1
00:00:07,958 --> 00:00:17,958
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
2
00:00:20,690 --> 00:00:24,962
« پیشدرآمد »
3
00:00:32,792 --> 00:00:37,916
« در ژرفای شمال، ۱۸۵۷ »
4
00:00:38,128 --> 00:00:48,128
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجیموویز را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
@DigiMoviez
5
00:00:54,708 --> 00:00:56,167
ناخدا!
6
00:01:01,958 --> 00:01:03,417
ناخدا!
7
00:01:04,333 --> 00:01:05,667
یه لحظه میاید؟
8
00:01:13,083 --> 00:01:14,292
باید یخ رو بشکنیم و رد بشیم
9
00:01:15,208 --> 00:01:17,417
افرادمون گرسنهان و هلاک
10
00:01:18,125 --> 00:01:20,750
اگه همینجوری پیش بریم،
عاقبت خوشی در انتظارمون نیست
11
00:01:25,292 --> 00:01:26,875
همه گوش کنن!
12
00:01:28,000 --> 00:01:30,309
هر چی بیشتر دستدست کنیم،
13
00:01:30,333 --> 00:01:32,708
این یخ بدتر زمینگیرمون میکنه
14
00:01:33,458 --> 00:01:34,708
نمیشه دست از کار کشید
15
00:01:35,458 --> 00:01:36,726
گروهها رو جابجا کنید
16
00:01:36,750 --> 00:01:37,875
قربان، جسارتاً...
17
00:01:38,500 --> 00:01:40,143
افراد دلگرمی میخوان
18
00:01:40,167 --> 00:01:41,059
دلگرمی؟
19
00:01:41,083 --> 00:01:44,893
بله، میخوان مطمئن بشن به محض دراومدنِ کشتی،
برمیگردیم سنپترزبورگ
20
00:01:44,917 --> 00:01:47,684
میترسن کشتی زیاد دووم نیاره و میگن...
21
00:01:47,708 --> 00:01:49,083
خوب گوش کنید!
22
00:01:50,917 --> 00:01:55,934
نه شماها و نه این افسر،
نبینم فکر و خیال به سرتون بزنه...
23
00:01:55,958 --> 00:01:59,250
وظیفهی ما انجام این مأموریتـه و
نصفهکاره ولش نمیکنیم
24
00:01:59,833 --> 00:02:01,809
هر طور شده باید برسیم قطب شمال
25
00:02:01,833 --> 00:02:03,458
شیرفهم شد؟
26
00:02:15,428 --> 00:02:25,428
« ترجمه از نهـال، امیر فرحناک و علی محمدخانی »
::. AliMK_Sub & FarahSub & iredprincess .::
27
00:02:39,167 --> 00:02:40,792
یه چیزی منفجر شد، ناخدا
28
00:02:43,542 --> 00:02:45,083
حدوداً سه کیلومتر اونورتره
29
00:02:51,583 --> 00:02:53,083
افراد رو جمع کن
30
00:03:10,792 --> 00:03:12,917
سگهای سورتمه صحیح و سالمن
31
00:03:13,458 --> 00:03:15,184
پس این همه خون واسه چیـه؟
32
00:03:15,208 --> 00:03:17,851
بیاید اینجا، ناخدا!
33
00:03:17,875 --> 00:03:20,250
یه نفر زخمی شده، خون زیادی از دست داده
34
00:03:23,000 --> 00:03:25,917
کِتفش آسیب دیده و پاش شکسته
35
00:03:27,208 --> 00:03:28,292
کارِ خرسـه؟
36
00:03:28,833 --> 00:03:29,934
بعید میدونم، ناخدا
37
00:03:29,958 --> 00:03:31,708
لارسن، بیا چکمهاش رو دربیاریم
38
00:03:42,583 --> 00:03:43,958
پاش مصنوعیـه
39
00:03:52,167 --> 00:03:53,333
بذاریدش روی تخته
40
00:03:56,042 --> 00:03:57,458
دِ یالا! برمیگردیم توی کشتی!
41
00:04:02,875 --> 00:04:04,625
لارسن، جونوره داره میاد
42
00:04:07,958 --> 00:04:09,542
همه آمادهی شلیک!
43
00:04:14,625 --> 00:04:16,000
با فرمانِ من
44
00:04:20,750 --> 00:04:22,125
نشونهگیری!
45
00:04:22,750 --> 00:04:23,875
آتش!
46
00:04:35,792 --> 00:04:36,917
گروه بعدی!
47
00:04:40,208 --> 00:04:41,917
آتش!
48
00:04:55,500 --> 00:04:56,500
همه برید تو کشتی!
49
00:05:17,500 --> 00:05:19,434
مردی که آوردیم تو کشتی کو؟
50
00:05:19,458 --> 00:05:20,458
کجاست؟
51
00:05:20,917 --> 00:05:22,583
این دیگه چه موجودیـه؟ چی میخواد؟
52
00:05:31,125 --> 00:05:34,667
بدیدش به من!
53
00:05:48,125 --> 00:05:50,750
تفنگ سرپُر. لارسن، تفنگه رو بیار!
54
00:06:01,917 --> 00:06:03,417
ویکتور
55
00:06:05,000 --> 00:06:06,167
ویکتور!
56
00:06:19,792 --> 00:06:20,792
کشتمش
57
00:06:21,417 --> 00:06:22,708
کشتمش
58
00:06:35,908 --> 00:06:37,050
هنوز زندهست!
59
00:06:37,083 --> 00:06:38,268
نردبون!
60
00:06:38,292 --> 00:06:39,625
نردبون رو بکشید بالا!
61
00:06:54,167 --> 00:06:58,583
بدیدش به من!
62
00:07:16,792 --> 00:07:18,601
چند تا گلوله مونده؟
63
00:07:18,625 --> 00:07:20,643
یهدونه، ولی روش کارساز نیست
64
00:07:20,667 --> 00:07:21,667
میدونم
65
00:07:22,542 --> 00:07:23,875
نمیخوام اونو نشونه بگیرم
66
00:08:00,250 --> 00:08:10,250
در تلگرام:
FarahSub & @AliMK_Sub & @IRedSub@
67
00:08:15,542 --> 00:08:18,792
افیونـه، بخور دردت آروم بگیره.
بخور. سَر بکِش.
68
00:08:24,125 --> 00:08:25,601
من کجام؟
69
00:08:25,625 --> 00:08:27,393
توی کشتیِ سلطنتی دانمارک، هورایزن
70
00:08:27,417 --> 00:08:29,309
من ناخدا اندرسونم. ایشون هم دکتر اودسن
71
00:08:29,333 --> 00:08:31,250
چند نفرتون رو کشته؟
72
00:08:33,917 --> 00:08:34,809
شیش
73
00:08:34,833 --> 00:08:37,208
باز برمیگرده و خیلیهای دیگه رو میکشه
74
00:08:37,917 --> 00:08:41,809
نیاز باشه قلعوقمعتون میکنه،
مگه اینکه من رو تحویلش بدید
75
00:08:41,833 --> 00:08:43,518
نه، نه، کارش رو ساختیم
76
00:08:43,542 --> 00:08:45,476
رفت زیرِ آب یخ. خلاص
77
00:08:45,500 --> 00:08:47,125
نه، اشتباه میکنی!
78
00:08:47,667 --> 00:08:48,833
نمیشه کشتش
79
00:08:49,458 --> 00:08:51,167
خودم برای کشتنش به هر دری زدم
80
00:08:53,750 --> 00:08:55,417
چه باور کنید چه نکنید،
81
00:08:57,458 --> 00:09:00,208
دوباره برمیگرده... به خاطر من
82
00:09:01,042 --> 00:09:02,125
بهم قول بدید
83
00:09:03,042 --> 00:09:06,726
هر وقت اومد، من رو بندازید توی یخبندون و
84
00:09:06,750 --> 00:09:07,917
بذارید من رو با خودش ببره
85
00:09:09,292 --> 00:09:10,292
تو رو خدا
86
00:09:10,708 --> 00:09:12,625
چه موجودیـه اصلاً؟
87
00:09:14,083 --> 00:09:16,875
کدوم اهریمنی خلقش کرده؟
88
00:09:19,042 --> 00:09:20,042
من
89
00:09:22,000 --> 00:09:23,000
کارِ منـه
90
00:09:24,292 --> 00:09:25,500
من خلقش کردم
91
00:09:27,875 --> 00:09:32,375
با خودم عهد کرده بودم
این رازِ پلید رو با خودم به گور ببرم
92
00:09:33,208 --> 00:09:34,208
درست شد
93
00:09:35,167 --> 00:09:37,583
یه سِری از حرفهام واقعیت محضـه
94
00:09:39,667 --> 00:09:42,643
یه سریها نه، اما همش عین حقیقتـه
95
00:09:42,667 --> 00:09:44,792
اسمم ویکتوره
96
00:09:45,375 --> 00:09:46,792
ویکتور فرانکنشتاین
97
00:09:48,083 --> 00:09:51,000
پدرم این اسم رو روم گذاشت
98
00:09:51,833 --> 00:09:53,393
میدونید معنیش چیـه؟
99
00:09:53,417 --> 00:09:55,792
به گمونم، آره. یعنی فاتح
100
00:09:56,583 --> 00:09:57,809
پیروزِ تمام میادین
101
00:09:57,833 --> 00:09:59,875
آره، همه چیز با اون شروع شد
102
00:10:00,458 --> 00:10:01,458
پدرم
103
00:10:04,292 --> 00:10:05,333
همچنین، مادرم
104
00:10:09,583 --> 00:10:13,759
{\an8}« پردهی نخست »
« سرگذشت ویکتور »
105
00:10:10,083 --> 00:10:11,167
ویکتور!
106
00:10:12,667 --> 00:10:13,667
ویکتور!
107
00:10:16,083 --> 00:10:17,250
ویکتور!
108
00:10:20,708 --> 00:10:24,042
بیا دیگه، بابات رسید ها
109
00:10:24,792 --> 00:10:27,750
مامان؟ مامان؟
110
00:10:28,958 --> 00:10:30,333
من اینجام، مامان
111
00:10:34,000 --> 00:10:35,083
اینجام
112
00:10:38,125 --> 00:10:41,458
پدرم بارون و جراح برجستهای بود
113
00:10:42,083 --> 00:10:44,726
ازدواجش با مادرم بیشتر از روی مصلحت بود؛
114
00:10:44,750 --> 00:10:47,809
چرا که مادرم هم جهیزیهی هنگفتی داشت و
هم اصلونسبدار بود
115
00:10:47,833 --> 00:10:53,208
این وصلت اسباب این رو فراهم کرد که
پدرم شأن و املاک خانوادگیش رو حفظ کنه
116
00:11:05,125 --> 00:11:07,976
نقش پُررنگی در زندگی ما نداشت
117
00:11:08,000 --> 00:11:11,000
اما وقتی به عمارت برمیگشت،
از صغیر تا کبیر همه گوش به فرمانش بودند
118
00:11:11,542 --> 00:11:12,667
کِلِرجانم
119
00:11:13,167 --> 00:11:14,375
مابقیِ اوقات...
120
00:11:15,250 --> 00:11:16,226
ویکتور
121
00:11:16,250 --> 00:11:17,309
پدر
122
00:11:17,333 --> 00:11:19,667
مابقیِ اوقات، مادر برای من بود
123
00:11:27,292 --> 00:11:29,542
نه، بیارش اینجا
124
00:11:37,042 --> 00:11:39,226
املاح توی گوشت،
هم برای خودت خونسازه و
125
00:11:39,250 --> 00:11:40,542
هم برای طفل توی شکمت
126
00:11:41,250 --> 00:11:42,792
جای دو نفر باید غذا بخوری ها
127
00:11:53,958 --> 00:11:54,958
بخور دیگه
128
00:11:56,125 --> 00:11:57,125
مُقویـه
129
00:12:03,375 --> 00:12:05,184
فرشتهی نگهبانم
130
00:12:05,208 --> 00:12:06,500
ای همدم مهربانم
131
00:12:07,167 --> 00:12:09,417
کنارم بمان و تنهایم مگذار
132
00:12:10,125 --> 00:12:11,518
در سایهی بال و پرهایت،
133
00:12:11,542 --> 00:12:14,583
مرا مأوا دِه و...
134
00:12:15,500 --> 00:12:18,768
از پشت دیوار صداشون رو میشنیدم که
بیوقفه جر و بحث میکردن
135
00:12:18,792 --> 00:12:22,625
مِنبابِ مال و اموال و من،
سر همدیگه داد میکشیدن
136
00:12:23,792 --> 00:12:26,542
صداشون لرزه به تنم مینداخت
137
00:12:30,958 --> 00:12:32,083
مامان؟
138
00:12:34,042 --> 00:12:35,208
مامان؟
139
00:12:45,750 --> 00:12:48,268
اون مرد از هر دوی ما بیزار بود
140
00:12:48,292 --> 00:12:52,125
از موهای پرکلاغیمون گرفته تا
چشمهای تیره و نافذمون
141
00:12:52,708 --> 00:12:56,851
حتی طبع آروم و دلشورهی گاه و بیگاهمون هم
142
00:12:56,875 --> 00:12:59,583
انگار خونش رو به جوش میاورد
143
00:13:00,250 --> 00:13:05,059
طبقهبندی باستانی اخلاط اربعهی بدن رو
144
00:13:05,083 --> 00:13:07,434
سریع و بدون نقص بگو
145
00:13:07,458 --> 00:13:11,708
خون، سودا، صفرا، بلغم
146
00:13:13,042 --> 00:13:15,208
وزن قلب یه مرد بالغ؟
147
00:13:17,125 --> 00:13:18,833
بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ گِرم، پدرجان
148
00:13:19,542 --> 00:13:21,833
قلب یه زن بالغ؟
149
00:13:23,167 --> 00:13:24,417
۲۲۰ تا ۲۸۰ گرم
150
00:13:25,500 --> 00:13:26,875
علت چیـه؟
151
00:13:27,542 --> 00:13:29,750
علتِ این تفاوت؟
152
00:13:30,417 --> 00:13:31,667
عمق عواطف زنانه؟
153
00:13:32,167 --> 00:13:33,958
یا که گرایش به سودازدگی؟
154
00:13:35,250 --> 00:13:39,500
تودهی بدنی. حجم خون، پدرجان.
خونرسانی به عضلات.
155
00:13:40,042 --> 00:13:43,393
صحیح. نه توی بافت خبری از روح هست و
156
00:13:43,417 --> 00:13:45,351
نه توی عضله اثری از احساس
157
00:13:45,375 --> 00:13:48,792
حالا، لطفاً کارکرد اصلی
دریچهی سهلَختی رو توضیح بده
158
00:13:51,583 --> 00:13:54,809
الان حضور ذهن ندارم، پدرجان،
اما مطمئنم یادم میاد
159
00:13:54,833 --> 00:13:56,250
بله، حتماً هم یادت میاد
160
00:13:56,958 --> 00:13:59,059
عاج خونریزی نمیکنه، ویکتور
161
00:13:59,083 --> 00:14:00,333
خون مالِ گوشتـه
162
00:14:01,333 --> 00:14:04,393
تا تو بخوای دودوتا چهارتا کنی،
یحتمل بیمارت از دست رفته
163
00:14:04,417 --> 00:14:05,792
متوجهی؟
164
00:14:10,292 --> 00:14:13,333
کارکرد اصلی دریچهی سهلختی
165
00:14:13,833 --> 00:14:16,917
ممانعت از بازگشت خون به بزرگسیاهرگهاست
166
00:14:19,708 --> 00:14:22,917
نه، دستهات نه. دیگه نه
167
00:14:23,958 --> 00:14:26,583
اینها ابزار حرفهات و تجلیِ ارادهات هستن
168
00:14:27,625 --> 00:14:29,042
باید ازشون مراقبت کنیم
169
00:14:31,875 --> 00:14:34,667
منتها صورتت بازیچهی غروره
170
00:14:41,208 --> 00:14:46,833
تو اسمورسم منو یدک میکشی، ویکتور،
آبروی من امانتیـه دستِ تو
171
00:14:50,750 --> 00:14:52,500
اینو آویزهی گوشِت کن
172
00:14:58,250 --> 00:15:01,250
فکر کنم دستت رو خوندم، آخه...
173
00:15:01,833 --> 00:15:03,101
سه...
174
00:15:03,125 --> 00:15:04,125
دو...
175
00:15:04,542 --> 00:15:05,542
یک...
176
00:15:06,625 --> 00:15:08,708
محالـه
177
00:15:10,458 --> 00:15:12,500
خودم بُر میزنم
178
00:15:17,333 --> 00:15:18,458
مامان؟
179
00:15:19,625 --> 00:15:21,000
مامان؟
180
00:15:26,625 --> 00:15:28,018
بابا!
181
00:15:28,042 --> 00:15:29,458
بابا، مامان حالش بد شده
182
00:15:36,000 --> 00:15:37,768
مامان
183
00:15:37,792 --> 00:15:40,476
آب جوش و ملافهی تمیز بیارید. به مقدار زیاد
184
00:15:40,500 --> 00:15:41,393
- همین حالا
- چشم، قربان
185
00:15:41,417 --> 00:15:42,833
- نه، ویکتور!
- مامان؟
186
00:15:44,125 --> 00:15:45,500
- مامان!
- ویکتور!
187
00:15:49,333 --> 00:15:51,518
بابا! بابا!
188
00:15:51,542 --> 00:15:53,542
- ویکتور!
- تو رو خدا نجاتش بده!
189
00:16:35,917 --> 00:16:41,125
مادرم که پارهی تنم بود،
190
00:16:42,208 --> 00:16:44,500
اونی که فکر میکردم
هرگز من رو رها نمیکنه،
191
00:16:45,375 --> 00:16:49,333
اونی که نبض حیات بود... خاموش شد
192
00:16:50,750 --> 00:16:52,833
چشمهاش بیفروغ و
193
00:16:53,833 --> 00:16:57,042
لبخندش طعمهی خاکِ سرد
194
00:17:04,500 --> 00:17:05,500
برید!
195
00:17:06,042 --> 00:17:07,208
همتون برید بیرون!
