1 00:00:19,707 --> 00:00:29,962 تقديم به پارسي‌زبانان جهان 2 00:00:29,999 --> 00:00:40,219 WwW.PersianDown.CoM 3 00:00:48,323 --> 00:00:54,577 آخرين كنترل‌كننده‌ي باد 4 00:00:54,720 --> 00:00:58,253 زيرنويس از امير طهماســــبي amir_t6262@yahoo.com 5 00:00:58,632 --> 00:01:01,649 آب 6 00:01:02,304 --> 00:01:04,951 (زمين ( خاك 7 00:01:07,020 --> 00:01:12,581 آتش 8 00:01:12,618 --> 00:01:16,756 (باد ( هوا 9 00:01:17,870 --> 00:01:21,319 صد سال پيش همه چيز دنياي ما بر وفق مراد بود 10 00:01:21,354 --> 00:01:24,248 روزها سرشار از صلح و كاميابي بود 11 00:01:24,284 --> 00:01:31,847 چهار قبيله‌ي آب، زمين، آتش و صحرانشينان باد در كنار هم در تعادل به سر ميبردند 12 00:01:31,884 --> 00:01:36,886 تمام كساني كه ميتوانستند عناصر طبيعي رو كنترل كنند، مورد احترام فراوان بودند 13 00:01:36,923 --> 00:01:44,466 آواتار" تنها فرد بين همه‌ي قبايل بود كه " به هر چهار عنصر تسلط داشت 14 00:01:44,502 --> 00:01:48,923 اون تنها كسي بود كه ميتوانست با "دنياي روحاني" در ارتباط باشد 15 00:01:48,960 --> 00:01:53,347 با راهنمايي ارواح، آواتار تعادل جهان رو حفظ ميكرد 16 00:01:53,741 --> 00:01:58,741 بعد، 100 سال قبل ...او ناگهان ناپديد شد 17 00:02:00,099 --> 00:02:03,888 كتاب يكم آب 18 00:02:34,378 --> 00:02:36,467 ببخشيد، ببخشيد 19 00:02:36,504 --> 00:02:40,904 ببخشيد، ببخشيد ببخشيد، ببخشيد 20 00:02:40,915 --> 00:02:44,135 اين بار كارم بهتر بود به مادر فكر ميكردم 21 00:02:44,847 --> 00:02:46,766 عجيب نيست؟ 22 00:02:47,227 --> 00:02:50,997 آره، فكر كنم 23 00:02:51,033 --> 00:02:53,499 از اينكارها اطراف من نكن من رو خيس كردي 24 00:02:57,973 --> 00:03:01,973 من و برادرم در قبيله‌ي آب جنوبي زندگي ميكرديم 25 00:03:01,984 --> 00:03:03,803 كه زماني شهري مهم بود 26 00:03:03,954 --> 00:03:06,672 پدرمون عازم جنگ شده بود 27 00:03:06,708 --> 00:03:10,226 مادرم زنداني و وقتي بچه بودم كشته شده بود 28 00:03:10,262 --> 00:03:13,627 در اين زمانه‌ي جنگ غذا ناياب است 29 00:03:13,663 --> 00:03:16,628 من و برادرم معمولا به دنبال غذا ميريم ... اما 30 00:03:16,665 --> 00:03:21,819 متاسفانه برادرم بهترين شكارچي دنيا نيست 31 00:03:25,250 --> 00:03:26,773 شير دريايي 32 00:03:26,775 --> 00:03:28,774 مطمئني؟ 33 00:03:51,194 --> 00:03:52,913 هركاري كه لازم بود رو انجام دادم 34 00:03:52,925 --> 00:03:56,745 من حواسم بود كه ردپاها كجا عميق‌تره كه نشون ميده از كدوم طرف رفتن 35 00:03:56,756 --> 00:04:00,876 حواسم بود كه چقدر ردپاها از بين رفته بودن كه نشون ميده چقدر سريع ميرفتن 36 00:04:09,091 --> 00:04:11,210 يه چيزي اين زيره 37 00:04:25,227 --> 00:04:28,147 داره فرو ميريزه !از لبه‌اش بيا كنار 38 00:04:56,268 --> 00:04:58,387 كاتارا" نزديكش نشو" 39 00:04:58,799 --> 00:05:00,818 احتمالا يه كلك مربوط به ملت آتشه 40 00:05:01,510 --> 00:05:04,610 فقط برگرد عقب. خيلي آروم 41 00:05:11,114 --> 00:05:14,614 !كاتارا، به اون گوي ضربه نزن 42 00:05:28,330 --> 00:05:30,049 !عمو نگاه كن 43 00:06:10,231 --> 00:06:12,469 نفس ميكشه؟ 44 00:06:15,466 --> 00:06:18,066 نوري كه به سمت آسمان رفت رو ديدي؟ 45 00:06:18,103 --> 00:06:20,012 اسمت چيه؟ 46 00:06:20,049 --> 00:06:21,889 چطوري به اينجا اومدي؟ 47 00:06:21,925 --> 00:06:24,714 چطوري رفتي توي يخ؟ 48 00:06:24,750 --> 00:06:27,956 اون خسته است 49 00:06:27,992 --> 00:06:30,285 بايد اون رو برگردونيم به دهكده 50 00:06:37,241 --> 00:06:39,432 اين چيه؟ 51 00:06:43,845 --> 00:06:45,664 ميخواست منو بخوره 52 00:07:01,834 --> 00:07:03,927 !واي 53 00:07:06,941 --> 00:07:08,611 چطور اين همه راه به اينجا رو اومدي؟ 54 00:07:08,648 --> 00:07:10,395 من از خونه فرار كردم 55 00:07:10,406 --> 00:07:14,426 بعد توي توفان گير افتادم و مجبور شدم به زير آب اقيانوس برم 56 00:07:14,431 --> 00:07:16,287 اوه، متوجهم 57 00:07:16,323 --> 00:07:17,959 من خيلي باهوش نبودم 58 00:07:17,996 --> 00:07:19,877 من فقط عصباني بودم 59 00:07:19,914 --> 00:07:21,761 ممنون كه نجاتم دادي 60 00:07:21,797 --> 00:07:22,288 خوش‌شانس بودي 61 00:07:22,325 --> 00:07:24,130 بايد برگردم خونه 62 00:07:24,141 --> 00:07:25,560 همه نگرانم ميشن 63 00:07:25,610 --> 00:07:27,109 الان عصباني نيستي؟ 64 00:07:27,264 --> 00:07:30,991 نه به اندازه‌اي كه قبلا بودم 65 00:07:46,663 --> 00:07:49,081 ملت آتش اينجان - چي؟ - 66 00:07:49,118 --> 00:07:51,502 اونها ماشين‌هاشون رو هم آوردن 67 00:07:51,874 --> 00:07:56,350 تا وقتي نگفتم امنه بيرون نياين 68 00:07:56,386 --> 00:07:57,950 مشكلي پيش اومده؟ 69 00:07:58,089 --> 00:08:01,707 نه، لطفا اينجا منتظر بمون 70 00:08:15,623 --> 00:08:18,343 قضيه‌ي اين بچه چيه؟ - ما اونو از توي يخ بيرون آورديم - 71 00:08:18,354 --> 00:08:22,074 نوري كه به سمت آسمون رفت و حالا ملت آتش با ماشين‌هاشون اينجان 72 00:08:32,839 --> 00:08:36,389 سوكا"، اينكارو نكن" 73 00:08:43,893 --> 00:08:46,092 من شاهزاده "زوكو" هستم 74 00:08:46,144 --> 00:08:50,516 "پسر شاه آتش "اوزاي و وارث تاج و تخت پادشاهي 75 00:08:52,128 --> 00:08:54,447 تمام افراد پيرتان رو بيارين پيش من 76 00:09:01,633 --> 00:09:03,208 مادربزرگ 77 00:09:12,181 --> 00:09:13,346 بجنب 78 00:09:17,905 --> 00:09:20,704 كاتارا، نه 79 00:09:48,123 --> 00:09:50,749 تو اين مردم رو ميترسوني 80 00:09:57,720 --> 00:09:59,549 تو كي هستي؟ اسمت چيه؟ 81 00:09:59,552 --> 00:10:01,214 مجبور نيستم چيزي بهت بگم 82 00:10:01,316 --> 00:10:03,289 !كنترل‌كننده‌هاي آتش 83 00:10:07,324 --> 00:10:09,523 من تو رو به كشتي‌ام ميبرم 84 00:10:09,526 --> 00:10:14,325 اگه با من نيايي اين دهكده رو به آتش ميكشم 85 00:10:14,327 --> 00:10:19,076 باهات ميام به كسي آسيب نزن 86 00:10:33,994 --> 00:10:35,413 اونها دنبال كسي ميگشتن 87 00:10:35,424 --> 00:10:37,923 اونها دنبال كسي ميگشتن كه همون علايمي رو داره كه اون پسر داشت 88 00:10:37,960 --> 00:10:40,714 اونها زماني كه بچه بوديم مادرمون رو به همين ترتيب بردن 89 00:10:40,750 --> 00:10:43,470 اون مجبور نبود بايسته و ببينه كه ما رو ازش ميگيرن 90 00:10:43,506 --> 00:10:45,156 اون ميتونست مبارزه كنه 91 00:10:45,193 --> 00:10:49,738 ما اون بچه رو پيدا كرديم، مسئوليت اون بچه با ماست. ما بايد مبارزه ميكرديم 92 00:10:49,741 --> 00:10:52,429 اگه اونها منو با خودشون ميبردن تو چيكار ميكردي؟ 93 00:10:52,432 --> 00:10:54,865 همشون رو ميكشتم 94 00:10:54,867 --> 00:10:56,193 چرا؟ 