1 00:00:14,815 --> 00:00:16,275 ‫اون رفته 2 00:00:16,358 --> 00:00:18,569 ‫- اون مارو ترک کرد ‫- میخوای در این مورد بیشتر توضیح بدی ؟ 3 00:00:18,652 --> 00:00:20,446 ‫مادر "ای" 4 00:00:20,529 --> 00:00:23,615 ‫زمانی که وقت رفتنم باشه ، خواهم رفت 5 00:00:28,079 --> 00:00:31,090 ‫امشب در خونه‌ی مادر"ای" ‫یه شب‌زنده‌داری خواهد بود 6 00:00:31,165 --> 00:00:34,638 ‫- چرا فقط کمیته رو بکشیم ... ‫- وقتی میتونیم همه رو بکشیم 7 00:00:34,710 --> 00:00:35,910 ‫یه تأسیساتِ نظامی وجود داره 8 00:00:35,912 --> 00:00:38,538 ‫میخوام که تو به اونجا بری و برای من ... 9 00:00:38,547 --> 00:00:41,383 ‫آتش رو بیاری 10 00:00:44,261 --> 00:00:47,139 ‫- زندگی من ، برای تو ‫- "هرولد" 11 00:00:47,223 --> 00:00:49,809 ‫لعنت ، این چیه ؟ ‫اینجا چه خبره ؟ 12 00:00:49,892 --> 00:00:52,103 ‫قرار نبود اینو ببینی ، متاسفم 13 00:00:52,186 --> 00:00:55,648 ‫نه ، نه ، "هرولد" ‫نه ، نه ، نه ، نه ، نه 14 00:00:55,731 --> 00:00:57,650 ‫پیداش کردیم "استو" ، ‫مادر "ای"رو پیدا کردیم 15 00:00:57,733 --> 00:00:59,652 ‫پیداش کردن 16 00:00:59,735 --> 00:01:00,653 ‫خیلی خوب ، ببریدش به درمانگاه 17 00:01:00,736 --> 00:01:02,154 ‫اونجا میبینیمتون ، اونجا میبینیمتون 18 00:01:02,238 --> 00:01:04,990 ‫این "هرولد امری لادر" ‫هست که صحبت میکنه 19 00:01:05,074 --> 00:01:08,202 ‫من این کارو با اراده‌ی خودم و آزادانه انجام میدم 20 00:03:04,526 --> 00:03:07,321 ‫متشکرم 21 00:03:37,016 --> 00:03:41,322 ‫«بررسی مدار» ‫«تشعشع بر ساعت» 22 00:03:53,794 --> 00:04:02,361 ‫ترجمه و زيرنويس : Bahador.Kazemian ‫Bahador_1470@Yahoo. Com 23 00:04:03,794 --> 00:04:06,572 ‫Instagram : Bahador.Kazemian ‫Telegram : Bahador_Kazemian 24 00:04:07,715 --> 00:04:10,968 ‫این "هرولد امری لادر" ‫هست که صحبت میکنه 25 00:04:13,387 --> 00:04:16,265 ‫من این کارو با اراده‌ی خودم و آزادانه انجام میدم 26 00:04:47,129 --> 00:04:50,799 ‫مخابره‌ی سیگنال ، مخابره‌ی سیگنال ، ‫این یه "پیام دریافت شد"ـه بزرگه رفیق خوب 27 00:04:52,092 --> 00:04:53,844 ‫تمام و قطع ارتباط 28 00:05:04,521 --> 00:05:05,981 ‫"هرولد" ... 29 00:05:06,065 --> 00:05:08,817 ‫- ما انجامِش دادیم ‫- نه ، اون تموم شد 30 00:05:08,901 --> 00:05:10,903 ‫ما دیگه به هم دست نمیزنیم 31 00:05:10,986 --> 00:05:14,365 ‫این باعث شد "فلگ" به ‫چیزی که میخواست برسه 32 00:05:14,448 --> 00:05:16,700 ‫دیگه کمیته‌ی منطقه‌ی آزادی نیست 33 00:05:18,535 --> 00:05:22,039 ‫خیلی زود دیگه اصلاً هیچ ‫منطقه‌یِ آزادی وجود نخواهد داشت 34 00:05:33,342 --> 00:05:35,260 ‫اون به من زنی خواهد داد که ... 35 00:05:35,344 --> 00:05:39,390 ‫باعث میشه تو شبیه گونیِ ‫سیب زمینی به نظر بیای "ندین" 36 00:05:42,142 --> 00:05:44,019 ‫اونوقت تو ... 37 00:05:45,020 --> 00:05:47,064 ‫تو اون گیرت میاد 38 00:05:49,525 --> 00:05:52,778 ‫روزهای خوشی ، درسته ؟ 39 00:05:52,781 --> 00:05:55,316 ‫اگر من در موقعیتِ تو بودم ... 40 00:05:55,322 --> 00:05:57,349 ‫خیلی مضطرب و نگران میبودم 41 00:06:01,286 --> 00:06:03,414 ‫زود باش "ندین" 42 00:06:03,497 --> 00:06:06,792 ‫میخوام تا خورشید طلوع ‫میکنه 160 کیلومتری بریم 43 00:06:56,049 --> 00:06:57,634 ‫هی 44 00:07:04,099 --> 00:07:06,226 ‫حال "فرنی" چطوره ؟ 45 00:07:08,729 --> 00:07:11,482 ‫خوبه 46 00:07:11,565 --> 00:07:13,817 ‫یه کم آسیب دیده 47 00:07:13,901 --> 00:07:15,903 ‫و بچه ؟ 48 00:07:15,986 --> 00:07:17,696 ‫بچه خوبه 49 00:07:17,779 --> 00:07:19,907 ‫تا جایی که اونها میتونن ‫بگن همه چی خوبه 50 00:07:22,576 --> 00:07:24,495 ‫و تو اینجا هستی ... 51 00:07:24,578 --> 00:07:26,497 ‫که یعنی آتیش‌ها خاموش شدن 52 00:07:26,580 --> 00:07:28,040 ‫آره ، ما... اوه ... 53 00:07:28,123 --> 00:07:32,544 ‫چند نقطه داغ(خطرناک) باقی مونده ، ‫امّا از گسترش جلوگیری کردیم 54 00:07:32,628 --> 00:07:33,670 ‫خوبه 55 00:07:33,754 --> 00:07:35,756 ‫"هرولد" همه‌ی این کارهارو کرده ؟ 56 00:07:37,841 --> 00:07:40,344 ‫بستگی داره که منظورت چیه "لری" 57 00:07:41,345 --> 00:07:42,513 ‫آره 58 00:07:42,596 --> 00:07:44,223 ‫"هرولد" اون بمب رو ساخته 59 00:07:44,306 --> 00:07:45,891 ‫درسته ، امّا اون ... 60 00:07:45,974 --> 00:07:49,228 ‫اون کسی نیست که... اونو واردِ خونه کرده 61 00:07:51,104 --> 00:07:52,773 ‫"ندین" ؟ 62 00:07:55,817 --> 00:07:57,861 ‫لعنت مرد 63 00:07:58,820 --> 00:08:02,127 ‫و من فکر میکردم ترکِ ‫مواد حسِ مزخرفی داشت 64 00:08:06,578 --> 00:08:09,373 ‫تو فکر میکنی ... 