1 00:00:02,800 --> 00:00:09,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:10,000 --> 00:00:17,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 3 00:00:18,810 --> 00:00:19,894 ‫داستانمون رو... 4 00:00:25,734 --> 00:00:27,235 ‫از دنیای بیداری که انسان‌ها... 5 00:00:29,487 --> 00:00:33,616 ‫دنیای واقعی خطابش می‌کنن ‫و خیال می‌کنن رویاهاشون... 6 00:00:36,369 --> 00:00:40,040 ‫هیچ تأثیری رو تصمیماتشون نداره، ‫آغاز می‌کنیم. 7 00:00:41,791 --> 00:00:44,335 ‫شما انسان‌های فانی ‫جوری کار می‌کنین، 8 00:00:45,086 --> 00:00:47,380 ‫عشق می‌ورزین ‫و می‌جنگین... 9 00:00:47,464 --> 00:00:51,050 ‫که انگار چیزی جز زندگیتون ‫در بیداری اهمیت نداره. 10 00:00:54,220 --> 00:00:58,475 ‫ولی وقتی چشمتون رو می‌بندین ‫و وارد سرزمین من می‌شین، 11 00:01:03,063 --> 00:01:04,856 ‫زندگی دیگه‌ای در انتظارتونه. 12 00:01:11,071 --> 00:01:16,076 ‫چرا که من پادشاه رویاها... 13 00:01:19,204 --> 00:01:20,789 ‫و کابوس‌ها هستم. 14 00:01:27,170 --> 00:01:31,841 ‫وقتی دنیای بیداری کلی خواسته ‫و خستگی براتون به ارمغان میاره، 15 00:01:32,634 --> 00:01:35,011 ‫با خواب میاین اینجا... 16 00:01:36,513 --> 00:01:40,517 ‫که به آزادی و ماجراجویی برسین. 17 00:01:51,402 --> 00:01:55,281 ‫میاین اینجا که با رویاها و کابوس‌هایی... 18 00:01:55,365 --> 00:01:59,994 ‫که من خلق می‌کنم ‫و باید تحت کنترل خودم باشن، 19 00:02:01,830 --> 00:02:03,915 ‫با ترس‌ها و آرزوهاتون روبه‌رو بشین؛ 20 00:02:05,625 --> 00:02:09,170 ‫اگه تحت کنترل خودم نباشن، ‫ممکنه توشون غرق بشین و نابودتون کنن. 21 00:02:10,338 --> 00:02:13,216 ‫هدف و کار من همینه. 22 00:02:14,342 --> 00:02:15,510 ‫یا در واقع بود، 23 00:02:16,094 --> 00:02:19,722 ‫آخه بعدش سرزمینم رو ترک کردم ‫که کابوس سرکشی رو پیدا کنم. 24 00:02:23,685 --> 00:02:27,438 ‫سرورم، برمی‌گردین دیگه، مگه نه؟ 25 00:02:28,022 --> 00:02:30,108 ‫واسه چی نباید برگردم لوسین؟ 26 00:02:30,191 --> 00:02:32,652 ‫چه بدونم، دلهره دارم. 27 00:02:33,403 --> 00:02:36,197 ‫با این که تو سرزمین خودتون ‫خیلی قدرتمند هستین، 28 00:02:37,323 --> 00:02:40,076 ‫به ندرت پیش میاد رویاها ‫از دنیای بیداری جون سالم به در ببرن. 29 00:02:40,827 --> 00:02:44,998 ‫ولی ظاهرا کابوس‌ها، برعکس رویاها، ‫اونجا پیشرفت می‌کنن. 30 00:02:46,250 --> 00:02:50,000 ‫«سندمن» 31 00:02:52,255 --> 00:02:55,300 ‫بلند شین قربان، رسیدیم. ‫رسیدیم عمارت فانی ریگ. 32 00:02:56,175 --> 00:02:57,176 ‫به این زودی رسیدیم؟ 33 00:02:58,428 --> 00:03:00,096 ‫حتما خیلی سنگین خوابم برده بود. 34 00:03:01,222 --> 00:03:02,140 ‫ممنون. 35 00:03:17,200 --> 00:03:24,000 ‫[قسمت یکم: خواب عادلان] 36 00:03:36,000 --> 00:03:39,500 ‫[انگلیس، ویچ کراس، سال 1916] 37 00:03:49,896 --> 00:03:51,064 ‫عه. 38 00:03:51,147 --> 00:03:55,026 ‫سلام پسرک. ‫بنده دکتر جان هاتاوی هستم. 39 00:03:56,361 --> 00:03:57,946 ‫از موزه سلطنتی اومدم. 40 00:03:58,780 --> 00:04:00,406 ‫اومدین جناب مغ رو ببینین؟ 41 00:04:01,366 --> 00:04:04,619 ‫خب، اومدن دیدن آقای رادریک برجس. 42 00:04:08,665 --> 00:04:11,918 ‫پدر ترجیح می‌ده مغ صداش کنن. ‫یعنی ساحر. 43 00:04:12,502 --> 00:04:13,336 ‫هوم. 44 00:04:17,000 --> 00:04:32,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 45 00:04:35,441 --> 00:04:41,698 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 46 00:04:42,407 --> 00:04:48,496 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 47 00:04:50,540 --> 00:04:53,293 ‫جناب مغ گفتن مهمونشون رو ‫ببریم اتاق مطالعه‌شون الکس. 48 00:04:53,876 --> 00:04:55,837 ‫چشم آقای سایکس. 49 00:05:03,344 --> 00:05:05,221 ‫اومدین به محفل پدر ملحق بشین؟ 50 00:05:07,765 --> 00:05:09,726 ‫محفل رازهای باستانی رو می‌گم. 51 00:05:10,810 --> 00:05:14,063 ‫سلام دکتر هاتاوی، انتظار نداشتم ‫چنین افتخاری نصیبم بشه. 52 00:05:14,731 --> 00:05:16,774 ‫الکس، واسه مهمونمون چای بیار. 53 00:05:16,858 --> 00:05:19,902 ‫بفرما، بشین. ‫حتما خیلی از مسیر خسته شدی. 54 00:05:20,486 --> 00:05:21,321 ‫ممنون. 55 00:05:22,280 --> 00:05:24,407 ‫پس فرض می‌کنم تجدید نظر کردی؟ 56 00:05:25,158 --> 00:05:26,909 ‫خودم می‌دونم ‫بعد از جلسه‌مون تو موزه‌مون... 57 00:05:27,618 --> 00:05:29,078 ‫چی گفته بودم. 58 00:05:30,580 --> 00:05:32,582 ‫امروز صبح تلگرافی به دستم رسید. 59 00:05:32,665 --> 00:05:34,917 ‫ناوشکن پسرم، ادموند، 60 00:05:36,127 --> 00:05:40,923 ‫هفته پیش حوالی یوتلاند غرق شد. 61 00:05:42,008 --> 00:05:43,634 ‫وای، تسلیت می‌گم دکتر. 62 00:05:46,637 --> 00:05:47,972 ‫پس جفتمون... 