1 00:00:00,000 --> 00:00:02,173 .تو فکرم علت این بی‌خوابی‌هاتون چیه 2 00:00:02,174 --> 00:00:03,228 چی شده که همچین حرفی می‌زنی، گریس؟ 3 00:00:03,229 --> 00:00:04,496 زیر چشم‌هاتون گود افتاده 4 00:00:04,497 --> 00:00:05,897 و به‌نظر می‌رسه که انگار ذره‌ای چشم روی هم نذاشتین 5 00:00:05,898 --> 00:00:07,031 اُه، نانسی، این گریس‌‍ه 6 00:00:07,032 --> 00:00:09,133 ...آقای کنیر، ارباب‌ام 7 00:00:09,134 --> 00:00:11,336 آقازاده‌ای از یکی از اصیل‌ترین ...خانواده‌های اسکاتلندی هستن 8 00:00:11,337 --> 00:00:13,938 من توماس کنیـر هستم، ارباب جدیدتون - حواست به رفتار باشه - 9 00:00:13,939 --> 00:00:16,419 معلوم بود که نا نسی و مک‌درموت همچین .که عاشق و سودای هم نبودن 10 00:00:17,276 --> 00:00:18,510 ،فقط کافی‌‍ه مثل یه اسب رام شی 11 00:00:18,511 --> 00:00:19,911 بعدش دیگه مثل بقیه‌شون میشی 12 00:00:19,912 --> 00:00:20,979 من خودم راستِ کارتم 13 00:00:20,980 --> 00:00:22,981 واقعاً عجیب‌‍ه وقتی فکر می‌کنی 14 00:00:22,982 --> 00:00:24,782 ،که از بین همه‌ی افراد توی اون خونه 15 00:00:24,783 --> 00:00:27,252 شش ماه دیگه من تنها کسی‌ام .که زنده می‌مونه 16 00:00:27,253 --> 00:00:28,419 !اونُ اعدام کنید 17 00:00:31,224 --> 00:00:39,224 « AbG مترجـم: سـروش » 18 00:00:39,248 --> 00:00:44,248 «« تـک مـووی، سیـنـمای تـک »» WwW.TakMovie.Co 19 00:01:03,515 --> 00:01:11,235 .درود بر تمام احساسات ساده‌‌ی‌مان، چه ظلمانی و چه نورانی چرا که اختلاطِ مستهجن این‌دو است که باعث ایجادِ .شعله‌هایی روشن از جهنم می‌شود [ ناتانیئل هاتورن ] 20 00:01:27,146 --> 00:01:28,780 می‌بینی، وقتی برای صبحونه‌ت 21 00:01:28,781 --> 00:01:30,882 ،یه تیکه نونِ اضافی بر می‌داری این اتفاق‌ها هم میُفته 22 00:01:30,883 --> 00:01:32,417 از این فکرها نزنه به سرت، گریس 23 00:01:48,200 --> 00:01:49,467 اون شب انقدر زیبا بود 24 00:01:49,468 --> 00:01:51,736 .که قلبم رو به درد می‌آورد 25 00:01:51,737 --> 00:01:54,505 وقتی این حسُ داری نمی‌تونی تشخیص بدی واقعاً خوش‌حالی یا ناراحت 26 00:01:54,506 --> 00:01:56,307 ولی با خودم می‌گفتم اگه می‌شد یه آروز بکنم 27 00:01:56,308 --> 00:01:57,809 ،این بود که هیچ‌چیز تغییر نکنه 28 00:01:57,810 --> 00:01:59,811 و تا ابد همون‌جوری بمونیم 29 00:02:01,246 --> 00:02:02,647 .صبح‌به‌خیر، دکتر جردن 30 00:02:04,016 --> 00:02:06,484 صبحت به‌خیر، گریس 31 00:02:15,160 --> 00:02:19,230 داشتم اعتراف‌نامه‌ی جیمز مک‌درموت ،رو می‌خوندم 32 00:02:19,231 --> 00:02:21,599 نوشته که، "گریس خیلی به تفاوتی 33 00:02:21,600 --> 00:02:23,001 که بین خودش و خانم خونه‌دارِ خونه" 34 00:02:23,002 --> 00:02:25,703 ،که ازش متنفر هم بود قائل می‌شدن" ،حسودی می‌کرد 35 00:02:25,704 --> 00:02:28,306 و با او رفتار خیلی گستاخانه‌ای" ".و بی‌ادبانه‌ای داشت 36 00:02:28,307 --> 00:02:29,607 ...اون ادعا می‌کنه که تو بهش گفتی" 37 00:02:29,608 --> 00:02:31,709 چیه، مگه فکر کرده از ما بهترون‌‍ه؟ 38 00:02:31,710 --> 00:02:33,077 که باید مثلِ یه خانم باهاش رفتار بشه؟ 39 00:02:33,078 --> 00:02:35,380 و بهترین غذاها و مشروب‌ها رو بخوره؟ 40 00:02:35,381 --> 00:02:36,814 ،اون که اصیل‌زاده‌تر از ما 41 00:02:36,815 --> 00:02:38,316 .یا تحصیل‌کرده‌تر نیست 42 00:02:45,491 --> 00:02:48,426 این داستان با اونی که تو برام .تعریف کرده‌بودی خیلی فرق داره 43 00:02:48,427 --> 00:02:50,394 وقتی این داستانُ می‌شنوی چه حسی بهت دست میده، گریس؟ 44 00:02:51,030 --> 00:02:52,463 .قبلاً هم شنیدمش 45 00:02:53,832 --> 00:02:56,834 فکر می‌کنم درست نیست ،که پشتِ سر مُرده بخندیم 46 00:02:56,835 --> 00:02:58,536 .مردگان دوست ندارن که مسخره بشن 47 00:03:00,205 --> 00:03:01,305 می‌خواین از جایی که دیروز ،بحث‌مون رو رها کردیم 48 00:03:01,306 --> 00:03:02,874 دوباره ادامه بدیم، جناب؟ 49 00:03:04,743 --> 00:03:06,177 بله، لطفاً، گریس 50 00:03:09,214 --> 00:03:10,548 اینُ بو کن 51 00:03:12,217 --> 00:03:13,818 خوش‌بو نیست؟ 52 00:03:13,819 --> 00:03:15,386 و بعدش‌هم یکم روغن سر می‌زنم بهش 53 00:03:15,387 --> 00:03:18,122 درخشندگیِ بی‌نظیری به موها میده 54 00:03:18,123 --> 00:03:19,691 میشه موهامُ برام شونه بزنی، گریس؟ 55 00:03:19,692 --> 00:03:21,526 بله، با کمالِ میل 56 00:03:29,201 --> 00:03:30,468 .حس خیلی خوبی داره 57 00:03:30,469 --> 00:03:31,969 .خوب بلدی شونه کنی، گریس 58 00:03:34,540 --> 00:03:37,141 موهاتون منُ یاد موهای یکی از دوست‌هام می‌ندازه 59 00:03:37,142 --> 00:03:38,543 کدوم دوستت؟ 60 00:03:39,011 --> 00:03:40,278 یکی از دوستان قدیمی‌ام 61 00:03:43,549 --> 00:03:45,750 .امشب مرغ بار بذار 62 00:03:45,751 --> 00:03:47,218 فرمانده بوید، و سرهنگ بریج‌فورد 63 00:03:47,219 --> 00:03:48,786 .امشب شام میان خونه‌مون 64 00:03:48,787 --> 00:03:50,888 بگو مک‌درموت برامون یکی از مرغ‌ها رو بکشه 65 00:03:50,889 --> 00:03:52,757 حتماً 66 00:03:52,758 --> 00:03:53,725 دو تا مرغ لازم نمیشه؟ 67 00:03:53,726 --> 00:03:55,466 ،خانم‌هاشون رو هم حساب کنیم به شش نفر باید غذا بدیم 68 00:03:56,695 --> 00:03:59,130 خانمی در کار نیست 69 00:03:59,131 --> 00:04:01,265 خانم این آقایون هیچ‌وقت به خودشون اجازه نمیدن 70 00:04:01,266 --> 00:04:02,533 که خودشونُ کوچیک کنن .و به مهمونیِ ما بیان 71 00:04:02,534 --> 00:04:04,769 و من خودم هم قرار نیست همراه‌شون غذا بخورم 72 00:04:04,770 --> 00:04:05,970 تنها کاری که می‌کنن سیگار ،دود کردن و مشروب‌خوردن‌‍ 73 00:04:05,971 --> 00:04:07,538 و صحبت‌کردن درباره‌ی کارهای مهمی‌‍ه که 74 00:04:07,539 --> 00:04:09,407 در جهت سرکوب کردن شورش انجام دادن 75 00:04:09,408 --> 00:04:11,576 فقط کاری رو که بهت می‌گم بکن دیگه 76 00:04:23,655 --> 00:04:25,189 مک‌درموت؟ 77 00:04:31,296 --> 00:04:32,730 مک‌درموت؟ 78 00:04:33,866 --> 00:04:35,199 جیمز؟ 79 00:04:39,972 --> 00:04:41,405 مک‌درموت؟ 80 00:04:44,977 --> 00:04:46,077 گریس؟ 81 00:04:47,146 --> 00:04:48,713 توی شیروونیِ مک‌درموت چی‌کار می‌کنی؟ 82 00:04:48,714 --> 00:04:50,214 باید یه مرغ برامون بکشه 83 00:04:50,215 --> 00:04:52,750 اُه، احتمالاً رفته شهر .اَلواتی و مشروب‌خوری 84 00:04:57,956 --> 00:04:59,090 نمی‌تونم مک‌درموتُ پیدا کنم 85 00:05:00,826 --> 00:05:02,994 همیشه وقتی لازمش داریم، غیبش می‌زنه 86 00:05:02,995 --> 00:05:04,975 پس خودت باید مرغ‌‍ه رو بکشی، گریس 87 00:05:05,364 --> 00:05:07,031 .وای، نه 88 00:05:07,032 --> 00:05:08,732 من نمی‌تونم، تا حالا مرغی رو نکشتم 89 00:05:09,535 --> 00:05:11,135 .خب هر کاری یه شروعی داره دیگه 90 00:05:12,504 --> 00:05:13,704 می‌تونم وقتی کشتنش، تمییزش کنم [ پرهاشُ بکنم ] 91 00:05:13,705 --> 00:05:15,206 ولی نمی‌تونم خونِ یه موجود زنده رو بریزم 92 00:05:15,207 --> 00:05:16,307 انقدر احمق‌بازی در نیار، گریس 93 00:05:16,308 --> 00:05:17,441 .