1 00:00:01,804 --> 00:00:08,804 تيم ترجمه فري آفلاين شما را به ديدن ...دنيايي اسرارآميز و شخصيت‌هاي شيرين داستاني دعوت مي‌کند 2 00:00:16,165 --> 00:00:19,296 کل قلمرو رو به خاطر اين دور هم جمع کردي؟ 3 00:00:19,331 --> 00:00:22,902 يه جادوگر شرور اون بيرون هست که .منتظره حمله کنه 4 00:00:22,937 --> 00:00:25,140 وانمود کردن به چيزي غير از اين .کار خطرناکيه 5 00:00:25,174 --> 00:00:27,311 جمع کردن مردم خودمون دور هم .هيچ خطري نداره 6 00:00:27,346 --> 00:00:28,980 شما دارين اعلام مي‌کنين که .بچه‌دار شدين 7 00:00:29,014 --> 00:00:31,651 اينجوري نيست که .انگار چرخ اختراع کردين 8 00:00:31,685 --> 00:00:33,153 اون کيه؟ 9 00:00:35,459 --> 00:00:37,026 !"بل" - حالت خوبه؟ - 10 00:00:37,061 --> 00:00:39,365 ،وقتي تو و "نيل" غيبتون زد .ما خيلي ترسيديم 11 00:00:39,399 --> 00:00:41,835 ما رفتيم که ببينيم .مي‌تونيم سياهپوش رو احيا کنيم يا نه 12 00:00:41,870 --> 00:00:42,837 چي شد؟ 13 00:00:42,872 --> 00:00:45,376 ،نيل" تونست اون رو احيا کنه" 14 00:00:45,410 --> 00:00:47,178 .به قيمت جون خودش 15 00:00:47,212 --> 00:00:48,547 .چروکين" زنده‌ست" 16 00:00:48,582 --> 00:00:49,683 .نيل" مُرده" 17 00:00:49,717 --> 00:00:51,085 .فکر مي‌کنم همينطور باشه 18 00:00:51,119 --> 00:00:52,087 کدومش؟ 19 00:00:52,121 --> 00:00:53,723 هر دوتاش؟ 20 00:00:53,758 --> 00:00:56,762 ببينين، وقتي "چروکين" ديد که ،نيل" داره مي‌ميره" 21 00:00:56,797 --> 00:00:59,667 .اون رو...جذب خودش کرد 22 00:00:59,701 --> 00:01:02,907 .خنجر هم دست "زيلينا" افتاد 23 00:01:04,310 --> 00:01:06,312 .حالا کنترل "چروکين" دست اونه 24 00:01:07,648 --> 00:01:10,420 شايد الان وقت مناسبي .براي اعلام بچه‌دار شدن نباشه 25 00:01:10,454 --> 00:01:12,423 .حق با "رجينا"ست .خيلي خطرناکه 26 00:01:12,457 --> 00:01:15,028 ،نه...اگه اين کار رو نکنيم .ترس به ما غلبه مي‌کنه 27 00:01:15,062 --> 00:01:18,400 ولي اگه اين کار رو بکنيم، چيزي رو .به اين قلمرو ميديم که احتياج دارن...اميد 28 00:01:18,435 --> 00:01:20,396 ما حتي نمي‌دونيم که .اين جادوگر شرور چي مي‌خواد 29 00:01:21,841 --> 00:01:23,275 .راستش ما مي‌دونيم 30 00:01:24,311 --> 00:01:26,681 .اون بچه شما رو مي‌خواد 31 00:01:26,716 --> 00:01:28,819 ،وقتي نبودين سراغ ما اومد 32 00:01:28,853 --> 00:01:30,989 ما و بچه بدنيا نيومده ما رو تهديد کرد 33 00:01:31,023 --> 00:01:33,259 مگراينکه وقتي شما به .سرزمين ما اومدين بهش خبر بديم 34 00:01:33,293 --> 00:01:36,232 اون فکر مي‌کنه که .بچه شما مي‌تونه مهم باشه 35 00:01:36,266 --> 00:01:39,003 .خيلي متأسفم .اون گفت به ما صدمه ميزنه 36 00:01:46,350 --> 00:01:49,521 .من سر قول‌هاي خودم هستم 37 00:01:59,206 --> 00:02:01,443 از بچه ما چي مي‌خواي؟ 38 00:02:01,477 --> 00:02:02,945 .آروم باش، عزيزم 39 00:02:02,979 --> 00:02:04,548 .تو که نمي‌خواي بچه‌ات زودتر از موعد بدنيا بياد 40 00:02:05,951 --> 00:02:08,054 !به زن من نزديک نشو 41 00:02:08,088 --> 00:02:10,426 .يکي عصباني شده 42 00:02:10,460 --> 00:02:12,428 .کافيه، خواهر 43 00:02:12,462 --> 00:02:14,097 .اين موضوع بين من و توئه 44 00:02:15,501 --> 00:02:16,601 ...حالا 45 00:02:18,407 --> 00:02:21,244 .بذار ببينم ارزش اين کارها رو داشت 46 00:02:24,183 --> 00:02:25,852 .آره 47 00:02:25,886 --> 00:02:27,588 .آره، ارزشش رو داشت 48 00:02:27,622 --> 00:02:30,593 .اين بچه صحيح و سالم بدنيا مياد 49 00:02:30,627 --> 00:02:32,797 .پس به خوبي ازش براي من نگهداري کن 50 00:02:32,832 --> 00:02:34,467 .يادت نره که خوب غذا بخوري 51 00:02:34,501 --> 00:02:37,406 .روز بدنيا اومدنش برمي‌گردم 52 00:02:39,042 --> 00:02:43,349 ...اونوقت چيزي که براي شماست .مال من ميشه 53 00:02:45,350 --> 00:02:52,350 با افتخار تقديم مي‌کند «King-AmirK» اميرمهدي عاطفي نيا 54 00:02:53,001 --> 00:02:58,005 «روزي روزگاري» قـسـمـت نـوزدهـم از فـصـل سـوم «يـک چـيـز عـجـيـب» تاريخ پخش و ترجمه: 93/02/08 55 00:03:09,395 --> 00:03:11,925 .بداخلاق"، بگو که يه چيزي پيدا کردي" 56 00:03:11,960 --> 00:03:14,827 من سراغ "آبي"، "زنگوله بندزن" و .تمام پري‌ها رفتم 57 00:03:14,861 --> 00:03:16,259 اونا توي جنگل به دنبال 58 00:03:16,294 --> 00:03:17,925 اشياي سحرآميز براي ،نابودي اون مي‌گشتن 59 00:03:17,959 --> 00:03:19,425 .ولي هيچي پيدا نکردن 60 00:03:19,458 --> 00:03:21,590 .اونا ميگن که اون خيلي قدرتمنده 61 00:03:21,625 --> 00:03:23,257 .دوباره داره اتفاق مي‌افته 62 00:03:23,290 --> 00:03:24,858 من دارم بچه‌دار ميشم 63 00:03:24,893 --> 00:03:28,355 و يه جادوگر اهريمني داره .آينده بچه‌ام رو تهديد مي‌کنه 64 00:03:28,390 --> 00:03:30,423 ،منصفانه بخوايم نگاه کنيم .من بار اول خودت رو تهديد مي‌کردم 65 00:03:30,457 --> 00:03:33,255 .بقيه فقط خسارت جانبي بودن 66 00:03:33,288 --> 00:03:35,123 .يادم نمياد براي چي اون رو بخشيديم 67 00:03:35,156 --> 00:03:36,453 .چون دارم کمک مي‌کنم 68 00:03:36,488 --> 00:03:38,753 در حال حاضر فقط .نااميدي به يادم مياد 69 00:03:38,787 --> 00:03:42,385 سفيدبرفي"، تو دفعه قبل" .يه برتري براي شکست من داشتي 70 00:03:42,420 --> 00:03:43,486 چطوري؟ 71 00:03:43,519 --> 00:03:45,350 .به ما هشدار داده شد - ."توسط "پوست چروکين - 72 00:03:45,386 --> 00:03:46,784 خب، شايد دوباره بتونه .به شما هشدار بده 73 00:03:46,818 --> 00:03:49,583 صبر کنين ببينم. شما مي‌خواين ،مخفيانه وارد قلعه "چروکين" بشين 74 00:03:49,619 --> 00:03:51,576 جايي که اون بدست جادوگر شرور به اسارت نگه داشته شده؟ 75 00:03:52,783 --> 00:03:55,349 .به من ميگن "بداخلاق" نه احمق - .حق با توئه - 76 00:03:55,383 --> 00:03:57,681 ...اين کار احمقانه‌ست ولي به خاطر بچه‌مون 77 00:03:57,716 --> 00:03:59,633 .ما هر کاري مي‌کنيم - .چه قوت قلبي - 78 00:04:00,448 --> 00:04:02,414 .اون توي قلعه خودش گير افتاده 79 00:04:02,448 --> 00:04:04,812 .بل"، تو اونجا زنداني بودي" 80 00:04:04,846 --> 00:04:07,679 آره ولي مخفيانه وارد شدن به اونجا؟ ...من 81 00:04:07,714 --> 00:04:09,379 .اصلاً نمي‌دونم چطوري ميشه اين کار رو کرد 82 00:04:09,413 --> 00:04:10,578 .خوشبختانه من مي‌دونم 83 00:04:10,613 --> 00:04:13,145 .يه بار قبلاً مخفيانه وارد اونجا شدم 84 00:04:13,179 --> 00:04:15,475 ما اصلاً براي چي داريم به حرف اون گوش ميديم؟ 85 00:04:15,511 --> 00:04:18,209 اون يه دزده که اين يعني .نميشه بهش اعتماد کرد 86 00:04:18,243 --> 00:04:19,976 تو اصلاً اينجا چي کار مي‌کني؟ 