63 00:05:49,057 --> 00:05:51,476 ‫در چنین فراقی شریک هستیم. 64 00:05:52,310 --> 00:05:55,980 ‫همون‌طور که می‌دونی، من هم اخیرا ‫پسرم رندال رو تو گالیپولی از دست دادم. 65 00:05:57,774 --> 00:05:58,733 ‫عذر می‌خوام، خـ... 66 00:05:59,317 --> 00:06:02,820 ‫خیال می‌کردم رندال تک‌پسرته. 67 00:06:06,449 --> 00:06:08,576 ‫رندال مهم‌ترین عامل خوشحالیم بود. 68 00:06:12,163 --> 00:06:14,916 ‫قرار بود کل ثروتم بهش برسه. 69 00:06:17,210 --> 00:06:21,464 ‫خب، جادونامه مجدلیه رو آوردی؟ 70 00:06:30,431 --> 00:06:32,016 ‫اگه این کتابچه رو بهت بدم، 71 00:06:36,020 --> 00:06:37,438 ‫واقعا می‌تونی... 72 00:06:38,064 --> 00:06:39,565 ‫فرشته مرگ رو گیر بندازی؟ 73 00:06:40,483 --> 00:06:41,609 ‫آره بابا. 74 00:06:43,945 --> 00:06:46,072 ‫می‌تونیم با طلسم‌های این کتابچه... 75 00:06:46,155 --> 00:06:49,450 ‫مرگ رو مجبور کنیم ‫پسرانمون رو برگردونه پیشمون. 76 00:06:50,159 --> 00:06:54,163 ‫ادموند شما و رندال ما ‫دوباره زنده می‌شن. 77 00:07:22,442 --> 00:07:25,194 ‫چیزی نیست دکتر هاتاوی. بیاین. 78 00:07:46,466 --> 00:07:51,804 ‫امشب دستاوردی بی‌سابقه خواهیم داشت. 79 00:07:52,430 --> 00:07:57,018 ‫مرگ رو احضار و اسیر می‌کنیم. 80 00:07:59,729 --> 00:08:01,647 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 81 00:08:01,731 --> 00:08:03,608 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 82 00:08:04,500 --> 00:08:08,600 ‫[آلمان، برلین] 83 00:08:19,123 --> 00:08:20,208 ‫سلام کورینتیان. 84 00:08:24,337 --> 00:08:27,215 ‫مخلوقان من باید تو دنیای رویاها بمونن. 85 00:08:28,883 --> 00:08:32,637 ‫نباید بین زنده‌ها بگردن ‫و انسان‌های فانی رو واسه تفریح بکشن. 86 00:08:34,013 --> 00:08:36,140 ‫مگه واسه همین من رو خلق نکردی؟ 87 00:08:37,183 --> 00:08:40,686 ‫واسه چی باید خودمون رو ‫به ذهنشون موقع خواب محدود کنیم؟ 88 00:08:40,770 --> 00:08:43,940 ‫کسی اینجا، تو دنیای بیداری، ‫جلودارمون نیست. 89 00:08:44,690 --> 00:08:47,527 ‫چیزی جلودارمون نیست ‫و می‌تونیم هر کسی... 90 00:08:48,694 --> 00:08:51,447 ‫و هر چیزی رو که خواستیم ‫از آن خود کنیم. 91 00:08:52,240 --> 00:08:53,699 ‫ولی هست. 92 00:08:56,744 --> 00:08:57,662 ‫سرورم... 93 00:08:59,372 --> 00:09:00,790 ‫خواهش می‌کنم، نه. 94 00:09:01,457 --> 00:09:02,917 ‫نه، نه، نه، التماستون می‌کنم. 95 00:09:07,755 --> 00:09:08,673 ‫خواهش می‌کنم... 96 00:09:12,343 --> 00:09:15,471 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 97 00:09:28,568 --> 00:09:32,446 ‫سکه‌ای سنگی بهت می‌دم. 98 00:09:32,530 --> 00:09:34,615 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 99 00:09:34,699 --> 00:09:38,202 ‫خنجری از زیر تپه بهت می‌دم... 100 00:09:39,203 --> 00:09:43,374 ‫و خون خودم رو برات می‌ریزم. 101 00:09:44,000 --> 00:09:45,668 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 102 00:09:45,751 --> 00:09:49,297 ‫نغمه‌ای رو که از خاک دزدیم ‫تقدیمت می‌کنم... 103 00:09:49,964 --> 00:09:51,841 ‫و پری از بال‌های... 104 00:09:53,259 --> 00:09:55,678 ‫فرشته‌ای رو بهت می‌دم... 105 00:09:55,761 --> 00:09:58,264 ‫که باهاش پرواز کنی ‫و بری بهشت. 106 00:10:00,683 --> 00:10:06,230 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 107 00:10:08,357 --> 00:10:13,738 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 108 00:10:14,363 --> 00:10:16,991 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 109 00:10:17,074 --> 00:10:19,160 ‫با سم احضارت می‌کنم. 110 00:10:20,244 --> 00:10:23,956 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 111 00:10:24,040 --> 00:10:26,584 ‫با رنج احضارت می‌کنم. 112 00:10:26,667 --> 00:10:28,961 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 113 00:10:29,045 --> 00:10:31,422 ‫راهت رو باز می‌کنم، ‫دروازه این دنیا رو باز می‌کنم. 114 00:10:32,173 --> 00:10:35,593 ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. ‫در تاریکی ایستاده‌ایم. 115 00:10:35,676 --> 00:10:38,804 ‫به نام ایزدان باستان احضارت می‌کنم. 116 00:10:38,888 --> 00:10:44,060 ‫نامتار، آلاتو، موراکس و مابوریم ‫تو رو فرا می‌خونن. 117 00:10:44,143 --> 00:10:46,687 ‫هوروندیل تو رو فرا می‌خونه. 118 00:10:47,355 --> 00:10:52,818 ‫با همدیگه احضارت می‌کنیم. ‫بیا اینجا. 