1 00:00:00,828 --> 00:00:02,180 ‫آنچه گذشت... 2 00:00:02,211 --> 00:00:04,650 ‫کل این معامله واسه برگشت رستوریشن 3 00:00:04,736 --> 00:00:05,733 ‫پای مذاکره بود؟ 4 00:00:05,818 --> 00:00:07,830 ‫حالا یا اونا برمیگشتن یا 5 00:00:07,924 --> 00:00:09,588 ‫شانسمو با یه شرکت ‫نوپا امتحان میکردم. 6 00:00:09,674 --> 00:00:11,690 ‫اگه «توماس» بفهمه دیگه نمیخواد با 7 00:00:11,775 --> 00:00:12,912 ‫«سایمون» شراکت کنه. 8 00:00:12,997 --> 00:00:14,409 ‫و قرار هم نیست بفهمه، 9 00:00:14,494 --> 00:00:15,838 ‫چون ما بهش نمیگیم. 10 00:00:15,924 --> 00:00:17,608 ‫بشین رو زمین، کیف پول و موبایلت. 11 00:00:17,752 --> 00:00:19,213 ‫همون اتفاقی که برای تو افتاد 12 00:00:19,299 --> 00:00:20,382 ‫برای منم افتاد. 13 00:00:20,468 --> 00:00:21,869 ‫معامله ای که کردی یه ترفند 14 00:00:21,955 --> 00:00:23,955 ‫بود که لوازم خانگی رستوریشن بیاد جلو. 15 00:00:24,041 --> 00:00:25,932 ‫- خبر داری. ‫- البته که خبر دارم. 16 00:00:26,150 --> 00:00:28,497 ‫میخوام پیشنهاد «گلنُ» با ‫رقم قبلیش قبول کنم. 17 00:00:28,583 --> 00:00:30,400 ‫و میخوام این خبرو تو ‫مطبوعات پخش کنم. 18 00:00:30,525 --> 00:00:32,096 ‫نمیتونی کاری که ما کردیمو بکنی. 19 00:00:32,182 --> 00:00:33,708 ‫دارم بهت میگم، پشیمون میشی. 20 00:00:33,794 --> 00:00:34,963 ‫تو پشیمون نبودی. 21 00:00:35,049 --> 00:00:36,728 ‫نمیدونی با گذشت اینهمه سال 22 00:00:36,814 --> 00:00:38,096 ‫چه چیزایی تغییر میکنه. 23 00:00:38,181 --> 00:00:40,260 ‫من ناراحتم چون یه موکلُ از دست دادم. 24 00:00:40,346 --> 00:00:42,588 ‫نه، تو ناراحتی چون من ‫«توماسُ» به تو ترجیح دادم. 25 00:00:42,674 --> 00:00:44,369 ‫«لوئیس» سراغ آدم اشتباهی نرفت. 26 00:00:44,455 --> 00:00:45,721 ‫من و تو هم همینطور. 27 00:00:45,807 --> 00:00:47,390 ‫موضوع آدم اشتباهی نیست. 28 00:00:47,476 --> 00:00:49,144 ‫قضیه قبول کردن مسئولیته 29 00:00:49,229 --> 00:00:50,755 ‫و اتفاقهایی که بعدش میافته. 30 00:00:50,841 --> 00:00:52,792 ‫تو حق ویژه رو نقض کردی، 31 00:00:52,878 --> 00:00:55,658 ‫حالا کاری میکنم بهاشو بدی. 32 00:01:08,697 --> 00:01:10,697 ‫توماس سلام ‫- سلام. 33 00:01:10,883 --> 00:01:12,266 ‫امشب سرت شلوغه؟ 34 00:01:12,384 --> 00:01:14,596 ‫راستش فکر کنم تا دیروقت کار کنم. 35 00:01:16,080 --> 00:01:18,189 ‫دانا تو خوبی؟ به نظر ناراحت میای. 36 00:01:19,980 --> 00:01:22,096 ‫نمیدونستم وقتی اون پیشنهادُ قبول میکنی 37 00:01:22,182 --> 00:01:23,455 ‫به مطبوعات هم خبر میدی. 38 00:01:23,540 --> 00:01:24,619 ‫دانا، وقتی همه تورو 39 00:01:24,705 --> 00:01:25,925 ‫به عنوان یه فرد محترم میشناسن، 40 00:01:26,010 --> 00:01:27,518 ‫مردم فکر میکنن میتونن سوارت بشن. 41 00:01:27,799 --> 00:01:29,697 ‫باید بهشون نشون میدادم اگه کسی سوارم بشه، 42 00:01:29,783 --> 00:01:32,799 ‫منم تلافی میکنم، و متأسفم که در نتیجه‌اش 43 00:01:32,885 --> 00:01:33,994 ‫شرکت شما اخراج شد. 44 00:01:34,128 --> 00:01:35,884 ‫ما فقط اخراج نشدیم «توماس». 45 00:01:35,970 --> 00:01:37,079 ‫از ما شکایت کردن. 46 00:01:37,377 --> 00:01:39,314 ‫اه لعنت. 47 00:01:40,167 --> 00:01:41,588 ‫برای همین ناراحت بودی. 48 00:01:41,674 --> 00:01:43,760 ‫بخاطر من ازتون شکایت کردن. 49 00:01:43,862 --> 00:01:46,502 ‫خب موضوع همینه. بخاطر تو نیست. 50 00:01:47,782 --> 00:01:49,431 ‫بخاطر منه. 51 00:01:56,898 --> 00:01:58,282 ‫رابرت 52 00:01:58,578 --> 00:02:00,047 ‫اگه اومدی نوشیدنی بخوریم خوشحال میشم، 53 00:02:00,133 --> 00:02:01,641 ‫ولی این هفته خیلی سنگین بود، 54 00:02:01,727 --> 00:02:03,266 ‫و «روسالی» منتظرمه. 55 00:02:03,352 --> 00:02:04,672 ‫نیومدم نوشیدنی بخوریم. 56 00:02:04,930 --> 00:02:06,187 ‫چی تو فکرته؟ 57 00:02:06,297 --> 00:02:07,445 ‫اون مشکل زندانی که 58 00:02:07,570 --> 00:02:09,156 ‫چند سال پیش داشتی. 59 00:02:09,530 --> 00:02:10,703 ‫چطور؟ 60 00:02:11,396 --> 00:02:13,179 ‫اون آدما یه مرد بیگناهو کشتن. 61 00:02:13,265 --> 00:02:14,520 ‫تو میدونستی. 62 00:02:15,270 --> 00:02:16,677 ‫و درموردش کاری نکردی. 63 00:02:16,856 --> 00:02:18,250 ‫اومدی حالمو بدتر کنی، 64 00:02:18,336 --> 00:02:19,586 ‫یا از حرفات منظوری داری؟ 65 00:02:19,672 --> 00:02:21,591 ‫درموردت قضاوت نمیکنم الکس. 66 00:02:22,158 --> 00:02:23,794 ‫چند سال پیش منم یه کاری کردم 67 00:02:23,880 --> 00:02:25,513 ‫که بهش افتخار نمیکنم. 68 00:02:25,914 --> 00:02:27,828 ‫و فکر کنم میخوام بدونم... 69 00:02:29,443 --> 00:02:31,320 ‫چطور باهاش کنار میای؟ 70 00:02:32,345 --> 00:02:34,750 ‫اولش سعی کردم فراموشش کنم. 71 00:02:35,000 --> 00:02:36,742 ‫ولی مدام یادم میومد. 72 00:02:37,456 --> 00:02:39,659 ‫فکر کردم یه کاری بکنم ولی... 73 00:02:40,065 --> 00:02:42,401 ‫هرکاری میکردم آخرش بخاطر کاری که 74 00:02:42,495 --> 00:02:44,255 ‫نکردم میافتادم زندان. 75 00:02:44,656 --> 00:02:46,492 ‫پس فک کنم سؤالت اینه که، 76 00:02:46,781 --> 00:02:48,867 ‫میتونی کاری که کردیُ جبران کنی؟ 77 00:02:49,383 --> 00:02:51,239 ‫نه نمیتونم 78 00:02:51,422 --> 00:02:53,578 ‫پس فقط میتونم بگم باقی زندگیت 79 00:02:53,664 --> 00:02:55,039 ‫تلاش کن تا جبرانش بکنی. 80 00:02:59,540 --> 00:03:02,840 ‫[هشت سال پیش] 81 00:03:02,976 --> 00:03:05,100 ‫موندی تا باقی غذای چینی منو بخوری، 82 00:03:05,186 --> 00:03:06,083 ‫مگه نه؟ 83 00:03:06,169 --> 00:03:07,239 ‫فکر کردی «لوری» میذاره تو خونه 84 00:03:07,348 --> 00:03:09,231 ‫رول تخم مرغی و برنج برشته بخورم؟ 85 00:03:09,890 --> 00:03:11,981 ‫ببین خواستم بگم ممنون که تا دیروقت موندی. 86 00:03:12,067 --> 00:03:13,184 ‫واقعاً ممنون. 87 00:03:13,327 --> 00:03:14,380 ‫حرفشم نزن رابرت. 88 00:03:14,466 --> 00:03:16,130 ‫هرکاری لازم داری من اینجام 89 00:03:16,216 --> 00:03:17,216 ‫خودت میدونی. 90 00:03:17,302 --> 00:03:18,458 ‫میدونم این مرغ خوشمزه 91 00:03:18,544 --> 00:03:19,684 ‫خود به خود خورده نمیشه. 92 00:03:19,911 --> 00:03:21,294 ‫نه نمیشه... 93 00:03:21,418 --> 00:03:23,231 ‫اه! 94 00:03:23,723 --> 00:03:25,653 ‫سامانتا، اونجایی؟ 95 00:03:27,363 --> 00:03:29,434 ‫رابرت، زنگ بزن 911 96 00:03:29,551 --> 00:03:31,808 ‫- سامانتا! ‫- من تو.... 97 00:03:32,140 --> 00:03:33,699 ‫سامانتا با من حرف بزن. 98 00:03:34,563 --> 00:03:36,167 ‫لعنت بهش. 99 00:03:40,862 --> 00:03:42,863 ‫911، موردتون چیه؟ 100 00:03:43,057 --> 00:03:49,246 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::.. 101 00:03:50,910 --> 00:03:56,225 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 102 00:04:06,940 --> 00:04:13,917 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^| 103 00:04:16,861 --> 00:04:18,905 ‫«هاروی»، اینجا چیکار داری؟ 104 00:04:18,991 --> 00:04:20,308 ‫یه مشکل داریم. 105 00:04:20,701 --> 00:04:22,093 ‫بیا تو 106 00:04:25,501 --> 00:04:26,897 ‫چی شده؟ 107 00:04:27,403 --> 00:04:28,694 ‫خلاصه‌ش کنم، 108 00:04:28,780 --> 00:04:31,765 ‫سایمون لو سعی کرد به توماس کسلر نارو بزنه. 109 00:04:32,073 --> 00:04:33,764 ‫منظورت اینه که اون قرارداد اجاره که رو میز منه 110 00:04:33,850 --> 00:04:35,194 ‫چرنده؟ ‫- آره، منظورم همینه. 111 00:04:35,280 --> 00:04:36,741 ‫خب توماس یکی از قدیمیترین موکلهای منه، 112 00:04:36,827 --> 00:04:38,007 ‫ولی نمیتونیم بهش بگیم. 113 00:04:38,093 --> 00:04:40,733 ‫دیگه کار از کار گذشته لوئیس. ‫دانا بهش گفت. 114 00:04:41,196 --> 00:04:42,491 ‫چی؟ از کجا خبر دار شد؟ 115 00:04:42,577 --> 00:04:43,860 ‫چون من بهش گفتم. 116 00:04:44,185 --> 00:04:45,382 ‫خبرمرگت چرا بهش گفتی؟ 117 00:04:45,468 --> 00:04:46,866 ‫چون میدونست یه مشکلی هست، 118 00:04:46,952 --> 00:04:48,241 ‫و نمیدونستم باید چیکار کنم. 119 00:04:48,327 --> 00:04:50,921 ‫بهش گفتم تا بهم وقت بده درستش کنم. 120 00:04:51,069 --> 00:04:52,897 ‫ولی قبل از اینکه ‫بتونم، اون بهش گفت. 121 00:04:52,983 --> 00:04:54,350 ‫بعد توماس عصبانی شد و 122 00:04:54,436 --> 00:04:55,751 ‫سایمون فهمید چه اتفاقی افتاده. 123 00:04:55,837 --> 00:04:57,554 ‫بذار حدس بزنم، مارو اخراج کرد. 124 00:04:57,712 --> 00:04:59,629 ‫فقط اخراجمون نکرد لوئیس. 125 00:04:59,753 --> 00:05:02,621 ‫اون «دنیل هاردمنُ» استخدام ‫کرد تا ازمون شکایت کنه. 126 00:05:06,208 --> 00:05:07,569 ‫یه بار دیگه بگو، 127 00:05:07,757 --> 00:05:09,968 ‫- سایمون... ‫- نه، یه بار دیگه بگو 128 00:05:10,112 --> 00:05:12,963 ‫که «دانا» رابطه لعنتیشو به ما ارجحیت بخشید 129 00:05:13,048 --> 00:05:16,194 ‫حالا دانیل هاردمن لعنتی ‫از شرکت من شکایت کرده. 130 00:05:16,350 --> 00:05:17,843 ‫میخوای از دانا عصبانی بشی، 131 00:05:17,929 --> 00:05:19,468 ‫یا میخوای درستش کنی؟ 132 00:05:21,390 --> 00:05:22,897 ‫میخوام درستش کنم. 133 00:05:22,983 --> 00:05:24,974 ‫و مطمئنم تو دست خالی 134 00:05:25,060 --> 00:05:26,819 ‫اینجا نیومدی، خب نقشه‌ات چیه؟ 