1 00:00:00,000 --> 00:00:02,945 ‫آنچه گذشت... ‫- اسم من آندرو ملیکِ. 2 00:00:02,946 --> 00:00:04,796 ‫وقتی داشتین برای کامرون دنیس خوش خدمتی میکردین 3 00:00:04,797 --> 00:00:06,397 ‫من مجرمای واقعیُ مینداختم زندان. 4 00:00:06,398 --> 00:00:08,823 ‫شاید اونموقع منو یادتون نیومده باشه 5 00:00:08,824 --> 00:00:10,566 ‫ولی قطعاً الان منو به یاد میارین. 6 00:00:10,567 --> 00:00:12,235 ‫شان کاهیل اومد ملاقات. 7 00:00:12,236 --> 00:00:14,485 ‫- یه راهی بلده که بیارتت بیرون. ‫- به چه قیمتی؟ 8 00:00:14,486 --> 00:00:16,306 ‫میخواد جاسوسی هم سلولیتُ بکنی. 9 00:00:16,307 --> 00:00:17,808 ‫مدت سه ساله دنبال ساتر هستم. 10 00:00:17,809 --> 00:00:19,343 ‫طرف یه حرومزادۀ زرنگه. 11 00:00:19,344 --> 00:00:21,456 ‫تو هر پارتی تونستی کردی تا این انجام بشه 12 00:00:21,457 --> 00:00:23,771 ‫- الان میخوای بکشی کنار؟ ‫- درسته، چون نمیخوام تو موقعیتی باشم 13 00:00:23,772 --> 00:00:25,139 ‫که بخوام با تو تبانی کنم. 14 00:00:25,140 --> 00:00:26,902 ‫تو خلاف دستور مستقیم 15 00:00:26,903 --> 00:00:28,869 ‫من یه دادخواست ترتیب دادی؟ 16 00:00:28,870 --> 00:00:30,405 ‫نخواستم چون تو گوش نمیکردی. 17 00:00:30,406 --> 00:00:31,896 ‫برام پاپوش درست کردی. 18 00:00:31,897 --> 00:00:33,174 ‫به تمام دنیا میگم. 19 00:00:33,175 --> 00:00:35,332 ‫میتونی هرچی میخوای به دنیا بگی ویلیام. 20 00:00:35,333 --> 00:00:36,568 ‫ولی مدرکی نداری. 21 00:00:36,569 --> 00:00:38,860 ‫درهر صورت پیشنهاد میکنم این معامله رو قبول کنی. 22 00:00:38,861 --> 00:00:40,624 ‫لعنتی گفتی هر جور تونستی 23 00:00:40,625 --> 00:00:42,051 ‫ازش دفاع میکنی. 24 00:00:42,052 --> 00:00:45,030 ‫و جدی گفتم ولی میدونستم اگه فشار بیاره 25 00:00:45,031 --> 00:00:47,235 ‫هرکاری میکنم تا مایکُ آزاد کنم. 26 00:00:47,236 --> 00:00:49,171 ‫پس بیا اعتراف کنیم پای جفتمون گیره 27 00:00:49,172 --> 00:00:50,256 ‫و این کارو انجام بدیم. 28 00:00:50,257 --> 00:00:51,316 ‫توی حرومزاده. 29 00:00:51,317 --> 00:00:53,253 ‫تو هیچ آتویی از من نداری چون من کاری نکردم. 30 00:00:53,254 --> 00:00:54,310 ‫تنها سؤال اینه که 31 00:00:54,311 --> 00:00:56,099 ‫کدوم خط قرمزی که رد کردیُ 32 00:00:56,100 --> 00:00:59,158 ‫قراره به دنیا توضیح بدم؟ 33 00:01:00,159 --> 00:01:03,159 34 00:01:03,531 --> 00:01:05,541 ‫شان، اینجا چیکار میکنی؟ 35 00:01:05,542 --> 00:01:07,411 ‫فکر کردم گفتی دیگه نمیخوای منو ببینی. 36 00:01:07,412 --> 00:01:08,836 ‫باور کن اگه اندرو ملیک 37 00:01:08,837 --> 00:01:11,061 ‫حکم دستگیری منو نمیگرفت اینجا نمیومدم. 38 00:01:11,062 --> 00:01:13,185 ‫- چی؟ ‫- ادعا کرده ما برای جابه جایی 39 00:01:13,186 --> 00:01:14,887 ‫مایک راس با ویلیام ساتر دسیسه کردیم. 40 00:01:14,888 --> 00:01:16,466 ‫اومدم تا با هم هماهنگ بشیم. 41 00:01:16,467 --> 00:01:19,047 ‫میخوای با هم هماهنگ بشیم؟ 42 00:01:19,048 --> 00:01:20,636 ‫الان وکیل تو میشم. 43 00:01:20,637 --> 00:01:22,461 ‫وکیلم میشی؟ درمورد چی حرف میزنی؟ 44 00:01:22,462 --> 00:01:23,562 ‫میکروفون که نداری شان؟ 45 00:01:23,563 --> 00:01:24,930 ‫فکر کردی اومدم گیرت بندازم؟ 46 00:01:24,931 --> 00:01:26,365 ‫وانمود نکن این غیرممکن نیست. 47 00:01:26,366 --> 00:01:29,034 ‫از من خواستی برای گیر انداختن چارلز فورست من میکروفون ببندم، 48 00:01:29,035 --> 00:01:31,036 ‫و حالا ناغافل اومدی سراغم، 49 00:01:31,037 --> 00:01:32,638 ‫منو متهم به تبانی با خودت میکنی. 50 00:01:32,639 --> 00:01:34,106 ‫میدونی چیه هاروی؟ میخوای رومُ کم کنی؟ 51 00:01:34,107 --> 00:01:35,340 ‫هرطور میخوای درمورد من فکر کن، 52 00:01:35,341 --> 00:01:37,943 ‫من فکر میکنم تو باید پیشنهاد منو قبول کنی. 53 00:01:37,944 --> 00:01:39,167 ‫و این چه ظاهری داره؟ 54 00:01:39,168 --> 00:01:41,707 ‫بخاطر اتهام تبانی تو وکیل من بشی؟ 55 00:01:41,708 --> 00:01:43,481 ‫برام مهم نیست چه ظاهری داره. 56 00:01:43,482 --> 00:01:45,049 ‫منو استخدام کن تا بتونیم راحت 57 00:01:45,050 --> 00:01:47,051 ‫درمورد همه چیز حرف بزنیم. 58 00:01:47,052 --> 00:01:49,053 ‫خیلی خب هاروی، تو وکیل منی. 59 00:01:49,054 --> 00:01:51,255 ‫حالا بیا درمورد داستان حرف بزنیم. 60 00:01:53,392 --> 00:01:57,094 ‫گزارش مدیر، تاریخ 2-0-1-9 61 00:01:57,095 --> 00:01:59,664 ‫جستجو برای اسم بچه ادامه داره. 62 00:01:59,665 --> 00:02:01,399 ‫به حرف لام رسیدیم که 63 00:02:01,400 --> 00:02:02,634 ‫شیلا سه انتخاب خودشُ 64 00:02:02,635 --> 00:02:04,123 ‫تو یه ایمیل به من داد. 65 00:02:04,124 --> 00:02:06,315 ‫لوی لیت 66 00:02:06,316 --> 00:02:09,407 ‫خیلی عالیه شیلا. "جوی جودی" اسم کسیه؟ 67 00:02:09,408 --> 00:02:12,009 ‫لاینس لیت، یا میشه بذاریم لاینس واژنوس 68 00:02:12,010 --> 00:02:13,166 ‫بچه ای که دست نخورده مرد. 69 00:02:13,167 --> 00:02:14,511 ‫استر. 70 00:02:14,512 --> 00:02:15,712 ‫اینجا چیکار میکنی؟ 71 00:02:15,713 --> 00:02:18,736 ‫میدونم دیر وقته لوئیس ولی امیدوار بودم بتونیم حرف بزنیم. 72 00:02:18,737 --> 00:02:19,783 ‫البته. 73 00:02:19,784 --> 00:02:22,119 ‫قضیۀ ادغامه که میخواستی بهش یه نگاه بندازی؟ 74 00:02:22,120 --> 00:02:23,426 ‫- درسته. ‫- خب حدس بزن چی؟ 75 00:02:23,427 --> 00:02:24,521 ‫من نگاه کردم. 76 00:02:24,522 --> 00:02:26,623 ‫و توافق محکم و استواره. 77 00:02:26,624 --> 00:02:29,758 ‫پس دلیلی نداره که هیئت رئیسۀ من ردش کنه؟ 78 00:02:29,759 --> 00:02:31,727 ‫- نه دلیلی نیست. ‫- لعنتی. 79 00:02:31,728 --> 00:02:33,030 ‫استر چی شده؟ 80 00:02:33,031 --> 00:02:34,531 ‫لوئیس میخوام یه چیزی بهت بگم. 81 00:02:34,532 --> 00:02:37,435 ‫باید بهم قول بدی به کسی نمیگی 82 00:02:37,436 --> 00:02:39,203 ‫و بخاطرش عصبانی نمیشی. 83 00:02:39,204 --> 00:02:40,364 ‫استر نمیفهمم. 84 00:02:42,441 --> 00:02:45,553 ‫15 سال پیش، پال ریچموند به من حمله کرد. 85 00:02:45,554 --> 00:02:46,643 ‫چی؟ 86 00:02:46,644 --> 00:02:47,968 ‫ولی همیشه میگفتی اون معلمته. 87 00:02:47,969 --> 00:02:51,437 ‫اون شب دیگه معلم من نبود لوئیس. 88 00:02:51,438 --> 00:02:53,614 ‫ما تو یه کنفرانسی در میامی بودیم. 89 00:02:53,615 --> 00:02:54,930 ‫ازم خواست بیام اتاقش. 90 00:02:54,931 --> 00:02:57,042 ‫بعدش دیدم دستاش روی منه. 91 00:02:57,043 --> 00:02:59,022 ‫و وقتی کنارش زدم و گفتم بس کنه، 92 00:02:59,023 --> 00:03:01,856 ‫عصبانی شد و گفت داشتم بهش نخ میدادم. 93 00:03:01,857 --> 00:03:03,961 ‫و سعی کرد به من تجاوز کنه. 94 00:03:04,996 --> 00:03:06,162 ‫بعدش چی؟ 95 00:03:06,163 --> 00:03:07,998 ‫هرچه سریعتر از اونجا فرار کردم، 96 00:03:07,999 --> 00:03:10,066 ‫رفتم اتاقم و بالا آوردم. 97 00:03:10,067 --> 00:03:12,654 ‫نمیتونم بذارم بیام تو شرکتم لوئیس. 98 00:03:12,655 --> 00:03:14,137 ‫نه نمیتونی. 99 00:03:14,138 --> 00:03:16,239 ‫برای همین میری پیش هیئت رئیسه 100 00:03:16,240 --> 00:03:17,887 ‫و بهشون میگی اون مادرزنده باهات چیکار کرد. 101 00:03:17,888 --> 00:03:20,309 ‫نه. اینکارو نمیکنم. 102 00:03:20,310 --> 00:03:21,467 ‫چرا نه؟ 103 00:03:21,468 --> 00:03:23,345 ‫چون 15 سال پیش اتفاق افتاد. 104 00:03:23,346 --> 00:03:24,724 ‫و از اونجایی که دقت نکردی 105 00:03:24,725 --> 00:03:26,983 ‫زنی که این ادعارو میکنه انگ فحشا بهش میزنند. 106 00:03:26,984 --> 00:03:28,317 ‫میدونم استر، ولی... 107 00:03:28,318 --> 00:03:30,185 ‫لوئیس بهت گفتم چه اتفاقی افتاد 108 00:03:30,186 --> 00:03:32,154 ‫و اولین حرفت این بود که، 109 00:03:32,155 --> 00:03:34,690 ‫"ولی او معلم تو بود." 110 00:03:34,691 --> 00:03:36,325 ‫تو برادر منی و اینو گفتی. 111 00:03:36,326 --> 00:03:38,327 ‫از بقیه چه انتظاری داری؟ 112 00:03:38,328 --> 00:03:40,229 ‫خب نمیتونم بذارم همینطوری در بره! 113 00:03:40,230 --> 00:03:42,665 ‫لوئیس میدونم میخوای سرشُ قطع کنی 114 00:03:42,666 --> 00:03:46,669 ‫ولی ازت میخوام این توافقُ ناپدید کنی. 115 00:03:53,910 --> 00:03:56,285 ‫قبل از اینکه چیزی بگی، متأسفم که خیلی طول کشید. 116 00:03:56,286 --> 00:03:58,379 ‫چی شده؟ رفتی شراب بسازی؟ 117 00:03:58,380 --> 00:04:00,348 ‫جای که رفتم اون بطری که میخواستمُ نداشت. 118 00:04:00,349 --> 00:04:02,350 ‫اه، ساحل رون سال 85 119 00:04:02,351 --> 00:04:05,119 ‫این یه بطری شراب ممتازه. 120 00:04:05,120 --> 00:04:07,328 ‫غیرممکنه دلیل دیر کردنت این بوده. 121 00:04:07,329 --> 00:04:09,748 ‫- دانا چی میخوای بگی؟ ‫- ویسکی برات مهمه هاروی. 122 00:04:09,749 --> 00:04:11,225 ‫ولی شراب خیلی نه، 123 00:04:11,226 --> 00:04:13,695 ‫که یعنی یه چیزی جلوتُ گرفت. 124 00:04:13,696 --> 00:04:16,031 ‫و اگه از من مخفیش میکنی پس حتماً جدیه. 125 00:04:16,032 --> 00:04:17,599 ‫باشه. 126 00:04:17,600 --> 00:04:19,683 ‫رفتم بیرون و وقتی برگشتم 127 00:04:19,684 --> 00:04:21,536 ‫کاهیل منتظرم بود. 128 00:04:21,537 --> 00:04:23,071 ‫ملیک به اتهام تبانی 129 00:04:23,072 --> 00:04:24,823 ‫دو سال پیش با من افتاده دنبالش. 130 00:04:24,824 --> 00:04:26,214 ‫اه خدای من این درموردِ مایک. 131 00:04:26,215 --> 00:04:29,277 ‫- درسته ولی دانا... ‫- نگو ولی دانا. 132 00:04:29,278 --> 00:04:32,088 ‫هاروی، اندرو ملیک به شان کاهیل اهمیت نمیده 133 00:04:32,089 --> 00:04:33,653 ‫اگه اینکارو میکنه چون دنبال تو افتاده. 134 00:04:33,654 --> 00:04:34,878 ‫فکر کردی اینو نمیدونم؟ 135 00:04:34,879 --> 00:04:35,970 ‫میدونم میدونی 136 00:04:35,971 --> 00:04:37,385 ‫ولی نمیخواستی درموردش بهم بگی 137 00:04:37,386 --> 00:04:38,442 ‫و میخوام دلیلشو بدونم. 138 00:04:38,443 --> 00:04:39,843 ‫چون نمیخواستم نگران بشی. 139 00:04:42,124 --> 00:04:43,591 ‫ینی چون خودت نگرانی. 