 00:07:23,820
همین الان شیفت شب رو تموم کردم.
204
00:07:23,844 --> 00:07:25,603
دارم میرم با دلوکا
صبحونه با آبجو بخوریم.
205
00:07:25,616 --> 00:07:27,191
خیلی خب، حدس میزنم
تو هم میتونی بیای.
206
00:07:27,192 --> 00:07:28,821
اما وظیفهٔ تهیهٔ غذا با توئه، باشه؟
ما میخوایم غذای کبابی بخوریم.
207
00:07:28,896 --> 00:07:29,765
- کجا میریم؟
- سلام، آون.
208
00:07:29,773 --> 00:07:30,885
- آره.
- در چه حالی مرد؟
209
00:07:30,886 --> 00:07:32,035
از شنیدن اتفاقی که بین
تو و شفرد افتاد متأسفم رفیق.
210
00:07:32,036 --> 00:07:33,010
بین شما و شفرد چی شده؟
211
00:07:33,011 --> 00:07:34,348
زندگی مشترکشون هم
همراه اون تومور به آخر رسید.
212
00:07:34,349 --> 00:07:36,298
- یکم حرف تندی بود رفیق.
- عیبی نداره. مشکلی نداریم.
213
00:07:36,318 --> 00:07:37,697
میدونید این یه تصمیم دو طرفه بود...
214
00:07:37,733 --> 00:07:39,419
اینم یک دلیل دیگه که باید با ما بیای.
215
00:07:39,420 --> 00:07:41,459
- کجا بیام؟
- آوری یک قایق خریده.
216
00:07:41,517 --> 00:07:44,523
ظاهراً یک ماشین بتمن هم خریده.
217
00:07:45,010 --> 00:07:48,832
این ماشین بتمن، صفر تا صدش
توی چهار و هفت دهم ثانیهست.
218
00:07:48,833 --> 00:07:50,639
آره، اون، چرم دستدوزی شدهست.
219
00:07:50,740 --> 00:07:55,846
خدا رو شکر، چون اگر چرم ماشیندوزی
شدهٔ معمولی بود سوار نمیشدم.
220
00:07:58,843 --> 00:08:01,017
وایستا!
221
00:08:02,479 --> 00:08:04,565
چی...
222
00:08:04,666 --> 00:08:06,947
آدم تومور رو از توی سر دختره در میاره
223
00:08:06,948 --> 00:08:08,062
نه اینکه دختره رو از توی...
224
00:08:08,063 --> 00:08:09,670
من یه بیمار با یک شوانومای ناجور دارم.
225
00:08:09,671 --> 00:08:11,420
عمیقتر از اونه که بشه
با یک برش ریسکت کرد.
226
00:08:11,457 --> 00:08:12,656
داری در مورد دختر خوشگلهٔ
هیپی صحبت میکنی؟
227
00:08:12,657 --> 00:08:14,406
اسمش چی بود؟ «ملودی»؟
«تامبورین»؟ یا چنین چیزی؟
228
00:08:14,410 --> 00:08:15,579
- نه اینطور نیست.
- هارمونی.
229
00:08:15,616 --> 00:08:17,278
احتیاج دارم همراه من انجامش بدی.
230
00:08:17,279 --> 00:08:20,778
نه، اینطور نیست. تو فقط میترسی
که تنهایی انجامش بدی.
231
00:08:20,779 --> 00:08:22,622
فقط اون ماشین سوسولی کرایهایت رو
232
00:08:22,647 --> 00:08:25,323
پارک کن و کمکم کن
جون یکی رو نجات بدم!
233
00:08:27,512 --> 00:08:29,851
من میتونم راه برم!
میشه لطفاً بذارید برم!؟
234
00:08:29,867 --> 00:08:31,616
هجده ساله، مؤنث.
«دانیل گوردون».
235
00:08:31,647 --> 00:08:33,753
در مرکز ملاقات زندان
«کینگ کانتی» از حال رفته
236
00:08:33,754 --> 00:08:35,503
و از درد شکمی شکایت داره.
اما الان می گه حالش خوب شده.
237
00:08:35,562 --> 00:08:38,332
- خیلی خب، مال خودمه!*
- دانیل، آیا ممکنه حامله بوده باشی؟*
238
00:08:38,333 --> 00:08:39,452
دکتر رابینز. خودم این رو بدست میگیرم.
239
00:08:39,497 --> 00:08:41,953
- دکتر بیلی!
- نه، نه، نه.
240
00:08:41,954 --> 00:08:43,659
دکتر کپنر، خوشحالم که شما رو هم میبینم.
241
00:08:43,660 --> 00:08:44,693
این یارو کیه؟
242
00:08:44,694 --> 00:08:46,616
آقای «نلیگان». اون «خود بیمار انگاری» داره.
(کسی که علی رغم سلامتی خود را بیمار میداند.)
243
00:08:47,392 --> 00:08:49,326
امروز دیگه چی شده آقای نلیگان؟
244
00:08:49,327 --> 00:08:50,736
من سردرد وحشتناکی دارم.
245
00:08:50,798 --> 00:08:52,597
فکر میکنم خون من یک اشکالی داشته باشه.
246
00:08:52,608 --> 00:08:54,369
من... میرم روی تخت همیشگیم دراز بکشم.
247
00:08:54,370 --> 00:08:55,739
دانیل، تا اینجا ما میدونیم که
248
00:08:55,739 --> 00:08:57,337
موقعی که از حال رفتی توی زندان بودی.
249
00:08:57,338 --> 00:08:58,748
آیا سابقهٔ پزشکی قبلی هم داری؟
250
00:08:58,782 --> 00:09:00,199
یا آیا دارویی مصرف میکنی؟
251
00:09:00,200 --> 00:09:01,739
نه، نه. ببینید، من خوبم.
252
00:09:01,772 --> 00:09:03,447
جدی میگم. میشه لطفاً فقط برم؟
253
00:09:03,448 --> 00:09:05,867
نه، تو هنوز درد شکمی داری
و غش کرده بودی
254
00:09:05,870 --> 00:09:07,407
برای همین من یکم نگرانم که
نکنه شاید حامله باشی.
255
00:09:07,408 --> 00:09:08,697
من حامله نیستم، باشه؟
256
00:09:08,700 --> 00:09:10,216
من بخاطر... بخاطر گرما غش کردم.
257
00:09:10,217 --> 00:09:12,256
اونجا هوای آزاد نبود...
258
00:09:12,287 --> 00:09:13,876
خواهش میکنم. فقط چند تا آزمایش بگیرید.
259
00:09:13,962 --> 00:09:15,503
من نمیتونم این کار رو بکنم آقای نلیگان.
260
00:09:15,504 --> 00:09:17,423
چون اعتقاد ندارم شما مشکلی داشته باشید.
261
00:09:17,451 --> 00:09:19,511
- آیا هیچ تهوع یا استفراغی داشتی؟
- آیا چیزی قورت دادی؟
262
00:09:19,512 --> 00:09:22,101
اگر داشته چیزی رو دزدکی وارد زندان
میکرده، ممکنه توی شکمش بترکه.
263
00:09:22,122 --> 00:09:24,578
اگر چیزی رو قورت دادی دانیل
باید بهمون بگی.
264
00:09:24,579 --> 00:09:26,908
در غیر اینصورت ممکنه
حالت خیلی خیلی بد بشه.
265
00:09:26,910 --> 00:09:28,752
من قورتش ندادم!
266
00:09:30,156 --> 00:09:32,453
من تیر خوردم!
من تیر خوردم!
267
00:09:32,454 --> 00:09:33,865
من تیر خوردم!
268
00:09:33,892 --> 00:09:36,306
- سرها پایین! تکون نخورید!
- نگهبان!
269
00:09:36,307 --> 00:09:38,376
آیا حال همه خوبه!؟
270
00:09:39,004 --> 00:09:40,476
- شکم!
- چی!؟
271
00:09:40,489 --> 00:09:42,719
کدوم لعنتیای شلیک کرد!؟
272
00:09:45,863 --> 00:09:47,110
آپریل، تو داری خونریزی میکنی!
273
00:09:47,111 --> 00:09:49,863
چی؟ نه، من خوبم. من خوبم.
این... این چیزی نیست.
274
00:09:49,864 --> 00:09:51,110
خیلی خب.
275
00:09:51,140 --> 00:09:53,903
دانیل. تو با خودت تفنگ داری؟
276
00:09:53,904 --> 00:09:57,635
صبر کن. وایستا، وایستا!
این... زخم خروج گلولهست.
277
00:10:00,979 --> 00:10:03,153
زخم ورودی هم در کار نیست.
278
00:10:03,215 --> 00:10:09,254
دانیل، آیا تو یک تفنگ توی واژنت گذاشتی؟
279
00:10:17,540 --> 00:10:19,619
«آناتومی گری»
(فصل چهاردهم - قسمت ششم)
280
00:10:19,620 --> 00:10:24,120
ترجمه از بابـک
زیرنویس و ترانههای هر قسمت را از کانال تلگرام
.دریافت کنید @bandsx مترجم به نشانی
281
00:10:26,803 --> 00:10:30,441
با بردن تفنگ به داخل زندان
دنبال انجام چه کاری بودی؟
282
00:10:30,442 --> 00:10:33,192
- به زندان، اونم داخل واژنت؟
- این فکر دوستپسرم بود.
283
00:10:33,756 --> 00:10:35,755
اون توی زندانه. من فقط...
میخواستم بهش کمک کنم.
284
00:10:35,779 --> 00:10:38,911
آیا حال همه خوبه؟ سلاح کجاست؟
285
00:10:42,980 --> 00:10:44,145
توی لگنشه؟
286
00:10:44,146 --> 00:10:45,778
بله، قربان.
287
00:10:45,814 --> 00:10:47,712
پس... مواظب باشید! مواظب باشید!
288
00:10:47,713 --> 00:10:49,176
اگر یک بار شلیک کرده باشه
آیا دوباره هم میکنه؟
289
00:10:49,177 --> 00:10:51,716
نه. اونی که اونجاست خشابه.
خالیه. برای همین ما در امانیم.
290
00:10:51,740 --> 00:10:53,079
من فکر میکردم تفنگ خالیه!
291
00:10:53,089 --> 00:10:54,731
حدس میزنم از فشنگی که
توی محظفهٔ شلیک بوده فراموش کردی.
292
00:10:54,732 --> 00:10:56,727
توی چی؟
293
00:10:57,865 --> 00:11:00,569
کپنر، قبل از اینکه بری داخل اتاق
عمل، اون بازو رو پانسمان کن.
294
00:11:00,570 --> 00:11:02,361
- باشه.
- پیرس!
295
00:11:02,362 --> 00:11:04,316
- بچهها شما این رو انجام میدین؟
- آره.
