1 00:00:00,001 --> 00:01:46,872 هادي فارسي: ترجمه و زمانبندي کامل Hadi.Farsi@Yahoo.Com وبلاگ زيرنويس هاي هادي فارسي : www.HFSS.rozblog.com 2 00:01:46,872 --> 00:01:49,872 تقدیم به تمام پارسی زبانان 3 00:01:49,873 --> 00:01:52,723 *پسران هارپی* 4 00:03:11,561 --> 00:03:13,855 اون "استرمانت"ـه ؟ 5 00:03:13,920 --> 00:03:18,092 "تارث"ـه ، جناب "جیمی" 6 00:03:18,136 --> 00:03:22,177 جزیره ی یاقوت 7 00:03:24,269 --> 00:03:26,078 ما چرا تو یک کشتی تجاری هستیم ؟ 8 00:03:26,108 --> 00:03:30,695 چرا با کشتی های "لنستر" ها نرفتیم ؟ 9 00:03:30,744 --> 00:03:35,214 این کشتی به شهر کهن فرستاده میشه ما زودتر پیاده میشیم ، خیلی هم از "سان اسپیر" دور پیاده نمیشم 10 00:03:35,230 --> 00:03:39,222 شبانه خودمونو با قایق به سواحل "دورن" میرسونیم 11 00:03:39,250 --> 00:03:41,125 تا حالا تو "دورن" بودی 12 00:03:41,187 --> 00:03:44,493 نه من بودم ، "دورن"ـی ها دیوونه ان 13 00:03:44,529 --> 00:03:51,035 تنها کاری که میخوان بکنن جنگ و حال کردنه ، حال کردن و جنگ باید از برگشتن به اونجا خوشحال باشی 14 00:03:51,057 --> 00:03:54,568 هیچی مثل یه مبارزه ی خوب نیست که حس و حال عشق و حال رو بهت بده 15 00:03:54,598 --> 00:03:59,328 و هیچی مثل یه دختر "دورن"ـی دیوونه نیست که بتونه مغزتو برای مبارزه بعدی از چیزایی که توشه پاک کنه 16 00:03:59,358 --> 00:04:01,443 اینطوری این دوتا با هم کار میکنن 17 00:04:01,473 --> 00:04:05,158 حالا یه عالمه مبارزه باید بکنیم ، مطمئنم خوب ، هستم 18 00:04:05,188 --> 00:04:09,951 اما تصور نمیکنم که واسه بقیه اش فرصت موندن پیدا کنیم اونم نه بعد اینکه شاهزاده شون رو دزدیدیم 19 00:04:09,981 --> 00:04:12,019 ما شاهزاده شون رو نمیدزدیم 20 00:04:12,049 --> 00:04:15,581 خواهر زاده ی من رو نجات میدیم برش میگردونیم به خانواده اش 21 00:04:15,608 --> 00:04:19,932 خواهر زاده ات !؟ 22 00:04:24,782 --> 00:04:28,258 من یه عالمه وقته که دارم از این کارا میکنم تو این کارا کارم خوبه 23 00:04:28,288 --> 00:04:30,273 به همین دلیله که اینجایی میدونم 24 00:04:30,306 --> 00:04:34,033 تو چرا اینجایی ؟ چرا 40 تا مثل من رو نمیفرستی ؟ یا یک ارتش ؟ 25 00:04:34,063 --> 00:04:36,206 بر خلاف خیلی از قوم ها ، شما یه ارتش دارین 26 00:04:36,236 --> 00:04:39,877 چون نمیخوام جنگ راه بندازم 27 00:04:39,909 --> 00:04:45,315 این هنوز اینو توضیح نمیده که داری اینجا چی کار میکنی ؟ 28 00:04:45,336 --> 00:04:49,794 این شخص باید من باشم 29 00:04:49,812 --> 00:04:52,252 اگه بخوام قطعه های یه چنین معمایی رو کنار هم بزارم 30 00:04:52,308 --> 00:04:56,835 یک مرد تک دست ، که اتفاقا یکی از قابل شناسایی ترین چهره های "وستروس" ـه 31 00:04:56,865 --> 00:05:00,957 ... منطقی نـ این شخص باید من باشم 32 00:05:04,387 --> 00:05:08,435 تو برادرت رو آزاد کردی ، مگه نه ؟ 33 00:05:08,487 --> 00:05:12,310 مطمئنم که خواهرت از این کار خوشش نیومد 34 00:05:12,391 --> 00:05:15,988 وریس" آزادش کرد" 35 00:05:18,578 --> 00:05:21,387 خوب 36 00:05:21,446 --> 00:05:28,951 اگه هروقت اون عوضی ریزه میزه رو دیدی سلامم رو بهش برسون 37 00:05:29,078 --> 00:05:34,052 اون پدرم رو کشت 38 00:05:34,102 --> 00:05:38,146 ! اگه یه موقع ببینمش ، دو نصفش میکنم 39 00:05:38,214 --> 00:05:44,905 و بعدش سلامتو بهش میرسونم 40 00:05:46,630 --> 00:05:51,355 بانک آهنین تقاضای دریافت یک دهم قرض حکومت رو داده 41 00:05:51,356 --> 00:05:55,694 ... با در نظر گرفتن هزینه ی باز سازی حکومت از عهده ی چقدر ِاین قرض بر میاد ؟ 42 00:05:55,724 --> 00:06:00,488 با اومدن زمستان ... نصف مقداری که درخواست کردن ... کمتر 43 00:06:00,518 --> 00:06:03,391 شما مسئول خزانه داری هستین چطور این قرض رو بهشون پرداخت کنیم ؟ 44 00:06:03,421 --> 00:06:08,288 خوب ، خاندان "تایرل" میتونه اهداف حکومت رو پیش ببره و حکومت طی زمان مشخصی این هزینه رو بهمون برگردونه 45 00:06:08,327 --> 00:06:16,019 یا اینکه با دخترم صحبت خواهم کرد 46 00:06:16,180 --> 00:06:19,535 تا همین الان هم به ما لطف زیادی کردین 47 00:06:19,561 --> 00:06:22,568 حالا ، باید ترتیب شرایط بهتری رو با بانک آهنین بدیم 48 00:06:22,595 --> 00:06:27,141 قطعا رو در رو 49 00:06:27,188 --> 00:06:31,415 من ؟ ما باید نماینده ای به بانک آهنین بفرستیم ، شخص مهمی 50 00:06:31,425 --> 00:06:33,577 تا به این بانک دارها ادای احتراممون رو انجام بدیم 51 00:06:33,587 --> 00:06:36,698 به عنوان مسئول خزانه داری پادشاه من نمیتونم به شخص واجد الشرایط دیگه ای فکر کنم 52 00:06:36,700 --> 00:06:38,368 مفتخر هستم سرورم 53 00:06:38,386 --> 00:06:45,817 پادشاه درمورد امنیت پدر همسرشون در این سفر دریایی ابراز نگرانی کردن 54 00:06:45,883 --> 00:06:52,028 ایشون به جناب "مرین" دستور دادن ... تا شخصا همراهیتون کنن 55 00:06:52,029 --> 00:06:56,583 ... یک نگهبان شخص پادشاه ؟ ... خواهش میکنـ "سفر امنی داشته باشین ارباب "تایرل 56 00:06:56,613 --> 00:06:58,640 البته ، البته 57 00:06:58,658 --> 00:07:04,820 سلامتون رو به "تایتان براووس" میرسونم 58 00:07:11,019 --> 00:07:14,201 !!!