1 00:00:02,258 --> 00:00:05,953 ‫پس ، آقایون ، شما مدارکی دارید که ‫باید نیوپرتلند حفظ بشه 2 00:00:05,969 --> 00:00:07,581 ‫صد در صد 3 00:00:07,606 --> 00:00:11,967 ‫ببین من کشیش تراز 9 از ‫کلیسای دلیل گرا ها هستم 4 00:00:11,982 --> 00:00:15,529 ‫- اوه پسر ‫- اون زمین در دین ما مقدس ـه 5 00:00:15,544 --> 00:00:18,721 ‫چون اونجا ، جایی هست که ‫ ارواح انتقال پیدا میکنن 6 00:00:18,741 --> 00:00:22,218 ‫وقتی که "زورپ" ، خدایِ سوسمار از مارپیچ ‫های سیاره ی مشتری عبور میکنه 7 00:00:23,121 --> 00:00:24,721 ‫- زنده باد ، زورپ ‫- زنده باد ، زورپ 8 00:00:24,746 --> 00:00:27,387 ‫دنبال هر چیزی هستم که باعث قوت پروندم بشه 9 00:00:27,403 --> 00:00:31,059 ‫که نیوپرتلند باید پارک بشه نه مقر یه شرکت 10 00:00:31,084 --> 00:00:34,821 ‫دلایل مذهبی ، حفظ حیوانات ، اهمیت تاریخی 11 00:00:34,846 --> 00:00:38,097 ‫هر کاری میکنم ، پس همگی آماده باشید ، چون 12 00:00:38,107 --> 00:00:40,089 ‫مامان قراره هر کاری از دستش بیاد بکنه 13 00:00:40,501 --> 00:00:44,236 ‫در سال 1980 بیش از 600 میلیون 14 00:00:44,261 --> 00:00:47,011 ‫مورچه‌ی قهوه‌ای ایندیانایی تو اون جنگل بود 15 00:00:47,026 --> 00:00:51,333 ‫الان فقط 595 میلیون وجود داره 16 00:00:51,358 --> 00:00:55,444 ‫با این نرخ اونا همشون ‫ تا سال 203060 از بین میرن 17 00:00:55,459 --> 00:00:58,686 سال 203060؟ 18 00:00:58,701 --> 00:01:01,045 ‫- 200 هزار سال بعد ؟ ‫- آره 19 00:01:01,068 --> 00:01:03,183 ‫به نظر یه بحران فوری نیست 20 00:01:03,208 --> 00:01:05,232 ‫من یه ایده ی متفاوت واسه زمین دارم 21 00:01:05,257 --> 00:01:10,179 ‫یه پارک تفریحی همراه با وسایل بازی ‫و شخصیت های سکسی کارتون ها 22 00:01:10,204 --> 00:01:13,431 ‫- من بهش میگم دیزنی لند ‫- چطور اومدی اینجا 23 00:01:13,454 --> 00:01:15,014 ‫شیشه رو شکستم اومدم 24 00:01:16,514 --> 00:01:21,514 ‫‫‫سی نما تقدیم می‌کند [30nama] 25 00:01:21,934 --> 00:01:27,934 ما را در تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید @officialcinama 26 00:01:28,274 --> 00:01:36,462 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v 27 00:01:36,540 --> 00:01:38,149 ‫هی بچه ها بیاین تو 28 00:01:38,172 --> 00:01:42,966 ‫هی بچه ها ، من راسکو هستم ، مدیر عامل ‫ قسمتِ "چیزهای باحال" در شرکت گریزل 29 00:01:42,973 --> 00:01:46,637 تو این ملاقات میتونید کاملا ریلکس و راحت باشید 30 00:01:46,645 --> 00:01:47,965 ‫حالا ، اینو داشته باشید 31 00:01:47,989 --> 00:01:49,950 ‫لزلی نوپ اخیرا با مردم ملاقات داشته 32 00:01:49,965 --> 00:01:52,077 ‫و سعی در جذاب کردن ‫ ارائه ی خودش داشته باشه 33 00:01:52,084 --> 00:01:54,474 ‫پس ما هم این ایده ی ‫نو آورانه به ذهنمون رسید 34 00:01:54,499 --> 00:01:55,436 ‫ایده ی خوبیه 35 00:01:55,459 --> 00:01:58,470 ‫ما باید یه سلبریتی بیاریم که ‫مدت کوتاهی باهامون باشه 36 00:01:58,495 --> 00:02:01,227 ‫بعدش میگه " هی رفقا ، بیاین با گریزل کار کنیم" 37 00:02:01,242 --> 00:02:04,779 ‫ما یه سلبریتی نیاز داریم که سهمی کمتر از 50 درصد ‫داشته باشه تا پیشنهاد گریزل قوت پیدا کنه 38 00:02:04,794 --> 00:02:09,291 ‫سلبریتی واقعا نیازه ؟ ‫من کیفیت رو به سَرسَری رد شدن ترجیح میدم 39 00:02:09,316 --> 00:02:12,085 ‫بخاطر همین من امضام رو ‫به صورت چسبیده نمینویسم 40 00:02:12,097 --> 00:02:14,340 ‫سلبریتی ها میتونن تو این موارد کمک کنن 41 00:02:14,347 --> 00:02:16,599 ‫اگه جی-زی نبود تیم بستکبال ‫ نِتس الان تو بروکلین نبود 42 00:02:16,615 --> 00:02:20,091 ‫ فروش مغازه های فست فود چیک-فیل-اِی ‫ سر به فلک کشید وقتی "اِلتون جان" ازشون خرید کرد ‫(خواننده ی معروف آمریکایی) 43 00:02:20,107 --> 00:02:22,896 ‫دقیقا ، گریزل الان اینجا ناآشنا هستش 44 00:02:22,911 --> 00:02:26,599 ‫پس یه سلبریتی محلی باعث میشه ‫همه باهامون راحت باشن 45 00:02:26,614 --> 00:02:29,982 ‫واسه همین شمارو آوردیم تا بهمون ایده بدید 46 00:02:29,989 --> 00:02:32,883 ‫از اونجایی که ما مردم محلی هستیم ‫اونا میخوان ما یه ایده بدیم 47 00:02:32,890 --> 00:02:35,115 ‫- خودم فهمیدم ‫- باشه 48 00:02:35,140 --> 00:02:38,788 ‫من هیچ علاقه ای به شریک شدن ‫با سلبریتی ها ندارم 49 00:02:38,796 --> 00:02:41,531 ‫تنها سلبریتی هایی که من میشناسم ‫سازندگان اثاثیه ی خونه هستن 50 00:02:41,553 --> 00:02:44,334 ‫گَری ناکس بَنِت ، سازنده ی معروفِ 51 00:02:44,349 --> 00:02:47,549 ،‫کابینت مخصوص میخ سایز 16 و مگنوس 52 00:02:47,574 --> 00:02:51,207 ‫ یه گوزن بزرگ که دو سال قبل کنار تختم دیدمش 53 00:02:51,222 --> 00:02:53,502 ‫حرومزاده رو با تیر زدم 54 00:02:53,527 --> 00:02:56,480 ‫و اون شاخ هاش به در اتاقک ‫گوشت خونه ی من گیر کرد 55 00:02:56,503 --> 00:03:00,005 ‫مگنوس ، یه روز به عنوان ژاکت میپوشمت 56 00:03:00,511 --> 00:03:04,410 ‫ به این فکر کردی که ممکن بود ‫ خلبان هواپیما بشی 57 00:03:04,425 --> 00:03:07,840 ‫- من از ارتفاع خوشم نمیاد ‫- راننده زیردریایی چی ؟ 