کاری نداره که 94 00:05:17,442 --> 00:05:19,110 ،فقط تبر رو برمی‌داری و محکم نشونه می‌گیری 95 00:05:19,111 --> 00:05:20,211 و می‌زنی گردنشُ قطع می‌کنی 96 00:05:20,212 --> 00:05:21,872 نانسی، اصلاً حتی نمی‌تونم بهش فکر کنم والا 97 00:05:24,750 --> 00:05:26,450 نبینم بدون یه مرغ مُرده برگردی 98 00:05:26,985 --> 00:05:28,586 !و عجله‌هم کن 99 00:05:28,587 --> 00:05:30,554 آقای کنیر دوست داره که غذاش .سر وقت آماده بشه 100 00:05:35,160 --> 00:05:36,661 قضیه چیه، گریس؟ 101 00:05:37,930 --> 00:05:39,697 میشه لطفاً این مرغ‌‍ه رو برام بکشی؟ 102 00:05:39,698 --> 00:05:41,758 ،آره کاری نداره که با کمال میل برات انجامش میدم 103 00:05:46,205 --> 00:05:48,172 .تو خیلی باحیا، و مهربونی 104 00:05:53,812 --> 00:05:55,112 ممنونم، جیمز 105 00:05:56,248 --> 00:05:58,282 فعلاً چیزی ندارم که کارتُ جبران کنم 106 00:05:58,283 --> 00:06:00,785 ولی حتماً برای آینده یادم می‌مونه 107 00:06:00,786 --> 00:06:01,919 هر وقت نیازی داشتی 108 00:06:01,920 --> 00:06:03,220 من هستم که کمکت کنم 109 00:06:09,795 --> 00:06:11,255 .زودتر اون مرغ رو بذار توی تنور دیگه 110 00:06:20,205 --> 00:06:22,306 .می‌بینم که خوب پیروزی‌ای کسب کردی [ .خوب مخی زدی ] 111 00:06:22,307 --> 00:06:24,275 منظورتون چیه؟ - .جیمی والش - 112 00:06:24,276 --> 00:06:26,444 به عشق‌های زودگذر عادت داره 113 00:06:26,445 --> 00:06:28,746 ،قبلنا خاطرخواه من بود ولی می‌بینم که الان خاطرخواه تو شده 114 00:06:28,747 --> 00:06:30,147 خیلی راستِ کار من نیست 115 00:06:30,148 --> 00:06:31,649 فقط یه پسر بچه‌ست 116 00:06:31,650 --> 00:06:33,918 خب، همه آخرش بزرگ میشن دیگه 117 00:06:33,919 --> 00:06:35,186 ،میری توی زیرزمین 118 00:06:35,187 --> 00:06:36,454 یه پارچ شرابِ دیگه بیاری؟ 119 00:06:36,455 --> 00:06:37,555 از عنکبوت خوشم نمیاد 120 00:07:07,920 --> 00:07:10,755 :بعد داشت همین‌طوری داد می‌زد !مزرعه‌ام! زندگی‌ام" 121 00:07:10,756 --> 00:07:12,657 ،بعد یادت میاد؟ تام گفت 122 00:07:12,658 --> 00:07:14,859 ،الان که مشکلت آتیش‌گرفتنِ مزرعه‌ت نیست" 123 00:07:14,860 --> 00:07:17,895 ".مشکل اصلی این شوهر عوضیِ شورشی‌ات‌‍ه" 124 00:07:17,896 --> 00:07:19,664 ،فکر می‌کردم می‌تونم بهش آموزش بدم 125 00:07:19,665 --> 00:07:21,999 ولی آدم تو مواقع سخته که 126 00:07:22,000 --> 00:07:24,168 درس‌های ارزشمندی یاد می‌گیره 127 00:07:24,169 --> 00:07:25,970 این‌یکی رو از کجا پیدا کردی، تام؟ 128 00:07:25,971 --> 00:07:28,005 ،از جایی که اینُ پیدا کردی دیگه از این‌ها نداشتن؟ 129 00:07:28,006 --> 00:07:30,241 و اگه آره، هنوز مثل این جوون‌ان؟ 130 00:07:30,242 --> 00:07:31,676 چه بلایی سر نانسی آوردی؟ 131 00:07:31,677 --> 00:07:32,977 ببینم نکنه با بقیه‌ی حرم‌سرای ترکی‌ات 132 00:07:32,978 --> 00:07:34,418 توی یه گنجه زندانی‌اش کردی؟ 133 00:07:35,781 --> 00:07:37,815 باید حواست به این چشم‌های .آبیِ قشنگت باشه، عزیزم 134 00:07:37,816 --> 00:07:39,016 چون اگه تام حتی زیرچشمی هم نگاهت کنه 135 00:07:39,017 --> 00:07:40,851 می‌زنه از جا درشون میاره 136 00:07:40,852 --> 00:07:42,720 .واقعاً دخترِ آتیش‌بیاری‌‍ه 137 00:07:42,721 --> 00:07:44,622 .اسم خونوادگی‌اش "مونتگومری"‌‍ه 138 00:07:44,623 --> 00:07:46,791 درست مثل اسم همون مِی‌خونه‌ای که شورشی‌ها توش جلسه می‌ذاشتن 139 00:07:46,792 --> 00:07:48,025 به‌نفعت‌‍ه که مراقب باشی 140 00:07:48,026 --> 00:07:49,526 .تحت‌تأثیرش قرار نگیری 141 00:07:55,634 --> 00:07:57,068 اون زمان، خودِ مونتگومری 142 00:07:57,069 --> 00:07:58,669 هم توی آمریکا بود 143 00:07:58,670 --> 00:08:00,438 که خیلی شجاعانه از زندان کینگ‌استون 144 00:08:00,439 --> 00:08:01,772 فرار کرده بود 145 00:08:05,444 --> 00:08:07,745 پس همچین چیزی حتماً امکان‌پذیره [ فرار از زندان ] 146 00:08:16,521 --> 00:08:19,357 فکر نمی‌کنم فرمانده بوید یه فرمانده‌ی واقعی بوده باشه 147 00:08:19,358 --> 00:08:20,758 بعضی از این آقایون القاب‌شون رو 148 00:08:20,759 --> 00:08:22,693 فقط بخاطر این‌که توی روز شورش این‌پا و اون‌پاشون رو 149 00:08:22,694 --> 00:08:24,095 انداخته بودن دورِ یه اسب، گرفته بودن [ شرکتی توی جنگ نداشتن ] 150 00:08:24,096 --> 00:08:25,930 آقای کنیر چطور؟ 151 00:08:25,931 --> 00:08:27,231 نمی‌دونم و سؤال‌هم نکردم 152 00:08:27,232 --> 00:08:29,033 ،ولی اگه شرکتی توی جنگ داشته بوده 153 00:08:29,034 --> 00:08:30,134 حتماً طرف دولتی‌ها بوده 154 00:08:30,135 --> 00:08:31,268 سربازهای دولتی مزرعه‌ی خونواده‌ی 155 00:08:31,269 --> 00:08:33,037 صمیمی‌ترین دوستم رو ازشون گرفتن 156 00:08:33,038 --> 00:08:34,638 نمی‌دونم و سؤالی هم نمی‌پرسم 157 00:08:41,079 --> 00:08:42,480 دارم چاق می‌شم 158 00:08:45,584 --> 00:08:48,786 حالا، باید برای مرحمت ایزدی دعا کنیم 159 00:08:48,787 --> 00:08:51,489 نباید بذاریم غرور تمام وجودمون رو بگیره 160 00:08:51,490 --> 00:08:56,360 و فکر کنیم که باید به دعاهامون .پاسخ داده بشه 161 00:08:56,361 --> 00:08:59,964 ...ابتدا پایان است، و پایان ابتدا 162 00:08:59,965 --> 00:09:01,399 آدم‌های خوش‌ظاهر زیادی داریم" 163 00:09:01,400 --> 00:09:02,967 .که هر روزه در بین‌مون زندگی می‌کنن" 164 00:09:02,968 --> 00:09:04,835 ،ظاهرشون زیبا" 165 00:09:04,836 --> 00:09:07,505 .ولی باطن‌شون مملوء از فساد و تباهی" 166 00:09:07,506 --> 00:09:08,939 ،باید از خودمون در برابرِ خودبینی محافظت کنیم" 167 00:09:08,940 --> 00:09:11,075 .و نباید بذاریم که روشناییِ درون‌مون از بین بره" 168 00:09:11,076 --> 00:09:13,477 .چون‌که هیچ‌کس از روز و آینده‌اش خبر ندارد" 169 00:09:13,478 --> 00:09:16,080 ".باید با ترس و لرز منتظر آخرت بشینیم" 170 00:09:16,081 --> 00:09:18,249 و چرا تو فکرِ این خطبه بودی، گریس؟ 171 00:09:19,551 --> 00:09:21,419 ،با خودم می‌گفتم 172 00:09:21,420 --> 00:09:23,687 ،اگه با دعاکردن نمیشه به مرحمت ایزدی رسید 173 00:09:23,688 --> 00:09:25,022 ،یا با هر راهِ دیگه‌ای 174 00:09:25,023 --> 00:09:27,091 ،یا این‌که بدونی اصلاً همچین چیزی داری یا نه 175 00:09:27,092 --> 00:09:28,859 پس فرقی‌هم نداره و می‌تونی ،کل قضیه رو بی‌خیال شی 176 00:09:28,860 --> 00:09:30,761 و بری به زندگیت برسی 177 00:09:30,762 --> 00:09:32,029 ،چون‌که چه آخرش جهنمی بشی یا بهشتی 178 00:09:32,030 --> 00:09:33,597 .ربطی به خودت و اعمالت نداره 179 00:09:33,598 --> 00:09:35,132 دیگه ناراحتی برای عمل انجام‌شده‌ای 180 00:09:35,133 --> 00:09:38,102 که واقعاً نمی‌دونی انجام شده یا نه .که فایده‌ای نداره 181 00:09:38,103 --> 00:09:41,605 ،و اگه خـدا خودش خوب بدونه خودش‌هم همه‌کارها رو درست می‌کنه 182 00:09:46,144 --> 00:09:48,412 وقتی به این‌چیزا فکر می‌کنم، چُرتم می‌گیره 183 00:09:48,413 --> 00:09:51,715 .تنها مرحمت ایزدی نجات‌بخش‌مان است 184 00:09:51,716 --> 00:09:54,285 و نه هیچ تلاش یا کار نیکی 185 00:09:54,286 --> 00:09:56,921 .که ممکنه خودمون انجام بدیم 186 00:09:57,656 --> 00:09:59,056 ...مرحمت ایزدی 187 00:09:59,057 --> 00:10:00,825 .واقعاً بی‌شرمی‌‍ه 188 00:10:00,826 --> 00:10:02,092 .بی‌شرمی 189 00:10:04,896 --> 00:10:07,898 بریم دیگه، طاقت زُل‌زدن‌های مردم رو ندارم 190 00:10:07,899 --> 00:10:10,968 با خودم فکر می‌کردم، این‌ها آدم‌های بی‌روح و مغروری‌ان 191 00:10:10,969 --> 00:10:12,570 و همسایه‌های خوبی نیستن 192 00:10:12,571 --> 00:10:13,904 .دو روئن 193 00:10:13,905 --> 00:10:15,906 فکر می‌کنن کلیسا قفسی‌‍ه که خدا رو توش نگه می‌دارن 194 00:10:15,907 --> 00:10:17,608 ،تا برای همیشه اونجا زندانی بمونه 195 00:10:17,609 --> 00:10:19,577 و وسط هفته نره کره‌ی زمین رو بگرده 196 00:10:19,578 --> 00:10:21,312 .و توی کار و زندگی‌شون سرک بکشه 197 00:10:21,313 --> 00:10:23,414 و ببینه توی باطنِ قلب‌های دو روشون 198 00:10:23,415 --> 00:10:25,349 .که اثری هم از انسانیت نیست، چه خبره 199 00:10:25,350 --> 00:10:28,819 اون‌ها فکر می‌کنن که فقط باید یکشنبه‌ها بهش اهمیت خاصی بدن 200 00:10:28,820 --> 00:10:30,688 ،وقتی‌که لباس‌های قشنگ‌شون تن‌شون‌‍ه 201 00:10:30,689 --> 00:10:32,289 ،و به خودشون رسیدن 202 00:10:32,290 --> 00:10:34,291 دست‌هاشونُ شستن و ،دست‌کش‌هاشونُ دست‌شون کردن 203 00:10:34,292 --> 00:10:35,826 و خیلی‌هم خوب قصه‌هاشونُ آماده کردن 204 00:10:37,662 --> 00:10:38,963 ،ولی خب خدا همه‌جا هست 205 00:10:40,198 --> 00:10:42,233 .و امکان نداره مثل انسان‌ها، جایی حبس بشه 206 00:10:54,289 --> 00:10:56,357 دیروز کجا بودی؟ 207 00:10:56,358 --> 00:10:58,092 به وظایف روزانه‌ام رسیدم دیگه 208 00:10:58,093 --> 00:10:59,627 بقیه‌اش دیگه به تو ربطی نداره .که کجا رفته 209 00:10:59,628 --> 00:11:00,828 حق نداری وقتی لازمت داریم 210 00:11:00,829 --> 00:11:02,029 برای خودت بیای و بری 211 00:11:02,030 --> 00:11:03,331 .و همین‌طوری الکی هم غیبت بزنه 212 00:11:03,332 --> 00:11:05,133 خب، من از کجا می‌دونستم؟ 213 00:11:05,134 --> 00:11:06,134 .علم غیب که ندارم 214 00:11:06,135 --> 00:11:07,201 اگه داشتی، می‌تونستی آینده رو ببینی 215 00:11:07,202 --> 00:11:08,870 که قرار نیست دیگه خیلی‌اشُ .توی این خونه بگذرونی 216 00:11:08,871 --> 00:11:11,172 .آخر ماه دیگه باید از اینجا بری 217 00:11:11,173 --> 00:11:12,240 .حالا برو به اسب‌‌ها برس 218 00:11:12,241 --> 00:11:13,441 البته اگه یه‌وقت فکر نمی‌کنی این کار 219 00:11:13,442 --> 00:11:15,076 .در شأن جناب‌عالی نیست 220 00:11:27,322 --> 00:11:29,290 اصلاً خوشحال هم شدم 221 00:11:29,291 --> 00:11:31,659 دوست ندارم یه زن همه‌اش .بهم بگه این‌کارو بکن، اون‌کارو بکن 222 00:11:31,660 --> 00:11:32,860 و تازه با توجه به این‌ اخلاقی‌هم که داره 223 00:11:32,861 --> 00:11:34,362 .اوضاع رو بدترم می‌کنه 224 00:11:34,363 --> 00:11:35,763 اصلاً دیگه نمی‌خوام حتی یه لحظه‌ی دیگه 225 00:11:35,764 --> 00:11:37,064 با این زنیکه‌ی فاحشه یه‌جا بمونم 226 00:11:37,900 --> 00:11:39,333 منظورت چیه؟ 227 00:11:39,334 --> 00:11:41,715 مگه نمی‌دونی که نانسی و آقای کنیر با هم رابطه دارن؟ 228 00:11:42,671 --> 00:11:44,272 .همچین سری هم نیست 229 00:11:44,273 --> 00:11:45,973 همه‌ی در و همسایه خبر دارن 230 00:11:48,477 --> 00:11:50,645 .امکان نداره 231 00:11:50,646 --> 00:11:53,581 .انگار دماغ روی صورتت رو هم به‌زور می‌بینی [ کلاً از دنیا بی‌خبری ] 232 00:11:54,883 --> 00:11:56,317 نانسی وقتی داشت توی ،مزرعه‌ی رایت کار می‌کرد 233 00:11:56,318 --> 00:11:57,885 از یه علافِ جوون حامله میشه 234 00:11:57,886 --> 00:12:00,087 که بعداً فرار می‌کنه و ترکش می‌کنه 235 00:12:00,088 --> 00:12:02,890 بچه‌‍ه به لطف قابله زنده نمی‌مونه 236 00:12:02,891 --> 00:12:05,660 ولی درهرصورت آقای کنیر استخدامش کرد ،و آوردش اینجا کار کنه 237 00:12:05,661 --> 00:12:07,562 که هیچ مرد محترمی هیچ‌وقت .نمیاد همچین کاری بکنه 238 00:12:10,165 --> 00:12:12,633 از همون اولش‌هم معلوم بود که چی تو سرش می‌گذشت 239 00:12:14,870 --> 00:12:17,138 وقتی که دیگه اسب از اصطبل فرار کرده 240 00:12:17,139 --> 00:12:19,106 که بستنِ در انبار فایده‌ای نداره 241 00:12:22,311 --> 00:12:23,644 ،وقتی‌که زنی با یکی می‌خوابه [ به پشت می‌خوابه ] 242 00:12:23,645 --> 00:12:25,947 دقیقاً مثل لاکپشتی می‌مونه .که همچین وضعیتی داره 243 00:12:25,948 --> 00:12:28,316 به‌سختی دوباره می‌تونه خودشُ برعکس کنه ،و به حالت اول برگرده 244 00:12:28,317 --> 00:12:30,217 و بعدش‌هم دیگه تابع میشه و هرکاری بگی می‌کنه 245 00:12:32,955 --> 00:12:34,355 !حرف‌هاتُ باور نمی‌کنم 246 00:12:44,666 --> 00:12:46,000 با اینکه اعتراض کردم، ولی متوجه شدم 247 00:12:46,001 --> 00:12:48,536 که برای یه‌بارم که شده داشت حقیقتُ می‌گفت 248 00:12:48,537 --> 00:12:50,571 و شرم‌زده شده بودم که چطور اجازه دادم اون‌طوری باهام بازی شه 249 00:12:50,572 --> 00:12:52,239 .و به راحتی گولم بزنن 250 00:12:53,275 --> 00:12:55,076 .بخاطر این‌که انقدر کور و احمق بودم 251 00:13:06,054 --> 00:13:07,488 ،متأسفانه باید بگم که بعد از این قضیه 252 00:13:07,489 --> 00:13:10,057 بیشتر احترامی که یه‌زمانی برای نانسی .قائل می‌شدم رو از دست دادم 253 00:13:10,058 --> 00:13:12,326 .بخاطر بزرگ‌تر بودن، و خانمِ خونه بودن 254 00:13:12,327 --> 00:13:13,667 .پشت قفسه رو نکشیدی 255 00:13:16,398 --> 00:13:17,698 چرا خودت نمی‌شوری؟ - !گریس - 256 00:13:17,699 --> 00:13:19,667 .نه که هیچ‌وقت راضی نمیشی 257 00:13:19,668 --> 00:13:21,035 .خودت بگیر بشور 258 00:13:21,036 --> 00:13:22,937 یا که نمی‌تونی توی اون لباس اعیونی‌ات خم بشی؟ 259 00:13:22,938 --> 00:13:24,272 !چطور جرئت می‌کنی 260 00:13:24,273 --> 00:13:25,339 جرئتِ چی می‌کنم؟ 261 00:13:36,218 --> 00:13:38,486 چرا مک‌درموت کمکت نمی‌کنه که اینُ بیاری بالا، گریس؟ 262 00:13:38,487 --> 00:13:39,620 خیلی برات سنگین‌‍ه؟ 263 00:13:39,621 --> 00:13:40,788 وظیفه‌ی خودم، جناب 264 00:13:41,623 --> 00:13:43,224 بده من، من برات میارمش 265 00:13:43,225 --> 00:13:44,892 .نه، قربان. اصلاً جایز نیست 266 00:13:46,061 --> 00:13:47,728 .من تصمیم می‌گیرم چی جایزه، چی نیست 267 00:13:47,729 --> 00:13:49,964 من ارباب خونه‌ام، مگه نه؟ 268 00:13:50,699 --> 00:13:52,466 بله 269 00:13:52,467 --> 00:13:53,834 پس بیا، گریس 270 00:13:53,835 --> 00:13:55,736 .برات میارمش طبقه‌ی بالا 271 00:14:17,259 --> 00:14:20,094 ،نانسی می‌خواد تا قبلِ ماه بندازدم بیرون 272 00:14:20,095 --> 00:14:21,662 .و دستمزدم رو هم نده 273 00:14:23,432 --> 00:14:24,532 ،الان با من این‌کارو می‌کنه 274 00:14:24,533 --> 00:14:25,953 به‌زودی همین بلا رو سرِ تو هم میاره 275 00:14:27,035 --> 00:14:28,975 باید به هم ملحق شیم و حق‌مونُ بخوایم 276 00:14:32,441 --> 00:14:34,041 حالم از همه‌ی انگلیسی‌ها بهم می‌خوره 277 00:14:34,042 --> 00:14:35,343 .آقای کنیر اهل اسکاتلند جنوبی‌‍ه 278 00:14:35,344 --> 00:14:36,744 فرقی نداره که 279 00:14:36,745 --> 00:14:39,647 همه‌شون، دزد، و فاحشه، و سارق خونه‌ها .و زمین‌های ملت‌ان 280 00:14:39,648 --> 00:14:42,583 هر جا میرن با فُقرا ظالمانه برخورد می‌کنن 281 00:14:42,584 --> 00:14:43,918 ،حق‌شون‌‍ه که بزنن توی سرشون 282 00:14:43,919 --> 00:14:45,353 .و پرت‌شون کنن توی زیرزمین 283 00:14:45,354 --> 00:14:46,654 .جفت‌شون رو 284 00:14:47,422 --> 00:14:48,856 .و تازه راست کار خودم‌هم هست 285 00:14:51,960 --> 00:14:53,561 فکر می‌کردم کلاً اینطوری صحبت می‌کنه 286 00:14:53,562 --> 00:14:55,463 .آخه همیشه زیاد لاف می‌زد 287 00:14:56,732 --> 00:14:57,798 ،پدر خودم‌هم وقتی مست می‌کرد 288 00:14:57,799 --> 00:14:58,899 اغلب همچین تهدیدهاییم می‌کرد 289 00:14:58,900 --> 00:15:00,568 ولی هیچ‌وقت واقعاً بهشون عمل نکرد 290 00:15:02,304 --> 00:15:03,404 بهترین کاری که تو این مواقع میشد کرد 291 00:15:03,405 --> 00:15:04,605 ،این بود که سری تکون بدی و باهاش موافقت کنی 292 00:15:04,606 --> 00:15:05,773 .و دیگه توجه دیگه‌ای نکنی 293 00:15:05,774 --> 00:15:07,508 پس اولش حرف‌هاشُ باور نکردی؟ 294 00:15:08,110 --> 00:15:09,477 .به هیچ وجه 295 00:15:09,478 --> 00:15:12,013 ،اگه خودتون هم بهش گوش می‌دادین .باور نمی‌کردین جناب 296 00:15:12,014 --> 00:15:13,948 فکر می‌کردم همه‌اش تهدیدهای پوچ‌‍ه 297 00:15:13,949 --> 00:15:15,449 ،قبل از اینکه مک‌درموت‌رو دار بزنن 298 00:15:15,450 --> 00:15:17,685 گفت که تو بودی که بهش گفته بود .اون قتلُ انجام بده 299 00:15:17,686 --> 00:15:19,053 ادعا کرده‌بود که تو می‌خواستی 300 00:15:19,054 --> 00:15:20,921 با سم ریختن توی فِرنی‌شون 301 00:15:20,922 --> 00:15:22,390 ،نانسی و آقای کنیر رو بکشی 302 00:15:22,391 --> 00:15:25,259 و که اون بارها از کمک‌کردن بهت اِبا کرد و باهات مخالفت کرد 303 00:15:25,260 --> 00:15:26,527 .چه بزدلی‌ای تو 304 00:15:26,528 --> 00:15:27,828 .من تو این کار سهیم نمیشم 305 00:15:27,829 --> 00:15:29,530 یه‌راست قراره بری جهنم .و منم نمی‌خوام باهات بیام 306 00:15:29,531 --> 00:15:31,032 .بابا کاری نداره که 307 00:15:31,033 --> 00:15:33,200 .حتی لازم نیست خونی بریزیم 308 00:15:36,638 --> 00:15:38,239 کی همچین دروغی بهتون گفته؟ 309 00:15:38,240 --> 00:15:40,374 ،توی اعتراف‌نامه‌ی مک‌درموت نوشته شده 310 00:15:42,010 --> 00:15:43,577 جناب، فقط بخاطر این‌که یه متنی نوشته شده 311 00:15:43,578 --> 00:15:44,779 .به این معنی نیست که حرف راست‌‍ه 312 00:15:44,780 --> 00:15:46,640 خب، آره درست میگی، گریس 313 00:15:47,849 --> 00:15:51,085 ولی خب بااین‌حال، نظرت درباره‌اش چیه؟ 314 00:15:51,086 --> 00:15:52,753 خب، جناب، به‌نظرم یکی از احمقانه‌ترین چیزهایی‌‍ه 315 00:15:52,754 --> 00:15:53,921 .که به عمرم شنیدم 316 00:15:53,922 --> 00:15:56,323 چطور؟ 317 00:15:56,324 --> 00:15:58,592 جناب، خب اگه می‌خواستم تو ،یه کاسه فرنی سم بریزم 318 00:15:58,593 --> 00:16:01,228 چرا اصلاً کمک همچین آدمی رو لازم داشتم؟ 319 00:16:01,229 --> 00:16:02,730 می‌تونستم خودم تنهایی انجامش بدم 320 00:16:02,731 --> 00:16:03,898 اصلاً به علاوه یکمی هم توی 321 00:16:03,899 --> 00:16:05,299 .فرنیِ خودش می‌ریختم تا حال بیاد 322 00:16:05,300 --> 00:16:06,434 خیلی سخت‌تر از ریختن 323 00:16:06,435 --> 00:16:08,002 یه قاشق شکر توی کاسه که نیست 324 00:16:08,003 --> 00:16:09,637 خیلی آروم و خون‌سرد درباره‌اش .حرف می‌زنی، گریس 325 00:16:11,339 --> 00:16:13,607 ،چرا اگه همچین چیزی حقیقت نداشت این‌ها رو درباره‌ت گفته بود؟ 326 00:16:15,744 --> 00:16:17,678 شاید می‌خواسته تقصیرها .رو بندازه گردن یکی دیگه 327 00:16:20,015 --> 00:16:22,283 ،و به گمونم می‌خواسته منم کنارش باشم 328 00:16:23,652 --> 00:16:25,853 .جاده‌ی به سمت مرگ اتوبانِ غریبی‌‍ه 329 00:16:25,854 --> 00:16:28,556 و طولانی‌تر از چیزی‌‍ه که به‌نظر می‌رسه 330 00:16:28,557 --> 00:16:30,725 ،حتی اگه مسیر سر راستی از بالای چوبه‌ی دار 331 00:16:30,726 --> 00:16:32,059 .و راهی به اسم طناب داشته باشه 332 00:16:33,528 --> 00:16:35,763 ،و واقعاً هم مسیر تاریکی‌‍ه 333 00:16:35,764 --> 00:16:37,998 و دیگه نور ماهی در کار نیست .که نورِ راه و مسیرت باشه 334 00:16:40,535 --> 00:16:41,902 ،به نظر برای آدمی که تا حالا تجربه‌اش نکرده 335 00:16:41,903 --> 00:16:43,370 .اطلاعات زیادی درباره‌اش داری 336 00:16:44,806 --> 00:16:46,407 ،خب منم محکوم به اعدام شده بودم 337 00:16:46,408 --> 00:16:48,743 .فکر کردم که میشم 338 00:16:48,744 --> 00:16:50,244 شما خودتون‌هم اگه مسیرتون ،به همچین جاده‌ای بخوره 339 00:16:50,245 --> 00:16:51,779 .باید راه و مسیرشُ یاد بگیرین 340 00:16:53,682 --> 00:16:54,949 .درسته 341 00:16:54,950 --> 00:16:57,051 من جیمز مک‌درموت بی‌چاره ،رو هم سرزنش نمی‌کردم 342 00:16:58,086 --> 00:16:59,453 .نه به این خاطر 343 00:17:00,856 --> 00:17:03,424 امکان نداره یه انسان دیگه برای احساس .تنهایی و غریبی‌کردن سرزنش کنم 344 00:17:07,529 --> 00:17:09,530 خودت‌هم زیاد احساس غریبی کردی، گریس؟ 345 00:17:11,533 --> 00:17:12,967 .بله 346 00:17:14,503 --> 00:17:15,836 توی تیمارستان 347 00:17:18,273 --> 00:17:19,540 و وقتی‌که توی زندان بودیم 348 00:17:19,541 --> 00:17:21,561 و برای چیزهای به‌خصوصی .تنبیه‌هایی درنظر می‌گرفتن 349 00:17:23,612 --> 00:17:25,045 چه‌جور تنبیه‌هایی؟ 350 00:18:00,849 --> 00:18:02,883 و توی بیمارستان، اغلب دکترها و پرستارها 351 00:18:02,884 --> 00:18:04,785 .هرکاری دل‌شون می‌خواست می‌کردن 352 00:18:08,256 --> 00:18:10,758 .این‌ها باعث می‌شدن که حس غریبی و تنهایی کنم 353 00:18:13,562 --> 00:18:15,529 درسته که وقتی تیمارستان رو ترک کردی 354 00:18:15,530 --> 00:18:17,197 وضعیت حساس و شکننده‌ای داشتی؟ 355 00:18:22,771 --> 00:18:24,538 به منم همینُ گفتن، جناب 356 00:18:28,610 --> 00:18:30,344 حتماً خیلی برات سخت بوده 357 00:18:37,319 --> 00:18:38,686 میشه لطفاً موضوع رو عوض کنیم، جناب؟ 358 00:18:38,687 --> 00:18:39,787 .البته 359 00:18:45,327 --> 00:18:47,428 توی مزرعه‌ی کنیر هم احساس غریبی می‌کردی؟ 360 00:18:49,598 --> 00:18:51,432 یه روز رو به‌خصوص یادم میاد 361 00:18:52,500 --> 00:18:53,801 .تولدم بود 362 00:18:59,241 --> 00:19:00,607 .تولدت مبارک، گریس 363 00:19:01,977 --> 00:19:03,611 .برای اتاقت 364 00:19:03,612 --> 00:19:05,212 ممنونم، نانسی 365 00:19:05,213 --> 00:19:06,680 می‌تونی بعدازظهر رو بری مرخصی 366 00:19:07,916 --> 00:19:09,283 ممنونم 367 00:19:09,284 --> 00:19:11,986 ولی، نمی‌دونم تنهایی برم چی‌کار کنم 368 00:19:11,987 --> 00:19:13,821 همین خونه می‌مونم و کارِ تمییز کردن .این نقره‌ها رو تموم می‌کنم 369 00:19:13,822 --> 00:19:15,089 .حرف الکی نزن 370 00:19:15,090 --> 00:19:17,858 باید بری یه گشتی این اطراف .توی بیرون شهر بزنی 371 00:19:17,859 --> 00:19:19,360 بگیر، می‌تونی کلاهمُ قرض بگیری 372 00:19:28,069 --> 00:19:30,237 آقای کنیر می‌خواد کل بعدازظهر .رو تو خونه بگذرونه 373 00:19:31,573 --> 00:19:33,073 .می‌خواد مزاحم‌شون نشی 374 00:19:34,242 --> 00:19:35,642 .مراقب باش 375 00:19:37,112 --> 00:19:39,146 .اون بیرون ول‌گردهای زیادی می‌چرخن 376 00:19:39,147 --> 00:19:41,048 دختری به دمدمی‌مزاجیِ تو .به محافظت نیاز داره 377 00:19:41,983 --> 00:19:43,650 .چیزیم نمیشه، ممنونم 378 00:20:13,048 --> 00:20:14,648 یه موضوع غمگین‌کننده‌ای 379 00:20:14,649 --> 00:20:15,883 درباره‌ی روز تولد وجود داره 380 00:20:15,884 --> 00:20:18,552 .مخصوصاً وقتی تنها می‌گیریش 381 00:20:18,553 --> 00:20:21,355 ،اصلاً نمی‌دونستم باید کجا برم 382 00:20:21,356 --> 00:20:24,758 و یه‌دفعه متوجه شدم که .چه‌قدر تنها و بی‌کس‌ام 383 00:20:24,759 --> 00:20:26,193 ،هیچ دوستی نداشتم 384 00:20:26,194 --> 00:20:28,228 ،و اگه درست به قضیه نگاه می‌کردین 385 00:20:28,229 --> 00:20:29,964 واقعاً هم توی دنیا کسی رو نداشتم 386 00:20:29,965 --> 00:20:31,665 و چشم‌داشت خاصی‌هم نداشتم 387 00:20:31,666 --> 00:20:33,968 به‌جز اون همه کارهای مشقت‌باری که می‌کردم 388 00:20:33,969 --> 00:20:36,270 و با اینکه می‌تونستم ،موقعیت دیگه‌ای رو پیدا کنم 389 00:20:36,271 --> 00:20:37,905 ،بازم توی همون خطِ کاری می‌بود 390 00:20:37,906 --> 00:20:39,206 ،از صبح تا شب 391 00:20:39,207 --> 00:20:41,241 و با یه خانم بالاسر که کل روز بهم میگه .این‌کارو بکن، اون‌کارو بکن 392 00:20:43,545 --> 00:20:46,280 حس می‌کردم که حتی ،پرنده‌ها هم باهام غریبه‌ان 393 00:20:46,281 --> 00:20:48,449 چونکه حتی اسم‌هاشون‌رو هم نمی‌دونستم 394 00:20:48,450 --> 00:20:50,217 ،و به یه دلایلی 395 00:20:50,218 --> 00:20:52,252 این موضوع بیشتر از همه‌چیز غمگینم می‌کرد 396 00:21:15,610 --> 00:21:17,177 .وای، جیمی .ترسوندیم 397 00:21:19,647 --> 00:21:20,814 .تولدت مبارک 398 00:21:22,884 --> 00:21:25,486 .دیدم که داشتی گریه می‌کردی برای چی ناراحتی، گریس؟ 399 00:21:27,022 --> 00:21:28,489 .آخه هیچ دوستی ندارم 400 00:21:28,490 --> 00:21:29,656 .من‌که دوستت‌ام 401 00:21:30,725 --> 00:21:32,426 تو "عشقی" داری، گریس؟ [ ورژن قدیمیِ دوست‌پسر ] 402 00:21:32,427 --> 00:21:35,029 نه، ندارم - من دوست دارم عشقت بشم - 403 00:21:35,030 --> 00:21:37,097 ،و وقتی بزرگ‌تر شدم و پول‌هامُ جمع کردم 404 00:21:37,098 --> 00:21:38,999 با هم ازدواج می‌کنیم 405 00:21:39,000 --> 00:21:40,768 جیمی، من خیلی ازت بزرگ‌ترم 406 00:21:40,769 --> 00:21:42,102 همه‌اش یه‌سال و خورده‌ای 407 00:21:43,138 --> 00:21:44,938 ،جیمی، دلیلشُ نمی‌دونم 408 00:21:44,939 --> 00:21:47,975 ولی یه دختر 15، 16 ساله یه زن محسوب میشه 409 00:21:47,976 --> 00:21:49,776 اما یه پسر تو همین سن‌وسال .هنوز یه پسر بچه‌ست 410 00:21:53,081 --> 00:21:54,882 از پیشنهادت ممنونم، بهش فکر می‌کنم 411 00:21:57,352 --> 00:21:59,486 بیا، برات یه تاج گل آفتاب‌گردون درست می‌کنم 412 00:22:35,723 --> 00:22:37,591 .تو الهه‌ی بهاری 413 00:22:37,592 --> 00:22:39,793 ،باید الهه‌ی تابستون باشم چون‌که الان تابستون‌‍ه 414 00:22:40,862 --> 00:22:42,529 میشه از گونه‌هات یه بوسه بگیرم؟ 415 00:22:42,530 --> 00:22:44,064 بله، ولی فقط یکی 416 00:22:47,368 --> 00:22:48,669 ممنونم، جیمی 417 00:22:48,670 --> 00:22:50,730 آخر تونستی روز تولدمُ .به یه اتفاق قشنگ تبدیل کنی 418 00:22:52,006 --> 00:22:53,340 دیگه باید برم خونه 419 00:22:53,341 --> 00:22:55,375 بابام به فکر میُفته که کجا غیبم زده 420 00:23:13,161 --> 00:23:14,728 عصرت به‌خیر، گریس 421 00:23:16,598 --> 00:23:18,832 اون مرده که باهاش توی باغ بودی کی بود؟ 422 00:23:20,101 --> 00:23:21,502 داشتی باهاش چی‌کار می‌کردی؟ 423 00:23:21,503 --> 00:23:23,437 فقط جیمی والشِ جوان بود 424 00:23:23,438 --> 00:23:25,739 چون امروز روز تولدم‌‍ه، داشتیم .تاج آفتاب‌گردون درست می‌کردیم 425 00:23:45,360 --> 00:23:47,327 اون گلِ پژمرده توی موهات چی‌کار می‌کنه؟ 426 00:23:47,328 --> 00:23:48,862 خیلی قیافه‌ات خنده‌دار شده 427 00:24:38,813 --> 00:24:42,149 خب پس، داشتی توی باغ با .پسر پادوئه وقت می‌گذروندی 428 00:24:42,150 --> 00:24:44,351 .خب، حتماً عرشُ دیده دیگه 429 00:24:44,352 --> 00:24:47,487 اگه خیلی پسربچه نبود خودم می‌رفتم تو کارش 430 00:24:47,488 --> 00:24:50,457 .عجب بچه‌بازی هستی تو 431 00:24:50,458 --> 00:24:52,593 اصلاً هم همچین کاری نمی‌کردم 432 00:24:52,594 --> 00:24:55,262 حس می‌کردم اصلاً اون بعدازظهر ،مخصوصِ خودم نبوده 433 00:24:55,263 --> 00:24:57,331 و چیز محرمانه و خصوصی‌ای نبوده 434 00:24:57,332 --> 00:25:00,000 بلکه تک‌تک‌شون داشتن .زاغ‌سیاه‌مونُ چوب می‌زدن 435 00:25:00,001 --> 00:25:01,935 درست مثل این‌که همه‌شون پشت 436 00:25:01,936 --> 00:25:03,537 در اتاق‌خوابم به صف شده باشن 437 00:25:03,538 --> 00:25:05,606 .و نوبتی از تو شیارِ قفل منُ دید می‌زدن 438 00:25:05,607 --> 00:25:07,541 و این چه حس‌وحالی بهت می‌داد، گریس؟ 439 00:25:08,576 --> 00:25:10,243 خیلی ناراحتم می‌کرد 440 00:25:12,413 --> 00:25:14,047 .و همین‌طور خشمگین 441 00:25:37,073 --> 00:25:38,440 .جرمیا 442 00:25:44,647 --> 00:25:47,182 خب، گریس، بهت گفته‌بودم که میام 443 00:25:47,183 --> 00:25:49,017 !خیلی از دیدنت خوش‌حالم، جرمیا 444 00:25:49,018 --> 00:25:50,685 نمی‌خوای دعوتم کنی، بیام داخل؟ 445 00:25:53,156 --> 00:25:55,690 این‌هم می‌زنیم به سلامتیِ تو، گریس 446 00:25:58,594 --> 00:26:00,262 می‌خواستم آخرین دوران دست‌فروشیم 447 00:26:00,263 --> 00:26:01,363 رو با تو جشن بگیرم 448 00:26:01,364 --> 00:26:02,531 دیگه دست‌فروشی نمی‌کنی؟ 449 00:26:02,532 --> 00:26:04,099 .از امروز به بعد دیگه نه 450 00:26:04,100 --> 00:26:05,801 .می‌خوام بزنم تو کارِ هیپنوتیزم‌کنندگی 451 00:26:07,103 --> 00:26:10,238 الان بیشتر از همیشه خواهان داره 452 00:26:10,239 --> 00:26:11,940 .مرسی که اومدی دیدنم 453 00:26:14,343 --> 00:26:16,178 اینجا خوش‌حالی؟ 454 00:26:17,080 --> 00:26:18,380 خونه‌ی خیلی زیبایی‌‍ه 455 00:26:18,381 --> 00:26:20,348 ولی خیلی ساکت و دوراُفتاده‌ست 456 00:26:21,484 --> 00:26:23,051 آره سوت و کوره 457 00:26:23,052 --> 00:26:24,553 ولی آقای کنیر یه آقازاده‌ی آزادی‌خواه‌‍ه 458 00:26:24,554 --> 00:26:26,154 با سلیقه‌ی آقازاده‌ای 459 00:26:29,192 --> 00:26:30,592 تو محله میگن 460 00:26:30,593 --> 00:26:33,295 .دلش برای دخترهای خدمتکار قش میره 461 00:26:33,296 --> 00:26:35,964 دعا دعا می‌کنم که آخر و عاقبتت مثل مری ویتنی نشه 462 00:26:35,965 --> 00:26:38,967 واقعاً بلایی که سر مری اومد .خیلی غم‌انگیز بود 463 00:26:38,968 --> 00:26:41,870 .ولی برای تو گریس، یه ضربه‌ی کاری از ضربات دیگه جلوگیری می‌کنه [ .الان جلوشُ بگیری، قابل حل‌‍ه ] 464 00:26:41,871 --> 00:26:44,606 ،می‌دونی که همین چند وقت پیش نانسی خدمت‌کار 465 00:26:44,607 --> 00:26:45,941 .یه خونه‌دارِ دیگه تو این خونه بوده [ .خونه‌دار: سرخدمتکار ] 466 00:26:45,942 --> 00:26:48,082 و همون‌کارای سخت و طاقت‌فرسایی .که تو الان می‌کنی رو انجام می‌داده 467 00:26:48,678 --> 00:26:50,111 نمی‌دونستم 468 00:26:53,249 --> 00:26:55,717 ،وقتی یه مرد عادت به کاری پیدا می‌کنه 469 00:26:55,718 --> 00:26:57,486 دیگه ترک کردنش براش سخت‌‍ه 470 00:26:57,487 --> 00:27:00,222 .مثل یه سگی که هار شده باشه 471 00:27:00,223 --> 00:27:03,058 ،وقتی که یه گوسفند رو بکشه و مزه‌ی گوسفنده رو بچشه 472 00:27:03,059 --> 00:27:04,359 باید بره دخلِ یکی دیگه رو هم بیاره 473 00:27:04,360 --> 00:27:06,161 از این حرف‌های کشت و کشتار خوشم نمیاد 474 00:27:09,499 --> 00:27:10,699 با من بیا بریم، گریس 475 00:27:12,034 --> 00:27:14,369 از حس و حال اینجا خوشم نمیاد 476 00:27:14,370 --> 00:27:17,305 باهات بیام؟ منظورت چیه؟ 477 00:27:17,306 --> 00:27:18,807 .با من بیای، کنارم جات امن‌تره 478 00:27:18,808 --> 00:27:19,941 می‌خوای کجا بری؟ 479 00:27:19,942 --> 00:27:21,362 می‌تونیم بریم به آمریکا 480 00:27:22,612 --> 00:27:23,778 اون‌جا چه‌جوری‌‍ه؟ 481 00:27:23,779 --> 00:27:26,281 خب، به طُرق مختلفی مثل همینجا می‌مونه 482 00:27:26,282 --> 00:27:27,782 .آدم‌های لات و بی‌سرپا همه‌جا هستن 483 00:27:27,783 --> 00:27:29,217 فقط برای بهانه آوردن برای اعمال‌شون 484 00:27:29,218 --> 00:27:30,485 به یه زبونِ دیگه حرف می‌زنن 485 00:27:30,486 --> 00:27:33,788 اونجا خیلی از دموکراسی حمایت می‌کنن .و تحویلش می‌گیرن 486 00:27:33,789 --> 00:27:35,157 درست مثل اینجا که همه‌اش 487 00:27:35,158 --> 00:27:36,591 ،درباره‌ی نظم و ترتیب جامعه 488 00:27:36,592 --> 00:27:38,326 .و بیعت و وفاداری به ملکه حرف مفت می‌زنن 489 00:27:38,327 --> 00:27:41,730 .و بااینحال فقیر فُقرا همیشه فقیرن 490 00:27:41,731 --> 00:27:43,231 ،ولی وقتی از مرز اونجا رد میشی 491 00:27:43,232 --> 00:27:44,766 انگار داری از یه نسیمی رد میشی 492 00:27:44,767 --> 00:27:46,468 اون‌طرف درخت‌هاش مثل همینجا می‌مونه 493 00:27:46,469 --> 00:27:48,136 و همین امشب می‌تونیم بریم تو اون درخت‌ها بگردیم 494 00:27:48,137 --> 00:27:49,571 .و دیگه مالیاتی هم ندیم 495 00:27:49,572 --> 00:27:50,739 اون‌طوری قانون رو نمی‌شکنیم؟ 496 00:27:50,740 --> 00:27:52,307 مگه قوانین برای شکسته‌شدن ساخته نشدن؟ 497 00:27:52,308 --> 00:27:54,276 ،این قوانین‌رو که امثالِ من و تو وضع نکردیم 498 00:27:54,277 --> 00:27:55,877 توسط قدرت‌هایی وضع شدن که با وجودشون 499 00:27:55,878 --> 00:27:57,212 .بتونن سودهای زیادی ببرن 500 00:27:57,213 --> 00:27:58,613 با این‌کار به کسی آسیبی نمی‌زنیم 501 00:27:58,614 --> 00:28:00,715 خب بعد چی‌کار بکنم؟ - .با من دنیا رو می‌گردی - 502 00:28:01,984 --> 00:28:04,186 .می‌تونی یه پیش‌گوی پزشکی بشی 503 00:28:04,187 --> 00:28:05,420 ،می‌تونم تو کارت بهت کمک کنم 504 00:28:05,421 --> 00:28:06,721 .بهت یاد بدم که چی‌ها بگی 505 00:28:06,722 --> 00:28:09,057 از همین دستت می‌تونم تشخیص بدم .که استعدادشُ داری 506 00:28:17,300 --> 00:28:20,268 آره، قیافه‌ات هم خوب به کار می‌خوره 507 00:28:20,269 --> 00:28:22,037 و می‌تونی یه روزه، دو برابرِ قدری که 508 00:28:22,038 --> 00:28:23,872 اینجا با زمین‌شوری توی دو ماه بهت میدن .رو در بیاری 509 00:28:23,873 --> 00:28:26,441 البته، یه اسم جدید لازم داری 510 00:28:26,442 --> 00:28:30,579 .یه اسم فرانسوی، شاید یه اسم خارجی 511 00:28:30,580 --> 00:28:32,180 مردم این طرف اقیانوس‌ها 512 00:28:32,181 --> 00:28:33,248 به سختی می‌تونن باور کنن که 513 00:28:33,249 --> 00:28:34,616 ،دختری با یه اسم‌ ساده‌ای مثل گریس 514 00:28:34,617 --> 00:28:36,284 .قدرت‌های جادویی و فالگیری داره 515 00:28:37,720 --> 00:28:39,721 این‌کارمون فریب‌دادن و گول‌زدن نمیشه؟ 516 00:28:39,722 --> 00:28:41,256 .نه بابا، با تئاتر که فرقی نداره 517 00:28:41,257 --> 00:28:42,891 ،اگه مردم دوست دارن یه چیزی رو باور کنن 518 00:28:42,892 --> 00:28:46,027 اگه خواهانش باشن و روی ،حقیقت‌داشتنش حساب باز کنن 519 00:28:46,028 --> 00:28:48,697 بازم فریب‌دادن‌‍ه اگه بهشون کمک کنیم که به باورهای خودشون اطمینان پیدا کنن؟ 520 00:28:48,698 --> 00:28:50,732 ،یا بیشتر نیکوکاری 521 00:28:52,668 --> 00:28:54,202 یا مهربونی در حق دیگران‌‍ه؟ 522 00:28:57,607 --> 00:29:00,842 .مشکلی برای عوض‌کردن اسمم ندارم 523 00:29:00,843 --> 00:29:03,411 ،آخه چون اسمِ پدرم بوده و اون انتخاب کرده .خیلی وابستگی‌ای بهش ندارم 524 00:29:05,314 --> 00:29:06,748 پس با دست‌دادن، مهر و مومش کنیم؟ 525 00:29:08,985 --> 00:29:10,252 ازتون پنهون نمی‌کنم، جناب 526 00:29:10,253 --> 00:29:11,753 که همچین فکر وسوسه‌کننده‌ای هم بود 527 00:29:12,755 --> 00:29:14,723 ،جرمیا مرد خوش‌تیپی بود 528 00:29:14,724 --> 00:29:16,424 و یادم میاد که قرار بوده با مردی 529 00:29:16,425 --> 00:29:17,792 که اسمش با "ج" شروع میشه ازدواج کنم 530 00:29:19,061 --> 00:29:21,763 و به‌علاوه به پولی هم که بعداً در میاوردم فکر می‌کردم 531 00:29:21,764 --> 00:29:23,765 .و لباس‌هایی که می‌تونستم باهاش بخرم 532 00:29:23,766 --> 00:29:25,633 .و شاید هم یه چندتا گوشواره‌ی قشنگ 533 00:29:29,472 --> 00:29:30,605 ولی بعدش بلایی که سر مری ویتنی 534 00:29:30,606 --> 00:29:32,066 اومده‌بود رو به خاطر آوردم 535 00:29:34,543 --> 00:29:35,910 پس یعنی ازدواج می‌کنیم؟ 536 00:29:39,782 --> 00:29:41,650 چه نیازی به ازدواج داریم؟ 537 00:29:41,651 --> 00:29:43,551 تا جایی که من می‌بینم، هیچ‌وقت با ازدواج 538 00:29:43,552 --> 00:29:44,919 .چیز خوبی عاید بقیه نشد 539 00:29:44,920 --> 00:29:47,255 ،اگه دو نفر بخوان کنار هم بمونن پس حتماً هم می‌مونن 540 00:29:47,256 --> 00:29:48,990 و اگه هم نخوان، یکی‌شون می‌ذاره میره 541 00:29:48,991 --> 00:29:50,658 .و این تمومِ قضیه‌ست 542 00:29:52,828 --> 00:29:54,696 .پس فکر می‌کنم اینجا بمونم بهتره 543 00:29:56,632 --> 00:29:58,533 در هر صورت، من هنوز برای .ازدواج‌کردن خیلی جوونم 544 00:29:58,534 --> 00:29:59,734 لطفاً بهش فکر کن، گریس 545 00:30:01,437 --> 00:30:03,338 ،من می‌خوام که بهت کمک کنم و دوستت داشته باشم 546 00:30:03,339 --> 00:30:04,572 ،و واقعاً دارم بهت میگم 547 00:30:04,573 --> 00:30:06,441 اینجا خطرهای زیادی اطرافت رو گرفته 548 00:30:13,249 --> 00:30:14,716 شما دیگه خرِ کی باشی؟ 549 00:30:14,717 --> 00:30:16,217 این یارو توی آشپزخونه چیکار می‌کنه، گریس؟ 550 00:30:16,218 --> 00:30:17,585 .این آقا یه دست‌فروش‌‍ه و آشنای من‌‍ه 551 00:30:17,586 --> 00:30:18,820 آقای کنیر وقتی بفهمه داشتی 552 00:30:18,821 --> 00:30:21,189 پنیر و آب‌جوی ناب رو حروم یه 553 00:30:21,190 --> 00:30:22,791 ،دست‌فروش ولگرد می‌کردی .خیلی عصبانی میشه 554 00:30:22,792 --> 00:30:24,693 آقای کنیر هیچ‌وقت یه لیوان نوشیدنیِ خنک رو 555 00:30:24,694 --> 00:30:26,161 ،از یه مرد شریف .اونم تو یه روز گرم دریغ نمی‌کنه 556 00:30:26,162 --> 00:30:27,562 دیگه باید برم 557 00:30:42,712 --> 00:30:46,614 .