1 00:00:04,111 --> 00:00:07,085 ‫بخشی در قشر مغز ‫انسان وجود داره که... 2 00:00:07,086 --> 00:00:11,284 ‫که در عمیق‌ترین ناحیه بین لوب ‫گیجگاهی و لوب پیشانی قرار گرفته. 3 00:00:11,285 --> 00:00:13,585 ‫وایستا، دلوکا... 4 00:00:13,889 --> 00:00:15,723 ‫چی... تو اینجا چکار می‌کنی؟ 5 00:00:15,724 --> 00:00:19,626 ‫هر کاری که شما بخواید دکتر گری. 6 00:00:19,950 --> 00:00:23,350 "Nah!" ترانه ♫ ♫ "Striking Matches" از 7 00:00:23,832 --> 00:00:27,634 ‫به اون بخش «اینسولا» گفته می‌شه ‫و همونجاست که امیال شکل می‌گیرن. 8 00:00:28,303 --> 00:00:30,905 ‫صبح بخیر. 9 00:00:30,906 --> 00:00:32,418 ‫جکسون. 10 00:00:32,419 --> 00:00:34,008 ‫چی... نه. 11 00:00:34,009 --> 00:00:35,042 ‫تو با مگی هستی. 12 00:00:35,043 --> 00:00:37,645 ‫آره، اما این فقط یه رؤیاست ‫برای همین اهمیتی نداره. 13 00:00:37,646 --> 00:00:39,613 ‫نه! 14 00:00:39,614 --> 00:00:41,615 ‫فکرهای ناشایست می‌کنی. آره؟ 15 00:00:41,616 --> 00:00:43,417 ‫خوشم اومد. ‫بیشتر برام تعریف کن. 16 00:00:43,418 --> 00:00:46,009 ‫تو... تو حق نداری راجع ‫به من قضاوت کنی. 17 00:00:46,010 --> 00:00:48,922 ‫عزیزم، من اونی که تو رو ‫قضاوت می‌کنه نیستم. 18 00:00:57,453 --> 00:00:58,499 ‫- مامان. ‫- آه! 19 00:00:58,500 --> 00:01:00,668 ‫بیلی بیدار شد ‫منم بهش یکم شیر دادم 20 00:01:00,669 --> 00:01:02,503 ‫اما اون درپوش ظرف رو ‫که باز کرد 21 00:01:02,504 --> 00:01:06,040 ‫تمام شیرهاش روی الیس ریخت. 22 00:01:06,041 --> 00:01:07,879 ‫اوه، خدا رو شکر. 23 00:01:13,382 --> 00:01:15,616 ‫اگر من توی ماسه‌ها خوابم ببره ‫تو راجع به من فکر بدی می‌کنی؟ 24 00:01:15,617 --> 00:01:18,185 ‫نه. اگر من توی ماسه‌ها ‫بالا بیارم چطور؟ 25 00:01:18,186 --> 00:01:19,987 ‫فقط یخرده. 26 00:01:19,988 --> 00:01:21,789 ‫خدایا، چه قشنگه. 27 00:01:21,790 --> 00:01:22,890 ‫روشنایی خیلی زیاده. 28 00:01:22,891 --> 00:01:24,992 ‫آره. 29 00:01:24,993 --> 00:01:26,693 ‫همینجا. 30 00:01:42,978 --> 00:01:46,046 ‫اینسولا فقط به اندازه یک نخود فرنگیه 31 00:01:46,047 --> 00:01:48,349 ‫اما اونچه که در بدن ما و ‫به تبع اون در زندگی ما 32 00:01:48,350 --> 00:01:53,487 ‫به راه می‌ندازه می‌تونه ‫خیلی ‫تکان‌دهنده باشه. 33 00:01:54,556 --> 00:01:55,990 ‫اوه. 34 00:01:55,991 --> 00:01:58,993 ‫اوه... اوه... سلام. 35 00:01:58,994 --> 00:02:00,161 ‫متأسفم. 36 00:02:00,162 --> 00:02:02,696 ‫من... فکر کنم خونه رو اشتباه اومدم.ط 37 00:02:02,697 --> 00:02:04,376 ‫شما دنبال آملیا و آون می‌گردید؟ 38 00:02:04,377 --> 00:02:08,034 ‫واقعیتش اونا هنوز خوابن. ‫بچه تمام شب بیدار بود. 39 00:02:09,604 --> 00:02:11,981 ‫من خونه رو اشتباه اومدم. 40 00:02:16,745 --> 00:02:18,412 ‫چی شده؟ ‫دوباره بیدار شده؟ 41 00:02:18,413 --> 00:02:20,114 ‫نه، ببخشید. می‌تونی دوباره بخوابی. 42 00:02:20,115 --> 00:02:22,449 ‫چیزی نیست. 43 00:02:24,085 --> 00:02:25,386 ‫می‌‌تونی قهوه درست کنی؟ 44 00:02:25,387 --> 00:02:27,330 ‫آره. 45 00:02:36,598 --> 00:02:38,966 ‫اوه. وای. اینجا بهم‌ریخته‌ست. 46 00:02:38,967 --> 00:02:40,396 ‫توی خواب نیستیم. 47 00:02:40,397 --> 00:02:41,936 ‫قطعاً الان خواب نیستیم. 48 00:02:41,937 --> 00:02:46,373 ‫آپریل با متیو و ‫الکس با جو ازدواج کردن. 49 00:02:46,374 --> 00:02:49,109 ‫بقیه‌مون هم بدجوری مست کردیم. 50 00:02:50,579 --> 00:02:52,713 ‫چرا آخه این کار رو می‌کنیم؟ 51 00:02:52,714 --> 00:02:53,914 ‫ها؟ 52 00:02:53,915 --> 00:02:57,151 ‫لذت‌بخش‌ترین، آسیب‌پذیرترین ‫و قدرتمندترین تجربیات زندگی رو 53 00:02:57,152 --> 00:02:59,620 ‫با خوردن الکل لمس و خنثی می‌کنیم. 54 00:02:59,621 --> 00:03:00,735 ‫چرا این کار رو می‌کنیم؟ 55 00:03:00,736 --> 00:03:03,057 ‫تا قهوه‌ام رو نخورده باشم 56 00:03:03,058 --> 00:03:05,259 ‫هضم همچین سؤالی ‫خیلی برام سنگینه. 57 00:03:05,260 --> 00:03:07,161 ‫بفرما. 58 00:03:07,162 --> 00:03:08,963 ‫چرا داریم آروم صحبت می‌کنیم؟ 59 00:03:08,964 --> 00:03:10,731 ‫چون دلوکا خوابیده. 60 00:03:10,732 --> 00:03:12,766 ‫دلوکا که خواب نیست. 61 00:03:13,131 --> 00:03:14,301 ‫مثه احمق‌ها زل زده به یه جای دیگه. 62 00:03:14,302 --> 00:03:15,836 ‫اونم بایستی به اندازه ‫من سردرد داشته باشه. 63 00:03:15,837 --> 00:03:17,604 ‫آره بچه‌ها، باید امروز ‫مرخصی استعلاجی بگیرم. 64 00:03:17,605 --> 00:03:19,106 ‫نه. کسی امروز مرخصی ‫استعلاجی نمی‌گیره. 65 00:03:19,107 --> 00:03:21,141 ‫امروز ی روز قشنگه. ‫تو هم می‌ری لباساتو می‌پوشی. 66 00:03:21,142 --> 00:03:22,215 ‫همگی تا محل کار پیاده می‌ریم. 67 00:03:22,216 --> 00:03:23,277 ‫زودباش. 68 00:03:23,278 --> 00:03:25,279 ‫بریم بچه‌ها، زود باشین. 69 00:03:25,280 --> 00:03:27,948 ‫خدای من، سرم درد می‌کنه. 70 00:03:34,289 --> 00:03:37,024 ‫اوه، بله. اشکالی نداره ‫اگر یکی بخوام. 71 00:03:37,025 --> 00:03:39,293 ‫پرتقال لطفاً. 72 00:03:39,294 --> 00:03:42,162 ‫نه، نه، صبر کنید، آناناس. 73 00:03:42,163 --> 00:03:45,165 ‫با یخ اضافه. 74 00:03:50,338 --> 00:03:53,640 ‫عالیه. ممنونم. 75 00:03:59,447 --> 00:04:01,782 ‫صبح بخیر. 76 00:04:01,783 --> 00:04:03,183 ‫اوه. 77 00:04:03,184 --> 00:04:04,885 ‫ممنونم عزیزم. 78 00:04:04,886 --> 00:04:06,887 ‫صبح زود بلند شدی و رفتی. 79 00:04:06,888 --> 00:04:08,322 ‫به جلسه «الکلی‌های گمنام» رسیدی؟ ‫(انجمنی برای کمک به افراد الکلی.) 80 00:04:08,323 --> 00:04:10,124 ‫اوه، نه، من... می‌خواستم... 81 00:04:10,125 --> 00:04:12,192 ‫سعی داشتم یه دستی ‫به این پرونده‌ها بزنم. 82 00:04:12,193 --> 00:04:13,400 ‫پس... من امشب می‌رم. 83 00:04:13,401 --> 00:04:15,396 ‫اصلاً دیشب تونستی بخوابی؟ 84 00:04:15,397 --> 00:04:18,065 ‫به لطف تو... 85 00:04:18,066 --> 00:04:19,867 ‫خوابیدم... 86 00:04:19,868 --> 00:04:21,068 ‫...خیلی... 87 00:04:21,069 --> 00:04:22,970 ‫...عالی. 88 00:04:22,971 --> 00:04:26,140 ‫امیدوارم امشب هم بتونم ‫خیلی خوب بخوابم. 89 00:04:26,141 --> 00:04:27,675 ‫تو به پرونده‌ بازیت برس. 90 00:04:27,676 --> 00:04:31,478 ‫من الانم حسابی حواسم پرته. 91 00:04:39,054 --> 00:04:42,056 ‫صبح بخیر، دکتر آلتمن! 92 00:04:42,057 --> 00:04:44,925 ‫و چه صبح قشنگی هم هست. 93 00:04:44,926 --> 00:04:46,160 ‫دکتر بیلی، باید باهاتون راجع به 94 00:04:46,161 --> 00:04:47,695 ‫موقعیت شغلی «رئیس موقت» صحبت کنم. 95 00:04:47,696 --> 00:04:49,430 ‫من... فقط... می‌خواستم ‫شما رو ببینم 96 00:04:49,431 --> 00:04:52,066 ‫و... و... و... بخاطر این ‫پیشنهاد ازتون تشکر کنم. 97 00:04:52,067 --> 00:04:54,201 ‫اوه، خواهش می‌کنم. ‫این هیجان‌انگیزه. 98 00:04:54,202 --> 00:04:59,239 ‫راستی علاوه بر این تازگی ‫یک «خدای اورتوپدی» هم استخدام کردم. 99 00:04:59,240 --> 00:05:03,043 ‫اون جراح شخصی تیم ‫بیسبال «سیاتل مارینرز» بوده. 100 00:05:03,378 --> 00:05:07,581 ‫و... و داریم آخرین مراحل ‫کار روی یک مرکز 101 00:05:07,582 --> 00:05:11,785 ‫فوق پیشرفته درمان با ‫اکسیژن پرفشار رو طی می‌کنیم. 102 00:05:11,786 --> 00:05:14,121 ‫ما فوق پیشرفته‌ایم. 103 00:05:14,122 --> 00:05:16,390 ‫ما جایی هستیم که بقیه ‫دوست دارن اونجا کار کنن. 104 00:05:16,391 --> 00:05:18,359 ‫می‌دونم. می‌دونم. 105 00:05:18,360 --> 00:05:22,096 ‫این... این مسئله ‫شخصی نیست، دکتر بیلی. 106 00:05:22,097 --> 00:05:25,199 ‫فقط... فکر می‌کردم دارم ‫برمی‌گردم تا توی همین شهر بمونم. 107 00:05:25,200 --> 00:05:27,368 ‫من... فکر می‌کردم می‌خوام... ‫اما... اینطور نیست. 108 00:05:27,369 --> 00:05:30,070 ‫من... من... من اون چیزی رو ‫که فکر می‌کردم می‌خوام، نمی‌خوام. 109 00:05:30,071 --> 00:05:32,573 ‫برای همین... الان در حال ‫برگشتن به این شهر نیستم. 110 00:05:32,574 --> 00:05:34,808 ‫من نمی‌تونم رئیس ‫موقت شما باشم. 111 00:05:34,809 --> 00:05:36,410 ‫من دارم می‌رم. 112 00:05:36,411 --> 00:05:39,481 ‫به جایی خیلی خیلی دور. 113 00:05:39,482 --> 00:05:40,633 ‫برای همین، فقط... 114 00:05:40,634 --> 00:05:43,217 ‫امیدوارم در دوره کاهش ‫استرس‌‌تون موفق باشید و... 115 00:05:43,218 --> 00:05:45,319 ‫و من باعث بدتر ‫شدنش نشده باشم. 116 00:05:45,320 --> 00:05:47,987 ‫منظورم... استرس بود. 117 00:05:50,291 --> 00:05:52,960 ‫چند دقیقه پیش داشتم می‌گفتم ‫آپریل ازدواج کرد. درسته؟ 118 00:05:52,961 --> 00:05:55,462 ‫من اونجا ایستاده بودم ‫و نگاه می‌کردم 119 00:05:55,463 --> 00:05:57,264 ‫و این اتفاق خوبی بود. 120 00:05:57,265 --> 00:05:59,500 ‫حالم خوب بودم. ‫من حقیقتاً براش خوشحال بودم. 121 00:05:59,501 --> 00:06:01,335 ‫و این چیز مهمی توی زندگی منه. 122 00:06:01,336 --> 00:06:03,170 ‫راستش شبیه یه تغییر اساسیه. 123 00:06:03,171 --> 00:06:05,773 ‫اما حالا... نمی‌دونم... خوبه توجهی ‫به این چیزا داشته باشم یا نه. 124 00:06:05,774 --> 00:06:07,274 ‫به چی؟ 