1 00:00:11,386 --> 00:00:13,764 ‫ببخشید، می تونم یه سوال بپرسم، لطفاً؟ 2 00:00:19,155 --> 00:00:22,273 ‫بله، خانم، همون عقب وایسید. 3 00:00:26,327 --> 00:00:27,783 ‫لطفاً، برید عقب. 4 00:00:27,795 --> 00:00:29,957 ‫- کاپیتان. ‫- مامور لیس بُن. 5 00:00:30,282 --> 00:00:32,034 ‫فکر نکنم به شماها نیازی داشته باشیم. 6 00:00:32,040 --> 00:00:34,099 ‫ما از بچه همسایه که جسد ‫رو پیدا کرده خوش مون میاد. 7 00:00:34,107 --> 00:00:35,609 ‫اون اعتراف کرد؟ 8 00:00:35,625 --> 00:00:37,207 ‫آه، اون یه کم عجیبه. 9 00:00:37,214 --> 00:00:39,649 ‫تو اونو کشتی؟ 10 00:00:45,783 --> 00:00:49,367 ‫پدرِ " مرسی " می خواد یه. ‫چند جمله کوتاه صحبت کنه 11 00:00:49,368 --> 00:00:54,465 ‫می خوام فقط چند لحظه وقتتون رو بگیرم و از ‫همهِ پرسنلِ فرمانداری و همه داوطلبینی 12 00:00:54,762 --> 00:00:58,369 ‫که در جستجوی دخترمون ‫کمک کردن، قدردانی کنم. 13 00:00:59,736 --> 00:01:04,594 ‫این مسئله که که این همدلی و همدردی در ‫کلِ این اجتماع برای حمایتِ از من بوجود اومد 14 00:01:04,920 --> 00:01:09,812 ‫و در این دوره سخت ما رو حمایت ‫کردن، باعثِ تسلی خاطرِ ما بود. 15 00:01:12,501 --> 00:01:15,857 ‫و حالا فقط ازتون تقاضا دارم که... 16 00:01:15,867 --> 00:01:21,044 ‫که ما رو تنها بزارید تا در غم ـه از دست ‫دادنِ دخترمون سوگواری کنیم. 17 00:01:21,050 --> 00:01:22,916 ‫ممنون. 18 00:01:27,608 --> 00:01:31,146 ‫روان کاو ‫فصل اول - قسمت اول : آغاز 19 00:01:34,931 --> 00:01:42,931 ‫کاری مشترک از ‫www.Tvcenter.ir ‫سروان ن - sirvaan@yahoo.com 20 00:02:40,493 --> 00:02:42,723 ‫سلام، خانم تولیوور. 21 00:02:43,014 --> 00:02:44,687 ‫شما کی هستید؟ 22 00:02:44,704 --> 00:02:47,207 ‫اسمِ من پاتریک جینه. 23 00:02:47,216 --> 00:02:49,765 ‫من اینجام که بهتون کمک کنم. 24 00:02:50,237 --> 00:02:52,968 ‫یه فنجون چای میل دارید؟ 25 00:02:54,549 --> 00:02:57,314 ‫بله، می خوام، ممنون. 26 00:02:59,911 --> 00:03:02,312 ‫باید خسته باشید. 27 00:03:02,323 --> 00:03:05,042 ‫چرا نمی شینید؟ 28 00:03:06,485 --> 00:03:09,204 ‫اینجا خیلی دلپذیر و ساکته، مگه نه؟ 29 00:03:09,216 --> 00:03:12,083 ‫ساکت، آرام، دلنشین. 30 00:03:14,719 --> 00:03:16,869 ‫آرامش. 31 00:03:23,383 --> 00:03:25,192 ‫من داشتم شما و شوهرتون رو نگاه می کردم، 32 00:03:25,204 --> 00:03:29,380 ‫و میخوام بدونید که من درک میکنم ‫در حال حاضر چه احساسی دارید. 33 00:03:31,797 --> 00:03:35,142 ‫اصلاً نمی تونی منُ درک کنی. 34 00:03:35,799 --> 00:03:38,928 ‫- باور کن. ‫- میدونم. 35 00:03:38,940 --> 00:03:41,022 ‫می دونم. 36 00:03:41,031 --> 00:03:42,624 ‫می دونم و می خوام کُمکتون کنم. 37 00:03:42,631 --> 00:03:47,171 ‫تو نمی تونی به من کمک ‫کنی... تو چی میدونی؟ 38 00:03:47,644 --> 00:03:50,250 ‫همه جور چیزی می دونم. 39 00:03:50,966 --> 00:03:53,856 ‫تو فقط داری وانمود می کنی که از ‫اسکی کردن خوشت میاد، درست می گم؟ 40 00:03:54,387 --> 00:03:55,183 ‫بله، امّا - 41 00:03:55,198 --> 00:03:57,997 ‫شما از اینکه بهترین دوست تون ‫اخیراً وزن اضافه کرده، خوشحالید -- 42 00:03:58,009 --> 00:03:59,454 ‫حدودِ دَه پوند. 43 00:03:59,469 --> 00:04:02,166 ‫شما دوست داشتید وقتی جوانتر بودید، ‫کمی بیشتر ماجراجویی کرده بودید. 44 00:04:02,181 --> 00:04:04,229 ‫عاشق هند هستید، ولی هیچوقت اونجا نرفتید. 45 00:04:04,241 --> 00:04:05,766 ‫خوب نمی تونید بخوابید. 46 00:04:05,783 --> 00:04:08,639 ‫رنگِ موردِ علاقهِ شما... 47 00:04:09,224 --> 00:04:11,750 ‫آبیه. 48 00:04:11,765 --> 00:04:15,303 ‫من نمی فهمم. شما... 49 00:04:15,697 --> 00:04:18,007 ‫- شما یه واسطید؟ ‫- نه. 50 00:04:19,309 --> 00:04:21,755 ‫فقط خوب توجه می کنم. 51 00:04:21,770 --> 00:04:25,695 ‫من قبلاً با تمارض به اینکه می تونم با ارواح ‫ارتباط داشته باشم، پولِ خوبی در می آوردم. 52 00:04:26,062 --> 00:04:32,115 ‫من اینو به شما میگم چون می خوام بفهمید ‫که هیچ نکته ای از دیدِ من، مخفی نمی مونه. 53 00:04:34,456 --> 00:04:36,629 ‫مخفی کردن... چی؟ 54 00:04:36,637 --> 00:04:39,868 ‫می دونید وقتی به همسرتون ‫نگاه میکنم، چی می بینم؟ 55 00:04:40,169 --> 00:04:44,208 ‫یه مردِ خونگرم، دوست داشتنی و سخاوتمند. 56 00:04:44,220 --> 00:04:49,135 ‫شاید، یه کم مغرور. خودخواه... ولی مردِ نجیبیه. 57 00:04:49,153 --> 00:04:51,110 ‫بله. 58 00:04:53,835 --> 00:04:57,226 ‫پس چرا بهش شک کردین که ‫دخترتون رو به قتل رسونده؟ 59 00:05:00,817 --> 00:05:03,195 ‫شک نکردم. 60 00:05:04,298 --> 00:05:06,778 ‫- کارـه پسرـه " مک کلاسکی " بود. ‫- بله. 61 00:05:06,789 --> 00:05:09,053 ‫این، چیزیه که پلیس میگه. 62 00:05:09,059 --> 00:05:12,370 ‫ولی شما فکر می کنید اشتباه میگن، چرا؟ 63 00:05:12,730 --> 00:05:16,075 ‫من نمی دونم. من - من - من نمی دونم. ‫من... 64 00:05:16,882 --> 00:05:19,158 ‫بهم بگید. 65 00:05:19,352 --> 00:05:23,994 ‫پارسال، اونا -- اونا با هم دیگه ‫مثل ـه غریبه ها برخورد می کردن. 66 00:05:24,003 --> 00:05:28,076 ‫هیچ کدومشون هم بروی خودش نمی آورد، ‫که مشکلی هست، و من فکر کردم که... 67 00:05:30,164 --> 00:05:34,067 ‫فکر کنم یه بار دخترم سعی کرد ‫بهم بگه، و من - - من... 68 00:05:36,757 --> 00:05:40,011 ‫خدایا. وای خدا. 69 00:05:40,328 --> 00:05:43,184 ‫ازش پرسیدید که آیا اونو کشته؟ 70 00:05:43,908 --> 00:05:45,307 ‫خب اون چی میگه؟ 71 00:05:45,319 --> 00:05:48,675 ‫بیشتر زن ها وقتی شوهرشون ‫دروغ میگه، متوجه میشن. 72 00:05:50,350 --> 00:05:53,411 ‫بله. بله. 73 00:05:53,842 --> 00:05:57,528 ‫من... من چای نمیخوام. من - - ‫کار اون پسره بود. من... 74 00:05:57,542 --> 00:05:59,317 ‫شاید. 75 00:06:04,235 --> 00:06:07,250 ‫تو هم فکر میکنی کار اون بوده؟ 76 00:06:07,265 --> 00:06:10,360 ‫من به غریضه مادی اعتماد دارم. 77 00:06:11,647 --> 00:06:14,082 ‫ژوئن؟ 78 00:06:14,967 --> 00:06:16,856 ‫اینجا هستی. 79 00:06:17,608 --> 00:06:19,724 ‫تو کی هستی؟ 80 00:06:20,439 --> 00:06:23,659 ‫من پلیس هستم. ‫شما دخترتون رو کشتید؟ 81 00:06:28,391 --> 00:06:29,904 ‫چه طور جرات میکنی؟ 82 00:06:29,911 --> 00:06:33,779 ‫ازتون یه سوال ساده پرسیدم قربان، ‫شما دخترتون رو کشتید؟ 83 00:06:34,673 --> 00:06:38,439 ‫نه. من دخترم رو نکشتم! 