خیلی‌زود برای گرفتنِ جوابت برمی‌گردم 558 00:30:46,615 --> 00:30:48,416 و الهی که بخاطر خودت و منم که شده 559 00:30:48,417 --> 00:30:49,718 جوابت مثبت باشه 560 00:30:49,719 --> 00:30:51,059 ممنون که اومدی دیدنم، جرمیا 561 00:30:58,527 --> 00:31:00,428 .یه قیافه‌ی خارجی و پستی داره 562 00:31:01,497 --> 00:31:02,864 به گمونم حتماً زده بوده بالا 563 00:31:02,865 --> 00:31:04,466 .و اومده بود سراغت یه حالی ببره 564 00:31:04,467 --> 00:31:05,667 لطفاً گمشو کنار 565 00:31:05,668 --> 00:31:07,168 تا بتونم برم ناهارو آماده کنم 566 00:31:26,956 --> 00:31:29,176 .چند روز بعد، دکتر اومد امارت 567 00:31:34,096 --> 00:31:36,264 دکترها مثل کلاغ‌ها می‌مونن 568 00:31:36,265 --> 00:31:38,066 ،وقتی می‌بینی دو سه تاشون کنار هم جمع شدن 569 00:31:38,067 --> 00:31:39,434 ،می‌دونی که یه آدمی حتماً مُرده 570 00:31:39,435 --> 00:31:40,869 و اون‌ها هم دارن درموردش بحث می‌کنن 571 00:31:42,571 --> 00:31:43,838 کلاغ‌ها این‌جورین که دارن تصمیم می‌گیرن 572 00:31:43,839 --> 00:31:45,940 کدوم تیکه‌ی جسد پاره کنن ،و بردارن ببرن 573 00:31:45,941 --> 00:31:47,709 دکترها هم همین‌طورن 574 00:31:53,416 --> 00:31:55,083 .البته منظورم شما نیستین، جناب - .اوهوم - 575 00:31:55,084 --> 00:31:56,785 چون‌که نه کیف چرمی‌ای دارین، نه چاقویی 576 00:32:06,823 --> 00:32:08,824 خب، گریس، خانمِ خونه کجاست؟ 577 00:32:08,825 --> 00:32:11,059 ،اصلاً حالش خوب نیست بالا دراز کشیده 578 00:32:11,060 --> 00:32:12,561 ،ولی اگه چیزی لازم دارین 579 00:32:12,562 --> 00:32:13,796 .خودم براتون میارم 580 00:32:13,797 --> 00:32:15,364 اگه زحمتی نیست یه .فنجون قهوه می‌خواستم 581 00:32:15,365 --> 00:32:17,232 زحمتی نیست، ولی خب ممکنه یکم طول بکشه 582 00:32:17,233 --> 00:32:18,434 باید دوباره آتیش روشن کنم 583 00:32:18,435 --> 00:32:20,369 وقتی آماده شد، برام بیار اتاقم 584 00:32:20,370 --> 00:32:21,503 ممنونم، گریس 585 00:32:37,587 --> 00:32:39,188 حالت خوبه؟ 586 00:32:39,189 --> 00:32:40,355 بله 587 00:32:43,359 --> 00:32:44,860 چرا داری آتیش روشن می‌کنی؟ 588 00:32:44,861 --> 00:32:46,595 آقای کنیر می‌خواد که براش ،یکم قهوه درست کنم 589 00:32:46,596 --> 00:32:47,729 .و ببرم اتاقش 590 00:32:47,730 --> 00:32:49,698 ولی من همیشه قهوه‌اشُ می‌برم 591 00:32:49,699 --> 00:32:50,866 چرا از تو خواست؟ 592 00:32:52,702 --> 00:32:54,102 .چون‌که خودتون اینجا نبودین 593 00:32:54,103 --> 00:32:55,804 فقط چون گفته بودین که ناخوش‌احوالین 594 00:32:55,805 --> 00:32:57,439 گفتم زحمتشُ از گردن‌تون بر دارم 595 00:32:58,174 --> 00:32:59,441 خودم براش می‌برم 596 00:33:00,710 --> 00:33:03,445 ،و، گریس، امروز بعدازظهر 597 00:33:04,581 --> 00:33:06,782 ازت می‌خوام که این زمینُ بسابی 598 00:33:06,783 --> 00:33:08,317 خیلی کثیف‌‍ه 599 00:33:08,318 --> 00:33:10,385 و منم دیگه از زندگی‌کردن .تو یه خوک‌دونی خسته شدم 600 00:33:21,030 --> 00:33:22,297 .تمییزش کن 601 00:33:53,930 --> 00:33:56,665 با کفش‌های کثیفت نیا روی .زمینی الان تمییزش کردم 602 00:34:03,239 --> 00:34:04,406 دیگه کار بهتری نداری بکنی؟ 603 00:34:04,407 --> 00:34:06,308 بخاطر وایسادن و بربر نگاه‌کردن ،که بهت حقوق نمیدن 604 00:34:08,111 --> 00:34:10,279 .وای، ببخشید، ارباب 605 00:34:10,280 --> 00:34:12,247 .اتفاقی نیافتاده که 606 00:34:12,248 --> 00:34:14,917 چی شده؟ اینجا چی‌کار می‌کنی؟ 607 00:34:14,918 --> 00:34:16,718 زمینُ می‌شورم خانم، همون‌طور .که بهم دستور داده بودین 608 00:34:16,719 --> 00:34:19,021 ،همه‌اش حاضرجوابی می‌کنی .دیگه از این گستاخی‌هات خسته شدم 609 00:34:19,022 --> 00:34:21,189 فقط یه فنجون قهوه‌ی دیگه می‌خواستم 610 00:34:21,190 --> 00:34:22,624 .من براتون درست می‌کنم .گریس، تو دیگه می‌تونی بری 611 00:34:22,625 --> 00:34:25,260 آخه کجا برم، خانم؟ .با این زمین‌شستنِ نصف‌کاره 612 00:34:25,261 --> 00:34:26,328 .هر جا بجز اینجا 613 00:34:26,329 --> 00:34:27,996 و محض رضای خدا، موهاتُ ببند 614 00:34:27,997 --> 00:34:29,765 مثل این فاحشه‌های خیابونی شدی 615 00:34:29,766 --> 00:34:31,333 ،من میرم اتاق مطالعه‌ام 616 00:34:31,334 --> 00:34:33,535 .دهنتُ ببند، مگس میره توش 617 00:34:34,704 --> 00:34:35,837 .برو خودتُ تمییز کن 618 00:34:35,838 --> 00:34:38,307 .باید یه لباس تازه برام بدوزی 619 00:34:38,308 --> 00:34:39,808 دیگه هیچ‌کدوم از لباس‌های قدیمی‌ام .اندازه‌م نمیشه 620 00:34:41,411 --> 00:34:42,744 و یه‌دفعه متوجه شدم 621 00:34:42,745 --> 00:34:44,112 .که قضیه چی بود 622 00:34:44,113 --> 00:34:45,647 .قبلاً هم همچین اوضاعی رو دیده بودم 623 00:34:45,648 --> 00:34:46,848 .توی دردسر افتاده بود 624 00:34:46,849 --> 00:34:48,650 .انقدر بهم زُل نزن 625 00:34:48,651 --> 00:34:50,786 قلبمُ حس می‌کردم که تند تند داشت می‌زد 626 00:34:53,790 --> 00:34:55,757 .امکان نداره 627 00:34:55,758 --> 00:34:58,293 آقای کنیر می‌دونست که اون حامله بود؟ 628 00:34:58,294 --> 00:34:59,962 .معلوم بود که نمی‌دونست 629 00:34:59,963 --> 00:35:02,531 و تو فکر بودم وقتی که می‌فهمید .می‌خواست چی‌کار کنه 630 00:35:02,532 --> 00:35:03,632 ،بندازدش تو یه سیاه‌چاله 631 00:35:03,633 --> 00:35:05,367 .یا باهاش ازدواج کنه، اصلاً نمی‌دونم 632 00:35:06,169 --> 00:35:07,502 خودت دوست داشتی چی‌کار کنه؟ 633 00:35:09,105 --> 00:35:11,707 .حتی نمی‌تونم به هیچ‌کدوم‌شون فکر کنم 634 00:35:12,675 --> 00:35:13,842 ،من نمی‌خواستم نانسی چیزیش بشه 635 00:35:13,843 --> 00:35:15,210 ولی خب به‌هرحال منصفانه هم نبود 636 00:35:15,211 --> 00:35:17,045 که آخرش یه خانمِ خونه‌ی محترم بشه 637 00:35:17,046 --> 00:35:18,747 .که یه حلقه هم انداخته دستش 638 00:35:18,748 --> 00:35:20,816 .اصلاً حق نبود 639 00:35:20,817 --> 00:35:22,718 چرا؟ چرا حق نبود، گریس؟ 640 00:35:24,020 --> 00:35:25,687 چون‌که مری هم دقیقاً همین‌کارو کرده بود 641 00:35:25,688 --> 00:35:27,022 .و به مرگش ختم شد 642 00:35:28,191 --> 00:35:30,392 چرا برای انجامِ یه گناه، یکی باید مجازات شه 643 00:35:30,393 --> 00:35:31,793 و اون‌یکی پاداش بگیره؟ 644 00:35:49,912 --> 00:35:51,313 ،وقتی هوا اون‌طوری‌‍ه 645 00:35:51,314 --> 00:35:53,115 حتی می‌تونی صدای تپش قلبتُ هم بشنوی 646 00:35:53,116 --> 00:35:54,416 مثل این می‌مونه که یه‌جایی مخفی بشی 647 00:35:54,417 --> 00:35:56,818 .و منتظر یکی بمونی تا بیاد پیدات کنه 648 00:35:56,819 --> 00:35:59,287 .و نمی‌دونی اون فرد ممکنه کی باشه 649 00:36:04,394 --> 00:36:06,928 چرا ما هم مثل اون‌ها که دارن ،اونجا استیک و نخود می‌خورن 650 00:36:06,929 --> 00:36:08,949 نمی‌تونیم یه غذای خونگیِ خوب بخوریم 651 00:36:10,366 --> 00:36:13,168 جدیداً دیگه نخودها روی درخت‌ها رشد نمی‌کنن 652 00:36:13,169 --> 00:36:16,405 حتماً می‌دونی که کی اول .فرصتِ خوردن‌شونُ پیدا می‌کنه 653 00:36:16,406 --> 00:36:18,674 در هر صورت، من اصلاً خدمتکار .آقای کنیرم نه تو 654 00:36:18,675 --> 00:36:20,409 ،خب، اگه خدمتکار من بودی .