1 00:00:51,635 --> 00:00:56,515 ‫به نیواورلینز خوش آمدید فانی‌های جاهل. 2 00:00:56,682 --> 00:00:59,560 ‫شهری مملو از فراطبیعی‌ها. 3 00:01:00,727 --> 00:01:04,857 ‫شهری که تشیع‌جنازه‌های غم‌انگیز ‫به جشن و سرور ختم می‌شود. 4 00:01:05,983 --> 00:01:08,986 ‫مکانی که مرگ پایان ماجرا نیست... 5 00:01:09,194 --> 00:01:11,530 ‫بلکه شروعی بدیع است. 6 00:01:12,030 --> 00:01:16,743 ‫چنانچه حتی غم و اندوه هم ‫می‌تواند دروازه‌ای رو به نشاط باشد... 7 00:01:17,369 --> 00:01:20,831 ‫البته اگر مایل به قدم برداشتن ‫در چنین مسیری باشید. 8 00:01:26,879 --> 00:01:29,464 ‫ساعت ۱۱:۵۸ـه! بیاید آماده بشیم. 9 00:01:36,346 --> 00:01:37,890 ‫- به به. ‫- هی ببخشید بارتندر عزیز. 10 00:01:39,391 --> 00:01:43,604 ‫ببخشید. ببخشید. عذر می‌خوام آقای بارتندر. ‫می‌شه یه نوشیدنی واسم بریزی؟ باشه. 11 00:01:44,062 --> 00:01:45,063 ‫بفرما. 12 00:01:46,398 --> 00:01:47,649 ‫نوشیدنیِ من مالِ شما. 13 00:01:49,234 --> 00:01:50,527 ‫اینطوری پس خودتون چی؟ 14 00:01:50,652 --> 00:01:52,279 ‫مشکلی نیست، ‫نمی‌خوام زیاد بخورم. 15 00:01:53,822 --> 00:01:54,865 ‫شاید بتونیم ‫باهم بخوریـمش. 16 00:01:55,240 --> 00:01:56,241 ‫آره. 17 00:01:56,909 --> 00:01:58,493 ‫با کسی اومدی؟ 18 00:01:58,702 --> 00:01:59,620 ‫بله. 19 00:01:59,786 --> 00:02:00,954 ‫با همکارهام به اینجا اومدم... 20 00:02:01,079 --> 00:02:03,498 ‫که الان پشتـم هستن ‫و مطمئنـم خیلی هم داغون به نظر میان. 21 00:02:05,459 --> 00:02:07,085 ‫شغلتون چیه؟ 22 00:02:07,961 --> 00:02:09,296 ‫متخصص اخترفیزیک‌ام. 23 00:02:10,339 --> 00:02:11,632 ‫یعنی می‌شه... 24 00:02:11,840 --> 00:02:13,592 ‫دانشمندِ موشک‌ساز دیگه؟ 25 00:02:14,551 --> 00:02:16,595 ‫- نورشناسیـه بیشتر. لنز می‌سازم. ‫- نورشناسی. 26 00:02:16,720 --> 00:02:19,473 ‫مثلاً در حال حاضر دارم ‫روی یه فرمولی کار می‌کنم تا با ترکیبِ 27 00:02:19,640 --> 00:02:21,558 ‫دستورالعمل‌هایی که موجوده ‫به همراهِ مواردی که از... 28 00:02:21,725 --> 00:02:23,227 ‫مکانیک کوانتومی یاد می‌گیریم، ‫«ماده تاریک» رو ترسیم کنیم... ‫[اشاره به بخش گمشده و نامرئی از جرم کیهان] 29 00:02:23,393 --> 00:02:24,394 ‫و واقعاً هم خیلی پیچیده‌ست اما... 30 00:02:24,603 --> 00:02:27,147 ‫بله، انگار که سعی دارید ‫چیزمیزهای نامرئی‌ رو ببینید. 31 00:02:27,606 --> 00:02:29,316 ‫دقیقاً شغلم همینـه. 32 00:02:29,483 --> 00:02:31,026 ‫ولی تو خیلی بهتر توصیفـش کردی. 33 00:02:31,235 --> 00:02:33,403 ‫آخه خودمم یه جورایی... 34 00:02:33,862 --> 00:02:35,531 ‫شغلـم تو همین مایه‌هاست. 35 00:02:35,656 --> 00:02:36,990 ‫من کارم گردشگریِ ارواحـه. 36 00:02:39,034 --> 00:02:40,827 ‫پس اصلاً کارت به شغل من ربطی نداره. 37 00:02:40,994 --> 00:02:43,413 ‫ابداً، ولی یه جورایی شبیه بهشـه. 38 00:02:44,289 --> 00:02:46,792 ‫به مردم کمک می‌کنم ‫بهتر نگاه کنن تا همه‌چیز رو ببینن. 39 00:02:46,917 --> 00:02:48,544 ‫مثل ارواحی که توی هوا معلق‌ان. 40 00:02:48,710 --> 00:02:49,753 ‫- توهمات... ‫- ده! 41 00:02:49,920 --> 00:02:51,588 ‫- ...ارواحی که از دیوارها عبور می‌کنن... ‫- نه! هشت! 42 00:02:51,755 --> 00:02:53,924 ‫- ...و ملت رو تسخیر می‌کنن. ‫- داری مسخره‌ام می‌کنی... 43 00:02:54,091 --> 00:02:55,259 ‫هفت! 44 00:02:55,342 --> 00:02:57,427 ‫- ...ولی یک بار بیا باهم بریم گردشگری. ‫- شش! پنج! 45 00:02:57,636 --> 00:02:58,720 ‫- باشه. ‫- چهار! 46 00:02:58,887 --> 00:02:59,721 ‫آره. 47 00:02:59,888 --> 00:03:02,975 ‫سه! دو! یک! 48 00:03:03,475 --> 00:03:05,435 ‫سال نو مبارک! 49 00:03:08,480 --> 00:03:09,481 ‫من بن هستم. 50 00:03:11,024 --> 00:03:12,025 ‫منم آلیسام. 51 00:03:13,402 --> 00:03:14,403 ‫بن؟ 52 00:03:16,363 --> 00:03:17,364 ‫بن! 53 00:03:23,078 --> 00:03:23,996 ‫بن؟ 54 00:03:26,290 --> 00:03:29,877 ‫گوش کن، اصلاً دلـم نمی‌خواد ‫روز بدت رو بدتر کنم... 55 00:03:30,043 --> 00:03:31,545 ‫اما این کارت پایان خوشی نداره. 56 00:03:31,712 --> 00:03:34,631 ‫چی باعث شده که ‫فکر کنی روز بدی رو دارم پشت‌سر می‌ذارم؟ 57 00:03:34,756 --> 00:03:36,133 ‫چی شده که باعث شده ‫من فکر کنم داری روز بدی رو پشت‌سر می‌ذاری؟ 58 00:03:36,383 --> 00:03:38,135 ‫بخاطر اینکه یه حموم نمی‌ری. 59 00:03:40,679 --> 00:03:41,680 ‫بیا. 60 00:03:43,765 --> 00:03:45,017 ‫چند نفرن؟ 61 00:03:45,559 --> 00:03:47,352 ‫- هفت تا. ‫- خیله‌خب، هفت نفرن. 62 00:03:47,436 --> 00:03:49,146 ‫چرا هنوزم گردشگرهاش ‫رو دنبال خودت می‌کشونی؟ 63 00:03:49,313 --> 00:03:50,689 ‫ببین، می‌تونم از ‫درِ پشتی فراریت بدم‌ها. 64 00:03:50,814 --> 00:03:52,649 ‫نه، دنبالـم میان. 65 00:03:54,026 --> 00:03:55,402 ‫همیشه همین کار رو می‌کنن. 66 00:03:55,819 --> 00:03:56,862 ‫آره. 67 00:03:59,031 --> 00:04:01,074 ‫شما همون راهنمای تور، بنی؟ 68 00:04:01,283 --> 00:04:03,327 ‫- بله همینطوره. ‫- من اهل شهر سیراکیوسـم. 69 00:04:03,493 --> 00:04:05,871 ‫عالیه. فهرست اسامیـتون رو می‌خونم ‫ببینیم کی هست کی نیست. 70 00:04:05,954 --> 00:04:08,207 ‫و فقط کافیه بگید «هستم»، همین... 71 00:04:08,373 --> 00:04:10,125 ‫و دیگه توضیح اضافه هم ندید، خب؟ 72 00:04:11,084 --> 00:04:13,670 ‫- خب اولین نفر آقای «جان پلوسو»؟ ‫- حاضر. 73 00:04:13,795 --> 00:04:15,506 ‫۵۰ سال تموم حسابدار بودم. 74 00:04:15,631 --> 00:04:16,673 ‫به شخمم. 75 00:04:16,798 --> 00:04:18,884 ‫ظاهراً نفر بعدی کارولـه... 76 00:04:19,092 --> 00:04:20,177 ‫اینجام! 77 00:04:20,385 --> 00:04:22,054 ‫من کارولـم. شمام کارولی؟ 78 00:04:22,304 --> 00:04:25,307 ‫آره، وای خیلی خنده‌داره! 79 00:04:25,807 --> 00:04:28,268 ‫اسم کارول خیلی زیاده‌ها. 80 00:04:35,317 --> 00:04:37,069 ‫مگه این ساختمون تسخیرشده نبود؟ 81 00:04:37,236 --> 00:04:39,947 ‫تورمون تاریخیـه و پیاده‌روی داره. ‫هی، هی، هی. 82 00:04:40,364 --> 00:04:42,115 ‫همه‌چیز رو بهتون نشون می‌دم ‫و درموردشون توضیح می‌دم. 83 00:04:42,366 --> 00:04:43,408 ‫خبری از داستان‌های ارواح نیست. 84 00:04:48,956 --> 00:04:49,998 ‫خب... 85 00:04:50,582 --> 00:04:53,752 ‫شنیدم اون کلیسای بزرگی که اونجاست... ‫روح داره. 86 00:04:53,919 --> 00:04:55,379 ‫ارواح حقیقت ندارن. 87 00:04:55,504 --> 00:04:56,713 ‫من به ارواح اعتقاد دارم. 88 00:04:56,922 --> 00:05:01,885 ‫خاله‌ام باربارا خیلی پرنده‌ها رو دوست داشت ‫و عاشق مرغ مگس‌خوار بود. 89 00:05:02,052 --> 00:05:04,596 ‫به نظرتون روز تشیع‌جنازه‌اش، ‫چی دیدیم؟ 90 00:05:04,721 --> 00:05:05,722 ‫یه مرغ مگس‌خوار! 91 00:05:05,848 --> 00:05:07,474 ‫خیله‌خب، کارول‌ها... 92 00:05:07,599 --> 00:05:10,686 ‫بذارید رک و پوست‌کنده ‫حرفـم رو بهتون بزنم. 93 00:05:10,853 --> 00:05:14,106 ‫من توی همۀ خونه‌های تسخیرشدۀ... 94 00:05:14,189 --> 00:05:16,024 ‫اکثر شهرهای تسخیرشدۀ دنیا بودم. 95 00:05:16,191 --> 00:05:18,235 ‫حتی ۷۲ ساعت هم ‫توی اون خونده وقت‌ گذروندم. 96 00:05:18,735 --> 00:05:19,820 ‫می‌خواید بدونید ‫چی دستگیرم شد؟ 97 00:05:21,655 --> 00:05:23,490 ‫هیچی. هیچیِ هیچی. 98 00:05:23,615 --> 00:05:26,702 ‫ارواح وجود ندارن. زندگی آشغالـه. ‫همۀ ما آشغالیـم! 99 00:05:32,583 --> 00:05:33,542 ‫شرمنده... 100 00:05:33,917 --> 00:05:35,127 ‫ببخشید. 101 00:05:36,420 --> 00:05:37,421 ‫بسیارخب، بریم. 102 00:05:37,445 --> 00:05:55,589 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::. 103 00:05:55,613 --> 00:06:13,758 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 104 00:06:13,782 --> 00:06:31,926 ‫مترجمین: «نهـال، سحـر، امیـر فرحنـاک» ‫«iredprincess, Sahar Frb, Farahnak» 105 00:06:31,950 --> 00:06:50,094 :::. T.me/FarahSub .::: :::. T.me/iredsub .::: 106 00:06:50,118 --> 00:06:51,495 ‫به خونه خوش اومدی. 107 00:06:57,167 --> 00:06:58,210 ‫هی. 108 00:07:00,629 --> 00:07:01,588 ‫کارگرهان. 109 00:07:01,672 --> 00:07:04,216 ‫بله، ما رسیدیم. ‫شما چقدر با ما فاصله دارید؟ 110 00:07:04,424 --> 00:07:07,219 ‫چطوری چهار ساعت دیگه می‌رسید؟ ‫با همدیگه حرکت کرده بودیم‌ها. 111 00:07:10,097 --> 00:07:11,682 ‫آره. ‫نه، ناهار خوردنـتون رو می‌فهمم... 112 00:07:11,849 --> 00:07:13,934 ‫ولی به نظرم دیگه شامم خوردید ‫و یه فیلمم تماشا کردید. 113 00:07:16,311 --> 00:07:17,688 ‫هروقت رسیدید می‌بینمتون. 114 00:07:18,689 --> 00:07:20,190 ‫از دست این کارگرها. 115 00:07:22,109 --> 00:07:23,110 ‫تراویس؟ 116 00:07:23,944 --> 00:07:25,279 ‫اینجام مامان. 117 00:07:25,863 --> 00:07:27,739 ‫فقط دارم به خونه یه نگاهی می‌اندازم. 118 00:07:40,002 --> 00:07:42,337 ‫وقتـشه. وقتـشه. ‫یکی اومده. 119 00:07:42,504 --> 00:07:43,714 ‫همه برید سرجاهاتون. ‫سرجاهاتون. 120 00:07:48,051 --> 00:07:49,386 ‫می‌تونه ما رو ببینه. 121 00:08:05,319 --> 00:08:08,447 ‫اینجا رو تعمیرش که بکنیم ‫فوق‌العاده می‌شه. 122 00:08:13,118 --> 00:08:14,161 ‫به به. 123 00:08:14,578 --> 00:08:15,746 ‫می‌خوای اتاقت رو انتخاب کنی؟ 124 00:08:17,456 --> 00:08:18,832 ‫احتمالاً طبقۀ بالا باشه. 125 00:08:19,791 --> 00:08:21,043 ‫- خوشت اومده؟ ‫- نه. 126 00:08:56,203 --> 00:08:57,246 ‫امروز نه. 127 00:09:35,200 --> 00:09:36,493 ‫به خونه خوش اومدید! 128 00:09:42,207 --> 00:09:43,876 ‫نه، نه، نه! 129 00:09:53,135 --> 00:09:54,303 ‫عزیزدلـم چی شده؟ 130 00:09:54,511 --> 00:09:56,597 ‫اینجا تسخیرشده‌ست! 131 00:09:56,805 --> 00:09:57,890 ‫خیله‌خب، یه لحظه وایسا. 132 00:09:58,015 --> 00:10:01,518 ‫می‌دونم اینجا به اندازه‌ای ‫که می‌خواستم گرم و نرم نیست. 133 00:10:02,644 --> 00:10:04,980 ‫ولی فکر کنم روز که بشه، ‫احساس بهتری پیدا کنی. 134 00:10:06,273 --> 00:10:09,860 ‫هی، وایسا برم یه شمع با رایحۀ وانیل روشن کنم، ‫مطمئن نظرت عوض می‌شه. 135 00:10:10,694 --> 00:10:11,820 ‫مطمئنی عوض می‌شه؟ 136 00:10:12,863 --> 00:10:16,074 ‫عزیزدلـم لطفا یه فرصت به این خونه بده. 137 00:10:16,408 --> 00:10:17,826 ‫دیگه خونۀ ماست. 138 00:10:23,832 --> 00:10:25,501 ‫نه. جمع کن بریم. 139 00:10:31,632 --> 00:10:32,508 ‫نه، نه. 140 00:10:33,926 --> 00:10:35,469 ‫بجنب، سوار ماشین شو. ‫سوار ماشین شو. 141 00:10:36,595 --> 00:10:38,764 ‫- کمربندت. اول ایمنی. ‫- چرا نمی... 142 00:10:38,931 --> 00:10:40,641 ‫- آروم، آروم، از پسش برمیای. تو می‌تونی. ‫- باشه. 143 00:10:40,807 --> 00:10:41,892 ‫- مامانی پیشتـه. ‫- باشه. 144 00:10:42,059 --> 00:10:44,269 ‫نگران نباش. درسته که عتیقه دوست دارم ‫ولی نه دیگه به این اندازه! 145 00:10:55,030 --> 00:10:56,907 ‫برمی‌گردید. 146 00:10:57,115 --> 00:10:59,576 ‫برمی‌گردید. 147 00:11:00,803 --> 00:11:04,857 ‫[عمارتِ تسخیرشده] 148 00:11:11,046 --> 00:11:13,882 ‫خب، خیله‌خب. پیشتـم آلیسا. 149 00:11:23,892 --> 00:11:26,061 ‫ببخشید، سلام، شما آقایی ‫که اینجا زندگی می‌کنه رو می‌شناسید؟ 150 00:11:26,687 --> 00:11:28,564 ‫آره ولی آدم خونگرمی نیست. 151 00:11:34,403 --> 00:11:35,404 ‫آهای؟ 152 00:11:40,367 --> 00:11:42,411 ‫- خب پس نابغه‌ها وضع زندگیـشون اینطوریه. ‫- داری چه غلطی می‌کنی؟ 153 00:11:42,536 --> 00:11:44,162 ‫آروم، آروم باش، ‫من دزد نیستم! 154 00:11:44,329 --> 00:11:46,623 ‫نه، ببین... گنجی که ‫من دنبالـشم، توی بهشتـه. 155 00:11:46,832 --> 00:11:49,042 ‫کدوم آدم خلی همینطوری ‫واردِ خونۀ یه آدم دیگه می‌شه؟ 156 00:11:49,459 --> 00:11:53,589 ‫شرمنده، ولی شانس فقط یک‌بار ‫درِ خونۀ آدم رو می‌زنه. 157 00:11:53,797 --> 00:11:55,299 ‫- درست مثل الان. ‫- چی؟ 158 00:11:55,465 --> 00:11:57,676 ‫چرا داری... ‫چرا گربه بغلتـه؟ 159 00:11:57,926 --> 00:11:59,344 ‫- مال شما نیست؟ ‫- نه. 160 00:11:59,553 --> 00:12:02,264 ‫فکر کردم مال شماست. ‫خیلی سعی داشت وارد بشه. 161 00:12:02,931 --> 00:12:05,893 ‫برو دوست پشمالوی من. برو. 162 00:12:06,435 --> 00:12:09,271 ‫گمونم این کوچولو می‌تونست ‫تموم انرژی‌های مثبتی که... 163 00:12:09,438 --> 00:12:10,439 ‫از این خونۀ دلپذیر... 164 00:12:11,982 --> 00:12:13,358 ‫خارج می‌شه رو حس کنه. 165 00:12:13,525 --> 00:12:15,485 ‫بهتر نیست یکی از ‫پنجره‌ها رو وا کنیم؟ 166 00:12:17,237 --> 00:12:18,947 ‫راستی، من پدر کنت هستم. 167 00:12:19,072 --> 00:12:20,574 ‫سلام کنت. 168 00:12:20,824 --> 00:12:23,452 ‫- اجازه هست بشینم؟ ‫- نخیرم، نمی‌خواد. 169 00:12:23,619 --> 00:12:24,620 ‫باشه، باشه. 170 00:12:24,912 --> 00:12:27,206 ‫فقط یه سوال می‌پرسم و می‌رم پی کارم. 171 00:12:28,540 --> 00:12:30,042 ‫می‌خوای قهرمان بشی؟ 172 00:12:31,335 --> 00:12:32,294 ‫نخیر. 173 00:12:32,961 --> 00:12:34,922 ‫- آمادگی داری مغزت بپوکه؟ ‫- به سلامت. 174 00:12:35,130 --> 00:12:36,089 ‫دو کلمه بگم می‌رم. 175 00:12:36,256 --> 00:12:38,050 ‫عکاسی با دوربین طیف. 176 00:12:38,842 --> 00:12:39,843 ‫آها. 177 00:12:40,010 --> 00:12:41,345 ‫توجه‌ات رو جلب کرد؟ 178 00:12:41,553 --> 00:12:43,430 ‫چون خودم بدجور تو نَخِشـم. 179 00:12:44,473 --> 00:12:47,643 ‫یعنی واقعاً دوربینی ساختی ‫که انقدر قدرتمنده که... 180 00:12:47,893 --> 00:12:50,187 ‫می‌تونه از «ذرات شبح‌گونه» عکسبرداری بکنه؟ 181 00:12:50,687 --> 00:12:53,357 ‫نخیر، من چنین ادعایی نکردم. ‫خبرگزاری‌ها اینطوری گفتن. 182 00:12:53,482 --> 00:12:56,527 ‫در هر صورت، در سطح حرفه‌ای، ‫مورد تمسخر قرار گرفتـم. 183 00:12:56,652 --> 00:12:58,153 ‫هی دکتر فرانکشتاین. 184 00:12:58,320 --> 00:13:01,406 ‫مردی سرشار از علم و دانش بود، ‫که ملت بهش هجوم بردن. 185 00:13:01,615 --> 00:13:02,616 ‫علت چی بود؟ 186 00:13:02,741 --> 00:13:04,076 ‫بخاطر اینکه سعی داشت ‫چیزی رو خلق بکنه. 187 00:13:04,243 --> 00:13:05,953 ‫ایشون هیولا خلق کرد خب؟ 188 00:13:06,119 --> 00:13:09,206 ‫که اگه اشتباه نکنم، چند نفری ‫رو هم کشته به گمونم. درست می‌گم؟ 189 00:13:09,373 --> 00:13:12,417 ‫هی هیولای هر آدم، واسه ‫یه آدم دیگه فقط حکم لباس هالووین رو داره. 190 00:13:13,335 --> 00:13:16,046 ‫- وای، پشم‌هام. خیله‌خب بریم. ‫- باشه، به حرف‌هام گوش کن. 191 00:13:16,213 --> 00:13:18,257 ‫یه خانم خیلی خوبی بهم زنگ زد. 192 00:13:18,382 --> 00:13:20,175 ‫یه بچۀ کوچولوی دوست‌داشتنی هم داره... 193 00:13:20,300 --> 00:13:21,844 ‫و از نظرشون خونه‌ـشون تسخیرشده‌ست. 194 00:13:22,010 --> 00:13:24,263 ‫ازم خواست مراسم جن‌گیری برگزار کنم... 195 00:13:24,805 --> 00:13:26,849 ‫ولی از نظر من، به یه... 196 00:13:27,015 --> 00:13:28,267 ‫متخصص موجودات فراطبیعی نیاز دارن. 197 00:13:28,767 --> 00:13:31,019 ‫- من راهنمای تورم. ‫- تو بن متایسی. 198 00:13:31,186 --> 00:13:33,355 ‫توی یه مرکز فضایی کار کردی ‫و تلسکوپ می‌ساختی. 199 00:13:33,522 --> 00:13:36,608 ‫قبلشم که متخصص اخترفیزیک توی سرن بودی. ‫[سازمان اروپایی برای تحقیقات هسته‌ای] 200 00:13:37,109 --> 00:13:38,902 ‫حالا شدی راهنمای تور؟ 201 00:13:39,194 --> 00:13:42,281 ‫انگار که مایکل جردن بیسبال بازی کنه. ‫[بازیکن بسکتبال] 202 00:13:42,739 --> 00:13:44,575 ‫بیا برگرد به جایی که بهش متعلقی. 203 00:13:44,741 --> 00:13:46,034 ‫توی مسیر درست قدم بردار. 204 00:13:46,285 --> 00:13:48,328 ‫احتمالاً این زن مخش تاب برداشته. 205 00:13:48,495 --> 00:13:50,497 ‫چیزی به اسم ارواح وجود ندارن. 206 00:13:50,622 --> 00:13:51,748 ‫خب پس ضررش کجاست... 207 00:13:51,874 --> 00:13:55,752 ‫که یک ساعت تا شمال برونی، ‫با دوربین ارواحت چهارتا عکسم بگیری... 208 00:13:55,961 --> 00:13:57,379 ‫و خیالـشون رو راحت بکنی. 209 00:13:57,588 --> 00:13:59,756 ‫امکان نداره یک ساعت ‫رانندگی بکنم تا... 210 00:13:59,965 --> 00:14:00,966 ‫پول می‌ده‌ها. 211 00:14:02,217 --> 00:14:03,343 ‫دو هزار دلار. 212 00:14:03,468 --> 00:14:04,678 ‫آدرسش کجاست؟ 213 00:14:05,262 --> 00:14:06,388 ‫پول حلالِ مشکلاتـه. 214 00:14:06,513 --> 00:14:08,223 ‫هی واسه منـم همینه‌ها. ولی ساکت! 215 00:14:08,390 --> 00:14:09,391 ‫هیچی نگو. 216 00:14:09,933 --> 00:14:12,019 ‫این یارو که تو آسمون‌هاست ‫همیشه حواسش هست... 217 00:14:12,186 --> 00:14:14,563 ‫و واقعا افسارم دستـشه. 218 00:14:15,189 --> 00:14:17,065 ‫- آره، زیادی هم دستـش نیست. ‫- هی گوش بده. 219 00:14:17,232 --> 00:14:19,026 ‫شغل من ایمان داشتنـه... 220 00:14:19,568 --> 00:14:20,819 ‫و بهت ایمان دارم. 221 00:14:45,469 --> 00:14:49,640 ‫می‌دونی چقدر تفاوت‌هامون زیاده، ‫ولی کنار هم ترکیبِـمون خداست؟ 222 00:14:50,182 --> 00:14:51,183 ‫قبول دارم. 223 00:14:51,725 --> 00:14:54,978 ‫خب این مثل یه پُلیـه ‫بین کار من و کار تو. 224 00:14:55,187 --> 00:14:56,355 ‫درسته؟ خب نگاه کن حالا. 225 00:14:59,608 --> 00:15:00,651 ‫داری چیکار... 226 00:15:03,237 --> 00:15:04,238 ‫یه لنزـه. 227 00:15:06,573 --> 00:15:08,075 ‫- عه لنزه! ‫- مراقب باش. 228 00:15:08,784 --> 00:15:09,701 ‫لنز کوانتومی... 229 00:15:09,910 --> 00:15:12,496 ‫که اگه همه‌چیز طبق انتظاراتـم پیش بره... 230 00:15:13,163 --> 00:15:14,915 ‫زندگیـمون از این رو به اون رو می‌شه. 231 00:15:53,579 --> 00:15:55,956 ‫خیله‌خب، بذار ببینمش. 232 00:15:58,333 --> 00:15:59,334 ‫چی شد؟ 233 00:16:01,753 --> 00:16:03,839 ‫بعله، شارژش تموم شده. 234 00:16:09,553 --> 00:16:11,138 ‫- بن؟ ‫- گبی؟ 235 00:16:11,930 --> 00:16:14,141 ‫- اومدید! ‫- از آشنایی باهاتون خوشحالم. ببخشید دیر کردم. 236 00:16:14,600 --> 00:16:17,269 ‫نزدیک خونه مِه گرفته بود ‫و عجیب و غریب شده بود ولی... 237 00:16:17,436 --> 00:16:19,897 ‫- آره، موضوع... ‫- مشکلی نیست. 238 00:16:20,564 --> 00:16:21,607 ‫وایسا! 239 00:16:22,191 --> 00:16:24,526 ‫قبل از اینکه وارد این خونه بشی ‫باید بهت هشدار بدم. 240 00:16:26,278 --> 00:16:28,113 ‫اوضاع خیطه، خیلی خیطه. 241 00:16:28,322 --> 00:16:29,489 ‫درسته که خیلی بهت نیاز دارم... 242 00:16:30,908 --> 00:16:31,783 ‫ولی می‌تونی بری و پشت‌سرتم نگاه نکنی. 243 00:16:31,992 --> 00:16:33,327 ‫- نه، نه، نه. ‫- آره، بهتره بری. 244 00:16:33,493 --> 00:16:35,120 ‫- اگه بخوای بری، مشکلی نداره. ‫- مشکلی ندارم گبی. 245 00:16:35,370 --> 00:16:36,788 ‫من از چهار تا روح که نمی‌ترسم. 246 00:16:37,497 --> 00:16:38,665 ‫الان اینجوری می‌گی. 247 00:16:39,208 --> 00:16:40,334 ‫ولی واقعاً... 