135 00:05:26,905 --> 00:05:29,045 ‫اونطور که من میبینم فقط دو راه داریم، 136 00:05:29,131 --> 00:05:30,999 ‫راه اول شامل «رابرت» میشه. 137 00:05:31,085 --> 00:05:31,889 ‫نه. 138 00:05:31,982 --> 00:05:33,132 ‫ببین، اون تنها کسیه که 139 00:05:33,218 --> 00:05:34,718 ‫میتونه با «هاردمن» کنار بیاد. 140 00:05:34,804 --> 00:05:35,975 ‫تنها راهیه که میشه باهاش 141 00:05:36,061 --> 00:05:37,147 ‫منطقی حرف زد. 142 00:05:37,233 --> 00:05:38,319 ‫و جفتمون میدونیم 143 00:05:38,405 --> 00:05:40,319 ‫ذره‌ای احتمال وجود نداره که 144 00:05:40,405 --> 00:05:43,405 ‫اون بزدل بخواد منطقی عمل کنه. 145 00:05:43,820 --> 00:05:46,863 ‫پس فردا صبح، من و تو با هم میریم 146 00:05:46,949 --> 00:05:48,241 ‫یه پیشنهاد خیلی خوب بهش میدیم، 147 00:05:48,327 --> 00:05:50,179 ‫که سایمون چاره‌ای به جز قبول کردنش 148 00:05:50,265 --> 00:05:54,452 ‫نداشته باشه و «دنیل» هم ‫هیچی نصیبش نشه. 149 00:06:14,860 --> 00:06:16,580 ‫رابرت، اینجا چیکار میکنی؟ 150 00:06:17,478 --> 00:06:20,057 ‫به محض اینکه فهمیدم کجا بردنت اومدم. 151 00:06:21,033 --> 00:06:23,783 ‫- ساکم، توش... ‫- نگران اون نباش. 152 00:06:24,424 --> 00:06:26,932 ‫مهم اینه که تو اینجایی. 153 00:06:28,517 --> 00:06:31,244 ‫خیلی متأسفم سامانتا. 154 00:06:31,473 --> 00:06:33,908 ‫نباید تا دیروقت نگهت میداشتم. 155 00:06:33,994 --> 00:06:36,096 ‫تقصیر تو نیست رابرت. 156 00:06:36,604 --> 00:06:38,582 ‫من باید گاردمو بالا میگرفتم. 157 00:06:38,667 --> 00:06:39,650 ‫تقصیر تو نیست. 158 00:06:39,735 --> 00:06:42,111 ‫تقصیر اون کثافتیه که این ‫کارو باهات کرده. 159 00:06:43,004 --> 00:06:44,220 ‫راست میگی. 160 00:06:44,360 --> 00:06:46,155 ‫باید بریم ایستگاه پلیس. 161 00:06:46,241 --> 00:06:48,058 ‫میخوام شکایت تنظیم کنم ‫- میتونی فردا اینکارو بکنی. 162 00:06:48,143 --> 00:06:50,060 ‫الان باید استراحت کنی. ‫- نه، اگه شانس باشه که تو 163 00:06:50,145 --> 00:06:51,807 ‫24 ساعت اول این طرفُ پیدا کنیم... 164 00:06:51,893 --> 00:06:53,718 ‫سامانتا، هرکاری لازمه واسه 165 00:06:53,804 --> 00:06:55,498 ‫درست کردنش انجام بدیم من ‫کنارت هستم. 166 00:06:55,584 --> 00:06:58,768 ‫ولی امشب، همینجا میمونی و بهتر میشی. 167 00:07:00,240 --> 00:07:01,690 ‫باشه 168 00:07:06,479 --> 00:07:08,545 ‫ممنون که اومدی اینجا رابرت. 169 00:07:09,354 --> 00:07:11,971 ‫من همیشه بخاطر تو میومدم سامانتا. 170 00:07:14,868 --> 00:07:17,588 ‫رابرت، چیزی لازم داری؟ 171 00:07:17,784 --> 00:07:20,924 ‫درمورد اون قضیه فروشگاه "پیرپانت" و «هاردمن» شنیدی؟ 172 00:07:21,010 --> 00:07:23,127 ‫شنیدم، «الکس» بهم گفت. 173 00:07:23,221 --> 00:07:25,261 ‫- چی گفت؟ ‫- گفت از اینکه دانا اونو 174 00:07:25,347 --> 00:07:27,631 ‫جلوی موکل خودش خجالت زده کرده خوشحال نیست. 175 00:07:27,716 --> 00:07:29,408 ‫نمیتونم بخاطر این سرزنشش کنم. 176 00:07:29,494 --> 00:07:31,260 ‫نه. نمیتونی. 177 00:07:33,789 --> 00:07:35,276 ‫رابرت، تو خوبی؟ 178 00:07:35,362 --> 00:07:36,955 ‫چون بعد از ماجرای لوئیس... 179 00:07:37,041 --> 00:07:39,315 ‫من خوبم سامانتا، یه لطفی بکن. 180 00:07:39,627 --> 00:07:41,545 ‫هرچی میتونی درمورد مشکل 181 00:07:41,630 --> 00:07:43,283 ‫«هاردمن» بفهمی پیدا کن. 182 00:07:43,369 --> 00:07:45,432 ‫معلوم نیست آخر این چی میشه. 183 00:07:52,248 --> 00:07:54,119 ‫هاروی لوئیس، خوبه که جفتتون اومدین. 184 00:07:54,234 --> 00:07:55,981 ‫نوشیدنی بیارم؟ ‫- راستش آره 185 00:07:56,067 --> 00:07:57,740 ‫آره یه لیوان عن چطوره؟ 186 00:07:57,826 --> 00:07:59,576 ‫چون همین الان تموم میشه. 187 00:07:59,662 --> 00:08:01,467 ‫- این چیه؟ ‫- پولی که بخاطر رفتن 188 00:08:01,553 --> 00:08:03,637 ‫«کسلر» از دست دادی رو دوبرابر کردیم. 189 00:08:03,912 --> 00:08:05,771 ‫اینجا نوشته «کسلر» بخاطر یه 190 00:08:05,857 --> 00:08:08,199 ‫خطای اداری درمورد قرارداد "رستوریش" مطلع شد. 191 00:08:08,284 --> 00:08:10,420 ‫درسته، اطلاعاتی که شامل 192 00:08:10,506 --> 00:08:12,185 ‫مشخصات یه قرارداد خاص میشه در... 193 00:08:12,271 --> 00:08:14,188 ‫چرنده! تو به «الکس ویلیامز» گفتی. 194 00:08:14,274 --> 00:08:16,568 ‫و یه خطای اداری هیئت رئیسه ‫اونو راضی نمیکنه 195 00:08:16,654 --> 00:08:17,646 ‫دنبال یه مقصر میگردن. 196 00:08:17,732 --> 00:08:19,217 ‫لوئیس اینقدر احمقه که اینو درک نمیکنه. 197 00:08:19,303 --> 00:08:21,451 ‫کثافت حرومزاده همیشه منو دست کم میگرفتی. 198 00:08:21,537 --> 00:08:23,365 ‫تو هم منو دست کم گرفتی. 199 00:08:23,451 --> 00:08:25,045 ‫چون اگه میخواستم باهات معامله کنم، 200 00:08:25,131 --> 00:08:26,787 ‫به «دنیل هاردمن» تماس نمیگرفتم. 201 00:08:26,873 --> 00:08:28,576 ‫فکر کردم گفتی تو بهش زنگ زدی. 202 00:08:28,662 --> 00:08:31,655 ‫جدی؟ حتماً یه خطای اداری مرتکب شدم. 203 00:08:31,740 --> 00:08:32,771 ‫بااین حال، 204 00:08:32,857 --> 00:08:34,859 ‫این شرکت لوئیسه نه تو. 205 00:08:34,990 --> 00:08:37,545 ‫و لوئیس، ما میریم دادگاه، و دنیا میفهمه 206 00:08:37,631 --> 00:08:38,842 ‫که شرکت شما قابل اعتماد نیست، 207 00:08:38,928 --> 00:08:41,339 ‫و اونوقت میشی پادشاه هیچی. 208 00:08:41,732 --> 00:08:43,834 ‫ولی اگه اعتراف کنی هاروی حق ویژه رو نقض کرده، 209 00:08:43,920 --> 00:08:45,536 ‫همه اینارو کنار میذاریم. 210 00:08:45,621 --> 00:08:46,771 ‫فهمیدم چی شده. 211 00:08:47,060 --> 00:08:49,849 ‫میخوای اعتراف کنم تا ازش ‫واسه لغو مدرک هاروی استفاده کنی. 212 00:08:51,488 --> 00:08:52,638 ‫نگاه کن. 213 00:08:52,724 --> 00:08:55,092 ‫فکر نمیکردم توانایی فهمیدنشو داشته باشی. 214 00:08:55,178 --> 00:08:57,714 ‫بذار یه چیزی بهت بگم که ‫هیچوقت نمیفهمی. 215 00:08:57,800 --> 00:09:00,351 ‫رهبرها هیچوقت به شرکاشون خیانت نمیکنن. 216 00:09:00,451 --> 00:09:02,037 ‫بذار سخنرانی خیانتُ بذاریم 217 00:09:02,123 --> 00:09:04,357 ‫واسه دادگاه اخلاق هاروی چطوره؟ 218 00:09:04,443 --> 00:09:06,092 ‫فکر کنم بتونم این شکایتو برنده بشم 219 00:09:06,178 --> 00:09:07,525 ‫و تا آخر ماه هم فکر کنم طول بکشه. 220 00:09:07,610 --> 00:09:08,943 ‫اینکارو بکنی بهت قول میدم، 221 00:09:09,029 --> 00:09:10,404 ‫این بزرگترین پشیمونی عمرت میشه. 222 00:09:10,490 --> 00:09:12,428 ‫نه هاروی، بزرگترین پشیمونی من، 223 00:09:12,514 --> 00:09:15,029 ‫اینه که من اسم «جسیکا»رو از ‫رو دیوار برنداشتم، 224 00:09:15,115 --> 00:09:18,051 ‫پس فقط به جاش اسم تورو برمیدارم. 225 00:09:18,771 --> 00:09:19,853 ‫روز خوش، 226 00:09:20,188 --> 00:09:21,404 ‫آقایون. 227 00:09:22,165 --> 00:09:24,540 ‫هاروی، با هاردمن چطور پیش رفت؟ 228 00:09:24,626 --> 00:09:25,834 ‫پیش نرفت. 229 00:09:25,919 --> 00:09:27,002 ‫ینی چی؟ 230 00:09:27,089 --> 00:09:28,749 ‫ینی فقط از ما شکایت نمیکنه. 231 00:09:28,835 --> 00:09:30,263 ‫میخواد یه حکم محکومیت برام بگیره 232 00:09:30,349 --> 00:09:32,139 ‫تا با استفاده از اون مدرک وکلاتمو لغو کنه. 233 00:09:32,232 --> 00:09:33,255 ‫چی؟ 234 00:09:33,365 --> 00:09:35,451 ‫- نه نمیتونه اینکارو بکنه! ‫- میتونه دانا. 235 00:09:35,537 --> 00:09:37,599 ‫چون حق ویژه رو نقض کردم ‫و اونم میدونه. 236 00:09:37,685 --> 00:09:39,090 ‫ولی تو حق ویژه رو نقض نکردی. 237 00:09:39,175 --> 00:09:40,295 ‫من بودم که به توماس گفتم. 238 00:09:40,381 --> 00:09:41,424 ‫و من به الکس گفتم، 239 00:09:41,510 --> 00:09:43,021 ‫و فکر میکنن توماس اینطوری فهمیده. 240 00:09:43,107 --> 00:09:44,084 ‫خب میخوایم چیکار کنیم؟ 241 00:09:44,170 --> 00:09:46,318 ‫ما، کاری نمیکنیم. 242 00:09:46,459 --> 00:09:47,896 ‫من و لوئیس داریم درستش میکنیم. 243 00:09:47,982 --> 00:09:49,899 ‫ولی اگه بهشون بگم من گفتم و نه تو... 244 00:09:49,985 --> 00:09:51,240 ‫فقط بدترش میکنی. 245 00:09:51,326 --> 00:09:53,014 ‫بهشون گفتیم خطای اداری بوده، 246 00:09:53,100 --> 00:09:55,672 ‫تو فقط چیزی که مارو بهش ‫متهم کردن ثابت میکنی. 247 00:09:55,758 --> 00:09:57,441 ‫هاروی، مسئول این من هستم. 248 00:09:57,526 --> 00:09:58,631 ‫میخوام کمک کنم. 249 00:09:59,014 --> 00:10:00,535 ‫متأسفم دانا ولی... 250 00:10:00,621 --> 00:10:01,889 ‫میفهمم 251 00:10:02,535 --> 00:10:03,678 ‫اگه واقعاً میخواستم کمک کنم 252 00:10:03,764 --> 00:10:05,514 ‫از اول به «توماس» نمیگفتم. 253 00:10:05,989 --> 00:10:08,232 ‫خب میخواستم بگم آب ریخته ‫رو نمیشه 254 00:10:08,318 --> 00:10:09,486 ‫به جوی برگردوند، 255 00:10:09,580 --> 00:10:10,810 ‫ولی میتونی اجازه بدی من و لوئیس ‫کارمونُ انجام بدیم 256 00:10:10,896 --> 00:10:12,555 ‫تا خلاص شیم. 257 00:10:12,641 --> 00:10:14,006 ‫سامانتا، حالت چطوره؟ 258 00:10:16,545 --> 00:10:18,568 ‫فیزیکی حالم خوبه 259 00:10:18,654 --> 00:10:19,670 ‫از نظر روحی مث سگ عصبانیم. 260 00:10:19,756 --> 00:10:21,584 ‫میخوای درموردش حرف بزنی؟ 261 00:10:21,670 --> 00:10:22,693 ‫چون میتونیم برات مشاوره بگیریم. 262 00:10:22,779 --> 00:10:23,920 ‫قضیه احساساتم نیست رابرت. 263 00:10:24,006 --> 00:10:25,224 ‫منم مثل 30 نفر دیگه ازم دزدی کردن. 264 00:10:25,310 --> 00:10:27,396 ‫پلیس نمیخواد درموردش کاری بکنه، 265 00:10:27,482 --> 00:10:29,445 ‫و تو هم میدونی. 266 00:10:29,576 --> 00:10:31,537 ‫منظورت چیه؟ 267 00:10:31,699 --> 00:10:33,152 ‫اسم کارگاهتو میخوام و 268 00:10:33,238 --> 00:10:34,887 ‫چند روز مرخصی تا درستش کنم. 269 00:10:35,006 --> 00:10:37,402 ‫فکر کردی میذارم خودت دنبال ‫این طرف بگردی؟ 