1 00:00:0,562 --> 00:01:21,167 ترجمه و زیرنویس : ایلیا eilia.in 2 00:03:48,592 --> 00:03:54,192 ارائه‌ای از تیم ترجمه پرشین‌ترنس MyMovieCenter.org 3 00:03:54,217 --> 00:03:57,517 " زندگی " پی 4 00:03:57,857 --> 00:04:00,966 پس توی باغ وحش بزرگ شدی ؟ - .اونجا به دنیا اومدم و بزرگ شدم - 5 00:04:00,968 --> 00:04:04,604 ،" توی " پاندیچری .قسمت فرانسوی زبان هند 6 00:04:04,605 --> 00:04:06,700 .پدرم، صاحب باغ وحش بود 7 00:04:06,701 --> 00:04:10,151 و یه خزنده‌شناس، که اومده بود ،یه سوسمار بنگالی رو ببینه 8 00:04:10,233 --> 00:04:13,206 .با عجله من رو به دنیا آورد 9 00:04:13,825 --> 00:04:16,270 ،من و مادرم هر دو سالم بودیم 10 00:04:16,690 --> 00:04:18,458 ،ولی سوسمار بیچاره فرار کرد 11 00:04:18,459 --> 00:04:21,812 .و زیر پای یه شترمرغ وحشت‌زده له شد 12 00:04:23,672 --> 00:04:26,200 طریقت " کارما " ، آره ؟ 13 00:04:26,712 --> 00:04:28,198 .تقدیر الهی 14 00:04:29,176 --> 00:04:30,348 .چه داستان جالبی 15 00:04:31,378 --> 00:04:34,354 من به خاطر اسمت فکر می‌کردم .پدرت باید یه ریاضی‌دان باشه 16 00:04:34,690 --> 00:04:37,642 .نه اینطور نیست .اسمم رو از روی یه استخر شنا برداشته 17 00:04:38,519 --> 00:04:40,238 یه استخر به اسم " پی " وجود داشته ؟ 18 00:04:42,017 --> 00:04:46,660 ،عموم " فرانسیس " وقتی به دنیا میاد .کلی آب توی ریه‌هاش بوده 19 00:04:46,878 --> 00:04:51,186 ،می‌گن دکترها از پا آویزونش کردن .تا آب از ریه‌هاش خارج بشه 20 00:04:51,187 --> 00:04:54,215 و به همین دلیل ،بالا تنه بزرگ و پاهای کوچیکی داره 21 00:04:54,226 --> 00:04:56,077 .و همین باعث شده به یه شناگر خوب تبدیل بشه 22 00:04:57,468 --> 00:05:00,914 فرانسیس " واقعاً عموته ؟ " .خودش می‌گفت دوست پدرته 23 00:05:00,915 --> 00:05:03,837 ! خب اون عموی افتخاری منه " بهش می‌گم " ماماجی ( عمو جان ) 24 00:05:04,360 --> 00:05:07,246 .بهترین دوست پدرم .و استاد شنای من 25 00:05:07,273 --> 00:05:09,993 " من سه بار در هفته توی " آشرام .با اون تمرین شنا می‌کردم 26 00:05:11,073 --> 00:05:13,903 .آموزش‌های اون بود که آخرش جونم رو نجات داد 27 00:05:14,702 --> 00:05:17,412 ،یه قُلپ آب بخوری غرق نمی‌شی 28 00:05:17,552 --> 00:05:19,419 .ولی اگه بترسی غرق می‌شی 29 00:05:20,413 --> 00:05:23,896 یادت باشه نفس بکشی و .نفست رو نگه نداری 30 00:05:23,999 --> 00:05:25,125 پسر خوب 31 00:05:29,233 --> 00:05:31,109 .امیدوارم با گیاه‌خواری مشکلی نداشته باشی 32 00:05:31,110 --> 00:05:32,994 نه، نه، اصلاً 33 00:05:33,541 --> 00:05:35,736 و اسمت ؟ - چی ؟ - 34 00:05:35,783 --> 00:05:38,584 فکر کنم داشتی می‌گفتی .چطور اسمت رو انتخاب کردن 35 00:05:38,585 --> 00:05:42,420 آره ! یک بار که ماماجی داشت .با پدرم حرف می‌زد، یه چیزایی فهمیدم 36 00:05:42,780 --> 00:05:46,597 ،بیشتر جهانگردها، هرجا که می‌رن ،دنبال کارت پستال یا لیوان چایی هستن 37 00:05:46,598 --> 00:05:47,602 .ولی ماماجی اینطور نبود 38 00:05:47,603 --> 00:05:49,593 .اون دنبال استخرهای شنا بود 39 00:05:49,832 --> 00:05:52,421 ،اون هر شهری که می‌ره .توی تمام استخرهاش شنا می‌کنه 40 00:06:00,517 --> 00:06:04,576 یه روز ماماجی به پدرم گفت ،بین تمام استخرهای دنیا 41 00:06:04,577 --> 00:06:07,686 .قشنگ‌ترینش یه استخر عمومی توی پاریس‌ بوده 42 00:06:07,823 --> 00:06:09,412 ،که آبش خیلی زلال و تمیز بود 43 00:06:09,413 --> 00:06:11,797 جوری که می‌تونستی باهاش .برای خودت قهوه درست کنی 44 00:06:11,798 --> 00:06:14,885 .یک شنا توی اون استخر، زندگیش رو عوض کرد 45 00:06:29,228 --> 00:06:31,190 ،قبل از اینکه من به دنیا بیام به پدرم گفته بود 46 00:06:31,191 --> 00:06:33,930 اگه می‌خوای پسرت " ،یه روح پاک داشته باشه 47 00:06:34,030 --> 00:06:38,391 « باید یه روز توی « پیسین مولیتور " .شنا کنه 48 00:06:38,560 --> 00:06:42,557 هیچ وقت نفهمیدم پدرم چرا .حرفش رو اینقدر جدی گرفته بود 49 00:06:42,846 --> 00:06:44,175 .و واقعاً قبولش کرده بود 50 00:06:44,703 --> 00:06:47,582 و اسم من رو گذاشت " پیسین مولیتر پاتل " 51 00:06:49,131 --> 00:06:51,634 منو تصور کن که دارم .این اسم رو به بقیه توضیح می‌دم 52 00:06:51,635 --> 00:06:54,177 ،تا قبل از 11 سالگی .به سختی تونستم از پسش بر بیام 53 00:06:54,321 --> 00:06:57,543 ( آهای " پیسینگ " ( جیشو 54 00:06:57,544 --> 00:07:00,194 الان هم داری جیش می‌کنی ؟ 55 00:07:00,469 --> 00:07:02,842 ! نگاش کنین، اون جیشوئه 56 00:07:02,843 --> 00:07:07,087 ،با اضافه شدن یک حرف ،اسمم از یه استخر زیبای فرانسوی 57 00:07:07,088 --> 00:07:09,055 .به یک مستراح بدبو تبدیل شد 58 00:07:09,056 --> 00:07:10,938 ! و همه جا در حال جیش کردن بودم 59 00:07:10,939 --> 00:07:13,637 ! توی حیاط مدرسه جیش نکن 60 00:07:15,059 --> 00:07:18,453 .حتی معلم‌ها هم اینطور می‌گفتن .البته عمدی نبود 61 00:07:18,455 --> 00:07:19,386 ...خب پس 62 00:07:19,387 --> 00:07:22,061 ،اگه این گاز خیلی سریع آزاد بشه چه اتفاقی می‌‌افته ؟ 63 00:07:22,472 --> 00:07:24,236 پیسینگ ؟ 64 00:07:24,237 --> 00:07:26,986 ! بچه‌ها اونم گفت جیشو 65 00:07:28,702 --> 00:07:30,815 ! جیشو 66 00:07:31,782 --> 00:07:34,010 ! کافیه ! بسه ! بسه 67 00:07:35,054 --> 00:07:39,246 ،سال بعد در اولین روز مدرسه .خودم رو آماده کرده بودم 68 00:07:39,247 --> 00:07:40,892 ! حاضر 69 00:07:40,893 --> 00:07:43,207 .پیسین پاتل 70 00:07:48,594 --> 00:07:49,490 .صبح بخیر 71 00:07:49,491 --> 00:07:52,202 .من " پیسین مولیتور پاتل " هستم 72 00:07:52,598 --> 00:07:54,546 حرف " پی " رو 73 00:07:55,345 --> 00:07:56,700 .همه می‌شناسین 74 00:07:56,701 --> 00:07:58,867 .ششمین حرف الفبای یونانی 75 00:07:58,868 --> 00:08:02,505 که توی ریاضیات هم برای نشان دادنِ 76 00:08:02,506 --> 00:08:06,151 نسبت محیط هر دایره به قطرش .استفاده می‌شه 77 00:08:06,152 --> 00:08:10,992 ،یک عدد گنگ نامتناهی ،که معمولاً به سه عدد اولش گرد می‌شه 78 00:08:10,993 --> 00:08:15,611 سه عدد صحیح و چهارده صدم 79 00:08:15,835 --> 00:08:17,614 " پی " 80 00:08:19,014 --> 00:08:21,645 " بسیار جالب بود ... " پی 81 00:08:22,006 --> 00:08:23,866 .حالا برو بشین 82 00:08:25,883 --> 00:08:27,305 آر ولوسامی " ؟ " - حاضر - 83 00:08:27,306 --> 00:08:29,329 و از اون لحظه به بعد شدی " پی " ؟ 84 00:08:29,330 --> 00:08:31,602 .خب نه، نه دقیقاً 85 00:08:31,603 --> 00:08:34,555 ! کارت خوب بود، جیشو 86 00:08:35,406 --> 00:08:37,688 .ولی هنوز کل روز باقی بود 87 00:08:37,897 --> 00:08:39,532 .کلاس بعدی، کلاس فرانسه بود 88 00:08:39,533 --> 00:08:41,870 .من " پیسین مالیتور پاتل " هستم 89 00:08:41,871 --> 00:08:44,092 " به طور مخفف " پی 90 00:08:45,689 --> 00:08:47,279 .و بعد جغرافیا 91 00:08:47,280 --> 00:08:50,452 .این‌ها بیست رقم اول عدد پی هستن 92 00:08:50,998 --> 00:08:54,234 .و آخرین کلاس اون روز ریاضی بود 93 00:08:54,830 --> 00:08:58,092 ببخشید ! ببخشید ! 94 00:09:01,635 --> 00:09:02,412 چهار 95 00:09:03,015 --> 00:09:03,853 سه 96 00:09:04,554 --> 00:09:05,601 هفت 97 00:09:06,126 --> 00:09:07,099 پنج 98 00:09:07,665 --> 00:09:08,726 هشت 99 00:09:09,000 --> 00:09:14,580 پنج ... هشت ... پنج ... هشت 100 00:09:14,749 --> 00:09:17,845 ! درسته ! واقعاً همه‌ش رو حفظه 101 00:09:17,846 --> 00:09:21,497 " آخر اون روز من شده بودم " پی پاتل ! قهرمان مدرسه 102 00:09:21,498 --> 00:09:25,753 ... ماماجی بهم گفته که بین ملوان‌ها هم یه قهرمانی 103 00:09:28,562 --> 00:09:31,390 .تنهای تنها، توی دریا بودی 104 00:09:31,530 --> 00:09:35,182 خب، من حتی بلد نبودم چطوری .یه قایق برونم 105 00:09:35,483 --> 00:09:39,036 .و اونجا تنها نبودم .ریچارد پارکر " باهام بود " 106 00:09:39,106 --> 00:09:41,177 ریچارد پارکر " ؟ " 107 00:09:41,465 --> 00:09:43,359 ،ماماجی همه چی رو بهم نگفت 108 00:09:43,360 --> 00:09:46,039 فقط گفت وقتی به مونترال برگشتم .دنبالت بگردم 109 00:09:46,140 --> 00:09:48,981 خب توی " پاندیچری " چیکار می‌کردی ؟ 110 00:09:49,370 --> 00:09:51,489 .یه رمان می‌نویسم 111 00:09:51,490 --> 00:09:53,964 .از اولین کتابت خیلی خوشم اومد 112 00:09:54,309 --> 00:09:55,997 داستان این یکی توی هند می‌گذره ؟ 113 00:09:55,998 --> 00:09:59,716 ،نه، در واقع توی پرتغال می‌گذره .ولی زندگی توی هند برام ارزون‌تره 114 00:10:02,767 --> 00:10:04,495 .خب، منم برای خوندنش لحظه شماری می‌‌کنم 115 00:10:04,596 --> 00:10:06,165 .نمی‌تونی 116 00:10:06,234 --> 00:10:07,964 .گذاشتمش کنار 117 00:10:08,167 --> 00:10:11,488 ،دو سال برای نوشتنش زحمت کشیدم ... ولی یه روز 118 00:10:11,549 --> 00:10:13,227 ! عصبانی شد، چندتا سرفه کرد و بعد مرد 119 00:10:14,807 --> 00:10:16,578 .