95 00:10:56,230 --> 00:10:57,956 چون تو خواهر مني 96 00:10:57,993 --> 00:11:02,483 چون پدر بهم گفته كه با تمام وجود ازت مراقبت كنم 97 00:11:03,490 --> 00:11:06,749 چون مسئوليت من با توئه 98 00:11:06,785 --> 00:11:10,009 و مسئوليت اون بچه هم با ماست 99 00:11:11,898 --> 00:11:14,460 ميخواي چيكار كنيم، كاتارا؟ 100 00:11:14,497 --> 00:11:16,990 چطور بايد نجاتش بديم؟ 101 00:11:17,027 --> 00:11:18,826 اونها داخل كشتي هستن براي رسيدن به اونها به معجزه نياز داريم 102 00:11:18,883 --> 00:11:20,649 ميدونم كه فكر ميكني همه چيز ميتونه كار كنه 103 00:11:20,686 --> 00:11:22,273 ولي من اينطور فكر نميكنم 104 00:11:37,447 --> 00:11:40,993 حيوانات كه معلق نميشن 105 00:12:00,566 --> 00:12:02,865 از من چي ميخواي؟ 106 00:12:03,266 --> 00:12:07,387 برادرزاده‌ام ازم خواسته كه يه سري آزمايش رويت انجام دهم 107 00:12:07,389 --> 00:12:10,618 چه جور آزمايشي؟ 108 00:12:10,655 --> 00:12:13,955 بهت صدمه نميزنم من صدها بار اينكارو كردم 109 00:12:14,064 --> 00:12:16,901 فقط چند ثانيه طول ميكشه و بعد آزادي كه بري 110 00:12:19,365 --> 00:12:23,116 ميتونم چيزهايي رو روبرويت روي ميز بگذارم؟ 111 00:12:23,152 --> 00:12:25,288 فقط يه كم طول ميكشه 112 00:12:25,640 --> 00:12:27,404 همش همين؟ 113 00:12:27,588 --> 00:12:30,911 اسم من "ايرو"ئه و ميتوني روي حرفم حساب كني 114 00:12:33,023 --> 00:12:36,343 مادربزرگ، ميدونم كه سعي ميكني جلوي ... ما رو بگيري، ولي اين چيزيه كه بايد 115 00:12:36,354 --> 00:12:37,753 !بشين 116 00:12:38,913 --> 00:12:42,913 از اولين روزي كه فهميديم كه تو يه كنترل‌كننده‌اي ميدونستم 117 00:12:42,925 --> 00:12:46,025 كه يه روز بالاخره متوجه سرنوشتت ميشم 118 00:12:46,436 --> 00:12:51,256 هيچ كنترل‌كننده‌ي آبي در قبيله‌ي آب جنوبي نبوده 119 00:12:51,768 --> 00:12:55,268 از وقتي كه دوستم " هام" رو از ما گرفتن 120 00:12:56,321 --> 00:13:00,022 امروز به اون سرنوشت پي بردم 121 00:13:00,059 --> 00:13:03,690 خالكوبي اون بچه رو ديدي؟ 122 00:13:03,725 --> 00:13:07,642 خالكوبي مثل اون صد سال است كه ديده نشده 123 00:13:07,679 --> 00:13:12,102 مطمئنم كه اونها خالكوبي كنترل‌كننده‌هاي باد بوده 124 00:13:12,138 --> 00:13:13,408 چطور اين ممكنه؟ 125 00:13:13,445 --> 00:13:20,383 فكر ميكنم كه اون پسر كوچولو احتمالا " آواتار" بوده 126 00:13:22,011 --> 00:13:27,703 زماني، سالها پيش دنياي روحاني تعادل رو بين ما حفظ ميكرد 127 00:13:27,739 --> 00:13:29,922 دنياي روحاني چيه مادربزرگ؟ 128 00:13:29,959 --> 00:13:32,959 اوه، اون از چيزي ساخته نشده كه بتوني لمسش كني 129 00:13:32,995 --> 00:13:36,331 با اينحال اون وجود داره 130 00:13:37,043 --> 00:13:42,163 و پر است از شگفت‌انگيزترين اشكال و خيره‌كننده‌ترن موجودات 131 00:13:42,174 --> 00:13:48,295 و در عجيب‌ترين دره‌ها، كوهستان‌ها و جنگل‌ها وجود داره 132 00:13:48,875 --> 00:13:52,626 هر كدوم از اين موجوات يه روح هستن 133 00:13:52,662 --> 00:13:57,065 از زمان آغاز اونها مراقب ما بودند و ما رو راهنمايي ميكردن 134 00:13:57,102 --> 00:14:00,278 و فقط آواتار ميتونست بره و با اونها صحبت كنه 135 00:14:00,314 --> 00:14:01,605 روح‌ها اينجا هستن؟ 136 00:14:01,642 --> 00:14:05,803 بله، تعدادي از ارواح، اينجا بين ما مخفي شدن 137 00:14:05,839 --> 00:14:09,511 مطمئنم اونها با ناراحتي زياد دارن ما رو نگاه ميكنن 138 00:14:10,513 --> 00:14:15,520 ملت آتش نميخواستند در كنار ارواح زندگي كنن 139 00:14:15,557 --> 00:14:19,495 بخاطر همينه كه اونها از زنده بودن آواتار اينقدر ترسيدن 140 00:14:19,706 --> 00:14:21,525 اون چيكار ميتونه كنه؟ 141 00:14:21,537 --> 00:14:23,956 با سطله‌اي كه اون بر عناصر چهارگانه داره 142 00:14:24,095 --> 00:14:27,140 او شروع ميكنه به تغيير قلب‌ها 143 00:14:28,220 --> 00:14:35,492 و در قلبه كه همه‌ي دنياها يكي هستن 144 00:14:35,528 --> 00:14:42,765 حالا، برين به اون بچه كمك كنين اون به شما هم نياز داره 145 00:14:42,894 --> 00:14:46,425 و همه‌ي ما به او احتياج داريم 146 00:15:47,862 --> 00:15:54,480 تو زنداني من هستي كنترل‌كننده‌ي باد 147 00:15:54,536 --> 00:15:57,852 من تو رو به ملت آتش برميگردونم 148 00:15:57,888 --> 00:15:58,801 ... تو گفتي من 149 00:15:58,803 --> 00:16:00,142 معذرت ميخوام 150 00:16:00,154 --> 00:16:02,353 من بايد بيشتر توضيح ميدادم 151 00:16:03,346 --> 00:16:08,452 ،اگه تو هم در آزمايش شكست ميخوردي،مثل بقيه اونوقت آزاد بودي كه بري 152 00:16:08,489 --> 00:16:16,345 اما الان كه معلوم شد تو تنها كسي در دنيا هستي كه در آزمايش پيروز شدي 153 00:16:16,907 --> 00:16:20,373 افتخار واقعا بزرگيه كه در حضور شما باشم 154 00:16:20,584 --> 00:16:24,604 حتي سعي فرار كردن هم نكن اين يه كشتي جنگيه 155 00:17:09,499 --> 00:17:12,042 حركت نكن. جايي براي فرار نداري 156 00:17:39,164 --> 00:17:40,783 متشكرم كه " آپا" رو پيش من آوردي 157 00:17:40,855 --> 00:17:42,174 ملت آتش قصد انجام كاري رو داره 158 00:17:42,194 --> 00:17:43,541 من بايد برگردم، همين حالا 159 00:17:43,578 --> 00:17:44,856 ما با تو مي آييم 160 00:17:44,892 --> 00:17:48,191 ميتونم شما رو به دهكده برگردونم 161 00:17:49,159 --> 00:17:51,466 ما با تو ميايم 162 00:17:53,339 --> 00:17:57,060 شما آواتار رو پيدا كردين 163 00:17:57,071 --> 00:18:00,191 كه با اون من افتخار برگشتن رو به دست ميارم 164 00:18:02,203 --> 00:18:07,523 سرنوشتت گره خورده، زوكو اينو مطمئن باش 165 00:18:12,783 --> 00:18:15,382 آنگ" ما رو به خانه‌اش برد" 166 00:18:15,394 --> 00:18:21,015 اون گفت كه چطور در توفان گير افتاده و مجبور شده بود به اقيانوس بره، جايي كه تقريبا غرق شده بود 167 00:18:21,026 --> 00:18:26,146 آنگ يه كره‌ي هوا اطرافش درست ميكنه و يخ شكل ميگيره و بعد ديگه چيزي رو به ياد نمياره 168 00:18:26,158 --> 00:18:29,558 هي گينزو !مونت، من برگشتم 169 00:18:29,638 --> 00:18:30,971 !سلام آقايون 170 00:18:31,008 --> 00:18:33,175 من ميخوام يه نفر رو ببينم 171 00:18:33,211 --> 00:18:35,309 اينجا جاييه كه زندگي ميكني؟ 172 00:18:35,346 --> 00:18:38,346 اونها بايد حقه‌اي، چيزي زده باشن 173 00:18:38,357 --> 00:18:40,976 راهب "گياتسو" هر لحظه ممكنه از يه جايي بپره بيرون و منو بترسونه 174 00:18:41,120 --> 00:18:44,233 اون معلم و مسئول مراقبت از منه 175 00:18:45,145 --> 00:18:47,544 اون يه جورايي پدرمه 176 00:18:48,673 --> 00:18:50,499 عيبي نداره اگه اسمت رو به ما بگي؟ 