1 00:01:43,920 --> 00:01:49,729 ترجمه از کیارش عباسی و رضا حضرتی DeathStroke & Ki@Rash 2 00:01:50,100 --> 00:01:55,100 فصل هفتم، قسمت چهارم 3 00:02:11,340 --> 00:02:13,340 ‫ارابه رو نگه دارید! 4 00:02:27,507 --> 00:02:29,757 ‫همین الان بزرگترین جایزه دنیا رو گرفتی 5 00:02:29,757 --> 00:02:32,007 ‫چی می‌تونه ناراحتت کرده باشه؟ 6 00:02:34,090 --> 00:02:36,215 ‫یالا، می‌تونی بهم بگی 7 00:02:36,215 --> 00:02:38,757 ‫ملکه قبل از خداحافظی 8 00:02:38,757 --> 00:02:40,090 ‫آخرین حال رو هم بهت داده؟ 9 00:02:40,090 --> 00:02:42,674 ‫اعترافاتم رو برای کشیش اعظم نگه میدارم 10 00:02:42,674 --> 00:02:44,882 ‫چیزی به اسم کشیش اعظم وجود نداره 11 00:02:44,882 --> 00:02:47,132 ‫نه وجود نداره، مگه نه؟ 12 00:02:47,132 --> 00:02:50,424 ‫هنوز جایزه‌ی من زیر سواله 13 00:02:52,257 --> 00:02:55,090 ‫پول زیادی الان بهت دادم 14 00:02:55,090 --> 00:02:56,424 ‫ولی یک قلعه ندادی 15 00:02:58,090 --> 00:03:00,257 ‫اون یکی چطوره؟ ‫همین الان هم موجوده 16 00:03:00,257 --> 00:03:01,632 ‫های گاردن رو نمی‌خوای 17 00:03:01,632 --> 00:03:04,424 ‫- دوست دارم متفاوت باشم. ‫- ما تو جنگیم 18 00:03:04,424 --> 00:03:07,632 ‫دنریس تارگرین روز بعد ممکنه بیاد و اینجا رو پس بگیره 19 00:03:09,007 --> 00:03:10,882 ‫تازه به نیمه پر لیوان نگاه کن 20 00:03:10,882 --> 00:03:13,923 ‫هرچی دارایی‌ات کمتر باشه، سبک تری 21 00:03:13,923 --> 00:03:16,507 ‫برای همین تو انقدر افسرده‌ای؟ 22 00:03:16,507 --> 00:03:18,424 ‫دارایی‌هات برایت سنگینی می‌کنن؟ 23 00:03:19,799 --> 00:03:21,965 ‫- برید! ‫- اون‌ها مال من نیستند 24 00:03:21,965 --> 00:03:24,716 ‫مال بانک آهنین هستند 25 00:03:24,716 --> 00:03:27,965 ‫دیدی؟ ‫ما بدهی‌هامون رو می‌دیم 26 00:03:27,965 --> 00:03:29,799 ‫درسته، ولی به من نه 27 00:03:31,674 --> 00:03:34,465 ‫سِر بران از نبرد دریای سیاه، اهل... 28 00:03:34,465 --> 00:03:36,923 ‫اهل هر قبرستونی که هستی 29 00:03:36,923 --> 00:03:38,841 ‫یک کیسه طلا دستته 30 00:03:38,841 --> 00:03:41,299 ‫و داری غُر می‌زنی که پول نگرفتی 31 00:03:41,299 --> 00:03:43,090 ‫وقتی این جنگ رو ببریم، 32 00:03:43,090 --> 00:03:44,965 ‫از بین تمام قلعه‌های هفت اقلیم 33 00:03:44,965 --> 00:03:46,424 ‫می‌تونی انتخاب کنی 34 00:03:46,424 --> 00:03:47,841 ‫و کسی هم نیست که جایگاهت رو تهدید کنه 35 00:03:47,841 --> 00:03:49,716 ‫آره، مطمئنم که سلطنت ملکه سرسی 36 00:03:49,716 --> 00:03:51,173 ‫آروم و با صلح خواهد بود 37 00:03:51,173 --> 00:03:52,757 ‫اتفاق‌های عجیب تری هم افتاده 38 00:03:52,757 --> 00:03:53,799 ‫مثلاً؟ 39 00:03:55,841 --> 00:03:58,799 ‫انبارها خالی شدن و داخل ارابه‌ها قرار گرفتن سرورم 40 00:03:58,799 --> 00:04:01,632 ‫- محصولات الان چی؟ ‫- چند نفر رو گذاشتیم 41 00:04:01,632 --> 00:04:03,299 ‫تا از زمین‌های ریچ جمعشون کنن 42 00:04:03,299 --> 00:04:05,632 ‫سِر بران، می‌تونی با تارلی‌ها بری 43 00:04:05,632 --> 00:04:07,799 ‫و در این روند کمکشون کنی؟ 44 00:04:07,799 --> 00:04:09,799 ‫زیاد خوب بلد نیستم درو کنم 45 00:04:09,799 --> 00:04:14,965 ‫نه ولی انگیزه دادن به کشاورزها 46 00:04:14,965 --> 00:04:17,007 ‫برای دادن محصولاتشون رو خوب بلدی 47 00:04:19,132 --> 00:04:20,841 ‫سرورم 48 00:04:20,841 --> 00:04:21,965 ‫سرورم 49 00:04:24,173 --> 00:04:25,173 ‫سرورم 50 00:04:25,190 --> 00:04:35,190 : زیـــرنـــویـس هماهنگ شــده با نسخه هـــای بـــلـوری .....:::::Hamid5251:::::..... 51 00:04:35,799 --> 00:04:38,090 ‫باید بگم که بانک آهنین تا حالا 52 00:04:38,090 --> 00:04:42,841 ‫همچین طلب عظیمی رو تو یک فقره دریافت نکرده 53 00:04:42,841 --> 00:04:47,048 ‫من همیشه پدرتون رو مرد تاثیرگذار و سوددهی می‌دونستم 54 00:04:47,048 --> 00:04:50,674 ‫ولی انگار باید تعریف‌هام رو به کل عوض کنم 55 00:04:50,674 --> 00:04:52,882 ‫شما لطف دارید سرورم 56 00:04:52,882 --> 00:04:56,048 ‫من نه لطف دارم و نه سرورم علیا حضرت 57 00:04:56,048 --> 00:04:59,215 ‫من فقط یک رابط از طرف بانک هستم 58 00:04:59,215 --> 00:05:02,965 ‫سلامت بانک به آمار و ارقام برمی‌گرده نه احساسات 59 00:05:02,965 --> 00:05:06,048 ‫و آمار و ارقام در حال حاضر خارق‌العاده هستند 60 