اوه، خیلی متاسفم 120 00:10:17,968 --> 00:10:21,466 توی یه قهوه‌خونه ،در " پاندیچری " نشسته بودم 121 00:10:21,501 --> 00:10:24,230 یه روز عصر بود و ،داشتم برای کتابم عزاداری می‌کردم 122 00:10:24,271 --> 00:10:27,291 یه پیرمرد از میز بغلی اومد و .یه دفعه شروع کرد باهام حرف زدن 123 00:10:27,392 --> 00:10:28,911 .آره، ماماجی همیشه اینطوریه 124 00:10:28,913 --> 00:10:31,067 وقتی بهش گفتم کتابم رو ول کردم، گفت 125 00:10:31,168 --> 00:10:34,045 خب، یه کانادایی که اومده به ،بخش فرانسوی زبان هند 126 00:10:34,046 --> 00:10:36,520 .و داره دنبال یه قصه می‌گرده ،خب دوست من 127 00:10:36,521 --> 00:10:41,631 ،من توی بخش فرانسوی کانادا یه هندی می‌شناسم .که یه داستان باور نکردنی برای گفتن داره 128 00:10:41,632 --> 00:10:45,902 حتماً تقدیر اینطوره که .شما دوتا با هم ملاقات کنین 129 00:10:48,835 --> 00:10:52,173 خب من چندین ساله در مورد .ریچارد پارکر " حرفی نزدم " 130 00:10:52,363 --> 00:10:55,193 خب ماماجی چه چیزایی بهت گفته ؟ 131 00:10:55,194 --> 00:10:58,074 گفت یه داستان داری که باعث می‌شه .به خدا ایمان بیارم 132 00:10:59,636 --> 00:11:02,496 اون در مورد یه غذای خوشمزه هم ! همین چیزا رو می‌گه 133 00:11:03,768 --> 00:11:06,507 ،من فقط داستان خودم رو تعریف می‌کنم 134 00:11:07,840 --> 00:11:10,206 دیگه به خودت بستگی داره .که به چی ایمان بیاری 135 00:11:10,207 --> 00:11:11,791 .منصفانه است 136 00:11:12,022 --> 00:11:14,571 خب ببینم، از کجا شروع کنیم ؟ 137 00:11:15,605 --> 00:11:17,163 ... " پاندیچری " 138 00:11:17,628 --> 00:11:20,530 .کرانه فرانسوی زبان هند 139 00:11:24,303 --> 00:11:26,375 ،اونجاییش که به اقیانوس نزدکیه 140 00:11:26,476 --> 00:11:29,258 .آدم فکر می‌کنه تو جنوب فرانسه زندگی می‌کنه 141 00:11:31,615 --> 00:11:34,741 ،چند خیابون اونطرف‌تر ،یه کانال هست 142 00:11:34,742 --> 00:11:37,361 درست اونطرف " قسمت هند نشین " پاندیچری 143 00:11:37,690 --> 00:11:41,071 .محله مسلمان‌ها هم غربش واقع شده 144 00:11:42,133 --> 00:11:45,882 وقتی سال 1954 فرانسوی‌ها ،پاندیچری " رو به ما برگردوندن " 145 00:11:45,883 --> 00:11:49,211 اهالی شهر تصمیم گرفتن .یه بنای یادبود بسازن 146 00:11:49,614 --> 00:11:51,832 .پدرم یه تاجر بااستعداد بود 147 00:11:51,833 --> 00:11:53,525 .و یه فکری به ذهنش رسید 148 00:11:53,526 --> 00:11:56,999 یه هتل تاسیس کرد، و به فکرش رسید ،که توی باغ گیاهان محلی 149 00:11:57,000 --> 00:12:00,155 .یه باغ وحش تاسیس کنه 150 00:12:02,043 --> 00:12:05,860 اتفاق دیگه‌ای که افتاد، این بود که ،مادرم یه گیاه شناس توی اون باغ بود 151 00:12:06,228 --> 00:12:10,924 ،با هم آشنا شدن، ازدواج کردن .و یک سال بعد، برادرم " راوی " متولد شد 152 00:12:10,925 --> 00:12:13,445 .و من هم دو سال بعد متولد شدم 153 00:12:14,070 --> 00:12:18,294 .خیلی جالبه ... بزرگ شدن توی 154 00:12:23,132 --> 00:12:24,775 .آمین 155 00:12:25,149 --> 00:12:27,264 .آره، بفرما غذا بخور 156 00:12:27,265 --> 00:12:29,287 ! نمی‌دونستم هندوها هم می‌گن آمین 157 00:12:29,288 --> 00:12:30,990 .هندوهای کاتولیک می‌گن 158 00:12:30,992 --> 00:12:31,919 هندوهای کاتولیک ؟ 159 00:12:31,920 --> 00:12:36,316 ،اینطوری باید به جای یک خدا .در برابر صدها خدا احساس گناه کنیم 160 00:12:37,038 --> 00:12:39,243 .ولی قبلش دینت هندو بوده 161 00:12:39,478 --> 00:12:42,727 هیچکدوم از ما قبل از اینکه کسی .خدا رو بهمون معرفی کنه، نمی‌شناسیمش 162 00:12:42,868 --> 00:12:45,489 اولین بار هم، خدا در قالب دین هندو .به من معرفی شد 163 00:12:45,490 --> 00:12:48,522 .توی مذهب هندو، 33 میلیون خدا وجود داره 164 00:12:48,523 --> 00:12:51,670 چطور می‌شد با چندتاشون آشنا نشم ؟ 165 00:12:52,407 --> 00:12:54,231 .اول با " کریشنا " آشنا شدم 166 00:12:55,527 --> 00:12:59,541 یه روز " یاشودا "، کریشنای کوچک رو .متهم کرد که خاک خورده 167 00:12:59,669 --> 00:13:03,810 " .وای ای پسر شرور. نباید این کار رو می‌کردی " 168 00:13:03,811 --> 00:13:07,516 ولی اون این کارو نکرده بود 169 00:13:07,858 --> 00:13:09,548 کریشنا هم همین رو گفت 170 00:13:09,749 --> 00:13:12,420 " من خاک نخوردم " 171 00:13:12,421 --> 00:13:15,385 یاشودا گفت: نخوردی ؟ 172 00:13:15,386 --> 00:13:17,860 پس دهنت رو باز کن 173 00:13:17,961 --> 00:13:20,828 .پس کریشنا دهنش رو باز کرد 174 00:13:20,929 --> 00:13:22,913 و فکر می‌کنی یاشودا چی دید ؟ 175 00:13:23,114 --> 00:13:24,864 چی ؟ 176 00:13:24,903 --> 00:13:31,362 اون کل جهان هستی رو توی دهان کریشنا دید 177 00:14:00,086 --> 00:14:02,933 ،همینطور که بزرگ می‌شدم .خدایان قهرمان‌های زندگیم شده بودن 178 00:14:03,430 --> 00:14:06,083 هانومان "، خدای میمون‌نما " 179 00:14:06,084 --> 00:14:09,893 یک کوه بزرگ رو برای نجات دوستش .لاکشمانا " بلند کرد " 180 00:14:09,894 --> 00:14:12,265 .گانش " خدایی با سری به شکل فیل " 181 00:14:12,384 --> 00:14:16,764 " برای حفاظت از شرافت مادرش " پارواتی .زندگیش رو به خطر انداخت 182 00:14:16,949 --> 00:14:19,890 ،ویشنو " روح بلندمرتبه " 183 00:14:20,169 --> 00:14:22,217 .سرچشمه و مبدا همه چیز 184 00:14:22,773 --> 00:14:26,738 ،ویشنو " در اقیانوس بی‌انتهای هستی " ،شناور خوابیده 185 00:14:26,739 --> 00:14:29,288 .و ما بخشی از رویاهاش هستیم 186 00:14:30,880 --> 00:14:32,738 .تماشاییه 187 00:14:32,739 --> 00:14:37,872 اجازه ندین داستان‌ها و دروغ‌های قشنگ .شما رو گول بزنه، بچه‌ها 188 00:14:38,497 --> 00:14:41,836 .مذهب یعنی تاریکی 189 00:14:43,655 --> 00:14:47,780 پدر عزیزم، خودش رو بخشی از .هندوستان نوین می‌دونست 190 00:14:47,781 --> 00:14:50,406 .زمان بچگی، دچار فلج اطفال شده بود 191 00:14:50,440 --> 00:14:55,032 اونموقع درحالی که توی بستر خوابیده بود و درد می‌کشید به این فکر می‌کرد که خدایان کجان ؟ 192 00:14:55,449 --> 00:14:59,477 ،سرانجام، خدایان نجاتش ندادن .بلکه داروهای غربی نجاتش داد 193 00:15:02,959 --> 00:15:05,087 مادرم به دانشگاه رفته بود ،و اون هم فکر می‌کرد 194 00:15:05,088 --> 00:15:07,682 .خانواده ما بخشی از هندوستان نوینه 195 00:15:07,683 --> 00:15:12,278 ولی والدینش طردش کردن چون می‌خواست .با یه نفر از طبقه پایین‌تر از خودش ازدواج کنه 196 00:15:12,761 --> 00:15:16,890 مذهب ما تنها چیزی بود که .اون رو به گذشته متصل می‌کرد 197 00:15:26,660 --> 00:15:30,273 ،وقتی 12 سالم بود .توی کوهستان با مسیح آشنا شدم 198 00:15:30,664 --> 00:15:34,132 .رفته بودیم به ملاقات یکی از اقوام .که توی " مونار " مزرعه چای داشت 199 00:15:34,133 --> 00:15:38,335 سومین روزی بود که اونجا بودیم و .من و " راوی " حوصله‌مون سر رفته بود 200 00:15:38,336 --> 00:15:41,501 ،بهت دو روپیه می‌دم 201 00:15:41,547 --> 00:15:45,628 اگه تا اون کلیسا بدوی و .از آب مقدس بخوری 202 00:16:23,341 --> 00:16:26,125 .باید تشنه باشی 203 00:16:28,457 --> 00:16:30,373 .بیا 204 00:16:30,374 --> 00:16:32,785 .اینو برات آوردم 205 00:16:47,647 --> 00:16:50,422 چرا خدا باید همچین کاری بکنه ؟ 206 00:16:50,716 --> 00:16:56,560 چرا باید پسر خودش رو بفرسته تا به خاطر گناه مردم عادی، زجر بکشه ؟ 207 00:16:56,561 --> 00:16:59,256 .چون اون دوستمون داره 208 00:16:59,306 --> 00:17:04,589 ،خدا خودش رو به ما انسانها نزدیک می‌کنه .تا بتونیم درکش کنیم 209 00:17:04,880 --> 00:17:07,634 .ما نمی‌تونیم به طور کامل خدا رو درک کنیم 210 00:17:07,635 --> 00:17:09,709 .ولی می‌تونیم پسر خدا رو درک کنیم 211 00:17:09,710 --> 00:17:12,936 .و درد و رنجش رو .همونطور که برادرانمون رنج می‌کشن 212 00:17:12,937 --> 00:17:14,525 ! اصلاً منطقی نبود 213 00:17:15,642 --> 00:17:19,653 ،قربانی کردن یه بیگناه ،برای کفاره گناه گناهکارها 214 00:17:20,076 --> 00:17:22,543 این چطور عشقی می‌تونه باشه ؟ 215 00:17:24,728 --> 00:17:28,961 ولی نمی‌تونستم از فکر .پسر خدا بیرون بیام 216 00:17:31,657 --> 00:17:34,793 ،اگه خدا نهایت کماله و ما نیستیم 217 00:17:34,794 --> 00:17:37,697 اصلاً چرا همه این چیزها رو خلق کرده ؟ 218 00:17:37,962 --> 00:17:40,379 اصلاً چه نیازی به ما داره ؟ 219 00:17:40,686 --> 00:17:43,480 ،تنها چیزی که می‌دونیم .اینه که اون دوستمون داره 220 00:17:43,923 --> 00:17:47,287 خدا اونقدر این دنیا رو دوست داشته .که تنها پسرش رو به خاطرش فدا کرده 221 00:17:47,288 --> 00:17:52,195 ،هرچی بیشتر به کشیش گوش می‌دادم .بیشتر از پسر خدا خوشم می‌‌اومد 222 00:17:52,628 --> 00:17:56,351 " ممنون " ویشنو .که من رو با مسیح آشنا کردی 223 00:18:03,919 --> 00:18:08,593 ،من از هندوییسم، تقدیر رو یاد گرفتم .