296
00:11:06,924 --> 00:11:08,194
دکتر بیلی؟
297
00:11:08,197 --> 00:11:09,776
سلام، به پای آقای نلیگان شلیک شده.
298
00:11:09,781 --> 00:11:11,697
با وجود فشار پیوسته، هنوز خونریزی داره.
299
00:11:11,698 --> 00:11:13,987
به نظر میاد به شریان فمورالش تیر خورده.
300
00:11:13,988 --> 00:11:15,777
- آره.
- توی جراحی بهت نیاز دارم.
301
00:11:15,801 --> 00:11:18,369
شریان فمورالم تیر خورده؟
آیا این من رو میکشه؟
302
00:11:18,370 --> 00:11:21,381
ما نمیذاریم چنین اتفاقی بیوفته.
فقط بذارید ما کارمون رو بکنیم.
303
00:11:21,382 --> 00:11:22,882
آیا به جراحیهای بعدی نیاز پیدا میکنم؟
304
00:11:22,910 --> 00:11:26,782
اجازه بدید ما روی همین
جراحی تمرکز کنیم آقای نلیگان.
305
00:11:28,222 --> 00:11:30,453
آیا اون دختر واقعاً یک تفنگ
گذاشته بوده توی...
306
00:11:30,454 --> 00:11:32,702
جلد چرمیش؟ آره.
307
00:11:32,703 --> 00:11:34,572
جلد چرمی.
308
00:11:38,316 --> 00:11:40,757
این فقط برای شروعه.
309
00:11:40,758 --> 00:11:42,758
پس اینکه من این یخچال رو
آوردم اتفاق مبارکیه.
310
00:11:42,816 --> 00:11:44,168
باورم نمیشه تو فقط اون
شل ششتایی رو آوردی.
311
00:11:44,169 --> 00:11:45,209
نه، آخه متوجه شدم کل چیزی که
نیاز داری فقط چهار تا استکانه.
312
00:11:45,210 --> 00:11:46,589
- آره.
- فقط من باب رفع حاجت.
313
00:11:46,724 --> 00:11:48,552
من دریا زده میشم. شما ها چطور؟
314
00:11:48,609 --> 00:11:50,145
بزرگترین قایق اینجا رو گرفتی رفیق؟
315
00:11:50,146 --> 00:11:51,855
- قشنگه.
- تو بزرگترین رو داری؟
316
00:11:51,909 --> 00:11:54,231
- ای داد و بیداد، ناخدا!
- آره!
317
00:11:54,232 --> 00:11:56,323
عجب!
318
00:11:56,990 --> 00:12:00,763
خب، بچهها من نتونستم توی این
ضربالاجل ناخدا پیدا کنم، اما...
319
00:12:00,819 --> 00:12:02,586
مرخصیهای استعلاجی رو
باید اینطوری گذروند.
320
00:12:02,587 --> 00:12:03,818
اوه، رفیق.
321
00:12:03,839 --> 00:12:05,190
خیلی خب، حالا کی رانندگی میکنه؟
322
00:12:05,192 --> 00:12:06,143
عجب!
323
00:12:06,144 --> 00:12:07,470
فکر میکردم تو دریانوردی بلدی.
324
00:12:07,471 --> 00:12:09,014
در حد قایق بادبانی.
325
00:12:09,058 --> 00:12:11,618
آون، مگه تو توی...
توی ارتش یا همچین چیزی نبودی؟
326
00:12:11,619 --> 00:12:13,566
چرا، اما نه، جاهایی که مستقر بودیم
زیاد اقیانوس نداشتن
327
00:12:13,567 --> 00:12:15,884
یا بهتره بگم زیاد قایق تفریحی
نداشتن، آوری.
328
00:12:15,885 --> 00:12:17,356
وارن؟
329
00:12:17,366 --> 00:12:18,905
چیه؟ آیا من شبیه ناخدای کشتیام؟
330
00:12:18,907 --> 00:12:21,316
آره، یه جورایی هستی، چرا.
- حق با اونه، خب....
331
00:12:21,331 --> 00:12:24,253
خورشید توی آسمونه
و ما هنوز توی قایقیم و به آب نزدیم.
332
00:12:24,254 --> 00:12:25,103
آره، همینطوره.
333
00:12:25,104 --> 00:12:27,023
جکسون، اسم قایق چیه؟
334
00:12:27,137 --> 00:12:29,408
من اسمش رو برای دلوکا پیامک میکنم
تا بدونه غذا رو کجا بیاره.
335
00:12:29,409 --> 00:12:31,907
میدونی چیه؟...
336
00:12:31,908 --> 00:12:34,750
واقعاً؟! تو یک قایق خریدی اما
حتی اسمش رو نمیدونی؟
337
00:12:34,819 --> 00:12:37,980
اوه، چه اسم عجیبی داره.
اسمش هست: «ساکت شو کرو».
338
00:12:39,810 --> 00:12:41,684
امروز ما وارد میشیم
339
00:12:41,685 --> 00:12:44,894
و لوبهای راست و چپ کبد رو
دایسکت میکنیم.
340
00:12:44,911 --> 00:12:47,160
بعد مسیر جریان خون رو
به قسمت سالم چپ
341
00:12:47,163 --> 00:12:48,553
عوض میکنیم، که باعث میشه
اون قسمت رشد کنه.
342
00:12:48,554 --> 00:12:49,657
- عالیه.
- خیلی خب.
343
00:12:49,658 --> 00:12:52,317
بعد، ده روز دیگه دوباره میریم داخل و
بخش سرطانی سمت راست رو
344
00:12:52,320 --> 00:12:54,231
که اون موقع دیگه مرده خارج میکنیم.
345
00:12:54,232 --> 00:12:55,738
محشره.
346
00:12:55,739 --> 00:12:57,737
- خیلی خب، باحاله.
- خیلی شگفتانگیزه.
347
00:12:57,738 --> 00:13:00,352
حالا اگه شما جای من بودید چکار میکردید؟
348
00:13:00,353 --> 00:13:03,713
خب من...
349
00:13:03,805 --> 00:13:05,617
به خودم افتخار میکردم.
350
00:13:05,623 --> 00:13:08,368
این... منظورم این نبود...
351
00:13:08,369 --> 00:13:10,136
من بهت افتخار میکنم ویلسون.
352
00:13:10,137 --> 00:13:11,970
خیلی خب.
353
00:13:17,237 --> 00:13:19,446
همهچیز مرتبه دکتر ویلسون؟
354
00:13:19,451 --> 00:13:22,235
دکتر گری داره من رو میترسونه!
355
00:13:22,236 --> 00:13:24,080
تو رو میترسونه؟
356
00:13:24,090 --> 00:13:26,515
آره، طوری باهام رفتار میکنه که
انگار من یک بچه آهو هستم.
357
00:13:26,516 --> 00:13:28,559
این یه جوریه...
358
00:13:28,560 --> 00:13:30,969
فراموش کنید. آیا به چیزی احتیاج دارید قربان؟
359
00:13:30,990 --> 00:13:32,659
آره، میخواستم بهت اطلاع بدم که
360
00:13:32,665 --> 00:13:36,099
برای انتخاب رزیدنت ارشد نامزد شدی.
361
00:13:36,484 --> 00:13:38,443
آیا مردیت شما رو مجبور به این کار کرد؟
362
00:13:38,452 --> 00:13:40,814
- الکس؟ بن وارن؟
- کسی من رو مجبور به کاری نکرده.
363
00:13:40,815 --> 00:13:43,194
خیلی خب، من نمیدونم
کی به شما چی گفته
364
00:13:43,201 --> 00:13:44,777
اما من یک قربانی نیستم.
365
00:13:44,778 --> 00:13:46,367
من به پارتیبازی نیاز ندارم.
366
00:13:46,369 --> 00:13:48,531
کسی چیزی به من نگفته دکتر ویلسون.
367
00:13:48,532 --> 00:13:50,528
این خبر خوبیه.
368
00:13:50,536 --> 00:13:54,326
یعنی اینکه داری کارت رو خوب انجام میدی...
369
00:13:57,085 --> 00:13:58,678
چی!؟
370
00:13:58,679 --> 00:14:00,928
یک راهکار ترکیبی پسسری و زیر گیجگاهی
371
00:14:00,965 --> 00:14:03,087
برای این نوع تومور مطلقاً زیادی هستش.
372
00:14:03,088 --> 00:14:04,044
مخالفم.
373
00:14:04,045 --> 00:14:06,388
اگر فکر میکردم لازمه از همون اول
برنامهٔ عملش رو میذاشتم.
374
00:14:06,772 --> 00:14:08,466
میخوام به این زن
بهترین فرصت ممکن رو بدم.
375
00:14:08,467 --> 00:14:09,651
و اون اینه.
376
00:14:09,694 --> 00:14:10,973
ممکنه زیادی محتاطانه باشه
377
00:14:10,974 --> 00:14:13,223
اما اگر این تومور مال من بود
چنین روشی رو برای خودم میخواستم.
378
00:14:13,282 --> 00:14:14,685
حسابی داری آب و روغنش رو زیاد میکنی.
379
00:14:14,686 --> 00:14:16,078
بعدش هم لابد میخوای بگی
اون چند تا بچهٔ کوچیک داره
380
00:14:16,079 --> 00:14:17,065
و ما باید جونش رو نجات بدیم.
381
00:14:17,080 --> 00:14:19,696
سه تا، و اونها اینجان، توی اتاقش
382
00:14:19,697 --> 00:14:21,576
و انتظار دارن مادرشون
از جراحی مغز بهوش بیاد.
383
00:14:21,581 --> 00:14:24,197
به نظرم اینطوری ارزش اون بلیط درجهٔ یکی
که الان دور انداختم رو داشته باشه.
384
00:14:24,614 --> 00:14:26,363
اگر دست از عوضیبازی دربیاری
خودم پول یک پرواز دیگه رو بهت میدم.
385
00:14:26,410 --> 00:14:29,211
شرطی در کار نیست.
در هر صورت باید بدی.
386
00:14:32,918 --> 00:14:35,287
دارم از گرسنگی میمیرم. دلوکا کجاست؟
387
00:14:35,336 --> 00:14:37,817
اصلاً آدمایی که کشتی تفریحی
دارن چی میخورن؟
388
00:14:37,818 --> 00:14:39,297
خاویار؟
389
00:14:39,298 --> 00:14:40,849
بچه خوک دریایی؟
390
00:14:40,850 --> 00:14:42,599
- آقایون، «گره جراح».
- چی؟
391
00:14:42,669 --> 00:14:44,769
بهش گرهٔ دو حلقه هم گفته میشه
392
00:14:44,770 --> 00:14:48,519
و معمولاً در دریانوردی، ماهیگیری
فلایفیشینگ و لحافدوزی استفاده میشه.
393
00:14:48,528 --> 00:14:50,560
- و جراحی.
