1
00:00:01,167 --> 00:00:04,169
ريچارد سايفر تو جست و جوگر حقيقت هستي
2
00:00:04,237 --> 00:00:07,472
Reza.B
تقديم مي کند
3
00:00:07,473 --> 00:00:15,472
افسانه جست و جوگر فصل دوم قسمت ششم
ترجمه و زيرنويس از
Reza.B
Luckyloock09131609@gmail.com
4
00:00:15,473 --> 00:00:20,206
لطفا بعد از تماشاي فيلم
نظرات خود را در سايت
tvshow.ir
مطرح کنيد
با تشکر
5
00:00:21,569 --> 00:00:23,038
ببين چطوري آهوي کوهي مسير خودش رو تغيير داده
6
00:00:23,106 --> 00:00:25,076
وقتي که متوجه اومدن ما شده
7
00:00:27,446 --> 00:00:29,748
ميتوني بهم بگي کدوم طرفي رفته؟
8
00:00:29,815 --> 00:00:32,348
نمي فهمم چه نيازي هست که من شکار کردن رو ياد بگيرم
9
00:00:32,416 --> 00:00:33,950
در حال حاضر ما که توي معبد مورد-سيف ها نيستيم
10
00:00:34,017 --> 00:00:35,550
ضمنا غلامي هم نداريم که ناهار رو برامون آماده کنه
11
00:00:35,618 --> 00:00:38,118
ريچارد من براي اين اينجام که از تو مراقبت کنم
12
00:00:38,186 --> 00:00:40,052
نه اينکه برات گوشت تهيه کنم
13
00:00:42,423 --> 00:00:44,192
خون تو از خون کيلن که رنگين تر نيست
14
00:00:44,261 --> 00:00:48,229
حتي زد هم ميدونه که بايد ظرف ها رو بشوره
15
00:00:48,295 --> 00:00:50,026
ما همه بايد به همديگه کمک کنيم
16
00:00:57,090 --> 00:01:00,024
منظورت اينه که به اندازه کافي برات انجام ندادم؟
17
00:01:03,292 --> 00:01:05,426
فقط بهم بگو اون آهو از کدوم طرف رفته
18
00:01:09,095 --> 00:01:10,695
از اون طرف
19
00:01:10,763 --> 00:01:12,130
همونجايي که پوست درخت کنده شده
20
00:01:14,165 --> 00:01:16,065
ميبيني
ميدونستم که توي اين کار خوبي
21
00:01:25,005 --> 00:01:27,639
يه دونه از گنده هاشو برام جدا کن
22
00:01:36,546 --> 00:01:40,115
احتياجي به اذيت کردن ما نيست
23
00:01:41,617 --> 00:01:43,018
اون دختر رو هم ببر
24
00:01:48,490 --> 00:01:51,392
از هم دور شين تا بتونم اون بين ها رو هم ببينم
25
00:02:07,575 --> 00:02:09,710
اين آدم هايي که به شما حمله کردن
26
00:02:09,777 --> 00:02:10,944
ميدوني که کي هستن؟
27
00:02:12,612 --> 00:02:13,878
غلام هاي شکارچي
28
00:02:13,945 --> 00:02:15,743
و شما هم هيچ تلاشي نکردين که باهاشون مبارزه کنين
29
00:02:15,810 --> 00:02:18,041
به مردم من ميگن مباشر
30
00:02:18,109 --> 00:02:19,575
ما قانون هاي خالق رو به همه بشارت ميديم
31
00:02:19,643 --> 00:02:22,277
کسي که به ما ياد داده که خون هر کسي مقدسه
32
00:02:22,344 --> 00:02:24,378
ما همونطور که خودمون رو دوست داريم
دشمنانمون رو هم دوست داريم
33
00:02:24,446 --> 00:02:25,646
دوستشون دارين؟
34
00:02:25,714 --> 00:02:26,813
من هزاران نفر رو کشتم
35
00:02:26,881 --> 00:02:29,082
قبل از اينکه اجازه بدم که شکار اونها بشم
36
00:02:29,150 --> 00:02:32,118
به همه مبارزات قرن هاي گذشته يه نگاهي بنداز
37
00:02:32,185 --> 00:02:35,353
به همه اون خون هايي که ريخته شد
به همه اون پيروزي ها
38
00:02:35,421 --> 00:02:36,821
و تهش برامون چه حاصلي داشته؟
39
00:02:36,889 --> 00:02:39,656
فقط خون ريزي بيشتر
و درگيري هاي بيشتر
40
00:02:39,724 --> 00:02:41,891
ميدلند سرزمين خون آلوديه
41
00:02:41,959 --> 00:02:43,726
اگه شما حتي براي حفظ جون خودتون مبارزه نمي کنين
42
00:02:43,794 --> 00:02:44,927
چطور تا به حال زنده موندين؟
43
00:02:44,995 --> 00:02:46,828
ما قدرت خود درماني داريم
44
00:02:46,896 --> 00:02:49,097
هزاران ساله که مردم با زخم ها و مريضي هاشون
45
00:02:49,164 --> 00:02:50,798
به نزد ما ميان
46
00:02:50,866 --> 00:02:53,333
به همين دليل ما مورد احترام بوديم و در صلح زندگي مي کرديم
47
00:02:53,401 --> 00:02:54,868
حالا که ديگه در صلح نيستين
48
00:02:54,935 --> 00:02:56,869
نه
49
00:02:56,937 --> 00:02:59,571
با مردن دارکن رال
50
00:02:59,639 --> 00:03:02,206
اين سرزمين ها دچار هرج و مرج شد
51
00:03:02,274 --> 00:03:03,974
يک فرمانده عالي رتبه به نام کالدر
52
00:03:04,042 --> 00:03:06,776
به سمت رشته کوه ها اومد و روستاهاي ما رو ازمون گرفت
53
00:03:06,844 --> 00:03:09,378
اون هايي که تونستند فرار کنند
در جنگل ها گرد هم اومدند
54
00:03:09,446 --> 00:03:11,947
و اي شکارچي ها؟
افراد کالدر
55
00:03:12,015 --> 00:03:13,615
وقتي که اونها متوجه شدند که ما نمي تونيم مبارزه کنيم
56
00:03:13,683 --> 00:03:16,450
اونها به دنبال ما اومدن تا ما رو مجبور کنند تا از اربابشون مراقبت کنيم
57
00:03:16,518 --> 00:03:18,652
اردوگاه شما خيلي آسيب پذيره
58
00:03:18,720 --> 00:03:20,587
پشت اون تپه ها چند تا غار ديديم
59
00:03:20,655 --> 00:03:22,155
شما اونجا در امان هستين
60
00:03:22,223 --> 00:03:23,390
ما مي تونيم تا اونجا شما رو همراهي کنيم
61
00:03:25,092 --> 00:03:26,560
ميدونم که دارين تلاش مي کنين که به ما کمک کنين
62
00:03:26,627 --> 00:03:29,162
اما ما هميشه وقتي با هم هستيم مشکلي نداريم
63
00:03:29,229 --> 00:03:31,097
ارواح همراه و مراقب شما باشند
64
00:03:35,935 --> 00:03:38,069
اونها به کمک ما احتياجي ندارند
65
00:03:38,137 --> 00:03:41,170
و ما هم بايد پيش کيلن و زد برگرديم
66
00:03:42,972 --> 00:03:45,473
من دوست نداشتم اون آدم ها رو همونجوري رها کنم
67
00:03:45,541 --> 00:03:48,142
اونها اين حق رو دارند که از عقايدشون پيذوي کنند
68
00:03:48,209 --> 00:03:49,743
جست و جوگر نمي تونه جون همه آدم ها رو نجات بده
69
00:03:57,282 --> 00:03:58,315
عجيبه
70
00:03:58,383 --> 00:03:59,850
داره يه جهت ديگه رو نشون ميده
71
00:03:59,918 --> 00:04:01,384
به کدوم سمت داره اشاره مي کنه؟
72
00:04:02,787 --> 00:04:04,187
به همونجايي که ازش اومديم
73
00:04:04,254 --> 00:04:06,322
به سمت اردوگاه مباشران
74
00:04:06,390 --> 00:04:07,890
جست و جوگر ... لطفا اينجا رو ترک نکن
75
00:04:09,459 --> 00:04:12,325
افراد کالدر حتما بر ميگردند
76
00:04:12,393 --> 00:04:14,627
به من آموزش بده چطوري مي تونم مبارزه کنم
77
00:04:14,695 --> 00:04:17,162
تا من هم بتونم از مردمم دفاع کنم
78
00:04:17,229 --> 00:04:18,862
پس اون عقايد چي ميشه؟
79
00:04:18,930 --> 00:04:20,396
مادر من اين حرف ها رو براي همه ما نمي زنه
80
00:04:20,464 --> 00:04:24,432
بعضي از ما معتقديم که راه قديمي هميشه معقول نيست
