1 00:00:01,038 --> 00:00:02,354 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:02,355 --> 00:00:06,490 ‫یه زندگی کامل وجود داره که ‫تو حتی بخشی از اونم نیستی. 3 00:00:06,560 --> 00:00:08,226 ‫فکر کردی نمیدونم چیو از دست دادم؟ 4 00:00:08,262 --> 00:00:10,395 ‫فقط منظورم جشن تولد نیست «هاروی». 5 00:00:10,431 --> 00:00:11,363 ‫بازم مریض شدم. ‫- چی؟ 6 00:00:11,398 --> 00:00:12,831 ‫چرا بهم نگفتی؟ 7 00:00:12,866 --> 00:00:14,299 ‫- میدونستی؟ ‫- چیو؟ 8 00:00:14,335 --> 00:00:16,500 ‫اینکه «گوین اندروز» از من میخواد ‫براش پولشویی بکنم؟ 9 00:00:16,704 --> 00:00:17,869 ‫کمک کن پامو بکشم بیرون. 10 00:00:17,905 --> 00:00:19,271 ‫خواهش میکنم «سامانتا» 11 00:00:19,306 --> 00:00:21,406 ‫باید بهت گوش میکردم ولی ‫من خانواده دارم. 12 00:00:21,442 --> 00:00:23,742 ‫میخوام با تو یه بچه بی نقص بسازم. 13 00:00:23,777 --> 00:00:25,611 ‫- مطمئنی؟ ‫- کاملاً. 14 00:00:25,646 --> 00:00:27,579 ‫نمیخوام فقط کاندوم حذف کنم. 15 00:00:27,615 --> 00:00:30,382 ‫میخوام تلاش کنم، و میخوام از ‫همین الان شروع کنم. 16 00:00:30,417 --> 00:00:32,684 ‫میدونم فکر میکنی داریم برای ‫یه هدف با هم رقابت میکنیم 17 00:00:32,720 --> 00:00:33,819 ‫ولی اینطور نیست. 18 00:00:33,854 --> 00:00:36,221 ‫«رابرت زین» بهم یه قولی داد. 19 00:00:36,256 --> 00:00:37,834 ‫اسم بعدی که میره روی اون دیوار ‫اسم منه. 20 00:00:37,858 --> 00:00:39,424 ‫چرا داری اینو به من میگی؟ 21 00:00:39,460 --> 00:00:40,604 ‫چون اگه فکر کنی من دارم سعی ‫میکنم از تو بهتر باشم 22 00:00:40,628 --> 00:00:41,638 ‫هرگز به هم اعتماد نمیکنیم. 23 00:00:41,662 --> 00:00:44,084 ‫سعی نمیکنم، چون از تو بهتر هستم. 24 00:00:48,268 --> 00:00:49,201 ‫«شیلا». 25 00:00:49,236 --> 00:00:50,936 ‫از 9 گذشته ‫دیرت میشه. 26 00:00:50,971 --> 00:00:53,415 ‫پس دیرم بشه، چون یه چیزی ‫هست که میخوام ازت بپرسم. 27 00:00:53,439 --> 00:00:55,673 ‫البته بپرس. میتونی ‫هرچیزی ازم بپرسی. 28 00:00:55,708 --> 00:00:58,119 ‫«لوئیس» تا حالا قبلاً ‫زنیُ باردار کردی؟ 29 00:00:58,178 --> 00:01:00,278 ‫خیلی خب ... 30 00:01:00,314 --> 00:01:02,347 ‫این حرف از کجا میاد؟ 31 00:01:02,383 --> 00:01:07,351 ‫پرسیدم چون هنوز این زنُ ‫هم حامله نکردی. 32 00:01:07,454 --> 00:01:09,187 ‫شیلا، ما تازه شروع کردیم 33 00:01:09,223 --> 00:01:11,633 ‫و فکر کنم تلاش من بیشتر از ‫حدود استاندارد بوده. 34 00:01:11,725 --> 00:01:14,859 ‫لوئیس، یه معشوقه ‫20 ممیز 20 هستی. همه میدونن. 35 00:01:14,894 --> 00:01:15,494 ‫ممیز داره؟ 36 00:01:15,529 --> 00:01:17,129 ‫مهم نیست، نکته اینجاست که 37 00:01:17,164 --> 00:01:19,930 ‫تا حالا این احتمالُ در نظر گرفتی ‫که ممکنه کمرت خالی شده؟ 38 00:01:19,966 --> 00:01:22,766 ‫نه بیشتر از این احتمال که ‫من صورت ندارم. 39 00:01:22,836 --> 00:01:29,237 ‫میفهمم لوئیس، حتماً هم اسپرم دنیادیده ‫داری ولی میخوام بری یه چکاپ کنی. 40 00:01:29,308 --> 00:01:32,109 ‫اگه داری چیزیُ که فکرشو ‫میکنم ازم میخوای نمیخوام برم جایی که 41 00:01:32,246 --> 00:01:34,312 ‫مردم اون کارو ... 42 00:01:34,348 --> 00:01:35,881 ‫میکنن ... 43 00:01:35,916 --> 00:01:37,315 ‫مگه اینکه واقعاً لازم باشه. 44 00:01:37,351 --> 00:01:39,651 ‫منم میفهم، ولی حقیقت اینه که 45 00:01:39,687 --> 00:01:44,164 ‫من جوونتر نمیشم، و ما هم اینقدر زمان نداریم ‫برای همین خودم هم میرم چکاپ میکنم 46 00:01:44,291 --> 00:01:46,725 ‫و از تو میخوام همین کارو بکنی. 47 00:01:46,760 --> 00:01:49,428 ‫پس اینم آدرس. 48 00:01:49,463 --> 00:01:52,030 ‫امروز یه نوبت مطب داری. 49 00:01:54,535 --> 00:01:56,768 ‫باشه شیلا ‫میرم تو کارش. 50 00:01:56,804 --> 00:01:58,737 ‫ممه نون. 51 00:01:58,772 --> 00:02:00,772 ‫«هاروی» یه لحظه وقت داری؟ 52 00:02:00,808 --> 00:02:04,341 ‫البته لوئیس، چی شده؟ ‫تا حالا اسپرمتو تست کردی؟ 53 00:02:04,445 --> 00:02:06,011 ‫- چی؟ ‫- شیلا ازم خواسته، 54 00:02:06,046 --> 00:02:07,657 ‫ولی فکر نکنم بتونم تو ‫اون مکانها اینکارو بکنم. 55 00:02:07,681 --> 00:02:09,426 ‫لوئیس، نمیخوام با تو ‫این بحث داشته باشم. 56 00:02:09,450 --> 00:02:10,860 ‫همین که دندون پزشکمون ‫یکیه به اندازه کافی بده. 57 00:02:10,884 --> 00:02:12,584 ‫هاروی بیخیال. 58 00:02:12,619 --> 00:02:17,553 ‫میخوایم بچه دار بشیم، ‫و هیچکسُ ندارم که در موردش حرف بزنم. 59 00:02:17,658 --> 00:02:19,591 ‫باشه مشکلتون چیه؟ 60 00:02:19,626 --> 00:02:23,361 ‫مشکل اینه که تا حالا تو ‫مطب اینکارو نکردم. 61 00:02:23,397 --> 00:02:25,530 ‫بلد نیستم. ‫- خب، چرا مثل بقیه 62 00:02:25,566 --> 00:02:26,932 ‫اونکارو نمیکنی؟ 63 00:02:26,967 --> 00:02:28,600 ‫تصور کن. ‫- من تصور نمیکنم. 64 00:02:28,635 --> 00:02:29,501 ‫فقط به شیلا فکر میکنم ‫و نمیتونم وقتی کلی 65 00:02:29,536 --> 00:02:31,002 ‫غریبه اونجا هست اونکارو بکنم. 66 00:02:31,038 --> 00:02:32,382 ‫خب، قبل از شیلا چطور میزدی؟ 67 00:02:32,406 --> 00:02:34,439 ‫- نمیخوام در موردش حرف بزنم. ‫- خب منم نمیخوام 68 00:02:34,475 --> 00:02:35,518 ‫در مورد اینا حرف بزنم. ‫- هاروی بیخیال. 69 00:02:35,542 --> 00:02:37,776 ‫خیلی خب ببین... 70 00:02:37,811 --> 00:02:40,944 ‫نمیتونی تصور کنی، نمیخوای ‫به شیلا فکر کنی. 71 00:02:41,048 --> 00:02:43,492 ‫باید به چیزی فکر کنی که ‫حشریت میکنه، غیر از شیلا. 72 00:02:43,617 --> 00:02:47,319 ‫ینی به یه شیء غیرمتحرک فکر کنم. 73 00:02:47,354 --> 00:02:49,354 ‫بله لوئیس، همینو میگم. 74 00:02:49,389 --> 00:02:50,967 ‫- قبلاً اونکارو کردی؟ ‫- معلومه که کردم. 75 00:02:50,991 --> 00:02:52,469 ‫- چیو تصور کردی؟ ‫- نه، بهت اینو نمیگم. 76 00:02:52,493 --> 00:02:54,726 ‫هاروی جون من. 77 00:02:54,762 --> 00:02:58,563 ‫خیلی خب، راستشو میخوای؟ 78 00:02:58,599 --> 00:03:00,665 ‫بعضی وقتا... 79 00:03:00,701 --> 00:03:02,567 ‫در مورد ... 80 00:03:02,603 --> 00:03:04,369 ‫گوجه فرنگی فکر میکنم. 81 00:03:05,339 --> 00:03:07,305 ‫- خدایی؟ ‫- خب، بهش فکر کن، 82 00:03:07,341 --> 00:03:10,074 ‫اونا حشری کننده‌ترین میوه هستن. ‫- فکر کردم گوجه سیفیجاته. 83 00:03:10,200 --> 00:03:11,076 ‫دارم خودمو واست خالی 84 00:03:11,111 --> 00:03:12,644 ‫میکنم منو نقد نکن. 85 00:03:12,679 --> 00:03:14,045 ‫ببخشید راست میگی. 86 00:03:14,081 --> 00:03:17,015 ‫متشکرم هاروی. 87 00:03:17,050 --> 00:03:19,818 ‫موفق باشی رفیق. 88 00:03:19,853 --> 00:03:21,987 ‫آره، گوجه، یا خدا. 89 00:03:22,022 --> 00:03:24,022 ‫بهش فکر نکرده بودم. 90 00:03:27,961 --> 00:03:29,995 ‫میخوای بهم بگی قضیه چی بود؟ 91 00:03:30,030 --> 00:03:31,997 ‫نه چون حدس میزنم تو تمام مکالمه رو 92 00:03:32,032 --> 00:03:35,333 ‫گوش کردی، که ینی میدونی قضیه چیه. 93 00:03:35,468 --> 00:03:36,368 ‫در این مورد، 94 00:03:36,404 --> 00:03:38,948 ‫چیزی که میخوام بدونم اینه، ‫قضیه گوجه راسته؟ 95 00:03:38,972 --> 00:03:40,939 ‫فکر کنم هردو میدونیم ‫اینطور نیست. 96 00:03:40,974 --> 00:03:45,842 ‫همونطور که هردو میدونیم در واقع ‫توت فرنگی و خامه ست. 97 00:03:46,013 --> 00:03:48,413 ‫چیه، زود بود؟ ‫- نه. 98 00:03:48,448 --> 00:03:51,382 ‫ولی اینجا اداره‌ست، یه نفر ممکنه ‫بشنوه و متوجه نشه که اون قضیه 99 00:03:51,417 --> 00:03:52,751 ‫مال 13 سال پیش بود. 100 00:03:52,786 --> 00:03:55,419 ‫جدی؟ چون واسه من که ‫12 و نصفی سال گذشت. 101 00:03:55,589 --> 00:03:58,056 ‫- خیلی احمقی. ‫- نه، لوئیس احمقه. 102 00:03:58,091 --> 00:04:01,860 ‫چون باور کرد من به ‫گوجه فرنگی فکر میکنم. 103 00:04:01,895 --> 00:04:04,029 ‫و اگه شیلا میخواد اون ‫کمرشو یه چکی بکنه، 104 00:04:04,064 --> 00:04:06,364 ‫ما نباید مسخره‌اش کنیم ‫که مجبوره اینکارو تو... 105 00:04:06,400 --> 00:04:08,033 ‫لیوان انجام بده. 106 00:04:08,068 --> 00:04:10,602 ‫با فکر کردن به گوجه. ‫- کاملاً حق با توئه. 107 00:04:10,637 --> 00:04:12,137 ‫باید خیلی جدی بگیریمش. 108 00:04:12,172 --> 00:04:14,639 ‫گوجه. ‫- خیلی خب میدونی چیه؟ 109 00:04:14,675 --> 00:04:16,875 ‫با اینکه دوست دارم تمام ‫روز اینکارو بکنیم، 110 00:04:16,910 --> 00:04:20,579 ‫اومدم اینجا بهت بگم باید ‫به «مارکوس» زنگ بزنی. 111 00:04:20,614 --> 00:04:21,913 ‫مارکوس؟ ‫در چه مورد؟ 112 00:04:21,949 --> 00:04:24,882 ‫نمیدونم، ولی برام یه پیام گذاشت ‫که میخواد باهات حرف بزنه. 113 00:04:24,917 --> 00:04:25,662 ‫خب اگه میخواد تماس بگیره، 114 00:04:25,686 --> 00:04:27,619 ‫چرا برای تو پیام گذاشت؟ 115 00:04:27,654 --> 00:04:30,555 ‫چون هروقت مارکوس واقعاً بهت ‫نیاز داره به من زنگ میزنه. 116 00:04:30,591 --> 00:04:32,490 ‫تا الان دو بار اینکارو کرده، 117 00:04:32,526 --> 00:04:35,727 ‫که یعنی هر چیزی هست، مهمه. 118 00:04:37,497 --> 00:04:40,031 ‫خیلی خب «دانا»، بهش زنگ میزنم. 119 00:04:40,067 --> 00:04:42,467 ‫امروز هاروی. 120 00:04:42,502 --> 00:04:43,802 ‫امروز. 121 00:04:51,945 --> 00:04:53,178 ‫سلام هاروی. 122 00:04:53,213 --> 00:04:54,946 ‫خوشحالم زنگ زدی. 123 00:04:54,982 --> 00:04:56,092 ‫حدس میزنم دانا پیام منو ‫بهت رسوند؟ 124 00:04:56,116 --> 00:04:58,516 ‫درسته، چه خبر شده؟ 125 00:04:58,552 --> 00:05:00,685 ‫- دارم طلاق میگیرم. ‫- چی؟ 126 00:05:00,721 --> 00:05:01,887 ‫میدونم. 