- بله، در جراحی هم استفاده میشه.
394
00:14:50,561 --> 00:14:53,010
حالا، هر کسی بتونه در کمتر از یک دقیقه
395
00:14:53,065 --> 00:14:54,437
بیشترین گره جراح رو بزنه برندهست.
396
00:14:54,439 --> 00:14:55,643
چی میبره؟
397
00:14:55,644 --> 00:14:57,333
مجانی سوار قایق تفریحی شدی.
حالا جایزه هم میخوای؟
398
00:14:57,334 --> 00:14:59,353
جایزهش اینه که...
399
00:14:59,378 --> 00:15:01,548
میفهمی بهترین هستی.
شروع کنید!
400
00:15:01,549 --> 00:15:04,126
خیلی خب.
401
00:15:04,127 --> 00:15:07,414
بچهها من بهتون یاد میدم
چطور انجامش بدید.
402
00:15:09,638 --> 00:15:11,717
«و تمام اقدامات صلاح دیده شده».
این یعنی چی؟
403
00:15:11,740 --> 00:15:14,449
جملهبندیهای این فرم رضایتنامه
آدم رو بیمورد میترسونه.
404
00:15:14,450 --> 00:15:15,819
خودتون تا حالا خوندید؟
خیلی وحشتآوره.
405
00:15:15,819 --> 00:15:17,118
اگر ایشون امضا نکنن چی میشه؟
406
00:15:17,119 --> 00:15:19,578
اون موقع مجبور نیستیم
این عمل رو انجام بدیم.
407
00:15:19,583 --> 00:15:22,199
و بهترین پیشآگهی بیماری ایشون
بین شش تا دوازده ماه خواهد بود.
408
00:15:22,200 --> 00:15:24,355
دعوی بین دولت واشنگتن و «آدامز»
تا اون موقع حل و فصل نمیشه.
409
00:15:24,356 --> 00:15:26,191
آیا این هم مقالهٔ دیگهای
هستش که میخواید منتشر کنید؟
410
00:15:26,192 --> 00:15:27,565
- ببخشید؟
- راب.
411
00:15:27,591 --> 00:15:29,746
متأسفم قاضی، من باید این رو بگم.
412
00:15:29,747 --> 00:15:32,536
این مرد هم مثل شما هر روز
جون آدمها رو نجات میده.
413
00:15:32,545 --> 00:15:35,965
در این مرحله از سرطان،
این بهترین گزینهٔ ایشونه.
414
00:15:35,966 --> 00:15:39,116
و من اگر به این موضوع اعتقاد نداشتم
هرگز جراحی رو انجام نمیدادم.
415
00:15:39,736 --> 00:15:41,215
خودتون اگر بودید امضا میکردید؟
416
00:15:41,290 --> 00:15:43,539
من جراح شما هستم.
نمیتونم جای شما تصمیمگیری کنم.
417
00:15:43,547 --> 00:15:44,754
جراحها و قاضیها.
418
00:15:44,755 --> 00:15:46,714
ما همیشه در حال تصمیم گرفتن
برای زندگی مردم هستیم.
419
00:15:46,735 --> 00:15:48,468
در مورد مسائل بزرگ، مهم و متحولکننده.
420
00:15:48,469 --> 00:15:49,774
فقط بهم بگو.
421
00:15:49,781 --> 00:15:52,548
از لحاظ قانونی، من مجاز نیستم.
422
00:15:52,675 --> 00:15:54,902
من بودم امضا میکردم.
423
00:15:55,868 --> 00:15:57,987
اگر من جای شما بودم
بدون معطلی امضاش میکردم.
424
00:15:58,008 --> 00:16:01,172
چون دلم نمیخواست زمان کوتاهی
که از زندگیم باقی مونده رو با
425
00:16:01,173 --> 00:16:05,276
این سؤال بگذرونم که اگر فقط یکم
شجاعتر میبودم چه اتفاقی میوفتاد.
426
00:16:22,651 --> 00:16:25,481
- میشه لطفاً چند دقیقه تنها باشیم.
- البته.
427
00:16:25,492 --> 00:16:27,619
میدونی، اگر میدونستم اونها قراره
موهای شکمم رو بتراشن
428
00:16:27,620 --> 00:16:29,425
تن به این عمل نمیدادم.
429
00:16:30,026 --> 00:16:32,476
قاضی کینگ، اینکه که رزیدنت
من شما رو برای انجام این عمل
430
00:16:32,477 --> 00:16:33,897
تحت فشار گذاشت غیر اخلاقی بود.
431
00:16:33,914 --> 00:16:36,530
من برگهها رو امضا کردم، برای همین
حالا دیگه از لحاظ قانونی مشکلی ندارید.
432
00:16:36,531 --> 00:16:38,276
این رو متوجه هستم، اما از نظر اخلاقی
433
00:16:38,277 --> 00:16:40,009
فقط میخوام پیگیری کنم و مطمئن بشم
434
00:16:40,010 --> 00:16:42,722
که این جراحی همون چیزیه که
خودتون میخواید انجام بدید.
435
00:16:43,251 --> 00:16:47,149
راستش، من بخاطر اصرار
رزیدنت شما امضا نکردم.
436
00:16:47,150 --> 00:16:51,164
به این خاطر امضا کردم که اون من رو
یاد همسرم انداخت که الان مرده.
437
00:16:51,232 --> 00:16:53,130
شما هم همسرتون رو از دست دادید.
درسته؟ توی مقاله نوشته بود...
438
00:16:53,131 --> 00:16:56,070
- درسته.
- اون هشت سال پیش مرد.
439
00:16:56,103 --> 00:16:58,993
اون حالش خوب بود
440
00:16:58,994 --> 00:17:01,353
و ناگهان لحظهٔ بعدش مرده بود.
441
00:17:01,354 --> 00:17:03,294
بخاطر آنوریسم.
442
00:17:04,280 --> 00:17:06,319
و هیچ کاری نبود که بتونیم بکنیم.
443
00:17:06,342 --> 00:17:08,696
هیچ هشداری وجود نداشت.
444
00:17:08,697 --> 00:17:12,586
اما حاضر بودم همه چیز به
پزشکی بدم که بگه
445
00:17:12,591 --> 00:17:14,382
«شانسی هست.»
446
00:17:14,383 --> 00:17:16,585
«کاری هست که بتونید بکنید.»
447
00:17:16,952 --> 00:17:19,157
و اگر اون فرصت این رو میداشت
که برای زندگیش مبارزه کنه
448
00:17:19,158 --> 00:17:21,407
الان حتماً از پسش براومده بود.
449
00:17:21,411 --> 00:17:24,530
و اگر اون اینجا میبود
مجبورم میکرد که امضا کنم.
450
00:17:24,530 --> 00:17:26,365
البته اگر زنده بود به احتمال قوی
اصلاً به جراحی نیاز پیدا نمیکردم
451
00:17:26,366 --> 00:17:28,235
چون در اون صورت بجای اینکه
دائم مشغول کار باشم
452
00:17:28,241 --> 00:17:30,700
تمام چکاپهای سالانهام رو انجام داده بودم.
453
00:17:30,701 --> 00:17:33,664
ممنون که پیگیری کردید دکتر گری.
454
00:17:34,869 --> 00:17:37,752
اما بیاید با این مبارزه روبرو بشیم.
455
00:17:41,530 --> 00:17:43,699
- خیلی خب.
- داریم گرهٔ جراحی میزنیم.
456
00:17:43,704 --> 00:17:45,197
- کی داره برنده میشه؟
- من!
457
00:17:45,198 --> 00:17:46,487
- تموم شد! تموم شد!
- نه. نه!
458
00:17:46,491 --> 00:17:48,239
- تقلب کردی!
- هر کس از ۱۲ تا گره، ۱۰ تا بهترین رو داشت.
459
00:17:48,240 --> 00:17:50,578
ابداً. من گرسنهام.
دلوکا، چی برامون آوردی؟
460
00:17:50,579 --> 00:17:54,362
خب شما گفتید میخواید کبابپز کنید
برای همین...
461
00:17:54,996 --> 00:17:56,416
منظور ما برگر بود و...
462
00:17:56,474 --> 00:17:58,619
خب، ما روی آب هستیم.
برای همین... غذای دریایی.
463
00:17:58,620 --> 00:18:00,158
- ... و هات داگ.
- نه، نه. میدونید چیه؟
464
00:18:00,159 --> 00:18:03,118
این خوبه. این خوبه.
465
00:18:03,119 --> 00:18:05,617
آخرین نفری که ماهی خودش رو فیله کنه
466
00:18:05,618 --> 00:18:06,777
باید بره آبجو بخره.
467
00:18:06,836 --> 00:18:08,302
مگه دلوکا برای این کارا نیست؟
468
00:18:08,303 --> 00:18:11,387
کوتاه بیا رفیق. اینجا قوانین دریاییه.
اون اینجا رزیدنت نیست.
469
00:18:11,388 --> 00:18:13,467
- حق با اونه. دلوکا، ضدعفونی کن بیا.
- خیلی خب.
470
00:18:13,501 --> 00:18:15,714
آقایون، بیاید پاره کنیم.
471
00:18:15,715 --> 00:18:20,235
- خیلی خب.
- خیلی خب.
472
00:18:22,864 --> 00:18:25,097
میبینی من دارم اینجا چکار میکنم ویلسون؟
473
00:18:25,098 --> 00:18:27,364
- اوهوم.
- خوبه.
474
00:18:30,448 --> 00:18:32,367
چرا هنوز بخاطر اون کاری که
کردم سرم داد نکشیدید؟
475
00:18:32,370 --> 00:18:35,815
کارت جواب داد. اون زیر عمله. مگه نه؟
476
00:18:35,816 --> 00:18:37,942
من و شما میدونیم که کار
من از لحاظ اخلاقی درست نبود
477
00:18:37,943 --> 00:18:40,107
که به بیمار توصیه کنم
یک رضایتنامه رو امضا کنه.
478
00:18:40,108 --> 00:18:41,362
بله، همینطوره.
479
00:18:41,392 --> 00:18:42,819
خب پس چرا بخاطرش سرم داد نزدید؟
480
00:18:42,820 --> 00:18:44,489
خب، چون اگر خودت هم میدونی
که این کار اشتباه بوده
481
00:18:44,489 --> 00:18:46,778
دیگه چیزی برای داد زدن وجود نداره.
482
00:18:46,779 --> 00:18:48,960
درسته ویلسون؟
483
00:18:52,111 --> 00:18:56,574
تو... من رو پیج کردی
به اتاق خودم؟
484
00:18:56,875 --> 00:18:58,368
به یک صحبت احتیاج داشتم.