81
00:04:24,500 --> 00:04:27,034
وقتي که سربازان کالدر به روستاي ما حمله کردن
82
00:04:27,102 --> 00:04:29,003
پدر من در مقابل اونها ايستاد
83
00:04:29,070 --> 00:04:30,937
و براي ارواح اونها دعا کرد
84
00:04:32,339 --> 00:04:34,774
اما اونها بدنش رو تکه تکه کردن
85
00:04:34,841 --> 00:04:36,642
متاسفم
86
00:04:36,710 --> 00:04:39,744
من احتياجب به همدردي شما ندارم
87
00:04:39,812 --> 00:04:41,679
فقط ميخوام به من ياد بدين چطوري مبارزه کنم
88
00:04:44,682 --> 00:04:47,417
من از شما نميخوام کاري رو که دوست ندارين انجام بدين رو انجام بدين
89
00:04:47,485 --> 00:04:50,053
اما اگه شما هم ميخواهين به کور ملحق بشين و مبارزه کردن رو ياد بگيرين
90
00:04:50,121 --> 00:04:51,555
ما همين جا مي مونيم و مبارزه کردن رو به شما ياد مي ديم
91
00:04:51,623 --> 00:04:54,458
کور ... مبارزه کردن راه درستي نيست
92
00:04:54,525 --> 00:04:55,926
ما به غارها مي ريم
93
00:04:55,994 --> 00:04:57,260
ما دور خودمون حصار درست مي کنيم
94
00:04:57,328 --> 00:04:59,029
اونجا حتما در امان خواهيم بود
95
00:04:59,096 --> 00:05:00,364
براي چه مدت؟
96
00:05:00,432 --> 00:05:03,466
تا وقتي که اونها ما رو در گرسنگي تحت فشار بگذارن
يا با آتيش ما رو بيرون بکشن
97
00:05:04,902 --> 00:05:06,569
چه کسي براي يادگيري مبارزه با منه؟
98
00:05:12,609 --> 00:05:15,944
شما همتون ترجيح ميدين که بر همون عقايد قديمي خودتون باقي بمونين
99
00:05:16,012 --> 00:05:19,280
اينکه ببينين ما رو تکه تکه مي کنن
ما رو روي زمين مي کشند
100
00:05:19,348 --> 00:05:21,048
تا وقتي که حتي يک نفر از ما هم باقي نمونه؟
101
00:05:35,094 --> 00:05:37,194
من مبارزه مي کنم
102
00:05:37,262 --> 00:05:38,996
اين کار رو نکن وتا
103
00:05:39,063 --> 00:05:41,197
تو ميدوني که علت خلقت چيه؟
104
00:05:41,265 --> 00:05:43,232
اين رو هم مي دونم که نميخوام بميرم
105
00:05:43,300 --> 00:05:45,834
يا اينکه شکار بشم
106
00:05:45,902 --> 00:05:47,902
شما اين رو ميخواهين؟
107
00:06:06,317 --> 00:06:08,352
اين جمع با من و کيلن اينجا مي مونن
108
00:06:08,620 --> 00:06:11,354
روگا اجازه بده تا زد شما رو تا غارها همراهمي کنه
109
00:06:11,422 --> 00:06:12,789
و از ما مراقبت کنه
110
00:06:12,857 --> 00:06:15,561
تا وقتي که اين افراد آماده بشن تا بتونن از تو و خودشون مراقبت کنن
111
00:06:22,403 --> 00:06:24,103
بايد يه چيزي رو از شما بپرسيم
112
00:06:24,171 --> 00:06:26,706
آيا شما چيزي در مورد سنگ اشک ها شنيدين؟
113
00:06:26,773 --> 00:06:28,741
لبته که ميدونم اون اون چيه
114
00:06:28,809 --> 00:06:30,676
در عباداتمون اون رو از خدا ميخواهيم
115
00:06:30,743 --> 00:06:32,310
امروز قطب نمايي که براي پيدا کردن سنگ اشک ها اون رو دنبال مي کرديم
116
00:06:32,378 --> 00:06:35,713
ما رو به سمت اردوگاه شما آورد
117
00:06:35,781 --> 00:06:37,314
شما اون سنگ رو دارين؟
118
00:06:37,382 --> 00:06:38,649
نه
119
00:06:38,716 --> 00:06:41,418
ما فکر مي کرديم که سنگ براي هميشه گم شده
120
00:06:41,486 --> 00:06:44,655
به همين دليل اميدوارم که اينطور نباشه
121
00:06:51,729 --> 00:06:53,630
آيا به سلاح هاي بهتري نياز نداريم؟
122
00:06:53,697 --> 00:06:56,297
اوه .. اين چماق ها فعلا کارمون رو راه ميندازن
123
00:06:56,365 --> 00:06:59,300
اون شکارچي ها شمشير و تبر دارن
124
00:06:59,368 --> 00:07:00,968
با اينها ميتونيم چکار کنيم؟
125
00:07:03,238 --> 00:07:04,705
وقتي که من هم تحت تعليم بودم
126
00:07:04,772 --> 00:07:06,139
با همين چوب ها کار مي کردم
127
00:07:06,207 --> 00:07:08,942
بعضي وقت ها که با راهزن ها مواجه مي شدم
128
00:07:09,009 --> 00:07:11,844
تنها چيزي که براي مبارزه داشتم همين چوب بود
129
00:07:13,814 --> 00:07:17,082
هر کسي که من اون رو آموزش دادم
تا به حال حتي يه پول خرد رو هم از دست نداده
130
00:07:24,221 --> 00:07:27,623
يک ... دو ... سه ... حمله
131
00:07:30,560 --> 00:07:32,061
محکم تر بايد ضربه بزنين
132
00:07:33,730 --> 00:07:36,832
يک ... دو ... سه ... حمله
133
00:07:40,972 --> 00:07:43,406
بهتر شد اما بايد سخت تر کار کنين
134
00:07:43,474 --> 00:07:45,474
يادتون باشه شما دارين براي زندگي کساني مبارزه مي کنين که دوستشون دارين
135
00:07:45,542 --> 00:07:48,710
يک .. دو ... سه ... حمله
136
00:08:11,462 --> 00:08:12,595
کور؟
137
00:08:12,663 --> 00:08:15,063
کور ... جواب منو بده
138
00:08:17,864 --> 00:08:19,231
ميدونستم که اين کار درستي نيست
139
00:08:20,598 --> 00:08:22,532
من متاسفم
140
00:08:23,835 --> 00:08:25,502
زد اين ديگه چه جورشه؟
141
00:08:25,569 --> 00:08:28,704
من معتقدم که اينها تحت طلسم دسته جمعي هستند
142
00:08:28,772 --> 00:08:32,073
يک جادوي بسير قوي و باستاني
143
00:08:33,642 --> 00:08:35,109
آيا وقتي که دچار اين حالت شدند در حال مبارزه بودن؟
144
00:08:35,110 --> 00:08:36,110
بله
145
00:08:35,977 --> 00:08:38,344
اين اولين باريه که اونها سلاح
146
00:08:38,412 --> 00:08:39,845
بر عليه حريف بلند مي کنن
147
00:08:39,913 --> 00:08:42,614
شايد همين باعث شده تا طلسم بر اونها غلبه پيدا کنه
148
00:08:42,682 --> 00:08:44,849
متوجه منظورتون نمي شم
149
00:08:44,917 --> 00:08:47,418
سال ها پيش جادوگران دست به ساخت جادوي دسته جمعي
150
00:08:47,486 --> 00:08:50,655
براي به افسار کشيده شدن آدم ها توسط نيروهاي قدرتمند
151
00:08:50,722 --> 00:08:52,356
که ما رو از درون از بين مي برد زدند
152
00:08:52,424 --> 00:08:54,891
هوس ... عصبانيت
حسادت .. خشونت
153
00:08:54,959 --> 00:08:57,060
شايد همين موضوع دليل طلسم شدن اين مباشر ها باشه
154
00:08:57,127 --> 00:09:00,896
براي اينکه از اونها براي مبارزه کردن جلوگيري کنه
155
00:09:00,964 --> 00:09:02,598
اگه اين جادو مال هزاران سال پيشه
156
00:09:02,665 --> 00:09:04,232
چطور حالا روي اين آدم ها تاثير گذاشته؟>
157
00:09:04,300 --> 00:09:07,868
بعضي از طلسم ها به همراه سازندگانشون نمي ميرند
158
00:09:07,936 --> 00:09:11,104
اونها نسل به نسل منتقل مي شن
159
00:09:11,172 --> 00:09:13,173
شايد به همين دليل مردم شما از مبارزه کردن بيزار هستند
160