125 00:06:07,275 --> 00:06:08,575 ‫به هر چیزی که در ادامه پیش بیاد. 126 00:06:08,576 --> 00:06:10,344 ‫نمی‌دونم... من نمی‌دونم. 127 00:06:10,345 --> 00:06:12,946 ‫منظورم این نیست که من به ‫نشون‌های معنی‌دار و پیام‌هایی 128 00:06:12,947 --> 00:06:15,282 ‫که از آسمون میان یا ‫چنین چیزایی اعتقاد دارم. 129 00:06:15,283 --> 00:06:17,685 ‫فقط... 130 00:06:17,752 --> 00:06:20,146 ‫نمی‌دونم. 131 00:06:20,355 --> 00:06:22,122 ‫خدای من. 132 00:06:22,123 --> 00:06:23,791 ‫من دیشب مردیت گری رو بوسیدم. 133 00:06:23,792 --> 00:06:25,325 ‫اوه. اوه، خدای من. 134 00:06:25,326 --> 00:06:27,027 ‫متوجه نمی‌شم اون چطور قادر بود 135 00:06:27,028 --> 00:06:29,663 ‫که چنین تصمیم بزرگی رو ‫به این سرعت بگیره. 136 00:06:29,664 --> 00:06:31,298 ‫برای من فقط ‫سه هفته طول می‌کشه 137 00:06:31,299 --> 00:06:33,300 ‫که تحقیق کنم ‫تا یک مسواک انتخاب کنم. 138 00:06:33,301 --> 00:06:34,868 ‫آره خب، ارزش آپریل ‫برات در همین حده. 139 00:06:34,869 --> 00:06:37,204 ‫می‌دونی، اون در مورد من ‫هم همین کار رو کرد. 140 00:06:37,205 --> 00:06:38,335 ‫صادقانه بگم، نمی‌دونم. 141 00:06:38,336 --> 00:06:40,541 ‫حس می‌کنم «ایمان داشتن» همینطوریه. 142 00:06:40,542 --> 00:06:42,876 ‫خودشه، به نظرم جذابیتش برای همینه. 143 00:06:42,877 --> 00:06:45,345 ‫آدم به حرف دلش می‌کنه 144 00:06:45,346 --> 00:06:46,978 ‫...و به این اطمینان داره که 145 00:06:46,979 --> 00:06:49,355 ‫دستی وجود داره که اگر ‫سقوط کنه اون رو می‌گیره 146 00:06:49,356 --> 00:06:51,218 ‫یا... وقتی که دچار اشتباه ‫بشه کمکش می‌کنه. 147 00:06:51,219 --> 00:06:53,596 ‫هی! هی! 148 00:07:13,074 --> 00:07:15,097 «آناتومی گری» (فصل پانزدهم - قسمت اول) 149 00:07:15,098 --> 00:07:19,798 ترجمه از بابـک زیرنویس و ترانه‌های هر قسمت را .دریافت کنید @bandsx از کانال تلگرام 150 00:07:26,403 --> 00:07:28,103 ‫خانم؟ 151 00:07:28,739 --> 00:07:30,439 ‫خانم. 152 00:07:36,811 --> 00:07:38,679 ‫- کسی نمی‌خواد به آمبولانس زنگ بزنه؟ ‫- چرا، من می‌زنم. 153 00:07:38,680 --> 00:07:40,114 ‫چی... چی اونجا داری می‌بینی؟ 154 00:07:40,115 --> 00:07:41,148 ‫یک نبض ضعیف حس می‌کنم. 155 00:07:41,149 --> 00:07:43,183 ‫تنفس سطحی. شکستگی ‫استخوان ران مشهوده. 156 00:07:43,184 --> 00:07:45,285 ‫به احتمال زیاد صدمات داخلی ‫هم داشته باشه. 157 00:07:45,286 --> 00:07:46,920 ‫زودباش، بلندش کن. 158 00:07:46,921 --> 00:07:49,089 ‫- تو جون ما رو نجات دادی، رفیق. ‫- من فقط لباستون رو کشیدم. 159 00:07:49,090 --> 00:07:51,458 ‫دلوکا، زندگی من نزدیک بود تموم ‫بشه و تو نجاتش دادی. 160 00:07:51,459 --> 00:07:54,461 ‫تو رو خدا فکر کن! تو قبلش ‫می‌خواستی مرخصی بگیری. 161 00:07:54,462 --> 00:07:56,696 ‫اگر این کار رو کرده بودی ‫من الان مرده بودم. 162 00:08:04,606 --> 00:08:06,373 ‫چیز خوبی هم داره؟ 163 00:08:06,374 --> 00:08:07,746 ‫چی؟ 164 00:08:07,747 --> 00:08:09,543 ‫نه. 165 00:08:09,544 --> 00:08:11,045 ‫به من پوزخند نزن. 166 00:08:11,046 --> 00:08:12,279 ‫پوزخند نمی‌زنم... لبخند می‌زنم. 167 00:08:12,280 --> 00:08:13,781 ‫و اگر تو لبخند من رو ‫پوزخند تفسیر می‌کنی 168 00:08:13,782 --> 00:08:15,449 ‫فقط به این خاطره که به ‫نظرت من دنبال شیطنتم 169 00:08:15,450 --> 00:08:18,485 ‫و، اگر تعریف از خود ‫نباشه، به نظرت جذابم. 170 00:08:18,486 --> 00:08:20,487 ‫من هیچ نظری راجع به تو ندارم. 171 00:08:20,488 --> 00:08:21,488 ‫من مغز خواهرت رو درمان کردم 172 00:08:21,489 --> 00:08:24,190 ‫برای همین حداقل به نظرت ‫من آدم با استعدادیم. 173 00:08:25,527 --> 00:08:29,029 ‫پس بیا به همین اکتفا کنیم. 174 00:08:29,030 --> 00:08:30,731 ‫آسانسور رو از دست ندادیم. 175 00:08:30,732 --> 00:08:31,799 ‫سلام، صبح بخیر. 176 00:08:31,800 --> 00:08:34,501 ‫- سلام. ‫- سلام، لئو! 177 00:08:34,502 --> 00:08:36,703 ‫تو این کلاه خیلی ‫بامزه شدی، نه؟ 178 00:08:38,973 --> 00:08:41,008 ‫اون دو تا دوباره برگشتن به بازی؟ 179 00:08:41,009 --> 00:08:42,131 ‫مشخص نیست. 180 00:08:42,132 --> 00:08:44,645 ‫به نظرت اونا می‌تونن تنش ‫جنسی بین ما رو حس کنن؟ 181 00:08:44,646 --> 00:08:45,979 ‫اگر بود به نظرت ‫خودم حس نمی‌کردم؟ 182 00:08:45,980 --> 00:08:48,348 ‫بدجنس. چه لذت‌بخش. 183 00:08:48,817 --> 00:08:51,151 ‫اوه، لعنتی. 184 00:08:51,152 --> 00:08:52,386 ‫- تدی. ‫- تدی. 185 00:08:52,387 --> 00:08:53,502 ‫- سلام. ‫- صبر کن، چرا تو اینجا... 186 00:08:53,503 --> 00:08:55,589 ‫- تو اینجا چکار می‌کنی؟ ‫- معذرت می‌خوام. سلام. 187 00:08:55,590 --> 00:08:56,590 ‫- سلام. ‫- سلام. 188 00:08:56,591 --> 00:08:57,791 ‫بیلی به من پیشنهاد کار داد 189 00:08:57,792 --> 00:09:01,261 ‫- و منم داشتم قبول می کردم اما... ‫- ما که خودمون رئیس بخش قلب داریم. 190 00:09:01,262 --> 00:09:04,431 ‫ریاست موقت. اون... بهم ‫ریاست موقت رو پیشنهاد کرد. 191 00:09:04,432 --> 00:09:06,667 ‫به رئیس موقت نیاز داریم؟ ‫من نمی‌دونستم... 192 00:09:06,668 --> 00:09:09,503 ‫اون یک دوره... مرخصی ‫از فشار کاری می‌خواد. 193 00:09:09,504 --> 00:09:10,704 ‫مو زرده کیه؟ 194 00:09:10,705 --> 00:09:11,872 ‫نفست رو از ‫گوش من ببر کنار. 195 00:09:11,873 --> 00:09:14,073 ‫حالا می‌خوای قبول کنی یا...؟ 196 00:09:14,409 --> 00:09:15,576 ‫قبول نمی‌کنم. 197 00:09:15,577 --> 00:09:18,545 ‫من... من... راستش من دارم می‌رم. 198 00:09:18,947 --> 00:09:22,616 ‫از دیدنت خوشحال شدم آملیا و ‫همینطور شما که اسمت رو نمی‌دونم. 199 00:09:22,617 --> 00:09:24,852 ‫اوه، این، این لئوست. 200 00:09:24,853 --> 00:09:26,520 ‫بله. 201 00:09:26,521 --> 00:09:27,588 ‫بدرود آون. 202 00:09:27,589 --> 00:09:30,758 ‫من... من... من... 203 00:09:30,759 --> 00:09:33,059 ‫من دارم می‌رم. 204 00:09:33,159 --> 00:09:34,361 ‫عجب! 205 00:09:34,362 --> 00:09:36,263 ‫اون توی سیاتله ولی تماس نگرفته؟ 206 00:09:36,264 --> 00:09:38,365 ‫این... عجب! 207 00:09:38,366 --> 00:09:40,801 ‫نکنه هنوزم... دور و بر اون می‌پری؟ 208 00:09:40,802 --> 00:09:42,136 ‫می‌دونی چیه؟ ‫جواب نده. 209 00:09:42,137 --> 00:09:45,472 ‫من می‌رم لئو رو تحویل بدم. ‫تو هم برو روز خوبی داشته باشی. 210 00:09:45,473 --> 00:09:47,474 ‫آملیا... 211 00:09:48,643 --> 00:09:49,977 ‫سلام. هی! هی! هی! آروم‌تر. 212 00:09:49,978 --> 00:09:53,313 ‫مورد تروما داره میاد! 213 00:09:57,719 --> 00:09:58,738 ‫- اول! ‫- اول! 214 00:09:58,739 --> 00:10:01,255 ‫اشتباه کردید. منم که «اول» اومدم. 215 00:10:01,256 --> 00:10:03,023 ‫- دوم! ‫- آروم! 216 00:10:03,024 --> 00:10:04,558 ‫نمی‌خوام همینجا بیوفتی بمیری. 217 00:10:04,559 --> 00:10:05,659 ‫اینجا چه خبره؟ 218 00:10:05,660 --> 00:10:08,762 ‫اون کف دستشویی افتاده ‫بود و فریاد می‌کشید. 219 00:10:08,763 --> 00:10:10,097 ‫فکر می‌کنم احتمالاً ‫یک حمله قلبی باشه. 220 00:10:10,098 --> 00:10:11,965 ‫مال معده‌مه. ‫فقط از معده‌مه. 221 00:10:11,966 --> 00:10:13,467 ‫یکی از شما این‌ها رو پذیرش کنه. 222 00:10:13,468 --> 00:10:14,549 ‫- پس مورد تروما چی! ‫- اینم تروماست. 223 00:10:14,550 --> 00:10:16,669 ‫روی، همین حالا. 224 00:10:18,573 --> 00:10:22,175 ‫- مورد ترومای ما این نیست. ‫- فقط یکم درد معده‌ست. 225 00:10:22,911 --> 00:10:25,945 ‫تو این رو به عهده می‌گیری هانت؟ 226 00:10:27,515 --> 00:10:29,482 ‫اول. 227 00:10:36,524 --> 00:10:38,658 ‫لعنتی، آخ! 228 00:10:44,766 --> 00:10:47,534 ‫هی، هی، بیا اینجا. 229 00:10:47,535 --> 00:10:48,802 ‫رئیس بخش قلب شما کیه؟ 230 00:10:48,803 --> 00:10:51,498 ‫دکتر مگی پیرس، خانم. 231 00:10:51,606 --> 00:10:52,706 ‫تو نظامی هستی؟ 232 00:10:52,707 --> 00:10:55,041 ‫بله خانم. نیروی هوایی. 233 00:10:56,611 --> 00:10:58,045 ‫ترومای ناشی از تصادف اتومبیل. ‫در صحنه بیهوش شده. 234 00:10:58,046 --> 00:10:59,179 ‫نبض ۱۳۰ هستش. 235 00:10:59,180 --> 00:11:00,347 ‫- فشار حول و حوش ۹۰ ثابت مونده. ‫- خیلی خب. 236 00:11:00,348 --> 00:11:01,548 ‫در ضمن یک شکستگی ‫باز استخوان ران هم هست. 237 00:11:01,549 --> 00:11:02,983 ‫- یواش. ‫- حواسم هست. 238 00:11:02,984 --> 00:11:04,318 ‫گوشت و آهن با هم یکی شدن. 239 00:11:04,319 --> 00:11:06,653 ‫به نظر می‌رسه اسکلت دوچرخه جلوی ‫خونریزی جدی از ران رو گرفته باشه 240 00:11:06,654 --> 00:11:07,721 ‫برای همین می‌خواستیم حتماً اون رو 241 00:11:07,722 --> 00:11:09,690 ‫در یک شرایط کنترل‌شده ‫از دوچرخه جدا کنیم. 242 00:11:09,691 --> 00:11:10,757 ‫- آره. ‫- به پزشک اورتوپد نیاز داریم. 243 00:11:10,758 --> 00:11:12,893 ‫یک اورتوپد خوشتیپ جدید داریم. ‫همون رو بیاریمش. 244 00:11:12,894 --> 00:11:14,194 ‫پیرس؟ 245 00:11:14,195 --> 00:11:15,395 ‫این با من. 246 00:11:15,396 --> 00:11:16,864 ‫هشیاریش رو پشت فرمون از دست داد. 247 00:11:16,865 --> 00:11:21,000 ‫خدای من! خیلی متأسفم! ‫خیلی متأسفم! 248 00:11:23,404 --> 00:11:25,339 ‫چیه؟ 