1 00:00:03,199 --> 00:00:06,367 ‫ایتالیا حقیقتاً زیباترین کشور دنیاست، نه؟ 2 00:00:06,469 --> 00:00:10,185 ‫آره. غذاش خوشمزه و مردمش مهربونن 3 00:00:11,047 --> 00:00:11,977 ‫بذار بایستیم 4 00:00:12,252 --> 00:00:15,165 ‫و واسه مسیریابی اون پیرمرد رو بکشیم 5 00:00:15,288 --> 00:00:18,370 ‫زبان ایتالیایی‌مون خیلی قوی شده 6 00:00:18,848 --> 00:00:21,916 ‫ما داریم با دوچرخه یه سفر چهار هفته‌ای ‫به ونیس ایتالیا میریم! 7 00:00:21,984 --> 00:00:24,118 ‫ما فکر کردیم که این تابستون ... 8 00:00:24,187 --> 00:00:25,486 ‫کل زندگی‌مون زیر و رو میشه 9 00:00:25,555 --> 00:00:28,856 ‫وقتی هیلی، دیلن ‫و دوقلوهاشون بیان باهامون زندگی کنن 10 00:00:28,925 --> 00:00:32,026 ‫پس چرا قبل اومدن بچه‌ها یکم تفریح نکنیم؟ 11 00:00:32,094 --> 00:00:33,661 ‫پس شروع به گوش دادن نوار زبان کردیم، 12 00:00:33,729 --> 00:00:35,563 ‫دوچرخه ثابت گرفتیم 13 00:00:35,631 --> 00:00:38,165 ‫و چندبار در روز ‫سر کلیر داد می‌زدم ... 14 00:00:38,234 --> 00:00:40,701 ‫که واسه زمان عاشقانه توی ایتالیامون آماده بشه 15 00:00:41,737 --> 00:00:44,271 ‫باورم نمیشه بعد از اون همه شبی ‫که توی رستوران‌های ایتالیایی 16 00:00:44,373 --> 00:00:45,706 ‫در مورد رفتن به ایتالیا حرف میزدیم 17 00:00:45,808 --> 00:00:47,074 ‫بالأخره داره اتفاق میوفته 18 00:00:47,176 --> 00:00:49,410 ‫اوه، خانوم آمریکایی! 19 00:00:49,512 --> 00:00:51,278 ‫چرا داری این بلا رو سرم میاری؟ 20 00:00:51,380 --> 00:00:53,747 ‫نذار دوباره تمرین سیلی زدنم رو روت پیاده کنم 21 00:00:53,983 --> 00:00:54,782 ‫اون صدای چیه؟ 22 00:00:54,884 --> 00:00:58,886 ‫اوه، پشت خط هستم. ‫دارم واسه سالگرد ازدواجمون ... 23 00:00:58,988 --> 00:01:00,721 ‫- بلیط دیدار از قلعه‌ی سلطنتی رو می‌گیرم ‫- خندق هم داره؟ 24 00:01:00,823 --> 00:01:03,424 ‫داشتم روی تمام رسیدها ‫و مالیات‌هامون کار می‌کردم 25 00:01:03,526 --> 00:01:04,658 ‫و بنظر میاد این ماه یه «بازپرداخت» داریم 26 00:01:04,760 --> 00:01:06,460 ‫که یعنی می‌تونم از پس هزینه‌ی ... 27 00:01:06,562 --> 00:01:08,062 ‫یه دورف بر بیایم که ‫کوچیک‌تر از در قلعه‌اس 28 00:01:08,164 --> 00:01:09,730 ‫و باید به سه تا معماش جواب بدیم؟ 29 00:01:09,832 --> 00:01:12,166 ‫می‌خوام از همین الآن بگم. ‫خبری از خندق نیست 30 00:01:12,268 --> 00:01:14,034 ‫این سفر یه فکر عالی بود 31 00:01:14,136 --> 00:01:16,103 ‫می‌دونم 32 00:01:16,205 --> 00:01:18,239 ‫- این تابستون اوضاع خیلی قر و قاطی میشه ‫- اوهوم 33 00:01:18,341 --> 00:01:19,640 ‫عجیبه به این فکر کنیم ‫که قراره چند ... 34 00:01:19,742 --> 00:01:21,408 ‫- بهمون بگن پدر بزرگ و ... ‫- نه، خواهش می‌کنم نگو! 35 00:01:21,510 --> 00:01:23,677 ‫اون کلمه رو نگو. ‫باعث میشه حس کنم خیلی پیرم 36 00:01:23,779 --> 00:01:26,113 ‫ولی به این فکر کردم ‫که می‌خوام منو چی صدا کنن 37 00:01:26,215 --> 00:01:28,015 ‫- مامان‌جون ‫- مامان‌جون 38 00:01:28,117 --> 00:01:29,984 ‫خب، بیا یکم امتحانش کنیم 39 00:01:30,086 --> 00:01:31,819 ‫"سلام همگی، مامان‌جون اومده" 40 00:01:31,921 --> 00:01:34,388 ‫"شرمنده بچه‌ها، امروز نمیشه. ‫مامان‌جون یکم عصبانیه" 41 00:01:34,490 --> 00:01:36,423 ‫- آره، ردیفه. کار می‌کنه ‫- اووم 42 00:01:36,525 --> 00:01:38,859 ‫- سلام، هم اتاقی‌ها ‫- سلام... "هم اتاقی"؟ 43 00:01:38,961 --> 00:01:40,961 ‫این همه جعبه و کیسه بخاطر چیه؟ 44 00:01:41,063 --> 00:01:43,530 ‫خب، می‌دونم که گفتیم وقتی بچه‌ها به دنیا بیان ‫میایم اینجا 45 00:01:43,633 --> 00:01:45,766 ‫ولی بعدش به این فکر کردیم که ‫چقدر پول می‌تونیم پسنداز کنیم 46 00:01:45,868 --> 00:01:47,835 ‫- «پول زیاد» ‫- امم 47 00:01:47,937 --> 00:01:49,236 ‫- آره ‫- قیافه‌ات عصبانی شده 48 00:01:49,338 --> 00:01:50,871 ‫باید بهتون می‌گفتم. ‫می‌ترسیدم که بهتون بگم 49 00:01:50,973 --> 00:01:52,606 ‫بعدش فکر کردم اگه ناراحت بشین ... 50 00:01:52,708 --> 00:01:54,208 ‫چقدر ناامید می‌شدم 51 00:01:54,310 --> 00:01:55,743 ‫ولی شما که ناراحت نیستین، درسته؟ 52 00:01:55,845 --> 00:01:57,444 ‫- درسته؟! ‫- اوه، عزیزم. اوه، عزیزم 53 00:01:57,546 --> 00:02:00,047 ‫اوه، خدای من، ‫شما فوق‌العادین، خیلی دوستون دارم 54 00:02:01,784 --> 00:02:03,951 ‫وای! ‫عجب سفری بشه 55 00:02:04,053 --> 00:02:06,553 ‫وقتی به درجه ترشح هورمون برسم ‫زندگیم چه شکلی میشه؟ 56 00:02:06,656 --> 00:02:07,688 ‫اوه، صبر کنین. ‫یه چیز دیگه‌ی هم هست ... 57 00:02:07,790 --> 00:02:09,790 ‫هی، این جعبه‌ها رو کجا بذارم؟ 58 00:02:09,892 --> 00:02:12,960 ‫مامانم ما رو سوپرایز کرد. ‫و فکر کردیم شاید بتونه چند روز اینجا بمونه 59 00:02:13,062 --> 00:02:15,462 ‫سلام، سلام! 60 00:02:15,564 --> 00:02:17,798 ‫خب، بالأخره رسماً همدیگه رو دیدیم 61 00:02:17,900 --> 00:02:22,286 ‫با توجه به این که همین‌‎حالاشم دی.ان.ای ما ‫توی رحم هیلی در حال چرخشه 62 00:02:23,506 --> 00:02:24,571 ‫فیل 63 00:02:24,674 --> 00:02:26,206 ‫اوه، سلام 64 00:02:26,275 --> 00:02:27,474 ‫- کلیر ‫- اوه، سلام 65 00:02:28,511 --> 00:02:30,177 ‫- من فراح هستم ‫- سلام فراح 66 00:02:30,246 --> 00:02:32,579 ‫- تو خیلی آشنا بنظر میای ‫- من آدمایی زیادی رو ... 