84 00:06:38,454 --> 00:06:41,480 ‫حالا گورِتُ از این خونه گم کن! 85 00:06:42,645 --> 00:06:44,522 ‫ژوئن؟ 86 00:06:44,876 --> 00:06:47,208 ‫ژوئن، تو چت شده؟ 87 00:06:49,317 --> 00:06:50,603 ‫کاری میکنم که معلق بشی. 88 00:06:50,607 --> 00:06:53,417 ‫یه مردِ بی گناه حالا ‫می خواد حالِ منُ بگیره. 89 00:06:53,428 --> 00:06:55,908 ‫کاری می کنم زندگی برات جهنم بشه. 90 00:06:55,919 --> 00:07:00,516 ‫میای توی خونه، مزاحمِ همسرم ‫میشی، باعث بوجود اومدن مشکل در -- 91 00:07:01,440 --> 00:07:03,420 ‫ژوئن. 92 00:07:04,171 --> 00:07:06,447 ‫ژوئن، عزیزم، خواهش می کنم. 93 00:07:08,892 --> 00:07:10,735 ‫زود باشید! زود باشید! 94 00:07:15,594 --> 00:07:18,325 ‫اگه راستشُ بگم، اون - اونطورم ‫که به نظر میاد، بد نیست. 95 00:07:21,476 --> 00:07:25,754 ‫خانم تولیوِر؟ خانم تالیوِر! ‫خواهش می کنم صبر کنید. 96 00:07:25,987 --> 00:07:27,762 ‫این اتاق، اَمنه! 97 00:07:28,609 --> 00:07:36,609 ‫روان کاو ‫فصل اول - قسمت اول : آغاز 98 00:07:37,010 --> 00:07:41,652 ‫پالمز استرینگ، کالیفرنیا ‫دو هفته بعد 99 00:07:50,052 --> 00:07:52,396 ‫اون حروم زاده دوتا ضربهِ هفده تایی زد. 100 00:07:52,403 --> 00:07:53,996 ‫منُ داری دست می اندازی؟ 101 00:07:54,005 --> 00:07:55,325 ‫توی اون زمین؟ 102 00:07:55,335 --> 00:07:57,235 ‫پرتاب دو ضربه ای؟ 103 00:07:57,246 --> 00:07:59,465 ‫اون زمین اصلا برای تو خوب نبود، پرایس. 104 00:07:59,478 --> 00:08:01,151 ‫توی اورلاندو بهتر بازی می کنی. 105 00:08:01,158 --> 00:08:02,296 ‫اونجا جای بهتری هم داریم 106 00:08:02,310 --> 00:08:03,755 ‫خب، بهت میگم چی میشه. 107 00:08:03,770 --> 00:08:07,126 ‫به جهنم. 108 00:08:18,229 --> 00:08:21,062 ‫آلیسون؟ آلیسون! 109 00:08:25,804 --> 00:08:28,614 ‫پالمز استرینگ ‫فرودگاه بین الملی 110 00:08:33,990 --> 00:08:39,633 ‫پروازِ شماره 233 از ساکرامنتو، می تونید ‫کیف هاتون رو از گیت شماره تحویل بگیرید. 111 00:08:39,644 --> 00:08:41,988 ‫پرواز شماره 233 از ساکرامنتو... 112 00:08:41,996 --> 00:08:44,351 ‫اوه، ببخشید. 113 00:08:44,358 --> 00:08:45,473 ‫تو بارت رو دادی چک؟ 114 00:08:45,480 --> 00:08:46,686 ‫مگه توی سفرِ تفریحاتی هستی؟ 115 00:08:46,701 --> 00:08:48,317 ‫نه، قربان. دیگه تکرار نمیشه. 116 00:08:48,323 --> 00:08:49,518 ‫وقتی که لباس های عروسیت رسید، 117 00:08:49,535 --> 00:08:52,505 ‫یه ماشین بگیر و مستقیم برو به دفتر کلانتر، 118 00:08:52,517 --> 00:08:55,430 ‫یه چند تایی اتاق و خطِ تلفن ‫و میز و صندلی جور کن. 119 00:08:55,440 --> 00:08:57,044 ‫بله، قربان. 120 00:08:57,052 --> 00:08:59,271 ‫یالا، بزنید بریم. 121 00:09:07,974 --> 00:09:10,022 ‫صبح همگی بخیر. 122 00:09:10,035 --> 00:09:11,355 ‫پروازتون چطور بود؟ 123 00:09:11,368 --> 00:09:13,621 ‫گُم شو. تو از کار مُعلق شدی. 124 00:09:14,101 --> 00:09:16,115 ‫ممنون. 125 00:09:16,473 --> 00:09:17,929 ‫مرخصی اجباری. 126 00:09:17,944 --> 00:09:18,775 ‫هفتهِ بعد تموم میشه. 127 00:09:18,786 --> 00:09:20,402 ‫پس هفته بعد برگرد. 128 00:09:20,408 --> 00:09:21,523 ‫به اندازه کافی بهتون خوش می گذره؟ 129 00:09:21,539 --> 00:09:23,974 ‫کدوم یکی از شما کله خرها بهش گفتین؟ 130 00:09:23,991 --> 00:09:24,992 ‫تو گفتی، مگه نه، چو؟ 131 00:09:25,003 --> 00:09:25,652 ‫بله، من گفتم. 132 00:09:25,663 --> 00:09:26,744 ‫البته اون بهم زنگ زد. 133 00:09:26,754 --> 00:09:29,052 ‫کارِ جان قرمزیه. تو نمی تونی ‫منُ از این پرونده دور نگه داری. 134 00:09:29,066 --> 00:09:30,329 ‫چرا باید بخوای این کارُ بکنی؟ 135 00:09:30,338 --> 00:09:32,409 ‫تو یه مرد رو به کشتن دادی. ‫این کارِت، نتیجه اَش اینه. 136 00:09:32,420 --> 00:09:35,913 ‫اوه، یه مرد که دخترش رو به قتل رسوند چون دختره ‫دیگه نمیخواست باهاش رابطه جنسی داشته باشه؟ 137 00:09:35,924 --> 00:09:37,813 ‫تو اینُ نمیدونستی. ‫تو نمیتونستی اینو بدونی. 138 00:09:37,826 --> 00:09:40,079 ‫اگه دخترش یه دخترچه خاطرات نداشت ‫که در واقع داشت 139 00:09:40,088 --> 00:09:42,193 ‫منطقی باش. این پرونده ی منه. 140 00:09:42,211 --> 00:09:43,417 ‫پرونده توئه؟ 141 00:09:43,433 --> 00:09:44,787 ‫جان قرمزی مالِ منه. 142 00:09:44,794 --> 00:09:47,161 ‫جان قرمزی مال هیچکسی نیست. 143 00:09:49,739 --> 00:09:52,299 ‫اون مالِ منه. 144 00:09:52,311 --> 00:09:54,302 ‫این تصمیمِ من نیست. قانون، قانونه. 145 00:09:54,314 --> 00:09:56,544 ‫هفتهِ بعد برگرد. 146 00:09:57,718 --> 00:10:00,278 ‫نذارید این مرد بیاد تو. 147 00:10:06,617 --> 00:10:08,142 ‫رییس؟ 148 00:10:08,158 --> 00:10:12,527 ‫اسمش گرگوری تننه - - ‫سفید پوست، مَرده، سن 43، مجرد. 149 00:10:12,543 --> 00:10:14,477 ‫هنوز کالبد شکافی نکردیم، ‫ولی نشانهایِ سوختگی... 150 00:10:14,485 --> 00:10:16,499 ‫معذرت می خوام رو اعصابت زیاد راه رفتم. 151 00:10:16,508 --> 00:10:18,704 ‫از خجالتت در میام، قول می دم. 152 00:10:18,719 --> 00:10:20,244 ‫میخوای از خجالتم در بیای؟ ساکت باش. 153 00:10:20,262 --> 00:10:22,617 ‫باشه. می تونم یاد بگیرم اینکار و بکنم. 154 00:10:24,917 --> 00:10:27,375 ‫ببخشید. 155 00:10:28,481 --> 00:10:32,623 ‫نشانهایِ سوختگی اینجا، اینُ نشون میدن ‫که مقتول توسط شوکِ برقی بی حس شده -- 156 00:10:32,635 --> 00:10:35,104 ‫از نوع استانداردی که همه دارن. 157 00:10:35,118 --> 00:10:38,713 ‫به نظر می رسه دلیلِ مرگ توسطِ ‫چندین ضربه به پشت جمجمه بوده. 158 00:10:38,721 --> 00:10:41,600 ‫با یک چوب گلف که در محل پیدا شده. 159 00:10:41,614 --> 00:10:46,780 ‫زن هم آلیسون راندوولفه - - ‫بیست و هفت ساله متاهل بدون فرزندی. 160 00:10:46,790 --> 00:10:48,736 ‫هر دوتاشون در محل ‫اقامتِ خودشون پیدا شدن. 161 00:10:48,752 --> 00:10:50,937 ‫به نظر می رسه که زمانِ ‫مرگ حوالی عصرـه روزـه شنبه بوده. 162 00:10:50,955 --> 00:10:52,730 ‫روی الیسون هم همون نشانه هایِ ‫ناشی از دستگاهِ شوکِ برقی رو بهمراهِ، 163 00:10:52,746 --> 00:10:55,795 ‫کبودی های ناشی از بسته شدن ‫توسط یه نوار پلاستیکی مشکی رو داره، 164 00:10:55,830 --> 00:11:00,097 ‫بریدگی های عمیق و حمله با چاقو به نیم تنه ‫بالا و بیرون ریختن ـه متعاقبِ دل و روده. 165 00:11:00,114 --> 00:11:01,240 ‫درست مثل ـه جان قرمزی. 166 00:11:01,265 --> 00:11:01,982 ‫کی جسد رو پیدا کرده؟ 