1 00:00:00,001 --> 00:01:46,955 هادي فارسي: ترجمه و زمانبندي کامل Hadi.Farsi@Yahoo.Com وبلاگ زيرنويس هاي هادي فارسي : www.HFSS.rozblog.com 2 00:01:46,959 --> 00:01:50,209 تقدیم به تمام پارسی زبانان 3 00:01:50,210 --> 00:01:52,701 *گنجشک اعظم* 4 00:02:48,191 --> 00:02:55,290 والار مورگولس والار دوهایرس 5 00:03:29,682 --> 00:03:32,765 چند روزه که دارم زمین اینجا رو جارو میکنم 6 00:03:32,822 --> 00:03:36,791 خوبه من نیومدم اینجا که زمین جارو کنم 7 00:03:36,814 --> 00:03:40,314 برای جارو کردن نیومدی ؟ ... پس چرا اومدی ؟ 8 00:03:40,353 --> 00:03:43,072 تو گفتی که میتونم شاگردت باشم 9 00:03:43,135 --> 00:03:46,033 گفتی که بهم یاد میدی که چطور یک مرد بی چهره باشم 10 00:03:46,064 --> 00:03:49,861 این مرد به این دختر یاد خواهد داد 11 00:03:49,900 --> 00:03:54,033 والار دوهایرس" : تمام انسان ها باید خدمت کنند" 12 00:03:54,095 --> 00:03:57,767 مخصوصا انسان های بی چهره 13 00:03:57,822 --> 00:04:03,064 من میخوام که خدمت کنم 14 00:04:03,111 --> 00:04:05,234 این دختر میخواد که به خودش خدمت کنه 15 00:04:05,306 --> 00:04:09,609 ما اینجا به خدای "فراوان چهره" خدمت میکنیم تا خوب خدمت کنیم 16 00:04:09,642 --> 00:04:14,190 این دختر باید تبدیل به "هیچکس" شود کدوم یکی خدای "فراوان چهره" هستش ؟ 17 00:04:14,220 --> 00:04:17,401 خدای "غریب" رو میبینم خدای "غرق شده" رو میبینم 18 00:04:17,424 --> 00:04:21,166 من "ویر وود" چهره رو میبینم تنها یک خدا وجود داره 19 00:04:21,212 --> 00:04:23,774 این دختر نامش رو میدونه 20 00:04:23,829 --> 00:04:27,657 و هیچ انسانی موهبتش رو نمیشناسه 21 00:05:03,813 --> 00:05:08,455 اونا دارن کجا میبرنش ؟ 22 00:05:25,839 --> 00:05:40,443 ملکه "مارجری" ؟ ... ملکه "مارجری" ؟ ... ملکه "مارجری" ؟ 23 00:05:45,755 --> 00:05:48,726 من از آن ِ او هستم ، و او از آن ِ من است من از آن ِ او هستم ، و او از آن ِ من است 24 00:05:48,755 --> 00:05:55,666 از این روز ، تا آخرین روز زندگیم از این روز ، تا آخرین روز زندگیم 25 00:06:36,630 --> 00:06:40,563 بهت آسیب زدم ؟ نه ، دوست داشتنی بودی 26 00:06:40,599 --> 00:06:43,868 همه چی سریع اتفاق افتاد بله 27 00:06:43,888 --> 00:06:48,469 ... ترسیده بودم که شاید بهت صدمه بزنم ، مثل نه ، نه ، نه 28 00:06:48,521 --> 00:06:50,477 تو خیلی شیرین هستی 29 00:06:50,514 --> 00:06:53,720 شیرین ترین پادشاهی که تا به حال روی زمین زندگی کرده 30 00:06:53,764 --> 00:06:58,708 این کاریه که میخوام تمام روزا انجام بدم هر روز ِ بقیه ی عمرم رو 31 00:06:58,709 --> 00:07:02,312 باشکوه نمیشه ؟ 32 00:07:02,365 --> 00:07:07,031 میشه یکم استراحت کنیم ؟ ... فقط واسه اینکه یه نفسی بگیریم عجله ای که نیست ، هست ؟ 33 00:07:07,077 --> 00:07:09,523 البته که نه 34 00:07:09,569 --> 00:07:13,155 گرسنه ای ؟ میخوای بدم برات مقداری کیک و آب انار بیارن ؟ 35 00:07:13,156 --> 00:07:15,274 نه ، چیزی لازم ندارم 36 00:07:15,328 --> 00:07:18,203 !!! فقط همه ی تو رو برای خودم میخوام 37 00:07:18,266 --> 00:07:24,070 من میخوام هر چیزی که درمورد پادشاه "تامن" ، ابتدای نامش ، هست رو بدونم 38 00:07:24,117 --> 00:07:28,976 پادشاه "تامن" ... هنوز برام عجیب به نظر میرسه 39 00:07:29,000 --> 00:07:32,539 ملکه "مارجری" برای تو عجیب به نظر میرسه ؟ 40 00:07:32,586 --> 00:07:38,716 خیلی عجیب ، شوهر همسر 41 00:07:39,906 --> 00:07:42,201 بعضی وقتا حس عجیبی وجود داره 42 00:07:42,234 --> 00:07:48,219 من پادشاه هستم ، با زیبا ترین زن جهان ازدواج کردم 43 00:07:48,250 --> 00:07:51,289 و همه اینها به این دلیله که برادرم مُرد 44 00:07:51,320 --> 00:07:53,350 درک میکنم 45 00:07:53,390 --> 00:07:56,702 اما این تثصیر تو نیست ، اینو میدونی ، مگه نه ؟ 46 00:07:56,726 --> 00:07:59,748 نباید احساس گناه کنی 47 00:07:59,796 --> 00:08:07,106 !!! من حس گناه نمیکنم ، همینه که عجیبه 48 00:08:07,209 --> 00:08:09,215 دوست داری به سفر دریایی بری ؟ 49 00:08:09,248 --> 00:08:13,047 عاشق سفر دریایی هستم منم همینطور 50 00:08:13,092 --> 00:08:16,477 فکر میکنم که ما خیلی شاد خواهیم بود ، من و تو 51 00:08:16,522 --> 00:08:20,446 منم همینطور 52 00:08:20,522 --> 00:08:26,796 در یک برج زندگی میکنیم ، که خیلی مرتفعه که ابر ها رو لمس میکنه 53 00:08:26,850 --> 00:08:29,703 معلومه که مادربزرگم نمیتونست صبر کنه تا به خونه بره 54 00:08:29,787 --> 00:08:34,499 پایتخت برای همه نیست ، گمون کنم 55 00:08:34,576 --> 00:08:37,647 مادرت اینجا رو دوست داره ؟ 56 00:08:37,694 --> 00:08:39,413 اینطور فکر نمیکنم 57 00:08:39,459 --> 00:08:43,837 بهم گفته که تو سرزمین پادشاهی به هیچ کس اعتماد نکنم 58 00:08:43,897 --> 00:08:46,900 خیلی شگفت انگیزه که مادرت رو داشته باشی که مراقبت باشه 59 00:08:46,939 --> 00:08:49,626 یک ماده شیری که از توله اش محافظت میکنه 60 00:08:49,655 --> 00:08:54,821 خوب ، اما من الان یک مردم 61 00:08:54,858 --> 00:08:58,042 هستی 62 00:08:58,100 --> 00:09:02,050 و پادشاه 63 00:09:02,133 --> 00:09:04,871 اما همیشه پسر کوچولوی اون مادرت خواهی بود 64 00:09:04,910 --> 00:09:07,302 گمون کنم 65 00:09:07,368 --> 00:09:12,294 من مادرت رو ستایش میکنم ، اون همیشه با من خیلی با سخاوت بوده ، خیلی مهربون 66 00:09:12,329 --> 00:09:14,872 و وحشتی که مجبور شد تحمل کنه 67 00:09:14,923 --> 00:09:18,189 از دست دادنش شوهرش ، بچه ی ارشدش ، پدرش 68 00:09:18,190 --> 00:09:20,894 عجیب نیست که نسبت به تو خیلی محافظت گرایانه رفتار میکنه 69 00:09:20,946 --> 00:09:25,581 هیچوقت بهت اجازه نخواهد داد که از دیدش خارج شی 70 00:09:27,009 --> 00:09:29,061 به نظر میرسه که خیلی عاشقی 71 00:09:29,118 --> 00:09:32,350 اولین روز های ازدواج اغلب سرشار از شور و شعفه 72 00:09:32,383 --> 00:09:35,395 قطعا خیلی زیباست ، مگه نه ؟ 73 00:09:35,414 --> 00:09:39,989 مثل یک عروسک ، زیاد هم لبخند میزنه 74 00:09:40,032 --> 00:09:45,697 فکر میکنی باهوشه ؟ من نمیتونم به صورت حتمی چنین چیزی رو بگم 75 00:09:45,711 --> 00:09:48,539 حالا مهم هم نیست اصلا دلتون برای "کاستلی راک" تنگ میشه ؟ 76 00:09:48,540 --> 00:09:51,703 برای من چیزی در "کاستلی راک" وجود نداره 77 00:09:51,742 --> 00:09:55,101 اونجا جاییه که بزرگ شدین 78 00:09:55,125 --> 00:09:58,053 همیشه به من گفتین که مردم اونجا رو بیشتر دوست دارین 79 00:09:58,109 --> 00:10:04,404 میگفتین که سرزمین پادشاهی پوی پهن اسب و شیر ترشیده میده 80 00:10:04,468 --> 00:10:09,209 چرا داریم از "کاستلی راک" صحبت میکنیم ؟ ... اونطوری که شما راجع بهش صحبت میکردین 81 00:10:09,265 --> 00:10:11,756 همیشه فکر میکردم که دلتون براش تنگ شده 82 00:10:11,821 --> 00:10:16,320 که ... جایی که خونه ی واقعی شما بود الان اینجا خونه ی واقعی منه 83 00:10:16,352 --> 00:10:18,971 جایی که خانواده ام زندگی میکنه 84 00:10:19,001 --> 00:10:22,237 من میخوام که شما شاد باشین ، مادر 85 00:10:22,290 --> 00:10:25,026 اینو میدونم 86 00:10:25,102 --> 00:10:32,634 میدونم که میخوای من شاد باشم ، پسر شیرینم اما در "کاستلی راک" شاد تر نمیشین ؟ 87 00:10:32,680 --> 00:10:38,157 گفتم عزیزم ، قطعا 4 بار کافیه دیگه داری تلاش میکنی یه رکورد جدید به جا بذاری ؟ 88 00:10:38,158 --> 00:10:45,368 و اون گفت : "خوب ، رکورد دیگه چیه ؟ " مطمئنم که ما میتونیم بشکنیمش" 89 00:10:47,314 --> 00:10:49,165 مادر ؟ 90 00:10:49,205 --> 00:10:51,720 خوش آمدین 91 00:10:51,751 --> 00:10:54,465 خیلی دوست داشتنی شدی ازدواج بهت میسازه 92 00:10:54,490 --> 00:10:57,310 میتونیم چیزی براتون بیاریم بخورین یا بنوشین ؟ 93 00:10:57,342 --> 00:11:02,676 ای کاش مقداری شراب براتون داشتیم برای ما یک تو روز زوده 94 00:11:02,726 --> 00:11:06,078 نه ، نه من ... نمیتونم بمونم 95 00:11:06,119 --> 00:11:08,781 فقط میخواستم بهت خبر بدم اگه 96 00:11:08,806 --> 00:11:10,726 کاری هست که بتونم برات بکنم یا نه 97 00:11:10,752 --> 00:11:12,664 شما خیلی مهربون هستین 98 00:11:12,691 --> 00:11:15,005 تامن" به نظر میرسه که کاملا مجذوب ملکه ی جدیدش شده" 99 00:11:15,037 --> 00:11:20,151 من قطعا ایشون رو ستایش میکنم شما مرد جوان خوش سرو زبانی بزرگ کردین 100 00:11:20,152 --> 00:11:23,691 تا ابد سپاسگذارم خوبه 101 00:11:23,764 --> 00:11:25,169 خوبه 102 00:11:25,227 --> 00:11:28,990 خوشحالم که میشنوم شاد هستی به شدت خوشحالم ، واقعا 103 00:11:29,015 --> 00:11:31,584 بخوام رو راست باشم ، از نفس افتادم اما 104 00:11:31,639 --> 00:11:36,647 چه انتظاری میتونم داشته باشم ؟ ایشون نیمه شیر و نیمه گوزن هست 105 00:11:36,713 --> 00:11:38,606 پس باهاش تنهاتون میزارم 106 00:11:38,631 --> 00:11:43,301 راستی ، منو ببخشید ، خیلی وقته که تو کاخ نبودم کمی گیج میشم 107 00:11:43,351 --> 00:11:45,605 الان شیوه ی درست خطاب کردن شما چیه ؟ 108 00:11:45,639 --> 00:11:49,871 ملکه ی مادر یا ملکه ی بیوه ؟ 109 00:11:49,915 --> 00:11:51,790 نیازی به ای نتشریفات نیست 110 00:11:51,810 --> 00:11:55,087 در هر رویدادی ، بسته به اشتیاق پادشاه 111 00:11:55,114 --> 00:11:58,972 ملکه ی مادر ، یک ملکه ی مادربزرگ خواهد شد روز دوست داشتنی ای خواهد بود 112 00:11:58,973 --> 00:12:03,033 میتونین اون جشن و سرور ها رو تصور کنین ؟ ... تمام روز و شب ناقوس ها رو به صدا در میارن 113 00:12:03,034 --> 00:12:05,960 یادت باشه 114 00:12:05,982 --> 00:12:11,120 هر چی که لازم داشتی 115 00:13:22,805 --> 00:13:25,224 ما نمیتونیم شمال رو تنها با وحشت حفظ کنیم 116 00:13:25,225 --> 00:13:28,089 شما نمیتونین شمال رو حفظ کنین اگه اجازه بدین نیمچه ارباب ها به ما توهین کنن 117 00:13:28,155 --> 00:13:30,878 فرستادمت اونجا تا مالیت ها رو جمع کنی نه جسد 118 00:13:30,932 --> 00:13:33,759 ارباب "کیلین" از پرداختش امتناع کرد 119 00:13:33,813 --> 00:13:41,325 گفتش که سرپرست شمال همیشه یک "استارک" خواهد بود و محکوم به فنا میشد اگه پاچه خواری یک خائن رو میکرد 120 00:13:41,326 --> 00:13:43,674 چاره ای براش نگذاشتی 121 00:13:43,689 --> 00:13:47,661 زنده زنده پوستش رو کندم ، به همراه همسر و برادرش 122 00:13:47,662 --> 00:13:50,754 پسرشو کجبور کردم تماشا کنه 123 00:13:50,755 --> 00:13:52,201 و ؟ 124 00:13:52,232 --> 00:13:56,258 ارباب"کیلین" جدید مالیات ها رو پرداخت کرد 125 00:14:01,479 --> 00:14:04,632 چیز مهمی دارم که بهت بگم 126 00:14:04,679 --> 00:14:09,781 خوردن رو تموم کن و گوش کن 127 00:14:15,948 --> 00:14:20,523 اگر خاندان های دیگه علیه مون قیام کنن افراد کافی برای حفظ شمال رو نداریم 128 00:14:20,560 --> 00:14:21,977 اینو میفهمی ؟ 129 00:14:22,005 --> 00:14:23,466 ... پیمانمون با "لنستر" ها ازمون محافـ 130 00:14:23,467 --> 00:14:28,141 من با "تایون لنستر" پیمان داشتم تایون لنستر" مرده" 131 00:14:28,170 --> 00:14:31,708 باقی مونده ی "لنستر" ها هزاران مایل دور تر از ما هستن که دارن با این حقیقت دست و پنجه نرم میکنن 132 00:14:31,711 --> 00:14:36,227 اونها هرگز در طول تاریخ هفت پادشاهی یک بار هم ارتششون رو تا اینجای شمال نفرستادن 133 00:14:36,254 --> 00:14:39,966 اگه فکر میکنی این کار رو برای ما میکنن یک احمقی 134 00:14:40,006 --> 00:14:43,654 ما با اتحاد با دیگر خاندان ها ، خاندان قدرتمندی میشیم 135 00:14:43,688 --> 00:14:46,912 و با مذاکره اون اتحاد ها رو تبدیل به قدرت های بزرگتری میکنیم 136 00:14:46,935 --> 00:14:52,083 بهترین راه ساخت یک اتحاد پایدار با کندن پوست یک مرد نیست 137 00:14:52,133 --> 00:14:54,904 بهترین راه ازدواجه 138 00:14:54,927 --> 00:14:58,280 حالا که تو توسط حکم سلطنتی یک "بولتون" هستی 139 00:14:58,332 --> 00:15:04,444 کاملا وقتشه که با یک عروس مناسب ازدواج کنی 140 00:15:04,505 --> 00:15:06,296 و جالبه که بگم 141 00:15:06,361 --> 00:15:11,358 این دختر تمام عیار رو پیدا کردم تا جای پامون رو در شمال محکم کنه 142 00:15:31,756 --> 00:15:36,546 موت کیلین" ـه ؟" بله ، یکم بد منظره است ، مگه نه ؟ 143 00:15:36,595 --> 00:15:39,052 قبلا اینجا بودی 144 00:15:39,112 --> 00:15:44,047 سر راهمون که داشتیم به سرزمین پادشاهی میرفتیم ... با پدرم و "آریا" و 145 00:15:44,048 --> 00:15:48,484 دارین منو کجا میبرین ؟ خونه 146 00:15:48,531 --> 00:15:53,945 بولتون" ها "وینترفل" رو در اختیار دارن" 147 00:15:53,994 --> 00:15:57,938 درخواست ازدواجتون ... برای خودتون نبود !؟ 148 00:15:57,992 --> 00:15:59,845 نه 149 00:15:59,884 --> 00:16:04,126 روس بولتون" برادر من رو به قتل رسوند" به خانواده ی من خیانت کرد 150 00:16:04,145 --> 00:16:06,047 بله کرد 151 00:16:06,075 --> 00:16:08,230 اون به "لنستر" ها خدمت میکنه 152 00:16:08,273 --> 00:16:10,784 فعلا من نمیام 153 00:16:10,805 --> 00:16:12,847 وینترفل" خونه ی توئه" دیگه نیست 154 00:16:12,874 --> 00:16:16,093 همیشه خواهد بود ، تو یک "استارک" هستی 155 00:16:16,126 --> 00:16:19,194 رنگ کردن موهات این رو عوض نمیکنه ، تو سانسا استارک" هستی" 156 00:16:19,244 --> 00:16:22,429 "بزرگترین بچه ی زنده مونده ی "ند" و "کتلین استارک 157 00:16:22,480 --> 00:16:24,010 جای تو در شماله 158 00:16:24,045 --> 00:16:28,237 نمیتونم باهاش ازدواج کنم ، تو نمیتونی محبورم کنی اون یک خائنه ، یک قاتل 159 00:16:28,278 --> 00:16:30,237 تو که با "روس بولتون" ازدواج نمیکنی 160 00:16:30,278 --> 00:16:33,687 نه ، تو با پسرش و وارثش "رمزی" ازدواج میکنی 161 00:16:33,743 --> 00:16:36,304 ... روزی اون سرپرس شمال میشه و تو نه 162 00:16:36,337 --> 00:16:38,437 سانسا ؟ نه ، تو نمیتونی منو مجبور کنی 163 00:16:38,457 --> 00:16:41,815 به خودم گرسنگی میدم ، ترجیح میدم بمیرم تا اینکه برم اونجا 164 00:16:41,835 --> 00:16:45,174 من تو رو مجبور به کاری نمیکنم 165 00:16:45,206 --> 00:16:48,565 تا الان دیگه نمیدونی که چقدر بهت اهمیت میدم ؟ 166 00:16:48,587 --> 00:16:52,943 کلامی به زبون بیار و ما اسبا رو برمیگردونیم اما بهم گوش کن ، گوش کن 167 00:16:52,944 --> 00:16:56,220 تمام زندگیت رو در حال فرار بودی 168 00:16:56,236 --> 00:16:58,931 اتفاقات وحشتناکی برای خانواده ات افتاده و تو اشک میریزی 169 00:16:58,955 --> 00:17:02,085 تو یک اتاق تاریک تنها میشینی در حال سوگواری سرنوشت اونها 170 00:17:02,108 --> 00:17:06,742 از روزی که پدرت رو اعدام کردن تو تماشاگر مصیبت بودی 171 00:17:06,765 --> 00:17:15,441 دیگه تماشاگر نباش ، میشنوی ؟ دیگه فرار نکن 172 00:17:15,450 --> 00:17:18,473 تو دنیا عدالتی وجود نداره 173 00:17:18,502 --> 00:17:22,028 وجود نداره مگر اینکه ما به وجود بیاریمش 174 00:17:22,052 --> 00:17:25,308 تو عاشق خانواده ات بودی 175 00:17:25,379 --> 00:17:29,715 انتقامشون رو بگیر 176 00:18:28,120 --> 00:18:30,075 چطوری از اونجا رد شیم ؟ 177 00:18:30,107 --> 00:18:32,732 رد نمیشیم ، دورش میزنیم 178 00:18:32,770 --> 00:18:35,807 راهمون رو مایل ها دور میکنه 179 00:18:35,857 --> 00:18:42,463 دیدمون نسبت بهشون رو از دست میدیم مهم یسنت ، میدونم دارن کجا میرن 180 00:18:44,050 --> 00:18:49,485 برای "کارآموز مقام سلحشوری" بودن یکم پیر نشدی ؟ 181 00:18:50,751 --> 00:18:53,593 چطور آخر کارت به سلحشوری "کوتوله شیطانی" رسید ؟ 182 00:18:53,639 --> 00:18:54,866 ترین" از اون اسم مستعار متنفره" 183 00:18:54,909 --> 00:19:00,468 خوب اینجا نیست که درموردش غرولند کنه ، هست ؟ 184 00:19:01,838 --> 00:19:05,415 در طی جنگ 5 پادشاه ، سلحشوری ِیک شوالیه به اسم جناب "لارل" رو میکردم 185 00:19:05,446 --> 00:19:08,658 یک شب ، یکمی زیادی مشروب خورد 186 00:19:08,708 --> 00:19:11,470 !!! و داشت از گرسنگی میمردم ، پس یک تکه ران خوک قرض گرفت 187 00:19:11,497 --> 00:19:13,827 قرض گرفتش ؟ دزد که نبود 188 00:19:13,863 --> 00:19:16,405 مست و گرسنه بود و فکر هم نمیکرد 189 00:19:16,445 --> 00:19:18,530 منم مست بودم 190 00:19:18,563 --> 00:19:21,804 نصف ران خوک رو به من داد 191 00:19:21,863 --> 00:19:23,726 صبح روز بعد 192 00:19:23,756 --> 00:19:26,257 یکی از نگهبانا دید که از هوش رفته 193 00:19:26,290 --> 00:19:30,031 زیر یک بارکش ، با استخون ران خوک که هنوز تو دستش بود 194 00:19:30,097 --> 00:19:33,206 اون مرد رو بعد از ظهر دار زدن 195 00:19:33,230 --> 00:19:34,979 اونها طناب دار رو دور گردن من هم انداختن 196 00:19:35,000 --> 00:19:39,095 ارباب "تایون" شنید که نام خاننوادگیم "پین" ـه پس منو عفو مرد 197 00:19:39,104 --> 00:19:41,655 و منو به سرزمین پادشاهی فرستاد تا برای پسرش سلحشوری کنم 198 00:19:41,699 --> 00:19:43,827 به عنوان مجازات ؟ 199 00:19:43,894 --> 00:19:46,802 برای هردوتون اینطوری به نظر نمیرسید 200 00:19:46,817 --> 00:19:48,824 ارباب "ترین" همیشه با من خیلی خوب بود 201 00:19:48,862 --> 00:19:52,910 بله تمام اربابانت باهات خیلی مهربون بودن همه شون به جز من 202 00:19:52,911 --> 00:19:55,458 شرمنده که مجبوری سلحشوری چنین آدم کثیفی رو بکنی 203 00:19:55,477 --> 00:19:58,481 من متاسفم نیستم ، شما بهترین مبارزی هستین که تا به حال دیدم 204 00:19:58,520 --> 00:20:01,204 شما "سگ شکاری" رو شکست دادین 205 00:20:01,247 --> 00:20:07,043 باعث افتخارمه که کارآموز مقام سلحشوری شما باشم 206 00:20:08,013 --> 00:20:10,375 متاسفم که همیشه با عصبانیت باهات صحبت میکنم 207 00:20:10,386 --> 00:20:16,490 اگه با عصبانیت باهام صحبت نمیکردین چیزی یاد نمیگرفتم 208 00:20:16,693 --> 00:20:20,186 میخوای یک شوالیه باشی "پاد" ؟ 209 00:20:20,234 --> 00:20:20,959 بله 210 00:20:20,991 --> 00:20:23,686 از فردا ، با شمشیر روزی دو مرتبه تمرین میکنیم 211 00:20:23,717 --> 00:20:27,438 قبل از اینکه صبح حرکت کنیم و بعد از اینکه برای عصر اردو زدیم 212 00:20:27,492 --> 00:20:30,095 و میخوام بهت نشون بدم چطور از یک اسب به درستی سواری بگیری ممنون 213 00:20:30,149 --> 00:20:32,962 من نمیتونم مقام شوالیه رو بهت بدم ، اما میتونم بهت چطور مبارزه کردن رو یاد بدم 214 00:20:32,991 --> 00:20:37,270 گمون کنم اون مهم تره 215 00:20:47,449 --> 00:20:49,359 شما یک شوالیه نبودین ، اما 216 00:20:49,399 --> 00:20:53,367 شما نگهبان شخص پادشاه "رنلی برثین" بودین ، مگه نه ؟ 217 00:20:53,390 --> 00:20:55,066 بودم 218 00:20:55,087 --> 00:20:59,393 ارباب "ترینگ گفتش که مرد خوبی بود 219 00:20:59,471 --> 00:21:02,315 بود 220 00:21:02,359 --> 00:21:08,097 اما چطور کارتون رسید به خدمت کردن به "رنلی" ؟ 221 00:21:10,755 --> 00:21:13,465 وقتی یک دختر بودم ، پدرم یک مجلس رقص برگزار کرد 222 00:21:13,511 --> 00:21:17,121 من تنها بچه ی زنده اش هستم پس میخواد که برای من یک وصلت خوب ترتیب بده 223 00:21:17,168 --> 00:21:19,722 اربابان جوان بسیاری رو به "تارث" دعوت کرد 224 00:21:19,791 --> 00:21:25,911 من نمیخواستم برم ، اما پدرم منو کشید به سالن رقص 225 00:21:26,059 --> 00:21:29,966 و شگفت انگیر بود 226 00:21:30,048 --> 00:21:34,672 هیچ کدوم از پسرا متوجه نشدن که چقدر کله شق و قد بلند بودم 227 00:21:34,723 --> 00:21:40,788 سر همدیگه رو کلاه میذاشتن و تهدید به مبارزه تن به تن میکردن وقتی فکر میکردن که نوبت رقص اونهاست 228 00:21:40,829 --> 00:21:42,647 و در گوشم زمزمه میکردن 229 00:21:42,705 --> 00:21:48,279 که چطور میخواستن با من ازدواج کنن و منو به قلعه هاشون برگردونن 230 00:21:48,325 --> 00:21:53,226 پدرم به من لبخند زد و من بهش لبخند زدم 231 00:21:53,323 --> 00:21:58,726 تو اون موقع انقدر خوشحال نبودم 232 00:21:58,778 --> 00:22:03,148 تا زمانی که دیدم چند تا از پسرا زیر لب میخندیدن 233 00:22:03,241 --> 00:22:07,570 و بعد همه شون شروع کردن به خندیدن نمیتونستن به بازی بیش از اون ادامه بدن 234 00:22:07,628 --> 00:22:10,692 اونا داشتن منو بازیچه ی دست خودشون میکردن 235 00:22:10,756 --> 00:22:15,958 برین ِزیبا" منو صدا میکردن ، بی مصرف بزرگ" 236 00:22:16,000 --> 00:22:20,578 و فهمیدم که من بیریخت ترین دختر زنده روی زمین هستم 237 00:22:20,640 --> 00:22:26,242 یک هیولای تلو تلو خور عظیم 238 00:22:28,044 --> 00:22:32,873 سعی کردم فرار کنم ، اما "رنلی برثین" من رو در آغوشش کشید 239 00:22:32,911 --> 00:22:35,779 بهم گفت اجازه نده اشکات رو ببینن 240 00:22:35,805 --> 00:22:41,912 اون تاپاله های پست کوچک تاپاله های پست کوچک ارزش گریه کردن ندارن 241 00:22:41,954 --> 00:22:46,123 اون با من رقصید و هیچ کدوم از پسرای دیگه نتونستن چیزی بگن 242 00:22:46,216 --> 00:22:50,688 و به هر حال برادر پادشاه هم بود 243 00:22:50,768 --> 00:22:54,540 اما ... مگه اون 244 00:22:54,576 --> 00:22:58,200 ارباب "ترین" گفت که اون 245 00:22:58,254 --> 00:23:01,481 بله "پاد" ... اون از مردا خوشش میومد من که احمق نیستم 246 00:23:01,514 --> 00:23:03,513 اون منو دوست نداشت ، منم نمیخواست 247 00:23:03,587 --> 00:23:07,739 اون با من رقصید چون مهربون بود و نمیخواست ببینه که آسیبی دیده باشم 248 00:23:07,804 --> 00:23:10,684 اون منو از یک شخص بی مصرف بودن نجات داد 249 00:23:10,766 --> 00:23:12,489 از اون روز 250 00:23:12,516 --> 00:23:16,855 تا آخرین روز عمرش 251 00:23:16,922 --> 00:23:22,809 و من در عوض نتونستم نجاتش بدم 252 00:23:22,883 --> 00:23:28,687 هیچ چیزی نفرت انگیز تر از این نیست که نتونی از اونایی که دوستشون داری محافظت کنی 253 00:23:28,744 --> 00:23:31,429 روزی ، من انتقام پادشاه "رنلی" رو میگیرم 254 00:23:31,521 --> 00:23:34,928 اما شما که گفتین یک سایه اون رو به قتل رسوند 255 00:23:34,971 --> 00:23:36,264 چطور باید با یک سایه جنگید ؟ 256 00:23:36,308 --> 00:23:39,991 "سایه ای با چهره ی "استنس برثین 257 00:23:40,017 --> 00:23:46,701 میدونم که "استنس" بود اینو از ته دلم میدونم 258 00:23:46,798 --> 00:23:49,740 استنس یک انسانه نه یک سایه 259 00:23:49,826 --> 00:23:51,787 و یک انسان 260 00:23:51,852 --> 00:23:54,986 قابل کشتنه 261 00:23:56,389 --> 00:23:58,525 ارباب فرمانده ؟ عالی جناب ؟ 262 00:23:58,576 --> 00:24:00,393 میشه تنها صحبت کنیم ؟ 263 00:24:00,425 --> 00:24:05,824 اولی" الان خدمتکار منه ، همونطور که من" خدمتکار ارباب فرمانده "مورمنت" بودم 264 00:24:05,848 --> 00:24:11,835 میخوام که در جلسه هام حضور داشته باشه تا از مردان با تجربه چیز یاد بگیره 265 00:24:11,885 --> 00:24:17,359 روزی ، اون ممکنه فرماندهی کنه 266 00:24:17,481 --> 00:24:22,183 خیلی خوب ، درمورد پیشنهادم فکر کردی ؟ 267 00:24:22,227 --> 00:24:23,519 کردم 268 00:24:23,540 --> 00:24:26,870 و بابتش ازتون ممنونم ، شما به من لطف بزرگی میکنین 269 00:24:26,896 --> 00:24:29,351 تمام عمرم میخواستم "جان استارک" باشم 270 00:24:29,353 --> 00:24:32,968 کلامش رو به زبون بیار و خواهی شد 271 00:24:32,987 --> 00:24:35,991 اما مجبورم پیشنهادتون رو رد کنم 272 00:24:36,030 --> 00:24:38,876 من ارباب فرمانده ی نگهبانان شب هستم 273 00:24:38,919 --> 00:24:40,298 جای من اینجاست 274 00:24:40,332 --> 00:24:44,212 من دارم بهت فرصتی برای گرفتن انتقام خانواده ات میدم 275 00:24:44,251 --> 00:24:48,750 قلعه ای که در اون بزرگ شدی رو پس بگیر 276 00:24:48,805 --> 00:24:50,875 تا به شمال حکومت کنی 277 00:24:50,913 --> 00:24:53,625 ای کاش میتونستم کنار شما مبارزه کنم 278 00:24:53,675 --> 00:24:55,524 باور کنین ، این آرزومه 279 00:24:55,569 --> 00:24:59,083 اما به عهدی مقدس در جنگل خدایان قسم خوردم 280 00:24:59,125 --> 00:25:01,661 من جانم رو به نگهبانان شب متعهد شدم 281 00:25:01,700 --> 00:25:05,013 تو مثل پدرت کله شقی 282 00:25:05,050 --> 00:25:06,662 و به همون اندازه با شرافت 283 00:25:06,712 --> 00:25:09,990 تحسین و تمجیدی بالاتر از این نمیتونم تصور کنم با این حرف قصد تحسین و تمجید نداشتم 284 00:25:10,050 --> 00:25:12,677 شرافت پدرت رو به کشتن داد 285 00:25:12,693 --> 00:25:14,782 اما اگه تصمیمت گرفته شده برای منصرف کردنت تلاش نمیکنم 286 00:25:14,801 --> 00:25:17,979 میتون ازتون سوال کنم ، عالی جناب ؟ تا چه مدتی قصد ماندن در قلعه سیاه رو دارین ؟ 287 00:25:18,015 --> 00:25:21,321 هنوز هیچی نشده از دستمون خسته شدی ؟ 288 00:25:21,345 --> 00:25:23,357 شما مارو از دست ارتش "منس ریدر" نجات دادین 289 00:25:23,390 --> 00:25:27,021 این رو هرگز فراموش نمیکنیم اما این سوال درمورد بقا ـه 290 00:25:27,070 --> 00:25:33,407 نگهبانان شب" نمیتونه به غذا دادن به افراد شما" و وحشی های زندانی به مدت نامحدودی ادامه بده 291 00:25:33,439 --> 00:25:36,314 زمستان در راهه 292 00:25:36,372 --> 00:25:40,143 میدونم ، طی 2 هفته ما به سمت "وینترفل" حرکت میکنیم 293 00:25:40,197 --> 00:25:43,020 قبل از اینکه برف ما رو در اینجا به دام بندازه 294 00:25:43,103 --> 00:25:44,661 و وحشی ها ؟ 295 00:25:44,703 --> 00:25:46,989 اونها ترجیح میدن بسوزن تا برای من مبارزه کنن اشکالی نداره 296 00:25:47,035 --> 00:25:49,419 سرنوشتشون رو به دست تو میسپارم 297 00:25:49,465 --> 00:25:56,425 میتونی اعدامشون کنی ، این امن ترین مسیره 298 00:25:56,457 --> 00:26:01,135 یا میتونی مطمئن بشی که این "تورمند" از "منس" بیشتر مایل به مصالحه است یا نه 299 00:26:01,157 --> 00:26:04,479 گمون کنم برادران نگهبانان شب ترجیح میدن که وحشی ها رو مرده ببینن 300 00:26:04,531 --> 00:26:07,455 بیشتر برادرا بله 301 00:26:07,491 --> 00:26:10,237 اینجا اندکی عشق به قوم آزاد وجود داره 302 00:26:10,291 --> 00:26:15,292 تو ارباب فرمانده هستی ، تصمیم با توئه 303 00:26:15,352 --> 00:26:21,465 تو دشمنان زیادی در قلعه سیاه داری ، تا حالا درمورد فرستادن "السر ثورن" به جای دیگه فکر کردی ؟ 304 00:26:21,514 --> 00:26:24,051 فرماندهی نگهبانی شرقی کنار دریا رو به اون بسپار 305 00:26:24,092 --> 00:26:26,597 شنیدم که بهتره دشمنانتون رو نزدیک خودتون نگه دارین 306 00:26:26,634 --> 00:26:31,858 هرکسی که اینو گفته دشمنان زیادی نداشته 307 00:26:36,839 --> 00:26:40,050 ایشون چیزی در تو میبینه 308 00:26:40,104 --> 00:26:43,199 ممکنه از لحنشون آشکار نباشه 309 00:26:43,229 --> 00:26:45,316 اما این حقیقته ، اون به تو ایمان داره 310 00:26:45,333 --> 00:26:49,547 متاسفم که ناامیدش کردم 311 00:26:51,839 --> 00:26:55,149 پادشاه مرد پیچیده ای هستش 312 00:26:55,199 --> 00:26:57,597 اما اون چیزی رو میخواد که به صلاح هفت پادشاهیه 313 00:26:57,631 --> 00:27:01,534 به شرطی که در حال حکومت به اونها باشه اون تنها پادشاه حقیقیه 314 00:27:01,579 --> 00:27:03,519 ایشون نسبت به اون تاج و تخت حق خونی داره خونی : خویشاوندی با پادشاه اسبق 315 00:27:03,543 --> 00:27:07,074 من قسم خورم که از امور سیاسی 7 پادشاهی دور بمونم 316 00:27:07,097 --> 00:27:11,392 حالا دور موندی ؟ 317 00:27:11,470 --> 00:27:14,650 دوباره برا بگو ببینم عهد برادران نگهبان چی میگه ؟ 318 00:27:14,709 --> 00:27:19,582 شرط میبندم از موقعی که اومدی اینجا به خاطر سپردیش 319 00:27:19,615 --> 00:27:21,910 شب فرا میرسد و حالا نگهبانی من آغاز میگردد 320 00:27:21,933 --> 00:27:25,281 نه اون قسمت نه ، قسمت آخر 321 00:27:25,346 --> 00:27:27,847 من شمشیر درون تاریکی هستم 322 00:27:27,879 --> 00:27:29,792 نگهبان روی دیوار 323 00:27:29,793 --> 00:27:32,367 سپری که از مملکت انسان ها محافظت میکند 324 00:27:32,372 --> 00:27:34,023 ... من زندگیم را متعهد میشوم خیلی خوب ، کافیه 325 00:27:34,042 --> 00:27:37,229 سپری که از مملکت انسان ها محافظت میکند 326 00:27:37,290 --> 00:27:39,151 این چیزیه که قسم خوردی باشی 327 00:27:39,190 --> 00:27:40,643 حالا ، من که یک مرد درس آموخته نیستم 328 00:27:40,648 --> 00:27:45,705 اما بهترین راه کمک به اکثر مردم ممکنه نشستن در یک قلعه ی یخ زده در گوشه ی دنیا نباشه 329 00:27:45,728 --> 00:27:49,187 نشستن در اینجا ممکنه به معنی منتظر موندن در زمین گل آلود و کثیف کردن چکمه هات باشه 330 00:27:49,212 --> 00:27:52,582 و انجام ندادن کاری که باید انجام بشه و چه کاری باید انجام بشه ؟ 331 00:27:52,626 --> 00:27:57,911 تا زمانی که "بولتون" ها به شمال حکومت کنن شمال عذاب خواهد کشید 332 00:27:57,947 --> 00:28:01,435 این فقط نظر یک مرده 333 00:28:29,272 --> 00:28:31,186 چی میخوای ؟ 334 00:28:31,247 --> 00:28:33,858 تو کی هستی ؟ 335 00:28:33,884 --> 00:28:37,811 چی ؟ تویی که میای اینجا اونم با یک سکه که خودت به دستش نیاوردی 336 00:28:37,844 --> 00:28:42,115 که به ارزشش احترام نمیگذاری 337 00:28:45,718 --> 00:28:49,663 تو کی هستی ؟ 338 00:28:49,820 --> 00:28:52,666 هیچکس ... عوضی 339 00:28:52,700 --> 00:28:54,811 یک دروغ ... یک دروغ ناراجت کننده 340 00:28:54,862 --> 00:28:56,928 تو کی هستی ؟ ... بهت گفتم که من هیچکـ 341 00:28:56,971 --> 00:28:59,618 ... یه بار دیگه اینکارو کنـ 342 00:28:59,649 --> 00:29:01,564 تو کی هستی ؟ 343 00:29:01,612 --> 00:29:04,493 !الان میفهمی 344 00:29:04,545 --> 00:29:06,478 داری چی کار میکنی ؟ 345 00:29:06,533 --> 00:29:07,918 فقط داریم بازی میکنیم 346 00:29:07,958 --> 00:29:10,852 بازی چهره ها اون دختر آماده نیست 347 00:29:10,853 --> 00:29:12,120 واضحه که نیست 348 00:29:12,121 --> 00:29:15,114 من آماده ام 349 00:29:15,173 --> 00:29:17,604 برای چی ؟ برای هرچی که تو بخوای 350 00:29:17,605 --> 00:29:24,740 که یک آدم بی چهره باشم ، هیچکس باشم 351 00:29:25,639 --> 00:29:29,082 اون شمشیر کی ؟ ... متعلق به "آریا استارک" ـه 352 00:29:29,114 --> 00:29:33,355 "شمشیر "آریا استارک" ، لباس "آریا استارک "سکه ی نقره ی دزدیده شده ی "آریا استارک 353 00:29:33,384 --> 00:29:35,535 این مرد در تعجبه 354 00:29:35,562 --> 00:29:45,829 هیچکس" چطور توسط چیز های "آریا استارک" احاطه شده ؟" 355 00:33:45,176 --> 00:33:52,678 بعد از اینکه میشورینشون چی کارشون میکنین ؟ 356 00:34:18,630 --> 00:34:20,349 دروازه ها رو باز کنین 357 00:34:33,762 --> 00:34:36,285 بالا نگهش دارین 358 00:34:52,704 --> 00:34:58,570 بانو "سانسا" ؟ ، خوش آمدین 359 00:35:02,312 --> 00:35:05,124 "ارباب "بولتون 360 00:35:05,171 --> 00:35:11,839 "اجازه میخوام که پسرم رو معرفی کنم ، "رمزی بولتون 361 00:35:11,898 --> 00:35:17,170 دیدن شما باعث افتخارمه 362 00:35:30,633 --> 00:35:33,163 یک ظرف آب داغ براتون میارم 363 00:35:33,185 --> 00:35:35,744 ممکنه نیاز به شست و شو داشته باشین 364 00:35:35,769 --> 00:35:39,066 ممنون 365 00:35:40,272 --> 00:35:44,453 "به خونه خوش آمدین ، بانو "استارک 366 00:35:44,496 --> 00:35:48,617 شمال به یاد خواهد داشت 367 00:35:59,597 --> 00:36:02,205 سم ؟ 368 00:36:02,247 --> 00:36:06,467 استاد اعظم "ایمن" کجاست ؟ بابت اینجاچ نبودن عذر خواهی کردن 369 00:36:06,521 --> 00:36:09,951 ایشون حال خوبی ندارن به خوبی ازشون مراقبت کن 370 00:36:11,551 --> 00:36:13,588 برادرا ؟ 371 00:36:13,624 --> 00:36:15,356 همونطور که همه تون به خوبی میدونین 372 00:36:15,388 --> 00:36:21,920 از آخرین باری که یک چاله ی توالت کندیم خیلی میگذره 373 00:36:21,971 --> 00:36:33,727 اولین سازنده"یارک" و من تصمیم گرفتیم که کسی رو به عنوان فرمانده ی توالت قرار بدیم تا این وظیفه ی حیاتی رو نظارت کنه 374 00:36:34,888 --> 00:36:36,557 برایان ؟ 375 00:36:36,588 --> 00:36:42,809 به نظر کار خوبی برای یک "مو قرمز" میاد 376 00:36:46,180 --> 00:36:51,409 جناب "السر" ؟ 377 00:36:51,477 --> 00:36:54,881 شما بیش از هر سرباز دیگه ای در قلعه ی سیاه تجربه دارین 378 00:36:54,915 --> 00:36:57,269 شهامتتون رو بارهای زیادی به اثبات رسوندین 379 00:36:57,310 --> 00:37:02,691 توسط دفاع کردن از دیوار از حمله ی وحشی ها 380 00:37:02,743 --> 00:37:07,629 من نام شما رو "اولین تکاور" میگذارم 381 00:37:11,543 --> 00:37:13,176 ارباب "جنس" ؟ 382 00:37:13,230 --> 00:37:16,676 من فرماندهی "گری گارد" رو به شما میدم 383 00:37:16,705 --> 00:37:18,014 گری گارد" یک خرابه است" 384 00:37:18,050 --> 00:37:22,030 بله ، این دژ در وضعیت ناجوری قرار داره تا اونجایی که میتونین به حال اول برش گردونین 385 00:37:22,051 --> 00:37:23,492 ... اولین سازنده "یارک" میتونه 386 00:37:23,517 --> 00:37:27,707 وقتی شما قنداقتون رو خاکی میکردین من مسئول دفاع از سرزمین پادشاهی بودم 387 00:37:27,732 --> 00:37:30,668 خرابه ات مال خودت 388 00:37:32,257 --> 00:37:36,124 خیلی خوب خیلی خوب ، دیگه کافیه 389 00:37:36,145 --> 00:37:39,514 شما حرفم رو اشتباه متوجه شدین ، ارباب 390 00:37:39,582 --> 00:37:42,694 اون یک فرمان بود ، نه یک پیشنهاد 391 00:37:42,749 --> 00:37:46,439 سلاح و زره تون رو جمع کنین 392 00:37:46,482 --> 00:37:50,421 و به سمت "گری گارد" برین 393 00:37:50,994 --> 00:37:53,954 من خیلی فروتنانه نمیرم اونجا تا یخ بزنم و بمیرم 394 00:37:53,994 --> 00:37:56,962 این رو بدین به یکی از همون احمقایی که به شما رای داد 395 00:37:57,006 --> 00:38:01,642 من نمیخوامش ، میشنوی پسر ؟ من نمیخوامش 396 00:38:01,665 --> 00:38:09,734 دارین از اطاعت فرمان من سرپیچی میکنین ؟ 397 00:38:09,798 --> 00:38:16,730 میتونی فرمانت رو بزاری در کوزه آبش رو بخوری ، حرامزاده 398 00:38:20,227 --> 00:38:24,274 ارباب "جنس" رو ببرین بیرون 399 00:38:24,305 --> 00:38:28,594 اولی" ؟ شمشیرم رو بیار" 400 00:38:48,301 --> 00:38:51,386 نمیتونی این کارو بکنی ، دستتو از من بکش کنار 401 00:38:51,409 --> 00:38:56,011 شما تفاله این ، همه تون 402 00:38:57,827 --> 00:39:04,595 اگه اون پسر فکر کرده که منو میترسونه ، در اشتباهه خیلی هم در اشتباهه 403 00:39:04,641 --> 00:39:09,408 مایه ی ننگ ، من دوستانی دارم دوستان قدرتمندی در پایتخت دارم 404 00:39:09,449 --> 00:39:13,049 حالا میبینین 405 00:39:46,366 --> 00:39:49,619 اگر حرف آخری دارین ، ارباب 406 00:39:49,686 --> 00:39:54,080 حالا وقتشه 407 00:39:54,130 --> 00:39:56,545 من اشتباه میکردم ، شما ارباب فرمانده هستین 408 00:39:56,569 --> 00:40:02,912 ما همه بهتون خدمت میکنیم ، شرمنده ام ، نه فقط بابت این کارم بابت تمام کارهایی که کردم و چیزایی که گفتم 409 00:40:02,955 --> 00:40:05,561 در اشتباه بودم 410 00:40:05,591 --> 00:40:09,280 ارباب ؟ خواهش میکنم ، رحم کنین ، رحم کنین 411 00:40:09,302 --> 00:40:11,413 میرم ، میرم 412 00:40:11,421 --> 00:40:16,024 خواهش میکنم ، من میترسم 413 00:40:16,065 --> 00:40:20,563 همیشه میترسیدم 414 00:41:02,354 --> 00:41:06,050 تو به خوبی به ما خدمت کردین ، پسرم 415 00:41:06,080 --> 00:41:07,342 ممنون پدر 416 00:41:07,358 --> 00:41:10,639 کدامیک از از این 7 تا رو امروز میپرستی ؟ 417 00:41:10,679 --> 00:41:14,889 دوشیزه دوشیزه کجاست ؟ 418 00:41:14,912 --> 00:41:16,378 !!!! و غریبه 419 00:41:16,419 --> 00:41:21,503 دو تا زیادیه ، متوجه هستین که بله بله 420 00:41:31,267 --> 00:41:32,504 دارین چی کار میکنین ؟ 421 00:41:32,537 --> 00:41:36,125 این محل کار متعلق به ارباب "بیلیش" هستش ... نمیتونین بیـ 422 00:41:36,189 --> 00:41:38,417 تو با ایمان ما با بی حرمتی رفتار کردی 423 00:41:38,418 --> 00:41:41,334 ایمان پدارنمان و نیاکانمان 424 00:41:41,335 --> 00:41:45,734 من "سپتون" ارشد هفت پادشاهی هسـ... تو یک گناهکار هستی 425 00:41:45,785 --> 00:41:49,062 و مجازات خواهی شد 426 00:42:02,138 --> 00:42:04,537 گناهکار ، گناهکار 427 00:42:04,538 --> 00:42:06,226 گناهکار ، گناهکار توبه کن 428 00:42:06,346 --> 00:42:11,514 گناهکار ، گناهکار ، گناهکار ، گناهکار گناهکار ، گناهکار ، گناهکار ، گناهکار 429 00:42:11,530 --> 00:42:14,106 شرم بر تو باد ، گناهکار 430 00:42:14,157 --> 00:42:15,356 گناهکار 431 00:42:25,904 --> 00:42:30,516 سرورم ؟ استاد اعظم ؟ ارباب "تایرل" ؟ 432 00:42:30,517 --> 00:42:33,058 مهم نیست 433 00:42:33,083 --> 00:42:37,230 به عنوان "سپتون" ارشد ایمان هفت پادشاهی خواسته های خداوند رو به زبان میارم 434 00:42:37,269 --> 00:42:40,292 و بنده بهترین خدمتکارن آنها در این دنیا هستم 435 00:42:40,348 --> 00:42:43,548 توهینی به من ، توهینی به خدایان هستش 436 00:42:43,601 --> 00:42:46,193 توهینی به شخص بنده 437 00:42:46,217 --> 00:42:47,749 توهینی به خود مذهب ماست 438 00:42:47,798 --> 00:42:49,572 به شما توهین شد ؟ بهم توهین شد 439 00:42:49,644 --> 00:42:52,435 توسط اون متعصبینی که خودشون رو "گنجشک" صدا میزنن 440 00:42:52,478 --> 00:42:57,153 منو تحقیر کردن ، اونا منو زدن منو لخت و خونین روی سنگ فرش ها زها کردن 441 00:42:57,154 --> 00:42:58,872 خوش شانسم که زنده هستم 442 00:42:58,896 --> 00:43:03,059 شنیدم که این توهین در فاحشه خانه ی "انگشت کوچیکه" آغاز شده 443 00:43:03,097 --> 00:43:05,628 سپتون ارشد " ؟ شنیدن این موضوع خیلی تکان دهنده است" 444 00:43:05,661 --> 00:43:08,590 من مراقب هر دو هستم نجیب زادگان و پایین ترین سطح ها در میانمان 445 00:43:08,625 --> 00:43:11,040 حتی اون آدمای پست هم ممکنه بخشش مادر را به دست بیارن 446 00:43:11,072 --> 00:43:14,971 پس شما مشغول نظارت بر نیاز های این ادم های پست دیندار بودین ؟ 447 00:43:14,987 --> 00:43:19,619 امور شخصی یک فرد میبایست شخصی بمونه 448 00:43:19,674 --> 00:43:23,034 از ما چی میخواین ، "سپتون ارشد" ؟ عدالت ؟ 449 00:43:23,081 --> 00:43:26,534 درخواست میکنم که از ایمانمون با بازداشت کردن این مجرمین ، محافظت کنین 450 00:43:26,535 --> 00:43:28,354 و بندازینشون توی سیاهچال 451 00:43:28,383 --> 00:43:32,159 ازتون منیخوام که رهبرشون رو اعدام کنین "این به اصطلاح "گنجشک اعظم 452 00:43:32,160 --> 00:43:34,401 اون برای هرچیزی که برای ما مقدسه تهدیدی به شمار میره 453 00:43:34,415 --> 00:43:37,832 ... اگر بدون مجازات رها بشه و این مرد رو کجا پیدا کنم ؟ 454 00:43:37,856 --> 00:43:41,804 این "گنجشک اعظم" رو ؟ 455 00:43:49,094 --> 00:43:51,093 فکر نکنم که این فکر خوبی باشه سرورم 456 00:43:51,094 --> 00:43:54,383 "منطقی نیست جناب "مرین این ها به شدت آدمای مذهبی ای هستن 457 00:43:54,412 --> 00:43:58,739 کجا میتونم "گنجشک اعظم" رو پیدا کنم ؟ 458 00:43:58,770 --> 00:44:03,356 خدا بهت برکت بده 459 00:44:11,976 --> 00:44:13,616 خدایان را شکر ممنون 460 00:44:13,640 --> 00:44:17,206 فقط یکم بیشتر 461 00:44:18,367 --> 00:44:22,127 ممنون بابت سوپ 462 00:44:23,235 --> 00:44:26,831 مردی جوان گفت که من "گنجشک اعظم" رو این پشت پیدا میکنم ایشون کجا هستن ؟ 463 00:44:26,860 --> 00:44:30,479 گنجشک اعظم" ؟ ... مسخره به نظر میاد ، مگه نه ؟" 464 00:44:30,496 --> 00:44:33,841 ! "مثل ارباب "جوجه اردک" یا پادشاه "لاک پشت 465 00:44:33,895 --> 00:44:35,872 پس ، هدف اینه که 466 00:44:35,923 --> 00:44:39,005 ما اغلب گرفتار اسامی ای هستیم که دشمنانمون بهمون میدن 467 00:44:39,028 --> 00:44:45,731 تصور اینکه همه ی ما در چشمان 7 خدا یکسان هستیم برای بعضیا خوشآیند نیست ، بنابراین من ور کوچک میکنن با اسامی ای کوچک 468 00:44:45,765 --> 00:44:50,083 خدا بهتون برکت بده خدا به شما هم برکت بده عزیزم 469 00:44:50,140 --> 00:44:53,663 تنها یک اسمه ، بار سبکیه برای حمل کردن 470 00:44:53,729 --> 00:44:58,450 از مال اون که سبک تره 471 00:44:58,481 --> 00:44:59,983 چرا کفشی نداری ؟ 472 00:45:00,024 --> 00:45:04,126 چون دادمشون به کسی که بیش از من بهش نیاز داشت 473 00:45:04,184 --> 00:45:05,734 همه ما این کار رو میکنیم 474 00:45:05,735 --> 00:45:09,180 این کار جلوی اینکه فراموش کنیم واقعا چی هستیم رو میگیره 475 00:45:09,229 --> 00:45:11,899 این دلیلیه که براش به سرزمین پادشاهی اومدین ؟ 476 00:45:11,933 --> 00:45:16,829 تا به همه یادآوری کنین ؟ به همه ؟ یادآوریش برای خودم سخته 477 00:45:16,838 --> 00:45:23,165 خوب ، من بهشون میگم که هیچ کس خاص نیست و اونها فکر میکنن که من خاصم که اینو بهشون میگم 478 00:45:23,166 --> 00:45:25,554 شاید حق با اوناست 479 00:45:25,609 --> 00:45:29,320 باور کردنش آرامش بخشه ، مگه نه ؟ 480 00:45:29,365 --> 00:45:33,264 خدایان شما رو به اینجا فرستادن تا منو وسوسه کنین ؟ 481 00:45:33,302 --> 00:45:35,678 امیدوارم که اینطور نباشه 482 00:45:35,727 --> 00:45:37,936 فرض کرده بودم 483 00:45:38,027 --> 00:45:42,483 که شما تنها برای بازداشت کردن من به اینجا میاین بابت اون اتفاقی که برای "سپتون ارشد" افتاد 484 00:45:42,484 --> 00:45:47,821 شیوه ای غیر قابل قبول برای برخورد با نماینده ی خدایان در این دنیا ، اینطور فکر نمیکنین ؟ 