127 00:05:01,922 --> 00:05:04,522 ‫و میدونم خواسته زیادیه، 128 00:05:04,558 --> 00:05:06,625 ‫ولی امیدوار بودم بتونی وکیل من بشی. 129 00:05:06,660 --> 00:05:08,760 ‫مارکوس صبر کن، چی شده؟ 130 00:05:08,795 --> 00:05:10,540 ‫آخرین باری که اونجا ‫بودم همه چیز به نظر خوب میومد. 131 00:05:10,564 --> 00:05:12,797 ‫آره خب، خوب نیست، ‫و با اینکه خوشم نمیاد، 132 00:05:12,833 --> 00:05:14,966 ‫خودش اینو میخواد. ‫- اگه میخوای بهت کمک کنم، 133 00:05:15,002 --> 00:05:16,768 ‫باید بیشتر بهم بگی. 134 00:05:16,803 --> 00:05:17,535 ‫میخوای چی بهت بگم هاروی؟ 135 00:05:17,571 --> 00:05:19,504 ‫که از هم جدا شدیم؟ 136 00:05:19,539 --> 00:05:20,783 ‫خب جدا شدیم. ‫- مزخرفه، میشناسمت. 137 00:05:20,807 --> 00:05:23,775 ‫کل ماجرا نیست نیست. ‫- راست میگی، نیست. 138 00:05:23,810 --> 00:05:25,655 ‫وقتی اومدی اینجا همه چیزُ ‫بهت میگم. 139 00:05:25,679 --> 00:05:27,112 ‫نگفتم میام اونجا، 140 00:05:27,147 --> 00:05:29,625 ‫تا وقتی بهم نگی چه خبر شده ‫قرار نیست بیام اونجا 141 00:05:34,021 --> 00:05:36,121 ‫با یه نفر خوابیدم باشه؟ 142 00:05:36,156 --> 00:05:38,156 ‫- چیکار کردی؟ ‫- حماقت کردم، 143 00:05:38,191 --> 00:05:41,125 ‫رابطه داشتم، و میدونم میخوای ‫الان سرمو از تنم جدا کنی... 144 00:05:41,160 --> 00:05:42,661 ‫بله که میخوام قطع کنم! 145 00:05:42,696 --> 00:05:45,696 ‫چون تو بهتر از هرکسی میدونی ‫خیانت با خانواده چیکار میکنه. 146 00:05:45,731 --> 00:05:47,232 ‫الان برام مهم نیست. 147 00:05:47,267 --> 00:05:48,578 ‫چه کوفتی بهم گفتی؟ 148 00:05:48,602 --> 00:05:52,635 ‫هاروی، تو همیشه به موکلهات ‫میگی مشکلاتتون به خودتون مربوطه 149 00:05:52,673 --> 00:05:54,550 ‫و مردمُ بخاطر کاری که ‫کردن قضاوت نمیکنی. 150 00:05:54,574 --> 00:05:56,975 ‫پس الان نمیخوام بشنوم ‫چطور گند زدم. 151 00:05:57,010 --> 00:05:58,988 ‫چیزی که میخوام بشنوم ‫اینه که داری میای اینجا 152 00:05:59,012 --> 00:06:01,146 ‫و مطمئن بشی من بچه‌هامو ‫از دست نمیدم. 153 00:06:01,181 --> 00:06:02,714 ‫در مورد چی حرف میزنی؟ 154 00:06:02,749 --> 00:06:04,816 ‫دارم از حضانت حرف میزنم، هاروی. 155 00:06:04,851 --> 00:06:07,085 ‫چون «کیتی» یه کوسه استخدام ‫کرده تا وکیلش بشه. 156 00:06:07,120 --> 00:06:09,887 ‫که ینی حتی اگرم نمیخواستی این ‫به یه نبرد تبدیل بشه 157 00:06:09,922 --> 00:06:10,655 ‫نمیتونم مثل 158 00:06:10,691 --> 00:06:12,657 ‫یه نبرد باهاش برخورد نکنم. ‫و بهترین راهی که میدونم 159 00:06:12,693 --> 00:06:14,537 ‫چطور از یه نبرد فرار کنم، ‫اینه که با یه خمپاره انداز برم... 160 00:06:14,561 --> 00:06:16,094 ‫و هاروی... 161 00:06:16,129 --> 00:06:19,698 ‫بزرگترین خمپاره اندازی که ‫میشناسم تویی. 162 00:06:19,733 --> 00:06:21,166 ‫خیلی خب مارکوس، میام اونجا. 163 00:06:22,539 --> 00:06:27,539 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 164 00:06:33,540 --> 00:06:40,841 ‫-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 165 00:06:49,267 --> 00:06:57,161 ‫«:: مــتـرجـم: مــرتــضــی ::»|^| Godbless |^| 166 00:06:59,224 --> 00:07:01,804 ‫خیلی خب اینم از چاییت، ‫حالا بیا ببرمت کتابخونه. 167 00:07:01,885 --> 00:07:02,557 ‫منظورت اتاقی که 168 00:07:02,558 --> 00:07:04,324 ‫پر از کتابه و میتونم ‫از اینجا ببینمش؟ 169 00:07:04,360 --> 00:07:05,370 ‫«جوی» حوصله بداخلاقی ندارم. 170 00:07:05,394 --> 00:07:10,464 ‫خودم بلدم برم بابا. ‫ممنون. 171 00:07:11,499 --> 00:07:14,666 ‫این کارمندا هم جوونتر و ‫هم عصبانیتر میشن، مگه نه؟ 172 00:07:14,701 --> 00:07:16,601 ‫اون کارمند نیست. ‫دخترمه. 173 00:07:16,847 --> 00:07:18,314 ‫و فکر کردی نمیدونم؟ 174 00:07:18,506 --> 00:07:22,173 ‫میتونم از شش فرسخی یه ‫بچه دبستانیو شناسایی کنم. 175 00:07:22,277 --> 00:07:24,255 ‫بذار یه چیزی ازت بپرسم، ‫چطور از پس بچه‌هات بر میای؟ 176 00:07:24,279 --> 00:07:26,779 ‫- منظورت چیه از پسشون بربیایم؟ ‫- یعنی جوی تو مدرسه 177 00:07:26,814 --> 00:07:28,347 ‫تو دردسر افتاده، ‫واسه همین اینجاست. 178 00:07:28,383 --> 00:07:29,915 ‫شاید یکم رو اعصاب باشه، 179 00:07:29,951 --> 00:07:31,595 ‫ولی تکالیفشو تو 18 ثانیه ‫تموم میکنه 180 00:07:31,619 --> 00:07:32,930 ‫و من فقط امروز کار اداری دارم. 181 00:07:32,954 --> 00:07:34,186 ‫میفهمم. 182 00:07:34,222 --> 00:07:37,322 ‫دخترت گوش نمیکنه و تو هم ‫نمیخوای باهاش حرف بزنی. 183 00:07:37,357 --> 00:07:38,391 ‫نه، فقط نمیدونم چی بهش 184 00:07:38,426 --> 00:07:39,703 ‫بگم تا مجبورش کنم ‫به من گوش کنه. 185 00:07:39,727 --> 00:07:41,560 ‫چون بعضی وقتا راهی نیست 186 00:07:41,596 --> 00:07:42,461 ‫مجبورشون کنی بهت گوش کنن. 187 00:07:42,497 --> 00:07:44,330 ‫ولی شاید به حرف یکی ‫دیگه گوش کنن. 188 00:07:44,365 --> 00:07:46,766 ‫یه نفر، یه نفر باحال. 189 00:07:46,801 --> 00:07:48,668 ‫- یکی مثل تو؟ ‫- نه نه نه. 190 00:07:48,703 --> 00:07:50,569 ‫من نه. ‫- بیخیال «گرچن»، 191 00:07:50,605 --> 00:07:52,516 ‫مگه چی میشه؟ ‫- نمیگم انجامش نمیدم. 192 00:07:52,540 --> 00:07:53,973 ‫میگم جواب نمیده. ‫- چرا نه؟ 193 00:07:54,008 --> 00:07:57,743 ‫چون نباید کسی باشه که ‫از نظر تو باحاله... 194 00:07:57,779 --> 00:07:59,445 ‫باید کسی باشه که اون ‫فکر میکنه باحاله. 195 00:07:59,480 --> 00:08:01,180 ‫خب نگاش کن. 196 00:08:01,215 --> 00:08:02,782 ‫شاید هنوزم برات امیدی باشه. 197 00:08:02,817 --> 00:08:04,250 ‫حالا برو اونور. 198 00:08:04,285 --> 00:08:06,218 ‫باید یکمی شیر مغز بادام بردارم. 199 00:08:21,002 --> 00:08:22,101 ‫سلام. 200 00:08:22,136 --> 00:08:24,303 ‫من لوئیس لیت هستم و اومدم که... 201 00:08:27,809 --> 00:08:29,275 ‫میدونی، یه نوبت بده. 202 00:08:29,310 --> 00:08:31,310 ‫اه البته. 203 00:08:31,346 --> 00:08:33,946 ‫ساعت 11 نوبت شما. ‫- وقت شناسی به تصور 204 00:08:33,981 --> 00:08:35,225 ‫کردن کمک میکنه ‫- پس بهتره یه نگاهی 205 00:08:35,249 --> 00:08:36,627 ‫به موارد از قبل ‫آماده شده بندازید... 206 00:08:36,651 --> 00:08:39,919 ‫و قبل از اینکه بپرسید، ‫قول میدم، هرچی لازم داری، 207 00:08:39,954 --> 00:08:41,620 ‫اینجا همه چیز داریم. ‫- اه عالیه. 208 00:08:41,656 --> 00:08:43,255 ‫میتونم یه نگاه سریع به ‫روزنامه وال استریت بندازم؟ 209 00:08:43,291 --> 00:08:44,268 ‫چی؟ 210 00:08:44,292 --> 00:08:46,503 ‫روزنامه وال استریت. ‫روزنامه معروف آمریکایی. 211 00:08:46,527 --> 00:08:47,538 ‫روزنامه میخواین چیکار؟ 212 00:08:47,562 --> 00:08:48,461 ‫ینی چی میخوام چیکار؟ 213 00:08:48,496 --> 00:08:49,673 ‫واسه دم و دستگاه میخوام. 214 00:08:49,697 --> 00:08:51,630 ‫ولی اینجا کار تجارت نمیکنیم. 215 00:08:51,666 --> 00:08:52,965 ‫نه اون جور کارها نه، ‫اینجور کارها 216 00:08:53,000 --> 00:08:53,933 ‫داری بهم میگی... 217 00:08:53,968 --> 00:08:54,834 ‫بله، یه روزنامه میخوام، 218 00:08:54,869 --> 00:08:57,236 ‫یه هفته نامه، یه ماه نامه... 219 00:08:57,271 --> 00:08:58,582 ‫هرچیز محاسباتی با ماهیت مالی. 220 00:08:58,606 --> 00:08:59,650 ‫خب ما اینچیزارو نداریم. 221 00:08:59,674 --> 00:09:00,818 ‫تو کی هستی؟ همین الان گفتی 222 00:09:00,842 --> 00:09:02,842 ‫هرچی میخوام دارین ‫مرض داری؟ 223 00:09:02,877 --> 00:09:05,911 ‫خب، پزشکی نیست ولی... 224 00:09:05,947 --> 00:09:07,847 ‫مهمترین بخشهای یه روزنامه رو دارم. 225 00:09:07,882 --> 00:09:09,482 ‫بده بینم. 226 00:09:09,517 --> 00:09:12,485 ‫استاندارد،استاندارد، استاندارد، ‫... 227 00:09:12,520 --> 00:09:14,431 ‫یا خدا، واسه یه ‫دو خوابه چقدر میگیرن... 228 00:09:14,455 --> 00:09:15,755 ‫همم، ژوون چه طالبی. ‫همین کافیه. 229 00:09:15,790 --> 00:09:16,989 ‫- جدی؟ ‫- آره جدی. 230 00:09:17,024 --> 00:09:18,035 ‫یه اتاق میخوام ‫همین الانم میخوام. 231 00:09:18,059 --> 00:09:18,991 ‫هر کیم بخواد میتونه بیاد تو. 232 00:09:19,026 --> 00:09:20,793 ‫زودباش، لیوان بیار... 233 00:09:20,828 --> 00:09:22,595 ‫لیوان بیار ‫- اینطرف. 234 00:09:25,066 --> 00:09:27,433 ‫سامانتا یه لحظه وقت داری؟ 235 00:09:27,468 --> 00:09:30,301 ‫الان کمتر از یه ساعت وقت دارم تا ‫ثابت کنم داروهای تجویزی باعث شده 236 00:09:30,337 --> 00:09:31,337 ‫قلب موکل من از کار بیافته. 237 00:09:31,372 --> 00:09:32,683 ‫چه بد، 238 00:09:32,707 --> 00:09:35,739 ‫چون کمکتو لازم دارم، ‫و تو مناسبترین فرد هستی. 239 00:09:35,810 --> 00:09:38,377 ‫- از من کمک میخوای؟ ‫- آره. 240 00:09:38,413 --> 00:09:40,613 ‫- مورد چیه؟ ‫- ویلیامز در برابر ویلیامز، 241 00:09:40,648 --> 00:09:42,615 ‫و دارم میبازم. ‫- چی شد؟ 242 00:09:42,650 --> 00:09:44,483 ‫دخترم، دوروزه اینجاست 243 00:09:44,519 --> 00:09:46,886 ‫چون از مدرسه معلق شد، ‫و بدتر وقتی ازش پرسیدم 244 00:09:46,921 --> 00:09:48,654 ‫چی شده، در موردش ‫بهم دروغ گفت. 245 00:09:48,689 --> 00:09:51,767 ‫و اومدی پیش من چون فکر میکنی ‫الان به تو یا همسرت گوش نمیکنه. 246 00:09:51,826 --> 00:09:54,696 ‫بچه باهوشیه ولی الان فقط ‫باحال بودن براش مهمه، 247 00:09:54,695 --> 00:09:58,106 ‫یه نفر مثل تو لازم دارم تا نشونش ‫بده باهوش بودن هم باحاله. 248 00:09:58,130 --> 00:09:59,632 ‫ینی میگی من باحالم. 