1
00:00:00,000 --> 00:00:05,000
...:::جهان زيرنويس تقديم ميکند:::...
www.WORLDSUBTITE.in
2
00:00:05,150 --> 00:00:09,320
.خونت حرفشو زده. تو يک طرفو انتخاب کردي
3
00:00:09,355 --> 00:00:12,123
کدوم طرفو؟ -
.طرف تاريکها -
4
00:00:12,157 --> 00:00:16,461
.مزخرفه. امکان نداره من في تاريک باشم
5
00:00:16,495 --> 00:00:19,197
.بو" ماده جن بيطرف"
.اين يکجورايي مارکم شده
6
00:00:19,231 --> 00:00:22,500
،گراگويلي ما از رو خونت خونده
.تو به تاريکها ملحق شده بودي
7
00:00:22,534 --> 00:00:26,504
جالبه، شما فکر کردين يادم ميره که بخوام
.بخاطر همه اون چيزهايي که درمقابلش ايستادگي کردم خيانت کنم
8
00:00:26,538 --> 00:00:29,140
...يک معما واسته اين جوانک
9
00:00:29,174 --> 00:00:32,109
.و اون کسي که درنبود تو جريانات تاريکها رو رهبري ميکرد
10
00:00:32,143 --> 00:00:35,078
وکس"؟" -
.ما هرکاري که خودمونو راضي کنه ميکنيم -
11
00:00:35,113 --> 00:00:41,251
.الان ديگه اجازه خروج داري -
اوه، نه بابا؟ -
12
00:00:41,285 --> 00:00:46,456
،رفيق اينجا شهر منه، اگه کسي بخواد بره
13
00:00:46,491 --> 00:00:48,958
...اون شما و اون سيرک مزخرفتونه که محکوم به فناست
14
00:00:48,993 --> 00:00:52,229
و اگه اون دکتر اسنانه يا اون حيوون خونگي تروريستتو ديدي
15
00:00:52,263 --> 00:00:54,931
.بهشون بگو بزودي خواهيم ديدشون
16
00:00:56,200 --> 00:00:59,036
چي گفتي؟ -
.اونا دشمنان فيها هستن -
17
00:00:59,070 --> 00:01:04,707
.مرگ پر دردي خواهن داشت -
.ديگه تموم شده خودتون خواستين -
18
00:01:20,891 --> 00:01:22,925
شماها ديگه چه مدل جنده هايي هستين؟
19
00:01:22,959 --> 00:01:26,529
.حمله کن "اونا منز" ها و خودت قرباني خودت خواهي شد
(يعني هرفني روشون بزني معکوس ميشه رو خودت اجرا ميشه)
20
00:01:26,563 --> 00:01:29,965
،درحال حاضر ماده جن بيطرف يک انتخاب بيشتر نداري
21
00:01:29,999 --> 00:01:34,002
واسه يکبارم که شده به فرمانده تاريکها اداي
.احترام کني...يا بميري
22
00:01:57,960 --> 00:01:59,760
به اندازه کافي شيرشونو کشيدي؟
23
00:01:59,795 --> 00:02:02,397
.اون عوضيهاي "اونا منز"ي يک راه بيشتر جلو پام نزاشتن
24
00:02:02,431 --> 00:02:05,166
و با نبود "دايسون" تو شهر، من بايد يک راهي
25
00:02:05,201 --> 00:02:07,868
.واسه شارژ دوبل خودم پيدا کنم ديگه
26
00:02:08,571 --> 00:02:10,438
.شارژ باطري، باطريهاي خودم ديگه بابا
27
00:02:10,473 --> 00:02:13,608
بگذريم، من فقط ميخوام "واندر" رو پيدا کنم
.تا هميه اينارو راستوريس کنه
28
00:02:13,642 --> 00:02:16,143
فکرميکني "واندر" پشت پرده اين" اوپس
29
00:02:16,177 --> 00:02:17,678
من تصادفي به کلوپ شيطانها ملحق شدم"هستش؟
30
00:02:17,713 --> 00:02:19,907
،بايد باشه، اون منو خلاف ميلم گرفت
31
00:02:19,908 --> 00:02:22,883
،حافظمو پاک کرد، و وقتي هم که اومدم خونه
.يک في تاريک شدم
32
00:02:22,918 --> 00:02:25,686
...و بهت ميگم که ديگه کي دستش تو کار بوده
33
00:02:25,721 --> 00:02:26,553
آقاي فرمانده "وکس"؟
34
00:02:26,588 --> 00:02:28,222
.اونا منز" گفت اون تاگردن تو گندکاريها گيره"
35
00:02:28,256 --> 00:02:30,457
.اون رهبر جديد سريابيهاي لاشي تاريکه
36
00:02:30,492 --> 00:02:32,226
.ولي ما دوستهاي خيلي خوبي بوديم يزماني
37
00:02:32,260 --> 00:02:35,411
.گرچه اون "کليو" رو فرستاده بود تورو بدزده
38
00:02:35,446 --> 00:02:37,444
خوب، ميخوام پوتينهامو بکنم توکونش تا وقتي بهم بگه که
39
00:02:37,532 --> 00:02:40,967
.واندر"کجاست و چطوري ميشه کشتش" -
وايسا بينم، "دايسون" هنوز...؟ -
40
00:02:41,002 --> 00:02:43,770
.دنبال "لورن" ميگرده،آره -
خوشحالم ميبينم زندگي عشقيت -
41
00:02:43,804 --> 00:02:44,838
.بالاخره داره دچار پيچيدگيهاي کمتري ميشه
42
00:02:44,872 --> 00:02:46,773
.اون بايد پيداش کنه -
.ميکنه -
43
00:02:46,807 --> 00:02:49,909
.و اونم بايد سالم باشه -
.سالمه -
44
00:02:50,678 --> 00:02:55,281
."عاشقتم "ساسي جرغه زن -
.ميدونم -
45
00:02:55,315 --> 00:02:57,968
!شماره 69 نوبتشه
46
00:03:04,791 --> 00:03:06,792
.نداريم رفيق
47
00:03:06,826 --> 00:03:09,061
اوه، ببين، حالا که تو تاريکي، يعني
من هم جزء تاريکهام؟
48
00:03:09,095 --> 00:03:11,364
چون منم باس به اصطلاح، يک بروزرساني
.اساسي بکنم قيافمو ديگه
49
00:03:11,398 --> 00:03:12,632
.بايد راجب پوشيدن لباسهاي فوق العاده بحرفيم با هم
50
00:03:12,666 --> 00:03:15,568
.بهم اعتماد کن
.واسه مدت زيادي تاريک باقي نميمونيم
51
00:03:16,570 --> 00:03:19,604
.اهم. نوبت شماره 69 بره تو
52
00:03:19,639 --> 00:03:22,808
.درسته -
.نوبت شماره 69 بره تو -
53
00:03:29,482 --> 00:03:33,152
من تاريکم؟
54
00:03:33,186 --> 00:03:37,919
.بو" خيلي خوشحالم که بالاخره تونستي بما ملحق بشي"
55
00:03:47,567 --> 00:03:50,434
.زندگي سخت ميشه وقتي ندوني کي هستي
56
00:03:50,468 --> 00:03:53,370
.سختترم ميشه وقتي ندوني چي هستي
57
00:03:53,405 --> 00:03:56,307
.عشقم پيام آور مرگِ
58
00:03:56,341 --> 00:03:58,609
.سالها بود که گمشده بودم
59
00:03:58,643 --> 00:04:01,345
.مخفيانه ميگشتم
60
00:04:01,379 --> 00:04:05,583
فقط واسه اينکه بفهمم که به دنيايي
.به دور از چشم انسانها تعلق دارم
61
00:04:05,617 --> 00:04:07,284
.ديگه مخفي نخواهم شد
62
00:04:07,319 --> 00:04:09,720
.به روشي که خودم انتخاب ميکنم زندگي خواهم کرد
63
00:04:09,791 --> 00:04:13,159
:قسمت پنجم از سري چهارم
بگذار دوران تاريکي بتازد
64
00:04:13,160 --> 00:04:16,372
کاري ديگر از حميد
Hamid_K
H_Karimnejad@yahoo.com
65
00:04:16,407 --> 00:04:18,511
!خيال کردم تو مردي
66
00:04:18,512 --> 00:04:22,533
!سورپرايز
،و رنگ پريدگي بخاطر شکه شدنمه...تصورکن
67
00:04:22,567 --> 00:04:25,736
ماده جن بي طرف بالاخره سر خيرسرشو از لاي اون
68
00:04:25,770 --> 00:04:28,304
پاهاي خوش ترکيبش بيرون کشيد و
69
00:04:28,339 --> 00:04:30,207
.اومده سمت همون تنها سمتي که مهمه
70
00:04:30,241 --> 00:04:31,474
.خوب، اومدنم انتخابي نبوده خانوم
71
00:04:31,508 --> 00:04:34,244
،و به محض اينکه "وکس"رو تحويلم بدي
.ملحق شدنمو باطلش ميکنم
72
00:04:34,278 --> 00:04:36,880
وکس"؟ از کي تاحالا اون منحرف کاري بيشتراز"
73
00:04:36,914 --> 00:04:38,414
حرکت دادن آدمها قادره انجام بده؟
74
00:04:38,449 --> 00:04:41,117
.تو کون سگ آبيو زنداني کرده بود
75
00:04:42,620 --> 00:04:45,915
.درسته، "وکس" بده. "وکس" مزمر ازکار افتاده
