1
00:00:00,800 --> 00:00:01,916
آنچه گذشت...
2
00:00:02,166 --> 00:00:03,534
من اینجام چون میخوام بیای خونه.
3
00:00:03,535 --> 00:00:04,325
ینی برگردم شرکت؟
4
00:00:04,326 --> 00:00:05,473
آره، و نه فقط اون،
5
00:00:05,474 --> 00:00:06,755
تو میتونی ده تا از بهترین کارمندای
6
00:00:06,756 --> 00:00:08,430
«رابرت زینُ» قانع کنی
همراهت بیان.
7
00:00:08,431 --> 00:00:09,739
و چه نفعی برای من داره؟
8
00:00:09,740 --> 00:00:11,706
کاری میکنم تو جوانترین شریک ارشدی باشی
9
00:00:11,707 --> 00:00:12,505
که ما تا حالا داشتیم.
10
00:00:12,506 --> 00:00:15,111
از امروز صبح با «رابرت زین» ادغام میشیم.
11
00:00:15,112 --> 00:00:16,424
وقتی اومدم گفتی اسم من قراره
12
00:00:16,425 --> 00:00:17,758
رسمیت پیدا کنه.
13
00:00:17,760 --> 00:00:18,659
بهت قول میدم.
14
00:00:18,661 --> 00:00:20,060
اسم تو رسمیت پیدا میکنه.
15
00:00:20,062 --> 00:00:21,895
«الکس» چیکار میکنی؟
16
00:00:21,897 --> 00:00:23,530
میخوام تمام پرونده های «سامانتا ویلرُ» بررسی میکنم،
17
00:00:23,532 --> 00:00:25,565
چون اگه قراره بجنگیم، میخوام آماده باشم.
18
00:00:25,567 --> 00:00:27,868
«کاترینا» مطمئنی برای اخراج کسانی که
19
00:00:27,870 --> 00:00:29,736
سالها باهاشون کار کردی مشکلی نداری؟
20
00:00:29,738 --> 00:00:30,804
همونی که به «لوئیس» گفتمو میگم،
21
00:00:30,806 --> 00:00:32,806
اگه قراره نقشمو اینجا پررنگ کنم،
22
00:00:32,808 --> 00:00:34,608
باید یاد بگیرم همچین کارهایی انجام بدم.
23
00:00:34,610 --> 00:00:36,843
بهت یه دستور دادم و تو تعمداً نادیده گرفتی.
24
00:00:36,845 --> 00:00:38,845
کاری که در اصل ازم خواستی رو انجام دادم:
25
00:00:38,847 --> 00:00:40,892
که به صورت هدفمند
کارمندهارو ارزشیابی کنم.
26
00:00:40,893 --> 00:00:43,026
برام مهم نیست، «برایان» میمونه.
27
00:00:43,028 --> 00:00:45,729
«گوین اندروز» خیلی بیشتر از
اونیه که نشون میده.
28
00:00:45,731 --> 00:00:48,599
و آدمی با سابقه تو باید خیلی
مراقب باشه با کی
29
00:00:48,601 --> 00:00:50,667
میره سیزده به در.
30
00:00:50,669 --> 00:00:51,702
بهم بگو در مورد چی حرف میزنی،
31
00:00:51,704 --> 00:00:54,037
یا گورتو از دفترم گم کن.
32
00:00:54,039 --> 00:00:56,507
اعتراف میکنم دارم میفهم چی
در اون دختر دیدی.
33
00:00:56,509 --> 00:00:57,875
به همین امید داشتم.
34
00:00:57,877 --> 00:00:59,543
حالا میتونم بهت بگم چرا
بهش امید داشتم.
35
00:00:59,545 --> 00:01:00,944
چیو بهم نگفتی؟
36
00:01:00,946 --> 00:01:02,679
اسم اون قراره رسمیت پیدا کنه.
37
00:01:05,851 --> 00:01:07,441
منظورم اینه که،
از کجا باید بدونم اون
38
00:01:07,442 --> 00:01:08,641
- ازدواج کرده بود؟
- نمیدونم،
39
00:01:08,643 --> 00:01:10,476
شاید حلقه ازدواجش راهنماییپ
خوبی میتونست برات باشه.
40
00:01:10,478 --> 00:01:11,644
هممم.
41
00:01:11,646 --> 00:01:14,113
من 23 ساله بودم میدونی؟
42
00:01:14,115 --> 00:01:15,815
اصلاً دنبال نگاه کردن به حلقه نبودم.
43
00:01:15,817 --> 00:01:18,284
وقتی جوننتر بودی واقعاً
دل و جیگر داشتی.
44
00:01:18,286 --> 00:01:20,720
هنوزم دارم
دستت درد نکنه.
45
00:01:20,722 --> 00:01:23,122
خب چرا نمیری سر اصل مطلب؟
46
00:01:23,124 --> 00:01:25,758
- سر چی برم؟
- «هاروی»، تو دوستای
47
00:01:25,760 --> 00:01:29,028
زیادی داری که باهاشون نوشیدنی بخوری
خیلیاشون از من خوشگلترن.
48
00:01:29,030 --> 00:01:30,463
یه چیزی تو ذهنت هست.
49
00:01:30,465 --> 00:01:33,032
- بگو بشنویم.
- «رابرت» یادت میاد
50
00:01:33,034 --> 00:01:34,734
بهم گفتی به «سامانتا» قول دادی
51
00:01:34,736 --> 00:01:36,569
- اسمش رسمیت پیدا کنه؟
- آره.
52
00:01:36,571 --> 00:01:40,206
به «الکس» هم همین قولُ دادم.
53
00:01:40,208 --> 00:01:43,309
- چرا الآن داری بهم میگی؟
- چون ما شریکیم.
54
00:01:43,311 --> 00:01:47,446
نمیخوام هیچ رازیُ از شریکم مخفی کنم.
55
00:01:47,448 --> 00:01:49,982
خب فکر کنم فقط یه کار میشه کرد.
56
00:01:49,984 --> 00:01:52,485
- چیکار؟
- این مشکلُ از سر راه برداریم.
57
00:01:52,487 --> 00:01:54,654
چون هیچ راهی وجود نداره
هردومون بتونیم به
58
00:01:54,656 --> 00:01:56,923
قولی که دادیم عمل کنیم
تا جایی که میدونیم،
59
00:01:56,925 --> 00:01:59,625
یکیشون ممکنه قبل از
اینکه بخوایم تصمیمی بگیریم
60
00:01:59,627 --> 00:02:01,427
- با اتوبوس تصادف کنه.
- پس حدس میزنم
61
00:02:01,429 --> 00:02:02,762
شانس آوردیم اسم جفتمون از الآن
62
00:02:02,764 --> 00:02:05,965
- رسمیت پیدا کرده.
- همینطوره.
63
00:02:05,967 --> 00:02:09,168
- بازم میخوری؟
- آره، یه دوبل آماده کن.
64
00:02:09,170 --> 00:02:11,070
و کجا داری میری؟
65
00:02:11,072 --> 00:02:14,540
میرم واسه اون دوبل جا باز کنم.
66
00:02:15,910 --> 00:02:17,143
معذرت میخوام، اشکالی نداره اگه یه لحظه...؟
67
00:02:17,145 --> 00:02:20,680
اه خیلی متأسفم، من
نشنیدم شما دارید میاید.
68
00:02:20,682 --> 00:02:24,083
- ام فقط میرم.
- شما حالتون خوبه؟
69
00:02:24,085 --> 00:02:25,685
آه، بله.
70
00:02:25,687 --> 00:02:28,788
من، فقط یه تماس تلفنی داشتم.
71
00:02:28,790 --> 00:02:31,190
ام، زیاد مهم نیست.
72
00:02:31,192 --> 00:02:33,326
- معذرت میخوام.
- نه شما بمونید.
73
00:02:33,328 --> 00:02:35,161
من از توالت طبقه پایین استفاده میکنم.
74
00:02:35,163 --> 00:02:38,164
هرچقدر میخواین بمونید.
75
00:02:38,166 --> 00:02:41,701
اگه براتون مهمه...
76
00:02:41,703 --> 00:02:44,036
امیدوارم همه چیز مرتب باشه.
77
00:02:46,441 --> 00:02:49,475
متشکرم.
78
00:02:51,512 --> 00:02:53,913
تو خونه من چیکار داری؟
79
00:02:53,915 --> 00:02:56,482
اینجام چون یه راهی پیدا کردم
نقاشی "رنوآر" برات برگردونم،
80
00:02:56,484 --> 00:02:58,150
ولی یه چیزی لازم دارم.
81
00:02:58,152 --> 00:03:00,052
- و دقیقاً چیه؟
- اون ویلایی که توی بوردو هست
82
00:03:00,054 --> 00:03:02,388
بده به همسر سابقت، و تضمین
بده اون یه پاپاسی برای
83
00:03:02,390 --> 00:03:04,690
- خرج نکنه.
- و چرا باید همچین کاری بکنم؟
84
00:03:04,692 --> 00:03:06,492
چون از من خواستی نقاشیُ پس بگیرم
85
00:03:06,494 --> 00:03:08,127
و این تنها راهیه که میشه پس گرفت.
86
00:03:08,129 --> 00:03:09,762
نه، منظورم اینه که چرا باید
اینکارو بکنم
87
00:03:09,764 --> 00:03:12,331
وقتی شرکت تو میخواد
با بزرگترین رقیبم قرارداد امضا کنه؟
88
00:03:12,333 --> 00:03:14,467
- درمورد چی حرف میزنی؟
- من تازه فهمیدم
89
00:03:14,469 --> 00:03:16,302
«سامانتا ویلر» میخواد
با دلتا قرارداد ببنده.
90
00:03:16,304 --> 00:03:17,737
- لعنت بر شیطون.
- من فکر کردم
91
00:03:17,739 --> 00:03:19,472
واضح گفتم که اگه
قراره با تو قرارداد ببندم
92
00:03:19,474 --> 00:03:21,073
باید بتونم بهت اعتماد کنم.
93
00:03:21,075 --> 00:03:23,075
اینکه از من به عنوان یه
وسیله استتارت استفاده کنی این حسو بهم
94
00:03:23,077 --> 00:03:24,510
- نمیده که بهت اعتماد کنم.
- «گوین» اونطور که
95
00:03:24,512 --> 00:03:26,245
- فکر میکنی نیست.
- بهت گفتم،
96
00:03:26,247 --> 00:03:28,414
اون نقاشی برای من
یه موضوع شخصیه.
97
00:03:28,416 --> 00:03:30,349
دلیلشم بهت میگم.
98
00:03:30,351 --> 00:03:31,984
پدر من آدم ثروتمندی نبود،
99
00:03:31,986 --> 00:03:34,053
ولی تحصیلات آکادمیک داشت.
100
00:03:34,055 --> 00:03:35,521
اگه فقط یه چیز بود که
براش اهمیت داشت
101
00:03:35,523 --> 00:03:38,290
اون نقاشی بود.
102
00:03:38,292 --> 00:03:40,126
هر یکشنبه، میرفتیم به
گالری های مختلف.
103
00:03:40,128 --> 00:03:41,660
با هم قدم میزدیم، اون باهام درمورد
104
00:03:41,662 --> 00:03:44,096
تمام نقاشیهایی که دیده صحبت میکرد.
105
00:03:44,098 --> 00:03:46,098
میدونی نقاش مورد علاقهاش کی بود؟
106
00:03:46,100 --> 00:03:47,767
رنوآر.
107
00:03:47,769 --> 00:03:49,769
براش 8 میلیون دلار هزینه کردم.
108
00:03:49,771 --> 00:03:53,272
الآن دوبرابر میارزه،
ولی هرگز نمیفروشمش...
109
00:03:53,274 --> 00:03:58,577
چون هر بار که بهش نگاه میکنم...
110
00:03:58,579 --> 00:04:00,446
یاد پدرم میافتم.
111
00:04:00,448 --> 00:04:03,182
«گوین» بهت گفتم اون نقاشیو پس میگیرم
112
00:04:03,184 --> 00:04:04,383
و اینکارو میکنم.
113
00:04:04,385 --> 00:04:05,885
و یه چیز دیگه بگم...
114
00:04:05,887 --> 00:04:07,420
هرگز نمیذارم «سامانتا ویلر»
با خطوط
115
00:04:07,422 --> 00:04:09,588
هوایی لعنتی دلتا قرارداد امضا کنه.
116
00:04:12,794 --> 00:04:14,894
ممنون.
117
00:04:14,896 --> 00:04:17,530
«الکس»، چه سورپرایز دلپذیری.
118
00:04:17,532 --> 00:04:19,098
مزخرف تحویلم نده.
119
00:04:19,100 --> 00:04:20,900
من فهمیدم تو رفتی
دنبال خطوط هوایی دلتا.
120
00:04:20,902 --> 00:04:22,701
نه تنها رفتم دنبالش،
عملاً قراداد تکمیل شده.
121
00:04:22,703 --> 00:04:24,904
چه سریع، چون درست وقتی فهمیدی
من رفتم دنبال
122
00:04:24,906 --> 00:04:26,972
«گوین اندروز» تو رفتی
با دلتا صحبت کردی.
123
00:04:26,974 --> 00:04:28,441
هیچکدومش به اون یکی ربطی نداره.
124
00:04:28,443 --> 00:04:30,543
و منم گفتم مزخرف تحویلم نده.
125
00:04:30,545 --> 00:04:32,945
تو اینکارو کردی چون میدونستی
126
00:04:32,947 --> 00:04:35,214
یا با دلتا امضا میکنی و
من بی اعتبار میشم، یا «گوین اندروز»
127
00:04:35,216 --> 00:04:37,083
منو متهم میکنه که اونو
وسیله استتارم قرار دادم
128
00:04:37,085 --> 00:04:39,485
- و بازم بی اعتبار میشم.
- اگه اینقدر مطمئنی،
129
00:04:39,487 --> 00:04:41,087
پس چرا وایسادی اینجا و داری
130
00:04:41,089 --> 00:04:42,988
- نون عسلی صبحمو خراب میکنی؟
- اومدم بهت بگم
131
00:04:42,990 --> 00:04:44,356
پاتو بکش کنار.