270 00:10:37,536 --> 00:10:39,232 ‫- به من گوش کن... ‫- نه. 271 00:10:39,528 --> 00:10:41,458 ‫بگیم پیداش کردی بعدش چی؟ 272 00:10:41,544 --> 00:10:43,302 ‫شنیدی میگن چشم دربرابر چشم؟ 273 00:10:43,732 --> 00:10:45,289 ‫این اتفاق میافته. 274 00:10:45,474 --> 00:10:48,225 ‫ببین اگه کسی به تو حمله ‫کنه به من حمله کرده. 275 00:10:48,497 --> 00:10:51,349 ‫پس میریم سراغ آدممو این حرومیُ پیداش میکنیم. 276 00:10:51,435 --> 00:10:53,864 ‫ولی پیداش که کردیم تحویل ‫دادستان میدیمش 277 00:10:53,950 --> 00:10:55,193 ‫و میذاریم کارشونُ انجام بدن. 278 00:10:55,325 --> 00:10:56,504 ‫نه این جواب نمیده! 279 00:10:56,590 --> 00:10:58,448 ‫درخواست نکردم سامانتا، دارم میگم. 280 00:10:58,534 --> 00:11:00,317 ‫عدالت میخوای، نصیبت میشه. 281 00:11:00,567 --> 00:11:02,560 ‫فقط اینطوری جواب میده. 282 00:11:03,859 --> 00:11:05,060 ‫باشه 283 00:11:06,699 --> 00:11:07,989 ‫با روش تو انجامش میدیم. 284 00:11:08,191 --> 00:11:11,021 ‫فقط اسم کارگاهتو بده من. 285 00:11:14,521 --> 00:11:17,087 ‫هاروی، چه سورپرایز ناگواری. 286 00:11:17,172 --> 00:11:19,404 ‫خب قراره ناگوارتر هم بشه، 287 00:11:19,490 --> 00:11:21,747 ‫به این فکر افتادم که اگه «سایمون» میخواست 288 00:11:21,833 --> 00:11:23,497 ‫یه قرارداد چربتر غیر از ‫«توماس» ببنده، 289 00:11:23,583 --> 00:11:26,068 ‫چرا با کسه دیگه‌ای اینکارو نکرد؟ 290 00:11:27,448 --> 00:11:29,810 ‫این مدرک یه ملاقات غیررسمی 291 00:11:29,896 --> 00:11:32,513 ‫بین دوتا از بزرگترین مالکان ‫فروشگاه در آمریکاست، 292 00:11:32,599 --> 00:11:35,232 ‫شراکت خرده فروشی و ساخت پاخت سر اجاره بها. 293 00:11:35,426 --> 00:11:38,193 ‫پس بهت یه فرصت میدم تا تحقیقاتُ 294 00:11:38,279 --> 00:11:40,224 ‫علیه «سایمون» شروع نکنیم. 295 00:11:40,695 --> 00:11:42,255 ‫خب هاروی حق داری. 296 00:11:42,677 --> 00:11:44,544 ‫سایمون با "وسترن هون" ملاقات کرد، 297 00:11:44,630 --> 00:11:45,935 ‫و غیررسمی بود. 298 00:11:46,021 --> 00:11:47,302 ‫ولی ساخت و پاخت نکردن. 299 00:11:47,469 --> 00:11:49,119 ‫- سر ادغام و تملک بحث میکردن ‫- مضخرفه. 300 00:11:49,204 --> 00:11:50,333 ‫من وکیلش بودم. 301 00:11:50,419 --> 00:11:51,960 ‫درمورد این هیچوقت حرفی نزد. 302 00:11:52,046 --> 00:11:54,200 ‫خوشحال میشم پیشنهادی که ‫بهشون دادیمُ نشونت بدم. 303 00:11:54,386 --> 00:11:56,544 ‫و بهت اطمینان میدم اونها هم از 304 00:11:56,630 --> 00:11:57,646 ‫اسنادشون یه نسخه دارن. 305 00:11:57,732 --> 00:11:59,962 ‫چون تو مخفیانه اسناد ساختگی درست کردی. 306 00:12:00,048 --> 00:12:01,630 ‫که یعنی تو علیه سایمون فقط 307 00:12:01,716 --> 00:12:03,177 ‫یه تاریخ و تقویم داری. 308 00:12:03,263 --> 00:12:05,834 ‫تو هم فقط یه گمان درمورد کاری که 309 00:12:05,920 --> 00:12:07,396 ‫نکردم داری. ‫- نه هاروی. 310 00:12:07,482 --> 00:12:09,513 ‫یه تماس تلفنی از تو با «تراویس تنر» دارم 311 00:12:09,637 --> 00:12:12,201 ‫شب قبل از کنار کشیدن رستوریشن. 312 00:12:12,342 --> 00:12:14,592 ‫مشخص شد اتفاقاً «تراویس» وکیل 313 00:12:14,678 --> 00:12:16,138 ‫رقبای سایمون بوده 314 00:12:16,224 --> 00:12:17,803 ‫که موقع کنار کشیدن «کسلر» با 315 00:12:17,889 --> 00:12:19,553 ‫رستوریشن داشت مذاکره میکرد. 316 00:12:19,883 --> 00:12:22,467 ‫فکر کردی «تنر» از تو محافظت میکنه 317 00:12:22,553 --> 00:12:23,612 ‫وقتی ببرمش تو جایگاه؟ 318 00:12:23,698 --> 00:12:25,474 ‫- ای حرومزاده. ‫- بیخیال 319 00:12:26,027 --> 00:12:28,271 ‫فحش دادن مارو به جایی نمیرسونه. 320 00:12:28,567 --> 00:12:30,154 ‫یا شاید برسونه. 321 00:12:30,382 --> 00:12:32,733 ‫چون حاضرم کل این قضیه رو بیخیال شم 322 00:12:32,872 --> 00:12:34,689 ‫اگه تو یه لطف ساده بهم بکنی 323 00:12:34,782 --> 00:12:37,099 ‫و اسم منو برگردونی رو دیوارتون. 324 00:12:37,185 --> 00:12:40,396 ‫البته مجبور میشی استعفا بدی. 325 00:12:40,482 --> 00:12:43,724 ‫ولی حداقل میتونی همین گوشه ها 326 00:12:43,853 --> 00:12:45,837 ‫یه جایی از نو شروع کنی. 327 00:12:45,929 --> 00:12:47,712 ‫مثل کاری که با من کردی. 328 00:12:48,125 --> 00:12:49,170 ‫واقعاً فکر کردی میذارم 329 00:12:49,256 --> 00:12:50,760 ‫از این قسر دربری مگه نه؟ 330 00:12:50,870 --> 00:12:53,103 ‫فک کنم کاری که بهت اتهام زدم رو کردی، 331 00:12:53,255 --> 00:12:55,756 ‫و جوجه رو هم آخر پاییز میشمرن. 332 00:13:02,291 --> 00:13:03,931 ‫موندی تا قضیه «هاردمنُ» بفهمی؟ 333 00:13:04,306 --> 00:13:05,587 ‫آره 334 00:13:06,154 --> 00:13:08,119 ‫رابرت، اون بیخیال بشو نیست. 335 00:13:08,205 --> 00:13:10,033 ‫اگه طبق همین مسیر پیش بره... 336 00:13:10,119 --> 00:13:12,244 ‫میدونم واسه همین این راه به فکرم رسید. 337 00:13:14,471 --> 00:13:17,884 ‫- دیوونه شدی؟ ‫- نه نشدم. 338 00:13:17,970 --> 00:13:19,369 ‫ولی میخوام اینو شدنی کنی. 339 00:13:19,455 --> 00:13:20,759 ‫خب یه فکر دیگه بکن، 340 00:13:20,845 --> 00:13:22,805 ‫چون نمیتونم قانعش کنم اینکارو بکنه. 341 00:13:22,890 --> 00:13:24,267 ‫سامانتا تو خیلیارو تو 342 00:13:24,353 --> 00:13:25,556 ‫وضعیت بدتراز این قانع کردی. 343 00:13:25,642 --> 00:13:27,709 ‫چون میتونستم مچشونُ بگیرم، ‫اون جواب تلفن منو هم نمیده. 344 00:13:27,795 --> 00:13:29,619 ‫خب، قطعاً جواب تلفن منو هم نمیده. 345 00:13:29,775 --> 00:13:31,259 ‫میتونی از نفرتش علیه من استفاده کنی... 346 00:13:31,345 --> 00:13:32,356 ‫تو و من فرقی نمیکنه 347 00:13:32,442 --> 00:13:34,345 ‫از جفتمون متنفره ‫- و اگه اینکارو نکنیم... 348 00:13:34,438 --> 00:13:35,626 ‫میدونم چه عواقبی داره رابرت. 349 00:13:35,712 --> 00:13:37,337 ‫پس میخوام این کارو انجام بدی. 350 00:13:37,438 --> 00:13:40,314 ‫چون موافقم... اگه این به نتیجه برسه 351 00:13:40,536 --> 00:13:42,431 ‫با همین مسیر پیش بره... 352 00:13:44,283 --> 00:13:45,470 ‫خیلی خب 353 00:13:46,234 --> 00:13:47,962 ‫یه کاریش میکنم. 354 00:13:52,673 --> 00:13:53,994 ‫لوئیس 355 00:13:57,082 --> 00:13:59,509 ‫این دومین باریه که اومدی خونه من. 356 00:13:59,595 --> 00:14:01,095 ‫بار اول که اومدم اینجا، 357 00:14:01,181 --> 00:14:02,994 ‫بهت گفتم گیر کارتو حل میکنم. 358 00:14:03,080 --> 00:14:05,603 ‫این بار، ازت میخوام گیر منو حل کنی. 359 00:14:05,689 --> 00:14:07,716 ‫اگه درمورد شکایت «سایمون لو» حرف میزنی، 360 00:14:07,802 --> 00:14:09,244 ‫درموردش شنیدم و متأسفم. 361 00:14:09,330 --> 00:14:11,380 ‫اون فقط از شرکت شکایت نکرده «توماس». 362 00:14:11,553 --> 00:14:12,803 ‫وکلاش از شکایت استفاده میکنن 363 00:14:12,889 --> 00:14:14,356 ‫تا مدرک وکالت شریک منو لغو کنن. 364 00:14:14,442 --> 00:14:17,439 ‫- منظورت «هاروی اسپکترِ»؟ ‫- بله خودش. 365 00:14:17,525 --> 00:14:20,142 ‫پس به عنوان اولین وکیلت و دوستت، 366 00:14:20,228 --> 00:14:22,245 ‫ازت میخوام کمکم کنی. 367 00:14:22,331 --> 00:14:23,658 ‫چطور کمکت کنم؟ 368 00:14:23,939 --> 00:14:25,541 ‫وکیل «سایمون» میخواد اثبات کنه 369 00:14:25,627 --> 00:14:26,908 ‫«هاروی» حق ویژه رو نقض کرده، 370 00:14:26,994 --> 00:14:28,345 ‫و تنها کسایی که میتونن برن سراغشون 371 00:14:28,431 --> 00:14:30,025 ‫هاروی و الکس و دانا... 372 00:14:30,111 --> 00:14:31,423 ‫- و من. ‫- درسته. 373 00:14:31,509 --> 00:14:33,221 ‫و «دنیل هاردمن» هنوز احضارت نکرده، 374 00:14:33,307 --> 00:14:34,283 ‫ولی دیر یا زود میکنه. 375 00:14:34,369 --> 00:14:36,419 ‫میخوای چیکار کنم؟ ‫از شهر برم؟ 376 00:14:36,505 --> 00:14:38,122 ‫یا بدتر... ‫- نه توماس... 377 00:14:38,208 --> 00:14:39,923 ‫نه باورم نمیشه «لوئیس». 378 00:14:40,178 --> 00:14:42,710 ‫طرف به «سایمون لو» کمک کرد ‫منو دور بزنن، 379 00:14:42,796 --> 00:14:43,951 ‫و ازم میخوای هواشو داشته باشم. 380 00:14:44,037 --> 00:14:46,033 ‫«توماس» به من گوش کن، ‫میدونم صداقت برات مهمه، 381 00:14:46,119 --> 00:14:47,533 ‫پس میخوام کامل باهات صادق باشم. 382 00:14:47,619 --> 00:14:49,069 ‫«سایمون» موکل بزرگتری بود. 383 00:14:49,184 --> 00:14:50,699 ‫و «هاروی» باید طرف اونُ میگرفت، 384 00:14:50,785 --> 00:14:52,900 ‫ولی به هر حال سعی کرد از تو محافظت کنه. 385 00:14:53,201 --> 00:14:54,556 ‫و اگه تو هواشو نداشته باشی، 386 00:14:54,642 --> 00:14:57,127 ‫تنها کاری که میکنه بیکار کردن یه مرد خوبه 387 00:14:57,270 --> 00:14:59,142 ‫که من دوستش دارم. 388 00:15:00,712 --> 00:15:02,478 ‫متأسفم لوئیس. 389 00:15:02,601 --> 00:15:04,785 ‫اگه این دنیل هاردمن منو احضار کنه 390 00:15:04,908 --> 00:15:06,791 ‫گواهی دروغ نمیدم. 391 00:15:11,717 --> 00:15:13,934 ‫حدس میزنم اینجایی که درمورد شکایت من 392 00:15:14,020 --> 00:15:15,804 ‫علیه شرکتت حرف بزنی ‫- درسته. 393 00:15:15,911 --> 00:15:19,087 ‫درضمن اومدم یه اسکاچ 30 ساله رو 394 00:15:19,502 --> 00:15:21,142 ‫با یه دوست قدیمی بخورم. 395 00:15:21,489 --> 00:15:22,892 ‫ازت ممنونم رابرت. 396 00:15:22,978 --> 00:15:24,074 ‫ولی از قدیم چی گفتن؟ 397 00:15:24,160 --> 00:15:26,244 ‫به کادوی یونانیا اعتماد نکن؟ 398 00:15:26,330 --> 00:15:27,525 ‫من شبیه یونانیام؟ 399 00:15:27,682 --> 00:15:28,728 ‫شبیه مردی هستی که 400 00:15:28,814 --> 00:15:30,142 ‫میخواد شبیه هردوتاش باشه. 401 00:15:30,233 --> 00:15:32,025 ‫تو هم شبیه کسی هستی که میذاره انتقام گیریش 402 00:15:32,119 --> 00:15:33,509 ‫روی قضاوتش تأثیر بذاره. 