(مزمر همون قدرت وکسِ که ميتونه همرو کنترل کنه)
76
00:04:45,950 --> 00:04:48,924
عزيزم اگه دنبال "وکس" ميگردي عصري يسر
.بيا جشن تاريکيم
77
00:04:48,959 --> 00:04:51,694
جشن تاريکي چيه؟
يجور اسم رمز واسه اماله کردن سبزيجاته؟
78
00:04:51,729 --> 00:04:55,431
يک جشن تاريک مثل مهموني في هاي روشنِ
...فقط اين بيشتر
79
00:04:55,466 --> 00:04:58,134
!همچي داره -
.همچي بجز يک ماده جن -
80
00:04:58,168 --> 00:05:00,636
.مرسي، ولي خودم "وکس"رو پيداش ميکنم
81
00:05:00,670 --> 00:05:03,172
،ببين، اگه تورو بخاطر ملحق شدن به تاريکها اغفال کردن
82
00:05:03,206 --> 00:05:05,707
.خيلي راحت با نشون دادن مدرک ميتوني ازش بري بيرون
83
00:05:05,742 --> 00:05:08,277
جداً؟ -
خبر بدش اينکه بايد قبل از اولين ماه کامل -
84
00:05:08,311 --> 00:05:10,579
.از زمان ملحق شدنت مدرکو نشون بدي
85
00:05:10,613 --> 00:05:12,447
.که اونم امشبِ -
.اوه، درسته -
86
00:05:12,482 --> 00:05:14,383
خوب، پس وقتي واسه تلف کردن نمونده،درسته؟
87
00:05:14,417 --> 00:05:17,586
.واسه آوردن انسان خونگيت راحت باش -
.من حيوون خونگي نيستم -
88
00:05:17,620 --> 00:05:21,556
،هيچوقتم حيوون خونگي کسي نخواهم بود
.نه هيچ انساني
89
00:05:21,591 --> 00:05:24,793
.ميبيني؟ همين الانشم با تاريک بودن جوگير شدين
90
00:05:24,827 --> 00:05:27,529
جداً؟
.يعني خفه شو
91
00:05:27,563 --> 00:05:29,730
.هرجور راحتين بياين اصلاً
92
00:05:29,765 --> 00:05:35,670
بهرحال يک چيزي هستش که شايد واسه يکبارم
.که شده بخواي داشتنشو درنظر بگيري
93
00:05:35,704 --> 00:05:38,706
اون يچيز چيه؟ -
.يک لبخند -
94
00:05:40,709 --> 00:05:42,209
.اوه داداش
95
00:05:47,148 --> 00:05:50,651
.فقط يک چيزي بهم بده، هرچيزي که راجب اين "واندر" باشه
96
00:05:50,686 --> 00:05:53,053
.ويالين" بده بعدش باهم يک شامي ميزنيم"
97
00:05:53,087 --> 00:05:54,827
.فقط شام
98
00:06:33,060 --> 00:06:36,262
چطور جرأت ميکني بدون دعوت به اقامتگاه خصوصيم وارد بشي؟
99
00:06:36,296 --> 00:06:38,597
.اون چاقوي بزرگي واسه يک متصدي باره
100
00:06:38,631 --> 00:06:40,299
.بستگي به بارش داره که چجور باري باشه
101
00:06:42,402 --> 00:06:44,703
تو احضار شدي
102
00:06:44,704 --> 00:06:48,155
"بخاطر بازجويي خصوصي توسط "اونا منز
103
00:06:49,542 --> 00:06:52,977
.واسه همين داستانتو راستوريس کن
104
00:06:53,012 --> 00:06:56,314
کدوم داستان؟ -
.داستان زندگيت -
105
00:07:11,530 --> 00:07:13,031
!واو
106
00:07:13,599 --> 00:07:16,134
گفتي في هاي "تاريک"،درسته؟
107
00:07:16,168 --> 00:07:19,837
"لطفاً يک درخت بخاطر احترام به آيندمون بکاريد"
108
00:07:19,872 --> 00:07:23,015
درخت بغلکنها؟ گوژپشتها؟ يک مبارز مشتزني هم تو ديد نيست؟
109
00:07:23,050 --> 00:07:25,510
اين بدترين مهموني فيهاي تاريکه که
.تاحالا رفتيم
110
00:07:25,544 --> 00:07:28,345
.اين تنها مهموني فيهاي تاريکه که تاحالا رفتيم
111
00:07:28,380 --> 00:07:29,896
.و تنهاترينشون که هرگز بخوايم بريم
112
00:07:29,927 --> 00:07:34,151
،خوب، پس بهتره که نيمه دختربديمو در آغوش بگيرم
.ببخشيد
113
00:07:34,185 --> 00:07:37,288
!زنده باد طرف تاريکها
114
00:07:37,322 --> 00:07:38,951
!آره
115
00:07:38,986 --> 00:07:41,091
.باشه خوب نزار چوبهاي توي شراب بره توي چشت
116
00:07:41,126 --> 00:07:46,030
!اينم از ايشون، مهمون افتخاريمون
117
00:07:46,064 --> 00:07:48,399
.نگاش کن، همجاش تيزو سفته
(منظورش تيزي سينه و باستنشِ)
118
00:07:48,433 --> 00:07:52,836
.مطمعناً بلدي چطوري نگاه هارو به طرف خودت جلب کني
بوفه اينجارو امتحان کردي؟
119
00:07:52,870 --> 00:07:57,674
...اونجا واسه همه يک چيزايي هست -
يک بوفه انساني؟ -
120
00:07:57,708 --> 00:08:02,753
شرط ميبندم اين يکي با مزه وانيلي شروع ميشه
.و همراه با دود تموم
121
00:08:06,584 --> 00:08:10,798
واسه يکبارم شده اينجارو ترک کن، و دوستتم
.باخودت ببر
122
00:08:13,257 --> 00:08:15,491
حروم کردن غدا؟ يجورايي مدرک ميشه ديگه،نه؟
123
00:08:15,525 --> 00:08:17,560
.بخاطر همينه که امکان نداره من تاريک باشم
124
00:08:17,594 --> 00:08:19,695
.بيخيال بابا. ما فرقي با روشنها نداريم
125
00:08:19,729 --> 00:08:21,965
همين الان راجبت قضاوت کردم من؟
!آره
126
00:08:21,999 --> 00:08:25,568
.ولي ديگه بيخيالش شدم -
.اوه! روزم نجات پيدا کرد -
127
00:08:25,602 --> 00:08:28,604
.چون بينمون يک فقدان تازگي از دورويي وجود داره
128
00:08:28,638 --> 00:08:31,073
."ما راجب موجوديتمون باهم روراست هستيم "بو
129
00:08:31,107 --> 00:08:33,909
پس چرا تو نيستي؟ -
.من ميدونم که کي هستم -
130
00:08:33,944 --> 00:08:38,514
تو يک ماده جن شهوت انگيز هستي که ذات واقعيش
تغذيه از انسانهاست
131
00:08:38,548 --> 00:08:41,517
.مثل باقي ما في هستي
.تو فقط تصميم گرفتي تغذيه نکني ازشون
132
00:08:41,551 --> 00:08:45,091
.ضايست ولي کاريش نميشه کرد
.تو موهاي عالي هم داري
133
00:08:45,355 --> 00:08:47,489
بخاطر همينه که همه همش منو نگاه ميکنن؟
134
00:08:47,523 --> 00:08:51,226
اوه، اونا بخاطر اينکه تو خونه واقعيتو پيدا کردي
.ذوق زده هستن
135
00:08:51,260 --> 00:08:53,661
.اونا واست خوشحالن
136
00:08:55,498 --> 00:08:58,500
في هاي تاريک خونه من نيست،و
اينجا نيومدم
137
00:08:58,534 --> 00:09:00,768
.تا تورو جلوي افرادت خوب جلوه بدم
138
00:09:00,803 --> 00:09:04,271
من فقط ميخوام از "وکس" بپرسم که چطور شد
.جزئي از شماها برچسب خوردم
139
00:09:04,306 --> 00:09:06,243
خوب اون کجاست؟ -
.اوه، يجايي -
140
00:09:06,315 --> 00:09:08,376
.نميدونم. تو بايد بري دنبالش بگردي
141
00:09:08,410 --> 00:09:09,744
.تو گفتي مياد اينجا
142
00:09:09,778 --> 00:09:13,515
.نه، گفتم اگه اونو ميخواي، بايد بياي به مهموني
143
00:09:13,549 --> 00:09:16,283
و حالام که اومدي اينجا، من تمام منابعي که تحت فرمان
144
00:09:16,318 --> 00:09:18,319
.دارم رو واسه پيداکردنش در اختيارت قرار ميدم
145
00:09:18,353 --> 00:09:21,088
.خوب، من همين الان کيسه هدايامو گرفتم و دارم ميرم
146
00:09:21,123 --> 00:09:23,357
،اونا منز" روش منو دارن چنگ ميزنن"
147
00:09:23,392 --> 00:09:27,194
.و ميخوان تموم انسانهايي که دوست داري مرده مرده باشن
148
00:09:27,229 --> 00:09:29,363
.خودم ميتونم از دوستام محافظت کنم
149
00:09:29,398 --> 00:09:32,366
اونا منز"ها تاوقتي تموم شل کاري هارو سفت"
.نکنن از اينجا برو نيستن
150
