1 00:00:00,001 --> 00:00:08,711 ‫Telegram Channel ‫greysfans 2 00:00:09,170 --> 00:00:11,150 ‫در برخی از برنامه های رزیدنتی، 3 00:00:11,174 --> 00:00:17,309 ‫به جراحهان فارغ التحصیل یک صندلی چوبی میدن ‫ که روش نماد برنامه‌شون حکاکی شده 4 00:00:32,109 --> 00:00:34,400 ‫وقتی اون رزیدنتها تبدیل ‫ به سرپرست میشن 5 00:00:34,400 --> 00:00:36,405 ‫اون صندلی رو معمولاً ‫میذارن توی دفترشون 6 00:00:36,430 --> 00:00:39,505 ‫جایی که برای باقی عمر ‫ حرفه‌ایشون خاک بخوره 7 00:00:39,530 --> 00:00:42,918 ‫آروم باش. ‫دهان‌گیرو خارج کن 8 00:00:46,000 --> 00:00:48,290 ‫خب اینجوری بهم خیره نشین ‫قبول شدم؟ 9 00:00:48,290 --> 00:00:53,420 ‫نه تنها قبول شدی، بلکه ظرفیت ریه‌هات ‫ 50٪ بیشتر از چیزیه که انتظارش رو داشتیم 10 00:00:53,420 --> 00:00:55,930 ‫و سطح اکسیژنت بالای 90 مونده 11 00:00:55,930 --> 00:00:57,800 ‫مر، تو کُشتیش ‫آره 12 00:00:57,800 --> 00:01:01,474 ‫پس به محض اینکه آزمایشهات برسه.. ‫پرتت میکنیم بیرون! 13 00:01:01,474 --> 00:01:02,930 ‫الان خوشحالی؟ 14 00:01:02,930 --> 00:01:05,440 ‫من خوشحالم. ‫فقط مطمئن نیستم که باورتون کنم 15 00:01:05,440 --> 00:01:07,060 ‫ما باید اینو قابش کنیم 16 00:01:07,060 --> 00:01:08,750 ‫خب من، ‫من خودم قابش میکنم 17 00:01:08,775 --> 00:01:11,320 ‫شما سالهای عمرتون رو ‫به اون برنامه میدین 18 00:01:11,320 --> 00:01:15,160 ‫ عرقهاتون، اشکهاتون ‫و حداقل درمورد من، خون‌تون رو؛ 19 00:01:15,184 --> 00:01:17,654 ‫و اون برنامه به شما ‫یه صندلی میده! 20 00:01:17,679 --> 00:01:20,450 ‫لطفاً چندتا خبر ‫خوب بهم بده، داره اتفاق میافته؟ 21 00:01:20,450 --> 00:01:21,640 ‫بلاخره داره میشه؟ 22 00:01:21,665 --> 00:01:23,959 ‫آره بنظر میاد که بالاخره اتفاق افتاد 23 00:01:24,540 --> 00:01:27,080 ‫پرز، بیا یه تیم تشویق خروج ‫حاضر کنیم 24 00:01:27,080 --> 00:01:29,000 ‫و میدونی صداش رو در نیار! 25 00:01:29,000 --> 00:01:31,130 ‫میخوام سورپریز باشه! 26 00:01:31,130 --> 00:01:34,349 ‫فهمیدم، من میدونم چطور ‫یه ملکه رو کنترل کنم 27 00:01:35,247 --> 00:01:38,890 ‫-آه ‫-دلوکا خیلی خوب مراقبش بود 28 00:01:38,890 --> 00:01:41,310 ‫ما باید بهش درمورد ‫دلوکا بگیم 29 00:01:41,518 --> 00:01:44,062 ‫ای کاش اونم میتونست اینو ببینه 30 00:01:45,059 --> 00:01:47,309 ‫شاید بتونه 31 00:01:51,270 --> 00:01:55,141 ‫من فکر میکنم این سنت قشنگیه، ‫ اگر از اینجور چیزها خوشتون بیاد! 32 00:01:55,166 --> 00:01:59,786 ‫و اگه بخواید یه یادآور دائمی از جهنمی ‫ که طی کردید تا به اینجا برسید، داشته باشین 33 00:01:59,811 --> 00:02:02,287 ‫آناتومی گری ‫فصل 17 قسمت 15 34 00:02:02,623 --> 00:02:04,890 ‫ترجمه و زیرنویس ‫نسیم پیله‌ور ابریشم 35 00:02:05,083 --> 00:02:07,461 ‫این قسمت ‫«سنت» 36 00:02:07,710 --> 00:02:09,500 ‫هی تو خوبی؟ 37 00:02:09,500 --> 00:02:11,290 ‫آره متاسفم ‫ من فقط، اوه... 38 00:02:11,290 --> 00:02:14,718 ‫من یه دقیقه لازم داشتم تا... 39 00:02:15,840 --> 00:02:17,420 ‫مردیت داره میره خونه! 40 00:02:17,420 --> 00:02:19,180 ‫اون داره میره خونه 41 00:02:19,180 --> 00:02:21,260 ‫منظورم اینه که من یه عمره که ‫ خبر خوبی نشنیدم 42 00:02:21,260 --> 00:02:23,469 ‫و من میدونم که هنوز ‫کوهی از مشکلات داریم 43 00:02:23,494 --> 00:02:26,890 ‫اما بالاخره داریم پیدا میکنیم ‫که چجوری درمانش کنیم 44 00:02:26,890 --> 00:02:29,690 ‫من واقعاً احساس امید میکنم 45 00:02:29,690 --> 00:02:31,230 ‫دیگه وقتشه 46 00:02:31,230 --> 00:02:33,032 ‫باشه. 47 00:02:33,057 --> 00:02:34,462 ‫-حاضرم، بیا بیرم ‫- باشه، باشه 48 00:02:34,487 --> 00:02:36,320 ‫- اوه! متاسفم، متاسفم ‫- متاسفم،متاسفم 49 00:02:36,320 --> 00:02:37,650 ‫ بعد از تو ‫نه، باشه 50 00:02:37,650 --> 00:02:38,860 ‫اوه خدایا ها ها ها 51 00:03:11,600 --> 00:03:15,520 ‫اسکات حاضر شده و داره ‫گربه پلاستیکی میخوره 52 00:03:15,520 --> 00:03:17,690 ‫اون زرافه است 53 00:03:17,715 --> 00:03:19,025 ‫منم عادت داشتم حاضر بشم 54 00:03:19,050 --> 00:03:20,992 ‫حاضر شدن دیگه زیاده رویه 55 00:03:21,017 --> 00:03:23,410 ‫این میگه که ‫ یه مرد داره میره سرکار 56 00:03:23,410 --> 00:03:25,950 ‫مطمئناً نمیخوای به الیس توی ‫ نقاشی انگشتی کمک کنی؟ 57 00:03:25,950 --> 00:03:27,660 ‫نه، من با کار مشکلی ندارم 58 00:03:27,660 --> 00:03:30,174 ‫اگه نیکو اون اسکنهای بعد از عمل ‫ رو برام بفرسته! 59 00:03:30,199 --> 00:03:32,870 ‫منم همیشه درمورد اسکن های ‫بعد از عمل پیام میگرفتم. 60 00:03:36,040 --> 00:03:37,250 ‫اوه خدای من. 61 00:03:37,250 --> 00:03:38,760 ‫چی؟ اوه خدای من! 62 00:03:38,760 --> 00:03:42,840 ‫آزمایش عملکرد ریوی مِر ‫ظرفیت ریه‌ش رو حدود 4 لیتر نشون میده 63 00:03:42,840 --> 00:03:43,930 ‫این فوق‌العاده‌ست! 64 00:03:43,930 --> 00:03:47,640 ‫باقی نتایجش چی؟ به‌حدی خوب نیست ‫ که به‌جای بارپروری بفرستنش خونه؟ 65 00:03:47,640 --> 00:03:49,180 ‫اگه بیاد خونه چی؟ 66 00:03:49,771 --> 00:03:52,190 ‫اگه بالاخره بیاد خونه چی؟ 67 00:03:52,190 --> 00:03:54,860 ‫اوه خدای من! ‫ اوه! خدای! من! 68 00:03:54,860 --> 00:03:56,360 ‫اوه خدای من. ‫اگر بالاخره بیاد خونه چی؟ 69 00:03:56,360 --> 00:03:58,852 ‫اینجا آشغالدونیه ‫اون به خاطر کوک آزاری لومون میده 70 00:03:58,877 --> 00:04:00,061 ‫چی؟ وایسا، صبر کن ببین! 71 00:04:00,085 --> 00:04:03,360 ‫اگر الان شروع کنی، برای الیس کلاً پنج ‫دقیقه است تا دوباره همش رو بهم بریزه 72 00:04:03,360 --> 00:04:07,740 ‫چطوره من میرم بیمارستان خبر خوب رو تأیید ‫میکنم و بعد بهت زنگ میزنم خبر میدم؟ 73 00:04:07,740 --> 00:04:09,290 ‫- این ایده‌ی خوبیه ‫- خوبه 74 00:04:09,290 --> 00:04:12,580 ‫آره. بعداً میبینمت. 75 00:04:12,580 --> 00:04:15,297 ‫اوه خدا اوه 76 00:04:16,960 --> 00:04:19,170 ‫چرا نمیره 77 00:04:19,170 --> 00:04:20,380 ‫- چون داری گریه میکنی ‫- نه نه. 78 00:04:20,380 --> 00:04:22,840 ‫این... این قراره کل روز همین باشه ‫فقط برو، برو 79 00:04:22,840 --> 00:04:25,390 ‫خیلی خب 80 00:04:25,390 --> 00:04:26,850 ‫اوه خدا 81 00:04:30,810 --> 00:04:32,930 ‫-پیامم رو نگرفتی؟ ‫- کدومش رو؟ 82 00:04:32,930 --> 00:04:35,898 ‫- اونی که درمورد دکتر گری بود ‫- اوه آره 83 00:04:35,923 --> 00:04:38,570 ‫یک نفر کمتر به ‫کامیون فریزر میره 84 00:04:38,570 --> 00:04:40,070 ‫باید برم. ‫ ورودی داریم 85 00:04:40,070 --> 00:04:42,400 ‫دکتر مردیت گری! 86 00:04:42,400 --> 00:04:46,240 ‫رئیس جراحی عمومی؟! ‫ استاد همه؟! 87 00:04:46,240 --> 00:04:50,660 ‫باشه، پس، تو باید هرچی میتونی رو ‫بهم یاد بدی، قبل از اینکه برگردی ایتالیا 88 00:04:50,660 --> 00:04:55,250 ‫که یکم ازش دلخورم چون ‫همه میگن که تو بهترین متخصص زنان زایمانی 89 00:04:55,250 --> 00:05:00,050 ‫من استعفا دادم، ولی امروز صبح به بیلی ‫التماس کردم که کارم رو بهم پس بده 90 00:05:00,050 --> 00:05:02,050 ‫من دارم به جاش ازدواج میکنم 91 00:05:02,050 --> 00:05:03,380 ‫- چی؟ هان ‫- آره 92 00:05:03,380 --> 00:05:06,800 ‫- تبریک میگم! ‫- خیلی ممنون! [به ایتالیایی] 93 00:05:06,800 --> 00:05:08,600 ‫گرچه هنوزم برمیگردم ایتالیا 94 00:05:08,600 --> 00:05:10,423 ‫- اوه؟ ‫- آره، من فقط یک ماه میرم 95 00:05:10,447 --> 00:05:13,140 ‫ هر جا که بتونم کمک میکنم و... 96 00:05:13,140 --> 00:05:16,896 ‫ خاکستر داداشم رو پخش میکنم و آم.. آره 97 00:05:16,921 --> 00:05:20,045 ‫وقتی برگردم کلی با هم ‫کار میکنیم، اما الان.. 98 00:05:20,070 --> 00:05:23,400 ‫باید برم لیست بیمارهامو به روز ‫کنم یه قهوه بگیرم 99 00:05:23,400 --> 00:05:25,740 ‫وایسا من میتونم برات قهوه بگیرم 100 00:05:25,740 --> 00:05:27,530 ‫- نه ‫- پس کاپوچینو؟ 101 00:05:27,530 --> 00:05:30,530 ‫اوه، دبل‌اسپرسو، ‫اما نه، دکتر ویلسون، 102 00:05:30,530 --> 00:05:32,080 ‫فقط صدام کن جو 103 00:05:32,080 --> 00:05:34,700 ‫- جو، تو یه سرپرستی ‫- دیگه نه 104 00:05:36,830 --> 00:05:38,500 ‫دکتر کوراسیک ‫مرسی اومدین پیشمون 105 00:05:38,500 --> 00:05:41,210 ‫میشناسمت؟ پیشونی و ابرو ‫و عنبیه‌ات آشناست اما.. 106 00:05:41,210 --> 00:05:42,710 ‫من اینجا اینترنم ‫ جیمز چئی 107 00:05:42,710 --> 00:05:46,340 ‫اون تقریباً اولین روز استعفا داد؛ ‫درست بعد از کلاسِ شما! 108 00:05:46,340 --> 00:05:48,760 ‫اوه درسته ‫یکی از بهترین لحظاتم نبود 109 00:05:48,760 --> 00:05:49,800 ‫اینجا چی داریم چئی؟ 110 00:05:49,800 --> 00:05:53,270 ‫ویلیام لارنس، مرد سرخ‌پوست ‫68 ساله و از قبیله اسکوامیش و دوامیش 111 00:05:53,270 --> 00:05:55,594 ‫همراه با آفازی و فلج ‫سمت راست 112 00:05:55,619 --> 00:05:58,400 ‫سلام قربان. ‫ اردک چی میگه؟ 113 00:06:00,060 --> 00:06:02,622 ‫آره ‫الان مطمئن شدیم 114 00:06:02,647 --> 00:06:05,349 ‫هلم، هشدار سکته مغزی رو بزن تو ‫سی.تی میبنمت برو، برو، برو، برو، برو. 115 00:06:05,374 --> 00:06:07,214 ‫من چند ماه پیش کروناش رو 116 00:06:07,238 --> 00:06:09,434 ‫در کلینیک بهداشت سرخپوستان که در ‫زمانهای تعطیلم درش کار میکنم معالجه‌ کردم 117 00:06:09,459 --> 00:06:11,484 ‫- ما به حد کافی بهت حقوق نمیدیم ‫- اون کاملاً خوب شده بود اما 118 00:06:11,508 --> 00:06:14,290 ‫حدود یه ساعتو نیم پیش ‫نوه‌ش با این وضعیت آوردش اینجا 119 00:06:14,290 --> 00:06:16,500 ‫حالش چطوره؟ ‫من نوه‌شم 120 00:06:16,500 --> 00:06:17,830 ‫شما باید نجاتش بدین 121 00:06:17,830 --> 00:06:19,880 ‫برنامه همینه ‫اون ریش سفید قبیله‌ است 122 00:06:19,880 --> 00:06:21,170 ‫محافظ زبان 123 00:06:21,170 --> 00:06:25,010 ‫خوب، این تغییری تو برنامه ایجاد نمیکنه دکتر ‫چی، نوه آقای لارنس رو به چادر انتظار راهنمایی کن 124 00:06:25,035 --> 00:06:26,420 ‫ اگه چیزی بشه خبرتون میکنم 125 00:06:26,420 --> 00:06:27,590 ‫ بیا بریم. 126 00:06:29,090 --> 00:06:34,560 ‫پس، تو میخوای این موقعیت ‫جدید رهبری رو از بوستون اداره کنی؟ 127 00:06:34,560 --> 00:06:35,621 ‫همینطوره 128 00:06:35,646 --> 00:06:37,980 ‫نه از اینجا؟ از سیاتل؟ جایی ‫که درش کار میکنی؟ 129 00:06:37,980 --> 00:06:40,940 ‫برای من؟ 130 00:06:40,940 --> 00:06:44,110 ‫استعفای رسمی من؛ ‫من باید اینو اول صبح میدادم 131 00:06:44,110 --> 00:06:45,860 ‫چی؟! بیلی، من ‫میدونم که یهوییه 132 00:06:45,860 --> 00:06:48,950 ‫و معذرت میخوام ‫ فقط... این چیز خوبیه 133 00:06:48,950 --> 00:06:52,320 ‫کاری که من میتونم انجام بدم، ‫تغییراتی که میتونیم از طریق بنیاد ایجاد کنیم 134 00:06:52,320 --> 00:06:54,490 ‫واقعاً برای همه‌مون ‫ عالیه 135 00:06:58,330 --> 00:07:04,670 ‫ اگر یه جراح پلاستیک گوش و حلق و بینی ‫ با دوصفحه مجوز برام میزاشتی بهتر بود 136 00:07:04,670 --> 00:07:07,960 ‫- تو صفحه دومش لیست خیلی خوبی از توصیه‌ها وجود داره. ‫- وایسا چی؟ 137 00:07:07,960 --> 00:07:09,260 ‫چرا من تنها کسیم که ‫غافلگیر شده؟ 138 00:07:09,260 --> 00:07:11,970 ‫- تو در این مورد میدونستی؟ ‫- بله 139 00:07:11,970 --> 00:07:14,260 ‫این خبر من نبود که بخوام بگم 140 00:07:18,020 --> 00:07:25,730 ‫من رفتم دیدن بابام، کسی که فهمیدم دقیقاً ‫همون مردیه که هیچوقت نمیخوام باشم 141 00:07:25,730 --> 00:07:31,240 ‫حواس پرت و بی هیچ تمایلی ‫برای جنگیدن برای هیچی 142 00:07:34,200 --> 00:07:36,490 ‫شما دو نفر برعکس اینو ‫ نشونم دادین 143 00:07:36,490 --> 00:07:40,910 ‫مثال پشت مثال، تسلیم ‫نشدن در ناچاری و ناامیدی 144 00:07:40,910 --> 00:07:43,540 ‫و مقاومت مدام در برابر تکبر 145 00:07:43,540 --> 00:07:49,210 ‫شما برخاستین و بارها و بارها ‫و بارها جنگیدین 146 00:07:49,210 --> 00:07:55,390 ‫من ازتون یادگرفتم که میخوام چه جور جراحی، ‫ و چه جور پدری، به چه جور شخصی باشم 147 00:07:55,390 --> 00:07:57,930 ‫من همیشه باید برای این ‫شاکر باشم 148 00:08:00,980 --> 00:08:03,230 ‫ما بهت افتخار میکنیم، اوری. 149 00:08:03,230 --> 00:08:05,110 ‫منم بهت افتخار میکنم پسر. 150 00:08:07,190 --> 00:08:09,155 ‫ممنونم 151 00:08:13,530 --> 00:08:15,620 ‫بزودی باهاتون حرف میزنم. 152 00:08:17,087 --> 00:08:20,962 ‫محض روشن شدن اتفاقی که الان ‫افتاده، جکسون اوری الان... 153 00:08:20,987 --> 00:08:22,367 ‫رئیس ماست 154 00:08:27,374 --> 00:08:33,680 ‫می‌بینم که خانم مورا امروز صبح مرخص شده و ‫ایوان پیرسون! واو.. اون فقط سه روز اینجا بود! 155 00:08:33,680 --> 00:08:36,379 ‫ مطمئن نیستم که تاثیر داروهای ‫ماست یا روندش در حال تغییره! 156 00:08:36,403 --> 00:08:38,464 ‫اما ما شاهد بیماران بیشتری ‫هستیم که میان و خوب میشن 157 00:08:38,488 --> 00:08:40,728 ‫به پزشکهای بیشتری نیاز دارم ‫تا حواسشون به این تغییر باشه. 158 00:08:40,752 --> 00:08:42,480 ‫الانم ترتیبش رو دادم 159 00:08:42,480 --> 00:08:44,770 ‫تو به این بچه ها زنگ زدی؟ 160 00:08:44,770 --> 00:08:46,400 ‫- آخ. ‫- نه متاسفم 161 00:08:46,400 --> 00:08:51,280 ‫من فقط فکر کرده بودم که ما چند تا ‫رزیدنت بیاریم، نه پزشکهای ارشد! 162 00:08:51,280 --> 00:08:52,906 ‫اونا گفتن پایین خلوته 163 00:08:52,931 --> 00:08:55,200 ‫خوب، اگر به ما دو ‫نفر نیاز نداری، پس... 164 00:08:55,200 --> 00:08:57,160 ‫ من میتونم ‫برگردم و آی.سی.یو رو بررسی کنم یا... 165 00:08:57,160 --> 00:08:58,580 ‫نه نه. ‫منظورم اینه که فقط... 166 00:08:58,580 --> 00:09:00,410 ‫میدونی، آم.. ‫به خودت بستگی داره 167 00:09:00,410 --> 00:09:02,000 ‫میخوای این بالا باشی؟ 168 00:09:02,000 --> 00:09:04,000 ‫من فقط میخوام کمک کنم 169 00:09:04,000 --> 00:09:06,210 ‫خوب، احتمالاً فقط ‫پرونینگ بیمارانه و 170 00:09:06,210 --> 00:09:10,170 ‫بررسی ونت‌ها و ‫لوله‌های قفسه سینه 171 00:09:10,170 --> 00:09:13,185 ‫اما یعنی اگه ‫مشکلی نداشته باشی 172 00:09:13,210 --> 00:09:14,880 ‫ خوشحال میشم 173 00:09:15,322 --> 00:09:18,390 ‫منم همینطور ‫البته اگه هنوز بخواینم! 174 00:09:18,390 --> 00:09:19,390 ‫اوه، آم... آره 175 00:09:19,390 --> 00:09:21,936 ‫- باشه عالیه آم... ‫- اوهوم ممنون 176 00:09:24,100 --> 00:09:25,600 ‫این طبیعی بود؟ ‫اونا.. 177 00:09:25,600 --> 00:09:27,859 ‫نصیحت منو میخوای ‫نپرس! 178 00:09:32,730 --> 00:09:34,320 ‫هنوزم چندتا آزمایش برای انجام داری 179 00:09:35,665 --> 00:09:38,085 ‫من میخوام درباره ‫یه چیز دیگه صحبت کنم 180 00:09:38,320 --> 00:09:41,200 ‫همه‌تون باعث میشین حس کنم ‫انگار الان قراره بیافتم بمیرم 181 00:09:42,540 --> 00:09:44,417 ‫تقصیر شمام نیست 182 00:09:44,700 --> 00:09:47,210 ‫خوب، مگی، اوه، ‫ روز بزرگ کیه؟ 183 00:09:47,620 --> 00:09:50,750 ‫اوه، میدونی، ما هنوز داریم ‫ گزینه‌هامون رو بررسی میکنیم 184 00:09:50,750 --> 00:09:52,896 ‫چون چیزهای زیادی هست ‫که باید برنامه ریزی شه 185 00:09:52,921 --> 00:09:56,470 ‫ما نمیخوایم بدون مادربزرگ اون ‫و بابای من هیچکاری کنیم 186 00:09:56,470 --> 00:09:58,720 ‫اوه، درسته، درسته ‫ البته... 187 00:09:58,720 --> 00:10:00,291 ‫وایسا، اصلاً تو تاحالا ‫با وینستون آشنا شدی؟ 188 00:10:00,316 --> 00:10:02,810 ‫خوب، ظاهراً، ما با ‫هم تو یک اتاق بودیم. 189 00:10:02,810 --> 00:10:03,603 ‫-بله ‫- اما 190 00:10:03,628 --> 00:10:04,890 ‫فقط از پشت تلفن، پس.. 191 00:10:04,890 --> 00:10:06,270 ‫پیرس گیرش انداخت 192 00:10:06,270 --> 00:10:10,183 ‫خوب، ما هم همینطور! ‫اون یه قرارداد پنج ساله امضا کرد. 193 00:10:10,208 --> 00:10:12,904 ‫خوب، زولا نمیتونه در ‫مورد حرکات رقصش صحبت نکنه 194 00:10:12,929 --> 00:10:15,281 ‫پس فکر کنم اونم پایه‌است 195 00:10:17,030 --> 00:10:18,780 ‫خب، دیگه چی؟ 196 00:10:18,780 --> 00:10:20,450 ‫آم... 197 00:10:20,450 --> 00:10:23,030 ‫جکسون داره میره بوستون برای... 198 00:10:23,030 --> 00:10:24,830 ‫اداره کردن بنیاد فاکس 199 00:10:24,830 --> 00:10:26,080 ‫کاترین چطور؟ 200 00:10:26,080 --> 00:10:27,710 ‫باید جالب باشه 201 00:10:27,710 --> 00:10:29,330 ‫غمگینه ‫چیزیه که هست 202 00:10:29,330 --> 00:10:31,000 ‫باشه. 203 00:10:31,000 --> 00:10:34,134 ‫فاجعه دیگه‌ای هم هست که ‫باید درموردش بدونم؟ 204 00:10:35,976 --> 00:10:38,130 ‫آم... خب، فاجعه میشه 205 00:10:38,130 --> 00:10:39,680 ‫اگه مجبور شی یه شب دیگه هم اینجا بگذرونی 206 00:10:39,680 --> 00:10:41,050 ‫- آره. یالا پاشو ‫ - روی پاهات 207 00:10:41,050 --> 00:10:42,350 ‫- پاشو پاشو ‫- بیا 208 00:10:42,350 --> 00:10:43,680 ‫اوه 209 00:10:43,680 --> 00:10:45,520 ‫ تا به حال بهتون ‫گفتم که دوران 210 00:10:45,520 --> 00:10:48,480 ‫پوشیدن لباس‌های زشت ‫ساقدوش عروس گذشته؟ 211 00:10:48,480 --> 00:10:51,310 ‫کی گفته تو قراره ‫ساقدوش عروس باشی؟ 212 00:10:56,530 --> 00:11:02,725 ‫اوه، به نظر میاد انسداد عروقی، در بخش ‫چپ مغزش داره، به علت؟ 213 00:11:05,080 --> 00:11:07,200 ‫احتمالاً این 214 00:11:07,200 --> 00:11:12,920 ‫و منظورت از «این» لخته بزرگیه که ‫در شریان کاروتید داخلیشه؟ 215 00:11:12,920 --> 00:11:15,380 ‫باشه، لطفا یک ‫اتاق عمل رزرو کن 216 00:11:15,380 --> 00:11:18,460 ‫مگر اینکه جای دیگه‌ای ‫باشه که بخوای بری؟ 217 00:11:24,640 --> 00:11:27,180 ‫هی لونا با هم‌اتاقی جدیدت آشنا شو 218 00:11:28,560 --> 00:11:30,390 ‫هی 219 00:11:30,390 --> 00:11:31,560 ‫وانیل؟ 220 00:11:31,560 --> 00:11:32,850 ‫ونل 221 00:11:32,850 --> 00:11:34,400 ‫این دست خط توعه؟ 222 00:11:34,400 --> 00:11:36,520 ‫آره من فقط... ‫اوه من، اوه... 223 00:11:36,520 --> 00:11:37,780 ‫متاسفم. ‫ عجله داشتم 224 00:11:37,780 --> 00:11:40,700 ‫عالیه، به خونوادش هم همینو میگیم، ‫ اگه توی شناسنامه‌اش خطایی پیش بیاد! 225 00:11:40,887 --> 00:11:43,244 ‫لعنتی ‫یه خودکار بهم بده 226 00:11:44,621 --> 00:11:46,018 ‫جکسون: یه دقیقه وقت داری؟ 227 00:11:46,043 --> 00:11:47,883 ‫برو من حواسم هست 228 00:11:53,421 --> 00:11:55,500 ‫وای. ‫این، آم... 229 00:11:55,500 --> 00:11:57,670 ‫آره 230 00:11:59,590 --> 00:12:03,760 ‫خب شانس آوردی امروز توی لباس صورتیم 231 00:12:03,760 --> 00:12:06,350 ‫پس میتونم یکم کمتر ناراحت شم 232 00:12:07,720 --> 00:12:09,270 ‫- خب بهت میاد ‫- هیه 233 00:12:09,270 --> 00:12:11,042 ‫- خوشحالی ‫- هه هه 234 00:12:11,067 --> 00:12:14,520 ‫به نظر میاد تو میتونی وسط یه ‫همه‌گیری شغلت رو عوض کنی 235 00:12:14,520 --> 00:12:17,195 ‫آره ما کاملاً نرمالیم 236 00:12:19,480 --> 00:12:21,150 ‫این چند ماه گذشته، آم... 237 00:12:23,868 --> 00:12:25,240 ‫ازت ممنونم 238 00:12:25,240 --> 00:12:27,240 ‫داری بخاطر همه‌ی ‫ سکسها ازم تشکر میکنی؟ 239 00:12:27,240 --> 00:12:32,460 ‫دارم ازت بخاطر اینکه دوست خوبی بودی تشکر می‌کنم ‫مخصوصاً وقتی که واقعاً بهش نیاز داشتم 240 00:12:32,460 --> 00:12:33,920 ‫باشه. 241 00:12:33,920 --> 00:12:38,675 ‫- البته سکست هم ارزش تشکر رو داره. ‫- هاهاها.. آره 242 00:12:39,210 --> 00:12:45,760 ‫خوب.. مرسی که شخصاً ازم ‫ خداحاظی کردی و نه توی یه نامه! 243 00:12:45,760 --> 00:12:49,060 ‫و اینکه برام یه.. 244 00:12:49,060 --> 00:12:51,390 ‫- یه پُل بودم! ‫- تو بیشتر از یه پل بودی! 245 00:12:51,390 --> 00:12:52,385 ‫تو... 246 00:12:52,409 --> 00:12:58,861 ‫یه دوست بودی، وقتیکه حس میکردم ‫تعداد کمتر و کمتری ازشون دارم 247 00:13:00,070 --> 00:13:03,320 ‫کاریناست! یه بیمار با دهانه‌ی ‫ رحم باز و متسع 248 00:13:03,320 --> 00:13:07,615 ‫حالا که دوباره رزیدنت شدی، من یه سری لباس ‫دادم خشکشویی که باید قبل از رفتنم بگیرمشون! 249 00:13:07,640 --> 00:13:11,874 ‫نمیشنوم چی میگی اما تو نجات ‫ جهان موفق باشی؛ خدافظ! 250 00:13:30,560 --> 00:13:32,890 ‫ قرار نبود از 2هفته قبل خبر بدن؟ 251 00:13:32,890 --> 00:13:34,680 ‫اطلاع یک روزه! 252 00:13:34,680 --> 00:13:37,100 ‫میدونی، اوری خودش باید جایگزینش رو استخدام کنه 253 00:13:37,100 --> 00:13:38,758 ‫- تا جایی که به من مربوطه ‫- آره 254 00:13:38,783 --> 00:13:40,672 ‫خبری از آزمایشهای ‫امروز صبح مردیت نشد؟ 255 00:13:40,697 --> 00:13:43,236 ‫همش ایمیلم رو چک میکنم، هیچ خبری نیست 256 00:13:43,261 --> 00:13:46,030 ‫اما من تمام دلایل لازم برای باور اینکه.. 257 00:13:46,030 --> 00:13:47,610 ‫اوه ‫سلام. 258 00:13:47,610 --> 00:13:51,700 ‫آره؟ اوه، ‫فیزیوتراپی ترخیص داده 259 00:13:51,700 --> 00:13:53,450 ‫همانطور که من حدس زده بودم 260 00:13:53,450 --> 00:13:57,830 ‫دیگر هیچ دلیل پزشکی برای ‫نگه داشتنش در اینجا وجود نداره 261 00:13:57,830 --> 00:14:00,130 ‫تو نمیتونی هیچوقت ‫بهش نگی، بیلی. 262 00:14:00,673 --> 00:14:04,710 ‫میدونم. من... ‫من فقط دلم نمیخواد بگم 263 00:14:04,710 --> 00:14:06,970 ‫مردیت امشب تشویق خروج میشه 264 00:14:06,970 --> 00:14:11,760 ‫ و اگه اندرو دلوکا زنده بود، شرط میبندم ‫که در صف اول تشویق کننده‌ها بود 265 00:14:12,798 --> 00:14:15,718 ‫اون باید بدونه که اون اونجا نیست! 266 00:14:19,020 --> 00:14:22,808 ‫من لخته رو با یک سوند از طریق ‫عروق بر میدارم و با یه استنت جایگزین میکنم 267 00:14:22,832 --> 00:14:27,784 ‫و با بازگشت جریان خون، امیدواریم که ‫علائمش به سرعت بهبود پیدا کنه 268 00:14:27,809 --> 00:14:33,580 ‫اون درسهایی داره، داستانهایی به زبان ‫«لوشودسید» که از صدها سال پیش نقل شده 269 00:14:33,580 --> 00:14:37,160 ‫زبان اجدادی مردم ‫ما و این سرزمین 270 00:14:37,160 --> 00:14:39,330 ‫من سعی کردم تا جایی که میتونم ‫ اونها یاد بگیرم، 271 00:14:39,330 --> 00:14:42,340 ‫اما این یک کار تمام وقته و من ‫همینجوریش هم یکی از اونها رو دارم 272 00:14:43,460 --> 00:14:45,178 ‫ما نمیتونیم از دستش بدیم 273 00:14:45,210 --> 00:14:48,840 ‫تا الان هم خیلی از ریش سفیدان ‫جوامع بومی رو بخاطر کرونا از دست دادیم 274 00:14:48,840 --> 00:14:50,180 ‫ما ضربه سختی خوردیم 275 00:14:50,180 --> 00:14:53,010 ‫کلینیک شلوغه و هنوز تجهیزات ‫بهداشتی کافی نداریم 276 00:14:53,010 --> 00:14:54,883 ‫دولت قرار بود یه محموله ‫بفرسته، اما... 277 00:14:54,908 --> 00:14:56,890 ‫بذارید حدس بزنم... ‫ همش کاور کفش بود 278 00:14:56,890 --> 00:14:59,684 ‫کیف اجساد! 