196
00:17:15,000 --> 00:17:17,958
انگار تکهای از هستی
از هم فرو پاشیده و
197
00:17:19,125 --> 00:17:22,833
گنبدِ آسمون،
برای همیشه سیاهپوش شده
198
00:17:24,542 --> 00:17:26,042
حالا، چشمهاتو بگیر
199
00:17:28,375 --> 00:17:30,792
تا نگفتم، نگاه نکنی ها
200
00:17:32,625 --> 00:17:33,684
باز کن
201
00:17:33,708 --> 00:17:36,851
ویلیام در آغوش آفتاب و لبخند شکفت
202
00:17:36,875 --> 00:17:41,542
طبعی آروم و نجیبتر داشت و بی هیچ تردیدی،
عزیزدردونهی پدرم بود
203
00:17:42,208 --> 00:17:43,726
ممنونم، بابا
204
00:17:43,750 --> 00:17:45,417
قربونت برم، گلپسرم
205
00:17:46,708 --> 00:17:49,583
ویلیام نسیم بود و من ابرِ طوفانی
206
00:17:50,083 --> 00:17:53,934
او قهقههی زندگی بود و
من بغض فروخوردهی اندوه
207
00:17:53,958 --> 00:17:55,476
افسارشو بگیر
208
00:17:55,500 --> 00:17:58,375
منو نگاه، بابا. منو ببین
209
00:17:59,792 --> 00:18:02,000
اما مسئله فراتر از این بود
210
00:18:02,542 --> 00:18:05,912
یا بهتر بگم، چیزی کم بود
211
00:18:07,208 --> 00:18:09,143
مادرم زیر دستهای
212
00:18:09,167 --> 00:18:12,684
برجستهترین طبیب عصر خودش جان باخت:
213
00:18:12,708 --> 00:18:13,875
پدرم
214
00:18:14,917 --> 00:18:18,708
فکری... به سرم زد
215
00:18:19,333 --> 00:18:21,518
دستگاه گردش خون رو تعریف کن...
216
00:18:21,542 --> 00:18:24,625
حتمی، گریزناپذیر...
217
00:18:25,125 --> 00:18:28,268
طبق تشریحی که توی کتابِ «حرکت قلب» اومده
218
00:18:28,292 --> 00:18:30,042
تا وقتی که به حقیقت بدل شد
219
00:18:30,542 --> 00:18:31,542
پدر؟
220
00:18:35,458 --> 00:18:37,018
تو گذاشتی بمیره، نه؟
221
00:18:37,042 --> 00:18:41,184
من نهایت تلاشم رو کردم که
نجاتش بدم. خودت خوب میدونی
222
00:18:41,208 --> 00:18:42,417
پس شکست خوردی
223
00:18:43,375 --> 00:18:46,333
هیچکس حریفِ مرگ نمیشه
224
00:18:50,250 --> 00:18:52,542
من میشم، خودم حریفش میشم
225
00:18:54,292 --> 00:18:57,333
هر چیزی که بلدی و بلد نیستی رو یاد میگیرم
226
00:18:59,208 --> 00:19:01,333
فکر کنم برای امروز کافیـه
227
00:19:03,958 --> 00:19:06,167
اون شب، دوباره متولد شدم
228
00:19:06,833 --> 00:19:08,292
بهم الهام شد
229
00:19:09,375 --> 00:19:12,542
برای اولین بار،
فرشتهی تاریکی رو...
230
00:19:13,125 --> 00:19:14,833
دیدم
231
00:19:28,833 --> 00:19:30,417
با من عهد بست که
232
00:19:32,167 --> 00:19:35,792
افسارِ حیات و ممات به دست من بیفته
233
00:19:37,500 --> 00:19:40,309
ذره ذره تبدیل به جراحی بشم که پدرم بود
234
00:19:40,333 --> 00:19:43,500
در سودای قدرت و گسترهی علم،
از اون پیشی بگیرم
235
00:19:45,625 --> 00:19:47,195
الهامی بَس حقیقی
236
00:19:47,750 --> 00:19:51,292
حقیقیتر از چیزی که تو جهان بیداری و
عالم رؤیا دیده بودم
237
00:19:54,917 --> 00:19:55,917
اما چطور؟
238
00:20:19,000 --> 00:20:21,208
از عرش به فرش رسیدم
239
00:20:22,750 --> 00:20:26,018
دو شورش و آتشسوزی توی مزارع مادرم،
240
00:20:26,042 --> 00:20:27,625
ثروت خانوادگیمون رو به باد داد
241
00:20:28,375 --> 00:20:31,208
عمارت رو تونستیم نگه داریم،
منتها مابقیِ اموال رو از دست دادیم
242
00:20:46,000 --> 00:20:49,643
ویلیام رفت پیش یکی از اقوام توی وین
243
00:20:49,667 --> 00:20:51,917
من هم رفتم لندن و بعدش ادینبرو
244
00:20:52,833 --> 00:20:56,625
اونجا بود که سالهای سال تلاش کردم تا
245
00:20:58,875 --> 00:21:02,125
از چهارچوبِ محدود نهادِ علم فراتر برم
246
00:21:04,083 --> 00:21:05,292
حیات
247
00:21:06,542 --> 00:21:10,833
{\an8}این... یعنی حیات، آقایون
248
00:21:06,558 --> 00:21:12,768
« دانشکدهی سلطنتی طب »
« محکمهی تأدیبی، ۱۸۵۵ »
249
00:21:12,792 --> 00:21:13,958
به دنیا که میایم
250
00:21:15,583 --> 00:21:18,417
تا بخوایم فرصتِ قدکشیدن پیدا کنیم،
زمین میخوریم
251
00:21:19,417 --> 00:21:20,500
با مرگ
252
00:21:22,458 --> 00:21:25,976
و در فاصلهی بین این فراز و سقوط،
253
00:21:26,000 --> 00:21:27,833
عرصهی حقیرانهی ما قرار داره
254
00:21:29,167 --> 00:21:31,875
خب، تولد که دستِ ما نیست
255
00:21:33,000 --> 00:21:34,000
هست؟
256
00:21:35,458 --> 00:21:40,000
شکلگیری نطفه، اون جرقه،
جانبخشی فکر و روح
257
00:21:41,208 --> 00:21:42,375
این یکی دستِ خداست
258
00:21:43,333 --> 00:21:45,309
خداوند
259
00:21:45,333 --> 00:21:46,417
اما مرگ
260
00:21:47,458 --> 00:21:49,667
چالش اصلی هم همینجاست
261
00:21:50,167 --> 00:21:51,958
دغدغهی ما باید همین باشه
262
00:21:53,292 --> 00:21:54,375
باید
263
00:21:55,583 --> 00:21:58,792
خیال کردیم کی هستیم؟
نعوذ بالله مگه خداییم؟
264
00:21:59,417 --> 00:22:02,726
منتها اگه بناست که مثل خدایان
بیپروا رفتار کنیم،
265
00:22:02,750 --> 00:22:05,625
دستِ کم باید قادر به خلق معجزه باشیم
266
00:22:06,125 --> 00:22:07,250
غیر از اینـه؟
267
00:22:08,250 --> 00:22:10,434
باید آتش نبوغ رو تو ذهنِ
268
00:22:10,458 --> 00:22:12,518
دانشجوهای جوان شعلهور کرد
269
00:22:12,542 --> 00:22:15,768
به جای اطاعت،
بهشون طغیانگری یاد بدیم
270
00:22:15,792 --> 00:22:21,518
بهشون ثابت کنیم که بشر میتونه به اسرارِ
طبیعت دست پیدا کنه و جلوی مرگ رو بگیره
271
00:22:21,542 --> 00:22:24,458
نه اینکه فقط عقب بندازتش،
بلکه کارش رو یکسره کنه!
272
00:22:30,583 --> 00:22:33,375
سکوت. ساکت!
273
00:22:36,917 --> 00:22:42,333
دقیقاً چطوری میخوای چیزی رو
آموزش بدی که جزو محالاتـه؟
274
00:22:46,667 --> 00:22:48,226
سوژهی ترکیبی، همین جسم
275
00:22:48,250 --> 00:22:51,375
کالبدِ یه مغازهداره که
چند لحظه بعد از مرگ تحویل گرفتم
276
00:22:51,958 --> 00:22:53,601
مغز، نمایان اما فعالـه
277
00:22:53,625 --> 00:22:56,167
انشعابات نخاعی و اعصاب واگ هم دستنخوردهان
278
00:22:56,708 --> 00:22:59,101
زخمهایی رو مشاهده میکنید که
به باریکیِ موئن
279
00:22:59,125 --> 00:23:01,809
به روش خودم، نیازی به بخیههای زمخت نبود
280
00:23:01,833 --> 00:23:03,059
این بازویی که میبینید رو
281
00:23:03,083 --> 00:23:05,684
از جسدِ یه نجار گرفتم
282
00:23:05,708 --> 00:23:08,833
عضلات، رباطها، اعصاب همشون به هم متصل میشن
283
00:23:30,083 --> 00:23:32,101
ببینید، این پرشهای عضلانیای که
284
00:23:32,125 --> 00:23:34,684
جریان برق ایجاد میکنه، چیز جدیدی نیست
285
00:23:34,708 --> 00:23:37,768
به هیچ وجه. اما نحوهی جریان انرژی در بدن
286
00:23:37,792 --> 00:23:39,434
از یک مفهوم کاملاً متفاوت پیروی میکنه
287
00:23:39,458 --> 00:23:41,893
یه مفهومی شرقی به نام «چی»
288
00:23:41,917 --> 00:23:45,184
این نظریه قائل به یک جریان حیاتی از انرژی،
هم در درون و هم در بیرون بدنـه
289
00:23:45,208 --> 00:23:46,934
با استفاده از سوزن توی شِش...
290
00:23:46,958 --> 00:23:48,851
ساکت!
291
00:23:48,875 --> 00:23:51,042
بشینید!
292
00:23:52,750 --> 00:23:56,101
اینجا جلسهی استماعـه، دکتر، نه معرکهگیری
293
00:23:56,125 --> 00:23:58,143
با این کارها فقط خودت رو
خراب میکنی، ویکتور
294
00:23:58,167 --> 00:24:00,809
این حقهبازیهات با برق،
راه به جایی نمیبره
295
00:24:00,833 --> 00:24:01,833
حقهبازی
296
00:24:03,750 --> 00:24:04,750
حقهبازی؟
297
00:24:07,042 --> 00:24:08,167
مطمئنید؟
298
00:24:13,208 --> 00:24:15,809
حقهبازی کجا بود؟! این یعنی اراده
299
00:24:15,833 --> 00:24:20,226
هماهنگیِ بین چشم و بازوی دو انسان مُرده که
300
00:24:20,250 --> 00:24:23,851
حالا صاحب ارادهای جدید و سطحی از آگاهی شدن
301
00:24:23,875 --> 00:24:27,500
آگاهی؟ اون هم توی مغزی که از کار افتاده؟
302
00:24:28,542 --> 00:24:29,667
رهاش کن
303
00:24:30,333 --> 00:24:31,875
خواهش میکنم
304
00:24:33,458 --> 00:24:35,417
خواهش همیشه کارسازه
305
00:24:36,000 --> 00:24:39,226
جمع کن بساطت رو. یالا، مردکِ شارلاتان
306
00:24:39,250 --> 00:24:42,184
این یعنی آینده. این کار شدنیـه
307
00:24:42,208 --> 00:24:44,351
چرا بررسیش نکنیم؟ چرا نسنجیمش؟
308
00:24:44,375 --> 00:24:47,018
این خلاف مقدساتـه
309
00:24:47,042 --> 00:24:49,101
شنیعـه
310
00:24:49,125 --> 00:24:50,292
تهِ وقاحتـه!
311
00:24:51,333 --> 00:24:55,976
مرگ و زندگی دست خداست، ویکتور
312
00:24:56,000 --> 00:24:58,500
شاید خدا بیکفایتـه!
313
00:24:59,917 --> 00:25:02,393
این ماییم که باید خطاهاش رو اصلاح کنیم!
314
00:25:02,417 --> 00:25:05,018
اجازه ندید این پیرمردهای نادون
صداتون رو خفه کنن!
315
00:25:05,042 --> 00:25:08,476
برای رسیدن به جواب
باید سرکش بود،
316
00:25:08,500 --> 00:25:11,417
بهدور از ترس و تعصبات بزدلانه!
317
00:25:25,875 --> 00:25:27,167
پروفسور کرمپ
318
00:26:02,042 --> 00:26:05,934
بارون فرانکنشتاین،
بنده هاینریش هارلندر هستم
319
00:26:05,958 --> 00:26:08,768
از طرفِ برادرتون، ویلیام،
320
00:26:08,792 --> 00:26:10,226
یه توصیهنامه با خودم آوردم
321
00:26:10,250 --> 00:26:11,268
از طرف برادرم؟
322
00:26:11,292 --> 00:26:13,726
اگه اجازه بدید
سعادت آشنایی با شما نصیبم بشه
323
00:26:13,750 --> 00:26:15,684
خیلی مصدع اوقات شریف نمیشم
324
00:26:15,708 --> 00:26:16,875
- بفرمایید
- بسیارخب
325
00:26:19,583 --> 00:26:21,708
یعنی ویلیام داره میاد دیدن من؟
326
00:26:22,458 --> 00:26:24,167
بله، تا چند روز دیگه
327
00:26:24,875 --> 00:26:29,125
میخواد نامزدش رو بهتون معرفی کنه که
از قضا، برادرزادهی منـه
328
00:26:33,417 --> 00:26:36,268
الیزابت هارلندر، دختر بسیار نازنینیـه که
329
00:26:36,292 --> 00:26:37,542
تازه از صومعه بیرون اومده
330
00:26:38,417 --> 00:26:39,417
این عکسها هم کار خودمـه
331
00:26:39,917 --> 00:26:43,101
ویلیام توی دنیای اقتصاد خیلی موفق شده
332
00:26:43,125 --> 00:26:44,893
داره اسم و رسمی برای خودش دستوپا میکنه
333
00:26:44,917 --> 00:26:47,000
اوهو! اسم و رسم؟ برای خودش؟
334
00:26:47,500 --> 00:26:52,542
متأسفانه جفتمون زیرِ سایهی این اسم و رسمیم؛
گریزی هم نیست
335
00:26:53,125 --> 00:26:54,833
مقالهتون رو توی لنست خوندم
336
00:26:55,375 --> 00:26:57,167
جدی فکر میکنید از پسش برمیاید؟
337
00:26:58,292 --> 00:26:59,375
خلقِ یه آدمیزاد؟
338
00:27:00,583 --> 00:27:03,458
یه بدن کاملاً جدید؟ بهش زندگی ببخشید؟
339
00:27:04,792 --> 00:27:06,268
مگه خودتون امروز ندیدید؟
340
00:27:06,292 --> 00:27:08,684
من فقط دیدم به صلابه کشیدنتون
341
00:27:08,708 --> 00:27:11,393
تا بیاید دهن باز کنید،
نسخهتون رو پیچیدن
342
00:27:11,417 --> 00:27:12,750
من که نشونشون دادم
343
00:27:13,875 --> 00:27:14,768
چی رو؟
344
00:27:14,792 --> 00:27:15,792
حقیقت رو
345
00:27:16,417 --> 00:27:18,083
سرِ شب همه چی یادشون میره
346
00:27:19,500 --> 00:27:22,583
آره، آره، آره، ولی نظر شما چی بود؟
347
00:27:24,042 --> 00:27:25,625
به نظر من، نبوغآمیز بود
348
00:27:27,083 --> 00:27:28,226
بله، میدونم
349
00:27:28,250 --> 00:27:31,101
منتها شما مثل بچهای هستید که از فرط هیجان
350
00:27:31,125 --> 00:27:34,208
بهقدری حیوون خونگیش رو
محکم بغل میکنه که خفه میشه
351
00:27:35,500 --> 00:27:37,458
به خاطر همینـه که نگرانتونم
352
00:27:38,708 --> 00:27:41,226
میتونی آتیش درونت رو مهار کنی، پرومتئوس؟
353
00:27:41,250 --> 00:27:44,125
یا قراره این آتیش،
قبل از هر چیز دامنِ خودت رو بگیره؟
354
00:27:46,542 --> 00:27:47,542
صحیح
355
00:27:48,417 --> 00:27:51,934
حمل بر بیادبی نشه،
ولی واقعاً دیگه کشش ندارم
356
00:27:51,958 --> 00:27:55,184
بهخصوص برای معاشرت با غریبهها
357
00:27:55,208 --> 00:27:56,684
پس اگه امر دیگهای نیست...
358
00:27:56,708 --> 00:27:58,625
چرا، هست. خیلی هم زیاد
359
00:28:00,417 --> 00:28:03,726
من توی ادینبرو ساکن شدم
360
00:28:03,750 --> 00:28:07,226
سه روز دیگه،
قرارمون با الیزابت و ویلیام سرِ جاشـه
361
00:28:07,250 --> 00:28:10,375
همون شب میخوام مسیر زندگیت رو عوض کنم
362
00:28:11,708 --> 00:28:14,000
یه چیزی نشونت میدم که
تا حالا تو عمرت ندیدی
363
00:28:31,417 --> 00:28:35,167
هلو. هلو. هلو رو بچرخون ببینم.
اونوریش کن.
364
00:28:36,708 --> 00:28:38,333
باز که گاز زدی
365
00:28:39,333 --> 00:28:40,833
همهی هلوها رو خوردی
366
00:28:41,500 --> 00:28:43,333
خیر سرم این اثر یادآورِ مرگـه
367
00:28:44,042 --> 00:28:49,476
هلو نماد زندگی و جوانیـه،
بعد تو داری میخوریش؟
368
00:28:49,500 --> 00:28:51,768
- آخه گشنمـه، کیکی
- صد بار گفتم به من نگو کیکی
369
00:28:51,792 --> 00:28:53,833
بارون ویکتور فرانکنشتاین، قربان
370
00:28:55,958 --> 00:28:57,000
مرخصی
371
00:28:57,667 --> 00:28:58,750
عذر میخوام
372
00:29:00,333 --> 00:29:01,226
خوش اومدید
373
00:29:01,250 --> 00:29:02,250
آقای هارلندر
374
00:29:03,208 --> 00:29:05,934
عکاسی هنرِ نوپاییـه
375
00:29:05,958 --> 00:29:07,226
خداحافظ، کیکی
376
00:29:07,250 --> 00:29:09,167
خودم که شیفتهاش شدم
377
00:29:09,750 --> 00:29:11,083
برگهها رو آوردی؟
378
00:29:12,542 --> 00:29:13,583
تشکر
379
00:29:17,208 --> 00:29:19,375
- رودست ندارید
- ممنون
380
00:29:23,375 --> 00:29:27,625
داری از دستگاه عصبی
برای انتقال موج انرژی استفاده میکنی
381
00:29:28,708 --> 00:29:29,726
اینطور نیست؟
382
00:29:29,750 --> 00:29:30,976
درستـه
383
00:29:31,000 --> 00:29:35,059
در نتیجه، دوام این نیروی حیاتی که تحت کنترلتونـه،
384
00:29:35,083 --> 00:29:38,375
خیلی کمـه، تحلیل پیدا میکنه و
از بین میره
385
00:29:40,000 --> 00:29:41,000
چطور؟
386
00:29:45,000 --> 00:29:48,625
توی سخنرانی،
با غرور و تکبر نمایشت رو ختم کردی
387
00:29:51,417 --> 00:29:53,726
منتها در اصل، نیروی حیاتی برقیات
388
00:29:53,750 --> 00:29:55,476
داشت تحلیل میرفت، درست میگم؟
389
00:29:55,500 --> 00:29:57,184
خودتون جراحید، جناب؟
390
00:29:57,208 --> 00:30:00,101
بله، یه زمانی جراح ارتش بودم
391
00:30:00,125 --> 00:30:02,768
اون هم نهچندان جراح حاذقی
392
00:30:02,792 --> 00:30:06,018
ولی همین باعث شد پول خوبی به جیب بزنم
393
00:30:06,042 --> 00:30:08,018
چندتا کارخونهی مهماتسازی دارم
394
00:30:08,042 --> 00:30:10,875
- تاجرِ اسلحهاید پس
- واقعگرام
395
00:30:11,458 --> 00:30:13,393
با «الواح اِوِلین» آشنایی؟
396
00:30:13,417 --> 00:30:16,018
معلومـه که بله.