87 00:04:20,009 --> 00:04:21,809 کار من در اينجا .نجات جون شماست 88 00:04:23,542 --> 00:04:26,207 .قلعه چندين تله داره...تله‌هايي مرگبار 89 00:04:26,241 --> 00:04:28,373 .مرگبارتر از جادوي من نيستن 90 00:04:28,407 --> 00:04:29,706 .هستن اگه نبيني از کجا دارن ميان 91 00:04:29,741 --> 00:04:31,974 خب، شايد مشکلي نداشته باشم که .شانس خودم رو امتحان کنم 92 00:04:32,007 --> 00:04:34,037 خيلي‌خب، شايد تو مشکلي نداشته باشي .ولي ما داريم. اون هم مياد 93 00:04:48,501 --> 00:04:51,301 چي در من مي‌بيني؟ 94 00:04:51,335 --> 00:04:54,533 خوشبختانه همون چيزي که ...تو در من مي‌بيني 95 00:04:54,567 --> 00:04:56,698 .يه فرصت دوباره 96 00:04:56,733 --> 00:04:58,899 .خيلي خوب هم بلدي ببوسي 97 00:05:00,665 --> 00:05:03,297 .حالا صبر کن تا قلبم رو پس بگيرم 98 00:05:05,130 --> 00:05:07,095 چه جوريه؟ 99 00:05:07,129 --> 00:05:09,162 ...منظورم اينه که مي‌توني - احساس کنم؟ - 100 00:05:09,197 --> 00:05:11,127 .آره، مي‌تونم 101 00:05:11,161 --> 00:05:13,528 .فقط نه به صورت کامل 102 00:05:13,561 --> 00:05:16,059 .توضيح دادنش سخته 103 00:05:16,094 --> 00:05:18,393 .پس توضيح نده 104 00:05:20,026 --> 00:05:22,324 از قلب من براي .هر دوتامون استفاده کن 105 00:05:30,223 --> 00:05:31,888 "هنري" 106 00:05:31,922 --> 00:05:35,120 .صبح بخير - .صبح بخير - 107 00:05:35,155 --> 00:05:38,154 .ببخشيد، خانم شهردار 108 00:05:42,322 --> 00:05:44,885 تو حالت خوبه؟ 109 00:05:46,486 --> 00:05:47,986 .نه، خوب نيستم 110 00:05:49,418 --> 00:05:52,149 .ولي اونا منتظر من هستن .بايد برم 111 00:05:52,184 --> 00:05:54,048 .صبر کن 112 00:05:59,949 --> 00:06:01,948 .موفق باشي 113 00:06:15,513 --> 00:06:17,308 "رجينا" 114 00:06:17,343 --> 00:06:19,610 ،اگه نمي‌شناختمت .مي‌گفتم از يکي خوشت اومده 115 00:06:19,644 --> 00:06:21,640 ،خب، اگه من تو رو نمي‌شناختم 116 00:06:21,675 --> 00:06:23,673 مي‌گفتم انقدر بستني خوردي که .شکمت اينجوري شده 117 00:06:23,675 --> 00:06:26,573 ميشه شروع کنيم؟ - .ما منتظر "هوک" بوديم - 118 00:06:26,606 --> 00:06:29,306 من وقت ندارم که .منتظرم يه آدم بي‌دست بشم 119 00:06:29,341 --> 00:06:32,038 ما بايد يه راهي براي .نابود کردن خواهرم پيدا کنيم 120 00:06:32,072 --> 00:06:33,338 .براي اولين بار با "رجينا" موافقم 121 00:06:33,373 --> 00:06:34,805 .اولويت ما متوقف کردن نقشه اونه 122 00:06:34,840 --> 00:06:37,636 يه چيزي درباره اين نقشه هست که ."جور درنمياد..."رجينا 123 00:06:37,671 --> 00:06:39,438 .موضوع اصلي منم 124 00:06:39,473 --> 00:06:41,436 تا اون بتونه زندگي من رو .براي خودش بکنه 125 00:06:41,470 --> 00:06:43,069 آره. ولي چرا تو رو به "استوري بروک" برگردونده؟ 126 00:06:43,102 --> 00:06:44,469 چرا ما رو برگردونده؟ 127 00:06:44,505 --> 00:06:47,568 خب، تابحال کسي موفق نشده که .در زمان سفر کنه 128 00:06:47,603 --> 00:06:50,002 شايد يه چيزي از اين دنيا .اين کار رو شدني مي‌کنه 129 00:06:50,035 --> 00:06:52,267 ولي چيزي که به همين اندازه آزاردهنده‌ست 130 00:06:52,301 --> 00:06:54,632 اينه که اون تونسته طلسمي براي 131 00:06:54,667 --> 00:06:57,165 .برگردوندن ما به اينجا اجرا کنه - چطور؟ - 132 00:06:57,199 --> 00:06:59,897 براي اين کار بايد از چيزي دست بکشي که .بيشتر از همه دوست داري 133 00:06:59,931 --> 00:07:02,930 ،تا اونجايي که من خبر دارم .زيلينا" چيز خاصي رو دوست نداره" 134 00:07:02,966 --> 00:07:05,463 تو هم نداشتي .ولي موفق شدي 135 00:07:05,496 --> 00:07:07,930 .زيلينا" باهوش و بااستراتژي هستش" 136 00:07:07,964 --> 00:07:10,628 شايد توي اين يک سال از دست رفته .چيزي براي متوقف کردنش پيدا کرديم 137 00:07:10,662 --> 00:07:12,628 اونوقت تنها راه جلوگيري از دخالت ما اين بوده که 138 00:07:12,663 --> 00:07:14,792 ما رو به اينجا برگردونده و .حافظه‌مون رو پاک کنه 139 00:07:14,827 --> 00:07:17,393 ،پس اگه حافظه خودمون رو بدست بياريم 140 00:07:17,428 --> 00:07:19,592 شايد بفهميم که چطوري ميشه .اون رو شکست داد 141 00:07:19,625 --> 00:07:22,026 .فقط بايد اين طلسم رو بشکنيم 142 00:07:22,061 --> 00:07:24,357 .خب، خدا رو شکر که يه ناجي داريم 143 00:07:24,392 --> 00:07:27,791 خيلي دوست داشتم اين کار رو بکنم .ولي يه مشکلي هست 144 00:07:27,826 --> 00:07:30,957 ،دفعه قبل تنها کاري که کردم .باور کردن جادو و بوسيدن "هنري" بود 145 00:07:30,990 --> 00:07:33,354 ،از وقتي برگشتم .هر دوتاش رو انجام دادم ولي هيچي به هيچي 146 00:07:34,789 --> 00:07:36,855 .موضوع باور کردنه 147 00:07:36,890 --> 00:07:39,053 .هنري"...اون بايد باور کنه" 148 00:07:39,087 --> 00:07:40,655 .توي اين زندگي جديد...اون باور نداره 149 00:07:40,688 --> 00:07:42,518 ما بايد کاري کنيم که .دوباره باور کنه 150 00:07:42,553 --> 00:07:44,853 خب چي کار کنيم؟ يه نمايش جادويي راه بندازيم؟ 151 00:07:45,854 --> 00:07:47,017 خودت چطوري باور کردي؟ 152 00:07:47,052 --> 00:07:49,184 ."اون کتاب...خود "استوري بروک 153 00:07:49,217 --> 00:07:52,550 "همين باعث شد که "هنري توي مسير اصلي خودش قرار بگيره 154 00:07:52,584 --> 00:07:55,550 ...و کاري کرد که تو باور کني .راه حل همينه 155 00:07:55,584 --> 00:07:58,682 ،در باور کردن اون ...در به ياد آوردن اون 156 00:07:58,716 --> 00:08:00,881 .به ياد آوردن همه چيز 157 00:08:00,917 --> 00:08:02,746 .لزوماً يه موهبت نيست 158 00:08:02,781 --> 00:08:04,580 .اون مشکلات زيادي رو پشت سر گذاشته 159 00:08:04,613 --> 00:08:06,112 .اتفاقات خوب هم داشته 160 00:08:07,947 --> 00:08:09,980 .به هر حال اين بهترين شانس ماست 161 00:08:10,014 --> 00:08:11,844 .حق با اونه 162 00:08:11,878 --> 00:08:14,245 .مي‌دونم 163 00:08:14,279 --> 00:08:16,109 .بريم ببينيم چي ميشه 164 00:08:31,973 --> 00:08:34,439 .يه رز .چقدر دوست‌داشتني 165 00:08:34,471 --> 00:08:35,738 بدستش آوردي؟ 166 00:08:40,438 --> 00:08:42,036 .ظاهراً بدست آوردي 167 00:08:44,536 --> 00:08:46,168 .ما توي "استوري بروک" هستيم 168 00:08:46,202 --> 00:08:47,935 تابحال اسم تلفن به گوش شما نخورده؟ 169 00:08:49,236 --> 00:08:51,001 .چه لب‌هاي زيبايي 170 00:08:51,035 --> 00:08:54,165 .چقدر حروم شدن 171 00:08:54,200 --> 00:08:58,597 چرا از اين لب‌هاي دلپذير استفاده نکردي و "اِما" رو نبوسيدي؟ 172 00:08:58,632 --> 00:09:00,498 خب، يه مرد دوست داره که .عشقبازي کنه 173 00:09:00,532 --> 00:09:02,164 .