1 00:00:01,627 --> 00:00:06,627 ‫ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 2 00:00:11,053 --> 00:00:19,053 ‫تـرجمه از «آیــــدا و صـادق هاشمی» ‫::. Ayda.NDR & thegreatssh .:: 3 00:00:19,228 --> 00:00:22,064 «ســــندمــن» 4 00:00:27,861 --> 00:00:29,541 [قسمت دوم: میزبان‌های ناقص] 5 00:01:11,112 --> 00:01:12,822 ‫برای مدتی یه تاریخچه نگه داشتم. 6 00:01:15,992 --> 00:01:18,787 ‫تاریخچه تمام چیزهایی ‫که در غیابتون اتفاق افتاد. 7 00:01:22,040 --> 00:01:24,000 ‫اما آروم آروم، کلمات شروع به محو شدن کردن. 8 00:01:27,212 --> 00:01:29,214 ‫مدتی بعد از اینکه رفتین، 9 00:01:29,297 --> 00:01:33,718 ‫تمام کتاب‌های کتابخونه به یه مشت ‫ورق خالی صحافی شده تبدیل شدن. 10 00:01:34,886 --> 00:01:36,679 ‫روز بعدش، کل کتابخونه رفته بود. 11 00:01:38,807 --> 00:01:40,016 ‫هیچوقت دوباره پیداش نکردم. 12 00:01:41,059 --> 00:01:44,479 ‫و با این حال تو موندی، ‫در حالی که بقیه فرار کردن، 13 00:01:45,855 --> 00:01:48,525 ‫کتابدار وفادار یه امپراطوری رها شده. 14 00:01:49,984 --> 00:01:51,402 ‫هیچوقت حس نکردم رها شدم. 15 00:01:53,029 --> 00:01:54,489 ‫می‌دونستم برمی‌گردین. 16 00:03:03,850 --> 00:03:05,435 ‫شما به استراحت نیاز دارید، ارباب. 17 00:03:07,186 --> 00:03:10,189 ‫و غذا و شاید استراحت بیشتر، 18 00:03:10,273 --> 00:03:12,358 ‫و اون وقت کل قدرتتون رو به دست میارید. 19 00:03:12,442 --> 00:03:13,610 ‫نه. 20 00:03:15,904 --> 00:03:17,280 ‫نه بدون ابزارم. 21 00:03:17,363 --> 00:03:18,406 ‫ابزارتون؟ 22 00:03:18,489 --> 00:03:22,702 ‫شنم، کلاه‌خودم، یاقوت سرخم. 23 00:03:22,785 --> 00:03:24,287 ‫چرا؟ اونا چی شدن؟ 24 00:03:24,370 --> 00:03:25,580 ‫ازم گرفتنشون. 25 00:03:27,165 --> 00:03:28,374 ‫اونایی که اسیرم کردن. 26 00:03:29,375 --> 00:03:30,710 ‫و یکی از اونا گرفتشون. 27 00:03:31,544 --> 00:03:32,670 ‫نمی‌دونم کجان. 28 00:03:37,175 --> 00:03:38,968 ‫و نمی‌دونم بدون اونا چی هستم. 29 00:03:43,723 --> 00:03:47,018 ‫سلام علیکم عزیزم، حالت چطوره؟ ‫«بوفالو، نیویورک» 30 00:03:50,063 --> 00:03:54,442 ‫خب، عمرا حدس بزنی دارم به چی نگاه می‌کنم. 31 00:03:55,360 --> 00:03:56,819 ‫یه نقاشی کاراواجیو. 32 00:03:57,528 --> 00:04:01,574 ‫و با 22 میلیون می‌تونه کاراواجیو تو باشه. 33 00:04:02,784 --> 00:04:06,246 ‫خب، البته می‌تونی راجبش ‫فکر کنی ولی نه خیلی زیاد. 34 00:04:06,955 --> 00:04:10,250 ‫جیووانی، منم جوزیانه. 35 00:04:10,792 --> 00:04:14,963 ‫خوشم نمیاد سر کار مزاحمت بشم، 36 00:04:15,755 --> 00:04:18,508 ‫اما تازگی‌ها یه جلد دیگه از ‫واساری رو به دست آوردم. 37 00:04:19,676 --> 00:04:22,053 ‫آره، خیلی خوبه. 38 00:04:22,136 --> 00:04:25,556 ‫لطفا به رییس هیئت مدیره ‫بگید که مادام دوده تماس گرفت. 39 00:04:27,642 --> 00:04:28,642 ‫بله، پشت خط می‌مونم. 40 00:04:33,523 --> 00:04:36,067 ‫برنارد، پیداش کردم. 41 00:04:36,901 --> 00:04:40,488 ‫و تو وضعیت فوق‌العاده‌ایه. 42 00:04:41,656 --> 00:04:43,283 ‫هانجو ماسامونه. 43 00:04:50,873 --> 00:04:55,003 ‫الو؟ الو؟ 44 00:05:35,376 --> 00:05:37,628 ‫عجب مکانی واسه خودت ‫دست و پا کردی، اثل. 45 00:05:40,840 --> 00:05:41,840 ‫تو کی هستی؟ 46 00:05:46,054 --> 00:05:47,055 ‫چطوری اومدی داخل؟ 47 00:05:48,973 --> 00:05:52,894 ‫اومدن داخل قسمت راحت کار بود. ‫قسمت سختش پیدا کردنت بود. 48 00:05:52,977 --> 00:05:54,771 ‫کارت تو قانع کردن آدم‌ها که 49 00:05:54,854 --> 00:05:57,315 ‫اثل کریپس وجود نداره واقعا خوب بوده. 50 00:06:03,029 --> 00:06:04,405 ‫گویا اونقدرم خوب نبوده. 51 00:06:04,489 --> 00:06:07,700 ‫خب، من دقیقا "آدم" حساب نمیشم. 52 00:06:11,954 --> 00:06:13,164 ‫پس چی هستی؟ 