00:00:43,320 --> 00:00:55,200
تـــيـــم تـــرجـــمـــه ســـايـــت
.:: WwW.RapidBaz.Org ::.
بــا افــتــخــار تــقــديــم مــي کــند
00:00:58,600 --> 00:01:08,280
ترجمه:محمد گرمسيري
mgarmsiri@yahoo.com
1
00:01:10,850 --> 00:01:13,943
سالها پيش, در سرزميني بسيار دور
2
00:01:13,980 --> 00:01:18,737
يک امپراتوري بوجود آمد
که از مرزهاي چين
3
00:01:18,779 --> 00:01:22,200
تا سواحل مديترانه امتداديافت
4
00:01:23,577 --> 00:01:27,797
آن امپراتوري،ايران بود
5
00:01:27,834 --> 00:01:31,888
در جنگ شجاع
و در پيروزي خردمند بودند
6
00:01:31,924 --> 00:01:35,863
شمشير پارسي به هر جا مي رسيد
با اطاعت همراه ميشد
7
00:01:36,597 --> 00:01:39,601
پادشاه پارسي،شارمان,
8
00:01:39,643 --> 00:01:46,947
با برادرش نظام
بر مبناي اصول وفاداري و برادري حکومت مي کرد
9
00:01:46,983 --> 00:01:50,523
شاه دو پسر داشت که مايه ي
شادي او بودند
10
00:01:50,524 --> 00:01:52,037
شادي کنيد
11
00:01:52,038 --> 00:01:57,880
ولي در چشم خدايان
خانواده ي پادشاه هنوز کامل نبود
12
00:01:58,798 --> 00:02:02,554
نه تا روزي که شاه، شاهد
عملي شجاعانه
13
00:02:02,595 --> 00:02:06,309
از سوي پسري يتيم در
خيابان هاي نسف بود
14
00:02:06,351 --> 00:02:09,147
از سر راه بريد کنار
15
00:02:17,409 --> 00:02:20,539
وايسا
16
00:02:25,840 --> 00:02:27,925
فرار کن
17
00:02:27,962 --> 00:02:30,011
فرار کن, بيس
فرار کن
18
00:02:35,353 --> 00:02:37,439
همين جا بمون
19
00:03:09,387 --> 00:03:11,161
داره فرار ميکنه
20
00:03:14,745 --> 00:03:17,249
ولم کنيد
21
00:03:21,421 --> 00:03:25,010
به نام پادشاه
22
00:03:31,353 --> 00:03:35,192
اسمت چيه،پسر؟-
دستان،قربان-
23
00:03:35,233 --> 00:03:38,363
والدينت کجان؟
24
00:03:41,576 --> 00:03:44,205
پسر
25
00:03:47,711 --> 00:03:49,798
برادر, سوارش کن
26
00:03:49,840 --> 00:03:55,056
شاه تحت تاثير چيزي که ديده بود,آن
پسر،دستان، را به فرزندي قبول کرد
27
00:03:55,890 --> 00:03:58,691
پسري که نه خون سلطنتي داشت
28
00:03:58,728 --> 00:04:01,571
و نه چشمي به جانشيني او
29
00:04:01,607 --> 00:04:05,488
ولي شايد, آن روز اتفاق
ديگري افتاده بود
30
00:04:05,525 --> 00:04:08,909
اتفاقي فراتر از درک ما
31
00:04:09,952 --> 00:04:14,125
روزي که, پسري از
مکاني نا مطمئن و غير محتمل
32
00:04:14,162 --> 00:04:16,718
تبديل شد به
33
00:04:16,754 --> 00:04:20,259
شاهزاده ي ايراني
34
00:04:58,985 --> 00:05:01,989
الموت افسانه اي
جالب تر از اون چيزيه که تصور ميکردم
35
00:05:02,030 --> 00:05:04,915
زيبائيش فريبتون نده شاهزاده تاس
اينم شهري مثه شهراي ديگه ست
36
00:05:04,951 --> 00:05:08,917
کشور ضعيف،مرداي ضعيف رو پرورش ميده
اونا بهمون خيانت کردند,حالا بايد تاوانشو بدن
37
00:05:08,953 --> 00:05:11,676
پدر خيلي صريح گفت
به الموت نبايد حمله کنيم
38
00:05:11,713 --> 00:05:15,468
بعضيا ميگن اونجا مقدسه
ولي از اونجايي که پدر خردمندمون اينجا نيست
39
00:05:15,505 --> 00:05:17,727
تصميم گيري با منه
40
00:05:17,763 --> 00:05:21,310
براي آخرين بار مشورت ميکنم
با عموي نجيبم
41
00:05:21,347 --> 00:05:25,358
و بو برادرم
گرسيو قابل اعتماد, و
42
00:05:27,695 --> 00:05:29,745
دستان کجاست؟
43
00:05:29,781 --> 00:05:32,369
يالا! يک ماه دنبالش بودم تا
اجازه ي اينکارو بگيرم
44
00:05:32,405 --> 00:05:34,956
خجالت آوره-
چرا خودت نمياي وسط؟-
45
00:05:34,998 --> 00:05:37,585
برو داخل
46
00:05:40,214 --> 00:05:42,801
همه ي زورت همينه؟
47
00:05:46,765 --> 00:05:48,852
شاهزاده دستان
48
00:05:49,562 --> 00:05:51,773
شاهزاده دستان کجاست؟
49
00:05:51,809 --> 00:05:54,151
شاهزاده دستان اينجا نيست
50
00:05:54,193 --> 00:05:58,241
عاليجناب,خواهش ميکنم
شاهزاده تاس شوراي جنگ رو تشکيل دادند
51
00:05:58,277 --> 00:06:00,953
الان ميام
52
00:06:03,332 --> 00:06:09,925
جاسوسمون, کارواني رو که از الموت
خارج ميشده،دستگير کرده
53
00:06:10,676 --> 00:06:13,681
شمشير, ساخته ي بهترين صنعتگران
54
00:06:14,432 --> 00:06:16,899
کمان هاي نوک فولادي
55
00:06:16,935 --> 00:06:21,400
وعده ي پرداخت پول به الموت از
طرف جنگ سالار کوش
56
00:06:21,437 --> 00:06:24,076
اونا دارند به دشمنامون سلاح
ميفروشند, دستان
57
00:06:24,113 --> 00:06:26,533
يه همچين تيري تو کوشکان
اسبمو زخمي کرد
58
00:06:26,570 --> 00:06:28,875
به خاطر اين کار تو تمام خيابان هاي
الموت خون جاري ميشه
59
00:06:28,912 --> 00:06:31,588
يا سربازامون از ديواراش
ميفتن پايين
60
00:06:31,624 --> 00:06:35,755
ما دستور داشتيم جلوي کوشکان رو بگيريم
نه به الموت حمله کنيم
61
00:06:35,792 --> 00:06:39,887
حرفاي خردمندانه مي زني،برادر کوچولو-
حرف زدن جلوي دشمنامون رو نمي گيره-
62
00:06:39,923 --> 00:06:43,224
اونم وقتي که با اين شمشيرا
مسلح شده باشند
63
00:06:57,412 --> 00:07:00,208
سپيده دم حمله ميکنيم
64
00:07:02,002 --> 00:07:05,007
پس, اگه تصميمتون اينه
بزاريد من اول حمله رو شروع کنم
65
00:07:05,758 --> 00:07:08,762
کي شريک ميخواد،گرسيو؟-
من طلايه دار ارتش ايران هستم-
66
00:07:08,799 --> 00:07:11,231
دستان سرکرده ي يه مشت ولگرد خيابونيه
67
00:07:11,267 --> 00:07:14,152
ممکنه اونا آداب معاشرت بلد نباشند
ولي تو جنگيدن کاملا بدرد مي خورند
68
00:07:14,188 --> 00:07:18,278
افتخار ريختن اولين خون بايدمال من باشه-
گرسيو, دوباره دستت رو شمشيرته-
69
00:07:18,314 --> 00:07:21,784
جاش همونجاست-
برادران من
70
00:07:21,826 --> 00:07:23,995
هميشه مشتاق
71
00:07:24,413 --> 00:07:29,212
ميگن زيبايي شاهدخت الموت
بي ماننده
72
00:07:29,838 --> 00:07:33,884
ميريم تو قصرش تا با چشماي
خودمون ببينيم
73
00:07:35,971 --> 00:07:41,229
تو شجاعتت هيچ ترديد ندارم دستان
ولي تو هنوز آماده نيستي
74
00:07:42,230 --> 00:07:45,485
سواره نظام گرسيو در خط
جلو حرکت ميکنند
75
00:08:01,009 --> 00:08:06,434
شاهدخت تهمينه,ارتش ايران
از جاش حرکت نکرده
76
00:08:07,185 --> 00:08:12,610
ايمانشون هيچ ارزشي براي صداقت قائل نکرده
77
00:08:12,647 --> 00:08:16,700
شايد بهتر بود شما اينقدر
نزديک نمي ايستاديد
78
00:08:16,783 --> 00:08:20,121
ايمانشون هر چي که هست مهم نيست
کمان هاشون اونقد قوي نيست
79
00:08:20,158 --> 00:08:22,541
هدفشون هم همينطور
80
00:08:22,577 --> 00:08:24,673
شورا رو جمع کن
81
00:08:24,710 --> 00:08:28,131
بهشون بگو,من در معبد والا هستم
بايد دعا کنم
82
00:08:28,173 --> 00:08:32,430
معبدوالا؟هزار ساله کسي نتونسته
به الموت نفوذ کنه
83
00:08:32,466 --> 00:08:35,440
همه چي با زمان تغيير ميکنه
84
00:08:35,477 --> 00:08:37,563
ما بايد اينو بهتر از همه بدونيم
85
00:08:43,990 --> 00:08:46,290
ميشه بهم يادآوري کني چرا داريم از
دستور برادرت سرپيچي ميکنيم؟
86
00:08:46,326 --> 00:08:51,000
چون گرسيو فکر ميکنه بايد از جلو
حمله کنه,که اينطوري قتل عام به پا ميشه
87
00:08:52,252 --> 00:08:55,382
الموتيان حواسشون به دروازه ي اصليه
پس ما از اطرافش وارد شهر ميشيم
88
00:09:24,467 --> 00:09:26,804
شراب زياد خوردي؟
89
00:10:06,739 --> 00:10:09,952
نقشمون اينه
دو تا دروازه هستند
90
00:10:09,994 --> 00:10:13,795
دروازه ي بيروني آسونه
دروازه ي داخليه که غير ممکنه
91
00:10:13,832 --> 00:10:17,587
دو نگهبان برج از ساز و کار
دروازه محافظت ميکنند
92
00:10:18,213 --> 00:10:21,052
هميشه يه راه ورود هست بيس
شما بريد سراغ دروازه ي بيروني
93
00:10:21,053 --> 00:10:23,138
کار غير ممکن رو بزاريد به عهده ي من
94
00:10:23,175 --> 00:10:25,538
اگه هممون رو به کشتن بدي
گرسيو خوشحال نميشه
95
00:10:25,539 --> 00:10:27,311
چه سخنراني غرايي, بيس
96
00:10:27,348 --> 00:10:29,690
بيدار کننده بود
97
00:10:40,123 --> 00:10:42,293
علامت خطر رو بفرست
98
00:11:15,592 --> 00:11:17,763
اينو بگير
99
00:12:01,495 --> 00:12:03,790
مواظب پشت سرت باش
100
00:12:15,557 --> 00:12:18,311
دروازه ي شرقي بازه-
اونا افراد دستان هستند-
101
00:12:18,729 --> 00:12:21,942
اون رفته داخل, دستان موفق شد
102
00:12:22,234 --> 00:12:25,843
به طرف دروازه ي شرقي بريد
103
00:12:25,880 --> 00:12:29,453
به طرف دروازه ي شرقي بريد
104
00:13:00,458 --> 00:13:02,591
به طرف دروازه ي شرقي بريد
105
00:13:02,628 --> 00:13:05,966
مسافران رو ببر به تالار-
شاهدخت-
106
00:13:07,218 --> 00:13:10,640
همتون بريد
107
00:15:17,914 --> 00:15:23,172
ميدوني بايد چيکار کني-
دارائيمون بايد ايمن بمونه-
108
00:15:42,661 --> 00:15:45,457
از سر راه بريد کنار
109
00:17:12,379 --> 00:17:16,009
آهنگ هاي احمقانه و دود هاي بدبو
ديگه الان به دردت نمي خورند
110
00:17:16,051 --> 00:17:20,725
فکر کنم اين برات جالب تر باشه گرسيو
111
00:17:34,288 --> 00:17:37,709
بالاخره يه بار, داستان ها درست
از آب در اومدند
112
00:17:39,212 --> 00:17:42,549
ميدونيم شما مخفيانه براي دشمنان ايران
اسلحه ميساختيد
113
00:17:43,800 --> 00:17:46,768
حالا بهمون نشون بده کجاست-
اينجا هيچ اسلحه خونه اي نداريم-
114
00:17:46,804 --> 00:17:48,974
سلاح هايي هم که داشتيم شما
ازمون گرفتيد
115
00:17:49,016 --> 00:17:51,687
جاسوسامون يه چيز ديگه ميگن
ميتوني اصلا درد نکشي
116
00:17:51,728 --> 00:17:55,568
تمام دردهاي دنيا نمي تونن کمکت کنند
تا چيزي رو که وجود نداره،پيدا کني
117
00:17:55,604 --> 00:18:00,241
