1 00:00:00,656 --> 00:00:02,257 ...آنچه در خاطرات خون آشام گذشت 2 00:00:02,341 --> 00:00:04,341 .من دارم از کهولت سن می میرم .خدافظ 3 00:00:06,007 --> 00:00:07,440 !تو "کاترین پیرسی" بابا 4 00:00:07,442 --> 00:00:08,958 !خفه شو 5 00:00:08,960 --> 00:00:10,810 .من 21051 بودم 6 00:00:10,812 --> 00:00:13,646 تو یه خون آشام "آگوستین" بودی؟ 7 00:00:13,648 --> 00:00:17,350 .مطمئنم که آگوستین از برگشتین تو خیلی مشعوف میشه 8 00:00:17,352 --> 00:00:18,801 .این پدر منه 9 00:00:18,803 --> 00:00:20,469 ...گریسون گیلبرت" یکی از بهترین دکترایی بوده" 10 00:00:20,471 --> 00:00:22,188 .که آگوستین تا حالا داشته 11 00:00:23,123 --> 00:00:24,257 .الینا"، بلند شو" 12 00:00:24,259 --> 00:00:25,575 چه خبر شده؟ 13 00:00:25,577 --> 00:00:26,859 .من قبلاً اینجا بودم 14 00:00:26,861 --> 00:00:28,661 می خوای باور کن می خوای نکن . اما من یه دوست پیدا کردم 15 00:00:28,663 --> 00:00:30,162 .اسم من "اِنزو" ـه 16 00:00:30,164 --> 00:00:32,314 .باید بهم بگی چطوری از اینجا خلاص شدی 17 00:00:32,316 --> 00:00:33,666 !دیمن"، الان" 18 00:00:35,086 --> 00:00:36,919 19 00:00:36,921 --> 00:00:37,870 .متأسّفم، انزو 20 00:00:37,872 --> 00:00:39,338 !دیمن، خواهش می کنم 21 00:00:39,340 --> 00:00:41,156 .من احساساتمو خاموش کردم 22 00:00:41,158 --> 00:00:42,174 !دیمن 23 00:00:42,176 --> 00:00:44,176 .و دوستم رو رها کردم تا بمیره 24 00:00:44,178 --> 00:00:45,294 .خوش اومدی 25 00:00:45,296 --> 00:00:47,013 .من 12144 ـم 26 00:00:47,015 --> 00:00:48,664 .اسمم انزو ـه 27 00:00:52,627 --> 00:00:56,627 نوشــــين و سعيــــده تقديم مي کنند 28 00:00:56,652 --> 00:01:01,652 قسمت دهم از فصل پنجم "پنجاه زیروبم گریسون" 29 00:01:29,706 --> 00:01:31,974 !دستای ماهری داری، مرد گاوچرون 30 00:01:43,287 --> 00:01:45,104 31 00:02:02,340 --> 00:02:04,674 .یالّا 32 00:02:54,124 --> 00:02:56,342 !اوه، خدای من 33 00:02:56,344 --> 00:02:58,761 .سلام 34 00:02:58,763 --> 00:03:01,731 .ام، برنگرد 35 00:03:03,133 --> 00:03:04,233 چیکار داری می کنی؟ 36 00:03:04,235 --> 00:03:08,137 .ام، ببین فقط برنگرد 37 00:03:08,139 --> 00:03:10,022 کجا داری میری؟ 38 00:03:10,024 --> 00:03:11,157 .آه، همه چیز مرتّبه 39 00:03:11,159 --> 00:03:12,408 .برگرد تو جات 40 00:03:12,410 --> 00:03:15,644 41 00:03:27,674 --> 00:03:29,375 چه بلایی سر تو اومده؟ 42 00:03:29,377 --> 00:03:31,010 .ایضاً 43 00:03:31,012 --> 00:03:32,428 راستی الینا که اینجا نیست، نه؟ 44 00:03:32,430 --> 00:03:34,163 .من ندیدمش 45 00:03:34,165 --> 00:03:35,431 .البته دنبالش هم نمی گشتم 46 00:03:35,433 --> 00:03:37,933 استف، بیداری؟ 47 00:03:37,935 --> 00:03:39,501 .می دونی، اونم الینا رو ندیده 48 00:03:39,503 --> 00:03:42,438 ...من می دونم چون ما با هم بودیم 49 00:03:42,440 --> 00:03:44,890 .کلّ شبُ 50 00:03:44,892 --> 00:03:48,144 .ببین. من چند روز واقعاً آشغال رو گذروندم 51 00:03:48,146 --> 00:03:50,012 ...اگه داری غیرمستقیم همون چیزی رو میگی که تو فکر منه 52 00:03:50,014 --> 00:03:51,480 چرا؟ مگه تو چه فکری کردی؟ 53 00:03:51,482 --> 00:03:53,532 ...که بدن های برهنه و داغ ما در یک شبِ 54 00:03:53,534 --> 00:03:56,368 پر از شهوانیت به هم برخورد کرده؟ 55 00:03:56,370 --> 00:03:57,570 .داره عُقم می گیره 56 00:03:57,572 --> 00:04:00,022 .عالیه. پس کار من اینجا به اتمام می رسه 57 00:04:00,024 --> 00:04:01,574 .بای بای 58 00:04:03,210 --> 00:04:04,526 59 00:04:37,444 --> 00:04:41,113 .سوژه ی 83182 به نظر هوشیار میاد 60 00:04:43,399 --> 00:04:44,784 من کجام؟ 61 00:04:44,786 --> 00:04:47,620 چرا؟ آشنا به نظر میاد؟ 62 00:04:50,624 --> 00:04:53,125 این دیگه چیه؟ 63 00:04:53,127 --> 00:04:55,711 داری با من چی کار می کنی؟ 64 00:04:55,713 --> 00:04:59,682 .83182به عملیات مقدّماتی برای دیالیز خون ادامه میده 65 00:04:59,684 --> 00:05:01,967 .از 10 بشمر 66 00:05:01,969 --> 00:05:05,471 9, 8, 7, 67 00:05:05,473 --> 00:05:08,808 6, 5... 68 00:05:12,595 --> 00:05:14,280 کدوم گوری بودی؟ 69 00:05:14,282 --> 00:05:15,865 ،می دونی، بر خلاف میل باطنیم بودم ...به سرم شلّیک شده بود 70 00:05:15,867 --> 00:05:17,533 .الان هم نمی تونم الینا رو پیدا کنم 71 00:05:17,535 --> 00:05:18,651 شب تو چجوری گذشت؟ 72 00:05:18,653 --> 00:05:19,902 اتّفاق غیرعادی ای رخ نداد؟ 73 00:05:19,904 --> 00:05:21,153 .وایسا ببینم ...منظورت چیه که میگی 74 00:05:21,155 --> 00:05:22,488 نمی تونی الینا رو پیدا کنی؟ 75 00:05:22,490 --> 00:05:23,956 ،منظورم اینه که گوشیشُ جواب نمیده 76 00:05:23,958 --> 00:05:25,257 ،توی خوابگاهش نیست ...هیچ جای این خونه هم نیست 77 00:05:25,259 --> 00:05:26,659 ...که همه ی اینا منو به سمتی هدایت می کنه که باور کنم 78 00:05:26,661 --> 00:05:28,127 .که اون دکتر چندش عوضی خان یه جا اونُ نگه داشته 79 00:05:28,129 --> 00:05:29,645 داری درباره ی معلّم زیست "ویتمور" حرف می زنی؟ 80 00:05:29,647 --> 00:05:30,996 ...آره، اونی که وسط ساعت کاریش 81 00:05:30,998 --> 00:05:33,132 اعمال جراحی روی خون آشاما انجام میده؟ .خودشه 82 00:05:33,134 --> 00:05:34,984 .کلاه گیس قهرمانیتو سرت کن، استیفن .بیا بریم الینا رو پیدا کنیم 83 00:05:34,986 --> 00:05:37,169 .همین الان گفتی که نمی دونی کجاست 84 00:05:37,171 --> 00:05:38,637 .نمی دونم، که معنیش اینه که باید برای خودمون یه گروگان پیدا کنیم 85 00:05:38,639 --> 00:05:40,139 .پس یالّا 86 00:05:46,446 --> 00:05:48,964 .سؤال یهویی. فرض کن دوست دخترت رو یه دانشمند دیوونه گرفته 87 00:05:48,966 --> 00:05:51,150 :حالا تو الف- یه دوست دختر جدید پیدا می کنی؟ 88 00:05:51,152 --> 00:05:54,486 .ب- به پلیس زنگ می زنی ...پ- یا یکی رو می کشی 89 00:05:54,488 --> 00:05:56,906 .که به اون دانشمند دیوونه نزدیکه 90 00:06:00,343 --> 00:06:02,244 .بشین 91 00:06:03,363 --> 00:06:06,315 .4.1پیمانه تخلیه شده 92 00:06:06,317 --> 00:06:10,119 .83182هنوز علایم هوشیاری نشون میده 93 00:06:10,121 --> 00:06:14,323 ...توجّه داشته باشین که 15 سال پیش سوژه ی 12144 94 00:06:14,325 --> 00:06:17,659 .بعد از از دست دادن 2.9 پیمانه دچار بیهوشی شد 95 00:06:17,661 --> 00:06:20,012 سیر تکاملیه یا شانس؟ 96 00:06:20,014 --> 00:06:23,015 .یک شگفتی جدید برای امروز 97 00:06:23,017 --> 00:06:24,516 داری با من چیکار می کنی؟ 98 00:06:24,518 --> 00:06:26,835 این لوله ها چین؟ 99 00:06:26,837 --> 00:06:28,704 !بذار برم 100 00:06:28,706 --> 00:06:33,058 آروم باش. قصد همین کارُ دارم .وقتی کارم باهات تموم شد 101 00:06:33,060 --> 00:06:35,110 .دوستام منو پیدا می کنن 102 00:06:35,112 --> 00:06:37,596 دوستان خون آشام اسطوره ایت؟ 103 00:06:39,349 --> 00:06:40,849 ...هیچ می دونستی که "آرون ویتمور" کلّ عمرش 104 00:06:40,851 --> 00:06:42,952 ...