485
00:18:58,371 --> 00:19:01,157
من جای مناسب و قهوه و دونات ندارم
486
00:19:01,158 --> 00:19:02,891
فقط دو تا آدم معتاد سابق دارم
که با هم صحبت کنن
487
00:19:02,892 --> 00:19:04,061
و به این صحبت نیاز دارم.
488
00:19:04,163 --> 00:19:06,686
خیلی خب، آیا یادت میاد وقتی که
مشروب خوردن رو ترک کردی
489
00:19:06,687 --> 00:19:09,566
و نمیدونستی که بدون الکل
چه جور آدمی خواهی بود؟
490
00:19:09,629 --> 00:19:11,239
الکل یه جورایی هویت تو بود.
491
00:19:11,240 --> 00:19:13,202
انگار اون بود که تو رو
شجاع و بامزه و بیباک کرده بود.
492
00:19:13,321 --> 00:19:15,185
اما در ضمن زندگیت رو هم نابود کرد
493
00:19:15,186 --> 00:19:17,148
برای همین مجبور شدی ترکش کنی
و این ترسناک بود
494
00:19:17,149 --> 00:19:18,568
چون نمیدونستی تو بدون
مشروبخواری به چه آدمی تبدیل میشی؟
495
00:19:18,618 --> 00:19:19,938
آره، یادم میاد.
496
00:19:19,939 --> 00:19:23,407
خیلی خب.
497
00:19:23,409 --> 00:19:25,368
تومور مغزی من هم مثل همونه.
498
00:19:25,399 --> 00:19:27,280
من نگرانم که نکنه اون من رو
به آدمی که بودم تبدیل کرده بود.
499
00:19:27,281 --> 00:19:29,158
فکر میکنم اون بوده که من
رو شجاع و بیباک کرده بود.
500
00:19:29,159 --> 00:19:32,084
و مطمئن نیستم بدون اون
بتونم یک جراح باشم.
501
00:19:34,169 --> 00:19:36,078
آملیا...
502
00:19:36,081 --> 00:19:38,474
ترک اعتیاد بهترین اتفاقی بوده
503
00:19:38,475 --> 00:19:40,524
که برای هر دوی ما افتاده.
504
00:19:40,657 --> 00:19:43,279
مواد مخدر هویت تو رو
تعریف نمیکردن.
505
00:19:43,280 --> 00:19:44,982
اونها... اونها تو رو بیحس کرده بودن
506
00:19:44,983 --> 00:19:48,942
تو رو داغون کردن
و تقریباً به نابودی کشوندن.
507
00:19:49,369 --> 00:19:52,357
مشکل از تومور بود.
508
00:19:52,358 --> 00:19:54,279
و حالا دیگه از بین رفته.
509
00:19:54,280 --> 00:19:56,270
درست مثل ترک الکل.
510
00:19:56,478 --> 00:19:59,369
میتونی کم کم بهش عادت کنی.
511
00:20:00,665 --> 00:20:03,236
جراحی به جراحی.
512
00:20:07,281 --> 00:20:09,200
در طی پانزده سال، هر هفته
513
00:20:09,212 --> 00:20:13,264
این مرد توی اورژانس من پیداش میشد
در حالی که هیچ مشکلی نداشت.
514
00:20:13,265 --> 00:20:16,506
مردم در تمام عمرشون سعی میکنن
از بیمارستانها دوری کنن اما اون میمیره
515
00:20:16,507 --> 00:20:18,426
برای اینکه بتونه خودش رو
بندازه توی یکی از اونها. ساکشن.
516
00:20:18,482 --> 00:20:20,131
اون بالاخره به چیزی که میخواست رسید.
517
00:20:20,132 --> 00:20:22,840
اما همهچیز رو به مراتب سختتر
از اونی که نیاز بود کرد.
518
00:20:23,320 --> 00:20:25,796
نیازی نیست انقدر پیچیده بشه.
519
00:20:25,797 --> 00:20:27,778
آیا منم همین کار رو میکنم؟
520
00:20:27,779 --> 00:20:30,553
حس میکنم منم مسائل رو از اونی
که باید پیچیدهتر میکنم.
521
00:20:30,554 --> 00:20:32,093
من همیشه سختترین شغل رو میخوام
522
00:20:32,157 --> 00:20:33,778
و همینطور غیرممکنترین مرد رو...
523
00:20:33,779 --> 00:20:36,053
من به تمثیل در مورد زندگی
تو صحبت نمیکردم.
524
00:20:36,054 --> 00:20:37,713
- کلمپ بولداگ.
- من رو همراهی کن...
525
00:20:37,739 --> 00:20:39,698
من جوون، باهوش و خوشگل هستم.
بایستی با یکی آشنا بشم.
526
00:20:39,724 --> 00:20:41,838
من بایستی از جوانی نسبیام
نهایت استفاده رو بکنم.
527
00:20:41,839 --> 00:20:45,177
اما در عوضش سر زخمهای گلوله با
دوستام دعوا میکنم... این یعنی چی؟
528
00:20:45,778 --> 00:20:47,867
به خاطر این تحول شخصی تبریک میگم.
529
00:20:47,869 --> 00:20:49,514
حالا کمک کن کنترل دیستال
این شریان رو بدست بگیرم.
530
00:20:49,515 --> 00:20:51,551
صدای چی بود!؟
صدای اپلیکیشن بود!؟
531
00:20:51,552 --> 00:20:52,601
آیا برام مورد مناسب پیدا شده!؟
532
00:20:52,602 --> 00:20:54,014
«دیوید. ام».
533
00:20:54,054 --> 00:20:57,779
عالیه. به دیوید ام بگو
امشب ملاقاتش میکنم.
534
00:20:57,780 --> 00:21:00,655
وایستا، وایستا، وایستا!
یه سری قوانینی هم وجود داره.
535
00:21:00,656 --> 00:21:02,525
نمیتونی همینطوری الکی با هر کی
خواستی قرار بذاری.
536
00:21:02,529 --> 00:21:04,028
تو حتی هنوز به پروفایلش نگاه نکردی!
537
00:21:04,029 --> 00:21:05,528
من از زیادی فکر کردن
به مسائل خسته شدم.
538
00:21:05,530 --> 00:21:07,739
- لازمه دیگه اقدام کنم! پرولین شش-صفر.
- نه...
539
00:21:07,740 --> 00:21:10,909
کاری که لازمه بکنی اینه که قرار
رو توی یک محل عمومی بذاری
540
00:21:10,916 --> 00:21:12,866
تا اینطوری مطمئن باشی که دوستات
میدونن تو کجا داری میری.
541
00:21:12,867 --> 00:21:15,236
و همیشه هم برنامهای برای
خارج شدن داشته باشی.
542
00:21:15,240 --> 00:21:18,497
به دیوید ام بگو امشب اون رو ساعت
هشت توی لابی ملاقات میکنم.
543
00:21:18,498 --> 00:21:21,279
- شجاعانه بود.
- زیادی شجاعانه بود؟
544
00:21:21,280 --> 00:21:25,745
نه در حد اینکه تفنگ توی اجاقت
بذاری، اما بازم شجاعانه بود.
545
00:21:25,746 --> 00:21:28,529
"Fall" ترانهٔ ♫
♫ "Donora" از
546
00:21:28,529 --> 00:21:32,405
خوششانس بوده که گلوله به
روده و عروق اصلیش صدمه نزده.
547
00:21:32,406 --> 00:21:35,741
آدم چقدر باید خنگ باشه که
برای یک مرد چنین کاری بکنه؟
548
00:21:35,742 --> 00:21:37,529
آیا پیدا کردن یه دوستپسری که
توی زندان نباشه اینقدر کار سختیه؟
549
00:21:37,530 --> 00:21:40,697
اون فقط هجده سالشه اما همین الانش
به خاطر یک مرد به خودش شلیک کرده.
550
00:21:40,698 --> 00:21:43,395
خدای من، سوفیا هم به زودی
به نوجوانی میرسه.
551
00:21:43,396 --> 00:21:46,685
من آمادگی دروان بلوغ و دوستیابی و...
552
00:21:46,699 --> 00:21:50,024
پسرهای احمق و... دخترهای احمق رو ندارم.
553
00:21:56,547 --> 00:21:57,644
سلام.
554
00:21:59,739 --> 00:22:00,908
دکتر دلوکا.
555
00:22:00,921 --> 00:22:02,781
امیدوارم امروز عصر بتونید برای
556
00:22:02,782 --> 00:22:04,871
مراسم آشنایی با انترنهای جدید
به ما ملحق بشید.
557
00:22:04,878 --> 00:22:08,493
ممنونم دکتر وبر.
خیلی دوست دارم شرکت کنم.
558
00:22:09,528 --> 00:22:11,117
من در تجربهٔ کاری خودم
کلی چیزهای عجیب
559
00:22:11,119 --> 00:22:12,932
از بدن مردم بیرون کشیدم، اما این...
560
00:22:12,933 --> 00:22:15,472
من داستانهایی از این که تفنگ
توی حفرههای بدن افراد بوده
561
00:22:15,489 --> 00:22:17,818
شنیده بودم اما تا امروز هرگز
شاهدش نبودم.
562
00:22:17,842 --> 00:22:20,159
من یکبار ده هزار دلار پول نقد
از داخل بدن یک زن بیرون آوردم
563
00:22:20,160 --> 00:22:23,170
چون میخواست پول رو
از همسر سابقش مخفی کنه.
564
00:22:23,808 --> 00:22:25,048
یک عروسک چینی.
565
00:22:25,049 --> 00:22:26,458
و پسره میگفت اتفاقی افتاده روی اون.
566
00:22:26,491 --> 00:22:28,671
همهشون همیشه میوفتن بالای یه چیزی.
567
00:22:28,672 --> 00:22:29,850
چراغقوه.
568
00:22:29,852 --> 00:22:31,288
یک شیشه خاکستر مرده.
569
00:22:31,289 --> 00:22:32,966
شیشهٔ آبجو.
570
00:22:32,967 --> 00:22:34,811
یک سر دوش حمام.
571
00:22:34,812 --> 00:22:37,530
من یک خودکار...
572
00:22:37,548 --> 00:22:40,657
از داخل آلت یک مرد
رقاص لختی کشیدم بیرون.
573
00:22:40,658 --> 00:22:42,946
میگفت میخواسته باهاش امضا بده.
574
00:22:42,947 --> 00:22:45,599
عجب!
575
00:22:46,927 --> 00:22:49,447
خیلی خب.
576
00:22:49,448 --> 00:22:50,904
تبریک به همگی.
577
00:22:50,905 --> 00:22:55,505
این یک بچهتفنگ ۷۰۰ گرمی خوشگل هستش.
578
00:23:01,479 --> 00:23:03,404
فکر نمیکردم هرگز توی زندگیم ببینم
(صحبت به زبان ایتالیایی.)
579
00:23:03,424 --> 00:23:07,221
اما خودشه... «گان-جاینا».