53 00:06:13,748 --> 00:06:19,003 ‫موجودی که رادریک برجس تو ‫انباریش زندانی کرده بود رو یادته؟ 54 00:06:20,088 --> 00:06:21,214 ‫هممم؟ 55 00:06:21,297 --> 00:06:22,507 ‫پادشاه رویاها؟ 56 00:06:22,590 --> 00:06:23,716 ‫یکی از افراد اونی؟ 57 00:06:26,094 --> 00:06:27,512 ‫من الان آدم خودمم. 58 00:06:28,721 --> 00:06:30,848 ‫و با کمک تو، قصد دارم همینطور هم بمونم. 59 00:06:31,349 --> 00:06:32,683 ‫چرا به کمک من احتیاج داری؟ 60 00:06:34,268 --> 00:06:37,188 ‫چون از قفسش فرار کرده و داره میاد سراغمون. 61 00:06:38,106 --> 00:06:39,106 ‫سراغ من و تو. 62 00:06:39,148 --> 00:06:42,568 ‫چرا من؟ من که باهاش کاری نکردم. 63 00:06:42,652 --> 00:06:44,362 ‫اوه، چرا کردی اثل. 64 00:06:45,780 --> 00:06:47,115 ‫ازش دزدی کردی. 65 00:06:53,579 --> 00:06:57,291 ‫فقط یه راه مطمئن هست که ابزارم رو پیدا کنم. 66 00:06:59,293 --> 00:07:00,878 ‫باید «سه خواهر» رو احضار کنم. 67 00:07:02,130 --> 00:07:03,923 ‫مطمئنا کارمون هنوز به اونجا نرسیده. 68 00:07:04,006 --> 00:07:09,262 ‫گردانندگان سرنوشت، گذشته، حال و ‫آینده رو می‌بینن و همه‌چی رو می‌دونن. 69 00:07:09,345 --> 00:07:12,431 ‫بله، اما معماگونه صحبت می‌کنن. 70 00:07:13,141 --> 00:07:14,976 ‫هیچوقت چیزی رو که می‌خوای بدونی بهت نمیگن، 71 00:07:16,185 --> 00:07:18,020 ‫فقط چیزهایی رو میگن که هیچوقت نباید بدونی. 72 00:07:19,897 --> 00:07:25,027 ‫شاید فقط این یه بار بتونین از ‫خواهر برادرهاتون کمک بخواین. 73 00:07:26,362 --> 00:07:30,408 ‫«سرنوشت» قطعا می‌دونه ‫ابزارتون کجان، یا «آرزو»... 74 00:07:30,491 --> 00:07:34,036 ‫خواهر برادرهام قلمرو خودشون رو دارن ‫که بهش رسیدگی کنن، منم قلمرو خودم رو. 75 00:07:35,079 --> 00:07:37,457 ‫ما تو کار همدیگه دخالت نمی‌کنیم. 76 00:07:37,540 --> 00:07:41,252 ‫شما شاید نکنین، ‫اما می‌دونیم که اونا قبلا کرده‌ن. 77 00:07:42,003 --> 00:07:46,215 ‫شاید همین یه بار بتونید بهشون ‫بگید چه بلایی سرتون اومده. 78 00:07:46,299 --> 00:07:50,428 ‫کاملا مطمئنم خودشون ‫می‌دونن چه بلایی سرم اومده. 79 00:07:53,681 --> 00:07:55,558 ‫و هیچکدومشون به کمکم نیومدن. 80 00:08:02,398 --> 00:08:04,192 ‫می‌دونید که «گردانندگان ‫سرنوشت» ارزون نیستن. 81 00:08:05,485 --> 00:08:07,403 ‫قیمتشون سرسام آوره. 82 00:08:09,906 --> 00:08:13,826 ‫و در حال حاضر، حتی قدرت ‫این رو ندارم که احضارشون کنم، 83 00:08:13,910 --> 00:08:15,870 ‫چه برسه که بخوام همچین ‫قیمتی رو بهشون پرداخت کنم. 84 00:08:17,330 --> 00:08:18,331 ‫مگه اینکه... 85 00:08:18,915 --> 00:08:21,918 ‫چیزی که متعلق به من هست که ‫تو دنیای رویاها باقی مونده باشه؟ 86 00:08:23,753 --> 00:08:26,047 ‫چیزی که من خلق کرده باشم؟ 87 00:08:27,715 --> 00:08:29,050 ‫شما همه اینا رو خلق کردین دیگه. 88 00:08:29,133 --> 00:08:32,970 ‫نه، چیزی که دست نخورده باقی مونده باشه. 89 00:08:34,514 --> 00:08:38,351 ‫چیزی که تکه‌ای از قدرت من ‫رو درون خودش حفظ کرده باشه. 90 00:08:39,227 --> 00:08:40,603 ‫چیزی که بتونم به ‫درونم جذبش کنم. 91 00:08:42,021 --> 00:08:43,105 ‫یه چیزی هست. 92 00:09:05,920 --> 00:09:08,881 ‫گرگوری، همین الان از اونجا بیا پایین. 93 00:09:09,632 --> 00:09:11,300 ‫سر می‌خوری زخمی میشی‌ها! 94 00:09:13,886 --> 00:09:15,012 ‫خودشه. 95 00:09:16,430 --> 00:09:17,557 ‫اوناهاشش. 96 00:09:23,980 --> 00:09:25,356 ‫مطمئنی؟ 97 00:09:27,942 --> 00:09:30,528 ‫گرگوی، پسر خوب. اژدر خوب. 98 00:09:31,237 --> 00:09:33,072 ‫قابیل، زود باش بیا. 99 00:09:33,864 --> 00:09:36,325 ‫علف‌های هرز بی‌خاصیت. 100 00:09:36,409 --> 00:09:38,327 ‫- قابیل؟ ‫- چی می‌خوای مغز فندقی؟ 101 00:09:38,411 --> 00:09:41,080 ‫- نمی‌بینی درگیرم؟ ‫- مهمون داریم. 102 00:09:42,373 --> 00:09:43,373 ‫چی؟ 103 00:09:45,084 --> 00:09:46,084 ‫کجا؟ 