00:09:13,240 --> 00:09:14,841
ما مبارزه نکردن رو انتخاب کرديم
161
00:09:14,908 --> 00:09:17,076
چون ما عاشق خداوند و کارهاي اون بوديم
162
00:09:17,144 --> 00:09:18,710
نه به خاطر ...طلسم
163
00:09:18,778 --> 00:09:20,378
دليلش حالا هر چي که هست
164
00:09:20,446 --> 00:09:24,246
فکر کنم که بتونم اين جادو رو درون خودم ايجاد کنم
165
00:09:24,314 --> 00:09:26,915
اما شفا دادن همه اونها
166
00:09:26,982 --> 00:09:28,516
باعث از دست دادن قدرتم ميشه
167
00:09:28,584 --> 00:09:30,384
ممکنه براي اين کار چند روز وقت لازم باشه
168
00:09:30,452 --> 00:09:32,920
و کي ميدونه که نتيجه چي ميشه
169
00:09:32,987 --> 00:09:34,321
منظورت چيه؟
170
00:09:34,388 --> 00:09:36,589
جادوگران باستان مردان فرزانه اي بودند
171
00:09:36,657 --> 00:09:39,226
اونها هيچ طلسم قدرتمندي رو بدون دليل بوجود نمي آورردند
172
00:09:40,628 --> 00:09:42,928
هيچ راهي وجود نداره که بفهميم چه بلايي داره سر اينها مياد
173
00:09:42,996 --> 00:09:47,165
يا براي من
اگه بتونم اين طلسم دسته جمعي رو خارج کنم
174
00:09:47,233 --> 00:09:49,033
بايد خطرش رو بپديزيم
175
00:10:18,395 --> 00:10:20,362
خدا رو شکر
176
00:10:21,864 --> 00:10:23,231
دست جادوگر هم درد نکنه
177
00:10:23,299 --> 00:10:26,434
خيلي زوده که از من تشکر کني
178
00:10:32,773 --> 00:10:35,174
اين وظيفه ماست که به تو کمک کنيم جادوگر بزرگ
179
00:10:35,242 --> 00:10:37,410
من تو رو به غارها بر ميگردونم
180
00:10:40,647 --> 00:10:41,946
ميتونيم به مبارزه کردنمون ادامه بديم؟
181
00:10:42,014 --> 00:10:43,581
چطور جرات مي کني همچين چيزي رو بگي؟
182
00:10:43,649 --> 00:10:45,583
ديدي که بابتش بايد چه هزينه اي رو بدي
183
00:10:45,651 --> 00:10:47,252
اما حالا که ديگه طلسم دفع شده
184
00:10:47,319 --> 00:10:49,788
کور ... اگه دوباره مبارزه کردي و برات اتفاقي افتاد
185
00:10:49,855 --> 00:10:52,158
جادوگر ديگه قدرت اين رو نداره که تو رو درمان کنه
186
00:10:57,762 --> 00:11:01,033
اگه ما ياد نگيريم که مبارزه کنيم
به هر حال مرده به حساب مياييم
187
00:11:03,236 --> 00:11:05,337
تو به آموزش دادن به ما ادامه ميدي
مگه نه؟
188
00:11:10,443 --> 00:11:12,110
بازي نمي کنين
189
00:11:12,178 --> 00:11:13,678
دشمن هاي شما همين جوري سيخ نمي ايستند
190
00:11:13,746 --> 00:11:15,046
تا بتونين بهش ظربه بزنين
191
00:11:15,114 --> 00:11:17,549
اون سعي مي کنه که شما رو بکشه
192
00:11:17,616 --> 00:11:19,783
شما بايد تلاش بکنين و قبل از اينکه شما رو بکشه
شما اون رو بکشين
193
00:11:24,688 --> 00:11:26,588
دير بجنبي مردي
194
00:11:34,961 --> 00:11:37,495
براتون ناهار آوردم
195
00:11:37,563 --> 00:11:40,498
يک حروم زاده کوچيک فرز
196
00:11:40,565 --> 00:11:41,965
اما نه فرز تر از من
197
00:11:42,033 --> 00:11:43,533
ازت ممنونم ولي ما هيچ وقت
198
00:11:43,601 --> 00:11:44,634
چيزي که کشته شده باشه رو نمي خوريم
199
00:11:46,803 --> 00:11:49,004
در واقع من اونها رو کنار جاده پيدا کردم
200
00:11:49,071 --> 00:11:52,406
احتمالا به مرگ طبيعي و صلح طلبانه مردند
201
00:11:52,474 --> 00:11:54,140
کارا ما الان مهمون روگا هستيم
202
00:11:54,208 --> 00:11:56,842
چه ربطي داره؟
203
00:11:56,909 --> 00:11:58,877
براي اين نيازي به کشتن ندارين
204
00:11:58,945 --> 00:12:00,345
اما مجبورين که بخورين
205
00:12:00,412 --> 00:12:02,980
من يه مقدار راج زمشتوني ديدم که کنار گذرگاه رشد کردند
206
00:12:03,048 --> 00:12:05,182
اون پايين کنار سنگ ها
ترجيح ميديم که اونها رو بخوريم
207
00:12:14,125 --> 00:12:15,225
همراهشون برو
208
00:12:15,293 --> 00:12:17,326
اونها کمک ما رو نميخوان
209
00:12:17,394 --> 00:12:18,728
تا وقتي که ما با اونها هستيم
210
00:12:18,795 --> 00:12:20,929
من اجازه نمي دم که حتي يک نفر از اونها کشته بشه
211
00:12:20,997 --> 00:12:23,064
برو ديگه
212
00:12:31,607 --> 00:12:32,941
گرسنته؟
213
00:12:35,177 --> 00:12:36,543
عمرا
214
00:12:36,611 --> 00:12:38,245
تو راج زمستوني دوست نداري بخوري؟
215
00:12:38,313 --> 00:12:42,248
شايد اگه يه خوک کباب شده رو با اينها پر کرده باشند دوست داشته باشم
216
00:12:44,117 --> 00:12:45,651
يکيشو امتحان کن
217
00:12:45,719 --> 00:12:47,419
شايد نظرت عوض شد
218
00:12:59,463 --> 00:13:00,729
خوشمزس
219
00:13:00,797 --> 00:13:02,664
مگه نه؟
220
00:13:05,668 --> 00:13:07,635
روگا
221
00:13:24,254 --> 00:13:26,789
اين پيغام رو براي کالدور ببر
222
00:13:26,857 --> 00:13:28,890
مباشران رو رها کن
223
00:13:28,958 --> 00:13:30,959
بهت اجازه نميدم که بهش آسيبي بزني
224
00:13:32,361 --> 00:13:33,727
فقط دارم بهش يه درس ميدم
225
00:13:33,795 --> 00:13:34,962
تو راست ميگي
226
00:13:35,029 --> 00:13:36,563
منظورت همون درسيه که شما دو تا ياد گرفتين
227
00:13:36,631 --> 00:13:39,532
اينکه در تمام زندگي تون خشونت بهتون کمک مي کنه
228
00:13:41,335 --> 00:13:43,269
هر کاري دلت ميخواد بکن
229
00:13:43,336 --> 00:13:44,403
من هم استقبال مي کنم
230
00:13:45,639 --> 00:13:47,306
در صلح زندگي کن
231
00:13:47,374 --> 00:13:51,009
به خداوند خدمت کن
و اون هم به تو پاداش ميده
232
00:14:05,758 --> 00:14:07,258
کارتون عاليه
233
00:14:07,326 --> 00:14:09,159
دوباره بعد از طلوع آفتاب تمرين رو شروع مي کنيم
234
00:14:13,397 --> 00:14:15,864
زود باش جست و جوگر
شمشيرت رو در بيار
235
00:14:15,932 --> 00:14:18,064
يک سرباز خوب ميدونه که کي بايد استراحت کنه
236
00:14:18,132 --> 00:14:19,498
افراد کالدور هيچ وقت استراحت نمي کنند
237
00:14:19,565 --> 00:14:21,165
ميخوام که خودم رو در مقابل يک مبارز واقعي امتحان کنم
238
00:14:21,233 --> 00:14:23,064
البته با يک شمشير واقعي
239
00:14:23,132 --> 00:14:25,196
تو از من نمي ترسي مگه نه؟
240
00:14:31,937 --> 00:14:34,238
دير بجنبي مردي
اين همون چيزيه که تو به ما ياد دادي؟
241
00:14:34,306 --> 00:14:35,806
درستو خوب ياد گرفتي
242
00:14:41,447 --> 00:14:43,280
زياد به من آسون نگير
243
00:14:45,148 --> 00:14:46,514
حرکت خوبي بود
244
00:14:46,582 --> 00:14:49,016
اما بدون که حريفت از تو قوي تر و بهتره
245
00:15:09,199 --> 00:15:11,967
ريچارد داري چيکار مي کني؟
246
00:15:12,034 --> 00:15:14,601
به نظر مياد دارم چيکار مي کنم؟
دارم بهش مبارزه کردن رو ياد ميدم
247
00:15:14,668 --> 00:15:16,135
داري مي کشيش که
248
00:15:16,203 --> 00:15:18,204
اون هيچ وقت ياد نمي گيره که از خودش دفاع کنه
249
00:15:18,272 --> 00:15:19,772
تا وقتي که با کسي رو به رو بشه که قصد داره بهش آسيب برسونه
250
00:15:19,840 --> 00:15:22,207
ريچارد تو تازه دو روزه که داري بهش آموزش ميدي
251
00:15:22,275 --> 00:15:24,243
کيلن ميدونم که دارم چيکار مي کنم
252
00:15:24,311 --> 00:15:25,578
اينقدر تو دست و پاي من نيا
253
00:15:34,296 --> 00:15:36,063
به پسره آسيبي رسوند؟
254
00:15:36,131 --> 00:15:37,830
ميگفت که داره بهش آموزش ميده
255
00:15:39,532 --> 00:15:41,099
اما عصبانيت تو چشمهاش فوران مي کرد
256
00:15:41,167 --> 00:15:42,366
من تا به امروز اون رو اينجوري نديده بودم
257
00:15:43,768 --> 00:15:46,168
خيلي خشن و تلخ شده بود
258
00:15:46,236 --> 00:15:49,571
شايد فقط به اين دليل ناراحتي که ريچارد سرت داد زده
259
00:15:50,805 --> 00:15:52,472
تو که اونجا نبودي ببيني
260
00:15:52,540 --> 00:15:54,841
اگه تو هم ميديدي چي شده
مي فهميدي که مشکلي هست
261
00:15:57,477 --> 00:15:58,711
شمشير داشت مي درخشيد
262
00:15:58,778 --> 00:16:01,046
مي درخشيد؟
263
00:16:01,114 --> 00:16:03,248
درخشيدن شمشير معنايي رو به دنبال داره؟
264
00:16:03,316 --> 00:16:06,717
جادوي شمشير با عصبانيت جست و جوگر تحريک شده
265
00:16:06,785 --> 00:16:09,886
به اين معنا که اون ميتونه به اندازه قدرت چندين مرد جنگ جو مبارزه کنه
266
00:16:09,954 --> 00:16:11,955
اما شمشير وقتي مي درخشه که
267
00:16:12,022 --> 00:16:14,190
عصبانيت جست و جوگر به سمت طغيان بره
268
00:16:14,257 --> 00:16:16,958
اون خارج از کنترل شده بود
269
00:16:17,026 --> 00:16:18,393
امکانش هست که براي دفع طلسم دسته جمعي اين مباشرها
270
00:16:18,460 --> 00:16:21,394
کاري انجام بديم؟
271
00:16:21,462 --> 00:16:22,862
نمي دونم
272
00:16:22,930 --> 00:16:24,296
اما بايد اون رو ببينم
273
00:16:25,665 --> 00:16:27,899
آماده اين؟
براي چي؟
274
00:16:27,966 --> 00:16:29,934
ميخوام بهتون آموزش بدم که چطوري
275
00:16:30,001 --> 00:16:32,435
در برابر اون شکارچي ها از خودتون دفاع کنين
276
00:16:32,503 --> 00:16:35,271
اما من انتظار دارم که بهتر از اوني که هستين مبارزه کنين
277
00:16:35,338 --> 00:16:38,274
ما ميخواهيم که روستاي شما رو
از چنگ کالدور در بياريم
278
00:16:40,710 --> 00:16:42,543
در مورد قدرت و توانايي هاي شما اشتباه کردم؟
279
00:16:42,611 --> 00:16:45,114
آيا مي ترسين اون چيزي که بهتون تعلق داره رو برگردونين؟
280
00:16:45,182 --> 00:16:48,920
نه ما از هيچ چيزي ترس و واهمه اي نداريم
281
00:16:48,988 --> 00:16:52,093
اما براي مبارزه با کالدور ما به سلاح هاي بهتري احتياج داريم
282
00:16:52,161 --> 00:16:53,962
جادوگر ميتونه اونها رو براي ما درست کنه
283
00:16:54,030 --> 00:16:56,230
شما که هميشه جدوگر رو ندارين که بهتون کمک کنه
284
00:16:58,299 --> 00:16:59,466
ما خودمون سلاح ها رو بدست مياريم
285
00:17:01,001 --> 00:17:02,668
چطوري؟
286
00:17:51,145 --> 00:17:54,347
اگه به خاطر کور نبود
همه ما الان مرده بوديم
287
00:17:56,349 --> 00:17:58,283
کور وقت رو تلف نکرد
288
00:17:58,350 --> 00:18:02,019
اون کاري رو کرد که بايد ميکرد
289
00:18:02,086 --> 00:18:03,453
اسلحه ها رو بردارين
ديگه وقتش شده که بريم
290
00:18:13,694 --> 00:18:16,197
شما با اين عقيده بزرگ شدين که زندگي هيچ انساني
291
00:18:16,265 --> 00:18:18,200
پست تر از انسان ديگه اي نست
292
00:18:18,267 --> 00:18:21,068
اما من امروز به شما ميگم که
293
00:18:21,136 --> 00:18:23,703
دشناني که ما باهاشون برخورد مي کنيم آدم نيستند
294
00:18:23,771 --> 00:18:27,873
اونها هيولاهايي هستند که پدران شما رو گرفتند
295
00:18:27,940 --> 00:18:31,208
و مجبورشون کردند تا بلايي که سر مادران شما ميارن رو تماشا کنند
296
00:18:35,145 --> 00:18:38,113
اونها ديوهايي هستند که زغال داغ رو
297
00:18:38,180 --> 00:18:40,581
در گلوي برادران شما ريختند
298
00:18:43,885 --> 00:18:47,587
اونهه هيولاهايي هستند که خواهران شما رو بردند
299
00:18:47,655 --> 00:18:50,356
و اونها رو مجبور کردند تا در بردگي زندگي کنند
300
00:18:50,424 --> 00:18:53,391
تحقيرتون کردند و ناميدتون کردند
301
00:18:55,560 --> 00:18:58,227
با خشم مبارزه نکنين
302
00:18:58,295 --> 00:19:02,330
بهش اجازه بدين تا به شما کمک کنه
303
00:19:02,398 --> 00:19:06,166
اچازه بدين تا شمشير شما رو مرگ بار تر کنه
304
00:19:15,577 --> 00:19:18,079
چون اين هدف خشونته
305
00:19:20,316 --> 00:19:24,287
که مسير شما رو به سمت پيروزي هموار مي کنه
306
00:19:29,626 --> 00:19:32,427
اينجا همون جاييه که اون داشت به مباشرها آموزش ميداد
307
00:19:36,332 --> 00:19:38,166
شايد شکار چي ها اونها رو گرفته باشن
308
00:19:38,234 --> 00:19:39,735
اونها دستگير نشدن
309
00:19:39,802 --> 00:19:41,103
نه تا وقتي که ريچارد از اونها محافظت مي کنه
310
00:19:42,705 --> 00:19:44,640
پس اونها کجا رفتن؟
311
00:20:17,435 --> 00:20:19,802
اين به خاطر پدرمه
312
00:20:57,332 --> 00:20:59,100
دنبالشون تا جنگل برين
313
00:20:59,168 --> 00:21:00,802
همشون رو بزنين زمين
314
00:21:00,869 --> 00:21:03,371
و بکشين
315
00:21:13,537 --> 00:21:16,369
خاک روستامون
316
00:21:16,437 --> 00:21:18,070
مورد بي حرمتي واقع شده
317
00:21:26,810 --> 00:21:29,878
خدوندا ... کساني که اين کار رو کردند رو ببخش
318
00:21:57,867 --> 00:22:00,269
تامرا
319
00:22:00,337 --> 00:22:02,771
فکر مي کردم که توي اين دنيا ديگه هيچ وقت تو رو نمي بينم
320
00:22:02,839 --> 00:22:04,473
ارواح رو سپاس ميگم
321
00:22:05,975 --> 00:22:09,144
ارواح ما رو به حال خودمون رها کردند
322
00:22:09,211 --> 00:22:10,378
هرگز تامرا
323
00:22:10,446 --> 00:22:11,779
هرگز
324
00:22:11,847 --> 00:22:14,048
اون توسط افراد کالدور به بردگي گرفته شد
325
00:22:14,116 --> 00:22:16,516
وقتي که اونها به روستاي ما حمله کردند
326
00:22:16,584 --> 00:22:18,385