سِر جان اِوِلین گردآوریشون کرده و
397
00:30:16,042 --> 00:30:18,059
شامل چهار تخته چوب با کالبدشکافیهای دقیقـه
398
00:30:18,083 --> 00:30:20,184
از قدیمیترین نمونههای اروپاست که
دستگاه عصبی،
399
00:30:20,208 --> 00:30:22,143
سیاهرگها و سرخرگهای اجساد رو
نشون میده. چطور مگه؟
400
00:30:22,167 --> 00:30:24,000
بله، یه لوح پنجمی هم در کاره که
401
00:30:24,917 --> 00:30:26,292
از همه جذابتره
402
00:30:30,333 --> 00:30:33,000
شاهکاره، نه؟
403
00:30:34,500 --> 00:30:36,708
جانِ آدمی بر تنِ چوب
404
00:30:38,292 --> 00:30:41,643
جسد روی لوح قرار میگیره،
لایه به لایه پوست و گوشتش برداشته میشه و
405
00:30:41,667 --> 00:30:45,434
بافتِ باقیمونده رو
با اَنگُم روی چوب تثبیت میکنن
406
00:30:45,458 --> 00:30:48,643
- دستگاه لنفاوی رو نشون میده
- بله
407
00:30:48,667 --> 00:30:52,684
قبلاً طبیبهای مسلمون بهش میگفتن
دستگاه گردش خونِ پنهان
408
00:30:52,708 --> 00:30:58,268
فقط سه لیتر مایع رو جابجا میکنه،
ولی دنیاییـه واسه خودش
409
00:30:58,292 --> 00:31:00,000
- خارقالعادهست
- بله
410
00:31:01,167 --> 00:31:05,167
حالا برای من و شما،
نکتهی کلیدی اینجاست
411
00:31:06,625 --> 00:31:10,351
ساختار نُهم. ساختاری بهغایت ظریف و
412
00:31:10,375 --> 00:31:13,809
تقریباً لطیف که دورتادور قلب رو احاطه کرده
413
00:31:13,833 --> 00:31:17,125
هم انرژی رو توزیع میکنه و هم ذخیره
414
00:31:20,792 --> 00:31:23,309
آره، اگه بتونی بدون اینکه
به بافتهای اطرافش صدمه بزنی،
415
00:31:23,333 --> 00:31:26,101
- بهش برسی...
- نه، راهش از جلو نیست
416
00:31:26,125 --> 00:31:29,250
از پشت، ستون فقرات و انحنای سینه
417
00:31:29,958 --> 00:31:30,893
قطعاً
418
00:31:30,917 --> 00:31:36,393
جریان انرژی، ترمیم زخم و احیا
فراتر از تصور بشر
419
00:31:36,417 --> 00:31:37,708
زندگی جاودانه
420
00:31:39,708 --> 00:31:43,042
هر چیزی توی این مسیر لازم داشته باشی رو
در اختیارت میذارم
421
00:31:45,792 --> 00:31:47,250
در اِزاش چی میخوای؟
422
00:31:48,750 --> 00:31:50,208
لازم نیست بحث رو مادی کنیم
423
00:31:51,250 --> 00:31:54,750
من و شما جویای حقیقت و شکستن مرزهاییم؛
همسفرهای این مسیر
424
00:31:56,417 --> 00:31:58,434
ممکنـه بعدها درخواستی در مقابل داشته باشم،
425
00:31:58,458 --> 00:32:02,518
اما بیشتر طالب این افتخارم که
فرآیند کار شما رو برای آیندگان ثبت کنم
426
00:32:02,542 --> 00:32:03,667
عادت ندارم با کسی کار کنم
427
00:32:05,000 --> 00:32:06,226
من خیلی کمحرفم
428
00:32:06,250 --> 00:32:09,250
ویلیام فرانکنشتاین و
برادرزادهتون، آقای هارلندر
429
00:32:13,083 --> 00:32:14,208
در موردش فکر میکنم
430
00:32:15,542 --> 00:32:16,625
حتماً بهش فکر میکنم
431
00:32:17,958 --> 00:32:18,958
بارون
432
00:32:20,125 --> 00:32:23,208
الان دیگه اَدای
آدمهای منطقی رو در نیار. حیفـه
433
00:32:33,625 --> 00:32:34,851
ویکتور
434
00:32:34,875 --> 00:32:36,226
ویلیام!
435
00:32:36,250 --> 00:32:38,768
- ویکتور
- چقدر قد کشیدی!
436
00:32:39,648 --> 00:32:41,885
خدای من، چه بزرگ شدی!
437
00:32:41,910 --> 00:32:43,937
من که کاری نکردم.
خدا مامان بابا رو حفظ کنه.
438
00:32:43,962 --> 00:32:46,514
اجازه بده همسر آیندهام رو بهت معرفی کنم
439
00:32:46,708 --> 00:32:48,545
بانو الیزابت هارلندر
440
00:33:09,708 --> 00:33:11,458
خیلی از آشناییتون خرسندم
441
00:33:16,958 --> 00:33:19,893
راستش رو بخوای،
از اخراجت تعجبی نکردم
442
00:33:19,917 --> 00:33:22,518
اما به نظرم نحوهی اخراج و
خصومتی که پشتش بود
443
00:33:22,542 --> 00:33:23,876
کاملاً غیرضروری بود
444
00:33:23,901 --> 00:33:25,950
نه، ضروری بود. حقم بود
445
00:33:26,410 --> 00:33:28,975
از قصد اون کار رو کردم،
تأیید میکنید، آقای هارلندر؟
446
00:33:29,000 --> 00:33:31,407
در این حد بگم که حسابی با
رفتنتون گرد و خاک به پا کردید
447
00:33:32,125 --> 00:33:33,639
چرا دست تو لونهی زنبور کردی؟
448
00:33:33,664 --> 00:33:37,752
چرا همچین مسئلهی مهمی رو
در خفا پیش نبردی؟
449
00:33:37,958 --> 00:33:41,438
اینجور محتاطانه پیش رفتن
با استانداردهای تو هم جور در نمیاد، ویلیام
450
00:33:41,708 --> 00:33:43,639
من رو یاد پدر میندازی
451
00:33:44,667 --> 00:33:47,690
پدرمون مرد بادرایتی بود
452
00:33:47,964 --> 00:33:50,893
دقیق، باملاحظه، سنجیده
453
00:33:50,917 --> 00:33:55,434
اما، من از طرفی، نمیفهمم چرا
فروتنی رو نوعی فضیلت میدونن
454
00:33:55,458 --> 00:33:57,970
ویکتور همیشه تشنهی توجه بوده
455
00:33:58,333 --> 00:34:01,684
حتی زمان بچگی، با سکوتم
اون رو به آرامش دعوت میکردم
456
00:34:01,708 --> 00:34:04,680
شاید زیادی این کار رو کردم،
مگه نه، ویکتور؟
457
00:34:04,705 --> 00:34:06,933
اگه بشه به موجودات حیات تازهای بخشید،
458
00:34:06,958 --> 00:34:08,268
نه به صورت یک شبیهسازی،
459
00:34:08,292 --> 00:34:11,226
به عنوان عملی الهی، از طُرُق
روشهای فیزیکی و شیمیایی،
460
00:34:11,250 --> 00:34:13,000
چرا باید پنهانش کنیم؟
461
00:34:16,000 --> 00:34:17,084
میخندید؟
462
00:34:17,375 --> 00:34:19,884
- حرفم بامزه بود؟
- باید اعتراف کنم که بله
463
00:34:19,909 --> 00:34:21,258
منظورم رو واضح نرسوندم؟
464
00:34:21,283 --> 00:34:23,726
اونقدری بلند حرف زدید که
همه متوجهی حرفهاتون شدن
465
00:34:23,750 --> 00:34:25,143
به نظرتون ارزشمند نیستن؟
466
00:34:25,167 --> 00:34:27,888
به نظرم عقاید به تنهایی ارزش خاصی ندارن
467
00:34:30,250 --> 00:34:31,923
سر و پا گوشم،
بگید ما هم بفهمیم
468
00:34:32,167 --> 00:34:34,434
برای مثال، به جنگ نگاه کنید
469
00:34:34,458 --> 00:34:37,703
ویلیام، سیگار و برندی
توی اتاق مطالعهی من؟
470
00:34:37,841 --> 00:34:41,649
مطمئنم که گوشت از این حرفها پره
471
00:34:42,417 --> 00:34:44,039
از حضورتون مرخص میشیم
472
00:34:48,292 --> 00:34:50,715
میفرمودید. عقاید
473
00:34:51,184 --> 00:34:57,577
خب... شرافت، خاک، رشادت
474
00:34:58,530 --> 00:35:01,673
اینها مطمئناً به تنهایی
عقاید ارزشمند و والایی هستن،
475
00:35:01,698 --> 00:35:02,924
موافقید؟
476
00:35:04,309 --> 00:35:07,017
با این وجود،
ملت به خاطرشون میمیرن
477
00:35:07,042 --> 00:35:09,299
به شکلی کاملاً حقیرانه،
478
00:35:09,324 --> 00:35:11,895
یه سری غرق گل و لای،
یه سری خفه توی خون خودشون،
479
00:35:11,920 --> 00:35:13,432
یه سری از درد فریاد میکشن
480
00:35:14,042 --> 00:35:17,434
مردهایی که پدر، برادر و فرزندان کسی بودن
481
00:35:17,458 --> 00:35:19,434
مردهایی که توی این دنیا
مادرهاشون بهشون غذا دادن،
482
00:35:19,458 --> 00:35:21,816
ازشون مراقبت کردن و تربیتشون کردن
483
00:35:21,841 --> 00:35:23,815
که تهش توی میدون نبرد،
به دور از خونه و
484
00:35:23,840 --> 00:35:26,262
کسایی که باعث و بانی
این تراژدی بودن، بمیرن
485
00:35:27,208 --> 00:35:31,963
چون اونا توی خونههاشون هستن و
بدنهاشون با خون و نیزهی دشمن غریبهست
486
00:35:32,213 --> 00:35:35,838
پوستشون حتی خراشی برنداشته،
جای خوابشون گرم و نرمـه
487
00:35:38,125 --> 00:35:41,140
وقتی یه مشت ابله تصمیم میگیرن
عقیدهای رو دنبال کنن این اتفاقیـه که میفته
488
00:35:41,165 --> 00:35:43,359
به نظرت من آدم ابلهیام؟
489
00:35:46,333 --> 00:35:48,462
بفرمایید به سیگار و برندیتون برسید
490
00:35:48,583 --> 00:35:49,917
پسرها منتظرن
491
00:35:56,172 --> 00:35:58,351
چقدر پیش میاد که آدمی
492
00:35:58,376 --> 00:36:01,883
تصور کنه که
با فرشته یا شیطانی دیدار کرده و
493
00:36:02,667 --> 00:36:05,474
تهش ببینه که سراب بوده
494
00:36:07,958 --> 00:36:10,156
زمانی که شطرنج بازی میکنیم،
495
00:36:11,182 --> 00:36:13,164
فقط داریم با خودمون رقابت میکنیم
496
00:36:15,167 --> 00:36:16,167
کمکش کن
497
00:36:16,555 --> 00:36:17,792
بیا به دادش برس!
498
00:36:18,625 --> 00:36:20,500
بیا، بخور
499
00:36:43,208 --> 00:36:45,292
بهتره همراه من بیاید
500
00:36:45,875 --> 00:36:47,393
خبری نیست
501
00:36:47,417 --> 00:36:49,074
قربان، دیدهبانها دیدنش
502
00:36:49,792 --> 00:36:51,518
توی مه داشت کشتی رو دور میزد
503
00:36:51,542 --> 00:36:53,268
همه به چشم دیدیم که غرق شد
504
00:36:53,292 --> 00:36:54,476
قربان
505
00:36:54,500 --> 00:36:56,101
نیروهامون ترسیدن
506
00:36:56,125 --> 00:36:58,518
میگن بهتره اون رو
توی برف و کولاک ولش کنیم و
507
00:36:58,542 --> 00:36:59,763
قال قضیه رو بکنیم
508
00:37:02,542 --> 00:37:04,948
اون تحت حمایت من و
509
00:37:06,458 --> 00:37:08,375
پادشاهیـه!
510
00:37:21,833 --> 00:37:24,851
چند هفته بعد،
همراه با ویلیام و هارلندر
511
00:37:24,875 --> 00:37:27,518
به دریاچهای نزدیک فادوتس،
اونطرف آبراهه سفر کردم
512
00:37:27,542 --> 00:37:31,018
برج رو جهت تصفیهی آب و
آبیاری زمینها ساختن
513
00:37:31,042 --> 00:37:34,214
از اونجایی که یه پروژهی دولتی بود،
بعد از آغاز جنگ، ساختوساز تعطیل شد
514
00:37:35,083 --> 00:37:37,285
البته این جنگ نه، جنگ قبلی
515
00:37:37,542 --> 00:37:40,145
شاید هم قبلترش.
درست یادم نیست.
516
00:37:44,500 --> 00:37:47,153
به محض این که چشمم بهش خورد،
517
00:37:47,839 --> 00:37:49,098
به اون برج،
518
00:37:49,375 --> 00:37:53,064
صدای فراخوانِ سرنوشت رو میشنیدم
519
00:38:03,792 --> 00:38:05,775
چهارستونِ ساختمون سر جاشـه
520
00:38:05,807 --> 00:38:08,985
یه کانال سرتاسری از بالا تا پایین داره
521
00:38:09,417 --> 00:38:11,268
میتونم ترتیب تجهیراتتون رو بدم
522
00:38:11,292 --> 00:38:13,167
از ادینبرو اونا رو میاریم
523
00:38:26,637 --> 00:38:30,030
هر چیزی که بخواید فراهم میشه
524
00:38:30,542 --> 00:38:32,208
- هر چیزی؟
- هر چیزی
525
00:38:41,833 --> 00:38:45,480
ترتیبی دیدم که ویلیام
در طول این مدت کمکدست ما باشه
526
00:38:45,504 --> 00:38:47,189
یه قفس مستحکم میخوام
527
00:38:47,681 --> 00:38:50,014
- بعلاوهی یه اتاق سرما کنار آزمایشگاه
- ویلیام
528
00:38:50,463 --> 00:38:53,086
دوتا مخزنِ پمپ پایین برج تعبیه شده
529
00:38:53,111 --> 00:38:54,295
اونا رو تغییر کاربری میدیم
530
00:38:54,320 --> 00:38:56,396
باید موتورهای بخار رو تعمیر کنیم
531
00:38:56,421 --> 00:38:58,476
سوخت کافی میخوایم
تا خیالمون بابت موتورها راحت شه
532
00:38:58,796 --> 00:39:02,522
دوتا اونجا و دوتا اونجا،
چهارتا باتری ولتایی با ظرفیت بالا،
533
00:39:02,546 --> 00:39:04,272
با قطبهای منفی و مثبت و
534
00:39:04,296 --> 00:39:08,564
یه سیستم صاعقهگیر با میلههای
نقرهی خالص که تا داخل آزمایشگاه بیان
535
00:39:08,588 --> 00:39:11,033
بسیارخب.
پیمانکارهای من هر تجهیزاتی که
536
00:39:11,058 --> 00:39:13,753
نیاز داشته باشی رو برات فراهم میکنن
537
00:39:15,546 --> 00:39:18,822
پس، به تفاهم رسیدیم؟
538
00:39:25,254 --> 00:39:27,024
تفاهم حاصل شد
539
00:39:37,421 --> 00:39:38,421
حرومزاده!
540
00:39:40,129 --> 00:39:41,738
نه. نه. این یکی نه
541
00:39:44,921 --> 00:39:46,504
بگو آ... دهنت رو وا کن
542
00:39:48,463 --> 00:39:51,647
برو خدا رو شکر کن دارت میزنن.
به سال نکشیده کفن پوسونده بودی.
543
00:39:51,671 --> 00:39:54,360
آقای هارلندر به من قول دادن که
نمونههای ایدئالی به دستم میرسونن
544
00:39:54,385 --> 00:39:56,111
شاید همینطور باشه، قربان،
545
00:39:56,136 --> 00:39:57,719
اما همونطور که در جریانید،
546
00:39:58,254 --> 00:40:00,980
توی جرم و جنایت پولی نیست و
این هم نمونهی بارزش
547
00:40:01,004 --> 00:40:02,897
یکی از یکی بدبخت و فلکزدهتر
548
00:40:02,921 --> 00:40:04,424
متأسفم که راضی نبودید
549
00:40:04,449 --> 00:40:06,366
پشتش تنومنده. همین خوبـه
550
00:40:42,217 --> 00:40:43,496
یه زمان دیگه تشریف بیارید
551
00:40:43,537 --> 00:40:44,825
اعتراف؟
552
00:40:46,171 --> 00:40:48,603
خواستم از قضیه سر در بیارم
553
00:40:50,504 --> 00:40:54,796
چنین موجود ظریف و خداپرستی
چه چیزی برای اعتراف کردن داره؟
554
00:40:57,171 --> 00:41:00,647
شانس با من یار بود و فرصتی فراهم شد و
555
00:41:00,671 --> 00:41:01,671
من...
556
00:41:04,004 --> 00:41:05,950
قرار بود به زودی بفهمم
557
00:41:26,921 --> 00:41:29,522
من رو ببخش، پدر،
چرا که مرتکب گناهی شدم
558
00:41:29,546 --> 00:41:31,314
چند وقت از آخرین باری که
559
00:41:31,338 --> 00:41:33,397
اعتراف کردی میگذره، دخترم؟
560
00:41:33,421 --> 00:41:35,803
نزدیک به یک هفته، پدر.
توی صومعه بودم.
561
00:41:36,088 --> 00:41:37,171
یک هفته؟
562
00:41:37,921 --> 00:41:40,689
به این زودی دست به گناه زدی؟
563
00:41:40,713 --> 00:41:42,105
بله
564
00:41:42,129 --> 00:41:44,154
گناهی نهفته در قصد، نه در عمل
565
00:41:44,671 --> 00:41:46,730
- در رابطه با یک مرد، درستـه؟
- بله
566
00:41:46,754 --> 00:41:48,275
برادرِ نامزدم
567
00:41:49,546 --> 00:41:50,772
گناه شهوت؟
568
00:41:50,796 --> 00:41:51,689
نفرت
569
00:41:51,713 --> 00:41:53,480
نفـ...
