1
00:01:54,561 --> 00:01:56,095
پيش از اين در دکستر
2
00:01:56,129 --> 00:01:57,563
دکستر مورگان کيه؟
3
00:01:57,598 --> 00:02:00,532
يه ابله که براي پليس جنايي ميامي کار ميکنه
4
00:02:02,602 --> 00:02:04,068
اون دکستر مورگانه
5
00:02:04,102 --> 00:02:07,738
چهرهش ... به نظر آشنا مياد
6
00:02:07,773 --> 00:02:09,773
...تنها کسي که توي پليس شهري ميامي کار ميکرده
7
00:02:09,807 --> 00:02:10,774
...و اسلايد خون جمع ميکرده
8
00:02:10,809 --> 00:02:14,011
گروهبان دوکز بوده... قاتل لنگرگاه
9
00:02:18,482 --> 00:02:19,950
مشابه همون اسلحهاي که براي کشتن مايک اندرسون استفاده شده
10
00:02:19,984 --> 00:02:22,887
...آيا ما مطمئنيم که اين الکس دوبرانزني
11
00:02:22,922 --> 00:02:24,054
به مايک تيراندازي کرده؟
12
00:02:24,088 --> 00:02:26,056
چون به نظر يه پاپوش ميرسه
13
00:02:26,090 --> 00:02:27,825
هانا مک کي
14
00:02:27,859 --> 00:02:29,960
...شش سال رو در زندان جووي گذرونده بعد از اينکه
15
00:02:29,994 --> 00:02:32,095
بعنوان همدست وين رندال مجرم شناخته شده
16
00:02:32,130 --> 00:02:34,797
هميشه ادعا ميکرده که او هم يکي ديگه از قربانيانش بوده
17
00:02:34,832 --> 00:02:35,965
بخاطر همين اومدين اينجا؟
تنظيم با نسخه WEB-DL
sal3a
18
00:02:36,000 --> 00:02:37,500
براي اينکه به ما کمک کنيد بقيه اجسادي که وين دفن کرده بود رو پيدا کنيم؟
19
00:02:37,535 --> 00:02:39,968
وکيلم گفت که اين بهترين راهه
20
00:02:40,002 --> 00:02:41,936
ميفهمي حقوقت چيه؟
21
00:02:41,971 --> 00:02:42,970
هان؟
22
00:02:43,004 --> 00:02:45,506
اون "بله" نگفت
23
00:02:45,540 --> 00:02:47,973
اون آزاد شد. کاري نميتونيم انجام بديم
24
00:02:48,008 --> 00:02:50,743
لعنت بهش
لعنت به همه اين چيزا
25
00:02:50,777 --> 00:02:52,611
ولي کاري هست که من ميتونم انجام بدم
26
00:02:55,681 --> 00:02:58,015
...اون دود
27
00:02:58,049 --> 00:03:00,184
اسپلتزره
28
00:03:00,218 --> 00:03:03,720
چه احساسي داري؟
29
00:03:03,755 --> 00:03:05,589
خوشحال
30
00:03:05,623 --> 00:03:09,759
باعث ميشه که من چي باشم؟
31
00:03:11,265 --> 00:03:15,226
عميق شنا کن
32
00:03:18,242 --> 00:03:21,478
هيچوقت به پايان نميرسن، مگه نه؟
تعميرات
33
00:03:21,512 --> 00:03:23,279
برام مهم نيست
34
00:03:23,313 --> 00:03:26,082
اين يکي از چيزهاييه که هيچوقت تغيير نميکنه
35
00:03:26,116 --> 00:03:27,950
...امواج هميشه در حال نواخته شدن هستند
36
00:03:27,984 --> 00:03:29,752
...و هر چيزي رو که در مسيرشون قرار بگيره
37
00:03:29,786 --> 00:03:31,353
هر روز اندکي بيشتر از قبل مخفي ميکنن
38
00:03:31,388 --> 00:03:32,721
هريسون به زودي مياد خونه
39
00:03:32,755 --> 00:03:34,055
بايد قايق رو آماده کنم
40
00:03:34,090 --> 00:03:36,224
پس زندگي داره به حالت عادي برميگرده؟
41
00:03:36,258 --> 00:03:39,160
يه حالت عادي جديد
42
00:03:39,194 --> 00:03:42,362
دب ديگه در مورد گذشته کنجکاوي نميکنه
43
00:03:42,397 --> 00:03:46,199
ما در يک مسير رو به جلو هستيم
44
00:03:46,234 --> 00:03:48,468
حالا ديگه زندگي ميتونه کمتر پيچيده باشه
45
00:03:48,502 --> 00:03:49,702
تو که اينو باور نميکني؟
46
00:03:49,737 --> 00:03:51,838
چرا که نه؟ اون منو کنار نگذاشته
47
00:03:51,872 --> 00:03:54,507
اون تو رو قبول هم نکرده. نميدونه چه جوري بايد فکر کنه
48
00:03:54,541 --> 00:03:57,409
داره خودش رو با شرايط تطبيق ميده
49
00:03:57,444 --> 00:04:00,179
من هر کاري که در توانم بود براي محافظت از او در برابر تو انجام دادم
50
00:04:00,213 --> 00:04:01,681
اون چيزي که واقعاَ هستي
51
00:04:01,715 --> 00:04:02,781
يه هيولا؟
52
00:04:02,815 --> 00:04:04,016
اين کلام توئه
53
00:04:04,050 --> 00:04:05,117
تصور توئه
54
00:04:05,152 --> 00:04:06,852
...فکر نميکردي که بتونه از عهدهش بر بياد
55
00:04:06,886 --> 00:04:07,953
چون خودت نتونستي
56
00:04:07,987 --> 00:04:09,788
ولي دب قويتر از توئه
57
00:04:09,822 --> 00:04:11,523
فعلاَ
58
00:04:11,557 --> 00:04:13,791
...ولي آشکار بودن تو در دراز مدت
59
00:04:13,825 --> 00:04:16,259
...اونو از درون خواهد خورد
60
00:04:16,294 --> 00:04:19,361
مثل اثر آب نمک بر فولاد
61
00:04:29,236 --> 00:04:32,571
خون... مال ويکتور نيست
62
00:04:32,605 --> 00:04:34,573
من هيچوقت اثري بجا نميگذارم
63
00:04:34,607 --> 00:04:35,974
کي تو قايق من بوده؟
64
00:04:46,748 --> 00:04:48,983
خون زياديه
65
00:04:49,017 --> 00:04:50,852
کسي اينجا مرده
66
00:04:50,886 --> 00:04:54,187
کسي که من اونو نکشتم
67
00:05:01,827 --> 00:05:05,029
تو کي هستي؟
68
00:05:05,063 --> 00:05:06,763
...خيلي خب ببين... اگه من اينجا رو دست خوردم
69
00:05:06,797 --> 00:05:08,198
...و تو چيزي در اين مورد ميدوني
70
00:05:08,232 --> 00:05:09,999
فقط يه اشاره در موردش بهم بکن. باشه؟
71
00:05:10,034 --> 00:05:12,267
ما با هم برادريم
72
00:05:15,138 --> 00:05:16,771
...اولاَ
73
00:05:16,805 --> 00:05:20,674
ما هيچوقت برادر نبوديم و نخواهيم بود
74
00:05:20,709 --> 00:05:23,777
...دوماَ، يک ميليون بار بهت گفتم
75
00:05:23,812 --> 00:05:26,046
من هيچي نميدونم -
واقعاَ؟ -
76
00:05:26,080 --> 00:05:28,014
پس چرا صدات الان بالا رفت؟
77
00:05:28,048 --> 00:05:30,016
ببين، من تازه يه کلاس شبه زبانشنانسي گذروندم
(علم بررسي علائم غير کلامي در تغييرات روحي و احساسي)
78
00:05:30,050 --> 00:05:32,550
تغيير زير و بم صدا ... يعني مثل چي دروغ گفتن
79
00:05:32,585 --> 00:05:37,187
از کنار ميزم گورت رو گم کن
80
00:05:37,221 --> 00:05:38,555
زيرآبم خورده؟
81
00:05:38,589 --> 00:05:40,190
ميخوره اگه از سر راه من نري کنار
82
00:05:40,224 --> 00:05:41,624
...ببين، همين الان يه تلفن از يه همکار داشتم
83
00:05:41,659 --> 00:05:43,393
و لاگوئرتا داره مدارک رو تو يه آزمايشگاه ديگه آزمايش ميکنه
84
00:05:43,427 --> 00:05:44,594
يه آزمايشگاه خصوصي
85
00:05:44,628 --> 00:05:45,928
چه مدرکي؟ در مورد چي صحبت ميکني؟
86
00:05:45,962 --> 00:05:47,963
...يه اسلايد سوخته خون
87
00:05:47,997 --> 00:05:49,964
که خون تراويس مارشال روي اون بوده
88
00:05:49,998 --> 00:05:51,231
...بخاطر همين از خودم پرسيدم
89
00:05:51,265 --> 00:05:53,066
"...وينس، خانم رئيس داره مدارک رو در يک "
90
00:05:53,101 --> 00:05:54,067
"آزمايشگاه ديگه بررسي ميکنه"
91
00:05:54,102 --> 00:05:55,401
يه اسلايد خوني؟ مطمئني؟
92
00:05:55,435 --> 00:05:56,769
اوه خدايا
93
00:05:56,803 --> 00:05:59,305
افزايش شدت صدا نشاندهنده ناهنجاري عاطفيه
94
00:05:59,339 --> 00:06:00,672
تو يه چيزي ميدوني
دهن من سرويسه
95
00:06:00,706 --> 00:06:03,242
...مطمئنم که لاگوئرتا داره از يه آزمايشگاه ديگه استفاده ميکنه
96
00:06:03,276 --> 00:06:05,977
چونکه ميدونه حرف توي دهن تو نميمونه
97
00:06:06,011 --> 00:06:08,412
من پيگيري ميکنم ... پس تو فقط آروم بگير
98
00:06:08,447 --> 00:06:10,013
باشه... متشکرم ستوان
99
00:06:10,047 --> 00:06:11,648
خيلي باحالي
100
00:06:15,318 --> 00:06:17,853
يه لحظه وقت داري؟
101
00:06:17,888 --> 00:06:19,854
حتماَ
102
00:06:19,888 --> 00:06:22,389
...ماسوکا متوجه شده که شما
103
00:06:22,424 --> 00:06:24,225
...از يه آزمايشگاه بيروني براي بررسي شواهد استفاده ميکني
104
00:06:24,259 --> 00:06:25,858
و فکر ميکنه که قراره اخراج بشه
105
00:06:25,893 --> 00:06:27,660
چيزي هست که من بايد بدونم؟
106
00:06:27,694 --> 00:06:29,928
من در يه موردي به دو تا چشم بيشتر نياز داشتم
107
00:06:29,962 --> 00:06:31,930
چيز مهمي نيست
108
00:06:34,067 --> 00:06:37,735
آيا اون ارتباطي با قصاب لنگرگاه داره؟
109
00:06:39,405 --> 00:06:43,408
لاندي اون دفترچه رو هر جا ميرفت با خودش ميبرد
110
00:06:43,442 --> 00:06:45,743
در رو ببند
111
00:06:52,583 --> 00:06:55,451
اين موضوع بايد بين من و تو بمونه
112
00:06:55,486 --> 00:06:57,387
البته
113
00:06:57,421 --> 00:07:00,055
...من يه تحليل آزمايشگاهي از يک اسلايد خون دارم که
114
00:07:00,089 --> 00:07:01,790
که توي اون کليساي متروک پيداش کردم
115
00:07:01,824 --> 00:07:05,726
يه اسلايد خوني، مثل غنيمتهاي قصاب لنگرگاه؟
116
00:07:05,760 --> 00:07:08,829
خون تراويس مارشال روي اون بود
117
00:07:08,864 --> 00:07:10,697
...ولي دوکز قصاب لنگرگاه بود
118
00:07:10,731 --> 00:07:11,865
و دوکز حالا مرده
119
00:07:11,899 --> 00:07:13,733
خب، اگه اون دوکز نبوده چي؟
120
00:07:13,768 --> 00:07:16,902
اگه قصاب لنگرگاه هنوز زنده باشه و به کار خودش ادامه بده چي؟
121
00:07:16,936 --> 00:07:20,071
اگه اون تراويس مارشال رو کشته باشه چي؟
122
00:07:20,105 --> 00:07:23,508
...فقط اينکه تراويس مارشال تيکه تيکه نشده بود
123
00:07:23,542 --> 00:07:25,375
و توي کيسه قرار داده نشده بود
124
00:07:25,409 --> 00:07:27,644
...ولي اين حقيقت که قصاب لنگرگاه
125
00:07:27,678 --> 00:07:30,647
اسلايدهاي خوني نگه ميداشته هيچوقت به صورت عمومي منتشر نشده
126
00:07:30,681 --> 00:07:33,982
پس احتمالاَ يه جور کپي کاري هم نميتونسته باشه
127
00:07:34,017 --> 00:07:36,885
اينو چه جوري توضيح ميدي؟
128
00:07:36,920 --> 00:07:39,620
نميتونم
129
00:07:39,655 --> 00:07:44,091
...ميدونم... اين به نظر غير ممکن مياد... ولي
130
00:07:44,125 --> 00:07:46,860
...من هيچوقت باور نکردم که دوکز يه قاتل بوده
131
00:07:46,895 --> 00:07:51,763
...و بر مبناي دست نوشتهها... لاندي هم ترديدهايي در اين مورد داشته
132
00:07:51,798 --> 00:07:54,498
خب، ميتوني اسم منو هم به اون ليست اضافه کني
133
00:07:54,532 --> 00:07:56,700
دوکز همکار من بوده
134
00:07:56,734 --> 00:08:00,236
اون آدم خوبي بود
135
00:08:02,239 --> 00:08:06,874
کاري هست که بتونم براي کمک انجام بدم؟
136
00:08:06,909 --> 00:08:10,510
اصلاَ نميتوني تصور کني که چقدر خوبه که اينو ميگي
137
00:08:10,545 --> 00:08:14,213
چون من همه اينا رو تو خودم نگه داشتم
138
00:08:18,185 --> 00:08:20,987
فقط چشماي خودت
139
00:08:21,021 --> 00:08:23,288
فقط چشماي خودم
140
00:08:36,767 --> 00:08:40,102
لعنتي
141
00:08:40,137 --> 00:08:42,538
لعنتي
142
00:08:44,307 --> 00:08:46,509
مادر به خطاي لعنتي
143
00:08:46,543 --> 00:08:50,778
توي عوضي... تيکه تيکه عوضي
144
00:08:53,914 --> 00:08:57,816
لعنت
145
00:09:05,424 --> 00:09:08,692
...خون درون قايق من متعلق است به
146
00:09:08,727 --> 00:09:10,862
لوئيس گرين؟
147
00:09:10,896 --> 00:09:14,531
لوئيس مرده؟
148
00:09:14,565 --> 00:09:16,232
چرا تو قايق من کشته شده؟
149
00:09:16,267 --> 00:09:18,901
چرا اصلاَ بايد به قايق من رفته باشه؟
150
00:09:18,935 --> 00:09:21,103
چرا؟
151
00:09:21,137 --> 00:09:22,871
خواهرمه داره اونجوري به من نگاه ميکنه؟
152
00:09:22,905 --> 00:09:25,239
...دکس
153
00:09:28,910 --> 00:09:31,345
ما توي يه طوفان بدبختي قرار داريم
154
00:09:31,379 --> 00:09:33,379
...لاگوئرتا يه اسلايد خوني
155
00:09:33,414 --> 00:09:37,249
با خون تراويس مارشال توي اون کليساي لعنتي پيدا کرده
156
00:09:39,820 --> 00:09:40,987
اين خوب نيست
157
00:09:41,021 --> 00:09:42,888
تو چطور يه اسلايد خوني رو گم کردي؟
158
00:09:42,922 --> 00:09:46,759
دب، ميدوني که اون شب مطابق سناريوي هميشگي من پيش نرفت
159
00:09:48,160 --> 00:09:50,361
...ميخواي بگي که تقصير من بوده
160
00:09:50,396 --> 00:09:51,662
...که لاگوئرتا حالا فکر ميکنه
161
00:09:51,697 --> 00:09:53,396
قصاب لنگرگاه زنده و سالمه؟
162
00:09:53,431 --> 00:09:55,231
نه، منظورم اين نبود
163
00:09:55,266 --> 00:09:59,401
...ولي... اون شب توي کليسا دقيقاَ مطابق
164
00:09:59,435 --> 00:10:01,769
دستورالعمل بازي من نبود
165
00:10:01,803 --> 00:10:03,971
...من با لاگوئرتا صحبت کردم تا
166
00:10:04,006 --> 00:10:05,139
...بذاره منم توي تحقيقات کمک کنم
167
00:10:05,174 --> 00:10:07,274
تا بتونم اتفاقاتي که ميافته رو زير نظر داشته باشم
168
00:10:07,308 --> 00:10:08,808
تو چيکار کردي؟
169
00:10:08,843 --> 00:10:10,577
نه
170
00:10:10,611 --> 00:10:12,078
من خودم يه کاريش ميکنم
171
00:10:12,112 --> 00:10:13,445
نميخوام تو درگير بشي
172
00:10:13,480 --> 00:10:16,714
خب، يه مقدار براي اينکار لعنتي ديره
173
00:10:16,748 --> 00:10:18,716
...اون ميخواد با دوستان و خانواده همه
174
00:10:18,751 --> 00:10:20,185
...کسايي که توي اين فهرست افراد گم شده
175
00:10:20,219 --> 00:10:22,519
از زمان مرگ دوکز هستن، صحبت کنه
176
00:10:22,554 --> 00:10:24,087
...همه اونا با پروفايل قربانيان
177
00:10:24,122 --> 00:10:26,456
قاتل لنگرگاه تطابق ميکنن
178
00:10:26,490 --> 00:10:29,091
کسي اينجا هست که تو بشناسيش؟
179
00:10:33,796 --> 00:10:36,330
...اين سه تا
180
00:10:36,365 --> 00:10:39,901
مال من هستن
181
00:10:39,935 --> 00:10:42,402
قرار نيست اين کارا هيچوقت به پايان برسه؟ درسته؟
182
00:10:42,437 --> 00:10:43,971
اونا آدماي بدي بودن دب
183
00:10:44,005 --> 00:10:46,739
که به انجام کارهاي بد ادامه ميدادن
184
00:10:46,773 --> 00:10:49,408
اين تنها کسي از اوناست که توي ميامي خانواده داره
185
00:10:49,442 --> 00:10:52,777
فليپ بارنز
186
00:10:52,812 --> 00:10:54,379
...پس، وقتي من و لاگوئرتا ليست رو تقسيم کرديم
187
00:10:54,413 --> 00:10:56,246
من مطمئن ميشم که خودم ميرم سراغ خانواده اون
188
00:10:56,280 --> 00:10:57,948
نه، من دوست ندارم که تو اينکار رو انجام بدي
189
00:10:57,982 --> 00:11:02,752
من اصلاَ اهميتي نميدم که تو چي دوست داري دکستر
190
00:11:02,786 --> 00:11:07,623
کار از اين چيزا گذشته. مسئله خودمم هستم
191
00:11:07,658 --> 00:11:11,459
چيزايي که در مورد بارنز لازم دارم رو بهم بگو
192
00:11:14,897 --> 00:11:19,233
اون يه عکاس عروسي بود
193
00:11:19,267 --> 00:11:22,369
...يه مهمون خارج از شهر رو پيدا ميکرد
194
00:11:22,403 --> 00:11:25,971
جوان، مونث، تنها
195
00:11:26,006 --> 00:11:28,707
اونو اغوا ميکرد تا به هتل دعوتش کنه
196
00:11:30,776 --> 00:11:33,911
اون ديگه هيچوقت به خونه بر نميگشت
197
00:11:33,946 --> 00:11:37,279
از کاري که کرده بود عکس ميگرفت
198
00:11:40,082 --> 00:11:43,416
خب تو چيکار کردي؟
199
00:11:43,451 --> 00:11:45,884
اون براي يه کار جديد به خارج از شهر رفته بود
200
00:11:45,918 --> 00:11:50,487
منم بعد از يه مهماني گيرش انداختم
201
00:11:50,521 --> 00:11:53,190
يه مهماني؟
202
00:11:53,224 --> 00:11:55,925
يه مهماني عروسي؟
203
00:11:55,959 --> 00:11:59,128
دکستر، اگه بارنز ازت عکس گرفته بود چي؟
204
00:11:59,162 --> 00:12:00,661
دب -
اگه کسي تو رو يادش ميومد چي؟ -
205
00:12:00,696 --> 00:12:02,597
اون يه عروسي بود
206
00:12:02,631 --> 00:12:04,931
همه توجهشون به عروس و داماد بود
207
00:12:04,965 --> 00:12:07,700
من فقط رفتم داخل و اومدم بيرون. مشکلي نبود
208
00:12:07,735 --> 00:12:10,235
اگه اشتباه کرده باشي چي؟
209
00:12:10,270 --> 00:12:12,137
نکردم
210
00:12:12,171 --> 00:12:13,971
لاگوئرتا نميتونه سر اين منو گير بندازه
211
00:12:14,006 --> 00:12:17,207
جسدي وجود نداره، مدرکي وجود نداره
212
00:12:17,241 --> 00:12:19,242
خودت رو از اين ماجرا دور نگه دار، باشه؟
213
00:12:27,949 --> 00:12:29,548
...اولين چيزي که بايد بفهمم اينه که
214
00:12:29,583 --> 00:12:33,519
چرا لوئيس در قايق من کشته شده؟
215
00:12:33,553 --> 00:12:36,287
پردههاي من باز هستن
216
00:12:36,321 --> 00:12:38,622
با رفتن هريسون، جيمي اينجاها نيست
217
00:12:38,656 --> 00:12:41,056
کسي توي آپارتمان من بوده
218
00:12:41,091 --> 00:12:43,558
شايد هنوز هم باشه
219
00:12:54,967 --> 00:12:56,667
هي دکس... سم صحبت ميکنه
220
00:12:56,701 --> 00:12:58,535
...فقط ميخواستم مطمئن بشم که قرارمون
221
00:12:58,569 --> 00:13:00,502
...براي ساعت يک به بعد در
222
00:13:00,537 --> 00:13:03,539
تقاطع دوازدهم و جاده ساحلي سرجاشه
223
00:13:03,573 --> 00:13:05,840
اونجا ميبينمت
224
00:13:23,522 --> 00:13:26,923
من قبلاَ اونو توي بار فاکس هول ديده بودم
225
00:13:26,957 --> 00:13:29,725
که مالک اونجا انجمن اخوت کاشکاست
226
00:13:29,759 --> 00:13:31,093
...مردي که مايک اندرسون رو کشته
227
00:13:31,127 --> 00:13:33,828
ويکتور باسکوف، يکي از برادران کاشکا بوده
228
00:13:33,862 --> 00:13:35,596
...آيا اونا تونستن بفهمن من ويکتور رو کشتم
229
00:13:35,631 --> 00:13:38,199
و يه قاتل فرستادن دنبال من؟
230
00:13:57,049 --> 00:13:58,315
ببخشيد -
بله؟ -
231
00:13:58,349 --> 00:14:01,018
فکر ميکنم من يه تماس تلفني براي شما دارم
232
00:14:01,052 --> 00:14:04,553
يه قهوه کوچيک لطفاَ
233
00:14:04,588 --> 00:14:06,055
سلام؟
234
00:14:06,089 --> 00:14:08,557
چرا تو توي آپارتمان من بودي؟
235
00:14:08,591 --> 00:14:10,759
خب، ولي تو اونجا نبودي آقاي شلوار باهوش ؟
(بازي الکترونيکي براي کودکان که احتمالاَ مورد استفاده هريسون بوده)
236
00:14:11,794 --> 00:14:13,060
به سئوال جواب بده
237
00:14:13,095 --> 00:14:15,029
در خانه من چيکار ميکردي؟
238
00:14:15,064 --> 00:14:16,998
...من براي يک مباحثه اومده بودم
239
00:14:17,032 --> 00:14:20,200
در مورد يکي از دوستانم که ناپديد شده... ويکتور
240
00:14:20,234 --> 00:14:21,868
مطمئنم که تو اونو به ياد مياري
241
00:14:21,903 --> 00:14:23,736
اصلاَ نميدونم در مورد چي صحبت ميکني
242
00:14:23,771 --> 00:14:25,171
من به دروغها اهميتي نميدم
243
00:14:25,205 --> 00:14:26,806
بهت گفتم که ... من نميدونم اون کيه
244
00:14:26,840 --> 00:14:28,507
تو داري وقت هر دوي ما رو تلف ميکني
245
00:14:28,541 --> 00:14:32,443
...لوئيس گرين... که من توي قايق تو پيداش کردم
246
00:14:32,477 --> 00:14:35,945
...قايقي که براي معدوم کردن جسد ويکتور در اقيانوس به ازش استفاده شده
247
00:14:35,980 --> 00:14:37,246
اسم تو رو به من داد
248
00:14:37,281 --> 00:14:40,148
پس تو لوئيس رو کشتي
249
00:14:40,182 --> 00:14:44,184
ما يه مباحثهاي داشتيم که به طور ناگهاني به پايان رسيد، بله
250
00:14:44,218 --> 00:14:46,086
لوئيس ديگه چي گفت؟
251
00:14:46,120 --> 00:14:48,520
...فکر ميکنم که از تو بعنوان يه
252
00:14:48,555 --> 00:14:50,055
ابله ياد کرد
253
00:14:50,089 --> 00:14:51,856
تو فکر ميکني خيلي باهوشي
254
00:14:51,891 --> 00:14:53,123
در حقيقت همينطوره، بله
255
00:14:53,158 --> 00:14:55,526
...رئيسهات در انجمن برادري کاشکا
256
00:14:55,560 --> 00:14:57,727
اونا تو رو فرستادن؟ -
اه -
257
00:14:57,761 --> 00:15:01,130
تکليفت رو قبلاَ انجام دادي
258
00:15:01,165 --> 00:15:03,398
رئيسي وجود نداره که به من بگه چيکار کنم
259
00:15:03,432 --> 00:15:05,667
ويکتور دوست من بوده... اين يه موضوع شخصيه
260
00:15:05,701 --> 00:15:07,235
پس چشم در مقابل چشم، درسته؟
261
00:15:07,269 --> 00:15:09,904
...دوست شما ويکتور يک زن بيگناه و يک پليس رو ميکشه
262
00:15:09,938 --> 00:15:13,006
و کشتن من يه جورايي حساب رو تصفيه ميکنه؟
263
00:15:13,041 --> 00:15:14,441
اوه، تو منظور منو درست نفهميدي
264
00:15:14,475 --> 00:15:16,843
من با کشتن تو متوقف نميشم
265
00:15:16,877 --> 00:15:18,911
...بلکه تمام دوستان پليست رو هم که
266
00:15:18,945 --> 00:15:20,646
در اين انتقام گيري دست داشتن، ميخوام
267
00:15:20,680 --> 00:15:21,647
صبر کن
268
00:15:21,681 --> 00:15:23,581
از جمله خواهر ستوانت رو
269
00:15:23,616 --> 00:15:25,416
منم تکاليف خودم رو انجام دادم
270
00:15:25,450 --> 00:15:29,185
فقط کار من بوده. اون ربطي به اين ماجرا نداشته
271
00:15:30,688 --> 00:15:31,821
سلام خوشتيپ
272
00:15:31,856 --> 00:15:33,922
من تنها کار ميکنم
273
00:15:33,957 --> 00:15:36,325
من ويکتور رو کشتم... فقط خودم
274
00:15:36,360 --> 00:15:37,626
به زودي ميبينمت
275
00:15:37,660 --> 00:15:39,561
برنامه هم همينه
276
00:15:42,163 --> 00:15:43,998
...چرا توي اين خراب شده داري بهم ميگي که
277
00:15:44,032 --> 00:15:45,533
ميخواي منو توي پارکنيگ ببيني؟
278
00:15:45,568 --> 00:15:47,167
بخاطر اون
279
00:15:47,202 --> 00:15:48,836
ميتوني يه ذره دقيقتر بگي؟
280
00:15:48,870 --> 00:15:50,270
اسمش آيزاک سيرکوئه
281
00:15:50,305 --> 00:15:53,072
اون عضوي از انجمن اخوت کاشکاست
282
00:15:53,106 --> 00:15:54,706
او دنبال منه
283
00:15:54,741 --> 00:15:57,074
ولي نگران نباش. من به اينکار رسيدگي ميکنم
284
00:15:57,108 --> 00:15:58,108
تو چيکار کردي؟
285
00:15:58,143 --> 00:15:59,710
ولي تو هم ميتوني در خطر باشي
286
00:15:59,744 --> 00:16:01,011
اين چيزيه که ميخوام بدوني
287
00:16:01,045 --> 00:16:02,645
...بخاطر همينه که ما اينجا ملاقات ميکنيم و براي
288
00:16:02,679 --> 00:16:04,714
دکس -
ولي من اين موضوع رو حل ميکنم -
289
00:16:04,748 --> 00:16:06,282
چرا اون دنبال توئه؟
290
00:16:07,850 --> 00:16:10,785
ويکتور باسکوف
291
00:16:10,819 --> 00:16:13,787
...ويکتور باسکوف ناپديد شده
292
00:16:16,823 --> 00:16:18,524
تو اونو کشتي؟
293
00:16:18,558 --> 00:16:20,926
اون مايک اندرسون رو کشته
294
00:16:20,960 --> 00:16:23,695
...اون يارو که گفته مايک اندرسون رو کشته چي
295
00:16:23,729 --> 00:16:26,196
بار گردانه که مخش رو ريخته بود بيرون؟
296
00:16:26,230 --> 00:16:28,666
يکي مجبورش کرده بود اينکار رو بکنه
ايزاک ... احتمالاَ
297
00:16:28,700 --> 00:16:31,234
تا اينجوري تو پرونده رو ببندي و بري دنبال کارت
298
00:16:31,268 --> 00:16:33,836
اين نميتونه واقعيت داشته باشه
299
00:16:33,870 --> 00:16:36,004
ويکتور باسکوف داشت برميگشت به کيف
300
00:16:36,039 --> 00:16:37,272
مجبور بودم بکشمش
301
00:16:37,307 --> 00:16:38,940
...فرصت ديگهاي نداشتم
302
00:16:38,975 --> 00:16:40,208
...فرصت؟ حتي فرصت
303
00:16:40,243 --> 00:16:41,775
نداشتي يه زنگ به من بزني؟
304
00:16:41,810 --> 00:16:43,310
تا اينکه من بتونم... چه ميدونم ... بازداشتش کنم
305
00:16:43,344 --> 00:16:45,045
يا يه کاري کنم؟ -
پروازش داشت ميرفت -
306
00:16:45,079 --> 00:16:46,312
اون
307
00:16:46,346 --> 00:16:50,949
از کجا ميدوني اون مايک رو کشته؟
308
00:16:50,983 --> 00:16:53,251
اثر انگشتش رو توي صحنه جرم پيدا کردم
309
00:16:55,687 --> 00:16:58,688
و به من نگفتي؟
310
00:16:58,722 --> 00:17:01,423
اونو از پليس مخفي نگه داشتي؟
311
00:17:04,626 --> 00:17:07,260
...دکستر، پس چي به سر [ادعاي] تو اومده که
312
00:17:07,295 --> 00:17:09,029
...ميگفتي فقط دنبال آدمهايي هستي که از دست
313
00:17:09,063 --> 00:17:10,430
چنگال عدالت فرار ميکنن؟
314
00:17:10,464 --> 00:17:12,598
...تو نميتوني يه پرونده کاملاَ باز رو که
315
00:17:12,632 --> 00:17:15,167
که خودش اومده توي آزمايشگاه لعنتيت پاره کني
316
00:17:15,201 --> 00:17:16,400
ميدونم
317
00:17:16,434 --> 00:17:17,935
مشخصه که نميدوني دکستر
318
00:17:17,969 --> 00:17:20,836
چونکه اينکار برات عاديه
319
00:17:20,870 --> 00:17:23,271
ولي باور کن، اين براي من عادي نيست
320
00:17:23,305 --> 00:17:24,539
ابداَ
321
00:17:24,573 --> 00:17:26,673
...من چه جوري بايد کارم رو انجام بدم
322
00:17:26,708 --> 00:17:29,042
در حاليکه در اين شرايط به نهايت ظاهر سازي رسيده؟
323
00:17:29,077 --> 00:17:31,211
... من مثلاَ ستوان بخش جنايي هستم
324
00:17:31,245 --> 00:17:35,148
و تا حالا به تو کمک کردم که روي دو تا قتل سرپوش بگذاري
325
00:17:35,181 --> 00:17:36,815
سه تا... با اين ميشه سه تا
326
00:17:36,850 --> 00:17:39,385
و اون بارگردان لعنتي... اوه خداي لعنتي من
327
00:17:39,419 --> 00:17:42,087
اوه خداي من
328
00:17:42,121 --> 00:17:45,990
چطوري زندگي من به اينجا کشيد؟
329
00:17:46,024 --> 00:17:48,292
دب داري کجا ميري؟ -
ميخوام ايزاک رو بازداشت کنم -
330
00:17:48,326 --> 00:17:49,959
مياندازمش تو زندان لعنتي
331
00:17:49,994 --> 00:17:51,661
به چه جرمي؟ -
يه چيزي پيدا ميکنم -
332
00:17:51,695 --> 00:17:53,163
نه! نميتونيم
333
00:17:53,197 --> 00:17:57,533
من نميتونم ريسک صحبت کردن اونو بپذيرم
334
00:17:58,935 --> 00:18:01,736
ببين، من اين مشکل رو حل ميکنم
...ولي تا زماني که اينکار رو بکن
335
00:18:01,770 --> 00:18:04,505
ما بايد اقدامات احتياطي اضافهاي رو انجام بديم
336
00:18:04,540 --> 00:18:08,442
ايزاک متقاعد شده که توطئهاي در پليس در جريانه
337
00:18:08,476 --> 00:18:13,112
اون فکر ميکنه که همه ما ويکتور رو کشتيم
بخاطر همين تو هم در خطري
338
00:18:13,146 --> 00:18:14,213
چي؟
339
00:18:14,247 --> 00:18:17,148
ولي من ميتونم تو رو در امان نگه دارم
340
00:18:17,182 --> 00:18:19,250
ما ميريم به يه هتل
341
00:18:19,284 --> 00:18:21,517
...جايي که کسي ندونه ما کي هستيم
342
00:18:21,552 --> 00:18:23,619
جايي که کسي سئوالي در مورد ما نپرسه
343
00:18:23,654 --> 00:18:25,453
جايي که هر دوي ما در امان باشيم
344
00:18:25,488 --> 00:18:27,589
اين واقعاَ فوقالعادهست
345
00:18:27,623 --> 00:18:31,258
اون ممکنه بخش رو زير نظر داشته باشه. خونهت رو
346
00:18:31,293 --> 00:18:33,628
ميخوام که تو يه ماشين از نقليه بگيري
347
00:18:33,662 --> 00:18:35,796
و مطمئن بشي که دو دفعه از يه مسير خارج نميشي
348
00:18:35,830 --> 00:18:39,265
مطمئن بشي که کسي تو رو تعقيب نميکنه
منم همين کار رو ميکنم
349
00:18:39,300 --> 00:18:42,068
ميخوام که يه قولي بهم بدي
350
00:18:42,103 --> 00:18:43,203
چي؟
351
00:18:43,237 --> 00:18:46,740
...که تو ديگه هرگز يه پرونده رو
352
00:18:46,774 --> 00:18:50,142
از دپارتمان پليس کش نميري
از من ... هرگز
353
00:18:50,177 --> 00:18:52,545
باشه
354
00:18:52,580 --> 00:18:54,713
داري بهم دروغ ميگي؟
355
00:18:54,747 --> 00:18:56,415
فکر نکنم
356
00:18:56,449 --> 00:18:58,784
فکر نميکني؟ اصلاَ فکر نميکني؟
357
00:18:58,818 --> 00:19:02,187
دروغ نميگم
358
00:19:02,221 --> 00:19:05,422
من هيچ راهي ندارم اينو بفهمم... دارم؟
359
00:19:17,099 --> 00:19:20,000
وقتي يه کمين رو آغاز ميکني بايد با آنچه که ميدوني شروع کني
360
00:19:20,034 --> 00:19:23,437
و در مورد آيزاک ... چيز زيادي وجود نداره
361
00:19:42,354 --> 00:19:44,888
آيزاک فقط يه آدمکش نيست
362
00:19:44,922 --> 00:19:46,455
اون يه رئيسه
363
00:19:55,798 --> 00:19:57,433
لعنتي
364
00:19:57,467 --> 00:19:58,599
بله؟
365
00:19:58,634 --> 00:20:01,903
دکستر، هانا مک کي تو راه آمدن به اينجاست
366
00:20:01,937 --> 00:20:04,538
يه جورايي الان درگير يه کاريام
367
00:20:04,572 --> 00:20:06,774
...دکستر... هانا قرار با ما در مورد
368
00:20:06,808 --> 00:20:08,642
...سفرهاي جادهايش با وين رندال صحبت کنه
369
00:20:08,676 --> 00:20:10,544
و کمکمون کنه که باقيمونده اجساد رو پيدا کنيم
370
00:20:10,578 --> 00:20:13,046
اين مهمه. بيا اينجا ... همين الان
371
00:20:13,080 --> 00:20:17,216
باشه... الان راه ميافتم
372
00:20:23,988 --> 00:20:25,389
...در اون هفته اول
373
00:20:25,423 --> 00:20:27,324
...وين به يه مشتري پمپ بنزين در
374
00:20:27,358 --> 00:20:29,258
آشفورد آلاباما تيراندازي ميکنه
375
00:20:29,292 --> 00:20:32,228
اينها مال اونجاست
376
00:20:32,262 --> 00:20:35,263
...و وين به يه مشتري ديگه در
377
00:20:35,297 --> 00:20:38,198
ليک سيتي فلوريدا تير اندازي کرد
378
00:20:45,539 --> 00:20:49,040
...و بعدش هم يه نفر رو در بيرون ساراسوتا ميزنه
379
00:20:49,075 --> 00:20:52,010
که ايستاده بود تا براي پنچر گيري به شما کمک کنه
380
00:20:55,447 --> 00:20:57,148
...بعد شما در رفتين به ميامي
381
00:20:57,182 --> 00:21:00,417
سعي کردين يواشکي سوار يه کشتي تفريحي بشين
382
00:21:00,451 --> 00:21:03,487
...اون هفتهاي که شماها تو ميامي بودين
383
00:21:03,521 --> 00:21:06,423
اين داستانيه که ما نميدونيم
384
00:21:06,457 --> 00:21:07,923
آدمايي که وين اونا رو کشته
385
00:21:07,958 --> 00:21:11,027
جسدهايي که دوست داريم پيداشون کنيم
386
00:21:11,061 --> 00:21:14,362
به نظر مياد که از اينجا شروع ميشه
387
00:21:16,366 --> 00:21:18,233
...ما اومديم به ميامي
388
00:21:18,267 --> 00:21:21,470
و ما تنها چيز مطرح در اخبار بوديم
389
00:21:21,505 --> 00:21:23,171
مستاصل بوديم... پولي نداشتيم
390
00:21:23,206 --> 00:21:25,374
همه جا پليس بود
391
00:21:25,408 --> 00:21:27,642
...وين تصميم گرفت که ما توي متل پنهان بشيم
392
00:21:27,676 --> 00:21:31,312
تا وقتي که بتونيم بريم تو اون کشتي مسافرتي
393
00:21:34,114 --> 00:21:38,916
اون آدمايي رو ميکشت تا ما بتونيم اتاقهاشون رو بگيريم
394
00:21:38,950 --> 00:21:42,585
ما اجساد رو نزديک متلها دفن ميکرديم
395
00:21:42,619 --> 00:21:43,986
متلها کجا بودن؟
396
00:21:44,021 --> 00:21:45,921
يکي نزديک يه بستني فروشي بود
397
00:21:45,956 --> 00:21:48,189
جاي مورد علاقه وين
398
00:21:48,223 --> 00:21:49,924
اونجا جايي بوده که خانم دوبيس پيدا شده
399
00:21:49,958 --> 00:21:51,958
و اينا چي؟
400
00:21:51,993 --> 00:21:53,527
اين دوتا با هم هستن
401
00:21:53,561 --> 00:21:54,995
با هم؟
402
00:21:55,029 --> 00:21:57,163
اونا يه زوج بودن
403
00:21:57,197 --> 00:21:59,966
زن و شوهر فکر کنم
404
00:22:00,001 --> 00:22:03,469
اونا کجا دفن شدن؟ -
نزديک يکي از بنادر -
405
00:22:03,503 --> 00:22:05,771
يادم مياد که کشتيهاي بزرگ اونجا بار خالي ميکردن
406
00:22:05,806 --> 00:22:07,705
و متل؟
407
00:22:07,740 --> 00:22:09,574
...کوچيک بود
408
00:22:09,609 --> 00:22:11,375
...اوم... داستان طولانيه
409
00:22:11,410 --> 00:22:12,610
فکر کنم بايد بتونم بشناسمش
410
00:22:12,644 --> 00:22:16,280
ولي ... خيلي وقت ازش گذشته و فقط يه شبح ازش يادمه. ميدونيد؟
411
00:22:18,417 --> 00:22:21,818
همه چي تو ميامي عوض شده..وين بيشتر از همه
412
00:22:21,852 --> 00:22:23,720
خيلي ترسيده بودم
413
00:22:23,755 --> 00:22:27,657
فکر ميکردم که اون منو هم خواهد کشت
414
00:22:27,691 --> 00:22:29,158
اون منو مجبور ميکرد کمکش کنم اون گودالها رو بکنه
415
00:22:29,193 --> 00:22:31,260
...و هر دفعه که يکي از اونا رو ميکندم
416
00:22:31,294 --> 00:22:35,130
مطمئن نبودم که دارم قبر خودم رو ميکنم يا نه
417
00:22:35,164 --> 00:22:37,265
ميفهمم که چقدر اين براي شما سخته
418
00:22:37,299 --> 00:22:38,900
...ولي اگه منو ببخشيد
419
00:22:38,934 --> 00:22:41,735
...ميخوام برم ترتيب حفاري رو براي
420
00:22:41,769 --> 00:22:44,137
فردا بدم اگه امکان داشته باشه
421
00:22:44,172 --> 00:22:47,573
حتماَ. منم دوست دارم که اين تموم بشه
422
00:23:02,052 --> 00:23:05,220
اون اسباب بازي خاطره ترسيده شدن رو زنده نميکنه
423
00:23:05,255 --> 00:23:07,288
او دلتنگ شده
424
00:23:07,323 --> 00:23:09,858
دست زده نشه
425
00:23:13,194 --> 00:23:16,795
ميشه زرافهتون رو به من پس بدين، لطفاَ؟
426
00:23:16,829 --> 00:23:20,165
اون مال وينه
427
00:23:20,199 --> 00:23:22,532
زرافه وين
428
00:23:22,567 --> 00:23:25,767
توي پيراهن شما پيچيده شده بود
429
00:23:25,802 --> 00:23:28,770
چيه؟ حالا بازرس هم شدي؟
430
00:23:34,776 --> 00:23:39,646
گروهبان باتيستا جزئيات فردا رو در اختيار شما ميگذاره
431
00:23:39,681 --> 00:23:41,614
تو هم مياي اونجا؟
432
00:23:44,218 --> 00:23:46,886
اميدوارم
433
00:23:54,992 --> 00:23:59,862
کشتن ايزاک، کاشکاييهاي زيادي رو بشدت عصباني ميکنه
434
00:24:04,134 --> 00:24:06,434
ولي کلمبياييهاي زيادي رو هم بسيار خوشحال ميکنه
435
00:24:06,468 --> 00:24:08,569
...اين دوش لعنتي انگار فقط دو جور تنظيم داره
436
00:24:08,603 --> 00:24:10,803
آب جوش يا انجماد
437
00:24:10,837 --> 00:24:14,707
اين يه متل ارزون قيمته. موضوع اينه
438
00:24:14,741 --> 00:24:16,442
من فردا شب ديگه اينکار رو نميکنم
439
00:24:16,476 --> 00:24:20,078
اميدوارم مجبور هم نباشيم
440
00:24:20,112 --> 00:24:23,549
معنيش اينه که داري روي يه راه حل کار ميکني؟
441
00:24:23,583 --> 00:24:26,484
من يه نقشه دارم. بله
442
00:24:26,518 --> 00:24:30,720
اون شامل کشتن کسي هم هست؟
443
00:24:30,754 --> 00:24:33,756
من کسي رو نميکشم
444
00:24:36,926 --> 00:24:38,794
...اون تخت من
445
00:24:38,828 --> 00:24:41,762
به در نزديکتره
446
00:24:50,937 --> 00:24:52,472
نقشهت رو به من بگو
447
00:24:52,506 --> 00:24:54,506
نه
448
00:24:54,540 --> 00:24:56,675
دکستر من توي اين متل لعنتي قايم شدم
449
00:24:56,709 --> 00:24:58,876
منم يه بخشي از اين جريانم
450
00:24:58,911 --> 00:25:03,180
ولي ديگه لازم نيست که باشي
451
00:25:09,886 --> 00:25:13,788
تصور نميکردم که امشب رو اينجور بگذرونم
452
00:25:13,822 --> 00:25:16,691
ما قبلاَ هم توي اتاق هتل گذرونديم
453
00:25:20,027 --> 00:25:21,728
...آره، وقتي که به ساحل ميرتل
454
00:25:21,763 --> 00:25:23,629
براي ديدن خواهر مامان ميرفتيم
455
00:25:25,999 --> 00:25:29,701
توي روکش ديوارها صدفهاي دريايي داشت
456
00:25:31,504 --> 00:25:35,673
تهويه هوايي وجود نداشت
فقط پنکه سقفي
457
00:25:35,708 --> 00:25:38,375
همه جا ماسه ساحل بود
458
00:25:38,409 --> 00:25:41,078
حتي توي تختخوابها
459
00:25:43,881 --> 00:25:46,983
تمام روز چشمت رو به من ميدوختي
460
00:25:49,085 --> 00:25:53,354
نميخواستم که تو غرق بشي
461
00:25:56,658 --> 00:25:59,793
تو قهرمان من بودي
462
00:26:08,634 --> 00:26:10,969
پسر خوب
463
00:26:14,572 --> 00:26:17,341
مثل جهنم گرمه
464
00:26:17,375 --> 00:26:19,642
حتي با وجود نسيم ساحلي
465
00:26:19,676 --> 00:26:22,445
فکر ميکني ما چيزي پيدا کنيم؟
466
00:26:24,014 --> 00:26:26,815
متلي که هانا و وين توش مونده بودن هنوز اينجاست
467
00:26:26,850 --> 00:26:29,350
...هيچي خيلي تغيير نکرده
468
00:26:29,385 --> 00:26:31,920
از زمان قانون شکني اونا
469
00:26:31,954 --> 00:26:35,022
چه شانس خوبي... هوم
470
00:26:38,492 --> 00:26:41,194
ميشه يه چيزي ازت بپرسم؟
471
00:26:43,429 --> 00:26:46,298
...اون بار گرداني که به خودش تيراندازي کرده
472
00:26:46,332 --> 00:26:48,365
الکس دوبروزني
473
00:26:50,769 --> 00:26:52,668
فکر ميکنه که اون يه خودکشي بوده؟
474
00:26:52,703 --> 00:26:56,906
ماسوکا دست خط اونو با نامهاي که نوشته بوده مطابقت کرده
475
00:26:56,940 --> 00:26:59,741
اثر انگشتش رو اسلحه بوده، پسماندههاي شليک هم روي دستش
476
00:26:59,775 --> 00:27:02,209
قطعاً اون ماشه رو کشيده
477
00:27:04,245 --> 00:27:08,080
اه، حشرات لعنتي
478
00:27:08,114 --> 00:27:10,515
برم يه حشره کش از تو ماشين بيارم
479
00:27:16,422 --> 00:27:19,657
اينم بخشي از شغلته؟
480
00:27:19,691 --> 00:27:21,559
همينجور يه جا بايستي و خيره بشي؟
481
00:27:21,594 --> 00:27:25,696
به من نيازي وجود نداره مگه اينکه جسد يا خون وجود داشته باشه
482
00:27:25,730 --> 00:27:28,865
نميدونم تو چطوري اينکار رو ميکني
483
00:27:28,899 --> 00:27:30,567
...اولين باري که وين کسي رو کشت
484
00:27:30,601 --> 00:27:34,837
...درست به وسط سينهش شليک کرد، و من
485
00:27:34,871 --> 00:27:36,505
نميتونستم از جام تکون بخورم
486
00:27:36,539 --> 00:27:39,574
هيچوقت تو زندگيم اينقدر خون نديده بودم
487
00:27:42,543 --> 00:27:44,244
...اولين صحنه جرمي که روش کار کردم
488
00:27:44,278 --> 00:27:49,114
يه زن، شوهرش رو با چاقو زده بود بعد از اينکه براش يه ساندويچ درست کرده بود
489
00:27:49,148 --> 00:27:51,816
وقتي که اونجا رسيدم، به نظر مياومد که اون خوابيده
490
00:27:51,850 --> 00:27:53,918
...فقط انگار که داشت توي يه دريا از خون غوطه ميخورد
491
00:27:53,953 --> 00:27:58,589
و ساندويچ هم کنار سرش بود
492
00:27:58,623 --> 00:28:01,391
خيلي غم انگيز به نظر ميرسيد که کسي اونو نخواهد خورد
493
00:28:03,394 --> 00:28:04,961
...ببين چطوريه که ما داريم در مورد خون و خونريزي طوري صحبت ميکنيم که
494
00:28:04,996 --> 00:28:05,996
...انگار توي قرار هستيم و
495
00:28:06,030 --> 00:28:08,631
داريم راجع به اولين تجربيات سکسمون صحبت ميکنيم
496
00:28:12,335 --> 00:28:14,769
من بايد کارهايي رو انجام بدم
497
00:28:23,077 --> 00:28:24,877
اينها اونجايي
498
00:28:24,912 --> 00:28:27,011
قرار نبود که با خانواده کانرز صحبت کني؟
499
00:28:27,046 --> 00:28:28,780
اونا کوچکترين نظري به همکاري نداشتن
500
00:28:28,815 --> 00:28:30,582
اين سر راه برگشتنم به ايستگاه بود
501
00:28:30,616 --> 00:28:32,683
پس گفتم منم بيام بشينم
502
00:28:32,717 --> 00:28:34,652
عاليه
503
00:28:40,491 --> 00:28:41,657
سلام
504
00:28:41,692 --> 00:28:44,594
من کاپيتان لاگوئرتا هستم از پليس شهري ميامي
505
00:28:44,629 --> 00:28:45,995
و ايشون هم ستوان دبرا مورگان هستن
506
00:28:46,029 --> 00:28:48,364
من با مادر شما، پاتريشيا صحبت کردم. اون خونهست؟
507
00:28:48,398 --> 00:28:50,332
نه ... متاسفم
بهش زنگ زدن که بياد سر کار
508
00:28:50,366 --> 00:28:52,166
اوه ... پس... ما برميگرديم
509
00:28:52,200 --> 00:28:54,068
موضوع در رابطه با پدرمه؟
510
00:28:54,103 --> 00:28:55,669
اون گفت شماها زنگ ميزنيد
511
00:28:55,704 --> 00:28:58,472
من ميتونم سعي کنم به سئوالهاتون جواب بدم
اگه بخواين
512
00:28:58,506 --> 00:29:01,441
اين خيلي ميتونه کمک کنه
513
00:29:01,475 --> 00:29:02,576
بله
514
00:29:10,249 --> 00:29:13,084
آخرين باري که پدرت رو ديدي کي بود؟
515
00:29:13,119 --> 00:29:16,019
نوزده مي 2007
516
00:29:16,054 --> 00:29:18,021
بهترين روز زندگي لعنتي من
517
00:29:18,056 --> 00:29:20,189
چطور مگه؟
518
00:29:20,224 --> 00:29:24,227
چونکه اون ديگه هيچوقت بر نگشت
519
00:29:24,261 --> 00:29:26,795
پس سخت نبود که بدون پدر بزرگ بشي؟
520
00:29:26,829 --> 00:29:28,163
...خيلي بهتر از اين بود که
521
00:29:28,197 --> 00:29:30,531
...با پدري بزرگ بشم که من و مادرم رو
522
00:29:30,566 --> 00:29:32,600
در هر فرصتي که بدست مياره کتک بزنه
523
00:29:32,635 --> 00:29:34,369
متاسفم
524
00:29:34,404 --> 00:29:37,104
بعد يه شب. اون نيومد خونه
525
00:29:37,139 --> 00:29:39,140
قسم ميخورم که همه چيز بهتر شد
526
00:29:39,174 --> 00:29:41,742
...ديگه مادرم هميشه در حال گريه کردن نبود
527
00:29:41,776 --> 00:29:44,911
و منم ديگه مجبور نبودم همهش مراقب پشت سرم باشم
528
00:29:44,946 --> 00:29:46,313
...تاي، تو درباره آخرين باري که
529
00:29:46,347 --> 00:29:49,416
پدرت رو ديدي گفتي. اون توي يه عروسي کار ميکرد؟
530
00:29:49,451 --> 00:29:52,786
آره. مادرم چند تا عکس رو از اون شب براي شما چاپ کرده
531
00:29:52,820 --> 00:29:54,421
اون... اون فکر ميکرد ممکنه شما اونا رو بخواين
532
00:29:54,455 --> 00:29:56,588
عاليه
533
00:29:58,091 --> 00:30:01,492
اميدواري چي داخل اون عکسها پيدا کني؟
534
00:30:01,527 --> 00:30:03,394
...مامور ويژه لاندي اين فرضيه رو داشت که
535
00:30:03,429 --> 00:30:05,829
که قاتل لنگرگاه بايد عضوي از نيروهاي قانوني بوده باشه
536
00:30:05,863 --> 00:30:08,398
...اگه برنز توسط قصاب کشته شده باشه
537
00:30:08,432 --> 00:30:10,199
اونوقت چهره اون ممکنه توي يکي از عکسها باشه
538
00:30:10,233 --> 00:30:12,502
ممکنه ما اون مرد يا زن رو بشناسيم
539
00:30:16,772 --> 00:30:19,340
اشکالي نداره -
بله خواهش ميکنم -
540
00:30:24,778 --> 00:30:26,479
باشه
541
00:30:30,482 --> 00:30:33,051
دقيقاَ دنبال چي ميگردين؟
542
00:30:33,085 --> 00:30:34,218
...ما فکر ميکنيم که پدر شما
543
00:30:34,252 --> 00:30:36,821
...ربوده و به قتل رسيده باشه
544
00:30:36,855 --> 00:30:38,222
در همون شبي که ناپديد شده
545
00:30:38,256 --> 00:30:42,959
و کسي که مسئول اينکاره ميتونه تو اين عکسها باشه
546
00:30:42,994 --> 00:30:46,028
مامان بالاخره مطمئن ميشه که اون ديگه به خونه بر نميگرده
547
00:30:46,062 --> 00:30:48,431
اين عروسي بزرگيه... تعداد زيادي عکسه
548
00:30:48,465 --> 00:30:52,501
...ميدونيد. شايد ما بايد اين عکسها رو ببريم به ايستگاه و
549
00:30:52,535 --> 00:30:55,703
و امروز رو با بررسي اونا بگذرونيم
550
00:30:58,174 --> 00:31:00,308
حق با توئه
551
00:31:00,342 --> 00:31:02,477
نبايد در اين مورد عجله کنيم
552
00:31:02,511 --> 00:31:04,978
متشکرم ازت تاي
553
00:31:07,115 --> 00:31:09,950
اونجا... بذارش زمين
554
00:31:15,589 --> 00:31:19,591
بفرماييد بازرس
555
00:31:25,764 --> 00:31:26,931
..."تا زماني که مرگ ما را از هم جدا کند"
556
00:31:26,965 --> 00:31:28,531
کاملاَ براي اينا صادق نبود
557
00:31:28,566 --> 00:31:30,800
متوجه شدي؟
558
00:31:30,834 --> 00:31:34,002
چونکه اونا مردن ولي هنوز با هم هستن
559
00:31:34,037 --> 00:31:35,570
اوکي. بگذريم
560
00:31:35,604 --> 00:31:37,905
...پرده دوش کمک کرده که اجساد
561
00:31:37,940 --> 00:31:39,973
و لباسهاشون حفظ بشن
562
00:31:40,007 --> 00:31:42,175
روز شانس ماست
563
00:31:48,881 --> 00:31:52,150
...فرض درستيه اگه بگيم که وين با
564
00:31:52,184 --> 00:31:53,484
مرده شروع کرده
565
00:31:53,518 --> 00:31:56,453
بايد مهمتر بوده باشه که اول اونو از حرکت بندازه
566
00:31:56,487 --> 00:32:00,790
چونکه به هر حال اون خطر بزرگتري رو ايجاد ميکرده
567
00:32:00,824 --> 00:32:03,158
زخماي تدافعي روي بازوها و دستهاش وجود دارن
568
00:32:03,193 --> 00:32:04,259
اون يه درگيري ايجاد کرده بوده
569
00:32:04,294 --> 00:32:07,263
...با توجه به بريدگيهاي روي پارچه
570
00:32:07,297 --> 00:32:10,464
ما احتمالاَ دنبال يه کارد شش اينچي ميگرديم
571
00:32:10,499 --> 00:32:13,733
...تعداد زيادي زخم سطحي وارد شده
572
00:32:13,768 --> 00:32:17,137
...تا وقتي که وين تونسته اين
573
00:32:17,171 --> 00:32:20,039
زخم کشنده رو وارد کنه
574
00:32:20,073 --> 00:32:23,308
...وقتي کارش با اون تموم شده
575
00:32:23,342 --> 00:32:27,345
اون رفته سراغ قرباني مونث
576
00:32:29,013 --> 00:32:31,181
اونو مکرراَ با چاقو زده
577
00:32:31,216 --> 00:32:32,982
...الگوي خون نشون ميده که
578
00:32:33,016 --> 00:32:37,019
...قرباني به پشت افتاده
579
00:32:37,054 --> 00:32:39,788
... و اين فضاهاي خالي اينجا به نظر مياد که نشون ميده
580
00:32:39,822 --> 00:32:43,490
که اون بين دو پاي ضاربش قرار گرفته بوده
581
00:32:43,525 --> 00:32:47,160
که بسيار کوچکتر از وين هم بود
582
00:32:47,194 --> 00:32:49,028
...اگه وين اين شخص رو نکشته باشه
583
00:32:54,666 --> 00:32:56,700
دکستر
584
00:32:56,735 --> 00:33:00,002
معني اون چيه؟
585
00:33:00,037 --> 00:33:02,370
مطمئن نيستم. ميتونه به معني خيلي چيزها باشه
586
00:33:02,404 --> 00:33:05,973
نميتونم تا موقعي که به آزمايشگاه برنگشتم و چند تا آزمايش انجام ندادم بفهمم
587
00:33:08,341 --> 00:33:11,277
فکر کنم کار ما اينجا تمومه
588
00:33:23,287 --> 00:33:26,055
چرا ادامه ندادي؟
589
00:33:26,090 --> 00:33:27,422
چيو ادامه ندادم
590
00:33:27,457 --> 00:33:30,359
تو شروع کردي به توضيح اينکه چطوري وين اون دختر رو کشته
591
00:33:30,393 --> 00:33:34,295
و تا وسطش پيش رفتي و بعد متوقف شدي
592
00:33:34,329 --> 00:33:36,364
شدم
593
00:33:36,397 --> 00:33:38,798
و بعد مستقيم به من نگاه کردي
594
00:33:38,832 --> 00:33:40,467
کردم
595
00:33:40,501 --> 00:33:43,802
چرا؟
596
00:33:43,837 --> 00:33:45,571
...آثار خون داستاني رو براي من تعريف کرد که
597
00:33:45,605 --> 00:33:49,007
با چيزي که تو گفتي اتفاق افتاده تناقض داره
598
00:33:49,041 --> 00:33:51,142
واقعاَ؟
599
00:33:51,176 --> 00:33:53,343
چطوري؟
600
00:33:56,246 --> 00:33:59,081
اين رو از کجا برداشتي؟
601
00:33:59,116 --> 00:34:03,918
اين يه زخم کوچيکيه که من وقتي پشت وين حرف زدم برداشتم
602
00:34:05,221 --> 00:34:07,321
اون عصباني شد و منو مجروح کرد
603
00:34:07,355 --> 00:34:09,123
مزخرفه
604
00:34:09,157 --> 00:34:11,424
تو چيزي رو ميدوني که من نميدونم؟
605
00:34:11,458 --> 00:34:14,093
وين اون زن رو نکشته
606
00:34:14,128 --> 00:34:17,863
اون خيلي مشغول مرده بوده
قاتل يکي کوچيکتر بوده
607
00:34:17,897 --> 00:34:20,432
يه نفر با يه چاقو متفاوت
608
00:34:20,467 --> 00:34:22,767
...که
609
00:34:22,802 --> 00:34:25,003
بيتجربه بوده
610
00:34:25,037 --> 00:34:28,672
...که دچار اشتياق و جنون اون لحظه شده
611
00:34:28,706 --> 00:34:30,507
...و زن رو بارها و بارها با چاقو زده
612
00:34:30,541 --> 00:34:31,841
...تا اينکه چاقو کاملاَ خون آلود شده
613
00:34:31,875 --> 00:34:35,577
و دستش برروي لبه تيز چاقو ليز خورده
614
00:34:35,611 --> 00:34:39,781
و کف دستش رو بسيار عميق بريده ... درست مثل مال تو
615
00:34:39,815 --> 00:34:44,485
يه اثر لکهاي غير فعال روي لباس قرباني بجا گذاشته
616
00:34:46,454 --> 00:34:49,222
هر چيزي که تو گفتي يه دروغه
617
00:34:52,058 --> 00:34:54,460
...اين داستان منه
618
00:34:54,494 --> 00:34:57,161
و من بهش چسبيدم
619
00:34:57,195 --> 00:34:59,563
و حتي برات مهم هم نيست
620
00:35:03,200 --> 00:35:04,667
تو مصونيت داري. نداري؟
621
00:35:04,702 --> 00:35:08,737
دادگاه ايالتي به تو مصونيت به ازاي همکاري با ما داده
622
00:35:08,771 --> 00:35:12,340
براي جرايمي که در کنار وين مرتکب شدم ... چرا
623
00:35:12,374 --> 00:35:14,408
بله
624
00:35:14,443 --> 00:35:19,212
يه دختر بايد از خودش محافظت کنه
625
00:35:19,246 --> 00:35:22,748
بعداَ ميبينمت دکستر مورگان
626
00:35:41,798 --> 00:35:45,332
آيزاک... ميدونستم که بايد سرانجام پيدات بشه
627
00:36:15,990 --> 00:36:19,858
نگران نباش... گمت نميکنم
628
00:36:54,489 --> 00:36:58,524
به سمت اشتباه شهر خوش آمدي آيزاک
629
00:37:05,898 --> 00:37:08,233
اينجا به غريبهها عادت ندارن
630
00:37:08,267 --> 00:37:09,900
...کاشکاييها
631
00:37:09,934 --> 00:37:14,670
و قطعاً به ورود دشمنان قسم خوردهشون
هم عادت ندارن
632
00:37:14,704 --> 00:37:17,607
...ولي آيزاک... اگه مال خارج از اين شهر باشي
633
00:37:17,641 --> 00:37:20,842
هيچکدوم از اينها رو نميدوني
634
00:37:52,535 --> 00:37:55,002
...قطعاً لذتش به اندازه
635
00:37:55,036 --> 00:37:58,170
قراردادن آيزاک روي ميزم نيست
636
00:37:58,205 --> 00:38:01,073
...ولي بر مرگش پوششي تحت عنوان نتيجه جنگ بين
637
00:38:01,108 --> 00:38:03,341
قاچاقچيان رقيب هروئين ميگذاره
638
00:38:06,712 --> 00:38:10,247
حالا کي داره تو رو نجات ميده؟
639
00:38:22,522 --> 00:38:24,590
چه خبر؟ -
ميدونم تو سرت شلوغه -
640
00:38:24,625 --> 00:38:25,825
...و همچنين ميخوام بدوني که
641
00:38:25,859 --> 00:38:27,425
من نميخوام اعصاب کسي رو تحريک کنم
642
00:38:27,460 --> 00:38:29,961
البته که نه
643
00:38:29,995 --> 00:38:33,630
موضوع در مورد خودکشي الکس دوبرونزيه
644
00:38:38,902 --> 00:38:40,636
...يه چيزي در مورد قاتل اندرسون بودن
645
00:38:40,670 --> 00:38:42,603
اين يارو جور در نمياد
646
00:38:44,573 --> 00:38:46,708
ببخشيد... فراخوانه
647
00:38:46,742 --> 00:38:49,409
گروهبان باتيستا
648
00:38:53,481 --> 00:38:56,116
بسيار خب... متوجه شدم
649
00:38:56,150 --> 00:38:57,450
بايد بذاريمش براي بعد
650
00:38:57,484 --> 00:39:00,686
جنايت در پاتوق کلمبياييها
651
00:39:00,721 --> 00:39:03,021
خون داريم دکستر
652
00:39:03,056 --> 00:39:04,022
کجا داريم ميريم؟
653
00:39:04,057 --> 00:39:06,258
بار ماتيئو... ميشناسيش؟
654
00:39:06,292 --> 00:39:07,625
نه
655
00:39:08,927 --> 00:39:10,928
اونجا ميبينمتون
656
00:39:15,499 --> 00:39:16,598
يا کثافت
657
00:39:19,602 --> 00:39:21,669
...مثل اينکه کسي شلنگ رو باز کرده
658
00:39:21,703 --> 00:39:23,137
و همه جا رو خون پاشيده
659
00:39:23,172 --> 00:39:24,305
عاليه
660
00:39:24,340 --> 00:39:26,507
من آيزاک رو با تعداد بيشتري اينجا رها کردم
661
00:39:26,541 --> 00:39:28,508
و انتظار داشتم که تنها جسد اونو پيدا کنم
662
00:39:28,543 --> 00:39:30,777
پس حالا اون کجاست؟
663
00:39:30,811 --> 00:39:32,911
ما اينا رو ميشناسيم؟
664
00:39:32,946 --> 00:39:34,780
اين آندرس رودريگزه
665
00:39:34,814 --> 00:39:36,848
اون عضوي از کارتل روآسه
666
00:39:36,882 --> 00:39:39,117
...ما وقتي که توي بخش مواد مخدر بودم
667
00:39:39,151 --> 00:39:40,318
چند بار با هم برخورد کرديم
668
00:39:40,352 --> 00:39:42,753
آيا احتمال داره که آيزاک همه اينکارها رو کرده باشه؟
669
00:39:42,787 --> 00:39:45,255
چرا درگيري مواد مخدريها بايد اينقدر خوني باشه؟
670
00:39:45,290 --> 00:39:47,624
بايد يه نمايش بزرگ راه بندازن
671
00:39:47,658 --> 00:39:51,493
فکر ميکني کي اينکار رو کرده؟ هشتاد و هفتيها؟
672
00:39:51,528 --> 00:39:53,496
يا انجمن اخوت کاشکا
673
00:39:53,530 --> 00:39:56,164
کاشکاييها؟
674
00:39:59,068 --> 00:40:00,635
اينجا چه اتفاقي افتاده دکس؟
675
00:40:04,239 --> 00:40:06,040
...با توجه به اينکه اين شخص نزديکترين آدم به در بوده
676
00:40:06,074 --> 00:40:08,475
احتمالاً اون اولين کسي بوده که مهاجم رو ديده
677
00:40:08,510 --> 00:40:10,644
اولين کسي که به حمله جواب داده
678
00:40:10,679 --> 00:40:14,647
به محض اينکه مهاجم شليک ميکنه اون اسلحه ميکشه
679
00:40:17,684 --> 00:40:19,652
...پاشيدن خون روي جعبه موسيقي کنار ديوار
680
00:40:19,686 --> 00:40:21,519
نشوندهنده اصابت چندين گلولهست
681
00:40:21,553 --> 00:40:23,922
همه از يه طرف وارد شده و از طرف ديگه خارج شده
682
00:40:25,623 --> 00:40:28,725
...قربانش شماره دو
683
00:40:28,760 --> 00:40:30,193
به نظر ميرسه که اون يه شليک کرده
684
00:40:33,864 --> 00:40:36,999
ولي مهاجم رو متوقف نکرده
685
00:40:37,033 --> 00:40:39,168
...مهاجم به آتش پاسخ داده
686
00:40:48,075 --> 00:40:52,712
دوبار به سينه يکي به شکم
687
00:40:52,746 --> 00:40:54,414
...با توجه به کمي خون ريخته شده در اطراف جسد
688
00:40:54,448 --> 00:40:56,181
...نشون ميده که قرباني قبل از شليک سوم
689
00:40:56,216 --> 00:40:57,850
مرده بوده
690
00:40:57,884 --> 00:40:58,984
صبر کن، صبر کن، صبر کن، صبر کن
691
00:40:59,019 --> 00:41:02,153
چند نفر اينجا داشتن تيراندازي ميکردن؟
692
00:41:02,188 --> 00:41:05,656
شواهد نشون دهنده يک قاتله
693
00:41:05,690 --> 00:41:07,925
يه قاتل کار آمد بي رحم
694
00:41:07,959 --> 00:41:10,093
يا مسيح
695
00:41:13,898 --> 00:41:17,299
به نظر مياد که گلولههاي مهاجم به انتها رسيده
696
00:41:17,334 --> 00:41:18,601
درست در اينجا
697
00:41:27,443 --> 00:41:29,677
اين مال يه زخم دفاعيه
698
00:41:29,711 --> 00:41:32,079
به نظر مثل يه زخم عميق ميرسه
699
00:41:32,114 --> 00:41:34,281
شايد در ساعد
700
00:41:34,315 --> 00:41:38,451
مشخصاً نه کشنده
701
00:41:38,486 --> 00:41:40,886
...مهاجم نزديکترين اسلحه رو قاپيده
702
00:41:40,920 --> 00:41:42,921
و قرباني رو از ناحيه سر زده
703
00:41:42,955 --> 00:41:45,990
که يه شکستگي بزرگ جمجمه رو به اون تحميل کرده
704
00:41:51,761 --> 00:41:55,930
و از در خارج شده
705
00:41:55,965 --> 00:41:58,399
پس ما داريم دنبال يه ترميناتور لعنتي ميگرديم
(قهرمان ربات فيلمي تخيلي معروف آرنولد شوارتزنگر)
706
00:42:01,602 --> 00:42:03,437
...بريد با حداکثر سرعت خونها رو توي سيستم
707
00:42:03,471 --> 00:42:04,570
آزمايش کنيد
708
00:42:04,604 --> 00:42:06,405
شايد بتونيم با يه اسم مطابقتش بديم
709
00:42:07,507 --> 00:42:08,741
خيلي خب همه برن بيرون
710
00:42:08,775 --> 00:42:10,809
بذارين دکستر و ماسوکا کارشون رو بکنن
711
00:42:10,843 --> 00:42:11,910
گروهبان
712
00:42:11,944 --> 00:42:14,679
اشکالي نداره اگه من سريع دنبال يه ماموريت برم؟
713
00:42:20,886 --> 00:42:22,386
اين بخشي از نقشه فوقالعاده تو بوده؟
714
00:42:22,420 --> 00:42:24,554
من هيچوقت نگفتم که نقشه من فوقالعادهست
715
00:42:24,589 --> 00:42:27,958
ولي... نه من هيچوقت فکر نميکردم اينجوري پيش بره
716
00:42:27,993 --> 00:42:30,093
حالا ديگه مشکل از اين بزرگتر هم ممکنه روي دستاي ما بمونه؟
717
00:42:30,127 --> 00:42:33,563
نه اگه من بتونم يه مطابقت براي اين خون پيدا کنم
718
00:42:33,597 --> 00:42:35,364
تو ميتوني يه بازداشت انجام بدي
719
00:42:35,398 --> 00:42:39,300
هرچي زودتر بهتر
720
00:42:39,334 --> 00:42:41,569
نميتونم از اين موافقتر باشم
721
00:42:50,976 --> 00:42:52,710
ميدوني... ماشينت حالا درست شده
722
00:42:52,744 --> 00:42:54,544
تو ديگه ميتوني شروع کني ازش استفاده کردن
723
00:42:54,578 --> 00:42:56,846
ولي من دوست دارم يه شوفر داشته باشم... يالا
724
00:42:56,880 --> 00:42:59,414
بذار بهت نشون بدم چقدر اينو دوست دارم
725
00:42:59,448 --> 00:43:01,483
کاش ميتونستم ولي کارايي دارم که بايد انجام بدم
726
00:43:01,517 --> 00:43:04,051
اوه... خب کارت رو فراموش کن
727
00:43:07,221 --> 00:43:10,889
ما بايد جوابش کارشون رو بديم
728
00:43:10,923 --> 00:43:12,958
من چند نفر رو ميگيرم و خودم اينکار رو ميکنم اگه بخواي
729
00:43:12,992 --> 00:43:14,325
نه
730
00:43:14,359 --> 00:43:16,460
خب اونا قطعاً ميان دنبال ما
731
00:43:16,495 --> 00:43:19,029
و ما نميتونيم همينطور اينجا بشينيم و کاري نکنيم
732
00:43:19,063 --> 00:43:21,865
لعنتي
733
00:43:21,899 --> 00:43:25,734
الان به يه پليس اينجا احتياجي نداريم
734
00:43:25,769 --> 00:43:26,869
اون کيه؟
735
00:43:26,903 --> 00:43:28,503
جوئي کوئين
736
00:43:28,537 --> 00:43:31,240
قبلاً براي مواد مخدر ميومد اينجا و حالا تو بخش جناييه
737
00:43:31,274 --> 00:43:33,641
قبلاً باهاش به يه توافقاتي ميرسيديم
738
00:43:33,675 --> 00:43:35,343
چه جور توافقاتي؟
739
00:43:35,377 --> 00:43:37,345
يه کيف پول توي ماشنيش ميذاشتيم
740
00:43:37,379 --> 00:43:38,812
و هر کاري که ميخواستيم انجام ميداد
741
00:43:38,847 --> 00:43:42,316
بيشترش اين بود که روش رو بکنه يه طرف ديگه
742
00:44:17,579 --> 00:44:20,247
لعنتي
743
00:44:50,171 --> 00:44:53,072
خب؟
744
00:45:11,489 --> 00:45:15,825
ستوان... آيا دستبند لازمه؟
745
00:45:15,859 --> 00:45:17,759
احتمالاً نه
746
00:45:17,793 --> 00:45:20,662
ولي موکل شما دوست داره با ما يه صحبت کوچيکي بکنه؟
747
00:45:20,696 --> 00:45:22,963
موکل من چيزي براي گفتن نداره
748
00:45:22,997 --> 00:45:25,131
اون داره حقوق سکوت آمريکاييش رو تمرين ميکنه
749
00:45:25,166 --> 00:45:27,566
خب، خداي لعنتي آمريکا رو خفظ کنه
750
00:45:27,600 --> 00:45:29,301
اين يارو رو ببر براي ثبت اسمش
751
00:45:29,335 --> 00:45:32,970
موکلت داره براي بقيه عمرش به زندان ميره
752
00:45:34,372 --> 00:45:38,340
از ديدار با شما خوشحال شدم ستوان مورگان
753
00:45:43,113 --> 00:45:45,181
...شايد حالا که آيزاک پشت ميلههاست
754
00:45:45,215 --> 00:45:48,083
شايد بتونيم اون ملاقات رو در رويي که او بيصبرانه دنبالش بود رو داشته باشيم
755
00:45:59,160 --> 00:46:01,961
خب... پس تو آيزاک سيرکو رو گرفتي
756
00:46:01,996 --> 00:46:05,264
ما آيزاک سيرکو رو گرفتيم
757
00:46:05,299 --> 00:46:09,902
تبريک ميگم ... موفقيت بزرگيه
758
00:46:12,805 --> 00:46:15,107
ميتونم...؟
759
00:46:23,814 --> 00:46:27,149
... مکالمه قبليمون -
باشه -
760
00:46:27,183 --> 00:46:32,687
من فکر نميکنم الکس دوبرونزني، مايک اندرسون رو با تير زده باشه
761
00:46:32,721 --> 00:46:34,322
اصلاً منطقي به نظر نميرسه
762
00:46:34,356 --> 00:46:36,523
الکس دو سال تو اين کشور بوده
763
00:46:36,558 --> 00:46:39,459
...و بر طبق گفته همه رقاصهايي که من باهاشون مصاحبه کردم
764
00:46:39,493 --> 00:46:42,895
تنها چيزي که در موردش صحبت ميکرده همسرش و بچههاش بودن
765
00:46:42,929 --> 00:46:46,198
او هيچ علاقهاي به کاجا نشون نميداده
766
00:46:46,232 --> 00:46:49,535
من فکر ميکنم يکي الکس رو مجبور به اينکار کرده
767
00:46:49,569 --> 00:46:52,738
يه شخص مرتبط با آيزاک سيرکو
768
00:46:52,772 --> 00:46:54,972
دب
769
00:46:55,007 --> 00:46:58,676
من هنوز فکر ميکنم ويکتور باسکوف، مايک اندرسون رو کشته
770
00:46:58,711 --> 00:47:00,711
و ويکتور هم ناگهان توي آسمون ناپديد شده
771
00:47:00,745 --> 00:47:05,348
...ولي اگه ما بتونيم -
گروهبان -
772
00:47:05,383 --> 00:47:07,250
تعهد شما قابل تحسينه
773
00:47:07,285 --> 00:47:09,086
دب، اين منم. مجبور نيستي اينجوري صحبت کني
774
00:47:09,120 --> 00:47:11,421
و تا يک سال پيش، ممکن بود که منم درست کنار تو قرار بگيرم
775
00:47:11,455 --> 00:47:14,391
در حال جنگيدن براي چيزي که فکر ميکردم درسته
776
00:47:14,425 --> 00:47:17,893
...ولي سختترين درسي که بعنوان يه ستوان ياد گرفتم
777
00:47:17,927 --> 00:47:22,797
دونستن زمانيه که بايد خودم رو عقب بکشم
778
00:47:22,831 --> 00:47:26,099
تو حرف منو باور نميکني؟
779
00:47:26,134 --> 00:47:28,668
تو يه مدرکت محکم براي پشتيباني از فرضيهت نداري
780
00:47:28,703 --> 00:47:31,236
و منم از عهده بازگشايي يه پرونده قتل برنميام
781
00:47:31,271 --> 00:47:33,071
اين يه تحقيق قتل معمولي نيست
782
00:47:33,106 --> 00:47:36,273
...اين مال مايک اندرسون -
قاتل مايک مرده -
783
00:47:38,610 --> 00:47:41,110
مايک به عدالت رسيده
784
00:47:43,380 --> 00:47:46,281
ولش کن بره
785
00:47:46,315 --> 00:47:48,749
اين يه دستوره
786
00:47:56,756 --> 00:47:59,557
باشه ستوان
787
00:47:59,591 --> 00:48:01,559
هر چي شما بگي
788