132
00:04:44,358 --> 00:04:45,191
خب این اتفاق نمیافته.
133
00:04:45,193 --> 00:04:46,225
گوش کن چی میگم.
134
00:04:46,227 --> 00:04:47,293
نمیدونم قبلاً چطور کار میکردی،
135
00:04:47,295 --> 00:04:49,562
ولی این اطراف، ما از پشت به
136
00:04:49,564 --> 00:04:50,796
هم خنجر نمیزنیم.
- و تو اسم اینو چی میذاری
137
00:04:50,798 --> 00:04:53,299
رفتن دنبال موکل سابقم
برای اینکه منو
138
00:04:53,301 --> 00:04:55,668
جلوش خراب کنی؟
139
00:04:55,670 --> 00:04:57,503
چون قرار نیست اینو نادیده بگیرم.
140
00:04:57,505 --> 00:04:59,605
نیاز به اشاره نیست که بهت هشدار
141
00:04:59,607 --> 00:05:01,006
دادم «گوین اندروز» ارزش دردسر نداره.
142
00:05:01,008 --> 00:05:01,974
نمیخوای جلوش خراب بشی،
143
00:05:01,976 --> 00:05:03,375
یا موکل دردسر زیادی داره؟
144
00:05:03,377 --> 00:05:05,144
- کدومش؟
- هردو،
145
00:05:05,146 --> 00:05:06,946
و اگه نمیتونی اینو بفهمی
پس مشکل من نیست.
146
00:05:06,948 --> 00:05:10,149
چیزی که فهمیدم اینه که
تو بین من و یه موکل ایستادی،
147
00:05:10,151 --> 00:05:12,785
و اگه جای تو بودم، سر راه قرار نمیگرفتم.
148
00:05:12,787 --> 00:05:14,487
خب، پس بهتره سریع قرارداد امضا کنی،
149
00:05:14,489 --> 00:05:15,955
چون من تا 50 متری خط پایان قرار دارم
150
00:05:15,957 --> 00:05:18,561
و میخوام زور آخرم بزنم.
151
00:05:18,562 --> 00:05:26,562
.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::.
..::.. 30NAMA.com ..::..
152
00:05:35,752 --> 00:05:42,752
-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |-
.:. @OfficialCinama .:.
153
00:05:44,753 --> 00:05:55,253
«:: مــتـرجـم: مــرتــضــی ::»
|^| Godbless |^|
154
00:06:00,652 --> 00:06:02,018
هی.
155
00:06:02,020 --> 00:06:04,020
- صبح بخیر «رابرت».
- بخیر میشه
156
00:06:04,022 --> 00:06:06,222
اگه این خماری
کوفتی تموم بشه.
157
00:06:06,224 --> 00:06:09,358
- دیر وقت بیرون رفتی؟
- اه نه، اینجا بودم
158
00:06:09,360 --> 00:06:11,961
سنمو یادم رفت و
با «هاروی» لیوان
159
00:06:11,963 --> 00:06:13,629
به لیوان زدیم.
160
00:06:13,631 --> 00:06:15,498
- چیکار میتونم برات بکنم؟
- «رابرت» میدونی،
161
00:06:15,500 --> 00:06:17,199
اگه خمار هستی، میتونم
معجون خاص مادرمو برات درست کنم.
162
00:06:17,201 --> 00:06:19,268
یکم شکر و چایی و شیر جوشیده میخواد،
163
00:06:19,270 --> 00:06:20,703
و البته دوتا تار موی خودم.
164
00:06:20,705 --> 00:06:22,371
ممنون، ولی ترجیح میدم خمار بمونم.
165
00:06:22,373 --> 00:06:23,739
بخاطر چاییه مگه نه؟
166
00:06:23,741 --> 00:06:24,941
چون اون بومی همین کشوره و
167
00:06:24,943 --> 00:06:26,375
- میتونم برات...
- «لوئیس»،
168
00:06:26,377 --> 00:06:28,578
خبر مرگت واسه چی اومدی اینجا؟
169
00:06:28,580 --> 00:06:30,379
خیلی خب «رابرت».
170
00:06:30,381 --> 00:06:32,715
دیروز وقتی احساس میکردم
نادیده گرفته شدم،
171
00:06:32,717 --> 00:06:35,985
تو و «هاروی» بهم اطلاع دادین
که منو هم حساب کردین.
(با یه ساعت)
172
00:06:35,987 --> 00:06:38,421
خب، من متوجه شدم یه نفر هست که
173
00:06:38,423 --> 00:06:40,323
من اونو حسابش نکرده بودم.
174
00:06:40,325 --> 00:06:42,091
- در مورد چی حرف میزنی؟
- وقتی «کاترینا» رو از
175
00:06:42,093 --> 00:06:44,393
شرکت تو آوردم، بهش گفتم
اون قراره جوانترین
176
00:06:44,395 --> 00:06:45,895
شریک ارشد تاریخ این شرکت باشه،
177
00:06:45,897 --> 00:06:47,797
و میخوام به این قول عمل کنم.
178
00:06:47,799 --> 00:06:49,065
خب بذار ببینم درست متوجه شدم:
179
00:06:49,067 --> 00:06:51,400
تو میخوای قولی که بهش دادیو
به من مربوط کنی
180
00:06:51,402 --> 00:06:53,102
تا بتونی از من بدزدیش.
181
00:06:53,104 --> 00:06:54,704
«رابرت» موضوع این نیست و خودتم میدونی.
182
00:06:54,706 --> 00:06:57,273
«کاترینا» یه وکیل خیلی خوبیه
و وقتش رسیده.
183
00:06:57,275 --> 00:06:59,775
شاید وقتش شده،
ولی شریک ارشد بودن
184
00:06:59,777 --> 00:07:02,244
فقط وکیل بودن نیست «لوئیس».
185
00:07:02,246 --> 00:07:04,180
باید کارمندارو مدیریت کنه
و من نمیدونم
186
00:07:04,182 --> 00:07:05,815
«کاترینا بنت» با کارمندها چطور کار میکنه.
187
00:07:05,817 --> 00:07:07,450
خب، تو بهم بگو.
188
00:07:07,452 --> 00:07:09,819
چیکار میتونه بکنه تا
خودشو بهت ثابت کنه؟
189
00:07:13,825 --> 00:07:15,458
معذرت میخوام آقای «اسپکتر»؟
190
00:07:15,460 --> 00:07:18,127
- تورو میشناسم، تو...
- همون دیشبی.
191
00:07:18,129 --> 00:07:19,762
من اه...
192
00:07:19,764 --> 00:07:21,764
میخواستم اینو برگردونم.
193
00:07:21,766 --> 00:07:23,633
خیلی مهربون بودید.
ممنونم.
194
00:07:23,635 --> 00:07:24,967
چیزی نیست، فقط امیدوار بودم
195
00:07:24,969 --> 00:07:26,969
- همه چیز مرتب باشه.
- راستش،
196
00:07:26,971 --> 00:07:29,105
بخاطر همین اینجا هستم.
197
00:07:29,107 --> 00:07:31,540
- منظورت چیه؟
- دیشب ناراحت بودم
198
00:07:31,542 --> 00:07:33,876
چون مادرم باهام تماس گرفت.
199
00:07:33,878 --> 00:07:37,313
اون جراحی لازم داره و
من از پس هزینهاش بر نمیام.
200
00:07:37,315 --> 00:07:38,781
درخواستت چیه؟
201
00:07:38,783 --> 00:07:41,017
من به اندازه کافی اضافه کاری داشتم
202
00:07:41,019 --> 00:07:43,019
تا بتونم این جراحی رو ممکن کنم،
203
00:07:43,021 --> 00:07:45,655
اما دستمزد اضافه کاری
رو نمیدند چون عنوان من
204
00:07:45,657 --> 00:07:48,190
مدیر تدارکات هست.
205
00:07:48,192 --> 00:07:49,892
من چیزیو مدیریت نمیکنم.
206
00:07:49,894 --> 00:07:52,194
- امیدوار بودم شاید...
-شاید بتونم
207
00:07:52,196 --> 00:07:55,398
- پولتو بهت برسونم.
- بله.
208
00:07:55,400 --> 00:07:57,466
- گوش کن، خانمه...؟
- «انا».
209
00:07:57,468 --> 00:08:00,169
«آنا رید».
- «آنا»، کارفرمای تو
210
00:08:00,171 --> 00:08:02,738
صاحب ملک منه، پس
اگه من دخالت کنم
211
00:08:02,740 --> 00:08:04,507
اوضاع میتونه خیلی پیچیده بشه.
212
00:08:04,509 --> 00:08:07,977
ولی پرداخت دستمزد کاری
من یه مسئله سادهست.
213
00:08:07,979 --> 00:08:09,812
اگه حقیقت داشت، چرا باید به من گوش کنه
214
00:08:09,814 --> 00:08:11,881
وقتی به تو گوش نمیکنه؟
215
00:08:11,883 --> 00:08:14,717
چون آدمایی مثل من اهمیتی ندارن
216
00:08:14,719 --> 00:08:16,719
برای آدمایی مثل اون.
217
00:08:16,721 --> 00:08:20,489
من فقط خانمی هستم که
توالت رو تمیز میکنه.
218
00:08:20,491 --> 00:08:22,658
خواهش میکنم آقای «اسپکتر».
219
00:08:22,660 --> 00:08:26,395
برای من هیچ افتخاری
نداره که اینو ازتون بخوام
220
00:08:26,397 --> 00:08:28,898
ولی مادرم به این نیاز داره
و وقتی مربوط
221
00:08:28,900 --> 00:08:31,400
به مراقبت کردن از کسانی
که دوستشون داریم میشه،
222
00:08:31,402 --> 00:08:34,737
تکبر جایی نداره.
223
00:08:34,739 --> 00:08:37,073
باشه.
224
00:08:37,075 --> 00:08:40,042
نمیتونم هیچ قولی بدم
ولی سعیمو میکنم.
225
00:08:40,044 --> 00:08:41,177
متشکرم.
226
00:08:41,179 --> 00:08:44,213
میدونستم شما لطف میکنید.
227
00:08:49,854 --> 00:08:52,121
بهم نگو الآن با خانم
نظافت چی داری قرار میذاری.
228
00:08:52,123 --> 00:08:55,257
- و اگه میذاشتم چی؟
- بهت تبریک میگفتم.
229
00:08:55,259 --> 00:08:56,859
ولی چرا بهم نمیگی چرا اومده بود اینجا.
230
00:08:56,861 --> 00:08:58,761
دیشب تو دستشویی دیدمش.
231
00:08:58,763 --> 00:09:00,362
داشت گریه میکرد.
232
00:09:00,364 --> 00:09:01,931
مالک ساختمون پولی که طلب
داره رو بهش نمیده،
233
00:09:01,933 --> 00:09:03,466
و ازم خواست بررسیش کنم.
234
00:09:03,468 --> 00:09:05,301
ینی ازت خواسته با صاحب ملک
235
00:09:05,303 --> 00:09:06,769
درگیر بشی، کسی که نیازی نیست
236
00:09:06,771 --> 00:09:08,537
بهت بگم یه عوضی بیشعوره،
237
00:09:08,539 --> 00:09:10,539
- و این فکر بدیه.
- «رابرت» من احمق نیستم،
238
00:09:10,541 --> 00:09:12,742
نمیخوام با «دیوید فاکس» درگیری درست کنم.
239
00:09:12,744 --> 00:09:14,577
میخوام دو دقیقه باهاش صحبت کنم.
240
00:09:14,579 --> 00:09:17,246
اگه با من هم نظر نباشه
دیگه کاریش نمیشه کرد.
241
00:09:17,248 --> 00:09:19,715
بهم اعتماد کن.
242
00:09:19,717 --> 00:09:21,584
باشه «هاروی».
243
00:09:21,586 --> 00:09:24,720
بهت اعتماد دارم.
244
00:09:31,062 --> 00:09:33,329
اینجایی، همه جا دنبالت میگشتم.
245
00:09:33,331 --> 00:09:35,965
«لوئیس»، اگه میتونی کارتو بذاری برای بعد...
246
00:09:35,967 --> 00:09:37,233
نمیتونم، میخوام روی
247
00:09:37,235 --> 00:09:38,634
«برایان آلتمان» نظارت کنی.
- چی؟
248
00:09:38,636 --> 00:09:40,236
«لوئیس»، من وسط یه پرونده هستم،
249
00:09:40,238 --> 00:09:41,937
و تا یه ساعت دیگه یه
ملاقات خیلی مهم دارم.
250
00:09:41,939 --> 00:09:42,972
خب، ازش بخواه بهت کمک کنه.
251
00:09:42,974 --> 00:09:44,673
من کمک لازم ندارم، و نمیتونم
252
00:09:44,675 --> 00:09:46,075
الآن به کسی امر و نهی کنم.
253
00:09:46,077 --> 00:09:47,743
موضوع امر و نهی کردن نیست
موضوع مدیریته.
254
00:09:47,745 --> 00:09:49,979
پس از یکی دیگه بخواه مدیریتش کنه.
255
00:09:49,981 --> 00:09:51,113
ای بابا «کاترینا»
این یه فرصت
256
00:09:51,115 --> 00:09:53,282
برای شریک ارشد شدنه.
257
00:09:53,284 --> 00:09:54,750
- اه خدای من.
- درسته.
258
00:09:54,752 --> 00:09:56,118
همین الآن با «رابرت زین»
در مورد قولی که
259
00:09:56,120 --> 00:09:57,820
به تو دادم حرف زدم، و حتی نباید
260
00:09:57,822 --> 00:09:58,921
اینو بهت بگم، کسی نباید بدونه.
261
00:09:58,923 --> 00:10:00,756
اگه بتونی بهش ثابت کنی از پس
262
00:10:00,758 --> 00:10:02,858
مدیریت برمیای اون موافقه.
263
00:10:02,860 --> 00:10:04,760
باشه، اه...
264
00:10:04,762 --> 00:10:06,328
ببین، پس یه لطفی بهم بکن.
265
00:10:06,330 --> 00:10:08,297
به «برایان» بگو خودشو با «بیگلو تکستایلز»
266
00:10:08,299 --> 00:10:09,965
معرفی کنه و بیاد منو تا 45
267
00:10:09,967 --> 00:10:11,967
دقیقه دیگه تو اتاق کنفرانس ببینه.