279 00:14:59,709 --> 00:15:02,568 ‫من.. اوه، خیلی متاسفم ‫این افتضاحه 280 00:15:02,593 --> 00:15:08,400 ‫قبایل دیگر مناطق کشور که دسترسی ‫کمتری به بهداشت و آب روان دارن، از این بدترن! 281 00:15:08,400 --> 00:15:10,990 ‫اما ما معتقدیم که همه‌ی ما ‫ به هم مرتبطیم 282 00:15:10,990 --> 00:15:13,070 ‫مثل این دوستم دانیه 283 00:15:13,070 --> 00:15:17,080 ‫مریان، من از پدربزرگت مراقبت میکنم 284 00:15:17,080 --> 00:15:22,130 ‫من هر کاری که بتونم میکنم، تا مطمئن شم اون بتونه ‫دانش خودش رو به نتیجه کوچولوش که اینجاست منتقل کنه 285 00:15:22,130 --> 00:15:23,262 ‫خیلی ممنونم 286 00:15:23,287 --> 00:15:25,348 ‫- اوه! ‫- مریان، حالت خوبه؟ 287 00:15:25,420 --> 00:15:26,670 ‫هلم، یه ویلچر بیار 288 00:15:26,670 --> 00:15:28,090 ‫- هنوز وقتش نیست! ‫- باشه باشه 289 00:15:28,090 --> 00:15:29,510 ‫نفس بکش. نفس ‫بکش. نفس بکش. 290 00:15:29,510 --> 00:15:31,305 ‫- مشکلی نیست ‫- من شوهرمو میخوام! 291 00:15:34,901 --> 00:15:36,611 ‫باشه، مریان.. ‫موعدت چه روزی بود؟ 292 00:15:36,868 --> 00:15:38,168 ‫پنج روز دیگه 293 00:15:38,193 --> 00:15:41,315 ‫هیچ مشکل پزشکی یا ‫سابقه جراحی داری؟ 294 00:15:41,520 --> 00:15:46,070 ‫باشه، مریان، رحمت 8 سانتیمتر باز ‫شده، تو این بچه‌ رو امروز به دنیا میاری 295 00:15:46,070 --> 00:15:48,067 ‫نه الان نمیشه! من.. 296 00:15:48,067 --> 00:15:50,490 ‫آم، دکتر من تو کلینکه ‫دکتر میلز 297 00:15:50,490 --> 00:15:52,610 ‫قرار بود اون بچه رو اونجا به دنیا بیاره 298 00:15:52,610 --> 00:15:55,660 ‫اشکالی نداره دکتر ویلسون اینجا باهاشون تماس ‫ میگیره، تا ببینه اگه میتونه بهمون ملحق شه 299 00:15:55,660 --> 00:15:57,120 ‫آاا پدر و مادرم! 300 00:15:57,120 --> 00:15:58,740 ‫- و... و شوهرم! ‫- آره همه! 301 00:15:58,740 --> 00:15:59,950 ‫من به همه زنگ میزنم 302 00:15:59,950 --> 00:16:01,750 ‫اوه پدربزرگم ‫جراحیش! 303 00:16:01,750 --> 00:16:02,960 ‫من میرم سر میزنم 304 00:16:04,580 --> 00:16:07,920 ‫این یه ترومبوز چشمگیره که درست اونجاست 305 00:16:07,920 --> 00:16:10,090 ‫هلم، مسابقه‌ی پاپ 306 00:16:10,090 --> 00:16:13,010 ‫علت طبیعی سکته ‫مغزی ایسکمیک چیه؟ 307 00:16:14,025 --> 00:16:17,365 ‫سلام؟! ‫این توصیف شفاهی بود؟ 308 00:16:17,560 --> 00:16:19,100 ‫من، آم... 309 00:16:19,100 --> 00:16:20,890 ‫یادم نمی آید. ‫ آم.. 310 00:16:20,890 --> 00:16:22,640 ‫یادت نمیاد یا توجه نمیکردی؟ 311 00:16:22,640 --> 00:16:23,810 ‫کجا لازمم دارین؟ 312 00:16:23,810 --> 00:16:25,610 ‫اشمیت، بیا بالا 313 00:16:25,610 --> 00:16:26,860 ‫اون اینجا چیکار میکنه؟ 314 00:16:26,860 --> 00:16:29,977 ‫اون جای تو رو میگیره شاید بگی قدیمیم، ‫ اما فکر میکنم بیمارهای ما لیاقت.. 315 00:16:30,001 --> 00:16:36,245 ‫جراحی رو دارن، که حداقل بتونه قدرتش رو ‫جمع کنه، تا تظاهر کنه، که میخواد اینجا باشه! 316 00:16:36,245 --> 00:16:37,914 ‫باشه 317 00:16:48,340 --> 00:16:51,380 ‫‐هی ‫ ‐آه، اوه، خبرجدیدی درمورد مردیت نشد؟ 318 00:16:51,380 --> 00:16:54,720 ‫من بیش از حد مشغول بررسی ‫بودم، اما از تدی میپرسم 319 00:16:54,720 --> 00:16:56,470 ‫چیزی رو از دست دادم؟ 320 00:16:56,470 --> 00:16:58,510 ‫نه نه ‫آم.. نه 321 00:16:58,510 --> 00:17:01,890 ‫اسپیرومترهای تقویتیتون رو ‫ کجا نگه میدارین؟ 322 00:17:01,890 --> 00:17:03,390 ‫خوب، چه خبره؟ 323 00:17:03,390 --> 00:17:07,270 ‫متاسفم. فقط چون جدیدم ‫ سعی دارم بامحیط آشنا بشم 324 00:17:08,258 --> 00:17:10,338 ‫خب نمیتونم کمکی کنم جز اینکه ‫قبلتر متوجه شدم 325 00:17:10,363 --> 00:17:13,935 ‫که تو و آلتمن امروز به نظر... ‫ دوستانه‌تر میرسیدید، پس 326 00:17:13,960 --> 00:17:16,183 ‫که این به من ربطی نداره ‫به من مربوط نیست 327 00:17:16,208 --> 00:17:18,128 ‫میدونی، حتی اگر تلاش هم کنم ‫نمیتونم توضیحش بدم 328 00:17:18,370 --> 00:17:20,370 ‫که ایرادی نداره میدونی؟ 329 00:17:20,370 --> 00:17:22,833 ‫این روزها حریم شخصی کم شده 330 00:17:24,042 --> 00:17:25,712 ‫نمیتونم صبر کنم تا ‫مال خودمو پس بگیرم. 331 00:17:25,830 --> 00:17:28,000 ‫به محض اینکه مر کنترل ‫خونه‌ش رو به دست بگیره 332 00:17:28,000 --> 00:17:29,790 ‫من و آملیا میزنیم بیرون 333 00:17:29,790 --> 00:17:31,840 ‫مم! 334 00:17:31,840 --> 00:17:33,090 ‫چیه؟ 335 00:17:33,090 --> 00:17:34,170 ‫موفق باشی 336 00:17:34,170 --> 00:17:36,847 ‫مریض اومد؟ آره ‫بزن بریم 337 00:17:44,680 --> 00:17:46,190 ‫این یکی از بزرگهاش بود 338 00:17:46,190 --> 00:17:48,350 ‫اوه، انقباضات سه ‫دقیقه با هم فاصله دارن 339 00:17:48,350 --> 00:17:50,270 ‫ دارن به هم ‫نزدیکتر میشن 340 00:17:50,270 --> 00:17:51,020 ‫تقریباً وقتشه 341 00:17:51,020 --> 00:17:52,900 ‫باشه. 342 00:17:52,900 --> 00:17:56,700 ‫خبر خوب این که همسرت ‫و پدر و مادرت تو راهن 343 00:17:56,700 --> 00:17:58,240 ‫خبر بد این است که دکتر میلز 344 00:17:58,240 --> 00:17:59,620 ‫زایمان زودرس داشته 345 00:17:59,620 --> 00:18:02,200 ‫نمیتونه بیاد ‫دوقلوعه 346 00:18:02,200 --> 00:18:04,750 ‫من قرار بود با همون پزشکی باشم ‫ که منو به دنیا آورده بود 347 00:18:04,750 --> 00:18:06,690 ‫من خیلی متاسفم. 348 00:18:06,715 --> 00:18:10,130 ‫اما بهت قول میدم، ما به خوبی ‫از تو و بچه‌ت مراقبت کنیم 349 00:18:10,130 --> 00:18:12,340 ‫اوه حال پدربزرگم چطوره؟ 350 00:18:12,340 --> 00:18:14,802 ‫اوه، اینم به عهده‌ی منه ‫فهمیدم 351 00:18:16,260 --> 00:18:19,430 ‫قبل از اینکه انقدر درد داشته ‫باشم که دیگه اسم خودم هم بیادم نیاد... 352 00:18:19,430 --> 00:18:21,680 ‫فکر میکنی میتونی جفت ‫رو برام حفظ کنی؟ 353 00:18:21,680 --> 00:18:23,125 ‫البته. 354 00:18:23,150 --> 00:18:26,980 ‫بهمون یاد دادن که اونو توی سرزمین ‫اسکوامیش خاک کنیم 355 00:18:26,980 --> 00:18:30,100 ‫تا اون همیشه بدونه که خونه‌اش کجاست 356 00:18:31,068 --> 00:18:33,488 ‫این قشنگه 357 00:18:34,650 --> 00:18:37,240 ‫جایگذاری استنت. 358 00:18:37,240 --> 00:18:39,320 ‫ دکتر هلم قراره برگرده؟ 359 00:18:39,320 --> 00:18:41,700 ‫نه 360 00:18:41,700 --> 00:18:44,740 ‫پس، تو... با دوستمون ویلیام ‫در کلینیک بهداشت هند آشنا شدین؟ 