249 00:09:59,667 --> 00:10:02,266 ‫برای یه دختر 15 ساله ‫که به حرفای باباش گوش نمیکنه، بله. 250 00:10:03,371 --> 00:10:07,370 ‫خب شاید به این خاطره که نمیخواد ‫گوش کنه بلکه میخواد صداش شنیده بشه. 251 00:10:07,542 --> 00:10:08,986 ‫چون طبق تجربه خودم، 252 00:10:09,010 --> 00:10:11,510 ‫دختر نوجوون بودن خیلی هم سخته. 253 00:10:11,546 --> 00:10:13,345 ‫این یعنی انجامش میدی؟ 254 00:10:13,381 --> 00:10:15,548 ‫فکر کنم آره. 255 00:10:16,517 --> 00:10:18,050 ‫فقط از اینکار پشیمونم نکن. 256 00:10:18,085 --> 00:10:20,019 ‫«الکس» اگه تا حالا نفهمیدی، 257 00:10:20,054 --> 00:10:22,321 ‫پشیمون کردن مردم یه جورایی ‫تخصص منه. 258 00:10:22,356 --> 00:10:25,658 ‫پس تو و «جوی» خیلی ‫به درد هم میخورین. 259 00:10:25,693 --> 00:10:27,960 ‫متشکرم سامانتا. 260 00:10:32,967 --> 00:10:34,767 ‫- این چیه؟ ‫- ضدعفونی کننده. 261 00:10:34,802 --> 00:10:38,336 ‫شنیدم یه مورد خیلی کثیف ‫روی دستات داشتی. 262 00:10:38,372 --> 00:10:39,305 ‫- هاروی بهت گفت. ‫- ینی اینکه 263 00:10:39,340 --> 00:10:41,574 ‫این سختترین پرونده تو بوده؟ 264 00:10:41,609 --> 00:10:43,676 ‫که موکله بدجوری داشت ‫بهت ور میرفت؟ 265 00:10:43,711 --> 00:10:44,577 ‫تموم شدی؟ 266 00:10:44,612 --> 00:10:45,945 ‫- خودت تموم شدی؟ ‫- دانا! 267 00:10:45,980 --> 00:10:48,013 ‫فقط به عنوان یه دوست میپرسم. 268 00:10:48,049 --> 00:10:50,449 ‫اژدها رو سلاخی کردی؟ ‫سیب زمینی رو درآوردی؟ 269 00:10:50,485 --> 00:10:52,518 ‫کف دستی موفقیت آمیز بود؟ 270 00:10:52,553 --> 00:10:55,521 ‫- کف دستی؟ ‫- آره امروز رو دورم. 271 00:10:55,556 --> 00:10:57,690 ‫هرچی حالا، نه... 272 00:10:58,125 --> 00:10:59,758 ‫لوئیس چی شده؟ 273 00:10:59,794 --> 00:11:01,794 ‫فقط داشتم شوخی میکردم. 274 00:11:01,829 --> 00:11:04,930 ‫خوب پیش نرفت؟ 275 00:11:04,966 --> 00:11:08,567 ‫- اینطور نیست دانا. ‫- پس چی شده؟ 276 00:11:08,603 --> 00:11:10,970 ‫- اگه نتونم بچه دار بشم چی؟ ‫- لوئیس. 277 00:11:11,005 --> 00:11:12,638 ‫همیشه فقط همینو میخواستم، 278 00:11:12,673 --> 00:11:14,907 ‫ولی حتی یه بارم به ‫ذهنم خطور نکرد 279 00:11:14,942 --> 00:11:16,542 ‫شاید من نتونم اینکارو بکنم. 280 00:11:16,577 --> 00:11:17,754 ‫خب به ذهنت خطور کرده دلیل 281 00:11:17,778 --> 00:11:20,045 ‫اینکه هیچوقت نگران نبودی ‫اینه که دلیلی نیست 282 00:11:20,081 --> 00:11:22,114 ‫که نگران باشی؟ ‫- ولی شیلا نگرانه، 283 00:11:22,149 --> 00:11:23,449 ‫حالا تو فکرمه. 284 00:11:23,484 --> 00:11:26,385 ‫دانا اگه مشکل من باشم چی؟ ‫- لوئیس، فعلاً ... 285 00:11:26,420 --> 00:11:28,787 ‫حتی نمیدونیم مشکلی هست یا نه، 286 00:11:28,823 --> 00:11:30,489 ‫پس پیشنهاد میکنم وقتش ‫که رسید 287 00:11:30,525 --> 00:11:31,423 ‫نگران اون باشی. 288 00:11:31,459 --> 00:11:32,603 ‫و اگه کسیُ لازم داری که ‫درموردش 289 00:11:32,627 --> 00:11:36,061 ‫حرف بزنی، من هستم. 290 00:11:36,097 --> 00:11:38,797 ‫متشکرم دانا. 291 00:11:47,208 --> 00:11:48,574 ‫هی. 292 00:11:48,609 --> 00:11:50,142 ‫با مارکوس تماس گرفتی؟ 293 00:11:50,177 --> 00:11:52,511 ‫- آره. ‫- چه خبر شده؟ 294 00:11:52,547 --> 00:11:55,180 ‫اون بازم مریض نشده، شده؟ ‫- نه اینطور نیست، 295 00:11:55,216 --> 00:11:57,516 ‫ولی خوب نیست. ‫- خب چیه؟ 296 00:11:57,552 --> 00:11:59,084 ‫اون به کیتی خیانت کرده. 297 00:11:59,120 --> 00:12:01,086 ‫اون فهمیده و طلاق میخواد. 298 00:12:01,122 --> 00:12:02,488 ‫اه خدای من. 299 00:12:02,523 --> 00:12:03,956 ‫شوخیت گرفته؟ ‫- نه. 300 00:12:03,991 --> 00:12:05,669 ‫فقط این نیست، میخواد بیام اونجا 301 00:12:05,693 --> 00:12:07,693 ‫وکیلش بشم. ‫- خب میخوای چیکار کنی؟ 302 00:12:07,728 --> 00:12:09,461 ‫منظورت چیه میخوام چیکار کنم؟ 303 00:12:09,497 --> 00:12:10,641 ‫میخوام کمکش کنم. ‫- خیلی خب ببین، باید بپرسم... 304 00:12:10,665 --> 00:12:12,009 ‫مطمئنی میخوای اینکارو بکنی؟ 305 00:12:12,033 --> 00:12:15,434 ‫از نگرانیت ممنونم، ‫دانا ولی اون برادرمه. 306 00:12:15,469 --> 00:12:17,109 ‫چیکار باید بکنم؟ ‫- فقط دارم میگم 307 00:12:17,138 --> 00:12:18,782 ‫ممکنه برات حرف در بیارن. 308 00:12:18,806 --> 00:12:21,106 ‫منم مخالف نیستم ولی همونطور که گفتم، 309 00:12:21,142 --> 00:12:23,475 ‫اون برادرمه. 310 00:12:23,511 --> 00:12:26,478 ‫باید چیکار کنم؟ ‫- باشه. 311 00:12:26,514 --> 00:12:28,781 ‫ولی قبل از اینکه بری، ‫بعد از اتفاقی که افتاد 312 00:12:28,816 --> 00:12:31,116 ‫فکر کنم باید به رابرت بگی. ‫- بهش گفتم. 313 00:12:31,152 --> 00:12:32,785 ‫واکنشش چی بود؟ 314 00:12:32,820 --> 00:12:34,787 ‫باید ازش ممنون باشم، اون... 315 00:12:34,822 --> 00:12:36,121 ‫یه لحظه هم تردید نکرد. 316 00:12:36,157 --> 00:12:38,057 ‫گفت ‫"خانواده در اولویته. 317 00:12:38,092 --> 00:12:40,593 ‫همیشه در اولویته ‫همیشه هم خواهد بود." 318 00:12:50,064 --> 00:12:51,565 ‫تو باید «جوی» باشی. 319 00:12:51,600 --> 00:12:53,567 ‫همین اسمو بهم دادن. 320 00:12:54,181 --> 00:12:55,414 ‫من سامانتا هستم. 321 00:12:55,449 --> 00:12:56,415 ‫بابات قراره تمام روز ‫تو جلسه باشه، 322 00:12:56,450 --> 00:13:00,152 ‫ازم خواسته بیام ‫یه سری بهت بزنم. 323 00:13:00,187 --> 00:13:01,753 ‫سامانتا هستی؟ 324 00:13:01,789 --> 00:13:03,722 ‫ازت نخواسته بیای به من سر بزنی. 325 00:13:03,757 --> 00:13:05,657 ‫ازت خواسته حواست به من باشه 326 00:13:05,693 --> 00:13:07,092 ‫چون تو باحاله هستی. 327 00:13:07,127 --> 00:13:08,794 ‫خب شاید برای اون باحال باشی، 328 00:13:08,829 --> 00:13:10,963 ‫ولی واسه من باحال نیستی. 329 00:13:11,899 --> 00:13:13,932 ‫باشه. 330 00:13:13,968 --> 00:13:17,202 ‫فهمیدم چی شده. 331 00:13:17,238 --> 00:13:19,771 ‫اگه از خودتو بگی ‫منم از خودمو میگم. 332 00:13:19,807 --> 00:13:22,174 ‫- چی؟ ‫- اینکه چرا معلق شدم. 333 00:13:22,209 --> 00:13:25,110 ‫- معلق شدی؟ ‫- فقط یه بار. 334 00:13:25,145 --> 00:13:28,146 ‫از سه تا مدرسه مختلف. 335 00:13:31,485 --> 00:13:33,018 ‫این زمین فوتباله. 336 00:13:33,053 --> 00:13:34,887 ‫از سفید کننده صنعتی استفاده کردم. 337 00:13:34,922 --> 00:13:36,755 ‫جوری ریدم که تا چند ماه ‫نمیتونن پاکش کنن. 338 00:13:36,790 --> 00:13:41,093 ‫وای، چه زبون رنگارنگی داری. 339 00:13:41,128 --> 00:13:42,961 ‫خب تو چیکار کردی؟ 340 00:13:42,997 --> 00:13:44,763 ‫بدتریش؟ 341 00:13:44,798 --> 00:13:46,598 ‫یه ماشین از پارکینگ دزدیدم. 342 00:13:46,634 --> 00:13:48,667 ‫- ماشین یه نفرو دزدیدی. ‫- نه یه نفر، 343 00:13:48,702 --> 00:13:49,935 ‫ماشین ناظم. 344 00:13:49,970 --> 00:13:52,104 ‫معلوم شد فکر خوبی نیست. 345 00:13:52,139 --> 00:13:53,205 ‫گرفتم. 346 00:13:53,240 --> 00:13:55,474 ‫ماشین ناظمو ندزدم. 347 00:13:55,509 --> 00:13:58,576 ‫نمیگم قانون شکنی چیز بدیه. 348 00:13:58,746 --> 00:14:01,947 ‫فقط میگم خوبه بدونی چه ‫قانونیُ باید بشکنی. 349 00:14:03,117 --> 00:14:05,551 ‫فکر نکنم درست باشه اینو بهم بگی. 350 00:14:05,586 --> 00:14:07,486 ‫شاید نه، ولی اگه میخوای تو چند روز آینده 351 00:14:07,521 --> 00:14:10,055 ‫به من کمک کنی، باید بدونی ‫چطوری کار میکنم. 352 00:14:10,090 --> 00:14:11,623 ‫- کمکت کنم؟ ‫- آره. 353 00:14:11,659 --> 00:14:14,936 ‫امروز عصر یه استشهاد دارم ولی ‫نمیدونم چطور طرفُ مجبور کنم. 354 00:14:14,995 --> 00:14:16,128 ‫هستی؟ 355 00:14:16,163 --> 00:14:17,796 ‫- هستم. ‫- خب پس جوی، 356 00:14:17,831 --> 00:14:20,198 ‫تو من یکم قهوه لازم داریم. 357 00:14:29,009 --> 00:14:31,577 ‫هاروی، اینجا چیکار میکنی؟ 358 00:14:31,612 --> 00:14:35,147 ‫اینجام چون مارکوس ازم ‫خواسته وکیلش بشم. 359 00:14:35,182 --> 00:14:37,982 ‫پس نباید بدون وکیلم باهام ‫حرف بزنی. 360 00:14:38,017 --> 00:14:39,184 ‫نه نباید. 361 00:14:39,219 --> 00:14:41,119 ‫ولی به عنوان وکیل نیومدم. 362 00:14:41,155 --> 00:14:42,821 ‫به عنوان برادر شوهرت اینجام. 363 00:14:42,856 --> 00:14:44,668 ‫- منظورت چیه؟ ‫- ینی میدونم مارکوس 364 00:14:44,692 --> 00:14:47,526 ‫هنوزم دوستت داره و... 365 00:14:47,561 --> 00:14:50,794 ‫باید بدونم هنوز راهی ‫هست که شما میتونید با هم حلش کنید. 366 00:14:50,965 --> 00:14:52,509 ‫خیلی دوست دارم اینطوری میبود، 367 00:14:52,533 --> 00:14:53,832 ‫ولی دیگه دیر شده. 368 00:14:53,867 --> 00:14:55,767 ‫ببین مارکوس بهم گفت ‫چه اتفاقی افتاد... 369 00:14:55,803 --> 00:14:57,768 ‫و هنوز اینجایی و سعی ‫داری ازش دفاع کنی. 370 00:14:57,804 --> 00:14:59,137 ‫اینطور نیست. 371 00:14:59,173 --> 00:15:02,774 ‫وقتی بهم گفت باور کن، ‫خودم میخواستم محکومش کنم، 372 00:15:02,810 --> 00:15:06,810 ‫اینم میدونم چه حسی داره که ‫خانواده‌ات از هم بپاشه و نمیخوام 373 00:15:06,914 --> 00:15:08,847 ‫این اتفاق بیافته. ‫- فکر میکنی من میخوام؟ 374 00:15:08,882 --> 00:15:11,116 ‫نه فکر نمیکنم، ولی دارم بهت میگم، 375 00:15:11,151 --> 00:15:14,019 ‫به محض اینکه وکلا دخالت کنن... 376 00:15:14,054 --> 00:15:15,220 ‫اوضاع پیچیده میشه. 377 00:15:15,255 --> 00:15:17,055 ‫همین الانم پیچیده شده هاروی. 378 00:15:17,091 --> 00:15:18,824 ‫و وکیل من هم دخیل شده، 379 00:15:18,859 --> 00:15:21,693 ‫میخوای وکیل مارکوس باش یا نباش، 380 00:15:21,729 --> 00:15:24,763 ‫در هر صورت نمیتونم دیگه ‫با تو صحبت کنم. 381 00:15:32,072 --> 00:15:34,139 ‫نه نه، بشین اینجا. 382 00:15:34,174 --> 00:15:36,675 ‫- چرا؟ ‫- اون دوتا که اونجان 383 00:15:36,710 --> 00:15:38,543 ‫طرف مدعی و موکلشه. 384 00:15:38,579 --> 00:15:39,544 ‫چه ربطی داره من کجا بشینم؟ 385 00:15:39,580 --> 00:15:41,647 ‫به جایی که من میشینم ربط داره. 386 00:15:41,682 --> 00:15:44,216 ‫- نمیفهمم. ‫- بذار توضیح بدم. 387 00:15:44,251 --> 00:15:47,352 ‫هیچی از این عوضی دستم نیست، ‫ولی میدونم داره دروغ میگه. 388 00:15:47,388 --> 00:15:49,755 ‫برای همین میخوام تا یه ‫ساعت براش بلاف بزنم، 389 00:15:49,790 --> 00:15:51,223 ‫و بلاف از اینجا شروع میشه. 390 00:15:51,258 --> 00:15:52,724 ‫پس همینطوری میخوای بهش زل بزنی؟ 391 00:15:52,760 --> 00:15:55,160 ‫نه، همینطور میخوام بخندم 392 00:15:55,195 --> 00:15:56,928 ‫و قهوه بخورم و بهش نشون چقدر 393 00:15:56,964 --> 00:15:58,997 ‫اعتماد به نفس دارم. 394 00:15:59,033 --> 00:16:00,065 ‫فهمیدم. 395 00:16:00,100 --> 00:16:01,933 ‫میخوای گولشون بزنی. 396 00:16:01,969 --> 00:16:04,870 ‫- نمیخوام، دارم میزنم. ‫- عالیه. 397 00:16:04,905 --> 00:16:06,772 ‫میرم نوشیدنی بخرم. ‫- تو حساب میکنی؟ 398 00:16:06,807 --> 00:16:08,740 ‫- بابام حساب میکنه. ‫- خب پس، 399 00:16:08,776 --> 00:16:11,943 ‫12 تا کیک، هفت تا دونات و ... 400 00:16:11,979 --> 00:16:14,880 ‫یکی از اون ماشین اسپرسو بگیر بیار. 401 00:16:20,921 --> 00:16:22,354 ‫بهم نگو نتیجه رسیده. 402 00:16:22,389 --> 00:16:24,089 ‫- رسیده. ‫- و؟ 403 00:16:24,124 --> 00:16:25,635 ‫میخوان شخصاً با دکتر ملاقات کنم. 404 00:16:25,659 --> 00:16:27,092 ‫- و؟ ‫- و میخوام همراه 405 00:16:27,127 --> 00:16:29,695 ‫من بیای ‫- لوئیس من... 406 00:16:29,730 --> 00:16:31,396 ‫نمیخوام بی تفاوت به نظر برسم، 407 00:16:31,432 --> 00:16:33,765 ‫ولی واقعاً فکر میکنم باید ‫تنها اینکارو بکنی. 408 00:16:33,801 --> 00:16:35,634 ‫دانا... 409 00:16:35,669 --> 00:16:37,768 ‫اونا گفتن شخصاً. ‫نمیتونه خوب باشه. 410 00:16:37,804 --> 00:16:38,415 ‫ولی برای همه اینکارو نمیکنن؟ 411 00:16:38,439 --> 00:16:39,971 ‫شاید میکنن، 412 00:16:40,007 --> 00:16:41,373 ‫ولی نمیخوام تنها برم. 413 00:16:41,408 --> 00:16:44,975 ‫میفهمم ولی من اون زنی ‫نیستم که باید ازش بخوای. 414 00:16:45,145 --> 00:16:47,646 ‫- شیلا. ‫- شیلا شریک توئه. 415 00:16:47,681 --> 00:16:49,748 ‫میدونم ولی اگه... 416 00:16:49,783 --> 00:16:51,917 ‫- اگه چی؟ ‫- دانا، اگه من 417 00:16:51,952 --> 00:16:54,252 ‫دلیل بچه دار نشدنمون باشم ‫میخوام خودم بهش بگم. 418 00:16:54,288 --> 00:16:56,154 ‫نه یه یارو تو لباس آزمایشگاه. 419 00:16:56,190 --> 00:16:59,891 ‫و اگه واقعاً میخوای من همراهت بیام ‫میام ولی... 420 00:16:59,927 --> 00:17:01,037 ‫اگه جای شیلا بودم، نمیخواستم 421 00:17:01,061 --> 00:17:04,796 ‫دومین زن زندگیش باشم ‫که اینو میفهمه. 422 00:17:04,832 --> 00:17:06,965 ‫درست میگی دانا. 423 00:17:12,306 --> 00:17:14,072 ‫بهم نگو قهوه تموم کردن. 424 00:17:14,108 --> 00:17:16,942 ‫نه، یه چیز بهتر از قهوه گرفتم. 425 00:17:21,348 --> 00:17:23,648 ‫نمیدونستم چیکار کنم ‫فقط دکمه ضبط زدم. 426 00:17:23,684 --> 00:17:26,752 ‫فایده‌ای هم داشت؟ ‫- قطعاً ضرر نداره. 427 00:17:26,787 --> 00:17:29,664 ‫ینی مجبور نیستیم بشینیم و ‫بهشون بخندیم؟ 428 00:17:29,790 --> 00:17:33,790 ‫نه، ولی فقط قراره خیلی خنده دارتر بشه. 429 00:17:40,200 --> 00:17:41,933 ‫هاروی. 430 00:17:41,969 --> 00:17:43,702 ‫قرار بود یه ساعت پیش ‫اینجا باشی. 431 00:17:43,737 --> 00:17:45,014 ‫قبلش باید یه کاری میکردم. 432 00:17:45,038 --> 00:17:46,671 ‫آره میدونم باید چیکار میکردی، 433 00:17:46,707 --> 00:17:48,184 ‫و ای کاش انجام نمیدادیش. ‫- گوش کن... 434 00:17:48,208 --> 00:17:49,853 ‫هاروی، تو گفتی میای اینجا 435 00:17:49,877 --> 00:17:51,287 ‫و کمکم میکنی نه اینکه ‫مشکل با کیتی بدتر کنی. 436 00:17:51,311 --> 00:17:53,145 ‫مارکوس، تو گفتی صلح میخواستی ‫منم سعی کردم 437 00:17:53,180 --> 00:17:55,413 ‫صلح برقرار کنم. ‫- آره خب، کاری که کردی 438 00:17:55,449 --> 00:17:58,116 ‫فقط بدترش کرد. 439 00:18:00,387 --> 00:18:01,987 ‫- لعنتی. ‫- این یعنی چی، 440 00:18:02,022 --> 00:18:04,222 ‫ینی چی تحریم شدی؟ 441 00:18:04,258 --> 00:18:06,191 ‫ببین، طوری نیست 442 00:18:06,226 --> 00:18:08,193 ‫بخاطر صحبت کردن بدون ‫وکیلش. 443 00:18:08,228 --> 00:18:10,028 ‫چیزی نیست. ‫- نه تورو میشناسم، 444 00:18:10,063 --> 00:18:11,696 ‫یه چیز دیگه هست. 445 00:18:14,034 --> 00:18:17,235 ‫اگه یه جور درخواست بدم ‫به شانس بستگی داره، 446 00:18:17,271 --> 00:18:20,005 ‫قاضی احتمالاً به نفع اونا ‫رأی میده. 447 00:18:20,040 --> 00:18:23,175 ‫- حتماً شوخیت گرفته؟ ‫- مارکوس متأسفم. 448 00:18:23,210 --> 00:18:24,676 ‫ازم خواستی بیام اینجا، 449 00:18:24,711 --> 00:18:27,512 ‫و خوشت بیاد یا نه... 450 00:18:28,682 --> 00:18:32,050 ‫این برای منم سخته. ‫برای همین با کیتی حرف زدم. 451 00:18:32,085 --> 00:18:33,752 ‫باشه هاروی میفهمم. 452 00:18:33,787 --> 00:18:35,064 ‫فقط ای کاش فرصتی بود 453 00:18:35,088 --> 00:18:37,088 ‫این جواب میداد. 454 00:18:37,124 --> 00:18:38,757 ‫خب حالا باید چیکار کنیم؟ 455 00:18:38,792 --> 00:18:40,036 ‫بهت میگم چکار کنیم. 456 00:18:40,060 --> 00:18:41,927 ‫تو سازش صلح آمیز میخوای، 457 00:18:41,962 --> 00:18:43,995 ‫برات سازش صلح آمیز جور میکنیم. 458 00:18:49,404 --> 00:18:50,983 ‫آقای لیت. ‫بله. 459 00:18:50,984 --> 00:18:52,717 ‫لطفاً بشینید. ‫اه خدای من، 460 00:18:52,753 --> 00:18:54,400 ‫بدتر از اونیه که فکر ‫میکردم، اسپرم ندارم. 461 00:18:54,401 --> 00:18:55,867 ‫البته که نه. 462 00:18:55,903 --> 00:18:58,236 ‫درواقع، خوشحالم بهتون بگم 463 00:18:58,272 --> 00:19:01,306 ‫اسپرم شما کاملاً سالمه. 464 00:19:01,341 --> 00:19:03,974 ‫دلیلی نمیبینم شما چرا ‫نباید بتونید یه زن سالمُ باردار کنید. 465 00:19:04,010 --> 00:19:05,577 ‫عالیه، بهتر از این نمیشه. 466 00:19:05,612 --> 00:19:06,689 ‫فقط یه چیز دیگه هست. 467 00:19:06,713 --> 00:19:07,913 ‫یه چیز. ‫متوجه شدم 468 00:19:07,948 --> 00:19:09,058 ‫شما تو بخش سبک زندگی توی فرم، 469 00:19:09,082 --> 00:19:11,583 ‫نوشتید "حمام گِل" ‫- آره. 470 00:19:11,618 --> 00:19:14,319 ‫آره، باعث آرامش و تسکین من میشه. 471 00:19:14,354 --> 00:19:15,798 ‫فکرشو که میکنم دکی، اصلاً به همین دلیل 472 00:19:15,822 --> 00:19:18,790 ‫اسپرمم سالمه. ‫- باید بیخیالش بشی. 473 00:19:18,825 --> 00:19:20,525 ‫چی شد؟ ‫- خب، اسپرم شما خوبه، 474 00:19:20,561 --> 00:19:22,472 ‫ولی بخاطر سن شریک شما، ‫اگه حمام گلُ متوقف کنید، 475 00:19:22,496 --> 00:19:25,330 ‫شانس باردار شدنش ‫تا حد قابل توجهی افزایش پیدا میکنه. 476 00:19:25,365 --> 00:19:27,599 ‫- قابل توجه ینی چقدر. ‫- 80% 477 00:19:27,634 --> 00:19:29,768 ‫خدای من 80%؟ 478 00:19:29,803 --> 00:19:31,770 ‫حتماً یه راهی باید باشه! ‫- نیست. 479 00:19:31,805 --> 00:19:32,949 ‫اگه همه جامو غیر از تخمام ‫فرو کنم چی؟ 480 00:19:32,973 --> 00:19:34,606 ‫- نمیف... ‫- ولش کن، 481 00:19:34,641 --> 00:19:35,607 ‫دیگه حال نمیده. ‫- اقای لیت... 482 00:19:35,642 --> 00:19:37,642 ‫اگه جلساتمو نصف کنم چی؟ 483 00:19:37,678 --> 00:19:38,643 ‫نصفش میکنم اونوقت ‫شانسمون میشه 40%. 484 00:19:38,679 --> 00:19:41,012 ‫متأسفانه اینطوری کار نمیکنه. 485 00:19:41,048 --> 00:19:42,191 ‫خب چی داری بهم میگی؟ 486 00:19:42,215 --> 00:19:43,259 ‫دارم بهتون میگم اگه میخواین 487 00:19:43,283 --> 00:19:45,617 ‫برای بچه دار شدن ‫شانسی داشته باشید، 488 00:19:45,652 --> 00:19:47,819 ‫باید در آینده دست از ‫حمام گِل بردارید. 489 00:19:50,424 --> 00:19:51,823 ‫معذرت میخوام. 490 00:19:51,858 --> 00:19:53,136 ‫اون کیه و اینجا چیکار داره؟ 491 00:19:53,160 --> 00:19:54,437 ‫امروز روز کار با والدینه. 492 00:19:54,461 --> 00:19:55,226 ‫دخترتونه؟ 493 00:19:55,262 --> 00:19:56,895 ‫یه جورایی. 494 00:19:56,930 --> 00:19:58,708 ‫ولی البته اگه نمیخواید اینجا باشه، 495 00:19:58,732 --> 00:20:00,376 ‫مجبور نیست اینجا باشه ‫- مشکلی نیست میتونه بمونه، 496 00:20:00,400 --> 00:20:01,800 ‫از اونجایی که قراره 497 00:20:01,835 --> 00:20:02,979 ‫کوتاهترین استشهاد تاریخ باشه 498 00:20:03,003 --> 00:20:04,280 ‫چون تو حاضری اعتراف کنی ‫حق امتیاز موکل 499 00:20:04,304 --> 00:20:07,472 ‫من برای تولید یه قرصُ دزدیدی؟ 500 00:20:07,507 --> 00:20:09,774 ‫چون شرکت من اون دارو را از 501 00:20:09,810 --> 00:20:12,210 ‫صفر درست کرده، و موکل شما ‫مدرکی نداره که ما اینکارو نکردیم. 502 00:20:12,245 --> 00:20:13,990 ‫راستش، ما مدرک داریم، فقط ‫نمیخوایم ازش استفاده کنیم. 503 00:20:14,014 --> 00:20:16,680 ‫نمیخوای استفاده کنی چون ‫وجود نداره. 504 00:20:16,716 --> 00:20:17,716 ‫نمیخوام ازش استفاده کنم 505 00:20:17,751 --> 00:20:20,651 ‫چون دوست دارم اینجا تو ‫این جلسه استشهاد تو صورتم بهم دروغ بگی. 506 00:20:20,854 --> 00:20:23,488 ‫و چرا اونوقت؟ ‫- تا وقتی مدرکمونُ توی دادگاه 507 00:20:23,523 --> 00:20:25,657 ‫رو کنیم، نه تنها این پرونده رو میبازی، 508 00:20:25,692 --> 00:20:27,592 ‫بخاطر شهادت دروغ محکوم میشی. 509 00:20:27,628 --> 00:20:29,028 ‫بخاطر این زندان میرن؟ 510 00:20:29,062 --> 00:20:30,929 ‫بله جوی، زندان میرن. 511 00:20:30,964 --> 00:20:35,497 ‫ولی قبلش ورشکست میشی ‫تا بتونی مقاومت کنی. 512 00:20:35,535 --> 00:20:37,068 ‫داری بلاف میزنی. 