268
00:10:11,969 --> 00:10:14,136
«کاترینا»، چیزی شده؟
269
00:10:14,138 --> 00:10:15,404
چرا باید چیزی شده باشه؟
270
00:10:15,406 --> 00:10:16,872
نمیدونم، فقط اینکه بهت
271
00:10:16,874 --> 00:10:17,907
گفتم داری به آرزوت میرسی
272
00:10:17,909 --> 00:10:20,342
ولی انگار یه کابوس وحشتناک دیدی.
273
00:10:20,344 --> 00:10:22,444
متأسفم «لوئیس».
274
00:10:22,446 --> 00:10:26,115
این خبر فوق العادهایه، فقط
مشکل زمان دارم.
275
00:10:26,117 --> 00:10:28,717
پس خواهش میکنم به «برایان» بگو
بره اونجا
276
00:10:28,719 --> 00:10:32,154
و از اونجا به بعدش با من.
277
00:10:32,156 --> 00:10:34,590
باشه، بهش خبر میدم.
278
00:10:40,798 --> 00:10:42,398
«دیوید فاکس».
279
00:10:42,400 --> 00:10:43,966
من «هاروی اسپکتر» هستم.
280
00:10:43,968 --> 00:10:45,968
از همون، اسپکتر لیت هستی؟
281
00:10:45,970 --> 00:10:47,703
بهم نگو اینکه اسممون عوض کردیم
282
00:10:47,705 --> 00:10:50,306
- دوباره قراره مشکل ایجاد کنه.
- نه اینطور نیست.
283
00:10:50,308 --> 00:10:52,308
«دانا پالسن» تو اجاره نامه جدیدت اینو دید.
284
00:10:52,310 --> 00:10:54,210
خب، «دانا» هم روش خودشو
برای خواستههاش داره.
285
00:10:54,212 --> 00:10:55,878
حرف خواسته ها شد چرا بهم نمیگی
286
00:10:55,880 --> 00:10:57,680
- تو چی میخوای.
- به کمکت نیاز دارم.
287
00:10:57,682 --> 00:10:59,448
اون خانم نظافتچی طبقه
288
00:10:59,450 --> 00:11:01,383
نمیتونه هزینه درمان مادرشو پرداخت کنه.
289
00:11:01,385 --> 00:11:04,186
مشخص شد از نظر فنی
اون مدیر تدارکاته،
290
00:11:04,188 --> 00:11:06,355
که یعنی اون مجاز نیست
اضافه کاری بکنه.
291
00:11:06,357 --> 00:11:08,023
یه پیشخدمت با عنوان مدیریت.
292
00:11:08,025 --> 00:11:09,758
آخه به نظر من اون صاحب اختیاره.
293
00:11:09,760 --> 00:11:11,994
من و تو هردو میدونیم این فقط
294
00:11:11,996 --> 00:11:13,729
یه روش کوچیک واسه
نپرداختن طلباشه.
295
00:11:13,731 --> 00:11:15,531
- من چیزی در این مورد نمیدونم.
- اه، چرند نگو.
296
00:11:15,533 --> 00:11:16,565
- اون کارمند توئه.
- اشتباهه.
297
00:11:16,567 --> 00:11:17,800
من با تمام نظافتچیهام تو یه شرکت
298
00:11:17,802 --> 00:11:20,202
دیگه قرارداد بستم،
شرکتی که خودم اداره نمیکنم.
299
00:11:20,204 --> 00:11:22,004
داری بهم میگی اون شرکت برات
مهمتر از
300
00:11:22,006 --> 00:11:23,472
یه تیکه کاغذ تو صندوق پستیه؟
301
00:11:23,474 --> 00:11:24,874
چرا خودت نمیری ملاقاتشون
و بفهمی؟
302
00:11:24,876 --> 00:11:26,675
گوش کن «دیوید»، فقط دارم میگم
303
00:11:26,677 --> 00:11:28,210
کار درستو انجام بدی.
304
00:11:28,212 --> 00:11:30,045
- دستمزد کارشو بهش بده.
- میدونی،
305
00:11:30,047 --> 00:11:31,614
چرا دستتو تو جیب خودت نمیکنی؟
306
00:11:31,616 --> 00:11:32,848
چرا داری از من میخوای اینکارو بکنم.
307
00:11:32,850 --> 00:11:35,351
حالا اگه اینکارو براش بکنم،
باید برای همه اینکارو بکنم.
308
00:11:35,353 --> 00:11:36,785
و اگه اینکارو براش نکنی،
309
00:11:36,787 --> 00:11:38,520
مجبور میشی برای همه اینکارو بکنی.
310
00:11:38,522 --> 00:11:40,689
بهتره مراقب باشی چی داری بهم میگی،
311
00:11:40,691 --> 00:11:42,258
چون تا جایی که فراموش کردی
هنوز داری زیر
312
00:11:42,260 --> 00:11:44,126
- سقف من زندگی میکنی.
- و اگه تو کوتاه نیای،
313
00:11:44,128 --> 00:11:46,328
این سقف و هرچیزی که
توش داری ازت میگیرم،
314
00:11:46,330 --> 00:11:48,297
چون تو الآن ده دوازده تا قانون نقض کردی
315
00:11:48,299 --> 00:11:50,299
- اونم با تهدید یه مستأجر.
- میخوای با من در بیافتی،
316
00:11:50,301 --> 00:11:52,468
میتونی شروع کنی،
چون با تلافی تهدید آدمایی مثل تو
317
00:11:52,470 --> 00:11:54,003
به اینجایی که الآن هستم رسیدم.
318
00:11:54,005 --> 00:11:55,871
بار آخر میگم،
«دانا» تورو سرجات نشوند.
319
00:11:55,873 --> 00:11:57,606
خب من «دانا» نیستم،
320
00:11:57,608 --> 00:12:01,076
پس بهتره پولی که بدهی داری
به موکل من پرداخت کنی.
321
00:12:04,081 --> 00:12:05,748
- «الکس».
- باید در مورد
322
00:12:05,750 --> 00:12:07,650
«سامانتا ویلر» حرف بزنیم.
323
00:12:07,652 --> 00:12:09,818
- این ینی چی؟
- ینی اون میخواد با
324
00:12:09,820 --> 00:12:11,921
خطوط هوایی دلتا ساخت
و پاخت کنه و میخوام جلوشو بگیری.
325
00:12:11,923 --> 00:12:13,923
دلتا یه موکل خیلی مهمه؛ چرا
باید جلوشُ بگیرم؟
326
00:12:13,925 --> 00:12:15,557
چون اون رفته سراغ دلتا تا نذاره من با
327
00:12:15,559 --> 00:12:17,059
«گوین اندروز» قرارداد امضا کنم
و هم تیمیها اینکارو
328
00:12:17,061 --> 00:12:18,460
با همدیگه نمیکنن.
329
00:12:18,462 --> 00:12:20,129
این هم تیمی که گفتی به نظر جالب میاد،
330
00:12:20,131 --> 00:12:21,830
ولی تو رفتی سراغ یکی
از موکلهای قدیمیش.
331
00:12:21,832 --> 00:12:23,632
من «گوین» رو انتخاب نکردم
چون موکل اون بود.
332
00:12:23,634 --> 00:12:25,801
«گوینُ» انتخاب کردم چون یه موکل با ارزش برای
333
00:12:25,803 --> 00:12:27,403
«رابرت زین» بود.
334
00:12:27,405 --> 00:12:29,038
و این حقیقت که اون موکل قبلیش
بود جلوی منو نمیگرفت.
335
00:12:29,040 --> 00:12:30,606
جلوی تورو نمیگرفت یا مثل
یه توت فرنگی رو کیک بود؟
336
00:12:30,608 --> 00:12:32,174
حالا چه فرقی میکنه؟
337
00:12:32,176 --> 00:12:34,009
خب با توجه به چیزی که ازم میخوای انجام بدم،
338
00:12:34,011 --> 00:12:35,644
- خیلی تفاوت ایجاد میکنه.
- «لوئیس»، بعد از اینکه «زین»
339
00:12:35,646 --> 00:12:38,080
شد قائم مقام میخواستم جلوی اون زنو بگیرم،
340
00:12:38,332 --> 00:12:40,732
ولی تو گفتی به جاش باید با «زین»
دوست بشم.
341
00:12:40,734 --> 00:12:42,601
پس من رفتم سراغ «گوین» تا
بتونم «رابرتُ» تحت تأثیر بذارم.
342
00:12:42,603 --> 00:12:44,603
و اگه تو نمیخوای جلوشُ بگیری
خودم همون
343
00:12:44,605 --> 00:12:45,771
اول کار میرم پیگیر دختره میشم.
344
00:12:45,773 --> 00:12:47,506
خیلی خب «الکس» باشه.
345
00:12:47,508 --> 00:12:49,408
ولی رها کردن موکلی با یه
صورتحساب هشت رقمی
346
00:12:49,410 --> 00:12:51,443
قراره بد سرو صدایی ایجاد کنه
پس من اینکارو میکنم،
347
00:12:51,445 --> 00:12:53,178
ولی بهتره تو «گوین اندروز» بیاری.
348
00:12:53,180 --> 00:12:54,746
حتماً «لوئیس».
349
00:12:54,748 --> 00:12:56,882
بهت قول میدم.
350
00:13:06,191 --> 00:13:07,891
سامانتا ویلر.
351
00:13:07,893 --> 00:13:09,493
منو تو باید با هم صحبت کنیم.
352
00:13:09,495 --> 00:13:11,161
«لوئیس لیت»، به چه
مناسبتی این افتخار نسیبم شده؟
353
00:13:11,163 --> 00:13:13,664
- اه میدونی من کیم.
- خب، مردی مثل تو
354
00:13:13,666 --> 00:13:16,366
- نیازی به معرفی نداره.
- این لطفتو میرسونه،
355
00:13:16,368 --> 00:13:18,068
اما نیومدم اینجا پاچه خواری منو بکنی.
356
00:13:18,070 --> 00:13:20,170
بذار حدس بزنم، «اکس» فهمید
357
00:13:20,172 --> 00:13:21,605
نمیتونه تنهایی جلوی منو بگیره.
358
00:13:21,607 --> 00:13:23,173
اون فهمید تو داری سعی میکنی
359
00:13:23,175 --> 00:13:24,875
اونو بی اعتبار کنی، که
برای همین اومدم
360
00:13:24,877 --> 00:13:26,510
بهت بگم دنبال دلتا نباید بری.
361
00:13:26,512 --> 00:13:28,412
باورم نمیشه.
362
00:13:28,414 --> 00:13:29,913
جدی داری بهم میگی نمیتونم با یکی از
363
00:13:29,915 --> 00:13:32,816
بزرگترین خطوط هوایی دنیا
قرارداد امضا کنم؟
364
00:13:32,818 --> 00:13:34,051
آره، همینطوره.
365
00:13:34,053 --> 00:13:38,455
و بحثی هم نداریم؛ این یه دستوره.
366
00:13:38,457 --> 00:13:40,524
امیدوارم این فرصتو داشتی
367
00:13:40,526 --> 00:13:42,059
که خوب و محکم
368
00:13:42,061 --> 00:13:44,862
در مورد این فکر کرده باشی.
369
00:13:44,864 --> 00:13:47,397
چون من جای تو بودم مراقب
بودم چه آرزویی میکردم.
370
00:13:47,399 --> 00:13:49,366
داری سعی میکنی منو بترسونی؟
371
00:13:49,368 --> 00:13:51,201
فقط یه توصیه کوچیک بهت کردم.
372
00:13:51,203 --> 00:13:53,070
خب به من گوش کن خوشگله.
373
00:13:53,072 --> 00:13:54,705
میفهمم.
374
00:13:54,707 --> 00:13:55,806
تو همون دختر معروف هستی.
375
00:13:55,808 --> 00:13:57,941
خب میدونی من کیم؟
376
00:13:57,943 --> 00:13:59,309
من همون «لیت» هستم.
377
00:13:59,311 --> 00:14:02,112
و میتونی واسه من این
قدو بالات رو به رخم بکشی
378
00:14:02,114 --> 00:14:05,382
مثلاً تو بریجت نیلسن تو
1985 هستی...
379
00:14:05,384 --> 00:14:08,218
منو تبدیل به یه فنجون کنی،
مجبورم کنی تسلیم بشم.
380
00:14:08,220 --> 00:14:12,055
خب یه خبر برات دارم، این اتفاق نمیافته.
381
00:14:12,057 --> 00:14:14,391
خیلی خب.
382
00:14:14,393 --> 00:14:16,493
بیخیال دلتا میشم.
383
00:14:16,495 --> 00:14:17,928
میدونستم به روش من انجامش میدی.
384
00:14:17,930 --> 00:14:21,131
ولی یه روزی...
385
00:14:21,133 --> 00:14:24,401
میای و ازم درخواست یه لطف میکنی.
386
00:14:24,403 --> 00:14:29,039
شاید امروز نباشه، شاید فردا نباشه.
387
00:14:29,041 --> 00:14:31,542
ولی اون روز میرسه...
388
00:14:31,544 --> 00:14:33,911
و وقتی برسه...
389
00:14:33,913 --> 00:14:37,181
این مکالمه رو به خاطر میسپارم.
390
00:14:37,183 --> 00:14:39,716
و «لوئیس»؟
391
00:14:39,718 --> 00:14:41,952
و اگه فکر کردی نمیتونم تورو
تبدیل به فنجون کنم،
392
00:14:41,954 --> 00:14:45,656
به شدت در اشتباه به سر میبری.
393
00:14:45,658 --> 00:14:47,224
خب دیگه بیخیال اون موکل میشی.
394
00:14:47,226 --> 00:14:50,594
من باید برم جایی.
395
00:14:50,596 --> 00:14:53,430
معلومه که میری.
396
00:14:59,920 --> 00:15:01,420
«برایان».
397
00:15:01,422 --> 00:15:03,388
چه خبر شده؟ سردرگم به نظر میای.
398
00:15:03,390 --> 00:15:04,717
سردرگم نیستم، فقط
تحت فشارم.