104 00:09:46,961 --> 00:09:47,961 ‫قابیل. 105 00:09:48,546 --> 00:09:49,546 ‫هابیل. 106 00:09:52,800 --> 00:09:55,011 ‫لرد مورفیوس. 107 00:09:55,970 --> 00:09:56,804 ‫برگشتین. 108 00:09:56,887 --> 00:09:58,264 ‫بالاخره. 109 00:09:58,347 --> 00:09:59,932 ‫بهت گفتم برمی‌گرده. 110 00:10:00,016 --> 00:10:01,225 ‫هیچوقت شک نکردم. 111 00:10:02,393 --> 00:10:03,477 ‫بفرمایید داخل، ارباب. 112 00:10:03,978 --> 00:10:07,231 ‫و همینطور تو لوسین. ‫به خانه معما. 113 00:10:07,315 --> 00:10:09,859 ‫یا به خانه اسرار. من چای دارم. 114 00:10:09,942 --> 00:10:11,152 ‫من چای و بیسکوییت دارم. 115 00:10:11,235 --> 00:10:14,322 ‫آقایون، متاسفانه نیومدیم مهمونی. 116 00:10:14,905 --> 00:10:15,781 ‫چی شده؟ 117 00:10:15,865 --> 00:10:17,575 ‫- مشکلی پیش اومده؟ ‫- چی شده؟ 118 00:10:18,868 --> 00:10:20,411 ‫برای برگردوندن دنیای رویاها، 119 00:10:20,494 --> 00:10:23,164 ‫باید هدیه‌ای که خیلی وقت ‫پیش بهتون دادم رو پس بگیرم. 120 00:10:24,415 --> 00:10:25,499 ‫بله ارباب. 121 00:10:25,583 --> 00:10:26,876 ‫چیزی که مال ماست، مال شماست. 122 00:10:26,959 --> 00:10:27,960 ‫هرچی که بخواید. 123 00:10:28,961 --> 00:10:29,961 ‫فقط امر کنید. 124 00:10:44,727 --> 00:10:46,604 ‫مطمئنا راه دیگه‌ای هم هست. 125 00:10:46,687 --> 00:10:47,897 ‫ای کاش بود. 126 00:10:49,690 --> 00:10:51,901 ‫اما دنیای رویاها باید بازسازی بشه. 127 00:10:51,984 --> 00:10:54,236 ‫یه طوری می‌گین که انگار ما ‫اونایی بودیم که نابودش کردن. 128 00:10:55,029 --> 00:10:57,156 ‫که انگار ما بیشتر از یه قرن ناپدید شدیم. 129 00:10:57,239 --> 00:10:59,617 ‫- قابیل. ‫- جایگاهت رو فراموش می‌کنی قابیل. 130 00:10:59,700 --> 00:11:01,118 ‫نه ارباب، شما ما رو فراموش کردین. 131 00:11:01,911 --> 00:11:04,372 ‫هیچ می‌دونید همین الانش ‫چه چیزهایی رو از دست دادیم، 132 00:11:04,455 --> 00:11:06,666 ‫اونم بعد از اینهمه سال در ‫انتظار این که شما برگردین؟ 133 00:11:06,749 --> 00:11:07,917 ‫چیزی که شما از دست دادین؟ 134 00:11:09,251 --> 00:11:10,378 ‫جوابش نه‌ئه. 135 00:11:12,588 --> 00:11:14,340 ‫نیومدم اینجا از تو درخواست کنم. 136 00:11:16,217 --> 00:11:17,551 ‫اومدم از گرگوری درخواست کنم. 137 00:11:59,468 --> 00:12:00,468 ‫به کمکت نیاز دارم. 138 00:12:04,515 --> 00:12:06,767 ‫گرگوری تمومش کن. نه. 139 00:12:08,602 --> 00:12:10,771 ‫من رو به جاش ببرید. یا هابیل رو. 140 00:12:10,855 --> 00:12:13,274 ‫- آره، من رو ببرید لرد مورفیوس، لطفا. ‫- نمی‌تونم. 141 00:12:13,941 --> 00:12:16,527 ‫فقط می‌تونم چیزی رو ‫جذب کنم که خودم ساختم، 142 00:12:16,610 --> 00:12:18,487 ‫و گرگوری زندگیش رو به عنوان کابوس شروع کرد. 143 00:12:18,571 --> 00:12:20,906 ‫آره، اما الان یکی از ماست. 144 00:12:21,782 --> 00:12:22,825 ‫منصفانه نیست. 145 00:12:22,908 --> 00:12:26,328 ‫نه... نیست. 146 00:12:44,513 --> 00:12:46,348 ‫تو پسر خیلی خوبی هستی. 147 00:13:12,708 --> 00:13:14,376 ‫می‌دونی که مجبور نیستی این کارو بکنی. 148 00:13:23,219 --> 00:13:24,470 ‫انصاف نیست. 149 00:13:39,276 --> 00:13:43,531 ‫تو با عزت و شرافت بزرگی ‫به این امپراطوری خدمت کردی. 150 00:13:46,575 --> 00:13:47,868 ‫دلمون برات تنگ میشه. 151 00:14:43,507 --> 00:14:44,507 ‫بیا لوسین. 152 00:14:46,135 --> 00:14:47,344 ‫کاری داریم که باید انجام بدیم. 153 00:14:57,187 --> 00:14:58,397 ‫موفق باشید ارباب. 154 00:14:59,982 --> 00:15:02,484 ‫خایمال لاشی. 155 00:15:09,700 --> 00:15:14,204 ‫می‌بینم مهارت دزدیت رو ‫به یه شغل موفق تبدیل کردی. 156 00:15:15,497 --> 00:15:18,042 ‫اونا رو نمی‌دزدم. باهاشون دلالی می‌کنم. 157 00:15:20,461 --> 00:15:22,338 ‫خب، چیزی رو هم برای خودت نگه می‌داری؟ 