403 00:15:33,747 --> 00:15:35,212 ‫شما شرکت منو گرفتین رابرت. 404 00:15:35,298 --> 00:15:36,986 ‫قضاوت نیست، واقعیت. 405 00:15:37,113 --> 00:15:39,048 ‫و تا جایی که یادم میاد، ‫با بی ملاحظگیت 406 00:15:39,134 --> 00:15:40,042 ‫دو دستی تقدیمشون کردی. 407 00:15:40,127 --> 00:15:41,166 ‫و اگه اومدی درمورد گذشته... 408 00:15:41,252 --> 00:15:42,869 ‫گوربابای گذشته «دنیل». 409 00:15:43,058 --> 00:15:44,613 ‫اومدم یه جوری حلش کنیم. 410 00:15:44,699 --> 00:15:46,869 ‫چی لازم داری تا بیخیال این بشی؟ 411 00:15:47,067 --> 00:15:49,298 ‫گفتم چی لازم دارم ‫شرکت قدیمیم 412 00:15:49,384 --> 00:15:51,134 ‫و استعفای «هاروی اسپکتر». 413 00:15:51,220 --> 00:15:52,861 ‫خب میدونی نمیتونم اینکارو بکنم. 414 00:15:53,011 --> 00:15:54,227 ‫چرا نه؟ 415 00:15:55,033 --> 00:15:56,947 ‫چون «ریچل» با کارآموزش ازدواج کرد؟ 416 00:15:57,078 --> 00:15:59,947 ‫چون تو و «جسیکا» با هم ‫سقف شیشه‌ایُ شکستین؟ 417 00:16:00,033 --> 00:16:01,595 ‫ما قبل از تمام اینها دوست هم بودیم. 418 00:16:01,681 --> 00:16:03,594 ‫درمورد زدن یه شرکت با هم حرف زدین. 419 00:16:03,680 --> 00:16:04,712 ‫میدونم حرف زدیم. 420 00:16:04,798 --> 00:16:06,697 ‫چرا طرف اونارو میگیری؟ 421 00:16:06,892 --> 00:16:09,543 ‫اونها تمام چیزهایی که من ‫ساختمو دزدیدن رابرت 422 00:16:09,629 --> 00:16:11,041 ‫بی آبروم کردن و انداختنم بیرون، 423 00:16:11,127 --> 00:16:13,111 ‫و از اون موقع تو بیابون سرگردان بودم. 424 00:16:13,197 --> 00:16:15,781 ‫و تا وقتی اسمم بره رو اون دیوار، 425 00:16:15,995 --> 00:16:17,861 ‫بیخیال این نمیشم. 426 00:16:21,758 --> 00:16:24,282 ‫و اگه بتونم اسمتو جای دیگه ببرم بالا چی؟ 427 00:16:25,072 --> 00:16:26,611 ‫منظورت «رند کالدورِ»؟ 428 00:16:26,697 --> 00:16:29,775 ‫از وقتی شرکتُ ترک کردم ‫یه نفر کم داشتن. 429 00:16:29,861 --> 00:16:31,526 ‫میتونی وارد بشی و... 430 00:16:31,612 --> 00:16:32,884 ‫و چی؟ 431 00:16:32,970 --> 00:16:34,896 ‫اونا اندازه تنفر من از هاروی ازت متنفرن، 432 00:16:34,982 --> 00:16:36,306 ‫چرا باید یه شاهراه بندازن جلوت؟ 433 00:16:36,392 --> 00:16:38,611 ‫چون تو «دنیل هاردمن» لعنتی هستی. 434 00:16:38,736 --> 00:16:40,052 ‫برای این. 435 00:16:43,669 --> 00:16:45,291 ‫باشه رابرت. 436 00:16:45,764 --> 00:16:47,869 ‫تو «اریک و الن» راضی کن، 437 00:16:47,955 --> 00:16:49,672 ‫منم بیخیالش میشم. 438 00:16:50,055 --> 00:16:51,673 ‫ولی اگه نتونی، 439 00:16:52,440 --> 00:16:55,183 ‫دوستی ما هم نمیتونه مانع 440 00:16:55,269 --> 00:16:57,306 ‫سرنگون کردن «هاروی» بشه. 441 00:17:05,122 --> 00:17:08,361 ‫خب، چطور پیش رفت؟ 442 00:17:08,447 --> 00:17:09,736 ‫پیش نرفت. 443 00:17:09,822 --> 00:17:11,291 ‫منظورت چیه پیش نرفت؟ 444 00:17:11,377 --> 00:17:14,142 ‫اون یه بهانه جور کرده و فقط این نیست. 445 00:17:14,228 --> 00:17:17,009 ‫اون فهمید من بی خبر از سایمون، ‫با «تنر» حرف زدم. 446 00:17:17,095 --> 00:17:18,408 ‫وایسا، چیکار کردی؟ 447 00:17:18,502 --> 00:17:20,819 ‫خواستم قرارداد «توماس» بدون ‫گفتن بهش نجات بدم. 448 00:17:20,905 --> 00:17:22,311 ‫مجبور بودم برم سراغ... ‫- میدونی چیه؟ ولش کن. 449 00:17:22,396 --> 00:17:23,665 ‫برام مهم نیست. باید یه راهی پیدا 450 00:17:23,712 --> 00:17:25,977 ‫کنیم چون این شرکت منه. 451 00:17:26,063 --> 00:17:28,267 ‫و نمیذارم اون حرومزاده از من بگیرتش. 452 00:17:28,353 --> 00:17:30,204 ‫- لوئیس... ‫- چرا باید بهش میگفتی؟ 453 00:17:30,585 --> 00:17:31,811 ‫اینو نمیفهمم، چرا؟ 454 00:17:31,912 --> 00:17:33,366 ‫اون 13 سال موکل من بوده 455 00:17:33,452 --> 00:17:35,102 ‫من بودم نمیگفتم. 456 00:17:35,351 --> 00:17:37,368 ‫چرا لوئیس، تو هم میگفتی. 457 00:17:37,540 --> 00:17:39,120 ‫پارسال درمورد ارجحیت 458 00:17:39,206 --> 00:17:40,957 ‫«شیلا» به شرکت اومدی پیش من. 459 00:17:41,043 --> 00:17:42,860 ‫و به عنوان قائم مقام بهت گفتم، 460 00:17:42,946 --> 00:17:44,079 ‫اینکارو نمیکردم، 461 00:17:44,165 --> 00:17:46,321 ‫ولی به عنوان دوستت چرا. 462 00:17:46,701 --> 00:17:48,907 ‫اگه درمورد «دانا» بهت میگفتم، 463 00:17:48,993 --> 00:17:50,775 ‫دقیقاً همینکارو میکردی. 464 00:17:51,352 --> 00:17:52,876 ‫درسته. 465 00:17:54,146 --> 00:17:55,595 ‫میکردم. 466 00:17:56,963 --> 00:17:58,579 ‫ولی لعنت بهش! 467 00:17:58,665 --> 00:18:00,015 ‫چه خبر شده لوئیس؟ 468 00:18:00,101 --> 00:18:02,519 ‫«توماس» گفت کمکمون نمیکنه. 469 00:18:02,727 --> 00:18:04,377 ‫ینی به من کمک نمیکنه. 470 00:18:04,463 --> 00:18:05,679 ‫آره خب منظورم همین بود. 471 00:18:05,765 --> 00:18:08,618 ‫چرا دانا نمیتونست منتظرت بمونه؟ 472 00:18:09,483 --> 00:18:11,099 ‫نمیدونم لوئیس 473 00:18:11,392 --> 00:18:13,275 ‫واقعاً نمیدونم. 474 00:18:13,633 --> 00:18:15,611 ‫فکر میکردی اگه منتظرت میموند ‫از پسش برمیومدی؟ 475 00:18:15,697 --> 00:18:17,353 ‫خب دوست دارم فک کنم. 476 00:18:17,439 --> 00:18:19,134 ‫آره منم همینطور. 477 00:18:19,812 --> 00:18:22,780 ‫چون بذار روراست باشم هاروی، ‫تو همیشه از پسش برمیومدی. 478 00:18:23,916 --> 00:18:25,946 ‫درست میگی لوئیس، از پسش برمیومدم. 479 00:18:26,731 --> 00:18:28,689 ‫و الان هم فک کنم بتونم. 480 00:18:28,783 --> 00:18:30,243 ‫چی داری؟ 481 00:18:30,782 --> 00:18:33,275 ‫میگن باید یه نفر فدا بشه. 482 00:18:33,455 --> 00:18:35,551 ‫خب چطوره به جای یه نفر، 483 00:18:35,637 --> 00:18:37,504 ‫دو نفر فدا بشن؟ 484 00:18:41,866 --> 00:18:43,494 ‫خوبه، اینجایی. 485 00:18:43,604 --> 00:18:45,098 ‫داشتم شهادتمو آماده میکردم 486 00:18:45,184 --> 00:18:47,296 ‫گفتم تو هم بخونیش. 487 00:18:50,219 --> 00:18:52,261 ‫نمیدونم چطور بهت بگم. 488 00:18:53,980 --> 00:18:55,991 ‫با «کمرون دیویس» حرف زدم. 489 00:18:56,089 --> 00:18:58,097 ‫دوست اون مرد رفته جاشو عوض کرده و... 490 00:18:58,183 --> 00:18:59,964 ‫توروخدا نگو. 491 00:19:00,514 --> 00:19:02,113 ‫سامانتا متأسفم. 492 00:19:02,283 --> 00:19:04,175 ‫هیچوقت نباید بهت گوش میکردم. 493 00:19:04,918 --> 00:19:06,417 ‫ببین، میدونم ناراحتی... 494 00:19:06,503 --> 00:19:08,855 ‫نمیخواد. باید ترتیب یه سری کارهارو بدم. 495 00:19:08,941 --> 00:19:10,847 ‫میخوای چیکار کنی؟ یه نفر ‫اجیر کنی پاشو بشکنه؟ 496 00:19:10,933 --> 00:19:12,777 ‫لعنت بر شیطون، تو بهم گفتی 497 00:19:12,863 --> 00:19:14,925 ‫اگه از راه درستش بریم عدالت اجرا میشه. 498 00:19:15,011 --> 00:19:16,667 ‫عدالت کجاست؟ 499 00:19:18,132 --> 00:19:20,550 ‫اگه اون عوضی فرار کنه میدونی من چی میشم؟ 500 00:19:20,636 --> 00:19:22,027 ‫یه قربانی. 501 00:19:22,113 --> 00:19:24,480 ‫من قربانی نیستم رابرت. 502 00:19:36,560 --> 00:19:38,714 ‫یکی از دایه‌هام منو میزد. 503 00:19:43,115 --> 00:19:46,066 ‫واسه همین رفتم ارتش ‫و دفاع شخصی یاد گرفتم. 504 00:19:49,666 --> 00:19:51,714 ‫نمیتونم دوباره قربانی بشم رابرت 505 00:19:51,800 --> 00:19:54,488 ‫فقط نمیتونم. 506 00:19:56,755 --> 00:19:58,167 ‫خیلی خب پس 507 00:19:58,805 --> 00:20:00,628 ‫از راه دیگه میریم. 508 00:20:01,403 --> 00:20:02,917 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ 509 00:20:03,209 --> 00:20:04,326 ‫«کمرون دنیس» گفت 510 00:20:04,455 --> 00:20:07,076 ‫اگه مدارک جدیدی پیدا بشه، 511 00:20:07,398 --> 00:20:08,915 ‫تعقیب قانونی میکنه. 512 00:20:12,345 --> 00:20:14,185 ‫پس بریم اون کارو بکنیم. 513 00:20:14,755 --> 00:20:15,935 ‫نه 514 00:20:16,174 --> 00:20:18,666 ‫یه بار خطر کردیُ این شرکت به من رسید. 515 00:20:19,674 --> 00:20:23,611 ‫این بار من خطر میکنم... ‫برای تو. 516 00:20:27,722 --> 00:20:31,622 ‫لعنت بهش «الن»، حتماً یه چیزی هست که... 517 00:20:33,177 --> 00:20:35,685 ‫خب حالا که اینطوریه ‫برو به جهنم 518 00:20:37,302 --> 00:20:38,849 ‫خب چقدر؟ 519 00:20:39,096 --> 00:20:40,590 ‫قیمت اون عوضی چیه؟ 520 00:20:41,165 --> 00:20:42,755 ‫قیمتی نیست رابرت 521 00:20:42,841 --> 00:20:44,699 ‫اون گفت هیچ میزان پول باعث نمیشه 522 00:20:44,785 --> 00:20:46,638 ‫اجازه بده دوباره شرکتش از هم بپاشه. 523 00:20:46,732 --> 00:20:48,763 ‫خب «الن» چی؟ به اونم رشوه پیشنهاد دادی؟ 524 00:20:48,849 --> 00:20:50,685 ‫دادم ولی اون هم دست رد زد. 525 00:20:50,771 --> 00:20:53,989 ‫لعنت بهش سامانتا! «دنیل» با من موافقت کرد! 526 00:20:54,202 --> 00:20:56,380 ‫فکر کرد «رند کالدور» تو هوا زدم، 527 00:20:56,466 --> 00:20:58,310 ‫و قانعش کردم. ‫- میخوای چی بگم؟ 528 00:20:58,396 --> 00:21:01,052 ‫میخوام بهم بگی دقیقاً چی شد. 529 00:21:01,138 --> 00:21:03,117 ‫چون اریک کالدور و الن رند 530 00:21:03,203 --> 00:21:04,451 ‫دو تا از حریصترین آدمایی ‫هستن که میشناسم. 531 00:21:04,537 --> 00:21:05,536 ‫پس اگه میخوای بهم بگی 532 00:21:05,622 --> 00:21:06,794 ‫اونها اصول اخلاقی دارن، 533 00:21:06,880 --> 00:21:07,951 ‫من میگم مضخرفه! 534 00:21:08,037 --> 00:21:09,513 ‫مشخصه چه اتفاقی افتاد. 535 00:21:09,599 --> 00:21:11,232 ‫«اریک» سعی کرد یه چیزی بهت قالب کنه، 536 00:21:11,318 --> 00:21:14,099 ‫و تو اجازه دادی غرورت مانعت بشه مثل همیشه. 