513 00:20:37,104 --> 00:20:38,336 ‫تو هیچی علیه‌اش نداری. 514 00:20:38,372 --> 00:20:40,605 ‫فکر کنم فقط یه راه ‫برای فهمیدنش هست. 515 00:20:40,641 --> 00:20:42,741 ‫خب آقای «کولمن» شما ‫حق امتیاز موکل 516 00:20:42,776 --> 00:20:45,577 ‫منو برای ساخت داروی ‫دزدیدی یا نه؟ 517 00:20:45,612 --> 00:20:47,512 ‫و قبل از اینکه جواب بدی، 518 00:20:47,547 --> 00:20:50,582 ‫میخوام به اون جلسه ‫قهوه بدون کافئین که 519 00:20:50,617 --> 00:20:52,617 ‫قبل از اومدنتون خوردین فکر کنین. 520 00:20:52,653 --> 00:20:55,620 ‫و دقیقترش، به شخصی که کنار ‫میزتون... 521 00:20:55,656 --> 00:20:57,422 ‫تو صف منتظر بود... 522 00:20:57,457 --> 00:21:01,059 ‫وقتی داشتی تلاش ‫میکردی به من نگاه نکنی. 523 00:21:01,094 --> 00:21:02,961 ‫پس برای همین اینجاست. 524 00:21:02,996 --> 00:21:05,130 ‫برامون پاپوش درست کردی. ‫- تو واسه خودت پاپوش ساختی 525 00:21:05,165 --> 00:21:06,698 ‫چون رفتی به یه مکان عمومی 526 00:21:06,733 --> 00:21:08,366 ‫و در مورد پرونده‌ای اینقدر ‫بلند 527 00:21:08,402 --> 00:21:10,068 ‫حرف زدی که یه دختر 15 ساله بشنوه ‫که اتفاقاً 528 00:21:10,103 --> 00:21:13,471 ‫داشته کنار میز شما اونُ ‫ضبط میکرده. 529 00:21:13,507 --> 00:21:16,107 ‫حالا، برای بار آخر... 530 00:21:17,110 --> 00:21:19,077 ‫داروی جدیدتون از کجا میاد؟ 531 00:21:25,155 --> 00:21:27,856 ‫خیلی خب. 532 00:21:27,892 --> 00:21:29,391 ‫چقدر میخوای؟ 533 00:21:33,564 --> 00:21:35,898 ‫آقایون، ببخشید منتظر موندین. 534 00:21:35,933 --> 00:21:37,599 ‫من و موکلم داشتیم در مورد 535 00:21:37,635 --> 00:21:40,068 ‫چند موضوع صحبت میکردیم. ‫- مشکلی نیست. 536 00:21:40,104 --> 00:21:42,070 ‫حالا که آماده هستی پیشنهاد ‫میکنم با 537 00:21:42,106 --> 00:21:44,084 ‫تقسیم مایملک شروع کنیم. ‫- راستش، میخوایم با 538 00:21:44,108 --> 00:21:45,908 ‫مهمترین مشکل شروع کنیم... 539 00:21:45,943 --> 00:21:47,309 ‫- بچه هامون. ‫- دقیقاً. 540 00:21:47,344 --> 00:21:48,977 ‫چون ما دنبال سرپرستی هستیم. 541 00:21:49,013 --> 00:21:51,179 ‫چی؟ در مورد این حرف نزدیم. 542 00:21:51,215 --> 00:21:53,081 ‫اینکه در مورد چی حرف ‫زدیم یا نه خیلی مربوط نیست. 543 00:21:53,117 --> 00:21:54,332 ‫این مزخرفه... 544 00:21:54,333 --> 00:21:55,733 ‫مارکوس، بذار من حلش میکنم. 545 00:21:55,768 --> 00:21:58,765 ‫چون اینا دنبال سرپرستی نیستن، ‫اینا فقط میخوان 546 00:21:58,766 --> 00:22:00,764 ‫یه مسیرُ شروع کنن چون انتظار دارن ما 547 00:22:00,765 --> 00:22:01,801 ‫سر دیگه کارو دست بگیریم. 548 00:22:01,802 --> 00:22:05,383 ‫ولی ما نمیخوایم بجنگیم، ‫پس چرا نمیایم از وسط کار شروع کنیم؟ 549 00:22:05,384 --> 00:22:05,901 ‫بهت میگم چرا... 550 00:22:05,902 --> 00:22:08,043 ‫چون قرار نیست سر ‫این کوتاه بیایم. 551 00:22:08,163 --> 00:22:10,649 ‫- معذرت میخوام؟ ‫- کیتی، اینکارو نکن. 552 00:22:10,650 --> 00:22:12,350 ‫تو اینکارو با خودت کردی مارکوس. 553 00:22:12,385 --> 00:22:13,918 ‫نه درست نیست، ‫شاید گند زده باشه، 554 00:22:13,953 --> 00:22:17,021 ‫ولی تو حق نداری بچه‌هارو ‫برداری. 555 00:22:17,057 --> 00:22:19,123 ‫- راستش داریم. ‫- مزخرفه. 556 00:22:19,159 --> 00:22:21,403 ‫و اجازه نمیدم مثل اون ‫تحریمها بازی راه بندازی. 557 00:22:21,427 --> 00:22:22,727 ‫کدوم تحریمها؟ 558 00:22:22,762 --> 00:22:24,128 ‫میدونی کدوم تحریم. 559 00:22:24,164 --> 00:22:25,541 ‫همونی که وکیلت زد تو گوشم 560 00:22:25,565 --> 00:22:28,232 ‫چون با تو حرف زدم. ‫- من اینو اجازه ندادم 561 00:22:28,268 --> 00:22:29,812 ‫نیازی نداشتی. 562 00:22:29,836 --> 00:22:32,236 ‫بعد از اینکه گفتی اون ‫به طرز نامناسبی اومد سمتت... 563 00:22:32,272 --> 00:22:34,749 ‫فکر کردی ایده خوبیه که ‫از این جلوی قاضی استفاده کنی. 564 00:22:34,773 --> 00:22:35,540 ‫فکر کردم ایده خوبیه که 565 00:22:35,575 --> 00:22:37,542 ‫از منافع موکلم دفاع کنم. 566 00:22:37,577 --> 00:22:40,378 ‫خب اون بچه‌ها فقط منافع ‫موکل تو نیستن. 567 00:22:40,413 --> 00:22:42,347 ‫اونا بچه‌های برادر من هستن... 568 00:22:42,382 --> 00:22:43,993 ‫خب شاید باید حواسشو جمع میکرد و 569 00:22:44,017 --> 00:22:45,650 ‫خواسته‌های خودشو بر ‫خواسته‌های اونها ارجحیت نمیداد. 570 00:22:45,685 --> 00:22:47,485 ‫کیتی، اون شاید پدر ‫بی نقصی نبوده باشه، 571 00:22:47,520 --> 00:22:50,254 ‫ولی نمیذارم بگی اون پدر خوبی نیست. 572 00:22:50,290 --> 00:22:52,156 ‫از کجا میدونی اون چجور پدریه؟ 573 00:22:52,192 --> 00:22:54,325 ‫بهت میگم، هر بار که با همدیگه 574 00:22:54,361 --> 00:22:57,228 ‫دیدمشون، هر بار در موردشون بهم گفته... 575 00:22:57,263 --> 00:22:59,063 ‫و در مورد دلیل اینکه ‫چرا داریم جدا میشیم چی؟ 576 00:22:59,099 --> 00:23:00,710 ‫فقط چون با یکی دیگه خوابیده 577 00:23:00,734 --> 00:23:01,777 ‫دلیل نمیشه پدر خوبی نباشه. 578 00:23:01,801 --> 00:23:04,435 ‫با یکی دیگه خوابیده؟ 579 00:23:04,471 --> 00:23:05,503 ‫اه خدای من. 580 00:23:05,538 --> 00:23:07,739 ‫پس بهت نگفته چه اتفاقی ‫افتاده، مگه نه؟ 581 00:23:07,774 --> 00:23:09,407 ‫کیتی... 582 00:23:09,442 --> 00:23:10,486 ‫مارکوس، در مورد چی حرف میزنه؟ 583 00:23:10,510 --> 00:23:12,577 ‫میدونی چیه؟ میتونید تنهایی 584 00:23:12,612 --> 00:23:14,479 ‫با هم صحبت کنید، چون من قرار نیست 585 00:23:14,514 --> 00:23:16,247 ‫اجازه بدم تقصیرُ بندازین گردن من 586 00:23:16,282 --> 00:23:18,149 ‫وقتی حتی تمام ماجرارو نمیدونی. 587 00:23:18,184 --> 00:23:20,518 ‫بذار واضح بگم، بچه‌هارو میگیرم 588 00:23:20,553 --> 00:23:22,587 ‫چون این به نفعشونه. 589 00:23:22,622 --> 00:23:24,422 ‫اگه باهاش مشکلی داری هاروی، 590 00:23:24,457 --> 00:23:26,591 ‫میتونی با مردی که کنارت ‫نشسته بحث کنی، 591 00:23:26,626 --> 00:23:28,826 ‫چون از دفاع کردن از خودم خسته شدم. 592 00:23:30,897 --> 00:23:33,464 ‫کیتی! 593 00:23:35,802 --> 00:23:38,302 ‫خیلی خب همین الان بهم بگو. 594 00:23:38,338 --> 00:23:40,638 ‫قضیه چی بوده؟ 595 00:23:40,673 --> 00:23:42,774 ‫- بازم قمار میکردم. ‫- باورم نمیشه... 596 00:23:42,809 --> 00:23:43,609 ‫فقط چند هفته بود. 597 00:23:43,644 --> 00:23:46,155 ‫مال تقریباً یه سال پیش، ‫و از اون موقع تو یه برنامه بودم. 598 00:23:46,179 --> 00:23:47,278 ‫بذار حدس بزنم، 599 00:23:47,313 --> 00:23:49,714 ‫به کیتی نگفتی همونطور ‫که به من نگفتی. 600 00:23:49,749 --> 00:23:50,515 ‫- میخواستم بهت بگم. ‫- کی؟ 601 00:23:50,550 --> 00:23:51,883 ‫وقتی قاضی بچه‌هاتو گرفت؟ 602 00:23:51,918 --> 00:23:53,684 ‫چون حق با اوناست مارکوس. 603 00:23:53,720 --> 00:23:55,353 ‫اونا حق انجام اینکارو دارن، 604 00:23:55,388 --> 00:23:56,821 ‫و تو بهشون دادی ‫- هاروی، 605 00:23:56,856 --> 00:23:58,300 ‫حتماً یه راهی باید باشه. 606 00:23:58,324 --> 00:23:59,468 ‫نه وقتی حقایقُ نمیدونم! 607 00:23:59,492 --> 00:24:02,293 ‫من واضح ازت خواستم بگی ‫چه اتفاقی افتاد و تو گفتی 608 00:24:02,328 --> 00:24:03,294 ‫به خاطر یه رابطه بود. 609 00:24:03,329 --> 00:24:04,629 ‫ببین میدونم 610 00:24:04,664 --> 00:24:06,597 ‫باید بهت میگفتم، ولی الان ‫دارم بهت میگم. 611 00:24:06,633 --> 00:24:08,800 ‫خب، همین الان بهم بگو، اگه بازم چیزی 612 00:24:08,835 --> 00:24:11,702 ‫هست که باید بدونم، ‫منظورم هرچیزیه. 613 00:24:12,872 --> 00:24:15,239 ‫«هیلی» وقتی داشتم ‫شرط میبستم مچمو گرفت. 614 00:24:15,275 --> 00:24:17,408 ‫بهش گفتم فقط داشتم ‫بازی میکردم، 615 00:24:17,444 --> 00:24:19,177 ‫و میتونه راز کوچیک ما باشه. 616 00:24:19,212 --> 00:24:20,423 ‫- حتماً شوخیت گرفته؟ ‫- هی هی داری کجا میری؟ 617 00:24:20,447 --> 00:24:23,181 ‫- برمیگردم نیویورک. ‫- نه خواهش میکنم، نمیتونی... 618 00:24:23,216 --> 00:24:24,348 ‫اینا بچه‌هام هستن! 619 00:24:24,384 --> 00:24:27,452 ‫بچه‌هایی که ازشون ‫خواستی برات دروغ بگن. 620 00:24:27,487 --> 00:24:28,531 ‫که با خود مامان هم ‫فرقی نمیکنی. 621 00:24:28,555 --> 00:24:29,787 ‫نه، این منصفانه نیست. 622 00:24:29,823 --> 00:24:31,856 ‫کاری که مامان کرد به ‫این ربطی نداره. 623 00:24:31,891 --> 00:24:34,625 ‫تو از بچه‌هات خواستی راز نگه دارن. 624 00:24:34,661 --> 00:24:37,195 ‫این چه فرقی میکنه؟ ‫- چون فقط یه بار بود 625 00:24:37,230 --> 00:24:38,841 ‫و «هیلی» نمیدونست کاری ‫که میکنم اشتباه بود. 626 00:24:38,865 --> 00:24:40,598 ‫میدونی چیه؟ هرچی 627 00:24:40,633 --> 00:24:42,378 ‫میخوای به خودت بگو چجور مردی هستی. 628 00:24:42,402 --> 00:24:43,512 ‫تو نه تنها یه شوهر ‫بد هستی 629 00:24:43,536 --> 00:24:45,870 ‫بلکه برادر مزخرفی هستی، ‫کار منم اینجا تمومه. 630 00:24:53,635 --> 00:24:55,436 ‫این برای چیه؟ 631 00:24:55,471 --> 00:24:56,604 ‫خب میدونم 632 00:24:56,639 --> 00:24:58,939 ‫روز سختی بود و فکر کردم ‫تو سزاوار یه چیزی 633 00:24:58,940 --> 00:25:00,875 ‫با چتر هستی. 634 00:25:00,910 --> 00:25:02,977 ‫حتی فکرشم نمیکنی. 635 00:25:03,012 --> 00:25:05,679 ‫خب چطور پیش رفت؟ 636 00:25:05,715 --> 00:25:07,681 ‫- عالی بود. ‫- جدی؟ 637 00:25:07,717 --> 00:25:09,783 ‫اون چی گفت؟ 638 00:25:09,819 --> 00:25:11,630 ‫گفت نباید مشکلی واسه ‫باردار شدن داشته باشم، 639 00:25:11,654 --> 00:25:12,820 ‫و فقط همین. 640 00:25:12,855 --> 00:25:13,899 ‫فقط همین؟ 