485 00:45:47,837 --> 00:45:50,300 ریاکاری مثل التهاب زیر پوست میمونه 486 00:45:50,334 --> 00:45:53,692 سوراخ کردن یک التهاب پوستی هرگز خوشایند نیست 487 00:45:53,753 --> 00:45:57,770 اگرچه اونها میتونستن از خشونت کمتری استفاده کنن 488 00:45:57,816 --> 00:46:02,395 سپتون ارشد" امروز اومد تا باهام صحبت کنه" 489 00:46:02,440 --> 00:46:07,450 اون ازم نمیخواد که شما رو بازداشت کنم میخواد که شما رو اعدام کنم 490 00:46:07,488 --> 00:46:14,865 بی احترامی نیست که افکارتون رو بدونم ؟ 491 00:46:14,906 --> 00:46:17,367 افکار من در این موضوع همجوار افکار خودتونه 492 00:46:17,392 --> 00:46:21,563 رفتار "سپتون ارشد" ننگ اور بود همینطور طرز برخوردشون 493 00:46:21,604 --> 00:46:26,749 داشتن مردی مثل اون که تو "سپت" سکونت میکنه ایمان رو از همون درون کم کم از بین میبره 494 00:46:26,787 --> 00:46:31,585 پس حالا در عوض در سیاهچال های برج سرخ سکونت میکنه 495 00:46:31,621 --> 00:46:35,335 ایمان و حکومت دو ستونی هستن که این دنیا رو سرپا نگه میدارن 496 00:46:35,365 --> 00:46:38,743 یکی فرو بریزه ، دیگری هم فرو میریزه 497 00:46:38,798 --> 00:46:41,435 ما باید هر کار مورد نیازی رو انجام بدیم 498 00:46:41,478 --> 00:46:46,691 برای محافظت از همدیگه 499 00:47:01,658 --> 00:47:02,739 سرورم ؟ 500 00:47:02,790 --> 00:47:10,770 یک زاغ با این پیام به "انگشت کوچیکه" در "ایری" یا هرجایی که داره توش میخزه بفرستین 501 00:47:10,810 --> 00:47:13,254 الساعه ، سرورم 502 00:47:13,346 --> 00:47:16,451 کارتون چطور پیش میره ؟ خیلی خوب 503 00:47:16,502 --> 00:47:19,974 پیشرفتی کردین ؟ بیش از چیزی که انتظار داشتم 504 00:47:20,008 --> 00:47:24,076 ... هنوز راهی در پیش هست ، اما خیلی خوب ، پس تنهاتون میزارم به کارتون برسین 505 00:47:24,110 --> 00:47:31,860 "مطمئن شین که "انگشت کوچیکه معنی کلمه ی "فورا" براش مفهوم بشه 506 00:47:47,885 --> 00:47:51,439 آروم باش دوست من 507 00:47:51,696 --> 00:47:55,147 زود باشین بچه ها 508 00:48:13,136 --> 00:48:16,203 اون واقعا دوست داشتنیه 509 00:48:16,236 --> 00:48:20,006 امیدوارم بتونم شادش کنم منم امیدوارم 510 00:48:20,007 --> 00:48:24,085 طی سفرمون که به همراه بانو "سانسا" بودم کاملا بهشون علاقه مند شدم 511 00:48:24,144 --> 00:48:26,397 ایشون به اندازه کافی عذاب کشیده 512 00:48:26,464 --> 00:48:32,248 من هرگز بهشون صدمه ای نمیزنم ، قول میدم 513 00:48:32,283 --> 00:48:34,904 درمورد شما خیلی کم شنیدم 514 00:48:34,920 --> 00:48:39,244 که باعث میشه کاملا چیز نادری باشین اونطوری که اربابان هستن اربابان همیشه مشهور هستن 515 00:48:39,266 --> 00:48:41,923 خیلی وقت نیست که ارباب هستم 516 00:48:41,951 --> 00:48:46,634 من یک حرامزاده بودم و دیگه نیستی 517 00:48:46,688 --> 00:48:48,681 لحظه ای منو رو با ارباب "بیلیش" تنها بذار 518 00:48:48,712 --> 00:48:52,327 "بله پدر ... و ممنون ارباب "بیلیش 519 00:48:52,447 --> 00:48:57,691 تا ابد دین شما به گردنمه 520 00:49:00,342 --> 00:49:02,277 به نظر خوشحال میاد 521 00:49:02,314 --> 00:49:05,028 نباید باشه ؟ 522 00:49:05,029 --> 00:49:07,374 بهتون اطمینان میدم که هنوز عفیف هستش 523 00:49:07,417 --> 00:49:12,564 ترین" هرگز اون ازدواج رو به حد اعلی نرسوند" قانون سرزمین میگه که ایشون همسر هیچ مردی نیست 524 00:49:12,623 --> 00:49:16,072 اگر مجبور هستین بررسیش کنین این کار رو به فاحشه خونه دار میسپرم 525 00:49:16,073 --> 00:49:18,397 این اسمشه که من لازم دارم !نه عفتش 526 00:49:18,421 --> 00:49:21,816 پس من هرچیزی که قولش رو دادم تحویل دادم 527 00:49:21,916 --> 00:49:24,159 و برای عواقبش آماده شدی ؟ 528 00:49:24,171 --> 00:49:26,855 "وقتی که "لنستر" ها بفهمن من "سانسا استارک رو به ازدواج "رمزی" در آوردم 529 00:49:26,874 --> 00:49:30,984 اسم " لنستر" ها اون معنی ای که یک زمان داشت رو دیگه نداره تایون" مرده" 530 00:49:30,985 --> 00:49:33,808 اون خاندانش رو با اراده ی مطلق در قدرت نگه میداشت 531 00:49:33,847 --> 00:49:37,941 بدون اون "جیمی" یک دست داره و هیچ متحدینی 532 00:49:37,978 --> 00:49:42,330 تامن" یک پسر لطیفیه ، نه پادشاهی برای ترسیدن" 533 00:49:42,353 --> 00:49:43,870 ملکه عصبانی خواهد شد 534 00:49:43,923 --> 00:49:46,956 ملکه "مارجری" عاشق "سانسا"ـه 535 00:49:47,011 --> 00:49:48,834 سرسی" ملکه ی مادره" 536 00:49:48,860 --> 00:49:51,691 عنوانی که اهمیتش با هر روزی که میگذره کاهش پیدا میکنه 537 00:49:51,715 --> 00:49:53,522 نسبت به این دوستان بیوفا هستین ؟ 538 00:49:53,562 --> 00:49:56,992 مردانی در جایگاه های قدرتمند هستن که میتونه ازشون درخواست لطفشون رو بکنه 539 00:49:57,062 --> 00:50:00,936 "پیغامی برای شما ، از طرف "سرسی لنستر 540 00:50:00,937 --> 00:50:04,327 یک سوار اندکی قبل از طلوع آفتاب از "ایری" رسید 541 00:50:04,349 --> 00:50:06,854 ظاهرا فکر میکنه که شما هنوز در "ویل" هستین 542 00:50:06,903 --> 00:50:09,627 میگین که پیامی برای منه 543 00:50:09,659 --> 00:50:11,440 عجیبه که مهر و مومش باز شده 544 00:50:11,466 --> 00:50:13,791 "مطمئنم که جایگاه من رو درک میکنین ارباب "بیلیش 545 00:50:13,824 --> 00:50:16,766 اگر شب هنگام از طرف ملکه ی مادر خبری دریافت کنین 546 00:50:16,787 --> 00:50:20,391 معلومه که باعث میشه اتحاد جدیدمون رو زیر سوال ببرم 547 00:50:20,413 --> 00:50:23,789 لنستر" ها شما رو یکی اربابان بزرگ "وستروس" کردن" 548 00:50:23,821 --> 00:50:26,680 با این حال شما توی شمال هستین و دارین قدرتشون رو کاهش میدین 549 00:50:26,753 --> 00:50:30,133 چرا سر جایگاهتون قمار میکنین ؟ 550 00:50:30,179 --> 00:50:33,047 هر حرکت جاه طلبانه ای یک قماره 551 00:50:33,088 --> 00:50:38,377 شما وقتی یک خنجر در قلب "راب استارک" فرو کردین قمار کردین 552 00:50:38,412 --> 00:50:42,244 به نظر میرسه که قمارتون موافقیت آمیز بوده شما سرپرست شمال هستین 553 00:50:42,245 --> 00:50:44,338 من پشتیبانی "تایون لنستر" رو داشتم 554 00:50:44,372 --> 00:50:47,143 حالا کی پشت من رو داره ، شما ؟ 555 00:50:47,184 --> 00:50:49,455 ایری" مال منه" 556 00:50:49,490 --> 00:50:53,931 آخرین باری اربابان "ایری" با اربابان شمال تشکیل یک اتحاد دادن 557 00:50:53,959 --> 00:51:00,579 عظیم ترین سلسله ای که این دنیا تا به حال به خودش دیده رو پایین کشیدن 558 00:51:00,633 --> 00:51:02,798 مایلم یکی از پرندگانتون رو قرض بگیرم 559 00:51:02,832 --> 00:51:05,602 سرسی" انتظار یک جواب داره" 560 00:51:05,603 --> 00:51:10,892 مایلم جواب رو بخونم 561 00:51:30,150 --> 00:51:31,909 من باید از این تخت روان برم بیرون 562 00:51:31,910 --> 00:51:33,813 والانتیس" شهر بزرگیه" 563 00:51:33,814 --> 00:51:35,527 من باید از این تخت روان برم بیرون 564 00:51:35,553 --> 00:51:39,775 احتمال یافته شدن شما در اینجا صد برابر افزایش پیدا میکنه 565 00:51:39,776 --> 00:51:41,849 من باید از این تخت روان برم بیرون 566 00:51:41,901 --> 00:51:47,443 مطمئن نیستم چند راه رو برای گفتن این میتونم پیدا کنم 567 00:51:47,517 --> 00:51:51,649 من به هیچ درد "دنریس تارگرین" نخواهم خورد 568 00:51:51,711 --> 00:51:53,538 اگر عقلم رو از دست بدم 569 00:51:53,581 --> 00:51:56,953 آخرین چهره هایی که دیدم و مال تو نبود رو نمیتونم به یاد بیارم 570 00:51:56,990 --> 00:51:58,885 چهره ی خیلی خوبیه 571 00:51:58,916 --> 00:52:00,551 دارم عقلم رو از دست میدم 572 00:52:00,552 --> 00:52:02,784 اگه کسی تو رو بشناسه ، چیزای بیشتری از دست میده 573 00:52:02,815 --> 00:52:08,866 ببین ، ما هزاران مایل دور تر از "وستروس" هستیم 574 00:52:08,978 --> 00:52:10,827 الان من چی هستم ؟ 575 00:52:10,852 --> 00:52:13,319 یک کوتوله ی مست دیگه 576 00:52:42,455 --> 00:52:44,310 باید همین الان بریم 577 00:52:44,430 --> 00:52:48,243 نگهش دار ، نگهش دار 578 00:52:49,526 --> 00:52:52,102 برده ها بله 579 00:52:52,138 --> 00:52:55,639 اربابان "والانتیس" خیلی طبق برنامه هستن 580 00:52:55,679 --> 00:52:58,428 حشرات برای بیل زن های پِـهن 581 00:52:58,474 --> 00:53:00,904 چکش برای سازنده ها 582 00:53:00,970 --> 00:53:03,338 اشک برای دختران پست 583 00:53:03,339 --> 00:53:07,217 مبادا که فراموش کنن 584 00:53:09,593 --> 00:53:15,568 پروردگارا ، نورت را بر ما بیفکن 585 00:53:16,148 --> 00:53:19,006 زیرا شب تاریک و مملوء از وحشت است 586 00:53:19,126 --> 00:53:23,829 باید حرکتمون رو ادامه بدیم 587 00:53:28,898 --> 00:53:31,686 من زمانی مثل الان ِشما بودم 588 00:53:31,717 --> 00:53:33,624 خریده میشدم و فروخته میشدم 589 00:53:33,664 --> 00:53:36,038 شلاغ میخوردم و داغم میکردن علامت میزدن 590 00:53:36,068 --> 00:53:40,073 تنها کشیش سرخ پوستی که در سرزمین پادشاهی داشتیم ثوراس" از "میر" بود" 591 00:53:40,123 --> 00:53:41,588 این یکی ظاهرش خیلی بهتره 592 00:53:41,619 --> 00:53:43,807 پروردگا نور صدای شما رو میشنوه 593 00:53:43,840 --> 00:53:47,127 اون صدای پادشاهان و برده ها رو میشنوه 594 00:53:47,247 --> 00:53:49,565 اون صدای مردان "انسان های سنگی" رو در زمان های بدبختیشون میشنوه 595 00:53:49,635 --> 00:53:51,291 انسان های سنگی !؟؟!؟ 596 00:53:51,302 --> 00:53:54,878 در متوقف کردن انتشار این چرندیات با دعا موفق باشی 597 00:53:54,879 --> 00:53:56,919 اگه با رقص طاعون رو دور میکردی شانس بیشتری میداشتی 598 00:53:56,935 --> 00:53:58,848 اون ناجی ای به سمت شما فرستاده 599 00:53:58,884 --> 00:54:03,850 او از آتش دوباره متولد شد تا دنیا را بازسازی کند 600 00:54:03,915 --> 00:54:07,043 ملکه ی اژدها 601 00:54:07,097 --> 00:54:10,926 ما میخواین ناجی رو ملاقات کنیم باید بهم میگفتی 602 00:54:10,979 --> 00:54:15,211 کی دلش نمیخواد ناجی رو ملاقات کنه ؟ 603 00:54:28,644 --> 00:54:31,170 یالا 604 00:54:31,218 --> 00:54:35,098 بیا یه فاحشه خونه پیدا کنیم 605 00:54:53,472 --> 00:54:56,821 دست کشیدن سر یه کوتوله خوش یمنی میاره 606 00:54:56,858 --> 00:55:03,582 تازه ...لیس زدن کف پای یه کوتوله خوش یمنی بیشتری میاره 607 00:55:03,879 --> 00:55:06,918 میبینی ؟ ... همرنگ جماعت میشیم 608 00:55:06,957 --> 00:55:12,817 فقط دوتا مسافر دیگه ، دیوانه ی هوس 609 00:55:15,357 --> 00:55:19,161 ممنون 610 00:55:25,557 --> 00:55:29,345 موی ... عجیبیه 611 00:55:29,385 --> 00:55:33,841 مادر اژدهایان 612 00:55:33,891 --> 00:55:41,610 مشخصه که تو تنها حامی "تارگرین" ها نیستی 613 00:55:47,709 --> 00:55:52,084 کسی که کشیش ها و دختران پست رو تشویق میکنه ارزش جدی گرفتن داره 614 00:55:52,116 --> 00:55:54,905 چی باعث میشه اینطوری باشی ؟ جادو 615 00:55:58,852 --> 00:56:03,585 خوب ، بردنش 616 00:56:03,624 --> 00:56:04,804 داری کجا میری ؟ 617 00:56:04,832 --> 00:56:09,384 !لازمه با یکی که مو داشته باشه صحبت کنم 618 00:56:09,446 --> 00:56:11,486 سلام سلام 619 00:56:11,540 --> 00:56:14,197 تو مشروب نداری !؟ پول نداری 620 00:56:14,218 --> 00:56:17,981 من مثل یه آدم بدون پول میمونم ؟ 621 00:56:18,012 --> 00:56:19,793 هیچ وقت به ظاهر اعتماد نکن 622 00:56:19,826 --> 00:56:24,662 تا همین اخیرا ، من یکی از ثروتمند ترین افراد دنیا بودم 623 00:56:24,663 --> 00:56:29,837 اما کی به ثروت نیاز داره وقتی میتونی یه زن رو بخندونی ؟ 624 00:56:29,877 --> 00:56:36,474 من همیشه قرض هام رو پرداخت میکنم از این بابت شناخته شده هستم 625 00:56:38,847 --> 00:56:41,060 تو از اون خوشت میاد ؟ 626 00:56:41,061 --> 00:56:43,099 همه از اون خوششون میاد 627 00:56:43,136 --> 00:56:45,030 همه میخوان که با یک ملکه باشن 628 00:56:45,050 --> 00:56:47,651 به این دلیله که هیچ وقت یک ملکه رو ملاقات نکردن تو فقط داری اینو به زبون میاری 629 00:56:47,708 --> 00:56:50,337 بلدی چطوری یه دروغگو رو پیدا کنی 630 00:56:50,361 --> 00:56:52,829 اگر میتونستم هر دختری رو در اینجا انتخاب کنم 631 00:56:52,876 --> 00:56:55,494 تو رو انتخاب میکردم 632 00:56:55,499 --> 00:56:57,298 چرا ؟ 633 00:56:57,355 --> 00:57:03,744 چون ذهن شکاکی داری 634 00:57:03,916 --> 00:57:08,579 خیلی خوب پس ، اما دارم بهت اعلام میکنمآ اول باید خودت رو بشوری 635 00:57:08,580 --> 00:57:12,205 یالا 636 00:57:17,388 --> 00:57:21,559 من من ... من شرمنده ام ، نمیتونم 637 00:57:21,560 --> 00:57:23,759 معلومه که میتونی 638 00:57:23,806 --> 00:57:25,259 تو خجالتی هستی 639 00:57:25,274 --> 00:57:28,165 نه نیستم 640 00:57:28,302 --> 00:57:32,486 یه مشروب دیگه بخور به روی چشم ، اما این کارو ، نمیتونم بکنم 641 00:57:32,550 --> 00:57:35,543 باور کن ، الان هیچ کس بیش از من سراسیمه نشده 642 00:57:35,607 --> 00:57:38,333 امیدوارم این بگذره 643 00:57:38,416 --> 00:57:43,466 با وقت آزادم چی کار خواهم کرد!؟ 644 00:57:43,467 --> 00:57:48,427 اول برم یه بشاشم 645 00:58:05,047 --> 00:58:09,263 ... نیازی نیست نگران باشی ، فقط داشتم 646 00:58:09,326 --> 00:58:11,507 فکر کردم یکی دیگه ای 647 00:58:11,545 --> 00:58:13,981 به نظر میرسه تقریبا تمومه 648 00:58:14,013 --> 00:58:18,407 مطمئنم که دختراشون که اون تو هستن از مجبور شدن خوشحال میشن 649 00:58:18,457 --> 00:58:24,098 یه اشتباهی چیزی کردی ، چرا بهم نمیگی ... که فکر میکنی داری چی کار میکنی و 650 00:58:24,153 --> 00:58:27,542 ! دارم میبرمت پیش ملکه 651 00:58:27,575 --> 01:00:40,273 هادي فارسي: ترجمه و زمانبندي کامل Hadi.Farsi@Yahoo.Com وبلاگ زيرنويس هاي هادي فارسي : www.HFSS.rozblog.com