119 00:11:33,067 --> 00:11:33,901 ‫الکس. 120 00:11:35,778 --> 00:11:36,737 ‫الکس! 121 00:11:44,370 --> 00:11:45,704 ‫کیسه‌اش رو بردار و بده من. 122 00:11:46,872 --> 00:11:47,957 ‫ولی مراقب باش. 123 00:11:49,166 --> 00:11:51,335 ‫حلقه حصرش رو خراب نکنی. 124 00:11:58,300 --> 00:12:00,344 ‫هوم. شنه. 125 00:12:03,597 --> 00:12:05,266 ‫حالا جواهره رو بردار. اونجاست. 126 00:12:06,767 --> 00:12:07,601 ‫خوبه. 127 00:12:09,895 --> 00:12:14,650 ‫خب، ببینیم دیگه چه گنجینه‌هایی ‫برامون آوردی. 128 00:12:17,987 --> 00:12:19,488 ‫پرنده رو بگیرین! 129 00:12:21,949 --> 00:12:25,286 ‫- پدر! ‫- نه! نه! بس کنین. 130 00:12:37,089 --> 00:12:37,923 ‫برو کنار. 131 00:12:52,271 --> 00:12:53,105 ‫هوم. 132 00:12:55,733 --> 00:12:57,776 ‫اول می‌ذاریم مهمونمون ‫کمی بهتر بشه، 133 00:12:58,360 --> 00:13:00,362 ‫بعدش خواسته‌هامون رو مطرح می‌کنیم. 134 00:13:03,073 --> 00:13:04,492 ‫نگهبان‌ها، مراقبش باشین. 135 00:13:09,371 --> 00:13:10,664 ‫ناتوان بودم، 136 00:13:11,499 --> 00:13:14,376 ‫گیر طلسم فرد تازه‌کاری افتاده بودم... 137 00:13:14,460 --> 00:13:19,298 ‫که اصلا نگران خسارات ناشی ‫از کارش که شامل حال دنیای من... 138 00:13:20,549 --> 00:13:21,509 ‫و دنیای خودش می‌شد، نبود. 139 00:13:21,510 --> 00:13:22,842 ‫[انگلیس، لندن] 140 00:13:22,843 --> 00:13:25,596 ‫آخه صبح فرداش، ‫یه سری افرادی که به خواب رفته بودن... 141 00:13:25,679 --> 00:13:26,722 ‫یونیتی. 142 00:13:27,348 --> 00:13:28,933 ‫نمی‌تونستن بیدار بشن. 143 00:13:29,016 --> 00:13:29,934 ‫یونیتی. 144 00:13:33,187 --> 00:13:36,857 ‫بیدار شو موش زمستون‌خواب کوچولو. ‫نباید دیر برسونیمت مدرسه، مگه نه؟ 145 00:13:38,651 --> 00:13:43,656 ‫عزیزم؟ بلند شو. یونیتی؟ 146 00:13:44,698 --> 00:13:46,992 ‫- چی شده؟ ‫- زنگ بزن دکتر بیاد. 147 00:13:49,203 --> 00:13:50,037 ‫الو؟ اپراتور؟ 148 00:14:01,590 --> 00:14:04,718 ‫اسمش رو بیماری خواب‌آلودگی گذاشتن... 149 00:14:04,802 --> 00:14:08,847 ‫و یه میلیون نفر از ساکنین کل شهر‌ها، 150 00:14:08,931 --> 00:14:12,893 ‫شهرستان‌ها و روستاهای دنیا دچارش شدن. 151 00:14:16,939 --> 00:14:19,066 ‫سایکس! الکس! 152 00:14:26,073 --> 00:14:27,074 ‫سلام. 153 00:14:27,700 --> 00:14:29,660 ‫صبحتون به خیر جناب مغ. 154 00:14:42,631 --> 00:14:43,799 ‫می‌شناسمتون؟ 155 00:14:43,883 --> 00:14:48,679 ‫نه‌خیر، ولی من خودت و موجودی رو... 156 00:14:49,346 --> 00:14:52,766 ‫که تو انبارت اسیر کردی ‫خوب می‌شناسم رادریک. 157 00:14:54,977 --> 00:14:57,563 ‫پس می‌خوای باج بگیری، ها؟ ‫می‌خوای اخاذی کنی؟ 158 00:14:58,188 --> 00:15:01,066 ‫به هیچ وجه. ‫اومدم کمکت کنم. 159 00:15:01,150 --> 00:15:03,944 ‫هر چی کمکت کنن، باز هم کمه. 160 00:15:14,788 --> 00:15:18,292 ‫نگه داشتن یکی از اعضای ‫خاندان جاودان فوایدی داره. 161 00:15:21,170 --> 00:15:22,046 ‫خاندان جاودان؟ 162 00:15:22,588 --> 00:15:25,090 ‫خیال کرده بودی فقط مرگ ‫شرایط رو کنترل می‌کنه؟ 163 00:15:25,716 --> 00:15:27,801 ‫فرشته مرگ هم خانواده داره. 164 00:15:27,885 --> 00:15:30,804 ‫آرزو، سرنوشت و یأس ‫از اعضای خانواده‌اش هستن. 165 00:15:32,431 --> 00:15:33,933 ‫پس من کدومشون رو ‫گیر انداختم؟ 166 00:15:34,516 --> 00:15:35,392 ‫رویا رو گیر انداختی. 167 00:15:36,810 --> 00:15:38,979 ‫خدایی که به رویاها حکمرانی می‌کنه ‫به چه دردی می‌خوره؟ 168 00:15:39,063 --> 00:15:40,064 ‫خدا نیست. 169 00:15:41,023 --> 00:15:42,775 ‫فراتر از خداست. 170 00:15:43,525 --> 00:15:46,236 ‫مگه انسان‌ها تحت فرمان رویاهاشون نیستن؟ 171 00:15:46,904 --> 00:15:48,280 ‫وسایلش رو ازش گرفتی؟ 172 00:15:48,781 --> 00:15:50,908 ‫یاقوت، کیسه و کلاهش رو گرفتی؟ 173 00:15:52,409 --> 00:15:54,995 ‫می‌تونی باهاشون نمودی ‫از قدرتش رو تجربه کنی. 174 00:15:56,413 --> 00:16:00,626 ‫عمرت رو افزایش می‌دن ‫و می‌تونی بقیه رو باهاشون به بازی بگیری. 175 00:16:01,877 --> 00:16:05,255 ‫ولی باید اطمینان حاصل کنی ‫که اصلا فرار نمی‌کنه. 176 00:16:05,339 --> 00:16:07,257 ‫حلقه حصرش سالمه. 177 00:16:07,341 --> 00:16:09,343 ‫حلقه‌تون کافی نیست. 178 00:16:10,386 --> 00:16:13,931 ‫باید گویی بلورین درون حلقه درست کنی... 179 00:16:14,014 --> 00:16:16,892 ‫و کالبد جسمانی رویا رو ‫توش حبس کنی. 180 00:16:19,436 --> 00:16:23,190 ‫کسی به هیچ وجه نباید ‫در حضورش بخوابه، 181 00:16:23,273 --> 00:16:26,485 ‫وگرنه فرار می‌کنه ‫و می‌ره تو خوابتون. 182 00:16:27,319 --> 00:16:29,113 ‫چنین اتفاقی به نفعتون نیست. 183 00:16:29,989 --> 00:16:31,824 ‫یه سری قرص رژه طولانی هست. 184 00:16:33,000 --> 00:16:34,100 ‫[قرص رژه طولانی] 185 00:16:34,118 --> 00:16:36,787 ‫داروی محرک سربازانه ‫که تو سنگر خوابشون نبره. 186 00:16:37,746 --> 00:16:40,499 ‫حواست باشه که نگهبان‌هات ‫همیشه از این قرص‌ها بخورن. 