و از مسیح، عشق خداوند رو 224 00:18:08,688 --> 00:18:12,017 .ولی کار خدا هنوز باهام تموم نشده بود 225 00:18:21,413 --> 00:18:23,988 .خدا کارهای اسرارآمیزی انجام می‌ده 226 00:18:23,989 --> 00:18:26,847 ،و یه بار دیگه خودش رو بهم معرفی کرد 227 00:18:26,939 --> 00:18:28,773 " این بار به اسم " الله 228 00:18:49,135 --> 00:18:51,527 .زبان عربی من هیچوقت خوب نبود 229 00:18:51,589 --> 00:18:55,057 ،ولی آهنگ و احساس کلماتش .منو به خدا نزدیکتر می‌کرد 230 00:18:55,250 --> 00:18:59,319 ،هنگام نمازخوندن، زمینی که لمسش می‌کردم .تبدیل به زمین مقدس می‌شد 231 00:18:59,320 --> 00:19:02,845 و احساس آرامش و اخوت .وجودم رو پر می‌کرد 232 00:19:12,410 --> 00:19:15,176 .این گوشت واقعاً خوشمزه است 233 00:19:15,596 --> 00:19:18,062 .بهترین غذاییه که تاحالا خوردم 234 00:19:18,063 --> 00:19:20,215 ! داره سرد می‌شه 235 00:19:21,129 --> 00:19:24,512 ،پیسین " کافیه به سه تا دین دیگه هم ایمان بیاری " 236 00:19:24,513 --> 00:19:27,844 تا تمام هفته‌ت به خاطر .مناسبت‌های مذهبی تعطیل بشه 237 00:19:27,845 --> 00:19:31,286 امسال قراره به مکه بری، عیسای هندو ؟ 238 00:19:31,287 --> 00:19:34,794 " یا برای تاج‌گذاری به عنوان " پاپ پایوس به رم بری ؟ 239 00:19:34,795 --> 00:19:36,319 " این مسائل به تو ربطی نداره " راوی 240 00:19:36,539 --> 00:19:39,081 ،همونطوری که تو کریکت رو دوست داری .پی " هم علایق خودش رو داره " 241 00:19:39,123 --> 00:19:41,591 ." نه " گیتا راوی " یه منظوری داره. می‌دونی ؟ " 242 00:19:41,592 --> 00:19:45,827 پیسین " تو نمی‌تونی همزمان " .پیرو سه تا دین مختلف باشی 243 00:19:46,157 --> 00:19:47,719 چرا نه ؟ 244 00:19:47,720 --> 00:19:51,415 ،چون همزمان اعتقاد داشتن به همه چیز 245 00:19:51,416 --> 00:19:54,568 .مثل اینه که اصلاً به هیچ چیز اعتقاد نداشته باشی 246 00:19:54,719 --> 00:19:58,061 " اون خیلی جوونه " سانتوش .هنوز داره مقصدش رو پیدا می‌کنه 247 00:19:58,062 --> 00:20:01,924 ،چطور می‌تونه مقصدش رو پیدا کنه اگه نتونه راهش رو انتخاب کنه ؟ 248 00:20:02,620 --> 00:20:07,064 ،گوش کن، به جای پریدن از این دین به اون دین 249 00:20:07,065 --> 00:20:09,542 چرا دنبال یه " دلیل " نمی‌گردی ؟ 250 00:20:09,543 --> 00:20:13,859 طی چند صد سال اخیر، علم ،بیشتر از ده هراز سال دینداری 251 00:20:13,860 --> 00:20:16,675 .فهم ما از جهان هستی رو افزایش داده 252 00:20:18,169 --> 00:20:20,266 .درسته 253 00:20:20,330 --> 00:20:22,221 .پدرت درست می‌گه 254 00:20:22,222 --> 00:20:25,367 ،علم می‌تونه بهمون بگه اونجا چه خبره 255 00:20:25,368 --> 00:20:27,701 .ولی نمی‌دونه اینجا چی می‌گذره 256 00:20:27,942 --> 00:20:30,932 آره، بعضی‌ها گوشت دوست دارن و .بعضی‌ها هم سبزیجات 257 00:20:31,406 --> 00:20:34,526 انتظار ندارم همه‌مون با همه‌چیز موافق باشیم، ولی 258 00:20:34,640 --> 00:20:37,987 ترجیح می‌دم به چیزی که من ،قبولش ندارم معتقد باشی 259 00:20:37,988 --> 00:20:40,547 .تا اینکه همه چیز رو کورکورانه قبول کنی 260 00:20:40,630 --> 00:20:44,466 .و برای این کار، باید منطقی و عاقلانه فکر کنی 261 00:20:45,919 --> 00:20:47,988 می‌فهمی ؟ 262 00:20:49,960 --> 00:20:51,567 .خوبه 263 00:20:56,903 --> 00:21:00,138 .دوست دارم غسل تعمید داده بشم 264 00:21:06,265 --> 00:21:08,527 .پس، تو هم مسیحی هستی، هم مسلمان 265 00:21:08,528 --> 00:21:10,013 .و البته یک هندو 266 00:21:10,014 --> 00:21:11,402 .فکر کنم یهودی هم باشی 267 00:21:11,403 --> 00:21:14,576 " خب توی دانشگاه در مورد " کابالا .تدریس می‌کنم 268 00:21:14,577 --> 00:21:17,283 چرا که نه ؟ .ایمان یه خونه است با چندین اتاق 269 00:21:17,284 --> 00:21:18,877 ولی اتاقی برای شک و تردید نداره ؟ 270 00:21:18,878 --> 00:21:20,847 .چرا کلی داره. توی هر طبقه‌اش 271 00:21:20,848 --> 00:21:22,389 .شک مفیده 272 00:21:22,390 --> 00:21:24,731 .باعث می‌شه ایمان زنده بمونه 273 00:21:24,732 --> 00:21:29,509 ،چون تا زمانی که مورد آزمایش قرار نگیری .نمی‌تونی از قدرت ایمانت مطمئن بشی 274 00:21:32,183 --> 00:21:35,041 سلوان " کجاست ؟ " .بدون اون نباید اینجا باشیم 275 00:21:35,042 --> 00:21:36,904 .نگران نباش 276 00:21:38,240 --> 00:21:41,763 .هزار بار دیدم که چیکار می‌کنه 277 00:21:43,659 --> 00:21:46,206 .می‌خوام ببر جدیدمون رو ببینم 278 00:21:47,071 --> 00:21:48,449 ! " پی " 279 00:21:48,450 --> 00:21:51,480 سلام ؟ " ریچارد پارکرد " ؟ 280 00:21:51,481 --> 00:21:52,924 ببر ؟ 281 00:21:53,432 --> 00:21:55,072 ریچارد پارکر " یه ببر بود ؟ " 282 00:21:55,073 --> 00:21:58,057 آره، به خاطر یه اشتباه دفتری .اسمش این شده بود 283 00:21:58,058 --> 00:22:01,128 وقتی توله بوده، داشته از چشمه آب می‌خورده .که یه شکارچی اونو می‌گیره 284 00:22:01,129 --> 00:22:03,075 " و اسمش رو می‌ذاره " تشنه 285 00:22:03,076 --> 00:22:06,354 ،وقتی " تشنه " خیلی بزرگ شد ،شکارچی آوردش به باغ وحش ما 286 00:22:06,355 --> 00:22:09,051 .ولی حین کاغذ بازی‌ها اسمش عوض شد 287 00:22:09,777 --> 00:22:13,819 شکارچی به اسم " تشنه " ثبت شد و " ببر به اسم " ریچارد پارکر 288 00:22:14,089 --> 00:22:16,101 .کلی بهش می‌خندیدیم 289 00:22:16,102 --> 00:22:18,007 .و این اسم روش موند 290 00:22:18,008 --> 00:22:19,916 ... بیا بریم 291 00:22:20,205 --> 00:22:22,421 .قبل از اینکه تو دردسر بیفتم 292 00:22:22,422 --> 00:22:24,449 .می‌خوام از نزدیک ببینمش 293 00:22:24,602 --> 00:22:26,418 .تو که کارگر باغ وحش نیستی 294 00:22:26,419 --> 00:22:28,148 ! زود باش 295 00:22:46,028 --> 00:22:48,347 ." بیا بگیرش " ریچارد پارکر 296 00:22:48,549 --> 00:22:50,857 .برای تو آوردمش 297 00:23:20,390 --> 00:23:21,392 ! نه 298 00:23:22,384 --> 00:23:24,631 داری چیکار می‌کنی ؟ 299 00:23:24,832 --> 00:23:26,293 عقلت رو از دست دادی ؟ 300 00:23:26,294 --> 00:23:28,695 کی بهت اجازه داده بیای اینجا ؟ 301 00:23:28,696 --> 00:23:32,257 چیزایی بهت یاد داده بودم رو فراموش کردی ؟ 302 00:23:32,775 --> 00:23:35,711 .فقط می‌خواستم بهش سلام کنم 303 00:23:35,750 --> 00:23:37,759 فکر می‌کنی ببر می‌تونه دوستت بشه ؟ 304 00:23:37,760 --> 00:23:40,493 ! اون یه حیوونه، نه یه همبازی 305 00:23:41,474 --> 00:23:43,709 ! حیوانات هم روح دارن 306 00:23:43,710 --> 00:23:46,839 .توی چشماش دیدم 307 00:23:48,781 --> 00:23:50,661 .برو " سلوان " رو بیار 308 00:24:00,797 --> 00:24:03,649 مطمئنین قربان؟ پی فقط یه بچه است 309 00:24:03,650 --> 00:24:05,869 انجامش بده. یالا 310 00:24:06,774 --> 00:24:09,738 .حیوانات مثل ما فکر نمی‌کنن 311 00:24:09,739 --> 00:24:14,488 ،اونایی که اینو فراموش کنن ... خودشون رو به کشتن می‌دن. اون ببر 312 00:24:14,489 --> 00:24:16,802 .دوست تو نیست 313 00:24:16,803 --> 00:24:18,419 ،وقتی توی چشماش نگاه می‌کنی 314 00:24:18,420 --> 00:24:21,861 احساسات خودت رو می‌بینی .که از چشماش منعکس می‌شن 315 00:24:22,152 --> 00:24:24,369 .نه چیز دیگه‌ای 316 00:24:24,537 --> 00:24:27,210 .احمق، معذرت خواهی کن 317 00:24:28,051 --> 00:24:30,102 چیکار کردی " پیسین " ؟ 318 00:24:30,103 --> 00:24:32,886 یادت نیست پدرت در مورد اومدن به اینجا چی گفت ؟ 319 00:24:32,887 --> 00:24:34,820 .معذرت می‌خوام 320 00:24:34,821 --> 00:24:36,444 ... من 321 00:24:36,934 --> 00:24:38,434 می‌خوای چیکار کنی ؟ 322 00:24:38,435 --> 00:24:40,637 .این قضیه بین یه پدر و پسرهاشه 323 00:24:40,638 --> 00:24:42,084 .سلوان "، ببندش " 324 00:24:42,311 --> 00:24:45,611 .معذرت خواهی که کرد .اینجوری بدتر می‌ترسه 325 00:24:45,612 --> 00:24:48,338 می‌ترسه ؟ .اون بچه نزدیک بود دستش رو از دست بده 326 00:24:48,339 --> 00:24:49,989 .ولی اون فقط یه بچه است 327 00:24:49,990 --> 00:24:52,007 .ولی خیلی زود برای خودش مردی می‌شه 328 00:24:52,008 --> 00:24:55,286 و این درسیه که ! نمی‌خوام هیچوقت فراموش کنن 329 00:24:55,631 --> 00:24:57,471 ! " سلوان " 330 00:25:44,911 --> 00:25:47,844 " بعد از اعلام وضعیت فوق‌العاده در کشور " 331 00:25:47,845 --> 00:25:50,302 " ،با این دستور، ایالت‌های گجرات و تامیل " 332 00:25:50,303 --> 00:25:54,952 " ... تحت نظر دولت مرکزی در خواهند آمد " 333 00:26:05,017 --> 00:26:08,825 ،بعد از اون روز و درسی که پدر بهم داد .همه چیز عوض شد 334 00:26:08,918 --> 00:26:12,040 .دنیا دیگه اونقدر جادویی و رویایی نبود 335 00:26:12,041 --> 00:26:16,246 .مدرسه خسته کننده بود .همه‌ش علوم و ریاضی و فرانسه 336 00:26:16,540 --> 00:26:20,671 کلمه‌ها و معادله‌هایی که تمومی نداشت و ،مدام بیشتر می‌شدن 337 00:26:20,772 --> 00:26:23,666 .