اين شوخي نيست 174 00:09:02,198 --> 00:09:04,328 .بايد جادوي اون از بين بره 175 00:09:04,363 --> 00:09:07,961 اگه بچه "سفيدبرفي" قبل از ،بوسه تو بدنيا بياد 176 00:09:07,995 --> 00:09:09,663 .چاره ديگه‌اي براي من نمي‌مونه 177 00:09:09,696 --> 00:09:11,994 ...مجبورم شروع کنم به کُشتن افراد 178 00:09:12,030 --> 00:09:16,327 ،کسايي که "اِما" دوستشون داره .اول با پسرش شروع مي‌کنم 179 00:09:17,527 --> 00:09:20,959 .جادوي اون رو از بين ببر، ناخدا 180 00:09:20,993 --> 00:09:25,091 وگرنه رز بعدي رو .سر قبر بچه‌اش ميذارم 181 00:09:39,691 --> 00:09:41,522 .اعليحضرت، اين کار رو نکنين 182 00:09:47,188 --> 00:09:49,821 !اون تير نزديک بود به سر من بخوره 183 00:09:49,856 --> 00:09:51,887 خب، اون در نزديک بود .دست شما رو قطع کنه 184 00:09:51,921 --> 00:09:54,486 ،از جايي که من ميام .يه تشکر خشک و خالي کفايت مي‌کنه 185 00:09:54,521 --> 00:09:56,818 ،از جايي که تو مياي مردم توي رودخونه حموم مي‌کنن 186 00:09:56,854 --> 00:09:58,819 .و از مخروط کاج به عنوان پول استفاده مي‌کنن 187 00:09:58,854 --> 00:10:00,784 .بجنبين .بياين بريم 188 00:10:17,380 --> 00:10:19,178 "پوست چروکين" 189 00:10:19,214 --> 00:10:22,846 .چروکين مروکين" اينجا نيست" 190 00:10:22,879 --> 00:10:25,076 ..."چروکين مروکين" 191 00:10:25,110 --> 00:10:27,410 .رفته، عزيزم 192 00:10:27,444 --> 00:10:29,742 .اون واقعاً دوباره زنده شده 193 00:10:29,776 --> 00:10:33,243 .مُرده. مُرده 194 00:10:33,277 --> 00:10:36,208 ...خيلي بهتره 195 00:10:36,242 --> 00:10:38,207 .مُرده 196 00:10:38,240 --> 00:10:39,538 .عقلش رو از دست داده 197 00:10:39,573 --> 00:10:41,006 !برعکس 198 00:10:41,040 --> 00:10:44,270 !حالا من...دوتا ذهن دارم 199 00:10:44,304 --> 00:10:47,903 .وقت حفاري هستش .کند و کاو عميق‌تر در سياهي 200 00:10:47,936 --> 00:10:49,669 چي کار داره باهاش مي‌کنه؟ 201 00:10:49,702 --> 00:10:51,337 .چيزي نيست که نشه اون رو خنثي کرد 202 00:10:51,370 --> 00:10:53,402 .پوست چروکين"، ما به کمکت احتياج داريم" 203 00:10:53,434 --> 00:10:54,836 چطوري جلوي "زيلينا" رو بگيريم؟ 204 00:10:54,869 --> 00:10:57,567 ،مي‌چرخه و مي‌چرخه ،چرخ زمان 205 00:10:57,601 --> 00:11:00,167 .به سرعت به طرف خط پايان ميره 206 00:11:00,202 --> 00:11:01,700 .فايده‌اي نداره 207 00:11:01,735 --> 00:11:03,399 .بذارين من امتحان کنم 208 00:11:10,299 --> 00:11:11,264 "چروکين" 209 00:11:12,830 --> 00:11:15,595 .مي‌دونم که اونجايي 210 00:11:17,361 --> 00:11:19,629 مي‌دونم که مي‌توني .صداي من رو بشنوي 211 00:11:20,962 --> 00:11:23,760 چطوري جلوي "زيلينا" رو بگيريم؟ 212 00:11:28,460 --> 00:11:29,959 .روشنايي 213 00:11:31,925 --> 00:11:33,224 چي؟ 214 00:11:33,259 --> 00:11:36,391 .جادوي روشنايي 215 00:11:36,423 --> 00:11:38,756 ..."جادوگر خوب جنوب" 216 00:11:38,791 --> 00:11:40,587 ."گليندا" 217 00:11:40,622 --> 00:11:42,720 "گليندا" 218 00:11:42,755 --> 00:11:45,586 ولي جنوب...کجا؟ آز"؟" 219 00:11:45,621 --> 00:11:47,986 !نه! تبعيد شده !به اينجا 220 00:11:48,022 --> 00:11:51,453 جادوگر خوب جنوب ...تبعيد شده به شمال 221 00:11:51,487 --> 00:11:54,984 .شمال جنگل سياه 222 00:11:55,018 --> 00:11:56,484 چطوري پيداش کنيم؟ 223 00:11:56,519 --> 00:11:59,849 پوست چروکين"، چطوري اون رو" توي جنگل سياه پيدا کنيم؟ 224 00:11:59,884 --> 00:12:04,248 # از طريق در وارد بشين # 225 00:12:04,281 --> 00:12:09,115 ،اگه قلب پاکي داشته باشين # # اون مخفي نميشه 226 00:12:19,345 --> 00:12:22,343 .گلد" فايده‌اي نداشت" .بل" بود" 227 00:12:22,378 --> 00:12:24,009 .کتابي توي مغازه نيست 228 00:12:24,043 --> 00:12:26,476 رجينا"، تو گفتي که آخرين بار" .اون رو توي اتاق "هنري" ديدي 229 00:12:26,512 --> 00:12:28,041 .آره ولي اونجا نيست 230 00:12:28,075 --> 00:12:29,875 .با طلسم قبلي ناپديد شده 231 00:12:29,910 --> 00:12:31,776 يه کتاب نمي‌تونه .همينجوري ناپديد بشه 232 00:12:31,811 --> 00:12:35,173 .ولي مي‌تونه يه دفعه پديدار بشه 233 00:12:35,209 --> 00:12:36,507 .اولين طلسم 234 00:12:36,542 --> 00:12:38,973 يه دفعه توي کمد من پيدا شد ...وقتي بهش احتياج داشتم 235 00:12:39,007 --> 00:12:41,771 .يا بهتره بگم وقتي که "هنري" بهش احتياج داشت - منظورت چيه؟ - 236 00:12:41,807 --> 00:12:43,270 .اون دوران سختي داشت 237 00:12:43,305 --> 00:12:44,905 .فهميده بود که به فرزندي قبول شده 238 00:12:44,938 --> 00:12:46,534 .احساس مي‌کرد که خونواده‌اي واقعي نداره 239 00:12:48,036 --> 00:12:50,303 .اون داشت 240 00:12:50,337 --> 00:12:51,833 ..."ممکنه ولي "رجينا 241 00:12:51,868 --> 00:12:54,534 اون همچين حسي نسبت به تو .يا بقيه نداشت 242 00:12:54,569 --> 00:12:57,035 احتياج داشت که دوباره .پايان‌هاي خوش رو باور کنه 243 00:12:57,068 --> 00:12:59,166 .اون کتاب همچين چيزي رو بهش داد 244 00:13:00,634 --> 00:13:02,967 .خب، اون بايد دوباره باور کنه 245 00:13:04,133 --> 00:13:06,165 در واقع به نظرم همه ما .بايد همچين کاري بکنيم 246 00:13:08,331 --> 00:13:11,364 يعني ميگي بريم يه نگاهي به کمدت بندازيم؟ 247 00:13:14,422 --> 00:13:16,338 .پسرم. من بايد برم .بايد يه سرنخي رو دنبال کنم 248 00:13:16,363 --> 00:13:17,995 اشکالي نداره که بيشتر اينجا بموني؟ 249 00:13:18,029 --> 00:13:19,892 .بعداً بهت زنگ ميزنم 250 00:13:26,560 --> 00:13:28,426 واقعاً داري کجا ميري؟ 251 00:13:28,460 --> 00:13:30,092 .بهت که گفتم .دارم يه سرنخ رو دنبال مي‌کنم 252 00:13:30,124 --> 00:13:31,191 چه سرنخي؟ 253 00:13:31,225 --> 00:13:33,024 .اين...کار منه .پيچيده‌ست 254 00:13:33,059 --> 00:13:34,788 در مورد همون کسي هستش که پدرم رو کُشت؟ 255 00:13:35,723 --> 00:13:36,690 .آره 256 00:13:36,723 --> 00:13:37,989 .پس به من بگو 257 00:13:39,055 --> 00:13:42,321 راحت‌تر ميشه گفت وقتي ."همه چيز حل بشه، "هنري 258 00:13:42,356 --> 00:13:44,586 ،از وقتي اومديم اينجا .داري به من دروغ ميگي 259 00:13:44,621 --> 00:13:46,353 .من حق دارم که همه چيز رو بدونم 260 00:13:46,388 --> 00:13:48,053 !نه، همچين حقي نداري 261 00:13:48,088 --> 00:13:49,451 !من مادرت هستم و صلاح تو رو مي‌خوام 262 00:13:49,486 --> 00:13:51,650 پس فعلاً بايد با اين موضوع کنار بياي، باشه؟ 263 00:13:51,685 --> 00:13:52,717 فهميدي؟ 264 00:13:53,950 --> 00:13:56,150 .آره...فکر کنم فهميدم 265 00:13:58,317 --> 00:13:59,246 .صبر کن 266 00:14:00,683 --> 00:14:02,581 .