58 00:03:07,854 --> 00:03:10,175 ‫از عمق خوشم نمیاد 59 00:03:10,198 --> 00:03:11,683 ‫من هیچی دوست ندارم ، باشه ؟ 60 00:03:11,699 --> 00:03:13,884 ‫قرار نیست بتونی واسم شغل ‫ پیدا کنی ، پس بیخیال شو 61 00:03:13,896 --> 00:03:15,904 ‫امکان نداره بیخیال بشم عزیزم ‫ما میتونیم اینکارو انجامش بدیم 62 00:03:15,919 --> 00:03:17,286 ‫بیا یه بازی کنیم ، باشه ؟ 63 00:03:17,306 --> 00:03:20,119 ‫تو یه حرف بگو ، منم یکی میگم ‫ببینیم اسم یه شغل ساخته میشه 64 00:03:20,133 --> 00:03:22,596 ‫- هیئت رئیسه ‫- ترامپولین 65 00:03:22,621 --> 00:03:24,610 ‫- کامپیوتر ‫- ترامپولین 66 00:03:25,216 --> 00:03:27,841 ‫- ترامپولین ‫- رد شد 67 00:03:27,865 --> 00:03:32,160 ‫سلام لِزلی ، امضای تو و ران رو برای ‫این اسنادِ منطقه ی فروشِ شهری نیاز دارم 68 00:03:32,175 --> 00:03:34,842 ‫از اونجایی که زمینی که تو میخوای به دستش بیاری در محدوده ی شهری قرار داره 69 00:03:34,865 --> 00:03:36,904 ‫میشه بریم دفتر ران و اینو حل کنیم ؟ 70 00:03:36,919 --> 00:03:39,224 ‫خُب ، خیلی دوست دارم وقتی میگی اسنادِ منطقه ی فروش 71 00:03:39,231 --> 00:03:41,325 ‫چون میدونی ، یکم حشریم میکنه ، ولی نه ، نه 72 00:03:41,342 --> 00:03:44,166 ‫امکان نداره دیگه من و ران تو یه اتاق باشیم 73 00:03:44,191 --> 00:03:46,277 ‫به جز صف شناسایی مجرم 74 00:03:46,302 --> 00:03:48,763 ‫وقتی که من بهش به عنوان مردی که ‫بهم خیانت کرد اشاره میکنم 75 00:03:48,787 --> 00:03:51,154 ‫خودشه افسر ، رانلد سوانسون 76 00:03:51,177 --> 00:03:53,674 ‫اونم میگه ممنون لزلی ، این پنجمین ‫ جرمی بود که ماه حل کردی 77 00:03:53,689 --> 00:03:55,590 ‫من نباید اینکارو بکنم ‫ولی بیا بهت یه نشان پلیسی بدم 78 00:03:55,606 --> 00:03:58,770 ‫- و یه آژیر واسه ماشینت ‫- لطفا تمرکز کن ، فقط دو دقیقه طول میکشه 79 00:03:58,785 --> 00:04:00,865 ‫و همه ی امضا ها باید تاییدیه ی ‫ دفتر اسناد رسمی داشته باشن 80 00:04:00,890 --> 00:04:04,523 ‫من واقعا نمیخوام دو نوبت وقت از دفتر اسناد رسمی ‫ واسه تاییدیه ی امضا بگیرم 81 00:04:04,530 --> 00:04:08,460 ‫گوش واینستاده بودم ولی ‫یه داستان خفن دارم 82 00:04:08,468 --> 00:04:10,359 ‫اخیرا احتمال میدادن که من بیماری خاصی دارم 83 00:04:10,366 --> 00:04:11,648 ‫فقط چند هفته بیمارستان بودم 84 00:04:11,663 --> 00:04:14,476 ‫اوه ، خدای من ، این داستان به نظر افتضاح میاد 85 00:04:14,492 --> 00:04:16,593 ‫به هر حال ، من خیلی مشتاق شدم ‫ که وقتی بیرون اومدم 86 00:04:16,612 --> 00:04:18,980 ‫ از زندگیم لذت ببرم 87 00:04:19,551 --> 00:04:22,727 ‫پس یکی از رویا های زندگیم رو براورده کردم 88 00:04:23,408 --> 00:04:25,635 دفتر اسناد رسمی باز کردم 89 00:04:25,658 --> 00:04:28,838 ‫پس اگه من باهاتون بیام ، ران و لِزلی ‫ میتونن جداگانه امضا کنن 90 00:04:28,861 --> 00:04:30,834 ‫آره ، میبینی ؟ ‫بن ، همه چیز حل میشه 91 00:04:30,849 --> 00:04:34,127 ‫من اسناد رو اینجا امضا میکنم و تو میتونی ببری‌شون پیش ران 92 00:04:34,143 --> 00:04:37,259 ‫و میتونه اونجا امضاشون کنه و میتونی ‫ بهش بگی بره به جهنم 93 00:04:37,274 --> 00:04:39,380 ‫چقدر میخواید اینطوری باشید ؟ 94 00:04:39,395 --> 00:04:42,497 ‫- مثل بچه ها رفتار میکنید ‫- من نه 95 00:04:42,512 --> 00:04:44,772 ‫تا بینهایت به اضافه ی یکسال 96 00:04:44,788 --> 00:04:46,703 ‫اندی ، نفر بعدی رو بگو بیاد داخل 97 00:04:47,522 --> 00:04:50,492 ‫پرد هاپلی ‫اِرای دیوونه و دوش 98 00:04:51,485 --> 00:04:52,532 ‫تام هاوِردفورد 99 00:04:52,547 --> 00:04:55,360 ‫خوبه ، ولی نمیدونم که میشه منو ‫ سلبریتی به حساب آورد یا نه 100 00:04:55,375 --> 00:04:56,531 ‫آره ، اون دست خط توئه 101 00:04:56,554 --> 00:04:57,752 ‫اینا همه گزینه های خیلی خوبی هستن 102 00:04:57,777 --> 00:05:01,488 ‫ولی باید بریم سراغ مشهور ترین فرد پاونی 103 00:05:01,507 --> 00:05:02,858 ‫آنابل پورتر از بلوش 104 00:05:02,880 --> 00:05:04,713 ‫اون روزنامه ی ترسناک ‫در مورد سبک زندگی 105 00:05:04,728 --> 00:05:07,893 ‫که پر شده از دستور های غذایی گیاهخواران ‫ و چرت و پرت های بی معنی ؟ 106 00:05:07,908 --> 00:05:10,244 ‫بیخیالش شو ، اون زن مثل کابوس میمونه 107 00:05:10,259 --> 00:05:13,197 اون آدم مهمیه، ران 108 00:05:13,205 --> 00:05:18,023 ‫بلوش دو بار پیاپی برنده ی جایزه ی پولیتزر ‫ برای "لیست ده مورد برتر" شده 109 00:05:18,618 --> 00:05:19,763 ‫سلام لِزلی 110 00:05:19,788 --> 00:05:22,440 ‫بیل هاگریتی هستم از انجمن تاریخ پاونی 111 00:05:22,456 --> 00:05:24,839 ‫اوه ، آره بیل ‫تورو یادم میاد 112 00:05:24,854 --> 00:05:27,331 ‫شنیدم که دنبال اطلاعات از نیوپرتلند میگردی 113 00:05:27,347 --> 00:05:30,237 ‫منم یه سری اخبار هیجان انگیز واست دارم 114 00:05:30,244 --> 00:05:33,101 ‫در مورد ویلیام هنری هریسون هستش 115 00:05:33,702 --> 00:05:36,030 ‫ما ویلیام هنری هریسون رو به عنوان یه قهرمان میشناسیم 116 00:05:36,053 --> 00:05:38,569 ‫چون اون اولین فرماندار محدوده ی ایندیانا بود 117 00:05:38,584 --> 00:05:40,772 ‫و بعدش رئیس جمهور ایالت متحده شد 118 00:05:40,779 --> 00:05:42,282 ‫همچنین یکم ازش خجالت هم میکشیم 119 00:05:42,307 --> 00:05:45,127 ‫چون در مراسم تحلیفش کت نپوشیده بود 120 00:05:45,142 --> 00:05:48,221 ‫و سرما خورد و 32 روز بعد مرد 121 00:05:48,236 --> 00:05:49,903 ‫این موضوع یه پانویس خجالت آوره 122 00:05:49,922 --> 00:05:52,424 ‫ولی پانویس خجالت آورِ ما هستش 123 00:05:52,434 --> 00:05:56,582 ‫من خودم یه کتاب منتشر کردم در ‫مورد هریسون که اسمش هست 124 00:05:56,605 --> 00:05:58,572 ‫تقریبا رئیس جمهور 125 00:05:58,587 --> 00:06:02,158 ‫32 روز هنری ویلیام هریسون در کاخ سفید 126 00:06:02,173 --> 00:06:09,311 ‫من پی بردم که اون درست در زمینی که تو میخوای به دستش بیاری یه کلبه ی مخفیِ شکار داشت 127 00:06:09,314 --> 00:06:12,712 ‫اینقدر هم اسپویل میکنن ؟ ‫دیگه من هیچوقت اون کتاب رو نمیخونم 128 00:06:12,728 --> 00:06:15,205 ‫اگه رئیس جمهور آمریکا تو اون زمین خونه داشته 129 00:06:15,228 --> 00:06:17,329 ‫میتونه به عنوان یه بنای مشهور ‫ در اونجا به حساب بیاد 130 00:06:17,341 --> 00:06:19,342 ‫و ما واقعا میتونیم بر علیه تیم ران استفاده کنیم 131 00:06:19,360 --> 00:06:22,178 ‫میتونه اوضاع رو بهتر کنه ‫وگرنه دلیل اصلی ما واسه اینکار نیست 132 00:06:22,196 --> 00:06:24,104 ‫باشه ، بهم این کلبه ی شگفت انگیز رو نشون بده 133 00:06:24,129 --> 00:06:25,329 ‫بریم 134 00:06:25,349 --> 00:06:27,458 ‫اون کتاب اونقدر خسته کننده بود که یکم گریه کردم 135 00:06:27,482 --> 00:06:30,049 ‫اوه عزیزم ، خیلی متاسفم که باید اینو میشنیدی 136 00:06:30,074 --> 00:06:31,580 ‫الان جات امنه 137 00:06:31,605 --> 00:06:34,022 ‫ببخشید ران ، متاسفم که بهت زحمت میدیم ‫ولی باید اینجارو امضا کنی 138 00:06:34,045 --> 00:06:36,225 ‫اسناد مناطق فروش 139 00:06:36,233 --> 00:06:38,668 ‫و لطفا اسمت رو در امضا ‫ به صورت چسبیده بنویس 140 00:06:38,683 --> 00:06:40,248 ‫خیلی اشکال درمیارن اگه ... 141 00:06:40,263 --> 00:06:42,025 ‫- نه ‫- باشه 142 00:06:42,844 --> 00:06:45,337 ‫خُب ، لِزلی میخواد چیکار کنه ؟ 143 00:06:45,351 --> 00:06:48,637 ‫خُب ، به نظرم نباید در این مورد بهت چیزی بگم ‫چون باهم در رقابت هستید 144 00:06:48,662 --> 00:06:51,455 ‫- باید رقابت سالم بمونه ‫- عادلانس 145 00:06:51,480 --> 00:06:53,147 ‫تِری ، لِزلی میخواد چیکار کنه ؟ 146 00:06:53,166 --> 00:06:56,517 ‫خوب ، اون میخواد یه دلیل تاریخی واسه ‫ زمین اختصاص بده که بتونه اونو حفظ کنه 147 00:06:56,533 --> 00:07:00,107 ‫- تِری ، بیخیال مرد ‫- لِزلی ، مار کوچولو 148 00:07:00,878 --> 00:07:03,191 ‫اگه لِزلی واسه به دام انداختن اونجا میره ‫ما هم باید اینکارو بکنیم 149 00:07:03,205 --> 00:07:06,847 ‫- بیاین آنابل از بلوش رو بیاریم ‫- آره 150 00:07:06,865 --> 00:07:09,627 ‫خوشحالم که بعد از این دو دقیقه ی دیوونه وار نظرتو تغییر دادی 151 00:07:09,642 --> 00:07:14,340 ‫حالا میشه لطفا سرمایه گذاری در اون دکلن بچه ای ‫که بهتون میگفتم رو در نظر داشته باشید 152 00:07:14,352 --> 00:07:17,583 ‫ادکلن بچه ، بچه ...تیس تیس ... ‫بعدش بوی خوبی میدید 153 00:07:19,877 --> 00:07:21,290 ‫رسیدیم 154 00:07:21,723 --> 00:07:25,157 ، ‫منظورت از رسیدیم اینه که ‫اینجا جایی هست که نقشه ی رسیدن به 155 00:07:25,165 --> 00:07:28,494 ‫کلبه ی فوق العاده ی ویلیام هنری ‫ هریسون رو اینجا دفن کردی ؟ 156 00:07:28,519 --> 00:07:32,004 ‫- نه ، این تمام چیزیه که مونده ‫- اینجا عالیه 157 00:07:32,027 --> 00:07:34,181 ‫باید اون خونه ی احمقانه ی ‫خودمونو بفروشیم اینجا رو بخریم 158 00:07:34,204 --> 00:07:39,144 ‫باشه ، من خودم ویلیام هنری هریسون ‫رو دوست دارم ، البته نه به اندازه ی همه 159 00:07:39,144 --> 00:07:40,923 ‫ولی اینجا آشغالدونیه 160 00:07:40,948 --> 00:07:43,564 واقه همینطوره‫ اونجا یه کیسه همبرگرِ کهنه هستش 161 00:07:43,577 --> 00:07:45,801 ‫چی ؟ 