249 00:11:25,340 --> 00:11:27,174 ‫شنیدم که دنبال یک ‫رئیس موقت می‌گردی 250 00:11:27,175 --> 00:11:29,543 ‫برای همین اومدم بگم دیگه ‫جستجو نیاز نیست بکنی. 251 00:11:29,544 --> 00:11:32,546 ‫می‌دونم به چی فکر می‌کنی... ‫من رئیس بخش اعصابم 252 00:11:32,547 --> 00:11:34,314 ‫و با کوراسیک درگیر یک کار پژوهشی‌ام 253 00:11:34,315 --> 00:11:36,550 ‫و در ضمن با یک نوجوون معتاد درگیرم که ‫سعی دارم باهاش خیلی اخلاقی رفتار کنم. 254 00:11:36,551 --> 00:11:37,584 ‫همینطور آون رو هم دارم. 255 00:11:37,585 --> 00:11:39,152 ‫راستش، آون رو «ندارم». 256 00:11:39,153 --> 00:11:40,654 ‫آوه، لئو رو داره ‫و منم بتی رو دارم 257 00:11:40,655 --> 00:11:43,724 ‫و با قطعیت کامل می‌تونیم ‫بگیم ما همدیگه رو نداریم. 258 00:11:43,725 --> 00:11:46,877 ‫برای همین یه سری سؤالاتی ‫بوجود اومده... و یه سری احساسات. 259 00:11:46,878 --> 00:11:47,961 ‫و ما دو تا با هم 260 00:11:47,962 --> 00:11:50,197 ‫مثل یک طوفان و گردباد بزرگ ‫از بلاتکلیفی و سرگردانی هستیم 261 00:11:50,198 --> 00:11:52,099 ‫که می‌تونه زندگی ‫چهار نفر رو چپه کنه. 262 00:11:52,100 --> 00:11:54,501 ‫درسته، زندگی حال حاضر من ‫نسبتاً شبیه یک آشفته‌بازاره. 263 00:11:54,502 --> 00:11:57,070 ‫و به همین خاطر «بهتره» من ‫تو رو انتخاب کنم؟ 264 00:11:57,071 --> 00:11:58,582 ‫آخه همه می‌دونن 265 00:11:58,583 --> 00:12:01,742 ‫کسانی که زندگی فاجعه‌بارتری دارن ‫در کار شکوفاتر هستن. 266 00:12:01,743 --> 00:12:04,210 ‫در ضمن، من ذاتاً به طرز ‫عجیبی رفتار رئیسی دارم. 267 00:12:06,160 --> 00:12:07,281 ‫خیلی خب، جدی می‌گم 268 00:12:07,282 --> 00:12:09,582 ‫تدی آلتمن چی داره که من ندارم؟ 269 00:12:10,852 --> 00:12:12,119 ‫- «سلام». ‫- سلام. ‫(صبحت به زبان ایتالیایی.) 270 00:12:12,120 --> 00:12:15,689 ‫تو شبیه یک... یادم رفته... یک... ‫موش... موش فاضلاب شدی. 271 00:12:15,690 --> 00:12:17,791 ‫عجب! تنهایی خوابیدن باعث شده ‫چهره دوستانه‌ت رو هم نشون بدی. 272 00:12:17,792 --> 00:12:20,861 ‫منظورم اینه حتماً خماری ‫قبل مستی سختی کشیدی. 273 00:12:20,862 --> 00:12:22,562 ‫«خماری بعد مستی»، ‫و بله، همینطور هم بود. 274 00:12:22,563 --> 00:12:23,897 ‫اما می‌دونی چیه؟ ‫دیگه الان حسش نمی‌کنم. 275 00:12:23,898 --> 00:12:25,632 ‫چون چند دقیقه پیش ‫پیرس و آوری رو 276 00:12:25,633 --> 00:12:27,467 ‫از پاشیده شدن کف خیابون ‫«پاین استریت» نجات دادم. 277 00:12:27,468 --> 00:12:28,512 ‫چکار؟ 278 00:12:28,513 --> 00:12:30,871 ‫من یک ناجی‌ام، کارینا. ‫من جونشون رو نجات دادم. 279 00:12:30,872 --> 00:12:33,273 ‫انگار من مأمور دست راست ‫خدا بودم. یا یه چنین چیزی. 280 00:12:33,274 --> 00:12:34,808 ‫خیلی خب. به نظر خیلی ‫بهش افتخار می‌کنی. 281 00:12:34,809 --> 00:12:37,896 ‫آره. ولی یه جوری می‌گی انگار بده. 282 00:12:38,146 --> 00:12:40,380 ‫- شما من رو پیج کردید دکتر وبر؟ ‫- شما من رو پیج کردید دکتر وبر؟ 283 00:12:40,648 --> 00:12:41,915 ‫شما نگفتین کدوم دلوکا. 284 00:12:41,916 --> 00:12:43,550 ‫منظورم کارینا بود. 285 00:12:43,551 --> 00:12:45,152 ‫اما برادرش هم ‫از این خوشش میاد. 286 00:12:45,153 --> 00:12:46,653 ‫من همین الان با یک ترومای جدی ‫اومدم دکتر وبر، برای همین... 287 00:12:46,654 --> 00:12:49,289 ‫به نفعته این رو ببینی دلوکا. ‫روی؟ 288 00:12:49,290 --> 00:12:51,391 ‫مذکر، ۴۲ ساله،درد شدید شکمی. 289 00:12:51,392 --> 00:12:52,492 ‫اشاره نمی‌کنه چرا درد داره 290 00:12:52,493 --> 00:12:55,428 ‫اما ما فکر می‌کنیم ‫یه ارتباط با این داره. 291 00:12:58,800 --> 00:13:01,802 ‫میاید روی اینکه چیه ‫شرط‌بندی کنیم؟ 292 00:13:01,803 --> 00:13:05,438 ‫- من می‌گم یک شمعه. ‫- من روی قوطی شامپو شرط می‌بندم. 293 00:13:05,807 --> 00:13:07,486 ‫چراغ قوه. 294 00:13:07,487 --> 00:13:09,009 ‫می‌دونی، این یکی به طرز ‫عجیبی بین مردم محبوبیت داره. 295 00:13:09,010 --> 00:13:10,744 ‫دلوکا؟ 296 00:13:10,745 --> 00:13:12,145 ‫چرا یکی باید بخواد یه ‫همچین کاری با خودش بکنه؟ 297 00:13:12,146 --> 00:13:14,281 ‫چون از اینکه از همسرشون بخوان 298 00:13:14,282 --> 00:13:15,916 ‫به اون قسمت دست بزنه می‌ترسن. 299 00:13:15,917 --> 00:13:18,352 ‫فکر می‌کنن همسرشون برداشت ‫می‌کنه که همجنس‌گرا هستن. 300 00:13:18,353 --> 00:13:19,586 ‫به نظر من که اینطور میاد. 301 00:13:19,587 --> 00:13:23,023 ‫خنگ نباش. مردهای همجنس‌گرا می‌دونن ‫چطور از اسباب‌بازی‌های جنسی استفاده کنن 302 00:13:23,024 --> 00:13:24,858 ‫که آخرش اون بالا بالاها گم نشه. 303 00:13:24,859 --> 00:13:27,661 ‫نه. نه. این فقط حماقت یک مرد معمولیه. 304 00:13:27,662 --> 00:13:31,164 ‫برای همه مردها ‫چه هم‌جنس‌گرا و چه غیر اون 305 00:13:31,165 --> 00:13:32,458 ‫مرکز لذت درست در ‫داخل کانال مقعد قرار داره. 306 00:13:32,459 --> 00:13:33,500 ‫خیلی خب، باشه دیگه. 307 00:13:33,501 --> 00:13:34,835 ‫صبر کن، صبر کن، صبر کن. ‫می‌خوام بقیه‌ش رو بشنوم. 308 00:13:34,836 --> 00:13:36,937 ‫غده پروستات در واقع ‫همون «نقطه-جی» مذکره. ‫(نقطه‌ای در واژن با حساسیت عصبی بالا.) 309 00:13:36,938 --> 00:13:38,472 ‫- جداً؟ ‫- آره. 310 00:13:38,473 --> 00:13:42,075 ‫فکر می‌کنی پس چرا همیشه داریم ‫از عقب مردها، چیزهای مختلف درمیاریم؟ 311 00:13:43,044 --> 00:13:45,311 ‫چرا، واقعاً. 312 00:13:46,714 --> 00:13:47,714 ‫دکتر پیرس، کارتون داشتم. 313 00:13:47,715 --> 00:13:48,782 ‫بله؟ 314 00:13:48,783 --> 00:13:51,303 ‫یک کار خصوصی. 315 00:13:55,890 --> 00:13:57,934 ‫خیلی خب. 316 00:13:59,149 --> 00:14:01,461 ‫«سیسی»، من الان برمی‌گردم. 317 00:14:01,462 --> 00:14:02,583 ‫می‌خوام این خانم گرفتن ‫نوار قلبت رو کامل کنه. 318 00:14:02,584 --> 00:14:03,530 ‫همینجا محکم بشین. 319 00:14:03,531 --> 00:14:05,498 ‫- ممنونم. ‫- باشه. 320 00:14:08,870 --> 00:14:11,138 ‫- اتاق ترومای من هنوز آماده نشده؟ ‫- یکی دوباره اورتوپد رو پیج کنه. 321 00:14:11,139 --> 00:14:12,873 ‫به یک اسکن سیار نیاز دارم. 322 00:14:12,874 --> 00:14:14,875 ‫آیا من مردم؟ من مردم؟ 323 00:14:14,876 --> 00:14:16,843 ‫«نیشا»، تو خیلی هم زنده‌ای. باشه؟ 324 00:14:16,844 --> 00:14:18,345 ‫اما من توی بهشتم. 325 00:14:18,346 --> 00:14:21,915 ‫قبلاً به بهشت اعتقاد نداشتم ‫اما الان همونجام. 326 00:14:21,916 --> 00:14:22,516 ‫توی بهشت. 327 00:14:22,517 --> 00:14:24,017 ‫نیشا، اینجا بهشت نیست. 328 00:14:24,018 --> 00:14:26,486 ‫فکر نمی‌کنم. 329 00:14:26,487 --> 00:14:29,423 ‫حدس می‌زنم... راستش ‫حقیقتاً نمی‌دونم منم. 330 00:14:29,424 --> 00:14:31,525 ‫یعنی خیلی چیزها هستن ‫که ما نمی‌دونیم. 331 00:14:31,526 --> 00:14:34,828 ‫اما شما دو تا خیلی خوشگلین. 332 00:14:34,829 --> 00:14:37,998 ‫شبیه فرشته‌های زردپوش هستین. 333 00:14:37,999 --> 00:14:39,433 ‫حالش چطوره؟ ‫حالش خوب می‌شه؟ 334 00:14:39,434 --> 00:14:41,234 ‫خانم، لازمه به تخت‌تون برگردید. 335 00:14:41,235 --> 00:14:43,437 ‫من خوبم. باید بدونم اون حالش چطوره. 336 00:14:43,438 --> 00:14:44,518 ‫آیا پدر و مادرش هم دارن میان؟ 337 00:14:44,519 --> 00:14:46,173 ‫اون‌ها خیلی خیلی از اینجا دورن. 338 00:14:46,174 --> 00:14:47,674 ‫خیلی متأسفم، «عشق». 339 00:14:47,675 --> 00:14:49,843 ‫مامانم منو «عشق» صدا می‌زنه. 340 00:14:49,844 --> 00:14:51,611 ‫اما هرگز عاشق نشدم. 341 00:14:51,612 --> 00:14:54,514 ‫نمی‌خواستم قبل از عاشق شدن بمیرم 342 00:14:54,515 --> 00:14:58,185 ‫اما به نظرم باید بمیرم ‫تا به عشق برسم... 343 00:14:58,186 --> 00:14:59,886 ‫توی بهشت. 344 00:14:59,887 --> 00:15:01,721 ‫بچه، تو شوخیت گرفته؟ 345 00:15:01,722 --> 00:15:04,357 ‫من کارم همسریابیه. ‫اصلاً شغلم همینه. 346 00:15:04,358 --> 00:15:06,760 ‫نه برای تفریح... بلکه برای درآمد. 347 00:15:06,761 --> 00:15:08,695 ‫تو فقط زنده بمون 348 00:15:08,696 --> 00:15:11,765 ‫من زندگیم رو وقف این می‌کنم ‫که برای تو عشق پیدا کنم. 349 00:15:11,766 --> 00:15:12,899 ‫ببخشید، خانم، جدی می‌گم 350 00:15:12,900 --> 00:15:15,135 ‫لازمه تا وقتی که داریم نوار قلبتون ‫رو بررسی می‌کنیم توی تخت‌تون باشید. 351 00:15:15,136 --> 00:15:16,636 ‫من قبلاً دو تا پیوند قلب داشتم. 352 00:15:16,637 --> 00:15:18,371 ‫اگر همین جا هم بیوفتم بمیرم 353 00:15:18,372 --> 00:15:19,873 ‫بازم بیشتر از اونکه می‌بایست ‫عمر می‌کردم، عمر کردم. 354 00:15:19,874 --> 00:15:22,171 ‫پس، ممنونم دکتر. 355 00:15:22,172 --> 00:15:23,777 ‫اما من این دختر رو تنها نمی‌ذارم. 356 00:15:23,778 --> 00:15:25,912 ‫خیلی خب، خانم ‫تیم ارتوپدی ما دارن میان 357 00:15:25,913 --> 00:15:27,948 ‫برای همین مجبوریم شما رو ‫ببریم تا جا برای اون‌ها... 358 00:15:27,949 --> 00:15:31,584 ‫خدای من. 359 00:15:43,931 --> 00:15:46,499 ‫کسی «خدای ارتوپدی» خواسته بود؟ 360 00:15:48,069 --> 00:15:51,103 ‫اینجا واقعاً بهشته! 361 00:15:56,581 --> 00:15:58,587 ‫اون مطمئناً یک شکستگی ‫باز استخوان ران داره 362 00:15:58,588 --> 00:16:00,441 ‫اما نمی‌خوام شکستگی رو ‫از اسکلت فلزی جدا کنم. 363 00:16:00,442 --> 00:16:01,874 ‫باید قبل از جدا کردن لوله‌های فلزی 364 00:16:01,875 --> 00:16:03,306 ‫جلوی خونریزی رو با ‫تورنیکه بگیریم. درسته؟ 