1 00:01:20,352 --> 00:01:23,432 ‫[در سال ۱۸۹۷، یک کِشتی دو دکلۀ روسی ‫مأمور به حمل محموله‌ای شخصی شد.] 2 00:01:23,457 --> 00:01:26,623 ‫[این محموله شامل پنجاه عدد جعبۀ چوبی بود ‫و از رومانی به انگلستان می‌رفت.] 3 00:01:26,648 --> 00:01:28,648 ‫[وقتی این کِشتی به مقصد رسید، متروکه بود.] 4 00:01:32,156 --> 00:01:36,223 ‫[اسم کِشتی مذکور، «دمتر» بود ‫و این داستان، داستان سرگذشت خدمۀ آن است] 5 00:01:36,692 --> 00:01:42,153 ‫[برگرفته از فصل «دفتر ثبت وقایع ناخدا» ‫در رُمان دراکولا] 6 00:01:44,340 --> 00:01:52,340 ‫ارائه شده توسط وبسایت فیلمکیو ‫ .:: FilmKio.Com ::. 7 00:01:57,147 --> 00:02:04,147 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫ فیلمکیو را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫ FilmKio@ 8 00:02:07,127 --> 00:02:11,333 ‫پاسبان، توفان با خودش یه کِشتی آورده توی ساحل. 9 00:02:22,710 --> 00:02:24,045 ‫خدایا. 10 00:02:25,078 --> 00:02:26,880 ‫زود باشید. 11 00:02:27,321 --> 00:02:29,321 ‫[انگلستان، ویتبی] 12 00:02:29,727 --> 00:02:32,718 ‫[ششم آگوست ۱۸۹۷] 13 00:02:37,157 --> 00:02:39,592 ‫فلچر؟ 14 00:02:40,794 --> 00:02:44,965 ‫رفتم روی عرشه، قربان، ‫تا ببینم کسی زنده‌ست یا نه. 15 00:02:44,999 --> 00:02:46,901 ‫خب؟ 16 00:02:51,105 --> 00:02:52,605 ‫اون چیه؟ 17 00:02:52,639 --> 00:02:54,641 ‫دفتر ثبت وقایع ناخدا. 18 00:02:56,343 --> 00:02:59,280 ‫این دفتر، هم گزارشی از وقایع... 19 00:02:59,313 --> 00:03:00,780 ‫و هم یک هشدار است. 20 00:03:00,814 --> 00:03:04,684 ‫اگر او شما را پیدا کرد، ‫خدا باید به دادتان برسد، 21 00:03:04,717 --> 00:03:08,588 ‫چرا که از «دمتر» بیرون رفته است. 22 00:03:09,223 --> 00:03:11,125 ‫سعی کردیم جلویش را بگیریم. 23 00:03:11,158 --> 00:03:13,793 ‫اگر موفق نشدیم، 24 00:03:13,827 --> 00:03:16,729 ‫باشد که رحمت خداوند شامل حال‌تان گردد. 25 00:03:21,402 --> 00:03:23,837 ‫نمی‌تونم برگردم، قربان. 26 00:03:24,771 --> 00:03:26,673 ‫بیا بریم. 27 00:03:27,917 --> 00:03:39,028 ‫« مترجمان: محمد سید و علیرضا نورزاده » ‫TheFlashPoint & @Mr_Lightborn11 28 00:03:40,096 --> 00:03:45,096 :کانال زیرنویس‌های فیلمکیو @SubKio 29 00:03:47,440 --> 00:03:49,158 ‫[دمتر] 30 00:03:50,601 --> 00:03:55,586 ‫«آخرین سفر دمتر» 31 00:04:22,861 --> 00:04:25,816 ‫[چهار هفته قبل] 32 00:05:08,509 --> 00:05:09,876 ‫آهای! 33 00:05:18,279 --> 00:05:20,279 ‫[دمتر] 34 00:05:27,127 --> 00:05:29,363 ‫آهای آقا! بشین! نوبت توئه. 35 00:05:29,396 --> 00:05:31,232 ‫یالا، بیدار شو! 36 00:05:31,265 --> 00:05:32,967 ‫بیا برگردیم خونه. 37 00:05:37,438 --> 00:05:39,139 ‫داداش! 38 00:05:45,312 --> 00:05:46,513 ‫ششم جولای، 39 00:05:46,547 --> 00:05:49,250 ‫وارد وارنای بلغارستان شدیم. 40 00:05:49,283 --> 00:05:51,919 ‫خیلی هم دور نشو، توبی. ‫قرار نیست زیاد بمونیم. 41 00:05:51,952 --> 00:05:54,955 ‫خیلی دور نمی‌شم بابابزرگ. ‫قول می‌دم. 42 00:05:55,589 --> 00:05:58,359 ‫گروه‌مان چند نفر نیرو کم داشت. 43 00:05:58,392 --> 00:05:59,826 ‫ناخدا. 44 00:05:59,859 --> 00:06:01,861 ‫آقای وُیچک را مسئول کردم 45 00:06:01,894 --> 00:06:04,999 ‫تا قبل از انتقال محموله، ‫این کسری را جبران کند. 46 00:06:07,968 --> 00:06:11,838 ‫«دمتر» دنبال نیروی کمکی می‌گرده، ‫تا خودِ انگلستان. 47 00:06:12,439 --> 00:06:13,907 ‫انصراف می‌دم. 48 00:06:14,608 --> 00:06:17,177 ‫خوب گوش کنید، دوستان. 49 00:06:17,211 --> 00:06:20,914 ‫دمتر سه تا دریانوردِ سالم می‌خواد. 50 00:06:20,948 --> 00:06:23,317 ‫به مقصد لندن. ‫دستمزدتون رو با طلا می‌دیم. 51 00:06:23,350 --> 00:06:25,119 ‫من سالمم. 52 00:06:25,152 --> 00:06:27,154 ‫مثل یه گاو نر هم قوی‌ام. 53 00:06:35,195 --> 00:06:36,563 ‫تو کی هستی، پسرجون؟ 54 00:06:36,597 --> 00:06:38,898 ‫کلمنز. 55 00:06:38,932 --> 00:06:41,902 ‫مثل فرهیخته‌ها لباس پوشیدی. ‫کجا تحصیل کردی؟ 56 00:06:41,935 --> 00:06:44,138 ‫دانشگاه کمبریج. 57 00:06:45,113 --> 00:06:48,075 ‫با آرامش و خونسردی بخیه می‌زنم و... 58 00:06:48,108 --> 00:06:50,544 ‫اگه نیاز به یه دکتر کِشتی دارید ‫تجهیزات لازم رو دارم. 59 00:06:50,577 --> 00:06:52,079 ‫مدتی می‌شه که از حرفه‌ام دور بودم، 60 00:06:52,112 --> 00:06:54,315 ‫ولی دست کم، شناخت کامل از کِشتی‌ها دارم. 61 00:06:54,348 --> 00:06:57,017 ‫اینکه کِشتی‌ها رو بشناسی ‫با اینکه نذاری غرق بشن فرق داره. 62 00:06:57,051 --> 00:07:00,120 ‫آخه یه ملوان چی می‌تونه از کتاب‌ها یاد بگیره 63 00:07:00,154 --> 00:07:02,489 ‫که وقتی توی دریا گُم می‌شه ‫ذره‌ای به‌دردش بخوره؟ 64 00:07:02,523 --> 00:07:05,125 ‫مثلاً نجوم. 65 00:07:06,126 --> 00:07:08,996 ‫آدم ممکنه نقشه یا قطب‌نما رو از دست بده، 66 00:07:09,029 --> 00:07:11,165 ‫ولی ستاره‌ها رو که نمی‌شه از دست داد. مگه نه؟ 67 00:07:11,198 --> 00:07:14,535 ‫تاحالا ندیده بودم یه مرد انگلیسی ‫انقدر برای برگشتن به انگلستان عجول باشه. 68 00:07:14,568 --> 00:07:16,837 ‫بدون شک، به محض اینکه برسیم اونجا ‫فلنگ رو می‌بندی. 69 00:07:18,138 --> 00:07:21,975 ‫خدمۀ قوی می‌خوایم، نه مسافر. 70 00:07:22,376 --> 00:07:23,577 ‫من؟ 71 00:07:25,179 --> 00:07:26,246 ‫تو. 72 00:07:26,280 --> 00:07:28,248 ‫نه، پشیمون شدم. 73 00:07:39,354 --> 00:07:44,347 ‫برای بار زدنِ محموله، ‫به کمک افرادتون نیاز داریم. 74 00:07:50,637 --> 00:07:52,172 ‫چی می‌گه؟ 75 00:07:53,006 --> 00:07:54,641 ‫می‌گه نمی‌تونن بمونن. 76 00:07:54,675 --> 00:07:56,176 ‫غلط کردن که نمی‌تونن. 77 00:07:56,210 --> 00:07:58,011 ‫اگه کمک نکنن، به موقع نمی‌تونیم راه بیفتیم. 78 00:07:58,045 --> 00:08:00,280 ‫می‌گه باید قبل از غروب برن. 79 00:08:01,081 --> 00:08:03,183 ‫این دیگه چه‌جور مزخرفیه؟ 80 00:08:03,208 --> 00:08:05,208 ‫همگی ساکت! 81 00:08:09,590 --> 00:08:11,492 ‫باهاش کارگر اجیر کنید. 82 00:08:13,160 --> 00:08:14,428 ‫ما دیگه می‌ریم. 83 00:08:19,500 --> 00:08:21,213 ‫موفق باشید. 84 00:08:21,238 --> 00:08:24,368 ‫امیدوارم به انتهای ماجراجویی‌تون برسید. 85 00:08:26,173 --> 00:08:27,241 ‫افراد! 86 00:08:31,278 --> 00:08:34,615 ‫پولی که داد، بیشتر از پولیه که ‫دادم تا محمولۀ لامصب رو بیارن اینجا. 87 00:08:34,648 --> 00:08:36,550 ‫آخرش دقیقاً چی گفت؟ 88 00:08:36,583 --> 00:08:38,252 ‫«شرّتون کم» یا «برید پِی کارِتون»؟ 89 00:08:38,285 --> 00:08:40,487 ‫«موفق باشید.» 90 00:08:48,162 --> 00:08:50,697 ‫یالا، بکِشید! 91 00:08:50,731 --> 00:08:52,666 ‫بکِشید! 92 00:08:52,699 --> 00:08:54,134 ‫یالا، بکِشید! 93 00:08:55,602 --> 00:08:57,704 ‫بکِشید! 94 00:08:57,738 --> 00:08:59,506 ‫یالا، بکِشید! 95 00:09:01,208 --> 00:09:02,142 ‫بکِشید! 96 00:09:14,755 --> 00:09:17,357 ‫خب، بدویید. بدویید. 97 00:09:59,299 --> 00:10:00,367 ‫توبی! 98 00:10:00,400 --> 00:10:03,470 ‫حالت خوبه پسر؟ 99 00:10:03,504 --> 00:10:05,205 ‫توبی؟ 100 00:10:06,273 --> 00:10:08,308 ‫آقای وُیچک، جلوی اون مرد رو بگیر! 101 00:10:08,342 --> 00:10:11,345 ‫چیزی در مورد اژدهاها نگفتی. 102 00:10:12,312 --> 00:10:14,114 ‫این علامت رو می‌شناسم. 103 00:10:14,147 --> 00:10:16,116 ‫بدشگون‌ـه. 104 00:10:16,149 --> 00:10:17,718 ‫داشتی پسره رو به کُشتن می‌دادی. 105 00:10:17,751 --> 00:10:19,620 ‫پشیزی به اژدهاها اهمیت نمی‌دم! 106 00:10:19,653 --> 00:10:23,757 ‫طلات مال خودت، مارِ شیطان! 107 00:10:23,790 --> 00:10:25,392 ‫خدا به دادتون برسه! 108 00:10:25,425 --> 00:10:27,594 ‫به دادِ کِشتی برسه. 109 00:10:27,628 --> 00:10:30,030 ‫به دادِ خدمۀ کِشتی برسه. 110 00:10:32,633 --> 00:10:33,667 ‫حالت خوبه؟ 111 00:10:33,700 --> 00:10:35,369 ‫- جاییت آسیب دیده؟ ‫- نه. 112 00:10:39,206 --> 00:10:42,042 ‫- ممنون آقای کلمنز. ‫- نه خواهش می‌کنم. 113 00:10:52,786 --> 00:10:54,488 ‫تا یه ساعت دیگه حرکت می‌کنیم. 114 00:10:54,521 --> 00:10:56,557 ‫اگه دروغ گفته باشی که ‫شناخت کامل از کِشتی‌ها داری، 115 00:10:56,590 --> 00:10:59,660 ‫خودم از کِشتی می‌اندازمت پایین، آقای منجّم! 116 00:11:00,627 --> 00:11:02,262 ‫ممنونم آقا. 117 00:11:02,296 --> 00:11:04,831 ‫لارسن، این یه مُشت سوسکِ بوگندو رو راه بنداز. 118 00:11:04,865 --> 00:11:06,733 ‫شنیدین که آقای وُیچک چی گفت. 119 00:11:06,767 --> 00:11:09,536 ‫اولگرن، اون جعبه‌ها رو پُر کن. 120 00:11:24,818 --> 00:11:26,587 ‫بی‌خیال. 121 00:11:26,620 --> 00:11:29,189 ‫آفرین پسر. 122 00:11:38,765 --> 00:11:40,901 ‫طناب‌ها رو باز کنید! ‫بادبان‌های جلو رو آماده کنید. 123 00:11:41,868 --> 00:11:43,870 ‫لنگرها رو بکِشید. 124 00:11:43,905 --> 00:11:45,339 ‫زود باشید. 125 00:11:46,088 --> 00:11:47,581 ‫[دمتر] 126 00:11:51,378 --> 00:11:53,313 ‫بکِشید! 127 00:11:53,347 --> 00:11:54,916 ‫- بکِشید! ‫- بهم فضا بدید. 128 00:11:54,949 --> 00:11:57,718 ‫با این همه وزن، مثل یه خوک چاق حرکت می‌کنه. 129 00:12:40,227 --> 00:12:42,195 ‫اون ستونی که اون بالاست رو دیدی؟ 130 00:12:42,229 --> 00:12:44,598 ‫قدیما دزدهای دریایی و شورشی‌ها رو ‫از اونجا آویزون می‌کردن. 131 00:12:44,631 --> 00:12:46,533 ‫تاحالا یه جسد واقعی دیدی، آقای کلمنز؟ 