رو با این فکر سپری کرد که خانواده ـش 105 00:06:42,954 --> 00:06:45,387 توسّط یه طلسم شوم مرگ تسخیر شده؟ 106 00:06:45,389 --> 00:06:48,073 بعداً کاشف به عمل اومد که اون . طلسم شوم، دوست پسر جنابعالی بوده 107 00:06:48,075 --> 00:06:50,125 ...که به طور فنّی تمام اعضای شجره نامه ی 108 00:06:50,127 --> 00:06:51,543 .اون بنده خدا رو کشته 109 00:06:51,545 --> 00:06:53,412 ...من خیلی کنجکاوم که یه آدم چطوری می تونه 110 00:06:53,414 --> 00:06:54,863 اینُ توی ذهنش توجیه کنه؟ 111 00:06:54,865 --> 00:06:59,752 ،و این کار، نگه داشتن مردم خلاف میل باطنیشون ،شکنجه کردنشون 112 00:06:59,754 --> 00:07:01,637 تو چطوری اینُ توجیه می کنی؟ 113 00:07:01,639 --> 00:07:03,372 .علم 114 00:07:05,809 --> 00:07:08,560 .25ژوئن 1992 .امروز یک کشف فوق العاده داشتم 115 00:07:08,562 --> 00:07:10,879 ...بعد از اعمال 3000 ولت الکتریسیته 116 00:07:10,881 --> 00:07:13,232 .سوژه هنوز ضربان قلب داره 117 00:07:13,234 --> 00:07:14,767 .26ژوئن .موفّقیت بیشتری حاصل شد 118 00:07:14,769 --> 00:07:17,069 ...سوژه امروز در معرض 4000 ولت قرار گرفت 119 00:07:17,071 --> 00:07:19,238 .و همچنان بعد از برق گرفتگی به حیاتش ادامه میده 120 00:07:19,240 --> 00:07:21,573 .پوستش هنوز موقع لمس کردن گرمه 121 00:07:21,575 --> 00:07:23,826 .تو یه هیولایی 122 00:07:23,828 --> 00:07:25,727 .این خاطرات من نیست، الینا 123 00:07:25,729 --> 00:07:27,229 ...اینا دست نوشته های کشف های پزشکیِ 124 00:07:27,231 --> 00:07:29,832 .دکتر گریسون گیلبرت ـه 125 00:07:29,834 --> 00:07:31,317 .پدرت 126 00:07:31,319 --> 00:07:32,901 چی؟ 127 00:07:36,756 --> 00:07:38,841 ...هر کاری که دارم با تو می کنم رو 128 00:07:38,843 --> 00:07:40,509 .از اون یاد گرفتم 129 00:07:42,578 --> 00:07:44,913 .من روحمم خبر نداره که "وس" اونو کجا برده 130 00:07:44,915 --> 00:07:46,899 ،خب، اونا توی آزمایشگاهش نیستن 131 00:07:46,901 --> 00:07:49,852 پس کجا دیگه می تونه یه خون آشام رو نگه داره؟ 132 00:07:49,854 --> 00:07:51,937 ببخشید. من قرار نیست بفهمم که شما کی هستین؟ 133 00:07:51,939 --> 00:07:53,472 .اون برادرم، استیفن ـه 134 00:07:53,474 --> 00:07:55,257 ...امّا من اگه جات بودم لحن حرف زدنم باهاش رو کنترل می کردم 135 00:07:55,259 --> 00:07:56,809 .چون الان یه جورایی وسط یه زنگ تفریح روانیه 136 00:07:56,811 --> 00:07:58,610 ببخشید، من چیم؟ 137 00:07:58,612 --> 00:07:59,812 .اوه، بیخیال ...فکر کردی قضیه ی 138 00:07:59,814 --> 00:08:01,180 تو و کاترین رو نمی دونم؟ 139 00:08:01,182 --> 00:08:04,266 .اوه، می بینم که حسودیت شده 140 00:08:04,268 --> 00:08:06,268 .بیشتر حالم بد شد 141 00:08:06,270 --> 00:08:08,437 .می بینی؟ عقلش پاره سنگ برداشته 142 00:08:08,439 --> 00:08:09,738 .روانی شده 143 00:08:09,740 --> 00:08:11,957 .داره روی لبه ی بی عقلی الاکلنگ بازی می کنه 144 00:08:11,959 --> 00:08:15,444 تو چطوری نمردی؟ .من بهت شلّیک کردم 145 00:08:15,446 --> 00:08:16,628 ...خب، چون زدی به سرم 146 00:08:16,630 --> 00:08:18,180 .باید می زدی به قلبم 147 00:08:18,182 --> 00:08:20,049 .دفعه ی دیگه قلبُ نشونه بگیر 148 00:08:20,051 --> 00:08:22,117 حالا الینا کجاست؟ 149 00:08:22,119 --> 00:08:24,453 .هیچ ایده ای ندارم 150 00:08:24,455 --> 00:08:26,722 تنها چیزی که وس به من گفت .این بود که به زندگی عادیم ادامه بدم 151 00:08:26,724 --> 00:08:28,257 ...خب، پس به وس زنگ می زنی و بهش میگی 152 00:08:28,259 --> 00:08:29,458 ،که اگه الینا رو به ما نده 153 00:08:29,460 --> 00:08:30,843 ،آزمایش بعدی ای که انجام میده 154 00:08:30,845 --> 00:08:34,646 .دوختن بازوهای تو روی بدنته 155 00:08:37,684 --> 00:08:40,635 .اینجا کلینیک بابای منه 156 00:08:40,637 --> 00:08:42,571 .ما توی زیرزمین ـیم 157 00:08:42,573 --> 00:08:44,573 .کلینیک بابای تو بوده 158 00:08:44,575 --> 00:08:46,203 ...بعدش انجمن شهرتون یه مشت خون آشامُ 159 00:08:46,228 --> 00:08:47,911 .اینجا به آتیش کشید 160 00:08:47,912 --> 00:08:49,278 ...حالا دیگه فقط یه ساختمون خرابه ست 161 00:08:49,280 --> 00:08:51,163 .توی میستیک فالز که کسی نمی تونه ما رو اینجا پیدا کنه 162 00:09:04,844 --> 00:09:06,929 .آرون، سلام 163 00:09:06,931 --> 00:09:07,963 الینا پیش تو ـه؟ 164 00:09:07,965 --> 00:09:09,498 آرون، چی شده؟ 165 00:09:09,500 --> 00:09:11,517 ...آه، استیفن و دیمن سالواتوره می خوان منو بکشن 166 00:09:11,519 --> 00:09:13,469 .مگر این که الینا رو بهشون برگردونی 167 00:09:13,471 --> 00:09:15,554 ...دیمن سالواتوره توی یه سلول غیر قابل نفوذ 168 00:09:15,556 --> 00:09:17,689 .و غیر قابل فرار مستحکم زندانیه 169 00:09:17,691 --> 00:09:23,362 یا الان رو به روی منه و داره تصور . می کنه که کلیه ی من چه مزّه ای میده 170 00:09:23,364 --> 00:09:25,948 .باشه. سر کلاسم می بینمت 171 00:09:25,950 --> 00:09:27,282 ...بهشون بگو که وقتی ببینم تو در امانی 172 00:09:27,284 --> 00:09:29,118 .الینا رو بهشون برمی گردونم 173 00:09:38,861 --> 00:09:40,462 ...انزو 174 00:09:42,465 --> 00:09:44,416 .انزو، بیدار شو 175 00:09:46,202 --> 00:09:47,419 ...آخرین باری که بیرون 176 00:09:47,421 --> 00:09:49,088 بین تمدّن بودی، کی بود؟ 177 00:09:53,993 --> 00:09:55,894 این چیه؟ 178 00:09:55,896 --> 00:09:57,980 .یه سیاست بیمه ای 179 00:09:57,982 --> 00:10:01,883 .ضمانت این که برمی گردی پیش من 180 00:10:01,885 --> 00:10:05,354 .دارم بهت یه روز مرخصی میدم 181 00:10:05,356 --> 00:10:08,941 .تو و دیمن یه سری کار نیمه تموم دارین 182 00:10:19,281 --> 00:10:21,615 .شمارشتو نمی شنوم 183 00:10:21,617 --> 00:10:24,802 3, 4, 5, 6. 184 00:10:24,804 --> 00:10:27,472 185 00:10:29,309 --> 00:10:31,008 .تلاش خوبی بود 186 00:10:31,010 --> 00:10:33,344 .تلاش خوب؟ افتضاح بود، مت 187 00:10:33,346 --> 00:10:35,563 .یالّا ...دارم بهت پول میدم 188 00:10:35,565 --> 00:10:37,148 ،که دوباره منو جذّاب کنی 189 00:10:37,150 --> 00:10:39,434 ،رو فرم نگهم داری ...و این مرگ لعنتی رو 190 00:10:39,436 --> 00:10:41,352 .تا جایی که میشه به تأخیر بندازی 191 00:10:41,354 --> 00:10:43,354 .آره، خیالات باطل 192 00:10:43,356 --> 00:10:45,656 چی گفتی؟ 193 00:10:45,658 --> 00:10:48,526 .نه جدّاً .نشنیدم 194 00:10:48,528 --> 00:10:50,828 .اوه، خدا دارم کر میشم .دارم کر میشم 195 00:10:50,830 --> 00:10:55,450 .تمام بدنم داره از هم می پاشه 196 00:10:55,452 --> 00:10:57,368 .نمی تونم نفس بکشم .نمی تونم نفس بکشم 197 00:10:57,370 --> 00:11:01,038 .آ--آب، بهم یکم آب بده 198 00:11:01,040 --> 00:11:02,256 .نفسای عمیق بکش 199 00:11:04,010 --> 00:11:06,377 ...اگه این قدر مشتاقی که نمیری 200 00:11:06,379 --> 00:11:09,013 چرا نمیذاری یه خون آشام تبدیلت کنه؟ 201 00:11:09,015 --> 00:11:10,381 .امتحان کردم 202 00:11:10,383 --> 00:11:12,383 ...