1 00:00:00,000 --> 00:00:01,900 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:01,940 --> 00:00:04,070 ‫به یاد آوردنِ گذشته ناراحتت می‌کنه؟ 3 00:00:06,860 --> 00:00:08,530 ‫برادرم جاش اینجا نیست 4 00:00:08,730 --> 00:00:12,190 ‫- اون باید تو مرکزِ ستل باشه ‫- اون بیماری روانی شدید داره 5 00:00:23,980 --> 00:00:25,570 ‫هرگز به نیازهای من فکر نمی‌کنی! 6 00:00:26,610 --> 00:00:28,570 پدرخوندم، اون ما رو کتک می‌زد 7 00:00:28,650 --> 00:00:29,980 ‫آرنجت رو از روی میز بردار 8 00:00:30,070 --> 00:00:32,020 ‫اون هیچوقت دومنیک رو مثلِ من نمی‌زد 9 00:00:32,110 --> 00:00:34,230 ‫و یه دفعه دسته‌ی یه چاقو رو برداشت... 10 00:00:34,320 --> 00:00:36,150 ‫نمی‌تونم! نمی‌تونم! 11 00:00:36,650 --> 00:00:37,780 ‫قطعش کن! 12 00:00:41,940 --> 00:00:43,320 ‫امروز یه چیزی یاد گرفتم 13 00:00:43,820 --> 00:00:46,150 ‫دو مرد جوان تو جنگل گُم شدن 14 00:00:46,650 --> 00:00:49,070 ‫نه یکی... دو تا 15 00:00:50,892 --> 00:01:00,792 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » .: FilmoGen.Org :. 16 00:01:00,860 --> 00:01:03,940 ‫گورستانی که کنارِ حاشیه‌ی تری ریورز قرار داره 17 00:01:04,020 --> 00:01:05,610 ‫جای ساده و محقریه 18 00:01:06,900 --> 00:01:08,230 ‫در گوشه‌ی جنوبی، 19 00:01:08,320 --> 00:01:11,610 ‫پشتِ جایی که پدربزرگم دفن شده، 20 00:01:11,690 --> 00:01:14,320 ‫یه مسیر پرتردد به یه رود ختم میشه 21 00:01:15,110 --> 00:01:16,570 ‫اگه صدای آب رو دنبال کنی، 22 00:01:16,650 --> 00:01:20,400 ‫به جایی می‌رسی که نفست رو می‌بره 23 00:01:20,480 --> 00:01:23,820 ‫اینجا همه به اونجا می‌گن آبشارِ فالز 24 00:01:25,150 --> 00:01:28,860 ‫آبشارِ فالز همیشه یه عکس تقویم بوده و هست 25 00:01:28,940 --> 00:01:31,360 ‫و یه محل پردردسر تو تری ریورز 26 00:01:32,360 --> 00:01:34,610 ‫خودکشی‌هایی اینجا اتفاق افتادن 27 00:01:34,690 --> 00:01:36,900 ‫تصادف‌ها و قتل‌هایی اتفاق افتادن 28 00:01:38,570 --> 00:01:41,440 ‫سالی که توماس و من کلاس سوم بودیم، 29 00:01:41,530 --> 00:01:43,440 ‫جسد یه همکلاسی، 30 00:01:43,530 --> 00:01:47,020 ‫پنی ان درینکواتر، کنارِ آبشارِ فالز پیدا شد 31 00:01:48,530 --> 00:01:50,780 ‫پنی ان درینکواتر و برادرش رالف، 32 00:01:50,860 --> 00:01:54,190 ‫تنها دوقلوی دیگه تو مدرسه ریور استریت بودن 33 00:01:55,650 --> 00:01:58,440 ‫اون موقع، من و توماس به خواهر و برادر درینکواتر 34 00:01:58,530 --> 00:02:00,320 ‫به چشم سیاهپوست نگاه می‌کردیم 35 00:02:00,400 --> 00:02:04,020 ‫ولی اونا مخلوط بودن. ‫قسمتی سیاه، قسمتی سفید، 36 00:02:04,110 --> 00:02:05,610 ‫قسمتی سرخ پوست 37 00:02:05,690 --> 00:02:07,900 ‫میشه لطفاً اون کارو نکنی؟ 38 00:02:07,980 --> 00:02:09,940 ‫شماها تو خونه‌تون برای جشن ‫شکرگزاری چی دارید؟ 39 00:02:10,020 --> 00:02:12,570 ‫توماس ازش خوشش میومد ‫ولی من خوشم نمیومد 40 00:02:14,110 --> 00:02:16,320 ‫نمی‌خواستم کنارش هم بشینم 41 00:02:16,400 --> 00:02:20,150 ‫اون بوی شاش می‌داد، ‫خمیر می‌خورد 42 00:02:20,230 --> 00:02:22,940 ‫دکمه‌های یه ژاکتِ پاره پوره ‫رو می‌کرد تو دهنش 43 00:02:25,940 --> 00:02:29,570 ‫و بیشتر از همه، پنی ان یه دروغگو بود 44 00:02:29,650 --> 00:02:31,980 ‫اون در مورد نمره‌هاش دروغ می‌گفت، 45 00:02:32,070 --> 00:02:34,110 ‫در مورد پولی که پدر و مادرش در میاوردن 46 00:02:36,020 --> 00:02:37,570 ‫در مورد همه چی دروغ می‌گفت 47 00:02:37,900 --> 00:02:40,650 ‫مادرم تو بهار یه اسبچه شتلند برام می‌خره 48 00:02:40,730 --> 00:02:43,940 ‫اون قراره قهوه‌ای باشه و یه خط سفید ‫رو دماغش داشته باشه 49 00:02:46,570 --> 00:02:49,360 ‫تو چیزی جز یه دروغگوی گُنده نیستی 50 00:02:49,440 --> 00:02:52,440 ‫یه زمانی تو پاییز سالِ کلاس سومم رسید 51 00:02:52,530 --> 00:02:54,780 ‫که دیگه نمی‌تونستم تحملش کنم 52 00:02:54,860 --> 00:02:56,360 ‫یالا پنی، عجله کن! 53 00:02:56,440 --> 00:03:00,020 ‫واسه همین تصمیم گرفتم ‫خودم یه دروغ سر هم کنم 54 00:03:00,110 --> 00:03:02,020 ‫یه قصه در مورد این سر هم کردم 55 00:03:02,110 --> 00:03:05,690 ‫که پنی ان رو دیدم که از یه بچه ‫تو راهرو بیسکوئیت می‌دزده 56 00:03:06,110 --> 00:03:08,020 ‫- کجاست؟ ‫- تو راهروئه 57 00:03:08,110 --> 00:03:09,610 ‫اینجا بمون 58 00:03:10,780 --> 00:03:11,940 ‫پنی ان 59 00:03:12,020 --> 00:03:13,440 ‫خانم هنکو یه یادداشت 60 00:03:13,530 --> 00:03:16,150 ‫- برای مدیر خانم هاس نوشت... ‫- بیا اینجا 61 00:03:16,230 --> 00:03:17,940 ‫و هردومون رو فرستاد به اتاقش 62 00:03:20,480 --> 00:03:24,150 ‫خانم هاس حرفِ من رو باور کرد، نه پنی ان، 63 00:03:24,230 --> 00:03:27,360 ‫که انکارهای مداومش تبدیل به ترکیبی 64 00:03:27,440 --> 00:03:29,480 ‫از گریه و سرفه کردن شد که به طرز عجیبی 65 00:03:29,570 --> 00:03:31,820 ‫شبیه صدای پارسِ سگ بود 66 00:03:32,510 --> 00:03:33,910 « دومنیک بردزی شهروندِ خوبیه » 67 00:03:33,980 --> 00:03:37,070 ‫احساس رضایت می‌کردم که درسی بهش دادم 68 00:03:37,150 --> 00:03:38,900 ‫خیلی خب، برو بشین 69 00:03:38,980 --> 00:03:42,070 ‫ولی بعدش، نگاهی که برادرم بهم کرد 70 00:03:42,150 --> 00:03:45,530 ‫باعث شد یادم بیاد که دزدی به طور کامل 71 00:03:45,610 --> 00:03:47,690 ‫حاصلِ دروغ پردازی من بود 72 00:03:50,900 --> 00:03:52,570 ‫اون همیشه این کارو می‌کنه 73 00:03:52,650 --> 00:03:55,530 ‫کارهای اشتباهم رو بهم یادآوری می‌کنه 74 00:03:58,230 --> 00:04:02,190 ‫پنی ان سه روز از مدرسه اخراج شد 75 00:04:02,270 --> 00:04:05,070 ‫ولی ناپدید شد و هرگز به مدرسه برنگشت 76 00:04:05,150 --> 00:04:07,940 ‫دومنیک. یالا 77 00:04:08,400 --> 00:04:11,230 ‫شخصیت‌تون آدمِ بدیه؟ 78 00:04:11,690 --> 00:04:14,530 ‫آدمِ خوبیه. کسی که از مردم دزدی می‌کنه؟ 79 00:04:14,610 --> 00:04:17,940 ‫با گذشتِ هفته‌ها، نشستن کنارِ نیمکتش 80 00:04:18,020 --> 00:04:20,360 ‫برام سخت‌تر و سخت‌تر شد 81 00:04:25,610 --> 00:04:28,190 ‫در پی قتلِ حل نشده‌ی اون، 82 00:04:29,820 --> 00:04:33,730 ‫اون تو کابوس‌هام سراغم میومد 83 00:04:45,360 --> 00:04:48,570 ‫مدرسه یه درختِ بید کوچیک خرید 84 00:04:48,650 --> 00:04:52,610 ‫و به احترامش یه مراسم درختکاری برگزار کرد 85 00:04:52,690 --> 00:04:55,690 ‫از تمام کلاس سومی‌ها خواسته شد انشاهایی 86 00:04:55,780 --> 00:04:58,570 ‫در مورد این بنویسیم که چطور ‫دوستِ عزیزمون رو به یاد میاریم 87 00:04:58,860 --> 00:05:01,320 ‫اون دوستِ خوبی بود و بازی کردن باهاش... 88 00:05:01,400 --> 00:05:03,940 ‫معمولاً می‌دونستم معلم‌ها دنبال چی هستن 89 00:05:04,020 --> 00:05:06,150 ‫و به قدری پر احساس نوشته بودم، 90 00:05:06,230 --> 00:05:08,150 ‫که انتخاب شدم نامه‌ی قدردانیم رو بلند بخونم 91 00:05:08,230 --> 00:05:12,570 ‫اون می‌تونست هرکسی، حتی معلم‌هاش رو بخندونه 92 00:05:13,980 --> 00:05:18,730 ‫اون مهربون بود و ای کاش هنوز اینجا بود 93 00:05:19,730 --> 00:05:22,150 ‫ممنون 94 00:05:22,230 --> 00:05:25,530 ‫بعد از سخنرانی، نمی‌تونستم به هیچکس نگاه کنم 95 00:05:26,820 --> 00:05:29,360 ‫مخصوصاً برادرم و رالف 96 00:05:29,440 --> 00:05:32,270 ‫برای همین زیرِ سایه خانم هاس مخفی شدم 97 00:05:33,610 --> 00:05:35,020 ‫ما یه تیم بودیم 98 00:05:35,110 --> 00:05:36,690 ‫من و اون همین چند هفته قبل 99 00:05:36,780 --> 00:05:40,190 ‫همکاری کرده بودیم تا زندگیِ ‫پنی ان رو تیره و تار کنیم 100 00:05:48,813 --> 00:05:56,813 دانلود زیرنویس از کانال تلگرام .: T.me/SubSin :. 101 00:07:02,248 --> 00:07:10,248 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 102 00:07:12,690 --> 00:07:15,110 ‫دومنیکو، بفرما بشین 103 00:07:15,190 --> 00:07:17,570 ‫یه سری خبر خوب برات دارم. ‫قاضیِ رفتارسنجی 104 00:07:17,650 --> 00:07:20,190 ‫تصمیم گرفت اتهامات مجرمانه ‫علیه برادرت رو رد کنه 105 00:07:20,270 --> 00:07:21,690 ‫می‌دونی، همون قضیه‌ی نمایشِ سلاح 106 00:07:21,780 --> 00:07:23,320 ‫- عالیه ‫- این محشره 107 00:07:23,400 --> 00:07:25,126 ‫حالا چندتا خبر بد دارم 108 00:07:25,150 --> 00:07:28,650 ‫برادرت تحتِ اختیار هیئت تجدید نظر سلامت روانی قراره گرفته 109 00:07:28,730 --> 00:07:31,070 ‫و اونا تو صدورِ احکام خودشون 110 00:07:31,150 --> 00:07:32,440 ‫خیلی سخت‌گیرن، 111 00:07:32,530 --> 00:07:35,070 ‫و افراد خبرسازی مثلِ برادرت، 112 00:07:35,150 --> 00:07:37,610 ‫وقتی به این مرحله می‌رسه شرایط به ضررشونه 113 00:07:37,690 --> 00:07:39,900 ‫چیز دیگه که بیشتر از این من رو می‌ترسونه، 114 00:07:40,820 --> 00:07:42,610 ‫اونا قبلاً جلسه‌ی رسیدگیش رو برنامه ریزی کردن 115 00:07:43,610 --> 00:07:46,570 ‫- برای کِی؟ ‫- چهارشنه، سی و یکم ماه 116 00:07:48,400 --> 00:07:51,320 ‫- این... این چهارشنه؟ ‫- بله همینطوره 117 00:07:51,400 --> 00:07:53,230 ‫- هالووین مبارک ‫- پس این، 118 00:07:53,320 --> 00:07:54,820 ‫منتها این می‌تونه خوب باشه، آره؟ 119 00:07:54,900 --> 00:07:57,530 ‫- یعنی، شاید از اینجا آزاد شه ‫- خب، نمی‌دونم والا 120 00:07:57,610 --> 00:08:00,270 ‫اغلب در مورد ناکارآمدیِ همه چی فریاد می‌زنم، 121 00:08:00,360 --> 00:08:03,400 ‫و حالا، کارآمدیِ اوناست که ‫واقعاً باعث میشه بپرسم 122 00:08:03,480 --> 00:08:04,610 ‫اینجا چه خبره؟ 123 00:08:04,690 --> 00:08:06,320 ‫اگه این یه جور عملیاتِ مخفیه 124 00:08:06,400 --> 00:08:09,070 ‫که سعی دارن این اتهامات رو بهش تحمیل کنن 125 00:08:09,150 --> 00:08:10,940 ‫تا زندانیش کنن و کلید سلولش رو بندازن دور، 126 00:08:11,020 --> 00:08:12,190 ‫من جهنم به پا می‌کنم 127 00:08:12,270 --> 00:08:15,530 ‫من ازت می‌خوام از برادرت حمایت کنی ‫ولی از کوره در نری، باشه؟ 128 00:08:15,610 --> 00:08:17,020 ‫این چیزیه که می‌خوام باهات روش کار کنم 129 00:08:17,110 --> 00:08:18,980 ‫این که قراره هردو تو جلسه چطور باشیم 130 00:08:19,070 --> 00:08:21,360 ‫تا بهترین شواهد رو ارائه بدیم، ‫از برادرت حمایت کنیم، 131 00:08:21,440 --> 00:08:22,780 ‫تا از اینجا ببریمش بیرون 132 00:08:24,400 --> 00:08:26,780 ‫نمی‌خوام به همه بگی من این رو گفتم، 133 00:08:26,860 --> 00:08:30,270 ‫ولی بین خودمون باشه، فکر می‌کنم ‫اون باید از اینجا بره بیرون 134 00:08:30,650 --> 00:08:32,360 ‫چه اتفاقی افتاد؟ آخه هفته‌ی پیش، 135 00:08:32,440 --> 00:08:35,320 ‫فکر می‌کردی اینجا برای اون بهترین جای دنیاست، 136 00:08:35,400 --> 00:08:37,230 ‫و حالا فکر می‌کنی باید از اینجا بره بیرون 137 00:08:37,320 --> 00:08:39,230 ‫- آره ‫- چرا؟ 138 00:08:39,570 --> 00:08:42,230 ‫چون دیدمش. دیدمش، دومنیک 139 00:08:42,320 --> 00:08:45,610 ‫اون... اینجا خیلی بهش سخت می‌گذره 140 00:08:47,570 --> 00:08:48,610 ‫خیلی خب 141 00:08:48,690 --> 00:08:51,020 ‫همه می‌تونن ببیننش. اون به قدری رامه 142 00:08:51,110 --> 00:08:52,150 ‫که همش بهش پیله می‌کنن 143 00:08:52,230 --> 00:08:53,730 ‫و یه سری جنایتکارِ واقعی اینجاست 144 00:08:53,820 --> 00:08:56,480 ‫می‌دونی، برادرت یکی از اونا نیست. ‫اون روحِ لطیفی داره. 145 00:08:56,570 --> 00:09:00,440 ‫آره، می‌خوای بدونی این جواز صلاحیت ‫امنیتی کُس‌شعر کجاش ناجوره؟ 146 00:09:00,530 --> 00:09:03,980 ‫- کجاش؟ ‫- این که من اجازه ندارم برادر خودم رو ببینم 147 00:09:04,070 --> 00:09:05,400 ‫جواز صلاحیتت همین روزها می‌رسه 148 00:09:05,480 --> 00:09:07,270 ‫و بعدش می‌تونی اون رو ببینی 149 00:09:08,940 --> 00:09:10,690 ‫اینجا می‌تونه محیط خیلی چالش انگیزی 150 00:09:10,780 --> 00:09:12,570 ‫برای بیماران دچار اسکیزوفرنی و پارانویا باشه 151 00:09:12,650 --> 00:09:16,480 ‫واقعاً می‌تونه سخت باشه، یه عده تمام وقت زیر نظرت دارن 152 00:09:16,940 --> 00:09:19,360 ‫به نظرم محیطی با تمرکزِ امنیتی کمتر 153 00:09:19,440 --> 00:09:20,730 ‫خیلی براش بهتر باشه 154 00:09:20,820 --> 00:09:23,270 ‫که دقیقاً همون چیزیه که من سعی داشتم 155 00:09:23,360 --> 00:09:24,730 ‫از همون اول بهتون بگم 156 00:09:24,820 --> 00:09:26,480 ‫- می‌دونم ‫- و نمی‌خواستید به حرفم گوش بدید! 157 00:09:26,570 --> 00:09:27,650 ‫- دومنیک، دومنیک ‫- تو به حرفم گوش نکردی 158 00:09:27,730 --> 00:09:28,980 ‫الان دارم گوش می‌کنم و می‌دونی چیه؟ 159 00:09:29,070 --> 00:09:31,230 ‫تو زرنگ‌ترین پسرِ کلاسی 160 00:09:31,320 --> 00:09:33,730 ‫آره، وقتی داری میری بیرون ‫یه ستاره‌ی طلایی می‌گیری 161 00:09:33,820 --> 00:09:35,070 ‫- باشه؟ ‫- بی‌نمک! 162 00:09:35,150 --> 00:09:38,480 ‫من الان طرفِ تو هستم. ‫این حساب نیست؟ 163 00:09:38,570 --> 00:09:39,780 ‫قطعاً حسابه 164 00:09:39,860 --> 00:09:41,860 ‫باید یه برنامه واست بریزیم 165 00:09:41,940 --> 00:09:43,900 ‫چیزی که بتونیم مثلِ یه نقشه ازش پیروی کنیم 166 00:09:43,980 --> 00:09:47,020 ‫چون این زود جوش آوردنت، ‫هیچ کمکی بهمون نمی‌کنه 167 00:09:47,820 --> 00:09:50,320 ‫باید تو جلسه‌ی رسیدگی، آروم، ‫خونسرد و حواس جمع باشی 168 00:09:50,400 --> 00:09:53,400 ‫با تمرکزِ کامل وارد می‌شیم، ‫بوم، بوم، بوم 169 00:09:53,480 --> 00:09:55,440 ‫اون رو از اینجا می‌بریم بیرون، باشه؟ 170 00:09:55,530 --> 00:09:57,070 ‫و می‌دونی چطور قراره این کارو بکنیم؟ 171 00:09:57,150 --> 00:09:59,570 ‫قراره یه سناریو بنویسیم. ‫تو قراره یه سناریو بنویسی. 172 00:09:59,650 --> 00:10:01,110 ‫- یه سناریو ‫- یه سناریو از 173 00:10:01,190 --> 00:10:03,190 ‫حرف‌هایی که قراره تو جلسه بزنیم 174 00:10:03,900 --> 00:10:05,940 ‫احساسی که در مورد برادرت داری 175 00:10:06,020 --> 00:10:07,900 ‫این که از کجا می‌دونی اینجا ‫جای مناسبی براش نیست 176 00:10:07,980 --> 00:10:09,650 ‫بدون بی‌اعتبار کردنِ اینجا 177 00:10:09,730 --> 00:10:11,530 ‫می‌تونم بهت اعتماد کنم؟ 178 00:10:13,230 --> 00:10:15,570 ‫می‌تونی، دومنیک 179 00:10:15,650 --> 00:10:17,360 ‫می‌تونی 180 00:10:18,190 --> 00:10:20,190 ‫بنویسش 181 00:10:20,270 --> 00:10:24,270 ‫ 182 00:10:24,360 --> 00:10:26,110 ‫چی بنویسم؟ 183 00:10:26,190 --> 00:10:28,690 ‫با احساساتت در مورد برادرت شروع کن 184 00:10:29,270 --> 00:10:31,320 ‫شناختی که ازش داری 185 00:10:31,400 --> 00:10:33,730 ‫این که چطور اون یه حادثه ‫شخصیتش رو تعریف نمی‌کنه 186 00:10:34,570 --> 00:10:36,980 ‫خودت می‌دونی. حرفِ دلت رو بنویس 187 00:10:37,070 --> 00:10:41,020 ‫ 188 00:11:14,610 --> 00:11:17,570 ‫هی، رالف. حالت چطوره، رفیق؟ 189 00:11:19,980 --> 00:11:21,610 ‫پارسال دوست امسال آشنا 190 00:11:29,860 --> 00:11:31,440 ‫هی... 191 00:11:32,070 --> 00:11:33,900 ‫برادرم رو اینجا می‌بینی؟ 192 00:11:37,570 --> 00:11:39,400 ‫آره 193 00:11:39,480 --> 00:11:41,070 ‫می‌بینمش 194 00:11:42,190 --> 00:11:43,940 ‫باهاش خوب تا می‌کنن، رفیق؟ 195 00:11:44,440 --> 00:11:47,270 ‫بعد از اون شبِ اول نتونستم ببینمش 196 00:11:47,360 --> 00:11:48,820 ‫می‌دونی، و نمی‌ذارن ببینمش 197 00:11:48,900 --> 00:11:51,820 ‫تا وقتی که این جوازِ صلاحیتِ ‫کوفتی رو بگیرم، واسه همین... 198 00:11:52,900 --> 00:11:54,020 ‫خب 199 00:11:54,530 --> 00:11:56,480 ‫فکر نکنم مشکلی برات ایجاد کنه، نه؟ 200 00:11:57,690 --> 00:12:00,190 ‫سابقه‌ت باید مثل رنگِ پوستت سفید باشه 201 00:12:05,320 --> 00:12:07,570 ‫پسر، فقط می‌خواستم بدونم حالش خوبه یا نه 202 00:12:07,650 --> 00:12:09,900 ‫دیدی کاری بکنن یا باهاش بدرفتاری کنن 203 00:12:09,980 --> 00:12:11,400 ‫البته، مددکارِ اجتماعی رو داریم 204 00:12:11,480 --> 00:12:13,650 ‫اون آدم خوبیه و این حرفا، ‫ولی تو چیزی می‌بینی 205 00:12:13,730 --> 00:12:16,230 ‫که کادرِ اینجا نادیده می‌گیرن؟ 206 00:12:16,820 --> 00:12:19,440 ‫می‌تونی باهام تماس بگیری؟ ‫شماره‌ی خودم رو بهت میدم 207 00:12:20,320 --> 00:12:23,020 ‫ببین، می‌دونم هیچ دِینی ‫به گردن من نداری، رالف 208 00:12:23,110 --> 00:12:25,230 ‫ولی اگه چیزی دیدی، 209 00:12:25,980 --> 00:12:29,530 ‫فقط تا وقتی که جواز صلاحیتِ امنیتی رو بگیرم 210 00:12:35,230 --> 00:12:37,070 ‫می‌دونم سرت شلوغه رفیق، ولی... 211 00:12:38,070 --> 00:12:40,360 ‫اگه چیزی دیدی که فکر می‌کنی... 212 00:12:41,110 --> 00:12:43,190 ‫باید بدونم بهم زنگ بزن 213 00:12:45,690 --> 00:12:47,400 ‫لطف کن وقتم رو نگیر 214 00:12:48,480 --> 00:12:50,530 ‫باشه مرد، مرسی، مرسی رالف 215 00:12:51,480 --> 00:12:53,360 ‫مرسی که هیچ کاری نکردی، مرد 216 00:12:57,860 --> 00:12:59,530 ‫برادرت همونجاست 217 00:13:02,190 --> 00:13:04,530 ‫واحدش تازه برای تنفس رفتن بیرون 218 00:13:07,070 --> 00:13:08,820 ‫گفتی می‌خوای ببینیش 219 00:13:11,320 --> 00:13:12,650 ‫مرسی 220 00:13:17,980 --> 00:13:20,440 ‫خدای من، اون اوضاعش داغونه 221 00:13:27,530 --> 00:13:31,730 ‫هی مرد، فقط سیگارِ کوفتیش ‫رو روشن کن، قلدرِ عوضی 222 00:13:32,400 --> 00:13:33,980 ‫این یارو که کلاه کابوی سرشه چشه؟ 