1 00:00:01,633 --> 00:00:02,733 ريچارد سايفر 2 00:00:02,734 --> 00:00:05,134 تو جست و جوگر حقيقت هستي 3 00:00:05,234 --> 00:00:09,703 Reza.B تقديم مي کند 4 00:00:09,704 --> 00:00:16,704 افسانه جست و جوگر فصل دوم قسمت دهم ترجمه و زيرنويس از Reza.B Luckyloock09131609@gmail.com 5 00:00:16,705 --> 00:00:21,705 لطفا بعد از تماشاي فيلم نظرات خود را در وبلاگ lots2.blogfa.com مطرح کنيد با تشکر 6 00:00:21,962 --> 00:00:24,772 ريچارد از خواب بيدار شو 7 00:00:27,695 --> 00:00:29,391 خيلي دير شده 8 00:00:29,392 --> 00:00:32,670 ريچارد براي تو امروز روزي نيست که بخواي بخوابي 9 00:00:32,671 --> 00:00:33,633 ورنا؟ 10 00:00:38,021 --> 00:00:40,415 چطور من به اينجا برگشتم؟ 11 00:00:40,416 --> 00:00:42,110 انتظار داشتي که کجا باشي؟ 12 00:00:46,237 --> 00:00:48,066 من که از اينجا خارج شدم 13 00:00:48,067 --> 00:00:49,729 داشتم دنبال دوست هام مي رفتم 14 00:00:49,730 --> 00:00:51,426 ريچارد تو از وقتي که براي آموزش جادوگر شدن به اين قصر اومدي 15 00:00:51,427 --> 00:00:53,125 اينجا رو ترک نکردي 16 00:00:54,923 --> 00:00:56,552 غيرممکنه 17 00:00:59,018 --> 00:01:00,814 اين يه تله است 18 00:01:03,046 --> 00:01:04,977 تو الان داري از يه بيماري رنج ميبري 19 00:01:07,643 --> 00:01:09,672 وقتي که جادوگر ها به انتهاي دوران تعليمشون مي رسن 20 00:01:09,673 --> 00:01:11,502 اونها دچار يه سري بيماري هايي 21 00:01:11,503 --> 00:01:13,035 نظير از دست دادن حافظه و خواب هاي عجيب غريب ميشن 22 00:01:13,036 --> 00:01:16,434 درس هاشون نياز شديدي به تمرکز داره 23 00:01:16,435 --> 00:01:18,899 که بايد سرتاسر ذهنشون رو در بر بگيره 24 00:01:18,900 --> 00:01:21,231 ديگه تموم شد 25 00:01:21,232 --> 00:01:23,197 حالا لباست رو بپش 26 00:01:23,198 --> 00:01:25,296 يه نفر هست که بايد اون رو ببيني 27 00:01:33,997 --> 00:01:36,061 کيلن؟ 28 00:01:46,488 --> 00:01:48,587 دلم برات يه ذره شده بود 29 00:01:48,588 --> 00:01:50,288 اصلا فکرشو نميکردم که دوباره تو رو ببينم 30 00:01:51,821 --> 00:01:54,021 کيلن اينجا يه جايه کارش ميلنگه 31 00:01:57,454 --> 00:01:59,287 سونيا 32 00:02:02,555 --> 00:02:05,121 سونيا اين دوست من ريچارده 33 00:02:05,122 --> 00:02:06,954 ريچارد اين سونياست 34 00:02:06,955 --> 00:02:09,354 دختر من 35 00:02:11,489 --> 00:02:13,890 دخترت؟ 36 00:02:13,891 --> 00:02:16,558 عزيز دلم فکر مي کني بتوني تو اتاق بغلي منتظرمون بموني؟ 37 00:02:16,559 --> 00:02:17,959 من چيزهاي خيلي مهمي دارم 38 00:02:17,960 --> 00:02:19,459 که بايد راجع به اونها با ريچارد حرف بزنم 39 00:02:19,460 --> 00:02:22,228 متاسفم 40 00:02:22,229 --> 00:02:23,962 اون خيلي تو دست و پاي من ميلوله 41 00:02:25,831 --> 00:02:29,661 بيا بغلم عزيزم ... آفرين 42 00:02:29,662 --> 00:02:31,494 باعث افتخاره که شما رو ملاقات مي کنم ريچارد سايفر 43 00:02:31,495 --> 00:02:34,626 ريچارد اين فيليپه 44 00:02:36,062 --> 00:02:38,995 همون جست و جوگر جديد 45 00:02:38,996 --> 00:02:40,862 تو اون کسي هستي که جاي من رو گرفته 46 00:02:43,064 --> 00:02:44,897 نه قبل از اين هم دو نفر ديگه اومدند 47 00:02:46,232 --> 00:02:48,732 ريچارد 48 00:02:50,667 --> 00:02:52,867 فيليپ شوهر منه 49 00:02:56,903 --> 00:02:59,302 اون مدام سوال مي کنه که کي به خونمون بر ميگرديم 50 00:02:59,303 --> 00:03:02,638 سونيا الان اينجا خونه ماست 51 00:03:02,639 --> 00:03:05,372 بيا بريم يه چيزي براي خوردن پيدا کنيم عزيزم 52 00:03:09,709 --> 00:03:12,076 کيلن من فقط براي چند هفته ازت جدا شدم 53 00:03:12,077 --> 00:03:13,843 چطور ممکنه که توي اين مدت تو دختر دار شده باشي؟ 54 00:03:13,844 --> 00:03:15,677 چطور ممکنه که توي اين مدت سه تا جست و جوگر ديگه هم نامگذاري شده باشند؟ 55 00:03:15,678 --> 00:03:18,679 ريچارد تو الان بيشتر از يک سال و نيمه که 56 00:03:18,680 --> 00:03:21,680 توي قصر پيامبران هستي 57 00:03:21,681 --> 00:03:23,548 و براي ما در دنياي جديد 58 00:03:23,549 --> 00:03:25,149 هفت تا زمستون گذشته 59 00:03:28,284 --> 00:03:30,151 سنگ اشک ها نابود شد 60 00:03:32,386 --> 00:03:33,819 و اون شکاف بين دنياي مردگان و دنياي زنده ها چي شد؟ 61 00:03:33,820 --> 00:03:36,821 اون هيچ وقت بسته نشد 62 00:03:38,690 --> 00:03:40,323 بع از شکست آيدندريل 63 00:03:40,324 --> 00:03:42,157 ما اطراف رو گشتيم و فقط چند تا بازمانده پيدا کرديم 64 00:03:42,158 --> 00:03:43,624 و اونها رو به اينجا آورديم 65 00:03:43,625 --> 00:03:45,792 تا براي هميشه اينجا اقامت کنيم 66 00:03:47,394 --> 00:03:49,761 اينها همه اون کساني هستند که زنده موندند؟ 67 00:03:49,762 --> 00:03:51,129 شايد در سرتاسر دنيا 68 00:03:53,297 --> 00:03:54,230 زد کجاست؟ 69 00:03:58,968 --> 00:04:00,836 متاسفم ريچارد 70 00:04:00,837 --> 00:04:03,871 اون زندگيش رو براي مبارزه براي آيدندريل داد 71 00:04:03,872 --> 00:04:06,272 اون مثل يه قهرمان مرد 72 00:04:11,909 --> 00:04:13,209 و چه اتفاقي براي کارا افتاد؟ 