درست مثل اسم مستعار گنگ من 338 00:26:28,189 --> 00:26:29,337 ،به سرعت بزرگ شدم 339 00:26:29,438 --> 00:26:33,677 در جست‌وجوی چیزی که شاید .هدف رو به زندگیم برگردونه 340 00:26:34,528 --> 00:26:37,266 .و بعد، با " آناندی " آشنا شدم 341 00:26:46,138 --> 00:26:48,308 .مادر مجبورم کرد برم کلاس موسیقی 342 00:26:48,309 --> 00:26:51,030 .و یک روز استادم آنفولانزا گرفت 343 00:26:51,031 --> 00:26:55,744 و ازم خواست اگه می‌تونم جاش رو پر کنم و .توی کلاس رقص آهنگ بزنم 344 00:27:10,973 --> 00:27:12,561 ! نه 345 00:27:12,586 --> 00:27:17,732 ،اگه تمرکز نداشته باشین، نمی‌تونین با رقص .عشقتون رو به خدا نشون بدین 346 00:27:17,849 --> 00:27:20,041 .زمین رو زیر پاهاتون حس کنید 347 00:27:20,042 --> 00:27:22,700 زانوهاتون رو از هم باز کنید و .چشم‌هاتون رو به افق خیره کنید 348 00:27:22,756 --> 00:27:27,318 بذارید انرژی معنوی از شما بیرون بزنه و .در جهان پخش بشه 349 00:27:27,319 --> 00:27:29,687 " از طریق " آبینایا 350 00:27:30,186 --> 00:27:33,478 .آناندی " بیا جلو و بقیه رو هدایت کن " 351 00:28:17,195 --> 00:28:19,511 چرا داری تعقیبم می‌کنی ؟ 352 00:28:19,843 --> 00:28:21,077 چی ؟ 353 00:28:21,078 --> 00:28:23,681 .داری تعقیبم می‌کنی 354 00:28:26,224 --> 00:28:28,488 این یعنی چی ؟ 355 00:28:29,536 --> 00:28:32,029 " توی رقص، حرکت " پاتاکا 356 00:28:32,721 --> 00:28:35,002 ،که یعنی جنگل 357 00:28:35,153 --> 00:28:38,380 ... و بعد ... بعد این کارو می‌کنی 358 00:28:39,299 --> 00:28:43,370 " سامپوتا " .که یعنی یه چیزی که مخفی شده 359 00:28:43,573 --> 00:28:45,617 .حالا بعدش این کارو می‌کنی 360 00:28:46,860 --> 00:28:49,285 .و بعد " چاتورا " رو انجام می‌دی 361 00:28:49,292 --> 00:28:53,058 ... ولی هربار، آخرش .این کارو می‌کنی 362 00:28:53,995 --> 00:28:56,885 .بقیه رقصنده‌ها این کار رو نمی‌کنن 363 00:28:57,114 --> 00:28:59,637 منظورت چیه ؟ یعنی خدا عشق رو توی جنگل مخفی کرده ؟ 364 00:28:59,638 --> 00:29:02,338 " نه این یعنی " گل نیلوفر 365 00:29:03,217 --> 00:29:06,561 گل نیلوفر توی جنگل مخفی شده ؟ 366 00:29:06,794 --> 00:29:09,741 چرا گل نیلوفر باید توی جنگل مخفی بشه ؟ 367 00:29:17,599 --> 00:29:20,031 .این ریچارد پارکره 368 00:29:20,032 --> 00:29:23,942 .باشکوه‌ترین موجودی که تا حالا اینجا داشتیم 369 00:29:24,322 --> 00:29:26,767 .ببین چطور سرش رو به اطراف می‌چرخونه 370 00:29:28,634 --> 00:29:31,836 .خودنمایی می‌کنه ... مثل یه رقصنده 371 00:29:31,837 --> 00:29:34,792 .نه اون یه چیزی می‌شنوه 372 00:29:36,408 --> 00:29:39,551 داره گوش می‌ده. می‌بینی ؟ 373 00:29:48,622 --> 00:29:50,586 .چندبار دیگه هم درباره‌ش حرف زدیم 374 00:29:50,587 --> 00:29:52,935 گوش می‌دی چی دارم می‌گم ؟ 375 00:29:52,936 --> 00:29:54,553 ! پی 376 00:29:55,766 --> 00:29:57,638 ... ببخشید ! گفتین که 377 00:29:57,639 --> 00:29:59,367 .نگرانم 378 00:29:59,368 --> 00:30:01,354 .برای خانواده‌م 379 00:30:01,355 --> 00:30:04,721 حیوون‌هامون بیرون از هند .خیلی ارزش بیشتری دارن 380 00:30:04,722 --> 00:30:08,671 ،و اگه شورای شهر دست از حمایت مالی ما برداره .نمی‌دونم چه بلایی سرمون میاد 381 00:30:08,672 --> 00:30:11,783 .پس، مجبوریم این کار رو بکنیم 382 00:30:12,022 --> 00:30:14,606 می‌فهمین ؟ 383 00:30:16,279 --> 00:30:18,489 ببخشید، دارین از چی حرف می‌زنین ؟ 384 00:30:18,490 --> 00:30:20,962 .می‌خوایم از هند بریم 385 00:30:22,001 --> 00:30:23,875 چی ؟ 386 00:30:25,411 --> 00:30:27,720 .می‌خوایم باغ وحش رو بفروشیم 387 00:30:28,245 --> 00:30:31,289 .باغ وحش مال ما نیست که بخوایم بفروشیمش .ملکش متعلق به شهره 388 00:30:31,290 --> 00:30:32,672 .ولی حیواناتش مال خودمونه 389 00:30:32,673 --> 00:30:35,891 و اگه بفروشیمشون، برای یه زندگی جدید .به اندازه کافی پول خواهیم داشت 390 00:30:35,892 --> 00:30:37,520 ولی کجا بریم ؟ 391 00:30:37,621 --> 00:30:39,037 ! زندگیمون اینجاست بابا 392 00:30:39,038 --> 00:30:40,314 .کانادا 393 00:30:40,315 --> 00:30:43,095 چند تا فرصت شغلی .برام توی " وینیپگ " هست 394 00:30:43,096 --> 00:30:46,324 بیشتر حیوانات رو با کشتی .می‌فرستم آمریکا تا بفروشمون 395 00:30:46,325 --> 00:30:49,144 می‌تونیم یه کشتی رو .برای کل خانواده کرایه کنیم 396 00:30:49,176 --> 00:30:52,380 .خب پس تصویب شد 397 00:30:52,381 --> 00:30:55,225 .مثل " کریستف کولومب" ، سفر می‌کنیم 398 00:30:55,709 --> 00:30:58,670 ! ولی " کولومب " می‌خواست بره هند 399 00:31:06,993 --> 00:31:10,542 .فروش یه باغ وحش خیلی زمان می‌بره 400 00:31:10,743 --> 00:31:15,405 " برای همین قبل از اینکه بریم، من و " آناندی .فرصت زیادی داشتیم تا با هم باشیم 401 00:31:15,877 --> 00:31:19,375 .البته بهش قول دادم که یه روز برمی‌گردم 402 00:31:20,041 --> 00:31:21,813 ... جالبه 403 00:31:21,918 --> 00:31:25,213 .از آخرین دیدارمون همه چی رو یادمه 404 00:31:25,214 --> 00:31:28,549 ولی یادم نیست که از هم .خداحافظی کرده باشیم 405 00:31:36,809 --> 00:31:38,063 پی ؟ 406 00:31:38,064 --> 00:31:40,588 .پایین دارن شام می‌دن 407 00:31:53,238 --> 00:31:55,032 " پیسین " 408 00:31:55,033 --> 00:31:57,890 .تو یه زندگی کامل پیش روت داری 409 00:31:58,771 --> 00:32:01,522 .این کار رو به خاطر تو و " راوی " کردیم 410 00:32:03,355 --> 00:32:05,823 .بیا تو و یه کم شام بخور 411 00:32:14,939 --> 00:32:17,141 .سبزیجات بدین لطفاً 412 00:32:17,999 --> 00:32:20,290 .نه، من و بچه‌هام گیاه‌خواریم 413 00:32:20,291 --> 00:32:22,390 ... چیز دیگه‌ای دارین ! نه نه نه 414 00:32:22,391 --> 00:32:24,094 .آب گوشت نریزین 415 00:32:24,295 --> 00:32:26,567 آب گوشت نمی‌خوای ؟ 416 00:32:26,921 --> 00:32:29,221 .نه، من سبزیجات می‌خوام 417 00:32:33,147 --> 00:32:34,649 .این هم سبزیجات 418 00:32:34,650 --> 00:32:36,175 ببخشید ؟ 419 00:32:36,176 --> 00:32:40,766 .اون ازتون غذای گیاهی خواست 420 00:32:42,714 --> 00:32:45,305 ،اون گاوی که جگرش اینجاست .گیاه‌خوار بوده 421 00:32:45,306 --> 00:32:48,211 خوکی که این سوسیس رو .ازش ساختن هم همینطور 422 00:32:48,412 --> 00:32:50,357 ! خندیدیم 423 00:32:50,358 --> 00:32:53,536 .ولی من و همسرم جگر نمی‌خوریم 424 00:32:55,970 --> 00:32:58,022 اشکالی نداره 425 00:32:58,047 --> 00:33:01,804 .می‌تونه سوسیس بخوره و برنج و آب گوشت 426 00:33:02,005 --> 00:33:04,249 .یا اینکه می‌تونه خودش آشپزی کنه 427 00:33:04,250 --> 00:33:07,301 چطور جرأت می‌کنی با زنم اینطور صحبت کنی ؟ 428 00:33:07,402 --> 00:33:09,549 .بفرمایید این برنج 429 00:33:09,761 --> 00:33:12,997 .من آشپز ملوان‌ها هستم 430 00:33:13,298 --> 00:33:15,561 ! نه چندتا زرچوبه‌خوار هندی 431 00:33:15,562 --> 00:33:17,533 چی گفتی ؟ - ! ولم کن - 432 00:33:17,534 --> 00:33:20,806 فکر کردی کی هستی ؟ ! تو فقط یه گارسونی 433 00:33:20,807 --> 00:33:24,218 آره ولی من به آدما غذا می‌دم و ! تو به میمون‌ها 434 00:33:32,350 --> 00:33:33,901 .سلام 435 00:33:33,902 --> 00:33:35,686 ! من یه بودایی شاد هستم ( بودایی‌هایی که گیاه‌خوار هستند) 436 00:33:35,687 --> 00:33:38,998 .برای همین برنج رو در کنار آب گوشت می‌خورم 437 00:33:39,541 --> 00:33:42,493 .مطمئنم که آب ‌گوشت مثل خود گوشت نیست 438 00:33:43,464 --> 00:33:46,924 خوشمزه است. می‌خواین امتحان کنین ؟ 439 00:34:09,644 --> 00:34:11,449 .نگران نباش 440 00:34:11,572 --> 00:34:17,419 " بعد از توقف توی " مانیل .کلی مواد غذایی تازه می‌خریم 441 00:34:18,595 --> 00:34:21,956 چرا به " آب‌پرتقال " آرام‌بخش می‌دی ؟ 442 00:34:22,582 --> 00:34:24,902 .اون که دردسر درست نمی‌کنه 443 00:34:25,204 --> 00:34:28,651 .استرس سفر برای حیوانات خوب نیست 444 00:34:28,652 --> 00:34:31,704 .و این داروها کمکشون می‌کنه دریازده نشن 445 00:34:32,700 --> 00:34:39,196 ،دلت که نمی‌خواد بعد از دریازده شدن اورانگوتان .استفراغ‌شو تمیز کنی 446 00:34:39,394 --> 00:34:41,210 دلت می‌خواد؟ 447 00:34:47,160 --> 00:34:49,259 .پدرم یه تاجر بود 448 00:34:49,260 --> 00:34:52,036 .هیچوقت خودش از حیوانات مراقبت نکرده بود 449 00:34:53,184 --> 00:34:59,059 ،فهمیدم که ترک کردن هند .برای اون بیشتر از من سخت بوده 450 00:35:04,106 --> 00:35:05,790 خب ؟ 451 00:35:06,073 --> 00:35:08,419 چیه ؟ چیزی رو فراموش کردم ؟ 452 00:35:08,420 --> 00:35:09,773 ،به نظرم مقدمات رو کامل گفتی 453 00:35:09,774 --> 00:35:13,094 تا الان یه پسر هندی داریم که ،اسم یه استخر شنا رو روش گذاشتن 454 00:35:13,095 --> 00:35:15,781 ،و با یه کشتی ژاپنی پر از حیوون .داره می‌ره به سمت کانادا 455 00:35:16,699 --> 00:35:18,308 ! آره 456 00:35:18,309 --> 00:35:21,852 حالا پسر قصه‌مون رو فرستادیم ... وسط اقیانوس آرام و 457 00:35:21,853 --> 00:35:24,040 .و قراره کاری کنی که به خدا ایمان بیارم 458 00:35:26,529 --> 00:35:30,049 .آره. به اونجا هم می‌رسیم 459 00:35:35,385 --> 00:35:39,933 چهار روز بود که " مانیل " رو ترک کرده بودیم ،و به بالای گودال " ماریانا " رسیده بودیم 460 00:35:39,934 --> 00:35:42,450 .عمیق‌ترین قسمت زمین 461 00:35:44,609 --> 00:35:51,194 کشتی ما " سیمسوم " آهسته و پیوسته ،امواج دریا رو پشت سر می‌ذاشت 462 00:35:51,901 --> 00:35:57,380 .و با اطمینان زیادی به مسیرش ادامه می‌داد 463 00:36:32,289 --> 00:36:34,291 " راوی " 464 00:36:34,523 --> 00:36:35,867 صداها رو شنیدی ؟ 465 00:36:35,968 --> 00:36:37,421 خواب بودم. صدای چیه ؟ 466 00:36:37,422 --> 00:36:39,550 .صدای رعد و برقه .بیا بریم تماشا کنیم 467 00:36:39,551 --> 00:36:41,367 دیوونه شدی ؟ 468 00:36:41,368 --> 00:36:43,447 .صاعقه بهمون می‌زنه 469 00:36:43,448 --> 00:36:46,295 .نه نمی‌زنه. اول به برج می‌زنه 470 00:36:47,751 --> 00:36:50,560 " طوفان رو دست‌کم نگیر " پی 471 00:37:54,002 --> 00:37:56,225 ! یوهو 472 00:37:56,326 --> 00:37:58,496 ! هورا 473 00:38:00,663 --> 00:38:02,929 ! طوفان خداوند 474 00:38:46,648 --> 00:38:47,885 ! مامان 475 00:38:49,505 --> 00:38:50,941 ! بابا 476 00:38:52,238 --> 00:38:53,767 " راوی " 477 00:38:53,979 --> 00:38:56,145 ! بیاین بیرون ! بیاین بیرون 478 00:39:45,418 --> 00:39:47,452 ! تو را خدا خانواده‌م رو نجات بدین 479 00:39:47,453 --> 00:39:49,729 نترس، باشه ؟ ! همینجا بمون 480 00:39:49,730 --> 00:39:52,231 .باید کمکشون کنین، خواهش می‌کنم 481 00:39:57,627 --> 00:39:59,374 ! باید کمکشون کنیم 482 00:39:59,375 --> 00:40:01,066 ! خانواده‌م اونجان 483 00:40:01,822 --> 00:40:02,857 ! زود باش 484 00:40:02,858 --> 00:40:04,410 ! باید بریم 485 00:40:04,411 --> 00:40:05,809 کی حیوونا رو میاره بیرون ؟ 486 00:40:05,810 --> 00:40:08,420 .باید بریم - ! نه خواهش می‌کنم. پدرم - 487 00:40:08,621 --> 00:40:09,939 ! بفرستش بره 488 00:40:10,040 --> 00:40:12,055 ! نه 489 00:40:32,975 --> 00:40:35,062 ! اونجا رو نگاه کنین 490 00:40:35,263 --> 00:40:38,105 ! گوره‌خر ! گوره‌خر 491 00:41:37,970 --> 00:41:42,530 ! آهای ! اینجام ! اینجام 492 00:42:17,332 --> 00:42:19,098 ریچارد پارکر ؟ 493 00:42:19,099 --> 00:42:21,059 ! نه ! نه 494 00:42:21,541 --> 00:42:24,974 ! نه ! نزدیک نشو ! گم شو 495 00:44:33,696 --> 00:44:35,817 !مامان 496 00:44:36,840 --> 00:44:38,901 ! بابا 497 00:44:39,457 --> 00:44:41,172 ! راوی 498 00:44:42,768 --> 00:44:45,023 .متاسفم 499 00:44:47,604 --> 00:44:50,983 ! متاسفم 500 00:47:11,195 --> 00:47:13,830 انگار اثر داروهای آرامبخش‌ت .هنوز از بین نرفته 501 00:47:28,245 --> 00:47:32,849 ! آب‌پرتقال ! آب‌پرتقال 502 00:47:46,396 --> 00:47:48,264 ! به قایق " پی " خوش اومدی 503 00:48:13,348 --> 00:48:15,681 پسرت کجاست " آب‌پرتقال " ؟ 504 00:48:25,531 --> 00:48:29,960 .نگران نباش .شرط می‌بندم مامان و بابا پیداش کردن 505 00:48:33,590 --> 00:48:35,623 .همه‌شون به زودی میان اینجا 506 00:48:43,967 --> 00:48:47,010 ! آهای 507 00:48:49,481 --> 00:48:51,651 آهای 508 00:48:54,123 --> 00:48:56,779 کسی نیست ؟ 509 00:50:00,328 --> 00:50:01,436 ! نه 510 00:50:02,933 --> 00:50:07,138 ! بس کن ! نه ! دست نگه دار 511 00:50:10,050 --> 00:50:12,234 ! نه 512 00:50:12,999 --> 00:50:14,921 ! نه 513 00:50:16,069 --> 00:50:17,897 ! نه 514 00:51:00,238 --> 00:51:01,951 ،" متاسفم " آب‌پرتقال 515 00:51:01,994 --> 00:51:05,226 .دارویی برای دریازدگیت ندارم 516 00:51:06,302 --> 00:51:08,047 آذوقه‌ها 517 00:51:08,150 --> 00:51:10,088 باشه ؟ 518 00:52:29,296 --> 00:52:30,860 ! نه 519 00:52:30,861 --> 00:52:32,210 ! نه 520 00:52:32,211 --> 00:52:34,753 ! نه ! نه 521 00:52:53,415 --> 00:52:54,886 ! یالا 522 00:52:54,973 --> 00:52:56,391 ! یالا 523 00:52:56,592 --> 00:52:58,323 ! یالا 514 00:54:00,032 --> 00:54:10,032 ترجمه : ایلیا www.eilia.in 524 00:57:40,665 --> 00:57:43,186 .من " پی پاتل " هستم 525 00:57:43,734 --> 00:57:46,094 .توی یه کشتی بودم که غرق شد 526 00:57:46,836 --> 00:57:49,665 ... تنهایی توی یک قایقم 527 00:57:51,784 --> 00:57:53,841 .با یه ببر 528 00:57:54,819 --> 00:57:56,874 .لطفاً کمک بفرستید 529 00:59:44,530 --> 00:59:45,799 ... خدا 530 00:59:46,633 --> 00:59:48,999 .خودم رو به دست تو می‌سپارم 531 00:59:49,475 --> 00:59:51,696 .گوش به فرمان توام 532 00:59:53,706 --> 00:59:57,398 ،هر اتفاقی قراره بیفته .می‌خوام بدونم 533 00:59:59,611 --> 01:00:01,645 .نشونم بده 534 01:00:10,800 --> 01:00:13,306 .هیچ مسیری مشخص نیست 535 01:00:17,703 --> 01:00:21,999 ،عزم خود را جزم کنید .و آماده مبارزه برای زنده ماندن شوید 536 01:00:22,505 --> 01:00:28,022 ،یه برنامه منظم برای غذا خوردن .دیده‌بانی دادن و استراحت داشته باشید 537 01:00:28,025 --> 01:00:31,260 .ادرار یا آب دریا ننوشید 538 01:00:33,430 --> 01:00:37,503 .سر خود را گرم کنید .ولی از اتلاف بی‌دلیل انرژی بپرهیزید 539 01:00:40,189 --> 01:00:43,299 ذهن را می‌توان با ورق‌بازی ،مشغول نگه داشت 540 01:00:43,300 --> 01:00:45,876 یا بیست سوالی و یا بازی قاتل‌-مقتول 541 01:00:48,891 --> 01:00:53,932 آواز خواندن دسته جمعی برای .حفظ روحیه بسیار مفید است 542 01:00:55,905 --> 01:00:59,003 .داستان‌گویی به شدت توصیه می‌شود 543 01:01:02,773 --> 01:01:05,883 ،مهم‌تر از همه اینکه .امید خود را از دست ندهید 544 01:01:14,802 --> 01:01:18,750 چند چیز سریعتر از دریازدگی .می‌تواند باعث تضعیف روحیه شود 545 01:01:19,658 --> 01:01:24,079 ،وقتی که قایق عمود بر راستای امواج باشد .موج‌ها قوی‌تر به نظر می‌رسند 546 01:01:24,498 --> 01:01:28,984 از لنگرها برای نگه داشتن قایق‌ها .در مسیر باد استفاده می‌شود 547 01:01:29,029 --> 01:01:31,631 استفاده صحیح از آنها می‌تواند ،کنترل قایق را ساده‌تر کند 548 01:01:32,032 --> 01:01:35,144 و باعث کاهش دریازدگی ناشی از .دریای متلاطم شود 549 01:01:36,061 --> 01:01:40,301 به نجات‌یافتگانی که باید قایق خود را ،با حیوانات گوشت‌خوار بزرگ تقسیم کنند 550 01:01:40,390 --> 01:01:43,935 توصیه می‌شود بخشی را .به عنوان قلمرو خود مشخص کنید 551 01:01:44,154 --> 01:01:46,595 .از این روش استفاده کنید : مرحله اول 552 01:01:46,654 --> 01:01:50,055 روزی را انتخاب کنید که امواج .ملایم ولی منظم هستند 553 01:01:50,208 --> 01:01:53,246 مرحله دوم: درحالی که جلوی قایق ،به سمت امواج است 554 01:01:53,247 --> 01:01:58,155 جایی را که تا حد امکان راحت باشد .برای خود پیدا کرده و به آرامی سوت بزنید 555 01:01:58,656 --> 01:02:02,209 مرحله سوم: قایق نجات را ،در جهت امواج بچرخانید 556 01:02:02,210 --> 01:02:05,248 .درحالی که محکم و بلند سوت می‌زنید 557 01:02:05,487 --> 01:02:09,466 ،با تکرار این کار حیوان به صدای سوت، همانند 558 01:02:09,467 --> 01:02:12,034 .ناراحتی ناشی از دریازدگی عادت خواهد کرد 559 01:02:12,521 --> 01:02:15,802 مشابه همین روش مدت‌هاست ،توسط تمرین‌دهندگان سیرک استفاده می‌شود 560 01:02:15,803 --> 01:02:18,989 .اگرچه آنها با دریای متلاطم سر و کار ندارند 561 01:02:19,390 --> 01:02:21,965 ! شیپورها را بنوازید 562 01:02:22,008 --> 01:02:26,046 ! طبل‌ها را به صدا در آورید 563 01:02:26,321 --> 01:02:28,815 ! آماده متحیر شدن شوید 564 01:02:29,419 --> 01:02:34,232 .تقدیم می‌‌شود به شما تا لذت ببرید 565 01:02:34,233 --> 01:02:38,397 ،برنامه‌ای که در تمام عمر منتظرش بودید 566 01:02:38,787 --> 01:02:41,638 ! به زودی آغاز می‌‌شود 567 01:02:43,209 --> 01:02:45,893 برای وقوع یک معجزه آماده‌اید ؟ 568 01:02:46,546 --> 01:02:49,700 ،خیلی‌خب ! تقدیم به شما 569 01:02:49,823 --> 01:02:54,258 ! ببر بنگال شگفت‌انگیز 570 01:03:04,759 --> 01:03:06,601 .سلام ریچارد پارکر 571 01:03:06,878 --> 01:03:09,242 ! ببخشید جاده دست‌انداز زیاد داره 572 01:03:43,269 --> 01:03:45,562 اینجا مال منه ! فهمیدی ؟ 573 01:03:45,892 --> 01:03:48,041 ! اونجا مال توئه ! اینجا مال منه 574 01:03:51,619 --> 01:03:53,551 فهمیدی ؟ 575 01:04:05,285 --> 01:04:09,536 :مرحله چهارم ! مرحله 1 تا 3 را فراموش کنید 576 01:04:38,650 --> 01:04:40,671 ،بیا ریچارد پارکر 577 01:04:41,256 --> 01:04:43,926 .یه کم آب برات آوردم 578 01:04:56,975 --> 01:05:01,680 توی باغ وحش، به ببرها .روزانه 5 کیلو گوشت می‌دادیم 579 01:05:01,881 --> 01:05:04,856 .ریچارد پارکر به زودی گرسنه می‌شه 580 01:05:06,798 --> 01:05:09,077 ،ببرها شناگرهای قابلی هستن 581 01:05:09,078 --> 01:05:10,622 ،و اگه خیلی گرسنه بشه 582 01:05:10,624 --> 01:05:14,629 ،می‌ترسم که یه ذره فاصله‌ی بین ما .به هیچ دردی نخوره 583 01:05:15,158 --> 01:05:17,585 .باید یه راهی پیدا کنم تا بهش غذا بدم 584 01:05:17,807 --> 01:05:21,484 ،خودم می‌تونم بیسکوئیت بخورم ،ولی خدا ببرها رو گوشت‌خوار آفریده 585 01:05:21,485 --> 01:05:23,697 .پس باید ماهیگیری یاد بگیرم 586 01:05:23,798 --> 01:05:25,175 ،اگه نتونم 587 01:05:25,176 --> 01:05:29,323 ،می‌ترسم آخرین غذایی که می‌خوره .یه پسر لاغر گیاه‌خوار باشه 588 01:05:38,754 --> 01:05:41,133 ! طاقت بیار 589 01:07:46,962 --> 01:07:48,530 دارم چیکار می‌کنم ؟ 590 01:08:06,550 --> 01:08:09,619 ! صبر کن .دارم فکر می‌کنم 591 01:09:39,068 --> 01:09:41,630 ... دو بسته بیسکوئیت 592 01:09:43,676 --> 01:09:46,261 93 قوطی آب 593 01:10:58,445 --> 01:11:00,009 ! ببخشید 594 01:11:02,822 --> 01:11:04,833 ! ببخشید 595 01:11:06,764 --> 01:11:09,366 ! " ممنون ، جناب " ویشنو 596 01:11:09,770 --> 01:11:14,472 ممنون که به شکل یه ماهی ظاهر شدی و .جونمون رو نجات دادی 597 01:11:15,030 --> 01:11:16,808 ! ممنون 598 01:13:25,154 --> 01:13:28,862 البته، تموم آب و بیسکوئیت‌ها رو ،با خودم آورده بودم 599 01:13:28,863 --> 01:13:31,102 تا به خیال خودم ... جاشون امن باشه 600 01:13:31,216 --> 01:13:33,714 ! احمق 601 01:13:35,599 --> 01:13:40,458 گرسنگی می‌تونه هرچی که تا حالا .در مورد خودت فکر می‌کردی رو عوض کنه 602 01:14:29,703 --> 01:14:32,408 ! بگیر ! مال توئه 603 01:15:40,733 --> 01:15:42,733 ! مال منه 604 01:16:47,551 --> 01:16:52,951 هربار که برای آوردن وسایل مجبورم به قایق برم .جونم رو به خطر می‌اندازم 605 01:16:52,977 --> 01:16:55,332 .وقتشه یه قراری با هم بذاریم 606 01:16:55,434 --> 01:17:00,197 ،اگه قراره با هم زندگی کنیم .باید یاد بگیریم با هم ارتباط برقرار کنیم 607 01:17:00,268 --> 01:17:02,824 .شاید ریچارد پارکر رو نشه رام کرد 608 01:17:02,825 --> 01:17:05,889 ،ولی به خواست خدا .می‌شه تربیتش کرد 609 01:18:15,357 --> 01:18:17,231 ! نه 610 01:18:24,994 --> 01:18:26,752 .خوبه 611 01:19:45,659 --> 01:19:49,093 ! برو، ریچارد پارکرد. برو 612 01:19:49,094 --> 01:19:51,571 .برو توی خونه‌ت .و منو تنها بذار 613 01:19:51,947 --> 01:19:54,419 .به قلمرو تو احترام می‌ذارم .قول می‌دم 614 01:19:59,042 --> 01:20:01,331 ! برو ! زودباش 615 01:20:09,868 --> 01:20:11,806 ! ایول 616 01:20:46,024 --> 01:20:50,527 ،هیچ وقت فکر نمی‌کردم یه ذره سایه .اینقدر خوشحالم کنه 617 01:20:51,543 --> 01:20:56,445 ،و اینکه یه مشت خرت و پرت ،یه سطل، یه چاقو و یه مداد 618 01:20:56,446 --> 01:20:59,182 ،می‌تونن ارزشمندترین گنج‌هام بشن 619 01:20:58,883 --> 01:21:03,488 ،بدون اینکه بدونم ریچارد پارکر اونجاست .که بهم آرامش بده 620 01:21:03,777 --> 01:21:05,238 ،در اینجور مواقعی 621 01:21:05,239 --> 01:21:09,989 یادم می‌‌اومد که اون هم مثل .از دنیای واقعی بیرون تجربه خیلی کمی‌ داره 622 01:21:10,357 --> 01:21:13,614 ما هر دو توی یک باغ وحش و .زیر نظر یک نفر بزرگ شدیم 623 01:21:14,087 --> 01:21:15,869 .و حالا هردو یتیم بودیم 624 01:21:15,870 --> 01:21:19,177 ،و منتظر بودیم تا باهم .با خدای بزرگ دیدار کنیم 625 01:21:19,288 --> 01:21:22,884 .بدون ریچارد پارکر، من تا الان مرده بودم 626 01:21:22,991 --> 01:21:25,287 .ترسم از اون، هوشیار نگه‌م می‌داشت 627 01:21:25,468 --> 01:21:28,886 .رسیدگی به نیازهاش، به زندگیم هدف می‌داد 628 01:21:33,427 --> 01:21:34,922 ! دلفین‌ها 629 01:21:35,123 --> 01:21:37,470 ! آهای ریچارد پارکر 630 01:21:54,775 --> 01:21:57,012 ! آهای 631 01:22:48,496 --> 01:22:52,566 .با این وجود، بازم امیدم رو از دست ندادم 632 01:23:44,119 --> 01:23:46,387 داری به چی نگاه میکنی ؟ 633 01:23:51,226 --> 01:23:53,027 حرف بزن 634 01:23:56,765 --> 01:23:58,699 .بهم بگو چی می‌بینی 635 01:26:06,027 --> 01:26:09,897 .نوشتن تنها چیزیه که برام باقی مونده 636 01:26:09,899 --> 01:26:13,934 .همه چی به هم ریخته و قاطی شده 637 01:26:13,936 --> 01:26:18,639 دیگه نمی‌تونم فرق رویا و .واقعیت رو تشخیص بدم 638 01:26:37,074 --> 01:26:39,572 ! داره طوفان می‌شه، ریچارد پارکر 639 01:27:39,426 --> 01:27:42,110 ! خداوندا ! مسیح به تو نیاز داره 640 01:27:42,172 --> 01:27:44,297 ! منتظر عنایت توئه 641 01:27:45,098 --> 01:27:49,010 ! ترحمت ! رحمتت 642 01:27:54,113 --> 01:27:56,053 ! بیا بیرون 643 01:27:57,200 --> 01:28:01,647 ! ریچارد پارکر ! بیا بیرون باید اینو ببینی 644 01:28:02,917 --> 01:28:05,110 ! خیلی قشنگه 645 01:28:16,110 --> 01:28:19,805 ! خودت رو قایم نکن ! داره به سمت‌مون میاد 646 01:28:20,410 --> 01:28:23,090 ! این یه معجزه است 647 01:28:35,652 --> 01:28:39,513 ! زود باش، خدا اومده ! ریچارد پارکر 648 01:28:52,444 --> 01:28:55,575 چرا داری می‌ترسونیش ؟ 649 01:28:56,295 --> 01:28:58,614 ،من خانواده‌م رو از دست دادم 650 01:28:59,015 --> 01:29:01,388 ! همه چیزمو از دست دادم 651 01:29:01,489 --> 01:29:06,288 ! تسلیمم دیگه چی ازم می‌خوای ؟ 652 01:29:28,949 --> 01:29:32,046 .متاسفم ریچارد پارکر 653 01:32:39,116 --> 01:32:42,288 .داریم می‌میریم ریچارد پارکر 654 01:32:45,614 --> 01:32:48,272 .متاسفم 655 01:33:20,156 --> 01:33:22,519 ... مامان 656 01:33:23,248 --> 01:33:25,630 .بابا. راوی 657 01:33:26,691 --> 01:33:29,934 .خوشحالم که به زودی می‌بینمتون 658 01:33:38,432 --> 01:33:41,667 بارون رو حس می‌کنی؟ 659 01:34:00,532 --> 01:34:02,732 ... خدایا 660 01:34:02,837 --> 01:34:05,839 .متشکرم که بهم زندگی بخشیدی 661 01:34:07,794 --> 01:34:10,228 .حالا دیگه آماده‌م 662 01:34:40,606 --> 01:34:42,842 .ریچارد پارکر 663 01:36:21,024 --> 01:36:23,024 ببخشید 664 01:36:26,949 --> 01:36:28,949 ببخشید 665 01:38:51,050 --> 01:38:52,745 ! هی، ولم کنین 666 01:38:52,746 --> 01:38:55,024 ! تخت‌خواب خودمه 667 01:41:02,598 --> 01:41:05,155 .یه دندون انسان بود 668 01:41:05,389 --> 01:41:08,516 .نفهمیدی ؟ اون جزیره گوشت‌خوار بود 669 01:41:08,517 --> 01:41:11,629 گوشت‌خوار ؟ مثل گیاه‌های مگس خوار ؟ 670 01:41:11,630 --> 01:41:14,436 .آره، کل جزیره 671 01:41:14,691 --> 01:41:18,966 ،گیاه‌هاش، آبش و برکه‌هاش .زمین خیلی نرمش 672 01:41:19,460 --> 01:41:22,573 .در طول روز، آبگیر‌ها آب تازه داشتن 673 01:41:22,674 --> 01:41:28,045 ،ولی توی شب، یه جور فرآیند شیمیایی .آب رو تبدیل به اسید می‌کرد 674 01:41:28,625 --> 01:41:31,129 .اسیدی که ماهی‌ها رو توی خودش حل می‌کرد 675 01:41:31,230 --> 01:41:33,837 ،میرکت‌ها به سمت درخت‌ها می‌رفتن 676 01:41:33,838 --> 01:41:36,075 .و ریچارد پارکر به سمت قایق فرار می‌کرد 677 01:41:36,098 --> 01:41:38,117 ولی اون دندون از کجا اومده بود ؟ 678 01:41:38,318 --> 01:41:41,261 ،شاید چندین سال پیش ،یه آدم بیچاره شبیه من 679 01:41:41,362 --> 01:41:44,322 .قایقش به اون جزیره رسیده بود 680 01:41:44,326 --> 01:41:47,300 ،و مثل من، فکر می‌کرده که تا ابد .اونجا می‌مونه 681 01:41:47,698 --> 01:41:52,505 ولی جزیره هرچی که روز بهش می‌داد رو .شب ازش می‌گرفت 682 01:41:54,131 --> 01:41:58,944 فکر کن چند ساعت رو تنهایی با .میرکت‌ها گذرونده 683 01:41:59,154 --> 01:42:01,879 .چقدر احساس تنهایی می‌کرده 684 01:42:01,880 --> 01:42:04,438 ،تنها چیزی که می‌دونم اینه که احتمالاً مُرده 685 01:42:04,439 --> 01:42:06,693 ،و جزیره اون رو توی خودش هضم کرده 686 01:42:06,694 --> 01:42:09,036 .و تنها این دندون ازش باقی مونده 687 01:42:10,962 --> 01:42:13,996 ،دیدم که اگه توی اون جزیره بمونم .سرانجام زندگیم چی می‌شه 688 01:42:14,459 --> 01:42:16,564 .تنها و فراموش‌شده 689 01:42:16,865 --> 01:42:21,074 .باید به دنیا برمی‌گشتم .یا در راه رسیدن بهش می‌مردم 690 01:42:25,458 --> 01:42:28,295 .روز بعد رو صرف آماده‌سازی قایق کردم 691 01:42:28,484 --> 01:42:30,670 ،مخزن‌ها رو با آب تازه پر کردم 692 01:42:30,671 --> 01:42:33,470 اونقدر خیار وحشی خوردم ،که شکمم دیگه جا نداشت 693 01:42:33,471 --> 01:42:35,851 و هرچند تا میرکت که می‌تونستم رو 694 01:42:35,852 --> 01:42:39,300 .برای ریچارد پارکر گذاشتم توی قایق 695 01:42:40,305 --> 01:42:42,418 معلومه که نمی‌تونستم .بدون اون جزیره رو ترک کنم 696 01:42:42,419 --> 01:42:44,704 .اینطوری می‌مرد 697 01:42:46,002 --> 01:42:49,707 .برای همین منتظر شدم تا برگرده 698 01:42:51,085 --> 01:42:53,186 .می‌دونستم که دیر نمی‌کنه 699 01:42:53,387 --> 01:42:56,873 ! ریچارد پارکر 700 01:43:08,608 --> 01:43:11,917 .