248 00:16:40,584 --> 00:16:42,628 ‫این ماجرا ممکنه ‫کلِ مسیر زندگیت رو تغییر بده. 249 00:16:43,462 --> 00:16:45,130 ‫به محض اینکه وارد بشی، تمومه. 250 00:16:45,297 --> 00:16:47,466 ‫هیچ راه برگشتی وجود نداره. 251 00:16:47,674 --> 00:16:49,927 ‫گمونم حاضرم خطرش رو به جون بخرم. 252 00:16:50,135 --> 00:16:51,094 ‫راستی، مبلغی که... 253 00:16:52,554 --> 00:16:53,514 ‫عالی شد. 254 00:16:54,181 --> 00:16:54,973 ‫بسیارخب. 255 00:16:55,224 --> 00:16:56,058 ‫لعنتی! 256 00:16:56,433 --> 00:16:59,144 ‫- بله. ‫- نیازی نبود انقدر بپردازی. 257 00:16:59,353 --> 00:17:02,022 ‫- حتی مطمئن نیستم قبول کنم یا نه. ‫- نه، خواهش می‌کنم قبول کنید. 258 00:17:02,189 --> 00:17:03,440 ‫باشه، قبول می‌کنم. 259 00:17:03,815 --> 00:17:06,276 ‫خب نظرت چیه یکم بیشتر ‫درمورد این خونه واسم بگی؟ 260 00:17:06,777 --> 00:17:08,445 ‫احتمالاً بهتره که نشونت بدم. 261 00:17:08,654 --> 00:17:10,197 ‫- آره، آره، بریم ببینم. ‫- باشه. 262 00:17:10,364 --> 00:17:11,365 ‫باشه. 263 00:17:17,663 --> 00:17:18,747 ‫اون‌ها کی هستن؟ 264 00:17:19,581 --> 00:17:21,708 ‫مشخص نیست. ‫از بومی‌ها پرسیدم. 265 00:17:21,875 --> 00:17:25,546 ‫تئوری‌های جالبِ زیادی ‫درمورد این خونه موجوده. 266 00:17:26,880 --> 00:17:28,549 ‫خب، ایشون پسرمه. 267 00:17:29,967 --> 00:17:32,678 ‫که اینجا می‌خوابه. ‫به دلایلی، اینجا امن‌تر از جاهای دیگه‌ست. 268 00:17:33,095 --> 00:17:35,138 ‫و شما دو نفر تنهاییـد؟ 269 00:17:36,181 --> 00:17:38,058 ‫آره خب، پدرش... 270 00:17:38,725 --> 00:17:39,893 ‫سلام عزیزدلم! 271 00:17:41,019 --> 00:17:41,937 ‫سلام رفیق. 272 00:17:42,145 --> 00:17:44,606 ‫می‌خوای بیای بیرون و ‫با آقای متایس آشنا بشی؟ 273 00:17:46,650 --> 00:17:47,526 ‫این چیه اینجا؟ 274 00:17:48,068 --> 00:17:49,152 ‫خطِ دفاعی. 275 00:17:49,361 --> 00:17:51,780 ‫توی خطِ دفاعیـت، 276 00:17:52,322 --> 00:17:53,532 ‫اکشن گای هم داری؟ 277 00:17:54,366 --> 00:17:56,952 ‫اکشن گای کیه دیگه؟ 278 00:17:57,119 --> 00:17:58,662 ‫اکشن گای رو می‌شناسی دیگه، نه؟ 279 00:17:58,871 --> 00:18:00,080 ‫همونی که کفش داره؟ 280 00:18:00,247 --> 00:18:01,081 ‫یادت میاد؟ 281 00:18:01,248 --> 00:18:02,374 ‫- سلاحـشه؟ ‫- آره. 282 00:18:02,499 --> 00:18:04,251 ‫از اون کفش به عنوان سلاح استفاده می‌کنه. 283 00:18:04,376 --> 00:18:07,588 ‫و یه تکیه کلامی داشت ‫که همیشه می‌گفت... 284 00:18:08,255 --> 00:18:10,424 ‫«تکرار کن! تکرار کن پسر!» 285 00:18:10,549 --> 00:18:11,508 ‫یادت نمیاد؟ 286 00:18:11,675 --> 00:18:13,010 ‫مثل این می‌مونه که ابولیتا دمپایی دستش بگیره! 287 00:18:14,178 --> 00:18:17,389 ‫شایدم فقط من توی ارزون‌فروشی‌ام داشتمش. 288 00:18:17,598 --> 00:18:18,515 ‫ولی شما چی؟ 289 00:18:18,724 --> 00:18:20,392 ‫من توی نیویورک دکتر بودم... 290 00:18:20,559 --> 00:18:21,852 ‫و مادرم اهل اینجاست. 291 00:18:22,186 --> 00:18:23,979 ‫و فقط قصدمون این بود ‫که زندگیـمون رو از نو شروع کنیم. 292 00:18:24,188 --> 00:18:25,606 ‫همیشه می‌خواستم برگردم... 293 00:18:26,398 --> 00:18:27,691 ‫و یه اقامتگاه به پا کنم. 294 00:18:28,650 --> 00:18:31,945 ‫عجب واکنش غیرارادی و عجیبی. 295 00:18:32,237 --> 00:18:33,614 ‫از اقامتگاه خوشت نمیاد؟ 296 00:18:33,739 --> 00:18:34,907 ‫مشکلی ندارم باهاش، فقط... 297 00:18:35,866 --> 00:18:38,535 ‫راستش به چشم من یه مُشت ‫غریبه دور همدیگه جمع می‌شن... 298 00:18:38,911 --> 00:18:40,412 ‫و با هم صحبت می‌کنن و گپ می‌زنن. 299 00:18:40,662 --> 00:18:42,623 ‫احوالپرسی و این چرت‌وپرت‌ها، ‫می‌دونی... 300 00:18:42,789 --> 00:18:46,335 ‫و راستش اگه بخوام حقیقت رو بگم، ‫بدترین کابوس زندگیـمه. 301 00:18:47,628 --> 00:18:49,630 ‫خب کمک بزرگی بود. ممنون. 302 00:18:51,048 --> 00:18:54,343 ‫خب همونطور که ‫می‌دونید خونوادۀ کوچکی داریم. 303 00:18:54,468 --> 00:18:55,969 ‫اینجا رم از توی «زیلو» پیدا کردم. 304 00:18:56,220 --> 00:18:58,305 ‫فکر می‌کردم شیوۀ خوبیه برای... 305 00:18:58,430 --> 00:19:01,308 ‫برای اینکه پسرم با آدم‌های ‫جدید و جالبی آشنا بشه. 306 00:19:01,475 --> 00:19:02,559 ‫دوست‌هاش خیلی دردسرسازن. 307 00:19:03,268 --> 00:19:04,102 ‫دوست‌های منم همینطور. 308 00:19:04,561 --> 00:19:07,272 ‫بعدش دیگه اوضاع واقعاً... 309 00:19:08,065 --> 00:19:09,316 ‫- بد پیش رفت. ‫- افتضاح. 310 00:19:09,900 --> 00:19:10,609 ‫آره. 311 00:19:10,817 --> 00:19:14,238 ‫بگذریم، پدر کنت گفتن که شما ‫یه لنز دوربین مخصوص دارید. 312 00:19:14,363 --> 00:19:15,656 ‫درسته. 313 00:19:15,822 --> 00:19:17,783 ‫بسیارخب، گمونم از ‫همین اتاق شروع کنیم. 314 00:19:17,908 --> 00:19:19,576 ‫صبر کن، فلش نزنیدها! 315 00:19:21,453 --> 00:19:22,496 ‫و... 316 00:19:22,788 --> 00:19:23,705 ‫چرا؟ 317 00:19:24,373 --> 00:19:26,166 ‫باعث ناراحتـیشون می‌شه. 318 00:19:27,501 --> 00:19:30,212 ‫شاید بهتر باشه عکاسی رو ‫از توی اتاق غذاخوری شروع کنیم. 319 00:19:34,049 --> 00:19:35,259 ‫تازه... 320 00:19:37,386 --> 00:19:38,470 ‫این‌ها رو درست کرده بودم. 321 00:19:41,890 --> 00:19:43,141 ‫اومده. 322 00:19:44,726 --> 00:19:46,061 ‫دارید سربه‌سرم می‌ذارید دیگه ها؟ 323 00:19:46,562 --> 00:19:47,938 ‫نه، فکر می‌کنید ‫این کارتون بانمکه، ها؟ 324 00:19:49,273 --> 00:19:50,774 ‫که باهام شوخی بکنید. 325 00:19:51,024 --> 00:19:53,443 ‫بذارید ببینم روحـش کجاست. 326 00:19:53,652 --> 00:19:55,028 ‫- نه، نکن... ‫- بهش دست نزن. 327 00:19:55,112 --> 00:19:56,321 ‫بهش دست نزن. 328 00:19:56,488 --> 00:19:57,489 ‫هیچی نیست. 329 00:19:57,906 --> 00:19:59,408 ‫- یه عکس بگیرید خب. ‫- عکس؟ 330 00:19:59,575 --> 00:20:00,576 ‫درسته. 331 00:20:01,493 --> 00:20:02,870 ‫بخاطر همینـم هست که اومدم. 332 00:20:10,419 --> 00:20:11,503 ‫الان کاری نمی‌کنه... 333 00:20:11,670 --> 00:20:14,339 ‫ولی معمولاً سرش رو می‌چرخونه ‫و بهت خیره می‌شه. 334 00:20:14,548 --> 00:20:17,050 ‫- کاملاً وحشتناکه. ‫- همینطوره. 335 00:20:17,301 --> 00:20:19,428 ‫واقعا نگران شدم. 336 00:20:23,056 --> 00:20:24,600 ‫و... زیرزمین هم هست. 337 00:20:27,853 --> 00:20:30,689 ‫گاهی‌اوقات، وقتی به این طرف میام... 338 00:20:30,856 --> 00:20:34,484 ‫درد شدیدی توی ‫پهلوهام حس می‌کنم. 339 00:20:36,737 --> 00:20:37,988 ‫بنابراین می‌خوام انجامش بدم. 340 00:20:40,449 --> 00:20:41,450 ‫بسیارخب. 341 00:20:43,160 --> 00:20:44,161 ‫خیله‌خب. 342 00:20:45,454 --> 00:20:46,830 ‫مشکلی نیست. 343 00:20:46,955 --> 00:20:50,250 ‫هی اگه دلت بخواد می‌تونی بری ‫توی چادرت و منتظرمون بمونی، اشکالی نداره. 344 00:20:50,417 --> 00:20:51,376 ‫- باشه عزیزدلم؟ ‫- نه. 345 00:20:51,793 --> 00:20:53,170 ‫می‌خوام انجامش بدم. 346 00:20:53,378 --> 00:20:54,755 ‫خیله‌خب، من می‌گیرمت. مامان پیشته. 347 00:20:55,714 --> 00:20:57,341 ‫تو از پسش برمیای. 348 00:20:57,716 --> 00:20:58,926 ‫پسر شجاعـم. 349 00:21:05,474 --> 00:21:07,100 ‫خیله‌خب! 350 00:21:07,434 --> 00:21:08,769 ‫چیزی نیست، چیزی نیست. 351 00:21:09,686 --> 00:21:10,812 ‫وای عزیزم. 352 00:21:12,397 --> 00:21:15,067 ‫اگه فکر می‌کنی کار آسونیـه، ‫مستقیم برو. 353 00:21:15,234 --> 00:21:17,694 ‫- تنها کاری که باید بکنید... ‫- چیزی نیست، به من نگاه کن. 354 00:21:17,861 --> 00:21:19,571 ‫...اینه که قدم به قدم حرکت کنید. 355 00:21:22,032 --> 00:21:24,993 ‫عملاً نیمه شب این اتفاقات میفتن. 356 00:21:25,744 --> 00:21:26,745 ‫درسته. 357 00:21:27,371 --> 00:21:28,747 ‫این یارو جدی هست؟ 358 00:21:28,914 --> 00:21:30,082 ‫ظاهراً که نه. 359 00:21:42,636 --> 00:21:44,680 ‫باشه؟ پسر قویِ من. 360 00:21:45,889 --> 00:21:50,227 ‫بسیارخب، حالا دارم ‫محاسبات نهایی رو انجام می‌دم. 361 00:21:50,477 --> 00:21:51,228 ‫خبر خوب داریم. 362 00:21:51,937 --> 00:21:53,063 ‫خبری از ارواح نیست. 363 00:21:53,730 --> 00:21:55,774 ‫می‌دونم که ترسناکه واقعا. 364 00:21:55,941 --> 00:21:56,942 ‫زندگی توی چنین خونۀ بزرگی... 365 00:21:57,150 --> 00:22:00,070 ‫طبیعیـه که صدای جیرجیر بشنوید ‫و باد سرد بزنه. 366 00:22:00,279 --> 00:22:02,698 ‫ولی یه چیزی هست که بهش می‌گن... 367 00:22:02,865 --> 00:22:04,324 ‫قدرتِ پیشنهاد. 368 00:22:04,491 --> 00:22:07,494 ‫آره، احتمالا فقط باید ‫خونسردیم رو حفظ کنم، درسته؟ 369 00:22:07,911 --> 00:22:08,912 ‫ضرر که نداره. 370 00:22:38,525 --> 00:22:41,486 ‫اگه ارواح حقیقت داشته باشن، ‫دقیقاً از چی ساخته شدن؟ 371 00:22:41,695 --> 00:22:43,822 ‫به «شکار خونین» بازگشتیم... 372 00:22:44,031 --> 00:22:48,952 ‫بالاخره طوفان به پایان رسید. ‫بنابراین کارمون رو شروع می‌کنیم. 373 00:22:51,580 --> 00:22:53,123 ‫در زمین‌های بردی. 374 00:22:53,790 --> 00:22:58,212 ‫باقی این ظروف رو پُر می‌کنیم ‫و فصل بردی ۲۰۱۸ رو ختم می‌کنیم. 375 00:22:58,462 --> 00:22:59,588 ‫و تموم می‌شه، موافقی؟ 376 00:22:59,755 --> 00:23:00,756 ‫موافقم. 377 00:23:02,341 --> 00:23:03,842 ‫دو روز بعد از نشستن در... 378 00:23:04,510 --> 00:23:07,804 ‫برای کسانی که باور دارند، ارواح همانند ‫انسان‌ها حقیقت دارند و ارواحی که... 379 00:23:07,971 --> 00:23:11,558 ‫امید دارن که آخرین ‫شکارشـون توی بردی اتفاق بیفته. 380 00:23:11,683 --> 00:23:13,310 ‫بریم ستاره. 381 00:23:16,063 --> 00:23:21,151 ‫کشف کردیم که این اجرام، ‫ظاهراً نشانه‌هایی از انرژیِ ارواح‌اند... 382 00:23:21,693 --> 00:23:23,111 ‫ممکنه صرفاً به این معنا باشه... 383 00:23:23,278 --> 00:23:25,113 ‫...به طور میانگین، ‫ما رو به خونه می‌رسونه. 384 00:24:09,157 --> 00:24:10,033 ‫چی؟ 385 00:24:10,200 --> 00:24:11,201 ‫ولی چطوری... 386 00:24:11,410 --> 00:24:13,787 ‫سلام علیکم! شما بنی، درسته؟ 387 00:24:17,291 --> 00:24:19,459 ‫وای نه، نه، نه. ‫نخیر، نخیر. نه، نخیر، نخیرم. 388 00:24:23,213 --> 00:24:25,632 ‫خیله‌خب، بذار بدون فلش امتحانش کنم. 389 00:24:44,026 --> 00:24:45,527 ‫قدرتِ پیشنهاد. 390 00:25:34,868 --> 00:25:35,827 ‫فقط خواب بد دیدی بن. 391 00:25:36,078 --> 00:25:37,829 ‫فقط همین، یه کابوس بود. 392 00:25:41,625 --> 00:25:42,668 ‫چه خبر شده؟ 393 00:25:44,962 --> 00:25:45,963 ‫چی؟ 394 00:25:46,880 --> 00:25:48,757 ‫افتادی دنبالـم؟ 395 00:25:54,805 --> 00:25:57,432 ‫خیله‌خب، همه‌چیز تموم شده. 396 00:26:10,445 --> 00:26:11,446 ‫نه، نه، نه. 397 00:26:19,246 --> 00:26:21,081 ‫برگرد! 398 00:26:43,353 --> 00:26:44,980 ‫درست به موقع رسید. 399 00:26:52,404 --> 00:26:53,530 ‫یه چیزی تا خونه دنبالـم کرده! 400 00:26:53,655 --> 00:26:54,990 ‫یالا عزیزم، ‫بیا بهش چند تا ملحفه بدیم. 401 00:26:55,490 --> 00:26:56,283 ‫هی! 402 00:26:56,783 --> 00:26:57,910 ‫وایسید، صبر کنید! 403 00:26:58,911 --> 00:26:59,828 ‫نرید. 404 00:27:00,621 --> 00:27:02,164 ‫هی، گفتم... 405 00:27:02,289 --> 00:27:03,248 ‫یه چیزی... 406 00:27:04,374 --> 00:27:06,168 ‫تا خونه‌ام دنبالـم اومده! 407 00:27:06,293 --> 00:27:08,921 ‫اولین باری که فهمیدیم... 408 00:27:09,087 --> 00:27:10,756 ‫اینجا چه جریانی داره... 409 00:27:11,340 --> 00:27:12,341 ‫زدیم بیرون. 410 00:27:12,841 --> 00:27:16,470 ‫آخه فکر کردی پسرم رو توی ‫یه خونۀ تسخیرشده نگه می‌دارم؟ 411 00:27:16,595 --> 00:27:18,138 ‫- نه، قرار نیست که... ‫- دقیقا، نه. 412 00:27:18,347 --> 00:27:20,307 ‫ولی فرقی نمی‌کرد که کجا بریم. 413 00:27:21,099 --> 00:27:22,851 ‫این ارواح و من... 414 00:27:24,186 --> 00:27:26,396 ‫که گمون کنم چند تایی باشن... 415 00:27:27,356 --> 00:27:28,190 ‫مثل... 416 00:27:30,484 --> 00:27:31,527 ‫حشراتِ کنه‌ان. 417 00:27:31,693 --> 00:27:33,654 ‫کافیه یه قدم وارد خونه بشی، ‫تا مثل کنه بهت بچسبن. 418 00:27:34,655 --> 00:27:37,241 ‫سعی کردیم از شهر خارج بشیم، ‫از این هتل به اون هتل رفتیم... 419 00:27:37,407 --> 00:27:39,535 ‫ولی فقط شرایط بدتر و بدتر شد. 420 00:27:39,701 --> 00:27:41,954 ‫درست مثل خودت، ما رو هم ‫مجبور کردن که به اینجا برگردیم. 421 00:27:42,120 --> 00:27:44,164 ‫بنابراین می‌تونستی خیلی جدی ‫مثل یه آدم بزرگ بهم بگی که... 422 00:27:44,373 --> 00:27:45,832 ‫دیگه هرگز نمی‌تونم به خونه‌ام برگردم. 423 00:27:45,958 --> 00:27:46,834 ‫نه، نه، نه. 424 00:27:46,959 --> 00:27:48,669 ‫بهت هشدار داده بودم. ‫خودت وارد شدی. 425 00:27:48,877 --> 00:27:50,671 ‫می‌تونستی بهم بگی که چه خبره قبل اینکه... 426 00:27:51,755 --> 00:27:53,131 ‫سلام. آره. 427 00:27:53,298 --> 00:27:56,260 ‫می‌تونستی بهم بگی اینجا چه خبره ‫قبل از اینکه بذاری خیلی راحت از اینجا برم... 428 00:27:56,385 --> 00:27:57,803 ‫احساس بدی بهم دست می‌داد... 429 00:27:58,011 --> 00:28:00,848 ‫اگه اونقدر پول نمی‌گرفتی... 430 00:28:01,014 --> 00:28:03,851 ‫اونـم بخاطر یه دوربین زپرتی ‫و چرت‌وپرت‌هایی که واسم نوشتی. 431 00:28:04,059 --> 00:28:05,811 ‫دقیقا همین کار رو کردم. 432 00:28:06,436 --> 00:28:07,437 ‫کیک می‌خوری؟ 433 00:28:08,647 --> 00:28:09,648 ‫آره، یکمی دیر شده، نه؟ 434 00:28:09,815 --> 00:28:11,275 ‫- خوب‌ان‌ها. ‫- راست می‌گه. 435 00:28:13,902 --> 00:28:15,237 ‫من بچه دارم. 436 00:28:16,405 --> 00:28:18,198 ‫نمی‌تونه شب هرجایی که دلش بخواد بره... 437 00:28:18,365 --> 00:28:20,284 ‫بدون اینکه یه روح ‫پشت‌سرش نباشه. 438 00:28:21,785 --> 00:28:25,205 ‫بخاطر همینـم شرمنده ولی هرکاری که ‫لازم باشه برای مراقبت از پسرم انجام می‌دم. 439 00:28:25,706 --> 00:28:27,165 ‫می‌فهمم... 440 00:28:27,916 --> 00:28:29,251 ‫ولی من به کارتون نمیام. 441 00:28:30,878 --> 00:28:32,337 ‫یه جن‌گیر لازم دارید. 442 00:28:33,589 --> 00:28:34,715 ‫امتحان کردیم. 443 00:28:35,841 --> 00:28:37,384 ‫سر منم همین بلا اومد. 444 00:28:38,427 --> 00:28:40,012 ‫خدای من. 445 00:28:40,095 --> 00:28:42,181 ‫خوش اومدی بن. 446 00:28:42,389 --> 00:28:43,473 ‫سوپرایز! 447 00:28:44,183 --> 00:28:46,768 ‫تو هم همدستـشونی؟ ‫تموم این مدت از این ماجراها خبر داشتی؟ 448 00:28:46,935 --> 00:28:48,353 ‫مثلا کشیشی‌ها! 449 00:28:48,437 --> 00:28:50,939 ‫انتظار داری چی بگم؟ ‫خداوند شیوه‌های اسرارآمیز خودش رو داره. 450 00:28:51,148 --> 00:28:52,566 ‫نه، تو یه هیولایی! 451 00:28:52,649 --> 00:28:54,735 ‫- هی پولت رو گرفتی دیگه. ‫- کافی نبود. 452 00:28:54,902 --> 00:28:56,987 ‫ازت پرسیدم می‌خوای قهرمان بشی یا نه؟ 453 00:28:57,154 --> 00:28:59,281 ‫یادته چی گفتم؟ ‫گفتم که نمی‌خوام. 454 00:28:59,489 --> 00:29:00,991 ‫ولی چشم‌هات فریاد می‌زدن که می‌خوان! 455 00:29:01,116 --> 00:29:02,367 ‫باشه. باشه. 456 00:29:02,492 --> 00:29:05,078 ‫شما گفتی که تو کارش متخصصه. 457 00:29:05,162 --> 00:29:06,872 ‫- متخصص نیستم من... ‫- متخصصه. 458 00:29:07,039 --> 00:29:09,333 ‫صرفاً به یکم تشویق از ‫طرفِ مربی کنت لازم داره. 459 00:29:09,583 --> 00:29:11,210 ‫بگو ببینم این کار می‌کنه یا نه؟ 460 00:29:11,335 --> 00:29:13,837 ‫راستش یه عکسی انداختم. 461 00:29:19,051 --> 00:29:20,677 ‫حالا می‌تونیم ببینیمش. 462 00:29:20,802 --> 00:29:22,554 ‫اولش مطمئن نبودم... 463 00:29:23,055 --> 00:29:26,058 ‫ولی گمون کنم ملوانیـه ‫که توی نقاشی طبقۀ بالاست. 464 00:29:26,725 --> 00:29:27,726 ‫جلل الخالق. 465 00:29:28,685 --> 00:29:29,728 ‫می‌دونید چیه؟ 466 00:29:31,063 --> 00:29:33,106 ‫بچه‌ها الان می‌تونیم از ‫دوربینِ بن استفاده کنیم... 467 00:29:33,232 --> 00:29:36,026 ‫و تموم ارواح این عمارتِ ‫لعنتی رو شناسایی کنیم... 468 00:29:36,193 --> 00:29:38,654 ‫ببینیم اصلاً با چی طرفیـم ‫و عادلانه پیش بریم. 469 00:29:38,862 --> 00:29:40,447 ‫چرا از مبارزه با ارواح حرف می‌زنی؟ 470 00:29:40,572 --> 00:29:41,698 ‫آخه الان باید فکرهامون رو روی هم بریزیم... 471 00:29:41,865 --> 00:29:44,368 ‫و ببینیم چطوری اینجا گیر افتادیم ‫تا بتونیم خودمون رو نجات بدیم. 472 00:29:44,576 --> 00:29:46,537 ‫ببین، چه دلمون بخواد ‫چه نخواد جنگ راه افتاده. 473 00:29:46,703 --> 00:29:49,039 ‫حس می‌کنم گاهی‌وقت‌ها ‫بیشتر نیمۀ خالی لیوان رو می‌بینی. 474 00:29:49,206 --> 00:29:51,416 ‫بله چون دیگه امکان نداره ‫به خونه‌هامون برگردیم. 475 00:29:51,667 --> 00:29:52,751 ‫ببین چه مایوس‌کننده‌ای. 476 00:29:52,960 --> 00:29:55,546 ‫صبر کنید، روحِ ما همیشه ‫درخواست برگشتنـمون رو داشته. 477 00:29:56,421 --> 00:29:57,840 ‫آره. روح منم همینطور. 478 00:29:58,048 --> 00:29:58,882 ‫روح منم همینطوری بود. 479 00:29:59,132 --> 00:30:01,385 ‫نصف صورت نداشت ‫و حرف‌هاش قابل فهم نبودن... 480 00:30:01,510 --> 00:30:03,971 ‫ولی همش تکرار می‌کرد ‫بردرد، بردرد. 481 00:30:04,096 --> 00:30:05,681 ‫وایسا، وایسا، قصدشون ‫تسخیر کردنـمون نبوده. 482 00:30:07,516 --> 00:30:09,643 ‫حتما به یه دلیلی ‫می‌خواستن که به اینجا برگردیم. 483 00:30:12,896 --> 00:30:14,356 ‫- نیمه شب شد. عجله کنید! ‫- آره. 484 00:30:14,648 --> 00:30:15,649 ‫چی شده؟ 485 00:30:15,816 --> 00:30:18,110 ‫بعد از نیمه شب، ‫باید همگی همینجا توی این اتاق بمونیم. 486 00:30:18,235 --> 00:30:19,278 ‫اینطوری امن‌تـره. 487 00:30:19,862 --> 00:30:21,655 ‫پدر کنت مبلمان آبی‌رنگ رو برداشته. 488 00:30:21,822 --> 00:30:22,823 ‫آره، خب... 489 00:30:23,574 --> 00:30:24,616 ‫مگه اینکه خودت بخوای ‫اونجا بخوابی. 490 00:30:24,867 --> 00:30:28,287 ‫انقدر که توی کلکته تمیزکاری کردم، ‫کمرم بدجور درد می‌کنه. 491 00:30:28,453 --> 00:30:29,371 ‫مبل واسه تو. 492 00:30:30,080 --> 00:30:31,498 ‫هرچقدر می‌خوای بخواب. 493 00:30:31,623 --> 00:30:34,334 ‫اگه می‌خوان که اینجا بمونیم، ‫باید بفهمم که دلیلـشون چیه. 494 00:30:35,002 --> 00:30:36,336 ‫هی کجا داری می‌ری؟ 