65 00:08:09,456 --> 00:08:12,292 ‫فکر میکنی از "نیک" چیزی ‫برای دفن کردن باقی مونده ؟ 66 00:08:12,376 --> 00:08:15,128 ‫منظورم اینه که ، ما بلاخره باید ‫یه چیزی رو دفن کنیم ، درسته ؟ 67 00:08:17,172 --> 00:08:19,258 ‫ما چیزی رو دفن خواهیم کرد 68 00:08:21,176 --> 00:08:23,345 ‫اون سوگلیِ مادر بود 69 00:08:23,428 --> 00:08:27,599 ‫اگر مادر بیدار نشه ، هیچوقت ‫لازم نمیشه که بدونه 70 00:08:27,683 --> 00:08:30,060 ‫ممکنه این یه نعمت باشه 71 00:08:45,826 --> 00:08:47,202 ‫"ری" 72 00:08:49,871 --> 00:08:51,290 ‫مادر 73 00:08:51,373 --> 00:08:53,625 ‫میخوام که همه رو بیاری اینجا 74 00:08:53,709 --> 00:08:56,420 ‫همین الان 75 00:08:56,503 --> 00:08:58,714 ‫"ری" ؟ 76 00:09:05,554 --> 00:09:07,389 ‫"فرنی" ؟ 77 00:09:07,472 --> 00:09:09,266 ‫هی "فرنی" ؟ 78 00:09:09,349 --> 00:09:10,642 ‫"فرنی" ؟ 79 00:09:12,019 --> 00:09:13,812 ‫مادر "ابیگیل" بیدار شده 80 00:09:13,895 --> 00:09:16,356 ‫- واقعاً ؟ ‫- آره ، میخواد بریم پیشش 81 00:09:16,440 --> 00:09:19,860 ‫- کمک کن بلند بشم ‫- صبر کن ، آهسته ، آهسته ، آروم ، راحت 82 00:09:23,905 --> 00:09:25,991 ‫بیاید نزدیکتر 83 00:09:27,034 --> 00:09:28,827 ‫همه 84 00:09:34,249 --> 00:09:37,669 ‫من گناه کردم 85 00:09:37,753 --> 00:09:40,047 ‫من بسیار گناه کرده‌ام 86 00:09:40,130 --> 00:09:42,799 ‫من با غرور گناه کردم 87 00:09:42,883 --> 00:09:44,676 ‫فراموش کردم ... 88 00:09:44,760 --> 00:09:48,013 ‫من اونی نبودم که سفالگرِه ... 89 00:09:48,096 --> 00:09:50,098 ‫بلکه خاکِ رُس بودم 90 00:09:52,893 --> 00:09:55,354 ‫فکر کردم "نیک" ... 91 00:09:55,437 --> 00:09:58,440 ‫کسیه که باید شمارو رهبری(هدایت) کنه 92 00:09:59,775 --> 00:10:04,112 ‫اما خداوند صلاح دید که ‫"نیک"رو به خونه‌ی خودش ببره 93 00:10:07,115 --> 00:10:09,826 ‫و این یعنی ... 94 00:10:09,910 --> 00:10:13,163 ‫که اون تویی "استو ردمن" ... 95 00:10:13,246 --> 00:10:15,832 ‫کسی که حالا باید رهبری کنه 96 00:10:18,669 --> 00:10:20,379 ‫به کجا هدایت‌ِمون کنه ؟ 97 00:10:20,462 --> 00:10:23,215 ‫غرب 98 00:10:23,298 --> 00:10:26,593 ‫به سنگرِ "مرد تاریکی" 99 00:10:28,470 --> 00:10:32,265 ‫امروز باید حرکت کنید ... 100 00:10:32,349 --> 00:10:34,267 ‫پیاده 101 00:10:34,351 --> 00:10:37,729 ‫هیچ غذایی نباید ببرید ... 102 00:10:37,813 --> 00:10:39,690 ‫و نه آبی 103 00:10:39,773 --> 00:10:42,567 ‫فقط لباس هایی که نیاز دارید 104 00:10:42,651 --> 00:10:44,736 ‫یکی از شما ... 105 00:10:44,820 --> 00:10:48,073 ‫پایان این سفر را نخواهد دید 106 00:10:48,156 --> 00:10:50,575 ‫اما خدا صلاح ندونسته ... 107 00:10:50,659 --> 00:10:54,338 ‫تا به من نشان بده چه کسی خواهد افتاد ‫(سقوط میکنه) 108 00:10:55,747 --> 00:10:57,833 ‫و تو "فرنی" ... 109 00:10:57,916 --> 00:11:00,585 ‫نباید بری 110 00:11:02,879 --> 00:11:05,882 ‫روزهای تلخی در پیشِه ... 111 00:11:05,966 --> 00:11:07,592 ‫مرگ و وحشت 112 00:11:07,676 --> 00:11:11,304 ‫خیانت و اشک 113 00:11:11,388 --> 00:11:14,725 ‫و همه‌ی شما از اونها زنده عبور نخواهید کرد 114 00:11:14,808 --> 00:11:17,602 ‫"مرد تاریکی" هر روز قویتر میشه ... 115 00:11:17,686 --> 00:11:21,398 ‫و میدونم که شما میتونید احساسِش کنید 116 00:11:21,481 --> 00:11:23,442 ‫و به زودی اون خواهد اومد ... 117 00:11:23,525 --> 00:11:27,946 ‫که همه کسانی که در برابر ‫اون ایستاده‌اَن رو نابود کنه 118 00:11:28,029 --> 00:11:29,990 ‫پادشاهی اون در غربِه ... 119 00:11:30,073 --> 00:11:33,410 ‫و اونجا جاییِه که شما باید برید ... 120 00:11:33,493 --> 00:11:36,705 ‫و ایستادگی کنید 121 00:11:36,788 --> 00:11:38,206 ‫این ... 122 00:11:38,290 --> 00:11:40,125 ‫چیزیه که خدا از شما میخواد 123 00:12:53,406 --> 00:12:54,741 ‫آروم‌تر برو 124 00:12:57,452 --> 00:12:59,204 ‫"ندین" 125 00:13:28,358 --> 00:13:30,443 ‫"ندین" 126 00:13:30,527 --> 00:13:33,738 ‫"ندین" ، ​​طناب رو از ‫کیفِ زینِ موتورم بیار 127 00:13:36,658 --> 00:13:38,577 ‫"ندین" 128 00:13:38,660 --> 00:13:41,746 ‫پام شکسته ، گیر کردم 129 00:13:41,830 --> 00:13:45,120 ‫من... برای از اینجا بیرون ‫اومدن به کمکت نیاز دارم 130 00:13:45,125 --> 00:13:48,295 ‫طناب... طناب لعنتی رو ‫بیار محض رضای خدا 131 00:13:48,378 --> 00:13:50,672 ‫اینجوری بهتره "هرولد" 132 00:13:52,382 --> 00:13:53,758 ‫اینو میفهمی ، مگه نه ؟ 133 00:13:53,842 --> 00:13:55,886 ‫بهتره ؟ 134 00:13:57,137 --> 00:13:59,764 ‫در مورد چه مزخرفی صحبت میکنی ؟ 