شورای کوچک ، کوچک و کوچکتر میشه 59 00:07:14,211 --> 00:07:19,135 !!! نه به اندازه ی کافی 60 00:07:26,702 --> 00:07:29,950 میتونم بهتون مقداری شراب تقدیم کنم اعلی حضرت ؟ 61 00:07:29,984 --> 00:07:33,676 نه 62 00:07:35,374 --> 00:07:37,604 سپتون" اعظم سابق بود برای این شراب درخواست میداد" 63 00:07:37,629 --> 00:07:43,738 میتونم بگم کا ذهن های ما معبد هایی هستن برای هفت خدا و باید خالص نگه داشته بشن 64 00:07:43,786 --> 00:07:49,919 اما حقیقت اینه که ... از مزه اش خوشم نمیاد 65 00:07:49,976 --> 00:07:52,395 چطور میتونم بهتون خدمت کنم ؟ 66 00:07:52,447 --> 00:07:56,102 در تمام "وستروس" ، میشنویم که "سپت" ها سوزانده میشن 67 00:07:56,128 --> 00:07:59,467 خواهر های خاموش" که بهشون تجاوز شده" 68 00:07:59,484 --> 00:08:01,831 جنازه ی انسان های مقدس که در خیابان ها ریخته میشه 69 00:08:01,841 --> 00:08:05,515 جنگ ها به مردم می آموزن که از شمشیر اطاعت کنن نه از خدایان 70 00:08:05,545 --> 00:08:08,787 شاید خدایان هم شمشیری برای خودشون نیاز دارن 71 00:08:08,862 --> 00:08:13,963 در دوران قبل از "تارگرین" ها ، آشوبگران مذهب عدالت هفت خدا رو بین مردم توضیع میکردن 72 00:08:14,022 --> 00:08:18,591 خوب ، آشوبگران مذهب بیش ار 2 قرن پیش خلع سلاح شدن 73 00:08:18,649 --> 00:08:22,315 اگه هدف مقدس رو به پسرم ، پادشاه ، توضیح بدم 74 00:08:22,349 --> 00:08:27,044 تردیدی ندارم که حکمی امضا خواهد کرد با مضمون ِمسلح کردن معتقدینی که شما حس میکنین لایق هستن 75 00:08:27,054 --> 00:08:30,898 ارتشی که از جنازه ها و ارواح ِرعایا دفاع میکنه !؟ 76 00:08:30,928 --> 00:08:36,188 ارتشی در خدمت خود خدایان ، و البته شما 77 00:08:36,189 --> 00:08:38,264 به عنوان نماینده ی منتخب هفت خدا 78 00:08:38,274 --> 00:08:41,021 افتخاری که هرگز اتظارشو نداشتم 79 00:08:41,073 --> 00:08:46,654 یا اینکه البته ... اصلا آرزوش رو داشته باشم که به همین دلیله که شما انتخاب شدین 80 00:08:46,697 --> 00:08:49,369 من و شما هر دو میدونیم دنیا چطور میچرخه 81 00:08:49,409 --> 00:08:53,034 بیشتر اوقات ، شروران یا ثروتمند ترین ها خارج از دسترسی عدالت هستن 82 00:08:53,072 --> 00:08:57,238 خود شخص پادشاه نمیتونه همیشه اونهایی که بیش از بقیه سزاوارش هستن رو مجازات کنه 83 00:08:57,260 --> 00:09:04,251 تمام گناهکاران در برابر خدایان یکسان هستند 84 00:09:04,387 --> 00:09:08,962 اگه بهتون درمورد یک گناهکار بزرگ در همین بین خودمون میگفتم ، چی میگفتین ؟ 85 00:09:08,993 --> 00:09:13,741 توسط طلا و امتیاز ویژه محافظت میشه 86 00:09:13,806 --> 00:09:18,567 باشد که پدر درمورد او با عدالت قضاوت کند 87 00:09:52,965 --> 00:09:55,066 بلند شو 88 00:09:55,102 --> 00:09:58,395 کمکم کنین ، کمکم کنین 89 00:10:07,686 --> 00:10:11,557 دستتو ازم بکش 90 00:10:17,655 --> 00:10:21,145 خفه شین 91 00:10:27,793 --> 00:10:33,737 اینجا محل کار ارباب "بیلیش" ـه 92 00:10:41,041 --> 00:10:43,754 عوضی 93 00:10:44,010 --> 00:10:46,223 احمق 94 00:10:46,413 --> 00:10:49,036 ای کثافت فاسد 95 00:10:49,208 --> 00:10:52,752 جای خاصی در طبقه هفتم جهنم برای امثال شما هست 96 00:10:52,762 --> 00:10:55,755 خواهش میکنم ... واهش میکنم ، پول میدم 97 00:10:55,810 --> 00:10:58,145 به همه تون پول میدم 98 00:10:58,186 --> 00:10:59,856 بله ، میدی 99 00:11:35,250 --> 00:11:38,513 بگیرینش 100 00:11:38,614 --> 00:11:41,136 دستتو ازم بکش "جناب "لوراس" از خاندان "تایرل 101 00:11:41,166 --> 00:11:44,734 شما قوانین خدایان و انسان ها را شکسته اید 102 00:11:44,806 --> 00:11:47,297 تو فکر کردی کی هستی ؟ 103 00:11:47,321 --> 00:11:50,018 عدالت 104 00:11:55,400 --> 00:11:57,821 چرا برادر من توی انفرادیه ؟ 105 00:11:57,844 --> 00:12:00,337 من ، من نمیدونم 106 00:12:00,398 --> 00:12:04,677 من این کارو نکردم هر دومون میدونیم کی کرده 107 00:12:04,720 --> 00:12:08,895 تو بهم گفتی که مادرت داره به "کاستلی راک" برمیگرده 108 00:12:08,953 --> 00:12:10,812 داری بهم میگی که مادر من پشت این ماجراس ؟ 109 00:12:10,819 --> 00:12:13,236 اون حسادت میکنه که تو دیگه مال اون نیستی 110 00:12:13,276 --> 00:12:16,305 بازداشت کردن برادر من انتقام گیریشه 111 00:12:16,318 --> 00:12:22,654 تو و مادر من باهم خوب نیستین ؟ 112 00:12:24,025 --> 00:12:26,305 آه عزیز دلم 113 00:12:26,391 --> 00:12:29,540 پادشاه مهربون 114 00:12:29,630 --> 00:12:34,216 اصلا به من ذره ای محبت داری ؟ 115 00:12:34,336 --> 00:12:36,646 معلومه که دارم 116 00:12:36,684 --> 00:12:38,393 تو ملکه ی من هستی 117 00:12:38,394 --> 00:12:45,534 نمیتونم فکر کردن به اینکه برادرم توی یک انفرادی کثیف زندانی شده باشه رو تحمل کنم 118 00:12:45,555 --> 00:12:47,683 من اونو برات آزادش میکنم 119 00:12:47,741 --> 00:12:49,376 قول میدی ؟ 120 00:12:56,289 --> 00:12:59,089 تقاضا میکنم که جناب "لورس" همین الان آزاد بشن 121 00:12:59,157 --> 00:13:02,422 مگه من بازداشتش کردم ؟ 