361 00:18:44,740 --> 00:18:47,250 ‫بله قربان. ‫من در وقتهای آزادم داوطلب میشم. 362 00:18:47,250 --> 00:18:49,230 ‫بیشتر معاینات سطحیه، 363 00:18:49,254 --> 00:18:55,340 ‫اما اونجا یه عطاری هم هست پس بعضی اوقات از داروهای ‫گیاهی محلی برای درمان سوختگی و زخمها استفاده میکنم 364 00:18:55,340 --> 00:19:00,180 ‫در مواقع دیگر، ما از شیوه های ‫سنتی مثل دعا و آواز استفاده میکنیم. 365 00:19:00,180 --> 00:19:02,220 ‫از عود و اِسماج هم ‫ خیلی استفاده میکنم 366 00:19:02,220 --> 00:19:03,220 ‫اون چیه؟ 367 00:19:03,220 --> 00:19:06,520 ‫سوزاندن مریم گلی، درسته؟ ‫یا اوه... تنباکو؟ 368 00:19:06,520 --> 00:19:07,930 ‫اونها اینجا از سدر استفاده میکنن 369 00:19:07,930 --> 00:19:10,140 ‫اما من ناواهویی هستم و ‫ما از تنباکو استفاده میکنیم 370 00:19:10,140 --> 00:19:12,190 ‫این سنت بین خیلی از قبایل مشترکه 371 00:19:12,190 --> 00:19:13,493 ‫هی 372 00:19:13,518 --> 00:19:15,360 ‫خبری برای ماریان‌ ندارین؟ 373 00:19:15,360 --> 00:19:19,855 ‫فقط باید یه آنژیوگرام دیگرتزریق شه تا از برقرای ‫دوباره‌ی جریان خون مطمئن شیم که باید خوب باشه 374 00:19:19,879 --> 00:19:22,820 ‫عالیه باشه 375 00:19:22,820 --> 00:19:24,700 ‫لباسهای آبی‌مون تموم شده؟ 376 00:19:24,700 --> 00:19:26,120 ‫اوه، اون تخصصش رو تغییر داده 377 00:19:26,120 --> 00:19:27,950 ‫آره، اما واقعاً 378 00:19:27,950 --> 00:19:29,250 ‫این واقعاً همون اتفاقیه ‫ که افتاده 379 00:19:29,250 --> 00:19:31,330 ‫اون از پزشک عمومی بودن خسته شده بود 380 00:19:34,630 --> 00:19:36,590 ‫دکتر کوراسیک؟ 381 00:19:37,363 --> 00:19:38,317 ‫فلورو 382 00:19:39,470 --> 00:19:41,090 ‫پس داری مارو میپیچونی؟ 383 00:19:41,090 --> 00:19:43,180 ‫خوب، منظورم اینه ‫که انصافاً من نجاتت دادم. 384 00:19:43,180 --> 00:19:46,470 ‫پس هر چیزی بعد از این ‫ واقعاً احساس ناامیدی میده به هر حال 385 00:19:46,470 --> 00:19:48,219 ‫درسته، چون ‫همش بخاطر تو بود 386 00:19:48,244 --> 00:19:53,067 ‫خب یعنی آلتمن هم یه جورایی کمک کرد ‫بنظرم بیلی و ریچارد هم گاهی بودن 387 00:19:53,092 --> 00:19:56,400 ‫اما آره، من کردم... ‫بیشتر کارهای سنگین رو من انجام دادم 388 00:19:56,400 --> 00:19:58,190 ‫میدونی هوا تو ‫بوستون چقدر سرد میشه؟ 389 00:19:58,190 --> 00:20:02,740 ‫بله، مردیت من 18 سال اول ‫زندگیم رو اونجا گذروندم. 390 00:20:02,740 --> 00:20:05,329 ‫خوب، تو پیدا کردن ‫ نژادپرستها موفق باشی 391 00:20:07,945 --> 00:20:11,080 ‫خب، چه چیزی ‫تو دستور کارته؟ 392 00:20:11,080 --> 00:20:15,000 ‫مطمئن شم که دخترها ‫آروم و خوشحالن 393 00:20:15,000 --> 00:20:17,290 ‫و بعد دنیا رو تغییر بدی؟ 394 00:20:17,290 --> 00:20:19,260 ‫و بعد دنیا رو تغییر بدم 395 00:20:20,630 --> 00:20:23,127 ‫پس... 396 00:20:23,151 --> 00:20:24,934 ‫من بردم! 397 00:20:24,959 --> 00:20:26,350 ‫چطور؟ 398 00:20:26,350 --> 00:20:29,560 ‫من آخرین فرد باقی موندم 399 00:20:29,560 --> 00:20:32,298 ‫از دوره‌ی رزیدنتی ‫فقط من و تو بودیم 400 00:20:32,323 --> 00:20:35,650 ‫بقیه همه یا ترکم کردن یا مردن 401 00:20:35,650 --> 00:20:37,730 ‫فقط ما دو نفر مونده بودیم. 402 00:20:37,730 --> 00:20:40,520 ‫فکر میکنی براش مدال بدن؟ ‫من میتونم همینجاها بمونم 403 00:20:40,545 --> 00:20:43,400 ‫احتمالاً باید بدن ‫چون این مزخرفه 404 00:20:43,400 --> 00:20:45,320 ‫آره 405 00:20:45,320 --> 00:20:47,928 ‫ هیچوقت بهت گفتم اولین ‫باری که دیدمت چه فکری کردم؟ 406 00:20:47,953 --> 00:20:51,226 ‫اوه خدا ... ‫احتمالاً شجره‌ی خانوادگیم؟ 407 00:20:51,251 --> 00:20:53,018 ‫- یا مثلاً "اون مجرده؟" شاید؟ ‫- نه! 408 00:20:53,043 --> 00:20:55,635 ‫نه نه، نه، نه، منظورم "استخدام آقازاده" ‫ بود، آره 409 00:20:55,660 --> 00:20:58,960 ‫من فکر کردم: "این اسم بزرگی ‫برای زندگی کردنه" 410 00:20:58,960 --> 00:21:02,170 ‫یعنی تو میفهمیدی 411 00:21:02,170 --> 00:21:05,614 ‫راستش نمیتونم زمانی رو ‫تصور کنم که این اسم خراب نبوده باشه 412 00:21:05,639 --> 00:21:07,050 ‫اون خراب نبود 413 00:21:07,050 --> 00:21:09,100 ‫براش زحمتهای شایشته ای کشیده شده 414 00:21:09,100 --> 00:21:11,060 ‫و تو داری مدل خودت درستش میکنی 415 00:21:11,060 --> 00:21:13,060 ‫دوباره اختراعش میکنی 416 00:21:13,689 --> 00:21:14,927 ‫من تحت تأثیر قرار گرفتم 417 00:21:14,952 --> 00:21:19,403 ‫خوب، امیدت رو از دست نده بچه! تو هم هنوز ‫وقت داری، یه چیزی از زندگی خودت بسازی 418 00:21:20,230 --> 00:21:22,426 ‫باشه، حالا میتونی بری 419 00:21:24,240 --> 00:21:26,910 ‫به نظرم این، اوه... 420 00:21:26,910 --> 00:21:28,660 ‫یه چیزی واقعیه، ها؟ ‫همینه 421 00:21:28,660 --> 00:21:30,330 ‫تو نمیخوای برای تشویقم بیای؟ 422 00:21:30,330 --> 00:21:32,080 ‫تو چطور درمورد تشویق ‫ میدونی؟ 423 00:21:32,080 --> 00:21:34,250 ‫تازه اومدی؟ ‫اینجا هیشکی نمیتونه راز نگه داره 424 00:21:34,250 --> 00:21:34,801 ‫اوه خدا 425 00:21:34,825 --> 00:21:37,830 ‫یعنی، من میدونم که این یه ‫سنت شده اما واقعاً حسِ... 426 00:21:37,830 --> 00:21:39,210 ‫یکم زیاده‌رویه میدونم ‫ میدونم. 427 00:21:39,210 --> 00:21:41,380 ‫آره منظورم اینه که ‫من نجات یافتم 428 00:21:41,380 --> 00:21:44,630 ‫و خیلی از مردم اینطور نیستن ‫و نمیشن 429 00:21:44,630 --> 00:21:47,380 ‫و نه به این خاطر که من کار ویژه‌ای انجام دادم 430 00:21:47,380 --> 00:21:48,590 ‫فقط برای اینکه من خوش‌شانسم 431 00:21:48,590 --> 00:21:51,140 ‫و امتیاز مراقبت‌های عالی ‫پزشکی رو داشتم 432 00:21:51,140 --> 00:21:53,890 ‫منم که باید، از افرادی که ازم ‫مراقبت میکردن، استقبال کنم! 433 00:21:53,890 --> 00:21:56,970 ‫اینجا تقریباً با بیماری ‫تو از پا دراومد! پس.. 434 00:21:56,994 --> 00:21:59,378 ‫شاید بهتر باشه بهشون اجازه بدی ‫یه جشن پیروزی بگیرن 435 00:21:59,403 --> 00:22:01,270 ‫آره این فقط انگار... 436 00:22:01,270 --> 00:22:03,730 ‫میفهممتت، اما ‫هیچ کدومش قرار نیست متوقف شه 437 00:22:03,730 --> 00:22:05,280 ‫همه اونا قراره اونجا باشن ‫منم اونجام 438 00:22:05,280 --> 00:22:09,110 ‫من فقط نمیخواستم ‫که این.. اوه... 439 00:22:09,110 --> 00:22:12,870 ‫من... نمیخواستم این ‫خداحافظی ما باشه 440 00:22:12,870 --> 00:22:15,668 ‫من نمیخوام که این ‫خداحافظی ما باشه 441 00:22:22,439 --> 00:22:25,880 ‫برو و جهنم رو بیار جلو چشمشون اوری 442 00:22:27,220 --> 00:22:29,590 ‫خب مرسی که یادم دادی چطوری 443 00:22:53,330 --> 00:22:55,040 ‫اوه، نمیتونم... من ‫نمیتونم انجامش بدم. 444 00:22:55,040 --> 00:22:56,370 ‫میتونی. و میکنی 445 00:22:56,370 --> 00:22:57,790 ‫آره تقریباً رسیدی 446 00:23:04,550 --> 00:23:06,710 ‫خوب مریان با شماره‌ی سه 447 00:23:06,710 --> 00:23:07,880 ‫حاضری؟ 448 00:23:07,880 --> 00:23:08,880 ‫خوبه 449 00:23:12,510 --> 00:23:14,220 ‫یک دو... 450 00:23:15,430 --> 00:23:17,640 ‫خوب 451 00:23:17,640 --> 00:23:19,440 ‫باشه خوب، خوب، خوبه 452 00:23:21,600 --> 00:23:25,690 ‫اون اینجاست 453 00:23:41,670 --> 00:23:43,420 ‫ سلام، رزی 454 00:23:43,420 --> 00:23:45,500 ‫خوب، ویلسون، فاندال ماساژ رو شروع کن 455 00:23:45,500 --> 00:23:47,500 ‫به محض قطع کردن بند ناف ‫ ما جفت رو تحویل میدیم 456 00:24:02,440 --> 00:24:05,270 ‫اینو توی اون کلینیک یادت دادن؟ 