هر بار که خون خون آشام تزریق می کنم 203 00:11:12,385 --> 00:11:15,503 .بدنم اونو پس می زنه 204 00:11:16,506 --> 00:11:18,005 205 00:11:23,345 --> 00:11:25,696 اون کیه؟ .چشمم نمی بینه 206 00:11:25,698 --> 00:11:28,199 .اون نادیا ـه .بهش گفتم که تو اینجایی 207 00:11:30,986 --> 00:11:33,854 ...نادیای عزیزم، ببخشید که مجبور شدم دوست پسرتو بکشم" 208 00:11:33,856 --> 00:11:35,990 ،امّا این یک کار مادرانه بود 209 00:11:35,992 --> 00:11:39,193 ".امّا خودکشی خیلی کار مادرانه ای از جانب من نبود 210 00:11:39,195 --> 00:11:41,712 ...عالیه، پس، آه، اینطور که مشخّصه استیفن 211 00:11:41,714 --> 00:11:43,748 .نامه ی خودکشی منو داده بهت 212 00:11:43,750 --> 00:11:45,249 منظورت چیه؟ 213 00:11:47,052 --> 00:11:48,302 !لعنت 214 00:11:48,304 --> 00:11:49,537 ...این به خاطر این بود که می خواستی 215 00:11:49,539 --> 00:11:51,038 .بدون خدافظی خودتُ بکشی 216 00:11:52,874 --> 00:11:54,342 ...دوست دارین واسم یکم از داستان آشناییتون با هم دیگه 217 00:11:54,344 --> 00:11:56,060 رو تعریف کنی؟ 218 00:11:56,062 --> 00:11:57,711 ...آرون، آرون ویتموره 219 00:11:57,713 --> 00:11:58,930 ...و متعلّق به یه خطِ طویل آبا و اجدادی 220 00:11:58,932 --> 00:12:00,598 ،چندشای کاوشگر خون آشام ...آزمایشگر خون 221 00:12:00,600 --> 00:12:02,049 ...و بردارنده ی اعضای بدن 222 00:12:02,051 --> 00:12:03,384 .به اسم آگوستین ـه 223 00:12:03,386 --> 00:12:04,519 تو چرا اینو می دونی؟ 224 00:12:04,521 --> 00:12:05,736 ...چون من توی دهه ی 50 225 00:12:05,738 --> 00:12:07,221 .سوژه ی آزمایشیشون بودم 226 00:12:07,223 --> 00:12:08,722 منظورت از سوژه ی آزمایشی چیه؟ 227 00:12:08,724 --> 00:12:10,441 ...معنیش اینه که من بدنم رو وقف پیشرفت علم کردم 228 00:12:10,443 --> 00:12:11,943 .با این تفاوت که زنده بودم 229 00:12:11,945 --> 00:12:13,494 .و این کار بر خلاف میل باطنیم بود 230 00:12:13,496 --> 00:12:14,728 .وایسا. یه لحظه صبر کن 231 00:12:14,730 --> 00:12:16,531 چطوریه که من از این داستان خبر نداشتم؟ 232 00:12:16,533 --> 00:12:18,032 .استیفن خان واسه من حق به جانب نشو 233 00:12:18,034 --> 00:12:20,034 ...اون موقعا با هم اختلاف داشتیم 234 00:12:20,036 --> 00:12:22,336 ...و زمانی هم که تموم شد، خب 235 00:12:22,338 --> 00:12:24,238 .تموم شده بود دیگه 236 00:12:24,240 --> 00:12:26,290 چرا بقیه ی داستان رو تموم نکردی، دیمن؟ 237 00:12:26,292 --> 00:12:29,260 .یادم نمیاد اجازه ی حرف زدن بهت داده باشم 238 00:12:29,262 --> 00:12:31,496 من گفتم این می تونه حرف بزنه؟ 239 00:12:31,498 --> 00:12:32,830 .من که چیزی یادم نمیاد 240 00:12:32,832 --> 00:12:34,115 .خودمم فکر نمی کنم 241 00:12:36,418 --> 00:12:38,653 .الان می فهمم 242 00:12:38,655 --> 00:12:40,938 ،اگه منم اینجا زندگی می کردم 243 00:12:40,940 --> 00:12:42,306 .دلم می خواست خودمو بکشم 244 00:12:42,308 --> 00:12:43,824 .اون یه لحظه بود که احساس ضعف کردم 245 00:12:43,826 --> 00:12:45,109 .الان دیگه گذروندمش 246 00:12:45,111 --> 00:12:47,361 ،توی لحظات ضعف آدم شکلات می خوره 247 00:12:47,363 --> 00:12:49,280 .یا یه پسر رو به اشتباه بوس می کنه 248 00:12:49,282 --> 00:12:50,948 .از روی برج ساعت خودش رو پرت نمی کنه پایین 249 00:12:50,950 --> 00:12:54,118 اینو می بینی؟ .این کلم خامه 250 00:12:54,120 --> 00:12:55,953 ...اگه واقعاً نمی خواستم یه روز دیگه 251 00:12:55,955 --> 00:12:58,422 ...زندگی کنم، مرض نداشتم 252 00:12:58,424 --> 00:13:00,825 .که اینو بریزم توی حلقم 253 00:13:00,827 --> 00:13:04,745 باشه. حالا چی نظرتو عوض کرد؟ 254 00:13:04,747 --> 00:13:08,115 ...بیشتر از این که عاملش یه "چیز" باشه 255 00:13:08,117 --> 00:13:10,251 .یه "فرد" خاصّه 256 00:13:10,253 --> 00:13:12,637 ...می تونم به عنوان یه مادر غایب 257 00:13:12,639 --> 00:13:16,924 از دختر نیمه شیّادم یه چیزی بپرسم؟ 258 00:13:16,926 --> 00:13:18,959 .گوش میدم 259 00:13:18,961 --> 00:13:22,146 ...تو فکر می کنی بعد از همه ی اون کارای وحشتناکی 260 00:13:22,148 --> 00:13:24,849 ،که من کردم ...امکانش هست 261 00:13:24,851 --> 00:13:27,902 که بخشیده بشم؟ 262 00:13:27,904 --> 00:13:30,187 .معلومه که فکر می کنم 263 00:13:30,189 --> 00:13:33,157 .در واقع به همین دلیله که اینجام 264 00:13:33,159 --> 00:13:34,975 ...یه فکری دارم که احتمالاً تو رو بیشتر 265 00:13:34,977 --> 00:13:38,079 .زنده نگه میداره 266 00:13:38,081 --> 00:13:39,830 .گوش میدم 267 00:14:18,570 --> 00:14:21,539 تو کی با پدر من آشنا شدی؟ 268 00:14:21,541 --> 00:14:23,040 ...اون داشت با آگوستین همکاری می کرد 269 00:14:23,042 --> 00:14:25,826 ...که خون خون آشام رو تبدیل به یه داروی همگانی 270 00:14:25,828 --> 00:14:28,546 ،برای جنگیدن با بیماری ها بکنه ،سرطان رو درمان کنه 271 00:14:28,548 --> 00:14:31,198 .دنیا رو نجات بده 272 00:14:31,200 --> 00:14:34,368 می دونی که هیچ وقت خون آشامی رو آورده این پایین یا نه؟ 273 00:14:40,676 --> 00:14:44,679 .یادم میاد که وقتی بچّه بودم اومدم این پایین 274 00:14:44,681 --> 00:14:46,380 ...اینجا یه چیزی داشت 275 00:14:46,382 --> 00:14:48,399 .که همیشه باعث وحشتم میشد 276 00:14:54,439 --> 00:14:59,694 .وس، من وقتی بیدار شدم انزو رو دیدم 277 00:14:59,696 --> 00:15:03,063 .می دونم که اون زنده ست 278 00:15:03,065 --> 00:15:04,949 اون کجاست؟ 279 00:15:04,951 --> 00:15:06,450 .رفته یه گردش روزانه ی کوچولو 280 00:15:06,452 --> 00:15:07,835 ...ظاهراً یه کارای ناتمومی با 281 00:15:07,837 --> 00:15:09,737 .دوست پسر شما داره 282 00:15:09,739 --> 00:15:12,957 تو چیکار کردی؟ 283 00:15:12,959 --> 00:15:14,425 تو چیکار کردی؟ 284 00:15:16,428 --> 00:15:17,911 تو چیکار کردی؟ 285 00:15:17,913 --> 00:15:20,181 کدومشه؟ 286 00:15:20,183 --> 00:15:21,465 .همین جاست 287 00:15:30,475 --> 00:15:33,477 21051. 288 00:15:33,479 --> 00:15:35,146 !انزو 289 00:15:38,984 --> 00:15:40,851 .خیلی وقته ندیدمت، رفیق 290 00:15:51,559 --> 00:15:52,994 تو دیگه چه خری هستی؟ 291 00:15:52,996 --> 00:15:54,912 "لورنزو" 292 00:15:54,914 --> 00:15:58,215 .امّا دوستام منو انزو صدا می کنن 293 00:15:58,217 --> 00:16:01,035 .آه، شوخی کردم .من هیچ دوستی ندارم 294 00:16:03,455 --> 00:16:04,705 295 00:16:06,575 --> 00:16:08,876 .انزو هم یکی دیگه از خون آشامای آگوستین ـه 296 00:16:10,295 --> 00:16:12,546 .سلولای ما بقل همدیگه بود 297 00:16:12,548 --> 00:16:14,498 .ما اینجاییم که یکی رو ببینیم .وس مکسفیلد 298 00:16:14,500 --> 00:16:15,883 می شناسیش؟ 299 00:16:15,885 --> 00:16:17,969 اولین سؤالت از من اینه؟ 300 00:16:17,971 --> 00:16:19,303 "این نیست که "حالت چطوره ...چطوری از اون آتیشی که توش ولت کردم" 301 00:16:19,305 --> 00:16:21,222 "تا بمیری نجات پیدا کردی؟ 302 00:16:21,224 --> 00:16:22,890 ...