140 00:04:43,592 --> 00:04:45,714 ‫اگه شان قبول نمیکرد من وکیلش بشم، 141 00:04:45,715 --> 00:04:46,771 ‫نگران میشدم. 142 00:04:46,772 --> 00:04:48,363 ‫ولی قبول کرد. پس مشکلی نیست. 143 00:04:48,364 --> 00:04:50,064 ‫خوبه؟ تو اصلاً نمیدونی ملیک چی داره. 144 00:04:50,065 --> 00:04:51,247 ‫دانا، میدونم با چی طرفیم 145 00:04:51,248 --> 00:04:53,134 ‫ولی نمیتونم بذارم به من شک کنی. 146 00:04:53,135 --> 00:04:54,668 ‫من بهت شک نمیکنم هاروی 147 00:04:54,669 --> 00:04:56,236 ‫فقط کل این ماجرا بسته 148 00:04:56,237 --> 00:04:58,171 ‫به اینه که تو و شان کنار هم بمونید. 149 00:04:58,172 --> 00:04:59,650 ‫واقعاً فکر کردی میتونیم بهش اعتماد کنیم؟ 150 00:04:59,651 --> 00:05:00,679 ‫همینو بهت میگم. 151 00:05:00,680 --> 00:05:01,943 ‫من چارۀ دیگه ای داریم. 152 00:05:02,944 --> 00:05:10,784 ‫ترجمه از مرتضی godbless ‫@filmvill 153 00:05:34,322 --> 00:05:35,643 ‫عالیجناب این ظالمانه ست 154 00:05:35,644 --> 00:05:37,930 ‫هاروی اسپکتر نمیتونه وکیل شان کاهیل باشه. 155 00:05:37,931 --> 00:05:39,417 ‫اونا از امتیاز ویژه وکیل-موکلی 156 00:05:39,418 --> 00:05:40,651 ‫استفاده میکنند تا از زیر تبانی 157 00:05:40,652 --> 00:05:42,319 ‫که مرتکب شدند فرار کنند. 158 00:05:42,320 --> 00:05:44,967 ‫نه مرتکب شدن بلکه اتهام به ارتکاب 159 00:05:44,968 --> 00:05:47,326 ‫و این چه فرقی با توافق توافق دفاع مشترک داره؟ 160 00:05:47,327 --> 00:05:48,357 ‫بهت میگم فرقش چیه: 161 00:05:48,358 --> 00:05:49,728 ‫تو برای دادرسی غلط اینکارو میکنی. 162 00:05:49,729 --> 00:05:52,009 ‫چون وقتی برنده بشم دقیقاً همین ادعارو میکنه. 163 00:05:52,010 --> 00:05:55,100 ‫عالیجناب. اگه او این پرونده رو بده دست یکی دیگه 164 00:05:55,101 --> 00:05:57,529 ‫من همین الان از وکالت آقای کاهیل کنار میکشم، 165 00:05:57,530 --> 00:05:59,445 ‫ولی اینکارو نمیکنه چون هیچکس دیگه دستش نمیگیره. 166 00:05:59,446 --> 00:06:00,660 ‫من از پرونده ای که هشت ماهه 167 00:06:00,661 --> 00:06:01,928 ‫روش کار کردم کنار نمیکشم. 168 00:06:01,929 --> 00:06:04,521 ‫اگه اینقدر مطمئنی من اینکارو کردم ‫چرا نیومدی سراغ من؟ 169 00:06:04,522 --> 00:06:05,889 ‫چون روی یه صید بزرگتر تمرکز کردم. 170 00:06:05,890 --> 00:06:07,741 ‫این چرندیاته. از من شکایت نمیکنی 171 00:06:07,742 --> 00:06:09,665 ‫چون میدونی ظاهر یجور انتقام گیری داره. 172 00:06:09,666 --> 00:06:11,606 ‫خیلی خب کافیه. 173 00:06:11,607 --> 00:06:12,721 ‫آیا حاضرید از حق 174 00:06:12,722 --> 00:06:15,821 ‫دادرسی غلط چشم پوشی کنید آقای کاهیل؟ 175 00:06:15,822 --> 00:06:16,846 ‫درسته. 176 00:06:16,847 --> 00:06:18,250 ‫پس متأسفانه او حق مشاورۀ 177 00:06:18,251 --> 00:06:20,441 ‫به انتخاب خودش رو داره آقای ملیک. 178 00:06:20,442 --> 00:06:24,934 ‫و من اسنادُ تا یه ساعت دیگه در دفترش میخوام. 179 00:06:28,571 --> 00:06:30,595 ‫هی، فکر کردی میتونه نجاتت بده، 180 00:06:30,596 --> 00:06:32,319 ‫ولی تو برای اون مهم نیستی. 181 00:06:32,320 --> 00:06:33,986 ‫اون فقط به خودش اهمیت میده. 182 00:06:36,511 --> 00:06:38,179 ‫اگه قرار بود تو این قضیه کنار هم باشیم، 183 00:06:38,180 --> 00:06:40,181 ‫چرا گفتی داوطلبانه کنار میکشی؟ 184 00:06:40,182 --> 00:06:41,601 ‫شان، برای رسوندن منظورم اینکارو کردم. 185 00:06:41,602 --> 00:06:42,870 ‫هرگز اینو قبول نمیکرد. 186 00:06:42,871 --> 00:06:44,709 ‫و اگر قبول میکرد من تنها میشدم. 187 00:06:44,710 --> 00:06:46,443 ‫پس دفعۀ بعد که خواستی دلبخواهی کار کنی 188 00:06:46,444 --> 00:06:47,753 ‫چطوره قبلش با من هماهنگ کنی؟ 189 00:06:47,754 --> 00:06:49,055 ‫باشه حتماً. 190 00:06:49,056 --> 00:06:50,190 ‫حالا بیا برگردیم به دفتر 191 00:06:50,191 --> 00:06:51,824 ‫چون با شناختی که از ملیک دارم 192 00:06:51,825 --> 00:06:54,105 ‫قراره یجور ادعای واهی تو این اسناد باشه. 193 00:06:56,531 --> 00:06:58,009 ‫هرکاری میکنی، 194 00:06:58,010 --> 00:06:59,171 ‫یه کار مهمتر دارم. 195 00:06:59,172 --> 00:07:01,512 ‫اگه اینطوره در اختیارتم. چی لازم داری؟ 196 00:07:01,513 --> 00:07:03,847 ‫یه دلیل قانونی برای جلوگیری از یک ادغام و تملک. 197 00:07:05,350 --> 00:07:06,684 ‫این شرکت استرِ. 198 00:07:06,685 --> 00:07:08,319 ‫درسته قبلاً برای مردی کار میکرد 199 00:07:08,320 --> 00:07:09,498 ‫که صاحب اون یکی شرکته 200 00:07:09,499 --> 00:07:11,723 ‫و بذار بگیم اونا مثل آب و روغن هستند. 201 00:07:11,724 --> 00:07:13,758 ‫اگه حقیقت داره چرا میخواد با اون ادغام بشه؟ 202 00:07:13,759 --> 00:07:15,759 ‫چون خواهرم یه تاجر نابغه ست 203 00:07:15,760 --> 00:07:17,861 ‫و آسون ترین راهی که اون عوضی بتونه پول دربیاره 204 00:07:17,862 --> 00:07:19,663 ‫اینه که خواهرمُ زین کنه. 205 00:07:19,664 --> 00:07:21,398 ‫حالا میخوای کمک کنی حلش کنیم یا نه؟ 206 00:07:21,399 --> 00:07:22,666 ‫- معلومه میخوام. ‫- خوبه، 207 00:07:22,667 --> 00:07:24,034 ‫چون یه دادخواست کارو سخت میکنه، 208 00:07:24,035 --> 00:07:25,703 ‫ولی چارۀ دیگه ای نمیبینم. 209 00:07:25,704 --> 00:07:27,605 ‫- بقیه مدعیا چی میشن؟ ‫- نه. دیگه دیر شده. 210 00:07:27,606 --> 00:07:28,639 ‫هیئت رئیسه پیشنهاد گرفت 211 00:07:28,640 --> 00:07:30,608 ‫و هیچکسی الماس بهتری پیشنهاد نداده. 212 00:07:30,609 --> 00:07:32,576 ‫لوئیس، وقتی پای الماس میاد وسط، 213 00:07:32,577 --> 00:07:33,910 ‫بزرگتر همیشه بهتر نیست. 214 00:07:33,911 --> 00:07:35,846 ‫برش و رنگش هست... 215 00:07:35,847 --> 00:07:37,438 ‫و شفافیت، 216 00:07:37,439 --> 00:07:40,117 ‫که یعنی اون 30% پاداش تاوان یه چیزی هست. 217 00:07:40,118 --> 00:07:41,825 ‫بنابراین اگه میخوایم این معامله رو 218 00:07:41,826 --> 00:07:44,054 ‫متوقف کنیم فقط باید بفهمیم چی هست. 219 00:07:47,892 --> 00:07:49,560 ‫فی، اگه اومدی ازم تشکر کنی 220 00:07:49,561 --> 00:07:51,194 ‫که تو رو با کانون در ننداختم 221 00:07:51,195 --> 00:07:52,729 ‫الان حسابی سرم شلوغه. 222 00:07:52,730 --> 00:07:54,064 ‫به گفته آندرو ملیک 223 00:07:54,065 --> 00:07:55,188 ‫تو باید کلی وقت داشته باشی. 224 00:07:55,189 --> 00:07:56,969 ‫باورم نمیشه. بهت زنگ زد؟ 225 00:07:56,970 --> 00:07:58,007 ‫بله زد. 226 00:07:58,008 --> 00:07:59,494 ‫اون میخواد از این پرونده کنار بری 227 00:07:59,495 --> 00:08:01,204 ‫و منم موافقت کردم. ‫- باشه. 228 00:08:01,205 --> 00:08:02,705 ‫میدونم تو یه وکیل واقعی نیستی 229 00:08:02,706 --> 00:08:04,707 ‫پس بذار برات هجی کنم. 230 00:08:04,708 --> 00:08:07,878 ‫ازت استفاده میکنه چون میدونه میتونم شکستش بدم. 231 00:08:07,879 --> 00:08:10,080 ‫برام مهم نیست چیکار میکنه. نمیخوام پرونده دست تو باشه. 232 00:08:10,081 --> 00:08:12,405 ‫الان رفتم دادگاه تا بتونم وکیل شان بشم 233 00:08:12,406 --> 00:08:13,976 ‫قرار نیست همینطوری ردش کنم. 234 00:08:13,977 --> 00:08:16,886 ‫و منم نمیگم باید ردش کنیم. من وکیلش میشم. 235 00:08:16,887 --> 00:08:17,921 ‫تو؟ 236 00:08:17,922 --> 00:08:19,923 ‫من با دوتا دست بسته 237 00:08:19,924 --> 00:08:22,058 ‫و قل و زنجیر به پام میتونم وکیل بهتری از تو باشم. 238 00:08:22,059 --> 00:08:24,894 ‫نه نمیشی چون تو با اون مرد تبانی کردی. 239 00:08:24,895 --> 00:08:27,062 ‫منافع شما در تداخل همدیگه ست. 240 00:08:27,063 --> 00:08:28,764 ‫به قول دیگه فکر میکنی من انجامش دادم. 241 00:08:28,765 --> 00:08:31,500 ‫فکر نمیکنم انجامش دادی خوندم. 242 00:08:31,501 --> 00:08:33,391 ‫درمورد چی حرف میزنی؟ 243 00:08:33,392 --> 00:08:35,493 ‫ملیک یه شهادت نامه از کوین میلر 244 00:08:35,494 --> 00:08:38,552 ‫داره که قسم میخوره تو با شان کاهیل تبانی کردی 245 00:08:38,553 --> 00:08:40,812 ‫تا مایک راسُ از زندان بکشی بیرون. 246 00:08:40,813 --> 00:08:43,905 ‫یه بار بهم گفتی آقای میلرُ از یه گیر نجات دادی. 247 00:08:43,906 --> 00:08:45,729 ‫خب الان میدونم اون گیر چی بوده 248 00:08:45,730 --> 00:08:47,158 ‫و به چه قیمتی نجاتش دادی. 249 00:08:47,159 --> 00:08:50,223 ‫خب میدونی چیه؟ به من اتهام نزدن به شان زدن. 250 00:08:50,224 --> 00:08:52,855 ‫و اگه میخوای درخواست رد اختیار گرفتن 251 00:08:52,856 --> 00:08:54,990 ‫یه وکیل به موکلم بدی خب زودباشه. 252 00:08:54,991 --> 00:08:58,562 ‫ولی تا اونموقع، من کارای واقعی برای رسیدن دارم. 253 00:09:01,577 --> 00:09:03,865 ‫لوئیس! چه افتخاری که بعد از اینهمه سال 254 00:09:03,866 --> 00:09:05,358 ‫برادر استرُ میبینم. 255 00:09:05,359 --> 00:09:07,556 ‫فهمیدم درمورد ادغام سؤالاتی داری. 256 00:09:07,557 --> 00:09:08,955 ‫نیومدم سؤال بپرسم پاول. 257 00:09:08,956 --> 00:09:11,414 ‫اومدم بهت بگم ادغام انجام نمیشه. 258 00:09:11,415 --> 00:09:13,833 ‫خب این خبر جدیدیه. 259 00:09:13,834 --> 00:09:14,923 ‫همونطور که برای ما خبر 260 00:09:14,924 --> 00:09:16,714 ‫جدیدی بود که کارپرداز تو در آستانۀ ورشکستگی قرار داره. 261 00:09:16,715 --> 00:09:18,772 ‫تو دنبال یه شاهراه میگردی و دقیقاً قضیه از این قراره. 262 00:09:18,773 --> 00:09:21,208 ‫قضیه درمورد دو شرکته که دارن منابعشونُ 263 00:09:21,209 --> 00:09:22,895 ‫با همدیگه شریک میشند. 264 00:09:22,896 --> 00:09:25,482 ‫خب باید بری دنبال منابع یکی دیگه 265 00:09:25,483 --> 00:09:27,807 ‫چون از الان، منابع ما دیگه در دسترس نیست. 266 00:09:27,808 --> 00:09:30,632 ‫و من درمورد وضعیت کارپرداز به هیئت شما گفتم، 267 00:09:30,633 --> 00:09:33,658 ‫که باعث میشه فکر کنم تو از طرف موکلت اینجا نیستی، 268 00:09:33,659 --> 00:09:34,960 ‫تو از طرف خواهرت اومدی. 269 00:09:34,961 --> 00:09:36,117 ‫درست حدس زدی. 270 00:09:36,118 --> 00:09:37,698 ‫خب پس این بی مورده. 