67 00:02:32,648 --> 00:02:34,815 ‫توی اعتراضات مردمی می‌بینم 68 00:02:34,884 --> 00:02:37,551 ‫اوه، تو توی اعتراضات ‫«بُریدن عاج فیل لذت سواری اون رو می‌گیره» بودی؟ 69 00:02:37,620 --> 00:02:40,187 ‫- نه تا جایی که یادم میاد ‫- عزیزم، چطوره به فراح نشون بدی ... 70 00:02:40,256 --> 00:02:41,955 ‫- که کجا باید بخوابه ‫- اوه، نه ... 71 00:02:42,024 --> 00:02:45,326 ‫من فقط دوتا قلاب می‌خوام ‫با 2 متر فضا 72 00:02:45,394 --> 00:02:47,127 ‫این لباس به یه همک تبدیل میشه ‫[گهواره‌ی جنگلی خواب] 73 00:02:47,229 --> 00:02:48,195 ‫آه 74 00:02:48,264 --> 00:02:50,197 ‫بفرمایید! ‫- ایتالیا! 75 00:02:50,299 --> 00:02:51,565 ‫- اونا جواب دادن! تلفن کجاس؟ ‫- اوه، نه، نه، نه، نه 76 00:02:51,667 --> 00:02:52,766 ‫- تلفن کجاس؟ ‫- پیداش کردم، اینجاست 77 00:02:52,868 --> 00:02:54,368 ‫- گرفتیش؟ بدش ‫- آره. اوه! 78 00:02:54,437 --> 00:02:56,503 ‫اوه! اوه، رفیق. ‫خیلی متأسفم 79 00:02:56,572 --> 00:02:57,671 ‫- بذار یه خورده یخ واست بیارم ‫- لعنت! 80 00:02:57,740 --> 00:02:59,807 ‫نه، نه، نه، نگران نباش. ‫آهنربا آوردم 81 00:03:01,310 --> 00:03:02,943 ‫این جوری تمام سر دردهاشون رو درمان می‌کنه؟ 82 00:03:03,045 --> 00:03:04,645 ‫چون من یه فکر دارم 83 00:03:05,000 --> 00:03:10,000 ‫مرجع دانلود فیلم سریال با لینک مستقیم ‫NightMovie.Co 84 00:03:10,001 --> 00:03:19,000 ‫زیرنویس از: عرفان مرادی و محمد Dunham 85 00:03:19,137 --> 00:03:22,029 ‫می‌خوان این اسباب‌بازی‌های رو ‫به بچه‌های هیلی بدم 86 00:03:22,131 --> 00:03:24,732 ‫اوه، جو. ‫چقدر مهربونی! 87 00:03:24,834 --> 00:03:27,901 ‫حالا تو اتاق واسه مامورلکم جا دارم 88 00:03:28,003 --> 00:03:31,538 ‫مارمولک؟ فکر کردم فقط می‌خوای بری ‫مغازه‌‍ی حیوانات خانگی که بهشون نگاه کنی 89 00:03:31,640 --> 00:03:33,273 ‫نمی‌تونم به این قیافه نه بگم 90 00:03:33,376 --> 00:03:35,342 ‫وقتی به سن بلوغ رسیدی ‫باید یه پلیس بد بشی 91 00:03:35,444 --> 00:03:36,810 ‫می‌دونی، وقتی که غضروف پریچتی ... 92 00:03:36,912 --> 00:03:38,679 ‫و سیبیل کم پشتت در اومد 93 00:03:38,781 --> 00:03:42,049 ‫منی، توئم باید یه چیزی به دوقلوها بدی 94 00:03:42,151 --> 00:03:44,017 ‫هردوتون قراره عمو بشین 95 00:03:44,120 --> 00:03:46,887 ‫این تو خانواده‌ی ما یه سنت خیلی محترمه 96 00:03:46,989 --> 00:03:49,823 ‫درسته، جو. ‫عموی بزرگ بزرگمون، الورو 97 00:03:49,925 --> 00:03:52,025 ‫یه مبارز آزادی مشهور ‫در جنوب آمریکایی بوده 98 00:03:52,128 --> 00:03:55,262 ‫شوخی می‌کنی؟ ‫عمو بزرگ من، اراسموس، یه قهرمان توی جنگ آلامو بوده 99 00:03:55,364 --> 00:03:58,365 ‫فقط 4 تا جمله کافیه بگم ‫که متوجه بشی اونا همدیگه رو کُشتن، درسته؟ 100 00:03:58,467 --> 00:04:02,002 ‫جو، هفته‌ی بعد، ‫باید لباس یه قهرمان رو بپوشی و بری مدرسه 101 00:04:02,104 --> 00:04:04,138 ‫چرا لباس عمو آلبرو رو نمی‌پوشی؟ 102 00:04:04,240 --> 00:04:05,706 ‫یا عمو اراسموس 103 00:04:05,875 --> 00:04:07,775 ‫آه، جی، این خیلی خوبه 104 00:04:07,877 --> 00:04:10,744 ‫ولی آلبرو فقط یه قهرمان جنگی نبوده 105 00:04:10,846 --> 00:04:13,213 ‫اون یه گاو باز مشهور بوده، 106 00:04:13,315 --> 00:04:15,783 ‫یه معلم رقص تانگو، 107 00:04:15,885 --> 00:04:21,155 ‫و دو بار برنده‌ی مسابقات نقاشی «بوگوتا هرولد» شده 108 00:04:21,257 --> 00:04:23,257 ‫ناراحت نشیا، ولی فکر نمی‌کنم اون در حد واکس زدن چکمه‌های 109 00:04:23,359 --> 00:04:25,292 ‫اراسموس جِی. پریچت بوده باشه، 110 00:04:25,394 --> 00:04:29,263 ‫که تازه چکمه‌هاشو هم از پوست یه مار زنگی سه متری تگزاسی 111 00:04:29,365 --> 00:04:32,933 ‫که حین مچ انداختن با دِیوی کراکت ‫لقدش کرد و کشت، ساخته بودن 112 00:04:33,035 --> 00:04:34,835 ‫عمو اراسموس همه‌ی لباساشو اول می‌کشت؟ 113 00:04:34,937 --> 00:04:37,070 ‫آره، بیا بریم بالا نشونت بدم 114 00:04:37,173 --> 00:04:39,239 ‫یکی از انگشتراشو دارم که توش یه دندون هست 115 00:04:39,341 --> 00:04:41,041 ‫که وقتی به یه شیر کوهی مشت زد، از دهنش افتاد بیرون 116 00:04:42,344 --> 00:04:43,544 ‫جی همیشه این کارو می‌کنه 117 00:04:43,646 --> 00:04:46,013 ‫همیشه به فرهنگ ما بی‌احترامی می‌کنه ‫و مال خودش رو بالا می‌بره 118 00:04:46,115 --> 00:04:48,515 ‫من که این قضایای عمو راراسموس رو باور نمی‌کنم 119 00:04:48,617 --> 00:04:49,917 ‫من که میگم یکم تخقیق کنیم 120 00:04:50,019 --> 00:04:53,821 ‫آره! ‫می‌تونیم مثل کاراگاه لاکپشته بشیم 121 00:04:53,923 --> 00:04:58,158 ‫همون لاکپشت کاراگاهی که توی ‫کتاب کودکان محبوب عمو آلورو بود 122 00:04:58,260 --> 00:05:02,830 ‫اون همیشه خیلی آروم جرایم رو حل می‌کرد 123 00:05:02,932 --> 00:05:06,366 ‫معلوم شد عمو اراسموس جی ‫در سال 1830 توی تگزاش بوده 124 00:05:06,435 --> 00:05:07,634 ‫ولی چیز زیادی ازش نوشته نشده 125 00:05:14,243 --> 00:05:15,809 ‫- گرتچن ‫- مانوئل 126 00:05:15,911 --> 00:05:17,010 ‫بازم، خیلی متأسفم که ... 127 00:05:17,112 --> 00:05:18,879 ‫باید اینا رو دو هفته‌ی دیگه پس بدی 128 00:05:18,981 --> 00:05:21,582 ‫بر خلاف تماس‌هایی که جواب ندادی! 129 00:05:21,684 --> 00:05:23,116 ‫آقا 130 00:05:23,185 --> 00:05:27,654 ‫باید بیشتر می‌گشتیم، ‫و از اونجایی که تاریخ توسط برنده‌ها نوشته میشه ... 131 00:05:29,792 --> 00:05:31,358 ‫خیلی ممنون 132 00:05:31,427 --> 00:05:33,360 ‫مال خودم رو آوردم 133 00:05:33,429 --> 00:05:35,295 ‫منابع مکزیکی چیزای بیشتری ... 134 00:05:35,364 --> 00:05:37,951 ‫از اتفاقی واقعی که در جنگ آلامو اتفاق افتاده نوشتن 135 00:05:41,604 --> 00:05:43,904 ‫- خیلی‌خب ‫- اوه، واقعاً؟ 136 00:05:44,006 --> 00:05:46,173 ‫تو می‌خوای قید اولین لباس کوچولوی مارک «گوچی»... 137 00:05:46,242 --> 00:05:48,475 ‫- که واسه دخترمون خریدیم رو بزنی؟ ‫- خیلی‌خب این "اولین لباس مارک گوچی" 138 00:05:48,544 --> 00:05:50,911 ‫باعث شد برنامه بازشستگی‌مون پیش از موعودمون خراب بشه 139 00:05:50,980 --> 00:05:53,213 ‫بعلاوه، هیلی و دیلن دارن صاحب دو تا بچه میشن 140 00:05:53,282 --> 00:05:54,548 ‫- واقعاً به این وسایل نیاز دارن ‫- می‌دونم 141 00:05:54,617 --> 00:05:56,950 ‫هنوز باورم نمیشه حامله‌اس 142 00:05:57,052 --> 00:05:58,886 ‫- اگرچه... ‫- می‌دونم می‌خوای گناه مردم رو بشوری 143 00:05:58,954 --> 00:05:59,953 ‫قشنگ شلنگ رو هم گرفتی دستت 144 00:06:00,022 --> 00:06:02,756 ‫مگه کلر خودش توی این سن یه کم اهل "عشق و حال" نبود؟ 145 00:06:02,825 --> 00:06:04,458 ‫می‌دونی، ما یه ضرب‌المثل توی خونه داشتیم... 146 00:06:04,560 --> 00:06:07,160 ‫"خرچنگ دختر ‫به مادرش میره" 147 00:06:07,229 --> 00:06:08,695 ‫یه لباس سرهمیِ ‫دولچه و گابانا دستته... 148 00:06:08,797 --> 00:06:09,997 ‫تصمیم بگیر چه آدمی هستی. 149 00:06:10,065 --> 00:06:11,698 ‫و در ضمن، این‌طورا هم نیست که توی خانواده‌ی تو 150 00:06:11,800 --> 00:06:13,567 ‫رگه‌ی خودسر بودن وجود نداشته نباشه، خب؟ 151 00:06:13,669 --> 00:06:15,520 ‫پم خیلی آدم وظیفه‌شناسی نیست 152 00:06:15,538 --> 00:06:17,704 ‫ببخشیدا، ولی مگه یه زن وظیفه‌نشناس می‌تونه برنده‌ی جایزه‌ی 153 00:06:17,773 --> 00:06:19,740 ‫"بهترین پیشرفت در کشتیِ" زندان بشه؟ 154 00:06:19,842 --> 00:06:20,941 ‫خیلی خب، بیا فقط اعتراف کنیم 155 00:06:21,010 --> 00:06:23,143 ‫در هر دو سمت خانواده‌مون ‫زنای وحشی و دیوونه داریم 156 00:06:23,843 --> 00:06:26,980 ‫وای خدا، همون بهتر که این ژن‌ها به لیلی تحمیل نشدن 157 00:06:27,049 --> 00:06:28,348 ‫در واقع بر عکس، 158 00:06:28,450 --> 00:06:30,797 ‫من نگرانم که رفتارش در حد سنش نباشه 159 00:06:30,886 --> 00:06:33,320 ‫آخه یه دختر یازده‌ساله که دیگه نباید 160 00:06:33,422 --> 00:06:35,722 ‫با عروسک اسب تک‌شاخ و خرس بازی کنه و... 161 00:06:36,022 --> 00:06:38,358 ‫خدا... مجله‌ی پلِی‌گِرل؟ 162 00:06:38,460 --> 00:06:40,060 ‫وای خدایا 163 00:06:40,162 --> 00:06:41,361 ‫لیلی اینو از کجا آورده؟ 164 00:06:41,463 --> 00:06:43,664 ‫من اصن نمی‌دونستم هنوز این مجله منتشر میشه 165 00:06:43,766 --> 00:06:46,099 ‫اگرچه خوشحالم که رسانه‌های چاپی هنوز زنده‌ان 166 00:06:46,201 --> 00:06:47,267 ‫حواست پرت نشه 167 00:06:47,369 --> 00:06:49,369 ‫دخترمون داره عکس مردای لخت رو نگاه می‌کنه 168 00:06:49,471 --> 00:06:51,138 ‫می‌دونم، باید باهاش در این‌باره صحبت کنیم 169 00:06:51,240 --> 00:06:54,341 ‫پدر و مادر من هرگز درباره‌ی موضوعات سکسی ‫با من حرف نزدن 170 00:06:54,443 --> 00:06:57,911 ‫فقط موقع جفت‌گیری اسب‌ها ‫منو فرستادن توی اصطبل، 171 00:06:58,013 --> 00:07:00,914 ‫و چقدر که این کارشون باعث به وجود اومدن توقعات بیجا برای من شد 172 00:07:04,264 --> 00:07:06,379 ‫نه بابا! کی اینو بهش گفت؟ 173 00:07:06,481 --> 00:07:08,314 ‫اون... 174 00:07:08,383 --> 00:07:10,750 ‫باباها دوباره قیافه‌شون اونجوری شده، ‫توی مهمونی خواب می‌بینمت 175 00:07:10,852 --> 00:07:12,418 ‫سلـــــام! 176 00:07:12,453 --> 00:07:14,253 ‫ببین، ما باید در رابطه با یه موضوعی باهات صحبت کنیم 177 00:07:14,322 --> 00:07:15,654 ‫ما... 178 00:07:15,723 --> 00:07:17,123 ‫یه مجله توی اتاقت پیدا کردیم 179 00:07:17,862 --> 00:07:19,458 ‫لزومی نداره خجالت بکشی 180 00:07:19,494 --> 00:07:21,193 ‫وای خدا، نه، اصلاً، ‫تو در یک 181 00:07:21,262 --> 00:07:23,329 ‫دوره‌ی خیلی هیجان‌انگیز قرار داری که بدنت داره عوض میشه 182 00:07:23,398 --> 00:07:25,998 ‫- و... و هورمون‌ و... ‫- تمایلاتی داری 183 00:07:26,100 --> 00:07:27,133 ‫گرفتم، اصن ترکوندین با پدری‌کردنتون 184 00:07:27,201 --> 00:07:28,134 ‫- فردا می‌بینمتون ‫- نه، نه، نه، نه، نه، نه، 185 00:07:28,202 --> 00:07:29,301 ‫- نه، نه، نه ‫- عزیزم، بشین 186 00:07:29,370 --> 00:07:31,003 ‫می‌دونم شنیدن این حرفا برات ناخوشاینده، ولی... 187 00:07:31,072 --> 00:07:34,540 ‫نباید بابت کنجکاو بودن درباره‌ی سکس خجالت بکشی 188 00:07:34,609 --> 00:07:36,575 ‫آمیختن بدن‌ها با هم 189 00:07:36,644 --> 00:07:38,844 ‫می‌تونه تجلی زیبایی از عشق باشه 190 00:07:38,880 --> 00:07:41,313 ‫بس کنین! درباره‌ی این چیزا توی مدرسه کلاس میذارن، 191 00:07:41,349 --> 00:07:42,982 ‫و اگه نمی‌خواین من به اینجور مجله‌ها نگاه نکنم، 192 00:07:43,051 --> 00:07:45,184 ‫روی مبل نذارینشون! 193 00:07:45,286 --> 00:07:46,852 ‫روی مبل؟ چجوری... 194 00:07:46,921 --> 00:07:48,154 ‫- مجله روی مبل بوده؟ ‫- چمیدونم 195 00:07:48,256 --> 00:07:50,022 ‫حتماً کار پرستار بچه بوده 196 00:07:50,058 --> 00:07:52,324 ‫یا، می‌دونی، هیلی، یا... ‫یا پم، یا کلر 197 00:07:52,360 --> 00:07:54,493 ‫همین الان داشتیم درباره‌ی اینکه این دوتا چقدر منحرفن ‫صحبت می‌کردیم 198 00:07:54,562 --> 00:07:57,063 ‫صبر کن ببینم، این مجله مال سال 1997 ــه 199 00:07:58,366 --> 00:08:00,800 ‫و دیوید دِکاونی روی جلده 200 00:08:00,868 --> 00:08:03,636 ‫مگه تو به دیوید دِکاونی علاقه نداشتی؟ 201 00:08:03,704 --> 00:08:05,938 ‫من اصن نمی‌دونم اینی که میگی کی هست 202 00:08:06,757 --> 00:08:09,141 ‫توی چیز بود دیگه... ‫توی اون سریال علمی‌تخیلی خز، 203 00:08:09,210 --> 00:08:12,044 ‫اسمش چی بود؟ ‫"اکس‌فایلز" یا یه همچین چیزی؟ 204 00:08:12,113 --> 00:08:14,613 ‫می‌دونی، همون که نسخه‌ی احمقانه فیلمِ ‫"مردان سیاه‌پوش" بود؟ 205 00:08:14,682 --> 00:08:15,881 ‫یه تیکه‌کلامی هم داشتن... 206 00:08:15,950 --> 00:08:18,084 ‫می‌گفتن که، "حقیقت... اون بالائه"؟ 207 00:08:18,152 --> 00:08:19,885 ‫خودت خوب می‌دونی که می‌گفتن ‫"حقیقت اون بیرونه"! 208 00:08:19,954 --> 00:08:21,487 ‫ورق‌هاشو تا ننداز 209 00:08:21,556 --> 00:08:23,789 ‫چرا یه مجله‌ی لختی بیست‌سال پیش رو نگه داشتی؟ 210 00:08:23,858 --> 00:08:25,324 ‫مامور مولدر خیلی برای من با اهمیت بود، خب؟ 211 00:08:25,426 --> 00:08:27,093 ‫خیلی ساکت و خوش‌تیپ بود 212 00:08:27,161 --> 00:08:29,695 ‫و به یه فرد موقرمز سخت‌گیر ولی سکسی ‫علاقه داشت 213 00:08:29,764 --> 00:08:31,430 ‫آره؟ ولی اگه دیوید دِکاونی رو ببینی هم 214 00:08:31,499 --> 00:08:32,898 ‫باهاش به جایی نمی‌رسی ‫چون ببین 215 00:08:33,000 --> 00:08:35,734 ‫یکی از چیزایی که ازش متنفره ‫"آدمای متقلبن". 216 00:08:36,070 --> 00:08:38,504 ‫و چرا این مجله روی مبل بوده؟ 217 00:08:38,573 --> 00:08:41,207 ‫اون‌روزی داشتم سطل آشغال‌ها رو می‌آوردم توی گاراژ، 218 00:08:41,275 --> 00:08:43,375 ‫و چشمم افتاد به یه جعبه پر از وسایل قدیمیم 219 00:08:43,444 --> 00:08:45,911 ‫یهو دلم برای قدیما تنگ شد ‫و گفتم اینو یه ورق بزنم 220 00:08:46,013 --> 00:08:48,013 ‫- صبر کن ببینم، روز آشغال؟ چهارشنبه‌ی هفته‌ی پیش؟ ‫- آره 221 00:08:48,116 --> 00:08:50,015 ‫همون روزی که یه بطری شراب مِرلو باز کردیم 222 00:08:50,118 --> 00:08:53,018 ‫بردیم توی اتاق خواب، ‫و یه... جلسه‌ی حیرت‌انگیز داشتیم؟ 223 00:08:53,121 --> 00:08:54,987 ‫- مطمئنی همون شب بود؟ ‫- اوا، خواهش می‌کنم، 224 00:08:55,056 --> 00:08:56,856 ‫اولین باری بود که دیدم چشمات بدون طعنه زدن 225 00:08:56,924 --> 00:08:58,357 ‫توی حدقه بچرخن 226 00:08:58,426 --> 00:09:00,059 ‫خب، ببخشید اگه تو برام جذابی 227 00:09:00,128 --> 00:09:02,228 ‫ولی فقط به خاطر من نبود، مگه نه؟ 228 00:09:02,296 --> 00:09:03,662 ‫ما سه نفری توی اون تخت بودیم 229 00:09:03,731 --> 00:09:05,431 ‫من روز بعدش دوازده شاخه گل رز برات فرستادم 230 00:09:05,466 --> 00:09:08,234 ‫ظاهراً، ‫باید شیش شاخه‌شو می‌فرستادم برای دیوید دِکاونی 231 00:09:08,336 --> 00:09:09,668 ‫بیخیال! 232 00:09:09,770 --> 00:09:13,005 ‫خب که چی؟ من بعد از اینکه به یه عکس سکسی نگاه کردم ‫یه کم هیجان‌زده شدم 233 00:09:13,074 --> 00:09:14,406 ‫همه همیشه همین کارو می‌کنن 234 00:09:14,442 --> 00:09:17,143 ‫پپر میگه تنها دلیلی که حوله‌ی کاغذی مارک براونی می‌خره ‫همینه 235 00:09:17,211 --> 00:09:19,378 ‫پس فکر من عجیب و غریبم که می‌خوام فقط با تو 236 00:09:19,447 --> 00:09:21,981 ‫در سطحی عاطفی ‫ارتباط داشته باشم 237 00:09:22,049 --> 00:09:23,749 ‫می‌دونی چی؟ اصن من میرم باشگاه 238 00:09:23,851 --> 00:09:25,551 ‫و خبر خوب، دیوید دِکاونی، 239 00:09:25,620 --> 00:09:27,486 ‫امشب تنها روی مبل نمی‌خوابی 240 00:09:31,626 --> 00:09:33,225 ‫میشه لطفاً آیپادم رو بهم بدی؟ 241 00:09:33,294 --> 00:09:34,527 ‫تو عزت نفسم رو ازم دزدیدی، 242 00:09:34,595 --> 00:09:37,196 ‫نمیزارم خروج مجللم رو هم به غارت ببری 243 00:09:37,298 --> 00:09:38,564 ‫دستت درد نکنه! 244 00:09:40,168 --> 00:09:41,333 ‫حالا شد، رفیق 245 00:09:41,402 --> 00:09:43,302 ‫حالا شبیه یه قهرمان واقعی شدی 246 00:09:43,404 --> 00:09:45,871 ‫فکر نکنم اجازه داشته باشم چاقو ببرم مدرسه 247 00:09:45,940 --> 00:09:47,106 ‫اصلاً تیز نیست 248 00:09:47,175 --> 00:09:49,175 ‫و ظاهراً تو هم تیز نیستی 249 00:09:49,277 --> 00:09:51,877 ‫بهت گفتم که اگه چند دقیقه وایسیم ‫خودش یه راه هلو برای عوض کردن بحث بهمون میده 250 00:09:51,946 --> 00:09:56,148 ‫عموی تو، اراسموس پریچت، ‫در نبرد آلامو یه قهرمان بود... 251 00:09:56,217 --> 00:09:57,716 ‫ولی برای دشمن 252 00:09:57,785 --> 00:09:59,485 ‫آره، در حین مبارزه توی یه کمد قایم شد، 253 00:09:59,587 --> 00:10:02,421 ‫بعدش یه لباس زنونه دزدید ‫و خودشو یه فاحشه جا زد و فرار کرد 254 00:10:02,490 --> 00:10:03,856 ‫چی؟! من حرفتونو باور نمی‌کنم 255 00:10:03,925 --> 00:10:06,091 ‫اینا مستندات رسمی کلیسائن 256 00:10:06,194 --> 00:10:09,628 ‫در این قسمت، ‫نوشته که عموت اسرار نظامی رو 257 00:10:09,697 --> 00:10:11,363 ‫در عوض عرق و یه کرست جدید فروخته 258 00:10:11,432 --> 00:10:13,899 ‫"تا بدین روز، در منطقه‌ی نوئوو لاردو، ‫عبارت 'اراسموس کردن'، 259 00:10:13,968 --> 00:10:16,168 ‫به معنیِ ‫'چهره بر خاک گذاشتن و گریستن' است" 260 00:10:16,237 --> 00:10:18,671 ‫یه عکس ازش در حال ترسیدن هم هست 261 00:10:20,041 --> 00:10:23,075 ‫باورم نمیشه که اسم مارمولکم رو گذاشتم ‫اراسموس 262 00:10:23,177 --> 00:10:24,643 ‫اون موقع جنگ بوده، جو! 263 00:10:24,712 --> 00:10:27,680 ‫ما نمی‌تونیم مردی رو که در اون جهنم زندگی کرده رو قضاوت کنیم 264 00:10:27,782 --> 00:10:31,083 ‫عموت سال‌های پس از جنگش رو ‫صرف تبلیغ گیاه‌خواری کرد 265 00:10:31,185 --> 00:10:32,751 ‫من عمویی ندارم 266 00:10:35,590 --> 00:10:37,623 ‫این درمان هومئوپاتی 267 00:10:37,692 --> 00:10:40,059 ‫خیلی به حالت تهوع سر صبح هیلی ‫کمک می‌کنه 268 00:10:40,127 --> 00:10:41,594 ‫دستور پختش رو از یه همراه زائو گرفتم 269 00:10:41,696 --> 00:10:43,095 ‫که توی تاکسی باهاش آشنا شدم 270 00:10:43,164 --> 00:10:44,263 ‫خب، یه چیزو درست گفتی 271 00:10:44,332 --> 00:10:47,866 ‫جداً بوی بوفالویی رو میده که رعد و برق زده بهش 272 00:10:47,935 --> 00:10:49,635 ‫تو... کِی برمی‌گردی بری ایالت اورگن؟ 273 00:10:49,737 --> 00:10:51,604 ‫من دیگه از اونجا خسته شده‌م 274 00:10:51,706 --> 00:10:52,905 ‫قدیمی‌ترین داستان جهان برام اتفاق افتاد 275 00:10:52,974 --> 00:10:55,407 ‫می‌دونی، فکر کردم با یه پسر خوب آشنا شده‌م، ‫بعدش یه روز صبح از خواب بیدار شدم 276 00:10:55,476 --> 00:10:57,243 ‫و دیدم داره بهم میگه شیش‌تا زن جدید پیدا کرده 277 00:10:57,345 --> 00:10:59,778 ‫دیگه کاری با خدایان هندو ندارم 278 00:10:59,847 --> 00:11:01,947 ‫به شکل مادر دیلان برگشتی؟ 279 00:11:02,049 --> 00:11:03,782 ‫اصلاً کارِت خنده‌دار نبود، مامان 280 00:11:03,851 --> 00:11:05,484 ‫اصلاً خنده‌دار نبود! 281 00:11:06,041 --> 00:11:08,153 ‫رفیق، حالت خوبه روبراهی؟ 282 00:11:08,222 --> 00:11:09,455 ‫به حرف من اعتماد کن، من یه پرستارم 283 00:11:09,523 --> 00:11:11,857 ‫اگه ضربه‌مغزی شده بودم ‫تا الان شلامت‌های واشحی بروز می‌دادم 284 00:11:16,063 --> 00:11:17,630 ‫وای که چقدر مادرت آشنا به نظرم میاد 285 00:11:17,732 --> 00:11:19,331 ‫قبلاً یه کم مدلینگ کار می‌کرد 286 00:11:19,400 --> 00:11:20,799 ‫اخیراً چهره و اندامش رو 287 00:11:20,868 --> 00:11:23,035 ‫برای یکی از اون بیلبوردهای درمان چاقی ‫دزدیدن 288 00:11:27,006 --> 00:11:31,844 ‫مامان دیلان، همون دختر خوشگله‌ست ‫توی موزیک ویدیوی "دخترک سکسی" 289 00:11:32,469 --> 00:11:34,313 ‫♪ دخترک سکس ♪ 290 00:11:34,415 --> 00:11:37,049 ‫♪ دخترک سکسی ♪ 291 00:11:37,118 --> 00:11:39,051 ‫♪ دخترک سکس ♪ 292 00:11:39,153 --> 00:11:40,060 ‫♪ دخـ... ♪ 293 00:11:40,821 --> 00:11:42,087 ‫متن آهنگ عالی نیست، 294 00:11:42,156 --> 00:11:45,724 ‫ولی این ویدیو همه‌چیزو تغییر داد 295 00:11:45,793 --> 00:11:47,493 ‫ 296 00:11:47,595 --> 00:11:49,695 ‫♪ دخترک سکس، دختـ... ♪ 297 00:11:49,764 --> 00:11:52,364 ‫جای اون دوچرخه‌ها که اونجا نیست، هست؟ 298 00:11:52,466 --> 00:11:54,633 ‫چون اونجا یه نقطه‌ی ایده‌آلِ رو به شماله 299 00:11:54,702 --> 00:11:56,201 ‫برای گذاشتن وان زایمان 300 00:11:56,270 --> 00:11:59,305 ‫من خبر نداشتم که هیلی می‌خواد توی خونه زایمان کنه 301 00:11:59,373 --> 00:12:01,573 ‫نمی‌خواستم، ‫ولی بعدش فَرا چشمای منو 302 00:12:01,676 --> 00:12:03,776 ‫به روی مشکل صنعت زایمان باز کرد 303 00:12:03,878 --> 00:12:07,179 ‫این اتاق داره یه جورایی ‫با زخم‌های قدیمی ارتعاش پیدا می‌کنه 304 00:12:07,248 --> 00:12:09,381 ‫- بیا بریم توی این محوطه مریم‌گلی دود کنیم ‫- باشه 305 00:12:09,483 --> 00:12:11,550 ‫دیلان، عسلم، ‫می‌تونی اون بادبزن رو برداری 306 00:12:11,619 --> 00:12:13,452 ‫و بوی بد آشپزخونه رو بزنی بره بیرون؟ 307 00:12:13,521 --> 00:12:15,521 ‫وای خدای من 308 00:12:15,623 --> 00:12:18,624 ‫مامان دیلان برای تو آشنا نیست؟ 309 00:12:18,693 --> 00:12:21,293 ‫آره! خدا رو شکر که تو هم فهمیدی! 310 00:12:21,362 --> 00:12:24,063 ‫باورم نمیشه که قراره این چیز ‫به طور مرتب توی زندگی‌مون باشه 311 00:12:24,131 --> 00:12:26,065 ‫می‌دونم، از وقتی کوچیک بودم داشته 312 00:12:26,133 --> 00:12:27,566 ‫منو دیوونه می‌کرده 313 00:12:27,635 --> 00:12:28,967 ‫می‌دونی من چند شب موقع خواب 314 00:12:29,036 --> 00:12:31,270 ‫اسمشو توی بالشتم جیغ زدم؟ 315 00:12:31,339 --> 00:12:32,338 ‫ادامه بده 316 00:12:33,574 --> 00:12:36,108 ‫- اون شکوندش! ‫- نخیر، تو شکوندیش! 317 00:12:36,177 --> 00:12:38,510 ‫دخترا، عیبی نداره! در ضمن، شماها کی هستین؟ 318 00:12:38,579 --> 00:12:40,346 ‫ماهی یه بار دخترخونده‌هام میان پیش من 319 00:12:40,381 --> 00:12:42,848 ‫وقتی گارد ملی ‫زن سابقم رو می‌فرسته جایی. 320 00:12:42,950 --> 00:12:45,184 ‫دخترا، مراقب چینچیلائه باشین، خب؟ 321 00:12:45,252 --> 00:12:46,752 ‫خودتون می‌دونین که وقتی استرس می‌گیره، می‌رینه 322 00:12:46,854 --> 00:12:49,021 ‫- سلام، دخترا! ‫- مامان‌جون! 323 00:12:49,123 --> 00:12:50,656 ‫مامان‌جون؟ 324 00:12:50,725 --> 00:12:51,824 ‫دخترا تو رو مامان‌جون صدا می‌کنن؟ 