کليدهات رو لازم دارم 267 00:14:02,614 --> 00:14:04,581 کليدهاي خودم رو توي اتاق جا گذاشتم ،و اگه قراره زنداني باشم 268 00:14:04,615 --> 00:14:06,214 .دوست دارم با دستگاه خودم بازي کنم 269 00:14:35,838 --> 00:14:38,904 کجا داري ميري، رفيق؟ 270 00:14:38,938 --> 00:14:41,270 .هيچ جا 271 00:14:41,303 --> 00:14:43,837 .براي رفتن به هيچ جا خيلي عجله داري 272 00:14:44,937 --> 00:14:47,034 .باشه. من...دارم ميرم خونه 273 00:14:50,267 --> 00:14:52,200 .داري فرار مي‌کني 274 00:14:52,233 --> 00:14:54,765 .حالا هر چي 275 00:14:54,798 --> 00:14:58,532 پس مي‌خواي اين همه راه رو .تا "نيويورک" رانندگي کني 276 00:14:58,568 --> 00:15:00,598 يه درس بهت دادم، اونوقت فکر مي‌کني براي همچين کاري آمادگي داري؟ 277 00:15:00,632 --> 00:15:02,730 .نه، فقط به نزديک‌ترين ايستگاه اتوبوس ميرم 278 00:15:02,765 --> 00:15:04,395 متأسفانه نمي‌تونم بذارم .همچين کاري بکني 279 00:15:04,431 --> 00:15:05,897 .خيلي خطرناکه 280 00:15:05,932 --> 00:15:07,996 برام مهم نيست که .چه فکري مي‌کني 281 00:15:08,029 --> 00:15:10,262 ...خب، بايد باشه 282 00:15:10,295 --> 00:15:12,495 .چون من راه بهتري سراغ دارم 283 00:15:23,565 --> 00:15:25,597 چرا زن‌ها جعبه کفش‌هاي خودشون رو نگه مي‌دارن؟ 284 00:15:25,631 --> 00:15:27,498 ،چون بعد از عشق حقيقي 285 00:15:27,532 --> 00:15:29,867 .هيچ جادويي قدرتمندتر از کفش نيست 286 00:15:29,900 --> 00:15:31,200 .بايد ازشون محافظت بشه 287 00:15:31,235 --> 00:15:32,367 خبري از کتاب نيست؟ 288 00:15:32,401 --> 00:15:33,699 .نه. فکر نمي‌کنم اينجا باشه 289 00:15:33,734 --> 00:15:34,933 .از کجا مي‌دوني 290 00:15:34,969 --> 00:15:37,703 .شايد توي اين باشه 291 00:15:40,739 --> 00:15:43,204 ،چندتا کت زمستوني .چندتا روسري 292 00:15:43,239 --> 00:15:45,439 .کتاب اينجا نيست 293 00:15:48,575 --> 00:15:50,107 .صبر کن. بذار من يه نگاهي بندازم 294 00:16:02,312 --> 00:16:04,046 .متوجه نميشم 295 00:16:04,081 --> 00:16:05,783 ميشه ببينم؟ 296 00:16:05,816 --> 00:16:08,984 مي‌دونم که چند فصل .درباره "آز" داره 297 00:16:09,018 --> 00:16:11,916 مي‌خوام بدونم که "زيلينا" قلب چه کسي رو .براي اجراي اين طلسم مچاله کرده 298 00:16:11,951 --> 00:16:15,288 ،چون اگه اون چيزي رو دوست داشته 299 00:16:15,321 --> 00:16:17,119 .همون ميشه نقطه ضعف اون 300 00:16:23,157 --> 00:16:25,258 واقعاً اون رو اونجا نديدي؟ 301 00:16:25,293 --> 00:16:27,757 فکر مي‌کني دارم دروغ ميگم؟ - ...نه، معلومه که نه. فقط - 302 00:16:29,327 --> 00:16:31,026 اِما"، جريان چيه؟" 303 00:16:31,061 --> 00:16:33,527 .از موقع بيرون اومدن از مغازه "مادربزرگ" نگراني 304 00:16:33,562 --> 00:16:35,161 .هيچي - .نه، يه چيزي هست - 305 00:16:35,195 --> 00:16:37,228 .تو سر "هنري" داد زدي .خودت نيستي 306 00:16:37,263 --> 00:16:39,498 ،من توي هيچکدوم از اين اتفاقات خودم نيستم .حداقل مثل چيزي که قبلاً بودم 307 00:16:39,532 --> 00:16:41,063 منظورت چيه؟ 308 00:16:41,098 --> 00:16:43,165 منظورم جادوگرهاي شرور 309 00:16:43,199 --> 00:16:45,064 .و جنگ بر سر سفر در زمان هستش 310 00:16:45,100 --> 00:16:47,234 .فراموش کرده بودم که اينجا چه جوريه 311 00:16:47,269 --> 00:16:50,167 .همچين چيزي رو براي "هنري" نمي‌خوام 312 00:16:51,904 --> 00:16:53,737 پس وقتي اين اتفاقات تموم بشه 313 00:16:53,772 --> 00:16:55,538 اون رو به "نيويورک" برمي‌گردوني، درسته؟ 314 00:16:55,570 --> 00:16:59,505 پدرت گفت که داري .به اين موضوع فکر مي‌کني 315 00:16:59,539 --> 00:17:01,374 .آره، همينطوره 316 00:17:01,409 --> 00:17:03,174 واسه همين خيالت راحت شد 317 00:17:03,209 --> 00:17:04,807 .وقتي نتونستيم کتاب رو پيدا کنيم 318 00:17:04,841 --> 00:17:06,675 .تو نمي‌خواي حافظه اون برگرده 319 00:17:06,710 --> 00:17:09,442 اگه برگشتن حافظه اون ،تنها راه شکستن اين طلسم هستش 320 00:17:09,476 --> 00:17:11,445 .پس بايد همين کار رو بکنيم 321 00:17:11,478 --> 00:17:14,845 .ولي نمي‌خوام بيشتر از اين بهش سخت بگذره 322 00:17:14,879 --> 00:17:17,347 .زندگي ما توي "نيويورک" خيلي خوب بود 323 00:17:17,382 --> 00:17:20,416 مطمئنم همينطور بوده .ولي اونجا خونه شما نبوده 324 00:17:20,449 --> 00:17:22,250 .براي ما بود 325 00:17:22,285 --> 00:17:24,550 .خب، چون ما رو فراموش کرده بودين 326 00:17:29,821 --> 00:17:32,153 .بريم "هنري" رو پيدا کنيم 327 00:17:41,825 --> 00:17:43,326 .براي شانس 328 00:17:48,329 --> 00:17:49,295 چيه؟ 329 00:17:49,329 --> 00:17:51,695 ،ما نزديک جنگل سياه هستيم 330 00:17:51,730 --> 00:17:53,197 سعي داريم کسي رو پيدا کنيم که 331 00:17:53,232 --> 00:17:54,665 بتونه جلوي جهنم قريب‌الوقوع ما رو بگيره 332 00:17:54,699 --> 00:17:57,131 .و بچه بدنيا نيومده شما رو نجات بده 333 00:17:57,167 --> 00:17:59,566 اونوقت شما دوتا دست از بو کردن گل‌هاي رز برنمي‌دارين؟ 334 00:17:59,600 --> 00:18:02,267 .گل برفي 335 00:18:04,103 --> 00:18:06,736 برام مهم نيست اگه .گل نرگس زرد رقصان باشه 336 00:18:06,771 --> 00:18:10,804 ،من بايد خواهرم رو از بين ببرم .شما هم همينطور 337 00:18:10,837 --> 00:18:14,905 اگه حرف‌هاي ياوه اون مرد ديوونه ،ما رو دنبال نخود سياه فرستاده باشه 338 00:18:14,941 --> 00:18:16,174 ...به خدا قسم 339 00:18:17,909 --> 00:18:19,840 اون ديگه چيه؟ 340 00:18:19,874 --> 00:18:24,676 ...خب، ظاهراً يه در هستش 341 00:18:29,280 --> 00:18:31,581 .که به جايي ختم نميشه 342 00:18:32,817 --> 00:18:35,750 # از طريق در وارد بشين # 343 00:18:35,784 --> 00:18:38,514 ،اگه قلب پاکي داشته باشين # # اون مخفي نميشه 344 00:18:38,549 --> 00:18:40,683 .اين معماي "چروکين" بود 345 00:18:40,719 --> 00:18:42,018 .اون "گليندا"ـه 346 00:18:46,488 --> 00:18:48,755 !نه 347 00:18:51,623 --> 00:18:54,723 .يه دروازه با يه طلسم بي‌ارزش مخفي‌کننده 348 00:19:10,332 --> 00:19:13,364 .فکر مي‌کردم قراره "جادوگر خوب جنوب" باشه 349 00:19:13,397 --> 00:19:15,233 .بودم 350 00:19:16,733 --> 00:19:20,102 .قبل از اينکه به اينجا تبعيد بشم 351 00:19:20,137 --> 00:19:23,202 رجينا" کجاست؟" 352 00:19:23,236 --> 00:19:25,037 متأسفانه همسفر شما 353 00:19:25,073 --> 00:19:26,804 .قلبي آکنده از انتقام داره 354 00:19:26,839 --> 00:19:28,840 فقط يه جادوگر خوب .مي‌تونه از در من رد بشه 355 00:19:28,873 --> 00:19:30,340 ...من جادوگر نيستم. اسم من 356 00:19:30,374 --> 00:19:31,804 .