271 00:09:37,699 --> 00:09:39,583 ‫- ببخشید؟ ‫- به هیئت اطمینان 272 00:09:39,584 --> 00:09:40,942 ‫دادم اونُ رها نمیکنم. 273 00:09:40,943 --> 00:09:43,195 ‫هرچیزی غیر از این بین او و هیئته. 274 00:09:43,196 --> 00:09:45,164 ‫خب طبق اساسنامۀ شرکت، 275 00:09:45,165 --> 00:09:47,266 ‫ما برای رد این پیشنهاد یه روز وقت داریم 276 00:09:47,267 --> 00:09:48,891 ‫و الان از این حق استفاده میکنم. 277 00:09:48,892 --> 00:09:50,907 ‫نمیتونی بدون تأیید هیئت اینکارو بکنی. 278 00:09:50,908 --> 00:09:52,771 ‫خب یه راه دررو دیگه پیدا میکنم 279 00:09:52,772 --> 00:09:55,090 ‫چون تو نزدیک شرکت خواهر من نمیشی. 280 00:09:55,091 --> 00:09:56,525 ‫خب تا جایی که من میدونم، 281 00:09:56,526 --> 00:09:58,128 ‫این دیگه شرکت خواهرت نیست. 282 00:09:58,129 --> 00:09:59,421 ‫شرکت منه. 283 00:09:59,422 --> 00:10:01,280 ‫توی عوضی! میدونم چیکار کردی! 284 00:10:01,281 --> 00:10:02,914 ‫و اگه کنار نکشی 285 00:10:02,915 --> 00:10:05,892 ‫قسم میخورم میافتم دنبالت! 286 00:10:05,893 --> 00:10:08,262 ‫اصلاً نمیدونم درمورد چی حرف میزنی. 287 00:10:08,263 --> 00:10:10,321 ‫15 سال پیش عوضی! 288 00:10:10,322 --> 00:10:12,627 ‫میامی. تو بهش حمله کردی. 289 00:10:12,628 --> 00:10:13,781 ‫میدونی اینکارو کردی. 290 00:10:13,782 --> 00:10:15,813 ‫برای همین رفتی سراغ هیئت مدیره و نه خودش... 291 00:10:15,814 --> 00:10:17,738 ‫چون میدونی اون هیچوقت قبول نمیکنه. 292 00:10:17,739 --> 00:10:19,163 ‫و اگه حقیقت داشته باشه، 293 00:10:19,164 --> 00:10:21,844 ‫چرا پنج سال بیشتر تو شرکت من موند 294 00:10:21,845 --> 00:10:24,206 ‫و الان داره این حرفارو در میاره؟ 295 00:10:24,207 --> 00:10:26,899 ‫بهت میگم چرا: برای اینکه میخواد شغلشُ نگهداره. 296 00:10:26,900 --> 00:10:29,040 ‫پس اگه نمیخوای به جرم تهمت ازش دفاع کنی 297 00:10:29,041 --> 00:10:30,441 ‫توصیه میکنم بیخیال بشی. 298 00:10:30,442 --> 00:10:33,277 ‫حالا از دفترم برو بیرون تا حراستُ خبر نکردم! 299 00:10:40,083 --> 00:10:42,143 ‫یه مشکل داریم. بله که داریم. 300 00:10:42,144 --> 00:10:44,111 ‫آیا مایک راس اینقدر احمق بود 301 00:10:44,112 --> 00:10:46,093 ‫که به هم سلولیش گفت ما چیکار کردیم؟ 302 00:10:46,094 --> 00:10:48,385 ‫اون احمق نبود شان. نیاز داشتیم کوین به ما اعتماد کنه. 303 00:10:48,386 --> 00:10:50,094 ‫و یه چیز دیگه که باید به من میگفتی، 304 00:10:50,095 --> 00:10:51,599 ‫چون حالا باید به اون مجرم سابق بگم 305 00:10:51,600 --> 00:10:53,497 ‫اگه حرفشُ پس نگیره جوری با 306 00:10:53,498 --> 00:10:55,432 ‫یه نقض آزادی مشروط میزنم تو گوشش که برگرده زندان. 307 00:10:55,433 --> 00:10:57,423 ‫و اگه اینکارو بکنی ملیک بخاطر تهدید شاهد میاد سراغت. 308 00:10:57,424 --> 00:10:59,173 ‫نمیخوام دست رو دست بذارم و کاری نکنم. 309 00:10:59,174 --> 00:11:00,241 ‫درست میگی. دست رو دست نمیذاری. 310 00:11:00,242 --> 00:11:01,666 ‫ملیک اومده سراغ من 311 00:11:01,667 --> 00:11:03,507 ‫فکر کنم وقتشه ما بریم سراغش. 312 00:11:03,508 --> 00:11:05,966 ‫چطوره یکم از اون فشارهای کمیسیون بورس بهش نمیاری؟ 313 00:11:05,967 --> 00:11:07,850 ‫میفهمم. قضیه انتقام جوییه، 314 00:11:07,851 --> 00:11:09,060 ‫و وقتی بد پیش بره 315 00:11:09,061 --> 00:11:11,872 ‫به اندازه خودش برای مافوق ملیک هم بد میشه. 316 00:11:11,873 --> 00:11:13,775 ‫تا اون موقع من اینارو زیر و رو میکنم، 317 00:11:13,776 --> 00:11:15,918 ‫چون یه چیزی جور در نمیاد. ‫- منظورت چیه؟ 318 00:11:15,919 --> 00:11:17,854 ‫ینی پروندۀ ساتر در دسترس عموم بود 319 00:11:17,855 --> 00:11:19,311 ‫و ازادی مایک هم همینطور. 320 00:11:19,312 --> 00:11:21,185 ‫چرا ملیک یه سال بعد مطرح کرده؟ 321 00:11:21,186 --> 00:11:23,159 ‫نمیدونم، تنها کسی که میتونه این 322 00:11:23,160 --> 00:11:25,861 ‫سؤال شفاف کنه کوین میلره. 323 00:11:27,597 --> 00:11:29,582 ‫هاروی. 324 00:11:29,583 --> 00:11:31,173 ‫از دیدنت غافلگیر نشدم. 325 00:11:31,174 --> 00:11:33,292 ‫شاید غافلگیرت نکرده باشم کوین 326 00:11:33,293 --> 00:11:34,909 ‫ولی مطمئناً منو غافلگیر کردی. 327 00:11:34,910 --> 00:11:36,338 ‫ببین اگه میخوای منو عوضی صدا بزنی 328 00:11:36,339 --> 00:11:38,307 ‫میتونی حرفتو بزنی. ‫- نیومدم سرت داد بزنم 329 00:11:38,308 --> 00:11:39,842 ‫اومدم تا بفهمم چرا داری با 330 00:11:39,843 --> 00:11:41,186 ‫اندی ملیک دست به یکی میکنی. 331 00:11:41,187 --> 00:11:43,212 ‫هاروی، گفت اگه بتونه کاهیلُ محاکمه کنه 332 00:11:43,213 --> 00:11:46,015 ‫و ما همکاری نکنیم، قراری که کردیمُ باطل میکنه، 333 00:11:46,016 --> 00:11:48,594 ‫جیل میره زندان و منم همراهش میرم. 334 00:11:48,595 --> 00:11:49,885 ‫بذار حدس بزنم: 335 00:11:49,886 --> 00:11:52,210 ‫در ازای حرف زدن بهت مصونیت داد. 336 00:11:52,211 --> 00:11:55,232 ‫و به شرط این که درموردش بهت خبر ندم. 337 00:11:55,233 --> 00:11:58,458 ‫متأسفم هاروی، ولی کاری از دستم برنمیومد. 338 00:11:58,459 --> 00:12:00,283 ‫بازم باید میومدی پیش من. 339 00:12:00,284 --> 00:12:02,242 ‫اینقدر بهم مدیون بودی. 340 00:12:02,243 --> 00:12:05,368 ‫میدونم بهت مدیونم. 341 00:12:05,369 --> 00:12:08,658 ‫برای همین همه چیزُ به ملیک نگفتم. 342 00:12:08,659 --> 00:12:11,784 ‫اون شهادتنامۀ منو داره ولی مدرک نداره. 343 00:12:11,785 --> 00:12:13,943 ‫صدایی که از ساتر ضبط کردم. 344 00:12:13,944 --> 00:12:16,268 ‫بهش نگفتم وجود داره و نمیگم. 345 00:12:16,269 --> 00:12:19,602 ‫ولی اگه میخوای داستانمُ عوض کنم 346 00:12:19,603 --> 00:12:21,527 ‫دینم تا همینجا تموم میشه. 347 00:12:21,528 --> 00:12:23,719 ‫پس یه سؤالُ جواب بده، چند سال پیش اینکارو کردیم. 348 00:12:23,720 --> 00:12:25,553 ‫چرا ساتر تا الان نرفت سراغ ملیک؟ 349 00:12:25,554 --> 00:12:27,296 ‫مسئله همینه. 350 00:12:27,297 --> 00:12:29,457 ‫نمیدونم کی رفت سراغ ملیک ولی ساتر نبوده. 351 00:12:29,458 --> 00:12:30,888 ‫از کجا میدونی؟ 352 00:12:30,889 --> 00:12:33,228 ‫چون ساتر هشت ماه پیش مرد. 353 00:12:37,565 --> 00:12:39,299 ‫اینو نمیفهمم. 354 00:12:39,300 --> 00:12:41,757 ‫ملیک بدون ساتر اینارو نمیفهمید 355 00:12:41,758 --> 00:12:43,971 ‫که یعنی ساتر قبل از مرگش 356 00:12:43,972 --> 00:12:45,038 ‫با ملیک حرف زده. 357 00:12:45,039 --> 00:12:46,907 ‫ولی نزدیک یه سال پیش بوده 358 00:12:46,908 --> 00:12:49,041 ‫و دلیل نداره ملیک این مدت 359 00:12:49,042 --> 00:12:50,076 ‫کاری نکنه. 360 00:12:50,077 --> 00:12:51,778 ‫پس حتماً از یکی دیگه فهمیده، 361 00:12:51,779 --> 00:12:53,595 ‫چون سابقه ای از مکالمۀ بین 362 00:12:53,596 --> 00:12:55,248 ‫ملیک و ساتر نیست. 363 00:12:55,249 --> 00:12:56,782 ‫به این معنی نیست که اتفاق نیافتاده. 364 00:12:56,783 --> 00:12:58,218 ‫یعنی ملیک داره مخفیش میکنه. 365 00:12:58,219 --> 00:13:00,053 ‫هاروی، چرا باید اینطور خودشو گیر بندازه؟ 366 00:13:00,054 --> 00:13:01,803 ‫پرونده میتونه بخاطر ایراد فنی بسته بشه. 367 00:13:01,804 --> 00:13:03,771 ‫اون قبلاً بازی سریع و سست انجام داده. 368 00:13:03,772 --> 00:13:04,978 ‫شاید دوباره انجامش میده. 369 00:13:04,979 --> 00:13:06,836 ‫شاید ولی نه در این مورد. 370 00:13:06,837 --> 00:13:08,983 ‫حکمی که ملیک باهاش رفت سراغ کوین میلر 371 00:13:08,984 --> 00:13:11,097 ‫باید ادلّۀ محتمل داشته باشه. 372 00:13:11,098 --> 00:13:13,056 ‫مشخص شد یه اعتراف در بستر مرگ 373 00:13:13,057 --> 00:13:15,182 ‫توسط ساتر درمورد خبرچینی بوده که اسمش اشاره نشده. 374 00:13:15,183 --> 00:13:16,212 ‫بر چه اساسی؟ 375 00:13:16,213 --> 00:13:18,270 ‫تا بخاطر خطرات زندان ازش حفاظت بشه، 376 00:13:18,271 --> 00:13:19,360 ‫که میخواستم اینو بهتون نشون بدم، 377 00:13:19,361 --> 00:13:21,997 ‫چون اسم زندان خودش گویاست. 378 00:13:21,998 --> 00:13:23,356 ‫خدای من. 379 00:13:23,357 --> 00:13:24,559 ‫بعداً ازم تشکر کن هاروی 380 00:13:24,560 --> 00:13:25,926 ‫باید اینکارو انجام بدی. 381 00:13:25,927 --> 00:13:27,495 ‫خب کاری که باید انجام بشه 382 00:13:27,496 --> 00:13:28,928 ‫اینه که یه سر به دوست قدیمی بزنیم. 383 00:13:31,632 --> 00:13:33,790 ‫تو چه غلطی کردی؟ 384 00:13:33,791 --> 00:13:36,182 ‫اومدم پیشت تا یه راه نجات پیدا کنیم، 385 00:13:36,183 --> 00:13:37,340 ‫و بعدش فهمیدم، 386 00:13:37,341 --> 00:13:39,737 ‫هیئت مدیرۀ من مادۀ بازخریدُ فعال کرد. 387 00:13:39,738 --> 00:13:40,807 ‫لعنتی. 388 00:13:40,808 --> 00:13:42,365 ‫تو بهش گفتی مگه نه؟ 389 00:13:42,366 --> 00:13:43,408 ‫استر تو نبودی. 390 00:13:43,409 --> 00:13:44,987 ‫- خواستم چیزی نگم ولی... ‫- لعنت بهش. 391 00:13:44,988 --> 00:13:47,781 ‫بهت گفتم نمیخوام کسی در مورد این بفهمه. 392 00:13:47,782 --> 00:13:50,250 ‫حالا نه تنها شرکتمُ از دست میدم 393 00:13:50,251 --> 00:13:52,919 ‫بلکه به اون حرومزاده این لذتُ دادی 394 00:13:52,920 --> 00:13:55,512 ‫که میدونه چه بلایی سرم اومده. 395 00:13:55,513 --> 00:13:57,504 ‫استر میدونم گند زدم. 396 00:13:57,505 --> 00:14:00,117 ‫ولی رفتم اونجا و مارو گیر انداخت و میدونست، 397 00:14:00,118 --> 00:14:01,415 ‫و فقط عصبانی شدم. 398 00:14:01,416 --> 00:14:02,828 ‫ولی اگه تو فقط پاپیش بذاری 399 00:14:02,829 --> 00:14:04,453 ‫میتونیم این حرومیُ بگیریم. 400 00:14:04,454 --> 00:14:06,431 ‫- الان چی گفتی؟ ‫- باید همون اول 401 00:14:06,432 --> 00:14:08,256 ‫کار اصرار میکردم تنها راه حل اینه. 402 00:14:08,257 --> 00:14:10,246 ‫باید به دنیا بگی اون چیکار کرده. 403 00:14:10,247 --> 00:14:13,062 ‫- بهت گفتم اینکارو نمیکنم. ‫- لعنت بهش. 404 00:14:13,063 --> 00:14:14,470 ‫چطور میتونی بذاری از این 405 00:14:14,471 --> 00:14:15,564 ‫قسر در بره؟ 