(صحبت به زبان ایتالیایی.)
580
00:23:07,222 --> 00:23:09,512
به نظر قشنگ میومد. معنیش چیه؟
581
00:23:09,537 --> 00:23:13,518
«گان-جاینا»؟
یعنی «یک تفنگ داخل یک واژن».
582
00:23:17,508 --> 00:23:19,797
حق با توئه. این به اندازهٔ خوردن کلوچهٔ گرم
583
00:23:19,848 --> 00:23:21,989
و مست کردن با شامپاین حال میده.
584
00:23:21,990 --> 00:23:24,673
مطمئنم هارمونی هم که اینجاست
دوست داره توی یک ساحل باشه
585
00:23:24,674 --> 00:23:26,503
رام پانچ بنوشه و یوکللی بنوازه.
(سازی زهی از خانوادهٔ گیتار.)
586
00:23:26,557 --> 00:23:28,598
اما همهمون باید کارهای
سخت رو هم انجام بدیم.
587
00:23:28,599 --> 00:23:30,298
تخت رو کمی زاویه بده.
قبول کن شفرد...
588
00:23:30,333 --> 00:23:32,779
تو آمادهٔ بازکردن «چرخهای کمکی» نبودی.
(چرخهای کوچک حفظ تعادل برای
آموزش دوچرخهسواری.)
589
00:23:32,780 --> 00:23:35,317
تو به یکی برای دستگیری نیاز داشتی.
خجالت هم نداره.
590
00:23:35,318 --> 00:23:37,401
من تو رو تأیید کردم
برای همین از لحاظ فنی آمادهای.
591
00:23:37,402 --> 00:23:41,067
- دستها جادویی، اما ذهن ضعیف.
- لعنتی.
592
00:23:42,619 --> 00:23:43,918
یه چیزی داره خونریزی میکنه.
593
00:23:43,919 --> 00:23:45,618
- سریع.
- ببخشید.
594
00:23:45,679 --> 00:23:50,345
شاید حق با توئه.
شاید آماده نبودی.
595
00:23:55,245 --> 00:23:56,409
من بودم این کار رو نمیکردم.
596
00:23:56,410 --> 00:23:57,789
دوقطبی رو برای رگ
پتروزال فوقانی امتحان کن.
597
00:23:57,895 --> 00:23:59,842
اهمیت نمیدم که تو اگر بودی
چی رو امتحان می کردی.
598
00:23:59,843 --> 00:24:01,986
نوبت پیشنهاد دادن تو تموم شده.
599
00:24:03,143 --> 00:24:05,281
خیلی خب. خونریزی رو متوقف کردم.
600
00:24:05,282 --> 00:24:07,229
اگر بخوای میتونم یک رزیدنت رو
صدا بزنم بیاد کمکت کنه.
601
00:24:07,230 --> 00:24:09,714
اصلاً باورم نمیشه
تو رو استاد خودم میدونستم.
602
00:24:09,715 --> 00:24:10,800
تو گستاخی.
603
00:24:10,801 --> 00:24:11,686
من، من، من به...
604
00:24:11,687 --> 00:24:12,899
- فحشهای تو نیازی ندارم.
- تو سنگدلی.
605
00:24:12,917 --> 00:24:14,036
اصلاً ازم انتظار نمیره
توی این اتاق عمل باشم.
606
00:24:14,087 --> 00:24:15,730
خب پس برو. من نیازی بهت ندارم.
607
00:24:15,731 --> 00:24:17,609
به نظرم یک راهکار ترکیبی بهترین
فرصت برای این بیمار بود.
608
00:24:17,610 --> 00:24:19,678
همینطور هم بود.
609
00:24:21,568 --> 00:24:22,972
تومور رو درآوردم.
610
00:24:22,973 --> 00:24:25,270
میبینی؟
611
00:24:25,279 --> 00:24:27,513
بهت گفتم خودت تنهایی
میتونی انجامش بدی.
612
00:24:32,828 --> 00:24:34,289
کارت اونجا خوب بود ویلسون.
613
00:24:34,290 --> 00:24:37,143
تو واقعاً... درخشیدی.
614
00:24:38,322 --> 00:24:41,141
خیلی خب، خیلی خب، لطفاً
فقط... میشه تمومش کنید؟
615
00:24:41,142 --> 00:24:43,761
میشه با من طوری رفتار نکنید
که انگار یک جسم شیشهای هستم؟
616
00:24:43,812 --> 00:24:45,460
من اسمم رو توی اون مقاله نیاوردم
617
00:24:45,461 --> 00:24:46,920
چون اگر این کار رو میکردم اون میفهمید
618
00:24:46,975 --> 00:24:48,551
و من رو میکشت.
619
00:24:48,552 --> 00:24:49,577
من انتخابی کردم
620
00:24:49,578 --> 00:24:51,367
اما اون انتخاب باعث نمیشه من
یک قربانی تلقی بشم.
621
00:24:51,372 --> 00:24:53,147
گوش کن، من فکر نمیکنم
تو یک قربانی باشی.
622
00:24:53,148 --> 00:24:55,562
تو توی یک موقعیت بد بودی
اما خودت رو بیرون کشیدی.
623
00:24:55,563 --> 00:24:57,461
تو یک جان به در بردهای.
624
00:24:58,003 --> 00:25:00,955
و منم باهات مهربون بودم چون
الکس ازم خواسته بود.
625
00:25:00,956 --> 00:25:02,124
چی؟
626
00:25:02,125 --> 00:25:03,414
این از اون کارهای احمقانهٔ اونه
627
00:25:03,537 --> 00:25:05,057
که وقتی عاشق یک نفره انجام میده.
628
00:25:05,058 --> 00:25:07,058
اما من بخاطر الکس تو رو
به خدمت خودم نگرفتم.
629
00:25:07,075 --> 00:25:08,300
تو رو به خدمت خودم گرفتم
630
00:25:08,301 --> 00:25:10,699
چون حق بودن در این موقعیت رو داشتی.
631
00:25:10,776 --> 00:25:13,858
اصلاً مهم نیست که اسم آدم روی
مقاله باشه یا نه، ویلسون.
632
00:25:13,859 --> 00:25:17,046
تنها چیزی که اهمیت داره اون
چیزیه که اونجا اتفاق میوفته.
633
00:25:18,766 --> 00:25:21,068
تمام اون خندهها باعث میشد
مثل یک قاتل زنجیرهای به نظر بیام؟
634
00:25:21,069 --> 00:25:24,068
آره. یا شبیه معلم مهدکودکی که
به مواد مخدر اعتیاد داره.
635
00:25:24,079 --> 00:25:27,368
دوباره زیادهروی کردی
برای همین خودم تعلیقت میکنم.
636
00:25:27,369 --> 00:25:29,028
ممنونم دکتر گری.
637
00:25:29,029 --> 00:25:31,028
من همیشه شنیده بودم
که ماهیهای سالمون
638
00:25:31,057 --> 00:25:32,303
قلبهای دو محفظهای دارن
639
00:25:32,304 --> 00:25:33,933
اما تا قبل از این ندیده بودم.
640
00:25:33,948 --> 00:25:36,696
بچهها، میشه امروز از این حرفها نزنیم؟
امروز اصلاً انگار پزشک نیستیم.
641
00:25:36,697 --> 00:25:39,656
ما مردهایی هستیم... که توی یک قایقن.
642
00:25:39,693 --> 00:25:41,408
ما همین الان یک دو جین
ماهی رو کالبدشکافی کردیم.
643
00:25:41,409 --> 00:25:43,238
تقریباً تمام کارهایی که امروز کردیم
همه جراحی حساب میشد.
644
00:25:43,240 --> 00:25:44,869
صحبت از این شد، دلوکا، چرا تو
انقدر توی این کار خوب بودی؟
645
00:25:44,870 --> 00:25:47,117
پدرم عادت داشت وقتی بچه بودیم
من و خواهرم رو میبرد ماهیگیری.
646
00:25:47,118 --> 00:25:50,367
آره، پدر منم عادت داشت وقتی میرفت
ماهیگیری ما رو توی ماشین تنها بذاره.
647
00:25:50,371 --> 00:25:52,586
من تا امروز هیچ خواهری نداشتم
و این راستش بد هم نیست.
648
00:25:52,587 --> 00:25:53,956
- خیلی هم باحاله.
- حرفم رو باور کن، اینطوری نیست.
649
00:25:53,993 --> 00:25:56,697
میدونی، خواهر من عادت داشت
اپرا بخونه، اونم خیلی بد.
650
00:25:56,698 --> 00:25:57,987
با تمام توانش بلند میخوند!
651
00:25:58,018 --> 00:25:59,130
فقط چون میدونست من از اپرا متنفرم.
652
00:25:59,131 --> 00:26:01,292
من به خواهم میگرفتم، «برادر».
653
00:26:01,293 --> 00:26:02,882
خواهر من با تمام رفیقام میخوابه.
654
00:26:02,911 --> 00:26:04,120
واقعاً اینطوریه؟
655
00:26:04,123 --> 00:26:05,579
خیلی خب.
656
00:26:05,580 --> 00:26:08,489
صبر کن. تو از کی تا حالا خواهردار شدی؟
657
00:26:08,489 --> 00:26:11,112
از وقتی که ریچارد با مادرم ازدواج کرد.
658
00:26:11,138 --> 00:26:13,781
دختر اون، مگی. مگه نمیدونید رفقا!
659
00:26:13,782 --> 00:26:16,064
بیخیال، به زحمت میشه گفت خواهرته.
اون هنوز بهش میگه «پیرس».
660
00:26:16,065 --> 00:26:18,173
خب، ما با هم شام خوردیم.
اونها به این میگفتن شام خانوادگی.
661
00:26:18,174 --> 00:26:20,064
درسته، نه. نه.
662
00:26:20,079 --> 00:26:21,906
مگی... خواهر تو نیست.
663
00:26:21,907 --> 00:26:23,816
این یکم شبیه اینه که آملیا و مگی
همدیگه رو خواهر صدا میزنن.
664
00:26:23,843 --> 00:26:25,147
صبر کن.
اونها خواهر نیستن؟
665
00:26:25,148 --> 00:26:26,281
- نه!
- نه!
666
00:26:26,282 --> 00:26:27,701
خیلی خب، یه لحظه وایستا، تو...
667
00:26:27,705 --> 00:26:29,217
ولی تو مردیت رو خواهر خودت میدونی.
668
00:26:29,218 --> 00:26:31,427
نه، اون مثل خانوادهٔ منه اما
اون رو خواهر صداش نمیکنم.
669
00:26:31,477 --> 00:26:33,297
درسته. اما بازم دوست نداری
که مثلاً باهاش بخوابی.
670
00:26:33,298 --> 00:26:34,702
داداش!