495 00:30:38,297 --> 00:30:41,341 ‫نباید بعد از نیمه شب از اینجا بری! ‫داری پا روی قوانین می‌ذاری، وایسا! 496 00:30:41,550 --> 00:30:42,551 ‫مامان! 497 00:30:43,260 --> 00:30:44,720 ‫این آدم‌ها... 498 00:30:52,936 --> 00:30:55,522 ‫آهای؟ کسی نیست؟ 499 00:30:59,902 --> 00:31:00,861 ‫گبی؟ 500 00:31:00,986 --> 00:31:01,945 ‫تراویس؟ 501 00:31:06,617 --> 00:31:07,826 ‫نوچ. 502 00:31:10,078 --> 00:31:11,163 ‫نوچ. 503 00:31:26,553 --> 00:31:28,263 ‫ترسوندمت؟ 504 00:31:28,805 --> 00:31:30,974 ‫خوبه، بایدم بترسی. 505 00:31:31,183 --> 00:31:35,187 ‫حتما بخاطر اومدنت خیلی هیجان‌زده می‌شه. ‫عاشق مهمون‌هاست. 506 00:31:38,232 --> 00:31:39,233 ‫بن، تو... 507 00:31:40,400 --> 00:31:43,403 ‫- چی؟ ‫- حالت خوبه بن؟ 508 00:31:46,073 --> 00:31:47,950 ‫به کمک بیشتری نیاز داریم. 509 00:31:49,076 --> 00:31:50,869 ‫وقتـشه که تیم رویایی رو جمع کنیم. 510 00:31:51,036 --> 00:31:52,579 ‫به عنوان لقبـمون انتخابش کردم. 511 00:31:52,829 --> 00:31:54,164 ‫مطمئنم که تکراریه. 512 00:31:54,289 --> 00:31:59,002 ‫اولین چیزی که مهمه اینه که ‫بفهمیم اینجا چه اتفاقی رخ داده. 513 00:31:59,169 --> 00:32:01,755 ‫بخاطر همینـم با یکی از ‫برجسته‌ترین تاریخدان‌های... 514 00:32:02,005 --> 00:32:04,258 ‫دورۀ رنسانس یونانِ اینجا تماس گرفتم. 515 00:32:04,383 --> 00:32:05,551 ‫حالا، مُرده... 516 00:32:06,385 --> 00:32:08,846 ‫ولی سریعاً یه راه‌حل جایگزین پیدا کردم ‫چون تیم رویایی همیشه رویایی پیش می‌ره... 517 00:32:09,012 --> 00:32:11,181 ‫و متوجه شدم یه استادی ‫توی دانشگاه تولین هست... 518 00:32:11,348 --> 00:32:14,518 ‫که کتابی درمورد ‫عمارت‌های تسخیرشدۀ لوئیزیانا نوشته. 519 00:32:14,726 --> 00:32:16,186 ‫فقط تا نُه نسخه‌اش فروش رفته... 520 00:32:16,395 --> 00:32:18,438 ‫ولی خب زنده که هست. 521 00:32:18,605 --> 00:32:19,481 ‫استاد؟ 522 00:32:19,648 --> 00:32:22,359 ‫ببینید اگه اومدید نمره بگیرید... 523 00:32:22,442 --> 00:32:24,194 ‫- برید پی کارتون... ‫- نه. 524 00:32:24,403 --> 00:32:25,445 ‫...وگرنه حذفتون می‌کنم! 525 00:32:25,571 --> 00:32:29,575 ‫راستش ما دانشجو نیستیم. ‫فقط اومدیم ازتون یه سوالی بپرسیم قربان. 526 00:32:30,075 --> 00:32:32,953 ‫چیزی درمورد اینجا می‌دونی؟ 527 00:32:35,330 --> 00:32:37,708 ‫خب، علم و دانش ‫با مشاهدات شکل می‌گیره. 528 00:32:37,875 --> 00:32:39,960 ‫پس من از همۀ این ارواح عکسبرداری می‌کنم... 529 00:32:40,127 --> 00:32:42,254 ‫تا مطمئن بشیم که ‫دقیقاً با چی طرفیـم. 530 00:32:42,379 --> 00:32:44,464 ‫عالیـه. به محض اینکه بفهمیم ‫با چی طرفیـم... 531 00:32:44,631 --> 00:32:46,550 ‫به کسی نیاز داریم که بتونه ‫با این ارواح صحبت کنه. 532 00:32:47,384 --> 00:32:48,343 ‫یه رمّال. 533 00:32:48,427 --> 00:32:50,929 ‫با توجه به بودجه‌ـمون ‫یکی رو پیدا کردم. 534 00:32:51,346 --> 00:32:53,640 ‫توی بار میتسوا فالگیری می‌کرده... 535 00:32:53,765 --> 00:32:55,809 ‫ولی کامنت‌های خوبی داره. 536 00:32:58,103 --> 00:33:00,063 ‫راحت باشید. 537 00:33:02,858 --> 00:33:04,109 ‫میچل کیه؟ 538 00:33:05,194 --> 00:33:06,486 ‫- نمی‌دونم. ‫- یکم بیشتر فکر کن. 539 00:33:06,653 --> 00:33:09,781 ‫آدم‌های زیادی توی محله‌ام هستن، ‫گمونم ممکنه که... 540 00:33:10,032 --> 00:33:11,366 ‫کسی به اسم میچل نمی‌شناسه. 541 00:33:11,450 --> 00:33:13,327 ‫جیاوانی چطور؟ 542 00:33:13,493 --> 00:33:15,537 ‫- نه، فکر نمی‌کنم... ‫- گری؟ 543 00:33:15,621 --> 00:33:17,706 ‫اخیراً با کسی آشنا شدی ‫که اسمش گری باشه؟ 544 00:33:17,873 --> 00:33:20,209 ‫خیله‌خب، پس باید دنبال یکی بگردیم ‫که اسمش با «گ» شروع بشه؟ 545 00:33:20,459 --> 00:33:21,752 ‫خیله‌خب، پس کسی به ‫اسم گری پیدا نشد؟ 546 00:33:21,877 --> 00:33:24,630 ‫راستش کارش خوبه‌ها. ‫خیلی کارتون خوبه. 547 00:33:24,796 --> 00:33:27,758 ‫جدی می‌گم، توی محله‌ـمون ‫یه پسرعمو گری‌ نامی داشتیم. 548 00:33:27,925 --> 00:33:30,552 ‫- خیلی بابت امروز ممنونم... ‫- داری دروغ می‌گی. 549 00:33:31,220 --> 00:33:32,346 ‫کسی به اسم گری نمی‌شناسی. 550 00:33:33,305 --> 00:33:35,390 ‫با کسی آشنا شدی که ‫اسمش گبی باشه؟ 551 00:33:42,856 --> 00:33:46,026 ‫قبل از تاریکی باید برگردم خونه! 552 00:33:46,193 --> 00:33:48,654 ‫چرا باید انقدر زود ‫برگردی خونه؟ 553 00:33:49,321 --> 00:33:51,281 ‫دیدم اون پسرها دنبالت می‌اومدن. 554 00:33:52,366 --> 00:33:53,867 ‫فقط تا داشتن تا خونه همراهیـم می‌کردن. 555 00:33:55,202 --> 00:33:56,453 ‫فکر کنم فقط یکم... 556 00:33:57,037 --> 00:33:59,331 ‫زمان نیاز دارن تا ‫بیشتر باهام آشنا بشن. 557 00:33:59,915 --> 00:34:01,708 ‫- آره. ‫- می‌بینم که مشغولی. 558 00:34:11,218 --> 00:34:14,721 ‫این خونه غرق در حوادث ناگواره. 559 00:34:14,888 --> 00:34:15,931 ‫انفجار. 560 00:34:16,098 --> 00:34:17,015 ‫باتلاق شنی. 561 00:34:17,182 --> 00:34:18,350 ‫اونم توی لوئیزیانا! 562 00:34:18,559 --> 00:34:21,019 ‫اون خونواده باید ‫از اونجا کوچ کنن. 563 00:34:21,395 --> 00:34:23,647 ‫حالا بخورید. تخفیف‌ها ‫سر ساعت ۵ تموم می‌شه! 564 00:34:23,814 --> 00:34:24,982 ‫باشه؟ 565 00:34:25,190 --> 00:34:26,191 ‫یه بار دیگه. 566 00:34:27,276 --> 00:34:28,443 ‫یه بار دیگه. دهنت باز کن. 567 00:34:30,237 --> 00:34:31,405 ‫شوخیت گرفته؟ 568 00:34:36,034 --> 00:34:38,245 ‫توی نیمه‌شب فعالیت‌ـشون ‫خیلی زیاد می‌شه. 569 00:34:38,579 --> 00:34:39,913 ‫ببین، سعی کردم اطلاعاتی ‫مربوط به این ارواح پیدا کنم... 570 00:34:40,080 --> 00:34:42,749 ‫ولی واقعاً سختـه ‫چون یه جا بند نمی‌شن. 571 00:34:43,542 --> 00:34:45,252 ‫صرفاً حرکت نمی‌کنن. 572 00:34:45,377 --> 00:34:48,630 ‫احساسـشون رو درک می‌کنم. ‫دارن از یه چیزی فرار می‌کنن. 573 00:34:50,382 --> 00:34:52,551 ‫ممنون که دعوتـم کردید پدر کنت. 574 00:34:55,012 --> 00:34:56,555 ‫کی قراره هزینۀ ‫سفرم رو پرداخت کنه؟ 575 00:35:01,810 --> 00:35:02,895 ‫ملت... 576 00:35:03,770 --> 00:35:04,980 ‫قبلاً... 577 00:35:06,523 --> 00:35:07,357 ‫اینجا غذا می‌خوردن. 578 00:35:09,026 --> 00:35:10,402 ‫گفتم که کارش خوبه. 579 00:35:10,527 --> 00:35:12,070 ‫نه، اینجا اتاق غذاخوریـه دیگه. 580 00:35:12,487 --> 00:35:14,907 ‫مدتی بعد از سال ۱۷۸۸... 581 00:35:15,490 --> 00:35:18,827 ‫عمارت رو تکمیل‌شده ‫پیدا کردن. 582 00:35:18,911 --> 00:35:20,704 ‫اصلاً هیچکسی درشون کاری نکرده. 583 00:35:20,913 --> 00:35:22,915 ‫قدیمی‌ترین سوابقی ‫که تونستم ازش بدست بیارم... 584 00:35:23,040 --> 00:35:24,416 ‫این سندِ مالکیتـه... 585 00:35:24,917 --> 00:35:27,669 ‫که ویلیام گریسی پیدا کرده. 586 00:35:29,588 --> 00:35:33,675 ‫از مالکِ قبلیـش که ناشناخته بوده، خریده. 587 00:35:33,884 --> 00:35:37,262 ‫همسرش، النور، ‫بر اثر تب زرد از دنیا رفت. 588 00:35:37,429 --> 00:35:40,766 ‫همون موقع بود که ‫اوضاع عجیب‌وغریب پیش رفت. 589 00:35:42,100 --> 00:35:42,976 ‫عالی نیست؟ 590 00:35:43,185 --> 00:35:46,063 ‫۶۰ سالی می‌شه که مشتاقِ ‫رفتن به این عمارتـم آخه. 591 00:35:46,230 --> 00:35:48,732 ‫بخاطر همینـم هست که سراغتون اومدیم، ‫چون شما قدرت تحلیل دارید. 592 00:35:48,899 --> 00:35:49,983 ‫باید ببینمـش رفقا. 593 00:35:50,150 --> 00:35:51,902 ‫هفتۀ آینده عملِ قلب دارم. 594 00:35:52,110 --> 00:35:53,237 ‫شما... 595 00:35:53,362 --> 00:35:55,280 ‫- نمی‎‌تونی بیای. ‫- باید بیام. 596 00:35:55,405 --> 00:35:56,448 ‫- نه. ‫- نه، باید بیام! 597 00:35:56,615 --> 00:35:59,868 ‫- فکر خوبی نیست. خیلی دوره. ‫- شصت ساله که سعی دارم به اونجا برم! 598 00:35:59,993 --> 00:36:02,079 ‫خودم ماشین دارم، ‫می‌تونم دنبالتون کنم. 599 00:36:02,371 --> 00:36:03,705 ‫اصلاً نیا! 600 00:36:03,830 --> 00:36:05,749 ‫پس گمونم این‌ها رو نمی‌خواید. 601 00:36:05,832 --> 00:36:07,876 ‫بسیارخب، بسیارخب، ‫شما به کارتون برسید... 602 00:36:08,043 --> 00:36:09,962 ‫- منم می‌رم سرویس و... ‫- خوبه. باشه. 603 00:36:10,462 --> 00:36:12,297 ‫فرار کن، فرار کن! ‫فرار کن! برو، فرار کن! 604 00:36:12,506 --> 00:36:14,132 ‫- چی؟ باشه، ماشین رو روشن می‌کنم! ‫- برو! 605 00:36:15,884 --> 00:36:16,885 ‫هی، کمک، کمک! 606 00:36:17,052 --> 00:36:18,929 ‫خیلی زور داره! 607 00:36:22,349 --> 00:36:24,393 ‫آتش، آتش، آتش. ‫آتش، آتش، آتش. 608 00:36:24,518 --> 00:36:27,688 ‫اگه یه روح شیطانی اینجا باشه، ‫فقط با تبعید می‌شه حلـش کرد. 609 00:36:27,896 --> 00:36:30,691 ‫و باید بهتون بگم ‫که مقاومت می‌کنه. 610 00:36:30,858 --> 00:36:31,900 ‫ارواح عاشقِ مبارزه کردنن. 611 00:36:32,025 --> 00:36:34,278 ‫به عنوان مثال، سال ۱۸۱۳... 612 00:36:34,778 --> 00:36:37,990 ‫گروهی از واسطه‌ها وارد خونه‌ای ‫شدن که شمال اینجاست. 613 00:36:38,073 --> 00:36:39,992 ‫۲۱ روز طول کشید. 614 00:36:40,158 --> 00:36:44,621 ‫دهنـشون سرویس شد ولی تونستن ‫صاحب مرحومـش رو از اونجا بیرون کنن. 615 00:36:45,080 --> 00:36:46,915 ‫ولی وقتی همه‌شون رو پیدا کردن... 616 00:36:47,791 --> 00:36:48,917 ‫چند سالتـه شما؟ 617 00:36:49,626 --> 00:36:50,502 ‫نُه سالمـه. 618 00:36:50,627 --> 00:36:53,797 ‫خیله‌خب. تموم دل و روده‌شون ‫بیرون ریخته بود. 619 00:36:53,964 --> 00:36:55,591 ‫- وای بیخیال. ‫- نه ساله‌ها بچه‌ان دیگه! 620 00:36:55,716 --> 00:36:57,676 ‫اونقدرهام بچه نیستن دیگه دخترجون. ‫من نُه سالم بود رانندگی می‌کردم. 621 00:36:57,843 --> 00:37:00,137 ‫ببینید، می‌دونم که شاید ‫مثال افراطی زده باشم. 622 00:37:00,387 --> 00:37:03,098 ‫- بله که بوده! ‫- ولی همه‌ـشون آماتور بودن. 623 00:37:03,223 --> 00:37:05,934 ‫من توی کارم حرفه‌ای‌ام. خب؟ 624 00:37:06,101 --> 00:37:10,814 ‫من شایسته، واجد شرایط و مجوز دارم. ‫مطمئن باشید می‌تونم از شرِّ این روح خلاصـتون کنم. 625 00:37:11,148 --> 00:37:12,191 ‫خب من که شکی ندارم. 626 00:37:12,649 --> 00:37:14,860 ‫غم و اندوهِ زیادی رو ‫توی این خونه احساس می‌کنم. 627 00:37:15,027 --> 00:37:18,238 ‫و غم و اندوهی که برطرف نشده، ‫ارواح رو گیر می‌اندازه. 628 00:37:18,447 --> 00:37:20,449 ‫خیله‌خب، حالا می‌تونی کاری بکنی ‫گیرشون برطرف بشه؟ 629 00:37:20,616 --> 00:37:21,617 ‫می‌تونم. 630 00:37:21,825 --> 00:37:23,243 ‫ولی یک هفته با دستمزد وقت می‌خوام... 631 00:37:23,410 --> 00:37:26,538 ‫جایی که بتونم کریستال‌هام رو شارژ کنم ‫و تحقیقاتـم رو شروع کنم. 632 00:37:26,747 --> 00:37:28,248 ‫بعدش می‌تونیم ‫کارمون رو شروع کنیم. 633 00:37:28,415 --> 00:37:31,084 ‫تو همین مدت ‫براتون فاکتور می‌فرستم. 634 00:37:31,251 --> 00:37:32,461 ‫خداحافظ. 635 00:37:34,588 --> 00:37:36,507 ‫از آشنایی باهاتون خوشحال شدم. 636 00:37:36,673 --> 00:37:42,173 ‫[دو ساعت بعد] 637 00:37:38,884 --> 00:37:41,970 ‫نگفتید این ارواح ‫مردم رو تعقیب می‌کنن! 638 00:37:42,179 --> 00:37:44,848 ‫مطمئنم مادرت ‫ازت قطع امید کرده. 639 00:37:44,932 --> 00:37:46,683 ‫می‌دونم که ازت ناامید شده... 640 00:37:46,850 --> 00:37:49,019 ‫چون مطمئنم که ‫بهتر از این‌ها بزرگت کرده! 641 00:37:49,144 --> 00:37:50,354 ‫یه حسی بهم می‌گفت ‫همه‌چی عجیب و غریبـه. 642 00:37:50,479 --> 00:37:53,732 ‫که اینجوری چنین آدم‌های متفاوتی ‫با همدیگه زیر یه سقف زندگی می‌کنن. 643 00:37:54,358 --> 00:37:55,359 ‫حالش چطوره؟ 644 00:37:55,484 --> 00:37:56,568 ‫قاطی کرده. 645 00:37:57,236 --> 00:37:59,488 ‫کاری که شما کردید... 646 00:37:59,571 --> 00:38:02,699 ‫شدیداً اشتباه و ‫مطلقاً غیرقابل‌بخششـه. 647 00:38:03,408 --> 00:38:05,994 ‫روحی که باهام تا خونه‌ام اومد ‫سوار بر اسب بود. 648 00:38:06,161 --> 00:38:08,455 ‫اصلاً می‌فهمید چه احساسی داره... 649 00:38:08,622 --> 00:38:11,959 ‫وقتی روح یه اسب... 650 00:38:12,084 --> 00:38:13,752 ‫به تاخت واردِ اتاق خوابت می‌شه؟ 651 00:38:13,836 --> 00:38:16,839 ‫الان تصمیم گرفتم بزرگی کنم ‫و به دادتون برسم. 652 00:38:16,964 --> 00:38:19,675 ‫بیشترش هم بخاطر اینه که ‫چارۀ دیگه‌ای واسم نذاشتید. 653 00:38:20,634 --> 00:38:21,593 ‫حالا بگید ببینم... 654 00:38:22,302 --> 00:38:23,971 ‫چه اتفاقی توی این خونه افتاده؟ 655 00:38:26,974 --> 00:38:29,101 ‫وای، چقدر قشنگ‌ـن. 656 00:38:29,268 --> 00:38:30,519 ‫این نقشه‌هایی که... 657 00:38:31,770 --> 00:38:32,938 ‫که قرض‌شون گرفتی... 658 00:38:33,146 --> 00:38:34,273 ‫- حرف ندارن. ‫- بی‌خیال. 659 00:38:34,439 --> 00:38:37,609 ‫آیا افتخار می‌کنم که بن ‫به یه استادِ سالخورده حمله کرده؟ 660 00:38:38,151 --> 00:38:40,028 ‫معلومه که نه. ‫با این حال... 661 00:38:40,404 --> 00:38:41,780 ‫کاملاً ارزشش رو داشت! 662 00:38:41,989 --> 00:38:44,449 ‫روی این کاغذها نوشته چه اتفاقی ‫توی این خونه افتاده. 663 00:38:44,575 --> 00:38:47,661 ‫گریسیِ بیوه دیوونه میشه و خودکشی می‌کنه. 664 00:38:47,828 --> 00:38:49,955 ‫چون غم و اندوه امونش رو بریده بود. ‫نگفتم غم و اندوه رو حس کردم؟ 665 00:38:50,122 --> 00:38:52,916 ‫و گویا تمام پولش رو هم ‫خرج یه رمالی چیزی کرده. 666 00:38:53,083 --> 00:38:55,460 ‫واسطه. بهمون میگن واسطه. 667 00:38:55,627 --> 00:38:56,670 ‫همون واسطه. 668 00:38:56,837 --> 00:38:57,629 ‫مرسی. 669 00:38:57,838 --> 00:39:00,716 ‫گمونم بعد از اون ۶۶ نفر ‫به این خونه نقل مکان کردن... 670 00:39:00,841 --> 00:39:03,719 ‫و هرکدوم‌شون به طرز وحشتناک... 671 00:39:03,886 --> 00:39:05,304 ‫و عجیبی مُردن. 672 00:39:06,638 --> 00:39:08,765 ‫دوتا برادر توی دوئل بهم شلیک می‌کنن. 673 00:39:09,641 --> 00:39:12,603 ‫و این خانم زده پنج‌تا از شوهرهاش رو ‫تیکه تیکه کرده. 674 00:39:13,562 --> 00:39:16,023 ‫پس گریسی باید کلیدِ ‫تموم کردنِ این ماجراها باشه. 675 00:39:16,648 --> 00:39:17,900 ‫اسم اون واسطه‌هه چی بود؟ 676 00:39:18,692 --> 00:39:20,235 ‫فکر کنم مادام لیوتو بود. 677 00:39:20,402 --> 00:39:22,029 ‫مادام لیوتا؟ 678 00:39:22,154 --> 00:39:25,157 ‫مادام لیوتا بهترین واسطۀ دنیا بود. 679 00:39:25,365 --> 00:39:27,034 ‫خاندان سلطنتی... 680 00:39:27,242 --> 00:39:28,410 ‫و ثروتمندان دنبالش بودن. 681 00:39:28,577 --> 00:39:29,578 ‫وایسا ببینم، این دیگه چیه؟ 682 00:39:29,745 --> 00:39:33,457 ‫نامه‌ای که ویلیام گریسی ‫واسه مادام لیوتا نوشته 683 00:39:33,582 --> 00:39:36,210 ‫و ازش خواسته به اتاق احضار روحش بیاد. 684 00:39:36,376 --> 00:39:37,669 ‫ولی اینجا که اتاق احضار روح نداره. 685 00:39:37,794 --> 00:39:38,712 ‫مطمئنی؟ 686 00:39:38,837 --> 00:39:39,838 ‫وایسا. 687 00:39:41,423 --> 00:39:44,176 ‫اصلاً ته اون راهرو اتاقی نیست. 688 00:39:48,722 --> 00:39:49,765 ‫دیدین؟ 689 00:39:50,307 --> 00:39:51,308 ‫هیچی اینجا نیست. 690 00:39:51,558 --> 00:39:53,268 ‫- فقط... ‫- صبر کن. یه لحظه وایسا 691 00:39:54,311 --> 00:39:55,354 ‫فهمیدم. 692 00:40:08,158 --> 00:40:09,117 ‫وای، زدی... 693 00:40:09,243 --> 00:40:10,911 ‫- خیلی‌خب... ‫- آره. 694 00:40:11,203 --> 00:40:12,955 ‫وایسین ببینم. صبر کنین. 695 00:40:13,705 --> 00:40:15,165 ‫وایسا، چیه؟ خیلی‌خب. 696 00:40:44,653 --> 00:40:45,863 ‫مراقب باش، حواست به پله باشه. 697 00:40:47,030 --> 00:40:48,866 ‫بوی کپک میاد. 698 00:40:57,916 --> 00:40:58,917 ‫اون چیه؟ 699 00:41:02,171 --> 00:41:03,172 ‫نفته. 700 00:41:03,630 --> 00:41:07,467 ‫وایسا، فکر کنم بدونم این چیه. ‫یه لحظه صبر کنین. 701 00:41:15,684 --> 00:41:16,643 ‫خیلی‌خب. 702 00:41:25,819 --> 00:41:28,197 ‫وای خدای من. 703 00:41:29,656 --> 00:41:31,867 ‫قرن هاست که کسی اینجا نیومده. 704 00:41:34,244 --> 00:41:35,787 ‫شاید بهتر باشه یه دعای مختصری بخونم. 705 00:41:35,954 --> 00:41:38,624 ‫یه دعایی که باعث بشه شروع خوبی داشته باشیم. 706 00:41:39,458 --> 00:41:41,084 ‫خدایا، دست از سرِ ما بردار. 707 00:41:41,960 --> 00:41:43,962 ‫ما نمی‌خوایم تسخیر بشیم... 708 00:41:44,379 --> 00:41:47,090 ‫و توی این دنیا هم که کلی آدم بد داریم. 709 00:41:47,216 --> 00:41:48,091 ‫بگو برن سراغِ اونا. 710 00:41:48,217 --> 00:41:51,887 ‫نظرتون چیه با شمارۀ سه آمین بگیم؟ ‫یک، دو، سه، آمین. 711 00:41:52,221 --> 00:41:53,096 ‫آمین. 712 00:41:53,263 --> 00:41:54,389 ‫مطمئنی یارو واقعاً کشیشه؟ 713 00:41:55,224 --> 00:41:58,268 ‫حالا اگه بتونم با ویلیام گریسی ‫ارتباط بگیرم... 714 00:41:58,435 --> 00:42:02,189 ‫گمونم جوابِ سوال‌هامون رو داشته باشه. 715 00:42:02,397 --> 00:42:03,565 ‫و فقط محضِ اینکه مطمئن بشم می‌پرسم 716 00:42:03,690 --> 00:42:08,570 ‫تنها چیزی که در حال حاضر ‫موجوده همین شمعِ با رایحۀ وانیلـه؟ 717 00:42:08,737 --> 00:42:10,280 ‫آره، آخه همه‌ش یادم میره 718 00:42:11,281 --> 00:42:13,158 ‫اشتراک آمازونم رو کنسل کنم واسه همین... 719 00:42:13,283 --> 00:42:15,202 ‫لطفاً دست‌های همدیگه رو بگیرین. 720 00:42:19,998 --> 00:42:21,667 ‫حالا ذهنم رو آروم می‌کنم. 721 00:42:21,834 --> 00:42:24,545 ‫تا با اون عالم ارتباط بگیرم. 722 00:42:24,670 --> 00:42:26,630 ‫لطفاً تمرکزم رو بهم نزنین. 723 00:42:26,755 --> 00:42:28,257 ‫وگرنه باید کلاً از اول شروع کنم. 724 00:42:28,507 --> 00:42:29,758 ‫خیالت راحت. 725 00:42:54,741 --> 00:42:57,411 ‫- خوابش برد. نگاهش کنین. خوابیده. ‫- نه، توی حالتِ... 726 00:42:57,661 --> 00:42:59,246 ‫تو حالتِ خلسه‌ست. 727 00:42:59,413 --> 00:43:00,622 ‫یه‌جور... 728 00:43:01,748 --> 00:43:03,458 ‫- وایسا ببینم، خوابه؟ ‫- خوابیده. 729 00:43:03,667 --> 00:43:05,669 ‫- خوابه؟ یا تو حالت خلسه‌ست؟ ‫- دارم نگاهش می‌کنم بابا. خوابه. 730 00:43:05,836 --> 00:43:07,171 ‫میشه بذارین به کارم برسم؟ 731 00:43:07,754 --> 00:43:09,464 ‫- باشه. ‫- اعصابِ آدم رو بهم می‌ریزین. 732 00:43:09,631 --> 00:43:10,507 ‫شرمنده. 