223 00:13:34,070 --> 00:13:35,650 ‫فکر می‌کنه جان وِینه؟ 224 00:13:35,730 --> 00:13:37,190 ‫اون یارو کیه؟ 225 00:13:37,270 --> 00:13:41,400 ‫ 226 00:13:55,110 --> 00:13:57,110 ‫قبل از بستری شدن توماس، 227 00:13:57,190 --> 00:14:02,110 ‫از روز فارغ‌التحصیلی 1968 ‫رالف درینکواتر رو ندیده بودم 228 00:14:02,980 --> 00:14:04,650 ‫و تو همون روز، 229 00:14:04,730 --> 00:14:07,400 ‫یه هدیه‌ی مشترک از مادرمون گرفتیم 230 00:14:08,150 --> 00:14:09,780 ‫برای جفت‌تون 231 00:14:10,610 --> 00:14:12,020 ‫فارغ‌التحصیل‌های من 232 00:14:12,110 --> 00:14:13,780 ‫یالا، دومنیک 233 00:14:17,110 --> 00:14:19,190 ‫آفرین 234 00:14:19,270 --> 00:14:21,570 ‫مامان ماشین تایپ رو نخریده بود 235 00:14:21,650 --> 00:14:23,480 ‫بازخریدش کرده بود 236 00:14:23,570 --> 00:14:26,690 ‫اون سال‌ها تمبرهای سبز اس‌واچ جمع می‌کرد 237 00:14:26,780 --> 00:14:29,730 ‫به این امید که با نقد کردنشون ‫یه ساعت ایستاده پاندولی بخره 238 00:14:29,820 --> 00:14:31,480 ‫دینگ! 239 00:14:31,570 --> 00:14:33,780 ‫بیشتر از نصف راه رو تا رسیدن ‫به هدفش رفته بود 240 00:14:33,860 --> 00:14:35,150 ‫که برنامه‌ی خودش رو تغییر داد 241 00:14:35,230 --> 00:14:37,730 ‫و به جاش ماشین تایپ رو برامون خرید 242 00:14:37,820 --> 00:14:39,780 ‫بهمون گفت موفقیتِ ما 243 00:14:39,860 --> 00:14:43,360 ‫مهم‌تر از یه ساعتِ کهنه احمقانه بود 244 00:14:43,440 --> 00:14:47,400 ‫فکر کنم منظور مادرم از "موفقیتِ ما" ‫ایمنی ما بود 245 00:14:48,900 --> 00:14:51,320 ‫سالِ قبلش، یکی از همسایه‌هامون، 246 00:14:51,400 --> 00:14:55,730 ‫بیلی کاوینگتن، تو ویتنام کشته شده بود 247 00:14:55,820 --> 00:14:58,570 ‫گرچه مرگش اون زمان ‫من رو تحتِ تأثیر قرار نداد، 248 00:14:58,650 --> 00:15:00,530 ‫مادرم رو در هم شکست 249 00:15:00,610 --> 00:15:04,230 ‫بیلی که چهار سال ازمون بزرگتر بود ‫تمام عمرش 250 00:15:04,320 --> 00:15:08,650 ‫یه جور پیش نمایش زنده از جذابیت‌های ‫پیش روی دو پسرِ مادرم بود 251 00:15:09,320 --> 00:15:11,530 ‫ویتنام می‌تونست ما رو بکشه 252 00:15:11,610 --> 00:15:13,610 ‫دانشگاه ازمون محافظت می‌کرد 253 00:15:13,690 --> 00:15:16,610 ‫تا کنید 254 00:15:16,690 --> 00:15:19,940 ‫من به عنوان دانش آموز سال آخر دبیرستان، ‫آرزوی جدایی کامل 255 00:15:20,020 --> 00:15:22,980 ‫از کل خانواده‌ی درب و داغونم داشتم 256 00:15:23,070 --> 00:15:27,650 ‫ولی هزینه‌ها فاصله گرفتن از ‫برادرم رو برام غیرممکن کردن 257 00:15:27,730 --> 00:15:30,730 ‫و بنابرین برای هم‌اتاقی‌های ‫جدا به سختی تلاش کردم 258 00:15:31,020 --> 00:15:32,940 ‫فقط اتاق‌های جداست 259 00:15:33,020 --> 00:15:35,440 ‫بازم تو حیاط کنارِ هم می‌مونیم 260 00:15:35,530 --> 00:15:37,270 ‫شاید حتی تو یه خوابگاه باشیم 261 00:15:37,360 --> 00:15:38,900 ‫نوچ 262 00:15:40,020 --> 00:15:44,020 ‫توماس، وقتشه که ما مستقل بشیم 263 00:15:44,480 --> 00:15:46,110 ‫ماشین تایپ‌مون چی؟ 264 00:15:46,820 --> 00:15:49,150 ‫- ماشین تایپ چی؟ ‫- اون مالِ هردومونه 265 00:15:49,230 --> 00:15:52,320 ‫اگه ما تو دوتا اتاق جدا زندگی کنیم ‫اون کجا می‌مونه؟ 266 00:15:52,400 --> 00:15:54,270 ‫اون قابل حمله 267 00:15:54,360 --> 00:15:57,150 ‫هر وقت لازمش داشتی بهت تحویلش میدم 268 00:15:57,230 --> 00:15:59,940 ‫چرا باید منتظرِ تو بمونم 269 00:16:00,020 --> 00:16:02,940 ‫تا وقتی لازمش دارم بهم تحویلش بدی؟ 270 00:16:03,020 --> 00:16:05,820 ‫- تو اتاقِ تو نگهش می‌داریم ‫- نوچ 271 00:16:05,900 --> 00:16:07,730 ‫- توماس! ‫- نوچ 272 00:16:07,820 --> 00:16:09,150 ‫نکته خنده دارش اینه 273 00:16:09,230 --> 00:16:11,530 ‫بعد از اون گند بزرگی که توماس زد، 274 00:16:11,610 --> 00:16:13,400 ‫به زور در طول سال اول دانشگاه 275 00:16:13,480 --> 00:16:16,110 ‫به اون ماشین تایپ دست زد 276 00:16:16,190 --> 00:16:18,860 ‫به زور لای کتاب رو هم باز کرد 277 00:16:18,940 --> 00:16:22,270 ‫اون تو دبیرستان دانش‌آموزِ کوشاتری بود 278 00:16:22,360 --> 00:16:24,820 ‫اون تلاش بیشتری برای 15 و 16 گرفتن می‌کرد 279 00:16:24,900 --> 00:16:27,360 ‫تا من برای 19 گرفتن تلاش می‌کردم 280 00:16:27,440 --> 00:16:30,940 ‫ولی تو یوکان، توماس نمی‌تونست ‫از تخت بیاد بیرون 281 00:16:33,400 --> 00:16:34,690 ‫الان میام 282 00:16:34,780 --> 00:16:37,320 ‫لئو 283 00:16:39,230 --> 00:16:40,860 ‫خدای من 284 00:16:40,940 --> 00:16:43,150 ‫چیکار کردی، با یه کامیون ادکلن تصادف کردی؟ 285 00:16:43,820 --> 00:16:46,110 ‫من به طور طبیعی خوشبوئم، باشه؟ 286 00:16:46,190 --> 00:16:47,900 ‫اونم می‌خواد بیاد؟ 287 00:16:48,610 --> 00:16:50,610 ‫شروع نکن، باشه؟ 288 00:16:53,270 --> 00:16:54,940 ‫عصر بخیر، حالت چطوره؟ 289 00:16:55,020 --> 00:16:56,480 ‫محشرم. تو چطوری؟ 290 00:16:56,570 --> 00:16:58,690 ‫محشر. از این کلمه خوشم میاد. ‫ما هم محشریم. 291 00:16:58,780 --> 00:17:01,570 ‫تازه از لس آنجلس رسیدیم اینجا 292 00:17:01,650 --> 00:17:03,020 ‫لس آنجلس؟ 293 00:17:03,110 --> 00:17:06,070 ‫آره، لس آنجلس، شماها یه جورایی ‫آشنا به نظر میاید 294 00:17:06,150 --> 00:17:09,980 ‫شما رو اونجا دیدیم؟ استودیو قرن بیستم؟ 295 00:17:10,070 --> 00:17:13,360 ‫آره. ما بازیگریم 296 00:17:13,440 --> 00:17:15,860 ‫- بازیگر؟ خب، چه تصادفی ‫- آره 297 00:17:15,940 --> 00:17:18,020 ‫ما هردومون بدلکاریم 298 00:17:18,110 --> 00:17:19,400 ‫اوه، بدلکار! 299 00:17:19,480 --> 00:17:21,230 ‫آره، تا حالا فیلم 300 00:17:21,320 --> 00:17:23,530 ‫"بوچ کسیدی و ساندنس کید" رو دیدی؟ 301 00:17:23,610 --> 00:17:25,070 ‫آره، معلومه 302 00:17:25,150 --> 00:17:27,820 ‫آره، اون قسمتش رو دیدی که ‫پول نیومن و رابرت ردفورد 303 00:17:27,900 --> 00:17:29,610 ‫از پرتگاه میپرن پایین؟ 304 00:17:29,690 --> 00:17:31,020 ‫ 305 00:17:31,110 --> 00:17:33,480 ‫رابرت ردفورد، پول نیومن 306 00:17:33,570 --> 00:17:35,900 ‫- این شگفت انگیزه، آره! ‫- خب؟ 307 00:17:35,980 --> 00:17:38,440 ‫این خیلی عالیه 308 00:17:38,530 --> 00:17:41,360 ‫- نه، من بودم اون کارو نمی‌کردم. نه، صبر کن... ‫- خدافظ 309 00:17:43,190 --> 00:17:45,150 ‫جواب نداد 310 00:17:46,320 --> 00:17:49,730 ‫حالا، می‌دونی، می‌دونی، ‫این چیزیه که ازش بدم میاد 311 00:17:50,320 --> 00:17:52,940 ‫یه دخترِ درجه یک که می‌دونه درجه یکه 312 00:17:53,650 --> 00:17:55,530 ‫مثل یه بیماریِ مغزیه 313 00:17:56,190 --> 00:18:00,190 ‫من همیشه یه دختر درجه دوی خوش اخلاق ‫رو به یه دختر درجه یک بد اخلاق ترجیح میدم 314 00:18:01,070 --> 00:18:02,860 ‫دارید دختر بلند می‌کنید؟ 315 00:18:04,070 --> 00:18:05,230 ‫من سعی دارم، 316 00:18:05,320 --> 00:18:07,860 ‫یه دختر درجه یک یا دو بلند کنم 317 00:18:08,690 --> 00:18:12,730 ‫خب، مطمئنم تحتِ تأثیر... ‫حساسیتت قرار می‌گیرن 318 00:18:13,860 --> 00:18:15,360 ‫چی می‌تونم براتون بیارم؟ 319 00:18:16,110 --> 00:18:20,070 ‫- دوتا ویسکی آبجو لطفاً ‫- آره، ما... 320 00:18:20,150 --> 00:18:21,940 ‫ببخشید. خیلی خب، مرسی 321 00:18:22,360 --> 00:18:24,150 ‫دست درازی نکن وگرنه میدم ‫از اینجا بندازنت بیرون 322 00:18:24,230 --> 00:18:26,440 ‫- حالیته؟ ‫- فقط سعی دارم توجهت رو جلب کنم 323 00:18:26,530 --> 00:18:28,070 ‫عزیزم، هی، هی، هی، هی 324 00:18:28,150 --> 00:18:29,650 ‫رفیق، چرا دستِ لامصبت رو ازش نمی‌کشی 325 00:18:29,730 --> 00:18:32,270 ‫هی، من نمی‌خوام ازم محافظت کنی، باشه؟ 326 00:18:32,360 --> 00:18:34,070 ‫اگه می‌خوای به خاطر من دعوا راه بندازی 327 00:18:34,150 --> 00:18:36,110 ‫- از اینجا برو بیرون ‫- باشه. ببخشید 328 00:18:37,690 --> 00:18:40,070 ‫- یه نوشیدنی بخور ‫- میرم قدم بزنم 329 00:18:44,190 --> 00:18:45,530 ‫شرمنده 330 00:19:15,650 --> 00:19:17,530 ‫هی، به نظر میاد موتورش رو خفه کردی 331 00:19:17,610 --> 00:19:20,020 ‫من بودم یکم صبر می‌کردم و ‫بعدش دوباره شروع می‌کردم 332 00:19:22,820 --> 00:19:24,980 ‫البته نه که سعی داشته باشم نجاتت بدم یا چی 333 00:19:25,070 --> 00:19:26,400 ‫نه، هی، هی 334 00:19:26,480 --> 00:19:27,860 ‫من... 335 00:19:27,940 --> 00:19:29,190 ‫ببین، خیلی ممنون 336 00:19:29,270 --> 00:19:31,440 ‫که سعی کردی اون لاشی‌ها ‫رو از سرم باز کنی 337 00:19:31,780 --> 00:19:33,780 ‫- آره، اونا عوضین ‫- آره 338 00:19:33,860 --> 00:19:35,440 ‫آره، همینطوره 339 00:19:36,400 --> 00:19:38,980 ‫خب چیکارت کردن، اخراجت کردن؟ ‫استعفا دادی؟ 340 00:19:39,780 --> 00:19:42,360 ‫جایگزینم بالأخره پیداش شد ولی مرسی 341 00:19:42,440 --> 00:19:43,780 ‫باشه 342 00:19:46,780 --> 00:19:48,780 ‫کجا زندگی می‌کنی؟ شاید من و رفیقم 343 00:19:48,860 --> 00:19:50,480 ‫بتونیم برسونیمت خونه 344 00:19:50,570 --> 00:19:53,230 ‫مطمئن نیستم یه دخترِ درجه یک باشم ‫برای همین می‌تونم 345 00:19:53,320 --> 00:19:54,860 ‫با شماها برم یا؟ 346 00:19:54,940 --> 00:19:57,780 ‫ببخشید، من زن‌ها رو درجه بندی نمی‌کنم... 347 00:19:57,860 --> 00:20:00,150 ‫- اون... اون پسرِ عجیبیه ‫- باشه، باشه. آره 348 00:20:00,230 --> 00:20:02,650 ‫شرمنده. ولی تو درجه یک می‌شدی 349 00:20:02,730 --> 00:20:05,440 ‫اگه درجه بندی می‌کردم، ‫ولی درجه بندی نمی‌کنم 350 00:20:05,530 --> 00:20:07,360 ‫خیلی خب، عالی بود 351 00:20:07,440 --> 00:20:09,980 ‫هی، اسمت چیه؟ 352 00:20:10,860 --> 00:20:13,320 ‫اسمم؟ آه، دومنیک 353 00:20:14,320 --> 00:20:17,730 ‫دومنیک. این ایتالیاییه، آره؟ 354 00:20:17,820 --> 00:20:20,480 ‫آره. نیمه 355 00:20:21,230 --> 00:20:22,690 ‫نیمه‌ی دیگه‌ات کجاییه؟ 356 00:20:25,360 --> 00:20:27,150 ‫یکم از این یکم از اون 357 00:20:28,900 --> 00:20:31,570 ‫در ضمن، من دسا هستم 358 00:20:31,650 --> 00:20:34,320 ‫اوه، دسا، من... 359 00:20:34,780 --> 00:20:36,570 ‫ببخشید که اسمت رو نپرسیدم 360 00:20:36,650 --> 00:20:38,980 ‫خیلی از آشنایی باهات خوشوقتم دسا 361 00:20:39,650 --> 00:20:41,650 ‫خب. آره 362 00:20:44,480 --> 00:20:46,270 ‫هی، چرا یه بار دیگه استارت نمی‌زنی؟ 363 00:20:46,730 --> 00:20:48,860 ‫- ماشین رو می‌گم ‫- اوه، آره 364 00:20:48,940 --> 00:20:50,320 ‫بذار ببینیم 365 00:20:50,650 --> 00:20:54,190 ‫روشن شد! مرسی 366 00:20:54,270 --> 00:20:55,820 ‫خواهش می‌کنم 367 00:20:55,900 --> 00:20:57,570 ‫از حرف زدن باهات خوشحال شدم 368 00:20:58,360 --> 00:20:59,860 ‫منم همینطور 369 00:21:02,690 --> 00:21:04,610 ‫- باید به زودی دوباره حرف بزنیم ‫- آره، باشه 370 00:21:04,690 --> 00:21:07,230 ‫باشه... 371 00:21:09,360 --> 00:21:10,860 ‫بعداً می‌بینمت 372 00:21:12,360 --> 00:21:14,320 ‫- خدافظ! ‫- خدافظ 373 00:21:15,690 --> 00:21:16,940 ‫شب بخیر 374 00:21:24,400 --> 00:21:26,480 ‫امشب با دختری آشنا شدی؟ 375 00:21:28,070 --> 00:21:29,690 ‫اگه آشنا شدم چی؟ 376 00:21:30,690 --> 00:21:32,360 ‫آشنا شدی؟ 377 00:21:33,230 --> 00:21:34,860 ‫آره 378 00:21:37,780 --> 00:21:40,110 ‫تو و اون باهم خوابیدید؟ 379 00:21:40,190 --> 00:21:43,570 ‫چی میگی... 380 00:21:45,070 --> 00:21:46,570 ‫چرا، الان می‌خوای یه سخنرانی بزرگ 381 00:21:46,650 --> 00:21:48,270 ‫در مورد سکس قبل از ازدواج برام بکنی؟ 382 00:21:49,270 --> 00:21:51,270 ‫فقط، فقط کنجکاوم 383 00:21:53,940 --> 00:21:55,400 ‫در چه موردی کنجکاوی؟ 384 00:21:56,320 --> 00:21:57,900 ‫در مورد حسی که داره 385 00:22:02,360 --> 00:22:05,360 ‫در مورد حسی که بودن داخل بدنِ یه دختر داره 386 00:22:11,780 --> 00:22:13,900 ‫نمی‌دونم، مثل یه جور... 387 00:22:16,440 --> 00:22:20,480 ‫یه جور ارتباطِ صمیمی که می‌تونی ‫با یه نفر دیگه حس کنی 388 00:22:20,570 --> 00:22:22,320 ‫انگار... 389 00:22:22,400 --> 00:22:25,020 ‫انگار یه مدت کوتاه به هم متصل شدید 390 00:22:25,110 --> 00:22:27,270 ‫مثل دوتا آهنربا 391 00:22:27,940 --> 00:22:30,020 ‫بدنِ تو و بدنِ دختره و... 392 00:22:30,110 --> 00:22:33,230 ‫و بعدش اون هیجان‌زده میشه ‫و توش خیس میشه و... 393 00:22:36,480 --> 00:22:37,820 ‫انگار می‌خواد توش باشی 394 00:22:37,900 --> 00:22:40,570 ‫برای همین حاضر میشه ‫و وقتی وارد شدی... 395 00:22:44,400 --> 00:22:45,480 ‫مثل... 396 00:22:52,440 --> 00:22:53,780 ‫مثل چیه؟ 397 00:22:54,980 --> 00:22:57,360 ‫مثل هیچی نیست، توماس 398 00:22:57,440 --> 00:22:59,320 ‫به تو ربطی نداره 399 00:22:59,940 --> 00:23:01,610 ‫اگه انقدر می‌خوای بدونی چه حسی داره، 400 00:23:01,690 --> 00:23:03,020 ‫چرا از این اتاق نمیری بیرون 401 00:23:03,110 --> 00:23:06,020 ‫بری یه دختر پیدا کنی و با تمام وجود بکنیش؟ 402 00:23:09,360 --> 00:23:11,690 ‫فقط خفه شو و بگیر بخواب 403 00:23:15,320 --> 00:23:18,480 ‫فقط این که نگرانت بودم، همین 404 00:23:19,780 --> 00:23:22,020 ‫فقط نمی‌خوام اتفاقِ بدی برات بیوفته 405 00:23:22,110 --> 00:23:24,650 ‫چون دوستت دارم و بهت نیاز دارم 406 00:23:25,730 --> 00:23:27,530 ‫چون تو برادرمی 407 00:23:27,610 --> 00:23:28,820 ‫باشه؟ 408 00:23:29,900 --> 00:23:30,980 ‫آره 409 00:23:35,530 --> 00:23:39,980 ‫می‌دونی چی من رو در مورد اون گفتگو ‫و خاطره‌اش تحتِ تأثیر قرار میده؟ 410 00:23:41,230 --> 00:23:43,730 ‫این که هنوز چقدر حضور داشت 411 00:23:45,820 --> 00:23:48,360 ‫از چه لحاظ هنوز حضور داشت؟ 412 00:23:49,190 --> 00:23:51,110 ‫خب، منظورم اینه، هنوز می‌تونست 413 00:23:51,190 --> 00:23:52,980 ‫به کسی اهمیت بده 414 00:23:53,780 --> 00:23:55,570 ‫غیر از خودش 415 00:23:56,400 --> 00:24:00,020 ‫اون، اون، اون، توماس هنوز خونه بود، 416 00:24:00,110 --> 00:24:02,480 ‫و من وقتی رو که باهاش بودم تلف کردم 417 00:24:02,570 --> 00:24:04,530 حرومش کردم 418 00:24:05,360 --> 00:24:09,360 ‫اون لحظه‌ی آخری که باهم بودیم 419 00:24:12,020 --> 00:24:13,730 ‫عروسیم رو یادمه 420 00:24:18,150 --> 00:24:20,190 ‫اون مریض‌تر از اونی بود که... 421 00:24:22,070 --> 00:24:24,780 ‫که بیاد، می‌دونی؟ ولی من، من، من... 422 00:24:24,860 --> 00:24:27,270 ‫زودتر حاضر شدم و با لئو سوار ماشین شدم 423 00:24:27,360 --> 00:24:29,070 ‫و بهش گفتم من رو ببره بیمارستان 424 00:24:29,150 --> 00:24:31,940 ‫با کت و شلوار دامادیم دویدم رفتم اونجا و... 425 00:24:33,400 --> 00:24:35,020 ‫اونجا دیدمش 426 00:24:42,400 --> 00:24:44,570 ‫بهش گفتم: "توماس، رفیق... 427 00:24:53,320 --> 00:24:56,270 ‫اگه اوضاع فرق می‌کرد، تو ساقدوشم می‌شدی" 428 00:24:58,570 --> 00:25:00,400 ‫- واکنشش چی بود؟ ‫- هیچی 429 00:25:00,480 --> 00:25:01,940 ‫هیچی 430 00:25:03,900 --> 00:25:05,270 ‫اون از دست رفته بود 431 00:25:05,360 --> 00:25:06,820 ‫اون... 432 00:25:06,900 --> 00:25:09,820 ‫می‌دونی، اون کاملاً تو هپروت بود، ‫به خاطر دارویی که بهش می‌دادن 433 00:25:09,900 --> 00:25:13,270 ‫لیبریوم، گمونم... دیگه حتی اسم ‫داروشم یادم نیست. فقط... 434 00:25:16,690 --> 00:25:19,020 ‫و... 435 00:25:19,110 --> 00:25:22,110 ‫یعنی... 436 00:25:22,780 --> 00:25:25,440 ‫اولین باری که واقعاً تونستم ‫وادار به واکنشش کنم 437 00:25:25,530 --> 00:25:27,570 ‫وقتی بود که آنجلا به دنیا اومده بود 438 00:25:29,690 --> 00:25:32,530 ‫و بعد از ظهر همون روز رفتم اونجا 439 00:25:32,610 --> 00:25:34,780 ‫و چندتا سیگار در آوردم 440 00:25:35,860 --> 00:25:37,270 ‫و نشستم کنارش 441 00:25:38,110 --> 00:25:40,070 ‫بهش گفتم که عمو شده 442 00:25:41,360 --> 00:25:42,900 ‫و اون لبخند زد 443 00:25:43,980 --> 00:25:46,360 ‫و درکش کرد، پسر. اون... درکش کرد 444 00:25:56,860 --> 00:25:58,480 ‫ولی هیچوقت دخترم رو ندید 445 00:26:01,230 --> 00:26:02,650 ‫یعنی، فقط... 446 00:26:04,480 --> 00:26:05,570 ‫لعنتی 447 00:26:05,650 --> 00:26:07,900 ‫فقط، فقط سه هفته گذشته بود. ‫هیچ وقتی نبود. 448 00:26:07,980 --> 00:26:11,150 ‫ما، ما خیلی سرمون شلوغ بود و... 449 00:26:13,440 --> 00:26:15,440 ‫اون صبح، ما قرار بود ببریمش، 450 00:26:15,530 --> 00:26:17,320 ‫ببریمش عموش رو ببینه 451 00:26:19,360 --> 00:26:21,110 ‫ولی اون... 452 00:26:24,360 --> 00:26:26,360 ‫ 453 00:26:31,730 --> 00:26:33,360 ‫اون نتونست دخترم رو ببینه 454 00:26:40,190 --> 00:26:41,940 ‫هی، چه خبر کله پوک؟ 455 00:26:42,020 --> 00:26:45,020 ‫برای فردا ساعت 9 یه وقت بازی گرفتم 456 00:26:45,110 --> 00:26:47,980 ‫پس باید برت گردونیم به دنیای زنده‌ها 457 00:26:48,070 --> 00:26:51,610 ‫قراره یه درسِ حسابی بهت بدم 458 00:26:51,690 --> 00:26:53,820 ‫پس ساعت 9. یه وقت جا نزنی 459 00:26:53,900 --> 00:26:56,230 باشه 460 00:26:56,320 --> 00:27:00,270 ‫الو... روث رود هستم 461 00:27:00,360 --> 00:27:03,730 ‫با... الو؟ 462 00:27:03,820 --> 00:27:06,730 ‫با آقای بردزی کار دارم 463 00:27:06,820 --> 00:27:10,270 ‫این پنجمین پیغام ما در عرض دو روزه 464 00:27:10,360 --> 00:27:14,230 ‫شرمنده مورتیشا، اخیراً فکرم ‫مشغول چندتا چیز دیگه‌ست 465 00:27:17,190 --> 00:27:20,360 ‫از دفتر دکتر بتسون تماس گرفتم ‫با جوی هنکس کار دارم 466 00:27:20,440 --> 00:27:22,860 ‫نتایج آزمایش‌تون آماده‌ست 467 00:27:22,940 --> 00:27:25,570 ‫لطفاً در اولین فرصت باهامون تماس بگیرید 468 00:27:29,570 --> 00:27:32,480 ‫پایان پیغام‌ها 469 00:27:36,198 --> 00:27:40,749 ‫« برای نتیجه آزمایش به دکتر بتسون زنگ بزن » 470 00:27:44,570 --> 00:27:47,610 ‫ 471 00:27:50,150 --> 00:27:51,360 ‫ 472 00:27:51,440 --> 00:27:55,110 ‫ 473 00:27:58,820 --> 00:28:01,780 ‫ 474 00:28:05,530 --> 00:28:08,730 ‫ 475 00:28:15,221 --> 00:28:18,282 ‫« بیبی چک: آزمایش تشخیص حاملگی » 476 00:28:32,440 --> 00:28:34,190 ‫- یالا. سرویس بزن ‫- چه اتفاقی افتاد؟ 477 00:28:34,270 --> 00:28:36,440 ‫لباست رفت تو کونت؟ 478 00:28:36,900 --> 00:28:38,400 دهنت رو سرویس می‌کردم، رفیق 479 00:28:38,480 --> 00:28:40,900 ‫با امتیاز بیشتری شکستت می‌دادم، ‫ولی فکرم خیلی مشغوله 480 00:28:40,980 --> 00:28:43,440 ‫آره، انگار من اصلاً فکرم مشغول نیست 481 00:28:47,650 --> 00:28:49,190 ‫- شانسی بود ‫- منظورم این نیست 482 00:28:49,270 --> 00:28:50,940 ‫آره، شانسی بود 483 00:28:51,980 --> 00:28:53,780 ‫یالا پسر، فکرت به بازی باشه 484 00:28:53,860 --> 00:28:56,270 ‫سعی دارم. ماجرای این تست ‫بازیگری رو برات تعریف کردم؟ 485 00:28:57,070 --> 00:28:59,020 ‫برای این فیلمه 486 00:28:59,650 --> 00:29:01,270 ‫- بودجه ساختش زیاد نیست ‫- لعنتی 487 00:29:05,900 --> 00:29:07,440 ‫بجنب، بجنب، بجنب 488 00:29:10,860 --> 00:29:12,400 ‫هی، چه خبر؟ 489 00:29:12,980 --> 00:29:15,570 ‫ببخشید که دیشب نیومدم خونه 490 00:29:18,190 --> 00:29:19,730 ‫یا شبِ قبلش 491 00:29:21,190 --> 00:29:22,900 ‫من از دستت عصبانی بودم 492 00:29:25,070 --> 00:29:26,400 ‫کجا بودی؟ 493 00:29:27,150 --> 00:29:28,320 ‫خونه‌ی تاد 494 00:29:31,020 --> 00:29:32,530 ‫می‌تونم برات جبرانش کنم؟ 495 00:29:33,730 --> 00:29:35,360 ‫بیا دعوا رو تموم کنیم 496 00:29:37,860 --> 00:29:39,360 ‫می‌تونم برگردم؟ 497 00:29:40,440 --> 00:29:41,980 ‫باشه 498 00:29:44,070 --> 00:29:46,440 ‫- فقط باشه؟ ‫- باشه، باشه 499 00:29:46,530 --> 00:29:48,360 ‫می‌تونیم بازی کنیم؟ 500 00:29:49,610 --> 00:29:51,270 ‫حالا می‌تونم برگردم سراغِ بازیم؟ 501 00:29:51,360 --> 00:29:52,940 ‫بیا بازی کنیم 502 00:29:53,020 --> 00:29:54,980 ‫یه نفر پشتِ تلفن کارت داره. ‫برای همین اومدم دنبالت. 503 00:29:55,070 --> 00:29:57,150 ‫- چی، چرا نگفتی...؟ ‫- یه خانم از بیمارستان 504 00:29:57,230 --> 00:29:59,650 ‫- کدوم بیمارستان؟ ‫- همونی که برادرت توشه 505 00:29:59,730 --> 00:30:01,320 ‫چرا یه چیزی در موردش نگفتی؟ 506 00:30:01,400 --> 00:30:03,780 ‫نمی‌دونم. تو کسی هستی که ‫شماره‌ی محل کارم رو بهشون دادی 507 00:30:03,860 --> 00:30:07,570 ‫کجا میری؟ کجا داری میری؟! 508 00:30:10,190 --> 00:30:12,110 ‫- ممنون که خیلی سریع اومدی ‫- آره 509 00:30:12,190 --> 00:30:14,320 ‫- جوازِ صلاحیتت رسید. امروز می‌تونی ببینیش ‫- واقعاً؟ 510 00:30:14,400 --> 00:30:15,730 ‫برای همین می‌خواستم فوراً بیای اینجا 511 00:30:15,820 --> 00:30:18,820 ‫تا بتونم در مورد یه چیزهایی باهات حرف بزنم 512 00:30:18,900 --> 00:30:21,780 ‫- قبل از این‌که بریم اون تو، باشه؟ ‫- باشه، جریان چیه؟ 513 00:30:21,860 --> 00:30:25,230 ‫خب، دولت داره مرکز ستل رو ‫از ماه مارس تعطیل می‌کنه 514 00:30:25,320 --> 00:30:27,190 ‫اونا دیگه بیمارِ جدیدی قبول نمی‌کنن 515 00:30:27,270 --> 00:30:29,320 ‫در نتیجه این ما رو تو مخمصه میندازه 516 00:30:29,400 --> 00:30:31,070 ‫اگه اون مرخص شه، قراره کجا بره؟ 517 00:30:31,150 --> 00:30:33,270 ‫- میاد پیشِ من زندگی می‌کنه ‫- پیشِ تو؟ 518 00:30:33,360 --> 00:30:35,400 ‫آره، آخه دیگه چیکار قراره بکنم؟ 519 00:30:35,480 --> 00:30:37,270 ‫سعی داریم از اینجا بیاریمش بیرون، مگه نه؟ 520 00:30:37,360 --> 00:30:39,070 ‫آره، ولی فکر نکنم درک کنی 521 00:30:39,150 --> 00:30:40,650 ‫قراره چقدر کارِ سختی باشه 522 00:30:40,730 --> 00:30:41,940 ‫باید داروهاش رو سر وقت بدی 523 00:30:42,020 --> 00:30:43,440 ‫- آره ‫- به بهداشتش رسیدگی کنی 524 00:30:43,530 --> 00:30:45,360 ‫- آره ‫- مجبور میشی 525 00:30:45,440 --> 00:30:48,150 ‫تقریباً خونه رو برای بچه ایمن کنی ‫و تمام چاقوها رو قفل کنی 526 00:30:48,690 --> 00:30:50,360 ‫- اینا برای چیه؟ ‫- فقط دارم می‌گم 527 00:30:50,440 --> 00:30:52,820 ‫- واقعیت اینه، دومنیک ‫- آره، می‌دونم 528 00:30:53,190 --> 00:30:54,980 ‫خب چرا داری مسخرش می‌کنی؟ 529 00:30:55,070 --> 00:30:56,320 ‫من مسخره نمی‌کنم 530 00:30:56,400 --> 00:30:57,900 ‫تو کار داری. زندگی داری 531 00:30:57,980 --> 00:30:59,980 ‫این رو می‌دونم. هیچ چاره‌ای نیست 532 00:31:00,070 --> 00:31:01,530 ‫- اون اینجا نمی‌مونه ‫- درک می‌کنم 533 00:31:01,610 --> 00:31:03,780 ‫و گفتیم، می‌خوایم از اینجا ‫بیاریمش بیرون یا نه؟ 534 00:31:03,860 --> 00:31:05,190 ‫- می‌خوایم از اینجا ببریمش بیرون، دومنیک ‫- خیلی خب 535 00:31:05,270 --> 00:31:07,650 ‫ولی می‌خوام بدونی که داری ‫زیر بار چه تعهدی میری 536 00:31:07,730 --> 00:31:09,480 ‫اون باید تو یه مرکز درمانی باشه 537 00:31:09,570 --> 00:31:11,650 ‫و من تمام تلاشم رو می‌کنم ‫اون رو یه جایی بستری کنم 538 00:31:11,980 --> 00:31:14,530 ‫ولی فعلاً نمی‌دونیم اونجا کجاست، باشه؟ 539 00:31:14,610 --> 00:31:16,780 ‫پس می‌دونی امروز می‌خوام چیکار کنی؟ 540 00:31:16,860 --> 00:31:19,020 ‫ازت می‌خوام به این فکر کنی که برات 541 00:31:19,110 --> 00:31:21,940 ‫چطور میشه که تنها پرستار توماس باشی 542 00:31:22,360 --> 00:31:25,400 ‫شبانه روز. و بعد از این که امروز دیدیش، 543 00:31:25,480 --> 00:31:27,440 ‫بعدش تصمیم بگیر، باشه؟ 544 00:31:30,480 --> 00:31:32,020 ‫رسیدیم 545 00:31:33,270 --> 00:31:35,150 ‫تو همینجا بشین، دام 546 00:31:41,980 --> 00:31:43,860 ‫همین الان‌هاست که برسه 547 00:31:44,650 --> 00:31:47,820 ‫بازم می‌گم، روی جلسه تمرکز کن، باشه؟ 548 00:31:47,900 --> 00:31:49,650 ‫- آره ‫- آره 549 00:31:50,730 --> 00:31:53,020 ‫- لعنتی ‫- داره میاد 550 00:32:13,730 --> 00:32:15,480 ‫سلام، رفیق 551 00:32:16,320 --> 00:32:18,440 ‫بیمار باید این طرفِ میز بشینه 552 00:32:18,530 --> 00:32:20,400 ‫هردوی شما باید اون طرف بمونید 553 00:32:20,480 --> 00:32:22,780 ‫دست دادن، بغل کردن و هر نوع ‫تماس فیزیکی ممنوعه 554 00:32:22,860 --> 00:32:24,360 ‫ممنون 555 00:32:28,440 --> 00:32:30,070 ‫هی رفیق، حالت چطوره؟ 556 00:32:31,690 --> 00:32:32,980 ‫خیلی بدم 557 00:32:35,070 --> 00:32:36,860 ‫خیلی بدی؟ 558 00:32:37,650 --> 00:32:39,440 ‫چرا خیلی بدی، رفیق؟ 559 00:32:39,530 --> 00:32:42,230 ‫رالف درینکواتر اینجا نظافت‌چیه 560 00:32:43,320 --> 00:32:45,190 ‫آره، آره، دیدمش 561 00:32:46,530 --> 00:32:48,110 ‫اون شبیه بچگی‌هاشه، مگه نه؟ 562 00:32:48,190 --> 00:32:50,730 ‫حتی بعد از این همه سال یه ذره هم عوض نشده 563 00:32:52,400 --> 00:32:54,570 ‫تو هم خوب به نظر میای، پسر 564 00:32:56,320 --> 00:32:58,940 ‫چیه؟ خوبی 565 00:32:59,320 --> 00:33:02,020 ‫- جدی می‌گم، با توجه به... ‫- با توجه به چی؟ 566 00:33:03,070 --> 00:33:05,400 ‫منظورم همه‌ی اتفاقاتِ اخیره، می‌دونی که 567 00:33:06,020 --> 00:33:07,940 ‫دستت، اینجا 568 00:33:10,820 --> 00:33:13,690 دارم به این فکر می‌کنم که برای خودم یه شرکت افتتاح کنم 569 00:33:15,320 --> 00:33:17,020 ‫- یه چی؟ ‫- یه شرکت 570 00:33:17,110 --> 00:33:20,020 ‫یه چیزهایی در موردش خوندم. ‫برای محافظت از خودمه 571 00:33:20,110 --> 00:33:22,860 ‫اگه واسه خودم شرکت باز کنم، 572 00:33:22,940 --> 00:33:25,610 ‫در این صورت تضمین‌های لازم رو برای وقتی که 573 00:33:26,440 --> 00:33:27,730 ‫یکی ازم شکایت کنه دارم 574 00:33:27,820 --> 00:33:30,190 ‫چرا، چرا کسی باید بخواد ‫ازت شکایت کنه، رفیق؟ 575 00:33:30,270 --> 00:33:31,690 ‫میشه یه سیگار بهم بدی؟ 576 00:33:31,780 --> 00:33:33,110 ‫نه، شرمنده 577 00:33:33,940 --> 00:33:35,570 ‫نه، مجاز نیست 578 00:33:35,650 --> 00:33:37,900 ‫اینجا نمی‌ذارن تو محوطه قدم بزنیم 579 00:33:37,980 --> 00:33:39,230 ‫غذا چندش آوره 580 00:33:39,320 --> 00:33:42,320 ‫دیروز، برای ناهار لوبیا پلو دادن 581 00:33:42,820 --> 00:33:45,820 ‫با نونِ گندم و کمپوتِ آناناس 582 00:33:46,360 --> 00:33:48,860 ‫یه سوسکِ مُرده تو لوبیا پلوم پیدا کردم 583 00:33:48,940 --> 00:33:50,730 ‫به کسی گفتی، توماس 584 00:33:50,820 --> 00:33:52,360 ‫تا بتونن یه غذای دیگه برات بیارن؟ 585 00:33:52,440 --> 00:33:54,400 ‫یعنی، اگه دوباره این اتفاق بیوفته، ‫چیکار می‌تونی بکنی 586 00:33:54,480 --> 00:33:57,530 ‫که وضعیت رو برای خودت بهتر کنی؟ 587 00:33:57,610 --> 00:33:59,110 ‫یادته... 588 00:33:59,190 --> 00:34:01,780 ‫یادته وقتی می‌رفتیم قدم می‌زدیم؟ 589 00:34:02,070 --> 00:34:04,570 ‫تو، من و دسا کنارِ آبشار فالز 590 00:34:06,070 --> 00:34:09,860 ‫شما دوتا همیشه وایمیستادید و ‫سنگ قبرها رو می‌خوندید، یادته؟ 591 00:34:10,320 --> 00:34:12,690 ‫سنگِ قبر بابا رو می‌خوندید 592 00:34:17,270 --> 00:34:20,270 ‫چرا مامان بزرگ کنارش دفن نشده؟ 593 00:34:22,020 --> 00:34:23,820 ‫من... نمی‌دونم 594 00:34:24,860 --> 00:34:28,190 ‫مامان... مامان هیچوقت چیزی در موردش نگفت 595 00:34:30,980 --> 00:34:33,230 ‫یادته یه زمانی... 596 00:34:33,320 --> 00:34:36,690 ‫کفش‌ها و جوراب‌هات رو در میاوردی ‫و می‌رفتی تو آب؟ 597 00:34:37,610 --> 00:34:40,820 ‫"و او رود آب حیات را به من نشان داد، 598 00:34:40,900 --> 00:34:43,230 ‫که کاملاً زُلال و پاک از درگاه 599 00:34:43,320 --> 00:34:45,610 ‫خداوند و عیسی مسیح جاری می‌شد" 600 00:34:49,020 --> 00:34:51,190 ‫یه لطفی بهم می‌کنی، دومنیک؟ 601 00:34:51,900 --> 00:34:54,530 ‫آره، چی؟ حتماً، هر چی بگی 602 00:34:54,980 --> 00:34:57,480 ‫میشه یه شیشه آب از رود پر کنی 603 00:34:57,570 --> 00:34:59,150 ‫و برام بیاری؟ 604 00:34:59,530 --> 00:35:01,150 ‫اون رو برای چی می‌خوای؟ 605 00:35:01,690 --> 00:35:03,610 ‫چون می‌خوام بشورمش 606 00:35:03,690 --> 00:35:05,780 ‫حس می‌کنم شاید اگه بشورمش، 607 00:35:05,860 --> 00:35:07,860 ‫به درمانِ عفونتم کمک می‌کنه 608 00:35:09,690 --> 00:35:11,230 ‫من ناپاکم 609 00:35:12,070 --> 00:35:13,980 ‫ولی به نظر خوب میاد، رفیق 610 00:35:14,780 --> 00:35:15,980 ‫چی؟ 611 00:35:16,070 --> 00:35:19,190 ‫مُچ دستت 612 00:35:19,820 --> 00:35:23,020 ‫- به نظر میاد داره خوب میشه ‫- منظورم مغزمه 613 00:35:24,360 --> 00:35:26,690 ‫فکر می‌کنم اگه با آبِ رود بشورمش، 614 00:35:26,780 --> 00:35:28,900 ‫به درمانِ مغزم کمک می‌کنه 615 00:35:30,650 --> 00:35:32,980 ‫این خلافِ قوانینه. هیچی نمی‌تونه وارد 616 00:35:33,070 --> 00:35:34,400 ‫مرکز بشه مگر این‌که تأیید بشه 617 00:35:34,480 --> 00:35:36,190 ‫نمی‌تونی آب به مرکز بیاری 618 00:35:36,270 --> 00:35:37,480 ‫هی، آخه چه اشکالی داره؟ 619 00:35:37,570 --> 00:35:39,150 ‫یه شیشه آب براش میارم دیگه 620 00:35:39,230 --> 00:35:40,820 ‫آوردن چیزی به مرکز خلافِ قوانینه 621 00:35:40,900 --> 00:35:42,690 ‫- نمی‌تونی هیچی بیاری ‫- بیخیال، آخه... 622 00:35:42,780 --> 00:35:44,230 ‫آخه چه اشکالی داره؟ 623 00:35:44,320 --> 00:35:46,320 ‫من قوانین رو وضع نمی‌کنم، آقا 624 00:35:46,400 --> 00:35:49,480 ‫می‌دونی، من می‌تونم رو این ‫درخواست کار کنم، دومنیک 625 00:35:49,570 --> 00:35:53,150 ‫می‌تونم، ولی الان باید در مورد ‫جلسه حرف بزنیم 626 00:35:53,730 --> 00:35:56,940 ‫آره، یادته که چهارشنبه یه جلسه داریم؟ 627 00:35:57,190 --> 00:35:58,360 ‫توماس؟ 628 00:35:58,440 --> 00:35:59,980 ‫یه جلسه داریم، راجع بهش حرف زدیم 629 00:36:00,070 --> 00:36:01,400 ‫چهارشنبه قراره یه جلسه رسیدگی باشه 630 00:36:01,480 --> 00:36:02,570 ‫- آره ‫- یادته؟ 631 00:36:02,650 --> 00:36:04,480 ‫برای تصمیم گیری در مورد مرخص شدنم از اینجا 632 00:36:04,570 --> 00:36:05,780 ‫آره 633 00:36:05,860 --> 00:36:07,820 ‫و من قراره اونجا باشم، ‫دکتر پاتل قراره اونجا باشه، 634 00:36:07,900 --> 00:36:10,860 ‫دومنیک قراره اونجا باشه و ‫تو هم قراره اونجا باشی، توماس 635 00:36:10,940 --> 00:36:12,690 ‫قبلاً این رو بهم گفتی. می‌دونم 636 00:36:12,780 --> 00:36:14,360 ‫باشه، عالیه. خب کاری که می‌خوایم بکنیم 637 00:36:14,440 --> 00:36:16,530 ‫اینه که مطمئن شیم وقتی اونجاییم، 638 00:36:16,610 --> 00:36:17,820 ‫بدونیم قراره چی بگیم 639 00:36:17,900 --> 00:36:21,190 ‫و یادته در مورد سؤالاتی که احتمالاً ‫قراره ازت بپرسن حرف زدیم؟ 640 00:36:21,270 --> 00:36:22,530 ‫یادته در چه موردی بود؟ 641 00:36:22,610 --> 00:36:24,570 ‫- در مورد دستم ‫- درسته 642 00:36:25,020 --> 00:36:27,650 ‫و قراره وقتی راجع به دستت ‫ازت سؤال پرسیدن چی بگی؟ 643 00:36:29,150 --> 00:36:31,070 ‫رِی حالش چطوره؟ 644 00:36:31,940 --> 00:36:35,020 ‫واقعاً باید تمرکز کنیم. حالا زود باش، توماس 645 00:36:35,440 --> 00:36:38,190 ‫وقتی ازت پرسیدن چرا دستت ‫رو قطع کردی چه جوابی میدی؟ 646 00:36:38,270 --> 00:36:40,150 ‫توماس، به سؤالش جواب بده 647 00:36:41,110 --> 00:36:43,610 ‫هی، ببین مرد، می‌خوای از ‫اینجا بری بیرون، مگه نه؟ 648 00:36:44,190 --> 00:36:45,940 ‫پس باید به سؤالش جواب بدی 649 00:36:46,020 --> 00:36:48,860 ‫"در میانه‌ی رود، در دو سوی جوی آب، 650 00:36:48,940 --> 00:36:51,190 ‫درختِ حیاتی است که 12 میوه دارد 651 00:36:51,270 --> 00:36:54,650 ‫هر یک از میوه‌هایش را مطابق ‫هر ماه سال به بار آورده" 652 00:36:54,730 --> 00:36:57,070 ‫- به سؤالش جواب بده... ‫- "برگ‌هایش برای شفای ملت است" 653 00:36:57,150 --> 00:37:00,400 ‫- به سؤالش جواب بده، مرد ‫- دارم به سؤال جواب میدم 654 00:37:00,480 --> 00:37:02,440 ‫من از فرمانِ انجیل پیروی می‌کردم 655 00:37:02,530 --> 00:37:04,940 ‫من دستم رو قطع کردم که ملت رو شفا بدم 656 00:37:05,020 --> 00:37:08,400 ‫گوش کن توماس، من و اون به سختی تلاش می‌کنیم 657 00:37:08,480 --> 00:37:09,980 ‫که از اینجا بیاریمت بیرون، 658 00:37:10,440 --> 00:37:12,190 ‫چون می‌دونیم اینجا روزگارت تیره و تاره 659 00:37:12,860 --> 00:37:16,820 ‫ولی اگه تو اون جلسه رسیدگی این ‫مزخرفاتِ انجیلی رو به زبون بیاری 660 00:37:16,900 --> 00:37:18,860 ‫به جای این که مستقیم به سؤال‌هاشون جواب بدی 661 00:37:18,940 --> 00:37:20,900 ‫قراره اینجا تو هچ گیر بیوفتی، 662 00:37:20,980 --> 00:37:22,570 ‫تو ناهارت سوسک بخوری 663 00:37:22,650 --> 00:37:24,270 ‫- یا هرچی که می‌خوای اسمش رو بذاری ‫- دومنیک، کافیه 664 00:37:24,360 --> 00:37:26,820 ‫- کافیه دیگه ‫- صبر کن، فکر کنم باید رُک بهش بگیم 665 00:37:28,400 --> 00:37:30,820 ‫هی، مرد. توماس، به من گوش میدی؟ 666 00:37:30,900 --> 00:37:33,270 ‫باید وقتی داری با اعضای هیئت تجدید نظر 667 00:37:33,360 --> 00:37:36,360 ‫حرف می‌زنی، این مزخرفاتِ انجیلی رو ول کنی 668 00:37:36,440 --> 00:37:40,190 ‫و اگه اونا ازت پرسیدن که از کاری که ‫تو اون کتابخونه کردی پشیمونی، 669 00:37:40,270 --> 00:37:41,530 ‫بهشون میگی آره 670 00:37:41,900 --> 00:37:44,940 ‫- و بعدش... و بعدش اگه چیزی پرسیدن ‫- راستی، دسا کجاست؟ 671 00:37:45,440 --> 00:37:47,860 ‫اون کجاست؟ چه اتفاقی براش افتاده؟ 672 00:37:48,650 --> 00:37:50,360 ‫نه، حرف اون رو وسط نکش، مرد 673 00:37:50,440 --> 00:37:52,570 ‫می‌دونی چه اتفاقی برای دسا افتاد. ‫ما طلاق گرفتیم. 674 00:37:52,650 --> 00:37:54,230 ‫گوش کن، اگه اونا... 675 00:37:54,320 --> 00:37:56,530 ‫- اونا یه دختر بچه داشتن و اون مُرد ‫- اگه چیزی گفتن... 676 00:38:00,940 --> 00:38:02,360 ‫اون برادرزاده‌ی منه 677 00:38:03,360 --> 00:38:05,400 ‫و دسا می‌ذاشت بغلش کنم 678 00:38:05,480 --> 00:38:07,650 ‫بس کن. تمومش کن 679 00:38:07,730 --> 00:38:09,230 ‫باید در مورد این جلسه حرف بزنیم 680 00:38:09,320 --> 00:38:11,780 ‫اون بهت میگه چی بگی و چی نگی 681 00:38:11,860 --> 00:38:14,440 ‫تا بتونی از اینجا بری بیرون، می‌فهمی؟ 682 00:38:15,190 --> 00:38:18,480 ‫- دسا دوستِ منه ‫- لعنتی، به من گوش بده 683 00:38:18,570 --> 00:38:22,020 ‫اون چه زنِ دومنیک باشه چه نباشه دوستِ منه 684 00:38:22,570 --> 00:38:25,400 ‫آره. تو هنوز دوستشی 685 00:38:27,190 --> 00:38:30,070 ‫توماس، وقتی در مورد دستت ‫ازت سؤال کردن چی میگی؟ 686 00:38:30,150 --> 00:38:32,980 ‫- حقیقت رو بهشون می‌گم ‫- باشه، خوبه 687 00:38:33,070 --> 00:38:34,900 ‫و حقیقت چیه، توماس؟ 688 00:38:35,400 --> 00:38:38,820 ‫این که من دستم رو برای جلوگیری ‫از وقوع "آرماگدون" قربانی کردم ‫(نبرد نهایی بین خیر و شر) 689 00:38:39,320 --> 00:38:41,940 ‫و کارم، و کارم جواب می‌داد 690 00:38:42,020 --> 00:38:44,980 ‫ولی اونا من رو اینجا منزوی کردن ‫تا ساکتم کنن 691 00:38:45,070 --> 00:38:46,820 ‫اونا الان در حال مذاکره برای صلح بودن 692 00:38:46,900 --> 00:38:48,900 ‫اگه جنگ براشون سودآور نبود 693 00:38:51,070 --> 00:38:53,820 ‫اونا دارن من رو اینجا شکنجه می‌کنن 694 00:38:54,610 --> 00:38:57,230 ‫آروم بگیر لعنتی 695 00:38:57,320 --> 00:38:59,820 ‫اینجا خُل و چل میشی، ‫این کارو با خودت نکن 696 00:38:59,900 --> 00:39:01,530 ‫باید از اینجا ببریمت بیرون 697 00:39:01,610 --> 00:39:04,610 ‫- تو یه جلسه داری ‫- اونا تو تختم مار میندازن 698 00:39:05,270 --> 00:39:07,480 ‫- آروم بگیر داداش ‫- اونا... 699 00:39:07,730 --> 00:39:10,070 ‫اونا تو قهوه‌ام تیغ‌های تیز می‌ریزن 700 00:39:10,150 --> 00:39:12,270 ‫خدای من... آروم باش 701 00:39:12,360 --> 00:39:16,570 ‫- توماس، آروم باش ‫- اونا آرنج‌هاشون رو می‌ذارن بیخ گلوم 702 00:39:19,320 --> 00:39:21,270 ‫من ناپاکم، دومنیک 703 00:39:23,070 --> 00:39:25,860 ‫اونا کلید دارن، اونا بهم تجاوز می‌کنن 704 00:39:25,940 --> 00:39:27,730 ‫- اونا بهم تجاوز می‌کنن ‫- باشه 705 00:39:28,440 --> 00:39:32,690 ‫اونا.. اونا میان تو سلولم و بهم تجاوز می‌کنن 706 00:39:32,780 --> 00:39:35,070 ‫- اونا بهم تجاوز می‌کنن ‫- بیا اینجا 707 00:39:35,150 --> 00:39:37,270 ‫- من ناپاکم ‫- توماس 708 00:39:37,360 --> 00:39:41,150 ‫اون خوبه. اون و دکتر گاندی باهام مهربونن 709 00:39:41,230 --> 00:39:43,270 ‫باید یک متر با بیمار فاصله داشته باشید، آقا 710 00:39:43,360 --> 00:39:45,230 ‫تماس فیزیکی با بیمار ممنوعه، آقا 711 00:39:45,320 --> 00:39:47,230 ‫- من مسئولیتش رو قبول می‌کنم، پیت ‫- آقا 712 00:39:47,320 --> 00:39:49,780 ‫فقط یه دقیقه بهشون وقت بده. ‫یه دقیقه بهشون فرصت بده، لطفاً. 713 00:39:49,860 --> 00:39:52,690 ‫باشه؟ یه دقیقه 714 00:40:05,480 --> 00:40:07,400 ‫من از اینجا می‌برمت بیرون 715 00:40:08,020 --> 00:40:11,530 ‫از اینجا می‌برمت بیرون. قسم می‌خورم ‫از اینجا می‌برمت بیرون 716 00:41:29,360 --> 00:41:31,690 ‫لطفاً از دستم عصبانی نشو، دومنیک 717 00:41:32,980 --> 00:41:35,730 ‫دومنیک، خواهش می‌کنم از دستم عصبانی نشو 718 00:41:35,820 --> 00:41:38,820 ‫معذرت می‌خوام، لطفاً از دستم عصبانی نشو 719 00:41:38,900 --> 00:41:41,730 ‫بهتره بهم توضیح بدی چه اتفاقی افتاده 720 00:41:43,110 --> 00:41:45,570 ‫بالأخره... مقاله‌ی انگلیسیم رو نوشتم، 721 00:41:45,650 --> 00:41:47,320 ‫و بعدش، رفتم تایپش کنم، 722 00:41:47,400 --> 00:41:50,070 ‫و نتونستم کلید کیفِ ماشین تایپ رو پیدا کنم 723 00:41:50,150 --> 00:41:51,320 ‫خدای من 724 00:41:51,400 --> 00:41:55,150 ‫منتظر موندنم، و منتظرت موندم 725 00:41:55,860 --> 00:41:58,190 ‫دیگه هیچوقت نمی‌دونم تو کجایی 726 00:41:58,480 --> 00:42:00,860 ‫لعنتی، حتی یه هم اتاقی هم ندارم 727 00:42:00,940 --> 00:42:03,440 ‫هی، این رو ننداز گردنِ من 728 00:42:04,320 --> 00:42:07,820 ‫و بعدش، با خودم فکر کردم که تو 729 00:42:07,900 --> 00:42:10,730 ‫تو می‌خواستی من مردود شم ‫چون می‌خواستی اخراج شم 730 00:42:10,820 --> 00:42:12,780 ‫چون تو، تو، تو... 731 00:42:15,230 --> 00:42:18,190 ‫نمی‌خوای من اینجا باشم ‫چون می‌خوای تنها باشی 732 00:42:18,530 --> 00:42:21,270 ‫- نمی‌خوام ‫- چون تو زندگیِ خودت رو می‌خوای 733 00:42:21,530 --> 00:42:23,980 ‫چون دیگه نمی‌خوای پیش من باشی 734 00:42:24,070 --> 00:42:25,530 ‫توماس، تو قراره اخراج شی 735 00:42:25,610 --> 00:42:27,480 ‫قراره دل مامان رو بشکنی 736 00:42:28,980 --> 00:42:30,730 ‫توماس، اگه اخراج شی، ممکنه سر از 737 00:42:30,820 --> 00:42:33,980 ‫ویتنام در بیاری و سرت رو به باد بدی 738 00:42:35,150 --> 00:42:37,320 ‫دومنیک، میشه لطفاً... 739 00:42:37,400 --> 00:42:40,150 ‫میشه لطفاً مقاله‌ی من رو برام تایپ کنی؟ 740 00:42:42,860 --> 00:42:44,900 ‫یه کیفِ ماشین تایپ جدید برات می‌خوام 741 00:42:44,980 --> 00:42:48,690 ‫فقط باید مقاله‌ام رو تا 7 صبح آماده کنم 742 00:42:50,570 --> 00:42:52,820 ‫چرا باید مقاله‌ات رو برات تایپ کنم؟ 743 00:42:52,900 --> 00:42:54,400 ‫به خاطر دست‌هام 744 00:42:57,820 --> 00:42:59,440 ‫اونا مدام می‌لرزن 745 00:43:04,110 --> 00:43:06,530 ‫ولی استادم، اون یه لحظه هم بهم فرصت نمیده 746 00:43:06,610 --> 00:43:11,020 ‫اگه این مقاله رو ساعت 07:01 دقیقه ببرم، ‫احتمالاً قبولش نمی‌کنه 747 00:43:11,570 --> 00:43:13,690 ‫فکر کنم باهام لج کرده 748 00:43:13,780 --> 00:43:15,570 ‫هی، میشه آروم باشی، رفیق؟ 749 00:43:17,110 --> 00:43:18,530 ‫آروم باش! 750 00:43:21,020 --> 00:43:22,980 ‫هی. آروم باش 751 00:43:29,900 --> 00:43:32,900 ‫می‌تونستم بابتِ کاری که کرده سرش غُر بزنم 752 00:43:32,980 --> 00:43:34,480 ‫لطفاً آروم باش 753 00:43:34,570 --> 00:43:37,860 ‫بابتِ کاری که تمام سال ‫نتونسته بود انجام بده 754 00:43:40,690 --> 00:43:42,360 ‫ولی هرچقدرم که عصبانی بودم... 755 00:43:42,440 --> 00:43:46,360 ‫همزمان می‌ترسیدم 756 00:43:48,190 --> 00:43:51,230 آرومش کردم، آره 757 00:43:51,320 --> 00:43:54,070 ‫بهش گفتم مقاله‌ی احمقانه رو تایپ می‌کنم 758 00:43:55,820 --> 00:43:58,070 ‫یه مقاله در مورد درون مایه‌ی 759 00:43:58,150 --> 00:44:00,730 ‫بیگانگی در ادبیات مدرن بود 760 00:44:02,020 --> 00:44:05,820 ‫گزارش در هم بر همی از یادداشت‌ها و مزخرفات 761 00:44:05,900 --> 00:44:10,440 ‫که حاوی چیز مشخصی نبود و اصلاً معنی نمی‌داد 762 00:44:10,530 --> 00:44:15,230 ‫جملاتِ بی سر و تهش به چندین ‫مسیر مختلف می‌رفتن 763 00:44:15,320 --> 00:44:17,690 ‫و هرگز برنمی‌گشتن 764 00:44:17,780 --> 00:44:21,020 ‫دست خطش غیرقابل تشخیص بود 765 00:44:21,110 --> 00:44:25,190 ‫اون مقاله بیشتر از رفتارش من رو ترسوند 766 00:44:27,270 --> 00:44:28,820 ‫ولی چیزی رو که نوشته بود تایپ کردم، 767 00:44:28,900 --> 00:44:30,650 ‫و یه چیزهایی رو اصلاح کردم 768 00:44:30,730 --> 00:44:33,440 ‫و با دلواپسی امیدوار بودم که استادش 769 00:44:33,530 --> 00:44:36,610 ‫بین چیزهایی که سر هم کرده بود ‫یه چیز منطقی پیدا کنه 770 00:44:40,940 --> 00:44:42,270 ‫سلام 771 00:44:48,780 --> 00:44:51,440 ‫امیدوارم این درسی در مورد مدیریتِ ‫شخصی بهت یاد داده باشه 772 00:44:52,860 --> 00:44:54,940 ‫یاد داده. قطعاً یاد داده 773 00:45:01,570 --> 00:45:03,110 ‫یکم بخواب، توماس 774 00:45:07,320 --> 00:45:08,780 ‫ممنون، خانم 775 00:45:25,320 --> 00:45:27,360 ‫- سلام ‫- حالت چطوره؟ 776 00:45:27,440 --> 00:45:29,070 ‫خوبم، تو چطوری؟ 777 00:45:29,150 --> 00:45:30,270 ‫هی 778 00:45:31,650 --> 00:45:33,860 ‫اوه، برات شام درست کردم 779 00:45:34,980 --> 00:45:36,860 ‫- بیا ‫- نمی‌دونستم قراره خونه باشی 780 00:45:37,230 --> 00:45:39,690 ‫- وای ‫- مرغه 781 00:45:40,730 --> 00:45:42,020 ‫ولی... 782 00:45:42,110 --> 00:45:44,020 ‫یه ذره... یه مدته که رو میزه، 783 00:45:44,110 --> 00:45:46,190 ‫پس تا سرد نشده بشین... 784 00:45:47,980 --> 00:45:51,150 ‫این شاید بهترین مرغ نباشه 785 00:45:51,480 --> 00:45:53,940 ‫که تو عمرت خوردی، 786 00:45:54,020 --> 00:45:56,020 ‫ولی من تا حالا این رو درست نکردم 787 00:45:56,110 --> 00:45:58,400 ‫مرغ... پیکاتا 788 00:46:02,320 --> 00:46:03,980 ‫ایتالیاییه، می‌دونی؟ 789 00:46:05,690 --> 00:46:07,230 ‫- ایتالیایی ‫- آره 790 00:46:07,320 --> 00:46:10,610 ‫برای تو درستش کردم. ‫مرغ ایتالیاییه. 791 00:46:10,690 --> 00:46:13,690 ‫فکر نکنم مرغه خودش ایتالیایی باشه 792 00:46:25,320 --> 00:46:26,270 ‫خیلی خوبه، هان؟ 793 00:46:31,690 --> 00:46:32,980 ‫چی شده؟ 794 00:46:34,940 --> 00:46:37,690 ‫یکم پیش برادرم رو دیدم 795 00:46:42,150 --> 00:46:44,730 ‫واقعاً؟ حالش چطور بود؟ 796 00:46:45,570 --> 00:46:49,020 ‫"حالش چطور بود؟" مثل همیشه بود 797 00:46:51,440 --> 00:46:53,110 ‫اون دیوونه‌ست، مریضه 798 00:46:59,530 --> 00:47:00,650 ‫معلومه که ازش خوشت نمیاد 799 00:47:00,730 --> 00:47:04,110 ‫- چی؟ ‫- معلومه که ازش خوشت نمیاد 800 00:47:04,360 --> 00:47:05,900 ‫از چی حرف می‌زنی؟ 801 00:47:06,480 --> 00:47:09,530 ‫- مرغ رو می‌گم ‫- به خاطرِ مرغِ کوفتی نیست 802 00:47:09,780 --> 00:47:11,150 ‫جوی 803 00:47:11,230 --> 00:47:13,440 ‫به خاطر جلسه‌ی رسیدگی برادرمه که پیش روئه، 804 00:47:13,530 --> 00:47:15,860 ‫و سعی دارم براش آماده بشم، خب؟ 805 00:47:15,940 --> 00:47:18,400 ‫پس، لعنتی 806 00:47:18,480 --> 00:47:21,650 ‫آبجو خوردن هم بخشی از آماده شدنته؟ 807 00:47:21,730 --> 00:47:25,270 ‫گوش کن، می‌دونم که به پشمت هم نیست 808 00:47:25,690 --> 00:47:28,400 ‫که اون اونجا بمونه و بپوسه 809 00:47:28,480 --> 00:47:32,190 ‫خیلی خب، درک می‌کنم. راستش قبولش می‌کنم 810 00:47:32,270 --> 00:47:34,320 ‫ولی من تعهد دارم، باشه؟ 811 00:47:34,400 --> 00:47:36,150 ‫- نسبت به برادرم ‫- نه، لطفاً بشین 812 00:47:36,230 --> 00:47:37,980 ‫- آره ‫- میشه لطفاً بشینی؟ 813 00:47:38,650 --> 00:47:41,270 ‫لطفاً بشین، دومنیک، چون من، 814 00:47:41,360 --> 00:47:44,110 ‫فقط می‌خوام باهات حرف بزنم، 815 00:47:44,190 --> 00:47:45,780 ‫و آخرین چیزی که می‌خواستم این بود 816 00:47:45,860 --> 00:47:47,400 ‫که امشب دعوا کنیم 817 00:47:50,940 --> 00:47:53,480 ‫نمی‌خواستم تا مطمئن نشدم چیزی بگم 818 00:47:53,570 --> 00:47:54,980 ‫و... 819 00:47:55,070 --> 00:47:57,480 ‫حالا مطمئنم 820 00:48:00,480 --> 00:48:02,150 ‫من حامله‌ام 821 00:48:23,440 --> 00:48:25,270 ‫ما یه بچه درست کردیم، دومنیک 822 00:48:28,610 --> 00:48:30,150 ‫من و تو 823 00:48:32,820 --> 00:48:33,900 ‫آره 824 00:48:36,570 --> 00:48:38,900 ‫خب بگو، یالا یه چیزی بگو 825 00:48:38,980 --> 00:48:40,320 ‫این... 826 00:48:43,780 --> 00:48:45,730 ‫این غافلگیرت کرده؟ 827 00:48:47,020 --> 00:48:49,230 ‫آره، منم همینطور 828 00:48:50,730 --> 00:48:52,980 ‫مطمئنی که پدرش منم؟ 829 00:48:54,110 --> 00:48:55,400 ‫چی؟ 830 00:48:59,940 --> 00:49:01,190 ‫چی؟ 831 00:49:04,020 --> 00:49:05,690 ‫معلومه که تو پدرشی 832 00:49:07,020 --> 00:49:10,480 ‫دیگه کی باید... 833 00:49:14,610 --> 00:49:16,360 ‫این دیگه چجور سؤالیه؟ 834 00:49:16,440 --> 00:49:18,690 ‫- فقط... ‫- هان؟ 835 00:49:24,900 --> 00:49:26,530 ‫دومنیک 836 00:49:27,730 --> 00:49:30,730 ‫جریان چیه؟ تو سرت چی می‌گذره... 837 00:50:19,530 --> 00:50:21,570 ‫هی، هی! 838 00:50:22,230 --> 00:50:24,190 ‫کیر توش! 839 00:50:24,270 --> 00:50:26,150 ‫لعنتی 840 00:50:26,230 --> 00:50:28,610 ‫- هی ‫- اوه، لعنتی، برو، برو، برو! 841 00:50:29,650 --> 00:50:31,940 ‫- هی! ‫- کونِ لقت، مرد! 842 00:50:33,190 --> 00:50:34,650 ‫بذارید بگیرمتون! 843 00:50:34,730 --> 00:50:36,190 ‫مگه دستم بهتون نرسه! 844 00:50:36,270 --> 00:50:38,780 ‫وایسید! 845 00:50:49,320 --> 00:50:50,480 ‫بیاید اینجا ببینم! 846 00:50:53,940 --> 00:50:56,320 ‫با اون دستمال توالت کون‌مون ‫رو پاک کردیم، کُس کش! 847 00:51:23,020 --> 00:51:24,360 ‫چیکار می‌کنی؟ 848 00:51:25,650 --> 00:51:27,320 ‫چی شده؟ 849 00:51:31,230 --> 00:51:32,570 ‫کجا میری؟ 850 00:51:34,610 --> 00:51:36,020 ‫دومنیک؟ 851 00:51:37,020 --> 00:51:39,070 ‫میشه فقط یه لحظه باهام حرف بزنی؟ 852 00:53:44,806 --> 00:53:47,823 ‫« سفالگری زمینِ خوب » 853 00:54:12,820 --> 00:54:14,400 ‫هیس، سیدی! 854 00:54:16,360 --> 00:54:18,070 ‫لعنتی 855 00:54:24,270 --> 00:54:25,860 ‫آهای؟ 856 00:54:42,190 --> 00:54:45,400 ‫کیر توش! 857 00:54:58,820 --> 00:55:00,400 اونجا چی داری؟ 858 00:55:01,320 --> 00:55:03,110 عکس‌های سفرت رو آوردی؟ 859 00:55:04,570 --> 00:55:07,530 بذار ببینیم 860 00:55:08,230 --> 00:55:09,860 ‫خیلی هیجان‌زده‌ام 861 00:55:10,400 --> 00:55:11,900 هچیکدوم رو نچسبوندم 862 00:55:12,230 --> 00:55:13,650 ‫این چیه؟ 863 00:55:13,730 --> 00:55:15,730 ‫از آتن شروع کردم 864 00:55:15,820 --> 00:55:17,570 ‫وای 865 00:55:17,650 --> 00:55:19,320 ‫اونجا آتنه؟ 866 00:55:19,400 --> 00:55:20,650 ‫شگفت انگیز نیست؟ 867 00:55:20,730 --> 00:55:21,860 ‫اون چیه؟ یه قایق دیگه؟ 868 00:55:21,940 --> 00:55:23,440 ‫اون سانتورینیه 869 00:55:31,270 --> 00:55:32,570 ‫سلام 870 00:55:33,360 --> 00:55:34,690 ‫سلام 871 00:55:35,230 --> 00:55:36,900 ‫دلم برات تنگ شده بود 872 00:55:41,570 --> 00:55:43,270 ‫خیلی دلم برات تنگ شده بود 873 00:56:13,150 --> 00:56:14,820 ‫هی 874 00:56:15,900 --> 00:56:18,190 ‫تونستی اون رو به یاد بیاری بدون 875 00:56:18,270 --> 00:56:21,150 ‫این که حس کنی قراره ‫با مشت بزنن تو شکمت 876 00:56:25,650 --> 00:56:27,270 ‫هنوز به اون نقطه نرسیدم 877 00:57:01,480 --> 00:57:03,690 ‫اوه، آره 878 00:57:12,980 --> 00:57:15,070 ‫اوه، لعنتی 879 00:57:17,110 --> 00:57:19,530 ‫- باشه ‫- باشه 880 00:57:25,940 --> 00:57:27,230 ‫ببخشید 881 00:57:27,690 --> 00:57:29,940 ‫- آبت اومد؟ ‫- آره 882 00:57:30,020 --> 00:57:31,400 ‫معذرت می‌خوام 883 00:57:31,690 --> 00:57:33,860 ‫گمونم خیلی وقت گذشته 884 00:57:35,070 --> 00:57:37,020 ‫خیلی می‌ترسم 885 00:57:37,860 --> 00:57:39,070 ‫چرا؟ 886 00:57:45,400 --> 00:57:47,020 ‫نه، چیزی نیست عزیزم 887 00:57:48,190 --> 00:57:50,270 ‫لازم نیست نگران باشی 888 00:57:51,070 --> 00:57:52,900 ‫قرار نیست حامله شی 889 00:57:52,980 --> 00:57:54,440 ‫من ترتیبش رو دادم 890 00:57:54,530 --> 00:57:57,360 ‫- از چی حرف می‌زنی؟ ‫- ترتیبِ همه چی رو دادم 891 00:57:59,780 --> 00:58:02,070 ‫نمی‌تونم... تو حامله نمیشی 892 00:58:03,190 --> 00:58:04,900 ‫از چی حرف می‌زنی؟ 893 00:58:09,150 --> 00:58:10,780 ‫خودم رو عقیم کردم 894 00:58:15,530 --> 00:58:17,190 ‫مشکلی پیش نمیاد 895 00:58:19,780 --> 00:58:21,440 ‫از چی حرف می‌زنی؟ 896 00:58:22,440 --> 00:58:24,070 ‫وازکتومی کردم ‫(بستن لوله اسپرم مردان با جراحی) 897 00:58:26,230 --> 00:58:27,940 ‫خوبه 898 00:58:31,530 --> 00:58:35,070 ‫من یه بچه‌ی دیگه می‌خواستم، عوضی! 899 00:58:37,730 --> 00:58:41,480 ‫واسه همین رفتم اون سرِ ‫اقیانوس تا تصمیم بگیرم! 900 00:58:41,570 --> 00:58:43,070 ‫- کثافتِ آشغال ‫- دسا 901 00:58:48,650 --> 00:58:49,730 ‫دسا! 902 00:58:51,980 --> 00:58:54,150 ‫خدای من! 903 00:59:20,866 --> 00:59:25,866 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 904 00:59:25,890 --> 00:59:30,390 دانلود زیرنویس از کانال تلگرام .: T.me/SubSin :. 905 00:59:30,423 --> 00:59:42,490 « فیلموژن؛ اکسیژن فیلم و سریال شما » .: FilmoGen.Org :. 906 01:00:46,900 --> 01:00:48,570 ‫اون تابستون، به خودم قول دادم که 907 01:00:48,900 --> 01:00:52,690 ‫اون قراره تنها و بدونِ کمک من ‫موفق شه یا شکست بخوره 908 01:00:58,730 --> 01:01:00,360 ‫اون داره هذیون میگه 909 01:01:01,070 --> 01:01:03,230 ‫اگه بتونی بیای خونه خیلی خوب میشه 910 01:01:04,530 --> 01:01:07,070 ‫توماس، من این کارو برای هردومون انجام دادم 911 01:01:07,860 --> 01:01:09,070 ‫تو یه خائنی 912 01:01:10,820 --> 01:01:13,230 ‫هیئت تجدید نظر مایله از ‫زبونِ خود بیمار بشنوه که 913 01:01:13,780 --> 01:01:14,940 ‫چرا دستش رو برید 914 01:01:15,650 --> 01:01:19,110 ‫باید دست از تلاش برای این که همیشه ‫یه ناجی بزرگ باشی برداری 915 01:01:20,860 --> 01:01:22,780 ‫تو و من خیلی به هم نزدیکیم 916 01:01:23,270 --> 01:01:24,270 ‫تو عینِ منی 917 01:01:24,530 --> 01:01:25,610 ‫من عینِ تو نیستم، توماس 918 01:01:29,270 --> 01:01:30,320 ‫تو منی