671
00:26:34,703 --> 00:26:35,703
چی؟! نه!
672
00:26:35,704 --> 00:26:38,123
کی اصلاً حرف از خوابیدن با همدیگه زد؟
673
00:26:38,159 --> 00:26:40,949
کی... کی آمادهٔ کباب کردنه؟
ها؟ نظرتون چیه؟
674
00:26:40,950 --> 00:26:42,910
آره.
675
00:26:45,242 --> 00:26:47,130
دردت الان در چه سطحیه؟
676
00:26:47,131 --> 00:26:48,952
اوه... خوبه.
677
00:26:48,953 --> 00:26:50,197
چهار از ده.
678
00:26:50,198 --> 00:26:53,242
خیلی خب، آیا کسی از خانوادهات
هست که بتونیم باهاش تماس بگیریم؟
679
00:26:53,301 --> 00:26:55,926
فقط دوستپسرم.
680
00:26:59,072 --> 00:27:00,216
خانم جوان...
681
00:27:00,217 --> 00:27:01,966
آیا اصلاً میدونی این ماجرا
چقدر بد میتونست تموم بشه؟
682
00:27:01,984 --> 00:27:05,073
تو از داخل واژنت به داخل
شکم خودت شلیک کردی
683
00:27:05,107 --> 00:27:06,558
و این بهترین سناریوی ممکن بوده.
684
00:27:06,559 --> 00:27:08,008
ممکن بود به نخاع خودت شلیک کنی.
685
00:27:08,099 --> 00:27:09,840
یا ممکن بود به سر
کس دیگهای تیر بزنی.
686
00:27:09,841 --> 00:27:12,750
هیچ کس، هیچ... هیچ مرد یا زنی
ارزش این همه خطر کردن رو نداره.
687
00:27:12,779 --> 00:27:15,408
خب حداقل الان میتونم برم زندان.
688
00:27:15,443 --> 00:27:17,270
اینطوری میتونم با اون باشم.
689
00:27:17,271 --> 00:27:20,897
نه، نمیتونی!
چنین چیزی در کار نیست!
690
00:27:20,898 --> 00:27:23,110
خیلی خب.
691
00:27:23,156 --> 00:27:24,776
اگر تو به قدر کافی شجاعت داشتی که
692
00:27:24,777 --> 00:27:26,656
به خاطر دوستپسرت
یه چنین کاری رو انجام بدی
693
00:27:26,657 --> 00:27:29,356
پس اون قدر شجاع هستی
که بهش بگی نه.
694
00:27:29,357 --> 00:27:32,685
گرفتی؟ آره؟
695
00:27:38,800 --> 00:27:41,290
تو مادر شگفتانگیزی برای
یک دختر نوجوون میشی.
696
00:27:41,291 --> 00:27:43,090
ما دیگه هیچوقت انقدر احمق نبودیم، مگه نه؟
697
00:27:43,120 --> 00:27:45,649
من که تا کلاس دهم فکر میکردم
آدم ممکنه با نشستن
698
00:27:45,650 --> 00:27:49,234
روی سنگ دستشویی حامله بشه.
برای همین...
699
00:27:49,714 --> 00:27:52,659
همهچیز خیلی خوب پیش رفت.
700
00:27:52,660 --> 00:27:55,529
ما از باقیماندهٔ کبد انتظار
رشد سریع رو داریم.
701
00:27:55,529 --> 00:27:58,027
میدونستم که تو یک ستارهای.
702
00:27:58,028 --> 00:27:59,817
پس تا چهارشنبه میتونم به دادگاه برگردم؟
703
00:27:59,829 --> 00:28:01,766
اگر میخوای من قسمت سرطانی
رو دربیارم، نه.
704
00:28:01,767 --> 00:28:03,266
تو داری من رو میکشی گری.
705
00:28:03,281 --> 00:28:06,030
میدونم. من یه قلدرم.
706
00:28:06,056 --> 00:28:08,400
میتونم به گروگانت بگم بیاد تو
و یه سلامی بکنه؟
707
00:28:08,401 --> 00:28:10,027
ازش بخواه که پروندههای گیبسون رو بیاره.
708
00:28:10,028 --> 00:28:11,910
به روی چشم.
709
00:28:12,909 --> 00:28:15,903
ویلسون، چشمت به خروجی درن اون باشه.
710
00:28:15,904 --> 00:28:17,833
باشه.
711
00:28:19,201 --> 00:28:21,818
فکر میکردم از پس عمل براومدم.
پس این قیافه برای چیه؟
712
00:28:21,819 --> 00:28:23,614
اوه، نه، شما کاملاً حالتون خوبه.
713
00:28:23,615 --> 00:28:26,194
من اساساً یک دروغیاب حرفهایم.
714
00:28:26,200 --> 00:28:29,207
و حالا هم گیر این تخت افتادم.
پس بریزش بیرون.
715
00:28:29,662 --> 00:28:31,014
خیلی خب.
716
00:28:31,015 --> 00:28:32,617
خب، راستش...
717
00:28:32,618 --> 00:28:35,697
شنیدم که شما روی
پروندههای خشونت خانگی کار میکنید.
718
00:28:35,729 --> 00:28:39,023
یه مقدار توصیههای قانونی
خیلی به دردم میخوره.
719
00:28:39,024 --> 00:28:41,549
آره.
720
00:28:49,193 --> 00:28:51,192
متأسفم که خبرهای بهتری ندارم
721
00:28:51,212 --> 00:28:55,407
اما سیستم، جان به در بردگان خشونتهای
خانگی رو زیاد حمایت نمیکنه.
722
00:28:55,408 --> 00:28:57,638
حفاظتهای قانونیای وجود دارن
که میتونی دنبالشون باشی
723
00:28:57,639 --> 00:28:59,798
اما اونها هیچ کاری برای متوقف
کردن شخص مزاحم از اینکه
724
00:28:59,819 --> 00:29:02,908
اگر درخواست طلاق دادی بصورت فیزیکی
باهات روبرو نشه نمیکنن.
725
00:29:02,944 --> 00:29:05,188
این خیلی بده و من سعی دارم درستش کنم
726
00:29:05,189 --> 00:29:07,358
اما واقعیت همینه.
727
00:29:07,367 --> 00:29:09,142
پس اون میتونه بفهمه من کجا زندگی میکنم؟
728
00:29:09,143 --> 00:29:11,148
بله.
729
00:29:12,782 --> 00:29:15,321
بیشتر زنهایی که در
موقعیت من هستن چکار میکنن؟
730
00:29:15,333 --> 00:29:19,026
بیشتر جان به در بردگانی که من در دادگاه
میبینم، مایلند اگر ریسک کردن
731
00:29:19,027 --> 00:29:22,007
به معنی آزاد شدن زندگی اونها
باشه این ریسک رو قبول کنن.
732
00:29:22,429 --> 00:29:23,806
- سلام!
- سلام!
733
00:29:23,807 --> 00:29:24,696
اون عالی از پسش براومد!
734
00:29:24,703 --> 00:29:27,998
برای همین سعی کن زیاد
به کار نگیریش، باشه؟
735
00:29:27,999 --> 00:29:29,629
ممنونم.
736
00:29:29,630 --> 00:29:31,634
موفق باشی.
737
00:29:33,677 --> 00:29:36,256
و ما قادر بودیم که شریان
فمورال شما رو ترمیم کنیم
738
00:29:36,281 --> 00:29:40,927
اما لازمه در چند هفتهٔ آینده از هر
گونه فعالیتهای سنگین اجتناب کنید.
739
00:29:40,928 --> 00:29:43,007
و لازمه که ظرف یک ماه آینده برای
مرحلهٔ بعدی عمل برگردید.
740
00:29:43,157 --> 00:29:44,399
من اینطور فکر نمیکنم.
741
00:29:44,400 --> 00:29:46,029
نه، واقعاً شما باید بیاید...
742
00:29:46,121 --> 00:29:47,527
من با یک سردرد به اینجا اومدم
743
00:29:47,528 --> 00:29:49,317
و حالا با یک زخم گلوله
اینجا رو دارم ترک میکنم.
744
00:29:49,342 --> 00:29:51,534
من هرگز دیگه به این بیمارستان نمیام.
745
00:29:51,535 --> 00:29:52,917
من...
746
00:29:52,918 --> 00:29:56,457
خیلی متأسفم که این رو میشنوم قربان.
747
00:29:56,534 --> 00:29:59,415
ما پروندهٔ شما رو
منتقل میکنیم به بیمارستان...
748
00:29:59,416 --> 00:30:00,745
- «سیاتل پرس».
- همین الان.
749
00:30:00,805 --> 00:30:02,762
من مطمئنم اونجا مراقبت
خیلی بهتری از شما خواهند کرد.
750
00:30:02,764 --> 00:30:03,954
منم باید همین امید رو داشته باشم.
751
00:30:03,955 --> 00:30:06,706
بهرحال، ملحفههای بخش
اورژانسشون جنس بهتری داره.
752
00:30:06,929 --> 00:30:09,678
با تراکم الیاف بیشتر.
753
00:30:09,908 --> 00:30:11,650
دارم بهتون میگم بچهها باید بیاید و
754
00:30:11,651 --> 00:30:13,150
این خونهٔ جدید رو ببینید. خیلی قشنگه.
755
00:30:13,198 --> 00:30:14,817
صبر کن، تو تازه یه خونهٔ جدید خریدی؟
756
00:30:14,876 --> 00:30:17,200
کوتاه بیا آوری.
بگو چه کوفتی رو تا الان نخریدی؟
757
00:30:17,201 --> 00:30:19,280
شادی رو کرو. شادی.
758
00:30:19,282 --> 00:30:21,947
منم باید یه خونهٔ جدید پیدا کنم.
بچهٔ آریزونا داره برمیگرده.
759
00:30:21,948 --> 00:30:24,697
دلوکا، میتونی بیای و مدتی
توی خونهٔ من بمونی.
760
00:30:24,700 --> 00:30:26,909
الان که آملیا... رفته...
مقداری فضا دارم، برای همین...
761
00:30:26,909 --> 00:30:28,908
جدی؟ آره. ممنونم.
762
00:30:28,910 --> 00:30:30,946
من در حقیقت یک مرد سفید پوش نیستم.
(کنایه از روپوش سفید پزشکها.)
763
00:30:30,947 --> 00:30:32,631
- چی؟ ها؟
- بفرما.
764
00:30:32,632 --> 00:30:34,116
این یعنی چی بن؟
765
00:30:34,118 --> 00:30:36,237
شب اون آتشسوزی بیشتر از
هر اتاق عملی که تا حالا بودم
766
00:30:36,240 --> 00:30:38,409
احساس زنده بودن میکردم.
767
00:30:38,409 --> 00:30:39,908
من یک سفید پوش نیستم!