مثل يه آدم خردمند حرف ميزني
که با مشکل سياسي روبرو شده
118
00:18:01,201 --> 00:18:06,083
با شاه آينده ي ايران بيعت کن-
ترجيح ميدم بميرم-
119
00:18:15,307 --> 00:18:17,476
ميتونم ترتيب اينکارو بدم-
120
00:18:17,513 --> 00:18:20,189
نه
121
00:18:31,122 --> 00:18:34,084
شاهزاده تاس
122
00:18:39,467 --> 00:18:46,269
بهم قول بديد,با مردم الموت با
شفقت رفتار بشه
123
00:18:55,867 --> 00:18:59,498
شير ايران
124
00:18:59,540 --> 00:19:02,628
اونا بهت ميگن شير ايران
125
00:19:03,170 --> 00:19:06,889
تو هرگز نتونستي يه دستو رو
درست انجام بدي,دستان
126
00:19:06,926 --> 00:19:10,766
بايد بهت توضح بدم،تاس.من-
نه،نه-
127
00:19:12,435 --> 00:19:17,114
نه, تو بايد جشن بگيري
هر چند يه سنت هست
128
00:19:17,150 --> 00:19:22,450
حالا که تو افتخار اولين حمله رو کسب کردي
بايد بهم يه هديه بدي
129
00:19:24,536 --> 00:19:28,333
خنجر قشنگيه-
اون شهر و شاهزادش رو بهت داد-
130
00:19:28,369 --> 00:19:31,210
فکر ميکنم اين هديه کافيه-
گمون کنم همينطوره-
131
00:19:31,211 --> 00:19:34,639
اولين گروه اعزامي الان رسيدند, شاهزاده
خبرهاي جالب
132
00:19:34,676 --> 00:19:38,849
پدرتون عبادتشون رو تو قصر شرقي نا تموم
گذاشتند تا به ما ملحق بشند
133
00:19:39,808 --> 00:19:42,938
شک ندارم از اين پيروزي بزرگمون
ستايش ميکنه
134
00:20:02,760 --> 00:20:05,623
ما شايعاتي شنيديم که الموت داره
به دشمنامون سلاح ميفروشه
135
00:20:05,624 --> 00:20:11,607
شايعات؟ بهتره دليلي بهتر از شايعات داشته
باشي که با سپاه من يه شهر مقدس
136
00:20:11,608 --> 00:20:13,694
رو تسخير کني
137
00:20:13,730 --> 00:20:19,117
اين کار خطرناک, با هم پيمانامون
قرار گذاشته نشده بود
138
00:20:19,154 --> 00:20:22,957
ولي فکر کنم تو حساب هيچي رو
نکرده بودي
139
00:20:22,998 --> 00:20:26,801
به عموت نگاه نکن،پسر
140
00:20:26,837 --> 00:20:30,718
تصميمش و عواقبش با منه
141
00:20:37,395 --> 00:20:42,069
ميدونم که مشتاقي به پادشاهي برسي
ولي بهم اعتماد کن وقتي ميگم,هنوز آماده نيستي
142
00:20:48,411 --> 00:20:52,293
هيچ کسي بهتر از شما نمي دونه،پدر
143
00:20:55,298 --> 00:20:58,427
چون اعتماد شما چيزيه که من
عميقا بهش احترام ميزارم
144
00:20:58,469 --> 00:21:01,557
من خودم کار جستجو براي سلاح
رو به عهده ميگيرم
145
00:21:01,599 --> 00:21:06,689
قسم ميخورم تا وقتي خيانت الموت رو ثابت نکردم
جلوي شما حاضر نشم
146
00:21:36,650 --> 00:21:39,780
سخت تر از همش قدم سومه
147
00:21:39,817 --> 00:21:42,242
برادر
148
00:21:42,284 --> 00:21:48,418
تو قسمت شرقي شهر نشانه هايي از تونل هاي مخفي
رو پيدا کرديم.الان دارم ميرم اونجا
149
00:21:48,455 --> 00:21:51,005
جشن رو از دست ميدي
150
00:21:51,047 --> 00:21:53,634
تو و گرسيو ميتونيد در نبود من
به پدر برسيد
151
00:21:53,671 --> 00:21:57,181
تو بايد بهش يه هديه بدي تا اونو مفتخر کني-
البته-
152
00:21:57,218 --> 00:22:00,482
بيس،هديه
153
00:22:00,519 --> 00:22:03,231
اينجاشو ديگه يادم رفته بود
154
00:22:03,268 --> 00:22:05,908
ميدونستم يادت ميره
155
00:22:05,944 --> 00:22:08,829
رداي نيايش نايب السلطنه ي الموت
156
00:22:08,865 --> 00:22:13,540
مقدس ترين چيز در سرزمين هاي شرقي
هديه اي که شاه بابتش ازت قدرداني ميکنه
157
00:22:13,957 --> 00:22:18,548
تو مثه يه قهرمان برام جنگيدي،دستان
خوشحالم که لطفت رو بهت برميگردونم
158
00:22:21,177 --> 00:22:25,141
يه جواهر کمياب, امروز بعدازظهر به شاه
هديه ميشه, دستان
159
00:22:26,059 --> 00:22:29,523
مطمئني يه زن ديگه ميخواي،برادر؟
160
00:22:30,566 --> 00:22:33,362
گوش کن،دستان
161
00:22:33,403 --> 00:22:37,660
ازدواج با شاهزاده نشان دهنده ي وفاداري
من به مردم اونه
162
00:22:37,696 --> 00:22:41,379
ما با هم برادريم
اون يه خطر بالقوه ست
163
00:22:41,415 --> 00:22:47,967
اگه پدر اتحادمون رو تاييد نکنه
ازت ميخوام که با دستاي خودت اونو بکشي
164
00:22:56,438 --> 00:23:00,783
پس من بايد با شاهزاده دستان
شير ايران،همراهي بشم
165
00:23:00,819 --> 00:23:04,867
بايد خيلي خوشحال باشي که شهري
بيگناه رو خراب کردي
166
00:23:04,909 --> 00:23:07,371
منم از ديدنتون خوشحالم,شاهزاده
167
00:23:07,413 --> 00:23:10,527
پس بزارين بهتون بگم, اين مجازات
دشمنان پادشاه منه
168
00:23:10,528 --> 00:23:12,712
جنايتيي که من با خوشحالي تکرارش ميکنم
169
00:23:12,749 --> 00:23:16,968
پس تو واقعا يه شاهزاده ي ايراني هستي
وحشي بدون هيچگونه شرافتي
170
00:23:17,009 --> 00:23:21,015
اشتباه نکن که فکر کني منوشاهزاده
171
00:23:21,052 --> 00:23:25,021
ديگه چي؟-
اينجا پيش علياحضرت بايستيد-
172
00:23:26,065 --> 00:23:29,320
اگه بتوني از عهدش بر بياي
173
00:23:30,029 --> 00:23:33,367
پيشنهاد ميکنم وقتي تو رو به شاه نشون
ميدم يه خرده فروتن باشي
174
00:23:33,404 --> 00:23:35,872
به خاطر خودت
175
00:23:45,177 --> 00:23:47,430
خشم پدر رو کم کرديد،عمو؟
176
00:23:47,472 --> 00:23:52,354
يه روز, افتخار اينو داري که برادر
شاه باشي, دستان
177
00:23:52,391 --> 00:23:56,649
تا اونجايي که بايد يادت باشه
وظيفه ي مهمي داري که بايد درست انجام بدي
178
00:23:56,686 --> 00:24:00,909
و اون چيه؟-
حواست باشه که شراب شاه خوشمزه باشه-
179
00:24:01,451 --> 00:24:07,585
به سلامتي يکي ديگه از پسرام که به گروه
جنگاوران بزرگ ايران پيوسته
180
00:24:15,097 --> 00:24:22,192
دلم براتون تنگ شده بود،پدر-
داشتم براي تو و برادرات دعا مي کردم،دستان-
181
00:24:22,818 --> 00:24:30,291
خانواده, پيوندي که بين برادران وجود داره
و اون شمشيره, که از پادشاهيمون محافظت مي کنه
182
00:24:30,328 --> 00:24:34,584
دعا کردم که اون شمشير
قدرتمند باقي بمونه
183
00:24:35,127 --> 00:24:39,508
اميدوار بودم کاراي من اونا رو از
شکست هاي غيرضروري نجات بده
184
00:24:42,346 --> 00:24:45,314
يه مرد خوب کاري رو ميکرد که
تو کردي،دستان
185
00:24:45,350 --> 00:24:51,109
کار شجاعانه و دليرانه براي اينکه پيروز
بشي و جون آدما رو نجاتا بدي
186
00:24:51,818 --> 00:24:55,746
يه مرد بزرگ اصلا نميزاشت
چنين اتفاقي بيفته
187
00:24:55,783 --> 00:25:01,000
يه مرد بزرگ وقتي که ميدونست اشتباه
کرده،دست از کارش مي کشيد
188
00:25:01,036 --> 00:25:04,511
مهم نبود کي دستور داده
189
00:25:04,548 --> 00:25:08,475
پسري که من تو اون ميدان ديدم
190
00:25:08,511 --> 00:25:11,724
مي تونست کارايي فراتر
از خوب بکنه
191
00:25:11,766 --> 00:25:15,897
کارهايي بسيار بزرگ
192
00:25:19,486 --> 00:25:24,576
در ضمن،براتون يه هديه آوردم
193
00:25:27,414 --> 00:25:33,256
بعضيا خرد من رو براي اينکه يک پسر رو
از خيابان ها وارد خانوادم کردم،زير سوال بردند
194
00:25:33,292 --> 00:25:37,178
من پسري ديدم که خون سلطنتي نداشت
195
00:25:37,220 --> 00:25:42,604
ولي در روح شخصيتش يک شاه وجود داشت
196
00:25:43,355 --> 00:25:45,942
متشکرم،پدر
197
00:25:45,984 --> 00:25:50,240
به شما رداي نيايش نايب السلطنه ي
الموت رو پيشکش ميکنم
198
00:25:59,963 --> 00:26:02,968
در عوضش چي ميتونم بهت بدم؟
199
00:26:11,230 --> 00:26:14,317
شاهدخت تهمينه رو به شما معرفي ميکنم
200
00:26:14,359 --> 00:26:17,572
شاهزاده تاس ميخواد با ازدواج با اون
با مردمش متحد بشه
201
00:26:17,609 --> 00:26:21,663
عميقا دوست دارم که شما با اين
خواسته موافقت کنيد
202
00:26:24,751 --> 00:26:32,095
در تمام سفرهام،هرگز شهري زيباتر
از شهر شما نديدم،عليا حضرت
203
00:26:32,930 --> 00:26:38,438
بايد قبل از اينکه شترهاي بي فرهنگتون
اينجا رو خراب ميکردند،مي ديديد
204
00:26:40,107 --> 00:26:44,280
مطمئنا تو ملکه ي خوبي ميشي
205
00:26:46,158 --> 00:26:50,837
ولي, تاس به اندازه ي کافي زن داره
206
00:26:50,873 --> 00:26:54,629
تو دستان, ممکنه فرصت هاي کمتري
گيرت بياد
207
00:26:54,665 --> 00:26:58,130
اگه اين جواهر در تالار تو بمونه
208
00:26:58,166 --> 00:27:03,683
شاهدخت الموت اولين همسر تو خواهد بود
209
00:27:07,439 --> 00:27:10,866
چت شده،دستان؟
210
00:27:10,902 --> 00:27:17,454
اون بدون فکر به طرف هزاران کماني که بهش شليک ميشه
حرکت ميکنه،ولي قبل از ازدواج،از ترس خشکش ميزنه
211
00:27:17,490 --> 00:27:21,418
براي کسايي که ميگن اون هنوز
خردمند نشده
212
00:27:21,455 --> 00:27:24,256
بايد يه چيزي بنوشم
213
00:27:30,807 --> 00:27:33,436
بريد کنار
از سر راه بريد کنار
214
00:27:40,405 --> 00:27:44,036
پدر-
خدا به دادمون برسه،ردا مسموم شده-
215
00:27:44,078 --> 00:27:46,457
يکي کمکش کنه-
ردا،دستان اونو بهش داد-
216
00:27:46,493 --> 00:27:49,562
چرا؟-
يکي کمکش کنه-
217
00:27:49,599 --> 00:27:52,633
قاتل رو بگيريد-
يکي کمکش کنه-
218
00:28:05,443 --> 00:28:07,655
بيس-
با من بيا-
219
00:28:18,797 --> 00:28:22,135
فکر ميکني داري چيکار ميکني؟-
مي تونم از اينجا ببرمت بيرون-
220
00:28:22,172 --> 00:28:25,475
به کمک من نياز داري-
يالا-
221
00:28:39,871 --> 00:28:42,041
دروازه رو ببنديد-
از اونطرف-
222
00:28:46,881 --> 00:28:49,134
دروازه رو ببنديد
223
00:28:50,218 --> 00:28:52,304
برو پايين
224
00:28:55,100 --> 00:28:59,482
اونجا,قاتل رو بکشيد
اون اسبمو برداشت،اون اسبمو دزديده
225
00:29:09,081 --> 00:29:14,714
مردم وفادار من, تمام دنيا از مرگ شاه
عزيزمان در غم فرو رفته
226
00:29:14,751 --> 00:29:16,889
همه ي ما از غم او
ناراحت هستيم.
227
00:29:16,926 --> 00:29:21,933
ولي چون شاهزاده دستان قاتل بوده
اندوه ما رو بيشتر ميکنه
228
00:29:21,970 --> 00:29:25,898
من پدرمو نکشتم
اون ردا رو برادرم بهم داده بود
229
00:29:25,934 --> 00:29:30,989
تاس قاتله-
و حالا اون پادشاه ميشه-
230
00:29:32,366 --> 00:29:35,703
من پدرمو نکشتم
231
00:29:37,038 --> 00:29:39,626
من حرفتو باور ميکنم-
تو نبايد اينجا باشي-
232
00:29:39,627 --> 00:29:44,758
نبايد ميزاشتم بياي-
ولي اينکارو کردي-
233
00:29:48,390 --> 00:29:53,230
به برادرم قول داده بودم اگه نتونست
کمکت کنه،بکشمت
234
00:29:53,418 --> 00:29:59,156
خوب, راه حلش اينه که منو ببوسي
بعدش منو بکشي
235
00:29:59,657 --> 00:30:02,286
ولي من راه حل بهتري دارم
236
00:30:05,415 --> 00:30:08,670
تو رو مي کشم
و مشکلاتت حل ميشه
237
00:30:12,008 --> 00:30:15,013
احتمالا ميتونيم راه حل ديگه اي
پيدا کنيم
238
00:30:51,817 --> 00:30:54,864
خوب, راه حلش اينه که منو ببوسي
بعدش منو بکشي
239
00:30:54,901 --> 00:30:57,577
ولي من راه حل بتري دارم
240
00:30:57,994 --> 00:31:00,289
من ميکشمت
241
00:31:06,549 --> 00:31:10,514
چيزي رو که دزديدي بهم پس بده،مرد پارسي
242
00:31:12,684 --> 00:31:14,770
نه
243
00:31:29,375 --> 00:31:32,546
تو هم ديدي؟-
چي رو؟-
244
00:31:33,881 --> 00:31:35,884
اگه دوباره اون شمشير رو برداري
قسم ميخورم دستتو ميشکنم
245
00:31:35,885 --> 00:31:37,971
دوباره؟
246
00:31:38,805 --> 00:31:42,144
تو از همه ي ماسه ها استفاده کردي-
چي؟-
247
00:31:42,645 --> 00:31:45,148
اين چيه؟
248
00:31:47,652 --> 00:31:50,538
خارق العاده ست
249
00:31:50,574 --> 00:31:55,498
آزاد کردن ماسه،زمان رو
به عقب برميگردونه
250
00:31:57,251 --> 00:32:01,006
و فقط مالک خنجر ميدونه چه
اتفاقي ميفته
251
00:32:02,759 --> 00:32:06,348
اون برميگرده عقب و همه چيز رو عوض ميکنه
زمان رو تغيير ميده
252
00:32:06,384 --> 00:32:08,517
ولي هيچکي جز خودش نمي دونه
253
00:32:10,687 --> 00:32:14,359
چقدر مي تونم برگردم عقب؟
جواب بده،شاهزاده
254
00:32:14,395 --> 00:32:17,614
تو شهرمو نابود کردي
255
00:32:18,615 --> 00:32:22,621
ماموريتمون پيدا کرده اسلحه نبود
پيدا کردن اين خنجر بود
256
00:32:23,873 --> 00:32:26,419
بعد از جنگ,ازم خواست اينو
به عنوان هديه بهش بدم
257
00:32:26,455 --> 00:32:28,929
همه چيش رو يادم مياد
ولي حالا مي فهمم
258
00:32:28,965 --> 00:32:32,220
با اين, اون ميتونه همه چيزو تغيير بده. اون
مي تونه لحظات بحراني جنگ رو تغيير بده
259
00:32:32,256 --> 00:32:35,187
اون ميتونه حمله ي دشمنان رو
پيش بيني کنه
260
00:32:35,223 --> 00:32:37,727
اون فقط پادشاه نخواهد بود
قدرتمندترين شاهي خواهد بود که ايران تا حالا داشته
261
00:32:37,764 --> 00:32:41,363
حتي بزرگتر از پدرم
همش به خاطر اين خنجر بود
262
00:32:41,399 --> 00:32:45,119
برادر خائنم بايد به دست عدالت
سپرده بشه
263
00:32:45,155 --> 00:32:48,540
و به اين خاطر, جايزه ي دستگيرش
رو دوبرابر کردم
264
00:32:48,577 --> 00:32:54,085
در ضمن, دوست دارم همان طور که پدرم
خواسته بود از پادشاهيمان محافظت کنم
265
00:32:54,127 --> 00:32:57,721
سلطنت جديدي آغاز شده
266
00:32:57,757 --> 00:33:00,761
داري چيکار ميکني؟-
گرسيو نمي تونه زياد دور باشه-
267
00:33:00,803 --> 00:33:04,600
اين اسب معرو ترين ماديان در قلمرو پادشاهيه
به خاطر اين بود که راحت بتونه ردش رو بگيره
268
00:33:04,636 --> 00:33:08,361
رد کجا,داري کجا ميري؟-
اورات,جايي که پدرم دفن ميشه-
269
00:33:08,397 --> 00:33:11,318
به خاطر قتل پدرت دنبالتن
ميخواي تنهابري تو مراسم خاکسپاريش
270
00:33:11,319 --> 00:33:13,531
اونم وقتي که هزاران سرباز
ايراني اونجا هستند
271
00:33:13,567 --> 00:33:16,619
اميدوارم نظام اونجا باشه
اون تنها کسيه که ميتونم بهش اعتماد کنم
272
00:33:16,661 --> 00:33:19,957
خواهي ديد که به خاطر اعتماد برام
پاپوش دوختند،برو کنار،شاهزاده
273
00:33:19,999 --> 00:33:22,169
تمام جاده ها به سوي آورات بوسيله
ارتش ايران تحت نظره
274
00:33:22,205 --> 00:33:24,761
ولي من از طريق جاده نميرم
من از طرف دره ي بردگان ميرم
275
00:33:24,798 --> 00:33:27,802
هيچ کسي به اونجا نزديک نمشه
اونجا پر از قاتلين و آدم کشاست
276
00:33:27,839 --> 00:33:30,807
اينطوري ميگن-
تمام نقشت يه خودکشيه-
277
00:33:30,849 --> 00:33:33,019
برادرم،پدرمو کشت
و گناهش رو انداخت گردن من
278
00:33:33,055 --> 00:33:35,314
اگه به خاطر اثبات حرفم بميرم
بزار اينطور باشه
279
00:33:38,026 --> 00:33:41,745
پس ميخواي منو اينجا وسط
ناکجا آباد تنها بزاري؟
280
00:33:41,782 --> 00:33:45,120
دستان اشراف زاده,يک زن بي پناه رو
در بيابان تنها ميزاره
281
00:33:45,157 --> 00:33:49,168
اون همه شرفت در اين باره چي بهت ميگه؟
282
00:33:51,254 --> 00:33:54,427
بهم قدرت بده اين زنو نکشم
283
00:34:01,521 --> 00:34:04,525
سوار شيد, زياد ازش دور نيستيم
284
00:34:10,033 --> 00:34:13,789
بدون ماسه هاي درست،اين فقط يه خنجر
معموليه،حتي زياد تيز هم نيست
285
00:34:17,962 --> 00:34:22,051
اين ماسه, بازم ازش هست؟-
البته که نه-
286
00:34:23,929 --> 00:34:26,327
چطور ميتونم يه خرده گير بيارم؟-
سعي کن رو سرت وايسي-
287
00:34:26,328 --> 00:34:28,644
و نفستو حبس کني
288
00:34:35,071 --> 00:34:38,409
چيزي رو که دنبالش بودي ديدي،شاهزاده؟
289
00:34:38,451 --> 00:34:41,580
راه برو
290
00:34:48,256 --> 00:34:50,635
اگه نتوني به عموت ثابت کني
خنجر چطوري کار ميکنه
291
00:34:50,636 --> 00:34:52,513
از کجا بايد حرفتو باور کنه؟
292
00:34:52,549 --> 00:34:55,350
اين مشکل تو نيست،شاهزاده
293
00:34:55,387 --> 00:34:58,021
ميدوني, مثه آدماي مغرور راه ميري
294
00:34:58,063 --> 00:35:02,027
سر برافراشته, سينه ي جلو داده
گام هاي سنگين و بلند
295
00:35:03,154 --> 00:35:05,950
گام هاي يک شاهزاده ي از خود راضي
296
00:35:05,991 --> 00:35:09,205
شک ندارم از وقتي متولد شدي بهت
گقتن دنيا مال توئه
297
00:35:09,241 --> 00:35:13,133
راستش من به اين حرف باور دارم-
من مثه تو تو قصر به دنيا نيومدم-
298
00:35:13,170 --> 00:35:17,760
من تو محله هاي فقير نشين نسف به دنيا اومدم
جايي که زندگي ميکردم,براش ميجنگيدم
299
00:35:18,386 --> 00:35:23,289
و چطور يه شاهزاده شدي؟-
يک روز شاه،به بازار اومد
300
00:35:23,290 --> 00:35:27,817
و اون... نمي دونم, اون...
301
00:35:27,853 --> 00:35:30,868
منو پيدا کرد
302
00:35:30,905 --> 00:35:35,160
اون دستمو گرفت, بهم يه خانواده
و يه خونه داد
303
00:35:41,461 --> 00:35:48,347
چيزي که داري بهش نگاه ميکني
گام هاي مرديه که همه چيزشو از دست داده
304
00:35:53,354 --> 00:35:57,528
به دره ي بردگان خوش آمديد
علياحضرت
305
00:36:03,245 --> 00:36:06,375
مي ميرم واسه يه جرعه آب-
بيشتر از چيزي بود که داشتيم-
306
00:36:06,411 --> 00:36:09,259
چون تو يه ساعت قبل همشو حريصانه نوشيدي
307
00:36:09,296 --> 00:36:13,970
من مثه شما ايرانيا تو بيابون متولد
نشدم،همتون چين و چروکي و عصباني هستين
308
00:36:14,011 --> 00:36:20,275
وضعيت من خيلي بهتره-
فکر کنم منظورت افتضاح بود-
309
00:36:20,311 --> 00:36:24,280
شهر الموت به خاطر آب تميز
و خنکش معروفه
310
00:36:24,316 --> 00:36:28,406
من وقتي واسه تحسين اين چيزا ندارم
ترجيح ميدم بيشتر از ديواراتون محافظت کنم
311
00:36:28,407 --> 00:36:30,492
و تو هم اينجا نبودي
312
00:36:35,709 --> 00:36:39,882
يه معجزه, شاهزاده ساکت شد
313
00:36:41,844 --> 00:36:45,307
تهمينه؟
314
00:36:48,103 --> 00:36:50,691
صدامو ميشنوي؟
315
00:36:53,863 --> 00:36:57,076
بله دستان
صداتو ميشنوم
316
00:37:15,728 --> 00:37:18,483
ميدوني کجايي مرد پارسي؟
317
00:37:19,067 --> 00:37:21,576
و هنوزم موندي؟
318
00:37:21,613 --> 00:37:25,415
در قلب سودان يه قبيله جنگجو
به اسم امباکا وجود داره
319
00:37:25,452 --> 00:37:28,081
اونا تو قلب هر کسي که ازش
عبور ميکنند،ترس ميندازند
320
00:37:28,117 --> 00:37:31,466
مردم امباکا, استاد پرتاب چاقو هستند
321
00:37:31,503 --> 00:37:36,474
تيغ هاي چرخان که گفته شده خدا
خودش اونو تبرک کرده
322
00:37:36,510 --> 00:37:42,144
هدفشون فقط کشتنه
اونا ميتونن سر سه مرد رو با
323
00:37:42,180 --> 00:37:44,647
يه پرتاب چاقو قطع کنند
324
00:37:45,482 --> 00:37:48,612
نه.اگه جاي تو بودم زحمت اينکارو به
خودم نمي دادم.ميدوني چرا؟
325
00:37:49,363 --> 00:37:55,372
اين سسوئه,اون از قبيله ي امباکاست,
من شانس داشتم که زندگي اونو نجات دادم
326
00:37:55,413 --> 00:37:59,546
به اين معنيه که حالا اون تا
ابد به من مديونه
327
00:37:59,963 --> 00:38:03,269
پس بهم بگو مرد پارسي
دليلي وجود داره که من به
328
00:38:03,270 --> 00:38:09,350
سسو نگم خنجر بعديشو يه
خرده بالاتر بزنه؟
329
00:38:46,532 --> 00:38:49,745
پس, اين خودشه نه؟
330
00:38:50,287 --> 00:38:53,793
آره, راست ميگفتي
اون بد نيست
331
00:38:59,550 --> 00:39:03,598
اون ميتونه بويي بهتر از اين داشته باشه
ما با هم معامله کرديم
332
00:39:03,640 --> 00:39:07,270
خيلي باهوشي،شاهزاده-
معامله؟-
333
00:39:07,307 --> 00:39:09,482
چه معامله اي؟
334
00:39:10,191 --> 00:39:13,702
چه شاهزاده ي باشرفي-
چه شاهدخت محترمي-
335
00:39:13,738 --> 00:39:18,433
من خودمو زدم به غش كردن و فريبت دادم
و تو مشتاقانه ميخواستي به اين موجود زيبا كمك كني
336
00:39:18,469 --> 00:39:21,042
كي گفته تو خوشگلي؟-
بايد دليلي وجود داشته باشه-
337
00:39:21,043 --> 00:39:22,085
كه نمي توني چشماتو از من برداري
338
00:39:23,165 --> 00:39:25,596
تو...من
339
00:39:25,632 --> 00:39:28,225
بهت اعتماد ندارم
تو هم باب سليقه ي من نيستي
340
00:39:28,261 --> 00:39:32,184
من يه دختر بيچاره ي برده نيستم
من مي تونم خانواده ي خودم رو مسموم كنم
341
00:39:32,225 --> 00:39:37,442
واسه من خيلي زيادي -
آره, پول خوبي ازش در مياد
342
00:39:37,478 --> 00:39:39,784
مي خواي باهاش چيكار كني؟
343
00:39:39,820 --> 00:39:43,868
آره, بهش بگو
نمي بيني چقدر نگرانه؟
344
00:39:44,619 --> 00:39:47,039
يه لحظه بهم وقت بده -
باشه -
345
00:39:49,126 --> 00:39:53,048
قبولش برام سخته
ولي حق با تو بود
346
00:39:55,677 --> 00:40:00,268
چيزي رو كه دنبالش بودم،ديدم -
دستان،گوش كن -
347
00:40:00,560 --> 00:40:04,733
وقتي عموم قدرت اين خنجر رو بينه
حرفمو باور ميكنه
348
00:40:04,774 --> 00:40:08,577
دستان،مي دونم كاملا باهات
روراست نبودم
349
00:40:08,613 --> 00:40:13,621
ولي دروغات خيلي خردمندانه ست -
من نگهبان پيمان خدايي هستم -
350
00:40:13,657 --> 00:40:17,251
خنجر مقدسه, وقتي تو اونو دزديدي
داشت به يه جاي ديگه برده ميشد
351
00:40:17,293 --> 00:40:20,152
اگه خنجر تو دست آدماي ناباب بيفته -
من از چاقوت مراقبت مي كنم -
352
00:40:20,188 --> 00:40:25,060
حيفه اين مسابقه رو از دست بدي -
نمي دوني چي در خطره -
353
00:40:25,096 --> 00:40:29,269
اين مسئله مربوط به خدايانه،نه انسان
خدايان تو،نه من.
354
00:40:33,025 --> 00:40:35,320
زود باش
355
00:40:38,136 --> 00:40:41,067
تند تر بدو. يالا, شترمرغ
356
00:40:46,879 --> 00:40:50,009
مسابقه ي شترمرغ؟ -
هر سه شنبه و پنجشنبه -
357
00:40:50,468 --> 00:40:55,559
هر چي كه براي زيباي بخوان
اونا براش فراهم مي كنند. روحيه ي جنگجويي
358
00:40:56,727 --> 00:41:01,735
مسابقه ها خيلي راحت برگزار ميشه -
من داستان هاي وحشتناكي درباره ي اينجا شنيدم -
359
00:41:01,771 --> 00:41:05,454
برده هاي تشنه به خون
كه ارباباشون رو مي كشند؟
360
00:41:05,490 --> 00:41:09,830
داستان خوبيه, خوب گفتن, خيلي بزرگش كردن
ولي حقيقت نداره
361
00:41:09,872 --> 00:41:13,836
ولي استخوان هايي كه ديديم -
اونا رو از يه كولي در باكارا خريدم -
362
00:41:13,873 --> 00:41:19,470
من خواستم اينطور داستان ها گفته بشه
تا بتونم از شر خبيث ترين شياطين
363
00:41:19,506 --> 00:41:21,932
كه در كمين ما بودند و دهكده رو
به حال خود گذاشته بودند،خلاص بشم
364
00:41:21,974 --> 00:41:24,353
مي دوني دارم درباره ي چي حرف ميزنم؟
ماليات
365
00:41:26,022 --> 00:41:31,363
ايراني هاي كثيف, ارتششون, قلعه هاشون
جاده هاشون,كي پول اينا رو ميده؟
366
00:41:31,655 --> 00:41:33,825
تاجراي خرده پا
367
00:41:33,866 --> 00:41:39,291
مي بيني,به اين خاطره كه من يه مبارزه ي كوچيك
رو شروع كردم, تا يه خرده شايعه پراكني كنم
368
00:41:40,001 --> 00:41:44,507
اونو مثه يه بيماري تو حرمسراي تركها
پخش كردم
369
00:42:03,494 --> 00:42:06,499
شتر مرغ با هيبت رو ببين
370
00:42:12,758 --> 00:42:15,804
زود باش, خوشگلم
371
00:42:21,103 --> 00:42:23,690
عاشقشم
372
00:42:23,732 --> 00:42:30,283
ماليات بگيرا نزديك من و مشتري هام
نميان،همه هم خوشحالن
373
00:42:30,784 --> 00:42:36,126
دخترا ر وبياريد! دخترا رو بياريد
زود باشيد.از مردم پذيرايي كنيد
374
00:42:37,586 --> 00:42:40,716
اونجا واينسا
بدو, راه نرو
375
00:42:41,885 --> 00:42:44,765
هي, اگه چيزي رو بندازي, بايد پولشو بدي
از حقوقت تجاوز نکن
376
00:42:44,807 --> 00:42:47,603
اينطوري نگام نکن
ميدوني دارم چي ميگم
377
00:42:47,640 --> 00:42:50,399
کارتو بکن, به تماشاچيا برس
متشکرم
378
00:42:50,441 --> 00:42:54,822
ميدوني, فکر کنم قراري که با هم
گذاشتيم خوب از آب در مياد, مرد جوان
379
00:42:56,784 --> 00:43:00,831
به من دست نزن -
اون خيلي دوست داشتنيه،کجا پيداش کردي؟
380
00:43:02,834 --> 00:43:05,844
تو بازار برده فروشي لورس
ميخواستم برم آورات
381
00:43:05,881 --> 00:43:08,885
اونو با يه شتر عوض کردم
اون بهم حمله کرد
382
00:43:08,922 --> 00:43:11,889
شترها ايمن ترند -
شيخ عمار نجيب زاده -
383
00:43:11,930 --> 00:43:15,206
از مهمون نوازيتون قدرداني ميکنم
شما کار بزرگي مي کنيد
384
00:43:15,243 --> 00:43:18,445
ولي اگه مي تونستيد بهم وسايل بديد -
يه چيزي ميدوني،مرد پارسي؟ -
385
00:43:18,482 --> 00:43:25,452
تو خيلي شبيه اون شاهزاده ي بدنامي هستي
که بعد از قتل شاه فرار کرد
386
00:43:34,632 --> 00:43:37,803
بهت درباره ي امباکا نگفته بودم؟
387
00:43:38,221 --> 00:43:42,231
چرا،گفته بودي -
هيچي يه داستان خوب رو خراب نمي کنه.ولي داستان تو -
388
00:43:42,232 --> 00:43:46,858
اونو با يه شتر عوض کردي؟کوتا بيا
نگاش کن. اقلا دو شتر مي ارزه
389
00:43:47,901 --> 00:43:49,236
تلاش خوبي بود،مرد جوان
390
00:43:49,466 --> 00:43:52,679
راستشو بخواي برادرات براي
دستگيريت جايزه گذاشتند
391
00:43:52,680 --> 00:43:57,916
بين من و تو, مرزها قرار دارند
من مادرمو به خاطر اون طلاها معامله کردم
392
00:43:57,952 --> 00:44:01,008
چي؟تو نمي دوني اون
چه شکلي بود؟
393
00:44:01,045 --> 00:44:04,174
اونو ببر پيش ارتش ايران
394
00:44:04,175 --> 00:44:06,261
صبر کن ،صبر کن،صبر کن
395
00:44:09,183 --> 00:44:11,687
چاقوي قشنگيه -
اين هيچي نيست -
396
00:44:13,690 --> 00:44:16,694
بي ارزشه -
راستي؟ -
397
00:44:17,529 --> 00:44:20,033
واسه جواهرات ذوبش کن
398
00:44:42,775 --> 00:44:45,404
اون پسر داره چکار ميکنه؟
399
00:44:46,322 --> 00:44:49,035
نه, ممکنه يه پرنده رو بکشي
400
00:44:51,121 --> 00:44:54,751
هي, اينجا
401
00:45:04,182 --> 00:45:07,270
اگه جاي تو بودم،اينکارو نمي کردم -
برو تو دالان -
402
00:45:08,522 --> 00:45:11,860
اينو ببين،خودشه
ديگه شير گوسفند تکه تکه شده نمي خوام
403
00:45:11,902 --> 00:45:15,240
بعد از مسابقه ي سوم
مي شنوي؟ برو, زود باش
404
00:45:15,277 --> 00:45:17,828
دروازه -
بگيريدش -
405
00:45:18,198 --> 00:45:19,914
وايسا
406
00:45:24,713 --> 00:45:27,723
اهرم رو بيار بالا،اينطوري باز ميشه -
خنجر رو بده من -
407
00:45:27,759 --> 00:45:31,182
الان وقتش نيست،اهرمو بلند کن -
خنجر رو بده من -
408
00:45:35,145 --> 00:45:38,151
فکر نکن اين به فکرم نرسيده
409
00:45:42,448 --> 00:45:44,534
تکون بخور،شاهزاده
410
00:45:45,578 --> 00:45:46,621
دستان
411
00:45:48,290 --> 00:45:51,211
مرد پارسي
412
00:45:58,931 --> 00:46:02,061
دنبال اين ميگردي؟
413
00:46:05,107 --> 00:46:08,195
دفعه ي بعد, تو
414
00:46:16,667 --> 00:46:20,297
همه براي تشييع پدرم ميان
415
00:46:29,895 --> 00:46:32,815
صدها سرباز ايراني از دروازه
مراقبت ميکنند
416
00:46:32,857 --> 00:46:35,444
شايدم بيشتر, اگه ميخواي نزديک
خنجر بموني
417
00:46:35,445 --> 00:46:37,531
بايد تو آورات بهم کمک کني
418
00:46:43,081 --> 00:46:47,254
تمام اين اشراف زاده هاي خارجي
فکر کنم تو اينجا رو ميشناسي
419
00:47:04,113 --> 00:47:06,914
نمي تونستي يه نفر سبک تر
پيدا کني؟
420
00:47:06,951 --> 00:47:10,790
ماگل هاي هندو افراد نجيب زاده اي
هستند, بايد افتخار کني
421
00:47:12,167 --> 00:47:14,963
آره،خيلي
422
00:47:21,890 --> 00:47:25,101
دستان،خنجر کجاست؟
خواهش ميکنم بيا منو بگرد -
423
00:47:25,138 --> 00:47:28,648
بايد خيلي دقيق بگردي
424
00:47:40,333 --> 00:47:44,089
تاس اينجا نيست
بايد تو الموت باشه
425
00:47:45,675 --> 00:47:49,847
ماسه اي که خنجر رو پر ميکنه, مقدار بيشتري ازش
يه جايي تو الموت مخفي شده, درسته؟
426
00:47:49,884 --> 00:47:53,895
به همين دليله که تاس اونجا مونده
واسه همين ارتش رو براي جستجو فرستاد
427
00:47:54,187 --> 00:47:57,359
بايد به عموم يه پيغام بدم تا
منو ملاقات کنه
428
00:47:57,395 --> 00:48:00,155
اين غير ممکنه
429
00:48:59,955 --> 00:49:03,043
سخته،ولي غير ممکن نيست -
يه مدرک ديگه،تو ديوونه اي -
430
00:49:03,084 --> 00:49:05,545
چرا اينقدر تحت تاثير قرار گرفتي؟
431
00:49:05,587 --> 00:49:08,300
از سر راه بريد کنار
راه رو باز کنيد
432
00:49:13,057 --> 00:49:15,811
بچرخ -
چي؟ -
433
00:49:27,077 --> 00:49:29,998
وقتي بچه بودم اونا رو
برام ميخريدي
434
00:49:30,034 --> 00:49:33,592
تو عادت داشتي دونه هاشو رو
گرسيو تف کني
435
00:49:33,628 --> 00:49:36,070
نبايد منو مي کشوندي اينجا،دستان
436
00:49:36,107 --> 00:49:38,512
چاره نداشتم عمو،
دنبالم بياييد
437
00:50:01,462 --> 00:50:05,468
من پدر رو نکشتم, ميدونيد
من هرگز چنين کاري نمي کنم
438
00:50:05,504 --> 00:50:08,264
کارات يه چيز ديگه ميگه
439
00:50:08,973 --> 00:50:11,602
چاره اي جز فرار نداشتم
440
00:50:11,638 --> 00:50:13,652
تاس ردا رد بهم داد
441
00:50:13,688 --> 00:50:16,610
اون کسي بود که ردا رو مسموم کرد
ولي اينجا نيست،هست؟
442
00:50:16,903 --> 00:50:19,495
ترجيح داده به جاي شرکت در تشييع پدرش
تو الموت بمونه
443
00:50:19,532 --> 00:50:21,827
هم پيمانان ما خواهند ديد که
حمله ي ما درست بوده
444
00:50:21,863 --> 00:50:24,452
جستجو براي اسلحه هاي ساخته شده براي
دشمنان در الموت،مهمه
445
00:50:24,489 --> 00:50:29,093
درسته،ولي نه اگه اسلحه اي نباشه
حمله ي الموت يه دروغ بود
446
00:50:29,129 --> 00:50:31,758
تاس دنبال قدرته
به همين خاطر پدر رو کشت
447
00:50:31,759 --> 00:50:35,931
و حالا اون دنبال سلاح نيست
بلکه دنبال ماسه ست
448
00:50:35,968 --> 00:50:38,690
که سلاح سري رو پر ميکنه
449
00:50:38,727 --> 00:50:41,106
به اين دليل منو کشوندي اينجا،دستان؟
سلاح هاي سري؟
450
00:50:41,147 --> 00:50:45,696
يادتونه بعد از جنگ نذاشتيد تاس خنجري
رو که من غنيمت گرفته بودم ازم بگيره؟
451
00:50:45,738 --> 00:50:49,680
به خاطر همون خنجر اون به الموت
حمله کرد
452
00:50:49,716 --> 00:50:53,623
اين خنجر رو با خودت داري؟
453
00:50:56,252 --> 00:50:58,340
بله
454
00:51:03,556 --> 00:51:05,976
قدرت خارق العاده اي داره
455
00:51:09,314 --> 00:51:11,692
منو دست انداختي،دستان؟
456
00:51:13,153 --> 00:51:15,740
چي؟مطمئنم اين تو بود
457
00:51:16,408 --> 00:51:19,412
اين به اصطلاح مدرکت کجاست؟
458
00:51:19,449 --> 00:51:21,499
تهمينه
459
00:51:29,344 --> 00:51:31,723
دستات سوختن -
آره -
460
00:51:34,018 --> 00:51:38,108
وقتي ميخواستم رداي مسموم رو از
پدرت بگيرم اينطور شد
461
00:51:39,109 --> 00:51:41,403
چيزي شده،دستان؟ -
نه ،نه -
462
00:51:41,404 --> 00:51:43,616
مطمئني؟ ميدوني که ميتوني
بهم اعتماد کني،پسر
463
00:51:48,290 --> 00:51:51,007
فقط
464
00:51:51,044 --> 00:51:55,509
تاس رادرمه،مي تونه اينطوري
بهم خيانت کنه؟
465
00:51:55,545 --> 00:52:00,391
نمي تونم بگم دستان, شايد هيچ وقت اونطور
که لياقتت بوده برات احترام قائل نبوده
466
00:52:00,433 --> 00:52:02,519
و تو رو به چشم کسي ديده که
ميتونه ازش استفاده کنه
467
00:52:02,556 --> 00:52:04,569
يکي که ليوان شرابشو پر
نگه داره
468
00:52:04,606 --> 00:52:07,157
خدمت من به پدرت فرق مي کرد
469
00:52:07,193 --> 00:52:10,865
ما از يک خون بوديم،دستان -
چند بار پدر داستان نجات-
470
00:52:10,866 --> 00:52:13,995
دادنش رو از دست اون شير تعريف کرده بود؟
471
00:52:14,032 --> 00:52:17,083
اين داستان مورد علاقش بود -
يکي از بسيار،آره -
472
00:52:17,125 --> 00:52:21,507
نه،اين داستان مورد علاقش بود -
بايد بگم خيلي مرموز حرف ميزني،دستان -
473
00:52:25,430 --> 00:52:28,267
صبر کن،دستان
474
00:52:58,499 --> 00:53:00,607
اينجا
475
00:53:20,427 --> 00:53:22,514
قاتل
476
00:53:30,442 --> 00:53:32,946
من پدر رو نکشتم
477
00:54:42,010 --> 00:54:44,388
الان ميخواي چکار کني؟
478
00:55:32,376 --> 00:55:35,130
اون کجاست؟
479
00:55:35,610 --> 00:55:37,217
هي
480
00:55:56,996 --> 00:55:59,083
گرسيو
481
00:55:59,918 --> 00:56:03,798
من پدر رو نکشتم -
پس خدا تو رو ببخشه -
482
00:56:03,835 --> 00:56:06,010
بعد اينکه سرت جدا شد
483
00:56:15,483 --> 00:56:18,529
ما ديگه با عصا نمي جنگيم
برادر کوچولو
484
00:56:29,046 --> 00:56:31,341
همش همين؟
485
00:56:48,990 --> 00:56:52,329
اعليحضرت
فکرميکردم در الموت ميمونيد
486
00:56:52,365 --> 00:56:55,416
درباره ي دستان بهم بگو،عمو
487
00:56:56,251 --> 00:57:00,549
دستان اومده بود آورات تا
تو اون بازار منو بکشه
488
00:57:00,586 --> 00:57:02,636
شانس آوردم
489
00:57:02,637 --> 00:57:07,102
تاس،مرگ من حکومت نوپاي
تو رو ضعيف ميکنه
490
00:57:07,143 --> 00:57:10,252
دستان ميخواد شورش به پا کنه -
ميخواد پادشاه بشه؟ -
491
00:57:10,253 --> 00:57:11,817
متاسفانه همينطوره،عاليجناب
492
00:57:16,115 --> 00:57:20,038
به دادگاه کشوندن دستان باعث ميشه تا
براي کارش توجيه پيدا کنه
493
00:57:20,080 --> 00:57:24,963
نصيحت من اينه که اصلا دادگاه نياز نيست
494
00:57:24,999 --> 00:57:28,510
اونو زنده به نسف برنگردونيد
495
00:57:37,397 --> 00:57:39,238
جنايت دستان هر چه باشه
496
00:57:39,275 --> 00:57:43,239
يه دادگاه عمومي بهترين راه نشون دادن
به مردمه تا ببينند من چه پادشاهي هستم
497
00:57:43,276 --> 00:57:46,745
قوي, احترام به رعايت قوانين
498
00:57:47,580 --> 00:57:52,087
ما وحشي نيستيم -
هر روز بيشتر لايق پادشاه بودن ميشي -
499
00:57:52,504 --> 00:57:57,011
دستان بايد پيدا بشه
عدالت بايد در مورد اون اجرا بشه
500
00:58:02,185 --> 00:58:05,649
قصر مخفي قاتلين
501
00:58:06,358 --> 00:58:09,864
من بايد با مهمونامون حرف بزنم -
درباره اونا،سرورم -
502
00:58:09,900 --> 00:58:13,554
تمريناتشون غير معموليه
خدمتکارا چيزايي ديدند
503
00:58:13,590 --> 00:58:17,208
صداهاي عجيبي شنيدند, هفته ي قبل
يکي از اسبا ناپديد شد
504
00:58:17,250 --> 00:58:22,883
حواست باشه خدمتکارا دهنشون رو
ببندند،وگرنه بهت قول ميدم
505
00:58:22,920 --> 00:58:25,553
اونا هم ناپديد ميشن
506
00:59:28,564 --> 00:59:30,864
باري شما قاتلان يه
کار ديگه دارم
507
00:59:30,901 --> 00:59:33,154
ولي بايد خيلي سريع اينکارو بکنيد
طعمه تون يه قدم از شما جلوتره
508
00:59:33,196 --> 00:59:36,910
چيزي که خواسته بودم آوردي؟
509
00:59:45,590 --> 00:59:48,824
اين تمرينات
با مهارتات تداخل پيدا نمي کنند؟
510
00:59:48,860 --> 00:59:52,059
در حالت خلسه ما مي تونيم آينده ي
دور رو ببينيم
511
00:59:52,095 --> 00:59:54,562
تصاوير مرگ
512
00:59:55,814 --> 01:00:00,279
سرنوشت و نفرين
513
01:00:06,955 --> 01:00:11,462
در حالت خلسه ما مي تونيم هر چيزي رو پيدا کنيم
اين شامل برادرزادتون،شاهزاده دستان هم ميشه
514
01:00:11,498 --> 01:00:14,800
پس اميدوارم مرگ هاي بيشتري ببيني
515
01:00:15,301 --> 01:00:17,387
خيلي زود
516
01:00:54,110 --> 01:00:56,948
بخواب,اون سپاه مرزي ايرانه
517
01:01:08,965 --> 01:01:11,969
چرا بهم نمي گي؟
518
01:01:12,888 --> 01:01:18,146
دادگاه برگزار نشده, شايد اونا از دست
دروغات خسته شدند
519
01:01:18,183 --> 01:01:20,960
چاره اي جز ترک تو نداشتم
520
01:01:20,996 --> 01:01:23,738
مطمئنم عموت به حرفات گوش نکرد
521
01:01:23,780 --> 01:01:27,911
اين تاس نبود که پدرمو کشت
کار نظام بود
522
01:01:27,953 --> 01:01:31,249
عموت؟ -
دستاش سوخته بودند -
523
01:01:31,291 --> 01:01:33,753
اون گفت به خاطر اين بوده که ميخواسته
ردا رو از روي پدرم برداره
524
01:01:33,795 --> 01:01:37,842
چندين بار تو ذهنم مرور کردم,اون هيچوقت به
ردا دست نزد, بايد قبلا اونو حمل کرده باشه
525
01:01:40,764 --> 01:01:43,857
اين نظام بود که ردا رو مسموم کرده بود
526
01:01:43,893 --> 01:01:48,357
برگردوندن چند لحظه از زمان به
چه درد عموم ميخوره؟هيچ
527
01:01:48,399 --> 01:01:51,784
اون پدرمو به خاطر چيزي
غير از خنجر کشته
528
01:01:51,821 --> 01:01:56,954
چرا بهم نمي گي؟ميدوني
تو دستاي فرزي داري, منم همينطور
529
01:01:57,455 --> 01:02:00,376
اگه ميخواي اينو پس بگيري
بايد همه چيزو بهم بگي
530
01:02:00,413 --> 01:02:03,798
ديگه بازي بسه
دروغ هم بسه
531
01:02:13,104 --> 01:02:15,399
مي تونيم از اينجا بريم بيرون؟
532
01:02:21,449 --> 01:02:26,331
يه شاهزاده خانم که فکر کنه مي تونه
براي خودش يه طوفان شن داشته باشه
533
01:02:31,046 --> 01:02:34,177
نظام داره مياد تا ما رو بکشه
اون ميخواد من بميرم
534
01:02:35,345 --> 01:02:38,016
مي خوام بدونم چرا
535
01:02:41,771 --> 01:02:46,903
در الموت قلب تپنده ي تمام موجودات
زنده قرار داره
536
01:02:46,940 --> 01:02:50,242
ساعت شني خدايان
537
01:02:50,868 --> 01:02:56,126
سال ها قبل, خدايان به انسان نگاه کردند
و هيچي جز طمع و خيانت در او نديدند
538
01:02:56,162 --> 01:03:01,384
پس يک طوفان شن بسيار بزرگ فرستادند
تا همه رو نابود کنه,همه چي رو از زمين پاک کنه
539
01:03:01,425 --> 01:03:05,890
ولي يک دختر جوان به خدايان التماس ميکنه
تا به انسان يک فرصت ديگه بده
540
01:03:05,927 --> 01:03:08,691
در عوض زندگيش رو پيش نهاد کرد
541
01:03:08,728 --> 01:03:14,862
وقتي خدايان اخلاص دروني اونو ديدند
به ياد ظرفيت بالقوه ي انسان براي خوبي افتادند
542
01:03:14,899 --> 01:03:19,037
پس ماسه رو داخل ساعت شني
جمع کردند
543
01:03:34,351 --> 01:03:38,106
خنجر رو به دختري دادند که جان
انسان ها را نجات داده بود
544
01:03:38,148 --> 01:03:40,490
و اون رو اولين نگهبان قرار دادند
545
01:03:40,527 --> 01:03:44,074
تيغه ي خنجر تنها چيزيه که مي تونه
ساعت شني رو بشکنه
546
01:03:44,110 --> 01:03:48,753
و ماسه ي زمان رو آزاد کنه
ولي دسته فقط يک دقيقه مي تونه اونو نگه داره
547
01:03:48,789 --> 01:03:51,564
ولي اگه يکي بخواد خنجر رو تو ساعت شني
قرار بده و
548
01:03:51,565 --> 01:03:53,129
همزمان دکمه ي جواهر رو فشار بده؟
549
01:03:53,171 --> 01:03:56,385
ماسه به صورت بي نتها جريان پيدا ميکنه -
هر چقدر بخواي ميتوني زمان رو برگردوني؟ -
550
01:03:56,421 --> 01:03:59,306
بله،ولي اينکار ممنوعه
551
01:04:05,649 --> 01:04:10,572
وقتي پدرم کوچيک بود
نظام موقع شکار جونشو نجات داد
552
01:04:12,032 --> 01:04:15,162
يک روز دو شاهزاده داشتند يک
آهوي زيبا رو تعقيب مي کردند
553
01:04:15,198 --> 01:04:18,255
ولي متوجه نبودند که يه
شير در تعقيب اوناست
554
01:04:18,292 --> 01:04:24,341
نظام جون شارمان رو نجات داد
پدرم بارها اين داستان رو تعريف کرده
555
01:04:24,378 --> 01:04:26,929
نمي فههم
556
01:04:26,970 --> 01:04:30,935
نظام ميخواد تو زمان برگرده و کاري
رو که انجام داده،تکرار نکنه
557
01:04:30,971 --> 01:04:33,522
پدرمو نجات نده
بزاره اون بميره
558
01:04:33,558 --> 01:04:36,782
بعدش اون تا آخر عمر پادشاه ميشه
559
01:04:36,818 --> 01:04:40,116
و برادرام هرگز به دنيا نمياند
560
01:04:46,375 --> 01:04:48,754
طوفان تموم شد
561
01:05:16,587 --> 01:05:21,845
دستان, ماسه اي که درون ساعت شنيه
قدرت خارق العاده اي داره
562
01:05:24,933 --> 01:05:29,649
باز کردن خنجر وقتي که تو شيشه
فرو رفته،مهر رو ميشکنه
563
01:05:29,685 --> 01:05:33,577
که اين باعث نابودي
ساعت شني و شكستنش ميشه
564
01:05:33,613 --> 01:05:36,706
ماسه هاي زمان ديگه هيچوقت
محبوس نيستند
565
01:05:36,743 --> 01:05:39,685
و يكبار ديگه با خودشون شلاق خدايان
رو حمل ميكنند
566
01:05:39,686 --> 01:05:42,710
و هر چيزي كه سر راهشون
باشه،نابود مي كنند
567
01:05:45,715 --> 01:05:49,554
تمام انسان ها بهاي خيانت نظام
رو پرداخت مي كنند
568
01:05:50,806 --> 01:05:54,441
اين چيزيه كه از ما باقي مي مونه
569
01:05:54,478 --> 01:05:58,233
معبد مخفي محافظ در بيرون از
الموت يه مكان مقدسه
570
01:05:58,270 --> 01:06:00,951
جايي كه خنجر مي تونه در امنيت
كامل مخفي بشه
571
01:06:00,988 --> 01:06:03,741
اين تنها راه براي جلوگيري
از آخرالزمانه
572
01:06:04,909 --> 01:06:08,247
حقيقت اينه،دستان
573
01:06:08,873 --> 01:06:14,716
خنجر رو بهم پس بده, تا بتونم
ببرمش اونجا
574
01:06:16,511 --> 01:06:19,307
نمي تونم اينكارو بكنم
575
01:06:22,103 --> 01:06:26,943
من باهات ميام -
ميخواي كمكم كني -
576
01:06:28,362 --> 01:06:31,951
مي تونيم لينجا بشينيم و حرف بزنيم
يا مي توني سوار اسب بشي
577
01:06:47,475 --> 01:06:49,734
سفرمون مقدسه
578
01:06:49,770 --> 01:06:53,650
براي آب خوردن مي ايستيم و شب
به سوي كوهستان حركت مي كنيم
579
01:06:54,777 --> 01:06:59,242
خوشت مياد بهم بگي چكار كنم -
آخه دستوراتو خيلي خوب اجرا مي كني -
580
01:06:59,283 --> 01:07:01,745
الكي سعي نكن
581
01:07:15,099 --> 01:07:17,185
مرد پارسي
582
01:07:17,227 --> 01:07:22,611
ما شرايط بدي رو گذرونديم
فرصت نشد ازت خداحافظي كنم
583
01:07:23,696 --> 01:07:26,163
يه هفته بود ردت رو
دنبال مي كرديم
584
01:07:26,200 --> 01:07:30,039
اون شورش كوچيكي كه تو بپا كردي
دو روز ادامه داشت
585
01:07:31,207 --> 01:07:36,507
تمام اون شترمرغ هاي عزيزم
زير دست و پا له شدند
586
01:07:36,543 --> 01:07:38,765
اونو ميبيني اونجاست
نگاش كن
587
01:07:38,802 --> 01:07:40,972
اون تنها چيزيه كه از امپراتوري
من باقي مونده
588
01:07:41,014 --> 01:07:44,310
مهم نيست به عنوان يه بنيانگذار
چقدر مهارت داشته باشي
589
01:07:44,351 --> 01:07:49,567
نمي توني با يه شتر مرغ
مسابقات شترمرغ سواري برگزار كني
590
01:07:49,604 --> 01:07:52,034
درست ميگم؟
591
01:07:52,071 --> 01:07:55,283
بله قربان, با من بيا
592
01:08:01,250 --> 01:08:05,007
ميدونستي شتر مرغها
تمايل به خودكشي دارند؟
593
01:08:05,925 --> 01:08:08,512
اين موجود بيچاره رو ببين
594
01:08:08,554 --> 01:08:12,623
اون قبلا يه قهرمان بود
حالا بايد روز و شب
595
01:08:12,659 --> 01:08:16,691
مراقبش باشم يه وقت
كار احمقانه اي نكنه
596
01:08:22,116 --> 01:08:25,913
يهو به فكرم رسيد كه تنها را
براي جبران چيزي كه از دست دادم
597
01:08:25,950 --> 01:08:29,674
دنبال كردن اون دو عاشق جوونه
كه اين بلا رو سرم آوردند
598
01:08:29,711 --> 01:08:35,136
بله, مي خوام به خاطر جايزه تحويلت بدم
برادرت خيلي خوشحال ميشه
599
01:08:38,682 --> 01:08:41,269
درويش هاي ماسه ي پارسي
اونا مثل كثافت شتر
600
01:08:41,270 --> 01:08:42,938
شيخ عمار, گوش كن
601
01:08:43,565 --> 01:08:46,575
ترجيح ميدم گوش ندم -
چاقوي قشنگيه -
602
01:08:46,611 --> 01:08:49,704
شيخ شريف, ما در يك سفر
مقدس به سوي معبد
603
01:08:49,741 --> 01:08:53,914
معبد, معبد, هيچ چيزي مقدس تر از
طلاي پارسي وجود نداره
604
01:09:41,903 --> 01:09:44,323
خنجرو بده من
تعدادشون خيلي زياده
605
01:09:46,409 --> 01:09:49,205
نمي توني همشون رو بكشي
اگه ميخواي زنده بموني,خنجرو بده من
606
01:10:08,819 --> 01:10:11,323
خنجرو بده من
607
01:10:24,675 --> 01:10:27,888
مرد پارسي, از كجا ميدونستي؟
608
01:10:30,392 --> 01:10:32,729
غريزه
609
01:10:34,273 --> 01:10:36,568
چي؟
610
01:10:45,248 --> 01:10:48,170
بايد از اينجا بريم
611
01:10:50,256 --> 01:10:54,179
ديشب چه اتفاقي افتاد؟ -
قاتلين او افعي ها رو كنترل مي كردند -
612
01:10:54,220 --> 01:10:56,479
قاتلين؟ -
سال ها اونا نيروي -
613
01:10:56,515 --> 01:10:59,437
كشتار مخفي پادشاهان ايران بودند
ولي پدرم دستور منحل اونا رو داد
614
01:10:59,473 --> 01:11:03,776
نظام حتما از دستور پدرم سرپيچي
كرده و اونا رو منحل نكرده
615
01:11:03,818 --> 01:11:07,344
فعاليت كشتار مخفي حكومت
به همين خاطره كه من ماليات نميدم
616
01:11:07,381 --> 01:11:10,869
نمي تونيم توقف كنيم -
شايد تو نتوني, ولي ما مي تونيم -
617
01:11:10,911 --> 01:11:14,041
مي تونيم از كمكت براي
رسيدن به معبد استفاده كنيم
618
01:11:14,077 --> 01:11:16,508
با عبور از كوه هندو
اونم وقتي كه طوفان مياد؟
619
01:11:16,545 --> 01:11:19,883
تو هر جا ميري دردسر
هم دنبالت مياد
620
01:11:19,884 --> 01:11:21,969
تو معبد طلا هست
621
01:11:22,006 --> 01:11:24,765
بيشتر از اوني كه ده اسب
بتونند حملش كنند
622
01:11:24,802 --> 01:11:28,105
بدون ماليات -
قربان -
623
01:11:57,523 --> 01:12:02,529
مي دونيد داري كجا ميري؟ -
وقتي بچه بودم،مسير رو به ذهن سپردم -
624
01:12:02,566 --> 01:12:06,702
هر شاهدختي بايد اينكارو بكنه,مقدسه
625
01:12:09,291 --> 01:12:12,338
اينجاست
626
01:12:19,557 --> 01:12:24,147
مكان مقدس, جايي كه مي تونيم
خنجرو در امنيت كامل مخفي كنيم
627
01:12:24,184 --> 01:12:27,903
انتظار مجسمه هاي طلايي و
آبشار رو داشتم
628
01:12:31,742 --> 01:12:36,249
خنجرو بهم پس بده, تا
بتونم ببرم اونجا
629
01:12:53,566 --> 01:12:56,779
خودتو نبري,شاهزاده خاننم
630
01:13:01,703 --> 01:13:03,790
هي, اينجا
631
01:13:06,461 --> 01:13:10,467
خيلي وقت نيست مردند, شايد ديشب
اول شكنجه شدن
632
01:13:10,503 --> 01:13:14,222
قاتلين -
نظام اينجا رو بلده -
633
01:13:14,259 --> 01:13:17,102
همه مردن
634
01:13:19,397 --> 01:13:21,608
تمام دهكده, درباره ي طلاهام -
كجا ميري؟ -
635
01:13:22,151 --> 01:13:24,201
فقط يه راه براي متوقف كردن اين اتفاقات هست -
چي؟ -
636
01:13:24,237 --> 01:13:27,992
براي اينكه مطمئن بشن خنجر جاش امنه
تو معبد سنگي رو نگه ميدارن كه خنجر از اون اومده
637
01:13:28,028 --> 01:13:30,334
كدوم معبد؟اينجا كه يه
مشت سنگ و صخره ست
638
01:13:30,370 --> 01:13:33,397
اولين چيزي كه ياد گرفتيم, اگه همه چي
از دست رفت،خنجر رو برگردونيد سر جاش تو سنگ
639
01:13:33,398 --> 01:13:38,509
سنگ خنجر رو تو كوهستان فرو ميكنه
و به خدايان برميگردونه
640
01:13:46,019 --> 01:13:53,702
پيمان اوليه بايد اجرا بشه -
كدوم پيمان؟ -
641
01:13:53,739 --> 01:13:57,620
خدايان بايد زندگي كسي رو كه
بخشيدند،پس بگيرند
642
01:13:58,246 --> 01:14:00,541
تو ميميري
643
01:14:10,222 --> 01:14:13,144
همونجا بمون -
گوش كن -
644
01:14:14,396 --> 01:14:17,906
شمشيرتو بده من, شمشيرتو بده من
هرگز اين افتخار نصيبت نميشه
645
01:14:17,943 --> 01:14:20,989
اجساد زيادي اون پايين هستند
كه قاتلين به دستور نظام اونا رو كشتند
646
01:14:21,026 --> 01:14:23,868
اون خائنه -
قاتلين ديگه وجود ندارند -
647
01:14:23,910 --> 01:14:26,497
هميشه فكر ميكردي خيلي باهوشي -
اين حقه نيست, گرسيو -
648
01:14:26,534 --> 01:14:31,088
قربان, داخل همه مردند،تعداد
مرده ها تو دهكده بيشتره
649
01:14:31,124 --> 01:14:33,924
فقط يه راه -
همين جا بمون -
650
01:14:38,181 --> 01:14:40,935
نظام ميخواد من بميرم
ميخواد منو ساكت كنه
651
01:14:40,971 --> 01:14:43,689
يه محاكمه زيادي تو چشمه
652
01:14:47,862 --> 01:14:50,454
اينو ميدوني؟
اون همينو گفت, درسته؟
653
01:14:50,491 --> 01:14:54,122
ميدونم براي من و تو زياد
آسون نبوده,ولي هنوز
654
01:14:54,456 --> 01:14:55,791
ما با هم برادريم
655
01:14:55,792 --> 01:14:57,878
حرفمو با شمير روي گلوت
بهت ميزنم
656
01:14:57,920 --> 01:15:01,096
هميشه مي پرسيدي چرا پدر اين
همه وقت ميگزاره تا دعا كنه
657
01:15:01,133 --> 01:15:02,167
قبل از اينكه بميره
بهم گفت پيوند
658
01:15:02,168 --> 01:15:05,307
بين برادران مثه شميريه كه
از امپراتوريمون دفاع ميكنه
659
01:15:05,343 --> 01:15:07,894
اون دعا ميكرد كه اون
شمشير هميشه قوي بمونه
660
01:15:07,936 --> 01:15:12,067
چرا من بايد براي تشييع پدر بيام
آورات, وقتي ميدونستم خيلي خطرناكه؟
661
01:15:20,203 --> 01:15:22,288
نظام تاكيد كرده تو رو بكشيم
662
01:15:22,330 --> 01:15:25,090
تاس مخالفت كرد, دستور داد
تو رو زنده برگردونيم
663
01:15:25,126 --> 01:15:30,342
نظام ميخواد من بميرم, براي اينكه مطمئن بشه
اين اتفاق ميفته،قاتلين رو اجير كرده
664
01:15:30,379 --> 01:15:33,890
اون از چيزي كه من ميخوام بگم
665
01:15:33,927 --> 01:15:37,103
و به اون كسي كه ميخوام بگم،ميترسه
666
01:15:40,483 --> 01:15:43,363
بهم بگو برادر
667
01:15:45,783 --> 01:15:47,870
گرسيو؟
668
01:15:52,042 --> 01:15:54,129
گرسيو؟
669
01:15:58,093 --> 01:16:00,597
قاتلين
670
01:16:18,833 --> 01:16:20,919
خفه شو
671
01:16:32,937 --> 01:16:35,107
از خنجر محافظت كن
672
01:16:51,507 --> 01:16:53,718
مرد پارسي, پشت سرت
673
01:17:04,026 --> 01:17:06,821
تهمينه
674
01:17:06,863 --> 01:17:09,993
اونا رو فراموش كن, اينا رو پرتاب كن
675
01:17:10,029 --> 01:17:12,871
پيداش كنيد
676
01:17:20,424 --> 01:17:22,766
هي! اينجا
677
01:17:22,803 --> 01:17:25,724
ميدوني درباره ي مردايي كه
شمشير بزرگ دارند چي ميگن؟
678
01:17:39,704 --> 01:17:42,416
تهمينه, بزار من اينكارو بكنم
679
01:17:43,376 --> 01:17:46,610
فقط يك نگهبان ميتونه
خنجر رو برگردونه
680
01:17:46,647 --> 01:17:49,844
اين كاري نيست كه تو
بتوني انجام بدي،دستان
681
01:17:50,971 --> 01:17:54,727
من براي اينكار آمادم
682
01:17:54,763 --> 01:17:57,981
من نيستم
683
01:18:11,001 --> 01:18:13,088
تهمينه
684
01:19:04,206 --> 01:19:07,127
تمومش كنيد, ديگه بسه
685
01:19:25,613 --> 01:19:27,700
گرسيو
686
01:19:27,992 --> 01:19:30,579
دستان،متاسفم
687
01:19:33,625 --> 01:19:36,962
امپراتوري رو نجات بده
688
01:19:38,715 --> 01:19:42,054
برادر... برادر
689
01:19:46,144 --> 01:19:50,400
خنجر كجاست؟ -
بردنش -
690
01:19:51,652 --> 01:19:56,660
حفاظت از خنجر, صرف نظر از پيامدهاش
وظيفه ي مقدس من بود
691
01:19:57,119 --> 01:20:00,123
سرنوشت من بود
692
01:20:05,339 --> 01:20:08,886
سرنوشتمون رو خودمون ميسازيم،شاهزاده
693
01:20:08,923 --> 01:20:11,599
اونو پس ميگيريم
694
01:20:43,313 --> 01:20:46,151
يه اسب ديگه ميوايم
695
01:20:48,237 --> 01:20:51,659
كجا ميخواي بري؟ -
الموت -
696
01:20:54,788 --> 01:20:59,379
نظام ميخواد از خنجر براي شكستن ساعت شني
استفاده كنه, بايد جلوشو بگيريم
697
01:20:59,415 --> 01:21:02,843
بايد جلوشو بگيريم
698
01:21:05,764 --> 01:21:07,851
چي؟
699
01:21:08,852 --> 01:21:12,024
يه پرتاب كننده ي چاقوي با وجدان
700
01:21:31,803 --> 01:21:33,889
دوستون تو قصر گفت كه ايراني ها
اولين قسمت
701
01:21:33,890 --> 01:21:35,975
تونل ها رو حفاري كردند
702
01:21:36,017 --> 01:21:38,777
چند ساعت ديگه به ساعت شني ميرسند
703
01:21:38,813 --> 01:21:43,154
نظام خنجر رو تو معبد والا نگه داشته
كه يه شيطان از اون مراقبت ميكنه
704
01:21:43,190 --> 01:21:47,494
اون از خنجر پوشيده شده -
قاتليني كه برادرمو كشتند -
705
01:21:47,530 --> 01:21:51,088
ايت تنها چيزيه كه بين ما
و خنجر قرار گرفته
706
01:21:51,124 --> 01:21:54,254
كسي نمي تونه تو فاصله 15 متري
اون وايسه و زنده بمونه
707
01:21:54,290 --> 01:21:58,218
بعضيا نياز نيست اونقدر نزديك بشن
708
01:22:17,705 --> 01:22:20,125
يه خرده آب بديد, قربان
709
01:22:28,472 --> 01:22:30,663
مطمئني ميخواي اينكارو بكني؟
710
01:22:30,699 --> 01:22:32,817
من به پسره مديونم
711
01:22:32,853 --> 01:22:35,947
تو امباكا هستي, شلاق صحراي نامبيا
712
01:22:35,983 --> 01:22:38,821
من,يه كارفرماي پستم،, اين
713
01:22:38,822 --> 01:22:41,950
كار شرافتمندانه
تو خون من و تو نيست
714
01:22:41,987 --> 01:22:44,000
عجله كن
715
01:22:44,037 --> 01:22:49,753
دوست من,تا حالا كسي بهت گفته
خيلي حرف ميزني؟
716
01:22:56,346 --> 01:22:58,433
زود باش
717
01:25:45,642 --> 01:25:48,772
درباره ي امباكا بهت گفتم؟
718
01:25:49,816 --> 01:25:53,905
آره،گفتي -
اميدوارم برادرت به حرفات گوش كنه،مرد پارسي -
719
01:26:02,543 --> 01:26:04,593
اون اينجاست
720
01:26:04,630 --> 01:26:08,594
همه ي دروازه ها رو ببنديد
پيداش كنيد
721
01:26:41,684 --> 01:26:43,854
امنه -
دستان،من
722
01:26:45,315 --> 01:26:47,944
فكر نمي كنم بايد اينكارو بكني
723
01:26:47,980 --> 01:26:50,549
نگران مني؟
724
01:26:50,585 --> 01:26:53,119
احتياط -
كه با نگراني مخلوط شده -
725
01:26:53,161 --> 01:26:58,878
چاپلوسي خودتو بكن،شاهزاده -
تو هم قبلا دروغگوي بهتري بودي،شاهزاده خانم
726
01:26:58,914 --> 01:27:02,180
شايد تمرين نكردم
727
01:27:02,216 --> 01:27:06,055
اين آخرين باري نخواهد بود
كه ما با هميم
728
01:27:15,361 --> 01:27:19,951
خنجر كجاست؟ -
شما كارفرمايان پارسي چه دستاي نرمي دارين -
729
01:27:28,839 --> 01:27:33,305
پيداش كرديم،سرورم -
ساعت شني؟ -
730
01:27:34,849 --> 01:27:37,352
خنجر رو ندارم
731
01:27:38,604 --> 01:27:40,691
تنهام بزاريد
732
01:27:41,442 --> 01:27:43,612
سلام, تاس
733
01:27:43,653 --> 01:27:45,949
دستان
734
01:27:46,658 --> 01:27:49,099
بايد حرف بزنيم -
خوب حرف بزن -
735
01:27:49,136 --> 01:27:53,628
تنها -
بيرون از تالار منتظر باشد -
736
01:27:55,714 --> 01:27:58,218
ما برادريم،ميدونستي؟
737
01:27:59,386 --> 01:28:01,473
نظام، ردايي كه پدر رو كشت مسموم كرده بود
738
01:28:01,509 --> 01:28:05,145
نظام؟تو ديوونه اي -
كي ردا رو بهت داد،تاس؟ -
739
01:28:05,182 --> 01:28:07,611
كي ردا رو بهت داد؟
740
01:28:07,648 --> 01:28:11,904
تو مثه من بهش اعتماد داشتي, ولي
الموت براي دشمنامون سلاح فراهم نميكرد
741
01:28:11,941 --> 01:28:14,283
نظام بهمون دروغ گفت -
چرا بايد چنين كاري بكنه -
742
01:28:14,324 --> 01:28:18,127
از اينكار چي گيرش مياد؟ -
خوب بهم گوش كن -
743
01:28:18,164 --> 01:28:20,750
زير خيابان هاي اين شهر يه نيروي
باستاني وجود داره
744
01:28:20,791 --> 01:28:24,385
يه محفظه كه ماسه هاي زمان
رو نگه ميداره
745
01:28:24,422 --> 01:28:26,592
نظام ميخواد ازش استفاده كنه
تا تو تاريخ دستكاري كنه
746
01:28:26,634 --> 01:28:29,763
ميخواد تو زمان برگرده و
خودشو پادشاه كنه
747
01:28:29,800 --> 01:28:32,231
ماسه هاي زمان؟
748
01:28:32,267 --> 01:28:34,527
داستان عجيبي بود دستان, كفره
749
01:28:34,563 --> 01:28:37,442
با چشماي خودم قدرتشو ديدم،تاس
750
01:28:37,484 --> 01:28:41,949
نظام جاشو پيدا كرده و اگه ما جلوشو
نگيريم،دنيامون به آخر ميرسه
751
01:28:41,986 --> 01:28:46,122
اگه ميخواي منو بكشي،بهتره الان
اينكارو بكني
752
01:28:51,464 --> 01:28:54,014
اين يه خنجر معمولي نيست
753
01:28:54,051 --> 01:28:58,723
جواهر روي دسته رو فشار بده
خودت ميبيني
754
01:29:00,726 --> 01:29:03,647
بايد قبل از اينكه به اين شهر حمله
مي كرديم،اين توانايي رو ميداشتم
755
01:29:03,684 --> 01:29:08,446
از چي حرف ميزني؟ -
انجام كاري كه ميدونم درسته -
756
01:29:08,483 --> 01:29:10,616
صرف نظر از پيامدهاش
757
01:29:21,509 --> 01:29:24,722
سربازا بيرون موندند -
همونجا كه هستي بمون -
758
01:29:31,190 --> 01:29:33,240
اون خودشو كشت
759
01:29:33,276 --> 01:29:37,157
خدا به خائن رحم كرده
چون اون راه ترسوها رو انتخاب كرد
760
01:29:38,075 --> 01:29:40,454
هردومون ميدونيم دستان همه چي بود
761
01:29:40,495 --> 01:29:43,917
جز يه.. ترسو
762
01:29:45,795 --> 01:29:51,637
اين يه خنجر معمولي نيست. جواهر روي دسته
رو فشار بده ،خودت ميبيني
763
01:30:12,168 --> 01:30:14,714
صرف نظر از پيامدهاش
764
01:30:14,750 --> 01:30:17,264
دست نگه دار
765
01:30:17,301 --> 01:30:21,056
يه دقيقه قبل جلوي
چشمام تو مردي
766
01:30:21,766 --> 01:30:25,021
تو جواهر رو فشار دادي -
از كجا ميدونستي اينكارو مي كنم؟ -
767
01:30:26,690 --> 01:30:29,694
چون ما برادريم
768
01:30:33,283 --> 01:30:34,410