آه، کسی نمی خواد به من بگه که 303 00:16:22,892 --> 00:16:24,709 دقیقاً اینجا چه خبره؟ 304 00:16:24,711 --> 00:16:26,510 .خوشحال میشم .بفرمایید بشینید 305 00:16:26,512 --> 00:16:30,081 .70سال آزگار منتظر بودم که داستانمو بگم 306 00:16:38,490 --> 00:16:41,942 .انزو یه خون آشام آگوستین ـه 307 00:16:41,944 --> 00:16:44,612 اون هم اتاقی من، "مگان" رو کشت. مگه نه؟ 308 00:16:44,614 --> 00:16:46,113 .انرژیتو حفظ کن 309 00:16:46,115 --> 00:16:48,332 .به اندازه ی کافی خون تخلیه کردم که فاز 2 رو شروع کنیم 310 00:16:48,334 --> 00:16:50,501 .بذار حدس بزنم 311 00:16:50,503 --> 00:16:53,037 قرار نیست به من بگی فاز 2 چیه، مگه نه؟ 312 00:16:53,039 --> 00:16:55,923 .اگه عمل کنه، تو اولین نفری هستی که می فهمی 313 00:17:00,846 --> 00:17:02,847 ...چرا مگان یه عکس از بابای من 314 00:17:02,849 --> 00:17:04,432 توی گوشیش داشت؟ 315 00:17:04,434 --> 00:17:06,434 ...شاید چون والدینش به پروژه های پدرت 316 00:17:06,436 --> 00:17:08,185 .کمک مالی کرده بودن 317 00:17:08,187 --> 00:17:10,438 اونا هم درباره ی آگوستین می دونستن؟ 318 00:17:10,440 --> 00:17:13,057 .خب، نه ...تنها چیزی که اونا می دونستن 319 00:17:13,059 --> 00:17:14,358 ...این بود که پدر تو یه ترکیب تنظیم نشده داره 320 00:17:14,360 --> 00:17:17,561 .که می تونه اکثر بیماری ها رو درمان کنه 321 00:17:17,563 --> 00:17:18,896 .خونِ خون آشام 322 00:17:18,898 --> 00:17:21,615 .دقیقاً ...امّا مگان وقتی بزرگ شد 323 00:17:21,617 --> 00:17:24,568 ،مشکوک شد و توی ویتمور نام نویسی کرد 324 00:17:24,570 --> 00:17:26,120 ،با دختر دکتر گیلبرت هم اتاقی شد 325 00:17:26,122 --> 00:17:27,571 ،و به یه مهمونی توی خونه ی ویتمور رفت 326 00:17:27,573 --> 00:17:29,740 .و دماغشو کرد یه جایی که بهش تعلّق نداشت 327 00:17:29,742 --> 00:17:31,742 .اون انزو رو توی سلولش پیدا کرد 328 00:17:31,744 --> 00:17:33,744 و چون هیچ ایده ای نداشت که یه خون آشام ... که از گرسنگی داره می میره 329 00:17:33,746 --> 00:17:35,146 ...با دیدن خون تازه ی انسان چی کار می کنه 330 00:17:35,148 --> 00:17:36,580 .فکر کنم خیلی بهش نزدیک شده بود 331 00:17:40,303 --> 00:17:42,002 .آرون 332 00:17:42,004 --> 00:17:43,003 الینا کجاست؟ 333 00:17:43,005 --> 00:17:44,472 شما کی هستی؟ 334 00:17:44,474 --> 00:17:45,756 ...آرون پیش ماست و داریم تصمیم می گیریم 335 00:17:45,758 --> 00:17:47,391 .که چطوری بکشیمش 336 00:17:47,393 --> 00:17:49,643 ...خنده داره. الینا هم پیش منه و کنجکاوم بدونم 337 00:17:49,645 --> 00:17:52,980 .که بدون قشای مغزیش چطوری رفتار می کنه 338 00:17:52,982 --> 00:17:55,783 .اگه دستتون به اون بخوره، اینو دیگه هیچ وقت نمی بینین 339 00:17:55,785 --> 00:17:58,736 .این تهدید از هر 2 طرف جواب میده 340 00:17:58,738 --> 00:18:01,939 ،من و دیمن سالها توی اون سلولا زندانی بودیم 341 00:18:01,941 --> 00:18:06,694 ،شکنجه شدیم، کتک خوردیم ،تحقیر شدیم 342 00:18:06,696 --> 00:18:09,947 .امّا نمی ذاشتیم اونا ما رو بشکنن، نه 343 00:18:09,949 --> 00:18:11,682 ...ما فهمیدیم که اگه بخوایم فرار کنیم 344 00:18:11,684 --> 00:18:12,917 .نیاز داریم که با هم همکاری کنیم 345 00:18:12,919 --> 00:18:14,752 .ما به همدیگه نیاز داشتیم 346 00:18:18,072 --> 00:18:19,457 .الینا رو نمی فرسته 347 00:18:19,459 --> 00:18:22,159 چه غم انگیز. حالا میشه لطفاً داستانمو ادامه بدم؟ 348 00:18:22,161 --> 00:18:23,878 مگه نمی دونه که آرون پیش ماست؟ 349 00:18:23,880 --> 00:18:25,596 .براش مهم نیست .می خواد ریسک کنه 350 00:18:25,598 --> 00:18:27,348 .چی؟ بذارید باهاش حرف بزنم .به حرف من گوش میده 351 00:18:27,350 --> 00:18:29,967 کجای جمله ی "براش مهم نیست" رو درک نمی کنی؟ 352 00:18:34,022 --> 00:18:35,539 کجا بودیم؟ 353 00:18:35,541 --> 00:18:37,391 .آهان، درسته 354 00:18:37,393 --> 00:18:38,609 ...من داشتم داستانمو می گفتم 355 00:18:38,611 --> 00:18:41,545 .و همه ی شما هم داشتین مؤدّبانه گوش می کردین 356 00:18:41,547 --> 00:18:43,597 هان؟ 357 00:18:43,599 --> 00:18:45,716 ...پس من همه ی جیره ی خونمو دادم به دیمن 358 00:18:45,718 --> 00:18:47,751 ...که اون نیروی لازم برای فرار کردنو داشته باشه 359 00:18:47,753 --> 00:18:49,603 .و توی اون عملیات منو نجات بده 360 00:18:49,605 --> 00:18:53,541 نقشه ی ما شروع عالی ای داشت، مگه نه؟ 361 00:18:59,280 --> 00:19:01,382 ،من توی قفس منتظر بودم که اون بیاد نجاتم بده 362 00:19:01,384 --> 00:19:05,970 ،منتظر دوستم بودم، هم سلولیم 363 00:19:05,972 --> 00:19:08,622 ...تنها شخصی که توی اون همه سال اسیری 364 00:19:08,624 --> 00:19:10,508 .تونسته بودم باهاش ارتباط برقرار کنم 365 00:19:13,062 --> 00:19:16,847 ،بعدش آتیش سوزی شروع شد و از کنترل خارج شد 366 00:19:16,849 --> 00:19:21,152 .امّا دیمن نمی تونست اون قفس لعنتی رو باز کنه 367 00:19:21,154 --> 00:19:25,706 368 00:19:25,708 --> 00:19:27,241 .متأسّفم، انزو 369 00:19:27,243 --> 00:19:28,859 ...اون توی چشمای من نگاه کرد 370 00:19:28,861 --> 00:19:30,077 ،انگار که اصلاً منو یادش نیست 371 00:19:30,079 --> 00:19:34,248 .بعد هم راهشو کشید و رفت، خودشو نجات داد 372 00:19:34,250 --> 00:19:36,283 .منو ول کرد که بمیرم 373 00:19:40,655 --> 00:19:44,041 .خب، مشخّصه که تو نمردی 374 00:19:44,043 --> 00:19:46,043 .نه. متأسّفانه زنده موندم 375 00:19:46,045 --> 00:19:47,828 ...من توسّط یکی از دانشمندا نجات پیدا کردم که 376 00:19:47,830 --> 00:19:49,180 ...بتونم 50 سال دیگه روی 377 00:19:49,182 --> 00:19:53,517 .یه تخت باشم که باز و بسته میشه 378 00:19:53,519 --> 00:19:55,102 ،حالا که همه مون آگاه شدیم 379 00:19:55,104 --> 00:19:59,974 .من میرم یه چیزی پیدا کنم و گلویی تر کنم 380 00:19:59,976 --> 00:20:01,809 .تو درباره ی اون به من چیزی نگفته بودی 381 00:20:01,811 --> 00:20:03,194 .مربوط به دهه ی 50 بوده ...مگه من باید 382 00:20:03,196 --> 00:20:04,862 تک تک لحظات زندگیمو یادم باشه؟ 383 00:20:04,864 --> 00:20:06,313 می خوای آرون رو بکشی یا خودم دست به کار شم؟ 384 00:20:06,315 --> 00:20:08,616 ...این یارو 5 سال هم سلولیت بوده 385 00:20:08,618 --> 00:20:09,900 ،تو ولش کردی بمیره و حالا اون برگشته 386 00:20:09,902 --> 00:20:11,118 و تو اصلاً پریشون نشدی؟ 387 00:20:11,120 --> 00:20:12,870 .باشه. خودم دست به کار میشم 388 00:20:12,872 --> 00:20:14,521 .هی، هی، هی .وایسا، وایسا، وایسا 389 00:20:14,523 --> 00:20:16,356 .وس یه مشت پرونده راجع به سوابق خانوادگیم بهم داده 390 00:20:16,358 --> 00:20:17,908 اونا توی خوابگاهمن، خب؟ 391 00:20:17,910 --> 00:20:19,243 ،شاید چیزی توی اونا باشه که به دردتون بخوره 392 00:20:19,245 --> 00:20:21,629 .منظورم اینه که مثلاً یه اسم، یه آزمایشگاه دیگه 393 00:20:21,631 --> 00:20:23,047 !این شد یه افشای به موقع 394 00:20:23,049 --> 00:20:25,032 ...