177 00:18:50,511 --> 00:18:52,930 راهب‌ها اسم منو "آنگ" گذاشتن 178 00:18:53,618 --> 00:18:56,918 بسيار خب آقايون كافيه 179 00:18:57,729 --> 00:19:00,949 موش پرنده، پسر پشت سرته 180 00:19:02,561 --> 00:19:03,980 اون خفاش لمور پرندست 181 00:19:04,066 --> 00:19:05,516 ما اونها رو بعنوان حيوون خونگي نگه ميداريم 182 00:19:05,552 --> 00:19:07,961 اونها مدت‌ها پيش منقرض نشدن؟ 183 00:19:07,998 --> 00:19:09,613 منقرض؟ نه 184 00:19:09,725 --> 00:19:11,744 هزاران تاي اينها در كوهستان اينجا هستن 185 00:19:14,140 --> 00:19:16,120 دوستهات راهب بودن؟ 186 00:19:16,156 --> 00:19:19,956 ميدونم اونها الان كجان اونها به سمت محل عبادت ميرن 187 00:19:23,129 --> 00:19:27,421 آنگ، صبر كن بايد باهات صحبت كنم 188 00:19:37,436 --> 00:19:39,055 آنگ 189 00:19:39,567 --> 00:19:45,188 فكر ميكنم تو نزديك 100 سال در يخ بودي 190 00:19:46,900 --> 00:19:48,999 كنترل‌كننده‌هاي آتش يه جنگ رو شروع كردن 191 00:19:49,092 --> 00:19:51,871 من چند روز قبل اينجا رو ترك كردم 192 00:19:51,907 --> 00:19:57,597 آنگ، ملت آتش ميدونست كه آواتار در بين صحرانشينان باد متولد ميشه 193 00:19:59,108 --> 00:20:02,208 بخاطر همين تمام اونها رو نابود كردن 194 00:20:11,509 --> 00:20:15,147 !داري دروغ ميگي 195 00:20:26,262 --> 00:20:28,381 اين راهت گياتسوئه 196 00:20:28,741 --> 00:20:30,898 من اينو براش ساختم 197 00:21:03,966 --> 00:21:06,816 !كاتارا، ازش دور شو 198 00:21:10,463 --> 00:21:15,169 !كاتارا، ازش دور شو 199 00:21:18,081 --> 00:21:21,240 دوستهات راهب بودن؟ 200 00:21:49,589 --> 00:21:55,692 آواتار، كجا بودي؟ 201 00:21:55,703 --> 00:21:59,623 انگ، خيال نكن كه همه‌ي اينها به اين بدي خواهد ماند 202 00:22:00,035 --> 00:22:03,855 سوكا و من تا زماني كه لازم باشه پيش تو هستيم 203 00:22:03,867 --> 00:22:07,987 با من حرف بزن ما ميتونيم كارها رو با هم انجام بديم 204 00:22:08,698 --> 00:22:10,517 !آنگ 205 00:22:46,042 --> 00:22:48,161 شاهزاده‌ي تبعيد شده 206 00:22:50,282 --> 00:22:53,704 بياين به ناهار دعوتش كنيم 207 00:22:55,208 --> 00:23:04,468 ميخواهم از ژنرال ايروي بزرگ و شاهزاده‌ي زوكوي جوان تشكر كنم كه با ما هستن 208 00:23:04,479 --> 00:23:10,000 همونطور كه ميدونين، پادشاه آتش پسرش رو تبعيد كرده، شاهزاده رو 209 00:23:10,011 --> 00:23:13,331 و دوست داشتن او رو انكار كرد و اجازه نداده به تاج و تخت پادشاهي برگرده 210 00:23:13,342 --> 00:23:15,641 مگر اينكه او آواتار رو پيدا كنه 211 00:23:15,653 --> 00:23:18,673 پادشاه آتش فكر ميكنه كه پسرش !خيلي نازك نارنجيه 212 00:23:18,784 --> 00:23:22,284 و با انجام اين كار قوي ميشه 213 00:23:22,296 --> 00:23:25,596 و اونوقت وارث شايسته‌ي تاج و تخته 214 00:23:27,007 --> 00:23:29,626 من اين روش تربيت پادشاه آتش رو تحسين ميكنم 215 00:23:29,638 --> 00:23:35,639 براي مثال بايد به شاهزاده زوكو يادآوري كنم كه در طي تبعيدش 216 00:23:35,651 --> 00:23:41,552 اون دشمن ملت آتشه و حق نداره كه لباس رزم ملت آتش رو بپوشه 217 00:23:43,063 --> 00:23:48,183 اما ما بهش اجازه ميديم امروز اين لباس رو بپوشه مثل يه بچه‌اي كه لباسي ميپوشه 218 00:23:55,498 --> 00:24:00,718 يه روز پدرم مرا پيش خودش برميگردونه و تو در برابرم تعظيم خواهي كرد 219 00:25:13,356 --> 00:25:15,375 حالت خوبه؟ 220 00:25:16,087 --> 00:25:17,986 خوب ميشم 221 00:25:17,997 --> 00:25:24,118 ميدوني مادربزرگم فكر ميكنه چون تو كنترل‌كننده‌ي بادي، ميتوني آواتار باشي 222 00:25:25,330 --> 00:25:28,450 كنترل ملت آتش چقدر است؟ 223 00:25:29,062 --> 00:25:32,282 روستاهاي بسياري در امپراطوري زمين مثل اينجا 224 00:25:32,393 --> 00:25:36,013 اونها نتونستند شهرهاي بزرگي مثل با سينگ سه" رو فتح كنن" 225 00:25:36,024 --> 00:25:38,143 اما مطمئنم كه براي اونجاها هم نقشه‌هايي دارن 226 00:25:39,455 --> 00:25:44,575 پس تو آواتار آنگ هستي؟ 227 00:25:50,390 --> 00:25:52,009 اين كيه؟ 228 00:25:52,720 --> 00:25:54,819 همينجا بمونين 229 00:26:01,534 --> 00:26:02,753 اون بچه دستگير شده 230 00:26:02,764 --> 00:26:03,863 براي چي؟ 231 00:26:03,875 --> 00:26:06,975 از پشت درخت به سمت ما سنگ‌هاي كوچيك پرت ميكرد 232 00:26:06,986 --> 00:26:08,185 واقعا درد داشت 233 00:26:08,196 --> 00:26:10,015 اون ميتونه زمين رو كنترل كنه؟ 234 00:26:10,427 --> 00:26:13,547 كنترل زمين توي اين روستا ممنوعه 235 00:26:13,558 --> 00:26:17,058 ولش كنين شما اون رو جايي نميبرين 236 00:26:17,570 --> 00:26:20,690 هيچكسي، كسي رو جايي نميبره 237 00:26:24,302 --> 00:26:26,421 اون يه كنترل‌كنندست 238 00:26:32,335 --> 00:26:33,454 كاتارا 239 00:26:56,074 --> 00:26:57,293 حركت كنين 240 00:26:57,805 --> 00:26:58,925 تو هم 241 00:26:59,236 --> 00:27:00,356 !پدر 242 00:27:04,373 --> 00:27:06,194 اين پدرمه 243 00:27:07,508 --> 00:27:10,631 نقشه‌ي ملت آتش تحت فشار قرار دادن بقيه‌ي كنترل‌كننده هاست 244 00:27:13,145 --> 00:27:15,947 چطور اين اتفاق براي روستاي شما افتاد؟ 245 00:27:17,261 --> 00:27:21,966 ملت آتش سربازهايش رو فرستاد ما با اونها جنگيديم و شكستشون داديم 246 00:27:22,578 --> 00:27:24,199 و اونها ماشين‌هاشون رو فرستادن 247 00:27:25,111 --> 00:27:27,513 ماشين‌هاي بزرگي كه از آهن ساخته شدن 248 00:27:27,525 --> 00:27:29,626 ما هيچكاري نميتونستيم بكنيم 249 00:27:31,039 --> 00:27:34,542 كساني كه قدرت كنترل نداشتن اجازه داشتن با آرامش زندگي كنن 250 00:27:34,554 --> 00:27:36,375 اما ما زنداني شديم 251 00:27:47,902 --> 00:27:50,023 !كنترل‌كننده‌هاي زمين 252 00:27:52,939 --> 00:27:55,040 چرا شماها اينطور رفتار ميكنين؟ 253 00:27:55,052 --> 00:27:58,155 شما انسان‌هاي قدرتمند و فوق العاده‌اي هستين 254 00:27:58,166 --> 00:28:00,267 لازم نيست كه اينطور زندگي كنين 255 00:28:00,579 --> 00:28:04,082 زمين درست زير پاي شماست 256 00:28:04,294 --> 00:28:07,697 زمين امتداد چيزيست كه شما هستين 257 00:28:10,513 --> 00:28:12,614 اگه آواتار برميگشت 258 00:28:14,628 --> 00:28:16,729 اين مفهومي براي شما داشت؟ 259 00:28:16,741 --> 00:28:19,043 آواتار مرده اگه اون اينجا بود 260 00:28:19,054 --> 00:28:20,875 از ما مراقبت ميكرد 261 00:28:22,689 --> 00:28:27,414 اسم من آنگه و من آواتار هستم 262 00:28:29,228 --> 00:28:32,150 من فرار كردم ولي الان برگشتم 263 00:28:35,666 --> 00:28:37,787 وقتشه كه دست از اينكار بكشين 264 00:28:38,801 --> 00:28:41,603 آواتار بايد كنترل‌كننده‌ي باد باشه 265 00:28:41,614 --> 00:28:43,715 تو كنترل‌كننده‌ي بادي، پسر؟ 266 00:28:46,531 --> 00:28:48,352 ولش كنين 267 00:28:54,572 --> 00:28:56,693 چرا اينكارو ميكنه؟ 