457 00:24:05,270 --> 00:24:07,690 ‫نه باهاشون بزرگ شدم 458 00:24:07,690 --> 00:24:09,610 ‫من تو یه خونواده‌ی ‫درمانگر به دنیا اومدم 459 00:24:09,610 --> 00:24:10,900 ‫منم همینطور. 460 00:24:10,900 --> 00:24:15,663 ‫فقط جای "درمانگر" رو با خواننده‌ی ‫ ورشکسته‌ی برادوی و معلم ریاضی عوض کن 461 00:24:16,113 --> 00:24:19,208 ‫آقای لارنس، حالتون چطوره؟ 462 00:24:19,208 --> 00:24:20,620 ‫بهترم بودم 463 00:24:20,620 --> 00:24:23,120 ‫خوب، با توجه به روزی ‫که داشتید، همین انتظار میرفت 464 00:24:23,120 --> 00:24:25,250 ‫میتونی به مریان بگی ‫که حال من خوبه؟ 465 00:24:25,250 --> 00:24:27,630 ‫بله، به محض اینکه آروم بشه. ‫انگشتهام رو فشار بده 466 00:24:27,630 --> 00:24:30,590 ‫نواده‌ت به این همه ‫ خوشگذرونیت حسودی کرد 467 00:24:30,590 --> 00:24:32,010 ‫و تصمیم گرفت پیداش بشه! 468 00:24:32,010 --> 00:24:33,550 ‫اون بچه دار شد؟ 469 00:24:33,550 --> 00:24:37,350 ‫بله، کمی استراحت کن، ما به ‫زودی برمی گردیم و تنظیم میکنیم 470 00:24:37,350 --> 00:24:42,770 ‫تا به افتخار سنت کرونا، با استفاده از تماس ‫تصویری با عضو جدید خونوادتون ملاقات کنید 471 00:24:42,770 --> 00:24:45,150 ‫باشه؟ 472 00:24:45,150 --> 00:24:47,860 ‫میدونین، آملیا بیشتر ‫از من میخواد که بره 473 00:24:47,860 --> 00:24:49,320 ‫این تنها چیزیه که درموردش حرف میزنه 474 00:24:49,320 --> 00:24:52,110 ‫خوب، صحبت کردن درمورد چیزی با ‫انجام دادنش، دو تا چیز کاملاً متفاوته 475 00:24:52,110 --> 00:24:54,240 ‫حداقل تجربه ثابت کرده که اینطوره 476 00:24:54,240 --> 00:24:56,328 ‫تو با اون تو خونه شریک نبودی؟ 477 00:24:56,328 --> 00:24:58,580 ‫آره بودیم.. اما خونه‌ی مردیت.. ‫این قدرت رو داره 478 00:24:58,580 --> 00:25:00,240 ‫که مثل کشش مغناطیسیه 479 00:25:00,240 --> 00:25:02,290 ‫کارو قبلاً بهش میگفت خواهر خونه‌ 480 00:25:02,290 --> 00:25:04,290 ‫چون مهم نیست که دیگه ‫کی اونجا زندگی میکنه 481 00:25:04,290 --> 00:25:05,830 ‫تو به نوعی تو مدارشونی! 482 00:25:05,830 --> 00:25:07,330 ‫آنها یه پیوند خاصی دارن! 483 00:25:07,330 --> 00:25:10,080 ‫باشه، باعث میشین حس کنم انگار یه ‫گروه جادوگریه! این فقط یک خونه است. 484 00:25:10,104 --> 00:25:10,937 ‫قطعاً 485 00:25:10,962 --> 00:25:14,010 ‫اونجا خوبه، مرد. همیشه تو ‫آشپزخونه‌ش بوی وافل‌ تُست شده میاد و 486 00:25:14,010 --> 00:25:16,010 ‫و وقتی میری تو بچه‌ها هیجان‌زده میشن 487 00:25:16,010 --> 00:25:17,300 ‫من بچگیم هیچوقت اینجوری نبود 488 00:25:17,300 --> 00:25:19,560 ‫خب منم نه! اما فکر کنم ‫سهمیه‌م رو پر کردم! 489 00:25:19,560 --> 00:25:22,310 ‫دلم برای خونه‌م تنگ شده ‫و تختم و پیکهای گیتارم 490 00:25:22,310 --> 00:25:24,523 ‫و سکوت! خدایا دلم ‫برای سکوت تنگ شده 491 00:25:24,523 --> 00:25:26,190 ‫خوب، سکوت ‫دیگه زیادرویه 492 00:25:26,190 --> 00:25:28,068 ‫به‌شدت مخالفم 493 00:25:28,068 --> 00:25:31,400 ‫وقتی مردیت برگرده، به معنای واقعی ‫آدمهای زیادی توی خونه زندگی میکنن 494 00:25:31,400 --> 00:25:34,240 ‫این احتمالاً سرسام‌آوره، ‫ بس ما باید بریم! 495 00:25:34,240 --> 00:25:35,707 ‫کاملاً ‫من طرف توام 496 00:25:35,732 --> 00:25:38,570 ‫منم همینطور، یکی از دلایلی که قبل از اومدنم به اینجا ‫خونه گرفتم همین بوده 497 00:25:38,570 --> 00:25:39,910 ‫پس همین؟ 498 00:25:39,910 --> 00:25:41,580 ‫من گیر افتادم؟ 499 00:25:41,580 --> 00:25:42,910 ‫تقریباً 500 00:25:46,370 --> 00:25:48,540 ‫اوه، من از این متنفرم 501 00:25:48,540 --> 00:25:49,960 ‫منم همینطور 502 00:25:49,960 --> 00:25:53,550 ‫اما هیچکس بیشتر از دلوکا از برگشتن اون به خونه ‫خوشحال نمیشد 503 00:25:55,720 --> 00:25:57,510 ‫باشه. 504 00:26:06,730 --> 00:26:07,850 ‫چی شده؟ 505 00:26:09,520 --> 00:26:11,695 ‫چیه؟ ریه آب آورده؟ 506 00:26:12,730 --> 00:26:14,860 ‫متخصص طب فیزیکی نظرشو ‫ درمورد توانبخشی تغییر داده؟ 507 00:26:14,860 --> 00:26:17,780 ‫نه نه نه. اصلاً مثل این نیست 508 00:26:17,780 --> 00:26:20,660 ‫پس چیه؟ 509 00:26:20,660 --> 00:26:24,620 ‫مردیت یه چیزیه ‫ که باید بهت بگیم 510 00:26:24,620 --> 00:26:26,160 ‫ درمورد اندروست! 511 00:26:34,460 --> 00:26:35,920 ‫حال اون خوبه 512 00:26:35,920 --> 00:26:39,470 ‫مردیت... اون خوب نیست 513 00:26:49,020 --> 00:26:51,473 ‫اون... 514 00:26:51,497 --> 00:26:54,196 ‫پیش مامانشه 515 00:27:08,790 --> 00:27:11,420 ‫حال پدربزرگت خوبه 516 00:27:11,420 --> 00:27:14,750 ‫ اون به هوش اوده ‫ و میخواد که نتیجه‌ش رو ببینه 517 00:27:14,750 --> 00:27:17,260 ‫یه زندگی جدید با یه نجات یافته! 518 00:27:17,260 --> 00:27:19,720 ‫بهت که گفتم هیچی اون مرد رو نمیکشه 519 00:27:19,720 --> 00:27:21,390 ‫من میخوام از هر ‫دوی شما تشکر کنم 520 00:27:21,390 --> 00:27:25,720 ‫ما... تجربه‌ی خوبی از ‫ بیمارستانهای بزرگ نداشتیم 521 00:27:25,720 --> 00:27:27,930 ‫آه باعث افتخارمونه 522 00:27:27,930 --> 00:27:29,980 ‫کی میتونیم دختر کوچولومونو ببنیم؟ 523 00:27:29,980 --> 00:27:33,110 ‫هر لحظه ممکنه برسه 524 00:27:33,110 --> 00:27:34,400 ‫آه بفرما اومد 525 00:27:34,400 --> 00:27:37,239 ‫ یکی میخواد بهت سلام کنه 526 00:27:38,650 --> 00:27:40,360 ‫چی بهت گفتم؟ 527 00:27:40,360 --> 00:27:41,320 ‫خیلی نازه، نه؟ 528 00:27:41,320 --> 00:27:43,160 ‫اون بی‌نقصه 529 00:27:43,160 --> 00:27:44,530 ‫چشمهای تورو داره 530 00:27:44,530 --> 00:27:46,540 ‫و... پاهای تو! 531 00:27:47,580 --> 00:27:49,040 ‫ممنون از این بابت 532 00:27:50,870 --> 00:27:54,590 ‫آه! سلام. ‫ سلام، رزی 533 00:27:56,117 --> 00:27:57,537 ‫من الان بر میگردم. 534 00:27:58,050 --> 00:27:59,510 ‫دکتر دلوکا 535 00:27:59,510 --> 00:28:00,920 ‫کارینا 536 00:28:00,920 --> 00:28:02,760 ‫کارینا آم... 537 00:28:02,760 --> 00:28:05,050 ‫قبل از اینکه بری، من فقط... 538 00:28:05,050 --> 00:28:08,600 ‫فقط میخواستم ‫بگم که، آم... 539 00:28:08,600 --> 00:28:12,190 ‫برادرت ‫با من فوق العاده مهربون بود 540 00:28:12,813 --> 00:28:15,770 ‫اون مرد.. خوبی بود 541 00:28:15,770 --> 00:28:17,770 ‫اون شریف بود. 542 00:28:17,770 --> 00:28:18,940 ‫اون شیرین بود. 543 00:28:18,940 --> 00:28:20,070 ‫و اون شجاع بود. 544 00:28:20,070 --> 00:28:22,780 ‫و من فقط میخواستم اینو بگم 545 00:28:22,780 --> 00:28:26,330 ‫من میدونم که میخوای ‫خاکسترش رو پخش کنی 546 00:28:26,330 --> 00:28:31,370 ‫و.. من خیلی فوق العاده ‫شاکرم که تونستم بشناسمش 547 00:28:32,580 --> 00:28:34,880 ‫ممنونم 548 00:28:34,880 --> 00:28:37,540 ‫و امروز کارت زیبا بود 549 00:28:48,143 --> 00:28:49,600 ‫اسمش چیه؟ 550 00:28:49,600 --> 00:28:51,560 ‫رزی 551 00:28:51,560 --> 00:28:53,600 ‫از روی مامان! 