167 00:11:01,997 --> 00:11:05,228 ‫شوهر مقتوله صبحِ یکشنبه همراهِ ‫برادرش از فرودگاه برگشتن خونه. 168 00:11:05,240 --> 00:11:06,753 ‫- یه گلف باز حرفه ایه. ‫- اوه، جدی؟ 169 00:11:06,762 --> 00:11:08,389 ‫اسمش پرایس رَندلُفه. 170 00:11:08,403 --> 00:11:10,292 ‫اون چه رابطه ای با این مرد داره؟ ‫می دونیم؟ 171 00:11:10,306 --> 00:11:12,263 ‫آه، بر اساسِ پرونده هاش، دکترِ زنه است. 172 00:11:12,277 --> 00:11:14,097 ‫- مریض بوده، زنگ زده به دکتر؟ ‫- عاشق و معشوق بودن؟ 173 00:11:14,110 --> 00:11:16,340 ‫نه، مرده همجنس بازه. 174 00:11:18,725 --> 00:11:21,490 ‫دکتر وگنر ممکنه بدونه رابطه شون چی بوده. 175 00:11:21,498 --> 00:11:23,853 ‫واسه تشخیص هویت اینجاست؟ 176 00:11:25,152 --> 00:11:26,995 ‫باشه. 177 00:11:27,314 --> 00:11:29,396 ‫دکتر وَگنِر. 178 00:11:30,648 --> 00:11:34,414 ‫من مامور ترسا لیس بُن هستم، ‫از کمیتهِ تَجسسِ کالیفرنیا. 179 00:11:34,425 --> 00:11:36,052 ‫ارتباط شما با مقتول چیه؟ 180 00:11:36,066 --> 00:11:37,739 ‫من با گرِ گوری کار می کنم... 181 00:11:37,744 --> 00:11:42,204 ‫دکتر تِنن و -- و خانوادهِ راندولف ‫مشتری های دراز مدتِ کارـه ما بودن. 182 00:11:42,212 --> 00:11:44,283 ‫و ویزیت خونگی هم توی کار شما معموله؟ 183 00:11:44,292 --> 00:11:47,375 ‫نه، گِرگوری و آلیسون دوست هایِ صمیمی بودن. 184 00:11:47,380 --> 00:11:49,064 ‫- عاشق و معشوق بودن؟ ‫- نه. 185 00:11:49,070 --> 00:11:50,549 ‫تنن همجنس باز بود. 186 00:11:50,569 --> 00:11:53,368 ‫نه اونا فقط... دوست بودن. 187 00:11:53,377 --> 00:11:55,482 ‫بخاطرـه خدا هم که شده بگید ‫چه اتفاقی براشون افتاد؟ 188 00:11:55,537 --> 00:11:58,313 ‫به نظر میرسه کارـه جان قرمزی باشه. 189 00:11:58,325 --> 00:12:00,066 ‫جان قرمزی دیگه کیه؟ 190 00:12:00,075 --> 00:12:02,180 ‫ما نمی دونیم این کار کی بوده. 191 00:12:02,184 --> 00:12:05,415 ‫باهاتون احتمالاً تماس خواهیم گرفت. ممنون. 192 00:12:13,989 --> 00:12:16,139 ‫جان قرمزی از اینجا وارد می شه. 193 00:12:16,158 --> 00:12:18,513 ‫ببخشید. متاسفم. 194 00:12:18,528 --> 00:12:20,758 ‫اون میاد اینجا. 195 00:12:21,126 --> 00:12:25,381 ‫منتظر زنه است و انتظار داره که تنها بیاد. 196 00:12:25,394 --> 00:12:31,072 ‫فقط مشکل اینه که دوستش تانن شبِ خوبی رو ‫برای اومدن اینجا و خوردنِ بستنی انتخاب نکرده. 197 00:12:32,192 --> 00:12:37,301 ‫پس جان قرمزی با دستگاهِ برقی، به هر ‫جفتشون شوکِ برقی وارد می کنه، و... 198 00:12:37,309 --> 00:12:38,822 ‫ببخشید. 199 00:12:38,849 --> 00:12:43,400 ‫یه میله از ساکِ اینجا بر می داره و.. شَتَرَق! 200 00:12:46,327 --> 00:12:48,568 ‫جمجمهِ تنن می ترکونه. 201 00:12:48,575 --> 00:12:52,580 ‫بعدش وقت شیرینش رو با کار کردن روی ‫آلیسون، به هر نحوی که دوست داره میذاره. 202 00:12:52,583 --> 00:12:56,224 ‫اون دختر کاملاً قویه، پس فقط ‫اگر که قاتل کاملاً قوی باشه، 203 00:12:56,231 --> 00:12:59,257 ‫حدس میزنم اونو با بازو می گیره و... 204 00:13:37,995 --> 00:13:42,296 ‫میگه برای تمام ـه دردهایی که باعث شده ‫تو مادرت متحمل بشید، متاسفه. 205 00:13:42,783 --> 00:13:46,845 ‫-- پنج سال قبل -- ‫عمیقاً متاسفه. 206 00:13:46,841 --> 00:13:49,185 ‫ازت میخواد که اونو ببخشی. 207 00:13:49,190 --> 00:13:52,125 ‫می تونی این کارو بکنی، جنی؟ 208 00:13:53,008 --> 00:13:54,180 ‫نیاز داره که بشنوه که بخشیدیش. 209 00:13:54,188 --> 00:13:55,428 ‫می بخشمت، بابایی. 210 00:13:55,437 --> 00:13:57,929 ‫- اوه، بله. ‫- بابایی، می بخشمت. 211 00:13:58,286 --> 00:14:00,766 ‫الان داره لبخند می زنه. 212 00:14:00,775 --> 00:14:03,506 ‫اونا اشک های شوقه. 213 00:14:04,443 --> 00:14:07,743 ‫پدرت می گه، " خدا خیرت بده و حفظت کنه " 214 00:14:12,859 --> 00:14:14,736 ‫اون رفت. 215 00:14:25,585 --> 00:14:28,156 ‫حیرت انگیزه. حیرت انگیزه. حیرت انگیزه. 216 00:14:28,163 --> 00:14:30,484 ‫اون... تحت تاثیر قرار گرفته. 217 00:14:32,062 --> 00:14:32,995 ‫پاتریک... 218 00:14:33,001 --> 00:14:34,844 ‫- یه ثانیه. ‫- یه کم بهش وقت بده. 219 00:14:34,851 --> 00:14:37,240 ‫حَت - حتماً -- برگرد پیش مون. 220 00:14:37,249 --> 00:14:39,547 ‫- برگشتم. ممنون. ‫- برگشت. 221 00:14:39,558 --> 00:14:45,804 ‫خب، پاتریک، من فهمیدم که تو یه جورایی ‫یه کاراگاه خیلی خارق العاده هم هستی. 222 00:14:45,817 --> 00:14:47,160 ‫این درسته؟ 223 00:14:47,166 --> 00:14:49,510 ‫من سعی می کنم که تا جایی ‫که بتونم به پلیس کمک کنم. 224 00:14:49,515 --> 00:14:53,816 ‫و داری بهشون کمک می کنید که این قاتل زنجیری ‫خطرناک رو بگیری 225 00:14:53,823 --> 00:14:56,076 ‫- اسمش -- اسمش چی بود؟ جان - جان قرمزی؟ ‫- جان قرمزی. 226 00:14:56,081 --> 00:15:00,871 ‫اینم از شکلک مشهورـه جان قرمزی. 227 00:15:00,880 --> 00:15:06,626 ‫کشیده شده توسط خونِ مقتون، در جهتِ ‫عقربه ساعت با انگشت های دست راست، 228 00:15:07,268 --> 00:15:10,101 ‫با استفاده از دستکشِ ‫لاستیکی اشپزخونه. 229 00:15:10,107 --> 00:15:12,610 ‫خیلی خوشحالم که یه دونه از اینا ‫رو با چشای خودم بالاخره دیدم. 230 00:15:12,614 --> 00:15:14,673 ‫این کار جان قرمزی نیست. 231 00:15:15,094 --> 00:15:17,119 ‫باشه. 232 00:15:17,124 --> 00:15:20,059 ‫جان قرمزی خودش رو یه ‫شومَن می دونه، یه هنرمند. 233 00:15:20,059 --> 00:15:21,936 ‫اون علاقه زیادی به تئاتری بودن داره. 234 00:15:21,948 --> 00:15:22,870 ‫در تمامی قتل های قبلی، 235 00:15:22,876 --> 00:15:27,950 ‫همیشه مطمئن می شد که اولین چیزی ‫دیده میشه صورتِ روی دیواره. 236 00:15:27,950 --> 00:15:30,464 ‫اول چهره رو می بینی و می دونی - 237 00:15:30,477 --> 00:15:32,832 ‫می دونی چه اتفاقی افتاده، وحشت ‫سراسرِ وجودِت رو می گیره. 238 00:15:32,833 --> 00:15:36,019 ‫بعدش و فقط بعدش جسدِ ‫مقتول رو می بینی -- 239 00:15:36,040 --> 00:15:37,576 ‫همیشه به این ترتیبه. 240 00:15:37,598 --> 00:15:39,248 ‫اینجا دقیقاً مخالفشه. 241 00:15:39,256 --> 00:15:45,946 ‫اولین چیزی که می بینی جسده، بعدش باید ‫برگردی و بچرخی تا چهرهِ روی دیوار رو ببینی. 242 00:15:45,948 --> 00:15:48,189 ‫اینجا این قانون صدق نمی کنه، می کنه؟ 243 00:15:48,195 --> 00:15:50,243 ‫فکر کنم به سلیقهَ ت بستگی داره. 244 00:15:50,251 --> 00:15:53,494 ‫نه، بس کن. قاتل می تونست چهره ‫رو روی دیوار درست اونجا بکشه، 245 00:15:53,498 --> 00:15:57,685 ‫ولی اینکارو نکرد، چون بهتر از این ‫نمی دونست، چون جان قرمزی نیست. 246 00:15:58,872 --> 00:16:01,227 ‫جالبه. 