135 00:13:59,848 --> 00:14:01,933 ‫اون هیچوقت نمیذاشت زنده بمونی 136 00:14:02,017 --> 00:14:03,935 ‫اون به من نیاز داره ... 137 00:14:04,019 --> 00:14:06,021 ‫و من به اون نیاز دارم 138 00:14:07,939 --> 00:14:09,983 ‫تو هیچوقت قرار نبود ‫که بخشی از اون ماجرا باشی 139 00:14:15,363 --> 00:14:17,282 ‫متاسفم "هرولد" 140 00:14:17,365 --> 00:14:19,576 ‫واقعاً هستم 141 00:14:20,535 --> 00:14:23,747 ‫میتونی سریع تمومِش کنی ، میدونی که ... 142 00:14:23,830 --> 00:14:26,082 ‫اگر شجاع باشی 143 00:14:26,166 --> 00:14:29,336 ‫فکر نمیکنی من جرأتِش رو داشته باشم ؟ 144 00:14:31,546 --> 00:14:35,091 ‫تیرم بهت خورد هرزه‌یِ کج و کوله ؟ 145 00:14:44,392 --> 00:14:47,228 ‫"ندین" 146 00:14:47,312 --> 00:14:49,689 ‫خدا لعنتِت کنه 147 00:14:49,773 --> 00:14:53,234 ‫هرزه 148 00:15:10,043 --> 00:15:13,004 ‫چه مدت طول میکشه ‫تا به اونجا برسین ؟ 149 00:15:15,548 --> 00:15:17,550 ‫پیاده ؟ 150 00:15:21,471 --> 00:15:24,057 ‫نمیدونم ، گفتنش سخته 151 00:15:26,101 --> 00:15:29,521 ‫"گلن" دقیقاً تو دهه‌یِ 20 سالگیش نیست و ... 152 00:15:31,439 --> 00:15:34,905 ‫و اگر موضوع این باشه من و ‫"ری" هم همین شرایط رو داریم 153 00:15:38,279 --> 00:15:40,699 ‫به این نتیجه رسیدم اگر ما ... 154 00:15:40,782 --> 00:15:44,536 ‫به طور متوسط ​​حدود 40 ‫تا 50 کیلومتر در روز بریم ... 155 00:15:45,620 --> 00:15:50,760 ‫احتمالاً تا پایان ماهِ... ‫"فوریه" به "وگاس" میرسیم 156 00:15:52,335 --> 00:15:55,088 ‫این حدود یه هفته قبل ‫از زمانِ تولد بچه میشه 157 00:15:56,631 --> 00:15:57,716 ‫آره 158 00:15:58,758 --> 00:16:00,844 ‫بله ، درست حدود همون زمانها 159 00:16:10,603 --> 00:16:13,189 ‫فکر میکنی مادر از طرف خدا حرف زد ؟ 160 00:16:16,609 --> 00:16:18,611 ‫نمیدونم 161 00:16:20,989 --> 00:16:24,242 ‫تنها چیزی که میدونم اینه که ما ‫خوابش رو دیدیم و اون واقعی بود 162 00:16:24,325 --> 00:16:26,995 ‫فکر کنم کرد 163 00:16:29,664 --> 00:16:32,125 ‫از طرف خدا صحبت کرد 164 00:16:32,551 --> 00:16:36,254 ‫فکر میکنم همه‌ی ما فقط مهره‌هایی ‫برای بازی شدن توسطِ اون(خدا) هستیم 165 00:16:36,337 --> 00:16:38,089 ‫و آدمهایِ در "وگاس" ... 166 00:16:38,173 --> 00:16:41,259 ‫مهره‌هایِ طرفِ دیگه برای بازی هستن 167 00:16:41,342 --> 00:16:43,511 ‫مثل "هرولد" 168 00:16:46,347 --> 00:16:48,600 ‫تو سعی کردی به من هشدار بدی 169 00:16:49,684 --> 00:16:52,145 ‫من گوش نکردم ، مگه نه ؟ 170 00:16:52,228 --> 00:16:56,649 ‫اگر گوش میدادم خیلی آدمِ ‫بی گناه امروز هنوز زنده بودن 171 00:17:01,154 --> 00:17:02,655 ‫"نیک" 172 00:17:06,743 --> 00:17:09,788 ‫مادر "ابیگیل" هیچوقت به "هرولد" اشاره‌ای نکرد 173 00:17:12,749 --> 00:17:15,376 ‫نه ، نکرد 174 00:17:17,545 --> 00:17:19,839 ‫فکر میکنی اون به "وگاس" میره ؟ 175 00:17:19,923 --> 00:17:22,592 ‫فکر میکنم این تنها چیزیه ‫که با عقل جور در میاد 176 00:17:25,345 --> 00:17:27,722 ‫اونها باید برن و جایزه‌شون رو بگیرن 177 00:17:32,393 --> 00:17:37,349 ‫اجرایِ عدالت در مورد "هرولد" ‫بخشی از مأموریتِ تو نیست 178 00:17:41,486 --> 00:17:43,863 ‫امّا به هر حال این کارو میکنی 179 00:17:43,947 --> 00:17:46,491 ‫اگر بتونم آره 180 00:17:51,913 --> 00:17:53,998 ‫و تو نمیخوای که این کارو بکنم ؟ 181 00:17:55,041 --> 00:17:58,169 ‫تنها چیزی که میخوام اینه ‫که تو سالم به خونه برگردی ... 182 00:17:58,253 --> 00:18:01,131 ‫که ما بتونیم این بچه رو با هم بزرگ کنیم 183 00:18:49,637 --> 00:18:52,015 ‫قسم بخور که برمیگردی 184 00:18:56,686 --> 00:19:01,064 ‫- فرنی ، چجوری میتونم ... ‫- نمیشه که همه چیز دستِ خدا باشه 185 00:19:03,026 --> 00:19:05,069 ‫همه چیز نه 186 00:19:08,823 --> 00:19:10,825 ‫قسم بخور 187 00:19:16,206 --> 00:19:18,499 ‫قسم میخورم که سعیم رو میکنم 188 00:19:31,012 --> 00:19:33,640 ‫هی ، من نیاز دارم که برای من ‫از این مراقب کنی مرد کوچک 189 00:19:33,723 --> 00:19:35,794 ‫وقتی که برگردم بهش نیاز داریم 190 00:19:47,153 --> 00:19:51,199 ‫خیلی خوب پس ، من... ‫ام... به زودی میبینمت 191 00:20:15,265 --> 00:20:17,308 ‫مراقب خودت باش 192 00:20:29,696 --> 00:20:32,031 ‫هی 193 00:20:32,115 --> 00:20:33,908 ‫گفت : "چیزی جز لباسهایی که نیاز دارید نبرید" 194 00:20:33,992 --> 00:20:37,203 ‫میدونم ، میدونم ، این ‫برای من نیست ، برای اونه 195 00:20:37,287 --> 00:20:38,997 ‫چرا ؟ 196 00:20:39,080 --> 00:20:43,543 ‫فکر کردم که برای آیندِگان ‫باید این لحظه‌رو ثبت کنیم 197 00:20:43,626 --> 00:20:45,670 ‫مگه نه ؟ 198 00:20:45,753 --> 00:20:47,005 ‫خیلی خب ، به خط بشید 199 00:20:47,088 --> 00:20:48,214 ‫- باشه ‫- باشه 200 00:20:48,298 --> 00:20:50,008 ‫- "کوجک" ، بیا ‫- بیا "جو" 201 00:20:50,091 --> 00:20:51,509 ‫- یه عکس کوچولو با هم بگیریم ‫- اوه باشه 202 00:20:51,592 --> 00:20:52,802 ‫- تو هم میری تو عکس "کوجک" ؟ ‫- بیا اینجا 203 00:20:52,885 --> 00:20:54,262 ‫بیا اینجا 204 00:20:56,264 --> 00:20:58,308 ‫یه کم نزدیکتر بشین 205 00:21:21,998 --> 00:21:24,876 ‫خب ، کسی به این فکر کرده که ‫چجوری آب باید به دست بیاریم ؟ 206 00:21:24,959 --> 00:21:26,252 ‫با توجه به اینکه روزانه هر کدوم از ما ... 207 00:21:26,336 --> 00:21:28,338 ‫به یه چیزی حدود 4.5 لیتر ‫آب یا همین حدودا نیاز داریم ؟ 208 00:21:28,421 --> 00:21:30,882 ‫"لری" ، ما بیشتر از 1250 ‫کیلومتر راه در پیش داریم 209 00:21:30,965 --> 00:21:33,384 ‫اگر شروع به پرسیدن سوالات منطقی بزرگ کنی ... 210 00:21:33,468 --> 00:21:34,761 ‫ما هرگز نمیتونیم برسیم 211 00:21:34,844 --> 00:21:35,803 ‫آره "لری" ، سوال بعدی چیه ؟ 212 00:21:35,887 --> 00:21:37,722 ‫میخوای بپرسی که چرا ‫با ماشین به "وگاس" نمیریم ؟ 213 00:21:37,805 --> 00:21:40,058 ‫مادر گفت هیچی نبرید ، پیاده برید 214 00:21:40,141 --> 00:21:41,184 ‫من با حرفِ مادر مشکلی ندارم 215 00:21:41,267 --> 00:21:43,811 ‫فقط دارم به این فکر میکنم که ‫کسی اینجا برنامه ای داره یا نه ؟ 216 00:21:43,895 --> 00:21:45,063 ‫خب ، برنامه میخوای ؟ برنامه اینه 217 00:21:45,146 --> 00:21:46,522 ‫به شهر بعدی میرسیم ... 218 00:21:46,606 --> 00:21:48,524 ‫یه فروشگاه مواد غذایی ‫پیدا میکنیم ، ذخیره میکنیم ... 219 00:21:48,608 --> 00:21:51,250 ‫و امیدوار خواهیم بود که بتونیم به اندازه کافی ‫که بتونه مارو تا شهر بعدی برسونه حمل کنیم 220 00:21:51,319 --> 00:21:55,300 ‫خب ، حتی قبل ازینکه بتونیم به ایالت "نوادا" ‫برسیم باید از سراسرِ ایالت "یوتا" عبور کنیم ؟ 221 00:21:55,323 --> 00:21:56,616 ‫آخرین بار که بررسی کردم همینجوری بود 222 00:21:56,699 --> 00:21:57,909 ‫من "یوتا"رو گشتم 223 00:21:57,992 --> 00:22:02,288 ‫چیزی که یادم میاد اینه که اونجا ‫مقادیرِ زیادی... از هیچی هست 224 00:22:02,372 --> 00:22:05,124 ‫خب ، اونجا نهر و دریاچه ‫و از این چیزها وجود داره 225 00:22:05,208 --> 00:22:06,584 ‫آره ، درسته ، اما میتونین تشخیص بدین ... 226 00:22:06,667 --> 00:22:10,878 ‫کدومِ‌شون باعث نمیشن "ژیاردیا" بگیریم ؟ ‫[انگلی که سبب بیماری روده‌ای و اسهال میشود] 227 00:22:11,881 --> 00:22:13,716 ‫چیه ؟ 228 00:22:13,800 --> 00:22:17,428 ‫فکر کردین که دخترِ سرخ‌پوست باید ‫راهِ و چاه زندگی در طبیعت رو بدونه ... 229 00:22:17,512 --> 00:22:21,505 ‫حداقل به مقدار کافی برای آب پیدا کردن تا ‫از زیادی مدفوع کردن به خاطر اسهال نَمیرین ؟ 230 00:22:21,516 --> 00:22:24,811 ‫- خب ، میتونی ؟ ‫- خب ، بلدی ؟ آره 231 00:22:25,853 --> 00:22:28,106 ‫البته 232 00:23:46,934 --> 00:23:50,716 ‫دوباره بهم بگو چرا اجازه داریم ‫مواد غذایی برداریم امّا اسلحه نه 233 00:23:50,730 --> 00:23:53,316 ‫به همون دلیل که اجازه داشتیم کوله پشتی برداریم 234 00:23:53,399 --> 00:23:56,194 ‫"قدرت در خودِ کتاب نیست ... 235 00:23:56,277 --> 00:23:58,696 ‫بلکه در تفسیرِ اونِه" 236 00:23:58,779 --> 00:24:00,364 ‫خبر خوب یا خبر بد 237 00:24:00,448 --> 00:24:02,492 ‫خب ، خبر خوب اینه که ... 238 00:24:02,575 --> 00:24:04,535 ‫فکر میکنم حدود 150 کیلومتر رو طی کردیم 239 00:24:04,619 --> 00:24:09,707 ‫خبر بد اینه که تا رسیدن به "وگاس" ‫حدود 1100 کیلومتر فاصله داریم 240 00:24:09,790 --> 00:24:11,209 ‫لعنت ، هر چی بیشتر طول بکشه بهتر ... 241 00:24:11,292 --> 00:24:12,835 ‫چون میدونید که اون یارو ... 242 00:24:12,919 --> 00:24:15,213 ‫وقتی به اونجا برسیم همه‌مون رو ‫به هر حال از بین میبره 243 00:24:15,296 --> 00:24:17,381 ‫- هی ‫- نه 244 00:24:17,465 --> 00:24:19,550 ‫مادر "ابیگیل" هیچوقت مارو جایی ‫نمیفرسته که به قتل برسیم 245 00:24:19,634 --> 00:24:21,385 ‫اون گفت که از نتیجه‌ی کار اطلاعی نداره 246 00:24:21,469 --> 00:24:25,556 ‫خب ، اون همچنین گفت ممکنه این ‫همون چیزی باشه که خدا برای ما میخواد 247 00:24:25,640 --> 00:24:28,559 ‫اوه صبر کن ، نگو... نگو که ... 248 00:24:28,643 --> 00:24:31,521 ‫آشکارترین بی‌دین در جهان یهویی دین پیدا کرده 249 00:24:31,604 --> 00:24:34,732 ‫اوه ، همسرم میگفت : ‫"هیچ تفاوتی بین ... 250 00:24:34,735 --> 00:24:37,311 ‫اعتقاد داشتن به چیزی که هیچ ‫مدرکی برای اون وجود نداره ... 251 00:24:37,318 --> 00:24:43,251 ‫و امتناع از اعتقاد به چیزی که شواهدِ ‫بیش از حدّی برای اون هست وجود نداره" 252 00:24:43,324 --> 00:24:45,660 ‫من هیچ ایده‌ای ندارم که ‫خدایی وجود داره یا نه ... 253 00:24:45,743 --> 00:24:47,912 ‫یا اینکه اون از طریق ‫مادر "ای" صحبت میکرد ... 254 00:24:47,995 --> 00:24:50,581 ‫امّا ما الان سوارِ این قطار هستیم ... 255 00:24:50,665 --> 00:24:53,417 ‫تا انتهای مسیر 256 00:24:53,501 --> 00:24:55,962 ‫گمون کنم این در موردِ همه‌مون صِدق میکنه 257 00:28:34,555 --> 00:28:37,141 ‫چه احساسی دارین ؟ ‫آماده‌یِ استراحت هستین ؟ 258 00:28:37,224 --> 00:28:39,602 ‫آره ، میتونیم اونجا اون گوشه اردو بزنیم 259 00:28:39,685 --> 00:28:41,437 ‫خوب به نظر میاد 260 00:28:41,520 --> 00:28:45,194 ‫اردو زدن زیرِ لاشخورهایی که دارن ‫میچرخن بدشانسی حساب نمیشه ؟ 261 00:28:45,232 --> 00:28:49,111 ‫فکر میکنم ما از حدّی که به شانس ‫ربط داره دیگه گذشتیم "لری" 262 00:28:49,195 --> 00:28:51,655 ‫ما الان در سرزمینِ "فلگ" هستیم 263 00:28:51,739 --> 00:28:53,699 ‫احساسش میکنین ؟ 264 00:28:53,783 --> 00:28:55,951 ‫آره ، من حِسِش میکنم 265 00:28:56,035 --> 00:28:58,537 ‫به نظر میرسه اونها یه چیز بزرگی دارن 266 00:29:00,623 --> 00:29:02,833 ‫بچه‌ها ، بهم بگین که اون موتورِ "هرولد" نیست 267 00:29:06,253 --> 00:29:08,172 ‫آه عیسی 268 00:29:12,760 --> 00:29:14,512 ‫هیچ اثری از "ندین" نیست 269 00:29:14,595 --> 00:29:16,847 ‫خب ، اون یا بدون "هرولد" ادامه داده یا ... 270 00:29:16,931 --> 00:29:19,308 ‫تا اینجا نتونسته برسه 271 00:29:22,144 --> 00:29:24,021 ‫چه غلطی میکنی ؟ 272 00:29:24,104 --> 00:29:26,357 ‫نمیتونیم جَسَدِش رو بدون ‫پوشیده شدن ول کنیم 273 00:29:26,440 --> 00:29:28,150 ‫لعنت به اون 274 00:29:28,234 --> 00:29:31,487 ‫اون کثافتِ کوچولو "نیک"رو به قتل رسونده 275 00:29:31,570 --> 00:29:34,198 ‫گوش کن ، من این بچه‌ رو به ‫اندازه‌یِ نصفِ کشور دنبال کردم ... 276 00:29:34,281 --> 00:29:36,158 ‫و اون من رو به "بولدر" رسوند 277 00:29:36,242 --> 00:29:37,827 ‫این تغییر نمیکنه ، مهم نیست ... 278 00:29:37,910 --> 00:29:40,079 ‫اون چی کار کرده یا اینکه "مرد ‫تاریکی" مجبورش کرده چی کار کنه 279 00:29:41,956 --> 00:29:44,542 ‫مزخرفاتی که قلب آدم رو به درد میاره 280 00:29:55,845 --> 00:29:58,264 ‫از اینجا برید 281 00:30:14,822 --> 00:30:18,200 ‫یه بازی بود که ما بچگی بازی میکردیم ... 282 00:30:19,618 --> 00:30:22,830 ‫در یکی از گودال‌هایِ ماسه‌ای ، ‫در یکی از جادّه‌های پُشتی ... 283 00:30:25,457 --> 00:30:28,919 ‫خب ، خیلی از بچه های دیگه بازی ‫میکردن ، امّا من فقط تماشا میکردم 284 00:30:34,008 --> 00:30:36,051 ‫من بیش از حد میترسیدم ... 285 00:30:36,135 --> 00:30:37,970 ‫اونها از بالای گودال میپریدن ... 286 00:30:38,053 --> 00:30:42,433 ‫و بارها و بارها غلت میزدن ‫پایین و کُلّی میخندیدن 287 00:30:42,516 --> 00:30:45,227 ‫اگرچه من هیچوقت نتونستم ‫پاهام رو به انجامِش راضی کنم 288 00:30:45,311 --> 00:30:47,146 ‫به پریدن 289 00:30:47,229 --> 00:30:49,648 ‫همه منو ترسو صدا میکردن ، ‫و من مدام برمیگشتم ... 290 00:30:49,732 --> 00:30:52,234 ‫تا به خودم ثابت کنم ‫اما هرگز این کارو نکردم 291 00:30:52,318 --> 00:30:55,279 ‫به این فکر میکنم که اگر فقط یه بار ... 292 00:30:55,362 --> 00:30:57,781 ‫میتونستم خودم رو به انجامِش متقاعد کنم ... 293 00:30:57,865 --> 00:31:00,949 ‫اگر ممکن بود که در آخر کارم به اینجا نکشه ... 294 00:31:03,203 --> 00:31:05,789 ‫خب ، لعنت به همه‌ی اون عوضی‌های زورگو ... 295 00:31:05,873 --> 00:31:10,649 ‫و لعنت به من برای اینکه به خودم اجازه ‫دادم که به چیزی حتّی بدتر تبدیل بشم 296 00:31:12,379 --> 00:31:16,133 ‫من به خاطر کارهای مخرّبی که ‫انجام دادم عذرخواهی میکنم ... 297 00:31:16,216 --> 00:31:20,470 ‫اما انکار نمیکنم که اونهارو ‫به اختیار خودم انجام دادم ... 298 00:31:21,513 --> 00:31:24,975 ‫"مرد تاریکی" واقعیه 299 00:31:25,059 --> 00:31:27,770 ‫من به خودم اجازه دادم گمراه بشم 300 00:31:29,688 --> 00:31:31,857 ‫من این آخرین کلماتم‌رو امضا میکنم ... 301 00:31:31,941 --> 00:31:34,485 ‫با اسمی که در "بولدر" به من داده شد ... 302 00:31:34,568 --> 00:31:38,489 ‫اون زمان نمیتونستم قبولِش کنم ، ‫اما حالا اونو آزادانه میپذیرم 303 00:31:38,572 --> 00:31:40,824 ‫"هاوک" ‫(شاهین) 304 00:34:28,075 --> 00:34:30,619 ‫داشتم فکر میکردم هیچوقت ‫به اینجا نمیرسی دختر 305 00:34:41,255 --> 00:34:44,174 ‫"ندین" ... 306 00:34:44,258 --> 00:34:48,512 ‫چقدر دوست دارم که "ندین"رو دوست داشته باشم 307 00:34:54,268 --> 00:34:56,478 ‫ما انجامش دادیم 308 00:34:57,437 --> 00:34:58,814 ‫ما اونهارو کشتیم 309 00:34:58,897 --> 00:35:01,024 ‫آره ، تو کُشتی عزیزم 310 00:35:01,108 --> 00:35:03,652 ‫من... نمیدونم چند نفرو 311 00:35:03,735 --> 00:35:07,030 ‫خیلی‌شون رو... ام... فکر میکنم ... 312 00:35:16,123 --> 00:35:17,749 ‫"هرولد" نتونست خودش رو برسونه 313 00:35:17,833 --> 00:35:21,211 ‫خب ، "هرولد" خیلی وفادار بود 314 00:35:21,295 --> 00:35:24,006 ‫اما هدفِ اون برآورده شده 315 00:35:25,090 --> 00:35:28,510 ‫او هرگز قرار نبود به اُلمپ صعود کنه ... ‫[کوه اُلمپ یا اُلمپوس ، کوهی در یونان که ‫اقامتگاه رئیس خدایان یونانی زئوس بود] 316 00:35:28,594 --> 00:35:31,513 ‫که در میان خدایان زندگی کنه 317 00:35:31,597 --> 00:35:33,849 ‫مثل تو 318 00:35:47,487 --> 00:35:49,531 ‫با من بمون عزیزم 319 00:36:08,675 --> 00:36:11,553 ‫تو به طرفِ خودتِ در معامله عمل کردی "ندین" 320 00:36:14,848 --> 00:36:17,726 ‫خودت رو برای من پاک و خالص نگه داشتی 321 00:36:26,360 --> 00:36:28,362 ‫حالا همسر من خواهی شد 322 00:37:24,251 --> 00:37:27,129 ‫یه چیزی درست نیست 323 00:37:27,212 --> 00:37:28,672 ‫هیس ... 324 00:37:28,755 --> 00:37:30,632 ‫ساکت شو 325 00:38:04,082 --> 00:38:05,709 ‫خب لعنت 326 00:38:15,302 --> 00:38:17,929 ‫یکی باید با اداره‌ی بزرگراه‌ها تماس بگیره 327 00:38:19,639 --> 00:38:22,517 ‫راهی جز به جلو وجود نداره 328 00:38:36,615 --> 00:38:38,408 ‫هی ، آروم "استو" 329 00:38:47,834 --> 00:38:49,127 ‫بیا پسر 330 00:38:56,343 --> 00:38:58,720 ‫خودنما ‫(پُز بِدِه) 331 00:39:03,392 --> 00:39:04,643 ‫خیلی خب 332 00:39:04,726 --> 00:39:06,937 ‫- اوه هی ‫- آروم 333 00:39:07,020 --> 00:39:08,772 ‫خوبي ؟ 334 00:39:08,855 --> 00:39:09,856 ‫ممنونم 335 00:39:13,527 --> 00:39:15,278 ‫آره 336 00:39:15,362 --> 00:39:16,738 ‫خیلی ظریف‌تر از بقیه 337 00:39:19,199 --> 00:39:21,118 ‫- خیلی خب ‫- خیلی خب 338 00:39:25,205 --> 00:39:27,707 ‫خیلی خب ، حالا قسمت باحالِش شروع میشه 339 00:39:30,043 --> 00:39:30,961 ‫برو "کوجک" 340 00:39:31,044 --> 00:39:32,087 ‫برو 341 00:39:46,726 --> 00:39:48,645 ‫- به همین راحتی ‫- آره 342 00:39:49,896 --> 00:39:51,606 ‫خب ، نفر بعد کیه ؟ 343 00:39:51,690 --> 00:39:53,942 ‫آخرین کسی که اومد پایین ، ‫اولین نفریه که میره بالا 344 00:39:54,025 --> 00:39:56,111 ‫خودِ خودِتی 345 00:40:08,206 --> 00:40:09,499 ‫خیلی خب 346 00:40:11,293 --> 00:40:13,962 ‫خیلی خب ، گرفتمِت 347 00:40:17,132 --> 00:40:18,842 ‫آروم و آهسته پیرمرد 348 00:40:18,925 --> 00:40:20,343 ‫هی 349 00:40:20,427 --> 00:40:22,053 ‫باسَنَم رو ببوس 350 00:40:25,932 --> 00:40:27,517 ‫فکر کنم الان همین کارو کردم 351 00:40:27,601 --> 00:40:28,852 ‫خوبي ؟ 352 00:40:28,935 --> 00:40:30,353 ‫خیلی خب 353 00:40:33,732 --> 00:40:34,649 ‫باشه 354 00:40:34,733 --> 00:40:36,860 ‫خیلی خب 355 00:40:41,656 --> 00:40:43,492 ‫- خوبی ؟ ‫- آره 356 00:40:44,826 --> 00:40:46,661 ‫بیا "گلن" ، من دارمِت 357 00:40:46,745 --> 00:40:48,705 ‫خیلی خب ، خب 358 00:40:48,788 --> 00:40:50,665 ‫به همین زودی ، هاپ هاپ هاپ 359 00:40:50,749 --> 00:40:51,458 ‫پسر خوب 360 00:40:59,132 --> 00:41:00,550 ‫خیلی راحت بود 361 00:41:01,259 --> 00:41:03,053 ‫- "استو" ، "استو" ‫- نه 362 00:41:03,136 --> 00:41:04,930 ‫اوه لعنت 363 00:41:06,014 --> 00:41:07,015 ‫"استو" 364 00:41:07,098 --> 00:41:08,350 ‫- نه "استو" ‫- نه 365 00:41:08,433 --> 00:41:09,893 ‫- نه "استو" ‫- خدایا 366 00:41:09,976 --> 00:41:11,394 ‫عیسی 367 00:41:11,478 --> 00:41:12,896 ‫- "استو" ‫- خیلی خب ، سعی نکن حرکت کنی 368 00:41:12,979 --> 00:41:14,189 ‫"استو" 369 00:41:14,272 --> 00:41:16,399 ‫صبر کن "استو" 370 00:41:16,483 --> 00:41:19,027 ‫- "استو" ، صبر کن ‫- خدایا... "استو" 371 00:41:19,110 --> 00:41:20,362 ‫آروم 372 00:41:20,445 --> 00:41:22,405 ‫- یا خدا ، "استو" ‫- اوه خدای من 373 00:41:22,489 --> 00:41:24,407 ‫- خدای من ‫- سعی کن حرکت نکنی 374 00:41:24,491 --> 00:41:26,451 ‫هی ، بیا ، آروم ، آروم ، آروم 375 00:41:29,704 --> 00:41:30,997 ‫باشه 376 00:41:31,081 --> 00:41:33,792 ‫اوه ، پام شکسته 377 00:41:34,834 --> 00:41:36,349 ‫باید جاش بندازیم 378 00:41:37,796 --> 00:41:39,381 ‫- اوه "استو" ... ‫- گوش کن ، گوش کن ، گوش کن 379 00:41:39,464 --> 00:41:41,883 ‫این اوّلین باری نیست که از ‫این اتفاقات برام میافته ، خب ؟ 380 00:41:41,967 --> 00:41:43,593 ‫"لری" ... 381 00:41:43,677 --> 00:41:45,428 ‫از مچ پا منو بگیر ... 382 00:41:45,512 --> 00:41:47,430 ‫میخوام که پام رو صاف بکشی ، خب ؟ 383 00:41:47,514 --> 00:41:48,932 ‫استخوانها اینجوری برمیگردن سرِ جاشون ، اگر نشد ... 384 00:41:49,015 --> 00:41:50,767 ‫باید از دستات استفاده کنی ، ‫با دست برگردونِشون سرِ جاشون 385 00:41:50,850 --> 00:41:52,602 ‫- "استو" من ... ‫- هی 386 00:41:52,686 --> 00:41:54,104 ‫زود باش ، از پَسِش برمیای رفیق 387 00:41:54,187 --> 00:41:55,272 ‫خب ؟ 388 00:41:59,526 --> 00:42:01,486 ‫باشه 389 00:42:01,570 --> 00:42:02,779 ‫وایسا ، وایسا ، وایسا 390 00:42:02,862 --> 00:42:04,614 ‫با شمارش سه ، خب ؟ 391 00:42:04,698 --> 00:42:06,032 ‫یک ... 392 00:42:06,116 --> 00:42:07,117 ‫دو ... 393 00:42:07,200 --> 00:42:08,118 ‫سه 394 00:42:10,203 --> 00:42:12,956 ‫آره ، حالا اون یکی رو ببند 395 00:42:15,208 --> 00:42:17,460 ‫- خوبه ؟ ‫- خوبه ، آره ، آره ، آره 396 00:42:18,712 --> 00:42:21,006 ‫خیلی خب ، پس گمون کنم ‫اه... ما اینجا اردو میزنیم ... 397 00:42:21,089 --> 00:42:22,999 ‫پس من سعی میکنم چیزی شبیهِ ‫برانکارد و یه مقدار ملزومات پیدا کنم ... 398 00:42:23,002 --> 00:42:24,009 ‫یا یه چیزی تو همین مایه ها ، خب ؟ 399 00:42:24,092 --> 00:42:25,468 ‫- من باهات میام ‫- نه 400 00:42:29,347 --> 00:42:31,182 ‫ببینین ... 401 00:42:31,266 --> 00:42:33,810 ‫مادر بهمون گفت این اتفاق میافته 402 00:42:35,520 --> 00:42:37,439 ‫اینکه یکی از ما میافته ‫(سقوط میکنه) 403 00:42:37,522 --> 00:42:39,482 ‫من اون هستم 404 00:42:39,566 --> 00:42:40,525 ‫- مرد ، بیخیال ، چی میگی ... ‫- هی 405 00:42:40,609 --> 00:42:41,818 ‫ما توافق کردیم 406 00:42:42,861 --> 00:42:44,904 ‫خب ؟ همه‌مون 407 00:42:46,197 --> 00:42:48,158 ‫وقتی در بستر مرگ مادر ‫"ابیگیل" ایستاده بودیم 408 00:42:48,241 --> 00:42:50,327 ‫و ما به اون توافق عمل خواهیم کرد 409 00:42:50,410 --> 00:42:52,162 ‫"استو" ، ما تورو اینجا ول نمیکنیم 410 00:42:52,245 --> 00:42:53,663 ‫"لری" 411 00:42:53,747 --> 00:42:55,457 ‫چی کار میخوای بکنی ؟ ‫میخوای منو تا "وگاس" بِکِشی ؟ 412 00:42:55,540 --> 00:42:57,375 ‫میخوای منو رویِ پشتت حمل کنی ؟ 413 00:42:57,459 --> 00:42:59,836 ‫این اتفاق نمیافته 414 00:42:59,919 --> 00:43:02,631 ‫متاسفم که حق با اونه "لری" 415 00:43:03,632 --> 00:43:05,926 ‫کل سفر بر اساسِ این ایده‌ست ‫که مادر "ابیگیل" میدونست ... 416 00:43:06,009 --> 00:43:08,845 ‫از چه بدبختی‌ای داشت صحبت میکرد 417 00:43:08,849 --> 00:43:09,968 ‫کاری که شروع کردیم رو باید تموم کنیم 418 00:43:09,971 --> 00:43:12,307 ‫نه ، ما تورو ول نمیکنیم 419 00:43:12,390 --> 00:43:14,392 ‫ما میدونستیم که داریم برای ‫چه چیزی ثبت نام میکنیم 420 00:43:21,816 --> 00:43:23,693 ‫وقتی داشتی بزرگ میشدی به کلیسا میرفتی ؟ 421 00:43:26,404 --> 00:43:28,531 ‫آره ، خب که چی ؟ 422 00:43:28,615 --> 00:43:32,551 ‫"مزمور 23"رو یادت میاد ؟ ‫[نوشته‌ای عبری و عهد عتیقی است که در آن نویسنده ‫(داوود) خداوند را به عنوان شَبانِ(چوپان) خود وصف میکند] 423 00:43:32,577 --> 00:43:35,055 ‫"بله ، اگرچه من از دره‌ی ‫سایه‌ی مرگ عبور میکنم ... 424 00:43:35,080 --> 00:43:37,415 ‫از هیچ شَرّی نمیترسم" 425 00:43:40,752 --> 00:43:43,338 ‫میخوام به اطرافت نگاه کنی "لری" 426 00:43:49,719 --> 00:43:52,389 ‫این چیه... همون درّه‌ست ؟ ‫این چیزیه که هست ؟ اه ... 427 00:43:52,472 --> 00:43:54,599 ‫به نظرِ تو چیه ؟ 428 00:43:54,683 --> 00:43:57,560 ‫"بله ، اگرچه من از دره‌ی ‫سایه‌ی مرگ عبور میکنم ... 429 00:43:57,644 --> 00:43:59,562 ‫- از هیچ شَرّی نمیترسم" ‫- "استو" ... 430 00:43:59,646 --> 00:44:01,606 ‫ما تورو رها نمیکنیم 431 00:44:01,690 --> 00:44:04,234 ‫میخوام با من تکرارش کنی 432 00:44:04,317 --> 00:44:06,444 ‫"من از هیچ شَرّی نمیترسم" 433 00:44:09,155 --> 00:44:11,324 ‫بگو 434 00:44:11,408 --> 00:44:13,201 ‫"من از هیچ شَرّی نمیترسم" 435 00:44:13,284 --> 00:44:15,495 ‫دوباره بگو 436 00:44:17,163 --> 00:44:19,040 ‫"من از هیچ شَرّی نمیترسم" 437 00:44:19,124 --> 00:44:20,125 ‫"لری" 438 00:44:21,167 --> 00:44:22,210 ‫به من نگاه کن 439 00:44:26,131 --> 00:44:28,216 ‫از تَهِ دل بگو 440 00:44:30,677 --> 00:44:33,013 ‫"من از هیچ شَرّی نمیترسم" 441 00:44:35,807 --> 00:44:37,559 ‫تو الان مسئولی 442 00:44:37,642 --> 00:44:39,686 ‫چرا من ؟ 