1 00:00:00,242 --> 00:00:03,703 کتاب اول: آب قسمت بيستم: محاصره شمال قسمت دوم 2 00:00:13,779 --> 00:00:15,828 باور نميشه که گمش کردم. 3 00:00:15,869 --> 00:00:17,768 تو هرکاري که ميتونستي انجام دادي... 4 00:00:17,803 --> 00:00:20,649 ... و الان ما بايد هرکاري که ميتونيم بکنيم تا اونو برگردونيم. 5 00:00:20,682 --> 00:00:24,986 زوکو نميتونه خيلي دور شده باشه. ما پيداش ميکنيم. آنگ سالم ميمونه. 6 00:00:25,035 --> 00:00:26,935 باشه. 7 00:00:30,859 --> 00:00:34,731 بسيار خب. تو اينجا ميموني،مومو، ممکنه آنگ برگرده. 8 00:00:34,767 --> 00:00:36,843 يپ! يپ! 9 00:01:05,910 --> 00:01:08,243 سلام؟ ببخشيد که مزاحمت شدم،... 10 00:01:08,281 --> 00:01:11,786 .. اما من واقعا بايد روح هاي ماه و اقيانوس رو پيدا کنم. 11 00:01:11,816 --> 00:01:14,750 برو... بيرون. 12 00:01:15,915 --> 00:01:17,335 تو هنوز اينجايي؟ 13 00:01:17,378 --> 00:01:19,405 بله! من بايد... 14 00:01:21,228 --> 00:01:25,319 شايد اون چيز بتونه کمکت کنه؟دنبالش کن! 15 00:01:26,919 --> 00:01:29,189 بلاخره! 16 00:01:36,298 --> 00:01:38,177 برگرد! 17 00:01:40,065 --> 00:01:42,144 سلام، آنگ. 18 00:01:42,192 --> 00:01:43,948 روکو! 19 00:02:08,042 --> 00:02:10,094 پناهگاه! 20 00:02:20,135 --> 00:02:26,505 روکو، قبيله ي آب تحت حمله قرار گرفته. من بايد ارواح ماه و اقيانوس رو پيدا کنم! 21 00:02:26,526 --> 00:02:30,287 ماه و اقيانوس از ارواح قديمي هستند. 22 00:02:30,323 --> 00:02:36,360 اونها از جهان ارواح به جهان فاني که خيلي به آغاز نزديکه رفتند. 23 00:02:36,382 --> 00:02:41,749 فقط يک روح رو ميشناسم که به قدر کافي مسن باشه تا به ياد داشته باشه 24 00:02:41,764 --> 00:02:42,595 کي؟ 25 00:02:42,635 --> 00:02:51,621 اسم اون روح کوه هست. اما اون خيلي خطرناکه. بهش ميکن...صورت دزد. 26 00:02:51,648 --> 00:02:57,527 وقتي با اون صحبت ميکني بايد خيلي مراقب باشي تا هيچ احساساتي از خودت بروز ندي... 27 00:02:57,549 --> 00:03:04,905 ...حتي يه ابراز احساسات ساده در غير اينصورت اون صورتت رو ميدزده! 28 00:03:22,357 --> 00:03:27,339 بلاخره تو رو به دست آوردم. اما بخاطر اين طوفان شديد نميتونم ببرمت خونه. 29 00:03:27,348 --> 00:03:31,130 هميشه يه چيزي بوده. نه چيزي که بخواي بفهميش. 30 00:03:31,159 --> 00:03:35,084 تو شبيه خواهر مني. قبلا همه چيز... براي اون ساده بود. 31 00:03:35,116 --> 00:03:39,103 اون نابغه ي کنترل آتشه... و همه اون رو ستايش ميکنن. 32 00:03:39,157 --> 00:03:44,808 پدرم گفت اون خوش شانس به دنيا اومده. و گفت من خوش شانس بودم که به دنيا اومدم. 33 00:03:44,847 --> 00:03:48,078 من به شانس نيازي ندارم، نميخوامش. 34 00:03:48,117 --> 00:03:51,431 من هميشه بايد تقلا ميکردم و مي جنگيدم و اين چيزيه که منو قوي کرده. 35 00:03:51,474 --> 00:03:53,881 اين منو تبديل به چيزي که هستم کرده. 36 00:04:23,415 --> 00:04:26,488 نيازي نميبينم که به يادت بندازم ما زمان محدودي داريم. 37 00:04:26,503 --> 00:04:32,266 اگه ما قبيله ي آب رو قبل از طلوع کامل ماه شکست نديم، غير قابل شکست ميشن. 38 00:04:32,327 --> 00:04:35,383 بهت اطمينان ميدم همه چيز رو تحت کنترل دارم. 39 00:04:35,432 --> 00:04:38,502 به همين خاطر قصد دارم ماه رو نابود کنم. 40 00:04:38,536 --> 00:04:41,167 ماه رو نابود کني!؟ چطوري؟ 41 00:04:41,208 --> 00:04:43,771 فرمانده چوي! 42 00:04:44,239 --> 00:04:47,391 آماده روبرويي با سرنوشتت شو! 43 00:04:49,663 --> 00:04:55,834 داشتم ميگفتم... چند سال پيش من به يه راز بزرگ و نيرومند پي بردم... 44 00:04:55,886 --> 00:04:59,468 ...شخصيت روح ماه، حالت فاني داره... 45 00:04:59,528 --> 00:05:00,607 چي؟ 46 00:05:00,634 --> 00:05:04,641 من يک وکيل جوان بودم که در امپراطوري خاک به ژنرال شو خدمت مي کردم... 47 00:05:04,688 --> 00:05:11,210 من يک کتابخانه مخفي پيدا کردم، در زير زمين.. من طومار به طومار رو با دقت خوندم. 48 00:05:11,242 --> 00:05:17,667 يکي از اونها شامل يک عکس پرجزئيات و کلمه هاي ماه و اقيانوس بود. 49 00:05:17,694 --> 00:05:22,761 بعد از اون من ميدونم که اين ارواح ميتونن پيدا بشن.. و کشته بشن. 50 00:05:22,775 --> 00:05:25,340 و اين سرنوشت منه که اينکارو بکنم. 51 00:05:25,371 --> 00:05:28,795 ژائو، ارواح نبايد مسخره بشن! 52 00:05:28,821 --> 00:05:32,974 بله، بله، من ميدونم تو از ارواح ميترسي، آيرو. 53 00:05:33,008 --> 00:05:36,308 من شايعاتي درباره سفر تو به جهان ارواح شنيدم. 54 00:05:36,335 --> 00:05:41,237 اما ماه و اقيانوس زندگي ابديشون رو رها کردن تا قسمتي از جهان ما بشن... 55 00:05:41,264 --> 00:05:45,108 ...و حالا اونها نتيجه اش رو ميبيننن! 56 00:06:02,176 --> 00:06:07,665 اوه!هووف! تو فقط يه دم فرفري دماغ آبي هستي. 57 00:06:11,909 --> 00:06:16,740 هيچ ترسي نشون نداده. هيچ احساسي بروز نده. 58 00:06:29,092 --> 00:06:33,956 سلام؟ من دنبال يه روح به نام کوه ميگردم. 59 00:06:45,642 --> 00:06:48,266 خوش اومدي! 60 00:06:49,844 --> 00:06:50,973 متشکرم. 61 00:06:51,007 --> 00:06:57,142 دوست قديمي من، آواتار. مدت زيادي گذشته. 62 00:06:57,163 --> 00:06:58,498 تو منو ميشناسي؟ 63 00:06:58,525 --> 00:07:01,057 چطور ميتونم فراموشت کنم! 64 00:07:01,071 --> 00:07:04,249 يکي از جسم هاي قبلي تو سعي کرد من رو بکشه! 65 00:07:04,293 --> 00:07:07,418 حدودا 800 يا 900 سال پيش. 66 00:07:07,475 --> 00:07:13,582 نميدونستم. چرا اون.. يا من.. سعي کردم تو رو بکشم؟ 67 00:07:13,605 --> 00:07:19,640 اه، اين مربوط به دزديدن صورت کسي بود که تو دوستش داشتي... 68 00:07:25,524 --> 00:07:28,752 البته، اين مربوط به گذشته ي ماست. 69 00:07:28,798 --> 00:07:32,393 چرا من بايد از تو براي کاري که در زندگي گذشته ات کردي کينه اي داشته باشم؟ 70 00:07:32,432 --> 00:07:39,804 بهرحال، تو الان يک شخص ديگه اي هستي. تو پيش من اومدي... با يه صورت جديد. 71 00:07:43,584 --> 00:07:46,296 فکر کنم ما بايد يه مدتي اينجا باشيم. 72 00:07:48,698 --> 00:07:53,037 نگران نباش! پرنس زوکو نميتونه تو اين هوا خيلي دور بشه. 73 00:07:53,073 --> 00:07:57,518 من نگران اين نيستم که اونها از طوفان فرار کنن. من نگران اينم که نتونن فرار کنن. 74 00:07:57,524 --> 00:07:59,164 اونها تو اين طوفان نميميرن. 75 00:07:59,192 --> 00:08:02,134 اگه ما يه چيز رو بدونيم اينه که زوکو هيچ وقت تسليم نميشه. 76 00:08:02,178 --> 00:08:05,567 اونها زنده ميمونن... و ما پيداشون ميکنيم! 77 00:08:05,591 --> 00:08:10,440 مدت زيادي از وقتي که صورت يه بچه رو به کلکسيونم اضافه کردم ميگذره 78 00:08:10,474 --> 00:08:13,682 خب... چطور ميتونم کمکت کنم؟ 79 00:08:13,702 --> 00:08:16,235 من بايد ماه و اقيانوس رو پيدا کنم. 80 00:08:16,279 --> 00:08:20,420 نام روحي اونها تويي و لا هست. 81 00:08:20,455 --> 00:08:27,688 فشار دادن... و کشيدن...اين هميشه طبيعت خويشاونديشون بوده. 82 00:08:27,713 --> 00:08:30,404 خواهش ميکنم به من کمک کن اونها رو پيدا کنم. 83 00:08:30,440 --> 00:08:33,966 اگه من ازشون کمک نگيرم يه ملت کاملا از بين ميرن. 84 00:08:33,984 --> 00:08:40,751 اه، تو فکر ميکني به کمکشون نياز داري؟ درواقع اين کاملا يک راه جداست 85 00:08:40,795 --> 00:08:43,673 يک نفر قصد داره اونها رو بکشه! 86 00:08:43,714 --> 00:08:47,208 منظورت چيه؟ چطور ميتونم اونها رو پيدا کنم و ازشون محافظت کنم؟ 87 00:08:47,256 --> 00:08:50,767 درواقع تو قبلا اونها رو ديدي. 88 00:08:50,794 --> 00:08:54,828 تويي و لا، ماه و اقيانوس تو،... 89 00:08:54,861 --> 00:08:58,093 ...هميشه با هم در يک رقص ابدي مي چرخن. 90 00:08:58,125 --> 00:09:03,417 اونها همديگر رو هماهنگ ميکنند... کشيدن و فشار دادن... زندگي و مرگ... 91 00:09:03,475 --> 00:09:09,595 ... خوب و بد... يين... و يانگ. 92 00:09:12,363 --> 00:09:14,384 ماهي کوي! 93 00:09:15,685 --> 00:09:18,002 من بايد الان برم. 94 00:09:18,046 --> 00:09:20,752 ما همديگه رو دوباره ميبينيم. 95 00:09:25,190 --> 00:09:28,638 ارواح در خطرند.من بايد به جهان مادي برگردم. 96 00:09:28,652 --> 00:09:32,332 دوستي اينجاست تا تو رو راهنمايي کنه که برگردي. 97 00:09:32,377 --> 00:09:34,258 هي-باي! 98 00:10:23,989 --> 00:10:27,830 ما اين نقشه رو تا يه جاي خيلي ويژه دنبال ميکنيم. 99 00:10:27,864 --> 00:10:32,487 و وقتي ما به اونجا رسيديم... ماهي گيري ميکنيم. 100 00:10:35,185 --> 00:10:39,571 اينجا جايي که من وارد شدم. اما چطوري ميتونم برگردم؟ 101 00:10:46,048 --> 00:10:48,445 خوشحالم که رفت. 102 00:10:52,755 --> 00:10:54,536 مومو! 103 00:10:54,558 --> 00:10:59,106 مومو!اه نه! بدنم کجاست؟ 104 00:11:05,352 --> 00:11:09,922 نگاه کن! اون بايد آنگ باشه! يپ! يپ! 105 00:11:18,435 --> 00:11:19,749 خوش اومدي. 106 00:11:19,793 --> 00:11:21,786 خوشحالم که برگشتي. 107 00:11:28,017 --> 00:11:31,002 براي فرار کافي نخواهد بود. 108 00:11:31,020 --> 00:11:32,747 آپا! 109 00:11:36,320 --> 00:11:37,806 براي مبارزه دوباره اومدي؟ 110 00:11:37,847 --> 00:11:41,790 بهم اعتماد کن، زوکو. قرار نيست که يک مسابقه انجام بشه. 111 00:11:47,259 --> 00:11:49,720 هي! يه سري طناب با کيفيت! 112 00:11:49,742 --> 00:11:54,173 ما بايد به اون مکان برگرديم! ارواح در خطرند! 113 00:11:57,796 --> 00:12:00,653 صبر کن، ما نميتونيم اونو اينجا رها کنيم. 114 00:12:00,694 --> 00:12:02,712 البته که ميتونيم. بريم. 115 00:12:02,764 --> 00:12:06,209 نه، اگه ما ولش کنيم، اون ميميره. 116 00:12:09,205 --> 00:12:15,178 آره، خيلي کار خوبيه. اونو که هميشه مصمم بوده که ما رو بکشه با خودمون ببريم! 117 00:12:45,657 --> 00:12:46,899 تو خوبي؟ 118 00:12:46,959 --> 00:12:48,617 احساس ضعف دارم. 119 00:12:48,658 --> 00:12:50,993 منم همين احساسو دارم. 120 00:12:51,711 --> 00:12:53,722 روح ماه در خطره. 121 00:12:53,738 --> 00:12:56,190 من زندگيم رو به روح ماه مديونم. 122 00:12:56,209 --> 00:12:57,307 منظورت چيه؟ 123 00:12:57,320 --> 00:13:01,438 وقتي که من به دنيا اومدم خيلي بيمار و ضعيف بودم. 124 00:13:01,455 --> 00:13:03,908 بيشتر بچه ها وقتي به دنيا ميان گريه ميکنن... 125 00:13:03,942 --> 00:13:07,819 ... اما وقتي من به دنيا اومدم به خواب فرور رفتم. چشمام بسته شد. 126 00:13:07,867 --> 00:13:10,945 شفا دهنده هاي ما هرکاري که ميتونستن کردن. 127 00:13:10,980 --> 00:13:14,689 اونها به مادرم و پدرم گفتن من ميميرم. 128 00:13:14,735 --> 00:13:18,122 پدرم از ارواح درخواست کرد که منو نجات بدن... 129 00:13:18,168 --> 00:13:20,552 ..اون شب،زير ماه کامل،... 130 00:13:20,603 --> 00:13:24,197 ...اون منو به اون مکان برد و منو تو درياچه انداخت. 131 00:13:24,255 --> 00:13:29,601 موهاي سياه من سفيد شد. چشمهام رو باز کردم و شروع کردم به گريه،... 132 00:13:29,622 --> 00:13:32,473 و اونها فهميدم من زنده ام. 133 00:13:32,482 --> 00:13:37,602 بخاطر همينه که مادرم اسم من رو يواي گذاشت، براي ماه. 134 00:13:39,259 --> 00:13:45,943 من... حالا يه افسانه ام!ملت آتش براي نسل ها داستان هايي درباره... 135 00:13:45,959 --> 00:13:49,802 ... ژائوي بزرگ کسي که ماه رو تيره کرد خواهند گفت. 136 00:13:49,833 --> 00:13:58,175 اونها به من ميگن ژائوي فاتح! ژائوي کشنده ي ماه! ژائوي شکست ناپذير! 137 00:13:58,202 --> 00:14:02,816 هاه! ولم کن! ولم کن! 138 00:14:10,224 --> 00:14:12,601 به خودت زحمت نده! 139 00:14:13,459 --> 00:14:15,777 ژائو! نه! 140 00:14:15,824 --> 00:14:21,708 اين سرنوشت منه... که ماه رو نابود کنم... وقبيله ي آب رو. 141 00:14:21,743 --> 00:14:25,514 نابود کردن ماه فقط به قبيله آب صدمه نميزنه. 142 00:14:25,538 --> 00:14:28,905 اون به همه صدمه ميزنه... همچنين تو. 143 00:14:28,944 --> 00:14:32,293 بدون ماه، همه چيز از هماهنگي خارج ميشن. 144 00:14:32,315 --> 00:14:36,413 تو هيچي درباره اينکه چه هرج و مرجي ميتونه تو جهان رخ بده نميدوني. 145 00:14:36,448 --> 00:14:38,247 اون درست ميگه، ژائو! 146 00:14:38,263 --> 00:14:43,539 ژنرال آيرو، چرا من از اينکه خيانت تو رو کشف کردم شگفت زده نشدم؟ 147 00:14:43,573 --> 00:14:47,740 من خيانتکار نيستم،ژائو. ملت آتش هم به ماه نياز دارند. 148 00:14:47,759 --> 00:14:51,297 ما به هماهنگي وابسه ايم. 149 00:14:51,332 --> 00:14:59,882 هر کاري با اون روح بکني ده برابرش رو روت انجام ميدم! آزادش کن، حالا! 150 00:15:39,337 --> 00:15:44,410 ديگه اميدي نيست. تموم شد. 151 00:15:45,237 --> 00:15:48,660 نه، تموم نشده. 152 00:17:03,629 --> 00:17:04,760 تو زنده اي؟ 