247 00:16:03,165 --> 00:16:05,805 ‫می دونی مشکل تو چیه، دوست من؟ 248 00:16:05,813 --> 00:16:07,463 ‫تو یه کم زیادی جَو گیر میشی. 249 00:16:07,471 --> 00:16:09,735 ‫تو یه غولی. 250 00:16:10,327 --> 00:16:13,274 ‫اگه وقتِ خوندن " فَنگوریا " حَشری ‫نمی شی، باید بگم که من بریتنی اسپیررَم. 251 00:16:13,283 --> 00:16:14,796 ‫من - من از این حرفِت بدم اومد. 252 00:16:14,801 --> 00:16:16,986 ‫اینطوری می خوای جبران کنی، آره؟ 253 00:16:16,989 --> 00:16:19,174 ‫ببخشید. 254 00:16:19,366 --> 00:16:21,551 ‫این پسره حالِ منُ بهم می زنه. 255 00:16:21,563 --> 00:16:23,816 ‫حال بهم زنه. 256 00:16:24,733 --> 00:16:27,077 ‫شما اینجا به من احتیاجی ندارید. 257 00:16:41,625 --> 00:16:44,253 ‫پس، آره، این یکی با قتل های دیگه یه جور نیستن. 258 00:16:44,268 --> 00:16:45,827 ‫پس جین راست می گفت، یه کُپی کار داریم. 259 00:16:45,842 --> 00:16:49,927 ‫یا شایدم جان قرمزی چیزای جدیدی رو ‫امتحان می کنه، یا جان قرمزی اشتباه کرده. 260 00:16:49,949 --> 00:16:50,802 ‫هنوز نمی دونیم. 261 00:16:50,820 --> 00:16:53,494 ‫تا وقتی که بفهمیم روی مدارک کار می کنیم. 262 00:16:53,504 --> 00:16:54,926 ‫برو با شوهره صحبت کن. 263 00:16:54,937 --> 00:16:57,269 ‫باشه، رییس. 264 00:17:01,429 --> 00:17:03,500 ‫منتظر چی هستی؟ 265 00:17:25,109 --> 00:17:29,819 ‫خب ممکنه توی این پرونده حق با تو ‫باشه. ممکنه. ممنون بخاطرِ توجه اِت. 266 00:17:30,759 --> 00:17:33,057 ‫نه. همچین چیزی گفتم؟ 267 00:17:33,073 --> 00:17:36,509 ‫من فقط دارم اینو می گم که ‫شاید حق با تو باشه، همین. 268 00:17:36,529 --> 00:17:40,295 ‫منظورم اینه که، اگه بخوای برگردی، ‫من نمی تونم مانِعت بشم. 269 00:17:41,227 --> 00:17:44,606 ‫آره، باشه. دارم ازت میخوام که برگردی. 270 00:17:46,406 --> 00:17:48,192 ‫چون. 271 00:17:48,209 --> 00:17:51,156 ‫چون تو برای تیم ما مفیدی. 272 00:17:51,875 --> 00:17:55,175 ‫نه. نه. نمی گم " خواهش ‫می کنم ". برو خودتو مسخره کن. 273 00:17:55,532 --> 00:17:57,398 ‫کله خر. 274 00:18:06,862 --> 00:18:09,524 ‫- صبح بخیر. ‫- می تونم کمکتون کنم؟ 275 00:18:11,229 --> 00:18:15,006 ‫شما باید " وَن پالِت " باشین. ‫خوشحالم. پاتریک جین هستم. 276 00:18:15,026 --> 00:18:16,755 ‫اوه، سلام. از آشنایی با شما خوشوقتم. 277 00:18:16,768 --> 00:18:18,304 ‫مامور چو گفت شما شهر رو ترک کردید. 278 00:18:18,322 --> 00:18:20,347 ‫نه. جایی برای رفتن ندارم. 279 00:18:21,346 --> 00:18:22,859 ‫باشه. 280 00:18:22,870 --> 00:18:25,965 ‫میزـه اونجا رو می خوایید یا این یکی رو؟ 281 00:18:25,974 --> 00:18:27,647 ‫فکر کنم که اون یکی نورگیرِش بهتره. 282 00:18:27,668 --> 00:18:30,433 ‫اون یکی. نورگیرش بهتره. 283 00:18:32,236 --> 00:18:35,217 ‫عضو جدید خیلی خوبی برای ‫خانواده جدی جنایی انتخاب کردی. 284 00:18:35,912 --> 00:18:38,040 ‫اوه، تو کی رسیدی؟ 285 00:18:38,500 --> 00:18:40,093 ‫بَسه دیگه. تسلیمم. 286 00:18:41,079 --> 00:18:43,241 ‫- بسه. خواهش می کنم، بسه. ‫- اهای، تَگ؟ 287 00:18:43,265 --> 00:18:43,811 ‫دوربینُ خاموش کن. 288 00:18:43,829 --> 00:18:46,867 ‫- زود باش، یالا، یالا، کافیه دیگه. ‫- باشه، تموم شد، تموم شد کارمون. 289 00:18:47,949 --> 00:18:51,055 ‫- خیلی بی مزه ای ا ‫- باشه. برو، برو، برو. 290 00:18:51,092 --> 00:18:54,551 ‫بَسه. خواهش می کنم، بَسه! 291 00:18:58,606 --> 00:19:01,701 ‫من یه فرشته زیبا و ارزشمند رو از دست دادم. 292 00:19:03,400 --> 00:19:06,745 ‫بله، قربان. زنِ خوش قیافه ای بود. 293 00:19:10,179 --> 00:19:12,193 ‫امیدوارم نارحت نشی که راست ‫می رم سر اصل ـه مطلب، پرایس. 294 00:19:12,213 --> 00:19:14,420 ‫شما مسابقه جمعه ‫رو برنده نشدید، درسته؟ 295 00:19:14,450 --> 00:19:15,872 ‫ولی تا یکشنبه برنگشتید خونه. 296 00:19:15,890 --> 00:19:18,268 ‫این همه وقت توی " فِرِنسو " چی کار می کردین؟ 297 00:19:18,297 --> 00:19:20,402 ‫دو زاریم افتاد. شما... شماها ‫نمی تونین قاتل ـه واقعی رو بگیرین، 298 00:19:20,433 --> 00:19:22,356 ‫پس میخواین قتلُ بندازین گردنِ من؟ 299 00:19:22,377 --> 00:19:24,732 ‫نخیر، قربان. اگه مدرکی دالّه بر حضورِ شما ‫در همون جایی که ادعا می کنید، داشته باشیم، 300 00:19:24,754 --> 00:19:28,076 ‫ ما می تونیم اسمِ شما رو ‫از لیستِ مضنونین حذف کنیم. 301 00:19:37,476 --> 00:19:40,309 ‫من پیش ـه یه متخصص ـه ماساژ بودم. 302 00:19:40,337 --> 00:19:42,180 ‫اسمش؟ 303 00:19:43,650 --> 00:19:47,450 ‫یه " لیدی " تو اسمِش داشت. 304 00:19:47,499 --> 00:19:49,354 ‫باید توی فاکتورـه کارتِ اعتباری باشه. 305 00:19:49,382 --> 00:19:50,998 ‫بیا. 306 00:19:51,013 --> 00:19:53,311 ‫از آشنایی با شما خوشوقت شدم، پسرا. 307 00:19:54,985 --> 00:19:58,478 ‫ما یه مجموعهِ کامل ـه درمانی ـه خصوصی هستیم. 308 00:19:58,493 --> 00:20:02,555 ‫ما دارای بخش های مختلف در ارتباط با ‫مراقبت های ویژه، آه، جراحیِ زیبایی 309 00:20:02,571 --> 00:20:05,370 ‫روان درمانی، مراقبت های ورزشی -- هر ‫چیزی که اسمشو ببرید، هستیم. 310 00:20:05,387 --> 00:20:07,492 ‫این ارتباطِ آفریقایی جریانش چیه؟ 311 00:20:07,502 --> 00:20:09,209 ‫تمام این مجتمع به خاطرـه همونه. 312 00:20:09,226 --> 00:20:14,790 ‫نصفِ درآمدهایِ ما صَرفِ ساختن و تجهیزِ کلینیک های ‫درمانی در جامعه های نیازمند آفریقایی می شه. 313 00:20:15,530 --> 00:20:17,464 ‫آه، اینم از این. 314 00:20:19,388 --> 00:20:21,743 ‫پرونده کوچیکیه. 315 00:20:21,753 --> 00:20:24,541 ‫آلیسون یه خانم ـه جوانِ سالم بود. 316 00:20:24,559 --> 00:20:26,266 ‫سابقه روانی؟ 317 00:20:26,283 --> 00:20:27,978 ‫اصلاً سابقه ای نداشته. 318 00:20:27,997 --> 00:20:31,661 ‫بیماری های مقاربتی؟ زخم های غیر عادی؟ 319 00:20:31,666 --> 00:20:33,327 ‫اسم ـه کتاب : شخصیت و انحراف 320 00:20:33,329 --> 00:20:33,077 ‫نه. 321 00:20:33,078 --> 00:20:37,128 ‫به جز چند تا معاینه عمومی که من انجام دادم، بقیه معاینه هاش ‫همش توسطِ دکتر تنن انجام گرفته -- همشم مربوط به زیبایی بوده. 322 00:20:37,147 --> 00:20:38,911 ‫تَنن دفترـه خاطرات هم داشت؟ 323 00:20:38,931 --> 00:20:42,731 ‫پرونده قبلی ما چون قربانی دفترچهِ ‫خاطرات داشت، حل شد. 324 00:20:42,760 --> 00:20:44,728 ‫دفتر چه خاطرات؟ فکر نکنم. 325 00:20:44,744 --> 00:20:47,566 ‫برگردیم سرـه قضیهِ آلیسون رندولف... 326 00:20:47,580 --> 00:20:50,094 ‫فکر می کنید ازدواجش چطور بود؟ 327 00:20:50,116 --> 00:20:52,608 ‫خوشحال؟ ناراضی؟ 328 00:20:52,621 --> 00:20:56,967 ‫حدودِ شش ماه پیش، دکتر ‫تنن مشاوره من خواست. 329 00:20:57,923 --> 00:21:01,780 ‫بخاطر اینکه آلیسون تقاضای قرصِ جلوگیری ‫از حاملگی بدونِ نسخه رو کرده بود، 330 00:21:01,801 --> 00:21:04,987 ‫که از نظر قانون پزشکی، خلافه. 331 00:21:05,008 --> 00:21:07,830 ‫من گفتم مشکلی نیست. 332 00:21:07,854 --> 00:21:12,451 ‫منظورم اینه که بهتره خودمون اینکارو بکنیم ‫تا یه داروخونه " تیجوانا " یی. 333 00:21:12,474 --> 00:21:14,670 ‫چرا اینطور مخفیانه؟ 334 00:21:14,690 --> 00:21:18,433 ‫پرایس راندولف در تاریخِ دوم آپریل وازکتومی کرده. ‫وازکتومی: یک عمل جراحیِ مردانه ‫برای جلوگیری از حاملگی 335 00:21:19,722 --> 00:21:22,123 ‫اگه کار دیگه ای هست که بتونم بکنم... 336 00:21:22,143 --> 00:21:24,362 ‫ممنونم. 337 00:21:25,315 --> 00:21:27,488 ‫در واقع یه کاری هست که بتونید بکنید. 338 00:21:27,497 --> 00:21:29,773 ‫من قرص ـه خوابم تموم شده. 339 00:21:29,788 --> 00:21:31,096 ‫می تونید راهم بندازید؟ 340 00:21:31,109 --> 00:21:32,599 ‫هر چیز قوی ای کافیه. 341 00:21:32,609 --> 00:21:34,623 ‫حتماً. آه، برای یه مشاوره بیاین. 342 00:21:34,630 --> 00:21:36,337 ‫امروز بعد از ظهر براتون وقت می ذارم. 343 00:21:36,351 --> 00:21:38,945 ‫اوه، نه. من - من امیدوار بودم ‫همین الان برام ردیفِش کنید. 344 00:21:38,953 --> 00:21:41,650 ‫بدون چونه زنی با دکتر. 345 00:21:41,924 --> 00:21:42,982 ‫متاسفم. 346 00:21:42,996 --> 00:21:47,820 ‫ولی من بدون یه جور " چونه زنی " با دکتر ‫برای تجویز نسخه احساس راحتی نمی کنم. 347 00:21:47,828 --> 00:21:49,626 ‫می فهمم. آه، مشکلی نیست. 348 00:21:50,539 --> 00:21:53,224 ‫بهتون زنگ می زنم... شاید. 349 00:21:56,132 --> 00:21:57,463 ‫من فکر کنم شوهره قاتل باشه. 350 00:21:57,473 --> 00:21:59,794 ‫یه جِنده رو که می شناسه استخدام کرده که ‫برای نبودن تو محلِ جرم براش شهادت بده، 351 00:21:59,814 --> 00:22:01,839 ‫زنشُ می کشه، بعدش ‫دوباره با هواپیما برمی گرده. 352 00:22:01,866 --> 00:22:05,245 ‫با حساب و کتاب بود ولی در کل احمقانه. 353 00:22:05,257 --> 00:22:07,271 ‫به رکورد بازیش در تورنمنت نگاه کردی؟ 354 00:22:07,288 --> 00:22:09,143 ‫بد نیست. شش میلی تونسته بزنه. 355 00:22:09,149 --> 00:22:11,425 ‫مم - هم، برای دوم و سوم شدن. 356 00:22:11,440 --> 00:22:13,966 ‫اگه با یه حرفه ای بذاریش روی منطقه هیجدهم، 357 00:22:13,992 --> 00:22:16,165 ‫مثل ـه روز روشنه که گند می زنه. 358 00:22:16,174 --> 00:22:17,642 ‫این کاره نیست. 359 00:22:17,654 --> 00:22:20,055 ‫اون عرضه کشتن زنش ‫رو نداره. کار اون نبوده. 360 00:22:20,896 --> 00:22:24,742 ‫داری می گی که یه مظنون اصلی رو از لیست ‫حذف کنیم، چون هیچ وقت نفر اول نشده؟ 361 00:22:24,748 --> 00:22:27,513 ‫اوه، نه، نه، نه. من فقط می خواستم ‫لال از دنیا نرفته باشم. 362 00:22:29,631 --> 00:22:31,645 ‫چطوری اینکارو کردی؟ 363 00:22:32,292 --> 00:22:34,238 ‫تله کنیسس. ‫تله کنیسس : حرکت اجسام با ذهن 364 00:22:34,253 --> 00:22:36,255 ‫روش فوت کرد 365 00:22:37,175 --> 00:22:39,883 ‫اینم یه راه دیگشه. 366 00:22:41,007 --> 00:22:45,456 ‫آقای جین، یه سوال داشتم ‫راجع به حرفه قبلی تون. 367 00:22:45,470 --> 00:22:46,983 ‫بپرس. 368 00:22:46,991 --> 00:22:50,052 ‫وقتی که با کسایی دیگه که با دنیای مرده ها ‫ارتباط دارن صحبت می کنید -- واقعی هاشون -- 369 00:22:50,073 --> 00:22:52,701 ‫اونا می تونن تشخیص بدن که وانمود می کنید؟ 370 00:22:52,713 --> 00:22:54,886 ‫همچنین کسانی با چنین قابلینهایی وجود ندارن. 371 00:22:54,895 --> 00:22:56,090 ‫با کمال احترام، مخالفم. 372 00:22:56,096 --> 00:22:57,905 ‫دخترعموی من " یولادا " قدرت ارتباط با ارواح رو داره. 373 00:22:57,917 --> 00:23:00,864 ‫پسرعموی شما یا دروغ می گه یا ‫گولِ تون می زنه، یا هر دوش. 374 00:23:00,878 --> 00:23:01,948 ‫آروم. 375 00:23:01,958 --> 00:23:04,564 ‫نه، نه، اون نظر خودش رو گفت. 376 00:23:04,580 --> 00:23:06,036 ‫ولی فکر کنم اشتباه می کنه. 377 00:23:06,051 --> 00:23:07,803 ‫- اون قدرت ذهنی داره. ‫- ممنون. 378 00:23:07,812 --> 00:23:09,917 ‫اون می تونه با دنیای دیگه ارتباط برقرار کنه. 379 00:23:09,933 --> 00:23:11,401 ‫من خودم دیدم اینکارو می کنه. 380 00:23:11,414 --> 00:23:13,587 ‫گذاشت با یه نفر که مرده صحبت کنی. 381 00:23:13,595 --> 00:23:14,460 ‫بله. 382 00:23:14,466 --> 00:23:17,572 ‫یه نفر که خیلی دوست داشتید و ‫هنوزم دلتون براش تنگ میشه. 383 00:23:17,587 --> 00:23:18,873 ‫بله. 384 00:23:18,888 --> 00:23:22,188 ‫تو می خواستی که قدرتش واقعی ‫باشه، پس برات واقعی به نظر اومد. 385 00:23:22,470 --> 00:23:23,505 ‫نه. 386 00:23:23,520 --> 00:23:25,340 ‫خیلی مطمئنی که حق با توئه. 387 00:23:25,351 --> 00:23:26,443 ‫عِلم همه چیزُ توضیح نمی ده. 388 00:23:26,453 --> 00:23:28,911 ‫پانصد سال پیش رادیو مثل یه شعبده بازی بود. 389 00:23:28,924 --> 00:23:29,948 ‫دقیقاً. 390 00:23:29,954 --> 00:23:33,242 ‫در پانصد سال اینده، ارتباط با دنیایِ ‫دیگه، ممکنه کاملاً عادی باشه. 391 00:23:33,256 --> 00:23:35,406 ‫" دنیای دیگه " 392 00:23:38,409 --> 00:23:41,037 ‫پدرت مربی فوتبال بود، نه؟ 393 00:23:41,500 --> 00:23:42,820 ‫اینُ از کجا فهمیدی؟ 394 00:23:42,831 --> 00:23:44,606 ‫از طرزـه رفتارت مشخصه. 395 00:23:44,622 --> 00:23:48,855 ‫منظورم اینه که بابات همیشه نمی گفت ‫زندگی مثل یه بازی فوتباله؟ 396 00:23:48,864 --> 00:23:52,619 ‫وقتی که سوت بازی زده شد، ‫بازی تمومه. همه چی پایان یافته. 397 00:23:52,637 --> 00:23:55,481 ‫چیز دیگه ای وجود نداره. ‫" دنیایِ دیگه " ای وجود نداره. 398 00:23:55,498 --> 00:23:59,366 ‫همینه... خرچنگ با نون و غذای دریایی. 399 00:23:59,380 --> 00:24:01,860 ‫و بعدش... هیچی. 400 00:24:02,412 --> 00:24:04,437 ‫مردِ بدبختِ بیچاره ای هستی. 401 00:24:04,443 --> 00:24:07,617 ‫قلمرو خداوند یه مکانِ واقعیه. 402 00:24:07,915 --> 00:24:12,477 ‫باشه، امشب وقتی که " ریگسبی " ‫ازت خواست بری به اتاقش توی هتل... 403 00:24:16,300 --> 00:24:17,927 ‫جواب مثبت بده. 404 00:24:17,941 --> 00:24:18,817 ‫ببخشید؟ 