162 00:07:46,421 --> 00:07:48,932 ‫وقتمون داره تموم میشه ‫و باید ران رو شکست بدیم 163 00:07:48,957 --> 00:07:50,145 ‫پس ... 164 00:07:50,614 --> 00:07:52,732 ‫ما قراره از همین سنگ های قدیمی استفاده کنیم 165 00:07:52,747 --> 00:07:55,822 ‫باید هر اطلاعاتی که میتونم از ‫ویلیام هنری هریسون جمع کنم 166 00:07:55,847 --> 00:07:58,815 ‫بیاین بریم به موزه ی هریسون در وینسِنس 167 00:07:58,826 --> 00:08:00,779 ‫من اونجا داوطلبانه نیمه وقت کار میکنم 168 00:08:00,802 --> 00:08:03,562 ‫من یه شی پیدا کردم ‫یه شی تاریخی 169 00:08:03,569 --> 00:08:05,390 ‫کلاه گیس ویلیام هنری هریسون 170 00:08:05,797 --> 00:08:08,157 ‫اندی اونو بذار زمین 171 00:08:08,830 --> 00:08:09,869 ‫باحاله 172 00:08:11,204 --> 00:08:12,404 ‫حتما شوخی میکنی 173 00:08:12,427 --> 00:08:14,661 ‫نه ، من متاسفم ولی یه صفحه از مدارک گم شده 174 00:08:14,676 --> 00:08:17,112 ‫پس امضا ها نا معتبر هستن 175 00:08:17,135 --> 00:08:19,090 ‫نمیتونیم بگیم اونجا بودن ؟ 176 00:08:19,115 --> 00:08:21,441 ‫میخوای دفتر اسناد دروغ بگه ؟ 177 00:08:21,466 --> 00:08:22,767 ‫من قسم خوردم مرد 178 00:08:22,792 --> 00:08:25,927 ‫و بعد یه دفتر اسناد دیگه ‫اون قسم نامه رو تایید کرده 179 00:08:27,557 --> 00:08:30,402 ‫ویلیام هنری هریسون ‫یه احمق به تمام معنا بوده 180 00:08:30,417 --> 00:08:33,032 ‫اون حتی نمیتونسته یه موزه ‫ رو با چیزای واقعی در مورد زندگیش پر کنه 181 00:08:33,032 --> 00:08:34,377 ‫چون احمق بوده 182 00:08:34,402 --> 00:08:37,711 ‫اتاقِ "اگه اون کت میپوشید" ‫این قضیه رو بررسی میکنه که 183 00:08:37,726 --> 00:08:41,789 ‫امریکا چه پیشرفتی میکرد اگه اون ‫در روز تحلیف خودش کت میپوشید 184 00:08:41,814 --> 00:08:43,213 ‫و نمیمُرد 185 00:08:43,829 --> 00:08:47,381 ‫این اتاق اسمش هست ‫"چیزای دیگه ای که فقط به مدت یکماه مشهور بودند" 186 00:08:47,866 --> 00:08:52,478 ‫و اینو بگم که ورودی این موزه 14 دلار هست 187 00:08:53,490 --> 00:08:58,254 ‫و وقتی که اینجایید قسمت ‫ "هریسون های مشهور دیگر" رو هم ببینید 188 00:08:59,512 --> 00:09:01,606 ‫باشه ، بچه ها این خیلی باحاله 189 00:09:01,629 --> 00:09:05,747 ‫در جریان انتخابات سال 1840 ‫هنری ویلیامز و طرفداراش 190 00:09:05,762 --> 00:09:09,332 ‫این توپ 1.5 متریِ ‫قلع و کاغذ رو 191 00:09:09,356 --> 00:09:12,059 ‫کل کشور گردوندند 192 00:09:12,082 --> 00:09:14,219 ‫و همه همراه گروه موسیقی آهنگ میخوندند 193 00:09:14,242 --> 00:09:15,711 ‫و خیلی هیجان انگیز بود 194 00:09:15,736 --> 00:09:17,270 ‫مردم مایل ها راه طی ‫میکنن تا بیاین اینو ببینن 195 00:09:17,289 --> 00:09:20,618 ‫چرا ؟ یه چیزی تو این توپ احمقانه وجود داشت ؟ 196 00:09:20,643 --> 00:09:22,612 ‫اوه ، مثلا یه همستر گُنده ؟ 197 00:09:23,026 --> 00:09:24,907 ‫این چیزیه که باید روش مانور بدیم 198 00:09:24,922 --> 00:09:27,113 ‫ما در مقابل یه شرکت ‫ بزرگ کامپیوتری قرار گرفتیم 199 00:09:27,136 --> 00:09:30,675 ‫ما باید هدفمون ‫کمیت به جای کیفیت باشه 200 00:09:30,691 --> 00:09:32,855 ‫پس ما قراره یه سری حقیقت ‫در مورد هریسون بندازیم جلوشون 201 00:09:32,870 --> 00:09:36,354 ‫و یه سری آجر قدیمی و هرچیزی که پیدا کنیم 202 00:09:36,378 --> 00:09:38,847 ‫کمیت ، مردم ‫فقط کمیت 203 00:09:41,278 --> 00:09:43,684 ‫این دقیقا همونجوریه که فکرشو میکردم 204 00:09:43,692 --> 00:09:46,684 ‫لباس های کتانی مناسب هر دو جنس 205 00:09:46,700 --> 00:09:48,724 ‫- آنابل ، عزیزم ‫- سلام 206 00:09:48,731 --> 00:09:50,371 ‫من متاسفم واسه ملاقتمون دیرکردم 207 00:09:50,394 --> 00:09:53,990 ‫داشتم چنگال های صدفی‌م ‫با روغن زیتون پاک میکردم 208 00:09:54,008 --> 00:09:58,289 ‫عذرخواهی پذیرفته شد ، هیچ عکس العملی هم ‫ نسبت به چیزایی که گفتی ندارم 209 00:09:58,305 --> 00:10:01,332 ‫نمیتونم جلوی سوال کردنمو بگیرم ‫الان رو چی کار میکنی ؟ 210 00:10:01,355 --> 00:10:04,965 ‫خُب ، این فصل این چیزا ‫منو مجذوب خودشون کردن ... 211 00:10:04,990 --> 00:10:06,990 ‫لباس های نامتقارن 212 00:10:07,004 --> 00:10:12,375 ‫مسواک آنگورا ، و دمپایی انگشتی ایتالیایی 213 00:10:12,390 --> 00:10:15,234 ‫همچنین تنوع در نوشیدنی هارو داریم 214 00:10:15,249 --> 00:10:17,238 ‫خُب ، شما شیر سویا و بادام رو امتحان کردین 215 00:10:17,258 --> 00:10:21,130 ‫حالا شیر جدید و محبوب رو امتحان کنید ... 216 00:10:21,155 --> 00:10:22,895 ‫شیر گاو 217 00:10:22,904 --> 00:10:28,797 ‫درست مثل شیر بادامی هست ‫ که از سوراخای کوچیک گاو زنده بیرون اومده 218 00:10:31,349 --> 00:10:32,748 ‫شیر معمولیه دیگه 219 00:10:33,363 --> 00:10:34,683 ‫- نه ‫- نه 220 00:10:34,699 --> 00:10:36,228 ‫هر 3.5 لیتر شیر معمولی 3 دلاره 221 00:10:36,251 --> 00:10:40,127 ‫ولی شیر قابل اطمینان آنابل که با ‫دست دوشیده شده 222 00:10:40,141 --> 00:10:41,766 ‫هر 3.5 لیتر 60 دلار قیمتشه 223 00:10:41,791 --> 00:10:44,627 ‫آره ، باید صبر کنی 224 00:10:44,642 --> 00:10:46,774 ‫این زن کاربلده 225 00:10:46,789 --> 00:10:49,431 ‫و من خیلی خوشحال میشم ‫ جزوی از پیشنهاد گریزل باشم 226 00:10:49,453 --> 00:10:52,355 ‫حالا میشه در اتاق من اینو بحث کنیم ؟ 227 00:10:53,019 --> 00:10:54,258 ‫ران؟ 228 00:10:54,642 --> 00:10:57,048 ‫باشه ، بیا اینو دوباره امتحان کنیم 229 00:10:57,071 --> 00:11:01,822 ‫همه ی صفحات سرجاشه ‫فقط اینجارو امضا کن 230 00:11:01,845 --> 00:11:04,033 ‫لزلی داره با چالشِ خودش چیکار میکنه ؟ 231 00:11:04,048 --> 00:11:08,236 ‫دوباره میگم ، من نمیخوام در مورد برنامه ی ‫ تو با اون و یا برنامه ی اون با تو صحبت کنم 232 00:11:08,251 --> 00:11:10,470 ‫- مطمئنم که درک میکنی ‫- صد در صد 233 00:11:10,486 --> 00:11:12,206 ‫تری ، لِزلی میخواد چیکار کنه ؟ 234 00:11:12,212 --> 00:11:15,471 ‫- اوه ، اون داره واسه یه کنفرانس خبری بزرگ آماده میشه ‫- اوه تری ، بیخیال 235 00:11:15,487 --> 00:11:17,183 ‫کنفرانس خبری 236 00:11:17,208 --> 00:11:19,871 ‫پس یه چیزی پیدا کرده که به ‫ پیشنهادش قوت بخشیده 237 00:11:19,879 --> 00:11:23,668 ‫خانوم پورتر ،نیازی به بحث اضافی نیست 238 00:11:23,691 --> 00:11:25,811 ‫شما قراره چهره ی شاخص پیشنهادِ گریزل باشید 239 00:11:25,836 --> 00:11:27,164 ‫فوق‌العادس 240 00:11:27,187 --> 00:11:30,561 ‫خوب ، پس باید به افتخار این قرار شرابِ قدیمی گراپا بنوشیم 241 00:11:30,578 --> 00:11:33,758 ‫- باشه ، پس اینجارو امضا کنم ؟ ‫- نه ، نه ، نه 242 00:11:33,780 --> 00:11:35,364 ‫عالیه ، بفرما 243 00:11:36,745 --> 00:11:39,480 ‫- حالا این بی اعتباره ‫- آره ، میدونم 244 00:11:39,489 --> 00:11:41,424 ‫بخشید آقای هاگرتی؟ 245 00:11:41,443 --> 00:11:44,128 ‫فقط میخواستم بگم از موزه ی ‫شما خیلی خوشم اومد 246 00:11:44,153 --> 00:11:48,421 ‫عجیب و غمناک و غیر ضروریه 247 00:11:49,200 --> 00:11:54,872 ‫سِمتی به عنوان متصدی موزه دارید که ‫من بتونم واسش تقاضای کار بدم؟ 248 00:11:54,887 --> 00:11:57,956 ‫ببخشید ، همه ی افراد اینجا داوطلب هستن 249 00:11:57,975 --> 00:12:03,690 ‫ولی میتونی سالانه 50 هزار تا ‫ اسکناس هریسون بگیری 250 00:12:03,704 --> 00:12:07,365 ‫که فقط میشه تو اون دستگاه ازش استفاده کرد 251 00:12:07,390 --> 00:12:10,008 ‫- ممنون ‫- افتضاحه 252 00:12:10,016 --> 00:12:11,603 ‫ولی ، هی ، هی ، گوش کن 253 00:12:11,628 --> 00:12:14,901 ‫شاید تو بتونی موزه ی خودتو باز کنی 254 00:12:14,911 --> 00:12:16,088 ‫در مورد چی ؟ 255 00:12:16,113 --> 00:12:18,682 ‫متاسفم ، ولی من مثل تو نیستم 256 00:12:18,707 --> 00:12:20,139 ‫تو از همه چی خوشت میاد 257 00:12:20,239 --> 00:12:25,796 ‫ولی چیزای که من دوست دارم فقط سگها و ‫دیر خوابیدن و علائم مادرزادی عجیب هستن 258 00:12:25,819 --> 00:12:27,618 ‫نمیتونی در مورد اینا موزه باز کنی 259 00:12:27,633 --> 00:12:29,427 ‫- اینم یه بن بست دیگس ‫- بچه ها 260 00:12:29,434 --> 00:12:32,089 ‫بیاین به کارمون ادامه بدیم ، باشه؟ ‫یکی اون عینک رو بیاره 261 00:12:32,104 --> 00:12:35,120 ‫یکی هم اون عصا رو بیاره ‫هرچی میتونید بردارید 262 00:12:35,135 --> 00:12:38,322 ‫دارم رسما کمیت این عملیات رو دوبرابر میکنم 263 00:12:38,337 --> 00:12:39,784 ‫اوه ، خدارو شکر هنوز اینجایی 264 00:12:39,800 --> 00:12:44,118 ‫باورم نمیشه که گرفتار عجب کار ‫دفترخونه ایِ عجیب شدم 265 00:12:44,133 --> 00:12:46,522 ‫ولی واسه من خیلی عالی بوده ‫عجب روزی 266 00:12:46,537 --> 00:12:47,682 ‫ران میخواد چیکار کنه ؟ 267 00:12:47,707 --> 00:12:49,252 ‫- باشه من قرار نیست ... ‫- اوه تو باید بهم بگی 268 00:12:49,277 --> 00:12:51,949 ‫چون موقع ازدواج قسم خوردی ‫ که همه چی رو به من بگی 269 00:12:51,964 --> 00:12:55,706 ‫باشه ، اونا آنابل پورتر رو به عنوان چهره ی ‫ شاخص گروه خودشون انتخاب کردن 270 00:12:55,729 --> 00:12:57,023 ‫موش کوچولو 271 00:12:57,048 --> 00:12:58,682 ‫باشه ، منم قراره بهش ضربه بزنم 272 00:12:58,693 --> 00:13:01,888 ‫بیل ؟ ‫عملیات کمیت نیاز به یه چهره داره 273 00:13:01,903 --> 00:13:04,950 ‫ویلیام هنری هریسون در این منطقه نواده ای داره؟ 