406 00:14:15,565 --> 00:14:18,066 ‫چون قسر در میره و من بچه دارم. 407 00:14:18,067 --> 00:14:20,707 ‫و چی میشه اگه بپرسن چرا رفتم به اتاقش تو هتل؟ 408 00:14:20,708 --> 00:14:22,278 ‫چرا رفتی به اتاق هتلش؟ 409 00:14:22,279 --> 00:14:23,802 ‫چون سالها میشناختمش و 410 00:14:23,803 --> 00:14:25,138 ‫50 بار باهاش سفر کردم و 411 00:14:25,139 --> 00:14:26,710 ‫فکر نمیکردم اینکارو بکنه. 412 00:14:26,711 --> 00:14:27,738 ‫خب پس همینو بگو. 413 00:14:27,739 --> 00:14:29,662 ‫چند دفعه باید بهت بگم؟ 414 00:14:29,663 --> 00:14:31,909 ‫نمیخوام حرفمُ عوض کنم 415 00:14:31,910 --> 00:14:33,058 ‫و بعدش برم رو روزنامه ها 416 00:14:33,059 --> 00:14:34,621 ‫و مجبور بشم بچه هامُ درگیر این موضوع کنم... 417 00:14:34,622 --> 00:14:36,322 ‫- استر ... ‫- کافیه. 418 00:14:36,323 --> 00:14:40,626 ‫من اومدم پیشت تا از من حفاظت کنی ‫مثل من که وقتی بچه بودیم 419 00:14:40,627 --> 00:14:43,128 ‫هزار بار ازت محافظت کردم. 420 00:14:43,129 --> 00:14:45,815 ‫و اینقدر احمق بودم که فکر کردم ‫حالا که یه بچه تو راه دارم 421 00:14:45,816 --> 00:14:51,203 ‫شاید بالاخره بتونی بفهمی ‫چی برای من مهمه. 422 00:14:51,204 --> 00:14:53,071 ‫ولی نمیفهمی. 423 00:14:55,422 --> 00:14:58,644 ‫پس اینو ول کن و منو ول کن. 424 00:15:08,421 --> 00:15:10,588 ‫هاروی اسپکتر. 425 00:15:13,325 --> 00:15:14,826 ‫خیلی وقته ندیدمت. 426 00:15:14,827 --> 00:15:17,395 ‫ببخشید از وقت خوابت گذشته چارلز. 427 00:15:17,396 --> 00:15:20,698 ‫ولی، زیبای خفته اینو درست نمیکنه. 428 00:15:20,699 --> 00:15:22,667 ‫اینجا چه غلطی میکنی؟ 429 00:15:22,668 --> 00:15:25,548 ‫میدونی چرا اینجام. ویلیام ساتر. 430 00:15:25,549 --> 00:15:27,150 ‫- اسمشم نشنیدم. ‫- خب جالبه. 431 00:15:27,151 --> 00:15:28,673 ‫چون شش ماه آخر حکمش 432 00:15:28,674 --> 00:15:30,130 ‫منتقل شد اینجا 433 00:15:30,131 --> 00:15:32,543 ‫و بعد تو شدی مخبر اندرو ملیک. 434 00:15:32,544 --> 00:15:35,346 ‫آه اون ویلیام ساتر. 435 00:15:35,347 --> 00:15:36,450 ‫چطور مگه؟ 436 00:15:36,451 --> 00:15:38,582 ‫میخوام اعتراف کنی تو تبانی کردی. 437 00:15:38,583 --> 00:15:39,882 ‫خیلی خب. 438 00:15:39,883 --> 00:15:42,753 ‫کسی تو زندان هرگز به کاری که کرده اعتراف نمیکنه، 439 00:15:42,754 --> 00:15:44,755 ‫ولی ساتر اینکارو کرد. 440 00:15:44,756 --> 00:15:47,458 ‫- چون میدونست داره میمیره. ‫- درسته. 441 00:15:47,459 --> 00:15:50,728 ‫بهم گفت یه عوضی اونو بخشید. 442 00:15:50,729 --> 00:15:53,764 ‫و باورت میشه؟ 443 00:15:53,765 --> 00:15:55,866 ‫اون عوضی مشخص شد تویی. 444 00:15:55,867 --> 00:15:57,299 ‫یکم طول کشید تا فهمیدم 445 00:15:57,300 --> 00:16:00,625 ‫تو و کاهیل دست داشتین ولی وقتی فهمیدم، 446 00:16:00,626 --> 00:16:02,573 ‫دنبال کسی گشتم که به اندازۀ 447 00:16:02,574 --> 00:16:04,497 ‫من از تو متنفر بود. 448 00:16:04,498 --> 00:16:08,278 ‫پس آره. من اینکارو کردم. 449 00:16:09,781 --> 00:16:12,115 ‫میخوای چیکار کنی؟ 450 00:16:12,116 --> 00:16:13,651 ‫هیچی. 451 00:16:13,652 --> 00:16:15,302 ‫چون وقتی برنده شدم، 452 00:16:15,303 --> 00:16:17,921 ‫هرقراری که با ملیک داشتی از بین میره. 453 00:16:17,922 --> 00:16:22,365 ‫ولی بازم، اگه بگی این داستانُ سرهم کردی، 454 00:16:22,366 --> 00:16:25,424 ‫کاهیل شاید حکمتُ نصف کنه. 455 00:16:25,425 --> 00:16:29,183 ‫پس باید از خودت بپرسی کی برنده میشه: 456 00:16:29,184 --> 00:16:31,775 ‫ملیک یا من؟ 457 00:16:31,776 --> 00:16:33,929 ‫اون سمتی که من هستم 458 00:16:36,304 --> 00:16:39,505 ‫همیشه سمتیه که علیه تو باشه. 459 00:16:50,287 --> 00:16:53,523 ‫لوئیس. 460 00:16:53,524 --> 00:16:55,966 ‫- چقدرشو شنیدی؟ ‫- کافی. 461 00:16:55,967 --> 00:16:57,860 ‫میخواستم بهت بگم مشکلی چی بوده کاترینا. 462 00:16:57,861 --> 00:16:59,443 ‫فقط نتونستم. 463 00:16:59,444 --> 00:17:02,269 ‫میفهمم لوئیس. 464 00:17:02,270 --> 00:17:04,794 ‫ولی فکر کنم چیزی که درک نمیکنی 465 00:17:04,795 --> 00:17:09,756 ‫اینه که الان استر، فقط عصبانی نیست. 466 00:17:09,757 --> 00:17:13,617 ‫او حس بی قدرتی و سرافکندگی داره. 467 00:17:13,618 --> 00:17:16,712 ‫- ولی اون قدرت داره. ‫- تا چیکار کنه؟ 468 00:17:16,713 --> 00:17:19,191 ‫نمیتونه بندازتش زندان. اون خیلی وقت پیش بود. 469 00:17:19,192 --> 00:17:21,416 ‫اینکه کاری کنیم بفهمه اشتباه میکرده؟ 470 00:17:21,417 --> 00:17:22,708 ‫این اتفاق هرگز نمیافته. 471 00:17:22,709 --> 00:17:25,821 ‫لوئیس، استر میخواد یه راهی پیدا کنیم 472 00:17:25,822 --> 00:17:28,613 ‫تا جلوی اینو بگیریم. 473 00:17:28,614 --> 00:17:29,788 ‫خب بیا اینکارو بکنیم. 474 00:17:29,789 --> 00:17:31,692 ‫فی نمیذاره خواهرتُ به عنوان موکل قبول کنی. 475 00:17:31,693 --> 00:17:33,227 ‫مزخرفه. اون موکل ما هست. 476 00:17:33,228 --> 00:17:35,477 ‫نه، شرکتش موکل ماست، 477 00:17:35,478 --> 00:17:37,665 ‫و هیئت مدیره این ادغامُ میخواد. 478 00:17:37,666 --> 00:17:39,500 ‫استر نمیخواد. 479 00:17:39,501 --> 00:17:40,902 ‫چی داری میگی؟ 480 00:17:40,903 --> 00:17:42,946 ‫دارم میگم کمک لازم داریم. 481 00:17:46,338 --> 00:17:49,376 ‫شان، بگو رئیس ملیکُ مجبور کردی تا عقب بکشه. 482 00:17:49,377 --> 00:17:51,679 ‫عقب بکشه؟ هنوز نتونستم ببینمش. 483 00:17:51,680 --> 00:17:53,714 ‫منتظر چی هستی؟ یه دعوت نامه رنگی؟ 484 00:17:53,715 --> 00:17:55,818 ‫نمیتونم همینطوری به کسی فشار بیارم که 485 00:17:55,819 --> 00:17:57,372 ‫قبلاً کسی موضوعُ باهاش درمیون نذاشته. 486 00:17:57,373 --> 00:17:58,562 ‫وقتی ازت شکایت کردن 487 00:17:58,563 --> 00:18:00,655 ‫بدترین زمان ممکنه تا درخواست لطف کنم. 488 00:18:00,656 --> 00:18:02,156 ‫زمان بندی رو فراموش کن! 489 00:18:02,157 --> 00:18:04,724 ‫شان باید همین امشب تماس بگیری. 490 00:18:04,725 --> 00:18:06,760 ‫هاروی، با فورست من چی شد؟ 491 00:18:06,761 --> 00:18:08,662 ‫اون قبول نکرد و کوین هم حرفشُ پس نمیگیره، 492 00:18:08,663 --> 00:18:11,264 ‫که یعنی اگه خودت یه جوری برطرفش نکنی 493 00:18:11,265 --> 00:18:13,032 ‫میریم دادگاه و به یه بشکه پر 494 00:18:13,033 --> 00:18:14,524 ‫از شاتگان زل میزنیم. 495 00:18:14,525 --> 00:18:15,991 ‫پس انجامش بده. 496 00:18:17,597 --> 00:18:19,153 ‫خیلی خب شان چه خبر شده؟ 497 00:18:19,154 --> 00:18:20,277 ‫چون تو مرخصی هستی 498 00:18:20,278 --> 00:18:22,275 ‫و منم نباید اینجا راهت بدم. 499 00:18:22,276 --> 00:18:23,477 ‫یه لطفی لازم دارم. 500 00:18:23,478 --> 00:18:27,581 ‫اگه ارتباطی با پرونده داره نمیتونم کمکت کنم. 501 00:18:27,582 --> 00:18:29,806 ‫میخوام بری دفتر رئیس اندرو ملیک 502 00:18:29,807 --> 00:18:31,431 ‫و یه حکومت نظامی براش بخونی. 503 00:18:31,432 --> 00:18:32,919 ‫- در چه مورد؟ ‫- بهش بگو این ماجرا 504 00:18:32,920 --> 00:18:34,921 ‫چیزی به جز یه خصومت شخصی با هاروی اسپکتر نیست. 505 00:18:34,922 --> 00:18:37,230 ‫و وقتی بهم بگه حرفم مزخرفه و مدرک ندارم 506 00:18:37,231 --> 00:18:38,858 ‫اونوقت چی؟ ‫- بهش بگو سوابقُ بررسی کنه. 507 00:18:38,859 --> 00:18:41,560 ‫ملیک از هاروی متنفره. سه بار افتاد دنبالش. 508 00:18:41,561 --> 00:18:43,929 ‫اگه این کافی نیست، اگه ملیک کینه به دل نگرفته 509 00:18:43,930 --> 00:18:46,432 ‫چرا نرفته سراغ هاروی؟ 510 00:18:46,433 --> 00:18:48,801 ‫باشه. انجامش میدم. 511 00:18:48,802 --> 00:18:51,604 ‫ولی شان، تا حالا به این فکر نکردی 512 00:18:51,605 --> 00:18:54,540 ‫کسی که تو رو تو این موقعیت انداخته اندرو ملیک نیست؟ 513 00:18:54,541 --> 00:18:56,409 ‫بلکه هاروی اسپکتره. 514 00:19:02,449 --> 00:19:03,949 ‫دانا پالسن. 515 00:19:03,950 --> 00:19:05,885 ‫باید حدس میزدم هاروی تو رو میفرسته اینجا. 516 00:19:05,886 --> 00:19:07,243 ‫اون منو جایی نفرستاده. 517 00:19:07,244 --> 00:19:09,256 ‫راستش احساساتم درمورد تو رو میذارم کنار 518 00:19:09,257 --> 00:19:10,513 ‫تا اینو تموم کنم. 519 00:19:10,514 --> 00:19:12,003 ‫باید خوب باشه. 520 00:19:12,004 --> 00:19:13,725 ‫زودباش. بزن بهادرتُ نشونم بده. 521 00:19:13,726 --> 00:19:15,100 ‫بزن بهادری در کار نیست. 522 00:19:15,101 --> 00:19:17,695 ‫این کینه که از هاروی داره، تو رو از پا درمیاره. 523 00:19:17,696 --> 00:19:19,393 ‫و اگه یجوری بیخیالش نشی، 524 00:19:19,394 --> 00:19:21,752 ‫پایان خوبی نداره. ‫- اولش یه تهدید. 525 00:19:21,753 --> 00:19:22,888 ‫چطوره بری سراغ التماس؟ 526 00:19:22,889 --> 00:19:24,398 ‫من تهدیدت نمیکنم، اندی. 527 00:19:24,399 --> 00:19:25,970 ‫دارم بهت هشدار میدم. 528 00:19:25,971 --> 00:19:28,226 ‫تو قبلاً دوبار اومدی سراغ هاروی. 529 00:19:28,227 --> 00:19:29,741 ‫باختی و اون بیخیال شد. 530 00:19:29,742 --> 00:19:31,337 ‫خب این دفعه بیخیال نمیشه. 531 00:19:31,338 --> 00:19:33,006 ‫- من نمیبازم. ‫- چرا میبازی، 532 00:19:33,007 --> 00:19:34,779 ‫چون فقط با هاروی نمیجنگی 533 00:19:34,780 --> 00:19:36,204 ‫با همۀ ما میجنگی. 534 00:19:36,205 --> 00:19:37,916 ‫از هشدارت ممنونم. 535 00:19:37,917 --> 00:19:39,640 ‫ولی تو برو خونه و به هاروی 536 00:19:39,641 --> 00:19:41,465 ‫بگو بهتره تا میتونه راحت بخوابه. 537 00:19:41,466 --> 00:19:42,901 ‫باید اینو خودت بهش بگی. 538 00:19:42,902 --> 00:19:44,923 ‫امشب هارویُ نمیبینم. 539 00:19:44,924 --> 00:19:47,759 ‫اون سرش گرمه ناکار کردن توئه. 540 00:19:52,588 --> 00:19:55,823 ‫سامانتا. خوشحالم اومدی. 541 00:19:55,824 --> 00:19:58,242 ‫چطوری؟ ‫- من خوبم لوئیس. 