733 00:43:11,258 --> 00:43:12,718 ‫لطفاً دوباره تمرکز کن. 734 00:43:24,646 --> 00:43:25,814 ‫خیلی‌خب، باز که... 735 00:43:27,107 --> 00:43:28,150 ‫- واسه چی... ‫- شاید دچارِ حمله خواب میشه. 736 00:43:28,317 --> 00:43:29,151 ‫اصلاً نمی... 737 00:43:30,444 --> 00:43:31,737 ‫کی رفت اونجا؟ 738 00:43:31,904 --> 00:43:33,071 ‫ارواحِ گرامی... 739 00:43:34,156 --> 00:43:36,366 ‫من با نیتِ خیر اینجا اومدم. 740 00:43:36,533 --> 00:43:40,162 ‫روحِ ویلیام گریسی رو احضار می‌کنم. 741 00:43:40,287 --> 00:43:42,080 ‫اگه الان پیشِ مایی... 742 00:43:42,247 --> 00:43:45,167 ‫یه نشونه بهمون بده! 743 00:43:56,303 --> 00:43:57,513 ‫اون اینجاست. 744 00:43:58,555 --> 00:43:59,890 ‫چرا اینجایی؟ 745 00:44:00,682 --> 00:44:02,100 ‫منتظر چی هستی؟ 746 00:44:02,809 --> 00:44:06,021 ‫اگه پیامی داری که می‌خوای بهمون بدی 747 00:44:06,188 --> 00:44:07,731 ‫یا یه سلام و احوالپرسی‌ای کنی، 748 00:44:07,898 --> 00:44:09,691 ‫این قلم و کاغذ خدمت شما 749 00:44:09,858 --> 00:44:12,236 ‫جفت‌شونم از سی‌وی‌اس خریدم. 750 00:44:30,838 --> 00:44:32,965 ‫بن، دوربین! 751 00:44:33,048 --> 00:44:34,883 ‫بیارش، بیارش! ‫زود باش دیگه! 752 00:44:43,225 --> 00:44:45,018 ‫وای! گریسیـه! 753 00:44:53,026 --> 00:44:54,027 ‫رفتش. 754 00:44:54,570 --> 00:44:55,654 ‫چی نوشته؟ 755 00:44:55,904 --> 00:44:57,823 ‫«با لیوتا حرف بزن.» 756 00:45:02,703 --> 00:45:05,163 ‫پس واقعاً می‌تونی با مُرده‌ها حرف بزنی. 757 00:45:07,624 --> 00:45:08,625 ‫معلومه. 758 00:45:10,419 --> 00:45:12,421 ‫میشه با یه نفر برام ارتباط بگیری؟ 759 00:45:12,963 --> 00:45:13,881 ‫کی؟ 760 00:45:22,055 --> 00:45:23,098 ‫زنـم. 761 00:45:25,934 --> 00:45:28,228 ‫پس غم و اندوه رو از طرفِ تو حس کردم. 762 00:45:34,234 --> 00:45:35,611 ‫اسمش آلیساست. 763 00:45:37,362 --> 00:45:38,238 ‫بله. 764 00:45:41,074 --> 00:45:42,326 ‫ببخشید. 765 00:45:42,534 --> 00:45:44,161 ‫نمی‌تونم. 766 00:45:44,328 --> 00:45:46,121 ‫فکر نکنم الان اینجا باشه. 767 00:45:48,874 --> 00:45:50,209 ‫میشه ببینی لیوتا اینجاست یا نه؟ 768 00:46:00,844 --> 00:46:02,262 ‫این دفعه فرق داره. 769 00:46:03,430 --> 00:46:04,973 ‫چه فرقـی؟ 770 00:46:05,849 --> 00:46:06,975 ‫دیوونگیه. 771 00:46:14,316 --> 00:46:16,068 ‫هریت، لیوتا رو احضار کن! 772 00:46:16,235 --> 00:46:18,529 ‫مادام لیوتا رو احضار می‌کنم! 773 00:46:18,654 --> 00:46:19,821 ‫نـه! 774 00:46:26,578 --> 00:46:27,621 ‫بی‌خیال! وای خدای من! 775 00:46:28,747 --> 00:46:30,165 ‫- به دادم برسین! ‫- هریت! 776 00:46:30,332 --> 00:46:32,000 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب، وایسا. 777 00:46:32,334 --> 00:46:34,253 ‫نه، وایسا، وایسا، وایسا. 778 00:46:38,298 --> 00:46:40,050 ‫می‌خواستم از اینجا برم بیرون ‫ولی نه این‌جوری! 779 00:46:40,217 --> 00:46:41,426 ‫- هریت! ‫- هریت! بدویین دیگه! 780 00:46:44,847 --> 00:46:45,681 ‫هریت! 781 00:46:46,598 --> 00:46:47,683 ‫هریت! یالا بیایین! 782 00:46:49,059 --> 00:46:50,644 ‫عصبانیش کردیم. 783 00:46:50,936 --> 00:46:52,980 ‫نمی‌دونستم قراره گِل‌مالی بشم. 784 00:46:53,105 --> 00:46:54,773 ‫- اون دیگه کیـه؟ ‫- اون کیه؟ 785 00:46:58,318 --> 00:46:59,194 ‫بروسـه؟ 786 00:46:59,361 --> 00:47:01,280 ‫- هوی! وایسا! ‫- وایسا! نـه! 787 00:47:01,446 --> 00:47:03,198 ‫- این دیگه کیه؟ ‫- بروس! 788 00:47:03,949 --> 00:47:06,243 ‫بروس، نرو تو خونه! نری‌ها! 789 00:47:08,495 --> 00:47:10,706 ‫چیزمیزهام رو دزدیدین، بیچاره‌م کردین! 790 00:47:10,914 --> 00:47:12,249 ‫نشون‌تون میدم! 791 00:47:12,457 --> 00:47:15,544 ‫این خونه رو می‌بینم و هیچی جلودارم نیست. 792 00:47:22,718 --> 00:47:23,677 ‫بروس! 793 00:47:24,636 --> 00:47:26,013 ‫- کمـک! ‫- بروس! 794 00:47:28,140 --> 00:47:29,474 ‫مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ! 795 00:47:32,686 --> 00:47:35,981 ‫مُردن دیگه از من گذشته! نمیشه که... 796 00:47:43,697 --> 00:47:45,449 ‫در عجبم چرا مردی به این سن و سال 797 00:47:45,657 --> 00:47:48,202 ‫- با صندلی اومده وسط جادۀ اصلی؟ ‫- آخه... 798 00:47:49,411 --> 00:47:52,581 ‫- عاشقِ این‌جور کارهاست. ‫- عاشقِ اینه که با صندلی بره اینور و اونور. 799 00:47:52,748 --> 00:47:54,333 ‫- آره، یه‌جورایی عادتشـه. ‫- عادتشـه. 800 00:47:54,458 --> 00:47:55,626 ‫هیچ هم از صندلی خوشم نمیاد! 801 00:47:55,792 --> 00:47:57,878 ‫باشه، خب فعلاً بحثش رو نمی‌کنیم. 802 00:47:58,045 --> 00:47:59,963 ‫- حواس‌تون باشه حسابی استراحت کنه. ‫- استراحت. باشه. 803 00:48:00,130 --> 00:48:01,673 ‫- باشه؟ ‫- آره. 804 00:48:01,798 --> 00:48:05,219 ‫و دیگه هم نباید هیجان‌زده بشه وگرنه ‫ممکنه دفعۀ دیگه واقعاً کار دست خودش بده. 805 00:48:05,385 --> 00:48:08,388 ‫گفتن تنها زندگی می‌کنن واسه همین ‫می‌خوام امشب نگه‌شون دارم. 806 00:48:09,056 --> 00:48:11,099 ‫آره، شاید بهتر باشه یه سرم بهش بزنید. 807 00:48:13,018 --> 00:48:14,269 ‫- نه، اونجا رو، اونجا رو. ‫- نه؟ 808 00:48:14,436 --> 00:48:15,312 ‫- نه. نه! ‫- نه! 809 00:48:15,812 --> 00:48:17,064 ‫وای خدای من! 810 00:48:17,231 --> 00:48:18,607 ‫- باید بریم. دیگه واقعاً باید بریم! ‫- آره، آره، آره. 811 00:48:18,774 --> 00:48:20,984 ‫- منو ول نکنین برین‌ها! ‫- نه، می‌بریمت. 812 00:48:21,193 --> 00:48:22,486 ‫آروم باش. آروم باش. 813 00:48:22,653 --> 00:48:24,488 ‫دیگه باید بریم خونه. 814 00:48:25,781 --> 00:48:28,325 ‫اول ما رو اینجا زندونی می‌کنه ‫بعد حالا می‌کشونت‌مون بیرون. 815 00:48:28,534 --> 00:48:30,202 ‫بسه دیگه! معلوم نیست با خودش چند چنده. 816 00:48:30,369 --> 00:48:31,828 ‫خب، اینا کار گریسی نیست. 817 00:48:31,995 --> 00:48:35,040 ‫هر موجود شروری که هست ‫دلش نمی‌خواد ما با لیوتا حرف بزنیم. 818 00:48:35,457 --> 00:48:37,292 ‫الان ما رو به چشم تهدید می‌بینه. 819 00:48:37,543 --> 00:48:40,337 ‫خب بیا بریم لیوتا رو پیدا کنیم ‫و ببینیم نظرش چیه. 820 00:48:40,420 --> 00:48:42,714 ‫کسی رو داری که بهش خبر بدیم پیشِ مایی 821 00:48:42,965 --> 00:48:44,132 ‫تا نگرانت نشه؟ 822 00:48:44,299 --> 00:48:45,634 ‫خب، یه خانمی هست. 823 00:48:45,926 --> 00:48:48,095 ‫مجبورش می‌کنم ‫آشغال‌هام رو برام ببره پایین. 824 00:48:48,679 --> 00:48:50,806 ‫- اون... ‫- آهان، مطمئنم اون نگرانت نمی‌شه. 825 00:48:50,973 --> 00:48:51,807 ‫- باشه. ‫- آره. 826 00:48:51,932 --> 00:48:52,850 ‫برو ببینم، حوصلۀ بازی ندارم. 827 00:48:53,016 --> 00:48:54,893 ‫- باید نبضت رو بگیرم. بذار... ‫- عزیز دلم، زیاده‌روی نکن. 828 00:48:55,018 --> 00:48:56,144 ‫پاشو ببینم. برو ردِ کارت. 829 00:48:56,353 --> 00:48:57,855 ‫زیاده‌روی نکن. 830 00:48:58,480 --> 00:49:00,899 ‫متأسفم که همسرت رو از دست دادی. 831 00:49:02,317 --> 00:49:03,443 ‫خوبه که اینجا نیست. 832 00:49:04,194 --> 00:49:07,114 ‫مُرده‌ها و زنده‌ها هر کدوم ‫باید توی عالمِ خودشون باشن. 833 00:49:08,323 --> 00:49:09,157 ‫ببین... 834 00:49:10,701 --> 00:49:12,953 ‫این دنیای ماست... 835 00:49:13,704 --> 00:49:15,581 ‫و این دنیای پس از مرگـه. 836 00:49:16,665 --> 00:49:18,458 ‫و جایی که بیشترین تداخل رو با هم دارن... 837 00:49:18,709 --> 00:49:22,087 ‫جاییه که زنده‌ها می‌تونن ‫از طریق تسخیرشدن با مُرده‌ها مواجه بشن. 838 00:49:22,379 --> 00:49:23,881 ‫مثلِ همین خونه. 839 00:49:24,339 --> 00:49:28,343 ‫ولی وقتی کسی می‌میره ‫و وارد عالم پس از مرگ میشه 840 00:49:28,427 --> 00:49:31,513 ‫اگه آرامش داشته باشه، همون‌جا می‌مونه. 841 00:49:32,264 --> 00:49:33,932 ‫پس خوبه که زنت اینجا نیست. 842 00:49:34,766 --> 00:49:36,226 ‫این یعنی آرامش داره. 843 00:49:36,727 --> 00:49:38,854 ‫و مطمئنم می‌خواد تو هم به آرامش برسی. 844 00:49:39,563 --> 00:49:40,898 ‫می‌دونم ممکنه به نظرت مسخره باشه 845 00:49:41,899 --> 00:49:46,486 ‫ولی من اعتقاد دارم ارواح می‌تونن ‫از اون دنیا برامون نشونه بفرستن. 846 00:49:46,653 --> 00:49:51,200 ‫پدرم از دنیا رفته و وقتی زنده ‫بود عاشقِ قطارهای اسباب‌بازی بود. 847 00:49:52,409 --> 00:49:54,161 ‫هر روزِ از هم جداشون می‌کرد 848 00:49:54,369 --> 00:49:56,580 ‫و دوباره سرهم‌شون می‌کرد. 849 00:49:57,664 --> 00:50:00,626 ‫ولی روزایی که حسابی خودمو می‌بازم... 850 00:50:02,503 --> 00:50:03,921 ‫یعنی وقتی که دیگه هیچ امیدی ندارم... 851 00:50:05,797 --> 00:50:07,799 ‫اتفاقی صدای یه قطار رو... 852 00:50:07,966 --> 00:50:11,178 ‫از دور می‌شنوم. 853 00:50:13,180 --> 00:50:15,557 ‫و می‌دونم که بابام این‌جوری ‫می‌خواد بهم سلام کنه. 854 00:50:19,269 --> 00:50:20,479 ‫میگن این لحظه‌ها 855 00:50:21,355 --> 00:50:22,981 ‫یه نشونه از طرف اوناست. 856 00:51:14,741 --> 00:51:16,159 ‫بن. 857 00:51:17,202 --> 00:51:19,496 ‫ببخشید خیلی آشنا می‌زنی. 858 00:51:20,122 --> 00:51:22,958 ‫به نظرم قبلاً دیدمت. 859 00:51:23,667 --> 00:51:26,795 ‫می‌دونی، یه دوستِ مشترک داریم. 860 00:51:28,172 --> 00:51:29,256 ‫آلیسا؟ 861 00:51:32,885 --> 00:51:33,927 ‫آلیسا! 862 00:51:37,014 --> 00:51:38,015 ‫آلیسا؟ 863 00:51:39,558 --> 00:51:41,685 ‫من بودم اونجا نمی‌رفتم... 864 00:51:44,396 --> 00:51:48,275 ‫مگه اینکه بخوای بری اون دنیا! 865 00:51:50,986 --> 00:51:52,362 ‫ما رو هم با خودت می‌بری؟ 866 00:51:52,487 --> 00:51:54,907 ‫می‌دونیم که به زودی میری اون‌طرفا! 867 00:51:55,991 --> 00:51:57,034 ‫آلیسا! 868 00:52:11,423 --> 00:52:12,466 ‫آلیسا. 869 00:52:16,386 --> 00:52:18,430 ‫- بن! ‫- چیـه؟ 870 00:52:18,514 --> 00:52:21,308 ‫بروس غیبش زده و یه اتفاق‌هایی داره میفته. 871 00:52:29,066 --> 00:52:30,901 ‫خیلی‌خب، میرم دنبالش. 872 00:52:31,068 --> 00:52:32,319 ‫خیلی‌خب، اینا رو بده به من. 873 00:52:32,486 --> 00:52:33,946 ‫- نه، از نیمه شب گذشته. ‫- نـه! 874 00:52:34,071 --> 00:52:35,864 ‫-من هواتو دارم. ‫- هریت! 875 00:52:36,031 --> 00:52:37,616 ‫منم میرم برای سلامتی‌مون ‫دعای صبحگاهی بخونم. 876 00:52:37,783 --> 00:52:39,076 ‫الان که نصفه‌شبه! 877 00:52:39,284 --> 00:52:40,494 ‫توی رم که نصفه‌شب نیست! 878 00:52:51,505 --> 00:52:52,464 ‫چیزی می‌بینی؟ 879 00:52:52,673 --> 00:52:54,049 ‫نه ولی یه چیزی رو حس می‌کنم. 880 00:52:55,717 --> 00:52:57,928 ‫بروس، تو اینجا چی کار می‌کنی؟ 881 00:52:58,095 --> 00:52:59,763 ‫باید لیوتا رو پیدا کنیم. 882 00:53:00,305 --> 00:53:01,473 ‫اتاق زیرشیروانی چی؟ 883 00:53:03,058 --> 00:53:06,478 ‫مطمئن نیستم. اتاق‌های زیرشیروانی ‫از قدیم جاهای ترسناکی بودن. 884 00:53:06,562 --> 00:53:08,814 ‫سردتون نیست؟ کم کم ‫داره سردتر میشه. 885 00:53:08,981 --> 00:53:10,774 ‫بروس، دلیلش اینه که شلوار پات نیست. 886 00:53:10,899 --> 00:53:12,234 ‫نمیشه یه لحظه ساکت باشـ... 887 00:53:15,487 --> 00:53:16,613 ‫پشمام. 888 00:53:18,532 --> 00:53:19,408 ‫خیلی‌خب. 889 00:53:26,623 --> 00:53:28,584 ‫- بریم بالا! ‫- بروس، صبر کن! 890 00:53:28,750 --> 00:53:31,837 ‫- بروس، تو باید وایسی مراقب من باشی. ‫- ولم کن. چیه؟ 891 00:53:32,004 --> 00:53:33,422 ‫- بروس، همین‌جا بمون و مراقبِ من باش. ‫- بابا تو مشکل قلبی داری. کوتاه بیا! 892 00:53:33,589 --> 00:53:35,090 ‫باشه، باشه، باشه. 893 00:53:35,716 --> 00:53:36,633 ‫مراقبم باش. 894 00:53:38,844 --> 00:53:39,887 ‫خیلی‌خب. 895 00:53:43,515 --> 00:53:45,100 ‫مراقب خودت باش. 896 00:53:49,771 --> 00:53:51,023 ‫کسی اینجا نیست؟ 897 00:53:57,946 --> 00:53:59,448 ‫مادام لیوتا؟ 898 00:54:06,121 --> 00:54:07,581 ‫ما به کمک‌تون نیاز داریم. 899 00:54:08,415 --> 00:54:11,001 ‫وای! ای بابا! 900 00:54:13,337 --> 00:54:14,755 ‫خودت این کار رو کردی؟ 901 00:54:15,005 --> 00:54:16,507 ‫نه بابا! 902 00:54:32,356 --> 00:54:35,192 ‫لیوتا؟ خودتی؟ 903 00:54:35,216 --> 00:55:00,944 ‫دیجــی‌موویـــز 904 00:55:00,968 --> 00:55:02,427 ‫بیا نزدیک‌تر. 905 00:55:04,221 --> 00:55:05,556 ‫نزدیک‌تر. 906 00:55:17,234 --> 00:55:18,235 ‫آهان باشه. 907 00:55:18,694 --> 00:55:19,820 ‫می‌خوام از اینجا بری بیرون! 908 00:55:23,240 --> 00:55:24,366 ‫یا خدا! 909 00:55:30,789 --> 00:55:31,999 ‫گوش کن ببین چی میگم. 910 00:55:32,207 --> 00:55:35,210 ‫ببین مطمئنم اون مردها هرچی ‫سرشون اومده حق‌شون بوده 911 00:55:35,502 --> 00:55:36,879 ‫ولی عزیزم، گوش کن... 912 00:55:37,004 --> 00:55:38,505 ‫می‌دونم که صدامو می‌شنوی، باشه جونم؟ 913 00:55:38,630 --> 00:55:40,007 ‫روح جونم. میشه روح جون صدات کنم؟ 914 00:55:40,174 --> 00:55:41,842 ‫ولی من با بقیه فرق دارم. ‫من حامی‌تونم. 915 00:55:42,009 --> 00:55:44,595 ‫من خودم طرفِ تو و تمام خانم‌هام... 916 00:56:03,071 --> 00:56:04,990 ‫- چه بوی بدی میده. ‫- خیلی بوش تنده. 917 00:56:05,073 --> 00:56:06,241 ‫- وای. ‫- عجب بوی گندی میده. 918 00:56:06,450 --> 00:56:07,868 ‫آلوده‌ست. 919 00:56:12,581 --> 00:56:14,416 ‫خیلی‌خب. اینجا نوشته... 920 00:56:14,833 --> 00:56:17,836 ‫اینجا رو. ‫«متعلق به مادام لیوتا 921 00:56:18,795 --> 00:56:20,255 ‫اگر این کتاب مال شما نیست 922 00:56:20,464 --> 00:56:22,716 ‫دیگه... 923 00:56:23,258 --> 00:56:24,760 ‫ورق نزنید.» 924 00:56:25,052 --> 00:56:27,971 ‫- وای خدای من! وای خدای من! ‫- هریت! 925 00:56:28,096 --> 00:56:31,850 ‫این کتابِ افسون‌های شخصیِ مادام لیوتاست. 926 00:56:32,017 --> 00:56:33,018 ‫وای خدای من! 927 00:56:33,143 --> 00:56:34,269 ‫خب یکی‌مون باید این کار رو می‌کرد. 928 00:56:34,686 --> 00:56:37,064 ‫آرزوم برآورده شد. وای خدای من! 929 00:56:37,689 --> 00:56:39,066 ‫پشمام! این دیگه چیه؟ 930 00:56:39,525 --> 00:56:40,692 ‫چه قشنگه. 931 00:56:40,984 --> 00:56:42,277 ‫گوی کریستالیه. 932 00:56:42,694 --> 00:56:44,613 ‫ارزشی هم داره؟ 933 00:56:46,657 --> 00:56:47,658 ‫هی! 934 00:56:48,283 --> 00:56:50,494 ‫خانم، ما شما رو می‌بینیم. سلام. 935 00:56:57,042 --> 00:56:58,001 ‫مادام لیوتا؟ 936 00:56:58,126 --> 00:57:00,212 ‫خب بالاخره وقتش رسید. 937 00:57:00,754 --> 00:57:03,507 ‫کتابِ قدرتمندی توی دستته. 938 00:57:03,674 --> 00:57:06,093 ‫بهتره بدونی چطور ازش استفاده کنی. 939 00:57:06,301 --> 00:57:07,386 ‫چطوری رفتی اون تو؟ 940 00:57:07,719 --> 00:57:11,390 ‫می‌تونم بهتون نشونم بدم چه ‫اتفاقی افتاده ولی براتون هزینه داره. 941 00:57:13,600 --> 00:57:15,018 ‫سه دلار میشه. 942 00:57:15,978 --> 00:57:16,979 ‫- چی؟ ‫- عجب! 943 00:57:17,104 --> 00:57:19,982 ‫- مگه سر گردنه‌ست؟! ‫- باشه، باشه. نشون بده. 944 00:57:25,779 --> 00:57:28,907 ‫ویلیام گریسی که غم و اندوه ‫از پا درش آورده بود... 945 00:57:29,116 --> 00:57:33,036 ‫دنبال من بود تا با همسر مرحومش ‫ارتباط بگیرم. 946 00:57:35,122 --> 00:57:36,957 ‫النور گریسی! 947 00:57:39,209 --> 00:57:42,129 ‫بزن روی میز، وقتشه جواب بدی. 948 00:57:42,296 --> 00:57:47,259 ‫- پلی از دنیا پس از مرگ به این دنیا بزن! ‫- وقتی برنگشت پیشش... 949 00:57:47,342 --> 00:57:50,137 ‫بارها و بارها صداش زدیم. 950 00:57:50,304 --> 00:57:53,056 ‫یه سالِ تموم هر نیمه شب ‫جلسه احضار روح داشتیم. 951 00:57:53,265 --> 00:57:54,933 ‫یه سالِ تموم؟ چقدر بی‌ملاحظه بودین. 952 00:57:55,100 --> 00:57:56,059 ‫کی این حرف رو زد؟ 953 00:58:01,190 --> 00:58:06,195 ‫این احضارهای مکرر ‫دروازۀ دنیای ارواح رو باز کرد. 954 00:58:06,361 --> 00:58:09,865 ‫صدها روح آزادانـه اومدن و رفتن 955 00:58:10,032 --> 00:58:12,075 ‫ولی خبری از النورِ عزیـزش نشد. 956 00:58:12,367 --> 00:58:17,414 ‫از ترسِ چیزی که ممکن بود اتفاقی ‫احضارش کنیم، التماسش کردم که بیخیال بشه. 957 00:58:17,581 --> 00:58:19,625 ‫ولی اصرار داشت که ادامه بدیم. 958 00:58:20,834 --> 00:58:24,630 ‫خیلی زود گریسی پیام‌هایی ‫از طرفِ النور دریافت کرد 959 00:58:24,796 --> 00:58:27,966 ‫که التماسش می‌کرد اونم ‫به دنیای ارواح بیاد و کنارش باشه. 960 00:58:28,884 --> 00:58:31,595 ‫ولی من می‌دونستم اون النور نبود. 961 00:58:32,971 --> 00:58:35,599 ‫ما روحِ خبیثی رو احضار کرده بودیم 962 00:58:35,766 --> 00:58:38,477 ‫که از غم و اندوهِ گریسی تغذیه می‌کرد. 963 00:58:40,604 --> 00:58:44,399 ‫یه روحِ معمولی نبود. 964 00:58:44,566 --> 00:58:46,276 ‫این توانایی رو داشت که... 965 00:58:46,485 --> 00:58:51,740 ‫این ارواحی که شاد و خوشبخت بودن رو ‫توی این خونه گیر بندازه. 966 00:59:00,165 --> 00:59:01,166 ‫مال منی! 967 00:59:02,125 --> 00:59:04,169 ‫قبل از اینکه بتونم چهره‌ش رو ببینم، 968 00:59:04,294 --> 00:59:07,923 ‫اون روحِ شرور منو توی گوی کریستالیِ خودم ‫زندونی کرد. 969 00:59:08,632 --> 00:59:10,509 ‫نمی‌دونم الان چند وقت شده. 970 00:59:11,426 --> 00:59:13,011 ‫احتمالاً چند ماهی شده باشه. 971 00:59:15,180 --> 00:59:19,309 ‫اون ۹۳۳تا روح رو زندونی کرده. 972 00:59:19,768 --> 00:59:23,105 ‫ولی باید ۱۰۰۰تا بشن تا ‫بتونه مراسمی رو اجرا کنه 973 00:59:23,272 --> 00:59:25,607 ‫که بهش اجازه میده از این خونه فرار کنه. 974 00:59:26,400 --> 00:59:30,529 ‫حواس‌تون به وقتی که ماه کامله باشه. ‫چون اون موقع قدرتش از همیشه بیشتره. 975 00:59:31,029 --> 00:59:32,906 ‫ازش جونِ سالم به در نمی‌برین. 976 00:59:34,408 --> 00:59:36,326 ‫وای، غم و اندوهِ زیادی توی وجودت هست. 977 00:59:38,120 --> 00:59:42,165 ‫تو در برابر فریب‌کاری‌هاش از همه آسیب‌پذیرتری. 978 00:59:43,876 --> 00:59:46,170 ‫غمت نباشه که ما مراقبتیم. ‫خودمون هوات رو داریم. 979 00:59:46,253 --> 00:59:47,421 ‫حالا می‌خوای چی کار کنی؟ 980 00:59:49,464 --> 00:59:51,466 ‫- آهان! ‫- اونا که همین الانشم مُرده‌ن. 981 00:59:51,633 --> 00:59:52,801 ‫- آره. ‫- پس از اینم مُرده‌تر میشن! 982 00:59:52,926 --> 00:59:53,802 ‫خیلی‌خب. 983 00:59:53,927 --> 00:59:55,888 ‫می‌دونین به چی نیاز داریم؟ ‫یه طلسم دوری ارواح نیاز داریم. 984 00:59:56,096 --> 00:59:56,930 ‫- آره. ‫- یه طلسم دوری ارواح! 985 00:59:57,139 --> 00:59:58,849 ‫آره، یه طلسم دوری ارواح... 