1 00:00:09,868 --> 00:00:11,933 ...آنچه در "دکستر" گذشت 2 00:00:11,967 --> 00:00:12,883 فکر ميکني با چي طرفيم؟ 3 00:00:13,003 --> 00:00:14,494 منظورم اينه که، همينطوري يهويي کسي روده هاي کسي رو 4 00:00:14,614 --> 00:00:15,434 .نميذاره رو ترازو 5 00:00:15,467 --> 00:00:17,267 ممکنه بخاطر قاچاق مواد .اين کار رو باهاش کرده باشن 6 00:00:17,300 --> 00:00:19,834 شايدم بخاطر تندرو بودن مذهبي يا .شايدم بخاطر جادوي سياه کشته شده باشه 7 00:00:19,868 --> 00:00:21,334 حضور در کلاس هاي پيش دبستاني 8 00:00:21,367 --> 00:00:23,868 ضمانتيه براي حضور اونها در دوره ي .ديبرستاني ما 9 00:00:23,955 --> 00:00:26,088 خب، شما کاتوليک هستين؟ 10 00:00:26,122 --> 00:00:27,422 .راستش، نه نيستم 11 00:00:27,456 --> 00:00:29,088 ،پس به چي باور دارين آقاي "مورگن"؟ 12 00:00:29,122 --> 00:00:31,958 .هيچي .من به هيچي اعتقاد ندارم 13 00:00:32,078 --> 00:00:33,553 تو ميتوني به هرچي که ،دلت ميخواد باور داشته باشي 14 00:00:33,673 --> 00:00:35,823 .ولي فقط خودت تنها نيستي 15 00:00:36,303 --> 00:00:39,209 کدوم پدريه که تو خونه ش نمونه خون نگه داره؟ 16 00:00:40,050 --> 00:00:43,823 ،خانم ها و آقايان .سروان "لاگورتا" رو بهتون معرفي ميکنم 17 00:00:46,494 --> 00:00:48,348 بدون وسايلت .کوچيکتر بنظر ميرسه 18 00:00:48,592 --> 00:00:49,776 .بايد اينجا رو واست آماده ميکردم 19 00:00:49,973 --> 00:00:51,201 .ولي من تنهايي کار ميکنم 20 00:00:51,404 --> 00:00:53,710 اگه بهت موقعيتي که ميخوام .پيشنهاد کنم رو بشنوي، نه 21 00:00:54,218 --> 00:00:56,520 تو چت شده؟ .اين اواخر خيلي عجيب غريب شدي 22 00:00:56,710 --> 00:00:57,308 ..."دبرا" 23 00:00:57,902 --> 00:00:59,378 با من ازدواج ميکني؟ 24 00:00:59,745 --> 00:01:01,652 .خدايا، اين خيلي احمقانه بنظر ميرسه 25 00:01:02,548 --> 00:01:04,447 !بخوابيد رو زمين، بخوابيد رو زمين 26 00:01:04,289 --> 00:01:04,756 27 00:01:11,857 --> 00:01:13,565 خب، چي داريم؟ - .غرق شده - 28 00:01:13,929 --> 00:01:16,014 .امواج آوردنش به ساحل .يه دختره خبر داده 29 00:01:16,087 --> 00:01:17,742 بنظر نميرسه کسي ميخواسته .اينو مخفيش کنه 30 00:01:17,781 --> 00:01:19,824 بيشتر شبيه اينه که .ميخواستن پيدا بشه 31 00:01:20,026 --> 00:01:21,657 .يه چيزي اون توئه 32 00:01:22,508 --> 00:01:24,605 !لعنتي حرومزاده !ماره 33 00:01:24,899 --> 00:01:26,368 .اين کار يه آدم تازه کار نيست 34 00:01:27,311 --> 00:01:28,583 پس الان شروع شده؟ 35 00:01:29,763 --> 00:01:30,733 .آره 36 00:01:31,995 --> 00:01:33,295 .شروع شده 37 00:03:14,657 --> 00:03:17,657 «...روزي روزگــاري» 38 00:03:31,743 --> 00:03:32,956 ،تا چند روز پيش 39 00:03:32,989 --> 00:03:36,122 متقاعد شده بودم که چيزي نيست .که من بهش ايمان داشته باشم 40 00:03:36,156 --> 00:03:37,356 .ولي اشتباه ميکردم 41 00:03:37,389 --> 00:03:39,729 .يه چيزي هست که واقعاً بهش ايمان دارم 42 00:03:41,722 --> 00:03:44,539 همه چي بعد از .يه حموم کف بهتر ميشه 43 00:03:46,689 --> 00:03:48,956 .مراسم مهمن 44 00:03:54,655 --> 00:03:56,707 .نه تنها واسه يه قاتل زنجيره اي 45 00:03:56,964 --> 00:03:58,488 بلکه حتي براي يه بچه ي 2 ساله 46 00:03:58,522 --> 00:04:01,089 .اگه بخواي به موقع بره تو تختش بخوابه 47 00:04:04,689 --> 00:04:05,956 .بيا، بذارش سر جاش 48 00:04:05,989 --> 00:04:07,156 .نه اگه من برام مهم باشه 49 00:04:07,189 --> 00:04:09,488 .اين مراسم شده مورد علاقه ي من 50 00:04:09,522 --> 00:04:12,089 .وقت خوابه .تنها با پسرم 51 00:04:12,122 --> 00:04:13,922 .تنها بودنم 52 00:04:13,956 --> 00:04:16,423 .داستان هيولا، بابايي 53 00:04:16,455 --> 00:04:17,588 دوباره؟ 54 00:04:17,622 --> 00:04:20,522 خيلي خب، ممکنه اين يکي رو .قبلاً براش گفته باشم 55 00:04:22,922 --> 00:04:28,522 روزي روزگاري يه پرتقال ،کوچولو بود 56 00:04:28,555 --> 00:04:31,222 از هر کسي که لباس زره اي .تنش بود ميترسيد 57 00:04:31,256 --> 00:04:33,323 .هيچکس نميدونست چيکار کنه 58 00:04:33,356 --> 00:04:36,389 .ولي بابايي ميدونست 59 00:04:36,423 --> 00:04:40,022 ،اون هيولاي گنده رو تيکه تيکه ش ميکرد 60 00:04:40,056 --> 00:04:43,356 چيزي که ازش ميموند رو تو يه جاي مخصوص قايم ميکرد 61 00:04:43,389 --> 00:04:46,722 .که هيچکس هيچوقت پيداش نکنه 62 00:04:46,755 --> 00:04:48,056 .جعبه ي بابايي 63 00:04:51,323 --> 00:04:55,855 ميدوني جعبه ي بابايي چيه؟ 64 00:04:55,889 --> 00:04:59,323 من هميشه ميدونستم .که اين روز يه موقعي ميرسه 65 00:04:59,356 --> 00:05:02,989 .ولي نه اينقدر زود 66 00:05:03,022 --> 00:05:06,755 مطمئن نيستم .فصلِ بعديه داستان چطور پيش ميره 67 00:05:13,022 --> 00:05:15,289 اين آخريشون بوده؟ 68 00:05:15,323 --> 00:05:16,622 .فقط يکي ديگه مونده 69 00:05:17,956 --> 00:05:21,189 .به زودي آماده ميشيم 70 00:05:21,222 --> 00:05:24,455 .ممکنه فردا يه ذره دير کنم 71 00:05:25,956 --> 00:05:28,289 و اينو الان داري بهم ميگي؟ 72 00:05:30,323 --> 00:05:32,022 .نتونستم کاري کنم 73 00:05:32,056 --> 00:05:34,222 .نبايد زياد طول بکشه .چيزي عوض نشده حالا 74 00:05:34,256 --> 00:05:36,789 ،"تراويس" .بايد يکي ديگه رو پيدا کنيم 75 00:05:36,822 --> 00:05:39,356 فکر نميکني من خودم اينو ميدونم؟ 76 00:05:46,488 --> 00:05:48,989 .ببين چيکار کردي 77 00:05:49,022 --> 00:05:50,488 .متأسفم .نميخواستم 78 00:05:50,522 --> 00:05:52,722 .نه، چيزي نيست .عيبي نداره 79 00:05:52,755 --> 00:05:56,289 .پيش مياد 80 00:05:56,323 --> 00:05:58,423 ،من فقط ميخوام مطمئن بشم که، آم 81 00:05:58,455 --> 00:06:00,822 .ميتونم روت حساب کنم 82 00:06:01,855 --> 00:06:03,356 .البته که ميتوني 83 00:06:03,389 --> 00:06:05,588 .پسر خوب 84 00:06:22,789 --> 00:06:25,022 .سلام 85 00:06:30,789 --> 00:06:34,855 .واي .چه صبحونه ي کاملي 86 00:06:34,889 --> 00:06:36,855 ،آره. آم .آب پرتقال تو يخچاله 87 00:06:36,889 --> 00:06:38,156 .تازه آب گرفتم - .تازه آب گرفتي - 88 00:06:38,189 --> 00:06:40,855 خب، ببينم نکنه ما .خونواده ي "کندي" هستيم 89 00:06:40,889 --> 00:06:42,522 يه صبحونه ي خوب روش خوبي .براي شروع کردن روزه 90 00:06:42,555 --> 00:06:45,222 آره، يه روز ديگه ،که کون مبارک رو تکون ندي 91 00:06:45,256 --> 00:06:47,555 منتظر بمونيم تا مرکز اسم ما رو .از اون تيراندازي تو رستوران پاک کنه 92 00:06:47,588 --> 00:06:49,356 پنکيک؟ 93 00:06:49,389 --> 00:06:53,056 تو ميدوني که هم بار و هم .پنکيک رو من خيلي دوست دارم 94 00:06:53,089 --> 00:06:55,323 .باباي من بهترين بود 95 00:06:56,555 --> 00:06:59,022 اين چيه ديگه؟ 96 00:07:00,022 --> 00:07:02,889 چيکار داري ميکني؟ 97 00:07:02,922 --> 00:07:04,956 ،ميخواستم اين کار رو اون شب بکنم 98 00:07:04,989 --> 00:07:07,488 ولي اون تيراندازي يه جورايي .همه چيو بهم ريخت 99 00:07:09,423 --> 00:07:11,555 دبرا مورگن"، با من...؟" 100 00:07:11,588 --> 00:07:13,755 تو ديوونه شدي؟ - ."بيخيال، "دب - 101 00:07:13,789 --> 00:07:15,222 .من دارم سعي ميکنم رمانتيک باشم 102 00:07:15,256 --> 00:07:17,922 رمانتيک بودن اين نيست که يه چيزي .شبيه اينو يهويي جلو من ظاهر کني 103 00:07:17,956 --> 00:07:21,588 کي...کي ما درباره ي ازدواج حرف زده بوديم؟ 104 00:07:23,222 --> 00:07:24,855 ميشه بلند شي؟ 105 00:07:24,889 --> 00:07:27,189 ،"بيخيال، "دب .ما الان يه ساله با هم رابطه داريم 106 00:07:27,222 --> 00:07:29,122 ،تو...تو منو خوشحال ميکني .من تو رو خوشحال ميکنم 107 00:07:29,156 --> 00:07:30,122 خب که چي؟ 108 00:07:30,156 --> 00:07:33,423 .خب...من دوسِت دارم 109 00:07:33,455 --> 00:07:35,922 ...ولي 110 00:07:35,956 --> 00:07:38,855 !اين خيلي زياده 111 00:07:38,889 --> 00:07:41,122 از حلقه خوشت نمياد؟ مشکل حلقه ست؟ 112 00:07:41,156 --> 00:07:43,889 ...نه، اين 113 00:07:43,922 --> 00:07:45,323 .خيلي قشنگه 114 00:07:45,356 --> 00:07:46,822 ...فقط اينکه 115 00:07:50,722 --> 00:07:54,588 .به زمان نياز دارم که بهش فکر کنم 116 00:07:54,622 --> 00:07:56,455 .هرچقدر ميخواي زمان داري 117 00:07:59,488 --> 00:08:01,323 .من هيچ جا نميرم 118 00:08:01,356 --> 00:08:02,622 .پنکيک ها دارن ميسوزن 119 00:08:08,522 --> 00:08:12,256 کوئين" همين الان از من تقاضاي" .ازدواج کرد، اونم با پنکيک 120 00:08:12,289 --> 00:08:14,423 اون چه مرگش شده؟ 121 00:08:14,455 --> 00:08:15,423 اون "کوئين" ـه !!؟؟ 122 00:08:15,455 --> 00:08:16,689 من هيچوقت نگفتم 123 00:08:16,722 --> 00:08:20,522 ميخوام بقيه ي زندگيم رو .با اون بگذرونم 124 00:08:20,555 --> 00:08:22,655 من از اين حرفت يعني بايد جواب منفي برداشت کنم؟ 125 00:08:22,689 --> 00:08:23,789 .فقط ميتونم اميدوار باشم 126 00:08:23,822 --> 00:08:26,289 "کوئين" بعنوان دوست پسر "دب" .يه چيزيه 127 00:08:26,323 --> 00:08:29,356 ،ولي اينکه بشه شوهر عمه ي پسرم .مگه از رو جنازه ي من رد بشه 128 00:08:29,389 --> 00:08:30,423 .شايد 129 00:08:30,455 --> 00:08:31,922 .نميدونم 130 00:08:31,956 --> 00:08:34,855 ،منظورم اينه که .حدس ميزنم "کوئين" منو خوشحال ميکنه 131 00:08:34,889 --> 00:08:37,289 جداً؟ چونکه يکي از رگ هاي .پيشونيت زيادي متورم شده 132 00:08:37,323 --> 00:08:41,622 ،"من و "کوئين ،خيلي خوب با هم کنار مياييم 133 00:08:41,655 --> 00:08:43,156 .و فيلم هم بازي نميکنيم 134 00:08:43,189 --> 00:08:46,189 ،و بعد از اين يکي دو سال اخير 135 00:08:46,222 --> 00:08:47,789 .اين يه جورايي خوبه 136 00:08:48,789 --> 00:08:49,855 ولي؟ 137 00:08:49,889 --> 00:08:51,323 ولي مطمئن نيستم الان بتونم چيز بيشتر ا اينکه 138 00:08:51,356 --> 00:08:53,689 .برا همديگه فيلم بازي نکنيم رو قبول کنم 139 00:08:53,722 --> 00:08:55,389 .بنظر ميرسه جوابت رو گرفتي 140 00:08:55,423 --> 00:08:57,323 ،"ولي اگه بهش بگم، "نه اونوقت تموم ميشه، درسته؟ 141 00:08:57,356 --> 00:08:59,222 .و مطمئن نيستم اين اتفاق رو هم بخوام 142 00:08:59,256 --> 00:09:03,222 خدايا، چرا همه چي نميتونه همونطوري که هست بمونه؟ 143 00:09:03,256 --> 00:09:04,889 .ميفهمم چي ميگي، خودم ميدونم 144 00:09:04,922 --> 00:09:07,256 .زود باش، دير به جلسه ميرسيم 145 00:09:10,256 --> 00:09:12,588 .نگاه کن .الان ميرينه بهش 146 00:09:12,622 --> 00:09:14,389 .همچين يارو رو زد ترکيد - کوئين" کجا بود؟" - 147 00:09:14,423 --> 00:09:16,323 .پونصد هزار بار ويديوش رو ديدن 148 00:09:16,356 --> 00:09:18,189 .هي، هي، داره مياد 149 00:09:19,256 --> 00:09:20,989 .خوبه 150 00:09:21,022 --> 00:09:23,189 .آره، آره، من يه قهرمانم .دم همتون گرم 151 00:09:23,222 --> 00:09:24,323 ."تو خيلي معروف شدي، "مورگن 152 00:09:24,356 --> 00:09:26,289 .ميتوني واسه خودت کارآموز بگيري 153 00:09:26,323 --> 00:09:27,622 .ولش کن رفيق 154 00:09:27,655 --> 00:09:29,956 چي؟ .رفيق، اون يه سوپر استاره 155 00:09:29,989 --> 00:09:31,089 منظورم اينه که، نظرايي که واسه اين ويديو دادنو خودي؟ 156 00:09:31,122 --> 00:09:32,588 ،اوه، آره هست و اگه تو کسي هستي 157 00:09:32,622 --> 00:09:34,022 ...که اون شعر رو درباره ي کون من نوشتي 158 00:09:34,056 --> 00:09:35,555 .من نميدونم درباره ي چي داري حرف ميزني 159 00:09:35,588 --> 00:09:37,089 ،و اينکه خيلي کُس شعر بود .مرسي 160 00:09:37,122 --> 00:09:38,122 ميشه لطفاً شروع کنيم؟ 161 00:09:38,156 --> 00:09:40,356 ،خيلي خب، همه .آماده بشيد 162 00:09:40,389 --> 00:09:42,389 از تيراندازي توي رستوران و حرکات گلوله هاش چي ميدونيم؟ 163 00:09:42,423 --> 00:09:44,822 آم، تمام خشاب ها و گلوله ها .حساب شده ن 164 00:09:44,855 --> 00:09:46,956 تمام کسايي که با ،اسلحه ي تيرانداز بهشون شليک شده 165 00:09:46,989 --> 00:09:48,722 و هيچ گلوله اي از .اسلحه ي "مورگن" و "کوئين" خطا نرفته 166 00:09:48,755 --> 00:09:49,956 تيرانداز حرف زده؟ 167 00:09:49,989 --> 00:09:52,488 عصباني بود که رستوران .اونو اخراج کرده 168 00:09:52,522 --> 00:09:54,056 .مدير رستوران اولين کسي بوده که تير خورده 169 00:09:54,089 --> 00:09:55,323 دو نفر مردن فقط بخاطر اينکه اين احمق 170 00:09:55,356 --> 00:09:57,056 ميخواسته کارش که .گارسوني بوده رو پس بگيره 171 00:09:57,089 --> 00:09:58,789 ،خيلي خب ،با پشت سر گذاشتن تير اندازي 172 00:09:58,822 --> 00:10:00,956 ميذاريم همه چي معلوم بشه 173 00:10:00,989 --> 00:10:02,689 .که کي اين کار رو با "عمر ريورا" کرده 174 00:10:02,722 --> 00:10:05,488 دکستر"، گزارش کالبد شکافي از اون" فروشنده ي ميوه هنوز نيومده؟ 175 00:10:05,522 --> 00:10:06,889 .چيزي نبوده خودمون ندونسته باشيم 176 00:10:06,922 --> 00:10:08,655 اون بخيه ها و مارهايي که تو شکمش بودن .بعد از کشته شدنش انجام شدن 177 00:10:08,689 --> 00:10:10,789 "من و اون انترن دوست داشتنيم، "رايان 178 00:10:10,822 --> 00:10:12,222 .هنوز منتظر آزمايش پزشکي هستيم 179 00:10:12,256 --> 00:10:13,822 .که درباره ي مارها بهمون برسونن 180 00:10:13,855 --> 00:10:14,822 .خبراي جديد رو بهم بده 181 00:10:14,855 --> 00:10:16,789 .ييل" منتظر قرباني ماست" (منتظر نتايج کالبد شکافي) 182 00:10:16,822 --> 00:10:19,655 ريورا" قبلاً با مافياي" .سالاس" بُر خورده بوده" 183 00:10:19,689 --> 00:10:21,022 هنوزم فکر ميکني مربوط به قاچاق مواد بوده؟ 184 00:10:21,056 --> 00:10:25,056 ،خب، واسه يه باند مافيا .يه مار يعني کش رفتن چيزي 185 00:10:25,089 --> 00:10:26,555 اگه اين يه اخطار به بقيه نبوده باشه 186 00:10:26,588 --> 00:10:28,156 ،که دهنشون رو ببندن 187 00:10:28,189 --> 00:10:29,555 .نميدونم پيغامش چي بوده 188 00:10:29,588 --> 00:10:31,423 شايد بخاطر اينکه اون پيغام 189 00:10:31,455 --> 00:10:35,289 .به يه زبونيه که فقط من ميفهمم 190 00:10:35,323 --> 00:10:39,089 اون تاپاله اينجا چيکار ميکنه؟ 191 00:10:39,122 --> 00:10:41,822 .من اون تاپاله رو ميشناسم 192 00:10:41,855 --> 00:10:43,889 .يا لااقل ميشناختم 193 00:10:43,922 --> 00:10:45,588 ريورا" توي گاراژ "برادر سم" کار ميکرد" 194 00:10:45,622 --> 00:10:47,256 .بعد از اينکه از زندون در اومد 195 00:10:47,289 --> 00:10:50,588 هي، منم بيشتر از هيچ کدوم از شماها .از اين خوشم نمياد 196 00:10:50,622 --> 00:10:52,755 شايد کشيش بتونه ما رو .به مسير درست راهنمايي کنه 197 00:10:52,789 --> 00:10:55,522 يه آدمي مثل اون و دوستاي مجرم سابقش 198 00:10:55,555 --> 00:10:58,622 .ميتونن همشون برن به درک 199 00:10:58,655 --> 00:11:01,522 برادر سم"؟" 200 00:11:01,555 --> 00:11:03,722 يکي از اون مجرماي قبلي .کله گنده واسه ما کشيش شده 201 00:11:03,755 --> 00:11:06,089 يه تعميرگاه ماشين باز کرده و .هم سلولي هاي قبليش رو دور خودش جمع کرده 202 00:11:06,122 --> 00:11:07,922 ،و همونطوري که ميتوني ببيني بعضي از اون برادراي پليسمون 203 00:11:07,956 --> 00:11:09,956 .فکر ميکنن اين کارش تظاهره 204 00:11:09,989 --> 00:11:11,389 .ممکنه درست باشه 205 00:11:11,423 --> 00:11:14,323 .اون نمي تونه مردي توي همچين لباسي باشه 206 00:11:14,356 --> 00:11:15,689 .اون يه قاتله 207 00:11:26,922 --> 00:11:29,555 .توي اتاقِ بغلي مستقر شدم 208 00:11:29,588 --> 00:11:32,356 پس بخاطر همينه که .بوي عطر همه جا رو برداشته 209 00:11:34,056 --> 00:11:38,956 ،ميخواستم ببينم که از برگه هاي گزارش گروهبان 210 00:11:38,989 --> 00:11:40,755 باتيستا" نتيجه گيري کردين؟" 211 00:11:40,789 --> 00:11:41,822 .دارم روش کار ميکنم 212 00:11:41,855 --> 00:11:43,156 بخاطر اين پرسيدم چونکه من هيچ 213 00:11:43,189 --> 00:11:44,889 .برگه اي رو روي ميزم نديدم 214 00:11:44,922 --> 00:11:47,122 فکر ميکنم هرچه زودتر اين مرکز 215 00:11:47,156 --> 00:11:48,689 ،ستوان تمام وقت داشته باشه .بهتره 216 00:11:48,722 --> 00:11:50,655 .منم کاملاً موافقم 217 00:11:53,956 --> 00:11:55,822 همين، سروان؟ 218 00:11:58,755 --> 00:12:00,423 .همين 219 00:12:12,889 --> 00:12:16,323 آخرين باري که "ريورا" رو ديدي کي بوده؟ 220 00:12:16,356 --> 00:12:19,956 .چند ماه قبل .اون اومد پيشم 221 00:12:19,989 --> 00:12:24,356 .ترمز هاي وانت ـش رو تعويض کرد 222 00:12:24,389 --> 00:12:26,455 ...اون، آم 223 00:12:26,488 --> 00:12:30,555 .يه مقدار گريپ فروت رسيده و پرتقال آورده بود 224 00:12:30,588 --> 00:12:33,522 .روز خوبي بود 225 00:12:35,488 --> 00:12:36,522 ...پس شماها 226 00:12:36,555 --> 00:12:38,056 شماها به اين نزديک نشدين که بفهمين 227 00:12:38,089 --> 00:12:39,289 کي اين کار رو باهاش کرده؟ 228 00:12:39,323 --> 00:12:42,389 .خب، شما بخاطر همين اينجايين 229 00:12:42,423 --> 00:12:46,323 .ولي من چيزي ميخوام که کمکم کنه 230 00:12:47,622 --> 00:12:51,056 ،وقتي من "برادر سم" رو ميشناختم .اسمس "ساموئل رايت" بود 231 00:12:51,089 --> 00:12:53,189 يه سري مانع ها بود که به چيزايي که .نميشد تغييرشون داد منتهي ميشد 232 00:12:53,222 --> 00:12:54,855 يکي از قربانيهاش باهاش مقابله کرد 233 00:12:54,889 --> 00:12:56,689 .و "رايت" هم اونو کشت 234 00:12:56,722 --> 00:12:58,256 من آماده بودم که بکشمش 235 00:12:58,289 --> 00:13:00,655 تا اينکه دستگيريه يه قاچاقچي مواد .رايت" رو از ميزِ قتلم حذف کرد" 236 00:13:00,689 --> 00:13:01,855 و تو هيچوقت "ريورا" رو نديدي 237 00:13:01,889 --> 00:13:03,822 که با اين گروه قديمي بچرخه؟ 238 00:13:03,855 --> 00:13:07,122 .نه، نديدم 239 00:13:07,156 --> 00:13:09,922 .عمر" ديگه شيوه زندگيش رو عوض کرده بود" 240 00:13:09,956 --> 00:13:12,089 .اون توي مسير درستِ الهي قرار گرفته بود 241 00:13:12,122 --> 00:13:14,256 ،اين...اين خنده داره بخاطر اينکه من تو رو يادم مياد 242 00:13:14,289 --> 00:13:16,989 بخاطر اينکه همين حرفو براي اون يکي مجرمه که اون دفعه .آورده بوديم و تو رو احضار کرديم، براي اونم گفتي 243 00:13:17,022 --> 00:13:18,822 ويکتور تورس" رو يادته؟" 244 00:13:18,855 --> 00:13:22,522 با آزاديه مشروط اومد بيرون، اونم رفت .و يه دختر 19 ساله رو کشت 245 00:13:22,555 --> 00:13:24,389 يه روز نيست که بگذره 246 00:13:24,423 --> 00:13:26,056 و من براي اون دختر دعا نکنم 247 00:13:26,089 --> 00:13:27,722 .يا اينکه حالِ خونواده ش رو نپرسم 248 00:13:27,755 --> 00:13:29,189 .خب، ولي خونش گردن توئه 249 00:13:29,222 --> 00:13:30,323 خيلي چيزاي بيشتر از اينکه 250 00:13:30,356 --> 00:13:32,356 خون اون دختر گردن منه .وجود داره 251 00:13:34,822 --> 00:13:36,056 ،گذشته ي من 252 00:13:36,089 --> 00:13:37,588 ،کارايي که کردم 253 00:13:37,622 --> 00:13:38,922 ،زندگي اي که داشتم 254 00:13:38,956 --> 00:13:40,455 .تا امروز داره آزارم ميده 255 00:13:40,488 --> 00:13:41,455 .حرف مفت نزن 256 00:13:41,488 --> 00:13:42,455 من حتي يه پشگل هم واسم نيست 257 00:13:42,488 --> 00:13:44,423 ،که درباره ي من چي فکر ميکني ميفهمي؟ 258 00:13:44,455 --> 00:13:47,356 يا حتي کاري که ميکردم .يا آدمايي که باهاشون کار ميکردم 259 00:13:47,389 --> 00:13:48,956 .چيزي که ميدونم اينه 260 00:13:48,989 --> 00:13:53,323 .عمر" نبايد اين بلا سرش ميومد" 261 00:13:53,356 --> 00:13:56,089 .شياطين روح اون رفته بودن 262 00:13:56,122 --> 00:13:59,089 .آدما ميتونن عوض بشن 263 00:14:02,689 --> 00:14:03,655 .آدما شايد 264 00:14:03,689 --> 00:14:05,488 تموم شد؟ - .بله - 265 00:14:05,522 --> 00:14:07,889 .ممنون که اومدين - .خيلي خب - 266 00:14:11,822 --> 00:14:14,822 ولي يه هيولا چطور؟ 267 00:14:22,956 --> 00:14:24,922 ميخواستين منو ببينين، قربان؟ 268 00:14:24,956 --> 00:14:28,389 .يادم مياد اون موقعي که اين دفتر مال من بود 269 00:14:28,423 --> 00:14:31,189 .ميامي يه جاي متفاوت بود 270 00:14:31,222 --> 00:14:34,289 .فساد همه جا رو گرفته بود 271 00:14:34,323 --> 00:14:38,189 بابام ميگفت هيچقوت نميدوني .به کي ميتوني اعتماد کني و به کي نه 272 00:14:38,222 --> 00:14:39,922 .هري" يکي از اون خوباش بود" 273 00:14:41,423 --> 00:14:43,389 .و تو هم هستي 274 00:14:43,423 --> 00:14:45,056 .ممنونم قربان 275 00:14:45,089 --> 00:14:47,889 .اين برام خيلي ارزش داره 276 00:14:47,922 --> 00:14:50,488 بخاطر همينه دارم تو رو ستوان .جديد بخش جنايي ميکنم 277 00:14:50,522 --> 00:14:53,956 .من، درسته .ستوان 278 00:14:53,989 --> 00:14:55,822 .لعنتي، دروغ نگو 279 00:14:55,855 --> 00:14:58,089 .اوه، لعـ...قربان 280 00:14:58,122 --> 00:15:00,122 تو دقيقاً کسي هستي که اين .مرکز بهش نياز داره 281 00:15:00,156 --> 00:15:01,689 .يه صورت جديد، ايده هاي جديد 282 00:15:01,722 --> 00:15:04,089 صبر کنيد، واقعاً؟ 283 00:15:04,122 --> 00:15:05,722 ميخوايد منو مسئول کنيد؟ 284 00:15:07,356 --> 00:15:09,356 .من حتي نميدونم چي بگم 285 00:15:09,389 --> 00:15:12,455 .خب، بگي بله، درست ميشه - .ولي اين کارِ "باتيستا" ست - 286 00:15:12,488 --> 00:15:14,622 .اون توقع اين کار رو داره .اون لياقت اينکارو داره 287 00:15:14,655 --> 00:15:16,156 ،"خب، گروهبان "باتيستا .افسرِ خوبيه 288 00:15:16,189 --> 00:15:19,822 .ولي قطعاً دردسري همراهش خواهد بود 289 00:15:19,855 --> 00:15:21,455 .بعلاوه، اون يه قهرمان نيست 290 00:15:21,488 --> 00:15:22,722 .ولي تو هستي 291 00:15:22,755 --> 00:15:24,122 چرا همه همش همينو ميگن؟ 292 00:15:24,156 --> 00:15:25,222 .من فقط داشتم کارمو انجام ميدادم 293 00:15:25,256 --> 00:15:26,356 .من اينطوري نميبينم 294 00:15:26,389 --> 00:15:27,855 .اين شهر اين اتفاق رو اينطوري نميبينه 295 00:15:27,889 --> 00:15:31,689 نه. اين دفتر به يه آدمي .مثل تو نياز داره 296 00:15:31,722 --> 00:15:35,156 .اوه خداي من .دکستر" بشنوه بال در مياره" 297 00:15:35,189 --> 00:15:38,822 .و اون "ماسوکا" ي بيچاره !قراره رئيسه اون بدبخت بشم 298 00:15:38,855 --> 00:15:41,956 .ميشم رئيس همه 299 00:15:41,989 --> 00:15:45,989 .اين افتخار بزرگيه 300 00:15:46,022 --> 00:15:48,389 واقعاً فکر ميکنين براي يه همچين چيزي آماده ام؟ 301 00:15:48,423 --> 00:15:51,722 ،گوش کن .ميدونم باورش واست سخته 302 00:15:51,755 --> 00:15:54,755 ميتونيم فردا بيشتر درباره ش حرف بزنيم، باشه؟ 303 00:15:56,323 --> 00:16:00,855 .تبريک ميگم، ستوان 304 00:16:06,488 --> 00:16:08,655 .ستوان 305 00:16:12,488 --> 00:16:15,855 امروز همه چه مرگشون شده؟ 306 00:16:17,588 --> 00:16:20,056 فقط به اين توپ که بالا پايين ميره نگاه کن 307 00:16:20,089 --> 00:16:23,689 .و به عکس هاي بد بابايي نگاه نکن 308 00:16:23,722 --> 00:16:26,488 ساموئل رايت" صاحب اين مغازه" .رو با خونسردي تمام کشت 309 00:16:26,522 --> 00:16:28,455 .با يه شيشه کوبيد تو سرش 310 00:16:28,488 --> 00:16:30,855 و حالا اسم خودش رو گذاشته ،"برادر سم" 311 00:16:30,889 --> 00:16:33,156 .و ادعا ميکنه که عوض شده 312 00:16:33,189 --> 00:16:34,256 ولي من نميتونم بگم که دارم 313 00:16:34,289 --> 00:16:36,256 يه آدمي رو ميبينم که عوض شده که يه آدم بهتر بشه 314 00:16:36,289 --> 00:16:38,356 .يا اينکه کسي ديگه بهش شک نکنه 315 00:16:38,389 --> 00:16:39,389 .جعبه ي بابايي 316 00:16:40,755 --> 00:16:44,622 ميخواي اينو بذاري تو جعبه ي بابايي؟ 317 00:16:44,655 --> 00:16:46,056 .ممنون 318 00:16:47,989 --> 00:16:52,156 بنظر ميرسه انگار همين ديروز بود .که داشت ياد ميگرفت چهار دست و پا راه بره 319 00:16:53,655 --> 00:16:55,289 .جعبه ي بابايي 320 00:16:55,323 --> 00:16:58,922 .يا اينکه داره تمام تيکه ها رو کنار همديگه ميذاره 321 00:16:58,956 --> 00:17:02,555 .کارايي که ميکنم، حرفايي که ميزنم 322 00:17:02,588 --> 00:17:05,423 .اتفاقايي که ميفته 323 00:17:05,455 --> 00:17:06,889 .من خيلي حواسم بايد جمع تر باشه 324 00:17:06,922 --> 00:17:09,256 اين کافيه؟ 325 00:17:13,989 --> 00:17:17,022 الان داري به ستوان جديد بخش .جنايي نگاه ميکني 326 00:17:17,056 --> 00:17:18,855 ميدونم، درسته؟ 327 00:17:18,889 --> 00:17:20,722 آبجو داري؟ 328 00:17:21,822 --> 00:17:27,323 .عجب روزي بود .ستوان 329 00:17:27,356 --> 00:17:28,989 .نه 330 00:17:29,022 --> 00:17:34,022 دوتا آبجو خورديم، و هنوزم .عجيب بنظر ميرسه 331 00:17:34,056 --> 00:17:36,922 .من نميتونم اين کار رو بکنم 332 00:17:36,956 --> 00:17:40,423 ."و اين کار رسماً يعني کير کردن "باتيستا 333 00:17:40,455 --> 00:17:44,356 ماتيوز" واقعاً پيش خودش چي فکر کرده؟" 334 00:17:44,389 --> 00:17:46,789 ،اينکه تو باهوشي ،با استعدادي 335 00:17:46,822 --> 00:17:48,956 .بازرس فوق العاده اي هستي 336 00:17:48,989 --> 00:17:52,022 کسي که داره اين مرکز رو اداره ميکنه .ممکنه يه روزي بخواد بيفته دنبال من 337 00:17:53,789 --> 00:17:55,555 .بايد واسه خودت يه مقدار ارزش قائل بشي 338 00:17:55,588 --> 00:17:56,822 .تو بايد يه آبجو ديگه بهم بدي 339 00:17:56,855 --> 00:18:00,622 .اين يکي تموم شد 340 00:18:00,655 --> 00:18:02,956 تا حالا نخواستي بدوني که چرا بابايي نتونسته ستوان بشه؟ 341 00:18:02,989 --> 00:18:05,588 .دستش بند بوده .درگير من بوده 342 00:18:05,622 --> 00:18:07,755 همه درباره ي اون جوري حرف ميزدن ،انگار يه پليس فوق طبيعيه 343 00:18:07,789 --> 00:18:10,222 ولي اون هميشه .همونطوري مونده 344 00:18:10,256 --> 00:18:13,389 .شايد هيچوقت نخواسته 345 00:18:13,423 --> 00:18:16,488 ،ميدوني، بعد از مراسم تدفينش 346 00:18:16,522 --> 00:18:21,588 .يه قسمت کوچيک وجودِ من آسوده شد 347 00:18:21,622 --> 00:18:26,455 من خيلي سعي کردم .که بابا بهم توجه کنه 348 00:18:26,488 --> 00:18:27,855 ،و با فکر اينکه اون مرده 349 00:18:27,889 --> 00:18:30,689 من ديگه احتياج به تأييدِ لياقتم ...ندارم، ولي 350 00:18:31,789 --> 00:18:33,522 .بيست سال گدشته، هنوزم برام همينطوره 351 00:18:33,555 --> 00:18:36,189 .اون هنوز توي مغز منه 352 00:18:36,222 --> 00:18:37,522 .بگو چي ميخواي بگي 353 00:18:37,555 --> 00:18:40,089 ،چيز عجيب اينه که ،اگه من اين شغل رو بگيرم 354 00:18:40,122 --> 00:18:43,689 چيزي رو بدست آوردم که خيلي بيشتر .از کاريه که اون توي نيروي پليس انجام داده 355 00:18:43,722 --> 00:18:46,256 و اين همون بخشيه که منو .خيلي ميترسونه 356 00:18:46,289 --> 00:18:47,922 .نفهميدم منظورت چيه 357 00:18:47,956 --> 00:18:49,022 بابا واسه من يه الگو بود 358 00:18:49,056 --> 00:18:51,855 .واسه اينکه يه پليس واقعي چطوري بايد باشه 359 00:18:51,889 --> 00:18:53,789 ...و وقتي هيچوقت ستوان نشد 360 00:18:53,822 --> 00:18:56,289 پس ديگه کسيو نداري که .خودت رو باهاش مقايسه کني 361 00:18:56,323 --> 00:18:57,555 .و منم نميخوام يه "لاگورتا" ي لعنتي دوم باشم 362 00:18:58,922 --> 00:19:02,423 خب پس از کجا بايد بدونم که دارم کارم رو خوب انجام ميدم يا نه؟ 363 00:19:02,455 --> 00:19:05,555 .تو اين کار فقط خودمم وخودم 364 00:19:05,588 --> 00:19:06,789 خب، اگه اين کار رو نميخواي .خب قبولش نکن 365 00:19:06,822 --> 00:19:10,323 .برو گمشو بابا .معلومه ميخوامش 366 00:19:10,356 --> 00:19:13,323 ،لعنتي .واقعاً اين کار رو ميخوام 367 00:19:17,989 --> 00:19:19,855 ."بازم "کوئين 368 00:19:19,889 --> 00:19:21,522 اون چي ميخواد؟ 369 00:19:21,555 --> 00:19:24,056 ،داره ول ميچرخه يا شايدم دنبال جوابه 370 00:19:24,089 --> 00:19:26,189 که ببينه دوست داري بشي دبرا کوئين" يا نه؟" 371 00:19:26,222 --> 00:19:29,356 .خداي من لعنتي، کاملاً يادم رفته بود 372 00:19:29,389 --> 00:19:30,922 ."دبرا کوئين" 373 00:19:30,956 --> 00:19:33,488 ."مخفف اسمت ميشه : "دي.ک 374 00:19:33,522 --> 00:19:34,488 ...مثل 375 00:19:34,522 --> 00:19:36,156 .ميکشمت 376 00:19:37,722 --> 00:19:40,855 .من نميدونم بهش چي بگم 377 00:19:40,889 --> 00:19:43,889 .من بايد محکم باشم 378 00:19:43,922 --> 00:19:45,522 ميتونم اينجا بخوابم؟ 379 00:19:45,555 --> 00:19:48,056 اونم حداکثر 1 شب تا اين تصميم .مهم رو توي زنديگم بگيرم 380 00:19:48,089 --> 00:19:50,488 آره. من روي مبل .تو اون يکي اتاق ميخوابم 381 00:19:50,522 --> 00:19:52,755 .بخاطر همينه که بعنوان به برادر هيچوقت گند نمي زني 382 00:19:52,789 --> 00:19:57,488 آره، ولي بعنوان يه پدر چي؟ 383 00:20:30,089 --> 00:20:31,089 !"اوه، "ترويس 384 00:20:31,122 --> 00:20:33,289 .لعنت به تو 385 00:20:33,323 --> 00:20:35,655 .واقعاً خوب ميشد از اون کلمه استفاده نميکردي 386 00:20:35,689 --> 00:20:36,755 خب، اگه برادرم در ميزد ميمومد تو 387 00:20:36,789 --> 00:20:40,488 .ازش استفاده نميکردم 388 00:20:43,323 --> 00:20:45,989 .واقعاً ترسونديم 389 00:20:52,122 --> 00:20:53,922 .آروم بخور 390 00:20:53,956 --> 00:20:57,256 .واسه دسر هم جا نگه دار 391 00:20:57,289 --> 00:21:00,056 .بهت گفتم امشب بايد کار کنم 392 00:21:01,323 --> 00:21:03,555 .تو خيلي کار ميکني 393 00:21:03,588 --> 00:21:06,122 .ميتونم تو صورتت اينو ببينم 394 00:21:07,423 --> 00:21:10,156 .دوست دارم مشغول باشم 395 00:21:10,189 --> 00:21:11,488 ،تو ميخواي مشغول باشي 396 00:21:11,522 --> 00:21:14,822 سعي کن يه ذره بيشتر .روي ادامه ي هنرت و اين چيزا تمرکز کن 397 00:21:14,855 --> 00:21:16,488 ،امروز ،تمام چيزايي که ميتونستن درباره ش حرف بزنن 398 00:21:16,522 --> 00:21:19,855 يه دسته ي ديگه از پرنده ها رو .پيدا کرده بودن که تو شمال مرده بودن 399 00:21:19,889 --> 00:21:22,689 فکر ميکنن پايان دنيا يا يه .چيزايي تو همين مايه هاست 400 00:21:25,323 --> 00:21:27,289 اگه باشه چي؟ 401 00:21:27,323 --> 00:21:31,056 آم، اونوقت ميگم پس بهتره .هرچه سريعتر اين بستني رو بخوريم 402 00:21:31,089 --> 00:21:33,555 .نه، من...من...من...من نميتونم بمونم .من بايد برم 403 00:21:33,588 --> 00:21:35,622 .اوه، بيخيال .واسه يه بارم شده بيخيال کار شو 404 00:21:35,655 --> 00:21:37,323 .بخاطر من 405 00:21:37,356 --> 00:21:39,555 .ديگه جديداً خيلي کم ميبينمت 406 00:21:39,588 --> 00:21:43,122 ...خب، اين مال قبل از 407 00:21:43,156 --> 00:21:45,122 قبل از چي؟ 408 00:21:49,056 --> 00:21:51,555 .هيچي 409 00:21:53,455 --> 00:21:55,189 .تراويس"، ما خيلي به هم نزديک بوديم" 410 00:21:55,222 --> 00:21:58,389 .با هم حرف ميزديم و با همديگه بوديم 411 00:21:58,423 --> 00:22:02,323 الان وقتي ميخوام يه ساعت باهات .باشم دارم لحظه شماري ميکنم 412 00:22:02,356 --> 00:22:04,289 .دلم برات تنگ شده 413 00:22:05,289 --> 00:22:07,689 .منم دلم برات تنگ شده 414 00:22:07,722 --> 00:22:11,455 پس بذار يه شب رو با .برادر کوچولوم سر کنم 415 00:22:11,488 --> 00:22:14,089 خواهش ميکنم؟ 416 00:22:42,755 --> 00:22:45,455 کي اينو گذاشته اونجا؟ 417 00:22:58,722 --> 00:23:01,056 خوبه که يه جايي هست .که بدم اينو درستش کنن 418 00:23:19,389 --> 00:23:21,822 اگه "برادر سم" به اينکه به آدمايي مثل اينا يه شانس دوم بده 419 00:23:21,855 --> 00:23:23,722 ،باور داره 420 00:23:23,755 --> 00:23:26,822 من کيم که حرفش رو انکار کنم !و بذارمش روي ميزِ قتلم؟ 421 00:23:26,855 --> 00:23:29,822 واسه "ادي" اومدي اينجا؟ 422 00:23:29,855 --> 00:23:31,922 چي؟ 423 00:23:31,956 --> 00:23:35,423 ."ادي" بخاطر "ادي" اومدي اينجا؟ 424 00:23:35,455 --> 00:23:36,455 .مأمورِ آزادي مشروطش 425 00:23:36,488 --> 00:23:37,956 .اوه، نه، من فقط يه مشتري ام 426 00:23:37,989 --> 00:23:39,256 .ماشينم صافکاري ميخواد 427 00:23:39,289 --> 00:23:42,289 آم، "برادر سم" اينجاست؟ 428 00:23:42,323 --> 00:23:45,956 .اون پشته 429 00:23:56,423 --> 00:23:57,522 ميتونم کمکتون کنم؟ 430 00:23:57,555 --> 00:23:59,455 آره. ميخواستم يه .نکاهي به ماشينم بندازين 431 00:24:00,689 --> 00:24:02,588 ،تو مال اين اطراف نيستي درسته؟ 432 00:24:02,622 --> 00:24:04,789 .مغازه تون رو خيلي بهم توصيه کردن 433 00:24:04,822 --> 00:24:06,488 کي توصيه کرده؟ 434 00:24:06,522 --> 00:24:08,889 .يکي از همکارا 435 00:24:11,488 --> 00:24:13,588 ماشينت روبرو مغازه ست؟ 436 00:24:16,488 --> 00:24:19,189 اين همون "روح مقدس" بود؟ 437 00:24:19,222 --> 00:24:22,323 يا اينکه مسافر تاريکيش بود که داشت منو بررسي مي کرد؟ 438 00:24:22,356 --> 00:24:26,156 .آره، يکي دو روزه ميتونن درستش کنن 439 00:24:29,755 --> 00:24:34,022 .چوپان خوب اين دقيقاً يعني چي؟ 440 00:24:34,056 --> 00:24:38,022 ،خب، آم، آدمايي که اينجا ميبيني 441 00:24:38,056 --> 00:24:39,755 .اونا مثل گروه من ميمونن 442 00:24:39,789 --> 00:24:42,755 و، آم، کار من اينه که مطمئن بشم 443 00:24:42,789 --> 00:24:45,822 .که اونا آواره و سرگردان نباشن 444 00:24:45,855 --> 00:24:47,722 .وظيفه خيلي سنگينيه 445 00:24:47,755 --> 00:24:50,122 ،آره، خب .بايد به خيلي چيزا جواب بدم 446 00:24:52,922 --> 00:24:55,289 چيزي نيست که نشه درستش کرد، درسته؟ 447 00:24:57,323 --> 00:24:59,056 .خداوند بخشنده ست 448 00:24:59,089 --> 00:25:02,289 .هيچ ماشيني بي عيب و نقص نيست 449 00:25:02,323 --> 00:25:04,689 .آره، مثل زندگي يه آدمه 450 00:25:04,722 --> 00:25:06,056 .مثل روح آدمي 451 00:25:06,089 --> 00:25:08,089 .من بايد اينو بدونم 452 00:25:09,855 --> 00:25:13,789 مي دوني من يکبار يه مردي رو کشتم و آزاد شدم؟ 453 00:25:13,822 --> 00:25:15,056 ...بخاطر همين بايد 454 00:25:15,089 --> 00:25:17,789 .تقاص پس بدم - !تقاص پس بدي - 455 00:25:17,822 --> 00:25:19,056 .تعجب کردم که همچين چيزي رو گفتي 456 00:25:19,089 --> 00:25:20,056 .نميخواد 457 00:25:20,089 --> 00:25:22,122 ...روح من باعث ميشه 458 00:25:22,156 --> 00:25:25,022 .که داستانم رو بگم و براي بقيه نقل کنم 459 00:25:25,056 --> 00:25:27,789 .من محکوم به اعدام بودم 460 00:25:27,822 --> 00:25:30,689 ...قاضي يي که پرونده من به عهده اش بود 461 00:25:30,722 --> 00:25:32,356 !ناگهان افتاد مُرد 462 00:25:32,389 --> 00:25:33,822 محاکمه ناتمام؟ 463 00:25:35,189 --> 00:25:37,522 .آره. به نظر يه جوري کارِ خدا بوده 464 00:25:37,555 --> 00:25:38,689 .آره 465 00:25:38,722 --> 00:25:41,689 اوه، خدا داشت با من بازي مي کرد ...مي دوني 466 00:25:41,722 --> 00:25:44,722 مجبور بودم بيام اينجا ...و آدمِ خوب و برتري بشم 467 00:25:44,755 --> 00:25:47,356 ،قبل از اينکه بهم بگه، پسرم !ديگه کافيه 468 00:25:47,389 --> 00:25:50,655 .و، من هم ديگه تمومش کردم 469 00:25:50,689 --> 00:25:52,922 ،جرمي رو مرتکب بشم .دوباره برمي گردم زندان 470 00:25:52,956 --> 00:25:55,722 !ولي خدا رو شکر ،خدا رو دعا مي کنم 471 00:25:55,755 --> 00:25:58,022 .اينجوريه که نجات پيدا کردم 472 00:25:58,056 --> 00:26:00,755 پس تاريکي درونت ديگه رفته؟ 473 00:26:00,789 --> 00:26:03,122 .نه 474 00:26:03,156 --> 00:26:07,455 هنوز سرِ جاشه. ولي من هر روز .باهاش مبارزه مي کنم 475 00:26:07,488 --> 00:26:10,789 واقعاً انتخاب ديگه اي نداشتم، مي دوني؟ 476 00:26:12,156 --> 00:26:16,455 ...اون قسمتِ بد از روحم رو قرباني کردم 477 00:26:16,488 --> 00:26:19,389 .تا رنج هايي رو که باعثش شدم، جبران کنم 478 00:26:20,889 --> 00:26:23,789 .نيک" هنوز پيداش نشده" 479 00:26:23,822 --> 00:26:26,022 برو سراغش رو بهش بگو ...که خودم ميام دنبالش 480 00:26:26,056 --> 00:26:27,356 فهميدي چي گفتم؟ 481 00:26:27,389 --> 00:26:30,555 !همين الان !برو الان بهش بگو 482 00:26:34,289 --> 00:26:37,289 يکنفر از گروهتون گم شده؟ 483 00:26:37,323 --> 00:26:40,323 !آره، يه چيز تو اين مايه ها 484 00:26:41,389 --> 00:26:45,389 خب، نظرت چيه برادر؟ 485 00:26:48,755 --> 00:26:51,423 .گمون کنم به زودي مي بينمت 486 00:26:52,423 --> 00:26:54,056 .خيلي خب 487 00:26:54,089 --> 00:26:55,789 .روزِ مقدسي داشته باشي 488 00:26:59,622 --> 00:27:02,956 ،زماني که کارِ جادويي مون رو شروع مي کنيم .اون رو روي تخته اينجا مي نويسيم 489 00:27:02,989 --> 00:27:04,822 اين مخفف ها چيه؟ 490 00:27:04,855 --> 00:27:06,755 .هرکاري که اجرا ميشه (يعني اثر (يا ردّ پا TR 491 00:27:06,789 --> 00:27:08,356 .يعني سم شناسي TX 492 00:27:08,389 --> 00:27:11,488 خب، وقتي آزمايشات انجام شد مدارک کجا ميره؟ 493 00:27:11,522 --> 00:27:13,522 .کنجکاوي !خوشــــمان آمـــد 494 00:27:15,056 --> 00:27:17,022 ،بايگاني مدارک .تهه راهرو 495 00:27:17,056 --> 00:27:20,588 .اوه، چه باحال 496 00:27:20,622 --> 00:27:24,789 اوه، آره، آزمايشگاه پزشکي .بالاخره اونا رو فرستاد 497 00:27:24,822 --> 00:27:26,956 اونا حالت رو بهم نمي زنه؟ 498 00:27:26,989 --> 00:27:28,689 شوخي مي کني؟ 499 00:27:28,722 --> 00:27:30,855 !عاشقِ اينم 500 00:27:30,889 --> 00:27:32,423 .من هم همينطور 501 00:27:39,655 --> 00:27:41,256 "وينس" 502 00:27:44,056 --> 00:27:45,522 !دست هات رو ازش بکش 503 00:27:45,555 --> 00:27:46,755 .اون دانشجوي خودمه 504 00:27:46,789 --> 00:27:48,689 اگر دختره زماني که اينجوري ...بهش زل ميزني مُچت رو بگيره 505 00:27:48,722 --> 00:27:49,956 آره، پرونده قانوني گند کاريت هم !مياد روي ميزِ خودم 506 00:27:49,989 --> 00:27:51,022 ...انگار از يه نفر انتظار ميره 507 00:27:51,056 --> 00:27:53,423 !که تبديل به "ستوانِ حال گيري" بشه 508 00:27:59,855 --> 00:28:02,256 .اين پرونده ها رو ببر پايين به بايگانيِ مرکزي 509 00:28:02,289 --> 00:28:04,622 اگر آزمايشگاه تشخيصِ صحنه جرم ،چيزي پيدا کرد 510 00:28:04,655 --> 00:28:05,922 .سريع بيارش پيشِ خودم 511 00:28:05,956 --> 00:28:07,356 .چشم، قربان 512 00:28:14,423 --> 00:28:17,789 !عجب واقعاً اون نوشيدنيه آشغال رو مي خوري؟ 513 00:28:19,122 --> 00:28:20,989 .منو جوون نگه ميداره 514 00:28:21,022 --> 00:28:22,056 ...چطوره که بريم يه گوشه اي 515 00:28:22,089 --> 00:28:23,122 و من برات يه فنجون قهوه واقعي بگيرم؟ 516 00:28:23,156 --> 00:28:26,822 .مهمونِ من - .باشه - 517 00:28:26,855 --> 00:28:29,889 دکستر"، يه دقيقه وقت داري؟" 518 00:28:29,922 --> 00:28:30,889 .آره، راستش بايد برم توي آزمايشگام 519 00:28:30,922 --> 00:28:33,089 ...دب" چيزي در مورد... مي دوني" 520 00:28:33,122 --> 00:28:34,089 ما بهت نگفته؟ 521 00:28:34,122 --> 00:28:35,122 .اون، گفت که ازش خواستگاري کردي 522 00:28:35,156 --> 00:28:36,122 و؟ 523 00:28:36,156 --> 00:28:37,789 !پنکيک" ها هم زياد بد نبود" 524 00:28:37,822 --> 00:28:39,588 !واقعاً گند زدم با اين خواستگاري کردنم درسته؟ 525 00:28:39,622 --> 00:28:40,922 .من چبدونم 526 00:28:40,956 --> 00:28:43,289 ،ببين، مي دونم که من و تو ،اختلافاتِ خودمون رو داشتيم 527 00:28:43,323 --> 00:28:44,822 ...ولي اگر بتوني اينجا بهم کمک کني 528 00:28:44,855 --> 00:28:46,689 .واقعاً اين کارت ارزشِ زيادي برام داره 529 00:28:46,722 --> 00:28:48,189 "خبر اين يه موضوعيه بين خودت و "دب 530 00:28:48,222 --> 00:28:49,323 .نه، ميدونم 531 00:28:49,356 --> 00:28:51,122 ...فقط نميخوام که احساس کنه 532 00:28:51,156 --> 00:28:55,389 مثلاً مجبور باشه، يکي رو .بين من و تو انتخاب کنه 533 00:28:55,423 --> 00:28:57,256 .اون اين احساس رو نداره 534 00:28:57,289 --> 00:29:00,289 !براي اينکه هرگز قرار نيست اون آدم تو باشي 535 00:29:01,289 --> 00:29:02,522 .نه، من حساب مي کنم 536 00:29:02,555 --> 00:29:05,622 !گفتم که مهمونِ من - .من حساب مي کنم. بفرمائين - 537 00:29:05,655 --> 00:29:07,655 .من از خرجش بر ميام 538 00:29:08,822 --> 00:29:11,655 چي شده؟ 539 00:29:12,922 --> 00:29:17,056 ...فقط ميخواستم که بدوني 540 00:29:17,089 --> 00:29:20,622 .من بخاطرِ تو بود که بازرس شدم 541 00:29:20,655 --> 00:29:22,922 .ممنونم 542 00:29:22,956 --> 00:29:25,588 ،و تو هم هميشه 543 00:29:25,622 --> 00:29:27,089 .هميشه هواي منو داشتي 544 00:29:27,122 --> 00:29:29,755 ،و بيشتر از اين هم .تو برام مثلِ يکي از اعضاي خانواده هستي 545 00:29:29,789 --> 00:29:31,289 منظورت از اين حرفها چيه؟ 546 00:29:33,056 --> 00:29:34,256 .يه ثانيه اينجوري نگام نکن 547 00:29:34,289 --> 00:29:37,455 "دب" 548 00:29:39,156 --> 00:29:43,455 انجل"، "ماتيوز" ازم خواسته که" .ستوانِ جديدِ قسمت بشم 549 00:29:44,622 --> 00:29:47,555 متأسفم. مي دونم که .چقدر اين پست رو ميخواستي 550 00:29:50,789 --> 00:29:52,488 تو چي جوابش رو دادي؟ 551 00:29:52,522 --> 00:29:54,555 .که تو بايد ستوانِ جديد بشي، نه من 552 00:29:54,588 --> 00:29:56,323 و اون چي گفت؟ 553 00:29:56,356 --> 00:29:58,789 .اون گوشش به حرفهام بدهکار نبود 554 00:29:58,822 --> 00:30:01,588 من هرگز و به هيچ عنوان، بدونِ اجازه ،و رضايت تو اين شغل رو قبول نمي کنم 555 00:30:01,622 --> 00:30:02,822 ،پس، تو فقط کافيه جوابت رو بهم بدي 556 00:30:02,855 --> 00:30:05,956 تا من هم به "ماتيوز" برم بگم که !بره درِ خودش بذاره 557 00:30:09,256 --> 00:30:13,222 ...اين قضيه 558 00:30:13,256 --> 00:30:14,789 .واقعاً فوق العاده ست 559 00:30:17,289 --> 00:30:18,622 جدّي ميگي؟ 560 00:30:18,655 --> 00:30:19,956 .معلومه که آره 561 00:30:19,989 --> 00:30:22,689 وقتش بود که يه پليسِ واقعي .اين شغل رو به عهده بگيره 562 00:30:24,555 --> 00:30:26,156 .از اين بيشتر نمي تونم خوشحال باشم 563 00:30:26,189 --> 00:30:28,822 .بيا اينجا 564 00:30:28,855 --> 00:30:32,189 پس اينجوريه، پولِ اون قهوه ها رو !ازت پس مي گيرم 565 00:30:32,222 --> 00:30:34,089 .باشه 566 00:30:37,689 --> 00:30:40,555 "انجل" 567 00:30:40,588 --> 00:30:42,323 "روزِ خسته کننده اي بوده برام، "ماريا 568 00:30:42,356 --> 00:30:44,755 .تازه قضيه "مورگن" رو فهميدم 569 00:30:44,789 --> 00:30:46,189 .خيلي متأسفم 570 00:30:46,222 --> 00:30:48,022 .چيزي نيست که بخاطرش متأسف باشي 571 00:30:48,056 --> 00:30:50,689 به هرحال، من سرِ کلّ اين قضيه .ستوان شدن خيلي دودل بودم 572 00:30:50,722 --> 00:30:53,222 ،ببين، اين قضيه هيچ ارتباطي به تو نداشت 573 00:30:53,256 --> 00:30:56,222 "ماتيوز" فقط داره از "مورگن" ،سوء استفاده مي کنه تا حالِ منو بگيره 574 00:30:56,256 --> 00:30:57,488 .ولي اين کارش جواب نخواهد داد 575 00:30:57,522 --> 00:30:59,156 !منظورم اينه، اون تازه ديگه پوشک نمي بنده (خيلي تازه کاره) 576 00:30:59,189 --> 00:31:01,122 .اين حرف رو نزن 577 00:31:01,156 --> 00:31:03,488 .مورگن" يک بازرس خوبه" 578 00:31:03,522 --> 00:31:05,022 .بهتر از اون چيزي که تو بودي 579 00:31:06,622 --> 00:31:08,956 ببين، تو عصباني هستي، و کاملاً ،حق هم داري که عصباني باشي 580 00:31:08,989 --> 00:31:10,789 .ولي من اين قضيه رو درستش مي کنم 581 00:31:10,822 --> 00:31:13,889 ...من - !بسه، "ماريا"، بسه - 582 00:31:15,722 --> 00:31:17,089 .انجل"، خيلي متأسفم" 583 00:31:17,122 --> 00:31:18,522 ...چرا هروقت "ماتيوز" از تو متنفر ميشه 584 00:31:18,555 --> 00:31:20,989 هميشه اين من بايد باشم که بهاش رو پس بدم؟ 585 00:31:44,990 --> 00:31:50,990 :تـــــــــرجــــــمه و زيـــــــرنويـــس از مهــــــــــرزاد & اشـــــــکــان.ش W w W . 9 M o v i e . C o 586 00:31:54,889 --> 00:31:56,622 "چوپانِ خوب" ...حوزه اش رو براي پيدا کردنِ 587 00:31:56,655 --> 00:31:58,555 (چراگاه هاي پُربارتر (افراد مجرم به سرعت گسترش داده 588 00:32:03,822 --> 00:32:06,323 سؤال اينجاست که چرا؟ 589 00:32:48,222 --> 00:32:50,722 به نظر مياد تغيير عادت هاي قديمي !خيلي سخت باشه 590 00:32:50,755 --> 00:32:54,189 درنهايت، برادر "سم" هم .آدمِ عوض شده اي نيست 591 00:32:54,222 --> 00:32:56,389 !خدا رو شکر 592 00:33:18,488 --> 00:33:20,855 ...تا زماني که مطمئن نشم اون مرد رو کشته 593 00:33:20,889 --> 00:33:24,488 "نمي تونم برم سراغِ برادر "سم 594 00:33:24,522 --> 00:33:27,056 ...ولي تا زماني که مطمئن ميشم 595 00:33:27,089 --> 00:33:30,056 بهتره که احتياط کرد به جاي اينکه !بعداً تأسفش رو خورد 596 00:33:37,655 --> 00:33:39,289 .تمامِ اين مدت حق با من بود 597 00:33:39,323 --> 00:33:41,755 .برادر "سم"، يک "چوپان" (هدايتگر) نيست 598 00:33:41,789 --> 00:33:43,689 !اون هنوزم يک گُرگِ 599 00:33:55,356 --> 00:33:58,222 ،خب، به هرحال !اينم يه آمپولِ بيهوشيِ حيواناتِ 600 00:33:58,256 --> 00:33:59,256 .عجب سگِ خوبي 601 00:34:02,555 --> 00:34:03,855 !کدوم خري اين بيرونه؟ 602 00:34:03,889 --> 00:34:06,056 .سم"، من هستم" .قبلاً ماشينِ شاسي بلندم رو آوردم 603 00:34:06,089 --> 00:34:09,689 ريموت کنترلِ درِ پارکينگم رو .توي داشبورد جا گذاشتم 604 00:34:09,722 --> 00:34:12,722 .فکر کردم براي زنگ زدن الان خيلي ديروقت باشه 605 00:34:12,755 --> 00:34:13,956 !ميشه بسه؟ - !بتمرگ - 606 00:34:13,989 --> 00:34:16,689 !"ايلاي" 607 00:34:20,889 --> 00:34:22,855 .ببخشيد. من هيچکس رو اينجا نديدم 608 00:34:22,889 --> 00:34:24,522 .فکر کردم سريع بيام داخل و برم 609 00:34:24,555 --> 00:34:27,089 .ماشينت داخله 610 00:34:27,122 --> 00:34:29,789 .شايد بايد همون فردا برگردم 611 00:34:29,822 --> 00:34:30,889 .نه 612 00:34:32,455 --> 00:34:36,022 .مي تونيم همين الان ترتيبش رو بديم 613 00:34:36,056 --> 00:34:38,056 .باشه 614 00:34:38,089 --> 00:34:40,122 !"ايلاي" 615 00:34:42,289 --> 00:34:44,423 .خيلي لطف کردي 616 00:34:49,222 --> 00:34:52,256 اين اصلاً اونجوري نبود که خيال مي کردم ،ترتيبِ برادر "سم" رو بدم 617 00:34:52,289 --> 00:34:55,256 ...ولي هرکدوم از ما اگر ميخواستيم که 618 00:34:56,922 --> 00:34:58,722 !زنده بمونيم؟ 619 00:34:58,755 --> 00:35:01,289 !خودت رو به ماشينِ رفيقمون نچسبون 620 00:35:01,323 --> 00:35:03,488 !نمي تونم باور کنم که منو زدي، رفيق 621 00:35:03,522 --> 00:35:04,922 !من هم نمي تونم باور کنم که تو بهم شليک کردي 622 00:35:04,956 --> 00:35:06,588 !الان يکم گُه گيجه گرفتم 623 00:35:06,622 --> 00:35:09,189 !ايلاي" رو برگردون، فکره فرار هم به سرت نزنه" 624 00:35:09,222 --> 00:35:10,423 !يه بار دنبالِ اون تنه لشت اومدم 625 00:35:10,455 --> 00:35:12,423 .بازم لازم شد اينکارو مي کنم فهميدي؟ 626 00:35:12,455 --> 00:35:14,455 .بيا بريم، پسر 627 00:35:19,822 --> 00:35:23,089 .کارگر گمشده ات 628 00:35:24,256 --> 00:35:26,423 ...مي دوني، همونجور که انجيل ميگه 629 00:35:26,455 --> 00:35:27,689 داوود" پاي يک گوسفند را شکست"» 630 00:35:27,722 --> 00:35:29,455 تا از اينکه راهش رو گُم کنه «ازش محافظت کنه 631 00:35:30,655 --> 00:35:33,689 من مجبورم هرجوري که مي تونم .به افرادِ گروهم رسيدگي کنم 632 00:35:33,722 --> 00:35:35,588 مواد مخدر؟ - .آره - 633 00:35:35,622 --> 00:35:36,855 ...همون زمان که سرِ شيفتِ کاريش نيومد 634 00:35:36,889 --> 00:35:39,522 !فهميدم نعشه کرده و توي خونه افتاده 635 00:35:39,555 --> 00:35:41,622 "چوپانِ خوب" 636 00:35:41,655 --> 00:35:44,256 .آره، براي زمان هايي که مجبور باشم 637 00:35:46,855 --> 00:35:48,822 .درِ ماشين بازه 638 00:35:51,722 --> 00:35:53,622 .ريموت کنترلت 639 00:35:53,655 --> 00:35:55,655 .اوه، راست ميگي 640 00:35:59,689 --> 00:36:01,356 ...پيداش کردم 641 00:36:01,389 --> 00:36:02,522 .کاملاً اشتباه مي کردم 642 00:36:02,555 --> 00:36:04,889 قدرتِ ايمان همين چيزيه که ميگن؟ 643 00:36:04,922 --> 00:36:07,488 بفهمي که يک فروشنده ميوه .هرگز گمراه نشده 644 00:36:07,522 --> 00:36:10,122 .از يک عضوِ گمشده از گروهت مراقبت کني 645 00:36:10,156 --> 00:36:12,455 !تواناييِ تغيير کردن 646 00:36:16,855 --> 00:36:17,956 اين ديگه چيه؟ 647 00:36:17,989 --> 00:36:19,588 .چيزِ خوبي نيست 648 00:36:22,755 --> 00:36:24,755 .عقب وايسا 649 00:36:28,855 --> 00:36:30,022 رفيقِ ما کجاست؟ 650 00:36:30,056 --> 00:36:32,156 .جاش امنه. لطفاً از ملکِ شخصيم بريد بيرون 651 00:36:32,189 --> 00:36:33,356 !گوره پدرت 652 00:36:33,389 --> 00:36:35,588 مشکليه؟ 653 00:36:36,622 --> 00:36:38,156 عقب وايسادنت اين بود؟ 654 00:36:38,189 --> 00:36:39,889 .اين دعواي تو نيستش 655 00:36:39,922 --> 00:36:41,922 !هي، نکنه کري، احمق؟ 656 00:36:48,755 --> 00:36:49,855 بهتره رفيقتون رو جمع کنين .و از اينجا بريد 657 00:36:49,889 --> 00:36:51,022 .اوه، ما ميريم 658 00:36:52,389 --> 00:36:55,056 !ولي بدون رفيقمون "نيک"، نه 659 00:37:04,189 --> 00:37:07,423 .من از تو نمي ترسم، پسر 660 00:37:07,455 --> 00:37:10,655 .و کاملاً مطمئنم که از مُردن هم نمي ترسم 661 00:37:10,689 --> 00:37:12,689 .مي دونم اونطرف (اون دنيا) چي منتظرمه 662 00:37:12,722 --> 00:37:14,588 تو چي؟ ها؟ 663 00:37:14,622 --> 00:37:16,956 (مارکوس (يکي از 12 يار عيسي» ...اي مردِ کامل 664 00:37:16,989 --> 00:37:18,189 ...آگاه باش که درستکار بودن... 665 00:37:18,222 --> 00:37:19,855 «در نهايت براي همچين مردي، آرامش به ارمغان مي آورد (بخش 37:37 Psalm روايت از انجيل آيه) 666 00:37:19,889 --> 00:37:22,022 !خفه شو 667 00:37:25,022 --> 00:37:28,222 منتظر چي هستي، پسر؟ 668 00:37:28,256 --> 00:37:29,956 ،اون نمي تونه پيشِ خودش بفهمه که ...برادر "سم" داره بلوف مي زنه 669 00:37:29,989 --> 00:37:33,423 .ديوونه ست، يا اينکه يه معتقدِ با ايمانه 670 00:37:33,455 --> 00:37:35,423 .عضو گروه شو 671 00:37:37,722 --> 00:37:40,356 .تو نميخواي که اينکارو بکني - !ايمان، برادر - 672 00:37:40,389 --> 00:37:42,056 .خدا همه کاره ست 673 00:37:46,389 --> 00:37:48,956 .پليسِ ميامي 674 00:37:48,989 --> 00:37:50,922 ...اگر من يا اون رو بکشي 675 00:37:50,956 --> 00:37:54,389 .کلّ دايره پليس ميوفتن دنبالت 676 00:37:54,423 --> 00:37:57,722 !هي، "خوليو" بيا گورمون رو از اينجا گُم کنيم بريم 677 00:37:57,755 --> 00:37:59,156 .اين قضيه هنوز تموم نشده 678 00:37:59,189 --> 00:38:02,423 ،خب، تا زماني که تموم بشه .من برات دعا مي کنم، پسرم 679 00:38:02,455 --> 00:38:05,222 خب، بهتره که دعا کني !چون من ول کنت نيستم 680 00:38:05,256 --> 00:38:06,755 !درست مثل اون حرومزاده قبلي که منو پيچوند 681 00:38:06,789 --> 00:38:09,889 هکتور نونز" رو يادته؟" 682 00:38:09,922 --> 00:38:12,789 ،اونا هيچوقت جسدش رو پيدا نکردن درسته؟ 683 00:38:22,855 --> 00:38:23,822 ...اين يه 684 00:38:23,855 --> 00:38:25,989 !اين يه معجزه بود 685 00:38:27,156 --> 00:38:28,989 پليسِ ميامي؟ 686 00:38:30,289 --> 00:38:32,356 .بخشِ آزمايشگاهي و تحقيقاتي 687 00:38:32,389 --> 00:38:33,922 !از اون مُخ هاي آزمايشگاهي 688 00:38:33,956 --> 00:38:35,056 .اونا لازم نبود اينو بدونن 689 00:38:35,089 --> 00:38:38,022 .تو مثلِ يه مسئولِ آزمايشگاه مبارزه نکردي 690 00:38:42,189 --> 00:38:43,455 .خداوند بخشندست 691 00:38:43,488 --> 00:38:47,189 فقط امشب، يکي از اون شب هاي پُر از عجايب بود، نه؟ 692 00:38:47,222 --> 00:38:52,122 خداوند رو دعا کن. خدا از .روشهاي مرموزي وارد ميشه 693 00:38:52,156 --> 00:38:54,189 !ولمون کن بابا 694 00:39:12,323 --> 00:39:15,655 ديشب کجا بودي؟ 695 00:39:15,689 --> 00:39:17,689 .پيشِ خواهرم 696 00:39:19,156 --> 00:39:22,356 .اون نگرانم بود 697 00:39:22,389 --> 00:39:24,555 .نتونستم نرم پيشش 698 00:39:24,588 --> 00:39:28,222 خودت مي دوني که اون نمي تونه نجات پيدا کنه، درسته؟ 699 00:39:28,256 --> 00:39:31,222 .اون انسانِ خوبيه 700 00:39:32,755 --> 00:39:35,722 .اون همه چيزه منه 701 00:39:35,755 --> 00:39:38,989 .خودت مي دوني که اين حقيقت نداره 702 00:39:39,022 --> 00:39:42,922 .الان، تو من و خدا رو براي خودت داري 703 00:39:42,956 --> 00:39:44,855 ...ولي مي بينم 704 00:39:44,889 --> 00:39:47,555 .بايد اين مسائل بهت يادآوري بشه 705 00:39:50,122 --> 00:39:52,655 اين چيزيه که تو ميخواي، "تراويس"؟ 706 00:40:01,423 --> 00:40:03,222 .که اذيتم کني 707 00:40:03,256 --> 00:40:05,289 مي بيني چطور بخاطر گناهانت زجر مي کشم؟ 708 00:40:05,323 --> 00:40:06,855 !بس کن 709 00:40:08,889 --> 00:40:10,222 .ديگه هيچوقت نمي بينمش 710 00:40:11,555 --> 00:40:13,755 .هيچوقت 711 00:40:15,122 --> 00:40:16,189 .قسم مي خورم 712 00:40:16,222 --> 00:40:20,289 ...اين وظيفه منه که از تو مراقبت کنم 713 00:40:20,323 --> 00:40:21,389 .نه خواهرت 714 00:40:21,423 --> 00:40:23,389 .منو ببخش 715 00:40:25,189 --> 00:40:28,956 .وظايفم رو بهتر انجام ميدم 716 00:40:28,989 --> 00:40:33,389 بهت نشون خواهم داد .که ارزشش رو دارم 717 00:40:45,889 --> 00:40:48,755 !اوه، گائيدي منو 718 00:40:52,122 --> 00:40:53,855 .سلام 719 00:40:53,889 --> 00:40:55,389 ...خب 720 00:40:56,455 --> 00:40:58,922 .لازم نبود اينکارو بکني 721 00:40:58,956 --> 00:41:00,256 .واقعاً 722 00:41:00,289 --> 00:41:01,922 ...مي دوني، با خودم فکر کردم اگر 723 00:41:01,956 --> 00:41:03,956 ،قراره باهم صحبت کنيم ...چرا نريم اون رستورانِ چيني که 724 00:41:03,989 --> 00:41:05,922 تو دوست داري نباشه؟ 725 00:41:05,956 --> 00:41:08,356 ...آبجو ها توي - !نمي تونم باهات ازدواج کنم - 726 00:41:08,389 --> 00:41:10,455 !يخچاله - .متأسفم - 727 00:41:10,488 --> 00:41:13,323 تو باهام خيلي خوبي .ولي نمي تونم 728 00:41:16,455 --> 00:41:19,256 ...خب، اگر نميخواي که با من باشي 729 00:41:19,289 --> 00:41:20,922 پس چرا الان با مني؟ 730 00:41:20,956 --> 00:41:23,389 ...براي اينکه 731 00:41:23,423 --> 00:41:26,056 ...اينجوري نبود 732 00:41:26,089 --> 00:41:27,555 .اين 733 00:41:27,588 --> 00:41:29,089 .اوه 734 00:41:29,122 --> 00:41:33,455 عذرميخوام از اينکه ميخواستم ...مثلِ يه آدمه بالغ باشم، "دب"، ولي 735 00:41:33,488 --> 00:41:35,855 .من هيچوقت نميخواستم که ناراحتت کنم 736 00:41:35,889 --> 00:41:39,522 .يا برات تصميم گيري کنم 737 00:41:39,555 --> 00:41:41,989 فقط اوضاع رو همونجور که .الان هست دوست دارم 738 00:41:46,455 --> 00:41:48,289 .آره 739 00:41:48,323 --> 00:41:50,323 ...پس اين 740 00:41:50,356 --> 00:41:51,855 به اندازه کافي خوب نيست، مي دوني؟ 741 00:41:51,889 --> 00:41:53,755 .من ارتباطِ بيشتر رو ميخوام 742 00:41:53,789 --> 00:41:56,423 .مشکلم همين جاست 743 00:41:56,455 --> 00:41:59,256 .من نميخوام 744 00:42:01,588 --> 00:42:05,289 ...تو يه مردِ فوقــ - !مي دوني چيه؟ بيخيالش - 745 00:42:05,323 --> 00:42:08,323 وقتي برگشتم اينجا نباش، باشه؟ 746 00:42:13,289 --> 00:42:16,089 !اوه، راستي من رئيسِ جديدتم 747 00:42:34,622 --> 00:42:36,455 داشتي براي کوچولومون قصه مي گفتي؟ 748 00:42:36,488 --> 00:42:38,689 .جيمي" خوابوندش" 749 00:42:41,289 --> 00:42:44,289 .به نظر مياد، برادر "سم" واقعاً يه آدمِ تغيير کرده ست 750 00:42:44,323 --> 00:42:47,256 "اون توي حرفهاش در موردِ يک "چوپانِ .خوب بودن حقيقت رو مي گفت 751 00:42:47,289 --> 00:42:49,689 اون براي نجاتِ جونِ اون بچه ...در برابر اون گلّه گرگ ها 752 00:42:49,722 --> 00:42:50,956 .جونش رو در خطر انداخت 753 00:42:50,989 --> 00:42:55,389 !و اينم از رهبرِ اون گلّه 754 00:42:55,423 --> 00:42:57,755 هريسون" هم در نهايت" .به يک "چوپانِ خوب" احتياج پيدا مي کنه 755 00:42:59,689 --> 00:43:01,655 .من در کنارش خواهم بود 756 00:43:02,789 --> 00:43:04,122 و براي اين يارو چي؟ 757 00:43:07,056 --> 00:43:08,222 ...من تحريک شدم که ثابت کنم 758 00:43:08,256 --> 00:43:10,455 ،برادر "سم"، هنوزم لياقتِ "ميزِ مرگ" منو داره 759 00:43:10,488 --> 00:43:11,689 ،ولي بطور معجزه آسايي 760 00:43:11,722 --> 00:43:16,256 خوليو" اومد، و براي اينکه جاي اون رو بگيره" .نشون داد لياقتش رو داره 761 00:43:16,289 --> 00:43:19,256 .هکتور نونز" يک آرايشگر توي محله "خوليو" بود" 762 00:43:19,289 --> 00:43:21,655 .از 6 ماه پيش گم شد 763 00:43:21,689 --> 00:43:24,089 .جسدي در کار نبود 764 00:43:24,122 --> 00:43:26,588 کارِ قادرِ متعالِ؟ 765 00:43:26,622 --> 00:43:29,922 من حاضر نيستم "خوليو" رو ،نشونه اي از وجود خدا بدونم 766 00:43:29,956 --> 00:43:32,022 ...ولي از جايزه اي که قراره نصيبم بشه 767 00:43:32,056 --> 00:43:34,755 .سپاسگزارم 768 00:43:38,455 --> 00:43:39,889 من يه پيرهنِ تميز دارم؟ 769 00:43:39,922 --> 00:43:41,956 .توي اتاقت !يا به عبارتي اتاقِ سابقت 770 00:43:41,989 --> 00:43:43,622 .دب" فعلاً موقتي اينجاست" 771 00:43:43,655 --> 00:43:45,555 کي ظرف هارو به جاي شستشو !گربه شور کرده؟ 772 00:43:45,588 --> 00:43:48,289 .موقتيه! قول ميدم 773 00:43:48,323 --> 00:43:50,289 "دب" 774 00:43:50,323 --> 00:43:51,555 .من يه پيرهن ميخوام 775 00:43:53,922 --> 00:43:56,356 نظرت چيه؟ 776 00:43:56,389 --> 00:43:59,389 .پدر بهت افتخار مي کنه 777 00:43:59,423 --> 00:44:01,056 !بازم ممنون از اينکه گذاشتي اينجا آويزون بشم 778 00:44:01,089 --> 00:44:02,689 .تا زماني که يه جا براي خودم پيدا کنم 779 00:44:02,722 --> 00:44:05,222 ،بخاطر اينه که من هيچوقت گند نمي زنم يادت مياد؟ 780 00:44:06,289 --> 00:44:08,822 .فقط وقت کردي يکمي به "جيمي" کمک بکن 781 00:44:08,855 --> 00:44:12,855 آيا من بزرگترين اشتباهِ زندگيم رو انجام دادم؟ 782 00:44:17,256 --> 00:44:18,689 "نمي دونم، "دب 783 00:44:18,722 --> 00:44:19,922 ...هرقدر که "هريسون" بزرگتر ميشه 784 00:44:19,956 --> 00:44:21,989 با خودم بيشتر فکر مي کنم که .واقعاً به چي اعتقاد دارم 785 00:44:22,022 --> 00:44:24,022 به اين نتيجه مي رسم که .ليستِ اعتقاداتم يه جورايي کوتاهه 786 00:44:25,522 --> 00:44:28,588 هرکدوم از ما واقعاً به چي اعتقاد داريم؟ 787 00:44:28,622 --> 00:44:31,822 .اينکه تو يک ستوانِ عالي خواهي شد 788 00:44:34,122 --> 00:44:37,256 کونِ لقه بابا! ميخوام کاري کنم که .تو بهم افتخار کني 789 00:44:38,555 --> 00:44:40,689 .همه 7 بچه مار کالبد شکافي شدند 790 00:44:40,722 --> 00:44:42,056 .شکمشون خالي بود 791 00:44:42,089 --> 00:44:43,855 .اونا از يک مرکزِ فروشِ حيوانات تهيه نشدند 792 00:44:43,889 --> 00:44:45,455 .يه احتمال زياد از خودِ طبيعت گرفته شدند 793 00:44:45,488 --> 00:44:46,889 .برگشتيم سرِجاي اولّمون 794 00:44:51,588 --> 00:44:53,156 !بليط هاي "بري مينلو" (خواننده) فراموش نشه 795 00:44:53,189 --> 00:44:54,755 .نتايج سم شناسي اومد 796 00:44:54,789 --> 00:44:56,588 روي... روي چه حسابي؟ .تخته کاريمون که چيزي ننوشته 797 00:44:56,622 --> 00:44:57,956 .مارها 798 00:44:57,989 --> 00:45:00,323 ،اميدوارم که اشکالي نداشته باشه .ولي من از بافتِ شون نمونه برداري کردم 799 00:45:00,356 --> 00:45:03,588 که... البته... کاري بود که !قبلاً انجام داده بودم 800 00:45:03,622 --> 00:45:05,922 .و ببين .عناصري از آهن 801 00:45:05,956 --> 00:45:07,289 ...اگر هيچ چيزي توي شکمِ بچه مارها نبوده 802 00:45:07,323 --> 00:45:09,689 پس اونا از کجا اومدن؟ 803 00:45:09,722 --> 00:45:14,389 .آه... از مارِ مادر 804 00:45:14,423 --> 00:45:16,689 ...که بايد توي يک محيطِ سمّي زندگي مي کرده 805 00:45:16,722 --> 00:45:18,356 .تا عناصرِ اون محيط رو به بچه هاش منتقل کنه 806 00:45:18,389 --> 00:45:20,056 نميخواي يه نگاهي به وب سايتِ ...حفاظت از محيطِ زيست بندازي 807 00:45:20,089 --> 00:45:21,555 يا اينکه من بايد اينکارو بکنم؟ 808 00:45:21,588 --> 00:45:25,022 ...من ترجيح ميدم که .... نگاه 809 00:45:25,056 --> 00:45:29,588 !يعني، اينکارو نکردم ...!نميخواستم 810 00:45:29,622 --> 00:45:30,956 !لطفاً ازم شکايت نکن 811 00:45:30,989 --> 00:45:34,056 !تو دوست داري هيزي کني 812 00:45:34,089 --> 00:45:37,222 .خوب شد فهميدم 813 00:45:39,156 --> 00:45:40,256 فکر کردي چه غلطي داري مي کني؟ 814 00:45:40,289 --> 00:45:42,722 مورگن" ستوان بشه؟" 815 00:45:42,755 --> 00:45:44,655 .آره. کاغذبازي هاش رو تازه برات فرستادم 816 00:45:44,689 --> 00:45:46,423 !"