542 00:19:58,243 --> 00:20:00,132 ‫ولی پشت گوشی به نظر ناراحت میومدی 543 00:20:00,133 --> 00:20:02,142 ‫و مطمئنم منو نکشوندی که درمورد من حرف بزنی. 544 00:20:02,143 --> 00:20:04,185 ‫خب چه خبر؟ 545 00:20:04,186 --> 00:20:05,232 ‫قضیه خواهرمه. 546 00:20:05,233 --> 00:20:06,945 ‫به زور از شرکتش بیرونش کردن 547 00:20:06,946 --> 00:20:08,604 ‫توسط مردی که بهش حمله کرد. 548 00:20:08,605 --> 00:20:10,603 ‫و التماسمُ کرد که باهاش در نیافتم، 549 00:20:10,604 --> 00:20:12,617 ‫ولی خب، در افتادم. 550 00:20:12,618 --> 00:20:14,719 ‫بذار حدس بزنم: اون انکار میکنه. 551 00:20:14,720 --> 00:20:16,688 ‫درسته. 552 00:20:16,689 --> 00:20:19,023 ‫و مطمئنم اگه پیگیرش بشی 553 00:20:19,024 --> 00:20:21,357 ‫اون اعتراف میکنه ولی میگه تقصیر دختره بود. 554 00:20:21,358 --> 00:20:23,717 ‫- از کجا میدونی؟ ‫- چون قبلاً این فیلمو دیدم 555 00:20:23,718 --> 00:20:26,843 ‫که میدونم قبلاً این فیلمو بازی کرده. 556 00:20:26,844 --> 00:20:28,865 ‫خب بذار بهت بگم من چه فیلمی دیدم. 557 00:20:28,866 --> 00:20:30,667 ‫کاری که من و تو با جیب برم کردیم. 558 00:20:30,668 --> 00:20:31,702 ‫چی داری میگی؟ 559 00:20:31,703 --> 00:20:32,993 ‫دارم میگم برام مهم نیست 560 00:20:32,994 --> 00:20:35,685 ‫این یارو خانواده داره یا نداره سامانتا. 561 00:20:35,686 --> 00:20:38,453 ‫تو هرکاری میتونی بکن تا حساب این عوضیُ برسیم. 562 00:20:50,422 --> 00:20:51,622 ‫میتونم بیام تو؟ 563 00:20:57,029 --> 00:21:01,333 ‫همیشه یادم میرفت چه سلیقه قشنگی داری. 564 00:21:01,334 --> 00:21:04,269 ‫- میتونم برات... ‫- متأسفم استر. 565 00:21:04,270 --> 00:21:06,970 ‫تو بهم اعتماد کردی. من خودمُ کنترل نکردم. 566 00:21:06,971 --> 00:21:08,240 ‫و متأسفم. 567 00:21:08,241 --> 00:21:10,008 ‫متشکرم لوئیس. 568 00:21:10,009 --> 00:21:12,377 ‫مشکل اینه که... 569 00:21:12,378 --> 00:21:14,179 ‫همیشه درمورد این اتفاق میشنوی 570 00:21:14,180 --> 00:21:16,781 ‫و میدونی که پیش میاد، 571 00:21:16,782 --> 00:21:19,017 ‫ولی همیشه فکر میکنی برای بقیه پیش میاد. 572 00:21:19,018 --> 00:21:20,451 ‫نه برای کسایی که دوستشون داری. 573 00:21:20,452 --> 00:21:22,586 ‫و من دوستت دارم استر. 574 00:21:22,587 --> 00:21:24,588 ‫میدونم لوئیس. 575 00:21:27,359 --> 00:21:29,159 ‫منم دوستت دارم. 576 00:21:30,929 --> 00:21:32,626 ‫جالبه: به نظر تو الان 577 00:21:32,627 --> 00:21:34,151 ‫در مورد این میشنوی. 578 00:21:34,152 --> 00:21:36,567 ‫ولی قبلنا نمیشنیدی. 579 00:21:36,568 --> 00:21:38,870 ‫و نمیدونستی تقصیر تو بود؟ 580 00:21:38,871 --> 00:21:41,305 ‫یا بخاطر کاری بود که کردی یا حرفی که زدی؟ 581 00:21:41,306 --> 00:21:43,474 ‫نبود. 582 00:21:43,475 --> 00:21:45,442 ‫فقط ای کاش اون موقع بهم میگفتی. 583 00:21:45,443 --> 00:21:47,311 ‫شاید باید میگفتم. 584 00:21:47,312 --> 00:21:49,613 ‫- راستش... ‫- احساس سرافکندگی داشتی. 585 00:21:52,083 --> 00:21:55,585 ‫گوش کن، فقط نیومدم عذرخواهی کنم. 586 00:21:55,586 --> 00:21:57,487 ‫میدونم گفتی ولش کنم، 587 00:21:57,488 --> 00:22:00,057 ‫و اگه بخوای بیخیالش میشم، 588 00:22:00,058 --> 00:22:02,325 ‫ولی رفتم یکم کمک جور کردم. 589 00:22:02,326 --> 00:22:04,860 ‫متشکرم لوئیس. 590 00:22:10,467 --> 00:22:11,801 ‫فکر کردی میتونی رودست من بزنی 591 00:22:11,802 --> 00:22:13,070 ‫و عواقبی هم نداشته باشه؟ 592 00:22:13,071 --> 00:22:14,337 ‫فکر کنم اگه رئیست جلوتُ نمیگرفت 593 00:22:14,338 --> 00:22:15,839 ‫که دنبال من نیای 594 00:22:15,840 --> 00:22:17,340 ‫اینجا نمیومدی. ‫- درست میگی. 595 00:22:17,341 --> 00:22:19,176 ‫نصف شب زنگ زد خونۀ من 596 00:22:19,177 --> 00:22:20,810 ‫و گفت اگه چیزی برای مخفی کردن ندارم، 597 00:22:20,811 --> 00:22:22,179 ‫چرا نمیام سراغ خودت؟ 598 00:22:22,180 --> 00:22:23,980 ‫خب اینو میخواستی؟ گرفتیش. 599 00:22:23,981 --> 00:22:25,648 ‫تو بازداشتی 600 00:22:25,649 --> 00:22:27,880 ‫به جرم توطئه با یک دادستان فدرال. 601 00:22:27,881 --> 00:22:29,018 ‫داری اشتباه میکنی ملیک. 602 00:22:29,019 --> 00:22:31,214 ‫فکر میکنی قاضی چی میگه وقتی بفهمه تو 603 00:22:31,215 --> 00:22:32,583 ‫وکیل رقیب خودتُ بازداشت کردی؟ 604 00:22:32,584 --> 00:22:34,318 ‫اون میگه "گناهکاری"، 605 00:22:34,319 --> 00:22:35,686 ‫چون من فقط خلع مدرکت نمیکنم. 606 00:22:35,687 --> 00:22:37,755 ‫میخوام بندازمت زندان. 607 00:22:37,756 --> 00:22:40,156 ‫میخوام زنگ بزنم وکیلم. 608 00:22:46,898 --> 00:22:49,099 ‫سرکار هاسکینز یکم دستش لیزه. 609 00:22:49,100 --> 00:22:50,501 ‫اونجا میبینمت. 610 00:22:50,502 --> 00:22:52,436 ‫تو راه به وکیلت زنگ میزنیم. 611 00:23:02,713 --> 00:23:04,714 ‫گرسنه ای هاروی؟ 612 00:23:04,715 --> 00:23:05,838 ‫بعد از اینکه آوردمت، 613 00:23:05,839 --> 00:23:08,264 ‫فهمیدم شاید هنوز صبحانه نخوردی. 614 00:23:08,265 --> 00:23:11,120 ‫خب حالا که میپرسی تو تا تخم مرغ و یه قهوه میخورم 615 00:23:11,121 --> 00:23:12,622 ‫و یه پرس هم اینو بخور میخوام. 616 00:23:12,623 --> 00:23:14,357 ‫فخر فروشی، ها؟ 617 00:23:14,358 --> 00:23:15,792 ‫ولی کسیو فریب نمیدی 618 00:23:15,793 --> 00:23:18,595 ‫چون میدونم چقدر کارت زاره. 619 00:23:18,596 --> 00:23:21,005 ‫من میدونم که درخواست وکیل کردم 620 00:23:21,006 --> 00:23:22,298 ‫و تو گوشیمُ شکستی، 621 00:23:22,299 --> 00:23:24,471 ‫که یعنی میتونم بگم کندی رو کشتم 622 00:23:24,472 --> 00:23:25,701 ‫و بازم قابل تصدیق نیست. 623 00:23:25,702 --> 00:23:28,304 ‫خب اگه تو با من حرف نمیزنی شاید شان بزنه. 624 00:23:28,305 --> 00:23:30,439 ‫میدونی، بعد از تو اونم گرفتیم. 625 00:23:30,440 --> 00:23:32,441 ‫نمیتونی این کارو بکنی. اون از قبل بازداشت بوده. 626 00:23:32,442 --> 00:23:33,643 ‫نه به جرم ممانعت نه. 627 00:23:33,644 --> 00:23:38,275 ‫که دقیقاً برای همین رئیس اون رفت سراغ رئیس من. 628 00:23:38,276 --> 00:23:39,599 ‫اه میفهمم. 629 00:23:39,600 --> 00:23:41,617 ‫تو از تهدید زندان استفاده کردی تا 630 00:23:41,618 --> 00:23:42,908 ‫مارو بکشونی به غار. 631 00:23:42,909 --> 00:23:45,354 ‫خب، اگه فکر کردی این مارو به حرف میاره 632 00:23:45,355 --> 00:23:46,489 ‫داری وقتتو هدر میدی. 633 00:23:46,490 --> 00:23:49,425 ‫فکر میکنم شان کاهیل یه فرصت برای نجات شغلش داره 634 00:23:49,426 --> 00:23:52,528 ‫و تنها کاری که باید بکنه اینه که تو رو لو بده. 635 00:23:52,529 --> 00:23:53,862 ‫یا تو میتونی اول لوش بدی. 636 00:23:53,863 --> 00:23:56,174 ‫مهمون من باش. 637 00:23:56,175 --> 00:23:57,599 ‫و تا اون موقع، 638 00:23:57,600 --> 00:24:00,268 ‫میرم ببینم شان نظرش عوض نشده. 639 00:24:03,695 --> 00:24:06,220 ‫الکس، باید باهات حرف بزنم. 640 00:24:06,221 --> 00:24:08,310 ‫هاروی و شان قرار بود امروز صبح درمورد استراتژی حرف بزنن، 641 00:24:08,311 --> 00:24:09,378 ‫ولی تو دفترش نیستن. 642 00:24:09,379 --> 00:24:11,879 ‫- اتاق کنفرانسُ نگاه کردی؟ ‫- رفتم، و بعدش رفتم پذیرش، 643 00:24:11,880 --> 00:24:13,648 ‫و مشخص شد هیچکدومشون نیومدن. 644 00:24:13,649 --> 00:24:15,716 ‫و وقتی زنگ زدم هاروی، مستقیم رفت تو پیغامگیر. 645 00:24:15,717 --> 00:24:17,652 ‫دانا، احتمالاً رفتن یه جا قهوه بخورن 646 00:24:17,653 --> 00:24:19,093 ‫و نمیخواستن کسی مزاحم بشه. 647 00:24:19,094 --> 00:24:20,721 ‫الکس معمولاً همچین حسی بهم دست نمیده 648 00:24:20,722 --> 00:24:22,723 ‫و تو مثل من اندی ملیکُ نمیشناسی. 649 00:24:22,724 --> 00:24:26,294 ‫دارم بهت میگم یه مشکلی هست. 650 00:24:26,295 --> 00:24:29,030 ‫خیلی خب، بریم سر اصل مطلب شان. 651 00:24:29,031 --> 00:24:31,499 ‫میدونم اینکارو کردی. دلیلشو میدونم. 652 00:24:31,500 --> 00:24:33,000 ‫تو شغلتُ مدیون هاروی اسپکتر هستی. 653 00:24:33,001 --> 00:24:34,635 ‫- نخیر نیستم. ‫- اه 654 00:24:34,636 --> 00:24:36,704 ‫میخوای بهم بگی او اریک وودالُ زندان ننداخت 655 00:24:36,705 --> 00:24:38,164 ‫که باعث شد تو شاغل بشی 656 00:24:38,165 --> 00:24:39,842 ‫و برای همین رفیقشُ از زندان آورد بیرون؟ 657 00:24:39,843 --> 00:24:41,259 ‫- اون چیزا بهم مربوط نیستن. ‫- وای. 658 00:24:41,260 --> 00:24:42,394 ‫اولین بار در تاریخ میشه که 659 00:24:42,395 --> 00:24:44,230 ‫هر دو دست تمیزه و اون یکی دست دیگری رو نشسته. 660 00:24:44,231 --> 00:24:45,432 ‫باید حقایقتُ شفاف بگی 661 00:24:45,433 --> 00:24:47,268 ‫چون قراری که برای بازداشت ویلیام ساتر کردم... 662 00:24:47,269 --> 00:24:48,871 ‫با مایک راس بود نه من. 663 00:24:48,872 --> 00:24:50,574 ‫پس چرا ساتر موکل تو شد؟ 664 00:24:50,575 --> 00:24:53,630 ‫دامادش، کوین میلر، مایک راسُ از یه مخمصه نجات داد. 665 00:24:53,631 --> 00:24:54,721 ‫بهش مدیون بودم. 666 00:24:54,722 --> 00:24:56,604 ‫و کوین میلر میگه این دروغه. 667 00:24:56,605 --> 00:24:59,359 ‫و این یه شهادت اجباری از یک کلاهبردار محکومه. 668 00:24:59,360 --> 00:25:01,995 ‫فکر کردی فقط همینو دارم؟ 669 00:25:01,996 --> 00:25:03,430 ‫سوابق تماس. 670 00:25:03,431 --> 00:25:05,065 ‫ده بیست تا مکالمه 671 00:25:05,066 --> 00:25:06,766 ‫بین تو و شان در اون زمان. 672 00:25:06,767 --> 00:25:09,336 ‫- چطور توضیحش میدی؟ ‫- فران گالو هم بینش هست. 673 00:25:09,337 --> 00:25:12,272 ‫اون برای مایک راس خطر داشت منم ‫زنگ زدم به شان. 674 00:25:12,273 --> 00:25:14,040 ‫مزخرفه. میخواستی یه زندانیُ منتقل کنی 675 00:25:14,041 --> 00:25:15,994 ‫زنگ میزنی به رئیس زندان نه یک ‫دادستان کمیسیون بورس و اوراق. 676 00:25:15,995 --> 00:25:17,585 ‫زندگی مایک در خطر بود. 677 00:25:17,586 --> 00:25:19,203 ‫با هرکسی که گوش بکنه حرف میزدم. 