158 00:15:23,255 --> 00:15:24,255 ‫نه. 159 00:15:25,049 --> 00:15:26,884 ‫حتی ابزار «رویا» رو هم نگه نمی‌داری؟ 160 00:15:27,718 --> 00:15:29,303 ‫خب، اون اونا رو می‌خواد. 161 00:15:29,887 --> 00:15:31,805 ‫و حدس می‌زنم توام اونا رو می‌خوای. 162 00:15:31,889 --> 00:15:33,599 ‫اون ابزار به دست من کار نمی‌کنن. 163 00:15:34,183 --> 00:15:36,018 ‫از همون چیزی ساخته شدن که من ساخته شدم. 164 00:15:36,769 --> 00:15:39,772 ‫خب... واسه چی اومدی اینجا؟ 165 00:15:41,065 --> 00:15:43,025 ‫که ببینم می‌تونیم به هم کمک کنیم یا نه. 166 00:15:44,360 --> 00:15:46,028 ‫می‌تونم بهت نشون بدم ‫چطوری ازشون استفاده کنی. 167 00:15:47,738 --> 00:15:49,865 ‫ازشون استفاده کنم که چیکار کنم؟ 168 00:15:49,949 --> 00:15:52,785 ‫مجبورش کنی بره. این بار برای همیشه. 169 00:15:54,328 --> 00:15:56,789 ‫ازم می‌خوای پادشاه رویاها رو بکشم؟ 170 00:15:57,790 --> 00:16:00,459 ‫درسته. تو می‌تونی انجامش ‫بدی. می‌دونم که می‌تونی. 171 00:16:01,502 --> 00:16:04,129 ‫فقط باید گوش کنی و بهم اعتماد کنی. 172 00:16:05,214 --> 00:16:06,966 ‫پس به گمونم جفتمون قراره بمیریم، 173 00:16:07,675 --> 00:16:10,552 ‫چون دست من نیستن. 174 00:16:10,636 --> 00:16:12,262 ‫آره، خب، این خیلی بده. 175 00:16:12,846 --> 00:16:14,974 ‫واسم سواله که پسرت می‌دونه کجان یا نه. 176 00:16:16,475 --> 00:16:18,102 ‫جان این روزها چطوره؟ 177 00:16:19,103 --> 00:16:23,315 ‫فکر می‌کنی «رویا» با پسر ‫رادریک برجس چیکار می‌کنه؟ 178 00:16:25,317 --> 00:16:28,445 ‫پس بخاطر پسرت یه بار دیگه ازت می‌پرسم. 179 00:16:30,364 --> 00:16:32,241 ‫اون ابزار کجان، اثل؟ 180 00:16:43,252 --> 00:16:47,047 ‫فکر می‌کنید برای انجام ‫این کار حاضرید، سرورم؟ 181 00:16:47,881 --> 00:16:50,759 ‫مدتی از آخرین باری که تو این ‫آب‌ها گشت و گذار کردین می‌گذره. 182 00:16:52,261 --> 00:16:54,304 ‫فکر می‌کنی طرز کارش یادم رفته؟ 183 00:16:55,055 --> 00:16:57,391 ‫نه، اما... 184 00:16:58,350 --> 00:17:03,313 ‫نمی‌تونم از گردانندگان سرنوشت کمک ‫بخوام بدون اینکه چیزی در ازاش بهشون بدم. 185 00:17:04,356 --> 00:17:06,734 ‫چیزی از دنیای رویاها نمونده که بهشون بدم. 186 00:17:07,943 --> 00:17:11,363 ‫باید پیشکشی‌هام رو از ‫رویاهای دیگران جمع کنم. 187 00:17:11,947 --> 00:17:12,948 ‫درک می‌کنم. 188 00:17:13,741 --> 00:17:16,201 ‫فقط موضوع اینه که، در غیاب شما، 189 00:17:16,285 --> 00:17:20,873 ‫این آب‌ها تیره‌تر، خیانت‌آمیز و ناامن شدن. 190 00:17:31,341 --> 00:17:34,511 ‫این آب‌ها همونقدر بخشی ‫از منن که من بخشی از اونام. 191 00:17:36,597 --> 00:17:39,016 ‫فداکاری گرگوری به هدر نمیره. 192 00:18:04,875 --> 00:18:06,251 ‫حق با تو بود، لوسین. 193 00:18:06,335 --> 00:18:09,880 ‫بنظر میاد رویاها و کابوس‌ها ‫دیگه اربابشون رو نمی‌شناسن. 194 00:18:11,048 --> 00:18:15,260 ‫بهشون یادآوری می‌کنم و چیزی ‫که نیاز دارم رو ازشون می‌گیرم. 195 00:18:19,098 --> 00:18:21,934 ‫از اونجایی که میشه گردانندگان ‫سرنوشت رو در تقاطع‌ها دید، 196 00:18:22,017 --> 00:18:25,020 ‫یه تقاطع از رویای یه ‫کشاورز کامبوجی برمی‌دارم. 197 00:18:32,027 --> 00:18:35,948 ‫مرد اعدام شده نماد تسلیم شدن ‫و فداکاری برای هدف والاتره. 198 00:18:36,657 --> 00:18:39,535 ‫چوبه‌های دار رو از ‫رویای یه فیلم‌باز جوان ژاپنی 199 00:18:39,618 --> 00:18:42,121 ‫که سرش پر از فیلم‌های ‫ترسناک بریتانیاییه برمی‌دارم. 200 00:18:42,204 --> 00:18:43,247 ‫بازش کنید! 201 00:18:45,040 --> 00:18:48,544 ‫جریانات سریعتر و قویتر ‫از چیزین که به یاد دارم. 202 00:18:49,628 --> 00:18:50,796 ‫باید تمرکز کنم. 203 00:18:52,506 --> 00:18:57,511 ‫چشمام رو باز کنم و ببینم ‫گردانندگان سرنوشت چی نیاز دارن. 204 00:19:00,764 --> 00:19:02,891 ‫یه مار... 205 00:19:02,975 --> 00:19:04,434 ‫...