نمي توني تصور بکني
327
00:22:18,453 --> 00:22:19,953
من چي ديدم
328
00:22:20,021 --> 00:22:22,121
قتل عام
329
00:22:22,189 --> 00:22:23,925
خونريزي
330
00:22:23,993 --> 00:22:26,696
و همه اينها توسط مباشرها اتفاق افتاده
331
00:22:26,764 --> 00:22:29,099
وتا
332
00:22:29,166 --> 00:22:31,201
و کور
333
00:22:31,269 --> 00:22:34,137
مردم رو روي زمين تکه تکه مي کردند
334
00:22:34,205 --> 00:22:36,006
پسر من؟
335
00:22:36,073 --> 00:22:38,007
قتل عام؟
336
00:22:38,075 --> 00:22:40,710
يکي بعد از ديگري
337
00:22:40,778 --> 00:22:44,013
لباس هاش با خون مردم خيس شده
338
00:22:46,116 --> 00:22:48,816
اين کار جست و جوگره که اونها رو بره انجام اين کار ها رهبري کرده
339
00:22:48,884 --> 00:22:50,750
اين کار ريچارد نيست
340
00:22:50,818 --> 00:22:52,885
دست يه جادو توي کاره
341
00:22:52,953 --> 00:22:54,552
مردان کالدور داشتن فرار مي کردند
342
00:22:54,620 --> 00:22:58,688
اما جست و جوگر همه اونها رو کشت
343
00:22:58,756 --> 00:23:00,756
شايد اون خيال مي کرده که داره کار درست رو انجام ميده
344
00:23:00,824 --> 00:23:04,590
اين آدم ها همشون وحشي و شکارچي و قاتل بودند
345
00:23:04,658 --> 00:23:06,858
اگه ريچارد اجازه ميداد که برن
حتما دوباره بر ميگشتند
346
00:23:06,926 --> 00:23:07,825
کيلن
347
00:23:14,398 --> 00:23:16,432
زد ... چي شده؟
348
00:23:16,499 --> 00:23:19,467
روي اين کتيبه به زبان جادوگران باستاني نوشته شده
349
00:23:19,535 --> 00:23:21,935
يه زماني من اين زبان رو ياد گرفتم
350
00:23:22,003 --> 00:23:23,904
داخل معبد از اينها بيشتر هست
351
00:23:23,972 --> 00:23:25,372
ما هيچ وقت نفهميديم که معاني اينها چيه
352
00:23:25,440 --> 00:23:27,541
اگه اينها همون چيزي رو ميگن که من دارم بهش فکر مي کنم
353
00:23:27,609 --> 00:23:29,342
در اين صورت نيازي نيست که بگم
چه اتفاقات وحشتناکي
354
00:23:29,410 --> 00:23:31,110
ممکنه به وسيله ريچارد اتفاق بيفته
355
00:23:31,178 --> 00:23:33,845
اون رو پيدا کن و خيلي سريع بيارش اينجا
356
00:23:35,414 --> 00:23:38,750
کارا اگه ريچارد واقعا از کنترل خارج شده
357
00:23:38,818 --> 00:23:42,087
بنابراين فقط جادوي مورد-سيف مي تونه اون رو متوقف کنه
358
00:23:42,155 --> 00:23:44,090
که از شمشير استفاده نکنه
359
00:23:52,964 --> 00:23:55,132
کمپ اصلي کالدور اونجاست
360
00:23:57,901 --> 00:23:59,603
همه اون چادرها
361
00:23:59,670 --> 00:24:01,405
بايد حداقل يکصدر مرد اونجا باشه
362
00:24:01,472 --> 00:24:05,107
همه اين صد تا روح رو براي نگهبان دنياي مردگان ميفرستيم
363
00:24:05,175 --> 00:24:07,375
چطور ميخواهيم با اين همه آدم بجنگيم؟
364
00:24:07,443 --> 00:24:08,776
ما نمي جنگيم
365
00:24:08,844 --> 00:24:10,911
اين ها همون آدم هايي هستند که پدران ما رو کشتند
366
00:24:10,978 --> 00:24:12,178
نبايد اجازه بديم زنده بمونند
367
00:24:12,246 --> 00:24:14,447
اجازه نميديم
368
00:24:14,515 --> 00:24:17,116
اگه قرار نيست که باهشاون بجنگيم پس چطوري؟
369
00:24:21,154 --> 00:24:23,655
ما وقتي همه اونها خواب هستند همشون رو به آتش مي کشيم
370
00:24:26,858 --> 00:24:28,292
حالت خوبه؟
371
00:24:31,095 --> 00:24:34,063
من خوبم
372
00:24:34,131 --> 00:24:35,264
ريچارد
373
00:24:38,200 --> 00:24:39,333
چي ميخواي؟
374
00:24:40,935 --> 00:24:43,268
بايد به روستا برگردين
375
00:24:43,335 --> 00:24:44,869
همه شما
376
00:24:44,936 --> 00:24:47,337
هنوز کار کالدور رو تموم نکرديم
377
00:24:47,371 --> 00:24:49,138
کشتن بيش از اين به نگهبان دنياي مردگان کمک مي کنه
378
00:24:49,206 --> 00:24:51,506
و عليه همه چيزيهايي هست که براشون جنگيديم
379
00:24:51,574 --> 00:24:53,641
مباشران روستاشون رو پس گرفتند
380
00:24:53,708 --> 00:24:55,242
تو به اونها ياد دادي که چطور از خودشون دفاع کنند
381
00:24:55,310 --> 00:24:56,677
به نظرت کافي نيست؟
382
00:24:56,745 --> 00:24:58,279
نه ... کافي نيست
383
00:24:58,346 --> 00:25:00,313
بيايين بريم
384
00:25:00,381 --> 00:25:02,148
ريچارد
385
00:25:03,519 --> 00:25:05,688
تو خودت نيستي
386
00:25:05,756 --> 00:25:07,156
شمشير رو بنداز زمين
387
00:25:09,260 --> 00:25:12,897
نه تا وقتي که کالدور و همه افرادش رو به درک واصل کنم
388
00:25:12,964 --> 00:25:15,834
حالا مي توني همراه ما بياي
389
00:25:15,902 --> 00:25:18,772
يا اينکه بر عليه ما بجنگي
390
00:25:18,840 --> 00:25:20,440
من بهت اجازه نميدم که اين کار رو بکني
391
00:25:20,508 --> 00:25:22,041
ريچارد .. نه
392
00:25:51,335 --> 00:25:52,870
کارا
393
00:25:55,073 --> 00:25:56,640
کارا
394
00:25:56,707 --> 00:25:58,107
کارا
395
00:25:58,175 --> 00:25:59,809
کارا
396
00:26:03,612 --> 00:26:06,014
نمي تونم براش کاري بکنم
397
00:26:06,081 --> 00:26:09,116
هنوز قدرت هام بهم برنگشتن
398
00:26:09,184 --> 00:26:12,185
تو شفا دهنده هستي
ميتوني بهش کمک کني
399
00:26:12,253 --> 00:26:14,353
شايد نبايد اين کار رو بکنم
400
00:26:14,421 --> 00:26:15,721
چي؟
401
00:26:15,788 --> 00:26:17,321
آيا خداوند قدرت شفا دهندگي رو به من داده
402
00:26:17,389 --> 00:26:19,656
تا يک قاتل رو دوباره به زندگي و به جنگيدن برگردونم
403
00:26:19,724 --> 00:26:21,991
فقط به اين خاطر که دوباره آدم بکشه؟
404
00:26:22,059 --> 00:26:24,660
آيا زندگي يک مورد-سيف سر تا سر آدم کشتن نيست؟
405
00:26:24,727 --> 00:26:26,261
تو در مورد کارا هيچ چي نمي دوني
406
00:26:26,328 --> 00:26:28,695
اما اگه بتوني بهش کمک کني و اين کار رو نکني و بذاري بميره
407
00:26:28,763 --> 00:26:31,197
به نظرت اين کار تو به نوعي قتل محسوب نمي شه؟
408
00:26:39,204 --> 00:26:40,336
بيارينش خونه من
409
00:26:49,279 --> 00:26:51,380
زد ... چطور تونستم همچين کاري رو بکنم؟
410
00:26:53,250 --> 00:26:55,551
چطور تونستم روي کيلن شمشير بکشم؟
411
00:26:55,619 --> 00:26:57,520
حتي کارا رو بکشم؟
412
00:26:57,588 --> 00:27:01,457
چطور تونستم اون کشتار فجيع رو راه بندازم؟
413
00:27:03,060 --> 00:27:05,263
بايد يه چيزي رو بهت نشون بدم
414
00:27:08,466 --> 00:27:12,901
اين نوشته ها داستان خون ريزي وارلرد رو بيان مي کنن