00:09:32,401 --> 00:09:35,769
.و "وکس" سرتا پا شل کاريه -
چرا اونوقت؟ -
151
00:09:35,803 --> 00:09:39,239
.چون اون يجورايي اونارو شاکي کرده و غيبش زده
152
00:09:39,273 --> 00:09:40,541
.من بايد پيداش کنم
153
00:09:40,575 --> 00:09:43,577
.و ظاهراً توهم بايد پيداش کني
.من که ميگم قسمتِ
154
00:09:43,611 --> 00:09:46,179
خوب، من بودم بهش ميگفتم برو تو کونم رنگي بگير
درحالي که من دارم ميرم
155
00:09:46,213 --> 00:09:49,115
.و به روش خودم اينکارو انجام ميدم -
.بو" تو الان جزء تاريکها هستي" -
156
00:09:49,150 --> 00:09:53,619
.اين يعني من الان نه تنها رئيستم، بلکه دوستتم هستم
157
00:09:53,654 --> 00:09:57,323
.و ميخوام بهت ثابت کنم که چه دوست خوبي ميتونم باشم برات
158
00:10:41,676 --> 00:10:47,314
ما جمع شديم که بطور رسمي از
.فيتز پاتريک مکگوريگان" استنطاق کنيم"
159
00:10:47,348 --> 00:10:49,616
.يک سوال پرسيده بشه، يک جواب داده ميشه
160
00:10:49,650 --> 00:10:54,554
.نتيجه حاوي وزن زيادي توي تصميم گرفتن براي آيندت داره
161
00:10:54,588 --> 00:10:56,189
يک پشتيبان با خودت آوردي؟
162
00:10:56,224 --> 00:11:01,961
.من خودم ترتيب امور خودمو ميدم -
.پس همينجوري خواهد شد -
163
00:11:01,995 --> 00:11:04,831
چي شد که به اينجا و اين مستعمره اومدي؟
164
00:11:04,865 --> 00:11:08,367
باورتون ميشه توي مراکش که بودم يک راهِ اشتباهو رفتم؟
165
00:11:10,671 --> 00:11:13,973
.گمونم خيلي چيزا هست که راجبش باهم بحرفيم
166
00:11:14,007 --> 00:11:16,008
.آره، گمونم بايد بحرفيم
167
00:11:22,115 --> 00:11:24,317
.اوه پسر...اين لباس خيلي قشنگه
168
00:11:24,351 --> 00:11:27,420
.بزار ازتنت درش بيارم -
.شروع کن -
169
00:11:27,454 --> 00:11:31,082
...دوکي بحرف
170
00:11:31,117 --> 00:11:35,026
آه...کلوچه کوچيک؟ -
.گمشو بيرون -
171
00:11:35,061 --> 00:11:38,166
.ميشه...فقط سينيو بزارش بمونه
172
00:11:47,373 --> 00:11:51,443
يک متواضع "لاکين چان" يک بار باز ميکنه و
.يکسري امتيازات بدست مياره
173
00:11:51,477 --> 00:11:52,978
.مردم از يک نوشيدني سفت لذت ميبرن
174
00:11:53,012 --> 00:11:56,314
.دال رياتا" يک مکان براي عبادت اعلام شده بود"
(منظورش همون بار تريکِ)
175
00:11:56,349 --> 00:11:59,284
.برات باعث اعتبار بين تاريکها و روشنها شد
176
00:11:59,318 --> 00:12:01,652
.من خودمو قاطي سياست فيها نکردم
177
00:12:01,687 --> 00:12:04,622
.تو بايد بدوني چطور "اونا منز" بوجود اومد
178
00:12:04,656 --> 00:12:07,291
.بعد از جنگ بزرگ فيها، يک شورشي بوجود اومده بود
179
00:12:07,325 --> 00:12:12,429
فيهاي شورشي سعي کردن قوانين خوني
.شاه خون رو براندازن
180
00:12:12,464 --> 00:12:14,131
چرا اونوقت؟
181
00:12:15,133 --> 00:12:17,034
.اون فاسد شده بود
182
00:12:17,068 --> 00:12:20,070
،ولي يک صلحي پيشنهاد شده بود
بشرط اينکه شاه از قدرت کنارگيري کنه
183
00:12:20,105 --> 00:12:22,672
تا يک انجمن از اونهايي که حاضراً بديهاي رخنه کرده تو خودشون
184
00:12:22,707 --> 00:12:25,609
.و اميالشونو قرباني کنن ساخته بشه
185
00:12:25,643 --> 00:12:26,610
.و روحشونو قرباني کنن
186
00:12:26,644 --> 00:12:30,647
.تافقط يک روح تنها بدون غرور يا جاه طلبي باقي بمونه
187
00:12:33,218 --> 00:12:37,888
.شاه خون موافقت کرد. بعدش بهمون خيانت کرد
188
00:12:43,193 --> 00:12:45,829
شش بذر از گياه مقدس پاپيروس
189
00:12:45,863 --> 00:12:48,431
.به شش في اهدا شده بود تا قورتشون بدن
190
00:12:48,465 --> 00:12:50,700
تا اينجوري اونها تقديس پيدا کنن با زندگي تازشون
191
00:12:50,735 --> 00:12:54,770
.بعنوان يک کالبد از فروتني و عدالت
192
00:12:54,804 --> 00:12:58,841
.شاه بذر خودشو دزديد و ناپديد شد
193
00:12:58,875 --> 00:13:01,877
قدرت جادوي خون و اونا منز هارو جذب کرد
194
00:13:01,912 --> 00:13:07,216
.تا قوانيني که مينويسه قادر به اجرا بشن، بدون چالش
195
00:13:07,251 --> 00:13:09,085
بدون چالش؟
196
00:13:09,119 --> 00:13:12,821
.ما ازش ميخوايم که جاي حقيقيش بين مارو بدست بياره
197
00:13:12,856 --> 00:13:15,824
.اگه بتونيم پيداش کنيم
198
00:13:21,264 --> 00:13:22,631
.تو گفتي رقصيدن هم هستش
199
00:13:22,666 --> 00:13:25,333
،پس فکر کردي واسه چي داريم پروتئين انبار مينيم
ازمخ آزاد؟
200
00:13:25,368 --> 00:13:28,136
.اين آدمها اونقدرا هم بد بنظر نميان
از اينا گذشته چه فرقي بين
201
00:13:28,137 --> 00:13:30,905
تاريکها و روشنها هستش؟ -
.خوب، روشنها عوضين -
202
00:13:30,940 --> 00:13:35,977
.و تاريکها...عوضي با يکم خوشي هستن
203
00:13:36,011 --> 00:13:40,882
سوشي! هوم، قزل آلاي رول شده با ادويه؟
204
00:13:40,916 --> 00:13:45,453
."سلام "کنزي -
بروس"؟" -
205
00:13:45,487 --> 00:13:48,035
!بروس" خيال کردم رفتي بورابورا"
206
00:13:48,070 --> 00:13:49,991
.من راستش اصلاً دلم نميخواست اين شکلي منو ببيني
207
00:13:50,025 --> 00:13:51,525
!خداي من
تو يک ميز سوشي زنده هستي؟
208
00:13:51,560 --> 00:13:55,797
!تو يک...بروشي شدي -
!...سوس مخصوص -
209
00:13:55,831 --> 00:13:57,465
!هي، گشتن تو منطقه اژدها واسه تو ممنوعه
(!!!.... اين بشر چقدر)
210
00:13:57,499 --> 00:14:00,334
."بلند شو "بروس -
...ولي اين تنبيه منه -
211
00:14:00,368 --> 00:14:02,035
."بلند شو "بروس
212
00:14:05,807 --> 00:14:07,241
.اوه، خداي بزرگ. خيلي خوب
213
00:14:08,042 --> 00:14:10,578
،خيلي خوب، اين زنجبيل هارو ازت پاک ميکنيم
214
00:14:10,612 --> 00:14:14,615
.واست يک پيراهن و يکم شأن واسه ادامه زندگي پيدا ميکنيم
215
00:14:17,351 --> 00:14:19,352
!هي واي من
216
00:14:22,423 --> 00:14:23,924
.اوه نه
217
00:14:26,694 --> 00:14:28,595
چه اتفاقي افتاده؟
218
00:14:28,630 --> 00:14:30,163
توکه فکر نکردي تاريکها بصورت مشروع
219
00:14:30,197 --> 00:14:34,867
هزينه اين چيزارو ميدن، مگه نه؟ -
!همگي سوشيش خوب نيست -
220
00:14:34,901 --> 00:14:37,937
.اونا عهدشونو توي شعهراي پنج بيتي خوندن
.چقدر دوست داشتني
221
00:14:37,971 --> 00:14:39,972
.تکون بخوريد ملت
222
00:14:45,779 --> 00:14:48,047
...ما کلي چيز واسه حرف زدن راجبش داريما
223
00:14:48,081 --> 00:14:50,783
...بعضي وقتها بايد بشينيم از اين حرفزدنها کنيم باهم
224
00:14:50,817 --> 00:14:56,455
...من ميخواستم پيدات کنم... من بايد برم
225
00:14:56,489 --> 00:15:00,192
.بو" من فقط خيلي خوشحالم که اينجايي"
226
00:15:00,226 --> 00:15:02,294