73 00:04:13,210 --> 00:04:15,044 در مسيري که داشتيم در دنياي بيرون ميرفتيم 74 00:04:15,045 --> 00:04:16,946 يه گروه از بانلينگ ها برامون کمين کرده بودند 75 00:04:16,947 --> 00:04:19,281 کارا از ما جا موند 76 00:04:19,282 --> 00:04:21,616 و از اون روز ديگه اون رو نديديم 77 00:04:26,222 --> 00:04:28,757 من الان هفت ساله که اينجام 78 00:04:28,758 --> 00:04:30,893 و تو اصلا هيچ تلاشي نکردي که از من خبري بگيري؟ 79 00:04:30,894 --> 00:04:33,195 من نامه تو رو دريافت کردم 80 00:04:33,196 --> 00:04:34,931 اينکه آموزش هاي تو تقريبا کامل شده 81 00:04:34,932 --> 00:04:35,932 از کدوم نامه حرف مي زني؟ 82 00:04:35,933 --> 00:04:38,732 به خاطر اون نامه است که ما به اينجا اومديم 83 00:04:38,733 --> 00:04:40,365 با قدرت هاي جادويي تو 84 00:04:40,366 --> 00:04:42,398 شايد تو بتوني به ما کمک کني تا با نگهبان دنياي مردگان مبارزه کنيم 85 00:04:42,399 --> 00:04:45,398 من اين نامه رو ننوشتم 86 00:04:45,399 --> 00:04:47,868 دست خط خودته 87 00:04:47,869 --> 00:04:50,036 نمي توني تو از فليپ بچه داشته باشي 88 00:04:50,037 --> 00:04:51,804 تو هيچ وقت از يک جست و جوگر اعتراف نمي گيري 89 00:04:51,805 --> 00:04:54,473 از اون اعتراف نگرفتم 90 00:04:56,776 --> 00:04:59,878 سال ها پيش ما توسط خواهران تاريکي مورد حمله قرار گرفتيم 91 00:04:59,879 --> 00:05:01,713 و اونها قدرت اعتراف گيري رو از من دزديدند 92 00:05:03,650 --> 00:05:05,950 از وقتي که قدرتم رو از دست دادم تونستم که 93 00:05:12,525 --> 00:05:14,826 کيلن اگه اين چيزي که داري ميگي حقيقت داشه باشه 94 00:05:14,827 --> 00:05:16,528 من بهت کمک مي کنم 95 00:05:16,529 --> 00:05:18,430 ولي من هيچ کدوم از اينها رو باور نمي کنم 96 00:05:18,431 --> 00:05:20,265 تو فکر مي کني که من دارم بهت دروغ ميگم؟ 97 00:05:20,266 --> 00:05:21,700 نه به هيچ وجه 98 00:05:23,502 --> 00:05:25,103 ولي خواهرها از وقتي که من به اينجا اومدم 99 00:05:25,104 --> 00:05:27,237 دارن بهم دروغ ميگن 100 00:05:27,238 --> 00:05:28,772 به همين دليل من مجبور شدم که از اينجا خارج بشم 101 00:05:28,773 --> 00:05:31,274 اما وقتي که دوباره اينجا بيدار شدم 102 00:05:31,275 --> 00:05:32,609 اونها هم گفتن که 103 00:05:32,610 --> 00:05:34,211 به خاطر آموزش هام حافظه ام رو از دست دادم 104 00:05:34,212 --> 00:05:37,114 حالا هم تو ذاري ميگي که نگهبان دناي مردگان پيروز شده 105 00:05:37,115 --> 00:05:40,886 من فکر مي کنم که اين يه جور تله يا طلسم باشه 106 00:05:46,292 --> 00:05:47,960 من تو رو ميشناسم ريچارد 107 00:05:47,961 --> 00:05:49,828 و اگه تو فکر مي کني که يه چيزي درست نيست 108 00:05:49,829 --> 00:05:51,696 پس بهت کمک مي کنم تا حقيقت رو پيدا کني 109 00:05:54,467 --> 00:05:56,735 تو با من چيکار کردي؟ 110 00:05:56,736 --> 00:05:59,238 ورنا در مورد اختلالات حواست بهم گفته 111 00:05:59,239 --> 00:06:03,335 دارم بهت اطمينان ميدم هر چيزي که اون بهت گفته حقيقت داره 112 00:06:03,336 --> 00:06:06,634 تو ماه هاست که اينجا تحت آموزش هستي 113 00:06:06,635 --> 00:06:08,836 داري دروغ ميگي دروغ نميگم 114 00:06:08,837 --> 00:06:10,971 آموزش هات در شرف تمام شدن بود 115 00:06:10,972 --> 00:06:13,006 پس اگه راست ميگي چرا من قدرت جادوگري ندارم؟ 116 00:06:13,007 --> 00:06:15,574 اما ميتوني داشته باشي 117 00:06:15,575 --> 00:06:17,977 اون کوزه رو با ذهنت جابه جا کن 118 00:06:20,013 --> 00:06:21,313 من نمي تونم اين کار رو بکنم 119 00:06:21,314 --> 00:06:23,114 بهش دستور بده تا بلند بشه جادوگر 120 00:06:25,350 --> 00:06:28,119 بايد تلاشت رو بکني 121 00:06:49,075 --> 00:06:51,243 بانلينگ ها به دروازه ها حمله ور شدند 122 00:08:00,244 --> 00:08:02,946 اوه ... عزيز دلم 123 00:08:02,947 --> 00:08:04,314 همه چيز مرتب ميشه 124 00:08:04,315 --> 00:08:06,248 ماماني و بابايي ازت مراقبت مي کنند 125 00:08:17,559 --> 00:08:19,526 داره ازت خون ميره 126 00:08:19,527 --> 00:08:21,428 حالم خوبه 127 00:08:21,429 --> 00:08:23,530 بانلينگ ها راه هاي خروجي رو گرفته اند 128 00:08:23,531 --> 00:08:24,931 هيچ راهي براي خارج شدن وجود نداره 129 00:08:30,470 --> 00:08:33,772 تسليم نشين 130 00:08:33,773 --> 00:08:37,644 تا وقتي که ما زنده هستيم نگهبان دنياي مردگان هنوز پيروز نشده 131 00:08:37,645 --> 00:08:40,082 اين ديوارها خيلي قدرتمند هستند 132 00:08:41,519 --> 00:08:42,887 اين ديوارها خيلي سخت و 133 00:08:45,625 --> 00:08:48,426 ما هم قدرتمنديم 134 00:08:48,427 --> 00:08:50,095 ميتونيم زنده بمونيم 135 00:08:52,765 --> 00:08:54,766 مهم نيست که چه اتفاقات بدي ممکنه بيفته 136 00:08:56,502 --> 00:08:58,536 تا زماني که ما با هم باشيم 137 00:08:58,537 --> 00:09:00,872 هميشه اميدي براي پيروز شدن هست 138 00:09:05,709 --> 00:09:07,442 ما بايد بهش کمک کنيم 139 00:09:07,443 --> 00:09:09,177 هيچ راه کمکي در حال حاضر براي اون وجود نداره 140 00:09:09,178 --> 00:09:12,480 دره مرگ به وسيله جادوگران باستان ساخته شده 141 00:09:12,481 --> 00:09:16,050 تا از خودشون در برابر متجاوزان دنياي جديد دفاع کنن 142 