تا الان هیچکس اون جزیره شناور رو ندیده 701 01:43:11,918 --> 01:43:15,399 .و در مورد اون درختها توی هیچ کتابی نوشته نشده 702 01:43:15,400 --> 01:43:19,322 ،ولی با این وجود، اگه به اونجا نمی‌رسیدم .مطمئناً می‌مردم 703 01:43:19,372 --> 01:43:24,969 ،و اگه اون دندون رو پیدا نمی‌کردم .ممکن بود برای همیشه تنها و گم‌شده بمونم 704 01:43:25,128 --> 01:43:29,318 ،حتی وقتی که فکر می‌کردم خدا منو رها کرده .حواسش به من بود 705 01:43:29,435 --> 01:43:32,251 حتی وقتی که فکر می‌کردم نسبت به درد و رنجم .بی‌تفاوته، حواسش به من بود 706 01:43:34,323 --> 01:43:38,229 ،و وقتی که دیگه امیدی به نجات نداشتم .بهم آرامش بخشید 707 01:43:38,378 --> 01:43:41,950 .یه نشونه بهم داد، تا سفرم رو ادامه بدم 708 01:43:53,936 --> 01:43:56,417 ،وقتی که به سواحل مکزیک رسیدیم 709 01:43:56,418 --> 01:43:59,302 .حتی می‌ترسیدم از قایق بیام بیرون 710 01:44:00,068 --> 01:44:03,615 .قدرتم رو از دست داده بودم .خیلی ضعیف شده بودم 711 01:44:03,816 --> 01:44:09,469 ،می‌ترسیدم که توی نیم متر آب .و چند متری ساحل، غرق بشم 712 01:44:19,025 --> 01:44:23,161 به زحمت به ساحل رسیدم و .روی شن‌ها افتادم 713 01:44:23,162 --> 01:44:28,691 گرم و نرم بود. انگار که صورتم رو .روی گونه‌ی خدا گذاشته بودم 714 01:44:29,361 --> 01:44:33,233 و یه جایی، دو تا چشم داشت به خاطر .رسیدن من به اونجا، لبخند می‌زد 715 01:44:37,911 --> 01:44:40,913 .هیچ نیرویی نداشتم .به سختی تکون می‌خوردم 716 01:44:47,574 --> 01:44:50,209 .برای همین ریچارد پارکر جلوتر از من رفت 717 01:44:52,172 --> 01:44:56,119 دست و پاش رو کش و قوسی داد و .در طول ساحل راه رفت 718 01:44:59,616 --> 01:45:02,667 ،وقتی به ابتدای جنگل رسید .متوقف شد 719 01:45:03,155 --> 01:45:06,027 .مطمئن بودم که برمی‌گرده و به من نگاه می‌کنه 720 01:45:06,028 --> 01:45:08,894 ،گوش‌هاش رو با غرور به سرش می‌چسبونه 721 01:45:09,166 --> 01:45:13,218 .و یه جوری پایان رابطه‌مون رو اعلام می‌کنه 722 01:45:14,798 --> 01:45:18,196 .ولی فقط همینجوری به جنگل زل زده بود 723 01:45:21,541 --> 01:45:24,277 ،و بعد، ریچارد پارکر ،همنشین درنده من 724 01:45:24,278 --> 01:45:27,226 همون موجود ترسناکی ... که منو زنده نگه داشته بود 725 01:45:29,816 --> 01:45:33,862 .برای همیشه ناپدید شد 726 01:45:39,518 --> 01:45:43,655 ،بعد از چند ساعت .یه نفر منو پیدا کرد 727 01:45:43,756 --> 01:45:47,597 و رفت و با چند نفر برگشت .تا منو با خودشون ببرن 728 01:45:49,064 --> 01:45:51,411 ،من مثل یه بچه گریه می‌کردم 729 01:45:51,412 --> 01:45:55,122 ،نه برای خوشحالی از نجات پیدا کردن ،البته خوشحال بودم 730 01:45:56,391 --> 01:46:00,233 گریه می‌کردم چون ریچارد پارکر اونقدر ساده 731 01:46:00,334 --> 01:46:02,587 .ترکم کرده بود 732 01:46:04,279 --> 01:46:06,720 .اون کارش قلبم رو شکست 733 01:46:12,212 --> 01:46:14,683 .می‌دونی. حق با پدرم بود 734 01:46:14,962 --> 01:46:18,175 ریچارد پارکر هیچوقت من رو .به چشم دوستش نمی‌دید 735 01:46:18,504 --> 01:46:21,880 ،بعد از اون همه مصیبت که از سر گذروندیم .حتی برنگشت تا به من نگاه کنه 736 01:46:23,314 --> 01:46:25,253 ،ولی باور دارم که توی چشمهاش 737 01:46:25,454 --> 01:46:28,519 .چیزی بیشتر از انعکاس چهره خودم بود 738 01:46:28,987 --> 01:46:31,664 .می‌دونم. حسش می‌کردم 739 01:46:32,080 --> 01:46:34,608 .حتی با وجود اینکه نمی‌تونم ثابتش کنم 740 01:46:39,463 --> 01:46:44,466 ... می‌دونی، خیلی چیزا رو از دست داده بودم ... خانواده‌م، باغ وحش، هند، آناندی 741 01:46:44,963 --> 01:46:49,508 ،به نظرم در نهایت .می‌تونم تموم زندگیم رو فراموش کنم 742 01:46:49,626 --> 01:46:52,276 ،ولی چیزی که بیشتر از همه عذابم می‌ده 743 01:46:52,657 --> 01:46:56,524 اینه که هیچ وقت لحظه‌ای .برای خداحافظی به دست نیاوردم 744 01:46:57,985 --> 01:47:02,182 هیچوقت نتونستم از پدرم .به خاطر چیزهایی که یادم داد تشکر کنم 745 01:47:02,260 --> 01:47:05,628 ... که بهش بگم بدون چیزایی که یادم داد 746 01:47:06,098 --> 01:47:08,803 ! هیچ وقت زنده نمی‌موندم 747 01:47:10,674 --> 01:47:12,455 ... می‌دونم ریچارد پارکر یه ببره، ولی 748 01:47:12,456 --> 01:47:16,363 : آرزو داشتم بهش بگم " ... تموم شد، نجات پیدا کردیم " 749 01:47:16,987 --> 01:47:21,161 .ممنون که زندگیم رو نجات دادی " " .دوستت دارم ریچارد پارکر 750 01:47:21,486 --> 01:47:24,099 " ... همیشه با من خواهی بود " 751 01:47:25,412 --> 01:47:27,110 " .با اینکه من نمی‌تونم باهات باشم " 752 01:47:34,900 --> 01:47:37,502 .نمی‌دونم چی بگم 753 01:47:43,418 --> 01:47:46,345 باورش سخته، مگه نه ؟ 754 01:47:49,226 --> 01:47:51,448 ... خیلی سخته که بفهمی‌ 755 01:47:52,048 --> 01:47:54,123 .همه اینا چه معنی‌ای می‌ده 756 01:47:54,463 --> 01:47:58,478 .نه، چیزی که اتفاق افتاده، اتفاق افتاده چرا باید معنی خاصی داشته باشه ؟ 757 01:48:00,047 --> 01:48:02,909 .ولی بعضی قسمتهاش واقعاً باور نکردنیه 758 01:48:03,049 --> 01:48:05,700 ،من تنها کسی بودم که از حادثه غرق کشتی .نجات پیدا کردم 759 01:48:06,061 --> 01:48:09,634 شرکت کشتیرانی ژاپنی دو نفر رو فرستاد ،تا باهام صحبت کنن 760 01:48:09,635 --> 01:48:13,091 .توی مکزیک، بیمارستانی که بستری بودم 761 01:48:14,466 --> 01:48:17,011 .هنوز یه کپی از گزارش رو دارم 762 01:48:18,330 --> 01:48:21,746 .باید پول بیمه رو پرداخت می‌کردن 763 01:48:21,757 --> 01:48:24,742 .می‌خواستن بفهمن چرا کشتی غرق شده 764 01:48:25,623 --> 01:48:28,241 .اونا هم حرفم رو باور نکردن 765 01:48:30,451 --> 01:48:32,176 هزار تا میرکت ؟ 766 01:48:32,178 --> 01:48:36,145 ،توی یه جزیره شناور پر از گیاهان گوشتخوار که تاحالا کسی اونو ندیده ؟ 767 01:48:36,346 --> 01:48:38,887 .آره، همینطوری که بهتون گفتم 768 01:48:38,888 --> 01:48:40,510 .موز روی آب شناور نمی‌مونه 769 01:48:40,711 --> 01:48:42,032 چرا داری از موز حرف میزنی ؟ 770 01:48:42,033 --> 01:48:45,350 گفتی که اورانگوتان روی یه خوشه موز .شناور بود 771 01:48:45,351 --> 01:48:47,153 .ولی موز شناور نمی‌مونه 772 01:48:47,154 --> 01:48:48,765 مطمئنی ؟ 773 01:48:48,766 --> 01:48:51,648 ! البته که می‌مونه. خودتون امتحان کنین 774 01:48:52,436 --> 01:48:56,826 به هر حال، اینجا نیومدیم تا در مورد .موز و میرکت صحبت کنیم 775 01:48:56,827 --> 01:49:00,137 ببینین، الان یه داستان طولانی براتون گفتم و .خیلی خسته شدم 776 01:49:00,221 --> 01:49:05,482 ما اینجاییم چون یه کشتی باربری ژاپنی ! توی اقیانوس غرق شده 777 01:49:05,483 --> 01:49:07,904 .چیزی که هرگز فراموشش نمی‌کنم 778 01:49:09,127 --> 01:49:11,681 .کل خانواده‌م رو از دست دادم 779 01:49:16,233 --> 01:49:18,460 یه کم آب بهش بده 780 01:49:20,318 --> 01:49:23,065 .نمی‌خواستیم تحت فشار بذاریمت 781 01:49:23,937 --> 01:49:26,795 .و صمیمانه باهات همدردی می‌کنیم 782 01:49:26,837 --> 01:49:29,062 ،ولی راه درازی رو اومدیم 783 01:49:29,263 --> 01:49:32,436 .و هنوز نفهمیدیم اون کشتی چرا غرق شده 784 01:49:32,437 --> 01:49:34,625 ! چون نمی‌دونم 785 01:49:34,626 --> 01:49:36,364 ،من خوابیده بود، یه چیزی بیدارم کرد 786 01:49:36,365 --> 01:49:39,128 .شاید یه انفجار بود، مطمئن نیستم 787 01:49:39,228 --> 01:49:41,416 .و بعد کشتی غرق شد 788 01:49:41,417 --> 01:49:43,363 دیگه چی ازم می‌خواین ؟ 789 01:49:43,564 --> 01:49:45,934 .داستانی که ما رو احمق نشون نده 790 01:49:45,935 --> 01:49:49,023 .برای گزارشمون به یه داستان ساده‌تر نیاز داریم 791 01:49:49,024 --> 01:49:51,315 .داستانی که شرکتمون بتونه قبولش کنه 792 01:49:51,316 --> 01:49:53,888 .داستانی که همه‌ بتونیم باورش کنیم 793 01:49:57,237 --> 01:50:00,283 یعنی داستانی بدون چیزایی که قبلاً ندیدین ؟ 794 01:50:00,339 --> 01:50:02,426 .درسته 795 01:50:02,585 --> 01:50:07,773 ... بدون حوادث عجیب، بدون .حیوانات و جزیره‌ها 796 01:50:07,932 --> 01:50:11,601 .آره. حقیقت رو می‌خوایم 797 01:50:13,487 --> 01:50:17,631 خب ... چیکار کردی ؟ 798 01:50:23,856 --> 01:50:26,968 .یه داستان دیگه گفتم 799 01:50:27,109 --> 01:50:29,456 ،چهار نفر از ما زنده موندیم 800 01:50:29,457 --> 01:50:32,021 .آشپز و ملوان قبل از ما سوار قایق شده بودن 801 01:50:32,035 --> 01:50:34,031 آشپز یه جلیقه نجات بهم داد و .کشیدم توی قایق 802 01:50:34,032 --> 01:50:37,692 و مادرم چندتا موز دستش گرفته بود و .با اونا سوار قایق شد 803 01:50:39,229 --> 01:50:42,445 .آشپز، آدم نفرت انگیزی بود 804 01:50:42,446 --> 01:50:44,604 ! اون یه موش رو خورد 805 01:50:44,955 --> 01:50:46,288 ،برای چند هفته غذای کافی داشتیم 806 01:50:46,289 --> 01:50:48,961 ولی توی همون روزای اول ،یه موش پیدا کرد و کشتش 807 01:50:49,118 --> 01:50:51,730 .