986 00:59:58,932 --> 01:00:03,979 ‫ولی به یکی از اموالِ سابقِ اون روح نیاز داریم. 987 01:00:04,104 --> 01:00:05,355 ‫وقتی اون جور شد... 988 01:00:05,522 --> 01:00:06,732 ‫دیگه کافیه! 989 01:00:14,239 --> 01:00:16,491 ‫چیزی نشد. بیایین یه طلسم ‫دوری ارواح پیدا کنیم. خیلی‌خب پس... 990 01:00:16,617 --> 01:00:18,577 ‫دلم نمی‌خواد خبر بد بهتون بدم 991 01:00:19,286 --> 01:00:22,372 ‫ولی از وقتی که این ‫خانومه توی گوی گیر افتاده 992 01:00:22,581 --> 01:00:24,958 ‫۶۶ نفر توی این خونه مُردن! 993 01:00:25,083 --> 01:00:28,003 ‫پس یعنی الان ۹۳۳تا روح نداره. 994 01:00:28,128 --> 01:00:30,172 ‫بلکه ۹۹۹تا داره. 995 01:00:30,297 --> 01:00:33,008 ‫و حالا اگه نمی‌خواین برای ‫کارهای کفن و دفن آماده بشین... 996 01:00:33,133 --> 01:00:34,384 ‫پس بهتره از اینجا بزنیم بیرون. 997 01:00:39,223 --> 01:00:40,641 ‫کیش! کیش! 998 01:00:41,558 --> 01:00:43,769 ‫یعنی فقط من نمی‌دونستم واقعیه؟ 999 01:00:45,354 --> 01:00:49,107 ‫بهتره عجله هم کنیم چون این احضار ‫روح‌ها باعث شده این خونه بازی دربیاره 1000 01:00:49,775 --> 01:00:52,986 ‫اونو ولش کن. تمام مرگ‌هایی ‫که توی این خونه اتفاق افتاده 1001 01:00:53,153 --> 01:00:54,279 ‫زمانِ ماهِ کامل بوده. 1002 01:00:54,446 --> 01:00:57,574 ‫که یعنی کمتر از ۴ روزِ دیگه وقت داریم. 1003 01:00:57,783 --> 01:01:01,078 ‫مگه مادام لیوتا نگفته بود باید یه چیزی ‫پیدا کنیم که سابقاً مال روح‌ها باشه؟ 1004 01:01:02,704 --> 01:01:04,665 ‫آخه وقتی طرف رو نشناسی 1005 01:01:04,831 --> 01:01:06,458 ‫از کجا می‌خوای یه چیزی که ‫متعلق بهش بوده رو پیدا کنی؟ 1006 01:01:06,625 --> 01:01:09,795 ‫خب حالا یه کار خاصی ‫هست که می‌تونم براتون بکنم. 1007 01:01:09,920 --> 01:01:11,296 ‫واقعاً خارق‌العاده‌ست. 1008 01:01:11,547 --> 01:01:15,843 ‫روح من می‌تونه از بدنم جدا ‫بشه و وارد دنیای ارواح بشه 1009 01:01:16,009 --> 01:01:17,970 ‫اونجا می‌تونم روحه رو ببینم. 1010 01:01:18,095 --> 01:01:19,471 ‫میشه گفت یه احضار روح برعکسه. 1011 01:01:19,721 --> 01:01:21,014 ‫احضار روح برعکس؟ 1012 01:01:21,181 --> 01:01:22,182 ‫رو منم حساب کن. 1013 01:01:22,307 --> 01:01:26,144 ‫بروس، خیلی خطرناکه. ‫هرکسی نمی‌تونه احضار برعکس انجام بده. 1014 01:01:26,311 --> 01:01:27,354 ‫فرافکنی اثیری. 1015 01:01:27,479 --> 01:01:29,106 ‫صرفاً بگین «فرافکنی اثیری» 1016 01:01:29,314 --> 01:01:31,984 ‫لازم نیست این کلمه‌ها رو یه‌جوری به‌کار ‫ببری که انگار خودت اختراع‌شون کردی 1017 01:01:32,109 --> 01:01:33,694 ‫- مسخره‌ست. ‫- فرافکنی اثیری؟ 1018 01:01:33,861 --> 01:01:36,071 ‫تو تا حالا فرافکنی اثیری شنیدی؟ ‫توی انجیل اومده؟ 1019 01:01:36,572 --> 01:01:40,075 ‫- بذار بهت بگم چی واقعاً مسخره‌ست. ‫- هریت، هریت، خیلی‌خب. گوش کن. 1020 01:01:40,200 --> 01:01:42,202 ‫بس کن، همه‌مون اینجا توی یه تیم هستیم. 1021 01:01:42,327 --> 01:01:45,873 ‫اگرچه مثل یه تیم رفتار ‫نمی‌کنیم و اینم به نفع اونا میشه. 1022 01:01:46,081 --> 01:01:48,333 ‫راستی از پیشنهادِ احضار برعکس خوشم اومد. 1023 01:01:48,417 --> 01:01:51,003 ‫آره، اگه اونا وارد دنیای ما میشن ‫پس بیایین بریم یه سری بهشون بزنیم 1024 01:01:51,253 --> 01:01:53,547 ‫شما می‌خواین ما رو بترسونین؟ ‫نه، ما شما رو می‌ترسونیم! 1025 01:01:53,672 --> 01:01:54,548 ‫- آره! ‫- پخ! 1026 01:01:54,673 --> 01:01:58,802 ‫آره! این روح خبیث رو همین امشب پیدا می‌کنیم! 1027 01:01:59,928 --> 01:02:04,057 ‫فقط پوست‌ها رو جدا کنین. دیگه مشکلی نداره. 1028 01:02:05,976 --> 01:02:08,478 ‫نیمرو کرانچی درست می‌کنی؟ 1029 01:02:09,646 --> 01:02:11,648 ‫مادربزرگم قدیما همین‌جوری درست می‌کرد. 1030 01:02:12,065 --> 01:02:15,277 ‫همون موقع دیگه عینکی شد. 1031 01:02:16,612 --> 01:02:17,613 ‫اوضاع و احوالش چطوره؟ 1032 01:02:18,113 --> 01:02:21,950 ‫می‌ترسم بچه‌تر از اون باشه که 1033 01:02:22,743 --> 01:02:23,952 ‫وحشت اگزیستانسیال رو درک کنه. 1034 01:02:26,163 --> 01:02:28,207 ‫می‌دونی خیال می‌کردم با اینجا اومدن‌مون 1035 01:02:28,373 --> 01:02:31,251 ‫می‌تونیم ماجراهای مربوط ‫به پدرش رو پشت سر بذاریم 1036 01:02:31,335 --> 01:02:34,171 ‫می‌دونی، گفتم می‌تونه واسه خودش ‫بچرخه، بچگی کنه و خوش بگذرونه 1037 01:02:34,296 --> 01:02:36,465 ‫ولی این خونه نمی‌ذاره ‫هیچ‌کدوم از این عملی بشه. 1038 01:02:37,841 --> 01:02:39,218 ‫- ترسناکـه. ‫- دیگه تخم‌مرغ نمی‌خوام. 1039 01:02:39,885 --> 01:02:41,470 ‫آخه الان بحثِ اِگ‌زیستانسیالی بود. ‫(اِگ: تخم‌مرغ) 1040 01:02:42,137 --> 01:02:43,222 ‫اِگ‌زیستانسیالی آخه؟! 1041 01:02:46,266 --> 01:02:47,184 ‫وای خدای من 1042 01:02:47,351 --> 01:02:49,186 ‫وای اگه از اونجا بیفته پاش می‌شکنه. 1043 01:02:49,353 --> 01:02:51,480 ‫- تراویس! تراویس! ‫- میگما... 1044 01:02:51,688 --> 01:02:54,274 ‫میگما، نظرت چیه من برم باهاش حرف بزنم؟ 1045 01:02:54,441 --> 01:02:55,442 ‫باشه فقط... 1046 01:02:57,236 --> 01:02:59,363 ‫- فقط اِگ‌ش نکن(=شیرش نکن) ‫- اِگ‌زکتلی (=دقیقاً) 1047 01:03:00,239 --> 01:03:02,199 ‫خب دیگه کافیه! زودی برمی‌گردم. 1048 01:03:02,407 --> 01:03:03,450 ‫مرسی. 1049 01:03:03,659 --> 01:03:04,660 ‫ایول به این تیم. 1050 01:03:17,506 --> 01:03:18,966 ‫این صدای فرود اومدنشه 1051 01:03:21,176 --> 01:03:23,470 ‫مرد پرنده‌ای همچین صدایی نمیده. 1052 01:03:24,012 --> 01:03:25,514 ‫درسته. راست میگی. 1053 01:03:28,642 --> 01:03:29,685 ‫چی شده؟ 1054 01:03:31,353 --> 01:03:34,898 ‫بچه‌های مدرسه امشب میرن جشن تولد 1055 01:03:36,191 --> 01:03:37,484 ‫البته که من نمی‌تونم برم. 1056 01:03:38,861 --> 01:03:40,529 ‫یعنی اصلاً دعوتم نکردن. 1057 01:03:40,737 --> 01:03:41,864 ‫- تُرده. ‫- تُرده. 1058 01:03:42,030 --> 01:03:45,367 ‫- کلی پوسته تخم‌مرغ توشه. ‫- آره انگار برشتوک تخم‌مرغـه. 1059 01:03:51,290 --> 01:03:52,666 ‫اصلاً نمی‌فهمم چرا از من خوش‌شون نمیاد. 1060 01:03:52,833 --> 01:03:53,834 ‫آخه... 1061 01:03:54,918 --> 01:03:57,087 ‫هر روز لباس قشنگ‌هام رو می‌پوشم... 1062 01:03:57,254 --> 01:03:59,506 ‫همیشه توی کلاس دستم رو بلند می‌کنم... 1063 01:03:59,673 --> 01:04:03,010 ‫و حواسم هست که همه ‫تو زمین بازی قوانین رو رعایت کنن. 1064 01:04:03,093 --> 01:04:07,222 ‫باشه خب فکر کنم همین الان ‫جواب سوالِ خودت رو دادی. 1065 01:04:09,016 --> 01:04:10,392 ‫امروز با بابام حرف زدم. 1066 01:04:11,894 --> 01:04:14,021 ‫باشه، این که خوبـه. 1067 01:04:15,939 --> 01:04:17,524 ‫می‌خواد یه سر برم پیشش. 1068 01:04:21,528 --> 01:04:23,572 ‫ولی فکر کنم مامانم بفهمه ناراحت بشه. 1069 01:04:27,284 --> 01:04:28,327 ‫بهش نگی‌ها. 1070 01:04:29,828 --> 01:04:31,288 ‫خیلی ناراحت میشه. 1071 01:04:32,414 --> 01:04:36,168 ‫خب بهترین ویژگیِ من رازداریه. 1072 01:04:38,253 --> 01:04:39,379 ‫و می‌دونی چیه؟ 1073 01:04:41,757 --> 01:04:43,759 ‫حرکتِ جالبی بود، آره. 1074 01:04:43,926 --> 01:04:45,969 ‫نمی‌دونم واسه چی بهم لگد می‌زنه. 1075 01:04:47,221 --> 01:04:48,430 ‫اکشن گای 1076 01:04:50,891 --> 01:04:51,892 ‫بیا. 1077 01:04:52,768 --> 01:04:54,686 ‫بگیرش دیگه. آره. 1078 01:04:55,354 --> 01:04:57,481 ‫مراقب باش. ارزونـه. 1079 01:04:57,648 --> 01:05:01,235 ‫می‌خواستم بپرسم می‌خوای... راستش... 1080 01:05:05,864 --> 01:05:07,324 ‫«تکرار کن!» 1081 01:05:11,912 --> 01:05:15,374 ‫باشه بابا. خیلی‌خب، تو بردی. 1082 01:05:15,541 --> 01:05:18,877 ‫- آهای! روح‌خوار رو بده به من! هوی! برگرد بببینم. ‫- «تکرار کن!» 1083 01:05:20,003 --> 01:05:22,256 ‫ای روحِ خبیث، هر کی که هستی... 1084 01:05:22,381 --> 01:05:23,966 ‫هریت داره میاد سراغت. 1085 01:05:24,174 --> 01:05:25,342 ‫آره. 1086 01:05:25,467 --> 01:05:27,594 ‫قشنگ آدم جادوش رو حس می‌کنه. 1087 01:05:27,719 --> 01:05:30,931 ‫یه کم خون اژدها؟ گیاهِ یربا سانتا؟ ‫با چی سر و کار داریم؟ 1088 01:05:31,139 --> 01:05:32,850 ‫مریم گلی که از کاستکو خریدم. 1089 01:05:33,016 --> 01:05:35,602 ‫نمی‌خوام وقتی روحم از بدنم جدا ‫میشه تا بره این روح خبیث رو ببینه 1090 01:05:35,978 --> 01:05:37,938 ‫روح دیگه‌ای وارد بدنم بشه. 1091 01:05:38,063 --> 01:05:40,148 ‫نه که فکر کنم کار به اونجا می‌رسه‌ها. 1092 01:05:40,858 --> 01:05:42,526 ‫تا حالا هزار بار این کار رو انجام دادم. 1093 01:05:42,693 --> 01:05:45,362 ‫ببین، وقتی این‌جوری حرف می‌زنی باعث ‫میشه فکر کنم تا حالا همچین کاری نکردی. 1094 01:05:45,487 --> 01:05:46,488 ‫چرا کردم. 1095 01:05:46,655 --> 01:05:48,240 ‫شاید تا حالا ده هزار بار انجامش داده باشم. 1096 01:05:48,448 --> 01:05:51,493 ‫حالا چرا هِی عددش رو می‌بری بالا؟ ‫این‌جوری که اصلاً باورم نمیشه. 1097 01:05:51,618 --> 01:05:54,413 ‫- آخه چطور باورم بشه؟ ‫- باور کن، عزیزم. باور کن 1098 01:05:54,621 --> 01:05:57,749 ‫حالا اگه تا ده دقیقۀ دیگه برنگشتم... 1099 01:05:57,875 --> 01:05:59,293 ‫این زنگ رو بزنید 1100 01:05:59,501 --> 01:06:01,879 ‫اگه گم بشم این کمکم می‌کنه ‫تا راهِ برگشت رو پیدا کنم. 1101 01:06:02,462 --> 01:06:06,383 ‫ببینید باید واقعاً احساساتی بشم ‫تا بتونم برم توی دنیای ارواح. 1102 01:06:06,550 --> 01:06:09,386 ‫این عکسِ سگمه... 1103 01:06:09,511 --> 01:06:13,557 ‫که متأسفانه از پیشم رفت ‫که توی یه مزرعه زندگی کنه 1104 01:06:14,516 --> 01:06:16,143 ‫راستش یه ماشین بهش زد 1105 01:06:16,685 --> 01:06:19,479 ‫مثل یه بادکنک ترکید. 1106 01:06:19,646 --> 01:06:21,106 ‫- آبجی! ‫- وایسا ببینم، چی گفتی؟ 1107 01:06:21,273 --> 01:06:22,191 ‫چی؟ 1108 01:06:22,357 --> 01:06:23,567 ‫حالا شروع می‌کنیم. 1109 01:06:24,234 --> 01:06:28,780 ‫«ارواحِ گرامی، من از سر کنجکاوی اومدم. 1110 01:06:29,489 --> 01:06:32,409 ‫دروازه‌های عالم خود را بگشایید. 1111 01:06:32,951 --> 01:06:35,662 ‫وقتی جسمم رو ترک می‌کنم، مراقبش باشید. 1112 01:06:36,580 --> 01:06:40,375 ‫اکنون روحِ من وارد دنیای ارواح میشه.» 1113 01:06:41,335 --> 01:06:45,923 ‫به چیزهای غم‌انگیز فکر کن. ‫به چیزهای غم‌انگیز فکر کن. 1114 01:07:28,549 --> 01:07:29,675 ‫النور؟ 1115 01:07:30,092 --> 01:07:32,469 ‫گریسی! آهای، ما به کمکت نیاز داریم. 1116 01:07:33,178 --> 01:07:34,721 ‫تو نباید اینجا باشی. 1117 01:07:37,057 --> 01:07:37,933 ‫آهای! 1118 01:07:49,403 --> 01:07:51,405 ‫گریسی وایسا! می‌خوام باهات حرف بزنم. 1119 01:08:11,258 --> 01:08:12,342 ‫یک، دو... 1120 01:08:12,801 --> 01:08:17,806 ‫سه، چهار، پنج، شش، هفت 1121 01:08:35,949 --> 01:08:38,702 ‫عزیزم، می‌دونی که بلوز دوست دارم 1122 01:08:39,203 --> 01:08:41,121 ‫ولی میشه یه چیزی بزنی که یه ذره... 1123 01:08:41,997 --> 01:08:42,998 ‫شادتر باشه؟ 1124 01:08:43,207 --> 01:08:44,833 ‫این تنها چیزیه که اون دوست داره بشنوه. 1125 01:08:45,000 --> 01:08:48,128 ‫همین‌جور بخورین. شاد‌تر میشه. 1126 01:08:56,303 --> 01:08:58,096 ‫نذار بگیرتت. 1127 01:09:06,939 --> 01:09:08,106 ‫النور؟ 1128 01:09:09,775 --> 01:09:10,692 ‫گریسی؟ 1129 01:09:11,109 --> 01:09:12,861 ‫گریسی، باید بهم کمک کنی. 1130 01:09:14,821 --> 01:09:15,822 ‫بن... 1131 01:09:16,240 --> 01:09:17,533 ‫اینا همه‌ش تقصیر منـه. 1132 01:09:17,699 --> 01:09:19,993 ‫این روح خبیث کیه؟ 1133 01:09:20,118 --> 01:09:21,578 ‫هیچ‌کس اسمش رو توی دنیای زنده‌ها نمی‌دونه 1134 01:09:21,745 --> 01:09:23,330 ‫ولی از ما نیست. 1135 01:09:23,539 --> 01:09:26,917 ‫قدرتش توی این دنیا غیرقابل کنترلـه 1136 01:09:27,459 --> 01:09:29,586 ‫و خیلی از ما رو مجبور کرده خواسته‌هاش رو انجام بدیم. 1137 01:09:29,878 --> 01:09:32,881 ‫تو رو خدا نذار آخرین روح رو تسخیر کنه 1138 01:09:33,423 --> 01:09:35,259 ‫وگرنه تا ابد اینجا گیر می‌افتیم. 1139 01:09:36,635 --> 01:09:37,553 ‫صبر کن. 1140 01:09:37,719 --> 01:09:38,720 ‫داره میاد. 1141 01:09:38,971 --> 01:09:40,556 ‫- همین الان از اینجا برو. ‫- گریسی. 1142 01:09:43,684 --> 01:09:45,352 ‫وای نه! اومد. 1143 01:09:46,728 --> 01:09:47,604 ‫دنبالم بیا. 1144 01:09:47,813 --> 01:09:49,314 ‫- از این طرف! ‫- اومد! 1145 01:09:50,274 --> 01:09:51,275 ‫دستم رو بگیر! 1146 01:09:51,400 --> 01:09:52,359 ‫یالا! یالا! 1147 01:09:52,776 --> 01:09:54,069 ‫بدو بیا تو. 1148 01:09:54,236 --> 01:09:56,071 ‫قایم شو. قایم شو. 1149 01:10:13,046 --> 01:10:14,673 ‫نه، نه، نه. 1150 01:10:15,716 --> 01:10:17,759 ‫نه! بی‌خیال دیگه. 1151 01:10:20,012 --> 01:10:21,013 ‫بن. 1152 01:10:22,347 --> 01:10:23,724 ‫دنبالِ من می‌گشتی؟ 1153 01:10:23,891 --> 01:10:24,725 ‫نه، نه. 1154 01:10:24,892 --> 01:10:26,059 ‫وایسا. 1155 01:10:30,355 --> 01:10:31,356 ‫چی؟ 1156 01:10:37,029 --> 01:10:39,114 ‫لازم نیست بترسی. 1157 01:10:40,532 --> 01:10:43,702 ‫ببین می‌دونم که اینجا پُر از 1158 01:10:43,827 --> 01:10:45,871 ‫ارواح غمگینـه 1159 01:10:45,996 --> 01:10:49,041 ‫و همه دنبال چیزی هست که ‫توی زندگی نداشتن. 1160 01:10:49,166 --> 01:10:51,126 ‫دنبال هدفـن... 1161 01:10:51,293 --> 01:10:53,545 ‫ولی بزدل‌تر از اونن که حرکتی بزنن. 1162 01:10:54,338 --> 01:10:57,674 ‫ولی به تو میشه امید داشت. 1163 01:10:57,799 --> 01:11:00,344 ‫تو می‌دونی که زندگی معنایی نداره. 1164 01:11:00,511 --> 01:11:02,596 ‫می‌دونی که عاقبت همه‌مون خاکـه. 1165 01:11:03,931 --> 01:11:04,765 ‫پخ! 1166 01:11:06,558 --> 01:11:10,896 ‫اگه حاضر باشی کمکم کنی، ‫تو رو به خواسته‌ت می‌رسونم. 1167 01:11:11,438 --> 01:11:12,439 ‫نه! نه! 1168 01:11:23,075 --> 01:11:25,661 ‫دنیای ارواح نمی‌تونه امشب پذیرای من باشه. 1169 01:11:27,663 --> 01:11:28,789 ‫فرار کردن فایده‌ای نداره. 1170 01:11:29,581 --> 01:11:33,377 ‫رنج برای آدم‌های ضعیفه و ‫من راه خلاصی ازش رو بلدم. 1171 01:11:34,795 --> 01:11:36,505 ‫باید یه معامله‌ای کنیم. 1172 01:11:38,340 --> 01:11:41,718 ‫خیلی ناامیدکننده‌ست ولی... 1173 01:11:41,885 --> 01:11:45,389 ‫ولی عشق و حال تازه بعداً شروع میشه. 1174 01:11:45,472 --> 01:11:46,932 ‫این بن نیست. 1175 01:11:58,902 --> 01:12:01,363 ‫اگه بخوای... 1176 01:12:02,865 --> 01:12:05,325 ‫می‌تونی به خواسته‌ت برسی. 1177 01:12:08,453 --> 01:12:09,454 ‫بن! 1178 01:12:11,623 --> 01:12:13,000 ‫الان دیگه خودمم. 1179 01:12:13,292 --> 01:12:14,501 ‫حالم خوبـه. 1180 01:12:16,712 --> 01:12:17,713 ‫من دیدمش. 1181 01:12:18,797 --> 01:12:20,841 ‫یه روحِ معمولی نبود. 1182 01:12:20,966 --> 01:12:22,926 ‫گریسی وحشت کرده بود. 1183 01:12:23,051 --> 01:12:24,511 ‫در واقع همه‌شون وحشت کرده بودن. 1184 01:12:24,720 --> 01:12:26,847 ‫بی‌خیال، یه روحی که ‫بقیه روح‌ها رو تسخیر می‌کنه؟ 1185 01:12:27,723 --> 01:12:29,224 ‫اینکه نامردیـه. 1186 01:12:29,725 --> 01:12:31,018 ‫مگه قانونی اونجا وجود نداره؟ 1187 01:12:31,185 --> 01:12:32,436 ‫شبیه آدمیزاد بود؟ 1188 01:12:32,561 --> 01:12:33,478 ‫یه‌جورایی. 1189 01:12:33,562 --> 01:12:35,189 ‫با عصا راه می‌رفت و لنگ می‌زد... 1190 01:12:35,355 --> 01:12:38,942 ‫سرش هم توی یه جعبه کلاه بود ‫که با خودش اینور و اونور می‌برد 1191 01:12:39,109 --> 01:12:40,652 ‫این کجاش شبیه آدمیزاد بود؟ 1192 01:12:41,111 --> 01:12:46,033 ‫اطلاعات دیگه‌ای هم از این روحِ جعبه به‌دست ‫داری تا بتونیم شناساییش کنیم؟ 1193 01:12:49,203 --> 01:12:51,955 ‫می‌تونم تو رو به خواسته‌ت برسونم. 1194 01:12:52,497 --> 01:12:54,124 ‫روی چهره‌ای که توی جعبه بود... 1195 01:12:55,751 --> 01:12:56,919 ‫یه پوزخند بود 1196 01:12:57,794 --> 01:13:00,589 ‫پوزخندش از حافظه‌م پاک نمیشه. 1197 01:13:00,714 --> 01:13:02,341 ‫اونجا چه‌جوری بود؟ 1198 01:13:02,716 --> 01:13:04,927 ‫به عنوان دنیای ارواح خیلی... 1199 01:13:05,594 --> 01:13:06,553 ‫زندگیِ توش جریان داشت. 1200 01:13:06,845 --> 01:13:09,556 ‫یعنی خب احضار برعکس اونقدرا هم سخت نبود. 1201 01:13:09,681 --> 01:13:12,100 ‫نه، به نظرم چند دقیقه‌ای حسش کردم 1202 01:13:12,226 --> 01:13:13,727 ‫انگار تو هوا معلق بودم. 1203 01:13:13,894 --> 01:13:17,689 ‫- مثل یه تجربه نزدیک به مرگ بود. مثل برق. ‫- یه کم لرزیدم و مورمورم شد. 1204 01:13:17,898 --> 01:13:20,442 ‫هریت می‌دونم که می‌تونی اون کار رو بکنی 1205 01:13:20,609 --> 01:13:22,903 ‫ولی به نظرم خیلی ‫احساساتی شده بودم. 1206 01:13:23,111 --> 01:13:24,738 ‫نه، نه، مشکلی نیست. 1207 01:13:25,030 --> 01:13:26,823 ‫- من ظرفیتش رو ندارم. ‫- نه، این‌جوریم نیست. 1208 01:13:26,990 --> 01:13:28,242 ‫همینه که هست. 1209 01:13:28,909 --> 01:13:31,453 ‫خانواده‌م هم هیچ‌وقت باورشون ‫نشد که من استعدادش رو داشته باشم. 1210 01:13:31,620 --> 01:13:33,121 ‫هیچ‌کدوم از اعضای خانواده‌ت زنده‌ن؟ 1211 01:13:33,247 --> 01:13:36,542 ‫سه‌تا از خواهرهام که ‫کل زندگیم برام قلدری کردن. 1212 01:13:36,792 --> 01:13:39,086 ‫خواهر بزرگم که خیلی مزخرفه 1213 01:13:39,670 --> 01:13:42,965 ‫خواهر وسطم آدمِ آشغالیه. 1214 01:13:43,423 --> 01:13:45,634 ‫ولی خواهر کوچیکم... 1215 01:13:47,177 --> 01:13:49,096 ‫راستش رو بخوای به نظرم خودِ شیطانه. 1216 01:13:50,097 --> 01:13:51,181 ‫بگذریم... 1217 01:13:51,765 --> 01:13:54,268 ‫می‌دونم تحملم سختـه. 1218 01:13:54,518 --> 01:13:56,144 ‫نه، این‌جوری نیست هریت. 1219 01:13:56,812 --> 01:13:57,855 ‫اون منو می‌خواد 1220 01:14:02,526 --> 01:14:04,987 ‫فکر کنم می‌خواد من آخرین روحش باشم. 1221 01:14:05,320 --> 01:14:07,447 ‫نه. بن، منو نگاه کن. 1222 01:14:07,614 --> 01:14:08,824 ‫تو تنها نیستی. 1223 01:14:14,580 --> 01:14:16,999 ‫زنم توی تصادف مُرد. 1224 01:14:18,959 --> 01:14:20,127 ‫چه‌جور آدمی بود؟ 1225 01:14:21,295 --> 01:14:22,921 ‫بهترین آدمِ دنیا بود. 1226 01:14:24,006 --> 01:14:26,049 ‫آره، اصلاً خودش بود. 1227 01:14:31,013 --> 01:14:31,930 ‫و عاشقِ رقصیدن بود. 1228 01:14:32,139 --> 01:14:34,516 ‫بلد نبود برقصه ولی دوست داشت برقصه 1229 01:14:34,641 --> 01:14:37,811 ‫تازه کُندترین دوندۀ دنیا بود. 1230 01:14:38,729 --> 01:14:40,606 ‫می‌گفت «بیا بریم بدویم»... 1231 01:14:40,731 --> 01:14:42,566 ‫بعد تو همون حالت که این حرف رو می‌زد ‫چیزاستیک هم می‌خورد! 1232 01:14:42,733 --> 01:14:45,027 ‫می‌گفت باید کربوهیدرات بخورم تا انرژی بگیرم. 1233 01:14:47,070 --> 01:14:50,324 ‫از اون آدمایی بود که با همه می‌جوشید. 1234 01:14:51,033 --> 01:14:52,367 ‫و من... 1235 01:14:53,035 --> 01:14:56,288 ‫من یه‌جورایی برعکسش بودم. ‫آدما مضطربم می‌کنن. 1236 01:14:56,413 --> 01:14:58,415 ‫تو اصلاً مهارتِ اجتماعی نداری. 1237 01:15:00,375 --> 01:15:01,627 ‫درسته. 1238 01:15:02,669 --> 01:15:04,004 ‫و خلاصه... 1239 01:15:05,881 --> 01:15:09,301 ‫عمراً بدون وجود اون به ‫اینجایی که هستم می‌رسیدم. 1240 01:15:14,348 --> 01:15:15,849 ‫بعد یهو یه روز... 1241 01:15:17,226 --> 01:15:19,937 ‫گفت می‌خواد بره تیتر تاتس بگیره. ‫(اسنک سیب‌زمینی) 1242 01:15:20,145 --> 01:15:21,605 ‫عاشقِ تیتر تاتس بود. 1243 01:15:22,397 --> 01:15:23,732 ‫بهم گفت منم همراهش برم. 1244 01:15:28,362 --> 01:15:30,781 ‫و منم نمی‌تونستم برم چون خیلی خسته بودم. 1245 01:15:30,948 --> 01:15:34,076 ‫کلی کار سرم ریخته بود ‫و باید به کارهام می‌رسیدم. 1246 01:15:34,201 --> 01:15:35,244 ‫خلاصه... 1247 01:15:36,578 --> 01:15:37,829 ‫خلاصه منم از کوره در رفتم. 1248 01:15:39,039 --> 01:15:41,542 ‫گفتم «الان نه! کار دارم.» 1249 01:15:43,460 --> 01:15:45,754 ‫و اونم خودش رفت. 1250 01:15:46,588 --> 01:15:49,091 ‫ظاهراً رفت فروشگاه بسکین-رابینز 1251 01:15:49,341 --> 01:15:50,717 ‫که بستنی بخره. 1252 01:15:50,843 --> 01:15:52,761 ‫اونجا تصادف می‌کنه... 1253 01:15:52,845 --> 01:15:54,721 ‫و حدوداً بیست دقیقه بعدش... 1254 01:15:55,764 --> 01:15:56,890 ‫می‌میره و... 1255 01:15:57,975 --> 01:16:01,395 ‫واسه همین کل وقت و انرژیم رو گذاشتم 1256 01:16:01,603 --> 01:16:04,147 ‫تا دوربین رو سرهم کنم. 1257 01:16:05,482 --> 01:16:07,901 ‫چون می‌خواستم فقط یه بار دیگه ببینمش. 1258 01:16:12,322 --> 01:16:13,490 ‫اون تک و تنها مُرد. 1259 01:16:16,493 --> 01:16:19,037 ‫و حس می‌کنم نمی‌دونست که من عاشقش بودم. 1260 01:16:20,080 --> 01:16:23,333 ‫نه، مطمئنم که می‌دونه. 1261 01:16:23,500 --> 01:16:25,586 ‫قطعاً می‌دونسته. 1262 01:16:25,836 --> 01:16:26,587 ‫وای خدای من. 1263 01:16:26,837 --> 01:16:29,131 ‫- معلوم نیست اون زن چقدر کلسترولش بالا بوده. ‫- بروس! 1264 01:16:29,256 --> 01:16:30,340 ‫فکر کنین! 1265 01:16:30,424 --> 01:16:32,634 ‫چیزاستیک، تیتر تاتس 1266 01:16:33,886 --> 01:16:35,095 ‫تازه رفته بستنی هم بخره. 1267 01:16:35,304 --> 01:16:36,430 ‫- نمک و چربی. ‫- وای خدای من. 1268 01:16:36,597 --> 01:16:37,848 ‫- همین دیگه. ‫- بروس. 1269 01:16:38,056 --> 01:16:39,725 ‫در هر صورت داشته خودشو می‌فرستاده ‫سینه قبرستون! 1270 01:16:40,559 --> 01:16:42,686 ‫- وای خدای من! ‫- ممنون، بروس! 1271 01:16:43,812 --> 01:16:44,855 ‫واقعاً بهش نیاز داشتم. 1272 01:16:45,731 --> 01:16:48,650 ‫ببینین، نمی‌دونم هیچ‌کدوم‌مون ‫بتونیم جون سالم به در ببریم یا نه. 1273 01:16:48,817 --> 01:16:51,653 ‫مطمئناً از قرار معلوم بن که ‫رفتنیه ولی بذارین بهتون بگم که... 1274 01:16:52,321 --> 01:16:54,907 ‫خیلی خوشحالم که با شماها ‫تو این وضع گیر افتادم. 1275 01:16:59,036 --> 01:16:59,995 ‫وایسا ببینم بچه‌جون... 1276 01:17:00,454 --> 01:17:03,373 ‫گفتی تصویر چهرۀ اون روحه... 1277 01:17:03,582 --> 01:17:05,417 ‫از حافظه‌ت پاک نمیشه. 1278 01:17:05,626 --> 01:17:06,793 ‫آره. 1279 01:17:06,919 --> 01:17:08,253 ‫یه فکری دارم. 1280 01:17:11,131 --> 01:17:12,382 ‫رفیقم رو خفت کردن... 1281 01:17:12,549 --> 01:17:14,426 ‫و الان بهش ضربۀ روحی وارد شده... 1282 01:17:14,635 --> 01:17:16,637 ‫ولی دوست داریم تا وقتی ‫هنوز چهرۀ طرف رو یادشه 1283 01:17:16,803 --> 01:17:18,555 ‫بره پیش چهره‌نگار. 1284 01:17:19,515 --> 01:17:21,850 ‫قدش بلند بود. 1285 01:17:21,975 --> 01:17:24,561 ‫و قوز هم داشت. 1286 01:17:24,686 --> 01:17:26,021 ‫خیلی لاغر بود. 1287 01:17:26,188 --> 01:17:30,526 ‫موهاش از کلاه استوانه‌ایش زده بود بیرون. 1288 01:17:30,692 --> 01:17:33,153 ‫- کلاه استوانه‌ای؟ ‫- آره. آره. 1289 01:17:33,320 --> 01:17:34,571 ‫- یعنی استوانه‌ای بود؟ ‫- کلاه استوانه‌ای داشت. 1290 01:17:34,780 --> 01:17:37,241 ‫کلاه بولر یا کابویی نبود. 1291 01:17:37,407 --> 01:17:38,659 ‫- مثل کلاهِ اپرا بود. ‫- آره از اینا که شعبده‌بازها دارن. 1292 01:17:38,867 --> 01:17:41,537 ‫- مثل کلاه شعبده بازا! ‫- همونا که از توشون خرگوش می‌کَشن بیرون. 1293 01:17:41,745 --> 01:17:42,996 ‫چشم‌هاش چی؟ 1294 01:17:43,163 --> 01:17:44,998 ‫فاصله‌شون زیاد بود یا کم یا معمولی؟ 1295 01:17:45,249 --> 01:17:47,042 ‫گمونم نرمال بود. معمولی. 1296 01:17:47,584 --> 01:17:48,710 ‫باشه پس معمولی. 1297 01:17:48,836 --> 01:17:52,214 ‫ولی یه کم توی کاسه چشمش فرو رفته بودن 1298 01:17:52,464 --> 01:17:53,340 ‫چشم‌های گود افتاده‌ای داشت. 1299 01:17:53,590 --> 01:17:55,259 ‫- چشم‌هاش گود افتاده بود. ‫- مثل راکون‌ها. 1300 01:17:55,467 --> 01:17:57,386 ‫- چشم‌های ریزی داشت. ‫- فرورفتگی داشتن. 1301 01:17:58,178 --> 01:18:00,180 ‫چشم‌هاش این‌جوری بودن و پلک هم نداشت. 1302 01:18:00,347 --> 01:18:02,349 ‫پس یعنی فرورفتگی داشتن و پلک هم نداشت 1303 01:18:02,558 --> 01:18:04,059 ‫- دماغش چی؟ ‫- دماغ نداشت. 1304 01:18:04,226 --> 01:18:05,435 ‫- اصلاً دماغی ندا... ‫- دماغی در کار نبود. 1305 01:18:05,644 --> 01:18:07,354 ‫اصلاً دماغ به چه کارش میاد؟ 1306 01:18:07,479 --> 01:18:10,858 ‫- خندون بود. ‫- اونی که خفتت کرد خندون بود؟ 1307 01:18:11,024 --> 01:18:12,150 ‫ولی لب نداشت. 1308 01:18:12,359 --> 01:18:15,863 ‫- یه‌جورایی مثل یه لبخند دائمی بود... ‫- البته. 1309 01:18:16,496 --> 01:18:17,659 ‫یه جورایی... آره. همون‌جوری. 1310 01:18:17,684 --> 01:18:19,686 ‫- از همین چیزها. ‫- دقیقاً، آره. 1311 01:18:19,711 --> 01:18:22,006 ‫بدون لب؟ چرا که نه. ‫اصلاً لب به چه کارش میاد؟ 1312 01:18:22,536 --> 01:18:24,354 ‫این آدم شما رو خفت کرده بود؟ 1313 01:18:24,746 --> 01:18:26,238 ‫- واو! ‫- اوه! 1314 01:18:26,874 --> 01:18:29,351 ‫همین الان این رو کشیدی؟ حرف نداره. 1315 01:18:29,376 --> 01:18:30,601 ‫می‌دونی چطور بامزه‌تر می‌شد؟ 1316 01:18:30,919 --> 01:18:32,421 ‫این که با پوست تصورش کنی. 1317 01:18:34,464 --> 01:18:36,550 ‫کلانتری رفتن‌مون جواب داد! 1318 01:18:36,675 --> 01:18:38,193 ‫الستر کرامپ. 1319 01:18:38,218 --> 01:18:40,445 ‫یه آدم خیلی بد. خیلی بد! 1320 01:18:40,470 --> 01:18:45,017 ‫پسر بنگاهی شیاد و بانفوذ، ادیسون کرامپ. 1321 01:18:45,142 --> 01:18:49,580 ‫پدر بی‌رحمی که وقتی الستر بچه بود ‫و به گفتهٔ خودش: بیش از حد... 1322 01:18:49,605 --> 01:18:53,962 ‫توی مراسم مادرش گریه کرده بود، ‫اون رو از خونه‌ش بیرون کرد. 1323 01:18:53,987 --> 01:18:56,698 ‫گفت: «باید ازش یه مرد بسازم.» 1324 01:18:58,030 --> 01:19:01,943 ‫دوستانِ پدرش از طبقهٔ اشرافی بهش پشت کردن. 1325 01:19:01,968 --> 01:19:07,390 ‫و الستر بدون هیچ دوست ‫و خانواده‌ای ناپدید شد. 1326 01:19:08,498 --> 01:19:12,211 ‫سال‌ها بعد از مرگ مشکوکِ پدرش... 1327 01:19:12,510 --> 01:19:15,554 ‫الستر به عنوان سرمایه‌داری که... 1328 01:19:15,756 --> 01:19:18,753 ‫با جشن‌های آنچنانی با کسانی ‫که بهش خیانت کرده بودن... 1329 01:19:18,778 --> 01:19:21,513 ‫سرِ زبون‌ها افتاده بود، ‫دوباره به خونه برگشت. 1330 01:19:21,740 --> 01:19:25,182 ‫با این تفاوت که خیلی از اون‌ها ‫هرگز از مهمانی‌ها برنگشتن. 1331 01:19:26,475 --> 01:19:31,563 ‫کم‌کم بین مردم پیچید که الستر ‫درگیرِ یه جادوی تاریک شده... 1332 01:19:31,730 --> 01:19:36,527 ‫که برای حفظ سرمایه و قدرتش ‫به خونِ قربانی نیاز داره. 1333 01:19:36,586 --> 01:19:39,087 ‫هیچکس تابه‌حال جسدشون رو پیدا نکرده، 1334 01:19:39,112 --> 01:19:43,842 ‫اما بعد از سال‌ها آزار و اذیت، ‫کارکنانش علیه اون قیام کردن... 1335 01:19:43,867 --> 01:19:45,773 ‫و سرِ کرامپ رو بریدن! 1336 01:19:46,256 --> 01:19:48,347 ‫درست قبل از اینکه تبر روی سرش فرود بیاد، ‫[کرامپ کشته شد] 1337 01:19:48,413 --> 01:19:53,085 ‫الستر عهد بست از اون دنیا انتقامش رو بگیره. ‫[سرِ مقتول پیدا نشد.] 1338 01:19:53,252 --> 01:19:56,380 ‫کرامپ، قاتلی در عالم دنیا... 1339 01:19:57,548 --> 01:20:01,176 ‫و حالا، قاتلی در عالم موت. 1340 01:20:02,082 --> 01:20:06,472 ‫برای ما، خوشبختانه، خونهٔ قدیمیش ‫یه بنای تاریخی نام‌گذاری شده، 1341 01:20:06,585 --> 01:20:08,187 ‫که چند ساعتی از اینجا فاصله‌ست. 1342 01:20:08,212 --> 01:20:10,018 ‫تازه تبدیل به یه اقامتگاه هم شده. 1343 01:20:11,019 --> 01:20:14,398 ‫پس کافیه فقط تا بریم، ‫از ماجرا سر دربیاریم و فقط نمی‌ریم. 1344 01:20:14,565 --> 01:20:15,749 ‫آدرسش دست‌مونه! 1345 01:20:15,774 --> 01:20:16,792 ‫بذار وسایلم رو بردارم. 1346 01:20:16,817 --> 01:20:18,168 ‫من می‌تونم برم چون کار با لوازم رو بلدم. 1347 01:20:18,193 --> 01:20:19,211 ‫حالا زود برمی‌گردم... 1348 01:20:19,236 --> 01:20:20,212 ‫دوباره بگو! دوباره بگو! 1349 01:20:20,237 --> 01:20:21,572 ‫- می‌ریم طرف رو می‌گیریم. ‫- ایول! 1350 01:20:21,780 --> 01:20:23,448 ‫بهش نزدیک شیم، اینه کارمون. ‫اینکه بهش نزدیک بشیم. 1351 01:20:23,615 --> 01:20:24,992 ‫بجنب، پرینتر چه مرگشه؟ 1352 01:20:25,200 --> 01:20:27,202 ‫زود باش، باید بریم. 1353 01:20:27,828 --> 01:20:28,954 ‫- داره میاد. ‫- اومد. 1354 01:20:29,121 --> 01:20:30,330 ‫کسی این رو می‌بینه؟ 1355 01:20:30,455 --> 01:20:31,670 ‫آره، من می‌بینمش. 1356 01:20:34,877 --> 01:20:36,962 ‫به همین زودی تشریف می‌برین؟ 1357 01:20:38,172 --> 01:20:39,590 ‫بن، این آدرسشه! 1358 01:20:40,507 --> 01:20:42,676 ‫- اگه از اینجا بیرون رفتی، برو کرامپ منر. ‫- اوه، نه! 1359 01:20:43,844 --> 01:20:45,554 ‫من عاشق سورپرایزم. 1360 01:20:46,054 --> 01:20:48,682 ‫و یه سورپرایز خیلی خوب واسه تو دارم. 1361 01:20:49,232 --> 01:20:50,270 ‫حالا، تراویس... 1362 01:20:52,895 --> 01:20:54,233 ‫باتلاق شنی! 1363 01:20:54,479 --> 01:20:55,480 ‫تراویس! 1364 01:20:57,858 --> 01:20:59,234 ‫خدای من، دینامیت! 1365 01:20:59,610 --> 01:21:01,695 ‫گیر افتادیم، دنبال راه فرار باش. 1366 01:21:05,782 --> 01:21:07,743 ‫باید فرار کنیم، باید فرار کنیم. 1367 01:21:10,204 --> 01:21:11,747 ‫سمت مجسمه‌ها برین، زود! 1368 01:21:12,054 --> 01:21:14,114 ‫تراویس، باید از مجسمه‌ها بالا بریم. 1369 01:21:14,139 --> 01:21:15,554 ‫این تنها راه فراره. 1370 01:21:18,462 --> 01:21:19,630 ‫عالیه، فقط طاقت بیار. 1371 01:21:19,796 --> 01:21:21,381 ‫خیلی‌خب، خیلی‌خب، خیلی‌خب. 1372 01:21:23,383 --> 01:21:25,135 ‫وای، وای، وای! 1373 01:21:25,260 --> 01:21:26,261 ‫پایین رو نگاه نکن. 1374 01:21:27,930 --> 01:21:28,805 ‫بن! 1375 01:21:28,931 --> 01:21:30,474 ‫امروز نه، شیطان! 1376 01:21:31,183 --> 01:21:33,101 ‫بهتره که برگردی تا ‫یه گوش‌مالی حسابی بهت ندادم. 1377 01:21:33,466 --> 01:21:35,275 ‫گفتم امروز نه! 1378 01:21:38,273 --> 01:21:39,274 ‫بروس! 1379 01:21:42,528 --> 01:21:44,279 ‫اون دندون‌ها به‌نظر خیلی تیز میان، بن. 1380 01:21:46,490 --> 01:21:48,784 ‫هی، خانمی که توی تابلویی، حالا چیکار کنیم؟ 1381 01:21:48,909 --> 01:21:50,953 ‫هرکاری می‌کنی زودتر انجامش بده. 1382 01:21:51,787 --> 01:21:52,829 ‫بیا، زودباش. 1383 01:21:52,955 --> 01:21:55,457 ‫می‌خوای یه نگاه دیگه به سقف بکنی؟ 1384 01:21:55,874 --> 01:21:58,418 ‫یا می‌خوای بلایی که سر ‫همسرم اومده سر تو هم بیاد؟ 1385 01:21:58,544 --> 01:21:59,764 ‫نجات‌مون بده! 1386 01:21:59,789 --> 01:22:00,957 ‫یه لحظه وایسا، تراویس. 1387 01:22:01,630 --> 01:22:03,257 ‫باشه، داره نزدیک‌تر می‌شه. 1388 01:22:03,925 --> 01:22:04,940 ‫می‌بینیش؟ 1389 01:22:05,092 --> 01:22:06,718 ‫اگه ازش بالا بری می‌تونی فرار کنی. 1390 01:22:06,969 --> 01:22:08,220 ‫باشه، باشه. 1391 01:22:08,680 --> 01:22:09,780 ‫عجله کن! 1392 01:22:09,805 --> 01:22:11,431 ‫دستم بهش نمی‌رسه. 1393 01:22:12,099 --> 01:22:13,100 ‫بجنب، بن. 1394 01:22:13,225 --> 01:22:14,852 ‫باشه، باشه. دارم سعیم رو می‌کنم. 1395 01:22:19,731 --> 01:22:21,275 ‫ایول، چه عجب! 1396 01:22:26,738 --> 01:22:28,198 ‫نگاه، نگاه. کنتـه! 1397 01:22:28,223 --> 01:22:29,486 ‫کنت، سلام! 1398 01:22:30,242 --> 01:22:33,036 ‫تا پنج دقیقه توی ماشینم میرم یهو ‫می‌بینم دیگه داخل خونه نمی‌شه رفت. 1399 01:22:33,064 --> 01:22:34,263 ‫باز چی شده؟ 1400 01:22:34,288 --> 01:22:36,524 ‫چون کرامپ می‌خواد ما رو داخل خونه نگه داره. 1401 01:22:36,555 --> 01:22:37,749 ‫بروس! 1402 01:22:38,458 --> 01:22:39,626 ‫بروس، بلند شو. 1403 01:22:40,085 --> 01:22:41,920 ‫وای، واو. خیلی‌خب. 1404 01:22:42,512 --> 01:22:43,630 ‫چیزی نیست. 1405 01:22:43,655 --> 01:22:44,798 ‫بذار ببینم. نه! 1406 01:22:49,046 --> 01:22:50,314 ‫آروم باش. 1407 01:22:54,086 --> 01:22:55,517 ‫- نه. کرامپ. ‫- سرت رو پایین بیار. 1408 01:22:55,543 --> 01:22:57,644 ‫من رانندگی می‌کنم. نگران نباش. ‫خیلی وقت نداریم. 1409 01:22:57,669 --> 01:22:59,146 ‫خیلی دوست دارم ماجرا رو برات ‫تعریف کنم، ولی الان وقت نداریم. 1410 01:22:59,171 --> 01:23:00,300 ‫بجنب، زود باش. 1411 01:23:02,608 --> 01:23:03,525 ‫زود باش، سوار شو. 1412 01:23:07,838 --> 01:23:09,023 ‫- مراقب باش. ‫- حواسم هست، حواسم هست، حواسم هست. 1413 01:23:09,048 --> 01:23:11,383 ‫ 1414 01:23:11,408 --> 01:23:12,850 ‫خیلی از اون چیزی که به‌نظر می‌اومد سخت‌تره! 1415 01:23:13,160 --> 01:23:14,161 ‫خیلی‌خب، برو. 1416 01:23:14,254 --> 01:23:15,333 ‫- مراقب باش، اوه خدای من. ‫- حواسم هست، حواسم هست. 1417 01:23:16,505 --> 01:23:17,486 ‫اصلاً دلم نمی‌خواد بمیرم. 1418 01:23:17,581 --> 01:23:19,499 ‫- همین‌جوری برو. ‫- باشه، باشه. 1419 01:23:19,625 --> 01:23:21,210 ‫تا ته گاز بده! 1420 01:23:21,271 --> 01:23:24,213 ‫- از این سریع‌تر نمیره. ‫- درخت‌ها دارن بهمون حمله می‌کنن. 1421 01:23:25,464 --> 01:23:27,466 ‫- خدای من! ‫- سخت‌تر از چیزیه که به‌نظر می‌رسه. 1422 01:23:30,177 --> 01:23:31,512 ‫مراقب باشین، مراقب باشین. 1423 01:23:35,474 --> 01:23:36,549 ‫- خدای من. ‫- خیلی‌خب. 1424 01:23:36,683 --> 01:23:38,227 ‫- حواست باشه کجا میری. ‫- باشه! 1425 01:23:38,310 --> 01:23:40,312 ‫- واو! ‫- چی شده؟ دیگه چه‌خبر شده؟ 1426 01:23:41,821 --> 01:23:43,750 ‫پیداش کردیم. اصلاً خوشحال نیست. 1427 01:23:44,180 --> 01:23:45,340 ‫اون عقبی‌ها چطور؟ 1428 01:23:45,365 --> 01:23:48,070 ‫خب، شاید اون‌ها هم مثل اون چند نفری ‫که توی تابلو بودن کمک‌مون کنن. 1429 01:23:52,825 --> 01:23:54,158 ‫بروس، طاقت بیار. 1430 01:23:58,941 --> 01:24:02,784 ‫[کرامپ منر] 1431 01:24:03,544 --> 01:24:06,463 ‫نه تنها یه اقامتگاه دوست‌داشتنیه، ‫بلکه صاحبانش... 1432 01:24:06,488 --> 01:24:08,590 ‫پت و ویک، سینما به صرف شام هم دارن. 1433 01:24:08,615 --> 01:24:09,915 ‫خدای من. 1434 01:24:17,933 --> 01:24:20,102 ‫خب، جناب روح؟ 1435 01:24:20,127 --> 01:24:21,526 ‫سلام. 1436 01:24:22,104 --> 01:24:25,165 ‫می‌شه بی‌زحمت تا عمارت‌تون رو ‫پس بگیریم، توی ماشین منتظر باشین... 1437 01:24:25,190 --> 01:24:27,985 ‫تا دیگه دنبال تسخیر ما نگردین؟ 1438 01:24:31,488 --> 01:24:32,447 ‫خیلی ممنون. 1439 01:24:33,407 --> 01:24:34,408 ‫خیلی ممنون. 1440 01:24:36,243 --> 01:24:37,995 ‫تا پنج دقیقهٔ دیگه یه تور ‫گردشگری داخل عمارت شروع می‌شه. 1441 01:24:38,704 --> 01:24:39,746 ‫از این بهتر نمی‌‍شه. 1442 01:24:39,872 --> 01:24:42,040 ‫خیلی‌خب، فقط یه وسیله از عمارت ‫برمی‌داریم، بعدش می‌تونیم بریم، خب؟ 1443 01:24:42,249 --> 01:24:43,458 ‫فوری تمومش می‌کنیم، جیرینگی. 1444 01:24:43,667 --> 01:24:46,461 ‫این تور حدوداً سه ساعت طول می‌کشه. 1445 01:24:46,628 --> 01:24:48,630 ‫زمان استراحت برای استفاده از ‫سرویس بهداشتی شدیداً ممنوعه. 1446 01:24:49,256 --> 01:24:53,260 ‫جناب الستر کرامپ دنبال ‫باشکوه‌ترین عمارت «وَلی» بودن. 1447 01:24:53,427 --> 01:24:56,805 ‫حتماً دقت کردین که توی راهروی اصلی ‫هیچ جای نشستنی وجود نداره. 1448 01:24:57,014 --> 01:25:00,517 ‫و این یعنی وقتی ایشون وارد ‫اتاقی می‌شدن، به هیچ مرد و زنی... 1449 01:25:00,684 --> 01:25:01,768 ‫اجازهٔ نشستن نمی‌دادن. 1450 01:25:01,894 --> 01:25:02,978 ‫اون عصا... 1451 01:25:03,228 --> 01:25:05,733 ‫احتمالش هست که متعلق به الستر کرامپ باشه؟ 1452 01:25:05,814 --> 01:25:07,858 ‫نه، اون عصای منه. 1453 01:25:08,025 --> 01:25:11,940 ‫من ازش یه استفادهٔ کاملاً شخصی دارم. 1454 01:25:12,487 --> 01:25:14,781 ‫اصلاً چیزی توی این اتاق ‫متعلق به الستر کرامپ هست؟ 1455 01:25:15,407 --> 01:25:16,825 ‫اوه، خیر. 1456 01:25:17,367 --> 01:25:19,328 ‫خب، من نمی‌دونم چرا واقعاً اینجاییم. 1457 01:25:20,954 --> 01:25:25,209 ‫و اگه دقت داشته باشین، ‫این صندلی‌ای که انتهای میزه... 1458 01:25:25,417 --> 01:25:27,920 ‫مقدار قابل توجه‌ای ‫از صندلی‌های دیگه مرتفع‌تره. 1459 01:25:28,162 --> 01:25:29,914 ‫ایشون پایه‌ها رو کوتاه کردن... 1460 01:25:30,013 --> 01:25:32,098 ‫و روی صندلی بالش گذاشتن... 1461 01:25:32,257 --> 01:25:34,510 ‫تا بالاتر از هرکس دیگه‌ای باشن. 1462 01:25:34,801 --> 01:25:37,488 ‫طرف انقدر حقیر بود از روی ‫دلسوزی بهش احترام می‌ذاشتی. 1463 01:25:37,513 --> 01:25:39,473 ‫پس یعنی اون بالش‌ها مال خودش‌ان؟ 1464 01:25:39,498 --> 01:25:40,641 ‫خیر. 1465 01:25:42,476 --> 01:25:46,104 ‫اینجا نقاشی مارگارت، ‫همسر سوم آقای کرامپ رو می‌بینیم. 1466 01:25:46,730 --> 01:25:50,651 ‫زمانی که این نقاشی کشیده شد ‫مارگارت همچنان معشوقهٔ ایشون بود. 1467 01:25:50,817 --> 01:25:55,113 ‫و از طریق تابلوی نقاشی بود که همسر دوم ‫ایشون از رابطهٔ نامشروع همسرش باخبر شد، 1468 01:25:55,239 --> 01:25:58,242 ‫وقتی که ایشون تابلو رو ‫برای همسرش اینجا آویزون کرد. 1469 01:25:58,267 --> 01:25:59,588 ‫اینم یه راهِ گفتنه. 1470 01:26:00,094 --> 01:26:01,102 ‫خب... 1471 01:26:01,161 --> 01:26:02,996 ‫«من به هیچ مرد یا زنی که... 1472 01:26:03,247 --> 01:26:06,834 ‫نقطه، نقطه، نقطه، ‫سواد داره اعتماد ندارم.» 1473 01:26:07,000 --> 01:26:08,936 ‫قحطی نقل قول بود؟ 1474 01:26:08,976 --> 01:26:12,771 ‫این شونه متعلق به کرامپه؟ 1475 01:26:13,674 --> 01:26:15,217 ‫نه، این نسخهٔ کپی هستش. 1476 01:26:15,425 --> 01:26:17,177 ‫پس چرا توی جعبهٔ شیشه‌ایه؟ 1477 01:26:17,344 --> 01:26:19,513 ‫می‌خواین شما بیاین راهنمای تور باشین؟ 1478 01:26:20,881 --> 01:26:22,147 ‫نه. 1479 01:26:23,475 --> 01:26:24,351 ‫نه. 1480 01:26:24,376 --> 01:26:25,686 ‫ببخشید... 1481 01:26:25,853 --> 01:26:28,272 ‫مجبورم کارتون رو تعطیل کنم. 1482 01:26:28,397 --> 01:26:29,481 ‫چون... 1483 01:26:29,606 --> 01:26:31,525 ‫یه قتل رخ داده! 1484 01:26:31,859 --> 01:26:34,778 ‫سرِ الستر کرامپ بریده شد. 1485 01:26:34,945 --> 01:26:36,405 ‫کار سرخدمتکار بود؟ 1486 01:26:36,572 --> 01:26:37,573 ‫نه. 1487 01:26:37,739 --> 01:26:40,409 ‫همون دختر معصوم روستایی؟ 1488 01:26:40,491 --> 01:26:41,612 ‫اون پیش من بود. 1489 01:26:42,244 --> 01:26:44,538 ‫من ویک هستم، ‫اون یکی راهنمای تورِ شما 1490 01:26:44,746 --> 01:26:46,665 ‫و کهنه سربازِ صحنهٔ نمایش. 1491 01:26:47,165 --> 01:26:51,548 ‫اگه من رو تا سالن همراهی کنین، داستان‌های ‫مشابه زیادِ دیگه‌ای براتون تعریف خواهم کرد. 1492 01:26:51,595 --> 01:26:53,130 ‫پت و ویک کارشون حرف نداره. 1493 01:26:53,922 --> 01:26:54,965 ‫یه قتل... 1494 01:26:55,674 --> 01:26:58,677 ‫- شرط می‌بندم سرش توی اتاق ماست. ‫- دفعه قبل که نبود. 1495 01:26:58,702 --> 01:27:00,097 ‫صبر کنین ببینم. چی گفتین؟ 1496 01:27:00,637 --> 01:27:03,682 ‫ظاهراً بدن کرامپ رو پیدا کردن ‫ولی سرش پیدا نشده. 1497 01:27:03,849 --> 01:27:05,767 ‫و مظنون دست خالی از اینجا خارج شده. 1498 01:27:05,934 --> 01:27:07,269 ‫واسه همون مردم فکر می‌کنن... 1499 01:27:08,854 --> 01:27:10,939 ‫سرِ کرامپ هنوز اینجاست. 1500 01:27:14,170 --> 01:27:15,386 ‫مرسی، رفیق. 1501 01:27:18,614 --> 01:27:19,907 ‫- به‌نظر میاد که... ‫- باید سر کرامپ رو پیدا کنیم. 1502 01:27:19,992 --> 01:27:21,049 ‫آره. 1503 01:27:21,074 --> 01:27:22,993 ‫وقتی خودشون ۱۵۰ سال پیداش نکردن ‫ما چطوری می‌خوایم پیداش کنیم؟ 1504 01:27:23,119 --> 01:27:24,600 ‫یه راه دیگه‌ای هم هست. 1505 01:27:26,923 --> 01:27:28,257 ‫ما تنها نیستیم. 1506 01:27:30,959 --> 01:27:33,045 ‫باشه، خیلی‌خب. 1507 01:27:34,421 --> 01:27:35,946 ‫ما شکست بدی می‌خوریم. 1508 01:27:37,007 --> 01:27:39,510 ‫شرایط نامساعد جوّی ‫که شناخته شده‌ست به... 1509 01:27:39,573 --> 01:27:41,299 ‫آهــای! 1510 01:27:41,386 --> 01:27:43,472 ‫حالا که فکر می‌کنم اسمت رو به‌جا نمیارم. 1511 01:27:43,597 --> 01:27:45,599 ‫بن، باهاش گرم بگیر. 1512 01:27:46,045 --> 01:27:47,059 ‫کاپیتان؟ 1513 01:27:50,616 --> 01:27:52,522 ‫نظرت چیه که این‌جوری سر صحبت رو باز کنم: 1514 01:27:52,601 --> 01:27:53,982 ‫چی می‌دونی؟ 1515 01:27:54,816 --> 01:27:57,319 ‫شاید اگه تو به ما کمکی کنی، ‫ما هم بتونیم برات جبران کنیم. 1516 01:28:00,781 --> 01:28:02,449 ‫خیلی‌خب، خوبه. 1517 01:28:02,574 --> 01:28:04,451 ‫قصد کمک داره، ‫شک نکن کمک می‌کنه. 1518 01:28:08,205 --> 01:28:09,338 ‫خب... 1519 01:28:11,208 --> 01:28:12,209 ‫خیلی‌خب. 1520 01:28:12,835 --> 01:28:16,338 ‫هر کاری که می‌خوای انجام بدیم ‫رو روی آینه بنویس. 1521 01:28:18,561 --> 01:28:20,481 ‫[منو...] 1522 01:28:22,624 --> 01:28:24,554 ‫[منو دریا ببرین] 1523 01:28:24,763 --> 01:28:26,598 ‫- دریا! دریا! باشه. ‫- ردیفه. 1524 01:28:26,807 --> 01:28:29,142 ‫- ببریمش دریا، چرا که نه. خیلی هم شدنیه. ‫- آره، این کار رو می‌تونیم بکنیم. 1525 01:28:29,309 --> 01:28:31,478 ‫تو کمک‌مون کن تا ما هم تو رو تا دریا ببریم. 1526 01:28:31,562 --> 01:28:32,688 ‫بذار... 1527 01:28:32,896 --> 01:28:35,440 ‫خب، چی راجع‌به کرامپ می‌دونی؟ 1528 01:28:37,568 --> 01:28:38,569 ‫خب. 1529 01:28:41,168 --> 01:28:47,133 ‫[آخرین روح کرامپ با خواستِ ‫خودش باید روحش رو تقدیم کنه... 1530 01:28:50,130 --> 01:28:53,217 ‫و اگه کرامپ روحش رو بگیره...] 1531 01:28:55,991 --> 01:28:59,617 ‫[دنبالم بیاین] 1532 01:29:01,925 --> 01:29:05,470 ‫باورتون می‌شه من تا حالا تمرین نکردم؟ 1533 01:29:06,346 --> 01:29:08,640 ‫نه، نه. همراهی نکنین. 1534 01:29:25,240 --> 01:29:27,701 ‫عالی شد، بن‌بست! 1535 01:29:28,744 --> 01:29:29,828 ‫صبر کن ببینم. 1536 01:29:34,569 --> 01:29:36,268 ‫من که اصلاً جا نمی‌شم تا پایین برم. 1537 01:29:36,293 --> 01:29:37,753 ‫آره، منم همین‌طور. 1538 01:29:42,805 --> 01:29:43,800 ‫نه! 1539 01:29:43,967 --> 01:29:45,552 ‫منتظرین من برم؟ 1540 01:29:45,677 --> 01:29:47,137 ‫شوخی‌تون گرفته؟ من بچه‌ام! 1541 01:29:47,387 --> 01:29:48,847 ‫آره، درسته. 1542 01:29:48,972 --> 01:29:51,225 ‫مجبور نیستی پایین بری. 1543 01:29:51,808 --> 01:29:52,726 ‫ولی... 1544 01:29:53,227 --> 01:29:55,229 ‫- راهی نیست، باید بری. ‫- آره، باید بری. 1545 01:30:05,505 --> 01:30:08,508 ‫- خوبی؟ حالت خوبه؟ ‫- نه، مثل تونل وحشت می‌مونه. 1546 01:30:08,659 --> 01:30:09,493 ‫اوه، نه... 1547 01:30:13,650 --> 01:30:16,781 ‫[خدمتکاری که رفتار درست رو بلد نیست ‫عاقبتش به گور ختم می‌شه.] 1548 01:30:26,468 --> 01:30:27,761 ‫خدای من! 1549 01:30:28,762 --> 01:30:30,925 ‫پس جسدها رو اینجا مخفی می‌کرد! 1550 01:30:52,452 --> 01:30:54,538 ‫- تراویس! ‫- تراویس، حالت خوبه؟ 1551 01:30:54,955 --> 01:30:56,874 ‫تراویس، خوبی؟ چیزیت نشده؟ 1552 01:30:57,040 --> 01:30:58,667 ‫آره. آره، من خوبم. 1553 01:31:06,049 --> 01:31:08,051 ‫امیدوارم حالِ همه توی خونه خوب باشه. 1554 01:31:09,178 --> 01:31:10,262 ‫اینجا رو! 1555 01:31:12,389 --> 01:31:13,432 ‫چیه؟ 1556 01:31:13,583 --> 01:31:14,876 ‫تیتر تاتس. 1557 01:31:15,029 --> 01:31:16,782 ‫- یه نشونه‌ست. ‫- بذار ببینم. 1558 01:31:17,352 --> 01:31:18,353 ‫نه. 1559 01:31:18,888 --> 01:31:20,931 ‫اون‌ها چیپس فلفلی‌ان. 1560 01:31:21,106 --> 01:31:23,108 ‫واسه من که تیتر تات‌ان. 1561 01:31:23,567 --> 01:31:24,568 ‫خدای من. 1562 01:31:36,038 --> 01:31:37,372 ‫به موقع رسیدیم؟ 1563 01:31:37,539 --> 01:31:38,665 ‫همه‌چیز که به‌نظر عادی میاد. 1564 01:31:38,832 --> 01:31:41,960 ‫البته این خونه عادیش هم ترسناکه. 1565 01:31:43,003 --> 01:31:46,295 ‫خب، گوش بده. اگه تا دو ساعت دیگه برنگشتیم، 1566 01:31:46,412 --> 01:31:48,201 ‫خودم هرگز فکر نمی‌کردم این حرف رو بزنم، 1567 01:31:48,226 --> 01:31:49,496 ‫به پلیس زنگ بزن. 1568 01:31:50,594 --> 01:31:51,303 ‫صبر کن. 1569 01:31:51,845 --> 01:31:52,930 ‫یه لحظه صبر کن ببینم. وایسا. 1570 01:31:53,055 --> 01:31:55,807 ‫تراویس، تو باید توی ماشین بمونی، خب؟ 1571 01:31:55,974 --> 01:31:58,727 ‫ولی من کارم حرف نداشت. ‫کلاه استوانه‌ای کرامپ رو من پیدا کردم! 1572 01:31:58,936 --> 01:32:00,312 ‫بذار منم توی این کار سهیم باشم. 1573 01:32:01,104 --> 01:32:03,732 ‫ببین، تراویس. این کار خیلی خطرناکه. 1574 01:32:07,027 --> 01:32:10,113 ‫- باشه، با بابام صحبت می‌کنم. ‫- خیلی‌خب. 1575 01:32:12,157 --> 01:32:14,451 ‫همین‌جا بمون، خب؟ ‫بده‌ش من. 1576 01:32:24,878 --> 01:32:26,171 ‫بریم کار رو یه‌سره کنیم. 1577 01:32:27,923 --> 01:32:29,633 ‫کنت، زود باش. منتظر چی هسـ... 1578 01:32:29,967 --> 01:32:33,679 ‫اگه آخرش به جن‌گیری ختم شه، ‫توی دردسر بزرگی می‌افتیم. 1579 01:32:34,209 --> 01:32:36,643 ‫- چرا الان... ‫- چون من اصلاً نمی‌دونم دارم چیکار می‌کنم. 1580 01:32:36,749 --> 01:32:38,292 ‫من از اولش هم کشیش نبودم. 1581 01:32:38,475 --> 01:32:39,977 ‫من کارم فروش لوازم هالووینه. 1582 01:32:40,102 --> 01:32:42,604 ‫این لباس رو واسه دو هزار پولِ بیشتر می‌پوشم. 1583 01:32:42,729 --> 01:32:44,690 ‫آره، همه فکر می‌کنن خونه‌شون تسخیر شده‌ست. 1584 01:32:44,815 --> 01:32:47,776 ‫منم میرم یه مقدار آب مقدس ‫می‌ریزم و پولم رو می‌گیرم. 1585 01:32:47,985 --> 01:32:49,111 ‫من کلاهبردارم. 1586 01:32:50,028 --> 01:32:51,238 ‫متأسفم. 1587 01:32:52,948 --> 01:32:53,866 ‫تو... 1588 01:32:57,744 --> 01:33:00,372 ‫ببین، من نمی‌دونم چیکاره‌ای ‫و برام اهمیتی هم نداره. 1589 01:33:00,622 --> 01:33:01,957 ‫فقط این رو می‌دونم که تو... 1590 01:33:02,082 --> 01:33:03,208 ‫به من کمک کردی! 1591 01:33:03,375 --> 01:33:08,088 ‫آره، تو کمکم کردی تا متوجهٔ استعداد ‫بدرد بخوری که توی خودم داشتم بشم. 1592 01:33:08,172 --> 01:33:09,173 ‫این رو تو یادِ من دادی. 1593 01:33:09,298 --> 01:33:11,425 ‫و هرچی که توی اون خونه‌ست، ‫هرچیزی که باید باهاش روبه‌رو شیم، 1594 01:33:11,633 --> 01:33:13,510 ‫بدون تو از پسش برنمیایم، خب؟ 1595 01:33:13,719 --> 01:33:15,804 ‫- نه... ‫- پدر کِنت. 1596 01:33:15,971 --> 01:33:17,514 ‫بذار یه سؤالی ازت بپرسم. 1597 01:33:18,891 --> 01:33:20,100 ‫می‌خوای قهرمان بشی؟ 1598 01:33:22,686 --> 01:33:24,062 ‫- نه. ‫- دیدی! 1599 01:33:24,855 --> 01:33:27,357 ‫نمی‌شه که حرف خودم رو به خودم پس بدی. 1600 01:33:28,066 --> 01:33:30,027 ‫پس بزن بریم. ‫بریم قال قضیه رو بکنیم. 1601 01:33:30,652 --> 01:33:32,362 ‫- برو که رفتیم. ‫- قبلش باید مست کنم. 1602 01:33:36,450 --> 01:33:37,701 ‫تقریباً نیمه‌شبه. 1603 01:33:37,868 --> 01:33:40,412 ‫آره، باید به هریت بگیم زود ‫طلسم تبعید ارواح رو بخونه. 1604 01:33:43,665 --> 01:33:44,833 ‫هریت؟ 1605 01:33:52,508 --> 01:33:53,425 ‫من می‌ترسم که... 1606 01:33:55,135 --> 01:33:57,221 ‫بروس، باید دست از این کارهات برداری. 1607 01:33:57,304 --> 01:33:58,263 ‫بقیه کجان؟ 1608 01:33:58,388 --> 01:34:01,016 ‫خونه پاکسازی شد. دیگه تمومه. 1609 01:34:01,391 --> 01:34:05,979 ‫هریت یه مشت وِرد از اون کتاب پیدا کرد. 1610 01:34:07,064 --> 01:34:09,066 ‫اوضاع به‌هم ریخته بود... 1611 01:34:09,233 --> 01:34:12,194 ‫ولی بالاخره یه توفیق اجباری بود... 1612 01:34:12,361 --> 01:34:14,029 ‫تا به پختگی شخصیتی برسه. 1613 01:34:14,196 --> 01:34:16,114 ‫خب، حالا هریت و گبی کجان؟ 1614 01:34:19,576 --> 01:34:21,328 ‫خواربار فروشی. 1615 01:34:22,079 --> 01:34:23,080 ‫واسه آبنبات. 1616 01:34:23,580 --> 01:34:25,040 ‫- رفتن آبنبات بخرن؟ ‫- آره! 1617 01:34:25,249 --> 01:34:27,459 ‫رفتن خرید کنن. بخورین! 1618 01:34:27,584 --> 01:34:30,045 ‫راستش، من نمی‌خورم. ممنون. 1619 01:34:30,254 --> 01:34:31,755 ‫من میرم پیداشون کنم. 1620 01:34:35,926 --> 01:34:37,052 ‫پس فقط خودم و خودتیم. 1621 01:34:37,594 --> 01:34:39,304 ‫بالاخره یکی یه‌جایی این ساعت ‫روی مشروب‌هاش تخفیف گذاشته. 1622 01:34:39,513 --> 01:34:40,764 ‫«تخفیف گذاشته؟» 1623 01:34:41,890 --> 01:34:43,350 ‫لحنت رو دوست داشتم. 1624 01:34:45,269 --> 01:34:46,353 ‫تخفیف گذاشته! 1625 01:34:57,531 --> 01:34:58,532 ‫بابا... 1626 01:34:59,658 --> 01:35:00,909 ‫من می‌ترسم. 1627 01:35:06,373 --> 01:35:07,291 ‫این همون کلاهه؟ 1628 01:35:07,416 --> 01:35:09,626 ‫نه، راستش. این کپیِ کلاه اصلیه. 1629 01:35:10,460 --> 01:35:11,378 ‫می‌تونم ببینمش؟ 1630 01:35:15,340 --> 01:35:16,967 ‫بروس، حالت خوبه؟ 1631 01:35:17,102 --> 01:35:18,337 ‫بذار روشنت کنم. 1632 01:35:18,635 --> 01:35:20,596 ‫تو اون کلاه رو به من میدی، 1633 01:35:21,054 --> 01:35:23,640 ‫از این خونه میری بیرون... 1634 01:35:23,932 --> 01:35:25,684 ‫و پشت سرت هم نگاه نمی‌کنی. 1635 01:35:28,270 --> 01:35:30,105 ‫- حواسم هست، حواسم هست. ‫- تراویس کجاست؟ 1636 01:35:30,189 --> 01:35:31,815 ‫- کلاه رو بده من! ‫- بروس، نه! 1637 01:35:31,940 --> 01:35:33,317 ‫بده‌ش من! بده! 1638 01:35:33,525 --> 01:35:35,068 ‫- بده من! ‫- نه! نه! 1639 01:35:39,448 --> 01:35:40,407 ‫با کتاب مقدس! 1640 01:35:46,163 --> 01:35:48,207 ‫الان بازِت می‌کنم، هریت. گبی، ‫چند لحظه دیگه تو هم باز می‌کنم. 1641 01:35:48,373 --> 01:35:49,482 ‫تراویس! 1642 01:35:49,756 --> 01:35:51,248 ‫لعنت بهت دختر، چه سرعتی داری. 1643 01:36:20,671 --> 01:36:24,424 ‫- ماه کامله. کرامپ قدرتش کامل شده. ‫- هریت، طلسم رو بخون. 1644 01:36:24,493 --> 01:36:25,953 ‫- باشه، باشه، باشه. ‫- کارِ خودته. 1645 01:36:26,578 --> 01:36:29,498 ‫وقتی غژغژ لولای در توی تالارهای ‫بی‌دروپیکر به‌صدا درمیاد... 1646 01:36:30,040 --> 01:36:31,083 ‫و غریب و... 1647 01:36:33,210 --> 01:36:35,712 ‫از کمکت ممنونم، پرفسور. 1648 01:36:38,423 --> 01:36:39,424 ‫بروس! 1649 01:36:45,514 --> 01:36:48,225 ‫این خرابه جون به لبم کرده. 1650 01:36:48,392 --> 01:36:50,519 ‫فکر کنم دیگه وقتش باشه که برم. 1651 01:36:50,644 --> 01:36:51,728 ‫من میرم سراغ کلاه. 1652 01:36:53,040 --> 01:36:54,216 ‫نزدیکش نمی‌شی! 1653 01:36:54,356 --> 01:36:58,819 ‫اینجا ۹۹۹ روح ساکن‌ان. 1654 01:36:58,986 --> 01:37:00,821 ‫ولی همیشه جا برای... 1655 01:37:01,697 --> 01:37:02,865 ‫یکی دیگه هست! 1656 01:37:03,657 --> 01:37:04,700 ‫فکرش رو بکن... 1657 01:37:05,200 --> 01:37:08,078 ‫اون یه نفر تو می‌تونستی باشی، بن! 1658 01:37:10,497 --> 01:37:12,541 ‫تراویس؟ تراویس کجاست؟ 1659 01:37:13,834 --> 01:37:16,503 ‫تراویس خوبه، خب؟ توی ماشین ‫داره با پدرش صحبت می‌کنه. 1660 01:37:16,628 --> 01:37:18,046 ‫چی؟ امکان ندره! 1661 01:37:18,255 --> 01:37:20,507 ‫گبی، اون هنوز هم با پدرش صحبت می‌کنه. 1662 01:37:20,674 --> 01:37:22,009 ‫پدرش مُرده، بن. 1663 01:37:22,885 --> 01:37:24,219 ‫نزدیک به یه سالی می‌شه. 1664 01:37:27,222 --> 01:37:28,937 ‫سورپرایز! 1665 01:37:28,972 --> 01:37:30,653 ‫[بچه‌جون، دلم برات تنگ شده. می‌خوام ببینمت] 1666 01:37:30,818 --> 01:37:32,019 ‫منم می‌خوام ببینمت. 1667 01:37:32,144 --> 01:37:33,645 ‫ولی آخه چطوری؟ 1668 01:37:36,481 --> 01:37:39,401 ‫منم خدمتگزارهای خودم رو دارم. 1669 01:37:39,526 --> 01:37:40,569 ‫خدای من! 1670 01:37:41,361 --> 01:37:44,531 ‫متنفرم که میزبان بدی باشم و فرار کنم، 1671 01:37:44,698 --> 01:37:47,659 ‫ولی یه دورهمی هست که باید توش شرکت کنم. 1672 01:37:47,784 --> 01:37:49,953 ‫نگران نباشین، تنهاتون نمی‌ذارم. 1673 01:37:50,078 --> 01:37:52,206 ‫عالی شد، حالا واسه‌مون ‫ارتش ارواح احضار می‌کنه. 1674 01:37:54,124 --> 01:37:56,293 ‫اجازه بدین دوستانم اطراف رو نشون‌تون بدن. 1675 01:37:57,402 --> 01:37:58,552 ‫عزت زیاد. 1676 01:38:01,882 --> 01:38:02,925 ‫تراویس... 1677 01:38:04,384 --> 01:38:06,762 ‫خب، فقط کافیه که دست‌مون به اون کلاه برسه. 1678 01:38:06,986 --> 01:38:08,780 ‫خب، هریت. تو مادام لیوتا رو احضار کن. 1679 01:38:08,889 --> 01:38:10,015 ‫شاید اون بتونه کمک‌مون کنه. 1680 01:38:10,140 --> 01:38:12,559 ‫- گبی، من و تو می‌ریم دنبال تراویس. ‫- باشه. 1681 01:38:12,851 --> 01:38:14,811 ‫بروس، تو همین‌جا بمون، خب؟ 1682 01:38:15,020 --> 01:38:18,148 ‫به محض اینکه ارواح رفتن ‫باید بری کلاه رو برداری، خب؟ 1683 01:38:18,649 --> 01:38:19,525 ‫چرا باید ارواح برن؟ 1684 01:38:19,733 --> 01:38:22,361 ‫چون مهم‌ترین کار رو دست تو سپردم، کنت. 1685 01:38:22,528 --> 01:38:23,570 ‫تو عامل حواس‌پرتی‌ای. 1686 01:38:23,695 --> 01:38:24,947 ‫دیگه وقتی نمونده! 1687 01:38:25,447 --> 01:38:26,782 ‫- بیا بریم. ‫- زود باش. 1688 01:38:26,990 --> 01:38:27,866 ‫کنت! 1689 01:38:28,075 --> 01:38:29,451 ‫من بهت باور دارم. 1690 01:38:32,712 --> 01:38:34,005 ‫لیوتا! 1691 01:38:40,087 --> 01:38:41,088 ‫تراویس! 1692 01:38:41,213 --> 01:38:43,215 ‫اون می‌خواد تراویس رو ازمون دور کنه. 1693 01:38:51,682 --> 01:38:52,683 ‫تراویس. 1694 01:38:53,392 --> 01:38:54,518 ‫بابا؟ 1695 01:39:03,110 --> 01:39:04,778 ‫- گبی! گبی! ‫- بن! 1696 01:39:08,156 --> 01:39:09,157 ‫وقتِ حواس‌پرتیه. 1697 01:39:09,533 --> 01:39:10,784 ‫می‌خواین با من طرف شین؟ 1698 01:39:11,034 --> 01:39:12,536 ‫چون یه مراسم جن‌گیری واسه‌تون آماده کردم... 1699 01:39:12,703 --> 01:39:14,121 ‫که تازه قراره شروع بشه. 1700 01:39:14,580 --> 01:39:16,540 ‫باشد تا شرارت از این خانه رانده شود. 1701 01:39:16,790 --> 01:39:19,376 ‫مادام لیوتا؟ مادام لیوتا. 1702 01:39:20,043 --> 01:39:21,336 ‫به کمکت نیاز داریم. 1703 01:39:21,587 --> 01:39:24,715 ‫من سعی کردم جلوش رو بگیرم ‫ولی اون خیلی قویه. 1704 01:39:25,048 --> 01:39:28,260 ‫تنها شانس ما واسه شکست دادنش... 1705 01:39:28,677 --> 01:39:30,971 ‫اینه که قدرت‌هامون رو روی هم بذاریم. 1706 01:39:31,505 --> 01:39:33,757 ‫باید اول من رو آزاد کنی. 1707 01:39:34,012 --> 01:39:35,722 ‫قدرتِ کنت تو رو صدا می‌زنه. 1708 01:39:35,809 --> 01:39:37,644 ‫ 1709 01:39:38,145 --> 01:39:39,188 ‫شروع کن، حالا! 1710 01:39:40,939 --> 01:39:42,191 ‫همون‌طوری که فکرش رو می‌کردم. 1711 01:39:42,649 --> 01:39:44,860 ‫نفهمیدین چی شد، نه؟ 1712 01:39:45,027 --> 01:39:47,981 ‫چون از بس ابله‌این لاتین بلد نیستین! 1713 01:39:50,284 --> 01:39:51,700 ‫همین‌جوری ادامه بده، داره جواب میده. 1714 01:39:51,754 --> 01:39:53,262 ‫یه مشت ارواح کله‌پوک. 1715 01:39:54,369 --> 01:39:56,363 ‫آره، درست شنیدین. کودن‌ها. 1716 01:39:58,582 --> 01:39:59,875 ‫دخلم اومده‌ست. 1717 01:40:02,836 --> 01:40:04,546 ‫گریسی، به کمکت احتیاج دارم. 1718 01:40:04,630 --> 01:40:06,215 ‫باید کمکم کنی تراویس رو پیدا کنم. 1719 01:40:07,716 --> 01:40:08,842 ‫هی، گریسی. 1720 01:40:09,734 --> 01:40:11,178 ‫هی، باید کمکم کنی. 1721 01:40:11,203 --> 01:40:12,346 ‫از این‌طرف. 1722 01:40:12,437 --> 01:40:15,140 ‫حالا که دوتا دنیاها یکی شده، ‫می‌تونیم دنبال یه راه کوتاه‌تر بگردیم. 