00:05:07,257 --> 00:05:09,340 ‫- طلا... ‫- در راهه 61 00:05:09,340 --> 00:05:13,340 ‫برادرم به شخصه داره رو انتقالشون نظارت می‌کنه 62 00:05:13,340 --> 00:05:16,257 ‫بعضی‌ها تو بانک آهنین ناامید خواهند شد 63 00:05:16,257 --> 00:05:19,007 ‫خیلی به روش پرداخت شما علاقه مند شده بودن 64 00:05:19,007 --> 00:05:22,257 ‫باید یک راهی پیدا کنیم که خوشحالشون کنیم 65 00:05:22,257 --> 00:05:24,716 ‫آره، شاید ما هم بتونیم 66 00:05:24,716 --> 00:05:27,507 ‫تو مخاطره فعلی کمک کنیم 67 00:05:27,507 --> 00:05:29,465 ‫تنها مخاطره من در حال حاضر 68 00:05:29,465 --> 00:05:32,132 ‫به دست آوردن کنترل تمام این قاره 69 00:05:32,132 --> 00:05:34,424 ‫و آدم‌هاشه 70 00:05:34,424 --> 00:05:37,257 ‫پتانسیل خوبی توش می‌بینم 71 00:05:37,257 --> 00:05:41,215 ‫به گمونم نیاز به سرمایه گذاری خارجی داره 72 00:05:41,215 --> 00:05:42,465 ‫دقیقاً 73 00:05:42,465 --> 00:05:45,424 ‫من باید ارتش و ناوگانم رو گسترش بدم 74 00:05:45,424 --> 00:05:49,132 ‫مشاورم، کایبورن فعالیت‌هایی ‫رو با سازمان طلاییِ اسوس انجام داده 75 00:05:49,132 --> 00:05:50,340 ‫خوب می‌شناسمشون 76 00:05:50,340 --> 00:05:52,799 ‫برای جمع آوری رقم قابل توجهی 77 00:05:52,799 --> 00:05:55,757 ‫از حزب‌هایی که ورشکست شده بودن، کمکمون کردند 78 00:05:55,757 --> 00:05:57,465 ‫خوشحالم که میشنوم 79 00:05:57,465 --> 00:06:00,882 ‫منم می‌خوام برام یک چیزی رو پس بگیرن 80 00:06:02,299 --> 00:06:04,591 ‫آسوده خاطر باشید علیا حضرت، 81 00:06:04,591 --> 00:06:07,507 ‫می‌تونید روی حمایت بانک آهنین حساب کنید 82 00:06:07,507 --> 00:06:10,549 ‫به محض اینکه طلاها برسن 83 00:06:14,299 --> 00:06:15,632 ‫این برای توـه 84 00:06:20,424 --> 00:06:23,132 ‫آخرین نفری که کشیدش، می‌خواست تو رو بکشه 85 00:06:23,132 --> 00:06:24,965 ‫ولی مادرت باهاش جنگید 86 00:06:33,757 --> 00:06:35,799 ‫اون یکی خنجر 87 00:06:35,799 --> 00:06:38,465 ‫که مادرت رو کشت، 88 00:06:38,465 --> 00:06:41,674 ‫رو اگه می‌تونستم با قلبم 89 00:06:41,674 --> 00:06:43,090 ‫متوقف می‌کردم 90 00:06:45,173 --> 00:06:47,799 ‫وقتی منو نیاز داشت، پیشش نبودم 91 00:06:49,507 --> 00:06:52,507 ‫ولی الان براش هستم 92 00:06:52,507 --> 00:06:55,215 ‫که کاری که می‌خواد رو انجام بدم، 93 00:06:55,215 --> 00:06:57,173 ‫از بچه‌هاش محافظت کنم 94 00:06:59,757 --> 00:07:03,674 ‫هر کاری که لازم باشه برندون 95 00:07:03,674 --> 00:07:06,007 ‫فقط بگو 96 00:07:08,507 --> 00:07:11,215 ‫می‌دونی این مال کی بود؟ 97 00:07:11,215 --> 00:07:13,923 ‫نه 98 00:07:13,923 --> 00:07:17,757 ‫این سوال باعث شروع جنگ 5 پادشاهی شد 99 00:07:17,757 --> 00:07:22,173 ‫یک جورایی این خنجر تو رو به اینجا رسونده 100 00:07:22,173 --> 00:07:24,048 ‫از خونه دورت کرد، 101 00:07:24,048 --> 00:07:26,549 ‫بیرون از دیوار فرستادت 102 00:07:26,549 --> 00:07:31,299 ‫فکر می‌کنم تو چیزهایی دیدی که خیلی‌ها ندیدن 103 00:07:40,757 --> 00:07:43,882 ‫که با این همه مشکل دوباره به خونه برگردی 104 00:07:43,882 --> 00:07:48,507 ‫فقط برای اینکه تو دنیا نابسامانی رو پیدا کنی 105 00:07:48,507 --> 00:07:49,549 ‫می‌تونم تصور کنم... 106 00:07:49,549 --> 00:07:51,507 ‫نابسامانی حکم نردبون رو داره 107 00:08:03,882 --> 00:08:06,799 ‫می‌بخشید که مزاحم شدم لرد استارک 108 00:08:06,799 --> 00:08:08,215 ‫من لرد استارک نیستم 109 00:08:19,591 --> 00:08:21,716 ‫اون چیه؟ 110 00:08:21,716 --> 00:08:23,716 ‫استاد وُلکان برام ساخته 111 00:08:23,716 --> 00:08:25,257 ‫تا بتونم راحت حرکت کنم 112 00:08:25,257 --> 00:08:27,090 ‫خیلی ایده‌ی خوبیه 113 00:08:29,923 --> 00:08:31,799 ‫داری می‌ری 114 00:08:33,090 --> 00:08:34,757 ‫نمی‌خوام ترکت کنم 115 00:08:34,757 --> 00:08:37,757 ‫ولی وقتی اون‌ها بیان، 116 00:08:37,757 --> 00:08:39,465 ‫من باید کنار خانواده‌ام باشم 117 00:08:40,674 --> 00:08:42,549 ‫و تو جات امنه 118 00:08:42,549 --> 00:08:44,424 ‫خب، امن تر از این نمی‌شه 119 00:08:45,549 --> 00:08:47,757 ‫دیگه به من احتیاجی نداری 120 00:08:48,841 --> 00:08:50,382 ‫نه ندارم 121 00:08:54,841 --> 00:08:55,923 ‫حرف دیگه‌ای نداری؟ 122 00:08:57,591 --> 00:08:59,007 ‫ممنون 123 00:09:00,465 --> 00:09:02,465 ‫ممنون؟ 124 00:09:02,465 --> 00:09:04,132 ‫به خاطر کمکت 125 00:09:06,048 --> 00:09:08,257 ‫برادرم برات مُرد 126 00:09:08,257 --> 00:09:10,965 ‫هودور و سامر برات مُردن 127 00:09:10,965 --> 00:09:13,299 ‫من تا لب مرگ رفتم 128 00:09:17,132 --> 00:09:20,132 ‫- برن... ‫- زیاد اهلش نیستم 129 00:09:22,090 --> 00:09:23,632 ‫دیگه نه 130 00:09:25,799 --> 00:09:29,090 ‫یادمه که برندون استارک بودن چجوری بود 131 00:09:29,090 --> 00:09:32,591 ‫ولی الان چیزهایی دیگه‌ای رو هم یادمه 132 00:09:39,716 --> 00:09:41,299 ‫تو اون غار تو مُردی 133 00:10:19,674 --> 00:10:21,090 ‫اینکارو کردم 134 00:10:21,090 --> 00:10:23,507 ‫دختر آشپزخونه، همون که پشت میزه 135 00:10:23,507 --> 00:10:28,173 ‫تنها چیزی که تو آشپزخونه ‫می‌شه باهاش حال کرد، جگره 136 00:10:28,173 --> 00:10:31,507 ‫کجا داری می‌ری؟ 137 00:10:31,507 --> 00:10:34,048 ‫داخل. اینجا خونه‌ی منه 138 00:10:34,048 --> 00:10:35,757 ‫برو گمشو 139 00:10:35,757 --> 00:10:37,841 ‫من آریا استارک هستم. اینجا خونه‌ی منه 140 00:10:41,716 --> 00:10:43,340 ‫آریا استارک مُرده 141 00:10:46,048 --> 00:10:48,173 ‫بفرستید دنبال استاد لووین یا سِر رادریک 142 00:10:48,173 --> 00:10:51,215 ‫- بهتون می‌گن من کی هستم. ‫- اینجا رادریک نداریم 143 00:10:51,215 --> 00:10:53,048 ‫اسم استاد هم وُلکان‌ـه 144 00:10:53,048 --> 00:10:56,215 ‫پس برید از جان اسنو بپرسید، پادشاه شمالی 145 00:10:56,215 --> 00:10:58,757 ‫- اون برادرمه. ‫- هزاران مایل از اینجا فاصله داره 146 00:10:58,757 --> 00:11:01,549 ‫ببین، هوا سرده و ما کار داریم 147 00:11:01,549 --> 00:11:04,923 ‫پس بهتره بری گمشی 148 00:11:04,923 --> 00:11:07,799 ‫اگه جان رفته، پس کی مسئول وینترفل‌ـه؟ 149 00:11:09,132 --> 00:11:12,965 ‫بانوی وینترفل. ‫بانو استارک 150 00:11:12,965 --> 00:11:14,674 ‫- کدوم بانو استارک؟ ‫- خودت بگو 151 00:11:14,674 --> 00:11:16,424 ‫تو کسی هستی که وانمود می‌کنی خواهرشی 152 00:11:20,132 --> 00:11:22,257 ‫به سانسا بگید که خواهرش خونه‌ست 153 00:11:22,257 --> 00:11:26,591 ‫بانو سانسا هم مثل ما سرش شلوغه. ‫نمی‌تونه برای تو وقت بذاره 154 00:11:26,591 --> 00:11:29,923 ‫برای بار آخر می‌گم، گمشو 155 00:11:34,173 --> 00:11:37,048 ‫من به هر حال وارد قلعه می‌شم 156 00:11:37,048 --> 00:11:40,549 ‫اگه کسی که می‌گم نباشم، زیاد دووم نمیارم 157 00:11:40,549 --> 00:11:44,591 ‫ولی اگه باشم و سانسا بفهمه که منو راه ندادید... 158 00:11:52,173 --> 00:11:54,799 ‫اونا، اونجا بشین 159 00:11:54,799 --> 00:11:57,007 ‫همونجا 160 00:11:57,007 --> 00:11:58,007 ‫تکون نخور 161 00:11:59,632 --> 00:12:01,965 ‫خب، برو به بانو استارک بگو. من مراقبشم 162 00:12:01,965 --> 00:12:05,299 ‫من به بانو استارک نمی‌گم. تو بگو 163 00:12:05,299 --> 00:12:06,674 ‫چرا من؟ 164 00:12:31,882 --> 00:12:33,923 ‫- تو بهش می‌گی. ‫- نه 165 00:12:33,923 --> 00:12:36,841 ‫چون اگه نگی، جوری می‌زنم تو صورتت 166 00:12:36,841 --> 00:12:38,215 ‫که جاش بمونه 167 00:12:46,507 --> 00:12:47,965 ‫بهش گفتیم صبر کنه 168 00:12:47,965 --> 00:12:50,716 ‫درست کنارش بودیم و... 169 00:12:50,716 --> 00:12:52,841 ‫و وقتی سرمون رو برگردوندیم، رفته بود بانوی من 170 00:12:52,841 --> 00:12:54,716 ‫اون هیچی نبود. ‫یک دختر روستایی بود 171 00:12:54,716 --> 00:12:57,507 ‫اومد اینجا سراغ سِر رادریک... 172 00:12:57,507 --> 00:13:00,007 ‫- رادریک، آره. لووین، آره. ‫- ...و استاد لووین رو گرفت 173 00:13:00,007 --> 00:13:02,424 ‫خودتون رو درگیرش نکنید بانوی من 174 00:13:02,424 --> 00:13:05,632 ‫- پیداش می‌کنیم ‫- لازم نیست 175 00:13:05,632 --> 00:13:07,132 ‫می‌دونم کجاست 176 00:13:23,465 --> 00:13:25,674 ‫الان دیگه باید بانو استارک صدات کنم؟ 177 00:13:27,757 --> 00:13:29,382 ‫بله 178 00:13:46,465 --> 00:13:48,799 ‫نباید از نگهبان‌ها فرار می‌کردی 179 00:13:48,799 --> 00:13:50,841 ‫فرار نکردم 180 00:13:50,841 --> 00:13:52,215 ‫به نگهبان‌های بهتری نیاز داری 181 00:13:58,923 --> 00:14:02,048 ‫بهت میاد... بانو استارک 182 00:14:03,215 --> 00:14:05,090 ‫جان تو رو مسئول کرد؟ 183 00:14:05,090 --> 00:14:06,465 ‫آره 184 00:14:07,882 --> 00:14:10,382 ‫امیدوارم به زودی برگرده 185 00:14:10,382 --> 00:14:12,215 ‫یادمه که چقدر برای دیدنت ‫لحظه شماری می‌کرد 186 00:14:12,215 --> 00:14:15,549 ‫وقتی تو رو ببینه، احتمالاً سکته کنه 187 00:14:25,424 --> 00:14:27,632 ‫شبیهش نیست 188 00:14:27,632 --> 00:14:30,923 ‫باید کسی می‌تراشیدش که ‫صورتش رو می‌شناخت 189 00:14:30,923 --> 00:14:33,923 ‫همه‌ی کسایی که صورتش رو دیده بودن، مردن 190 00:14:36,257 --> 00:14:37,424 ‫ما که نمردیم 191 00:14:43,090 --> 00:14:45,173 ‫همه میگن جافری رو کشتی 192 00:14:45,173 --> 00:14:47,465 ‫تو کشتی؟ 193 00:14:47,465 --> 00:14:49,132 ‫کاش می‌کشتم 194 00:14:49,132 --> 00:14:52,173 ‫منم همینطور 195 00:14:52,173 --> 00:14:54,799 ‫عصبانی شدم وقتی شنیدم که ‫یه نفر دیگه اونو کشته 196 00:14:56,799 --> 00:14:59,465 ‫اگرچه لیست درازی دارم، ‫ولی اون همیشه اولیه 197 00:14:59,465 --> 00:15:01,382 ‫لیستت؟ 198 00:15:01,382 --> 00:15:03,591 ‫لیستی از کسایی که می‌خوام بکشم 199 00:15:13,465 --> 00:15:16,215 ‫چطوری برگشتی به وینترفل؟ 200 00:15:16,215 --> 00:15:18,048 ‫داستانش مفصله 201 00:15:18,048 --> 00:15:20,132 ‫به نظرم داستان تو هم مفصل باشه 202 00:15:20,132 --> 00:15:22,090 ‫بله 203 00:15:22,090 --> 00:15:24,215 ‫داستان لذت بخشی هم نیست 204 00:15:24,215 --> 00:15:26,215 ‫داستان منم همینطور 205 00:15:29,591 --> 00:15:31,965 ‫اما داستان‌هامون هنوز تموم نشدن 206 00:15:31,965 --> 00:15:34,841 ‫نه، تموم نشدن 207 00:15:41,965 --> 00:15:43,340 ‫آریا 208 00:15:46,923 --> 00:15:48,048 ‫برن هم خونه‌ست 209 00:16:26,382 --> 00:16:27,716 ‫اومدی خونه 210 00:16:41,591 --> 00:16:43,591 ‫توی تقاطع جاده دیدمت 211 00:16:45,424 --> 00:16:46,757 ‫منو دیدی؟ 212 00:16:46,757 --> 00:16:49,257 ‫الان خیلی چیزا می‌بینم 213 00:16:49,257 --> 00:16:54,090 ‫برن الهاماتی می‌بینه 214 00:16:54,090 --> 00:16:56,257 ‫فکر می‌کردم احتمالاً بری به مقر فرماندهی 215 00:16:56,257 --> 00:16:58,507 ‫منم همینطور 216 00:16:58,507 --> 00:17:00,382 ‫چرا می‌خواستی برگردی اونجا؟ 217 00:17:00,382 --> 00:17:02,965 ‫سرسی توی لیستشه 218 00:17:14,507 --> 00:17:16,382 ‫دیگه کی توی لیستته؟ 219 00:17:16,382 --> 00:17:18,132 ‫بیشترشون مردن 220 00:17:29,257 --> 00:17:31,591 ‫از کجا آوردیش؟ 221 00:17:31,591 --> 00:17:33,007 ‫انگشت کوچیکه بهم داد 222 00:17:34,299 --> 00:17:36,549 ‫انگشت کوچیکه؟ ‫اینجاست؟ 223 00:17:36,549 --> 00:17:38,424 ‫اون وفاداریش رو به خاندان استارک اعلام کرده 224 00:17:38,424 --> 00:17:40,299 ‫چرا بهت یه خنجر داده؟ 225 00:17:40,299 --> 00:17:42,799 ‫- فکر می‌کرد می‌خوامش ‫- چرا؟ 226 00:17:42,799 --> 00:17:44,507 ‫چون قرار بود منو بکشه 227 00:17:44,507 --> 00:17:49,382 ‫همون قاتل اجیر شده... ‫بعد از سقوطت؟ 228 00:17:49,382 --> 00:17:52,257 ‫یه خنجر فولادی والریانی ‫دست یه قاتل اجیر شده چیکار می‌کنه؟ 229 00:17:52,257 --> 00:17:55,299 ‫یه آدم خیلی ثروتمند می‌خواسته بمیرم 230 00:17:55,299 --> 00:17:56,465 ‫اون آدم سخاوتمندی نیست 231 00:17:56,465 --> 00:17:57,841 ‫اون هیچی به آدم نمی‌بخشه 232 00:17:57,841 --> 00:17:59,757 ‫مگر اینکه فکر کنه چیزی در ازاش گیرش میاد 233 00:18:02,132 --> 00:18:05,132 ‫- مهم نیست ‫- منظورت چیه که مهم نیست 234 00:18:05,132 --> 00:18:07,048 ‫نمی‌خوامش 235 00:18:11,340 --> 00:18:12,382 ‫مطمئنی؟ 236 00:18:13,674 --> 00:18:15,090 ‫این فولاد والریانیه 237 00:18:15,090 --> 00:18:17,465 ‫با دادنش به یه فلج، حروم شده 238 00:18:53,257 --> 00:18:56,757 ‫کتلین استارک اگه بود، بهتون افتخار می‌کرد 239 00:18:56,757 --> 00:18:59,132 ‫شما به عهدت وفا کردی 240 00:18:59,132 --> 00:19:00,549 ‫من هیچ کاری نکردم 241 00:19:00,549 --> 00:19:02,465 ‫خیلی به خودتون سخت می‌گیرین، بانوی من 242 00:19:02,465 --> 00:19:04,048 ‫من یه... 243 00:19:07,215 --> 00:19:08,841 ‫ممنون، پادریک 244 00:19:26,716 --> 00:19:30,090 ‫سرورم، هنوز خبری از آویژه‌ها نشده 245 00:19:30,090 --> 00:19:31,757 ‫به زودی 246 00:19:31,757 --> 00:19:33,591 ‫اون برمی‌گرده پیشتون 247 00:19:35,465 --> 00:19:36,799 ‫بهتره برگرده 248 00:19:39,048 --> 00:19:41,757 ‫چه اتفاقی افتاده؟ 249 00:19:41,757 --> 00:19:43,090 ‫اتفاقات زیادی افتاده 250 00:19:46,424 --> 00:19:47,632 ‫اتفاقات زیادی افتاده؟ 251 00:19:49,173 --> 00:19:51,215 ‫علیا حضرتا 252 00:19:56,216 --> 00:19:58,216 ‫چیزی نیست 253 00:20:19,299 --> 00:20:20,549 ‫می‌خواستم قبل از اینکه 254 00:20:20,549 --> 00:20:23,299 ‫استخراجش کنیم، نشونتون بدم 255 00:21:00,382 --> 00:21:03,215 ‫خب، اینه. همونقدر که نیازمون میشه 256 00:21:09,257 --> 00:21:12,716 ‫یه چیز دیگه هم هست که ‫می‌خوام نشونتون بدم، علیاحضرتا 257 00:21:37,841 --> 00:21:39,923 ‫بچه‌های جنگل اینو درست کردن 258 00:21:39,923 --> 00:21:41,757 ‫کِی؟ 259 00:21:47,257 --> 00:21:49,549 ‫مدت‌ها پیش 260 00:21:52,716 --> 00:21:55,173 ‫اونا همینجا بودن 261 00:21:55,173 --> 00:21:57,591 ‫درست جایی که ما بودیم 262 00:21:57,591 --> 00:22:02,757 ‫قبل از اینکه تارگرین ‫یا استارک یا لنیسترها باشن 263 00:22:02,757 --> 00:22:04,841 ‫شاید قبل از اینکه حتی انسان‌ها ‫وجود داشته باشن 264 00:22:05,923 --> 00:22:07,173 ‫نه 265 00:22:17,716 --> 00:22:22,424 ‫اونا باهم اینجا بودن، ‫بچه‌ها و انسان‌های اولیه 266 00:22:22,424 --> 00:22:24,632 ‫چیکار می‌کردن؟ ‫باهم می‌جنگیدن؟ 267 00:22:35,173 --> 00:22:40,215 ‫باهم می‌جنگیدن، ‫دربرابر دشمن مشترکشون 268 00:22:40,215 --> 00:22:44,090 ‫برخلاف اختلافاتشون، ‫برخلاف بدگمانی‌هاشون 269 00:22:46,257 --> 00:22:47,257 ‫باهم 270 00:22:49,090 --> 00:22:52,173 ‫اگه بخوایم زنده بمونیم، ‫ما هم باید همین کارو بکنیم 271 00:22:55,799 --> 00:22:58,007 ‫چون دشمن واقعیه 272 00:22:59,632 --> 00:23:01,257 ‫همیشه واقعی بوده 273 00:23:11,799 --> 00:23:13,549 ‫و میگی که بدون ارتش و اژدهاهای من 274 00:23:13,549 --> 00:23:17,465 ‫نمی‌تونی شکستشون بدی؟ 275 00:23:17,465 --> 00:23:20,090 ‫نه، فکر نکنم بتونم 276 00:23:28,299 --> 00:23:30,591 ‫به خاطرت می‌جنگنم 277 00:23:30,591 --> 00:23:32,465 ‫به خاطر شمال می‌جنگم 278 00:23:36,549 --> 00:23:38,716 ‫البته وقتی که زانو بزنی 279 00:23:44,340 --> 00:23:45,882 ‫مردم من... 280 00:23:47,299 --> 00:23:49,591 ‫یک فرمانروای جنوبی رو نمی‌پذیرن 281 00:23:49,591 --> 00:23:52,132 ‫نه بعد از این همه درد و عذابی که کشیدن 282 00:23:55,632 --> 00:23:58,173 ‫اگه پادشاهشون بپذیره، اونا هم می‌پذیرن 283 00:23:59,841 --> 00:24:02,841 ‫اونا تو رو برای رهبریشون انتخاب کردن 284 00:24:02,841 --> 00:24:05,007 ‫اونا تو رو برای محافظت از خودشون انتخاب کردن 285 00:24:06,632 --> 00:24:09,841 ‫مگه بقای اونا برات مهمتر از ‫غرورت نیست؟ 286 00:24:30,215 --> 00:24:32,299 ‫چی شده؟ 287 00:24:32,299 --> 00:24:35,048 ‫ما کسترلی راک رو گرفتیم 288 00:24:35,048 --> 00:24:37,048 ‫از شنیدنش خوشحالم 289 00:24:41,549 --> 00:24:42,716 ‫خوشحالی نداره؟ 290 00:24:50,757 --> 00:24:53,048 ‫باید بین خودتون درموردش بحث کنین 291 00:24:53,048 --> 00:24:54,716 ‫- شاید... ‫- تو بمون 292 00:24:55,799 --> 00:24:57,799 ‫همه‌ی متحدینم رفتن 293 00:24:57,799 --> 00:25:00,215 ‫اونا ازم گرفته شدن، درحالی که ‫من توی این جزیره مونده بودم 294 00:25:00,215 --> 00:25:02,757 ‫- هنوزم بزرگترین ارتش وستروس رو دارین ‫- ارتشی که نمی‌تونه چیزی بخوره 295 00:25:02,757 --> 00:25:04,841 ‫چون سرسی همه‌ی غذاها رو ‫از ریچ گرفته 296 00:25:04,841 --> 00:25:06,841 ‫به گرم خاکستری و آنسالید بگید برگردن 297 00:25:06,841 --> 00:25:09,632 ‫هنوز کشتی‌های کافی برای انتقال ‫دوتراکی به خشکی داریم 298 00:25:09,632 --> 00:25:11,882 ‫به محاصره‌ی مقر فرمانروایی متعهد باشین 299 00:25:11,882 --> 00:25:14,923 ‫- ما یه نقشه داریم. هنوزم نقشه‌ی درستیه ‫- نقشه‌ی درست! 300 00:25:14,923 --> 00:25:19,716 ‫به خاطر استراتژی تو از درون، جزایر آهنین ‫و ریچ شکست خوردیم 301 00:25:19,716 --> 00:25:23,132 ‫- اگه دشمنانمون رو دست کم گرفته باشم... ‫- دشمنانمون؟ 302 00:25:23,132 --> 00:25:25,382 ‫منظورت خانواده‌اته؟ 303 00:25:25,382 --> 00:25:28,257 ‫شاید نمی‌خوای بهشون صدمه‌ای بزنی 304 00:25:36,965 --> 00:25:39,173 ‫نقشه‌های حکیمانه دیگه بسه 305 00:25:39,173 --> 00:25:40,841 ‫سه اژدهای بزرگ دارم 306 00:25:40,841 --> 00:25:42,549 ‫تا ردکیپ می‌برمشون 307 00:25:42,549 --> 00:25:43,882 ‫درموردش بحث کردیم 308 00:25:43,882 --> 00:25:47,132 ‫دشمنانم در رد کیپ هستن 309 00:25:47,132 --> 00:25:50,507 ‫اگه حاضر نباشم جونم رو برای جنگ با اونا به ‫خطر نندازم، اونوقت چه جور ملکه‌ای هستم؟ 