365 00:16:03,307 --> 00:16:04,844 ‫آفرین. الان چه حسی داری نیشا؟ 366 00:16:04,845 --> 00:16:06,979 ‫خدایا، می‌بینی؟ 367 00:16:06,980 --> 00:16:11,350 ‫هیچ‌کس این سؤال رو اینطوری و با ‫این منظور ازم نپرسیده نبود. 368 00:16:11,351 --> 00:16:13,719 ‫آیا عاشق بودن اینجور حسی داره؟ 369 00:16:13,720 --> 00:16:15,420 ‫عشق «حقیقی» همینطوریه؟ 370 00:16:15,421 --> 00:16:16,922 ‫مثلاً اینطوری که کنار تو ‫از خواب بلند شم 371 00:16:16,923 --> 00:16:19,024 ‫و تو ازم بپرسی «چطور خوابیدی؟». 372 00:16:19,025 --> 00:16:21,526 ‫و این... این خیلی احمقانه‌ست. ‫آخه کی اهمیت می‌ده؟ 373 00:16:21,527 --> 00:16:22,461 ‫من هر شب می‌خوابم 374 00:16:22,462 --> 00:16:25,364 ‫اما تو واقعاً می‌خوای بدونی ‫که دیشب چطوری بهم گذشته. 375 00:16:25,365 --> 00:16:27,900 ‫تو می‌خوای بدونی ‫من، یعنی نیشا، چه حسی داره. 376 00:16:27,901 --> 00:16:29,368 ‫واقعاً می‌خوام این رو بدونم. 377 00:16:29,369 --> 00:16:31,198 ‫خیلی خب، به نظرم حالش خوبه. 378 00:16:31,199 --> 00:16:33,601 ‫من الان همه‌جور ‫چیزی رو حس می‌کنم. 379 00:16:33,602 --> 00:16:34,740 ‫درد؟ 380 00:16:34,741 --> 00:16:36,575 ‫همه‌چیز جز اون. 381 00:16:36,576 --> 00:16:38,210 ‫خیلی خب، این‌ها رو ‫قدم به قدم بیرون میاریم. 382 00:16:38,211 --> 00:16:40,579 ‫کرپی فرمون، کمک فنر، کلاه ‫ایمنی، بعد بریدن میله بالایی... 383 00:16:40,580 --> 00:16:41,847 ‫خوب متوجه نمی‌شم. 384 00:16:41,848 --> 00:16:44,416 ‫اوه، رفیق، شما توی ‫دوچرخه فروشی کار نکردی. 385 00:16:44,417 --> 00:16:46,051 ‫من، چهار سال، «ونیس بیچ». 386 00:16:46,052 --> 00:16:47,452 ‫می‌شه آچار بکس بهم بدین؟ 387 00:16:47,453 --> 00:16:48,620 ‫خیلی خب، باید این اوستا ‫نجارها از اونجا بیان کنار 388 00:16:48,621 --> 00:16:50,188 ‫تا بتونم سونوگرافی ‫شکم رو انجام بدم. 389 00:16:50,189 --> 00:16:51,690 ‫نه، حق با توئه. بیاید سرعتمون ‫رو بیشتر کنیم رفقا، باشه؟ 390 00:16:51,691 --> 00:16:52,591 ‫این اتفاق ممکن بود ‫برای من بیوفته 391 00:16:52,592 --> 00:16:54,960 ‫برای همین واقعاً دوست دارم... ‫اون زنده بمونه. 392 00:16:54,961 --> 00:16:57,228 ‫اونی که آهسته و پیوسته می‌ره پیروز می‌شه... 393 00:16:57,229 --> 00:16:58,297 ‫رفیق. 394 00:16:58,298 --> 00:16:59,765 ‫خیلی خب، می‌خوام ‫این رو بپیچونم نیشا 395 00:16:59,766 --> 00:17:01,433 ‫و تو هم کمی فشار ‫رو حس می‌کنی، باشه؟ 396 00:17:01,434 --> 00:17:04,024 ‫اما اگر شروع به درد کرد ‫بهم بگو، باشه؟ 397 00:17:04,025 --> 00:17:06,104 ‫دوستت دارم. 398 00:17:06,105 --> 00:17:08,774 ‫همه‌تون رو دوست دارم. 399 00:17:08,775 --> 00:17:12,276 ‫همه‌تون رو بیشتر از ‫هر کس دیگه‌ای دوست دارم. 400 00:17:14,547 --> 00:17:17,049 ‫خیلی خب. 401 00:17:17,050 --> 00:17:19,094 ‫دکتر آلتمن؟ 402 00:17:19,095 --> 00:17:20,552 ‫تو دکتر پیرسی؟ 403 00:17:20,553 --> 00:17:22,040 ‫رئیس بخش قلب. 404 00:17:22,041 --> 00:17:23,221 ‫آره، کاملاً مطمئنم. 405 00:17:23,222 --> 00:17:24,642 ‫چند سالته مگه... ۱۹ سال؟ 406 00:17:24,643 --> 00:17:28,293 ‫نه، وقتی از دانشکده پزشکی ‫فارغ‌التحصیل شدم ۱۹ سالم بود. 407 00:17:28,294 --> 00:17:31,496 ‫ولی وقتی رئیس بخش قلبم ‫کردن ۲۷ سال داشتم. 408 00:17:32,165 --> 00:17:33,665 ‫قراره هر دو سن و سالمون رو بهم بگیم ‫یا فقط منم که دارم می‌گم؟ 409 00:17:33,666 --> 00:17:35,167 ‫لعنتی. 410 00:17:35,168 --> 00:17:37,302 ‫تو خواهر گری هستی، مگه نه؟ 411 00:17:37,303 --> 00:17:40,105 ‫چرا این باید مهم باشه؟ 412 00:17:40,106 --> 00:17:41,506 ‫خیلی خب. 413 00:17:41,507 --> 00:17:43,175 ‫چیزی که می‌خوام بهت بگم 414 00:17:43,176 --> 00:17:46,311 ‫تحت قانون رازداری ‫پزشک و بیمار قرار می‌گیره. 415 00:17:46,312 --> 00:17:47,312 ‫روشنه؟ 416 00:17:47,313 --> 00:17:49,781 ‫اوه، آره، آره. قوانین کار ‫برای من کاملاً روشنه. 417 00:17:49,782 --> 00:17:52,316 ‫خیلی خب. 418 00:17:54,354 --> 00:17:56,989 ‫دکتر پیرس، من ۱۱ هفته حامله‌ام. 419 00:17:56,990 --> 00:17:58,523 ‫دیروز، دوازده ساعت پرواز داشتم 420 00:17:58,524 --> 00:18:01,360 ‫و بعد در یک جراحی هشت ‫ساعته شرکت کردم 421 00:18:01,361 --> 00:18:02,761 ‫بعدش فقط سه ساعت خوابیدم 422 00:18:02,762 --> 00:18:04,663 ‫و الان هم ۹۵٪ مطمئنم 423 00:18:04,664 --> 00:18:07,332 ‫که یک لخته خون در ‫ورید فمورالم دارم 424 00:18:07,333 --> 00:18:09,634 ‫برای همین می‌ترسم دچار ‫آمبولی ریه بشم. 425 00:18:09,635 --> 00:18:11,603 ‫بنابراین، امیدوارم... 426 00:18:11,604 --> 00:18:14,006 ‫امیدوارم بتونی ‫تشخیصم رو تأیید کنی، 427 00:18:14,007 --> 00:18:15,374 ‫یک نسخه برای دریافت ‫هپارین برام بنویسی، 428 00:18:15,375 --> 00:18:17,509 ‫تا بتونم دوباره سوار هواپیما بشم 429 00:18:17,510 --> 00:18:20,845 ‫و بدون اینکه کسی بفهمه ‫اینجا رو ترک کنم. 430 00:18:21,314 --> 00:18:23,113 ‫می‌تونی کمکم کنی؟ 431 00:18:27,553 --> 00:18:28,720 ‫حال بیمارم رو که در پذیرش ‫اورژانسه چک کن. 432 00:18:28,721 --> 00:18:31,356 ‫اگر نوار قلبش نرمال بود ‫اون رو به دکتر گری بسپار. 433 00:18:31,357 --> 00:18:32,791 ‫باشه. 434 00:18:32,792 --> 00:18:34,826 ‫هی، تو اون مقاله رو خوندی که 435 00:18:34,827 --> 00:18:37,629 ‫درباره نحوه وارد کردن ‫آنتی‌ژن به سلول‌های سرطانی 436 00:18:37,630 --> 00:18:39,398 ‫و تحریک بدن برای حمله به اون‌هاست؟ 437 00:18:39,399 --> 00:18:41,900 ‫نه، داشتم مجله «هفته ‫کشتی» رو می‌خوندم. 438 00:18:41,901 --> 00:18:44,969 ‫من رو به فکر انداخت. 439 00:18:45,538 --> 00:18:46,738 ‫راجع به؟ 440 00:18:46,739 --> 00:18:50,542 ‫اینکه چقدر کار کردن روی ریزکبدها ‫با مردیت رو دوست داشتم. 441 00:18:50,543 --> 00:18:52,044 ‫حس جدید بودن داشت. 442 00:18:52,045 --> 00:18:55,347 ‫اما بوستون حس جدید بودن نداره... ‫حس پیری می‌ده. 443 00:18:55,348 --> 00:18:56,848 ‫طبیعیه که تردید داشته باشی. 444 00:18:56,849 --> 00:18:58,050 ‫منم همینطورم. 445 00:18:58,051 --> 00:19:00,819 ‫نمی‌خوام تمام وقت بدون ‫هیچ رفیقی تنها باشم. 446 00:19:00,820 --> 00:19:02,821 ‫اما اگر قرار باشه ‫با تو باشم، مشکلی ندارم. 447 00:19:02,822 --> 00:19:05,524 ‫فکر نمی‌کنی ترک سیاتل کار اشتباهی باشه؟ 448 00:19:05,525 --> 00:19:06,624 ‫نه، تنها اشتباه اینه که 449 00:19:06,625 --> 00:19:10,453 ‫توی ماه عسلمون از کار حرف بزنیم. 450 00:19:10,596 --> 00:19:11,997 ‫از ساختن قلعه‌های شنی لذت ببر 451 00:19:11,998 --> 00:19:13,932 ‫چون به زودی تبدیل به ‫قلعه‌های برفی می‌شن. 452 00:19:13,933 --> 00:19:15,600 ‫همچین چیزی اصلاً نداریم. 453 00:19:15,601 --> 00:19:18,236 ‫فقط «فرشته برفی» و «آدم برفی» داریم. 454 00:19:18,237 --> 00:19:20,539 ‫قلعه برفی اصلاً نداریم. 455 00:19:20,540 --> 00:19:23,425 ‫خب، اگر نداریم، بایستی می‌داشتیم. 456 00:19:24,210 --> 00:19:27,679 ‫می‌دونی، من بودم اهمیت نمی‌دادم ‫بچه‌هامون توی بوستون بزرگ بشن. 457 00:19:27,680 --> 00:19:29,816 ‫به نظرم بچه‌ها باید جایی ‫بزرگ شن که برف بباره. 458 00:19:29,817 --> 00:19:30,882 ‫تیوب‌سواری می‌شه کرد. 459 00:19:30,883 --> 00:19:33,685 ‫برف‌بازی می‌شه کرد. 460 00:19:33,686 --> 00:19:36,521 ‫اگر دوتا بچه داشته باشیم ‫هر کدوم می‌ریم طرف یکی‌شون. 461 00:19:36,522 --> 00:19:39,257 ‫اگر چنین کلمه‌ای نداریم ‫بهتره که داشته باشیم. 462 00:19:39,258 --> 00:19:42,402 ‫سه تا هم خوبه. بچه بیشتر، ‫زندگی شادتر. مگه نه؟ 463 00:19:43,096 --> 00:19:45,197 ‫می‌دونی، همین الان... 464 00:19:45,198 --> 00:19:47,198 ‫ببخشید. 465 00:19:50,303 --> 00:19:52,662 ‫خیلی خب، باشه. 466 00:19:53,940 --> 00:19:56,274 ‫این انسداد بزرگیه. 467 00:19:56,275 --> 00:19:58,543 ‫و خطرناکه... این رو می‌دونیم. 468 00:19:58,544 --> 00:20:01,113 ‫شما احتیاج دارید ما جراحی‌تون ‫کنیم تا بتونیم هر چی که 469 00:20:01,114 --> 00:20:03,081 ‫هست رو خارج کنیم. 470 00:20:03,082 --> 00:20:04,616 ‫عالیه. انجامش بدید. ‫من رضایت می‌دم. 471 00:20:04,617 --> 00:20:06,218 ‫باشه، اما با وجود این 472 00:20:06,219 --> 00:20:08,679 ‫اگر نظری دارید که ‫اون چی می‌تونه باشه 473 00:20:08,680 --> 00:20:09,821 ‫بایستی بهمون بگید. 474 00:20:09,822 --> 00:20:12,591 ‫خودش رشد کرده. 475 00:20:12,592 --> 00:20:14,793 ‫حتماً همونجا رشد کرده. 476 00:20:14,794 --> 00:20:15,868 ‫خودش رشد کرده. 477 00:20:15,869 --> 00:20:18,357 ‫پس شکمم رو باز کنید ‫و اون توده رو در بیارید. 478 00:20:18,358 --> 00:20:23,167 ‫روی، اون رو برای معاینه زیربیهوشی و ‫لاپاراسکوپی اکتشافی احتمالی آماده می‌کنیم. 479 00:20:29,842 --> 00:20:30,842 ‫هی چی داری؟ 480 00:20:30,843 --> 00:20:33,245 ‫یکم وقت اضافه دارم ‫می‌خوام باهاش یکم تفریح کنم. 481 00:20:33,246 --> 00:20:36,348 ‫من یک شیء خارجی ‫ناشناس در مقعد دارم. 482 00:20:36,349 --> 00:20:38,250 ‫چقدر ناشناس؟ و چقدر بزرگ؟ 483 00:20:38,251 --> 00:20:39,818 ‫خیلی ناشناس... 