00:48:12,769 --> 00:48:15,837
خداي من
789
00:48:42,660 --> 00:48:43,859
سلام آيزاک
790
00:48:43,893 --> 00:48:45,927
سلام ... دکستر
791
00:48:45,962 --> 00:48:48,230
من تو رو دست کم گرفتم
792
00:48:48,264 --> 00:48:50,297
آيا اومدي اينجا به من طعنه بزني؟
793
00:48:50,332 --> 00:48:52,032
نه، من فقط فکر کردم شايد تو بتوني به من کمک کني
794
00:48:52,066 --> 00:48:56,102
چرا اينقدر براي تو مهمه که منو بکشي؟
795
00:48:57,805 --> 00:49:00,039
خب... اين کاملاً ساده است
796
00:49:00,073 --> 00:49:04,843
تو ويکتور رو کشتي
من ويکتور رو دوست داشتم
797
00:49:04,877 --> 00:49:08,078
دوست داشته باشي يا نداشته باشي اون مايک اندرسون رو کشت
798
00:49:08,113 --> 00:49:11,582
آيا به اين دليل بود که اونو کشتي؟... انتقام؟
799
00:49:11,617 --> 00:49:14,418
آره
800
00:49:14,452 --> 00:49:18,756
کوتاهترين مکثي از ترديد در اينجا وجود داره
801
00:49:20,692 --> 00:49:22,827
...ولي اگه داري حقيقت رو ميگي
802
00:49:22,860 --> 00:49:25,863
در اينصورت نيازي به توضيح نداري
803
00:49:25,897 --> 00:49:28,298
تو نياز به انتقام رو درک ميکني
804
00:49:28,332 --> 00:49:31,168
خب تو بازداشت شدي. يه دادگاه تشکيل خواهد شد
805
00:49:31,202 --> 00:49:34,237
تو براي يه مدت طولاني ميري به زندان
806
00:49:34,271 --> 00:49:36,072
آيا معنيش اينه که اين جريان تموم شده؟
807
00:49:40,143 --> 00:49:42,576
تموم شده؟ -
آره -
808
00:49:45,980 --> 00:49:48,914
من يه عموي بزرگ دارم
809
00:49:48,949 --> 00:49:51,350
برادر پدر بزرگم
810
00:49:51,385 --> 00:49:52,784
اون يه قهرمان بود
811
00:49:52,819 --> 00:49:56,588
در جنگ دوم جهاني براي ارتش سرخ جنگيد
812
00:49:56,622 --> 00:49:58,555
...بعدش وقتي به کيف برگشت
813
00:49:58,590 --> 00:50:02,592
...يه مقام رسمي چاق کوتوله حزب
814
00:50:02,626 --> 00:50:06,563
از اين حقيقت که همه اونو دوست داشتن متنفر بود
815
00:50:06,597 --> 00:50:09,598
...به همين خاطر تصميم گرفت که از اون يه درس عبرت بسازه
816
00:50:09,633 --> 00:50:11,567
با گرفتن خونهش
817
00:50:13,635 --> 00:50:15,503
وقتي عموي بزرگ من اعتراض کرد
818
00:50:15,537 --> 00:50:19,472
اون رو جلوي ساختمان شوراي حزب دار زدن
819
00:50:19,507 --> 00:50:23,042
پدر بزرگ من يه نوجوان بود
820
00:50:23,076 --> 00:50:26,044
...وقتي مقام حزبي تنفر رو توي چشماي او ديد
821
00:50:26,079 --> 00:50:29,380
اونو بازداشت کرد و به سيبري فرستاد
822
00:50:29,415 --> 00:50:33,449
و سالها از اين داستان گذشت
823
00:50:33,484 --> 00:50:37,753
و پدر بزرگم به بهترن شکلي که ميتونست به زندگي ادامه داد
824
00:50:37,787 --> 00:50:41,023
او مرد صبوري بود
825
00:50:43,091 --> 00:50:47,627
...سرانجام وقتي که اتحاد جماهير شوروي سقوط کرد
826
00:50:47,661 --> 00:50:49,261
او به کيف بازگشت
827
00:50:49,296 --> 00:50:53,164
...و در جلوي تالار شهر جشن گرفت
828
00:50:53,198 --> 00:50:54,732
به همراه بقيه
829
00:50:54,766 --> 00:51:00,737
و وقتي که او اون مقام کوتوله
چاق حزبي رو پيدا کرد
830
00:51:00,771 --> 00:51:03,906
...افتخار لذت بردن از چيزي رو کسب کرد که به او
831
00:51:03,940 --> 00:51:05,908
و تنها به او تعلق داشت
832
00:51:05,942 --> 00:51:09,010
...با فرو کردن يک کارد شش اينچي
833
00:51:09,044 --> 00:51:12,412
به درون کليههاي اون مرد چاق کوتوله
834
00:51:14,115 --> 00:51:16,683
...پس اگه تو از من ميپرسي
835
00:51:16,717 --> 00:51:20,020
آيا اين به پايان رسيده
836
00:51:20,054 --> 00:51:21,788
نه
837
00:51:21,822 --> 00:51:24,223
متاسفم که نرسيده
838
00:51:27,661 --> 00:51:29,061
فقط يه مشکل وجود داره
839
00:51:29,095 --> 00:51:30,062
و اون چيه؟
840
00:51:30,096 --> 00:51:32,330
من يه مرد چاق کوتوله نيستم
841
00:51:34,634 --> 00:51:37,702
درسته
842
00:51:37,736 --> 00:51:39,604
من نميدونم تو کي هستي
843
00:51:42,140 --> 00:51:44,809
اگه يه موقع اينو بفهمي پشيمون خواهي شد
844
00:51:54,552 --> 00:51:56,718
هي... بيا تو
845
00:51:56,753 --> 00:51:59,721
اينو ديدي؟
846
00:51:59,756 --> 00:52:01,188
اين چيه؟
847
00:52:01,222 --> 00:52:06,092
اين منم که بخاطر يه سکه دارم از زندگي تو حفاظت ميکنم
848
00:52:06,126 --> 00:52:08,727
من اينو از لاگوئرتا گرفتم
849
00:52:11,964 --> 00:52:13,431
بهت گفتم که از اين جريان کنار بموني
850
00:52:13,466 --> 00:52:17,235
خب شانس آوردي که اينکار رو نکردم
851
00:52:17,269 --> 00:52:20,105
... دب -
اون بايد تو رو ميديد دکستر -
852
00:52:25,576 --> 00:52:27,945
پس تو منو نجات دادي
853
00:52:27,979 --> 00:52:30,447
آره
854
00:52:34,818 --> 00:52:37,186
متشکرم
855
00:52:39,489 --> 00:52:42,823
مال توئه. نه مال من
856
00:52:42,857 --> 00:52:45,791
من نميخوام درگير اون بخش از زندگي تو بشم
857
00:52:45,826 --> 00:52:48,694
منم نميخوام بشي
858
00:52:48,729 --> 00:52:50,395
ميدونم که تو متوقف نخواهي شد
859
00:52:52,031 --> 00:52:55,966
ولي نميخوام در موردش چيزي بدونم
860
00:52:56,000 --> 00:52:58,268
باشه
861
00:52:59,869 --> 00:53:02,971
مجبور شدم به باتيستا دروغ بگم
862
00:53:03,005 --> 00:53:07,474
باتسيتا... بخاطر تو
863
00:53:07,508 --> 00:53:09,509
...و در اون لحظه بود که متوجه شدم
864
00:53:09,543 --> 00:53:11,977
من نميخوام بخشي از اين باشم
865
00:53:12,011 --> 00:53:13,912
نميتونم اينکار رو بکنم
866
00:53:16,581 --> 00:53:18,415
...براي من تا ابد طول ميکشه تا بتونم
867
00:53:18,449 --> 00:53:20,883
...مغزم رو در اين باور بپيچونم که
868
00:53:20,918 --> 00:53:23,453
تو اون کسي نيستي که من فکر ميکردم هستي
869
00:53:25,755 --> 00:53:28,089
ولي معنيش اين نيست که من بايد تغيير کنم
870
00:53:31,759 --> 00:53:33,794
...تمام اون مخفيکاريهات و دروغ گفتنهات و
871
00:53:33,828 --> 00:53:36,896
...سرپوش گذاشتنهات
872
00:53:36,930 --> 00:53:40,099
من نيستم
873
00:53:48,541 --> 00:53:51,576
...پس فکر ميکني که تحقيقات لاگوئرتا
874
00:53:51,610 --> 00:53:53,845
بسته شده؟
875
00:53:58,816 --> 00:54:01,050
نه
876
00:54:01,084 --> 00:54:04,852
لاندي نميتونست منو شناسايي کنه
877
00:54:04,887 --> 00:54:08,556
دليلي نداره که لاگوئرتا بتونه
878
00:54:15,729 --> 00:54:18,263
...اوه اگه لاندي ميتونست منو حالا ببينه
879
00:54:22,100 --> 00:54:24,200
...و تو رو
880
00:54:33,376 --> 00:54:35,276
...داشتم در مورد تعطيلاتمون
881
00:54:35,310 --> 00:54:38,046
در ساحل ميرتل فکر ميکردم
882
00:54:38,080 --> 00:54:40,414
چه جوري ما روزهامون رو ميگذرونديم
883
00:54:40,448 --> 00:54:43,583
توي ساحل
884
00:54:43,617 --> 00:54:46,886
با دويدن به بالا و پايين ساحل
885
00:54:46,921 --> 00:54:48,921
و موقع جزر و مد با دويدن به داخل و بيرون اومدن از آب
886
00:54:48,956 --> 00:54:53,325
من هميشه دنبالت ميومدم. ولي هيچوقت بهت نميرسيدم
887
00:54:53,360 --> 00:54:56,162
هيچوقت کفشاي غواصيت رو در نميآوردي
888
00:55:00,933 --> 00:55:03,567
...حتي اگه در مياوردم... تو هميشه
889
00:55:05,036 --> 00:55:07,671
دور از دسترس بود
890
00:55:09,506 --> 00:55:13,374
شايد داشتيم ياد ميگرفتيم که اينجوري بهتره
891
00:55:19,214 --> 00:55:21,515
تو گزارش آزمايش خونيت رو گرفتي؟
892
00:55:21,549 --> 00:55:24,150
در مورد اجساد توي اون چاله؟
893
00:55:24,184 --> 00:55:27,619
آره
894
00:55:27,653 --> 00:55:30,422
و؟
895
00:55:30,456 --> 00:55:32,856
چيزي هست که من بايد بدونم؟
896
00:55:35,893 --> 00:55:38,860
نه
897
00:56:04,280 --> 00:56:08,616
به عنوان بچه، دب و من سعي ميکرديم از امواج پيشي بگيريم
898
00:56:08,651 --> 00:56:11,453
ولي کار من هميشه با شيرجه زدن به زير آنها به پايان ميرسيد
899
00:56:11,487 --> 00:56:13,153
من عميق شنا ميکردم
900
00:56:13,188 --> 00:56:17,323
زيرا ميتونستم در برابر کشش جزر و مد مقاومت کنم
901
00:56:24,898 --> 00:56:29,400
ولي جاي دب هميشه در ساحل امنتر بوده
902
00:56:29,435 --> 00:56:33,503
از حالا به بعد من خودم با اعماق مواجه خواهم شد
تنظيم با نسخه WEB-DL
sal3a
903
00:56:33,528 --> 00:56:38,527
NavBas@yahoo.com