310 00:25:50,507 --> 00:25:52,257 ‫یه ملکه‌ی باهوش 311 00:25:55,632 --> 00:25:57,632 ‫به نظرت باید چیکار کنم؟ 312 00:25:59,965 --> 00:26:02,215 ‫- هیچوقت فرض رو بر این نمی‌ذارم که... ‫- من تو جنگم 313 00:26:02,215 --> 00:26:04,257 ‫دارم شکست می‌خورم 314 00:26:05,923 --> 00:26:07,799 ‫به نظرت باید چیکار کنم؟ 315 00:26:14,382 --> 00:26:16,841 ‫هیچوقت فکرش رو هم نمی‌کردم که ‫اژدهاها دوباره به دنیا بیان 316 00:26:16,841 --> 00:26:17,841 ‫هیچکس انتظارش رو نداشت 317 00:26:20,132 --> 00:26:21,965 ‫مردمی که پیروت هستن 318 00:26:21,965 --> 00:26:25,132 ‫می‌دونن که کار غیرممکنی رو ممکن کردی 319 00:26:26,507 --> 00:26:28,007 ‫شاید این کمک کنه که باور کنن... 320 00:26:28,007 --> 00:26:31,173 ‫می‌تونی کارای غیرممکن دیگه‌ای ‫رو هم ممکن کنی 321 00:26:31,173 --> 00:26:33,132 ‫اینکه دنیایی متفاوت از دنیای کثیفی که 322 00:26:33,132 --> 00:26:35,549 ‫همیشه می‌شناختن، خلق کنی 323 00:26:37,799 --> 00:26:42,173 ‫اما اگه از اونا برای ذوب کردن قلعه‌ها ‫و سوزوندن شهرها استفاده کنی 324 00:26:42,173 --> 00:26:43,799 ‫فرقی با بقیه نداری 325 00:26:45,507 --> 00:26:47,507 ‫یکی از اونا هستی 326 00:27:02,340 --> 00:27:04,007 ‫خیز برندار 327 00:27:16,882 --> 00:27:18,841 ‫جایی رو هدف قرار نده که ‫دشمنت به اونجا تو رو هدایت می‌کنه 328 00:27:20,507 --> 00:27:21,882 ‫بلندشو 329 00:27:26,882 --> 00:27:29,841 ‫- و با... ‫- و اصلاً با کسی مثل اون نجنگ 330 00:27:35,549 --> 00:27:37,048 ‫شمشیر خوبیه 331 00:27:39,340 --> 00:27:40,674 ‫خنجر خیلی خوبیه 332 00:27:48,048 --> 00:27:51,007 ‫اگه اونا به اندازه‌ی کافی غلات برای ‫انبار کردن ندادن 333 00:27:51,007 --> 00:27:53,424 ‫پس متأسفانه باید با همینی که آوردن ‫سر کنن 334 00:27:53,424 --> 00:27:54,716 ‫ما نمی‌تونیم... 335 00:27:59,048 --> 00:28:00,591 ‫مدت زیادی از زمانی که آموزش دیدم می‌گذره 336 00:28:00,591 --> 00:28:03,215 ‫می‌تونم برم و براتون فرمانده ارتش رو پیدا کنم، بانوی من 337 00:28:03,215 --> 00:28:06,090 ‫اون سگ رو شکست نداد 338 00:28:06,090 --> 00:28:08,132 ‫تو شکستش دادی 339 00:28:08,132 --> 00:28:09,632 ‫می‌خوام خودت بهم آموزش بدی 340 00:28:11,716 --> 00:28:15,007 ‫تو قسم خوردی به هر دو دختر مادرم خدمت کنی 341 00:28:15,007 --> 00:28:16,132 ‫مگه نه؟ 342 00:28:23,799 --> 00:28:25,424 ‫برو کنار، پادریک 343 00:28:29,965 --> 00:28:32,382 ‫نمی‌تونین از اون استفاده کنین، بانوی من. ‫خیلی کوچیکه 344 00:28:32,382 --> 00:28:34,591 ‫باهاش بهت صدمه نمی‌زنم. ‫نگران نباش 345 00:28:36,007 --> 00:28:37,965 ‫سعی می‌کنم نگران نباشم 346 00:29:53,549 --> 00:29:55,549 ‫کی بهتون یاد داده چطوری این کارو بکنین؟ 347 00:29:55,549 --> 00:29:57,215 ‫هیچکس 348 00:30:31,841 --> 00:30:34,507 ‫- نظرت درموردش چیه؟ ‫- درمورد کی؟ 349 00:30:34,507 --> 00:30:38,965 ‫به نظرم می‌دونی درمورد کی حرف میزنم 350 00:30:38,965 --> 00:30:41,299 ‫به نظرم قلب رئوفی داره 351 00:30:41,299 --> 00:30:43,090 ‫قلب رئوف؟ 352 00:30:43,090 --> 00:30:45,757 ‫متوجه شدم که به قلب رئوفش ‫زل زدی 353 00:30:45,757 --> 00:30:48,591 ‫برای این صحبت‌ها وقت نداریم 354 00:30:48,591 --> 00:30:51,424 ‫پادشاه شب رو دیدم، داووس. ‫توی چشماش نگاه کردم 355 00:30:52,923 --> 00:30:55,340 ‫توی شمال برای جنگ با اون ‫چند نفرو داریم؟ 356 00:30:55,340 --> 00:30:56,882 ‫10 هزار؟ یا کمتر؟ 357 00:30:56,882 --> 00:30:59,007 ‫- خیلی کمتر ‫- چی؟ 358 00:30:59,007 --> 00:31:02,549 ‫بحث قلب‌های رئوف شد... ‫میساندی اهل ناث 359 00:31:03,674 --> 00:31:06,549 ‫سر داووس، لرد اسنو 360 00:31:06,549 --> 00:31:08,090 ‫پادشاه اسنو، مگه نه؟ 361 00:31:08,090 --> 00:31:09,465 ‫نه، خوب تو زبون نمی‌چرخه 362 00:31:09,465 --> 00:31:11,340 ‫- شاه جان؟ ‫- مهم نیست 363 00:31:11,340 --> 00:31:14,173 ‫منو ببخشید، اما میشه یه سوالی بپرسم؟ 364 00:31:14,173 --> 00:31:16,132 ‫البته 365 00:31:16,132 --> 00:31:20,007 ‫اسمتون جان اسنوئه، ‫اما اسم پدرتون ند استارک بود؟ 366 00:31:20,007 --> 00:31:22,173 ‫من یه حرومزاده‌ام 367 00:31:24,048 --> 00:31:26,132 ‫مادر و پدرم ازدواج نکرده بودن 368 00:31:26,132 --> 00:31:28,090 ‫توی ناث کلمه‌اش فرق داره؟ 369 00:31:28,090 --> 00:31:30,007 ‫توی ناث ازدواج نمی‌کنیم 370 00:31:30,007 --> 00:31:32,965 ‫برای همین مفهوم حرومزاده وجود نداره 371 00:31:32,965 --> 00:31:36,465 ‫به نظر... آزادی خواهانه‌ست 372 00:31:38,465 --> 00:31:40,674 ‫چرا سرزمین مادریت رو ترک کردی؟ 373 00:31:40,674 --> 00:31:43,299 ‫تاجرین برده منو دزدیدن 374 00:31:43,299 --> 00:31:44,799 ‫متأسفم 375 00:31:44,799 --> 00:31:47,923 ‫اگه ناراحت نمیشین، ‫میشه بپرسم چطور شده که یه دختر برده 376 00:31:47,923 --> 00:31:50,173 ‫شده مشاور دنریس تارگرین؟ 377 00:31:50,173 --> 00:31:54,048 ‫ایشون منو از اربابم خریدن ‫و آزادم کردن 378 00:31:54,048 --> 00:31:55,841 ‫لطف داشتن 379 00:31:55,841 --> 00:31:59,799 ‫البته الان بهشون خدمت می‌کنین، مگه نه؟ 380 00:31:59,799 --> 00:32:03,965 ‫به ملکه‌ام خدمت می‌کنم، ‫چون می‌خوام به ملکه‌ام خدمت کنم 381 00:32:03,965 --> 00:32:05,716 ‫چون بهش ایمان دارم 382 00:32:05,716 --> 00:32:08,674 ‫و اگه فردا یه وقت بخوای بری به ناث چی؟ 383 00:32:08,674 --> 00:32:12,007 ‫در اون صورت ایشون بهم یه کشتی میدن ‫و برام آرزوی موفقیت می‌کنن 384 00:32:13,173 --> 00:32:14,173 ‫اینو باور داری؟ 385 00:32:15,549 --> 00:32:17,007 ‫مطمئنم 386 00:32:17,007 --> 00:32:20,007 ‫همه‌ی ماهایی که باهاش از اسوس اومدیم 387 00:32:20,007 --> 00:32:21,716 ‫ما بهش ایمان داریم 388 00:32:21,716 --> 00:32:24,382 ‫اون به خاطر اینکه دختر پادشاهیه که 389 00:32:24,382 --> 00:32:27,507 ‫اصلاً نمی‌شناختیم، ملکه‌مون نشده 390 00:32:27,507 --> 00:32:30,299 ‫اون ملکه‌ایه که انتخاب کردیم 391 00:32:31,882 --> 00:32:34,173 ‫اگه برم طرف اون منو می‌بخشی؟ 392 00:32:39,424 --> 00:32:41,340 ‫اون کشتی گریجویه؟ 393 00:32:58,591 --> 00:33:00,215 ‫ایست! 394 00:33:24,757 --> 00:33:26,424 ‫جان 395 00:33:29,591 --> 00:33:30,923 ‫نمی‌دونستم اینجایی 396 00:33:38,090 --> 00:33:40,257 ‫سانسا... 397 00:33:41,923 --> 00:33:44,257 ‫حالش خوبه؟ 398 00:33:45,299 --> 00:33:47,424 ‫کاری که براش کردی... 399 00:33:48,716 --> 00:33:50,757 ‫تنها دلیلیه که نمی‌کشمت 400 00:33:59,215 --> 00:34:01,799 ‫شنیدیم که عموت به کشتیت حمله کرده 401 00:34:01,799 --> 00:34:04,632 ‫فکر می‌کردیم مردی 402 00:34:04,632 --> 00:34:06,257 ‫باید می‌مردم 403 00:34:06,257 --> 00:34:07,632 ‫خواهرت چی؟ 404 00:34:09,257 --> 00:34:11,757 ‫یورون اونو اسیر کرده 405 00:34:11,757 --> 00:34:14,465 ‫اومدم از ملکه برای نجاتش ‫درخواست کمک کنم 406 00:34:17,299 --> 00:34:18,757 ‫ملکه نیستش 407 00:34:20,632 --> 00:34:23,090 ‫کجا رفته؟ 408 00:34:23,090 --> 00:34:26,674 ‫اسب‎‌ها رو آب بدین! 409 00:34:42,507 --> 00:34:45,340 ‫همه‌ی طلاها بدون هیچ مشکلی ‫از دروازه‌های مقر فرماندهی گذشتن 410 00:34:45,340 --> 00:34:46,507 ‫خوبه 411 00:34:46,507 --> 00:34:47,841 ‫باید باقی مونده‌ی ارابه‌ها رو 412 00:34:47,841 --> 00:34:49,923 ‫قبل از شب به دروازه‌های دریای سیاه برسونیم 413 00:34:49,923 --> 00:34:51,632 ‫جلوی کاروان براش کمین کردن 414 00:34:51,632 --> 00:34:53,923 ‫قسمت انتهایی کاروان به موقع ‫تجدید قوا نمیشه 415 00:34:53,923 --> 00:34:55,549 ‫خب، یکم خودمون رو گرم می‌کنیم 416 00:34:55,549 --> 00:34:57,007 ‫با اجازه‌ی شما 417 00:34:57,007 --> 00:35:00,173 ‫آدمای زخمی و تنبل ‫روی سرعت حرکت تأثیر زیادی دارن 418 00:35:01,923 --> 00:35:04,632 ‫بذار اول بهشون یه هشدار بدیم 419 00:35:04,632 --> 00:35:06,549 ‫این افراد توی های گاردن خوب جنگیدن 420 00:35:17,507 --> 00:35:19,923 ‫بذارش بالا 421 00:35:19,923 --> 00:35:22,173 ‫بلندش کن! 422 00:35:25,424 --> 00:35:27,173 ‫- سر جیمی ‫- ریکان 423 00:35:27,173 --> 00:35:28,591 ‫دیکان 424 00:35:32,007 --> 00:35:34,674 ‫شنیدم توی های گاردن ‫شجاعانه جنگیدی 425 00:35:34,674 --> 00:35:35,882 ‫اولین نبردت بود؟ 426 00:35:37,716 --> 00:35:40,090 ‫و؟ 