484 00:20:39,819 --> 00:20:41,019 ‫و خیلی بزرگ. 485 00:20:41,020 --> 00:20:43,855 ‫خیلی باحال به نظر میاد. 486 00:20:43,856 --> 00:20:45,290 ‫می‌تونم بدمش به تو... 487 00:20:45,291 --> 00:20:47,659 ‫ اگر منو رئیس موقت بکنی. 488 00:20:47,660 --> 00:20:49,127 ‫موقت... چی؟ 489 00:20:49,128 --> 00:20:50,462 ‫نکنه تدی همه جا آگهی پخش کرده؟ 490 00:20:50,463 --> 00:20:51,496 ‫مجبور نبوده این کار رو بکنه. 491 00:20:51,497 --> 00:20:53,498 ‫من همه‌چیز رو می‌دونم. 492 00:20:53,499 --> 00:20:56,168 ‫و برای همینه که قادر بودم ‫به تو همه‌چیز رو آموزش بدم. 493 00:20:56,169 --> 00:20:58,036 ‫برام یه تنوع در فشار کار خوبه. 494 00:20:58,037 --> 00:21:00,138 ‫یه کاری که بتونم ‫باهاش سرحال بیام. 495 00:21:00,139 --> 00:21:03,708 ‫و البته به اون دفتر ‫ریاست هم احتیاج دارم. 496 00:21:04,200 --> 00:21:06,545 ‫- داری کجا می‌ری؟ ‫- دیگه برام تفریح نیست. 497 00:21:06,546 --> 00:21:07,512 ‫وایستا... وایستا... یک دقیقه وایستا. 498 00:21:07,513 --> 00:21:09,548 ‫صبر کن. 499 00:21:09,549 --> 00:21:10,749 ‫نمی‌خوای یکم آروم بگیری؟ 500 00:21:10,750 --> 00:21:13,652 ‫بیلی اگر منو برای ریاست موقت ‫انتخاب نکنه، یک احمقه. 501 00:21:13,653 --> 00:21:16,521 ‫من با استعدادم. ‫من توانمندم. 502 00:21:16,522 --> 00:21:18,123 ‫من جذابم. 503 00:21:18,124 --> 00:21:19,858 ‫من مرغوب‌ترین جنس ممکنم. 504 00:21:19,859 --> 00:21:22,107 ‫برای ریاست موقت یا...؟ 505 00:21:22,108 --> 00:21:23,261 ‫بله، برای ریاست موقت. 506 00:21:23,262 --> 00:21:27,365 ‫اون بلونده امروز کی بود؟ 507 00:21:28,668 --> 00:21:30,735 ‫اون زنیه که همسر ‫سابقم قبل از اینکه همسر 508 00:21:30,736 --> 00:21:32,237 ‫سابقم بشه اون رو بوسید 509 00:21:32,238 --> 00:21:33,638 ‫و فکر می‌کنم هنوزم دورش می‌پلکه 510 00:21:33,639 --> 00:21:36,074 ‫و بیلی هم بهش ریاست موقت ‫رو پیشنهاد کرده که این کار... 511 00:21:36,075 --> 00:21:38,210 ‫- ترحم‌انگیزه. ‫- موافقم. 512 00:21:38,211 --> 00:21:40,645 ‫اینجا اون کلی نامزدهای کاملاً 513 00:21:40,646 --> 00:21:42,747 ‫- حائز شرایط برای اون کار داره... ‫- نه، نه، این نمایش ترحم‌انگیزه. 514 00:21:42,748 --> 00:21:43,848 ‫این واقعیت دوم و ساختگی 515 00:21:43,849 --> 00:21:45,517 ‫که در اون تو قربانی ‫ازدواجت هستی رو می‌گم. 516 00:21:45,518 --> 00:21:46,818 ‫تو خیلی چیزها هستی، آملیا شفرد 517 00:21:46,819 --> 00:21:48,186 ‫اما قربانی بودن جزوشون نیست. 518 00:21:48,187 --> 00:21:49,542 ‫یک عوضی، چرا. 519 00:21:49,543 --> 00:21:50,589 ‫معذرت می‌خوام؟ 520 00:21:50,590 --> 00:21:51,856 ‫تو با شوهرت یک عوضی ‫به تمام معنا بودی. 521 00:21:51,857 --> 00:21:52,882 ‫باهاش افتضاح رفتار کردی. 522 00:21:52,883 --> 00:21:54,593 ‫وقتی من اومدم تا مغزت رو بشکافم 523 00:21:54,594 --> 00:21:55,794 ‫حتی متوجه نشدم که ‫با هم ازدواج کردین. 524 00:21:55,795 --> 00:21:58,363 ‫- تا این حد مسئله برات بی‌اهمیت بود. ‫- من تومور داشتم. 525 00:21:58,364 --> 00:22:00,732 ‫من و تو فردای روزی که ‫جدا شدید سکس کردیم. 526 00:22:00,733 --> 00:22:03,001 ‫که کثیف، شیطانی و پرحرارت بود. 527 00:22:03,002 --> 00:22:04,035 ‫فوق‌العاده بود. 528 00:22:04,036 --> 00:22:05,704 ‫اما بخاطر تومور نبود. ‫تومور از بین رفته بود. 529 00:22:05,705 --> 00:22:06,705 ‫اون سکس سپاسگزاری بود. 530 00:22:06,706 --> 00:22:08,840 ‫سکس «ممنونم که ‫من رو نکشتی» بود. 531 00:22:08,841 --> 00:22:11,509 ‫سکس «خدا رو شکر که دیگه ‫زن اون مو نارنجی نیستم» بود. 532 00:22:11,510 --> 00:22:13,344 ‫خودتم می‌دونی. 533 00:22:17,583 --> 00:22:20,452 ‫پس شما تا حالا دو تا پیوند ‫داشتین خانم «کولوین»؟ 534 00:22:20,453 --> 00:22:22,020 ‫خواهش می‌کنم ‫منو سیسی صدا کن. 535 00:22:22,021 --> 00:22:23,622 ‫و بله دو تا داشتم 536 00:22:23,623 --> 00:22:25,423 ‫ به احتمال زیاد سومیم هم توی راهه. 537 00:22:25,424 --> 00:22:27,092 ‫نوار قلب شما کاملاً طبیعی به نظر میاد 538 00:22:27,093 --> 00:22:28,893 ‫اما یه چیزی باعث شده که ‫پشت فرمون بیهوش بشید 539 00:22:28,894 --> 00:22:31,463 ‫برای همین اگر اشکالی نداره مایلم ‫آزمایش‌های بیشتری انجام بدم. 540 00:22:31,464 --> 00:22:33,732 ‫دکتر پارکر، آزمایش پروگراف ‫و سی-ام-پی تهیه کن 541 00:22:33,733 --> 00:22:35,634 ‫- و دائم دکتر پیرس رو در جریان بذار. ‫- بله خانم. 542 00:22:35,635 --> 00:22:36,968 ‫دکتر پارکر؟ 543 00:22:36,969 --> 00:22:38,536 ‫می‌دونم این یک رسم ‫نظامیه اما می‌دونی 544 00:22:38,537 --> 00:22:39,671 ‫وقتی من رو خانم صدا می‌زنی 545 00:22:39,672 --> 00:22:41,773 ‫واقعاً باعث می‌شه حس کنم ‫انگار صد سال عمرمه. 546 00:22:41,774 --> 00:22:43,975 ‫بله خانم. ببخشید، خانم. ‫متأسفم دکتر. 547 00:22:43,976 --> 00:22:45,543 ‫فقط برو. 548 00:22:45,544 --> 00:22:47,822 ‫دکتر گری؟ 549 00:22:47,823 --> 00:22:48,913 ‫سلام. 550 00:22:48,914 --> 00:22:50,982 ‫فقط می‌خواستم بگم متأسفم. 551 00:22:50,983 --> 00:22:53,451 ‫هرگز نباید به اون شکل شما رو می‌بوسیدم. 552 00:22:54,220 --> 00:22:55,553 ‫منظورم اینه که ‫شما شگفت‌انگیز هستید. 553 00:22:55,554 --> 00:22:56,988 ‫- اشکالی نداره. ‫- نه اشکال داره. 554 00:22:56,989 --> 00:23:00,158 ‫من به عنوان جراح خیلی براتون ‫احترام قائلم و فقط... هرگز... 555 00:23:00,159 --> 00:23:02,727 ‫هرگز در شرایط عادی چنین ‫کاری با شما نمی‌کردم. 556 00:23:02,728 --> 00:23:05,208 ‫اما شما خیلی خیلی باهام ‫مهربون بودید و منم مست بودم 557 00:23:05,209 --> 00:23:06,631 ‫و لباستون هم... یعنی... 558 00:23:06,632 --> 00:23:08,066 ‫بهرحال، هرگز نباید ‫این اتفاق میوفتاد 559 00:23:08,067 --> 00:23:11,002 ‫و هرگز هم نخواهد افتاد. 560 00:23:11,003 --> 00:23:13,137 ‫الان دیگه من می‌رم. 561 00:23:13,739 --> 00:23:15,740 ‫واقعاً خیلی حیفه. 562 00:23:15,741 --> 00:23:16,811 ‫ازش خوشت میاد؟ 563 00:23:16,812 --> 00:23:18,843 ‫من معلمشم. 564 00:23:18,844 --> 00:23:20,445 ‫نمی‌خوای دوباره ببوسیش؟ 565 00:23:20,446 --> 00:23:22,981 ‫- اون شاگردمه. ‫- خیلی خب. 566 00:23:22,982 --> 00:23:26,251 ‫اما کسی رو می‌خوای ‫که تو رو ببوسه. 567 00:23:26,252 --> 00:23:27,485 ‫راحت این رو متوجه می‌شم. 568 00:23:27,486 --> 00:23:29,688 ‫این قدرت استثنائیه منه. 569 00:23:29,689 --> 00:23:30,922 ‫می‌تونی با من صحبت کنی... ‫من قابل اعتمادم. 570 00:23:30,923 --> 00:23:33,758 ‫من برعکس کشیش‌هام. 571 00:23:33,759 --> 00:23:36,828 ‫آدم‌ها جلوی من اعتراف می‌کنن اما ‫من باعث نمی‌شم حس بدی پیدا کنن. 572 00:23:36,829 --> 00:23:38,225 ‫خب، من به کسی نیاز ندارم که... 573 00:23:38,226 --> 00:23:39,764 ‫مسئله نیاز نیست عزیزم. 574 00:23:39,765 --> 00:23:41,800 ‫مسئله میل هستش. 575 00:23:41,801 --> 00:23:43,835 ‫و تو هم یک زن صد ساله نیستی. 576 00:23:43,836 --> 00:23:46,460 ‫تو زیبا و پر از انرژی هستی. 577 00:23:46,461 --> 00:23:47,539 ‫معذرت می‌خوام. 578 00:23:47,540 --> 00:23:49,674 ‫دکتر بیلی، یک لحظه وقت دارید؟ 579 00:23:49,675 --> 00:23:51,176 ‫چه صحبتی داری گری؟ 580 00:23:51,177 --> 00:23:53,311 ‫من میل درونی دارم... 581 00:23:53,312 --> 00:23:54,458 ‫که رئیس موقت بشم. 582 00:23:54,459 --> 00:23:56,448 ‫- اوه تو رو محض رضای... ‫- خصوصاً همین الان. 583 00:23:56,449 --> 00:23:59,826 ‫بهش نیاز دارم. واقعاً... نیاز دارمش. 584 00:24:01,787 --> 00:24:04,289 ‫من خواب‌هایی می‌بینم... 585 00:24:04,290 --> 00:24:06,024 ‫که نامناسبن... 586 00:24:06,025 --> 00:24:10,228 ‫تا حدی که برای به زبون ‫آوردنشون کار سختی دارم. 587 00:24:10,229 --> 00:24:13,172 ‫کار اضافه کردن کمکم می‌کنه. 588 00:24:15,835 --> 00:24:18,737 ‫شما واقعاً یک لخته خون دارید ‫اما آزمایش دی-دایمرتون منفیه. 589 00:24:18,738 --> 00:24:21,572 ‫می‌خوام بستری‌تون کنم و ‫برای چند روزی تحت نظر بگیرم. 590 00:24:22,708 --> 00:24:24,709 ‫- دکتر پیرس؟ ‫- بله. 591 00:24:24,710 --> 00:24:27,345 ‫من اصلاً اینطوری نیستم. 592 00:24:27,346 --> 00:24:28,880 ‫من گریه نمی‌کنم. 593 00:24:28,881 --> 00:24:31,850 ‫الان کنترل دست هورمون‌هاست. 594 00:24:31,851 --> 00:24:34,152 ‫تصادفی هم حامله نمی‌شم. 595 00:24:34,153 --> 00:24:36,404 ‫من آدم محتاطیم! 596 00:24:36,722 --> 00:24:38,723 ‫اما مردی که عاشقش ‫بودم به آلمان اومد 597 00:24:38,724 --> 00:24:40,692 ‫و مقاومت کردن خیلی سخت بود 598 00:24:40,693 --> 00:24:42,560 ‫و منم مراقب نبودم. 599 00:24:42,561 --> 00:24:45,063 ‫خدای من. آون به آلمان رفته بود. 600 00:24:45,064 --> 00:24:47,731 ‫آون کیه؟ 601 00:24:52,037 --> 00:24:54,839 ‫دقیقاً نسبت تو با آون چیه؟ 602 00:24:54,840 --> 00:24:57,508 ‫اون یه جورایی همخونه خواهرمه. 603 00:24:58,744 --> 00:25:00,178 ‫خواهرت؟ 