187 00:16:43,293 --> 00:16:47,548 ‫اِم... واسه چی داری کمکم می‌کنی؟ ‫مگه باهاش چه نسبتی داری؟ 188 00:16:48,090 --> 00:16:50,592 ‫خب، می‌شه گفت عامل ‫این شکلی بودنمه. 189 00:16:52,011 --> 00:16:54,722 ‫ولی اگه آزاد بشه، ‫ممکنه دار و ندارم رو پس بگیره. 190 00:16:57,683 --> 00:16:59,018 ‫تحت نظریم. 191 00:16:59,101 --> 00:17:00,936 ‫چی؟ اینجا که کسی نیست. 192 00:17:07,568 --> 00:17:10,195 ‫خب، باید به خدمت اون یکی برسین. 193 00:17:10,279 --> 00:17:11,488 ‫اسمش جسامیه. 194 00:17:12,156 --> 00:17:13,115 ‫مال خودشه. 195 00:17:14,158 --> 00:17:16,952 ‫امیدوارم جفتمون موفق باشیم. 196 00:17:18,495 --> 00:17:19,580 ‫باز هم می‌بینمت؟ 197 00:17:20,205 --> 00:17:21,665 ‫بهتره امیدوار باشی نبینی. 198 00:17:42,895 --> 00:17:43,896 ‫می‌تونی بری. 199 00:17:52,571 --> 00:17:53,655 ‫بیدار شدی؟ 200 00:17:56,241 --> 00:17:57,409 ‫گوش می‌دی چی می‌گم؟ 201 00:18:09,546 --> 00:18:10,964 ‫من می‌شناسمت... 202 00:18:13,175 --> 00:18:14,593 ‫رویا از خاندان جاودان. 203 00:18:18,472 --> 00:18:22,184 ‫من با قوانین جادو ‫اسیرت کردم. 204 00:18:24,019 --> 00:18:25,646 ‫ولی با خودت کاری نداشتم. 205 00:18:26,438 --> 00:18:30,192 ‫می‌خواستم مرگ ‫پسرم رندال رو... 206 00:18:30,818 --> 00:18:33,362 ‫که تو نبرد گالیپولی جون باخته بود، ‫زنده کنه. 207 00:18:37,991 --> 00:18:41,036 ‫اگه تو سالم و سلامت ‫برگردونیش پیشم، 208 00:18:42,121 --> 00:18:43,288 ‫آزادت می‌کنم. 209 00:18:46,458 --> 00:18:49,169 ‫چنین کاری از دستت برمیاد ‫سرور رویاها؟ 210 00:18:54,049 --> 00:18:55,384 ‫نه، گمون نکنم بربیاد. 211 00:19:00,222 --> 00:19:02,558 ‫خب، پس چه کاری از دستت برمیاد؟ 212 00:19:05,185 --> 00:19:08,480 ‫اگه آزادت کنم و بهت قول بدم ‫وسایلت رو پس بدم، 213 00:19:08,564 --> 00:19:12,442 ‫چی بهم می‌دی؟ قدرت؟ ‫ثروت؟ جاودانگی؟ هوم؟ 214 00:19:16,029 --> 00:19:17,739 ‫هیچ پیشنهادی برام نداری؟ 215 00:19:24,705 --> 00:19:26,165 ‫خب، پس هر جور راحتی. 216 00:19:27,624 --> 00:19:29,459 ‫تا آمادگی حرف زدن پیدا کنی، 217 00:19:31,545 --> 00:19:34,006 ‫از هدایایی که همین الانش ‫بهم دادی بهره می‌برم. 218 00:19:54,568 --> 00:19:58,655 ‫هر روز التماس می‌کرد ‫بهش موهبتی عطا کنم، 219 00:19:58,739 --> 00:20:03,118 ‫ولی چنین موهبت‌هایی در حد انسان نیستن ‫و عطا کردنشون هم کار من نیست. 220 00:20:04,244 --> 00:20:06,038 ‫واسه همین سکوت کردم. 221 00:20:07,414 --> 00:20:09,124 ‫ولی ده سال بعدش... 222 00:20:09,208 --> 00:20:10,751 ‫- نوش جان کنین. ‫- حتما. 223 00:20:10,834 --> 00:20:13,462 ‫با این که هنوز کسی نفهمیده بود ‫اونجا حضور دارم، 224 00:20:14,004 --> 00:20:18,675 ‫یاقوت، شن و کلاهم باعث شدن ‫رادریک برجس و پیروانش... 225 00:20:18,759 --> 00:20:21,261 ‫جوان و ثروتمند بشن. 226 00:20:21,345 --> 00:20:22,429 ‫نوش جان کنین. 227 00:20:23,180 --> 00:20:24,932 ‫ولی رنج و عذاب... 228 00:20:25,807 --> 00:20:28,101 ‫باقی مردم دنیا ادامه داشت. 229 00:20:29,061 --> 00:20:30,187 ‫الکس. 230 00:20:34,358 --> 00:20:36,526 ‫الان باید سر کارت باشی، ‫نباید مطالعه کنی. 231 00:20:37,819 --> 00:20:39,488 ‫نذار پدرت ببیندت. 232 00:20:58,799 --> 00:20:59,758 ‫سلام. 233 00:21:02,803 --> 00:21:06,473 ‫عذر می‌خوام، متأسفانه امشب ‫دیگه جا نداریم؛ 234 00:21:06,556 --> 00:21:10,143 ‫- ولی اگه بخواین فردا برگردین... ‫- ما چندین ساعته اینجاییم. جایی نمی‌ریم. 235 00:21:10,227 --> 00:21:12,729 ‫ولی متأسفانه جناب مغ گفتن ‫باید برین. 236 00:21:12,813 --> 00:21:14,940 ‫عه، پس جناب مغ گفتن، ها؟ 237 00:21:15,023 --> 00:21:18,360 ‫اون‌وقت جناب‌عالی کی باشی ‫که از طرف مغ حرف بزنی؟ کدوم خری هستی؟ 238 00:21:18,443 --> 00:21:20,028 ‫ایشون پسر جناب مغ هستن. 239 00:21:20,612 --> 00:21:22,447 ‫ای احمق بی‌مغز. 240 00:21:23,532 --> 00:21:25,951 ‫ایشون هم جادوگری بلده. 241 00:21:28,078 --> 00:21:28,954 ‫مگه نه؟ 242 00:21:30,497 --> 00:21:31,620 ‫می‌خوای نفرینت کنه؟ 243 00:21:31,644 --> 00:21:34,501 ‫می‌خوای خودت ‫و کل بچه‌های آینده‌ات رو نفرین کنه؟ 244 00:21:34,584 --> 00:21:37,838 ‫نمی‌خوای؟ پس بهتره زود بری. 245 00:21:39,339 --> 00:21:42,968 ‫- هنوز هم می‌شه فردا برگردیم؟ ‫- می‌شه برگردن؟ 246 00:21:44,886 --> 00:21:48,015 ‫آره. اگه پول نقد داشته باشن، می‌شه. 247 00:21:48,098 --> 00:21:50,851 ‫خب، شنیدین که چی گفت. ‫فقط پول نقد قبول می‌کنن. 248 00:21:51,560 --> 00:21:52,561 ‫دیگه بزنین به چاک. 249 00:21:57,482 --> 00:21:58,567 ‫مرسی. 250 00:21:59,109 --> 00:22:00,360 ‫به کمک من نیازی نداشتی. 