توی آفتاب خشکش کرد و خوردش 808 01:50:52,187 --> 01:50:54,804 .خیلی بی‌رحم بود 809 01:50:55,905 --> 01:50:58,624 .ولی آدم زرنگی بود 810 01:50:59,065 --> 01:51:02,662 فکر اون بود که برای گرفتن ماهی ،یه کلک بسازیم 811 01:51:02,917 --> 01:51:06,375 .بدون اون، همون روزای اول مرده بودیم 812 01:51:08,262 --> 01:51:12,813 ملوان، همونی بود که برامون .برنج و آب گوشت آورد. همونی که بودایی بود 813 01:51:13,014 --> 01:51:16,941 .نمی‌فهمیدیم چی می‌گه .فقط می‌دونستیم داره درد می‌کشه 814 01:51:16,942 --> 01:51:19,525 ،وقتی پریده بود توی قایق .پاش بدجوری شکسته بود 815 01:51:19,526 --> 01:51:22,802 ،تا جایی که تونستیم برای بهبودش تلاش کردیم .ولی پاش عفونت کرد 816 01:51:22,803 --> 01:51:27,612 ،و آشپز گفت باید یه کاری بکنیم .ولی اون ... داشت می‌مرد 817 01:51:28,047 --> 01:51:31,327 ،آشپز گفت خودش این کارو می‌کنه .ولی من و مادرم منصرفش کردیم 818 01:51:31,328 --> 01:51:34,609 ،حرفش رو قبول داشتم .باید این کار رو می‌کردیم 819 01:51:34,625 --> 01:51:36,242 ... پس 820 01:51:38,434 --> 01:51:41,239 " همه‌ش می‌گفتم " متاسفم، متاسفم 821 01:51:41,372 --> 01:51:45,306 ،چشم از من برنمی‌داشت ... چشماش خیلی 822 01:51:48,482 --> 01:51:51,747 .هیچ وقت علت درد و رنجش رو نخواهم فهمید 823 01:51:52,936 --> 01:51:55,175 ،هنوز صداش توی گوشمه 824 01:51:55,593 --> 01:51:59,172 ،یه بودایی شاد .که فقط برنج و آب گوشت می‌خورد 825 01:52:04,977 --> 01:52:09,058 .البته نجاتش ندادیم .اون مرد 826 01:52:09,547 --> 01:52:11,937 صبح روز بعد، آشپز گفت .اولین ماهی " دورادو " رو صید کرده 827 01:52:11,938 --> 01:52:14,439 ،اولش نفهمیدم اون چیکار کرده 828 01:52:14,440 --> 01:52:18,231 .ولی مادرم فهمید .تا حالا مادرم رو اونقدر عصبانی ندیده بودم 829 01:52:18,948 --> 01:52:20,958 : آشپز گفت " اینقدر ناله و زاری نکن و خوشحال باش " 830 01:52:20,959 --> 01:52:23,886 .ما غذای بیشتری می‌خوایم، وگرنه می‌میریم " " ! و نکته مهم همینه 831 01:52:23,887 --> 01:52:25,830 : مادر پرسید " چرا اون کار رو کردی ؟ " 832 01:52:25,831 --> 01:52:30,406 " .ای هیولا ، گذاشتی اون پسر بیچاره بمیره " 833 01:52:31,821 --> 01:52:34,961 آشپز عصبانی شد و ،با مشت به مادرم حمله کرد 834 01:52:34,962 --> 01:52:38,120 ! و مادرم با دست محکم زد توی صورتش 835 01:52:38,121 --> 01:52:40,106 ! من بدجوری ترسیده بودم 836 01:52:40,107 --> 01:52:43,941 .فکر می‌کردم الانه که مادرم رو بکشه 837 01:52:43,967 --> 01:52:46,144 ... ولی این کارو نکرد 838 01:52:47,493 --> 01:52:50,600 ... آشپز اصلاً ماهی نگرفته بود. نه 839 01:52:52,040 --> 01:52:54,134 ... ملوان 840 01:52:55,076 --> 01:52:57,831 .اونم همونجایی رفت که موش رفته بود 841 01:53:00,046 --> 01:53:02,969 .آشپز آدم کاربلدی بود 842 01:53:06,905 --> 01:53:09,578 ... یک هفته بعد بود که 843 01:53:10,655 --> 01:53:12,901 ،به خاطر من 844 01:53:13,181 --> 01:53:15,944 .چون نتونستم یه لاکپشت احمق رو نگه دارم 845 01:53:16,557 --> 01:53:19,376 .از توی دستام سُر خورد و شناکنان دور شد 846 01:53:19,377 --> 01:53:21,736 ،آشپز هم اومد و یه پس گردنی بهم زد 847 01:53:21,737 --> 01:53:24,244 ،جوری زد که دنیا جلوی چشمام سیاه شد 848 01:53:24,245 --> 01:53:27,090 ،فکر کردم دوباره منو می‌زنه .که مادرم شروع کرد به زدنش 849 01:53:27,091 --> 01:53:29,415 با مشت. و جیغ می‌زد " ! هیولا ! هیولا " 850 01:53:29,516 --> 01:53:31,104 به سمت من فریاد زد که .برم روی کلک 851 01:53:31,305 --> 01:53:33,053 " ! نی پو دا " 852 01:53:33,058 --> 01:53:36,295 ،فکر کردم اونم باهام میاد .وگرنه هیچوقت نمی‌رفتم 853 01:53:38,726 --> 01:53:41,529 .نمی‌دونم چرا مجبورش نکردم خودش اول بره 854 01:53:43,675 --> 01:53:46,131 .هر روز بهش فکر می‌کنم 855 01:53:51,897 --> 01:53:56,028 ،من پریدم روی کلک و وقتی برگشتم .دیدم چاقوش رو درآورده 856 01:53:59,574 --> 01:54:02,102 .هیچ کاری از دستم بر نمی‌‌اومد 857 01:54:03,899 --> 01:54:06,204 ... نمی‌تونستم نگاه کنم 858 01:54:09,997 --> 01:54:12,633 ،جسد مادرم رو از قایق انداخت بیرون 859 01:54:14,197 --> 01:54:16,278 .و بعد کوسه‌ها پیداشون شد 860 01:54:16,379 --> 01:54:18,751 ... می‌دیدمش. اونا 861 01:54:22,848 --> 01:54:24,990 ... دیدم 862 01:54:30,542 --> 01:54:33,163 .فردا، آشپز رو کشتم 863 01:54:34,115 --> 01:54:37,041 ،هیچ مقاومتی نکرد .می‌دونست که خیلی زیاده‌روی کرده 864 01:54:37,242 --> 01:54:39,813 .حتی از نظر خودش 865 01:54:41,011 --> 01:54:44,943 چاقو رو گذاشت کف قایق، و من همون بلایی رو .سرش آوردم که اون سر ملوان آورده بود 866 01:54:48,497 --> 01:54:52,136 ،مرد شیطان صفتی بود ... ولی بدتر اینکه 867 01:54:53,977 --> 01:54:55,901 ! شیطان درونم رو بیدار کرد 868 01:54:57,943 --> 01:55:00,401 .و من مجبورم باهاش زندگی کنم 869 01:55:07,184 --> 01:55:10,272 ... توی قایق نجات تنها بودم 870 01:55:10,963 --> 01:55:13,549 ... سرگردان وسط اقیانوس آرام 871 01:55:14,327 --> 01:55:16,745 .و زنده موندم 872 01:55:21,203 --> 01:55:24,263 .بعد از اون، دیگه هیچ سوالی نپرسیدن 873 01:55:24,922 --> 01:55:28,573 .بازرس‌ها چندان از اون داستان خوششون نیومد 874 01:55:29,080 --> 01:55:32,584 .ازم تشکر کردن ... برام آروزی سلامتی کردن 875 01:55:32,585 --> 01:55:34,769 .و رفتن 876 01:55:41,037 --> 01:55:43,341 ... پس داستان 877 01:55:45,587 --> 01:55:48,084 ... هم گوره‌خر و هم ملوان 878 01:55:48,127 --> 01:55:50,263 .پاشون شکسته بود 879 01:55:50,561 --> 01:55:53,292 .و اون کفتار، گوره‌خر و اورانگوتان رو کشت 880 01:55:54,058 --> 01:55:56,030 ... یعنی 881 01:55:56,331 --> 01:55:58,638 ... کفتار همون آشپز بود 882 01:55:58,748 --> 01:56:01,376 ... ملوان همون گوره‌خر 883 01:56:01,377 --> 01:56:04,215 .و مادرت همون اورانگوتان بود 884 01:56:04,410 --> 01:56:05,791 ... و 885 01:56:05,875 --> 01:56:07,795 ... تو 886 01:56:08,133 --> 01:56:10,326 .ببر بودی 887 01:56:14,636 --> 01:56:17,044 می‌شه یه چیزی ازت بپرسم ؟ 888 01:56:17,786 --> 01:56:19,842 .البته 889 01:56:19,843 --> 01:56:23,852 ،در مورد اتفاقی که توی اقیانوس افتاد .دو تا داستان مختلف برات تعریف کردم 890 01:56:23,853 --> 01:56:27,340 هیچکدوم توضیح نمی‌داد که چرا .کشتی غرق شد 891 01:56:27,443 --> 01:56:31,553 و هیچکس نمی‌تونه ثابت کنه .کدوم داستان راسته و کدوم نیست 892 01:56:31,554 --> 01:56:37,749 ،توی هر داستان، کشتی غرق شد .خانواده‌م مردن و من کلی رنج کشیدم 893 01:56:38,382 --> 01:56:40,191 .درسته 894 01:56:42,471 --> 01:56:45,264 خب کدوم داستان رو بیشتر ترجیح می‌دی ؟ 895 01:56:52,281 --> 01:56:54,778 .همونی که ببر توش بود 896 01:56:55,436 --> 01:56:57,770 .اون داستان بهتریه 897 01:57:01,089 --> 01:57:03,296 .ممنون 898 01:57:03,427 --> 01:57:06,816 .پس در مورد خدا هم همینطور تصمیم بگیر 899 01:57:17,771 --> 01:57:20,287 .ماماجی حق داشت 900 01:57:20,680 --> 01:57:23,534 .داستان شگفت‌انگیزی بود 901 01:57:24,308 --> 01:57:26,338 واقعاً اجازه می‌دی بنویسمش ؟ 902 01:57:26,339 --> 01:57:27,764 .البته 903 01:57:27,765 --> 01:57:31,209 ،مگه ماماجی به خاطر همین تو رو نفرستاده اینجا ؟ 904 01:57:34,990 --> 01:57:36,678 .همسرم اومد 905 01:57:36,679 --> 01:57:39,103 می‌خوای شام بمونی ؟ ! آشپزیش حرف نداره 906 01:57:39,104 --> 01:57:42,312 .نمی‌دونستم زن داری - .یه گربه و دو تا بچه هم دارم - 907 01:57:43,203 --> 01:57:46,037 .پس داستانت یه پایان خوب داشت 908 01:57:46,038 --> 01:57:49,014 .خب ... دیگه به خودت بستگی داره 909 01:57:49,015 --> 01:57:51,949 .الان دیگه داستان توئه 910 01:58:08,565 --> 01:58:11,752 داستان آقای پاتل " داستانی غیر قابل باور است 911 01:58:11,753 --> 01:58:16,105 ،پر از شجاعت و دلیری " " و بی‌همتا در تاریخ کشتیرانی 912 01:58:16,406 --> 01:58:20,676 تعداد بسیار کمی‌ از حادثه‌دیدگان " " .توانایی زنده‌ماندن در دریا را دارند 913 01:58:20,914 --> 01:58:23,598 " ، در حالی که همراهشان " 914 01:58:23,612 --> 01:58:27,041 " .یک ببر بنگال باشد " 915 01:58:29,050 --> 01:58:30,311 سلام بابا - بیاین تو - 916 01:58:30,312 --> 01:58:32,795 .مهمون داریم .بذارین معرفیتون کنم 917 01:58:33,956 --> 01:58:36,179 .سلام .از ملاقاتتون خوش‌وقتم 918 01:58:36,280 --> 01:58:38,099 " آدیکا " 919 01:58:38,864 --> 01:58:40,588 " راوی " 920 01:58:44,913 --> 01:58:50,813 : ترجمه و زیرنویس ایلیا 921 01:58:08,282 --> 01:58:11,041 eilia.in 922 01:58:11,542 --> 01:58:15,663 MyMovieCenter.org