مي‌دونم تو کي هستي 357 00:19:31,839 --> 00:19:35,074 ،داستان‌هاي زيادي درباره شجاعت تو شنيدم 358 00:19:35,108 --> 00:19:37,742 ،حالا هم فقط يه قلب پاک نداري .بلکه دوتا داري 359 00:19:37,777 --> 00:19:39,444 .جادوي قدرتمندي رو اونجا احساس مي‌کنم 360 00:19:39,478 --> 00:19:40,810 .ما واسه همين اومديم اينجا 361 00:19:40,844 --> 00:19:42,478 به ما گفتن که جادوي روشنايي تو 362 00:19:42,512 --> 00:19:44,447 مي‌تونه توي شکست دادن .جادوگر شرور به ما کمک کنه 363 00:19:44,481 --> 00:19:45,758 .اومديم که ازت درخواست کمک کنيم 364 00:19:45,780 --> 00:19:46,980 .متأسفم 365 00:19:47,015 --> 00:19:50,515 جادوي من انقدري قدرتمند نيست که .زيلينا" رو شکست بده" 366 00:19:50,548 --> 00:19:52,016 .هيچوقت به اون اندازه نبوده 367 00:19:52,049 --> 00:19:53,883 .تو اون رو مي‌شناسي 368 00:19:53,918 --> 00:19:57,184 ،ما مدت‌ها باهمديگه دوست بوديم 369 00:19:57,219 --> 00:19:59,051 .وقتي شرايط فرق مي‌کرد 370 00:19:59,086 --> 00:20:01,920 .ولي اون انتخاب خودش رو کرد 371 00:20:01,956 --> 00:20:03,554 .خودش رو تسليم جادوي سياه کرد 372 00:20:03,588 --> 00:20:05,822 .من سعي کردم که جلوش رو بگيرم 373 00:20:05,857 --> 00:20:06,855 .موفق نشدم 374 00:20:06,890 --> 00:20:08,889 .بايد يه راهي براي شکست دادن اون وجود داشته باشه 375 00:20:08,922 --> 00:20:10,657 .وجود داره 376 00:20:10,691 --> 00:20:13,324 .اون با قدرت زيادي بدنيا اومده 377 00:20:13,359 --> 00:20:16,726 مدت‌ها قبل يه آويز بهش دادم که .توي متمرکز کردن اون کمکش کنه 378 00:20:16,759 --> 00:20:19,558 جادوي "زيلينا" از اون موقع .درون آويز هستش 379 00:20:19,594 --> 00:20:21,728 ،پس اگه بتونيم اون رو ازش جدا کنيم 380 00:20:21,763 --> 00:20:23,863 قدرتش رو از دست ميده و مي‌تونيم شکستش بديم؟ 381 00:20:23,897 --> 00:20:27,331 آره، ولي فقط يک تأمين‌کننده از قوي‌ترين جادوي روشنايي 382 00:20:27,365 --> 00:20:29,198 .مي‌تونه همچين کار بزرگي رو انجام بده 383 00:20:29,233 --> 00:20:30,632 .جادوي روشنايي 384 00:20:30,666 --> 00:20:33,400 .جادويي که از عشق بوجود اومده باشه 385 00:20:33,434 --> 00:20:35,934 "اِما" 386 00:20:35,968 --> 00:20:37,300 .دخترمون 387 00:20:37,334 --> 00:20:39,569 .اون محصول عشق حقيقي هستش .اون ناجي هستش 388 00:20:39,603 --> 00:20:43,037 اگه انقدري که ميگين .پاک و قدرتمند هستش، پس اون مي‌تونه 389 00:20:43,071 --> 00:20:45,805 فقط و فقط اون مي‌تونه .زيلينا" رو شکست بده" 390 00:20:45,840 --> 00:20:48,473 .ولي اون توي اين سرزمين نيست 391 00:20:48,507 --> 00:20:51,208 .ما نمي‌تونيم پيش اون برگرديم 392 00:20:51,241 --> 00:20:54,276 خب، پس متأسفانه .تلاش شما بي‌فايده‌ست 393 00:20:54,311 --> 00:20:56,741 .در واقع يه راهي هست 394 00:20:56,775 --> 00:20:59,278 .ولي بهاي گزافي داره 395 00:20:59,313 --> 00:21:01,977 ...نه "سفيدبرفي"، منظورت اين نيست که - .چرا - 396 00:21:02,979 --> 00:21:05,713 .ما بايد طلسم سياه رو اجرا کنيم 397 00:21:10,951 --> 00:21:13,085 ديوونه شدين؟ 398 00:21:13,120 --> 00:21:15,089 ،حتي اگه به اين "گليندا" اعتقاد داشتم 399 00:21:15,123 --> 00:21:16,088 ،که ندارم 400 00:21:16,122 --> 00:21:17,857 براي اجراي طلسم سياه 401 00:21:17,891 --> 00:21:20,194 ،بايد قلب عزيزترين فرد خودم رو از بين ببرم 402 00:21:20,230 --> 00:21:22,129 .که اون هم براي من "هنري" هستش 403 00:21:22,162 --> 00:21:24,299 .بايد راه ديگه‌اي براي اجراش باشه 404 00:21:24,333 --> 00:21:26,034 ،اگه وجود داشت 405 00:21:26,069 --> 00:21:28,239 به نظرت من پدر خودم رو مي‌کُشتم؟ 406 00:21:30,340 --> 00:21:31,641 يه لوبياي سحرآميز چطور؟ 407 00:21:31,675 --> 00:21:34,579 اگه يکي داشتيم، مي‌تونستيم ."يه دروازه باز کنيم، يا کلاه "جفرسون 408 00:21:34,615 --> 00:21:36,382 .ديگه خبري از دروازه نيست 409 00:21:36,414 --> 00:21:40,518 نه براي ما...نه براي کسايي که .طلسم اونا رو برگردونده 410 00:21:40,552 --> 00:21:44,159 "وقتي براي فرار از دست "پن ،اولين طلسم رو باطل کردم تا ما رو به اينجا بياره 411 00:21:44,192 --> 00:21:45,892 .دنياهاي ما رو از هم جدا کرد 412 00:21:45,925 --> 00:21:47,495 .يه ديوار بين اونا قرار داد 413 00:21:47,529 --> 00:21:50,197 .پس طلسم سياه تنها راه هستش 414 00:21:50,232 --> 00:21:53,303 گوش نکردي چي گفتم؟ !من نمي‌تونم اجراش کنم 415 00:21:54,938 --> 00:21:56,504 .ولي يکي ديگه مي‌تونه 416 00:21:56,539 --> 00:21:58,242 کي؟ 417 00:21:58,276 --> 00:21:59,342 .تو 418 00:22:00,679 --> 00:22:02,046 .اين تنها راه هستش 419 00:22:02,081 --> 00:22:03,379 تو مي‌توني از قلب من .براي اجراي اين طلسم استفاده کني 420 00:22:03,413 --> 00:22:04,884 .ما بايد به فکر بچه‌مون باشيم 421 00:22:04,918 --> 00:22:08,920 .بچه‌مون به تو احتياج داره .من بهت احتياج دارم 422 00:22:08,955 --> 00:22:11,926 .يه راه ديگه پيدا مي‌کنيم .ما هميشه يه راه ديگه پيدا مي‌کنيم 423 00:22:17,598 --> 00:22:19,234 .اون رفته 424 00:22:19,269 --> 00:22:21,203 منظورت چيه که رفته؟ 425 00:22:21,237 --> 00:22:22,736 ،منظورم اينه که توي اتاق نيست ،توي اتاق پذيرايي نيست 426 00:22:22,771 --> 00:22:23,937 ...کليدهاي من هم نيستن .کليدهاي ماشينم 427 00:22:23,972 --> 00:22:25,974 .يه چيزي ازش به من بده .يه طلسم مکان‌ياب اجرا مي‌کنم 428 00:22:25,976 --> 00:22:28,680 .من از تو جلوترم .روي موبايلش "جي.پي.اِس" کار گذاشتم 429 00:22:30,247 --> 00:22:31,915 .اون توي بارانداز هستش 430 00:22:34,288 --> 00:22:36,154 ...هنري"، ايشون" 431 00:22:36,190 --> 00:22:38,055 ."يکي از دوستان من هستن، آقاي "اِسمي 432 00:22:38,090 --> 00:22:40,427 مثل همون شخصيت توي داستان "پيتر پن"؟ 433 00:22:40,461 --> 00:22:41,993 تو...يادت مياد؟ 434 00:22:42,028 --> 00:22:43,930 .اون فيلم رو هزاران بار ديدم 435 00:22:43,965 --> 00:22:46,166 يه اسم متداول توي .دنياي دريانوري هستش 436 00:22:46,202 --> 00:22:47,599 ،از خوش‌شانسي تو 437 00:22:47,635 --> 00:22:49,070 اون داره به "نيويورک" ميره 438 00:22:49,104 --> 00:22:50,840 و خوشحال ميشه که .يه همسفر داشته باشه 439 00:22:50,873 --> 00:22:51,939 من؟ 440 00:22:53,542 --> 00:22:55,776 .منظورم اينه که...همينطوره 441 00:22:55,812 --> 00:22:57,847 جدي؟ کشتي تو کجاست؟ 442 00:22:57,881 --> 00:23:01,619 .اونجاست 443 00:23:01,653 --> 00:23:03,055 داري اون رو مي‌دزدي، درسته؟ 444 00:23:03,089 --> 00:23:04,957 مي‌خواي به "نيويورک" بري يا نه؟ 