00:09:16,051 --> 00:09:18,253 بعد از اينکه ريچارد از قصر خارج شده 143 00:09:18,254 --> 00:09:21,155 بايد گرفتار اينجا شده باشه 144 00:09:21,156 --> 00:09:23,524 جادوي اون طوريه که هر کسي که واردش بشه 145 00:09:23,525 --> 00:09:26,061 بدترين دوران عمرش رو تجربه مي کنه 146 00:09:26,062 --> 00:09:28,830 براي اينکه اون رو بيدار کنيم هيچ قدرتي نداريم 147 00:09:30,765 --> 00:09:33,600 اما اگه اون اينجا بمونه از گرسنگي تلف ميشه 148 00:09:33,601 --> 00:09:36,436 الهاماتش پيش از اين اون رو کشته 149 00:09:36,437 --> 00:09:39,306 هر اتفاقي که براي ذهنش بيفته همون اتفاق براي جسمش هم اتفاق مي افته 150 00:09:43,211 --> 00:09:46,046 اگه اون نتونه خودش رو نجات بده ما بايد براي نجاتش بريم 151 00:09:46,047 --> 00:09:49,850 جادوي دره مرگ ميتونه همه قدرت هاي من رو در هم بشکنه 152 00:09:49,851 --> 00:09:52,052 من جادوي هان خودم رو بهت ميدم 153 00:09:52,053 --> 00:09:56,189 شايد لارم باشه که تو همه قدرتت رو براي ايستادگي در برابر جادو در اختيار بگيري 154 00:09:56,190 --> 00:09:57,190 نه 155 00:09:57,191 --> 00:09:59,759 در 3000 سال گذشته 156 00:09:59,760 --> 00:10:02,535 هر کسي که داخل دره مرگ سرگردان شده 157 00:10:02,536 --> 00:10:04,572 هيچ وقت خارج نشده 158 00:10:04,573 --> 00:10:06,308 کشيش اعظم ما نمي توينم اجازه بديم که همچين اتفاقي بيفته 159 00:10:06,309 --> 00:10:09,278 اين ديگه دست خداست که کارها رو اداره مي کنه 160 00:10:09,279 --> 00:10:11,647 چطور ميتوني همچين چيزي رو بگي؟ 161 00:10:11,648 --> 00:10:13,749 پيشگويي ميگه که 162 00:10:13,750 --> 00:10:16,918 اگه ريچارد سايفر به ماموريت خودش ادامه بده 163 00:10:16,919 --> 00:10:20,722 اون به نگهبان دنياي مردگان کمک مي کنه تا همه موجودات زنده رو نابود کنه 164 00:10:20,723 --> 00:10:24,926 اما مرگ اون در اينجا تضميني هست براي اينکه اون اتفاق هيچ وقت نيفته 165 00:10:44,531 --> 00:10:46,432 سلام خواهر نيکي 166 00:10:48,235 --> 00:10:50,870 شما هيچ حقي براي زنداني کردن من در اينجا ندارين 167 00:10:50,871 --> 00:10:53,406 من اجازه بدتر از اينها رو هم دارم 168 00:10:53,407 --> 00:10:55,843 تو با کمک کردنت به ريچارد سايفر 169 00:10:55,844 --> 00:10:57,912 براي خارج شدن از اينجا به ما خيانت کردي 170 00:10:57,913 --> 00:11:00,915 تو بر خلاف خواسته اون ، اون رو اينجا نگه داشته بودي 171 00:11:00,916 --> 00:11:03,650 تو فقط به اين دليل اون رو آزاد کردي تا پيش گويي رو کامل کنه 172 00:11:03,651 --> 00:11:05,519 و سنگ رو بدست بياره 173 00:11:05,520 --> 00:11:07,587 و اون رو به نگهبان دنياي مردگان ، کسي که داري بهش خدمت مي کني تحويل بده 174 00:11:11,091 --> 00:11:15,294 اسم خواهرهاي تاريکي رو بگو وگرنه خواهي مرد 175 00:11:15,295 --> 00:11:17,629 شما من رو زنده ميخواين 176 00:11:17,630 --> 00:11:19,564 اگر اميدي داشتين که بتونين قدرت هاي من رو ازم بگيرين 177 00:11:19,565 --> 00:11:21,232 و اونها رو به ريچارد برگردونين 178 00:11:21,233 --> 00:11:24,201 ديگه امکانش نيست بعد از اينکه تو ريچارد رو از قصر فراري دادي 179 00:11:24,202 --> 00:11:27,604 اون داخل دره مرگ سرگردان شده 180 00:11:29,540 --> 00:11:31,840 ريچارد حتما مي ميره 181 00:11:34,277 --> 00:11:35,910 تو شکست خوردي نيکي 182 00:11:35,911 --> 00:11:38,246 جست و جوگر جديد به تازگي نامگذاري شده 183 00:11:38,247 --> 00:11:41,082 اون در راه رسيدن به سنگ اشک هاست 184 00:11:43,585 --> 00:11:46,119 قطب نما هنوز داره همون سمت رو نشون ميده 185 00:11:46,120 --> 00:11:48,088 شايد اون داره ما رو به سنگ اشک ها راهنمايي مي کنه 186 00:11:48,089 --> 00:11:50,923 نه اون داره ما رو به ريچارد راهنمايي مي کنه از اين بابت مطمئنم 187 00:11:50,924 --> 00:11:52,558 جادوگر الان هفته هاست که ما داريم سفر مي کنيم 188 00:11:52,559 --> 00:11:54,460 سريع تر نيست که تو با جادوي خودت ما رو تبديل به پرنده کني؟ 189 00:11:54,461 --> 00:11:56,628 اونوقت لئو چطور شمشير حقيقت رو حمل مي کنه؟ 190 00:11:56,629 --> 00:11:58,363 روي منقارم 191 00:12:00,565 --> 00:12:03,233 با اين تفاسير دوست دارين که چه پرنده اي باشين؟ 192 00:12:03,234 --> 00:12:04,935 حالا چه فرقي مي کنه چه ما دوست داريم چه پرنده اي باشيم؟ 193 00:12:04,936 --> 00:12:07,270 به دونستنش کنجکاوم 194 00:12:07,271 --> 00:12:08,638 يه شاهين دريايي 195 00:12:08,639 --> 00:12:10,005 اون يه پرنده باشکوهيه 196 00:12:10,006 --> 00:12:12,007 پرنده اي که بدون هشدارحمله مي کنه 197 00:12:12,008 --> 00:12:14,443 هيچ حيووني نمي تونه از دست چنگال هاش قسر در بره 198 00:12:14,444 --> 00:12:16,445 ميدوني من دلم ميخواد چه نوع پرنده اي باشم؟ 199 00:12:16,446 --> 00:12:19,315 يه طوطي که نميدونه کي قراره دست از حرف زدن برداره؟ 