274 00:13:04,973 --> 00:13:09,115 ‫یه خواهر زاده ی دور به نام زک هریسون 275 00:13:09,568 --> 00:13:11,982 ‫این همون آدمیه که نیاز داریم ‫اشراف زاده ی آمریکایی 276 00:13:12,005 --> 00:13:15,143 ‫خونِ پدر بزرگ قصه ی ما تو رگ های اون جریان داره 277 00:13:15,168 --> 00:13:17,650 ‫زک هریسون ، من با این یارو رفته بودم اردو 278 00:13:18,528 --> 00:13:21,120 ‫هیشکی باهاش قایق سواری نکرد ‫چون بوی بدی ازش میومد 279 00:13:21,135 --> 00:13:22,493 ‫بعدش اون با مشاورمون ، جِنین رفت 280 00:13:22,518 --> 00:13:23,763 ‫خوابش برد و شق کرد 281 00:13:23,778 --> 00:13:25,693 ‫خُب اون اشراف زاده ی ‫ آمریکایی هستش ، باشه ؟ 282 00:13:25,716 --> 00:13:29,146 ‫ما اون و همه ی این وسایل رو ‫ واسه کنفرانس خبری لازم داریم 283 00:13:29,161 --> 00:13:33,310 ‫خدا کمکم کنه قراره از کاه کوه بسازم 284 00:13:33,869 --> 00:13:37,282 ‫- لِزلی ، من ... ‫- کمیت ، مردم ... 285 00:13:38,748 --> 00:13:42,685 ‫دفاتر اسناد رسمی میتونن اصالت ‫ مارو تا روم باستان دنبال کنه 286 00:13:42,700 --> 00:13:45,013 ‫- امکان نداره ‫- کالوین کولید یه دفترخانه دار بود 287 00:13:46,106 --> 00:13:50,307 ‫و همچنین پدر کالوین کولید و پدربزرگ پدری کالوین کولید 288 00:13:51,153 --> 00:13:55,434 ‫2.5 پوند فشار لازمه تا ‫به بهترین حالت بتونی مهر بزنی 289 00:13:55,450 --> 00:13:57,297 ‫اونا این ... 290 00:13:57,322 --> 00:13:59,775 ‫- خوب ، یه خبرنامه ی دفترخانه ایه ... ‫- اوه خدای من 291 00:13:59,790 --> 00:14:02,933 ‫- خیلی خُب ‫- خیلی خوش میگذره ، فقط خوش میگذره 292 00:14:03,299 --> 00:14:06,131 ‫عزیزم ، من داشتم در مورد چیزایی ‫که حرف میزدیم فکر میکردم 293 00:14:06,156 --> 00:14:09,310 ‫یه لیست از چیزایی که میدونم دوست داری درست کردم 294 00:14:09,335 --> 00:14:13,688 ‫بازی با سگ ها ، مسابقه ی زل زدن ، سکس با من و ... 295 00:14:13,713 --> 00:14:16,260 ‫و بعدش لیست رو گم کردم 296 00:14:16,275 --> 00:14:17,588 ‫پس باید یه لیست جدید میساختم 297 00:14:17,595 --> 00:14:19,447 ‫کاغذ نداشتم ‫پس رو پام نوشتم 298 00:14:19,463 --> 00:14:22,007 ‫اونموقع بود که پام به خواب رفت ... 299 00:14:22,014 --> 00:14:23,931 ‫باشه ، میتونی یکم جلو تر بری ؟ 300 00:14:23,954 --> 00:14:26,487 ‫همه ی اون لیست ها چه چیز مشترکی دارن ؟ 301 00:14:26,512 --> 00:14:28,221 ‫همشون تک به تک هستن 302 00:14:28,636 --> 00:14:33,410 ‫تو دوست داری با سگ یا مردم باشی: تک به تک 303 00:14:33,427 --> 00:14:36,288 ‫ببین ، ما قرار نیست لیستی از ‫ چیزایی که دوست داری بسازیم 304 00:14:36,311 --> 00:14:38,926 ‫ما قراره لیستی از دلایل اینکه ‫چرا دوسشون داری ، بسازیم 305 00:14:38,951 --> 00:14:42,050 ‫و بعد یه چیزی پیدا میکنیم که واسه ‫ اون لیست مناسب باشه 306 00:14:42,650 --> 00:14:44,818 ‫تو بهترین شوهری 307 00:14:48,286 --> 00:14:49,539 ‫سلام ، زک هریسون هستم 308 00:14:49,554 --> 00:14:52,423 ‫- میخواستی در مورد کنفرانس خبری ‫ باهام ملاقات داشته باشی ؟ ‫- سلام زک 309 00:14:52,441 --> 00:14:54,677 ‫آره ، من لزلی ام ، باعث افتخاره ‫که شمارو اینجا داریم 310 00:14:54,702 --> 00:14:58,196 ‫تو آخرین نواده ی ایندیانایی ‫ این مرد بزرگ هستی 311 00:14:58,212 --> 00:15:01,329 ‫ببین ، من واقعا فکر میکنم نباید ‫این قضیه رو زیاد بزرگش کنی 312 00:15:01,345 --> 00:15:03,540 ‫من فقط به طور شانسی نواده ی یه مرد ام 313 00:15:03,547 --> 00:15:05,385 ‫تو میتونستی نواده ی جورج واشینگتون باشی 314 00:15:05,393 --> 00:15:06,917 ‫- ممکن نبود بفهمم ‫- تو واقعا ... 315 00:15:06,924 --> 00:15:09,219 ‫- نه ، این فقط یه فرض بود ‫- امکانش هست ؟ 316 00:15:09,244 --> 00:15:13,159 ‫چون ، میدونی ، من همیشه فکر میکردم ‫خط چانه ی شبیه به هم داریم 317 00:15:13,166 --> 00:15:14,854 ‫این چیزیه که باید کاملا بررسی کرد 318 00:15:14,877 --> 00:15:16,431 ‫به هرحال ، باشه ، مهم نیست 319 00:15:16,456 --> 00:15:18,123 ‫باید این کنفرانس خیلی تاثیرگذار باشه 320 00:15:18,143 --> 00:15:22,459 ‫پس برو اونجا مثل یه نواده ی رئیس جمهور باش 321 00:15:22,473 --> 00:15:23,706 ‫فقط برو اونجا ، باشه ؟ 322 00:15:23,709 --> 00:15:24,858 ‫- راه برو ، راه برو ، راه برو ‫- من ... 323 00:15:24,881 --> 00:15:26,304 ‫آروم ، راه برو 324 00:15:26,329 --> 00:15:28,681 ‫زَک ، اردوی وامپو ‫شق کرده بودی 325 00:15:28,688 --> 00:15:30,416 ‫بعدا همدیگرو میبینیم ‫عجب کیری 326 00:15:30,441 --> 00:15:31,766 ‫هی 327 00:15:31,791 --> 00:15:33,057 ‫نه 328 00:15:33,071 --> 00:15:35,401 ‫نه ، نه ، نه ، نه ، ران 329 00:15:35,416 --> 00:15:36,213 ‫اینجا چیکار میکنی ؟ 