آره. خب، اون نمی خواد به من کمک کنه 395 00:20:25,034 --> 00:20:26,584 پس من چرا بهش کمک کنم؟ 396 00:20:26,586 --> 00:20:29,253 ،من از تو خوشم نمیاد ،از خانواده ـت خوشم نمیاد 397 00:20:29,255 --> 00:20:30,888 ،از این که گند زدی توی رابطه ی من خوشم نمیاد 398 00:20:30,890 --> 00:20:32,723 ...اگه دروغ بگی با همین 2 تا شستام 399 00:20:32,725 --> 00:20:34,475 ...اون چشمای کوچولوی غمگینتو 400 00:20:34,477 --> 00:20:35,926 .از اون کلّه ی کوچولوی غمگین درمیارم 401 00:20:35,928 --> 00:20:37,511 اگه بدونید توی این دوره زمونه 402 00:20:37,513 --> 00:20:39,213 ،چه چیزا که توی محوطه‌ی دانشگاه گیر میاد !شاخ در میارید 403 00:20:39,215 --> 00:20:41,148 .خودت حالشو ببر .ما میریم سراغ نقشه‌ی جایگزین‌مون 404 00:20:41,150 --> 00:20:42,466 .البته بدون دیمن 405 00:20:42,468 --> 00:20:44,068 .دیمن همینجا میمونه 406 00:20:44,070 --> 00:20:45,903 ،اون از زیر و بَم من خبر داره 407 00:20:45,905 --> 00:20:48,022 واسه همین میدونه وقتی به خواسته ـم نمیرسم 408 00:20:48,024 --> 00:20:49,907 .چقدر بد عنُق میشم 409 00:20:51,076 --> 00:20:52,826 ،اگه چیزی گیر آوردی بهم زنگ بزن 410 00:20:52,828 --> 00:20:54,227 اگر هم گیر نیاوردی .دخل اونو بیار 411 00:20:54,229 --> 00:20:55,696 .بزن بریم 412 00:20:57,699 --> 00:20:59,483 الآن با این قیافه‌‌ی جدی 413 00:20:59,485 --> 00:21:01,401 پیشنهاد تسخیر روح ندادی که؟ 414 00:21:01,403 --> 00:21:03,504 ،خودت گفتی پدربزرگ من از مسافرها بوده 415 00:21:03,506 --> 00:21:05,923 ،این یعنی پدر تو هم مسافر بوده 416 00:21:05,925 --> 00:21:07,791 .در نتیجه، جنابعالی هم یه مسافری 417 00:21:07,793 --> 00:21:09,242 فقط باید یکی رو گیر بیاریم تا بهت یاد بده 418 00:21:09,244 --> 00:21:10,461 .چطور طلسم مسافر‌ها رو اجرا کنی 419 00:21:10,463 --> 00:21:13,847 .وایسا ببینم من به زور یه مسافر به حساب میام، خب؟ 420 00:21:13,849 --> 00:21:16,350 پدرم ما رو قدغن کرده بود که .جادوی مسافرها رو اجرا کنیم 421 00:21:16,352 --> 00:21:18,519 میگفت این کار، جادوی شیطان 422 00:21:18,521 --> 00:21:20,971 یا یه چیز ترسناک تو همین مایه‌هاست .تا ما سمتش نریم 423 00:21:20,973 --> 00:21:22,473 بعدش هم که من خون‌آشام شدم 424 00:21:22,475 --> 00:21:24,308 .و هیچوقت دیگه راجع به این موضوع فکر نکردم 425 00:21:24,310 --> 00:21:26,110 ،ولی مسافر بودن توی خونِ توئه 426 00:21:26,112 --> 00:21:27,645 یعنی تو این توانایی رو داری که 427 00:21:27,647 --> 00:21:29,897 .در قالبِ بدن یک نفر دیگه زندگی کنی 428 00:21:29,899 --> 00:21:31,532 .گرگور یه مسافر بود 429 00:21:31,534 --> 00:21:33,100 .اون روح خودش رو درون بدن مت جاسازی کرده بود 430 00:21:33,102 --> 00:21:35,786 ،اینطوری حتّی بعد از مرگ جسمش .به زندگی ادامه داد 431 00:21:35,788 --> 00:21:39,573 دقیقاً! در قالبِ بدن یه پسر پیشخدمت .به زندگی ادامه داد 432 00:21:39,575 --> 00:21:40,991 .دمت گرم با این ایده، نادیا 433 00:21:40,993 --> 00:21:44,295 !بیا ماهیت منو داخل بدن یکی همینطوری بذاریم 434 00:21:44,297 --> 00:21:49,633 ولی موضوع اینه که، استیفن .خاطرخواهِ این بدن شده 435 00:21:49,635 --> 00:21:51,135 چی داری میگی؟ 436 00:21:51,137 --> 00:21:53,420 احتمالاً دیشب من و استیفن 437 00:21:53,422 --> 00:21:57,725 .آتش یک عشق قدیمی رو روشن کرده باشیم 438 00:21:57,727 --> 00:22:00,060 .که اینطور 439 00:22:00,062 --> 00:22:04,982 پس وقتی راجع به مورد بخشش قرار گرفتن ،ازم پرسیدی 440 00:22:04,984 --> 00:22:08,936 منظورت اون بود نه من؟ 441 00:22:08,938 --> 00:22:11,739 ببین، شایدم دلم نمیخواد 442 00:22:11,741 --> 00:22:15,442 .در حالیکه 538ساله‌ و افسرده و تنهام بمیرم 443 00:22:15,444 --> 00:22:17,244 ،اگر مجبورم بمیرم 444 00:22:17,246 --> 00:22:18,979 دوستن اینکه استیفن هنوز بهم علاقه داره 445 00:22:18,981 --> 00:22:22,750 .شاید بدترین راه واسه مُردن نباشه 446 00:22:22,752 --> 00:22:27,320 .نه. همون بار اوّل درست فهمیدی 447 00:22:27,322 --> 00:22:30,207 ،برو خودتو بکش .ببین کسی دلش برات تنگ میشه یا نه 448 00:22:42,220 --> 00:22:44,021 کریکت چطور؟ 449 00:22:44,023 --> 00:22:46,473 اصلاً اینجا طرفدار پیدا کرد؟ 450 00:22:46,475 --> 00:22:47,941 .نه 451 00:22:47,943 --> 00:22:50,527 .چه حیف .ورزش باحالیه 452 00:22:50,529 --> 00:22:52,012 .البته من که نمیتونم بازی کنم 453 00:22:52,014 --> 00:22:54,848 .یه مدت زدم توی کار نقاشی کشیدن 454 00:22:54,850 --> 00:22:56,450 ،تابلوئه که مداد نداشتم 455 00:22:56,452 --> 00:22:58,369 واسه همین انگشتمو سوراخ میکردم و 456 00:22:58,371 --> 00:22:59,870 .با خون ـم، دیوار سلولم رو رنگ میکردم 457 00:22:59,872 --> 00:23:02,289 چی میخوای؟ 458 00:23:02,291 --> 00:23:04,024 میخوای من احساس گناه کنم؟ 459 00:23:04,026 --> 00:23:06,193 .نمیتونستم جونت رو نجات بدم 460 00:23:06,195 --> 00:23:07,461 حالا بگو الینا کجاست؟ 461 00:23:10,783 --> 00:23:11,865 چه مرگت شده؟ 462 00:23:11,867 --> 00:23:13,083 وس زهری بهم تزریق کرده که 463 00:23:13,085 --> 00:23:14,618 .باعث میشه قلبم بایسته 464 00:23:14,620 --> 00:23:15,919 اگر برای پادزهر برنگردم 465 00:23:15,921 --> 00:23:17,421 .بدنم خشک میشه 466 00:23:17,423 --> 00:23:19,673 این هم یه دلیله دیگه برای اینکه بهم .بگی وس کجاست 467 00:23:19,675 --> 00:23:21,825 ببین، اینطوری تو پادزهر رو گیر میاری .منم دوست‌دخترم رو نجات میدم 468 00:23:21,827 --> 00:23:23,360 .و با همدیگه وس رو میکُشیم 469 00:23:23,362 --> 00:23:25,446 بعد از اینکه در رفتی اصلاً 470 00:23:25,448 --> 00:23:28,015 راجع به آزمایشات و سلول فکر کردی 471 00:23:28,017 --> 00:23:29,483 یا خیلی راحت رفتی بیرون 472 00:23:29,485 --> 00:23:32,152 خوش‌وخرم به زندگیت رسیدی و عشق‌وحال کردی؟ 473 00:23:32,154 --> 00:23:33,270 .منو ببین 474 00:23:33,272 --> 00:23:35,572 ،اگه قرار باشه تو برگردی .با همدیگه برمیگردیم 475 00:23:35,574 --> 00:23:38,492 .و برای همیشه این قائله رو ختمش میکنیم 476 00:23:38,494 --> 00:23:40,194 .اذیت نکن دیگه 477 00:23:46,084 --> 00:23:48,669 دیمن، دیگه هیچوقت قرار نیست .دوست‌دخترت رو ببینی 478 00:23:48,671 --> 00:23:50,287 ،چون من دنبال پادزهرم 479 00:23:50,289 --> 00:23:51,855 وس هم بهم گفته 480 00:23:51,857 --> 00:23:53,841 .تا تو نمُردی به اونجا برنگردم 481 00:24:03,241 --> 00:24:05,309 .گمونم استخوون ترقوه‌ت شکست 482 00:24:05,754 --> 00:24:09,522 به اضافه‌ی یه سری الوار و .چند تا از مهره‌های ستون فقرات ـت 483 00:24:09,524 --> 00:24:11,608 وقتی اجزایِ بدن ـت مثلِ یک ماشین 484 00:24:11,610 --> 00:24:13,143 جلوی چشمت تکه‌‌تکه میشه 485 00:24:13,145 --> 00:24:14,644 !چه چیزهای جالبی که یاد نمیگیری 486 00:24:14,646 --> 00:24:17,314 .انزو، قصد ندارم باهات درگیر بشم 487 00:24:17,316 --> 00:24:19,866 پس میخوای چیکار کنی، فرار کنی؟ 488 00:24:19,868 --> 00:24:21,534 .