537 00:21:14,214 --> 00:21:17,388 ‫رابرت، بهش نصف 538 00:21:17,531 --> 00:21:19,333 ‫لیست موکلاتُ پیشنهاد کردم 539 00:21:19,419 --> 00:21:21,591 ‫یه جریان مالی مساوی از سهمی که میبری 540 00:21:21,677 --> 00:21:23,076 ‫بدون هیچگونه تعهدی... 541 00:21:23,162 --> 00:21:24,224 ‫و اگه هویج جواب نداد، 542 00:21:24,310 --> 00:21:25,380 ‫از چماغ کوفتی استفاده کن. 543 00:21:25,466 --> 00:21:26,411 ‫و با چی تهدیدش کنم؟ 544 00:21:26,497 --> 00:21:27,909 ‫ما نصف شرکتو ازش گرفتیم. 545 00:21:27,995 --> 00:21:29,755 ‫چیزی واسه گرفتن نمونده. 546 00:21:32,733 --> 00:21:34,809 ‫متأسفم رابرت 547 00:21:36,136 --> 00:21:37,219 ‫هرکاری تونستم کردم 548 00:21:37,305 --> 00:21:39,189 ‫باید یه راه دیگه پیدا کنیم. 549 00:21:40,789 --> 00:21:42,825 ‫آقایون، پنج دقیقه وقت دارین ‫کارتونُ بگین 550 00:21:42,910 --> 00:21:44,262 ‫وگرنه این کوتاه ترین ناهار تو 551 00:21:44,348 --> 00:21:46,426 ‫تاریخ ناهارها میشه. ‫- پس میرم سراصل مطلب. 552 00:21:46,512 --> 00:21:49,231 ‫ما به «سایمون لو» یه مصالحه پیشنهاد دادیم 553 00:21:49,317 --> 00:21:51,684 ‫هیچ مدیر اجرایی عاقلی ردش نمیکرد. 554 00:21:51,875 --> 00:21:54,903 ‫خواستم ببینم عاقلترها هم میتونن مقاومت کنن. 555 00:21:55,399 --> 00:21:57,153 ‫قضیه درمورد عاقلها نیست. 556 00:21:57,239 --> 00:22:00,643 ‫درمورد ایجاد شکاف بین من و مدیر اجراییمه، 557 00:22:00,728 --> 00:22:02,611 ‫و این اتفاق هم نمیافته ‫- مشکل همینه «الین». 558 00:22:02,696 --> 00:22:03,817 ‫نیازی نداریم شکاف ایجاد کنیم 559 00:22:03,903 --> 00:22:05,700 ‫چون شکاف وجود داره. 560 00:22:05,806 --> 00:22:08,606 ‫این یه دسته ایمیل بین من و سایمون 561 00:22:08,692 --> 00:22:10,130 ‫از 18 ماه پیشه. 562 00:22:10,216 --> 00:22:11,833 ‫همونطور که میدونی قصد داشت 563 00:22:11,919 --> 00:22:13,872 ‫تورو از ریاست هیئت عزل کنه. 564 00:22:13,958 --> 00:22:14,965 ‫تورو نمیدونم، 565 00:22:15,051 --> 00:22:16,622 ‫ولی اگه یه نفر تو شرکتم اینکارو میکرد 566 00:22:16,708 --> 00:22:18,794 ‫ده ثانیه بعدش مینداختمشون تو پیاده رو. 567 00:22:18,981 --> 00:22:20,075 ‫و اگه این حقیقت داره 568 00:22:20,161 --> 00:22:21,934 ‫چرا همون موقع بهم خبر ندادید؟ 569 00:22:22,020 --> 00:22:23,372 ‫چون برخلاف سایمون، 570 00:22:23,458 --> 00:22:25,714 ‫من به کسی برام چک مینویسه وفادارم. 571 00:22:25,901 --> 00:22:27,364 ‫راه دیگه‌ای وجود نداره «الین». 572 00:22:27,450 --> 00:22:28,598 ‫سایمون برای تو یه خطره 573 00:22:28,684 --> 00:22:30,200 ‫دنیل هاردمن برای ما خطره 574 00:22:30,286 --> 00:22:31,629 ‫میخوای اون خطراتو برطرف کنی 575 00:22:31,715 --> 00:22:32,950 ‫یا میخوای بشینی سالاد بخوری 576 00:22:33,036 --> 00:22:34,621 ‫تا اونا تورو برطرف کنن؟ 577 00:22:38,168 --> 00:22:40,504 ‫آقایون، اینو میبرم هیئت رئیسه و ببینم میشه 578 00:22:40,590 --> 00:22:41,981 ‫به یه توافق رسید یا نه. 579 00:22:42,067 --> 00:22:44,192 ‫محض شفافیت میگم اگه فقط «سایمونُ» 580 00:22:44,278 --> 00:22:45,728 ‫اخراج کنین این ماجرا تموم نمیشه. 581 00:22:45,814 --> 00:22:47,155 ‫باور کنین آقای «اسپکتر» 582 00:22:47,241 --> 00:22:48,645 ‫وقتی هیئت رئیسه با خبر بشه 583 00:22:48,731 --> 00:22:50,181 ‫دیگه مجبور نیستین نگران سایمون 584 00:22:50,267 --> 00:22:52,496 ‫یا دنیل هاردمن باشین. 585 00:22:53,378 --> 00:22:54,918 ‫رابرت! 586 00:22:55,716 --> 00:22:57,700 ‫خیلی وقته حرف نزدیم. 587 00:22:58,285 --> 00:23:01,957 ‫صادقانه بگم فکر نمیکردم منو راه بدن. 588 00:23:02,846 --> 00:23:05,611 ‫پس تصور میکنم تو پیشنهاد منو قبول میکنی. 589 00:23:06,361 --> 00:23:10,338 ‫خب... پیشنهادات آشکارو قبول نمیکنم 590 00:23:10,439 --> 00:23:12,149 ‫ولی اگه میخوای بهم بگی چی لازم داری... 591 00:23:12,235 --> 00:23:14,768 ‫لعنت بهش، اون بهت نگفت مگه نه؟ 592 00:23:14,854 --> 00:23:16,284 ‫- اریک. ‫- نه نگو. 593 00:23:16,370 --> 00:23:17,753 ‫ما 20 سال با هم کار کردیم خب؟ 594 00:23:17,838 --> 00:23:19,057 ‫وقتی میخوای خامم کنی میفهمم. 595 00:23:19,259 --> 00:23:22,174 ‫سامانتا بهت نگفت حالا اومدی هواشو داشته باشی 596 00:23:22,588 --> 00:23:23,805 ‫مثل همیشه. 597 00:23:23,891 --> 00:23:25,494 ‫باشه بهم نگفت. 598 00:23:26,049 --> 00:23:28,057 ‫خب چی میخوای مسخره م کنی، 599 00:23:28,143 --> 00:23:30,060 ‫یا میخوای بهم بگی چی لازم داری؟ 600 00:23:30,217 --> 00:23:31,807 ‫راستش ساده ست. 601 00:23:32,853 --> 00:23:35,111 ‫اسم دانیل هاردمن به جای اسم تو. 602 00:23:35,282 --> 00:23:37,986 ‫- ببخشید؟ ‫- گفتم بازنشست بشی، 603 00:23:38,072 --> 00:23:39,755 ‫دنیلُ به عنوان شریک قبول میکنم، 604 00:23:39,841 --> 00:23:42,354 ‫و قبول میکنی یا میری. 605 00:23:44,331 --> 00:23:46,081 ‫خیلی خب 606 00:23:46,315 --> 00:23:47,447 ‫اصل مطلب. 607 00:23:47,908 --> 00:23:49,643 ‫مشکل کوفتی تو با من چیه؟ 608 00:23:49,729 --> 00:23:50,932 ‫- مشکل من؟ ‫- آره. 609 00:23:51,018 --> 00:23:52,322 ‫چرا شرکتمو از من گرفتی؟ 610 00:23:52,408 --> 00:23:55,541 ‫دیدی همین که گفتی! این مشکل منه. 611 00:23:55,875 --> 00:23:57,759 ‫همیشه شنیدیم میگی شرکت تو، 612 00:23:57,845 --> 00:23:59,595 ‫اسم تو، شهرت تو. 613 00:23:59,680 --> 00:24:01,822 ‫میدونی ما هم این وسط گِل لگد نمیکردیم. 614 00:24:01,908 --> 00:24:03,400 ‫فکر کردی نمیدونستم؟ 615 00:24:03,486 --> 00:24:04,900 ‫فکر میکنی تورو حساب نمیکردم؟ 616 00:24:04,985 --> 00:24:06,307 ‫فکر میکنم هیچوقت نمیذاشتی 617 00:24:06,393 --> 00:24:08,150 ‫فراموش کنیم چطور اسم مارو ‫گذاشتی رو دیوار. 618 00:24:08,236 --> 00:24:10,619 ‫من اسم شمارو گذاشتم رو دیوار! 619 00:24:10,971 --> 00:24:13,221 ‫شاید بهتر بود یکم آینده بین باشی تا اینکه 620 00:24:13,307 --> 00:24:14,549 ‫بخوای به تعریف تمجید فکر... 621 00:24:14,635 --> 00:24:16,346 ‫خب، هیچوقت مشکلی نداشتی از اون 622 00:24:16,432 --> 00:24:18,486 ‫کاراموز کوچیکت تعریف تمجید کنی. ‫- درمورد دخترم حرف نزن. 623 00:24:18,572 --> 00:24:19,885 ‫اگه بخاطر سامانتا نبود هیچوقت 624 00:24:19,971 --> 00:24:22,432 ‫صاحب اینجا نمیشدیم. ‫- تو همیشه اینو میگی. 625 00:24:22,564 --> 00:24:24,322 ‫ولی هیچوقت نمیگی چطور 626 00:24:24,437 --> 00:24:25,650 ‫ولی اگه میخواستم حدس بزنم... 627 00:24:25,736 --> 00:24:27,286 ‫یه کلمه دیگه هم نگو «اریک». 628 00:24:27,372 --> 00:24:28,923 ‫اگه واقعاً همچین حسی درمورد من داری، 629 00:24:29,009 --> 00:24:31,267 ‫جواب تو "نه" ست! 630 00:24:31,603 --> 00:24:33,721 ‫شانسمو با دوستام امتحان میکنم! 631 00:24:33,809 --> 00:24:36,794 ‫اگه درمورد الن حرف میزنی ‫الن دوستت نیست. 632 00:24:37,012 --> 00:24:38,939 ‫درمورد دنیل هاردمن حرف میزنم. 633 00:24:39,282 --> 00:24:41,700 ‫بهت قول میدم باهاش به یه توافقی میرسم که 634 00:24:41,825 --> 00:24:45,322 ‫تو و «الن رند» دست به التماس من بشین. 635 00:24:51,561 --> 00:24:52,923 ‫خب تورو نمیدونم 636 00:24:53,009 --> 00:24:54,182 ‫ولی سزاوار یه نوشیدنی هستیم. 637 00:24:54,268 --> 00:24:55,432 ‫خب، یکی برات میریزم لوئیس، 638 00:24:55,518 --> 00:24:57,286 ‫ولی بیشتر حوس نعنا کردم. 639 00:24:57,371 --> 00:24:58,787 ‫خیلی خب مسخره بازی بسه 640 00:24:58,872 --> 00:25:00,122 ‫خبر بزرگ چیه؟ 641 00:25:00,207 --> 00:25:01,760 ‫قضیه شکایتُ حل کردیم 642 00:25:01,846 --> 00:25:03,567 ‫و دنیل هاردمن دیگه پیداش نمیشه. 643 00:25:03,653 --> 00:25:06,255 ‫- لوئیس، این خبر عالییه ‫- ای کاش میتونستم 644 00:25:06,341 --> 00:25:07,768 ‫قیافه‌اشُ ببینم وقتی میفهمه 645 00:25:07,854 --> 00:25:09,630 ‫رو دستش زدیم ‫- نمیخوام خبر بد بدم، 646 00:25:09,716 --> 00:25:10,958 ‫ولی رو دست کسی نزدیم. 647 00:25:11,044 --> 00:25:12,075 ‫رابرت، اینجا چیکار میکنی؟ 648 00:25:12,161 --> 00:25:13,700 ‫مهمتر از همه درمورد چی حرف میزنی؟ 649 00:25:13,786 --> 00:25:15,473 ‫میدونستم چه مشکلی داشتیم، 650 00:25:15,607 --> 00:25:17,036 ‫منم به عنوان یه دوست رفتم پیش دنیل 651 00:25:17,122 --> 00:25:18,906 ‫بهش پیشنهادی دادم ‫- چجور پیشنهادی؟ 652 00:25:18,992 --> 00:25:20,846 ‫میدونم چجور پیشنهادی، چون فقط یه 653 00:25:20,932 --> 00:25:22,911 ‫چیز هست که اون حرومی نخواد ‫بخاطرش منو کله پا کنه، 654 00:25:23,004 --> 00:25:25,614 ‫و بهم گفت چیه، اسمش رو دیوار ما. 655 00:25:25,700 --> 00:25:27,247 ‫و منم همچین پیشنهادی بهش نمیدادم. 656 00:25:27,380 --> 00:25:28,942 ‫مهم نیست چطور چون... 657 00:25:29,028 --> 00:25:31,395 ‫وقتی «دنیل» شنید «سایمون» اخراج شده، 658 00:25:31,481 --> 00:25:33,614 ‫فکر کرد دارم بازیش میدم اونم درخواست تشکیل 659 00:25:33,700 --> 00:25:35,091 ‫دادگاه اخلاق رو داد. 660 00:25:35,177 --> 00:25:37,223 ‫الان چی گفتی؟ 661 00:25:37,619 --> 00:25:40,064 ‫تاریخ هم وضع کردن لوئیس. 662 00:25:40,314 --> 00:25:41,525 ‫کی؟ 663 00:25:42,290 --> 00:25:44,314 ‫- هاروی قبل... ‫- کی الکس؟ 664 00:25:44,678 --> 00:25:46,400 ‫نوشته تاریخش فرداست. 665 00:25:46,486 --> 00:25:48,306 ‫اونها تو و من و سایمون، 666 00:25:48,392 --> 00:25:49,822 ‫توماس و دانا احضار کردن 667 00:25:49,908 --> 00:25:51,940 ‫که یعنی کمتر از 24 ساعت وقت داریم 668 00:25:52,026 --> 00:25:53,439 ‫که داستان سرهم کنیم، توماسُ 669 00:25:53,525 --> 00:25:54,948 ‫قانع کنیم همکاری کنه، ‫و دانا رو از شهر بندازیم بیرون. 