415
00:27:12,969 --> 00:27:16,204
کسي که از جادوي سياه حدود سه هزار سال پيش
416
00:27:16,271 --> 00:27:19,874
بر عليه قبايل استفاده کرد
417
00:27:19,941 --> 00:27:21,709
اگه مسير تاريخ رو دنبال کنيم
418
00:27:21,777 --> 00:27:25,212
طوفان هاي حرص خون ريزي
طغيان ها
419
00:27:25,280 --> 00:27:28,883
به وسيله وار لرد و و سربازان وحشي اش
420
00:27:28,950 --> 00:27:30,351
در سرزمين هاي ميانه
421
00:27:30,418 --> 00:27:33,153
به جا گذاشتن خرابي ها و کشته ها
422
00:27:33,221 --> 00:27:34,788
کي با اين وارلرد مي جنگيد؟
423
00:27:34,856 --> 00:27:36,656
همه کس و هيچ کس
424
00:27:36,724 --> 00:27:39,092
اون بر افروخته قدرت و خون بود
425
00:27:39,160 --> 00:27:40,960
در نهايت
426
00:27:41,028 --> 00:27:43,663
دستگير شد و سر از تنش جدا شد
427
00:27:43,731 --> 00:27:47,433
در همين جا که در حال حاضر معبد هست
428
00:27:47,501 --> 00:27:49,234
جادوگر اعظم آن دوران
429
00:27:49,302 --> 00:27:51,570
از ترس اينکه مردان تشنه به خون وارلرد
430
00:27:51,638 --> 00:27:54,240
دوباره با يک ارباب سياه ديگه برگردن
431
00:27:54,308 --> 00:27:57,043
يک طلسم دسته جمعي براشون بوجود آورد
432
00:27:57,110 --> 00:28:00,680
همين باعث مي شد تا در خودشون و نسل هاي بعدي
433
00:28:00,747 --> 00:28:04,683
اگر دوباره کمر به خشونت مي بستند بيمار ميشدند يا اينکه حتي مي مردند
434
00:28:04,751 --> 00:28:07,753
اون وحشي ها اجداد و نياکان اين مباشران بودند
435
00:28:07,821 --> 00:28:09,988
و وقتي که تو اونها رو از بند طلسم رها کردي
436
00:28:10,056 --> 00:28:11,056
اونها براي اينکه دوباره بجنگند آزاد شدند
437
00:28:13,026 --> 00:28:14,226
بله
438
00:28:15,895 --> 00:28:18,130
و آزاد بودند تا تحت فرمان
439
00:28:18,197 --> 00:28:20,665
يک ارباب جديد باشند
440
00:28:23,369 --> 00:28:24,569
يعني من
441
00:28:30,142 --> 00:28:31,742
چطوري؟
442
00:28:31,810 --> 00:28:32,977
چرا؟
443
00:28:33,045 --> 00:28:35,046
چونکه ريچارد
444
00:28:35,113 --> 00:28:38,315
اولين مردي که اين طلسم رو روي اونها گذاشت
445
00:28:38,383 --> 00:28:42,020
اسمش بود کنتت رال
446
00:28:44,623 --> 00:28:46,257
اون جد تو بوده
447
00:28:49,536 --> 00:28:50,803
ما با آب شروع کرديم
448
00:28:50,871 --> 00:28:52,238
دليل همه اين حوادث
449
00:28:52,305 --> 00:28:53,605
تو هستي
450
00:28:53,673 --> 00:28:56,275
به اب زاج سفيد اضافه کرديم
451
00:28:56,342 --> 00:28:58,243
اين مربوط به مباشرها مي شد
452
00:29:00,680 --> 00:29:02,748
وقتي که من طلسم جمعي اونها رو از بين بردم
453
00:29:02,816 --> 00:29:05,517
مباشر ها تحت امر تو در اومدند
454
00:29:05,585 --> 00:29:08,420
اما آب تا وقتي که تو آرام بودي اون هم آرام بود
455
00:29:08,487 --> 00:29:11,122
اما وقتي که جادو
456
00:29:11,190 --> 00:29:14,225
با قدرت شمشير حقيقت در آميخت
457
00:29:14,293 --> 00:29:17,161
مثل اين شد که
458
00:29:17,229 --> 00:29:19,931
سرکه بوجود اومد
459
00:29:22,501 --> 00:29:24,569
سه تا عامل ريچارد
460
00:29:24,636 --> 00:29:27,038
به خودي خود کاري از پيش نمي بردند
461
00:29:27,106 --> 00:29:30,074
اما وقتي با هم شدند فاجعه بوجود اومد
462
00:29:33,645 --> 00:29:35,446
به همين دليل وقتي ما با هم قرار ميگيريم
463
00:29:35,513 --> 00:29:38,047
وقتي که من احساس خشونت بهم دست ميده
همين اتفاق براي مباشرها هم مي افته
464
00:29:38,115 --> 00:29:40,215
درسته
465
00:29:40,283 --> 00:29:43,018
پس براي حفاظت از مباشرها بايد اين رابطه رو بشکنيم
466
00:29:44,520 --> 00:29:46,254
شايد لازم باشه که من ازشون دور بشم
467
00:29:46,322 --> 00:29:48,289
فکر نمي کنم که اين راه حل جواب بده
468
00:29:48,357 --> 00:29:51,958
اين رابطه مثل رابطه معترف و فرد اعتراف گرفته شده مي مونه
469
00:29:52,026 --> 00:29:55,094
چيزي که زمان و مکان اون رو تضعيف نمي کنه
470
00:29:55,162 --> 00:29:57,363
پس با اين حساب هر وقت که من دست به شمشير مي برم
471
00:29:57,430 --> 00:29:58,797
مهم نيست که من کجا باشم
472
00:29:58,865 --> 00:30:00,399
هر زماني که تو از شمشير استفاده کني
473
00:30:00,467 --> 00:30:02,601
و حالت طغيان بهت دست بده
474
00:30:02,669 --> 00:30:04,269
براي اونها هم همين اتفاق مي افته
475
00:30:04,337 --> 00:30:06,505
بنابراين لازمه که دوباره کنترل کردن شمشير رو ياد بگيرم
476
00:30:08,707 --> 00:30:11,943
نمي دونم امکانش هست که
477
00:30:12,010 --> 00:30:15,579
جادوي شمشير رو بتوني در کنترل در بياري يا نه
478
00:30:17,815 --> 00:30:19,382
اما من تمام تلاش خودم رو مي کنم
479
00:30:19,450 --> 00:30:22,718
انگار خيلي بعيده زد
480
00:30:22,786 --> 00:30:24,153
از بين همه خاندان هاي سرزمين ميانه
481
00:30:24,221 --> 00:30:25,621
من سر از خانداني در آوردم که
482
00:30:25,688 --> 00:30:28,056
از لحاظ خوني داراي جادو هستند
483
00:30:28,124 --> 00:30:30,359
هيچ چيز توي اين دنيا اتفاقي نيست ريچارد
484
00:30:30,426 --> 00:30:32,694
قطب نما ما رو به اين سمت هدايت کرده
485
00:30:32,762 --> 00:30:33,762
چرا؟
486
00:30:33,829 --> 00:30:35,163
قطب نما قرار بود که
487
00:30:35,230 --> 00:30:37,765
مسير جست و جوگر رو بهش نشون بده
488
00:30:37,833 --> 00:30:40,500
شايد منظور اين ماجرا اينه که قطب نما يه چيزي بيشتر از نشون دادن راهه
489
00:30:40,568 --> 00:30:43,636
به نظر تو لازمه من اينجا يه کاري بکنم
490
00:30:43,704 --> 00:30:46,206
تا به من کمک کنه تا سنگ اشک ها رو پيدا کنم؟
شايد
491
00:30:46,273 --> 00:30:48,774
شايد يه چيزي هست که تو بايد ياد بگيري
492
00:30:48,842 --> 00:30:51,210
درباره اجدادت
493
00:30:51,277 --> 00:30:52,544
درباره خودت
494
00:30:52,612 --> 00:30:53,778
کي ميدونه؟
495
00:30:53,846 --> 00:30:55,446
شايد تو به اينجا کشونده شدي
496
00:30:55,514 --> 00:30:57,281
تا يک سپاه رو براي جنگيدن پيدا کني
497
00:30:59,383 --> 00:31:02,285
جست و جوگر ... مردان کالدر دارن ميان
498
00:31:06,355 --> 00:31:07,655
براي هميشه و دوباره
499
00:31:07,723 --> 00:31:10,358
کشتن باعث کشتن هاي بيشتري ميشه
500
00:31:10,425 --> 00:31:11,925
زد .. قدرتت برگشته؟