1723 01:40:17,392 --> 01:40:20,354 ‫توی کتابم یه طلسمه. 1724 01:40:20,521 --> 01:40:25,984 ‫اما تنها کسی که صاحب این ‫محبت الهیه می‌تونه اون رو بخونه. 1725 01:40:27,634 --> 01:40:31,930 ‫شاید تو به خودت باور نداشته باشی، ‫ولی من بهت باور دارم. 1726 01:40:32,449 --> 01:40:36,912 ‫منو آزاد کن تا بهت کمک کنم اون رو تبعید کنی. 1727 01:40:41,166 --> 01:40:43,502 ‫تراویس؟ خودتی؟ 1728 01:40:44,545 --> 01:40:45,879 ‫بابا، من اینجام. 1729 01:40:52,386 --> 01:40:53,762 ‫نه، نه، نه. 1730 01:40:54,596 --> 01:40:55,806 ‫بروس، عجله کن. 1731 01:40:56,807 --> 01:40:58,559 ‫بیشتر از این نمی‌تونم معطل‌شون کنم. 1732 01:41:00,185 --> 01:41:01,645 ‫اوه، نه! نه!‍ 1733 01:41:04,773 --> 01:41:06,149 ‫من میرم بقیه رو پیدا کنم. 1734 01:41:07,192 --> 01:41:08,819 ‫بن، موفق باشی. 1735 01:41:09,486 --> 01:41:10,612 ‫ممنون، گریسی. 1736 01:41:14,241 --> 01:41:15,117 ‫تراویس!‍ 1737 01:41:20,205 --> 01:41:22,249 ‫تراویس، تراویس، دستمو بگیر! 1738 01:41:22,791 --> 01:41:24,251 ‫می‌خوام برم بابام رو ببینم. 1739 01:41:24,585 --> 01:41:26,128 ‫ببین، من اشتباه کردم، خب؟ 1740 01:41:26,253 --> 01:41:27,838 ‫اشتباه کردم، بابات اینجا نیست. 1741 01:41:28,005 --> 01:41:30,215 ‫واقعاً متأسفم، ولی وقتی برامون نمونده، خب؟ 1742 01:41:30,299 --> 01:41:31,300 ‫بیا، دستت رو بده من. 1743 01:41:31,432 --> 01:41:33,517 ‫نه، من صداش رو می‌شنوم. 1744 01:41:33,677 --> 01:41:36,263 ‫تراویس، اون کیه؟ 1745 01:41:36,430 --> 01:41:38,932 ‫هی، گوش کن. بهش فکر کن، بهش فکر کن! 1746 01:41:39,224 --> 01:41:42,227 ‫بابات هم اگه اینجا بود دوست داشت ‫یه جای امن، پیش مامانت، باشی. 1747 01:41:42,394 --> 01:41:45,522 ‫- می‌خوام به من اعتماد کنی. ‫- نه، من از اینجا متنفرم. 1748 01:41:45,689 --> 01:41:46,773 ‫می‌دونم، ولی تو و مامانت... 1749 01:41:46,899 --> 01:41:48,400 ‫یه‌جای کاملاً متفاوت قراره برین. 1750 01:41:48,609 --> 01:41:50,027 ‫من از همه‌جای این خونه متنفرم. 1751 01:41:51,320 --> 01:41:53,530 ‫بدون پدرم هیچ جای خونه بهم حس خوبی نمیده. 1752 01:41:56,575 --> 01:41:57,889 ‫گوش کن، تراویس... 1753 01:41:57,914 --> 01:42:00,586 ‫رنجی که توی دلته رو حس می‌کنم. ‫منم حسش می‌کنم. 1754 01:42:01,038 --> 01:42:03,248 ‫ولی می‌خوام که الان به من اعتماد کنی، خب؟ 1755 01:42:03,457 --> 01:42:05,751 ‫میای اینجا و از بدبختی‌هات بهم میگی، 1756 01:42:06,543 --> 01:42:08,128 ‫ما دوتایی بدبخت می‌شیم تا جایی که ‫چیزی واسه از دست دادن نمونده باشه. 1757 01:42:08,295 --> 01:42:09,922 ‫تراویس، دلت برام تنگ نشده؟ 1758 01:42:10,047 --> 01:42:11,632 ‫بابات عاشقته، خب؟ 1759 01:42:11,757 --> 01:42:14,384 ‫اون می‌خواد پیشرفت و رشدت رو ببینه! 1760 01:42:14,551 --> 01:42:15,511 ‫بیا، تراویس. 1761 01:42:15,761 --> 01:42:16,803 ‫پس، با من بیا. 1762 01:42:16,970 --> 01:42:17,763 ‫بیا! 1763 01:42:18,222 --> 01:42:20,390 ‫تراویس، حرفش رو باور نکن. ‫اون که پدرت نیست. 1764 01:42:20,474 --> 01:42:22,935 ‫نذار رو مخت بره. بیا، تو می‌تونی. 1765 01:42:23,143 --> 01:42:25,312 ‫ما باز هم می‌تونیم کنار هم باشیم. ‫این کار رو نکن. 1766 01:42:25,437 --> 01:42:28,398 ‫اون از غم و اندوه تو تغذیه می‌کنه. ‫باید بیخیالش شی، تراویس. 1767 01:42:28,565 --> 01:42:30,359 ‫باید بیخیالش شی، خب؟ 1768 01:42:30,859 --> 01:42:32,778 ‫خیلی‌خب، آفرین. تو می‌تونی. تو می‌تونی. 1769 01:42:32,903 --> 01:42:33,946 ‫از پسش برمیای. 1770 01:42:34,112 --> 01:42:35,948 ‫نه! منو ول نکن، خواهش می‌کنم. 1771 01:42:36,365 --> 01:42:38,033 ‫بیا، خیلی‌خب. خوبه. 1772 01:42:38,116 --> 01:42:39,785 ‫چیزی نیست، چیزی نیست، چیزی نیست. 1773 01:42:39,952 --> 01:42:41,161 ‫پیش خودمی، پیش خودمی. 1774 01:42:41,703 --> 01:42:43,330 ‫کارت خوب بود، حرف نداشت. خب؟ 1775 01:42:43,455 --> 01:42:44,331 ‫آره. 1776 01:42:46,834 --> 01:42:47,918 ‫این نشونهٔ خوبی نیست. 1777 01:42:50,879 --> 01:42:52,714 ‫بدو، تراویس. از پسش برمیایم. 1778 01:42:53,423 --> 01:42:55,467 ‫موفق باشی! انتهای این مسیر راه خروجیه. 1779 01:42:55,634 --> 01:42:56,635 ‫تراویس. 1780 01:42:56,969 --> 01:42:57,970 ‫خداروشکر. 1781 01:42:58,178 --> 01:42:59,179 ‫- بجنب! ‫- باید بریم. 1782 01:42:59,972 --> 01:43:01,932 ‫- مامان! ‫- برو، برو، برو! 1783 01:43:02,057 --> 01:43:03,475 ‫برو، فرار کن! 1784 01:43:24,913 --> 01:43:26,164 ‫بهتون که گفته بودم. 1785 01:43:26,331 --> 01:43:28,834 ‫همهٔ راه‌ها به من ختم می‌شه. 1786 01:43:29,459 --> 01:43:32,838 ‫و بذارین روشن‌تون کنم: 1787 01:43:33,589 --> 01:43:38,427 ‫یا روح این بچه و مامانش ‫رو تا ابد تسخیر می‌کنم، 1788 01:43:38,594 --> 01:43:41,763 ‫یا من و تو یه معامله‌ای باهم می‌کنیم. 1789 01:43:42,639 --> 01:43:44,641 ‫فقط کافیه که... 1790 01:43:45,767 --> 01:43:46,810 ‫خودت بخوای! 1791 01:43:47,853 --> 01:43:49,062 ‫- نه، نه، نه. ‫- بن. 1792 01:43:49,688 --> 01:43:52,858 ‫- به حرفش گوش نده. ‫- نمی‌ذارم به تو و تراویس صدمه بزنه. 1793 01:43:53,650 --> 01:43:55,110 ‫بن، این کار رو نکن. خواهش می‌کنم. 1794 01:43:57,946 --> 01:43:59,448 ‫- این کار رو نکن. ‫- بن، نه! 1795 01:44:11,627 --> 01:44:13,712 ‫دیگه بسه. دیگه نمی‌تونم. 1796 01:44:15,464 --> 01:44:16,590 ‫یه نگاه به خودتون بندازین. 1797 01:44:17,174 --> 01:44:19,384 ‫این‌جوری می‌خواین تا ابدیت زندگی کنین؟ 1798 01:44:19,968 --> 01:44:21,011 ‫دنبال ملت بیفتین؟ 1799 01:44:21,637 --> 01:44:24,473 ‫خب، می‌دونین چیه؟ اونقدرها ‫هم ترسناک نیستین، جدی می‌گم. 1800 01:44:24,598 --> 01:44:26,683 ‫و... خب، تو یکی خیلی وحشتناکی. 1801 01:44:27,392 --> 01:44:29,561 ‫می‌شه تا وقتی سخنرانیم تموم شه برگردی نبینمت؟ 1802 01:44:30,395 --> 01:44:31,355 ‫ممنون. 1803 01:44:34,044 --> 01:44:35,349 ‫[بن متایس] ‫[۱۹۸۱ - ۲۰۲۳] 1804 01:44:36,652 --> 01:44:38,362 ‫بهترین تصمیم رو گرفتی، بن. 1805 01:44:38,820 --> 01:44:42,324 ‫اون‌ها هرگز نمی‌تونستن ‫به قلب شکسته‌ت کمکی کنن. 1806 01:44:42,923 --> 01:44:44,673 ‫کرامپ داره از شماها سوءاستفاده می‌کنه. 1807 01:44:44,698 --> 01:44:47,423 ‫داره ازتون سوءاستفاده می‌کنه تا ‫کثافت‌کاری‌هاش رو انجام بدین، که چی؟ 1808 01:44:47,621 --> 01:44:50,123 ‫تا ابد توی این خونه گرفتار شین؟ 1809 01:44:50,791 --> 01:44:52,835 ‫و باور کنین، من وقتی یه ‫کلاهبردار ببینم، می‌شناسم. 1810 01:44:53,418 --> 01:44:55,712 ‫راستش، تمام این مدت سرتون رو کلاه گذاشتم. 1811 01:44:55,838 --> 01:44:58,131 ‫آره، کل این دنبال کردن‌هاتون ‫یه حواس‌پرتی بود. 1812 01:44:58,340 --> 01:45:01,051 ‫وقتی شما حواس‌تون پرت بود، ‫ما کلاه رو برداشتیم. 1813 01:45:01,134 --> 01:45:03,887 ‫پس، شاید امروز روزی باشه که بخواین... 1814 01:45:03,912 --> 01:45:05,307 ‫خطر رفتن به تیم برنده رو به جون بخرین. 1815 01:45:06,181 --> 01:45:09,518 ‫روزی که دست به دستِ هم قیام کنین... 1816 01:45:09,685 --> 01:45:13,063 ‫و از خودتون بپرسین که ‫حاضرین که یه قهرمان باشین؟ 1817 01:45:17,150 --> 01:45:18,402 ‫خدای من. 1818 01:45:20,529 --> 01:45:21,572 ‫بهم قول میدی... 1819 01:45:21,738 --> 01:45:24,074 ‫دیگه باهاشون کاری نداشته باشی ‫و هرگز دیگه سراغ‌شون نری؟ 1820 01:45:24,199 --> 01:45:27,244 ‫روحِ تو آخرین چیزیه که بهش احتیاج دارم. 1821 01:45:29,121 --> 01:45:30,289 ‫خودت بهتر می‌دونی چیکار کنی. 1822 01:45:30,455 --> 01:45:32,457 ‫می‌تونی نجات‌شون بدی. 1823 01:45:34,251 --> 01:45:36,628 ‫بن! دوستات اینجان. 1824 01:45:37,671 --> 01:45:40,799 ‫از لحظه‌ای که توی این خونه پا گذاشتی... 1825 01:45:41,133 --> 01:45:43,886 ‫غمت رو می‌تونستم حس کنم. 1826 01:45:44,052 --> 01:45:46,263 ‫من می‌دونم که دنبال چی هستی. 1827 01:45:46,513 --> 01:45:47,514 ‫به حرفش گوش نکن. 1828 01:45:48,015 --> 01:45:49,016 ‫به زبون بیارش. 1829 01:45:50,434 --> 01:45:51,602 ‫قبول می‌کنم. 1830 01:45:51,810 --> 01:45:53,312 ‫دستم رو بگیر... 1831 01:45:53,478 --> 01:45:56,773 ‫تا با الیسای عزیزت باشی. 1832 01:45:56,940 --> 01:45:58,525 ‫چرا که توی این دنیا... 1833 01:45:58,734 --> 01:46:00,777 ‫تو هیچکس رو نداری. 1834 01:46:04,823 --> 01:46:05,908 ‫هریت؟ 1835 01:46:06,074 --> 01:46:07,492 ‫دیر اومدی. 1836 01:46:08,911 --> 01:46:11,121 ‫من اگه جای تو بودم ‫انقدر مطمئن حرف نمی‌زدم، کرامپ. 1837 01:46:14,499 --> 01:46:16,543 ‫تو من رو حبس کردی، 1838 01:46:16,710 --> 01:46:19,046 ‫و حالا وقتشه تا لطفت رو جبران کنم. 1839 01:46:19,630 --> 01:46:20,631 ‫خودم آزادش کردم. 1840 01:46:20,797 --> 01:46:21,965 ‫کار خودم بود. 1841 01:46:22,466 --> 01:46:23,550 ‫رقت‌انگیزه. 1842 01:46:23,675 --> 01:46:24,927 ‫کارشون رو تموم کنین. 1843 01:46:30,557 --> 01:46:32,059 ‫باید اول از جنازهٔ من رد شن. 1844 01:46:32,226 --> 01:46:34,895 ‫و منظورش از «جنازهٔ من» ‫در واقع جنازهٔ ماست! 1845 01:46:37,814 --> 01:46:40,567 ‫این آخرین باری بود که به من خیانت کردین. 1846 01:46:41,068 --> 01:46:42,361 ‫از این کار پشیمون می‌شین. 1847 01:46:44,863 --> 01:46:46,073 ‫کلاه رو برداشتم! 1848 01:46:46,240 --> 01:46:46,990 ‫بروس! 1849 01:46:48,200 --> 01:46:49,326 ‫جلوش رو بگیرین. 1850 01:46:49,535 --> 01:46:53,038 ‫- بیارش پیش ما. باید همین الان تبعیدش کنیم. ‫- آره. 1851 01:46:53,163 --> 01:46:55,040 ‫صبرم دیگه به سر رسیده، پیرمرد. 1852 01:46:55,165 --> 01:46:56,166 ‫نابودش کنین! 1853 01:46:56,333 --> 01:46:57,668 ‫- بروس! ‫- بروس! 1854 01:47:02,631 --> 01:47:04,633 ‫هنوز یه قسمتی از اون کلاه رو می‌خوایم. 1855 01:47:04,883 --> 01:47:05,801 ‫من میارمش. می‌تونم کمکش کنم. 1856 01:47:06,009 --> 01:47:07,678 ‫نه، نه، نه، تراویس! 1857 01:47:08,470 --> 01:47:09,471 ‫برو... 1858 01:47:10,848 --> 01:47:11,849 ‫دارم میام، بروس! 1859 01:47:12,057 --> 01:47:12,891 ‫به تراویس کمک کنین! 1860 01:47:13,100 --> 01:47:14,059 ‫- اونجا. ‫- از این‌طرف. 1861 01:47:14,935 --> 01:47:16,103 ‫- دارم میام. ‫- کافیه. 1862 01:47:16,270 --> 01:47:17,855 ‫خودم باید دست به کار شم. 1863 01:47:19,382 --> 01:47:21,300 ‫وایسا، وایسا. حق با تو بود. 1864 01:47:21,608 --> 01:47:24,903 ‫هرچی راجع‌به من و غمم گفتی درست بود. 1865 01:47:27,573 --> 01:47:28,448 ‫کلاه رو بردار. 1866 01:47:29,366 --> 01:47:30,367 ‫این آدم‌ها... 1867 01:47:30,492 --> 01:47:32,369 ‫نمی‌تونی فرار کنی! 1868 01:47:32,911 --> 01:47:34,913 ‫نمی‌تونن منو از غم درونم نجاتم بدن. 1869 01:47:37,124 --> 01:47:38,000 ‫دارم میام! 1870 01:47:40,961 --> 01:47:43,172 ‫- آوردمش. ‫- هریت، تو قدرتش رو داری. 1871 01:47:43,338 --> 01:47:44,923 ‫کارش رو تموم کن! 1872 01:47:49,178 --> 01:47:50,721 ‫ولی از دست تو می‌تونن نجاتم بدن. 1873 01:47:50,888 --> 01:47:53,640 ‫وقتی غژغژ لولای در توی تالارهای ‫بی‌دروپیکر به‌صدا درمیاد... 1874 01:47:55,809 --> 01:47:58,729 ‫جایی که هوا ساکنه... 1875 01:47:59,646 --> 01:48:01,899 ‫این ارواح سرگردان نخواهند بود. 1876 01:48:03,942 --> 01:48:06,820 ‫اون‌ها رو به آرامگاه نهایی خودشون برگردون! 1877 01:48:07,362 --> 01:48:08,822 ‫بن، نه! 1878 01:48:09,323 --> 01:48:10,824 ‫آره، دوباره بگو! 1879 01:48:10,991 --> 01:48:12,284 ‫بـرگـرد! 1880 01:48:13,827 --> 01:48:17,831 ‫دوستانت رو تا قیامت شکنجه می‌کنم! 1881 01:48:18,040 --> 01:48:19,124 ‫دوباره بگو! 1882 01:48:19,291 --> 01:48:20,918 ‫بـرگـرد! 1883 01:48:22,711 --> 01:48:24,296 ‫بـرگـرد! 1884 01:48:28,217 --> 01:48:29,176 ‫بن! 1885 01:48:29,426 --> 01:48:31,595 ‫همراه من بیا تا همسرت رو ببینی. 1886 01:48:31,803 --> 01:48:35,182 ‫این آخرین فرصتته تا عشقت رو بهش ابراز کنی! 1887 01:48:51,490 --> 01:48:52,741 ‫اون خودش می‌دونه. 1888 01:48:54,284 --> 01:48:55,369 ‫بن. 1889 01:48:55,619 --> 01:48:56,912 ‫نه. 1890 01:48:57,037 --> 01:48:58,080 ‫نه. 1891 01:49:08,298 --> 01:49:09,299 ‫ایول! 1892 01:49:09,466 --> 01:49:12,928 ‫موفق شدیم. بیا. بیا بغلم، ‫مردکِ غول تشنگ. 1893 01:49:23,355 --> 01:49:25,107 ‫فکر کنم حالا دیگه خونه‌تون رو پس گرفتین. 1894 01:49:35,617 --> 01:49:36,618 ‫بن! 1895 01:49:38,745 --> 01:49:40,497 ‫- خوبی؟ ‫- واو، کارت حرف نداشت. 1896 01:49:41,748 --> 01:49:42,833 ‫واو. 1897 01:49:42,958 --> 01:49:44,042 ‫مرسی. 1898 01:49:48,255 --> 01:49:50,090 ‫- بیا بغلم ببینم. ‫- خیلی شجاع بودی. بهت افتخار می‌کنم. 1899 01:49:50,174 --> 01:49:53,093 ‫- بن، مثل کتاب‌های تاریخی. ‫- بدون تو موفق نمی‌شدیم. 1900 01:49:55,721 --> 01:49:57,097 ‫حالا دیگه آزادین. 1901 01:49:57,264 --> 01:49:59,266 ‫آزادین که به دنیای ارواح برگردین. 1902 01:49:59,558 --> 01:50:00,559 ‫برین. 1903 01:50:01,435 --> 01:50:02,769 ‫آزادین. 1904 01:50:04,771 --> 01:50:06,857 ‫خیلی‌خب، قبلش باید ‫خط قرمزهامون رو مشخص کنیم. 1905 01:50:08,734 --> 01:50:12,779 ‫حس می‌کنم خیلی از این ارواح نمی‌خوان برن. 1906 01:50:13,864 --> 01:50:14,865 ‫تو چی؟ 1907 01:50:15,282 --> 01:50:17,201 ‫تأثیر طلسم به‌زودی از بین میره. 1908 01:50:17,367 --> 01:50:19,369 ‫منم به گوی کریستالی خودم برمی‌گردم. 1909 01:50:20,204 --> 01:50:22,789 ‫نه، راستش اون داخل هم جای بزرگیه. 1910 01:50:25,042 --> 01:50:26,919 ‫من متعلق به همین خونه‌ام. 1911 01:50:46,772 --> 01:50:49,942 ‫آره، این ارواحی که من می‌بینم ‫قطعاً نمی‌خوان از این خونه برن. 1912 01:50:51,818 --> 01:50:54,279 ‫- بذار باشن. ‫- خب، می‌دونی... 1913 01:50:54,488 --> 01:50:57,074 ‫بالاخره یکی باید مراقب‌شون باشه، مگه نه؟ 1914 01:50:58,951 --> 01:50:59,952 ‫زدی تو خال. 1915 01:51:13,340 --> 01:51:14,716 ‫اشکال نداره. 1916 01:51:14,842 --> 01:51:16,009 ‫برو، برو. نترس. 1917 01:51:16,134 --> 01:51:17,010 ‫سوار شو. 1918 01:51:28,254 --> 01:51:30,024 ‫چی شده؟ 1919 01:51:42,327 --> 01:51:43,996 ‫- سلام. ‫- سلام. 1920 01:51:44,955 --> 01:51:47,249 ‫حتماً وسایلش رو به یکی که نیاز داره بده، خب؟ 1921 01:51:47,416 --> 01:51:52,379 ‫شک نکن حالِ چندتا از خانم‌های ‫خوش‌شانس کلیسا رو خوب می‌کنه. 1922 01:51:52,404 --> 01:51:54,131 ‫تو که توی کلیسا کار نمی‌کنی. 1923 01:51:54,298 --> 01:51:55,632 ‫ولی هنوز عاشق خیرات کردنم. 1924 01:51:56,550 --> 01:51:57,551 ‫تو خوبی؟ 1925 01:51:59,303 --> 01:52:00,387 ‫من خوبم. 1926 01:52:01,346 --> 01:52:03,056 ‫خیلی‌خب، نبینم جا بزنی. 1927 01:52:04,725 --> 01:52:06,059 ‫امشب می‌بینمت. 1928 01:52:07,603 --> 01:52:08,604 ‫هی! 1929 01:52:10,063 --> 01:52:11,190 ‫سلام. 1930 01:52:13,126 --> 01:52:14,308 ‫حالت چطوره؟ 1931 01:52:17,886 --> 01:52:19,152 ‫چقدر تو نازی. 1932 01:52:21,408 --> 01:52:22,618 ‫این چیه دور گردنت؟ 1933 01:52:23,827 --> 01:52:24,964 ‫اسمت چیه؟ 1934 01:52:24,989 --> 01:52:26,762 ‫[تیتر تات] 1935 01:52:58,612 --> 01:53:00,364 ‫- ببخشید دیر کردم. ‫- سلام! 1936 01:53:00,531 --> 01:53:02,491 ‫سخنرانی یه‌کم زیادی طول کشید... 1937 01:53:03,116 --> 01:53:04,243 ‫این ما توئه. 1938 01:53:04,409 --> 01:53:06,119 ‫می‌بینم شغلی که می‌خواستی هم بدست آوردی. 1939 01:53:06,286 --> 01:53:09,623 ‫الان جدیدترین ژنرال نیو اورلئانز ‫روبه‌روتون وایساده. 1940 01:53:09,790 --> 01:53:10,624 ‫آره! 1941 01:53:10,723 --> 01:53:12,660 ‫پس، این یعنی شماها همین‌جا می‌مونین، درسته؟ 1942 01:53:13,752 --> 01:53:16,547 ‫این خبر رو می‌تونستم ‫هفتهٔ قبل بهت بدم، عزیزم. 1943 01:53:17,256 --> 01:53:20,259 ‫به چه دردی می‌خوره وقتی این چیزها ‫رو از دوستِ واسطه‌ت نمی‌پرسی؟ 1944 01:53:20,425 --> 01:53:21,677 ‫- راست میگه. ‫- بن! 1945 01:53:22,261 --> 01:53:23,262 ‫هی! 1946 01:53:25,264 --> 01:53:26,265 ‫سلام. 1947 01:53:26,390 --> 01:53:28,475 ‫- هالووین مبارک. ‫- هالووین مبارک. 1948 01:53:28,642 --> 01:53:29,643 ‫بگو. 1949 01:53:30,102 --> 01:53:31,895 ‫بگو، خبر خوبیه! 1950 01:53:32,479 --> 01:53:34,481 ‫من ارشد کلاس‌مون انتخاب شدم. 1951 01:53:34,606 --> 01:53:35,691 ‫چی؟ 1952 01:53:35,941 --> 01:53:37,943 ‫چی؟ عالیه! 1953 01:53:38,110 --> 01:53:40,070 ‫و حدس بزن کی کاهن کلیسا شد؟ 1954 01:53:40,237 --> 01:53:41,738 ‫صرفاً واسه وقتی که یکی از ‫دوستات خواستن ازدواج کنن. 1955 01:53:42,406 --> 01:53:43,365 ‫حتماً. 1956 01:53:43,615 --> 01:53:45,868 ‫شما دوتا، بیاین داخل. ‫غذا سرد شد. 1957 01:53:46,076 --> 01:53:47,202 ‫- خیلی‌خب، باشه. ‫- باشه. 1958 01:53:47,369 --> 01:53:48,370 ‫خب، اجازه هست؟ 1959 01:53:48,537 --> 01:53:51,707 ‫خب، بن. قبل از اینکه پات رو داخل ‫خونه بذاری باید بهت هشدار بدم... 1960 01:53:53,041 --> 01:53:55,294 ‫این ماجرا ممکنه ‫کلِ مسیر زندگیت رو تغییر بده. 1961 01:53:57,546 --> 01:53:59,381 ‫این خطر رو به جون می‌خرم. 1962 01:54:02,349 --> 01:54:03,756 ‫باشه، پس. خوش اومدی. 1963 01:54:03,781 --> 01:54:04,782 ‫خیلی‌خب. 1964 01:54:10,366 --> 01:54:20,366 ‫مترجمین: «نهـال، سحـر، امیـر فرحنـاک» ‫«iredprincess, Sahar Frb, Farahnak» 1965 01:54:21,731 --> 01:54:24,925 ‫[پـایـان] 1966 01:54:27,782 --> 01:54:34,782 :::. T.me/FarahSub .::: :::. T.me/iredsub .::: 1967 01:54:36,168 --> 01:54:37,211 ‫خوبه. 1968 01:54:37,377 --> 01:54:38,420 ‫به سلامتی! 1969 01:54:38,921 --> 01:54:40,339 ‫به سلامتی زندگی پس از مرگ! 1970 01:54:41,548 --> 01:54:42,424 ‫به سلامتی زندگی پس از مرگ! 1971 01:54:42,549 --> 01:54:43,550 ‫سلامتی زندگی! 1972 01:54:44,698 --> 01:54:51,698 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 1973 01:54:56,438 --> 01:54:58,065 ‫واو، اونجا رو باش! 1974 01:55:02,236 --> 01:55:03,278 ‫عالیه. 1975 01:55:05,235 --> 01:55:15,235 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::.