132 00:12:46,566 --> 00:12:47,902 ‫من دیدم. 133 00:12:47,935 --> 00:12:50,170 ‫- واقعاً؟ ‫- بذار کِشتی رو نشونت بدم. 134 00:12:51,438 --> 00:12:54,274 ‫کابین ناخدا اون دَر بزرگه‌ست. 135 00:12:54,307 --> 00:12:55,876 ‫کلی نقشه و طراحی هم اونجا هست 136 00:12:55,910 --> 00:12:58,679 ‫ولی ناخدا دوست نداره برم باهاشون ور برم. 137 00:12:58,712 --> 00:13:01,248 ‫اینی که اینجاست هاکلبری‌ـه. 138 00:13:01,281 --> 00:13:02,917 ‫- عه. ‫- ولی ما هاک صداش می‌کنیم. 139 00:13:02,950 --> 00:13:05,318 ‫سلام هاک. 140 00:13:06,687 --> 00:13:07,922 ‫اونجا انبار محموله‌ست. 141 00:13:07,955 --> 00:13:10,724 ‫همۀ چیزایی که توشن، دارن می‌رن لندن. 142 00:13:10,757 --> 00:13:13,360 ‫اگه مشکلی پیش اومد، این‌جوری بزن به تخته. 143 00:13:13,393 --> 00:13:16,863 ‫یا وقتی که خواستی علامت بدی شیفت نگهبان‌ها ‫عوض بشه یا اگه آب‌وهوا به‌نظر خراب بود. 144 00:13:16,897 --> 00:13:18,865 ‫توی یه شب معمولی و ساکت، صداش از... 145 00:13:18,899 --> 00:13:20,867 ‫خوابگاه‌ها تا اتاق ناخدا می‌ره. 146 00:13:20,902 --> 00:13:22,602 ‫- بخدا قسم. ‫- اوهوم. 147 00:13:22,636 --> 00:13:23,704 ‫خودم هم شنیدم. 148 00:13:23,737 --> 00:13:25,639 ‫آره، همین‌طوره که می‌گی. 149 00:13:25,672 --> 00:13:27,240 ‫اینجا محل غذاخوریِ ماست. 150 00:13:27,274 --> 00:13:28,976 ‫این کِشتی سنّتی ساخته شده و چوبیه. 151 00:13:29,010 --> 00:13:30,912 ‫ولی الان همه کِشتی‌های بخار می‌خوان. 152 00:13:30,945 --> 00:13:33,380 ‫ناخدا می‌گه کِشتی‌های فلزی هیچ لذتی ندارن. 153 00:13:33,413 --> 00:13:34,982 ‫خب، این ماهیتِ پیشرفته، مگه نه؟ 154 00:13:35,016 --> 00:13:38,885 ‫اهمیتی به لذت‌بردنِ ناخدای شما ‫یا کسِ دیگه‌ای نمیده. 155 00:13:38,920 --> 00:13:41,755 ‫دمتر کِشتی خوبیه. ‫شکی توش نیست. 156 00:13:41,788 --> 00:13:43,757 ‫با خدمۀ من آشنا شو، آقای کلمنز. 157 00:13:44,891 --> 00:13:46,493 ‫هر چی سریع‌تر بخوریم‌شون، 158 00:13:46,526 --> 00:13:48,261 ‫گندهایی که باید تمیز کنم کمتر می‌شه. 159 00:13:48,295 --> 00:13:49,931 ‫عه، عه. 160 00:13:49,964 --> 00:13:52,033 ‫هاک، قانون‌هامون رو که بلدی. 161 00:13:52,066 --> 00:13:54,902 ‫اینی که این بالاست هم آشپزخونه‌ست. 162 00:13:54,936 --> 00:13:56,803 ‫- جوزف. ‫- هان؟ 163 00:13:56,837 --> 00:13:58,405 ‫این آقای کلمنزـه. 164 00:13:58,438 --> 00:14:00,540 ‫دکتره. یه دکتر واقعی. 165 00:14:00,574 --> 00:14:03,945 ‫وقتی شش بار زنگوله به صدا در اومد ‫غذا می‌خوریم. نه زودتر، نه دیرتر. 166 00:14:03,978 --> 00:14:05,679 ‫وارد آشپزخونه نمی‌شی. 167 00:14:05,712 --> 00:14:08,348 ‫به مَردهایی هم که الکی اسم خدا رو می‌برن ‫غذا نمی‌دم. 168 00:14:08,381 --> 00:14:10,283 ‫- اون آخری رو جدی می‌گه. ‫- هر کدوم از اسامی خدا! 169 00:14:10,317 --> 00:14:13,020 ‫می‌دونی «نیکلاس قدیس» کیه؟ 170 00:14:13,054 --> 00:14:15,255 ‫قدیسِ حامیِ ملوان‌ها. 171 00:14:16,456 --> 00:14:19,292 ‫خب پس کافر نیستی. 172 00:14:19,326 --> 00:14:21,495 ‫خدا رو بابت لطف‌های کوچیکش شکر می‌کنم. 173 00:14:22,496 --> 00:14:24,498 ‫توبی، اتاقش رو نشونش بده. 174 00:14:24,531 --> 00:14:26,433 ‫این سگه رو هم از آشپزخونه‌ام ببر بیرون! 175 00:14:26,466 --> 00:14:27,868 ‫هاک! 176 00:14:27,902 --> 00:14:29,369 ‫در ششم جولای، 177 00:14:29,402 --> 00:14:31,438 ‫محموله را کامل بار زدیم. 178 00:14:31,471 --> 00:14:34,041 ‫پنبۀ تُرکی، ۱۰ بشکه نفت خام 179 00:14:34,075 --> 00:14:36,877 ‫و جعبه‌های شخصی به مقصد لندن. 180 00:14:36,911 --> 00:14:38,378 ‫تنها با ۹ نفر. 181 00:14:38,411 --> 00:14:40,647 ‫یک خدمۀ پنج نفره، یک دکتر کِشتی، 182 00:14:40,680 --> 00:14:43,650 ‫دو زیردست ناخدا، آشپز، خودم و ناخدا. 183 00:14:43,683 --> 00:14:45,519 ‫باد مساعدی می‌وزید. 184 00:14:45,552 --> 00:14:47,621 ‫خدمه شاد و سرزنده بودند. 185 00:15:00,700 --> 00:15:04,371 ‫♪ منو جانیِ جلاد صدا می‌کنن... ♪ 186 00:15:04,404 --> 00:15:05,672 ‫همه‌چی روبه‌راهه، ناخدا. 187 00:15:05,705 --> 00:15:08,075 ‫با سرعت ۱۲ گِره دریایی ‫داریم از باد شمال شرقی رد می‌شیم. 188 00:15:08,109 --> 00:15:11,078 ‫سکّان یه ذره لگد می‌زنه ‫ولی کم کم درست می‌شه. 189 00:15:11,112 --> 00:15:12,813 ‫۱۲ گِره دریایی؟ 190 00:15:12,846 --> 00:15:16,583 ‫خیلی قبل‌تر از ششم آگوست می‌رسیم لندن. 191 00:15:16,616 --> 00:15:17,551 ‫بله ناخدا. 192 00:15:17,584 --> 00:15:19,619 ‫به‌خاطر خدمه هم که شده، بهتره برسیم. 193 00:15:19,653 --> 00:15:22,489 ‫از الان دارن به این فکر می‌کنن ‫که دستمزد اضافی‌شون رو چطور خرج کنن. 194 00:15:22,522 --> 00:15:24,457 ‫♪ خانوادۀ مقدس ♪ 195 00:15:24,491 --> 00:15:27,360 ‫♪ پس آویزون کنید، پسرا، آویزون کنید ♪ 196 00:15:27,394 --> 00:15:30,831 ‫♪ می‌گن مامانم رو از چوبۀ دار آویزون کردم... ♪ 197 00:15:30,864 --> 00:15:35,869 ‫به این نتیجه رسیدم ‫که این آخرین سفر دریایی‌ام باشه، آقای وُیچک. 198 00:15:36,870 --> 00:15:39,439 ‫می‌خوام یه کلبۀ کوچیک توی ایرلند بخرم. 199 00:15:39,472 --> 00:15:41,575 ‫توبی از روستا لذت می‌بره. 200 00:15:41,608 --> 00:15:44,946 ‫به دخترم هم قول دادم ‫که نذارم هوای دریا... 201 00:15:44,979 --> 00:15:46,580 ‫آیندۀ توبی رو تحت‌الشعاع قرار بده. 202 00:15:46,613 --> 00:15:48,615 ‫می‌خوام به این قولم عمل کنم. 203 00:15:48,648 --> 00:15:50,650 ‫ترتیبی می‌دم که تو جانشینم بشی 204 00:15:50,684 --> 00:15:53,620 ‫و به محض اینکه رسیدیم لندن ‫ناخدای دمتر بشی. 205 00:15:53,653 --> 00:15:54,922 ‫آقا، من... 206 00:15:54,956 --> 00:15:56,756 ‫دریانورد خوبی هستی، آقای وُیچک. 207 00:15:56,790 --> 00:16:00,127 ‫چه کسی بهتر از تو که این کِشتی رو ‫در اختیار بگیری و خدمه‌اش رو رهبری کنی. 208 00:16:02,964 --> 00:16:05,599 ‫♪ دور می‌شیم، پسرا، دور می‌شیم ♪ 209 00:16:05,632 --> 00:16:09,736 ‫♪ به من می‌گن جانیِ جلاد ♪ 210 00:16:09,769 --> 00:16:16,443 ‫♪ پس آویزون کنید، پسرا، آویزون کنید ♪ 211 00:17:14,936 --> 00:17:16,670 ‫۸۰۰ پوند تقسیم بر هشت... 212 00:17:16,703 --> 00:17:19,173 ‫منهای سهم ناخدا و زیردست اولش، 213 00:17:19,206 --> 00:17:22,676 ‫تقریباً می‌کنه یه چیزی در حدودِ... 214 00:17:22,709 --> 00:17:23,810 ‫نفری ۷۵ پوند. 215 00:17:23,843 --> 00:17:26,013 ‫- ۷۵؟ ‫- من که می‌رم... 216 00:17:26,047 --> 00:17:29,749 ‫یه اصلاح درست‌وحسابی می‌کنم ‫و یکی از اون جلیقه‌ها که دُم داره می‌خرم. 217 00:17:29,783 --> 00:17:32,119 ‫خانم‌های انگلیسی عاشق اون دُم‌ها هستن. 218 00:17:32,153 --> 00:17:34,854 ‫تقریباً... تقریباً به همون اندازه ‫که عاشق منن. 219 00:17:34,888 --> 00:17:37,191 ‫اگه اون جلیقه‌ات رو بندازی روی صورتت، شاید! 220 00:17:37,224 --> 00:17:38,658 ‫آره، آره، آره. 221 00:17:38,692 --> 00:17:40,493 ‫خیلی بانمکید، آره؟ 222 00:17:41,594 --> 00:17:42,896 ‫شماها با پول‌تون چی‌کار می‌کنید؟ 223 00:17:42,930 --> 00:17:44,932 ‫«سخاوتمند، ثروتمند می‌شود... 224 00:17:44,966 --> 00:17:48,735 ‫و آن کَس که آب می‌دهد، آب داده می‌شود.» ‫(هر کی نیکی کنه پاداشش رو می‌گیره) 225 00:17:49,803 --> 00:17:51,504 ‫گرچه شاید از نظر خدا ایرادی نداشته باشه 226 00:17:51,538 --> 00:17:54,008 ‫که من خودم به خودم آب بدم. 227 00:17:55,209 --> 00:17:57,211 ‫آهای! ۷۵ پوند! 228 00:17:57,244 --> 00:17:58,878 ‫می‌دونید با این‌قدر پول چی‌کار می‌کنم؟ 229 00:17:58,913 --> 00:18:01,282 ‫همون کاری که همیشه می‌کنی، پتروفسکی. 230 00:18:01,315 --> 00:18:03,550 ‫نزدیک‌ترین فاحشه‌خونه رو پیدا می‌کنی ‫و ماه آینده رو... 231 00:18:03,583 --> 00:18:05,618 ‫حسابی سرگرمِ این حرکت‌ها می‌شی. 232 00:18:05,652 --> 00:18:07,254 ‫آقای آبرامز، اگه می‌شه بس کنید. 233 00:18:07,288 --> 00:18:08,855 ‫عذر می‌خوام، ناخدا. 234 00:18:08,888 --> 00:18:11,158 ‫- هر چی شنیدی رو فراموش کن، پسر. ‫- من تقریباً ۹ سالَمه. 235 00:18:11,192 --> 00:18:12,994 ‫تازه خودم می‌دونم فاحشه‌خونه چیه. 236 00:18:13,027 --> 00:18:14,161 ‫می‌دونی؟ 237 00:18:14,195 --> 00:18:15,829 ‫آره. 238 00:18:15,862 --> 00:18:17,999 ‫جاییه که پول می‌دی ‫تا زن‌ها شورت‌شون رو در بیارن. 239 00:18:19,266 --> 00:18:21,168 ‫چقدر این بچه رو دوست دارم. 240 00:18:21,202 --> 00:18:23,004 ‫آره، آره، آره. 241 00:18:23,037 --> 00:18:24,105 ‫خب، غیر از اینه؟ 242 00:18:24,138 --> 00:18:25,538 ‫تقریباً درست گفتی، پسر. 243 00:18:25,572 --> 00:18:27,274 ‫تقریباً درست گفتی. 244 00:18:27,308 --> 00:18:30,011 ‫خب، آقای کلمنز، شما چی؟ 245 00:18:30,044 --> 00:18:32,079 ‫- جانم؟ ‫- طرف قراردادمون قبول کرده 246 00:18:32,113 --> 00:18:33,713 ‫که یه پاداش چشم‌گیری... 247 00:18:33,747 --> 00:18:36,283 ‫برای رسیدنِ به موقعِ محموله‌اش به لندن ‫پرداخت کنه. 248 00:18:36,317 --> 00:18:37,751 ‫شما هم بخشی از خدمه هستی 249 00:18:37,784 --> 00:18:40,287 ‫پس یعنی از سهم خدمه برخوردار می‌شی. 250 00:18:40,321 --> 00:18:41,888 ‫قصد داری چطور خرجش کنی؟ 251 00:18:42,222 --> 00:18:45,825 ‫مثلاً برای یه زیردامنیِ جدید؟ 252 00:18:45,859 --> 00:18:47,660 ‫متأسفانه تنها آرزویی که توی این زندگی دارم 253 00:18:47,694 --> 00:18:49,296 ‫با پول نمی‌شه بهش رسید. 254 00:18:49,330 --> 00:18:52,166 ‫اون‌وقت چه آرزویی داری؟ 255 00:18:52,199 --> 00:18:54,168 ‫اینکه این دنیا رو درک کنم. 256 00:18:54,201 --> 00:18:58,039 ‫هر چی چیزای بیشتری می‌بینم، ‫همه‌چی برام کمتر منطقی می‌شه. 257 00:18:58,072 --> 00:19:01,674 ‫دنیا پشیزی به منطق اهمیت نمی‌ده، آقای کلمنز. 258 00:19:01,708 --> 00:19:04,778 ‫شاید قرار نیست درک‌شدنی باشه 259 00:19:04,811 --> 00:19:07,982 ‫بلکه برای تجربه‌کردن و پذیرفتن‌ـه. 260 00:19:11,751 --> 00:19:13,154 ‫شاید. 261 00:19:14,854 --> 00:19:17,024 ‫ولی باید ته و توش رو در بیارم. 262 00:19:17,058 --> 00:19:19,326 ‫و بفهمم که چرا... 263 00:19:19,360 --> 00:19:24,697 ‫دنیا پر از این همه خیر و خوبی‌ـه ‫ولی با این‌حال... 264 00:19:28,035 --> 00:19:31,105 ‫مگه همۀ آدما همینو نمی‌خوان؟ 265 00:19:32,839 --> 00:19:34,774 ‫در اعماق وجود. 266 00:19:36,377 --> 00:19:38,345 ‫خب، راست می‌گه. 267 00:19:38,379 --> 00:19:40,381 ‫پس سهمش رو من می‌گیرم. 268 00:19:44,218 --> 00:19:45,352 ‫چه مرگ‌شون شده؟ 269 00:19:45,386 --> 00:19:48,621 ‫توبی، به اون دام‌ها رسیدگی کن. 270 00:19:51,392 --> 00:19:53,827 ‫توبی؟ 271 00:20:00,667 --> 00:20:02,269 ‫چِشون شده؟ 272 00:20:02,303 --> 00:20:04,838 ‫احتمالاً به‌خاطر آب‌وهواست. 273 00:20:04,871 --> 00:20:06,739 ‫ببین، اونا می‌تونن اومدنِ توفان رو حس کنن. 274 00:20:16,850 --> 00:20:19,686 ‫توبی، کمک کن اینو بندازم. 275 00:20:20,287 --> 00:20:22,722 ‫این‌طوری باید آروم بگیرن. 276 00:20:33,200 --> 00:20:35,436 ‫چی بود، آقای کلمنز؟ 277 00:20:35,469 --> 00:20:37,071 ‫برو پیش ناخدا، پسر. 278 00:20:37,104 --> 00:20:39,739 ‫بهش بگو یه چیزی توی انبار محموله‌ها افتاد. 279 00:22:37,958 --> 00:22:39,927 ‫طاقت بیار. 280 00:22:41,262 --> 00:22:43,163 ‫طاقت بیار. 281 00:22:43,197 --> 00:22:45,898 ‫یالا. 282 00:22:47,234 --> 00:22:50,337 ‫- این دیگه کیه؟ ‫- زیرِ عرشه بود. 283 00:22:52,839 --> 00:22:53,907 ‫مسافر قاچاقی‌ـه. 284 00:22:53,941 --> 00:22:56,543 ‫مسافر قاچاقی‌ای که اگه... 285 00:22:56,577 --> 00:22:58,778 ‫مراقبت‌های پزشکیِ لازم رو ازش نکنیم می‌میره. 286 00:23:03,217 --> 00:23:05,085 ‫می‌خوای کمکش کنی؟ 287 00:23:05,119 --> 00:23:09,423 ‫خدا می‌دونه چه‌جور بیماری‌ای ‫از موش‌های مبتلا گرفته... 288 00:23:09,456 --> 00:23:11,191 ‫- ناخدا. ‫- چی لازم داری؟ 289 00:23:11,225 --> 00:23:12,526 ‫بدنش عفونت داره. 290 00:23:12,559 --> 00:23:14,061 ‫باید انتقال خون انجام بدم. 291 00:23:14,094 --> 00:23:16,063 ‫- چی برای خودت بلغور می‌کنی؟ ‫- انتقال خون. 292 00:23:16,096 --> 00:23:19,166 ‫برای مقاومت در برابر عفونت ‫نیاز به خون داره. 293 00:23:19,199 --> 00:23:20,934 ‫شوخی می‌کنی دیگه؟ 294 00:23:20,968 --> 00:23:23,870 ‫یا کمک‌دستِ منید، ‫یا سد راهم هستید و باید برید. 295 00:23:23,904 --> 00:23:25,838 ‫درهرصورت لطفاً زودتر تکلیف خودتون رو روشن کنید 296 00:23:25,872 --> 00:23:27,408 ‫و به تصمیم‌تون عمل کنید. 297 00:24:23,263 --> 00:24:26,200 ‫تا صبح زنده می‌مونه ‫ولی باید انتقال خون رو... 298 00:24:26,233 --> 00:24:30,270 ‫ادامه بدم تا موقعی که دیگه ‫خون عفونی نداشته باشه. 299 00:24:31,472 --> 00:24:33,640 ‫هر کاری از دست‌مون برمیاد کردیم. 300 00:24:33,674 --> 00:24:35,676 ‫پس به موقع بیدار می‌شه ‫که ببینه چطور... 301 00:24:35,709 --> 00:24:38,178 ‫پرتش می‌کنیم توی آب. 302 00:24:38,212 --> 00:24:42,015 ‫مسافرهای قاچاقی رو می‌سپریم به پوزئیدون. ‫تا بوده همین بوده. (پوزئیدون = خدای دریا) 303 00:24:42,049 --> 00:24:45,519 ‫جون این دختره رو نجات ندادم ‫تا ببینم شما می‌کُشیدش. 304 00:24:45,552 --> 00:24:47,521 ‫حداقل بذارید ما توی بندر بعدی پیاده بشیم. 305 00:24:47,554 --> 00:24:49,089 ‫«ما»، آره؟ 306 00:24:49,123 --> 00:24:52,693 ‫مشخص شد که به چی وفادار هستی، آقای کلمنز. 307 00:24:52,726 --> 00:24:55,963 ‫اگه توی بندر توقف کنیم، ‫پاداش رو از دست می‌دیم. 308 00:24:55,996 --> 00:24:58,399 ‫منم به‌خاطر تو یا جندۀ مریضت... 309 00:24:58,432 --> 00:25:00,267 ‫قیدِ پاداش رو نمی‌زنم. 310 00:25:00,300 --> 00:25:02,002 ‫آقای وُیچک، صدات رو بیار پایین. 311 00:25:02,035 --> 00:25:03,337 ‫مراقب طرز حرف‌زدنت باش. 312 00:25:03,370 --> 00:25:05,706 ‫ترجیح میدم آخرین سفر دریایی‌ام... 313 00:25:05,739 --> 00:25:07,207 ‫به‌عنوان سکّاندارِ دمتر رو... 314 00:25:07,241 --> 00:25:09,276 ‫با مرگ یه زنِ جوان، خدشه‌دار نکنم. 315 00:25:09,309 --> 00:25:12,012 ‫چه مسافر قاچاقی باشه، چه نباشه. 316 00:25:15,215 --> 00:25:17,217 ‫اتاقک ابزار رو تغییر کاربری می‌دیم 317 00:25:17,251 --> 00:25:19,420 ‫- و اقامتگاه این زن جوان می‌کنیمش. ‫- ممنون آقا. 318 00:25:19,453 --> 00:25:23,023 ‫و شما، به تنهایی جیرۀ غذایی خودت رو... 319 00:25:23,056 --> 00:25:25,259 ‫با بیمارت تقسیم می‌کنی، آقای کلمنز. 320 00:25:46,079 --> 00:25:47,948 ‫توبی. 321 00:25:50,751 --> 00:25:53,587 ‫- به‌جای من مراقبش هستی؟ ‫- اوهوم. 322 00:25:53,620 --> 00:25:55,255 ‫اگه کسی خواست ببینتش، فوراً میای... 323 00:25:55,289 --> 00:25:58,158 ‫- پیش من یا ناخدا. فهمیدی؟ ‫- آره. 324 00:25:58,192 --> 00:26:01,462 ‫خیلی‌خب. پس بیا. ‫پسر خوب. 325 00:26:16,810 --> 00:26:18,579 ‫داری همه‌جور دوستی پیدا می‌کنی 326 00:26:18,612 --> 00:26:20,247 ‫مگه نه، آقای کلمنز؟ 327 00:26:21,281 --> 00:26:24,218 ‫زن بیاد توی کِشتی، بدشگونه. 328 00:26:24,251 --> 00:26:25,619 ‫بدشانسی میاره. 329 00:26:25,652 --> 00:26:27,287 ‫مَردها ناراحت می‌شن. 330 00:26:27,321 --> 00:26:30,157 ‫مَردها نیازی ندارن شاد باشن، ‫مگه نه آقای اولگرن؟ 331 00:26:30,190 --> 00:26:32,559 ‫فقط باید این کِشتی رو برسونن لندن. 332 00:26:34,428 --> 00:26:37,631 ‫می‌خوام کمکت کنم، پسر. ‫اگه باز هم از این حرفا بزنی... 333 00:26:37,664 --> 00:26:39,233 ‫شاید دختره تا لندن برسه ولی... 334 00:26:39,266 --> 00:26:40,801 ‫به گمونم تو باید شناکنان بری. 335 00:26:42,402 --> 00:26:44,705 ‫اگه کاری داشتی بزن به تخته. 336 00:26:44,738 --> 00:26:46,673 ‫به حنجره‌ات فشار نیار. 337 00:26:46,707 --> 00:26:49,276 ‫- فهمیدی؟ ‫- آره. 338 00:26:59,553 --> 00:27:02,122 ‫اینجا پُر از صخره و جزیره‌ست. 339 00:27:02,155 --> 00:27:04,358 ‫الان ما توی دریای اژه‌ایم، آره؟ 340 00:27:04,391 --> 00:27:06,627 ‫سحر می‌رسیم دریای مدیترانه. 341 00:27:07,628 --> 00:27:09,296 ‫از نظر زمانی خوبه، مگه نه؟ 342 00:27:10,697 --> 00:27:13,467 ‫یونان باید سمت راست کِشتی باشه. 343 00:27:57,844 --> 00:27:59,379 ‫آقای اولگرن؟ 344 00:28:18,599 --> 00:28:19,700 ‫آقای اولگرن؟ 345 00:28:52,499 --> 00:28:54,267 ‫اولگرن؟ 346 00:29:06,346 --> 00:29:09,883 ‫یا خدا! 347 00:29:09,917 --> 00:29:11,752 ‫دیدیش؟ 348 00:29:11,785 --> 00:29:13,286 ‫کسی رد نشد؟ 349 00:29:13,320 --> 00:29:16,289 ‫چیو دیدم؟ ‫کسی جز ما روی عرشه نیست. 350 00:29:16,924 --> 00:29:19,693 ‫یه چیزی اون بیرون‌ـه. 351 00:29:23,363 --> 00:29:24,598 ‫یه کَس! 352 00:30:35,970 --> 00:30:37,738 ‫چی بود؟ 353 00:30:43,911 --> 00:30:46,513 ‫وای خدا، هاک! 354 00:31:12,672 --> 00:31:14,541 ‫تمام دام‌ها؟ 355 00:31:18,612 --> 00:31:22,950 ‫هر کسی که از این عمل شنیع، اطلاعی داره 356 00:31:22,984 --> 00:31:27,354 ‫باید همین الان پا پیش بذاره ‫وگرنه بعداً می‌افته زندان. 357 00:31:29,556 --> 00:31:30,524 ‫دختره! 358 00:31:30,557 --> 00:31:32,626 ‫توی وضعیتی نبوده که همچین کاری بکنه. 359 00:31:32,659 --> 00:31:35,695 ‫آقای وُیچک هم می‌تونه شهادت بده، ‫حتی اگه ترجیح بده این کار رو نکنه. 360 00:31:36,663 --> 00:31:37,999 ‫درسته. 361 00:31:38,032 --> 00:31:39,967 ‫این یه مورد رو درست می‌گه. 362 00:31:40,001 --> 00:31:42,669 ‫لازم نبوده دختره حتماً کاری بکنه. ‫همه‌مون می‌دونیم. 363 00:31:42,702 --> 00:31:45,940 ‫زن‌ها سوار کِشتی بشن بدشانسی میاره. 364 00:31:45,973 --> 00:31:48,675 ‫آسمون رو به‌هم می‌ریزه. ‫حیوون‌ها رو دیوونه می‌کنه. 365 00:31:48,708 --> 00:31:50,011 ‫سگه جِرواجر شده بود. 366 00:31:50,044 --> 00:31:53,380 ‫شاید هار شده ‫و وقتی داشته به یکی از دام‌های بزرگ‌تر... 367 00:31:53,413 --> 00:31:55,116 ‫حمله می‌کرده، با شاخ زخمی شده. 368 00:31:55,149 --> 00:31:57,818 ‫به‌نظرت این کارِ هاک بوده؟ 369 00:31:57,851 --> 00:31:59,386 ‫حیوون‌ها رو تیکه‌وپاره کرده؟ 370 00:31:59,419 --> 00:32:02,023 ‫نه، اون سگ خوبیه. 371 00:32:02,056 --> 00:32:03,723 ‫شنیدین که چی گفت. 372 00:32:03,757 --> 00:32:05,826 ‫هاری! چیزی جز بدشانسی نیست. 373 00:32:05,859 --> 00:32:07,894 ‫باید مثل همیشه به راه‌مون ادامه بدیم. 374 00:32:07,929 --> 00:32:13,366 ‫اگه یه بیماریِ واگیردار باشه، ‫باید توی یه بندر توقف کنیم. 375 00:32:13,400 --> 00:32:15,535 ‫- ناخدا... - نه، نه. ‫- نه، اون‌جوری پاداش نمی‌گیریم. 376 00:32:15,569 --> 00:32:17,437 ‫چی می‌گید؟ ‫اون‌طوری که پاداش رو از دست می‌دیم. 377 00:32:17,470 --> 00:32:18,738 ‫نمی‌شه توقف کنیم. نه. 378 00:32:18,772 --> 00:32:22,409 ‫آقای کلمنز، همچین مرضی... 379 00:32:22,442 --> 00:32:24,711 ‫می‌تونه به انسان سرایت کنه؟ 380 00:32:31,785 --> 00:32:33,787 ‫نه. 381 00:32:33,820 --> 00:32:37,891 ‫هاری نمی‌تونه به انسان سرایت کنه ‫مگر اینکه گاز گرفته بشه. 382 00:32:41,494 --> 00:32:43,630 ‫از شرّ گوشت‌شون خلاص شید. 383 00:32:44,631 --> 00:32:46,133 ‫فوراً. 384 00:32:46,167 --> 00:32:48,002 ‫به گمونم تا آخر سفرمون... 385 00:32:48,035 --> 00:32:50,804 ‫باید دعای قبل از غذامون رو ‫برای کلم و گوجه بخونیم. 386 00:32:53,640 --> 00:32:55,876 ‫همه‌تون احمق شدین؟ 387 00:32:55,910 --> 00:33:01,448 ‫چیزی که قفسِ دام‌ها رو باز کرده، هاری نبوده. 388 00:33:01,481 --> 00:33:03,450 ‫و فقط دو نفر توی این کِشتی هستن 389 00:33:03,483 --> 00:33:05,418 ‫که قبل از این، باهاشون سفر نکرده بودم: 390 00:33:05,452 --> 00:33:07,888 ‫اون هرزه‌ای که توی اتاقک ابزاره، 391 00:33:07,922 --> 00:33:11,892 ‫و این وحشیِ سیاه‌پوست ‫که وانمود می‌کنه دکتره. 392 00:33:11,926 --> 00:33:14,661 ‫هوم؟ 393 00:33:15,795 --> 00:33:17,597 ‫دوباره بگو. 394 00:33:19,297 --> 00:33:21,785 ‫(صحبت به زبان روسی) 395 00:33:26,806 --> 00:33:28,408 ‫این کارِ آدمیزاد نبوده. 396 00:33:31,913 --> 00:33:34,015 ‫یه موجود شرور داخل کِشتی‌ـه. 397 00:33:34,048 --> 00:33:35,682 ‫یه موجود شرورِ قدرتمند. 398 00:34:06,613 --> 00:34:09,984 ‫آنا. 399 00:34:11,252 --> 00:34:13,921 ‫چه بوی عنی می‌ده. 400 00:34:24,798 --> 00:34:26,599 ‫توبی؟ 401 00:34:36,676 --> 00:34:38,012 ‫توبی؟ 402 00:34:39,914 --> 00:34:41,048 ‫هِی. 403 00:34:44,251 --> 00:34:46,753 ‫هاک سگ خوبی بود، پسر. 404 00:34:48,956 --> 00:34:50,091 ‫متأسفم. 405 00:34:50,124 --> 00:34:54,028 ‫مشکل فقط هاکلبری نیست. 406 00:34:54,061 --> 00:34:55,795 ‫به ناخدا قول دادم... 407 00:34:55,829 --> 00:34:59,233 ‫وظیفۀ من بود که مراقب‌شون باشم. 408 00:34:59,266 --> 00:35:01,102 ‫منظورم مراقبت از حیوون‌هاست. 409 00:35:01,135 --> 00:35:04,038 ‫به ناخدا قول دادم. 410 00:35:06,240 --> 00:35:07,774 ‫هوم. 411 00:35:12,046 --> 00:35:13,914 ‫توبی... 412 00:35:13,948 --> 00:35:16,345 ‫بعضی وقتا فارغ از هر قولی که دادیم، 413 00:35:16,369 --> 00:35:18,518 ‫اوضاع ناجور پیش می‌ره. 414 00:35:20,054 --> 00:35:21,721 ‫خب؟ 415 00:35:21,755 --> 00:35:25,592 ‫توی این دنیا، یه سری چیزا هستن ‫که نمی‌تونیم کنترل‌شون کنیم، 416 00:35:25,625 --> 00:35:29,063 ‫ولی نهایت تلاش‌مون رو می‌کنیم. هوم؟ 417 00:35:29,096 --> 00:35:30,597 ‫آره. 418 00:35:30,630 --> 00:35:32,665 ‫ممنون، آقای کلمنز. 419 00:35:34,935 --> 00:35:36,803 ‫برو. 420 00:36:19,080 --> 00:36:20,347 ‫آسمون‌ها عصبانی‌ان. 421 00:36:20,381 --> 00:36:22,216 ‫آسمون‌ها چیزی حس نمی‌کنن، دوست من. 422 00:36:22,249 --> 00:36:24,884 ‫این به‌خاطر بارندگی و فشار هواست، 423 00:36:24,919 --> 00:36:27,288 ‫که به اندازۀ شیوۀ عملکردِ این کِشتی ‫علمی و منطقی‌ـه. 424 00:36:27,321 --> 00:36:29,957 ‫دیشب یه چیزی دیدم. 425 00:36:29,990 --> 00:36:32,093 ‫یه چیز غیرطبیعی توی کِشتی همراه‌مونه. 426 00:36:32,126 --> 00:36:34,894 ‫متأسفانه من به خرافات ‫اعتقادی ندارم، آقای اولگرن. 427 00:36:34,929 --> 00:36:39,100 ‫به علم و دانش ‫و به طبیعت اعتقاد دارم. 428 00:36:39,133 --> 00:36:40,467 ‫به‌علاوۀ نیکلاس قدیس، 429 00:36:40,491 --> 00:36:41,969 ‫وگرنه جوزف بهم غذا نمی‌داد. 430 00:36:42,002 --> 00:36:43,237 ‫علم و دانشت مال خودت. 431 00:36:43,270 --> 00:36:45,839 ‫دیشب یه چهره توی تاریکی دیدم. 432 00:36:45,872 --> 00:36:47,908 ‫از چشم‌هات... 433 00:36:48,808 --> 00:36:52,745 ‫معلومه که تو هم مثل من دیدیش. 434 00:37:01,155 --> 00:37:02,990 ‫شانزدهم جولای. 435 00:37:03,023 --> 00:37:07,827 ‫سه روز گذشته آب‌وهوای نامساعدی بوده ‫و تمام نیروها سرگرمِ بادبان‌ها هستند. 436 00:37:08,761 --> 00:37:10,264 ‫دکتر کِشتی‌مان همچنان... 437 00:37:10,297 --> 00:37:13,400 ‫به‌صورت مداوم، برای مسافر قاچاقی‌مان ‫انتقال خون انجام می‌دهد، 438 00:37:13,434 --> 00:37:17,238 ‫با این‌حال وضعیت او تغییری نمی‌کند. 439 00:37:17,271 --> 00:37:20,141 ‫غذا در حالِ کم‌شدن است، 440 00:37:20,174 --> 00:37:22,276 ‫افراد غمگین می‌باشند 441 00:37:22,309 --> 00:37:24,811 ‫و حالا از دماغۀ «ماتاپان» گذشتیم 442 00:37:24,844 --> 00:37:27,780 ‫و بیش از دو هفته از سفرمان مانده. 443 00:37:31,185 --> 00:37:32,286 ‫اسمش آناست. 444 00:37:32,319 --> 00:37:34,388 ‫خودش بهت گفت؟ 445 00:37:34,421 --> 00:37:35,889 ‫به‌هوش اومد؟ 446 00:37:35,923 --> 00:37:38,025 ‫آقای اولگرن یه کم رومانیایی بهم یاد داد. 447 00:37:38,058 --> 00:37:40,928 ‫گاهی وقتا یه مقدار انگلیسی هم حرف می‌زنه. 448 00:37:43,998 --> 00:37:47,001 ‫اینی که می‌گم رو دفعات زیادی نگفت ولی... 449 00:37:47,034 --> 00:37:49,802 ‫فکر نمی‌کنم داره خواب‌های خیلی خوبی می‌بینه. 450 00:37:50,803 --> 00:37:54,475 ‫بارها و بارها یه کلمه رو تکرار کرد. 451 00:37:54,588 --> 00:37:55,968 ‫«خارانی». 452 00:37:56,143 --> 00:37:57,877 ‫یعنی تغذیه. 453 00:38:11,225 --> 00:38:13,160 ‫خوابت نمی‌بره؟ 454 00:38:14,894 --> 00:38:16,997 ‫پس تو هم متوجهش شدی. 455 00:38:20,367 --> 00:38:23,337 ‫موش‌ها رو می‌گم. 456 00:38:23,370 --> 00:38:24,972 ‫هنوز ساکتن. 457 00:38:25,005 --> 00:38:27,141 ‫اومدم گنجۀ خوراکی رو چک کنم. ‫هیچ‌کدوم نیستن. 458 00:38:27,174 --> 00:38:30,344 ‫نیستن؟ منظورت چیه؟ 459 00:38:30,377 --> 00:38:32,346 ‫منظورم همونیه که شنیدی. 460 00:38:32,379 --> 00:38:35,449 ‫همیشه یه ده‌دوازده‌تاشون پشت تخته‌ها هستن، 461 00:38:35,482 --> 00:38:38,319 ‫صدای غژغژ و تکون‌خوردن‌شون میاد. 462 00:38:38,352 --> 00:38:40,120 ‫خب، اگه هاک هار شده، 463 00:38:40,154 --> 00:38:42,489 ‫احتمالاً قبل از دام‌ها، رفته سراغ‌شون و... 464 00:38:42,523 --> 00:38:46,427 ‫آقای کلمنز، حتی اگه کِشتی رو به آتیش بکِشونی 465 00:38:46,460 --> 00:38:50,064 ‫موش‌ها لای خاکسترها زندگی می‌کنن. 466 00:38:54,501 --> 00:38:57,037 ‫یه چیزی فراری‌شون داده. 467 00:39:03,843 --> 00:39:06,447 ‫کِشتی‌ای که موش نداشته باشه، 468 00:39:06,480 --> 00:39:09,283 ‫برخلاف طبیعت‌ـه. 469 00:39:31,505 --> 00:39:33,374 ‫آبرامز؟ 470 00:39:35,109 --> 00:39:38,811 ‫این دیگه چه‌جور شوخی مسخره‌ایه؟ 471 00:39:42,249 --> 00:39:44,817 ‫احمق‌ها بازی‌شون گرفته، آره؟ 472 00:39:46,420 --> 00:39:47,921 ‫آبرامز؟ 473 00:41:10,571 --> 00:41:14,241 ‫تو دیگه از کدوم گوری اومدی؟ 474 00:42:32,486 --> 00:42:34,388 ‫پتروفسکی؟ 475 00:43:12,526 --> 00:43:15,629 ‫چاقو اینجا پیدا شده؟ 476 00:43:15,662 --> 00:43:17,598 ‫سکّان هم بسته بوده؟ 477 00:43:17,631 --> 00:43:19,500 ‫پتروفسکی حتماً مست بوده. 478 00:43:19,533 --> 00:43:22,736 ‫روی عرشه پاش لیز خورده و افتاده تو آب. 479 00:43:22,769 --> 00:43:25,205 ‫دقیقاً بعد از اینکه خونش همه‌جای عرشه ریخته؟ 480 00:43:26,306 --> 00:43:29,076 ‫حالا تو نصفه‌شبی بیدار بودی و چی‌کار می‌کردی؟ 481 00:43:29,109 --> 00:43:31,545 ‫تازه وقتی پیدات کردیم، چاقوش دستت بود. 482 00:43:31,578 --> 00:43:34,114 ‫مشخصه دیگه. من کُشتمش. 483 00:43:34,147 --> 00:43:35,516 ‫و یه جوری نذاشتم... 484 00:43:35,549 --> 00:43:37,518 ‫این همه خونی که کف زمین ریخته ‫بریزه روم. 485 00:43:37,551 --> 00:43:39,686 ‫بعدش زنگوله رو به صدا در آوردم ‫تا خودمو رسوا کنم. 486 00:43:39,720 --> 00:43:41,388 ‫هوشمندانه عمل کردم، مگه نه آقای وُیچک؟ 487 00:43:41,421 --> 00:43:42,489 ‫پرونده سریع بسته شد. 488 00:43:54,868 --> 00:43:58,238 ‫ناخدا، من جسد سگه رو بررسی کردم. 489 00:43:58,272 --> 00:44:01,475 ‫توی گنجۀ خوراکی‌ها کُشته نشده، ‫پیش بقیۀ حیوون‌ها کُشته شده. 490 00:44:01,508 --> 00:44:05,445 ‫جای گاز روی گردنش داشت. ‫تمام حیوون‌ها داشتن. 491 00:44:06,847 --> 00:44:08,815 ‫دقیقاً می‌خوای چی بگی، آقای کلمنز؟ 492 00:44:08,849 --> 00:44:11,084 ‫نمی‌دونم آقا، 493 00:44:11,118 --> 00:44:13,153 ‫ولی شریان‌هاشون پاره شده بود و اونا... 494 00:44:13,186 --> 00:44:14,454 ‫اون اینجاست. 495 00:44:16,590 --> 00:44:18,191 ‫اون اینجاست. 496 00:44:18,225 --> 00:44:20,327 ‫باید از این کِشتی خارج شیم. همین الان! 497 00:44:20,360 --> 00:44:22,429 ‫همه‌مون باید از این کِشتی خارج شیم! 498 00:44:22,462 --> 00:44:24,331 ‫آقای کلمنز، جلوی بیمارت رو بگیر. 499 00:44:24,364 --> 00:44:26,667 ‫- همین الان! همه‌مون رو می‌کُشه! ‫- خواهش می‌کنم! آنا، خواهش می‌کنم. 500 00:44:26,700 --> 00:44:28,135 ‫- آنا، خواهش می‌کنم! خواهش می‌کنم! ‫- همه‌مون رو می‌کُشه. 501 00:44:28,168 --> 00:44:30,571 ‫از کِشتی پیاده شید. 502 00:44:36,877 --> 00:44:39,546 ‫ناخدا یه چند جمله از کتاب مقدس می‌گه، 503 00:44:39,580 --> 00:44:41,381 ‫بعدش می‌ریم به کارهامون می‌رسیم. 504 00:44:41,415 --> 00:44:43,183 ‫اون‌قدر مشروب توی کِشتی نیست که پتروفسکی... 505 00:44:43,216 --> 00:44:44,718 ‫- در حدی مست بشه که بیفته... ‫- آقای آبرامز. 506 00:44:44,751 --> 00:44:46,420 ‫نمی‌خوایم گوش کنیم ببینیم دختره چی می‌گه؟ 507 00:44:46,453 --> 00:44:49,156 ‫دیگه بیشتر از این در مورد چیزی بحث نمی‌کنم، 508 00:44:49,189 --> 00:44:53,193 ‫مگر اینکه مربوط به وضعیت این کِشتی ‫یا آب‌وهوا باشه. 509 00:44:53,226 --> 00:44:56,430 ‫متوجه شدی آقای آبرامز؟ ‫مشغول کارِت شو. 510 00:45:02,169 --> 00:45:03,770 ‫هیجدهم جولای. 511 00:45:03,804 --> 00:45:05,439 ‫صبح افراد گزارش دادند 512 00:45:05,472 --> 00:45:08,308 ‫که یکی از اعضای خدمه، پتروفسکی، گُم شده. 513 00:45:08,342 --> 00:45:11,345 ‫همه را بسیج کردم ‫تا تمام کِشتی را بگردند. 514 00:45:11,378 --> 00:45:13,246 ‫این اتفاق، بلافاصله بعد از این رُخ داد 515 00:45:13,280 --> 00:45:17,317 ‫که اولگرن موضوعی را با من در میان گذاشت ‫که شب قبل، چیزی عجیب دیده است. 516 00:45:26,293 --> 00:45:27,794 ‫این انتقال خون‌ها... 517 00:45:27,828 --> 00:45:30,664 ‫باید عفونتت رو مهار کنه. 518 00:45:32,499 --> 00:45:34,386 ‫حالا... 519 00:45:34,410 --> 00:45:37,437 ‫روی عرشه می‌خواستی چی بهمون بگی؟ 520 00:45:40,273 --> 00:45:43,510 ‫اون اینجاست، توی کِشتی. 521 00:45:43,543 --> 00:45:45,412 ‫کل این مدت، همینجا بوده. 522 00:45:46,680 --> 00:45:48,682 ‫اون؟ 523 00:45:54,421 --> 00:45:55,789 ‫خیلی‌خب. 524 00:45:55,822 --> 00:45:58,792 ‫اگه باهام حرف نزنی و بهم نگی... 525 00:45:58,825 --> 00:46:02,429 ‫وقتی زیرِ عرشه پیدات کردیم چی شده بود، ‫نمی‌تونم کمکت کنم. 526 00:46:06,934 --> 00:46:11,371 ‫توی روستای من صحبت از یه موجود شرور هست 527 00:46:11,405 --> 00:46:14,341 ‫که توی کوه‌های بالا زندگی می‌کنه. 528 00:46:14,374 --> 00:46:18,845 ‫قلعه‌ای که قدمتش از همه‌مون بیشتره. 529 00:46:18,879 --> 00:46:21,782 ‫- موجود شرور؟ ‫- شرارتی که در قالب یه انسان... 530 00:46:21,815 --> 00:46:23,817 ‫خودشو نشون می‌ده ‫تا ماهیت واقعی‌اش رو پنهون کنه. 531 00:46:23,850 --> 00:46:27,554 ‫و شب‌ها، از خون بی‌گناهان تغذیه می‌کنه. 532 00:46:27,587 --> 00:46:31,391 ‫من کل عمرم زیر سایۀ اون قلعه زندگی کردم. 533 00:46:32,292 --> 00:46:35,462 ‫می‌دونستم که بزرگان‌مون... 534 00:46:35,495 --> 00:46:40,300 ‫برای امنیت مردم‌مون معامله‌هایی کردن. 535 00:46:40,333 --> 00:46:41,969 ‫تو رو به این آدم داده بودن؟ 536 00:46:42,003 --> 00:46:44,604 ‫- آدم نیست. ‫- پس حیوونه؟ 537 00:46:44,638 --> 00:46:47,641 ‫نه، یه حیوون بی‌مغز هم نیست. 538 00:46:47,674 --> 00:46:49,342 ‫اشتباه نکن. 539 00:46:50,677 --> 00:46:53,580 ‫ما دراکولا صداش می‌زنیم. 540 00:46:53,613 --> 00:46:56,817 ‫اون‌وقت فکر می‌کنی که اون آوردتت توی کِشتی؟ 541 00:47:00,554 --> 00:47:01,755 ‫چرا؟ 542 00:47:13,333 --> 00:47:16,470 ‫منو آورد اینجا تا ازم تغذیه کنه. 543 00:47:16,503 --> 00:47:18,238 ‫خدای بزرگ! 544 00:47:20,942 --> 00:47:23,643 ‫اون اینجاست، آقای کلمنز. 545 00:47:25,046 --> 00:47:29,416 ‫موجودی که کالبد انسان رو به تن داره. 546 00:47:29,449 --> 00:47:31,752 ‫شب‌ها خون می‌خوره 547 00:47:31,785 --> 00:47:34,021 ‫و توی این کِشتی‌ـه. 548 00:47:34,055 --> 00:47:36,590 ‫که یعنی هیچ‌جوره قرار نیست ازش خارج شیم. 549 00:47:47,801 --> 00:47:49,703 ‫اون زنه، 550 00:47:49,736 --> 00:47:52,439 ‫به‌نظر بی‌آزار میاد، ولی... 551 00:47:52,472 --> 00:47:55,609 ‫از وقتی فهمیدیم سوار کِشتی شده، ‫این سؤال برام پیش اومد... 552 00:47:55,642 --> 00:47:59,312 ‫که بهتر نیست بندازیمش توی اقیانوس؟ 553 00:48:01,581 --> 00:48:03,750 ولی خب یاد دختر خودم می‌افتم 554 00:48:06,453 --> 00:48:08,303 ...آخه هم‌سنشه 555 00:48:09,322 --> 00:48:11,658 و باهوش و خوشگله 556 00:49:41,148 --> 00:49:42,450 اولگرن؟ 557 00:49:51,091 --> 00:49:52,893 اولگرن؟ 558 00:50:09,711 --> 00:50:13,615 چی شده؟ صدای ضربه‌ت رو شنیدم 559 00:50:13,648 --> 00:50:15,550 صدای ضربه‌ی من؟ 560 00:51:02,262 --> 00:51:04,331 لطفا نه 561 00:51:15,410 --> 00:51:19,346 لطفا نه 562 00:51:47,207 --> 00:51:48,576 بکشید حرومزاده‌ها 563 00:51:48,610 --> 00:51:49,777 بکشید 564 00:52:01,723 --> 00:52:03,525 آبرامز 565 00:52:03,558 --> 00:52:06,059 لارسن کدوم گوریه؟ 566 00:52:08,863 --> 00:52:11,699 لارسن - لارسن - 567 00:52:11,733 --> 00:52:14,401 اولگرن - لارسن - 568 00:52:18,706 --> 00:52:21,041 لارسن 569 00:52:21,743 --> 00:52:24,412 لارسن - لارسن - 570 00:52:24,445 --> 00:52:27,047 لارسن 571 00:53:01,248 --> 00:53:04,151 خوبه 572 00:53:04,184 --> 00:53:06,386 اولگرن، لارسن کجاست؟ 573 00:53:06,421 --> 00:53:09,189 اولگرن 574 00:53:09,222 --> 00:53:10,357 اوناهاش 575 00:53:10,390 --> 00:53:12,460 بگیریدش 576 00:53:12,493 --> 00:53:13,461 بچه‌ها 577 00:53:17,738 --> 00:53:19,366 بیست و چهار جولای 578 00:53:19,399 --> 00:53:23,203 گویی نکبتی کشتی را فرا گرفته 579 00:53:23,236 --> 00:53:26,273 حین ورود به خلیج بیسکای با کمبود نیروی انسانی 580 00:53:26,306 --> 00:53:28,342 و آب و هوایی وحشتناک مواجه‌ایم 581 00:53:28,375 --> 00:53:34,147 و دیشب نیز فردی مفقود و دیگری مجروح شد 582 00:53:34,181 --> 00:53:36,751 جراحتی عجیب 583 00:53:36,784 --> 00:53:40,287 وحشت همه را فرا گرفته 584 00:53:41,656 --> 00:53:43,658 هجده روزه که در دریاییم 585 00:53:44,639 --> 00:53:46,628 نزدیک‌ترین لنگرگناه لنگرگاهِ انگلیسه 586 00:53:47,562 --> 00:53:51,633 باید به خداوند اعتماد کنیم و به مسیر خود ادامه بدیم 587 00:53:59,673 --> 00:54:01,275 به‌شدت بدنش سرده 588 00:54:01,308 --> 00:54:05,044 .هم مِن‌مِن می‌کنه، هم تکون می‌خوره ولی چشم‌هاش باز نمی‌شه 589 00:54:05,077 --> 00:54:07,514 انگار که توی توی یه خواب عمیق غرق شده و نمی‌تونه بیدار بشه 590 00:54:07,548 --> 00:54:09,081 ولی چه بلایی سر گردنش اومده؟ 591 00:54:09,115 --> 00:54:10,551 روی دکل کشتی چی کار می‌کرد؟ 592 00:54:10,584 --> 00:54:13,019 ممکنه هر اتفاقی افتاده باشه 593 00:54:13,052 --> 00:54:17,224 شاید یکی از طناب‌های دکل دور گردنش پیچیده شده 594 00:54:17,257 --> 00:54:18,659 نه، نه 595 00:54:18,692 --> 00:54:20,360 این شبیه جای گازگرفتگیه 596 00:54:20,394 --> 00:54:22,729 شبیه گازگرفتگی‌هاییه که روی بدن حیوون‌ها بود 597 00:54:22,763 --> 00:54:24,765 دقیقا مثل جای گازگرفتگی‌های اون دختره توی اتاقک ابزاره 598 00:54:24,798 --> 00:54:27,434 یعنی معقتدی یه شیطان این کار رو کرده؟ 599 00:54:27,468 --> 00:54:29,470 یعنی دختره راست می‌گه؟ 600 00:54:29,503 --> 00:54:31,371 ...من 601 00:54:35,375 --> 00:54:37,076 چنین فکری نمی‌کنم... 602 00:54:37,109 --> 00:54:39,480 خوبه - ولی کار یه چیزی هست دیگه - 603 00:54:40,614 --> 00:54:42,783 یه چیز واقعیه که توی کشتی هست 604 00:54:42,816 --> 00:54:45,985 حالا چه بخوایم باور کنیم چه نکنیم 605 00:54:51,792 --> 00:54:54,060 ...از این به بعد 606 00:54:54,093 --> 00:54:58,365 می‌خوام همه‌ی مردها، مسلح بشن و دوتا دوتا، شیفت بدن 607 00:54:58,398 --> 00:55:01,067 هیچ استثنائی هم درکار نیست 608 00:55:01,100 --> 00:55:03,570 کشتی رو بگرد، آقای وُیچک 609 00:55:05,137 --> 00:55:07,741 ...نه تنها انبار رو 610 00:55:07,774 --> 00:55:09,243 بلکه همه جا رو بگردید 611 00:55:56,456 --> 00:55:58,358 خیلی‌خب توبی 612 00:55:59,235 --> 00:56:02,396 می‌خوام وظیفه سختی بهت محول کنم 613 00:56:06,633 --> 00:56:08,869 ...خوبیِ یه ناخدا 614 00:56:08,902 --> 00:56:11,405 به دوربینش بستگی داره 615 00:56:12,472 --> 00:56:15,242 می‌تونی برام تمیزش کنی؟ 616 00:56:16,209 --> 00:56:18,211 ...اگه زحمته 617 00:56:18,245 --> 00:56:19,580 نه 618 00:56:21,147 --> 00:56:23,550 یعنی نه قربان 619 00:56:23,584 --> 00:56:26,453 .از پسش برمیام قسم می‌خورم 620 00:56:27,454 --> 00:56:28,589 پسر خوب 621 00:56:29,756 --> 00:56:32,191 به‌زودی برمی‌گردم 622 00:56:32,793 --> 00:56:36,095 توبی، در رو قفل کن 623 00:56:43,937 --> 00:56:46,138 اصلا حس خوبی ندارم 624 00:56:46,172 --> 00:56:49,242 .خورشید داره غروب می‌کنه به‌زودی میادش 625 00:57:48,869 --> 00:57:50,570 آهای؟ 626 00:58:32,846 --> 00:58:35,449 آقای اولگرن، به‌هوش اومدی 627 00:58:39,553 --> 00:58:41,455 آقای...؟ 628 00:59:48,689 --> 00:59:50,424 آقای اولگرن؟ 629 00:59:59,333 --> 01:00:03,203 آقای اولگرن، می‌شه لطفا ازم دور بشی؟ 630 01:00:46,546 --> 01:00:49,149 لطفا 631 01:00:53,754 --> 01:00:55,789 همه دکل‌ها رو برات ردیف کردیم 632 01:00:55,822 --> 01:00:59,192 فرمایش دیگه‌ای نداری آقای کلمنز؟ 633 01:01:14,975 --> 01:01:17,177 می‌شنوین؟ 634 01:01:17,978 --> 01:01:19,312 چی رو؟ 635 01:01:28,588 --> 01:01:30,357 یا خدا 636 01:01:32,893 --> 01:01:34,628 کمک 637 01:01:37,464 --> 01:01:39,266 کمک 638 01:02:23,410 --> 01:02:25,346 توبی، توبی 639 01:02:29,651 --> 01:02:31,352 اولگرن 640 01:02:35,022 --> 01:02:36,256 اولگرن؟ 641 01:02:54,541 --> 01:02:56,143 کمک 642 01:03:03,450 --> 01:03:05,352 توبی 643 01:03:08,255 --> 01:03:09,289 توبی؟ 644 01:03:09,323 --> 01:03:12,126 توبی - در رو باز کن - 645 01:03:21,301 --> 01:03:22,569 توبی، در رو باز کن 646 01:03:35,249 --> 01:03:37,284 توبی؟ 647 01:03:37,317 --> 01:03:38,620 در رو باز کن 648 01:03:43,190 --> 01:03:45,159 اولگرن 649 01:03:45,192 --> 01:03:46,059 توبی؟ 650 01:03:46,093 --> 01:03:48,595 ...در رو باز توبی؟ توبی؟ 651 01:03:48,630 --> 01:03:50,840 توبی 652 01:03:55,102 --> 01:03:56,170 توبی - توبی - 653 01:03:56,203 --> 01:03:57,639 دستم به قفلش نمی‌‌رسه 654 01:03:57,672 --> 01:03:59,473 توبی 655 01:04:07,281 --> 01:04:09,983 توبی 656 01:04:11,485 --> 01:04:12,986 توبی - توبی - 657 01:04:27,501 --> 01:04:29,737 !توبی! توبی 658 01:04:41,716 --> 01:04:43,751 !توبی! توبی 659 01:04:43,785 --> 01:04:45,185 برید کنار 660 01:04:48,055 --> 01:04:51,024 توبی - توبی - 661 01:04:55,295 --> 01:04:56,363 توبی 662 01:04:58,465 --> 01:05:00,000 توبی 663 01:05:06,708 --> 01:05:08,542 توبی؟ 664 01:05:08,575 --> 01:05:11,445 توبی، توبی 665 01:05:11,478 --> 01:05:12,780 وای خدا 666 01:05:47,180 --> 01:05:49,483 خوب می‌شی پسرم 667 01:05:52,452 --> 01:05:54,722 همه‌چیز درست می‌شه 668 01:05:54,756 --> 01:05:57,591 آقای کلمنز حلش می‌کنه 669 01:06:04,732 --> 01:06:06,266 یک آگوست 670 01:06:06,300 --> 01:06:09,570 بایستی تنگه دوور رو رد کرده باشیم 671 01:06:09,603 --> 01:06:12,573 هنوز پنج روز به لندن مانده 672 01:06:12,607 --> 01:06:16,577 ظاهراً خدا ما را رها کرده 673 01:06:16,611 --> 01:06:21,081 و نکبت به سرنوشت‌مون گره خورده 674 01:06:22,617 --> 01:06:24,585 خودِ خدا کمک‌مان کند 675 01:06:27,487 --> 01:06:29,489 دیوونه شده 676 01:06:29,523 --> 01:06:30,858 مثل تسخیرشدگان شده 677 01:06:30,892 --> 01:06:32,860 توسط اون هیولا تسخیر شده؟ - نه، نه - 678 01:06:32,894 --> 01:06:35,462 اقلاً اونجوری که فکر می‌کنی نه 679 01:06:35,495 --> 01:06:38,398 ...مثل سم یا 680 01:06:38,432 --> 01:06:39,634 عفونته 681 01:06:39,667 --> 01:06:42,202 عفونت؟ 682 01:06:42,235 --> 01:06:45,138 تاحالا مشابه‌ش رو ندیدم 683 01:06:47,942 --> 01:06:50,678 می‌تونم حسش کنم 684 01:06:50,712 --> 01:06:52,479 اولگرن؟ 685 01:06:52,512 --> 01:06:54,114 می‌تونی صدام رو بشنوی؟ 686 01:06:54,749 --> 01:06:58,185 صدای همه‌چیز رو می‌تونم بشنوم 687 01:07:00,520 --> 01:07:03,390 صدای دریا 688 01:07:03,423 --> 01:07:05,258 باد 689 01:07:05,292 --> 01:07:07,662 صدای خونی که توی رگ‌هاتون پمپاژ می‌شه 690 01:07:12,934 --> 01:07:15,135 می‌سوزونه 691 01:07:16,704 --> 01:07:20,273 می‌سوزونه؟ شاید تشنه‌ست 692 01:07:21,809 --> 01:07:24,411 می‌سوزونه 693 01:07:25,278 --> 01:07:26,914 اولگرن 694 01:07:26,948 --> 01:07:28,482 می‌سوزونه 695 01:07:32,954 --> 01:07:36,390 !می‌سوزونه! می‌سوزونه 696 01:07:38,291 --> 01:07:40,527 می‌سوزونه 697 01:07:40,560 --> 01:07:42,529 می‌سوزونه 698 01:08:35,917 --> 01:08:37,719 محض رضای خدا 699 01:08:37,752 --> 01:08:40,655 می‌شه یکی یه چیزی بگه؟ 700 01:08:43,356 --> 01:08:45,993 چه بلایی سرش اومد؟ 701 01:08:46,027 --> 01:08:48,462 بهت هشدار داده بودم 702 01:08:48,495 --> 01:08:51,733 .به همه‌تون هشدار دادم یادتونه؟ 703 01:08:51,766 --> 01:08:54,869 این مجازاتِ ناشی از گناهان‌مونه 704 01:08:54,902 --> 01:08:56,303 پتروفسکی، خلافکار بود 705 01:08:56,336 --> 01:08:58,806 اولگرن هم یه کولیِ مشرک بود 706 01:08:58,840 --> 01:08:59,874 جاکش، هوس‌باز 707 01:08:59,907 --> 01:09:01,642 ...این هم که ذات کثیفی 708 01:09:01,676 --> 01:09:05,445 خفه شو ابله کسخل 709 01:09:09,416 --> 01:09:13,821 آبرامز، شیفت صبح با تو 710 01:09:13,855 --> 01:09:15,757 جوزف، تو هم بعدش باهاش ...شیفت عوض 711 01:09:15,790 --> 01:09:18,793 اون بچه، نفر بعدی‌ایه که از مرگ برمی‌گرده 712 01:09:18,826 --> 01:09:22,697 خونِ سیاه و کثیف شیطان توی رگ‌هاش جاری شده 713 01:09:22,730 --> 01:09:25,833 ...مثل یونس، غضب الهی گرفتـ 714 01:09:25,867 --> 01:09:27,601 خفه شو دیگه 715 01:09:27,635 --> 01:09:30,570 برید سراغ آذوقه‌ها 716 01:09:35,475 --> 01:09:37,645 ...هرچیزی که توی وجودِ اولگرن بود 717 01:09:39,714 --> 01:09:42,016 احتمال می‌ره که توی وجودِ پسره هم هست 718 01:09:42,049 --> 01:09:43,684 اون هم همون علائم رو داره 719 01:09:43,718 --> 01:09:46,386 ولی انتقال خونی که انجام دادی دختره رو نجات داد 720 01:09:46,419 --> 01:09:48,321 واسه توبی نمی‌شه 721 01:09:48,355 --> 01:09:51,058 چون کوچیک‌تر و ضعیف‌تره 722 01:09:51,092 --> 01:09:54,796 و زخمش بدتره و خون بیش‌تری از دست داده 723 01:09:54,829 --> 01:09:56,798 ...صرفا 724 01:09:56,831 --> 01:09:59,399 ...نمی‌دونم، فکرکنم 725 01:10:03,638 --> 01:10:06,908 فکرکنم وقتشه که ...گزینه‌ها رو درنظر بگیریم 726 01:10:14,115 --> 01:10:15,650 بفرما 727 01:10:16,984 --> 01:10:20,420 موقع انجامش، توی چشم‌هاش نگاه کن 728 01:10:20,453 --> 01:10:23,590 منظورم همچین چیزی نبود 729 01:10:23,624 --> 01:10:25,760 .باید اینجا قایم شده باشه اگه بتونیم پیداش کنیم 730 01:10:25,793 --> 01:10:27,962 شاید یه راهی برای نجات دادنش ...پیدا کنیم 731 01:10:27,995 --> 01:10:30,965 مطمئنی به فکر پسره‌ای؟ 732 01:10:30,998 --> 01:10:32,733 برو توی تختت 733 01:10:32,767 --> 01:10:35,870 درحال حاضر داریم واسه نگهبانی آدم کم میاریم 734 01:11:00,294 --> 01:11:01,929 آنا 735 01:11:09,437 --> 01:11:11,473 می‌خوای جعبه‌ها رو باز کنی، آره؟ 736 01:11:11,506 --> 01:11:12,774 آره 737 01:11:12,807 --> 01:11:15,243 برگرد توی اتاقک و در رو قفل کن 738 01:11:15,276 --> 01:11:17,579 ما همه توی یه کشتی گیر افتادیم، آقای کلمنز 739 01:11:17,612 --> 01:11:21,081 یادت رفته که چون نجاتم دادی باید تغذیه کنه؟ 740 01:11:21,114 --> 01:11:23,016 همراهت میام 741 01:11:23,050 --> 01:11:26,287 این موجود، اکثر خدمه رو کشته 742 01:11:26,321 --> 01:11:29,557 پس خودت حساب کن که اگر بذاریم به لندن برسه، چی کارها می‌کنه 743 01:11:32,293 --> 01:11:34,027 بریم 744 01:11:37,432 --> 01:11:42,202 بعد از پیدا کردن شیطانت می‌تونیم با گلوله بکشیمش؟ 745 01:11:44,104 --> 01:11:47,107 سال‌های سال دهکده‌م رو کنترل کرده 746 01:11:47,140 --> 01:11:50,043 فکرکردی ایده‌ای دارم که چطور می‌شه کشتش؟ 747 01:11:53,180 --> 01:11:55,048 هیچ‌وقت با تفنگ حال نمی‌کردم 748 01:11:55,082 --> 01:11:57,285 ...ازت می‌خوام 749 01:12:07,562 --> 01:12:09,564 بذار ببینم، شیش جولای 750 01:12:09,597 --> 01:12:12,700 یک محموله خصوصی به کارفکس ابی در لندن برده شده 751 01:12:12,734 --> 01:12:15,570 اسم مالکش رو ننوشته 752 01:12:40,361 --> 01:12:43,163 به یونس گفت و بهش رحم شد 753 01:12:44,499 --> 01:12:46,267 بهش رحم شد 754 01:12:46,301 --> 01:12:50,405 در تنگی خویش، نزدِ خداوند فریاد برآوردم 755 01:12:51,038 --> 01:12:52,561 و او مرا مستجاب فرمود 756 01:12:52,586 --> 01:12:54,408 از شکم هاویه فریاد کمک سر دادم 757 01:12:54,441 --> 01:12:56,844 و تو آواز مرا شنیدی 758 01:12:59,914 --> 01:13:04,751 مرا به ژرفا افکنده بودی 759 01:13:04,784 --> 01:13:07,955 به قعر دریاها 760 01:13:11,258 --> 01:13:13,827 چرا لندن؟ - چون توی کشور من - 761 01:13:13,861 --> 01:13:15,262 کسی برای تغذیه نمونده 762 01:13:41,388 --> 01:13:43,790 بیا با این یکی شروع کنیم 763 01:14:14,121 --> 01:14:15,222 خاک 764 01:14:15,256 --> 01:14:17,391 چیزی جز خاک توش نیست 765 01:14:32,606 --> 01:14:35,209 هیچی توش نیست 766 01:14:44,952 --> 01:14:47,187 این یکی به‌نظر فرق داره 767 01:15:10,964 --> 01:15:12,632 ببین 768 01:16:08,268 --> 01:16:10,437 جای خوابِ شیطان رو پیدا کردیم 769 01:16:43,203 --> 01:16:46,440 فریاد کمک سر دادم 770 01:16:46,473 --> 01:16:53,347 و تو آواز مرا شنیدی 771 01:16:56,316 --> 01:16:57,484 خداوندا 772 01:16:57,518 --> 01:16:59,052 خداوندا 773 01:16:59,086 --> 01:17:00,387 وای خدا 774 01:17:00,421 --> 01:17:03,457 وای خدا 775 01:17:14,401 --> 01:17:15,536 یا خدا 776 01:17:18,272 --> 01:17:21,108 هی، قایق نجات نیستش 777 01:17:21,141 --> 01:17:23,310 آبرامز، می‌بینیش؟ 778 01:17:23,343 --> 01:17:26,213 نه، هیچی اینجا نیست 779 01:17:26,246 --> 01:17:27,948 هیچی 780 01:17:35,589 --> 01:17:37,357 نه 781 01:17:45,566 --> 01:17:48,368 قربان، خبرش بهتون نرسیده، درسته؟ 782 01:17:55,676 --> 01:17:58,779 ناخدای خوبی می‌شدی، وُیچک 783 01:18:00,281 --> 01:18:04,018 البته اگر به لندن می‌رسیدیم 784 01:18:17,832 --> 01:18:19,166 آقای وُیچک 785 01:18:19,200 --> 01:18:22,036 توبی چطوره؟ ...براش 786 01:18:29,009 --> 01:18:32,346 توی این کشتی چه‌خبره؟ 787 01:18:46,326 --> 01:18:48,695 ناخدا الیوت 788 01:18:48,730 --> 01:18:50,998 ...ما 789 01:18:51,031 --> 01:18:54,234 دور جسد توبی، کرباس پیچوندیم 790 01:18:57,604 --> 01:19:00,340 ما خدمه‌ای نفرین‌شده هستیم، آقای کلمنز 791 01:19:02,476 --> 01:19:05,045 کشتی‌مون هم نفرین‌شده‌ست 792 01:19:05,078 --> 01:19:07,648 دیگه تعیینِ مسیرمون با خودمون نیست 793 01:19:07,681 --> 01:19:10,718 با شیطانیه که اون پایینه 794 01:19:10,752 --> 01:19:13,954 و همه می‌دونیم که می‌خواد کجا ببرت‌مون 795 01:19:16,557 --> 01:19:18,959 به جهنم، آقای کلمنز 796 01:19:19,794 --> 01:19:24,364 روز به روز، یه نفرمون رو می‌بره 797 01:19:34,575 --> 01:19:35,743 ناخدا؟ 798 01:19:47,688 --> 01:19:50,023 ...پروردگارا 799 01:19:52,794 --> 01:19:54,595 این کودک را در آغوش گیر... 800 01:19:56,063 --> 01:19:58,499 باشد تا دگر گرسنگی نکشد 801 01:19:58,532 --> 01:20:00,534 سردش نشود 802 01:20:01,803 --> 01:20:03,537 و نترسد 803 01:20:05,672 --> 01:20:08,275 این دنیا ظالم و بی‌رحم است 804 01:20:10,277 --> 01:20:13,413 امید است که سرای بعدی توبی مهرآمیزتر باشد 805 01:20:14,816 --> 01:20:16,416 آمین 806 01:20:17,384 --> 01:20:18,418 آمین 807 01:20:19,419 --> 01:20:21,121 آمین 808 01:20:23,725 --> 01:20:25,225 وایسید 809 01:20:28,128 --> 01:20:31,064 .تکون خورد زنده‌ست 810 01:20:32,566 --> 01:20:37,304 ناخدا الیوت، این پسر دیگه نفس نمی‌کشه 811 01:20:37,337 --> 01:20:40,407 .قلبش نمی‌زنه مُرده 812 01:20:40,440 --> 01:20:42,609 813 01:20:42,643 --> 01:20:45,178 ناخدا، بهتره بشینید 814 01:20:45,212 --> 01:20:48,850 .دارم می‌گم زنده‌ست تکون خورد 815 01:20:48,883 --> 01:20:51,218 ناخدا الیوت، لطفا 816 01:21:13,775 --> 01:21:15,542 نه 817 01:22:14,769 --> 01:22:18,672 آقای وُیچک، می‌شه باهات صحبت کنم؟ 818 01:22:20,875 --> 01:22:23,176 ...یه نقشه‌ای داریم. اگه بتونیم 819 01:22:23,210 --> 01:22:25,813 چیزهایی که من دیدم رو دیدی و باز می‌خوای نقشه بچینی؟ 820 01:22:25,847 --> 01:22:28,248 اینجا کمبریج نیست، آقای اخترشناس 821 01:22:28,281 --> 01:22:31,151 نمی‌تونی با فکر کردن این قضیه رو حلش کنی 822 01:22:32,519 --> 01:22:34,321 من یکی از اولین دکترهای سیاه‌پوستی بودم 823 01:22:34,354 --> 01:22:35,890 که با مدرک پزشکی، از کمبریج فارغ التحصیل شد 824 01:22:35,923 --> 01:22:37,257 در جریانی که؟ 825 01:22:37,290 --> 01:22:38,625 ...آفرین به تو 826 01:22:38,659 --> 01:22:40,527 به بهترین بیمارستان‌های کشور درخواست کار دادم 827 01:22:40,560 --> 01:22:43,263 ولی درجا بهم گفتن که کادرشون تکمیله 828 01:22:43,296 --> 01:22:46,934 با چنگ و دندون، واسه تحصیلاتم جنگیدم 829 01:22:46,968 --> 01:22:49,569 ولی با این‌حال، هیچ‌کس اجازه‌ی طبابت بهم نمی‌داد 830 01:22:49,603 --> 01:22:52,472 بالاخره از طریق پست بهم پیشنهاد کار دادن 831 01:22:52,506 --> 01:22:56,476 بهم پیشنهاد دادن پزشک سلطنتیِ دربار پادشاه رومانیا، کارلِ اول بشم 832 01:22:56,510 --> 01:22:59,479 اسم و رسمم یه جوری به گوش‌شون رسیده بود 833 01:23:00,580 --> 01:23:03,383 ولی ظاهرا نمی‌دونستن سیاه‌پوستم 834 01:23:11,491 --> 01:23:15,529 ناخدا الیوت یه‌بار سر سفره‌ی شام 835 01:23:15,562 --> 01:23:17,497 ازم پرسید که بزرگ‌ترین آرزوم چیه 836 01:23:17,531 --> 01:23:20,634 بهش گفتم می‌خوام دنیا منطقی‌تر از این باشه 837 01:23:22,737 --> 01:23:28,208 می‌خوام این دنیا منطقی‌تر باشه، آقای وُیچک 838 01:23:29,777 --> 01:23:32,245 ...این هیولا 839 01:23:32,279 --> 01:23:36,383 و مطمئن باش که یه هیولاست 840 01:23:36,416 --> 01:23:38,518 ته دلم می‌خوام که اون هم منطقی جلوه کنه 841 01:23:38,552 --> 01:23:39,619 باید بدونم که 842 01:23:39,653 --> 01:23:41,989 چرا اینجوریه و چرا این کارها رو می‌کنه 843 01:23:42,023 --> 01:23:43,590 و به این هیولا یادآوری می‌کنم 844 01:23:43,623 --> 01:23:46,828 که مثل دنیا، روی من تسلطی نداره 845 01:23:46,861 --> 01:23:48,730 بعدش چی؟ 846 01:23:49,629 --> 01:23:52,299 بعدش می‌خوام این لعنتی رو بکشم 847 01:23:55,002 --> 01:23:57,537 اگه این کابین رو مسدود کنیم 848 01:23:57,571 --> 01:24:00,607 با وجود این باد، یه روز دیگه به لندن می‌رسیم 849 01:24:00,640 --> 01:24:03,677 با این اوضاع، نمی‌شه سرعت رو بیش‌تر کرد 850 01:24:03,711 --> 01:24:05,780 می‌خوای منتظر بمونیم 851 01:24:05,813 --> 01:24:07,380 تا خوراکش بشیم؟ 852 01:24:07,414 --> 01:24:09,316 امشب از گلوله‌هامون فرار کرد 853 01:24:09,349 --> 01:24:10,383 خطر حمله مستقیم رو به جون نمی‌خوره 854 01:24:10,417 --> 01:24:12,352 فرار؟ - ...این - 855 01:24:12,385 --> 01:24:14,621 فرار نمی‌کرد 856 01:24:15,363 --> 01:24:16,897 داشت جیره‌بندی می‌کرد 857 01:24:18,058 --> 01:24:19,994 جیره‌بندی می‌کرد؟ 858 01:24:26,368 --> 01:24:28,303 یه شب مونده 859 01:24:28,336 --> 01:24:32,207 اگه وارد آب‌های آزاد بشیم پهلوگیری غیرممکن می‌شه 860 01:24:35,343 --> 01:24:37,878 زیر عرشه قایم می‌شیم 861 01:24:38,599 --> 01:24:42,369 تا اون موقع روی آنا حساب باز می‌کنیم 862 01:24:45,052 --> 01:24:47,620 ولی در اون‌صورت درست گیرمون می‌ندازه 863 01:24:47,654 --> 01:24:50,490 همون‌طور که گفت یه روز تا لندن فاصله داریم 864 01:24:51,691 --> 01:24:53,793 دیگه بهمون نیازی نداره 865 01:24:53,827 --> 01:24:57,864 پس باید قبل از رسیدن به ساحل بکشیمش 866 01:24:57,897 --> 01:24:59,532 بکشیمش؟ 867 01:24:59,566 --> 01:25:02,069 ما حتی نمی‌تونیم پیداش کنیم 868 01:25:02,103 --> 01:25:04,271 نه، نمی‌تونیم 869 01:25:04,305 --> 01:25:06,639 واسه همین باید براش تله بذاریم 870 01:25:06,673 --> 01:25:08,775 باید کشتی رو غرق کنیم 871 01:25:08,808 --> 01:25:10,610 تا اون هم غرق بشه 872 01:25:11,043 --> 01:25:12,413 دمتر رو غرق کنیم؟ 873 01:25:12,446 --> 01:25:14,381 دیوونه شدی؟ 874 01:25:14,415 --> 01:25:15,727 راست می‌گه 875 01:25:15,752 --> 01:25:18,092 تله می‌ذاریم و توی کشتیِ در حال غرق، ولش می‌کنیم 876 01:25:18,117 --> 01:25:20,554 بعدش خودمون با یکی از قایق‌های نجات، فرار می‌کنیم 877 01:25:20,587 --> 01:25:23,490 اگه مسیرمون درست باشه می‌تونیم برسیم به ساحل 878 01:25:23,524 --> 01:25:25,124 این خونه‌مه 879 01:25:25,158 --> 01:25:29,563 و به‌خاطر این موجود کیری تیکه تیکه‌ش نمی‌کنم 880 01:25:29,596 --> 01:25:31,030 آقای ویچک، من توی یه کشتی بزرگ شدم 881 01:25:31,063 --> 01:25:33,032 درست مثل همین بود 882 01:25:33,065 --> 01:25:35,636 پدرم کل عمرش رو خدمه کشتی بود 883 01:25:35,669 --> 01:25:38,004 ...همیشه بهم می‌گفت 884 01:25:38,037 --> 01:25:41,974 زنده بودنِ کشتی 885 01:25:42,008 --> 01:25:43,310 به آدم‌های روشه 886 01:25:43,343 --> 01:25:44,578 به خدمه‌شه 887 01:25:44,611 --> 01:25:46,569 به داستان‌هاشه 888 01:25:46,594 --> 01:25:49,297 بقیه چیزها چوب و میخه 889 01:25:49,891 --> 01:25:51,591 نه 890 01:25:54,055 --> 01:25:55,655 این خونه‌مه 891 01:25:57,345 --> 01:25:58,845 مال منه 892 01:26:06,566 --> 01:26:08,903 باید به دست خودم غرق بشه 893 01:26:09,736 --> 01:26:11,906 انبار رو مسدود می‌کنیم 894 01:26:11,939 --> 01:26:14,909 تا فقط یک راه به عرشه باقی بمونه 895 01:26:14,942 --> 01:26:18,913 و حین غروب، آنا می‌ره پشت سکان 896 01:26:18,946 --> 01:26:20,848 وقتی اومد سراغش 897 01:26:20,881 --> 01:26:24,151 از اون بالا، توی تیر راس‌مونه 898 01:26:24,185 --> 01:26:25,752 کشتی رو غرق می‌کنیم 899 01:26:25,785 --> 01:26:28,688 و هیولای زخمی رو به قعر دریا می‌فرستیم 900 01:26:54,115 --> 01:26:55,883 بیست و یک جولای 901 01:26:55,916 --> 01:26:57,218 چهار آگوست 902 01:26:57,251 --> 01:26:59,854 .جرات دست زدن بهت رو نداره باید توبی رو ببری خونه 903 01:26:59,887 --> 01:27:00,888 1830... 904 01:27:00,921 --> 01:27:02,023 ناخدا 905 01:27:02,056 --> 01:27:03,924 ملت باید بفهمن 906 01:27:03,958 --> 01:27:06,327 گزارش. باید یه آماری ازش ثبت بشه 907 01:27:06,360 --> 01:27:08,029 کار دمتر تمومه قربان 908 01:27:08,062 --> 01:27:09,864 کشتی رو ترک می‌کنیم 909 01:27:11,832 --> 01:27:12,967 کشتی رو ترک می‌کنیم؟ 910 01:27:13,000 --> 01:27:15,069 بله قربان 911 01:27:18,839 --> 01:27:22,910 آقای ویچک زیر عرشه‌ست و همین الان داره تدارکاتش رو مهیا می‌کنه 912 01:27:23,911 --> 01:27:25,346 هیولا رو با کشتی 913 01:27:25,379 --> 01:27:27,948 غرق می‌کنیم 914 01:27:32,086 --> 01:27:33,720 میاد سراغم 915 01:27:35,389 --> 01:27:38,826 مخفیانه تو گوشم زمزمه می‌کنه 916 01:27:41,996 --> 01:27:44,198 می‌تونه توبی رو برگردونه 917 01:27:44,231 --> 01:27:46,067 اون بردتش، پس می‌تونه برش گردونه 918 01:27:46,100 --> 01:27:47,700 ناخدا، سر عقل بیا 919 01:27:47,734 --> 01:27:49,170 خودت می‌دونی که غیرممکنه 920 01:27:49,203 --> 01:27:51,906 توبی 921 01:27:51,939 --> 01:27:53,340 توبی 922 01:27:53,374 --> 01:27:56,310 شرطش اینه که دمتر رو به ساحل ببرم 923 01:27:56,343 --> 01:27:58,312 متاسفم آقای کلمنز 924 01:27:58,345 --> 01:28:00,680 نه - ناخدا - 925 01:28:00,713 --> 01:28:01,849 تو هم مثل من دیدیش 926 01:28:01,882 --> 01:28:03,818 ته دلت می‌دونی که همه‌ش همین نیست 927 01:28:16,230 --> 01:28:19,300 ...بعضی وقت‌ها، وقتی خواب می‌بینم 928 01:28:19,333 --> 01:28:21,035 ...