330 00:15:36,228 --> 00:15:37,757 ‫واسه کنفرانس خبری آماده میشم 331 00:15:37,780 --> 00:15:39,985 ‫که درست بعد از مال تو شروع میشه 332 00:15:40,008 --> 00:15:41,532 ‫تو دیوونه ای ، نمیتونی اینکارو بکنی 333 00:15:41,551 --> 00:15:43,888 ‫- میخوای گازش بگیرم ؟ ‫- نه 334 00:15:43,896 --> 00:15:45,404 ‫نادیده بگیریدشون 335 00:15:45,429 --> 00:15:47,072 ‫تا 10 دقیقه شروع میکنیم 336 00:15:48,326 --> 00:15:52,185 ‫سوانسون تو چیزی در مورد کمین کردن ‫ واسه کنفرانس لِزلی نگفته بودی 337 00:15:52,200 --> 00:15:53,717 ‫فکر نمیکردم ربط داشته باشه 338 00:15:53,733 --> 00:15:55,420 ‫بیخیال مرد ، این اصلا خوب نیست 339 00:15:55,434 --> 00:15:58,784 ‫این یه رقابت هستش و من باید برنده بشم 340 00:15:58,809 --> 00:16:00,653 ‫لطفا کارتونو بکنید 341 00:16:01,287 --> 00:16:05,313 ‫عصر بخیر ، پاونی محل فرهنگ ، تاریخ و میراث هستش 342 00:16:05,335 --> 00:16:07,483 ‫سرویس پارک ملی خیلی مفتخره که اعلام کنه 343 00:16:07,498 --> 00:16:13,161 ‫ فصلی جدید از زندگی رئیس جمهور و ‫قهرمان محلی ، ویلیام هنری هریسون کشف کردیم 344 00:16:13,209 --> 00:16:18,304 ‫یه کلبه ی قدیمی شکار اخیرا کشف شده 345 00:16:18,329 --> 00:16:21,518 ‫اونم درست وسط نیوپرتلند 346 00:16:21,525 --> 00:16:24,235 ‫چه لحظات بزرگ تاریخی که در 347 00:16:24,260 --> 00:16:26,724 ‫بین این دیوار های مقدس اتفاق افتاده؟ 348 00:16:26,739 --> 00:16:31,889 ‫آیا هریسون کمپین انتخاباتی خودشو ‫ کنار اجاقِ اینجا برنامه ریزی کرد؟ 349 00:16:31,914 --> 00:16:33,423 ‫که قبلا اونجا بود 350 00:16:33,448 --> 00:16:36,774 ‫آیا او نامه ی خودش به توماس جفرسون ‫ رو روی میز تحریرش نوشت ؟ 351 00:16:36,797 --> 00:16:38,821 ‫نمیدونم ، شاید اونجا بوده 352 00:16:38,844 --> 00:16:40,375 ‫نکته اینه که 353 00:16:40,400 --> 00:16:45,723 ‫شاید ویلیام هنری هریسون میخواست ‫ که اینجا به عنوان پارک ملی حفظ بشه 354 00:16:45,748 --> 00:16:48,186 ‫حرفمو باور نمیکنید ؟ ‫بیاین از خودش بپرسیم 355 00:16:48,201 --> 00:16:52,368 ‫ به صورت یکی از نوادگان ‫ درجه اولش ، زَکری 356 00:16:55,326 --> 00:16:57,213 ‫سلام ، من زَک هستم 357 00:16:58,382 --> 00:17:00,229 ‫- هریسون ‫- فوق العادس 358 00:17:00,253 --> 00:17:04,190 ‫زَکری ، یکی از نوادگان ‫ویلیام هنری هریسون بودن چطوره ؟ 359 00:17:04,215 --> 00:17:07,836 ‫- هریسون یه نام خانوادگی متداول هستش ‫- باشه ، بشین 360 00:17:07,861 --> 00:17:12,971 ‫حالا ، با من به سال 1940 سفر کنید ، ‫زمانی که هنری هریسون 361 00:17:12,996 --> 00:17:15,793 ‫" تیپیکنوی پیر" برای رئیس جمهور شدن رقابت میکنه ‫(نام مستعار هریسون) 362 00:17:15,816 --> 00:17:20,910 ‫و کمپین انتخاباتی اون این ‫توپ بزرگ قلع و کاغذ رو 363 00:17:20,933 --> 00:17:25,345 ‫از شهری به شهر دیگه میبرن و ‫همه ی آمریکایی ها آواز میخونن 364 00:17:25,352 --> 00:17:26,352 ‫بزنید رفقا 365 00:17:28,025 --> 00:17:31,353 ‫♪چی باعث این هیجان بزرگ شده ؟♪ 366 00:17:31,368 --> 00:17:32,791 ‫♪ در سراسر کشورمون ♪ 367 00:17:32,805 --> 00:17:35,118 ‫♪ توپی که غلت میخوره ♪ 368 00:17:35,133 --> 00:17:36,571 ‫در مورد این توپ حرف میزنن 369 00:17:36,590 --> 00:17:39,052 ‫♪برای تیپیکنو و تایلر ♪ 370 00:17:39,068 --> 00:17:41,266 ‫♪ تیپیکنو و تایلر ♪ 371 00:17:41,281 --> 00:17:44,620 ‫وَن ، مارتین وَن بیرِن ‫اونو میگن 372 00:17:44,645 --> 00:17:46,273 ‫♪ وَن یه مرد بلااستفاده شده بود ♪ 373 00:17:46,288 --> 00:17:49,087 ‫♪ و با اونا وَنِ کوچیک رو شکست داد ♪ 374 00:17:52,027 --> 00:17:54,012 ‫واو ، باحال بود 375 00:17:54,035 --> 00:17:57,360 ‫اینو یه سِری احمق 200 سال پیش گفتن 376 00:17:57,383 --> 00:17:59,684 ‫کی در مورد یه سری پدربزرگ احمق ‫ و توپ قلعی اهمیت میدن 377 00:17:59,702 --> 00:18:02,415 ‫اون گذشته هستش ‫آینده اینه 378 00:18:02,430 --> 00:18:05,048 ‫نیوپرتلند قراره دفتر مرکزی نیمه ی غربی 379 00:18:05,063 --> 00:18:07,782 ‫پویا ترین شرکت تکلونوژی آمریکا بشه 380 00:18:07,798 --> 00:18:11,478 ‫آنابل از بلوش قراره چشم انداز ‫ مارو بهتون معرفی کنه 381 00:18:11,493 --> 00:18:16,549 ‫و خانوم های جذابی که در پاونی با اسم ‫"دختر های رقصنده ی یه نفر" معروف هستند 382 00:18:18,530 --> 00:18:20,133 ‫جدید 383 00:18:20,158 --> 00:18:23,174 ‫خلاقانه ، رویکرد ساخت و سازی 384 00:18:23,196 --> 00:18:27,165 ‫محصولات قابل عرضه ‫بازار رو به رشد 385 00:18:27,190 --> 00:18:29,925 ‫"سوپر-مون-گریزل" 386 00:18:29,936 --> 00:18:35,478 ‫حالا با من بیاید تا آینده رو تماشا کنیم 387 00:18:38,460 --> 00:18:42,202 ‫حال بهم زن بود ، همش رقص نور بود ‫و هیچ محتوایی نداشت 388 00:18:42,221 --> 00:18:45,226 دقیقا محتواش به اندازه ی کنفرانس تو بود 389 00:18:45,249 --> 00:18:46,616 ‫نه ، اینطور نبود 390 00:18:46,641 --> 00:18:48,589 ‫ما بخش های بیشتری نسبت به شما داشتیم 391 00:18:48,611 --> 00:18:50,519 ‫خواهش میکنم ، خواهش میکنم 392 00:18:50,534 --> 00:18:57,279 ‫ شمارو قسم میدم به هرچی که واستون مقدسه ‫ هردوتون اینو امضا کنید 393 00:18:57,304 --> 00:19:01,715 ‫مهم نیست چی بشه ، حتما قراره فردا دوباره ‫ با این فرم ها از خواب بلند بشم تا بدم شما امضا کنید 394 00:19:01,759 --> 00:19:04,675 ‫چون یه جورایی من مُردم و یه روح هستم 395 00:19:04,700 --> 00:19:08,098 ‫و تا زمانی که کار نا تموم خودمو ‫ انجام ندم تو برزخ میمونم 396 00:19:08,121 --> 00:19:10,348 ‫باشه ، من چیزی که اون ‫ امضا کنه رو امضا نمیکنم 397 00:19:10,355 --> 00:19:12,246 ‫شنیدید چی گفتم ؟ 398 00:19:12,253 --> 00:19:14,730 ‫نه ، البته که نشنیدید ‫من یه شبح ام 399 00:19:14,745 --> 00:19:16,972 ‫میدونی چیه ؟ ‫من نمیتونم تورو تحمل کنم 400 00:19:16,995 --> 00:19:20,964 ‫نمیتونم سبیل و پیرهن مسخرت رو تحمل کنم 401 00:19:20,980 --> 00:19:23,199 ‫و همینطور اسم احمقانت ، ران 402 00:19:23,214 --> 00:19:25,222 ‫ران ، حتی یه کلمه هم به حساب نمیاد 403 00:19:25,237 --> 00:19:28,574 ‫خُب ، به حد کافی یک دندگی تورو تحمل کردم 404 00:19:28,582 --> 00:19:32,043 ‫از همون مسئله ی بعد از مورنینگ استار ‫ کاملا غیر منطقی بودی 405 00:19:32,289 --> 00:19:33,738 ‫تو غیرمنطقی بودی 406 00:19:33,762 --> 00:19:36,113 ‫تو از قضیه ی قبل از مورنینگ استار ‫ هم غیر منطقی بودی 407 00:19:36,129 --> 00:19:38,531 ‫تو غیر منطقی ترین آدم یک دنده ای ‫ هستی که تا حالا دیدم 408 00:19:38,546 --> 00:19:40,303 ‫و هیچوقت قرار نیست نظرمو در موردش عوض کنم 409 00:19:40,319 --> 00:19:42,256 ‫مهم نیست بقیه چی میگن 410 00:19:43,671 --> 00:19:46,109 ‫اونقدرا هم تو ساختن آلبوم خوب نیستی 411 00:19:46,810 --> 00:19:48,497 ‫چی ؟ 412 00:19:49,938 --> 00:19:52,657 ‫باشه ، میشه درست اینجارو امضا کنید ؟ 413 00:19:52,672 --> 00:19:55,312 ‫اثر انگشتتون رو هم نیاز دارم 414 00:19:57,821 --> 00:19:59,899 ‫مرد ، اون دوتا واقعا از هم متنفرن 415 00:19:59,915 --> 00:20:01,907 ‫این دشمنی در حد بیگی و توپاک هستش 416 00:20:01,921 --> 00:20:04,586 ‫شاید حتی در حد مورگان فریمن و شیلان وودلی 417 00:20:04,594 --> 00:20:06,610 ‫نه ، بَده ولی اونقدرا هم بد نیست 418 00:20:06,625 --> 00:20:09,411 ‫مثل وقتی هستش که سه قلو ها ‫ باهم دعوا میکنن فقط نمیشه 419 00:20:09,434 --> 00:20:13,096 ‫به لزلی و ران عروسک حیوانات داد تا آروم بشن 420 00:20:13,121 --> 00:20:15,676 ‫درواقع ممکنه جواب بده ‫تا حالا امتحان کردیم ؟ 421 00:20:15,700 --> 00:20:17,060 ‫اونا همیشه باهم مخالف بودن 422 00:20:17,084 --> 00:20:18,904 ‫من واقعا فکر نمیکنم اونا از هم متنفر باشن 423 00:20:18,928 --> 00:20:21,189 ‫من فقط فکر میکنم اونا افراد متفاوتی هستند 424 00:20:21,214 --> 00:20:24,895 ‫و از زمانی که دیگه باهم تو یه دفتر کار نکردن ‫با همدیگه غریبه شدن 425 00:20:29,095 --> 00:20:32,790 ‫- خوبی ؟ ‫- آره ، 60 تا پیتزای گیاهی به دفتر ران سفارش دادم 426 00:20:32,798 --> 00:20:34,697 ‫تا یکم آرومم کنه 427 00:20:34,712 --> 00:20:37,012 ‫میدونم ازش عصبانی هستی 428 00:20:37,418 --> 00:20:41,738 ‫ولی خواهش میکنم یکم بی طرف باش و با ران 429 00:20:41,753 --> 00:20:44,873 ‫30 ثانیه کنار هم بشینید ‫تا من این اسناد احمقانه رو امضا کنم 430 00:20:46,624 --> 00:20:49,550 ‫بهت اجازه میدم اسم سه قلو هارو عوض کنی به ‫روث ، بِیدر ، گینسبرگ 431 00:20:50,498 --> 00:20:53,736 ‫باشه ، اشکالی نداره ، ولی اول من امضا میکنم 432 00:20:53,761 --> 00:20:55,137 ‫اوه خدای من 433 00:20:55,162 --> 00:20:58,691 ‫- خیلی خوب ، بیا اینو حلش کنیم ‫- اوه ، بذار این کارو واست انجامش بدم 434 00:21:04,633 --> 00:21:06,253 ‫- گرفتمشون ‫- چی ؟ 435 00:21:06,278 --> 00:21:08,192 ‫چه خبره ؟ ‫چه خبره ؟ 436 00:21:08,215 --> 00:21:10,723 ‫- بذار فورا خارج بشیم ‫- نه 437 00:21:10,746 --> 00:21:12,281 ‫شما ها دارید کارهای احمقانه ای میکنید 438 00:21:12,296 --> 00:21:13,937 ‫دیگه شورش دراومده 439 00:21:13,962 --> 00:21:17,288 ‫این اتاق رو ترک نمیکنید تا ‫ زمانی که با هم صلح کنید 440 00:21:18,950 --> 00:21:20,950 ‫نه 441 00:21:21,340 --> 00:21:22,340 ادامه دارد 442 00:21:23,050 --> 00:21:29,683 ‫«تـرجمـه از سینا اِن وی» sina_n_v @officialcinama