570
00:41:53,504 --> 00:41:56,855
- نفرت؟
- ایشون آدمی نفرتانگیز و کریهه
571
00:41:56,879 --> 00:41:59,397
چه کلمات تند و تیزی!
572
00:41:59,421 --> 00:42:01,105
سختگیرانه نیست؟
573
00:42:01,129 --> 00:42:03,647
پدر، جسارتاً شما این مرد رو نمیشناسید
574
00:42:03,671 --> 00:42:07,189
اون هر چیز و هر کسی که
دور و ورشـه رو فریب میده
575
00:42:07,213 --> 00:42:09,897
مثل هر انسان ظالمی،
از تظاهر به قربانی بودن لذت میبره
576
00:42:09,921 --> 00:42:11,397
تنها مزیتی که داره اینـه که
577
00:42:11,421 --> 00:42:14,046
خام و سادهتر از چیزیـه که فکر میکنه
578
00:42:14,819 --> 00:42:15,962
ساده؟
579
00:42:15,987 --> 00:42:18,439
میشه بیشتر توضیح بدی، فرزندم؟
580
00:42:18,463 --> 00:42:21,397
برای مثال، همیشه تو چشمـه
581
00:42:22,046 --> 00:42:26,578
حتی توی یه خیابون شلوغ
داخل یه مغازه هم میشه دیدش
582
00:42:32,131 --> 00:42:34,147
بگو ببینم، کِی من رو دیدی؟
583
00:42:34,171 --> 00:42:37,105
فقط بدون خیلی زودتر از
این که تو من رو ببینی، دیدمت
584
00:42:37,129 --> 00:42:38,189
شام خوردی؟
585
00:42:38,214 --> 00:42:40,188
خیلی گشنهام نیست، بارون. ممنون
586
00:42:40,213 --> 00:42:41,838
من که ضعف کردم
587
00:42:44,504 --> 00:42:46,647
- ممنون، جناب
- خواهش میکنم، قربان
588
00:42:46,671 --> 00:42:49,268
چه کتابهایی خریدی؟ میشه ببینم؟
589
00:42:50,171 --> 00:42:51,171
حدس بزن
590
00:42:51,838 --> 00:42:53,522
- حدس بزنم؟
- آره، میخوام حدس بزنی
591
00:42:53,546 --> 00:42:54,546
بسیارخب
592
00:42:58,040 --> 00:42:59,939
یه رمان عاشقانه
593
00:42:59,963 --> 00:43:04,272
غرق در آفتاب مدیترانه،
لای ابریشم و کشمکشهای عشق
594
00:43:04,296 --> 00:43:07,031
توهینآمیز بود، اما انتظاری ازت نمیره
595
00:43:07,838 --> 00:43:08,838
واقعاً؟
596
00:43:15,353 --> 00:43:16,478
حشرات؟
597
00:43:17,713 --> 00:43:21,122
علاقهام به علوم
بیشتر معطوف به موجودات ریزه
598
00:43:21,209 --> 00:43:24,584
حشرات همراه با طبیعت و
شاید هم با ضربآهنگ خدا حرکت میکنن
599
00:43:25,254 --> 00:43:30,001
همیشه دنبال چیزی بودم که
خالص و شگفتانگیزتر باشه
600
00:43:33,163 --> 00:43:35,533
توی صومعه دنبال همین بودی؟
601
00:43:37,963 --> 00:43:39,004
یه جورایی
602
00:43:41,295 --> 00:43:42,736
ارزشش رو داشت؟
603
00:43:44,004 --> 00:43:45,421
مگه چیزی هم ارزشش رو داره؟
604
00:43:54,061 --> 00:43:55,845
افتخار میدید، خواهر؟
605
00:44:00,197 --> 00:44:02,105
اصلاً کار شایستهای نیست
606
00:44:02,254 --> 00:44:03,588
مگه کارِ شایستهای هم داریم؟
607
00:44:07,879 --> 00:44:09,059
بسیارخب
608
00:44:19,421 --> 00:44:21,296
خندههاشو!
609
00:44:23,046 --> 00:44:24,921
و برای اولین بار،
610
00:44:25,546 --> 00:44:27,869
علاقهی من به زندگی
611
00:44:28,254 --> 00:44:32,659
به نوعی بیشتر از مرگ شد
612
00:44:51,155 --> 00:44:55,572
میلهی صاعقهگیرِ اصلی
مجهز به سیستم قفل سریعـه
613
00:44:55,874 --> 00:44:57,779
از آلیاژ استفاده کردید؟
614
00:44:58,188 --> 00:44:59,980
آلیاژ مس و روی
615
00:45:00,074 --> 00:45:03,127
این... این به کارم نمیاد.
از نو شروع کن.
616
00:45:03,504 --> 00:45:05,846
نقرهی خالص یه رسانای بینقصـه
617
00:45:06,963 --> 00:45:09,562
ویلیام، تو باید اینجا بمونی. لطفاً
618
00:45:09,587 --> 00:45:11,346
به تو بیشتر از هر کسی اعتماد دارم
619
00:45:11,371 --> 00:45:12,789
چند روزی بیشتر طول نمیکشه
620
00:45:20,444 --> 00:45:23,111
عمراً بگیریش
621
00:45:27,879 --> 00:45:30,605
چقدر زیباست، چقدر قشنگـه
622
00:45:30,629 --> 00:45:33,214
بگیریمش یا بذاریم بره؟
623
00:45:33,239 --> 00:45:34,397
میگیریمش
624
00:45:36,421 --> 00:45:38,391
حالا هر دو یه وجه اشتراکی داریم
625
00:45:39,720 --> 00:45:41,109
جفتمون یه زندانی داریم
626
00:45:41,338 --> 00:45:42,647
همونطور که وعده داده شده بود،
627
00:45:42,672 --> 00:45:46,218
ویلیام با دقت مسئولیت برپایی
آزمایشگاه رو به عهده گرفت
628
00:45:48,421 --> 00:45:50,522
میشه لطفاً اون قسمت رو درست کنی؟
629
00:45:50,546 --> 00:45:51,760
برو، کمکش کن
630
00:45:52,629 --> 00:45:55,537
واو به واو از دستوراتم پیروی کرد
631
00:45:57,796 --> 00:45:59,004
باتری
632
00:46:07,517 --> 00:46:09,244
الان دیگه نقرهی خالصـه
633
00:46:09,754 --> 00:46:13,576
اینا نقاط اتصال به دستگاه لنفاوی هستن
634
00:46:14,296 --> 00:46:17,355
که البته کار دشوار و پیچیدهای بود
635
00:46:17,379 --> 00:46:19,296
اما تونستم درستش کنم
636
00:46:59,748 --> 00:47:03,016
آقای هارلندر، ممنون.
مهمونی لذتبخشیـه.
637
00:47:03,355 --> 00:47:06,799
امیدوارم حضور در کنار من و الیزابت
638
00:47:07,671 --> 00:47:10,150
شما رو از تحقیقات دور نکنه
639
00:47:11,588 --> 00:47:12,647
به هیچ وجه
640
00:47:12,671 --> 00:47:16,195
دختر جوونیـه.
روی مراقبت ما حساب میکنه.
641
00:47:19,796 --> 00:47:21,672
تنهاتون میذارم که به کارتون برسید
642
00:47:21,697 --> 00:47:24,271
نیازی به طفره رفتن نیست
643
00:47:26,338 --> 00:47:29,894
کاسهی فرانسوی،
صداش با روان آدم بازی میکنه
644
00:47:31,171 --> 00:47:35,480
چیزی تا پیدا کردن راه چاره نمونده.
یه محل اتصال به دستگاه لنفاوی.
645
00:47:35,504 --> 00:47:37,213
آره، شنیدم
646
00:47:38,186 --> 00:47:39,739
خیلی وقتـه داری این حرفها رو میزنی
647
00:47:41,463 --> 00:47:43,171
جنگ روبه پایانـه و
648
00:47:45,088 --> 00:47:47,272
بودجهی من هم باهاش تموم میشه
649
00:47:47,296 --> 00:47:49,726
شما گفتی بودجهی نامحدودی داری
650
00:47:49,751 --> 00:47:51,452
اما کاسهی صبرم به سر اومده
651
00:47:52,361 --> 00:47:56,069
یکی از مقامات بالا به من اطلاع داده که
تا یک هفتهی دیگه قراره جنگی رخ بده
652
00:47:57,671 --> 00:48:01,064
جزر و مدی که جنگ به همراه داره
برامون ثروتی به ساحل میاره
653
00:48:01,088 --> 00:48:03,531
میدون جنگ؟
جسدها همه تیکهوپاره شدن
654
00:48:03,556 --> 00:48:04,837
یک هفته
655
00:48:05,171 --> 00:48:08,525
- یک هفته؟
- بعد از اون دستِ تاریخ ما رو رها میکنه
656
00:48:10,713 --> 00:48:13,559
بارون، سیفون رو برام بکش، بیزحمت
657
00:48:15,629 --> 00:48:19,656
یک هفته برای پیدا کردن
راهی برای اتصال جریان برق
658
00:48:19,681 --> 00:48:20,806
غیرممکنـه
659
00:48:21,629 --> 00:48:22,939
چیکار میکردم؟
660
00:48:23,235 --> 00:48:25,395
نزدیک بودم. میتونستم حسش کنم
661
00:48:25,665 --> 00:48:27,040
اما بعدش...
662
00:48:27,421 --> 00:48:29,605
زندگی سد راهم شد
663
00:48:32,504 --> 00:48:34,249
فکر کنم دلش برات تنگ شده
664
00:48:35,210 --> 00:48:36,686
باید بهت هشدار بدم، الیزابت
665
00:48:36,711 --> 00:48:39,303
- مشغول کار روی کالبد بودم
- زیباست
666
00:48:41,972 --> 00:48:43,266
شوکه نشدی؟
667
00:48:43,921 --> 00:48:46,464
من رو یاد تابلوهای ایثار و شهادت میندازه
668
00:48:49,754 --> 00:48:51,952
دردی توش نیست
669
00:48:52,254 --> 00:48:55,718
میشه نظم خدا رو توی تقارن و شکلها دید
670
00:48:57,838 --> 00:48:59,171
الیزابت
671
00:49:00,838 --> 00:49:02,964
باید یه اعترافی بکنم
672
00:49:04,546 --> 00:49:07,629
من هم مثل تو به شگفتی باور دارم
673
00:49:09,671 --> 00:49:12,286
یه پیوندی بین ماست.
میتونی حسش کنی؟
674
00:49:12,311 --> 00:49:16,353
میشه گفت یه جور پیوند فیزیکی.
واقعاً باور دارم یه چیزی فراتره.
675
00:49:24,088 --> 00:49:27,004
چون بهش باور داری،
دلیل نمیشه که حقیقت داشته باشه
676
00:49:30,467 --> 00:49:32,037
پس، چرا اینجایی؟
677
00:49:39,213 --> 00:49:41,661
موجود زیباییـه، مگه نه؟
678
00:49:43,129 --> 00:49:47,552
دور، کاملاً افسونکننده، اما عجیب
679
00:49:53,129 --> 00:49:54,213
سهتا قلب
680
00:49:55,171 --> 00:49:56,963
چندین چشم. خونِ سفید و
681
00:49:59,054 --> 00:50:01,642
حق اختیار محدودی که همین جذابش میکنه
682
00:50:02,004 --> 00:50:03,615
متوجه نمیشم
683
00:50:04,426 --> 00:50:06,685
اختیار جوهرهی روحـه
684
00:50:08,978 --> 00:50:11,151
تنها موهبتی که خدا پیشکشمون کرده
685
00:50:16,171 --> 00:50:17,254
الیزابت...
686
00:50:21,553 --> 00:50:23,261
من انتخاب خودم رو کردم
687
00:50:23,307 --> 00:50:24,560
شب خوش
688
00:50:30,838 --> 00:50:31,838
الیزابت!
689
00:50:35,088 --> 00:50:36,088
الیزابت!
690
00:50:40,337 --> 00:50:42,165
فکر کردم شکست خوردم
691
00:50:43,296 --> 00:50:45,826
فکر کردم دیگه به آخر خط رسیدم.
فکر کردم و...
692
00:50:47,144 --> 00:50:48,816
فکر کردم و...
693
00:50:49,213 --> 00:50:50,254
بعدش...
694
00:50:50,824 --> 00:50:52,417
تقارن!
695
00:50:58,897 --> 00:51:01,264
نظم خدا توی تقارن.
خودشـه، خودشـه!
696
00:51:14,171 --> 00:51:15,296
خودشـه!
697
00:51:29,254 --> 00:51:32,104
باید باتری رو قسمت فوقانی
دستگاه لنفاوی میذاشتم
698
00:51:32,213 --> 00:51:34,211
راز موفقیتش رو پیدا کرده بودم
699
00:51:34,485 --> 00:51:36,860
دیگه هیچی نمیتونست جلوم رو بگیره
700
00:51:38,582 --> 00:51:39,791
هیچی
701
00:51:42,463 --> 00:51:44,647
نه! نه، کسی به جسدهایی که
702
00:51:44,671 --> 00:51:47,772
رو یا زیر قرار گرفتن دست نزنه،
مگه این که خودم علامت بزنمشون
703
00:51:47,991 --> 00:51:50,593
سرما یا موشها ممکنـه
بافتشون رو از بین برده باشن
704
00:51:51,004 --> 00:51:52,768
فقط اونایی که وسط هستن رو بررسی کنید
705
00:51:58,238 --> 00:52:02,984
تعداد بالا هم باعث میشه آدم گیج بشه،
مگه این که بدونه دنبال چی میگرده
706
00:52:03,009 --> 00:52:05,777
بیشتر دنبال افراد بلندقامتم
با دستها و پاهای بلند
707
00:52:05,802 --> 00:52:07,486
اگه باهم تراز باشن کار راحتتر پیش میشه
708
00:52:07,511 --> 00:52:08,868
خوشم اومد
709
00:52:10,284 --> 00:52:11,508
دنبال کمالی
710
00:52:12,421 --> 00:52:14,681
باید هم باشی، بارون عزیز
711
00:52:15,838 --> 00:52:17,328
الحق که باید هم باشی
712
00:52:17,753 --> 00:52:19,857
دنبال سری بگردید که سالم باشه
713
00:52:20,838 --> 00:52:22,124
اون یکی رو بذارش تو کالسکه
714
00:52:27,361 --> 00:52:28,848
اون یکی رو بذارید اونجا
715
00:52:28,921 --> 00:52:30,166
مابقی جسدها رو بیارید
716
00:52:36,004 --> 00:52:37,275
خدای من
717
00:53:50,838 --> 00:53:52,096
یه لحظه اجازه میدی؟
718
00:55:19,296 --> 00:55:20,838
آمادهست
719
00:56:05,671 --> 00:56:06,879
آقای هارلندر!
720
00:56:07,963 --> 00:56:09,526
داره طوفان میشه!
721
00:56:12,132 --> 00:56:13,428
عصام
722
00:56:14,421 --> 00:56:15,421
عصام!
723
00:56:15,651 --> 00:56:17,317
دستهی عصام رو باز کن
724
00:56:26,838 --> 00:56:27,951
جیوه؟
725
00:56:28,072 --> 00:56:29,905
- مریضی؟
- ممنون
726
00:56:40,837 --> 00:56:43,025
سیفلیسـه؟
727
00:56:45,483 --> 00:56:46,896
آره، یه پام لب گوره
728
00:56:48,745 --> 00:56:51,805
یک شب عشق و حال،
یک عمر پشیمونی
729
00:56:51,838 --> 00:56:53,225
از قدیم همین رو میگفتن دیگه؟
730
00:56:53,713 --> 00:56:54,814
توی چه فازیـه؟
731
00:56:54,838 --> 00:56:55,730
فاز دوم؟
732
00:56:55,754 --> 00:56:58,355
جفتمون خوب میدونیم که
اجلم کِی میرسه
733
00:56:58,379 --> 00:57:00,730
اول استخوونم رو میخوره
734
00:57:00,754 --> 00:57:04,801
بعد حفرههای چشمی، گونهها،
دندونها، فک، جمجمه و
735
00:57:04,826 --> 00:57:06,484
مغزم بیرون میزنه
736
00:57:06,509 --> 00:57:10,548
بعدش هم تومور و جنون و
دردی که نفس آدم رو میگیره
737
00:57:11,004 --> 00:57:12,785
بعدش یه روز صبح
از خواب بیدار میشم و
738
00:57:12,902 --> 00:57:16,245
شروع میکنم به داد زدن و
دیگه آروم نمیگیرم
739
00:57:16,988 --> 00:57:20,347
نمیتونم چنین پایان حقیرانهای رو قبول کنم
740
00:57:20,504 --> 00:57:23,272
که من رو برمیگردونه به تنها شرطی که گذاشتم
741
00:57:23,296 --> 00:57:26,469
قول و قرارمون.
همونطور که توافق کردیم،
742
00:57:26,494 --> 00:57:30,586
در ازای کمکهای سخاوتمندانهی من،
743
00:57:31,504 --> 00:57:35,157
زمانی که به آدم جدیدمون جان بخشیدیم،
744
00:57:35,421 --> 00:57:38,472
میخوام روحش رو
تو این بدنِ بینقص قرار بدم
745
00:57:40,569 --> 00:57:41,694
نه!
746
00:57:43,463 --> 00:57:45,064
- نه، نه!
- چرا
747
00:57:45,088 --> 00:57:47,022
الان نه. الان نه!
748
00:57:47,046 --> 00:57:50,022
- الان وقتشـه
- الان نه. بعداً راجعبهش حرف میزنیم
749
00:57:50,046 --> 00:57:51,531
زمانی برام نمونده!
750
00:57:52,879 --> 00:57:54,441
زمانی برام نمونده!
751
00:58:40,088 --> 00:58:42,147
من هر چیزی که میخواستی
برات فراهم کردم!
752
00:58:42,171 --> 00:58:44,397
هر چیزی که بخوای بهت میدم
753
00:58:44,522 --> 00:58:46,210
فقط بگو چی میخوای
754
00:58:46,921 --> 00:58:48,440
حتی الیزابت
755
00:58:50,088 --> 00:58:51,088
خواهش میکنم
756
00:58:52,254 --> 00:58:53,671
خواهش همیشه کارسازه!
757
00:58:54,796 --> 00:58:57,564
بیماری تمام وجودت رو گرفته
758
00:58:57,588 --> 00:58:59,772
فراگیره و خودت هم این رو میدونی
759
00:58:59,796 --> 00:59:01,772
تمام اعضای بدنت آلوده شدن
760
00:59:01,796 --> 00:59:03,980
مغزت، خونت، همگی آلوده شدن
761
00:59:04,004 --> 00:59:05,605
ولی پولم که خوب برات شیرین بود!
762
00:59:05,629 --> 00:59:06,629
شدنی نیست
763
00:59:09,463 --> 00:59:12,537
فقط کافیـه یه کلمه به زبون بیاری
764
00:59:12,838 --> 00:59:14,647
«باشه». نه بیشتر، نه کمتر
765
00:59:14,671 --> 00:59:16,729
نه! حالیت شد؟ نه!
766
00:59:28,254 --> 00:59:29,379
چیکار میکنی؟
767
00:59:29,879 --> 00:59:30,879
وایسا!
768
00:59:31,546 --> 00:59:32,605
دست نگه دار
769
00:59:32,629 --> 00:59:35,064
اگه از دستش بدیم، هیچی برامون نمیمونه.
جفتمون میبازیم.
770
00:59:35,088 --> 00:59:37,855
من اون عقابی میشم که جگرت رو میخوره!
(اشاره به داستان زئوس و پرومتئوس)
771
00:59:37,879 --> 00:59:39,231
خواهش میکنم، تمومش کن!
772
00:59:39,256 --> 00:59:41,465
آقای هارلندر، آقای هارلندر!
773
00:59:49,629 --> 00:59:51,338
وایسا، منو نگاه کن!
774
00:59:54,254 --> 00:59:56,657
نه! آقای هارلندر!
775
01:00:33,338 --> 01:00:34,504
نه، نه، نه!
776
01:02:06,754 --> 01:02:08,129
نه، نه، نه!
777
01:02:08,754 --> 01:02:09,754
نه!
778
01:02:24,421 --> 01:02:28,338
نه! نه! نه!
779
01:02:38,629 --> 01:02:40,171
تو بهم دروغ گفتی
780
01:02:42,379 --> 01:02:43,421
دروغ گفتی
781
01:02:51,379 --> 01:02:52,379
ویکتور!
782
01:02:53,796 --> 01:02:54,796
ویکتور!
783
01:03:33,463 --> 01:03:34,838
نه، خواهش میکنم
784
01:04:01,171 --> 01:04:03,596
ببین، عینهو همدیگهست
785
01:04:14,323 --> 01:04:15,323
خورشید
786
01:04:16,269 --> 01:04:18,011
خورشید. نور
787
01:04:20,223 --> 01:04:21,265
ببین
788
01:04:22,088 --> 01:04:24,355
نور خورشید. خورشید یعنی...
789
01:04:24,675 --> 01:04:26,175
خورشید یعنی حیات
790
01:04:27,546 --> 01:04:30,272
گرما
791
01:04:30,640 --> 01:04:32,682
آره! خودشـه
792
01:04:41,754 --> 01:04:43,129
ویکتور
793
01:04:44,921 --> 01:04:46,296
ویکتور
794
01:04:49,754 --> 01:04:51,678
- ویکتور
- آفرین
795
01:04:52,129 --> 01:04:54,860
آره، آفرین. خودشـه.
معلومـه که خودتی.
796
01:04:55,421 --> 01:04:56,504
معلومـه که خودتی
797
01:05:01,897 --> 01:05:03,772
ویکتور
798
01:05:10,421 --> 01:05:12,022
نامهها، قربان
799
01:05:12,046 --> 01:05:14,022
از عمارت قدیمی
800
01:05:14,046 --> 01:05:15,046
ژنو
801
01:05:15,879 --> 01:05:18,702
- نامهای از طرف عمو نیومده؟
- نه
802
01:05:23,213 --> 01:05:25,375
شاید بد نباشه یه سری بهشون بزنیم
803
01:05:28,421 --> 01:05:30,603
مراقب باش. بپا. جلو پات رو بپا
804
01:05:32,379 --> 01:05:34,546
آبـه، آب
805
01:05:36,432 --> 01:05:37,979
آب
806
01:05:38,004 --> 01:05:39,772
آره، آبـه
807
01:05:39,796 --> 01:05:41,189
- ویکتور
- نه، ویکتور منم
808
01:05:41,213 --> 01:05:42,605
اون آبـه. بیا اینجا
809
01:05:42,629 --> 01:05:44,439
- ویکتور
- بیا اینجا. بیا. خیلیخوب. آفرین
810
01:05:44,463 --> 01:05:46,189
یه قدم بلند بر میداریم
811
01:05:46,213 --> 01:05:47,414
دوتایی باهم. حاضری؟
812
01:05:47,439 --> 01:05:49,207
بیا اینطرف، اینجوری
813
01:05:49,338 --> 01:05:52,476
نه، اونجوری نه. بیا اینطرف
814
01:05:52,713 --> 01:05:54,772
نه، نه، نه.
اون داغـه، اون داغـه!
815
01:05:54,796 --> 01:05:56,355
نه، دست نزن بهش. دست نزن
816
01:05:56,379 --> 01:05:57,754
داغـه
817
01:06:04,213 --> 01:06:07,137
بشین. آفرین. آفرین. باریکلا
818
01:06:08,713 --> 01:06:11,022
خب، ببین اینجا چی دارم
819
01:06:11,046 --> 01:06:12,855
ببین! اگه گفتی این چیـه؟
820
01:06:12,879 --> 01:06:15,344
این چیـه که اینقدر عجیبـه؟ مراقب باش
821
01:06:15,671 --> 01:06:17,641
خیلی زورت زیاده
822
01:06:17,666 --> 01:06:20,522
آفرین. اینجوری
823
01:06:20,546 --> 01:06:24,625
- آره، یکی دیگه میخوای؟
- این یکی رو باید اینجا ببندی
824
01:06:24,650 --> 01:06:25,650
این اسمش کلیده
825
01:06:26,338 --> 01:06:27,796
ویکتور
826
01:06:30,379 --> 01:06:32,314
این رو بپیچ دورت که گرم شی
827
01:06:32,338 --> 01:06:34,564
یه پتوی گرم تا سرما نخوری
828
01:06:34,588 --> 01:06:37,225
- ویکتور
- خیلیخب
829
01:06:38,704 --> 01:06:40,222
جات دیگه اینجاست
830
01:06:40,554 --> 01:06:42,096
همینجا بمون
831
01:06:43,171 --> 01:06:45,338
همینجا بمون
832
01:06:46,796 --> 01:06:48,925
زود برمیگردم، خب؟ تکون نخور
833
01:06:51,379 --> 01:06:53,480
ویکتور
834
01:06:53,504 --> 01:06:56,687
نه، نه، نه، نه، نه. چیزی نیست
835
01:06:57,129 --> 01:06:58,314
بر میگردم
836
01:07:05,046 --> 01:07:07,522
ویکتور
837
01:07:07,546 --> 01:07:08,546
ویکتور
838
01:07:09,421 --> 01:07:11,846
همه چیز براش تازگی داشت
839
01:07:12,546 --> 01:07:16,796
گرما، سرما، روشنایی، تاریکی و
840
01:07:17,588 --> 01:07:20,083
من اونجا بودم تا بهش شکل بدم
841
01:07:20,895 --> 01:07:24,120
هرگز به این فکر نکرده بودم که
بعد از خلق کردنش باید چیکار کنم
842
01:07:24,863 --> 01:07:27,437
بعد از این که به اوج رسیدم،
843
01:07:28,171 --> 01:07:30,421
دیدم افقی باقی نمونده
844
01:07:33,504 --> 01:07:36,150
انگار که دستاوردم مصنوعی بود
845
01:07:39,838 --> 01:07:42,526
تهی و بیحاصل
846
01:07:44,629 --> 01:07:46,667
و این روحم رو آزار میداد
847
01:07:47,713 --> 01:07:50,137
افرادت میخوان برگردن
848
01:07:50,162 --> 01:07:51,329
درستـه؟
849
01:07:51,354 --> 01:07:52,563
احتمالاً
850
01:07:54,754 --> 01:07:57,315
بلافاصله که آزاد بشیم،
راه میفتیم
851
01:07:57,340 --> 01:07:58,625
به هر قیمتی که شده
852
01:07:58,650 --> 01:08:00,564
تو هم به جنونِ من دچار شدی
853
01:08:02,963 --> 01:08:06,272
شاید داستان زندگیم
یه حکمتی برای تو داشته باشه
854
01:08:06,296 --> 01:08:08,941
چه تهش حکمتی باشه، چه نباشه، بارون...
855
01:08:11,061 --> 01:08:12,797
دلم میخواد داستانت رو بشنوم
856
01:08:14,441 --> 01:08:16,334
هفتهها گذشت و
857
01:08:16,359 --> 01:08:20,334
هر چه اون قدرتمندتر میشد،
من از توان میفتادم
858
01:08:20,754 --> 01:08:24,554
افسوس که پیشرفتی
توی کلامش حاصل نشد
859
01:08:25,171 --> 01:08:27,038
نه، نه، نه، نه، نه
860
01:08:27,879 --> 01:08:30,288
سر پایین، پایین، پایین
861
01:08:30,671 --> 01:08:31,886
آفرین، باریکلا
862
01:08:32,088 --> 01:08:33,879
حالا شد. همینجوری بمون.
تکون نخور.
863
01:08:37,254 --> 01:08:38,601
آره، اون تویی
864
01:08:38,963 --> 01:08:40,938
اون تویی، خب؟
865
01:08:46,417 --> 01:08:48,851
خوبـه. سریع داری خوب میشی
866
01:08:50,713 --> 01:08:51,976
خسته شدم
867
01:08:53,921 --> 01:08:55,652
کم خوابیدم
868
01:08:56,879 --> 01:09:01,350
چند وقتیـه که پلک رو هم نذاشتم
869
01:09:01,546 --> 01:09:03,378
شبانهروز مراقب تو بودم
870
01:09:04,213 --> 01:09:05,799
اصلاحت کردم
871
01:09:10,713 --> 01:09:12,605
نه، نه، وایسا، وایسا!
872
01:09:12,629 --> 01:09:14,915
ولش کن.
نه، نه، نه، نه، نه. بازش کن
873
01:09:14,940 --> 01:09:17,870
دستت رو باز کن.
باز کن. بازش کن!
874
01:09:21,326 --> 01:09:22,796
چیکار میکنی آخه؟
875
01:09:23,213 --> 01:09:24,966
ببین! ببین چیکار کردی!
876
01:09:24,991 --> 01:09:28,033
باید به حرفم گوش بدی.
باید گوش بدی. گفتم ولش کن!
877
01:09:28,546 --> 01:09:31,764
این چه کار احمقانهایـه؟
نه. بس کن!
878
01:09:32,296 --> 01:09:33,189
بیا اینجا
879
01:09:33,256 --> 01:09:35,689
- ویکتور
- نه، دست به من نزن!
880
01:09:35,713 --> 01:09:37,399
بار آخرتـه که به من دست میزنی!
881
01:09:44,171 --> 01:09:45,171
بده ببینم
882
01:09:46,119 --> 01:09:48,368
این تقصیر من نیست.
تقصیر خودتـه.
883
01:09:53,449 --> 01:09:54,944
جای زخمت...
884
01:09:55,588 --> 01:09:56,976
خوب شده
885
01:09:57,296 --> 01:09:58,546
چطوری؟
886
01:10:01,738 --> 01:10:03,075
خیلیخب
887
01:10:06,041 --> 01:10:07,392
نه، نه، نه
888
01:10:08,713 --> 01:10:09,713
نه
889
01:10:11,671 --> 01:10:12,838
نه
890
01:10:14,254 --> 01:10:16,879
چیزی نیست، چیزی نیست
891
01:10:23,713 --> 01:10:25,338
مطمئنم همه چی روبراهـه
892
01:10:28,129 --> 01:10:29,629
به زودی میرسیم
893
01:10:31,921 --> 01:10:33,897
میدونم یه حرفهایی تو سرتـه
894
01:10:33,921 --> 01:10:35,147
میدونم یه حرفهایی داری
895
01:10:35,171 --> 01:10:37,855
یه جایی اون تو.
یه جایی اون تو یه حرفهایی تو سرتـه.
896
01:10:37,879 --> 01:10:39,838
مگه نه؟
897
01:10:40,504 --> 01:10:42,059
نمیخوای حرفی بزنی؟
898
01:10:42,084 --> 01:10:44,201
بیمعنا و مفهوم هم بود اشکالی نداره
899
01:10:44,504 --> 01:10:45,671
هیچی؟
900
01:10:46,463 --> 01:10:47,647
خیالاتی شدم؟
901
01:10:47,671 --> 01:10:48,772
ویکتور
902
01:10:48,796 --> 01:10:51,897
باشه، باشه، باشه، باشه، باشه!
903
01:10:51,921 --> 01:10:53,855
تا اینجاش رو فهمیدیم!
904
01:10:53,879 --> 01:10:56,147
این اسم منـه. اسم من ویکتوره
905
01:10:56,171 --> 01:10:59,254
حرف دیگهای نداری؟
هیچی تو دلت نیست؟
906
01:11:00,754 --> 01:11:02,105
هرچی! هرچی!
907
01:11:02,129 --> 01:11:04,004
مثلاً خورشید؟
908
01:11:04,838 --> 01:11:09,022
سرما. بارون. خون. هرچی
909
01:11:09,046 --> 01:11:11,383
پوتین. میتونی بگی «پوتین»؟
910
01:11:11,754 --> 01:11:12,754
ویکتور
911
01:11:14,296 --> 01:11:17,272
نه، آره، نه، آره! چیز چی...
912
01:11:17,296 --> 01:11:19,360
«دست» چی؟ میتونی بگی «دست»؟
913
01:11:19,385 --> 01:11:22,093
دست. دست!
914
01:11:24,713 --> 01:11:27,379
ازم میترسی؟
915
01:11:28,671 --> 01:11:30,355
از من میترسی؟
916
01:11:30,379 --> 01:11:32,689
چرا؟ از چی من میترسی؟
917
01:11:32,713 --> 01:11:34,088
من که کاری باهات ندارم
918
01:11:34,754 --> 01:11:36,463
من که کاری باهات ندارم.
خودم ساختمت.
919
01:11:37,046 --> 01:11:38,590
من خالق توام! تمومش کن!
920
01:11:56,504 --> 01:11:58,619
اومدی. واقعاً اومدی!
921
01:11:59,213 --> 01:12:01,190
بیا تو. یالا، بجنب
922
01:12:02,463 --> 01:12:05,162
باید برات تعریف کنم.
خیلی چیزها باید نشونت بدم، الیزابت
923
01:12:05,187 --> 01:12:07,022
باورت نمیشه. شگفتانگیزه
924
01:12:07,046 --> 01:12:08,730
بدو بیا، اول میخوام
یادداشتهام رو نشونت بدم
925
01:12:08,754 --> 01:12:10,254
عموم اینجاست؟
926
01:12:11,046 --> 01:12:12,046
چی؟
927
01:12:12,713 --> 01:12:13,980
عموم، اون هم اینجاست؟
928
01:12:14,004 --> 01:12:15,004
نه، نه
929
01:12:15,421 --> 01:12:17,189
نه، من تنهام. اون اینجا نیست
930
01:12:17,213 --> 01:12:19,987
- اون... چند روز دیگه میرسه
- خیلی روبراه نیستی، ویکتور
931
01:12:20,012 --> 01:12:23,017
هیچوقت از این بهتر نبودم!
هیچوقت ذهنم از این آزادتر نبود! بیاید!
932
01:12:23,379 --> 01:12:25,002
تب کردی؟
933
01:12:25,296 --> 01:12:27,647
فقط خیلی از دیدنت هیجانزدهام
934
01:12:27,671 --> 01:12:30,105
خیلی خوشحالم.
کبکم حسابی خروس میخونه.
935
01:12:30,129 --> 01:12:32,296
خارقالعادهست...
936
01:12:32,838 --> 01:12:34,463
ویکتور...
937
01:12:36,379 --> 01:12:39,504
ویکتور. ویکتور
938
01:12:46,558 --> 01:12:51,558
« دیـ جـ ـی مـ ـوویـ ـز »
939
01:14:53,560 --> 01:14:55,340
کی این بلا رو سرت آورده؟
940
01:14:55,796 --> 01:14:57,546
باید این رو نشونت بدم، ویلیام
941
01:14:58,588 --> 01:15:00,147
بذار مرتبش کنم
942
01:15:00,171 --> 01:15:02,379
من هم یه چیزی واسه تو دارم
943
01:15:03,939 --> 01:15:06,265
با انجمن سلطنتی دانشکدهی طب صحبت کردم
944
01:15:06,770 --> 01:15:09,487
- مشتاقن که باهات ملاقات کنن
- نه، نه، نه، فعلاً نه
945
01:15:09,879 --> 01:15:11,321
هنوز آماده نیستم
946
01:15:11,972 --> 01:15:14,330
فکر کردم از اول دنبال همین بودی
947
01:15:18,548 --> 01:15:19,864
اون آدمه
948
01:15:20,405 --> 01:15:22,337
- اونی که پایینـه
- دیدیش؟
949
01:15:23,338 --> 01:15:25,778
بیماره؟ قربانیـه؟
950
01:15:27,129 --> 01:15:29,314
زخمهاش...
تو اون بلا رو سرش آوردی؟
951
01:15:29,338 --> 01:15:32,105
نه، نه، نه.
دنیا این کار رو باهاش کرد الیزابت.
952
01:15:32,129 --> 01:15:34,319
من بهش زندگی بخشیدم
953
01:15:35,463 --> 01:15:37,338
من بهش زندگی بخشیدم
954
01:15:39,046 --> 01:15:40,341
پاشو، پاشو، پاشو
955
01:15:40,921 --> 01:15:41,921
یالا
956
01:15:44,171 --> 01:15:45,486
بیا، بیا، بیا...
957
01:15:45,511 --> 01:15:47,720
هنوز به محیط عادت نکرده
958
01:15:51,539 --> 01:15:53,271
موجود قدرتمندیـه، ویلیام
959
01:15:53,296 --> 01:15:55,573
- موفق شدی!
- خیلی قدرتمنده
960
01:15:55,838 --> 01:15:57,091
موفق شدی
961
01:15:57,379 --> 01:15:59,510
تمامی اعضای بدنش کار میکنن و
962
01:15:59,535 --> 01:16:01,127
همگی میتونن خودشون رو درمان کنن
963
01:16:01,838 --> 01:16:04,629
البته، درمانش هنوز نامنظمـه
964
01:16:05,129 --> 01:16:06,963
اما استثناییـه
965
01:16:14,463 --> 01:16:16,230
چرا غل و زنجیرش کردی؟
966
01:16:16,254 --> 01:16:18,112
واسه امنیت جانی خودش و خودم و
967
01:16:18,137 --> 01:16:21,730
همچنین، اینجوری نظافت و
نگهداری از اینجا آسونتره
968
01:16:21,754 --> 01:16:23,620
چون خودش که
عقلش به این چیزها نمیرسه
969
01:16:24,546 --> 01:16:25,546
ولی عقل تو میرسه
970
01:16:28,754 --> 01:16:30,189
هارلندر در جریانـه؟
971
01:16:32,421 --> 01:16:35,105
باید همه چی رو
واسه زمانی که برمیگرده آماده کنیم
972
01:16:35,129 --> 01:16:37,921
- البته
- همه چی باید سر جای خودش باشه
973
01:16:40,913 --> 01:16:42,940
عقلی هم داره؟
974
01:16:46,421 --> 01:16:48,171
ویکتور، عقل داره دیگه؟
975
01:17:02,671 --> 01:17:05,603
نمیفهمم چطور موفق به انجامش شدی،
976
01:17:05,879 --> 01:17:08,193
اما عظمت کارت ازم پنهون نیست
977
01:17:10,338 --> 01:17:14,046
ویکتور، تابحال برات سؤال نشده که
978
01:17:14,869 --> 01:17:17,765
از بین تمامی اعضای بدن اون آدم،
979
01:17:17,790 --> 01:17:20,825
چه عضوی قراره
روحش رو محفوظ نگه داره؟
980
01:17:26,504 --> 01:17:28,313
نه، برام سؤال نشده
981
01:17:28,629 --> 01:17:32,774
یه چیزی در مورد موجودی که
اون پایینـه نگرانم میکنه
982
01:17:33,254 --> 01:17:36,894
کج و معوج، مثل تصویری که
توی خونههای آینهایِ شهربازی میبینی
983
01:17:37,254 --> 01:17:38,504
اما زنده
984
01:17:39,338 --> 01:17:40,874
چی بهش روح بخشیده؟
985
01:18:45,379 --> 01:18:46,637
درد داره؟
986
01:18:54,546 --> 01:18:55,877
یه برگ؟
987
01:18:55,902 --> 01:18:57,004
واسه منـه؟
988
01:18:57,879 --> 01:18:59,004
مرسی
989
01:19:03,181 --> 01:19:04,843
ببین چه قشنگـه!
990
01:19:05,921 --> 01:19:07,307
واسه منـه؟
991
01:19:08,629 --> 01:19:10,131
اسم من الیزابتـه
992
01:19:11,671 --> 01:19:13,629
میتونی بگی «الیزابت»؟
993
01:19:14,338 --> 01:19:15,338
الیزابت
994
01:19:16,671 --> 01:19:19,213
صدا از حنجرهام میاد
995
01:19:19,796 --> 01:19:20,879
الیزابت
996
01:19:37,796 --> 01:19:39,483
من دیگه میرم
997
01:19:53,796 --> 01:19:57,004
الیزابت
998
01:19:58,879 --> 01:20:00,992
نباید نزدیک اون جونور بشی
999
01:20:02,713 --> 01:20:03,713
«جونور»؟
1000
01:20:05,713 --> 01:20:07,713
جونور. آره
1001
01:20:08,107 --> 01:20:09,980
به نظرم اون جانداره،
1002
01:20:10,004 --> 01:20:13,564
اما ذرهای از هوشی که
انتظارش رو داشتم رو نداره
1003
01:20:13,588 --> 01:20:15,272
شاید درست نمیفهمیش
1004
01:20:15,296 --> 01:20:16,980
یه جای کارم اشتباه بوده
1005
01:20:17,004 --> 01:20:19,480
انسداد، بخیه یا پیوندی
1006
01:20:19,504 --> 01:20:22,064
یعنی تو، ویکتور فرانکنشتاینِ بزرگ،
اشتباه کردی؟
1007
01:20:22,088 --> 01:20:24,355
اون جونور فقط و فقط یه کلمه بلده
1008
01:20:24,379 --> 01:20:26,397
«ویکتور، ویکتور، ویکتور، ویکتور»
1009
01:20:26,421 --> 01:20:28,980
بیخود و بیجهت
طوطیوار تکرارش میکنه
1010
01:20:29,004 --> 01:20:32,064
شاید فعلاً این کلمه
از همه چیز براش باارزشتره
1011
01:20:32,088 --> 01:20:35,480
اگه با تولدی دوباره، روحی که
زندگی تازهای بهش داده شده، سادهتر و
1012
01:20:35,504 --> 01:20:36,730
- پاکتر باشه چی؟
- پاکتر؟
1013
01:20:36,754 --> 01:20:39,338
پاکتر از روح یه آدم معمولی
1014
01:20:43,337 --> 01:20:45,021
اگه نفس حیاتبخش خالق،
1015
01:20:45,046 --> 01:20:47,980
آزاد از بند گناه،
مستقیماً وارد کالبد زخمی اون شده باشه چی؟
1016
01:20:48,004 --> 01:20:50,582
خدای من، الیزابت
1017
01:20:51,963 --> 01:20:54,147
اگه میتونستم خودم رو قانع کنم،
1018
01:20:54,171 --> 01:20:58,272
بدم نمیومد فکر کنم که
علاقهای به اون موجود داری
1019
01:20:58,296 --> 01:20:59,925
اسمش درکـه
1020
01:21:00,671 --> 01:21:02,022
توی چشماش درد رو دیدم و
1021
01:21:02,046 --> 01:21:04,147
اگه درد نشونهای از هوش نیست،
پس چیـه؟
1022
01:21:04,171 --> 01:21:05,707
درد من چی میشه؟
1023
01:21:05,732 --> 01:21:07,649
حسی که تو ازم دریغ کردی چی میشه؟
1024
01:21:09,119 --> 01:21:10,997
خواستهی قلبم چی میشه؟
1025
01:21:11,921 --> 01:21:13,671
خواستهی قلبت؟
1026
01:21:16,379 --> 01:21:17,772
توی تمام آناتومی انسان،
1027
01:21:17,796 --> 01:21:20,674
قلب تنها عضویـه که
تو ذرهای درک ازش نداری
1028
01:21:21,379 --> 01:21:23,754
فقط هیولاها نقش خدا رو بازی میکنن، بارون
1029
01:21:29,296 --> 01:21:32,046
پاکتر از یه آدم معمولی؟
1030
01:21:36,588 --> 01:21:39,546
اونوقت من شدم آدم بدهی ماجرا!
1031
01:21:40,921 --> 01:21:42,863
قلب تو پاکـه؟
1032
01:21:43,421 --> 01:21:44,963
قول میدم که اینطور نیست
1033
01:21:45,463 --> 01:21:47,432
من ندونم، کی بدونه؟
خودم گذاشتمش اون تو!
1034
01:21:47,671 --> 01:21:48,671
بپر بالا
1035
01:21:59,932 --> 01:22:01,380
بذار یه بار دیگه امتحان کنیم
1036
01:22:04,254 --> 01:22:05,710
پاتو بیار ببینم
1037
01:22:06,041 --> 01:22:07,041
پا!
1038
01:22:08,134 --> 01:22:09,884
پاتو بیار جلو!
1039
01:22:10,421 --> 01:22:13,010
درد نشونهای از هوشـه، نه؟
1040
01:22:13,379 --> 01:22:15,647
خب، بذار ببینیم حقیقت داره یا نه
1041
01:22:15,827 --> 01:22:17,660
پاتو بده من ببینم!
1042
01:22:18,254 --> 01:22:19,254
پا!
1043
01:22:20,163 --> 01:22:21,408
پا!
1044
01:22:21,433 --> 01:22:22,959
یالا!
1045
01:22:22,984 --> 01:22:24,511
پاتو بیار جلو، هیولا!
1046
01:22:25,832 --> 01:22:28,666
!پات رو بده من
1047
01:22:30,353 --> 01:22:31,353
!پات
1048
01:22:34,718 --> 01:22:36,301
!ویکتور
1049
01:22:37,374 --> 01:22:39,136
!ویکتور
1050
01:22:41,504 --> 01:22:43,306
!ویکتور
1051
01:22:43,331 --> 01:22:46,331
!ویکتور! ویکتور
1052
01:22:46,993 --> 01:22:48,315
چی شده، ویکتور؟
1053
01:22:49,480 --> 01:22:50,980
بیا، بیا
1054
01:22:51,658 --> 01:22:54,033
خراب کردم. اشتباه کردم
1055
01:22:54,667 --> 01:22:56,807
نه، خراب نکردی. برگههات رو دیدم -
چرا، کردم -
1056
01:22:56,832 --> 01:22:58,967
بینقصـه -
اون هیولا بدجوری خطرناکـه -
1057
01:22:58,992 --> 01:23:00,742
اصلاً... ویکتور
1058
01:23:00,949 --> 01:23:03,129
بیا صبر کنیم هارلندر برگرده و
در موردش صحبت کنیم
1059
01:23:03,154 --> 01:23:05,732
ویلیام، من یه چیزی رو بهت نگفتم
1060
01:23:06,333 --> 01:23:07,855
باید یه چیزی رو بهت نشون بدم
1061
01:23:13,526 --> 01:23:16,496
...ها... هارلندر -
از کوره در رفت و کُشتش -
1062
01:23:22,723 --> 01:23:26,090
حالا میفهمی چرا نمیخواستم
این رو باهاتون در میون بذارم؟
1063
01:23:26,554 --> 01:23:28,269
مخصوصاً الیزابت
1064
01:23:31,065 --> 01:23:34,003
حالا باید چیکار کنیم؟
1065
01:23:34,050 --> 01:23:35,103
چی؟
1066
01:23:35,128 --> 01:23:36,726
باید چیکار کنیم؟ -
باید چیکار کنیم»؟» -
1067
01:23:36,750 --> 01:23:38,931
باید دست الیزابت رو بگیری و
برگردید وین
1068
01:23:38,956 --> 01:23:41,851
بگو یه کار فوری پیش اومده و
فوراً باید برید
1069
01:23:41,953 --> 01:23:43,328
چیزی بهش نگو
1070
01:23:44,616 --> 01:23:46,143
برای امنیت خودش
1071
01:23:46,167 --> 01:23:47,643
رو حرفم حرف نزن
1072
01:23:47,870 --> 01:23:50,851
.زود برمیگردیم
.ولی الان بهتره که بریم
1073
01:23:51,738 --> 01:23:54,398
حالا سوار کالسکه شو، لطفاً
1074
01:24:06,847 --> 01:24:08,972
به نظرت طول عمر اون هیولا چقدره؟
1075
01:24:09,948 --> 01:24:13,086
کوتاه. مطمئنم خیلی کوتاهـه
1076
01:24:59,304 --> 01:25:01,538
خیلی دلشوره دارم
1077
01:25:05,190 --> 01:25:06,476
چی شده؟
1078
01:25:07,729 --> 01:25:09,273
بگو دور بزنه
1079
01:25:10,160 --> 01:25:11,577
تو برو وین
1080
01:25:12,817 --> 01:25:16,069
.بگو کالسکه دور بزنه وگرنه میپرم پایین
.میخواد بکُشتش
1081
01:25:25,531 --> 01:25:26,898
یه کلمه بگو
1082
01:25:27,257 --> 01:25:28,715
یه کلمهی دیگه. هر چی
1083
01:25:29,645 --> 01:25:30,961
بذار نجاتت بدم
1084
01:25:35,956 --> 01:25:37,516
ویکتور
1085
01:25:45,015 --> 01:25:47,196
الیزابت
1086
01:26:27,539 --> 01:26:31,023
!ویکتور! ویکتور
1087
01:26:36,864 --> 01:26:38,781
!ویکتور
1088
01:26:39,481 --> 01:26:41,504
!ویکتور
1089
01:27:31,567 --> 01:27:33,877
اما اون پایان ماجرا نبود
1090
01:27:34,026 --> 01:27:37,434
به دنبال حیات، مرگ آفریدم
1091
01:27:43,418 --> 01:27:46,254
انگار دوباره باید با افرادم صحبت کنم
1092
01:27:50,619 --> 01:27:51,833
نگران نباش
1093
01:27:52,015 --> 01:27:53,098
به حرفم گوش میدن
1094
01:27:57,208 --> 01:27:58,559
!نه، نه، وایسا
1095
01:27:58,583 --> 01:28:00,629
بهش صدمه نزن! من اینجام
1096
01:28:01,293 --> 01:28:02,653
من رو ببر
1097
01:28:02,778 --> 01:28:04,263
یالا، هیولا
1098
01:28:04,288 --> 01:28:08,116
.جفتمون رو بکُش
.رو حرفهای خالقت صحه بذار
1099
01:28:13,968 --> 01:28:18,358
خالق من... داستانش رو تعریف کرده
1100
01:28:23,875 --> 01:28:26,898
حالا نوبت منـه
1101
01:28:30,148 --> 01:28:33,132
« پردهی دوم »
« سرگذشتِ هیولا »
1102
01:28:42,846 --> 01:28:44,274
!ویکتور
1103
01:28:44,299 --> 01:28:48,625
!ویکتور! ویکتور! ویکتور
1104
01:28:48,650 --> 01:28:53,252
اسمت رو صدا زدم و فهمیدم تنهام گذاشتی
1105
01:32:52,828 --> 01:32:54,440
اون چیـه؟ -
!بهش شلیک کن -
1106
01:32:54,465 --> 01:32:55,796
!بزنش
1107
01:33:01,106 --> 01:33:02,481
زدیش؟
1108
01:33:05,703 --> 01:33:06,786
کجا رفت؟
1109
01:33:27,192 --> 01:33:29,442
جراحاتم خوب شده بودن
1110
01:33:31,979 --> 01:33:36,083
ولی حسابی سردم بود
1111
01:35:08,682 --> 01:35:10,709
میشه آتیش روشن کنی؟ -
باشه -
1112
01:35:10,734 --> 01:35:12,932
من هم به محض اینکه بتونم
آغل رو تعمیر میکنم
1113
01:35:19,581 --> 01:35:21,110
حالت خوبـه؟ کُشتیش؟
1114
01:35:21,135 --> 01:35:23,602
.نه، همه جا رو گشتیم
.پیداش نکردیم
1115
01:35:23,627 --> 01:35:25,204
ولی دوبار بهش شلیک کردیم
1116
01:35:25,229 --> 01:35:27,224
ردِ خونش تا یه کیلومتریِ اینجا اومده بود
1117
01:35:27,249 --> 01:35:29,326
خیلیخب. بیاید تو. بیاید تو
1118
01:35:29,920 --> 01:35:34,316
یه مدت دنبالش کردیم و
بعد غیبش زد. آب شد رفت تو زمین
1119
01:35:34,341 --> 01:35:36,316
چی بود؟ خرس بود؟
1120
01:35:36,341 --> 01:35:39,746
.نه خرس بود، نه آدمیزاد
.همچین چیزی به عمرم ندیده بودم
1121
01:35:39,771 --> 01:35:41,018
پس روح بود؟
1122
01:35:41,131 --> 01:35:44,402
.روح نبود. وقتی زدیمش خونریزی کرد
.از گوشت و استخون بود
1123
01:35:44,427 --> 01:35:45,684
بیا. اینجا
1124
01:35:45,708 --> 01:35:47,301
دقیقتر تعریف کن چی دیدید
1125
01:35:47,326 --> 01:35:50,184
آنا ماریا، پدربزرگت رو ببر کنار شومینه
1126
01:35:50,209 --> 01:35:51,732
مطمئن شو جاش راحت باشه
1127
01:35:52,862 --> 01:35:54,412
بیا اینجا، پدربزرگ
1128
01:35:56,390 --> 01:35:58,682
.جنگل رو زیر و رو کردیم
.پیداش نکردیم
1129
01:36:04,748 --> 01:36:06,206
پیداش میکنیم
1130
01:36:06,231 --> 01:36:07,865
زمان میبره -
آره -
1131
01:36:08,693 --> 01:36:10,877
آنا ماریا، بیا
1132
01:36:10,902 --> 01:36:12,873
بیا، عزیزم. بیا بیرون کمکِ من
1133
01:36:23,609 --> 01:36:26,076
اون پیرمرد من رو تحتتأثیر قرار داد
1134
01:36:29,843 --> 01:36:33,163
چشمان نابیناش پُر از حکمت بود
1135
01:36:45,658 --> 01:36:48,001
این آدما آوای مخصوصی داشتن
1136
01:36:49,123 --> 01:36:51,537
با استفاده ازش با همدیگه در مورد
1137
01:36:51,562 --> 01:36:54,748
احساسات و افکارشون صحبت میکردن
1138
01:36:56,268 --> 01:36:58,654
«بهشون میگفتن «کلمه
1139
01:37:01,747 --> 01:37:03,051
توجه کن
1140
01:37:03,760 --> 01:37:04,760
این چیـه؟
1141
01:37:05,276 --> 01:37:06,276
پسر بچه
1142
01:37:07,416 --> 01:37:09,418
دوباره -
پسر بچه -
1143
01:37:10,301 --> 01:37:11,801
آفرین، دخترجان
1144
01:37:12,932 --> 01:37:13,949
این چیـه؟
1145
01:37:14,989 --> 01:37:16,039
چشم
1146
01:37:16,824 --> 01:37:18,645
دوباره -
چشم -
1147
01:37:18,670 --> 01:37:21,815
آره. آفرین. آفرین، دخترم
1148
01:37:21,840 --> 01:37:23,869
چشم -
این یکی چی؟ -
1149
01:37:23,894 --> 01:37:24,954
دست
1150
01:37:24,979 --> 01:37:27,144
آفرین -
دست -
1151
01:37:27,738 --> 01:37:29,111
بیا یه دستی برسون
1152
01:37:29,136 --> 01:37:30,964
دور اون گندهه طناب بپیچ
1153
01:37:31,327 --> 01:37:33,785
دلم میخواست بخشی از این خانواده باشم
1154
01:37:34,355 --> 01:37:36,434
باید قبل از زمستون باز هم هیزم جمع کنیم
1155
01:37:36,458 --> 01:37:38,089
چند بار دیگه میریم
1156
01:37:38,644 --> 01:37:40,558
میخواستم بهشون کمک کنم
1157
01:37:40,583 --> 01:37:42,730
باید تنههای گندهتر واسه
ستونهای خونه پیدا کنیم
1158
01:37:42,755 --> 01:37:43,769
خیلیخب
1159
01:37:43,794 --> 01:37:47,223
چه کمکی میتونستم بهشون بکنم؟
1160
01:37:52,317 --> 01:37:55,403
!آنا ماریا! پدر
1161
01:37:55,428 --> 01:37:57,825
!بیاید! بیاید ببینید
1162
01:37:59,567 --> 01:38:01,392
!ببین، آنا ماریا
1163
01:38:01,417 --> 01:38:03,238
!ببین، بازم هست! ببین
1164
01:38:05,075 --> 01:38:06,785
یعنی کار کی بوده؟
1165
01:38:09,952 --> 01:38:11,949