427 00:35:40,090 --> 00:35:41,340 ‫باشکوه بود 428 00:35:41,340 --> 00:35:43,882 ‫بیخیال، پدرت اینجا نیست 429 00:35:45,382 --> 00:35:48,299 ‫همه‌ی عمرم، پیرو خاندان تایرل بودیم 430 00:35:48,299 --> 00:35:51,549 ‫بعضی از اون افراد رو می‌شناختم. ‫باهاشون شکار رفتم 431 00:35:51,549 --> 00:35:54,299 ‫اونا مستحق مرگ نبودن 432 00:35:54,299 --> 00:35:56,465 ‫اما بانو اولنا تصمیم گرفت که به ‫ملکه‌اش خیانت کنه 433 00:35:56,465 --> 00:35:58,591 ‫و از دختر تارگرینی حمایت کنه 434 00:35:58,591 --> 00:36:01,549 ‫برای همین وضعیتمون اینه 435 00:36:01,549 --> 00:36:03,716 ‫انتظار نداشتم همچین بویی داشته باشه 436 00:36:03,716 --> 00:36:05,799 ‫سربازها وقتی بمیرن، به خودشون میرینن 437 00:36:05,799 --> 00:36:07,882 ‫توی مدرسه‌ی مجللت ‫اینا رو یادت ندادن؟ 438 00:36:09,757 --> 00:36:11,923 ‫خب، من توی 5 سالگی یاد گرفتم 439 00:36:18,965 --> 00:36:21,132 ‫چیه؟ 440 00:36:21,132 --> 00:36:23,090 ‫گوش کن 441 00:36:34,799 --> 00:36:38,549 ‫نیزه‌ها و سپرها! ‫نیزه‌ها و سپرها! 442 00:36:38,549 --> 00:36:40,090 ‫- چی شده؟ ‫- به صف بشید 443 00:36:40,090 --> 00:36:43,090 ‫نیزه‌ها و سپرها! ‫نیزه‌ها و سپرها! 444 00:36:44,549 --> 00:36:47,591 ‫زود به صف بشید! 445 00:36:47,591 --> 00:36:49,799 ‫آرایش بگیرید! ‫زودباشین، بچه‌ها! 446 00:36:49,799 --> 00:36:51,382 ‫از ارابه‌ها محافظت کنین 447 00:36:51,382 --> 00:36:53,841 ‫صف دفاعی شکل بدین! ‫صف دفاعی! 448 00:36:57,257 --> 00:36:58,965 ‫ 449 00:37:05,799 --> 00:37:07,965 ‫دیواره‌ی سپری! 450 00:37:09,299 --> 00:37:10,965 ‫شکاف‌ها رو پر کنید! 451 00:37:10,965 --> 00:37:14,299 ‫- کمانداران، بایستید! ‫- کنار هم بایستید! 452 00:37:14,299 --> 00:37:16,340 ‫کمانداران! 453 00:37:16,340 --> 00:37:18,132 ‫از هم فاصله‌تون رو کمتر کنید! 454 00:37:18,132 --> 00:37:19,965 ‫به صف بشید، افراد! 455 00:37:19,965 --> 00:37:22,382 ‫- دارن میان! 456 00:37:47,382 --> 00:37:49,716 ‫شجاع باشید، افراد! ‫شجاع باشید! 457 00:37:49,716 --> 00:37:52,632 ‫صبر کنید! صبر کنید! 458 00:37:52,632 --> 00:37:54,799 ‫نیزه‌ها به جلو! 459 00:37:59,007 --> 00:38:02,382 ‫- نیزه‌ها به جلو! ‫- ثابت بایستید! نذارین ازتون رد بشن! 460 00:38:12,090 --> 00:38:14,674 ‫- برگرد به مقر فرماندهی ‫- ارتشم رو ترک نمی‌کنم 461 00:38:14,674 --> 00:38:17,007 ‫تو فرماندهی، نه یه پیاده نظام کوفتی 462 00:38:17,007 --> 00:38:19,048 ‫اون عوضی‌ها لهمون می‌کنن 463 00:38:20,215 --> 00:38:22,215 ‫می‌تونیم کمی جلوشون رو بگیریم 464 00:38:40,215 --> 00:38:41,716 ‫آتش بزن! 465 00:39:19,465 --> 00:39:21,882 ‫نذارین عبور کنن! 466 00:39:21,882 --> 00:39:23,257 ‫نذارین عبور کنن! 467 00:39:24,674 --> 00:39:26,799 ‫- نذارین عبور کنن! 468 00:39:30,215 --> 00:39:33,132 ‫پرتاب کنید! 469 00:39:34,965 --> 00:39:36,424 ‫مقاومت کنین! 470 00:39:59,090 --> 00:40:01,299 ‫خلاص کنید! 471 00:40:01,299 --> 00:40:02,299 ‫بکشید! 472 00:40:37,173 --> 00:40:39,424 ‫- کمانداران! ‫- کمانداران! 473 00:40:39,424 --> 00:40:41,173 ‫کمانداران، دنبالم بیاید! 474 00:40:41,173 --> 00:40:44,132 ‫- کمانداران، به صف بشید! ‫- به صف بشید 475 00:40:49,799 --> 00:40:51,507 ‫- مسلح کنید ‫- مسلح کنید 476 00:40:51,507 --> 00:40:54,007 ‫بکشید! 477 00:41:03,048 --> 00:41:04,716 ‫- خلاص کنید! ‫- خلاص کنید! 478 00:41:11,841 --> 00:41:13,048 ‫فرار کنین! 479 00:41:24,549 --> 00:41:26,173 ‫کمان کایبورن اونجاست 480 00:41:26,173 --> 00:41:27,215 ‫پس خودت برو باهاش شلیک کن 481 00:41:27,215 --> 00:41:28,716 ‫با یه دست نمی‌تونم شلیک کنم 482 00:41:31,382 --> 00:41:33,716 ‫یالا! 483 00:42:45,674 --> 00:42:48,132 ‫کمک کنین! 484 00:43:50,132 --> 00:43:51,841 ‫کجایی؟ 485 00:44:14,842 --> 00:44:16,842 ‫مردمت نمی‌تونن بجنگن 486 00:45:02,173 --> 00:45:03,923 ‫پناه بگیرین! 487 00:46:00,340 --> 00:46:01,716 ‫زودباش، عوضی! 488 00:46:01,716 --> 00:46:02,882 ‫آتش بزن! 489 00:47:16,299 --> 00:47:17,299 ‫فرار کن، احمق 490 00:47:18,923 --> 00:47:20,923 ‫زودباش، پسر. ‫زودباش! 491 00:47:29,757 --> 00:47:32,799 ‫ای احمق. ای احمق لعنتی 492 00:47:43,100 --> 00:47:53,100 : زیـــرنـــویـس هماهنگ شــده با نسخه هـــای بـــلـوری .....:::::Hamid5251:::::..... 493 00:47:58,123 --> 00:48:03,123 ترجمه از کیارش عباسی و رضا حضرتی DeathStrooke , Ki@rash