آخه استاد فرار کردنی 489 00:24:23,287 --> 00:24:25,322 .میخوام دوست‌دخترم رو پیدا کنم 490 00:24:29,543 --> 00:24:30,777 وقتی جنابعالی آزاد بودی و با خیال راحت کیف میکردی 491 00:24:30,779 --> 00:24:32,879 ،من فقط به یک چیز فکر میکردم 492 00:24:32,881 --> 00:24:35,498 .اینکه بالاخره لذّت کشتن تو نصیبم بشه 493 00:24:40,755 --> 00:24:42,922 .انزو، منو ببین 494 00:24:42,924 --> 00:24:44,057 !سَم لعنتی 495 00:24:44,059 --> 00:24:45,308 اون کجاست؟ الینا کجاست؟ 496 00:24:45,310 --> 00:24:46,343 !بگو الینا کجاست 497 00:24:46,345 --> 00:24:47,510 !اگه نگم چی میشه؟ 498 00:24:47,512 --> 00:24:49,179 دیگه نمیتونی ببینیش؟ 499 00:24:49,181 --> 00:24:50,847 شاید اینطوری بفهمی چه حسی داره 500 00:24:50,849 --> 00:24:53,149 .60سال تموم دلتنگ یه نفر بودن چه حسی داره 501 00:24:53,151 --> 00:24:55,635 !انزو، منو نگاه کن 502 00:24:55,637 --> 00:24:57,988 انزو! اون کجاست؟ الینا کجاست؟ 503 00:24:57,990 --> 00:24:59,906 .انزو 504 00:25:11,652 --> 00:25:16,122 تمام پرونده‌های مربوط به گذشته‌ی خانواده‌م .همینجا هستن 505 00:25:16,124 --> 00:25:17,707 .عجله کن 506 00:25:25,132 --> 00:25:26,833 داشتی فیلم بازی میکردی، هان؟ 507 00:25:26,835 --> 00:25:28,268 ،اگر دلت میخواد بکُشمت 508 00:25:28,270 --> 00:25:29,552 .منم میکشمت 509 00:25:29,554 --> 00:25:31,337 .نیازی نیست امتحانم کنی 510 00:25:31,339 --> 00:25:32,389 .منو بکش .همین الآنشم مُرده به حساب میام 511 00:25:32,391 --> 00:25:33,556 دیمن، از لحظه‌ی تولدم 512 00:25:33,558 --> 00:25:34,841 .مشغول نقشه کشیدن برای کشتنم بوده 513 00:25:34,843 --> 00:25:35,942 چی داری میگی؟ 514 00:25:35,944 --> 00:25:37,277 دیمن، بهترین قسمت داستانِ 515 00:25:37,279 --> 00:25:38,611 ،آگوستین رو تعریف نکرد 516 00:25:38,613 --> 00:25:41,147 قسمتی که مربوط به بعد از .فرار کردنش میشه 517 00:25:45,120 --> 00:25:46,903 .حرف بزن 518 00:25:46,905 --> 00:25:48,121 برای دیمن، صرفاً کُشتن دکترهایی که 519 00:25:48,123 --> 00:25:50,040 .شکنجه‌ش میدادن کافی نبود 520 00:25:50,042 --> 00:25:51,758 باید تمام اعضای خانواده‌شون 521 00:25:51,760 --> 00:25:53,910 .و نسل‌های بعدی اونا رو شکنجه میداد 522 00:25:53,912 --> 00:25:55,628 اون 60 سال گذشته رو صرفِ 523 00:25:55,630 --> 00:25:59,249 کُشتن تک‌تک اعضای خانواده‌ی من کرد 524 00:25:59,251 --> 00:26:01,134 ،ولی از اونجایی که یه روانی به تمام معناست 525 00:26:01,136 --> 00:26:03,420 یکی رو زنده نگه میداره تا اونا نسل خانواده رو ادامه بدن 526 00:26:03,422 --> 00:26:06,473 و اون بتونه نسل آینده‌ی 527 00:26:06,475 --> 00:26:08,207 .افراد بی‌گناه رو نیست‌ونابود کنه 528 00:26:08,209 --> 00:26:10,727 ،بنابراین راحت باش منو بکش 529 00:26:10,729 --> 00:26:12,345 چون نمیخوام دیمن با رسیدن به هدفش .خوشحال بشه 530 00:26:12,347 --> 00:26:15,148 !منو بکش 531 00:26:15,150 --> 00:26:16,733 !بکش 532 00:26:19,887 --> 00:26:24,441 .میدونی، همه خون‌آشام‌ها مثلِ برادرم نیستن 533 00:26:29,513 --> 00:26:31,197 استیفن؟ 534 00:26:37,905 --> 00:26:42,041 این تمام چیزایی که وس .در مورد آگوستین بهم داده 535 00:26:42,043 --> 00:26:44,294 .نام‌ خانوادگی الینا رو توی چند صفحه دیدم 536 00:26:44,296 --> 00:26:46,179 .شاید به درد بخوره 537 00:27:22,049 --> 00:27:23,500 .هی 538 00:27:23,502 --> 00:27:25,218 .قرار نبود بیای این پایین‌ها 539 00:27:25,220 --> 00:27:27,053 .زیرزمین جای بچه‌ها نیست یادت که نرفته؟ 540 00:27:27,055 --> 00:27:29,305 .صدای جیغ زدن شنیدم 541 00:27:29,307 --> 00:27:30,790 .طوری نیست .همه چیز مرتبه 542 00:27:30,792 --> 00:27:33,309 .در واقع، امروز روز خوبیه، الینا 543 00:27:33,311 --> 00:27:34,761 چطور؟ 544 00:27:34,763 --> 00:27:36,179 .قراره بابایی جون یه دختر کوچولو رو نجات بده 545 00:27:36,181 --> 00:27:37,597 .دخترِ درست هم سن‌وسالِ خودته 546 00:27:37,599 --> 00:27:39,149 خیلی باحاله، نه؟ 547 00:27:39,151 --> 00:27:40,984 .خیلی‌خب .از اینجا برو بیرون 548 00:27:40,986 --> 00:27:42,402 .آقای دکتر دستور میده 549 00:27:42,404 --> 00:27:43,570 .باشه بابایی 550 00:27:45,239 --> 00:27:48,107 .خبر خوب. نمونه‌های سلول جهش پیدا کردن 551 00:27:48,109 --> 00:27:50,860 .معجون من جواب داد 552 00:27:50,862 --> 00:27:52,979 .نمیگیرم چی میگی 553 00:27:52,981 --> 00:27:54,981 منو از کلاس زیست‌شناسی پرت کردی بیرون ها، یادته؟ 554 00:27:54,983 --> 00:27:56,499 اسمِ "پاولف"‌ به گوشت خورده؟ 555 00:27:56,501 --> 00:27:57,867 اون سگش رو شرطی کرده بود تا 556 00:27:57,869 --> 00:27:59,369 .با صدای زنگ، بزاق ترشح کنه 557 00:27:59,371 --> 00:28:00,987 .این ترکیب مثلِ همون زنگ عمل میکنه 558 00:28:00,989 --> 00:28:03,373 با این تفاوت که به جای صدای زنگ بدنت 559 00:28:03,375 --> 00:28:05,542 .با بوی خون خون‌آشام شروع به ترشح میکنه 560 00:28:05,544 --> 00:28:08,094 .وای، خدای من 561 00:28:08,096 --> 00:28:09,929 .همین بلا رو سر جسی آورده بودی 562 00:28:09,931 --> 00:28:11,931 به یک خون‌آشام هار تبدیلش کرده بودی که 563 00:28:11,933 --> 00:28:15,185 .فقط از خون خون‌آشاما تغذیه میکرد 564 00:28:15,187 --> 00:28:16,669 .جسی یه مورد آزمایشی بی‌نظیر بود 565 00:28:16,671 --> 00:28:18,638 ولی خیلی طول کِشید تا شرطی بشه 566 00:28:18,640 --> 00:28:19,856 ضمناً با توجه به میزان 567 00:28:19,858 --> 00:28:21,357 ،جمعیت خون آشاما 568 00:28:21,359 --> 00:28:23,693 .یک بار تزریق دارو زیادم هست 569 00:28:23,695 --> 00:28:27,614 .آره، ولی اون نمیتونست دست از خوردن برداره 570 00:28:27,616 --> 00:28:29,682 .میخواست دیمن رو بکشه 571 00:28:29,684 --> 00:28:32,035 دقیقاً، فقط یک تزریق مونده تا خون آشاما 572 00:28:32,037 --> 00:28:34,487 .برای خوردن هم نوع خودشون اشتیاق پیدا کنن 573 00:28:34,489 --> 00:28:36,789 .تو هم قراره بیمارِ شماره صفر بشی 574 00:28:36,791 --> 00:28:39,492 چی؟ .نه 575 00:28:39,494 --> 00:28:41,311 .نه، حق نداری این بلا رو سر من بیاری 576 00:28:41,313 --> 00:28:44,130 .منو تبدیل به یه درّنده میکنی 577 00:28:44,132 --> 00:28:45,582 .میدونم 578 00:28:54,731 --> 00:28:58,127 .سوژه‌ی 83182 آماده‌ی تزریق دارو است 579 00:28:58,269 --> 00:29:01,387 .نه. تو رو خدا .نباید این کار رو باهام بکنی 580 00:29:01,389 --> 00:29:04,506 .الینا، اینطوری در حق کل دنیا لطف میکنی 581 00:29:04,508 --> 00:29:06,275 ...شاید من قادر نباشم خون‌آشاما رو بکشم 582 00:29:06,277 --> 00:29:08,944 !نه! ولم کن 583 00:29:08,946 --> 00:29:09,978 .ولی تو اونا رو میکشی 584 00:29:09,980 --> 00:29:11,063 .نه 585 00:29:12,066 --> 00:29:13,148 !الینا 586 00:29:13,150 --> 00:29:14,616 !استیفن 587 00:29:17,787 --> 00:29:20,706 .وای خدا 588 00:29:33,169 --> 00:29:34,970 .بیا بغلم 589 00:29:34,972 --> 00:29:37,473 .