445 00:23:06,558 --> 00:23:08,159 چرا داري به من کمک مي‌کني؟ 446 00:23:10,163 --> 00:23:11,796 ناخدا؟ 447 00:23:13,935 --> 00:23:16,236 آقاي "اِسمي"، ما بايد اين پسرک رو .به تعميرگاه کشتي بريم 448 00:23:16,270 --> 00:23:19,074 چرا؟ جريان چيه؟ 449 00:23:19,108 --> 00:23:20,909 کيلين"، اون چيه؟" 450 00:23:20,943 --> 00:23:22,444 !همين حالا 451 00:23:30,889 --> 00:23:33,192 حالا چي، ناخدا؟ 452 00:23:34,724 --> 00:23:36,527 .پسره رو ببر اونجا...براي خارج شدن 453 00:23:36,562 --> 00:23:37,963 .يه قايق جديد پيدا کن 454 00:23:37,998 --> 00:23:40,032 من همينجا مي‌مونم تا .با دوستان بالدارمون مقابله کنم 455 00:23:40,067 --> 00:23:41,432 .هنري"، با "اِسمي" برو" 456 00:23:41,466 --> 00:23:44,271 ،هر چيزي که شنيدين .دست نگه نمي‌دارين 457 00:23:48,309 --> 00:23:50,110 !هنري"، برو" 458 00:23:53,111 --> 00:23:58,111 :مــتـرجــم «King-AmirK» امـيـرمـهـدي 459 00:24:01,226 --> 00:24:02,824 !برو 460 00:24:12,905 --> 00:24:14,973 .هيچوقت از حيوون خونگي خوشم نمي‌اومد 461 00:24:21,515 --> 00:24:22,782 !"هنري" 462 00:24:22,817 --> 00:24:24,420 حالت خوبه؟ 463 00:24:24,455 --> 00:24:27,290 آره...اونا چي بودن؟ 464 00:24:28,927 --> 00:24:30,060 چرا اون يه شمشير داره؟ 465 00:24:30,093 --> 00:24:31,660 .به زودي همه چيز با عقل جور درمياد 466 00:24:31,695 --> 00:24:32,894 .بهت قول ميدم - چي داري ميگي؟ - 467 00:24:32,930 --> 00:24:35,367 .ببخشيد که همه چيز رو ازت مخفي کردم 468 00:24:35,401 --> 00:24:37,336 .راست مي‌گفتي .تو حق داري که حقيقت رو بدوني 469 00:24:37,370 --> 00:24:39,705 درباره داستان‌هاي افسانه‌اي؟ 470 00:24:39,740 --> 00:24:41,006 .متوجه نميشم 471 00:24:41,040 --> 00:24:42,175 به من اعتماد داري؟ 472 00:24:42,208 --> 00:24:44,410 .آره، معلومه که دارم 473 00:24:44,446 --> 00:24:47,715 .پس ازت مي‌خوام که باور کني 474 00:24:47,748 --> 00:24:49,251 چي رو باور کنم؟ 475 00:24:49,286 --> 00:24:51,685 .جادو رو باور کني 476 00:24:53,290 --> 00:24:55,890 از يه کتاب؟ 477 00:24:55,924 --> 00:24:58,227 .اين بيشتر از يه کتاب ساده‌ست 478 00:24:59,962 --> 00:25:01,598 حرف من رو باور داري؟ 479 00:25:03,501 --> 00:25:05,436 .آره 480 00:25:05,472 --> 00:25:07,706 .پس بگيرش 481 00:25:33,337 --> 00:25:37,207 مامان؟ 482 00:25:40,279 --> 00:25:41,813 !مامان 483 00:25:48,156 --> 00:25:49,723 !من يادم مياد 484 00:25:49,757 --> 00:25:52,224 !يادم مياد 485 00:25:55,465 --> 00:25:57,098 ."انجامش بده، "اِما 486 00:25:57,132 --> 00:26:00,604 .طلسم رو بشکن 487 00:26:04,008 --> 00:26:06,644 .ببخشيد که مزاحم ميشم 488 00:26:08,716 --> 00:26:11,750 حالا کي مي‌خواد اول خداحافظي کنه؟ 489 00:26:13,152 --> 00:26:14,654 تو کي هستي؟ 490 00:26:14,689 --> 00:26:16,690 .مي‌توني من رو خاله "زيلينا" صدا کني 491 00:26:16,723 --> 00:26:19,795 .کافيه 492 00:26:23,149 --> 00:26:24,909 .ولش کن بره .اون هيچ ربطي به اين ماجرا نداره 493 00:26:24,934 --> 00:26:26,167 .تقصير من نيست 494 00:26:26,203 --> 00:26:28,205 .ناخدا نااميدم کرد 495 00:26:28,240 --> 00:26:29,472 ."لعنت به تو، "زيلينا 496 00:26:29,505 --> 00:26:31,140 هوک"، اون چي داره ميگه؟" 497 00:26:31,173 --> 00:26:33,646 اون مي‌دونست که بهاي ...اين نااميدي چيه 498 00:26:33,679 --> 00:26:35,914 .جون پسرت 499 00:26:40,620 --> 00:26:41,989 !مامان 500 00:26:50,833 --> 00:26:53,299 !فرار کن 501 00:26:53,335 --> 00:26:54,670 !نه 502 00:26:55,806 --> 00:26:59,574 ،باهمديگه از اين لحظه لذت ببرين !چون وقت زيادي براي شما نمونده 503 00:27:02,648 --> 00:27:03,912 "هنري" 504 00:27:03,947 --> 00:27:05,481 تو حالت خوبه؟ - .آره، آره - 505 00:27:05,517 --> 00:27:09,220 !مامان! مامان 506 00:27:09,255 --> 00:27:12,490 !مامان 507 00:27:21,316 --> 00:27:22,884 .آماده‌ست 508 00:27:22,918 --> 00:27:24,218 .نه 509 00:27:24,253 --> 00:27:26,221 بايد راه ديگه‌اي براي .رسيدن به "اِما" باشه 510 00:27:26,256 --> 00:27:27,619 .نيست 511 00:27:27,653 --> 00:27:30,222 ،مي‌دوني که اگه بود .من الان پيش "هنري" برگشته بودم 512 00:27:30,257 --> 00:27:32,255 .راهش همينه 513 00:27:32,289 --> 00:27:35,427 .اين...فداکاري 514 00:27:35,460 --> 00:27:37,794 .سفيدبرفي"، ما بايد اين کار رو بکنيم" 515 00:27:40,966 --> 00:27:42,365 .تو بايد اين کار رو بکني 516 00:27:42,399 --> 00:27:43,501 .من نمي‌تونم 517 00:27:43,534 --> 00:27:45,100 .نمي‌تونم قلب تو رو مچاله کنم .نمي‌تونم تو رو از دست بدم 518 00:27:45,135 --> 00:27:47,068 تو هيچوقت نمي‌توني .من رو از دست بدي 519 00:27:47,104 --> 00:27:49,571 .ولي اين...تنها فرصت ماست 520 00:27:49,606 --> 00:27:51,906 .به بچه‌مون فکر کن .به مادر شدن فکر کن 521 00:27:51,940 --> 00:27:53,607 .بچه‌مون هيچوقت پدرش رو نمي‌شناسه 522 00:27:53,641 --> 00:27:56,975 .البته که مي‌شناسه 523 00:27:57,012 --> 00:27:58,111 .از طريق تو 524 00:28:00,346 --> 00:28:03,182 .ما هميشه يه قلب مشترک داريم 525 00:28:03,217 --> 00:28:04,782 فقط وقتي قوي‌تر ميشه که 526 00:28:04,817 --> 00:28:08,453 ...تو به صورت اون بچه نگاه کني 527 00:28:10,386 --> 00:28:15,424 و عشق من نسبت به خودت رو .توي چشم‌هاي اون ببيني 528 00:28:24,363 --> 00:28:29,234 .از وقتي ديدمت عاشقت شدم 529 00:28:29,268 --> 00:28:33,872 .تا آخرين لحظه هم عاشقت مي‌مونم 530 00:28:51,620 --> 00:28:53,385 .خيلي‌خب 531 00:28:54,756 --> 00:28:57,190 .انجامش بده 532 00:29:01,394 --> 00:29:03,895 .دروغ نميگم .اين کار درد داره 533 00:29:06,399 --> 00:29:08,532 .ولي جواب ميده 534 00:29:20,743 --> 00:29:23,477 دلربا"؟" 535 00:29:23,511 --> 00:29:24,778 .خداحافظي نکن 536 00:29:28,013 --> 00:29:30,681 .عاشقتم 537 00:29:30,714 --> 00:29:32,517 .بيشتر از هر چيزي عاشقتم 538 00:29:32,551 --> 00:29:36,719 .واسه همين بايد اون رو مچاله کني 539 00:30:17,252 --> 00:30:18,885 .اين کارت بيهوده نمي‌مونه 540 00:30:18,920 --> 00:30:21,554 .ما به "استوري بروک" برمي‌گرديم 541 00:30:21,590 --> 00:30:23,889 ...ما شکست ميديم 542 00:30:34,333 --> 00:30:35,965 "زيلينا" 543 00:30:36,001 --> 00:30:37,133 واقعاً فکر کردي که 544 00:30:37,166 --> 00:30:39,200 مي‌توني طلسم سياه "چروکين" رو اجرا کني 545 00:30:39,235 --> 00:30:41,004 و منم ازش خبردار نميشم؟ 546 00:30:41,039 --> 00:30:43,038 .نه ولي هيچ اهميتي بهش ندادم 547 00:30:43,072 --> 00:30:44,106 .