روحِ جنگل
1166
01:38:13,386 --> 01:38:14,879
باید ازش تشکر کنیم
1167
01:38:16,393 --> 01:38:17,581
ممنونم
1168
01:38:17,606 --> 01:38:20,415
«بگید: «ممنونم، روح جنگل
1169
01:38:20,440 --> 01:38:23,059
.ممنونم
.متشکرم، روح جنگل
1170
01:38:23,387 --> 01:38:24,893
ممنون
1171
01:38:25,390 --> 01:38:27,026
بیا. اینجا رو ببین
1172
01:38:33,546 --> 01:38:34,737
ممنون
1173
01:38:36,671 --> 01:38:40,479
،از اون روز به بعد
من شدم فرشتهی نگهبانشون
1174
01:38:40,846 --> 01:38:43,369
روح جنگل
1175
01:38:44,127 --> 01:38:49,604
هر از گاهی، اونا هم
لطفهای کوچیکی در حقم میکردن
1176
01:38:50,402 --> 01:38:52,737
لباس و نون برام میذاشتن
1177
01:38:54,851 --> 01:38:56,760
،اونجا بود که برای یه لحظه
1178
01:38:57,432 --> 01:39:00,744
،یه لحظهی خیلی خیلی کوتاه
1179
01:39:01,291 --> 01:39:03,979
دیگه با دنیا سرِ جنگ نداشتم
1180
01:39:11,682 --> 01:39:13,309
بیا. بیا
1181
01:39:13,333 --> 01:39:14,354
برو داخل. آره
1182
01:39:14,379 --> 01:39:15,815
دروازه رو ببندی ها
1183
01:39:15,840 --> 01:39:17,565
یعنی کار کی بوده؟
1184
01:39:17,773 --> 01:39:20,033
روح جنگل، ها؟
1185
01:39:21,025 --> 01:39:22,166
بسپارش به من
1186
01:39:24,174 --> 01:39:28,851
در آخر، اون جوونِ مغرور هیچوقت»
1187
01:39:28,875 --> 01:39:32,352
«دستِ گمشدهاش رو پیدا نکرد
1188
01:39:32,377 --> 01:39:36,393
،دستش سنگ شد»
ثروتش دود شد و
1189
01:39:36,517 --> 01:39:40,283
غرورش خُرد شد و
«زمینش رو هم از دست داد
1190
01:39:46,189 --> 01:39:48,321
آفرین، عزیزم
1191
01:39:48,346 --> 01:39:51,494
خیلی قشنگ میخونی. حالا اینو بخون
1192
01:40:01,317 --> 01:40:02,635
گرگها حمله کردن
1193
01:40:47,919 --> 01:40:49,153
،در یک آن
1194
01:40:49,786 --> 01:40:52,552
حقیقتی برام روشن شد
1195
01:40:55,057 --> 01:40:57,653
شکارچی از گرگ تنفر نداشت
1196
01:40:58,403 --> 01:41:00,934
گرگ هم از گوسفند تنفر نداشت
1197
01:41:06,479 --> 01:41:09,676
اما انگار خشونت،
سرنوشتی ناگریز بود
1198
01:41:10,377 --> 01:41:15,895
با خودم گفتم شاید
ساز و کار دنیا همینطوریـه
1199
01:41:16,697 --> 01:41:19,986
تو رو صرفاً به خاطر موجودیتت
1200
01:41:21,125 --> 01:41:23,439
شکار میکنه و میکُشه
1201
01:41:26,317 --> 01:41:28,838
گوسفندها رو تا آخر ماه میفروشیم، پدر
1202
01:41:29,297 --> 01:41:32,189
بعدش تو، آلما و آنا ماریا رو میبرم شهر
1203
01:41:32,708 --> 01:41:33,934
،ما میریم کوهستان
1204
01:41:33,958 --> 01:41:36,274
گرگها رو شکار میکنیم و
آخرِ زمستون برمیگردیم
1205
01:41:36,299 --> 01:41:41,172
هر سال زمستون تنهایی دعا میکنم و
امسال هم از این قائده مستثنی نیست
1206
01:41:41,197 --> 01:41:43,809
خواهش میکنم، پدر، منطقی باش
1207
01:41:43,981 --> 01:41:47,728
شما کاری که لازمـه بکنید و
من هم همین کار رو میکنم
1208
01:41:51,237 --> 01:41:52,822
پیرِ خرفتِ کلهشق
1209
01:41:55,366 --> 01:41:57,889
حالا فقط من و تو موندیم، روح
1210
01:41:58,500 --> 01:42:00,046
فقط من و تو
1211
01:42:00,671 --> 01:42:05,509
توی ذهنم راههای مختلفی برای
1212
01:42:05,534 --> 01:42:08,577
معرفیِ خودم به پیرمرد تمرین کرده بودم
1213
01:42:09,680 --> 01:42:11,530
آیا ازم میترسه؟
1214
01:42:12,511 --> 01:42:13,866
ازم استقبال میکنه؟
1215
01:42:15,073 --> 01:42:16,467
من رو پس میزنه؟
1216
01:42:23,859 --> 01:42:25,381
کی اونجاست؟
1217
01:42:31,002 --> 01:42:35,467
با یک قدم، پا به دنیای کاملاً متفاوتی گذاشتم
1218
01:42:36,437 --> 01:42:39,452
دنیایی که تا اون روز
فقط از دور نظارهگرش بودم
1219
01:42:41,317 --> 01:42:43,303
خواهش میکنم، بگو کی هستی
1220
01:42:43,643 --> 01:42:44,788
جواب بده
1221
01:42:46,080 --> 01:42:47,163
بگو ببینم
1222
01:42:47,572 --> 01:42:48,977
چرا اینجایی؟
1223
01:42:51,476 --> 01:42:52,744
مسافرم
1224
01:42:52,883 --> 01:42:54,853
خوش اومدی، مسافر عزیز
1225
01:42:55,541 --> 01:43:01,502
من رو قابل میدونی که
یه صندلی بیاری و کنارم بشینی؟
1226
01:43:01,588 --> 01:43:07,095
من خیلی رسم مهماننوازی بلد نیستم -
بله -
1227
01:43:07,158 --> 01:43:11,181
چشمام دیگه سو ندارن
1228
01:43:12,791 --> 01:43:16,818
ولی نون و برندی روی میز هست
1229
01:43:16,843 --> 01:43:18,338
از خودت پذیرایی کن
1230
01:43:20,161 --> 01:43:21,877
برن... دی؟
1231
01:43:23,195 --> 01:43:24,653
زبانت
1232
01:43:25,062 --> 01:43:28,650
انگار سختتـه روون صحبت کنی
1233
01:43:28,932 --> 01:43:31,228
مال این اطراف نیستی؟
1234
01:43:36,799 --> 01:43:37,923
میترسی؟
1235
01:43:39,757 --> 01:43:41,119
لزومی نداره بترسی
1236
01:43:45,921 --> 01:43:47,601
از چی میترسی؟
1237
01:43:48,305 --> 01:43:50,263
همه چی -
...دست -
1238
01:43:50,839 --> 01:43:53,499
دستات چقدر سردن
1239
01:43:53,791 --> 01:43:57,517
صدمه هم دیدی، مگه نه؟
1240
01:43:57,542 --> 01:43:58,601
صدمه؟
1241
01:43:58,625 --> 01:44:05,476
آره. روی صورت و دستهات جای زخم هست و
1242
01:44:05,500 --> 01:44:07,156
لباس نظامی تنتـه
1243
01:44:07,486 --> 01:44:09,257
توی جنگ مجروح شدی؟
1244
01:44:11,960 --> 01:44:13,265
...توی
1245
01:44:14,184 --> 01:44:16,843
چرخ آسیاب قایم شده بودی، درستـه؟
1246
01:44:21,210 --> 01:44:24,309
آره. آره. روح جنگل
1247
01:44:24,334 --> 01:44:25,617
آره
1248
01:44:26,182 --> 01:44:28,820
چهرهات رو که نمیبینم اما
1249
01:44:29,445 --> 01:44:31,726
از صدات پیداست که
1250
01:44:31,750 --> 01:44:35,827
خوش قلبی و نیت بدی نداری
1251
01:44:36,156 --> 01:44:37,827
خوش قلب؟
1252
01:44:39,788 --> 01:44:42,077
پیش من بمون
1253
01:44:43,151 --> 01:44:46,015
از غذا و آتیشِ من استفاده کن
1254
01:44:46,171 --> 01:44:50,193
خوشحال میشم که هر چی دارم باهات تقسیم کنم و
1255
01:44:50,218 --> 01:44:54,007
همصبحتی با تو هم
دلگرمیِ بزرگی برام محسوب میشه
1256
01:44:54,398 --> 01:44:57,866
درضمن... میتونی برام بخونی
1257
01:44:57,997 --> 01:44:59,414
بخونم؟
1258
01:45:00,187 --> 01:45:06,452
فکر کن اینجا خونهی خودتـه و
من هم دوستت هستم
1259
01:45:07,679 --> 01:45:08,889
دوست
1260
01:45:13,976 --> 01:45:15,163
دوست
1261
01:45:23,433 --> 01:45:24,642
دوستیم
1262
01:45:25,621 --> 01:45:30,121
،اونجا بود که اولین داستانم رو خوندم
1263
01:45:30,695 --> 01:45:33,744
که از قضا اولین داستان بشریت هم بود
1264
01:45:34,460 --> 01:45:39,854
در مورد مَردی به اسم آدم و
،زنی به اسم حوا خوندم
1265
01:45:40,252 --> 01:45:43,979
در مورد دورانی که توی بهشت بودن
1266
01:45:44,588 --> 01:45:47,924
،در مورد پا گرفتنِ شهرهای رقیب خوندم
1267
01:45:48,213 --> 01:45:50,283
سقوط یک برج و
1268
01:45:50,440 --> 01:45:52,809
خشم خدا
1269
01:45:53,276 --> 01:45:57,809
بعدش داستان آدمایی رو خوندم که
با اژدهایان میجنگیدن و
1270
01:45:57,989 --> 01:46:01,112
آدمایی که همه چیزشون رو از دست داده بودن
1271
01:46:01,398 --> 01:46:03,065
زمان گذشت و
1272
01:46:03,737 --> 01:46:08,069
مثل برگِ درختانِ پاییزی ریخت و
به همراه باد رفت
1273
01:46:18,542 --> 01:46:22,073
اولین باره برف میبینی، دوست عزیزم؟
1274
01:46:23,439 --> 01:46:27,627
دنیا رو تمیز میکنه و
جون تازهای بهش میبخشه
1275
01:46:33,026 --> 01:46:38,276
«اسم من اوزیماندیاسـه. شاهِ شاهان»
1276
01:46:38,448 --> 01:46:42,120
ای بزرگان، دستاوردانم را بنگرید تا»
«دلهایتان سرد شود
1277
01:46:43,176 --> 01:46:45,682
«جز خرابهها چیزی باقی نمانده»
1278
01:46:45,799 --> 01:46:50,204
،دورِ آن خرابهی عظیم و فروپاشیده»
«بیپایان و برهوت
1279
01:46:50,229 --> 01:46:54,174
تپههای دورافتاده و صافِ شنی که»
«تا دوردستها کِشیده شدهاند
1280
01:46:55,526 --> 01:46:58,682
«...اسم من اوزیماندیاسـه»
1281
01:47:05,114 --> 01:47:07,964
کل کتابهای دنیا همیناست؟
1282
01:47:09,851 --> 01:47:12,159
غلط نکنم یه چندتای دیگهای باشه
1283
01:47:12,570 --> 01:47:14,276
ولی اینجا نه
1284
01:47:15,885 --> 01:47:19,308
کتاب آخر سمت چپـه. برش دار
1285
01:47:19,354 --> 01:47:21,434
هنوز نخوندیمش
1286
01:47:21,549 --> 01:47:24,268
بهشت گمشده از جان میلتون
1287
01:47:24,377 --> 01:47:27,698
انسان از خدا سؤالاتی داره
1288
01:47:28,051 --> 01:47:30,807
حتی خدا هم از انسان سؤالاتی داره
1289
01:47:31,057 --> 01:47:36,331
فکر کنم دنبال جواب بوده و
برای همین پسرش رو فرستاده بینِ ما
1290
01:47:36,643 --> 01:47:39,072
حتماً مرگ کنجکاوش کرده
1291
01:47:39,447 --> 01:47:40,627
رنج و عذاب
1292
01:47:41,417 --> 01:47:44,971
میخوام بدونم کی هستم
1293
01:47:45,408 --> 01:47:47,393
از کجا اومدم؟
1294
01:47:47,635 --> 01:47:53,190
،خدا حافظهات رو از گرفته
ایکاش حافظهی من رو میگرفت
1295
01:47:54,301 --> 01:47:58,142
سالها پیش، یه نفر رو کُشتم
1296
01:47:58,315 --> 01:47:59,417
یه آدم خوب
1297
01:47:59,734 --> 01:48:02,393
از همون موقع دارم تاوانش رو میدم
1298
01:48:04,427 --> 01:48:05,526
بخشش و
1299
01:48:06,240 --> 01:48:07,370
فراموشی
1300
01:48:07,815 --> 01:48:09,932
معیارهای واقعیِ خِرَد هستن
1301
01:48:10,909 --> 01:48:12,976
،اینکه بدونی آسیب دیدی
1302
01:48:13,174 --> 01:48:15,368
،بدونی توسط کی آسیب دیدی
1303
01:48:15,393 --> 01:48:18,525
با اینحال تصمیم بگیری فراموشش کنی
1304
01:48:19,463 --> 01:48:23,280
ولی من نمیتونم چیزی که
به یاد ندارم رو فراموش کنم
1305
01:48:23,305 --> 01:48:25,033
هیچی یادت نمیاد؟
1306
01:48:29,968 --> 01:48:32,789
...توی خواب
1307
01:48:35,718 --> 01:48:39,359
گاهی... خاطراتی میبینم
1308
01:48:42,192 --> 01:48:44,140
از آدمهای مختلف
1309
01:48:46,285 --> 01:48:49,351
همشون... پراکندهان
1310
01:48:56,000 --> 01:48:57,234
...چیزایی
1311
01:48:59,265 --> 01:49:03,539
چیزایی که به خاطر میارم... آب و آتیشـه
1312
01:49:06,218 --> 01:49:08,375
ماسهی زیر پاهام
1313
01:49:15,356 --> 01:49:16,875
همینطور یک کلمه
1314
01:49:19,297 --> 01:49:20,977
یک کلمهی بهخصوص
1315
01:49:23,238 --> 01:49:24,625
چه کلمهای؟
1316
01:49:27,370 --> 01:49:28,523
ویکتور
1317
01:49:29,669 --> 01:49:30,906
برو سراغش
1318
01:49:31,839 --> 01:49:33,047
دنبالِ اون کلمه
1319
01:50:09,781 --> 01:50:11,841
بعدش همه چی رو فهمیدم
1320
01:50:12,762 --> 01:50:15,379
حقیقت لرزه بر اندامم انداخت
1321
01:50:20,911 --> 01:50:24,294
به یقین رسیدم که هیچی نیستم
1322
01:50:25,245 --> 01:50:26,644
ننگی بر چهرهی خلقت
1323
01:50:26,966 --> 01:50:28,754
سایهای بیجان میانِ روشنی
1324
01:50:28,917 --> 01:50:32,042
حتی آدمیزاد هم نبودم
1325
01:50:35,320 --> 01:50:37,695
این درد توی ذهنم لونه کرده بود
1326
01:50:39,820 --> 01:50:41,528
هرگز بیخیالم نشد
1327
01:51:24,898 --> 01:51:26,481
بعد دیدمش
1328
01:51:28,262 --> 01:51:29,637
اسمت رو
1329
01:51:30,343 --> 01:51:33,768
«ویکتور فرانکنشتاین»
1330
01:51:33,869 --> 01:51:35,976
و اینکه کجا میتونم پیدات کنم
1331
01:51:57,093 --> 01:51:58,343
!نه
1332
01:51:59,586 --> 01:52:01,171
!نه
1333
01:53:10,292 --> 01:53:11,768
برگشتی
1334
01:53:11,838 --> 01:53:14,167
فهمیدم چیام
1335
01:53:18,393 --> 01:53:20,893
ریشهام از چیـه
1336
01:53:23,447 --> 01:53:28,369
من... زادهی یه قبرستونم
1337
01:53:31,387 --> 01:53:32,799
یه خرابه
1338
01:53:33,940 --> 01:53:37,299
از پسماندها و اجسادِ
دورریختهشده درست شدم
1339
01:53:43,932 --> 01:53:45,197
یه هیولام
1340
01:53:46,723 --> 01:53:49,064
من میدونم چی هستی
1341
01:53:51,246 --> 01:53:52,494
تو یه آدم خوبی
1342
01:53:53,239 --> 01:53:57,963
همینطور... دوستِ منی
1343
01:54:07,488 --> 01:54:08,655
دوست؟
1344
01:54:10,551 --> 01:54:11,736
دوست
1345
01:54:14,848 --> 01:54:16,166
اون چیـه دیگه؟
1346
01:54:17,839 --> 01:54:19,714
همون هیولاییـه که تو جنگل بود؟
1347
01:54:20,737 --> 01:54:22,028
چه بلایی سرش آوردی؟
1348
01:54:24,433 --> 01:54:25,433
تکون نخور
1349
01:54:36,716 --> 01:54:39,137
!یالا! تفنگت رو پُر کن! بکُشش
1350
01:55:53,086 --> 01:55:55,500
،دوباره سکوت همه جا رو فرا گرفت
1351
01:55:56,364 --> 01:56:01,742
سپس... زندگی، با تمام قساوتش، بازدمید
1352
01:56:16,992 --> 01:56:19,029
چه مدت مُرده بودم؟
1353
01:56:19,430 --> 01:56:20,810
نمیدونم
1354
01:56:21,437 --> 01:56:23,888
ولی زخمهام خوب شده بود
1355
01:56:24,865 --> 01:56:28,755
هوای سرد زمستان توی
ریههام رخنه کرده بود
1356
01:56:36,672 --> 01:56:39,935
،بیشتر از همیشه احساس تنهایی میکردم
1357
01:56:40,536 --> 01:56:47,800
،چرا که برای هر انسانی
درمانِ تمام رنجها، تنها مرگ بود
1358
01:56:47,825 --> 01:56:51,544
موهبتی که تو از من دریغش کردی
1359
01:56:52,088 --> 01:56:54,365
حسادت در وجودم زبونه کِشید و
1360
01:56:54,824 --> 01:56:58,638
تصمیم گرفتم ازت بخوام
یه لطفی در حقم بکنی
1361
01:56:59,434 --> 01:57:01,143
خالقِ من
1362
01:57:02,366 --> 01:57:06,849
ازت یه... همدم میخوام
1363
01:57:33,970 --> 01:57:35,553
باید بلند شی
1364
01:57:36,401 --> 01:57:38,002
باشه، البته. البته
1365
01:57:38,065 --> 01:57:40,856
عروسی الان شروع میشه و
میخوام کنارم باشی
1366
01:57:41,532 --> 01:57:43,315
،اگه اینقدر آدم مهربونی نبودی
1367
01:57:44,179 --> 01:57:46,065
عمراً باور نمیکردم
1368
01:58:01,082 --> 01:58:03,768
با چندتا از مهمونها در مورد
تحقیقات صحبت کردم
1369
01:58:04,234 --> 01:58:05,455