399
00:15:04,718 --> 00:15:06,329
تو «کاترینا»رو ندیدی؟
- نه چطور؟
400
00:15:06,330 --> 00:15:07,863
«بیگلو تکستایلز» تو اتفاق کنفرانسه
401
00:15:07,865 --> 00:15:10,666
و یه جلسه واسه پنج دقیقه
پیش برنامه ریزی شده بود.
402
00:15:10,668 --> 00:15:12,201
- نمیدونم چیکار کنم.
- آروم باش.
403
00:15:12,203 --> 00:15:14,403
«کاترینا» هیچوقت هیچ ملاقاتی
تو عمرش فراموش نکرده.
404
00:15:14,405 --> 00:15:15,604
و اگرم اینجا نیست
میرسه.
405
00:15:15,606 --> 00:15:16,405
- فقط برو و شروع کن.
- مشکل اینجاست که
406
00:15:16,407 --> 00:15:17,406
یه ساعت پیش پرونده رسید دستم.
407
00:15:17,408 --> 00:15:20,409
در بهترین شرایط
موضوعات اصلی برام مبهمه.
408
00:15:20,411 --> 00:15:21,977
- فکر کنم باید کنسلش کنم.
- فکر نمیکنم
409
00:15:21,979 --> 00:15:23,279
- ایده خوبی باشه.
- ولی اگه به جلسه
410
00:15:23,281 --> 00:15:25,161
نرسه و من جلسه رو شروع کنم چی میشه؟
411
00:15:25,185 --> 00:15:26,802
و اگه جلسه رو کنسل کنی و اون سه دقیقه
412
00:15:26,803 --> 00:15:28,009
بعدش برسه چی میشه؟
413
00:15:28,010 --> 00:15:29,580
دانا..
برایان ببین
414
00:15:30,694 --> 00:15:32,761
من ارزش تورو میدونم، و باور دارم
415
00:15:32,763 --> 00:15:34,896
«کاترینا» ارزش تورو میدونه،
ولی حقیقت اینه که،
416
00:15:34,898 --> 00:15:36,932
همین چند وقت پیش،
تو وضعیت قرمز قرار داشتی.
417
00:15:36,934 --> 00:15:39,067
اگه به این پرونده دعوت شدی،
418
00:15:39,069 --> 00:15:40,435
یهت یه فرصت دیگه داده شده.
419
00:15:40,437 --> 00:15:42,070
و کنسل کردن یه جلسه که
«کاترینا» یکم
420
00:15:42,072 --> 00:15:44,606
دیر کرده راه خوبی واسه
اثبات خودم نیست.
421
00:15:44,608 --> 00:15:46,775
نه، نیست.
422
00:15:48,545 --> 00:15:50,378
درست میگی.
423
00:15:50,380 --> 00:15:52,914
میرم سراغش.
424
00:15:55,703 --> 00:15:56,969
«هاروی».
425
00:15:56,971 --> 00:15:59,216
دلیلی داره چرا توالتهای طبقه 49
426
00:15:59,217 --> 00:16:01,139
- هنوز جمع و جور نشده؟
- من از کجا باید بدونم؟
427
00:16:01,140 --> 00:16:03,072
چون وقتی تماس گرفتم، اونا گفتن
428
00:16:03,073 --> 00:16:04,592
تا چهار ساعت آینده نمیتونن بهش برسن
429
00:16:04,593 --> 00:16:06,574
و تا اون موقع، تو میتونی
430
00:16:06,575 --> 00:16:08,308
یه نگاهی بهش بندازی.
431
00:16:08,310 --> 00:16:09,739
حرومزاده.
432
00:16:11,513 --> 00:16:13,947
تو تو تو.
433
00:16:13,949 --> 00:16:15,415
هرکاری میکنین بذارین کنار
434
00:16:15,417 --> 00:16:16,716
- بیاید تو اتاق کنفرانس.
-- داریم روی یه...
435
00:16:16,718 --> 00:16:17,717
برام مهم نیست رو چی دارید کار میکنید.
436
00:16:17,719 --> 00:16:22,388
اتاق کنفرانس، پنج دقیقه دیگه.
437
00:16:22,390 --> 00:16:24,023
هاروی.
438
00:16:24,025 --> 00:16:25,225
«دانا»، من الان وسط یه کاری هستم.
439
00:16:25,227 --> 00:16:27,193
دارم میبینم، میشه بهم بگی اون
440
00:16:27,194 --> 00:16:29,493
کار چه ارتباطی به توالتها داره؟
441
00:16:29,494 --> 00:16:33,396
به اینکه «دیوید فاکس» میخواد
وارد درگیری بشه و منم
442
00:16:33,398 --> 00:16:35,197
- میخوام درگیری نشونش بدم.
- درگیری در مورد چی؟
443
00:16:35,199 --> 00:16:37,237
اون طلب اضافه کاری یه نظافتچی رو نمیده.
444
00:16:37,238 --> 00:16:39,805
صبر کن، پس داری کارمندارو از
445
00:16:39,807 --> 00:16:41,140
ادغام ویستک کنار میکشی
تا به اون کمک کنی؟
446
00:16:41,142 --> 00:16:42,441
باشه، میخوای از کارمندای دیگه استفاده کنم؟
447
00:16:42,443 --> 00:16:43,742
- باشه.
- مهم نیست
448
00:16:43,744 --> 00:16:46,445
از چه کارمندای داری استفاده میکنی،
میخوام بهت بگم که
449
00:16:46,447 --> 00:16:47,780
«دیوید فاکس» شوخی بردار نیست.
450
00:16:47,782 --> 00:16:49,982
و هرچقدر هم که شرافتمندانه باشه،
دلت نمیخواد
451
00:16:49,984 --> 00:16:52,218
سر همچین چیزی با اون درگیر بشی.
452
00:16:52,220 --> 00:16:54,653
میدونم «دانا»، به «زین» هم همینو گفتم.
453
00:16:54,655 --> 00:16:57,156
- ولی...
- ولی چی؟
454
00:16:57,158 --> 00:16:59,925
- «هاروی» کار ما این نیست.
- «مایک» اگه بود اینکارو میکرد.
455
00:16:59,927 --> 00:17:01,794
«مایک» دیگه اینجا نیست
چون به این
456
00:17:01,796 --> 00:17:05,130
نتیجه رسید که ما همچین کارهایی نمیکنیم.
457
00:17:05,132 --> 00:17:08,067
ببین، اگه به «زین» گفتی
میدونستی این ارزششو نداره،
458
00:17:08,069 --> 00:17:10,736
پس خودت میدونی حق با منه.
459
00:17:12,506 --> 00:17:13,906
باشه «دانا»، حق با توئه.
460
00:17:13,908 --> 00:17:16,175
به کارمندا بگو برگردن سر کاری
461
00:17:16,177 --> 00:17:18,744
که داشتن میکردن.
462
00:17:24,018 --> 00:17:27,086
آقای «بیگلو» از دیدنتون خوشحالم.
463
00:17:27,088 --> 00:17:28,320
متأسفم که یکم دیر کردم.
464
00:17:28,322 --> 00:17:29,855
- من «برایان آلتمن» هستم.
- «کاترینا» کجاست؟
465
00:17:30,157 --> 00:17:31,490
مطمئنم بزودی میرسه اینجا.
466
00:17:31,492 --> 00:17:32,624
تا اون موقع میتونم بهتون یکم...
467
00:17:32,626 --> 00:17:35,093
نه نه نه، واسه اونموقع
468
00:17:35,095 --> 00:17:36,695
وقت ندارم.
469
00:17:36,697 --> 00:17:37,796
اگه خانم «بنت» نمیتونه به موقع برسه،
470
00:17:37,798 --> 00:17:40,132
وقتی رسید میتونیم براش توضیح بدیم.
471
00:17:40,134 --> 00:17:41,600
خیلی خب، میبینم عجله دارید.
472
00:17:41,602 --> 00:17:42,935
بیاید از گزارشهایی بالا شروع کنیم.
473
00:17:42,937 --> 00:17:46,004
نمیخوام برام گزارشهای لعنتیو بخونی.
474
00:17:46,006 --> 00:17:49,675
فقط چندتا جواب لازم دارم.
475
00:17:49,677 --> 00:17:52,177
ام، بسیار خب،
چی میخواید بدونید؟
476
00:17:52,179 --> 00:17:53,679
باید دنبال چجور ارائهای باشیم؟
477
00:17:53,681 --> 00:17:56,181
خب، «کینسرو» ادعا کرده
شما تعمداً قرارداد رو
478
00:17:56,183 --> 00:17:58,483
نقض کردید، ولی در جلسات هیئت مدیره
479
00:17:58,485 --> 00:17:59,952
هیچ نقطه نظر منفی در مورد شما وجود نداره.
480
00:17:59,954 --> 00:18:02,654
- خبر خوب اینه.
- خبر بد چیه؟
481
00:18:02,656 --> 00:18:05,057
توی جلسات هیچ دلیل خوبی برای
482
00:18:05,059 --> 00:18:06,892
نقض قرارداد وجود نداره.
483
00:18:06,894 --> 00:18:07,926
دلیل خوبی نداره؟
484
00:18:07,928 --> 00:18:11,229
تو لیست تحویل رو دیدی؟
485
00:18:11,231 --> 00:18:12,698
ام، باید قبل از حساب و کتاب یه نگاه دیگه
486
00:18:12,700 --> 00:18:14,166
- بهشون بندازم.
- یه نگاه دیگه؟
487
00:18:14,168 --> 00:18:18,837
نتایج آزمون استرس چی؟
488
00:18:18,839 --> 00:18:20,138
درسته.
489
00:18:20,140 --> 00:18:21,540
- بذارید پیداش کنم.
- تو حتی نتایج جلسات
490
00:18:21,542 --> 00:18:22,908
کوفتی رو هم نخوندی مگه نه؟
491
00:18:22,910 --> 00:18:26,011
حتماً اون قسمت رو جا انداختم.
492
00:18:26,013 --> 00:18:26,979
اگه اجازه بدید پیداش کنم...
493
00:18:26,981 --> 00:18:28,213
میفهمم اینجا چه خبره.
494
00:18:28,215 --> 00:18:29,781
«کاترینا» فکر کرد من ارزش توجهشو ندارم،
495
00:18:29,783 --> 00:18:31,283
برای همین برام یه بیکفایت رو فرستاد،
496
00:18:31,285 --> 00:18:35,220
- یه کارمند درجه پایین.
- آقای «بیگلو» بهتون اطمینان میدم
497
00:18:35,222 --> 00:18:36,388
موضوع این نیست.
498
00:18:36,390 --> 00:18:38,590
«کاترینا» نسبت به کارش
ارزش زیادی قائله،
499
00:18:38,592 --> 00:18:40,258
و من یه وکیل دارای صلاحیت هستم.
500
00:18:40,260 --> 00:18:41,727
از اینچیزی که من دیدم نه.
501
00:18:41,729 --> 00:18:43,395
و اگه یه وکیل ذی صلاحیت نتونه
کارهای منو پیگیری کنه،
502
00:18:43,397 --> 00:18:46,064
نمیدونم چرا اصلاً باید پروندهامو
بدم دست این شرکت.
503
00:18:46,066 --> 00:18:48,033
خواهش میکنم آقای «بیگلو».
504
00:18:48,035 --> 00:18:49,568
ام، اگه بتونیم دوباره شروع کنیم
فکر کنم شروع
505
00:18:49,570 --> 00:18:50,902
- بدی داشتیم.
- میخوای دوباره شروع کنی؟
506
00:18:50,904 --> 00:18:53,538
خودتو جمع و جور کن، چون من قرار نیست بشینم
507
00:18:53,540 --> 00:18:54,740
دست و پا زدنت واسه کاریو ببینم که
508
00:18:54,742 --> 00:18:56,108
مشخصه اصلاً براش آمادگی نداری.
509
00:18:56,110 --> 00:18:57,275
و دفعه بعد که بهم برای یه ملاقات دیگه
510
00:18:57,277 --> 00:18:59,811
بدون «کاترینا بنت» زنگ بزنی
اصلاً نمیخواد
511
00:18:59,813 --> 00:19:01,813
بهم زنگ بزنی.
512
00:19:13,176 --> 00:19:14,676
باورم نمیشه.
513
00:19:15,044 --> 00:19:16,277
- «برایان»...
- نه، تو منو فرستادی
514
00:19:16,279 --> 00:19:18,880
تنهایی جلسه رو اداره کنم،
و تو چی؟
515
00:19:18,882 --> 00:19:20,548
رفتی تو پارک اسکی بازی کنی؟
516
00:19:20,550 --> 00:19:22,250
- خواهش میکنم، الآن نه.
- چرا الآن، چون موکل
517
00:19:22,252 --> 00:19:24,118
تو همین الآن مثل یه تیکه
آشغال منو انداخت دور.
518
00:19:24,120 --> 00:19:25,853
من نرفتم گردش،
تو دستشویی رفته
519
00:19:25,855 --> 00:19:27,622
بودم استراحت، چون تنها جایی تو
520
00:19:27,624 --> 00:19:31,192
این ساختمونه که تاریک و ساکته.
521
00:19:31,194 --> 00:19:33,127
- در مورد چی حرف میزنی؟
- میگرن داشتم.
522
00:19:33,129 --> 00:19:34,896
یکی از بدترین میگرنهایی که داشتم.
523
00:19:34,898 --> 00:19:36,531
وقتی زمان ملاقات رسید
524
00:19:36,533 --> 00:19:37,665
من درو باز کردم، ولی
حتی با عینک آفتابی هم
525
00:19:37,667 --> 00:19:40,034
نور خورشید مثل قندیل به مغزم
526
00:19:40,036 --> 00:19:43,037
فشار میاورد، و نتونستم بیام بیرون.
527
00:19:43,039 --> 00:19:45,773
«برایان» متأسفم.
528
00:19:45,775 --> 00:19:47,542
اصلاً نمیدونستم تو میگرن داری.
529
00:19:47,544 --> 00:19:49,644
من از دبیرستان میگرن نداشتم.
530
00:19:49,646 --> 00:19:52,313
- استرس باعثش میشن.