325 00:12:51,892 --> 00:12:54,893 ‫چه بامزه، آخه من امیدوار بودم وقتی دوقلوهای هیلی به دنیا اومدن، 326 00:12:54,962 --> 00:12:56,628 ‫منو به این اسم صدا کنن 327 00:12:56,697 --> 00:12:58,430 ‫اونجوری ممکنه قاطی کنن 328 00:12:58,499 --> 00:13:00,099 ‫ولی شاید بتونن تو رو یه چیز دیگه صدا کنن 329 00:13:00,167 --> 00:13:02,167 ‫- "گاگا" چطوره؟ ‫- شاید مجبور نباشیم از الان 330 00:13:02,269 --> 00:13:03,402 ‫چیزیو مشخص کنیم 331 00:13:03,504 --> 00:13:05,637 ‫وای خدای من، خیلی این اسمو دوس دارم! 332 00:13:05,740 --> 00:13:06,939 ‫سلام، گاگا! 333 00:13:07,041 --> 00:13:09,808 ‫اسکوییکر فرار کرده! بگیرینش! 334 00:13:12,046 --> 00:13:13,245 ‫من می‌گیرمش! 335 00:13:17,585 --> 00:13:19,017 ‫- می‌بینیش، فیل؟ ‫- چی؟! 336 00:13:19,120 --> 00:13:20,486 ‫نه، من هیچی ندیدم 337 00:13:20,588 --> 00:13:21,854 ‫ 338 00:13:21,956 --> 00:13:24,156 ‫خیلی متاسفم، دی! 339 00:13:24,258 --> 00:13:25,357 ‫اگه قهرمان من نبودی، 340 00:13:25,459 --> 00:13:27,092 ‫با خودم می‌گفتم شاید داری از قصد ‫هِی منو می‌زنی 341 00:13:27,194 --> 00:13:28,527 ‫وای خدا، بابا! 342 00:13:28,629 --> 00:13:30,162 ‫مشکلش چیه، مامان؟ 343 00:13:30,264 --> 00:13:32,498 ‫- مامان؟ ‫- کلیر؟ 344 00:13:32,600 --> 00:13:34,933 ‫گاگا؟ 345 00:13:38,401 --> 00:13:40,268 ‫سلام، خوش‌تیپ، اینجا جای کسیه؟ 346 00:13:40,370 --> 00:13:41,436 ‫سلام، تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 347 00:13:41,505 --> 00:13:43,104 ‫برات یه اسموتی آوردم، اگرچه، 348 00:13:43,206 --> 00:13:47,509 ‫تو اسموتی لازم نداری چون ‫خودت همینجوری صد درصد مزه‌ی میوه‌های خوشمزه رو میدی. 349 00:13:47,577 --> 00:13:48,610 ‫شاید بهتر باشه برم سر اصل قضیه 350 00:13:48,678 --> 00:13:50,545 ‫ببین، میچل، بابت کاری که می‌خوای بکنی ممنونم... 351 00:13:50,614 --> 00:13:51,744 ‫نه، نه، گوش کن ببین چی میگم 352 00:13:51,982 --> 00:13:53,081 ‫لیلی امشب رفته مهمونیِ خواب، 353 00:13:53,183 --> 00:13:57,418 ‫واسه همین برامون یه سوییت ‫توی مجتمع رفاهی و اسپای ویسپر رزرو کردم 354 00:13:57,487 --> 00:13:59,020 ‫اونجا همونجایی نیست که جنیفر آنیستِن 355 00:13:59,089 --> 00:14:00,488 ‫- بعد از طلاق گرفتن‌هاش میره؟ ‫- آره 356 00:14:00,557 --> 00:14:03,024 ‫و بابت ماجرای مسخره‌ی اون مجله‌هه هم معذرت می‌خوام 357 00:14:03,093 --> 00:14:05,260 ‫من می‌خوام تو همون احساسی که من هر روز دارم رو تجربه کنی 358 00:14:05,328 --> 00:14:07,562 ‫اینکه تو فقط چشمت منو می‌بینه 359 00:14:09,499 --> 00:14:11,966 ‫شاید بگی طرز تفکرم سنتّیه، ‫ولی من مرد دیگه‌ای به چشمم نمیاد 360 00:14:13,403 --> 00:14:15,303 ‫عزیزم، ضربان قلبت زنگ خطر رو به صدا درآورد 361 00:14:15,405 --> 00:14:16,437 ‫چطوره از این دوچرخه بیای پایین؟ 362 00:14:16,506 --> 00:14:17,872 ‫آره، این ایده‌ی خوبیه. می‌دونی چیه؟ 363 00:14:17,941 --> 00:14:19,440 ‫چطوره بریم به اسپا ‫ببینیم می‌تونیم یه وقت ماساژ زودهنگام بگیریم یا نه؟ 364 00:14:19,543 --> 00:14:20,542 ‫عاشق این ایده‌م 365 00:14:20,644 --> 00:14:22,844 ‫اسموتی جا موند 366 00:14:22,946 --> 00:14:24,546 ‫خیلی خب 367 00:14:24,614 --> 00:14:26,181 ‫واقعاً داری عرق می‌کنیا 368 00:14:26,249 --> 00:14:27,549 ‫یه حوله بردار 369 00:14:30,587 --> 00:14:31,820 ‫خیلی خب، داری عجیب‌غریب رفتار می‌کنی 370 00:14:31,888 --> 00:14:34,689 ‫- چه خبر شده؟ ‫- خیلی خب، ببین، من فقط... 371 00:14:34,791 --> 00:14:37,258 ‫بابت هتل هیجان‌زده‌م 372 00:14:37,360 --> 00:14:39,127 ‫خیلی از قدیمیای هالیوود می‌رفتن به اون هتل 373 00:14:39,196 --> 00:14:41,329 ‫می‌دونی، میگن بازیگرای فیلم "اراذل کوچک" 374 00:14:41,398 --> 00:14:42,797 ‫اونجا سکس‌پارتی راه مینداختن 375 00:14:42,899 --> 00:14:43,821 ‫ 376 00:14:44,301 --> 00:14:45,600 ‫کم! 377 00:14:45,669 --> 00:14:48,603 ‫داشت شکلات‌های پروتئینی‌ خونگی‌ای که برامون آوردی رو یادم می‌رفت! 378 00:14:48,672 --> 00:14:49,504 ‫دفعه‌ی بعدی می‌بینمت! 379 00:14:49,606 --> 00:14:51,339 ‫باشه! این کیه دیگه؟ 380 00:14:51,408 --> 00:14:54,375 ‫واو، چه منظره‌ی جالبی 381 00:14:54,444 --> 00:14:55,577 ‫چیه؟ پارکینگه دیگه 382 00:14:55,679 --> 00:14:56,945 ‫- اونجا یه سطل آشعال هست ‫- بیخیال بابا 383 00:14:57,013 --> 00:14:58,613 ‫تو این دوچرخه رو انتخاب کردی تا بتونی توی ردیف اولِ 384 00:14:58,715 --> 00:14:59,681 ‫این نمایش دیدزنی باشـ... 385 00:14:59,783 --> 00:15:02,083 ‫وای! وای خدای من! 386 00:15:02,185 --> 00:15:05,253 ‫اون شبی که "جلسه‌ی حیرت‌انگیز"مون رو داشتیم، ‫تو تازه از باشگاه اومده بودی 387 00:15:05,322 --> 00:15:08,289 ‫من در عجبم که چی باعث شد دور موتور تو ‫اونقدر بره بالا، هان؟ 388 00:15:08,358 --> 00:15:10,225 ‫حقیقت اون بیرونه! 389 00:15:10,327 --> 00:15:11,359 ‫خیلی خب، می‌دونی چیه؟ 390 00:15:11,461 --> 00:15:12,393 ‫من ضعیفم، خب؟ 391 00:15:12,495 --> 00:15:15,630 ‫باورم نمیشه تو منو بابت نگاه کردن به یه مجله ‫خجالت‌زده کردی 392 00:15:15,732 --> 00:15:17,498 ‫در حالی که خودت میری واسه اینا 393 00:15:17,567 --> 00:15:19,767 ‫- شکلات پروتئینی درست می‌کنی! ‫- شاید علتش همینه 394 00:15:19,836 --> 00:15:21,736 ‫به خاطر اینه که من بابت این کارم ‫عذاب وجدان داشتم 395 00:15:21,838 --> 00:15:23,304 ‫خب، نداشته باش، باشه؟ 396 00:15:23,406 --> 00:15:27,542 ‫ما اجازه داریم بدون عذاب وجدان گرفتن ‫به مردای دیگه نگاه کنیم 397 00:15:30,480 --> 00:15:32,981 ‫و اگه تو اینجوری انگیزه می‌گیری، ‫نگاشون کن، 398 00:15:33,083 --> 00:15:34,482 ‫چون در آخر کار، 399 00:15:34,584 --> 00:15:36,551 ‫منم که ثمره‌ی تلاش‌های تو رو می‌چشم 400 00:15:37,954 --> 00:15:39,754 ‫درست میگی، باشه، من متاسفم 401 00:15:39,856 --> 00:15:40,855 ‫بیا فقط از اینجا بریم 402 00:15:40,957 --> 00:15:42,991 ‫همین الان؟ باشه 403 00:15:43,059 --> 00:15:44,559 ‫ 404 00:15:44,628 --> 00:15:45,526 ‫شاید منم باید بیام عضو این باشگاه بشم 405 00:15:45,629 --> 00:15:46,861 ‫نخیر، تو برو همون مجله‌های لختی قدیمیتو ببین 406 00:15:46,930 --> 00:15:48,596 ‫اینجا مال منه 407 00:15:48,698 --> 00:15:49,964 ‫- اسم اون چیه؟ ‫- چاک 408 00:15:50,066 --> 00:15:51,032 ‫اوا، چاک 409 00:15:52,235 --> 00:15:53,868 ‫جو، چقدر ناز شدی، 410 00:15:53,937 --> 00:15:56,237 ‫شبیه یه عمو آلواروی کوچولو شدی! 411 00:15:56,306 --> 00:15:58,339 ‫فقط یه چیز دیگه مونده... یه ساعت جیبی، 412 00:15:58,408 --> 00:15:59,874 ‫که برای همیشه روی ساعت 3:30 ایستاده، 413 00:15:59,943 --> 00:16:02,010 ‫بعد از اینکه گلوله‌ی شلیک شده توسط 414 00:16:02,112 --> 00:16:04,078 ‫فلورانس نایتینگلِ خیلی مست و حسود رو متوقف کرد 415 00:16:04,147 --> 00:16:05,546 ‫شاید به گوش من اینطور اومد، 416 00:16:05,615 --> 00:16:08,850 ‫ولی کم کم داشتم فکر می‌کردم ‫این یارو چاخان بار کرده 417 00:16:08,919 --> 00:16:11,419 ‫مطمئن بودم که اگه گوشه‌گوشه‌ی جهان رو بگردم، 418 00:16:11,521 --> 00:16:13,388 ‫بالاخره یه روزی 419 00:16:13,456 --> 00:16:16,591 ‫یه آتو از عمو آلواروی کبیر ‫به دست میارم 420 00:16:16,660 --> 00:16:17,926 ‫می‌دونستم! 421 00:16:18,028 --> 00:16:22,397 ‫سیمون فرانسیسکو آلوارو ‫از شهری به شهر دیگه می‌رفت، 422 00:16:22,499 --> 00:16:24,299 ‫و بیوه‌های پولدار رو 423 00:16:24,367 --> 00:16:27,635 ‫با داستان‌های من‌درآوردی از شجاعتش در جنگ ‫گول می‌زد 424 00:16:27,704 --> 00:16:30,972 ‫بعد از اینکه ثروت اونا رو سر مشروب و قمار به باد می‌داد، 425 00:16:31,041 --> 00:16:34,542 ‫می‌رفت یه جای دیگه، ‫و قربانی‌هاش رو رها می‌کرد 426 00:16:34,611 --> 00:16:36,878 ‫در سوز سرما... 427 00:16:36,947 --> 00:16:38,146 ‫به همراه بیماری سیفلیس 428 00:16:38,214 --> 00:16:40,481 ‫کی برای شنیدن یه درس تاریخی کوچولو آماده‌ست؟ 429 00:16:40,583 --> 00:16:42,350 ‫- به نظر میاد که... ‫- صبر کن، صبر کن، صبر کن، صبر کن 430 00:16:42,452 --> 00:16:44,085 ‫دوباره بگو 431 00:16:44,154 --> 00:16:46,654 ‫یوغ ستم و بیداد اسپانیایی‌ها 432 00:16:46,723 --> 00:16:50,091 ‫دیگر بر شانه‌ی مردمان کلمبیا ‫سنگینی نخواهد کرد! 433 00:16:50,193 --> 00:16:53,127 ‫تیغ شمشیر من ‫تشنه‌ی خون اروپاییان است! 434 00:16:53,229 --> 00:16:55,396 ‫- چقدر بانمک! ‫- براوو! 435 00:16:55,465 --> 00:16:58,766 ‫خودش این نقل قول رو پیدا کرد و حفظ کرد 436 00:16:58,835 --> 00:17:00,635 ‫بابا، می‌دونی که بچه‌ها هِی منو اذیت می‌کنن 437 00:17:00,704 --> 00:17:02,570 ‫به خاطر اینکه توی کلاس قدم از همه کوتاه‌تره؟ 438 00:17:02,672 --> 00:17:04,172 ‫به حرفای اونا گوش نکن! 439 00:17:04,240 --> 00:17:07,742 ‫آره! عمو آلوارو فقط یک و نیم متر قد داشت 440 00:17:07,811 --> 00:17:09,744 ‫و فرمانده‌ی یه ارتش بود! 441 00:17:09,846 --> 00:17:12,113 ‫منم مثه اون شجاع میشم 442 00:17:13,383 --> 00:17:16,517 ‫درود بر عمو آلوارو 443 00:17:16,586 --> 00:17:19,687 ‫من سال‌های زیادی از بالیدن به عمو بزرگه‌م ‫لذت بردم 444 00:17:19,789 --> 00:17:21,923 ‫نمی‌خواستم اینو از جو بگیرم 445 00:17:21,992 --> 00:17:23,791 ‫گاز گرفتن زبونم کار آسونی نبود، 446 00:17:23,893 --> 00:17:26,661 ‫ولی از رفتار یکی دیگه از خویشاوندای قهرمانم درس گرفتم... 447 00:17:26,763 --> 00:17:28,796 ‫لولا مک‌پریچیت... 448 00:17:28,865 --> 00:17:32,066 ‫یه جنگجوی اسکاتلندی سربلند ‫که توسط انگلیسی‌ها به اسارت گرفته شد، 449 00:17:32,135 --> 00:17:35,570 ‫چندین‌ماه به هر روش ممکن شکنجه‌ شد، 450 00:17:35,672 --> 00:17:39,173 ‫ولی حتی یک مرتبه هم ‫رازی رو به زبون نیاورد 451 00:17:39,275 --> 00:17:40,708 ‫درباره‌ش جستجو نکنین 452 00:17:47,450 --> 00:17:50,785 ‫خانوم، چرا انقدر ناراحتی؟ 453 00:17:50,854 --> 00:17:53,788 ‫بزار اون لبخند ماکارونی‌ای بزرگتو ببینم، خب؟ 454 00:17:53,890 --> 00:17:55,289 ‫چجوری پیدام کردی؟ 