251 00:22:01,737 --> 00:22:04,072 ‫شرط می‌بندم جادوگری بلدی، مگه نه؟ 252 00:22:05,198 --> 00:22:07,326 ‫راستش، کار خاصی از دستم برنمیاد. 253 00:22:08,327 --> 00:22:09,453 ‫این‌طور نیست. 254 00:22:10,746 --> 00:22:12,497 ‫خودت از قدرتت خبر نداری. 255 00:22:14,207 --> 00:22:16,126 ‫می‌تونی من رو ببری دیدن جناب مغ. 256 00:22:35,103 --> 00:22:38,440 ‫یه لحظه هم بیشتر از شیفتم ‫پیش اون موجود نمی‌مونم. 257 00:22:38,523 --> 00:22:40,317 ‫نمی‌شه که تنهاش بذاریم. 258 00:22:40,400 --> 00:22:42,694 ‫چرا نمی‌شه؟ ‫اون که زندانیه، مگه نه؟ 259 00:22:42,778 --> 00:22:44,946 ‫گاهی اوقات کارمون ‫ذهنم رو درگیر می‌کنه. 260 00:22:45,030 --> 00:22:47,115 ‫واقعا؟ «گاهی اوقات»؟ 261 00:22:47,199 --> 00:22:49,034 ‫- اصلا نمی... ‫- صبحتون به خیر. 262 00:22:49,701 --> 00:22:51,620 ‫- نوئل و موریس رو ندیدی؟ ‫- نه. 263 00:22:52,454 --> 00:22:54,081 ‫تقریبا نیم ساعت دیر کردن. 264 00:22:55,999 --> 00:22:59,419 ‫اِم، اگه می‌خواین برین، ‫من می‌تونم... 265 00:23:00,587 --> 00:23:02,672 ‫مراقبش باشم ‫تا برسن. 266 00:23:07,094 --> 00:23:08,720 ‫- فردا می‌بینمت. ‫- خداحافظ الکس. 267 00:23:45,882 --> 00:23:46,800 ‫سلام. 268 00:23:55,433 --> 00:23:59,479 ‫من الکس هستم. ‫پسر جناب مغم. 269 00:24:04,025 --> 00:24:07,779 ‫ببین، اصلا نمی‌دونم ‫می‌تونی صحبت کنی... 270 00:24:08,905 --> 00:24:11,074 ‫یا حرف‌هام رو می‌فهمی یا نه، ولی... 271 00:24:13,034 --> 00:24:14,619 ‫صرفا می‌خواستم ازت بپرسم... 272 00:24:19,624 --> 00:24:21,001 ‫حالت اون تو خوبه؟ 273 00:24:30,010 --> 00:24:32,345 ‫نه، معلومه که نیست. 274 00:24:36,641 --> 00:24:39,436 ‫بابت این شرایط عذر می‌خوام. 275 00:24:41,062 --> 00:24:43,857 ‫پدرم آدم بدی نیست، صـ... ‫صرفا... 276 00:24:48,028 --> 00:24:51,698 ‫ببین، اگه بتونی رندال رو زنده کنی... 277 00:24:52,574 --> 00:24:55,660 ‫یا... موهبتی بهش عطا کنی... 278 00:24:56,411 --> 00:24:58,288 ‫یا صرفا باهاش صحبت کنی، 279 00:24:58,371 --> 00:25:00,665 ‫مطمئنم آزادت می‌کنه. 280 00:25:05,045 --> 00:25:08,256 ‫ببین، خودم اگه می‌تونستم... 281 00:25:10,133 --> 00:25:11,343 ‫آزادت می‌کردم. 282 00:25:15,847 --> 00:25:17,474 ‫واقعا می‌کردی، مگه نه؟ 283 00:25:22,020 --> 00:25:24,689 ‫- واسه چی رفته بودی اون پایین، ها؟ ‫- واسه هیچی. 284 00:25:24,773 --> 00:25:27,901 ‫داشتی نقشه فرارش رو می‌ریختی، مگه نه؟ ‫علیه من توطئه می‌کردی؟ 285 00:25:27,984 --> 00:25:28,944 ‫- هوم؟ ‫- نه پدر. 286 00:25:29,027 --> 00:25:31,655 ‫- بهت چی گفت؟ ‫- چیزی نگفت. 287 00:25:32,364 --> 00:25:34,074 ‫می‌دونی اگه آزادش کنی، چی می‌شه؟ 288 00:25:34,157 --> 00:25:35,867 ‫نمی‌کنم جناب مغ. قول می‌دم. 289 00:25:35,951 --> 00:25:37,035 ‫در اون صورت سلاخیت می‌کنه. 290 00:25:37,118 --> 00:25:39,704 ‫همگیمون رو سلاخی می‌کنه. ‫همین رو می‌خوای؟ 291 00:25:40,372 --> 00:25:42,749 ‫آره؟ می‌خوای بمیری الکس؟ آره؟ 292 00:25:42,832 --> 00:25:45,335 ‫آخه اگه می‌خوای، ‫کار نسبتا راحتیه. 293 00:25:47,212 --> 00:25:48,171 ‫گندش بزنن. 294 00:25:50,131 --> 00:25:50,966 ‫رادی؟ 295 00:25:52,968 --> 00:25:54,386 ‫چی شده؟ ‫چه مشکلی پیش اومده؟ 296 00:25:56,012 --> 00:25:57,055 ‫اعصابم از دست جسامی خرده. 297 00:25:57,639 --> 00:25:58,890 ‫جسامی دیگه کیه؟ 298 00:25:58,974 --> 00:26:01,977 ‫الان ده ساله که دارم سعی می‌کنم ‫این پرنده رو اعصاب رو بکشم. 299 00:26:03,561 --> 00:26:05,689 ‫امکان نداره همون پرنده باشه، مگه نه؟ 300 00:26:10,318 --> 00:26:13,947 ‫- خودش بهت گفت چنین حرفی بزنی؟ آره؟ هوم؟ ‫- نه پدر. اصلا حرفی نزد. 301 00:26:16,116 --> 00:26:17,284 ‫ثابت کن. 302 00:26:17,784 --> 00:26:19,369 ‫اون پرنده کوفتی رو ‫با تیر بزن. 303 00:26:24,374 --> 00:26:25,292 ‫بیا اثل. 304 00:28:21,616 --> 00:28:22,700 ‫پشم‌هام. 305 00:28:23,201 --> 00:28:26,621 ‫- مسئولین آتش‌سوزی رو خبر کنیم؟ ‫- مسئولین آتش‌سوزی که خودمونیم. بیا ببینم. 306 00:29:30,643 --> 00:29:34,314 ‫ای احمق. ممکن بود شیشه‌اش رو بشکنی. 