768
00:30:39,910 --> 00:30:41,779
من مرد «زدن به دل آتش» هستم!
769
00:30:41,786 --> 00:30:44,240
داری از چی صحبت میکنی؟
770
00:30:48,574 --> 00:30:50,905
من برای ورود به آکادمی آموزش
آتشنشانی اقدام کردم
771
00:30:50,906 --> 00:30:52,984
و...
772
00:30:53,337 --> 00:30:54,502
قبول شدم.
773
00:30:54,503 --> 00:30:55,863
چی؟
774
00:30:55,875 --> 00:30:57,448
تو... تو داری شوخی میکنی، مگه نه؟
775
00:30:57,449 --> 00:30:59,278
وارن، منم خودم چند بار
به دل آتش زدم
776
00:30:59,279 --> 00:31:00,908
اما از دل این ماجراها برای زندگی
حرفهایم تصمیم نمیگیرم. لعنتی.
777
00:31:00,910 --> 00:31:03,259
تنها کاری که در زندگیم بیش از
هر چیز بهش اطمینان داشتم
778
00:31:03,260 --> 00:31:05,639
ازدواج با میراندا بیلی بود.
779
00:31:05,665 --> 00:31:07,100
اما خواهش میکنم بهش نگید.
780
00:31:07,101 --> 00:31:08,624
- عجب!
- عجب! صبر کن!
781
00:31:08,630 --> 00:31:09,985
هنوز بهش نگفتی؟
782
00:31:09,986 --> 00:31:11,919
داداش! میشه من...
783
00:31:11,928 --> 00:31:14,511
میشه وقتی اون موضوع رو
میفهمه ما هم اونجا باشیم؟
784
00:31:14,512 --> 00:31:17,221
دعا میکنیم برای سلامتی...
منظورم اینه، به سلامتی بن وارن.
785
00:31:17,240 --> 00:31:18,909
آدمهای زیادی نیستن که موفق میشن
786
00:31:18,910 --> 00:31:20,448
حتی یک بار عشقشون رو در زندگی پیدا کنن.
787
00:31:20,449 --> 00:31:21,877
اما اون تونسته سه بار این کار رو بکنه.
788
00:31:21,878 --> 00:31:24,242
- آره!
- به سلامتی، رفیق.
789
00:31:24,740 --> 00:31:27,119
- اوه، نه، نه.
- چی شده؟
790
00:31:27,122 --> 00:31:28,911
بیلی، وبر، مراسم آشنایی با انترنهای جدید.
791
00:31:28,912 --> 00:31:30,501
مراسم آشنایی!
792
00:31:30,502 --> 00:31:32,051
نه! نه، نه، نه. ما نمیتونیم
با این وضع رانندگی کنیم.
793
00:31:32,171 --> 00:31:33,472
آخرین کسی که به مراسم برسه...
794
00:31:33,473 --> 00:31:35,642
همسرم رو عصبانی میکنه!
یک تاکسی بگیر! یک دونه سریعش رو!
795
00:31:35,686 --> 00:31:37,760
- بریم!
- چیه... چه اتفاقی داره میوفته؟
796
00:31:37,761 --> 00:31:39,850
دلوکا، متأسفم رفیق، اما
شیفت تمیزکاری به تو رسیده.
797
00:31:39,870 --> 00:31:42,578
- موفق باشی!
- از پسش بر میای!
798
00:31:42,579 --> 00:31:45,073
پس قانون دریایی چی میشه؟!
799
00:31:50,197 --> 00:31:53,198
- دارمش.
- البته این مثل ماهیه نیست.
800
00:31:53,519 --> 00:31:56,782
"Looking Back" ترانهٔ ♫
♫ "Claire Guerreso" از
801
00:32:20,379 --> 00:32:22,271
جراحهات کجان؟
802
00:32:22,272 --> 00:32:24,191
کپنر که اونجاست.*
803
00:32:24,236 --> 00:32:26,370
بقیه هم به زودی میان.
804
00:32:26,371 --> 00:32:27,611
از این بابت مطمئنی؟
805
00:32:27,612 --> 00:32:29,118
بله، مطمئنم.
806
00:32:29,119 --> 00:32:31,948
حالا اصلاً چرا برای این مراسم آشنایی
انقدر حساسیت پیدا کردی؟
807
00:32:31,949 --> 00:32:33,948
این اولین ورودیهای جدید من
808
00:32:33,951 --> 00:32:36,881
از زمانیه که دوباره به شغل قبلیم برگشتم.
809
00:32:36,882 --> 00:32:40,921
شغلی که تو بدون اطلاع من
از من گرفتیش.
810
00:32:41,000 --> 00:32:43,821
برای همین از یکم حمایت بدم نمیاد.
811
00:32:43,822 --> 00:32:46,447
بله قربان. حق با شماست.
برو سخنرانی طولانیت رو بکن.
812
00:32:46,448 --> 00:32:49,195
- اونها به زودی میان.
- ممنونم.
813
00:32:50,490 --> 00:32:53,194
خیلی خب، همگی توجه کنید!
814
00:32:53,195 --> 00:32:54,529
خوش آمدید...
815
00:32:54,531 --> 00:32:57,604
به یادوارهٔ گری-اسلووان خوش آمدید
816
00:32:57,605 --> 00:33:00,669
جایی که تعلیم شما بالاترین اولویت ماست.
817
00:33:08,988 --> 00:33:11,918
شما بخاطر...
818
00:33:11,919 --> 00:33:13,818
تواناییهای بالقوهتان انتخاب شدید.
819
00:33:13,819 --> 00:33:16,290
ما یکی از بهترین بیمارستانها...
820
00:33:16,319 --> 00:33:18,948
بهترین بیمارستانهای آموزشی
در کشور هستیم.
821
00:33:18,971 --> 00:33:20,931
و با آیندهٔ روشن شما
822
00:33:20,932 --> 00:33:23,665
ما مطمئن هستیم که این رسم
به قوت خود باقی خواهد ماند.
823
00:33:23,666 --> 00:33:25,852
سلام. من الکس کرو هستم.
بخش اطفال. حالتون چطوره؟ سلام.
824
00:33:25,853 --> 00:33:26,891
اما این به عهدهٔ شماست که
سختکوشی پیشه کنید.
825
00:33:26,961 --> 00:33:28,578
و به سختکوشی هم احتیاج هست.
826
00:33:28,579 --> 00:33:30,145
من تیر خوردم، اون وقت اونها
مرخصی استعلاجی گرفتن؟
827
00:33:30,146 --> 00:33:31,553
نمیدونستم... ولش کن.
828
00:33:31,554 --> 00:33:33,963
پس، از این عصرانه لذت ببرید،
سؤال بپرسید،
829
00:33:34,021 --> 00:33:36,659
- با همدورهایهایتان صحبت کنید.
- اون توی سخنرانی خیلی ماهره.
830
00:33:36,660 --> 00:33:40,245
چون شما جراحهای فردا هستید.
831
00:33:47,599 --> 00:33:49,928
اون توی آی-سی-یو در ریکاوری هستش
اما تا چند ساعت دیگه بایستی بهوش بیاد.
832
00:33:49,928 --> 00:33:51,427
- خیلی خب.
- حال مامان خوبه؟
833
00:33:51,443 --> 00:33:54,309
حالش از خوب هم بهتره، عزیزم.
اون عالیه.
834
00:33:54,988 --> 00:33:56,344
حال مامان خوبه؟
835
00:33:56,345 --> 00:33:57,377
ببخشید.
836
00:33:58,346 --> 00:33:59,313
ببخشید.*
837
00:33:59,314 --> 00:34:01,250
هی!
838
00:34:01,357 --> 00:34:04,474
بلیط بازی امشب
تیم بسکتبال «نیکس» رو داشتم
839
00:34:04,475 --> 00:34:07,697
من واقعاً تیم نیکس رو دوست دارم.
و حالا... بازیشون رو از دست دادم.
840
00:34:07,698 --> 00:34:10,447
همه هم به ازای پاداش ناچیز
نجات دادن جون یک زن.
841
00:34:10,450 --> 00:34:12,619
من نمیخواستم بمونم چون
میدونستم تو مشکلی نخواهی داشت
842
00:34:12,621 --> 00:34:15,640
نمیخواستم کمکت کنم
اما بعدش امیدوار بودم خرابکاری کنی
843
00:34:15,660 --> 00:34:17,632
چون اینطوری به این معنی میبود
که تو هنوز از من...
844
00:34:17,633 --> 00:34:18,635
بهتر نیستی.
845
00:34:19,137 --> 00:34:21,409
اما... هستی.
846
00:34:21,410 --> 00:34:25,872
هنوزم... از من بهتری.
847
00:34:26,369 --> 00:34:29,577
و این حسابی من رو ناراحت میکنه.
848
00:34:31,024 --> 00:34:32,450
از این بابت متأسفم.
849
00:34:32,451 --> 00:34:35,889
نه، نیستی.
850
00:34:42,250 --> 00:34:43,943
- سلام.
- سلام.
851
00:34:43,995 --> 00:34:45,657
فکر نمیکنم قبلاً همدیگه رو
ملاقات کرده باشیم. من آون هستم.
852
00:34:45,658 --> 00:34:47,777
- من کارینا هستم.
- به گری-اسلووان خوش اومدید.
853
00:34:47,786 --> 00:34:49,713
شما به کدوم دانشگاه پزشکی رفتید؟
854
00:34:49,714 --> 00:34:51,805
اوه، من انترن نیستم.
من یک پزشک مهمان هستم.
855
00:34:51,806 --> 00:34:53,003
ببخشید. من فکر میکردم...
856
00:34:53,046 --> 00:34:54,915
من توی چند ماه گذشته
دائم در رفت و آمد بودم.
857
00:34:54,916 --> 00:34:56,462
تخصص شما چیه؟
858
00:34:56,463 --> 00:34:58,972
اورگاسم.
859
00:35:06,892 --> 00:35:09,391
این خبر خوبیه!
860
00:35:09,413 --> 00:35:11,520
مردیت کجاست؟
861
00:35:19,105 --> 00:35:20,702
چه اتفاقی افتاده؟
862
00:35:20,709 --> 00:35:21,988
داشتیم صحبت میکردیم.
اون حالش خوب بود.
863
00:35:21,989 --> 00:35:23,815
و بعد یهو از حال رفت.
864
00:35:23,816 --> 00:35:26,695
دچار فیبریلاسیون بطنی شده.
یک میلیگرم اپی وریدی.
865
00:35:26,700 --> 00:35:30,346
پدالهای شوک.
روی ۱۵۰ شارژ کن! برید کنار!
866
00:35:30,948 --> 00:35:32,737
فشار داره افت میکنه.
867
00:35:32,741 --> 00:35:36,337
روی ۲۰۰ شارژ کن. برید کنار.