678 00:25:19,204 --> 00:25:21,240 ‫بازم مزخرفه. مایک راس در خطر بود. 679 00:25:21,241 --> 00:25:22,348 ‫نمیتونستی گالو رو منتقل کنی. 680 00:25:22,349 --> 00:25:23,850 ‫برای همین مایکُ از اونجا آوردی بیرون برای 681 00:25:23,851 --> 00:25:25,384 ‫همین رفتی پیش شان و معامله کردی، 682 00:25:25,385 --> 00:25:27,025 ‫و قبول کرد چون مدیونت بود. 683 00:25:27,026 --> 00:25:28,722 ‫- من معامله نکردم. ‫- چرا کردی! 684 00:25:28,723 --> 00:25:30,456 ‫من کل داستانو میدونم. 685 00:25:30,457 --> 00:25:32,726 ‫میتونم بگم، میتونم ثابتش کنم و هیئت منصفه باور میکنه 686 00:25:32,727 --> 00:25:35,095 ‫سؤال واقعی اینه که، 687 00:25:35,096 --> 00:25:37,797 ‫کذوم یکی از شما قراره اینو زودتر بفهمه؟ 688 00:25:37,798 --> 00:25:39,465 ‫من نه. 689 00:25:39,466 --> 00:25:41,467 ‫به سوابقش نگاه کن. 690 00:25:41,468 --> 00:25:43,103 ‫مایک بخاطرش رفت زندان. 691 00:25:43,104 --> 00:25:44,638 ‫جسیکا پیرسون مدرکشُ بخاطر اون از دست داد. 692 00:25:44,639 --> 00:25:46,472 ‫او مردمُ فریب میده! 693 00:25:46,473 --> 00:25:47,641 ‫من کسیو فریب ندادم. 694 00:25:47,642 --> 00:25:49,899 ‫تو قانونُ فریب دادی! 695 00:25:49,900 --> 00:25:51,557 ‫تو همیشه خطوط قرمزُ رد میکردی! 696 00:25:51,558 --> 00:25:53,101 ‫فکر کردی قوانین شامل تو نمیشن. 697 00:25:53,102 --> 00:25:56,715 ‫- من با کسی که هستم مشکلی ندارم. ‫- مشکل لعنتی همینه. 698 00:25:56,716 --> 00:25:59,818 ‫تو یه موکلُ دنبال کردی تا بتونی 699 00:25:59,819 --> 00:26:01,987 ‫اونو بندازیش زندان. 700 00:26:01,988 --> 00:26:07,126 ‫اینکارو کردی، خودتم میدونی و حتی برات مهم نیست. 701 00:26:07,127 --> 00:26:08,785 ‫شان، 702 00:26:08,786 --> 00:26:11,425 ‫میدونی چه بلایی سر دادستانها میاد وقتی میرن زندان؟ 703 00:26:13,065 --> 00:26:15,367 ‫این فرصت آخرته. 704 00:26:15,368 --> 00:26:18,304 ‫دادگاهی نمیشی. شغلتُ از دست نمیدی. 705 00:26:18,305 --> 00:26:21,640 ‫تنها کاری که باید بکنی اعتراف به حقیقته 706 00:26:21,641 --> 00:26:23,475 ‫و همۀ اینا تموم میشه. 707 00:26:23,476 --> 00:26:24,976 ‫تموم شده ملیک. 708 00:26:24,977 --> 00:26:26,690 ‫موکلای من دیگه جواب سؤالای تورو نمیدن. 709 00:26:26,691 --> 00:26:28,379 ‫آره خب منم سؤالی ندارم. 710 00:26:28,380 --> 00:26:30,282 ‫اه، و شما موکلی ندارین آقای ویلیامز. 711 00:26:30,283 --> 00:26:32,083 ‫فقط اینو داری. ‫- این یعنی چی؟ 712 00:26:32,084 --> 00:26:34,552 ‫یعنی شان کاهیل درخواست وکیل کرده. 713 00:26:34,553 --> 00:26:37,388 ‫- کی؟ ‫- فی ریچاردسن. 714 00:26:37,389 --> 00:26:41,286 ‫اون به موکلش توصیه کرده قرار منو قبول کنه و اونم موافقت کرد. 715 00:26:55,269 --> 00:26:57,162 ‫اول هاروی بعد لوئیس. 716 00:26:57,163 --> 00:26:58,766 ‫بیشتر از وقتی تو شرکت بودم 717 00:26:58,767 --> 00:26:59,867 ‫دارم شمارو میبینم. 718 00:26:59,868 --> 00:27:00,960 ‫حرف شرکت شد، 719 00:27:00,961 --> 00:27:03,262 ‫میدونم لوئیس اومد پیشت تا برای استر کمکش کنی. 720 00:27:03,263 --> 00:27:05,330 ‫هرکاری میخوای بکنی منم هستم. 721 00:27:05,331 --> 00:27:07,790 ‫کاترینا، اشتباه برداشت نکنی، 722 00:27:07,791 --> 00:27:09,586 ‫ولی برگرد سر کارت. 723 00:27:09,587 --> 00:27:10,793 ‫من جایی نمیرم. 724 00:27:10,794 --> 00:27:12,340 ‫خب نرو، ولی دلیلی که اومد پیش من 725 00:27:12,341 --> 00:27:14,907 ‫اینه که من کارهای میکنم که تو نمیکنی. 726 00:27:14,908 --> 00:27:16,909 ‫سامانتا من شش سال دادستان بودم 727 00:27:16,910 --> 00:27:18,343 ‫قبل اینکه بیام تو شرکت. 728 00:27:18,344 --> 00:27:19,978 ‫یه روز یه زنی اومد 729 00:27:19,979 --> 00:27:22,035 ‫گفت رئیسش بهش تجاوز کرده. 730 00:27:22,036 --> 00:27:23,797 ‫بذار حدس بزنم: کسی باور نکرد. 731 00:27:23,798 --> 00:27:26,351 ‫نه. همه باور کردن. 732 00:27:26,352 --> 00:27:29,087 ‫هرچی داشتم ریختم سر این یارو. 733 00:27:29,088 --> 00:27:32,925 ‫رفت تو جایگاه، داستانشو گفت 734 00:27:32,926 --> 00:27:35,673 ‫و مجبور شدم 12 عضو هیئت منصفه رو ببینم 735 00:27:35,674 --> 00:27:37,829 ‫که اون عوضیو تبرئه میکنند. 736 00:27:37,830 --> 00:27:40,098 ‫پس اگه میخوای بری سراغ این یارو 737 00:27:40,099 --> 00:27:42,134 ‫بدون من نمیری. 738 00:27:46,483 --> 00:27:48,307 ‫هاروی، قبل از اینکه چیزی بگی... 739 00:27:49,832 --> 00:27:52,282 ‫گور بابای تو و اون اسبی که سوارش شدی! 740 00:27:52,283 --> 00:27:53,661 ‫اه حرومزاده. 741 00:27:53,662 --> 00:27:55,808 ‫مارو گیر آورد. 742 00:27:55,809 --> 00:27:57,757 ‫هردو میافتادیم زندان، معامله رو قبول کردم 743 00:27:57,758 --> 00:28:00,296 ‫تا هیچکدوم نیافتیم زندان. ‫- تو چی میخوای شان؟ 744 00:28:00,297 --> 00:28:02,010 ‫میخوای برات مراسم بره برداری بگیرم؟ 745 00:28:02,011 --> 00:28:03,511 ‫برام مهم نیست چیکار میکنی. 746 00:28:03,512 --> 00:28:04,945 ‫تو کاری که گفت رو کردی. 747 00:28:04,946 --> 00:28:06,414 ‫رفتی سراغ یه نفر، اعتمادشو جلب کردی 748 00:28:06,415 --> 00:28:08,116 ‫و تا آخر عمر انداختیش زندان 749 00:28:08,117 --> 00:28:09,801 ‫و یه دقیقه هم بخاطرش عذاب وجدان نگرفتی. 750 00:28:09,802 --> 00:28:11,503 ‫آره اینم به من گفت. 751 00:28:11,504 --> 00:28:14,305 ‫من فقط یه عوضی هستم که فقط به خودش اهمیت میده. 752 00:28:14,306 --> 00:28:16,407 ‫و آره من تبانی کردم. 753 00:28:16,408 --> 00:28:19,376 ‫ولی اینکارو برای مردی کردم که آزارش به مورچه هم نمیرسید 754 00:28:19,377 --> 00:28:22,814 ‫تا از یه قاتل دورش کنم که میخواست بکشتش. 755 00:28:22,815 --> 00:28:24,405 ‫- این بازم فرقی... ‫- نه بذار یه چیز دیگه بهت بگم. 756 00:28:24,406 --> 00:28:26,951 ‫تمام عمرم کاری که فکر میکردمُ انجام دادم، 757 00:28:26,952 --> 00:28:29,720 ‫ولی همیشه یه جایی یکی هست که ازم متنفره 758 00:28:29,721 --> 00:28:31,488 ‫چون فکر کردن قوانینُ دارم میشکنم. 759 00:28:31,489 --> 00:28:36,014 ‫خب قوانین درست یا غلط نیستن. 760 00:28:36,015 --> 00:28:39,073 ‫هر خطی که رد کردم، دوباره رد میشم 761 00:28:39,074 --> 00:28:43,333 ‫چون با وجدانم کاملاً راحتم. 762 00:28:43,334 --> 00:28:45,991 ‫ببین هاروی نمیگم آدم بدی هستی. 763 00:28:45,992 --> 00:28:47,537 ‫فقط گفتم مچ مارو گرفته بود. 764 00:28:47,538 --> 00:28:50,096 ‫خب میدونی چیه شان؟ الان فقط مچ منو داره. 765 00:28:56,547 --> 00:28:58,882 ‫چطور تونستی انجامش بدی؟ 766 00:28:58,883 --> 00:29:01,284 ‫چطور اینطوری به هاروی خیانت کردی؟ 767 00:29:01,285 --> 00:29:02,785 ‫- من به کسی خیانت نکردم. ‫- مزخرفه! 768 00:29:02,786 --> 00:29:04,687 ‫رفتی پیش شان و باهاش قرار گذاشتی تا 769 00:29:04,688 --> 00:29:06,074 ‫هاروی خلع مدرک بشه. 770 00:29:06,075 --> 00:29:07,724 ‫اون تصمیم گرفت معامله کنه دانا 771 00:29:07,725 --> 00:29:10,227 ‫و وقتی اینکارو کرد اندرو ملیک منو پیشنهاد کرد 772 00:29:10,228 --> 00:29:12,362 ‫چون شان حق داشتن یه وکیلیُ داره 773 00:29:12,363 --> 00:29:14,464 ‫که فقط به منافع او توجه داشته باشه. 774 00:29:14,465 --> 00:29:16,900 ‫همین همینجا. این کاریه که میکنی. 775 00:29:16,901 --> 00:29:18,801 ‫تو پشت اخلاقیات قایم میشی 776 00:29:18,802 --> 00:29:21,276 ‫اما حقیقت اینه که نمیتونی هارویُ تحمل کنی. 777 00:29:21,277 --> 00:29:22,501 ‫من از هاروی متنفر نیستم. 778 00:29:22,502 --> 00:29:24,159 ‫راستش باور دارم ته دلش 779 00:29:24,160 --> 00:29:25,517 ‫اون فکر میکنه مرد خوبیه. 780 00:29:25,518 --> 00:29:27,309 ‫برای همین تغییر نمیکنه 781 00:29:27,310 --> 00:29:29,184 ‫و برای همین سرطانه این شرکته. 782 00:29:29,185 --> 00:29:30,484 ‫به اون میگی سرطان؟ 783 00:29:30,485 --> 00:29:32,476 ‫خب برخلاف تو فی، مردم دوستش دارن. 784 00:29:32,477 --> 00:29:34,468 ‫که مشکلُ بدتر میکنه 785 00:29:34,469 --> 00:29:36,527 ‫چون همۀ شما پیرو اون هستین. 786 00:29:36,528 --> 00:29:38,650 ‫و اگه فکر کردین میتونین مجبورش کنین 787 00:29:38,651 --> 00:29:41,136 ‫کار درستو انجام بده 788 00:29:41,137 --> 00:29:43,261 ‫دارین خودتونُ سرکار میذارین. ‫- خب میدونی چیه فی؟ 789 00:29:43,262 --> 00:29:45,773 ‫قواعد اخلاقی اون بود که نذاشت تو رو تحویل 790 00:29:45,774 --> 00:29:47,691 ‫کانون بده وقتی میتونست. 791 00:29:47,692 --> 00:29:51,150 ‫پس دفعۀ بعد که خواستی درمورد اون حرف بزنی، 792 00:29:51,151 --> 00:29:53,374 ‫درموردش فکر کن. 793 00:30:00,089 --> 00:30:01,981 ‫شش زن در ده سال. 794 00:30:01,982 --> 00:30:03,726 ‫مشکل اینه که کسی نمیخواد حرف بزنه. 795 00:30:03,727 --> 00:30:05,095 ‫دلیلشو میبینم. 796 00:30:05,096 --> 00:30:07,697 ‫نقض اون قرارهای محرمانه یه بلیط ‫یه طرفه به ورشکستگیه. 797 00:30:07,698 --> 00:30:08,770 ‫فقط در دادگاه مدنی. 798 00:30:08,771 --> 00:30:10,306 ‫اگه جنایی باشه توافق محرمانه شاملش نمیشه. 799 00:30:10,307 --> 00:30:11,734 ‫پس اونا باید برن جایگاه 800 00:30:11,735 --> 00:30:13,836 ‫و اگه استر نره چرا باید اونا برن؟ 801 00:30:13,837 --> 00:30:17,106 ‫نمیرن. لعنت. 802 00:30:17,107 --> 00:30:19,909 ‫فقط یکی لازم داریم. 803 00:30:19,910 --> 00:30:22,612 ‫یه لحظه. 804 00:30:22,613 --> 00:30:24,446 ‫اگه اشتباه بهش نگاه کنیم چطور؟ 805 00:30:24,447 --> 00:30:25,581 ‫منظورت چیه؟ 806 00:30:25,582 --> 00:30:27,306 ‫نمیتونیم از این زنا بخوایم 807 00:30:27,307 --> 00:30:29,417 ‫تا پس انداز زندگیشونُ صرف دادگاه کنند، 808 00:30:29,418 --> 00:30:32,020 ‫ولی کسایی که اون توافقها رو ترتیب دادند 809 00:30:32,021 --> 00:30:33,588 ‫فرق میکنند. 810 00:30:33,589 --> 00:30:35,390 ‫اونا پس انداز زندگیشونُ در خطر گذاشتن 811 00:30:35,391 --> 00:30:36,881 ‫چون بخشی از یک لاپوشانی بودند. 