122 00:13:02,464 --> 00:13:04,500 خوب ، نه 123 00:13:04,532 --> 00:13:10,026 اما شما آشوبگران مذهبی رو مسلح کردین شما به "گنجشک ارشد" یک ارتش دادین 124 00:13:10,054 --> 00:13:12,807 این کارو کردم 125 00:13:12,860 --> 00:13:16,994 و همسرت کاملا حق داره که انتقاد کنه 126 00:13:17,011 --> 00:13:22,509 نمیتونیم اجازه بدیم که این متعصبین برادر ملکه رو بازداشت کنن ، انحراف های اخلاقیش هم مهم نیست 127 00:13:22,562 --> 00:13:25,751 پس 128 00:13:25,842 --> 00:13:28,099 میتونم به "مارجری" بگم که شما میدین جناب "لورس" رو آزاد کنن ؟ 129 00:13:28,129 --> 00:13:31,602 بهت گفتم ، من جناب "لورس" رو نگه نداشتم 130 00:13:31,622 --> 00:13:38,773 تو پادشاه هستی ، مطمئنم که اگر با "گنجشک ارشد" صحبت کنی اون پسر بیچاره رو آزاد میکنه 131 00:13:42,014 --> 00:13:44,515 ایست 132 00:14:06,790 --> 00:14:11,522 اعلی حضرت در حال عبادت هستن نمیخوان کسی مزاحمشون بشه 133 00:14:11,593 --> 00:14:16,320 دستور بدین ، و ما این شورشی رو از سر راه کنار میزاریم 134 00:14:16,432 --> 00:14:19,241 منظورت اینه که ... میکشینشون ؟ 135 00:14:19,319 --> 00:14:20,773 اینجا ؟ در "سپت" ؟ 136 00:14:20,858 --> 00:14:27,318 میفرستیمشون به ملاقات خدایانی که دوستش دارن 137 00:14:27,351 --> 00:14:30,068 حرامزاده 138 00:14:30,131 --> 00:14:33,528 تو نجاست هستی 139 00:14:36,694 --> 00:14:39,426 تو از گناه متولد شدی 140 00:14:39,452 --> 00:14:43,278 حرامزاده ی کثیف 141 00:14:46,046 --> 00:14:49,942 راه دیگه ای پیدا میکنیم 142 00:14:49,968 --> 00:14:51,577 نجاست 143 00:14:57,564 --> 00:15:02,796 ملکه من ؟ 144 00:15:04,570 --> 00:15:10,264 راهی برای آزاد کردن جناب "لورس" بدون خشونت نبود 145 00:15:10,371 --> 00:15:12,851 تو پادشاه "اندال" ها هستی 146 00:15:12,896 --> 00:15:16,717 ارباب هفت پادشاهی ، محافظ مملکت 147 00:15:16,758 --> 00:15:21,585 و اجازه میدی یه دسته از متعصبین برادر همسرت رو زندانی کنن !؟ 148 00:15:21,628 --> 00:15:27,022 با "گنجشک ارشد" صحبت میکنم صحبت میکنی ؟ کی ؟ 149 00:15:27,122 --> 00:15:29,123 نمیدونم نمیدونی ؟ 150 00:15:29,146 --> 00:15:34,779 الان ... داشت عبادت میکرد 151 00:15:34,830 --> 00:15:37,662 باید برای مادربزرگ پیغام بفرستم 152 00:15:37,692 --> 00:15:41,608 بعدا برمیگردی ؟ 153 00:15:41,712 --> 00:15:45,584 باید با خانواده ام باشم سرورم 154 00:15:45,701 --> 00:15:47,859 البته 155 00:15:50,021 --> 00:15:53,195 به این پسره داری زیادی ارزش قائل میشی خوبه 156 00:15:53,258 --> 00:15:57,812 ارباب فرمانده ی نگهبانان شب ؟ و حرامزاده ای از یکی از این میخونه ها 157 00:15:57,842 --> 00:16:04,993 شاید ، اما این شیوه ی "ند استارک" نبود 158 00:16:05,029 --> 00:16:08,793 باید بهت یک پسر میدادم 159 00:16:08,830 --> 00:16:12,449 تقصیر تو که نیست پس تقصیر کیه ؟ 160 00:16:12,533 --> 00:16:17,815 من به تو چیزی به جز نقطه ضعف نبخشیدم 161 00:16:17,948 --> 00:16:20,369 و نقص عضو 162 00:16:20,429 --> 00:16:23,301 اون جاهای زخم برای پروردگار نور هیچ معنی ای ندارن 163 00:16:23,331 --> 00:16:25,446 بانوی من 164 00:16:25,511 --> 00:16:27,847 پدرش ، پادشاه منتخب پروردگاره 165 00:16:27,870 --> 00:16:34,579 و خون پدرش در رگ ها جاریه 166 00:16:39,962 --> 00:16:42,061 به زودی میرین سمت "وینترفل" ؟ 167 00:16:42,091 --> 00:16:46,622 باید بریم ، تا بتونیم حریف برف بشیم 168 00:16:46,692 --> 00:16:53,713 قبلا یک بار به جناب "داووس" اعتماد کردی و منو جا گذاشتی 169 00:16:53,766 --> 00:17:00,221 امیدوارم که دوباره مرتکب اون اشتباه نشی نمیشم 170 00:17:00,339 --> 00:17:01,807 من بهت نیاز دارم 171 00:17:01,879 --> 00:17:08,742 تو فقط به ایمان نیاز داری ، پادشاه 172 00:17:08,820 --> 00:17:12,587 و تو بانوی من ، تو چی نیاز داری ؟ 173 00:17:12,625 --> 00:17:15,727 به پروردگارم خدمت کنم 174 00:17:19,215 --> 00:17:23,240 "ارباب "اشفرد 175 00:17:26,721 --> 00:17:30,467 "بانو "کالفیلد 176 00:17:31,331 --> 00:17:33,560 "ارباب "اسمول وود 177 00:17:33,600 --> 00:17:37,560 هرگز از این افراد چیزی نشنیدم اونا هم از تو چیزی نشنیدن 178 00:17:37,590 --> 00:17:42,407 اما ما به افراد نیاز داریم و اونها چند تایی دارن 179 00:17:42,433 --> 00:17:45,546 این ارباب "میسن" چند نفر رو داره که برامون بفرسته ؟ 180 00:17:45,547 --> 00:17:51,031 "بیشتر از ارباب "بیبلی 181 00:18:01,163 --> 00:18:02,744 اون نه میدونم 182 00:18:02,778 --> 00:18:05,819 شرمنده ام ، اما ما به افراد نیاز داریم ، و تدارکات 183 00:18:05,849 --> 00:18:08,511 و "روس بولتون" سرپرست شماله اون برادر منو کشت 184 00:18:08,541 --> 00:18:12,118 ما قسم خوردیم که نگهبانان روی دیوار باشیم 185 00:18:12,148 --> 00:18:15,866 نمیتونیم با 50 نفر از دیوار مراقبت کنیم 186 00:18:15,907 --> 00:18:23,082 و نمیتونیم افراد بیشتری به دست بیاریم "بدون کمک از طرف سرپرست "شمال 187 00:18:42,837 --> 00:18:47,123 عذر میخوام بانوی من 188 00:18:56,815 --> 00:18:59,007 ارباب فرمانده ؟ 