خيلي دير رسيدي 548 00:30:44,140 --> 00:30:45,740 .در واقع اينطور نيست 549 00:30:45,774 --> 00:30:47,741 متأسفانه فدا کردن 550 00:30:47,775 --> 00:30:50,144 .شوهر دلربات بيهوده بود 551 00:30:50,179 --> 00:30:52,278 .رجينا"، مرگ اون نبايد بيهوده تموم بشه" 552 00:30:52,311 --> 00:30:53,947 .داره بلوف ميزنه 553 00:30:53,981 --> 00:30:56,747 ،وقتي طلسم اجرا ميشه .ديگه نميشه جلوش رو گرفت 554 00:30:56,782 --> 00:30:58,151 ،من شايد نتونم جلوش رو بگيرم 555 00:30:58,184 --> 00:31:00,252 ولي به اين معني نيست که .نمي‌تونيم چيزي بهش اضافه کنم 556 00:31:00,287 --> 00:31:02,853 اکسير فراموشي چطوره؟ 557 00:31:10,692 --> 00:31:13,228 .متأسفم 558 00:31:13,262 --> 00:31:15,530 به حافظه خودتون در سرزمين جديد احتياج داشتين؟ 559 00:31:15,565 --> 00:31:17,165 نقشه داشتين که جلوي من رو بگيرين 560 00:31:17,199 --> 00:31:20,366 يا...براي اين کار من رو بشناسين؟ 561 00:31:21,869 --> 00:31:24,503 .بدون دونستن چيزي بعيد مي‌دونم 562 00:31:24,539 --> 00:31:26,304 حسابي سرگرم پيدا کردن شوهرت ميشي 563 00:31:26,338 --> 00:31:28,539 .حتي چيزي از فداکاري اون به ياد نمياري 564 00:31:28,574 --> 00:31:32,377 ،فقط پرسه‌هاي بي‌پايان براي پيدا کردن اون ميزني 565 00:31:32,411 --> 00:31:34,145 .هميشه بدترين ترس‌ها رو خواهي داشت 566 00:31:38,482 --> 00:31:42,150 .دقت کن، خواهر 567 00:31:42,184 --> 00:31:45,418 .اينجوري يه پايان خوش رو از بين مي‌برن 568 00:31:47,419 --> 00:31:52,419 ارائــه از سـايــت فـري آفــلايــن (FREE-OFFLINE.ORG) 569 00:31:59,164 --> 00:32:01,400 !مامان 570 00:32:01,434 --> 00:32:04,199 !مامان، خواهش مي‌کنم بيدار شو 571 00:32:05,636 --> 00:32:06,869 !مامان 572 00:32:10,772 --> 00:32:11,973 .مامان 573 00:32:12,006 --> 00:32:13,138 "هنري" 574 00:32:13,172 --> 00:32:15,141 .مامان 575 00:32:18,479 --> 00:32:20,814 ."هنري" ."هنري" 576 00:32:26,852 --> 00:32:29,586 .ديگه هيچوقت تو رو از دست نميدم 577 00:32:31,187 --> 00:32:33,422 .قول ميدم 578 00:32:36,091 --> 00:32:38,959 ."دوسِت دارم، "هنري 579 00:32:59,707 --> 00:33:03,145 .قضيه من نبودم .تو بودي 580 00:33:05,414 --> 00:33:08,283 ."مري مارگارت"، "ديويد" جواب داد؟ 581 00:33:08,316 --> 00:33:09,883 يک سال از دست رفته رو به ياد ميارين؟ 582 00:33:09,917 --> 00:33:12,686 .آره. همه چيز 583 00:33:12,721 --> 00:33:14,918 زيلينا" چطوري طلسم رو اجرا کرد؟" 584 00:33:14,953 --> 00:33:18,291 ."کار اون نبود، "اِما 585 00:33:18,324 --> 00:33:19,924 .کار ما بود 586 00:33:21,861 --> 00:33:24,661 شما خودتون رو طلسم کردين؟ 587 00:33:24,695 --> 00:33:27,063 "نقطه ضعف "زيلينا .جادوي روشنايي هستش 588 00:33:29,131 --> 00:33:31,834 منظورم اينه که الان بيشتر از هر وقتي مشخصه که 589 00:33:31,869 --> 00:33:33,599 .فقط تو مي‌توني اون رو شکست بدي 590 00:33:33,634 --> 00:33:36,804 ...واسه همين بهاي طلسم "رجينا" رو داديم 591 00:33:36,838 --> 00:33:38,804 .که تو رو پيدا کنيم 592 00:33:39,907 --> 00:33:42,541 بهاي اون طلسم 593 00:33:42,574 --> 00:33:44,010 .قلب عزيزترين فردت هستش 594 00:33:44,044 --> 00:33:46,845 ...اگه يکي از شما اون رو اجرا کردين 595 00:33:46,880 --> 00:33:49,445 چطوري هر دوتاتون اينجا هستين؟ 596 00:34:06,560 --> 00:34:08,062 "رجينا" 597 00:34:08,095 --> 00:34:10,031 .ازت مي‌خوام که قلب من رو دربياري 598 00:34:10,065 --> 00:34:11,463 .حق با "دلربا"ست 599 00:34:11,497 --> 00:34:13,033 ما يه قلب مشترک داشتيم 600 00:34:13,067 --> 00:34:16,066 از وقتي که من رو .از طلسم خواب بيدار کرد 601 00:34:16,100 --> 00:34:20,205 ،اگه قلب من رو نصف کني !هر دوتامون زنده مي‌مونيم 602 00:34:20,239 --> 00:34:21,738 "سفيدبرفي" 603 00:34:21,772 --> 00:34:23,740 مي‌دونم که عشق شما قوي هستش 604 00:34:23,773 --> 00:34:27,342 .ولي اين کار مثل گل چيدن نيست 605 00:34:27,377 --> 00:34:28,843 از کجا مي‌دوني که جواب ميده؟ 606 00:34:28,877 --> 00:34:30,043 !ايمان 607 00:34:30,077 --> 00:34:31,913 !اعتقاد 608 00:34:31,946 --> 00:34:33,248 !من باور دارم 609 00:34:33,281 --> 00:34:35,681 باور دارم قلب من انقدري قوي هست که !براي هر دوتامون کافي باشه 610 00:34:35,716 --> 00:34:37,517 .ولي اگه اشتباه کني، مي‌ميري 611 00:34:37,551 --> 00:34:41,686 .خواهش مي‌کنم ."خواهش مي‌کنم، "رجينا 612 00:34:41,721 --> 00:34:43,256 .اين کار رو بکن 613 00:35:49,974 --> 00:35:51,941 "سفيدبرفي" 614 00:35:51,975 --> 00:35:53,143 سفيدبرفي"، چه اتفاقي داره مي‌افته؟" 615 00:35:53,177 --> 00:35:54,411 .تو حالت خوبه 616 00:35:54,445 --> 00:35:55,442 .حال هر دوتامون خوبه 617 00:35:55,476 --> 00:35:56,810 ...نيويورک" محشر بود" 618 00:36:14,983 --> 00:36:19,409 .پيتزا، تيم "يانکي‌ها"، مدرسه‌ام 619 00:36:19,443 --> 00:36:20,710 .تند نرو 620 00:36:20,744 --> 00:36:23,115 ...مي‌خوام همش رو بشنوم .کل يک سال 621 00:36:23,149 --> 00:36:25,049 يه درخت سيب توي پارک مرکزي پيدا کردم که 622 00:36:25,083 --> 00:36:27,821 دقيقاً شبيه همون درختي بود که .کنار دفترت هستش 623 00:36:27,854 --> 00:36:29,522 البته اون موقع نمي‌دونستم 624 00:36:29,556 --> 00:36:30,825 .ولي الان مي‌دونم 625 00:36:30,858 --> 00:36:32,527 .حدس بزن چي شده - چي؟ - 626 00:36:32,562 --> 00:36:33,960 .رياضيم خيلي خوب شده 627 00:36:33,994 --> 00:36:34,963 .نه 628 00:36:34,996 --> 00:36:36,131 .خيلي خوب 629 00:36:36,165 --> 00:36:39,167 .نه به اندازه "استيفن هاوکينگ" ولي...خوب شده 630 00:36:39,202 --> 00:36:41,440 من چي رو اينجا از دست دادم؟ 631 00:36:41,474 --> 00:36:42,541 .چيز زيادي نيست 632 00:36:42,575 --> 00:36:45,479 .چيزي نيست که الان اهميت داشته باشه 633 00:36:45,512 --> 00:36:47,515 حتي اون آقايي که داشت تو رو مي‌بوسيد؟ 634 00:36:48,650 --> 00:36:50,585 .بهتره روي همون "نيويورک" تمرکز کنيم 635 00:36:50,619 --> 00:36:52,987 .از پيتزا برام تعريف کن - .بيخيال، مامان - 636 00:36:53,022 --> 00:36:55,357 اون کيه؟ 637 00:36:56,761 --> 00:37:00,129 ...اسم اون "رابين 638 00:37:00,166 --> 00:37:01,267 .هود" هستش 639 00:37:01,301 --> 00:37:04,635 .تازه باهمديگه آشنا شديم 640 00:37:04,670 --> 00:37:07,639 صبر کن ببينم، "رابين هود"؟ 641 00:37:07,674 --> 00:37:09,343 .در خدمت شماست 642 00:37:11,680 --> 00:37:13,382 .عاليه 643 00:37:13,416 --> 00:37:16,887 .