200 00:12:22,319 --> 00:12:24,152 يه قوش يک دست 201 00:12:24,153 --> 00:12:26,120 اونها تنها پرنده هايي هستند که شاهين هاي دريايي هم 202 00:12:26,121 --> 00:12:28,422 ميتونن باهاشون پرواز کنن 203 00:12:29,590 --> 00:12:33,190 به راهتون ادامه بدين ... يه سنگ ريزه توي پوتين من رفته 204 00:12:36,294 --> 00:12:37,628 لئو از تو خوشش مياد 205 00:12:37,629 --> 00:12:39,196 همون حسي که همه مردها نسبت به من دارن 206 00:12:39,197 --> 00:12:40,531 مه اين بالاتر غليظ تره 207 00:12:40,532 --> 00:12:43,166 اين نشون ميده که ما داريم ميرسيم 208 00:12:43,167 --> 00:12:45,668 اين مه گذرگاه دنياي قديمي رو پنهان نگه داشته 209 00:12:54,743 --> 00:12:57,279 قطب نما ميگه که مستقيم بريم 210 00:13:03,019 --> 00:13:05,687 داريم مياييم ريچارد 211 00:13:11,525 --> 00:13:12,525 ما به آب بيشتري 212 00:13:12,526 --> 00:13:14,960 احتياج داريم 213 00:13:14,961 --> 00:13:16,395 چاه اب رو چک کن 214 00:13:16,396 --> 00:13:18,263 اون پاين خمره اي براي بالا کشيدن آب مي بيني؟ 215 00:13:18,264 --> 00:13:21,632 من قبلا اين کار و کردم خمره اون پايين قفل شده 216 00:13:21,633 --> 00:13:24,134 کشيش اعظم بايد حتما کليدش رو داشته باشه 217 00:13:24,135 --> 00:13:26,469 ريچارد آب هيچ کسي رو نجات نميده 218 00:13:26,470 --> 00:13:28,504 ديگه خيلي دير شده 219 00:13:28,505 --> 00:13:30,672 پيروزي نگهبان دنياي مردگان در راهه 220 00:13:30,673 --> 00:13:32,674 تو فقط باعث به تاخير افتادن اين حقيقت اجتناب ناپذير ميشي 221 00:13:32,675 --> 00:13:34,742 اگه اجازه بديم که اين اتفاق بيفته اونوقته که معناي حتمي به خودش ميگيره 222 00:13:34,743 --> 00:13:37,811 بهتره که روح هاي خودمون رو به خداوند تحويل بديم و 223 00:13:37,812 --> 00:13:40,547 و اجازه بديم تا بانلينگ ها ما رو پيش نگهبان دنياي مردگان بفرستن 224 00:13:40,548 --> 00:13:43,550 دلت ميخواد که خودت رو بکشي؟ 225 00:13:43,551 --> 00:13:48,488 خداوندا براي اون چيزي که الان بايد انجام بديم به ما قدرت بده 226 00:13:48,489 --> 00:13:51,989 و ما هم قدرتمون رو تسليم تو مي کنيم تا هر کاري که لازمه انجام بدي 227 00:13:51,990 --> 00:13:53,757 پس حرمت حيات داشتن چي ميشه؟ 228 00:13:53,758 --> 00:13:56,827 قتل نفس يه گناهه به درگاه خداوند 229 00:13:56,828 --> 00:14:00,163 اين مبارزه از قبل شکست خورده است اجازه بده تا به خونه ابدي خودمون برگرديم 230 00:14:00,164 --> 00:14:02,698 اون نميخواد ارواح شما رو بگيره اون ميخواد تا شما 231 00:14:02,699 --> 00:14:04,834 براي هر زندگي اي مبارزه کنين 232 00:14:14,678 --> 00:14:15,845 نه 233 00:14:22,119 --> 00:14:23,887 اسم ها رو به من بگو نيکي 234 00:14:25,389 --> 00:14:27,390 تاوان کارت رو ميدي 235 00:14:27,391 --> 00:14:28,958 چطوري؟ 236 00:14:28,959 --> 00:14:30,993 همه اون قدرت هايي که از ريچارد گرفتي هم 237 00:14:30,994 --> 00:14:33,396 نمي تونه اون راداهان دور گردنت رو شکست بده 238 00:14:33,397 --> 00:14:35,064 کسي که بايد تاوان بده تو هستي 239 00:14:38,601 --> 00:14:40,736 اسم ها رو به من بده 240 00:14:47,042 --> 00:14:48,642 اسم ها رو ميخواي؟ 241 00:14:48,643 --> 00:14:51,911 من بهت ميدم 242 00:14:51,912 --> 00:14:54,580 گذتا ، سولانج،نايا 243 00:14:54,581 --> 00:14:57,316 جولد ... رينا 244 00:14:57,317 --> 00:15:00,153 رزلين ... ليلانا و کورين 245 00:15:00,154 --> 00:15:02,622 بايد سريعا اونها رو پيدا کنيم 246 00:15:02,623 --> 00:15:04,657 ديگه خيلي دير شده 247 00:15:04,658 --> 00:15:08,361 اونها قبلا پنهان شدند و دارن کارهاي نگهبان مردگان رو مي کنند 248 00:15:13,868 --> 00:15:15,769 نگهبان دنياي مردگان 249 00:15:15,770 --> 00:15:18,239 ما وفادارانه پيشنهادات شما رو انجام داديم 250 00:15:18,240 --> 00:15:20,508 حالا به خاطر خدمت کارتون نيکي هم که شده 251 00:15:20,509 --> 00:15:24,045 با نهايت فروتني ازتون ميخواهيم که براي ما يه کاري انجام بدين 252 00:15:40,261 --> 00:15:42,662 شما خدمتکاران نگهبان دنياي مردگان هستين 253 00:15:42,663 --> 00:15:44,431 برين .. سريعا 254 00:16:51,062 --> 00:16:53,263 هيچ کسي اونها رو در قصر نديده 255 00:17:03,540 --> 00:17:05,173 اون فرار کرده 256 00:17:10,012 --> 00:17:13,414 و اون جادوي ريچارد رو با خودش برده 257 00:17:16,417 --> 00:17:21,220 قدرتمندترين جادوي هاني که دنيا به چشم خودش ديده 258 00:17:29,347 --> 00:17:30,114 خواهر نيکي 259 00:17:30,315 --> 00:17:32,350 آفرين خواهران 260 00:17:32,351 --> 00:17:34,318 اما براي جشن گرفتن وقت نداريم 261 00:17:34,319 --> 00:17:36,320 کارهاي نگهبان دنياي مردگان هنوز ناتمامه 262 00:17:36,321 --> 00:17:39,323 ريچارد سايفر در دره مرگ سرگردان شده 263 00:17:39,324 --> 00:17:42,827 و ما بايد اون رو از اونجا بيرون بياريم تا بتونه پيشگويي رو کامل کنه 264 00:17:42,828 --> 00:17:44,795 و سنگ مقدس رو به نگهبان دنياي مردگان تحويل بده 265 00:17:44,796 --> 00:17:47,866 راه ديگه اي براي تضمين پيروزي نگهبان دنياي مردگان بر زنده ها وجود داره 266 00:17:47,867 --> 00:17:50,668 در مدتي که شما زنداني بودي 267 00:17:50,669 --> 00:17:53,905 پيش گويي جديدي آشکار شد 268 00:17:53,906 --> 00:17:56,174 حالا نوشته شده که تا زماني که قلب مادر معترف 269 00:17:56,175 --> 00:17:59,510 به پاکي مي تپه سرنوشت نگهبان دنياي مردگان چيزي جز شکست نيست 270 00:18:00,979 --> 00:18:02,513 پس بايد قلب رو از تپيدن متوقف کنيم 271 00:18:02,514 --> 00:18:04,982 ما همه در حال تلاش براي پيدا کردن اون هستيم 272 00:18:04,983 --> 00:18:07,251 جاسوس هاي ما اين خبر رو دادن که اون به همراه دوستانش 273 00:18:07,252 --> 00:18:09,286 داره به سمت قصر پيامبران مياد 274 00:18:10,821 --> 00:18:14,424 همه اينها به دست سرنوشت ساز نگهبان دنياي مردگان داره اتفاق مي افته 275 00:18:14,425 --> 00:18:18,295 من براي خوش امدگويي به مادر معترف ميرم 276 00:18:22,000 --> 00:18:25,036 فکر نمي کنم که اين آب و هوا همين طوري باقي بمونه 277 00:18:25,037 --> 00:18:26,838 ما بايد يه سرپناهي پيدا کنيم 278 00:18:26,839 --> 00:18:29,073 ما بايد تا جايي که مي تونيم به راهمون ادامه بديم 279 00:18:29,074 --> 00:18:30,642 قبل از اينکه بارون ما رو از ادامه کار باز بداره 280 00:18:32,745 --> 00:18:34,279 سابقا يه داستان هايي درباره ريچارد شنيديم 281 00:18:34,280 --> 00:18:35,780 وقتي که من براي گروه مقاومت مبارزه مي کردم 282 00:18:35,781 --> 00:18:38,116 منطقه مبارزاتي شما کجا بود؟ لرکاستور غربي 283 00:18:39,317 --> 00:18:41,217 پس بايد در جنگ دره سنگ هم شرکت کرده باشي 284 00:18:41,687 --> 00:18:43,887 آره اون يه پيروزي بزرگي بود 285 00:18:43,888 --> 00:18:45,287 خب اينجوري ها هم نبود 286 00:18:45,288 --> 00:18:47,056 دهاران ها دور تا دور ما رو گرفته بودن 287 00:18:47,057 --> 00:18:49,058 ما نه غذايي براي خوردن داشتيم نه آبي براي نوشيدن 288 00:18:49,059 --> 00:18:50,626 فرماندهمون ما رو رها کرد 289 00:18:50,627 --> 00:18:52,061 اما تو همچنان براي مغلوب کردن اونها ، گروهت رو رهبري مي کردي 290 00:18:52,062 --> 00:18:55,331 سوارکاري با خبرهاي جديد اومد 291 00:18:55,332 --> 00:18:58,231 مبني بر اينکه جست و جوگر در صدد مبارزه با دهاران ها 292 00:18:58,232 --> 00:18:59,599 در نبرد قيام مرزيه 293 00:18:59,600 --> 00:19:02,968 اون يه نفر بود در برابر صد ها نفر 294 00:19:02,969 --> 00:19:06,004 اين خبر به ما اين انگيزه رو داد تا خط دهاران ها رو بشکنيم 295 00:19:07,574 --> 00:19:09,609 اميدوارم که اين شانس رو داشته باشي که خودت اين داستان رو بهش بگي 296 00:19:09,610 --> 00:19:12,212 اميدوارم 297 00:19:19,253 --> 00:19:21,988 همه چيز مرتبه؟ 298 00:19:21,989 --> 00:19:24,090 پذيرفتن اين موضوع که ما ميبود جست و جوگر جديد رو نامگذاري کنيم 299 00:19:24,091 --> 00:19:26,092 براي من اونقدر ها هم آسون نبود 300 00:19:26,093 --> 00:19:27,460 اما اگه کس ديگه اي غير از ريچارد 301 00:19:27,461 --> 00:19:28,928 ميبود شمشير حقيقت رو برداره 302 00:19:28,929 --> 00:19:31,630 خيلي خوشحالم که اون يه نفر لئوه 303 00:19:33,633 --> 00:19:36,135 اون داره به ما در پيدا کردن ريچارد کمک مي کنه 304 00:19:49,682 --> 00:19:52,417 يه نفر داره در ميزنه 305 00:20:08,201 --> 00:20:10,270 ريچارد بگذار بيام تو 306 00:20:11,906 --> 00:20:14,040 نه اين دوست من کاراست 307 00:20:14,041 --> 00:20:15,175 آخرين باري که ما اون رو ديدم 308 00:20:15,176 --> 00:20:17,044 وقتي بود که مار و از بانلينگ ها جدا کرد 309 00:20:17,045 --> 00:20:18,979 من اونجا رو ترک کردم 310 00:20:18,980 --> 00:20:20,847 اين امکان نداره اون هم يکي از اون بانلينگ ها شده 311 00:20:20,848 --> 00:20:23,417 ريچارد تو خودت ميدوني که من هيچ وقت پيشنهاد نگهبان دنياي مردگان رو قبول نمي کنم 312 00:20:28,390 --> 00:20:30,024 من اجازه بهش ميدم که بياد تو 313 00:20:33,327 --> 00:20:34,894 ريچارد اين يه تله است 314 00:20:34,895 --> 00:20:37,663 من اون رو اون بيرون تنها نميگذارم 315 00:20:37,664 --> 00:20:38,998 اگه اشتباه کردي چي اشتباه نمي کنم 316 00:20:45,239 --> 00:20:48,174 اين تله بود تو رو گولت زدند 317 00:20:48,175 --> 00:20:49,375 اون يه بانلينگه 318 00:20:53,080 --> 00:20:55,515 نه 319 00:21:03,590 --> 00:21:04,890 ماماني 320 00:22:10,154 --> 00:22:12,589 کيلن حرکت نکن 321 00:22:12,590 --> 00:22:14,924 من ميتونم تو رو درمان کنم نه 322 00:22:17,227 --> 00:22:19,727 شوهر من 323 00:22:19,728 --> 00:22:22,463 و دختر من مردن 324 00:22:22,464 --> 00:22:25,232 من نميخوام بدون اونها زندگي کنم 325 00:22:48,024 --> 00:22:49,892 من چيکار کردم؟ 326 00:22:52,996 --> 00:22:55,465 من چيکار کردم؟ 327 00:23:08,950 --> 00:23:10,183 پشتت آسيب ديده 328 00:23:10,184 --> 00:23:11,951 حال من خوبه 329 00:23:13,554 --> 00:23:15,622 وقتي که نگران هستي کمردردت عو ميکنه 330 00:23:15,623 --> 00:23:17,056 نگران ميشم؟ 331 00:23:17,057 --> 00:23:19,259 در حال حاضر که در نهايت اطمينان هستم 332 00:23:23,296 --> 00:23:25,465 به خاطر اين نگراني که شايد لازم بود تا 333 00:23:25,466 --> 00:23:27,000 ريچارد هيچ وقت 334 00:23:27,001 --> 00:23:28,301 همراه خواهران روشنايي نمي رفت 335 00:23:35,141 --> 00:23:36,841 تو هميشه کسي بودي که ترس ها ما رو به ارامش دعوت ميکردي 336 00:23:36,842 --> 00:23:39,477 و دوباره به ما قوت قلب ميدادي که همه کارها درست ميشه 337 00:23:41,245 --> 00:23:42,712 اما اين بار تو هم نگران شدي 338 00:23:47,750 --> 00:23:49,851 جريان رودخونه داره شديد ميشه 339 00:23:49,852 --> 00:23:51,820 بايد بايستيم تا بارون بند بياد 340 00:23:51,821 --> 00:23:54,456 بايد از اين تاخير استفاده کنيم و يه کمي بخوابيم 341 00:23:54,457 --> 00:23:56,655 نيازي به گفتن نبود وقتي که هيچ راه ديگه اي نداريم 342 00:23:56,656 --> 00:23:58,455 من اول نگهباني ميدم 343 00:24:02,993 --> 00:24:04,459 اميدوارم که بارون بند بياد 344 00:24:10,364 --> 00:24:12,765 انگاري دارخ سيل کياد 345 00:24:12,766 --> 00:24:14,266 آره 346 00:24:14,267 --> 00:24:17,335 قبل از اينکه خورشيد غروب کنه من چند تا آسمون روشن سمت غرب ديدم 347 00:24:17,336 --> 00:24:19,871 خوشبختانه باد به کمکمون اومده و راهمون رو نشونمون داده 348 00:24:19,872 --> 00:24:22,907 بايد خوب باشه 349 00:24:27,879 --> 00:24:29,947 اما به هر حال من بارون رو دوست دارم 350 00:24:29,948 --> 00:24:31,282 تنها راهي که باعث ميشه تا زمين بو بکشه 351 00:24:40,425 --> 00:24:43,494 تو خودت ميدوني از اونجايي که من ميام مردها اول شروع مي کنن 352 00:24:43,495 --> 00:24:45,897 با اين حساب پس منتظر چي هستي؟ 353 00:25:09,782 --> 00:25:12,517 اين چيه؟ 354 00:25:12,518 --> 00:25:14,219 براي توه 355 00:25:15,621 --> 00:25:17,722 با اون بند چرميت به هم مياد 356 00:25:22,461 --> 00:25:23,962 تا الان من تو رو اذيت کردم؟ 357 00:25:23,963 --> 00:25:26,132 گل ها باعث ميشن که من حساسيت پيدا کنم 358 00:25:26,133 --> 00:25:28,169 شب گذشته براي تو هيچ معنا و مفهمومي نداشت؟ 359 00:25:28,170 --> 00:25:29,403 خيلي لذت بخش بود 360 00:25:29,404 --> 00:25:32,574 اما باعث نشد که من بخوام تو رو به عنوان شوهر آينده ام درنظر بگيرم 361 00:25:32,575 --> 00:25:34,843 يادم نمياد که ازت خواسته باشم که با من ازدواج کني 362 00:25:34,844 --> 00:25:36,378 اما من بهت اهميت ميدم 363 00:25:36,379 --> 00:25:39,481 و فکر مي کنم که تو هم همين حس را داري 364 00:25:39,482 --> 00:25:41,583 کاملا در اشتباهي 365 00:25:47,854 --> 00:25:50,122 ميدوني هفته هاست که دارم تو رو تماشا مي کنم 366 00:25:50,123 --> 00:25:52,657 و حالا ميتونم بهت بگم که براي اون اهميت قايل هستي 367 00:25:52,658 --> 00:25:55,795 تو نميتوني ذهن يه مورد-سيف رو بخوني 368 00:25:55,796 --> 00:25:58,133 شايد من نتونم از تو اقرار بگيرم 369 00:25:58,134 --> 00:26:00,202 اما به عنوان يه زن دارم حقيقت رو مي بينم 370 00:26:02,070 --> 00:26:04,972 کارا اين دنيايي که ما داريم توش زندگي ميکنيم خيلي پر دردسره 371 00:26:04,973 --> 00:26:07,877 شايد زياد شانسي نداشته باشيم 372 00:26:07,878 --> 00:26:10,480 اگه واقعا به لئو احساسي داري بايد بهش بگي 373 00:26:11,882 --> 00:26:13,716 رسيديم 374 00:26:46,180 --> 00:26:47,681 کيلن آمنل 375 00:26:47,682 --> 00:26:50,649 از اينکه دوباره مي بينمت خوشحالم 376 00:26:52,051 --> 00:26:54,786 آخرين باري که ديدمت تو يه دختربچه بودي 377 00:26:54,787 --> 00:26:56,589 شک دارم که من رو به خاطر داشته باشي 378 00:26:56,590 --> 00:26:59,425 اما خواهر عزيزم که تو رو بزرگ کرده هميشه مي گفت 379 00:26:59,426 --> 00:27:01,694 سرنوشت تو اينه که يه زن بزرگ بشي 380 00:27:01,695 --> 00:27:06,198 و حالا ببين چي شدي يه مادر معترف 381 00:27:06,199 --> 00:27:08,700 باعث افتخار منه که شما رو دوباره ملاقات کردم کشيش اعظم 382 00:27:08,701 --> 00:27:10,068 اما من براي ريچارد به اينجا اومدم 383 00:27:10,069 --> 00:27:13,437 واقعا متعجب شدم که اين همه راه رو به اينجا سفر کردين 384 00:27:13,438 --> 00:27:17,374 فکر مي کردم که با جست و جوگر جديد دارين به ماموريتتون ادامه ميدين 385 00:27:17,375 --> 00:27:19,876 يه سري دلايلي پيش اومد که باعث شد فکر کنيم ريچارد در خطره 386 00:27:19,877 --> 00:27:21,311 اون در کمال صحت و سلامته 387 00:27:21,312 --> 00:27:23,579 اون فوق العادس 388 00:27:23,580 --> 00:27:25,114 در حال حاضر در حال آموزش ديدنه 389 00:27:25,115 --> 00:27:26,749 اما بهش ميگم که تو اينجا اومدي 390 00:27:26,750 --> 00:27:29,551 ممنونم 391 00:27:29,552 --> 00:27:32,621 ضمنا اينجا رو خونه خودتون بدونين 392 00:27:32,622 --> 00:27:35,456 بايد به خاطر سفر طولاني خودتون خيلي خسته شده باشين 393 00:27:44,097 --> 00:27:46,198 چرا حقيقت رو به مادر معترف نميگي؟ 394 00:27:46,199 --> 00:27:47,966 چون که اون به دره مرگ ميره 395 00:27:47,967 --> 00:27:49,067 و سعي مي کنه تا ريچارد رو نجات بده 396 00:27:49,068 --> 00:27:50,602 خب اون هم مثل ريچارد به تله مي افته 397 00:27:50,603 --> 00:27:52,503 و وقتي که اون بفهمه که شما به اون دروغ گفتين چي؟ 398 00:27:52,504 --> 00:27:55,139 تا اون موقع من مشکل آب بندي قصر رو تموم کردم 399 00:27:58,976 --> 00:28:00,843 ميخواي که اونها ور اينجا به تله بندازي؟ 