چرا اينجايي تو؟
227
00:15:02,328 --> 00:15:06,731
.وکس" يجورايي با "واندر" منو تبديل به تاريک کردن"
228
00:15:06,766 --> 00:15:08,967
تو تاريکي؟؟؟
229
00:15:09,001 --> 00:15:11,637
من فقط...اينجا اومده بودم تا "وکس"رو پردا کنم
.تا اينو معکوسش بکنه
230
00:15:11,671 --> 00:15:14,873
... و فقط هرگز تصورشو نميکردم
231
00:15:14,907 --> 00:15:17,008
.خدايا از نگراني راجبت مريض شده بودم
232
00:15:17,043 --> 00:15:19,545
...و اين از تو، اينجا با "موريگان" خوش ميگزروني
233
00:15:19,579 --> 00:15:23,314
.خوشي به اون صورت نيست فقط ازدست "اونا منز" اينجا قايم شدم
234
00:15:23,348 --> 00:15:25,449
."به لطف "موريگان -
البته -
235
00:15:25,484 --> 00:15:26,951
...ميخوام بشنوم چه اتفاقي افتاد
236
00:15:26,986 --> 00:15:29,154
.و منم ميخوام برات تعريف کنم
237
00:15:29,188 --> 00:15:33,091
.ولي درحال حاضر بنظر مياد که بايد بري سراق کارت
238
00:15:33,125 --> 00:15:35,126
.اوه، يک ثانيه ديگه ميرم
239
00:15:38,030 --> 00:15:39,963
!حوصله سر بر شدين
240
00:15:39,998 --> 00:15:42,533
حرکت بعدي چيه؟ موه هاي همديگرو ميخواين ببافين؟
241
00:15:42,568 --> 00:15:44,034
!قبلاً تيکه شده
242
00:15:44,069 --> 00:15:46,970
.اگه تماشاچي ميخواستيم، متصدي ورودي ميزاشتيم دم در
243
00:15:47,005 --> 00:15:50,541
و با توجه به ارزشي که دارين، من بايد
.دنبال يک نفر واسه سرمايه گذاري ميگشتم
244
00:15:50,576 --> 00:15:54,278
.بسه ديگه. برگرديم سر کارخودمون، گمونم
245
00:15:54,313 --> 00:15:58,916
...شما دوتارو ترک ميکنم تا -
.نه، ميخوام توهم اينو بشنوي -
246
00:15:58,950 --> 00:16:01,719
بو" تمام لوازمو دراختيارت ميزارم تا "وکس" رو پيدا کني"
247
00:16:01,753 --> 00:16:05,322
.اگه برام قسم خوني بخوري که اونو پيش من مياريش
248
00:16:05,356 --> 00:16:09,193
.بزار ببينيم اين لوازم چيا هستن اول
249
00:16:09,227 --> 00:16:11,461
!من خيلي خيلي هيجان زده شدم بخاطر کار کردن با تو
250
00:16:11,495 --> 00:16:13,730
چرا همين الان پيشخدمت رو صدا نميکنيم که برگرده بياد تو؟
251
00:16:13,764 --> 00:16:15,532
.نه،نه.. فقط اونايي که لازمه بدونن بايد باشن
252
00:16:15,566 --> 00:16:17,934
حدس ميزنم اين يعني اينکه حضور من...؟ -
.ضروريه -
253
00:16:17,968 --> 00:16:22,972
"بو" براي خنثي کردن و گرفتن "وکس"
.به دارو احتياج پيدا ميکنه
254
00:16:23,006 --> 00:16:27,377
.واسه همين به يک دکتر مشخص احتياج پيدا ميکنه
.تحت تأثر قرار گرفتم
255
00:16:27,411 --> 00:16:30,880
خوب نقشه چيه؟ -
!ما داريم ميريم سر يک مأموريت -
256
00:16:30,914 --> 00:16:32,819
!"فرشته هاي "اوني
257
00:16:38,521 --> 00:16:42,825
...بهتون چند لحظه وقت ميدم تا
.خودتونو جمعو جور کنيد
258
00:16:42,860 --> 00:16:44,861
."همرام بيا "لاشخور
259
00:16:52,302 --> 00:16:56,104
.چند لحظه وقت خيلي زيادي نيست -
.حروم نکنيم، ازدستش نديم -
260
00:16:58,336 --> 00:17:02,972
...اين بهترين روز عمرمه
!انگاري يک رويام به حقيقت پيوسته
261
00:17:03,006 --> 00:17:05,040
،"بودن توي يک مأموريت واقعي با "بو
262
00:17:05,075 --> 00:17:07,343
"ديوونه ترين ماده جن سکسي، و "لورن
.دکتر نابغه
263
00:17:07,377 --> 00:17:11,080
من بايد جزئ از چيزي ميبودم بجاي اينکه
!درحال خوردن آشغالهاي ثانوي باشم
264
00:17:11,114 --> 00:17:12,448
.اَه -
.اون يک في لاشخوره -
265
00:17:12,482 --> 00:17:14,374
.من فقط يکم به خودم رسيدم -
.واو -
266
00:17:14,409 --> 00:17:17,085
،"عاليه که همراه داشته باشيمت "پيترا
ولي حالا ما چرا اومديم اينجا؟
267
00:17:17,119 --> 00:17:18,753
.وايسا بين. چي؟ درسته
268
00:17:18,788 --> 00:17:21,089
.من تکون دهنده ترين چيزهارو راجب "وکس" شنيده بودم
269
00:17:21,123 --> 00:17:23,358
،با "اونا منز" و "موريگان" بعد اون
270
00:17:23,392 --> 00:17:26,127
و هرچي که داشته جلوش گرفته شده،اون
،به مخفي موندن ادامه داره ميده
271
00:17:26,161 --> 00:17:27,462
.تحت تعقيبِ، جايي نميره، ورشکسته شده
272
00:17:27,497 --> 00:17:29,564
حدس بزن واسه بدست آوردن پول داره چيکار ميکنه؟
273
00:17:29,599 --> 00:17:31,900
.داره جنده فروشي ميکنه
274
00:17:31,934 --> 00:17:35,970
کمک لازم نداري؟ -
.نوچ مشکلي نيست. فقط همونجا بمونيد -
275
00:17:55,857 --> 00:17:57,090
.داره ميميره که از شهر دربره
276
00:17:57,125 --> 00:17:59,894
.ولي زهر "اونا منز" اونو اسير اين قلمرو کرده
277
00:17:59,928 --> 00:18:02,262
.بخاطر همينه که به اين احتياج داريم
278
00:18:02,296 --> 00:18:05,018
(شمشيري از "کرونوس"(پدر زئوس که بدست خود زئوس کشته شد -
.اين تنها چيزيه که ميشه باهاش زهرو خارج کرد -
279
00:18:05,131 --> 00:18:07,083
اون فکر ميکنه من اينو دزديم براش درعوض اينکه
280
00:18:07,177 --> 00:18:09,620
.تموم باقيمونده غذاشو به من بده تا بخورمشون
281
00:18:09,638 --> 00:18:12,305
.ولي...اين يک عمليات کاملاً سوزندست واسش
282
00:18:12,340 --> 00:18:14,307
کجا قرار اين شمشيرو به "وکس" تحويل بدي؟
283
00:18:14,342 --> 00:18:16,576
.هنوز نميدونم. ولي هروقت آماده بود باهام تماس ميگيره
284
00:18:16,610 --> 00:18:18,611
.خوب، نميتونم تاوقتي ساعت نوشيدنيش ميرسه صبر کنم
285
00:18:18,646 --> 00:18:21,148
.قبل طلوع ماه "وکس"رو لازم دارم -
.اوه خدايا، دارم ناميدت ميکنم -
286
00:18:21,182 --> 00:18:23,182
.نه "پيترا" دار عالي پيش ميري
287
00:18:23,216 --> 00:18:26,085
آخرين جايي که "وکس" رو ديدي کجا بود؟
288
00:18:26,119 --> 00:18:28,688
."زير پل قديمي راه آهن تو "ايست اند
289
00:18:28,722 --> 00:18:31,090
.خوب اونجا نزديک همون باشگاهيه که "دايسون" زندگي ميکنه
290
00:18:31,124 --> 00:18:34,226
وکس" کنار دشمن قديميش قايم شده؟" -
.هيچکسي انتظارشو نداره ديگه -
291
00:18:34,261 --> 00:18:36,495
.ولي ميتونيم به "دايسون" بگيم بوشو دنبال کنه
292
00:18:36,530 --> 00:18:41,300
.راستش "دايسون" تو جادست...دنبال تو ميگرده
293
00:18:42,335 --> 00:18:43,335
.اوه
294
00:18:44,704 --> 00:18:47,540
"خوب حالا که "دايسون"نيست، واسه "وکس
.ديگه نور الانور شده ديگه
295
00:18:47,574 --> 00:18:49,442
.درحال حاضر کاملاً احساس امنيت ميکنه
296
00:18:49,476 --> 00:18:51,944
.ولي بازم اون قايم شده ميمونه
... و تو اون منطقه
297
00:18:51,978 --> 00:18:56,147
...وجود هر في تاريک تو خيابون
.کلي توجه جلب خودش خواهد کرد
298
00:18:56,182 --> 00:19:00,285