در مورد انفجار
1370
01:58:07,086 --> 01:58:09,635
اکثریت همونطور که بود پذیرفتنش
1371
01:58:11,613 --> 01:58:13,721
اونوقت چی بود، ویلیام؟
1372
01:58:15,007 --> 01:58:16,362
گذشته، ویکتور
1373
01:58:17,655 --> 01:58:19,363
یه حادثهی ناگوار
1374
01:58:26,394 --> 01:58:28,185
میخوام عمارت رو بفروشم
1375
01:58:31,578 --> 01:58:33,921
ما فقط همدیگه رو داریم
1376
01:58:49,428 --> 01:58:51,404
گلبرگها رو همه جا پخش کن
1377
01:58:51,429 --> 01:58:52,846
همه جا
1378
01:58:55,293 --> 01:58:57,168
برو طبقهی بالا و بازم پخش کن
1379
01:59:06,500 --> 01:59:10,234
میدونم بد یمنـه که کسی
عروس رو قبل از مراسم ببینه
1380
01:59:10,473 --> 01:59:11,992
فقط واسه داماد
1381
01:59:13,447 --> 01:59:15,234
آها، درستـه. پس من مشکلی ندارم
1382
01:59:17,284 --> 01:59:18,593
سلام، الیزابت
1383
01:59:21,401 --> 01:59:25,437
،قبلاً به ندرت پشیمون میشدم
...اما الان جز پشیمونی حس دیگهای ندارم. من
1384
01:59:25,664 --> 01:59:29,726
مدتی بود که هوای نفسانیام بهم
غلبه کرده بود ولی حالا دیگه گذشته و
1385
01:59:29,750 --> 01:59:32,023
دیگه همچین حسی بهت ندارم
1386
01:59:33,491 --> 01:59:37,660
،حالا نمیدونم ارزشی داره یا نه
ولی امیدوارم تو و برادر کوچیکم که
1387
01:59:37,685 --> 01:59:40,773
،بیشتر از هر چیزی تو دنیا دوستش دارم
به پای هم پیر شید
1388
01:59:43,299 --> 01:59:45,374
شاید بتونی خودت رو گول بزنی
1389
01:59:49,253 --> 01:59:51,531
اما من حتی از شنیدنش هم وحشت دارم
1390
01:59:55,301 --> 01:59:58,046
تو روز عروسیام، فقط یه خواهش ازت دارم
1391
01:59:59,300 --> 02:00:00,602
دیگه دروغ نگو
1392
02:00:01,886 --> 02:00:04,117
...میخوام بهت بگم -
همین الان از اتاقم برو بیرون -
1393
02:00:04,142 --> 02:00:06,085
الیزابت -
!برو -
1394
02:01:00,207 --> 02:01:02,019
،اگه اینجایی
1395
02:01:03,174 --> 02:01:04,746
خودت رو نشون بده
1396
02:01:21,987 --> 02:01:23,332
اومدی ازم تشکر کنی؟
1397
02:01:23,867 --> 02:01:27,653
زنده موندی و اونقدر باهوش بودی که
تونستی من رو پیدا کنی
1398
02:01:29,386 --> 02:01:30,768
از مخلوقم راضیام
1399
02:01:30,800 --> 02:01:37,682
میخوام برام یه همدم بسازی
1400
02:01:38,276 --> 02:01:40,268
یکی مثل خودم
1401
02:01:40,643 --> 02:01:42,393
یه هم... همدم؟
1402
02:01:48,073 --> 02:01:49,073
که اینطور
1403
02:01:53,449 --> 02:01:54,884
یه هیولای دیگه
1404
02:01:55,324 --> 02:01:56,324
آره
1405
02:01:57,403 --> 02:01:59,799
میتونیم کنار همدیگه هیولا باشیم
1406
02:02:03,033 --> 02:02:07,508
بهای سنگینی دادم تا
عقلم رو از چنگِ تاریکی بیرون بکِشم،
1407
02:02:07,533 --> 02:02:11,948
اونوقت اومدی و میخوای دوباره
من رو گرفتارِ چنگالش کنی
1408
02:02:11,973 --> 02:02:13,962
نمیتونم بمیرم
1409
02:02:17,367 --> 02:02:19,368
...تنهایی هم
1410
02:02:21,971 --> 02:02:23,501
نمیتونم زندگی کنم
1411
02:02:24,338 --> 02:02:27,158
با خلق تو واقعاً چیز هولناکی آفریدم
1412
02:02:28,184 --> 02:02:30,189
چیزی نه
1413
02:02:30,984 --> 02:02:32,736
کسی
1414
02:02:33,667 --> 02:02:37,173
تو یه موجود زنده خلق کردی
1415
02:02:37,664 --> 02:02:38,743
من
1416
02:02:39,543 --> 02:02:42,486
خالق، من هر معمایی که هستم، میتونم فکر کنم
1417
02:02:43,167 --> 02:02:44,712
میتونم حس کنم
1418
02:02:45,922 --> 02:02:47,837
...فقط یه چیز ازت میخوام
1419
02:02:48,552 --> 02:02:52,712
یکی مثل من بساز
1420
02:02:54,456 --> 02:02:55,581
بعدش چی؟
1421
02:02:56,547 --> 02:02:58,255
میخوای بچه بیاری
1422
02:03:00,101 --> 02:03:01,726
تولید مثل کنی
1423
02:03:06,583 --> 02:03:07,892
بعدش هم خونه میخوای؟
1424
02:03:08,721 --> 02:03:10,431
یه قبری که توش بخوابی؟
1425
02:03:11,759 --> 02:03:15,309
مرگ، مرگ به همراه میاره
1426
02:03:15,517 --> 02:03:17,643
یه نسل از شیاطین که روی زمین پراکنده میشن
1427
02:03:17,667 --> 02:03:19,845
کراهتی که تداومبخشِ خودشـه
1428
02:03:20,417 --> 02:03:23,976
،به چشم تو زشت و وقیحم
اما از دید خودم یه مخلوق سادهام
1429
02:03:24,000 --> 02:03:25,283
!از اینجا برو
1430
02:03:27,710 --> 02:03:34,165
دیگه هرگز چیزی به زشتی و
شرارتِ تو نمیسازم
1431
02:03:38,417 --> 02:03:44,822
پس همچنان همه چیز به
ارادهی خودت بستگی داره، ویکتور
1432
02:03:47,114 --> 02:03:52,681
،همون ارادهی وحشتناکی که بهم زندگی بخشید
الان داره من رو بازخواست میکنه؟
1433
02:03:53,875 --> 02:03:58,429
،معجزهی اصلی حرف زدنِ من نیست
!پنبههای توی گوشِ توئـه
1434
02:04:02,097 --> 02:04:07,407
،اگه قرار نیست عشقی بهم ببخشی
پس خودم رو به افسار خشم میسپارم
1435
02:04:07,432 --> 02:04:09,927
خشمی که حد و مرز نمیشناسه
1436
02:04:15,130 --> 02:04:16,481
برید کنار
1437
02:04:16,732 --> 02:04:17,926
ویکتور
1438
02:04:18,930 --> 02:04:20,083
چی شده؟
1439
02:04:38,839 --> 02:04:39,880
...تو
1440
02:04:44,773 --> 02:04:45,773
...تو
1441
02:04:46,775 --> 02:04:48,066
تویی
1442
02:04:52,930 --> 02:04:55,487
!الیزابت، ازش فاصله بگیر
1443
02:04:55,903 --> 02:04:57,034
!نه
1444
02:05:10,901 --> 02:05:13,734
!بهش حمله کرد! بهش حمله کرد
1445
02:05:33,292 --> 02:05:34,909
من رو با خودت ببر
1446
02:05:48,879 --> 02:05:50,559
!خدای من
1447
02:06:16,261 --> 02:06:18,612
نه، ولم... میتونم نجاتت بدم
1448
02:06:18,637 --> 02:06:19,721
میتونم نجاتت بدم
1449
02:06:20,341 --> 02:06:21,387
از چی؟
1450
02:06:22,807 --> 02:06:23,932
از خودت؟
1451
02:06:25,364 --> 02:06:26,852
من ازت میترسم، ویکتور
1452
02:06:26,877 --> 02:06:28,061
...نه، نه
1453
02:06:28,086 --> 02:06:29,450
همیشه میترسیدم
1454
02:06:29,840 --> 02:06:32,614
ذرهذرهی جنون و ویرانی
1455
02:06:33,778 --> 02:06:37,614
همون آتشی که همه چی رو بلعید
1456
02:06:39,083 --> 02:06:40,801
سرمنشأ همش خودت بودی
1457
02:06:46,536 --> 02:06:48,291
هیولای واقعی تو هستی
1458
02:07:21,073 --> 02:07:23,643
من هرگز تو این دنیا جایی نداشتم
1459
02:07:25,070 --> 02:07:29,737
دنبال چیزی بودم که حتی نمیدونستم چیـه
1460
02:07:31,573 --> 02:07:33,690
ولی اون چیز رو تو وجود تو پیدا کردم
1461
02:07:36,640 --> 02:07:39,432
،گم شدن و پیدا شدن
1462
02:07:40,294 --> 02:07:42,596
عمر عشق همینقدره
1463
02:07:44,309 --> 02:07:45,815
درستـه کوتاهـه و
1464
02:07:46,843 --> 02:07:48,174
...غمانگیز
1465
02:07:52,302 --> 02:07:54,372
اما تو همین زمان کم جاودانه میشه
1466
02:07:57,872 --> 02:08:01,543
...بهتره همیطوری تموم بشه
...آرومآروم چشمام رو ببندم
1467
02:08:03,370 --> 02:08:05,622
در حالی که داری نگاهم میکنی
1468
02:08:48,223 --> 02:08:51,708
اون مُرده و من هم میخوام دنبالش برم
1469
02:08:56,109 --> 02:08:58,491
زندگیای بهم بخشیدی که نمیخواستم
1470
02:08:59,622 --> 02:09:01,687
بهت برمیگردونمش
1471
02:09:02,356 --> 02:09:04,585
به چشم یه هیولا بهم نگاه کردی
1472
02:09:05,043 --> 02:09:07,117
حالا لطفت رو جبران میکنم
1473
02:09:12,804 --> 02:09:15,596
!من رو بکُش! همین الان خلاصم کن
1474
02:09:16,229 --> 02:09:18,335
خونت رو میریزم
1475
02:09:19,039 --> 02:09:21,164
غرورت رو خُرد میکنم
1476
02:09:21,898 --> 02:09:24,007
شاید خالقم باشی ولی
1477
02:09:24,125 --> 02:09:28,375
از امروز به بعد، من اربابتم
1478
02:10:08,112 --> 02:10:12,484
،به دنبال من از جنگلها گذشتی
1479
02:10:12,942 --> 02:10:15,304
،از کوهستان گذشتی
1480
02:10:15,612 --> 02:10:18,187
،از مرزهای منجمد گذشتی
1481
02:10:19,223 --> 02:10:22,140
تا جایی که دیگه هیچی نبود
1482
02:10:22,630 --> 02:10:25,953
فقط خودم و... خودت
1483
02:10:46,262 --> 02:10:47,570
مهمات میخوام
1484
02:10:50,414 --> 02:10:51,768
این رو هم تیز کنید
1485
02:10:51,894 --> 02:10:54,398
،سهتا قوطی شیرِ غلیظ
یکم هیزم
1486
02:10:56,189 --> 02:10:57,706
ششتا هم دینامیت
1487
02:10:57,731 --> 02:10:58,968
ششتا؟
1488
02:10:59,491 --> 02:11:00,741
چی میخوای شکار کنی؟
1489
02:11:02,406 --> 02:11:03,773
یه حیوون گنده
1490
02:12:11,562 --> 02:12:13,804
!نه! نه! نه
1491
02:12:22,379 --> 02:12:24,147
ویکتور
1492
02:12:24,172 --> 02:12:26,935
حتماً باید زور بالا سرت باشه که گوش بدی
1493
02:12:41,333 --> 02:12:44,934
این. سرنوشتت رو سپردی به این
1494
02:12:45,012 --> 02:12:47,918
خیال کردی این من رو از بین میبره
1495
02:12:51,778 --> 02:12:54,973
،روشنش کن و امیدوار باش که ببره
،چون اگه نبره
1496
02:12:54,998 --> 02:12:57,411
دوباره میام سراغت
1497
02:12:57,846 --> 02:12:59,179
!روشنش کن
1498
02:13:06,802 --> 02:13:10,270
حالا... فرار کن
1499
02:13:47,171 --> 02:13:53,161
روی زمین افتاده بودی، درب و داغون و تنها
1500
02:13:53,910 --> 02:13:55,145
...من هم
1501
02:13:56,551 --> 02:13:58,489
دوباره زنده شدم
1502
02:14:03,104 --> 02:14:08,162
میتونستم رشد دوبارهی
پوستِ سوختهام رو حس کنم
1503
02:14:08,940 --> 02:14:13,020
صدای جا افتادنِ دوبارهی
استخونهام رو میشنیدم
1504
02:14:14,002 --> 02:14:20,551
صدای زمزمهی خونم که
تو قلبِ بیقرارم در جریانـه
1505
02:14:21,601 --> 02:14:24,754
باز هم رحمتی شامل حالم نشد و
1506
02:14:25,934 --> 02:14:28,481
فقط یه راه پیشِ روم بود
1507
02:14:40,481 --> 02:14:42,447
حالا هم که اینجاییم
1508
02:14:44,718 --> 02:14:46,799
بیرمق و از پا افتاده
1509
02:14:49,739 --> 02:14:53,278
دیگه تاب و توانِ دادن و گرفتنی برامون نمونده
1510
02:14:53,372 --> 02:14:54,910
...خونِ بیرونِ چادر
1511
02:14:55,172 --> 02:14:56,449
مال منـه
1512
02:14:57,481 --> 02:14:58,940
همش مال منـه
1513
02:15:00,132 --> 02:15:01,424
من خونریزی میکنم
1514
02:15:02,911 --> 02:15:04,203
درد میکِشم
1515
02:15:05,000 --> 02:15:06,125
زجر میکِشم
1516
02:15:09,210 --> 02:15:11,947
تمومی هم نداره
1517
02:15:31,948 --> 02:15:33,489
متأسفم
1518
02:15:40,152 --> 02:15:42,194
حسرت مثل خوره افتاده به جونم
1519
02:15:44,194 --> 02:15:46,996
حالا میفهمم واقعاً چطور آدمی بودم
1520
02:15:49,284 --> 02:15:51,808
حالا دیگه از پیشمون میری، خالق
1521
02:15:54,424 --> 02:15:56,043
چشمات رو ببند
1522
02:15:58,770 --> 02:16:01,629
همه چی تو یه چشم به هم زدن اتفاق افتاد
1523
02:16:03,199 --> 02:16:06,262
تولدم. اندوهم
1524
02:16:07,050 --> 02:16:08,508
از دست دادنِ تو
1525
02:16:10,966 --> 02:16:13,355
من نه مجازات میشم
1526
02:16:14,799 --> 02:16:16,527
نه آمرزیده
1527
02:16:20,848 --> 02:16:22,298
،امیدی که داشتم
1528
02:16:23,270 --> 02:16:24,744
...خشمم
1529
02:16:26,658 --> 02:16:28,283
همش هیچ و پوچـه
1530
02:16:31,325 --> 02:16:35,829
موجی که من رو به این دنیا آورد حالا
میاد تا تو رو با خودش ببره
1531
02:16:38,197 --> 02:16:39,915
حالا تنها و بیپناه میشم
1532
02:16:47,893 --> 02:16:49,351
من رو ببخش
1533
02:16:51,335 --> 02:16:52,776
پسرم
1534
02:17:00,726 --> 02:17:05,711
،اگه تهِ دلت یه ذره مهربونی مونده
خودت رو ببخش و زندگی کن
1535
02:17:06,151 --> 02:17:11,117
،پسرم، حالا که مرگ توی سرنوشتت نیست
پس به این فکر کن
1536
02:17:11,168 --> 02:17:12,877
،تا وقتی زندهای
1537
02:17:13,831 --> 02:17:16,622
چه چارهای جز زندگی کردن داری؟
1538
02:17:24,078 --> 02:17:25,161
زندگی کن
1539
02:17:26,664 --> 02:17:28,046
اسمم رو به زبون بیار
1540
02:17:29,731 --> 02:17:32,085
پدرم اون اسم رو روم گذاشت و
1541
02:17:33,289 --> 02:17:34,581
هیچ معنایی نداشت
1542
02:17:37,083 --> 02:17:39,773
حالا ازت میخوام دوباره
...با اون اسم صدام کنی
1543
02:17:41,797 --> 02:17:43,351
برای بار آخر
1544
02:17:44,981 --> 02:17:47,062
همونجوری که دفعهی اول گفتی
1545
02:17:48,385 --> 02:17:51,039
وقتی قدر یه دنیا برات ارزش داشت
1546
02:17:56,315 --> 02:17:57,625
ویکتور
1547
02:18:00,648 --> 02:18:02,148
میبخشمت
1548
02:18:25,161 --> 02:18:27,898
در آرامش بخواب، پدر
1549
02:18:32,214 --> 02:18:33,632
،شاید حالا
1550
02:18:35,520 --> 02:18:37,765
جفتمون بتونیم انسان باشیم
1551
02:18:47,350 --> 02:18:49,076
اسلحهها رو غلاف کنید
1552
02:18:49,101 --> 02:18:51,468
!گفتم اسلحهها رو غلاف کنید -
مسئولیت اونا با منـه -
1553
02:18:52,559 --> 02:18:53,906
میتونه بره
1554
02:20:28,667 --> 02:20:29,809
!آزاد شدیم
1555
02:20:29,833 --> 02:20:31,083
!آزاد شدیم
1556
02:20:32,708 --> 02:20:33,823
...ناخدا
1557
02:20:34,846 --> 02:20:36,267
دستورتون چیـه؟
1558
02:20:36,292 --> 02:20:37,809
بادبانها رو باز کنید
1559
02:20:37,833 --> 02:20:38,851
دور میزنیم
1560
02:20:38,875 --> 02:20:40,276
به خدمه چی بگم؟
1561
02:20:40,786 --> 02:20:41,786
!افراد
1562
02:20:43,026 --> 02:20:44,109
!میریم خونه
1563
02:20:44,833 --> 02:20:45,917
!میریم خونه
1564
02:20:48,846 --> 02:20:58,846
« ترجمه از نهـال، امیر فرحناک و علی محمدخانی »
::. AliMK_Sub & FarahSub & iredprincess .::
1565
02:20:58,871 --> 02:21:08,871
در تلگرام:
FarahSub & @AliMK_Sub & @IRedSub@
1566
02:21:14,792 --> 02:21:24,792
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجیموویز را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
@DigiMoviez
1567
02:21:26,593 --> 02:21:36,593
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
1568
02:21:38,166 --> 02:21:43,708
.اینگونه قلبت میشکند »
« اما همچنان به زندگی ادامه خواهی داد
« لرد بایرون »
1569
02:22:56,250 --> 02:22:59,875
« فرانکنشتاین »