552 00:28:53,600 --> 00:28:57,060 ‫رزی، من اسکپای تو هستم. 553 00:28:57,060 --> 00:28:58,940 ‫پدر پدربزرگت 554 00:28:58,940 --> 00:29:02,110 ‫اینها پدر و مادر تو هستن 555 00:29:02,110 --> 00:29:05,360 ‫ما خانواده‌ی تو هستین ‫و تو مال مایی 556 00:29:05,360 --> 00:29:10,040 ‫تو از مردم ساحل سلیشی ‫تو سکوامیش هستی 557 00:29:10,040 --> 00:29:12,160 ‫تو از این سرزمین آمدی 558 00:29:12,160 --> 00:29:20,250 ‫رزی، تو یک روز، میتونی ‫داستان زمان تولدت رو تعریف کنی 559 00:29:20,250 --> 00:29:28,260 ‫از اینکه جهان چگونه درحال تجربه‌ی ‫ دوران سخت و ویرانی بود 560 00:29:28,260 --> 00:29:36,020 ‫پدربزرگ‌ها حتی قادر نبودن نوه‌های تازه ‫به دنیا اومده کوچکشون رو در آغوش بگیرن 561 00:29:36,020 --> 00:29:42,320 ‫اما همچنین زمانی بود برای ‫ پذیرش و تغییری عظیم 562 00:29:42,320 --> 00:29:52,490 ‫و تو میتونی درمورد حجم شادی که با ‫ ورودت به قبیله و خانواده‌ت آوردی بگی 563 00:29:52,490 --> 00:29:59,006 ‫درست در زمانی که بیش ‫ از همیشه بهش احتیاج داشتیم. 564 00:30:07,667 --> 00:30:10,627 ‫مطمئن شو که هر دو ساعت ‫ بررسی عصبیش انجام بشه و... 565 00:30:10,652 --> 00:30:12,590 ‫با کمال احترام، 566 00:30:12,614 --> 00:30:15,043 ‫هلم داره اوقات سختی رو می‌گذرونه 567 00:30:15,043 --> 00:30:17,810 ‫شاید اگه بتونه کمک کنه ‫حالش بهتر بشه 568 00:30:17,810 --> 00:30:23,447 ‫اوه... من نمیدونم 569 00:30:23,860 --> 00:30:27,530 ‫فکر نکنم دیگه هیچ‌چیزی بدونم. 570 00:30:29,958 --> 00:30:31,668 ‫کاری که میخوای رو بکن! 571 00:30:37,460 --> 00:30:39,330 ‫اوه 572 00:30:45,590 --> 00:30:49,430 ‫خوب باشه. باشه. افراد.. ‫من میدونم که هیجان‌زده‌ایم 573 00:30:49,430 --> 00:30:51,470 ‫اما اینجوری سورپریز ‫ رو لو میدین! 574 00:30:51,470 --> 00:30:55,729 ‫پس بیاید تا وقتی که پرز بیارتش ‫بیرون آروم نگهش داریم، باشه؟ 575 00:31:01,943 --> 00:31:05,783 ‫باشه. آره خوب، اون اینجاست. ‫حاضر شید، حاضر شید! 576 00:31:06,400 --> 00:31:07,570 ‫وای 577 00:31:07,570 --> 00:31:10,570 ‫‐آره! بلاخره! ‫- هووه! 578 00:31:10,570 --> 00:31:12,570 ‫هووه! هووه! 579 00:31:12,570 --> 00:31:15,160 ‫‐آره! آره ‫ ‐آره! 580 00:31:18,210 --> 00:31:19,290 ‫منصافانه است ‫منصافانه است 581 00:31:19,290 --> 00:31:20,420 ‫چی شده؟ 582 00:31:20,420 --> 00:31:25,326 ‫اوه، دکتر گری توی اتاقش نیست ‫و همه‌ی وسایلش هم رفته! 583 00:31:31,470 --> 00:31:33,220 ‫آفرین گری ‫زیرکانه بود 584 00:31:33,220 --> 00:31:34,430 ‫عصر همگی بخیر 585 00:31:37,055 --> 00:31:39,515 ‫اون کدوم گوری رفته؟ 586 00:31:43,480 --> 00:31:47,110 ‫میدونی، تو واقعاً از شرایط سواستفاده ‫کرده ما قرار بود از در ورودی بریم بیرون! 587 00:31:47,110 --> 00:31:49,780 ‫این خیلی بیشتر حال داد 588 00:31:49,780 --> 00:31:51,860 ‫ماشینتون 589 00:31:51,860 --> 00:31:53,280 ‫اوه 590 00:31:55,240 --> 00:31:56,240 ‫تو خوبی؟ 591 00:31:56,240 --> 00:31:58,200 ‫منو ببر خونه! 592 00:32:01,710 --> 00:32:03,250 ‫ممنون 593 00:32:08,427 --> 00:32:11,412 ‫به هلم: ‫نگرانتم بهم زنگ بزن 594 00:32:11,930 --> 00:32:14,050 ‫پس مردیت فقط رفت؟ 595 00:32:14,050 --> 00:32:15,890 ‫بنظرم زیاد اهل هیاهو نیست 596 00:32:15,890 --> 00:32:17,310 ‫فکر نکنم. 597 00:32:17,310 --> 00:32:19,520 ‫آم...شما دو تا یه دقیقه وقت دارید؟ 598 00:32:19,520 --> 00:32:21,044 ‫- آره ‫- البته. 599 00:32:21,069 --> 00:32:25,238 ‫وقتی قبلتر ازت پرسیدم که ‫ تاریخ برای عروسی انتخاب کردید، 600 00:32:25,263 --> 00:32:28,570 ‫امیدوارم به این منظور برداشت نکنی ‫که خودمو دعوت کردم 601 00:32:28,570 --> 00:32:31,570 ‫ یا سعی دارم چیزی رو از بابات بگیرم. 602 00:32:32,367 --> 00:32:37,530 ‫آم، من میدونم که خطوط ‫رابطه‌ی ما مبهم بوده 603 00:32:37,530 --> 00:32:41,334 ‫اما من هیچوقت ‫هیچ توقعی ندارم! 604 00:32:42,160 --> 00:32:44,210 ‫ما واقعاً نمیخواستیم الان ‫این کار رو انجام بدیم 605 00:32:44,210 --> 00:32:46,170 ‫بله، شاید با یه قهوه! 606 00:32:46,170 --> 00:32:47,920 ‫یا شام! 607 00:32:47,920 --> 00:32:51,170 ‫ریچارد، پدرم قراره ‫منو توی راهرو همراهی کنه 608 00:32:51,170 --> 00:32:52,720 ‫البته. 609 00:32:52,720 --> 00:32:56,720 ‫اما اون یه ایده‌ی خیلی خوب داشت. 610 00:32:56,720 --> 00:32:59,890 ‫ما دوست داریم تو ‫شاهد عقدمون باشی 611 00:32:59,890 --> 00:33:01,930 ‫اوه... 612 00:33:01,930 --> 00:33:03,310 ‫واقعاً؟ 613 00:33:03,310 --> 00:33:06,020 ‫معلومه! ‫البته اگه شما هم بخوای 614 00:33:06,020 --> 00:33:10,071 ‫نمیتونستیم هدیه بهتری برات ‫ در نظر بگیریم، که به ما بدی 615 00:33:13,320 --> 00:33:16,030 ‫باعث افتخارمه 616 00:33:34,380 --> 00:33:36,800 ‫تارین؟ 617 00:33:36,800 --> 00:33:38,510 ‫هی 618 00:33:38,510 --> 00:33:40,680 ‫داشتم دنبالت میگشتم. ‫حالت خوبه؟ 619 00:33:46,390 --> 00:33:48,940 ‫تو خوبی؟ 620 00:33:51,558 --> 00:33:56,898 ‫من عادت داشتم وانمود کنم ‫عروسکهای حیوونیم مریض شدن 621 00:33:56,923 --> 00:33:59,383 ‫و بانداژشون کنم! 622 00:33:59,530 --> 00:34:05,210 ‫من هیچوقت دوست نداشتم خواننده ‫یا یک ابر قهرمان باشم. 623 00:34:05,210 --> 00:34:07,580 ‫همیشه همین بوده 624 00:34:07,580 --> 00:34:12,670 ‫و الان دارم فکر میکنم که برم ‫و دیگه هیچ وقت برنگردم 625 00:34:16,300 --> 00:34:17,970 ‫نمیدونم چه بلایی سرم اومده 626 00:34:20,300 --> 00:34:24,563 ‫مرگ بیشتری از چیزی بود ‫که انتظار داشتی باشه 627 00:34:27,310 --> 00:34:30,610 ‫برای مدتها، تنها چیزی که از نیکو میخواستم 628 00:34:30,610 --> 00:34:34,610 ‫این بود... که بیشتر باشه 629 00:34:34,610 --> 00:34:39,070 ‫و بعد اون ازم خواست که برم ‫باهاش زندگی کنم و من خشکم زد! 630 00:34:39,070 --> 00:34:41,200 ‫حتی شاید دویدم 631 00:34:41,777 --> 00:34:45,620 ‫داستان خیلی خوبی بود ‫درمورد اینکه چطور تو یه دوست پسر داری 632 00:34:45,620 --> 00:34:50,500 ‫چیزی که من میگم اینه که این همه‌گیری 633 00:34:50,500 --> 00:34:53,550 ‫فقط روی افرادی که بیمار میشن ‫و میمیرن تأثیر نمیذاره 634 00:34:53,550 --> 00:34:55,840 ‫این انزوا... 635 00:34:55,840 --> 00:34:59,430 ‫این باعث میشه همه‌ی ما... 636 00:34:59,430 --> 00:35:01,850 ‫کمتر خودمون باشیم 637 00:35:04,626 --> 00:35:06,216 ‫بیا با من زندگی کن 638 00:35:08,480 --> 00:35:09,730 ‫چی؟ 639 00:35:09,730 --> 00:35:11,860 ‫ما میتونیم با هم تنها باشیم. 640 00:35:12,975 --> 00:35:15,480 ‫ میدونی منظورم چیه 641 00:35:25,740 --> 00:35:26,830 ‫متاسفم 642 00:35:26,830 --> 00:35:29,330 ‫چرا؟ 643 00:35:29,330 --> 00:35:31,790 ‫و ویلسون با این مشکلی نداره؟ 644 00:35:31,790 --> 00:35:36,800 ‫اون یه رزیدنت زنان‌زایمانه ‫اون کمتر از ما تو خونه میمونه 645 00:35:52,350 --> 00:35:54,650 ‫بیلی! بیلی! 646 00:35:54,650 --> 00:35:56,480 ‫بیلی!! 647 00:35:56,480 --> 00:35:58,150 ‫تو از شنبه اون تیشرت تنته 648 00:35:58,150 --> 00:36:01,450 ‫لطفاً جون خانوادت که ‫ مجبورن بوت کنن، بذار عوضش کنیم! 649 00:36:02,610 --> 00:36:04,280 ‫بیا دیگه. ‫ باشه. 650 00:36:04,280 --> 00:36:05,280 ‫حاضری؟ 