خیلی تو شغلت دووم نمیاوردی 655 00:36:20,410 --> 00:36:23,278 .واقعاً زن گنداخلاقی‌ای 656 00:36:23,279 --> 00:36:25,414 .تنها دوای درمانت، سگکِ کمربنده 657 00:36:25,415 --> 00:36:27,182 .فقط حرف مفت می‌زنی، و عمل صفر 658 00:36:38,327 --> 00:36:39,561 .بس کن 659 00:36:44,901 --> 00:36:46,101 .بس کن 660 00:36:49,105 --> 00:36:50,639 مگه موش زبونتُ خورده؟ 661 00:36:50,640 --> 00:36:52,441 .چرا امشب انقدر تو فکری 662 00:36:52,442 --> 00:36:53,975 نگران خدمت‌کارهامون‌ام 663 00:36:53,976 --> 00:36:55,177 کدوم یکی‌شون؟ 664 00:36:55,178 --> 00:36:56,545 .جفت‌شون 665 00:36:56,546 --> 00:36:58,647 خب، البته که توی خونه‌ی ما .سه تا خدمتکار هست 666 00:36:58,648 --> 00:37:00,649 .نه دو تا، تو خودت‌هم خدمتکار محسوب میشی 667 00:37:00,650 --> 00:37:02,617 ممنونم، خیلی لطف داری که همه‌اش این موضوع‌رو بهم یادآوری می‌کنی 668 00:37:02,618 --> 00:37:04,553 .حالا دیگه باید برم - .نه - 669 00:37:04,554 --> 00:37:06,688 باید برم به کارهام توی آشپزخونه برسم 670 00:37:06,689 --> 00:37:08,457 .نباید از سر جات تکون بخوری 671 00:37:08,458 --> 00:37:10,325 .اربابت داره دستور میده 672 00:37:12,061 --> 00:37:13,995 به گمونم برای همین‌هم حقوق می‌گیرم 673 00:37:13,996 --> 00:37:16,431 .هیس 674 00:37:16,432 --> 00:37:18,233 چرا نگرانِ خدمتکارهایی؟ 675 00:37:18,234 --> 00:37:19,768 کارهاشونُ درست انجام نمی‌دن؟ 676 00:37:19,769 --> 00:37:21,136 .نه، کارها انجام میشه 677 00:37:21,137 --> 00:37:22,504 ،ولی خب درباره‌ی مک‌درموت باید بگم 678 00:37:22,505 --> 00:37:25,173 فقط بخاطر این کار می‌کنه که .با یه شلاق وایسادم بالا سرش 679 00:37:25,174 --> 00:37:26,975 .خیلی گستاخ‌‍ه، بهش هشدار دادم 680 00:37:26,976 --> 00:37:28,376 .منم هیچ‌وقت ازش خوشم نمیومد 681 00:37:29,245 --> 00:37:30,679 گریس چطور؟ 682 00:37:30,680 --> 00:37:34,049 ،گریس کارهاش‌رو سریع و منظم انجام میده 683 00:37:34,050 --> 00:37:36,852 .ولی، اخیراً، خیلی پررو شده 684 00:37:36,853 --> 00:37:39,287 .تو فکرم به اون‌هم هشدارِ آخرشُ بدم 685 00:37:39,288 --> 00:37:43,191 .همه‌اش یه‌طوری‌‍ه که حس ناآرومی بهم میده 686 00:37:43,192 --> 00:37:44,893 فکر نمی‌کنم حالش خیلی خوب باشه 687 00:37:44,894 --> 00:37:47,496 چندین بار شنیدم که بلندبلند .با خودش حرف می‌زد 688 00:37:47,497 --> 00:37:49,364 689 00:37:49,365 --> 00:37:51,066 .الحق که دختر خوش بر و رویی‌‍ه 690 00:37:52,235 --> 00:37:54,202 ،دختر ذاتاً مؤدبی‌‍ه 691 00:37:54,203 --> 00:37:57,005 ریشه‌ی اصیل یونانی داره 692 00:37:57,006 --> 00:37:59,241 ،اگه یه لباس درحت‌حسابی تنش کنم 693 00:37:59,242 --> 00:38:00,842 ،و بهش بگم که سرشُ بالا بگیره 694 00:38:00,843 --> 00:38:01,977 .و دهنش‌رو هم بسته نگه داره 695 00:38:01,978 --> 00:38:04,379 خیلی راحت می‌تونم به‌عنوانِ .یه خانم اصیل جاش بزنم 696 00:38:04,380 --> 00:38:06,848 واقعاً امیدوارم که هیچ‌وقت .همچین حرف‌هایی بهش نزنی 697 00:38:06,849 --> 00:38:08,583 اون‌طوری فکرهای الکی می‌ندازی تو سرش 698 00:38:08,584 --> 00:38:10,452 .که اصلاً به نفعش نخواهد بود 699 00:38:10,453 --> 00:38:13,488 هیچ‌وقت همچین نظرات قشنگی .درباره‌ی من نداشتی 700 00:38:13,489 --> 00:38:16,525 خب، من نظرم درباره‌ی تو اینه که .دختر خیلی بد و شیطونی هستی 701 00:38:16,526 --> 00:38:18,126 ...حالا ببینم، تو، تو، تو 702 00:38:18,127 --> 00:38:21,163 .بیا ببینم! برگرد اینجا دختره‌ی شیطون 703 00:38:21,164 --> 00:38:23,064 ...هر کاری میگم باید بکنی - .نه - 704 00:38:23,065 --> 00:38:24,933 .یا مجبور میشم که بیام بگیرمت... 705 00:38:24,934 --> 00:38:27,035 ...و وقتی که گرفتمت، باید برام 706 00:38:27,837 --> 00:38:29,137 .گرفتمت 707 00:38:43,986 --> 00:38:46,688 بارونِ خیلی شدید و نم‌ناکی بود 708 00:38:46,689 --> 00:38:48,356 و زمزمه‌ای رو می‌شنیدم که انگار 709 00:38:48,357 --> 00:38:50,959 .دم گوشم بود 710 00:38:50,960 --> 00:38:52,527 .امکان نداره 711 00:38:55,932 --> 00:38:57,365 .زمزمه 712 00:38:58,434 --> 00:39:00,001 .اون زمزمه 713 00:39:02,705 --> 00:39:04,306 ....اون زمزمه 714 00:39:04,740 --> 00:39:06,041 ...و بعدش 715 00:39:08,544 --> 00:39:10,712 بعدش یه خواب خیلی عجیبی دیدم 716 00:41:07,830 --> 00:41:10,298 خوابِ فرشته‌های بی‌سَری رو دیدم که رداهای خون‌آلود تن‌شون بود 717 00:41:12,001 --> 00:41:13,468 مثل قاضی‌هایی جلوی درِ 718 00:41:13,469 --> 00:41:15,070 خونه‌ی آقای کنیر نشسته بودن 719 00:41:16,605 --> 00:41:18,339 و همین‌طور تموم اعمالش رو قضاوت می‌کردن 720 00:41:48,437 --> 00:41:49,938 ،ملحفه‌هایی که دیشب آویزون‌شون کرده بودم 721 00:41:49,939 --> 00:41:51,940 پخشِ درخت‌ها شده بودن 722 00:41:51,941 --> 00:41:53,975 احتمالش کم بود که لباس‌های سفیدی رو که 723 00:41:53,976 --> 00:41:56,011 انقدر براشون زحمت کشیدم رو تشخیص ندم 724 00:41:56,012 --> 00:41:57,379 لباس‌خواب‌ها و ملحفه‌ها 725 00:41:57,380 --> 00:42:01,082 الحق که شبیه فرشته‌های بی‌سر بودن 726 00:42:01,083 --> 00:42:03,985 ،انگاری لباس‌های خودمون نشسته بودن و داشتن قضاوت‌مون می‌کردن 727 00:42:05,454 --> 00:42:06,621 و نمی‌تونستم بی‌خیالِ این فکر شم که 728 00:42:06,622 --> 00:42:09,124 یه سرنوشت بدی در انتظار این خونه‌ست 729 00:42:09,125 --> 00:42:11,092 و اینکه بعضی از افراد توی خونه سرنوشت مرگباری در انتظارشون بود 730 00:42:15,197 --> 00:42:16,931 ،اگه همون‌موقع بهم این فرصت رو می‌دادن 731 00:42:16,932 --> 00:42:19,034 با جرمیا فرار می‌کردم 732 00:42:19,035 --> 00:42:20,802 ،و واقعاً هم به‌نفعم می‌شد اگه این‌کارو کرده بودم 733 00:42:21,904 --> 00:42:24,873 .ولی نمی‌دونستم کجا رفته بود 734 00:42:24,874 --> 00:42:28,243 ولی می‌دونستم که شب‌ها ،بدون اینکه متوجه بشم 735 00:42:28,244 --> 00:42:29,878 توی اطراف خونه خواب‌گردی می‌کردم 736 00:42:31,747 --> 00:42:33,481 .و ناگهان قلبم رو به درد آورد 737 00:42:42,391 --> 00:42:43,892 یادم میاد که بهت از اینکه این داستان رو 738 00:42:43,893 --> 00:42:46,060 برات تعریف کردم بهت نگاه کردم، دکتر جردن 739 00:42:47,463 --> 00:42:49,264 و یادم میاد که حسِ اینکه یه آدم دیگه 740 00:42:49,265 --> 00:42:50,565 ،رو خوش‌حال و راضی کنم 741 00:42:50,566 --> 00:42:52,333 .واقعاً دلم رو شاد کرد 742 00:43:08,951 --> 00:43:10,585 ،و با خودم فکر می‌کردم 743 00:43:11,720 --> 00:43:14,255 نمی‌دونم با این‌ها به چه نتیجه‌ای می‌رسید .و با خودتون چه فکری می‌کنید 744 00:43:22,994 --> 00:43:30,994 « AbG مترجـم: سـروش » 745 00:43:31,018 --> 00:43:36,018 «« تـک مـووی، سیـنـمای تـک »» WwW.TakMovie.Co 746 00:43:36,042 --> 00:43:41,042 « دانلود زیرنویس و نکات ریز مترجمی در کانال تلگرامیِ ما » ::. @AbG_Sub .:: 747 00:43:41,066 --> 00:43:45,066 « T.Me/Soroush_abg » «« Soroushabg@Yahoo.Com »» 748 00:43:45,090 --> 00:43:48,090 « ☺ .امیدوارم از تماشای این قسمت لذت برده‌باشید »