.درسته، هر في تاريکي که باشه کلي توجه جلب ميکنه
299
00:19:04,624 --> 00:19:07,926
پيترا" واسه اکشن واقعي آماده اي؟"
300
00:19:08,761 --> 00:19:10,028
.آره
301
00:19:11,230 --> 00:19:12,763
!بياين انجامش بديم
302
00:19:14,666 --> 00:19:16,134
،باشه، پس بعنوان مجازات بخاطر کمک کردن به من
303
00:19:16,168 --> 00:19:18,136
تورو بعنوان يک دارايي به يک في ديگه دادن؟
304
00:19:18,170 --> 00:19:21,206
.من برده "کايا مکيشي" هستم. "کايا" واقعاً مرده خوبيه
305
00:19:21,240 --> 00:19:23,007
.ولي تو اون همه کارت پستالو برام فرستادي
306
00:19:23,041 --> 00:19:27,479
.تو تموم روز داشتي تو هولا شنا ميکردي و شبام گلف بازي
307
00:19:27,513 --> 00:19:29,480
درياچه هولا،گلف، واقعي نبود، مگه نه؟
308
00:19:29,514 --> 00:19:31,005
.نميخواستم نگران من بشي
309
00:19:31,015 --> 00:19:34,384
!"خوب، الان نگرانتم "بروس -
خوب، ما ميتونيم کمکت کنيم، درسته؟ -
310
00:19:34,419 --> 00:19:36,887
.بله،بله، ميتونيم کمکت کنيم
311
00:19:36,922 --> 00:19:40,257
چطوري کمکت کنيم؟ -
.گمونم يک في ديگه پيدا کنين تا اربابم بشه -
312
00:19:40,291 --> 00:19:43,661
اربابت بشه؟ -
.خيلي از چيزي که بنظر مياد بدتره -
313
00:19:43,695 --> 00:19:45,562
هر في باشه؟ -
.آره -
314
00:19:45,562 --> 00:19:48,698
و واسه اون کسي که اربابتِ اتفاق بد هم ميافته؟
315
00:19:48,733 --> 00:19:50,501
اونا کاملاً مسول در قبال من ميشن تا اينکه
316
00:19:50,535 --> 00:19:54,104
.مجازاتم تمام بشه. من فضاي خيلي زيادي اشغال ميکنم
317
00:19:54,139 --> 00:19:57,141
،وقتي درحالت چمباتمه هم که باشي فضا درمقابلت هيچه
...خيلي خوب، بلوندي
318
00:19:58,976 --> 00:20:00,710
.اوه آره
319
00:20:01,346 --> 00:20:03,113
باغچه اسفنجي زير آب؟
320
00:20:03,147 --> 00:20:05,815
.اونم خالي بستم -
.ميدونستم -
321
00:20:08,653 --> 00:20:14,891
.سلام به همگي من "تامسين هستم
322
00:20:14,925 --> 00:20:20,863
...بگذريم، ميخوام اعلام کنم که ارباب اون يارو گنده
.بروس" که اونجا واستاده شدم"
323
00:20:20,897 --> 00:20:26,402
.خوب "کايا" هرجا که هستي، اون کله گندتو بيار بالا
324
00:20:29,506 --> 00:20:33,042
...اوه، حالا شد يک مهموني
.يک مبارزه طلبيده شد
325
00:20:33,076 --> 00:20:34,810
دارنده مشخص که مسوليتشو داشت
326
00:20:34,844 --> 00:20:38,547
.حق داره از داراييش دفاع بکنه
327
00:20:38,581 --> 00:20:41,449
!دوئل کننده ها، بيان جلو
328
00:20:50,560 --> 00:20:53,228
.اوه، چوب سوييسي
329
00:21:11,814 --> 00:21:15,549
چي تو آمپوله؟ -
.عصاره يکنوع خيلي کمياب از بنفشه -
330
00:21:15,584 --> 00:21:19,453
ولي معلوم شد که بزرگان في هاي تاريک
.تو گلخونشون ازش دارن
331
00:21:19,487 --> 00:21:22,590
ميتوني تصورشو بکني؟
توهم زاهاي اصلي سقراط؟
332
00:21:22,624 --> 00:21:26,059
هوم. مغز آدم صوت ميکشه. نظرت راجب اون حرف زدن چيه؟
333
00:21:26,094 --> 00:21:27,728
حرفزدن؟ -
!حرف زدن -
334
00:21:27,762 --> 00:21:30,897
الان؟ -
.الان! ميتونيم يک مدتيو اينجا بمونيم -
335
00:21:38,340 --> 00:21:39,940
از کجا ميخواي شروع کني؟
336
00:21:39,974 --> 00:21:42,843
.نميدونم. جدايمون
337
00:21:42,877 --> 00:21:45,010
چي سر اون "تفت" اومد؟
338
00:21:45,045 --> 00:21:49,215
..."کارن" -
اره، اين آدم "کارن" کيه؟ -
339
00:21:49,250 --> 00:21:52,084
چي شد که تو چنگ فيهاي تاريک افتاديم...؟
340
00:21:52,119 --> 00:21:53,085
."برگرديم سر "کارن
341
00:21:53,120 --> 00:21:53,853
آهاي؟
342
00:21:53,887 --> 00:21:56,856
...وايسا،وايسا،وايسا -
.اوه، لعنتي -
343
00:21:59,092 --> 00:22:01,326
.البته. "وکس" خيلي باهوشتر از اونه که خودشو نشون بده
344
00:22:01,361 --> 00:22:02,694
.هوي. واضح که داره اون زنه رو کنترل ميکنه
345
00:22:02,729 --> 00:22:04,563
.اون بايد يجايي همين اطراف باشه
346
00:22:04,597 --> 00:22:06,598
.از اين وضع خوشم نمياد
347
00:22:09,502 --> 00:22:11,570
!!!آخ
348
00:22:11,604 --> 00:22:14,840
!زن مجروح شد! زن مجروح شد -
."پيترا" -
349
00:22:14,875 --> 00:22:18,009
.کاملاً درحال اکشن زخمي شدما
.اين خيلي توپه
350
00:22:18,043 --> 00:22:21,045
!اوه خدايا، خيلي درد داره -
.اگه ساکت نشي بيشترم دردت خواهد اومد -
351
00:22:21,080 --> 00:22:23,982
بو" من هواي اينو دارم.خيلي خوب؟"
.اين فقط يک کبودي جزئيه
352
00:22:24,016 --> 00:22:26,752
دوکي راستشو بهم بگو، پامو از دست ميدم؟
353
00:22:26,786 --> 00:22:29,921
.نه، ولي اگه ساکت نشي ممکنه زبونتو ازدست بدي
354
00:22:29,955 --> 00:22:34,525
.وقتي پيداش کنم صدات ميکنم -
.بو" به اين احتياج پيدا ميکني" -
355
00:22:35,995 --> 00:22:39,469
.محض اطلاع، شما زوج عالي تشکيل ميدين
356
00:22:56,648 --> 00:23:00,551
!بو" صورت ميکزن سکسي خودم"
357
00:23:00,585 --> 00:23:03,754
از کي تاحالا تو شروع به انجام کارهاي کثيف
موريگان" کردي؟"
358
00:23:03,789 --> 00:23:07,057
از همون وقتي که تو و "واندرا" گولم زدين و
.منو بردين جزي از في هاي تاريک کردين
359
00:23:07,091 --> 00:23:09,860
.وحالام تو بايد خنثيش کني
360
00:23:09,894 --> 00:23:11,561
واندرا"؟"
361
00:23:11,595 --> 00:23:14,131
اوه، اون يک قصه بلند بود که مامانم واسه
ترسوندنم برام تعريف ميکرد
362
00:23:14,165 --> 00:23:16,834
.تا توي جمعيت باخودم ويالون نزنم
363
00:23:16,868 --> 00:23:20,370
.ولي هيچوقت وقت واسه داستانهايي راجب لولو خرخره پيدا نکردم
364
00:23:20,404 --> 00:23:24,173
من دارم مزنم به چاک جاده، پس خداحافظ
.و هيچوقت ديگه نميبينمت
365
00:23:24,208 --> 00:23:25,942
.شرمنده که مهوني رفتنتو خراب کردم
366
00:23:25,976 --> 00:23:29,412
ولي من قسم خوني دادم که اون کون استخونيتو
."بکشم ببرم پيش "موريگان
367
00:23:29,447 --> 00:23:33,683
.هي، اين يک کون نرم رقاصيه بابا. ديگه همينه
368
00:23:33,718 --> 00:23:35,385
.خوب بزن بچاک
369
00:23:40,057 --> 00:23:42,859
!شرمنده در راه ماجرا جويي راجب مرغ تخم طلاست
370
00:23:48,969 --> 00:23:52,134
آخخخخخ
371
00:24:01,358 --> 00:24:03,826
.اوه، واو
372
00:24:03,860 --> 00:24:06,662
خدايا، چي تو اون سرنگ بود؟
373
00:24:06,696 --> 00:24:11,266
.اوه آره...راز بود
374
00:24:11,300 --> 00:24:15,604
.هميچي کلاً...صورتي شده
375
00:24:15,638 --> 00:24:19,541
من چرا اينجام؟ "دايسون"؟
376
00:24:19,576 --> 00:24:23,979
.اوه ،نه شرمنده عشقم
.دايسون" دوست داشتني بيرون داره رنبال دمش دور خودش ميچرخه"