670 00:25:55,034 --> 00:25:56,048 ‫جواب نمیده لوئیس. 671 00:25:56,134 --> 00:25:57,417 ‫تنهام بذارین ، همه تون. 672 00:25:57,503 --> 00:25:59,019 ‫میخوام یکم فکر کنم. ‫- هاروی... 673 00:25:59,105 --> 00:26:01,156 ‫نمیخوام درموردش حرف بزنم رابرت. 674 00:26:01,514 --> 00:26:03,851 ‫میدونی، اهمیتی نمیدم اگه یه روزی، 675 00:26:03,937 --> 00:26:06,218 ‫مچ منو بخاطر تمام کارهایی ‫که کردم بگیرن. 676 00:26:06,304 --> 00:26:08,221 ‫ولی نابود شدن بخاطر این؟ 677 00:26:08,408 --> 00:26:09,458 ‫نابود شدن بخاطر اون؟ 678 00:26:09,543 --> 00:26:11,093 ‫- هاروی، هنوزم ... ‫- نه نمیتونیم! 679 00:26:11,178 --> 00:26:12,608 ‫نگاه کن منو گوشه 680 00:26:12,694 --> 00:26:14,863 ‫گیر آورده ‫- «مایک» هم گیر افتاده بود ولی ببین چه اتفاقی واسه اون افتاد. 681 00:26:14,948 --> 00:26:17,266 ‫این هیئت منصفه نیست، این ‫هیئت کوفتی اخلاقه. 682 00:26:17,351 --> 00:26:19,201 ‫دقیقاً همون اتهامی که زد رو انجام دادم. 683 00:26:19,286 --> 00:26:21,468 ‫- هاروی... ‫- مادر...! 684 00:26:26,145 --> 00:26:27,827 ‫گفتم تنهام بذارین. 685 00:26:47,060 --> 00:26:49,865 ‫میدونم مزاحم شدم ولی میشه بیام تو؟ 686 00:26:50,443 --> 00:26:51,818 ‫چرا نه؟ 687 00:26:51,904 --> 00:26:54,732 ‫تنهایی نشستن به نظر بدردم نمیخوره. 688 00:26:54,848 --> 00:26:58,177 ‫خب... شاید این بدردت بخوره. 689 00:26:58,927 --> 00:27:00,825 ‫از نظر فنی... 690 00:27:01,074 --> 00:27:03,625 ‫وقتی به دانا گفتی حق ویژه رو نقض نکردی. 691 00:27:03,883 --> 00:27:06,693 ‫که یعنی باید دانا رو بندازم جلو. 692 00:27:07,607 --> 00:27:08,990 ‫میدونم اینکارو نمیکنی. 693 00:27:09,216 --> 00:27:10,949 ‫ولی باید میگفتم. 694 00:27:12,642 --> 00:27:14,275 ‫خب گفتی، 695 00:27:17,040 --> 00:27:18,494 ‫چیه؟ 696 00:27:19,243 --> 00:27:20,579 ‫اگه این یه شرکت دیگه بود، 697 00:27:20,665 --> 00:27:22,572 ‫حتی اینجا کار هم نمیکرد. 698 00:27:22,925 --> 00:27:24,800 ‫داری میگی باید اخراجش میکردیم؟ 699 00:27:25,065 --> 00:27:26,722 ‫اگه به عنوان شریک اسمی میپرسی، 700 00:27:26,808 --> 00:27:28,448 ‫میگم آره 701 00:27:28,900 --> 00:27:30,817 ‫اگه به عنوان دوست میپرسی، 702 00:27:30,910 --> 00:27:32,393 ‫میگم... 703 00:27:32,479 --> 00:27:35,910 ‫غیرممکنه بذارم اون زنو اخراجش کنیم. 704 00:27:36,013 --> 00:27:37,418 ‫هزار سالم فکر نمیکردم 705 00:27:37,504 --> 00:27:39,316 ‫همچین حرفی از دهن تو بیاد بیرون. 706 00:27:39,402 --> 00:27:42,363 ‫خب شاید اینجا رو من تأثیر گذاشته. 707 00:27:43,350 --> 00:27:46,146 ‫همه شما دیوونه این. 708 00:27:47,263 --> 00:27:48,545 ‫ولی... 709 00:27:48,732 --> 00:27:51,178 ‫شاید اینجارو بخاطر همینش دوست دارم. 710 00:28:01,326 --> 00:28:03,873 ‫اون بخاطر من همه چیزُ از دست میده. 711 00:28:04,219 --> 00:28:07,373 ‫دانا... تو نمیدونی دادرسی چطور پیش میره. 712 00:28:07,459 --> 00:28:10,049 ‫میدونی... بدترین قسمتش اینه که، 713 00:28:10,135 --> 00:28:12,795 ‫نمیدونم چرا اصلاً اون کارو کردم. 714 00:28:13,650 --> 00:28:16,001 ‫اون شب نخوابیدم، همینطور از خودم میپرسیدم، 715 00:28:16,087 --> 00:28:17,365 ‫اگه هاروی از پسش برنیاد چی؟ 716 00:28:17,476 --> 00:28:19,818 ‫و به خودم میگفتم ‫خب همیشه از پسش برمیاد 717 00:28:19,904 --> 00:28:22,188 ‫و بعد صبح شد و ازش خبر نگرفتم، 718 00:28:22,274 --> 00:28:23,459 ‫و تجارت توماس 719 00:28:23,545 --> 00:28:24,951 ‫در خطر بود و من فقط... ‫- دانا، تو بهش گفتی 720 00:28:25,037 --> 00:28:26,248 ‫چون دوستش داشتی. 721 00:28:26,334 --> 00:28:27,662 ‫دوستش داشتم؟ 722 00:28:28,014 --> 00:28:29,888 ‫تازه داریم همدیگه رو میبینیم. 723 00:28:30,162 --> 00:28:32,021 ‫درمورد توماس حرف نزدم. 724 00:28:34,526 --> 00:28:36,176 ‫سال سوم حقوق. 725 00:28:36,490 --> 00:28:39,209 ‫«روسالی» بخاطر یه کار خیریه که ‫انجام دادیم بهم نارو زد. 726 00:28:39,360 --> 00:28:41,482 ‫با هم درگیری پیدا کردیم، ‫با هم بهم زدیم. 727 00:28:41,764 --> 00:28:43,015 ‫چون فکر کردم بهم خیانت کرد، 728 00:28:43,101 --> 00:28:45,099 ‫و فکر میکرد من فکر میکردم ‫وکیل بهتریم 729 00:28:45,368 --> 00:28:48,248 ‫ولی بهم خیانت نکرد و منم ‫فکر نمیکردم بهترم. 730 00:28:48,527 --> 00:28:50,748 ‫و هیچکدومش هیچ ربطی بهم نداشت. 731 00:28:51,576 --> 00:28:53,271 ‫این چه ربطی به من داره؟ 732 00:28:53,516 --> 00:28:55,356 ‫من از تعهد میترسیدم. 733 00:28:55,964 --> 00:28:58,662 ‫اونم عمیقاً میدونست و همه پنجره‌های احتمالاتُ بست. 734 00:28:58,748 --> 00:29:00,336 ‫و باعث شد بفهمم 735 00:29:00,422 --> 00:29:03,052 ‫خوشم نمیاد اون طرف پنجره وایسم. 736 00:29:03,662 --> 00:29:07,123 ‫من اینکارو بخاطر اینکه چیزی ‫به هاروی بفهمونم نکردم. 737 00:29:07,209 --> 00:29:08,404 ‫روسالی هم همینطور. 738 00:29:08,541 --> 00:29:10,638 ‫اینکارو کرد تا بتونه فراموش کنه. 739 00:29:15,066 --> 00:29:16,616 ‫توماس، ممنون که خواستی منو 740 00:29:16,701 --> 00:29:17,920 ‫دیروقت ملاقات کنی. 741 00:29:18,006 --> 00:29:18,966 ‫گفتی درمورد داناست، 742 00:29:19,052 --> 00:29:20,459 ‫پس معلومه که میبینمت. 743 00:29:20,545 --> 00:29:22,810 ‫- چی شده؟ ‫- ساده ست. 744 00:29:23,049 --> 00:29:25,506 ‫دانا بود که درمورد سایمون بهت گفت... 745 00:29:26,611 --> 00:29:28,373 ‫ولی میخوام بگی من گفتم. 746 00:29:28,568 --> 00:29:29,841 ‫میخوای دروغ بگم. 747 00:29:30,363 --> 00:29:32,716 ‫ببین میدونم تو مرد قولت هستی. 748 00:29:33,139 --> 00:29:35,209 ‫ولی تمام اینهارو به خطر انداخت 749 00:29:35,295 --> 00:29:36,693 ‫چون میدونست تجارتت چقدر برات مهمه. 750 00:29:36,779 --> 00:29:39,091 ‫خب، تمام زندگیش تلاش کرد 751 00:29:39,177 --> 00:29:41,771 ‫تا به اینجا برسه، ‫اگه حقیقت فاش بشه، 752 00:29:41,857 --> 00:29:43,576 ‫تا آخر عمرش نمیتونه تو 753 00:29:43,661 --> 00:29:45,076 ‫هیچ شرکت حقوقی کار کنه. 754 00:29:45,598 --> 00:29:47,381 ‫اینجا چیو درک نمیکنم هاروی؟ 755 00:29:47,524 --> 00:29:49,381 ‫چطور اینا به تو کمک میکنه؟ 756 00:29:49,467 --> 00:29:50,559 ‫نمیکنه 757 00:29:50,645 --> 00:29:52,165 ‫فقط فکر نکنم دلیلی باشه که 758 00:29:52,251 --> 00:29:54,068 ‫اونم بخواد جلوی جوخه اعدام قرار بگیره. 759 00:29:55,388 --> 00:29:57,466 ‫فقط ازت میخوام 760 00:29:57,692 --> 00:29:59,123 ‫ازش حفاظت کنی... 761 00:29:59,723 --> 00:30:01,425 ‫همونطور که از تو محافظت کرد. 762 00:30:04,035 --> 00:30:05,644 ‫اه نه نه نه 763 00:30:05,730 --> 00:30:08,248 ‫تو بودی که پیشنهادو قبول کردی ‫[هشت سال قبل] 764 00:30:08,453 --> 00:30:10,035 ‫آره ولی بعد تو رفتی یه شرکت دیگه. ‫[هشت سال قبل] 765 00:30:10,121 --> 00:30:11,658 ‫چون اونموقع، 766 00:30:11,744 --> 00:30:13,457 ‫مردی مثل منو استخدام نمیکردن، 767 00:30:13,589 --> 00:30:15,038 ‫مهم نیست تو چه دانشکده‌ای رفتم. 768 00:30:15,124 --> 00:30:16,508 ‫من میگرفتمت. 769 00:30:16,682 --> 00:30:17,925 ‫اونا جسیکارو استخدام کردن. 770 00:30:18,206 --> 00:30:20,769 ‫چند سال بعدش. نمیتونستم ‫منتظر بمونم. 771 00:30:21,374 --> 00:30:24,207 ‫هنوز فکر میکنم شرکت خوبی میساختیم. 772 00:30:24,702 --> 00:30:25,852 ‫زین هاردمن. 773 00:30:25,937 --> 00:30:27,519 ‫وایسا چرا اسم تو اول؟ 774 00:30:27,605 --> 00:30:28,785 ‫تو گذاشتی اسم جسیکا بره اول. 775 00:30:28,871 --> 00:30:30,888 ‫تو به رند و کالدور اجازه دادی. 776 00:30:31,089 --> 00:30:32,290 ‫آره راست میگی 777 00:30:32,376 --> 00:30:34,526 ‫مجبور نیستم اسمم اول بیاد ‫جایگاهمو میدونم. 778 00:30:34,612 --> 00:30:36,808 ‫قبوله، مال تو. هاردمن زین. 779 00:30:36,894 --> 00:30:38,525 ‫نه، الان دیگه نمیخوام. 780 00:30:38,868 --> 00:30:41,174 ‫یه لحظه ببخشید دنیل. 781 00:30:47,012 --> 00:30:48,061 ‫کامرون؟ 782 00:30:48,209 --> 00:30:50,376 ‫رابرت، خبرایی داشتم 783 00:30:50,462 --> 00:30:52,525 ‫و فکر کردم باید بهت زنگ بزنم. 784 00:31:05,133 --> 00:31:07,394 ‫خواهش میکنم بهش نگو. 785 00:31:10,647 --> 00:31:11,822 ‫رابرت، هرچی که هست، 786 00:31:11,908 --> 00:31:14,393 ‫-امروز باید شهادت بدم. ‫- میدونم. 787 00:31:15,462 --> 00:31:16,760 ‫خب چی شده؟ 788 00:31:16,907 --> 00:31:18,010 ‫یادته وقتی بهت گفتم 789 00:31:18,096 --> 00:31:20,004 ‫نمیتونستم کاری که کردمو جبران کنم؟ 790 00:31:20,090 --> 00:31:21,676 ‫فکر کنم بتونم. 791 00:31:21,930 --> 00:31:23,041 ‫ولی به کمک تو نیاز دارم، 792 00:31:23,127 --> 00:31:25,655 ‫و شاید از کاری که میخوام خوشت نیاد. 793 00:31:25,942 --> 00:31:27,066 ‫خب میدونم چه حسی 794 00:31:27,152 --> 00:31:29,045 ‫داره وقتی باری روی دوشت هست. 795 00:31:29,381 --> 00:31:31,365 ‫و اگه بتونم کمک کنم برداریش، 796 00:31:31,733 --> 00:31:34,514 ‫چرا بهم نمیگی میخوای چیکار کنی؟ 797 00:31:38,036 --> 00:31:40,295 ‫توماس ‫- میتونم بیام تو؟ 798 00:31:40,428 --> 00:31:41,664 ‫البته. 799 00:31:42,272 --> 00:31:43,920 ‫داشتم برای امروز صبح آماده میشدم. 