455 00:17:55,392 --> 00:17:57,325 ‫آنتونیو زنگ زد و گفت 456 00:17:57,427 --> 00:17:59,160 ‫یه شات سامبوکای شعله‌ور سفارش دادی... 457 00:17:59,229 --> 00:18:00,695 ‫و فقط سوختنش رو تماشا کردی 458 00:18:00,797 --> 00:18:03,131 ‫ 459 00:18:03,199 --> 00:18:04,699 ‫همه‌چیز داره خیلی سریع پیش میره 460 00:18:05,439 --> 00:18:06,267 ‫پنج ماه پیش، 461 00:18:06,369 --> 00:18:07,702 ‫هیلی دوباره با دیلان آشتی کرد 462 00:18:07,771 --> 00:18:10,505 ‫بعدش مامانم مُرد، بعدش هیلی حامله شد 463 00:18:10,573 --> 00:18:11,839 ‫بعدش معلوم شد دوقلو حامله‌ست 464 00:18:11,941 --> 00:18:14,442 ‫بعدش، "این تابستون رو بیاین با ما زندگی کنین" ‫تبدیل شد به 465 00:18:14,511 --> 00:18:17,145 ‫" تق‌تق، ما با یه پیش‌نمایش زودهنگام از دوقلو‌ها 466 00:18:17,247 --> 00:18:18,746 ‫"و یه چینچیلا اومدیم که نمی‌تونه جلوی ریدنشو بگیره، 467 00:18:18,815 --> 00:18:21,315 ‫"و در بازگشتی که فقط بازگشت فِرِدی کروگِر 468 00:18:21,384 --> 00:18:23,351 ‫"به خیابون اِلم ازش ترسناک‌تره، 469 00:18:23,453 --> 00:18:27,688 ‫مادرم در بدن فَرا ‫دوباره به زندگی برگشته" 470 00:18:28,443 --> 00:18:29,791 ‫ 471 00:18:29,859 --> 00:18:32,260 ‫تو چجوری داری به این خوبی ‫با تمام این قضایا کنار میای؟ 472 00:18:32,362 --> 00:18:33,628 ‫کی گفته من خوبم؟ 473 00:18:33,696 --> 00:18:37,465 ‫مجبور شدم از خونه بزنم بیرون، ‫وگرنه یه کاری می‌کردم که هیلی مجبور شه تنهایی بچه‌هاشو بزرگ کنه 474 00:18:37,567 --> 00:18:39,167 ‫من دوباره دیلان رو زدم، کلر 475 00:18:39,235 --> 00:18:41,702 ‫- ولی از قصد که نزدی ‫- مطمئنیم از قصد نیست؟ 476 00:18:41,805 --> 00:18:44,305 ‫منظورت اینه که ممکنه یه خشم پنهان شده در وجودت داشته باشی 477 00:18:44,407 --> 00:18:47,141 ‫به خاطر اینکه دخترکوچولوت رو ازت دزدیده؟ 478 00:18:47,210 --> 00:18:49,610 ‫انقدر دلم می‌خواد از قصد باشه 479 00:18:49,712 --> 00:18:51,546 ‫بعضی‌وقتا اینجا توی جزیره‌ی دیوونه‌ها خیلی تنها میشم 480 00:18:53,283 --> 00:18:55,616 ‫خب، 481 00:18:55,685 --> 00:18:58,052 ‫ما هنوز ایتالیا رو داریم 482 00:18:58,154 --> 00:18:59,420 ‫واقعاً؟ 483 00:18:59,489 --> 00:19:01,789 ‫من داشتم درباره‌ی دوقلوها تحقیق می‌کردم، 484 00:19:01,891 --> 00:19:04,459 ‫و به نظر میاد که مثه دختر خودمون، ‫دوقلوها... 485 00:19:04,527 --> 00:19:05,493 ‫معمولاً زودتر به دنیا میان 486 00:19:06,043 --> 00:19:07,895 ‫حتی اگه ده درصد هم احتمال داشته باشه، 487 00:19:07,964 --> 00:19:11,632 ‫من نمی‌تونم ریسک کنم تنها مادر حاضر کنار هیلی، 488 00:19:11,701 --> 00:19:14,402 ‫اون ویکاییِ عشقِ وانِ زایمانی باشه 489 00:19:14,504 --> 00:19:16,571 ‫من باید پیش هیلی باشم 490 00:19:16,673 --> 00:19:18,106 ‫ممکنه برامون اعصاب‌خوردکن باشه، 491 00:19:18,208 --> 00:19:21,609 ‫ولی مگه یه عالمه از بهترین خاطراتمون 492 00:19:21,711 --> 00:19:24,479 ‫زاییده‌ی هرج و مرج حاکم توی خونه‌مون نبوده‌ن؟ 493 00:19:24,547 --> 00:19:27,548 ‫مثلاً اون وقتی که کله‌ی لوک ‫لای نرده‌ی پلکان گیر کرد؟ 494 00:19:27,650 --> 00:19:28,876 ‫کدوم دفعه رو میگی؟ 495 00:19:29,252 --> 00:19:31,719 ‫یا وقتی که... پروژه‌ی نمایشگاه علمی الکس 496 00:19:31,821 --> 00:19:35,240 ‫باعث شد برق کل محله ‫وسط بازی فینال فوتبال بره؟ 497 00:19:35,658 --> 00:19:36,657 ‫یا وقتی که 498 00:19:36,759 --> 00:19:38,092 ‫هیلی یواشکی نصف شب ‫از پنجره‌ی اتاق لوک اومد توی خونه 499 00:19:38,161 --> 00:19:40,128 ‫- درست در همون هفته‌ای که ما برای لوک قلاب‌سنگ خریدیم؟ ‫- وای خدا 500 00:19:40,230 --> 00:19:41,896 ‫اون... 501 00:19:41,998 --> 00:19:44,065 ‫خب، دیوونه‌خونه‌ست، 502 00:19:44,167 --> 00:19:46,534 ‫ولی از طرف دیگه، 503 00:19:46,636 --> 00:19:48,469 ‫قراره دوتا بچه بیان توی خونه، 504 00:19:48,571 --> 00:19:50,705 ‫بچه‌های هیلی و دیلان 505 00:19:50,807 --> 00:19:53,441 ‫پس کارای بامزه می‌کنن 506 00:19:56,513 --> 00:19:58,479 ‫پس... 507 00:19:58,581 --> 00:20:00,948 ‫به نظر میاد ما قراره بریم سفر؟ 508 00:20:01,835 --> 00:20:04,441 ‫به اون ماجراجویی‌ای میریم ‫که اسمش زندگیه 509 00:20:04,442 --> 00:20:09,396 ‫در کنار تو، هر روز مثل یک ماشین چمن‌زنه 510 00:20:09,397 --> 00:20:13,980 ‫مطمئنم که من قدبلندترین مرد جهانم 511 00:20:19,276 --> 00:20:21,075 ‫- گرچن ‫- مانوئل 512 00:20:21,177 --> 00:20:23,744 ‫ببین، من واقعاً بابت اونجوری که رابطه‌مون تموم شد ‫متاسفم... 513 00:20:23,846 --> 00:20:24,912 ‫اون فصل به پایان رسیده 514 00:20:25,014 --> 00:20:26,814 ‫الان دیگه رابطه‌ی ما ‫فقط یک رابطه‌ی کاری محضه 515 00:20:28,451 --> 00:20:30,551 ‫از این کتاب لذت بردی؟ ‫یا اینکه یهو چشمات 516 00:20:30,653 --> 00:20:32,987 ‫اقتاد به یه کتاب یهودی و قدکوتاه‌تر؟ 517 00:20:33,089 --> 00:20:35,356 ‫رابطه‌ی من و شوشانا تموم شده 518 00:20:35,458 --> 00:20:36,957 ‫خیلی برای من دردناک‌تره تو زنی رو پیدا کردی 519 00:20:37,059 --> 00:20:39,393 ‫که توی اسمش دوتا صدای "ششش" هست ‫[به خاطر اینکه مسئول کتاب‌خونه‌ست] 520 00:20:39,495 --> 00:20:40,860 ‫واضحه که تو هنوز ناراحتی 521 00:20:40,922 --> 00:20:43,790 ‫و هیچ امیدی برای آشتی کردن وجود نداره، پس... 522 00:20:43,892 --> 00:20:45,358 ‫من فقط ازت خداحافظی می‌کنم ‫و امیدوارم که به من اجازه بدی 523 00:20:45,460 --> 00:20:47,960 ‫در هنگام رفتنم ‫آهنگمون رو پخش کنم 524 00:20:49,731 --> 00:20:52,665 ‫ 525 00:20:52,767 --> 00:20:54,416 ‫ 526 00:21:00,000 --> 00:21:04,250 ‫زیرنویس از: عرفان مرادی و محمد Dunham 527 00:21:04,251 --> 00:21:05,251 ‫مرجع دانلود فیلم سریال با لینک مستقیم ‫NightMovie.Co