400 00:28:00,844 --> 00:28:02,977 پيش گويي ميگه که نگهبان دنياي مردگان 401 00:28:02,978 --> 00:28:05,046 تا زماني که مادر معترف زنده است پيروز نميشه 402 00:28:05,047 --> 00:28:08,882 خواهرهاي تاريکي هر کاري براي کشتن اون مي کنن 403 00:28:08,883 --> 00:28:11,684 نگه داشتن کيلن در اينجا تنها راه مطمئن شدن از زنده موندنشه 404 00:28:13,119 --> 00:28:16,354 ريچارد خيلي زود مي ميره و وقتي که اين اتفاق افتاد 405 00:28:16,355 --> 00:28:17,956 ما حقيقت رو بهش ميگيم 406 00:28:17,957 --> 00:28:20,459 اون متوجه خواهد بود که ما بهترين کار رو براش انجام داديم 407 00:28:32,938 --> 00:28:35,205 تبريک ميگم برادر 408 00:28:37,608 --> 00:28:40,743 تو در حال حاضر آخرين نفري هستي که 409 00:28:40,744 --> 00:28:43,680 زنده مونده 410 00:28:47,818 --> 00:28:52,289 بدبختانه هيچ کسي هم باقي نمونده که تو رو بکشه 411 00:28:52,290 --> 00:28:54,958 بنابراين اين روزهاي آخر رو وقت داري 412 00:28:54,959 --> 00:28:57,961 تا کامل 413 00:28:57,962 --> 00:28:59,896 به شکستت فکر کني 414 00:29:27,900 --> 00:29:29,600 چرا اينقدر طول کشيد؟ 415 00:29:29,601 --> 00:29:33,504 مطمئن هستم که ريچارد براي ديدن شما بي تابي مي کنه 416 00:29:33,505 --> 00:29:35,240 يه کاسه اي زير نيم کاسه است 417 00:29:35,241 --> 00:29:38,009 احساس نکردي که کشيش اعظم حقيقت رو به تو نميگه؟ 418 00:29:38,010 --> 00:29:39,745 نه 419 00:29:39,746 --> 00:29:41,947 اما امکانش هست که زني به قدرتمندي اون 420 00:29:41,948 --> 00:29:43,849 اين توانايي رو داشته باشه تا اجازه نده درونش رو بخونم 421 00:29:55,095 --> 00:29:56,562 لئو؟ 422 00:29:56,563 --> 00:29:58,666 بله؟ 423 00:30:07,311 --> 00:30:09,245 يه چيزي هست که بايد بهت بگم 424 00:30:09,246 --> 00:30:10,547 گوش ميدم 425 00:30:15,754 --> 00:30:16,988 فقط ميخواستم بگم که 426 00:30:16,989 --> 00:30:18,122 ريچارد کجاست؟ 427 00:30:18,123 --> 00:30:19,824 ديگه زياد طول نميکشه 428 00:30:19,825 --> 00:30:21,359 کشيش اعظم از من خواستند تا غذا رو براي شما آماده کنم 429 00:30:21,360 --> 00:30:23,095 ما گرسنه نيستيم 430 00:30:23,096 --> 00:30:25,230 ما رو پيش ريچارد ببر من نمي تونم اين کار رو بکنم 431 00:30:25,231 --> 00:30:26,531 اون در حال آموزش ديدنه 432 00:30:26,532 --> 00:30:28,264 تا پايان آموزشش هيچ کس نبايد مزاحمش بشه 433 00:30:28,265 --> 00:30:30,597 داري مثل سگ دروغ ميگي 434 00:30:32,396 --> 00:30:33,827 بهمون بگو اون کجاست 435 00:30:33,828 --> 00:30:35,593 به خدا قسم من نميدونم اون کجاست 436 00:30:35,594 --> 00:30:37,392 کي ميدونه؟ 437 00:30:37,393 --> 00:30:39,594 فقط کشيش اعظم ميدونه ما رو پيش اون ببر 438 00:30:39,595 --> 00:30:42,497 حالا 439 00:30:42,498 --> 00:30:44,064 ريچارد اينجا نيست 440 00:30:44,065 --> 00:30:45,132 اون کجاست؟ 441 00:30:45,133 --> 00:30:47,167 نميتونم اين موضوع رو بهتون بگم 442 00:30:47,168 --> 00:30:49,335 خب اگه تو بهمون نگي که اون کجاست ما خودمون اون رو پيدا مي کنيم 443 00:30:49,336 --> 00:30:50,769 شما نمي تونين اين کار رو بکنين 444 00:30:50,770 --> 00:30:53,171 من قصر را از نظر جادويي آب بندي کردم 445 00:30:53,172 --> 00:30:55,473 داري ميگي که ما رو زنداني کردي؟ 446 00:30:55,474 --> 00:30:58,376 نه دارم ازتون محافظت مي کنم 447 00:31:00,779 --> 00:31:02,913 اين يه پيش گويي جديده 448 00:31:02,914 --> 00:31:06,416 تا زماني که قلب مادر معترف به پاکي مي تپه 449 00:31:06,417 --> 00:31:09,752 نگهبان دنياي مردگان محکوم به شکسته 450 00:31:09,753 --> 00:31:12,354 اگه تو قصر رو براي پيدا کردن ريچارد ترک کني 451 00:31:12,355 --> 00:31:13,789 زندگي تو به خطر مي افته 452 00:31:13,790 --> 00:31:16,824 خواهرهايي وجود دارند که به نگهبان دنياي مردگان خدمت مي کنن و ميخوان که تو رو بکشن 453 00:31:16,825 --> 00:31:18,659 ترتيب اونها رو من ميدم نه 454 00:31:20,195 --> 00:31:23,030 مادر معترف اينجا تحت نظارت ما مي مونه 455 00:31:23,031 --> 00:31:24,798 تا زماني که نگهبان دنياي مردگان شکست بخوره 456 00:31:24,799 --> 00:31:26,266 زد ميتونه بر جادوي تو غلبه پيدا کنه 457 00:31:26,267 --> 00:31:28,267 ما همين الان اينجا رو ترک مي کنيم 458 00:31:39,944 --> 00:31:41,277 نه 459 00:31:41,278 --> 00:31:42,578 تنها خواهران روشنايي مي تونن 460 00:31:42,579 --> 00:31:44,881 بدون کشتن داکرا اون رو از بين ببرن 461 00:31:51,520 --> 00:31:52,687 اون رو ازش در بيار 462 00:31:52,688 --> 00:31:55,556 ازش اعتراف گرفتي من هم جادوگر رو مي کشم 463 00:31:55,557 --> 00:31:58,058 بايد اميدوار باشي که جادوي تو از آتيش جادوگر سريع تر باشه 464 00:31:58,059 --> 00:31:59,493 تو امکان داره که من رو بکشي 465 00:31:59,494 --> 00:32:01,227 اما قادر نخواهي بود که از اين قصر بري بيرون 466 00:32:01,228 --> 00:32:04,162 فقط من هستم که ميتونم مهر اين طلسم رو بشکنم 467 00:32:18,208 --> 00:32:20,876 جادو سريع تر از تو بود 468 00:32:20,877 --> 00:32:22,911 اگه يه نفر ديگه داکرا پرتاب کنه کشيش اعظم مي ميره 469 00:32:34,220 --> 00:32:37,022 شما دارين با خواست خداوند مبارزه مي کنين 470 00:32:37,023 --> 00:32:40,491 خواست خداوند؟ يا خواست خودت؟ 471 00:32:40,492 --> 00:32:42,159 هر دوتاشون يکي ان 472 00:32:43,461 --> 00:32:44,927 آيا اين خواست خداست که 473 00:32:44,928 --> 00:32:47,330 ما مادر معترف رو به عنوان گروگان اينجا نگه داريم؟ 