812 00:30:36,882 --> 00:30:38,309 ‫کاترینا اونا وکلای پاول هستن. 813 00:30:38,310 --> 00:30:40,695 ‫اونا امتیاز وکیل و موکلی دارن. ‫- مسئله همینه سامانتا. 814 00:30:40,696 --> 00:30:42,931 ‫موکل اونا پاول ریچمند نیست. 815 00:30:42,932 --> 00:30:44,246 ‫شرکته. 816 00:30:44,247 --> 00:30:47,518 ‫و اگه کاری کنند که شرکتشون در خطر بیافته... 817 00:30:47,519 --> 00:30:49,037 ‫اونا هم مسئولیتهایی دارن. 818 00:30:49,038 --> 00:30:51,039 ‫یه احتیاطه. 819 00:30:51,040 --> 00:30:52,605 ‫هرکی که هست همینطوری وا نمیده. 820 00:30:52,606 --> 00:30:54,840 ‫مگه اینکه بیشتر از یکی باشه که در این مورد... 821 00:30:54,841 --> 00:30:56,643 ‫هرکدومُ به جون اون یکی میندازیم. 822 00:31:09,135 --> 00:31:11,993 ‫خانم بنت، گفتین میخواین درمورد یه 823 00:31:11,994 --> 00:31:13,525 ‫فرصت تجاری حرف بزنید؟ ‫- درسته. 824 00:31:13,526 --> 00:31:16,127 ‫یه فرصت بهتون پیشنهاد میدم تا با پاول ریچمند 825 00:31:16,128 --> 00:31:17,362 ‫قطع رابطه کنید. 826 00:31:17,363 --> 00:31:19,783 ‫- چرا باید با پاول قطع رابطه کنم؟ ‫- میدونید چرا. 827 00:31:19,784 --> 00:31:21,818 ‫چون شما بخشی از یک حق السکوت 828 00:31:21,819 --> 00:31:23,387 ‫تجاوز به یک زن بودید. 829 00:31:23,388 --> 00:31:25,508 ‫اگه پاول ریچمن به کسی تجاوز کرده من نشنیدم. 830 00:31:25,509 --> 00:31:28,292 ‫تا حالا اسم مایا پرز یا جنت تاندرمن 831 00:31:28,293 --> 00:31:29,459 ‫یا هرکدوم از این زنا رو نشنیدید؟ 832 00:31:29,460 --> 00:31:31,394 ‫من با صدها موکل در ارتباطم خانم ویلر 833 00:31:31,395 --> 00:31:32,495 ‫اسم همه رو یادم نیست. 834 00:31:32,496 --> 00:31:34,097 ‫پس بذار یادتون بیارم. 835 00:31:34,098 --> 00:31:35,666 ‫بهشون چک های پاداش دادید 836 00:31:35,667 --> 00:31:37,900 ‫که ده برابر بیشتر از درآمدشون بود. 837 00:31:37,901 --> 00:31:40,736 ‫نه تنها این، هرکدوم از اون قرارها 838 00:31:40,737 --> 00:31:43,173 ‫با ضمیمه همراه بوده و ما میدونیم چی بودن: 839 00:31:43,174 --> 00:31:44,674 ‫توافق عدم افشاء. 840 00:31:44,675 --> 00:31:46,008 ‫چون اون پرداختیها منتشر نشد 841 00:31:46,009 --> 00:31:47,310 ‫و حقیقت دفن شد 842 00:31:47,311 --> 00:31:49,235 ‫و شما یکی از کسانی بودین که بیل دستش داشت. 843 00:31:49,236 --> 00:31:51,114 ‫- این مکالمه تمومه. ‫- شاید تمومه 844 00:31:51,115 --> 00:31:53,683 ‫ولی شاید بهتره قراردادُ یه نگاهی بندازین. 845 00:31:53,684 --> 00:31:56,437 ‫نوشته برای شرکت کار میکنید نه پاول. 846 00:31:56,438 --> 00:31:58,154 ‫که یعنی هر توافقی علیه 847 00:31:58,155 --> 00:32:00,823 ‫منافع میفیلد کردید قابل دفاع نیست... 848 00:32:00,824 --> 00:32:02,448 ‫...امتیاز وکیل-موکلی نداره. 849 00:32:02,449 --> 00:32:05,698 ‫پس سؤال اینه، کی اول حرف میزنه؟ 850 00:32:12,333 --> 00:32:14,690 ‫میخوای درمورد کاهیل بهم بگی 851 00:32:14,691 --> 00:32:16,782 ‫یا قراره تو روزنامه درموردش بخونم؟ 852 00:32:16,783 --> 00:32:17,896 ‫متأسفم دانا. 853 00:32:17,897 --> 00:32:19,441 ‫جرأت نداشتم بهت بگم. 854 00:32:19,442 --> 00:32:21,443 ‫میفهمم. 855 00:32:21,444 --> 00:32:23,845 ‫تو به شان وفادار بودی 856 00:32:23,846 --> 00:32:25,285 ‫و دل و جرأت میخواست. 857 00:32:25,286 --> 00:32:27,277 ‫حالا ملیک بالاخره به چیزی که میخواد رسیده. 858 00:32:27,278 --> 00:32:29,652 ‫کاهیل و فی تقاضای معامله کردن 859 00:32:29,653 --> 00:32:31,244 ‫و من قراره مدرکمُ از دست بدم. 860 00:32:31,245 --> 00:32:32,787 ‫و هاروی که میشناسم تسلیم نمیشه 861 00:32:32,788 --> 00:32:34,623 ‫تا وقتی شر اونارو کم نکنه. 862 00:32:34,624 --> 00:32:35,991 ‫و فردا این اتفاق میافته 863 00:32:35,992 --> 00:32:38,617 ‫چون به محضی که کاهیل توافقُ امضا کنه 864 00:32:38,618 --> 00:32:39,902 ‫ملیک منو گرفته. 865 00:32:39,903 --> 00:32:40,953 ‫نه نگرفته. 866 00:32:40,954 --> 00:32:43,065 ‫و اگه حق با من باشه، نخواهد گرفت. 867 00:32:43,066 --> 00:32:44,165 ‫چی داری میگی؟ 868 00:32:44,166 --> 00:32:45,323 ‫وقتی هارویُ خارج کردم 869 00:32:45,324 --> 00:32:46,486 ‫حکم بازداشتُ خوندم 870 00:32:46,487 --> 00:32:49,004 ‫مشخص شد زمانش ساعت 9 شب بوده. 871 00:32:49,005 --> 00:32:50,901 ‫دو ساعت قبل از اینکه با رئیس ملیک حرف بزنه. 872 00:32:50,902 --> 00:32:53,193 ‫دقیقاً یه ساعت بعد از اینکه فورست منُ دیدم. 873 00:32:53,194 --> 00:32:54,584 ‫لعنتی منو دستگیر نکرد 874 00:32:54,585 --> 00:32:56,409 ‫چون کاهیل رو دستش زد. 875 00:32:56,410 --> 00:32:57,786 ‫دستگیر کرد چون میدونست 876 00:32:57,787 --> 00:32:59,188 ‫به یه چیزی نزدیک شده بودم. 877 00:32:59,189 --> 00:33:01,614 ‫که منو به این رسوند. کالبدشکافی ساتر. 878 00:33:01,615 --> 00:33:02,871 ‫نمیدونست داره میمیره. 879 00:33:02,872 --> 00:33:04,449 ‫او بخاطر حملۀ قلبی مرد. 880 00:33:04,450 --> 00:33:06,283 ‫که یعنی فورست من حقیقتُ به ما نمیگفت. 881 00:33:06,284 --> 00:33:08,256 ‫ولی حقیقتُ میگفت. 882 00:33:08,257 --> 00:33:10,225 ‫حتماً داستانُ از ساتر گرفته 883 00:33:10,226 --> 00:33:11,693 ‫در غیر این صورت از کجا میدونست؟ 884 00:33:11,694 --> 00:33:12,784 ‫مشکل همینه. 885 00:33:12,785 --> 00:33:15,563 ‫درمورد حرفی که ساتر بهش زد دروغ نمیگفت 886 00:33:15,564 --> 00:33:17,198 ‫درمورد زمانش دروغ گفت. 887 00:33:17,199 --> 00:33:21,035 ‫کل ادعای پروندۀ ملیک روی اعتراف فورست منه. 888 00:33:21,036 --> 00:33:22,870 ‫و برای اینکه قابل تصدیق باشه 889 00:33:22,871 --> 00:33:24,454 ‫باید یه اعتراف در بستر مرگ باشه. 890 00:33:24,455 --> 00:33:26,931 ‫و بدون بستر مرگ نمیتونی اعتراف در بستر مرگ کنی. 891 00:33:26,932 --> 00:33:29,738 ‫که یعنی ساتر حتماً به فورست من گفته 892 00:33:29,739 --> 00:33:32,063 ‫ولی فوست من تا وقتی دیر نشده بود 893 00:33:32,064 --> 00:33:33,096 ‫درمورد کاهیل چیزی نگفت. 894 00:33:33,097 --> 00:33:34,887 ‫پس این یعنی تو تبرئه ای. 895 00:33:34,888 --> 00:33:36,303 ‫مدرک داریم. 896 00:33:36,304 --> 00:33:38,752 ‫شاید، ولی فقط مدرک نمیخوام 897 00:33:38,753 --> 00:33:40,921 ‫که فورست من دروغ میگفت. 898 00:33:40,922 --> 00:33:44,418 ‫- میخوام ثابت کنم که ملیک میدونسته. ‫- چطور اینو بدست بیاریم؟ 899 00:33:44,419 --> 00:33:48,278 ‫یه فرصت به شان کاهیل میدیم تا اوضاعُ درست کنه. 900 00:33:51,604 --> 00:33:52,960 ‫سامانتا. 901 00:33:52,961 --> 00:33:55,382 ‫امیدوارم ناراحت نشی. شیلا منو راه داد. 902 00:33:55,383 --> 00:33:57,274 ‫نه اشکالی نداره. چه خبر؟ 903 00:33:57,275 --> 00:33:59,032 ‫خبرای خوب و بد لوئیس. 904 00:33:59,033 --> 00:34:02,202 ‫ما یه نقشۀ راه از هر باری که پاول 905 00:34:02,203 --> 00:34:03,910 ‫این کارو کرد و رشوه داد داریم. 906 00:34:03,911 --> 00:34:07,046 ‫مشکل اینه که هنوز شاکی نداریم. 907 00:34:07,047 --> 00:34:09,651 ‫و بدون شاکی فقط میتونیم بلوف بزنیم. 908 00:34:09,652 --> 00:34:11,117 ‫خواستم همینو بگم. 909 00:34:11,118 --> 00:34:13,253 ‫باید خواهرتُ قانع کنی پا پیش بذاره. 910 00:34:13,254 --> 00:34:15,222 ‫نه سامانتا نمیتونم. 911 00:34:15,223 --> 00:34:18,891 ‫او نمیخواد انجامش بده منم نمیتونم باز ازش بخوام. 912 00:34:18,892 --> 00:34:20,327 ‫پس فکر کنم بدونم کی میتونه. 913 00:34:26,897 --> 00:34:28,296 ‫کاترینا؟ 914 00:34:28,297 --> 00:34:30,566 ‫پیغامتُ گرفتم به محضی که تونستم اومدم. 915 00:34:30,567 --> 00:34:32,635 ‫استر، لطفاً بشین. 916 00:34:32,636 --> 00:34:34,469 ‫میدونم فقط یکی دوبار همو دیدیم 917 00:34:34,470 --> 00:34:36,237 ‫ولی مجبورم بحثُ جلو ببرم 918 00:34:36,238 --> 00:34:38,105 ‫چون وقت زیادی نداریم. 919 00:34:38,106 --> 00:34:41,075 ‫ما تونستیم مدارک قابل توجهی 920 00:34:41,076 --> 00:34:43,624 ‫علیه پاول در زمان فعالیتش پیدا کنیم. 921 00:34:43,625 --> 00:34:44,715 ‫ولی؟ 922 00:34:44,716 --> 00:34:47,708 ‫ولی بدون کسی که پا پیش بذاره 923 00:34:47,709 --> 00:34:49,617 ‫شرکتت از دست میدی 924 00:34:49,618 --> 00:34:52,286 ‫و اون بازم اینکارو انجام میده. 925 00:34:52,287 --> 00:34:53,411 ‫که اینطور. 926 00:34:53,412 --> 00:34:56,471 ‫قبل از اینکه چیزی بگی، میخوام دوتا چیزُ بدونم. 927 00:34:56,472 --> 00:35:01,165 ‫من یه بار برای کسی در شرایط تو همچین مبارزه ای کردم. 928 00:35:01,166 --> 00:35:02,924 ‫و باختیم. 929 00:35:02,925 --> 00:35:04,248 ‫امروز بهش زنگ زدم 930 00:35:04,249 --> 00:35:06,675 ‫پرسیدم از اینکه پا پیش گذاشته پشیمون شده 931 00:35:06,676 --> 00:35:11,972 ‫و اون گفت، با اینکه با اون تبرئه نمیشد کنار بیاد 932 00:35:11,973 --> 00:35:15,308 ‫اینکه چیزی نگی خیلی سختترش میکرد. 933 00:35:17,479 --> 00:35:19,046 ‫و چیز دیگه؟ 934 00:35:19,047 --> 00:35:20,681 ‫پرونده 9 سال پیش بود 935 00:35:20,682 --> 00:35:24,718 ‫و استر، زمانه عوض شده. 936 00:35:24,719 --> 00:35:28,322 ‫خیلی مطمئن نیستم عوض شده. 937 00:35:28,323 --> 00:35:30,991 ‫مشخصاً این تصمیم توئه. 938 00:35:30,992 --> 00:35:34,361 ‫ولی همونطور که گفتم، وقت زیادی نداریم. 939 00:35:40,668 --> 00:35:43,003 ‫این چه کوفتیه؟ فی کجاست؟ 940 00:35:43,004 --> 00:35:44,388 ‫فی نمیاد 941 00:35:44,389 --> 00:35:46,096 ‫چون شان معامله رو امضا نمیکنه. 942 00:35:46,097 --> 00:35:47,408 ‫خب پس انگار قراره بریم دادگاه. 943 00:35:47,409 --> 00:35:49,058 ‫نه ملیک، تو میری دادگاه 944 00:35:49,059 --> 00:35:51,644 ‫چون ما با یه کلاهبردار محکوم تبانی نکردیم. 945 00:35:51,645 --> 00:35:53,925 ‫- تو کردی. ‫- درمورد چی حرف میزنی؟ 946 00:35:53,926 --> 00:35:56,284 ‫درمورد این حرف میزنه که چارلز فورست من 947 00:35:56,285 --> 00:35:58,276 ‫درمورد زمان اعتراف ساتر دروغ گفت. 948 00:35:58,277 --> 00:35:59,811 ‫و تو بودی که گفتی اینکارو بکنه. 949 00:35:59,812 --> 00:36:01,544 ‫باورم نمیشه. 