189 00:18:59,064 --> 00:19:01,009 چطور میتونم کمکتون کنم ؟ 190 00:19:01,080 --> 00:19:03,487 وقتی میریم جنوب با ما بیا 191 00:19:03,488 --> 00:19:06,331 هیچ کدوم از ماها قلعه ها رو به خوبی تو نمیشناسیم 192 00:19:06,410 --> 00:19:07,852 دالان های مخفیش رو 193 00:19:07,900 --> 00:19:11,430 نقاط ضعفش رو ، مردمش رو 194 00:19:11,480 --> 00:19:15,180 زمانی "وینترفل" خونه ش ما بود 195 00:19:15,211 --> 00:19:20,293 نمیخواین اون موش ها رو ازش بیرون کنین ؟ 196 00:19:20,354 --> 00:19:23,246 الان قلعه ی سیاه خونه ی منه 197 00:19:23,299 --> 00:19:26,481 نگهبانان شب نقشی در جنگ های هفت پادشاهی ایفا نمیکنه 198 00:19:26,511 --> 00:19:28,717 تنها یک جنگ وجود داره 199 00:19:28,780 --> 00:19:32,647 زندگی در برابر مرگ 200 00:19:32,673 --> 00:19:35,860 بیا ... اجازه بده نشونت بدم برای چی میجنگی 201 00:19:35,890 --> 00:19:38,785 میخواین چند تصویر خیالی رو در آتش بهم نشون بدین !؟ 202 00:19:38,870 --> 00:19:43,506 منو ببخشید بانوی من ، من به تصویر خیالی ایمان ندارم 203 00:19:43,579 --> 00:19:47,415 تصویری خیالی ای در کار نیست ، جادویی در کار نیست 204 00:19:47,462 --> 00:19:51,282 فقط زندگی 205 00:20:09,127 --> 00:20:13,861 تپش قلبم رو احساس میکنی ؟ 206 00:20:13,993 --> 00:20:16,336 این قدرت درونت 207 00:20:16,383 --> 00:20:23,313 تو مقاومت کردی ، و این اشتباه توئه اونو در آغوش بکش 208 00:20:30,930 --> 00:20:34,568 پروردگار نور مارو نر و ماده آفرید 209 00:20:34,630 --> 00:20:38,037 2قسمت یک وجود کامل بزرگتر 210 00:20:38,079 --> 00:20:42,123 تو به این قدرت ملحق نمیشی 211 00:20:42,156 --> 00:20:47,108 قدرت خلق زندگی ، قدرت خلق نور 212 00:20:47,140 --> 00:20:49,874 و قدرت سایه افکندن 213 00:20:49,929 --> 00:20:53,941 فکر نمیکنم که "استنس" ، از این خیلی خوشش بیاد 214 00:20:53,970 --> 00:20:56,972 پس نباید بهش بگیم 215 00:20:57,008 --> 00:20:58,765 نمیتونم 216 00:20:58,766 --> 00:21:00,652 چرا ؟ 217 00:21:00,689 --> 00:21:04,613 من به عهدی قسم خوردم 218 00:21:04,670 --> 00:21:06,871 من یکی دیگه رو دوست داشتم 219 00:21:06,887 --> 00:21:09,246 مرده ها به عاشق نیاز ندارن 220 00:21:09,290 --> 00:21:15,628 فقط زنده ها 221 00:21:15,877 --> 00:21:18,769 میدونم 222 00:21:18,887 --> 00:21:25,252 اما هنوز دوستش دارم 223 00:21:35,582 --> 00:21:41,333 !!! "تو هیچی نمیدونی "جان اسنو 224 00:22:15,336 --> 00:22:18,356 تنهایی ؟ 225 00:22:18,380 --> 00:22:19,642 فقط کسل اَم 226 00:22:19,684 --> 00:22:23,529 پدرم بهم میگفت که کسالت نشانگر کمبود خصیصه های درونه 227 00:22:23,530 --> 00:22:25,888 شما هم زیاد کسل میشدین ؟ 228 00:22:25,932 --> 00:22:29,844 ... میدونم که قلعه سیاه ، جای بچه ها نیست ، اما من من از اینجا خوشم میاد 229 00:22:29,874 --> 00:22:32,367 فکر میکردم تو خونه تنهام بذارین 230 00:22:32,433 --> 00:22:35,289 میدونم که مادر نمیخواست که منو بیاره 231 00:22:35,316 --> 00:22:38,537 چرا چنین چیزی رو میگی ؟ 232 00:22:38,592 --> 00:22:42,693 " اون بهم گفت : " نمیخوام بیارمت 233 00:22:42,764 --> 00:22:48,130 نباید اینو میگفت 234 00:22:54,521 --> 00:23:01,572 به خاطر من شرمنده ای پدر ؟ 235 00:23:07,801 --> 00:23:10,292 وقتی یک نوزاد بودی 236 00:23:10,327 --> 00:23:13,762 یک بازرگان اهل "دورن" در "درگن استون" پهلو گرفت 237 00:23:13,811 --> 00:23:18,567 کالاهاش آشغال بودن به جز ... یک عروسک چوبی 238 00:23:18,608 --> 00:23:23,877 اون بازرگان حتی یه لباس به رنگ خاندان ما روی اون دوخته بود 239 00:23:23,904 --> 00:23:26,434 شکی نیست که از تولدت چیزایی شنیده بود 240 00:23:26,455 --> 00:23:33,019 و فرض کرده بود که تازه پدرها اهداف راحتی هستن 241 00:23:33,063 --> 00:23:37,769 هنوز یادمه که چطور خندیدی وقتی اون عروسک رو تو گهواره ات گذاشتم 242 00:23:37,817 --> 00:23:45,580 و اونو روی گونه ات فشار میدادی 243 00:23:47,319 --> 00:23:52,635 اونموقع که اون عروسک رو سوزوندیم خیلی دیر شده بود 244 00:23:52,680 --> 00:23:55,235 بهم گفته بودن تو میمیری 245 00:23:55,318 --> 00:23:57,969 یا بدتر 246 00:23:58,024 --> 00:24:00,422 گری اسکیل" آروم پیش خواهد رفت" گری اسکیل : نام مریضی دختر استنس 247 00:24:00,452 --> 00:24:05,058 اینکه بزرگ میشدی انقدری که دنیا رو بشناسی قبل از اینکه ازت گرفته بشه 248 00:24:05,088 --> 00:24:09,912 همه بهم توصیه میکردن تا تو رو به خرابه های "والریا" بفرستم تا زندگی کوتاهت رو در اونجا با "مردان سنگی" به پایان ببری 249 00:24:09,942 --> 00:24:14,464 قبل از اینکه اون مریضی در قلعه پخش بشه 250 00:24:14,497 --> 00:24:18,440 به همه شون گفتم برین به درک 251 00:24:18,513 --> 00:24:21,268 تک تک استادان اعظم این سمت دنیا رو احضار کردم 252 00:24:21,309 --> 00:24:26,437 تک تک مداوا کنندگان ، تک تک دارو سازان 253 00:24:26,475 --> 00:24:30,177 اونها اون مریضی رو متوقف کردن و زندگیت رو نجات دادن 254 