604 00:25:00,179 --> 00:25:02,388 ‫آملیا شفرد. 605 00:25:16,468 --> 00:25:19,571 ‫متأسفم که توی ماه عسلمون ‫از بچه صحبت کردم. 606 00:25:19,572 --> 00:25:21,839 ‫کار احمقانه‌ای بود. فقط... 607 00:25:21,840 --> 00:25:24,242 ‫تو داشتی در مورد آینده و برف و ‫این چیزا حرف می‌زدی 608 00:25:24,243 --> 00:25:26,678 ‫منم یهو اینا توی ذهنم اومد. 609 00:25:26,679 --> 00:25:30,506 ‫انگار می‌تونستم بچه‌هامون رو ‫ببینم که توی برف بازی می‌کنن و 610 00:25:30,507 --> 00:25:31,520 ‫بهشون خوش می‌گذره که این... 611 00:25:31,521 --> 00:25:34,456 ‫می‌دونی، بچه‌ها، برف. ‫با هم جور درمیان. 612 00:25:34,457 --> 00:25:35,858 ‫الکس، ساکت شو لطفاً. 613 00:25:35,859 --> 00:25:38,327 ‫من یه فکری دارم، یک فکر ‫بزرگ، و دوستت دارم 614 00:25:38,328 --> 00:25:39,662 ‫و تمام بچه‌هامون رو هم ‫دوست خواهم داشت 615 00:25:39,663 --> 00:25:41,096 ‫یا لااقل بالاخره یکی‌شون رو. 616 00:25:41,097 --> 00:25:42,832 ‫اما فعلاً فقط... 617 00:25:42,833 --> 00:25:44,250 ‫هیس! 618 00:25:44,251 --> 00:25:45,467 ‫یه فکری داشتم. 619 00:25:45,468 --> 00:25:47,235 ‫چه فکری؟ 620 00:25:47,971 --> 00:25:50,338 ‫مهمون ما باش. 621 00:25:54,778 --> 00:25:58,614 ‫میل به ماساژ دادن ‫پروستات کاملاً طبیعیه 622 00:25:58,615 --> 00:26:01,350 ‫و اگر یک صحبت ساده با ‫همسرتون داشته باشید 623 00:26:01,351 --> 00:26:04,286 ‫و تمایلتون رو براش توضیح بدید... ‫- لطفاً ادامه ندید. 624 00:26:04,287 --> 00:26:07,456 ‫تنها چیزی که اون لازم داره ‫مانیکور و تا حدی هم... 625 00:26:07,457 --> 00:26:08,791 ‫می‌شه لطفاً اون رو متوقفش کنید؟ 626 00:26:08,792 --> 00:26:11,956 ‫نه تا وقتی که بهم نگید ‫چی اون داخل کردید. 627 00:26:11,972 --> 00:26:13,195 ‫مال همسرمه... 628 00:26:13,196 --> 00:26:15,168 ‫اوه! 629 00:26:15,398 --> 00:26:16,732 ‫وسایل موهاش. 630 00:26:16,733 --> 00:26:18,701 ‫شامپو! آره! 631 00:26:18,702 --> 00:26:21,937 ‫- ممنون دکتر دلوکا. ‫- خواهش می‌کنم. 632 00:26:22,739 --> 00:26:26,074 ‫فکر کنم عاشق خواهرت شدم. 633 00:26:27,143 --> 00:26:28,091 ‫پس، صبر کن. 634 00:26:28,092 --> 00:26:30,045 ‫اگر مردیت خواهر ناتنی توئه... 635 00:26:30,046 --> 00:26:31,187 ‫که تازه باهاش آشنا شدی... 636 00:26:31,188 --> 00:26:33,649 ‫و آملیا خواهر شوهر مردیته... 637 00:26:33,650 --> 00:26:34,583 ‫خواهر شوهر مرحومش... 638 00:26:34,584 --> 00:26:36,852 ‫پس شماها... ‫واقعاً خواهر نیستید. 639 00:26:36,853 --> 00:26:38,254 ‫آره، می‌دونم، اما... 640 00:26:38,255 --> 00:26:39,889 ‫بیشتر «خواهرهای» استعاری هستش. 641 00:26:39,890 --> 00:26:41,657 ‫مثل اینکه می‌گن «ما همه با هم خواهریم». 642 00:26:41,658 --> 00:26:44,093 ‫اصلاً یک اصطلاحی داریم ‫به نام «خونه خواهرها». 643 00:26:44,094 --> 00:26:46,061 ‫اما شماها واقعاً خواهر نیستید. 644 00:26:46,062 --> 00:26:47,229 ‫آیا اهمیتی داره؟ 645 00:26:47,230 --> 00:26:49,899 ‫آره، خب، یه جورایی. 646 00:26:49,900 --> 00:26:50,944 ‫یعنی این حرفا که ‫خانواده از همه‌چیز مهمتره. 647 00:26:50,945 --> 00:26:52,401 ‫من به این چیزا اعتقاد ندارم. 648 00:26:52,402 --> 00:26:54,069 ‫اما به قانون «هیپا» که داری. ‫(«قانون انتقال و پاسخگویی بیمه سلامت».) 649 00:26:54,070 --> 00:26:57,172 ‫من قرار نیست بهش بگم. 650 00:27:00,277 --> 00:27:01,777 ‫من چیزی نشنیدم سرگرد آلتمن. 651 00:27:01,778 --> 00:27:04,980 ‫ممنونم ستوان. مرخص هستید. 652 00:27:06,381 --> 00:27:07,483 ‫باشه. 653 00:27:07,484 --> 00:27:09,551 ‫شما دارید برخلاف توصیه پزشکی ‫اینجا رو ترک می‌کنید. 654 00:27:09,552 --> 00:27:11,353 ‫من جوراب‌های کشیم رو پوشیدم 655 00:27:11,354 --> 00:27:13,956 ‫و پاهام رو هم... ‫یه جای دیگه‌ بالا می‌گیرم. 656 00:27:13,957 --> 00:27:16,859 ‫شما نمی‌تونید سفر کنید. ‫قطعاً پرواز نمی‌تونید بکنید. 657 00:27:16,860 --> 00:27:19,148 ‫کاملاً برام روشنه. 658 00:27:19,195 --> 00:27:20,863 ‫دکتر آلتمن؟ تدی؟ 659 00:27:20,864 --> 00:27:21,864 ‫می‌تونم تدی صداتون کنم؟ 660 00:27:21,865 --> 00:27:24,099 ‫حالا که راز ‫سرنوشت‌سازتون رو می‌دونم؟ 661 00:27:24,100 --> 00:27:25,867 ‫نه. 662 00:27:27,237 --> 00:27:29,659 ‫دکتر پیرس... 663 00:27:30,106 --> 00:27:32,941 ‫ممنون بابت مشاوره. 664 00:27:34,911 --> 00:27:38,580 ‫حق با اونه عزیزم. ‫اون خواهرت نیست. 665 00:27:39,449 --> 00:27:42,818 ‫پس قلب مخروبه من حالا داره ‫به قیمت کلیه‌هام تموم می‌شه؟ 666 00:27:42,819 --> 00:27:44,322 ‫مشکل از قلبت نیست. 667 00:27:44,323 --> 00:27:46,588 ‫بخاطر داروهای ضد-پس‌زدن ‫هستش که برای قلبت می‌خوری. 668 00:27:46,589 --> 00:27:48,090 ‫اون‌ها اثر سمی روی کلیه‌هات داشتن. 669 00:27:48,091 --> 00:27:49,992 ‫پس به پیوند کلیه نیاز دارم. 670 00:27:49,993 --> 00:27:53,762 ‫ما قبلاً با «یونوس» تماس گرفتیم ‫اما تا وقتی بتونن یکی پیدا کنن ‫(«شبکه یکپارچه اشتراک اعضای بدن».) 671 00:27:53,763 --> 00:27:57,900 ‫هر شب دوازده ساعت به ‫دیالیز صفاقی نیاز داری. 672 00:27:57,901 --> 00:27:59,935 ‫من یک جراحی کوچک انجام ‫می‌دم و یک کاتتر قرار می‌دم 673 00:27:59,936 --> 00:28:01,851 ‫تا این کار رو ممکن کنیم، باشه؟ 674 00:28:01,852 --> 00:28:04,807 ‫می‌تونید من رو توی اتاق ‫ریکاوری جایی کنار نیشا بذارید 675 00:28:04,808 --> 00:28:06,141 ‫همون دختری که ‫بهش صدمه زدم. 676 00:28:06,142 --> 00:28:08,077 ‫می‌خوام تا وقتی پدر و مادرش ‫میان کنارش باشم. 677 00:28:08,078 --> 00:28:09,678 ‫خب، مطمئناً می‌تونم بررسی کنم. 678 00:28:09,679 --> 00:28:12,414 ‫پس منم به جراحی رضایت می‌دم. 679 00:28:12,415 --> 00:28:14,316 ‫حالا بیا در مورد خودت صحبت کنیم. 680 00:28:14,317 --> 00:28:15,851 ‫الان چند وقته که مجردی؟ 681 00:28:15,852 --> 00:28:17,786 ‫سیسی. 682 00:28:17,787 --> 00:28:19,855 ‫من کاملاً راضی و خوشحالم. 683 00:28:19,856 --> 00:28:21,031 ‫البته که هستی. 684 00:28:21,032 --> 00:28:22,157 ‫چطور می‌تونی نباشی... 685 00:28:22,158 --> 00:28:25,127 ‫اونم یک پزشک زیبا و موفق مثل تو؟ 686 00:28:25,128 --> 00:28:27,529 ‫اما آیا واقعاً سقفی برای ‫خوشحالی وجود داره؟ 687 00:28:27,530 --> 00:28:29,932 ‫و کیه که از یکم ‫شادی بیشتر بدش بیاد؟ 688 00:28:29,933 --> 00:28:32,835 ‫و کیه که از مشترک شدنش ‫حتی یه ذره هم لذت نبره؟ 689 00:28:32,836 --> 00:28:35,938 ‫اگر بهم اجازه بدی می‌تونم ‫کمکت کنم دکتر گری. 690 00:28:35,939 --> 00:28:39,474 ‫من یونوس عشقم. 691 00:28:41,211 --> 00:28:42,647 ‫پس تازه به سیاتل نقل مکان کردی؟ 692 00:28:42,648 --> 00:28:44,279 ‫نه، مدتیه اینجام. 693 00:28:44,280 --> 00:28:45,848 ‫اون پزشک تیم «مارینرز» بوده. 694 00:28:45,849 --> 00:28:48,050 ‫- بهت بلیط می‌دن یا اینکه...؟ ‫- یک عالمه بلیط. 695 00:28:48,051 --> 00:28:49,451 ‫- آون هانت. رئیس بخش سوانح. ‫- من جکسون آوری هستم. 696 00:28:49,452 --> 00:28:50,803 ‫- من عاشق تیم مارینرز هستم. ‫- فکر نمی‌کنم به... 697 00:28:50,804 --> 00:28:52,287 ‫شکل مناسبی با هم ‫آشنا شده باشیم. 698 00:28:52,288 --> 00:28:54,623 ‫سلام، بعد از ظهر بخیر آقایون. ‫شنیدم یک مورد تروما دارین. 699 00:28:54,624 --> 00:28:56,225 ‫کمک نمی‌خواین؟ 700 00:28:56,226 --> 00:28:58,293 ‫البته. ضدعفونی کنید. 701 00:28:59,729 --> 00:29:02,965 ‫روز اول کارتون چطوره دکتر «لینکلن»؟ 702 00:29:02,966 --> 00:29:04,566 ‫عالی پیش می‌ره. 703 00:29:04,567 --> 00:29:07,002 ‫اگر من رو «لینک» صدا بزنید ‫که بهتر هم می‌شه. 704 00:29:07,003 --> 00:29:09,871 ‫اوه، باشه، سعی خودمو می‌کنم. 705 00:29:10,340 --> 00:29:13,375 ‫می‌دونی، ممکنه فراموش کرده باشی ‫که یه زمانی منم رئیس بودم. 706 00:29:13,376 --> 00:29:15,644 ‫به نظر همه ‫راحت اینو فراموش کردن. 707 00:29:15,645 --> 00:29:18,481 ‫من جای تو بودم اصلاً ‫نزدیک این شغل هم نمی‌شدم. 708 00:29:18,482 --> 00:29:20,755 ‫این شغل کلی استرس داره. 709 00:29:20,756 --> 00:29:23,485 ‫استرس استخوان آدم رو خرد می‌کنه. 710 00:29:23,486 --> 00:29:25,654 ‫همینطور روح رو. 711 00:29:25,655 --> 00:29:28,356 ‫درکش ساده‌ست... ‫راز زندگی موفق هم همینه. 712 00:29:30,360 --> 00:29:32,127 ‫چی... 713 00:29:33,563 --> 00:29:35,764 ‫چون نتونستیم با معاینه زیر ‫بیهوشی اون رو بیرون بیاریم 714 00:29:35,765 --> 00:29:39,831 ‫لازمه سیگموئید رو باز کنیم تا ‫از بالا بهش دسترسی پیدا کنیم. 715 00:29:40,503 --> 00:29:43,172 ‫خیلی خب، حالا ‫می‌خوایم یک شکاف در 716 00:29:43,173 --> 00:29:44,940 ‫سیگموئید ایجاد کنیم. 717 00:29:44,941 --> 00:29:47,175 ‫خیلی خب، تیغ. 718 00:29:47,710 --> 00:29:49,912 ‫خیلی خب، همونجا. درسته. 719 00:29:49,913 --> 00:29:51,747 ‫خیلی خب، حالا فقط یه مقدار ‫به عقب بکشیمش. درسته. 720 00:29:51,748 --> 00:29:53,581 ‫خوبه. 721 00:29:59,456 --> 00:30:01,857 ‫الان درستش می‌کنم. 722 00:30:01,858 --> 00:30:04,359 ‫صبر کن. 723 00:30:06,629 --> 00:30:08,730 ‫یه چیزی انگار سفت شده. 724 00:30:10,867 --> 00:30:11,934 ‫اینجا یک خونریزی کوچیک هستش. 725 00:30:11,935 --> 00:30:13,068 ‫- وایستا. صبر کن. باشه؟ ‫- این با من. 726 00:30:13,069 --> 00:30:15,491 ‫اجازه بدید یک انبر بردارم. 