641 00:25:13,923 --> 00:25:15,689 ‫قطعاً فقط همین. 642 00:25:15,725 --> 00:25:18,347 ‫جالبه،؛ چون بهم گفتن باید ‫حمام گِل متوقف کنی. 643 00:25:19,348 --> 00:25:19,948 ‫چی؟ 644 00:25:19,983 --> 00:25:21,160 ‫از کجا میدونی؟ ‫- بهم زنگ زدن 645 00:25:21,184 --> 00:25:23,319 ‫بعد از اینکه تو رو دیدن. ‫- باورم نمیشه. 646 00:25:23,320 --> 00:25:26,523 ‫این نقض رازداری بین ‫دکتر وبیماره... 647 00:25:26,524 --> 00:25:28,758 ‫چرند نگو لوئیس، تو ‫فرم امضا کردی. 648 00:25:28,793 --> 00:25:31,260 ‫سؤال اینه، میتونی اینکارو بکنی؟ 649 00:25:31,296 --> 00:25:33,129 ‫- البته که میتونم بکنم ‫- مطمئنی؟ 650 00:25:33,164 --> 00:25:34,831 ‫چون نمیتونستی حتی به من بگی. 651 00:25:34,866 --> 00:25:36,910 ‫نمیخواستم در موردش حرف بزنم ‫چون موضوع پیچیده‌ای بود 652 00:25:36,934 --> 00:25:37,867 ‫ولی از پسش بر میام. 653 00:25:37,902 --> 00:25:39,513 ‫میدونی هیچی برای من مهمتر ‫از تشکیل خانواده نیست. 654 00:25:39,537 --> 00:25:41,371 ‫میدونم لوئیس، ولی میدونم 655 00:25:41,406 --> 00:25:43,339 ‫مغزت چطور کار میکنه، ‫و بالاخره 656 00:25:43,375 --> 00:25:44,885 ‫یه راهی پیدا میکنی تا ‫متقاعد بشی میتونی 657 00:25:44,909 --> 00:25:47,543 ‫هردورو داشته باشی. 658 00:25:47,579 --> 00:25:50,346 ‫من یه آدم بالغم، و بهت میگم، 659 00:25:50,382 --> 00:25:52,222 ‫اگه یه دکتر بهم بگه ‫باید حمام گِل نکنم، 660 00:25:52,250 --> 00:25:55,284 ‫پس دست بر میدارم. ‫- بهم قول بده. 661 00:25:55,320 --> 00:25:58,021 ‫قول میدم. 662 00:26:07,499 --> 00:26:09,866 ‫مامان اگه اینجایی ‫در مورد مارکوس حرف بزنی... 663 00:26:09,901 --> 00:26:10,911 ‫البته که اومدم 664 00:26:10,935 --> 00:26:12,802 ‫در مورد مارکوس حرف بزنم. 665 00:26:12,837 --> 00:26:16,406 ‫سؤال اینجاست میذاری ‫بیام تو یا نه؟ 666 00:26:16,441 --> 00:26:18,207 ‫بیا تو و حرفتو بزن، 667 00:26:18,243 --> 00:26:20,143 ‫ولی قرار نیست ‫نظرمو عوض کنه. 668 00:26:20,178 --> 00:26:24,047 ‫خب نمیدونم نظرتو عوض میکنه یا نه.. 669 00:26:24,082 --> 00:26:26,315 ‫ولی اومدم بهت بگم حق با توئه. 670 00:26:26,351 --> 00:26:28,384 ‫کاری که مارکوس کرد وحشتناک بود، 671 00:26:28,420 --> 00:26:30,987 ‫و میفهمم خشمگین هستی، 672 00:26:31,022 --> 00:26:32,989 ‫ولی هیلی کلاس پنجمه. 673 00:26:33,024 --> 00:26:34,657 ‫اون اصلاً نمیدونه ‫قماربازی چیه. 674 00:26:34,692 --> 00:26:35,992 ‫میدونه دروغ گفتن ینی چی. 675 00:26:36,027 --> 00:26:38,327 ‫اون میدونه پدرش ازش خواسته ‫دروغ بگه. 676 00:26:38,363 --> 00:26:40,063 ‫و مارکوس خیلی از ‫این موضوع ناراحته. 677 00:26:40,098 --> 00:26:41,308 ‫آره خب تمام معتادا همینو میگن. 678 00:26:41,332 --> 00:26:44,400 ‫و برادرت هیچوقت اندازه ‫تو قوی نبوده، 679 00:26:44,436 --> 00:26:46,347 ‫ولی به این معنا نیست... ‫- این در مورد اراده نیست. 680 00:26:46,371 --> 00:26:48,905 ‫نه، در مورد بخششه. 681 00:26:48,940 --> 00:26:51,507 ‫و مارکوس منو بخشید حتی ‫وقتی هردوتونُ ناامید کردن. 682 00:26:51,543 --> 00:26:53,709 ‫و وقتی تو ول کردی رفتی ‫تورو بخشید. 683 00:26:53,745 --> 00:26:54,877 ‫داری میگی بهش مدیونم؟ 684 00:26:54,913 --> 00:26:58,147 ‫میگم مردم اشتباهاتی میکنن. 685 00:26:59,317 --> 00:27:02,085 ‫هاروی میدونم چقدر عصبانی هستی... 686 00:27:02,120 --> 00:27:05,188 ‫ولی نمیتونی بذاری ‫بچه‌هاشُ از دست بده. 687 00:27:05,223 --> 00:27:08,091 ‫ولی از روی تجربه بهت میگم 688 00:27:08,126 --> 00:27:12,295 ‫هیچی بدتر برای والدین ‫یا بچه نیست. 689 00:27:12,330 --> 00:27:14,063 ‫حالا چی باید بگم مثلاً؟ 690 00:27:14,099 --> 00:27:17,166 ‫چطوره بگم چیزی که میدونیم ‫حقیقت داره؟ 691 00:27:18,103 --> 00:27:19,469 ‫همه اینا تقصیر منه. 692 00:27:19,504 --> 00:27:21,437 ‫من الگوی تمام این رفتارهای هردوتون 693 00:27:21,473 --> 00:27:24,607 ‫بودم، ولی خواهش میکنم هاروی، 694 00:27:24,642 --> 00:27:28,478 ‫نذار بهای اشتباهات منو بده. 695 00:27:28,513 --> 00:27:31,080 ‫باشه ببینم چیکار میتونم بکنم. 696 00:27:32,083 --> 00:27:34,884 ‫ولی باید ازتون چندتا سؤال بپرسم. 697 00:27:34,919 --> 00:27:37,286 ‫پس، اینجا راحت باش 698 00:27:37,322 --> 00:27:40,389 ‫چون قراره مدتی اینجا باشیم. 699 00:27:49,434 --> 00:27:51,300 ‫فکر کردم باهام کاری نداری. 700 00:27:51,336 --> 00:27:53,402 ‫من برادرتم. 701 00:27:53,438 --> 00:27:56,472 ‫هیچوقت کارم باهات تموم نمیشه. 702 00:27:56,508 --> 00:27:59,475 ‫- با مامان حرف زدی. ‫- درسته. 703 00:27:59,511 --> 00:28:01,944 ‫گفت همه اینا در اصل تقصیر خودشه. 704 00:28:01,980 --> 00:28:04,547 ‫- ولی نبود. ‫- میدونم. 705 00:28:04,582 --> 00:28:06,415 ‫ولی اگه بتونم اونُ ببخشم، ‫باید بتونم 706 00:28:06,451 --> 00:28:08,584 ‫تورو هم ببخشم. 707 00:28:08,620 --> 00:28:11,621 ‫یه راهی واسه سرپرستی ‫دو نفره پیدا کردم. 708 00:28:11,656 --> 00:28:13,723 ‫ولی تو توافق اینو قرار میدم، 709 00:28:13,758 --> 00:28:15,758 ‫اگه بازم قماربازی کنی، ‫بچه‌ها مال اون میشه. 710 00:28:15,793 --> 00:28:18,594 ‫اگه زیر قولت بزنی برام ‫مهم نیست قانون چی میگه، 711 00:28:18,630 --> 00:28:21,397 ‫خودم وکیلش میشم تا ‫مطمئن بشم بچه‌هارو میگیره. 712 00:28:21,432 --> 00:28:24,200 ‫- باشه. ‫- باشه. 713 00:28:33,044 --> 00:28:35,511 ‫اینجا نوشته کیتی ‫مادر مناسبی نیست. 714 00:28:35,547 --> 00:28:37,180 ‫تو برای کار کردن سفر میرفتی، 715 00:28:37,215 --> 00:28:38,659 ‫و هیلی تو حیاط ‫دستشو شکست. 716 00:28:38,683 --> 00:28:40,983 ‫کیتی کجا بود؟ ‫- اون تو یه جلسه بوده. 717 00:28:41,019 --> 00:28:42,451 ‫تلنفشم خاموش بود. ‫- پس فکر میکنی 718 00:28:42,487 --> 00:28:44,353 ‫در آینده با فکرتر عمل میکنه، 719 00:28:44,389 --> 00:28:47,256 ‫ولی وقتی دو سال پیش پسرش از ‫اردو خارج شد، 720 00:28:47,292 --> 00:28:50,025 ‫حتی زحمت نکشید زنگ بزنه ‫اونم واسه سه ساعت 721 00:28:50,060 --> 00:28:50,993 ‫اون پیام دستش نرسید! 722 00:28:51,029 --> 00:28:54,362 ‫خب تو پیامو گرفتی، تو مثل ‫برق رفتی اونجا تا پیداشون کنی 723 00:28:54,398 --> 00:28:55,831 ‫هاروی داری حقایقُ عوض میکنی. 724 00:28:55,832 --> 00:28:57,198 ‫نه 725 00:28:57,234 --> 00:28:59,395 ‫دارم بچه‌هاتو میگیرم. ‫- اینطوری نه نمیگیری. 726 00:28:59,421 --> 00:29:02,022 ‫میدونم این حس خوبی نداره، 727 00:29:02,057 --> 00:29:03,486 ‫ولی تو گفتی یه ‫خمپاره انداز لازم داریم. 728 00:29:03,487 --> 00:29:04,853 ‫همینه. ‫- برام مهم نیست. 729 00:29:04,888 --> 00:29:06,621 ‫- مارکوس... ‫- کیتی مادر خوبیه. 730 00:29:06,656 --> 00:29:08,389 ‫اون عاشق بچه‌هاست. 731 00:29:08,425 --> 00:29:09,969 ‫و نمیذارم همچین چیزایی ‫در موردش بگی. 732 00:29:09,993 --> 00:29:12,393 ‫لعنتی مارکوس، هیچ راه دیگه‌ای نیست. 733 00:29:12,429 --> 00:29:14,762 ‫تو بهترین خاتمه دهنده نیویورک هستی. 734 00:29:14,798 --> 00:29:16,498 ‫مگه همیشه همینو نمیگفتیم؟ 735 00:29:16,533 --> 00:29:18,967 ‫خب بهترین خاتمه دهنده ‫میتونه یه راه دیگه پیدا کنه. 736 00:29:23,573 --> 00:29:25,039 ‫هی بابا. 737 00:29:25,074 --> 00:29:27,274 ‫برات خوراکی گرفتم. 738 00:29:28,277 --> 00:29:30,244 ‫ممنون، ولی باید بگم، 739 00:29:30,279 --> 00:29:32,357 ‫فکر میکردم یه ساعت زودتر ‫بیای اینجا التماس کنی بریم خونه. 740 00:29:32,381 --> 00:29:35,082 ‫خب سامانتا و من رفتیم ‫رستوران تا جشن بگیریم. 741 00:29:35,117 --> 00:29:37,384 ‫- چیو جشن بگیرین؟ ‫- اینکه یه یاروییُ 742 00:29:37,420 --> 00:29:40,154 ‫تو یه استشهاد نابود کرد ‫به خاطر چیزی که من بهش دادم. 743 00:29:40,189 --> 00:29:41,822 ‫گفت کارم عالی بود. ‫- منظورت چیه، 744 00:29:41,857 --> 00:29:43,857 ‫چی بهش دادی؟ ‫- خب، من صداشونُ شنیدم 745 00:29:43,893 --> 00:29:46,327 ‫داشت به وکیلش میگفت ‫اونا فرمول دارو دزدیدن، 746 00:29:46,362 --> 00:29:47,861 ‫و بعد من... ‫- یه لحظه صبر کن، 747 00:29:47,897 --> 00:29:49,741 ‫تو اینو شنیدی؟ ‫- نه فقط شنیدم، 748 00:29:49,765 --> 00:29:51,398 ‫بلکه ضبطش کردم. 749 00:29:51,434 --> 00:29:53,334 ‫و بعد سامانتا تو استشهاد ازش استفاده کرد. 750 00:29:53,369 --> 00:29:54,835 ‫خب راستش ازش ‫استفاده نکرد، 751 00:29:54,870 --> 00:29:57,233 ‫فقط تهدید کرد ازش استفاده میکنه ‫که فکر کردم کارش واقعاً... 752 00:29:57,234 --> 00:29:59,778 ‫میخوام از اون زن فاصله بگیری. 753 00:29:59,802 --> 00:30:00,769 ‫چی؟ 754 00:30:00,804 --> 00:30:02,014 ‫- شنیدی چی گفتم. ‫- وایسا، خودت نبودی 755 00:30:02,038 --> 00:30:04,038 ‫میگفتی باید با همدیگه کار میکردیم؟ 756 00:30:04,074 --> 00:30:06,774 ‫نه با همدیگه کار کنید ‫گفتم حواسش بهت باشه، نه ازت استفاده کنه. 757 00:30:06,809 --> 00:30:07,653 ‫اون ازم استفاده نکرد. ‫خودم خواستم. 758 00:30:07,677 --> 00:30:09,068 ‫تو نمیدونی اون چیکار کرده 759 00:30:09,412 --> 00:30:11,946 ‫چون تو فقط 15 سال سن داری. ‫- خب شاید 15ساله باشم، 760 00:30:11,982 --> 00:30:14,382 ‫ولی در واقع اومدم اینجا تا ‫اعتراف کنم اشتباه میکردم 761 00:30:14,417 --> 00:30:16,095 ‫که نمیخواستم با تو ‫بیام سر کار، 762 00:30:16,119 --> 00:30:17,752 ‫و حالا نمیتونم تا فردا صبر کنم ‫دوباره بیام. 763 00:30:17,788 --> 00:30:19,165 ‫خب فردا قرار نیست مثل امروز باشه، 764 00:30:19,189 --> 00:30:21,422 ‫چون قراره از اون زن فاصله ‫بگیری. 