یادم میاد قبل از اون 929 01:28:21,068 --> 01:28:23,070 کی بودم 930 01:28:23,104 --> 01:28:28,075 ولی اکثر مواقع، به جعبه‌ای که توش نگه‌م داشت فکر می‌کنم 931 01:28:29,276 --> 01:28:34,014 اینکه چطور هر سری می‌اومد و به وجودم نفوذ 932 01:28:34,048 --> 01:28:36,817 و ازم تغذیه می‌کرد 933 01:28:36,851 --> 01:28:40,020 کثافت به وجودم می‌زد 934 01:28:40,054 --> 01:28:41,222 و ازش سرشار می‌شدم 935 01:28:42,223 --> 01:28:44,225 نمی‌تونید دمتر رو غرق کنید 936 01:28:44,258 --> 01:28:46,127 چهره توبی رو تصور کن 937 01:28:47,094 --> 01:28:50,164 لبخند و خنده‌ش رو تصور کن 938 01:28:51,165 --> 01:28:53,267 و به این فکر کن که اون کثافت وجود اون رو هم پر کرده 939 01:28:53,300 --> 01:28:56,403 چون کار شیطان همینه 940 01:28:56,437 --> 01:29:00,740 چیزی که خوبه و برات عزیزه رو ازت می‌گیره 941 01:29:00,773 --> 01:29:05,012 ازش استفاده می‌کنه و از درون فاسدش می‌کنه 942 01:29:06,881 --> 01:29:09,416 نذار با یاد و خاطر پسرت همچین کاری بکنه 943 01:29:47,722 --> 01:29:49,590 ...خودم 944 01:29:50,491 --> 01:29:54,227 خودم کشتی رو می‌برم به دریا 945 01:29:56,764 --> 01:29:59,199 ...و وقتی بالاخره رفت 946 01:30:01,602 --> 01:30:06,474 هیولا هیچ‌وقت نمی‌تونه به خونه‌م بره 947 01:30:08,009 --> 01:30:09,544 به خونه‌ی توبی 948 01:30:09,577 --> 01:30:10,778 ناخدا 949 01:30:10,812 --> 01:30:13,748 نیازی نیست که توی دمتر بمونی 950 01:30:17,885 --> 01:30:20,488 پس کجا برم آقای کلمنز؟ 951 01:30:42,944 --> 01:30:44,912 به‌نظرت عملی می‌شه؟ 952 01:30:44,946 --> 01:30:46,781 باید بشه 953 01:30:49,484 --> 01:30:51,719 اوناهاش 954 01:30:51,753 --> 01:30:53,654 سواحل انگلیس 955 01:30:53,688 --> 01:30:56,057 و ظاهرا داره طوفان می‌شه 956 01:30:56,707 --> 01:30:58,908 چشمت به عرشه باشه 957 01:31:55,470 --> 01:31:57,451 هیچی نمی‌بینم 958 01:31:59,954 --> 01:32:01,489 ساکت 959 01:32:06,861 --> 01:32:08,596 لازم نیست اینجا باشی 960 01:32:09,530 --> 01:32:12,600 می‌تونی زیر عرشه پیش ناخدا الیوت بمونی 961 01:32:13,968 --> 01:32:15,803 برو در امان باش 962 01:32:17,104 --> 01:32:20,007 من و شیطانه به‌هم وصلیم 963 01:32:20,041 --> 01:32:23,110 اونقدری باهوش هستی که متوجه این اتصال شده باشی 964 01:32:23,144 --> 01:32:25,680 می‌تونم حسش کنم 965 01:32:26,848 --> 01:32:28,883 یه‌جوری احساسش می‌کنم 966 01:32:30,685 --> 01:32:32,620 اون هم اتصال‌مون رو حس می‌کنه 967 01:32:34,522 --> 01:32:36,624 میاد سراغم 968 01:32:37,792 --> 01:32:40,695 و وقتی که روی من متمرکز شد می‌دونی چی کار کنی 969 01:33:14,095 --> 01:33:16,664 کدوم گوریه؟ 970 01:33:26,207 --> 01:33:27,942 چی شده؟ 971 01:33:30,044 --> 01:33:32,046 بو بُرده آقای کلمنز 972 01:33:42,089 --> 01:33:44,851 یا خدا، بال داره 973 01:33:44,876 --> 01:33:46,060 داره میاد 974 01:33:48,095 --> 01:33:49,930 !لطفا ویچک کمکم کن 975 01:33:52,633 --> 01:33:54,968 محض رضای خدا بِبُرش 976 01:34:03,243 --> 01:34:04,845 ویچک 977 01:34:14,388 --> 01:34:15,956 ویچک 978 01:34:15,989 --> 01:34:18,258 ویچک 979 01:35:12,179 --> 01:35:14,415 ویچک 980 01:35:14,448 --> 01:35:15,682 داریم میایم 981 01:35:15,717 --> 01:35:18,285 نه، قایق نجات رو آماده کنید 982 01:35:58,025 --> 01:35:59,293 برو 983 01:36:01,161 --> 01:36:03,697 !باید عجله کنیم به ساحل نزدیک شدیم 984 01:36:03,731 --> 01:36:05,666 به ناخدا و ویچک نیاز داریم 985 01:36:05,699 --> 01:36:07,167 پیداشون می‌کنم 986 01:36:07,201 --> 01:36:08,669 اگر لازم شد طناب‌ها رو قطع کن ولی قایق نجات رو آزاد کن 987 01:36:33,393 --> 01:36:35,329 من رو ببخش 988 01:36:43,136 --> 01:36:45,506 ویچک 989 01:37:00,755 --> 01:37:02,623 ویچک 990 01:37:10,430 --> 01:37:12,533 کجایی؟ 991 01:37:15,235 --> 01:37:16,436 ویچک 992 01:37:25,312 --> 01:37:27,414 آنا 993 01:37:27,447 --> 01:37:28,649 ناخدا 994 01:37:41,829 --> 01:37:43,798 ناخدا 995 01:37:43,831 --> 01:37:47,067 داره میاد 996 01:38:00,614 --> 01:38:02,683 آنا 997 01:38:02,717 --> 01:38:04,151 ناخدا 998 01:38:14,647 --> 01:38:16,731 یا خدا 999 01:38:20,200 --> 01:38:24,671 لعنت خدا بر تو، شیطان 1000 01:38:25,840 --> 01:38:28,542 ...لعنت خدا بر تو 1001 01:38:57,865 --> 01:38:59,466 ناخدا 1002 01:39:15,155 --> 01:39:16,757 آقای کلمنز 1003 01:39:17,392 --> 01:39:19,260 می‌شه بهشون بگی؟ 1004 01:39:19,293 --> 01:39:24,198 ...بهشون بگو که 1005 01:39:24,231 --> 01:39:26,166 حق با من بود 1006 01:39:27,502 --> 01:39:31,171 .چشم ناخدا قول می‌دم 1007 01:40:06,907 --> 01:40:10,277 می‌خوای ملت باور کنن که تو یه خدایی 1008 01:40:11,413 --> 01:40:13,348 جفت‌مون خوب می‌دونیم که نیستی 1009 01:40:14,948 --> 01:40:18,185 مثل بقیه‌مون خونریزی می‌کنه 1010 01:40:18,218 --> 01:40:22,156 توی کثافت می‌خوابی 1011 01:40:22,189 --> 01:40:23,957 تو تغذیه می‌کنی 1012 01:40:23,991 --> 01:40:26,394 از همه مهم‌تر تغذیه می‌کنی 1013 01:40:26,428 --> 01:40:29,331 می‌خوای ازت بترسیم 1014 01:40:29,364 --> 01:40:32,600 ولی در اصل، این تویی که می‌ترسی 1015 01:40:32,634 --> 01:40:35,235 مثل هر موجود دیگه‌ای از اون دنیا 1016 01:40:35,269 --> 01:40:37,639 هراس داری 1017 01:41:24,051 --> 01:41:26,321 تو توی سرمی 1018 01:41:26,354 --> 01:41:27,988 توی خونم 1019 01:41:29,657 --> 01:41:31,225 من رو به جهنم محکوم کردی 1020 01:41:45,172 --> 01:41:46,273 حرومزاده 1021 01:41:49,042 --> 01:41:51,679 آنا 1022 01:41:51,713 --> 01:41:53,448 آنا، سوار قایق شو 1023 01:42:06,628 --> 01:42:09,163 ...من ازت 1024 01:42:09,196 --> 01:42:11,466 نمی‌ترسم 1025 01:42:17,204 --> 01:42:19,441 خواهی ترسید 1026 01:42:34,912 --> 01:42:37,114 بمیر شیطان 1027 01:43:30,911 --> 01:43:31,979 یا خدا 1028 01:43:32,012 --> 01:43:34,048 چی شده؟ - بدو پاسبان رو خبر کن - 1029 01:43:34,081 --> 01:43:36,616 بگو یه کشتی داره سعی می‌کنه از موج‌ها رد بشه 1030 01:44:25,099 --> 01:44:27,168 ...ساحل 1031 01:44:27,201 --> 01:44:29,236 خیلی نزدیکه 1032 01:44:32,139 --> 01:44:34,341 نزدیکه 1033 01:44:38,179 --> 01:44:39,846 آقای کلمنز 1034 01:44:42,449 --> 01:44:44,218 نه 1035 01:44:44,251 --> 01:44:47,321 نه، نه 1036 01:44:47,354 --> 01:44:48,821 نه 1037 01:44:49,957 --> 01:44:53,227 الان چند روزه که خبر دارم 1038 01:44:54,495 --> 01:44:56,197 متاسفم 1039 01:44:56,230 --> 01:44:57,932 ...یه انتقال خون دیگه 1040 01:44:57,965 --> 01:45:00,434 صرفا مرگ اجتناب ناپذیر رو به تعویق می‌ندازه 1041 01:45:00,467 --> 01:45:02,069 جفت‌مون این رو می‌دونی 1042 01:45:02,102 --> 01:45:03,803 ...ولی می‌تونم 1043 01:45:03,836 --> 01:45:06,207 ...فقط اگه - نه - 1044 01:45:08,242 --> 01:45:10,211 ...نمی‌خوام چیزی بشم که 1045 01:45:14,114 --> 01:45:16,016 ...کل زندگیم 1046 01:45:17,518 --> 01:45:19,954 ...ملتم 1047 01:45:19,987 --> 01:45:22,822 ...شیطان 1048 01:45:22,855 --> 01:45:24,992 برام انتخاب کردن 1049 01:45:26,260 --> 01:45:28,362 من این رو انتخاب می‌کنم 1050 01:45:28,395 --> 01:45:30,197 نه کس دیگه‌ای 1051 01:45:34,235 --> 01:45:36,237 نجاتم دادی 1052 01:45:36,270 --> 01:45:38,771 تو هم من رو نجات دادی 1053 01:46:50,044 --> 01:46:52,079 خبر کشتی ارواح در ویتبی حسابی داغه 1054 01:46:52,112 --> 01:46:53,213 بدون بازمانده بوده 1055 01:46:53,247 --> 01:46:54,581 شما چطور قربان؟ 1056 01:46:54,615 --> 01:46:56,550 روزنامه دیلی‌گراف می‌خواید؟ 1057 01:46:56,583 --> 01:46:59,119 بیاید و با یک هزینه ناچیز روزنامه‌تون رو بخرید 1058 01:47:00,487 --> 01:47:02,589 خبر کشتی ارواح در ویتبی حسابی داغه 1059 01:47:02,623 --> 01:47:04,425 بازمانده‌ای نداشته 1060 01:47:11,532 --> 01:47:14,335 به لندن رسیدم 1061 01:47:14,368 --> 01:47:19,206 اون موجود، در گوشه‌ای از شهر به شکار خون رفته 1062 01:47:19,239 --> 01:47:23,243 ولی می‌دونم طی روز کجا استراحت می‌کنه 1063 01:47:23,277 --> 01:47:24,945 کارفکس ابی؟ 1064 01:47:24,978 --> 01:47:27,247 تو صاحب جدیدشی؟ 1065 01:47:27,281 --> 01:47:29,350 نه خانم، صرفا دنبالش می‌گردم 1066 01:47:29,383 --> 01:47:32,386 خب، با کالکسه چند ساعتی 1067 01:47:32,419 --> 01:47:34,655 طول می‌کشه که برسی 1068 01:47:34,688 --> 01:47:36,990 باتلاق‌ها توی تاریکی پیدا نیستن 1069 01:47:37,024 --> 01:47:39,626 اگه جای تو بودم، صبر می‌کردم که صبح بشه 1070 01:47:39,660 --> 01:47:42,329 می‌دونی خانم، خودم هم به همین فکر بودم 1071 01:47:54,475 --> 01:47:56,443 بالاخره تاریکی حقیقی 1072 01:47:56,477 --> 01:48:00,047 که زیر این دنیاست رو دیدم 1073 01:48:00,080 --> 01:48:05,185 شرارتی که علم و منطق نمی‌تونه توجیه‌ش کنه 1074 01:48:05,219 --> 01:48:07,988 ولی با این‌حال فقط زیبایی‌ش 1075 01:48:08,021 --> 01:48:11,325 و اونایی که حاضرن به هرقیمتی ازش محافظت کنن رو دیدم 1076 01:49:11,051 --> 01:49:14,254 پس به دنبال این هیولای شرور می‌رم 1077 01:49:14,288 --> 01:49:17,257 و به روحِ اونایی که جون‌شون رو دادن قسم 1078 01:49:17,291 --> 01:49:20,494 این کثافت رو از بین می‌برم 1079 01:49:20,527 --> 01:49:23,659 و به جهنم برش می‌گردونم 1080 01:49:24,101 --> 01:49:35,212 ‫« مترجمان: محمد سید و علیرضا نورزاده » ‫TheFlashPoint & @Mr_Lightborn11 1081 01:49:36,400 --> 01:49:56,400 دانلود فیلم‌وسریال بدون سانسور، با زیرنویس چسبیده و پخش آنلاین .:: FilmKio.Com ::.