چیزیت نشده .من گرفتمت 590 00:29:37,475 --> 00:29:40,559 .گرفتمت. گرفتمت .گرفتمت 591 00:29:43,646 --> 00:29:45,230 .منو از اینجا ببر بیرون 592 00:29:45,232 --> 00:29:48,567 .یالا، بیا بریم 593 00:29:48,569 --> 00:29:50,102 .منو از اینجا ببر بیرون 594 00:29:57,994 --> 00:30:01,213 ،گوش کن، داریم تعطیل میکنیم ...واسه همین 595 00:30:01,215 --> 00:30:06,668 توی همچین پاسیوی کوچیکی همو دیدیم، یادته؟ 596 00:30:06,670 --> 00:30:10,706 ،سوسویِ چراغ ها .موزیک 597 00:30:10,708 --> 00:30:12,458 .شب باحالی بود 598 00:30:12,460 --> 00:30:15,794 آره. ولی من ترجیح میدم اون شب رو 599 00:30:15,796 --> 00:30:17,296 .فراموش کنیم 600 00:30:17,298 --> 00:30:22,584 ،باشه. همین کار رو میکنیم 601 00:30:22,586 --> 00:30:26,254 .ولی ازت میخوام اینو برام نگهداری 602 00:30:26,256 --> 00:30:28,190 چاقوی مسافرا؟ 603 00:30:28,192 --> 00:30:29,992 محاله. تازه از شرّ این کوفتی .خلاص شدم 604 00:30:29,994 --> 00:30:32,427 .موضوع تو نیستی 605 00:30:32,429 --> 00:30:33,695 ،دارم از میستیک‌فالز میرم 606 00:30:33,697 --> 00:30:35,280 و باید خیالم راحت باشه .جای این چاقو امنه 607 00:30:35,282 --> 00:30:38,266 چرا؟ چرا بعضیا دنبالِ این هستن؟ 608 00:30:38,268 --> 00:30:39,718 خیال میکردم میتونم کاترین رو متقاعد کنم 609 00:30:39,720 --> 00:30:42,488 .بیشتر عمر کنه 610 00:30:42,490 --> 00:30:44,873 ،اشتباه میکردم 611 00:30:44,875 --> 00:30:46,542 ،با اینحال اگر نظرش عوض بشه 612 00:30:46,544 --> 00:30:48,994 .این لازمش میشه 613 00:30:48,996 --> 00:30:50,779 .همینو بدونی کافیه 614 00:30:50,781 --> 00:30:52,464 خب، نظرش عوض نمیشه 615 00:30:52,466 --> 00:30:55,334 چون کاترین فقط و فقط 616 00:30:55,336 --> 00:30:57,469 .به خودش اهمیت میده 617 00:30:57,471 --> 00:30:58,787 اگر دلش نخواد کاری کنه 618 00:30:58,789 --> 00:31:00,405 .محاله انجامش بده 619 00:31:05,211 --> 00:31:09,548 من 500 سال آزگار دنبالش گشتم 620 00:31:09,550 --> 00:31:11,350 ،حالا که پیداش کردم انگار فقط برای این بوده که 621 00:31:11,352 --> 00:31:15,654 .دوباره از دستش بدم 622 00:31:15,656 --> 00:31:19,641 نمیدونم بابت تسلیم شدن ـش باید ازش بیزار باشم 623 00:31:19,643 --> 00:31:22,261 .یا در لحظه‌ی مرگش کنارش باشم 624 00:31:29,235 --> 00:31:31,587 .گوش کن 625 00:31:31,589 --> 00:31:35,841 .درک میکنم پدر و مادر داغون داشتن چه جوریاست 626 00:31:35,843 --> 00:31:39,228 .مامانم یه جورایی افتضاح بود 627 00:31:39,230 --> 00:31:43,348 خودخواه بود و همیشه مست‌وپاتیل میکرد 628 00:31:43,350 --> 00:31:45,300 و اصلاً به اینکه کاراش چه تأثیری 629 00:31:45,302 --> 00:31:48,387 .روی من داره، فکر نمیکرد 630 00:31:48,389 --> 00:31:51,907 پس میدونی اینکه همیشه امیدوار باشی ،که شاید، برای یه بارم که شده 631 00:31:51,909 --> 00:31:59,748 .مادرت مطابق میلِ تو عمل کنه، چه حسی داره 632 00:32:10,960 --> 00:32:13,462 ،اگر نظرش عوض بشه 633 00:32:13,464 --> 00:32:15,581 .چاقو پیش منه 634 00:32:31,231 --> 00:32:34,566 .بیخیالش 635 00:32:34,568 --> 00:32:36,235 چیکار کردی؟ 636 00:32:36,237 --> 00:32:38,403 "یه عالمه از اینا که روش نوشته "پادزهر 637 00:32:38,405 --> 00:32:40,072 ،بهت تزریق کردم 638 00:32:40,074 --> 00:32:43,242 .و ظاهراً یکی‌شون جواب داده 639 00:32:43,244 --> 00:32:44,660 ،اگر منظورت از این کارا جبران کردن باشه 640 00:32:44,662 --> 00:32:46,194 .یه کم رقت‌انگیزه، رفیق 641 00:32:46,196 --> 00:32:48,780 .رفیق جون، جبران کردن به هیچوجه برام مهم نیست 642 00:32:48,782 --> 00:32:50,282 ،دوست‌دخترم در امانه بنابراین در واقع 643 00:32:50,284 --> 00:32:51,867 .من اصلاً زجر نمیکشم 644 00:32:51,869 --> 00:32:54,253 ...پس خیلی بد میشد اگه رگ‌های تو خشک میشدن 645 00:32:57,206 --> 00:32:59,958 .حالا میخوام قضیه رو از زبون من بشنوی 646 00:32:59,960 --> 00:33:01,510 ازم پرسیدی بعد از فرار کردنم 647 00:33:01,512 --> 00:33:04,096 ،راجع بهت فکر میکردم یا نه .باید بگم فکر نمیکردم 648 00:33:04,098 --> 00:33:05,430 تازه بدون شک در مورد تنها گذاشت ـت 649 00:33:05,432 --> 00:33:06,848 ،عذاب وجدان نداشتم چون برای اینکه بتونم 650 00:33:06,850 --> 00:33:10,686 خودمو نجات بدم و تو رو ترک کنم 651 00:33:10,688 --> 00:33:13,855 .باید انسانیت خودم رو خاموش میکردم .لعنتی 652 00:33:13,857 --> 00:33:17,476 ،بنابراین کلید رو زدم 653 00:33:17,478 --> 00:33:19,094 .بعدش دیگه هیچی حس نکردم 654 00:33:19,096 --> 00:33:24,199 .نه احساس پشیمونی، نه تأسف و نه درد 655 00:33:24,201 --> 00:33:28,520 ،خب، حالا چه احساسی داری 656 00:33:28,522 --> 00:33:33,041 احساس پشیمونی، ندامت، درد؟ 657 00:33:33,043 --> 00:33:34,459 دیمن، حتّی به فرض که من تو رو ببخشم 658 00:33:34,461 --> 00:33:37,129 به نظرت این از عوضی بودن تو کم میکنه؟ 659 00:33:37,131 --> 00:33:38,380 !لعنتی 660 00:33:38,382 --> 00:33:39,915 .بی‌حساب شدیم، انزو 661 00:33:46,455 --> 00:33:48,056 ،تو مهم‌ترین فرد زندگی من بودی 662 00:33:48,058 --> 00:33:50,475 ،ولی منو داغون کردی 663 00:33:50,477 --> 00:33:52,728 ،امّا شخصیت واقعیه تو همینه 664 00:33:52,730 --> 00:33:55,681 ...تو همیشه 665 00:33:55,683 --> 00:33:58,817 .یه هیولا باقی میمونی 666 00:34:26,045 --> 00:34:28,360 .عجیبه ،با اینکه بچّه بودم 667 00:34:28,361 --> 00:34:29,811 یه چیزی در مورد اون زیرزمین بود که 668 00:34:29,813 --> 00:34:31,112 .منو میترسوند 669 00:34:31,114 --> 00:34:32,363 مطمئنی میخوای با خوندن اون کوفتی 670 00:34:32,365 --> 00:34:35,150 خواب و خوراک رو از خودت بگیری؟ 671 00:34:35,152 --> 00:34:39,871 ،یادمه بابام راجع به یه دختر بچه حرف میزد 672 00:34:39,873 --> 00:34:41,772 .گمون کنم منظورش هم‌اتاقیم، مگان بود 673 00:34:41,774 --> 00:34:45,493 .گوش کن. "ژانویه‌ی سال 1999 .امروز مگان کینگ رو معاینه کردم 674 00:34:45,495 --> 00:34:47,028 .مگان هفت سالشه" 675 00:34:47,030 --> 00:34:49,164 اون از یک نقص قلبی مادرزادی رنج میبره" 676 00:34:49,166 --> 00:34:51,449 .و انتظار میره فقط دو ماه عمر کنه" 677 00:34:51,451 --> 00:34:53,501 به نظر میاد یک‌بار تزریق خون خون‌آشام" 678 00:34:53,503 --> 00:34:55,887 ".راه‌حل کارآمدی برای نجات جونش باشه 679 00:34:55,889 --> 00:34:57,038 برای همین عکس بابام توی موبایلِ 680 00:34:57,040 --> 00:34:58,990 ...مگان بود .بخاطر اینکه جونشو نجات داده بود 681 00:34:58,992 --> 00:35:00,825 صد صفحه در مورد ،شکنجه‌های وحشتناک نوشته شده 682 00:35:00,827 --> 00:35:02,727 .اونوقت تو اونی که نکته‌ی مثبت داشته گیر آوردی 683 00:35:02,729 --> 00:35:05,763 دیمن، بابام از تحقیقاتش برای .نجات مردم استفاده میکرد 684 00:35:05,765 --> 00:35:07,515 .بچه‌ها، خانواده‌ها 685 00:35:07,517 --> 00:35:10,051 آره خب. حالا این میون .میزد خون آشاما رو هم تکه‌پاره میکرد 686 00:35:10,053 --> 00:35:12,637 ،خبر جدید الینا .