377
00:24:24,013 --> 00:24:27,615
که اينم يعني منو تو ميتونيم، مثلاً
.کاملاً خوش بگزرونيم
378
00:24:27,649 --> 00:24:31,752
.بزار من برم -
.اوه آره، با تموم بجنسي -
379
00:24:31,787 --> 00:24:34,990
اوه، چي شده، نميتوني تکون بخوري؟
380
00:24:35,024 --> 00:24:40,095
کسيو نداشتيم که خودش چار ميخ بشه اونم
.با تيزي دوست دختر سابق خودش
381
00:24:40,129 --> 00:24:44,398
.اوه، نگاش کن، يک جک گفتم -
.نه، يک اشتباه کردي -
382
00:24:44,432 --> 00:24:45,399
.بگزريم، تو الان اهرم فشارمي
383
00:24:45,433 --> 00:24:48,302
محض اينکه اگه يوقت خواستم بوسيله اون
.سنگهايي که ازشون جاخالي دادم بخورم
384
00:24:48,336 --> 00:24:49,904
.نه،نه،نه. تو نميتوني بري
385
00:24:49,938 --> 00:24:53,207
.نه، ميتونم و بايد برم، متأسفانه
386
00:24:53,241 --> 00:24:57,378
.بعد اينکه يک جراحي واجبو کردم
387
00:24:57,412 --> 00:24:59,679
.اوه، واقعاً هم تيزه
388
00:24:59,714 --> 00:25:03,717
واسه بريدن گلوي نرم ودوست داشتني
.يک ماده جن عاليه
389
00:25:08,323 --> 00:25:10,757
!واي واي، نه حتي يک جرقه اي
390
00:25:10,791 --> 00:25:13,327
.اون دوکي مون عجب معجوني درست کرده
391
00:25:13,361 --> 00:25:17,564
.لورن". ما برگشتيم باهم دوباره"
392
00:25:17,598 --> 00:25:20,917
.اون برام يک گردنبند خيلي قشنگ گرفته
.اون واقعاً يک جدايي موقت بود فقط
393
00:25:20,952 --> 00:25:23,336
اگه دست از اين حرفات برنداري، بقران ميزنم
.گلوي خودمو جر ميدما
394
00:25:23,370 --> 00:25:26,506
وايسا،آره، از دستت شاکيم واسه اينکه
.کاري کردي به تاريکها ملحق بشم
395
00:25:26,541 --> 00:25:29,075
اونا داغونن و "لورن" رو گرفتن و
396
00:25:29,109 --> 00:25:30,577
.ماه بزودي درمياد
397
00:25:30,611 --> 00:25:33,346
تو واقعاً بايد بهم بگي که تو اون آقا دود کنه
چطوري سرمو گول ماليدين
398
00:25:33,380 --> 00:25:35,948
.تا من بتونم ازشون بيام بيرون
399
00:25:35,982 --> 00:25:38,418
.من،من،من
400
00:25:38,452 --> 00:25:40,386
اينا همش راجب تو نيست، ميدوني؟
401
00:25:40,421 --> 00:25:43,289
بخدا نميتونم به اندازه کافي سريع از اين
.شهر بزنم بيرون
402
00:25:43,323 --> 00:25:44,990
!آخ
403
00:25:51,164 --> 00:25:55,100
خيلي خوب، تو يک والکري هستي، تموم کاري که بايد بکني
،اينکه ترديدو روش اجرا کني
404
00:25:55,134 --> 00:25:58,236
.و بعدش به زانو درش بيار -
.اينکار بنظر کار خيلي خوبي نمياد -
405
00:25:58,271 --> 00:25:59,271
.ببين، تو في تاريک هستي بابا
406
00:25:59,305 --> 00:26:00,973
.اونم تاريکِ. همچي حله ديگه
407
00:26:01,007 --> 00:26:03,475
.اين مبارزه قرار يک مبارزه خونين وحشيانه بشه
408
00:26:03,509 --> 00:26:05,743
.يعني، تو هيچيت نميشه اصلاً، نگران نباش
409
00:26:05,778 --> 00:26:07,679
.فقط مواظب صورتت باش
410
00:26:07,713 --> 00:26:11,616
!خانومها،آقايون، و بادمجون دور قاب چينها
411
00:26:11,650 --> 00:26:15,653
.وقت شروع دوئل اربابها تا حد مرگ....شده
412
00:26:19,658 --> 00:26:23,628
.خط! مبارزطلب نوع مبارزه رو انتخاب ميکنه
413
00:26:23,662 --> 00:26:24,862
چه نوعي باشه عزيزم؟
414
00:26:24,897 --> 00:26:28,633
تپانچه؟ شمشير؟ -
!من فقط ميخوام برقصم -
415
00:26:30,569 --> 00:26:34,639
.باشه. واسه هرچيزي اولين بار هست ديگه
416
00:26:34,673 --> 00:26:37,808
.پس ميشه رقصيدن...تا مرگ
417
00:26:54,425 --> 00:26:57,427
.اوه، بوش چه حال بهمزنه
418
00:26:57,461 --> 00:27:00,597
نگران نباش، اين يک بيهوش کننده لازمه
419
00:27:00,632 --> 00:27:02,833
.واسه قطع عضو شخصي که ميخوام اجرا کنم
420
00:27:02,867 --> 00:27:04,267
قطع چي چيه شخصي شد حالا؟
421
00:27:04,301 --> 00:27:06,503
.اوه،آره، تموم اين دست جدا ميشه
422
00:27:06,537 --> 00:27:11,707
،اونا منز" اون خون خوارها. خوب"
.دستکم هيچي حس نميکنم
423
00:27:11,742 --> 00:27:15,278
.وکس" هيچ کار جدي نکن بابا" -
.اوه نه، نگران اين نباش -
424
00:27:15,312 --> 00:27:19,449
.اين يک معجون قوي که يک عشق قوي بهم ياد داده
425
00:27:19,483 --> 00:27:22,885
.روزي روزگاري -
ميخواي راجب عشق بحرفيم؟ -
426
00:27:22,919 --> 00:27:28,090
،از "لورن" ياد بگير...يعني
.اون از اين قطع عضو کاملها نکرد
427
00:27:28,125 --> 00:27:32,487
.اون فقط يک جدايي کوچيک کرد -
ميشه اصلاً راجب اون حرفي نزني تو؟ -
428
00:27:32,522 --> 00:27:35,865
و حالام جدايي تموم شده، و ما برگشتيم پيش هم
.با يک کبودي ساده
429
00:27:35,899 --> 00:27:40,102
ميبيني؟
.هيچ چيز جدي نبود، هيچي ابدي نيست
430
00:27:40,137 --> 00:27:43,572
.فقط...هوم
431
00:27:43,606 --> 00:27:47,176
اون صداي چيه؟ -
.اين صداي قلبمه -
432
00:27:47,210 --> 00:27:50,445
ميخواي دوباره بشنويش؟ -
.آره . از خدامه -
433
00:27:52,415 --> 00:27:53,649
.اوه، خوش اومد
434
00:27:53,683 --> 00:27:55,855
"هي "وکس
435
00:27:55,953 --> 00:27:59,852
اصلاً نميدونستم اينقدر عوضي هستي، درسته؟
436
00:28:00,522 --> 00:28:04,092
.بله،بله، نکات درستيو بهش اشاره کردي
437
00:28:04,126 --> 00:28:09,497
،من تعهدي واسه اين خونسردي ندارم. ميدوني
.من آخرين مزمر هستم
438
00:28:09,531 --> 00:28:13,301
،همه بخاطر قدرت امسال من ميترسيدن
439
00:28:13,335 --> 00:28:18,506
توي عصرها توسط في ها شکار و سلاخي شدن همشون
440
00:28:18,540 --> 00:28:21,209
...و روشي که اونا انجامش دادن،خوب
441
00:28:21,243 --> 00:28:24,044
ميخواي بدوني چطور بود؟
442
00:28:24,079 --> 00:28:27,715
.دستهاشون از تنشون جدا ميکردن
443
00:28:27,749 --> 00:28:33,787
.مزمر با هيچ چيزي جز سکون، عاجز از تغذيه
444
00:28:33,822 --> 00:28:40,927
.اونابا يک مرگ آهسته، دردناک و تحقير کننده مردن
445
00:28:40,961 --> 00:28:44,496
،من ديدم که اين اتفاق براي تموم خونوادم افتاد
446
00:28:44,531 --> 00:28:51,170
.برادرم، پدرم...و مادرم
447
00:28:51,205 --> 00:28:55,674
بخودم قول داده بودم که نزارم هرگز
.اين اتفاق برا خودم بي افته
448
00:28:55,709 --> 00:28:59,311
واسه همين هرکاري که لازم بود واسه بقام کردم
449
00:28:59,346 --> 00:29:01,880
.و تبديل به کسي که امروز هستم شدم
450
00:29:06,753 --> 00:29:10,289
.يک خادم از تاريکها
451
00:29:10,323 --> 00:29:12,523
.تحريک کردنو از دست خواهم داد
452
00:29:12,558 --> 00:29:17,195
.ولي حداقل هنوز ميتونم با آزادي برقصم
453
00:29:58,603 --> 00:30:04,107
تامسين" رقصيدن يادتِ؟"
5-6-7-8...
454
00:30:23,660 --> 00:30:27,297
.آره -
.آره -
455
00:30:29,539 --> 00:30:31,606
!هوي،هوي
456
00:31:11,139 --> 00:31:13,875
.الان وقتشه که از قدرت شک افکنيت استفاده کني
457
00:31:13,909 --> 00:31:17,362
.فکرنکنم بتونم -
فقط از ته ششهات نفس عميق بکش -
458
00:31:17,363 --> 00:31:19,547
!و گونه هاتو گره بزن. بکنش
459
00:31:50,545 --> 00:31:52,546
.فکرکنم زيادي گونه هامو گره کردم
460
00:31:55,550 --> 00:31:58,919
.والکري ارباب في روسياه شد
461
00:31:58,953 --> 00:32:02,188
.کارت عالي بود، پرنسس جنگجوي تازه شکوفامون
462
00:32:18,505 --> 00:32:20,506
.چين-چين عشقم
463
00:32:27,815 --> 00:32:29,849
بيا وسايلتو مرتب کن
464
00:32:29,883 --> 00:32:32,484
چون ما گرفتار سرتاسر آب هستيم
465
00:32:32,518 --> 00:32:35,454
...بلندکن بزارش کنار جوليوس من، بزارش کنار
466
00:32:35,488 --> 00:32:37,456
بيا وسايلتو مرتب کن
467
00:32:37,490 --> 00:32:40,092
چون ما گرفتار رفتنيم فردا
468
00:32:40,126 --> 00:32:44,596
...پسرهامو بزار کنار، ما همه بايد بريم
469
00:32:44,630 --> 00:32:46,465
!"وکس"،"وکس"
470
00:32:46,499 --> 00:32:48,467
.ميدونم درحال حاضر چقدر تنهايي
471
00:32:48,501 --> 00:32:51,235
از تموم اون همه جايي که ميتونستي بري مخفي بشي
472
00:32:51,270 --> 00:32:55,156
اومدي مکان "دايسون". چون يجايي اون ته تها
473
00:32:55,157 --> 00:32:59,506
اون قلب سياه مطرودت،تو...ميخواستي
!که ما پيدات کنيم
474
00:32:59,541 --> 00:33:02,781
!نخيرم -
"من و "کنزي" و حتي "دايسون -
475
00:33:02,815 --> 00:33:06,150
.ما تنها خونواده اي هستيم که برات باقي مونده
476
00:33:06,185 --> 00:33:12,023
.ترکيب اين معجون قارچ جادويي نتيجه معکوس داده
477
00:33:12,057 --> 00:33:14,993
...اين قرار بود يک بي حس کننده باشه
478
00:33:16,395 --> 00:33:19,497
!مادر-پدر، ميسوزه
479
00:33:19,531 --> 00:33:23,501
!....بزار کنار جوليوسم، ما همه بايد واسه رفتن تلاش کنيم
480
00:33:23,535 --> 00:33:25,302
."وکس"
481
00:33:34,321 --> 00:33:36,903
.اوه
482
00:33:43,376 --> 00:33:46,912
.اوه گندش بزنن
.بايد راست رانندشو ميدادم بگيرن
483
00:33:46,946 --> 00:33:48,614
!وکس
484
00:33:49,182 --> 00:33:52,384
.توروخدا، من پيش "موريگان" برنگردون
485
00:33:52,419 --> 00:33:54,953
تو واقعاً فقط به فکر خودتي، مگه نه؟
486
00:33:54,987 --> 00:33:57,460
چي؟ و اينکار بده؟ -
چرا من باس حتي يزره کمکت کنم -
487
00:33:57,495 --> 00:33:59,958
اونم وقتي که تو حتي نميخواي بهم بگي که
چي شد که مارک تاريکها بهم چسبيده؟
488
00:33:59,992 --> 00:34:01,860
.چون من هيچ کوفتي راجبش نميدونم بابا
489
00:34:01,894 --> 00:34:03,729
.خيال کردم داري لاف ميزني
490
00:34:03,763 --> 00:34:06,031
.خيال کردم از اثرات جانبي سرنگِ
491
00:34:06,065 --> 00:34:08,066
.راستش خيال کردم خودتم دلت ميخواد
492
00:34:08,101 --> 00:34:10,568
.آم. نه،نه، و نه
493
00:34:10,603 --> 00:34:13,852
من واقعاً برچسب تاريکها خوردم، من واقعاً
.نميدونم چطوري اينجوري شده
494
00:34:13,887 --> 00:34:16,207
.و من واقعاً قبل طلوع ماه جواب لازم دارم
495
00:34:16,242 --> 00:34:19,410
خوب، چرا نميري از مسول بايگاني"موريگان" فقط نميپرسي خو؟
496
00:34:19,445 --> 00:34:20,578
مسول بايگاني؟
497
00:34:20,613 --> 00:34:23,848
.آره، اون رفيق جزئيات همه چيو زيردستش داره
498
00:34:23,882 --> 00:34:25,883
مطمعني که خودت نرم نشدي واسه تاريک شدن؟
499
00:34:25,917 --> 00:34:29,353
.البته. البته که اون بازيم داده
500
00:34:29,387 --> 00:34:32,156
خوب،آه، همچي بينمون ميزونه ديگه،درسته؟
501
00:34:32,190 --> 00:34:33,490
ميزاري من برم ديگه؟
502
00:34:33,524 --> 00:34:35,525
"چون بعد همه اينکارا، اگه منو پيش"موريگان
،برگردوني
503
00:34:35,560 --> 00:34:39,130
اون منو تاسرحد مرگ شکنجه ميکنه،و
منم متنفرم از اينکه ببينم
504
00:34:39,164 --> 00:34:42,800
.اون وجدان سوسن سفيدت لکهدار بشه
505
00:34:42,834 --> 00:34:49,246
خوب، من کلاچو ميگيرم، وتوهم دنده رو عوض کن، باشه؟
506
00:34:52,377 --> 00:34:54,110
.خيلي خوب، بيا بااين تمومش کنيم
507
00:34:54,145 --> 00:34:55,980
.ماه تا چند دقيقه ديگه درمياد
508
00:34:56,015 --> 00:34:58,148
.و ميدونم که جوابم پيش توي و تو ميتوني بهم بگي چي شده
509
00:34:58,182 --> 00:34:59,115
وکس" کوشش؟"
510
00:34:59,150 --> 00:35:01,117
،اوه، منظورت همون برادر مزاحمه که يجورايي ازش متنفرم
511
00:35:01,152 --> 00:35:05,454
هيچوقتم نخواستمش،و نيمچه مزمري که
قديما بودش؟
512
00:35:05,489 --> 00:35:09,492
.ازاينها گذشته،مرسي که منو فرستادي دنبال نخود سياه
513
00:35:09,526 --> 00:35:14,318
من به همه "وکس" واسه خلاص شدن ازشر
.اونا منز" احتياج دارم"
514
00:35:15,699 --> 00:35:19,201
تو با آوردنش يک لطف واقعي به
.همه في هاي محلي داري ميکني
515
00:35:19,235 --> 00:35:21,236
.نميزارم اونو شکنجه بدي و بکشيش
516
00:35:21,271 --> 00:35:24,206
...اوه، عزيزم،عزيزم،عزيزم
،برعکس فيهاي روشن
517
00:35:24,240 --> 00:35:26,274
.ما کينه بدل نميگيريم
518
00:35:26,309 --> 00:35:29,043
تنها چيزي که برام اهميت داره خلاص شدن
.از شر "اونا منز"هستش
519
00:35:29,077 --> 00:35:30,812
،ولي اگه احساس قويي نصبت به "وکس" داري
520
00:35:30,846 --> 00:35:34,215
.ميتوني ادعا کني که مسئوليت "وکس" رو بعهده ميگيري
521
00:35:34,249 --> 00:35:37,118
.و بعدش اين وضيفه تو ميشه که اونو توي خط نگهش داري
522
00:35:37,152 --> 00:35:39,120
آماده اي که انجامش بدي يا خفه بشي؟
523
00:35:39,154 --> 00:35:42,756
.باشه. مسئول بايگاني. الان
524
00:35:42,791 --> 00:35:47,929
.تو بالاخره فهميدي، هرگز حتي حدسشم نميزدم
525
00:35:47,963 --> 00:35:52,433
بايگاني چي! اون بالاخره داره کارهاي
!تاريکشو جمعوجور ميکنه
526
00:36:00,575 --> 00:36:04,845
.تموم ضمانتهاي تاريکها اينجا نشون داده ميشه
527
00:36:04,879 --> 00:36:06,880
مرسي
528
00:36:08,249 --> 00:36:14,080
.اينم از امضات. و اينم از پشتيبانت
529
00:36:14,087 --> 00:36:16,356
اوه..."رينر" کيه؟
530
00:36:16,390 --> 00:36:20,244
.هيچي ازش نميدونم -
.اينو پارش کن. مشخصه که گول خورده بودم -
531
00:36:20,279 --> 00:36:21,694
.هيچ حافظه اي از امضاء کردنش ندارم
532
00:36:21,729 --> 00:36:24,030
.ماه هنوز درنيومده. هنوز وقت داريم ما
533
00:36:24,065 --> 00:36:27,968
اوه عزيزم، شرمنده...من واقعاً اين روزها وقتي به دوستهام دروغ ميگم
534
00:36:28,002 --> 00:36:29,970
.سعي ميکنم بيشتر شاعرانه باشه دروغهام
535
00:36:30,004 --> 00:36:31,738
.اينکار زندگي رو خيلي جالبتر ميکنه
536
00:36:31,772 --> 00:36:34,907
...من الان ميخوام -
.تو الان هيچکاري نميکني -
537
00:36:34,941 --> 00:36:39,345
تو الان يک ماده جن از تاريکها هستي،و
.وفاداريتو بهم مدئوني
538
00:36:39,380 --> 00:36:42,081
.اين اظهارنامه يک پيمان بستن مقدسه
539
00:36:42,115 --> 00:36:44,617
.و حتي منم هم قدرت برانداختنشو ندارم
540
00:36:44,651 --> 00:36:46,886
.فقط اون پشتيبان رازآلودت ميتونه تو اين مسأله کمکت کنه
541
00:36:46,920 --> 00:36:50,155
.و تو پيداکردنش موفق باشي، هرجايي که هستش
542
00:36:55,095 --> 00:36:57,264
.اون مال منه
543
00:36:58,298 --> 00:37:02,893
.بيا بگيرش -
.ميدوني چيه؟ مال خودت -
544
00:37:03,870 --> 00:37:06,914
.الان اسباب بازي جديد واسه سرگرمي دارم من
545