نماد دگرگونی، 206 00:19:06,478 --> 00:19:10,274 ‫نماد زندگی، مرگ و تولد دوباره. 207 00:19:12,401 --> 00:19:14,194 ‫پیشکشی‌هام رو جمع کردم. 208 00:19:15,737 --> 00:19:17,364 ‫حالا، بقیه‌ش به گردانندگان ‫سرنوشت بستگی داره. 209 00:19:21,743 --> 00:19:25,622 ‫مـن، لـرد مورفیوس... 210 00:19:25,706 --> 00:19:28,125 ‫رویا، از خاندان جاودان! 211 00:19:30,961 --> 00:19:32,087 ‫گردانندگان سرنوشت را فرا می‌خوانم، 212 00:19:34,548 --> 00:19:36,383 ‫سه‌خواهر در یک جسم... 213 00:19:37,759 --> 00:19:39,845 ‫یک‌جسم شامل سه‌خواهر... 214 00:19:40,971 --> 00:19:42,389 ‫هکاته... 215 00:19:47,186 --> 00:19:50,397 ‫مورفیوس، خیلی وقته ندیدیمت. 216 00:19:51,273 --> 00:19:55,569 ‫چقدر لاغر شدی عزیزم! غذا نمی‌خوری؟ ‫گشنته‌ات نیست؟ 217 00:19:55,652 --> 00:19:57,738 ‫گشنه‌اش هست، اما نه گشنه غذا. 218 00:19:57,821 --> 00:20:00,616 ‫به چهره‌اش نگاه کن، دنبال یه چیزیه! 219 00:20:00,699 --> 00:20:02,326 ‫خوب فهمیدی... 220 00:20:04,036 --> 00:20:05,621 ‫به دنبال چیزی‌ام. 221 00:20:07,206 --> 00:20:08,332 ‫به کمک‌تون احتیاح دارم. 222 00:20:08,415 --> 00:20:09,416 ‫کمک؟ 223 00:20:10,250 --> 00:20:11,710 ‫می‌شنوید چی می‌گه؟ 224 00:20:13,170 --> 00:20:15,297 ‫مثل خودت که در مبارزه با سرسی کمک‌مون کردی؟ 225 00:20:15,380 --> 00:20:17,799 ‫گذشته‌ها گذشته، خواهر... 226 00:20:17,883 --> 00:20:19,676 ‫می‌بینم چه چیزهای خوبی هم آورده! 227 00:20:37,861 --> 00:20:40,614 ‫می‌تونی سه سوال بپرسی... 228 00:20:53,001 --> 00:20:55,254 ‫و هر کدوم‌مون به یکی‌شون جواب می‌دیم. 229 00:20:55,337 --> 00:20:56,838 ‫ممنونم، خانم‌ها. 230 00:20:57,756 --> 00:20:59,049 ‫اولین سوالم... 231 00:20:59,675 --> 00:21:02,302 ‫قبلاً یه کیسه چـرمی پر از شن داشتم... 232 00:21:03,053 --> 00:21:04,096 ‫الان کجاست؟ 233 00:21:07,933 --> 00:21:10,978 ‫توی لندن به فروش رسید. 234 00:21:12,729 --> 00:21:15,899 ‫آخرین‌بار به جادوگری به اسم... 235 00:21:18,735 --> 00:21:20,445 ‫جوانا کنستانیتن فروخته شد. 236 00:21:22,281 --> 00:21:23,699 ‫کنستانتین... 237 00:21:24,616 --> 00:21:28,620 ‫یه کنستانتین می‌شناختم؛ ‫البته 300 سال پیش. 238 00:21:30,038 --> 00:21:32,708 ‫گفتید " آخرین‌بار " ‫کیسه هنوز پیش اونه یا نه؟ 239 00:21:32,791 --> 00:21:35,877 ‫رویا، خودت که بهتر می‌دونی... 240 00:21:36,461 --> 00:21:39,548 ‫یه‌سوال، یه جواب! 241 00:21:40,382 --> 00:21:41,383 ‫عذرخواهی می‌کنم... 242 00:21:42,301 --> 00:21:43,510 ‫سوال دوم. 243 00:21:43,593 --> 00:21:44,886 ‫بپرس عزیزم... 244 00:21:44,970 --> 00:21:48,515 ‫کلاه‌خودم، چه بلایی سرش اومد؟ 245 00:21:53,979 --> 00:21:55,981 ‫به یک اهریمن پیش‌کش شد، 246 00:21:58,525 --> 00:22:00,694 ‫برای رفع بـلا و محافظت. 247 00:22:01,528 --> 00:22:03,238 ‫به کدوم اهریمن؟ 248 00:22:03,864 --> 00:22:06,408 ‫یک‌سوال، یک‌جواب! عزیزدلم... 249 00:22:06,491 --> 00:22:07,784 ‫آخرین سوال... 250 00:22:09,286 --> 00:22:13,081 ‫یاقــوتم، الان دست کیه؟ 251 00:22:15,292 --> 00:22:18,879 ‫الماس تو از مادری به فرزندش رسید. 252 00:22:20,464 --> 00:22:21,590 ‫اونا الان کجان؟ 253 00:22:21,673 --> 00:22:25,093 ‫سه‌سوالت رو پرسیدی... 254 00:22:37,647 --> 00:22:41,068 ‫ارباب، این رو که به گردانندگان سرنوشت ندادین. 255 00:22:43,278 --> 00:22:45,113 ‫به‌کارشون نمیاد. 256 00:23:18,146 --> 00:23:20,398 ‫حرف تو کله‌ات نمیره نه؟ 257 00:23:21,066 --> 00:23:24,611 ‫مردهای جذاب خیلی حرف گوش‌کنن، ‫ولی فکرکنم اینطوری نیست. 258 00:23:25,821 --> 00:23:28,073 ‫اثل، داری باهام لاس می‌زنی؟ 259 00:23:28,156 --> 00:23:31,868 ‫خودت ازم پرسیدی وسایل‌های رویا کجان و منم ‫جواب دادم پیش من نیستن. 260 00:23:31,952 --> 00:23:36,164 ‫با توجه به سابقه فوق‌العاده‌ت واقعاً ‫باورش برام سخته... 261 00:23:36,248 --> 00:23:39,000 ‫فکرکردی زن‌ها تنها با استفاده از جادو... 262 00:23:39,084 --> 00:23:40,460 ‫می‌تونن موفق باشن؟ 263 00:23:41,044 --> 00:23:43,463 ‫جنسیت‌زده و ماوراء طبیعی. 264 00:23:43,547 --> 00:23:45,757 ‫تو واقعاً یه کابوسی، اینطور نیست؟ 265 00:23:45,841 --> 00:23:49,886 ‫بیخیال! نزن زیر این‌که وسایل‌ها حسابی ‫به کارت اومدن. 266 00:23:51,054 --> 00:23:54,808 ‫مخصوصاً توی اینکه ‫جوان بمونی و تکون نخوری. 267 00:23:55,517 --> 00:23:56,601 ‫حالا کی داره لاس می‌زنه؟ 268 00:24:03,066 --> 00:24:08,196 ‫وقتی رودریک رو ترک کردم، شن و کلاه‌خود ‫رو برای خرج زندگی‌ام توی آمریکا معامله کردم. 269 00:24:09,364 --> 00:24:10,782 ‫یاقوت چی؟ 270 00:24:10,866 --> 00:24:11,867 ‫یاقوت... 271 00:24:13,243 --> 00:24:17,581 ‫همونطور که می‌دونی، چنان قدرتی داره که ‫رویاها رو به واقعیت تبدیل می‌کنه، 272 00:24:17,664 --> 00:24:20,500 ‫اما همچنین کابوس‌ها رو هم! 273 00:24:22,169 --> 00:24:24,880 ‫پسرم جان، یاقوت رو ازم گرفت. 274 00:24:26,006 --> 00:24:28,008 ‫و یاقوت هم جان رو از خودش. 275 00:24:28,550 --> 00:24:31,511 ‫هـوم، خب حالا کجاست؟ 276 00:24:33,054 --> 00:24:35,432 ‫نمی‌دونم، نمی‌خوام هم بدونم. 277 00:24:35,515 --> 00:24:37,726 ‫داری دروغ می‌گی، اثل. 278 00:24:43,148 --> 00:24:44,524 ‫نیازی نیست دروغ بگی! 279 00:24:44,608 --> 00:24:45,775 ‫درواقع... 280 00:24:49,279 --> 00:24:50,864 ‫نیاز نیست حتی یه کلمه هم به زبون بیاری. 281 00:24:53,116 --> 00:24:59,206 ‫از چشمانت همه‌چی رو می‌شه فهمید، ‫افکارت رو، احساساتت رو. 282 00:24:59,789 --> 00:25:03,835 ‫پشیمون می‌شی، قول میدم! 283 00:25:05,337 --> 00:25:06,796 ‫چـرا همچین فکری می‌کنی؟ 284 00:25:07,422 --> 00:25:09,716 ‫وسایل‌های رویا به کار من نمیان. 285 00:25:11,760 --> 00:25:13,345 ‫چون وسایل‌های خودم رو دارم. 286 00:25:32,906 --> 00:25:33,906 ‫برادر... 287 00:25:37,827 --> 00:25:40,538 ‫ممنون که این دفعه من رو توی ‫یه قبر کم‌عمق خاک کرده بودی. 288 00:25:41,039 --> 00:25:43,583 ‫و ممنون...به‌خاطر این. 289 00:25:47,545 --> 00:25:48,838 ‫کی این تخم رو بهت داده؟ 290 00:25:48,922 --> 00:25:49,923 ‫تو... 291 00:25:50,507 --> 00:25:53,051 ‫من که بهت ندادم، چرا باید بهت تخم بدم؟ 292 00:25:53,134 --> 00:25:54,761 ‫به‌‌عنوان یه معذرت‌خواهی ‫ به‌خاطر کُشتنم. 293 00:25:55,762 --> 00:25:58,390 ‫از کی تا حالا واسه کُشتن تو ‫ معذرت خواهی می‌کنم؟ 294 00:26:06,273 --> 00:26:07,732 ‫قابیل، ببین... 295 00:26:10,568 --> 00:26:11,987 ‫یه بچه اژدره! 296 00:26:13,571 --> 00:26:17,075 ‫اگه رویا فکرکرده این موجود می‌تونه جای ‫گریگوری رو پُر کنه، سخت در اشتباهه. 297 00:26:17,742 --> 00:26:19,869 ‫فکر می‌کنی لرد مورفیوس این رو فرستاده؟ 298 00:26:19,953 --> 00:26:21,371 ‫پس کی فرستاده کودن؟ 299 00:26:21,454 --> 00:26:23,790 ‫فکرکرده با یه بچه اژدر می‌تونه ‫ما رو بخره! 300 00:26:24,749 --> 00:26:29,129 ‫یا شایدم اونم مثل ما از ‫ازدست‌دادن گریگوری ناراحته... 301 00:26:33,049 --> 00:26:34,759 ‫خیلی بامزه‌ست، نه؟ 302 00:26:36,344 --> 00:26:40,223 ‫می‌خوام اسمش رو بذارم...اروینگ! 303 00:26:41,433 --> 00:26:42,559 ‫اروینگ؟ 304 00:26:43,351 --> 00:26:46,688 ‫رو یه اژدر که نمی‌تونی یه ‫همچین اسمی بذاری، کسخل! 305 00:26:46,771 --> 00:26:48,315 ‫از اسم اروینگ خوشم میاد خب! 306 00:26:53,570 --> 00:26:58,074 ‫اسم یه اژدر، همیشه باید ‫با حرف «گ» شروع بشه. 307 00:27:00,327 --> 00:27:04,873 ‫" گورمگون، گلداستون، گنی‌مید " 308 00:27:05,540 --> 00:27:07,834 ‫خیلی‌خب پس... ‫گروینگ! 