- منظورت استرس اخراج
531
00:19:52,315 --> 00:19:53,881
چندتا کارمنده.
532
00:19:53,883 --> 00:19:56,717
روز بعدش شروع شد.
533
00:19:56,719 --> 00:19:58,352
- باید به «لوئیس» بگی
- نه.
534
00:19:58,354 --> 00:19:59,787
«لوئیس» آخرین کسیه که میخوام
در مورد این بدونه.
535
00:19:59,789 --> 00:20:01,489
چرا میخوای اینو ازش مخفی کنی؟
536
00:20:01,491 --> 00:20:03,124
چون تو دهها فرصت برای
شریک ارشد شدن بهت نمیدن،
537
00:20:03,126 --> 00:20:05,159
یه فرصت میدن.
538
00:20:05,161 --> 00:20:07,762
میخوان تورو شریک ارشد بکنن.
539
00:20:07,764 --> 00:20:09,297
آره.
540
00:20:09,299 --> 00:20:11,866
هیچکس نباید اینو بدونه،
حتی من.
541
00:20:11,868 --> 00:20:13,801
و اگه یه دفعه میگرن بگیرم
542
00:20:13,803 --> 00:20:16,103
و طوری نشون بده که از
پس کار بر نمیام...
543
00:20:16,105 --> 00:20:19,473
کسی از من خبردار نمیشه.
544
00:20:19,475 --> 00:20:21,909
- ولی «بیگلو» خیلی عصبانیه.
- خب، «بیگلو» قرار نیست
545
00:20:21,911 --> 00:20:23,444
فردا مرخص بشه.
546
00:20:23,446 --> 00:20:26,814
تا وقتی از پس این
بربیام، مشکلی پیش نمیاد.
547
00:20:26,816 --> 00:20:29,684
تا اون موقع، بهتره برم
قرلند «لوئیس» بشنوم.
548
00:20:29,686 --> 00:20:31,085
«برایان» مجبور نیستی اینکارو بکنی.
549
00:20:31,087 --> 00:20:32,420
اگه نرم، اون در مورد
550
00:20:32,422 --> 00:20:34,789
میگرن تو خبردار میشه.
551
00:20:34,791 --> 00:20:36,624
رک باش.
552
00:20:36,626 --> 00:20:38,192
بهش بگو متأسفی.
553
00:20:38,194 --> 00:20:43,197
شاید خوشحال نشه، ولی
بهت احترام میذاره.
554
00:20:43,199 --> 00:20:44,599
«برایان»،
555
00:20:44,601 --> 00:20:46,100
اگه تا حالا شکی در مورد
556
00:20:46,102 --> 00:20:48,603
ارزشمند بودن کارمندی
مثل تو بود...
557
00:20:48,605 --> 00:20:50,438
دیگه شکی نیست.
558
00:20:51,941 --> 00:20:55,109
- «آنا»، منم «هاوری اسپکتر».
- آقای «اسپکتر».
559
00:20:55,111 --> 00:20:56,844
انتظار نداشتم اینقدر زود
بهم زنگ بزنید.
560
00:20:56,846 --> 00:20:57,945
- این به معنی اینه که...
- متأسفانه
561
00:20:57,947 --> 00:21:01,048
- اینطوری فایده نداره.
- چی؟
562
00:21:01,050 --> 00:21:04,018
سعی کردم باهاشون حرف بزنم،
و کاری از من بر نمیاد.
563
00:21:04,020 --> 00:21:05,519
ینی نمیخوای برای شرکتت
564
00:21:05,521 --> 00:21:07,622
- مشکلی ایجاد بشه.
- نه.
565
00:21:07,624 --> 00:21:09,423
«آنا»...
566
00:21:09,425 --> 00:21:11,359
یه شرکت وکالت دیگه هست که میتونم
تورو بهشون پیشنهاد بدم.
567
00:21:11,361 --> 00:21:13,861
من نمیتونم هزینه یه شرکت دیگه رو بدم.
568
00:21:13,863 --> 00:21:15,129
مجبور نمیشی.
569
00:21:15,131 --> 00:21:17,698
ببین، کسی که پروندههایی مثل اینو پیگیری میکرد
570
00:21:17,700 --> 00:21:19,767
دیگه اینجا کار نمیکنه، ولی
قبلاً تو یه
571
00:21:19,769 --> 00:21:21,969
کلینیک کار میکرد، و دارم
در مورد جا افتادن تو اونجا حرف میزنم.
572
00:21:21,971 --> 00:21:23,304
باید میدونستم
573
00:21:23,306 --> 00:21:25,740
- شما شر منو کم میکنید.
- من شرتو کم نمیکنم.
574
00:21:25,742 --> 00:21:28,442
بهت قول میدم، میرم اونجا و مطمئن میشم
575
00:21:28,444 --> 00:21:32,246
یکی از وکلای اونجا شخصاً
کارو به عهده بگیره.
576
00:21:32,248 --> 00:21:33,681
باشه.
577
00:21:33,683 --> 00:21:37,051
اگه شما به این شرکت
اعتماد دارید منم بهتون اعتماد دارم.
578
00:21:37,053 --> 00:21:39,387
تماس میگیرم.
579
00:21:43,559 --> 00:21:47,228
بله، قطعاً.
580
00:21:47,230 --> 00:21:49,964
موافقم، 100%.
581
00:21:51,734 --> 00:21:55,336
دیگه هیچوقت.
582
00:21:55,338 --> 00:21:56,537
هی «لوئیس» میتونم یه لحظه باهات صحبت کنم؟
583
00:21:56,539 --> 00:21:57,638
معلومه که میتونم، چون میخوام بدونم
584
00:21:57,640 --> 00:21:59,941
تو اون جلسه چه خبر مرگی شده.
585
00:21:59,943 --> 00:22:01,175
- برای همین اومدم که...
- میدونی چیه، ولش کن.
586
00:22:01,177 --> 00:22:02,243
نمیخوام بشنوم، چون همین الآن
587
00:22:02,245 --> 00:22:04,345
تلفنی با «جان بیگلو» صحبت کردم،
588
00:22:04,347 --> 00:22:05,680
و بهم گفت تو نتونستی جواب یه
589
00:22:05,682 --> 00:22:08,149
- سؤال کوفتیو بدی.
- میدونم، و من فقط...
590
00:22:08,151 --> 00:22:09,984
اون در ضمن اینو گفت که
"دیگه نمیخوام تو
591
00:22:09,986 --> 00:22:14,121
جلسهای باشم که برایان آلتمن درش حضور داره."
592
00:22:14,123 --> 00:22:15,756
متأسفم «لوئیس».
متأسفم.
593
00:22:15,758 --> 00:22:16,891
متأسفی؟
594
00:22:16,893 --> 00:22:18,092
فقط همینو داری بگی؟
595
00:22:18,094 --> 00:22:20,594
چون تو الآن «کاترینا»رو ناامید کردی.
596
00:22:20,596 --> 00:22:22,463
میفهمی چی دارم بهت میگم؟
597
00:22:22,465 --> 00:22:24,966
- میفهمم.
- فکر نکنم متوجه شدی.
598
00:22:24,968 --> 00:22:27,935
چون اون میخواست تورو اخرا کنه،
«برایان»، و من بهش اجازه ندادم.
599
00:22:27,937 --> 00:22:29,370
بعد بهت یه فرصت دیگه میده،
600
00:22:29,372 --> 00:22:31,005
و اینکارو میکنی؟
601
00:22:31,007 --> 00:22:33,641
بهونه لعنتیت چیه «برایان»؟
602
00:22:33,643 --> 00:22:36,110
تو واقعاً کارتو بلد نیستی،
یا داری عمداً سعی میکنی
603
00:22:36,112 --> 00:22:38,813
دستور یه سرپرستُ نادیده بگیری؟
604
00:22:38,815 --> 00:22:41,015
- فکر کنم کارمو بلد نیستم.
- یه چیزی مثل
605
00:22:41,017 --> 00:22:43,117
دوباره اتفاق بیافته اخراجت نمیکنم.
606
00:22:43,119 --> 00:22:44,685
کاری میکنم آرزو میکردی
اصلاً به دنیا نیای.
607
00:22:44,687 --> 00:22:47,888
حالا برو بیرون، چون الآن «جان بیگلو»
تنها کسی نیست که
608
00:22:47,890 --> 00:22:50,958
نمیخواد قیافه نحصتو دوباره ببینه.
609
00:23:07,643 --> 00:23:11,045
سلام، میتونم کمکتون کنم؟
610
00:23:11,047 --> 00:23:12,313
«نیتان کروگر» اینجاست؟
611
00:23:12,315 --> 00:23:15,116
«نیتان» برای یه پرونده
رفته فیلادلفیا.
612
00:23:15,118 --> 00:23:17,852
- «اولیور گریدی» چطور؟
- «اولیور» همراه یه موکل بیرونه.
613
00:23:17,854 --> 00:23:19,820
کاری هست بتونم براتون انجام بدم؟
614
00:23:19,822 --> 00:23:21,489
نه متشکرم.
615
00:23:21,491 --> 00:23:23,824
میتونم بهشون بگم کی اومده اینجا؟
616
00:23:23,826 --> 00:23:26,761
اشکالی نداره؛ من بیشتر
از این وقتتون نمیگیرم.
617
00:23:33,169 --> 00:23:35,269
- همونیه که فکر میکنم؟
- رنوآر.
618
00:23:35,271 --> 00:23:37,538
امضا و مهرو موم شده تحویل دادن.
619
00:23:37,540 --> 00:23:38,706
میتونی بهم بگی چطور موفق شدی؟
620
00:23:38,708 --> 00:23:40,841
البته، به محض اینکه
621
00:23:40,843 --> 00:23:42,443
برگه همکاری رسمی رو امضا کنی.
622
00:23:42,445 --> 00:23:43,644
میدونی چیه، یه چیز بهتر بهت میدم.
623
00:23:43,646 --> 00:23:45,212
چرا تلفنتو در نمیاری و آخرین ویرایش
624
00:23:45,214 --> 00:23:46,614
روزنامه رو نگاه نمیکنی.
625
00:23:50,420 --> 00:23:52,420
باورم نمیشه.
626
00:23:52,422 --> 00:23:53,421
تو یه آگهی دادی و گفتی
627
00:23:53,423 --> 00:23:55,089
ما وکیل جدید تو هستیم.
628
00:23:55,091 --> 00:23:56,390
بهت گفتم، تو طرف حساب من هستی،
و برام مهم نیست
629
00:23:56,392 --> 00:23:58,626
تمام دنیا بفهمه.
630
00:23:58,628 --> 00:24:01,862
- خب کجا میخوای آویزونش کنی؟
- برام مهم نیست.
631
00:24:01,864 --> 00:24:03,898
چون قرار نیست خیلی اینجا بمونه.
632
00:24:03,900 --> 00:24:05,766
چی؟
633
00:24:05,768 --> 00:24:06,834
دارم میفرستمش به جزیره "کیمن"
634
00:24:06,836 --> 00:24:07,968
جایی که یه شرکت هواپیمایی خاص قراره
635
00:24:07,970 --> 00:24:11,472
بابتش 55 میلیون دلار براش بپردازه.
636
00:24:11,474 --> 00:24:13,040
فکر کردم گفتی 16 میلیون ارزش داره،
637
00:24:13,042 --> 00:24:14,141
و اینکه هیچوقت نمیفروشیش.
638
00:24:14,143 --> 00:24:16,143
خب، مشکل هنر همینه؛
639
00:24:16,145 --> 00:24:18,946
بیننده ارزش رو با ظاهر میسنجه.
640
00:24:18,948 --> 00:24:22,016
میخوام اینو بسنجی.
641
00:24:24,253 --> 00:24:26,720
ازم میخوای 55 میلیون از یه ناشناسُ
642
00:24:26,722 --> 00:24:28,022
انتقال بدم به "کیمنز"؟
643
00:24:28,024 --> 00:24:30,091
«گوین»، باید بهت بگم، این خیلی شبیه به
644
00:24:30,093 --> 00:24:31,592
- پولشویی میمونه.
- خب، پس اتفاق خوبیه که
645
00:24:31,594 --> 00:24:33,661
تو مطمئن نیستی، چون اگه نمیدونی
646
00:24:33,663 --> 00:24:36,564
میتونی انجامش بدی،
و قراره انجامش بدی.
647
00:24:36,566 --> 00:24:37,798
متوجه شدم.
648
00:24:37,800 --> 00:24:39,900
تو یه داستان دروغ در مورد ارزش
649
00:24:39,902 --> 00:24:41,602
معنوی این بهم گفتی
تا منو خام کنی.
650
00:24:41,604 --> 00:24:43,137
بعد یه اطلاعیه منتشر کردی که میگه
651
00:24:43,139 --> 00:24:44,038
ما وکیل تو هستیم.
652
00:24:44,040 --> 00:24:46,774
و حالا، اگه اینکارو نکنم،
653
00:24:46,776 --> 00:24:47,808
تو مارو اخراج میکنی
و دنیا فکر میکنه
654
00:24:47,810 --> 00:24:49,743
ما یه روزه ریدیم به کسب و کارمون.
655
00:24:49,745 --> 00:24:51,445
خیلی سریع میگیری.
656
00:24:51,447 --> 00:24:53,481
- من انجامش نمیدم.
- شاید انجامش بدی،
657
00:24:53,483 --> 00:24:55,483
شاید ندی.
658
00:24:55,485 --> 00:24:56,817
ولی بهتره به فکر یه توجیح برای
659
00:24:56,819 --> 00:24:59,453
«رابرت زین» باشی که چطور
با من دو روزه قرارداد
660
00:24:59,455 --> 00:25:02,022
بستی و لغوش کردی.
661
00:25:15,588 --> 00:25:17,370
اینجایی. منتظر بودم
662
00:25:17,371 --> 00:25:18,837
یه کاری بدی انجام بدم.
663
00:25:18,839 --> 00:25:21,072
کار زیادی نمونده، برای همین
خودم راست و ریستش میکنم.
664
00:25:21,074 --> 00:25:24,242
«کاترینا» بیخیال، کلی کار هست که مونده.
665
00:25:25,078 --> 00:25:26,244
میدونم هنوز درد داری.