474 00:32:48,732 --> 00:32:50,232 نيکي در حال حاضر داراي جادوي هاني 475 00:32:50,233 --> 00:32:53,268 با قدرتي است که دنيا تا به حال به چشم خودش نديده 476 00:32:53,269 --> 00:32:56,439 و ريچارد هم در دره مرگ تنهايي ميميره؟ 477 00:32:56,440 --> 00:32:59,841 اون کجاست؟ 478 00:32:59,842 --> 00:33:02,977 من تو رو پيش اون مي برم 479 00:33:02,978 --> 00:33:07,782 مهر قصر رو بکشن همين حالا 480 00:33:19,528 --> 00:33:23,330 جاسوس هاي ما خبر دادن که مادر معترف به قصر رسيده 481 00:33:24,799 --> 00:33:28,535 بنابراين خواهران روشنايي مي تونن مراقب من باشن تا اون رو بکشم 482 00:33:28,536 --> 00:33:31,839 پيغام ميگه که اونها قبلا به قصر اومدن و اوجا رو ترک کردند 483 00:33:31,840 --> 00:33:35,008 آيا پيغام ميگه که 484 00:33:35,009 --> 00:33:37,644 اونها قصد دارن کجا برن؟ 485 00:33:44,784 --> 00:33:46,151 ريچارد 486 00:33:46,152 --> 00:33:47,586 تو نميتوني بري اون پايين 487 00:33:47,587 --> 00:33:49,988 اين دره مرگه 488 00:33:49,989 --> 00:33:52,924 هيچ کسي نتونسته زنده از اينجا خارج بشه 489 00:33:52,925 --> 00:33:56,093 اون سرشار از جادوهاي قدرتمنده 490 00:33:56,094 --> 00:33:59,629 همين باعث ميشه تا اون کابوس هايي از ترس داشته باشه 491 00:33:59,630 --> 00:34:01,030 و در نهايت اون کابوس ها اون رو مي کشن 492 00:34:01,031 --> 00:34:03,699 و دقيقا همين اتفاق هم براي تو مي افته اگه براي کمک بري اون پايين 493 00:34:03,700 --> 00:34:05,734 ما نمي تونيم بگذاريم همينجوري اون بميره 494 00:34:05,735 --> 00:34:07,535 کيلن 495 00:34:07,536 --> 00:34:10,371 ما نمي توينم مادر معترف رو از دست بديم 496 00:34:10,372 --> 00:34:13,073 من تمام تلاشم رو مي کنم تا بتونم اون رو يبرون بيارم 497 00:34:20,114 --> 00:34:22,448 بخوابين زمين 498 00:35:01,961 --> 00:35:03,694 زد 499 00:35:05,030 --> 00:35:07,030 زد 500 00:35:43,595 --> 00:35:44,761 کيلن 501 00:35:47,732 --> 00:35:49,332 متاسفم که باعث شکستت شدم 502 00:35:50,834 --> 00:35:52,300 همه بخشيده شدند ريچارد 503 00:35:52,301 --> 00:35:55,470 ديگه هيچ سردردي نخواهي داشت 504 00:35:55,471 --> 00:35:57,371 ديگه لازم نيست که تنها باشي 505 00:35:58,640 --> 00:36:01,141 ميتوني براي هميشه با من باشي 506 00:36:01,142 --> 00:36:03,843 چطوري؟ 507 00:36:05,245 --> 00:36:08,847 تمام کاري که تو بايد بکني اينه که 508 00:36:08,848 --> 00:36:10,182 بميري 509 00:36:12,017 --> 00:36:14,752 اوه 510 00:36:14,753 --> 00:36:16,020 من نمي تونم اين کار رو بکنم 511 00:36:16,021 --> 00:36:17,121 تو ميتوني 512 00:36:17,122 --> 00:36:19,557 چيزي براي ترسيدن وجود نداره 513 00:36:19,558 --> 00:36:24,160 تمام کاري که بايد بکني اينه که دست من رو بگيري 514 00:36:24,161 --> 00:36:26,596 و همراه من بياي 515 00:36:48,925 --> 00:36:50,893 همراه من بيا لطفا 516 00:36:55,732 --> 00:36:57,800 مشکل چيه ريچارد؟ 517 00:36:59,972 --> 00:37:01,274 تو کيلن نيستي 518 00:37:03,511 --> 00:37:05,479 البته که کيلن هستم نه 519 00:37:05,480 --> 00:37:09,552 کيلن هيچ وقت از من نميخواد که بميرم 520 00:37:09,553 --> 00:37:10,987 اون به من ميگه که به زندگي کردن ادامه بده 521 00:37:10,988 --> 00:37:15,025 اون ميگه که هنوز يه جايي از دنيا زندگي هست 522 00:37:15,026 --> 00:37:17,727 به اطرافت نگاه کن ريچارد 523 00:37:17,728 --> 00:37:19,996 ديگه هيچ حياتي در دنياي زنده ها وجود نداره 524 00:37:19,997 --> 00:37:22,766 داري دروغ ميگي 525 00:37:22,767 --> 00:37:27,269 و وقتي دروغ ميگي پس حقيقت نداري 526 00:37:27,270 --> 00:37:28,938 هيچ کدوم اينها حقيقت ندارن 527 00:37:32,838 --> 00:37:34,566 من بايد برم 528 00:38:46,933 --> 00:38:49,801 نه 529 00:38:49,802 --> 00:38:53,505 نه 530 00:40:32,698 --> 00:40:34,398 نميدوني چقدر از ديدنت خوشحالم 531 00:40:41,207 --> 00:40:42,808 کارا؟ 532 00:40:53,852 --> 00:40:55,750 ميتوني به اون نفس مسيحايي زندگي بدي؟ 533 00:41:00,288 --> 00:41:03,723 نه 534 00:41:03,724 --> 00:41:05,591 جسمش ديگه از بين رفته 535 00:41:14,267 --> 00:41:15,534 لئو زندگي خودش رو 536 00:41:15,535 --> 00:41:18,035 براي مادر معترف داد 537 00:41:18,036 --> 00:41:20,237 با اين کارش براي هميشه 538 00:41:20,238 --> 00:41:22,973 اون باعث افتخار براي 539 00:41:22,974 --> 00:41:25,508 نام جست و جوگر حقيقت شد 540 00:41:25,509 --> 00:41:28,244 ما بايد هميشه شجاعت و دليري اون رو به خاطر داشته باشيم 541 00:41:28,245 --> 00:41:30,715 ما نبايد هيچ وقت نام اون رو فراموش کنيم 542 00:41:48,146 --> 00:41:50,781 ميخواستم بگم که بهت اهميت ميدادم 543 00:42:12,935 --> 00:42:15,436 اين قطب نما بايد به صاحبش برگرده 544 00:42:20,708 --> 00:42:23,242 ما بايد به ماموريتمون برگرديم 545 00:42:28,430 --> 00:42:40,930 ترجمه و زيرنويس توسط Reza.B Luckyloock09131609@gmail.com 546 00:42:41,430 --> 00:48:48,930 از اين پس جديدترين زيرنويس هاي سريال افسانه جست و جوگر را از وبلاگ تخصصي www.lots2.blogfa.com دريافت کنيد با تشکر