443 00:44:40,854 --> 00:44:43,523 ‫بزار فقط بگیم که من ‫حس خوبی در موردت دارم 444 00:44:53,324 --> 00:44:55,660 ‫برین ، از اینجا برین بیرون 445 00:45:01,449 --> 00:45:04,192 ‫"میتاکای اویاشین" ‫[عبارتی از زبان لاکوتایِ آمریکایِ شمالی ، ‫نشان‌دهنده‌ی به هم پیوستگی جهانی] 446 00:45:04,210 --> 00:45:06,962 ‫همه ما خویشاوند هستیم ‫(همه به هم ارتباط داریم) 447 00:45:15,221 --> 00:45:16,931 ‫خیلی خب 448 00:45:17,015 --> 00:45:18,683 ‫دردِت چطوره ؟ 449 00:45:19,684 --> 00:45:21,436 ‫خب ، از وقتی که اون قرص‌هارو ‫بهم دادی خیلی خوبه 450 00:45:21,519 --> 00:45:22,645 ‫خیلی خب 451 00:45:22,729 --> 00:45:25,607 ‫پس اینم بقیه قوطی 452 00:45:25,690 --> 00:45:27,525 ‫همه‌اش واسه خودت 453 00:45:27,609 --> 00:45:29,861 ‫خب ؟ هر 12 ساعت یه دونه بخور 454 00:45:29,944 --> 00:45:31,654 ‫چیزی که در مورد درد هست... البته اینه که ... 455 00:45:31,738 --> 00:45:33,490 ‫خب ، ازش جلوتر باشی 456 00:45:36,576 --> 00:45:38,286 ‫"استو" 457 00:45:38,369 --> 00:45:40,705 ‫مقدار مصرف دارو مهمه 458 00:45:40,789 --> 00:45:44,417 ‫سه یا چهار تا از اونهارو با هم بخوری ... 459 00:45:44,501 --> 00:45:47,170 ‫میتونه کشنده باشه 460 00:45:50,381 --> 00:45:52,884 ‫گرفتی چی میگم تگزاس شرقی ؟ 461 00:45:55,261 --> 00:45:57,305 ‫آره ، گرفتم چی میگی 462 00:46:04,187 --> 00:46:07,524 ‫شناختن... تو دلپذیر بوده 463 00:46:09,484 --> 00:46:11,736 ‫کاش منم میتونستم همین رو بگم 464 00:46:13,905 --> 00:46:16,616 ‫من وقتی اینو گفتم از تَهِ دل منظورم این نبود 465 00:46:18,243 --> 00:46:20,745 ‫منو نخندون 466 00:46:23,832 --> 00:46:25,917 ‫خداحافظ "گلن" 467 00:46:30,296 --> 00:46:31,714 ‫خداحافظ 468 00:47:44,913 --> 00:47:46,956 ‫تقریباً رسیدیم خونه عزیزم 469 00:48:20,198 --> 00:48:22,367 ‫چی کار می کنی ؟ 470 00:48:22,450 --> 00:48:23,993 ‫برو ، برو 471 00:48:26,204 --> 00:48:29,248 ‫برو ، باعث میشی به "گلن" ‫حمله‌ی قلبی دست بده‌ها 472 00:48:51,187 --> 00:48:52,563 ‫آره 473 00:48:53,706 --> 00:48:55,625 ‫"کوجک" ؟ 474 00:48:58,544 --> 00:49:00,338 ‫"کوجک" ؟ 475 00:49:02,215 --> 00:49:03,591 ‫"کوجک" 476 00:49:03,674 --> 00:49:04,665 ‫به زودی باید توقف کنیم ؟ 477 00:49:04,689 --> 00:49:07,136 ‫احتمالاً داره خرگوشی ‫چیزی دنبال میکنه "گلن" 478 00:49:07,220 --> 00:49:09,305 ‫- اون... خودش رو بهمون میرسونه ‫- نمیدونم اون عقب‌تر از ماست یا جلوتر 479 00:49:09,388 --> 00:49:11,682 ‫- "کوجک" ‫- "کوجک" باهوشه 480 00:49:11,766 --> 00:49:14,143 ‫اون به هر چیزی بزرگتر ‫از یه خرگوش برخورد کنه ... 481 00:49:14,227 --> 00:49:17,146 ‫خودش برمیگرده سمت ما ، ‫تو اینطور فکر نمیکنی "لری" ؟ 482 00:49:17,230 --> 00:49:18,815 ‫آره ، بدون شک 483 00:49:18,898 --> 00:49:20,817 ‫سگ احمق 484 00:49:20,900 --> 00:49:22,819 ‫اصلاً نباید افسارِش رو باز میکردم 485 00:49:22,902 --> 00:49:24,779 ‫"کوجک" 486 00:49:47,760 --> 00:49:49,512 ‫سلام رُفقایِ آقا 487 00:49:49,595 --> 00:49:51,597 ‫و... رفیقِ خانم 488 00:49:53,766 --> 00:49:56,102 ‫ما منتظرتون بودیم 489 00:50:21,402 --> 00:50:27,030 ‫میدونین ، رئیسم حتّی تا دقیقه‌ای که قراره از ‫اون درّه بیاید بیرون رو هم بهم دقیق گفته بود 490 00:50:27,033 --> 00:50:28,785 ‫این دیوونه‌کننده نیست ؟ 491 00:50:28,868 --> 00:50:31,829 ‫دنیایِ لعنتی دیوونه‌واریِه 492 00:50:46,886 --> 00:50:49,472 ‫ما به روش اونها امتحان کردیم 493 00:51:19,710 --> 00:51:21,546 ‫ما به روش اونها امتحان کردیم 494 00:51:26,259 --> 00:51:30,302 ‫كار قيصر را به قيصر واگذاريد و كار خدا را به خدا ‫[قیصر امپراطور روم] 495 00:51:39,438 --> 00:51:43,484 ‫ما هیچ ناله و شکایتی نخواهیم داشت دوستان من 496 00:51:53,327 --> 00:51:55,413 ‫هیچ بُزدِلی هم نمیتونیم داشته باشیم 497 00:51:59,625 --> 00:52:02,753 ‫ما به روش اونها امتحان کردیم و جواب نداد 498 00:52:02,837 --> 00:52:06,257 ‫- حالا نوبت ماست ‫- درسته عزیزم 499 00:52:56,015 --> 00:52:59,852 ‫عزیزم ، چطوره بری پایین ‫به استقبال مهمون‌هامون ؟ 500 00:53:43,354 --> 00:53:46,315 ‫بیاید بیرون بی مصرف‌ها 501 00:53:46,399 --> 00:53:48,317 ‫زود باشین 502 00:54:12,091 --> 00:54:14,135 ‫سلام دوستان 503 00:54:18,514 --> 00:54:19,807 ‫خوش آمدید ... 504 00:54:19,890 --> 00:54:21,892 ‫به "وگاس" جدید 505 00:54:21,950 --> 00:54:27,678 ‫ترجمه و زيرنويس : Bahador.Kazemian ‫Bahador_1470@Yahoo. Com 506 00:54:27,761 --> 00:54:30,597 ‫Instagram : Bahador.Kazemian ‫Telegram : Bahador_Kazemian