666
00:25:26,246 --> 00:25:27,045
حتماً یه کاری هست که بتونم
انجام بدم.
667
00:25:27,047 --> 00:25:28,313
من طوریم نمیشه.
668
00:25:28,315 --> 00:25:30,615
چطوره چراغهارو روشن کنم؟
669
00:25:30,617 --> 00:25:32,650
اونوقت بازم خوب هستی؟
670
00:25:32,652 --> 00:25:34,152
«کاترینا» چون فردا توی دادگاه
671
00:25:34,154 --> 00:25:37,155
- قراره اینطوری روشن باشه.
- «برایان».
672
00:25:37,157 --> 00:25:39,557
شنیدم چه اتفاقی با
«لوئیس» افتاد.
673
00:25:39,559 --> 00:25:42,627
و نمیذارم دوباره این اتفاق بیافته.
674
00:25:46,600 --> 00:25:49,367
به من گوش کن.
675
00:25:49,369 --> 00:25:51,269
وقتی گفتم میخوام شرایطتو مخفی نگه دارم
676
00:25:51,271 --> 00:25:54,439
- میدونستم قراره چی پیش بیاد.
- و ازت سپاسگذارم.
677
00:25:54,441 --> 00:25:56,174
حالام قراره فردا برم دادگاه
678
00:25:56,176 --> 00:25:57,275
و تماتم تلاشمو بکنم.
679
00:25:57,277 --> 00:25:59,077
«کاترینا» تو بهم یه فرصت دوباره دادی،
680
00:25:59,079 --> 00:26:02,047
و وقتی اینکارو کردی، اعتراف
کردی اشتباه میکردی.
681
00:26:03,450 --> 00:26:05,216
هرکسی اینکارو نمیکنه.
682
00:26:05,218 --> 00:26:07,519
و هرکسی که اینکارو میکنه
دقیقاً شخصیه که میخوام
683
00:26:07,521 --> 00:26:10,188
به عنوان شریک ارشد منو راهنمایی کنه.
684
00:26:10,190 --> 00:26:12,223
پس اگه اجازه ندی اینکارو برای تو انجام بدم،
685
00:26:12,225 --> 00:26:14,359
حداقل بذار با هم انجامش بدیم.
686
00:26:16,763 --> 00:26:18,897
باشه «برایان» با هم انجامش میدیم.
687
00:26:21,368 --> 00:26:23,368
«الکس» هرچی که هست
یه موکل دارم که برای شام
688
00:26:23,370 --> 00:26:24,402
- منتظر منه.
- اشکالی نداره.
689
00:26:24,404 --> 00:26:25,637
فقط یه سؤال ازت داشتم.
690
00:26:25,639 --> 00:26:26,871
- تو میدونستی؟
- چیو میدونستم؟
691
00:26:26,873 --> 00:26:28,273
اینکه «گوین اندروز» ازم من میخواد
692
00:26:28,275 --> 00:26:30,942
براش پولشویی کنم.
693
00:26:30,944 --> 00:26:33,244
باورم نمیشه، تو تمام این مدت میدونستی.
694
00:26:33,246 --> 00:26:34,813
نه، نمیدونستم.
695
00:26:34,815 --> 00:26:36,648
ولی میدونستم ازت میخواد براش یه کاری انجام بدی.
696
00:26:36,650 --> 00:26:38,383
پس من و تو میریم طبقه بالا و
697
00:26:38,385 --> 00:26:39,784
یه راهی پیدا میکنیم منو
از این قضیه نجات بدی.
698
00:26:39,786 --> 00:26:41,453
نکنه عقلتو از دست دادی؟
699
00:26:41,455 --> 00:26:43,088
من نزدیک حساب اون مرد هم نمیشم.
700
00:26:43,090 --> 00:26:45,223
چرا میای، چون تو سوابق منو میدونستی
701
00:26:45,225 --> 00:26:47,025
و بازم اجازه دادی باهاش
قرارداد امضا کنم.
702
00:26:47,027 --> 00:26:49,094
داری شوخی میکنی؟ من سوابقتو بهت گفتم.
703
00:26:49,096 --> 00:26:51,062
و خودتم میدونستی تو موقعیتی
نیستم که بهت اعتماد کنم.
704
00:26:51,064 --> 00:26:52,263
و من قرار بود در مورد این چیکار کنم؟
705
00:26:52,265 --> 00:26:54,632
میتونستی یکم قضیه لعنتیو
برام باز کنی.
706
00:26:54,634 --> 00:26:56,301
چون غیرممکن بود تو چیزی نمیدونستی
707
00:26:56,303 --> 00:26:57,936
که میتونست منو قانع کنه
تو داری حقیقتو میگی.
708
00:26:57,938 --> 00:26:59,637
و من چطور باید به تو اعتماد میکردم
که از چیزهایی که بهت
709
00:26:59,639 --> 00:27:01,306
- گفتم علیه من استفاده نکنی؟
- من همچین کاری نمیکردم.
710
00:27:01,308 --> 00:27:02,674
اه؟ پس اگه میگفتم،
711
00:27:02,676 --> 00:27:04,309
"هی الکس، با این یارو قرارداد نبند،
712
00:27:04,311 --> 00:27:05,310
اون ازت میخواد یه قتلُ مخفی کنی."
713
00:27:05,312 --> 00:27:06,277
از این استفاده نمیکردی؟
714
00:27:06,279 --> 00:27:08,012
از تو همین کارو خواست بکنی؟
715
00:27:08,014 --> 00:27:09,581
این مکالمه تمومه.
716
00:27:09,583 --> 00:27:11,483
تو رخت خوابتو مرتب کردی
حالا نیا پیش من گریه کن
717
00:27:11,485 --> 00:27:14,018
- و بگو ملحافهها کثیف هستن.
- من پیش کسی گریه نمیکنم.
718
00:27:14,020 --> 00:27:15,820
من برای «زین» دقیقاً روشن میکنم این مرد
719
00:27:15,822 --> 00:27:17,422
چجور آدمیه، و خواهیم دید چه اتفاقی میافته
720
00:27:17,424 --> 00:27:19,257
اگه اون بفهمه تو چه گندی زدی.
721
00:27:19,259 --> 00:27:23,128
فکر نمیکنی «رابرت» میدونسته؟
722
00:27:23,130 --> 00:27:24,462
فکر میکنی چرا وقتی «رند کالدور» ترک کردیم
723
00:27:24,464 --> 00:27:27,799
اون برای تجارت «گوین»
رقابتی نکرد؟
724
00:27:27,801 --> 00:27:30,268
داری میگی «زین» میدونسته
تو کارهای غیرقانونی میکردی؟
725
00:27:30,270 --> 00:27:33,204
دارم میگم «رابرت زین» میدونست
«گوین اندروز» چجور
726
00:27:33,206 --> 00:27:35,940
موکلی بوده، و میدونست
من چطور از پیش برمیام،
727
00:27:35,942 --> 00:27:38,643
و میدونست که من دیگه سراغش نرفت.
728
00:27:38,645 --> 00:27:41,846
پس بهم کمک کن پامو بکشم بیرون.
729
00:27:41,848 --> 00:27:43,515
- چرا؟
- چون همه ما
730
00:27:43,517 --> 00:27:45,517
تو یه تیم هستیم،
این باید یه
731
00:27:45,519 --> 00:27:47,452
معنی بده، مخصوصاً وقتی موضوع
732
00:27:47,454 --> 00:27:48,987
شکستن قانون باشه.
733
00:27:48,989 --> 00:27:50,622
خواهش میکنم «سامانتا».
734
00:27:50,624 --> 00:27:53,558
باید به تو گوش میکردم
ولی من خانواده دارم.
735
00:27:53,560 --> 00:27:56,861
نمیتونم کاری بکنم که به
اونا آسیب برسه.
736
00:27:56,863 --> 00:28:00,165
باشه الکس.
737
00:28:01,968 --> 00:28:03,134
تو مرد خانوادهای.
738
00:28:03,136 --> 00:28:06,371
- اون نیست.
- داری چی میگی؟
739
00:28:06,373 --> 00:28:08,806
دارم میگم تو مردی هستی که
740
00:28:08,808 --> 00:28:11,809
هرکاری میکنه تا از خانوادهاش محافظت کنه.
741
00:28:11,811 --> 00:28:13,645
«گوین اندروز» مردیه که
742
00:28:13,647 --> 00:28:18,316
هرکاری میکنه تا از
خودش محافظت کنه.
743
00:28:21,288 --> 00:28:24,055
پس کاری که باید بکنیم
اینه که با نقض اساسی قرارداد شروع کنیم،
744
00:28:24,057 --> 00:28:26,357
نشون بدیم قابلیت تفکیک شامل نمیشه، و با
745
00:28:26,359 --> 00:28:28,359
غیرممکن بودن عملکرد کارو تموم کنیم.
746
00:28:28,361 --> 00:28:29,861
اینکارارو بکنیم،
اونوقت حق سهام را از
747
00:28:29,863 --> 00:28:32,263
طریق ادعاشون رد می کنه.
748
00:28:32,265 --> 00:28:34,532
ما؟
749
00:28:34,534 --> 00:28:36,234
آره، ما.
750
00:28:36,236 --> 00:28:37,769
چون با اینکه حالم بهتر شده،
751
00:28:37,771 --> 00:28:39,003
تو هم به اندازه من تلاش کردی
که یعنی باید
752
00:28:39,005 --> 00:28:41,439
با همدیگه اینکارو بکنیم.
753
00:28:41,441 --> 00:28:43,441
مطمئنی؟
754
00:28:43,443 --> 00:28:45,543
مطمئنم.
755
00:28:45,545 --> 00:28:46,611
فکر میکنم این اولین باری که
756
00:28:46,613 --> 00:28:47,779
این لبخندو میبینم، از وقتی که
757
00:28:47,781 --> 00:28:50,381
شروع کردیم.
758
00:28:50,383 --> 00:28:52,116
فقط داشتم به دوران آخر
759
00:28:52,118 --> 00:28:53,251
دبیرستانم فکر میکردم.
760
00:28:53,253 --> 00:28:54,452
اونوقع همینطوری مشقهامو مینوشتم.
761
00:28:54,454 --> 00:28:56,454
تو توی دبیرستان همکاری داشتی که
762
00:28:56,456 --> 00:28:59,891
- برات مشق بنویسه؟
- من یه شریک درسی داشتم.
763
00:28:59,893 --> 00:29:02,293
اون بهترین دوستم بود.
764
00:29:02,295 --> 00:29:05,063
قبلاً با چراغ قوه با هم مشق مینوشتیم.
765
00:29:05,065 --> 00:29:08,533
فکر نمیکردم حتی سالها
بعد همینکارو بکنم.
766
00:29:08,535 --> 00:29:11,102
باهاش در تماسی؟
767
00:29:11,104 --> 00:29:12,904
نه.
768
00:29:12,906 --> 00:29:14,606
ولی فکر کنم بعد از امشب
باهاش در ارتباطم.
769
00:29:17,544 --> 00:29:19,911
حالا داری میخندی.
میدوئنم خیلی ضایع به نظر میاد.
770
00:29:19,913 --> 00:29:22,280
نه، فقط داشتم به این فکر میکردم
که همین یه هفته پیش
771
00:29:22,282 --> 00:29:25,750
من فکر میکردم تو یه
سنگدل بی احساس هستی.
772
00:29:25,752 --> 00:29:28,152
و از اونجا بشم بهترین دوستت
773
00:29:28,154 --> 00:29:29,988
- زمان میگذره.
- من نمیگم بهترین دوست هستیم.
774
00:29:29,990 --> 00:29:31,689
خب، تو اینچیزارو داری بهم میگی
775
00:29:31,691 --> 00:29:33,891
چون، خب ما دوست هستیم.
776
00:29:33,893 --> 00:29:36,294
خب من مطمئن نیستم.
777
00:29:36,296 --> 00:29:38,463
اما اینقدر نزدیک هستیم که
بهت بگم
778
00:29:38,465 --> 00:29:39,931
قراره فردا تنها بری
779
00:29:39,933 --> 00:29:41,466
به دادگاه.
780
00:29:41,468 --> 00:29:43,635
فکر کردم گفتی حالت بهتر شده.
781
00:29:43,637 --> 00:29:46,504
آره، ولی همه اینکارو کردی
782
00:29:46,506 --> 00:29:47,839
که ثابت کنی من میتونم مدیریت کنم.
783
00:29:47,841 --> 00:29:49,107
و چجور مدیری هستم اگه
784
00:29:49,109 --> 00:29:50,745
بهت یه فرصت ندم که خودتو به
785
00:29:50,746 --> 00:29:53,211
«جان بیگلو» ثابت کنی؟
786
00:29:53,213 --> 00:29:55,446
مطمئنی؟
787
00:29:55,448 --> 00:29:58,416
مطمئنم.
788
00:30:04,691 --> 00:30:06,257
منظورت چیه میخوای بری مرکز شهر؟
789
00:30:06,259 --> 00:30:07,659
- چقدر طول میکشه؟
- تا هرقدر لازم
790
00:30:07,661 --> 00:30:08,826
- باشه طول میکشه
- اینجا چه
791
00:30:08,828 --> 00:30:10,161
- خبر شده؟
- «رابرت» تو خوبی؟
792
00:30:10,163 --> 00:30:11,396
- خیلی بیریخت شدی.
- آسانسور طبقه ما
793
00:30:11,398 --> 00:30:12,764
توقف نکرد.
794
00:30:12,766 --> 00:30:14,366
مجبور شدم طبقه 45 پیاده شم
و بقیه راهو تا اینجا پیاده بیام.
795
00:30:14,368 --> 00:30:16,168
لعنتی، مرد باید یکم
ورزش کنی.
796
00:30:16,170 --> 00:30:17,603
- فقط پنج طبقه فاصلهست.
- الآن میخوای در مورد این
797
00:30:17,605 --> 00:30:19,004
- مشکل حرف بزنی «لوئیس»؟
- نه.
798
00:30:20,006 --> 00:30:21,339
راستش یه ساعت پیش آسانسور
799
00:30:21,341 --> 00:30:22,907
- دیگه کار نکرد.
- لعنتی.