00:24:30,202 --> 00:24:34,960 چون تو متعلق به اون سوی دنیا در کنار "مردان سنگی" لعنتی نبودی 255 00:24:34,977 --> 00:24:40,077 تو شاهدخت "شرین" از خاندان "برثین" هستی 256 00:24:40,123 --> 00:24:46,597 و تو دختر منی 257 00:25:43,614 --> 00:25:48,465 فکر میکردم ممکنه اینجا پیدات کنم 258 00:25:48,515 --> 00:25:50,918 "خاله ات "لیانا 259 00:25:50,971 --> 00:25:54,512 پدر هیچوقت راجع بهش صحبت نمیکرد 260 00:25:54,613 --> 00:25:59,197 بعضی وقتا پدرمو این پایین میدیدم که داره شمع ها رو روشن مکینه 261 00:25:59,256 --> 00:26:01,595 میگن زیبا بوده 262 00:26:01,651 --> 00:26:03,096 من یک بار دیدمش 263 00:26:03,126 --> 00:26:06,376 یک پسر بچه بودم ، با خانواده ی مادرت زندگی میکردم 264 00:26:06,488 --> 00:26:10,378 "ارباب "ونت" در مسابقات بزرگ در "هرن هال 265 00:26:10,410 --> 00:26:12,198 همه اونجا بودن 266 00:26:12,216 --> 00:26:13,908 پادشاه دیوانه 267 00:26:13,909 --> 00:26:15,779 پدرت 268 00:26:15,803 --> 00:26:17,951 رابرت برثین 269 00:26:17,996 --> 00:26:19,217 "و "لیانا 270 00:26:19,259 --> 00:26:22,263 اون از قبل به "رابرت برثین" وعده داده شده بود 271 00:26:22,299 --> 00:26:25,336 و میتونی تصور کنی که برای من چطور بود یه پسر بی سر و ته 272 00:26:25,366 --> 00:26:27,431 بدون هیچی به نامش 273 00:26:27,522 --> 00:26:32,240 این انسان های افسانه ای رو تماشا میکردم که به لیست ها هجوم میبردن 274 00:26:32,281 --> 00:26:37,037 آخرین دو سوار ، "برستن سلمی" و "ریگار تارگرین" بودن 275 00:26:37,111 --> 00:26:40,954 وقتی "ریگار" برنده شد ، همه برای شاهزاده شون سرو صدا و هلهله میکردن 276 00:26:40,955 --> 00:26:45,013 یادمه دخترا داشتن میخندیدن وقتی که کلاه خودش رو برداشت و اونا اون موی نقره ای رو دیدن 277 00:26:45,043 --> 00:26:47,366 چقدر خوش قیافه بود 278 00:26:47,445 --> 00:26:50,288 !تا اینکه با اسب درست از کنار همسرش رد شد نباید رد میشد 279 00:26:50,370 --> 00:26:52,109 ! الیا مارتل 280 00:26:52,141 --> 00:26:55,415 و تمام لبخند ها تموم شدن 281 00:26:55,482 --> 00:26:58,955 من هرگز این همه مردم رو ندیدم که انقدر ساکت باشن 282 00:26:59,006 --> 00:27:02,460 با اسب از کنار همسرش رد شد 283 00:27:02,514 --> 00:27:05,964 و تاجی از رز زمستانی رو روی زانوی "لیانا" قرار داد به جای دادنش به همسر خودش 284 00:27:06,068 --> 00:27:11,730 تاجی آبی مثل شبنم 285 00:27:11,793 --> 00:27:18,357 "چند ده هزار نفر مجبور شدن بمیرن چون "ریگار خاله ی تو ر وانتخاب کرد ؟ 286 00:27:18,431 --> 00:27:21,285 بله ، اونو انتخاب کرد 287 00:27:21,331 --> 00:27:27,419 و بعدش دزدیدش و بهش تجاوز کرد 288 00:27:31,866 --> 00:27:33,807 بیا 289 00:27:33,852 --> 00:27:39,356 بیا یه جایی صحبت کنیم که مرده ها نتونن بشنون 290 00:27:41,677 --> 00:27:45,934 برای رفتن لباس پوشیدین ؟ بله 291 00:27:45,996 --> 00:27:47,660 کجا میرین ؟ 292 00:27:47,689 --> 00:27:51,465 سرزمین پادشاهی سرزمین پادشاهی ؟ 293 00:27:51,534 --> 00:27:53,603 سرسی دنبالم فرستاده 294 00:27:53,633 --> 00:27:56,269 نباید اجازه بدیم بویی از ماجرا ببره و دردسر ساز شه 295 00:27:56,304 --> 00:27:58,105 نباید منو اینجا رها کنی 296 00:27:58,153 --> 00:28:02,152 میدونم که چقدر سخته که با مردمی که ازشون متنفری زندگی کنی ، باور کن 297 00:28:02,179 --> 00:28:04,230 اما زیاد طول نمیکشه 298 00:28:04,250 --> 00:28:06,878 از کجا میدونی ؟ 299 00:28:06,951 --> 00:28:10,640 استنس برثین" در قلعه سیاه مستقره" 300 00:28:10,700 --> 00:28:14,548 اون به سمت جنوب و سرزمین پادشاهی پیشروی خواهد کرد قبل از اینکه برف زمستان راهش رو سد کنه 301 00:28:14,578 --> 00:28:18,020 اما در ابتدا ، باید "وینترفل" رو بگیره 302 00:28:18,021 --> 00:28:21,336 تو که مطمئن نیستی هستم 303 00:28:21,337 --> 00:28:23,437 وقتی که این سرزمین ها رو از دست "بولتون" ها آزاد کنه 304 00:28:23,467 --> 00:28:25,973 پرچم دارای پدرت رو برای هدفش دور خودش جمع میکنه 305 00:28:26,003 --> 00:28:27,916 در حالی که شمال پشت اونهاست 306 00:28:27,946 --> 00:28:30,721 استنس" نهایتا میتونه تاج و تخت آهنین رو تصاحب کنه" 307 00:28:30,751 --> 00:28:33,556 فکر میکنی که "بولتون" ها رو شکست میده ؟ 308 00:28:33,597 --> 00:28:37,771 ارتش بزرگتری داره بهترین فرمانده ی نظامی در "وستروس" هستش 309 00:28:37,801 --> 00:28:41,638 یک آدم اهل شرط بندی ، پولش رو روی "استنس" میذاره 310 00:28:41,674 --> 00:28:45,372 در خقیقت ، من یک مرد اهل شرط بندی هستم 311 00:28:45,389 --> 00:28:47,091 و اگه حق با تو باشه چی ؟ 312 00:28:47,138 --> 00:28:49,259 استنس" ، "وینترفل" رو میگیره" 313 00:28:49,289 --> 00:28:52,527 اون تو رو از دست نفرت انگیز ترین خانواده در شمال آزاد میکنه 314 00:28:52,557 --> 00:28:55,537 برای سپاسگذاری حمایت شجاعانه اخیر پدرت از حقش 315 00:28:55,567 --> 00:28:59,110 اون نام ِ ... سرپرست شمال رو بهت میده 316 00:28:59,111 --> 00:29:00,614 اما من 317 00:29:00,649 --> 00:29:02,137 ... من نمـ 318 00:29:02,183 --> 00:29:03,576 سرپرست شمال ؟ 319 00:29:03,606 --> 00:29:06,466 تو آخرین "استارک" باقی مانده هستی 320 00:29:06,495 --> 00:29:08,543 اون به تو نیاز داره 321 00:29:08,576 --> 00:29:14,191 و اگه شما درست نگین چی ؟ اگه "استنس" اصلا حمله نکرد به وینترفل" یا اینکه اصلا حمله کنه و "بولتون" ها شکستش بدن چی ؟" 322 00:29:14,229 --> 00:29:18,379 "اونوقت این پسر "بولتون" رو میپذیری ، "رمزی و مال خودت میکنیش 323 00:29:18,468 --> 00:29:21,637 نمیدونم چطور این کارو بکنم معلومه که میدونی 324 00:29:21,654 --> 00:29:24,036 همین الانشم به تو علاقه مند شده 325 00:29:24,079 --> 00:29:25,389 پدرش منو میترسونه 326 00:29:25,419 --> 00:29:29,257 و بایدم بترسونه ، مرد خطرناکیه 327 00:29:29,258 --> 00:29:33,050 اما حتی به خطرناکترین مردا هم میشه رو دست زد 328 00:29:33,073 --> 00:29:37,923 و تو رو دست زدن رو از بهترین شخص یاد گرفتی 329 00:29:38,003 --> 00:29:40,204 خیلی زود برمیگردم 330 00:29:40,233 --> 00:29:46,127 بدون من ، قوی میمونی 331 00:29:51,067 --> 00:29:54,459 شمال مال تو خواهد شد 332 00:29:54,511 --> 00:29:58,545 حرفمو باور داری ؟ 333 00:29:58,609 --> 00:30:05,397 انتظار دارم وقتی شما برگشته باشین یه زن متاهل باشم 334 00:31:05,782 --> 00:31:08,786 صبحونه 335 00:31:11,358 --> 00:31:13,272 اونطوری مردن یه مردن مسخره بود 336 00:31:13,302 --> 00:31:16,396 تا اونجایی که من دیدم ، همه ی اه های مردن مسخره هستن 337 00:31:16,426 --> 00:31:19,663 بله ، اما قوم شما باید به خواننده ها یه پایان خوش بدن 338 00:31:19,693 --> 00:31:22,601 برام مهم نیست وقتی میمیرم چی درموردم خونده میشه 339 00:31:22,631 --> 00:31:24,459 نه ؟ 340 00:31:24,460 --> 00:31:27,359 دو تا شوالیه ، میرن تا یک شاهدخت رو آزاد کنن 341 00:31:27,408 --> 00:31:33,718 واسه من که ترانه ی خوبی به نظر میاد مثل همه اونای دیگه است 342 00:31:34,244 --> 00:31:36,171 تو چی ؟ 343 00:31:36,260 --> 00:31:39,618 چه راه مسخره ای رو انتخاب میکنی ؟ 344 00:31:39,733 --> 00:31:42,712 تو قلعه ی خودم ، در حال نوشیدن شراب خودم 345 00:31:42,798 --> 00:31:46,275 در حال تماشا کردن اینکه پسرام دنبال فرصتن 346 00:31:46,317 --> 00:31:48,741 !!! چه مایوس کننده 347 00:31:48,812 --> 00:31:52,164 فکر کردم که یه نقشه ی هیجان انگیز تر داری 348 00:31:52,217 --> 00:31:57,967 من زندگی هیجان انگیزی داشتم میخوام مرگم کسالت بار باشه 349 00:31:58,036 --> 00:32:05,702 و تو چطوری مخوای بری ؟ در آغوش زنی که دوستش دارم 350 00:32:05,750 --> 00:32:12,314 اونم همینو میخواد ؟ 351 00:32:13,101 --> 00:32:16,963 بریم 352 00:32:24,659 --> 00:32:26,644 ناخدای اون کشتی 353 00:32:26,677 --> 00:32:30,003 چی بود ؟ اهل "براووس" ؟ "اهل "پنتوس 354 00:32:30,036 --> 00:32:32,851 و داره میره سمت شهر کهن ؟ همونطور که گفتم 355 00:32:32,881 --> 00:32:34,325 چرا ؟ 356 00:32:34,353 --> 00:32:39,153 و چه چیزی باعث میشه که سریع نیاد به ساحل و به محلی ها نگه که "جیمی لنستر" تو "دورن" ـه ؟ 357 00:32:39,162 --> 00:32:41,308 یه کیسه طلا 358 00:32:41,353 --> 00:32:45,680 مطمئن نیستم که فهمیده باشی تو این قسمت دنیا جقدر مردم از خانواده ی تو متنفرن 359 00:32:45,721 --> 00:32:47,553 کیسه سنگینی بود 360 00:32:47,582 --> 00:32:50,544 و شرط میبندم تمام انواع عهد ها رو قسم خورد تا گیرش بیاره 361 00:32:50,554 --> 00:32:55,923 اما اگه عهدش رو بشکنه اونا نیستی 362 00:33:02,380 --> 00:33:04,998 چند تا شمردی ؟ 4تا 363 00:33:05,015 --> 00:33:06,773 و فکر میکنی میتونی چند تا رو بزنی ؟ 364 00:33:06,783 --> 00:33:10,995 یکی ... اگه کند باشه 365 00:33:18,198 --> 00:33:23,028 به فنا رفتیم 366 00:33:30,380 --> 00:33:32,896 صبح بخیر جوونا 367 00:33:32,953 --> 00:33:35,224 خوشحالم که پیداتون کردیم 368 00:33:35,282 --> 00:33:36,747 تو کی هستی ؟ 369 00:33:36,783 --> 00:33:39,919 کوپر" ، اینم "دارنل" ـه" 370 00:33:39,982 --> 00:33:44,778 شما از سرزمین پادشاهی هستین ؟ لهجه معلوم کرد دیگه 371 00:33:44,799 --> 00:33:47,530 فلی باتم" ... زاده و بزرگ شده اونجام" 372 00:33:47,591 --> 00:33:48,635 چرا اینجایین ؟ 373 00:33:48,645 --> 00:33:52,736 کشتیمون در شب واژگون شد موفق شدیم به سمت ساحل شنا کنیم 374 00:33:52,766 --> 00:33:55,046 واقعا داشتیم شکست میخوردیم 375 00:33:55,084 --> 00:33:58,172 فکر کردیم کوسه ها میگیرنمون 376 00:33:58,233 --> 00:34:01,719 تو "دورن" کوسه ای نیست 377 00:34:01,775 --> 00:34:05,451 میتونستم قسم بخورم که اونا باله کوسه بودن 378 00:34:05,490 --> 00:34:08,490 شاید دلفین بودن 379 00:34:08,540 --> 00:34:10,509 شمشیرتون رو بندازین رو شن 380 00:34:10,519 --> 00:34:12,779 بچه ها ف نیازی به این کارا نیست 381 00:34:12,810 --> 00:34:17,096 فقط مسیر درست رو به ما نشون بدین و ما راهمون به سمت خونه رو پیدا میکنیم 382 00:34:17,148 --> 00:34:22,822 شمشیرا رو شن ، همین الان 383 00:34:47,315 --> 00:34:51,119 اون یکی باید به اندازه