405 00:24:18,832 --> 00:24:21,802 ‫می دونم. می خواستی برای امشب ‫به طور اجمالی بهش جواب منفی بدی. 406 00:24:21,805 --> 00:24:23,807 ‫تو اولین هفته کاریت می خواستی ‫برای خودت یه کم کلاس بزاری. 407 00:24:23,811 --> 00:24:25,779 ‫به من ربطی نداره. ولی چرا که نه؟ 408 00:24:26,067 --> 00:24:28,752 ‫ریگسبی عاشق خیلی خوبیه، مطمئنم. 409 00:24:29,062 --> 00:24:31,724 ‫درشت هیکل ولی منصف. درسته؟ 410 00:24:32,266 --> 00:24:34,268 ‫درسته. 411 00:24:39,003 --> 00:24:44,567 ‫قلمروی خداوند یه مکان حقیقیه، آقایِ ‫جین، و شما یه روح فناناپذیر دارید. 412 00:24:45,591 --> 00:24:48,435 ‫اوه، واقعاً امیدوارم اشتباه کنی. 413 00:24:54,135 --> 00:24:54,897 ‫شب بخیر. 414 00:24:54,903 --> 00:24:56,905 ‫- شب بخیر. ‫- می بینمت، رفیق. 415 00:25:04,395 --> 00:25:06,671 ‫این یکی... طبقه منه. 416 00:25:10,634 --> 00:25:13,148 ‫به واحد ما خوش اومدید، مامور ون پلت. 417 00:25:13,160 --> 00:25:15,845 ‫ممنون، مامور ریگسبی. 418 00:26:19,160 --> 00:26:20,537 ‫سلام، دوست قدیمی. 419 00:26:20,551 --> 00:26:21,985 ‫یه مُدتیه اَزت خبر ندارم. 420 00:26:22,002 --> 00:26:23,458 ‫امیدوارم هنوز حالت خوب باشه. 421 00:26:23,484 --> 00:26:25,225 ‫من پیشرفتِ خوبی داشتم و خوشحالم. 422 00:26:25,236 --> 00:26:29,013 ‫من تا حالا دوازده تا زنِ متاهل رو کُشتم و ‫به زودی سیزدهمین رو هم می کُشم. 423 00:26:29,500 --> 00:26:31,309 ‫چرا نمیتونی منُ بگیری؟ 424 00:26:31,322 --> 00:26:34,883 ‫باید حسابی حس ـه ضعیفی، احمقی ‫و ناراحتی بهت دست داده باشه. 425 00:26:34,896 --> 00:26:39,311 ‫اوه، خب، با بهترین آرزوها، جان قرمزی. 426 00:26:40,282 --> 00:26:42,307 ‫از نظرـه من که نامه جعلی نیست. 427 00:26:42,323 --> 00:26:43,540 ‫گویا کارِ جان قرمزیه. ولی اینطور نیست. 428 00:26:43,555 --> 00:26:46,115 ‫جان قرمزی برای مَتلک پرونی به ‫من خودشُ به خطر نمی ندازه. 429 00:26:46,128 --> 00:26:48,574 ‫پس قاتلِ واقعی می خواد ‫ما رو از مسیر منحرف کنه؟ 430 00:26:48,590 --> 00:26:51,560 ‫چو، ببین پرایس راندولف ‫نیم ساعتِ پیش کجا بود. 431 00:26:51,594 --> 00:26:54,017 ‫ریگسبی می خوام دوربین های ‫امنیتیِ هتل رو چک کنی. 432 00:26:54,026 --> 00:26:56,188 ‫اونا رو ببرشون پزشکی قانونی. 433 00:27:01,614 --> 00:27:02,786 ‫حالت خوبه؟ 434 00:27:02,795 --> 00:27:04,923 ‫کاملاً. 435 00:27:04,938 --> 00:27:06,906 ‫یه کم بخواب. 436 00:27:44,789 --> 00:27:46,780 ‫- سلام؟ ‫- صبح بخیر. 437 00:27:46,792 --> 00:27:48,783 ‫تو نخوابیدی. درسته؟ 438 00:27:53,328 --> 00:27:57,117 ‫من - من می خوام برای مشاوره با دکتر ‫وَگنر یه وقت بگیرم، لطفاً. اورژانسیه. 439 00:27:57,132 --> 00:28:00,625 ‫جین. پاتریک جین. بله، منتظر می مونم. 440 00:28:01,456 --> 00:28:03,231 ‫پزشکی قانونی یه سرنخ پیدا کرده. 441 00:28:03,238 --> 00:28:05,889 ‫خونِ داخل ـه پاکت متعلق ـه به آلیسون راندولُفه. 442 00:28:05,921 --> 00:28:10,483 ‫ولی اونجا یه مو پیدا کردن که ‫نه مالِ آلیسونه، نه مالِ تنن. 443 00:28:10,496 --> 00:28:13,215 ‫حدس بزنین مالِ کی بوده. 444 00:28:13,229 --> 00:28:16,142 ‫مال توئه. حیرت انگیزه، نه؟ 445 00:28:19,976 --> 00:28:22,126 ‫عِلم. 446 00:28:26,363 --> 00:28:28,218 ‫این احمقانه است. 447 00:28:28,265 --> 00:28:30,779 ‫من... من آلیسون رو نکشتم. 448 00:28:30,797 --> 00:28:32,959 ‫پس بودن موی تویِ پاکتُ ‫چطوری توضیح می دی؟ 449 00:28:32,969 --> 00:28:37,167 ‫یا یه اشتباه بوده یا -- یا برام پاپوش ساختن. 450 00:28:37,194 --> 00:28:38,434 ‫کی می خواد برای شما ‫پاپوش درست کنه؟ 451 00:28:38,455 --> 00:28:40,435 ‫ما نمی خوایم، اگه این طوری فکر می کنید. 452 00:28:40,447 --> 00:28:42,677 ‫اون و آلیسون عاشق هم بودن. 453 00:28:42,699 --> 00:28:45,350 ‫کی می خواد برای تو ‫پاپوش بسازه، تگ؟ 454 00:28:46,134 --> 00:28:47,499 ‫برادرم. 455 00:28:47,505 --> 00:28:49,803 ‫چرا باید بخواد همچین کاری بکنه؟ 456 00:28:51,479 --> 00:28:54,494 ‫من و آلیسون عاشق هم بودیم. 457 00:28:54,837 --> 00:28:58,046 ‫من فکر می کنم تو واقعاً می تونی ذهنِ آدما ‫رو بخونی فقط می ترسی که اعتراف کنی. 458 00:29:00,741 --> 00:29:03,187 ‫خب... 459 00:29:06,018 --> 00:29:08,191 ‫خب... 460 00:29:10,574 --> 00:29:12,303 ‫چرا نمی تونید بخوابید؟ 461 00:29:12,313 --> 00:29:15,533 ‫چون نمی تونم بدون صحبت کردن ‫با یه دکتر قرص خواب بگیرم. 462 00:29:17,079 --> 00:29:18,797 ‫و دوست نداری با دکترا صحبت کنی. 463 00:29:18,808 --> 00:29:22,438 ‫می دونید اونا همیشه می خوان ‫باهوشترین فردِ تویِ اتاق باشن، مگه نه؟ 464 00:29:22,835 --> 00:29:25,930 ‫درحالی که مشخصاً من باهوش تَرم. 465 00:29:29,270 --> 00:29:33,275 ‫تو از ذات و وجود اصلی خودت ‫به شدت محافظت می کنی. 466 00:29:34,106 --> 00:29:36,768 ‫فکر می کنی دلیلش چیه؟ 467 00:29:38,742 --> 00:29:42,144 ‫می دونی این دقیقاً همونطوریه ‫که تصورشُ می کردم. 468 00:29:42,839 --> 00:29:45,046 ‫حالا می خوای راجع به ‫مادرم ازم سوال کنی؟ 469 00:29:45,058 --> 00:29:46,685 ‫می خوای راجع به ‫مادرت ازت سوال کنم؟ 470 00:29:46,696 --> 00:29:49,347 ‫من فقط می خوام بخوابم. 471 00:29:49,833 --> 00:29:53,133 ‫همین باعث می شه ‫شب ها بیدار بمونی؟ 472 00:29:53,861 --> 00:29:55,909 ‫اسمش چی بود؟ جان قرمزی؟ 473 00:29:55,920 --> 00:29:57,115 ‫درسته. جان قرمزی. 474 00:29:57,128 --> 00:30:01,440 ‫اه، اون -- اون در حال حاضر حداقل هشت ‫زن رو که ما ازش اطلاع داریم، به قتل رسونده. 475 00:30:01,445 --> 00:30:04,062 ‫اه، پلیس اَزم خواسته که ‫با روحش ارتباط برقرار کنم، 476 00:30:04,073 --> 00:30:06,075 ‫که ببینم آیا می تونم بفهمم این کیه. 477 00:30:06,082 --> 00:30:10,804 ‫اه، دقیقاً چطور این کارو میکنی، که با ‫نیرویِ ذهنی کسی رو شناسایی کنی؟ 478 00:30:10,808 --> 00:30:14,358 ‫خب، دیویس، شیطانِ واقعی ‫مثل آتیش می سوزه. 479 00:30:14,375 --> 00:30:18,300 ‫همراه با شعله ای سرد و تاریک می سوزه. 480 00:30:18,322 --> 00:30:24,000 ‫من به خودم مجبور می کنم که به درونِ ‫شعله نگاه کنم، و چهره ای از شیطان ببینم. 481 00:30:24,028 --> 00:30:26,907 ‫در این مورد، جان قرمزی. 482 00:30:26,915 --> 00:30:29,543 ‫اون یک مردِ کوچیکِ شکنجه دیده و بدبخته. 