800
00:30:22,909 --> 00:30:24,175
حالا این دلقک میگه تایید صاحب ملک لازم داره
801
00:30:24,177 --> 00:30:26,344
تا سفارش یه فیوز ساده رو بده.
802
00:30:26,346 --> 00:30:27,879
- چی؟
- گفتم اون...
803
00:30:27,881 --> 00:30:29,714
میدونم چی گفتی، میخوام
از خودش بشنوم.
804
00:30:29,716 --> 00:30:31,049
میخوای چی بهت بگم؟
805
00:30:31,051 --> 00:30:32,717
از رئیسم دستور دارم.
806
00:30:32,719 --> 00:30:34,819
بدون تایید آقای «فاکس»
هیچ قطعه جدیدی در کار نیست.
807
00:30:34,821 --> 00:30:36,321
«لوئیس» میدونم قضیه
از چه قراره.
808
00:30:36,323 --> 00:30:38,323
- درمورد چی حرف میزنی؟
- دارم میگم این
809
00:30:38,325 --> 00:30:40,892
اتفاق تصادفی نیست.
810
00:30:44,364 --> 00:30:45,530
آنا، منم هاروی اسپکتر.
811
00:30:45,532 --> 00:30:46,898
خبرای خوبی دارم، تصمیم گرفتم
812
00:30:46,900 --> 00:30:50,234
خودم بهت کمک کنم.
813
00:30:50,236 --> 00:30:51,869
چون امروز اومدم سر کار
814
00:30:51,871 --> 00:30:55,440
و بهم گفتن اخراجم،
و نباید به خودم زحمت بدم
815
00:30:55,442 --> 00:30:57,175
- درخواست ...
- «آنا»، یه چیزی هست
816
00:30:57,177 --> 00:30:58,543
که نمیتونم در حال حاضر عقب بندازمش.
817
00:30:58,545 --> 00:30:59,977
- مجبورم...
- خواهش میکنم آقای «اسپکتر».
818
00:30:59,979 --> 00:31:02,847
قبلاً تو وضع خیلی بدی بودم
ولی الآن نمیدونم
819
00:31:02,849 --> 00:31:04,115
- چیکار کنم.
- ببین بهت میگم
820
00:31:04,117 --> 00:31:05,650
چیکار کنیم،
من پنج دقیقه دیگه بهت زنگ میزنم
821
00:31:05,652 --> 00:31:06,884
و بهت میگم چه اتفاقی افتاد.
822
00:31:06,886 --> 00:31:10,455
چون نمیذارم از این
قضیه قسر در برن.
823
00:31:10,457 --> 00:31:11,689
خیلی خب «هاروی» مشکل اون
824
00:31:11,691 --> 00:31:13,124
- خانم نظافتچی دقیقاً چیه؟
«رابرت»...
825
00:31:13,126 --> 00:31:14,292
تو گفتی باهاش درگیر نمیشی
ولی شدی.
826
00:31:14,294 --> 00:31:16,928
و حالا آسانسور ما از کار افتاده.
827
00:31:16,930 --> 00:31:18,296
میخوای بدونی چی شده؟
828
00:31:18,298 --> 00:31:21,599
«دیوید فاکس» با اخراج «آنا»
داره مقابله به مثل میکنه،
829
00:31:21,601 --> 00:31:23,634
و من قراره دندوناشو خورد کنم.
830
00:31:23,636 --> 00:31:25,770
- تو همچین کاری نمیکنی.
- آروم باش «رابرت».
831
00:31:25,772 --> 00:31:27,472
میتونیم از پس یکی دوتا
دستشویی از کار افتاده بر بیایم.
832
00:31:27,474 --> 00:31:29,073
نشنیدی الآن چی گفتم؟
833
00:31:29,075 --> 00:31:30,041
در مورد توالتها حرف نمیزنم.
834
00:31:30,043 --> 00:31:31,976
طرف آسانسور مارو خاموش کرده،
835
00:31:31,978 --> 00:31:33,544
و من قرار نیست موکلهارو از دست بدم
836
00:31:33,546 --> 00:31:35,113
چون تو تصمیم گرفتی نیازهای
837
00:31:35,115 --> 00:31:36,481
یه نظافتچی از نیازهای
این شرکت مهمتره.
838
00:31:36,483 --> 00:31:38,916
من کاری نکردم که تو باهاش
موافقت نکرده باشی.
839
00:31:38,918 --> 00:31:40,451
مزخرفه، تو گفتی با طرف
840
00:31:40,453 --> 00:31:41,586
دو دقیقه حرف میزنی
841
00:31:41,588 --> 00:31:43,221
و اگه همینکارو کرده باشی
842
00:31:43,223 --> 00:31:44,622
اون تو کار ما اخلال ایجاد نمیکرد.
843
00:31:44,624 --> 00:31:46,224
خب میدونی چیه «رابرت» برام مهم
844
00:31:46,226 --> 00:31:48,760
نیست اون با ما چیکار میکنه.
برام مهمه با اون زن چیکار کرده.
845
00:31:48,762 --> 00:31:50,561
- الآن چی گفتی؟
- گفتم برام مهم نیست
846
00:31:50,563 --> 00:31:51,796
- با ما چیکار میکنه.
- خب برای من مهمه.
847
00:31:51,798 --> 00:31:54,098
- معذرت میخوام؟
- شنیدی «هاروی».
848
00:31:54,100 --> 00:31:55,400
نمیدونم فکر میکنی داری چیکار میکنی،
849
00:31:55,402 --> 00:31:57,568
- ولی باید متوقف بشه.
- باورم نمیشه.
850
00:31:57,570 --> 00:31:59,470
- طرف اونو گرفتی.
- بله «هاروی» گرفتم.
851
00:31:59,472 --> 00:32:00,905
نمیخوام اینو بشنوی «هاروی»،
852
00:32:00,907 --> 00:32:01,973
ولی منم همینطور.
853
00:32:01,975 --> 00:32:03,274
چون اگه اینو ادامه بدی،
854
00:32:03,276 --> 00:32:04,709
فقط ماجرا به آسانسور خراب ختم نمیشه،
855
00:32:04,711 --> 00:32:05,910
اون یه راهی پیدا میکنه تا مارو
از ساختمون بیرون کنه.
856
00:32:05,912 --> 00:32:07,245
خب، هیچکدومتون نمیخواین اینو بشنوین،
857
00:32:07,247 --> 00:32:10,915
ولی برام هیچ اهمیتی نداره
که اون بخواد مارو
858
00:32:10,917 --> 00:32:11,983
- از ساختمون بیرون بتدازه.
- کافیه.
859
00:32:11,985 --> 00:32:13,217
تو قرار نیست بخاطر همچین
860
00:32:13,219 --> 00:32:15,586
چیزی با کسی که
صاحب خونه توئه وارد جنگ بشی.
861
00:32:15,588 --> 00:32:19,157
تمومش کن، همین امروز تمومش کن.
862
00:32:29,797 --> 00:32:31,329
میتونم بهت بپیوندم؟
863
00:32:31,634 --> 00:32:33,391
معمولاً اینو درخواست نمیکنی.
864
00:32:33,392 --> 00:32:34,625
و از وقتی تو دفتر وکیل منطقه
865
00:32:34,627 --> 00:32:37,027
بودیم یه کپی هم نگرفتی.
866
00:32:37,029 --> 00:32:38,662
به نظر نگرفتم.
867
00:32:42,234 --> 00:32:43,734
«هاروی» فکر کردم این مشکلو
868
00:32:43,736 --> 00:32:45,536
تو کلینیک حل میکنی.
869
00:32:45,538 --> 00:32:47,404
همینکارو کردم «دانا».
870
00:32:47,406 --> 00:32:49,606
ولی «نیتن و اولیور» اونجا نبودن؛
871
00:32:49,608 --> 00:32:51,475
و روی میز همه هم
کلی پرونده هست؛
872
00:32:51,477 --> 00:32:53,310
و کسی هم اونطور که من لازم دارم
873
00:32:53,312 --> 00:32:55,279
به وضعیت اون زن اهمیتی نمیدن، پس...
874
00:32:55,281 --> 00:32:57,481
دور زدم و رفتم بیرون.
875
00:32:57,483 --> 00:33:00,451
- که اینطور.
- چطور به اینجا رسیدم «دانا»؟
876
00:33:00,453 --> 00:33:03,287
با «رابرت و لوئیس» و حتی تو
به مشکل خوردم،
877
00:33:03,289 --> 00:33:06,156
بخاطر چیزی که دو ماه پیش
نباید جلوی چشمم
878
00:33:06,158 --> 00:33:07,157
خودشو نشون میداد.
879
00:33:07,159 --> 00:33:09,793
بهت میگم چطور به اینجا رسیدی...
880
00:33:09,795 --> 00:33:10,894
باورم نمیشه از لحظهای که
881
00:33:10,896 --> 00:33:13,230
اینطور شدی متوجه این نشدم.
882
00:33:13,232 --> 00:33:15,799
هاروی تو دلت واسه «مایک» تنگ شده.
883
00:33:15,801 --> 00:33:17,334
- راجع به چی حرف میزنی؟
- متوجه نیستی؟
884
00:33:17,336 --> 00:33:19,670
این قضیه فقط به خاطر «مایک راسِ».
885
00:33:19,672 --> 00:33:20,737
تو از اون کلینیک خارج نشدی چون
886
00:33:20,739 --> 00:33:21,872
«نیتن و اولیور» اونجا نبودن،
887
00:33:21,874 --> 00:33:23,173
خارج شدی چون «مایک» اونجا نبود.
888
00:33:23,175 --> 00:33:25,843
خب حالا باید در مورد این چیکار کنم «دانا»؟
889
00:33:25,845 --> 00:33:28,412
چون این زن کمک لازم داره،
و من قرار نیست پرتش کنم
890
00:33:28,414 --> 00:33:31,014
- توی خیابون.
- بهت میگم چیکار کن.
891
00:33:31,016 --> 00:33:32,216
من بودم به «مایک» زنگ میزدم.
892
00:33:32,218 --> 00:33:33,984
اگه کسی هست که تو همچین شرایطی
893
00:33:33,986 --> 00:33:35,352
قبلاً بوده، خودشه.
894
00:33:35,354 --> 00:33:38,322
و اون بهترین کسیه که میتونه
یه راهی پیدا کنه.
895
00:33:38,324 --> 00:33:40,090
ولی «هاروی» باید سریع انجامش بدی،
896
00:33:40,092 --> 00:33:42,493
چون «رابرت و لوئیس» درست میگن.
897
00:33:42,495 --> 00:33:46,163
باید بیخیال این قضیه بشی.
898
00:33:53,873 --> 00:33:55,772
- تموم شد؟
- تمومه.
899
00:33:55,774 --> 00:33:56,940
خوبه.
900
00:33:56,942 --> 00:34:01,512
- خیلی سخت نبود، مگه نه؟
- نه برای من.
901
00:34:01,514 --> 00:34:03,180
این چیه؟
902
00:34:03,182 --> 00:34:04,548
با پول من چه غلطی کردی؟
903
00:34:04,550 --> 00:34:06,950
یه فرصت کسب درآمد قانونی برات پیدا کردم.
904
00:34:06,952 --> 00:34:08,085
تو جزیره کوفتی "کیمن"؟
905
00:34:08,087 --> 00:34:09,453
جالبه، بیشتر مردم
906
00:34:09,455 --> 00:34:12,189
میخوان پولشون به کشور برگرده،
که ینی میتونی
907
00:34:12,191 --> 00:34:14,458
یه معامله شیرین با سرمایه گذاری
بومی به جیب بزنی.
908
00:34:14,460 --> 00:34:16,860
تو نمیتونی اینکارو بکنی.
تو اختیاری نداری.
909
00:34:16,862 --> 00:34:17,828
الآن دارم، چون داری به
910
00:34:17,830 --> 00:34:20,297
معتمد جدید حسابت نگاه میکنی.
911
00:34:20,299 --> 00:34:22,366
- این غیرممکنه.
- واقعاً؟
912
00:34:22,368 --> 00:34:23,967
خیلی هوشمندانه بود که
خواهرزادهاتُ معتمدت کردی
913
00:34:23,969 --> 00:34:25,035
تا دور نگهش داری.
914
00:34:25,037 --> 00:34:26,470
البته وقتی بهش گفتم
براش پاپوش درست کردی
915
00:34:26,472 --> 00:34:27,738
تا مسئولیت تمام پولهایی که
916
00:34:27,740 --> 00:34:29,106
درمیاری بندازی گردنش،
خیلی هم راضی بود
917
00:34:29,108 --> 00:34:33,076
- که کنترل بده دست من.
- باور نمیکنم.
918
00:34:33,078 --> 00:34:34,978
تلفن بردار و بهش زنگ بزن.
919
00:34:34,980 --> 00:34:36,113
ازت هم عصبانی بود.
920
00:34:36,115 --> 00:34:38,348
جشن شکرگذاری امسال
شاید عجیب تموم بشه.
921
00:34:38,350 --> 00:34:40,417
تو حرومزاده، تو منو فروختی.
922
00:34:40,419 --> 00:34:42,386
نه «گوین» اینکارو نکردم.
923
00:34:42,388 --> 00:34:44,521
کاری که به نفعت بود انجام دادم،
924
00:34:44,523 --> 00:34:46,256
با وجود اینکه اینقدر احمق هستی
925
00:34:46,258 --> 00:34:47,491
که متوجه نیستی.
926
00:34:47,493 --> 00:34:49,893
- تو اخراجی.
- فکر نکنم.
927
00:34:49,895 --> 00:34:51,128
چون اگه بتونم اینکارو با تو بکنم.
928
00:34:51,130 --> 00:34:53,497
تصور کنم چه کاری میتونم
برات بکنم.
929
00:34:53,499 --> 00:34:56,199
ولی اگه از من بخوای همچین کاری
930
00:34:56,201 --> 00:34:58,735
برات بکنم، نه تنها تورو لو میدم.
931
00:34:58,737 --> 00:35:01,505
جزء به جزء پرونده رو میندازم
گردن خواهرزادت،
932
00:35:01,507 --> 00:35:04,341
و همینطور تمام وابستگانی
که قبلاً دورشون زدی.