727 00:30:17,273 --> 00:30:18,807 ‫روی، بکش عقب! 728 00:30:18,808 --> 00:30:20,542 ‫مواظب باش! 729 00:30:23,813 --> 00:30:26,582 ‫باند بیشتری بدید! ‫داره دچار حمله قلبی می‌شه! 730 00:30:26,583 --> 00:30:29,250 ‫من اینجا به آب احتیاج دارم! 731 00:30:29,652 --> 00:30:31,553 ‫یکم باند بهم بدید. 732 00:30:31,554 --> 00:30:32,921 ‫آخه چه اتفاقی افتاد؟ 733 00:30:32,922 --> 00:30:34,790 ‫این اسپری موی آیروسول بود... ‫نه شامپو... 734 00:30:34,791 --> 00:30:36,211 ‫و ترکید. اون حالش خوبه؟ 735 00:30:36,212 --> 00:30:37,285 ‫آره. 736 00:30:37,286 --> 00:30:39,294 ‫آره، آره، آره، من خوبم. 737 00:30:39,295 --> 00:30:42,664 ‫ممنونم رفیق. ‫تو جونمو نجات دادی. 738 00:30:43,233 --> 00:30:45,800 ‫باند بیشتر. عجله کنید. 739 00:30:50,462 --> 00:30:53,363 ‫خونریزی رو تحت کنترل گرفتم. 740 00:30:53,522 --> 00:30:55,347 ‫برام دو واحد خون بیارید. 741 00:30:55,348 --> 00:30:57,316 ‫دو تا انبر عروقی لازم دارم. 742 00:30:57,317 --> 00:30:58,367 ‫باند بیشتر برای اینجا. ‫خیلی خب. 743 00:30:58,368 --> 00:31:00,519 ‫باید با یک کولوستومی ‫مسیر رو تغییر بدم. 744 00:31:00,520 --> 00:31:02,354 ‫خیلی خب، ساکشن بیشتر، اینجا. 745 00:31:02,689 --> 00:31:04,190 ‫برام تعریف کن، روی. 746 00:31:04,191 --> 00:31:05,324 ‫اون... اون منفجر شد. 747 00:31:05,325 --> 00:31:07,927 ‫نه قبل از اینکه بهت گفتم ‫بکش عقب و تو گوش نکردی. 748 00:31:07,928 --> 00:31:09,028 ‫اونو از این ببرید بیرون. 749 00:31:09,029 --> 00:31:10,329 ‫دلوکا، تو خیلی شجاع بودی 750 00:31:10,330 --> 00:31:12,798 ‫اما احتیاج دارم ضدعفونی کنی و برگردی ‫کمکم کنی جلوی خونزیزی رو بگیرم. 751 00:31:12,799 --> 00:31:15,092 ‫بله، قربان. 752 00:31:15,168 --> 00:31:17,002 ‫ساکشن بیشتر. 753 00:31:17,003 --> 00:31:19,604 ‫بیا تلاشمون رو بکنیم، «بوکی». 754 00:31:20,273 --> 00:31:21,507 ‫لعنتی!‍ 755 00:31:21,508 --> 00:31:23,475 ‫باشه، خیلی هم عالیه. 756 00:31:23,476 --> 00:31:25,977 ‫عالیه. خوبه، خوبه. 757 00:31:26,460 --> 00:31:28,514 ‫خیلی خب، بیا... در موردش صحبت کنیم. 758 00:31:28,515 --> 00:31:31,784 ‫تو باهاش خیلی بد رفتار کردی... ‫این رو هر دو اتفاق نظر داریم. 759 00:31:31,785 --> 00:31:34,453 ‫برای همین، اگر واقعاً ‫می‌خوای دوباره بدستش بیاری 760 00:31:34,454 --> 00:31:36,322 ‫واقعاً بایستی براش بجنگی. 761 00:31:36,323 --> 00:31:38,057 ‫باید اون یکی بازیکن دیگه ‫رو از میدون بیرون کنی. 762 00:31:38,058 --> 00:31:42,945 ‫توصیه تو اینه که سر یک مرد ‫با یک زن دیگه بجنگم؟ 763 00:31:42,946 --> 00:31:44,180 ‫کدوم چیز ارزشمندی وجود داشته 764 00:31:44,181 --> 00:31:45,815 ‫که یک نفر بدون جنگیدن ‫بدستش آورده باشه؟ 765 00:31:45,816 --> 00:31:47,883 ‫تو بدون جنگیدن جراح اعصاب نشدی. 766 00:31:47,884 --> 00:31:49,819 ‫تو بدون جنگیدن ‫از یک تومور خلاص نشدی 767 00:31:49,820 --> 00:31:51,721 ‫تو بدجور باهاش جنگیدی. 768 00:31:51,722 --> 00:31:52,722 ‫و اگر بجای تومور 769 00:31:52,723 --> 00:31:54,857 ‫ یک زن باعث ‫زمین‌گیر شدنت می‌شد 770 00:31:54,858 --> 00:31:56,892 ‫حتماً باهاش می‌جنگیدی، شفرد. 771 00:31:56,893 --> 00:31:58,661 ‫شاید روی ژله با هم کشتی می‌گرفتید. ‫(اشاره به ورزش تفریحی کشتی روی ژله.) 772 00:31:58,662 --> 00:31:59,795 ‫شاید روی گل. 773 00:31:59,796 --> 00:32:01,364 ‫شایدم کشتی واقعی با لباس مخصوص. 774 00:32:01,365 --> 00:32:03,699 ‫من از تو هیچ توصیه‌ای برای ‫زندگی شخصی قبول نمی‌کنم تام 775 00:32:03,700 --> 00:32:06,035 ‫چون در این حوزه هیچ ‫احترامی برات قائل نیستم. 776 00:32:06,036 --> 00:32:07,386 ‫حرف هوشمندانه‌ای بود. ‫منم نقایص خودم رو دارم. 777 00:32:07,387 --> 00:32:10,506 ‫اما من در زندگیم ‫فقط از یک چیز پشیمونم 778 00:32:10,507 --> 00:32:12,819 ‫و اونم اینه که بدون ‫جنگیدن تماشا کردم 779 00:32:12,820 --> 00:32:17,012 ‫همسرم از زندگی مشترکمون ‫به رختخواب مردی رفت 780 00:32:17,013 --> 00:32:19,068 ‫که اون مرد، من نبودم. 781 00:32:19,069 --> 00:32:20,736 ‫جنگیدن برای چیزی که می‌خوای ‫در تناقض با فمینیسم نیست. 782 00:32:20,737 --> 00:32:23,906 ‫اما اگر نجنگی، در تناقض با ‫خود آملیا عمل کردی. 783 00:32:23,907 --> 00:32:25,774 ‫می‌شه این مغز ‫آب شده رو تمیز کنی؟ 784 00:32:25,775 --> 00:32:29,210 ‫داره حالمو بهم می‌زنه. 785 00:32:32,249 --> 00:32:33,417 ‫اینجا رو ببین، «نیکو». 786 00:32:33,418 --> 00:32:35,918 ‫باید از داخل فمور عبور کنم. 787 00:32:35,919 --> 00:32:38,554 ‫باحاله. می‌شه من انجامش بدم؟ 788 00:32:38,555 --> 00:32:41,089 ‫نه، داره حسابی بهم خوش می‌گذره. 789 00:32:41,758 --> 00:32:46,261 ‫- کسی ترانه درخواستی نداره؟ ‫- انتخاب با خودت. 790 00:32:50,800 --> 00:32:54,436 ‫حالا شد. ‫حالا می‌تونم تمرکز کنم. 791 00:32:54,871 --> 00:32:56,939 ‫یکم بلند نیست؟ ‫من صدای خودمم نمی‌شنوم. 792 00:32:56,940 --> 00:32:58,140 ‫هدف هم همینه. 793 00:32:58,141 --> 00:32:59,460 ‫جراحی کار دسته. 794 00:32:59,461 --> 00:33:02,878 ‫به اندازه کافی که انجامش داده باشی ‫تبدیل به حافظه عضلانی می‌شه. 795 00:33:02,879 --> 00:33:03,979 ‫شروع به فکر کردن که بکنی... 796 00:33:03,980 --> 00:33:06,647 ‫همون موقع تصمیمات اشتباه بوجود میان. 797 00:33:06,648 --> 00:33:08,717 ‫هی، صداشو کم کن. 798 00:33:12,455 --> 00:33:14,323 ‫تنها چیزی که این دختر ‫می‌خواست، عشق بود. 799 00:33:14,324 --> 00:33:16,759 ‫اون با ونی تصادف کرد که ‫راننده‌ش یک دوست‌یاب بود. 800 00:33:16,760 --> 00:33:20,629 ‫خودمونیم... این باید یک معنایی ‫داشته باشه، مگه نه؟ 801 00:33:20,630 --> 00:33:22,398 ‫اگر این دختر برای پیدا کردن ‫نیمه گمشدش باید لابه‌لای 802 00:33:22,399 --> 00:33:24,733 ‫دوچرخه گره می‌خورده، ‫من که علاقه‌ای ندارم. 803 00:33:24,734 --> 00:33:27,803 ‫نه، مسئله اینه که گاهی ‫اتفاقاتی میوفتن که 804 00:33:27,804 --> 00:33:29,551 ‫اتفاقات دیگه‌ای بتونن رخ بدن. 805 00:33:29,552 --> 00:33:31,440 ‫نه، نمی‌دونم... ‫نمی‌دونم چطور توضیح بدم. 806 00:33:31,441 --> 00:33:32,841 ‫«کسی سر از کار خدا درنمیاره»؟ 807 00:33:32,842 --> 00:33:34,063 ‫«پشت هر اتفاقی دلیلی وجود داره»؟ 808 00:33:34,064 --> 00:33:35,944 ‫«ببندد دری، گشاید در دیگری»؟ 809 00:33:35,945 --> 00:33:37,000 ‫خیلی خب، فراموشش کنید. 810 00:33:37,001 --> 00:33:39,614 ‫من... حتماً سرم به جایی خرده. 811 00:33:48,725 --> 00:33:51,593 ‫ببخشید، ببخشید. 812 00:33:52,162 --> 00:33:55,597 ‫حس می‌کنم غرق تستوسترون شدم. ‫همچین اصطلاحی داریم اصلاً؟ 813 00:33:57,000 --> 00:34:00,436 ‫خیلی خب، سیسی، این ‫عمل سریع و راحتی هستش. 814 00:34:00,437 --> 00:34:02,037 ‫فقط کمتر از بیست ‫دقیقه بیهوش می‌مونی. 815 00:34:02,038 --> 00:34:03,272 ‫سؤالی نیست؟ 816 00:34:03,273 --> 00:34:06,008 ‫فقط به طور کلی بگو در یک مرد ‫دنبال چه ویژگی‌هایی می‌گردی 817 00:34:06,009 --> 00:34:07,943 ‫تا من بتونم وقتی ‫بیهوشم بهش فکر کنم. 818 00:34:07,944 --> 00:34:09,812 ‫راستش من دنبال کسی نمی‌گردم. 819 00:34:09,813 --> 00:34:10,846 ‫با این کار مخالف نیستم. 820 00:34:10,847 --> 00:34:12,881 ‫پذیرای این هستم که ‫ببینیم چی پیش میاد 821 00:34:12,882 --> 00:34:15,484 ‫اما خودم دنبال چیزی راه نیوفتادم. 822 00:34:15,485 --> 00:34:17,019 ‫باشه، به نظرت احترام می‌ذارم. 823 00:34:17,020 --> 00:34:19,998 ‫منم می‌خوام از لیست ‫دریافت کلیه خارج بشم. 824 00:34:19,999 --> 00:34:21,123 ‫چی؟ 825 00:34:21,124 --> 00:34:23,025 ‫احساس نمی‌کنم ‫نیاز داشته باشیم 826 00:34:23,026 --> 00:34:25,160 ‫خارج از اینجا دنبال ‫کلیه بگردیم. مگه نه؟ 827 00:34:25,161 --> 00:34:26,295 ‫بیا همینطوری منتظر بمونیم 828 00:34:26,296 --> 00:34:30,632 ‫و امیدوار باشیم کلیه با ‫پای خودش از در بیاد تو. 829 00:34:30,943 --> 00:34:33,735 ‫می‌شه لطفاً بیهوشش کنی؟ 830 00:34:36,012 --> 00:34:37,238 ‫- خیلی خب، پدال‌ها رو بیاریم. ‫- باشه. 831 00:34:37,239 --> 00:34:39,674 ‫- عجله کنید. ‫- زود باش. 832 00:34:40,477 --> 00:34:42,644 ‫- روی ۲۰۰ شارژ کن. ‫- زود باش. 833 00:34:42,979 --> 00:34:45,136 ‫پدال‌ها. 834 00:34:45,248 --> 00:34:47,947 ‫برید کنار. 835 00:34:47,984 --> 00:34:49,017 ‫دوباره روی ۳۶۰ شارژ کن. 836 00:34:49,018 --> 00:34:50,719 ‫زود باش، «بری». ‫بخاطرش بجنگ. 837 00:34:50,720 --> 00:34:52,320 ‫برید کنار. 838 00:34:52,889 --> 00:34:55,490 ‫زود باش، زود باش، زود باش. 839 00:35:05,182 --> 00:35:06,263 ‫من مرگ رو اعلام می‌کنم. 840 00:35:06,264 --> 00:35:08,465 ‫- نه! بذارید دوباره سعی کنم. ‫- دلوکا. 841 00:35:08,466 --> 00:35:10,201 ‫فقط یک بار دیگه دکتر وبر. ‫خواهش می‌کنم. باشه؟ 842 00:35:10,202 --> 00:35:11,202 ‫من امروز یه جورایی ‫روی خط برد افتادم. 843 00:35:11,203 --> 00:35:12,969 ‫روی ۳۶۰ شارژ کن. 844 00:35:13,238 --> 00:35:16,539 ‫این مرد مرده. ‫کلی خون از دست داده. 845 00:35:20,645 --> 00:35:24,047 ‫زمان مرگ... ساعت ۱۷ و ۳ دقیقه. 