483 00:30:29,553 --> 00:30:31,442 ‫یک فردِ تنها. 484 00:30:31,472 --> 00:30:35,090 ‫غمگین. خیلی غمگین. 485 00:30:55,333 --> 00:30:58,735 ‫" جنابِ اقای جین عزیز، من دوست ‫ندارم در رسانه ها بهم تهمت بزنن. " 486 00:30:58,750 --> 00:31:01,105 ‫" مخصوصاً توسط یه فرد پول دوستِ عوضی. " 487 00:31:01,129 --> 00:31:04,724 ‫" اگه واقعاً به جای یه کِرمِ ‫دروغگو، یه واسطِ واقعی بودی، " 488 00:31:04,747 --> 00:31:09,765 ‫" لازم نبود که در رو باز کنی تا ببینی چه بلایی ‫سر همسر و بچه دوست داشتنیت آورده ام. " 489 00:31:18,676 --> 00:31:22,283 ‫آقای جین؟ آقای جین؟ 490 00:31:23,831 --> 00:31:26,789 ‫چی باعث می شه شب ها بیدار بمونی؟ 491 00:31:34,903 --> 00:31:38,328 ‫می دونید وقتی بچه بودم، یه مزرعه داشتیم. 492 00:31:38,331 --> 00:31:41,187 ‫خیلی کار واسه انجام بود. 493 00:31:42,467 --> 00:31:45,493 ‫- من یه جورایی تنبل بودم. ‫- خب؟ 494 00:31:50,232 --> 00:31:54,476 ‫و همیشه سعی می کردم برادر کوچیکم ‫جیمی رو مجبور کنم که کارهام رو انجام بده. 495 00:31:56,647 --> 00:32:01,301 ‫یه روز، بهش قول دادم اگه هیزم ها ‫ببُره، بهش یه دلار می دم. 496 00:32:01,902 --> 00:32:03,984 ‫خب... 497 00:32:04,400 --> 00:32:08,439 ‫اون با اره اشتباهی یکی از سُرخرگهاشُ ‫پاره کرد و از خون ریزی مُرد. 498 00:32:11,045 --> 00:32:13,480 ‫بخاطره... 499 00:32:14,502 --> 00:32:17,244 ‫انجام دادنِ کارهایِ من مُرد. 500 00:32:22,357 --> 00:32:24,519 ‫می دونی... 501 00:32:24,525 --> 00:32:29,417 ‫این تقریباً همون چیزی بود ‫که برای جانی کَش اتفاق افتاد. ‫جانی کَش : موزیسینِ معروفِ آمریکایی 502 00:32:29,781 --> 00:32:32,227 ‫واقعاً؟ 503 00:32:36,222 --> 00:32:38,577 ‫وَهم آوره. 504 00:32:43,127 --> 00:32:45,038 ‫- آقای رندولف. ‫- خب -- حرف مُفت نزن دیگه. 505 00:32:45,040 --> 00:32:46,379 ‫برادر من هیچی کاری نکرده. 506 00:32:46,380 --> 00:32:47,940 ‫شما آشغالها هم هنوز نتونستین چیزی بر علیهِ ‫من پیدا کنید، پس گیر دادین به خونوادهِ من. 507 00:32:47,953 --> 00:32:50,513 ‫- به این می گن آزار و اذیت. ‫- پرایس، رو چی به توافق رسیدیم؟ 508 00:32:50,528 --> 00:32:53,099 ‫آقای رندولف مطمئن باشید ما الکی ‫قصدِ آزار و اذیتِ شما رو نداریم. 509 00:32:53,112 --> 00:32:54,443 ‫ما آشغالا برادرتون رو دستگیر کرده ایم چون 510 00:32:54,465 --> 00:32:57,730 ‫مدرک فیزیکی داریم که اون رو با ‫جنایت و انگیزه برای انجامش ربط می ده. 511 00:32:57,740 --> 00:33:01,938 ‫اون شهادت داده که وقتی شما خونه ‫نبودین، با همسرتون کلی حال می فرمودن. 512 00:33:02,978 --> 00:33:05,322 ‫تَگ و آلیسون؟ 513 00:33:08,146 --> 00:33:10,524 ‫این چیزیه که اون می گه و همچنین گفته ‫که این شما بوده اید، که اون رو کشته اید، 514 00:33:10,541 --> 00:33:13,044 ‫- و حالا بخاطرِ انتقام دارید سعی می کنید براش پاپوش بسازید. ‫- چی گفتی؟ 515 00:33:13,055 --> 00:33:16,434 ‫چی -- آشغال ا ‫تو - - 516 00:33:18,343 --> 00:33:20,539 ‫- حروم زاده! ‫- تو مثل آشغال باهاش رفتار می کردی! 517 00:33:20,557 --> 00:33:21,649 ‫چه انتظاری داشتی؟ 518 00:33:21,659 --> 00:33:23,332 ‫من انتظار نداشتم که برادر ‫کوچکم با زنم رابطه داشته باشه! 519 00:33:23,341 --> 00:33:25,799 ‫تو یه عوضی ضعیفی! 520 00:33:34,890 --> 00:33:38,565 ‫همه چیزایی که بهم گفتین ‫دروغ بود، مگه نه؟ 521 00:33:39,578 --> 00:33:41,444 ‫بله. 522 00:33:41,461 --> 00:33:43,407 ‫چرا؟ 523 00:33:43,424 --> 00:33:44,858 ‫من می تونم تشخیص بدم ‫که دردِ بزرگی داری. 524 00:33:44,867 --> 00:33:47,575 ‫چرا حقیقتُ نمی گی؟ 525 00:33:47,932 --> 00:33:50,299 ‫حقیقت پیشِ خودم محفوظه. 526 00:33:53,441 --> 00:33:56,001 ‫- می فهمم. ‫- ممنون. 527 00:34:03,988 --> 00:34:05,843 ‫بله. 528 00:34:06,642 --> 00:34:09,202 ‫یادتون هست اون روز صبح راجع به اینکه تنن ‫دفترِ خاطرات داشت یا نه صحبت می کردیم، 529 00:34:09,216 --> 00:34:11,412 ‫و من پرسیدم که اون دفتر خاطرات داشت ‫یا نه و شما گفتید که آره، داشت؟ 530 00:34:11,440 --> 00:34:13,932 ‫- خب، دفتر خاطراتی توی وسایلش پیدا نکردیم. ‫- نه. 531 00:34:13,944 --> 00:34:15,594 ‫ببخشید، نه؟ 532 00:34:15,607 --> 00:34:19,373 ‫نه، اشتباه می کنید. من - من فکر نمی کردم ‫که اون دفترِ خاطراتی داشته باشه. 533 00:34:19,393 --> 00:34:21,248 ‫عجیبه. 534 00:34:21,637 --> 00:34:24,493 ‫پس یا باید یه نفر دیگه به من گفته باشه. 535 00:34:24,511 --> 00:34:27,253 ‫یا اینکه یا من دیوونه شدم. 536 00:34:27,887 --> 00:34:32,188 ‫ولی صد در صد مطمئنم شنیدم ‫که تنن یه دفتر خاطرات داشته. 537 00:34:32,204 --> 00:34:35,834 ‫خب، این عجیبه، ولی چرا باید مهم ‫باشه که اون دفترِ خاطرات داشته یا نه؟ 538 00:34:35,850 --> 00:34:37,045 ‫راست می گی. مهم نیست. 539 00:34:37,053 --> 00:34:41,854 ‫فقط من با خودم فکر می کردم چرا شعبده بازها ‫دستیارهایِ دختر خوشکل دارن؟ 540 00:34:42,642 --> 00:34:43,518 ‫چرا؟ 541 00:34:43,533 --> 00:34:46,309 ‫چون دخترها خوب می تونن ‫حواسِ تماشاچی ها رو پرت کنن. 542 00:34:46,348 --> 00:34:48,544 ‫تماشاچی ها برای مدتِ طولانی ‫به دختر خوشکله نگاه می کنن 543 00:34:48,571 --> 00:34:53,395 ‫به جای اینکه به جایی توجه کنن، که باید ‫توجه کنن تا متوجه حقهِ شعبده باز بشن. 544 00:34:55,392 --> 00:35:00,046 ‫به هر حال من فردا چند نفر از تیم تَجسُس ‫می فرستم تا اون دخترچه رو پیدا کنن. 545 00:35:00,070 --> 00:35:02,960 ‫مم، مگه دفترِ کارشُ رو قبلاً نگشتن؟ 546 00:35:02,975 --> 00:35:05,285 ‫اوه، اولین بار هیچوقت ‫کارشون درست انجام نمی دَن. 547 00:35:05,298 --> 00:35:08,836 ‫یه بار دیگه امتحان کنن شاید شانس ‫بیارن، نه؟ باید یه جایی اون دور و ور باشه. 548 00:35:08,854 --> 00:35:10,754 ‫برای همه چی ممنون، دُکی. 549 00:35:11,017 --> 00:35:13,315 ‫- شب بخیر. ‫- شب بخیر. 550 00:35:50,462 --> 00:35:52,351 ‫چیزی رو گم کردید؟ 551 00:35:53,817 --> 00:35:54,943 ‫شما چطور اومدید تو؟ 552 00:35:54,960 --> 00:35:56,041 ‫در باز بود. 553 00:35:56,051 --> 00:35:58,201 ‫فکر کنم تلفنم رو توی دفترتون جا گذاشتم. 554 00:35:58,235 --> 00:35:59,680 ‫در باز نبود. 555 00:35:59,687 --> 00:36:02,213 ‫باید باز بوده باشه. پس ‫چه جوری اومدم تو. 556 00:36:07,330 --> 00:36:09,469 ‫داری چی کار میکنی؟ 