501
00:31:11,993 --> 00:31:13,260
ميتوني مبارزه کني؟
502
00:31:13,328 --> 00:31:16,396
نمي تونم چيزي رو خاکستر کنم يا به پرواز دربيارم
503
00:31:16,464 --> 00:31:18,631
کارا آسيب ديده
زد هم نمي تونه مبارزه کنه
504
00:31:20,000 --> 00:31:21,300
فقط من و تو هستيم
505
00:31:21,368 --> 00:31:23,668
و مباشرهايي که تعليمشون داديم
506
00:31:23,736 --> 00:31:26,537
در برابر دو جين سرباز
507
00:31:31,975 --> 00:31:33,610
بنابراين تو به اين احتياج داري
508
00:31:34,879 --> 00:31:36,579
نه
509
00:31:36,647 --> 00:31:38,748
نه به از اون کاري که با کارا کردم
510
00:31:38,815 --> 00:31:40,549
ما حتي نمي دونيم که اگه طغيان شمشير نباشه
511
00:31:40,617 --> 00:31:43,352
مباشرها جرات مبارزه رو دارند يا نه
512
00:31:43,419 --> 00:31:45,854
زد وقتي که من اين شمشير رو بدست مي گيرم
نفرت و کينه بر من غالب ميشه
513
00:31:45,922 --> 00:31:47,155
چي ميشه اگه من در نبرد از شمشير استفاده کنم
514
00:31:47,223 --> 00:31:49,357
و خشم و غضب کنترل من رو بدست بگيره؟
515
00:31:49,425 --> 00:31:51,293
من ديگه نمي تونم به خودم اطمينان کنم
516
00:31:51,360 --> 00:31:52,494
نه حالا نه هيچ وقت ديگه
517
00:31:54,230 --> 00:31:56,130
با اين حساب بايد چيکار کنيم؟
518
00:32:17,051 --> 00:32:18,585
مادر من و بقيه افراد
519
00:32:18,652 --> 00:32:20,686
هنوز طلسم رو با خودشون دارن
520
00:32:21,754 --> 00:32:24,622
ميدوني که اونها نمي تونن مبارزه کنن
521
00:32:24,689 --> 00:32:26,724
اونها فقط بايد تظاهر کنند که ميتونند مبارزه کنند
522
00:32:29,894 --> 00:32:30,761
بايستين
523
00:32:48,876 --> 00:32:51,811
مباشرها تنها چيزي که ميخوان اينه که در روستاي خودشون بمونن
524
00:32:51,878 --> 00:32:53,212
و در صلح زندگي کنن
525
00:32:53,279 --> 00:32:55,947
اما اگه شما اونها رو مجبور کنين که با شماها بجنگند
526
00:32:56,015 --> 00:32:57,649
اونها هم تا پاي جان با شما مي جنگند
527
00:32:57,717 --> 00:32:59,851
البته تو رو هم مي کشن
528
00:33:01,120 --> 00:33:02,720
حق انتخاب با توه
529
00:33:02,788 --> 00:33:04,288
داري اشتباه مي کني جست و جوگر
530
00:33:04,356 --> 00:33:06,824
تا قبلاز اينکه تو بياي
531
00:33:06,892 --> 00:33:08,892
اين مردم اونقدر باهوش بودند که بدنن نبايد مبارزه کنند
532
00:33:08,960 --> 00:33:11,795
حالا هم ما اينجا اومديم که خون همشون رو بريزيم
533
00:33:11,863 --> 00:33:15,265
شما قبلا تجربه خشم و غضب مباشرها رو داشتين
534
00:33:15,333 --> 00:33:17,867
و حالا تعداد شما بيشتره
535
00:33:17,935 --> 00:33:19,101
چهار به يک
536
00:33:30,612 --> 00:33:32,512
اگه من تصميم گرفتم که به شما اجازه بدم زنده بمونين
537
00:33:32,580 --> 00:33:34,881
از کجا بدونم که وقتي پشتم رو به شما مي کنم
538
00:33:34,949 --> 00:33:37,384
دوستان عاشق صلحت به من و افرادم حمله نمي کنن؟
539
00:33:37,452 --> 00:33:39,486
من رهبر اين گروهه
540
00:33:39,553 --> 00:33:41,654
بهت قول ميدم
541
00:33:41,722 --> 00:33:44,090
فقط يک آدم احمق ميتونه به اين دشمن ها اعتماد کنه
542
00:33:50,830 --> 00:33:53,298
لرد کالدر من اين زن رو مي شناسم
543
00:33:53,366 --> 00:33:54,899
اون داره به شما حقيقت رو ميگه
544
00:33:54,967 --> 00:33:56,801
من زندگي ام رو سر اين موضوع شرط مي بندم
545
00:34:06,412 --> 00:34:08,313
باشه قبول مي کنم
546
00:34:08,380 --> 00:34:11,249
اما به شما قول ميدم که اگه هر کدوم از افراد شما
547
00:34:11,316 --> 00:34:14,685
به مردان من حمله کردند
مطمئن باشين که من با هزار نفر برميگردم
548
00:34:14,753 --> 00:34:17,722
اونوقت همه شما خواهيد مرد
549
00:34:49,822 --> 00:34:52,458
بايد از شما نگهداري بشه
550
00:34:52,526 --> 00:34:54,160
تا وقتي که ريچارد و من با شمشير کار مي کنيم کسي آسيب نبينه
551
00:35:00,633 --> 00:35:02,032
متاسفم
552
00:35:02,100 --> 00:35:03,899
اميدوارم که لازم نباشه براي مدت زيادي اينجا باشين
553
00:35:03,967 --> 00:35:05,334
اگه قدرت جادو خيلي زياد بشه چي؟
554
00:35:05,402 --> 00:35:06,969
اگه نتوني اون رو کنترل کني چي؟
555
00:35:07,036 --> 00:35:08,403
اونوقت ديگه براي هميشه ازش استفاده نمي کنم
556
00:35:11,506 --> 00:35:13,240
چي ميشه که جست و جوگر مامويت خودش رو
557
00:35:13,308 --> 00:35:14,374
بدون شمشير حقيقت کامل کنه؟
558
00:36:09,324 --> 00:36:12,325
اجازه بده تا قدرت جادو در تو نفوذ کنه
559
00:36:12,393 --> 00:36:13,660
در برابرش مقاومت نکن
560
00:36:13,728 --> 00:36:15,461
نميخوام که کنترلش رو از دست بدم
561
00:36:15,529 --> 00:36:17,963
طغيان بخشي از وجود توه ريچارد
562
00:36:18,030 --> 00:36:20,498
مبارزه با اون فقط اون رو قوي تر مي کنه
563
00:36:28,104 --> 00:36:29,572
چه حسي داري؟
564
00:36:29,639 --> 00:36:30,974
عصبانيت
565
00:36:31,041 --> 00:36:32,909
در مورد چي عصباني هستي؟
در مورد همه چي
566
00:36:32,977 --> 00:36:35,777
اين که دليل نميشه
به خاطر چي عصباني هستي؟
567
00:36:35,845 --> 00:36:37,612
دارکن رال
تو که قبلا اون رو کشتي
568
00:36:37,679 --> 00:36:39,046
فقط داري عصبانيت خودت رو زيادتر مي کني
569
00:36:39,114 --> 00:36:40,714
به خاطر چي عصباني هستي؟
570
00:36:40,782 --> 00:36:42,149
نگهبان دنياي مرده ها
571
00:36:42,217 --> 00:36:44,285
نگهبان دنياي مرده ها تو رو مبارزه دعوت نکرده
572
00:36:44,352 --> 00:36:45,620
تو اون رو آزاد کردي
573
00:36:45,689 --> 00:36:47,623
به خاطر چه چيزي عصباني هستي؟
574
00:36:47,691 --> 00:36:49,659
به خاطر از دست دادن پدرم و برادرم
575
00:36:49,727 --> 00:36:51,095
و همه چيزي که در هارتلند داشتم
576
00:36:51,163 --> 00:36:52,866
هر کسي بزرگ ميشه تا يک روزي خونه رو ترک کنه
577
00:36:52,934 --> 00:36:54,868
اين چيزي نيست که يک مرد به خاطرش ناله کنه
578
00:36:54,936 --> 00:36:56,136
به خاطر چي عصباني هستي؟
579
00:37:01,642 --> 00:37:04,544
نمي تونم با زني باشم که عاشقش هستم
580
00:37:04,612 --> 00:37:06,546
خيلي از مردم هستند که نمي تونن با عشقشون باشند
581
00:37:06,614 --> 00:37:08,314
بعضي از ماها بچه هاي خودمون رو از دست داديم
582
00:37:08,382 --> 00:37:10,082
و نمي بيني که از خودمون عصبانيت نشون بديم