00:37:17,917 --> 00:37:20,551
چيزي هست که دلت بخواد اضافه کني؟
546
00:37:20,585 --> 00:37:23,955
فقط اينکه اميدوارم يکم از اون روحي که
.يک زماني داشتي تو وجودت نگه داشته باشي
547
00:37:23,989 --> 00:37:26,891
."آرابلا" -
بخاطر شناختنه شدنمون با اسمي که قبلاً داشتيم -
548
00:37:26,926 --> 00:37:29,593
.ما پيمان نامقدس اسمي خودمونو برداشتيم
549
00:37:29,628 --> 00:37:32,563
من اينم ميدونم که تو خونواده خودتو بخاطر
جرم جزئي تحويل دادي
550
00:37:32,597 --> 00:37:35,692
.وقتي که يکي از شش نفر شدي -
.اين کفره -
551
00:37:35,727 --> 00:37:38,068
چطور ميتوني از شاه خون بخواي که همون کارو بکنه؟
552
00:37:38,102 --> 00:37:39,904
اون دختر خودشو بخاطر خشنود کردن
553
00:37:39,938 --> 00:37:42,706
.قوانيني که خودش خلق کرده بود تحويل انجمن داد
554
00:37:42,741 --> 00:37:45,208
.و چيزي که اون خلق کرده بود ظالمانه بود
555
00:37:45,243 --> 00:37:49,747
.تو عقيده درستو با ظالمانه اشتباه گرفتي
556
00:37:49,781 --> 00:37:54,017
.بااين حال، ما انتظار نداريم که کانديداهامون بي نقص باشن
557
00:37:54,052 --> 00:37:55,953
،با سابقت، مقاومتت
558
00:37:55,987 --> 00:37:59,189
.و دانشي که داري، تو تنها انتخاب هستي
559
00:37:59,223 --> 00:38:03,260
انتخاب؟ -
"براي عمل کننده بعنوان "اش -
560
00:38:08,666 --> 00:38:11,067
.از اون زنيکه متنفرم. مزخرفات ماه کاملش
561
00:38:11,101 --> 00:38:14,771
.معلوم شد که نميتونم خودمو غير تاريک بکنم -
.يک راهي بايد وجود داشته باشه -
562
00:38:14,805 --> 00:38:16,305
.اوه، حداقل تو برگشتي پيشم
563
00:38:16,340 --> 00:38:18,575
بيا، بزار ببرمت خونه و ما همه اون قرارهاي دوجانبه
564
00:38:18,609 --> 00:38:21,177
و فريبکاريهارو ميشوريم و اربين ميبريم ،نظرت راجب
565
00:38:21,211 --> 00:38:23,713
يک وان حموم گنده دونفره چيه؟
566
00:38:23,747 --> 00:38:26,748
.گذشته از اون...اين يخ داره آب ميشه
567
00:38:28,751 --> 00:38:31,553
هي، مشکل چيه؟
568
00:38:31,588 --> 00:38:35,757
.فکرنکنم که بتونم برگردم اونجا، با روشنها
569
00:38:35,792 --> 00:38:37,293
.متوجه نميشم
570
00:38:37,327 --> 00:38:41,530
،وقتي "اونامنز" شروع به کشتن انسانها کرد و من در رفتم
571
00:38:41,564 --> 00:38:44,666
.روشنها هيچوقت بخودشون زحمت ندادن که بيان دنبالم بگردن
572
00:38:44,701 --> 00:38:47,769
.ولي تاريکها؟ پيگيرم شدن، بهم محافظت پيشنهاد کردن
573
00:38:47,804 --> 00:38:51,306
..."لورن" -
،البته، راجبش کلي نمايش ملکه بازي درآوردن -
574
00:38:51,340 --> 00:38:54,209
منو با مجبور کردن واسه تشخيص مريضي
.يکي از بزرگانشون آزمايش کردن
575
00:38:54,243 --> 00:38:58,079
...ولي خوب اونا اومدن
.وقتي هيچ کس ديگه اي نيومده بود
576
00:38:58,114 --> 00:38:59,347
...من ميومدم دنبالت، ولي
577
00:38:59,382 --> 00:39:04,285
.ولي نميتونستي. ميدونم...
."من عصباني نيستم "بو
578
00:39:04,320 --> 00:39:05,987
.از دست تو
579
00:39:06,022 --> 00:39:08,756
.با تاريکها، من ميتونم هروقت دلم ميخواد بيامو برم
580
00:39:08,790 --> 00:39:12,260
.من با اونام اونم با شرايط خودم
.نه با بستن توافق نامه
581
00:39:12,294 --> 00:39:15,763
.اينجا خبري از سگ نگهبان نيست
،خودمم باورم نميشه که اينو ميگم
582
00:39:15,797 --> 00:39:18,566
"ولي واسه اولين بار تو عمرم "بو
.حس ميکنم آزادم
583
00:39:18,600 --> 00:39:22,036
.ولي منم ميتونستم آزادت کنم
.ما ميتونيم آزاد باهم باشيم
584
00:39:22,070 --> 00:39:26,541
چطوري؟ -
.بخاطرت ميجنگم، ازت مواظبت ميکنم -
585
00:39:26,575 --> 00:39:30,077
....مدعيت ميشم، اگه مجبورشم -
منظورت صاحب شدنمه ديگه؟ -
586
00:39:33,214 --> 00:39:36,216
.تو في هستي، من انسانم
587
00:39:36,251 --> 00:39:38,852
خوب که چي؟ -
.خوب، من بايد هميشه يک زنداني بمونم -
588
00:39:38,886 --> 00:39:43,790
.کمترين کاري که ميتونم بکنم انتخاب قفس خودمه
589
00:39:43,824 --> 00:39:47,094
."همچي درست ميشه "بو
590
00:39:47,128 --> 00:39:50,797
...حالا که تو تاريکي
.اين اطراف ميبينمت
591
00:39:57,104 --> 00:40:01,407
،هروقت آماده بودي که پيش خونواده واقعيت برگردي
592
00:40:01,442 --> 00:40:03,878
.فقط لب تر کن
593
00:40:19,757 --> 00:40:21,020
"حالا که آزادي "بروس
594
00:40:21,055 --> 00:40:25,057
چرا راس راسکي نميري "بورا بورا"، يا جاهاي ديگه؟
595
00:40:25,091 --> 00:40:28,126
.فقط بزن بجاده و برو خودتو پيدا کن
596
00:40:28,161 --> 00:40:32,565
.نميدونم، من هميشه آدم "موريگان" بودم
597
00:40:32,599 --> 00:40:36,468
.يک آدمکش، يک محافظ
598
00:40:36,502 --> 00:40:38,437
.راستش کار ديگه اي نميتونم انجام بدم
599
00:40:38,471 --> 00:40:43,007
شايد نه، ولي تاوقتي که امتحان نکني
.نميفهمي که گنده بک
600
00:40:43,042 --> 00:40:47,212
."بالهاتو پيدا کن "بروشي
(اسمي که سر ميز سوشي بهش داده بود)
601
00:40:47,246 --> 00:40:49,481
ميدوني؟
602
00:40:53,018 --> 00:40:57,655
.آوردن يک توله سگ خونه، مشکلي نداره
.يک پرنده زخميو بياري، بازم چيزي نيست
603
00:40:57,690 --> 00:41:00,424
و هيچوقت خيال نميکردم روزيو ببينم که نوه دختريم
604
00:41:00,459 --> 00:41:03,561
با يک دست يک مزمر پاشه بياد درخونم
605
00:41:03,596 --> 00:41:06,097
.مدعي اين بشه که به تاريکها ملحق شده
606
00:41:06,131 --> 00:41:10,134
اين کار قانونيه؟ -
.معتقدم که هست -
607
00:41:10,168 --> 00:41:11,535
.تو به تاريکها ملحق شدي
608
00:41:11,570 --> 00:41:14,305
ولي تو کمکم ميکني که بفهمم چطوري بايد
اين گندو درستش کنم؟
609
00:41:14,339 --> 00:41:18,542
.اميدوارم بتونم "بو". ولي عوضا همچين پيچيده شده
610
00:41:18,577 --> 00:41:19,543
چطور مگه؟
611
00:41:19,578 --> 00:41:23,046
.اونا منز" به يک سرپرست واسه روشنها احتياج دارن"
612
00:41:23,081 --> 00:41:28,885
.و اونا تصميم گرفتن که منو بعنوان ...عامل بعنوان "اش" معرفي کنن
613
00:41:28,920 --> 00:41:33,523
پس پدربزرگم الان رئيس روشنها شده؟
614
00:41:33,557 --> 00:41:39,263
.و نوه دختريم محبوب دل تاريکها شده
615
00:41:39,998 --> 00:41:42,666
.اونامنز" باس عاشق اين شده باشن"
616
00:41:45,336 --> 00:41:49,739
.اونا عاشق نميشن، متنفر نميشن، هيچ احساسي ندارن
617
00:41:49,773 --> 00:41:50,973
ديگه چيا دارن؟
618
00:41:51,008 --> 00:41:54,210
...قوانين، و اگه از قوانينشون بميل خودت پيروي نکني
619
00:41:54,245 --> 00:41:56,513
.اونا هرکاري که لازم باشه ميکنن تا وادار به پيروي کننت
620
00:41:56,547 --> 00:41:58,181
.و اينم همچين خوشايند نخواهد بود
621
00:41:58,215 --> 00:42:02,417
.خونوادمون چه آشفته بازاريه
622
00:42:02,452 --> 00:42:06,611
.بااينحال يجورايي "ايزابو"، تا اينجا رسونديمش
623
00:42:09,126 --> 00:42:10,926
پشتيبان بي نامو نشونم چي؟
624
00:42:10,961 --> 00:42:13,646
."رينر"
625
00:42:13,664 --> 00:42:17,199
.فقط يک راه قطعي واسه اينکه بفهميم اون کيه هست
626
00:42:17,233 --> 00:42:21,603
.کتاب سوابق شاه
627
00:42:21,638 --> 00:42:23,658
.پيداش ميکنيم
628
00:42:57,938 --> 00:43:01,941
.اظهارنامه کاده جن، همونطور که خواسته بودين
629
00:43:05,580 --> 00:43:11,518
."رينر"
630
00:43:11,552 --> 00:43:15,554
"رينر"،"رينر"
631
00:43:18,258 --> 00:43:23,569
!نه، امکان نداره، نه دوباره
632
00:43:24,608 --> 00:43:32,119
:براي سفارش و دانلود فيلم و سريالهاي جديد به سايت ما مراجعه کنيد
www.WORLDSUBTITE.in