روزي كه ما براي جنگ رفتيم
769
01:30:34,431 --> 01:30:39,209
پدرمون بهم گفت يه پادشاه واقعي به
توصيه ي مشاورش گوش ميده
770
01:30:39,245 --> 01:30:43,136
ولي هميشه به نداي قلبش گوش ميكنه
771
01:30:43,173 --> 01:30:46,511
لازم نبود اين همه كار كني تا
من حرفتو باور كنم
772
01:30:46,548 --> 01:30:49,850
اعليحضرت
سربازا بهم گفتند كه
773
01:30:51,519 --> 01:30:54,565
مي بينم كه دستان برگشته
774
01:30:57,027 --> 01:30:59,239
تاس،يادت باشه چي بهت گفتم
775
01:31:04,580 --> 01:31:06,750
نه, يه لحظه
776
01:31:07,668 --> 01:31:11,549
تاس بيچاره،چقدر مشتاق سلطنت بود
777
01:31:12,801 --> 01:31:16,848
و تو ،دستان
هميشه مزاحمي
778
01:31:16,890 --> 01:31:20,689
ميميري تا ثابت كني چيزي بيشتر از
779
01:31:20,725 --> 01:31:24,486
كثافتي هستي كه پادشاه
از خيابون جمع كرد
780
01:31:25,446 --> 01:31:28,534
چه غوغايي به پا كردي
781
01:31:29,284 --> 01:31:31,960
ظاهرا پيوند بين برادران
782
01:31:31,996 --> 01:31:35,627
ديگه شمشيري نيست كه از
امپراتوريمون دفاع ميكنه
783
01:31:36,169 --> 01:31:37,713
بكشش
784
01:32:00,164 --> 01:32:02,876
اون يكي از ما بود
785
01:32:04,670 --> 01:32:07,430
اون كاهن معبد بود
786
01:32:07,466 --> 01:32:10,930
نظام اينطوري از وجود
ساعت شني باخبر شده
787
01:32:10,966 --> 01:32:13,934
اون نگهبانا رو به فساد كشيد
ما رو آلوده كرد
788
01:32:13,971 --> 01:32:17,064
ما ديگه پاك نيستيم
789
01:32:17,690 --> 01:32:20,109
بايد عجله كنيم
790
01:32:27,287 --> 01:32:29,336
طناب
791
01:32:29,373 --> 01:32:31,960
طناب بياريد, حالا
792
01:32:35,006 --> 01:32:39,179
نگهبانان يه مسير رو زير شهر ساختند
يه راه دسترسي مخفي به ساعت شني
793
01:32:39,217 --> 01:32:41,893
اگه بجنبيم
ميتونيم قبل از نظام برسيم اونجا
794
01:33:08,183 --> 01:33:11,437
اين مسير ورو به تالار ساعت شنيه
795
01:33:11,474 --> 01:33:14,525
فقط يه راه امن وجود داره
796
01:33:14,775 --> 01:33:17,989
تندتر
797
01:33:35,307 --> 01:33:38,145
پاتو جاي پاي من بزار
798
01:33:40,106 --> 01:33:43,987
جز اونجايي كه من پامو ميزارم
هيچي ديگه نبايد سطح رو لمس كنه
799
01:34:05,351 --> 01:34:07,438
بدو،دستان
بدو
800
01:34:17,369 --> 01:34:19,623
دستان
801
01:37:04,455 --> 01:37:06,541
نظام
802
01:37:08,628 --> 01:37:12,508
تو خانواده ي خودتو كشتي
شارمان برادرت بود
803
01:37:12,545 --> 01:37:14,887
و مايه ي نفرين من
804
01:37:16,973 --> 01:37:19,811
من مواظبت بودم
805
01:37:21,397 --> 01:37:22,523
دستان
806
01:37:22,544 --> 01:37:27,114
هيچ وقت نفهميدم چرا برادرم
يه آشغالو آورد تو قصر
807
01:37:27,150 --> 01:37:29,706
از فاضلاب لذت ببر،دستان
808
01:37:29,743 --> 01:37:32,831
تو حكومت من،جات همونجاست
809
01:37:42,761 --> 01:37:44,931
تهمينه
810
01:37:45,348 --> 01:37:48,687
نظام،از خنجر براي عوض كردن
گذشته استفاده نكن
811
01:37:48,728 --> 01:37:51,483
اون آزاد ميكنه -
آزاد ميكنه,چي رو؟ -
812
01:37:51,519 --> 01:37:54,237
شلاق خدايان؟
خود جهنم؟
813
01:37:58,618 --> 01:38:01,539
اينكارو نكن
814
01:38:15,394 --> 01:38:18,648
جلوشو بگير! اگه شيشه بشكنه
دنيا باهاش نابود ميشه
815
01:38:20,109 --> 01:38:24,908
اين سرنوشت من نيست, سرنوشت توئه
هميشه همينطور بوده
816
01:38:24,944 --> 01:38:27,584
منو ول كن -
نه -
817
01:38:27,620 --> 01:38:30,833
منو ول كن -
نميزارم بميري -
818
01:38:30,875 --> 01:38:35,006
كاش ميتونستيم با هم باشيم
819
01:38:41,517 --> 01:38:45,273
دستان -
نه! تهمينه -
820
01:39:16,570 --> 01:39:21,264
دستان -
تهمينه -
821
01:40:35,730 --> 01:40:37,817
شاهزاده دستان
822
01:40:39,361 --> 01:40:43,116
بيس،تو اينجايي؟ -
البته كه اينجام -
823
01:40:43,533 --> 01:40:47,206
افرادمون قلعه ي الموت رو محاصره كردن
جنگ تموم شد
824
01:40:47,242 --> 01:40:49,625
نه هنوز
825
01:40:57,304 --> 01:41:00,142
صبر كنيد
826
01:41:03,397 --> 01:41:05,483
صبر كنيد
827
01:41:12,577 --> 01:41:18,002
سربازان شجاع ايراني, به ما براي حمله
به اين شهر مقدس حيله زدند
828
01:41:18,038 --> 01:41:22,341
الموت،هيچ كارگاه توليد سلاحي نداره -
دستان -
829
01:41:23,593 --> 01:41:27,348
ديوونه شدي؟ -
نمي تونم در برابر خيانت ساكت بشينم -
830
01:41:27,390 --> 01:41:31,459
اين جنگ توسط كسي كه از همه بيشتر
بهش اعتماد داريم،به پا شده
831
01:41:31,495 --> 01:41:35,529
عمومون نظام -
دستان امروز سخت مبارزه كرده -
832
01:41:35,566 --> 01:41:38,823
شايد خيلي سخت. چيزي كه الان ميخواد
اينه كه از زير اين
833
01:41:38,859 --> 01:41:41,992
آفتاب سوزان بره بيرون, استراحت كنه
و موهاشو مرتب كنه
834
01:41:42,029 --> 01:41:44,829
سلاح هايي كه پيدا كرديم جعلي هستند
835
01:41:44,865 --> 01:41:47,593
اينجا هيچ اسلحه اي نيست،عمو
خودتم اينو ميدوني
836
01:41:47,630 --> 01:41:51,135
و اون جاسوس, كه ظاهرا اونا رو
دستگير كرده, خودت اجير كردي
837
01:41:51,177 --> 01:41:54,599
تا همه ي ما رو متقاعد كني
به الموت حمله كنيم
838
01:41:54,635 --> 01:41:57,274
اين چيه دستان؟
ندامت فاتح؟
839
01:41:57,311 --> 01:42:00,566
تو خودت حمله رو رهبري كردي
اين پيروزي بزرگ رو برامون كسب كردي
840
01:42:02,235 --> 01:42:05,657
هرگز نبايد ميزاشتم اين حمله
اتفاق بيفته
841
01:42:07,242 --> 01:42:10,330
از ته قلبم ميدونستم اين كار اشتباهه
842
01:42:12,667 --> 01:42:15,219
مال تو نميشه
843
01:42:15,256 --> 01:42:19,470
تو هرگز شاه نميشي
تو لياقتشو نداري
844
01:42:19,507 --> 01:42:23,685
تو زير سايه ي يك مرد بزرگ ميميري
845
01:42:28,400 --> 01:42:31,445
قبل از اينكه بيشتر خودشو شرمسار كنه
از اونجا بياريدش پايين
846
01:42:31,519 --> 01:42:35,582
تاس,قبل از اينكه نسف رو ترك كنيم
پدر اين بهت گفت
847
01:42:35,618 --> 01:42:37,267
يك شاه واقعي, به توصيه ي
مشاورش گوش ميده
848
01:42:37,268 --> 01:42:41,335
ولي اون هميشه به نداي
قلبش گوش ميكنه
849
01:42:41,627 --> 01:42:44,220
من و پدر تنها بوديم
تو از كجا اينو ميدوني؟
850
01:42:44,256 --> 01:42:48,012
حق با اونه,اون ما رو مي شناسه
و ميدونه چه كارايي ازمون برمياد
851
01:42:48,049 --> 01:42:51,142
فقط به قلبت گوش كن -
اون از دستورت سرپيچي ميكنه -
852
01:42:51,178 --> 01:42:55,316
حمله رو شروع مي كنه و
حالا ميخواد برگرده،تاس.
853
01:42:55,816 --> 01:42:59,155
همين جا تصميم بگير
854
01:43:10,672 --> 01:43:13,556
جاسوس حقيقت رو ميدونه
جاسوسو پيدا كنيد
855
01:43:13,592 --> 01:43:17,097
بياريدش پيش من
حقيقتو به زور ازش ميكشيم بيرون
856
01:43:54,236 --> 01:43:56,573
تو هر چيزي كه هر كسي آرزوشو
داره،در اختيار داشتي
857
01:43:56,610 --> 01:44:00,496
عشق،احترام و خانواده
858
01:44:01,330 --> 01:44:04,377
ولي اين برات كافي نبود،نه؟
859
01:44:40,390 --> 01:44:43,186
شاهدخت الموت
860
01:44:43,728 --> 01:44:46,733
من رو براي حمله به شهر شما گمراه كردند
861
01:44:47,484 --> 01:44:50,035
منو ببخشيد،علياحضرت
862
01:44:50,071 --> 01:44:53,618
اجازه ميدين جبران كنم؟
863
01:45:00,713 --> 01:45:03,174
اين به سود هر دوي ماست
864
01:45:03,211 --> 01:45:07,680
كه مردممون با چيزي بالاتر از
دوستي با هم پيوند بخورند
865
01:45:08,097 --> 01:45:10,726
ازدواج
866
01:45:11,144 --> 01:45:16,860
ازدواج شما با كسي كه هم فاتح
و هم ناجي اين شهر بود
867
01:45:21,367 --> 01:45:23,626
دستان
868
01:45:23,662 --> 01:45:27,293
خون سلطنتي داشته باشه يا نه
اون همه چيز پدر ماست
869
01:45:27,335 --> 01:45:30,443
همه چيز براي من و گرسيو
870
01:45:30,480 --> 01:45:33,552
شاهزاده ي واقعي ايران
871
01:45:37,725 --> 01:45:41,064
قبل از اينكه من جاتو بگيرم
برو اون بالا
872
01:45:45,905 --> 01:45:48,284
سلام, شاهزاده خانم
873
01:45:49,661 --> 01:45:53,979
اين يه رسمه كه همراه با خواستگاري
هديه بيارن ولي
874
01:45:54,015 --> 01:45:58,298
ولي من غافلگير شدم و آماده نبودم
875
01:45:58,334 --> 01:46:02,142
من هيچي براتون ندارم, جز
876
01:46:02,179 --> 01:46:06,018
چيزي كه از قبل مال خودتون بوده
877
01:46:16,784 --> 01:46:20,707
با من بيا،شاهزاده دستان
878
01:46:28,135 --> 01:46:31,682
چطور ميتونم به مردي كه از
ديوارهاي شهرم اومد بالا،اعتماد كنم؟
879
01:46:31,719 --> 01:46:35,313
ولي من كم كم دارم فكر ميكنم ديگه اون
مردي نيستم كه از ديوارهاي شهرتون اومد بالا
880
01:46:35,354 --> 01:46:38,484
اين براي يه مرد كه ميخواد
عوض بشه،زمان كوتاهيه
881
01:46:38,521 --> 01:46:41,155
شايد
882
01:46:43,909 --> 01:46:46,558
به نظر مياد تو اينجا يه
چيزي پيدا كردي
883
01:46:46,594 --> 01:46:51,294
اون چيه؟ -
بيداري جديد روحي -
884
01:46:51,330 --> 01:46:54,596
يه سرنوشت -
آره،دقيقا -
885
01:46:54,632 --> 01:46:57,970
من معتقدم خودمون سرنوشتمون
رو ميسازيم،شاهزاده خانم
886
01:46:58,006 --> 01:47:00,437
متاسفانه تو زياد کنجکاو نيستي
887
01:47:00,473 --> 01:47:04,021
بدون شک,يکي از عيب هاييه که دارم -
لطفا منو مسخره نکن,شاهزاده -
888
01:47:06,108 --> 01:47:09,863
فکر نکنم اونقدر همديگه رو بشناسيم که
بخوام چنين کاري بکنم,شاهزاده خانم
889
01:47:09,900 --> 01:47:13,953
ولي من به آينده نگاه کردم
به روزي که ما چنين کاري مي کنيم
01:47:18,520 --> 01:47:30,720
براي دانلود زير نويس فيلم و سريال به
::.. wWw.RapidBaz.Org ..::
.مراجعه کنيد
01:47:32,480 --> 01:47:45,720
ترجمه:محمد گرمسيري
mgarmsiri@yahoo.com