309 00:27:10,420 --> 00:27:12,464 ‫- گروینگ؟ ‫- با «گ» شروع میشه دیگه. 310 00:27:14,174 --> 00:27:17,802 ‫حالا گروینگ رو بیخیال می‌شیم، می‌تونیم بذاریم ‫گولدی، گلدی... 311 00:27:32,692 --> 00:27:34,319 ‫خانم دی سلام، ‫من جکی‌ام. 312 00:27:34,402 --> 00:27:37,405 ‫من امروز شما رو تا داخل همراهی می‌کنم، ‫می‌شه لطفاً این رو بگیرین؟ 313 00:27:37,489 --> 00:27:38,489 ‫ممنون. 314 00:27:40,784 --> 00:27:42,369 ‫- سلام سم ‫- سلام جکی 315 00:27:42,952 --> 00:27:45,872 ‫- سم در اختیار شماست ‫- ممنون جکی. 316 00:27:53,963 --> 00:27:55,131 ‫خوش آمدین، خانم دی. 317 00:27:56,091 --> 00:27:57,091 ‫ممنون، سم. 318 00:28:14,401 --> 00:28:15,568 ‫سلام، جانی. 319 00:28:20,490 --> 00:28:21,491 ‫سلام مامان... 320 00:28:25,203 --> 00:28:27,956 ‫حالت چطوره جانی؟ خوبی؟ 321 00:28:29,874 --> 00:28:33,420 ‫مثل همیشه، به‌شدت بی‌حوصله و ‫خسته از دارو... 322 00:28:34,963 --> 00:28:37,382 ‫توی این زندان روزها هیچ‌فرقی با هم ندارن. 323 00:28:37,465 --> 00:28:40,009 ‫بیمارستان، نه زندان... 324 00:28:40,093 --> 00:28:42,554 ‫اگه وجدانت رو آسوده می‌کنه، ‫اینطور فکرکن. 325 00:28:43,221 --> 00:28:45,557 ‫دکتر چی گفت؟ 326 00:28:45,640 --> 00:28:48,309 ‫درمانت چطور پیش میره؟ 327 00:28:49,394 --> 00:28:52,355 ‫با زبون بی زبونی داری می‌پرسی ‫هنوز بخشیدمت یا نه؟ 328 00:28:55,650 --> 00:28:57,694 ‫حالت خوبه، نه؟ 329 00:28:58,820 --> 00:28:59,988 ‫خیلی پیشرفت کردی. 330 00:29:00,905 --> 00:29:02,240 ‫بهت افتخار می‌کنم. 331 00:29:03,825 --> 00:29:06,119 ‫داری خودت رو متقاعد می‌کنی یا من؟ 332 00:29:06,202 --> 00:29:08,830 ‫دارم سعی می‌کنم دو کلمه با پسرم صحبت کنم. 333 00:29:12,208 --> 00:29:13,501 ‫باید صحبت کنیم. 334 00:29:13,585 --> 00:29:15,211 ‫صحبت‌هامون که هیچوقت نتیجه‌ای ندارن... 335 00:29:15,295 --> 00:29:17,922 ‫شایدم باید از نگهبان بخوایم بیاد و ‫بین ما قضاوت کنه. 336 00:29:22,051 --> 00:29:25,430 ‫باید درمورد اون...یاقوت سرخ صحبت کنیم. 337 00:29:31,812 --> 00:29:33,312 ‫[هــابیل] 338 00:29:48,661 --> 00:29:51,456 ‫سلام اروینگ..منظورم گُلدی بود. 339 00:29:52,832 --> 00:29:54,709 ‫باید به‌خاطر قابیل صدات کنم گُلدی، 340 00:29:55,335 --> 00:29:58,087 ‫اما گوشه قلبم، برای من ‫همیشه اسمت اروینگه. 341 00:29:59,714 --> 00:30:01,299 ‫دست خودش نیست، تقصیری نداره. 342 00:30:01,382 --> 00:30:04,344 ‫همچین آدمیه، ما همچین آدمایی هستیم... 343 00:30:04,928 --> 00:30:06,971 ‫اولین قاتل و اولین قربانی... 344 00:30:07,055 --> 00:30:08,348 ‫داستانِ ما اینطوریه. 345 00:30:10,016 --> 00:30:11,684 ‫اصلاً می‌دونی از چه داستانی حرف می‌زنم؟ 346 00:30:12,435 --> 00:30:13,561 ‫می‌خوای برات تعریف کنم؟ 347 00:30:15,396 --> 00:30:16,606 ‫اما یه رازه! 348 00:30:18,817 --> 00:30:23,363 ‫این داستانِ دوتا برادره که خیلی خیلی خیلی ‫هم رو دوست داشتن. 349 00:30:23,988 --> 00:30:25,907 ‫و خیلی خیلی با هم خوب بودن. 350 00:30:25,990 --> 00:30:27,075 ‫مهربون و بدون هیچ مشکلی. 351 00:30:27,158 --> 00:30:28,868 ‫برای هم برادرهای واقعی بودن... 352 00:30:30,537 --> 00:30:34,249 ‫و برادر بزرگ داستان هیچوقت برادر کوچیکه ‫رو اذیت نمی‌کرد. 353 00:30:36,417 --> 00:30:40,129 ‫جدا از هم زندگی نمی‌کردن، هردوشون پیش هم ‫توی یه خونه بودن. 354 00:30:45,718 --> 00:30:48,930 ‫و...خوشبخت بودن. 355 00:30:51,891 --> 00:30:55,395 ‫راستش من اصلاً از هربار کشته شدن ناراحت نمیشم؛ ‫چون این کار قابیل رو خوشحال می‌کنه. 356 00:30:55,979 --> 00:30:58,940 ‫بلاخره ما برادریم دیگه... ‫منم برادر کوچیکه! 357 00:31:00,525 --> 00:31:01,525 ‫پس بیخیالش... 