583
00:37:10,150 --> 00:37:13,051
به خاطر چي عصاني هستي پير؟
584
00:37:13,119 --> 00:37:14,786
من پسر تو نيستم
585
00:37:14,854 --> 00:37:17,690
به خاطر چي عصباني هستي؟
586
00:37:21,227 --> 00:37:22,694
بهم بگو ريچارد
587
00:37:22,761 --> 00:37:24,562
چه کسي يا چه چيزي داره تو رو به مبارزه مي کشه؟
588
00:37:24,630 --> 00:37:27,365
به خاطر چه کسي عصباني هستي؟
589
00:37:31,669 --> 00:37:34,805
به خاطر تو
590
00:37:34,872 --> 00:37:37,507
حالا داريم به يه جايي مي رسيم
591
00:37:37,575 --> 00:37:38,975
همه اين سال ها تو ميدوني که من کي هستم
592
00:37:39,043 --> 00:37:40,577
و تو هيچ چي نگفتي
593
00:37:40,645 --> 00:37:43,210
تو در مورد اينکه پدر بزرگ من هستي بهم دروغ گفتي
594
00:37:43,278 --> 00:37:45,012
تو براي درک حقيقت آماده نبودي
595
00:37:45,079 --> 00:37:46,847
تو منو رو از هارتلند بيرون بردي
596
00:37:46,915 --> 00:37:48,916
تو منو جست و جوگر نام نهادي
597
00:37:48,984 --> 00:37:51,718
اين تو بودي که اين شمشير لعنتي رو بهم داد
598
00:37:58,192 --> 00:37:59,325
ريچارد ... نه
599
00:37:59,393 --> 00:38:00,960
نه
600
00:38:01,027 --> 00:38:03,461
اون بايد با خودش کنار بياد
601
00:38:35,357 --> 00:38:36,957
نزديک بود بکشمت زد
602
00:38:37,025 --> 00:38:38,658
اما اين کار رو نکردي
603
00:38:38,726 --> 00:38:40,560
تو از خشونت وطغيان قوي تري
604
00:38:45,566 --> 00:38:47,967
شايد فقط همين يک بار بود
605
00:38:48,034 --> 00:38:50,102
اما تو ارباب و سرور اون هستي
606
00:38:50,170 --> 00:38:53,072
تا زماني که اين شجاعت و دليري رو داري که روش کار کني
607
00:38:57,544 --> 00:38:59,278
اين به تو تعلق داره ريچارد
608
00:38:59,346 --> 00:39:00,881
و فقط مال توه
609
00:39:00,949 --> 00:39:03,383
البته اگه بخواهيش
610
00:39:19,067 --> 00:39:20,500
دوباره امتحان کن
611
00:39:20,568 --> 00:39:22,068
درسته ريچارد
612
00:39:23,971 --> 00:39:25,404
خوبه
613
00:39:25,472 --> 00:39:27,873
حالا بذار تا بره
614
00:39:37,251 --> 00:39:38,385
کارت عالي بود
615
00:39:49,732 --> 00:39:51,266
اون داره به سمت شرق اشاره مي کنه
616
00:39:51,334 --> 00:39:54,135
همون راهي که داشتيم مي رفتيم
اين باع شد تا ما به سمت مباشرها بريم
617
00:39:54,203 --> 00:39:57,238
شايد من اون چيزي رو که لازم داشتم ياد گرفتم
618
00:39:57,306 --> 00:39:59,676
فکر مي کنم که همينطور هم باشه
619
00:40:14,019 --> 00:40:15,919
سخت ترين آدم ها معمولا کساني هستند که
620
00:40:15,987 --> 00:40:19,388
از مردن به خاطر عقايدشون نمي ترسند
621
00:40:19,455 --> 00:40:21,322
فکر مي کنم که تو هم به طرز شگفت آوري سخت باشي
622
00:40:23,491 --> 00:40:24,992
ممنون به خاطر اينکه کمک کردين تا روستامون رو حفظ کنيم
623
00:40:25,059 --> 00:40:27,860
اميدوارم که خدا ازمون مايوس نشده باشه
624
00:40:27,928 --> 00:40:30,596
دفعه بعدي که خواستي از آژيل خودت استفاده کني
625
00:40:30,663 --> 00:40:33,732
اميدوارم که به ياد بياري که
626
00:40:33,799 --> 00:40:35,834
ما يک لشکر رو بدون ريختن حتي يک قطره خون شکست داديم
627
00:40:52,482 --> 00:40:54,215
داري به چي فکر مي کني؟
628
00:40:54,283 --> 00:40:56,184
دارم اتفاقات امروز رو مرور مي کنم
همين
629
00:40:58,120 --> 00:41:00,321
واقعا داري تلاش مي کني که به معترف دروغ بگي؟
630
00:41:02,190 --> 00:41:04,357
از کجا اين کار رو ياد گرفتم؟
631
00:41:04,425 --> 00:41:07,193
توي اين فکر بودم که ريچارد رو ميشناسم
632
00:41:07,261 --> 00:41:08,427
در تمام طول زندگيش هش نگاه کردم
633
00:41:08,495 --> 00:41:09,962
و فقط خوبي رو در اون ديدم
634
00:41:10,030 --> 00:41:11,163
تا امروز
635
00:41:11,231 --> 00:41:13,664
اون که هميشه خوبه
636
00:41:13,732 --> 00:41:15,599
مشکل کار اون جادوه
637
00:41:15,667 --> 00:41:17,100
اوه ... کاشکي به همين سادگي ها بود
638
00:41:17,168 --> 00:41:20,770
ازه بعد از چند هفته تازه فهميديم که پدر واقعي اون کي بوده
639
00:41:20,838 --> 00:41:22,105
رال
640
00:41:22,173 --> 00:41:23,506
اون که به وسيله رال زرگ نشده
641
00:41:23,574 --> 00:41:26,476
اون توسط جرج سايفر بزرگ شده
642
00:41:26,544 --> 00:41:29,245
خون رال جادوي قوي اي رو با خودش داره
643
00:41:29,313 --> 00:41:31,414
و اون جادو الان در خون ريچارده
644
00:41:31,481 --> 00:41:33,482
تا امروز مطمئن نبودم
645
00:41:33,550 --> 00:41:37,619
معمولا جادو از يک نسل به نسل ديگه منتقل نميشه
646
00:41:37,687 --> 00:41:40,422
اما تنها راهي که باعث شد تا اون و مباشرها به هم مرتبط بشن
647
00:41:40,490 --> 00:41:42,460
جادوي منزل رال هاست
648
00:41:42,528 --> 00:41:44,529
ولي اون که هنوز ريچارده
649
00:41:44,596 --> 00:41:45,763
اون هنوز جست و جوگره
650
00:41:48,065 --> 00:41:50,400
کيلن
651
00:41:50,468 --> 00:41:52,069
يک قسمتي از داستان مباشرهاست
652
00:41:52,137 --> 00:41:54,304
که من اون رو به ريچارد نگفتم
653
00:41:54,372 --> 00:41:55,739
کنتن رال
654
00:41:55,807 --> 00:41:57,474
مردي که براي بار اول جادو رو روي مباشرها گذاشت
655
00:41:57,541 --> 00:42:00,176
هميشه تشنه به خون نبوده
656
00:42:00,244 --> 00:42:02,044
اون با حمايت از مردم شروع کرد
657
00:42:02,112 --> 00:42:04,713
و نيکوکار و خيرخواه مردم بود
658
00:42:04,781 --> 00:42:06,782
اما وقتي که قدرت هاش رشد کردند
659
00:42:06,849 --> 00:42:09,284
اون شروع به مبارزه کردن و کشتن کرد
660
00:42:09,352 --> 00:42:10,719
و هر روز بيشتر مي کشت
661
00:42:10,787 --> 00:42:13,489
حرص خون ريزي بر اون غلبه پيدا کرد
662
00:42:13,557 --> 00:42:14,857
و باعث جنون اون شد
663
00:42:16,893 --> 00:42:19,929
و حالا ما ميدونيم که اون تاريک در ريچارد هم هست
664
00:42:19,996 --> 00:42:22,765
اما ريچارد ياد گرفت که شمشير رو کنترل کنه
665
00:42:22,833 --> 00:42:24,567
اون ارباب خشونتش شد
666
00:42:24,634 --> 00:42:26,135
البته
667
00:42:26,203 --> 00:42:28,637
اون تونست امروز شمشير رو کنترل کنه
668
00:42:28,705 --> 00:42:30,206
اما در مورد فردا چي؟
669
00:42:31,614 --> 00:42:44,514
ترجمه و زيرنويس توسط
Reza.B
Luckyloock09131609@gmail.com