کافی کند باشه 384 00:35:42,968 --> 00:35:46,307 حرکت خوبی بود 385 00:35:46,417 --> 00:35:48,307 شانس 386 00:35:48,396 --> 00:35:52,784 معلم شگفت انگیزی داشتی 387 00:36:04,074 --> 00:36:07,148 همیشه یه اسب نر "دورن"ـی میخواستم 388 00:36:07,202 --> 00:36:10,804 هیولا ها میتونن یه شبانه روز رو بدون خستگی بدون 389 00:36:10,846 --> 00:36:13,913 میریم به "باغ های آبی" با یک نسیم ملایمی که به صورتمون میخوره 390 00:36:13,973 --> 00:36:16,666 اما اول باید این جنازه ها رو دفن کنیم 391 00:36:16,712 --> 00:36:18,041 پرنده ها هم باید غذا بخورن 392 00:36:18,051 --> 00:36:22,932 جنازه ها باعث به وجود اومدن سوال میشن ، سوال باعث به وجود اومدن ارتش میشه ، ما اینجا نیستیم که جنگ راه بندازیم 393 00:36:22,966 --> 00:36:26,330 میدونی چقدر برامون طول میکشه که تمام اون چاله ها رو بکنیم ؟ 394 00:36:26,360 --> 00:36:29,284 من با یه دست نمیتونم خیلی خوب بکنم 395 00:36:29,318 --> 00:36:34,708 حقیقتش اصلا نمیتونم بکنم 396 00:37:01,752 --> 00:37:05,057 مامان ؟ 397 00:37:09,561 --> 00:37:12,421 نیم" ؟ "اوبارا" ؟" جنگ تو راهه ؟ 398 00:37:12,468 --> 00:37:15,588 شاهزاده "دورن" برای پدرتون اشک خواهد ریخت اما نه چیزی دیگه 399 00:37:15,598 --> 00:37:18,085 ما خودمون باید انتقام "اوبرن" رو بگیریم 400 00:37:18,129 --> 00:37:22,124 بدون "دورن" ما ارتشی نداریم که علیه "لنستر" ها لشکر کشی کنیم 401 00:37:22,141 --> 00:37:24,999 ما برای شروع کردن جنگ نیازی به ارتش نداریم 402 00:37:25,019 --> 00:37:28,444 ملکه "سرسی" بچه هاش رو دوست داره 403 00:37:28,476 --> 00:37:33,905 ما یکیشون رو داریم ممکنه مشکلی داشته باشیم 404 00:37:37,990 --> 00:37:42,712 ناخدای یک کشتی ، که من و رو در شهر "پلنکی" پیدا کرد ادعا میکرد که اطلاعاتی برای فروش داره 405 00:37:42,713 --> 00:37:47,473 بهم گفت که "جیمی لنستر" رو قاچاقی به "دورن" آورده 406 00:37:47,504 --> 00:37:50,426 "اومده دنبال "مارسلا 407 00:37:50,459 --> 00:37:55,372 اگه اون قبل از ما دستش بهش برسه تنها فرصت انتقاممون رو از دست میدیم 408 00:37:55,400 --> 00:37:58,131 باید انتخاب کنین 409 00:37:58,203 --> 00:38:00,365 شیوه "دورن " و صلح 410 00:38:00,383 --> 00:38:05,851 یا شیوه ی من ، و جنگ 411 00:38:05,949 --> 00:38:08,812 من با تو هستم ، همیشه 412 00:38:08,886 --> 00:38:13,304 نیم ؟ 413 00:38:14,886 --> 00:38:17,410 اوبارا ؟ 414 00:38:17,443 --> 00:38:21,246 وقتی بچه بودم ، "اوبرن" اومد که منو به کاخ ببره 415 00:38:21,296 --> 00:38:25,703 من هرگز این مرد رو ندیده بودم و با این حال اون خودش رو پدر من مینامید 416 00:38:25,739 --> 00:38:28,631 مادرم اشک ریخت ، گفت که من خیلی جوونم 417 00:38:28,736 --> 00:38:32,578 و یک دختر 418 00:38:32,640 --> 00:38:35,653 اوبرن" نیزه اش رو سمت پای من پرت کرد و گفت" 419 00:38:35,694 --> 00:38:38,550 دختر یا پسر ما در نبرد هامون مبارزه میکنیم 420 00:38:38,580 --> 00:38:41,911 اما خدایان اجازه میدن سلاحمون رو خودمون انتخاب کنیم 421 00:38:41,935 --> 00:38:44,460 پدرم انگشتشو به سمت نیزه گرفت 422 00:38:44,489 --> 00:38:48,742 و بعدش به سمت اشک های مادرم 423 00:38:54,098 --> 00:38:57,858 من انتخابم رو خیلی وقت پیش کردم 424 00:39:30,287 --> 00:39:32,511 ممنون 425 00:39:40,212 --> 00:39:41,824 تو کی هستی ؟ 426 00:39:41,881 --> 00:39:45,714 اسیر کننده ی تو 427 00:39:45,781 --> 00:39:49,394 شراب داری ؟ نه 428 00:39:49,428 --> 00:39:55,558 من نمیتونم بدون شراب بخوابم پس بیدار بمون 429 00:39:58,911 --> 00:40:01,979 داری راه اشتباهی رو میری 430 00:40:02,027 --> 00:40:04,440 خواهر من تو "وستروس" ـه 431 00:40:04,470 --> 00:40:07,051 وستروس" در غربه" 432 00:40:07,081 --> 00:40:08,988 ما داریم به سمت شرق میریم 433 00:40:09,047 --> 00:40:12,676 ! من که تو رو پیش خواهرت نمیبرم 434 00:40:12,696 --> 00:40:14,810 گفتی که منو داری میبری پیش ملکه 435 00:40:14,840 --> 00:40:16,347 دارم میبرمت پیش ملکه 436 00:40:16,387 --> 00:40:24,011 "ملکه "دنریس تارگرین اون ملکه ایه که من بهش خدمت میکنم 437 00:40:26,797 --> 00:40:30,128 یه آدمربایی خوب هدر رفت 438 00:40:30,181 --> 00:40:32,593 اتفاقا من خودم داشتم میرفتم اون طرفی 439 00:40:32,623 --> 00:40:38,480 تو با ملکه چی کار داشتی ؟ طلا و شکوه ... و نفرت 440 00:40:38,481 --> 00:40:41,878 اگه خواهرمو ملاقات میکردی میفهمیدی 441 00:40:41,924 --> 00:40:49,720 پس ... حالا که مشخصه ما یه طرف هستیم 442 00:40:55,627 --> 00:40:58,575 "یک شوالیه ی نجیب زاده از شمال "وستروس 443 00:40:58,605 --> 00:41:01,454 "بدون پول تو "اسوس 444 00:41:01,496 --> 00:41:06,291 سردوشی اژدها ؟ نشان خرس روی زره سینه 445 00:41:06,292 --> 00:41:09,736 تو "جورا مورمنت" هستی 446 00:41:09,790 --> 00:41:11,486 باید بپرسم 447 00:41:11,513 --> 00:41:16,765 دقیقا چطوری داشتی توی یک فاحشه خونه اون سر دنیا ، به ملکه ات خدمت میکردی ؟ 448 00:41:16,766 --> 00:41:20,175 ممکنه که ، در حال فرار بودی ؟ 