557 00:36:12,128 --> 00:36:17,544 ‫اعتراف می کنم که جَوِ ‫کاراگاه بازی منُ گرفت، من... 558 00:36:18,404 --> 00:36:21,112 ‫من دنبالِ دفترِ خاطرات بودم. 559 00:36:23,020 --> 00:36:24,636 ‫یه کم جَوگیر شدم. 560 00:36:24,639 --> 00:36:26,744 ‫شوخی نکن! 561 00:36:26,748 --> 00:36:28,762 ‫دفتر خاطراتی نیست؟ 562 00:36:29,126 --> 00:36:31,185 ‫نه نیست. 563 00:36:32,324 --> 00:36:34,019 ‫شاید بهتر باشه من یکم بگردم. 564 00:36:34,023 --> 00:36:36,344 ‫من توی پیدا کردن وسایل ماهرم. 565 00:36:36,351 --> 00:36:38,752 ‫مهمون من باش. 566 00:37:41,536 --> 00:37:43,675 ‫پیداش کردم. 567 00:37:47,972 --> 00:37:51,169 ‫دکتر وَگنر، ممنون برای کمک تون. 568 00:37:59,744 --> 00:38:01,439 ‫آقای جین. 569 00:38:01,442 --> 00:38:04,434 ‫آه، تلفن تون. 570 00:38:04,750 --> 00:38:07,242 ‫راست می گی. 571 00:38:08,297 --> 00:38:10,288 ‫ممنون. 572 00:38:17,021 --> 00:38:19,262 ‫اه، آره، پیداش کردم. 573 00:38:19,270 --> 00:38:20,806 ‫خنگ بازی در آوردم. 574 00:38:20,818 --> 00:38:22,855 ‫- خب، دوباره خداحافظ. ‫- وایسا. 575 00:38:26,335 --> 00:38:28,963 ‫اون دفتر خاطرات رو بده من. 576 00:38:50,898 --> 00:38:52,332 ‫خیلی سرگرم کننده است. 577 00:38:52,347 --> 00:38:54,167 ‫سعی خودمُ کردم. 578 00:38:58,303 --> 00:38:59,270 ‫می دونستم. 579 00:38:59,282 --> 00:39:02,104 ‫می دونستم ممکنه حقه باشه، امّا من... 580 00:39:03,739 --> 00:39:05,218 ‫من باید مطمئن می شدم. 581 00:39:05,228 --> 00:39:08,698 ‫بله. حُقه همینطوری عمل می کنه. 582 00:39:09,285 --> 00:39:11,492 ‫چی باعث شد به من شک کنی؟ 583 00:39:11,504 --> 00:39:14,542 ‫منظورم از این سوالم این نیست ‫که کارِ من بوده، فقط کنجکاوم 584 00:39:14,842 --> 00:39:17,504 ‫وقتی اول بار با هم آشنا شدیم ‫گفتی نمیدونی جان قرمزی کیه، 585 00:39:17,510 --> 00:39:21,526 ‫ولی راجع به جرم شناسی ‫کتابهایی داری -- اونجا -- 586 00:39:21,537 --> 00:39:23,744 ‫راجع به جان قرمزی یه چیزهایی توش هست. 587 00:39:23,766 --> 00:39:28,431 ‫تو دکترِ خانوادگیِ راندولف ها هستی، پس ‫به اسونی می تونی یه مو از تگ ور داری، 588 00:39:28,443 --> 00:39:35,713 ‫و، از اون جهت که یه دکتری به راحتی ‫می تونستی مغز یه انسان رو خُرد کنی. 589 00:39:36,936 --> 00:39:39,667 ‫کاملاً مشخص بود که کار توئه. 590 00:39:40,324 --> 00:39:42,713 ‫همین؟ 591 00:39:42,723 --> 00:39:44,999 ‫هیچ مدرکی که نداری. 592 00:39:45,001 --> 00:39:46,332 ‫اونا همه اش حدسه. 593 00:39:46,340 --> 00:39:48,092 ‫اوه، می دونم. 594 00:39:48,099 --> 00:39:51,273 ‫فقط می خواستم مطمئن ‫بشم که جوابِ درست رو دارم. 595 00:39:52,686 --> 00:39:55,144 ‫باید اعتراف کنم که سوپرایز شدم. 596 00:39:55,154 --> 00:39:58,294 ‫تو به نظر یه مرد شیطان صفت نمیای. 597 00:39:59,411 --> 00:40:01,413 ‫ولی هستی. 598 00:40:03,678 --> 00:40:06,750 ‫تو راجع به نامه عصبانی هستی. 599 00:40:07,446 --> 00:40:10,780 ‫آره، یه کم منظور دار نوشته شده بود. 600 00:40:12,023 --> 00:40:15,254 ‫در این مورد واقعاً برایِ ‫خانواده ات متاسفم. 601 00:40:15,260 --> 00:40:17,331 ‫فقط می تونم دردتُ تصور کنم. 602 00:40:17,338 --> 00:40:20,785 ‫من یه... مرد شیطان صفت نیستم. 603 00:40:21,436 --> 00:40:23,268 ‫وِجدان من راحته. 604 00:40:23,274 --> 00:40:24,708 ‫واقعا؟ 605 00:40:24,713 --> 00:40:29,184 ‫در حال حاضر توی افریقا سه ‫هزار بچه خوشکل زنده هستن 606 00:40:29,190 --> 00:40:32,888 ‫که اگه بخاطر من نبود، مُرده بودن. 607 00:40:33,737 --> 00:40:39,403 ‫تنن می خواست من رو خراب کنه ‫و همه یِ زحمات رو نابود کنه... 608 00:40:41,912 --> 00:40:44,836 ‫به خاطر هیچی. پول. 609 00:40:44,839 --> 00:40:48,048 ‫اسمش رو دزدی گذاشت. 610 00:40:48,057 --> 00:40:49,604 ‫اختلاس. 611 00:40:49,617 --> 00:40:52,461 ‫احمقِ خودخواه. 612 00:40:53,374 --> 00:40:54,876 ‫یه دو دو تا چهار تای ساده است. 613 00:40:54,893 --> 00:40:59,899 ‫اگه من برم زندان هزاران بچه می میرن. 614 00:41:00,359 --> 00:41:05,013 ‫پس یه تصمیمِ منطقی و اخلاقی ‫گرفتم که تنن رو بُکشم... 615 00:41:05,016 --> 00:41:06,586 ‫برای یه هدف بزرگتر. 616 00:41:06,595 --> 00:41:10,236 ‫و آلیسون؟ اون چه کار اشتباهی انجام داد؟ 617 00:41:12,011 --> 00:41:16,073 ‫همونطوری که گفتی اون دستیار شعبده باز ‫بود، فقط یه انحراف از موضوع اصلی. 618 00:41:17,321 --> 00:41:21,098 ‫اگه فقط تنن مرده بود پلیس الان همه جایِ ‫این مجتمع رو تخته کرده بود، مگه نه؟ 619 00:41:21,451 --> 00:41:26,878 ‫دو نفر کشتن از یه نفر کشتن بدتره، مخصوصاً ‫وقتی که این همه زندگی در خطره؟ 620 00:41:26,891 --> 00:41:29,041 ‫فکر نکنم. 621 00:41:29,051 --> 00:41:32,316 ‫مرد بیچاره. تو بازداشتی. 622 00:41:32,332 --> 00:41:35,131 ‫- بیا بریم. ‫- اسلحه دست منه. 623 00:41:35,142 --> 00:41:39,784 ‫واقعاً فکر می کنی این همه نمایش برات ‫اجرا می کنم و می ذارم اسلحه ات پر باشه؟ 624 00:41:40,682 --> 00:41:43,845 ‫گلوله ها رو قبلاً برداشتم. 625 00:41:57,122 --> 00:41:58,066 ‫- دیر کردی. ‫- چی؟ 626 00:41:58,072 --> 00:41:59,892 ‫اسلحه ات رو بیار بیرون. 627 00:42:00,612 --> 00:42:02,296 ‫اسلحه رو بنداز! 628 00:42:02,302 --> 00:42:04,077 ‫دستاتُ بزار رو سرت. 629 00:42:04,092 --> 00:42:06,754 ‫زود باش، زانو بزن. 630 00:42:23,212 --> 00:42:25,658 ‫شیرینیِ بسته شدن پرونده است. 631 00:42:35,453 --> 00:42:37,308 ‫من فقط رفته بودم قرصِ خواب ‫بگیرم، بخدا قسم می خورم. 632 00:42:37,323 --> 00:42:39,030 ‫من - من اصلاً نمی خواستم برم. 633 00:42:39,043 --> 00:42:41,171 ‫- می دونی که نمی خواستم برم. ‫- اره. 634 00:42:42,283 --> 00:42:44,797 ‫آره، تو برای وگنر تله نذاشتی... 635 00:42:45,383 --> 00:42:47,659 ‫از چند روز قبل نمی دونستی کار اونه. 636 00:42:47,673 --> 00:42:51,837 ‫تو حتی به ما اطلاع ندادی تا رابطه بین اون دو تا برادر رو خراب نکنیم، ‫فقط به خاطر اینکه میلِ بچه گانه اتُ برای ماجراجویی ارضاء کنی. 637 00:42:51,853 --> 00:42:53,651 ‫مِه، اون خانواده در هر صورت گند خورده بود. 638 00:42:53,664 --> 00:42:56,258 ‫خودتونُ سرزنش نکنید، بچه ها. 639 00:43:14,554 --> 00:43:16,147 ‫اصلاً شروع نکن. 640 00:43:16,164 --> 00:43:18,155 ‫هنوز عصبانیم. 641 00:43:18,164 --> 00:43:20,587 ‫- متاسفم. ‫- نه، نیستی. 642 00:43:27,605 --> 00:43:31,792 ‫یه قورباغه؟ این همه ‫چیزُ درست میکنه، نه؟