846 00:35:34,162 --> 00:35:38,395 ‫دلوکا، برای توضیح دادن به ‫همسرش به کمکت نیاز دارم. 847 00:35:38,897 --> 00:35:40,997 ‫البته. 848 00:35:51,310 --> 00:35:54,084 "Out of the Blue" ترانه ♫ ♫ "Fleurie" از 849 00:35:54,085 --> 00:35:55,352 ‫اوضاع چطوره؟ 850 00:35:55,353 --> 00:35:56,820 ‫خوبه. تو چی؟ 851 00:35:56,821 --> 00:35:59,356 ‫خوبه. یه قدمی توی ساحل زدم. 852 00:35:59,357 --> 00:36:01,691 ‫توی مسیر هم رفتم ماساژ. 853 00:36:01,692 --> 00:36:04,528 ‫حتی یه بار هم سوار اون ‫ترن هوایی شدم. عالی بود. 854 00:36:04,529 --> 00:36:06,663 ‫می‌خوام با وارد کردن ژن‌های ‫خودکشی کننده به داخل 855 00:36:06,664 --> 00:36:09,666 ‫دی-ان-ای سلول‌های سرطانی، ‫سلول‌های قاتل سرطان طراحی کنم. 856 00:36:09,667 --> 00:36:12,402 ‫یعنی انگار ایمونوتراپی با ‫موشک‌های هدایت‌شونده. 857 00:36:12,403 --> 00:36:15,539 ‫و به خدا قسم فکر می‌کنم ‫می‌تونم انجامش بدم. 858 00:36:15,540 --> 00:36:19,276 ‫می‌دونم... می‌دونم دارم ‫ماه عسلمون رو خراب می‌کنم. 859 00:36:19,277 --> 00:36:21,278 ‫ازم بدت میاد؟ 860 00:36:21,279 --> 00:36:23,613 ‫جو، تو با من ازدواج کردی. 861 00:36:23,614 --> 00:36:25,415 ‫در تمام تاریخچه زندگی من 862 00:36:25,416 --> 00:36:27,751 ‫هیچی غافلگیرکننده‌تر از این نبود ‫که تو باهام ازدواج کردی. 863 00:36:27,752 --> 00:36:30,187 ‫برای همین، نه، ازت بدم نمیاد. 864 00:36:30,188 --> 00:36:33,256 ‫فقط می‌خوام یه چیزی بخوری ‫که یه موقع نمیری. 865 00:36:35,460 --> 00:36:39,061 ‫هرچندتا بچه که داشته باشیم ‫همه‌شون خیلی باهوش می‌شن. 866 00:36:40,598 --> 00:36:44,567 ‫اینجا رو نگاه کن. 867 00:37:05,022 --> 00:37:06,423 ‫می‌تونست من روی اون تخت باشم. 868 00:37:06,424 --> 00:37:08,611 ‫من و مگی. 869 00:37:08,726 --> 00:37:11,394 ‫سلام. حالشون چطوره؟ 870 00:37:11,395 --> 00:37:12,496 ‫فعلاً هردوشون خوبن. 871 00:37:12,497 --> 00:37:14,164 ‫عالیه. عالیه. 872 00:37:14,165 --> 00:37:18,635 ‫دلوکا، رفیق، دوباره... ممنونم. 873 00:37:18,636 --> 00:37:21,138 ‫آره. امروز روز عجیب و غریبی بود. 874 00:37:21,139 --> 00:37:22,439 ‫«چند» روز عجیب و غریب. 875 00:37:22,440 --> 00:37:24,141 ‫الان حالت بهتره دکتر دلوکا؟ 876 00:37:24,142 --> 00:37:26,075 ‫همینطوره، دکتر گری. متشکرم. 877 00:37:32,416 --> 00:37:33,901 ‫اگه روزی به خواهرم خیانت کنی 878 00:37:33,902 --> 00:37:35,252 ‫می‌کشمت. 879 00:37:35,253 --> 00:37:37,536 ‫اهمیت هم نمی‌دم با کی باشی. 880 00:37:38,524 --> 00:37:40,450 ‫با... باشه. 881 00:37:40,451 --> 00:37:41,777 ‫ببخشید. 882 00:37:41,778 --> 00:37:44,628 ‫- اوه! من متأسفم. شما حالتون خوبه؟ ‫- بله، من خوبم. 883 00:37:44,629 --> 00:37:46,930 ‫فکر نمی‌کنم با هم ‫آشنا شده باشیم. من... 884 00:37:46,931 --> 00:37:48,776 ‫نه. 885 00:37:56,281 --> 00:37:58,236 ‫سلام. 886 00:37:58,237 --> 00:38:00,544 ‫تو چقدر به جزئیات قانون هیپا واردی؟ 887 00:38:00,545 --> 00:38:03,013 ‫خصوصاً در این مورد که... 888 00:38:03,014 --> 00:38:04,714 ‫یک نفر به شکل تصادفی 889 00:38:04,715 --> 00:38:06,449 ‫در خلال صحبت با یکی ‫از اعضای خانواده‌ش 890 00:38:06,450 --> 00:38:09,052 ‫جزئیاتی از زندگی بیمارش ‫از زبونش در بره 891 00:38:09,053 --> 00:38:11,555 ‫که البته مربوط به شرایط ‫پزشکی و سلامتش نبوده باشه. 892 00:38:11,556 --> 00:38:14,757 ‫به نظرت این به چی منجر می‌شه. ‫به... لغو گواهی طبابت... یا... 893 00:38:14,759 --> 00:38:16,826 ‫فقط به یک جریمه؟ 894 00:38:17,495 --> 00:38:20,497 ‫ما امروز نزدیک بود ماشین بهمون بزنه. 895 00:38:20,498 --> 00:38:22,966 ‫می‌دونم. 896 00:38:22,967 --> 00:38:26,068 ‫اما بعدش یک جور ماشین دیگه بهم زد. 897 00:38:27,405 --> 00:38:29,506 ‫هی، تو... تو حالت خوبه؟ 898 00:38:29,507 --> 00:38:31,244 ‫کاملاً سرحال به نظر نمیای. 899 00:38:31,245 --> 00:38:32,475 ‫یادته امروز صبح گفتی 900 00:38:32,476 --> 00:38:33,610 ‫ایمان داشتن مثل این می‌مونه که 901 00:38:33,611 --> 00:38:36,527 ‫بدونی دست‌های غول‌آسایی وجود ‫دارن که ازت محاظفت می‌کنن 902 00:38:36,528 --> 00:38:40,083 ‫و بعدش یک دست به معنای واقعی ‫کلمه ما رو از مسیر مرگ بیرون کشید. 903 00:38:40,084 --> 00:38:42,652 ‫دست دلوکا بود. 904 00:38:42,653 --> 00:38:45,889 ‫من دعا کردم، و آپریل بهوش اومد. 905 00:38:45,890 --> 00:38:49,759 ‫شایدم آپریل بهوش اومد چون ‫من پزشک خیلی ماهری هستم. 906 00:38:50,161 --> 00:38:51,461 ‫ببین، منم سعی ‫ندارم بی‌اعتنا باشم. 907 00:38:51,462 --> 00:38:54,097 ‫سعی هم ندارم ‫بگم ‫بخاطر کار من بوده. 908 00:38:54,098 --> 00:38:56,399 ‫چیه که بامزه‌ست؟ 909 00:38:56,400 --> 00:38:57,667 ‫چی بامزه‌ست!؟ 910 00:38:57,668 --> 00:38:59,669 ‫اینکه تو الان عین من هستی. 911 00:38:59,670 --> 00:39:02,272 ‫تو مثل من هستی. ‫اما من مثل خودم نیستم. 912 00:39:02,273 --> 00:39:04,674 ‫خجالت‌آوره. 913 00:39:04,675 --> 00:39:06,943 ‫- جکسون... ‫- من خجالت می‌کشم. 914 00:39:06,944 --> 00:39:10,119 ‫تغییر کردن اشکالی نداره. 915 00:39:10,120 --> 00:39:11,748 ‫آره، راستش باید هم بکنی. 916 00:39:11,749 --> 00:39:13,350 ‫تو زنده‌ای. 917 00:39:13,351 --> 00:39:15,584 ‫تغییر پیدا کردن هیچ اشکالی نداره. 918 00:39:16,406 --> 00:39:20,122 ‫یا دنبال معنای عمیق‌تری بگردی. 919 00:39:21,958 --> 00:39:24,176 ‫من به چیزی اعتقاد دارم. 920 00:39:24,177 --> 00:39:25,341 ‫اما نمی‌دونم چیه 921 00:39:25,342 --> 00:39:27,631 ‫اما درون من داره می‌تپه. 922 00:39:27,632 --> 00:39:29,009 ‫می‌دونی، من... 923 00:39:29,010 --> 00:39:30,467 ‫می‌خوام بزنم به دل دریا. 924 00:39:30,468 --> 00:39:32,068 ‫می‌خوام... می‌خوام ‫به دلم اعتماد کنم 925 00:39:32,069 --> 00:39:34,371 ‫و... و... حس می‌کنم ‫اگر خرابکاری بکنم... 926 00:39:34,372 --> 00:39:36,095 ‫یه چیزی ازم مواظبت می‌کنه. 927 00:39:36,096 --> 00:39:37,268 ‫می‌خوام همون کاری رو بکنم 928 00:39:37,269 --> 00:39:38,908 ‫که آپریل و میتو کردن. 929 00:39:38,909 --> 00:39:40,143 ‫می‌خوام... می‌خوام ‫به دلم اعتماد کنم. 930 00:39:40,144 --> 00:39:41,478 ‫آپریل و متیو با هم ازدواج کردن. 931 00:39:41,479 --> 00:39:43,399 ‫آره. منم دارم می‌گم 932 00:39:43,400 --> 00:39:45,538 ‫می‌خوام به دلم اعتماد کنم. 933 00:39:48,152 --> 00:39:50,286 ‫ما... 934 00:39:51,088 --> 00:39:53,522 ‫ما... 935 00:39:54,185 --> 00:39:56,719 ‫شیر تموم کردیم. 936 00:39:58,329 --> 00:40:01,130 ‫ما دوست داریم تصور کنیم ‫‫کنترلمون در دست‌های خودمونه. 937 00:40:01,565 --> 00:40:03,199 ‫اما معمولاً... 938 00:40:03,200 --> 00:40:04,712 ‫مواد شیمیای درون مغز ما هستن... 939 00:40:04,713 --> 00:40:06,664 ‫که ما رو کنترل می‌کنن. 940 00:40:07,388 --> 00:40:10,273 "Silhouette" ترانه ♫ ♫ "Aquilo" از 941 00:40:10,274 --> 00:40:11,641 ‫لئو خوابیده و بتی هم... 942 00:40:11,642 --> 00:40:13,076 ‫من یه حسی دارم. 943 00:40:13,077 --> 00:40:15,812 ‫می‌دونم، می‌دونم. ‫منم خیلی متأسفم. 944 00:40:15,813 --> 00:40:18,481 ‫نه، آون، عذرخواهی نکن. 945 00:40:18,482 --> 00:40:20,428 ‫دارم می‌گم... 946 00:40:20,951 --> 00:40:24,688 ‫من یه حسی دارم... نسبت به تو. 947 00:40:24,689 --> 00:40:29,792 ‫نسبت به تو احساسات دارم. 948 00:40:30,828 --> 00:40:35,498 ‫مثل همونا که نبضت تند ‫می‌زنه و قلبت محکم می‌تپه. 949 00:40:35,499 --> 00:40:40,476 ‫می‌دونم این مسئله دیگه ‫کهنه شده و ازش گذشتیم 950 00:40:40,477 --> 00:40:42,672 ‫درک می‌کنم اگر بهم بگی «نه». 951 00:40:42,673 --> 00:40:44,874 ‫اگر بگی: «آملیا، دیگه نمی‌تونم ‫اون شرایط رو دوباره تجربه کنم» 952 00:40:44,875 --> 00:40:46,776 ‫منم کاملاً درک می‌کنم. 953 00:40:46,777 --> 00:40:49,779 ‫اگر تو عاشق تدی هستی 954 00:40:49,780 --> 00:40:52,248 ‫و اون هم عاشق توئه... 955 00:40:53,150 --> 00:40:55,384 ‫من با اون نمی‌جنگم. 956 00:40:57,722 --> 00:41:00,257 ‫اما اگر هرگز بهت نگم که... 957 00:41:00,258 --> 00:41:02,025 ‫اگر هرگز بهت نگم که ‫احساساتی دارم 958 00:41:02,026 --> 00:41:07,162 ‫و تو هم چون من باهات ‫روراست نبودم بری سراغ تدی 959 00:41:10,192 --> 00:41:12,401 ‫در اونصورت نمی‌تونم... ‫نمی‌تونم خودم رو ببخشم. 960 00:41:16,907 --> 00:41:21,144 ‫تدی من رو متهم کرد به ‫اینکه نمی‌تونم تنها باشم. 961 00:41:21,145 --> 00:41:22,645 ‫امروز؟ 962 00:41:22,646 --> 00:41:24,530 ‫نه، نه. ‫وقتی آلمان بودم. 963 00:41:24,531 --> 00:41:27,249 ‫آره. 964 00:41:30,588 --> 00:41:33,823 ‫نمی‌خوام حرف اون ‫درست از آب دربیاد. 965 00:41:48,521 --> 00:41:49,739 ‫اینسولا به کار میوفته 966 00:41:49,740 --> 00:41:52,895 ‫و ما مصمم می‌شیم که ‫زندگی‌مون رو عضو کنیم. 967 00:41:53,277 --> 00:41:55,078 ‫مصمم بخاطر میل شدید. 968 00:41:55,079 --> 00:41:58,180 ‫مصمم بخاطر اشتیاق زیاد. 969 00:42:10,127 --> 00:42:12,294 ‫مصمم بخاطر ‫میل به هرچه بیشتر داشتن. 970 00:42:17,635 --> 00:42:23,080 ترجمه از بابـک زیرنویس و ترانه‌های هر قسمت را .دریافت کنید @bandsx از کانال تلگرام