268 00:28:56,705 --> 00:28:58,626 نميخوام به كسي صدمه بزنم 269 00:28:58,637 --> 00:29:00,959 تمام كنترل‌كننده‌هاي باد بايد كشته بشن !اونو بكشين 270 00:29:00,971 --> 00:29:02,792 كنترل‌كننده‌هاي آتش !در موقعيت 271 00:29:06,508 --> 00:29:10,011 بسيار خب، همگي ميتونن به ما كمك كنن 272 00:29:33,154 --> 00:29:35,275 !نترسين 273 00:30:39,674 --> 00:30:44,299 اونها تمام آموزش‌هاي مربوط به كنترل عناصر رو از ما گرفتن 274 00:30:58,329 --> 00:31:02,453 ملت آتش اين طومار رو از يكي از اعضاي قبيله‌ي آب گرفته 275 00:31:03,566 --> 00:31:05,387 طومار كنترل‌كردن آب 276 00:31:10,305 --> 00:31:14,429 اين چيز نايابيه مادرم دربارش بهم گفته بود 277 00:31:15,342 --> 00:31:21,669 اين تو بودي وقتي كه بعنوان كنترل‌كننده‌ي زمين دو نسل پيش، به دنيا اومدي 278 00:31:21,680 --> 00:31:23,801 تو به روستاي ما اومدي 279 00:31:24,114 --> 00:31:27,617 آواتار كيوشي عاشق بازيه 280 00:31:28,329 --> 00:31:32,153 منم همينطور منظورم اينه كه هنوز هستم 281 00:31:33,366 --> 00:31:38,972 روستاهاي بسياري در اين قسمت امپراطوري مثل اين روستا در تصرف ملت آتشه 282 00:31:38,984 --> 00:31:44,610 اونها به دنبال ضعيف‌ترين شهرها و روستاهان ما بايد بريم و بعضي از اين شهرها رو ببينيم، آنگ 283 00:31:44,621 --> 00:31:46,322 يه چيزي بايد بهتون بگم 284 00:31:46,334 --> 00:31:48,155 چي آنگ؟ 285 00:31:48,567 --> 00:31:51,670 من قبل از اينكه بهم آموزش آواتار بودن بدن فرار كردم 286 00:31:52,282 --> 00:31:55,084 من نميدونم چطور ديگر عناصر رو كنترل كنم 287 00:31:55,396 --> 00:31:57,217 چرا فرار كردي؟ 288 00:31:57,529 --> 00:32:02,334 روزي كه بهم گفتن من آواتار هستم اونها گفتن كه نميتونم زندگي عادي داشته باشم 289 00:32:02,846 --> 00:32:04,947 گفتن كه هيچوقت نميتونم خانواده داشته باشم 290 00:32:04,959 --> 00:32:08,082 اونها گفتن با مسئوليت‌هاي آواتاري نميتونم كار كنم 291 00:32:08,093 --> 00:32:09,493 چرا آواتار نميتونه خانواده داشته باشه؟ 292 00:32:09,505 --> 00:32:11,126 من اينو پرسيدم 293 00:32:11,337 --> 00:32:14,840 اونها گفتن اين فداكاريه كه آواتار هميشه بايد بكنه 294 00:32:14,852 --> 00:32:18,656 بسيار خب، اگه ما برايت معلم‌هايي پيدا كنيم معلم‌هايي كه بهت كنترل‌كردن رو ياد بدن 295 00:32:18,767 --> 00:32:20,688 اول دوست داري كنترل كدام عنصر رو ياد بگيري؟ 296 00:32:20,700 --> 00:32:23,823 آب آب در چرخه بعد از باد مياد 297 00:32:23,834 --> 00:32:26,055 باد، آب، زمين و آتش 298 00:32:26,568 --> 00:32:29,791 كنترل‌كننده‌هاي عناصر قدرتمندي در مرزهاي شمالي آب هستن 299 00:32:29,802 --> 00:32:31,703 پدرم قبل از رفتنش اينو بهم گفته بود 300 00:32:31,715 --> 00:32:34,517 اونجا رو يه شاهزاده كنترل ميكنه چون پادشاهش مرده 301 00:32:34,529 --> 00:32:37,331 مطمئنم كه اونجا معلم‌هايي هستن ولي اونجا اونطرف دنياست 302 00:32:37,442 --> 00:32:38,963 ميتونيم سوار آپا به اونجا برسيم 303 00:32:38,975 --> 00:32:40,095 اين چيزيه كه بهش فكر ميكردم 304 00:32:40,106 --> 00:32:45,231 و شايد بتونيم در روستاهاي مسيرمون توقف كنيم و اين روند جنگ رو در روستاها تغيير بديم 305 00:32:45,844 --> 00:32:47,365 بايد اين كار رو كنيم؟ 306 00:32:47,376 --> 00:32:48,496 بله، بايد سعي كنيم 307 00:33:42,580 --> 00:33:45,302 طوماري كه داشتيم اثبات كرد كه مفيده 308 00:33:45,314 --> 00:33:51,941 آنگ تمرين ميكرد ولي بنا به دلايلي او با كنترل كردن آب مشكل داشت 309 00:33:59,463 --> 00:34:02,185 ما شهر به شهر در پادشاهي زمين حركت ميكرديم 310 00:34:02,497 --> 00:34:08,524 ما سعي ميكرديم كه مخفي بمونيم ولي سوكا نگران بود كه ما رو تعقيب ميكردن 311 00:34:41,580 --> 00:34:43,701 سرورم، خبرهاي خوبي دارم 312 00:34:43,713 --> 00:34:46,515 همونطور كه ميدونين من حمله‌اي به كتابخانه‌ي بزرگ كه بسياري ميگفتند 313 00:34:46,527 --> 00:34:48,048 اصلا وجود نداره، ترتيب دادم 314 00:34:48,059 --> 00:34:49,179 برو سر اصل مطلب 315 00:34:49,190 --> 00:34:52,012 من طومارهايي در كتابخانه پيدا كردم 316 00:34:52,024 --> 00:34:53,745 داريم اونها رو رمزگشايي ميكنيم 317 00:34:53,756 --> 00:34:59,662 ولي مطمئنم كه اونها شامل اطلاعاتي در مورد اينكه ارواح اقيانوس و ماه در كجاي دنيا زندگي ميكنن، هستند 318 00:34:59,774 --> 00:35:03,998 با اين اطلاعات ما ميتونيم شهر شمالي قبيله‌ي آب رو تصرف كنيم 319 00:35:04,010 --> 00:35:07,233 ما ميتونيم قدرت واقعي آتش رو به جهانيان نشان دهيم 320 00:35:07,745 --> 00:35:12,470 خوشحالم كردي خب، دستور اينكارو ميدم 321 00:35:12,882 --> 00:35:14,503 اين شايعات حقيقت داره يا نه؟ 322 00:35:14,915 --> 00:35:19,039 تا جايي كه من فهميدم، يه نفر ادعا كرده كه آواتاره 323 00:35:20,753 --> 00:35:22,854 اونها ميگن كه اون فقط يه بچه است 324 00:35:23,366 --> 00:35:25,487 ما الان براي اون شخص تله گذاشتيم 325 00:35:26,000 --> 00:35:28,322 بسياري از مردمان امپراطوري زمين زير نظر ما هستن 326 00:35:28,333 --> 00:35:31,636 ميتونيم سربازهايي رو در محل‌هاي مشخص مخفي كنيم 327 00:35:32,148 --> 00:35:33,949 و پسرم؟ 328 00:35:33,961 --> 00:35:36,763 اون فرصتش رو داشت ولي اون رو از دست داد 329 00:35:37,375 --> 00:35:45,104 بخاطر خودت اميدوار باش كه پسرم اول اون شخص رو پيدا نكنه وگرنه اگه معلوم بشه اون آواتاره 330 00:35:45,516 --> 00:35:50,421 اون مثل يه قهرمان برميگرده و بهمين دليل از تو قدرتمندتر ميشه 331 00:35:51,634 --> 00:35:56,058 خب، پس فكر ميكنم اين يك مسابقه است 332 00:36:06,849 --> 00:36:09,528 ملت آتش مستعمره پانزدهم 333 00:36:17,099 --> 00:36:18,820 چقدر بهشون نزديك شديم، عمو؟ 334 00:36:18,931 --> 00:36:22,434 اونها هر چه بيشتر به سمت شمال ميرن 335 00:36:23,147 --> 00:36:24,868 ما اونها رو گير مياريم 336 00:36:29,585 --> 00:36:32,788 دختران زيبايي در اين شهر هستن، زوكو 337 00:36:32,999 --> 00:36:35,100 ميتوني اينجا عاشق بشي 338 00:36:35,112 --> 00:36:37,213 ميتونيم اينجا ساكن بشيم 339 00:36:37,425 --> 00:36:39,927 و زندگي خوبي داشته باشي 340 00:36:42,542 --> 00:36:45,164 لازم نيست اين كار رو ادامه بدي زوكو 341 00:36:46,678 --> 00:36:49,500 بهت نشون ميدم چرا بايد اين كارو ادامه بديم، عمو 342 00:36:51,514 --> 00:36:55,938 هي، هي كوچولو، بيا اينجا 343 00:37:01,457 --> 00:37:03,578 بنظر پسر خيلي باهوشي مياي 344 00:37:05,893 --> 00:37:10,017 بهم بگو درباره‌ي شاهزاده، پسر پادشاه آتش چي ميدوني 345 00:37:10,029 --> 00:37:11,850 اون يه كار اشتباه كرده 346 00:37:11,862 --> 00:37:20,993 او برخلاف نظر ژنرالي كه ميخواست يكي از دوستانش رو در مبارزه قرباني كنه، صحبت كرده بود 347 00:37:21,004 --> 00:37:25,757 "بهمين خاطر محكوم شد به دوئل "آگني كاي (دوئل با آتش كه در ملت آتش مرسوم است) 348 00:37:25,858 --> 00:37:31,137 و وقتي كه آماده شد، متوجه شد كه بايد با پدرش دوئل كند 349 00:37:31,146 --> 00:37:31,546 درسته 350 00:37:31,558 --> 00:37:33,960 اون با پدرش دوئل نكرد 351 00:37:33,971 --> 00:37:42,100 بعدش پدرش مسخره‌اش كرد و گفت بايد خواهرت رو براي دوئل با تو به اينجا مي آوردم 352 00:37:42,112 --> 00:37:47,538 بعدش پادشاه آتش، پسرش رو سوزاند تا به او درس بده 353 00:37:58,564 --> 00:38:00,385 ما به زودي گيرش ميندازيم،عمو 354 00:38:01,398 --> 00:38:04,120 بعدش ميتونيم به فكر دختران زيبا باشيم 355 00:38:11,181 --> 00:38:14,207 امپراطوري زمين شمالي 356 00:38:14,646 --> 00:38:15,966 آنگ 357 00:38:16,178 --> 00:38:19,301 بايد مچ دستت رو اينطوري خم كني 358 00:38:22,216 --> 00:38:25,339 چي شده؟ امروز حواست خيلي پرته 359 00:38:25,751 --> 00:38:30,075 من نقشه‌ي سوكا رو ديدم ما در معبد شمالي باد هستيم 360 00:38:30,087 --> 00:38:33,911 فكر ميكني اشكال نداره برم اونجا رو ببينم و برگردم 361 00:38:33,922 --> 00:38:36,023 در كمتر از يه روز برميگردم 362 00:38:36,035 --> 00:38:37,155 چرا؟ 363 00:38:37,167 --> 00:38:39,969 اون يه رويايي در محل عبادت معبد جنوبي باد داشته 364 00:38:39,980 --> 00:38:42,582 اون با روح اژدهايي صحبت كرده كه فكر ميكنه به ما كمك ميكنه 365 00:38:42,694 --> 00:38:47,819 اون فكر ميكنه اگه به محل روحاني ديگه‌اي بره ميتونه به دنياي روحاني برگرده 366 00:38:47,831 --> 00:38:49,932 فكر نميكنم فكر خوبي باشه 367 00:38:49,944 --> 00:38:51,765 ما يه شورش راه انداختيم 368 00:38:51,776 --> 00:38:53,897 سعي كن باهاش صحبت كني 369 00:39:46,580 --> 00:39:50,604 نميتونم اين كار رو كنم به كمك احتياج دارم 370 00:40:01,831 --> 00:40:03,452 فكر ميكنم صحبت‌هات اثري نداشته 371 00:40:03,463 --> 00:40:04,883 اون تا يه روز ديگه برميگرده 372 00:40:04,895 --> 00:40:09,019 ملت آتش دنبالمون هستن، اگه حركت اشتباهي كنيم، اونها ما رو گير ميندازن 373 00:40:27,090 --> 00:40:29,663 معبد شمالي باد 374 00:40:30,359 --> 00:40:32,861 زيـرنـويـس از اميـر طـهماســـبي 375 00:40:47,582 --> 00:40:49,403 تو كي هستي؟ 376 00:40:50,616 --> 00:40:53,839 ... تو ممكن نيست 377 00:40:54,652 --> 00:40:58,876 من داستان‌هايي شنيده بودم ... تو 378 00:40:58,888 --> 00:41:00,709 اسم من آنگه 379 00:41:01,221 --> 00:41:06,326 باورم نميشه اونقدر زنده موندم تا بازگشتت رو ببينم 380 00:41:06,338 --> 00:41:10,462 ... من روي زمينم و اين اما حداقل اين معبد اميدوار بود 381 00:41:10,774 --> 00:41:15,098 ملت آتش اين معبد رو نابود كردن اونها همه چيز رو نابود كردن 382 00:41:15,110 --> 00:41:18,233 نه، نه همه چيز 383 00:41:18,244 --> 00:41:25,372 يه تالار مخفي مجسمه هست كه تو حتما بايد اون رو ببيني 384 00:41:25,383 --> 00:41:28,506 همه‌ي اينها آواتارن 385 00:41:29,018 --> 00:41:33,142 اينها تجسم تو در طي اين سالها بودن 386 00:41:35,657 --> 00:41:40,182 آواتار روكو آخرين زندگي توئه 387 00:41:42,597 --> 00:41:47,322 كنترل‌كننده‌هاي باد چطور ميدونستند كه از بين همه‌ي اونها، تو آواتار هستي؟ 388 00:41:49,236 --> 00:41:51,357 اونها آزمايشم كردن 389 00:41:52,069 --> 00:41:56,493 اونها هزاران اسباب‌بازي در يك كوزه گذاشتن و از من خواستن كه 4 تا انتخاب كنم 390 00:41:56,505 --> 00:42:01,630 اونها بهم گفتن من همان 4 وسيله‌اي كه آواتار قبلي انتخاب كرده بود، رو برداشتم 391 00:42:03,845 --> 00:42:06,968 همون موقع بود كه اونها بهم گفتن نميتونم خانواده‌اي داشته باشم 392 00:42:07,480 --> 00:42:11,204 بهم گفتن من مسئول عناصر چهارگانه هستم 393 00:42:15,621 --> 00:42:18,744 اون مراسمي كه همه در برابرم تعظيم كردن 394 00:42:20,758 --> 00:42:23,881 اون موقع است كه من نقشم بعنوان آواتار رو انتخاب ميكنم 395 00:42:24,894 --> 00:42:28,017 اما وقتي همه تعظيم كردن 396 00:42:31,032 --> 00:42:33,153 من در برابرشون تعظيم نكردم 397 00:42:33,165 --> 00:42:35,667 بنظر مرد جوان خوبي مياي 398 00:42:37,080 --> 00:42:39,081 واقعا اينطوره 399 00:42:39,565 --> 00:42:43,267 تو منو ميبخشي، مگه نه؟ 400 00:42:43,670 --> 00:42:47,475 براي چي؟ - براي اينكه گولت زدم و به اين پايين آوردمت - 401 00:42:50,480 --> 00:42:54,183 من بخاطر نبود تو در بدبختي زندگي كردم 402 00:42:54,186 --> 00:43:01,194 بهمين خاطر بايد رفتار امروزم رو درك كني 403 00:43:19,022 --> 00:43:23,427 من بخاطر نبود تو در بدبختي زندگي كردم 404 00:43:29,237 --> 00:43:34,142 من رويايي ديدم كه ماه به رنگ قرمز درآمده 405 00:43:34,145 --> 00:43:39,450 ملت آتش دانش ما در كتابخانه‌ي بزرگ را به سرقت بردن 406 00:43:39,452 --> 00:43:42,755 اونها ميخواهند از اين دانش سوءاستفاده كنند 407 00:43:42,758 --> 00:43:44,759 من جلوشونو ميگيرم 408 00:43:44,761 --> 00:43:48,563 تو بايد به قبيله‌ي آب شمالي بري 409 00:43:48,565 --> 00:43:51,167 اگر اونها اون شهر رو تصرف كنند درد و رنج و مرگ 410 00:43:51,170 --> 00:43:55,173 بيشتري پديد مياد همانطور كه براي كنترل‌كننده‌ها پيش آمد 411 00:43:55,175 --> 00:43:59,579 تو بايد الان بري - كي جلوي اونها رو ميگيره؟ - 412 00:43:59,582 --> 00:44:01,583 بيدار شو مرد جوان 413 00:44:03,487 --> 00:44:06,991 اسم من فرمانده ژائو من اين دام رو برات گذاشتم 414 00:44:09,596 --> 00:44:13,199 نگران نباش من تو رو نميكشم 415 00:44:13,601 --> 00:44:20,009 بعلاوه تو تازه دوباره به دنيا آمدي و جستجو برايت ادامه داره 416 00:44:24,117 --> 00:44:28,422 خب، اين همه سال كجا بودي؟ 417 00:44:29,426 --> 00:44:32,628 و چطوره كه تو هنوز يه بچه‌اي؟ 418 00:44:34,933 --> 00:44:41,341 فهميدم وقتي كه اون شهر رو آزاد ميكردي ... خيلي تاثيرگذار بودي ولي 419 00:44:41,344 --> 00:44:45,747 تو فقط از قدرت كنترل باد در برابر سربازانم استفاده كردي 420 00:44:47,351 --> 00:44:50,355 حالا بگو چرا؟ 421 00:45:01,973 --> 00:45:04,474 پادشاه آتش و من يه نقشه‌اي داريم 422 00:45:04,477 --> 00:45:08,581 تا از سطلنتمون حفاظت كنيم و تمام دشمنانمون رو از بين ببريم 423 00:45:09,083 --> 00:45:12,786 من يه پيغام شخصي به پادشاه آتش فرستادم 424 00:45:12,789 --> 00:45:17,694 و بهش اطلاع دادم كسي كه از آواتار ميترسه !الان زنداني ماست 425 00:45:17,697 --> 00:45:20,599 !و هيچكس نميتونه در برابر قدرت ما مبارزه كنه 426 00:45:56,553 --> 00:45:58,754 تو كي هستي؟ 427 00:46:00,859 --> 00:46:02,860 !صبر كن، نه 428 00:46:02,863 --> 00:46:04,865 !بس كن 429 00:46:31,704 --> 00:46:33,705 احمق‌ها 430 00:46:34,308 --> 00:46:38,613 دروازه‌ي داخلي رو ببندين !آواتار فرار كرده 431 00:46:49,931 --> 00:46:52,233 !تمام دروازه‌ها رو ببندين 432 00:47:09,861 --> 00:47:12,563 اينجا محل تمرين نيست 433 00:49:16,344 --> 00:49:20,548 !آواتار رو نكشين اون تازه دوباره متولد شده 434 00:49:21,853 --> 00:49:24,956 چرا اين كارو ميكني؟ تو كي هستي؟ 435 00:49:35,072 --> 00:49:37,975 !دروازه‌ها رو باز كنين 436 00:49:37,978 --> 00:49:39,979 بذارين برن 437 00:49:55,602 --> 00:49:59,806 اون هم يه جور روحه، فرمانده؟ - نه، اصلا - 438 00:50:01,011 --> 00:50:03,612 اين كار رو انجام دهيد 439 00:50:52,886 --> 00:50:55,488 اين چيه؟ 440 00:51:52,273 --> 00:51:55,876 اون چطور فرار كرد؟ 441 00:51:57,180 --> 00:52:03,787 ميترسم كه پسر شما تنها يه آدم بي‌كفايت نبوده بلكه يه خائن هم بوده 442 00:52:04,291 --> 00:52:07,193 البته نميتونم اين رو اثبات كنم، سرورم 443 00:52:10,499 --> 00:52:14,703 تو فكر ميكني، پسر من 444 00:52:14,706 --> 00:52:19,212 كسي بوده كه سربازها بهش ميگن روح آبي؟ 445 00:52:22,517 --> 00:52:25,119 بله 446 00:52:29,328 --> 00:52:32,930 افراد ژائو در ساحل دنبالت ميگردن 447 00:52:32,933 --> 00:52:36,336 اونها كشتي رو هم گشتن 448 00:52:36,838 --> 00:52:40,342 بهشون گفتن تو با يه دختر به تعطيلات رفتي 449 00:52:43,348 --> 00:52:46,851 اين چهار روز كجا بودي؟ 450 00:52:48,155 --> 00:52:50,757 هيچ جا 451 00:52:51,259 --> 00:52:53,762 بايد به حركتمون ادامه بديم 452 00:52:54,164 --> 00:52:56,866 آواتار دوباره به سفرش ادامه ميده 453 00:52:57,367 --> 00:52:59,970 اول استراحت كن 454 00:52:59,973 --> 00:53:03,375 طوري بنظر مياي انگار كار بزرگي انجام دادي، نه؟ 455 00:53:03,378 --> 00:53:09,184 بعد از اينكه بيدار شدي، با هم چاي ميخوريم قبل از روشن كردن موتورهاي كشتي، نه؟ 456 00:53:17,898 --> 00:53:20,600 به پسرم صدمه نزنين 457 00:53:20,603 --> 00:53:24,006 اون رو در انزواي خودش تنها بذارين 458 00:53:24,008 --> 00:53:28,312 به شما قول ميدم سرورم بهش صدمه نميزنم 459 00:53:53,751 --> 00:53:56,753 !زوكو 460 00:54:07,776 --> 00:54:14,502 آواتار چي؟ - فكر ميكنيم اون پيش حامي‌هاش برگشته - 461 00:54:23,324 --> 00:54:26,146 مشخص شده كه اون داره به سمت شمال ميره 462 00:54:26,157 --> 00:54:30,460 باور داريم كه اون داره به قبيله‌ي آب شمالي ميره 463 00:54:30,972 --> 00:54:35,576 و ميدونيم كه آواتار كوچك فقط دانش اوليه‌ي هنگام تولدش، يعني كنترل باد، رو بلده 464 00:54:36,589 --> 00:54:40,412 و داره كنترل آب رو هم فرا ميگيره 465 00:54:40,723 --> 00:54:43,945 اون به دنبال كسي در قبيله‌ي آب شماليه 466 00:54:43,957 --> 00:54:48,581 جايي كه اونها بيرون از سرزمين ما با آزادي به تمرين كنترل آب ميپردازن 467 00:55:34,444 --> 00:55:36,965 ما به قبيله‌ي آب شمالي رسيديم 468 00:55:36,977 --> 00:55:40,299 و خودمون رو به بارگاه سلطنتي رسونديم 469 00:55:43,614 --> 00:55:47,637 به محض ورود برادرم و شاهزاده با هم دوست شدن 470 00:56:01,464 --> 00:56:07,890 آنگ نشونشون داد كه آخرين كنترل‌كننده‌ي باده و اونها قبول كردن كه با استادشان تمرين كنه 471 00:56:23,619 --> 00:56:27,242 مردم شهر ميدونستن كه رسيدن ما براي اونها خطرات بزرگي داره 472 00:56:27,253 --> 00:56:32,377 و خودشون رو براي اتفاقاتي كه در هفته‌هاي بعد ميفتاد، آماده ميكردن 473 00:56:35,393 --> 00:56:38,515 شهر طوري ساخته شده كه در برابر هر حمله‌اي مقاومت كنه 474 00:56:38,526 --> 00:56:43,850 اگه بتونيم اونها رو در محوطه مركزي و بازار تا هنگام شب نگه داريم 475 00:56:43,862 --> 00:56:45,983 ما موفق ميشيم 476 00:56:46,295 --> 00:56:50,598 اگه اجازه بديم افراد زيادي از اونها وارد شهر بشن، تعداد زيادشون ممكنه ما رو شكست بدن 477 00:56:51,511 --> 00:56:55,414 وقتي شيپور خطر به صدا درآمد بايد تا حد امكان آتش‌هاي شهر رو خاموش كنيم 478 00:56:55,425 --> 00:56:58,447 ما ميخوايم منابع قدرت كنترلي اونها رو به حداقل برسونيم 479 00:56:59,760 --> 00:57:03,182 بايد يك محافظ هميشگي براي شما بگذارم شاهزاده 480 00:57:03,194 --> 00:57:06,016 حضور شما الهام‌بخش ماست 481 00:57:07,028 --> 00:57:08,448 من اين‌ كار رو ميكنم 482 00:57:08,460 --> 00:57:11,582 اجازه بدهيد من مراقب او باشم هيچ اتفاقي برايش نميفته 483 00:57:13,996 --> 00:57:16,517 احساس ميكردم كه بخواهي داوطلب بشي 484 00:57:19,232 --> 00:57:24,056 مدتيه كه خبري از پسرم ندارم ميدوني اون كجاست؟ 485 00:57:24,167 --> 00:57:26,388 من هم چيزي دربارش نشنيدم، سرورم 486 00:57:26,400 --> 00:57:28,821 مطمئنم خبرهايش به زودي به دستمون ميرسه 487 00:57:29,233 --> 00:57:34,057 قبيله‌ي آب شمالي قدرتشون رو از ارواح ماه و اقيانوس ميگيرن 488 00:57:34,069 --> 00:57:35,890 شكست دادن اونها كار ساده‌اي نيست 489 00:57:35,901 --> 00:57:40,525 اما اگه به دلايلي ارواح خودشون رو درگير ماجرا نكنند 490 00:57:40,536 --> 00:57:42,256 قضيه متفاوت ميشه 491 00:57:44,170 --> 00:57:47,292 از اون طومارهاي دزديه شده چي فهميدين؟ 492 00:57:47,804 --> 00:57:51,927 ما محل ارواح ماه و اقيانوس رو متوجه شديم 493 00:57:54,942 --> 00:57:59,966 اين سرنوشت ما بوده كه به اين اطلاعات دسترسي پيدا كنيم، ژائو 494 00:58:03,382 --> 00:58:05,703 اون ارواح رو حذف كنين 495 00:58:06,015 --> 00:58:10,138 شهر رو تصرف كن، بعد نقشه‌اي براي آواتار ميكشيم 496 00:58:22,864 --> 00:58:24,384 آب چيه؟ 497 00:58:24,395 --> 00:58:27,917 عنصر روان، عنصر تغييرات 498 00:58:28,129 --> 00:58:33,053 براي تسلط يافتن بر آب بايد احساساتتون رو آزاد كنين، هر طوري كه شما رو هدايت كنن 499 00:58:33,966 --> 00:58:37,088 آب به ما پذيرش رو ياد ميده 500 00:58:37,800 --> 00:58:40,401 اجازه بدين احساساتتون مثل آب روان بشه 501 00:58:42,015 --> 00:58:46,839 آنگ، دوست داري مبارزه كني؟ چند روزه كه با كسي مبارزه نكردم 502 00:59:18,486 --> 00:59:21,308 حالا حمله كن آنگ 503 01:00:14,478 --> 01:00:20,303 ژنرال آيرو، خوشحالم كه دعوتم براي پيوستن به ما در اين اتفاق تاريخي رو قبول كردين 504 01:00:20,415 --> 01:00:22,736 دعوتتان لطف شما رو ميرسونه 505 01:00:22,748 --> 01:00:26,150 شما يه برنامه ريز جنگي بالفطره هستين هيچ بحثي سر اين موضوع نيست 506 01:00:26,362 --> 01:00:31,586 شكست شما در محاصره‌ي 100 روزه‌ي باسينگ‌سه، به اعتبار شما لطمه‌اي نميزنه 507 01:00:32,098 --> 01:00:35,400 پسر شما در اون محاصره كشته شد، مگه نه؟ 508 01:00:36,913 --> 01:00:38,814 بله، اون مرد 509 01:00:40,127 --> 01:00:45,351 همينطور همدرديم رو بابت سوختن تا حد مرگ برادرزاده‌تون در اون حادثه‌ي وحشتناك بپذيريد 510 01:00:47,565 --> 01:00:49,366 متشكرم 511 01:00:56,485 --> 01:00:59,207 منتظر اين چند هفته كه قراره با هم باشيم، هستم سوكا 512 01:00:59,219 --> 01:01:01,140 منم 513 01:01:05,355 --> 01:01:08,177 ببينيم امروز اقيانوس چيكار ميكنه؟ 514 01:01:14,496 --> 01:01:19,720 وقتي خطري برامون وجود نداشته باشه، ميام و از شهر خواهري اينجا، قبيله‌ي آب جنوبي، ديدن ميكنم 515 01:01:19,832 --> 01:01:22,353 و مدتي رو در خانه‌ي شما سپري ميكنم 516 01:01:22,465 --> 01:01:24,185 اين عالي خواهد بود 517 01:01:26,199 --> 01:01:32,625 اما بهت اخطار ميدم كه مادربزرگم كلي سوال ازت ميپرسه 518 01:01:39,444 --> 01:01:41,565 چه سوالي ممكنه از من بپرسه؟ 519 01:01:43,278 --> 01:01:48,502 اون ميپرسه، چرا موهاتون سفيده، خانم جوان شما خيلي جوان بنظر مياين 520 01:01:49,315 --> 01:01:54,920 من به مادربزرگت ميگم، موهايم سفيده چون وقتي به دنيا اومدم به هوش نبودم 521 01:01:55,532 --> 01:01:59,655 پدر و مادرم نتونستن كاري كنن كه من حركتي كنم يا صدايي در بيارم 522 01:02:00,167 --> 01:02:05,592 بهمين خاطر روزها از روح ماه تقاضا كردن و منو در آب مقدس گذاشتن 523 01:02:07,105 --> 01:02:12,830 پدر و مادرم گفتن كه بعدش موهايم سفيد شد و زندگي در بدنم جريان پيدا كرد 524 01:02:14,343 --> 01:02:15,763 !واو 525 01:02:16,976 --> 01:02:19,297 اينو نگفته بودي 526 01:02:20,110 --> 01:02:22,331 ازم نپرسيده بودي 527 01:02:22,342 --> 01:02:24,643 فقط مادربزرگت اين سوال رو پرسيده 528 01:02:30,361 --> 01:02:33,383 مطمئنم ژائو كسيه كه دستور حمله به شما رو صادر كرده 529 01:02:37,399 --> 01:02:39,320 مشكلي هست؟ 530 01:02:40,032 --> 01:02:42,754 ما به استحكامات قبيله‌ي آب شمالي رسيديم 531 01:02:43,366 --> 01:02:45,967 اونها مطمئن هستن كه اون پسر اينجاست 532 01:02:46,579 --> 01:02:48,700 چرا اينقدر ناراحتي عمو؟ 533 01:02:50,714 --> 01:02:55,638 ژائو هيچ حس روحاني نداره مطمئني كه ميخواي اينجا باشي؟ 534 01:02:58,553 --> 01:03:03,577 من تا زماني كه آواتار رو پيش پدرم نبرم اجازه ندارم به آسودگي زندگي كنم 535 01:03:03,789 --> 01:03:05,990 اين موضوع برايت روشن نيست؟ 536 01:04:15,680 --> 01:04:17,400 اين چيه؟ 537 01:04:18,913 --> 01:04:23,637 يو ملت آتش اينجا هستن 538 01:04:46,374 --> 01:04:49,696 مطمئن شو كه زرهت تا گردنت رو بپوشونه 539 01:04:50,008 --> 01:04:52,429 و يادت باشه قدرت "چي" ميتونه تو رو گرم كنه 540 01:04:53,542 --> 01:04:55,443 ميدونم عمو 541 01:05:07,869 --> 01:05:09,690 در امان باشي 542 01:06:12,371 --> 01:06:14,492 آنگ بايد چيزي ازت بپرسه 543 01:06:14,504 --> 01:06:20,029 من بايد با روح اژدها صحبت كنم اون ميتونه كمكم كنه كه با ملت آتش مبارزه كنم 544 01:06:20,841 --> 01:06:23,362 هيچ محل روحاني اينجا هست كه بتونم عبادت كنم؟ 545 01:06:23,374 --> 01:06:28,298 مكان‌هاي روحاني زيادي وجود داره شهر اطراف اين محل‌ها ساخته شده 546 01:06:28,409 --> 01:06:30,330 اما بايد عجله كنيم 547 01:06:55,870 --> 01:07:01,595 براي اينكه به خالكوبي‌هاي كنترل باد برسي بايد مدت طولاني به عبادت بپردازي 548 01:07:01,607 --> 01:07:03,728 بدون اينكه حواست پرت بشه 549 01:07:03,739 --> 01:07:07,742 برخي از راهب‌هاي بزرگ براي 4 روز عبادت ميكردن 550 01:07:23,872 --> 01:07:25,693 من بايد برگردم 551 01:07:26,004 --> 01:07:27,905 تو رو ميبرم 552 01:07:29,418 --> 01:07:31,539 من باهاش مي‌مونم 553 01:07:51,172 --> 01:07:52,692 آنگ 554 01:07:55,207 --> 01:07:57,228 آنگ، صدايم رو ميشنوي؟ 555 01:07:59,842 --> 01:08:02,263 ميدونم كه واقعي هستي 556 01:08:03,476 --> 01:08:06,278 هميشه ميدونستم كه برميگردي 557 01:08:07,391 --> 01:08:09,011 منم 558 01:08:12,426 --> 01:08:14,447 پسر پادشاه آتش 559 01:08:15,260 --> 01:08:17,861 تو اون رو از روستاي ما بردي 560 01:08:43,555 --> 01:08:45,857 تو كي هستي؟ 561 01:08:45,860 --> 01:08:51,664 من كاتارا هستم. تنها كنترل‌كننده‌ي آب در قبيله‌ي آب جنوبي هستم 562 01:09:27,510 --> 01:09:31,414 اجازه ندارم بدون اون به خونه برگردم 563 01:10:08,962 --> 01:10:11,163 كنترل‌كننده‌هاي آب قدرتشون رو از ماه ميگيرن 564 01:10:11,165 --> 01:10:14,567 وقتي روز به پايان برسه اونها قويتر ميشن 565 01:10:15,370 --> 01:10:18,472 ژنرال ايرو، من يه رازي رو ميدونم 566 01:10:18,975 --> 01:10:20,975 چي؟ 567 01:10:20,977 --> 01:10:26,482 در حمله‌ي اخيرم به كتابخانه‌ي بزرگ طوماري پيدا كردم 568 01:10:26,484 --> 01:10:30,187 كه محل روح‌هاي ماه و اقيانوس رو مشخص كرده 569 01:10:30,189 --> 01:10:33,991 ملاقات با يه روح افتخار بزرگيه 570 01:10:36,696 --> 01:10:40,099 خب، اميدوارم كه بتونم اين افتخار رو به شما بدم 571 01:11:19,949 --> 01:11:23,753 چي شده؟ 572 01:11:24,756 --> 01:11:28,959 شاهزاده زوكو توي اين شهره اون دوباره آنگ رو گرفته 573 01:11:41,276 --> 01:11:45,579 صبر ميكنم تا همگي عليه همديگه وارد جنگ بشن 574 01:11:45,981 --> 01:11:48,884 بعد شب هنگام از اينجا ميريم 575 01:11:50,287 --> 01:11:53,289 آنگ، صدايم رو ميشنوي؟ 576 01:11:55,794 --> 01:11:59,096 ميدونم كه واقعي هستي 577 01:11:59,099 --> 01:12:03,602 هميشه ميدونستم كه برميگردي 578 01:12:05,615 --> 01:12:06,835 !سلام 579 01:12:09,110 --> 01:12:13,414 خواهش ميكنم بهم بگو چطور با ملت آتش مبارزه كنم 580 01:12:25,030 --> 01:12:29,233 تو نميتوني با مرگ مردمانت 581 01:12:29,236 --> 01:12:33,439 و مسئوليتي كه بخاطر مرگ اونها داري كنار بياي 582 01:12:33,441 --> 01:12:38,344 تو جلوي ناراحتي خودت رو ميگيري تو خشمگين هستي 583 01:12:38,347 --> 01:12:42,450 بايد اين افكار رو رها كني 584 01:12:42,452 --> 01:12:46,855 بعنوان آواتار اجازه نداري به ديگران صدمه بزني 585 01:12:59,473 --> 01:13:01,774 از اقيانوس استفاده كن 586 01:13:01,776 --> 01:13:05,128 بهشون قدرت آب رو نشون بده 587 01:13:05,131 --> 01:13:08,482 برو، الان اين كار رو بكن 588 01:13:13,089 --> 01:13:16,192 خواهرم آزول هميشه خاص بوده 589 01:13:16,194 --> 01:13:18,395 اون اعجوبه‌ي كنترل آتشه 590 01:13:18,398 --> 01:13:20,897 پدرم عاشقشه 591 01:13:28,408 --> 01:13:31,711 اون حتي بعضي وقت‌ها نميتونه به من نگاه كنه 592 01:13:32,814 --> 01:13:35,415 برعكس مادرم 593 01:14:27,683 --> 01:14:30,284 توصيه ميكنم كه افرادت رو خيلي زود برگردوني 594 01:14:30,287 --> 01:14:32,886 وقتي قدرت ماه آشكار بشه اونها توي شهر گير ميفتن 595 01:14:32,889 --> 01:14:36,091 نگران قدرت ماه نباش ژنرال ايرو 596 01:14:36,093 --> 01:14:38,995 چرا نبايد نگران قدرت ماه باشي؟ - بخاطر اينكه برادرتون - 597 01:14:38,998 --> 01:14:43,300 پادشاه آتش اوزاي و من تصميم گرفتيم كه به نفعمون هست كه 598 01:14:43,302 --> 01:14:46,905 روح ماه رو بكشيم - چي؟ - 599 01:16:08,608 --> 01:16:11,410 آروم باش پيداش ميكنيم 600 01:16:53,363 --> 01:16:56,665 حالت خوبه؟ ارواح چيزي بهت گفتن؟ 601 01:16:56,668 --> 01:17:01,272 بله، روح اژدها با من صحبت كرد ميدونم چيكار بايد كنم 602 01:17:01,274 --> 01:17:05,477 آنگ، ما بايد بريم 603 01:17:27,806 --> 01:17:31,309 اگه اينجا مخفي بموني به دست كنترل‌كننده‌هاي آب كشته نميشي 604 01:17:33,613 --> 01:17:35,814 ميدوني، ميتونيم با هم دوست باشيم 605 01:17:48,030 --> 01:17:50,532 اونها دارن قويتر ميشن 606 01:17:51,235 --> 01:17:53,938 اين طومار كتابخانه‌ي بزرگه 607 01:17:53,940 --> 01:17:56,340 اين نقشه‌ي ماست 608 01:17:56,343 --> 01:17:59,945 دنياي ما به زودي تغيير خواهد كرد، آقايون 609 01:18:24,376 --> 01:18:27,178 ببين كجا دارن ميرن 610 01:18:48,306 --> 01:18:50,907 اونها اسامي زيادي دارن 611 01:18:50,910 --> 01:18:54,713 يينگ و يانگ هل دادن و كشيدن 612 01:18:54,716 --> 01:19:00,420 ميتونم شما رو به ارواح اسرار آميز اقيانوس و ماه معرفي كنم 613 01:19:15,840 --> 01:19:22,146 چرا ارواح به شكل چنين موجود بي‌خطري در آمدن كه اونها رو خيلي آسيب‌پذير ميكنه؟ 614 01:19:22,148 --> 01:19:25,150 تا به انسان‌ها مهرباني و انسانيت رو ياد بدن 615 01:19:26,253 --> 01:19:31,658 فرمانده ژائو، چيزهاي مسلمي وجود دارند كه انسان‌ها نبايد در آنها دخالت كنند 616 01:19:31,660 --> 01:19:35,663 ارواح و دنياي روحاني يكي از اونهاست 617 01:19:36,666 --> 01:19:40,370 اينجا چيكار ميكنين؟ - !بس كن ژائو - 618 01:19:40,771 --> 01:19:45,575 دنيا از تعادل خارج ميشه همه صدمه ميبينند 619 01:19:46,378 --> 01:19:50,782 ملت آتش قدرتمندتر از اونه كه نگران 620 01:19:50,785 --> 01:19:55,188 خرافات بچه‌گانه باشه، ژنرال ايرو 621 01:19:55,489 --> 01:19:59,593 فرمانده ژائو، نه 622 01:20:07,404 --> 01:20:09,505 !حالا ما خدا هستيم 623 01:20:09,508 --> 01:20:12,209 !نه 624 01:20:35,439 --> 01:20:38,242 تو خيلي دل نازكي، ژنرال ايرو 625 01:20:52,961 --> 01:20:55,363 !اون از هيچ، آتش ساخته 626 01:21:46,027 --> 01:21:51,231 بعنوان آواتار حق نداري به ديگران صدمه بزني 627 01:21:51,234 --> 01:21:55,436 تو بايد به اونها قدرت آب رو نشون بدي 628 01:21:58,543 --> 01:22:01,345 همه چيز از دست رفت 629 01:22:01,347 --> 01:22:04,649 تو بوسيله‌ي روح ماه تدهين شدي 630 01:22:04,651 --> 01:22:10,555 وقتي بچه بودم، اون بهم حيات داد - هنوز فرصتي هست - 631 01:22:10,558 --> 01:22:13,859 ميتوني حياتت رو به ارواح برگردوني 632 01:22:13,862 --> 01:22:19,066 به حرفهاش گوش نده، اون از ملت آتشه هيچ چيز هيچوقت واقعا از دست نميره 633 01:22:21,271 --> 01:22:24,673 اگه انتخاب كنم، اين مال منه كه برگردونمش؟ 634 01:22:24,676 --> 01:22:27,577 دلايلي براي تولد هركدام از ما وجود داره 635 01:22:27,579 --> 01:22:30,581 ما بايد دنبال اون دلايل باشيم 636 01:22:39,193 --> 01:22:41,895 اين دليل به دنيا اومدن من بوده 637 01:22:41,897 --> 01:22:44,097 يو، خواهش ميكنم 638 01:22:44,100 --> 01:22:48,904 بدون فداكاري عشقي وجود نداره - چيكار ميكني؟ - 639 01:22:48,906 --> 01:22:51,807 تو نميدوني چه اتفاقي ممكنه بيفته - من باور دارم كه زندگي من - 640 01:22:51,810 --> 01:22:54,111 بدنم رو ترك ميكنه و به روح ماه برميگرده 641 01:22:54,113 --> 01:22:57,614 بعدش چي؟ - روح من ديگه به اين شكل وجود نخواهد داشت - 642 01:22:57,617 --> 01:23:00,918 خواهش ميكنم اين كار رو نكن بايد راه ديگه‌اي هم وجود داشته باشه 643 01:23:00,921 --> 01:23:03,722 نميتونم اجازه بدم اين كار رو بكني من قرار بود مراقب تو باشم 644 01:23:03,724 --> 01:23:06,025 مردمم دارن مي ميرن، سوكا 645 01:23:06,028 --> 01:23:08,929 اونهايي كه مسئول ديگرانن، مسئوليت دارن 646 01:23:08,931 --> 01:23:11,431 الان زمان آن رسيده كه به ملت آتش نشون بديم كه به اعتقاداتمون 647 01:23:11,434 --> 01:23:13,935 ايمان داريم، به همون اندازه كه اونها به اعتقاداتشون ايمان دارن 648 01:23:13,936 --> 01:23:18,139 من ميترسم كاري نكن كه بيشتر از اين بترسم 649 01:23:20,142 --> 01:23:23,144 بيشتر از چيزي كه فكرشو كني دلم برايت تنگ ميشه 650 01:25:00,769 --> 01:25:03,570 من تو رو كشتم 651 01:25:03,572 --> 01:25:06,974 ولش كن برادرزاده 652 01:25:07,777 --> 01:25:12,180 سربازان زيادي هستن، اونها اجازه نميدن آواتار رو ببري 653 01:25:13,784 --> 01:25:16,385 ما بايد سريع از اينجا بريم 654 01:25:16,388 --> 01:25:20,290 اون ميخواست باهات مبارزه كنه و ميتونه گيرت بندازه، زوكو 655 01:25:20,293 --> 01:25:22,694 ولش كن 656 01:25:24,497 --> 01:25:26,698 بيا 657 01:25:58,039 --> 01:26:04,045 تو هميشه تنهايي و اين هميشه بزرگترين مشكل توئه 658 01:28:00,992 --> 01:28:03,995 آب به ما پذيرش رو ياد داد 659 01:28:04,597 --> 01:28:09,501 اجازه بده احساساتت روان بشه مثل آب 660 01:32:13,506 --> 01:32:15,607 آنگ؟ 661 01:33:17,385 --> 01:33:20,287 اونها ازت ميخوان كه آواتارشون باشي، آنگ 662 01:33:24,394 --> 01:33:26,695 همه‌ي ما ميخوايم 663 01:34:02,441 --> 01:34:06,145 نيروهامون در قبيله‌ي آب شمالي در تصرف شهر شكست خوردن 664 01:34:06,147 --> 01:34:09,048 ژنرال ژائو در جنگ كشته شد برادرم خيانتكار شد 665 01:34:09,050 --> 01:34:11,657 پسرم اثبات كرد كه يه شكست خوردست 666 01:34:11,859 --> 01:34:17,998 ستاره‌ي سوزين (ستاره‌اي كه به ملت آتش قدرت بيشتري براي مبارزه با آواتار ميدهد) تا سه سال ديگه برميگرده 667 01:34:18,361 --> 01:34:22,065 من به تمام كنترل‌كننده‌هاي آتش توانايي بزرگترين كنترل‌كننده‌ها رو دادم 668 01:34:22,067 --> 01:34:27,170 قابليت استفاده از نيروي"چي" خودشون براي توليد آتش 669 01:34:27,172 --> 01:34:31,375 اون روز، روزيه كه ما در جنگ پيروز ميشيم 670 01:34:31,378 --> 01:34:34,579 و تسلط ملت آتش رو به همه اثبات ميكنيم 671 01:34:34,682 --> 01:34:39,485 و ما بايد جلوي تسلط آواتار بر زمين و آتش رو بگيريم 672 01:34:39,487 --> 01:34:43,090 بايد به ما فرصت بدي تا به اون روز برسيم 673 01:34:43,692 --> 01:34:49,798 وظيفه‌ي بي نهايت خطيري كه بهت سپردم رو ميپذيري؟ 674 01:34:55,607 --> 01:34:58,510 مي‌پذيرم، پدر 675 01:35:03,511 --> 01:35:12,513 زيرنويس از امير طهماســــبي 676 01:35:13,714 --> 01:35:22,518 amir_t6262@yahoo.com 677 01:37:05,000 --> 01:37:10,000 WwW.PersianDown.CoM 678 01:43:10,000 --> 01:43:13,000 The Last Airbender 2010 Farsi. v2 .13.7.10.