950 00:36:01,545 --> 00:36:02,968 ‫نمیبینی داره چیکار میکنه؟ 951 00:36:02,969 --> 00:36:04,157 ‫داره میپیچونتت، کارش همینه. 952 00:36:04,158 --> 00:36:07,190 ‫به این میگی پیچوندن اندی؟ من بهش میگم مدرک. 953 00:36:07,191 --> 00:36:09,748 ‫تو سوابق منو کشوندی بیرون منم از تورو کشوندم. 954 00:36:09,749 --> 00:36:11,844 ‫تمام تماسهات با چارلز فورست من. 955 00:36:11,845 --> 00:36:12,938 ‫تک تکشون. 956 00:36:12,939 --> 00:36:15,000 ‫شامل اون تماسی که پنج دقیقه 957 00:36:15,001 --> 00:36:16,736 ‫بعد از رفتن من بهت زد 958 00:36:16,737 --> 00:36:18,360 ‫بهت هشدار داد که داریم نزدیک میشیم. 959 00:36:18,361 --> 00:36:20,030 ‫به علاوه معامله ای که سه ماه بعد از 960 00:36:20,031 --> 00:36:22,063 ‫مرگ ساتر باهاش کردی. 961 00:36:22,064 --> 00:36:24,276 ‫و هیچ سابقه ای از هیچ تماسی بین 962 00:36:24,277 --> 00:36:26,335 ‫تو و چارلز قبل از اون زمان نیست. 963 00:36:26,336 --> 00:36:28,747 ‫فکر کردی میتونی با تبرئه شدن منو بترسونی؟ 964 00:36:28,748 --> 00:36:31,750 ‫نه اندی فکر نمیکنم. و ما تو رو نمیترسونیم. 965 00:36:31,751 --> 00:36:33,175 ‫بازداشتت میکنیم. 966 00:36:33,176 --> 00:36:35,387 ‫تو به جرم جعل مدارک در یه 967 00:36:35,388 --> 00:36:37,012 ‫پروندۀ جنایی بازداشت. ‫- بازداشت نیستم! 968 00:36:37,013 --> 00:36:38,723 ‫من نماینده ایالتی دولت هستم! 969 00:36:38,724 --> 00:36:40,559 ‫نه نیستی. 970 00:36:40,560 --> 00:36:43,024 ‫دیدی دانا بهت گفت این اتفاق میافته، 971 00:36:43,025 --> 00:36:44,348 ‫و حالا افتاده. 972 00:36:44,349 --> 00:36:46,066 ‫درمورد دادستانایی که میرن زندان 973 00:36:46,067 --> 00:36:47,190 ‫یادته چی گفتی اندی؟ 974 00:36:47,191 --> 00:36:48,730 ‫خب قراره بفهمی. 975 00:36:48,731 --> 00:36:50,236 ‫با این قسر در نمیرین. 976 00:36:50,237 --> 00:36:52,427 ‫الان در رفتیم. 977 00:36:52,428 --> 00:36:54,318 ‫نزدیک بود. 978 00:36:54,319 --> 00:36:57,477 ‫فکر کنم خوبه تا آخر کنار هم موندیم. 979 00:36:57,478 --> 00:37:00,411 ‫شان میفهمم چرا اون کارو کردی. 980 00:37:00,412 --> 00:37:01,905 ‫میفهمی؟ 981 00:37:01,906 --> 00:37:03,978 ‫همیشه میگم وفاداری یه خیابون دوطرفه ست. 982 00:37:03,979 --> 00:37:06,968 ‫اگه نتونم ببینم که داشتی به هردوی 983 00:37:06,969 --> 00:37:09,665 ‫ما لطف میکردی، پس من یه عوضیم. 984 00:37:09,666 --> 00:37:11,115 ‫خودت گفتی نه من. 985 00:37:11,116 --> 00:37:12,814 ‫ولی میدونی الان چی میخوام بگم، ها؟ 986 00:37:12,815 --> 00:37:15,094 ‫یه چیزی درمورد اینکه نمیخوای دوباره منو ببینی؟ 987 00:37:15,095 --> 00:37:17,486 ‫یه همچین چیزی. میخوای یه آبجو بزنیم؟ 988 00:37:17,487 --> 00:37:18,762 ‫بذار یه تماسی بگیرم. 989 00:37:18,763 --> 00:37:20,764 ‫یه کار ناتمومی دارم که بهش برسم. 990 00:37:20,765 --> 00:37:23,401 ‫برو سراغش هاروی. 991 00:37:27,101 --> 00:37:28,598 ‫فکر کنم اومدین تا از طرف 992 00:37:28,599 --> 00:37:29,928 ‫موکل توافقُ امضا کنید؟ 993 00:37:29,929 --> 00:37:31,787 ‫اومدم اینو تمومش کنم. 994 00:37:31,788 --> 00:37:34,295 ‫و این بار قراره منو به چی متهم کنی؟ 995 00:37:34,296 --> 00:37:36,988 ‫همم؟ دزدی از قلعۀ ناکس؟ 996 00:37:36,989 --> 00:37:38,345 ‫مسئله اینه پاول. 997 00:37:38,346 --> 00:37:39,723 ‫ما رفتیم سراغ دو نفر از آدمات، 998 00:37:39,724 --> 00:37:42,649 ‫بین نجات تو و نجات خودشون 999 00:37:42,650 --> 00:37:44,273 ‫حق انتخاب دادیم. 1000 00:37:44,274 --> 00:37:47,666 ‫حدس بزن قراره کیو نجات بدن. 1001 00:37:47,667 --> 00:37:51,906 ‫هر توافق عدم افشا، هر معاملۀ کثیف و هر پنهان کاری. 1002 00:37:51,907 --> 00:37:54,273 ‫این چیزی نیست جز اثبات اینکه 1003 00:37:54,274 --> 00:37:57,437 ‫یه عده خانم توافق عدم افشا امضا کردن. 1004 00:37:57,438 --> 00:37:59,261 ‫به این معنی نیست که حقیقت داشته باشه. 1005 00:37:59,262 --> 00:38:01,097 ‫خواهیم دید هیئت مدیره چه نظری داره. 1006 00:38:01,098 --> 00:38:02,706 ‫فکر نکنم هیئت مدیره نظری داشته باشه. 1007 00:38:02,707 --> 00:38:04,118 ‫میدونی چرا ندارن؟ 1008 00:38:04,119 --> 00:38:05,943 ‫چون کسی پا پیش نمیذاره. 1009 00:38:05,944 --> 00:38:08,401 ‫هیچکس پا پیش نمیذاره: تو هیچی نداری. 1010 00:38:08,402 --> 00:38:10,392 ‫نه پاول. 1011 00:38:10,393 --> 00:38:12,617 ‫اون همه چیز داره. 1012 00:38:15,277 --> 00:38:18,569 ‫میدونی چرا نمیخواستم پا پیش بذارم؟ 1013 00:38:18,570 --> 00:38:22,129 ‫چون فکر نمیکردم کسی حرفمو باور کنه. 1014 00:38:22,130 --> 00:38:24,854 ‫ولی وقتی داستانمو بگم، 1015 00:38:24,855 --> 00:38:27,110 ‫میتونی شرط ببندی 1016 00:38:27,111 --> 00:38:29,435 ‫کاری میکنم باور کنند. 1017 00:38:29,436 --> 00:38:30,493 ‫حتی اگرم باور کنن 1018 00:38:30,494 --> 00:38:32,765 ‫دیگه از محدودۀ تصورات گذشته. 1019 00:38:32,766 --> 00:38:34,351 ‫نه برای شکایت نیست. 1020 00:38:34,352 --> 00:38:35,742 ‫برای همین قراره استعفا بدی. 1021 00:38:35,743 --> 00:38:38,968 ‫و اگه ندی، به تمام دنیا میگم 1022 00:38:38,969 --> 00:38:40,977 ‫چطور وقتی 28 سالم بود 1023 00:38:40,978 --> 00:38:45,470 ‫منو کشوندی تو اتاقت، همه جامُ دست مالی کردی 1024 00:38:45,471 --> 00:38:48,208 ‫و وقتی مقاومت کردم، اجبارم کردی 1025 00:38:48,209 --> 00:38:49,886 ‫و وقتی فرار کردم، 1026 00:38:49,887 --> 00:38:52,344 ‫بهم گفتی اگه حرفی بزنم 1027 00:38:52,345 --> 00:38:54,199 ‫دیگه هیچوقت کار نمیکنم. 1028 00:38:54,200 --> 00:38:56,425 ‫و وقتی حرفاشو زد، نمیندازنت زندان 1029 00:38:56,426 --> 00:38:59,695 ‫ولی تمام داراییتُ ازت میگیرن. 1030 00:38:59,696 --> 00:39:00,863 ‫امضا کن! 1031 00:39:10,827 --> 00:39:14,443 ‫حالا گورتو گم کن قبل از اینکه نظرمون عوض بشه. 1032 00:39:19,949 --> 00:39:22,451 ‫تو خوبی؟ 1033 00:39:22,452 --> 00:39:24,192 ‫خ... خوبم. 1034 00:39:24,193 --> 00:39:26,183 ‫نمیدونستم قراره بیای. 1035 00:39:26,184 --> 00:39:28,341 ‫منم نمیدونستم. 1036 00:39:28,342 --> 00:39:30,582 ‫اه، بدون تو نمیتونستم انجامش بدم. 1037 00:39:45,512 --> 00:39:47,346 ‫اگه برای پیشنهادت اینجایی، 1038 00:39:47,347 --> 00:39:49,548 ‫نمیخواد دردسر بکشی. 1039 00:39:49,549 --> 00:39:52,017 ‫با شان کاهیل معامله نمیکنم. 1040 00:39:52,018 --> 00:39:53,519 ‫برای اون اینجا نیستم چارلز. 1041 00:39:53,520 --> 00:39:56,288 ‫اومدم بگم میدونیم دروغ گفتی، 1042 00:39:56,289 --> 00:39:57,833 ‫و میدونیم ملیک بهت گفته. 1043 00:39:57,834 --> 00:39:59,391 ‫نمیدونم درمورد چی حرف میزنی. 1044 00:39:59,392 --> 00:40:01,961 ‫پس از خودش بپرس چون حدس 1045 00:40:01,962 --> 00:40:05,464 ‫میزنم شش ماه قراره اینجا مهمونت باشه. 1046 00:40:05,465 --> 00:40:08,066 ‫من دو سال دیگه آزادم. 1047 00:40:08,067 --> 00:40:09,468 ‫خواهیم دید اونموقع چی میشه. 1048 00:40:09,469 --> 00:40:11,069 ‫بعدی در کار نیست. 1049 00:40:11,070 --> 00:40:13,205 ‫تو سوگند دروغ خوردی... 1050 00:40:13,206 --> 00:40:15,910 ‫که یعنی دورانت اینجا کم نمیشه 1051 00:40:15,911 --> 00:40:17,660 ‫قراره اضافه بشه. نگران نباش. 1052 00:40:17,661 --> 00:40:19,544 ‫کسی که تصمیم میگیره چقدر 1053 00:40:19,545 --> 00:40:21,246 ‫شان کاهیلِ. 1054 00:40:23,416 --> 00:40:25,417 ‫مطمئنم خیلی بهت آسون میگیره. 1055 00:40:36,095 --> 00:40:38,096 ‫هی. چطور پیش رفت؟ 1056 00:40:38,097 --> 00:40:40,132 ‫خب، محکومش نکردیم 1057 00:40:40,133 --> 00:40:41,912 ‫ولی کمتر از این، تا جایی که ممکن بود شد. 1058 00:40:41,913 --> 00:40:43,335 ‫اه عالیه لوئیس. 1059 00:40:43,336 --> 00:40:45,237 ‫عجیبه که میگم خوشحالم 1060 00:40:45,238 --> 00:40:47,105 ‫تو شرایطی مثل این. 1061 00:40:47,106 --> 00:40:48,606 ‫ولی هستم. 1062 00:40:48,607 --> 00:40:50,029 ‫فردا زنگ میزنم استر. 1063 00:40:50,030 --> 00:40:51,742 ‫خوب میشه. 1064 00:40:51,743 --> 00:40:53,444 ‫- هی تو خوبی؟ ‫- هستم. 1065 00:40:53,445 --> 00:40:56,647 ‫فقط... 1066 00:40:56,648 --> 00:41:01,352 ‫شیلا، درمورد خانواده فکر میکردم... 1067 00:41:01,353 --> 00:41:04,288 ‫اینکه چقدر برام مهمه، برای تو مهمه. 1068 00:41:04,289 --> 00:41:05,688 ‫چه خبر شده لوئیس؟ 1069 00:41:05,689 --> 00:41:07,291 ‫خب، میدونم خیلی مونده 1070 00:41:07,292 --> 00:41:09,173 ‫و میدونم ممکنه اونطور نباشه که برنامه کشیدیم، 1071 00:41:09,174 --> 00:41:11,095 ‫ولی... 1072 00:41:11,096 --> 00:41:13,964 ‫میخوام قبل از تولد بچه مون ازدواج کنیم. 1073 00:41:13,965 --> 00:41:17,471 ‫جدی میگی؟ لوئیس من اندازۀ یه خونه شدم. 1074 00:41:17,472 --> 00:41:19,370 ‫برام مهم نیست چه شکلی هستی. 1075 00:41:19,371 --> 00:41:22,440 ‫میخوام خانواده باشیم. 1076 00:41:22,441 --> 00:41:25,275 ‫و هرگز بهت حلقه ندادم. 1077 00:41:25,276 --> 00:41:26,963 ‫و میدونم نامزد کردیم. 1078 00:41:26,964 --> 00:41:29,312 ‫شیلا... 1079 00:41:35,652 --> 00:41:38,788 ‫قبل از تولد بچه مون با من ازدواج میکنی؟ 1080 00:41:38,789 --> 00:41:40,990 ‫بله، میکنم. 1081 00:41:55,539 --> 00:41:57,207 ‫تموم شد. 1082 00:41:57,208 --> 00:41:59,175 ‫باید قیافۀ فورست منُ میدیدی. 1083 00:41:59,176 --> 00:42:00,923 ‫راستش نمیدونم کدومش بهتره... 1084 00:42:00,924 --> 00:42:02,364 ‫قیافۀ اون یا ملیک. 1085 00:42:02,365 --> 00:42:04,113 ‫هاروی باید یه چیزی بهت بگم. 1086 00:42:04,114 --> 00:42:06,649 ‫چی شده دانا؟ چه خبر شده؟ 1087 00:42:06,650 --> 00:42:10,086 ‫مادرت حملۀ قلبی داشت. 1088 00:42:10,087 --> 00:42:12,688 ‫اون فوت کرده. 1089 00:42:15,652 --> 00:42:23,652 ‫ترجمه از مرتضی godbless ‫@filmvill