خودت هم خون آشامی 687 00:35:12,639 --> 00:35:14,022 یعنی، خدایی به نظرت بابات 688 00:35:14,024 --> 00:35:17,141 همینطوری بیکار مینشست و با خون‌آشام بودن تو کنار میومد؟ 689 00:35:17,143 --> 00:35:18,827 .نمیدونم 690 00:35:18,829 --> 00:35:21,246 .اون پدرم بود .نمیتونم ازش دفاع نکنم 691 00:35:21,248 --> 00:35:23,498 نخیر، میدونم نمیتونی 692 00:35:23,500 --> 00:35:25,750 .چون همیشه‌ی خدا از من دفاع میکنی 693 00:35:25,752 --> 00:35:27,836 .من ازت دفاع نمیکنم 694 00:35:27,838 --> 00:35:29,888 از تصمیم ـت در مورد کُشتنِ 695 00:35:29,890 --> 00:35:32,040 ،کل خانواده‌ی آرون 696 00:35:32,042 --> 00:35:34,242 ،از اینکه وقتی با هم بودیم پا شدی از شهر بیرون رفتی تا 697 00:35:34,244 --> 00:35:35,827 .عمه‌ش رو بکشی، حمایت نمیکنم 698 00:35:35,829 --> 00:35:38,680 پس چرا هنوز اینجایی؟ 699 00:35:38,682 --> 00:35:42,600 .الینا، من آدم بدی هستم .به درد تو نمیخورم 700 00:35:42,602 --> 00:35:44,185 پس چرا مثلِ بچه‌ی آدم تا 701 00:35:44,187 --> 00:35:45,887 اونجایی که ممکنه از دستم فرار نمیکنی؟ 702 00:35:45,889 --> 00:35:48,506 .چون دوستت دارم دیمن .چون انتخابت کردم 703 00:35:48,508 --> 00:35:51,726 .و پای انتخابم میمونم 704 00:35:54,396 --> 00:35:58,116 ،پس حالا من انتخاب میکنم 705 00:35:58,118 --> 00:36:00,785 .تصمیم میگیرم که بذارم تو بری 706 00:36:00,787 --> 00:36:02,987 !چی؟ 707 00:36:02,989 --> 00:36:04,205 .نه، دیمن 708 00:36:04,207 --> 00:36:06,023 اینکه مجبور نباشم به این فکر کنم 709 00:36:06,025 --> 00:36:08,459 هر دفعه که یک روح از گذشته‌ی من پاشو به زندگیمون میذاره 710 00:36:08,461 --> 00:36:10,111 .چه احساسی بهت دست میده رو انتخاب میکنم 711 00:36:10,113 --> 00:36:12,080 میخوام انتخاب کنم که تو رو از اینکه مجبور باشی همیشه 712 00:36:12,082 --> 00:36:14,499 بابت کارهای وحشتناکی که تا بحال کردم 713 00:36:14,501 --> 00:36:15,667 .ازم حمایت کنی رها کنم 714 00:36:15,669 --> 00:36:17,585 یه طوری رفتار نکن انگار .من خیلی پاکم 715 00:36:17,587 --> 00:36:20,221 .دیمن، منم کارهای وحشتناک انجام دادم 716 00:36:20,223 --> 00:36:22,056 به نظرت خیلی راحت در موردت قضاوت میکنم 717 00:36:22,058 --> 00:36:24,475 اونم بعد از اینکه فهمیدم برای 5 سال شکنجه میشدی؟ 718 00:36:24,477 --> 00:36:26,261 !اینقدر از من دفاع نکن 719 00:36:30,849 --> 00:36:34,152 .من خودمو عوض نمیکنم 720 00:36:34,154 --> 00:36:36,287 ...نمیتونم 721 00:36:38,824 --> 00:36:41,359 .ولی نمیخوام تو رو عوض کنم 722 00:37:15,260 --> 00:37:18,112 ،میشه بیام داخل ،یا باز میخوای بترسی 723 00:37:18,114 --> 00:37:20,264 و فرار کنی؟ 724 00:37:20,266 --> 00:37:22,283 .پوستم داره چروک میشه 725 00:37:22,285 --> 00:37:25,536 ترس بالاخره به شکل چروک صورت 726 00:37:25,538 --> 00:37:28,323 .به کاترین غلبه کرد 727 00:37:28,325 --> 00:37:30,041 .خیلی هوشمندانه ـست 728 00:37:30,043 --> 00:37:31,676 متضاد بامزه چیه؟ 729 00:37:31,678 --> 00:37:33,878 .آهان، آره. بی‌مزه 730 00:37:33,880 --> 00:37:38,299 توی اتاق من چیکار داری؟ 731 00:37:38,301 --> 00:37:41,803 .میخوام راجع به دیشب حرف بزنیم 732 00:37:41,805 --> 00:37:43,755 .باشه 733 00:37:43,757 --> 00:37:45,506 .خب حرف بزن 734 00:37:47,726 --> 00:37:53,464 ،روز خسته‌کننده‌ای بود 735 00:37:53,466 --> 00:37:58,202 یه لحظه‌ی خاص بینمون پیش اومد و .ما هم ازش استفاده کردیم 736 00:37:58,204 --> 00:38:00,989 اینو از روی 737 00:38:00,991 --> 00:38:02,657 کتاب‌درسی چیزی حفظ کردی؟ 738 00:38:02,659 --> 00:38:03,974 ،کاترین چه توقعی داری؟ 739 00:38:03,976 --> 00:38:06,110 انتظار داری تمام بلاهایی که 740 00:38:06,112 --> 00:38:10,415 طی 147 سال گذشته سرم آوردی رو فراموش کنم؟ 741 00:38:10,417 --> 00:38:12,617 .استیفن، من دارم میمیرم 742 00:38:12,619 --> 00:38:14,485 ،اینو میدونم تازه مطمئنم که 743 00:38:14,487 --> 00:38:16,637 .یه راه خلاصی از این وضعیت پیدا میکنی 744 00:38:16,639 --> 00:38:21,459 .نه. یعنی این دفعه جدی جدی دارم میمیرم 745 00:38:21,461 --> 00:38:24,345 .منو ببین، دارم میمیرم 746 00:38:24,347 --> 00:38:25,747 برای اینکه به رستگاری برسم 747 00:38:25,749 --> 00:38:30,535 باید کیو ببینم یا چیکار کنم؟ 748 00:38:30,537 --> 00:38:35,390 147سال طولانی‌تر از اونی هستش که 749 00:38:35,392 --> 00:38:37,141 .بشه یه شبه فراموش کرد 750 00:38:40,946 --> 00:38:43,648 ...یک شب 751 00:38:43,650 --> 00:38:46,734 ...ابدیت 752 00:38:46,736 --> 00:38:48,553 هیچ‌وقت من برات مثلِ 753 00:38:48,555 --> 00:38:50,488 الینا نمیشم، نه؟ 754 00:38:59,048 --> 00:39:02,500 .شب‌خوش، استیفن 755 00:39:02,502 --> 00:39:03,885 .هی 756 00:39:14,763 --> 00:39:17,648 .بابت اینکه داری میمیری متأسفم 757 00:39:28,677 --> 00:39:32,430 .باور کن 758 00:39:32,432 --> 00:39:34,449 .منم متأسفم 759 00:39:47,930 --> 00:39:50,014 وس؟ وس؟ 760 00:39:54,553 --> 00:39:57,522 آرون؟ 761 00:39:57,524 --> 00:39:59,690 اینجا دیگه کدوم گوریه؟ 762 00:39:59,692 --> 00:40:01,926 .یکی از آزمایشگاه‌های تحقیقاتیِ آگوستین 763 00:40:01,928 --> 00:40:03,111 واقعاً فکر میکنی با این مزخرفات مربوط به خون آشاما 764 00:40:03,113 --> 00:40:04,779 داری به ملّت کمک میکنی؟ 765 00:40:04,781 --> 00:40:06,096 !تو منو فروختی 766 00:40:06,098 --> 00:40:09,033 .از جون من به عنوان برگ برنده استفاده کردی 767 00:40:09,035 --> 00:40:10,284 .آخ 768 00:40:12,905 --> 00:40:15,289 .آرون، متأسفم 769 00:40:15,291 --> 00:40:18,275 .دیگه هیچ‌وقت نمیخوام ببینمت 770 00:40:18,277 --> 00:40:21,579 .از زندگی من گمشو بیرون 771 00:40:21,581 --> 00:40:23,498 .آرون 772 00:40:23,500 --> 00:40:25,166 !آرون 773 00:41:02,704 --> 00:41:05,540 خب قرارمون سر جاشه؟ 774 00:41:05,542 --> 00:41:06,874 یک مسافر گیر میاری که بهم یاد بده 775 00:41:06,876 --> 00:41:08,543 چطور جادو کنم؟ 776 00:41:08,545 --> 00:41:11,045 فکر کنم این حرفت یعنی .میخوای به زندگی ادامه بدی 777 00:41:11,047 --> 00:41:12,547 .من همیشه جون سالم به در میبرم 778 00:41:12,549 --> 00:41:15,433 .زنده موندن تخصصمه 779 00:41:15,435 --> 00:41:18,502 .گمونم تابلوئه که باید به روش تو پیش بریم 780 00:41:18,504 --> 00:41:23,173 مشخصه که استیفن الهام بخش .یه سری افکار عمیق شده 781 00:41:23,175 --> 00:41:25,359 به نظرم استیفن فکر میکنه هنوز 782 00:41:25,361 --> 00:41:27,228 بخشی از من قابل اصلاح کردن و .رستگار شدنه 783 00:41:27,230 --> 00:41:28,729 خودت چی فکر میکنی؟ 784 00:41:28,731 --> 00:41:30,364 حق با اونه؟ 785 00:41:38,457 --> 00:41:39,824 الو؟ 786 00:41:50,003 --> 00:41:51,552 کاترین؟ 787 00:41:53,505 --> 00:41:55,006 کاترین؟ 788 00:41:55,031 --> 00:42:00,031 :ترجمه از نوشـــین و ســـعــیــده Forum.Free.Offline.Org