651 00:36:06,620 --> 00:36:08,790 ‫باشه بیا کارو تموم کنیم 652 00:36:08,790 --> 00:36:11,169 ‫مامان 653 00:36:50,079 --> 00:36:51,659 ‫فکر نمیکردم پیدات شه 654 00:36:51,684 --> 00:36:55,722 ‫آره خوب، من همین جاها بودم ‫مجبور شدم یکی رو برسونم، چی.. 655 00:36:55,747 --> 00:36:56,880 ‫ چه خبره؟ 656 00:36:56,880 --> 00:36:59,050 ‫ میدونی، من شنیدم ‫تو بنیاد رو تحویل گرفتی 657 00:36:59,050 --> 00:37:03,260 ‫ و من... به کاترین زنگ زدم ‫تا جزئیاتش رو بفهمم 658 00:37:03,260 --> 00:37:04,970 ‫تحت تأثیر قرار گرفتم! 659 00:37:04,970 --> 00:37:06,510 ‫باشه. 660 00:37:06,510 --> 00:37:09,760 ‫میخواستی بیام پارکینگ ‫ که اینو بهم بگی؟ 661 00:37:09,760 --> 00:37:14,730 ‫میدونی، من شش‌تا از هم اتاقیهام رو ‫ وقتی تحت درمان کرونا بودم از دست دادم 662 00:37:14,730 --> 00:37:17,400 ‫سه نفرشون شوهر و پدر بودن 663 00:37:17,400 --> 00:37:19,650 ‫یک نفر... مجرد، 664 00:37:19,650 --> 00:37:22,440 ‫یکی یه طلاق گرفته‌ی خیلی خوشحال ‫ بود، و آم... 665 00:37:22,440 --> 00:37:28,780 ‫یکی خیلی سریع اومد و رفت، میدونی، ‫نکردم... من حتی اسمش هم نفهمیدم 666 00:37:28,780 --> 00:37:31,238 ‫من تنها فرد سفیدپوست بودم 667 00:37:31,263 --> 00:37:34,097 ‫میدونم هنوز کاملاً ‫از خطر بیرون نیومدم اما 668 00:37:34,122 --> 00:37:37,830 ‫احساس میکنم انگار بهشون ‫مدیونم تا بهتر باشم، میدونی؟ 669 00:37:37,830 --> 00:37:40,340 ‫بخاطر... 670 00:37:40,340 --> 00:37:45,676 ‫آشوب و بی عدالتی و درد و... 671 00:37:45,701 --> 00:37:51,394 ‫دنیا فقط اینجوریه چون ما.. ‫گذاشتیم که اینجوری باشه 672 00:37:51,724 --> 00:37:56,024 ‫یا بخاطر افرادی مثل منه ‫ که اینجوری کردنش! 673 00:37:56,124 --> 00:37:59,174 ‫پس من میگم که.. 674 00:38:00,190 --> 00:38:05,325 ‫بذار من لیاقت نجات ‫ یافتن رو پیدا کنم! 675 00:38:06,360 --> 00:38:08,870 ‫منم میخوام متعهد بشم 676 00:38:08,870 --> 00:38:16,620 ‫ میخوام زمانی که برام باقی مونده رو ‫صرف بهتر کردن این مکان کثیف و متعفن کنم 677 00:38:16,620 --> 00:38:18,170 ‫تو میتونی هرجوری که خواستی ‫ ازم استفاده کنی 678 00:38:18,170 --> 00:38:20,710 ‫من میتونم عمل کنم ‫مدیریت کنم... 679 00:38:20,710 --> 00:38:23,490 ‫به درک! ‫حتی کمکت میکنم درک کنی 680 00:38:23,490 --> 00:38:26,170 ‫ که سفیدپوستهای نادون ‫چجوری فکر میکنن 681 00:38:26,170 --> 00:38:27,590 ‫من همه کاری میکنم 682 00:38:27,590 --> 00:38:31,010 ‫نیازی به پول ندارم ‫سِمَت بالایی نمیخوام 683 00:38:31,010 --> 00:38:34,229 ‫ حتی مجبور نیستی ‫از متنفر بودنم دست بکشی! 684 00:38:34,350 --> 00:38:37,190 ‫اوه... 685 00:38:37,190 --> 00:38:39,609 ‫فقط... من فقط... 686 00:38:41,150 --> 00:38:43,738 ‫فقط بذار کمک کنم. 687 00:38:47,889 --> 00:38:49,929 ‫دوشنبه ساعت 6 صبح، بوستون! 688 00:38:50,320 --> 00:38:52,330 ‫آدرس رو برات ‫ایمیل میکنم. 689 00:38:52,330 --> 00:38:55,080 ‫و، بله، از نظر فنی ‫ توی جتم جا دارم 690 00:38:55,080 --> 00:38:57,500 ‫ اما واقعاً ‫نمیخوام وسوسه شم 691 00:38:57,500 --> 00:38:59,370 ‫تا قبل از فرود اومدن اخراجت کنیم، پس.. 692 00:38:59,370 --> 00:39:00,920 ‫یه چیز دیگه پیدا میکنم 693 00:39:00,920 --> 00:39:03,130 ‫شب بخیر، اوری. 694 00:39:03,130 --> 00:39:04,340 ‫ممنون 695 00:39:17,810 --> 00:39:18,980 ‫خب، این، اتفاق افتاد 696 00:39:18,980 --> 00:39:21,234 ‫آره دوباره! 697 00:39:26,422 --> 00:39:29,132 ‫الان داری به چی فکر میکنی؟ 698 00:39:29,320 --> 00:39:33,496 ‫یادته توی عراق بعد از یه روز ‫سخت، خیره میشدیم به آسمون 699 00:39:33,496 --> 00:39:36,330 ‫و درمورد اینکه چقدر دلمون برای ‫همبرگر تنگ شده حرف میزدیم؟ 700 00:39:36,330 --> 00:39:37,370 ‫آره به وضوح 701 00:39:37,370 --> 00:39:41,296 ‫این چیزیه که میخوام. منظورم صحبت ‫کردن درموردش نیست، بلکه واقعاً.. 702 00:39:41,320 --> 00:39:44,840 ‫خوردنشه. ‫شاید دو تا! 703 00:39:44,840 --> 00:39:46,750 ‫مم با سیب زمینی سرخ کرده و... 704 00:39:46,750 --> 00:39:49,170 ‫پیاز سوخاری و... و شاید 705 00:39:49,170 --> 00:39:51,760 ‫شایدم یک میلک شیک وانیلی. ‫آره باشه. 706 00:39:51,760 --> 00:39:53,930 ‫گوش کن، من میرم میخرم باشه؟ 707 00:39:53,930 --> 00:39:56,810 ‫باشه. اما، اوه... 708 00:40:02,150 --> 00:40:04,770 ‫مادرت "وال" بود. 709 00:40:04,770 --> 00:40:07,690 ‫ما وال رو دوست داشتیم. 710 00:40:07,690 --> 00:40:11,070 ‫و تو لونا هستی 711 00:40:11,070 --> 00:40:15,620 ‫و تو اینجا یه خونواده داری 712 00:40:15,620 --> 00:40:18,700 ‫هرباری که به اتاق عمل قدم میذارم 713 00:40:18,700 --> 00:40:20,620 ‫ به مامانت فکر میکنم 714 00:40:21,204 --> 00:40:22,750 ‫و تو! 715 00:40:28,300 --> 00:40:31,706 ‫وای خدا، لینک قرار بود وقتی ‫اومدی سمت خونه زنگ بزنه 716 00:40:31,731 --> 00:40:33,628 ‫ما تابلو داشتیم و کلاه!! 717 00:40:33,652 --> 00:40:34,837 ‫و قسم میخورم که 718 00:40:34,861 --> 00:40:38,186 ‫- ما اغلب اوقات اینجوری زندگی نمیکردیم ‫- آملیا، بیا بشین. 719 00:40:39,220 --> 00:40:41,270 ‫این دقیقاً مدلیه که من دوست دارم 720 00:40:41,270 --> 00:40:43,140 ‫تو کار خیلی بزرگی انجام دادی 721 00:40:43,140 --> 00:40:46,069 ‫من هیچوقت نمیتونم به ‫اندازه کافی ازت تشکر کنم. 722 00:40:48,360 --> 00:40:50,440 ‫باشه، فکر کنم ‫اون تو راه خونه است! 723 00:40:50,440 --> 00:40:53,868 ‫اوه، عجله کن و تابلو ‫و دوناتها رو بیار و... 724 00:40:56,030 --> 00:40:57,450 ‫ واقعاً دونات داریم؟ 725 00:40:57,450 --> 00:40:58,450 ‫تو آشپزخونه! 726 00:40:58,450 --> 00:41:01,080 ‫اوه... تکون نخور! 727 00:41:01,080 --> 00:41:03,500 ‫هنوز تموم نشده، اما... 728 00:41:03,500 --> 00:41:06,210 ‫- ما اینو برای تو درست کردیم ‫- عاشقشم! 729 00:41:06,210 --> 00:41:08,040 ‫این خیلی قشنگه 730 00:41:08,040 --> 00:41:10,635 ‫باشه، همه، بیاین اینجا بشینید ‫بیاید دونات بخوریم. 731 00:41:10,660 --> 00:41:15,050 ‫ میتونید تک تک اتفاقهایی که تو ‫زمان نبود من افتاده، تعریف کنید 732 00:41:16,720 --> 00:41:17,970 ‫وای 733 00:41:20,890 --> 00:41:23,810 ‫سنت‌ها واقعاً هیچوقت ‫چیز مورد علاقم نبوده 734 00:41:23,810 --> 00:41:27,757 ‫اما در بهترین حالت، بهمون ‫ کمک میکنن تا یادمون بمونه که چه کسی هستیم؛ 735 00:41:27,782 --> 00:41:31,530 ‫از کجا اومدیم و پیش از ما چه کسانی بودند 736 00:41:31,530 --> 00:41:35,030 ‫اونا به ما چیزی برای انتقال ‫ به نسل آینده میدن 737 00:42:04,520 --> 00:42:06,560 ‫چون اگر ندونی که از کجا اومدی 738 00:42:06,560 --> 00:42:08,600 ‫به سختی میتونی ‫بفهمی که به کجا میخوای بری 739 00:42:08,600 --> 00:42:13,480 ‫البته مگر اینکه جایی که میری.. ‫خونه باشه! 740 00:42:13,753 --> 00:42:15,486 ‫امیدوارم که لذت برده باشید 741 00:42:15,974 --> 00:42:18,918 ‫ممنون از حمایتهاتون ‫6037-9972-6045-4575 ‫بانک ملی 742 00:42:19,454 --> 00:42:22,254 ‫LEAVE YOUR COMMENTS ‫nasim.pilevar@gmail.com