449 00:41:20,244 --> 00:41:22,128 چرا باید درحال فرار میبودی ؟ 450 00:41:22,164 --> 00:41:24,976 و اینکه چرا اون باید تو رو فرستاده باشه بری ؟ 451 00:41:25,008 --> 00:41:27,335 آها ، صبر کن 452 00:41:27,427 --> 00:41:30,749 تو داشتی جاسوسیش رو میکردی ، مگه نه ؟ 453 00:41:30,812 --> 00:41:32,473 همه چیز داره یادم میاد 454 00:41:32,515 --> 00:41:36,471 من طی اکثر جلسات شورای کوچک مست بودم اما همه چیز داره یاد میاد 455 00:41:36,501 --> 00:41:41,305 تو یادداشت هایی به پرنده کوچولو های "وریس" منتقل میکردی 456 00:41:41,379 --> 00:41:43,808 ملکه ات متوجه شد ، مگه نه ؟ 457 00:41:43,824 --> 00:41:47,269 فهمید و تبعیدت کرد 458 00:41:47,315 --> 00:41:52,150 حالا امیدواری که لطفش رو با یک هدیه دوباره به دست بیاری 459 00:41:52,181 --> 00:41:54,509 نقشه ی پر خطریه 460 00:41:54,529 --> 00:41:58,493 حتی آدم ممکنه بگه ، نا امیدانه 461 00:41:58,558 --> 00:42:03,167 فکر میکنی "دنریس" منو اعدام میکنه و تو رو عفو میکنه ؟ 462 00:42:03,183 --> 00:42:08,214 من میگم که برعکسشم همین قدر احتمال داره 463 00:42:27,231 --> 00:42:31,215 از این بالا همه به اندازه ی کافی خوشحال به نظر میرسن 464 00:42:31,289 --> 00:42:33,325 چیه ؟ 465 00:42:33,345 --> 00:42:35,587 داشتم درمورد تمام اون دفعاتی که برادرتون 466 00:42:35,625 --> 00:42:39,275 منو مجبور میکرد که از برج سرخ باهاش برم اون پایین به داخل خیابون های سرزمین پادشاهی 467 00:42:39,305 --> 00:42:41,850 چرا ؟ دوست داشت بین مردم قدم بزنه 468 00:42:41,880 --> 00:42:44,590 دوست داشت براشون آواز بخونه 469 00:42:44,609 --> 00:42:47,668 براشون آواز میخوند ؟ بله 470 00:42:47,694 --> 00:42:50,409 ریگار" یک قطعه ترانه تصادفی انتخاب میکرد" 471 00:42:50,448 --> 00:42:53,445 یا ترانه ی "کوچه ی بذرها" رو انتخاب میکرد و بعدش آواز میخوند 472 00:42:53,469 --> 00:42:54,964 درست مثل بقیه شاعران 473 00:42:54,994 --> 00:42:58,329 و شما چی کار میکردین ؟ مطمئن میشدم که کسی نکشتشون 474 00:42:58,400 --> 00:43:01,310 و ، من پول ها رو جمع میکردم 475 00:43:01,339 --> 00:43:03,382 خوب ، دوست داشت ببینه چقدر میتونه پول دراره 476 00:43:03,412 --> 00:43:06,631 کارش خوب بود ؟ کارش خیلی خوب بود ، "ویسریس" هرگز بهتون نگفته ؟ 477 00:43:06,661 --> 00:43:10,381 بهم گفت که "ریگار" تو کشتن مردم کارش خوب بوده 478 00:43:10,382 --> 00:43:13,818 ریگار" هیچوقت از کشتن خوشش نمیومد" اون از آواز خوندن خوشش میومد 479 00:43:13,819 --> 00:43:15,293 و با پولش چی کار میکردین ؟ 480 00:43:15,323 --> 00:43:18,667 خوب یک بار ، دادش به شاعر بقلی پایین خیابون 481 00:43:18,697 --> 00:43:21,313 "یک بار دادش به یک یتیم خانه تو "فلی باتم 482 00:43:21,343 --> 00:43:23,341 یک بار 483 00:43:23,420 --> 00:43:26,661 رفتیم ناجور مست کردیم 484 00:43:26,752 --> 00:43:29,117 سرورم ؟ 485 00:43:29,141 --> 00:43:33,406 هیزدار" اینجاست ، تو حجره حضار منتظره" 486 00:43:33,449 --> 00:43:37,706 چند تا دیگه اونجان ؟ 50تا ، 100 تا 487 00:43:37,726 --> 00:43:39,386 به ما ملحق میشین ، جناب "برستن" ؟ 488 00:43:39,416 --> 00:43:42,978 من فکر کنم که بتونم در مقابل "هیزدار زولا رک" ازتون محافظت کنم 489 00:43:43,078 --> 00:43:47,000 من فکر کنم خودم میتونم در مقابل "هیزدار زولا رک" از خودم محافظت کنم 490 00:43:47,037 --> 00:43:50,779 برو جناب "برستن" .... یک ترانه برام بخون 491 00:43:50,814 --> 00:43:54,937 سرورم 492 00:43:57,313 --> 00:44:00,911 تمام انسان ها باید بمیرند اما همه شون نمیتونن با شکوه بمیرن 493 00:44:00,958 --> 00:44:03,125 شکوه ؟ دیگه چه دلیلی هست که انسان ها براش بجنگن ؟ 494 00:44:03,155 --> 00:44:06,645 چرا نیاکان شما از دریای باریک گذشتن و هفت پادشاهی رو فتح کردن ؟ 495 00:44:06,675 --> 00:44:09,268 تا اسامیشون ، زنده میموند 496 00:44:09,298 --> 00:44:14,448 اونهایی که در گود های مبارزه به پیروزی میرسن هرگز پادشاه نمیشن ، اما اسامیشون زنده میمونه 497 00:44:14,489 --> 00:44:16,331 این بهترین فرصتیه که خواهند داشت 498 00:44:16,384 --> 00:44:20,701 این چیزیه که قبلا به مردم میگفتی ، قبل از اینکه بزاریشون روبه روی هم ، که همدیگه رو برای سرگرمی تیه تیکه کنن ؟ 499 00:44:20,731 --> 00:44:25,345 سرورم ؟ امروز شروع سنتی فصل مبارزه است من این رسم و سنت رو به رسمیت نمیشناسم 500 00:44:25,375 --> 00:44:32,260 رسم و رسومات ، تنها چیزیه که این شهر رو شهر شما رو ، مستحکم نکه میداره 501 00:44:32,305 --> 00:44:37,608 بدون این رسم و رسومات ، برده های سابق و اربابان سابق چیزی در اشتراک ندارن 502 00:44:37,625 --> 00:44:42,110 هیچی به جز قرن ها عدم اعتماد و غیض 503 00:44:42,138 --> 00:44:46,135 نمیتونم قول بدم که این جواب تمام مشکلات ما باشه 504 00:44:46,177 --> 00:44:49,869 اما یک شروعه 505 00:45:24,492 --> 00:45:28,070 "پسران "هارپی 506 00:48:37,082 --> 00:51:59,207 هادي فارسي: ترجمه و زمانبندي کامل Hadi.Farsi@Yahoo.Com وبلاگ زيرنويس هاي هادي فارسي : www.HFSS.rozblog.com