868
00:35:37,515 --> 00:35:38,774
بیاید شکمش رو باز کنیم.
869
00:35:38,775 --> 00:35:40,537
دریپها و دستکشهای سایز ۷ آمادهان.
870
00:35:40,538 --> 00:35:41,868
سینیهای جراحی دارن میان.
871
00:36:14,579 --> 00:36:17,276
کبدش بدون نقص بود.
مشکل از عمل نبود.
872
00:36:17,277 --> 00:36:20,576
اون دچار یک لختهٔ بزرگ شد.
هیچ کاری نمیشد...
873
00:36:20,577 --> 00:36:23,134
متأسفم. من...
874
00:36:25,143 --> 00:36:27,478
من خیلی متأسفم.
875
00:36:32,532 --> 00:36:35,400
مردیت، طبقهٔ پایین بهت احتیاج دارن.
876
00:36:49,601 --> 00:36:51,319
مردیت.
877
00:36:51,320 --> 00:36:54,294
تو برای یک جایزهٔ «هارپر آوری» نامزد شدی.
878
00:36:55,654 --> 00:36:57,533
این شگفتانگیزه.
تو هم شگفتزده شدی؟
879
00:36:57,603 --> 00:36:59,816
این یک نامزدی برای جایزهٔ هارپر آوریه.
880
00:36:59,817 --> 00:37:01,963
درک هرگز چنین چیزی بدست نیاورد.
881
00:37:07,522 --> 00:37:10,030
من یه نوشیدنی لازم دارم.
882
00:37:11,419 --> 00:37:12,708
اون چکارش شده؟
883
00:37:12,709 --> 00:37:16,093
بیمار عمل آلپسمون رو از دست دادیم.
همین الان.
884
00:37:18,078 --> 00:37:20,524
دیوید ام کجاست؟
885
00:37:20,525 --> 00:37:24,011
آها، نتونستم...
نتونستم انجامش بدم.
886
00:37:24,513 --> 00:37:26,484
- سلام.
- سلام.
887
00:37:26,493 --> 00:37:29,724
رئیس میشه یه لحظه باهات صحبت کنم؟
888
00:37:35,410 --> 00:37:37,988
من امروز بیرون بودم...
توی یک قایق...
889
00:37:37,989 --> 00:37:40,762
قایقی که حتی نمیدونم
چطوری باید برونمش.
890
00:37:40,763 --> 00:37:43,602
و این بهترین روزی بود که
در طی سالها داشتم.
891
00:37:43,640 --> 00:37:46,447
اونجا داشتم رقابت میکردم!
وسط بازی بودم!
892
00:37:46,448 --> 00:37:48,367
بجای اینکه فقط تماشاش کنم. میفهمی؟
893
00:37:48,371 --> 00:37:50,620
و اون بازی هم چیزی جز ماهی
پاره کردن و تلاش برای گره زدن نبود
894
00:37:50,621 --> 00:37:53,140
اما من هر ثانیهٔ اون رو دوست داشتم.
895
00:37:53,141 --> 00:37:54,429
خوشحالم برات!؟
896
00:37:54,430 --> 00:37:56,577
- من میخوام توی بازی باشم؟
- چه بازیای؟
897
00:37:56,578 --> 00:37:58,577
زندگیم. شغلم. جراحی!
898
00:37:58,644 --> 00:38:03,292
ببین، من یک چهارم
یک میلیارد دلار پول دارم
899
00:38:03,293 --> 00:38:05,791
و میخوام نصفش رو بهت بدم.
900
00:38:05,792 --> 00:38:06,977
آره.
901
00:38:06,978 --> 00:38:10,567
تا بتونی مسابقهٔ پژوهشی جراحی
خودت رو راه بندازی.
902
00:38:10,579 --> 00:38:12,578
شبیه جایزهٔ هارپر آوری؟
903
00:38:12,608 --> 00:38:14,368
نه! نه... نه، نه، نه.
شبیه اون نه.
904
00:38:14,369 --> 00:38:16,159
من نمیخوام فقط به نوآوریها جایزه بدم.
905
00:38:16,160 --> 00:38:17,779
میخوام هدایتشون کنم!
میخوام تأمین مالیشون کنم!
906
00:38:17,834 --> 00:38:19,700
و اسم من هم نمیتونه اصلاً
نزدیک این موضوع بیاد.
907
00:38:19,701 --> 00:38:21,077
مسابقهٔ خودته، مال من نیست.
908
00:38:21,078 --> 00:38:22,351
من باید ناشناس بمونم.
909
00:38:22,352 --> 00:38:24,011
و از من میخوای که بذارم تو برنده بشی؟
910
00:38:24,045 --> 00:38:26,239
نه خانم. نه، نه، نه.
دقیقاً برعکسش.
911
00:38:26,240 --> 00:38:28,815
من فقط میخوام توی رقابت باشم.
912
00:38:32,366 --> 00:38:34,572
خیلی خب.
913
00:38:37,620 --> 00:38:40,056
خدای من.
این اجتناب ناپذیر بود.
914
00:38:40,661 --> 00:38:42,513
مگه وقتی اومدم اینجا تو متأهل نبودی؟
915
00:38:42,514 --> 00:38:44,828
بودم. الان نیستم.
916
00:38:44,829 --> 00:38:46,538
بذار حدس بزنم. بخاطر تومور.
917
00:38:46,601 --> 00:38:50,208
اون مرد خوبیه
و با هم دوستهای خوبی هستیم.
918
00:38:50,818 --> 00:38:52,368
و حالا تو باید راجع به اینکه
919
00:38:52,369 --> 00:38:54,359
چقدر من از تو بهترم
بیشتر بهم بگی.
920
00:38:54,360 --> 00:38:57,724
میدونی که همهٔ اون حرفها رو
زدم تا تو رو به رختخواب بکشونم؟
921
00:38:57,725 --> 00:38:59,989
نه. اینطور نیست.
922
00:39:00,538 --> 00:39:02,610
و در ضمن، ممنونم.
923
00:39:02,611 --> 00:39:04,690
برای چی؟ برای... بله.
924
00:39:04,711 --> 00:39:08,690
خب، کار من همینه.
جون آدمها رو نجات میدم.
925
00:39:09,266 --> 00:39:12,007
بدجوری ازت بدم میاد.
926
00:39:12,522 --> 00:39:14,099
سلام، داری به مراسم
آشنایی با انترنها میری؟
927
00:39:14,100 --> 00:39:15,849
اونجا نوشیدنی مجانی داره.
برای همین آره.
928
00:39:15,875 --> 00:39:17,339
من یه جایی برای ساکن شدم پیدا کردم.
929
00:39:17,340 --> 00:39:18,710
- اوه، خدا رو شکر.
- خیلی خب، باشه!
930
00:39:18,885 --> 00:39:20,535
نه! نه، نه، نه.
منظورم این نبود.
931
00:39:20,536 --> 00:39:22,377
فقط مسئله اینه که...
با وجود سوفیا و کارینا...
932
00:39:22,378 --> 00:39:23,667
من فقط... فقط یجورایی بهم ریختهام.
933
00:39:23,698 --> 00:39:24,987
حالا قراره پیش کی بمونی؟
934
00:39:24,992 --> 00:39:26,819
راستش، پیش آون.
935
00:39:26,820 --> 00:39:28,716
آون؟
936
00:39:31,075 --> 00:39:34,508
"Surround Me" ترانهٔ ♫
♫ "Léon" از
937
00:39:34,509 --> 00:39:36,742
آه! ای بابا!
938
00:39:39,593 --> 00:39:41,382
تو از مردیت خواستی که امروز
با من مهربون باشه.
939
00:39:41,423 --> 00:39:44,372
همینطوره و باز هم این کار رو میکنم.
940
00:39:45,321 --> 00:39:48,580
این رو که میخوای از من
محافظت کنی خیلی دوست دارم اما...
941
00:39:48,582 --> 00:39:52,157
نمیخوام همیشه این برام سؤال باشه
که زندگیم چطور میشد اگر
942
00:39:52,158 --> 00:39:54,833
- فقط یکم بیشتر...
- یکم بیشتر چی؟
943
00:39:57,871 --> 00:40:00,863
من توی انتخاب رزیدنت ارشد نامزد شدم.
944
00:40:00,864 --> 00:40:02,780
چی؟
945
00:40:02,795 --> 00:40:06,145
و... دیگه نمیخوام مخفی بشم.
946
00:40:06,146 --> 00:40:08,694
آمادهام تا با مشکلات خودم مبارزه کنم.
947
00:40:09,579 --> 00:40:12,239
میخوام درخواست طلاق
از «پاول» رو ثبت کنم.
948
00:40:12,240 --> 00:40:15,831
- آيا مطمئنی؟
- آره.
949
00:40:20,722 --> 00:40:22,318
دوستت دارم.
950
00:40:22,320 --> 00:40:25,233
بوی دل و رودهٔ ماهی میدی.
951
00:40:26,917 --> 00:40:30,575
شجاعت همیشه در ارتباط با
زدن به دل آتش نیست.
952
00:40:33,392 --> 00:40:35,761
باورتون میشه ما اینجا کار میکنیم!؟
953
00:40:35,787 --> 00:40:38,908
باورتون میشه مردیت گری
اینجا کار میکنه؟
954
00:40:38,909 --> 00:40:41,300
خدای من.
955
00:40:41,995 --> 00:40:43,402
اندرو.
956
00:40:43,403 --> 00:40:46,954
«سم»؟ تو... تو اینجا چکار میکنی؟
957
00:40:47,337 --> 00:40:49,440
من اینجا کار میکنم.
958
00:40:51,849 --> 00:40:55,623
هر دوشون خیلی خوشگلن.
در عجبم بعدش قراره چی بشه.
959
00:40:55,707 --> 00:40:59,320
گاهی اوقات راجع به روبرو شدن
با گذشتهمون هستش.
960
00:41:06,547 --> 00:41:10,077
چرا جشن نمیگیری؟
اینها همه چی هستن؟
961
00:41:10,078 --> 00:41:13,474
یه صندلی بکش بیار دکتر بیلی.
962
00:41:13,475 --> 00:41:16,705
شش تا بیمار کبدی که شرایط
گرفتن عضو پیوندی رو ندارن.
963
00:41:16,706 --> 00:41:20,170
شش تا جون آدم که قراره با
عمل آلپس نجاتشون بدیم.
964
00:41:20,323 --> 00:41:22,277
و در سختترین روزها
965
00:41:22,278 --> 00:41:24,778
راجع به روبرو شدن با آیندهست.
966
00:41:24,779 --> 00:41:27,415
تبریک میگم دکتر گری.
967
00:41:34,468 --> 00:41:39,668
ترجمه از بابـک
زیرنویس و ترانههای هر قسمت را از کانال تلگرام
.دریافت کنید @bandsx مترجم به نشانی