800 00:31:44,006 --> 00:31:46,741 ‫میدونم. میخواستم درمورد همین حرف بزنم. 801 00:31:47,934 --> 00:31:50,553 ‫ببین، اگه درمورد ملاقات لوئیس با توئه، 802 00:31:50,639 --> 00:31:52,131 ‫اگه میدونستم میخواست اینکارو بکنه... 803 00:31:52,217 --> 00:31:53,412 ‫درمورد ملاقات لوئیس نیست، 804 00:31:53,498 --> 00:31:56,186 ‫درمورد ام... ‫اومدن هاروی اسپکتر پیش منه. 805 00:31:56,627 --> 00:31:58,920 ‫- هاروی اومد دیدنت؟ ‫- دیشب. 806 00:31:59,597 --> 00:32:01,889 ‫- چی گفت؟ ‫- خب، رسماً گفت 807 00:32:01,975 --> 00:32:03,194 ‫میخواد بخاطر تو روی 808 00:32:03,280 --> 00:32:04,256 ‫ریل قطار دراز بکشه، 809 00:32:04,342 --> 00:32:07,592 ‫و میخواست من طناباشو محکم ببندم. 810 00:32:08,640 --> 00:32:10,420 ‫خب... نمیدونم 811 00:32:10,534 --> 00:32:11,915 ‫دقیقاً این یعنی چی... 812 00:32:12,001 --> 00:32:13,467 ‫براش کی هستی؟ 813 00:32:15,930 --> 00:32:17,428 ‫نمیدونم چطور جوابشو بدم. 814 00:32:17,514 --> 00:32:19,983 ‫درک کردم وقتی لوئیس اومد پیشم. 815 00:32:20,156 --> 00:32:21,420 ‫این فاش بشه به شرکتش آسیب میزنه 816 00:32:21,506 --> 00:32:22,420 ‫به شریکش آسیب میزنه. 817 00:32:22,506 --> 00:32:23,636 ‫و نمیخواست همچین اتفاقی بیافته 818 00:32:23,721 --> 00:32:26,131 ‫ولی بعد هاروی میاد پیش من و... 819 00:32:27,055 --> 00:32:29,038 ‫به نظر فقط به تو اهمیت میداد. 820 00:32:29,838 --> 00:32:32,752 ‫پس اگه نمیتونی بهم بگی تو براش کی هستی شاید... 821 00:32:33,153 --> 00:32:35,619 ‫بتونی بهم بگی اون برای تو کیه. 822 00:32:37,097 --> 00:32:39,197 ‫نمیدونم اون کیه توماس. 823 00:32:41,298 --> 00:32:42,700 ‫فقط میدونم اون کسیه که 824 00:32:42,786 --> 00:32:46,298 ‫نمیتونم از خاطرم پاکش کنم. 825 00:32:48,862 --> 00:32:50,573 ‫ولی میخوام. 826 00:32:52,083 --> 00:32:54,767 ‫و میخواستم، و به ظاهر سعی کردم 827 00:32:54,852 --> 00:32:57,142 ‫وقتی بهت گفتم چه خبر شده. 828 00:32:58,510 --> 00:33:00,274 ‫ولی حقیقت اینه که، نمیدونم 829 00:33:00,360 --> 00:33:02,728 ‫اصلاً بتونم یا نه. 830 00:33:08,286 --> 00:33:11,314 ‫توماس کسل به من دست داد ‫و به معامله بله گفت. 831 00:33:11,400 --> 00:33:13,784 ‫اون هیچ دلیلی نداشت که منصرف بشه 832 00:33:13,920 --> 00:33:16,025 ‫تا اینکه «هاروی اسپکتر» بهش دلیل داد. 833 00:33:16,111 --> 00:33:17,742 ‫وقتی با این اتهامات رفتی پیشش، 834 00:33:17,828 --> 00:33:19,062 ‫چیکار کرد؟ 835 00:33:19,611 --> 00:33:21,619 ‫به هیئتم رشوه داد و باعث اخراجم شد. 836 00:33:21,705 --> 00:33:22,738 ‫رشوه نبود. 837 00:33:22,823 --> 00:33:24,393 ‫همون توافقی بود که اول به تو پیشنهاد کردیم. 838 00:33:24,479 --> 00:33:25,963 ‫همراه ادله ساختگی درمورد 839 00:33:26,049 --> 00:33:28,277 ‫کسلر که به خاطر خطاهای اداری بود. 840 00:33:28,362 --> 00:33:30,697 ‫محتویات اون پیشنهاد اینجا قابل بحث نیست. 841 00:33:30,812 --> 00:33:33,897 ‫که یعنی حاضرین داستانتونُ عوض کنین؟ 842 00:33:34,068 --> 00:33:35,299 ‫تا جایی که به من مربوطه، 843 00:33:35,385 --> 00:33:36,963 ‫وقتشه که بریم سر اصل مطلب. 844 00:33:37,130 --> 00:33:38,697 ‫هاروی اسپکترُ فرامیخونم. 845 00:33:40,574 --> 00:33:41,957 ‫اون کجاست؟ 846 00:33:42,042 --> 00:33:43,939 ‫گفت براش مهم نیست که احضار شده یا نه. 847 00:33:44,025 --> 00:33:45,127 ‫نمیتونست تماشا کنه. 848 00:33:45,212 --> 00:33:46,940 ‫تو میخوای چیکار کنی؟ 849 00:33:47,220 --> 00:33:48,635 ‫نمیدونم 850 00:33:49,164 --> 00:33:50,885 ‫وقتی سایمون لو بهت گفت 851 00:33:50,985 --> 00:33:52,729 ‫از توماس کسلر برای بازارگرمی استفاده میکنه، 852 00:33:52,815 --> 00:33:54,158 ‫کسلر از قرارداد خارج شد. 853 00:33:54,244 --> 00:33:56,627 ‫- دلیلش چی بود؟ ‫- اگه میپرسی 854 00:33:56,713 --> 00:33:59,393 ‫درمورد برنامه‌های موکلم ‫بهش گفتم، نگفتم. 855 00:33:59,479 --> 00:34:01,243 ‫- پس چطور فهمید؟ ‫- نمیدونم 856 00:34:01,329 --> 00:34:02,879 ‫شاید "رستوریشن" بهش خبر داد. 857 00:34:03,097 --> 00:34:04,980 ‫شاید سر میز شام از کسی شنید. 858 00:34:05,065 --> 00:34:06,849 ‫یا شاید همون چرندیات خطای اداری 859 00:34:06,934 --> 00:34:09,291 ‫بود که یه بار بهم گفتی ‫- چیزی که چرنده، 860 00:34:09,377 --> 00:34:12,244 ‫اینه که من اطلاعات ویژه موکلمو به 861 00:34:12,330 --> 00:34:14,384 ‫موکل دیگه نگفتم، ولی... 862 00:34:14,572 --> 00:34:16,150 ‫باز هم درخواست دادخواهی کرد، 863 00:34:16,236 --> 00:34:18,557 ‫و اینکارو کرد چون میدونست فروشگاههای پیرپانت 864 00:34:18,643 --> 00:34:21,143 ‫شکایتشون علیه من رو ادامه نمیدن 865 00:34:21,229 --> 00:34:22,432 ‫چون پایه و اساس نداشت. 866 00:34:22,518 --> 00:34:24,291 ‫ادامه ندادن چون بهشون پول دادی. 867 00:34:24,385 --> 00:34:26,298 ‫آقای اسپکتر، آقای هاردمن درست میگن. 868 00:34:26,384 --> 00:34:28,087 ‫باورش برام سخته که توماس کسلر 869 00:34:28,173 --> 00:34:29,772 ‫توسط اداره شما آگاه نشده. 870 00:34:29,857 --> 00:34:32,337 ‫پس ازتون میپرسم... ‫جوابتون همینه؟ 871 00:34:32,423 --> 00:34:35,408 ‫این واقعیتُ قبول دارم که ‫اون باید کاری که کردمُ ثابت کنه. 872 00:34:35,524 --> 00:34:37,207 ‫مجبور نیستم کاری که نکردمو ثابت کنم. 873 00:34:37,339 --> 00:34:40,853 ‫پس میگم وقتشه یه نفر دیگه رو فرابخونیم. 874 00:34:41,731 --> 00:34:45,267 ‫اقای ویلیامز، آیا شما 875 00:34:45,371 --> 00:34:47,814 ‫توماس کسلرُ آگاه کردین که از شرکتش برای 876 00:34:47,900 --> 00:34:49,158 ‫بازارگرمی سوءاستفاده میشه؟ 877 00:34:49,244 --> 00:34:50,665 ‫نه اینکارو نکردم. 878 00:34:50,759 --> 00:34:52,205 ‫پس حقیقت داره 879 00:34:52,291 --> 00:34:54,353 ‫که آقای کسلرخبر داشت که ‫مورد سوءاستفاده قرار گرفته؟ 880 00:34:54,518 --> 00:34:56,509 ‫نمیتونم بگم موکلم چی میدونسته یا نمیدونسته. 881 00:34:56,620 --> 00:34:57,939 ‫پس بیا درمورد چیزی که ‫شما میدونستی حرف بزنیم. 882 00:34:58,025 --> 00:34:59,735 ‫شما مالک اصلیشو قانع کردین 883 00:34:59,820 --> 00:35:01,158 ‫تا بهش معامله بهتری پیشنهاد بده مگه نه؟ 884 00:35:01,244 --> 00:35:03,650 ‫بله درسته، و استفاده از پیشنهاد پیرپانت 885 00:35:03,757 --> 00:35:05,423 ‫برای گرفتن معامله بهتر برای ‫موکلم کار اشتباهی نیست. 886 00:35:05,509 --> 00:35:06,509 ‫اونها همینکارو با ما میکردن. 887 00:35:06,594 --> 00:35:08,595 ‫آره ولی تفاوتش اینه که وقتی ‫پیشنهادو گرفت، 888 00:35:08,681 --> 00:35:10,881 ‫قبول نکرد، چرا اینکارو کرد؟ 889 00:35:12,566 --> 00:35:14,040 ‫چون ‫چون... 890 00:35:14,126 --> 00:35:15,251 ‫چی؟ 891 00:35:15,402 --> 00:35:16,979 ‫چرا یه مرد باید پیشنهاد بهترو رد کنه 892 00:35:17,065 --> 00:35:19,103 ‫و یه تبلیغ تو روزنامه بزنه و از 893 00:35:19,189 --> 00:35:20,890 ‫ارزش امانت داری در مقابل 894 00:35:20,975 --> 00:35:22,197 ‫منفعت تبلیغ کنه؟ 895 00:35:22,283 --> 00:35:24,261 ‫به خاطر اینکه میدونست 896 00:35:24,347 --> 00:35:26,665 ‫سایمون لو داشته چیکار میکرده، ‫و میدونستی که میدونست. 897 00:35:26,751 --> 00:35:28,763 ‫و بهت یادآوری میکنم از ‫توماس کسلر میخوام، 898 00:35:28,849 --> 00:35:29,775 ‫و اون حقیقتُ بهم میگه، 899 00:35:29,861 --> 00:35:31,915 ‫چون اون مرد معتبریه. 900 00:35:32,580 --> 00:35:34,737 ‫خیلی خب، میدونستم. 901 00:35:34,837 --> 00:35:37,181 ‫و به موکلم گفتم چون وظیفه من بود. 902 00:35:37,336 --> 00:35:40,926 ‫بالاخره میدونستین، چون ‫هاروی اسپکتر بهت گفت. 903 00:35:41,057 --> 00:35:44,077 ‫نه، میدونستم چون رابرت زین بهم گفت. 904 00:35:44,162 --> 00:35:45,679 ‫- چی؟ ‫- غلط کردی من گفتم! 905 00:35:45,765 --> 00:35:47,500 ‫- ببخشید رابرت نمیتونم مخفیش کنم. 906 00:35:47,586 --> 00:35:48,633 ‫تو چیزیُ مخفی نمیکنی. 907 00:35:48,719 --> 00:35:50,024 ‫من دلیلی نداشتم که حق ویژه رو نقض کنم. 908 00:35:50,110 --> 00:35:51,063 ‫چرا داشتی. 909 00:35:51,149 --> 00:35:52,891 ‫تو یه راه پیدا کردی تا از ‫هاروی اسپکتر و 910 00:35:52,977 --> 00:35:54,477 ‫لوئیس انتقام بگیری ‫چون قائم مقامیُ از تو گرفته بودن. 911 00:35:54,563 --> 00:35:55,946 ‫تو میدونستی اگه حق رو نقض کنی، 912 00:35:56,032 --> 00:35:57,688 ‫اون مقصر جلوه داده میشه ‫و تو شرکتُ صاحب میشی. 913 00:35:57,774 --> 00:35:59,313 ‫آقای رئیس، این اتهام ساختگیه. 914 00:35:59,399 --> 00:36:01,964 ‫مشخصه دارن پای یه ‫مرد بیگناهو وسط میکشن. 915 00:36:02,049 --> 00:36:04,321 ‫اگه واقعاً بیگناهه، 916 00:36:04,407 --> 00:36:06,055 ‫پس چرا یه ایمیل از رابرت زین دارم 917 00:36:06,140 --> 00:36:07,485 ‫که فریبکاری سایمون لو بهم اطلاع داده؟ ‫- چی؟ 918 00:36:08,335 --> 00:36:10,785 ‫- تو این دست داشتی؟ ‫- آقای زین. 919 00:36:11,316 --> 00:36:12,929 ‫این حقیقت داره؟ 920 00:36:15,874 --> 00:36:17,490 ‫حقیقت داره. 921 00:36:17,968 --> 00:36:19,577 ‫دیگه نمیتونم مخفیش کنم. 922 00:36:20,694 --> 00:36:22,163 ‫اه نه 923 00:36:22,546 --> 00:36:24,256 ‫اونا با هم هماهنگ کردن. 924 00:36:24,350 --> 00:36:25,795 ‫از کسلر بپرسین. 925 00:36:25,881 --> 00:36:27,857 ‫آقای کسلر، کار کی بود؟ ‫رابرت زین 926 00:36:27,956 --> 00:36:29,792 ‫یا هاروی اسپکتر؟ 927 00:36:34,549 --> 00:36:36,065 ‫فقط میدونم الکس ویلیامز 928 00:36:36,151 --> 00:36:38,003 ‫از نقشه بازارگرمی بهم گفت. 929 00:36:38,233 --> 00:36:39,717 ‫نمیدونم کی به اون گفت. 930 00:36:39,841 --> 00:36:42,475 ‫نه، «ترویس تنر» اعتراف کرد 931 00:36:42,561 --> 00:36:44,545 ‫شب قبلش هاروی بهش زنگ زد. 932 00:36:44,631 --> 00:36:45,835 ‫پس چرا اینجا نیست؟ 