گائيدمت، "تام 817 00:45:46,455 --> 00:45:48,222 !تو يه آتو واسه سروان شدن ازم داشتي 818 00:45:48,256 --> 00:45:50,056 "ولي به بختت لگد نزن، "ماريا 819 00:45:50,089 --> 00:45:52,822 ما توافق کرديم که ستوانِ جديد .باتيستا" باشه" 820 00:45:52,855 --> 00:45:53,889 .من چيزي رو توافق نکردم 821 00:45:53,922 --> 00:45:54,889 ،و لازمه که بهت يادآوري کنم 822 00:45:54,922 --> 00:45:55,889 ،که تمام تصميمات در مورد پرسنل 823 00:45:55,922 --> 00:45:57,689 .در نهايت بوسيله من گرفته ميشه 824 00:45:57,722 --> 00:45:59,056 ،اگر اينجوري نبود 825 00:45:59,089 --> 00:46:02,889 .نقشه کوچيکت براي اخاذي از من جواب نميداد 826 00:46:02,922 --> 00:46:05,522 ،اين تصميمت فاجعه بار خواهد بود 827 00:46:05,555 --> 00:46:06,922 .و من هيچ مسئوليتي در قبالش نخواهم گرفت 828 00:46:06,956 --> 00:46:09,289 خب، خواهيم ديد، اينطور نيست؟ 829 00:46:09,323 --> 00:46:12,122 .اوه! بهتره عجله کنيم .نميخوام دير کنم 830 00:46:12,156 --> 00:46:13,455 براي چي؟ 831 00:46:13,488 --> 00:46:16,922 ،اولين مأموريتِ رسميت .سروان 832 00:46:19,622 --> 00:46:21,122 تالابِ "اورگليد"؟ 833 00:46:21,156 --> 00:46:23,356 همه 6500 کيلومتر مربع؟ اين خبرِ بزرگت بود؟ 834 00:46:23,389 --> 00:46:24,855 اوه، من هيچوقت نگفتم "تالابِ "اورگليد 835 00:46:24,889 --> 00:46:28,655 گفتم، قسمت هايي که شاملِ زباله هاي .سمّيه نزديک و اطرافِ تالابِ "اورگليد" هست 836 00:46:28,689 --> 00:46:29,855 ،اين موضوع توجيه مي کنه که 837 00:46:29,889 --> 00:46:31,056 آلودگي هايي که از کالبد شکافيه .بچه مارها بدست اومده از کجا اومده 838 00:46:31,089 --> 00:46:32,956 .آره .ما به اين قسمت محدودش کرديم 839 00:46:32,989 --> 00:46:36,356 .بالاخره يکي بايد رفت و آمد آدم بدها رو ديده باشه 840 00:46:39,289 --> 00:46:41,622 .گمون کنم، يه نقطه شروع باشه 841 00:46:41,655 --> 00:46:43,822 اين همه خبرنگار چي ميگه؟ 842 00:46:43,855 --> 00:46:47,089 .ما يک ستوان جديد براي قسمت داريم 843 00:46:49,655 --> 00:46:51,822 !چه کوفتي برگشتي به "دب" گفتي؟ 844 00:46:51,855 --> 00:46:53,222 !صبحِ شما هم بخير 845 00:46:53,256 --> 00:46:54,622 ...مي دوني، همه چيز خوب بود 846 00:46:54,655 --> 00:46:56,289 .تا اون شبي که اومد و پيش تو بود 847 00:46:56,323 --> 00:46:57,989 ،خودت مي دوني که اون انتخابش رو کرده 848 00:46:58,022 --> 00:46:59,455 .ولي اصلاً قضيه انتخاب بين من و تو نبود 849 00:46:59,488 --> 00:47:02,289 .کنفرانس مطبوعاتي شروع ميشه 850 00:47:07,588 --> 00:47:09,855 ،سلام به همه 851 00:47:09,889 --> 00:47:13,423 .ممنونم که در حداقل زمانِ ممکن اومدين 852 00:47:13,455 --> 00:47:16,956 شما همه گي اينجائيد براي اينکه ...من اين افتخار رو داشتم 853 00:47:16,989 --> 00:47:19,855 ...افسري رو به شما معرفي کنم 854 00:47:19,889 --> 00:47:23,588 ...که زيرِ نظرِ من، خودش رو به عنوانِ 855 00:47:23,622 --> 00:47:25,356 ...يکي از بهترين هاي پليس ميامي ثابت کرد 856 00:47:25,389 --> 00:47:27,689 .همچنين به عنوانِ يک دوستِ واقعي 857 00:47:27,722 --> 00:47:29,222 ،خانمها، آقايان 858 00:47:29,256 --> 00:47:31,423 ...من جوانترين افسري رو 859 00:47:31,455 --> 00:47:32,555 ...که در تاريخِ پليس جنايي ميامي 860 00:47:32,588 --> 00:47:35,588 ...به مقامِ ستواني رسيده، معرفي مي کنم 861 00:47:35,622 --> 00:47:38,222 "دبرا مورگن" 862 00:48:00,323 --> 00:48:02,655 "من مجبورم برات احترام خاصي قائل باشم، "خوليو 863 00:48:02,689 --> 00:48:05,289 .تو مثلِ يه موشک فرار مي کردي 864 00:48:05,323 --> 00:48:06,555 ...من تمام موارد رو در مورد اينکه چطور 865 00:48:06,588 --> 00:48:11,122 از صاحبان کسب و کار اخاذي مي کردي .مطالعه کردم 866 00:48:11,156 --> 00:48:14,056 "مثلِ "هکتور نونز 867 00:48:18,622 --> 00:48:19,689 !تو 868 00:48:19,722 --> 00:48:21,423 اين مغازه رو يادت اومد، درسته؟ 869 00:48:21,488 --> 00:48:22,622 !گائيدمت 870 00:48:22,655 --> 00:48:26,022 !رفقام بخاطرِ اين کارت دخلت رو ميارن 871 00:48:26,056 --> 00:48:27,022 ،بذار حدس بزنم 872 00:48:27,056 --> 00:48:29,889 ،با تاريخچه اي که از خشونت داري 873 00:48:29,922 --> 00:48:33,488 ،هکتور" جلوي تو و گروهت وايساد" 874 00:48:33,522 --> 00:48:36,522 .و بخاطر همين بود که اونا جسدش رو پيدا نکردن 875 00:48:37,789 --> 00:48:40,256 ،درست همونجوري که .جسدِ تو رو پيدا نخواهند کرد 876 00:48:40,289 --> 00:48:42,356 !آره، من کُشتمش خب که چي؟ 877 00:48:42,389 --> 00:48:45,588 !تو ديگه يه مرده مُرده اي ...رفقام 878 00:48:47,822 --> 00:48:49,488 !دلشون برات تنگ ميشه !آره، مطمئنم 879 00:48:49,522 --> 00:48:51,789 .پس کارمون رو سريع انجام ميديم 880 00:48:54,822 --> 00:48:57,855 .بايد زود برم خونه 881 00:48:57,889 --> 00:49:00,256 .مراسمِ خيلي مهمتري دارم که بايد بهشون برسم 882 00:49:02,323 --> 00:49:05,722 ،درست همين الان بايد با خودت فکر کني "چرا من؟" 883 00:49:05,723 --> 00:49:07,722 .من خودم برات توضيح ميدم 884 00:49:07,723 --> 00:49:12,022 ...خدا، جهانِ هستي، طعنه آميزه 885 00:49:14,723 --> 00:49:17,022 برادر "سم" اون کسي نبود که ...فکر مي کردم، ولي تو 886 00:49:18,323 --> 00:49:21,022 ...اين... و تمام اين قضيه 887 00:49:25,023 --> 00:49:27,023 .همه تون يه سرانجامي در انتظارتونه 888 00:49:34,824 --> 00:49:38,024 براي اينکه هيولا ها توي زندگي شون .سرانجام به خوشبختي نمي رسند 889 00:50:13,555 --> 00:50:16,655 ...دست ها بالا، و 890 00:50:16,689 --> 00:50:19,122 .باريک الله 891 00:50:19,156 --> 00:50:21,655 ...خوبيه ذهنِ بچه هاي 2 ساله اينه که 892 00:50:21,689 --> 00:50:23,122 .به راحتي حواسشون رو ميشه پرت کرد 893 00:50:23,156 --> 00:50:25,156 ميخواي هُلش بدي؟ 894 00:50:26,423 --> 00:50:28,389 .اووه 895 00:50:28,423 --> 00:50:32,256 ،اون "جعبه بابا" رو به ياد نخواهد داشت .حتي اگر يکي از اونا داشته باشه 896 00:50:36,323 --> 00:50:40,022 !قصه هيولا ها، بابا 897 00:50:40,056 --> 00:50:43,122 يه داستان جديد چطوره؟ 898 00:50:47,922 --> 00:50:52,423 ،روزي روزگاري 3 تا خوک بودند" 899 00:50:52,455 --> 00:50:56,555 ،اولين خوک کوچولو "يه خونه از کاه براي خودش ساخت 900 00:50:57,622 --> 00:51:02,356 ،دومي، يه خونه از چوب" 901 00:51:02,389 --> 00:51:06,289 "و سومي، يه خونه از آجر براي خودش ساخت 902 00:51:08,822 --> 00:51:12,289 "ولي زماني که اون گُرگِ بزرگِ بد اومد" 903 00:51:13,423 --> 00:51:15,822 .گُرگ ها در صورت هاي مختلفي وجود دارند 904 00:51:15,855 --> 00:51:19,789 ،بعضي هاشون، چشمهاي بزرگ دارند .تا بهتر شما رو باهاش ببينن 905 00:51:19,822 --> 00:51:22,789 ،ميخواي اين قسمت رو بهم وصل کني .محلّ اتصال اينجاست 906 00:51:22,822 --> 00:51:26,189 ...بقيه هم با خِرخِر نفس مي کشند 907 00:51:26,222 --> 00:51:28,056 هي، حالت خوبه؟ - .نه - 908 00:51:28,089 --> 00:51:29,722 ،زماني که .آشکارا در ديدِ عموم مخفي ميشند 909 00:51:29,755 --> 00:51:30,789 .فکر کنم قوزکِ پام رگ به رگ شده 910 00:51:30,822 --> 00:51:31,789 جدي؟ .بذار يه نگاهي بهش بندازم 911 00:51:31,822 --> 00:51:32,922 .يه صداي شکستگي شنيدم 912 00:51:32,956 --> 00:51:33,922 چي شد، از جايي افتادي؟ 913 00:51:33,956 --> 00:51:34,922 .آره 914 00:51:34,956 --> 00:51:37,356 ،من هم بايد بدونم ،چون چه بخوام چه نخوام 915 00:51:37,389 --> 00:51:38,423 .من هم يکي از اونا هستم 916 00:51:38,455 --> 00:51:41,488 .اين خصلت هرگز تغيير نخواهد کرد 917 00:51:46,356 --> 00:51:48,423 ...و حتي اين حقيقت که برّه کوچيک من 918 00:51:48,455 --> 00:51:50,689 .تبديل به پسره بچه ميشه 919 00:51:50,722 --> 00:51:54,889 .راه ميره. حرف ميزنه .گوش ميده 920 00:51:57,522 --> 00:52:00,755 "هرچقدر هم که بخوام "هريسون ،براي هميشه از اين موضوع دور باشه 921 00:52:00,789 --> 00:52:02,655 ،از الان به بعد ،تنها گُرگ هايي که در زندگيش وجود دارند 922 00:52:02,689 --> 00:52:05,922 .بايد درونِ قصه هاي شاه پريون وجود داشته باشند 923 00:52:05,956 --> 00:52:08,922 ديگه بيشتر از اين نمي تونم بهش اجازه بدم .که "منِ" واقعي رو ببينه 924 00:52:08,956 --> 00:52:11,881 .فقط اون نسخه هايي که براش باور پذير باشه 925 00:52:12,001 --> 00:52:15,056 .اين تنها راهيه که اين قصه پايانِ خوشي پيدا مي کنه 926 00:52:15,176 --> 00:52:22,176 :تــــرجـــــمه و زيــرنــويس از Mehrzad -&- Ashkan.Sh .:.:.:.| WwW.9Movie.Co |.:.:.:.