153 00:17:04,787 --> 00:17:07,941 تو سعي کردي منو بکشي! 154 00:17:09,839 --> 00:17:15,715 آره. من اينکارو کردم. تو روح آبي هستي... و دشمن ملت آتش! 155 00:17:15,757 --> 00:17:17,821 تو آواتار رو آزاد کردي! 156 00:17:17,854 --> 00:17:20,119 من انتخابي نداشتم! 157 00:17:22,784 --> 00:17:27,533 تو بايد شکستت رو ميپذيرفتي.. رسواييت رو! 158 00:17:27,568 --> 00:17:31,162 بعد، حداقل ميتونستي زندگي کني! 159 00:17:41,793 --> 00:17:46,226 خيلي دير شده. اون مرده. 160 00:17:48,422 --> 00:17:53,758 تو توسط روح ماه لمس شدي. قسمتي از زندگي اون درون توئه! 161 00:17:53,781 --> 00:18:01,991 آره، راست ميگي. اون به من زندگي داد. شايد بتونم اونو بهش برگردونم. 162 00:18:02,014 --> 00:18:04,819 نه! تو نبايد اينکارو بکني! 163 00:18:04,843 --> 00:18:06,590 اين وظيفه ي منه، سوکا. 164 00:18:06,605 --> 00:18:10,298 نميزارم اينکارو بکني! پدرت به من گفت تا ازت محافظت کنم! 165 00:18:10,320 --> 00:18:12,665 من بايد اينکارو انجام بدم. 166 00:18:25,055 --> 00:18:27,172 نه! 167 00:18:28,242 --> 00:18:32,163 اون رفته.اون رفته. 168 00:19:30,765 --> 00:19:36,197 خداحافظ،سوکا. من هميشه با تو خواهم بود. 169 00:20:14,426 --> 00:20:17,196 نميتونه اتفاق افتاده باشه! 170 00:20:26,483 --> 00:20:28,724 دستمو بگير! 171 00:20:44,444 --> 00:20:47,065 من تصميم گرفتم به قطب جنوب برم. 172 00:20:47,119 --> 00:20:49,694 تعدادي از بقيه کنترل کننده ها و شفا دهنده ها ميخوان به من بپيوندن. 173 00:20:49,726 --> 00:20:52,966 وقتشه که ما به قبيله خواهرمون در بازسازي کمک کنيم. 174 00:20:52,999 --> 00:20:56,415 درباره آنگ چي؟ اون هنوز بايد کنترل کردن آب رو ياد بگيره. 175 00:20:56,433 --> 00:21:02,628 خب، پس اون بهتره براي صدا کردن تو از "استاد کاتارا" استفاده کنه. 176 00:21:03,598 --> 00:21:07,674 ارواح به من يک بينايي از زمان تولد يواي دادند. 177 00:21:07,714 --> 00:21:14,918 من... يه زن جوان شجاع و زيبا ديدم...در حد و اندازه ي روح ماه. 178 00:21:14,948 --> 00:21:16,693 من ميدونستم که اين روز ميرسه. 179 00:21:16,735 --> 00:21:18,057 شما بايد افتخار کنيد. 180 00:21:18,091 --> 00:21:23,342 با افتخار. و غمگين 181 00:21:24,198 --> 00:21:26,769 شگفت زده شدم، پرنس زوکو،... 182 00:21:26,814 --> 00:21:32,109 ... شگفت زده شدم که اين بار سعي نميکني آواتار رو دستگير کني 183 00:21:32,131 --> 00:21:33,479 من خسته ام. 184 00:21:33,483 --> 00:21:39,696 پس بايد استراحت کني. يه مرد به استراحتش نياز داره. 185 00:21:56,022 --> 00:21:57,523 تو هم همينطور، مومو. 186 00:21:57,546 --> 00:21:59,444 بيا اينجا. 187 00:22:09,287 --> 00:22:19,693 آيرو يه خائنه و برادرت زوکو يک شکست خورده است. من يه مأموريت برات دارم. 188 00:22:22,531 --> 00:22:24,004 www.free-offline.com کاري از تيم ترجمه 189 00:22:24,052 --> 00:22:25,442 remuslup ترجمه شده توسط