307 00:29:39,861 --> 00:29:40,945 ‫گندکاریت رو تمیز کن. 308 00:30:24,197 --> 00:30:27,200 ‫وحشیگری زندان‌بانانم حاکی از دنیایی بود... 309 00:30:27,283 --> 00:30:31,913 ‫که رویاهای مردمش در غیابم ‫شوم‌تر از پیش شده بود. 310 00:30:32,789 --> 00:30:35,375 ‫به زودی باز هم جنگ ‫تو چنین دنیایی رخ می‌ده. 311 00:30:35,376 --> 00:30:36,542 ‫[انگلیس، لندن، سال 1926] 312 00:30:36,543 --> 00:30:40,672 ‫هنوز هم همون بیماری که دکترها اسمش رو ‫انسفالیت حاد گذاشته بودن... 313 00:30:41,339 --> 00:30:43,716 ‫تو چنین دنیایی شایع بود. 314 00:30:44,300 --> 00:30:47,136 ‫فقط می‌خوام بخوابم، خواهش می‌کنم. 315 00:30:47,220 --> 00:30:49,973 ‫بعضی‌ها التماس می‌کنن بخوابن، ‫ولی خوابشون نمی‌بره. 316 00:30:51,015 --> 00:30:53,560 ‫بعضی‌ها هم تا آخر عمرشون ‫تو خواب راه می‌رفتن. 317 00:30:54,519 --> 00:30:57,981 ‫اکثرشون می‌خوابیدن ‫و بیدار نمی‌شدن. 318 00:31:01,484 --> 00:31:02,318 ‫عذر می‌خوام قربان. 319 00:31:03,653 --> 00:31:04,821 ‫چی می‌خونین؟ 320 00:31:04,904 --> 00:31:05,864 ‫اِم... 321 00:31:05,947 --> 00:31:09,242 ‫متأسفانه فعلا بیشتر دارم می‌خوابم ‫تا بخوام مطالعه کنم. 322 00:31:12,871 --> 00:31:14,372 ‫«بدن‌های فاسد» رو خوندین؟ 323 00:31:15,290 --> 00:31:16,875 ‫اصلا با خوندنش خوابتون نمی‌بره؟ 324 00:31:42,567 --> 00:31:43,443 ‫حالت خوبه؟ 325 00:31:46,905 --> 00:31:49,032 ‫خب، قراره بچه‌دار بشم. 326 00:31:51,826 --> 00:31:53,077 ‫چه خبر خارق‌العاده‌ای. 327 00:31:58,374 --> 00:31:59,959 ‫می‌خواد سقطش کنم. 328 00:32:02,003 --> 00:32:05,965 ‫در واقع، همـ... ‫همین الان داره زنگ می‌زنه دکتر بیاد. 329 00:32:22,607 --> 00:32:23,524 ‫درست می‌شه. 330 00:32:30,782 --> 00:32:31,783 ‫تو نمی‌خواد نگران باشی. 331 00:32:57,767 --> 00:32:59,602 ‫چی شده؟ چه مشکلی پیش اومده؟ 332 00:33:01,270 --> 00:33:02,438 ‫همه‌شون رو دزدیده. 333 00:33:03,940 --> 00:33:06,526 ‫کلاه، کیسه، یاقوتش، ‫جادونامه‌تون... 334 00:33:07,276 --> 00:33:08,861 ‫و دویست هزار پوند ‫پول نقد رو برداشت و رفت. 335 00:33:10,154 --> 00:33:11,990 ‫کلی چیز دیگه رو ‫هم با این‌ها دزدیده. 336 00:33:12,907 --> 00:33:15,660 ‫پیداش کنین. ‫زود باشین برگردونینش اینجا. 337 00:33:15,743 --> 00:33:16,619 ‫کجا می‌رین؟ 338 00:33:16,703 --> 00:33:19,831 ‫می‌رم ببینم رویا از خاندان جاودان ‫چقدر دلش می‌خواد آزاد بشه. 339 00:33:23,626 --> 00:33:25,920 ‫زنی که باهام زندگی می‌کرد رفته... 340 00:33:27,088 --> 00:33:29,424 ‫و کل ثروتم رو دزدیده. 341 00:33:31,092 --> 00:33:32,427 ‫از تو هم دزدی کرده. 342 00:33:34,178 --> 00:33:39,434 ‫کلاه، شن و یاقوتت رو دزدیده. 343 00:33:41,644 --> 00:33:44,147 ‫ببین، اگه خواسته‌ام رو ‫برآورده کنی، 344 00:33:47,025 --> 00:33:49,986 ‫می‌تونم بازش کنم ‫که بری دنبالش. 345 00:33:51,696 --> 00:33:55,450 ‫دنبال ثروت، جوانی و جاودانگی‌ام. 346 00:33:57,618 --> 00:34:00,204 ‫وای، تو که خدایی. ‫این چیزها برات زحمتی نداره. 347 00:34:01,998 --> 00:34:05,001 ‫مگه نمی‌خوای سلاح‌هات رو ‫پس بگیری و آزاد بشی؟ 348 00:34:08,546 --> 00:34:12,884 ‫باهام حرف بزن! باهام حرف بزن! ‫باهام حرف بزن! 349 00:34:12,967 --> 00:34:15,470 ‫- باهام حرف بزن دیگه! ‫- چیزی نیست پدر. 350 00:34:15,553 --> 00:34:16,679 ‫به من نزدیک نشو. 351 00:34:17,597 --> 00:34:19,307 ‫اگه واقعا می‌خواستی پسرم باشی... 352 00:34:23,102 --> 00:34:25,021 ‫اگه رندال الان زنده بود... 353 00:34:25,104 --> 00:34:27,690 ‫اگه رندال زنده بود، ‫اون هم عین من ازت متنفر می‌بود. 354 00:34:35,448 --> 00:34:36,282 ‫قربان؟ 355 00:34:44,415 --> 00:34:46,000 ‫اصلا قرار نیست آزاد بشی. 356 00:34:49,128 --> 00:34:50,129 ‫اصلا. 357 00:35:00,973 --> 00:35:02,266 ‫قربان، صدام رو می‌شنوین؟ 358 00:35:05,311 --> 00:35:06,145 ‫قربان؟ 359 00:35:06,854 --> 00:35:09,649 ‫تکون نمی‌خوره. یعنی... 360 00:35:12,235 --> 00:35:13,111 ‫مرده. 361 00:36:02,076 --> 00:36:03,161 ‫چنین کاری نکنین قربان. 362 00:36:03,995 --> 00:36:04,996 ‫ما رو می‌کشه‌ها. 363 00:36:07,957 --> 00:36:09,375 ‫اگه پدرتون زنده بود، چی می‌گفت؟ 364 00:36:19,385 --> 00:36:20,386 ‫باید فکر کنم. 365 00:36:37,153 --> 00:36:38,070 ‫قربان؟ 366 00:36:40,656 --> 00:36:41,908 ‫حالتون خوبه؟ 367 00:36:43,576 --> 00:36:44,744 ‫پدرم، اِم... 368 00:36:48,039 --> 00:36:49,207 ‫فوت شده. 369 00:36:51,751 --> 00:36:53,252 ‫خیلی تسلیت می‌گم قربان. 370 00:37:03,554 --> 00:37:04,639 ‫خیلی تسلیت می‌گم الکس. 371 00:37:15,775 --> 00:37:19,070 ‫فقدان به عشقی نو... 372 00:37:20,321 --> 00:37:21,781 ‫و حیاتی نو ختم شد. 373 00:37:22,531 --> 00:37:27,078 ‫چرا که اثل کریپس نه ماه بعد ‫پسری به دنیا آورد. 374 00:37:27,578 --> 00:37:30,081 ‫مامانم قبلا می‌گفت ‫اگه دختر خوبی باشم، 375 00:37:31,707 --> 00:37:33,751 ‫وقتی خوابم، مردی میاد... 376 00:37:34,335 --> 00:37:35,962 ‫و رو چشمم شن می‌پاشه. 377 00:37:40,216 --> 00:37:43,010 ‫اون‌جوری کل رویاهام رو ‫به حقیقت بدل می‌کنه. 378 00:37:45,304 --> 00:37:47,098 ‫ولی قرار نیست سندمن از راه برسه. 379 00:37:48,057 --> 00:37:49,725 ‫جانی، از این به بعد... 380 00:37:51,519 --> 00:37:54,522 ‫خودم و خودت باید رویاهامون رو ‫به حقیقت بدل کنیم. 381 00:37:56,899 --> 00:38:02,863 ‫هیچ‌کس و هیچ‌چیزی هم قرار نیست ‫سد راهمون بشه. 382 00:38:18,004 --> 00:38:19,380 ‫امروز حالش چطوره راجرز؟ 383 00:38:19,463 --> 00:38:20,715 ‫من از کجا بدونم قربان. 384 00:38:21,424 --> 00:38:23,843 ‫امروز صبح دستش رو تکون داد. ‫دست راستش رو تکون داد. 385 00:38:32,643 --> 00:38:33,894 ‫وای خدایا. 386 00:38:37,398 --> 00:38:38,232 ‫الکس؟ 387 00:38:42,778 --> 00:38:43,612 ‫سلام. 388 00:38:45,740 --> 00:38:48,034 ‫ایشون دوستم، پاله. 389 00:38:50,870 --> 00:38:55,583 ‫پال، ایشون ناخواسته مهمون ما شده. 390 00:38:58,085 --> 00:39:00,671 ‫ببین، چند وقته که دارم با پال صحبت می‌کنم، 391 00:39:01,714 --> 00:39:03,257 ‫اگه آزادت کنم، 392 00:39:05,134 --> 00:39:07,511 ‫قول می‌دی بلایی سرمون نیاری؟ 393 00:39:12,433 --> 00:39:14,685 ‫اگه صرفا باهامون صحبت کنی، خیلی خوب می‌شه. 394 00:39:17,480 --> 00:39:19,398 ‫دیدی، بهت که گفتم. 395 00:39:19,482 --> 00:39:21,567 ‫از من بشنو، باید باز هم بهش بگی. 396 00:39:23,069 --> 00:39:24,653 ‫نشونش بده که می‌تونه بهت اعتماد کنه. 397 00:39:26,113 --> 00:39:27,448 ‫نشونش بده که جدی می‌گی. 398 00:39:30,951 --> 00:39:32,828 ‫واقعا جدی می‌گم. 399 00:39:35,247 --> 00:39:39,251 ‫کافیه قول بدی بلایی ‫سر خودم یا پال نمیاری... 400 00:39:40,378 --> 00:39:42,254 ‫تا آزادت کنم. 401 00:39:44,548 --> 00:39:46,759 ‫یعنی این دفعه باید ‫حرفش رو باور می‌کردم؟ 402 00:39:48,719 --> 00:39:51,639 ‫یعنی باید بابت قتل غرابم می‌بخشیدمش؟ 403 00:39:54,308 --> 00:39:55,309 ‫شاید باید می‌بخشیدمش. 404 00:39:56,644 --> 00:39:57,812 ‫ولی در نهایت... 405 00:40:00,481 --> 00:40:01,690 ‫از توانم خارج بود. 406 00:40:02,733 --> 00:40:04,860 ‫می‌تونستم عین پدرم ‫ازت ثروت... 407 00:40:04,944 --> 00:40:07,613 ‫یا قدرت بخوام. 408 00:40:08,989 --> 00:40:11,909 ‫ولی فقط می‌خواستم ‫از دستت خلاص بشم. 409 00:40:16,914 --> 00:40:18,958 ‫مسلما تو هم همین رو می‌خوای. 410 00:40:22,253 --> 00:40:25,798 ‫الکس، عزیز دلم، خواهش می‌کنم. 411 00:40:36,517 --> 00:40:37,893 ‫من رو ببر بالا پال. 412 00:40:39,645 --> 00:40:41,647 ‫دیگه نمیام پایین. 413 00:41:16,015 --> 00:41:18,017 ‫دراکولای پیرمون اصلا کوتاه نمیاد. 414 00:41:19,685 --> 00:41:23,481 ‫- واسه چی دراکولا خطابش می‌کنی؟ ‫- آخه به نظرم از اون دراکولاهاست. 415 00:41:24,190 --> 00:41:25,399 ‫به نظر خودت چیه؟ 416 00:41:26,108 --> 00:41:27,109 ‫سعی می‌کنم بهش فکر نکنم. 417 00:41:28,694 --> 00:41:30,112 ‫می‌دونی به چی فکر می‌کنم؟ 418 00:41:31,363 --> 00:41:32,198 ‫به جزیره مایورکا. 419 00:41:33,365 --> 00:41:36,619 ‫چهار روز دیگه لب ساحلم. 420 00:41:37,203 --> 00:41:40,289 ‫- دارم حمام آفتاب می‌گیرم. ‫- ای عوضی خوش‌شانس. 421 00:41:41,165 --> 00:41:43,167 ‫من یه بار تعطیلات رفته بودم جزیره کورفو. 422 00:41:43,250 --> 00:41:47,004 ‫یه روز صبح شخص خوش‌هیکلی رو ‫تو هتلم دیده بودم... 423 00:42:45,604 --> 00:42:46,438 ‫فرد! 424 00:42:48,941 --> 00:42:50,359 ‫فرد، بس کن! الان... فرد! 425 00:42:54,488 --> 00:42:56,657 ‫بی‌حرکت! همون‌جا بمون! 426 00:42:56,740 --> 00:42:59,076 ‫تو... تو دستش چیه؟ 427 00:42:59,660 --> 00:43:01,954 ‫آهای! زود باش دستت رو باز کن! 428 00:43:30,482 --> 00:43:31,483 ‫پال؟ 429 00:43:48,375 --> 00:43:49,835 ‫سلام کوچولو. 430 00:43:49,918 --> 00:43:51,128 ‫از کجا پیدات شد؟ 431 00:44:07,853 --> 00:44:08,771 ‫سلام. 432 00:44:09,897 --> 00:44:11,690 ‫تـ... توی. 433 00:44:12,941 --> 00:44:15,361 ‫آ... آزاد شدی. 434 00:44:16,153 --> 00:44:17,071 ‫همین‌طوره. 435 00:44:22,660 --> 00:44:24,745 ‫اصلا می‌دونی بیش از یه قرن... 436 00:44:25,454 --> 00:44:28,540 ‫محبوس بودن چه حسی داشت؟ 437 00:44:30,209 --> 00:44:34,129 ‫اصلا می‌فهمی چه خسارتی ‫به دنیای خودت وارد کردی؟ 438 00:44:34,213 --> 00:44:39,051 ‫عذر می‌خوام. خـ... خبر نداشتم. ‫خواهش می‌کنم. 439 00:44:39,134 --> 00:44:42,096 ‫پس جای مجازات کردنت، ‫بهت موهبتی عطا می‌کنم. 440 00:44:43,180 --> 00:44:44,264 ‫بهت موهبت... 