933
00:35:04,343 --> 00:35:07,277
واضح گفتم؟
934
00:35:07,279 --> 00:35:10,180
واضح.
935
00:35:18,891 --> 00:35:20,290
«لوئیس» میتونم یه لحظه باهات حرف بزنم؟
936
00:35:20,292 --> 00:35:22,593
البته، ولی قبش متوجه شدم
937
00:35:22,595 --> 00:35:23,927
تبریکاتی در راهه.
938
00:35:23,929 --> 00:35:25,696
شنیدم امروز تو دادگاه برنده شدی.
939
00:35:25,698 --> 00:35:26,930
موضوع همینه.
940
00:35:26,932 --> 00:35:30,367
من برنده نشدم «لوئیس».
«برایان» برنده شد.
941
00:35:30,369 --> 00:35:31,969
- چی؟
- فقط بذار توضیح بدم.
942
00:35:31,971 --> 00:35:33,403
چیو توضیح بدی؟
943
00:35:33,405 --> 00:35:34,538
که موکل میگه "برایان نباشه" و
تو گوش نکردی؟
944
00:35:34,540 --> 00:35:35,772
برام مهم نیست موکل چی گفت
945
00:35:35,774 --> 00:35:38,709
چون دو سال پیش
یه موکل دیگه گفت،
946
00:35:38,711 --> 00:35:39,843
کاترینا نباشه و ریچل نباشه.
947
00:35:39,845 --> 00:35:42,212
اما تو بهشون گفتی برن به جهنم.
948
00:35:42,214 --> 00:35:43,814
خب چرا من باید مدیر متفاوتی
949
00:35:43,816 --> 00:35:45,549
- نسبت به تو باشم؟
- چون «کاترینا»،
950
00:35:45,551 --> 00:35:47,250
شرایط متفاوت بود.
951
00:35:47,252 --> 00:35:49,987
تو گند نزدی،
«برایان» گند زد.
952
00:35:49,989 --> 00:35:53,056
نه «لوئیس» اون اینکارو نکرد.
953
00:35:53,058 --> 00:35:55,926
من زدم.
954
00:35:55,928 --> 00:35:57,127
درمورد چی حرف میزنی؟
955
00:35:57,129 --> 00:35:59,930
من میگرن گرفتم «لوئیس».
956
00:35:59,932 --> 00:36:03,066
قبلاً وقتی بچه بودم میگرن داشتم
و از وقتی مجبور بودم
957
00:36:03,068 --> 00:36:06,737
اون کارمندهارو اخراج کنم
دوباره میگرن گرفتم.
958
00:36:06,739 --> 00:36:08,005
و میترسیدی بهم بگی
959
00:36:08,007 --> 00:36:10,007
بخاطر شریک ارشد شدن.
960
00:36:10,009 --> 00:36:12,109
بله، و قرار بود توی اون جلسه همراه
961
00:36:12,111 --> 00:36:13,477
«برایان» باشم و اون بهت
درموردش نگفت
962
00:36:13,479 --> 00:36:16,613
چون داشت از من محافظت میکرد.
963
00:36:18,117 --> 00:36:20,851
پس تقصیر «برایان» نبود،
تقصیر تو بود.
964
00:36:20,853 --> 00:36:23,153
آره.
965
00:36:23,155 --> 00:36:25,622
و میدونم مجبوری همه چیزو به
«رابرت» بگی،
966
00:36:25,624 --> 00:36:29,926
و میدونم احتملاً من شریک ارشد نمیشم،
967
00:36:29,928 --> 00:36:33,263
ولی نمیتونم «برایان» بخاطر
من به کارش لطمه بزنه.
968
00:36:34,933 --> 00:36:37,601
«کاترینا» تنها چیزی که به «رابرت» میگم
969
00:36:37,603 --> 00:36:41,304
اینه که تو قراره یه شریک ارشد توپ بشی.
970
00:36:50,983 --> 00:36:53,283
- اون چیزیه که فکر میکنم؟
- اگه فکر میکنی بهتره
971
00:36:53,285 --> 00:36:58,488
قضیه «فاکسُ» رها کنیم
پس آره.
972
00:37:00,125 --> 00:37:01,992
این خوبه.
973
00:37:01,994 --> 00:37:03,894
- «مایک» واقعاً آدم باهوشیه.
- خوب هست.
974
00:37:03,896 --> 00:37:05,128
ولی «مایک» بهش فکر
نکرد...
975
00:37:05,130 --> 00:37:06,396
- من کردم.
- خب،
976
00:37:06,398 --> 00:37:10,367
حالا که بهش اشاره کردی،
یه سری مشکل تو میبینم.
977
00:37:10,369 --> 00:37:13,336
جدی میگم «هاروی» این عالیه، ولی...
978
00:37:13,338 --> 00:37:15,672
چرا با «مایک» صحبت نکردی؟
979
00:37:15,674 --> 00:37:17,874
چون ترجیح دادم به جای اینکه تماس بگیرم
980
00:37:17,876 --> 00:37:21,044
و ازشون یه راه حل بخوام،
بهشون زنگ بزنم و داستان
981
00:37:21,046 --> 00:37:23,080
- یه پایان خوش براشون تعریف کنم.
- و تو توله سگو نفرستادی
982
00:37:23,082 --> 00:37:25,482
تا گندکاری سگو تمیز کنه.
983
00:37:25,484 --> 00:37:27,884
- همچین چیزی.
- در این مورد،
984
00:37:27,886 --> 00:37:30,654
- بهتره این پس بگیری.
- نه نمیگیرم.
985
00:37:30,656 --> 00:37:33,557
چون تو قراره اینو بدی دست «دیوید فاکس».
986
00:37:33,559 --> 00:37:35,959
- چرا من؟
- چون هنوز نیاز داریم
987
00:37:35,961 --> 00:37:38,328
با این موافقت کنه،
و میتونیم هم با
988
00:37:38,330 --> 00:37:40,831
چکش سنگین انجامش بدیم
هم با دستکش مخملی.
989
00:37:40,833 --> 00:37:42,499
میفهمم.
990
00:37:42,501 --> 00:37:44,968
داری میگی من چکش سنگین هستم.
991
00:37:44,970 --> 00:37:48,038
همچین چیزی.
992
00:37:48,040 --> 00:37:50,407
گوش کن «هاروی» اگه میخوای منو بفرستی
993
00:37:50,409 --> 00:37:51,641
تا مذاکره شروع کنم، باید بدونم
994
00:37:51,643 --> 00:37:53,844
اختیار تام دارم تا کاری که
برای تموم کردن ماجرا
995
00:37:53,846 --> 00:37:57,147
- لازم هستو انجام بدم.
- میدونم.
996
00:37:57,149 --> 00:38:01,051
داری.
997
00:38:01,053 --> 00:38:02,652
هی.
998
00:38:02,654 --> 00:38:05,055
چطور به این فکر رسیدی؟
999
00:38:05,057 --> 00:38:06,189
راحت.
1000
00:38:06,191 --> 00:38:10,060
فقط فکر کردم،
"مایک بود چیکار میکرد؟"
1001
00:38:17,770 --> 00:38:19,736
دانا پالسن.
1002
00:38:19,738 --> 00:38:21,605
- دیوید فاکس.
- اگه اومدی در مورد
1003
00:38:21,607 --> 00:38:23,373
اون نظافت چی تهدیدم کنی،
1004
00:38:23,375 --> 00:38:26,209
بهتره راهتو کج کنی بری.
1005
00:38:26,211 --> 00:38:29,212
من برای این اومدم.
1006
00:38:33,285 --> 00:38:35,118
داری پرونده یه دادخواست ﺟﻤﻌﯽ درست میکنی؟
1007
00:38:35,120 --> 00:38:37,287
ما نه، درمانگاه حقوقی شرقی اینکارو میکنه.
1008
00:38:37,289 --> 00:38:38,889
که یعنی مهم نیست با ما
چیکار میکنی،
1009
00:38:38,891 --> 00:38:40,991
قرار نیست بی پاسخ بمونه.
1010
00:38:40,993 --> 00:38:42,559
و اگه سعی کنی کسی دیگری
رو اخراج کنی،
1011
00:38:42,561 --> 00:38:44,027
یکی دیگه از این
دادخواستنها نسیبت میشه.
1012
00:38:44,029 --> 00:38:46,730
و بخاطر اضافه کاری نخواهد بود،
بخاطر تلافی کردنه.
1013
00:38:46,732 --> 00:38:49,566
تو تا آخر عمرت باید بری دادگاه.
1014
00:38:49,568 --> 00:38:52,135
چرا تو به جای «هاروی اسپکتر» اومدی؟
1015
00:38:52,137 --> 00:38:55,238
چون اگه «هاروی» اینجا بود
اینو مینداخت روی میزت
1016
00:38:55,240 --> 00:38:57,107
میرفت بیرون، و باهات
وارد جنگ میشد.
1017
00:38:57,109 --> 00:38:59,776
من از طرف دیگه، سازش میکنم.
1018
00:38:59,778 --> 00:39:02,579
- که چیه؟
- کار «آنا ریدُ» بهش برگردون.
1019
00:39:02,581 --> 00:39:04,581
برای کاری که میکنن بهشون
حقوق بده...
1020
00:39:04,583 --> 00:39:06,616
- و؟
- تا سال آینده خدمات قانونی
1021
00:39:06,618 --> 00:39:08,485
رایگان از شخص «هاروی اسپکتر» دریافت میکنی.
1022
00:39:08,487 --> 00:39:09,419
اه بیخیال، چرند نگو.
1023
00:39:09,421 --> 00:39:11,087
اون هرگز با همچین چیزی موافقت نمیکنه.
1024
00:39:11,089 --> 00:39:12,289
اه باهاش موافقت میکنه.
1025
00:39:12,291 --> 00:39:13,824
پس داری میگی اون در موردش خبر نداره.
1026
00:39:13,826 --> 00:39:15,158
نه خبر نداره.
1027
00:39:15,160 --> 00:39:17,294
ولی اون بهم اختیار تام داده
تا این موضوعُ ختم بخیر کنم،
1028
00:39:17,296 --> 00:39:19,095
و من تشخیص دادم این لازمه
1029
00:39:19,097 --> 00:39:21,164
چون هیچکدومتون هرگز سازش نمیکنین
1030
00:39:21,166 --> 00:39:24,467
تا وقتی یکی از شماها بالاخره سرنگون بشه.
1031
00:39:24,469 --> 00:39:26,369
- به یه شرط.
- نچ.
1032
00:39:26,371 --> 00:39:28,138
- قبول کن یا ولش کن.
- حتی نمیخوای شرط
1033
00:39:28,140 --> 00:39:29,573
- منو بشنوی.
- نه، نمیشنوم.
1034
00:39:29,575 --> 00:39:30,674
چون برای بستن معامله با تو
1035
00:39:30,676 --> 00:39:32,342
سر میز شام نمیام.
1036
00:39:32,344 --> 00:39:34,311
خب، بالاخره قبول میکنی؟
1037
00:39:34,313 --> 00:39:38,348
جنگ، یا برد برد؟
1038
00:39:38,350 --> 00:39:40,951
فردا صبح کارهای اداریشو انجام
بده، معامله قبوله.
1039
00:39:40,953 --> 00:39:42,352
یه کار بهتر میکنم.
1040
00:39:42,354 --> 00:39:43,553
فردا صبح برات میفرستم.
1041
00:39:43,555 --> 00:39:46,656
من کلی کار ریخته روی دستم.
1042
00:39:47,657 --> 00:39:54,657
-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |-
.:. @OfficialCinama .:.
1043
00:39:54,967 --> 00:39:56,299
این چیه؟
1044
00:39:56,301 --> 00:39:59,803
بلیت طبقه همکف برای
مسابقات UFC.
1045
00:39:59,805 --> 00:40:02,572
- درستو خوب بلدی.
- آره.
1046
00:40:02,574 --> 00:40:03,740
همونطور که اول کار بهم گفتی
1047
00:40:03,742 --> 00:40:04,875
باید چطور با «گوین اندروز» تا کنم.
1048
00:40:04,877 --> 00:40:07,143
فکر کنم این یعنی از پسش براومدی؟
1049
00:40:07,145 --> 00:40:09,746
و اسبی که میروند زین شده.
1050
00:40:09,748 --> 00:40:12,048
به هرحال، میدونم احتمالاً قبل
1051
00:40:12,050 --> 00:40:13,350
از اینکه تمام اینها تموم بشه زمان بیشتری
1052
00:40:13,352 --> 00:40:18,555
رو پا تو کفش هم کنیم،
ولی فعلاً، شبت بخیر.
1053
00:40:18,557 --> 00:40:21,424
تو بیشتر از اونی هستی که نشون میدی.
1054
00:40:21,426 --> 00:40:23,860
«الکس».
1055
00:40:23,862 --> 00:40:25,862
میدونم فکر میکنی ما برای
یه هدف
1056
00:40:25,864 --> 00:40:28,732
داریم رقابت میکنیم،
ولی اینطور نیست.
1057
00:40:28,734 --> 00:40:31,101
در مورد چی حرف میزنی؟
1058
00:40:31,103 --> 00:40:33,670
«رابرت زین» بهم یه قولی داد.
1059
00:40:33,672 --> 00:40:38,074
اسم بعدی که میره روی
دیوار اسم منه.
1060
00:40:38,076 --> 00:40:39,876
چرا داری اینو به من میگی؟
1061
00:40:39,878 --> 00:40:41,011
چون اگه فکر کنی میخوام
از تو بهتر باشم
1062
00:40:41,013 --> 00:40:43,280
هیچوقت به همدیگه اعتماد نمیکنیم.
1063
00:40:43,282 --> 00:40:44,281
اینطور نیست.
1064
00:40:44,283 --> 00:40:47,550
چون از تو بهترم.
1065
00:40:49,721 --> 00:40:53,890
شب بخیر «سامانتا».
1066
00:40:53,892 --> 00:40:56,793
شب بخیر الکس.
1067
00:40:57,877 --> 00:41:04,777
.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::.
..::.. 30NAMA.com ..::..
1068
00:41:04,778 --> 00:41:10,778
«:: مــتـرجـم: مــرتــضــی ::»
|^| Godbless |^|