358 00:31:02,151 --> 00:31:03,862 ‫بیا بریم به قابیل صبح‌بخیر بگیم. 359 00:31:05,280 --> 00:31:06,406 ‫نگران من نباش... 360 00:31:06,948 --> 00:31:09,075 ‫معمولاً هیچوقت قبل از ناهار من رو نمی‌کشه. 361 00:31:09,784 --> 00:31:11,661 ‫صبح‌ها زیاد حوصله نداره. 362 00:31:11,744 --> 00:31:13,955 ‫مثل من یا ظاهراً تو. 363 00:31:14,581 --> 00:31:16,833 ‫می‌شه بپرسم دارین کجا می‌رین قربان؟ 364 00:31:16,916 --> 00:31:17,959 ‫لندن. 365 00:31:18,042 --> 00:31:20,420 ‫شما 100 سال گذشته رو اینجا بودین؟ 366 00:31:21,754 --> 00:31:24,048 ‫ببخشید، چرا لندن؟ 367 00:31:24,132 --> 00:31:26,009 ‫شن‌ام اونجا فروخته شده. 368 00:31:27,594 --> 00:31:31,055 ‫وقتی شن رو پس گرفتم، ‫می‌رم سراغ کلاه‌خود. 369 00:31:32,682 --> 00:31:33,682 ‫درون جهنم. 370 00:31:34,976 --> 00:31:35,976 ‫خدای من... 371 00:31:38,021 --> 00:31:41,190 ‫پس قبل از اینکه بری یه لطفی می‌کنی؟ 372 00:31:41,983 --> 00:31:43,735 ‫یک کلاغ با خودت ببر. 373 00:31:45,570 --> 00:31:46,738 ‫ممکن نیست. 374 00:31:47,363 --> 00:31:48,781 ‫حداقل به‌خاطر من! 375 00:31:49,741 --> 00:31:52,410 ‫کلاغ‌ها می‌تونن بین دنیاها سفر کنن، 376 00:31:52,493 --> 00:31:54,746 ‫- خبر بیارن و ببرن. ‫- نیازی به مراقب ندارم. 377 00:31:57,248 --> 00:31:58,917 ‫من رویا از خاندان جاودان هستم. 378 00:31:59,500 --> 00:32:02,128 ‫اره و رویا از خاندان جاودان همیشه یک کلاغ همراشه. 379 00:32:03,212 --> 00:32:04,631 ‫جسامی اولین و آخرین کلاغم بود. 380 00:32:08,176 --> 00:32:10,929 ‫اگه این دختره کنستانین کسی ‫ شبیه به جَدش باشه، 381 00:32:11,012 --> 00:32:12,722 ‫زبون هم رو می‌فهمیم. 382 00:32:14,682 --> 00:32:16,309 ‫اون یه انسانه. 383 00:32:20,605 --> 00:32:22,482 ‫رودریک برجز هم انسان بود. 384 00:32:32,325 --> 00:32:34,077 ‫چه مشکلی ممکنه پیش بیاد... 385 00:32:36,830 --> 00:32:44,830 ‫ تـرجمه از «آیــــدا و صـادق هاشمی» ‫ ::. Ayda.NDR & thegreatssh .:: 386 00:33:00,812 --> 00:33:03,898 ‫خدایا! برگشتی... 387 00:33:03,982 --> 00:33:06,985 ‫درست سروقت! اربابت حسابی خوشحال می‌شه. 388 00:33:08,152 --> 00:33:09,320 ‫رویا کجاست؟ 389 00:33:09,404 --> 00:33:12,490 ‫رفت، دوباره.. پیش پای تو. 390 00:33:12,573 --> 00:33:16,411 ‫داره دنبال وسایل‌هاش می‌گرده نه؟ 391 00:33:16,494 --> 00:33:17,745 ‫بزودی برمی‌گرده. 392 00:33:18,997 --> 00:33:21,207 ‫خب پس بهتره منم برم. 393 00:33:21,290 --> 00:33:22,500 ‫کجا میری؟ 394 00:33:22,583 --> 00:33:24,002 ‫به دنیای بیداری برمی‌گردم. 395 00:33:25,003 --> 00:33:27,547 ‫دنیای آزادی! ‫ بهت پیشنهاد می‌کنم یه سری بزنی. 396 00:33:27,630 --> 00:33:30,675 ‫رویا و کابوس ها به دنیای بیداری تعلق ندارن. 397 00:33:30,758 --> 00:33:32,301 ‫اع؟ ولی به منکه خوب می‌سازه. 398 00:33:32,385 --> 00:33:34,095 ‫پس وفاداریت به خالقت کجا رفته؟ 399 00:33:34,178 --> 00:33:37,348 ‫چرا باید وفادار باشم؟ ‫ خودش به‌هیچکس وفادار نیست. 400 00:33:37,432 --> 00:33:39,100 ‫اشتباه برداشت می‌کنی، کرنتیان. 401 00:33:39,183 --> 00:33:41,102 ‫من همونطوری که هست ‫ازش برداشت کردم. 402 00:33:42,437 --> 00:33:46,065 ‫من و تو به تخم‌ش نیستیم. 403 00:33:46,733 --> 00:33:48,359 ‫فقط به خودش اهمیت می‌ده 404 00:33:48,943 --> 00:33:50,403 ‫به پادشاهی‌اش. 405 00:33:51,654 --> 00:33:52,864 همه‌ش مال خودش. 406 00:33:54,282 --> 00:33:57,660 ‫چون دارم می‌رم و قرار هم نیست برگردم. 407 00:33:57,744 --> 00:33:59,871 ‫میاد سراغت! 408 00:33:59,954 --> 00:34:03,875 ‫خب اگه اونم بیاد این سمت، ‫قول میدم هیچوقت برنمی‌گرده. 409 00:34:08,046 --> 00:34:09,505 اون عوض نمی‌شه. 410 00:34:11,340 --> 00:34:12,967 ‫نجاتشم نمی‌تونی بدی! 411 00:34:13,426 --> 00:34:14,426 ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز .:: DigiMoviez.Com ::.