933 00:36:45,921 --> 00:36:48,077 ‫مشخصه که هاروی رفته سراغش! 934 00:36:48,163 --> 00:36:51,358 ‫رابرت، با اینکه این یه جرم نابخشودنیه، 935 00:36:51,475 --> 00:36:53,287 ‫بازم میخوام با قسم بگی، 936 00:36:53,521 --> 00:36:55,451 ‫این ایمیل واقعیه؟ 937 00:36:55,610 --> 00:36:56,926 ‫تو اینکارو کردی؟ 938 00:37:03,458 --> 00:37:04,583 ‫درسته. 939 00:37:06,967 --> 00:37:09,590 ‫پس حرفی در دفاع از خودت داری بگی؟ 940 00:37:09,992 --> 00:37:12,743 ‫فقط اینکه حس کردم در 941 00:37:12,961 --> 00:37:14,443 ‫اون زمان کار درستیه. 942 00:37:14,594 --> 00:37:17,013 ‫اون موقع پشیمون نبودم. 943 00:37:17,445 --> 00:37:19,115 ‫ولی الان پشیمونم. 944 00:37:19,667 --> 00:37:22,351 ‫رابرت، چرا اینکارو میکنی؟ 945 00:37:25,513 --> 00:37:27,696 ‫دارم جبران کار اشتباهمو میکنم. 946 00:37:28,068 --> 00:37:31,146 ‫خب متأسفم که میگم ولی ‫این کافی نیست. 947 00:37:31,593 --> 00:37:34,607 ‫از حالا مجوز فعالیت حقوقی شما لغو میشه. 948 00:37:34,826 --> 00:37:37,037 ‫خاتمه دادرسی. 949 00:37:50,599 --> 00:37:51,912 ‫چطور تونستی اینکارو بکنی؟ 950 00:37:51,998 --> 00:37:53,193 ‫- سامانتا ‫- تمام زندگیت 951 00:37:53,279 --> 00:37:54,162 ‫برای این کار کردی 952 00:37:54,248 --> 00:37:55,486 ‫چطور تونستی بندازیش دور؟ 953 00:37:55,571 --> 00:37:56,591 ‫من دور ننداختمش. 954 00:37:56,677 --> 00:37:57,787 ‫ازت میخوام اینو درک کنی. 955 00:37:57,873 --> 00:37:59,748 ‫خب درک نمیکنم. 956 00:37:59,834 --> 00:38:02,654 ‫چطور تونستی گناه کاری که ‫نکردیُ گردن بگیری؟ 957 00:38:02,740 --> 00:38:03,865 ‫چطور اینکارو با من کردی؟ 958 00:38:03,951 --> 00:38:05,052 ‫چون یه کار دیگه کردم، 959 00:38:05,138 --> 00:38:06,216 ‫و دیگه نمیتونم باهاش کنار بیام. 960 00:38:06,302 --> 00:38:07,618 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ 961 00:38:08,107 --> 00:38:10,240 ‫اون مردی که بهت حمله کرد... 962 00:38:10,627 --> 00:38:12,043 ‫اونی که انداختیمش زندان... 963 00:38:12,129 --> 00:38:13,941 ‫بخاطر این اینکارو کردی؟ 964 00:38:14,261 --> 00:38:16,939 ‫رابرت، اون به سزاش رسید. 965 00:38:17,025 --> 00:38:19,395 ‫اونو کشتن سامانتا. 966 00:38:19,481 --> 00:38:21,473 ‫تو سلول خودش کشته شد. 967 00:38:21,597 --> 00:38:23,168 ‫و تقصیر منه. 968 00:38:23,941 --> 00:38:25,582 ‫حالا ممکنه یه عوضی بوده باشه. 969 00:38:25,667 --> 00:38:26,816 ‫ولی اون پسر یکی بود، 970 00:38:26,902 --> 00:38:29,456 ‫و اگه بخاطر من نبود تو زندان نمیافتاد. 971 00:38:29,885 --> 00:38:31,469 ‫چرا بهم نگفتی؟ 972 00:38:31,649 --> 00:38:33,599 ‫چون بار تو نبود که به دوش بکشی. 973 00:38:33,699 --> 00:38:35,683 ‫ولی الان دارم بهت میگم. 974 00:38:35,800 --> 00:38:38,033 ‫چون میخوام که درک کنی. 975 00:38:40,549 --> 00:38:42,737 ‫این برای من رستگاریه. 976 00:38:43,855 --> 00:38:45,784 ‫بدون تو چیکار کنم؟ 977 00:38:46,355 --> 00:38:47,805 ‫تو اسمت روی دیواره 978 00:38:47,890 --> 00:38:49,628 ‫دیگه به من نیاز نداری. 979 00:38:50,825 --> 00:38:52,566 ‫حقیقت اینه که... 980 00:38:54,053 --> 00:38:56,956 ‫مدت زیادی به من نیاز نداشتی. 981 00:39:04,831 --> 00:39:06,748 ‫نمیخوام تنها باشم. 982 00:39:06,973 --> 00:39:09,128 ‫اینجا قرار نیست تنها باشی. 983 00:39:09,895 --> 00:39:14,042 ‫تو لوئیس و دانا و الکس داری. 984 00:39:14,183 --> 00:39:15,433 ‫قابل قیاس نیست. 985 00:39:15,519 --> 00:39:16,966 ‫اه میخوای مقایسه کنی؟ 986 00:39:17,052 --> 00:39:19,069 ‫من تو و هارویُ باهم دیدم. 987 00:39:19,154 --> 00:39:21,159 ‫شما دوتا نخود تو یه غلاف هستین. 988 00:39:22,034 --> 00:39:25,214 ‫برو پیشش، دنبالش کن. 989 00:39:26,040 --> 00:39:28,581 ‫و کی میدونه؟ زمان که بگذره، 990 00:39:28,667 --> 00:39:31,933 ‫شاید شما... 991 00:39:32,556 --> 00:39:34,022 ‫ما چی؟ 992 00:39:35,986 --> 00:39:37,448 ‫هیچی 993 00:39:41,452 --> 00:39:43,769 ‫حالا بیا اینجا و به ‫استادت یه بغل بده. 994 00:39:57,525 --> 00:39:59,158 ‫تو هم دنبالش میگشتی؟ 995 00:40:02,397 --> 00:40:04,737 ‫خواستم بعد از دادرسی به ‫دانا زنگ بزنم. 996 00:40:04,823 --> 00:40:07,574 ‫جواب نداد. ولی وقتی برگشتم، 997 00:40:07,847 --> 00:40:09,167 ‫شماها رفته بودین. 998 00:40:09,391 --> 00:40:11,249 ‫راستش دلیلی واسه موندن نبود. 999 00:40:13,147 --> 00:40:16,273 ‫الکس، اگه بهم میگفتی اینکارو میکنی... 1000 00:40:16,359 --> 00:40:18,570 ‫واسه همین رابرت نمیذاشت بهت بگم 1001 00:40:20,414 --> 00:40:21,984 ‫میدونم باید ازش تشکر کنم... 1002 00:40:22,070 --> 00:40:24,460 ‫- ولی باید دلیلشو بدونی ‫- آره 1003 00:40:24,941 --> 00:40:26,773 ‫- میخوام ‫- چون هاروی 1004 00:40:26,859 --> 00:40:28,687 ‫بعضی وقتا مردم بارهای سنگینی حمل میکنن 1005 00:40:28,773 --> 00:40:31,249 ‫که باید از روی دوششون ‫بذارن زمین و ارتباطی به تو هم نداره. 1006 00:40:31,908 --> 00:40:33,140 ‫چه باری؟ 1007 00:40:33,226 --> 00:40:34,845 ‫به تو هیچ ربطی نداره. 1008 00:40:35,358 --> 00:40:37,218 ‫تو دفترم ولگردی نکنین. 1009 00:40:37,466 --> 00:40:38,578 ‫دارم بازنشست میشم. 1010 00:40:38,664 --> 00:40:40,062 ‫نمردم که. 1011 00:40:40,874 --> 00:40:42,289 ‫و هاروی... 1012 00:40:42,820 --> 00:40:44,624 ‫میدونستم دارم چیکار میکنم. 1013 00:40:44,897 --> 00:40:46,468 ‫باهاش مشکلی ندارم. 1014 00:40:48,182 --> 00:40:50,132 ‫خب اگه تو مشکلی نداری، 1015 00:40:50,273 --> 00:40:52,762 ‫نظرت چیه بازنشستگیتُ جشن بگیریم، 1016 00:40:52,848 --> 00:40:55,032 ‫و بالاخره ببرمت همبرگر بخوریم؟ 1017 00:40:55,593 --> 00:40:57,267 ‫قبوله. 1018 00:40:57,655 --> 00:40:58,921 ‫ولی نه امشب. 1019 00:40:59,007 --> 00:41:00,718 ‫وقتی همچین اتفاقی میافته 1020 00:41:01,042 --> 00:41:03,539 ‫باعث میشه بفهمی واقعاً ‫چیزهای مهم چین. 1021 00:41:04,532 --> 00:41:07,179 ‫و برای من، «لارا»ست. 1022 00:41:09,382 --> 00:41:10,789 ‫هی 1023 00:41:11,298 --> 00:41:13,828 ‫مطمئنی نمیخوای بهم بگی اون بار سنگین چی بود؟ 1024 00:41:13,961 --> 00:41:16,851 ‫کافی نیست تن لشتو نجات دادم؟ 1025 00:41:17,235 --> 00:41:20,148 ‫و تازه، بیشتر مردم ساعت طلائی هدیه میگیرن. 1026 00:41:20,240 --> 00:41:22,265 ‫به من یه همبرگر کوفتی میدن. 1027 00:41:24,919 --> 00:41:26,468 ‫مجبور بودی کشش بدی؟ 1028 00:41:26,716 --> 00:41:28,687 ‫حالا باید واسش ساعت بخریم. 1029 00:41:29,518 --> 00:41:30,601 ‫هی 1030 00:41:30,965 --> 00:41:32,782 ‫تو میخوای بریم همبرگر بزنیم؟ 1031 00:41:33,420 --> 00:41:34,687 ‫ببخشید هاروی 1032 00:41:35,004 --> 00:41:36,787 ‫رابرت راست میگه 1033 00:41:36,965 --> 00:41:39,351 ‫باید برم پیش زنی که دوستش دارم. 1034 00:41:51,187 --> 00:41:53,204 ‫الان نباید بیرون جشن بگیرین؟ 1035 00:41:53,508 --> 00:41:55,926 ‫این فکرو میشه کرد ولی ازدست 1036 00:41:56,011 --> 00:41:58,265 ‫دادن رابرت لذت پیروزیُ از بین برد. 1037 00:42:01,589 --> 00:42:03,203 ‫گوش کن هاروی. 1038 00:42:03,674 --> 00:42:05,648 ‫ازت ممنونم ولی... 1039 00:42:06,084 --> 00:42:08,171 ‫نمیخوام بیای بهم سر بزنی. 1040 00:42:08,824 --> 00:42:10,609 ‫دیگه باید کجا باشم؟ 1041 00:42:14,533 --> 00:42:17,150 ‫میدونی منم استادمو از دست دادم. 1042 00:42:17,236 --> 00:42:18,890 ‫جسیکا پیرسون. 1043 00:42:19,868 --> 00:42:22,152 ‫رابرت قبلاً درموردش حرف میزد. 1044 00:42:22,381 --> 00:42:23,953 ‫اون چطور بود؟ 1045 00:42:26,070 --> 00:42:29,210 ‫بذار بگم اون اندازه رابرت تو ‫برای من ارزش داشت. 1046 00:42:29,492 --> 00:42:31,304 ‫از دست دادنش سخت بود ولی... 1047 00:42:31,511 --> 00:42:33,250 ‫آسونتر میشه. 1048 00:42:35,141 --> 00:42:37,023 ‫به من باور داشت. 1049 00:42:38,387 --> 00:42:40,031 ‫اون تنها کسی بود که 1050 00:42:40,252 --> 00:42:41,828 ‫بهم باور داشت. 1051 00:42:41,958 --> 00:42:44,776 ‫تنها کسی که خود واقعیمو دیده بود. 1052 00:42:45,127 --> 00:42:48,378 ‫تمام تجربه هام، تمام ایرداتم، 1053 00:42:48,464 --> 00:42:49,933 ‫و به هر حال قبولت کرد. 1054 00:42:50,065 --> 00:42:51,948 ‫فقط منو قبول نکرد. 1055 00:42:53,300 --> 00:42:54,800 ‫منو دوست داشت. 1056 00:42:55,159 --> 00:42:58,071 ‫پیدا کردن همچین کسی تو ‫دنیا آسون نیست. 1057 00:42:59,119 --> 00:43:00,835 ‫نه نیست. 1058 00:43:01,045 --> 00:43:03,463 ‫ینی چیکار کنم وقتی یه برد بزرگ 1059 00:43:03,712 --> 00:43:05,472 ‫یا یه باخت وحشتناک دارم. 1060 00:43:05,558 --> 00:43:08,402 ‫و تنها کسی که میخوام برم پیشش ‫و بهش بگم اینجا نیست؟ 1061 00:43:08,943 --> 00:43:10,869 ‫باید چیکار کنم؟ 1062 00:43:13,259 --> 00:43:15,610 ‫سامانتا خیلی متأسفم ولی باید برم. 1063 00:43:15,696 --> 00:43:16,909 ‫کجا؟ 1064 00:43:18,365 --> 00:43:19,807 ‫فقط باید برم. 1065 00:43:24,220 --> 00:43:31,840 ‫«:: مــتـرجـم: مرتضی ::»|^| GodBless |^| 1066 00:43:34,120 --> 00:43:41,471 ‫آخرین اخبار دنیای فیلم و سریال ‫در تلگرام و اینستاگرام ما ‫.:. @OfficialCinama .:. 1067 00:44:50,557 --> 00:44:57,554 ‫[امیدوارم از دیدن این فصل لذت برده باشید] ‫[و کمیها و کاستیهای زیرنویس رو هم ببخشید] 1068 00:44:57,984 --> 00:45:07,679 ‫.:: ارائه شده توسط وبسایتِ ::. ‫..::.. 30NAMA.com ..::..