765 00:30:21,458 --> 00:30:24,893 ‫- نمیتونی مجبورم کنی! ‫- بهتره باور کنی میتونم. 766 00:30:29,867 --> 00:30:32,367 ‫تو واقعاً خود جنسی مگه نه؟ 767 00:30:32,402 --> 00:30:33,947 ‫ببخشید، بهتر نبود بیای اینجا و 768 00:30:33,971 --> 00:30:35,837 ‫بابت مراقبت از دخترت ‫از من تشکر کنی؟ 769 00:30:35,873 --> 00:30:38,139 ‫اگه فکر کردی معنی ‫کارت "مراقبت کردنه"، 770 00:30:38,175 --> 00:30:42,041 ‫امیدوارم هیچوقت نتونی خانواده تشکیل بدی، ‫چه برسه به بچه. 771 00:30:42,077 --> 00:30:42,811 ‫معذرت میخوام؟ 772 00:30:42,846 --> 00:30:44,513 ‫جوی در مورد کاری که کردی بهم گفت، 773 00:30:44,548 --> 00:30:46,381 ‫و اینکه چطور کارش عالی بود. 774 00:30:46,416 --> 00:30:49,483 ‫خب اینم بهش گفتی ضبط ‫صدای یه نفر دیگه غیرقانونیه؟ 775 00:30:49,519 --> 00:30:52,319 ‫ضبط صدا در ‫اماکن عمومی غیرقانونی نیست 776 00:30:52,389 --> 00:30:53,833 ‫این اتفاقی نبود که ‫افتاد و خودتم میدونی. 777 00:30:53,857 --> 00:30:54,789 ‫خب مهم نیست چون از ‫صدای ضبط شده 778 00:30:54,825 --> 00:30:56,035 ‫استفاده نکردم، چون لازم نبود. 779 00:30:56,059 --> 00:30:59,633 ‫اه میدونم، چون اگه استفاده میکردی ‫الان کلی مشکل رو دستمون افتاده بود. 780 00:30:59,730 --> 00:31:00,795 ‫و اون مشکلات چی بود؟ 781 00:31:00,831 --> 00:31:04,365 ‫چون کاری که من کردم کاملاً ‫در محدوده قانونی بود. 782 00:31:04,400 --> 00:31:05,144 ‫هنوز نفهمیدی مگه نه؟ 783 00:31:05,168 --> 00:31:08,001 ‫من دخترمو سپردم دستت که ‫مشکل دروغ گفتن و دردسر ساختن داشت 784 00:31:08,105 --> 00:31:09,938 ‫و بعدش همچین کاری میکنه. 785 00:31:09,973 --> 00:31:12,651 ‫و به جای اینکه بهش بگی ‫کارش اشتباهه بهش جایزه هم میدی. 786 00:31:12,675 --> 00:31:13,508 ‫کاری که من کردم برخورد 787 00:31:13,544 --> 00:31:15,577 ‫مثل یه بالغ بود ‫و بهش نشون دادم دنیا چطور کار میکنه. 788 00:31:15,612 --> 00:31:18,412 ‫خب اون بالغ نیست، و بعد ‫از اینکه من و تو یاد گرفتیم 789 00:31:18,447 --> 00:31:19,892 ‫میتونه یاد بگیره ‫و از 15 سالگی شروع نمیکنه. 790 00:31:19,916 --> 00:31:21,915 ‫بعضیا خیلی زودتر از ‫اینا یاد گرفتن 791 00:31:21,919 --> 00:31:23,363 ‫خب حتماً تربیت مزخرفی داشتی، 792 00:31:23,387 --> 00:31:26,154 ‫کار والدین این نیست ‫که بچه یاد بدن 793 00:31:26,189 --> 00:31:27,923 ‫دنیا چطوره. 794 00:31:27,958 --> 00:31:29,869 ‫کار والدین اینه که به بچه ‫یاد بدن دنیا چطور باید باشه. 795 00:31:29,893 --> 00:31:33,860 ‫خب والدینش ازم خواست ‫هواشو داشته باشم چون خودش نمیتونست 796 00:31:34,031 --> 00:31:36,598 ‫انجام بده. ‫- خب... 797 00:31:36,633 --> 00:31:38,199 ‫مشکلیه خودم باید حلش کنم. 798 00:31:38,235 --> 00:31:42,468 ‫تا اون موقع ‫از دخترم فاصله بگیر. 799 00:31:53,272 --> 00:31:54,883 ‫صبح بخیر گرچن، حالت چ... 800 00:31:54,907 --> 00:31:56,773 ‫سرم شلوغه لوئیس، ‫بهتره خودتم بری سر کارت. 801 00:31:56,809 --> 00:31:58,687 ‫خودمم دارم میرم سر کار. ‫- وایسا آرومتر. 802 00:31:58,711 --> 00:32:01,611 ‫در مورد چی حرف میزنی؟ ‫- «نیلسون دپو» فردا جابه جا میشه. 803 00:32:01,646 --> 00:32:02,546 ‫فردا؟ 804 00:32:02,581 --> 00:32:04,793 ‫آره و «جوان والش» بروز رسانی ‫سه ماهه‌اشُ میخواد. 805 00:32:04,817 --> 00:32:07,518 ‫16 تا کار دیگه مونده که ‫باید انجامشون بدی. 806 00:32:07,553 --> 00:32:09,364 ‫ساعت 1 هم با شیلا ‫ناهار داری و نمیدونم آخه چرا... 807 00:32:09,388 --> 00:32:10,699 ‫همینجا وایسا. 808 00:32:10,723 --> 00:32:11,622 ‫باید نصف اینارو عقب بندازی. 809 00:32:11,657 --> 00:32:13,423 ‫که حالا باید کار آخرمو انجام بدم 810 00:32:13,459 --> 00:32:15,459 ‫باید برم دندون پزشکی. ‫- چی؟ 811 00:32:15,494 --> 00:32:17,528 ‫گرچن نه، نمیتونی منو ‫اینطوری ول کنی. 812 00:32:17,563 --> 00:32:18,829 ‫شنیدی؟ 813 00:32:18,864 --> 00:32:21,632 ‫یه سوراخ اندازه کلورادو ‫تو دندون دارم. 814 00:32:21,667 --> 00:32:23,700 ‫و قبل از اینکه ازم بخوای با ‫«لیپ شتز» تماس بگیرم 815 00:32:23,736 --> 00:32:25,435 ‫چون از پس فشار بر نمیای، 816 00:32:25,471 --> 00:32:27,137 ‫تا هفته بعد رفته سفر. 817 00:32:27,172 --> 00:32:29,640 ‫موفق باشی. 818 00:32:29,675 --> 00:32:31,441 ‫گِل بخیر لوئیس. ‫(صبح بخیر) 819 00:32:31,477 --> 00:32:33,421 ‫- گِل بخیر لوئیس. ‫- هی لوئیس گِل بخیر. 820 00:32:33,445 --> 00:32:36,280 ‫تو هم گِل بخیر. ‫- بهترین گِل برات آرزو میکنم. 821 00:32:36,315 --> 00:32:37,814 ‫گِل بخیر ‫گِل بخیر 822 00:32:37,850 --> 00:32:38,582 ‫گِل بخیر 823 00:32:38,617 --> 00:32:39,917 ‫هی لوئیس گِل بخیر 824 00:32:39,952 --> 00:32:41,685 ‫گِل ، گِل ... 825 00:32:51,630 --> 00:32:55,299 ‫خب دستور کار امروز چیه؟ 826 00:32:55,334 --> 00:32:57,434 ‫هیچی. 827 00:32:57,469 --> 00:32:59,980 ‫بعد از سخنرانی دیشب ‫فکر نمیکردم امروز ببینمت. 828 00:33:00,004 --> 00:33:01,238 ‫آره خب، بابام بهم گفت 829 00:33:01,273 --> 00:33:03,539 ‫ازت فاصله بگیرم، ولی ‫اون هیچی نمیدونه. 830 00:33:03,676 --> 00:33:05,609 ‫- این حقیقت نداره. ‫- چرا داره. 831 00:33:05,644 --> 00:33:07,911 ‫اون یه عوضیه. ‫- این حرفو نزن. 832 00:33:07,947 --> 00:33:09,746 ‫چرا نه؟ راسته خب. 833 00:33:09,782 --> 00:33:12,249 ‫من از هر آدم بالغی ‫بیشتر از تو یاد گرفتم، 834 00:33:12,284 --> 00:33:15,151 ‫اگه میخواد از تو فاصله ‫بگیرم، اشتباه میکنه. 835 00:33:15,186 --> 00:33:16,587 ‫نه... 836 00:33:16,622 --> 00:33:19,122 ‫جوی اشتباه نمیکنه. 837 00:33:19,158 --> 00:33:21,592 ‫من بودم که اشتباه میکردم. 838 00:33:21,627 --> 00:33:24,361 ‫اون ماشینی که تو 14 سالگیم دزدیدم؟ 839 00:33:24,396 --> 00:33:26,630 ‫نصف دیگه‌اشُ بهت نگفتم. 840 00:33:26,665 --> 00:33:29,299 ‫نه تنها معلق شدم، ‫تجدید شدم. 841 00:33:29,335 --> 00:33:30,634 ‫- خدای من. ‫- آره. 842 00:33:30,669 --> 00:33:33,604 ‫و بعد از اون یه انتخاب داشتم، ‫یا خودمُ جمع و جور کنم 843 00:33:33,639 --> 00:33:35,672 ‫یا تو زندگیم به جایی نمیرسم. 844 00:33:35,708 --> 00:33:39,543 ‫خب وقتی رفتم دبیرستان، ‫یه بورسیه گرفتم و... 845 00:33:39,578 --> 00:33:41,844 ‫اینطوری بود که تونستم برم دبیرستان. 846 00:33:41,981 --> 00:33:43,981 ‫ولی من به بورسیه نیاز ‫ندارم بابام پولداره. 847 00:33:44,016 --> 00:33:46,617 ‫اگه فکر میکنی ارزش پدرت اینه، 848 00:33:46,652 --> 00:33:49,620 ‫پس تو هیچی نمیدونی. 849 00:33:49,655 --> 00:33:50,887 ‫چه بدونی چه ندونی، 850 00:33:50,923 --> 00:33:52,055 ‫اون ازت مراقبت میکنه. 851 00:33:52,091 --> 00:33:53,301 ‫اون ازم مراقبت نمیکنه باشه؟ 852 00:33:53,325 --> 00:33:55,403 ‫فقط بهم میگه چیکار کنم. ‫- بهت میگه چیکار کنی 853 00:33:55,427 --> 00:33:57,194 ‫ینی داره ازت مراقبت میکنه. 854 00:33:57,229 --> 00:33:58,873 ‫به عنوان کسی که هیچکسیُ نداشتم که بهم 855 00:33:58,897 --> 00:34:02,299 ‫بگه چیکار کنم اونم وقتی ‫خیلی به دردم میخورد... 856 00:34:02,334 --> 00:34:05,168 ‫اصلاً خبر نداری چقدر خوش شانس هستی. 857 00:34:05,204 --> 00:34:06,637 ‫خب میخوای بهش گوش کنی 858 00:34:06,672 --> 00:34:08,372 ‫یا نه، من گوش میکنم، 859 00:34:08,407 --> 00:34:11,642 ‫و ما دیگه با هم کار نمیکنی. 860 00:34:11,677 --> 00:34:13,577 ‫فکر نمیکردم طرفشُ بگیری. 861 00:34:13,612 --> 00:34:16,380 ‫چی بگم، معلوم شد پدرت خیلی باهوشه. 862 00:34:16,415 --> 00:34:19,416 ‫باید بعضی وقتا بهش گوش کنی. 863 00:34:19,451 --> 00:34:20,584 ‫شاید گوش کردم. 864 00:34:20,619 --> 00:34:22,919 ‫آخه در مورد یه چیز راست میگفت... 865 00:34:22,955 --> 00:34:24,688 ‫آره؟ چیه؟ 866 00:34:24,723 --> 00:34:26,657 ‫تو باحال هستی. 867 00:34:26,692 --> 00:34:29,526 ‫جوی، چیزی که میخوام بهت بگم... 868 00:34:29,561 --> 00:34:32,829 ‫فکر کنم شاید پدرت آدم ‫باحاله باشه. 869 00:34:43,075 --> 00:34:44,908 ‫- میتونم بشینم؟ ‫- هاروی بهت گفتم 870 00:34:44,943 --> 00:34:47,444 ‫بدون وکیلم باهات حرف نمیزنم. 871 00:34:47,479 --> 00:34:51,880 ‫و منم سعی کردم بهت بگم وکلا ‫فقط اوضاعُ بدتر میکنن. 872 00:34:52,084 --> 00:34:54,618 ‫اینم مدرکش. 873 00:34:54,653 --> 00:34:57,454 ‫- این چیه؟ ‫- یه لیست از تمام وقتایی 874 00:34:57,489 --> 00:34:58,722 ‫که بچه‌هارو تو خطر انداختی. 875 00:34:58,757 --> 00:35:02,359 ‫- این مزخرفه. ‫- شاید، ولی از اون 876 00:35:02,394 --> 00:35:04,294 ‫مزخرفاتیه که به درد ‫دادگاه میخوره. 877 00:35:04,329 --> 00:35:06,641 ‫- تو همچین کاری با من نمیکنی. ‫- بهتره باور کنی میکنم، 878 00:35:06,665 --> 00:35:08,031 ‫چون اون بچه‌ها برام مهم هستن، 879 00:35:08,067 --> 00:35:11,068 ‫و میدونم اونا به تو و مارکوس ‫نیاز دارن. 880 00:35:11,103 --> 00:35:14,981 ‫خب شاید بهتر بود مارکوس قبل ‫از اونکارش بهش فکر میکرد. 881 00:35:15,005 --> 00:35:15,739 ‫آره باید فکر میکرد. 882 00:35:15,774 --> 00:35:17,107 ‫ولی الان داره فکر میکنه، 883 00:35:17,142 --> 00:35:20,844 ‫که با اینکه خیلی دوست دارم ‫از این استفاده کنم... 884 00:35:21,914 --> 00:35:24,081 ‫بهم اجازه نمیده. ‫- چی؟ 885 00:35:24,116 --> 00:35:26,783 ‫بهش گفتم این تنها راهه. 886 00:35:26,819 --> 00:35:30,920 ‫بهم گفت یه راه دیگه پیدا کنم ‫چون نمیخواد بیشتر از این ناراحتت کنه. 887 00:35:33,125 --> 00:35:35,625 ‫کیتی... 888 00:35:35,661 --> 00:35:38,328 ‫اون دوستت داره... 889 00:35:38,363 --> 00:35:42,740 ‫و چه بخوای چه نخوای به ‫این زندگی به فرصت دیگه بدی... 890 00:35:42,868 --> 00:35:45,936 ‫اون یه سزاوار یه فرصت دوباره‌ست. 891 00:35:47,940 --> 00:35:51,273 ‫هیچوقت فکر نمیکردم همچین چیزیُ ‫از هاروی اسپکتر میشنوم. 892 00:35:51,443 --> 00:35:54,511 ‫خب اگه فقط یه چیز باشه که ‫یاد گرفتم، 893 00:35:54,546 --> 00:35:56,513 ‫وقتی پای خانواده وسطه، بخشش 894 00:35:56,548 --> 00:35:58,715 ‫خیلی بهتر از عصبانیته. 895 00:36:01,019 --> 00:36:03,653 ‫در موردش فکر میکنم. 896 00:36:03,689 --> 00:36:06,590 ‫این تنها چیزیه که میتونم بخوام. 897 00:36:20,539 --> 00:36:23,440 ‫- هی ‫- هی از 3 گذشته. 898 00:36:23,475 --> 00:36:25,342 ‫قرار بود دو ساعت پیش ‫بریم ناهار. 899 00:36:25,377 --> 00:36:27,611 ‫میدونم، کار واقعاً سرم شلوغ شد 900 00:36:27,646 --> 00:36:29,546 ‫که اینارو برات گرفتم 901 00:36:29,581 --> 00:36:32,649 ‫تا بگم متأسفم 902 00:36:32,684 --> 00:36:33,784 ‫قشنگن. 903 00:36:33,819 --> 00:36:35,719 ‫منم برات هدیه دارم؟ ‫- آره؟ 904 00:36:35,754 --> 00:36:37,487 ‫چجور کادویی؟ ‫- بهترینش. 905 00:36:37,523 --> 00:36:39,122 ‫نیازی نیست حمام گِل بیخیال بشی 906 00:36:39,158 --> 00:36:41,024 ‫چون تصمیم گرفتم لوله‌هامُ ببندم. 907 00:36:41,059 --> 00:36:42,726 ‫چی؟ چرا همچین کاری...؟ 908 00:36:42,761 --> 00:36:44,172 ‫چون مشخصه حمام گِل از ‫بچه دار شدن برات 909 00:36:44,196 --> 00:36:46,062 ‫مهمتره برای همین فکر کردم، 910 00:36:46,098 --> 00:36:47,798 ‫چرا برای هردمون راحتترش نکنیم؟ 911 00:36:47,833 --> 00:36:49,633 ‫- شیلا، این... ‫- میخوای بگی 912 00:36:49,668 --> 00:36:51,868 ‫زیر ناخنات گِل نیست؟ 913 00:36:52,838 --> 00:36:55,472 ‫خیلی خب هست... ‫ولی برای آخرین بار بود. 914 00:36:55,507 --> 00:36:56,518 ‫و چطور باور کنم راسته؟ 915 00:36:56,542 --> 00:37:00,308 ‫چون بهت گفتم سرم بدجوری شلوغ بود. 916 00:37:00,579 --> 00:37:02,579 ‫گرچن با 1000 تا کار اومد طرفم. 917 00:37:02,614 --> 00:37:03,825 ‫تو متوجه نیستی. ‫- متوجه هستم، 918 00:37:03,849 --> 00:37:06,950 ‫چون من بودم ازش خواستم ‫بیاد طرفت. 919 00:37:09,755 --> 00:37:11,588 ‫خب بذار واضحش کنم. 920 00:37:11,623 --> 00:37:13,723 ‫بهم اعتماد نداری برای ‫همین اینکارو باهام کردی. 921 00:37:13,759 --> 00:37:16,726 ‫نه، من با تو کاری نکردم. 922 00:37:16,762 --> 00:37:18,228 ‫تو بهم یه قول دادی. 923 00:37:18,263 --> 00:37:20,063 ‫تنها فقط باید یه کار میکردی، 924 00:37:20,098 --> 00:37:22,010 ‫اما نتونستی. ‫- خب کار سختی بود، 925 00:37:22,034 --> 00:37:23,900 ‫و من حتی نمیدونم ‫این تنها کار باشه. 926 00:37:23,936 --> 00:37:26,937 ‫نه بذار من واضح بگم. 927 00:37:26,972 --> 00:37:30,040 ‫نمیتونی نیازهای بچه مارو... 928 00:37:30,075 --> 00:37:32,008 ‫پایینتر از خودت قرار بدی. ‫- من اینو نمیگم. 929 00:37:32,044 --> 00:37:33,221 ‫خب پس چی داری میگی؟ 930 00:37:33,245 --> 00:37:36,422 ‫چون شاید هنوز مادر نباشم، ‫ولی میدونم مادری ینی این. 931 00:37:36,446 --> 00:37:37,547 ‫منم میدونم. 932 00:37:37,583 --> 00:37:40,649 ‫خب اگه ما بلیط کنسرت داریم ‫و اون مریض بشه چی؟ 933 00:37:40,686 --> 00:37:43,753 ‫یه درست تو جلسه والدین ‫یه جلسه استشهاد داشتی؟ 934 00:37:43,889 --> 00:37:45,155 ‫- اونا فرق میکنن. ‫- چطور؟ 935 00:37:45,190 --> 00:37:46,868 ‫چون این چیزارو براش فدا میکنم، 936 00:37:46,892 --> 00:37:48,625 ‫نه برای... 937 00:37:48,660 --> 00:37:50,527 ‫برای من. 938 00:37:50,562 --> 00:37:52,762 ‫نه نمیخواد هیچکدومشو واسه ‫من فدا کنی. 939 00:37:52,798 --> 00:37:55,632 ‫تو داری فدا میکنی تا ‫بچه داشته باشی. 940 00:37:55,667 --> 00:37:56,978 ‫میدونی من چی فدا میکنم؟ 941 00:37:57,002 --> 00:37:58,702 ‫قهوه... 942 00:37:58,737 --> 00:38:00,270 ‫و الکل... 943 00:38:00,305 --> 00:38:02,272 ‫و پنیر، رنگ مو... 944 00:38:02,307 --> 00:38:06,341 ‫و درد زایمان یه آدم دیگه رو ‫هم نمیخواد اشاره کنم 945 00:38:06,945 --> 00:38:08,756 ‫پس اگه حاضر نیستی یه ‫فداکاری کوچیک بکنی، 946 00:38:08,780 --> 00:38:10,580 ‫پس آماده نیستی... 947 00:38:10,616 --> 00:38:12,949 ‫تا بچه دار بشی. 948 00:38:16,855 --> 00:38:19,556 ‫شیلا، متأسفم. 949 00:38:20,826 --> 00:38:23,293 ‫فکر نمیکردم، و من... 950 00:38:23,328 --> 00:38:25,161 ‫همین امروز عضویتمُ لغو میکنم. 951 00:38:25,197 --> 00:38:28,164 ‫نه نمیخواد عوضیتتُ ‫لغو کنی لوئیس. 952 00:38:28,200 --> 00:38:30,166 ‫فقط تا وقتی باردار ‫بشم باید بس کنی. 953 00:38:30,202 --> 00:38:31,768 ‫نمیدونی؟ 954 00:38:31,803 --> 00:38:33,570 ‫اگه نگهش دارم... 955 00:38:33,605 --> 00:38:36,106 ‫وسوسه میشم. 956 00:38:36,141 --> 00:38:40,642 ‫شیلا، تشکیل خانواده ‫برای من مهمتر از، گِل بازیه. 957 00:38:40,879 --> 00:38:42,245 ‫خب، خوبه. 958 00:38:52,057 --> 00:38:54,190 ‫بذار حدس بزنم، همه چیزُ حل کردی، 959 00:38:54,226 --> 00:38:57,359 ‫حالا بهم زنگ زدی تا به ‫رابرت بگم صبح برمیگردی. 960 00:38:57,529 --> 00:38:58,495 ‫خیلی خب ذهن خوان. 961 00:38:58,530 --> 00:39:01,097 ‫حالا میخوای چی بگم؟ 962 00:39:01,133 --> 00:39:03,533 ‫نمیدونم هاروی ولی... 963 00:39:03,568 --> 00:39:05,001 ‫خوشحالم که رفتی. 964 00:39:05,037 --> 00:39:06,870 ‫راستشو بگم... 965 00:39:06,905 --> 00:39:09,116 ‫یکی از سختترین کارهایی ‫بود که مجبور به انجامش شدم. 966 00:39:10,142 --> 00:39:12,008 ‫قسم میخورم یه تیکه ‫از منو ازم جدا کرد دانا. 967 00:39:12,044 --> 00:39:14,711 ‫خب میتونی اینطوری بهش نگاه کنی، 968 00:39:14,746 --> 00:39:17,047 ‫یا میتونی اینطور نگاه کنی که ‫خودت خواستی یه تیکه از 969 00:39:17,082 --> 00:39:18,715 ‫خودتُ دور بندازی. 970 00:39:18,750 --> 00:39:20,116 ‫این خیلی خوبه. 971 00:39:20,152 --> 00:39:21,718 ‫باید فیلسوف میشدی. 972 00:39:21,753 --> 00:39:24,788 ‫کی میگه نیستم؟ 973 00:39:24,823 --> 00:39:26,890 ‫حالا اگه منو ببخشی باید برم ‫یه تیکه از یه 974 00:39:26,925 --> 00:39:28,725 ‫چیزو بدم به یکی دیگه. 975 00:39:28,760 --> 00:39:30,794 ‫متشکرم دانا. 976 00:39:39,871 --> 00:39:43,039 ‫دانا، ناراحت نشی ولی قهوه 977 00:39:43,075 --> 00:39:44,908 ‫آخرین چیزیه ‫که الان لازم دارم. 978 00:39:44,943 --> 00:39:47,010 ‫و خیلی چیزای دیگه، ‫میخوام کافئین مصرف نکنم. 979 00:39:47,045 --> 00:39:50,180 ‫میدونم لوئیس... 980 00:39:50,215 --> 00:39:53,650 ‫و این قهوه نیست. 981 00:39:55,387 --> 00:39:56,753 ‫اه خدای من بهم نگو این... 982 00:39:56,788 --> 00:40:01,122 ‫خاک اصیل پرویی گرما دیده با ‫دمای دقیق 102 فارنهایت. 983 00:40:01,394 --> 00:40:03,860 ‫شیلا بهت گفت عوضیتمو فروختم مگه نه؟ 984 00:40:03,895 --> 00:40:08,058 ‫آره، و باید بگم این رمانتیکترین ‫چیزیه که تا حالا شنیدم. 985 00:40:08,200 --> 00:40:09,399 ‫ممنون دانا. 986 00:40:09,434 --> 00:40:11,167 ‫بابت این ممنون. 987 00:40:11,203 --> 00:40:12,869 ‫یه چیز دیگه. 988 00:40:12,904 --> 00:40:17,582 ‫یه چیزی بهم میگه خیلی زود ‫از این برای قهوه استفاده میکنی. 989 00:40:20,245 --> 00:40:21,678 ‫شب بخشی لوئیس. 990 00:40:24,679 --> 00:40:31,679 ‫-| آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال در تلگرام و اینستاگرام ما |- ‫.:. @OfficialCinama .:. 991 00:40:38,430 --> 00:40:40,196 ‫یه لحظه وقت داری؟ 992 00:40:40,232 --> 00:40:42,210 ‫- بستگی داره ‫- نباید اون حرفارو 993 00:40:42,234 --> 00:40:44,434 ‫در مورد تربیتت بهت میگفتم. 994 00:40:45,337 --> 00:40:48,238 ‫- و؟ ‫- هر چیزی به جوی گفتی... 995 00:40:48,273 --> 00:40:51,041 ‫ازت ممنونم. ‫- خوشحالم. 996 00:40:51,076 --> 00:40:54,110 ‫حقیقت داره، حرفی که ‫در مورد خانواده بهش زدی؟ 997 00:40:54,146 --> 00:40:57,080 ‫نمیخوام در مورد بچگیم ‫باهات حرف بزنم «الکس». 998 00:40:57,115 --> 00:40:59,983 ‫ولی چیزی که حقیقت داره ‫اینه که تو پدر خوبی هستی. 999 00:41:00,018 --> 00:41:02,152 ‫من از حدم عبور کردم ‫متأسفم. 1000 00:41:02,187 --> 00:41:04,154 ‫ای لعنتی... 1001 00:41:04,189 --> 00:41:05,155 ‫- چیه؟ ‫- بهت گفتم میخوام 1002 00:41:05,190 --> 00:41:07,624 ‫به جوی کار درستُ یاد بدم، 1003 00:41:07,659 --> 00:41:09,259 ‫ولی در حق تو ‫کار درستُ نکردم. 1004 00:41:09,294 --> 00:41:11,105 ‫بهم گفتی «زین» بهت قول داده ‫اسمت میره روی دیوار 1005 00:41:11,129 --> 00:41:12,996 ‫ولی بهت نگفتم 1006 00:41:13,031 --> 00:41:16,399 ‫هاروی همین قولُ به من داده. 1007 00:41:19,037 --> 00:41:21,237 ‫خب... 1008 00:41:21,273 --> 00:41:22,906 ‫حالا که گفتی، میخوای ‫بیخیالش بشی؟ 1009 00:41:22,941 --> 00:41:23,907 ‫نه. 1010 00:41:23,942 --> 00:41:25,241 ‫- تو؟ ‫- نه. 1011 00:41:25,277 --> 00:41:26,910 ‫- میخوای با هم مشترک بشیم؟ ‫- نه. 1012 00:41:26,945 --> 00:41:28,344 ‫منم همینطور. 1013 00:41:28,380 --> 00:41:30,146 ‫فکر کنم فقط یه چیز برای ‫گفتن مونده. 1014 00:41:30,182 --> 00:41:32,849 ‫فکر کنم همینه. 1015 00:41:32,884 --> 00:41:36,252 ‫- زمانش که برسه... ‫- بهترین زن برنده میشه. 1016 00:41:38,800 --> 00:41:43,200 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 1017 00:41:44,201 --> 00:41:51,201 ‫«:: مــتـرجـم: مــرتــضــی ::»|^| Godbless |^|