441 00:44:45,307 --> 00:44:50,896 ‫خواب ابدی رو عطا می‌کنم. 442 00:44:56,652 --> 00:45:00,489 ‫الکس. الکس، بیدار شو، خواهش می‌کنم. 443 00:45:01,073 --> 00:45:03,951 ‫چیزی نمونده بود ‫که بیش از یه قرن... 444 00:45:04,034 --> 00:45:06,954 ‫خواب‌های زجرآور و سرکشی ‫رویاها و کابوس‌ها... 445 00:45:08,539 --> 00:45:10,040 ‫به اتمام برسه. 446 00:45:10,124 --> 00:45:11,291 ‫آزاد شده. 447 00:45:14,795 --> 00:45:16,630 ‫از قفس آزاد شده. 448 00:45:28,058 --> 00:45:31,478 ‫پس متأسفانه باید برم. 449 00:45:33,730 --> 00:45:39,361 ‫ولی تا وقتی این دنیا رو ‫دقیقا عین خودم نکردم، 450 00:45:41,196 --> 00:45:43,699 ‫دست‌بردار نیستم. 451 00:46:03,427 --> 00:46:06,763 ‫قربان. قربان! 452 00:46:08,223 --> 00:46:10,267 ‫وای خدا جون. 453 00:46:10,893 --> 00:46:11,852 ‫قربان. 454 00:46:12,811 --> 00:46:13,979 ‫منم. 455 00:46:16,648 --> 00:46:17,983 ‫منم، لوسین. 456 00:46:21,820 --> 00:46:23,530 ‫لوسین. 457 00:46:24,490 --> 00:46:27,159 ‫اومدین خونه سرورم. 458 00:46:27,784 --> 00:46:29,036 ‫همین‌طوره. 459 00:47:11,411 --> 00:47:15,999 ‫عذر می‌خوام قربان، ولی... سرزمینتون... 460 00:47:17,459 --> 00:47:18,669 ‫کاختون... 461 00:47:20,921 --> 00:47:22,923 ‫عین زمان رفتنتون نیست. 462 00:47:28,000 --> 00:47:43,000 ‫مترجم: «کیارش نعمت گرگانی» ‫در تلگرام: realKiarashNg@ 463 00:47:45,487 --> 00:47:47,114 ‫اینجا چه اتفاقی افتاده؟ 464 00:47:48,407 --> 00:47:49,449 ‫کار کی بوده؟ 465 00:47:52,244 --> 00:47:54,913 ‫سرورم، شما و دنیای رویاها... 466 00:47:55,622 --> 00:47:57,374 ‫یکی هستین. 467 00:47:58,125 --> 00:48:00,502 ‫وقتی اون همه مدت نبودین، 468 00:48:00,586 --> 00:48:03,714 ‫سرزمینتون کم‌کم رو به زوال رفت... 469 00:48:04,798 --> 00:48:05,882 ‫و خراب شد. 470 00:48:08,010 --> 00:48:09,177 ‫ساکنینش چی شدن؟ 471 00:48:11,013 --> 00:48:12,389 ‫کارکنان کاخم چی شدن؟ 472 00:48:13,599 --> 00:48:15,642 ‫متأسفانه اکثرشون... 473 00:48:17,269 --> 00:48:18,186 ‫رفتن. 474 00:48:18,770 --> 00:48:21,481 ‫- رفتن؟ ‫- رفتن دنبالتون بگردن. 475 00:48:23,108 --> 00:48:24,234 ‫بقیه چی؟ 476 00:48:26,862 --> 00:48:31,533 ‫خیال کردن احتمالا ‫از انجام وظایفتون خسته شدین... 477 00:48:33,201 --> 00:48:34,703 ‫- و... ‫- چیکار کردم؟ 478 00:48:37,164 --> 00:48:38,373 ‫ترکشون کردم؟ 479 00:48:40,375 --> 00:48:42,210 ‫یعنی ایمانشون به من ‫این‌قدر سست بود؟ 480 00:48:44,046 --> 00:48:46,006 ‫یعنی پیروان خودم من رو نمی‌شناسن؟ 481 00:48:46,673 --> 00:48:48,300 ‫قربان، اگه اجازه بدین... 482 00:48:49,092 --> 00:48:51,511 ‫باید بگم قبلا هم پیش اومده ‫که اعضای خاندان جاودان همین‌طوری... 483 00:48:51,595 --> 00:48:52,512 ‫بسه دیگه. 484 00:48:54,181 --> 00:48:57,809 ‫نمی‌ذارم رویاها و کابوس‌ها ‫تو دنیای بیدار شکار کنن. 485 00:48:57,893 --> 00:48:59,478 ‫همه‌شون رو برمی‌گردونم. 486 00:49:04,775 --> 00:49:06,943 ‫من قبلا این دنیا رو ساخته بودم لوسین. 487 00:49:10,155 --> 00:49:11,657 ‫باز هم می‌سازمش. 488 00:49:12,800 --> 00:49:19,800 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 489 00:49:20,000 --> 00:49:27,000 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: DigiMoviez@ 490 00:49:28,550 --> 00:49:31,300 ‫[پیش‌نمایش این فصل «سندمن»] 491 00:49:33,136 --> 00:49:34,471 ‫می‌دونستم برمی‌گردی. 492 00:49:34,554 --> 00:49:35,931 ‫باید دنیای رویاها رو احیا کنم. 493 00:49:37,265 --> 00:49:39,309 ‫می‌خوای پادشاه رویاها رو بکشم؟ 494 00:49:39,393 --> 00:49:41,561 ‫کافیه بهم اعتماد کنی. 495 00:49:41,645 --> 00:49:44,314 ‫نمی‌دونم چی شده ‫و علتش چیه، 496 00:49:44,398 --> 00:49:45,816 ‫ولی خواب‌هات دارن ‫به حقیقت می‌پیوندن. 497 00:49:46,858 --> 00:49:48,819 ‫نگران برادرم هستم. 498 00:49:48,902 --> 00:49:51,905 ‫به کمکت نیاز دارم. اگه رویاها غیبشون بزنه، ‫بشریت هم از بین می‌ره. 499 00:49:51,988 --> 00:49:53,156 ‫باید کاری بکنی. 500 00:49:53,824 --> 00:49:55,784 ‫به درک! ‫بریم جهنم. 501 00:49:57,869 --> 00:50:00,956 ‫رویاها تو جهنم چه قدرتی دارن؟ 502 00:50:01,707 --> 00:50:04,835 ‫جای کابوس‌ها ‫تو دنیای بیداری نیست کورینتیان. 503 00:50:04,918 --> 00:50:06,211 ‫ای بابا، معلوم شد ‫خیلی هم جای مناسبیه. 504 00:50:07,546 --> 00:50:10,632 ‫آرزویی نداری که برآورده‌اش کنم؟ 505 00:50:12,092 --> 00:50:15,762 ‫قلمروت ارث منه. 506 00:50:15,846 --> 00:50:18,348 ‫خسارات احتمالیش ‫در تصورت می‌گنجه؟ 507 00:50:19,725 --> 00:50:22,144 ‫به نظرت رویاها نمی‌میرن. ‫بیا بفهمیم می‌میرن یا نه. 508 00:50:23,103 --> 00:50:25,063 ‫- رئیس! ‫- هنوز زنده‌ای رویا؟ 509 00:50:25,147 --> 00:50:27,315 ‫رویاها اصلا نمی‌میرن.