پس طلسم شکسته 644 00:37:16,921 --> 00:37:18,521 .درسته 645 00:37:18,556 --> 00:37:19,657 ...توي اون يک سال از دست رفته 646 00:37:19,692 --> 00:37:21,993 يه ذره رابطه ما شکرآب بوده، درسته؟ 647 00:37:22,027 --> 00:37:24,131 .بنا به دلايلي 648 00:37:24,164 --> 00:37:27,134 "اينجا توي "استوري بروک .خيلي دوست‌داشتني‌تر هستي 649 00:37:33,977 --> 00:37:36,213 "نمي‌خواي بگي که "زيلينا چي داشت مي‌گفت؟ 650 00:37:36,246 --> 00:37:37,714 .گفت که تو نااميدش کردي 651 00:37:37,748 --> 00:37:39,018 .به حرف‌هاي اون گوش نکن 652 00:37:39,051 --> 00:37:40,316 کيلين"، جريان چيه؟" 653 00:37:40,350 --> 00:37:41,485 براي اون کار مي‌کردي؟ 654 00:37:41,519 --> 00:37:43,202 اون جادوگر سعي داشت که .من رو به حاشيه برگردونه 655 00:37:43,224 --> 00:37:45,024 من هر کاري کردم که .در مقابل نقشه‌هاي اون مقاومت کنم 656 00:37:45,059 --> 00:37:47,628 پس فکر کي بود که هنري" رو بدزده و سوار قايق کنه؟" 657 00:37:47,663 --> 00:37:51,066 .فکر من بود .سعي داشتم جونش رو نجات بدم 658 00:37:51,100 --> 00:37:53,137 از چي؟ اون چي کار داره مي‌کنه؟ 659 00:37:54,570 --> 00:37:55,972 .من رو طلسم کرده 660 00:37:57,009 --> 00:37:59,176 .در واقع لب‌هاي من رو 661 00:37:59,210 --> 00:38:01,046 لب‌هاي تو رو. چرا؟ 662 00:38:01,080 --> 00:38:02,883 .اون مي‌خواد که جادوي تو رو بدزده 663 00:38:02,917 --> 00:38:05,383 فکر مي‌کرد که من .بهترين راه براي اين کار هستم 664 00:38:05,418 --> 00:38:09,990 ...اون خبر داره از چيزي که همه ما مي‌دونيم .اينکه تو مي‌توني اون رو شکست بدي 665 00:38:11,627 --> 00:38:13,594 اين تصميم رو من بايد مي‌گرفتم که .از "هنري" محافظت کنم 666 00:38:13,629 --> 00:38:16,368 ،چه اون دست‌هاي تو رو مجبور کرده بود چه نکرده بود .مهم نيست 667 00:38:16,402 --> 00:38:18,435 .من ديگه نمي‌تونم بهت اعتماد کنم چطوري اين کار رو بکنم؟ 668 00:38:18,470 --> 00:38:20,605 .اون حق داره 669 00:38:20,639 --> 00:38:22,276 .اون بيشتر از اين چيزا دروغ گفته 670 00:38:22,310 --> 00:38:24,411 تو گفتي که "اِما" رو به "اِستوري بروک" برگردوندي 671 00:38:24,446 --> 00:38:27,249 چون پيغامي از طرف ما .با يه اکسير حافظه دريافت کردي 672 00:38:27,283 --> 00:38:28,783 آره، چطور؟ 673 00:38:28,817 --> 00:38:31,220 .ما هيچ پيغامي براي تو نفرستاديم 674 00:38:31,254 --> 00:38:33,790 !خب، من يه پيغام دريافت کردم 675 00:38:33,823 --> 00:38:37,160 !اين حقيقت داره 676 00:38:37,196 --> 00:38:39,364 !يکي براي من پيغام فرستاده بود 677 00:38:40,867 --> 00:38:42,334 ديگه کي پادزهر داشته؟ 678 00:38:42,368 --> 00:38:45,873 ديگه کي مي‌دونسته که کجا ميشه "ناجي" رو پيدا کرد؟ 679 00:38:51,149 --> 00:38:54,351 .خون گرگ، پولک اژدها 680 00:38:54,384 --> 00:38:56,055 .قبلاً مزه اين اکسير رو چشيدم 681 00:38:56,090 --> 00:39:00,526 .سفري برنامه‌ريزي نشده در پيش داريم، حيوون من 682 00:39:00,559 --> 00:39:03,061 .طلسم در راه هستش 683 00:39:03,096 --> 00:39:04,999 .موفق نشدي، موفق نشدي 684 00:39:05,033 --> 00:39:06,394 ،موفق نشدي، موفق نشدي، موفق نشدي 685 00:39:06,400 --> 00:39:08,402 ...موفق نشدي، موفق نشدي، موفق - .انقدر سرسخت نباش - 686 00:39:08,436 --> 00:39:11,273 کاري که من مي‌خوام انجام بدم رو .ميشه از هر سرزميني انجام داد 687 00:39:11,306 --> 00:39:15,079 .من موفق به تغيير گذشته ميشم 688 00:39:15,114 --> 00:39:17,381 .طلسم من جواب ميده 689 00:39:17,415 --> 00:39:20,787 .ولي اگه اون رو به ياد بياري 690 00:39:20,820 --> 00:39:23,088 ...به ياد ميارم 691 00:39:23,124 --> 00:39:24,324 ...با اين 692 00:39:24,360 --> 00:39:29,096 تا حافظه باارزش من رو .صحيح و سالم نگه داره 693 00:39:31,035 --> 00:39:33,672 .بيا 694 00:39:33,706 --> 00:39:37,607 ،بخورش، بندازش دور .يه آوازي بخون 695 00:39:37,644 --> 00:39:39,811 .مغزت همچنان مال منه 696 00:39:39,845 --> 00:39:43,151 اگه مي‌خواي از دست دادن .پسرت رو به ياد بياري، بخورش 697 00:39:43,185 --> 00:39:45,217 ولي اگه ترجيح ميدي که 698 00:39:45,251 --> 00:39:48,556 ،مثل بقيه اونا حافظه‌ات رو از دست بدي 699 00:39:48,590 --> 00:39:50,993 .مهمون من باش 700 00:40:02,445 --> 00:40:05,980 .خاطرات زجرآور هستن 701 00:40:06,015 --> 00:40:08,917 .درد و رنج هم يعني قدرت 702 00:40:14,659 --> 00:40:16,696 .براي انتقام 703 00:40:36,855 --> 00:40:38,656 .ما نيازي به يادآوري نداريم 704 00:40:38,691 --> 00:40:40,093 .اِما" احتياج داره" 705 00:40:52,810 --> 00:40:57,417 کيلين جونز" رو بر عرشه کشتي" .پرچم دزدان دريايي" پيدا کن" 706 00:40:57,450 --> 00:40:59,153 .ناخدا "هوک" رو پيدا کن 707 00:40:59,186 --> 00:41:01,321 !برو 708 00:41:12,203 --> 00:41:14,939 .اون واقعاً يه قهرمان بود 709 00:41:14,974 --> 00:41:17,109 ."همينطوره، "هنري 710 00:41:17,143 --> 00:41:18,713 حتي يه لحظه هم درنگ نکرد 711 00:41:18,747 --> 00:41:20,414 ...براي قرباني کردن خودش به خاطر تو 712 00:41:20,448 --> 00:41:22,383 .به خاطر همه ما 713 00:41:22,418 --> 00:41:25,387 .آره 714 00:41:36,705 --> 00:41:37,935 سخت بود؟ 715 00:41:37,970 --> 00:41:40,138 "برگشتن به "استوري بروک 716 00:41:40,173 --> 00:41:42,378 وقتي مي‌دونستي که کار خطرناکي هستش؟ 717 00:41:44,647 --> 00:41:47,150 منظورم اينه که زندگي خيلي خوبي .توي "نيويورک" داشتيم 718 00:41:47,184 --> 00:41:50,287 ،بهتر از خوب بود 719 00:41:50,322 --> 00:41:54,625 ولي يه صدايي توي سرم مي‌پيچيد که .نمي‌تونم بلغزم 720 00:41:54,660 --> 00:41:55,627 صداي کي؟ 721 00:41:55,662 --> 00:41:56,794 .صداي تو 722 00:41:58,797 --> 00:42:01,001 .مي‌دونستم که چه نظري درباره اين کار داشتي 723 00:42:01,035 --> 00:42:03,905 .آره 724 00:42:03,939 --> 00:42:06,175 مي‌دوني اين يعني چي؟ 725 00:42:06,209 --> 00:42:07,975 .عمليات "کبرا" دوباره آغاز ميشه 726 00:42:08,009 --> 00:42:11,146 .مطمئن نيستم که اصلاً تموم شده بود 727 00:42:13,384 --> 00:42:15,353 !"مري مارگارت" 728 00:42:15,388 --> 00:42:16,988 .نفس عميق بکش .نفس عميق بکش 729 00:42:17,022 --> 00:42:18,903 .ميرم وانت رو بيارم - مري مارگارت"، حالت خوبه؟" - 730 00:42:18,925 --> 00:42:20,495 ...بچه 731 00:42:20,528 --> 00:42:22,897 .داره بدنيا مياد 732 00:42:23,398 --> 00:42:28,398 :تــرجــمـه و تـنــظيـم «King-AmirK» امـيــرمـهــدي عـاطـفــي نــيــا (kingamirk@gmail.com) 733 00:42:28,899 --> 00:42:33,899 :.:.:http://forum.free-offline.org:.:.: